patriot1979

VIP
  • تعداد محتوا

    1,120
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های patriot1979

  1. patriot1979

    تاپیک جامع رزمایش ارتش های خارجی

    فقط ... آه از نهادم براومد ... امیدوارم نیروی هوایی ما هم بتونه چنین طرح های خوبی رو پیاده کنه، هر چه سریع تر بهتر هر چند پروژه هایی مث صاعقه واقعا امیدوارکننده است
  2. patriot1979

    تاپیک جامع رزمایش ارتش های خارجی

    سرباز جان جدی میگی اینو ... یعنی ایران تا این حد رو این مدلای قدیمی کار کرده ... وای اینکه خیلی عالیه!
  3. patriot1979

    نبرد دریایی لاذقیه

    حسین جان سلام و با تقدیم احترام فراوان فرمایشتون کاملا متینه و نکته جالب هم برای بنده همینه: در نبرد 33 روزه لبنان همین صهیونیست هایی که در نبردهای سابقشون با اعراب اونا رو به دلیلی که شما فرمودید شکست دادن دقیقا بدلایلی مشابه همون عللی که ذکر شد برای ارتش های عرب، پذیرای شکست سختی از رزمندگان حزب الله شدن ... شاید این نوعی نشانه باشه برای اینکه حالا این صهیونیست ها هستن که در همون موقعیتی قرار گرفتن که در اوایل دهه 70 میلادی اعراب اونو تجربه می کردن ... شما به اقدامات حفاظتی ضعیف اشاره کردید و اگر بنده به خطا متوجه نشده باشم مقصودتون شاید چرخه حفاظت از اطلاعات نظامی و عملیاتی بود ... در همین نبرد 33 روزه در تحلیل هایی که بعدها توسط هر دو سمت جنگ ارائه شد ضعف اطلاعاتی و نفوذپذیری آشکار اطلاعاتی در برابر حزب الله از عوامل مهم شکست صهیونیست ها عنوان شد (منو عفو کنید که از موضوع اصلی تاپیک به حاشیه میرم)
  4. قصدم حاشیه رفتن در بحث نیست؛ گزاره هایی که بعضا دیده میشه نشانگر اقسامی از بزرگنمایی و کوچک نمایی در واقعیت های نظامیه؛ تصور می کنم قدری زیاده روی باشه اگر تاکید زیادی بر این نکته داشته باشیم که آسمان سوریه بی دفاعه (!) بنده هم عرض کردم که تا وقتی که شما می بینید که صهیونیست ها در واقع حسب نگرششون به جنگ و درگیری نظامی برای تک تک هواگردها و نفراتشون تا این حد اهمیت قائل هستن خوب ... اونها در حقیقت خودشون دارن پاشنه آشیلشونو به شما تقدیم می کنن... به گمان شما این موضوع دور از واقعیته؟
  5. patriot1979

    نبرد دریایی لاذقیه

    برام خیلی جالبه: از نبرد دریایی اکتبر تا اصابت موشک های حزب الله به ناوچه های صهیونیستی در نبرد 33 روزه ... درس های زیادی در این مسیر برای یاد گرفتن هست؛ شایدم دست های خودی در میان اعراب در کار بوده تا جنگ برای طرف عرب مغلوبه بشه و به سود طرف صهیونیست به پایان برسه. شخصا صرف عامل برتری فناوری نظامی رو موثر نمی بینم.
  6. دوست عزیز تصور عمومی ممکنه این باشه که سوریه پدافند بسیار ضعیفی داره اما شما می تونی نگاهی به اون روی سکه هم بندازی: باور کنید برای صهیونیست ها از دست دادن یک فروند جت جنگنده پیشرفته هم در یک بار حمله کاملا معنا داره؛ اینو که بطور قطع متوجه هستید؟ بگذارید خیلی ساده برای شما شرح بدم در نبرد 33 روزه لبنان اعضای حزب الله با یقین از شهادت خودشون وارد معرکه جنگ می شدن اما تصور اشغالگران صهیونیست این نبود شاید شما هم اون چند دقیقه مستند مشهوری رو که بعدها از یکی از کانال های داخلی صهیونیست ها پخش شد و افتضاحی بپا کرد مشاهده فرموده باشید، وقتی اون موجوداتی که عنوان تیپ گولانی - تیپ نظامی زبده ای (!) که ادعای شکست ناپذیری داره (!) - بهشون داده بودن حوالی ساعت 4 صبح یکی از روزهای میانی جنگ 33 روزه در بنت جبیل تو تله نظامی حزب الله گیر افتادن ... خودشونو خراب کردن و اشک ریختن؛ چند نفری هم تلفات دادن و پس کشیدن و همین! ... حال اگر شما اصرار دارید که اونها در یک تهاجم برق آسای نظامی می خوان 1000 فروند جنگنده و بمب افکن رو بیارن تو آسمون سوریه و صد البته که این حماقت محض و بهترین خوراک برای اقسامی از پدافندها می تونه باشه ... نمی دونم شاید شما بیش از دیگران مطلع باشید ... انصاف بدید که درباره قدرت هوایی صهیونیست ها هم مثال بسیاری چیزهای دیگه تا حدودی اغراق شده و فی الجمله خدمت شما عرض کنم که این بازوی توانمند هوایی لاجرم باید خودشو در نبرد 33 روزه نشون می داد ... که چیزی مشاهده نشد جز قتل عام غیرنظامیان بی دفاع همین و بس. دوست عزیزی هم از تهاجم هوایی ناتو صحبت کردن هر چند که بنده فکر می کنم ناتو درباره بیابانی مثال لیبی هم کار اساسی از پیش نبرد و الان وضعیت در لیبی عملا وارد یه فاز فرسایشی شده تصوری ندارم که در سوریه چه کاری از دستشون برمیاد.
  7. دوست عزیزم با سلام و احترام ابدا قصد ندارم درباره وضعیت دفاع هوایی سوریه اغراق کنم و یا اونو مطلوب و کاملا موثر جلوه بدم اما بهتره توضیح بدید که این 1000 خلبان ماهر و حرفه ای در خلال جنگ 33 روزه لبنان مشغول انجام چه کاری بودن؟ بمباران مناطق مسکونی و مثلا چند سایت استفاده شده قبلی و تخلیه شده برای موشکباران صهیونیست ها؟ بیاد میارم که در یک محفل دوستانه، نظامی مجرب و خوش فکری جمله جالبی گفت به این مضمون که سرنوشت حقیقی نبردهای نظامی روی زمین (در میدان نبرد زمینی) تعیین میشه و بمباران هوایی صرف نمی تونه پاسخگوی همه چیز و همه وجوه یک نبرد تمام عیار نظامی باشه. از این گذشته، سوریه در پاسخگویی موشکی به این حملات چندان هم دست و پا نیست و در همین تاپیک پیشتر عرض کرده بودم که رژیم صهیونیستی از ضعف آشکار عقبه غیر نظامی و فقدان عمق استراتژیک بشدت رنج می بره. در ضمن، باید روی ارزش اطلاعاتی که هر خلبان صهیونیست اسیر به سوری ها میده حساب دیگه ای باز کنید؛ صهیونیست ها در هر حال (چه خوششون بیاد و چه نیاد) متوجه این نکته میشن که طی نبرد هوایی ممکنه تلفات این چنینی بدن احتمال داره وادار به تجدید نظر در روش نبردشون بشن. در ضمن، روی مورد اصابت قرار گرفتن پایگاه های هوایی صهیونیستی (فرض کنید تعداد قابل توجهی از اونها در اثر اصابت انواعی از موشک های میان برد قابلیت عملیاتی خودشونو از دست بدن) و واکنش های احتمالی حزب الله و حماس هم بیشتر فکر کنید. ایران هم که جای خود دارد ...
  8. patriot1979

