oldmagina

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    2,172
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    20

تمامی ارسال های oldmagina

  1. نمی دونم شاید فقط احساس من باشه ولی فکر می کنم روز ارتش امسال تاکید روی نیروی هوایی به صورت غیر طبیعی زیاد شده ؟!
  2. [quote name='bandeh' timestamp='1397801344' post='373068'] [right]الان تازه دلیل اینکه فرمانده نیروزمینی مردم رودعوت میکنه به اینکه بیان خودشون رژه رو تماشا کنن می فهمم. خدا بهمون صبر بده واقعا صبر بر این مصائب یه اجر خاصی داره[/right] [right]صدا و سیمای عزیز ، ما همه چیز رو دیدیم همه چیز جز صلابت همه چیز جز غرور همه چیز جز حس اعتماد به نفس ملی همه چیز جز....[/right] [right][b][color=#ff0000]همه این [/color][color=#0000ff]هتاکی ها[/color][color=#ff0000] و بی احترامی ها به ارتش و جایگاه بلندش رو دیدیم[/color][/b][/right] [right]صدا و سیمای عزیز حتی مجری شما یه عذرخواهی کوچک بابت قطع رژه نکرد یعنی من عاشق این احترام به مخاطبتونم[/right] [right]و امیر عزیزتر از جانم امیر پوردستان می دانم که شما به وعده خود نسبت به رونمایی ها عمل کرده اید اما ما جز سلاح محرم چیز خاص دیگری از این صدا و سیمای عزیز ندیدیم انشاءالله جور بی احترامی و بی سوادی شما صدا و سیمایی ها را بچه های خوب میلیتاری و سایت های دیگر خواهند کشید .[/right] [right]ملالی نیست جز دوری از سایت میلیتاری[/right] [/quote] از روش بیان شما ، متاسفم. [quote name='sokuteasemuni' timestamp='1397801479' post='373069'] البته تعمیر و نگهداری و آموزش و عملیات با هواپیماهایی از شرق و غرب و وسط عالم کار سخت و پرهزینه ای هست اما پرواز در کنار هم به مهارت خلبانی برمیگرده و مشکل خاصی نیست تا به حال در رژه ها ترکیب 5 تایی از 5 نوع جنگنده مختلف نبود و کار جالبی بود. همه هم دو نفره بودن. [/quote] همین دو نفره بودن همه شون جالب بود ! و موضوع جالب دیگه غیبت اف 5 از این جمع بود که شاید معنی خاصی داشته باشه !! [quote name='sokuteasemuni' timestamp='1397800111' post='373064'] سلاح محرم: [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10146/04_18_2014_09_49_05.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10146/thumb_04_18_2014_09_49_05.jpg[/img][/url] [/quote] ظاهرا هنوز برای وسیله حامل تصمیم گرفته نشده ؟!
  3. [quote name='Ernesto_Rommel' timestamp='1396889451' post='371893'] سلام خوب حالا که دیگه کمی رسمی شد من هم کمی رسمی ترش میکنم الان تمام لب مرز ما با عراق تحت نفوذ گسترده وهابیت و تکفیری هاست و خیلی از بچه های شیعه و ایرانی و خیلی از پرسنل سپاه خاتم الانبیا برگشتند ... تو استان های خاصی هم حضور بسیار چشمگیری دارند که حالا دیگه بماند کدام شهرها تقریبا کل سنی هاشون وهابی شدند و خیلی افراد بی دین هم گرویدند بهشون( عجبا ، یارو دین نداشت الان شده دیندار اونم وهابی!) به هرحال ... زنگ ها به صدا دراومده اساسی الان 5ماهی میشه که واقعا نفسگیر هست نفس حضور وهابیت تو لب مرز و داخل استان هامون حالا ما غربیم ... اما از شرق هم خبرهای خوبی به گوش اصلا نمیرسه ... من بدم میاد استان ما شبیه حمص و حلب بشه و دست رو دست گذاشته باشیم هم ... اما شده یا حق [/quote] سلام ارنستو جان حالا که جدی دارید حرف میزنید پس خیالتون رو راحت بکنم . قسمت شرق و جنوب شرق تقریبا کار تمام شده است و الان کار با جدیت تمام در شمال غرب و کمی تا قسمتی در شمال دنبال می شود . طرف غرب کشور قومیت گرایی نقش بیشتری در پس زدن وهابی ها ایجاد میکنه تا در این قسمتهای کشور . متاسفانه الان شمال غرب کشور تعداد آخوندهای جوان اهل سنت که تفکر سلفی دارند در بین هم رده هایشان اکثریت دارد . بیشتر نظرات مخالف بر علیه انها هم در بین نسلهای قدیمی تر است که کم کم دارند کنار زده می شوند . در هر صورت نگران وضعیت حلب نباشید چون اگه اتفاق بیفته اینجاست و نه طرفای شما !!
  4. سلام زمانبندی جالبی برای اعلام داشت : بلافاصله بعد از خاتمه داستان سربازان گروگان گرفته شده ! دارم کم کم به سیستم جدیدی که برنامه ریزی شده و اجرا میشه ، امیدوار میشم.
  5. خوب پس شکر خدا توپخانه هم داره کم کم پررنگ تر میشه . خوشحالم که زحمات بچه های خوب متخصص در این رده داره نتایج خودش رو به خوبی نشون میده .
  6. [quote name='death-white' timestamp='1395947935' post='371406'] [right]حالا کلا اگه ترکیه به سوریه حمله کنه تکلیف چیه؟[/right] [right]واکنش ایران چه خواهد بود؟[/right] [right]نکنه امریکا به انتقام از روسیه سر قضیه اوکراین ترکیه رو وارد سوریه کنه[/right] [right]این ترکیه ای که من دیدم بشدت پتانسیل خر شدن رو داره[/right] [/quote] سلام ترکیه داره کاری مشابه با روزهای آخر جنگ تحمیلی میکنه . اگه یاد مرصاد بیفتید خوب میتونید این کارشون رو تفسیر بکنید . شاید تعجب بکنید ولی تقریبا میشه گفت به پایان داستان سوریه نزدیک میشیم .
  7. [quote name='Haj_Rezvan' timestamp='1395947595' post='371404'] شما میدونید چرا تو 10 سال اخیر القاعده وارد هر کشوری شده جزایران؟ و چرا القاعده تمایل نداره شاخه ایرانیش رو تشکیل بده...!؟ [/quote] سلام شما مطمئنید که شاخه ایرانیش هنوز تشکیل نشده ؟! [size=1]پی نوشت :[/size] [size=1]شاید شاخه القاعده تشکیل شده تو ایران هنوز رو علنی نمیکنه ولی سیستمی مشابه اون با مذهب اکثریت مردم کشورمون خیلی وقته که علنی فعالیت میکنه [/size]
  8. [quote name='Electro_officer' timestamp='1395935647' post='371369'] اینجوری پیش بره باید منتظر تجزیه عراق باشیم. طرح خاورمیانه جدید آقایون پله پله داره به حقیقت نزدیک میشه پس این ارتش عراق چکاره است؟ [/quote] سلام الکترو عزیز طرح خاورمیانه جدید فقط برای تجزیه کشورها نیست مقدمه زیاد داره و احتمالا هنوز هم در اوایل قسمت اصلی هستیم ؛ البته بعد از پیاده سازی کامل موخره هم خواهد داشت که کل سیستم تثبیت بشه . ظاهرا شالوده اش ایجاد کانونهای بحران طولانی مدت در منطقه به همراه دولتهای ضعیف و مشغول است تا مزاحمتی برای خارج از منطقه خاورمیانه ایجاد نکنند ! در واقع اونها دارند اون دعای معروف "الهم اشغل الظالمین بالظالمین " را البته به شکل "اشغل المسلمین بالمسلمین "در مورد مشغول کردن مردم منطقه به خودشون اجرا می کنند ! مشکل سیاست کشورهای منطقه ( متاسفانه احتمالا شامل ما هم میشه ) اینه که نمی خواهند و یا نمی توانند کل داستان را به صورت یک پارچه ببینند و همین باعث میشه که سیاست خاورمیانه جدید به راحتی و توسط خود کشورهای منطقه پیش بره و کمترین هزینه را برای سیاست گذارانش ایجاد بکنه . تمام کشورهای منطقه خاورمیانه خواسته یا ناخواسته ، به میل خودشان یا به اجبار ، فعلا تبدیل شده اند به کارگذاران بی جیره و مواجب این سیاست بسیار عظیم که هنوز هم تقریبا هیچ تصوری از ابعاد واقعی اون نداریم .
  9. سلام سوالی که برام پیش اومده اینه که چرا هیچ وقت حملات توپخانه ای موثری از ارتش سوریه رو این روزها نمی بینیم ؟ واحدهای موثر توپخانه ای ندارند یا مشکلات دیگه ای پیش اومده ؟ تا جایی که می دونم بیشتر مستشاران ایرانی در سوریه رسته زرهی و توپخانه دارند . وضعیت استفاده از نیروی زرهی ارتش سوریه بهبود فوق العاده ای در این مدت پیدا کرده ولی خبری از توپخانه نیست ؟! همه بمباران مواضع داره با بشکه و بالگرد انجام میشه !
  10. [quote name='Goebbels' timestamp='1395855822' post='371245'] نموداری از حملات بالگرد ها (Rotary wing) ، جنگنده ها (Fixed wing) و حملات ناشناس (Unknown) نیروی هوایی سوریه از اردیبهشت 1391 (April 2012) الی اردیبهشت 1392 (April 2013) [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/333~2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_333~2.jpg[/img][/url] پراکندگی حملات هوایی (بالگرد ها به رنگ سبز ، جنگنده ها به رنگ قرمز و حملات ناشناس به رنگ آبی) [/quote] سلام چرا مقدار ناشناس ها اینقدر بالا رفته ؟ یعنی واقعا نتونستند تشخیص بدهندشون یا از پهپاد داره استفاده میشه ؟
  11. oldmagina

    لشکر 92 زرهی

    سلام توی لشکر 92 هم استقلال تیپ ها اجرا شده یا هنوز متمرکز اداره میشه ؟
  12. [quote name='Ernesto_Rommel' timestamp='1394991136' post='369955'] سلام جالبه تا دیروز نیروهای ارتش سوری عربی افتضاح و احمق بودند و امروز تکفیری ها .... کاری ندارم ولی انصاف دوستان را شککککککککککککککککککککر ! یک چیزی هم بگم ... زیاد خودتون رو ناراحت درگیری های گروهی تکفیری ها نکنید .... سرنوشت حکم به درگیری داد و [color=#ff0000]سرنوشت هم دوباره حکم به پیروزی یک گروه تکفیری تر از بقیه داده[/color] این وعده الهی است و خلاف ش امکان نداره رخ بده ... یا حق [/quote] سلام ارنستو گرامی وعده الهی حق است و خلاف اون رخ نخواهد داد ولی تفسیر شما را در مورد این وعده تفسیر به رای میدونم .
  13. [quote name='iMosi' timestamp='1394951715' post='369820'] خبر فوری شهر استراژیک یبرود در رشته کوههای قلمون پس از یک ماه درگیری سنگین ،توسط حزب الله و ارتش سوریه به طور کامل تصرف شد. [img]http://8pic.ir/images/93708776001431959218.jpg[/img] [/quote] سلام به طور کامل ؟ یا این که فقط ارتش وارد آن شده است ؟
  14. [quote name='vahidg' timestamp='1394039611' post='368348'] [size=5]سلام آقا این رو از طرف من داشته باشید امشب بدک نیست. خدمت شما:[/size]- ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [b] عذرخواهی صادق زیباکلام از مردم اوکراین[/b] [center][b]بسمه تعالی[/b][/center] [color=#000000][font=Tahoma][size=2][size=4][b]عذرخواهی صادق زیباکلام از مردم اوکراین حضرت وزیر مختار ممالک محروسه اوکراین زید التوفیقاته[/b][/size][/size][/font][/color] [color=#000000][font=Tahoma][size=2][size=4][b] با سلام و اداء احترام به حضرتعالی به نمایندگی از مملکت ابد مدت و قوی شوکت اوکراین مایل بودم تا مراتب عذر خواهی خویش را بعنوان احدی از شهروندان ایران به ملت آزاده و سربلند اوکراین بواسطه رویکرد رسانه ها و صاحبنظران حکومتی در ایران نسبت به روایت شان از تحولات کشور شما ابلاغ نمایم. حضرت وزیر مختار، ظرف چند هفته ایی که مبارزات آزادی خواهانه ملت بزرگوار اوکراین در جریان بوده، بسیاری از کارشناسان حکومتی و رسانه های آنها بالاخص رادیو و تلویزیون دولتی ایران این مبارزات را بگونه ایی منعکس نموده اند کانه همه مجاهدت های مردم اوکراین در اصل طرح و نقشه غربیها و در راس آنان ایالات متحده اتازونی می بوده. علیرغم آنکه روسیه با زور و نقض تمامیت خاک کشور شما و زیر پا گذاردن همه عهد و میثاق های بین المللی به کشور شما تجاوز نموده و قیام مردم شما را "کودتا و راهزنی" نامیده، مع ذالک رسانه ها و نظریه پردازان و کارشناسان دولتی در ایران سخن از طرحها و نقشه های غربی ها برای نفوذ و حضور در اوکراین می نمایند. با اینکه دنیا شاهد بحرکت درامدن تانک های روسیه در خیابان های کریمه می باشد، مع ذالک محافل دولتی در ایران سخن از "تهدیدات نظامی ناتو علیه روسیه و مردم اوکراین" می نمایند. جناب وزیر مختار، نگاه جانبدارانه، غیر منصفانه و ناحق مسئولین رسمی و دولتمردان ما را بدل نگیرید. آنها در راستای سیاست "نه شرقی نه غربی" وظیفه دارند تا از هر سیاست نابحق و غیر مردمی روسیه دفاع کنند و متقابلا هر حرکتی که در راستای غرب باشد را محکوم نموده و از آن تبری جویند. بدانید که همچون مردم آزادیخواه روسیه که علیه سیاست های تجاوز کارانه کشورشان در اوکراین در خیابان های مسکو دست به اعتراض و تظاهرات زدند، دل بسیاری از مردم آزادیخواه و حق طلب ایران هم با مردم اوکراین است.[/b][/size][/size][/font][/color] [right] [color=#000000][font=Tahoma][size=2][size=4][b] پاینده باد مردم و کشور اوکراین صادق زیباکلام چهاردهم اسفند ماه یکهزاروسیصدونود و دو[/b][/size][/size][/font][/color][/right] [url="http://khabaronline.ir/"]http://khabaronline.ir/[/url] [/quote] [quote name='SniperElite' timestamp='1394042888' post='368354'] کسی نیست دهن این ژیگول کلام رو بگیره تورو سنه نه افتادی مثل ... جلو داری میری؟ به تو چه مگه مملکت صاحب نداره که تو شدی کاسه داغتر از آش این تاحالا کجا بود الان مثل قارچ تو این دولت سبز شده؟ [/quote] [quote name='Royal_falcon' timestamp='1394043350' post='368357'] قبلآ هم بود! اصلآ از اولش هم بود! منتها کلآ نقش << joker >> رو بازی میکنه! [/quote] دوستان عزیز زیاد خودشون رو ناراحت نکنند . این مطلب آقای زیبا کلام یک نامه واقعی به سفیر اوکراین نیست و فقط یک متن در تعریض به وضعیت داخلی ماست . شما می توانید یک طنز تلخ حساب بکنیدش .
