saman_777

Members
  • تعداد محتوا

    1,769
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های saman_777

  1. saman_777

    جنگ میان اعراب و ایران

    اگه این 50تا رو به ما بزنه ما چی میشیم؟ :x اگرم زد ما 300شهاب 3ول میدیم روشون :| icon_cool بعدشم با ناو های کلاس الوند میایم بنادر رو میزنیم :|
  2. saman_777

    جنگ میان اعراب و ایران

    اگر اعراب حمله کنند احتمالا از راه خلیج فارس و مرز ها یی که در عراق هست به ما حمله می کنند 1داشتن نیروی در یایی قوی 2 داشتن نیروی زمینی 3داشتن ضد هوایی و هواپیما های جنگنده اگه اونا به ما حمله کنن سوریه و روسیه و چین میاد با ما ناتو میا د با اعراب که اگه این جوری بشه جنگ جهانی 3 روی داده است :|
  3. دقت داشته باشید : *نام این تاپیک بزرگ مردان ایران است*
  4. دو قرن سکوت: حقایق دوران جنگ میان اعراب و ایران حتما بخونش!!
  5. :| :| icon_cool :x :x ایا کتاب دو قرن سکوت را خوانده اید؟
  6. این عرب ها در زمان حمله کلی به ما ضرر رسوندن خدا می دونه چقدر کتاب و چقدر از تمدن ما رو سوزاندن الان هم توی مدارس از عرب ها هی گل میگن در عوض عرب ها فوحش!! خلاصه اگه پشت گوشت دیدی دوستی عرب ها با ما رو هم می بینی!
  7. منم شنیده بودم: اخه یه عده رفتن اونجا رو تر تمیز و خشگل کردن بعد عرب ها هم گفتن خوبه ما هم بریم واسه ابن زیاد و ایجور کسایی که برای ما محترمن ولی برای شما کافرن مقبرشون رو فر فمیز کنیم؟ بعد دولت ترسیده می خواد مقبر رو خراب کنه!!!!!!! :| icon_cool :|
  8. صدای امواج سد سیوند به ایتالیا هم رسید روزنامه ايتاليایی "لا ريپوبليکا" روز گذشته يک صفحه کامل خود را به بررسی پرونده سد سيوند در ايران و کاوش‌های باستان شناسی دره بلاغی اختصاص داده است. اين روزنامه در گزارش جامعی که با عنوان "آخرين يورش به کوروش بزرگ" تهيه کرده است ضمن انعکاس نظريات گوناگون در اين مورد اشاره می‌کند: سد سيوند که آبگيری آن به تازگی آغاز شده است بيش از 130محوطه باستان شناسی در تنگه بلاغی را در آب غرق خواهد کرد. همچنين گذرگاهی که در گذشته راه اتصال پاسارگاد (اولين پايتخت هخامنشيان) به تخت جمشيد( مکان آيينی آنها ) بود نيز در درياچه سد غرق خواهد شد. در ضمن به دليل آهکی بودن سنگ‌های آرامگاه کوروش و ساير تاسيسات پاسارگاد احتمال اين که در اثر رطوبت به آنها آسيب برسد نيز وجود دارد. http://i1.tinypic.com/6gk3xh0.jpg اعتراض نهادهای مدنی: http://i1.tinypic.com/6gk3xh0.jpg لاريپوبليکا در ادامه گزارش خود به اعتراضات گسترده دانشجويان اشاره می‌کند و همچنين از شيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل نام می‌برد که دادخواستی با بيش از سه هزار امضاء عليه رحيم مشايی رييس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری و پرويز فتاح وزير نيرو تهيه کرده است. اين روزنامه در گزارش خود می‌نويسد که دانشجويان معترض به آبگيری سد سيوند، مسئولان وزارت نيرو و سازمان ميراث فرهنگی را که به اين کار رضايت داده‌اند با اسکندر و چنگيزخان که باعث نابودی بخش‌های وسيعی از ايران شدند مقايسه می‌کنند. همچنين از قول "محمدعلی دادخواه" وکيل دادگستری و کسی که شکايت عليه وزارت نيرو و ميراث فرهنگی را به دادگستری تسليم کرده است می‌نويسد:" ما بايد با خردمندی تمام از يک طرف بين سدی که می‌تواند برای يک دوره محدود مفيد و قابل استفاده باشد و از طرف ديگر بين ميراث فرهنگی که متعلق به گذشته، حال و آينده اين سرزمين است دست به انتخاب بزنيم. مطالعات متخصصان نشان می‌دهد که آب درياچه سد به طور گسترده باعث تغيير در اقليم و محيط زيست منطقه می‌شود و همچنين به مقبره کوروش نيز آسيب می‌رساند"... مشکل کم آبی در ايران: اين روزنامه می‌نويسد پروژه سد سيوند پروژه‌ای است پانزده ساله اما در اين اواخر ناگهان شتاب فراوانی به خود گرفت! با اين حال گزارش لا رپوبليکا به اين نکته نيز اشاره می‌کند که ايران کشوری است که هميشه با مشکل کم آبی رو به رو بوده است اما در عين حال به دليل جمعيت فراوان و در حال رشد آن مجبور است زمين‌های فراوانی را به کشاورزی اختصاص دهد. در حال حاضر بيش از صد پروژه سد سازی در ايران وجود دارد و وزير نيرو از افتتاح هجده سد در ماه‌های آينده خبر داده است. سد سيوند در منطقه‌ای ساخته شده که زمين آن با خطر شوره زدن رو به روست اما از طرف ديگر خطر نابودی آثار باستانی و ميراث فرهنگی نيز در ميان است. به همين دليل دولت ايران درخواست کمک جهانی برای انجام کاوش‌های باستان شناسی را مطرح کرد و هفت هيئت باستان شناسی به مدت دو سال در تنگه بلاغی به فعاليت و مطالعه مشغول بودند. http://i6.tinypic.com/6bkxueq.jpg دست آورد هيئت‌های خارجی: هيئت باستان‌شناسان آلمانی موفق به کشف دخمه‌ها و غارها و محوطه‌هايی با بيش از شش هزار سال قدمت تاريخی شد. فرانسوی‌ها توانستند کاخ يا کوشکی متعلق به داريوش را پيدا کنند که به احتمال زياد اقامتگاه او در منطقه به هنگام شکار بوده است. ماموريت هيئت ايتاليايی به سرپرستی پروفسور "پيرفرانچسکو کالليری" (Pierfrancesco Callieri) از دانشگاه بولونيا (Bologna) به کشف روستایی با خانه‌های سنگی منجر شد. اهميت اين کشف استثنايی از آن روست که تا اين زمان اعتقاد بر اين بود که مردم عادی در دوران هخامنشی چادرنشين بوده‌اند. اکتشاف اين روستا با خانه‌های سنگی، عمليات آبگيری سد را که برای ابتدای سال گذشته آماده بود يک سال ديگر نيز به تاخير انداخت تا تحقيقات ادامه پيدا کند. مصاحبه با سرپرست هيئت ايتاليايی: لا ريپوبليکا همچنين مصاحبه کوتاهی با پروفسور کالليری، سرپرست هيئت باستان‌شناسان ايتاليايی در تنگه بلاغی انجام داده است. او معتقد است:" دانشجويان و سایر مردم خيلی مخالف اين امر بودند و مباحث بسيار داغی به صورت مدنی در گرفت. نکته مهم آنست که جوانان ايرانی بسيار نگران و مراقب ميراث فرهنگی و محيط زيست خودشان هستند." کالليری در پاسخ به سئوال لا ريپوبليکا که آيا اين نظريه درست است که دولت ايران چندان به تاريخ پيش از اسلام اهميت نمی‌دهد به اين روزنامه می‌گويد:" من چنين چيزی نمی‌گويم. آنهایی که در کار حفاظت از ميراث فرهنگی در ايران هستند امکانات کمی دارند". در اين گزارش همچنين به شخصيت کـوروش بـزرگ اشاره شده و ضمن تجليـل از او بــه عنـوان کسی کــه بـردبـاری فراوانی در برابر اديان و اقوام مختلف داشت، يـک نقاشی قرن پانزدهم از يک نقاش فرانسوی به نـام ژوزف فلاويوس (Josèphe Flavius) به چاپ رسيده که کوروش را در تخت شــاهی و در حالی نشـان می‌دهـد که اجـازه بــازگشت یهودیان را به اورشليم صادر می‌کند http://i3.tinypic.com/61lqnuo.jpg
