-
تعداد محتوا
2,154 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
20
پست ها ارسال شده توسط oldmagina
-
-
بسم الله الرحمن الرحیم
چهره در حال تغییر نیروهای ترکیبی
نوشته : بنجامین جنسن و ماتیو استرومیر
منبع : War on the Rocks MAY 23, 2022
قسمت اول :
طبیعت نیروهای ترکیبی :
همانند خود موضوع جنگ ، یک وجود پایدار با یک ماهیت در حال تغییر ، برای مفهوم نیروهای ترکیبی ( combined arms ) هم وجود دارد . نیروهای ترکیبی طوری به هم تنیده می شوند که توانایی های ترکیب شده شان به شکل همزمان قابلیت اجرا داشته باشند . به شکل سنتی این ترکیب شامل آتش غیر مستقیم و مستقیم برای پشتیبانی تحرک زمینی برای نزدیک شد به مواضع دشمن است .
برای استفن بیدل ، مفهوم نیروهای ترکیبی در ایده کاربرد نیرو خلاصه می شود . از این نظر ، روش جنگ خیلی کم به حجم نیرو می پردازد و بیشتر در مورد تحرک است ، به کار بردن ضرباهنگ درست و هدف قرار دادن دشمن ، باعث می شود در وضعیت دشواری قرار بگیرد که که انسجامش کاهش پیدا کند . با نگاه از یک از یک دید دیگر ، کارآیی نیروهای ترکیبی برای ترکیب تاثیرات هستند : تاثیر مواردی مثل ترکیب آتش و حرکت ، رویکردهای مستقیم و غیر مستقیم بین حیطه ها ، راهها و ابزارهای معمول و غیر معمول . کاربرد نیروهای ترکیبی فضای تصمیم بین قسمتهای مختلف را کاهش می دهد . در به کارگیری نیرو هر چقدر تاثیر در کاهش فضا و زمان تصمیم و عملکرد نیروهای مختلف بیشتر باشد ، با احتمال بالاتری نتیجه عملیات به فروپاشی سیستم دشمن منجر خواهد شد .
ایده کاربرد نیروهای ترکیبی یک مفهوم تاکتیکی است ولی در قرن 19 و 20 در سطح تحرکهای عملیاتی هم اجرا شد . نخبگان ارتش پروس دورنمایی از قواعد عمومی و طرحهای تحرک را بر پایه نبرد کانای در 216 قبل از میلاد پرورش دادند . مفهوم پاتیل آتش ( fire cauldrons ) یا kesselschalt یک جزء کلیدی از طرح ریزی عملیاتی بود . با رشد و تقویت شدن هر چه بیشتر توپخانه و گرایش از تجهیزات آتش مستقیم به طرف اتش غیر مستقیم و با ورود هواپیماها به جنگ ، این مفاهیم به جنگ افزارهای مدرن ماشینی ( مکانیزه ) هم انتقال پیدا کردند و ردی از تخریب را پشت سر خودشان به جا گذاشتند .
به طور قابل بحثی این هنر جنگ ( به طور مثال در حوزه تاکتیک ها ) تلاش می کند که بین هنر عملیات و پویشی برای دستیابی به اهداف واقعی استراتژیک پلی ایجاد کند . مفهوم نیروهای ترکیبی امروزه هم ارزش خودش را حفظ کرده است و مانند یک الگو برای نبردهای امروزی عمل می کند .
زیرشاخه ها و تصمیم ها : پیدایش ویژگی نیروهای ترکیبی .
سازمانهای نظامی نهادهای پیچیده ای هستند که مخلوطی از عوامل سیاسی ، اجتماعی و فناورانه روی آنها تاثیر دارد . این عوامل باعث ایجاد محدودیت در چگونگی ایجاد تحرک توسط گروهها ( گروه و حرکت دولتی یا نظامی ) برای مردم و منابع در راستای ایجاد آرایشهای جنگی می شوند. موسسات سیاسی ، مبانی نظامی را تغییر می دهند . ساختارهای فرهنگی و اجتماعی تاکتیکها را شکل می دهند . پیشرفتهای فناوری این فرایند ها را تغییر می دهند و این که چگونه ملتها قدرتهای جنگی را ایجاد کنند یا به کار ببرند را اصلاح می کنند . در تفکر پیشرفته جنگی ، زیر شاخه های جدید مثال های جدید فراهم می کنند . استراتژی های حاصل شده از آنها ، پیشنهادهای جدید می کنند : به عنوان مثال برتری فناورانه ( مزیت های ایجاد شده با کیفیت ) برای غلبه کردن جمعیت های نظامی متعارف ( به عنوان مثال برتری عددی ) یا همان " بهتر بیشتر را شکست می دهد" .
اولین زیرشاخه در این زمینه ، یا آنچه که برنارد برودی عصر موشک می خواند ، تفکر در هر دو موضوع توازن قدرت و استراتژی را به طور کامل دگرگون کرد. تغییر ایجاد شده حاصل به وجود آمدن سلاحهای هسته ای و پیشرفت در حملات دوربرد بود . ظهور سلاحهای گرما هسته ای یک مجموعه آبشاری از بحثها را در باره احتمال خطر ، تشدید جنگ و توانایی برای حمله دوم ، نمایان کرد . ارتش ایالات متحده رویکردهای جدیدی برای نیروهای ترکیبی در یک میدان جنگ هسته ای آزمایش کرد و همزمان توانایی نیروهای متعارف را هم برای فراهم آوردن گزینه های پاسخهای قابل انعطاف تر افزایش داد . فناوری جدید ، با پالایش توسط تصاویر جنگهای آینده چهره نیروهای ترکیبی را تغییر داد . البته تصاویر جنگهای آینده به عادت های نظامی و انگاره فرهنگ عامه اتصال دارد .
ادامه دارد ....
- 6
- 18
-
3 hours قبل , MF44 گفت:آیا ژنرالهای روسی جنگهای خاورمیانه و آفریقا را مطالعه و از سبک یورش موجهای پیاده اقتباس کردند ؟ اگر به زودی شاهد نظامیان روس سوار بر تاکتیکال و موتورسیکلت مسلح به آر پی جی --به صورت گسترده-- باشیم به پاسخ مثبت خواهیم رسید
سلام
چرا آفریقا ؟ روسها احتمالا دارند تجربه سوریه را به کار می گیرند ، وقتی نیروی مقابل توان هوایی به درد بخوری ندارد ولی توان مقابله با زرهی دارد ، عملگر اصلی نیروهای پیاده هستند ، که کند ولی مطمئن پیش می روند .
- 1
- 6
-
1 ساعت پیش, 951 گفت:سلام
این هواپیماهای کنترلی رو توی اسباب بازی فروشیای تهران هم میفروشن در مقیاس های مختلف .
اینها حتی آر سی هم محسوب نمیشه چه برسه به اینکه بخواد پهپاد رادار گریز باشه
بدنه اینها از فوم های سبک و انعطاف پذیره که در برابر ضربه سقوط هم مقاومه .
فروشگاه بیگ تویز توی تهران کلی انواع اقسام اینها رو داره
سلام
طبق نتیجه گیری دوستان این تصویر یک پهپاد هدف است و برای تست پدافند به کار رفته است .
- 1
- 1
-
-
12 hours قبل , MR9 گفت:بسم ا...