  15. oldmagina

    بیداری اروپایی...

    [quote name='senaps' timestamp='1393174776' post='367187'] توی ایران،قومیت ها خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنین به کلیت نظام پایبند هستن... تنها چیزی که میشه ازش استفاده کرد بر علیه نظام هم متاسفانه همین قومیت ها و درگیر کردنشون با هم هستش! ... در حال حاضر، تقریبا [color=#ff0000]اکثر اقوام دیگه از فارس ها دست خوردن[/color]! و تقریبا [color=#ff0000]همه تو بی‌پولی هستن که فارس ها پول داشته باشن[/color]!! و بعدش هم [color=#ff0000]ترک ها که منسب های گنده‌ی حکومتی دارن[/color] و میتونن میلیارد میلیارد پول در بیارن... اما [color=#ff0000]بقیه صرفا دارن درجا میزنن[/color] و در حقیقت، به نظر من، [color=#ff0000]در حال درجا زدن نگه داشته شدن.[/color].. [/quote] فقط میتونم بگم به خاطر چیزی که نوشته اید ، متاسفم.
  16. [quote name='Electro_officer' timestamp='1392832008' post='366508'] حذف نمایشگر لامپ کاتدی سبب کاهش مصرف انرژی و همچنین کاهش فضای اشغال شده توسط نمایشگر میشه. [/quote] ممنون از تاپیکی که گذاشتید . خیلی جالب بود . یه سوال مهم اینجا پیش میاد و اون اینه که آیا با دیجیتال شدن سیستم ها احتمال آسیب پذیری شون بالاتر نمیره ؟ آیا معیاری برای تعیین میزان اپتیمم برای دیجیتالیزه کردن وسایلی مثل رادارهای آنالوگ وجود داره ؟
  17. [quote name='mo313' timestamp='1392755416' post='366334'] وقتی بشکه بشکه می کنید و می خندید و با افتخار اعلام می کنید مردم از این شهر رفتن پس مساله ای نیست روش جهنم بباریم، حرف 1300 اندی سال پیش حضرت سیدالشهدا رو به یاد بیارید: اگر مسلمان نیستید آزاده باشید! مروان، سنی، 4 ساله، تک و تنها پای پیاده از وسط بیابون عبور کرده تا به جبهه استکبار برسه بلکه زنده بمونه. بادبادک باز رو بخونید می فهمید چه فاکدآپیه زندگی این آدمها تا آخر عمرشون به خاطر توهم دو گروه که معلوم نیست سر چه کوفتی دارن با هم می جنگن. مهم نیست، چرا می جنگن، امروز کی کجا رو میگیره، فردا کی از کجا عقب نشینی می کنه، باید تک تک اینها رو کشت تا سوریه "آزاد" بشه وگرنه کینه شون تا ابد الدهر هست [/quote] سلام عکسهاتون دیده نمیشه . احتمالا با هیتلر نسبت داره . احتمالا منظورتون این عکسه ؟ [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/1966966_10151893039592217_1180923547_n.jpg"]http://gallery.milit...180923547_n.jpg[/url] که البته موضوعش حل شده است و نشانگر مظلومیت اون بچه به اون شکلی که گفته میشه نیست ولی واقعا آوارگی سخته !
  18. [quote name='Electro_officer' timestamp='1392669322' post='366145'] بچه ها به نظرتون احتمال اینکه غافلگیر بشیم چقدره؟ سیاست پدر و مادر نداره... [/quote] اونا دارن خودشونو برای داعش آماده می کنند و نه برای دولت سوریه ! احتمالا دولت اسلامی عراق و شام به زودی بخواد خلافت عثمانی رو در ممالک اسلامی برپا کنه !
  19. احتمالا یکی راننده است و اونیکی فرمانده تانک ! هیکلشون به توپچی نمیخوره !
  20. [color=#ff0000][size=5][b]عملیات روانی چیست؟[/b][/size][/color] عملیات روانی به زبان ساده حول محور[color=#0000ff] انتقال یک پیام تبلیغاتی (پروپاگاندا) خاص به دشمن[/color] شکل می‌گیرد. عملیات روانی بر اساس نوع پروپاگاندا به چند نوع تقسیم می‌شود؛ عملیات روانی در [color=#0000ff]سه سطح استراتژیک، عملیاتی و تاکتیکی[/color] اجرا می‌شود. عملیات روانی می‌تواند موجب ایجاد تنفر علیه رهبری دشمن در میان نیروهای مخالف، بزرگ جلوه دادن تهدیدها و از هم پاشیدن هماهنگی میان نیروهای دشمن شود. عملیات روانی می‌تواند دشمن را گیج نموده و قدرت تصمیم‌گیری را از وی سلب کند و در نهایت ابتکار عمل و امکان کنترل شرایط را از دشمن گرفته با پایین آوردن روحیه دشمن انگیزه برورد تهاجمی را از آنان سلب نموده و در نهایت وادار به تسلیم نماید. عملیات روانی بر اساس نوع پروپاگاندا به انواع زیر تقسیم می‌شود:[list] [*][color=#0000ff]عملیات روانی سفید[/color]: این نوع عملیات را می‌توان عملیات روانی آشکار نیز نامید. در این حالت حکومت از[color=#ff0000] رسانه‌های رسمی[/color] خود و یا از رسانه‌هایی که وابستگی آنها به حکومت آشکار است استفاده می‌کند. در عملیات روانی سفید محتوای پیام منتقل شده موضع رسمی حکومت تلقی می‌گردد. [*][color=#0000ff]عملیات روانی خاکستری[/color]: پروپاگاندا از طریق [color=#ff0000]رسانه‌های به ظاهر غیر وابسته به حکومت یا مستقل[/color] صورت می‌گیرد. در این حالت باورپذیری و در نتیجه تاثیرگذاری تبلیغات حکومتی بیشتر از زمانی است که همین پیام از طریق رسانه‌های حکومتی منتقل شود. این نوع عملیات روانی هنگامی موثر خواهد بود که طراحی آن از سوی حکومت بر ملا نشود و چنانچه به طور کامل از مجاری رسانه‌های غیر بومی مطرح شود بیشترین تاثیر را خواهد داشت. [*][color=#0000ff]عملیات روانی سیاه[/color]: ویژگی این عملیات این است که حکومت و منابع رسمی آن به هیچ وجه حاضر به قبول مسئولیت اطلاعات منتشر شده نیستند. این نوع عملیات اقداماتی نظیر درز دادن اطلاعات یا اسناد و مدارک رسوا کننده یا افشاگرانه را شامل می‌گردد. با توجه به حساسیت سیاسی بسیار زیاد این نوع عملیات، حکومت‌ها یا جناح‌های سیاسی سعی می‌کنند هیچ گونه ردپایی از خود در این عملیات به جا نگذارند و معمولا افشاگری و نشت اطلاعات از طریق [color=#ff0000]منابع ناشناس[/color] صورت می‌گیرد.این نوع عملیات روانی هنگامی موثر خواهد بود که نتوان به راحتی اطلاعات و مدارکی برای نقض و بی‌اعتبار کردن تبلیغات صورت گرفته به دست آورد. چنانچه عملیات سیاه از طریق رسانه‌ای صورت گیرد که رویکرد خصمانه‌ای علیه حکومت دارد بیشترین تاثیرگذاری را خواهد داشت. [/list] یک اصل مهم در عملیات روانی جدایی کامل عملیات خاکستری و سیاه از عملیات سفید است. یعنی [color=#ff0000]هرگز نباید رسانه‌ها و افراد درگیر در عملیات خاکستری و سیاه (عملیات پنهان) در عملیات سفید (آشکار) نیز مشارکت داشته باشند.[/color] مراحل عملیات روانی به شرح زیر است:[list=1] [*]تعیین هدف [*]برآورد و ارزیابی وضعیت فعلی [*]آماده سازی برنامه عملیات روانی [*]انتخاب رسانه [*]طرح ریزی و پروپاگاندا [*]تست اولیه (میزان حساسیت مخاطب و کارایی عملیات روانی بر گروه هدف را ارزیابی می‌کند) [*]تولید مواد تبلیغاتی جنگ روانی [*]اجرا [*]جمع آوری اطلاعات در مورد پاسخ مخاطبان [*]ارزیابی نهایی واکنش‌ها [/list] در این سلسله اقدامات پیش از هر چیز در قدم نخست بایستی با انجام تجزیه و تحلیل‌های اطلاعاتی [color=#0000ff]تعیین هدف [/color]صورت گیرد. یعنی مشخص شود کدام یک از اهداف می‌تواند بیشترین تاثیر و منفعت را به دنبال داشته باشد. به این منظور تحلیلگران عملیات روانی باید در یابند که گروه هدف در برابر دام یک از اهداف[color=#0000ff] آسیب‌پذیرتر و حساس‌تر[/color] است. برای شناخت گروه هدف تحلیلگران رویکرد و وجه نظر گروه هدف در مورد [color=#0000ff]شرایط فعلی[/color]، [color=#0000ff]گله و شکایت‌های آنها[/color]،‌[color=#0000ff]ترکیب قومیتی[/color]، [color=#0000ff]سطح احساس ناامیدی[/color]،‌[color=#0000ff]ترکیب زبانی[/color]، [color=#0000ff]مشکلات[/color]، [color=#0000ff]حساسیت‌ها[/color]، [color=#0000ff]عادات[/color]، [color=#0000ff]انگیزه‌ها[/color]، [color=#0000ff]انتظارات[/color] و ویژگی‌هایی نظیر اینها را در گروه هدف مورد بررسی قرار می‌دهند. پس از این مرحله می‌توان اهداف را تعیین نمود که به این‌ترتیب اولین گام عملیات روانی برداشته می‌شود. طراحی عملیات روانی در دنیای رسانه‌ها مدرن باید با دقت تمام صورت گیرد زیرا یک اشتباه در طراحی برنامه‌ها می‌تواند باعث شود خبری ناخوشایند به سرعت در گوشه و کنار دنیا پخش شده و به عنوان موضع رسمی حکومت تلقی شود. رسانه‌های مورد استفاده در عملیات روانی بسیار متنوع است از جمله [color=#ff0000]تلویزیون[/color]، [color=#ff0000]رادیو[/color]، [color=#ff0000]بلندگو[/color]، [color=#ff0000]سایت‌های اینترنتی[/color]، [color=#ff0000]رسانه‌های چاپی[/color]، [color=#ff0000]پخش کردن اعلامیه با هواپیما[/color]،[color=#ff0000] درج خبر در روزنامه‌های خارجی[/color] یا [color=#ff0000]پخش اطلاعاتی از طریق شبکه‌های تلویزیونی خارجی[/color]. [size=5][color=#ff0000][b]رسانه و سیاست[/b][/color][/size] در دنیای امروز سیطره تبلیغات در رسانه‌ها و زندگی بشر، در بعد ملی و بین‌المللی امری بدیهی است. تبلیغات که نتیجه اجتناب ناپذیر فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی است چنان در تار و پود حیات فردی و اجتماعی انسان‌ها رخنه کرده که تولید و مصرف آنها همچون دیگر کالاها و خدمات مورد نیاز بشر لازم و ضروری است. اما در این میان[color=#0000ff] تبلیغات سیاسی[/color] به عنوان یکی از انواع تبلیغات نقشی بسیار اساسی در دنیای سیاست امروز بازی می‌کند که این نقش با گسترش تکنولوژی‌های ارتباطی و افزایش کانال‌های پخش اطلاعات پر رنگ‌تر نیز شده است و جنگ امواج مدت هاست که از طریق بازوهای تبلیغاتی (در حوزه سیاست) و بلندگوهای رسانه‌های مختلف شدت گرفته و سطح جهان را پوشانده است. در نوشتار زیر با توجه به اهمیت نقش تبلیغات سیاسی در جامعه و سیاست به عنوان شکلی از ارتباط به آن می‌پردازیم. تبلیغات در مفهوم کلی آن، به معنی [color=#0000ff]رساندن پیام به دیگران از طریق برقراری ارتباط به منظور ایجاد تغییر و دگرگونی در دانش، نگرش و رفتار مخاطبان[/color] است که بر سه عنصر[color=#0000ff] پیام گیرنده[/color] (مخاطب)، [color=#0000ff]پیام دهنده[/color] (رسانه) و [color=#0000ff]محتوای پیام[/color] مبتنی است. باید اذعان داشت که در تبلیغات، هدف رساندن یک ایده ، پایان کار نیست بلکه [color=#ff0000]اقناع یا‌ ترغیب در جهت دستیابی به هدف خاص[/color] نیز مد نظر است. همان گونه که مشاهده می‌شود پایه اصلی تبلیغات، [color=#0000ff]ارتباطات[/color] (communication)است و ارتباط فرایندی است آگاهانه یا ناآگاهانه، خواسته یا ناخواسته که از طریق آن احساسات و نظریات به شکل پیام‌هایی کلامی یا غیرکلامی بیان شده و سپس ارسال، دریافت و ادراک می‌شود. برخی از محققان نیز بر این باورند که تبلیغات عبارت است از[color=#0000ff] تلاش برای نفوذ در دیگران به منظور نیل به مقاصد خاص با دست انداختن به افکار و احساسات آنان.[/color] به عبارت دیگر، تبلیغ را روش یا [color=#0000ff]روش‌های به هم پیوسته [/color](در قالب یک مجموعه) [color=#0000ff]برای بسیج و جهت دادن نیروهای اجتماعی و[/color] [color=#0000ff]فردی از طریق نفوذ در شخصیت، افکار و عقاید و احساسات آنها جهت رسیدن به یک هدف مشخص[/color] می‌دانند که این هدف ممکن است سیاسی، فرهنگی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و... مشروع یا نامشروع باشد.