Shabro

Members
  • تعداد محتوا

    818
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های Shabro

  1. این یعنی شما با یه نسل زامبی روبرو هستین! بخدا سر بریدن یه مرغ خیلی سخته دیدن اعدام با طناب دار هم با اینکه طرف جنایتکاره آدم دلش میسوزه اعترافات ریگی رو ببینید خودش میگه من موندم ادم یه حیوانی رو میکشه عذاب وجدان میگیره من موندم چجور اینارو میکشتم و عذاب وجدان نداشتم
  2. [center][size=5]به نظرتون جنگ های قبلی و جنگ های قبل تر هم نیروهای فلسطینی از مدرسه و بیمارستان راکت شلیک میکرد؟[/size][/center] [center][size=5]آیا سازمان مخوفی مثل هاگانا و اشترن و بقیه فلسطینی ها را به دلیل استفاده از مناطق غیر نظامی تیرباران و کشتار میکردن؟[/size][/center] [center][size=5]آدم وقتی یه حرفی میزنه و کلی دلیل برا نقضش میاد برا اینکه غرورش جریحه دار نشه و ضایع نشه باز از اشتباهش در تحلیل و بی انصافیش در نتیجه گیری دست نمی کشه[/size][/center] [center][url="http://amo.blogfa.com/tag/%D8%BA%D8%B2%D9%87"][color=#ff0000][size=6]حساس بشو[/size][/color][/url][/center]
  3. [url="http://8pic.ir/images/2zmj65lei7v9o037gd30.jpg"]http://8pic.ir/images/2zmj65lei7v9o037gd30.jpg[/url] خودتو اون آشغالو با یک حرکت بنداز تو آب چقدر تشنگی از قیافه اش میباره
  4. احتمال وقوع جنگ بزرگی هست توسط آمریکا آمریکا شیفته اینجور شروع جنگی هست که اینجوری تو بوغ و کرنا بکنه این موضوع رو [color=#ff0000][size=6]کلیپ مسدوده[/size][/color]
  5. کتک زدن وحشیانه نوجوان فلسطینی شما بگو تکفیری بگو کافر بگو معاند بگو ناصبی با اینکه هیچکدوم از اینا نیستن این مظلومان زمان بخدا آدم دلش درد میاد [url="http://hn13.asset.aparat.com/aparat-video/8a54219093b1752065272fc26f9133971347195.mp4"][color=#ff0000][size=6]دانلود[/size][/color][/url] [color=#000000][size=5]اسراییل بهمون القا میکنه که اینا ناصبی ان[/size][/color] [color=#000000][size=5]ضد شما هستن[/size][/color] [color=#000000][size=5]تا حمایت شما از اینا کم بشه[/size][/color] [size="4"][color="#000000"]همون حمایت نصف نیمه مقاومت رو از این بنده های خدا بگیرن و راحت سلاخیشون بکنن[/color][/size]
  6. نماهنگ عراقی ها برای سردار سلیمانی عزیز [size=6][url="http://hn12.asset.aparat.com/aparat-video/7de59d555057d9b725c95327e2e2e3961463384.mp4"][color=#ff0000]دانلود[/color][/url][/size] [size=6][color=#ff0000][img] http://gallery.military.ir/albums/userpics/10129/1-1024x656.jpg[/img][/color][/size]
  7. دیدم که صحبت از قهرمانان نیروی هوایی هست !و بسیاری از دوستان هنوز از یکی از تکخال های نیروی هوایی بی خبرن در تایپیک از همه جا از همه رنگی میلیتاریستی صحبت از درگیری هواپیمای اف 111 شده بود که بی دفاع بوده اسطوره نیروی هوایی سرهنگ خلبان فریدون- علی‌مازندرانی (۱۳۳۰ در تهران) خلبان تک‌خال جنگنده اف-۱۴ نیروی هوایی ایران است که در تمام دوران جنگ ایران و عراق به خدمت مشغول بود. همچنین وی نخستین موشک هاوک-سجیل نصب‌شده بر روی اف-۱۴ را تست و طراحی کرده است شکارهای هوایی شهرت جهانی تیمسار به عنوان خلبان جنگنده اف-۱۴ است. وی دارای ۹ پیروزی هوایی قابل استناد و اعتماد و دو پیروزی احتمالی دیگر می‌باشد که مجموع پیروزی‌های وی را به عدد ۱۱ می‌رساند. برخی از آمار شکارهای هوایی وی را می‌توان به شرح ذیل نام‌برد: با موشک فونیکس ۶ فروند به شرح: 26 شهریور ۱۳۵۹ مطابق با ۱۷ سپتامبر ۱۹۸۰ باتفاق ستوان قاسم سلطانی یک فروند 3 مهر ۱۳۵۹ مطابق با ۲۵ سپتامبر ۱۹۸۰ باتفاق ستوان غلامرضا نجفی دو فروند 9 آذر ۱۳۵۹ مطابق با ۱۱ نوامبر ۱۹۸۰ با تفاق ستوان ابراهیم انصارین دو فروند 4 اردبیهشت ۱۳۶۰ مطابق با ۲۴ آوریل ۱۹۸۱ باتفاق ستوان فرخ نظر یک فروند شکار ۱ فروند هواپیمای سوپراتاندارد عراقی / فرانسوی به اتفاق ابراهیم انصارین در درگیری نزدیک با استفاده از مسلسل هواپیما ۲ فروند که یکی از پر اهمیت ترین پیروزی‌های فوق را می‌توان : • شکار اولین هواپیمای "سوپراتاندارد"درجنگ نفتکشها دانست که پس از این شکار، پرواز هواپیماهای سوپراتاندارد بر فراز خلیج فارس متوقف گردید و این باعث شد که او در کنار خلبانانی چون: "جلیل زندی", "شهرام رستمی", "فضل الله جاویدنیا", "محسن محنتی", "اسدالله عادلی", "هاشم آل آقا", "یدالله خلیلی", "غلامحسین هاشم پور", "رضا نظام آبادی" و عباس حزین از موفق ترین خلبانان اف-۱۴ تا کنون باشد. که این سه فروند رو در متن زیر میارم ایشون یکی از افتخارات ملت ایران هستن و خواهند بود فریدون- علی‌مازندرانی (۱۳۳۰ در تهران) خلبان تک‌خال جنگنده اف-۱۴ نیروی هوایی ایران است که در تمام دوران جنگ ایران و عراق به خدمت مشغول بود. از نکات مهم دوران خدمت او می‌توان به شکار هواپیمای عراقی در روز ۲۶شهریور ۱۳۵۹, یعنی ۵روز قبل از آغاز رسمی جنگ اشاره کرد. همچنین وی نخستین موشک هاوک-سجیل نصب شده بر روی اف-۱۴ را تست و طراحی کرده است خدا حفظشون کنه خاطره یکی از خواندنی ترین خاطره های نظامی هست که بنده تقدیم دوستان میلیتاری می کنم محل اسکان من در اين ماموريت در يکي از مهمانسراهاي ويلائيVIP شيراز و در جوار خلبانان تانکر بود که آنها هم بطور مرتب و بصورت نوبه اي دائما"بين تهران و شيراز در ماموريت بوده و تامين کننده اصلي بنزين هواپيماهاي شکاري اف 14 و اف 4 در پروازهاي منطقه بودند البته بدون کوپن که آن زمانها مد شده بود!! تعيين شده بود که من بجاي اسکان در اين محل در منزل ويلائي جنب همين مهمانسرا که متعلق به رفيق و همکار عزيز و مجردمان جناب سروان خلبان غلامحسين هاشم پور (شاغلام خودمون) بسر ميبردم و عموما" هم ساير دوستان اعم از خلبانان شکاري و يا خلبانان تانکر ميهمان در پايگاه در مواقعي که پرواز نداشتند در همين منزل دور هم جمع ميشديم و روزگار را با هم ميگذرانديم.دو سه روزي از اقامت من و انجام پروازهاي معمول گشت هوائي در منطقه جنوب از مبداء شيراز گذشته بود که بعد از ظهر از گردان اطلاع دادند شهيد بابائي دنبال شما ميگردند و در صورت امکان با ايشان تماس بگيريد. که از ديسپچ پست فرماندهي سئوال نمودم، ايشان کجا هستند که من تماس بگيرم؟ پاسخ داد الان نميدانم کجا هستند ولي آن موقع که شما پرواز بوديد (صبح) ايشان از اميديه زنگ زدند، در همين گير و دار که من در پي پيدا کردن محل ايشان بودم، تلفن زنگ زد و از آنطرف خط شهيد بابائي سراغ بنده را مي گرفت چون ميدانست که هر زمان به شيراز بروم پيش شاغلام اتراق ميکنم و هر کسي هم اگر پرواز و يا کار شخصي نداشته باشد در همون حوالي بسر ميبرند.... لذا شماره منزل ايشان را گرفته بودند و بدنبال بنده حقير مي گشت، تلفن را برداشتم و بعد از سلام و احوالپرسي معمول سئوال کردم عباس جون چه خوابي ديدي, روز اول عيده عيدي ميخواهي بدي؟ که در جوابم با همان لهجه شيريني که داشت گفت: برادر مثل اينکه شب عيديه در جوار شاغلام و عطا و کمال و خليل و ايرج..... جمعتان جمع بوده و خيلي بهتان خوش گذشته است؟، پس به همين خاطر امشب هواپيماي شماره.....برداريد و بدون کابين عقب هواپيما را ببريد اصفهان، که آنجا نفر کم داريم، گفتم حالا چرا بدون کابين عقب و شب؟ ميترسي بلائي سر يکي از اونا بيارم؟ که گفت نه ببم جان، يکي از هواپيماها اصفهان در آنجاست و چون خودشان کابين عقب کم دارند شما بدون کابين عقب اون هواپيما را ببر و در اصفهان ماموريتهاي واگذاري آنجا را انجام بده ضمنا" انجا هم تنها نيستي رفيقات هستند که سر گرم باشيد!؟! بعد از اين دستور شفاهي و لبيک گفتن ما طبق معمول، کمي سر بسر هم گذاشتيم و سئوال کردم دنبال کوپن موپن که نيستي؟ خنديد گفت نه ببم خدا نکند، زبانت لال بشد، و بعد خداحافظي کرديم و بلافاصله با گردان تماس گرفتم و در خواست آماده نمودن هواپيماي مورد نظر ايشان را جهت پرواز به اصفهان برابر امريه شفاهي معاونت عمليات بعد از غروب آفتاب را نمودم.عد از استراحتي کوتاه و خداحافظي با دوستان، همان شب تنهائي با هواپيماي مورد نظر به سمت اصفهان پرواز کردم و سر زمان به پايگاه هشتم رسيدم و پس از انجام امور بعد از پرواز به مهمانسراي پايگاه مراجعه نمودم که ملاحظه کردم عباس راست مي گفت، هر چي آدم هر جا بوده انجاست، جناب افغانطلوعي، پيراسته، محنتي، ... و تعدادي هم از برو بچه هاي قديمي اف 5 مثل جناب مسعود افشار و اشجع زاده ... و غيره خلاصه ما هم به همين جمع اضافه شديم بعد از سلام و احوالپرسي حضورمون را به اطلاع افسر عمليات گردان رسانديم.روز سه شنبه پرواز صبح زود بود و منطقه پروازي ما بين همدان و دزفول قرار داشت که وظيفه ما تامين پوشش هوائي در اين منطقه بود که البته در طول اين مدت بغير از يکي دو بار هدايت ما از سوي رادار همدان به سمت اهداف عراقي و عقب گرد هواپيماهاي عراقي به داخل مرز هاي خودشان تفاق خاص ديگري در طول پرواز روي نداد و پرواز آرام و بي سر و صدائي انجام داديم و روز چهارشنبه هم مجددا" برابر برنامه تنظيمي گردان 82 از قبل از ظهر تا غروب آفتاب در منطقه اهواز پرواز انجام داديم و چندين مورد عراقيها را که در هجومهاي گله ايشان به منطقه اهواز حمله ور شده بودند، کيش داديم و بدون هيچ درگيري اساسي باز با دست خالي به پايگاه برگشتيم و بعد از انجام کارهاي معمول و چک کردن برنامه هاي روز بعد جهت استراحت به VIP بازگشتيم.بعد از صرف شام مشغول صحبت با دوستان بوديم و گوش دادن به اخبار تلويزيون که تلفن زنگ زد و جناب افغانطلوعي که تلفن را جواب داده بود صدا زد فري بيا، پست فرماندهي با شما کار داره، گوشي را گرفتم، يکي از بچه هاي ديسپچ بود و گفت از شيراز هر کاري کردند نتوانسته اند که با شما تماس بگيرند لذا، پيغام دادند که شما به هيچوجه فردا (پنج شنبه) پرواز نکنيد!! خيلي عجيب بود، گفتم چه کسي اين پيغام را داده که درجه دار ديسپچ گفت، من پيغام را از سوي ديسپچ شيراز گرفتم و فکر ميکنم از طرف جناب هاشم پور و يا معصومي اين پيغام را داده اند، سئوال کردم دليل اينکار را نگفتند؟ که پاسخ داد خير، چيزي در اين مورد اظهار نکرده اند فقط اصرار بر اين بوده که حتما" اين پيغام بشما داده بشود!!من با تعجب خدا حافظي کردم و بلافاصله با جناب جاويد نيا که در آن زمان افسر برنامه نويس عمليات و گردان 82 بود تماس گرفتم و پرسيدم جاويد کسي راجع به عدم انجام و يا انجام پرواز فرداي من مورد خاصي را بشما اعلان کرده؟ که ايشان هم تعجب کرد و پاسخ منفي داد و بعد که جريان تلفن پيغام شيراز پست فرماندهي را برايش تعريف کردم گفت، متاسفانه از صبح تلفنهاي شهري ايراد داشته و به همين دليل ممکن بچه ها از شيراز نتوانستند باهات تماس بگيرند و خواستند از طريق پست فرماندهي پيغام بدهند که آنهم پيغام را ناقص گرفته، ولي احتمالا" بچه ها مي خواستند شوخي کنند، که خداحافظي کرديم و گوشي را گذاشتم و جريان را براي بقيه تعريف کردم و هر کسي يک چيزي گفت و يک کم خنديديم و بعد هم رفتيم بخوا بيم تا براي پرواز فردا آماده باشيم.برنامه پرواز روز پنج شنبه چهارم فروردين 64 من براي ساعت 0930 صبح به همراه جناب عباس صنعتکار يکي از کابين عقب هاي گردان 82 تنظيم شده بود که ضمنا" اين اولين باري بود که بنده با ايشان در يک پرواز با هم برنامه شده بوديم و منطقه پروازيمان هم در منطقه اي بين غرب قزوين تا جنوب غربي همدان بود که بعد از بريف کامل پروازي و توضيح مواردي که ممکن است در پرواز و درگيريهاي احتمالي پيش بيايد بسمت هواپيما حرکت نموديم تا راس ساعت پرواز را انجام دهيم.هواپيماي ما در آنروز مسلح به چهار تير موشک فونيکس و دوتير موشک اسپارو و دوتير موشک سايد وايندر بود که ترکيب خوبي را داشت، از باند پروازي بلند شديم و بعد از چند دقيقه و ترک راديوي اپروچ اصفهان با هر دو رادار کرج و همدان تماس را برقرار و حضور خودمان را اعلان نموديم. و طبق معمول جهت کنترل وضعيت منطقه و هواپيماهاي عراقي مهاچم و هواپيماهاي خودي که براي انجام ماموريت بمباران مناطق مختلف عراق از آن منطقه مي گذشتند در تماس دائم بوديم، در طول مدت اين پرواز چندين مرحله تحت کنترل رادار به سراغ چند هواپيماي عراقي که در حال انجام عمليات ايزائي در نزديک مرز بودند رفتيم که به محض اطلاع از حضور ما و در يکي دو مورد با انجام قفل راداري آنان مجبور به بازگشت بداخل خاک خود شده و ما هم به منطقه ايستائي خودمان بازگشتيم.ساعت نزديک به چهار بعد ازظهر بود و ما تازه از آخرين بنزينگيري هوائي به منطقه خودمان بازگشته بوديم که مجددا" رادار ما را از نزديک شدن يک دسته دو فروندي از هواپيماهاي عراقي به مرز آگاه نمود و در خواست نمود که آنان را تحت نظر داشته باشيم، که اين بار من که تقريبا" از خلوتي منطقه خسته شده بودم شروع به کم کردن سريع ارتفاع نموده و در همان حال از کابين عقب خواستم که اگر IFF روشن است سريعا" آنرا خاموش نمايد و همزمان با باز کردن موتورها بصورت حداکثر شروع به ازدياد سرعت نمودم تا در يک حالت غافلگير کننده و از پائين به بالا اينبار بدون انجام قفل راداري خودم را به هواپيماهاي عراقي رسانده و حمله خودم را آغاز کنم که در همين اثنا کنترولر رادار که مرا در صفحه رادار خود از دست داده بود شروع به صدا کردن نمود و مرتب درخواست اعلان موقعيت ميکرد، من که با استفاده از پستي و بلنديهاي منطقه در حال پرواز در لابلاي ارتفاعات منطقه بودم شروع به پاسخ دادن به رادار کرده و از وي خواستم حواسش فقط به هواپيماهاي عراقي باشد و به موقعيت من زياد کاري نداشته باشد، همين جا لازم است توضيح دهم که در موارد عادي انجام مکالمات راديوئي جزء وظائف کابين عقب هواپيما ميباشد و جناب صنعتکار که اولين بارش بود با من پرواز ميکرد بنا به عادت معمول ولي با کمي دلخوري در همين گير و دار از من خواست که اجازه دهم ايشان پاسخ لازم را به ايستگاه رادار بدهند!! که من هم بدليل درگيري با پرواز در ارتفاع پست به ايشان گفتم هر وقت لازم بود ميگويم که شما صحبت کنيد!! خوب با همين برخوردي که در کابين بين ما پيش آمده بود، بدون رد و بدل شدن هر گونه حرف وصحبت ديگري به پرواز خودم ادامه دادم و رادار هم مرتبا" موقعيت و سمت هواپيماهاي عراقي را در راديو اعلان مينمود و در جائي که حدود سي مايلي هواپيماهاي عراقي قرار داشتم با تمام نيرو شروع به Pull Up کردن و بالا آوردن هواپيما نمودم و رادار هواپيما هم کماکان در حالت TWS قرار داشت و سمت من دقيقا" 280 درجه و سمت هواپيماهاي عراقي 60 درجه بود که موقعيت خوبي را براي من جهت Re Attack يا حمله مجدد از سمت راست و به داخل خاک خودمان بر روي هواپيماهاي عراقي فراهم مي نمود تا در صورت عدم شليک موشک دور برد بتوانم در يک داگفايت با آنها درگير شويم، فاصله من تا مرز به کمتر از ده مايلي رسيده بود که ناگهان هواپيماهاي عراقي با گردش شديد به سمت چپ خودشان شروع به دور شدن از منطقه نمودند و مشخص بود که رادارهاي زميني آنان از نزديکي و حضور ما مجددا" با خبر شده و آنان را باز گردانده بودند و رادار همدان هم که در اين وضعيت مجددا" ما را در اسکوپ خود ميديد، بدليل نزديکي زياد ما به مرز از ما درخواست نمود که سريعا" به منطقه پروازي خودمان باز گرديم و اين آخرين مرحله از پرواز آنروز در اين منطقه پروازي بود که با ناکامي بعد از حدود شش هفت ساعت پرواز بايد به سمت پايگاه اصفهان باز مي گشتيم. چون ديگر نيازي به بنزينگيري مجدد نداشتيم و ميخواستيم به پايگاه بازگرديم عليرغم رعايت ميزان 8500 پاوند بنزين باقيمانده در هواپيما که هميشه براي ترک منطقه و رفتن براي بنزينگيري مجدد آن در نشاندهنده بنزين از قبل ست مينموديم و به آن Bingo Fuel ميگوئيم تا حدود 6000 پاوند بنزين باقيمانده هواپيما در منطقه مانديم و پس از اعلان وضعيت منطقه توسط رادار همدان و با خبر شدن از حضور يک فروند هواپيماي اف 4 بصورت پوشش هوائي همان منطقه، من با رادار همدان خداحافظي نموده و به سمت پايگاه اصفهان رهسپار شديم.