-
تعداد محتوا
392 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های SHAHRZAD
-
[b] [color=red]بمب هیدروژنی :[/color] در بمب مهيب هيدروژني، بر خلاف بمب اتمي كه از تكنيك شكافت براي انفجار استفاده ميكند، از روش جوش هستهاي براي انفجار استفاده ميشود. از آنجايي كه اين بمب براساس همجوشي هستههاي دوتريوم (H21) و تريتيوم (H31) ايزوتوپهاي هيدروژن عمل ميكند، به بمب هيدروژني معروف شده است. براي اينكه واكنش گداخت صورت گيرد، انرژي جنبشي هستههاي شركتكننده بايد به اندازهاي باشد كه آنها بتوانند بر دافعه الكترواستاتيكي بين پروتونهاي درون دوتريوم و تريتيوم غلبه كنند. همين باعث ميشود كه نيروهاي جاذبه قويتر، ولي كوتاه برد هستهاي نقش برتر را بر عهده بگيرند. انرژي جنبشي مورد نياز، متناظر با دماي 108 درجه كلوين است كه به سهولت در انفجار بمب اتمي (شكافتي) قابل حصول است. دماي زياد اگرچه لازم است،اما كافي نيست. زيرا در صورتي كه فشار فوقالعاده زيادي بر مخلوط دوتريوم- تريتيوم اعمال نشود، نتيجه حاصل را كه بمب شكافتي تقويت شده مينامند، حاصل نخواهد شد. مشكل ايجاد همزمان دماي زياد و فشار زياد؛ مانع عمدهاي بر سر راه اختراع بمب هيدروژني بود. در سال 1951 پس از چند اقدام ناموفق، استينسلاو آلام رياضيدان و ادواردتلر فيزيكدان با همكاري يكديگر توانستند اين معما را حل كنند. در حالي كه برخي از جزئيات اين مسأله هنوز شديداً سري باقي مانده، خصوصيات كلي بمب هيدروژني كاملاً شناخته شده است. بمب هيدروژني در واقع يك بمب اتمي است كه در مركز آن ايزوتوپهاي سنگين هيدروژن دوتريوم و تريتيوم و يا فلز بسيار سنگين ليتيوم قرار دارد. بمب اتمي به عنوان چاشني شروعكننده واكنش است. با انفجار بمب اتمي دمايي معادل دهها ميليون درجه كلوين در مركز توده سوخت ايجاد ميشود، همين دماي بالا سبب تحريك اتمهاي سبك شده و آنها را با هم جوش ميدهد. در اثر جوش هستهاي اتمهاي سبك با يكديگر، انرژي بسيار زيادي توليد ميشود. به همين دليل است كه در موقع انفجار يك بمب هيدروژني (گداختي) دو قارچ مشاهده ميشود، قارچ اول مربوط به شكست اتمهاي اورانيوم يا پلوتونيوم است و قارچ دوم مربوط به پديده جوش اتمهاي سبك با يكديگر است كه به مراتب از قارچ اول بزرگتر و مخربتر است. واكنشي كه در خورشيد اتفاق ميافتد، نتيجه همجوشي ايزوتوپهاي سنگين هيدروژن با يكديگر است. لازم به يادآوري است كه دماي دروني خورشيد چند ميليون درجه است. در حالي كه دماي سطح آن 6000 درجه است. اگر روزي ذخيره هيدروژن خورشيد تمام شود زمان مرگ خورشيد فرا ميرسد، البته زمان مرگ خورشيد را 5 تا 6 ميليارد سال ديگر پيشبيني ميكنند. نخستين آزمايش بمب هيدروژني يا به عبارتي ديگر گرما- هستهاي با اسم رمز مايك در نوامبر سال 1952 در جزيره كوچكي به نام الوگالب در مجاورت اني وتاك در جزاير مارشال انجام شد. وزن تجهيزات به كار رفته در اين انفجار شامل دستگاههاي تبريد به بيش از 65 تن ميرسيد. از آنجايي كه در اين سيستم مستقيماً از ايزوتوپهاي دوتريوم و تريتيوم مايع استفاده ميشد، به آن لقب بمب خيس داده بودند. شدت انفجار معادل 4/10 مگاتن، تي.ان.تي بود نتايج انفجار بسيار هراسناك بود. قطر گوي آتشين حاصل از اين انفجار به 5كيلومتر رسيد، به طوري كه جزيره الوگالب تقريباً تبخير شد و حفرهاي به عمق 800 متر و شعاع دهانه 3 كيلومتر بر جاي ماند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/I14-06-hbomb%7E1.jpg[/img] اما قدرتمندترين بمب هيدروژني كه تا كنون منفجر شده است، با نام تزار و با اسم رمز ايوان در 14 هفته با رهبري فيزيكدان معروف شوروي سابق با نام خاريتون و با مشاركت آندره ساخاروف معروف طراحي شد. اين طراحي براي انفجاري به شدت 100 مگاتن تي.ان.تي در نظر گرفته شده بود، حال آن كه قدرت مدل ساخته شده براي كاهش اثرات آن به نصف كاهش يافته بود. شوروي سابق از بزرگترين بمبافكن آن دوران خود يعني توپولف- 95 براي پرتاب اين بمب 27 تني استفاده كرد. به دليل مشكلات عديده در حمل اين بمب بزرگ و سنگين، بمب را از ارتفاع 11 هزار متري و با يك چتر 800 كيلوگرمي توسط خلبان معروف روسي دورنانتسف بر روي جزيره ناوايا- زمليا پرتاب كردند و آن را تبديل به جهنم كردند. از پيامدهاي اين انفجار هولناك، كورچاتف از دانشمندان برجسته هستهاي شوروي سابق مجبور به كنارهگيري از پژوهشي درباره تسليحات هستهاي شد. بر اثر انفجار بمب تزار گوي داغ بسيار بزرگي تشكيل شد كه از فاصله 1000كيلومتري به وضوح قابل مشاهده بود. ارتفاع ابر قارچي شكل ناشي از انفجار به 64 كيلومتر رسيد و موجودات زنده در فاصله 100كيلومتري محل انفجار دچار سوختگي نوع سوم شدند. انفجار و صداي آن به حدي بود كه در فنلاند شنيده شده و حتي باعث شكستن شيشههاي منازل شد. ميزان انرژي آزاد شده معادل 1017×1/2 ژول بود كه معادل يك درصد انرژي است كه خورشيد در زمان معادل يعني 8-10×9/3 ثانيه توليد ميكند. يك نكته ديگر كه بايد به آن توجه داشت اين است كه انرژي آزاد شده از يك انفجار هيدروژني بسيار بيشتر از انفجار يك بمب اتمي است، زيرا براي اندازه بمبهاي اتمي يك حد بالا وجود دارد كه در ماوراي آن قدرت تخريبي اين بمبها خيلي بيشتر نميشود، به علت آن كه ماده شكافتپذير آنها پيش از آنكه بتواند دچار شكافت شود، پراكنده ميگردد، اما براي بمبهاي هيدروژني چنين حدي وجود ندارد، بنابراين قدرت تخريب آن نامحدود است. تكنيك همجوشي هستهاي در آينده شايد موجب توليد برق توسط نيروگاههاي گداخت شود. در حال حاضر چندين كشور پيشرفته دنيا، در كشور فرانسه در حال ساخت نخستين نيروگاه گداخت با نام Iter ميباشند كه در صورت موفقيتآميز بودن پروژه افق جديدي بر روي چشم جهانيان در زمينه به دست آوردن انرژي پاك، ارزان و لايزال گشوده خواهد شد. ----------------------------------------------------------------------------- منبع : وبلاگ ارتش سری ایران http://spadana110.blogfa.com/8705.aspx[/b]
-
در تمام جهان تنها دو هواپیما منحصراً برای جنگ های الکترونیکی ساخته شده اند که پراولر یکی از است . در فاصله سالهای 1980 تا 1990 تکنولوژی هوانوردی در کاربردهای نظامی گسترش بی سابقه ای یافت . از میان دهها نوع هواپیماهایی که طراحی و سپس وارد عمل شدند پاره ای از آنها اگرچه از لحاظ ظاهری شبیه شکاری یا ضربتی بودند اما در واقع هیچکدام از این دو ماموریت را انجام نمی دادند . یکی از این نوع هواپیماها ، هواپیماهای ویژه جنگ الکترونیک بود . هواپیماهایی که خدمه آن علاوه بر خلبان بودن متخصصین متبحری نیز در رشته الکترونیک و ارتباطات به شمار می رفتند و تنها سلاحی که به همراه داشتند دستگاه های گوناگون ایجاد اختلال الکترونیکی و پارازیت در سیستم های راداری دشمن بود . ویژگی جالب این هواپیماها در این بود که آنها غالباً پیشاپیش شکاریها و هواپیماهای ضربتی به قلمرو هوایی دشمن نفوذ می کردند و پس از پایان ماموریت نیز آخرین هواپیماهایی بودند که منطقه نبرد را ترک می نمودند . هواپیماهای جنگ الکترونیک به این ترتیب نه تنها باید سیستم های راداری دشمن را مخدوش می کردند بلکه باید با ایجاد چتر حفاظت الکترونیکی در دور خویشتن خود را نیز محافظت می نمودند . البته ناگفته نماند نبردهای هوایی در آن زمان به گونه ای صورت می گرفت که استفاده از مقرهای حاوی سیستم های جنگ الکترونیک که به زیر بال اکثر هواپیماهای شکاری یا ضربتی نصب می شدند اجتناب ناپذیر بود با این حال از آنجا که ظرفیت این مقرها محدود و شعاع عمل آنها نیز نسبتا ناچیز بود هرگز نمی توانستند از همان قدرتی برخوردار باشند که هواپیماهای منحصر به جنگ الکترونیک از آن برخوردارند . ذکر این نکته نیز ضروری است که اصولا آموزش جنگ الکترونیک در رده های رزمی هر سه نیروی هوایی زمینی و دریایی کلیه کشورهای جهان جزء لاینفک دروس آکادمیک نظامی به شمار می رود و هر کشور کوچک و بزرگی فراخور توانایی ها و نیازمندیهایش همواره سعی می کند به تازه ترین اطلاعات در این رشته ها دست پیدا کند . این موضوع منحصر به سالهای اخیر نمی باشد بلکه از 30 سال قبل تا به اکنون به طور مداوم و مستمر در حال پیشرفت و پویایی است . شاید ذکر این مساله نیز بی مورد نباشد که منحصراً اشاره کنیم در تاریخ معاصر در خلال جنگ ویتنام تا حدی و بعدها در جنگ اعراب و اسرائیل و سرانجام در گسترده ترین مورد خود طی آخرین برخورد های هوایی اسرائیل و سوریه تکنیک های جنگ الکترونیک به کار گرفته شد . گرچه همانگونه که اشاره رفت کم و بیش همه کشورهای جهان به شیوه جنگ های الکترونیکی آشنایی دارند با این حال هواپیماهای خاصی که صرفا برای شرکت در این نبردها طراحی شده باشند تا سال 1980 فقط در اختیار نیروی دریایی و هوایی آمریکا بود . این کشور به این منظور دونوع هواپیما یعنی (EA-6B ) موسوم به prowler (پراولر و ( EF111 ) را در خدمت داشت . در مورد هواپیمای پراولر توضیحاتی خدمتتان ارائه خواهیم نمود . کلیات : هواپیمای EA-6B موسوم به پراولر جدیدترین و پیشرفته ترین هواپیمای جنگ الکترونیک متعلق به نیروی دریایی آمریکا در فاصله سالهای 19990 به بعد به شمار می رفت این هواپیما که ره اوری از مجتمع فضایی Grumman به شمار می رفت محل استقرارش در عرشه ناوهای هواپیمابری بود که در گوشه و کنار دنیا پراکنده اند . بجای هر نوع بمب یا موشکی هواپیمای پراولر با خود لوازم و تجهیزات پیچیده الکترونیکی حمل می کرد و به عبارتی صحیح تر کلیه تسلیحات تهاجمی و تدافعی آن را همین تجهیزات الکترونیکی تشکیل می دادند . در این میان تنها چیزی که این هواپیما فرو می ریخت صفحات باریکی به نام پوشال یا chaff است که موجب گمراهی رادارهای طرف مقابل می شد . " پوشال یا چف شامل باریکه هایی از موادهایی بودند که وقتی در آتمسفر معلق می شدند به عنوان انتن کوچک دو قطبی عمل کرده و آثاری همانند هواپیما یا کشتی را در صفحه رادار به وجود می آورند و