  9. سد سیوند! به چه قیمتی؟ Sivand Dam سد سیوند و موارد حاشیه ای آن یکی از بحث های داغی است که در این چند وقت در کشور ما صورت گرفته و هنوز ادامه دارد. از آنجا که این سد در نزدیکی آثاری کهن و بسیار با ارزش ( از نظر هویت ملی ایران هر چند همه میراث کهن ما با ارزش است) در حال ساخت می باشد ، احساسات بسیاری از ایرانیان را برانگیخته است. ایرانیان بسیاری ، با هر نوع سلیقه و گرایشی در مورد آن نظر خود را داده اند. انواع سد و مشخصات آنها: سدها در گذشته های دور بر دو نوع بودند، سدهای بلند که معمولاً ارتفاع آنها بیش از 15 متر بوده و سدهای کوتاه که ارتفاع آنها زیر 15 متر می باشد. اما در حال حاضر سدی را کوتاه خطاب می کنند که ارتفاع آن زیر 30 متر باشد. نوع دیگری از دسته بندی سدها در حال حاضر بر اساس مصالح بکار رفته در آنها می باشد و در دنیای کنونی بطور معمول سه نوع سد را بطور عموم می شناسند که این سه نوع سد با توجه به جغرافیای مکانی احداث سد و نوع کاربری آن و نوع اقلیم و میزان آبگیری آن انتخاب می شود. این سه نوع عبارتند از: 1- سدهای خاکی: -خاکی -سنگ ریز 2- سدهای بتنی: -وزنی -قوسی - پشت بند دار 3-سدهای لاستیکی در 14 سال گذشته سدی بسته اند بر تلاقی گاه دو رودخانه در دهکده ای به نام «سیوند» که بر کناره ی «تنگه بلاغی» در استان فارس (100 کیلومتری شیراز) قرار دارد. تنگه ها معمولا در جايی قرار می گیرند که دو رشته کوه ابتدا بهم نزدیک شده و سپس از هم دور می شوند. از این دور و نزدیک شدن چیزی بوجود می آید مثل ساعت شنی. در قسمت های بالا و پائین اش دو دره وسیع قرار می گیرند که «دشت» خوانده می شوند و کمرگاه ساعت شنی همانی است که «تنگه» نام دارد. در استان فارس و در دل رشته کوه های زاگرس هم چنين وضعيتی وجود دارد. در شمال تنگه بلاغی، دشت مرغاب را داریم که پاسارگاد (شامل آرامگاه کوروش کبیر و تخت رستم که مقبره شاهان هخامنشی از داریوش کبیر به بعد است) در آن قرار دارد؛ و در جنوب این تنگه و رشته کوه هم «مرودشت» قرار دارد که تخت جمشید را در برگرفته و تا شیراز گسترده است. جاده ای که پاسارگاد را به تخت جمشید وصل می کند 50 کیلومتر طول دارد و از دهکده «سیوند» می گذرد. بدینسان، آرامگاه کوروش در 12 کیلومتری سد جدید قرار دارد و تخت جمشید در 38 کیلومتری آن. دریاچه ای که قرار است پشت سد سیوند بوجود آید رو به دشت پاسارگاد داشته و با توجه به میزان آب فعلی دو رودخانه، تا 8 کیلومتر شعاع دارد. معنای این سخن آن است که دریاچه ی این سد دایره ای به وسعت 200 کیلومتر را به زیر آب می برد و در بهترین وضعیت در حوالی 4 کیلومتری آرامگاه کوروش متوقف می شود... ...مقامات سد سازی، با استناد به این نوع ارقام، اعلام می دارند که سد صدمه ای به آرامگاه کوروش نمی زند! اما متخصصان معتقدند که خاک دشت مرغاب، که ما دوست داریم آن را دشت پاسارگاد بخوانیم، بسیار سست و جذب کننده ی آب است و آب دریاچه به سرعت از زیرزمین این چهار کیلومتر را طی کرده و به آرامگاه کوروش رسیده و آن را از بنیاد ویران می کند! این متخصصین از این هم پیش تر رفته و اعلام می کنند که آب های دریاچه، در سوی ديگر سد هم، که رو به مرودشت دارد، به سرعت بسوی تخت جمشید رفته و ارکان آن را به خطر خواهند افکند. علاوه بر این، وجود دریاچه ای به وسعت 200 کیلومتر، آب و هوا و میزان رطوبت کل منطقه را تغییر داده و آثاری را که به علت خشکی خاص این منطقه از گزند زمان ایمن مانده اند در خطر خواهند افکند. حال بگیریم که، بقول دو باستان شناس ايرانی مقیم کالیفرنیا، این آب هرگز به آرامگاه کوروش و تخت جمشید نرسد و از رطوبت هوا هم کاری بر نیاید؛ اما آن 200 کیلومتری که واقعاً به زیر آب می رود (و مقامات سد سازی و سازمان حفظ میراث فرهنگی هم این مطلب را قبول دارند) خود مهمترین منطقه باستان شناسی برای شناخت عهد هخامنشی محسوب می شود. منطقه سیوند و تنگه بلاغی مقر شهرک های هخامنشی و صنایع تولیدی عهد آنان بوده است که هنوز کاوش کافی در آن به عمل نیامده! باستان شناسان کشورهای مختلفی که در چند سال اخیر از این منطقه دیدن کرده اند تا کنون حداقل 125 محوطه باستان شناسی را تعیین و ثبت کرده اند که هر محوطه شامل اجزاء بسیار گوناگونی است. تاکنون برخی از کوره های فلز ریزی عهد داریوش کبیر را بدست آورده اند. همچنین، از آنجا که عمده حقوق جنسی کارکنان دربار هخامنشی را جو و شراب تشکیل می داده است، کارگاه های شراب گیری متعددی در تنگه بلاغی بدست آمده اند، نیز قبرستان های وسیعی در این دشت وجود دارند که قرار است به زیر آب بروند! در واقع، برخلاف مناطقی همچون بین النهرین که سالیان درازی است خاک برداری از مناطق مسکونی عهد باستان در آنها انجام شده و از آن طریق، اطلاعات وسیعی درباره نوع معماری، تقسیم فضاهای خانه ها، کارکرد قسمت های مختلف خانه ها همچون آبریزگاه و آشپزخانه، و نوع زیرساخت هايی همچون شالوده ها و نیز شبکه فاضلاب (که در نوع خود در دنیا بی نظیر است) در این مناطق بعمل آمده ، مرو دشت و دشت پاسارگاد این گنجینه های اطلاعاتی را تا زمان ما در سینه خود حفظ کرده اند، اما اکنون، پیش از آنکه این گنجینه ها را بازیابی کنیم قرار است آنها را برای همیشه بدست سیلاب های خروشان رودخانه ها و آب ويران کننده ی دریاچه یک سد بسپاریم و برای همیشه از دستشان بدهیم! پرسيده می شود که آیا ممکن است پیش از آغاز آبگیری این سد محوطه های باستان شناسی را کاوید و اشیاء بدست آمده را به جای مطمئنی منتقل کرد؟ کارشناسان تخمین می زنند که فقط گردآوری و انتقال هرآنچه تاکنون بدست آمده نیازمند به چهار، پنج سال کار است. اما سازندگان سد تصمیم گرفته اند که عملیات آبگیری را در بهاری که می آید آغاز کنند. http://i8.tinypic.com/2zey1lh.jpg http://i8.tinypic.com/2zey1lh.jpg کل این ماجرا خبر از اهمال، سهل انگاری و بی قابلیتی مقاماتی می دهد که کار حفظ آثار ملی را بدست آنان سپرده اند. وزارتخانه ای که کار سدسازی را به عهده دارد به ما می گوید که ساختن این سد را کابینه رفسنجانی در 14 سال پیش تصویب کرده و پس از ابلاغ مصوبه به این وزارتخانه، مسئولان آن نامه ای به سازمان حفظ میراث فرهنگی نوشته و از آنها پرسیده اند که آیا این سد مخاطراتی را برای آثار باستانی منطقه تنگه بلاغی بهمراه دارد یانه؟ سازمان حفظ میراث فرهنگی پاسخی به این نامه نداده است! و وزارتخانه مربوطه هم سکوت را حمل بر رضا نموده و کار ساختن سد را آغاز کرده است و در تمام دوران ریاست جمهوری آقایان رفسنجانی و خاتمی این عملیات ادامه داشته است؛ تا اینکه برخی از کارکنان دل سوز سازمان حفظ میراث فرهنگی متوجه خطرات ناشی از ساختن این سد شده و خبر را به بیرون از سازمان درز می دهند. خبر نخست در روزنامه ها و رادیوهای فرنگی منعکس می شود و در این دو ساله اخیر انظار سازمان های بین المللی و موسسات باستان شناسی را بخود جلب می کند. جالب اینکه دو سال پیش، بی خبر از آنچه در تنگه بلاغی می گذرد، سازمان فرهنگی «یونسکو» پاسارگاد را به عنوان یکی از میراث های فرهنگی جهان به ثبت می رساند و همین امر امکان آن را پیش می آورد که صدا ها بیشتر و بیشتر به اعتراض برخیزد. عکس العمل مقامات سازمان حفظ میراث فرهنگی بصورت حیرت انگیزی نشان از بی اعتنايی آنها به این آثار دارد! آنها از یک سو می گویند که آنچه از دست می رود آنقدر مهم نیست که بخواهیم از ساختن سد جلوگیری کنیم! و یا «ما نمی توانیم سد سازی را فدای حفظ آثار تاريخی کنیم!» و، از سوی ديگر، همين سخن را اینگونه بیان می کنند که «آثار باستانی در حدی نيست كه مانع بهره‌برداری شود!» در مقابل، در اواخر سال گذشته، سازمان یونسکو طی نامه ای نسبت به سرنوشت آثار باستانی این دو دشت کهن اظهار نگرانی کرده است اما مقامات ایرانی هنوز به این نامه پاسخی نداده اند! تنگهٔ بلاغی تنها یک گذرگاه کوهستانی نبوده، و در دوره‌های گوناگون از رونق بسیاری برخوردار بوده است. تاکنون 129 کارگاه باستان‌شناسی در این تنگه یافت شده است و قدیمی ترین آثار کشف شده تا به کنون، متعلق به 7500 سال پیش است. در این محل آثاری از دوره‌های پارینه‌سنگی، نوسنگی، ایلامی (2700-645 پیش از میلاد)، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان و اوایل دورهٔ اسلامی بدست آمده. واقع شدن تنگهٔ بلاغی در بین مجموعه تخت جمشید و پاسارگاد و شهر ساسانی استخر، حدس باستان شناسان را در مورد عبور راه ارتباطی از این منطقه تقویت کرده است. باستان‌شناسان ایرانی و آلمانی با کشف کوره‌های سفال‌گری در پشت سد سیوند در تنگهٔ بلاغی شواهدی از صنعت گسترده سفال‌گری را در این منطقه به دست آوردند. تنها در یکی از محوطه‌ها دو کارگاه سفالگری کشف شده است. این کوره‌ها دایره‌ای شکل و به صورت سنگ‌چین هستند. گروه باستان‌شناسی ایرانی-هلندی در ماه آوریل 2005، حدود 15000 تکه سفال در یکی از کارگاههای باستان‌شناسی پیدا کردند که متعلق به دوران شاهنشاهی ساسانیان و اوایل دورهٔ اسلامی هستند. این تکه‌های سفال بیشتر به رنگ کرم هستند. به گزارش سرپرست گروه باستان‌شناسی لهستانی به تاریخ 8 می‌‌2005، در پی کشف تکه‌هایی از لوله به قطر حدوداً 30 سانتی متر و به رنگ خاکستری مربوط به دوران شاهنشاهی هخامنشیان، نظر باستان شناسان مبنی بر اینکه این منطقه تنها شامل یک روستای کوچک بوده است، تغییر کرده و اکنون باور بر این است که این منطقه شامل یک شهر باستانی بزرگ است. به نظر باستان شناسان این لوله‌ها ممکن است برای انتقال فاضلاب یا آب، مصرف می‌شده اند.توسط همین گروه یک زیر خاکی نیز متعلق به دوران شاهنشاهی هخامنشیان در محل پیدا شده است. این بزرگ‌ترین کوزه‌ای است که تا به حال در ایران یافت شده است. ارتفاع کوزه 140 سانتی متر، قطر آن 123 سانتیمتر و وزن آن 120 کیلوگرم است. اسکلت کامل یک انسان نیز از زیر خاک بیرون آمده، که متعلق به دوران شاهنشاهی ساسانیان است (226-651 میلادی). اسکلت متعلق به یک مرد بزرگ سال بوده، که در حالت چمباتمه پیدا شده است. تیم مشترک باستان شناسان ایران و ژاپن با کاوش‌های نجات‌بخشی در غارهای باستانی منطقه تنگه بلاغی ابزارهای سنگی کشف کردند. کاوش در دو غار این منطقه به یافتن شمار زیادی ابزار سنگی گوناگون و از جنس «چرت» و سنگ چخماق انجامید. آثار کشف شده: -مهر سنگی قهوه‌ای رنگ 5500 ساله با نقوش افقی به اندازه 5 تومانی -خمره ذخیره آذوقه(کوزهٔ سفالی 120 کیلویی) -بیش از 7 کیلومتر مرز سنگی مربوط به دوران اشکانی -دو اسکلت دفن شده به همراه اشیاء در گور -کارگاه شراب سازی -کارگاه سفال سازی 7500 ساله -محوطه باستانی 7000 ساله -یک روستای هخامنشی با دیوارهای دفاعی و لوله‌های سفالی دفع فاضلاب -گورستان 6000 ساله -یک گورستان کلان سنگی ساسانی -بقایای دوران ایلامی -حوض ساخته شده از لاشه سنگ با اندود گچ سد سیوند و تخریب آثار باستانی: «منیرو بوشناکی»، معاون فرهنگی یونسکو: صدای تنگه بلاغی را به گوش جهانیان برسانید. باستان شناسان برای نجات هر محوطه، تنها 3 روز فرصت دارند! «محمد بهشتی»، رییس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور گفت: «فرصت نجات بخشی محوطه‌های سد کارون 3 کوتاه بود ولی با وجود مشکلات زیاد از قبیل نبود نیروی انسانی و عدم تدارکات کافی، فعالیت در آنجا آغاز شد. این کار حرکت تازه‌ای بود. در سد سیوند این تمرین با زمان و تدارکات وسیع‌تری انجام می‌گیرد و تمرین بعدی ما که فرصت طولانی تری خواهد داشت روی سد کارون 4 تمرکز دارد. تا آن زمان امیدواریم بتوانیم اقدامات بهتری برای نجات آثارمان انجام دهیم.» «بابک کیان» سرپرست مجموعه باستانی پاسارگاد در مورد محوطه‌های باستانی شناسایی شده، گفت: «در این بررسی‌ها محوطه‌های باستانی شامل تپه‌های پیش از میلاد، کوره‌های ذوب فلز، غار و سکونت گاه‌های پیش از میلاد، کوره‌های سنگی مربوط به دوره فرمانروایان فارس (فرقه داران)، دو قبرستان دسته جمعی مربوط به دوران اشکانی، بیش از 7 کیلومتر مرز سنگی مربوط به دوران اشکانی و دیگر محوطه‌های باستانی که بر اثر ساخت سد زیر آب می‌‌رود؛ شناسایی شد!» به اعتقاد کارشناسان ساخت سد سیوند به جز ایجاد مشکل برای آثار درون تنگه، به دلیل به وجود آوردن شرایط خاص در منطقه به آسیب دیدن سازه‌های اصلی محوطه جهانی پاسارگاد منجر می‌شود. «کیان» که