-
تعداد محتوا
960 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های Royal_falcon
-
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Royal_falcon پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
البته قضیه لیبی وقتی شروع میشه که ماجرای سوریه تموم شده باشه و اون جانوران سلفی به کشورشون برگردند! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Royal_falcon پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
باید دید دیپلماسی دولت جدید ایران در این مورد چکار خواهد کرد و آیا آقای ظریف و روحانی میتونند صدای حقیقت سوریه (به خصوص این ماجرا) رو به دنیا برسونند یا نه؟؟؟ =================================== جناب king of heaver یه سوال دارم راستی و حسینی بیا جواب بده. شما چند سالته؟ [b] [/b] -
زیردریایی های کلاس اسکار نیروی دریایی روسیه
Royal_falcon پاسخ داد به IRIAF تاپیک در زیردریاییهای استراتژیک
بحث من جنگ دریایی با ناوها و زیردریایی های دیگه نیست که از این نظر شاید روسها بالاتر از آمریکایی ها باشن. اما اصلیترین هدف ساخت یک زیردریایی اتمی امکان شلیک موشک هسته ای با اطمینان بالای اصابت به هدفه که بهر حال منهدم کردن کروز به مراتب آسانتر از بالستیکه. -
زیردریایی های کلاس اسکار نیروی دریایی روسیه
Royal_falcon پاسخ داد به IRIAF تاپیک در زیردریاییهای استراتژیک
پس این زیردریایی واسه کشورهای جهان سوم طراحی و ساخته شده و عملآ در مقابل حریفی مثل آمریکا ازپیش باخته حساب میشه! کروز رو که با دوشپرتاب و زو-23 هم میشه زد. از 24 تا موشکش 2-3 تاش بتونند از سد سپر پدافند آمریکا بگذرند و به هدف برسند مسکو باید کلاهش رو بندازه هوا! -
زیردریایی های کلاس اسکار نیروی دریایی روسیه
Royal_falcon پاسخ داد به IRIAF تاپیک در زیردریاییهای استراتژیک
[quote]سلاح اصلی این زیردریایی 24 تیر [color=#ff0000]موشک کروز[/color] پی-700 گرانیت مجهز به کلاهک های متعارف یا هسته ای میباشد[/quote] بالستیک نیست؟ کروز که در مقابل آمریکا بدرد نمیخوره. -
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Royal_falcon پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
سی سی هم دنباله رو استراتژی جرج بوش شد! هر که با من است دوست منه و هر که با من نیست تروریست و دشمن و شرور و قاتل و آدم خوار و خیانت کار و .... قص علی هذا میباشد!! -
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Royal_falcon پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
[color=#0000ff][b]البرادعی به اتهام استعفا محاکمه میشود![/b][/color] محمد البرادعی به اتهام اینکه از سمت خود استعفا کرده و به مردم مصر خیانت کرده است به دادگاه قاهره احضار شد. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از الجزیره، محمد البرادعی که اخیرا از سمت خود به عنوان معاون رئیس جمهور موقت مصر استعفا کرد به اتهام آنچه که «نقض اعتماد ملی» خوانده شده است به دادگاه فراخوانده شد. دادگاه قاهره اعلام کرده است که البرادعی باید در یکی از روزهای ماه سپتامبر به دادگاه قاهره مراجعه کند. این درحالیست که یک استاد دانشگاه «حلوان» قاهره در مصاحبه با الاهرام انتصاب چنین اتهامی به البرادعی را غیر قابل قبول خواند. براساس این گزارش، استعفای محمد البرادعی در روز 14 اوت، خیانت به مردم و دلیل اصلی این اتهام عنوان شده است. محمد البرادعی روز 14 اوت ساعاتی بعد از حمله نیروهای امنیتی مصر به هواداران محمد مرسی رئیس جمهور برکنار شده این کشور و کشته شدن صدها نفر از سمت خود استفعا کرد. بنابر آنچه که در دادخواست البرادعی آمده است؛ استعفای او از سمت خود پیام اشتباهی به جامعه جهانی مبنی بر سرکوب مردم مردم مصر توسط ارتش ارسال کرده است. [url="http://www.tabnak.ir/fa/news/339731"]http://www.tabnak.ir/fa/news/339731[/url] -------------------------------------------- این دیگه نوبره والا! -
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Royal_falcon پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]ایران رو هم از شر انسان های متوهم و تندرو که باعث بدبختی کشور تو چند سال اخیر شدن در امان نگه داره [/quote] شرمنده عزیز! این یک قلم بعدآ گندش درمیاد که کیا واسه رسیدن به چیا ، چکارا که نکردن . یه 4 سال صبر کنی میفهمی. -
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Royal_falcon پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]انواع هد شات... ؛ 18+[/quote] فکر کنم بعضیهاشون رو با قناصه و شاتگان زدند! گلوله کلاش و کلت ملوس تر از این حرفان که از این کارا بکنند! -
جنگ سی و سه روزه 2006 جنگ سی و سه روزه 2006 ... آغازی بر پایان
Royal_falcon پاسخ داد به zed تاپیک در عملیات های نظامی خارجی
فیلمی از این قضیه وجود داره؟- 249 پاسخ ها
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Royal_falcon پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