    اخبار برتر نظامی

    اوپرای عزیز مقصودتون تاکید رهبر انقلاب بر تألیف و تدوین علوم انسانی مستقل و بومیه؟ یا اشاره آقا به ممانعت کبر و خود بزرگ بینی از پیشرفت؟
  9. patriot1979

    اخبار برتر نظامی

    موافق ام که کنفورماسیون های سیاسی به مفهوم جبهه گیری و یارگیری در جهان امروز بشدت سیال و ناپایدار می تونه باشه اما این اقدام چین تاثیر عمیق خودشو به مثابه گام نخست در یک پروسه دراز مدت و توقف ناپذیر بر یکی از محورهای نظامی راهبردی آمریکا در شرق دور بجای میگذاره با لحاظ کردن اینکه بهرحال اقیانوسیه و شرق دور کانون پشتیبانی بسیاری از ماموریت های معمول یانکی ها و حتی متحدانشون در حیاط خلوت ایران، دریای عمان و خلیج فارس محسوب میشه این موضوع به اندازه خودش در دنیای تحولات نظامی-سیاسی اهمیت داره.
  10. جدا مایه شگفتیه که در اغلب تاپیک های این چنینی - تاپیک هایی که در خصوص تحولات یا اوضاع سیاسی جاری و روز خاورمیانه طرح میشه - بجای بحث از سوژه محوری گفتگو دوستان عزیز ما مداوم با همدیگه جدل و ستیز کلامی می کنن ... هم مایه شگفتی است و هم موجب آه و افسوس ... آه و افسوس از هزاران درد و زخمی که می بایست مایه عبرت ما جوان ترها شده باشه از وقایع 100 ساله اخیر این مملکت تا از تکرار خطاهای فاحش تاریخی پرهیز کنیم و به عوض تفرقه و تفرق در پی انسجام و اتحاد و همدلی بیشتر باشیم. ترکیه اتفاقا مثال جالبی در این مورد بشمار میاد. اگر با دقت بیشتری به تحولات سه دهه اخیر این کشور نگاه کنید می بینید که مجموعه ساختارهای حاکم از دهه 80 تا کنون (به رغم تداخل نظامیان، مشکلات ناشی از اصلاحات ناگزیر اقتصادی که گاه با ترور و هرج و مرج هم همراه بوده ...، عدم همراهی بخش خصوصی در گام های آغازین اصلاحات اقتصادی و ... ) در منسجم تر و متحد کردن لایه های متنوع جامعه ترکیه (و همراه کردن بخش های مهمی از جامعه با برنامه های اقتصادی و سیاسی خودشون) موفق عمل کردن و شاید امروز که اردوغان و تیمش در حال راهبری این کشور هستن اونها در حقیقت بنحوی از ثمرات چنین روندی بهره می گیرن. شاید بتونیم اینطور عنوان کنیم که ترکیه مدل «قابل تأملی» از مصلحت اندیشی سیاسی در میان کشورهای اسلامی محسوب میشه که نه مثل آل سعود کاملا دست به سینه نشون میده خودشو و نه مثل ایران در تخالف و تضاد کامل با برنامه های سیاسی و بعضا راهبردی غرب بویژه آمریکا در خاورمیانه قرار داره. خوب، شاید عنوانی که دوستان به این تاپیک دادن بخشی از همین واقعیات رو بیان می کنه مضاف بر اینکه ترک ها کمابیش در به تور انداختن منافع قابل توجهی اعم از سیاسی و اقتصادی موفق عمل کردن (دولت اسلامگرای اردوغان تقریبا موفق ترین دولت های ترکیه در این مورده) البته لبه های تاریک و مبهمی هم درباره راهبردها و رویکردهای ترکیه در منطقه خاورمیانه وجود داره که اگر عمری باقی بود و فرصتی دست داد در همین تاپیک به اونها اشاره می کنم.
  11. patriot1979