‌ترانس کوالتر (Qualter.T) نیز تبلیغات را تلاش عمدی برخی از افراد یا گروه‌ها برای بهره‌گیری از وسایل ارتباط در کنترل، تغییر و شکل دادن نگرش دیگر گروه‌ها به طریقی می‌داند که عکس‌العمل آنان در یک موقعیت ویژه به اندازه مطلوبی که هدف تبلغ کننده است تحت تاثیر قرار گیرد. امروز فرایند تبلیغات به طور فزاینده‌ای با سایر علوم مانند روانشناسی، جامعه شناسی، آمار، اقتصاد و علوم سیاسی ارتباط پیدا کرده و هنرهایی مانند موسیقی، ادبیات، عکاسی، گرافیک، نقاشی و فیلم سازی را به خدمت گرفته است. تبلیغات بر حسب نوع رسانه، نوع مخاطب، نوع ارائه و نوع هزینه به شاخه‌های مختلفی تقسیم می‌شود که هسته اصلی فعالیت همه آنها تغییر در سطوح دانش، نگرش و توان مخاطبان است که بر مردم، ساختارها، فرهنگ‌ها و کلیت جامعه تاثیر دارد. اما در میان انواع مختلف تبلیغات، تبلیغات رسانه‌ای به عنوان اساسی‌ترین شیوه نفوذ و تغییر آگاهی، نگرش و رفتار انسانی تلقی می‌شود و در این میان رسانه‌های جمعی صوتی و تصویری مانند تلویزیون، رادیو، ماهواره و اینترنت با سایر رسانه‌های چاپی مانند مجلات، روزنامه‌ها، کتب و نشریات به دلیل داشتن سازمان مشخص (سازمان یافته) از اهمیت به سزایی برخوردار است. همچنین تبلیغات رسانه‌ای با توجه به موضوعات به سه دسته اصلی تبلیغات بازرگانی، تبلیغات مردمی و تبلیغات سیاسی تقسیم می‌شود. تعدادی از شیوه‌های مورد استفاده به قرار زیر است:[list=1] [*][color=#0000ff]ایجاد جو کاذب[/color] (که از دیرینه‌ترین رویه‌های تبلیغاتی است) مثل: شایعه سازی، دروغ پردازی و ایجاد بدبینی [*][color=#0000ff]اغراق در بها دادن[/color] مثل: ذهن مردم را به مسائل جزئی مشغول کردن، کم بها دادن به مسائل اساسی و بزرگ کردن شخصیت‌هایی که دارای گذشته درخشان نیستند و بد نام کردن خدمتگزاران واقعی [*][color=#0000ff]تحریف شعارها[/color] [*][color=#0000ff]القا افکار کذب[/color] [*][color=#0000ff]ایجاد حس رقابت[/color]: که در این روش با ایجاد درگیری و نزاع امکان انتخاب فرد شایسته را کم می‌نماید [*][color=#0000ff]هماهنگی و یکنواختی[/color]: به معنای تکرار یک معنا با ظواهر و چهره‌های مختلف از جانب جناح‌های مختلف [*][color=#0000ff]به کارگیری موقتی گرایش‌های مخالف[/color] [*][color=#0000ff]بهره گیری از القاب و عناوین ظاهری.[/color] [/list] زمانی که مقصود تاکید بر کاربرد باشد، پروپاگاندا با کنترل همراه است و به عنوان یک تلاش سنجیده برای تغییر یا حفظ تعادل قدرت مورد توجه قرار می‌گیرد که برای مبلغ دارای امتیاز یا اولویت است. تلاش سنجیده با یک ایدئولوژی و هدف نهایی آشکار پیوند دارد. در حقیقت، [color=#0000ff]مقصود پروپاگاندا انتقال یک ایدئولوژی و هدف مربوط به آن به یک مخاطب است.[/color] هنگامی که پروپاگاندا زیر سیطره یک سازمان دولتی باشد می‌کوشد به منظور حفظ مثلا فعالیت جنگی موج گسترده‌ای از میهن پرستی را به مخاطبان ملی القاء کند. تبلیغات سیاسی از آنجایی که به صورت یک علم درآمده است دارای فرضیه‌ها، اصول و قوانین خاص خویش است. در نتیجه شخص و یا رسانه‌ای که بتواند آن را در راه هدف هایش بهتر پیاده کند در میدان مبارزه سیاسی از حریف گوی سبقت را خواهد ربود. نفوذ در نگرش‌ها در تبلیغات سیاسی به استعدادی ویژه، تجربه، دانش و نیروی داوری، یک ذهن تیز، خلاق و حساس نیاز دارد که به روشنی دریابد که مخاطب چه نیازی دارد، به چه می‌اندیشد و چه واکنشی نشان می‌دهد. برای برقراری ارتباط با مخاطب به منظور تحقق یک هدف ، با دستکاری نهاد از پیش ساخته شده، باید طراحی دقیق ایجاد شود و در ضمن به منظور دستیابی به هدف مورد نظر، لازم است مخاطب، نگرش‌های خود را تقویت کند یا تغییر دهد و یا اینکه رفتار خود را تایید یا تعویض کند. افزون بر این با توجه به گفته‌ ترنس اچ، کوالتر، «[color=#0000ff]تبلیغات سیاسی باید موثر، عینی، درک پذیر، به یادماندنی و قابل اجرا باشد و به نیازهای آشکار، در یک وضعیت معین و مورد نظر مخاطب پاسخ گوید.[/color]» اینها عناصر مهم تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا در یک فرایند ارتباطی به شمار می‌رود. پروپاگاندا، تلاشی است سنجیده و منظم برای شکل دادن به ادراک‌ها، ساختن یا دستکاری کردن شناخت‌ها و هدایت رفتار برای دستیابی به یک پاسخ که خواسته مورد نظر مبلغ را تقویت می‌کند. پروپاگاند تلاشی است برای برقراری ارتباط مستقیم و هدایت شده با هدفی که از پیش تعیین شده است. پروپاگاند می‌کوشد در یک حوزه معین، دارای اطلاعاتی باشد و پاسخ‌ها نسبت به تبلیغ چنان دستکاری شوند که بتوان آنها را در آن حوزه معین نگاهداری کرد. دریافت کننده پیام تبلیغی از طرح پرسشی درباره هر آنچه که بیرون از محتوای این حوزه معین است، منع می‌شود. با این حال تکنولوژی امروز، ظرفیت آن را دارد که پیام‌های یرا به شکل همزمان در سراسر جهان به گردش در آورد. به دلیل این گسترش تکنولوژی در سراسر جهان است که بوگارت یادآوری می‌کند: «[color=#0000ff]امروزه، به شکل فزاینده‌ای به دشواری می‌توان کشوری را از دسترسی به اطلاعاتی که برای سایر جهان، عادی است دور نگاه داشت.[/color]» افزون بر این، تبلیغ، خود به عنوان شکلی از ارتباط، از طرح‌های تکنولوژیکی برای ارسال پیام‌هایی تاثیر می‌پذیرد که در مرحله‌ای معین در دسترس قرار دارند. با وجودی که تبلیغ شکل‌های زیادی به خود می‌گیرد، ولی همواره صورتی از ایدئولوژی فعال شده است. در پاره‌ای از موارد که تلاش‌ها برای هدایت مخاطب به سوی اهداف معین انجام می‌گیرد، تبلیغ[color=#ff0000] هیجان زا یا آشوب آفرین[/color] است. گاه در جایی که تلاش‌ها برای منفعل کردن مخاطب صورت می‌گیرند و هدف آن است که از ورود به میدان نبرد و ستیز خودداری شود، تبلیغ [color=#ff0000]وحدتبخش[/color] است. تبلیغ، همچنین در ارتباط با منبع و درستی اطلاعات آن [color=#0000ff]سفید، خاکستری یا سیاه[/color] نیز توصیف می‌شود. تبلیغ هنگامی سفید است که منبع به درستی شناخته شده باشد زیرا ممکن است منبع تبلیغ در پروپاگاندا ناشناخته باشد. مانند رادیوهای بیگانه که در زمان جنگ به تبلیغ سیاسی می‌پردازند. همچنین، آنچه مخاطبان دریافت می‌کنند اطلاعاتی درست و نزدیک به حقیقت با بهترین اندیشه‌ها و آرمان‌های و ایدئولوژی سیاسی است به شکلی که فرستنده «پسر خوبی» تلقی می‌شود. هدف تبلیغ سفید آن است که خود را نزد مخاطب با اغتبار جلوه دهد، زیرا این امر می‌تواند در آینده به نحوی مورد استفاده قرار گیرد. ایده، اندیشه، فکر و یا هدف مبلغ، نفوذ در عقاید مخاطبان به منظور تغییر عقیده و شناخت آنها از یک موضوع، پدیده یا شخص است که این عمل در تبلیغات سیاسی با آگهی‌ها، عناوین درشت، نطق‌ها و سخنرانی‌ها و از طریق سازمان‌های رسانه‌ای مختلف صورت می‌گیرد، زیرا سازمان‌های رسانه‌ای سومین عنصر فرایند ارتباط سیاسی‌اند. در نظام‌های سیاسی دموکراتیک، رسانه‌ها هم انتقال دهندگان سیاسی‌اند که از خارج همان سازمان رسانه‌ای سرچشمه می‌گیرد و هم فرستندگان آن دسته از پیام‌های سیاسی‌اند که خبرنگاران و روزنامه نگاران می‌سازند. بنابراین نقش رسانه‌ها در هر دو جنبه تعیین کننده است و با وجود این دو حالت است که به ویزه رسانه، به رسانه سیاسی تبدیل می‌شود. آشکارترین حالت این است که بازیگران سیاسی باید از رسانه‌ها برای ایجاد ارتباط با مخاطبان مورد نظر و انتقال پیام هایشان استفاده کنند. برنامه‌های سیاسی، بیانیه‌های سیاستگذاری، درخواست‌های انتخاباتی، مبارزات گروه‌های فشار و اعمال‌تروریستی حضوری سیاسی دارند (و بالقوه برای تاثیرگذاری ارتباطی مناسب اند) و همه اینها تنها به وسعتی بستگی دارند که آنها را گزارش می‌کنند و مخاطبان رسانه‌ها آنها را به عنوان پیام دریافت می‌کنند. در نتیجه، همه ارتباط گران سیاسی باید از طریقی به رسانه‌ها دسترسی پیدا کنند.[color=#0000ff] قوانین تعادل سیاسی و بی‌طرفی که بر خدمات بخش عمومی در برخی کشورها پیش بینی شده است، این امکان را فراهم می‌سازد که به شکل قانونی بتوان از رسانه‌ها بهره سیاسی برد[/color]. در این زمینه، به طور کلی، بررسی مقررات و قرار و مدارهایی که نوعا بر دسترسی به رسانه‌ها برای بازیگران سیاسی حاکم‌اند، اهمیت زیادی دارند. همچنین جنبه‌های سازمانی تولید رسانه‌ها هم حائز اهمیت است، زیرا ممکن است همین مقررات و قرار و مدارها، در ایجاد و گسترش پوشش ارتباطی، به سود یا به زیان ارتباط گران سیاسی عمل کنند. البته، رسانه‌ها واقعیت و جهت داری سیاسی را به سادگی و به شکلی خنثی و بی‌طرفانه گزارش نمی‌دهند که در صحنه سیاسی از اطراف آنان جریان دارد. بنابراین [color=#0000ff]واقعیت‌های سیاسی ساخته شده توسط رسانه‌ها در واقع به معنای همان رویدادهایی است که خود رسانه‌ها می‌سازند و پخش می‌کنند یا پوشش می‌دهند[/color]، یا[color=#ff0000] واقعیت رسانه‌ای[/color]. تبلیغات سیاسی ساخته شده توسط رسانه‌ها نیز تحت تاثیر همه واقعیات رسانه‌ای است. همان طور که تحقیقات مختلف نشان داده تبلیغات سیاسی از طریق رسانه‌ها نقش مهمی در شکل‌گیری نگرش‌ها دارد. رسانه‌ها در این بین نقش واسطه، رابطه و یا ابزار ارتباطی را ایفا می‌کنند. این عامل به عنوان پخش کننده یا گسترش دهنده سایر عوامل عمل می‌کند. تبلیغات سیاسی از طریق رسانه‌ها اثرات متفاوتی بر روی مخاطبان دارد و تاثیر هر کدام به [color=#0000ff]جذابیت[/color]، [color=#0000ff]تحریک پذیری[/color]، [color=#0000ff]مدنظر داشتن ویژگی‌های مخاطبان[/color]، [color=#0000ff]نحوه ارائه پیام[/color] و نیز [color=#0000ff]گستره نفوذ رسانه مورد استفاده[/color] بستگی دارد، در نتیجه[color=#ff0000] تبلیغات سیاسی به صورت یک علم درآمده است[/color] که دارای فرضیه‌ها، اصول و قوانین خاص خویش می‌باشد و شخص یا رسانه‌ای که بتواند آن را در راه هدف هایش بهتر پیاده کند در میدان مبارزه سیاسی از حریف گوی سبقت را خواهد ربود. شیوه‌های به کار گرفته شده از سوی رسانه‌های مختلف (اعم از مطبوعات، رادیو و تلویزیون) برای‌ترغیب مردم به مشارکت هر چه بیشتر در عرصه سیاسی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بهترین نمونه تبلیغات سیاسی رسانه‌ای بود که هر کدام فرصت یافتند تا قدرتشان را در عرصه تبلیغات سیاسی و تاثیرگذاری بر مخاطب با استفاده از شیوه‌های مختلف به منصه ظهور برسانند. برجسته سازی برخی سوژه‌ها و رویدادها، توجه به نیاز خاص مخاطب با توجه به نظریه‌هایی چون «[color=#0000ff]نیاز جویی مخاطب[/color]»، «[color=#0000ff]تزریقی[/color]»، «[color=#0000ff]استحکام[/color]» و «[color=#0000ff]وابستگی مخاطب[/color]»، تحلیل محتوای اخبار و گزارش‌های خبری خاص و مناظره‌های تلویزیونی کاندیداها و بسیاری از وجوه دیگر از جمله مواردی هستند که هر یک دستمایه‌ای برای تبلیغات سیاسی در رسانه‌های مختلف بوده است. بررسی و مطالعه طرح کارایی تبلیغات سیاسی و روش‌های مخالف آن با توجه به معیار قصدها و منظورهای ارتباط گران، نشان می‌دهد که برخی موارد در رسانه‌های مختلف اهمیت و تاثیر بیشتری دارند. این موارد عبارتند از: [color=#0000ff]تصویر بصری سیاستمداران در شکل دادن به ادراک‌های رای