ساعت نزديک به 4.5 بعد از ظهر بود که در نزديکي فرودگاه با پائين دادن چرخ و فلاپ و غيره و با انجام آخرين چکهاي پروازي قبل از نشستن بصورت کامل، آماده فرود بوديم که از دور خودروئي را در سر باند مشاهده نمودم و با کمي دقت متوجه شدم که خودرو فرماندهي پايگاه است که احتمالا" منتظر است تا بعد از نشستن هواپيماي ما از باند عبور نمايد و به سمت برج مراقبت اصفهان و يا محل ديگري رهسپار گردد، در همين اثنا صداي فرماندهي پايگاه سرهنگ (تيمسار بازنشسته فعلي) رضا عطائي را از راديو هواپيما شنيدم که من را صدا ميزند!! بلافاصله در پاسخ با ايشان تماس گرفتم و اعلان نمودم که در Short Final باند هستم و چند لحظه ديگر خواهم نشست، که ايشان سئوال نمودند وضعيت خودت و هواپيما چطور است، گفتم همه چيز عالي است، ايشان گفت فري جان منطقه جنوب خالي است، گشت منطقه با اشکال روبرو شده و اوضاع زياد جالب و آرام بنظر نميرسه لذا از تهران درخواست نموده اند در صورت امکان براي مدتي برويد در منطقه خارک و در اختيار ايشان باشيد تا نفر بعدي آماده پرواز گردد و خود را به منطقه برساند، در پاسخ گفتم من پنج شش ساعته که بالا هستم و خسته شدم ضمن اينکه بنزين هم ندارم تا خودم را به منطقه بر سانم، ايشان گفتند اگر اينکار را انجام بدهيد مشکل بزرگي حل خواهد شد و ((بصورت کد و رمز من را از تعداد بالاي تانکرهاي نفتي پر شده در جوار اسکله خارک و در انتظار اجراي طرح خروج )) با خبر نمودند، که بلافاصله چرخ و فلاپ جمع کرده و گردش به چپ به سمت تانکر منطقه جنوب را گرفتم و از ايشان درخواست نمودم به تانکر اطلاع دهند که من نياز فوري به بنزين دارم و در صورت امکان بسمت من پرواز نمايد که ايشان هم با تائيد مراتب از من تشکر و خداحافظي نمودند.به محض جمع نمودن چرخ و فلاپ ها با گردش به چپ شروع به صعود به ارتفاع 24000 پائي نموده و با اينکه جناب صنعتکار بعد از آن مشاجره کوتاه راديوئي ساکت در کابين عقب نشسته بود و هيچ صحبتي نميکرد و روزه سکوت گرفته بود، خودم کليه تماسهاي راديوئي را انجام و با عوض نمودن کانال راديو کابين جلو بر روي راديوي تانکر شروع به صدا کردن تانکر نمودم و به سمت منطقه ايستائي آنان در حال پرواز بودم و بدون اينکه منتظر پاسخي از سوي کابين عقب باشم فقط روي راديو اينتر کام (داخلي) گفتم روي تانکر قفل راداري انجام بدهيد!! زيرا بنزينم وضعيت خوبي نداشت و بايد سريعا" موقعيت تانکر را دقيقا" پيدا مي کرديم والا بايد تصميم ميگرفتم که آيا به مسير ادامه دهم و يا در بين راه در شيراز بنشينم، در همين حال و هوا صداي تانکر را در پاسخ به صداکردن خود شنيدم که بعد از سلام و احوالپرسي، خلبان تانکر با حالتي پريشان سئوال کرد، فري تو بالا چکار ميکني؟ ابتدا" صدا را نشناخته بودم ولي بعد از صحبت مجدد ايشان صدا را شناختم و در پاسخ گفتم، مهدي جان مگر قرار بود بالا نباشم، خلبان تانکر جناب مهدي همتي بود که در روزهاي قبل که ابتدا به شيراز رفته بودم ايشان را با تفاق ساير دوستان 707 در همانجا ملاقات نموده بودم، ايشان مجدد سئوال نمود مگر پيغام پست فرماندهي ديشب بتو نرسيد که امروز پنج شنبه پروازي انجام ندهي؟؟ گفتم، نميدونم کدوم ديوانه اي گفته بود که من امروز پرواز نکنم ولي علتش و نگفته بود و بيخودي هم که نميشه پرواز نکرد انهم تو اين اوضاع و احوال!! در همين اثنا به ايشان گفتم مهدي جان من هيچي بنزين ندارم سريعا" بگرد طرف من و در رستوران را باز کن، که در پاسخ گفت من هم بنزيني برام باقي نموده شش هفت ساعته بالا هستم م و دارم ميرم شيراز بشينم اما ميتونم تو مسير حدود 1000 پاوند از بنزين خودم بهت بدهم، گفتم خدا بده برکت بيا جلو ، در حين نزديک شدن به تانکر از جناب همتي پرسيدم مهدي جان حالا ميگي اصل قضيه چي بوده يا نه؟ که گفت ديروز بعد از بازگشت از پرواز "مميش" (منظور ايشان جناب محمد رضا محرمي يکي از خلبانان تاپ تانکر هاي 707 بود) نهار را که خورد همان جا از خستگي روي کاناپه خوابش برد و بعد از مدتي يکهو با صداي گريه شديد از خواب پريد و داشت در خواب تو را صدا ميزد، که بعد از آرام کردنش، گفت خواب ديدم روز پنج شنبه بعد از ظهر است و فريدون مازندراني تو يک منطقه ديگري پرواز ميکرده ولي يکدفعه سر از منطقه جنوب در آورد و در حين پرواز با چندين هواپيماي عراقي درگير شد و يکي دو تا از آنها را زد ولي بقيه عراقيها اونو ساندويچ اتک کردن وسط آب زدنش و فري هم نتوانست از هواپيما بيرون بپره !!!! اين کل جريان بود ولي چون ما همه به خوابهائي که تا حالا مميش ديده اعتقاد داريم و ميدانيم حتما" اتفاق ميفته لذا با تماس با برو بچه ها اول فکر ميکرديم تو هنوز تو شيرازي ولي بعد که گفتند رفتي اصفهان هر کاري کرديم نتوانستيم باهات تماس بگيريم، لذا از جناب معصومي و هاشمپور خواستيم هر طوري شده از طريق پست فرماندهي به تو اطلاع بدهند تا امروز که پنج شنبه است پروازي انجام ندهي!!تازه جريان تماس نامفهوم پست فرماندهي برايم داشت روشن ميشد، که با خنده به مهدي همتي گفتم، مهدي جان مميش باز پر خوري کرده و خوابهاي عجيب و غريب ديده، لذا تو کاري به اين کارها نداشته باش و ببين تانکر بعدي کي پا ميشه تا من بنزين را پر کنم و برم تو منطقه که گفتند اوضاع جالت نيست و منطقه خالي مانده و کسي نيست!! در همين اثناء صحبت کردن با آقا مهدي به تانکر جناب همتي رسيدم و ديدم همه چيز آماده و مهيا است و سريعا" اون 1000 پاوند بنزيني که قول داده بود گرفتم و ايشان هم بعد از اتمام بنزينگيري ما گفت، واي واي ميدوني کي داره مياد جاي من؟ گفتم کي مياد؟ گفت مميش داره مياد تو منطقه!! گفتم خوب بهتر خودش مي بينه که خواب.... چپه....چند دقيقه در همان منطقه منتظر شديم تا تانکر بعدي برسه داخل منطقه هولدينگش که صداي مميش را شنيدم و بعد از تماس با وي با ناباوري با شنيدن صداي من، اول درخواست تغيير فرکانس کرد و بعد از اون هر چي دلش خواست تو راديو گفت و بار من کرد!!! آخر هم گفت توي ديوانه مگر نمي دوني همه خوابهاي من تا حالا درست از آب در آمده؟ پس چرا امروز پرواز کردي، ضمن اينکه نصف جريان تا الان همانطور که من تو خواب ديده بودم اتفاق افتاده ؟!؟! خلاصه بعد از کلي مذاکرات ديپلماتيک في مابين با آقا مميش، و با دادن قول مردانه به وي بابت اينکه تو اين پرواز هيچ ديوانگي خاصي از ما سر نزند، ايشان را تا منطقه ايستائي اش که در حوالي کازرون بود همراهي کرده و پس از پر کردن باکهاي بنزين، بطرف منطقه مربوطه پرواز نموديم که در حوالي کازرون بود همراهي کرده و پس از پر کردن باکهاي بنزين، بطرف منطقه مربوطه پرواز نموديم.