patriot1979

VIP
  • تعداد محتوا

    1,120
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های patriot1979

  1. جالب است ... اینطور نیست؟ کشوری که در 1942 از شمال و جنوب بدست دو قدرت آن روزگاران تاریک اشغال شد ... حال مانع تحقق اهداف [b]دست کم[/b] یکی از همان اشغالگران آن هم در [b]نقطه ای[/b] به نام سوریه در سرحدات مدیترانه ای خاور نزدیک است ... ؟ گویا تاریخ در این فقره برای اولین بار تکرار نشده است ...
  2. باز هم ... در سوریه هیچ خبری نیست ... نخواهد بود ...، به هر قیمتی به هر شکل ممکن به هر نقشه و راهبردی ... هیچ خبری نیست ... و ... درخشش لبه تیز اراده سیاسی ایران ... ... ارتش سوریه نیز اکنون تجربیاتی بی بدیل دارد آنچه ما را نمی کشد ... ما را قوی تر می سازد ...
  3. [b]تجربیات و تبعات[/b] گام مهم و بزرگ فتح القصیر راه ارتش سوریه را برای اعمال ابزارها و روش های دیگر در هموار ساختن مسیر بازپس گیری سایر مناطق سوریه بویژه [b]حلب[/b] از مخالفین مسلح گشوده است؛ معارضین مسلح منطقا باید در انتظار روزهای سخت تری باشند.
  4. خبر درگذشت یک نفر از معترضان میدان تقسیم به نقل از رویترز [url="http://www.reuters.com/article/2013/06/03/turkey-protests-death-idUSL5N0EF2GG20130603"]http://www.reuters.com/article/2013/06/03/turkey-protests-death-idUSL5N0EF2GG20130603[/url]
  5. برادر عزیزم پس از حمله به لبنان در 1982، اسحاق شامیر ... خطاب به خبرنگار آژانس فرنس پرس که از چرائی عدم تبعیت آن رژیم از قطعنامه صادره شورای امنیت پرسیده بود با لبخند ... اینطور گفت: اگر می خواستیم به این قبیل «بیانیه ها» اعتنا کنیم اصولا رژیم صهیونیستی در کار نبود ... ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...
  6. ایرانیان نیک می دانند چگونه مجانین را در زنجیر کنند ... اگر دیوانه ای در میان است ... زنجیر وی پیشاپیش در دستان ایرانیان مهیاست ...، قطعنامه ... هر زمان آن جانی مادرزاد از گور سرد و تاریک اش بدر آمده از باب هرزه گویی مشهور اش بر سر ارتباط شالوده ای میان تداوم آن عفونت منحوس و شوم ضد خاورمیانه ای و بی اعتنایی به قطعنامه جات سازمان (خصوصی) ملل در پیشگاه همه جهانیان مرده ریگ نیاکان اش را نوش فرماید ... آن گاه ایرانیان زنجیر خاص روان پریشان موسوم به سیاست باز را کنار می نهند!؟
  7. تصور شخصی حقیر این است که بی ثباتی نه در ترکیه، نه در عراق و نه حتی در هیچ کشور دیگری در منطقه خاورمیانه که - به هزار و چند دلیل - بیشتر به پیوستاری از رخدادهای همبسته می ماند بسود کشورمان نیست. ایران خود پیشتاز برقراری ثبات و تحکیم ثبات منطقه ای بوده است نه کانون تنش افکنی در خاور نزدیک ...
  8. آرمین عزیزم منظر نگاه شما و حقیر در این ساحت قدری متفاوت است. برای حقیر، اقتدار، منافع و مرزهای ملت و کشورم اهمیت اساسی و حیاتی دارد و مایه مسرت حقیر است که ایران زمین می تواند قدرت، نفوذ و اراده ملی خویش را در منطقه خاور نزدیک به رخ کشد، اعمال کند و مدافع حقوق و منافع سیاسی و ملی خویش باشد. تلفات و آسیب ها و خسارات جانی و مالی غیرنظامیان بی گناه موضوعی است که من، ایرانی، دولت اسد را در قبال اش مقصر می دانستم و می دانم، با این حال، منظر نگاه حقیر و شما، برادر بزرگ و عزیزم، با یکدیگر تا حدودی متفاوت است.
  9. رومیان ... هم حریف محسوب نمی شوند، نه اکنون نه آینده ... عصر طلایی بازی جنگ ستارگان که "ریگان خطاب به برژنف افاضه فرماید در این مبل راحتی که ... خود را قرار داده اید سلاحی در جو زمین آماده است تا شما را هدف قرار دهد و تنها در انتظار یک اشارت من است" مدت هاست که بسر آمده است ... در سوریه هیچ خبری نیست، هیچ رخداد تازه ای از آن دست که افراطیون سنی و تکفیریان و دوستان گوسفند نمای گرگ زادشان در مغرب زمین در انتظار آن اند رخ نخواهد داد. بیادم می ماند که برخی دوستان در همین جایگاه مجازی برای سرنگونی دولت اسد روز شماری می فرمودند ... حوالی دو سال قبل ...
  10. بدون شرح [url="http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1909278/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4+%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1%3A+%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%B3%E2%80%8C%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84+%D8%A7%D8%B2+%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C+%D9%81%D8%AC%D8%B1+.html"]http://www.irdiploma...یرانی فجر .html[/url] http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1909273/%D8%B4%D9%84%DB%8C%DA%A9+700+%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9+%D8%A8%D9%87+%D9%81%D9%84%D8%B3%D8%B7%DB%8C%D9%86+%D8%A7%D8%B4%D8%BA%D8%A7%D9%84%DB%8C.html
  11. لاجرم تشبث (طعنه آمیز) به آن کریمه اندک نشانی از یک شیء قلمداد کردن حقیقت امر با ادراک متکلم یا نگارنده از حقیقت دارد ... از طنزهای زمانه است چنانچه اینجا اراده ای در میان باشد تا خواهان تکرار یک چارچوب ویژه از یک گفتمان خاص شود ... امثال آنانی که خود را پیشرو در فهم و در زمره ساکنین برج عاج حقیقت متصور می شوند [در طول تاریخ مکتوب [b]مان[/b]] کم نبوده و لابد این نیز برای خود سلکی است ... البته حسب تجربه روزگاران نو این قبیل ترهات گویی نیز دردی دوا نمی کند و اگر تاکید این است که بر دین خود هستید، آنچه از آن [b]روش و منش ذهنی و تحلیلی[/b] ایفاد می شود، احدی جلودارتان نیست، ناگزیر اگر از این دین بخصوص تیغی و کنایه ای می تراشید و گوشه ای و زخمه ای [در به اصطلاح «اندیشه و موشکافی نکته باریک تر از مو» و در فرجام «کلام»] می زنید در انتظار پاسخ باشید ... این جمع یا هر جمع دیگر کور و کر و لال نیست ... بدین ترتیب، ضرورتی نیست برای چنگ زدن در دامان رفتگان و گذشتگان یا یادآوری روز نخست آفرینش ... صرفنظر از این تحفه جات که عرض شد، رسیدن از نقطه آتش و آتش باری و آدمکشی کسانی که وجود هیچ یک از ما را- شاید بسبب آنچه که هستیم یا شبیه تر به آن هستیم - بر نمی تابند یا به هیچ می انگارند، به دایره مدارا و لوح توصیه به تفکر عمیق و خلاق قدری جلب توجه می کند ... زیاده جسارت است ...
  12. از همه بزرگواران حاضر در تاپیک پیشاپیش عذرخواهی می کنم بسبب نقل روایتی از یک دیدار که ظاهرا ارتباط شفافی با محوریت تاپیک ندارد اما اگر چند لحظه تأمل فرمائید توضیح لازم را مختصرا عرض خواهم کرد حوالی یک سال قبل جمعی از شعرای پیش کسوت و جوان کشورمان به عیادت یکی از شعرای قدیمی و شناخته شده می روند ... در میان چند دقیقه خطابه آن شاعر بیمار و خسته جمله ای بچشم می خورد که جلب نظر می کند: «... من نمی دانم نخستین بار چه کسی در این سرزمین گفته است که شعر و شاعری بالاخص در دوران متأخر ما با گیسوی دراز و بافته و ... شلختگی ظاهر و پلشتی برنامه یومیه پیمانی ازلی ابدی بسته اند ... بنده بیوگرافی شعرای بزرگ معاصر جهان را مطالعه کرده ام و مثلا زندگی تی. اس. الیوت لندنی از نظمی آهنین برخوردار و ظاهرش همواره آراسته و مرتب بوده است و جایگاه و نقش او در ادبیات انگلیسی معاصر بر شما، جنابان پوشیده نیست ... و اینجا از همه جوانان اهل ذوق و شعر می خواهم از حواشی به متن شعر و شاعری رجعت کنند ...الخ.» القصه، حال حقیر نادان عرض می کنم که «تاکید نمایشی بر بکارگیری گسترده واژگان فرنگی به مثابه برچسبی از میان نشانگان لومپنیسم فرهنگی (هر چند تعمیم دادن اش و وارسی اش در میان لایه های متنوع و متکثر اجتماعی اگر نه محال اما بسیار دشوار است)» به حقیقت چه پیوستگی با نواندیشی یا منورالفکری دارد که از قصه و رسمی دیگر برخوردار است!؟ (همان گونه که احتمالا در یک پژوهشکده تخصصی علوم انسانی یا علوم دقیقه شما سروران عزیزم، با ادبیات [دیالوگ] درون گروهی متفاوت بلکه متمایزی روبرو شوید ... که محصول فرآیند زبانی دیگری است ... ) البته استدعا دارم برادران عزیزم به تاثیرات شرایط فضا/ زمانی بر جنبه های شفاهی زبان و فرهنگ ایرانی توجه کافی نشان دهند. و گذشته از همه این اوصاف، روند پالایش و پیرایش زبان در وجوه مختلف اش و در کارکردهای متفاوت اش خوشبختانه همواره مورد توجه بزرگان و متولیان عالم در حوزه ادب پارسی بوده است و در همین حال که ما با یکدیگر گفتگو می کنیم تداوم دارد، گفتمان سردار بزرگ، گفتمانی است که از جنبه های تاریخی/حماسی فرهنگ بومی مان برخوردار است، شخصا تصور نمی کنم در آن برهه در آن موقعیت خاص نابجا یا تند و آمیخته به عصبیت بوده باشد زیاده جسارت است ...