چرا اتفاقآ خیلی مهمه! سوتی که شاخ و دم نداره. اون مدارک شناسایی هم اگه جعلی نباشه هیچ آدم عاقل و بالغی ورنمی داره ببره وسط میدان جنگ. چه برسه به یه مستشار نظامی که باید از دهها فیلتر گذرونده شه و تو حفاظت اطلاعات خبره باشه تا برگه ماموریت بدن دستش . -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Royal_falcon پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
به احتمال 99 درصد فیلمه! طرف هم احتمالآ منافقان صادراتی از اشرف تشریف داره. آخه کدوم سرهنگی رو میشنناسید که 30 سالش باشه؟؟ -
تاپیک جامع شهید محمد جهان آرا تاپیک جامع شهید محمد جهان آرا
Royal_falcon پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگ آوران
[color=#000080][size=4][b]ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته خون یارانت پرثمر گشته ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته خون یارانت پرثمر گشته آه و واویــــلا… کو جهانآرا نور دو چشمان تر ما ای نخل غلتیده به خون اشکی از شادی همچو من بفشان… روز آزادی خیل یاران را… خیز و یاری کن دشت شادی را… آبـیاری کن نخل در آتش شعلهور گرچه شد بیسر نوبتی دیگر گشته بارآور شهد پیروزی خوشـهي خرما زورق و من… ماهی و دریا ممد نبودی ببینی گریهي باران لاله رویاند از تربت یاران گشته آبادان هرچه ویران شد تربـت یاران گلباران شد ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته خون یارانت پرثمر گشته ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته خون یارانت پرثمر گشته آه و واویـــلا… کو جهانآرا نور دو چشمان تر ما[/b][/size][/color] [color=#000080][size=4][b]----------------------------------[/b][/size][/color] دانلود مستقیم سرود و موسیقی با صدای کویتی پور: [url="http://snd.tebyan.net/hozeh/soundgallery/defaemoghadas/Defaemoghadas/Defae_moghadas_09.mp3"][color=#000080][size=4][b]http://snd.tebyan.net/hozeh/soundgallery/defaemoghadas/Defaemoghadas/Defae_moghadas_09.mp3[/b][/size][/color][/url] دانلود مستقیم سرود به صورت حمعی( همونی که تو تلوزیون نشون میده) : [url="http://snd1.tebyan.net//hozeh/soundgallery/defaemoghadas/sorood/sorood08.mp3"]http://snd1.tebyan.n...od/sorood08.mp3[/url] -
تاپیک جامع سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان تاپیک جامع سردارجاویدالاثرحاج احمدمتوسلیان
Royal_falcon پاسخ داد به Nestor تاپیک در جنگ آوران
تصمیمات کشور در موارد مختلف از جانب مقامات گرفته میشه.درست.، اما باید دید در هر تصمیم چه سطحی از مقامات درگیر ماجرا هستند. رهبر انقلاب استراتژی کل کشور و نظام رو تعیین میکنه و اجرای این نقشه راه به عهده قوای مجریه و مقننه و ... هست که از جانب مردم انتخاب میشن .شما خودتون نظامی هستید و میدونید که ما تو امور نظامی یک استراتژی داریم و یک تاکتیک. برای رسیدن به هدف استراتژیک ممکنه ده ها عملیات تاکتیکی انجام بشه . ابتدا بالاترین مقام دارای قدرت استراتژی رو تعیین میکنه و این زیردستان هستند که با تصمیمات تاکتیکی امور رو اجرا میکنند. در مورد موضوع این تاپیک ابتدای عمل باید مشخص بشه که استراتژی و تاکتیک کدامند. در عرف چارت سازمانی فرستادن چند دیپلمات به یک کشور از امور جاری و عادی وزارت امور خارجست و یک عمل تاکتیکی محصوب میشه. چه بسا شخص رهبری هم به واسطه مقامی که دارند از کم و کیف این موارد اطلاعی نداشته باشه. اما در طرف دیگه تصمیم ورود و عدم ورود به جنگ یک تصمیم استراتژیک حساب میشه. در این ماجرا شاهدیم که وقتی فرماندهان لشکری و کشوری قصد حمله به افغانستان و طالبان رو میکنند رهبر ورود پیدا میکنه و مانع میشه. چرا؟ چون موجودیت کشوره که به مخاطره میفته. انتقاد بزرگی که به هر دو جناح سیاسی کشور وارده اینه که اشتباهات شخصی و جناحی خودشون رو آگاهانه و ناآگاهانه به اسم نظام و رهبری مینویسند و دیدگاه عموم مردم در این گونه موارد اینه که چون رهبر انقلاب صاحب مملکته پس اگه مسئولی اشتباهی مرتکب بشه این رهبر انقلابه که مقصره .حالا گروهی از روی عمد پشت رهبری پنهان میشند تا از عواقب اشتباهاتشون فرار کنند و گروهی از روی ضعف شخصی رهبری رو علم میکنند تا بر اشتباهاتشون سرپوش بزارند. در هر دو حالت این رهبر و نظامه که به واسطه قصور اشخاص مسئول ضربه میخوره و اعتبارش در نظر مردم کم میشه. ایران یک کشور کمونیستی به سبک استالین نیست که هر مقامی اشتباه کرد راس هرم دستور اعدام و زندان بده. ساختار قدرت در ایران پیچیدست و این پیچیدگی باعث فعل و انفعالاتی میشه که گاهآ حتی خود رهبر هم مجبوره سکوت کنه تا کشور و انقلاب حفظ بشه .در تاریخ سی و چند ساله انقلاب موارد متعددی بوده که رهبر خار در چشم و استخوان در گلو ازش گذشته. این مورد که در مقایسه با اونها چیزی نیست دوست عزیز.- 105 پاسخ ها
-
- فالانژ
- برای 32 سال فقدان حاج احمد متوسلیان
-
(و 5 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
ارتش پیشمهرگهی کردستان عراق، ماشین مخوف جنگی یا...