    اخبار برتر نظامی

    چینی ها در امور نظامیشون معمولا تدریجی اما نسبتا پایدار عمل می کنن؛ تا جایی که بنظرم میرسه اونا در این موارد اغلب توضیح شفاهی برای ارائه به کشوری مثل آمریکا ندارن چون قبل از اون با رفتار نظامیشون یانکی ها رو در برابر کار انجام شده قرار دادن و عملا حرفشونو خیلی صریح بیان کردن (چینی ها تقریبا سال 2000 بود که رسما از تریبون وزارت خارجه شون گفته بودن که در میان مدت مزاحمت نظامی برخی کشورها رو - مقصود آمریکاست- در دریای جنوبی تحمل نمی کنن). اگر دوستان ماجرای هواپیمای جاسوسی (ظاهرا ترابری!) آمریکایی رو که جنگنده های چینی اونو در خاک چین به زمین نشوندن بخاطر بیارن این طرز رفتار چینی ها کاملا واضحه؛ چینی ها چیزی حدود 3 دهه است که دیگه سایه خطر آمریکایی ها رو چندان جدی نمی گیرن. خوب، فکر می کنم یانکی ها تقریبا در برابر تغییرات در حال وقوع در ترتیبات امنیتی- نظامی جهان چاره ای جز واقع بینی و روی آوردن به مذاکرات طولانی و رسیدن به نقاط تفاهم و در حقیقت و شاید بشه گفت برای نخستین بار: کسب توافق طرف های چندگانه صحبت های امنیتی و نظامیش نداره. مدت هاست که کارشناسان سیاسی در بسیاری از کشورهای دنیا اعتقاد داشتن و دارن که نظام سیاسی و اقتصادی دهه های 80 و 90 رو نه میشده و نه میشه برای دراز مدت حفظ کرد و حالا هم همین اتفاقات در حال رخ دادنه.
  12. patriot1979

    " اخبار برتر علمی"

    بد نیست دوستان در جریان باشن که این قبیل دو رگ های جنینی exogenously hybridized embryos با در نظر گرفتن تمامی تمهیدات ژنومیک (یعنی تنظیمات ژنتیکی در سطح مولکولی با تعبیه و درج قطعات کنترلر یا اصطلاحا promoter که با استفاده از فاکتورهای بیوشیمیایی و درون زاد یا indigenous کاملا تحت کنترل قرار دارن و امکان خاموش سازی اونها وجود داره) تهیه و کشت داده میشن و اصولا امکان پایداری بقای اونها حتی کمتر از مدت زمان بیشینه دو هفته ای است که در متن این خبر هم به اون اشاره ای شده. در ضمن، قوانین جهانی حفاظت محیط زیست در برابر آلودگی های ژنی بشدت در تهیه و مطالعه هر فُرم ارگانیسم دستکاری شده ژنتیکی مراعات میشه تا شاهد پدیده های پر ریسکی مانند فرار ژن (بیگانه) در محیط زیست طبیعی و انسانی نباشیم.
  13. باز هم مثل همیشه دعوت به آرامش و خویشتنداری و پرهیز از جبهه گیری ... منصفانه برخی دوستان درست می گن چرا الزاما باید با مقصود و منظور پاسخگویی صرف مباحثه ای در بگیره؛ خود من در این تاپیک در حقیقت سوالی داشتم که جناب اپرا لطف کردن و در حد نیاز ذهن بنده رو که سر رشته ای در این مورد ندارم روشن کردن؛ کسانی که به جزئیات و تفاصیل از ماجرا خبر دارن هم می تونن حقیقتا با همین هدف با هم وارد گفتگو بشن. در ضمن، صادقانه عرض می کنم بنده هم مصاحبه جناب رضایی رو مطالعه کردم به گمانم متن گسسته ای میومد و در برخی موارد هم مبهم بود. گذشته از این، ماجرای تصمیم گیری مستقل شهید صیاد در ماجرای عملیات مرصاد واقعا از چه قرار بوده؟ (حسب اونچه که برخی دوستان فرمایش کردن می پرسم)
  14. نظرات دوستان عزیز هم حاوی نکات تاریخی ارزشمنده و هم شامل درس هایی که میشه فکر کرد بهشون و عبرت گرفت تا دیگه تکرار نشن؛ هم در برخی منابع مکتوب و روزنگاری ها و هم در برخی منابع شبکه میشه متوجه شد که هر چند نه چندان جدی و عمیق اما همیشه نوعی اختلاف نگرش و گاها سلیقه در اعمال راهبردها و رویکردهای نظامی و حتی اطلاعاتی میان دو نیروی سپاه و ارتش وجود داشته البته بنده اصلا این شایعاتی که تاکید دارن که جایگاه سپاه چنین و چنان بوده و ارتش رو زیر سایه خودش داشته ... از این قسم اخبار غیرموثق و بی اعتبار زیاد گفته و شنیده شده اما واقعیت اینه شاید برخی ناهماهنگی ها در اوایل دفاع مقدس میان دو نیرو بوده که به اینجور شایعات دامن زده ... بگذریم. شاید یه احتمال دیگه هم وجود داشته باشه: اینکه منافقین صرف ضربه زدن اون هم بیشتر در وجوه روانی و سیاسی و ایجاد موج منفی داخلی بلادرنگ پس از آتش بس دست به چنین تهاجمی زده باشن (البته این موضوع با توجه به اینکه این گروهک ضاله ظاهرا با تمام قوا و هر چه در چنته داشتن به ایران حمله کردن باز هم محل تأمل می تونه باشه) و در واقع برای سران منحرف این گروهک چندان اهمیتی نداشته که چی پیش میاد و اونا صرفا مثل ... دست آموز صدام یا کسان دیگر (که احتمال این مورد اخیر بیشتره) ماموریت شوم محوله خودشونو انجام دادن. نظر دوستان در این مورد چیه؟
  15. patriot1979

    " اخبار برتر علمی"

    دوستان عزیز ظاهرا صرفا به جنبه های ژورنالیستی موضوع علاقمند شدن ...
  16. patriot1979