از چیزی که پشت پرده در جریان هست خبری نداریم ولی این پوسترها ، چه له و علیه اوکراین یا له و علیه روسیه را می شود روی یک چهارچوبی تحلیل کرد
آیین نامه 05/301-3 ارتش ایالات متحده در ارتباط با رهکنش ها ، روش های عملیات روانی ، " نماد سازی" با استفاده از ابزارهای دیداری ، شنیداری - دیداری را به منظور انتقال ، تایید و یا ارتقاء مفهوم ترغیب مورد تعریف قرار داده .
موثر بودن این نمادسازی ، سه شرط را باید داشته باشد
1- قابل تشخیص باشد
2- معنا داشته باشد
3- منتقل کننده پیام مورد نظر باشد
حالا یک نماد ممکن هست آنقدر قدرتمند باشد که هر سه شرط را با هم ارائه کند و ممکن هم هست یکی یا دوتا شرط را محقق کند
در مورد پوستری که اشاره کردید ، گروه جی-20 را با 6 سر به تصویر کشیده ( به ترتیب ژاپن ، انگلیس ، فرانسه ، ایالات متحده ، آلمان ، و احتمالا ایتالیا یا اتحادیه اروپا با محوریت دلار ) و دارد به مخاطب القاء می کند که چین و روسیه در یک جبهه مشترک در برابر این گروه صف کشیده ( اینکه در عمل چنین اتحادی وجود داشته باشد ، تحلیل دیگری را می طلبد ) ولی طراح این پوستر دارد به مخاطب می گوید که چنین اتحادی وجود دارد . ضمن اینکه با محور قرار دادن دلار ( بخش مرکزی این طرحواره ) ، به مخاطب دارد چنین می گوید که با کنار گذاشتن دلار عنوان واحد پولی مورد مبادله ، امکان رویارویی با اینها وجود دارد . این طرح به نوعی یک جنگ سرد جدید را دارد تعریف می کند.
سلام
در مورد این که این گروه جی 20 فقط یک تصویر اژدهای افسانه ای نقش شده در دیوار است که این دو تا شخصیت واقعی دارند با اون مقابله می کنند ، نظری ندارید ؟
- 1
-
23 minutes قبل , Mohebbi گفت:با سلام. چند سوال یا نکته مهم در مورد فعالیت های نیروی دریایی سپاه (ضمن احترام به همه پاسبانان امنیت و حدود کشور) در مورد تولید شناورهای بزرگ به ذهنم می رسد:
1- مگر نه اینکه اساس نیروی دریایی سپاه و واگذاری خلیج فارس به این نیرو بر اساس نبردهای نامتقارن بوده است؟ پس چرا از این تاکتیک تخطی می شود؟ حضور در نبردهای متقارن بدون در نظر گرفتن مبانی آن باعث ناکارامدی و حتی شکست خواهد شد.
2- تولید این کشتی های بزرگ بدون ناوهای محافظ مخاطره امیز است. آیا بهتر نبود (و ظاهرا البته قرار بوده) این نوع حضور در اب های بین المللی به ارتش سپرده شود؟
3- حضور در دریا و پرواز پرنده با توجه به شرایط بسیار متنوع دریایی، مشکل به نظر می رسد. به همین دلیل است که سایر کشورها نیز تا کنون بیشتر بر پرنده های سرنشین دار سرمایه گذاری نموده اند. آیا تولید ناو پهباد بر توجیه و پایداری نظامی دارد؟
4- عدم تولید محصول نهایی (و البته داخلی) برای سامانه های دفاع نزدیک شناورها از نکاتی است که باید در این زمینه به آن توجه کرد.
سلام
نمیدونم اینایی که فرمودند واقعا سوال هستند یا نه ولی :
بر 7 دی 1401 در 12:23 , oldmagina گفت:سلام .
فعلا که تداخل وظیفه و موازی کاری در نیروی دریایی نداریم . نیروی دریایی سپاه داره به عنوان گارد ساحلی عمل میکنه و ارتش به عنوان نیروی دریایی آبهای عمیق . هر جا هم خطر گیر و گرفت و تحریم هست ، داریم از نیروی دریایی سپاه استفاده می کنیم و نیروی دریایی ارتش رو به عنوان یک نیروی مورد استفاده بین المللی از این حاشیه ها محفوظ نگه می داریم .
شناورهای همراه هم که برای همین مجموعه گارد ساحلی هستند که دارند ساخته می شوند و جالب این است که ظاهرا برای جلوگیری از همین تداخل وظایف که می فرمایید ، سپاه شناور جنگی آبهای عمیق نمی سازد ، همانطوری که سپاه نیروی هوایی ندارد و ارتش نیروی موشکی برد بلند .
البته این هم مهم است که مفهوم شناور گارد ساحلی فقط عملیات در آبهای کم عمق و ساحلی خود هر کشوری نیست ، یک نگاهی به حضور شناورهای گارد ساحلی آمریکا در خلیج فارس بیندازید ، متوجه منظورم می شوید. شما اگر شناور خودتان را بردارید و ببرید به جای دیگری مثل دریای سرخ یا مدیترانه ، طبیعی است که شناورهای مکمل آن مثل پشتیبانی هم باید همراهش ببرید ، بگذریم که این ناو پهپاد بر هم در واقع یک ناو پشتیبانی محسوب می شود و ناو جنگی نیست .
در زمینه کارهایی هم که توسط نیروهای نظامی دنبال می شود ، هر ماموریتی با نظر ستاد کل عنوان می شود و اینطوری نیست که "به نظر میاد آقایون فرماندهان سپاه یه مقداری دارن دنبال مسایلی می رن که خارج از چارچوب استراتژی های تعریف شده است . "
در نهایت در موردپهپادهای بزرگ هم در همه جای دنیا می روند زیر نظر نیروی هوایی یا در نیروی دریایی ناو هواپیمابر .
- 1
- 4
-
1 ساعت پیش, MOHAMMAD گفت:برای این ناو پهپادبر سناریوهای جالبی به ذهن انسان میرسد!
مثلاً با توجه به اینکه ناوهای هواپیمابر آمریکا از خلیج فارس خارج شده اند، در زمان درگیری احتمالی کافی است این ناوپهپاد به فاصله ۱۷۰۰ کیلومتری تا ۲۰۰۰ کیلومتری ناو مقابل برسد (یا خود را در مسیرهای احتمالی آنها در جهت نزدیک شدن به منطقه قرار دهد) و با حملات فوجی (بخصوص در شب) آن را مورد عنایت قرار بدهد.
شاید بگویند که ممکن است با فالانکس ناو همه پهپادها زده شوند، که اگر به حافظه پهپاد پروفایل پروازی مناسبی داده شود که در لحظات آخر خودش را بالا بکشد و از زاویه ۸۵+ به ناو حمله کند (باتوجه به محدودیت فالانکس به حداکثر ۸۵+ درجه) فالانکسها از ردیف تسلیحات دفاعی ناو خارج میشوند.