Royal_falcon پاسخ داد به senaps تاپیک در مباحث جامع نظامی
اگه ذخیره باشن که هیچ! من فکر کردم عملیاتین. بسیج خود ما هم یه 7 - 8 میلیون نفری نیرو داره! -
تاپیک جامع سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان تاپیک جامع سردارجاویدالاثرحاج احمدمتوسلیان
Royal_falcon پاسخ داد به Nestor تاپیک در جنگ آوران
تضعیف ایران! آمریکا و پاکستان همون کاری رو که با شوروی کردند با ایران هم میکردند. در ضمن تو مقاله ای که گذاشتم در این رابطه هم توضیحاتی داده شده. برای مثال: [quote]روزهای قبل از سقوط مرتب این بحث میان بچهها بود که اگر طالبان شهر را بگیرند، چنانچه آنها کاری با ما نداشته باشند، پاکستانیها ما را راحت نمیگذارند. اول بهخاطر بلایی که بر سر دیپلماتهایشان در جنگ قبلی آمده بود و شرحش رفت. دوم به سبب آنکه ایران را مهمترین حامی مخالفان طالبان میدانستند و در صدد بودند به نوعی تهران را ادب کنند و دلیل سوم اینکه آنها به غلط یا درست احساس میکردند بدنه سران طالبان از تجربه ارتباط با ایران خشنود است. آنها - طالبان- به ما اجازه داده بودند در شهر جلال آباد در پنجاه کیلومتری کابل و در منطقه تحت کنترل آنها کنسولگری داشته باشیم. اسلامآباد بیم آن را داشت که این گروهک خودساخته آنها که وقت و پول زیادی صرفش شده بود، ناگهان به ایران متمایل شده و از کنترل مطلق آنها خارج شود. این ذهنیت پاکستانیها هم چندان بیراه نبود؛ لذا آنها نیز بهدنبال راهی بودند تا برای همیشه روابط میان ایران و طالبان را شکرآب کرده و احتمال نزدیک شدن آنها را به هم، به صفر برسانند.[/quote]- 105 پاسخ ها
-
- فالانژ
- برای 32 سال فقدان حاج احمد متوسلیان
-
(و 5 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
ارتش پیشمهرگهی کردستان عراق، ماشین مخوف جنگی یا...
Royal_falcon پاسخ داد به senaps تاپیک در مباحث جامع نظامی
300.000 نفر نیرو!! خود ارتش عراق چند نفر نیرو داره؟ -
تاپیک جامع سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان تاپیک جامع سردارجاویدالاثرحاج احمدمتوسلیان
Royal_falcon پاسخ داد به Nestor تاپیک در جنگ آوران
اتفاقآ در رابطه با این قضیه دیروز مقاله ای خوندم که فکر کنم خود جناب 100 لینکش رو داده بود! ظاهرآ ایشون به خاطر حساسیت های سیاسی در رابطه با وزیر امور خارجه پیشنهادی آقای روحانی مقاله رو نگذاشته که خب من چنین حساسیتی ندارم! ---------------------------------------------- [color=#0000cd][b]چرا کسی به کمال خرازی کاری ندارد؟[/b][/color] پنجره - محمدحسین جعفریان: یکی از مناسبتهای مهم این هفته، هفدهم مردادماه است. نسل جوان اینروز را بهعنوان «روز خبرنگار» در تقویم رسمی کشور میشناسند. اما نمیدانم چهکسانی و چگونه اینروز را به تقویم کشورمان هدیه کردند. اتفاقی که به تولد روز خبرنگار انجامید، در هفدهم مردادماه 1377 در شهر مزارشریف افغانستان رخ داد. دو سال پیش از این تاریخ، من بهعنوان وابسته فرهنگی ایران به این شهر رفتم. در آن روزها طالبان بخش عمدهای از افغانستان را از چنگ احزاب مختلف جهادی - که با روسها جنگیده و حکومت دکتر «نجیبالله» آخرین رییسجمهوری کمونیست این کشور را سرنگون کرده بودند - بیرون کشیده و به کنترل خود درآورده بود. تهران در آن روزگار حکومت طالبان را به رسمیت نمیشناخت. ما رییسجمهوری قانونی افغانستان را «برهانالدین ربانی» میدانستیم. سازمان ملل و قریب به اتفاق دیگر کشورهای جهان نیز طالبان را به رسمیت نمیشناختند. تنها چهار کشور جهان طالبان را به رسمیت شناختند که سهتای آنها پاکستان، عربستان و امارت متحده عربی بودند. از آغاز ظهور طالبان همه ناظران سیاسی متفقالقول بودند که پول عربستان و امارات، نقشه MI6 انگلستان، امکانات و سلاح آمریکایی و اجرای پاکستانی به تولد موجودی بهنام طالبان انجامیده است. بعدها هم هیچگاه این ممالک رسما در اینخصوص موضعی نگرفته و این ادعاها را تکذیب نکردند. بماند که چه شد بعدها همین آمریکا و انگلیس، اینها را تروریست خوانده و به بهانه نابودیشان به افغانستان لشکرکشی کردند! اینجا سر باز کردن این مکر تاریخی غربیها را ندارم. بازی بزرگی که طی آن دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس با همکاری موساد، تمام جهان را تا هنوز با اتکا به آن سرکار گذاشته و در این میانه ماهی خود را میگیرند. بگذریم! چون کابل را طالبان تصرف کردند، آقای برهانالدین ربانی که هنوز رییسجمهوری قانونی شناخته میشد، شهر مزارشریف را پایتخت موقت اعلام کرد و اغلب سفارتخانهها در افغانستان یا بهطور کامل تعطیل و برچیده شدند و یا آن اندک موارد باقیمانده، به این شهر اسبابکشی کردند. مزارشریف در شمال افغانستان و در مجاورت با مرز ازبکستان است. طالبان اغلب از قومیت پشتونها بودند. این قوم بیشتر فراوانیاش