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    با سلام به دوستان عزیزم شخصا بعید می دونم که آمریکایی ها بخوان نیروهای خودشونو بعنوان گوشت قربونی دم توپ ایران بذارن روی مرزها بهرحال در شرایط جنگی کسی حلوا بر و بخش نمی کنه و اونا هم حتما این امر بدیهی رو درک می کنن. امروز حتی احتمال استقرار طولانی مدت یانکی ها در عراق و در برخی مناطق افغانستان هم تا حدودی کمرنگ تر شده؛ شرایط جهانی در حال حاضر ایجاب می کنه که اونها هم به میزان معناداری دست به عصا راه برن و تصمیم بگیرن. در کل، اینو دور از ذهن می دونم که آمریکایی ها ضرورتا بدنبال برانگیختن واکنش خشمگینانه ایران در برابر حرکات ایذائی مزدورانشون باشن وانگهی که اگر هم اینطور بوده الان دیدن ایران چه بلایی بر سر عواملشون آورده و این مشاهدات برای استراتژیست های سیاسی - نظامی یانکی بقدر کافی هشدار دهنده هست. تصور شخصی بنده اینه که یانکی ها در میان مدت از حضور نظامیشون در منطقه کم می کنن و به همون میزان سعی می کنن یه جور شبه -ژاندارم یا مترسک نظامی مثل رژیم آل سعود رو به لحاظ نظامی و سیاسی ساپورت کنن چرا که که مجموعه وضعیت و آرایش نظامی- سیاسی منطقه ما داره نشون میده که اونا مایل ان همون تز قبلی خودشونو یعنی ژاندارم سازی در خاورمیانه رو مجددا احیا کنن. در ضمن، چقدر شوخی آمیز خواهد بود زمانی که رسانه های منطقه ای گزارش بدن که آمریکایی ها از پژاک حمایت مستقیم و علنی می کنه ... بهرحال علنی شدن چنین رابطه ای به شکلی که فرض برخی دوستان هست به گمان من مورد نظر یانکی ها نیست و با این حساب اونا نمی تونن بر سبیل مثال با چند واحد نظامی زمینی و هوایی از یک تیم تروریستی تو روز روشن حمایت کنن!؟ چه در اینصورت باید هزینه اش رو پرداخت کنن که من فکر نمی کنم سرشون واسه اینجور هزینه ها لااقل الان درد کنه.
  17. patriot1979

    " اخبار برتر علمی"

