تفسیر شرق نزدیکی ما از «تِخنِه» و «ابزار» شهر دنیای «سوغات غرب فرهنگی» تفسیر آدمیزاد «دجال چشم» است از جهان نو به نو شده، تاریخ سده 20 گواه می دهد که هیچ یک از جوامع خاور دور که حتی باور ندارم محلی از اعراب «یوتوپیایی» برای لیدرها و تئوریسین های تیم های برنامه ریز اقتصادی - اجتماعی 37 سال اخیر مان داشته اند، جز در تیاتر و آن هم با صورت سرخ بضرب سیلی سخت سیاست امنیتی کردن فضای تنفس جان نثاران قلیل قدرت، موفق نشدند از رخنه «Geist» (هویت تئوریک یا برچسب و محتوی فرهنگی) آن ابزار در اتمسفر حیات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی توده های شان ممانعت کنند. ورود «فن» ورود یک مبدا ارتباط است و مبدا ارتباط منشا پردازش و تعامل تمدنی و فرهنگی. در این چالش نه چندان نا آشنا و مهیب آنچنانکه برخی آن را پایان تاریخ می بینند و بعضی دیگر ورود به روزگار رقابت اقالیم تمدنی، آن که جوهره ابزار را عمیقا می شناسد و با وی ارتباطی اصیل می گیرد، ناگزیر تصویر فراخ تر را می بیند و منفعت بیشتری را نصیب خود می کند. زمانه آن که با بستن مبادی ارتباط بر احساس نهفته سرکوب و تحقیر و مغلوب شدن از سوی اروپاییان دریانورد غلبه کنیم مدت هاست بسر آمده است (پیش از محدودسازی فضای ارتباط و تعامل، انزجار و اعتراض ادبا و منورالفکران و مذهبیون و رهبران سیاسی به هر آنچه رنگ و رایحه ای از نو به نو بودن در مکتب یوروپ داشته است از مدرسه عالی و صنعت جدید و ... واکنش مألوف تاریخی ما بوده است؛ این حقیقت دارد که گرچه داغ مستعمره بر پیشانی نداشتیم اما در زمره بازندگان تاریخی خاورمیانه محسوب می شویم)؛ آن روزگار هم که آکادمیسین فرتوت ما بر صندلی راحتی اش تکیه می زد و در حلقه خانگی اش وعظ هستی شناسی ژرمن آمیخته به هزار لاطئلات پی می گرفت و با التهابات کلامی اش بر آتش دروغین و سرد کذب نهفته در التقاطات نظری اش می دمید و از برتری و اشراف فیلسوفانه «ما» (مایی که تا سده ای پیش ما نبود!) بر حکمت مغربی داد سخن سر می داد، گذشته است. حتی مفهوم پیچیده و لایه لایه «توسعه» را نیز کمپلکسی بی قواره و بی سر و ته از بخشنامه ها و آئین نامه های اجرایی دانسته ایم و در خوشبینانه ترین وضعیت : نوعی پکیج سیاسی - اقتصادی ...       شرم آور است که همچنان و از پس 3 سده مواجهه با اقلیم مغربی از فقدان معرفت عمیق نسبت به شالوده و تطورات تمدن غربی و قحط الرجال مدرس «غیر عمیق نمای» تجدد و سیر حکمت مغرب زمین رنج می بریم (همچنان است که غرب شناسان ما به انگشت شماری از خمره دانشگاه های فرنگ درآمده که در خوشبینانه ترین حالت شایسته جایگاه آکادمیسینی و نه نظریه پردازی اند منحصر می شوند و می مانند)، شرم آور تر آن است که همچنان و از پس هزاره ها هیچ تلاش نظام مند و فاخر و از سر علقه با معرفت برای بازخوانی و نو خوانی خویشتن تاریخی و گستره جوهره هویتی خویش طی سرگذشت مان بویژه تماس مان با غرب جغرافیایی و فرهنگی از خود بخرج نداده ایم و مدار ارتباط مان با این تمدن مغربی همچنان بر گرد دو کانون مشمئزکننده و سرتاسر عقل گریزیِ شیفتگی در مقابل نفرت شکل می گیرد.          