در استانهای جنوبی و بهویژه مناطق هم مرز با پاکستان است. در پاکستان نیز دهها میلیون پشتون زندگی میکنند. در مناطق شمالی افغانستان اکثریت با قومیتهای تاجیک و ازبک است. به همین دلیل این مناطق بهسادگی استانهای جنوبی فتح نشدند و مقابل هجوم طالبان مقاومت کردند. مزارشریف سومین شهر بزرگ افغانستان پس از کابل و هرات و مهمترین شهر این کشور در مناطق شمالی است. ناگفته نماند که در همان حملات رعدآسای آغازین، طالبان یکبار موفق به فتح این شهر شدند اما بیش از 48 ساعت در آنجا دوام نیاوردند. مردم با رهبری یک ژنرال ازبک بهنام «عبدالملک» علیه آنها شوریدند. این قیام فراگیر و خونین بیش از دههزار کشته و مجروح و اسیر روی دست طالبان گذاشت. آنها کینه بدی از مردم این شهر به دل گرفته و بهطور گستردهای عقبنشینی کردند. اما در سه سال بعد دوباره آمدند و چه آمدنی! در حمله اول طالبان که شرحش رفت، مردم که طالبان را ساخته پاکستانیها میدانستند، پس از دفع و بیرون کردن طالبان از شهر، به کنسولگری پاکستان در مزارشریف حمله کردند. چند نفر را کشتند و سرکنسول را برهنه کرده و... خلاصه در انظار عمومی طرف را بیحیثیت کردند. پاکستانیها امیدوار بودند با دخالت یکی از نمایندگیهای خارجی بتوانند به دیپلماتهایشان پناه بدهند و آنان را از چنگ مردم و مردان مسلحی که تا سرحد مرگ از آنان عصبانی بودند، رهایی بخشند که چنین نشد و این کینه شتری به دل آنها نیز ماند. اوایل مردادماه 1377، حملات طالبان بهسمت شمال دوباره شروع شد. استانهای «بادغیس» و «فاریاب» بهسرعت سقوط کردند و «اسماعیلخان» که پس از احمدشاه مسعود، دومین قدرت و چهره اصلی در میان فرماندهان جهادی بود، به اسارت آنان درآمد. یک اسماعیلخان میگویم و شما یک اسماعیلخان میشنوید. باید میآمدید و میدیدید که این مرد پس از سقوط دکتر نجیبالله و پیروزی مجاهدین، در شهر هرات چه کوکبه و دبدبهای به هم زده بود. باور نمیکنید اما در شهر که تردد میکرد، گاه بیش از چند تانک و ماشین ضدگلوله او را اسکورت و محافظت میکردند. او اسما استاندار هرات و عملا همهکاره یک حکومت مستقل در غرب افغانستان بود. سقوط هرات و اسارت اسماعیلخان ابهت تمام فرماندهان جهادی را شکسته بود. طالبان از این تزلزل کمال بهره را برده و پس از دو استانی که آمد، در اوایل مردادماه آنسال، استان جوزجان به مرکزیت شهر «شبرغان» را نیز فتح کردند. این شهر پایگاه سنتی یکی از ژنرالهای مشهور جهادی یعنی «ژنرال دوستم» بود. البته او در شمار افسران ارشد رژیم کمونیستی بود که در آخرین ماههای عمر این رژیم به جبهه مجاهدین پیوست. شکست ژنرال دوستم عملا مقدمه سقوط مزارشریف شد. شهر بلخ در سی کیلومتری مزار، بهسرعت بیرق طالبان را بالا برد و صبح هفدهم مرداد آنها به مزار شریف رسیدند. قصه روز خبرنگار از اینجا آغاز میشود. از مدتی قبل سفیر ما به تهران برگشته بود. نظربه شدت یافتن درگیریها و در حالیکه شهر در برد خمپارهاندازهای طالبان قرار گرفته بود، تعدادی دیگر از بچهها به ایران آمدند. من خودم دو روز مانده به هفدهم مرداد با اصرار شهید ناصری و شهید ریگی و توصیه اداره مربوطهام به ایران برگشتم. در این حال ده نفر در آنجا و به اصرار و توصیه مدیران بالا دستی باقی ماندند. یکی از آنها خبرنگار ایرنا شهید محمود صارمی و بقیه دیپلماتهای سفارتمان بودند. تا هنوز هیچکس نمیداند ماندن بچههای ما در مزارشریف چه فایدهای داشت. از این شهر تا مرز ازبکستان و شهر «ترمذ» در این کشور فقط هشتاد کیلومتر راه است. میشد بچههای ما بروند و پس از فروکش کردن نبردها برگردند. درحالیکه ما طالبان را به رسمیت نمیشناختیم، ماندن ما چه معنا و سودی داشت؟ از طرف دیگر طالبان ازبک و پاکستان به شدت از خاطره تصرف قبلی مزارشریف زخم خورده و کینه بهدل داشتند. آنها مشخصا ایران را به سبب کمک به مخالفان طالبان و به رسمیت شناختن حکومت برهانالدین ربانی، دشمن میپنداشتند. تا هنوز هیچکس نفهمیده است چرا مسئولان وقت وزارتخارجه به ماندن بچههای ما در وسط این میدان جنگ اصرار ورزیدند! روزهای قبل از سقوط مرتب این بحث میان بچهها بود که اگر طالبان شهر را بگیرند، چنانچه آنها کاری با ما نداشته باشند، پاکستانیها ما را راحت نمیگذارند. اول بهخاطر بلایی که بر سر دیپلماتهایشان در جنگ قبلی آمده بود و شرحش رفت. دوم به سبب آنکه ایران را مهمترین حامی مخالفان طالبان میدانستند و در صدد بودند به نوعی تهران را ادب کنند و دلیل سوم اینکه آنها به غلط یا درست احساس میکردند بدنه سران طالبان از تجربه ارتباط با ایران خشنود است. آنها - طالبان- به ما اجازه داده بودند در شهر جلال آباد در پنجاه کیلومتری کابل و در منطقه تحت کنترل آنها کنسولگری داشته باشیم. اسلامآباد بیم آن را داشت که این گروهک خودساخته آنها که وقت و پول زیادی صرفش شده بود، ناگهان به ایران