خود کارشناس مرمت آثار باستانی است، در این باره گفت: «هنوز بررسی‌های دقیقی روی این مساله انجام نگرفته است، اما با توجه به آب رفتی و سست بودن خاک منطقه حدس زده می‌شود جمع شدن آب در دریاچه سد، باعث افزایش شدید رطوبت هوا در منطقه و بالا آمدن میزان آب سطحی شود که این اتفاق می‌‌تواند به پی اصلی کاخ‌ها و آرامگاه کوروش آسیب وارد سازد.» «جونکو تاینگوچی» کارشناس یونسکو در ایران در این باره به گاردین گفت: «جای تاسف است که برای نجات بخشی این محوطه‌ها وقت زیادی را نداریم. تا آنجایی که می‌‌دانیم بر اثر ساخت این سد، منظر محوطه باستانی پاسارگاد به زیر آب خواهد رفت و ارزش میراث و محوطه‌های بالقوه اطراف آن برای همیشه در هاله‌ای از راز فرو خواهد رفت!» «جامعی»، مدیر پروژه احداث سد سیوند می‌گوید: «در سال 1371 هنگامی که قصد داشتیم احداث سد را آغاز کنیم طی نامه‌ای، از سازمان میراث فرهنگی استان فارس استعلام کرده و خواستار بررسی منطقه از نظر فرهنگی شدیم اما از جانب سازمان میراث فرهنگی هیچ گونه اقدامی صورت نگرفت! بنابراین ما کار احداث سد را آغاز کردیم». ساخت سد سیوند از سال 71 روی رودخانه پلوار در منطقه بلاغی آغاز شد. تنگه 18 کیلومتری بلاغی در فاصله 4 کیلومتری از محوطه ثبت جهانی پاسارگاد قرار دارد این تنگه تا پایان امسال آبگیری می‌شود و 129 محوطه مهم باستانی و تاریخی را با خود به زیر آب می‌برد! «کریم علیزاده»، مدیر روابط بین الملل پژوهشکده باستان‌شناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور نیز در این باره گفت:«کاوش در غارهای پارینه‌سنگی تنگه بلاغی باتوجه به کمبود اطلاعات و مطالعات محدودی که تاکنون در باره دوره پارینه‌سنگی در کشور انجام گرفته است، می‌‌تواند اهمیت بسیار داشته باشد و اطلاعات فراوانی را در باره سکونت در این دوره در اختیار قرار دهد». کارشناسان زمان مورد نیاز برای نجات‌بخشی تمام محوطه‌ها را چهار سال می‌دانند اما زمان تخصیص داده شده از طرف سازمان آب منطقه‌ای استان فارس (مجری ساخت سد سیوند) برای این کار تنها یک سال است. این در حالی است که سد تا پایان سال آبگیری می‌شود. http://i16.tinypic.com/2eeejk7.jpg کشوری مانند آمریکا که آرزوی داشتن یکی از آثار با ارزش ما را دارد تنها دارای یک آبشار است که با جذب توریست سالیانه حدود 3 برابر صادرات نفت ایران از آن کسب درآمد می کند! اسپانیا تمام بودجه کشور خود را از توریست هایی که برای دیدن آثار باستانی به این کشور سفر کرده تامین می کند. آن وقت ما گنج های کشورمان را به زیر آب می فرستیم و تیشه به ریشه خودمان می زنیم! اگر سازمان میراث فرهنگی فارس از اهمیت منطقه مطلع بود (که شاید هم بوده!) و با ساختن سد در این ناحیه مخالفت می‌کرد، با توجه به اینکه در منطقه بلاغی یک یا دو محل دیگر نیز برای سدسازی مناسب شناخته شده، تغییر محل ساخت سد امکان‌پذیر بود و اکنون پیشینه و هویت ما به زیر آب نمی‌رفت. " از مــاست کـه بـر مــاست "
  10. منظور شما فیروز است که عمر را کشت؟
  11. دكتر مصدق دکتر مصدق که از مردان معروف سیاسی ایران بود، در سال 1261 در شهر تهران پای به عرصه وجود نهاد. او که پدرش میرزا هدایت نام داشت، تحصیلات اولیه خود را در شهر تهران به اتمام رسانید. سپس برای ادامه و پیگیری تحصیلات عالیه در سال 1287به پاریس سفر نمود. او در این شهر توانست دوره مدرسه علوم سیاسی را به اتمام رساند. وی که برای کسب مدرک دکتری در رشته حقوق وارد دانشگاه نوشاتل سویس گردید و پس از گرفتن مدرک و اتمام تحصیلات به ایران بازگشت. تقدیر و سرنوشت دکتر مصدق این بود که در ایران به تمام پستها و مشاغل حساسی که یک شخص سیاسی می تواند برسد، دست یابد. دکتر در ابتدای کار چون با بعضی مسائل در ایران، به ویژه قرار داد سال 1919 میلادی با انگلیس مخالف بود، تصمیم داشت دوباره به سویس بازگردد، ولی کابینه مشیرالدوله برای تصدی مقام وزارت دادگستری از وی دعوت به عمل آورد و این شروع کار بود. وی در پاییز سال 1299 به حکومت فارس منصوب گردید و سال 1300 به وزارت دارائی رسید. دکتر بعد از این سمت، در سال 1301 نیز در آذربایجان به مشاغل دولتی سطح بالا رسیده و مدتی بعد به دلیل مخالفت با حکومت مرکزی از این سمت استعفا داد. سال بعد وزیر امور خارجه ایران شد و در سال 1303 که با دوره پنجم قانون گذاری بود، به نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی انتخاب شد.همین طور در دوره ششم نیز دوباره به این سمت دست یافت. بعد از اتمام دوره ششم به دلیل دخالت دولت در انتخابات مجلس، از سیاست کناره گیری نمود. دکتر مصدق بارها از سوی دولت و حکومت به زندان افتاد و یا تبعید شد. یکی از دفعاتی که ایشان را دستگیر نمودند، بعد از کناره گیری از سیاست در چهارم تیر سال 1319 بود، که به بیرجند اعزام شد و تا ماه آذر همان سال در زندان بود و دوباره به احمدآباد تبعید شد. دکتر در دوره های چهاردهم و شانزدهم همچنان از طرف مردم تهران به عنوان نماینده انتخابی و مردمی به مجلس رفت و در این زمان بود که برای احقاق حقوق مردم ایران به تشکیل جبهه ملی اقدام کرده تا بتواند در راه مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت ایران گامهای مثمر ثمرتری را بردارد و عاقبت موفق گردید در روز 29 اسفند 1329 قانون ملی شدن صنعت نفت را از تصویب مجلس سنا گذرانده و در اردیبهشت سال 1320 برای به ثمر رساندن این قانون و نظارت هرچه بهتر بر انجام امور، مقام نخست وزیری ایران را قبول نمود. وی بعدها با اینکه مجلس هفتم به نخست وزیری دکتر رای داده بود، به دلیل اختلاف با محمد رضا پهلوی از تشکیل دولت جدید سر باز زد و شاه قوام السلطنه را به نخست وزیری انتخاب نمود. در این زمان قیام سی تیر اتفاق افتاد و در آن روز تمام مردم حمایت خود را از دکتر مصدق ثابت نمودند. اما این پایان کار نبود و دکتر به همکاران خود با کودتای سازمان سیا مواجه شد و در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد. در شهریور 1335 به احمد آباد تبعید گردید. به دلیل بیماری در بیمارستان نجمیه تهران بستری گردید و عاقبت در سحرگاه 14 اسفند 1346 وفات یافت. با اینکه وصیت کرده بود تا در گورستان شهدای 30 تیر دفن شود، اما جسد او به خانه خودش در احمد آباد منتقل و در همان مکان دفن گردید.
  12. saman_777