دهندگان[/color]، «[color=#0000ff]پوشش جهت دار» رسانه‌ها بر نتایج انتخابات[/color] و [color=#0000ff]روابط میان «افکار عمومی»[/color] و [color=#0000ff]تلاش‌های سیاستمداران و سازمان‌های رسانه‌ها برای ایجاد دستور گذاری[/color]. برای مثال هر کدام از روزنامه‌ها فرصت یافتند [color=#0000ff]بر اساس دید سیاسی و تفکر خاص خودشان[/color] با اخبار و رویدادهای انتخاباتی برخورد کنند که این برخوردهای متفاوت در تیترها بروز می‌کرد و هر کدام با تحلیل و تفسیرهای موشکافانه سعی می‌کردند بر ذهن و رای مخاطبان تاثیر گذار باشند زیرا در میان رسانه‌ها، رسانه‌های چاپی از راه‌های مستقیم‌تری در جهت دهی فرایندهای سیاسی مشارکت دارند. همچنین رسانه‌های دیداری – شنیداری و شنیداری ( تلویزیون و رادیو) با [color=#0000ff]حوزه نفوذ جغرافیایی و زمان وسیع[/color] به عنوان یکی از بهترین امکانات برای القاء تفکر و نگرش استفاده می‌شود. استفاده از این امکانات برای تبلیغات سیاسی هزینه‌های بسیار بالایی را دربر خواهد داشت، ولی اگر مبلغ تاثیر آن را بر مخاطب تشخیص دهد بیشترین سرمایه گذاری را بر روی آن می‌کند. مثلا در غرب اعتقاد بر این است که[color=#0000ff] هر یک دلاری که برای تبلیغات مصرف گردد از هر ده دلار مصرفی برای تامین تسلیحات و امکانات جنگی ارزشمندتر و پر منفعت تر است[/color]. استفاده و ورود رسانه‌های الکترونیکی مثل ماهواره، اینترنت، کاربردهای تعاملی کابل و ویدئوتکس، فیبرهای نوری تسریع شده و... در عرصه مبارزات سیاسی و تبلیغات سیاسی سرعت و پیچیدگی رای گیری نامزدهای انتخاباتی را چنان افزایش داده است که می‌تواند موثر بودن یک مبارزه را در بازاریابی و معرفی نامزد یا هدف آن به نحو چشمگیری بالا ببرد. همچنین استفاده از رسانه‌های جدید در مبارزات سیاسی و تبلیغات سیاسی مثل انتخابات ممکن است آثار دوگانه، متمرکز کننده و تمرکز زداینده داشته باشد. از یک جهت رسانه‌های الکترونیکی به نامزدها اجازه می‌دهند از نهادها و موسسات میانجی سنتی مانند احزاب و گروه‌های خاص و همچنین روزنامه نگاران بی‌نیاز شوند و با پست و نامه و گردهمایی‌های از راه دور (تله کنفرانس) مستقیما به مخاطبان دسترسی پیدا کنند. از این جهت رسانه‌های جدید ممکن است احزاب را تضعیف کنند، رشد گروه‌های ذی نفع را آسان کنند و از نفوذ دروازه بانان رسانه‌ای بکاهند و به این‌ترتیب باعث تمرکززدایی کنترل بر مبارزات شوند. از جهت دیگر اتکای بیشتر بر رسانه‌های ارتباطی الکترونیکی ممکن است نقش فاصله را در شکل‌گیری و تصمیم‌گیری گروه‌های ذی نفع کاهش دهد. چنین نتیجه‌ای می‌تواند سازمان‌های سیاسی محلی را تضعیف و سازمان‌های منطقه‌ای و ملی را تقویت کند. به علاوه رسانه‌های الکترونیکی با دادن امکان توسل به مخاطبان در سطح ملی به گروه‌ها، ممکن است کنترل مبارزه را در سازمان‌های ملی، احزاب و گروه‌های ذی نفع که می‌توانند منابع و متخصصان مورد نیاز را برای اداره کردن یک مبارزه، از طریق تکنولوژی پیشرفته سازمان دهند، متمرکز کنند. استفاده و دسترسی متفاوت به رسانه‌های الکترونیکی توسط رده‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می‌تواند منجر به [color=#0000ff]نابرابری در دسترسی به دیگر منابع سیاسی[/color] شود. اعضای مرفه‌تر اجتماع دسترسی بیشتری به منابع کامپیوتری مانند چاپگرهای سریع، واژه پردازی و نرم افزار مدیریت دارند. به این‌ترتیب رسانه‌های جدید به جای برابر کردن نفوذ گروه‌ها ممکن است نابرابری‌ها را بیشتر کنند و نفوذ نسبی گروه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی را در جامعه تغییر دهند. در ضمن از آنجایی که امروزه دیگر به رسانه‌ها و تبلیغات رسانه‌ای به عنوان فرایندی یک سویه، نگریسته نمی‌شود و بازخوردهای اخذ شده از مخاطبان رسانه، این حجت را بر کارگزاران رسانه‌ای تمام می‌کندن که تهیه و تولید پیام‌های تبلیغی بدون در نظر گرفتن شخصیت و روحیه مخاطبان تاثیر عمیق و ماندگاری بر نگرش آنها نخواهد گذاشت چرا که این[color=#0000ff] ارتباط دو سویه[/color]، برایندی را به وجود می‌آورد که نتیجه آن شکل‌گیری و یا تغییر نگرش مخاطبان نسبت به موضوعات ارائه شده است. زیرا مخاطبان در حال حاضر گزینشگر و عاقل هستند ([color=#ff0000]مخاطب فعال[/color]) و به تبلیغات سیاسی می‌اندیشند و بعد تصمیم می‌گیرند بنابراین گسترش اطلاعات دقیق و همه جانبه و امکان رفت و برگشت اطلاعات چه به لحاظ ضرورت‌های ملی و چه از حیث ضرورت‌های بین‌المللی الزامی است و [color=#ff0000]رسانه‌های داخلی باید فارغ از ابعاد مادی و به صورت واقع گرایانه و در چارچوب مصالح جامعه به گسترش اطلاعات، اخبار و تبلیغ بپردازد که در غیر این صورت کشورهای جهان سوم و در حال توسعه با یک جریان یک طرفه اطلاعات و پیام‌های سیاسی تبلیغی از طرف کشورهای توسعه یافته مواجه خواهند شد.[/color]
  21. [color=#ff0000][size=5][b]وضعیت رادیوی سیاه و خاکستری در حال حاضر[/b][/size][/color] آیا امروزه هنوز هم از رادیوهای سیاه و خاکستری استفاده می‌شود؟ متن زیر برگفته از مکاتبه‌ای است که در زمان حمله آمریکا به عراق با نیک گریس (Nick Grace)، مؤسس ساست O.comidarenitsednalc انجام شده است: «زمانی که مقاله شما را می‌خواندم ، اغلب به یاد تکنیک‏هایی می‌افتادم که کادر بوش برای آرام کردن بغداد و ارتش عراق در ماه‌ها، روزها و ساعت‌هایی که منجر به آزادی عراق شد، به کار می‏بردند. پرواضح است که واشنگتن عملیات‌های انگلیس را در طول جنگ جهانی دوم بر ضدآلمان مرور کرده و از عملیات‌هایی مانند اختلال، تماس‌های تلفنی مخفیانه و همچنین استفاده از شخصیت‌های مورد اعتماد – همانند آنچه [b]آتلانتیک سندر [/b]انجام داد – بهره گرفته است. برای نمونه می‌توان به [b]رادیو المستقبل [/b]و[b] رادیو تکریت [/b] که هر دو را سازمان سیا حمایت مالی می‌کرد، اشاره نمود. لازم به ذکر است که این دو ایستگاه افسران ارتشی و فداییان حزب بعث را نشانه گرفته بودند. [b]رادیو تکریت [/b]یک ایستگاه سیاه و[b]رادیو المستقبل [/b]یک ایستگاه خاکستری است. هر دو ایستگاه وابسته به گروهی هستند به اسم «وفاق» (یا اتحاد ملی عراق) که آن را هم لانگلی (Langley) – که جزو [b]سیا[/b] محسوب می‌شود – ایجاد کرده است.» درباره استفاده‏های موفقیت‏آمیز از پروپاگاندای خاکستری و سیاه برای تشویق افسران عراقی به‌ترک ارتش در جریان حمله آمریکا به عراق می‌توان بسیار نوشت. سایت کلندستین رادیو در زمینه رادیوهای مخفی از جمله رادیوهای خاکستری و سیاه به بررسی و تحقیق می‏پردازد. اگر در زمینه پروپاگاندای سیاه و خاکستری جست‏وجویی در سایت‏های مشابه انجام شود، فعالیت‏های پروپاگاندایی صورت گرفته در ایرلند، کامبوج، افغانستان و نیز عراق آشکار می‌شود. [size=5][color=#ff0000][b]نقش عمده‏ی پروپاگاندا در مدیریت و هدایت افکار عمومی در غرب[/b][/color][/size] هرمن و چامسکی در مدل ساده‏ای که در مورد اطلاع ‏رسانی در رسانه‏ها ارائه می‏دهند به پنج فیلتر خبری اشاره می‌کنند که عامل عمده‏ای در جهت صافی کردن اخبار به نفع طبقات حاکم است. بسیاری اعتقاد به این امر دارند که رسانه‏های خبری در بخش‌های خبری خود تصویری متعادل از واقعیتد را ارایه می‏دهند چنین پنداری در واقع «تصویری از خود» است. مدلی را که هرمن و چامسکی ارایه می‏دهند «[color=#0000ff]پروپاگاندا[/color]» نام نهاده‏اند نظریه‏ای بحث برانگیز بوده که ادعا می‏کند اخبار رسانه‏های غربی مخصوصاً بخش خارجی این اخبار «[color=#0000ff]پروپاگاندایی propaganda modal[/color] » همه جانبه و فعال و موثر ولی «[color=#0000ff]غیرمستقیم[/color]» بوده که هدفش ایجاد نوعی همسویی و هم رایی اجتماعی است. جامعه غربی در نظر اول جامعه‏ای هم سو و هم رای به نظر می‏رسد. جامعه‏ای که در مورد اساسی‏ترین اصول سیاسی – اجتماعی به توافقی همه جانبه رسیده است. اما بسیاری معتقداند که این هم سویی و هم نظری عمدتاً ظاهری است حال آنکه در باطن تضادهای عمیق وجود دارد. نوام چامسکی و ادوارد هرمن معتقداند که آنچه باعث ایجاد این هم سویی و هم‏گرایی در سطح جوامع غربی می‎شود. «[color=#0000ff]پروپاگاندا[/color]»‏ی نظام‏مندی است که وسایل ارتباط جمعی غربی به پا داشته‏اند. این دو معتقدند نتیجه تحقیقات چندین ساله‏شان در مورد عملکرد وسایل ارتباط جمعی در غرب بوده و نشان می‏دهد که این وسایل در جهت به حرکت در آوردن پشتیبانی عمومی برای سیاست‌های غالب دولت و شرکت‌ها خصوصی عظیم می‏باشد. اسطوره‏ی غالب و درواقع مطلوبی که در نظر متصور می‏شویم این است که وسایل ارتباط جمعی به انعکاس جهان از دیدگاه قدرتمندان نمی پردازند بلکه تنها واقعیت‏ها را منعکس می‏کنند و در واقع ادعا می‏کنند که انتخاب و نوع اجرای خبری براساس یک رشته ملاک‏ها و میزان‌های بی‏طرفانه حرفه‏ای خبرنگاری صورت می‌پذیرد حال آنکه هرمن و چامسکی که معتقدند [color=#0000ff]اگر قدرتمندان با در دست داشتن وسایل ارتباط جمعی قادر به کنترل گفتمان ارایه شده در اخبار باشند و یا در جایگاه تصمیم‌گیری در مورد آنچه مردم عادی می‌توانند ببینند و بشنوند و بخوانند باشد یا به عبارت دیگر در جایگاه مدیریت و هدایت عقاید عمومی به وسیله فعالیت‌های هم جانبه تبلیغاتی باشند یک تجزیه و تحلیل همه جانبه علمی قادر خواهد بود عدم انطباق انگاره‏های ارایه شده از سوی رسانه‏های آنان را با واقعیت‏های سخت زمینی نشان دهد.[/color] اهمیت «پروپاگاندا» را سال‌ها بعد «والتر لیپمن» در سال‌های 1920 در ایجاد «تولید رضایت» مورد استفاده قرار دارد. او اعتقاد داشت کاربرد وسایل ارتباط جمعی این است که عقاید عمومی را شکل داده و یک نوع هم‎رایی اجتماعی که برای نظم اجتماعی هر نظامی الزامی است به وجود می‏آورد. البته لیپمن اعتقاد دارد که «پروپاگاندا» تبدیل به یک ارگان اصلی و اساسی در هر حکومت مردمی شده و با گذشت زمان مدام پیچده‏تر و مهمتر شده است. ولی هرمن و چامسکی اعتقاد ندارند که «پروپاگاندا» همه وظایف رسانه‏ی جمعی را تشکیل می‏دهد بلکه معتقداند که مهمترین وظیفه‏ی آن در عصر کنونی است. آنها با توضیح نظریه‏ی مدل «پروپاگاندا» فرآیند به حرکت در آوردن عقاید عمومی را براساس انتخاب خبر و زاویه‏ی نگرش خبری نشان می‏دهند. چامسکی و هرمن معتقدند که در واقع بازیگران سیاسی – اجتماعی مهم و قدرتمند به اخبار شکل داده و آن را تعریف می‌کنند و وسایل ارتباط جمعی را در حول و حوش این تعریف از اتفاقات خبری نگاه می‏دارند. این در واقع یک بازار هدایت شده‏ی خبری است نه یک بازار آزاد خبری که سردم داران آن را ادعای آن را می‏کنند این بازار از سوی دولت و رهبران شرکت‏های بزرگ و صاحبان و مدیران وسایل ارتباط جمعی سمت و سو گرفته و جهت می‌یابد. این جهت دهی چیزی نیست جز حفظ منافع قدرتمندان جامعه‌ام وسایل ارتباط جمعی آنچنان هم یکدست و همگون عمل نمی‌کنند. در حقیقت هر کجا که قدرتمندان و قدرت مداران در تضاد و تقابل با یکدیگر قرار گیرند این [color=#0000ff]تضاد و تقابل[/color] خود را به شکل[color=#0000ff] انتقاد و بحث آزاد و مباحث طولانی[/color] در وسایل ارتباط جمعی نشان می‌دهد و گاه همین انعکاس تضادها و تقابل‌ها در وسایل ارتباط جمعی به عنوان بزرگترین مشخصه‌ی آزادی و مستقل بودن وسایل ارتباط جمعی نمایانده می‌شود.