برای داشتن بهترین کارایی ابعاد آنها باید ضریبی از نصف طول موج راغدار حریف باشد . این اجسام بایستی بسیار سبک باشند تا به آرامی سقوط نموده و مدت زیادی در رادار باقی بمانند برای ساختن چف در ابتدا از آلمینیوم استفاده می شد اما در سالهای بعد برای این منظور رشته هایی از فایبر گلاس که بوسیله غشای بسیار نازکی فلز احاطه شده است مورد استفاده قرار گرفت . " وزن تجهیزات الکترونیکی درونی هواپیمای پراولر به 8000 پوند می رسد و علاوه بر این می تواند پنج مقر خارجی به وزن کل 920 پوند نیز سیستمهای گوناگون پارازیت انداز یا مخلوط پارازیت انداز و مخزن سوخت خارجی با خود حمل کند . سلاح اصلی : عمده ترین سلاحهای هواپیمای پراولر را سیستم جنگ الکترونیکی آن به نام AN/ALQ99E تشکیل می داد و قلب این هواپیما در این نقطه بود که می طپید . این سیستم که کمپانی Raytheon پیمانکار اصلی آن بود توسط سه اپراتور به کار گرفته می شد . در حقیقت خدمه هواپیما از چهار نفر تشکیل می شدند که دو به دو در کنار یکدیگر و در دو کابین پشت سر همدیگر هریک بر روی یک صندلی پرتاب شونده قرار گرفته اند . از این چهارنفر یک نفر خلبان . یک نفر فرمانده سیستم جنگ الکترونیک که در کنار خلبان می نشیند . و دو نفر ماموران جنگ الکترونیک هستند که البته هر کدام از این سه نفر وظیفه خاص داشته و با دستگاه های معینی کار می کنند . دستگاه های ضد – ضد عمل الکترونیکی جالب است بدانیم در هر هواپیمای پراولر 30آنتن مختلف نصب شده بود که برای جستجو تعیین و شناسایی هدف و همچنین اختلال در هر نوع فعالیت الکترومغناطیسی طرف مقابل به کار می رفت . پاره ای از این آنت ها به دستگاه های ضد – ضد عمل الکترونیکی مربوط می شدند که وظیفه شان خنثی نمودن هر گونه فعالیت دشمن در زمینه ایجاد پارازیت بر روی هواپیماهای پراولر بود . مقرهای خارجی : پیش از این اشاره نمودیم که هر هواپیمای پراولر علاوه بر سیستم های پارازیت انداز درون هواپیما تا پنج سیستم پارازیت انداز نیز در مقرهای خارجی خود حمل می کرد . هریک از این مقرها حاوی دو سیستم و یا به عبارتی دو فرستنده صوتی پارازیت انداز پرقدرت و یک گیرنده ردگیر و نیز مقداری آنتن بود و هر مقر یکی از هفت باند فرکانس را می پوشاند . نحوه کار: پس از آنکه آنتن های تجسسی حساس که در برآمدگی بالای دم هواپیما عمودی نصب شده اند علائم راداری حریف را در فاصله طولانی دریافت کردند . داده های خود را به کامپیوتر مرکزی هواپیما می دادند این کامپیوتر بلافاصله شروع به تجزیه و تحلیل آنها می نمود و نتایج بررسی خود را به صورت ارقام و آمار بر روی صفحه نشاندهنده به نمایش می گذاشت در ضمن تمامی این اطلاعات ضبط نیز می شد . در این هنگام در حالیکه هواپیما در ارتفاع 34000 پایی در پرواز بود و فاصله اش از هدف به 2520 مایل می رسید وظیفه اش شروع می شد در این لحظه پرسنل جنگ الکترونیک باارزیابی یافته های حاصل به کمک کامپیوتر تصمیم مقتضی را در مورد نحوه مقابله با سیستم های الکترونیکی حریف اتخاذ می نمودند و فرمانده با فشار دکمه ای پارازیت اندازهای درونی یا بیرونی هواپیما را به کار می انداخت . کامپیوتر اصلی هواپیماهای پراولر به نحوی بود که می توانست پیش از هر ماموریت و نیز در حین ماموریت بر حسب مورد برنامه ریزی شود . جاسوسی الکترونیکی در کاربرد هواپیماهای پراولر ذکر این نکته بسیار ضروری بود که بیش از هر چیز برای آن گردآوری اطلاعات جاسوسی از نحوه عمل دستگاه های الکترونیکی مورد استفاده دشمن اهمیت داشت . به عبارتی جاسوسی الکترونیکی یا Electronic Intelligence به نوان عامل تعیین کننده در جنگ های الکترونیکی مطرح می شد زیرا اگر مثلا اطلاعاتی از فرکانس دستگاه های الکترونیکی حریف در دست نبود هرگز نمی توان بر روی آن پارازیت انداخت . نظر به اهمیت جاسوسی الکترونیکی این بود که غالبا چنانچه موردی برای استفاده از هواپیماهای جنگ الکترونیک پیش می آمد هرگز آنها به تنهایی عمل نمی کردند بلکه سازماندهی آنها بنحوی بود که مثلا در هر ماموریت تعدادی هواپیمای پراولر با اتفاق تعدادی از هواپیماهای هشدار دهنده E-2C موسوم به ( هاوک آی – Hawkeye ) و شکاریهای برتر هوایی اف 14 و نیز شکاری – ضربتی اف 18 یا اف 4 به همراه تعدادی هواپیماهای سوخت رسان KA-6 و هواپیماهای ضربتی A6 در ماموریت ها به طور دسته جمعی شرکت می نمودند . مشخصات : طول : 11/18 متر ارتفاع 98/7 متر فاصله دو نوک بال در حالت باز : 15/16 متر نیروی محرکه : دوموتور توربوجت ساخت Pratt & Whitney هر یک به کشش 5080 کیلوگرم استاتیک . وزن ناخالص هنگام برخاستن : 27493 کیلوگرم حداکثر وزن هنگام برخاستن : 29483 کیلوگرم حداکثر سرعت گشتزنی : 972 کیلومتر در ساعت حداکثر سرعت : 1002 کیلومتر در ساعت سقف پرواز خدمتی : 11582 متر .
-
بمب افکن پنهانکار ای-12 آونجر-2 بمب افکن پنهانکار ای-12 آونجر-2 ( A-12 Avenger II)
SHAHRZAD افزود یک موضوع در هجومی و بمب افکن
(بمب افکن آ-12)هواپیماهایی که روزگارانی با بشقاب پرنده ها به اشتباه گرفته می شد . هواپیماهای بمب افکن متوسط آ-6 که تا سال های 1990 بر روی ناوهای هواپیمابرآمریکا مستقر بودند در خلال سالهای 200 جای خود را به یک بمب افکن فوق پیشرفته موسوم به آ-12 دادند که البته با توجه به گران درآمدن این نوع هواپیماها بر روی هر ناو بجای 20 فروند فقط 16 فروند آ-12 مستقر گردید . اولین پرواز رسمی این بمب افکن شکاری پیشرفته و فوق سری در سال 1992 بود تا ان سال حدود 6 فروند ساخته شدند . جنرال دینامیکز ( سازنده اف -16 ) و مک دانل داگلاس ( سازنده اف – 15 ) سازندگان اصلی آ-12 می باشند سطح بال آ-12 دوبرابرآ-6 بود .عرض آ-12 حدود 21 متر ( فاصله دوسربال ) و طول آن 11 متر )( فاصله نوک تا دم هواپیما ) است .این هواپیما مانند بمب افکن ب -2 فاقد سکان عمودی است و کاملا به صورت یک مثلث متساوی الاضلاع می باشد .روی همین اصل عرض آن بیشتر از طول است . اف -14 با بالهای بسته حدود 19 متر و آ- 6 دارای 6 متر عرض هستند . سطح بال آ-12 همانطور که گفته شد دوبربرآ-6 است و این برای جایگزینی تمام بنزین و مهمات خارجی آ-6 در درون آ-12 می باشد . با 40 درصد افزایش و 80 درصد بُرد پروازی طولانی تر. بالهای پرنده – سری ترین هواپیماهای آمریکا زمانی بودجه ای معادل 80 میلیون دلار برای پروژه هایی تحت عنوان (آ رورا) ( سپیده دم ) مقرر گردید که در سال های بعد به 2 ملیارد دلار افزایش یافت از بطن این پروژه بالهای پرنده ظاهر شدند که برای سالیان متمادی تحت عناوین پروژه های مختلف در حال طراحی و ساخت به طور فوق العاده سری بوده اند . یکی از این پروژه های بمب افکن ب-2 و دیگری اف -117 بود. بالهای پرنده به صورت مثلث ( مانند ب -2 و آ-12 ) یا الماس شکل (اف -117 ) می باشند تا کنون 45 مورد عینی از روئت این نوع پرنده ها ثبت شده است که به تائید مقامات نظامی نرسیده است ( زمانی تصور می شد اینها بشقاب پرنده هستند ) اکثر موارد دیده شده است که سرعت آنها با سرعتی چندین برابر صوت بوده است صدای حاصله در موقعی که ارتفاع کمتر بوده فوق العاده زیاد و همانند انفجار حاصله از روشن شدن موتور موشک های قاره پیماست . طول اکثر آنها بیش از 30 متر گزارش شده است . کمپانی هایی که در این مورد مشغول تحقیق و مطالعه و طراحی ( تحت نظر مستقیم ارتش آمریکا ) هستند نام پروژه خود را اسکانک ( نوعی راسو ) نام نهاده اند و تعدادی بین حدود 50 تا 100 نفر در بخش مدیریتی و حدود 4000 نفر در بخش کارخانه ها مشغول به کار هستند . کمپانی لاکهید در اوایل دهه 9 بر روی پروژه ای به نام ( پرنده ماورای جوّ ) کار می کرد که هواپیمایی با 7 الی 8 برابر سرعت صوت بود . پروژه ای که به اعتقاد نیروی هوایی آمریکا بیش از حد ماجراجویانه بود . بهر حال بالهای پرنده کم و بیش دارای چنین مشخصاتی هستند که چند برابر ماخ سرعت داشته باشند و علاوه بر کارایی عملیاتی در ارتفاع پایین – قادر به پرواز در ماورای جوّ نیز باشند . منبع : مجله دانستنیها - سال دوازدهم شماره مسلسل 244 دوره جدید - شماره 8 -
پیشگفتار: این مقاله گذری ست بر نحوه پیدایش اولین هواپیمای ضد زیر دریایی آتلانتیک . محصول مشترکی از 5 کشور اروپای غربی که در دهه 1980 اولین نمونه های آن تولید گردید . در میان کشورهای دارای تکنولوژی پیشرفته در صنایع هواپیماسازی تعداد کشورهایی که به طور مستقل از هواپیماهای اکتشاف دریایی و ضد زیردریایی بهره می گیرند فوق العاده محدود است . در حقیقت به غیر از آمریکا و شوروی اکثر کشورهای اروپایی ترجیح داده اند با سرمایه گذاری مشترک هواپیمای واحدی را به این منظور به خدمت نیروهای مسلح خویش دربیاورند . این هواپیما که در دههه های 1980 به منصه ظهور رسید آتلانتیک نام گرفت و در ابتدا چهار کشور اروپای غربی و پاکستان در آن از ارتش خویش استفاده نمودند . هم اکنون نسل بسیار جدید و پیشرفته آن رکن اصلی اصلی عملیات دریایی را در بسیاری از کشورها بر عهده دارد صرفنظر از انگلیس که به گونه ای هواپیمای ضد زیردریایی مستقلی را در اختیار دارد هواپیمای ضد زیردریایی اکثر دیگر کشورهای بزرگ اورپا را آتلانتیک تشکیل می دهد . مقاله ای که در ذیل خواهد آمد تشریح کم و کیف نسل اولیه هواپیمای آتلانتیک را در بر می گیرد که امید است مورد توجه واقع شود . کلیات : سابقه شروع مطالعه برای ساختمان هواپیماهای اکتشاف دریایی و ضد زیر دریایی آتلانتیک به سال 1959 بازمی گردد لیکن قریب به 10 سال بعد عملاً نخستین اسکادران از این هواپیماها در نیروهای مسلح فرانسه و آلمان فدرال تشکیل گردید دو کمپانی بزرگ هواپیماسازی اروپا یعنی داسو- برگه (Dassult-Breguet ) فرانسه و دورنیرDarnier آلمان غربی عمده ترین نقش را در ساختمان آتلانتیک ایفا نمودند گرچه هلند ایتالیا و بلژیک نیز هر یک در شکل گیری نهایی آن سهمی بر عهده داشتند در این میان انگلستان نیز با وجود مشارکت در تکمیل