[right] [b][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]في‌المثل روش جنگ ايران و عراق رو در نظر بگيرين. تاكتيك هاي بكار گرفته شده، عملاً تاكتيك‌هاي جنگ دوم و يا حتي اول جهاني بود! اينكه پشت خاكريز آماده باشين و با علامت فرمانده، به سمت تپه يا سنگر مقابل هجوم ببرين و با استفاده از تعدد نفرات، منطقه رو بگيرين، فكر نكنم تاكتيكي متناسب با دهه‌ي هشتاد ميلادي بوده باشه (چرا! ويت‌ مينه و ويت كونگ‌ها هم از اين تاكتيك استفاده مي‌كردن!).[/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]اين درسته كه خيلي شجاعت داشتن اون جوونايي كه اينطور وارد معركه مي‌شدن. ولي مسأله اينجاست كه اگه به جاي عراق، في‌المثل ايالات متحده بود آيا جز تلي از كشته‌ها، چيز ديگري ميادين نبرد رو پر مي‌كرد؟![/font][/color][/b][/right] [right][color=#0000ff][b]شما فرمودید اصول اساسی جنگ ها یکی است[/b][/color][/right] [right][color=#0000ff][b]بنده هم اشاره ای به این بخش داشتم[/b][/color][/right]

[right][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]البته در همه جنگ (ها)[b] اصول اولیه همان است[/b] که [b]گاهی[/b] بعضی اصول از بقیه مشهودترند [/font][/color][/right] [right][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]نظر به جمله حضرتعالی[/font][/color][/right] [right][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]بخشی یا بخش هایی از نوشتار دوست عزیزمون مجددا باید مورد مداقه قرار بگیره[/font][/color][/right]

[right]و چه چیزی (یا استناداتی) ثابت می کنه که دشمن براحتی [b]من بعد[/b] می تونه «بیش از اینها» هزینه بده؟[/right] [right]و کدوم حملات مفتضحانه حزب الله؟[/right] [right]لطفا بیشتر توضیح بدید[/right] [right]ممنون میشم[/right] [right]و ... یک نکته دیگه[/right] [right]نظر شما اینه که تاکتیک های مورد استفاده فرماندهان نظامی ایران طی جنگ 8 ساله در طراز تاکتیک های نظامی جنگ های جهانی اول و دوم قرار می گیرن؟[/right] [right]به گمان شما این وسط چیزی از قلم نیوفتاده؟[/right] [right]و یک پرسش پایانی[/right] [right]ایران طی دفاع مقدس 8 ساله خودش هرگز هیچ عملیات تهاجمی - بویژه زمینی و مشابه اون - موفقیت آمیزی با بقول معروف همون تاکتیک های نظامی جنگ های جهانی اول و دوم جهانی به مرحله اجرا درنیوورد؟[/right] [right]و اینکه بالاخره فناوری در خدمت سرباز قرار می گیره ... یا سرباز در اختیار فناوری؟[/right] [right]...[/right] [right]و اگر ترکیبی از این دو گزینه وجود داره شما برای ما بیشتر موضوع رو بشکافید[/right] [right]سپاسگزار میشم[/right]

[right]درود بر شرف ایمانی و نظامی شون ...[/right] [right]درود[/right] [right]...[/right] [right]عالی بود[/right] [right]عالی بود[/right]