اما در جایی که هیچ عدم توافقی در مورد یک سیاست در میان برگزیدگان قدرتمند جامعه وجود ندارد باز هم می‌توان بعضی از این انتقادات را نسبت به این سیاست‌ها در رسانه‌های جمعی دید. اما این انتقادات فضای بسیار محدودی را در فضاهای انتهایی و غیرمهم روزنامه اشتغال کرده و تنها برای خالی نبودن عریضه‌اند چرا که تعداد کسانی که این مقاله را می‌خوانند بسیار محدود بوده و نمی‌توانند خطری برای سیستم حکومتی به حساب آمده و سیاست دولتی را به مخاطره بیندازند. و تازه این وضعیت نقطه‏ی قوت سیستم سیاسی آمریکا معرفی می‌شود و چاپ این انتقادات در صفحات انتهایی و یا ساعات انتهایی و غیرمهم رسانه‌ها خود تبلیغی و عوام فریبی که اکثراً هم حتی وقت عوام فریبی کردن هم پیدا نمی‌کند (از این جهت که بدجا و بد زمان است) خود تبلیغی برای سیستم اجتماعی و سیاسی آمریکا و آزادیهای موجود در آن است. یکی از موضوعات اصلی و مهم تجزیه و تحلیل نحوه به کارگیری تبلیغات همه جانبه در شکل انتخاب چارچوب‌های خبری و سایه روشن‌های گفتمان متون خبری که سمت گیری‌های خبری را ایجاد می‌کند و در نهایت تاکید خبر بر بعضی عوامل و حذف سایر عوامل می‌باشد همچنین تاکید بر بعضی علل و نتایج یک حادثه خبری و حذف دیگر علل و نتایج آن حادثه خبری است. مثلا تمرکز دایم خبری بر قربانیان نظام دشمن (یک زمانی کمونیست) باعث می‌شود تا افکار عمومی را در علیه آن نظام بشورانند و تحریک کنند و برتری نظام غربی را به اثبات برسانند اما همین وسایل ارتباط جمعی چشم خود را به روی بی‌شرمانه‌ترین تعدیات به حقوق انسان در کشورهای وابسته به آمریکا می‌بندند و از آن به ندرت و بدون آب و تاب ذکر به میان می‌آورند. مردم عادی به این موضوع نمی‌برند که[color=#ff0000] سکوت رسانه‌های جمعی در مورد قربانیان در کشورهای وابسته دارای همان اهمیتی است که تمرکز بر روی قربانیان کشورهای دشمن.[/color] [size=5][color=#ff0000][b]انواع تبلیغات[/b][/color][/size] اساسا تبلیغات به سه دسته عمده[color=#0000ff] سفید، سیاه و خاکستری[/color] تقسیم می‌شود. در «[color=#0000ff]تبلیغات سفید[/color]» صحت اطلاعات بسیار بالا است و مهمتر آن که دارای منابع مشخص است که معمولا برای مسائل ملی از آنها استفاده می‌شود، اما در «[color=#0000ff]تبلیغات سیاه[/color]» که منبع انتشار اطلاعات نادرست و غیر قابل قبول است، دروغ پراکنی، خدعه و جعل حقیقت جای اظهار واقعیت را می‌گیرد، از این رو به آن «[color=#0000ff]تبلیغ سیاه و منفی[/color]» می‌گویند. و بالاخره «[color=#0000FF]تبلیغات خاکستری[/color]»، نوع خاصی از تبلیغات است که منابع تبلیغاتی آن در حالت‌های دو گانه مشخص یا نامشخص قرار دارند و برای تحقیر رقیب یا دشمن به کار برده می‌شود. باید توجه داشت که تبلیغات خاکستری از آنجا که می‌تواند افکار عمومی را در ابهام قرار دهد و از سویی همچون تبلیغات سیاه، وضوح و تصریح کمتری دارد عموما اثرگذارتر است؛ به طور مثال شما وضعیتی را تصور کنید که روزنامه‌ای مطلبی را با اهداف خاصی منتشر می‌کند و از قطعیت آن هیچ نمی‌گوید. در این وضعیت دیدگاه مردم درباره آن موضوع در یک خلا اطلاعاتی یا ابهام قرار می‌گیرد و پس از انتشار اخباری هم جهت با آن می‌تواند به صورت غیر مستقیم مردم را متقاعد کند که روزنامه یاد شده درست می‌گوید. [b][color=#0000ff]تبلیغات خاکستری[/color]: [/b]تبلیغاتی است که از منبعی بی‌هویتی منتشر می‌شود (منبع انتشار، هیچ هویتی برای خود مشخص نمی‌کند). قابلیت‌های آن عبارت است از:[list] [*]اگر تبلیغات خاکستری، ماهرانه بکار گرفته شود می‌تواند با پرهیز از بر جسب؟ تبلیغات دشمن؟ خوردن، مقبولیت کسب کند. [*]می تواند بدون تاثیر مخرب بر حیثیت منتشر کننده، از تم‌های احساسی استفاده کند. [*]تبلیغات خاکستری می‌تواند بدون شناخته شدن منبع، از تم‌های جدیدی که بر آسیب‌پذیری‌های مشخص دشمن مبتنی هستند نقش بالون اختیار (Ttial balloon) را بازی کند. [/list] محدودیت‌های تبلیغات خاکستری عبارت است از:[list] [*]این تبلیغات به دلیل آنکه مجبور است هم سرچشمه خود را اسرارآمیز نگهدارد و هم اعتبار خود را حفظ کند، دچار محدودیت است. [*]تبلیغات خاکستری در برابر تحلیل‌های درازمدتی که دشمن از محتوای نیت آن به عمل می‌آورد آسیب‌پذیر بوده و بدین طریق، تاثیر خود را از دست می‌دهد. بنابراین، در مقایسه با دیگر انواع تبلیغات، در مقابل یک ضد تبلیغ موثر، آسیب‌پذیرتر است. [/list] به جرات می‌توان گفت که قرن حاضر قرن غلبه و سیطر ابزار تبلیغ و وسایل ارتباط جمعی بوده و شکست و پیروزی ایدئولوژی‌ها، عقاید و آرمان‌های ملی، مذهبی و انسانی ملل جهان تا حد زیادی موکول به میزان توفیق در تحصیل ابزار پیشرفته تبلیغات است. هر چند در اختیار داشتن ابزار پیشرفته تبلیغات و ارتباطات جدید شرط لازم برای هر گونه موفقیت در زمینه مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در سطح ملی، منطقه‌ای و جهانی است، لیکن شرط کافی نیست. شرط کافی آن است که برای استفاده صحیح و اصولی از هر گونه ابزار و تکنولوژی جدید از جمله وسایل تبلیغات و نیز محتوای پیام تبلیغاتی شناخت صحیح و علمی و همه جانبه داشته باشیم. بنابراین لازم است نسبت به ماهیت و چگونگی مکانیسم و کارکرد تبلیغات اشراف و دانش کافی به دست آوریم. آنگاه با داشتن چنین صلاحیتی در جهت مطلوب، به بهترین نحو از ابلاغ پیام مورد توجه خود استفاده کنیم. [color=#ff0000][size=5][b]تبلیغ در سیره پیامبر اعظم(ص)[/b][/size][/color] اگر در جامعه کار تبلیغی به معنی ارشاد، آموزش و هدایت باشد، مبلغ نیز از ارزش‌های معنوی این معانی برخوردار است و هر گاه تبلیغ در محیطی به معنای پروپاگاندا، آوازه گری و شستشوی مغزی باشد، مبلغ نیز همان ارزش‌ها را با عمل خود حمل می‌کند. در اصل قداست مبلغ به قداست عمل او بستگی دارد چرا که امیرالمومنین علی(ع) می‌فرماید: احسن المقال ما صدقه الفعال. از شیوه‌های تبلیغاتی پیامبر اعظم(ص) که از ویژگی‌های بارز تبلیغات در یک روابط عمومی آرمانی است می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:[list=1] [*][color=#ff0000]الگوهای خوب و نشانه‌های بد و توجه دادن به بترین الگو و عمل[/color]: معرفی الگو به عنوان یک شیوه تبلیغ می‌تواند بسیار کارساز باشد. خداوند در قرآن کریم، پیامبر اعظم(ص) را به عنوان بهترین الگو و اسوه معرفی می‌نماید (لقد کان فی رسلو الله اسوه حسنه.) رسول مکرم اسلام(ص) بهترین الگو برای مسلمانان بوده و از این رو نقش بسزایی در هدایت خلق به سوی خداوند متعال به عهده داشتند و سخنان ایشان به عنوان واسط خالق و مخلوق همواره نشان از هدف و مقصد درست بود. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدائهم الله و اولئک هم اولوالالباب از این رو [color=#0000ff]روابط عمومی سازمان نیز بهترین الگو برای دیگر بخش‌های سازمان خواهد بود که به عنوان پل ارتباطی و سخنگوی سازمان، برنامه‌ها و استراتژی سازمان را‌ترسیم و نظر همگان را به آن معطوف می‌دارد.[/color] [*][color=#ff0000]خطابه، سخنرانی و گردهمایی[/color]: سخنان جذاب و دلنشین اثر زیادی بر روی مخاطبین دارد. سخنان پیامبر اعظم(ص) با بلاغت و فصاحت همراه بود و پیام الهی را به نحوی زیبا و درست بیان و ابلاغ می‌نمودند و توجه همگان را متوجه آئین پاک و الهی اسلام کردند. [color=#0000ff]روابط عمومی سازمان نیز به عنوان سخنگوی سازمان که از آن به عنوان زبان سازمان نام برده می‌شود می‌بایست با بیانی شیوا و دلنشین نسبت به توجیه برنامه‌ها و عملکرد سازمان اقدامات لازم را به عمل آورد.[/color] [*][color=#ff0000]استفاده از ابزار ارتباط جمعی[/color]: قرآن کریم به عنوان کتاب الهی همواره تکیه گاه پیامبر اسلام(ص) بود و به عنوان اصلی‌ترین وسیله تبلیغ از آن استفاده می‌نمودند خداوند متعال می‌فرماید: کتاب انزال الیک.‌ای رسول ما کتابی بزرگ برتو نازل شد. تاکید پیامبر اعظم(ص) بر استفاده از آیات محکم و روشن قرآن بود که توجه مردم را به خداوند متعال جلب می‌کرد. [color=#0000ff]روابط عمومی سازمان نیز با استفاده از ابزار و وسایل ارتباط جمعی و با استفاده صحیح و اصولی از این ابزار می‌تواند توجه مردم و جامعه را به سازمان مطبوع خویش معطوف داشته و از این طریق سخنان و راهبردهای سازمان را به گوش مردم و جامعه برساند. زیرا بهره گیری از رسانه‌های همگانی یعنی استفاده همگانی از بزرگراه‌های ارتباطی.[/color] [*][color=#ff0000]تالیف قلوب[/color]: پیامبر اعظم(ص) با تبلیغ تعالیم اسلامی و تبیین ابلاغ رسالت باعث مستحکم شدن آن می‌شد لذا پیامبر اعظم(ص) با انعقاد عقد اخوت در بین مسلمانان ضمن جلوگیری از نفاق و تفرقه باعث همدل و هماهنگی بیشتر جامعه اسلامی می‌شد. [color=#0000ff]روابط عمومی هر سازمان نیز موقعی موفق و پایدار است که بتواند چه درون سازمان و چه در بیرون از آن نسبت به برقراری دوستی اقدام نماید. نزدیکی و ارتباط تنگاتنگ با کلیه کارکنان سازمان، جای گرفتن در قلوب همکاران و ایجاد ارتباط دوستی یکی از مولفه‌های روابط عمومی است.[/color] [*][color=#ff0000]برهان و منطق[/color]: پیامبر اعظم(ص) همواره در تبلیغ خویش برهان و منطق را فرا روی خویش قرار داده و با استفاده از حکمت، برهان و موعظه و سخنان نیکو مردم را به سوی خدا دعوت می‌نمودند. چنانچه خداوند متعال به فرستاده خود، پیامبر اعظم(ص) می‌فرماید: ادع الی سبیل ربکه بالحکمه و الموعظه الحسنه. (ای رسول ما) خلق را به حکمت و موعظه نیکو به راه پروردگارت دعوت کن. (سوره نحل- آیه 125) و برای رسیدن به این اصل همواره از هر وسیله و امکان مشروع استفاده می‌کردند.[color=#0000ff] روابط عمومی سازمان نیز با استفاده از زبان فصیح و بلیغ و با ارائه برهان و منطق و با در نظر گرفتن سه اصل حکمت، عزت و مصلحت نظام می‌تواند از عملکرد سازمان خویش حمایت کند و نسبت به ارائه و توسعه آن وارد عمل شود.[/color] [*][color=#ff0000]استفاده از مکان و زمان مناسب[/color]: استفاده از زمان و مکان مناسب همواره در ارائه پیام و برقراری ارتباط با مخاطب نقش بسزایی دارد. پیامبر اعظم(ص) نیز با استفاده از زمان و مکان مناسب پیام خویش را ابلاغ می‌فرمودند چنانچه در واقعه غدیر خم این امر به وضوح قابل روئیت است و چون استفاده از مکان و زمان مناسب در ارائه پیام به خوبی در نظر گرفته شده بود اثر پیام بعد از 14 قرن هنوز به خوبی قابل درک است. از این رو [color=#0000ff]روابط عمومی هر سازمان نیز با توجه به اصل زمان و مکان می‌تواند نسبت به تبیین برنامه‌ها و راهکارهای مناسب در سازمان اقدام نماید تا بتواند نتایج مطلوب و خوب را به دست آورد و تنهاترین شیوه ماندگاری پیام استفاده صحیح ارائه پیام در زمان و مکان مناسب است [/color](هر سخن به جای خویش نیکو است.) [*][color=#ff0000]تفسیر و تحلیل محتوای تبلیغ[/color]: پیامبر اعظم(ص) همواره در تبلیغ خود تیپولوژی مخاطبین را مد نظر داشته و فراخور درک و فهم مخاطبین و جامعه مورد نظر پیام الهی را عنوان می‌کردند چنانچه با توجه اندکی به شیوه پیامبر اعظم(ص) در می‌یابیم که نوع صحبت و انتقال پیام تبلیغی ایشان نسبت به امام علی(ع) صحابه خاص و مردم عوام از درجات مختلفی برخوردار بود (انما الانبیاء نکلم الناس علی قدر عقولهم.) [/list]