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    توهین نکن!!!!!!! :|
  13. saman_777

    جنایت حلبچه

    نامردااااااااااااااااا :| :| icon_cool :x
  14. saman_777

    بزرگ مردان عرصه علم و ادب ایران زمین

    این رو به مناصبت روز بزرگ داشت حافظ بزرگ ترین غزل سرای دنیا و فردی با ایمان گذاشته ام روحش شاد حافظ شیرازی، شمس الدین محمد (سال و محل تولد: 726 هـ.ق- شیراز ، سال و محل وفات: 791 هـ.ق- شیراز) شمس الدین محمد حافظ ملقب به خواجه حافظ شیرازی و مشهور به لسان الغیب با وجود شهرت والای این شاعر در خصوص دوران زندگی حافظ بویژه زمان به دنیا آمدن او اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی در حدود سال 726 ه.ق در شهر شیراز به دنیا آمد است. اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست و ظاهراً پدرش بهاء الدین نام داشته و در دوره سلطنت اتابکان فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت کرده است. شمس الدین از دوران طفولیت به مکتب و مدرسه روی آوردو آموخت سپری نمودن علوم و معلومات معمول زمان خویش به محضر علما و فضلای زادگاهش شتافت و از این بزرگان بویژه قوام الدین عبدا... بهره ها گرفت. خواجه در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی روزگار خود تسلط یافت. او هنوز دهه بیست زندگی خود را سپری ننموده بود که به یکی از مشاهیر علم و ادب دیار خود تبدل شد. وی در این دوره علاوه بر اندوخته عمیق علمی و ادبی خود قرآن را نیز کامل از حفظ داشت و از این روی تخلص حافظ بر خود نهاد. دوران جوانی حافظ مصادف بود با افول سلسله محلی اتابکان فارس و این ایالات مهم به تصرف خاندان اینجو در آمده بود. حافظ که در همان دوره به شهرت والایی دست یافته بود مورد توجه و امرای اینجو قرار گرفت و پس از راه یافتن به دربار آنان به مقامی بزرگ نزد شاه شیخ جمال الدین ابواسحاق حاکم فارس دست یافت. دوره حکومت شاه ابواسحاق اینجو توأم با عدالت و انصاف بود و این امیر دانشمند و ادب دوست در دوره حکمرانی خود که از سال 742 تا 754 ه.ق بطول انجامید در عمرانی و آبادانی فارس و آسایش و امنیت مردم این ایالت بویژه شیراز کوشید. حافظ از لطف امیرابواسحاق بهره مند بود و در اشعار خود با ستودن وی در القابی همچون (جمال چهره اسلام) و (سپهر علم وحیاء) حق شناسی خود را نسبت به این امیر نیکوکار بیان داشت. پس از این دوره صلح و صفا امیر مبارزه الدین مؤسس سلسله آل مظفر در سال 754 ه.ق بر امیر اسحاق چیره گشت و پس از آنکه او را در میدان شهر شیراز به قتل رساند حکومتی مبتنی بر ظلم و ستم و سخت گیری را در سراسر ایالت فارس حکمفرما ساخت. امیر مبارز الدین شاهی تند خوی و متعصب و ستمگر بود.حافظ در غزلی به این موضوع چنین اشاره می کند: راستی خاتم فیروزه بو اسحاقی ----- خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ ----- که زسر پنجه شاهین قضا غافل بود لازم به ذکر است حافظ در معدود مدایحی که گفته است نه تنها متانت خود را از دست نداده است بلکه همچون سعدی ممدوحان خود را پند داده و کیفر دهر و ناپایداری این دنیا و لزوم رعایت انصاف و عدالت را به آنان گوشزد کرده است. اقدامات امیر مبارزالدین با مخالفت و نارضایتی حافظ مواجه گشت و وی با تاختن بر اینگونه اعمال آن را ریاکارانه و ناشی از خشک اندیشی و تعصب مذهبی قشری امیر مبارز الدین دانست. سلطنت امیر مبارز الدین مدت زیادی به طول نیانجامید و در سال 759 ه.ق دو تن از پسران او شاه محمود و شاه شجاع که از خشونت بسیار امیر به تنگ آمده بودند توطئه ای فراهم آورده و پدر را از حکومت خلع کردند. این دو امیر نیز به نوبه خود احترام فراوانی به حافظ می گذاشتند و از آنجا که بهره ای نیز از ادبیات و علوم داشتند شاعر بلند آوازه دیار خویش را مورد حمایت خاص خود قرار دادند. اواخر زندگی شاعر بلند آوازه ایران همزمان بود با حمله امیر تیمور و این پادشاه بیرحم و خونریز پس از جنایات و خونریزی های فراوانی که در اصفهان انجام داد و از هفتاد هزار سر بریده مردم آن دیار چند مناره ساخت روبه سوی شیراز نهاد. مرگ حافظ احتمالاً در سال 971 ه.ق روی داده است و حافظ در گلگشت مصلی که منطقه ای زیبا و با صفا بود و حافظ علاقه زیادی به آن داشت به خاک سپرده شد و از آن پس آن محل به حافظیه مشهور گشت. نقل شده است که در هنگام تشییع جنازه خواجه شیراز گروهی از متعصبان که اشعار شاعر و اشارات او به می و مطرب و ساقی را گواهی بر شرک و کفروی می دانستند مانع دفن حکیم به آیین مسلمانان شدند. در مشاجره ای که بین دوستداران شاعر و مخالفان او در گرفت سرانجام قرار بر آن شد تا تفألی به دیوان خواجه زده و داوری را به اشعار او واگذارند. پس از باز کردن دیوان اشعار این بیت شاهد آمد: قدیم دریغ مدار از جنازه حافظ ----- که گرچه غرق گناه است می رود به بهشت حافظ بیشتر عمر خود را در شیراز گذراند و بر خلاف سعدی به جز یک سفر کوتاه به یزد و یک مسافرت نیمه تمام به بندر هرمز همواره در شیراز بود. وی در دوران زندگی خود به شهرت عظیمی در سر تا سر ایران دست یافت و اشعار او به مناطقی دور دست همچون هند نیز راه یافت. نقل شده است که وی مورد احترام فراوان سلاطین آل جلایر و پادشاهان بهمنی دکن هندوستان قرار داشت و پادشاهان زیادی او را به پایتخت های خود دعوت کردند. حافظ تنها دعوت محمود شاه بهمنی را پذیرفت و عازم آن سرزمین شد ولی چون به بندر هرمز رسید و سوار کشتی شد طوفانی در گرفت و خواجه که در خشکی، آشوب و طوفان حوادث گوناگونی را دیده بود نخواست خود را گرفتار آشوب دریا نیز بسازد از این رو از مسافرت شد. شهرت اصلی حافظ و رمز پویایی جاودانه آوازه او به سبب غزلسرایی و سرایش غزل های بسیار زیباست. ویژگی های شعر حافظ برخی از مهم ترین ابعاد هنری در شعر حافظ عبارتند از: 1- رمز پردازی و حضور سمبولیسم غنی رمز پردازی و حضور سمبولیسم