متمایل شده و از کنترل مطلق آنها خارج شود. این ذهنیت پاکستانیها هم چندان بیراه نبود؛ لذا آنها نیز بهدنبال راهی بودند تا برای همیشه روابط میان ایران و طالبان را شکرآب کرده و احتمال نزدیک شدن آنها را به هم، به صفر برسانند. صبح هفدهم مردادماه پیش از آنکه طالبان بهطور کامل وارد شهر شوند، یک دسته از مردان مسلح به در کنسولگری یا همان سفارت موقت ما میآیند. این خاطره را تنها بازمانده آن فاجعه که بهنحو معجزهآسایی نجات یافت نقل میکند؛ کارمند دبیرخانه سفارت آقای «اللهمدد شاهسون». این گروه ده - دوازده نفری مسلح وارد ساختمان شده، بچهها را در یک اتاق در زیرزمین محبوس کرده و با اشاره به تلفنی که در آن اتاق بوده، فرمانده آنها میپرسد: «از این تلفن میشود به پاکستان هم زنگ زد؟» و هنگامی که پاسخ مثبت بچهها را میشنود، سراغ خط دیگرش را میگیرد که در اتاق طبقه بالا بوده است. به گفته آقای شاهسون این فرد برای تلفن زدن به آن اتاق میرود. ایشان میگوید نمیدانم چند دقیقه گذشت که همان مرد که فارسی را هم به لهجه پاکستانیها حرف میزد، همراه چند مسلح دیگر برگشت و بدون مقدمه و بهصورت ناگهانی شروع به تیراندازی بهسمت بچهها کردند. اینجا شش تن از بچهها از جمله سردار شهید محمدناصر ناصری در دم شهید میشوند. آقای شاهسون میگوید: «من تیر به پایم خورده و زیر جسد بچهها مانده بودم. بلند شدم و صدای پای مهاجمان را شنیدم که بهسرعت از ساختمان خارج میشدند. شهید نوروزی هنوز زنده بود و ناله میکرد: «شاهسون سوختم! خلاصم کن!» شهید نوری کارمند بخش کنسولی سفارت هم تیرهایی به پا و شکمش خورده اما هنوز زنده بود و تقاضای کمک میکرد. بقیه همه درجا شهید شده بودند.» ایشان نقل میکند: «از رفتن مهاجمان که مطمئن شدم بیرون آمدم. عدهای از مردم و نیروهای مسلح ضدطالبان از کوچه کنار کنسولگری در حال فرار بودند. من هم آمدم با آنها همراه شوم که از حسینیه کنار کنسولگری، کسی صدایم کرد. او یک همکار افغان ما و راننده بچهها بود. در حسینیه را باز کرد و رفتم داخل. هرچه اصرار کردم حاضر نشد همراهم بیاید تا شاید بتوانیم شهید نوری را که ممکن بود هنوز زنده باشد بیاوریم. حدود چهل دقیقه بعد درحالیکه از پنجره حسینیه که مشرف به ساختمان کنسولگری بود مرتب مراقب اوضاع بودم، تازه طالبان به آنجا رسیدند و یکی از فرماندهان ارشد آنان که بعدها معلوم شد «عبدالمنان نیازی» بوده است، با نیروهایش داخل ساختمان شد.» طالبان بعدها و به کرات و با اصرار دخالت در این فاجعه را تکذیب کردند. بیچارهها درست هم میگفتند. وقتی مولوی عبدالمنان نیازی به کنسولگری ما میرسد، با جسد بیجان 9 تن از بچههای ما روبهرو شده است! اما چهکسی بچههای ما را و چرا این چنین وحشیانه قتلعام کرد؟ بعدها سرنخهایی به دست ما آمد که همه راهها را به اسلامآباد میرساند و امروز بر همگان مسجل است که پاکستانیها چه نیرنگ پلیدی به ما زدند. چرا نیرنگ؟! جالب است بدانید تا مدتها انگشت اتهام اغلب ناظران و خانوادههای این شهدا و حتی برخی کسانی که در حاشیه ماجرا بودند، نظیر خود من، به «علاءالدین بروجردی» نشانه میرفت. نگارنده سال گذشته مستند مفصلی در اینباره ساخت، بسیار کسانی را دید و به خود آن ساختمان در مزارشریف رفت و اللهمدد شاهسون را نیز با خود برد تا به دقت صحنه بازسازی شود. ما حتی با «وحیدالله مژده» از سران سابق طالبان مصاحبه کردیم و او هم بهشدت دخالت طالبان را تکذیب میکرد. منطقی هم میگفت؛ اجساد دیپلماتها به چهکار میآمدند؟ میشد از آنها بازجویی کرد و اطلاعات مهمی به دست آورد؟ میشد بهعنوان گروگان از آنها برای فشار آوردن به ایران بهره برد؟ اگر هدف گوشمالی ایران بود، میشد در یک درگیری ساختگی دو سه نفر را زخمی کرده یا به شهادت برسانند. آخر کدام عقل سلیم و با چه عایدی و نفعی در طالبان ممکن است رأی به قتلعام دیپلماتها بدهد؟ اگر بگوییم اینها دزد و سارق فرصتطلب بودهاند، چرا از میان چندین نمایندگی خارجی در آن تاریخ و در شهر مزارشریف، تنها بر سر بچههای ما چنین بلایی آمد؟ یکی از مصاحبهشوندگان من علاءالدین بروجردی بود. او تأکید کرد از مدتها قبل خطری که بچههای ما را تهدید میکرده، گزارش داده است. حتی سفیر و چند تن دیگر را به تهران بازگردانده اما مسئولان بالا دستی در شورای تأمین و بهویژه وزیر خارجه وقت - کمال خرازی- بهشدت با این مسأله مخالفت کرده و گفتهاند بچهها باید در آنجا بمانند و آنها هم که به ایران آمدهاند باید برگردند به مزارشریف سرکارشان. من چند بار از آقای بروجردی که در آن سالها مدت زیادی معاون آسیا و اقیانوسیه وزیرخارجه و در هنگام این فاجعه نیز نماینده ویژه رییسجمهوری در امور افغانستان بودند با تأکید پرسیدم پس شما واقعا نقشی نداشتید؟ پس چهکسی و با چه دلیلی دستور به ماندن بچههای ما داد؟ و ایشان تأکید کرد که (نقل به مضمون) امیدوارم آقای خرازی شجاعت این را داشته باشد و بیاید به مردم بگوید که ساعت 2 شب به من زنگ زدند. گفتند چرا سفیر و چند نفر از مزارشریف به ایران آمدهاند؟ مگر خونه خاله است که بیایند. بچهها آنجا میمانند؛ آنهایی که آمدهاند هم برگردند افغانستان سر کارشان! آقای بروجردی میگوید من چند بار گفتم: «آنجا خانه خاله نیست آقای وزیر! ولی افغانستان است و خطراتی دارد و جنگ شدید است و... اما ایشان دستور صریح داد کسی برنمیگردد؛ آنها که آمدهاند هم باید برگردند به مزارشریف. استدلالشان هم این بود که ما با وزیر خارجه پاکستان هماهنگ کردیم. آنها به ما قول دادهاند که جان دیپلماتهای ما در صورت سقوط شهر به دست طالبان حفظ خواهد شد!» شما را به خدا هنر دیپلماسی را ببینید! هنری که از قاتل برای مقتول اماننامه میگیرد. به قول حاج مرتضی سرهنگی که میگوید: «حسین جون! ما که بچه ته خط نازیآبادیم، اینو میفهمیدیم و تحلیل میکردیم که پاکستانیها بچههای ما را میزنن؛ بعد اینا که این همه دکترن و دیپلماتن و کلی تجربه و تحصیلات، چطور همینو نفهمیدن!» بهخدا راست هم میگوید. همه ما که نیروی عادی در آنجا بودیم، این حدس را میزدیم. دلایل دو دو تا چهارتایش را هم پیشتر آوردم. اما این آقایان با این تصمیم عجیب و موهوم و بیفایده و خامشان، اسباب پرپر شدن 9 تن از بهترین بچههای این آب و خاک را فراهم کردند. حیرتا! هنوز هم اگر کسی بخواهد این واقعه را کالبد شکافی کند و یا درباره آن چیزی بنویسد و بپرسد، فوری صدای آقایان در میآید که طرح این موضوع به صلاح نظام نیست. گویا نظام فقط در قد و قامت آنها و تصمیمات آنچنانیشان تجلی یافته و بس! پس از این مصاحبه آقای بروجردی، بنده بارها خودم به آقای خرازی زنگ زدم. خواهش کردم جلوی دوربین بیایند و شرح ماوقع کنند و پاسخ ابهامات آقای بروجردی و علت آن تصمیم شاهکار دیپلماسیشان را هم بدهند. ایشان اول قبول نکردند. بعد گفتند باید متن صحبتهای آقای بروجردی را پیاده کنید و به من برسانید، بعد حرف میزنم. آخرالامر هم رییس دفترشان را فرستادند. جوان محجوبی بود. آمد بخشی از مستند و مصاحبه آقاي بروجردی را دید. هی گفت: اینجا را حذف کنید! آنجا را در بیارید! گفتم برادر من! اینجوری که نمیشود. چون ایشان زمانی وزیر بوده، ما که مسئولیت شرعی نداریم بر تمام اشتباهات آن بزرگوار سرپوش بگذاریم. اگر آقای بروجردی دروغ میگوید، بفرمایید آقای خرازی وقت مصاحبه بدهند و ما خدمتشان برسیم، جواب بدهند و اصل قضیه را تعریف کنند. یکسال برای تولید این کار افغانستان و پاکستان و اقصی نقاط ایران را زیر پا گذاشتهایم، حالا ایشان جواب تلفن هم نمیدهند، مصاحبه هم نمیکنند؛ راضی شدیم به یک برنامه زنده تلویزیونی بیایند، آنجا هم نمیآیند؛ فقط قاصدی را فرستاده و امر میکنند كه اینجا حذف شود، این برداشته شود و... رییس دفتر ایشان شماره تلفن سفارشدهندگان مستند را از من گرفت. ساعت و روز و شبکهای که قرار بود از آنجا پخش شود را هم پرسید و رفت. هفدهم مردادماه تمام خانوادههای شهدای مزارشریف منتظر بودند این مستند که نام آن هست «چهکسی ما را کشت؟ » از تلویزیون و در برنامه راز پخش شود که طی یک حرکت خودجوش نه تنها نشد، بلکه در آن شب حرف زدن از مزارشریف و هرآنچه به افغانستان و هفدهم مرداد ربط داشت، ممنوع شد! این لطف آن عزیزان بود با آن تصمیماتشان در حیات شهدا و با این تصمیمشان در ممات آنها. جالب آنکه به لاپوشانیهایی از این دست که میرسد، اصولگرا و اصلاحطلب و رایحه خوش و... همه و همه خلاصه، برادر و متحد و یکپارچه میشوند. تا هنوز هم پاسخی از جناب خرازی برای مصاحبه نگرفتهایم که نگرفتهایم. البته گویا در جایی اظهار لطفهایی غیابا به بنده کردهاند. شاید بهنظر ایشان خوب بود ما چند نفری که سالم ماندیم هم در خانه خاله میماندیم و بهجای دیپلمات زنده، میشدیم دیپلمات شهید. بگذریم جالب است پس از چهارده سال هنوز هیچکس به خانوادههای اين شهدا نگفته اینها چرا و به دستور چهکسی و به چه دلیلی در وسط آتش جنگ ماندند؟ قاتل اینها کیست؟ چرا کسی دنبال قاتل این بچهها نمیگردد؟ اگر مسئولان خامی و سادهلوحی کرده و تصمیمی نابخردانه گرفتهاند، لااقل چرا یک عذرخواهی ساده - دقت کنید یک عذرخواهی ساده بهخاطر جان 9 انسان بیگناه! - از خانوادههای شهدا و از مردم نمیکنند؟ اگر مقصرند، چرا یک کمیته حقیقتیاب تشکیل نمیشود و اینها را به دادگاه و محاکمه نمیکشند؟ ارزش خون اینها از اختلاس بیمه ایران کمتر است؟ با این همه دعوی و قاضی و دادگاه و... چرا کسی به پسر 13 ساله شهید ناصری که شش ماه پس از شهادت پدرش به دنیا آمده، نمیگوید كه قاتل پدرش کیست؟ نمیگوید پدر تو و دیگر دیپلماتها به این دلیل مهم باید آنجا میماندند و لذا ماندند و شهادت را بهجان خریدند؟ چرا به خانواده آنها نمیگویند ما با یک محاسبه غلط و تصمیم غلطتر از آن باعث این فاجعه شدیم. بهخدا قسم قیامت و روز جزا خیلی سختگیرتر از جمهوری اسلامی خواهد بود و خیلی از این آقایان باید جواب بدهند. آنجا دیگر با یک تلفن نمیتوان جلوي نمایش حقیقت را گرفت و. . بهخدا دارم دق میکنم. دارم خون گریه میکنم و این سطور آخر را مینویسم. چرا کسی از خدا نمیترسد؟ چهکسی گفته است افشای تصمیم غلط یک یا چند کارگزار نظام، بهصلاح نظام نیست؟ چرا فقط این آقایان صلاح نظام را میدانند؟ چرا عذرخواهی برای تصمیمي چنین پرهزینه و خونین اینقدر بر آقایان گران است؟ [url="http://www.rajanews.com/detail.asp?id=134207"]http://www.rajanews.com/detail.asp?id=134207[/url]- 105 پاسخ ها