  22. منبع : [size=1]مطالب از جزوه ای با همین نام از واحد تحقیق و توسعه دانشگاه علوم پزشکی کرمان سال 91 است.[/size] تفکیک برنامه ریزي استراتژیک و عملیاتی از هم و مرزبندي دقیق بین آنها عملا میسر نیست. زیرا آنچه دربرنامه ریزي استراتژیک به عنوان هدف و خطوط کلی تعیین می شود، در برنامه ریزي عملیاتی اجرا می گردد و این دو نوع برنامه ریزي در عمل با یکدیگر پیوسته و جدایی ناپذیرند. برنامه ریزي عملیاتی به منظور پیشبرد برنامه هاي استراتژیک ضرورت دارد. [color=#ff0000]تعریف برنامه ریزي :[/color][list] [*][color=#0000ff]برنامه ریزي تعیین اهداف درست و انتخاب مسیر، راه، وسیله و روش مناسب براي تامین آنها می باشد.[/color] [*][color=#0000ff]برنامه ریزي روش نظامند و عقلایی بررسی آینده است تا معین شود چه کاري را می توان براي نیل به آینده مطلوب انجام داد.[/color] [/list] یک برنامه باید بتواند به این 4 سوال پاسخ دهد که:[list=1] [*]در چه موقعیتی هستیم؟ ([color=#ff0000]تحلیل وضع موجود[/color]) [*]به چه موقعیتی می خواهیم برسیم؟ ([color=#ff0000]هدف گذاري[/color]) [*]چگونه می خواهیم به موقعیت جدید برسیم؟ ([color=#ff0000]راه حل هاي ممکن[/color]) [*]چگونه مطمئن می شویم به موقعیت جدید رسیده ایم؟ ([color=#ff0000]پایش و ارزیابی[/color]) [/list] [color=#ff0000]تعریف برنامه ریزي عملیاتی :[/color] [color=#0000ff]برنامه ریزي عملیاتی از جهات کلی شباهت زیادي به برنامه ریزي استراتژیک دارد، زیرا در برنامه ریزي عملیاتی، هدف هاي عملیاتی به جاي هدف هاي کلی قرار گرفته و نحوه نیل به آنها در قالب یک سري عملیات، پیش بینی می گردند. در برنامه ریزي عملیاتی، هدف جزئی به صورت برنامه عملیات در می آید و طریق رسیدن به هدف، جزء به جزء بیان می گردد. "برنامه ریزي عملیاتی تعریف جامعی از استراتژي ها و اقدامات اجرایی شده براي انجام برنامه استراتژیک است. برنامه هاي عملیاتی جزئیات روش ها، یا استراتژي هایی را که براي انجام اهداف آرمانی و ماموریت هاي یک سازمان و برنامه هاي آن مورد استفاده قرار می گیرد را به دقت تشریح می کند."[/color] به عبارت دیگر:[list] [*]شناخت و پیش بینی و تعیین مراحل و توالی عملیات به تفکیک زمان، هزینه و نیروي انسانی لازم، کنترل و در صورت لزوم تجدید نظر در آنها را برنامه ریزي عملیاتی می خوانند. [*]برنامه ریزي عملیاتی تصمیمات وچارچوب هاي تعیین شده توسط برنامه ریزي جامع را به اجرا در می آورد. [*]هر برنامه جامع جهت تحقق نیاز مند برنامه ریزي عملیاتی می باشد. [*]برنامه عملیاتی بایستی داراي اهداف مشخص، محدود، عینی و دست یافتنی باشد. [*]ابزاري است که تصمیماتوچارچوب هاي تعیین شده توسط برنامه ریزي استراتژیکرا به اجرا در می آورد. [*]برنامه هایی هستند که جزئیات چگونگی اجراي برنامه هاي استراتژیک را ارائه می کنند. [/list] [color=#ff0000]تفاوتهای برنامه ریزي عملیاتی و برنامه ریزي استراتژیک :[/color][list=1] [*]برنامه ریزي عملیاتی در سطوح میانی و پایه شکل می گیرد در حالی که برنامه ریزي استراتژیک در سطوح عالی سازمان شکل می گیرد. [*]تاکید برنامه ریزي عملیاتی بر کارایی و بازدهی است، در حالی که برنامه ریزي استراتژیک بر اثربخشی تاکید دارد. منظور از اثربخشی آن است که هدف هاي اصلی و اساسی را تعیین و به آنها دست یابیم. اما در کارایی غرض آن است که به هدف هاي تعیین شده با حداکثر بازدهی برسیم. در برنامه ریزي استراتژیک با هدف اثربخشی می کوشیم تا کارهاي درست را انجام دهیم، در حالی که در برنامه ریزي عملیاتی با هدف کارایی تلاش در این است که کارها به درستی انجام پذیرند. [*]در برنامه ریزي عملیاتی بیشتر بر منافع فعلی سازمان تاکید می شود، در حالی که در برنامه ریزي استراتژیک توجه به منافع آتی است. به عبارت دیگر دید برنامه ریزي عملیاتی کوتاه مدت و دید برنامه ریزي استراتژیک بلند مدت است. در برنامه ریزي عملیاتی منابع و امکانات موجود سازمان در نظر گرفته می شود، اما در برنامه ریزي استراتژیک به منابع و امکانات آینده سازمان توجه داریم. [*]در برنامه ریزي عملیاتی ساختار سازمانی و شرایط محیطی، با ثبات نسبی در نظر گرفته می شود، در حالی که در برنامه ریزي استراتژیک ساختار سازمانی منعطف و متناسب و همراه با تغییرات در طول زمان است. [*]در برنامه ریزي عملیاتی، روش هاي کار غالبا تجربه شده بوده و متکی به دستاوردهاي گذشته است، در حالی که در برنامه ریزي استراتژیک روش هاي نو و تجربه نشده نیز پا به عرصه می نهد. [/list] [color=#ff0000]گامهاي تدوین برنامه ریزي عملیاتی :[/color][list] [*][color=#0000ff]گام اول: تحلیل وضعیت موجود[/color] [*][color=#0000ff]گام دوم: هدف گذاري[/color] [*][color=#0000ff]گام سوم: ارائه راه حل هاي ممکن (تدوین استراتژي)[/color] [*][color=#0000ff]گام چهارم: انتخاب بهترین راه حل[/color] [*][color=#0000ff]گام پنجم: تدوین لیست فعالیت ها و بودجه عملیاتی[/color] [*][color=#0000ff]گام ششم: پایش و ارزشیابی[/color] [/list] [color=#ff0000] [/color] قبل از شروع گام هاي برنامه ریزي عملیاتی، ابتدا باید به نوشتن بیان مساله بپردازیم و سپس شروع به برنامه ریزي خواهیم کرد. [color=#ff0000]مساله:[/color] [color=#0000ff]چیزي که باید باشد و نیست یا چیزي که هست و باید تغییر کند.[/color] در بیان مساله باید فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب بیان شود. شرح مختصري از مساله موجود را بنویسید سپس به طور خلاصه مشخص کنید که با حل این مساله می خواهید به چه وضعیتی برسید. [color=#ff0000]وضعیت موجود:[/color] [color=#0000ff]باید بر اساس آخرین شاخص ها توضیح داده شود. علاوه بر آن مشکلات موجود در آن [/color][color=#0000FF]مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.[/color] [color=#ff0000]وضعیت مطلوب:[/color] [color=#0000ff]وضعیتی است که می خواهیم به آن دست یابیم.[/color] در تعریف مساله دو بخش مهم وجود دارد:[list] [*][color=#0000ff]تشریح مساله[/color] [*][color=#0000ff]بیان وضع موجود[/color] [/list] در توصیف دقیق مساله باید به سوالات زیر توجه گردد:[list] [*]نحوه بروز مشکل / مساله چگونه بوده است؟ و چه عوارضی از خود بر جاي میگذارد؟ [*]وسعت مساله و شدت آن چقدر است؟ [*]چه عوامل مهمی میتوانند در ایجاد مسأله نقش داشته باشند؟ [*]چرا تلاش در جهت برطرف کردن آن مهم است؟ [*]آیا در حال حاضر تلاشی براي رفع مشکل انجام میشود؟ چه کاستیهایی مشاهده میشود؟ [*]چه نتایجی از حل مشکل انتظار میرود و چه فوایدي خواهد داشت؟ [/list] چند نکته اساسی :[list] [*]بیان مساله را باید به صورتی بنویسیم که مختصر و شامل نکات اصلی باشد. [*]از آوردن عبارات زاید و احساسی، خودداري کنیم. [*]بیان مساله باید طوري باشد که زمینه مشارکت سایر کارکنان را براي همکاري در رفع مشکل ایجاد کرده و توجه مدیریت را براي حل مساله جلب کند تا امکانات و منابع در اختیار ما بگذارد. [*]در تعریف مشکل به علل آن اشاره نمی شود. [*]پس از نوشتن بیان مساله، آن را چند بار مرور کنیم. [/list]
  23. oldmagina

    برنامه ریزی عملیاتی

    سلام هیچ مدیر خوش انصافی پیدا نمی شود این عکسها رو منتقل بکند ؟
  24. [color=#ff0000][size=5][b]رادیوهای خاکستری[/b][/size][/color] یکی از مقاطعی که رسانه‌های خاکستری و پروپاگاندای سیاسی رادیوها نقش تعیین کننده‌ای در مناسبات و تحولات دوره خود ایفاد کرده‌اند. مقطع جنگ جهانی دوم است که درگیر و دار جنگ و منازعات نظامی، این رادیوها با ارایه اطلاعات نادرست، شایعه پراکنی و حیله و نیرنگ بر دشمن استیلا یافته‏اند. در جدول زیر سه نوع رادیو معرفی شده است: [b]اصطلاح [color=#ff0000] [/color][/b][color=#ff0000]پروپاگاندای سفید[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی معلوم[/color]) [b]مثال [/b]رادیوBBC، رادیو برلین، رادیوVOA [b]اعلام منبع [/b]«این صدای لندن است» «این صدای آلمان است» [b]اصطلاح [/b][color=#ff0000]پروپاگاندای خاکستری[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی مبهم[/color]) [b]مثال [/b]رادیوGDI ، رادیو Der Chef [b]اعلام منبع [/b]«این صدای GSI است» «گوش بسپارید به Der Chef» [b]اصطلاح [/b][color=#ff0000] پروپاگاندای سیاه[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی معکوس[/color]) [b]مثال[/b] رادیو اداری آلمان (یک رادیوی بریتانیایی) [b]اعلام منبع [/b] «این صدای رادیو اداری آلمان است» توجه داشته باشید که مشکل اصلی منابع سفید و در واقع دلیل اصلی شکل‏گیری منابع سیاه و خاکستری ، این است که منابعی مانند [b][i]لندن کالینگ [/i][/b][b][i](London Calling)[/i][/b][b][i]، یانکی دودل [/i][/b][b][i](Doodle Yankee)[/i][/b] و یا [b][i]رادیو برلین[/i][/b] از طرف شنوندگان جبهه مقابل به عنوان «پروپاگاندای دشمن» شناخته می‌شدند و یا شانس اینکه رادیویی مانند BBC در آلمان شنونده داشته باشد، وابسته به وجود آن دسته از مخاطبان آلمانی بود که گرایش‌های ضد آلمان نازی داشته باشند؛ در حالی که رادیوهای خاکستری و سیاه از این محدودیت به دور بودند. البته این نکته را نیز به ذهن بسپارید که پروپاگاندای سفید، چه از برلین و چه از لندن، نیز می‌تواند تحریف کند و یا دروغ بگویی. در حقیقت، می‌توان ادعا کرد که نسبت به رادیوهای سفید، درصد بالاتری از اطلاعات منتشر شده از رادیوهای خاکستری و سیاه، درست و صادقانه است. این را هم به ذهن بسپارید که در پروپاگاندای سفید از ضمیرهای «[color=#0000ff]من[/color]» و «[color=#0000ff]شما[/color]» بیشتر استفاده می‌شود، در حالی که پروپاگاندای خاکستری و سیاه ضمیر «[color=#0000ff]ما[/color]» را بیشتر به کار می‌برد. زمانی رئیس پروپاگاندای خاکستری و سیاه انگلستان گفته بود: «[color=#ff0000]ما هرگز نباید به اشتباه دروغ بگوییم[/color]». جوزف گوبلز، وزیر پروپاگاندای آلمان نازی، با یادآوری آشوب‌های جنگ جهانی اول در آلمان، عملیات‌های پروپاگاندایی خود را ضروری می‌خواند و شدیداً احساس می‌کرد که پروپاگاندای دشمن این بار نیز می‌تواند مرگبار باشد. در مقاله خواهیم دید که چطور گوبلز توانست استماع رادیوهای بیگانه را ممنوع و حتی گوش دادن به رادیوهای خودی را یک امر وطن پرستانه قلمداد کند. همچنین خواهیم دید که چگونه سفتون دلمر – که یک شهروند انگلیسی متولد آلمان بود – با توسل به حیله‌های گوناگون توانست، جلوی عملیات‌های گوبلز را گرفته و آنها را دچار شک و ناباوری کند. [color=#ff0000][size=5][b]سیر تکامل پروپاگاندای خاکستری و سیاه[/b][/size][/color] پروپاگاندای سیاه و خاکستری ریشه در 500 سال قبل از میلاد دارد؛ زمانی که