  13. [quote name='Moltke' timestamp='1352580797' post='281777'] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]برادر گرامی[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]بنده و برخی دیگر از دوستان به اندازه کافی در باب جنبه سیاسی و اجتماعی مساله سوری بحث کرده ایم.این است که دیگر میلی به بحث کردن در این باب ندارم و ترجیح می دهم فقط از جنبه نظامی قضیه را تحلیل کنم.این دفعه هم برخی دوستان با خطاب مستقیم قرار دادن من بنده را مجبور به پاسخ دهی کردند[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]در باب مصلح بودن مخالفان :در یک جنگ داخلی آن هم از نوعی که بخشی هر چند کوچک از یک اکثریت مذهبی خود را رودرروی یک اقلیت مذهبی دیگر می بیند وقوع [b](1)[/b] [b]تعدادی اعمال افراطی [color=#FFA500](تعدادی؟ بیشتر؟ کمتر؟ معدودی؟ عنصری از اجزاء نظریه نظامی شان بشمار می رود؟ متدولوژی عقیدتی است؟ ... ؟ ... ؟)[/color][/b] که قطعا از دید هر فرد باوجدانی محکوم است رخ می دهد.اما این که عامل ایجاد چنین وضع که بوده قضاوت با وجدان خودتان [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]و اما بعد....[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][b](2)[/b][/font][i][font=tahoma,geneva,sans-serif][b] با منطق شما[/b] [/font][/i][color=#FFA500][b][font=tahoma,geneva,sans-serif](کدام بخش عرایض دوست گرامی مان؟)[/font][/b][/color][i][font=tahoma,geneva,sans-serif] دوست بزرگوار [color=#0000FF]باقی ماندن حکومت کمونیستی نجیب الله هم توجیه می شود[/color]. [/font][/i][color=#FFA500][font=tahoma,geneva,sans-serif][b](توضیح بیشتر؟)[/b][/font][/color][i][font=tahoma,geneva,sans-serif] چرا که مجاهدین افغان هم چندان دستشان پاک نبود و همچنین[color=#0000FF] اصل انقلاب لیبی هم زیر سوال می رود و خیلی انقلاب های دیگر [/color][/font][/i][color=#FFA500][font=tahoma,geneva,sans-serif][b](شرحی مختصر؟)[/b][/font][/color][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][b](3)[/b] [b]در این که مخالفان اسد خیلی بهتر از خود او هستند شکی نیست.[color=#0000FF]ترکیب سیاسی انان[/color] (؟) این را نشان می دهد. [/b]ثانیا که کشورهای غربی و ترکیه و جامعه جهانی ابزار فشار این که مانع از انتقام جویی های بعد از سرنگونی اسد شوند را دارند و دلیل دیگر این که [b](4)[/b] [b]اکثریت عرب سنی پس از سرنگونی اسد [color=#0000FF]توان درگیری با اقلیت ها [/color]را به دلایل گوناگون [color=#0000FF]نخواهد داشت[/color][/b] [color=#FFA500][b](اشاره ای گذرا به آن دلایل خالی از فایده نیست ...)[/b][/color] و حکومت آینده سوریه حکومتی خواهد بود شبیه حکومت های سایر کشورهای انقلاب کرده عربی.[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]البته از دید شما عضو ((محور مقاومت بودن ))بر هر چیزی از جمله خون مردم و آزادی و امنیتشان اولویت دارد که با این منطق اصولا شیطان هم اگر عضو این محور باشد نباید نازک تر از گل صدایش زد.در باب القاعده هم وجود عناصر القاعده در لیبی خیلی پررنگ تر از سوریه بود و اتفاقا خبرگزاری صدیق فارس از یک عضو تابلودار القاعده به عنوان یکی از رهبران انقلاب نام برده و برای اسلامی تعبیر کردن انقلاب لیبی به سخنان ایشان استناد می کرد(جناب عبدالحکیم بلحاج ))ولی دیدیم که حکومت لیبی چگونه شد.چه رسد به سوریه ای که اصولا مردمی میانه رو داشته و القاعده هیچ گاه صاحب پایگاهی در ان نبوده.[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]واما در باب انقلاب ایران :[b](5) اگر حکومت پهلوی [color=#0000FF]یک صدم خشونت رژیم بعث سوریه[/color] را نشان می داد الله اعلم که ایران به چه سرنوشتی دچار می شد. [color=#FFA500](البته ... پهلوی دوم از میانه دهه 40 تا اواخر دهه 50 شمسی بتدریج «عیان تر و بی پرواتر» خشونت سیاسی/امنیتی/پلیسی از خود نشان ندادند ... ؟ حتی نفس گسترش ساختارهای امنیتی نیز نشان از توسعه خشونت امنیتی دارد [کمیته مشترک ضد خرابکاری: سال های 1350 تا 1355 پهلوی دوم و روایت خشونت] ... )[/color] [/b]در ثانی حکومت ایران حکومتی طایفه ای و ایدئولوژیک نبود.در این باب بحث فراوان است و قیاس انقلاب ایران با قضیه سوریه کنونی قیاس مع الفارق است به ده ها دلیل [color=#FFA500][b](شاید بهتر این بود بعوض قالب مفهومی انقلاب به تفاوت ها در سرشت و خصال تاریخی- جامعه شناختی و جامعه شناسی سیاسی [رفتارشناسی سیاسی] این دو توده اشاره شود نه: انقلاب 1357 ایران در مقابل نا آرامی های سوریه)[/b][/color][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]ضمنا در انقلاب های جدید بر خلاف انقلاب های کلاسیک [/font][font=tahoma,geneva,sans-serif][b](6)[/b][/font][font=tahoma,geneva,sans-serif] [color=#0000FF]اصلا وجود رهبری معنایی ندارد[/color] [color=#FFA500][b](مثال: لاجرم اعضای شورای انقلابیون لیبی که به تعبیری و کمابیش نقش هدایت امورات را بر عهده داشتند: اول، از میان همان توده برخاسته و دوم، از نفوذ نسبی [/b][/color][/font][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#FFA500][b]نیز [/b][/color][/font][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#FFA500][b]برای تاثیرگذاری بر حرکات و تصمیم گیری های آن انقلابیون برخوردار بودند ...؛ و از همین رو: مذاکره و سرمایه گذاری سیاسی ناگزیر روی سیاسیون سوری مخالف [طیف های متنوع، هر یک با [/b][/color][color=#FF0000][b]ویژگی ها[/b][/color][color=#FFA500][b] و الگوی حرکت متفاوت] در قالب شورای ملی و قس علیهذا درک شدنی و بدیهی است مگر آنکه مقصود وجود کاریزما یا وجه کاریزماتیک رهبری حرکت باشد؛ علی الاصول، همواره نیاز مبرم به «پیشانی» سیاسی در فرآیندهای سیاسی ساختارشکن احساس می شود)[/b][/color] و این فاکتور از انقلاب های جدید حذف شده است.هدف مقدس همه انقلابیون جدید هم رهایی از استبداد و رسیدن به آزادی است[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]حکومت آینده سوریه هر چه باشد بهتر از حکومت اسد خواهد بودکه دیگر [b](7)[/b] [b]چیز چندانی به سقوطش نمانده [color=#FFA500](«یکی» از قطعی ترین گواهان این امر چیست؟)[/color][/b][/font][color=#FFA500][b] [/b][/color][font=tahoma,geneva,sans-serif]اگر مایلید در این مورد بحث کنید بهتر است بحث را خصوصی ادامه دهیم چون دیگر حوصله تکرار چندباره را در تاپیک ندارم و فقط از این به بعد روی جنبه نظامی قضیه نظر خواهم داد ان هم در هر شرایطی و با وجود هر توهین و افترایی[/font][/right] ... [right][font=tahoma,geneva,sans-serif].[/font][/right] [/quote] زیاده جسارت است ...