میماند جنگندههایی که برای مقابله اسکرامبل میکنند، باتوجه به سطح مقطع پایین پهپاد، اولاً در فاصله نزدیکی توسط رادار اصلی ناو یاهواپیمای E-2 آن شناسایی میشوند و اگر زمان حمله با هوشمندی در شب انتخاب بشود احتمال شناسایی بصری عادی هم به صفر میرسد. میماند احتمال شناسایی با سیستمهای IR هواپیما، که زاویه دید محدودی (رو به نیمکره جلو) دارند و احتمال کشف همه اهداف پایین میآید. در ثانی، حتی در صورتی که کشف هم بشوند مقابله به این راحتی نیست و بخاطر سطح مقطع راداری بسیار پایین پهپادها، قضیه امرام تقریباً بسیار سخت است مگر از فاصله نزدیک، سایدویندرهای قدیمی (نوع ال و ام) هم شانس چندانی ندارند، میماند نوع ایکس که پرنده باید خوش شانس باشد که ۲ عدد از آن نوع را به همراه داشته باشد که آنهم موفقیت صد در صدی را تضمین نمیکند و تازه میشود ۲ پهپاد برای هر پرنده (حساب کنید در یک فوج مثلاً ۶۰ پهپاد حمله کنند) در خصوص تعداد پهپادهای انتحاری قابل حمل توسط این ناو هم بنظر تعداد خیلی خیلی زیاد باشد؛ به طوری که برای حمله به هر ناو حداقل 50 تا 60 پهپاد را بتوان در نظر گرفت؛ پهپادهای انتحاری در حالت پکینگ فضای کمی اشغال مینمایند.
در نهایت میماند توپ هواپیما که ضریب موفقیتش از همه بیشتر است ولی سرنوشت اون دو میگ ۲۹ اوکراینی احتمالاً در انتظار هواپیما خواهد بود؛ چرا؟ چون سرجنگی آرش/آرش ۲ از شاهد ۱۳۶ قوی تر است و موج انفجار و ترکشزایی بیشتری هم دارد؛ در شب هم ترکشها و تیکه های پهپاد قابل مشاهده نیستند و احتمال برخورد آنها به هواپیما بیشتر، پس وضعیت برای آنها بسیار سخت است، تازه کرارِ رهگیر/انتحاری را اصلا حساب نکردم و یا یورشهای ترکیبی که مثلاً کرارها، رهگیرها را مشغول میکنند و آرش ها حمله به ناو؛ یا از آن بدتر، کرارها با رهگیرها درگیر شده و شاید تعدادی از رهگیرها را با موشکهای مجید خود ساقط کنند حتی!
البته حتی برخورد یکی از آرشها به عرشه ناو باعث ساعتها از کار افتادن عرشه آن و سقوط اضطراری کلیه پرندههای رویِ هوای آن ناو بدلیل اتمام سوخت خواهد شد. و برخورد 10 تا 15 پهپاد (با فرض ساقط شدن 35 تا 40 عدد از آنها) تا روزها ناو را از سرویس خارج خواهد نمود و حتی شاید مجبور به بازگشت به پایگاه اصلی نماید.سناریوی دوم برای دیهگو گارسیا و گوام است! حملات فوجی/زنبوری پهپادهای انتحاری میتونه مدتهای طولانی اونجا رو از سرویسدهی خارج کنه، خصوصاً که اون نزدیکیها پایگاه هوایی دیگری هم برای پشتیبانی از اون دو جزیره وجود نداره تا بتونه علیه ناو پهپادبر عملیاتی انجام بده. جهت نابودی کامل این دو پایگاه هم یکی از همین ناوها میتونه به عنوان سکوی پرتاب موشک کروز ابومهدی یا موشکهای بالستیک استفاده بشه و تمام آشیانههای هواگردها و انبارهای مهمات و مخازن سوخت اونجا رو مورد عنایت قرار بده.
سلام
برنامه ای که می فرمایید البته در زمان غیر از آمادگی جنگی قابل انجام است ولی در زمان آمادگی رزمی دو طرف ، این که یک ناو پهپاد بر بدون شناسایی قبلی در آن فاصله مستقر شود و اقدام کند کمی غیر ممکن به نظر می رسد .
در مورد سناریوی دوم هم یک مشکل وجود دارد . ناوهای هواپیمابر هر کدامشان به غیر از ناو گروهی که همراه دارند خودشان یک پایگاه هوایی کامل هستند . فکر نمی کنید که یک ناو هواپیمابر در نزدیکی آن دو جزیره ممکن است استقرار پیدا کند ؟ یا این که بر اساس سناریوی مورد قبلی ، حمله باز در حالت غیر آمادگی رزمی صورت می گیرد ؟
- 4
-
7 hours قبل , unstopable گفت:سلام به همه
عکس اول :خدایا شکرت و یه عالمه اشک ذوق.کلاه دستکش ماسک سلاح تمیز یه دست .خدایا من خوابم یا بیدار
عکس دوم: اگر تجهیزاتش کامل بود بهترین عکس نظامی تاریخ می شد.
عکس سوم : این چرا با بقیه مهاجر ها فرق داره.؟
سلام
به نوع اسلحه ها و رنگ درجات هم دقت بکنید جالبتر میشه !
در مورد مهاجر هم یک نکته مهم در کشور ما وجود دارد . محصولاتی مشابه گاهی اسمهایی کاملا متفاوت دارند و گاهی محصولاتی با اسمهای مشابه تفاوتهایی اساسی با همنام های خودشان دارند : اینجا ایران است
پی نوشت : درجات قرمز مشخصه درجات نیروی دریایی و در این تصاویر اس بی اس های نیروی دریایی است .
- 1
- 4
-
-
5 minutes قبل , MR9 گفت:بسم ا ...
ظاهرا پرس تی وی هم خبر تحویل سوخو-35 را کار کرده ... این یعنی قضیه قطعی هست ؟؟؟!!!! باید منتظر ماند و دید
https://www.aparat.com/v/9AdN4
سلام .
اگر اینا واقعا فقط 24 تا باشند ، پس می شود نتیجه گرفت احتمالا قرارداد سوخو 30 ها هنوز سرجایش هست
- 1
- 3
-
4 hours قبل , MR9 گفت:سلام.
من درست نمی بینم یا بلوکهای محافظتی برجک سرجایشان نیستند ؟ تعداد پرتاب کننده های دودزا هم فکر میکنم زیاد شده ؟ البته چرا همه در یک طرف هستند ؟ تانک تی 72 مگه نیست ؟
پی نوشت : تعداد پرتابه های دودزا ظاهرا درست است . مدل ام که در ایران است ظاهرا دودزاهایش همینطور یک طرفه و نه تایی هستند .
- 1
- 7
-
1 ساعت پیش, unstopable گفت:با سلام
...
.ولی وقتی ارتش کلاسیک و رسمیت پول نداره
...
سلام .
نیروی نظامی غیر کلاسیک و غیر رسمی نداریم . هم چیزی که به نام ارتش میشناسیم و هم چیزی که به نام سپاه میشناسیم نیروی نظامی کلاسیک و رسمی هستند . بله یک زمانی اون قدیمها که سپاه تازه تشکیل بود و درجه نداشت ، رده بندی نداشت ، دانشکده افسری نداشت ، دانشکده آموزش دوره عالی نداشت ، کلاسیک نبود ؛ الان خیلی وقت است یک نیروی نظامی کلاسیک شده است
یک زمانی خیلی بحث این تفکیک در نیروهای نظامی پررنگ می شد و دو گانه سازی سپاه و ارتش به چشم می آمد ، الان خوشبختانه این دید کمتر شده است ؛ بگذریم که این که کدام قسمت از نیروهای نظامی چقدر پول داشته باشند یا پولشان را برای چه چیزهایی خرج بکنند هم در اختیار ستاد کل نیروهای مسلح است و هیچ نیرویی برای خودش درآمد مستقل و در اختیار با هزینه کرد دل بخواهی در اختیار ندارد . حتی اگر دقت بکنید بانکهای متعلق به نیروهای نظامی هم در بانک سپه ادغام شدند و بانک در اختیاری هم برای هیچکدام از نیروهای نظامی وجود ندارد که حساب و کتابی بر ظان مترتب نباشد .