ما را چه می شود ... مگر نه آنکه زادگان یک صلب ایم ما را چه می شود ... مگر نه آنکه قرار بازگشت نهاده بودیم با پروردگار خویش ... مگر نه آنکه خداوند ما را بسبب دست یازیدن بر میوه پرسش و خطا به زمین رهنمون شد ... مگر نه آنکه وعده داده بودیم تا تردیدها به شرنگ یقین و پرسش ها به روشنای حقیقت تنویر کنیم ... ما را چه می شود ... چه گم گشته ایم ... چه وحشت زده ... چه در بیم و هول ایم از بازتاب خویش در خویشتن سرنوشت و معنا ... چه حقیر شده ایم ... وه! چه روزگارانی بود که آتش و باران و رود و کوه و ماه زیبا به اشارت مان کرنش می کردند ... چه ناتوان شده ایم از گفتگویی ساده با درخت با آسمان با پروانه با ذرات ... با اشک ها ... با خویشتن ... با آن ... دیگری ... ما را چه می شود ... که از آسمان استعلاء که در آن حقیقت یکدگر بوده ایم بر خاک افتاده ایم ... فرتوت و کژاندیش و شده ایم گرگ ... گرگی که روزی نزدیک ما را خواهد درید، بیرون خواهد جست و ... ... ما را چه می شود که از آرام و قرار یکدگر به اسافل معنای خویش بدل شدیم ... ما را چه می شود ... ما را چه می شود که از بندگی پروردگار جز تیرگی درنیافتیم پس تن به بردگی دادیم ... قرار بود از یکدگر در هراس نباشیم ... قرار بود حزن از خاک رخت بربندد ... قرار نهاده بودیم تا «شرف کیهان» باشیم ... چقدر افگار شده ایم ... یأس بر همه وجودمان حکمرانی می کند ... عاجز از لبخند ... درمانده در کلاف سردرگمی خویش ... تا به کی؟ ما ... انسان ... که قرار بود معنای خاک سرد شود حال معنای خویش را در خاک می جوید ... ! انگار راه را اشتباه آمده ایم!؟ اینجا زمین خداست ... ؟ یا خنگ آباد؟ ... عفو کنید بابت هذیانات ... اما بواقع دردناکه و حزن انگیز آیا این زمین!؟ این تمدن!؟ این آیا اون چیزیه که ما آدم ها ده هزار سال براش تلاش کردیم؟؟؟ تلاش کردیم تا در هزاره سوم میلادی سالانه حوالی میلیون نفر از گرسنگی!؟ نابود بشن؟ تلاش کردیم تا در سده 21 میلادی زاغه نشین ها آبادتر بشن ... و خودشون بشن یه مگاپولیس!؟ ما اصلا برای چی اینقدر تلاش کردیم؟ نوشتیم؟ خوندیم؟ عرق ریختیم؟ آزمودیم؟ هدف حقیقی ما چی بود!؟ جهل؟ بی اخلاقی؟ بی مسئولیتی؟ حماقت؟ جنایت؟ کانیبالیسم تاریخی/اجتماعی؟ ... واقعا خودمون می دونیم چه مرگمونه؟؟؟ ما که در یک سیاره زپرتی در یک کهکشان زپرتی در یک خوشه زپرتی در یک خانواده سحابی زپرتی از هستی که نه ازل اش و نه ابدش رو میشناسیم زنده هستیم!؟ فکر می کنیم کی هستیم!؟ که اینقدر گرد و خاک دانایی به پا کردیم؟؟؟؟ ما که همه وجودیم بند و ضمانت شده ذراتی بنیادی که اگر از برهمکنش های اونها بطور دقیق مطلع بشیم هر لحظه زنده بودنمون رو دقیقا معجزه بزرگ ازل و ابد می دونیم ... فکر می کنیم کی هستیم؟؟؟ شاید شاید شاید ... تمام عمر و حافظه زیستی ما به زحمت به 200 هزار سال قبل برسه ... واقعا نباید از خودمون شرم کنیم ... ؟ زیاده جسارت است ...

[right]دوستان عزیز[/right] [right]بنده به مثابه مورچه میلیتاری یا نخودی یا هر چی که می خواید فرض بفرمائید [/right] [right]استدعا دارم قدری آرام تر و با تأمل بیشتر و البته با سعه صدر بیشتر با هم تعامل و رفتار کنید[/right] [right]قرار نیست اینجا کسی سخن بر کرسی بنشاند[/right] [right]یا دیگری را بطرز فاجعه باری متحمل شکست نماید[/right] [right] زیاده جسارت است ...[/right]

[right]سلام دوستان [/right] [right]لینک اول جلد نخست کتاب تاریخ انقلاب روسیه به قلم لئون تروتسکی (1930) است[/right] [right][url="http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://solaris2061.persiangig.com/The%20History%20of%20the%20Russian%20Revolution-vol1.pdf"]http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://solaris2061.persiangig.com/The%20History%20of%20the%20Russian%20Revolution-vol1.pdf[/url][/right] [right]لینک بعدی نیز مقدمه کتاب مشهور [/right] [right]Trotsky: A Biography[/right] [right]به قلم[/right] [right]Robert Service[/right] [right]چاپ سال 2009 است[/right] [right][url="http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://solaris2061.persiangig.com/Robert%20Service%20Trotsky%20A%20Biography%20(2009).%20Introduction.pdf"]http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://solaris2061.persiangig.com/Robert%20Service%20Trotsky%20A%20Biography%20(2009).%20Introduction.pdf[/url][/right] [right]علاقمندی و دیالوگ زیبای دوستان حقیر رو وسوسه کرد تا در کوچه باغ های دنیای مجازی پرسه ای بزنم[/right] [right]متاسفانه کتاب اخیر بصورت رایگان یافت نشد[/right] [right]و تنها مقدمه کتاب در دسترس عموم قرار داده شده بود[/right]