  14. [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]يكي از مهمترين فرازهاي حكومت 37 ساله محمد‌رضا پهلوي كه نقش مهمي در تحكيم پايه‌هاي رژيم وي داشت كودتاي 28 مرداد 1332 بود. اين كودتا كه در دوازدهمين سال حكومت پهلوي به وقوع پيوست، سبب تثبيت حاكميت او تا ربع قرن ديگر شد. قيام مردم در 30 تير 1331 كه با رهبري آيت‌الله كاشاني صورت گرفت،‌ زمينه‌هاي لازم براي نخست‌وزيري دكتر محمد مصدق را فراهم ساخت. اين دومين دوره حكومت مصدق بود. چرا كه وي قبل از قيام 30 تير نيز از ارديبهشت 1330 تا 25 تيرماه 1331، عهده‌دار كابينه بود. گرچه وي در ‌آن 15 ماه توانسته بود حقانيت ايران را در مجامع بين‌المللي در خصوص ملي شدن صنعت نفت اثبات نمايد،‌ اما در همان مقطع با توطئه‌هاي بزرگي از جانب دولتهائي كه دستشان از منابع نفتي و سرمايه‌هاي مردم ايران كوتاه شده بود مواجه گرديد و دولتش در 25 تير 1331 زماني كه شاه درخواست او را براي واگذاري وزارت جنگ به كابينه وي رد كرد، سقوط نمود. اما دور دوم فعاليت دولت مصدق در شرائطي آغاز شد كه وي قيام 30 تير به رهبري آيت‌الله كاشاني و تأثير رهبري روحانيت بر نهضت اسلامي و ملي مردم را به عينه مشاهده كرده بود. هر چند كه نتوانست يا نخواست كه از اين نقطه قوت در جهت تحكيم اقتدار دولت براي فائق آمدن بر توطئه‌ها استفاده كند. او در دوره يكساله كابينه دوم خود تلاش فراواني كرد تا به بهانه ضرورت آزادي عمل در اعمال اصلاحات در كشور، اختيارات خود را در برابر مجلس شوراي ملي كه مركز قانونگذاري و قدرت كشور بود، افزايش دهد، از نفوذ روحانيت بر دولت بكاهد و حتي‌المقدور از آيت‌الله كاشاني فاصله بگيرد. وي در اين راه به هشدارهاي گاه و بيگاه آيت‌الله كاشاني نيز كه او را از ايجاد شكاف و اختلاف در جامعه برحذر مي‌داشت بي‌اعتنائي كرد و مسلماً نقش اطرافيان و خط‌دهي‌هاي «سيا» و «اينتليجنت سرويس» را نمي‌توان در اين جدائي‌ها ناديده گرفت. فاصله ايجاد شده ميان رهبران مذهبي و ملي كشور، سبب شد تبليغات هواداران دو طرف عليه يكديگر بالا بگيرد و بعضي مطبوعات وابسته به دولت جنگ رواني گسترده‌اي را عليه آيت‌الله كاشاني و روحانيت به راه بيندازند، جنگي كه تعمداً بيگانگان در آن مي‌‌دميدند. فاصله زماني قيام 30 تير 1331 تا 28 مرداد 1332 در حقيقت مقطع شكل‌گيري و تعميق اختلافات مصدق با روحانيت و طبعاً زمان فراهم آمدن مقدمات كودتا بود. در اين مدت آمريكائي‌ها فعالانه وارد عمل شدند و پس از آنكه مطمئن شدند نمي‌توانند از راههاي سياسي، نفت از دست رفته ايران را بار ديگر به چنگ آورند، تصميم به كودتا گرفتند. انگليسي‌ها نيز با امريكائي‌ها معامله كردند و قسمتي از منافع خود را به آنها واگذار نمودند. سازمان جاسوسي آمريكا ابتكار عمل را براي انجام كودتا و ساقط كردن حكومت مصدق به دست گرفت. تشديد اختلاف ميان رهبران ملي و مذهبي كشور و نقش حزب توده به عنوان سخنگو و مجري سياست مسكو، زمينه‌ساز شكل‌گيري كودتا بود. ابتدا در 25 مرداد كودتائي صورت گرفت كه ناكام ماند و شاه به خارج از كشور فرار كرد. با اين رويداد مصدق و اطرافيانش تصور كردند خطر برطرف شده است. به همين دليل حتي به هشدارها و تذكرات بعدي شخصيتهاي سياسي بيطرف و مستقل نيز اعتنائي نكردند. در چنين شرائطي يك روز قبل از وقوع كودتا يعني در 27 مرداد 1332 آيت‌الله كاشاني در صريح‌ترين هشدار خود،‌مصدق را از قطعي بودن كودتا باخبر كرد و حتي از فضل‌الله زاهدي به عنوان عامل كودتا ياد كرد. وي به خاطر بيم از به خطر افتادن استقلال مملكت در اوج فاصله گرفتن مصدق از روحانيت در نامه خود خطاب به وي چنين نوشت: «حضرت نخست‌وزير معظم، جناب ‌آقاي دكتر مصدق دام اقباله. عرض مي‌شود، گرچه امكاناتي براي عرايضم نمانده، ولي صلاح دين و ملت براي اين خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصي است و علي‌رغم غرض‌ورزيها و بوق و كرناي تبليغات شما، خودتان بهتر از هر كس مي‌دانيد كه هم و غم، در نگهداري دولت جنابعالي است، كه خودتان به بقاي آن مايل نيستيد. از تجربيات روي كار آمدن قوام و لجبازيهاي اخير، بر من مسلم است كه مي‌‌خواهيد مانند سي‌ام تير كذايي، يك‌بار ديگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه برويد. حرف اينجانب را در خصوص اصرارم در عدم اجراي رفراندم نشنيديد و مرا لكة حيض كرديد. خانه‌ام را سنگباران و ياران و فرزندانم را زنداني فرموديد و مجلس را كه ترس داشتيد شما را ببرد، بستيد و حالا نه مجلسي هست و نه تكيه‌گاهي براي اين ملت گذاشته‌ايد. زاهدي را كه من با زحمت در مجلس تحت‌نظر و كنترل نگاه داشته بودم با لطايف‌الحيل خارج كرديد و حالا همان‌طور كه واضح بوده درصدد باصطلاح كودتاست. اگر نقشه‌ي شما نيست، كه مانند سي‌ام تير عقب‌نشيني كنيد و به ظاهر قهرمان بمانيد و اگر حدس و نظر من صحيح نيست كه همان طور كه در ‌آخرين ملاقاتم در دزاشيب به شما گفتم و به هندرسون هم گوشزد كردم كه امريكا ما را در گرفتن نفت از انگليسي‌ها كمك كرد و حالا به صورت ملي و دنياپسندي مي‌‌خواهد به دست جنابعالي اين ثروت ما را به چنگ آورد و اگر واقعاً با ديپلماسي نمي‌خواهيد كنار برويد، اين نامه‌ي من سندي در تاريخ ملت ايران خواهد بود كه من، شما را با وجود همه‌ي بدي‌هاي خصوصيتان نسبت به خودم، از وقوع حتمي يك كودتا وسيله‌ي زاهدي،‌كه مطابق با نقشه‌ي خود شماست، آگاه كردم كه فردا جاي هيچ‌گونه عذر موجهي نباشد. اگر براستي در اين فكر اشتباه مي‌كنم، با اظهار تمايل شما، سيد‌مصطفي و ناصرخان قشقايي را براي مذاكره خدمت شما مي‌فرستم. خدا به همه رحم بفرمايد. ايام به كام باد. سيد‌ابوالقاسم كاشاني» اما مصدق در پاسخ به اين نامه، تنها به يك جمله «اينجانب مستظهر به پشتيباني ملت هستم» اكتفا كرد. درنتيجه كودتاي آرام عليه وي و روحانيت و مردم مرحله به مرحله به با سرمايه‌گذاري انگليس و آمريكا و هدايت سازمان «سيا» به اجرا گذارده شد. طرح كودتا كه به نام رمز «آژاكس» خوانده شد، پس از انتخاب چرچيل به نخست‌وزيري انگليس در مهر 1331 تهيه شد و انتخاب آيزنهاور به رياست جمهوري امريكا در ماه آبان همان سال به پيشبرد اين طرح در ايران كمك شاياني كرد. اين طرح مشترك با كمك عواملي در داخل ايران از جمله برادران رشيديان، ذوالفقاري‌ها و ديگر جريان‌هاي وابسته به انگليس و امريكا كه از مرتبطين فعال دربار محمد‌رضا پهلوي بودند به اجرا گذارده شد. تا پيش از انتخابات آمريكا مقامات انگليسي طرح آژاكس را به ياري دو تن از بلندپايگان سازمان «سيا» از جمله كرميت (كيم) روزولت و ‌آلن دالس به پيش برده بودند، ليكن ‌آن را تا آغاز دوران رياست جمهوري آيزنهاور مسكوت گذارده بودند. طرح مزبور، دو هفته پس از آغاز رياست جمهوري آيزنهاور يعني از روز 14 بهمن 1331 كه يك هيأت انگليسي براي اجرائي كردن طرح به ملاقات جان فوستر دالس وزير خارجه آمريكا و برادرش آلن دالس رئيس سازمان «سيا» به واشنگتن رفت لازم‌الاجرا