-
- 1
-
- فالانژ
- برای 32 سال فقدان حاج احمد متوسلیان
-
(و 5 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Royal_falcon پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[color=#0000ff][b]القاعده به دنبال این است که با در هم شکستن حصار زندانها، بار دیگر سربازان خود را به میدان بازگرداند.[/b][/color] ه گزارش «تابناک» به نقل از فایننشال تایمز، این یا تنها یک تصادف است و یا آن که بخشی از یک استراتژی است که اعضای القاعده به فاصله کوتاهی و به نحو شگفتآوری از سه زندان در عراق، لیبی و پاکستان فرار کردند و همزمان، ایمنالظواهری رهبر این گروه قول داده که نیروهای خود در سراسر دنیا و از جمله آنهایی را که در خلیج گوانتانامو زندانی هستند، از زندان آزاد کند. بنا بر این گزارش، الظواهری که جایی در مرز پاکستان و افغانستان پنهان شده است، پس از مرگ اسامه بن لادن در سال ۲۰۱۱ به رهبری القاعده رسیده است. وی در نخستین پیام خود ـ که در آخر ماه جولای منتشر شد ـ پس از چند ماه، رفتار آمریکا با زندانیان القاعده را که در گوانتانامو اعتصاب غذا کردهاند، محکوم نمود و قسم خورد همه آنها را آزاد کند. الظواهری گفت: سوگند میخورم از هیچ تلاشی برای آزادی همه زندانیهای خودمان و آزادی هر مسلمان مورد ظلمی در هر جایی دریغ نکنم. در این باره، اینترپل روز شنبه، هشدار جهانی امنیتی صادر کرد و از دولتها خواست تا هشیاری خود را در برابر حملات القاعده افزایش دهند؛ این هشدار پس از آن صادر شد که ایالات متحده نیز یک هشدار جهانی برای مسافرت شهروندانش صادر کرد و ۲۱ سفارت خود در کشورهای مسلمان را از ترس حملات جدید بست. این گزارش میافزاید، القاعده تلاش خود برای بازگرداندن زندانیانش به صفوف نبرد را آغار کرده و این در حالی است که در ۲۲ جولای،[b] «القاعده عراق» حملهای با طراحی دقیق به زندانهای ابوغریب و تاجی ترتیب داد و [color=#ff0000]نزدیک هشتصد تن را از زندان فراری داد[/color]. پس از این رخداد، حملات القاعده در عراق افزایش شدیدی پیدا کرد. [color=#ff0000]قربانیان حملات تروریستی در ماه جولای در عراق از مرز هفتصد تن هم فراتر رفته است[/color]. [/b] این گزارش در ادامه یادآور شد، در ۲۷ جولای، [b]یک حمله در بنغازی در لیبی باعث فرار بیش از هزار زندانی شد که اتهام برخی از آنها تروریسم بود[/b]، ولی بیشتر آنها به دلیل جرایم عادی زندانی بودند. در ۲۹ جولای نیز، [b]۱۵۰ تن از نیروهای به شدت مسلح طالبان پاکستان ـ که همپیمان القاعده است ـ سوار بر خودرو و موتور سیکلت به شهر «درا اسماعیل خان» در شمال غربی پاکستان رفتند. آنها از سه جهت به زندان حمله و بیش از ۲۵۰ زندانی را آزاد کردند. شبه نظامیانی از ازبکستان و چچن نیز در این حمله مشارکت داشتند. [/b] هماکنون گویا دستور القاعده به گروههای القاعده ابلاغ شده تا زندانیان گروه را حتی در اروپا و آمریکا آزاد سازند. القاعده ظاهرا از ناآرامیهای خاورمیانه و جنوب آسیا برای انجام برنامه خود برای آزاد کردن متعصبترین سربازان خود استفاده کرده و همین میتواند خطری بزرگ برای غرب باشد؛ بنابراین، نباید پیامدهای این فرار از زندانها را دست کم گرفت. هنگامی که در سال ۲۰۰۶، القاعده نیروهای خود را از زندانی در یمن فراری داد، یکی از آنها «القاعده در شبه جزیره عربستان» را ایجاد کرد. طالبان نیز در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۱ با حملاتی جالب، بیش از دو هزار نفر از نیروهای خود را از زندانی در قندهای افغانستان فراری داد. این گزارش همچنین یادآور میشود،[color=#ff0000] در این مجموعه از حملات، شماری از ورزیدهترین نیروهای القاعده از زندان فرار کردهاند.