[right]استاد واریور عزیزم[/right] [right]این لینک تقدیم به شما[/right] [right]کتاب مشهور [/right] [right]The Rasputin File[/right] [right]اثر ادوارد رادزینسکی[/right] [right]که سال 2000 منتشر شد[/right] [right][url="http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://solaris2061.persiangig.com/The%20Rasputin%20File%20-%20Edvard%20Radzinsky.pdf"]http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://solaris2061.persiangig.com/The%20Rasputin%20File%20-%20Edvard%20Radzinsky.pdf[/url][/right]

[right]لینک اصلی[/right] [right]http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910501001071[/right] [right]عباس احمدی از شاعران کشورمان در واکنش به ظلمی که بر مردم مسلمان و مظلوم میانمار می‌رود شعری سروده است و برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است این شعر که افطار گریه نام دارد به شرح زیر است:[/right] [right] [/right] [right]باز افطار گریه در رمضان[/right] [right]جزو اعمال واجبم شده است[/right] [right]لب به چیزی نمی‌زنم جز اشک[/right] [right]خون دل قوت غالبم شده است[/right] [right] [/right] [right]میوه استوایی صهیون[/right] [right]مثل زهر است تلخ و بد مزه است[/right] [right]شِمر نام قدیمی تین سین[/right] [right]آراکان نام دیگر غزّه است[/right] [right] [/right] [right]رو به باران موسمی باز است[/right] [right]چشم معصوم کودکی مرده[/right] [right]چند بودای چند صد متری[/right] [right]داخل غار خوابشان برده[/right] [right] [/right] [right]طبق معمول سرد و خاموشند[/right] [right]موج‌های مبلّغ پوچی[/right] [right]باز مات نمایش نوبل است[/right] [right]بانوی صلح، آنگ سان سوچی[/right] [right] [/right] [right]گرچه سست است لانه‌اش، مگذار[/right] [right]در دلت عنکبوت خانه کند[/right] [right]خاور دور را به تار بلا[/right] [right]بدل از خاور میانه کند[/right] [right] [/right] [right]این تبرها ولی نمی‌دانند[/right] [right]ریشه‌دار است تا ابد اسلام[/right] [right]یارمان تا رسول پاکی‌هاست[/right] [right]پاکسازی نمی‌شود اسلام[/right] [right] [/right] [right]دیر نبوَد سپاه ابرهه هم[/right] [right]بچشد طعم سیلی سجّیل[/right] [right]هان بگویید با بنی هاشم[/right] [right]که قریب است برق "عام الفیل"[/right] [right] [/right] [right] [/right] [right]آسیاب سقوط خفاشان[/right] [right]چند وقتی است نوبتی شده است[/right] [right]دشمن از ما به وحشت افتاده[/right] [right]قلبمان بمب ساعتی شده است[/right] [right] [/right] [right]می‌شویم ای روهینگیا، آوار[/right] [right]بر سرِ شرک مثل سونامی[/right] [right]با تو خرمای کفر را بخوریم[/right] [right]ای مسلمان چشم بادامی[/right]

[right]پرواز را بخاطر بسپار [/right] [right]...[/right] [right]پرواز را بخاطر بسپار ...[/right] [right]مرگ هرگز ... هرگز ... هرگز ... پایان کبوتر نیست [/right] [right]هیچ برای گفتن ندارم[/right] [right]شرم دارم حتی که من سراپا سیاهی و تیرگی برای این قهرمان این رادمرد فاتحه ای بر زبان جاری کنم[/right] [right]لبخندش ابدی می مونه[/right] [right]رو به ایران[/right] [right]رو به ایمان[/right] [right]رو به مردم اش [/right] [right]رو به ... وجه الله[/right]