شد. در خرداد 1332 مصدق در نامه‌اي به آيزنهاور رئيس‌جمهور آمريكا از همراهي آن كشور با سياستهاي خصمانه انگلستان گلايه كرد. غافل از آنكه اين نامه 4 روز پس از تشكيل جلسه‌اي در وزارت خارجه آمريكا براي تهيه مقدمات كودتا و براندازي حكومت مصدق به دست آيزنهاور رسيد. آيزنهاور نيز پاسخ نامه را تعمداً يك ماه به تأخير انداخت تا عمليات آ‌ژاكس، روال برنامه‌ريزي شده خود را طي كند. كودتا در فرداي صدور نامه هشدارگونه آيت‌الله كاشاني به مصدق به اجرا درآمد. اين كودتا در شرائطي به وقوع پيوست كه از آن همبستگي و حضور توده‌هاي مسلمان در صحنه كه در 30 تير به ظهور رسيده بود، خبري نبود، رهبران و بسياري از اعضاي جنبش فدائيان اسلام نيز كه در راه تحقق ملي شدن صنعت نفت مجاهدتهاي فراواني داشتند، در زندان بودند. به همين دليل حكومت مصدق در عرض چند ساعت سرنگون شد و سرلشكر زاهدي به نخست‌وزيري رسيد. شاه دوباره بازگشت و آمريكائي‌ها چنان بر ايران خيمه زدند كه تا 25 سال ايران مهمترين و مطمئن‌ترين پايگاه سياسي و نظامي آنان درجهان محسوب مي‌شد. منافع نفت كه مدتي قطع شده بود،‌دوباره به جيب كنسرسيوم كمپاني‌هاي نفتي آمريكائي و انگليسي و ساير كشورهاي غربي سرازير شد. در جريان كودتاي 28 مرداد حزب توده با آنكه شبكه گسترده‌اي از افسران ارتش را با خود داشت، به توصيه رهبران شوروي كمترين عكس‌ العملي در برابر كودتاچيان نشان نداد. پس از كودتا بسياري از اعضاي فعال حزب توده كه دستگير شده بودند اظهار ندامت كردند و آزاد شدند و گروه زيادي از آنان به خدمت رژيم كودتا درآمدند و عده‌اي از افسران توده‌اي نيز اعدام شدند. سران حزب نيز طبق معمول گذشته به خارج از كشور گريختند. دولت روسيه طلاهائي را كه در نهايت مضيقه و احتياج دولت مصدق، به او برنگردانده بود، پس از كودتا به دولت زاهدي تحويل داد! مصدق دستگير و در يك دادگاه فرمايشي به 3 سال زندان محكوم گرديد. با پيروزي كودتا، شعله‌هاي مقاومت البته يكباره خاموش نشد و روحانيون و اساتيد دانشگاه و بعضي شخصيتها، تشكلي به نام «نهضت مقاومت ملي» به وجود آوردند. با اين همه عده‌اي از استادان دانشگاه به «مذاكرات نفت» كه در حقيقت سرپوشي سياسي براي بازگرداندن آمريكا و انگليس به سر چاههاي نفت بود، اعتراض كردند و از دانشگاه اخراج شدند. مصاحبه‌ها و اعلاميه‌هاي آيت‌الله كاشاني عليه انتخابات فرمايشي و قرارداد كنسرسيوم نيز مورد بي‌اعتنائي قرار گرفت. در 16 آذر 1332 دانشجويان دانشگاه تهران در اعتراض به سفر نيكسون معاون رئيس‌جمهور آمريكا تظاهراتي كردند كه پليس سه نفر از آنان را به شهادت رساند. آيت‌الله كاشاني چون در داخل توسط دولت كودتا بايكوت شده بود در مخالفت با قرارداد نفت كه دولت زاهدي با كنسرسيوم منعقد ساخت اعلاميه‌اي خطاب به دبيركل سازمان ملل صادر كرد و اعتراض خود را اعلام نمود. اما هيچ‌ يك از اين اقدامات سودي نداشت و آمريكا كه در ايران جانشين انگليس شده بود، ‌تلاش كرد تا روز به روز زنجير اسارت را بر دست و پاي ملت ما مستحكم‌تر سازد. در حقيقت كودتاي 28 مرداد 1332 فقط عليه دولت مصدق يا شخص نخست‌وزير نبود. بلكه مهمتر از آن، عليه ملتي بودكه در راه كوتاه كردن دست اجانب و بازيابي استقلال سياسي، فرهنگي، اقتصادي، نظامي مجاهدت و مبارزه مي‌كرد و حتي به دنبال همبستگي با مبارزات ملل اسلامي، در آسيا، افريقا، خاورميانه بود. پيروزي كودتاي 28 مرداد در حقيقت به معناي به بن بست رسيدن جريانات «چپ» و «ملي» در ايران بود. اين بار امريكا با تمام قوا به ميدان آمده بود تا اقتدار و سلطه خود را در ايران كامل كند. از سوي ديگر سياست‌هاي وابسته به شوروي نيز در اين گير ودار نه تنها نتوانست راهي براي خود بگشايد بلكه خود در پيله خويش گرفتار شد. جبهه ملي در يك تعارض ميان «دفاع از سياست و حضور امريكائيان در ايران» يا «نفي سلطه اجانب» در سرگشتگي و سرگرداني ماند. با شروع اجراي برنامه‌‌هاي امريكائي دو جريان چپ و راست، منفعل و بي‌برنامه بودند. در چنين شرائطي بود كه نهضت اسلامي با مخالفت عليه «لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي» آغاز شد و روياروي برنامه‌هاي استعمار نو ايستاد. رهبري نهضت را مرجعي بر عهده داشت كه قيام را صرفاً با معيارهاي اسلام آغاز كرد. اين نهضت در برابر تمامي طرحهائي كه دولت كودتا از فرداي 28 مرداد براي اجراي آنها برنامه‌ريزي دراز مدت كرده بود، تا ايران را مستعمره بيگانگان سازد، ايستادگي كرد و توانست در 1357 تمامي زنجيرهاي اسارت و وابستگي را [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]بگسلد و ملت سربلند ايران اسلامي را بر دولتهاي زائيده اراده انگليس و آمريكا فاتح گرداند.[/font][/right] [right][font=tahoma, geneva, sans-serif]مأخذ آنلاین:[/font][/right] [right][url="http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=462&SP=Farsi"]http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=462&SP=Farsi[/url][/right] [right]وب سایت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی[/right]
  15. [right]لینک خبری وب سایت روسیه امروز از این مانور[/right] [right][url="http://rt.com/news/naval-training-persian-gulf-258/"]http://rt.com/news/naval-training-persian-gulf-258/[/url][/right]
  16. کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبک روحان عاشق پرنده‌تر ز مرغان هوایی کجایید ای شهان آسمانی بدانسته فلک را درگشایی کجایید ای ز جان و جا رهیده کسی مر عقل را گوید کجایی کجایید ای در زندان شکسته بداده وام داران را رهایی
  17. [right]با عرض عذرخواهی از محضر دوستان گرامی بسبب تأخیر در ارائه بخش های بعدی برگردان گزارش[/right] [right]اهم مطالب گزارش مرکز پژوهش های کنگره ایالات متحده با عنوان «تهاجم نظامی احتمالی اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران» [b]بخش چهارم[/b] [b]افکار عمومی و بازتاب موضوع هسته[/b][b]‌[/b][b]ای ایران در جامعه اسرائیلی[/b][/right] [right]عوامل موثر احتمالی در تصمیم اسرائیل: مواضع سایر کشورها و واکنش‌های بین‌المللی ایالات متحده با وجود اشاره ایهود باراک به ضرورت «حمایت‌های علنی و مخفیانه بویژه از جانب آمریکا» پیش از تصمیم نهایی اسرائیل برای حمله به ایران [color=#0000ff][b]میزان نفوذ و اثرگذاری مواضع و واکنش[/b][b]‌[/b][b]های حال و آینده مقامات آمریکایی حاضر در کابینه اوباما و کنگره بر تصمیم مقامات اسرائیلی در مورد حمله به ایران نامعلوم است[/b][/color] و حساسیت ویژه رهبران اسرائیل به اظهارنظرهای آمریکایی‌ها بدلایل متعددی از جمله (و نه محدود به): 1) روابط گرم آمریکا و اسرائیل [که از زمانی که ایالات متحده بعنوان نخستین کشور جهان دولت موقت یهودی را پس از اعلام رسمی تشکیل اش در می 1948 بعنوان تنها حکومت قانونی اسرائیل به رسمیت شناخت آغاز شد] 2) همکاری‌های گسترده نظامی و امنیتی [شامل فروش حجم عظیمی از تسلیحات آمریکایی به اسرائیل و سایر حمایت‌ها] و 3) روابط تجاری و روابط مهم اقتصادی و علمی دو جانبه تعجب‌آور نیست. [color=#0000ff][b]گزیده[/b][b]‌[/b][b]ای از نظرسنجی[/b][b]‌[/b][b]های بعمل آمده درباره دیدگاه آمریکایی[/b][b]‌[/b][b]ها درباره حمله احتمالی اسرائیل به ایران [/b][/color] نتایج این نظرسنجی‌ها برای آگاهی از دیدگاه‌های رایج افکار عمومی آمریکا درباره این موضوع که بر تصمیم مقامات آمریکا و در نهایت رهبران اسرائیل تاثیر می‌گذارد درج شده است. روابط عمومی روئیترز/ آیپسوس (11-8 مارس 2012) در صورت وجود شواهدی دال بر ساخت تسلیحات هسته‌ای توسط ایران موافق اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران اید یا مخالف آن؟ 