سان تزو (SunTzu)از[color=#0000ff] شایعه[/color] همچون سلاح جنگ بهره برد. قبل از ظهور رادیو، اتفاقاتی رخ داد که اشاره به آنها خالی از فایده نیست. در سال 1918، خانه «لرد نرثکیف» در لندن به کارخانه تولید انواع پروپاگاندا برضد آلمانی‌های جبهه غربی تبدیل شده بود. تنها در اکتبر 1918، بیش از پنج میلیون بسته حاوی یک روزنامه اطلاعات نظامی با عنوان «ارتش و وطن» و نیز جزوه‌های گمراه کننده‌ای که جلدهایی مشابه جلد کتاب‌های آلمانی داشتند، به داخل سنگرهای آلمانی‌ها ریخته شد. تصور کنید که این عملیات چگونه به شکل‌گیری تئوری «[color=#0000ff]از پشت خنجرزدن[/color]» بعد از جنگ جهانی اول و نیز شکل‌گیری چارچوب ذهنی سرباز وظیفه ادولف هیتلر (Adolf Hitler) انجامید. در دهه‌های 1920 و 1930، مردم همه جا با رادیو ظاهر می‌شدند. در عصر ما که رسانه‌ها همه جا را فرا گرفته‌اند، درک و تصور تأثیر جادویی رادیو در آن زمان سخت به نظر می‌رسد. مردم ساعات زیادی را صرف وررفتن با رادیو می‌کردند و از ایستگاه‌های رادیویی مختلف اطلاعات می‌گرفتند. اگر شما روزنامه خوان باشید، ممکن است دو یا سه روزنامه بخوانید؛ اما در رادیو شما به راحتی می‌توانید از بیش از ده منبع مختلف بهره ببرید. هیتلر عاشق رادیو بود و گوبلز در سال 1933 مقاله‌ای با عنوان «[color=#0000ff]رادیو، هشتمین قدرت بزرگ[/color]» نوشت. بیشتر صاحب نظران بر این عقیده‌اند که اولین استفاده ثبت شده از پروپاگاندای خاکستری و سیاه رادیویی، پروپاگاندای نازی بر ضد نازی بود. هواداران اوتو استراسو (Otto Strasser) که یک نازی خائن به حساب می‌آمد، بین سپتامبر 1934 و ژانویه 1935، یک فرستنده موج کوتاه در چکسلواکی راه‌اندازی کردند. این فرستنده ادعا می‌کرد که از داخل آلمان برنامه پخش می‌کند؛ اما چندی نگذشت که نیروهای گشتاپو (Gestapo) این ایستگاه را ردیابی کرده، با اعزام تیمی به چکسلواکی مهندس مسئول این پروژه را کشتند و دستگاه فرستنده رادیویی آن را نابود کردند. در حدودی یک ماه بعد از حمله آلمان به لهستان، وزارت ارشاد و پروپاگاندا به ریاست گبولز، بخش سومی را با عنوان «سرویس کنگوردیا» به سرویس‌های داخلی و بین‌المللی خود افزود. هنگامی که جنگ با هدف تسخیر فرانسه ادامه داشت، فرانسویان متوجه وجود رادیوهای ناشناسی شدند که وانمود به کمونیست بودن می‌کردند و بر صلح و آشتی گرایی تأکید داشتند. در عین حال پیام‌هایی نظیر: «فرانسه ضعیف شده»، «آلمان بسیار قوی است» و «بریتانیا از فرانسه در جهت اهداف امپریالیستی خود استفاده می‌کند» پخش می‌کردند. همچنینی این ایستگاه‌ها به برملا کردن ضعف‌های صنعت اسحله سازی فرانسه می‌پرداختند. یکی از این رادیوها گزارش می‌داد که کارد رهبری دولت فرانسه از کشور فرار کرده و مردم را به حال خود رها کرده است. مسئولان این رادیو، همچنین از وجود وبا در پاریس خبر می‌دادند و به شنوندگان توصیه می‌کردند که پس اندازهای خود را از بانک‌ها خارج و برای خود موادغذایی ذخیره کنند. گوبلز در دفتر یادداشت خود می‌نویسد: «وزیر اعلام کرد که براساس تحلیلی که کادر سیاسی ما انجام داده‌اند، تأثیر برنامه‌های پخش شده تأیید گردیده و موفقیت آنها صددرصد بوده و حتی شکاف در نیروهای دشمن به میزان زیادی در نتیجه این برنامه‌ها بوده است». در بست و چهارم ژوئن، یعنی دو روز بعد از سقوط فرانسه، ایستگاه‌های رادیویی آلمان به فعالیت خود پایان دادند؛ چرا که به آنچه هدفشان بود، دست یافته بودند. مدت کمی بعد از سقوط فرانسه ، گوبلز [b]ایستگاه سخن پراکنی بریتانیای جدید [/b]را به راه انداخت. آلمانی‌ها همچنین ایستگاهی را به اسم [b]رادیو دبانک [/b][b](Debunk)[/b] برای شنوندگان آمریکای شمالی ایجاد کردند. این ایستگاه در برمن (Bremen) قرار داشت، ادعا می‌کرد که «صدای آمریکای آزاد» است. زمانی که آلمانی‌ها برای حمله به جزایر انگلستان در اوج آمادگی خود بودند، در بیست و نهم می‌1940، گوبلز در دفتر یادداشت خود چنین نوشت: «ما با ایجاد ایستگاه‌های مخفی که در حال حاضر آماده به کار هستند،‌ ترس را جاری ساخته‌ایم... چرچیل دائماً در حال هارت و پورت کردن است، عرق از تمام بدن او جاری است... و این در حالی است که هنوز ایستگاه‌های ما شروع به پخش برنامه نکرده‌اند». اما نتیجه برعکس از آب درآمد و این گوبلز بود که به پایان خود نزدیک می‌شد و مسبب آن شخصی به اسم سفتون دلمر (Sefton Delmer) بود. وی در طی مبارزه انتخاباتی هیتلر در سال 1932، یک روزنامه‏نگار انگلیسی در کادر همراه هیتلر بود. دلمر متولد سال 1904 در شهر برلین بود. پدرش یک استرالیایی بود که در دانشکده انگلیسی دانشگاه برلین سمت استادی داشت. بزرگ شدن در آلمان باعث شد که «دلمر» بتواند آلمانی را بدون لهجه صحبت کند. او توانست به عنوان یک خبرنگار در روزنامه [b][i]دیلی اکسپرس[/i][/b][b][i](Daily Express)[/i][/b] که زیر نظر «لرد بیور بروک» منتشر می‌شد مشغول به کار شود. او از این طریق توانست رابطه شخصی با هیتلر، هس (Hess)، گورینگ ( Goering)، گوبلز و روهم (Roehm) پیدا کند. زمانی که جنگ شروع شد، دلمر در انگلستان بود. او در آنجا مجبور بود هرگونه شک و شبهه را در مورد خودش برطرف و وفاداری خود را ثابت کند. سران انگلیسی احتمال می‏دادند که او یکی از عوامل آلمان و یا هوادار نازی باشد؛ چرا که در آلمان به دنیا آمده و بیشتر عمرش را در آنجا گذرانده بود. در عین حال، آلمانی‌ها هم نام او را در لیستی که گشتاپو تهیه کرده بود، قرار داده بودند و در نظر داشتند که در صورت سقوط انگلیس از او استفاده کنند. [size=5][color=#ff0000][b]رادیوهای مردمی[/b][/color][/size] در سال 1918، این پروپاگاندای متحدین بود که روحیه آلمانی‌ها و انسجام ارتش آنها را نابود کرد. شاید با یادآوری این خاطرات تلخ بود که «هیتلر» از «گوبلز» خواست که نهایت تلاشش را بکند تا مردم آلمان فقط صدای نازی‌ها را بشوند. بر این اساس بود که یک گیرنده رادیویی برای مردم طراحی و در سال 1933 ارائه شد. بعد از آن از تمام تولیدکنندگان آلمانی خواسته شد تا مدل‌هایی از این «رادیوهای مردمی» را با قیمت استاندارد 76 مارک تولید کنند. در آن زمان مکرراً از رادیوهای آلمان پخش می‌شد که: «گوش دادن به رادیوهای یگانه، اقدامی برضد امنیت ملی مردم بوده، جرم به حساب می‌آید و مجازات آن نیز بر طبق دستور پیشوا، زندان با اعمال شاقه است». بعدها در طی جنگ اعلام شد که: «گوش دادن به رادیوهای بیگانه مجازات مرگ در پی دارد». اما در ماه‌های آخر جنگ، نیاز به کسب اخبار و اطلاعات از وضعیت جنگ، آلمانی‌ها را واداشت که به رادیوهای بیگانه متوسل شوند. در عین حال، در دهه 1930، مردم آلمان در یک حرکت تبلیغاتی برای نشان دادن وفاداری خود، گیرنده‌های رادیویی‌ای را که قادر به دریافت برنامه‌های رادیویی سراسر اروپا و یا جهان بودند، تحویل دادند و این در حالی بود که سران آلمانی از هیچ گونه گزافه‏گویی درباره رادیوهای مردمی که دارای برد محدودی بودند، فروگذار نمی‌کردند. آنچه در پی می‌آید، دعای طنزآمیزی است که در آن زمان بر سر زبان‌ها جاری بود: «[color=#0000ff] پروردگارا ، مرا لال گردان که[/color] [color=#0000ff] به داچو سه نیایم.[/color] [color=#0000ff]پروردگارا، گوش‏های مرا مسدود نما[/color] [color=#0000ff]که حتی یک کلمه را هم به طور واضح نشنوم[/color] [color=#0000ff]پروردگارا، مرا کر و کور گردان[/color] [color=#0000ff]بینی‏ام را مسدود و ذهنم را گیج کن؛[/color] [color=#0000ff]در هر حالتی به من اجازه بده که نشان دهم جهان ما شگفت انگیز است.[/color] [color=#0000ff]و من این را ندیده، نشنیده و نگفته می‌دانم؛[/color] [color=#0000ff]چرا که من فرزند عزیز دردانه آدولف هیتلر هستم[/color]». [color=#ff0000][b]رادیو [/b][b]GSI[/b][/color] آن دسته از آلمانی‌هایی که اولین برنامه پخش شده از GSI را در تاریخ بیست و سوم می‌1941 شنیده باشند زیاد نیستد؛ اما آنهایی که این برنامه را شنیده‌اند، آن را مانند بسیاری از برنامه‌هایی که در طول جنگ جهانی دولم پخش می‌شد، بسیار باز و علنی یافتند؛ به این صورت که پیام‌های رمزی علناً در آن اعلام می‌شد. شخصی به نام در چف (Der Chef) مسئول این برنامه بود. در ظاهر به نظر می‌رسید در چف یک افسر قدیمی دوآتشه باشد که با دیدگاه‌های متنوع و صریحش سعی دارد خود را عمیقاً وفادار به میهن و مخصوصاً پیشوا نشان دهد؛ اما در عمل وی شدیداً از سیاست‌ها و خط مشی‌های رهبران نازی در مورد جنگ انتقاد می‌کرد. او به طور کوبنده‌ای به تحقیر اعضای حزب نازی که به اسم پیشوا میهنش را تحت سلطه خود در آورده بودند، می‌پرداخت. شنوندگان این برنامه گمان می‌کردند که با یک رادیوی آلمنای زیرزمینی طرف هستند که پیام‌های رمزدار و زخم زبان‌های یک افسر ارشد را که از کار برکنار شده، پخش می‌کند. این شخص کسی نبود جز سفتون دلمر که سال‌هایی را در آلمان گذرانده و شناخت کاملی از شخصیت آلمانی‌ها کسب کرده بود. او در آن زمان رئیس هیئت اجرایی برنامه‌های پروپاگاندایی سیاه و خاکستری انگلیس بود. حیله و نیرنگ‌های او در این کار، پایانی نداشت. بعد از مدتی مقامات آمریکایی مستقر در آلمان به واشنگتن گزارش دادند که برنامه‌هایی از یک رادیوی زیرزمینی از یک افسر آلمانی به اسم در چف پخش می‌شود. در حقیقت دولت آمریکا تا ژوئن 1942 در جریان اسرار [color=#0000ff]رادیوهای خاکستری و سیاه [/color]بریتانیا قرار نگرفت. ایستگاه GSI پخش برنامه‌های خود را تا نوامبر 1944 ادامه داد و در طول این مدت در چف توانست هفتصد برنامه تولید کند؛ کسی که در اصل یک برلینی بود، اما قبل از شروع جنگ آلمان را به قصد انگلستان‌ترک کرده بود. پایانی دراماتیک هم برای GSI و درچف در نظر گرفته شده بود؛ به این صورت که در حین پخش یکی از آخرین برنامه‌های این ایستگاه، به ناگاه صدای همهمه و داد و فریاد پخش شد و با صدای شلیک گلوله پایان پذیرفت تا این طور به نظر برسد که بالاخره گشتاپو صدای این ایستگاه را در داخل خاک آلمان ردیابی کرده است؛ رویدادی که در استودیوهای انگلیس در میلتون برایان (Milton Bryan) که یک مرکز رمزگشایی در پارک بلچلی (Bletchley) بود صحنه سازی شده بود. [color=#ff0000][b]رادیو آتلانتیک سندر [/b][b]Atlantik Sender[/b][/color] در سال 1943، دلمر یک ایستگاه رادیویی دیگر را که آن هم برنامه‌های خود را به زبان آلمانی پخش می‌کرد، به راه انداخت که [b]آتلانتیک سندر [/b][b]Atlantik Sender[/b] معروف شد. تأسیس این ایستگاه به خواسته وینستون چرچیل بود. چرچیل خیلی علاقه‏مند بود که برای زیردریایی‌های آلمانی که آلمان را‌ ترک می‌کردند، امواج رادیویی ارسال شود. او اعتقاد داشت که اگر برای افراد سوار بر این زیردریایی‌ها اخبار و اطلاعاتی که واقعی به نظر می‌رسد ارسال شود، با احتمال بالایی پذیرش و باور خواهد شد. به این منظور ایستگاه [b]آتلانتیک سندر [/b]به راه افتاد و برای اینکه برنامه‌های این ایستگاه آلمانی‌تر به نظر برسد، موسیقی نظامی آلمانی ضبط شده نیز در برنامه‌ها پخش می‌شد. در لابه لای برنامه‌ها، شایعاتی مبنی بر اینکه «آلمانی‌های زندانی