گفته شده است که مارکسیسم خصلت فرانگری دارد ... عمر بورژوازی اروپایی و به تبع آن نگرش بورژوا مآب به کار و زنجیره تولید و توده بهره دهنده نیز از سده ها فراتر می رود ...     هفت بند کلام شما در یک term آمورف در حال استحاله از مدرن به پسا مدرن چکیده می شود: «توسعه نیافتگی» اگر قائل به پذیرش مفروضات و قواعد تاریخی حاکم بر فرآیند «توسعه» باشیم با مروری کوتاه بر تاریخ جنبش ها و آنچه که (نه به زعم حقیر) تحولات اجتماعی - اقتصادی ایرانیان در دوران معاصر بویژه پسا مشروطه  نام نهاده می شود، در می یابیم که حتی رندانه ترین تلاش های نخبگان سیاسی و اجتماعی مان برای گرته برداری مفاهیم جامعه شناختی «سیاسی و اقتصادی» وامدار و مرهون «تجدد سده بیستمی یوروپ» هرگز و حتی کور سویی به تغییرات زیر-ساختاری یا دقیق تر، خرده-نظامی (micro-systemic) در مجموعه میدان قدرت - توده ایرانی (صرفنظر از میادین قدرت درونزاد توده و مراتب تشکیک آن) و در سازوکار تعاملات/تقابل آن نبرده است؛ قهقرای «شورش و استبداد داخلی» را پایان نداده است؛ صرف باز خوانی و حتی (با اغماضی که دور از هر گونه فروتنی است) تلاش در جهت دگر خوانی (به اصطلاح بومی) این تعاریف و terms در مدارس نه گواهی بر معنای آشتی یا تلاقی تاریخی یک توده (نه در مفهوم subject matter مطالعه شونده که ارگانیسم اجتماعی کنش گر و برخوردار از کارکرد اقلیمی، سیاسی، اقتصادی و ...) با این مبانی تئوریک است و نه انکاری بر وام گرفته شدن این واژگان برآمده از مدرنیته ضرروتا اروپای مرکزی؛ این شکاف تاریخ مند و عینی را نه می توان با شبح علمانیت مکانیستی شبانه طی الارض نمود و نه می توان با تصاویر موهوم از اسطوره و سنت ناپرورده و تابو شده در هزاره ها (گیرم به طمع آبادانی روزگار نو) به آینده ای متفاوت و متمایز از امروز اندیشید.           با تاکید بر بند پیشین، میان ماهیت قدرت مورد تعریف «سرمایه دار صنعتی» اروپای ما بعد جنگ جهانی دوم و «قدرت» تأمین کننده آمال و منویات صاحب اریکه «ایرانی» همخوانی های تاریخی و زمینه ای لازم برای هم برابری و بهره گیری از ابزار تفسیری وجود ندارد؛ با نظری بر همان کلیشه تعبیر مارکسیستی (نسبتا رادیکال)، کمترین شکلی از تحول جدی در زنجیره تولیدی و اجزای بدنه کار در ایران ما بعد مشروطه تا پهلوی اول دیده نمی شود، پس از روی کار آمدن پهلوی دوم تا نیمه دهه 1370 شمسی نیز جز نمونه های معدودی از قانون گذاری ملال آور در نظام های کلان کار و تأمین اجتماعی کارگری هیچ رخداد ملموس دیگری در «سطح» این پروسه بچشم نمی خورد؛ مگر آنکه نظر مساعدی به توسعه نا موزون بوروکراسی نفتی داشته باشیم. از این گذشته، انقلاب صنعتی بیشتر مرهون گرایش روزافزون بورژوازی نوظهور بریتانیا و بعضا اروپای مرکزی به روند برق آسای توسعه تفکر پوزیتیویستی و در نتیجه قدرت گیری آرام اما توأم با ریشه دوانی عقل گرایی با لعاب علمانیت مدرسی در کنار تزهای نوظهور اقتصادی مانند تجارت محض یا همان دکترین laissez-faire بود که در فرجام بنیان نظری اولیه آن نیز با تلاش وافر تئوریسین های اقتصادی بریتانیایی به ثمر نشست.   این که «ما چرا و چگونه ما شدیم؟» نیازمند مطالعه نسبت «تاریخی و تمدنی» ایران و ایرانی با پدیدار «تجدد» است چرا که گزافه نیست اگر بگوییم انقلاب صنعتی تداعی جهشی هم راستا با رودخانه تاریخی مدرنیته  (و در حقیقت پیش برنده آن) است. سوای آنکه این گفتار خارج از حوصله این سطور است، جان کلام آن است که بستری تاریخی برای خلق «سرمایه دار صنعتی» مورد نظر که گرایشی به همسان سازی توده ها و لایه های نو - بورژوآ نشان دهد در تاریخ این سامان خلق و تأمین نشده است تا بتوانیم از آن منظر با دقت به موشکافی سلسله توسعه نیافتگی ایران بپردازیم. بگذریم که بازگشت های تئوریک متعددی دراواخر سده 20 در نظریات جامعه شناسی صنعتی به مدل های اولیه آن قرن رخ داد تا منجر به شکل گیری به رابطه هر چه تعاملی تر تولیدی میان کارفرما (سرمایه دار صنعتی) و کارگر در محیطی کاملا مکانیزه شود. همسان سازی تئوریک گاه راه به خطای تحلیلی فاحش می برد. 