40% کاملا موافق، 22% تا حدودی موافق، 11% تا حدودی مخالف، 19% کاملا مخالف، 4% نه موافق و نه مخالف و 4% فاقد نظر مشخص (نظرسنجی از 1084 بزرگسال با ضریب خطا 1/3%) شبکه خبری سی بی اس/ روزنامه نیویورک تایمز (11-7 مارس 2012) در صورت تهاجم نظامی اسرائیل به ایران برای جلوگیری از تولید سلاح‌های هسته‌ای توسط ایران ایالات متحده باید از اقدام نظامی اسرائیل حمایت کند یا نباید در این مناقشه مداخله کند؟ 47% حمایت، 42% عدم مداخله، مخالف مداخله ایالات متحده، 10% فاقد نظر مشخص (نظرسنجی از 1009 بزرگسال با ضریب خطا 3%) شبکه خبری اِی بی سی/روزنامه واشنگتن پست (10-7 مارس 2012) از بمباران پایگاه‌های هسته‌ای ایران توسط اسرائیل حمایت می‌کنید یا با آن مخالف اید؟ 42% حمایت، 51% مخالف، 7% فاقد نظر مشخص (نظرسنجی از 1003 بزرگسال با ضریب خطا 4%) پروژه مطالعاتی الگوهای رفتار سیاسی در عرصه جهانی دانشگاه مریلند (7-3 مارس 2012) تصور می‌کنید ایالات متحده باید ... اسرائیل را از حمله به تأسیسات هسته ای ایران بر حذر دارد: 34% موضع اتخاذ کند: 46% مشوق حمله اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران باشد: 14% فاقد نظر مشخص/انصراف از پاسخگویی: 6% (نظرسنجی از 727 آمریکایی با ضریب خطای 5/4%) موسسه نظرسنجی هیل (1 مارس 2012) با حمله اسرائیل به ایران برای از میان بردن برنامه هسته‌ای ایران موافق اید یا مخالف؟ کاملا موافق: 28%، تا حدودی موافق: 24%، تا حدودی مخالف: 22%، کاملا مخالف: 19%، فاقد نظر مشخص: 8% (نظرسنجی از رأی‌دهندگان احتمالی [انتخابات ریاست‌ جمهوری آمریکا] با ضریب خطای 3%) همچنین، [color=#0000ff][b]برآورد رهبران اسرائیل از آثار احتمالی حمله نظامی به ایران بر حمایت[/b][b]‌[/b][b]ها و کمک[/b][b]‌[/b][b]های سیاسی و اقتصادی/ نظامی آمریکا به اسرائیل، پیامدهای منفی امنیتی تلافی[/b][b]‌[/b][b]جویی ایران برای ایالات متحده و احتمال اقدام نظامی آمریکا برای جلوگیری از مسلح شدن ایران به جنگ[/b][b]‌[/b][b]افزارهای هسته[/b][b]‌[/b][b]ای[/b] [/color]از دیگر مسائل تاثیرگذار بر فرآیند تصمیم‌گیری مقامات اسرائیلی اند. یک روزنامه‌نگار اسرائیلی در مارس 2012 نوشت که اسرائیل مجوزی برای جلوگیری از دستیابی صدام و اسد به جنگ‌افزارهای هسته‌ای نخواست اما «[color=#0000ff][b]استدلال دولت اوباما در مخالفت با حمله در این مورد که هیچ یک از این اقدامات نظامی یکجانبه اسرائیل آمریکا را به اندازه تهدید فعلی اسرائیل برای حمله به ایران در آستانه کشیده شدن به درگیری نظامی قرار نمی[/b][b]‌[/b][b]دهد، منطقی است.[/b][/color]» طبق نظر سه تن از کارشناسان اسرائیلی (من جمله دو مقام سابق اسرائیلی) پیشتر یاد شده: «آمریکا حتی پس از بیرون بردن نیروهای اش از عراق همچنان بشدت در معرض حملات تلافی‌جویانه مستقیم ایران علیه نظامیان اش در منطقه یا تلافی‌جویی ایران از طریق برافروختن درگیری منطقه‌ای گسترده قرار دارد و از همین رو، [color=#0000ff][b]حمله نظامی اسرائیل به منافع منطقه[/b][b]‌[/b][b]ای آمریکا آسیب زده و جان بسیاری از آمریکایی[/b][b]‌[/b][b]ها را در معرض خطر قرار می[/b][b]‌[/b][b]دهد و علاوه بر عدم اتخاذ موضع سیاسی قاطع ایالات متحده تحت تاثیر مسائل و فضای داخلی طی سال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، واکنش شدیدا منفی نیروهای مسلح آمریکا را در پی داشته و نادیده انگاشتن و بی[/b][b]‌[/b][b]اهمیت دانستن اولویت[/b][b]‌[/b][b]ها و ملاحظات ایالات متحده تلقی خواهد شد.[/b]» [/color] [/right] [right][b]ادامه دارد[/b][/right] [right][b]...[/b][/right]
  18. [right]لینک خبری[/right] [right]NBC news[/right] [right]http://worldnews.nbcnews.com/_news/2012/09/12/13824089-us-wont-rule-out-islamist-militant-link-to-attack-sends-forces-to-libya?lite[/right]
  19. [right]تیتر خبری از وب سایت خبرگزاری مشهور[/right] [right]NHK[/right] [right]ژاپن[/right] [right][url="http://www3.nhk.or.jp/daily/english/20120914_55.html"]http://www3.nhk.or.jp/daily/english/20120914_55.html[/url][/right]
  20. [right]تصاویر خبری از وقایع روزهای اخیر بعد از شروع اعتراضات به فیلم موهن[/right] [right][url="http://rt.com/news/anti-american-protests-live-updates-053/"]http://rt.com/news/anti-american-protests-live-updates-053/[/url][/right]
  21. [right]لینک های خبری یاهو[/right] [right]کشتی های جنگی آمریکا در راه لیبی[/right] [right][url="http://news.yahoo.com/us-officials-2-warships-moving-toward-libya-231547807.html"]http://news.yahoo.co...-231547807.html[/url][/right] [right]اعزام تفنگداران دریایی آمریکا به لیبی[/right] [right][url="http://news.yahoo.com/marines-headed-libya-reinforce-security-141656498.html?_esi=1"]http://news.yahoo.co...498.html?_esi=1[/url][/right] [right]این لینک هم اطلاعات جالبی درباره جزئیات پزشکی مرگ سفیر آمریکا در لیبی ارائه می دهد[/right] [right]این لینک از روزنامه مشهور شهر [/right] [right]Brisbane[/right] [right]استرالیاست[/right] [right][url="http://news.brisbanetimes.com.au/breaking-news-technology/us-sends-marines-to-libya-after-deadly-attack-20120913-25tkl.html"]http://news.brisbanetimes.com.au/breaking-news-technology/us-sends-marines-to-libya-after-deadly-attack-20120913-25tkl.html[/url][/right]