به محض ترک تانکر با رادار بوشهر تماس حاصل نمودم و از حضور و آمادگي خودمان در منطقه وي را مطلع نمودم و با کم کردن ارتفاع براي رفتن به ارتفاع حدود يکصد پائي بالاي آب در هوائي کاملا" Haze بدليل غبار محلي و نزديکي به زمان غروب خورشيد، خود را در ضلع ورودي منطقه و بسمت غرب قرار دادم و بلافاصله بعد از انجام اين راديو کال با رادار بوشهر صداي يکي از بچه هاي اف 14 شيراز بنام جناب سيد محسن حسيني را شنيدم که روي راديو داخلي ما اعلان نمود (( ددي، من رفتم هيچي ندارم )) تکيه کلام محسن "ددي" بود که تو هر يک چمله اش اين کلمه را دو سه بار تکرار ميکرد، بلافاصله بعد از اعلان ترک منطقه از طرف محسن حسيني صداي خلبان اف 4 ي هم که در شرق بوشهر پرواز ميکرد را با همين مضمون تو راديو شنيدم و او هم بدليل مشکل راداري که داشت با ما خدا حافظي کرد و منطقه را ترک گفت تا در بوشهر بنشيند، نگاهي به اطراف خارک انداختم ديدم بيش از بيست و سه چهار فروند کشتي نفت کش که هر کدام تا خر خره در آب فرو رفته بودند بصورت پراکنده در اطراف اسکله "تي" خود نمائي ميکنند و مشخص است که همه در انتظار انجام برنامه خروج در اواخر همان شب هستند، تازه متوجه شدم چرا جناب سرهنگ عطائي فرمانده پايگاه انقدر اصرار داشت که هر طوري شده سريعتر ما خودمان را به منطقه برسانيم، خوب قسمت اين بود تا از آن پرواز طولاني خسته کننده در غرب کشور به جنوب بيايم و يک مدت کوتاهي هم اينجا پرواز کنيم و مواظب اين بندگان خدا باشيم تا بارشون را بدون دغدغه خاطر از اين محل خطر ناک دور کنند.حدود پنجاه دقيقه اي بود که داشتيم در منطقه پرواز مي کرديم و همه چيز آرام و بدون سر و صدا پيش ميرفت و من با چک کردن ميزان بنزين باقيمانده و حساب و کتاب زمان خروج از منطقه با رسيدن به همان ميزان بنزين Bingo Fuel تصميم داشتم که تا در انتهاي آخرين لگ (ضلع) منطقه که بسمت غرب بود که رسيدم منطقه را ترک کنم، که همزمان صداي رادار بوشهر رشته افکارم و بهم زد و شنيدم که روي راديو اعلان نمود "همسايه قرمزه" اين بدين معني بود که احتمال حمله به جزيره خارک مي رود و کليه سيستمهاي پدافندي، به حالت آتش به اختيار در آمده اند، کمي در همان مسيرم ادامه دادم که مجددا" صداي رادار بوشهر را شنيدم که مي گويد "ما هم قرمزيم" ضمنا" شما هم سريعا" گردش به چپ کنيد و بگرديد به سمت 180درجه و بطرف جنوب منطقه ادامه دهيد !! اين بدين معني بود که از يک ايستگاه راداري و يا سيستم شنود منطقه اي به رادار منطقه بوشهر اعلان وضعيت نموده که احتمالا"اين جزيره در شرف مورد حمله قرار گرفتن از طرف هواپيماهاي عراقي مي باشد و با اعلان وضعيت قرمز در بوشهر، حمله هوائي قطعي است، و در اين حالت است که پدافند هر دو منطقه خارک و بوشهر به حالت صد در صد آماده باش و آتش به اختيار در آمده بودند، پس از اين راديو کال بوشهر به نشاندهنده بنزين نگاه کردم ديدم عدد 8000 پاوند را رد کرده ام و نشان دهنده بنزين رو به کم شدن ميباشد، با خود فکر کردم خوب اگر الان بگويم که من بنزينم تمام شده و بايد منطقه را ترک کنم ، که همه فکر ميکنند اف 14 ترسيد و به بهانه کمبود سوخت از منطقه خارج شده!! و اگر هم بخواهم منطقه را ترک کرده و سريعا" بروم بنزين بگيرم و باز گردم که ممکن است در اين فاصله هواپيماهاي که نميدانم هنوز در کجاي منطقه خليج فارس قرار دارند خودشان را به جزيره خارک رسانده و ترتيب همه اين سوپر نفتکشها و اسکله بارگيري نفت را با هم بدهند ..... پس خداي من چکار کنم ؟ چه تصميمي را بايد مي گرفتم؟!؟!خوب بنا بدرخواست رادار گردش به چپ را هم آغاز نموده بودم و در سمت حدود 180 درجه بسمت جنوب جزيره در حال پرواز بودم که نگاهي به نشاندهنده بنزين انداختم و ديدم حدود 7000پاوند بنزين باقيمانده و لذا تصميم به ماندن گرفتم و به کابين عقب اعلان نمودم بنزين مان براي ورود به درگيري خيلي کم است، ولي انتخاب ديگري نداريم و بايد تا آخرين لحظه در منطقه بمانيم، لذا حواست را خوب جمع کن و تا اعلان نکردم ايجکت نميکنيد هر جائي که لازم بود خواهم گفت و آنوقت ايجکت ميکنيد!!اينجا لازمه توضيح بدهم كه عموما"من در پروازهائي كه با کابين عقب هاي قديمي تر مي رفتم پرواز، دسته انتخاب وضعيت Ejection Command Handle را ميگفتم بر روي MCO قرار دهند، تا در صورت بروز هرگونه مشکلي در حين درگيريهاي هوائي و در آخرين لحظات پروار در صورت نياز و صلاحديد اگر اعلان ايجکت نمودم، کابين عقب با ايجک نمودن خود من را هم از هواپيما خارج نمايد، در اين پرواز هم از ابتدا گفته بودم که کابين عقب همين کار را کرده و حالت MCO را انتخاب نموديم ولي با توجه بشرايطي که در آن قرار گرفته بوديم و کم شدن سريع بنزين باقيمانده که هر آن ممکن بود به علت تمام شدن آن مجبور به ايجکت و خروج اضطراري از هواپيما شويم قبل از گردش به سمت هواپيماهاي عراقي به کابين عقب گفتم Ejection Handle را روي حالت Pilot قرار ميدهيم اما تا زماني که اعلان نکردم شما هواپيما را ترک نمي کنيد، بدين ترتيب اگر کابين عقب هم به هر دليلي بصورت ناگهاني تصميم به ايجکت مي گرفت به تنهائي قادر بود خودش را به بيرون پرتاب کند و من هنوز مي توانستم در هواپيما باقي مانده و آنرا هدايت نمايم.با اين تصميم كه گرفتيم، از رادار پرسيدم خوب اگر هدفي داري چرا من را به سمت جنوب مي فرستيد، اول بگو ببينم چه خبره؟ كنترولر رادار در جواب گفت، برابر اعلان رادار بندر امام رادار ( رادار موبايلي كه از بهبهان به اين منطقه گسترش داده شده بود و به همين خاطر هواپيماي خفاش هم در پرواز بود تا مكمل اين رادار باشد)، بالاي ده (10) فروند هواپيما در حال نزديك شدن به منطقه هستند و لي هنوز نتوانستيم با آنها ارتباط راداري برقرار نمائيم، كه در جواب گفتم پس من را برگردان به سمت 300 درجه تا ببينيم چي داريم!! با اين اعلان و با انجام گردشي سريع به راست در سمت 300 درجه قرار گرفتيم و به صنعت كار گفتم رادار را اول Tilt كن كف آب تا ببينيم چيزي داريم يا نه، به محض ثابت شدن هواپيما در سمت دلخواه اهداف به ترتيب در صفحه رادار ما مشخص ميشدند و بعد از سرچ كامل ارتفاعات بالاتر و هر دو سمت چپ و راست آنان و اطمينان از اينكه فقط همين تعداد هستند، مشخصات اهداف را به ترتيبي كه ميديدم و شامل يكدسته دو 2 فروندي در جلو، و سه دسته 3 فروندي در پست سر آنها و در آخر هم يك دسته 2 فروندي ديگر كه جمعا" تعداد 13 فروند ميشدند و در ارتفاع حدود 500 پائي بالاي آب و در سمت 120 درجه با فاصله اي حدود 75 مايلي از ما بطرف بوشهر در پرواز بودند را به رادار داديم كه آنها هم پس از چك نمودن مجدد تعداد و سمت و فاصله اهداف گفته هاي ما را تائيد نمودند، خوب ديگر مسئله داشت راستي راستي جدي ميشد و در وضعيتي كه هر لحظه بنزين داره كم و كم تر ميشه تازه ميخواهيم با اين جماعت زبون نفهم هم درگير بشيم، در همين اثنا صداي مميش هم كه راديو خود را بر روي كانال رادار ست نموده بود تا تمام مراحل پرواز ما را زير نظر داشته باشه نيز مرتبا" شنيده ميشد كه ميگفت" لامصب تو كه بنزين نداري پس چرا انجا وايستادي" چون او ميدانست كه از زمان بنزينگيري ما مدتي است گذشته و من هم كه درگير اين هدفهاي جديد بودم و نميتوانستم جوابي به او بدهم، لذا تنها يكبار روي راديو گفتم " لطفا" راديو را اشغال نكنيد" بلافاصله به ردار گفتم اينها الان بايد بگردند به سمت 180 تا 200 درجه چون احتمال ميدهم كه از سمت جنوب بخواهند حمله را انجام بدهند لذا حواست باشه اگر گردش كردند همه را داشته باش كه كسي از بينشان جدا نشده باشه چون اگر آنها بگردند من هم از راست ميگردم تا به موقع روبرويشان در بيايم.