[right]برادر عزیزم[/right] [right]آرزوی شما آرزوی همه میلیتاریست های گرانسنگ و دوست داشتنیه[/right] [right]شما حرف دل همه ما رو زدید[/right] [right]تردیدی نیست که حق طبیعی همه اعضاست که بدونن چه بر سر وب سایت اومده اما ... در عین حال اعتماد خاص و رابطه نیک و پاکیزه ای میان اعضا و مدیران ارشد وب سایت هم برقراره که انشاءالله همیشه پاینده و مستدام خواهد بود[/right] [right]با شما همدل ام[/right]

[right]دوستان مشکل هر چی که بوده دیگه انشاءالله برطرف شده و دست آقا سعید و مدیران ارشد هم درد نکنه [/right] [right]حالا خیلی مهم نیست که بخوایم مدام سوال کنیم دقیقا چی شده و چرا ... مهم اینه که همه دوباره دور هم جمع شدیم[/right] [right]مهم ترین کارکرد این ... باید دیگه بگم شبکه اجتماعی میلیتاری راستش ... اینه که با دوستان بسیار خوب و نیک نهادی آشنا میشیم و درس های زیبا و خوبی ازشون یاد می گیرم[/right] [right]به امید مشکلات کمتر[/right] [right]و شکوفایی بیشتر میلیتاری وزین و ارجمند[/right]

[right]برادر عزیزم[/right] [right]والا بلا زبان همه ما حتی یکی دو بار خود شما بزرگوار مو بلکه درخت سکویا درآورد[/right] [right]خواهش دارم التماس می کنم از هر واژه ای برای توصیفات خودتون از برخی موجودات استفاده نفرمایید[/right] [right]به حرمت من پیرمرد دست کم قدری آرام تر و فاخرتر[/right] [right]کوچک همه شما[/right]

[right]ننگ بر انسان[/right] [right]شرم بر آزادی[/right] [right] ...[/right] [right]لینک اصلی[/right] [right]http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910427000159[/right] [right][b]کشتار مسلمانان میانمار در شعر علیرضا قزوه[/b][/right] [right]میانمار[/right] [right]هنوز مستعمره است[/right] [right]و آتش تهیه‌ این جنایت[/right] [right]هنوز از انگلستان و واشنگتن تدارک می‌شود[/right] [right]همیشه پای یک زن در میان است[/right] [right]زنی که از قاهره به تل آویو می‌رود[/right] [right]از تل آویو به کابل[/right] [right]و هر شب نقشه‌ کشتار را تدارک می‌بیند[/right] [right]فعالان صلح جهانی[/right] [right]برایش کف می‌زنند[/right] [right]پسر علی‌اف خوابش را می‌بیند[/right] [right]و شاه عربستان عکسش را کنار اجدادش گذاشته است[/right] [right]او همه جا می‌رود[/right] [right]اعراب شکم گنده از بوی ادوکلنش زبانشان بند می‌آید[/right] [right]میانمار هنوز مستعمره است[/right] [right]5بعلاوه یک سکوت می‌کند[/right] [right]کشتارها ادامه دارد[/right] [right]مردی شبیه چنگیز و هلاکو[/right] [right]تین سین[/right] [right]آتش پرستی فاشیست که قبل از همه[/right] [right]بودا را آتش زد[/right] [right]مردی از تار و پود خوک و شراب[/right] [right]با قلبی از لجن و کثافت[/right] [right]برادر دوقلوی زنی که موی بلوند دارد[/right] [right]و آمده است جهان را به هم بریزد[/right] [right]که حالم از شعار دموکراسی‌اش به هم می‌خورد[/right] [right]تین سین برادر دو قلوی خانم کلینتون است[/right] [right]خوش خدمتی‌اش را[/right] [right]با کشتار مسلمانان تمام کرد[/right] [right]حال آن که بودا به صلح می‌اندیشد[/right] [right]بودا تعلیم آرامش است و دوستی[/right] [right]تین سین اما نواده‌ هلاکوست[/right] [right]پسر غیر شرعی هیتلر است[/right] [right]اگر می‌دانستم به سانچی نمی‌رفتم[/right] [right]مجسمه بودا نمی‌خریدم[/right] [right]چرا که بودا و کریشنا در این کشتار[/right] [right]سکوت کرده‌اند و[/right] [right]بودای خوابیده در قفسه[/right] [right]انگار قصد بیدار شدن ندارد! [/right]