  22. [right]اهم مطالب گزارش مرکز پژوهش های کنگره ایالات متحده با عنوان «تهاجم نظامی احتمالی اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران» [b]بخش چهارم[/b] [b]افکار عمومی و بازتاب موضوع هسته[/b][b]‌[/b][b]ای ایران در جامعه اسرائیلی[/b] یک تحلیلگر اسرائیلی ساکن آمریکا می گوید[b] [color=#0000ff]ضدیت فضای سیاسی داخلی اسرائیل با تصمیم خطرناک نتانیاهو برای حمله به ایران هویداست و شاید امید وی و ائتلاف اش را به انتخاب مجدد در 2012 یا 2013 با تردید مواجه کند و از سوئی فقدان فشار داخلی یا احزاب ائتلافی برای اقدام نظامی علیه ایران باعث شده تا نتانیاهو جنگ[/color][/b][color=#0000ff][b]‌[/b][b]طلب شناخته شود. [/b][/color]نظرسنجی عمومی فوریه و مارس 2012 حاکی از مخالفت اسرائیلی‌ها با حمله یکجانبه به ایران بدون پشتیبانی ایالات متحده بود و نظرسنجی دیگری درباره همین موضوع که در نیمه مارس مشترکا توسط اسرائیل و تشکیلات خودگردان بعمل آمد حاکی از[b] [color=#0000ff]مخالفت 51%-42% اسرائیلی‌ها با حمله نظامی به ایران بود اما هنوز عده کثیری یعنی حدود 69%-26% موافق تهاجم نظامی به ایران با همکاری ایالات[/color] [color=#0000ff]متحده اند.[/color] [/b]طبق گزارشی یک استاد اسرائیلی علوم سیاسی که در نظرسنجی اواخر فوریه بر سر همین موضوع مشارکت داشت دیدگاه اسرائیلی‌ها را این گونه تشریح می‌کند:[b] [color=#0000ff]«دغدغه مردم نه مشروعیت که حمایت جامعه جهانی از حمله به ایران است زیرا نمی‌خواهند اسرائیل کشوری یاغی شناخته شود[/color].»[/b] مشاجرات و بحث‌های علنی و رسانه‌ای مقامات سیاسی و کارشناسان بر سر مسأله هسته‌ای ایران بنوبه خود به موضوعی داغ مبدل شده است. بر اساس یک گزارش:[b] [color=#0000ff]«هیچ مسأله[/color][/b][color=#0000ff][b]‌[/b][b]ای در اسرائیل به اندازه بحث توجیه و امکان حمله نظامی به ایران باب روز نیست ... مسئولان امنیتی تا سر حد امکان از گفتگو با خبرنگاران درباره موضوع هسته‌ای ایران منع می‌شوند. بیشتر مردم و رسانه‌ها به اندازه سیاسیون در این باره سخن می‌گویند.»[/b] [/color]نظرسنجی نوامبر 2011 توسط موسسه نظرسنجی گفتگوی اسرائیل نشان داد که 51%-39% از اسرائیلی‌ها مخالف مباحثات و مناظره علنی در مورد حمله احتمالی به ایران اند چرا که این امر را «آسیب‌زا» می‌دانند. برخی مفسران سیاسی اسرائیلی درباره کنار آمدن افکار عمومی اسرائیل با موضوع حمله به ایران هشدار دادند که حاصل تمکین سنتی اسرائیلی‌ها به رهبران کشورشان است. یکی از این مفسران می‌گوید: «تاثیر این موضوع این است که اکثریت اسرائیلی‌ها هراس خود را از حمله به ایران کنار گذارند ... تصمیم با کسانی خواهد بود که افکار عمومی را طبق روال معمول تسلیم و تابع خویش می‌یابند.»[b] [color=#0000ff]نظرسنجی موسسه گفتگوی اسرائیل در اوایل مارس 2012 حاکی از اعتماد 50%-38% اسرائیلی‌ها به نتانیاهو و باراک است[/color].[/b] سه کارشناس اسرائیلی (از جمله دو مقام سابق) طی دو مقاله در ژانویه 2012 بیان کردند که «طرح علنی موضوع حمله به ایران به مسئولان امنیتی تصمیم‌گیرنده کمک می‌کند.»و برغم تاکید بر محدودیت‌های خاص مناظره علنی در این باره بدلیل نگرانی از درز اطلاعات محرمانه در مورد برنامه هسته‌ای ایران و توان عملیاتی نیروی هوایی اسرائیل همچنان بر طرح علنی موضوع هسته‌ای ایران اصرار می‌ورزند: «در عوض، طرح علنی این موضوع باید بر ابعاد راهبردی مسأله – موضوعی که کارشناسان امنیتی حرف‌های زیادی برای گفتن درباره آن دارند- متمرکز باشد. شفاف‌سازی این موضوع در واقع ضرورتی انکارناپذیر است که[b] [color=#0000ff]بدون عمل کردن به آن صرفا ناگزیر از زیر سوال بردن اشتباهات گذشته یا ارتکاب خطاهای ناگوارتر در آینده و مهم تر از آن محکوم به طی کردن مسیر نابخردانه درگیری با ایران ایم[/color] [/b]که به اندازه کنار آمدن و زندگی در سایه جاه طلبی‌ها و برنامه‌های هسته‌ای اش مخاطره‌انگیز است.» [b]ادامه دارد[/b] [b]...[/b][/right]
  23. [right]اهم مطالب گزارش مرکز پژوهش های کنگره ایالات متحده با عنوان «تهاجم نظامی احتمالی اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران» [b]بخش سوم[/b] [b]نحوه تصمیم[/b][b]‌[/b][b]گیری اسرائیل[/b] [b]منابع اسرائیلی از اختلاف رهبران اسرائیل بر سر موضوع هسته[/b][b]‌[/b][b]ای ایران حکایت می[/b][b]‌[/b][b]کنند. یک خبرنگار در ماه فوریه نوشت که حمایت نتانیاهو و باراک از حمله به ایران در آینده نزدیک[color=#0000ff] با مخالفت اکثریت وزرای کابینه و مقامات امنیتی روبرو شد که همچون داگان «مخالف تهاجم نظامی به ایران و پشتیبان اعمال تحریم[/color][/b][color=#0000ff][b]‌[/b][b]ها و عملیات مخفیانه اند.»[/b][/color][b][color=#0000ff] [/color]این دیدگاه تا حدودی مبتنی بر تردیدهای موجود در توان نظامی اسرائیل برای به تاخیر انداختن برنامه هسته[/b][b]‌[/b][b]ای ایران برای 5-3 سال است. خبرنگار اسرائیلی دیگری در مقاله خود در نوامبر 2011 می[/b][b]‌[/b][b]نویسد: «[color=#0000ff]بنی بگین و موشه یعلون دو تن از وزرای دست راستی افراطی حاضر در نشست[/color][/b][color=#0000ff][b]‌[/b][b]های اُکتِت، تصمیم[/b][b]‌[/b][b]گیرنده اصلی کابینه اسرائیل، در حال حاضر مخالف حمله نظامی به ایران اند زیرا باور دارند که چنین حمله واکنش شدید ایران و متحدان منطقه[/b][b]‌[/b][/color][b][color=#0000ff]ای اش را در پی خواهد داشت و باید آخرین راهکار باشد[/color].»[/b] [b]در ادامه در همین مقاله آمده است: «تصمیم نتانیاهو برای برکناری داگان در اوایل 2011 همزمان با اصرار باراک بر عزل فرمانده محبوب ارتش اسرائیل گابی اشکنازی در فوریه 2011 بود که نقشه[/b][b]‌[/b][b]ای برای کوتاه کردن دست مخالفان حمله به ایران از موقعیت[/b][b]‌[/b][b]های سیاسی موثر ارزیابی شد.» نیویورک تایمز در ژوئن 2011 به نقل از داگان نوشت: «بدلیل حضور در مسند ریاست سازمان امنیت تصمیم به سخن گفتن گرفتم. یووال دیسکین، رییس شین بت [نام قبلی سازمان امنیت اسرائیل]، اشکنازی و من می[/b][b]‌[/b][b]توانستیم جلوی هر ماجراجویی خطرناکی را بگیریم اما حالا متاسفم که کسی نیست تا مانع بیبی [نتانیاهو] و باراک شود.» با وجود عزل و نصب[/b][b]‌[/b][b] مقامات ارشد امنیتی یک سخنگوی نظامی اسرائیل در فوریه 2012 مدعی شد که رئیس فعلی ستاد مشترک ارتش، ژنرال بنی گانتز عهده[/b][b]‌[/b][b]دار ریاست اتاق فکر یکی از نهادهای نظامی [/b][b]–[/b][b] امنیتی بوده که طبق گزارشات موجود به این جمعبندی نرسیده که زمان حمله به ایران فرا رسیده است. در یکی از گزارشات به نقل از یکی از مقامات ارشد سابق اسرائیل آمده است: [color=#0000ff]«نیروهای مسلح تمایلی به حمله به ایران نداشته بلکه امیدوار اند تا تحریم[/color][/b][color=#0000ff][b]‌[/b][/color][b][color=#0000ff]ها و مذاکرات مشکل جاری را برطرف کند و در صورت ضرورت اقدام نظامی، این ایالات متحده باشد که حمله نظامی کند[/color].»[/b] [b]نفوذ و تاثیر دیدگاه[/b][b]‌[/b][b]های مقامات امنیتی بر اتخاذ تصمیم حمله نظامی به ایران نامشخص است. باراک در مصاحبه ژانویه 2012 در واکنش به طرح موضوع مخالفت[/b][b]‌[/b][b]ها و انتقادات فرماندهان نظامی اسرائیل درباره غیر ضروری یا بی فایده بودن حمله نظامی به ایران توسط خبرنگار گفت: «اختلاف نظر و بیان اش توسط افراد خوب است اما تصمیم[/b][b]‌[/b][b]گیرندگان نهایی برای فرماندهان نظامی ما- وزیر دفاع و نخست وزیر - هستیم و نه برعکس.»