این راه «نرفته» تطور شبه صنعتی ایران ماست که دقیقا هیچ نسبت معناداری با هزاران راه و کوره راه «رفته» تحولات اجتماعی - اقتصادی و بالتبع فناورآنه و صنعتی اروپا سده 18 تا 20 میلادی ندارد. جهان جنوب «مقتضیات توسعه نیافتگی» خود را دارد حتی اگر به «تن فروشی» نیروی کار به  «corporates» به بهای جان آنان زیر خروارها آوار کارگاه های نمور و تهوع آور در جنوب شرقی آسیا تن در دهد. 

خلط مبحث است که مسأله راهبردی «امنیت انرژی» مورد نظر بازیگران اصلی و تعیین کننده را با موضوع «تطور صنعتی اروپای نیمه دوم سده 20» بویژه در یک اوج تئوریک طی دهه 90 میلادی هم ارز قرار دهیم. حوالت داده شدن جامعه شناسی بنگاه به صنایع نوظهور و رو به گسترش در اروپای نیمه دوم قرن 20 میلادی چه ارتباط ارگانیکی با موضوع امنیت انرژی دارد!؟ و برای نمونه، لزوم بررسی و موشکافی همه جانبه رخنه های طبقاتی بسبب ظهور لایه های جدید در نخبگان اقتصادی و صنعتی جوامع اروپای مرکزی ارتباط مستقیمی به آنچه cheka نوشت پیدا نمی کند؛ ایضا راتسینالیزه شدن محافل صنعتی یا فربه شدن بوروکراسی تعاملات صنعتی در اروپای پس از جنگ جهانی دوم. دگردیسی«سرمایه و قدرت» برآمده از «نقطه ابتکار عمل geopolitical» مستلزم بحث جداگانه ای درباب پدیده «توسعه» است، در ضمن، کدام امنیت انرژی نیم قرنه!؟ شک ندارم که یک کشور در حال احتضار از انگل «petrocurrency» رنگ امنیت انرژی را نه دیده است و نه خواهد دید. شاید مقصود از امنیت انرژی چیز دیگری باشد مانند صدور نفت و دریافت کالای مصرفی!؟

geopolitics اروپا دخلی به اولویت های (سنتی) سیاست های انرژی اتحادیه اروپا که وابستگی واضح مصرف کنندگان اروپایی را به گاز روسیه برای سال ها تضمین کرده است، ندارد. مضاف بر اینکه اتحادیه اروپا صاحب منابع معنی دار سوخت فسیلی نیست که بهره مندی اش از انرژی هسته ای «مسأله ساز» و بستر ساز «back door policy to European energy independence» ترجمان شود (صرفنظر از این فاکت که اروپایی ها بازیگران «همسو  و هم سود» هستند و نه ساز مخالف و مزاحم). البته که بریتانیا وضعیتی به نسبت متفاوت دارد.   برعکس، جغرافیای طبیعی/سیاسی ایران، این کشور را بشکلی رقت بار در مرکز توجه بازیگران عمده عرصه سیاست و امنیت جهانی قرار داده است. ایران، پنجمین صادرکننده نفت و دومین کشور در ذخایر گاز طبیعی، برخوردار از شبکه نیروگاه های هسته ای تأمین کننده انرژی داخلی از سوی بازیگران سیاسی و اقتصادی یاد شده «هرگز» تحمل نخواهد شد. تغییرات در جهت گیری های دیپلماتیک خللی در این «تحمل ناپذیری» وارد نمی آورد؛ چرا که بنظر می رسد این رویکرد بعنوان بخشی از قاعده بازی با ایران تعریف شده است.          پ. ن.    مسأله شکنجه آوری موسوم به «توسعه نیافتگی» داستانی کاملا مجزاست. 