موتورهای این هواپیما کنسرسیوم پیمانکاران این هواپیمارا تکمیل نمود . تعداد هواپیماهای آتلانتیک که تا دهه 90 به فروش رفته بود به 87 فروند می رسید ضمن آنکه بعد از یک وقفه چند ساله فرانسه به تنهایی مجدداً خط تولید این هواپیما را در نسلی جدید گشود . البته فرانسه امیدوار بود بتواند بازار مناسبی در آینده برای این هواپیماها به وجود بیاید که البته چندان دور از انتظار هم نبود . مشخصات : آتلانتیک از لحاظ شکل ظاهری خود در بدو پیدایش با همتایان سلف خود نداشت اما سیستمهای الکترونیکی و دستگاه های سنجش دقیق تری را به همراه داشت . این هواپیما علاوه بر ماموریت های اکتشاف دریایی و ضد دریایی می توانست برای ماموریت ه ای دیگری چون مین گذاری . کنترل ناوبری و جستجو و نجات در دریا نیز استفاده شود . از آنجا که لازمه تولید این نوع هواپیما عدم تولید سروصدای زیاد بود نسل جدید آتلانتیک به نحوی طراحی شده بود که در ردیف آرام ترین هواپیماهای موجود در دنیا قرار گیرد . مقدورات : مقدورات آتلانتیک به قرار زیر بود : نیروی محرکه : دو موتور جت از نوع توربوپراپ ساخت مشترک فرانسه و انگلستان . هر یک با نیرویی متجاوز از 5000 اسب بخار. حداکثر سرعت مجاز : 6580 کیلومتر در ساعت سرعت گشت زنی : 556 کیلومتر در ساعت سقف پرواز : 30000 یا 9100 متر حداکثر مداومت پرواز : 18 ساعت ماموریت های نمونه ای ضد زیردریایی : 8 ساعت گشتزنی با سرعت 315 کیلومتر در ساعت در ارتفاع بالای 6000 متر و به فاصله 1110 کیلومتر از پایگاه . وزن خالی با تجهیزات اصلی : 25000 کیلوگرم حداکثر گنجایش سوخت : 18500 کیلوگرم وزن اضافه نظامی در ماموریت های ضد زیردریایی : 3000 کیلوگرم طول هواپیما : 62/32 متر عرض هواپیما ( فاصله دو نوک بالها ) : 36/37 متر باندی هواپیما : 31/11 متر سیستم های تسلیحاتی : هواپیمای آتلانتیک دارای یک مقر داخلی و چهار نقطه اتصال خارجی برای حمل انواع مهمات بود . این مهمات ترکیبات گوناگونی را در بر می گرفتند که عبارتند از : - 8 اژدر آشیانه یاب از نوع ( مارک 46 ) - دو موشک هوا به سطح اگزوسه از نوع ( ای – ام 39 ) - 12 مین از یک نوع - 9 مین از نوعی دیگر علاوه بر اینها هر هواپیما از این نوع در مقر داخلی عقب خود می تواند 78 بوید صوتی حمل کند . تعداد خدمه : تعداد خدمه های متعارف آتلانتیک به 12 نفر می رسید که این عده عبارت بودند از : - دو خلبان - یک مهندس پرواز - یک دیده بان جلو - یک افسر مسئول ناوبری رادیویی - یک اپراتور سیستم های جنگ الکترونیک و ردیابی الکترونیکی - یک اپراتور رادار - یک هماهنگ کننده امور تاکتیکی - دو اپراتور صوتی - دو دیده بان عقب
-
[b] پیشرفتهای بوجود آمده در تکنولوژی مواد، روشهای طراحی و آزمونهای بعد از ساخت موجب گردیده که در کیفیت و کارائی ترمزهای هواپیماهای جت امروزی بطور چشمگیری بهبود حاصل شود و بدون اینکه فضای بیشتری را اشغال کند دارای اوزون کمتری نسبت به ترمزهای قدیمی باشد. بکارگیری مواد مرکب و فلزاتی که نسبت استحکام به وزن آنها بالاست و نیز استفاده از تحلیلهای پیچیدة کامپیوتری از جمله عوامل کلیدی این پیشرفتها بحساب میآید. بهبود کیفی در کارائی ترمزها در آینده با استفاده از مواد پیشرفته عایقدار یا دافع گرما، سازههای کامپوزیتی، سیستمهای کامل کنندة متناوب و سیستم کنترل گرمائی پیشرفته صورت خواهد گرفت. سیستمهای ترمز هواپیمای امروزی از انواع اولیه که در آن برای بحرکت آوردن هواپیما بر روی باند از چرخهای اتومبیل و برای کند کردن سرعت آن از پایههای کمکدار دم هواپیما استفاده میشد، بمراتب پیشی گرفته است. چرخها و ترمزهای جدید به هم وابستهاند و در ساخت آنها از روشهای پیشرفتة مهندسی استفاده شده و نمونههای چندگانهای از پیشرفت تکنولوژی مواد را به نمایش درآورده است. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/BRAKE%5B1%5D.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_BRAKE%5B1%5D.gif[/img][/url] اجزای اصلی بکار رفته در سیستم ترمز یک هواپیمای پیشرفتة امروزی بعنوان نمونه بقرار زیر است: 1-ترمزی که در آن سیستم هیدرولیکی با فشار زیاد استفاده شده، قطعات آن از مواد مرکب کربنی، تیتانیوم، فولاد با استحکام زیاد و آلومینیوم ساخته شده تا بتواند گرمای بسیار زیاد را جذب و سپس دفع کند. 2-استفاده از یک سیستم کنترل ترمز یکپارچه و کامپیوتری با بهرهگیری از سنسورهای پیشرفته و تکنولوژی کنترل ارتباط سیستماتیک و عملکردهای خودآزما. 3- استفاده از چرخهائی که دارای شکل پیچیدهای بوده و از آلومینیوم با استحکام زیاد ساخته شده و دارای سپر حرارتی ایمنی بعد از خرابی باشد. همچون سایر اجزای اصلی هواپیما، طراحی سیستم ترمز نیز با محدودیتها و نیازهای ضد و نقیضی همراه است. وزن کم، کارائی بالا، تعمیرات اندک، قابلیت اطمینان زیاد، دوام زیاد و هزینة کم ویژگیهایی است که سیستم ترمز باید تواماً بهمراه داشته باشد. در ادامة این بحث بر طرحهای اصولی بکار رفته در ترمز هواپیمای امروزی مروری کوتاه نموده و بطور خلاصه به پیشبینی پیشرفتهای آینده نیز خواهیم پرداخت. چرخ هواپیما و سیستم ترمز آن بصورت یکپارچه طراحی میشود، آنچنانکه منطبق با ویژگیهای یک هواپیمای مشخص و مورد نظر باشد. کارآئی چرخ و ترمز آن با استفاده از طراحی کامپیوتری، مدلسازی پیچیده و روشهای شبیهسازی تحلیلی، در مرحله طراحی به حد مطلوب میرسد. چرخ هواپیما از نوع دو تکه ساخته میشود تا سوار کردن «تایر» آسان باشد. و نیز دارای اندکی انحراف است تا فضای ترمز بیشتری را فراهم آورد. برای حفاظت چرخها در برابر گرمای حاصل از ترمز از پوششهای عایق استفاده میگردد. از طرف دیگر مکانیزمهای ایمنی از قبیل فیوزهای حرارتی و سوپاپهای اطمینان در آن بکار میرود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Tu-22M2_main_gear%5B1%5D.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Tu-22M2_main_gear%5B1%5D.jpg[/img][/url] سیستم ترمزها از دیسک های ثابت و متحرک (چرخشی) چند لایهای و اصطکاکی تشکیل یافته است . این دیسکهای اصطکاکی که قسمت اعظم گرما را بخود جذب میکند، بوسیله اجراء سازهای چندی از قبیل پیستونهای عمل کنندة فشاری، پوستة تنظیم، قسمت انتقال گشتاور (که گشتاور را به ارابه فرود یا چرخ هواپیما منتقل میسازد) و یک صفحه ترمز ثابت (که بعنوان یک نگهدارندة سازهای در جذب گرما عمل میکند) محصول گردیده است. ترمز با فشار هیدرولیکی عمل میکند و انرژی جنبشی هواپیما را به گشتاور کندشوندهای بدل میسازد. سیستم کنترل ترمز ، خود سطوح فشار ترمز را تعدیل میکند تا کارآئی آنرا در متوقف ساختن هواپیما به حد دلخواه برساند. ضمناً یک سیستم «ضدسرخوردگی» در آن بکار رفته تا فاصله (یا زمان) متوقف ساختن هواپیما را به حداقل برساند، هدایت سمتی را برای آن تأمین نمایند و از ترکیدن لاستیکها جلوگیری بعمل آورد. علاوه بر آن یک مکانیزم ترمز خودکار که فرامین مربوط به علمکرد کار پیش ترمز و میزان کاهش سرعت را آماده میسازد، میتواند بخشی از سیستم کنترل ترمز هواپیما باشد. سنسورهای مربوط به سرعت چرخها، دستگاه پردازش علائم یا دستگاه مقایسهگر (کامپیوتری) و سوپاپهای تنظیم، جملگی از اجزای عمدة سیستم کنترل ترمز هواپیما بشمار میرود. تکامل چرخ هواپیما از انواع چرخهای پرهدار اتومبیل آغاز شده، چرخهای ریختهگری آلومینیومی و منیزیمی را پشت سر گذاشته، و عموماً از انواع چرخهای آلومینیومی دو تکه ساخته شده به روش آهنگری (فورج) استفاده میشود. چشمگیرترین پیشرفت در طراحی چرخهای هواپیما، کاهش وزن و حجم و افزایش کارایی آن است. !عمدهترین اهداف در طراحی چرخهای هواپیما بشرح زیر خلاصه میشود: 1-افزایش عمر چرخشی یکی ازآزمایشهائی که برای ارزیابی کیفی چرخهای هواپیما انجام میشود، بررسی میزان عمر چرخشی آن میباشد.(این مقدار اکنون از 25000 مایل در مورد هواپیماهای حمل و نقل ارتشی مانند هواپیمای C-17 تا 50000 مایل برای هواپیماهای جت مسافربری امروزی متغیر میباشد). 2-تداوم ایمنی بعد از خرابی چرخهای هواپیماهای امروزی طوری طراحی شده تا در مقابل خرابیهای حاصل از خستگی مقاومت داشته و عیوب مرگبار و انفجارآمیز را در پی نداشته باشد (که البته شامل طراحی چرخهائی میشود که بعد از بوجود آمدن حداکثر خرابی در آن، در لبة حمل چرخها یا در محل قرار گرفتن طوقة داخلی لاستیک در روی رینگ خللی وارد نگردد). 3-افزایش ایمنی در برابر پوسیدگی و فساد با بکارگیری سیستمهای محافظت در برابر خوردگی و پائین آمدن میزان تنش در سطوح حساس چرخ و انجام عملیات تشخیص خوردگی و زنگزدائی بطور مکرر، از میزان نقیصههائی که در چرخ هواپیما بوجود می آید و منشاء آن خوردگی و زنگزدگی میباشد کاسته و به حداقل رسانده میشود. 