شعر حافظ را خانه راز کرده است و بدان وجوه گوناگون بخشیده است. شعر وی بیش از هر چیز به آینه ای می ماند که صورت مخاطبانش را در خود می نمایاند، و این موضوع به دلیل حضور سرشار نمادها و سمبول هایی است که حافظ در اشعارش آفریده است و یا به سمبولهای موجود در سنت شعر فارسی روحی حافظانه دمیده است. چنان که در بیت زیر "شب تاریک" و "گرداب هایل" و . . . را می توان به وجوه گوناگون عرفانی، اجتماعی و شخصی تفسیر و تأویل کرد: شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها 2-رعایت دقیق و ظریف تناسبات هنری در فضای کلی ادبیات این تناسبات که در لفظ قدما (البته در معنایی محدودتر) "مراعات النظیر" نامیده می شد، در شعر حافظ از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. به روابط حاکم بر اجزاء این ادبیات دقت کنید: ز شوق نرگس مست بلند بالایی چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم شدم فسانه به سرگشتگی که ابروی دوست کشیده در خم چوگان خویش، چون گویم 3-لحن مناسب و شور افکن شاعر در آغاز شعرها ادبیات شروع هر غزل قابل تأمل و درنگ است. به اقتضای موضوع و مضمون، شاعر بزرگ لحنی خاص را برای شروع غزلهای خود در نظر می گیرد، این لحنها گاه حماسی و شورآفرین است و گاه رندانه و طنزآمیز و زمانی نیز حسرتبار و اندوهگین. بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم *** من و انکار شراب این چه حکابت باشد غالباً این قدرم عقل و کفایت باشد *** ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش باید برون کشید از این ورطه رخت خویش 4- طنز زبان رندانه شعر حافظ به طنز تکیه کرده است. طنز ظرفیت بیانی شعر او را تا سر حد امکان گسترش داده و بدان شور و حیاتی عمیق بخشیده است. حافظ به مدد طنز، به بیان ناگفته ها در عین ظرافت و گزندگی پرداخته و نوش و نیش را در کنار هم گرد آورده است. پادشاه و محتسب و زاهد ریاکار، و حتی خود شاعر در آماج طعن و طنز شعرهای او هستند: فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد که می حرام، ولی به ز مال او قافست باده با محتسب شهر ننوشی زنهار بخورد باده ات و سنگ به جام اندازد 5- ایهام و ابهام شعر حافظ، شعر ایهام و ابهام است، ابهام شعر حافظ لذت بخش و رازناک است. نقش موثر ایهام در شعر حافظ را می توان از چند نظر تفسیر کرد: اول، آن که حافظ به اقتضای هنرمندی و شاعریش می کوشیده است تا شعر خود را به ناب ترین حالت ممکن صورت بخشد و از آنجا که ابهام جزء لاینفک شعر ناب محسوب می شود، حافظ از بیشترین سود و بهره را از آن برده است. دوم آن که زمان پرفتنه حافظ، از ظاهر معترض زبانی خاص طلب می کرد؛ زبانی که قابل تفسیر به مواضع مختلف باشد و شاعر با رویکردی که به ایهام و سمبول و طنز داشت، توانست چنین زبان شگفت انگیزی را ابداع کند؛ زبانی که هم قابلیت بیان ناگفته ها را داشت و هم سراینده اش را از فتنه های زمان در امان می داشت. سوم آن که در سنن عرفانی آشکار کردن اسرار ناپسند شمرده می شود و شاعر و عارف متفکر، مجبور به آموختن زبان رمز است و راز آموزی عارفانه زبانی خاص دارد. از آن جا که حافظ شاعری با تعلقات عمیق عرفانی است، بی ربط نیست که از ایهام به عالیترین شکلش بهره بگیرد: دی می شد و گفتم صنما عهد به جای آر گفتا غلطی خواجه، در این عهد وفا نیست ایهام در کلمه "عهد" به معنای "زمانه" و "پیمان" دل دادمش به مژده و خجلت همی برم زبن نقد قلب خویش که کردم نثار دوست ایهام در ترکیب "نقد قلب" به معنای "نقد دل" و "سکه قلابی" عمرتان باد و مرادهای ساقیان بزم جم گر چه جام ما نشد پر می به دوران شما ایهام در کلمه "دوران" به معنای "عهد و دوره" و "دورگردانی ساغر" تفکر حافظ عمیق و زنده پویا و ریشه دار و در خروشی حماسی است. شعر حافظ بیت الغزل معرفت است. جهان بینی حافظ از مهمترین وجوه تفکر حافظ را می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1- نظام هستی در اندیشه حافظ همچون دیگر متفکران عارف، نظام احسن است، در این نظام گل و خار در کنار هم معنای وجودی می یابند. حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج فکر معقول بفرما، گل بی خار کجاست؟ من اگر خارم اگر گل، چمن آرایی هست که از آن دست که او می کشدم می رویم 2- عشق جان و حقیقت هستی است و در دریای پرموج و خونفشان عشق جز جان سپردن چاره ای نیست. در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد عقل می خواست کز آن شعله چراغ افروزد دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد 3- تسلیم و رضا و توکل ابعاد دیگری از اندیشه و جهان بینی حافظ را تشکیل می دهد. آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم اگر از خمر بهشت است و اگر باده مست تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر داد توکل بایدش 4- فرزند زمان خود بودن، نوشیدن جان حیات در لحظه، درک و دریافت حالات و آنات حقیقی زندگی به مأمنی رو و فرصت شمر طریقه عمر که در کمینگه عمرند قاطعان طریق فرصت شما و صحبت کز این دو راهه منزل چون بگذریم دیگر نتوان بهم رسیدن 5- انتظار و طلب موعود، انتظار رسیدن به فضایی آرمانی از مفاهیم عمیقی است که در سراسر دیوان حافظ به صورت آشکار و پنهان وجود دارد، حافظ گاه به زبان رمز و سمبول و گاه به استعاره و کنایه در طلب موعود آرمانی است. اصلاح و اعتراض، شعر حافظ را سرشار از خواسته ها و نیازهای متعالی بشر کرده است: مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید که از انفاس خوشش بوی کسی می آید *** ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی *** یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور *** رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند این رو به مناصبت روز بزرگ داشت حافظ بزرگ ترین غزل سرای دنیا و فردی با ایمان گذاشته ام روحش شاد
  15. saman_777