- 5
-
4 hours قبل , unstopable گفت:سلام دوست عزیز
فکر کنم سو تفاهم شده .منظورم را واضح تر بیان میکنم
یک کشتی وقتی قراره هواگرد در تعداد بالا حمل کنه هیچ وقت به تنهای حرکت نمی کنه و با مجموعه ای از کشتی ها حرکت می کنه که بهش می گن ناو گروه.به عنوان مثال همین ناوگروه پنجم امریکا در خلیج فارس شامل یک ناو هوا پیما بر به عنوان کشتی اصلی و یک کشتی پشتیبانی و یک زیر دریایی و تعدادی ناو به عنوان ناو محافظ و ضد زیر دریایی همراه با اواکس های که همراهش می کنند.
حالا این کشتی قراره همون کار را در یک مقیاس کوچکتر انجام بده.
الان سوال مهم اینجا است حیطه جغرافیایی عملکرد این کشتی کجا است؟ابهای سرزمینی یا ابهای فرا سرزمینی؟
اگر آبهای فرا سرزمینی هست آیا تداخل در کار ارتش نیست؟اگر ابهای سرزمینی هست به نظر شما تبدیل یک جزیره مثل یکدوم از تنب ها به یک ناو زمینی و پایگاه پروازی پهپاد ها با توجه به توان بیشتر ما در این زمینه و امکان دفاع از اون در حالت بهتر این کار مقرون به صرفه تر و اثر گزار تر نبود؟
به نظر میاد آقایون فرماندهان سپاه یه مقداری دارن دنبال مسایلی می رن که خارج از چارچوب استراتژی های تعریف شده است .مگر اینکه کلا استراتژی های نظام عوض شده باشه که ما بی اطلاعیم.
در مورد پهپاد هم اگر قراره پهپاد های کار امدی مثل شاهد 139 و غزه را حمل نکنه مهاجر و ابابیل را که الانم در کل خلیج فارس و در یایی عمان داریم یا مثلا حداقل بال پرنده های بزرگ در نقش شناسایی دور بورد باید حضور داشته باشه.
سلام .
فعلا که تداخل وظیفه و موازی کاری در نیروی دریایی نداریم . نیروی دریایی سپاه داره به عنوان گارد ساحلی عمل میکنه و ارتش به عنوان نیروی دریایی آبهای عمیق . هر جا هم خطر گیر و گرفت و تحریم هست ، داریم از نیروی دریایی سپاه استفاده می کنیم و نیروی دریایی ارتش رو به عنوان یک نیروی مورد استفاده بین المللی از این حاشیه ها محفوظ نگه می داریم .
شناورهای همراه هم که برای همین مجموعه گارد ساحلی هستند که دارند ساخته می شوند و جالب این است که ظاهرا برای جلوگیری از همین تداخل وظایف که می فرمایید ، سپاه شناور جنگی آبهای عمیق نمی سازد ، همانطوری که سپاه نیروی هوایی ندارد و ارتش نیروی موشکی برد بلند .
البته این هم مهم است که مفهوم شناور گارد ساحلی فقط عملیات در آبهای کم عمق و ساحلی خود هر کشوری نیست ، یک نگاهی به حضور شناورهای گارد ساحلی آمریکا در خلیج فارس بیندازید ، متوجه منظورم می شوید. شما اگر شناور خودتان را بردارید و ببرید به جای دیگری مثل دریای سرخ یا مدیترانه ، طبیعی است که شناورهای مکمل آن مثل پشتیبانی هم باید همراهش ببرید ، بگذریم که این ناو پهپاد بر هم در واقع یک ناو پشتیبانی محسوب می شود و ناو جنگی نیست .
در زمینه کارهایی هم که توسط نیروهای نظامی دنبال می شود ، هر ماموریتی با نظر ستاد کل عنوان می شود و اینطوری نیست که "به نظر میاد آقایون فرماندهان سپاه یه مقداری دارن دنبال مسایلی می رن که خارج از چارچوب استراتژی های تعریف شده است . "
در نهایت در موردپهپادهای بزرگ هم در همه جای دنیا می روند زیر نظر نیروی هوایی یا در نیروی دریایی ناو هواپیمابر .
- 1
- 4
-
4 hours قبل , unstopable گفت:اگر قراره در اب های سرزمینی کار کنه که یکی از جزایر را مسلح کنن بهتره اگر هم قراره بره بیرون ابها به قول خودشون سیبله.نفس کار درسته ولی اخه چرا اینقدر ناهمگون و ناهمتراز.ناو محافظش کو پس.باقی خدم و حشمش کو پس
قرار چه پهپادهای را حمل کنه با این طول بعید می دونم بتونه شاهد های بزرگ را جابه جا کنه دوستان کسی نظری در مورد نوع پهپاد هاش داره
سلام.
انتظار داشتید اگر قرار باشه ناوی هم همراهیش بکنه همینجا کنارش ساخته بشه ؟ یا خدمه و تجهیزاتش را هم رویش گذاشته باشند ؟ اونوقت که دیگه نمیشد ناو در حال ساخت . اون موقع باید دوستان تصویر بگذارند با عنوان ناو در حال ماموریت عملیاتی !
در مورد پهپادهایی هم که باید حمل کنه طبیعی است که پهپادهایی با کاربرد دریایی باید حمل بکنه و طبیعی است که پهپادهایی سنگین مثل شاهد 129 و غزه حمل نخواهد کرد .
- 8
-
3 minutes قبل , alala گفت:این میتونه فقط فتح بابی باشه برای بحث.
ما حداقل نیاز داریم پایگاه های هوایی زیر را با تهدیدات فعلی و موجود ( حداقلی محاسبه کنیم) به اسکاندران های سوخو-35 مجهز کنیم.
یکم شکاری (تهران): محافظت از پایتخت و زیرساخت های مهم پیرامون اون
پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز: شیطنت های ترکیه ( رژیم باکو ذیل همین در نظر گرفته میشه)
پایگاه چهارم شکاری شهید وحدتی دزفول: تهدیدات از جانب عربستان سعودی، جنوب و غرب عراق و مرزهای سوریه، کویت و بحرین و قطر
پایگاه ششم شکاری شهید یاسینی بوشهر: خلیج فارس و دریای عمان تا حدودی و زیرساخت های نفتی و گازی کشور در تعامل با پایگاه دزفول
پایگاه هشتم شکاری سرلشکر شهید عباس بابایی اصفهان: دفاع از مراکز هسته ای
به نظر این پایگاه ها باید در اولویت باشند حتی با چند فروند و کمتر از استعداد یک اسکادران و اگر کمیت بالاتری تحویل گرفته شد با تقویت پایگاه ها گوشه چشمی هم به پایگاه های مشهد و همدان داشت.
...
سلام.
واجب ترین پایگاه رو یادتون رفت : چابهار الان برای ما حیاتی ترین پایگاهمون محسوب میشه ! البته نه به عنوان پایگاه مادر .
- 1
- 4
-
ادامه ...