    دوستان عزیزم با سلام و احترام بیکران در کمال احترام و فروتنی در برابر دغدغه های اخلاقی و دیندارانه شما دوستان ارجمندم حسب آنکه حوزه تخصصی کار بنده ارتباط تنگاتنگی با برخی جنبه های زیست شناسی سلولی مولکولی داره ذکر چند نکته رو لازم دیدم: 1- بر اساس متن کنوانسیون های اخلاق زیستی و پزشکی مولکولی مصوب سازمان فرهنگی و علمی ملل متحد (یونسکو) و همینطور قواعد سخت گیرانه سازمان بهداشت جهانی (WHO) آزمایشات زیست شناختی بر روی سلول های بنیادی و جنینی هیچ گونه جانوری و از جمله انسان صریحا منع نشده و تنها نیاز به مجوزهای ویژه ای داره که در کشور ما وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی یکی از متولیان صدور این مجوزها و نظارت بر حسن اجرای قوانین مربوطه است. 2- آزمایشات جنین های (رویان های) دو رگه (هیبرید) [hydridoma embryonic cells] اعم از گونه های موش آزمایشگاهی، موش های بزرگ، میمون های مدل آزمایشگاهی، برخی انواع سخت پوستان، دو گونه از حشرات استوایی، ... و انسان از سابقه ای 40 ساله برخورداره و هدف اولیه از اجرای چنین آزمایشات محدود شده ای شناخت مراتب و مراحل تکوین و تمایز سلول های جنینی و مسیرهای مهاجرت سلولی و ... اعلام شده بود و کماکان هم (دست کم در بخش های آکادمیک متعارف و نه در بخش سایه که در دید عموم مردم نیست) با اهداف مطالعاتی و احیانا پزشکی مشابهی در جریانه. لازم به یادآوریه که طی دو دهه اخیر حوزه بسیار جالب توجه «ژن درمانی» برای برخی بیماری های مادرزادی و همچنین بیماری هایی مادرزادی که حالت مزمن پیدا می کنن از طریق همین پژوهش ها توسعه چشمگیری پیدا کرده. 3-میشه گفت که الان در برخی کشورها دست کم در سطح متن صریح قوانین برخی اشکال این پژوهش های ممنوع و خلاف قانونه برای مثال در آمریکا از سال 2007 پژوهش بر روی سلول های بنیادی ممنوع اعلام شده و این مسیر در اون کشور در دانشگاه های معتبر و موسسات پژوهشی پزشکی شناخته شده اون متوقف شده؛ اگر با ایران مقایسه کنید می بینید که محققان ما نه تنها روند به رشدی از مطالعات کاربردی سلول های بنیادی رو راهبری می کنن بلکه به درمان های پیشرفته در حوزه ترمیم ضایعات نخاعی و ... رو آوردن. 4- اتفاقا این قبیل پژوهش ها نتایج سودمند علمی و کاربری های جدید و مورد نیاز در حیطه پزشکی و پزشکی نوین مولکولی رو هم به ارمغان آورده که نمیشه در این مورد از حق گذشت. 5-در بیشتر کشورها، همیشه و همیشه، بحث های بسیار تند و مجادلات داغی بر سر این موضوعات که حساسیت های اخلاقی، دینی و اجتماعی رو برانگیخته می کنه و قدری وارد مرزهای فلسفه زیست شناختی میشه در جریانه البته انتظار از دوستان اینه که جنبه های ژورنالیستی و زرد (ژورنالیسم زرد) این قبیل مقولات رو مورد توجه قرار ندن و بیشتر به اصل و حقیقت علمی این موضوعات توجه کنن. اما اگر منظور سروران عزیز ما در اینجا نظارت بر این روندهای پژوهشیه باید به عرضشون برسونم که از دهه 80 میلادی تا کنون این نوع مطالعات همواره زیر ذره بین قوانین و عرف اخلاق پزشکی، اخلاق ژنتیک (Gene ethics) و قس علیهذا قرار داشته و این موضوع چندان تازگی نداره. 6-موضوع تلخ و دردناک به بازی گرفتن علم در دام سیاست روز باز هم دغدغه تازه ای نیست و همونطور که دوستان عزیز ما کاملا مطلع اند از زمان طرح ایده های روانشناسانه بویژه جنبه های دارویی اون تا شکوفایی علوم پزشکی نوین و زیست شناسی سلولی، شیمی تجزیه، فیزیک ذرات بنیادی، فیزیک هسته ای، مکانیک کوانتومی و فوتونیک مدرن انواع و اقسام سوءاستفاده های ضد انسانی توسط رژیم های توسعه طلب مانند نازی های آلمان، امپراتوری ژاپن، یانکی ها در اقصی نقاط جهان، روس ها و ... و ... علیه اهداف انسانی بیگناه و بی دفاع و در اغلب موارد غیرنظامی اعمال شده و اگر همین حالا که حقیر در حال نوشتن برای شما دوستان عزیزه در جای جای این جهان موارد مشابهی در جریان باشه چه کسی خبر داره ... ؟ جهال و بداندیشان همیشه و هر زمان حضور دارن و در هر لباسی حرف از تاریکی می زنن و ممکنه خود رو پشت هر اتیکتی از جمله علوم روز هم مخفی کنن ...
  18. دوستان توجه کنن که مانع اصلی رژیم صهیونیستی برای دست زدن به چنین اقدامات توسعه طلبانه ای (بر فرض مثال: حمله هوایی یا زمینی گسترده به سوریه) عدم برخورداری از عمق استراتژیک و آسیب پذیری شدید عقبه غیرنظامی در برابر حملات متقابله.
  19. جناب آرمانی عزیز با سلام و احترام بیکران مقصود از تندخوانی رو متوجه نشدم (در قیاس با بسیاری از دوستان که از روش کد برداری و فیش برداری واژه به واژه برای ارسال پیام خودشون استفاده می کنن اگر می فرمایید که روش حقیر در گفتگو ممکنه اینطور نباشه) اما اگر منظور حضرتعالی تندروی و کندروی باشه: در اینجا باید بصراحت خدمت شما عرض کنم که احتمالا دچار سوءتفاهم شدید چرا که بنده صرفا در پاسخ به آنچه که در اون حقیقتی ندیدم به گوشه کوچکی از واقعیات فاز پایانی جنگ تحمیلی اشاره کردم و لاغیر (دلیلی برای سکوت در برابر توهماتی مثل: ارسال تسلیحات توسط رژیم صهیونیستی به ایران!؟ نمی بینم؛ شما هم باشید لبخند نمی زنید ... اینو که حق می دید؟). اتفاقا سوءتعبیری که در اینجا پیش میاد این تفسیری که برخی دوستان بهش می گن: «واکنش عاطفی صرف و از سر احساسات» موافق ام که بسیاری از دوستان جوان تر ما ممکنه چنین الگوی رفتاری را به نمایش بذارن (البته باز هم قصد جسارت ندارم اما حسب اقتضای سنی و آرشیو تجربیات اجتماعی نه چندان غنی ممکنه فراوانی بیشتری در این لایه سنی داشته باشه)؛ هدف حقیر نه پاسخ از سر احساس و شور جوانیه (!) و نه حاضر جوابی که باز هم نشانه جوانی و خامیه. بعلاوه، هنوز هم بنده اعتقاد دارم که امکان برقراری گفتگوهای تحلیلی منطقی و غنی در میلیتاری وجود داره (که نشانه هایی از اون رو میشه در صحبت های برخی دوستان دید و پیشتر هم در تاپیک های مختلف بنحوی تجربه شده). اما یک مساله دیگه هم که بنده رو قدری آزار داد اینه که شما از توان فکری فرماندهان و طراحان جنگ سخن به میون آوردید: جناب آرمانی چرا مسائلی مثل وجود و حضور عوامل خودفروخته (که مثال بارز اون عملیات رمضانه) و پشتیبانی اطلاعاتی فوق العاده از دشمن رو به این ریشه ها اضافه نمی کنید؟ برای بنده جای شگفتی داره که شما که خود شاهد صحنه های نبرد بودید و می دونید که حجم پشتیبانی نظامی و اطلاعاتی از عراق چقدر بالا بوده توانمندی ها و قابلیت های فکری و عملیاتی فرماندهان و طراحان خودی رو مورد سوال قرار می دید و محل تأمل می بینید؟ به گمان شما که یک نظامی سابق هستید آیا این تفسیر و تصویر منصفانه ای از واقعیت ماجراست؟ بر فرض مثال، دوستانی که نسبت به روند جنگ نفتکش ها انتقاداتی دارن آیا به این هم فکر می کنن که اگر ایران وارد این فاز از درگیری ها نمی شد ممکن بود خیلی چیزهای دیگه رو هم از دست بده (قطع صادرات نفتی ایران و تنها ایران! کمترین پیامدش می تونست باشه) و جنگ نفتکش ها به تعبیری دست کم برای مدتی تبدیل به برگ برنده ایران شد (فرسایشی بودن جنگ رو هم برای هر دو طرف در نظر بگیرید) ... بهرحال بنده اینجا هستم تا از شما دوستان عزیزم نکات جدیدی رو فرا بگیرم و در هر گفتگو با دوستانم در میلیتاری واقعیات مهم و درس های ارزنده ای رو هم یاد گرفتم و به این موضوع قطعا افتخار می کنم. اگر در بحث شرکت می کنم چقدر خوبه که هدفگذاری من یاد گرفتن از دوستان عزیزم باشه. سوالاتی هم اگر طرح میشه صرفا جهت رفع ابهامه.
  20. جناب آقای کیانی ارجمند سلام و با احترام بیکران اول اینکه مراعات ادب کنید آقا جان، در این وب سایت شرط اول رعایت ادب و نزاکته می بخشید اینو اینقدر صریح عرض می کنم اما محیط گفتگوی ما مجازی باشه یا فیزیکی و ملموس باید همه مون این شرط رو بجا بیاریم ( اینطوری نیست که هر آدم بزرگی حس بزرگی بی دلیل و حکمت بهش دست بده هر چه خواست تحویل دیگران بده و در ضمن، اینجا مکتب خانه نیست دوست عزیز) دوم اینکه: دوست عزیز، شما لطفا برید و منابع جنگ رو یک بار دیگه مرور کنید شاید متوجه زحمت و جان کندنی که مسئولین از خود نشون دادن و حتی فرماندهان جنگی و اطلاعات برای اینکه بتونن منابع تسلیحاتی ایران رو در دفاع از خودش فراهم کنن بشید (تردید دارم که این منابع رو مطالعه فرمودیده باشید چه در غیر اینصورت این همه قیل و قال بپا نمی شد) پر واضحه که موانع و مشکلات و هزینه هایی که ایران عزیز ما برای تامین سلاح متحمل شده اونقدر زیاده که در مقابل: اون عراقی که بهش تسلیحات افتخاری کادو می دادن اصلا بچشم نمیاد (دوستی صمیمی فرانسوی ها با بعثی ها در زمان جنگ و قس علیهذا ...). سوم اینکه: کدوم نقش اسرائیل!؟ عجبا!؟ برادر بزرگوار من! چون یه بچه کوچولویی در فرنگ نشسته و یه کتابچه ای رو در باب روابط موهومی نظامی ایران و اسرائیل در زمان جنگ تحمیلی علیه ایران سیاه مشق کرده حالا باید باور کنید یا باور کنیم که چنین ماجرایی علی الاصول صحت داره!؟؟!؟! بله یانکی ها سعی کردن زمانی که ایران ابتکار عمل نظامی رو در جبهه های جنوب غرب در دست داشت با دادن مشوق نظامی به ایران و وعده و وعیدهای سیاسی و از این قبیل ایران رو با هزینه ای کمتر برای خودشون و بنفع خودشون مجاب به پذیرش شروط اعراب خائن بکنن (که این شروط رو هم خود یانکی ها و ایضا روس ها براشون تلکس کرده بودن!؟) تا قضیه به تلخی برای ما و به شادباش یانکی ها و متحدین منطقه ای و جهانیشون تموم بشه! اسرائیل کیه و چیه!؟ صهیونیست ها خیلی هم متاسف شدن از اینکه ایران در یه اقدام منطقی و هوشمندانه قطعنامه رو قبول کرد و فرصت بیشتری برای بهره برداری های سیاسی و نظامی برای طرف های مقابل باقی نذاشت! چهارم اینکه: آقای کیانی ارجمند! دوست عزیز! کشوری که داره از کیان و شرفش دفاع می کنه ممکنه دست به هر اقدام متقابل در برابر دشمن مستقیم نظامی و تک تک طرف هایی که از اون دشمن متجاوز پشتیبانی می کنن بزنه! چه خبره آقا جان ... هر چی میشه زود شانتاژ میشه که وای! نیروی دریایی یانکی نیروی دریایی ما رو نابود کرد! آخه چرا تا این حد اغراق می کنید!؟ لابد بعدش هم می خواید بگید که هر عملیات سطحی و هوایی که ایران علیه اعراب انجام داد یه واکنش نظامی از طرف آمریکایی ها حواله گرفت؟! و می دونید که این اصلا وابدا حقیقت نداره! لطفا موضوع برتری نظامی یانکی ها رو در اون زمان از موضوع درگیری های محدود و پراکنده نظامی ایران و آمریکا در همون بازه زمانی کاملا منفک کنید و اونوقت بهتر میشه حرف زد. پنجم اینکه: عمیقا متاسفم از اینکه هنوز این گزاره ناشی از احساسات و بی پایه و اساس: «خاک کشوری که تنگه هرمز را ببندد به توبره می کشند » ورد زبان برخی دوستان ماست ... امیدوارم این دوستان از گذشته و تحولات ایران و منطقه درس بگیرن و متوجه باشن که رونالد ریگان و جرج بوش پدر مردن و دیگه اون دوره برنمی گرده «به هیچ قیمتی» ... وانگهی خیلی جالبه که شما حضور و فعالیت مدافعان ایرانی رو و واقعیات محکم و روشن روز و اون دوره رو خلاف اراده مردم ایران برای زندگی و آبادانی می دونید؟! بد نیست قدری این موضوع جهت تنویر افکار روشن بفرمایید چون با محاسبه ذهنی و فکری جنابعالی باید تمام ملل جهان تن به ذلت دهند تا بلکه ابرقدرت ها یا قدرت های موجود دلشون برحم بیاد و به ایشان اجازه زندگی اعطا فرمایند. و خوبه که روشن بفرمایید که هسته های اقتصادی غرب جغرافیایی که خودش الان هزاران شکل گرفتاری داخلی با مسائل کلان مالی و بودجه ریزیش برای حدود یک دهه آتی شده چطور می خواد برای ایران در قلب خاورمیانه اون هم در شرایطی که وضعیت کل منطقه بدلایل متعدد بنحوی در حال تغییره که اگر بنا به اصرار عجیب کارشناسان زبده!؟ سیاسی اونور آبی نونی از این راه گیر ایران نیاد اما گیر اونا هم نمیاد و همین روند تغییرات عرصه رو بدجوری بر سگ دست آموزشون در منطقه تنگ کرده ... تعیین تکلیف کنن و خط و نشون بکشن؟! مثلا با 400 فروند هواپیما و سه ناو هواپیمابر!؟ شما حقیقتا اینطور تصوری از مجموع شرایط فعلی دارید؟!
  21. اینکه آمریکایی ها نیت و اراده شون «مهار دو گانه» بود و تضعیف وضعیت هر دو کشور متخاصم بر هر عقل سلیمی آشکاره و اینکه همین آمریکایی ها در سه سال پایانی جنگ پیام های متناقضی برای دو سوی نبرد ارسال می کردن - که در برخی موارد صدای اعراب منطقه رو درمیوورد- باز هم حقیقتی که بارها در همین رسانه وطنی به تلویح و تصریح بیان شده و باز اینکه هدف اصلی یانکی ها از سلسله اقدامات نظامی- سیاسی که در دو سه سال پایانی جنگ تحمیلی انجام دادن تموم کردن قضایا با راهبری خودشون و در راستای منافع درازمدتشون در خلیج فارس بود باز هم نکته مخفی و پوشیده ای نیست؛ طرح یانکی ها این بود که این دو کشور در وضعیت اولیه ای که ظاهرا منطقی تره با هم وارد یک جور ارتباط عمیق تر منطقه ای نشن چون در اونصورت یانکی ها باید جور خطرات و ریسک این ارتباط سیاسی- نظامی رو که متوجه صهیونیست ها می شد می کشیدن بنابراین یانکی ها یحتمل از زمانی که از فروپاشی رژیم پهلوی ملعون و منفور اطمینان حاصل کردن به این طرح جدی و جدی تر فکر کردن و در هر حال، هم برخی بسترهای تاریخی در این منطقه فراهم بوده و هم اینکه اونا دیکتاتور نظامی جانی و خل و چلی رو در اختیار داشتن که می تونستن با خیال راحت برنامه هاشونو اینجا پیاده کنن و از اون طرف هم به صهیونیست ها اوکی میدادن واسه یکه تازی در لبنان و فلسطین اشغالی که خوب، این هم نوعی (به خیال باطلشون) قدرت نمایی بود و هم تهدید؛ برای من مایه تعجبه که برخی دوستان گاه و بیگاه با علاقه خاصی دنبال خطاهای نظامی یا تاکتیکی ما در خلال جنگ می گردن و خیلی مصر هستن تا مو رو از ماست بیرون بکشن! درس گرفتن از گذشته رو که مصداق آزموده را آزمودن خطاست نفی نمی کنم اما چرا دوستان عزیز توجه ندارن که کشوری که تازه دچار یه شوک عمیق سیاسی- اجتماعی شده و از داخل گرفتار برخی انحرافات و آفات سیاسی (اون هم از نوع مسلحانه) شده «یعنی که خائنین رو هم باید به همه مشکلات طبیعی ناشی از یک انقلاب سراسری و بزرگ اضافه کرد» ناگهان توسط دشمنی که بنا به گفته یکی از فرماندهان سپاه «در همون زمان یعنی 1981 میلادی» فاصله بسیار کمی با در اختیار گرفتن تسلیحات هسته ای داشته مورد تهاجم گسترده در تمام مرزهای غربی و جنوب غربیش قرار می گیره و بخش زیادی از خاکش تحت اشغال متجاوز درمیاد (از تلفات انسانی و ... بگذریم) دوستان نکنه انتظار داشتن در شرایطی که همون 40 کشور یا همون جامعه مجعول جهانی که برخی عزیزان از اون در این تاپیک به تمسخر یاد کردن (!) اجازه نمی دادن حتی یک دونه فشنگ معمولی ژ3 دست مدافعان ایرانی برسه استراتژیست های ما مدام در حال طرحریزی با حوصله و صبر برای نابودی آنی چنین دشمنی باشن!؟ (شاید قدری بی ربط بنظر برسه اما این موضوع منو یاد بعضی بازی های فوتبال ملی میندازه که تیم ملی ما جوری با حریف بازی می کنه که گویا در همون ابتدای مسابقه 10 گل پیش افتاده) این بدیهیه اولا که ما ایرانی ها در این جنگ کلی هم معجزات نظامی داشتیم و ثانیا مگر طرف مقابل کلی خطای فاحش نظامی نداشته!؟ اون هم با اون میزان پشتیبانی سیاسی و نظامی و اقتصادی!؟ خرمشهر عبرت دشمن که شد هیچ ... تن و ذهن همون کارشناسای نظامی یانکی رو هم لرزوند آیا به گمان دوستان این میزان موفقیت تحت چنین شرایط نامساعد و پیچیده ای درخشان و بزرگ نیست؟ (شما می تونید از طریق نت به آرشیو رسانه ها و مطبوعات همون زمان آزادی خرمشهر مراجعه کنید و همینطور مقالات نظامی و تحلیلی رو مطالعه بفرمایید و خودتون قضاوت کنید) عرض بنده اینه که در یک درگیری نظامی همه جانبه «تا این حد سنگین و نفس گیر» قرار نیست و قرار هم نبوده که ما در تک تک صحنه ها و ثانیه ها پیروز مطلق میدان باشیم؛ راستی! ممکنه برخی دوستان توضیح بفرماین که این چه نیازی به تحلیل آنچنانی داره که توان نظامی آشکارا برتر یانکی ها در سال های 65 تا 67 به اونا بهرحال این امکان رو می داد که از برخی اهرم های فشار (حتی ضدانسانی و وحشیانه) برای تموم کردن قضیه از طریق وادار کردن ایران به پذیرش قطعنامه ( و البته بروشی بسیار مزورانه فراهم کردن فرصت تنفس و تجدید قوا برای بعثی ها برای گرفتن زهر چشم از ایرانی ها که مثال واضحش رو یکی از دوستان عزیز - که بشدت علاقمند به طبقه بندی کاربران به قدیمی و تازه وارد هستن! - فرمودن) عمل کنن. در جنگ نفتکش ها ماجرا به همین منوال بود، همین که نیروهای ایرانی تونستن مزاحمت های نسبتا جدی رو برای ناوها و ناوچه های آمریکایی ایجاد و چند بالگرد نظامی و پشتیبانی رو هم ساقط کنن آیا به نسبت وضعیت و شرایط اون زمان ایران و منطقه برای آزار دادن یانکی ها کفایت نمی کرد (و مجاب کردنشون به حفظ حدود و مرز تداخل نظامیشون)؟ در ضمن، خوبه فراموش نکنیم که در همون زمان ما هم نیروی دریایی عراق رو نابود کرده بودیم و هم اینکه هر بلایی که لازم دونستیم بر سر تاسیسات نفتی عرب های خلیج فارس آوردیم تا جایی که صادرات نفت اونها رو بالکل در برخی مقاطع جنگ مختل کردیم.
  22. بسیار خوب، این حرف دیگری است. هر چند که رهبر ما بارها گوشزد کرده به این قبیل دول خارجی که ایران نه خواهان و نه آغازگر یک درگیری نظامی منطقه ایه اما بهتره با ایران شوخی شوخی جنگ نکنن چون بقول یکی از فرماندهان سپاه (تصور می کنم سردار رشید بودن) اونها ممکنه آغازگر جنگ باشن اما بطور قطع نه می تونن زمان ختم این جنگ رو تعیین کنن و نه کنترلی بر پیامدهای وسیع اون در منطقه و جهان خواهند داشت. ببینید آقا سعید، این روزها روزهایی شده که تو جیب هر کشور نقلی هم چند تا برگ مخصوص برای روز مبادا وجود داره ... ایران که جای خود داره؛ ما که از وضعیت و موقعیت حساس خودمون و سابقه روشن دشمنی برخی در این جهان با خودمون بخوبی خبر داریم بطور حتم فکر روزهای مبادا هم بودیم و هستیم.
  23. جناب سعید شما تصور می کنید که آمریکا با ایران وارد یک جنگ محدود میشه؟ چرا؟ مگر آمریکا دچار جنون آنی شده که در یک درگیری کوچک مقیاس و به خیال باطل یانکی ها برای ارعاب و زجرخونی در خلیج فارس دچار خسارات جدی از قبیل هدف قرار گرفته شدن ناوها یا ناوچه هاش بشه!؟ اون هم برای هدفی که بعیده در این شرایط پاسخگوی تمنیات سلطه طلبانه کاخ سفید نشین ها باشه.
  24. کشور بی طرفی در حاشیه خلیج فارس وجود نداشت و از عمان گرفته تا عربستان به انحاء مختلف از بعثی ها حمایت و پشتیبانی علنی و ضمنی می کردن؛ در مورد کویت که داستان جزیره بوبیان کاملا معرف حضور همه دوستان هست. اصولا همیشه این گفته شده و همچنان هم کسانی که جنگ رو تجربه کردن از نزدیک می گن اینو که ایران تقریبا با 40 کشور دنیا در نبرد و مخاصمه بوده می تونید در این مورد به خاطرات کسانی که با اسرای نظامی بلوک شرق از روس و بلغار و ... در جبهه بعثی ها روبرو شدن و حیرت کردن رجوع کنید. در ضمن گل سرسبد این همسایگان عرب ما که شورای همکاری خلیج فارس باشه همون زمان پشت سر هم و سلسله وار بیانیه حمایت از بعثی ها رو منتشر میکرد. رهبر معظم انقلاب که رییس جمهور وقت کشور بودن همون زمانی که در یکی از ناوچه های ایرانی در خلیج فارس حاضر شدن (کمی قبل از آغاز جنگ نفتکش ها) با صراحت و شجاعت تمام جمله بسیار هوشمندانه و تعیین کننده ای رو بیان کردن: جریان نفت از خلیج فارس یا برای همه و یا برای هیچ کس ... که معناش هشدار به یانکی ها و نوچه های عربش در منطقه بود. صد البته یک آبراهه حساس به عرض 6 کیلومتر رو میشه با روش هایی که گاه و بیگاه هم از زبان فرماندهان سپاه شنیده میشه برای مدت نامعلومی مسدود کرد (حتی نیاز چندانی به درگیری مرگبار هم وجود نداره چون ناوهایی که نمی تونن از خودشون در برابر موشک های ضد کشتی فراصوت دفاع کنن می خوان در برابر این وضعیت حالا که مجبور شدن برن لنگر بندازن تو پاکستان چه اقدام موثری انجام بدن!؟)؛ اون مشتری هایی که خواهان نفت باشن لازم باشه بشکه بغل میان سر مرز ایران صف میکشن چون کمترین پیامد چنین اقدامی سر به فلک کشیدن بهای نفته (و بدتر از اون بهای سوخت های فسیلی برای مصرف کننده غربی! من خودم شاهد بعضی از این صحنه ها در سرزمین حضرات یانکی بودم و می دونم وقتی به جیبشون فشار بیاد اون مردم تبدیل به چه جور کاراکترهایی میشن و به شما اطمینان میدم که دول فرنگی خیلی بهتر از ما به این نکات و جوانب و حواشی خطرناکش واقف هستن) اون هم در این شرایط که خیلی از فاتحان سابق سفید پوست شاد! دل تو دلشون نیست که یه وقت همه چیزهایی که بعد از دهه 90 روش سرمایه گذاری کردن و تداوم همون سنت امپریالیستی نوین باشه به باد فنا بره که انشاءالله هم میره. مجموعه ای از این داده های نظامی و اقتصادیه که باعث میشه غربی ها و مهم تر از همشون آمریکایی ها نتونن دست به هر اقدامی بزنن و در وضعیتی از سردرگمی و عصبانیت بسر ببرن.
  25. چقدر بعثی ها به لحاظ فکری و روحی مستأصل و مفلوک بودن ... هم مضحکه و هم تلخ چرا باید یه انسان چنین معامله سیاهی با خودش بکنه، چرا لزوما باید با شیطان وارد معامله شد؟! ظاهرا نویسنده نمایشنامه فاستوس حق داشته متاسفانه اغلب صحنه های تاریخ پر از این انتخاب های اهریمنیه ... مگر نفس زندگی روزمره 50 یا 60 ساله چقدر ارزش ذاتی داره!؟ که انسانی بخواد انسانیت خودش رو به چهار زرق و برق مضحک روزگار و دنیا بفروشه ... ؟! و دست به جنایت علیه بشریت بزنه