[right]برادر بیگدلی عزیزم[/right] [right]بیایید در نخستین ساعات ورود به روز نو خود را نو کنیم و ژنده پوستین روز پیشین را از تن بدر آوریم [/right] [right]همه ما [/right] [right]همه ما اینجا برادریم از یک خاک از یک ریشه با یک هدف واحد [/right] [right]خانه مان[/right] [right]آئین مان[/right] [right]هنجارهامان[/right] [right]من در حضور شما فاش می گویم اختلافات تئوریک عمیقی با برادر مصطفی عزیزم داشته ام و دارم و این نکته را در محضر برخی دوستان همدل ترم در میلیتاری بیان داشته ام اما بگذارید همه این مباحثات، مباحثه باقی بماند[/right] [right]نه مشاجره[/right] [right]نه ستیزه جویی[/right] [right]نه حاشیه[/right] [right]میلیتاری متن ماست[/right] [right]و مابقی هر چه هست حشو و زوائد است[/right] [right]روزی نو در حال تولد است[/right] [right]ما نیز همگام با او متولد شویم[/right] [right]در این مورد خاص [/right] [right]بله این حقیقت دارد دهه ها بلکه سده هاست که خلطی پیچیده و دردآور از گره ها و معادلات عدیده هویتی/اقلیمی/تاریخی مشکلات نه تنها مسلمانان که بسیاری از قومیت های دیگر را در پاشنه آسیا از جنوب هندوستان تا ترکستان چین تحت سیطره خویش درآورده است[/right] [right]هر چند همچنان می گویم[/right] [right]ننگ بر انسان[/right] [right]شرم بر آزادی[/right] [right]... [/right]

[right]دانشمند جوان سرزمین مادری ام[/right] [right]نوید آتیه خانه ام[/right] [right]امید من[/right] [right]در سخنان ات نکته ای که هنوز بدرستی نمی دانم چیست اخگری را در من روشن ساخت[/right] [right]بسیاری از ما با تب درونی خویش زنده و ماندگار ایم و این تب روزی ما را می کشد خواه جان در گرو علم گذاریم خواه دل به هنر بندیم خواه دست بر کرسی اندیشگی بریم[/right] [right]شاید این اشاره تان به تب ارزش های حقیقت جویانه مان و عدالت خواهانه مان نیشتر سختی بود از جان پر رخوت و خمود حقیر[/right] [right]نخست بار که پس از سالی و اندی از اقلیم دیگری به خانه بازمی گشتم دامان مادر وطنم و تکان های شولای اش در باد ذهن بازیگوش ام بسختی چنگ در تار بی مقدار احساسم می زد و مرا تکان می داد[/right] [right]امیدوارم تب دار باشم[/right] [right]آرزو می کنم در حضور همه شما برادرانم که این تب همین تب قاتل جانم باشد که با لبخند رضایت جان به جان آفرین تسلیم کنم[/right] [right]مرا بسوی تندابی سوق دادید که بیم آن داشتم به وی نزدیک شوم اما چاره ای نیست [/right] [right]من نیز چون تو دیوانه ام [/right] [right]و دیوانه چو دیوانه بیند خوش اش آید[/right] [right]شاید این تب همان عمل اندیشگی حقیقی ما جوانان مسلمان باشد [/right] [right]باشد تا روزی رسد که شاهد اقتدار حقیقی جامعه کشورهای مسلمان و دیاسپورای مسلمان جهان باشیم[/right] [right]ما که روزگاری از مرزهای اندلس تا سرحدات سلسله یان چین و ماچین را در ید اختیار داشتیم[/right] [right]رویا نیست[/right] [right]وهم نیست[/right] [right]دست یافتنی است[/right] [right]قربانی می طلبد که ما شهید اش می نامیم[/right] [right]حال شهید اندیشه[/right] [right]یا شهید پولاد آخته و داغ[/right] [right]یا شهید آتش [/right] [right]چه فرق می کند[/right] [right]راست گفتند برادرم[/right] [right]موج ایم که آسودگی ما عدم ماست[/right] [right]مرا بابت این پرگویی عفو کنید برادران[/right] [right]دیوانه ام[/right] [right]و دیوانه تری دیدم [/right] [right]عفو کنید[/right]