4-بکارگیری سیستمهای محافظ گرما بهبود در تونائیهای ترمز هواپیما بویژه ترمزهای کربنی، با افزایش گرماپذیری آن (در هنگام گرفتن ترمز) حاصل گردیده است. ایجاد حفاظت گرمائی در چرخ، ایجاد محدودیت در مسیر جریان حرارت، خنک کردن چرخ، نصب مهرههای ذوب شونده برای خنک کردن محیط یاد شده لاستیک، از جمله ترفندهای کلیدی در طراحی چرخهای پیشرفتة امروزی است که برای جلوگیری از وقوع فاجعه در نظر گرفته شده است. علاوه بر اهداف فوق، نوع لاستیک بکار رفته در چرخ نیز در طراحی آن مؤثر است. لاستیکهای رادیال و شعاعی ممکن است «بار»ها را به شکل متفاوتی بر چرخ اعمال نماید. بنابراین هنگام طراحی، میزان این «بار» ها بخصوص اگر تعویضپذیری آن مد نظر باشد باید بوسیلة طراح مراعات شود. با توجه به این واقعیت، طراحی چرخهایی که بتواند چنین توقعات مشکل و فزایندهای را برآورده سازد و از طرفی در میزان وزن و حجم آن نیز افزایش چندانی حاصل نگردد، در واقع مقدار زیادی مدیون بکارگیری و توسعة روشهای نوین و شبیهسازیهای کامپیوتری میباشد. تکنیکهای تحلیلی که در طراحی چرخها بخدمت گرفته میشود شامل تجزیه محدود سطوح تنش و مدلسازی حرارتی سیستمهای چرخ و ترمز میباشد. با استفاده از روش کامپیوتری، چرخ هواپیما از موادی ساخته میشود که بتواند «بار»های وارد را تحمل کند، عمر آن زیاد و ویژگیهای حرارتی و وزن آن اندک باشد. با استفاده از این روشهای کامپیوتری، طراحی، ساخت و ارزیابی مدلهای جدید چرخ در زمان کوتاهی صورت میپذیرد. خلاصه اینکه بکارگیری و توسعه روشهای مدلسازی کامپیوتری و تحلیلی درتعیین قسمتهای حساس و عیوب احتمالی و سطوح حرارتی چرخهای هواپیما، صنایع تولید کننده را قادر ساخته تاآنرا با حداقل وزن، عمر زیاد، نیاز تعمیراتی اندک و ایمنی بیشتر تولید نمایند. میتوانیم انتظار داشته باشیم روند بهبود در کیفیت چرخها با تکامل مواد اصلی سازندة آن همچنان با تداوم همراه باشد. یکی از عوامل عمده که در توسعه و ساخت چرخهای هواپیماهای فعلی و آتی نقش کلیدی دارد، توجه به مواد تشکیل دهندة سازة چرخ میباشد. ویژگیهای عمدة مواد فوق بقرار زیر است: -مقاومت در برابر خستگی و استحکام استاتیکی. -مقاومت در برابر حرارت زیاد. -مقاومت در برابر خوردگی. -قیمت ارزان گرچه سالهای بسیاری است که صنایع ازآلیاژهای آلومینیوم فورج شده «2014-T6» یا «T-61» بعنوان فلز استاندارد برای ساختن چرخها استفاده میکنند، لیکن همچنان به بررسیهای خود برای جایگزین نمودن مواد جدید ادامه میدهند تا در کیفیت چرخها بهبود بیشتری حاصل شود. با بکارگیری آلیاژهای آلومینیومی پیشرفته، معیارهای جدیدی از لحاظ استحکام و دوام بیشتر درمقابل حرارت زیاد، مقاومت در برابر خستگی و حرارت زیاد ومقاومت در برابر خوردگی و ترکخوردگی، بوجود در میآید. انجام این بهینهسازیها بطور چشمگیری کیفیت تعمیرپذیری و قابلیت اطمینان چرخها را افزایش خواهد داد. علاوه بر آن، چرخهای ساخته شده از الیاف کامپوزیتی و مواد مرکب از قبیل مواد مرکب کربنی یا گرافیتی و فایبرگلاس، سبکی وزن و میزان خرابی مجاز بیشتری را موجب میشود. در شاخه ترمز چرخهای هواپیماهای امروزی بود که متخصصان تکنولوژی مواد به یکی از ضروریترین تحقیقات مورد نیاز در رشتة خود پی بردند. ترمز، خود یک موتور گرمائی است که وظیفة آن جذب و مستهلک نمودن انرژی جنبشی است. چرخ هواپیما وسیلهای مطمئن برای حرکت هواپیما در روی زمین میباشد اما وسیلهای اضافی است که از بار مفید هواپیما در پرواز میکاهد، به همین دلیل است که از طراحان خواسته میشود تا آنجا که امکان دارد آنرا کوچک و سبک بسازند. از روشهای تحلیلی و شبیهسازهای کامپیوتری برای ساخت چرخهای پردوام و سبک استفاده میشود. علاوه بر آن، تداوم این نوآوریها در طراحی موجب شده در میزان تعمیرپذیری و کارآئی قسمتهای متحرک چرخها بهبود حاصل شود. با این همه، بیشترین پیشرفتها حول مسئله اصطکاک و مواد متشکله قطعات بوده است. این بهبودها نه تنها موجب افزایش حجم چرخها و ترمز نشده بلکه تونائی و کارآئی آنرا همگام با نیازهای فزاینده صنایع هوائی افزایش داده است. بهبودهای عمدهای که در ساخت ترمز هواپیماهای امروزی حاصل شده بقرار زیر است: عمر طولانی: تعداد دفعات نشستن هواپیما بعد از هر مرحله تعمیر اساسی از 100 تا 300 بار فرود برای هواپیماهای نظامی و جتهای مسافربری اولیه به 900 تا 2000 بار فرود در هواپیماهای امروزی افزایش یافته است. وزن سبک:بکارگیری مواد با استحکام زیاد و چگالی کم، موجب کاهش وزن ترمزها تا 50% در مقایسه با ترمزهای فولادی مشابه شده است. _ایمنی و قابلیت اطمینان_: روشهای نوین آزمایشگاهی از قبیل شبیهسازی طیفهای ترمز از مراحل فرود کامل هواپیما، بمقدار زیادی موجب ارتقاء کیفی در کارآئی و قابلیت اطمینان سیستمهای ترمز گردیده است. امروزه عواملی همچون شرایط گرمائی و دینامیکی، درخلال عمر کاری ترمز بطور روزمره مورد ارزیابی قرار میگیرد. هر یک از برنامههای جدید ساخت و ارزشیابی کیفی آزمایشگاهی آن، نیاز به یک یا دو سال وقت دارد، حال آنکه برای ترمزهای نسل پیشین انجام آن فقط یک یا دو ماه طول میکشید. این بهبودها با بکارگیری تکنولوژی پیشرفته مواد صورت گرفته است. محورهای پیچشی که از جنس تیتانیوم ریختگی و هم فشار میباشد نسبت به فولاد فورج شده سبکتر بوده و از نظر مسائل حرارتی بهتر میباشد. کیفیت خوب آلیاژ، موجب سبکی وزن قسمت پوستة پیستون یکپارچه یا مکانیزم تنظیم کننده یا طبقهای (ترمز چرخ) تنظیم سرخود، از جمله تصمیمات طراحی است که کارائی ترمز را افزایش میدهد. با این همه، مهمترین عامل در بهبود کیفی ترمز هواپیما، پیشرفت در زمینه مواد اصطکاکی بکار رفته در آن و اتلاف حرارتی ترمز میباشد. ترمز فولادی استاندارد که در آن صفحات اصطکاکی سرامیکی بکار رفته (این ماده اولین بار بعنوان سطوح اصطکاکی در دهه 1940 در ترمزها مورد استفاده قرار گرفته است.) موجب بهبود عمر سایشی و کارائی عمومی ترمزها شده است. اما توسعة بکارگیری مواد مرکب کربنی از چشمگیرترین پیشرفتها در تکنولوژی ساخت ترمز هواپیما از لحاظ حرارتی آن بحساب میآید. مواد مرکب کربنی دارای ویژگیهای بینظیری است که به طراح اجازه میدهد با استفاده ازآن، همة وظایف سطوح اصطکاکی دیسک ترمز و جذب کنندهها و وظیفة اعضای سازهای آنرا در یک قطعه واحد متمرکز سازد. وقتی دو قطعه از جنس مواد مرکب کربنی بر روی یکدیگر سایش داشته باشند میتوانند نقش یک ماده پراصطکاک را ایفا نمایند. ذخیرة حرارتی مواد مرکب زیاد است، علاوه بر آن قابلیت هدایت گرمائی آن موجب انتشار سریع حرارت میشود. مواد مرکب کربنی از استحکام زیادی برخوردارند و میتوان از آن برای ساخت قطعات مقاوم در برابر «بار» زیاد استفاده نمود. این مواد دارای ویژگی خاصی هستند و آن اینکه استحکام آنها بر اثر افزایش حرارت نقصان میباشد. این ویژگی وقتی با انبساط حرارتی اندک در هم میآمیزد خاصیت جذب حرارت آنرا بالا میبرد بطوریکه تنها سازههای مجاور موجب محدودیت آن در این خصوص خواهد بود. برای اینکه ترمز بتواند در درجه حرارت بالاتر کارائی داشته باشد باید در واحد وزن سازة آن ازمواد بیشتری که واحد وزن سازة آن از مواد بشتری که در برابر حرارت مقاوم است استفاده نمائیم. اصطلاح «مواد مرکب کربنی» برای انواع گستردهای از مواد استفاده میشود؛ همانند لنت (ترمز) ساخته شده از سرمت (مخلوطی از فلز و سرامیک) و مواد آلی. ساخت لنت ترمز از مواد مرکب کربنی خود مستلزم دانش و علم کافی دراین خصوص است. اجزاء تشکیل دهنده مواد و روشهای ساخت را میتوان تغیر داد تا قطعاتی با کارائی متفاوت ساخته شود. در واقع طراحان نشان دادهاند که قطعات ترمز از جنس مواد مرکب کربنی را میتوانند چنان دستخوش تغییر نمایند که به کلیه اهداف مورد نظر خود در ساخت ترمز هواپیما دست یابند. استفاده از الیاف گوناگون روشهای متراکمسازی ، الیاف منقطع در دو یا سه اندازة مختلف، و روش قالبگیری پارچهای تنها معدودی از بیشمار آمیزههائی است که میتوانند برای تولید دیسک ترمز کربنی مورد استفاده قرار دهند. اگر سائیدگی دیسک ترمز (از نوع کربنی) از اندازة مجاز خارج شود میتوان آنرا برای استفادة مجدد نوسازی نمود. ترمزهای کربنی برای اولین بار سال 1972 ، بعنوان یک وسیله استاندارد در هواپیمای F-15 مورد استفاده قرار گرفت و بسرعت بعنوان یکی از انواع اصلی ترمز بر روی دیگر هواپیماهای نظامی مورد استفاده قرار گرفت. اولین هواپیمای مسافربری که در آن از این نوع ترمز استفاده شده هواپیمای کنکورد بود ولی گرانی قیمت آن موجب گردید استفادة تجاری آن به کندی صورت پذیرد. امروزه در تمام برنامههای هواپیماهای نظامی و مسافربری استفاده از ترمزهای کربنی گنجانده شده است. همچون سایر سیستمهای هواپیما، تکنولوژی سیستم ترمز آن نیز با نوآوری و پویائی همراه بوده و هدف آن بهبود در کارائی و قیمت تمام شده میباشد تلاشهای جاری در زمینههای گوناگون توسعه، ساخت و کاربرد آن بقرار زیر است: -استفاده از مواد مرکب پیشرفته و مقاوم در برابر حرارت به منظور افزایش تراکمپذیری و عمر ترمز و ارتقاء مقاومت آن در برابر سایش (چنین بهبودهائی میتواند منتج به کاهش تعداد دیسکهای اصطکاکی در یک ترمز گردد). -استفاده از مواد مرکب قالبگیری شده و سازههای کامپوزیتی از نوع رشته پیچی در بسیاری از قطعات عمدة هواپیما از قبیل چرخها، پوستههای پیستون و قسمت انتقال گشتاور با هدف کاهش وزن و آسیبپذیری آن. -بکارگیری سیستمهای هیدرولیکی با فشار زیاد و استفاده از روغن هیدرولیک مرغوبتر که موجب عملکرد بهتر ترمزها شده ، اشتعالپذیری و وزن آنرا کاهش میدهد. -استفاده از سیستمهای جداگانه عمل کنندههای الکترومکانیکی و الکتروهیدرواستاتیکی که با نیروی الکتریکی کنترل میگردد، کارائی ترمزها را بهبود بخشیده و موجب کاهش وزن سیستمهای ترمز هواپیما میگردد. -بکارگیری روشهای پیشرفتة کنترل گرما، از قبیل سیستمهای خنککننده فعال و غیرفعال. -استفاده از تکنولوژی پیشرفتة کنترل ترمز از قبیل دستگاههای کنترل الکترونیکی چند منظوره و سیستم انتقال سیگنال از طریق سیم (کابل) نوری (سیستمهای کنترل ارابة فرود یکپارچه برای هواپیماها در حال ساخت میباشد که در آن مکانیزم ترمز خودکار، عمل هدایت فرمان و مکانیزم ضدسرخوردن، تماماً در کنترل کنندة واحدی ادغام شده است. ------------------------------------------------------------------------------------------------------ http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%aa%d8%b1%d9%85%d8%b2%d9%87%d9%88%d8%a7%d9%be%db%8c%d9%85%d8%a7&SSOReturnPage=Check&Rand=0 منبع :مجله صنایع هوایی عکس:راعی [/b]
-