منطقه واقعا" بهم ريخته بود، صداهاي مختلفي را در اطراف كنترولر ايستگاه رادار ميشنيدم كه نشان دهنده التهاب شديد در بين افراد ايستگاه رادار بود و همزمان صحبت با من، مكالمات زياد ديگري با ساير ايستگاهها و سايتهاي پدافندي توسط افراد ديگر شنيده ميشد، كنترولر رادار اعلان نمود هدفها گردش براست نموده و سمت 170 درجه را با فاصله 55 مايلي از شما گرفتند، در همين موقع چراغهاي نشاندهنده Low Fuel Light سمت چپ و راست هر دو روي پانل Caution Light روشن شده بود و پشت سر هم چراغهاي ديگري نيز در حال روشن شدن بود، تنها كاري كه قبل از انجام گردش براست خودم انجام دادم تنظيم حداقل ارتفاع 35 پائي بالاي آب در Radar Altimeter بود تا در صورت چرخش سريع و كم شدن فاصله با آب را با بوقي كه ميزند بمن هشدار بدهدو ارتفاع را گوشزد كند، ضمنا" از كابين عقب هم پرسيدم سيستمها ALR ها و ALQ و چف و فلير همه روشن است؟ كه با پاسخ Yes Sir ايشان خيالم از اين بابت هم راحت شد، تنها اشكالمان كمبود شديد بنزين بود كه كاريش هم نميتونستيم بكنيم و در اين موقعيت بايد تا آنجائي كه اجازه ميداد جلو ميرفتيم و اگر موشكي نميخورديم بموقع ايجكت ميكرديم!!نشاندهنده بنزين 2500 را نشان ميداد كه به همين خاطر چندين چراغ Warning روشن شده و يا برخي در حال چشمك زدن بود، در همين موقع هدفها گردش خودشون از سمت چپ به سمت حدود 20 درجه با فاصله اي حدود 35 مايلي از ما شروع كردن كه با اعلان اين وضعيت از سوي رادار من هم گردش خودم را از سمت راست آغاز و شروع به كم كردن ارتفاع نمودم تا در حدود 50 پائي بالاي آب قرار بگيرم در اواخر گردش بود كه به جناب صنعتكار گوشزد كردم كه از گردش در آمديم فقط بيرون را نگاه كن و مواظب بيرون باش، بهيچوجه روي هيچكدام از تاركت ها قفل راداري نكن و اگر لازم بود خودم از PLM Lock استفاده ميكنم ، نگاهي به نشاندهنده بنزين انداختم ديدم داره از 2000 ميره پائين تر و از اواسط گردش، خودم هم تنها بيرون از هواپيما را نگاه ميكردم تا ببينم چيزي بطرفمان شليك شده يا نه، درست در لحظه اي كه در روبروي هواپيماهاي عراقي و در فاصله حدود 20 مايل از هم قرار گرفته بوديم جناب صنعتكار با نزديك شدن اهداف و آغاز بكار شديد سيستمهاي ECM دستپاچه شد و روي اولين هدف قفل نمود كه بلافاصله با فرياد بلندي در راديو قفل راداري را شكستم و گفتم مگر نمي بيني چند تا موشك داره بطرفمان مي آيد؟ كنترولر رادار كه همه هواپيماهاي عراقي و همينطور ما را در اسكوپ خود ميديد با اين مكالمه من كه روي راديو انجام شد ديگر صدايش در نمي آمد، توي آسمان بيش از بيست فروند موشك كله قرمز مستقيم داشت بطرف ما ميامد، صداي انواع آزير ها از سيستمها بلند شده بود و چراغهاي هشدار دهنده يكي پس از ديگري چشمك ميزد و چف و فليري بود كه پشت سر هم از زير و ته هواپيما شليك ميشد، تنها راه نجاتمان شروع مانورهاي سنگين و گردش هاي شديد به چپ و راست بود كه ما به ان Jinking ميگوئيم، سكوت مرگبار راديوئي هم جا را گرفته بود و تنها ما بوديم و موشكهاي در حال پرواز بسمت ما كه از روبرو يمان مي آمدند، با استفاده از حداكثر قدرت موتور و دو سه باري با استفاده از نيش After burner پس سوز موشكها را يكي پس از ديگري Defeat ميكرديم، هشت فروند از هواپيماهاي ميگ 27 ( ميگهاي 23 بهينه سازي شده) عراقي مخصوص بمباران كه حامل انواع بمب ها بودند با ديدن اين صحنه كليه بمبها و مهمات خودشان را يكجا در آب رها كردند و هر يك سعي مينمود با گردش بسمت عراق زودتر از ديگري خود را از صحنه دور نمايند، در اين بين هواپيماهاي پوشش بمب افكنها نيز كه همگي از نوع ميراژهاي اف 1 بودند و هر كدام حامل 4 تير موشك سوپر ماترا 530 بودند بصورتي احمقانه هر پنچ فروند با هم موشكهاي خود را همزمان بسوي ما شليك نموده بودند و به همين علت بود كه يكباره تعداد زيادي موشك باهم در آسمان به پرواز در آمده بود، و حال كه هنوز ما روي هوا بوديم و موشكي هم به ما اصابت نكرده بود و كماكان بسمت آنها در حال پرواز بوديم، از ترس فلايت آنان نيز مانند هواپيماهاي بامبرشان از هم گسيخته شده و با وجود اف 14 در منطقه آنها نيز حداكثر سعي خود را بكار مي بردند تا هر چه سريعتر از هواپيماي ما و رينگ موشكهاي هاگ خود را بدور نگاه دارند و لذا هر كدام در آن ارتفاع پائين با دستپاچگي شديد به سمتي مي گشت تا در دام ما نيفتاد، غافل از اينكه ما خود با حداقل بنزين امكان داشت هر لحظه بدون اصابت موشكي به هواپيما مجبور به ترك آن شده و ايجكت نمائيم!!!با اينكه هوا غبار آلود و نزديك به تاريك شدن بود و پس از منحرف كردن اكثر موشكها و انفجارشان در هوا و يا سقوط شان در آب، در سمت راستم سه فروند از آخرين هواپيماهاي پوششي ميراز ها را كه با چشم قابل رويت بودند ديدم و با گردشي فوق العاده تند از راست به سمت آنان چرخيدم كه ديدم، هر سه فروند پس سوزهايشان را روشن كرده و در حال پرواز بصورت زيگزاك بر روي آب بسمت خاك عراق هستند و هر لحظه در يكي از اين گردشها احتمال سقوط يكي از آنان در آب مي رود، كه با ديدن عدد 600 روي نشاندهنده بنزين بلافاصله هواپيما خود را كنترل و از ادامه مسير منصرف شدم و قبل از هر كاري موتورها را به حالت 90% در آوردم، ديگر هواپيمائي دور و بر ما نبود، و مدت زيادي بود كه راديو در سكوتي طولاني فرو رفته بود، از كابين عقب سئوال كردم آيا متوجه هيچ ضربه و يا شوكي به هواپيما نشده ايد؟ كه با پاسخ منفي دادن وي كمي خيالم راحت تر شده و مشغول تعيين موقعيت خود و هواپيما شدم، با يك نگاه متوجه شدم در حد فاصل بين دو جزيره فارسي و عربي حدودا" پنجاه مايلي جنوب خارك قرار دارم، رادار را صدا زدم، پاسخي نشنيدم، مجددا" رادار را صدا زدم و نهايتا" براي سومين بار رادار را صدا زدم، كه اينبار كنترولر رادار با ناباوري و با بغض شديدي كه در گلو داشت پاسخ من را داد و سئوال كرد مگر شما هنوز تو هواپيما هستيد؟!؟! به او گفتم پس قرار بود كجا باشيم؟ كنترولر كه حالا باورش شده بود ما هنوز زنده هستيم با خوشحالي گفت ما و كليه شناورهاي تو منطقه صداي شديد انفجار را كه در اثر پرتاب تعداد زيادي بمب در آب بوده شنيديم ولي فكر مي كرديم يكي از آن موشكها هم كه شليك شد بشما اصابت نموده و شما در آب سقوط نموديد و متاسفانه همين اطلاع را به مركز و پايگاه هشتم هم داده ايم!!!در پاسخ كنترولر گفتم نه برادر مي بينيد كه ما هنوز زنده ايم فقط آماده باش و به برج بوشهر اطلاع بدهيد كه من بصورت اضطراري بايد در بوشهر بنشينم اگر بتوانم به آنجا برسم!!كنترولر رادار كه تازه خودش را پيدا كرده بود پاسخ داد ، قربان ما و همسايه هنوز قرمزيم!! گفتم آقا جون قرمز و سبز و سفيد نداره به همه بگو سفيد كنند !! من دارم مي آيم تا بنشينم، در پايان همين مكالمه صداي جناب محرمي را شنيدم كه به رادار اعلان كرد، نشستن ايشان منتفي است ما تا چند لحظه ديگر با هم دست ميدهيم!! گيج شده بودم مگر مميش ديوانه شده !! سريع از كابين عقب خواستم آنتن را بالا بده و ببيينه چيزي جلوي ماست، برابر مقررات هواپيماي تانكر در يك دوره ايستائي دور از مرزها و در داخل سرزمين اصلي و در ارتفاع بين 22000 الي 28000 پائي بايد پرواز كند، چطوري اون ميگويد ما الان با هم دست ميدهيم، تو همين فكرها بودم كه كابين عقب هواپيماي تانكر را درست در مقابلمان در حدود فاصله 30 مايلي و در حال كم كردن ارتفاع بزير 5000 پائي بالاي آب گرفت و من حيران مانده بودم كه اون اعجوبه انجا چه ميكند!!