[right]دکتر عزیزم[/right] [right]نه شهدای بزرگوار مصطفی چمران و امام موسی صدر و نه همان جناب «چِه» از زهدان مادر زاده شده شهید راه حق و یا مبارز راه آزادی و عدالت (به زعم خویش ...) نبودند[/right] [right]توجه فرمائید که این وب سایت دقیقا در همان راستایی گام بر می دارد بلکه بتواند دل های [b]مستعد [/b]آگاهی و بصیرت خاص تاریخی/دینی را بیدارتر و آنان را به وادی شهود و شهادت در گفتار و کردار برساند[/right] [right]وانگهی ... در دوره ای بسر می بریم که دیگر نیازی به زاپاتا و ویلا به اصطلاح پاک نهاد اما [b]ناآگاه از امورات پیرامونی[/b] نداریم که آن هنگام که پیروزی میلیتاریستی نصیب شان شود [b]در بینش و راهبرد شکست سنگین نصیب شان شود[/b] یا بهتر بگویم نصیب مان شود[/right] [right]بلکه محتاج افرادی هستیم که علاوه بر آن عملگرایی ویژه ای که از آن سخن می گویید قادر به پردازش و ارائه طریق صحیح و عقلایی نیز باشند[/right] [right]زیاده جسارت است[/right]

[right]برادرم[/right] [right]سلام[/right] [right]با احترام به شما بزرگوار که استاد حقیر باشید[/right] [right]همه ما اینجا در خانواده میلیتاری حق اظهارنظر داریم بی آنکه نیت وهن و بی حرمتی در میان باشد[/right] [right]مدیران ارشد یا مدیران انجمن ها یا کاربران عزیز دیگر میلیتاری وزین از این حق انکارناپذیر برخوردار اند[/right] [right]هیچ باند و دسته پارتیزانی در کار نیست[/right] [right]استدعا دارم با قضایا با بدبینی و تیرگی برخورد نفرمائید[/right] [right]جناب مصطفی برای همه اعضای خانواده میلیتاری حکم برادر بزرگ تر رو دارن[/right] [right]با این حال، ارسطو گفته بود که من افلاطون رو دوست می دارم اما حقیقت رو دوست تر می دارم ... مهم این نیست که چه کسی می گوید بلکه مهم این است چه گزاره چه مفهومی چه تزی مطرح می شود[/right] [right]در حقیقت مباحثات صورت شخصی و خصوصی ندارند و سخن بر سر سوژه محوری است[/right] [right]ایراد و نقصان بر همه ما وارد است[/right] [right]نه مصطفی عزیزمان نه حقیر نه شما و نه هیچ یک از آدمیزادگان حاضر بر خاک و نه گذشتگان و آیندگان مان از این خوی بشری بری نیستند[/right] [right]مگر آنانی که پروردگار عالمین به عصمت شان تصریح فرموده است[/right] [right]قاب نقدناپذیری برای آدم ابوالبشر ساختن خطاست[/right] [right]می توان به گفتگو نشست[/right] [right]و اینجا دیالوگ در جریان است[/right] [right]شما به حواشی توجه نفرمائید[/right] [right]به متن آمده و از موضوع بگوئید[/right] [right]بیاد ندارم کسی آقا مصطفی گل ما را لعن و نفرین کرده باشد[/right] [right]اما در خصوص خبر بازی و خبر سازی با حضرتعالی در توافق ام[/right] [right]ارادتمند[/right] [right]شاگردتان[/right]

[right]مصطفی جانم[/right] [right]برادر بزرگ من[/right] [right]چرا دقت نمی فرمائید به این نکته بدیهی که همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزادند[/right] [right]چطور تا این پایه رجاء واثق دارید که منابع اطلاعاتی حقیر محدود به خبرگزاری فارس نیوز است[/right] [right]بر سبیل مثال حدس و گمانی ندارید که حقیر دوستانی در آسیای جنوب شرقی دارم [/right] [right]بر فرض مثال در چین[/right] [right]در مالزی [/right] [right]در اندونزی [/right] [right]در این کشور پر آشوب میانمار[/right] [right]...[/right] [right]که احیانا در حال تحصیل اند یا در حال کار بعنوان پزشک بدون مرز[/right] [right]...[/right] [right]و حقیر را آنقدر ناموجه می پندارید که تاریخچه و سابقه ای از این پدیده شوم و کریه در منطقه مذکور ندارم و ندانم[/right] [right]استدعای عاجزانه دارم به مثابه معلمی آگاه و فردی اهل کتاب و خوانش و تأویل متن با سعه صدر بیشتر با برادران تان در این خانواده معزز میلیتاری رفتار نمائید[/right] [right]شاگرد شما[/right] [right]زیاده جسارت است [/right] [right]... [/right]