[align=justify]تقدیم به دلاورمردان و جنگاورانی که بی هراس از هجمه هجوم خصم مردانه و جسور جان خود را فدا کردند به نام ایران - برای ملت و تقدیم به اسطوره دلاور هوانیروز ایران – افتخار همیشگی نیروی هوایی سرلشکر شهید عباس دوران نام و یاد و راه آنان همچنان پاینده باد ............................................................................................................................ كاميكازه (خلبانان ژاپنی) - مردانی که جهان نظیر آنان را به خود فراوان دید . در جنگ دوم جهانی خلبانان و دریانوردان آمریکایی از هواپیماها و ناوگانهای جنگی و سربازان جنگی ژاپنی هراس چندانی نداشتند و تنها ( کامیکازه ها ) یا خلبانان جانبازی که با هواپیماهای خود به هواپیماها و کشتی های آمریکایی می زدند و ضمن نابود کردن خود حریف را نیز به آتش و مرگ می کشاندند هول و وحشت را به جان آمریکایی ها انداخته بودند. کامیکازه ها خلبانان جوانی بودند که سوگند می خوردند جان خود را فدای وطن و عظمت باستانی ژاپن کنند . آنان با هواپیماهای کوچک خود به ناوگان آمریکا حمله می کردند و مخصوصاً خود را به دودکش کشتی یا دکل یا برج دیده بانی ناوها می زدند و ناو را به آتش می کشیدند . کامیکازهها می دانستند که مرگ حتمی درانتظار آنهاست اما با غیرت و تهور عجیبی از مرگ استقبال می کردند . روش حمله کامیکازه ها دسته جمعی بود به این معنا که بیش از بیست هواپیما به یک ناو هواپیمابر حمله می کردند و در حالیکه آتش ضد هوایی آنها را درو می کرد و یکی پس از دیگری در آب سقوط می کردند بالاخره یکی یا دوتا از آنها موفق می شدند خود را به روی عرشه کشتی انداخته و با مواد منفجره خود عرشه را به آتش بکشند . انفجار یک هواپیمای کامیکازه بر روی عرشه یک ناو آمریکایی که گاهی روی آن چند هواپیما آماده پرواز بود و در طبقات زیرین نیز یک اسکادران هواپیما نگهداری می شد فاجعه ای به بار می آورد و زیان های فاحشی را نصیب نیروی دریایی و نیروی هوایی آمریکا می ساخت . بسیاری از کامیکازه ها بعد از شنیدن خبر شکست و تسلیم ژاپن به دنبال انفجار اتمی هیروشیما و ناکازاکی خودکشی کردند و هواپیماهای خود را به کشتی های آمریکایی زدند و بالاخره با پیام امپراطور ژاپن که جنبه استرحام و خواهش داشت کامیکازه ها هم دست از جنگ کشیدند . کامیکازه ها در حقیقت سامورائی های پرنده ژاپن بودند و هنوز خاطره انان مورد احترام و تجلیل ملت ژاپن و نظامیان آن کشور است . کامیکازه ها قبل از پرواز سرودهای مذهبی و حماسی می خواندند و به طوریکه در عکس می بینید چندبار تعظیم می کردند سپس سوار هواپیمای خود می شدند و به میدان جنگ می رفتند رفتنی که دیگر بازگشتی به همراه نداشت . منبع : مجله دانستنیها [/align]
-
هواپیمای سوخت رسان KC-10 A Extender چگونگی افزایش مداومت پرواز هواپیماهای گوناگون در موقع انجام ماموریت های محوله مسئله ای است که از دیرباز مورد توجه دست اندرکاران امور هواپیمایی به ویژه در کشورهای بزرگ قرار گرفته است . محدود بودن ظرفیت مخازن سوخت هواپیماها مخصوصا در ماموریت های استراتژیکی مهمترین شکلی است که در این رابطه به چشم می خورد . بمنظور مقابله با این نارسایی از مدت ها قبل کم و بیش هواپیماهای خاصی وارد عمل شده اند که قادرند با حمل مقدار قابل توجهی سوخت علاوه بر رفع نیازمندیهای خود با استفاده از تجهیزات و تکنیک های ویژه – حین پرواز – سوخت مورد لزوم هواپیماهای دیگر را نیز تامین کنند مسلم است که بهره گیری از این روش در افزایش مداومت پروازهای گوناگون از مهمترین و موثرترین عوامل به شمار می رود . همزمان با پیشرفت تکنولوژی هواپیمایی و رشته های وابسته به آن در سالهای اخیر در طراحی و تولید هواپیماهای سوخت رسان تحولات بسیار موثر صورت گرفته است . این تحولات به گونه ای است که بزودی ماهواره های ناوبری نظامی به جای مراکز کنترل زمینی محل ملاقات هواپیماهای سوخت رسان و سوخت گیرنده را در آسمان تعیین می کنند . ناگفته نماند صرفنظر از پیشرفت های فنی که موجب کارایی بیشتر هواپیماهای گوناگون شده است هرگونه بهبودی در زمینه سیستم های سوخت رسانی هوایی از لحاظ اقتصادی نیز جهش عظیمی را به وجود می آورد . چه از یک سو مدت زمان لازم برای انجام عمل سوختگیری در حین پرواز کاهش پیدا کرده و از سوی دیگر اصولاً سوخت کمتری به مصرف می رسد . *** از میان قریب به دهها نوع هواپیمای سوخت رسانی که به وسیله کشورهای مختلف بویژه آمریکا و انگلیس و روسیه مورد استفاده قرار می گیرند هواپیمای اکستندر Extender با علامت فنی (KC-10 A) ساخت مجتمع هوافضا مک دانل داگلاس جزء هواپیماهی پیشرفته سوخت رسان به حساب می آید . لازم به ذکر است که این نوع هواپیما مدل تغییر یافته هواپیمای مسافری DC-10 است که علاوه بر سوخت رسان ماموریت های ترابری هوایی را هم انجام می دهد . تاریخچه : تا اواخر سال 1981 هواپیمای سوخت رسان و متعارف نیروی هوایی آمریکا را نوع تغییر یافته جت مشهور ( بوئینگ – 707 ) موسوم به KC-135 تشکیل می داد اما گذشت زمان نقلط ضعف آن را به خوبی مشخص کرد نقطه ضعف هایی مانند داشتن موتورهای توربوجت قدیمی و پرمصرف – فرسودگی اوات در اثر استفاده مستمر – طولانی بودن باند پروازی مورد نیاز برای نشست و پرواز – قدیمی بودن سیستم های سوخت رسانی – کهنه شدن اسکلت بندی و سایر قسمت های بدنه که احتیاج به مراقبت و بازبینی های مکرر قبل و بعد از پرواز را موجب می شود . علاوه بر همه این موارد با توجه به مداخله آمریکا در گوشه و کنار جهان این هواپیما سالیان طولانی ست که کارایی خود را برای نیروی هوایی این کشور از دست داده است . روی همین اصل و به موازات طرحهایی که برای نوسازی و بهبود بخشیدن به سیستم های مختلف KC-135 بمورد اجرا گذاشته می شد از اوائل سال 1970 برنامه هایی هم به منظور وارد عمل ساختن هواپیماهای سوخت رسان ( تانکر ) بزرگ تر و پیشرفته تری پی گیری می گردید . هواپیماهایی که می بایست جانشین تانکر KC-135 گردد . پس از مطالعات اولیه تقاضای نیروی هوایی آمریکا مبنی بر خرید هواپیمای سوخت رسان جدید به اطلاع کمپانی های سازنده رسانده شد . در این میان دو مجتمع هوافضای عمده یکی بوئینگ با هواپیمای جامبوجت 747 و دیگری مک دانل داگلاس با هواپیمای پهن پیکر DC-10 که هر یک به منظور فروش هواپیمای تولیدی خود و تبدیل آن به تانکر سوخت رسان تبلیغات گسترده ای را آغاز کرده بودند درگیر رقابت بسیار فشرده ای شدند . برری ها و ارزیابی های نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا برای انتخاب هواپیمای سوخترسان جدید تا سال 1977 به طول انجامید سرانجام در 19 دسامبر همین سال هواپیماهای DC-10 ساخت کمپانی مک دانل داگلاس از جانب این نیرو برگزیده شد . هواپیمای جدید که اکستندر نامگذاری شد در حقیقت 88 درصد آن را همان هواپیمای مسافربری مشهور DC-10 تشکیل می دهد که از سال 1971 وارد خدمت شده بود . اولین نمونه تغییر یافته DC-10 در اول آوریل 1980 با علامت فنی KC-10 خط تولید را ترک کرد . این هواپیما در 12 ژوئیه همان سال نخستین پرواز خود را انجام داد و در 17 مارس 1981 به نیروی هوایی آمریکا تحویل داده شد . * تغییرات انجام شده در اکستندر در مقایسه با مدل مسافربری * گفتیم که هواپیمای تانکر – ترابری KC-10 در اصل نمونه تغییر یافته ای از مدل مسافربری DC-10 است برای آنکه یک هواچیمای مسافربری را به یک هواپیمای سوخت رسان – ترابری تبدیل کرد می بایست اقدامات متعددی انجام گیرد که مهمترین آنها عبارتند از : 1- برداشتن پنجره ها در عرشه فوقانی هواپیما و دریچه هایی که در انبار در قسمت تحتانی وجود دارد 2- تعبیه فضای کافی برای خدمه و پرسنل و خدمات لجستیکی 3- تعبیه سیستم های لازم برای سوخترسانی حین پرواز 4- تعبیه چراغ های راهنما برای آگاهی دادن و تنظیم محل هواپیماهایی که قصد استفاده از سوخت هواپیمای تانکر را دارند . 5- تعبیه فضای لازم در انتهای هواپیما برای سیستم ها – لوازم – خدمه سوخت رسان 6- تعبیه مخزن های اضافی در بدنه اصلی و بالها برای حمل سوخت بیشتر 7- تعبیه لوله تلسکوپی شکل برای تحویل سوخت در انتهای هواپیما * خصوصیات و مقدورات عملیاتی * همانگونه که اشاره شد اکستندر KC-10 یک هواپیمای دومنظوره است یعنی هم در نقش هواپیمای سوخت رسان عمل می کند و هم قادر به حمل مقدار قابل توجهی بار است . هر هواپیمای اکستندر دارای هفت مخزن سوخت یکپارچه و بدون لحیم کاری است چهار عدد از این مخازن در بخش عقب بال ها جاسازی شده اند و سه تا نیز در بخش جلویی – در قسمت مرکزی بدنه اصلی و در عرشه تحتانی قرار گرفته اند . یک سیستم تهویه دمای این نواحی را در حد مطلوب نگهداری می کند / در صورتیکه هواپیما با مخازن مملو از سوخت مجبور به فرود اضطراری شود مخزن های سوخت به وسیله ستون های مخصوص فولادی و نیز مکانیزم های ضربه گیر که در نقاط مناسب قرار گرفته اند محافظت می شوند در قسمت زیرین بدنه اصلی هواپیما صفحات و دریچه هایی تعبیه شده که دسترسی آسان به مخازن سوخت را برای بازدید های گوناگون میسر می سازد. به طور کلی گنجایش تمام مخزن های سوخت هواپیمای اکستندر بالغ بر 161511 کیلوگرم است از این مقدار 108213 کیلوگرم در مخازن بال ها و 53298 کیلوگرم در مخزن های داخل بدنه نگهداری می شود . بخش حمل کالای KC-10 در عرشه فوقانی هواپیما قرار دارد . این قسمت با ابعاد 7/5 متر پهنا و 5/2 متر ارتفاع در حجمی برابر 346 متر مکعب می تواند تا 77112 کیلوگرم بار را در خود جای دهد . *وضعیت خدمه و سایر سرنشینان * اکستندر هم مانند سایر هواپیماهای مشابه دارای دو نوع خدمه است . عملیاتی و پروازی . تعداد معمولی خدمه پروازی این هواپیما 5 نفر است ضمنا همیشه 6 نفر هم به عنوان ذخیره در هواپیما حضوردارند . ورود و خروج افراد از هواپیما در شرایط عادی از دو درب راست و چپ صورت می گیرد یک درب دیگر نیز در انتهای هواپیما قرار دارد که ویژه خدوه عملیات سوخت رسانی است از درب اخیر سایر سرنشینان هم در شرایط اضطراری می توانند استفاده کنند . تعداد پرسنل عملیات سوخت رسانی به سه نفر می رسد که عبارتند از : اپراتو – ناظر و معلم ( در صورتیکه ماموریت آزمایشی باشد ) * بخش سوخت رسانی * این بخش که اصطلاحاً ایستگاه سوخت رسانی نامیده می شود در عقب بدنه اصلی جای دارد در این قسمت سه نفر پرسنل مربوطه در کنار صفحه کنترل و نمایش وضعیت ماموریت خود را انجام می دهند . از خصوصیات مهم این بخش این است که اولا در آنجا از میزان سروصدای ناشی از موتورهای هواپیما به حداقل کاهش پیدا می کند ثانیا سیستم تهویه کاملا جداگانه ای تنظیم حرارت آن را به عهده دارد . ایستگاه سوخت رسانی که محیط آن دارای فشار هوای کاملاً مناسب است دارای یک پنجره بزرگ می باشد که امکان مشاهده بخش پائین و زیر هواپیما را از عقب و از چند جهت به طور کامل ممکن می سازد همچنین توسط یک پریسکوپ شبیه دستگاهی که دید سطحی زیر دریایی هارا تامین می کند کنترل فضای اطراف محل سوخت رسانی از 360 درجه کاملا امکان پذیر می گردد . عمل سوخت رسانی با استفاده از لوله ای صورت می گیرد که توسط یک کامپیوتر تمام رقومی لحظه به لحظه آن کنترل می شود. هواپیمای KC-10 دارای سیستم سوخت رسانی Flying Boom و قیفی شکل است . * برتری های سیستم سوخت رسانی اکستندر * سیستم سوخت رسانی هواپیمای تانکر KC-10 با تانکر KC-135 تفاوت می کند و بهبودهایی پیدا کرده است . این بهبودها بویژه در زمینه های زیر بخوبی پیدا است . 