بعد از پایان جنگ ایران تبدیل به کشوری شد که به همراه یک مجموعه فرسوده و آسیب دیده تسلیحات باقی مانده از قبل انقلاب ، دارای تجهیزات دیگری هم شده بود که در طی جنگ به دست آورده بود . تجهیزات اضافه شده به صورت عمده از بلوک شرق تهیه شده بودند و بنا به ضرورت تحت فشار بودن در زمان جنگ ، هر چیزی که امکان خرید داشت ، خریده شده بود . طیف متنوعی از تجهیزاتی که بیشتر آنها در مقایسه با باقی مانده های تجهیزات قبل از جنگ هم تکنولوژی پایین تری داشتند و فقط کمیت داشتند . با توجه به این که تقریبا همه این تجهیزات از کشورهایی که از اقمار شوروی بودند تهیه شده بود و معمولا کپی های با کیفیت پایین تجهیزات روسی بودند ، معمولا با عجله تهیه شده بودند و کشورهای فروشنده هیچ زیرساختی برای تعمیر و نگهداری آنها به کشورمان نداده بودند ، مشکلات تعمیر و نگه داری و لوازم یدکی حاکم بر نیروهای نظامی بیشتر هم شد.
با توجه به تجربه جنگ هشت ساله با عراق و ضعف های مفرطی که مشکلات زیادی برایمان پدید آورده بود ، بازسازی نیروهای نظامی اولویت اول تمام مقامات کشوری بود و با توجه به این که تقریبا هیچ زیر ساختی برای تامین تجهیزات اصلی و سنگین در کشور نداشتیم ، اولین گزینه همان روش قدیمی کشورهای جهان سوم مثل ما بود یعنی خرید خارجی . در این مقطع بود که مشکلات ارتباط نظامی با کشورهای دیگر خودش را به طور واضح نشان داد ، تقریبا همه کشورهای بلوک غرب و بیشتر کشورهای بلوک شرق حاضر به معامله تسلیحاتی عمده با ما نبودند و البته بیشتر تسلیحات قابل خرید بلوک شرق هم مورد رضایت و پسند نیروهای نظامی ما نبودند . از سر ناچاری تعدادی قرارداد در زمینه دریافت خودروهای زرهی و هواگرد با کشورهای بلوک شرق و به طور عمده با شوروی منعقد شد .
اتفاقات جدیدی در منطقه و جهان به وقوع پیوست . شوروی به عنوان سنگ پایه بلوک شرق از هم پاشید و تقریبا بیشتر قراردادهای دریافت تجهیزات از شوروی ، ناقص رها شدند . آمریکا و متحدانش که با عنوان امنیت خطوط انرژی و تجارت از اواخر جنگ در دریا حضور داشتند ، بعد از حمله عراق به کویت ، رسما از نظر زمینی هم وارد منطقه شدند . شرایط جدید باعث شد نیاز به تجهیز و بازسازی قدرت نظامی کشور بیشتر و مهم تر احساس شود . اشکال به وجود آمده این بود که تقریبا امکان گزینه خرید واقعی خارجی را از دست داده بودیم !
با توجه به حذف گزینه خرید از امکان بازسازی نیروهای نظامی ، دو امکان جدید مورد توجه قرار گرفتند : اول ایجاد زیر ساخت برای بازسازی و بهینه سازی تجهیزات موجود و دوم ایجاد زیر ساخت برای ساخت و تولید تجهیزات جدید . البته بازهم در هر دو گزینه گوشه چشمی به کمک های خارجی ، مخصوصا بلوک شرق و به طور خاص روسیه که جانشین شوروی شده بود ، وجود داشت . اتفاقی که در این دوره افتاد خیز بلند نیروهای نظامی برای بهینه سازی تجهیزات موجود و تلاش برای طراحی تجهیزات جدید بر اساس زیرساختهایی بود که داشت ایجاد می شد ؛ البته بیشتر این زیرساختها با هدف اولیه تعمیر و نگهداری ایجاد شده بودند و این اقدام برای ساخت تجهیزات جدید ، بیشتر در حد نمونه سازی و اثبات تکنولوژی اتفاق افتاد .
در همین دوره تلاش برای بازسازی و بهینه سازی تجهیزات موجود بود که بهینه سازی هایی روی بیشتر تجهیزات قدیمی به صورت نمونه سازی رونمایی شد . نمونه هایی که بیشتر در حد همان تک نمونه های نمایشی باقی ماندند و فقط محدود به شرکت در رژه ها و نمایشگاهها شدند که هنوز هم در تمام ؤزه ها و نمایشگاهها حضور دارند و همواره مایه انتقاد هم قرار می گیرند . مشکل اصلی در این زمینه عدم امکان تامین مالی تعمیم این پروژه ها از طرف کشور بود و البته وجود نداشتن زیرساخت مناسب تولید یا همان خط تولید . دقت به این نکته مهم است که که تاسیسات ایجاد شده در این دوره هم باز برای تعمیر و نگهداری بودند و ظرفیت تولید نداشتند .
با توجه به مشکلات پیش آمده ، تقریبا تمام امیدها برای بازسازی عمده و گسترده در تجهیزات نظامی از دست رفت و سیستم نظامی با توجه به مشکلات مالی کشور به نتیجه رسید که از دو امکان باقی مانده استفاده کند . امکان اول بازسازی تجهیزات موجود برای عملیاتی نگهداشتن آنها بود . با این کار حداقلهایی که لازم داشتیم برآورده می شد . این کار همان چیزی بود که با اصطلاح عمر دهی انقلابی به تجهیزات موجود مشهور شد. امکان دوم با توجه به محدودیت شدید امکانات مالی و تحقیقاتی ، متمرکز کردن تمام امکانات مالی و زیرساختی و تحقیقاتی در محور یک تکنولوژی خاص نظامی بود تا بشود حداقل در آن یک زمینه کار را درست و کامل جلو برد . با توجه به تجهیزات موجود و امکان دسترسی به تکنولوژی و همچنین استراتژیک بودن آن تکنولوژی و امکان ایجاد بازدارندگی توسط سلاحهای حاصل ، اولویت اول حوزه موشکی قرار گرفت . در واقع تمام کارهای تسلیحاتی در کشور در سایر حوزه ها منحصر به تعمیر و نگهداری شد و تمام توجهات و بودجه ممکن به طرف این رشته سرازیر شد که البته در یک بازه قابل قبول نتایج خوبی هم ایجاد کرد و بعد از پایان جنگ برای اولین بار منجر به این شد که با برتری تقریبا مطلق در منطقه در یک حوزه خاص ، امکان بازدارندگی حداقلی برای کشور به وجود آمد .
بعد از این که تقریبا سرمایه گذاری های حوزه موشکی نتیجه داد و زیرساختهای تقریبا مناسب در این بخش ، این بار نه در فقط در موضوع تعمیر و نگهداری ، بلکه در زمینه خطوط تولید و ساختارهای تحقیق و توسعه ایجاد شد ، این فرصت پیش آمد که با باز شدن یک امکان در زمینه کمک گرفتن از چند کشور محدود در زمینه هوایی ، به یک باره تمرکز اولیه ای در زمینه هواپیماها و طراحی های جدید ساختارهای هواگردها به وجود بیاید ، متاسفانه با بسته شدن سریع این پنجره ، قبل از این که انتقال واقعی تکنولوژی اولیه اتفاق بیفتد ، تمام این کارها قبل از شروع در همان نمونه های اولیه ماند ولی در همان زمان امکان جدیدی در یک شاخه خاص مورد توجه قرار گرفت ، این امکان ، دسترسی ایجاد شده به نمونه های به روز پهپادهای رزمی و شناسایی بود . با همین اتفاق ، محور دوم تمرکز مالی و تحقیقاتی بعد از حوزه موشکی به طرف ایجاد ساختارهای جدید در زمینه تولید و تحقیق و توسعه پهپادها رفت .