خبر نشست 8 تا 9 ژوئن برخی سران مخالفان مسلح و سیاسی حکومت سوریه در قاهره برای تشکیل ائتلاف جدیدی از مخالفان از دیلی استار که در متن آن به خبر برگزاری نشست مشابه دیگری به میزبانی عربستان در ماه های ژوئن یا جولای با شرکت گروه دیگری از سران مخالفان حکومت اسد اشاره شده است.    منبع: http://www.dailystar.com.lb/News/Middle-East/2015/May-23/299096-syrian-dissidents-to-form-new-coalition-at-cairo-meet.ashx تصاویر صفحه بالا:   1: http://uupload.ir/files/v2uh_cairo.syriaopposition1a.png   2: http://uupload.ir/files/mqto_cairo.syriaopposition2a.png   3: http://uupload.ir/files/zsr2_cairo.syriaopposition3a.png

1 ساعت قبل : آپدیت اخبار درگیری های عراق ازCNN:    نیروهای عراقی حمله عناصر داعش را به خالدیه دفع کردند؛ همچنین مجموعه مشترکی از نیروهای ارتش عراق، شبه نظامیان شیعه و نیروهای قبایلی سنی محلی به حملات خود علیه داعش بسمت رمادی ادامه می دهند. این خبرگزاری بنقل از منابع محلی می گوید که عناصر داعش در تلاش اند تا با تصرف مناطق تحت کنترل دولت مرکزی عراق حد فاصل فلوجه و رمادی (از جمله خالدیه و حُصِیبَه) خط کنترل واحدی را در برابر نیروهای عراقی ایجاد کنند.   منبع: http://www.cnn.com/2015/05/23/middleeast/isis-iraq-syria/ تصاویر صفحه بالا:   1: http://uupload.ir/files/g11k_cnn.iraq1a.png   2: http://uupload.ir/files/dnp0_cnn.iraq2a.png   3: http://uupload.ir/files/kkut_cnn.iraq3a.png   4: http://uupload.ir/files/y2ig_cnn.iraq4a.png   5: http://uupload.ir/files/xtlw_cnn.iraq5a.png   6: http://uupload.ir/files/mc2c_cnn.iraq6a.png

23 دقیقه قبل:   بنقل از ABC News : عناصر داعش ظرف کمتر از یک هفته از تصرف رمادی اکنون شهر حُصِیبَه را نیز به تصرف خود درآورده اند.   لینک: http://abcnews.go.com/International/wireStory/group-seizes-town-iraqs-anbar-province-31226292  تصویر صفحه فوق:   http://uupload.ir/files/l3el_abc.isil.bmp

12 دقیقه قبل:   رویترز می گوید که جبهه النصره مدعی است که یک بیمارستان را در شهر جسر الشغور که تا اندکی پیش تحت کنترل ارتش سوریه بود تصرف کرده است؛ جبهه النصره همچنین می گوید که نظامیان سوری از این موضع عقب نشینی کرده اند.     لینک:    http://uk.reuters.com/article/2015/05/22/uk-mideast-crisis-syria-idUKKBN0O70QK20150522

رویترز حدود 14 دقیقه قبل از بمباران ساختمان ریاست جمهوری در صنعا و برخی مواضع حوثی ها در نواحی کوهستانی مجاور توسط ائتلاف تحت رهبری عربستان خبر داده است.   لینک:   http://www.reuters.com/article/2015/05/22/us-yemen-security-idUSKBN0O70O920150522   ***   رویترز می گوید حمله راکتی از داخل خاک یمن به روستای الحُسن در استان ظهران عربستان به کشته شدن یک نفر و زخمی شدن دو نفر دیگر انجامیده است؛ العربیه آمار زخمیان را 6 نفر اعلام کرده است.   لینک رویترز:   http://uk.reuters.com/article/2015/05/22/uk-saudi-yemen-war-idUKKBN0O70L020150522

گزارش تحلیلی Martin Chulov (مورخ 22 می) در وب سایت Gaurdian درباره پیشروی های اخیر داعش در عراق و سوریه تحت عنوان «اول رمادی، بعد پالمیرا: داعش نشان داد که قادر به تصرف سنگرهای سوریه و عراق است.»   منبع: http://www.theguardian.com/world/2015/may/21/isis-palmyra-ramadi-advances-say-more-about-state-weakness-than-jihadi-strength  تصاویر صفحه بالا:   1: http://uupload.ir/files/8u3m_gaurdian.isil1a.png   2: http://uupload.ir/files/4l0y_gaurdian.isil2a.png   3: http://uupload.ir/files/ato8_gaurdian.isil3a.png   4: http://uupload.ir/files/2cfk_gaurdian.isil4a.png   5: http://uupload.ir/files/4ott_gaurdian.isil5a.png