1- کنترل جانبی بیشتر لوله هنگام سوخت رسانی 2- افزایش طول – طول لوله سوخت رسانی زمانیکه تا حداکثر امتداد یافته باشد به 8/17 متر می رسد این رقم سه متر طولانی تر از لوله سوخت رسانی KC-135 است . 3- قابلیت تحویل سریع تر سوخت – این هواپیما 5680 لیتر سوخت را در دقیقه به هواپیمای سوخت گیرنده تحویل می دهد . این میزان در مقایسه با 3407 لیتر سوختی که KC-135 در هر دقیقه تحویل می دهد تفاوت چشمگیری دارد . منبع : مجله دانستنیها – سال پنجم – شماره 18 – شماره مسلسل 111 ................................................................. و اما مطالب تکمیلی تر در مورد سوخت رسان ها برگرفته از سایت مرجع هوانوردی و هوافضای پارسی KC-10 كي سي-10 هواپيماي سوخترسان- ترابري پيشرفته ي نيروي هوايي ايالات متحده است كه بر اساس هواپيماي دي سي 10 ساخته شده است .كمپاني مكدانل داگلاس در 1977 برنده ي مناقصه ي توليد هواپيماي پيشرفته سوخترسان گرديد كه با خريد مكدانل داگلاس توسط بوئينگ كمپاني اخير وارث كي سي 10 گرديد.كي سي 10 يك سوخترسان دوربرد است كه براي افزايش مداومت پروازي و شعاع عملياتي جنگنده هاي نيروي هوايي ايالات متحده طراحي شده است با ايتن همه مي تواند به عنوان يك هواپيماي ترابري سنگين نيز همچون سي 5 و سي 17 ايفاي نقش كند.هدف از توليد اين هواپيما رفع محدوديت برد در كي سي 135 است و با توجه به قيمت گزاف به عنوان مكمل كي سي 135 انجام وظيفه مي كند. اين هواپيما توانايي سوخترساني به كليه ي هواگردهاي ايالات متحده را داراست و برد فوق العاده ي آن اين امكان را براي نيروي هوايي ايالات متحده مهيا مي سازد كه به هر هواپيماي آمريكايي در هر نقطه اي از جهان سوخترساني كند.حجم بالاي مخازن كي سي 10 به تنها يك فروند از اين هواپيما امكان مي دهد تا به بيش از يك اسكادران جنگنده سوخترساني نمايد ، علاوه بر آن تغيير كاربري كي سي 10 از سوخترسان به ترابري و بلعكس به راحتي و بدون نياز به تغييرات اساسي امكان پذير است.تعميير و نگه داري اين هواپيما نيز بسيار مناسب است و در ازاي هر 30 هزار ساعت پرواز تنها به 2043 ساعت پشتيباني نيازمند است اين هواپيما در نقش ترابري مي تواند تا 75 نفر نيرو و 76 هزار و 560 كيلوگرم بار را در مسافتي 7 هزار و 40 كيلومتري حمل نمايد اما در نقش سوخترسان برد اين هواپيما به 18 هزار و 400 كيلومتر مي رسد.اين هواپيما از سه موتور توربوفن پر قدرت CF-6-50C2 محصول جنرال الكتريك استفاده مي كند كه هر موتور 23 هزار و 625 كيلوگرم نيرو توليد مي كند.طول هواپيما 54،4 متر و فاصله ي دو سر بال آن 50 متر و ارتفاع آن 17،4 متر است.حداكثر سرعت 990،4 كيلومتر و حد اكثر ارتفاع پروازي 12727 متر مي باشد.حداكثر وزن هواپيما 265500 كيلوگرم و حداكثر سوخت قابل حمل 342 هزار پوند است.قيمت هر فروند كي سي 10 بر اساس ارزش دلار در سال 92 برابر با 86 ميليون و 300 هزار دلاراست. اين هواپيما 4 سرنشين دارد كه شامل 2 خلبان مهندس پرواز و مسئول سوخترساني است. اين هواپيما از مارس 1981 به خدمت نيروي هوايي ايالات متحده درآمده و ناوگاني 59 فروندي را براي آن نيرو شامل مي شود.(60 فروند سفارش داده شده- سرنوشت 1 فروند نامشخص است)اين هواپيما البته با يك نقطه ضعف احتمالي روبرو است و آن تعداد اندك نمونه ي تجاري آن دي سي 10 است كه احتمالا هزينه هاي پشتيباني آن را در دراز مدت افزايش خواهد داد.ناوگان كي سي 10 هاي آمريكا در سال 2007 يك برنامه جامع مدرنيزاسيون را در بدنه – سيستمهاي الكترونيك – سيستم هاي ناوبري و پروازي و سيستمهاي سوخترساني پشت سر گذاشته اندكي سي 10 به عنوان دوربرد ترين سوخترسان ايالات متحده نقش موثري در عمليات 1991 آمريكا عليه عراق ايفا نمود و همراه خواهر كوچكترش كي سي 135 در مجموع بيش از 51700 عمليات سوخترساني انجام داده و بيش از 475 ميليون ليتر سوخت را به ديگر هواپيماها منتقل نمودند.كي سي 10 داراي 7 مخزن نگه داري سوخت است كه 4 تاي آن در بالها و 3 تا در بدنه تعبيه شده اند.مسئول انتقال سوخت مي تواند مستقيما مي تواند هواپيماي دريافت كننده را از يك پنجره ي عريض ببينداين هواپيما از يك سيستم ديجيتالي انتقال سوخت fly-by-wire استفاده مي كند كه 4180 ليتر سوخت در دقيقه را به هواپيماي دريافت كننده پمپاژ مي كند.يك سيستم هوشمند خودكار عمليات انقال سوخت را آغاز و كنترل كرده و آن را پايان مي دهد.براي افزايش برد كي سي 10 مي نوان از طريق يك كي سي 10 ديگر يا كي سي 135 به هواپيماي اول سوخترساني كرد.كي سي 10 در حالت ترابري فضايي به وسعت 346 متر مربع را در اختيار استفاده كنندگان قرار مي دهدنيروي هوايي ايالات متحده ناوگان كي سي 10 هاي خود را در دو ايالت متمركز ساخته تا هم هزينه هاي تعميير و نگه داري آنها را كاهش دهد و هم به تمامي نقاط جهان دسترسي داشته باشد ، يك پايگاه در ايالت نيوجرسي در شمال شرقي ايالات متحده و ديگري در كاليفرنيا در جنوب غربي آن كشور است. KC-135 Stratotanker بین سال های 1957 تا 1965، شرکت بوئینگ تعداد 732 تانکر سوخت رسان هوا به هوای کی سی 135 با لقب استراتو تانکر را برای نیروی هوایی آمریکا به طراحی و تولید رساند. نیروی هوایی آمریکا، هنوز هم حدود 550 فروند هواپیمای استراتو تانکر را در اختیار داشته و برای ارتقاء و بهبود آن ها نیز برنامه هایی را چون نصب موتورهای جدید سی اف ام اینترنشنال و سیستم های اویونیکی جدید را در دست اجرا دارد. از این نوع هواپیما تعداد 11 فروند در اختیار فرانسه، 7 فروند در اختیار ترکیه و 4 فروند در اختیار سنگاپور می باشد. ماموریت اصلی این هواپیما انجام سوخت دهی هوا به هوا می باشد. این هواپیما می تواند به خوبی نقش یاری رسان هواپیماهای خودی که می خواهند مسافت های زیاد را طی نمایند تا به هدف برسند، ایفا نماید. این هواپیما از چهار موتور توربوفن با قدرت تولیدی 22.000 پوند که در زیر بال های 35 درجه به عقب برگشته این هواپیما نصب گشته اند، برای پیشرانش بهره می برد که البته در مدل های ابتدایی این هواپیما، به جای این نوع موتور از موتورهای توربوجت استفاده می شد. وزن کلی این هواپیما هنگام برخاست گاهی به حدود 146 تن نیز رسیده و تقریباً تمام بنزین داخلی این هواپیما می تواند برای سوخت دهی تخلیه شود. لوله یا مجرای اصلی سوخت دهی، در قسمت زیر دم این هواپیما واقع شده که به صورت یک لوله بلند با بالچه هایی در انتهای آن می باشد. این لوله سوخت دهی، در هنگام استراحت یا بیکاری، در زیر بدنه هواپیما جمع می شود. طول این هواپیما و طول دو سر بال های آن، هر دو برابر و به میزان 40 متر می باشد که از این جهت، بیشتر شبیه به هواپیمای بوئینگ 707 می باشد. این هواپیما قادر است با حداکثر سرعتی معادل 918 کیلومتر بر ساعت کروز نموده و فاصله ای معادل 18.000 کیلومتر را برای انجام عملیات بپیماید. همچنین، در مقایسه با دیگر هواپیما ها در این کلاس، این تانکر دارای سقف پرواز نسبتاً بالایی به میزان 15 کیلومتر از سطح دریا می باشد. تعداد خدمه این هواپیما، می تواند 4 یا 5 نفر به صورت متغیر باشد و همینطور این تانکر قادر به حمل بالای 80 مسافر و 30 تن بار اضافه نیز می باشد. در نبردهای هوایی، این هواپیما کار جنگنده ها را بسیار آسان ساخته و دیگر لزومی ندارد که خلبانان نگران کمبود سوخت خود باشند، چرا که این هواپیما ها به وفور در آسمان حاضر شده و عملیات سوخت دهی را انجام داده و بمب افکن های دوربرد را، به بمب افکن های میان قاره ای و بدون محدودیت می سازند. به طوری این که این تانکر، در عملیات طوفان صحرا که چند سال پیش بر ضد عراق توسط آمریکا روی داد، نقش بسیار گسترده و پر اهمیتی را در سوخت دهی به هواپیماهای جنگنده و آواکس آمریکایی ایفا نمود و قطعاً بدون وجود چنین هواپیماهایی، انجام عملیات هوایی به صورت چنین گسترده ای، امکان پذیر نمی بود، چرا که میزان سوخت حمل شده توسط هواپیماهای جنگنده اغلب برای انجام کامل یک ماموریت کافی نبوده و مسلماً نیاز به یک هواپیمای سوخت رسان در این جا بسیار ضروری خواهد شد. در صورت نبود هواپیماهای تانکر، جنگنده ها و بمب افکن می بایست فرودگاهی خودی یا متحد برای نشستن و سوخت گیری مجدد پیدا نمایند که البته چنین کاری، در هر جا امکان پذیر نمی باشد؛ و حتی در صورت یافتن مکان مناسب، فقط با یک حساب سرانگشتی می توانید هزینه و وقت بسیار تلف شده در طی چنین عملیاتی را محاسبه نمایید. استراتو تانکر در طی سالیان خدمتش، به جز وظیفه اصلی اش، وظایف و ماموریت های دیگری نیز چون پست فرماندهی و شناسایی نیز به آن واگذار شده است. تا چند سال دیگر، قرار بر این است که این هواپیما به منظور افزایش قابلیت اطمینان و گسترش امکانات آن، وارد برنامه ارتقاء گردد. ارتقای امکانات این هواپیما شامل سیستم های تماس رادیویی، ناوبری و سیستم های حفاظت خلبانان می شود که به نظر می رسد برای مرتفع ساختن نیازهای آینده کافی باشد. كي سي 135 يك هواپيماي سوخترسان ميان برد است كه توسط كمپاني بوئينگ و بر اساس طرح 707ساخته شده است در ايران به اشتباه از اين هواپيما به عنوان كي سي 707 نام مي برند .