    بزرگ مردان عرصه علم و ادب ایران زمین

    من که عاشق شمس و مولوی هستم
  16. saman_777

    تاپیك تخصصی جنگ الكترونیك

    اقا یه جوری بگو مخموم انتن بده!! ما شااله ریاضی هم که 20هستید :|
  17. saman_777

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    خوب یه دونه دیگه راه میندازیم!!! icon_cool :x :| :|
  18. كلنل محمد تقي خان پسيان: مرا اگر بکشند قطرات خونم نام ایران را ترسیم خواهد کرد و اگر مرا بسوزانند خاکسترم مام وطن را تشکیل خواهد داد . کلنل پسیان کلنل محمد تقی خان پسیان فرزند باور محمد باقرخان عنایت السلطان و بانوعزت الحاجیه بود که در سال 1270 شمسی همزمان با نهضت ملت ایران علیه امتیاز استعماری تنباکو در شهر تبریز دیده به جهان گشود . خاندانش از اقوام کردهای سلیمانی ساکن قفقاز بودند . حدود 70 سال پس از سال 1204 شمسی که ایران شاهد ننگین ترین و خفت بار ترین معاهده تاریخ کشورش از سوی انگلیس و روس به نام ترکمانچای بود شخصی ملی گرا که بر ضد این سیاستهای استعماری کوشش میکرد از ایران در شهر تبریز برخواست . وی تحصیلات مقدماتی را در مکتب خانه های آن روزگار گذراند . پسیان در 15 سالگی در آستانه پیروزی انقلاب مشروطه ایران در سال 1285 شمسی به منظور تحصیل در مدرسه نظام تهران زادگاه خود را به سوی تهران ترک کرد و در مسکن عمویش سکنی گزید . در همان تهران مبارزات مردم ایران را که بر ضد استعمار روس و انگلیس انجام می گرفت را مشاهده نمود و تاثیر بسیاری بر وی گذاشت و به عبارتی روحیه ایران پرستی اش رشد و نمو پیدا کرد . پسیان سپس به نیروی تازه تاسیس ژاندارمری پیوست و با در دست گرفتن ماموریت های بزرگی همچون آرام کردن اشرار لرستان و امنیت بخشیدن به راههای همدان توانایی خود را ثابت نمود . با شعله ور شدن آتش جنگ جهانی اول در سال 1914 میلادی خاک ایران به رغم اعلام بی طرفی مورد تاخت و تاز متجاوزین روس - انگلیس و ترکان عثمانی قرار گرفت . کلنل در محرم سال 1295 شمسی در ماموریتی از سوی کمیته دفاع ملی ایران در حمله ای غافلگیرانه نیروهای متجاوز روس که همدان را اشغال کرده بودند را شکست داد . با این حرکت مقتدرانه و ملی و همچنین کارنامه نیک گذشته اش به سمت حکومت کرمانشاهان منسوب شد . با پیشروی نیروهای متفقین در بغداد و غرب ایران و کاهش توان کمیته ملی ایران و کمبود اسلحه اش این گروه ملی ایران از هم پاشید . کلنل هم به دلیل کارشکنی ها و بیماری ورم کبد به منظور معالجه در سال 1296 شمسی راهی آلمان شد . هیندنبرگ سردار مشهور آلمانی که وصف رشادت های محمد تقی خان را شنیده بود از وی برای خدمت در ارتش آلمان دعوت به عمل آورد . پسیان با پذیرفتن این دعوت مشغول به دیدن آموزشهای هوانوردی و سپس خلبانی گشت و پس از 33 پرواز نام خود را به عنوان نخستین ایرانی خلبان در تاریخ این کشور ثبت نمود . کلنل در سال 1297 و پایان جنگ جهانی راهی ایران شد . پس از بازگشت به ایران محمد تقی خان پسیان به دلیل داشتن تفکرات ضد انگلسی از دولت وابسته وثوق الدوله طرد شد . پس از سقوط کابینه وثوق الدوله و روی کار آمدن مشیرالدوله ریاست ژاندارمری خراسان به پسیان پیشنهاد شد . در همین حین قوام السلطنه در خراسان حکومتی استبدادی تشکیل داده بود و بسیاری از آزادی خوهان و دگر اندیشان و روزنامه نگاران را بازداشت کرده یا فراری داده بود . با به قدرت گرفتن فردی مشروطه خواه مانند محمد تقی خان پسیان در خراسان - آزادی خواهان خراسان نیرویی تازه گرفتند . با روی کار آمدن رضا شاه فرمان دستگیری قوام السلطنه و چند تن دیگر از بزرگان کشور در 13 نوروز 1300 صادر شد . کلنل پسیان هم در خراسان اعلام حکومت نظامی نمود و رسما اداره این شهر را بر عهده گرفت . پسیان خدمات بسیار ارزنده ای به خراسان نمود که بخشی از آن شامل این موارد می باشد : بهبود وضعیت نابسمان اقتصادی و سیاسی خراسان - گرفتن مالیات از سرمایه داران و زمین داران بزرگ خراسان - جمع آوری سلاح های غیر مجاز در شهر - تشکیل کمیته عدالت برای رسیدگی به شکایات مردم - تشکیل کمیته مبارزه با مواد مخدر در خراسان - ایجاد انبار گندم مدرن ( سیلو ) - ایجاد سه مدرسه دولتی - تاسیس بانک - تشویق صادرات ایران - ایجاد تفریح گاههای سالم موسیقی و فرهنگی و دهها خدمات عمرانی و فرهنگی دیگر . در 4 خرداد 1300 شمسی کابینه سیاه سقوط کرد و به دنبال آن بسیاری از زندانیان و محبوسین مشهد آزاد شدند . 10 روز بعد کابینه قوام السلطنه با همکاری سید ضیا و همکاری انگلستان تشکیل شد . قوام برای انتقام از پسیان میرزا نجدالسلطنه که زندانی کلنل پسیان بود را به عنوان کفیل استانداری خراسان برگزید . نجد السلطنه به اعمال گزارشات نادرست به تهران و برخوردهای انفعالی دست زد و تهران را بر ضد کلنل پسیان تحریک نمود . پسیان پس از آگاهی از این امر در یک اقدامی ناباورانه دستور به جلب ماموران ماموران عازم شده از سوی تهران به خراسان را داد . این حرکت محمد تقی خان سبب گشت تا موج اتهامات بر ضد او نمایان شود و وی را تجزیه طلب و خودمختار معرفی نمایان کنند. به همین روی عرصه بر پسیان تنگ شد . پس از تجزیه طلب نامیدن پسیان طوایف مختلف هزاره - تیموری - کارریزی - کردهای شمال خراسان و . . . بر ضد محمد تقی خان پسیان دست به یک اتحاد قومی زدند و سپس ژاندارمری قوچان را خلع سلاح کردند . کلنل با سپاهی کوچک راهی نبرد با این طوایف شد و پس از درگیریهای بسیار توسط این طویف کشته شد و سرش را از تن جدا کردند و به قوچان بردند . در روز 16 مهر ماه 1300 شمسی با حضور گسترده مردم پیکر پاک و میهن پرستانه کلنل با اجرای تشریفات نظامی درکنار آرامگاه نادرشاه بزرگ به خاک سپرده شد . پس از مدتی در یک اقدام کینه توزانه قوام السلطنه دستور به جابجایی پیکر پسیان از باغ نادرشاه را صادر کرد . پس از سالها با روی کار آمدن دکتر مصدق و درخواستهای مردمی دوباره پیکر پسیان به کنار آرامگاه نادر انتقال یافت . منبع:ariarman.com
  19. saman_777