به این ترتیب دومین اولویت برای تمرکز توسعه یک محور خاص در کشور ، بعد از حوزه موشکی در زمینه پهپادی شد که نتایج آن در این روزها کاملا مشخص و واضح است . این روزها در دو حوزه موشکی و پهپادی تقریبا صنایع نظامی توسعه یافته ای در کشور وجود دارد و این بخشها هم دارای بخشهای قابل قبول تعمیر و نگهداری و هم خطوط قابل اعتماد تولید و هم بخشهای مناسب تحقیق و توسعه هستند . به نظر می رسد این روزها محور جدیدی از تمرکز دارد صورت می گیرد که ظاهرا بنابر نیاز و دسترسی های ایجاد شده ، فعلا در زمینه دریایی پیش می رود ، البته این یک برآورد فعلی است و چون علی رغم ایجاد زیرساختهای اولیه برای ساخت و تولید ، هنوز زیرساختهای موثری در زمینه تحقیق و توسعه ایجاد نشده است و این امکان هنوز وجود دارد که با بروز اتفاقی مانند آنچه که برای تمرکز برای شروع توسعه در حوزه هواپیما اتفاق افتاد ، شاهد تغییر جهت دیگری در زمینه امکانی دیگر باشیم .
البته همزمان همچنان تلاش طولانی مدت برای خرید تجهیزات و تسلیحات برای حفظ یکپارچگی حداقلی ساختار نظامی در دستور کار است که گذشت زمان ثابت کرده است متاسفانه در دنیای امروز که با قانون جنگل پیش می رود ، راه قابل اعتمادی نیست . البته همچنان برای برآورد نیازهای اولیه نظامی در سایر زمینه هایی که فعلا امکانی برای آنها نداریم ، یک الزام منطقی به نظر می رسد.
این روزها علی رغم تکمیل تقریبا چرخه تسلیحات در زمینه موشکی و پهپادی و ورود در تک حوزه ای جدید تر هنوز هم حرفهای زیادی در زمینه توسعه یک جانبه در سیستم نظامی به گوش می رسد که بیشتر آنها به خاطر توجه نکردن به امکان محدود مالی و تحقیقاتی در کشور و محدودیتهای دسترسی به تکنولوژی ایجاد شده برای کشور است . با نگاهی به گذشته این مسیر میتوان گفت که راه فعلی که همان تمرکز تمام امکانات در یک حوزه خاص و پیشبرد آن و سپس پرداختن به حوزه دیگر ، عملی ترین و نتیجه بخش ترین راه حل برای شرایط ما بوده است و اگر چه با این روش راهی طولانی برای تکمیل متوازن قدرت نظامی در پیش داریم اما راهی مطمئن است .
- 5
- 14
-
سلام
گاهی وقتها وقتی در متن یک موضوع قرار داریم انتقادهایی به آن وارد می کنیم . جالب است که معمولا وقتی از این موضوع فاصله هم می گیریم ، معمولا تمایل داریم همان قضاوتمان را درست بدانیم و نیازی به بررسی مجدد موضوع احساس نمی کنیم . البته طبیعی است که در این هنگام به علت نگاه وسیعتری که می توانیم به موضوع داشته باشیم ، احتمال زیادی دارد که نظر کاملتری داشته باشیم یا حتی نظری متفاوت ابراز کنیم .
سالها قبل ما کشوری بودیم که عملکردمان در چهارچوب ابرقدرت دنیای غرب تعریف می شد و طبیعی بود که برنامه ریزی و تامین نیازهای سخت افزاری نظامی ما هم توسط همین سیستم تامین می شد. طبیعی بود که با این ارتباط سیستمی همه جانبه نظامی برایمان فراهم بود و می توانستیم در بیشتر زمینه ها امکانات متناسب با همدیگر داشته باشیم ، هر چند در همان زمان هم محدودیتهایی در امکان دریافت تسلیحات برایمان وجود داشت.
زمانی که انقلاب ایران در سال 1357 به پیروزی رسید ، از نظر نظامی ایران در میانه یک نوسازی سیستم قرار داشت و برنامه ای برای توسعه همه جانبه در توان نظامی برایش در حال اجرا بود . برنامه ای که فسمتهایی از آن اجرایی شده بودند ، قسمتهایی در میانه اجرا قرار داشتند و قسمتهایی هم روی کاغذ برنامه ریزی شده بودند .مطابق برنامه ریزی های انجام شده قرار بود در بازه زمانی مشخصی ایران به یک قدرت متناسب هوایی ، زمینی ، دریایی دست پیدا کند تا بتواند علاوه بر یک عنصر اصلی در استراتژی مقابله با توسعه شوروی ، سایر کشورهای تحت پوشش سیستم ابرقدرت غربی را در منطقه زیر چتر خودش بگیرد. در روزهای پیروزی انقلاب تعداد زیادی از قراردادهای نظامی لغو شد، تعدادی از آنها توسط طرفهای خارجی و تعدادی از آنها توسط طرفهای داخلی . یک تعداد کمی از آنها هم بدون لغو به اما و اگر ماند.
نتیجه این اتفاق در زمینه نظامی این بود که ما دارای یک نیروی نظامی ناقص توسعه یافته و متاسفانه با توسعه نامتوازن در زمینه های مختلف شدیم . اشکال بزرگتری که این نیروی نظامی با آن مواجه بود پشتیبانی آن بود . البته مساله پشتیبانی دو وجه خیلی مشخص داشت ، یکی تسلیحات و قطعات یدکی مصرفی و دیگری صنایع تعمیر و نگهداری . طبیعی بود که مقداری تسلیحات و لوازم یدکی ، همزمان با ورود سخت افزارهای پایه آنها وارد شده بود و انبار شده بود ، پس در این بخش یک حداقل مصرفی موجود بود ولی چون امکان تهیه جدید وجود نداشت ، محدودیت در استفاده گسترده به وجود می آمد . در مورد زیرساختها و پرسنل تعمیر و نگهداری ، تعدادی از زیر ساختها ایجاد شده بودند ، تعدادی در حال ساخت و گسترش بودند و در مواردی هم هنوز اقدامی برای زیرساختهای پشتیبانی تا آن زمان ایجاد نشده بود . با توجه به این که دیگر پشتیبانی توسط شرکای قبلی نظامی صورت نمی گرفت . در زمینه پرسنل هم گستره ای از تکنسین ها در بیشتر مواردی که زیر ساخت تعمیر و نگهداری به وجود آمده بود ، تربیت شده بودند و آماده کار بودند . البته مشکل این بود که در این زمینه تقریبا همه پرسنل تربیت شده فقط تکنسین بودند و کسی آموزشی برای ایجاد توانایی در زمینه تحقیق و توسعه در میان آنها ندیده بود. به همین نسبت بعضی از تسلیحات موجود در عمل قابلیت کارآیی اسمی شان را از دست دادند . یکی از مهمترین موضوعات در این نیروی انسانی ساختار نظامی موجود این بود که تمام آموزشهای این نیروها بر پایه یک سیستم نظامی متقارن و بدون محدودیت در جنگ افزار و تسلیحات صورت گرفته بود و تمام راههای مقابله ای نظامی طراحی شده با اتفاقات ممکن آینده هم بر همین اساس چیده شده بود.