[right]مصطفی جانم[/right] [right]بجای تحلیل ایرانی جماعت [/right] [right]به اصل خبر توجه بفرمائید[/right] [right]و به عوض مقلوب کردن [b]نسل کشی مذهبی[/b] با [b]درگیری های محدود طایفه ای[/b] که گه گاه در ایران زمین ما نیز رخ می دهد به بازه زمانی این کشتار به اصطلاح مذهبی در میانمار دقت کنید[/right] [right]طمأنینه و تأمل در رویارویی با عینیت های فرهنگی و اجتماعی ایضا سیاسی نیکوست اما باز هم تاکید می کنم که هر خصلت نیز جایی و ساحتی دارد[/right] [right]شاگرد کوچک شما[/right] [right]زیاده جسارت است [/right]

[right]ننگ باد انسان را [/right] [right]شرم باد آزادی را[/right] [right]... [/right]

[right][size=5][font=comic sans ms,cursive]حقیر کمترین، در عین احترام ویژه به همه بزرگان و اساتید میلیتاری وزین، از یکایک عزیزانم استدعای تلطیف فضای دیالوگ و پرهیز از موشکافی وسواس گونه دارم، از برخی بزرگان هم خواهش دارم که به فرمایش محمد نبی (ص) اصل «ورع» را در مباحثه و گفتگو با برادران دینی و وطنی خود مراعات فرمایند[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]مزاح و کنایه بخردانه و نیش کلام با قصد بیداری و تنویر به جای خویش نیکو و پسندیده است اما هر نکته مکانی و هر سخن جایی دارد[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]به فرموده یکی از برادران مان، هیچ یک از ما اینجا نیستیم به نیت هزیمت برادر خویش در میدان نامیمون مشاجره و بر کرسی نشاندن کلام خویش[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]ما اینجاییم زیرا هدفی واحد و منسجم داریم و آن چیزی جز کمک به اعتلای آگاهی و بسط اندیشه در حوزه تحت تمرکز این خانواده ارجمند میلیتاری نیست[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]و در فرجام افقی والاتر پیش رو داریم[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]دفاع از آرمان ها، کیان، شرف و عزت سرزمینی و دینی[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]بدین طریق است که شریفه[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]«[color=#008000][b]... أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ[/b][/color]...الخ»[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]درحیات اجتماعی مان تجلی می یابد (سوره مبارکه فتح، آیه 29) و به ثمر می نشیند[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]سلاح حقیقی ما تمسک به این آرمان ها و نُرم های ریشه گسترانیده در تار و پود تاریخ و حضور و موجودیت ماست و نه تیغ های آخته مان که آن به فرمایش امیرالمومنین علی علیه السلام در میدان نهروان خطاب به صحابه وفادارش[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]اگر بتوان جانی را با کلام سره و صواب و حق از ضلالت و گمراهی رهانید به از آنکه روحی تاریک و سرگشته را روانه تقدیر اخروی ناگوار اش نمود[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]دیگر بار استدعای عاجزانه دارم که در عین صلابت و مهابت در گفتاورد در بیان اندیشه و صراحت لهجه در بیان حقیقت باورهامان به نکات یاد شده عنایت ویژه معطوف داریم[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]حقیر جاهل[/font][/size][/right] [right][size=5][font=comic sans ms,cursive]برادر کوچک همگی عزیزان[/font][/size][/right]

[right]ارنستو جان[/right] [right]اینجا چه خبره قربانت بروم!؟[/right] [right]از مقاله دموگرافیک با رویکرد سیاسی رسیدیم به عمو زنجیرباف!؟[/right] [right]امان از دست جوانان بازیگوش و پرشور خانواده میلیتاری!؟[/right]

[right]در تایید و تاکید بر فرمایش متین برادر [/right] [right]rpg7[/right] [right]حقیر هم عاجزانه از همه برادرانم استدعا می کنم از بکارگیری القاب و برچسب های ناسره و ناصواب که بوی بهتان و ... می دهند اکیدا اجتناب ورزند[/right] [right]که نه برازنده خانواده وزین میلیتاری است و نه اخلاقی[/right]

[right]میثم عزیزم[/right] [right]من تنها یک فرد بی سواد را در خانواده ارجمند میلیتاری سراغ دارم که حقیر باشد[/right] [right]عذرخواهی حقیر جاهل را پذیرا باشید [/right] [right]به دیده منت[/right] [right]ارادتمند[/right]