كي سي 135كه در سال 1956 به نيروي هوايي ايالات متحده پيوسته و به عنوان يكي از ماندگارترين هواپيماهاي اين نيرو هم اكنون نيز در خدمت قرار دارد از 4 تا 5 خدمه برخوردار است.طول هواپيما 40.8 متر ، ارتفاع آن 11.5 متر و فاصله ي دو سر بال آن 39.2 متر است.حداقل وزن هواپيما 53654كيلوگرم و حداكثر وزن آن145125 كيلوگرم است.اين هواپيما از 4 موتور توربوجت پرات و ويتني J-57-P-59W استفاده مي كند كه هر كدام تا 11 هزار پوند (در شرايط آب و هوايي مرطوب) نيرو توليد مي كنند.( توان هر موتور در آب و هواي گرم و خشك تا8 هزار پوند كاهش مي يابد)حداكثر سرعت كي سي 135 در مدل R برابر با 976كيلومتراست وحداكثر تا 15152متر ارتفاع مي گيرد ، حداكثر برد 14720 كيلومتر (9200 مايل) و برد عملياتي با حداكثر وزن 1840 كيلومتر(1150 مايل) است.نيروي هوايي ايالات متحده 550 فروند كي سي 135 را به خدمت گرفته كه بر اساس آمار تا سال 2002545 فروند شامل 134 فروند مدل E و 411 فروند از مدل R كماكان در سرويس قرار دارند.نيروي هوايي آمريكا به دنبال جايگزين كردن مدل E اين هواپيماها با نسل جديدي از سوخترسانها است كه سفارش حداقل 100 فروند سوخترسان رسان جديد را شامل مي شود.اين برنامه ي جايگزيني كه با جنجالهاي فراواني روبرو است احتمالا با پيروزي كي سي 767 بوئينگ روبرو خواهد شدكي سي 135كه از جنگ ويتنام بدين سو همواره در تمامي نبردهاي هوايي آرتش ايالات متحده حضور داشته است مي تواند در حالت ترابري تا 80 مسافر و 83000 پوند بار حمل نمايد و در حالت سوخترسان تا 202800 پوند سوخت حمل نمايد.اين هواپيما كه در ابتدا جهت پشتيباني از بمب افكن هاي دورپرواز نظير بي52 ساخته شده بود حال هم در آسمان و هم بر روي زمين مي تواند به هواگردهاي گوناگوني سوخترساني كند.غلاف سوخترساني كي سي 135 مي تواند 6500 پوند سوخت را در دقيقه منتقل نمايد كه برابر با سوخت مصرفي يك اتوموبيل طي يك سال است.متصدي سوخترساني از طريق يك سيستم راديويي ارتباط لازم را با هواگرد دوم برقرار مي كند .لوله ي سوخترساني يك شانزده هم اينچي(هر اينچ برابر با 2.5 سانتيمتر است) اين هواپيما از يك ساختار نايلوني فوق العاده محكم ساخته شده كه هر 80 پوند آن توانايي مقاومت در برابر 7 تن سوخت را داراست.. 746 فروند كي سي 135 و خواهر صرفا ترابري اش موسوم به سي 135 طي يك برنامه ي 13 ساله از 1988 مورد بهسازي و بروز رساني قرار گرفتند كه طي اين برنامه تنها در يك مورد بيش از 1500 (square feet) آلمينيوم در قسمت بالها تعويض شد .تنها در بالها بيش از 546 قسمت ، 32200 اتصال فولادي و 19200 پرچ آلمينيومي تعويض شدند.موتورهاي اين هواپيما نيز تعويض شدند تا كي سي 135 از موتورهاي توربوفنF108-CF-100محصول كمپاني CFM-International استفاده نمايد اين موتورهاي نوين به كي سي 135 امكان مي دهد 50 درصد سوخت بيشتري حمل مي كنند 25 درصد هزينه ها را كاهش دهد و 96 درصد صداي كمتري توليد كند.هر كدام از اين موتورهاي جديد 10 هزار كيلوگرم نيرو توليد مي كنند.در سال 2000 نيز 198 فروند از ناوگان اين هواپيما در زمينه هاي ناوبري مورد بازبيني و بهسازي قرار گرفتند.در سال 2002 نيز سيستم هاي مربوط به تعيين ارتفاع و مصرف سوخت و(RVSM) Reduced Vertical Separation Minimums دربيش از 190 فروند كي سي 135 مورد اصلاح و بهسازي قرار گرفتند.قيمت 1 فروند مدل A برابر با 26ميليون و 100 هزار دلار و قيمت 1 فروند مدل R برابر با 56 ميليون دلار است.مدل R اين هواپيما خود در بلاك هاي 10 – 20 – 25 و 30 ارائه شده است.از كي سي 135 علاوه بر مدلهاي A ، E ، R دو مدل Q-T براي سوخترساني ويژه به هواپيماي SR-71 و مدل KC135R-AIT براي سوخترساني در آب و هواي قطبي نيز ساخته شده است.[align=center][/align]
-
[align=center][b]حتما لذت نشستن در مرسدس بنزی لوکس را، برای یکبار هم که شده تجربه کرده اید. حالا نوبت به نشستن در بنز و رفتن در هواست. آری، بالگردهای جدید بنز (EC145) همان فضای شیک و پیک را با جدیدترین فناوری آنهم در هوا به شما عرضه میکند. اخیرا در نمایشگاه صنایع هوایی در جنوای ایتالیا EC145 به نمایش در آمد. بالگرد مذکور در واقع مدل EC145 از نوع توربین دوموتوره یوروکوپتر است که با نبوغ طراحی صنعتی توسط مرسدس بنز طراحی دوباره ای از منظر داخلی و خارجی به خود گرفته و در آن انواع و اقسام وسایل زینتی و لوکس گران قیمت بدان اضافه شده است. قدرت انعطاف پذیری که مهندسان آلمانی و ایتالیایی خرج کرده اند نشان از ظرافت و کیفیت بالای محصول دارد. اغلب کارها توسط تیمیدر بنز ادونس استودیو Benz Advanced Design Studio در کوموی ایتالیا صورت پذیرفته است. آنها روی طراحی مجدد نوعی قایق تفریحی نیز مشغول شده اند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1%7E5.png[/img] در بین بالگردهای سطح متوسط بالگرد دو موتوره EC145 از بهترینها به شمار میآید. سازنده بالگرد در سری جدید خود اتاق خلبان را وسیعتر طراحی نموده و سیستم الکتریکی بالگرد را با چینشی متناسب با تجهیزات لوکس ساخته است. از همه مهمتر طراحی مجدد بال ها و تیغه های آن با هدف کاهش صدا و ورودش به داخل کرده که سرنشینان با کمترین صدا و نویز مواجه شوند. بیش از 315 فروند از این بالگرد (Ec145 معمولی و بدون طراحی بنز) برای انجام عملیاتهای مختلف ساخته و تحویل مشتری شده است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2%7E0.png[/img] تنها بالگرد 8 سرنشینه جهان نیز میباشد. نوع مواد و رنگ بکار رفته در ساخت داخل بالگرد از بهترینهای بنز و جهان است و استاندارد اتومبیلهای شیک و تشریفاتی بنز در انها لحاظ شده است. چوبهای محکم و بادوام و در عین حال زیبا جلوه ای خاص به این بالگرد داده است.روشنایی آرام و جذابی که از اتومبیلهای سری E و S گرفته شده در این بالگرد بکار رفته و زیبایی دو چندان به آن داده است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/3%7E0.png[/img] البته فقط زیبایی نیست که چشم نواز بوده بلکه استفاده بهینه از فضای موجود و قرار دادن اشیای مورد نیاز بدون اینکه شلوغ به نظر آید، در نوع خود بی نظیر است. جایگاه خلبان نیز با الهام از اتومبیلهای سری R طراحی شده است. تمام صندلی ها ریلی و قابل جابجایی بوده و در صورت لزوم برای قرار دادن لوازم اضافی میتوان انها را در آورد تا جا برای سایر ابزار و لوازم باز شود. جعبه چند کاره برای قرار دادن نوشابه و مواد خنک، نگهدارنده فنجان قهوه و میز شیک و مانیتور 15 اینچ بهمراه اجرا کننده دی.وی.دی از دیگر لوازم های فانتزی و شیک این بالگرد است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/4%7E0.png[/img] در واقع سفرهای خصوصی و بیزنسی را در خود دارد و برای هر منظوری ابزار جابجا شده و به شکل مورد نظر در میآید. بوسیله پارتیشن اتاق خلبان از بقیه قسمتها جدا شده و ما بین ان چندین دراور نصب شده تا وسایل همراه مسافر درون آن قرار گیرد. فضای جدید ذخیره لوازم، طراحی جالب دیگر بنز برای این بالگرد است تا جایی که مسافران میتوانند وسایل گلف، دوچرخه و اسکیتهای خود را در ان جای دهند. در واقع هیچ فضایی در سقف یا در سطح بیکار نیفتاده و از ان به نحو احسنت استفاده شده است. در بین مدلهای بنز در صنعت اتومبیل سازی فضا سازی شیک در اختیار سری R بوده و طراحی اتاق خلبان و ما بین خلبان و مسافران از آن الهام گرفته شده است. این بالگرد با طراحی بنز از نیمه چهارم 2011 برای عرضه اماده خواهد بود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/5%7E1.png[/img] اولی.ویر لامبرت قائم مقام در شرکت یوروکوپتر میگوید شرکتش پیشتاز در ساخت بالگردهای خصوصی و ویژه است و طی 7 سال این سومین بالگرد ویژه ای است که با این سبک و سیاق تولید میشود.[/b] *********************************************** http://www.web.iran-forum.ir[/align]
-
تاریخ: سوم سپتامبر 1260 میلادی (25رمضان658 ه.ق) محل: عین جالوت؛ فلسطین نتیجه: پیروزی قاطع ممالیک مصر متخاصمین ممالیک مصر - یک سوی جنگ و امپراطوری مغول - پادشاهی گرجستان - پادشاهی ارمنی های جنوب آسیای صغیر ( این سه گروه سوی دیگر ) فرماندهان سیف الدین قدوز فرمانده ممالیک مصر بیبرس بندقداری نویان کتبوغا فرماندهان طرف دیگر جنگ استعداد رزمی ممالیک مصر در حدود 20000 طرف دیگر در حدود 20000 تلفات هر دو طرف مخاصمه تلفات سنگین دادند پس زمینه تاریخی هنگامی که در سال 1251 میلادی منگوخان به مقام خاقانی امپراطوری مغول رسید بلافاصله شروع کرد تا نقشه پدربزرگش چنگیزخان یعنی حکومت مغول بر تمامی جهان را به انجام رساند. او برادرش هلاکو را مامور لشکرکشی و تصرف سرزمینهای واقع شده در غرب امپراطوری مغول کرد. جمع آوری سپاه هلاکو 5 سال به طول انجامید. این سپاه به استعداد 300000 جنگجو بود و حتی در اندازه های امروزی نیز سپاهی عظیم به حساب می آمد. سرانجام هلاکو حرکت خود را از ایران به سمت جنوب آغازکرد. منگوخان به هلاکو دستور داد تا با کسانی که بدون مقاومت تسلیم می شوند به خوبی رفتار کند ولی شهرهایی که به مقاومت در برابر سپاه مغول دست می زدند به کلی ویران سازد. بسیاری از کشورهایی که در مسیر سپاه مغول قرار داشتند به سلطه آنها گردن نهادند و بخشی از لشکریانشان را وارد سپاه مغول کردند. زمانی که مغولها به بغداد رسیدند تعدادی از ارمنی های آسیای صغیر و فرانسویانی که پس از جنگهای صلیبی در شاه نشین انطاکیه زندگی می کردند در سپاه مغول خدمت می کردند. هلاکو پس از عبور از خاک ایران توانست قدرتمندترین و طولانی ترین پادشاهی آن زمان یعنی خلافت عباسیان را براندازد(1258م-656 ه.