اتفاق مهم دیگری که در سال 57 و 58 افتاد ، از دست رفتن بسیاری از نیروهای ستادی و افسران ارشد ارتش بود که نتیجه استفاده حکومت قبل از ارتش برای مقابله با حرکتهای مردمی در زمان انقلاب ، به جای پلیس بود . تعدادی که می توانستند در این بحبوحه از ایران خارج شدند ، تعدادی هم در جریان انقلاب دستگیر و محاکمه شدند که به اعدام یا زندانی شدن ختم شد. تعداد زیادی هم با عناوین مختلفی مورد تصفیه قرار گرفتند . در همین زمان تعمیر و نگهداری تسلیحات به پایین ترین کیفیت ممکن رسید . تحرکاتی دیگری هم بعدا در مخالفت با سیستم جدید اتفاق افتاد و بازهم پای نیروهای نظامی را به وسط کشید ، که یکی از شاخصترین آنها کودتای نقاب بود ، این اتفاقات باعث شد که حتی همین نیروی باقیمانده در خدمت که از تمام این ماجراها مبرا مانده بود ، درگیر یک تصفیه کاملا بدبینانه قرار بگیرد . در واقع با این که ظاهرا کودتایی مثل نقاب به هدف اولیه ای که عنوان می شد نرسید ولی هدف ثانویه ای که در آن زمان کسی در داخل کشور ایران به آن فکر هم نمی کرد را محقق کرد و متاسفانه قسمت عمده افراد حذف شده در نتیجه آن از زبده ترین یگانهای نظامی موجود بودند .
زمان به 31 شهریور 1359 رسید و عراق حمله کرد . کشور ما در این زمان دارای یک نیروی نظامی کاملا تضعیف شده از نظر نیروی موثر نظامی با ساختار تسلیحاتی نامتوازن و ناکافی و تجهیزات به شدت بد نگهداری شده بود . مساله اصلی این بود که تمام نقشه های نظامی طراحی شده قبلی برای مقابله ، به شکل کلاسیک و یک نیروی متوازن آماده با تجهیزات و تسبیحات کافی بود و متاسفانه اصلا قابلیت اجرایی نداشتند . سخت افزارهای غیر آماده اولین موردی بود که به چشم می آمد و بعد به تدریج عدم امکان جایگزینی سخت افزارهای از دست رفته ، پشتیبانی ناکافی ، محدودیت در قطعات یدکی و محدودیت در تسلیحات مورد استفاده به تدریج خودش را نشان داد . نتیجه این محدودیتها بود که باعث شد در معدود عملیاتهای کلاسیک اول جنگ که بر اساس آموزه های استاندارد رزمی انجام شد ، چنان ضربات سختی خوردیم که دیگر تا پایان جنگ تقریبا هیچ عملیات کلاسیک رزمی دیگری اتفاق نیفتاد .
در طی جنگ ایران و عراق ، طرف ایرانی ، بسیاری از داشته هایش را بدون توان جانشینی از دست داد و تعداد محدودی هم که باقی ماندند دچار معضل عظیمی با عنوان نبود تسلیحات و لوازم یدکی روبرو بودند و غیر عملیاتی . در واقع بازهم بیشتر تجهیزات باقی مانده فقط روی کاغذ وجود داشتند و عملیاتی نبودند . البته این را هم باید در نظر گرفت که همین موقعیت حداقلی هم به خاطر همان ساختارهای تعمیر و نگهداری ایجاد شده موجود و همت تکنسین های تربیت شده بود که هنوز وجود خارجی داشتند .
با پایان جنگ ایران تبدیل شد به یک کشور با تجهیزات نظامی فرسوده از جنگی طولانی مدت که امکانی عملا برای نوسازی ساختار نظامی نداشت . زیرساخت مهمی برای تحقیق و توسعه در زمینه تکنولوژی های جدید نداشت و حتی امکانی برای توسعه و ارتقا برای سخت افزارهای فرسوده موجود را هم نداشت . قسمت عمده ای از زبده ترین نیروهای آموزش دیده باقی مانده از مشککلات قبلی را هم از دست داده بود . در واقع نیروی نظامی با ساختار انسانی و تجهیزاتی به شدت تضعیف شده .
ادامه دارد ....
- 4
- 12
-
در مورد حوادث اخیر :
حارث ابن حوط نزد امام علی آمد و گفت:آیا بمن گمان مى برى كه من اصحاب جمل را بر ضلالت و گمراهى می دانم ؟
امام علیه السّلام فرمود: اى حارث تو به زیر (پای) خود نگاه كردى و به بالاتر نگاه نكردى ، پس سرگردان ماندى ، تو حقّ را نشناختى تا اهلش را بشناسى، و باطل را نشناختى تا پیروش را بشناسى، حارث گفت: من با سعد ابن مالك (سعد ابن ابى وقّاص) و عبد اللّه ابن عمر (ابن خطّاب) كناره گرفته به گوشه اى مى روم، امام فرمود: سعد و عبد اللّه ابن عمر یارى حق نكردند و باطل را فرو نگذاشتند .
نهج البلاغه : حکمت 254
- 1
- 8
-
55 minutes قبل , mehdipersian گفت:سلام. این عملیات جواب حمله به تانکرهای سوخت رسان ایران در مرز عراق و سوریه بوده
سوال مهم این است که آیا اعلام نظری از مراجع رسمی یا نیمه رسمی در این زمینه بوده است یا این نظر شما و سایر دوستان تحلیلگر است ؟
- 1
- 2
-
23 minutes قبل , mehdipersian گفت:تهاجم به تانکر نفت اسرائیلی در فاصله ی 240 کیلومتری با شاهد 136
این تانکر فاصله ی 240 کیلومتری با ساحل ایران داشته که مورد هدف قرار گرفته. تانکر نفت یک هدف متحرک هست و زدن این تانکر نشان میدهد که حداقل گونه های از پهپاد شاهد 136 توانایی زدن اهداف متحرک را دارند.
شاهد 136 با سر جنگی 80 کیلوگرمی و قیمت ارزان خودش در دریا هم بی رقیب هست و راحت میتواند اهداف را در فاصله های طولانی مورد هدف قرار بدهد.
رهگیری پهپادهای شاهد-136 سخت است. نشانه ی رادار کوچکی دارند و به سختی نشانه گرمایی (مادون قرمز) دارند. کشتی های تجاری دشمن هیچ دفاعی در برابر هواپیماهای بدون سرنشین ندارند.