موقعيت تانكر را با رادار بوشهر چك نموديم و تائيد شد و با حالتي ناباورانه بسمت او در حركت بودم كه در همين زمان صداي جناب جاويد نيا را شنيدم كه داشت با رادار بوشهر صحبت ميكرد و اعلان ميكرد جناب عطائي (فرمانده پايگاه هشتم شكاري) و جناب مهرگانفر ( از خلبانان اف 14 و خلبان بونانزا) با يك فروند بونانزا از اصفهان بلند شدند و بسمت بوشهر در پروازند و درخواست نمودند كه آخرين وضعيت اف 14 را برايشان توضيح دهيد، كه آيا تيم رسكيو و نجات به منطقه سقوط رسيده يا نه؟ و اطلاعي از بيرون پريدن و يا نپريدن بچه ها داريد يا نه؟با توجه به وضعيت هواپيماهاي موجود تو منطقه حدس زدم آقايون بحث آخرين وضعيت ما را دارند دنبال ميكنند كه بلافاصله روي راديو جاويد را صدا زدم و پرسيدم جاويد دنبال كي ميگردي؟ يك لحظه صدام را نتوانست تشخيص بده و با اون لهجه شيرين اصفهانيش گفت، مثيكه فري رو زدندش، نميدونيم پريده س بيرون يا نپريدس ؟ گفتم جاويد مطمئني که پريده س؟ تازه صدايم را تشخيص داد و گفت فري تو كجائي؟ پاسخ دادم تو هواپيما و داخل لباسهام!! گفتم جاويد جون تا شب نشده بونانزا را برگردون بشينه پايگاه، من هم بر ميگردم پايگاه اگر بنزين بگيرم در غير اينصورت امشب بوشهر ماهي ميخورم!!بعد از اين مكالمات راديوئي كه يك كم خستگي امان در كرد رفتيم بطرف تانكر و نهايتا" در ارتفاع 2000 پائي بالاي آب توانستيم خودمان را به تانكر رسانده و به بسكت بنزين گيري وصل بشيم، اما مميش هم كه هنوز باور نداشت كه من ديگر بدنبال هواپيماهاي عراقي نخواهم رفت از پر كردن فوري باكهاي ما خود داري مي كرد و صد پاوند پاوند بنزين ميداد تا ما کاملا" منطقه بوشهر را هم رد كرده و به همان صورت متصل بهم ارتفاع را به حدود بيست و دو هزار پائي رسانديم و همزمان هم صداي هواپيماي ديگري را از شيراز شنيدم كه تازه از شيراز بلند شده و بسمت منطقه مي آمد و بدين ترتيب ما با خداحافظي از رادار بوشهر و جناب محرمي اين خلبان شجاع و دلاوري كه براي نجات ما دست بريسك بزرگي زده بود و عليرغم تمامي دستورالعملها و قوانين در ان وضعيت نا مساعد ما را از ترك اجباري هواپيما و از دست دادن يكفروند هواپيماي اف 14 نجات داد، بيكي از غير منتظره ترين روزهاي پروازي خود پايان داديم.<البته همينطور که در راه رسيدن به پايگاه اصفهان بوديم از طريق کنترولر رادار بوشهر با خبر شديم که برابر گزارش و تائيد سايتهاي شنود نيروي هوائي و نيروي دريائي و بالاخره هواپيماي خفاش که در منطقه بودند تعداد دو فروند از هواپيماهاي مهاجم پوشش هوائي که از نوع ميراژ بودند و يک فروند از بمب افکنهاي ميگ 27 عراقي به پايگاههاي خودشان بازنگشتند و از کل سيزده فروند هواپيماي مهاجم عراقي که براي درهم کوبيدن تاسيسات جزيره خارک و از بين بردن نفتکشهاي آماده ترک منطقه به ماموريت اعزام شده بودند تنها 10 فروند آنان به پايگاههاي مربوطه بازگشتند، و اين خبري بود که خستگي اين پرواز و مخاطرات آنرا بطور کل از تن ما بيرون کرد، ضمنا" زبون رفيق هم پروازيمان را هم باز نمود..!! باميد سرفرازي ايران عزيز
  8. [quote name='amirarsalankhan' timestamp='1408261125' post='402537'] [b][size=5]تحولات 24 ساعت اخير[/size][/b] حداقل 10 حمله هوايي عليه مواضع شورشيان در اطراف روستاي عرزا در حومه حماء انجام گرفت. اين روستا روز گذشته به تصرف مخالفين بشار اسد درآمد با تصرف اين روستا مخالفين در فاصله كمتر از 5 كيلومتري فرودگاه نظامي حماء مستقر شدند. [CODE]https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=LCBqnOJv390[/CODE] فيلم عمليات شورشيان در اطراف فرودگاه نظامي حماء [size=6][url="http://fs2.filegir.com/xshabrox/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D9%85_%D8%AD%D8%A7%D8%AC%D8%B2_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AC%D9%86_%D9%81%D9%8A_%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A9_%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%8A%D8%B7%D8%B1%D8%A9_%D8%B9%D9%84%D9%89_%D8%AA%D9%84%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%AD%D8%A9_15-8-2014_%5BLCBqnOJv390%5D_%5Btag18%5D.mp4"][color=#ff0000]دانلود[/color][/url][/size] [CODE]https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=RhuqgYVyslw[/CODE] فيلم نابودي تانك تي 72 ارتش سوريه به دست گروه بدر الشام در استان حماء [url="http://fs2.filegir.com/xshabrox/%D9%84%D8%AD%D8%B8%D8%A9_%D8%AA%D8%AF%D9%85%D9%8A%D8%B1_%D8%AF%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A9_T72_%D8%B9%D9%84%D9%89_%D8%AA%D9%84%D8%A9__%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%8A%D8%AD%D8%A9_-_%D8%A8%D8%B1%D9%8A%D9%81_%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B1%D8%A8%D9%8A__-_%D8%BA%D8%B2%D9%88%D8%A9_%D8%A8%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%A8%D8%B1%D9%89_%5BRhuqgYVyslw%5D_%5Btag22%5D.mp4"][color=#ff0000][size=6]دانلود[/size][/color][/url] شوراي امنيت سازمان ملل متحد در قطعنامه اي ارسال سلاح به دو گروه دولت اسلامي و جبهه النصره را ممنوع كرد هشت نفر از اعضاي ارتش آزاد سوريه كه در نبردهاي شمال حلب به دست دولت اسلامي دستگير شده بودند در اخترين سر از تن شان جدا شد دولت اسلامي همچنين قاضي شرع گروه صغور الشام را اعدام و سرش را از تن جدا كرد [img]http://upload7.ir/imgs/2014-08/14169727921425467146.jpg[/img] ابو عبدل السامعي قاضي شرع صغورالشام شورشيان نيروهاي كمكي به جهت پشتيباني از مدافعين در مناطق مارع و عزاز اعزام كردند تا جلوي سقوط اين مناطق به دست نيروهاي دولت اسلامي گرفته شود اين دو منطقه از مهمترين نقاط جهت پشتيباني از نبرد در حلب هستند [CODE][url="https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=4lYW8ql-APs"]https://www.youtube....d&v=4lYW8ql-APs[/url][/CODE] تعدادي از نيروهاي كمكي در راه مارع [url="http://fs2.filegir.com/xshabrox/%D8%AD%D8%B1%D9%83%D8%A9_%D9%86%D9%88%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%86%D9%83%D9%8A____%D8%AA%D8%B9%D8%B2%D9%8A%D8%B2%D8%A7%D8%AA_%D8%B9%D8%B3%D9%83%D8%B1%D9%8A%D8%A9_%D8%B6%D8%AE%D9%85%D8%A9_%D8%AA%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87_%D8%A5%D9%84%D9%89_%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%8A%D9%81_%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%85%D8%A7%D9%84%D9%8A_%D9%84%D8%B5%D8%AF_%23%D8%AA%D9%86%D8%B8%D9%8A%D9%85_%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4_%5B4lYW8ql-APs%5D_%5Btag5%5D.flv"][color=#FF0000][size=6]دانلود[/size][/color][/url] [url="http://wikimapia.org/#lang=en&lat=36.500391&lon=37.271805&z=13&m=b&search=Akhtareen"]http://wikimapia.org...earch=Akhtareen[/url] نقشه منطقه شمال حلب بر اثر انفجار يك ماشين بمب گذاري شده در