[/b][b] در نیمه مارس 2012 در گزارشی به نقل از خبرنگاری اسرائیلی درباره حمایت اکثریت اعضای کابینه امنیتی از حمله به ایران آمده است:[/b] [b]« آخرین ارزیابی[/b][b]‌[/b][b]ها تا این زمان حاکی از حمایت 8 عضو کابینه امنیتی در مقابل رای منفی 6 وزیر از مواضع نتانیاهو و باراک است. لازم به ذکر است که کابینه امنیتی اسرائیل هنوز درباره موضوع حمله به ایران به اجماع نرسیده و ارزیابی[/b][b]‌[/b][b]ها مبتنی بر گفتگوی نخست وزیر و اعضای کابینه[/b][b]‌[/b][b]اش پشت درهای بسته است.»[/b] [b]گزارش دیگری در اسرائیل در نیمه مارس مدعی است که «اگر نتانیاهو و باراک تصمیم به حمله بگیرند می توانند این موضوع را بسادگی به تصویب کایبنه برسانند. به استثناء مخالفت‌های بنی بگین و دان مریدور انتظار اعتراض جدی به تصمیم تهاجم نظامی به ایران نمی‌رود.»[/b] [color=#0000ff][b]برخی کارشناسان اسرائیلی نسبت به تصمیم نتانیاهو برای حمله به ایران ابراز تردید می‌کنند چرا که وی شاید بدلیل آنچه که تحلیلگران احتیاط خاص نتانیاهو در تصمیم‌گیری‌های اش می‌دانند حتی در بدترین روزهای دوران نخست وزیری اش (1999-1996 و از 2009 تا کنون) دستور حمله نظامی صادر نکرده است.[/b][/color] [b]با این همه نتانیاهو در نشست آیپک در 5 مارس 2012 در واشنگتن چنین گفت: «هنوز منتظر به ثمر نشستن مذاکرات و تحریم‌ها هستیم و کسی نمی‌تواند بیش از این منتظر بماند. در مقام نخست وزیر اسرائیل هرگز اجازه نمی‌دهم مردم ام در معرض نابودی قرار گیرند. [color=#0000ff]البته برخی می‌گویند اقدام نظامی برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتمی خطرناک‌تر از مجهز شدن ایران به سلاح هسته‌ای است و درگیری با ایران حتی علاوه بر بی‌نتیجه گذاشتن تلاش‌های جاری تلافی‌جویی جدی ایران را در پی دارد[/color]»[/b] [b]نتانیاهو سپس به مفاد مذاکرات مجمع جهانی یهود و حکومت آمریکا در 1944، عدم تمایل ایالات متحده برای بمباران اردوگاه آشوویتس بسبب «تردید در نتیجه‌بخش بودن» این عملیات و احتمال تلافی‌جویی شدید آلمان‌ها، اشاره کرد. سردبیر روزنامه هاآرتز به سخنرانی نتانیاهو این گونه پاسخ داد:[/b] [color=#0000ff][b]«تنها معنای سخن گفتن از هولوکاست واداشتن اسرائیل به حمله به ایران و اعلان جنگ به ایران است ... موشک‌های بی‌شماری که به تل‌آویو اصابت خواهند‌ کرد، افزایش سریع قیمت نفت و تشدید بحران‌های اقتصادی با نسل‌کشی که رخ خواهد داد قابل قیاس نیست ... نقاط ضعف متعدد این دیدگاه قاعدتا باید تا کنون نتانیاهو را مجاب می‌کرد که از تصمیم به وارد شدن به جنگ اجتناب ورزد ... با این حال، روز دوشنبه اتخاذ علنی موضع قاطع از سوی نتانیاهو تجدیدنظر اش را درتصمیم جنگ با ایران دشوارتر کرد.» [/b][/color] [b]طبق گزارشات نتانیاهو در اوایل مارس 2012 پس از سفر واشنگتن در مصاحبه‌ای با تلویزیون اسرائیل چنین گفت: [/b] [b]«مساله بر سر روز و هفته و حتی سال نیست بلکه نتیجه اقدام نظامی باید رفع تهدید سلاح های هسته‌ای ایران باشد ... در صورتی که دست روی دست بگذارید و جلوی ایران را نگیرید چه جوابی به تاریخ خواهید داد؟ به نسل‌هایی که دیگر پس از ما نخواهند آمد؟ اجازه دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای محال است و من نیز مایل نیستم اجازه دهم چنین چیزی رخ دهد.»[/b] [b]ادامه دارد [/b][/right]
  24. [right]اهم مطالب گزارش مرکز پژوهش های کنگره ایالات متحده با عنوان[/right] [right][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]«تهاجم نظامی احتمالی اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران»[/font][/color][/right] [right] [/right] [right][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][b]بخش سوم[/b][/font][/color][/right] [right][b]نحوه تصمیم[/b][b]‌[/b][b]گیری اسرائیل[/b][/right] [right]عوامل متعددی بر تصمیم‌ اسرائیل برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران اثر می‌گذارد که شامل (و نه محدود به) دیدگاه‌ها و روابط میان رهبران اسرائیل، افکار عمومی اسرائیل، مواضع و واکنش‌های ایالات متحده، کشورهای منطقه و سایر بازیگران جهانی، پیش‌بینی آثار تهاجم نظامی و برآوردها از واکنش‌های منطقه‌ای و جهانی ایران است. مبحث ذیل در مورد چگونگی تصمیم‌گیری اسرائیل و عوامل موثر بر آن عمدتا برگرفته از منابع دست دومی است که مرکز پژوهش‌های کنگره آنها را بطور مستقل تایید ‌نمی‌کند. [/right] [right][b]کابینه امنیتی و هیأت 8 نفره[/b] [b] (اُکتِت)[/b] کابینه امنیتی اسرائیل گروهی متشکل از وزرای کابینه به ریاست نخست وزیر است که درباره مسائل مرتبط با امنیت ملی تصمیم‌گیری می‌کند. نخست وزیر در این جلسات معمولا از مسئولان امنیتی و نظامی می‌خواهد تا توضیحاتی برای اعضای کابینه امنیتی ارائه دهند. نخست وزیران اسرائیل همچنین برای جلب حمایت گسترده از تصمیمات مهم در دموکراسی مبتنی بر نظام پارلمانی ائتلافی این کشور تا کنون متکی به اکثریت حاضر در کابینه بوده اند. شاید بسبب نگرانی از درز اطلاعات به رسانه‌های عمومی توسط گروه بزرگ‌تری از تصمیم‌گیرندگان بود که[color=#0000ff] [b]نتانیاهو هنگام تشکیل کابینه تصمیم به تشکیل هیأت کوچک 8 نفره[/b][b]‌[/b][b]ای موسوم به «اُکتِت» در قالب کابینه امنیتی و جای دادن اش در قلب تصمیم[/b][b]‌[/b][b]گیری کابینه امنیتی گرفت.[/b][/color] اعضای کابینه امنیتی فعلی (8 نفر اول اُکتِت را تشکیل می‌دهند): بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر)، ایهود باراک (وزیر دفاع و معاون نخست وزیر)، آویگدور لیبرمن (وزیر امور خارجه و معاون نخست وزیر)، موشه یعلون (مشاور نخست وزیر و وزیر امور راهبردی)، سیلوان شالوم (مشاور نخست وزیر و وزیر امور توسعه منطقه‌ای)، ایلای ئیشای (وزیر کشور و معاون نخست وزیر)، دان مریدور (وزیر اطلاعات و انرژی هسته‌ای، معاون نخست وزیر)، بنی بگین (عضو کابینه)، یووال اشتانیتز (وزیر امور اقتصادی)، ئیتژاک آهارونوویچ (وزیر امنیت داخلی)، یاکووف نعمان (وزیر دادگستری)، گیدئون سعر (وزیر آموزش و پرورش)، اوزی لاندآو (وزیر توسعه زیربنایی)، آریل آتیاس (وزیر مسکن و شهرسازی). [b]تصمیم گیرندگان: دیدگاه‌ها و روابط میان آنان[/b] احتمال حمله نظامی به ایران طبق گزارشی در گذشته و حال موجب مشاجره علنی رهبران اسرائیل و چند دستگی اعضای کابینه، نظامیان عالی‌رتبه و مسئولین موساد شده است؛ [color=#0000ff][b]اغلب مقامات اسرائیل اقدام نظامی را آخرین راهکار در صورت شکست تحریم‌ها و مذاکرات می‌دانند[/b][/color] و برخی دیگر نیز بر این موضوع پافشاری می‌کنند که تنها حمله هوایی به ایران می‌تواند با حل اساسی مشکل آرامش را در خاورمیانه حفظ کند. گزارش 2011 موسسه راند به نقل از یک مقام سابق اسرائیلی می‌نویسد: «اغلب وزرای فعلی من جمله شخص نخست وزیر از اقدام نظامی برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای در برابر دیدگان منطقه حمایت می‌کنند.» اما از آن سو یک خبرنگار اسرائیلی که بسبب گزارش‌های امنیتی اش شهرت یافته است در فوریه 2012 نوشت: «اکثریت اعضای کابینه، سیا، و برخی دیگر از مقامات همداستان با داگان [رئیس سابق موساد] تصریح کرده‌اند که ضرورتی برای تهاجم نظامی در آینده نزدیک دیده نمی‌شود زیرا ایران فاصله زیادی با تولید اولین بمب اتمی اش دارد.» ایهود باراک در مصاحبه اش در ژانویه 2012 سه پرسش مهم را درباره توانمندی، وجاهت بین‌المللی و لزوم اقدام نظامی علیه ایران مطرح کرد و پاسخ مثبت به تمامی این سوالات را برای اتخاذ تصمیم نهایی حمله به ایران ضروری دانست: [color=#0000ff][b]1) آیا اسرائیل از توان وارد آوردن خسارات سنگین به پایگاه‌های هسته‌ای ایران و ایجاد وقفه درازمدت در برنامه هسته‌ای ایران برخوردار است؟ و آیا نیروهای مسلح و مردم اسرائیل تاب مقاومت در برابر واکنش تردیدناپذیر ایران را خواهند داشت؟[/b][/color] [color=#0000ff][b]2) آیا اسرائیل در جریان انجام این حمله نظامی از کمک‌های آشکار و پنهان متحدان اش بویژه ایالات متحده بهره‌مند می‌شود؟[/b][/color] [color=#0000ff][b]3) آیا کلیه راهکارهای دیگر حل و فصل تهدید هسته‌ای ایران شکست خورده‌اند و اسرائیل را به بکار گرفتن آخرین تیر ترکش اش واداشته است؟ و در این صورت، آیا این واپسین فرصت برای حمله نظامی است؟ [/b][/color] صرفنظر از اینکه رهبران اسرائیل پاسخ هر یک از این پرسش‌ها را مثبت یا منفی بدانند این سه سوال موضوع بحث کارشناسان اسرائیلی و آمریکایی بوده است. مقاله ژانویه 2012 نیویورک تایمز می نویسد: [color=#0000ff][b]«گفتگوهای میان این 8 مقام امنیتی عالی‌رتبه جدید اسرائیلی نشان می‌دهد برغم آنکه پافشاری اسرائیل بر اعمال تحریم‌های جدید از جمله تحریم‌های نفتی و ضبط دارایی‌های بانک مرکزی ایران زمان بیشتری برای اعمال تحریم‌ها فراهم ‌می‌کند این تحریم‌ها از نظر مقامات اسرائیل ناکافی و گزینه نظامی همچنان از نگاه آنها جدی است و عواقب حمله نظامی به ایران را قابل تحمل‌تر از چشم‌انداز ایران هسته‌ای می‌دانند.»[/b][/color] اما در فوریه 2012 یک کارشناس اسرائیلی درباره ارزیابی سیاستمداران اسرائیل از پیامدهای پس از حمله به ایران تاکید کرد که توجه مقامات اسرائیل آنچنان معطوف به «تبعات نظامی بلافصل تهاجم به ایران» است که پیامدهای درازمدت این حمله را از یاد برده‌اند: آمادگی جبهه داخلی اسرائیل، راهکارهای خروج اسرائیل از درگیری نظامی احتمالی، تاثیر این حمله بر روابط آمریکا و اسرائیل، بحران دیپلماتیک در سطح جهان و بازتاب این حمله در فضای داخلی ایران.[color=#0000ff] [b]در صورت قصور اسرائیل در طرح شفاف این موضوعات و ارائه راهکار برای آنها پیش از حمله به ایران، تهاجم نظامی به ایران حتی در صورت برآوردن اهداف نظامی محدود اش به فضاحتی راهبردی برای اسرائیل ختم می‌شود. [/b][/color] [b]ادامه دارد[/b] [b]...[/b][/right]
  25. [right]اهم مطالب گزارش مرکز پژوهش های کنگره ایالات متحده با عنوان[/right] [right]«تهاجم نظامی احتمالی اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران»[/right] [right][b]بخش دوم[/b][/right] [right][b]نگرانی‌های اصلی پیرامون تصمیم اسرائیل[/b][/right] [right][b]اقدام نظامی در مقابل اقدامات دیگر[/b][/right] [right]هنوز مشخص نیست که مقامات اسرائیل به تلاش کابینه اوباما برای مجاب کردن شان به اینکه پیش از جدی‌تر شدن گزینه نظامی زمان بیشتری به تحریم‌ها بدهند تا با حمایت متحدین آمریکا موثرتر واقع شود چه پاسخی خواهند داد. یک تحلیلگر خبری اسرائیلی به نقل از «یک منبع امنیتی عالی‌رتبه» اظهار داشت که [color=#0000ff][b]«آمریکایی‌ها به ما می‌گویند هنوز زمان باقی است و ما در پاسخ می‌گوئیم که آنها تنها شش تا نه ماه بیش از ما زمان دارند و با این حساب تحریم‌ها باید در همین فرصت باقی‌مانده در متوقف کردن این روند موثر واقع شوند.»[/b][/color] ایالات متحده و اتحادیه اروپا در اواخر 2011 و اوایل 2012 با هدف کاهش صادرات نفت خام که حدود 70% درآمد ناخالص ایران را تشکیل می‌دهد تحریم‌هایی علیه این کشور - که بترتیب از ژوئن و جولای به اجرا در‌می‌آید - اعمال کردند. بسیاری از مقامات اسرائیلی بر این باور اند که تحریم‌ها تاثیر آشکاری بر اقتصاد ایران بر جای نهاده است که این تاثیر با اخراج کلیه بانک‌های ایران از سوئیفت (جامعه بین‌المللی تبادلات مالی، بروکسل) و قرار گرفتن کلیه بانک‌های ایران در لیست سیاه اخراج از نظام تبادلات مالی الکترونیکی اتحادیه اروپا تشدید می‌شود[b] [color=#0000ff]اما معلوم نیست که فشار شدید اقتصادی بر حکومت و مردم ایران در درازمدت ایران را برای بازگشت به پای میز مذاکره ترغیب می‌کند.[/color][/b] در اوایل مارس، گروه 1+5 پیشنهاد ایران را برای دور تازه مذاکرات هسته‌ای در بهار 2012 پذیرفتند. موشه یعلون، معاون نخست وزیر و وزیر امور راهبردی اسرائیل، در ماه مارس اظهار داشت که مذاکرات بهار 2012 بین ایران و گروه 1+5 نشان خواهد داد که «تحریم‌ها واقعا موثر بوده‌اند یا اینکه ایرانی‌ها صرفا در حال بازی و همزمان پیشرفت در دستیابی به توان تولید جنگ‌افزارهای هسته‌ای اند.» [color=#0000ff][b]همچنین مشخص نیست که اسرائیلی‌ها تا چه حد «جنگ پنهان» خود را بر ضد برنامه هسته‌ای ایران مایه کمرنگ شدن ضرورت حمله نظامی به ایران می‌دانند.[/b] [/color]هر دو مسئول بتازگی بازنشسته شده موساد، مئیر داگان و اِفرایم هالِوی در گفتگو با رسانه‌های عمومی اعلام داشتند که حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران بی‌حاصل خواهد بود زیرا طبق گزارشات موجود هر دو آنها بر این باور اند که «خرابکاری و مذاکره توأمان تا کنون تاثیر بسزایی در مهار جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران داشته است.» [color=#0000ff][b]داگان اظهار داشت که «مشکل ما با ایران باید مشکل جهان معرفی شود و تلاش‌ها برای به تأخیر انداختن برنامه هسته‌ای ایران باید ادامه یابد.»[/b] [/color]موشه یعلون در مارس 2012 در پاسخ به این سوال که آیا اسرائیل تنها چند هفته دیگر به ایران حمله می‌کند اظهار داشت که «خیر، باید ببینیم کار چطور پیش می‌رود. پروژه هسته‌ای ایران وضعیت ثابتی ندارد ... گاه اخباری از انفجارات و گاه خبری درباره کرم‌ها، ویروس‌ها و بدافزارهای رایانه‌ای به ‌گوش می‌رسد.» [color=#0000ff][b]اما طبق گزارش یکی از تحلیلگران خبری اسرائیلی برخی مقامات ارشد اطلاعات نظامی اسرائیل اعتقاد دارند - همچون برنامه هسته‌ای عراق در اواخر دهه 70 و اوایل دهه80 [/b][/color][b][color=#0000ff]– اقدامات احتمالی موساد مانع دستیابی ایران به قابلیت ساخت جنگ‌افزارهای هسته‌ای نخواهد شد[/color].[/b][/right] [right][b]ادامه دارد[/b][/right] [right][b]...[/b][/right]