[/color] [b] حملات برای فراری دادن زندانیان از الگوی یکسانی پیروی میکنند و به نظر میرسد بر مبنای دفترچه راهنمای یکسانی طراحی شده باشند و به این گونه است که بیش از صد تن از افراد القاعده مخفیکاری و مثلا با لباس نیروهای پلیس به شهری میروند که زندان در آن است. صد تن دیگر در بیرون شهر به کار گرفته میشوند تا از رسیدن نیروهای کمکی به زندان جلوگیری کنند و امکان فرار زندانیان از مسیرهای تعیین شده با اتوبوسهای آماده را فراهم کنند. بمبگذاران انتحاری راه نفوذ به زندان را از طریق دیوار و یا ورودی اصلی آن باز میکنند و عدهای دیگر از اعضای تیم دیگر محافظان باقی مانده زندان را از سر راه برمیدارند. مهاجمین نیز که نقشه زندان را در اختیار دارند، نخست شبهنظامیان زندانی و سپس سایر زندانیان را فراری میدهند و سپس هر کسی بر پایه برنامه طراحی شده، از صحنه فرار میکند. [/b] ناگفته نماند که به تازگی طالبان پاکستان و «جنبش اسلامی ازبکستان» سازمان جدیدی با نام «انصار الاسیر» تشکیل دادهاند که کار آن به طور خاص فراری دادن زندانیان و کمک به خانوادههای آنهاست. تاکنون روش معمول القاعده برای فراری دادن زندانیان خود، گروگانگیری مقامات ارشد خارجی یا جهانگردان خارجی و سپس مبادله آنها با زندانیان بوده، ولی گویا به دلیل تردید دولتها در پذیرفتن چنین مبادلهای، القاعده به روش جدید متوسل شده است. گفتنی است، هرچند فایننشال تایمز به بخشهایی از برنامه فرار زندانیان القاعده اشاره کرده، ولی رسانههای دیگری هم هستند که با توجه به کشورهایی که فرار در آنها انجام گرفته است و اعزام افرادی از این کشورها به سوریه، فرضیه ارتباط آن با مسائل سوریه را هم مطرح کردهاند؛ این در حالی است که بخشهایی از نیروهای فراری از زندان در عراق، به فرار به سوریه و تقویت «القاعده در عراق و شام» مظنون هستند. [url="http://www.tabnak.ir/fa/news/336953"]http://www.tabnak.ir/fa/news/336953[/url] ------------------------------------------------------------------------- عنقریب همشون سر از سوریه دربیارند ... -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Royal_falcon پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote name='Ximosi' timestamp='1375871877' post='327653'] بعد از هماهنگی با کرد ها در عفرین و مجاهدین در شهر نبل ارتش دستور عقب نشینی رو به افرادی که از فرودگاه حمایت می کردن میده...140 نفر قرار به عقب نشینی می گیرن...15 نفر استشهادی موندن تو فرودگاه تا عقب نشینی بقیه رو پوشش بدن ....از این 15 نفر 9 نفر از جمله فرمانده فرودگاه شهید میشه ...5 نفر اسیر میشن...این پنج نفر عکسشون رو گذاشتم... یک سری که به عفرین پناه بردن با کمک گروههای کرد و پوشش هواپیماهای سوری به عفرین می رسن که 30 تا زخمی هم بینشون بوده.... اون هایی هم که به نبل رفتن با کمک گردان های موجود در نبل و باز هواپیماهای سوری و موشک باران و خمپاره باران منطقه وارد شهر نبل میشن....بعضی هاشون دیشب تازه رسیدن نبل.. تو کمین ارتش تو غوطه 70 تروریست به درک واصل شدن... [/quote] چه عجب! بالاخره بعد از مدت ها یه عقب نشینی اصولی از ارتش سوریه دیدیم! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Royal_falcon پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
تو اون عکس چند جور قیافه و تیپ مشخصه؟ من که سعودی ، چچنی ، افغانی و سومالیایی رو شناسایی کردم! چه باغ وحشیه اونجا ! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Royal_falcon پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
یکی زحمت بکشه اون کلیپ جناب stuka رو مستقیم کنه ملت هم بتونند ببینند. -
تاپیک جامع رزمایش ارتش های خارجی تاپیک جامع رزمایش ارتش های خارجی
Royal_falcon پاسخ داد به persianboy تاپیک در اخبار نظامی
البته باید در نظر داشت که این دفعه کپی نکردند بلکه کل کارخانه را از جنرال موتور خریدند! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Royal_falcon پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
حالا تو این عملیات فرودگاه منغ طرفین چند نفر تلفات داشتند؟ در مورد تجهیزات هم مدافعین فرودگاه با توجه به اون سابقه مقاومتشون فکر کنم دیگه باید اونقدر کارامد شده باشند که چیز بدرد بخوری واسه تروریستها باقی گذاشته باشند. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Royal_falcon پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
استراتژی تروریستها بعد از شکست القصیر و پیروزیهای 2 ماهه بعدش توسط ارتش عربی که تقریبآ بخش میانی و تا حدود زیادی جنوبی سوریه رو پاکسازی کرد تغییر کرده و هدفشون از سقوط دمشق به ایجاد یک مرکز ثقل در شمال سوریه عوض شده. به همین سبب شاهد حظور پررنگ و تجمع بسیار زیاد تروریستها در شمال سوریه بخصوص در شهر حلب هستیم. عملیات هایی که گروه های تروریستی اخیرآ در مناطق هم مرز با نیروهای دولتی و کردها انجام دادن بیشتر از این که برای گرفتن خاک و تثبیت باشه به عملیات های ایذایی خودمون شبیهه! فکر کنم تروریست ها از سقوط نظام ناامید شدن و به همین خاطر پروژه تجزیه سوریه رو به اجرا گذاشتن که لازمش تصرف کامل حلب به عنوان پایتخت قسمت شمالی سوریه است.