درود بر دوستان- یعنی چه ایران هر کاری دوست داشت بکنه - خب منم هر کاری دوست دارم بکنم چطوره یه چاقو بگیرم دستم و راه بیافتم توی خیابون و شروع کنم به آدم کشی - آیا بقیه میذارن من اینکار رو بکنم؟ - متاسفانه وضع خیلی پیچیده و در عین حال بسیار ساده تر از اونی که ما فکر مکنیم- پیچیده از لحاظ درست کردن وضع و رها شدن از این وضعیت و ساده به خاطر اینکه هممون میدونیم چرا- فقط یک چیز اون هم قدرت-اگر قدرت داشتیم اوضا اینجوری نبود منظورم این نیست که قدرت نداریم بلکه به اندازه کافی نداریم-و باز هم متاسفانه که ما از این قدرت هم به دلایلی خاص بهره لازم رو نمی بریم اگر میتوانستیم از این قدرتی که داریم بیشترین استفاده رو ببریم باز اوضاع خیلی بهتر بود-در پایان نظر شما خواننده محترم را به این متن جلب میکنم و تقاضا میکنم اندکی درباره ی اون فکر کنید:
مشکل بشه این جنایات رو به تمدن های پرافتخاری که باعث ایجاد اونا شدن,ربط داد اسپارت,رم,شوالیه های اروپا,سامورایی ها,پرشیاو... همشون تک تک توی این ایده آل یعنی مفتخر بودن به قدرت سهم داشتن,چون این قدرته که بقیه ارزش ها رو ممکن میکنه.هیچ چیز بدون قدرت دوام نمیاره.کی میدونه چه چیزهای ارزشمندی به خاطر بقای قدرت از بین رفتن؟
بالا ترین ایده آل تمدن ها یعنی عدالت نمی تونسته بدون وجود مردان قدرتمندی که اونا رو اجرا کنن وجود داشته باشه. در حقیقت تمدن چه چیزی جز افتخار مردان قدرتمنده؟
این روزا جوونا درباره افتخار هیچی یاد نمی گیرن.حس زندگی کردن به عنوان یه انسان حماسی,زندگی به عنوان یه انسان بزرگ,زندگی به خاطر چیزی که انسان یاد میگیره به خاطرش بجنگه,همه اینها به نظر جوونا احمقنه میاد به نظر اونا شان و عظمت بی معنیه.جوونا دیگه رویایی ندارن.