گزارش روزانه (21 می) حملات هوایی ائتلاف علیه مواضع داعش در سوریه و عراق بنقل از وب سایت وزارت دفاع ایالات متحده:   منبع: http://www.defense.gov/news/newsarticle.aspx?id=128873 تصاویر صفحه بالا:   1: http://uupload.ir/files/ng2g_iraq.coalition1a.png   2: http://uupload.ir/files/zuh5_iraq.coalition2a.png

25 دقیقه قبل:   بی بی سی بنقل از مقامات سازمان ملل می گوید ارتش سوریه از خروج غیرنظامیان گرفتار شده در درگیری ها از تدمر (پالمیرا) ممانعت می کند. مقامات سازمان ملل به گزارشاتی از منابع (به گفته آنها) موثق حاضر در منطقه استناد کرده اند.   منبع: http://www.bbc.com/news/world-middle-east-32837336 تصاویر صفحه فوق:   1: http://uupload.ir/files/xouu_1a.png   2: http://uupload.ir/files/7xzt_2a.png   3: http://uupload.ir/files/i5ha_3a.png   4: http://uupload.ir/files/bbjp_4a.png   5: http://uupload.ir/files/ajw2_5a.png   6: http://uupload.ir/files/pozf_6a.png   7: http://uupload.ir/files/e0os_7a.png

خبر یاهو بنقل از رویترز حوالی 33 دقیقه قبل: عناصر داعش منطقه (یا گذرگاه) الولید (نام آن در عراق) واقع در مرز عراق و سوریه (تحت عنوان الطنف در سوریه شناخته می شود) تصرف کردند.   منبع:   http://news.yahoo.com/islamic-state-seizes-syrias-last-border-crossing-iraq-194434631.html