در آمریکا با دستمزدهای بالا مشغول به کار هستند»، گنجانده شده بود. هدف این بود ک آلمانی‌ها احساس کنند گه اگر خود را تسلیم نمایند، از امتیازات خاصی برخوردار خواهند شد. مقامات آلمانی متوجه این رادیوی پروپاگاندایی شده بودند؛ اما نه می‌توانستند جلوی آن را بگیرند و نه می‌توانتسند ملوانان آلمانی را ازگوش دادن به آن منع کنند. دریافت برنامه‌ها و پروپاگاندای رادیویی خاکستری و سیاه یک موضوع کلیدی به حساب می‌آمد. در برخی نقاط در اقیانوس اطلس [b]آتلانتیک سندر [/b]انگلیسی و به کمک فرستنده‌های موج کوتاه آن ممکن بود و این انگیسی‌ها بودند که عملا امکان پخش آن را فراهم می‌کردند. چیزی در حدود 90 درصد از برنامه‌های رادیویی فرستنده‌های انگلیسی از اخبار دریافت شده مستقیم از آلمان تشکیل می‌داد؛ چرا که «دلمر» بارها به پرسنل خود گفته بود: «[color=#0000ff]ما هرگز نباید به اشتباه دروغ بگوییم[/color]». اما قلب دشمن در آلمان قرار داشت؛ جایی که اکثر آلمانی‌ها، نه از رادیوایی با طول موج کوتاه بهره مند بودند و نه رادیوهای AM آنها قادر به دریافت سیگنال‌های دور در طول روز بود. در آن زمان به کسانی که عضو حزب نازی بودند، یک تنظیم کننده ساده داده می‌شد. با کمک این تنظیم کننده که بر روی آن آرم حزب نازی حک شده بود و به آسانی بر روی رادیوهای مردمی نصب می‌شد، دریافت امواج صادر شده از ایستگاه‌های دور میسر می‌شد. با پیشروی جنگ, تعداد کمتری از این تنظیم‏گرها در اختیار افراد قرار می‌گرفت و در عین حال، مجازات استماع رادیوهای بیگانه هم به اعدام نزدیک می‌شد. هنگامی که نتیجه جنگ در بعضی جبهه‌ها به ضرر آلمان تغییر کرد، خبرگزاری‌های آلمانی اقدام به عوام فریبی کردند و در نتیجه نیاز به منابع خبری دیگر افزایش یافت. مقداری ذکاوت و قطعه کوتاهی سیم کافی بود تا یک آلمانی بتواند با استفاده از رادیوهای مردمی اخبار را از ایستگاههای دورتر دریافت کند؛ اخباری که شاید برای آینده او حیاتی بودند. داستان زیر را یک سرباز کروات که در اوت 1944 در قرارگاهی در اتریش دوره می‌دید، نقل کرده است: «... در یک جلسه سخنرانی در موضوع استراتژی‌های نظامی ، یک افسر ارشد آلمانی استراتژی‌های متحدین را برای جدا کردن نورماندی از افرانسه تشریح می‌کرد. در این حین، یکی از حاضران در آخر سالن گفت: «این اتفاق افتاده است». سکوت بر سالن حاکم شد. بعد از چند ثانیه افسر ارشد پرسید: «شما از کجا اطلاع پیدا کردید؟ هنوز مرکز فرماندهی عالی ارتش این خبر را اعلام نکرده است!» هیچ توضیحی لازم نبود و ما مانند سگان آب کشیده آنجا نشسته بودیم. بعد از مدتی، خوابگاه ما بازرسی و قطعه سیمی که به پشت رادیوی ما وصل بود، برداشته شد. خوشبختانه بعد از آن، بازرسی‏ها تمام شد؛ اما نکته اینجاست که «چند درصد احتمال دارد که این سرباز کشور را‌ترک کند و یا تسلیم شود؟» از این داستان می‌توان برداشت کرد که دلمر تا چه اندازه در کار خود موفق بوده است؛ از این نظر که او توانسته بود برد رادیو‏اش را به اتریش هم برساند. او فرستنده‌ای در اختیار داشت که [color=#0000ff]برنامه‌های پروپاگاندایی خاکستری و سیاه[/color] او را به رساترین و پرطنین‌ترین صدای رادیویی در آلمان بدل کرده بود؛ به طوری که حتی بر روی رادیوهای مردمی نیز که دارای برد محدودی بودند، دریافت می‌شد. کاربرد رادیوهای پروپاگاندایی سیاه متفاوت است و می‌توان آن را نوعی کاربرد تاکتیکی و یا یک [color=#0000ff]پروپاگاندای سیاه[/color] محض، به حساب آورد؛ چرا که در این روش، سعی منبع پروپاگاندا به وانمود به اینکه یک منبع رسمی و قانونی است محدود نمی‌شود؛ بلکه عملاً به یک منبع رسمی و قانونی تبدیل می‌شود و با این کار، اعصاب شنونده را خرد کرده، به هم می‌ریزد. تحقیق من برای یافتن مثال‌هایی از عملیات‌های مخل اعصاب، به یافتن دو نمونه از این اعملیات‌ها انجامید. یکی از آنها را در فیلمی که براساس زندگینامه یک خانواده آلمانی در شرق آلمان تولید شده بود پیدا کردم که قسمت کوتاهی از آن به پروپاگاندای یک رادیوی سیاه شوروی اشاره دارد. در این قسمت از فیلم، یک خانواده پروسی در بالکن خانه خود نشسته‌اند و صدای شلیک توپ‌های روسی از دور شنیده می‌شود. آنها به اخبار آلمانی از یک ایستگاه رادیویی گوش می‌دهند. آوارگی باعث جمع شدن اعضای خانواده در آن خانه شده است. در رادیو، گوینده آلمانی در حال خواندن اخبار است: «... اطلاعات بیشتر از مراکز فرماندهی پیشوا...» در این حین، به نظر می‌رسد همان گوینده است که ادامه می‌دهد: « همان طور که شما می‌دانید، او یک دیوانه است» اما بعد گوینده اصلی بدون مکث بقیه خبر را ادامه می‌دهد. اعضای خانواده به همدیگر حتی نگاه هم نمی‌کنند. فقط یک نفر یواشکی رادیو را خاموش می‌کند. برای چند لحظه سکوت حاکم می‌شود. بدون شک هیچ‏کدام از آنها آنچه را که شنیده‌اند، تکرار نمی‌کنند؛ چرا که ممکن است گشتاپو سوءتعبیر کند. فشار جنگ، آوارگی و نبود امنیت جانی، همه این موارد، از چهره اعضای خانواده به خوبی قابل برداشت است. حال به این بیندیشید که تمام این مسائل و مشکلات در اثر رهبری به وجود آمده که «دیوانه است». در سال‌های اول جنگ، یعنی 1940، 1941 و 1942، اکثر آلمانی‌ها علاقه زیادی به هیتلر پیدا کرده بودند. حتی آنهایی که در ابتدای جنگ از او حمایت نمی‌کردند، بعد از اینکه وی توانست پیروزی‏هایی در فرانسه و روسیه کسب کند، به هواداران او پیوستند. در سال‌های 1944 و 1945 که جرقه‌های شکست آلمان زده شد، متحدین در این اندیشه بودند که چطور از پس سنگرهای نازی‌ها بربیایند؛ چرا که در سال‌های 40 و 41 عزم راسخی را در چهره خوشحال آنان مشاهده کرده بودند. در این زمان, [b]اسپیدسترا [/b] قدرت پخش خود را از 500 هزار وات به 600 هزار وات افزایش داده بود و از آن در راستای عملیات‌های اختلال اعصاب بهره می‌برد. در سال 1945 [b]اسپیدسترا [/b] همچون یک [color=#0000FF]رادیوی سیاه[/color] عمل می‌کرد؛ به این صورت که عنوانی برای خود نداشت و با فرکانس کانال‌های رادیویی نازی‌ها برنامه پخش می‌کرد. عصر هنگام سی‌ام مارس, [b]اسپیدسترا[/b] بر روی فرکانس برلین و هامبورگ قرار گرفت و به شنوندگان هشدار داد: «متحدان در تلاشند با تماس‌های تلفنی کاذب از شهرهای گرفته شده به شهرهای آزاد، آشفتگی و هرج ومرج ایجاد کنند.» همچنین [b]اسپیدسترا [/b] به شنوندگان توصیه کرد که: «از این به بعد، به هر دستورالعمل و گزارش تلفنی با دیده شک بنگرید و بلافاصله به آن عمل نکنید؛ بلکه با منبعی که با شما تماس گرفته ، دوباره تماس بگیرید و اطمینان حاصل کنید.» گوش سپردن به این پیام رادیویی کافی بود تا کلیه دستورهای تلفنی با تأخیر اجرا شوند. همچنین افزایش شمار تماس‌ها خودبه خود شبکه نیمه فلج مخابراتی آلمان را به هم ریخت. همچنین در عصرهنگام هشتم آوریل، [b]اسپیدسترا [/b] وارد کانال رادیویی هامبورگ و لیپزیک شد تا درباره اسکناس‏های تقلبی رایج در بازار هشدار دهد. عصر روز بعد هم در اطلاعیه‏ای به مردم توصیه کرد که به مناطق مرکزی و شرق آلمان پناه ببرند تا از بمباران‌های هوایی متحدین در امان باشند. آلمانی‏ها هم در برابر این اختلال‌های رادیویی، به طور پیاپی به پخش اطلاعیه‌هایی در ایستگاه‌های رادیویی خود اقدام کردند. برای نمونه به این اطلاعیه توجه کنید: « دشمن به پخش توصیه‌های کاذب بر روی فرکانس‌های ما اقدام کرده است. مواظب باشید گمراه نشوید! این اطلاعیه رسمی از طرف Reich به شما ابلاغ می‌شود!» اما [b]اسپیدسترا [/b]هم مشابه این اطلاعیه را صادر کرد که می‌خوانید: «دشمن به پخش توصیه‌های کاذب بر روی فراکانس‌های رادیویی ما اقدام کرده است... این اطلاعیه رسمی از طرف...». ممکن است بحث پیش بیاید که چگونه آلمانی‏ها در ابتدا مقاومت کمی در برابر نفوذ و پیشرفت حزب نازی نشان دادند. در مقابل، انگلیسی‌ها مجبور شدند که دست به ابتکار بزنند. آنها به دلمر که شناخت کاملی از آلمانی‌ها داشت، متوسل شدند. ستاره ایستگاه GSI، یعنی در چف، یک نجیب‌زاده پروسی بود که مانند لقب در ولک (Der Volk) به دیده احترام نگریسته می‏شد. اما او شخصی را بازنمایی می‌کرد که به وضع موجود معترض بود. اوایل دهه 30 که دلمر در هیئت یک خبرنگار انگلیسی هیتلر را همراهی می‌کرد، روزی هیتلر او را به کناری کشید و برای او تشریح کرد که چگونه می‌خواهد با انگلستان متحد شود و در ضمن دیدگاهش را در مورد تمایل به سرمایه داری که در هر انسانی وجود دارد گفت. هیتلر در کتاب خود با عنوان [b]نبرد من [/b][b](Mein Kampf)[/b] آورده است: «[color=#0000ff]با کمک یک پروپاگاندای مقاوم و زیرکانه می‌توان حتی بهشت را به صورتی جهنم و یا زندگی مشقتباری را به مانند زندگی در بهشت القا کرد[/color]». با این همه، من فکر نمی‌کنم که برنامه‌های رادیویی انگلیس الهام گرفته از نازی باشد؛ اما می‌توانم ادعا کنم که اشتیاق دلمر ممکن است از شناختنش نسبت به [b]رادیو کنکوردیا [/b]نشئت گرفته باشد و اینکه او می‌خواست نازی‌ها نیز از آنچه برای بقیه تجویز می‌کنند، بچشند. گوبلز عقیده داشت که پروپاگاندا، آن هم از نوع خاکستری و سیاه، به مانند یک شمشیر دولبه عمل می‌کند. او در دفتر یادداشت‌های خود اذعان می‌کند نگران این است که بین حزب نازی و مردم آلمان جدایی بیفتد. نیروهای نظامی شوروی به مرزهای شرقی آلمان نزدیک می‌شدند و جنگ به پایان خود نزدیک می‌شد. در آن زمان شعار ایلیا ایرنبرگ (Ilya Ehrenburg) که اهل شوروی بود در جهان رایج شده بود: «ای رفیق، آلمانی بودند را در خودت بکش!». در مقابل، طنز خشنی نیز در میان توده‌های مردم آلمان – البته بیشتر تحت تأثیر پروپاگاندای خاکستری و سیاه – با این مضمون پچ‏پچ می‌شد: «از جنگ لذت ببرید که صلح وحشتناک خواهد بود!» اما موضوعی که درباره [color=#0000ff]پروپاگاندای خاکستری و سیاه[/color] بررسی نکردیم، [color=#0000ff]اخلاق[/color] است. اینکه آیا پروپاگاندای خاکستری و سیاه یک سلاح لطیف برای جنگ است؟ از طرف دیگر، آیا گلوله‌های توپ اخلاق گرایانه‌تر است یا برنامه‌های پروپاگاندای؟ و آیا برنامه‌های پروپاگاندایی برای هر دو طرف فرستنده و گیرنده مضر و فاسد است؟ و تاریخ به آن چگونه نگاه می‌‌کند؟ بعضی‌ها معتقدند که پروپاگاندای انگلیس در پایان جنگ جهانی اول زمینه را برای تئوری «از پشت خنجر زدن» و ظهور نازیسم آماده کرد. نمی‌دانم باور می‌کنید یا نه؛ ولی ذهن‌های پشت پروپاگاندای خاکستری و سیاه انگلیس به بحران اخلاقی بعد از جنگ می‌اندیشیدند. سفتون دلمر در کتاب خودش، [b]بومرنگ سیاه، [/b]نگرانی خود را ابراز می‌کند که عملیات‌های پروپاگاندای خاکستری و سیاهش به افزایش به وجود آوردن اسطوره یک نیروی دفاعی ضدنازی خوب کمک خواهد کرد. بعد از رسوایی «واترگیت» در دهه 1970، روزنامه‏ها و مجلات اقدام به افشای حیله‏ها و نیرنگ‏هایی کردند که تا آن وقت به کار برده شده بودند و در این میان در بریتانیا به عملیات‏های پروپاگاندای سیاسی این کشور با همکاری آمریکا نیز اشاره شد. در این راستا به کنایه گفته می‏شد: «[color=#ff0000]ملتی که در جنگ پیروزی را کسب کرد، در زمان صلح شکست را تجربه می‏کند[/color]».