تركمان بارح در شمال حلب، 7 جنگجوي داعش كشته شدند [img]http://www.upload7.ir/imgs/2014-08/27836369440910485410.jpg[/img] ماشين بمب گذاري شده درگيرها در حمص بعد از يك آتش بس طولاني دوباره از سر گرفته شد و ارتش سوريه به منطقه الواعر حمله كرد [CODE]https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=MPV4JzUeOac[/CODE] فيلمي از شليك به سمت سربازان ارتش سوريه كه در يك ساختمان در مورك گير افتاده اند(جالبه) ببنيد [url="http://fs2.filegir.com/xshabrox/%D9%81%D9%8A%D9%84%D9%82_%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%A7%D9%85_ll_%D8%B1%D9%8A%D9%81_%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%A9_ll_%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B5%D8%B1%D8%A9_%D8%B6%D8%A7%D8%A8%D8%B7_%D9%8810_%D8%B9%D8%B3%D8%A7%D9%83%D8%B1_%D9%81%D9%8A_%D9%85%D9%88%D8%B1%D9%83__%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%AF%D9%88%D8%A7_%D8%AC%D8%AB%D8%AB%D9%87%D9%85_%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%A7%D8%A6%D9%87%D9%85_%D9%88%D8%A7%D8%BA%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%85_%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%AF%D8%A9_%5BMPV4JzUeOac%5D_%5Btag22%5D.mp4"][color=#FF0000][size=6]دانلود[/size][/color][/url] [img]http://www.upload7.ir/imgs/2014-08/96754712238631732598.png[/img] امحاء مواد مخدر توسط دولت اسلامي داعش در الرقه [img]http://www.upload7.ir/imgs/2014-08/29623483603697390272.jpg[/img] سرباز نجات يافته از مقر لشكر 17 كه توانسته به خانه برگردد [img]http://www.upload7.ir/imgs/2014-08/78921645058189554793.jpg[/img] شبه نظاميان دولتي در مليحه [/quote] [quote name='gholam22' timestamp='1408274884' post='402589'] امریکا _ نیوجرسی فرقی نمیکند در بیابان های عربستان باشید یا در نیوجرسی امریکا. احمق ها همه جا هستند...@! [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/BvLnuW7CQAIXxmC_large.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/BvLnq7mCEAA-Kuy_large.jpg[/img] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/BuszgPACIAAqsFs_large.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_BuszgPACIAAqsFs_large.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/BuszgiBCcAAxcr2_large.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/thumb_BuszgiBCcAAxcr2_large.jpg[/img][/url] [/quote] اسب اسبه امسال هم سال اسبه!
  9. [img]http://8pic.ir/images/lftvmo4xjoy7wxls72r1.jpg[/img] این دو نفر بالا که مثلا ارتشی سوری هستن اینا رو مثلا داهشیا میخوان به شیوه مسلمونا به خاک بسپارن ؟ حکایت این پنبه ها چیه
  10. [quote name='Moltke' timestamp='1407859088' post='401453'] نامه پیامبر به موکواکیس ( مقوقس ) حاکم مصر که اکنون در موزه توپکاپی استانبول نگهداری می شود [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/3d/Muhammad_letter_muqawqis.jpg/640px-Muhammad_letter_muqawqis.jpg[/img] این هم کپی همان نامه از سال 1904 [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/0/0f/Muhammad%27s_Letter_to_Mukaukis.png[/img] نامه پیامبر به منذر بن ساوی تمیمی حاکم بحرین [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/f/f2/Muhammad_Bahrain_letter_facsimile.png[/img] [/quote] [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]به زبان بصري – گرافيکي مهر حضرت رسول(ع) توجه کنيد، نقش و نوشته مهر ساده‌تر و صريح‌تر از آن است که چندان نيازي به تامل داشته باشد. اما در نگاه دوم، متوجه چيز دگري خواهيد شد، قاعدتا چون زبان عربي از راست به چپ است، اگر نوشتن اين عبارت مي‌خواست در کادر دايره‌اي مهر؛ طبق شيوه معمول و مرسوم باشد، بايد عبارت «محمد رسول‌الله» از بالا به پايين در کادر دايره‌اي شکل نقش مي‌بست، اما حضرت رسول (ص) ما نخواسته است نامش مقدم بر نام جلاله «الله» قرار گيرد. [/size][/font][/color] [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]مهر نامه محمد(ص) هم رسولانه است و پيام دارد؛ پيام تواضع و احترام به خود خود خدا... مفهومي که از وراي 14 قرن؛ همچنان با مخاطب ارتباط معنايي، نشانه‌اي و بصري برقرار مي‌کند، دوباره عکس را ببينيد![/size][/font][/color] [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3][img]http://www.parsine.com/files/fa/news/1390/11/7/26904_740.jpg[/img][/size][/font][/color]
  11. [quote name='Maldini' timestamp='1407924556' post='401652'] [size=5]و بازم دمپایی![/size] [/quote] دمپایی سبزو آبی رو ولش کن این شلوار صورت رو کجا دلم بزارم؟ [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/Bu5t22eCUAA4JQq_large.jpg[/img]
  12. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10247/IMG15550055.jpg[/img] درختاش کجا رفتن؟
  13. دوباره میسازیم تموم این بارگاه های مربوط به اسلام رو تا چشتون دراد
  14. [quote] [color=#FF0000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][b]کمین حزب الله و ارتش سوریه علیه کاروان تروریستهای داعش و النصره[/b][/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]تروریست های النصره و داعش جمعه شب در دره های «رنکوس» و مرزهای مشترک با لبنان با کمین نیروهای ویژه حزب الله (نیروی رضوان) مواجه شده و تلفات بسیار سنگینی را متحمل گردیدند. در این کمین دقیق و حساب شده، نیروهای حزب الله که مسیر حرکت گروهی[size=6] 150[/size] نفره از عناصر گروههای تروریستی مسلح از شهرک لبنانی عرسال به سمت خاک سوریه را رصد می کردند، در یکی از باغ های دشت رنکوس کمین گسترده ای نصب کردند که [/font][/color][color=#ff0000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][size=5]منجر به هلاکت و جراحت همگی آنها [/size][/font][/color][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]گردید.[/font][/color] [color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]بالگردهای ارتش سوریه نیز در این کمین به پشتیبانی از نیروهای حزب الله، به گلوله و موشک باران تروریستهای گرفتار در کمین پرداختند.[/font][/color][/quote] [size=6]با تشکر از مشرق[/size] نیوز که نه تنها منبع رو ذکر نمی کنه تو اخبار هم دست میبره! تا اونجایی که من یادم میاد دوست عزیزی که این مطلب رو تو میلیتاری گذاشت نوشته بود از این [size=6]150[/size] نفر [size=6]75[/size] نفر کشته و مجروح شدن مشرق کلا همه رو مرده در نظر گرفته
  15. [quote name='iran_400' timestamp='1407731984' post='400940'] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/i74a5co9cfwqovgqbnpq.jpg[/img] کسی کاربرد این زنجیرها رو ندونست؟ [/quote] این زنجیر ها همیشه موشک رو منفجر نمی کنن خیلی وقتا باعث میشن موشک منحرف بشه به دلیل برخورد بدنه و بالک راکت و موشک به اینها انشالله فراگیر بشه
  16. چه باغیرتن این النصره ای ها همین چندماه پیش بود داعش نزدیک به 100 نفرشون رو تو همین بوکمال کشت یاد برادراشون نیودن بیعت کردن؟