مقاله عبدالباری عطوان سردبیر پایگاه خبری الرأی الیوم درباره حمله (به زعم عطوان نه چندان موفق) نیروهای ویژه آمریکا و کشته شدن فرد موسوم به ابوسیاف از رهبران داعش (منتشر شده 19 ساعت قبل)   منبع:   http://www.raialyoum.com/?p=259221   ترجمه کامل همان صفحه و نقل قول آن در پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران   http://www.jamaran.ir/fa/n85514/%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B3_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C/%D8%A8%DB%8C%D9%86_%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84/%D8%A7%D8%B0%D8%B9%D8%A7%D9%86_%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%DB%8C%D9%85_%D9%88%D8%A7%D8%B4%D9%86%DA%AF%D8%AA%D9%86_%D8%A8%D9%87_%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA_%D8%AF%D8%B1_%D8%AA%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D9%81_%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4   بندی از متن اصلی نوشته عطوان که اشاره به بی حاصل بودن حملات هوایی ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا در عراق و سوریه علیه مواضع این گروه دارد:   متن انگلیسی:   It seems logical to infer from this raid that  the US military leadership has started to realize that aerial bombardment alone will not weaken IS just 11 months after its inception, especially since it managed to seize Ramadi, the capital city of Anbar province two days ago after months of fighting. It has also seriously threatened to overrun Palmyra, and may be poised to launch an attack on Baghdad itself. In other words, IS has continued to grow and expand despite the heavy bombardment by US-led coalition planes.   متن عربی:   عملية التسلل الامريكية هذه تشكل نقطة تحول رئيسية في الحرب ضد تنظيم “الدولة الاسلامية” لانها المرة الثانية التي تلجأ اليها القيادة العسكرية الامريكية بعد عملية الانزال الاولى الفاشلة التي حاولت انقاذ الصحافي الامريكي جيمس فولي الذي كان اسيرا لدى قوات هذه الدولة، وجرى اعدامه لاحقا، فهل تعني هذه العملية ان القيادة العسكرية الامريكية بدأت تدرك عدم جدوى القصف الجوي وحده في اضعاف قدرات “الدولة الاسلامية” بعد 3700 غارة، واكثر من 11 شهرا من بدئه، خاصة ان قوات هذه الدولة استولت على مدينة الرمادي كبرى مدن اقليم الانبار قبل يومين، ومعظم مدينة الفلوجة، وتتقدم بقوة في محافظة تدمر، وتستعد لمهاجمة العاصمة بغداد؟ اي ان الغارات لم تضعفها بل زادتها قوة وتمددا.   ***   لینک ذیل از خبرگزاری ایسنا به تاریخ 4 بهمن 1393 شامل سخنان سخنگوی وقت پنتاگون درباره حملات هوایی بر ضد داعش در عراق است؛ عنوان خبر نیز «اعتراف پنتاگون به بی نتیجه بودن حملات هوایی ائتلاف علیه داعش» است   http://www.isna.ir/fa/news/93110401494/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%BE%D9%86%D8%AA%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%DB%8C-%D9%86%D8%AA%DB%8C%D8%AC%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%AD%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C   منبع اصلی خبر ایسنا (و سایر خبرگزاری های داخلی) در وب سایت وزارت دفاع آمریکا : http://www.defense.gov/Transcripts/Transcript.aspx?TranscriptID=5575 و متن اصلی (آن بخش از) سخنان جان کربی که برگردان آن مستقیما در خبر ایسنا درج شده است:   متن اصلی برای حفظ بستر پاسخ های سخنگوی مطبوعاتی همراه با پرسش های خبرنگاران حاضر در کنفرانس خبری مورخ 23 ژانوبه 2015 آورده می شود.   Question: In the last week or so, we've had a number of facts stated about the war against ISIS. Without putting them in context, we asked you I think it was last week, 700 kilometers regained, square kilometers regained out of how many? What percentage of land that ISIS once held does that represent? We now have senior officials saying that half the ISIS leadership has been killed. Is that one of two or 10 of 20?   REAR ADM. KIRBY: Right.   Question: And also the 6,000 fighters -- out of how many?   REAR ADM. KIRBY: Right. Let me see if I can provide a little bit of context on that, David. On the -- first of all, on the numbers of fighters killed, I want to -- I want to revisit because I thought Secretary Hagel was very strong on this yesterday in what he said on numbers of killed. While it is something we're mindful of, they are estimates only. And they are not being used by this department or Central Command as a measure of overall success. It is certainly something we're mindful of because it goes to the ability to degrade their capability, but it's not the metric of success and it's not -- it's not a metric that we're going to hang our hat on when it comes to talking to the success of this strategy. That said, the estimates on ISIL's strength vary -- vary greatly. This is not a uniformed army with identification cards and recruiting posters. So, it's hard to say at any given time how many fighters they have in the field. And I would also point out that their fighters come and go. Not -- you know, not everybody stays, you know, for the duration. It's not an organized force. The -- the estimates put out earlier still stand, that -- that the estimates of their strength is somewhere between 20,000 and 30,000. That's a pretty broad range because as I said, it fluctuates. So, if you take the 6,000 figure that was acknowledged yesterday, that's would be -- I would -- if I were you looking for perspective, I'd say it's that number out of somewhere between 20,000 and 30,000. But I -- I really want to stress again that that's not a hard and fast figure. It's not a figure that we're paying an exaggerated amount of attention to. And the denominator there of 20,000 to 30,000 obviously changes and fluctuates all the time. So that's that. On the land, the 700 square kilometers that we talked about, which is I guess roughly about 300 square miles, we assess that that land retaken from ISIL is largely in the north and has been taken -- taken back largely by Kurdish forces, Peshmerga. And just to put it in perspective, as we stand here today -- and again, I want to stress that these figures change. So let me put that out as preamble. Right now, I think the general assessment is that in assessed areas of Iraq -- I'm talking about Iraq and I'm talking about those areas that -- that matter and that we are able assess. So this isn't the whole land mass of the country because there are very vast parts of Iraq that are unpopulated and not in contention, and frankly, aren't relevant. But in those areas of Iraq that are, you're looking at roughly 55,000 square miles that ISIL has control or dominance over, roughly. In comparison to 77-some-odd square kilometers that the Iraqi government has control or dominance over. And then there's about, a rough amount, 56 or so thousand square kilometers that Kurdish forces have control or dominance over. So that's about 188,000 total square kilometers -- I did the math before I came out there, I'm pretty sure that's right, of assessed area in Iraq -- and I want to stress again, it's assessed area, it's not the entire land mass of Iraq. So, there's a little bit of perspective.