سلام
از کجا معلوم است که یک صحنه سازی با قطعات بدست آمده از اوکراین نباشد ؟
- 4
-
بنا به گفته جناب پاشینیان ، ارمنستان دارد آماده توافق احداث خط سوم انرژی با ایران می شود . دریافت گاز بیشتر و همچنین مبادله برق بیشتر !
https://fa.alalam.ir/news/6437448/نخست-وزیر-ارمنستان-ایران-بازیگر-بسیار-مهم-در-مسائل-منطقه-ای-و-بین
- 8
-
7 hours قبل , EshqAli گفت:یک چیزی در مورد داستان کمک ما به روسیه در اوکراین هست: اینکه ممکنه کل این داستان تهدید باشه برای اینکه ایران هیچ کمکی به روسیه نکنه و اینطور عقبنشینی و شکست روسها بدون تعداد زیادی پهپاد از ایران راحتتر هست. نمیدونم اگر پیشتر میرفتیم واقعا اتفاقی میافتاد یا نه ولی فعلا تهدیدها کار خودشونو کردن و مدتیه که خبری از تسلیحات ایرانی در اوکران نیست؟
فکر میکنید بین این مسئله و عقبنشینی روسها ارتباطی هست؟؟؟
سلام
فکر می کنید پهپادها در اوکراین عملیات نمی کنند یا این که خبری از این عملیات ها درز نمیکنه ؟ یا این که جاهای دیگه اتفاقاتی داره میفته که باعث فروکش کردن درگیری ها شده است ؟
در مورد عقب نشینی روسها در خرسون هم اگر با قواعد جنگ و منطقی به موضوع نگاه کنیم بیشتر شبیه یک تدارک تله به نظر می آید . مشکل این است که نه روسها و نه اوکراینیها معمولا بر اساس منطق عمل نمی کنند
- 1
-
سلام
چند تا گزاره :
1 - غیر از همین مورد پهپادی که به شکل سالم به دست اوکراینی ها رسید ، هیچ گزارش رسمی دیگری از طرفین درگیری در مورد حضور مهاجر 6 در جنگ اوکراین وجود ندارد .
2 - حضور یک پهپاد مسلح کامل در آن منطقه و در ارتفاع پایین و روی دریا ، در صورتی که بیشترین ماموریتها معمولا شناسایی و از ارتفاع بالا هستند و ماموریتهای انهدامی در اوکراین تقریبا همیشه با گل شمعدانی صورت گرفته است .
3 - پاک نشدن هیچکدام از علایم و نشانه های سخت افزاری و تجهیزات در یک پهپادی که به منطقه دشمن نفوذ عمقی می کند ( مراجعه کنید به شکل حضور اف 4 های ایران در بمباران داعش در عراق ) و حتی پاک نشدن علایم و شماره سریال روی آن که در روی شاهد ها تجربه ای کاملا برعکس آن از قبل وجود داشت ( تبدیل شدن به گل شمعدانی )
...
یک سوال :
چقدر احتمال می دهید که ایران توانایی انجام یک عملیات فریب واقعی با یک نسخه خاص از مهاجر ، برای پوشش منابع اصلی تجهیزات واقعی استفاده شده در مهاجر واقعی را داشته باشد ؟
- 2
- 11
-
رئیسجمهور لبنان اعلام کرد پس از مشورت و رایزنی با نخستوزیر و رئیس پارلمان این کشور، نسخه نهایی توافق مرزی با اسرائیل را پذیرفته است. ما میدان نفتی قانا را به صورت کامل به دست آوردیم. لبنان با این توافق به هیچ عنوان وارد مسیر عادیسازی نشده است.
ما تضمینهایی از آمریکا و فرانسه برای از سرگیری فعالیتهای نفتی در آبهای لبنان دریافت کردیم.
https://www.asriran.com/fa/news/861804/موافقت-لبنان-با-نسخه-نهایی-توافق-مرزی-با-اسرائیل
- 2
- 5
نیروهای ترکیبی ( COMBINED ARMS )
در مباحث جامع نظامی
ارسال شده در · ویرایش شده در توسط oldmagina
اصلاح نگارشی · Report reply
چهره در حال تغییر نیروهای ترکیبی
نوشته : بنجامین جنسن و ماتیو استرومیر
منبع : War on the Rocks MAY 23, 2022
قسمت دوم :
یک زیر شاخه دیگر از استراتژی در نظر می گیرد که دولتها می توانند با جابجایی منابع ، فرآیندهای نوآوری را به سمت رقابت قدرتهای بزرگ هدایت کنند . برای این کار باید مخلوطی از آزمایشگاههای ملی و منابع مالی حکومتی را با پیشگامان بخش خصوصی و روشهای آزمایشگاهی ادغام کنند تا انواع جدیدی از تشکیلات رزمی را تولید شود . این خط فکری که به عنوان دومین زیرشاخه تعریف می شود ، باعث شد در بین گروههایی مانند اداره بررسی نهایی (the Office of Net Assessment ) و موسسه تحقیقات پیشرفته طرحهای دفاعی ( the Defense Advanced Research Project Agency ) مفاهیم و توانایی هایی برای پی بردن به آنچه تئوریسین های شوروی یک انقلاب فناوری نظامی عنوان می کردند ، ایجاد شود .
به دست آوردن برتری حاصل از انقلاب اطلاعاتی و و پیشرفت در فناوری دیجیتال باعث شد که حملات دقیق با سلاحهای متعارف بتواند تاثیری برابر با حمله متقابل سلاحهای هسته ای داشته باشد . این تحول باعث ایجاد چیزی شد که اکنون سلاحهای استراتژیک غیر هسته ای خوانده می شود .
زیر شاخه سوم حاصل اضافه شدن پیشرفت هایی در روبوتیک است ( به عنوان مثال سیستمهای خودکار ) . ماشینهایی مجهز به هوش مصنوعی که قابلیت یادگیری دارند و می توانند حملاتشان را بهبود بدهند ، یک استراتژی جدید در صحنه ایجاد می کنند . مفهوم هایی در طیفی گسترده : از عملیاتهای پایگاههای مقدم پیشرفته که تلاش می کنند ناوگان چین را در خلیج محدود کنند تا گروههای رزمی چند پایه ای ( multi-domain tasks forces ) و شبکه های کشتار موزائیکی ( mosaic kill-webs ) .
این منطق شاخه ای ، در نسل گذشته به تکثیر توانایی حملات دقیق در سطوح تاکتیکی ، عملیاتی و استراتژیک منجر شد ؛ همچنین باعث مبهم تر شدن سطوح جنگ و افزایش کشندگی نیروهای متعارف گشت . علت اصلی این رویداد این است که پیشرفتهای تکنولوژیک با کاهش قیمت شبکه های حملات دقیق ، باعث شدند این حملات با وارد شدن به سطوح تاکتیکی ، باعث تغییر در چهره نیروهای ترکیبی بشوند .
A Current Conception of Standoff Precision Strike
این تنها قابلیت کشندگی نیست که باعث تغییر چهره جنگ می شود بلکه تاثیرات جریان سازی شبکه های اجتماعی نیز در این موضوع موثر است . همزمان با این که جهانی سازی و فناوری های دیجیتال ساختارهای جدید سیاسی و اجتماعی ایجاد کردند ، عملیاتهای اطلاعاتی و سایبری نیز در مرکز رقابتهای سیاسی مربوط به اسلحه و خشونت قرار گرفتند . اکنون دیگر کافی نیست که یک تانک روسی را نابود کنید بلکه مجبورید یک ویدئو هم از این اتقاق آپلود کنید تا عقیده جمعی را تحت تاثیر قرار دهید و اراده مردم را بسیج کنید . ازدیاد حملات دقیق در یک دنیای پیوسته ، جغرافیای میدان جنگ را تغییر می دهد و یک چهره جدید برای نیروهای ترکیبی می سازد :
هر چیزی که دیده می شود ، می تواند هدف قرار داده شود و هر چیزی که هدف گرفت می تواند نابود شود .
هر چیزی که آپلود می شود ، می تواند مردم و منابع را به حرکت درآورد .
ادامه دارد ....