  17. این راکت شباهتی ب برکان نداره: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10282/7~2.JPG[/img] [quote][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif]از نظر شما مردی که توانایی رزمی برابر داعش نداره با زن و کودک تفاوتش تو چیه؟؟ نکنه مرد مزدنش رااحت تره که واسه اون امداد از نظر شما معنا نداره؟؟؟[/font][/color][/quote] جالب بود
  18. [quote name='Moltke' timestamp='1407670005' post='400757'] در شرع اسلام به هنگام جنگ و خوف روی اسب و با کفش هم می توان نماز خواند...ایراد بنی اسراییلی نگیرید ایراد اگر دارید در جای درست بگیرید برادران [/quote] به هنگام خوف و دفاع نه قبل حمله حالا باز این به کنار این با کلاه لبه دار چجور خدارو سجده میکنه _____________________ تانک ها قبل از عقب نشینی از کار انداخته شده [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/BuqSQl0CcAAJqA5_large.jpg[/img]
  19. اینا تنها خریفشون مایییم یعنی فقط ما میتونیم از پسشون بر بیایم حالا اگه خودمون مستقیم و علنی لشکرها ونیروهامون رو نمی فرستیم بحث آینده نگریه __________________ یه سوال؟ اینا چجور با کلاه نماز میخونن؟ پیشنمازشونم هم رو پیشونیش کلاهه نماز هم درست نمی خونن حرومیا [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10286/tip_93_28329.jpg[/img]
  20. دمشان گرم چنی خوش برخوردن هر دو طرف
  21. [quote name='Haj_Rezvan' timestamp='1407557424' post='400254'] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10105/1625470_283689535148268_2453635478427226923_n.jpg[/img] داعش 20 نفر از یکی از قبایل مخالفش رو به شکل وحشیانه ای اعدام کرد.. از من به هرکسی که تو سوریه کاره ای هست نصیحت..! الان بهترین موقع برای تشکیل صحوات در سوریه است..! [/quote] سربریدن سرپایی؟ مدل جدید کشتن دیگه ای هم مونده نشون بدن این نوکران شیطان؟ نفر بعدی هم داره نگاه میکنه با پای برهنه در پشت تصویر
  22. [quote name='mopmop' timestamp='1407126585' post='398825'] [right][b] [url="http://www.tabnak.ir/fa/news/422275/%D8%AA%DA%A9%D9%81%DB%8C%D8%B1%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%81%D8%B9%D9%84%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D8%AA%D8%B4-%DA%A9%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF"]تکفیری‌ها فعلا از دیالی تا نزدیکی بیروت را به آتش کشیده‌اند[/url][/b][/right] [right][url="http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/5/12/405329_764.png"]http://cdn.tabnak.ir.../405329_764.png[/url][/right] [b] [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/332508/%D9%87%D9%84%D8%A7%DA%A9%D8%AA-50-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D9%82%D8%B3%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D9%88-%D8%AD%D8%B2%D8%A8%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%A8%D9%87%D9%87-%D8%B9%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87"]هلاکت 50 تروریست در یک کمین/ تقسیم کار ارتش و حزب‌الله در جبهه "عرسال" +نقشه[/url][/b] [right]بررسی آخرین وضعیت سوریه و لبنان[/right] [/quote] برادر مشرق نیوزی شما اگه منبع خبرتون رو درج نکنین و همش از میتاری و فیس بوک بچه های گل اینجا کپی کنین نه کارتون درسته نه نونی که باهاش از طریق حقوق ماهیانه و تبلیغات میگیرین حلاله بالاخره شما باید این صفحات رو بخونی بعد کپی کنی پس این رو هم بخون لال از دنیا نری انشالله
  23. [quote name='MILAD110' timestamp='1407100419' post='398801'] [center][b]فیلم اسلحه تک تیرانداز 14.5 میلیمتری غول و هدف قرار دادن صهیونیستها توسط آن[/b][/center] [center][b][CODE]http://www.youtube.com/watch?v=gQ[/b][b]KWIGVF9Zc[/CODE][/b][/center] [center][b]****************************************************************************************************************[/b][/center] [center][b][url="http://palestine-persian.info/fa/default.aspx?xyz=U6Qq7k%2bcOd87MDI46m9rUxJEpMO%2bi1s7aWE0zKhS%2btNvb6CgzaskO4ODxT%2bz%2biMtaY642%2bn5M%2bWqKPDy6%2fGEeBL%2fbhaF37BoH3djkzKCfg8d2Q%2bE1eTFpNhBu%2bNEJYS1UmGcLUk5E8M%3d"][size=5]گردان های قسام: آن قدر توانمندی در اختیار داریم که دشمن را مجبور به پذیرش خواسته های ملت خود نماییم[/size][/url][/b][/center] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]گردان های قسام، امروز یک شنبه 3/8/2014 با صدور بیانیه ای اعلام کرد که مقاومت توانمندی ها و تجهیزاتی در اختیار دارد که با تکیه بر آن می تواند دشمن را وادار به پذیرش شروط و خواسته های مردم فلسطین بنماید. [/font][/right] [font=tahoma,geneva,sans-serif] شاخه نظامی حماس با صدور بیانیه ای اعلام کرد: «تا زمانی که ملت فلسطین به خواسته های عادلانه خود و آزادی، عزت و امنیت نرسد دشمن نیز رنگ آرامش را نخواهد دید.» در این بیانیه ضمن اشاره به اقدام گردان های قسام در پرتاب موشک های ام ـ 75 و گراد به سمت تل آویو، بئر السبع و کریات ملاخی، آمده است: «حملات موشکی مقاومت پاسخی به جنایت های رژیم عبری علیه ملت فلسطین است، جنایت هایی که آخرین مورد آن بمباران مدرسه سازمان ملل متحد در رفح بود. این مدرسه شماری از خانواده های آواره غزه ای را در خود جای داده بود.» در بیانیه یادشده می خوانید: [b]«دشمن ترجیح داده است تا سربازان خود را از میدان نبرد با قسام و مقاومت نجات دهد و تصمیم دارد تا با حملات هوایی و توپخانه ای خویش، غیر نظامیان را هدف قرار دهد. اشغالگران با ادامه این سیاست، تمام شهرهای خود را در دایره حملات موشکی ما قرار می دهند. هیچ چیزی برای ما گرانبهاتر از زندگی هموطنان مان نیست.» گردان های قسام تصریح کردند: «ما تا حد امکان تلاش کردیم تا افسران، سربازان، پایگاه ها و فرودگاه های نظامی و محل تجمع نیروهای صهیونیستی را هدف قرار دهیم و تا آنجایی که می توانستیم از هدف قرار دادن غیر نظامیان اجتناب ورزیدیم ؛ ولی تمرکز حملات صهیونیست ها بر روی غیر نظامیان می باشد.» [/b][/font] [/quote] [url="http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/5/13/672645_137.flv"][color=#ff0000][size=6]دانلود صحنه های رد شدن این گلوله از جلیقه ضد گلوله سربازان اسراییلی[/size][/color][/url]
  24. تجاوز داعشیان به دو زن اهل سنت [url="http://www.aparat.com/v/ilIvg/%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%B2_%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4_%D8%A8%D9%87_%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86_%D9%85%D9%88%D8%B5%D9%84_%D8%AF%D8%B1_%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82"]http://www.aparat.com/v/ilIvg/%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%B2_%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4_%D8%A8%D9%87_%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86_%D9%85%D9%88%D8%B5%D9%84_%D8%AF%D8%B1_%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82[/url]
  25. اینا به کنار من تو کف اون سامانه اسراییلی هستم که از کجا داره این کاتیوشا بارون رو فیلم برداری میکنه البته صد در صد این کاتیوشاها مال چند پرتابگر هستن