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    خوب اگه تاریخی نبود تو الان می دونستی اریایی هستی؟ یا میدونستی که کسانی همچون سعدی و ... میزیستند؟ تو اصلا به تاریخ پر افتخار کشورت که کهن ترین تمدن رو داره افتخار میکنی یا فقط می شینی پای پی سی بازی مدرن میکنی؟ برو یه کم بیشتر فکر کن!
  20. saman_777

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    باید قیمت بنزین ببرن بالا!! :| الان قیمت بنزین از اب هم کمتره!!!!! icon_cool کجای دنیا این جوریه؟؟ توی المان بنزین لیتری 1/5یورو هست!! بخاطر همین بیشتر مردم برای طی راه از مترو و دوچرخه و پیاده روی و... استفاده میکنن البته در ایران ناوگان عمومی هنوز کامل نشده :|
  21. داريوش در 1142 پيش از تاریخ خورشیدی پس از مرگ كمبوجيه Cambyses و فرونشاندن شورش بردياي دروغي Gaumata از سوي بزرگان ايران به پادشاهي برگزيده شد. داريوش هنگامي به پادشاهي رسيد كه به سبب غيبت زياد كمبوجيه از ايران و رويداد گئوماتا، تمام استانهاي كشور در شورش بسر ميبرد. داريوش براي بازگردانيدن آرامش و برقراري يكپارچگي كشور 70 سال جنگيد و در نزديك به 20 جنگ شركت كرد و سرانجام شاهنشاهي ايران را كه رو به نيستي ميرفت دوباره زنده كرد و دوران پادشاهي شاهنشاهان هخامنشي را به اوج خود رساند. در دوران او ايران از 30 استان (ساتراپ ) تشكيل شد و مصر ششمين استان ايران بود. داريوش در سال 517 پيش از ميلاد به مصر رفت و آئين مصريان را گرامي شمرد و پرستشگاهي در آمون Ammon براي آنان ساخت و بدينگونه بار ديگر آزادي اديان در شاهنشاهي ايران را كه كوروش بزرگ بنيانگزار آن بود به جهانيان يادآور گرديد. براي ياري به تجارت خارجي مصر داريوش كانال سوئز را ميان درياي مديترانه و درياي سرخ گشود. شاهراه ميان ممفيس پايتخت مصرو شهر كوروش (دركنار رود سيحون در شمال شرقي ايران) و شاهراه بين سارد و شوش به درازاي 2400 كيلومتر، از جمله راههايي است كه داريوش در سراسر كشور پهناور شاهنشاهي ايران ساخت و با برقراري سيستم چاپار Post ميان اين استانها پيوند و پيوستگي بوجود آورد. داريوش براي دريافت ماليات روشي دادگسترانه پديد آورد و همواره ماموران دولت خود را زير نظر داشت و آنان را از ستم و جور به مردم پرهيز ميداشت. در زمان او براي نخستين بار در ايران سكه طلا زده شد كه "داريك" نام داشت. او افزون بر ارتشي نيرومند، سپاه جاويدان را بنياد نهاد كه 10 هزار تن بودند و هيچگاه از شمار آنان كم نميشد و هميشه آماده جانبازي در راه انجام فرمان پادشاه بودند. جنگ مشهور ماراتن Marathon از جمله جنگهاي ميان ايران و يونان بود كه در دوران داريوش روي داد. تاريخ دانان به داريوش لقب بزرگ داده اند و پس از او بسياري از نام آوران تاريخ از جمله اسكندر، پادشاهان سلوكي، پادشاهان ساساني و خلفاي بني اميه و بني عباس هريك به گونه اي از روش كشورداري داريوش بزرگ تقليد كرده اند. داريوش در 1007 سال پیش از شروع سال خورشیدی در گذشت.
  22. راستی چرا عکس های من نمی اد؟؟