ق). قلعه های اسماعیلیه که سالها در برابر مهاجمین سلجوقی، صلیبی و ایوبی مقاومت کرده بودند یکی پس از دیگری توسط سپاه هلاکو سقوط کردند و قدرت وحشت آفرین فداییان اسماعیلی به تاریخ پیوست. محاصره بغداد، ابزار محاصره ای سپاه مغول به خوبی در این نقاشی دیده می شوند. ایوبیان که در شامات حکومت می کردند نیز به سرنوشت عباسیان دچار شدند. دمشق در روز اول مارس 1260 توسط سپاه هلاکوسقوط کرد و غارت شد. هلاکو قصد داشت که در ادامه فتوحاتش از طریق فلسطین وارد مصر شود تا آخرین سنگر مقاومت مسلمانان یعنی سلطنت ممالیک مصر را از میان بردارد. با سقوط بغداد و دمشق مرکز قدرت اسلام خود به خود به قاهره منتقل شده بود. مسیر حرکت هلاکو تا شامات ممالیک که بودند؟ ممالیک -یا مملوکها- برده های سفیدپوست یا زردپوستی بودند که توسط سلاطین مسلمان خریداری می شدند و پس از اسلام آوردن به خدمت نظامی گماشته می شدند. اولین بار معتصم عباسی بود که برای کاهش نفوذ اعراب و ایرانیان در دستگاه خلافت بغداد تصمیم گرفت تا برده ها و اسرای جنگی ترک نژاد را وارد دستگاه نظامی خود کند. بیشتر این ممالیک از نژاد ترکهای ناحیه قفقاز، چرکس یا قزاق بودند و پادشاهان کشورهای اسلامی آنها را از بازار برده فروشان بیزانس خریداری می کردند. هر سلطان مامورانی داشت که وظیفه داشتند در بازارهای برده فروشی به دنبال بردگان با استعداد بگردند. بیشتر این برده ها در سنین خردسالی و نوجوانی خریداری می شدند و از آن پس در پادگانهای نظامی به همراه دیگر ممالیک نگهداری می شدند و تحت آموزشهای نظامی قرارمی گرفتند. چون -برخلاف کشورهای اروپایی- راه ترقی این برده ها بازبود، آنها با نشان دادن توانایی ها و شجاعتشان می توانستند پیشرفت کنند و در سپاهی گری به مقامات عالی برسند. پس از کوتاه مدتی، تعداد زیادی از ممالیک در امارتهای مسلمان به مقامهای بالای نظامی رسیدند و نفوذ گسترده ای پیداکردند. در زمان هجوم هلاکو بعضی از امرای ممالیک توانسته بودند از درگیرهای داخلی ایوبیان استفاده کنند و پس از فروپاشی حکومت ایوبیان در مصر و شامات با بهره گیری از توان نظامی خود قدرت را در قسمتهایی از این نواحی قبضه کنند. این فرماندهان نظامی در مصر سلسله ممالیک را بنیاد نهادند و از سال 1250 تا 1517 بر این کشور حکمفرمایی کردند. همین ممالیک بودند که توانستند در نهایت صلیبیون را از خاک فلسطین بیرون کنند و به آرزوهای صلاح الدین ایوبی جامعه عمل بپوشانند. شاهان عثمانی با بهره گیری از الگوی ممالیک برده های مناسب برای خدمات نظامی را در سپاهی به نام ینی چری سازماندهی کردند. ینی چری یکی از ستونهای اساسی قدرت امپراطوری عثمانی بود و پادشاهان عثمانی با استفاده از آنها توانستند بخشهای زیادی از خاورمیانه و اروپای مرکزی را فتح کنند. سلسله ممالیک مصر خود از قربانیان ینی چری بودند و آنها عاقبت به دست سلطان سلیم عثمانی حکومتشان را از دست دادند. عثمانی ها ممالیک را از بین نبردند و اداره مصر را به دست آنها سپردند. سلطه کامل بردگان سفید بر مصر در سال 1805 توسط نماینده سلطان عثمانی برافتاد. بعدها ناپلئون بناپارت نیز واحدی تحت نام ممالیک و با همان الگو در سپاه خود بکارگرفت. ممالیک سپاه ناپلئون در نبرد معروف اشترلیتز شرکت داشتند. ملک المظفر سیف الدین قدوز درباره دوران ابتدایی زندگی سیف الدین قدوز اطلاعات زیادی در دست نیست. ظاهرا در بچگی به اسارت مغولها درآمده و توسط آنها در بازار برده فروشان فروخته شد. در سال 1253 قدوز وزیر سلطان مملوک ایبک شد. 4 سال بعد ایبک به قتل رسید و پسر 15 ساله اش منصورعلی جانشین او شد و قدوز را در مقام خود ابقاکرد. با نزدیک شدن خطر مغول قدوز امرای ممالیک را قانع کرد که در این وضعیت خطیر بهتر است که شخص قدرتمندی هدایت سکان کشور را در دست بگیرد. در نتیجه، قدوز با همدستی دیگر فرماندهان بلندپایه منصورعلی را از قدرت کنار زد و خود به جای او نشست. چند هفته قبل از نبرد عین جالوت، قدوز یک متحد غیرمنتظره پیداکرد. یکی از سران مملوک به نام بیبرس حکمران قسمتی از سوریه بود و گه گاه به مصر حمله می کرد. پس از سقوط دمشق به دامان مغولها، بیبرس به فراست دریافت که باید با قدوز متحد شود تا بتواند در برابر سیل مغول تاب بیاورد. بیبرس پیشروی هلاکو به سمت مصر در سال 1260 هلاکو نامه ای با مضمون زیر برای قدوز فرستاد: "از طرف بزرگ خاقان، شاه شاهان، فرمانروای باختران و خاوران به ملک المظفر قدوز مصری که خود و امرایش از هیبت شمشیرهای ما گشته اند گریزان. به نام کردگاری که بیافرید زمین را و برپای داشت آسمان را. بدان و آگاه باش که دست غدّار روزگار و گردش فلک کج مدار ما را قرار داه جیوش خداوند قهّار وعساکر دادار مکّار. پس اوست که آفرید ما را از عظمتش و مسلط کرد بر آنکه برانگیخت غضبش. بر شماست که از دیگر ممالک عبرت و از اراده ما کناره گیرید. تسلیم شوید قبل از آنکه پرده ها به کناری روند و اعمال زشتتان به سویتان بازگردند. آیا نشنیده اید که تمامی کشورها را گشودیم و زمین را از پلیدی ها زدودیم و بیشتر خلقشان را به سرای دیگر ره نمودیم؟ ... پس ناچارید از هزیمت، اما کدامین سرزمین است ملجأتان؟ کدامین راه است مفرّتان و کدامین حاکم رساند دست یاری به دستتان؟ کسی از شمشیرهایمان خلاصی نیابد و از هیبت ما به چشمان خلق خواب راه نیابد. سوارانمان بیشمارند و دشمن شکار. تیرهایمان شکفانده اند و تیغ هایمان آخته. قلبمان در سختی کوه را ماند و کثرت سربازانمان ریگهای بیابان را. حصاری را در برابرمان مانع و سپاهی را در مقابلمان نافع و گوشی را برای شنیدن دعایتان سامع نیابید. هر که با ما در غزاشد انگشت ندامت گـَزید و هر که امان طلبید کنج عافیت گـُزید. اگر شروط ما را پذیرفتید و از در اطاعت درآمدید شما را چون مردم خویش انگاریم، و الاّ هلاکت است عاقبت مخالفت. مساجدتان را بر سرتان خراب و خدایتان را خوار خواهیم کرد. اشک و سوگواری در ما کارگر نیست. به خرد و کلان رحم نخواهیم کرد و جملگی را از دم تیغ خواهیم گذراند. به دست خود مردم تان را در مهلکه نیاندازید و بپرهیزید از آتش خشم ما. قبل از دامنگیرشدن شعله های جنگ در پاسخ تعجیل کنید تا در نزد ما جاهی بیابید و درجوار ما جای گیرید. چشم خرد بگشایید و تسلیم شوید. انصاف را رعایت کردیم و رساله ای ارسال کردیم تا از خواب به درآیید. دیگر جز تو دشمنی و جز سرزمینت مقصدی برایمان باقی نمانده است." (ترجمه نامه عربی هلاکو به فارسی توسط خودم ( رضا کیانی موحد ) و با یاری دوست عزیزم سید مهدی موسی) قدوز شورایی از سران سپاه تشکیل داد. عده ای از فرماندهان ممالیک مقاومت در برابر هلاکو را غیرممکن می دانستند. آنها به قدوز پیشنهادکردند که تسلیم هلاکو شود. اما قدوز-که می دانست هلاکو قول و قرار سرش نمی شود و سرنوشت شوم خلیفه بغداد را در پیش رو داشت- به آنها درخواست آنها پاسخ منفی داد. او درنهایت مقاومت در برابر مغول را انتخاب کرد. در ابتدا امرای مملوک از همراهی او سرباز زدند ولی پس از سخنرانی تاریخی قدوز تصمیم به همراهی او گرفتند: " ای امرای جیوش مسلمین! تا کنون از بیت المال مسلمین ارتزاق کرده اید اما از غزا برای حفظ آن در اکراهید؟! من به جنگ مایل ام و هرکس که جهاد در راه خدا را خواهد به من لاحق است. آنکه از جنگ گریزان است به خانه رود اما بداند که خداوند به اعمالش دانا است و آیندگان ننگ دفاع نکردن از حریم مسلمین را درباره اش فراموش نخواهندکرد." قدوز با کشتن سفرای هلاکو و آویختن سر آنها در بالای یکی از دروازه های قاهره پاسخ نامه هلاکو را داد. حرکت دو سپاه در اینجا بود که شانس به یاری قدوز آمد. خاقان بزرگ مرد و هلاکو و دیگر شاهزادگان مغول ناچار بودند که برای انتخاب خاقان بعدی به قراقروم -پایتخت مغولها- بازگردند. هلاکو بیشتر سپاهیانش را به همراه خود برد و سپاه کوچکی در حدود 20000 هزار نفر را به فرماندهی بهترین ژنرالش ،کتبوغا، در شام باقی گذاشت تا فشار بر مصر ادامه پیداکند. کتبوغا به دین مسیحی در آمده بود و خود را از نسل 3 مغی می دانست که در عهدجدید ذکر شده بود که برای بشارت تولد حضرت مسیح(ع) به فلسطین آمده بودند. مغولها برای راحتی خیالشان از عقبه خود تصمیم داشتند تا با بازماندگان پادشاهی لاتین اورشلیم در فلسطین متحد شوند یا اینکه حداقل آنها را در بی طرفی نگهدارند. این پادشاهی، بازمانده حکومت صلیبی ها در فلسطین بود و پس از واگذارکردن بیت المقدس به مسلمانان شهر عکا را به عنوان مرکز خود قرارداده بود. پاپ الکساندر چهارم مخالف این اتحاد بود و در نتیجه جولیان ،حاکم صیدا، حادثه ای به بار آورد که در نتیجه آن چند نوه کتبوغا کشته شدند. کتبوغا که از این حادثه خشمگین شده بود به صیدا حمله کرد و شهر را غارت کرد. دیگر سران صلیبی ،که مملوک ها را دشمن خود می پنداشتند، مغولها را تهدیدی فوری تر یافتند و تصمیم گرفتند که در جدال بین دو قدرت بی طرف بمانند. درابتدا، قدوز دستور داده بود تا حصار قاهره را محکم کنند و خود را برای یک جنگ دفاعی آماده کرد. پس از اینکه خبر بازگشت هلاکو به همراه قسمت عمده سپاهش به مغولستان به قدوز رسید او و سران سپاهش تصمیم گرفتند که به جای پرداختن به یک جنگ دفاعی به یک اقدام تعرضی دست بزنند و جنگ را به خانه حریف بکشند. بیشتر شهرهایی که توسط مغولها محاصره شده بودند پس از مدتی فتح شده بودند و قدوز فکر می کرد که در یک نبرد هجومی شانس بیشتری برای پیروزی دارد. سپاه مسلمین در بیرون قاهره اردو زد و گذشت زمان درستی تصمیم قدوز را ثابت کرد. قدوز پس از تجهیز سپاه و گرفتن حکم جهاد از عزبن عبدالسلام -بزرگترین مجتهد وقت مصر- با سپاه مشترک مصر و سوریه از قاهره به سوی فلسطین حرکت کرد(جولای1260م-رمضان 658ه.ق). او فرماندهی طلایه سپاه را به ببیرس واگذار کرد. بیبرس پس از خروج از مصر توانست طلایه دار سپاه مغول را -که تحت فرمان بایدار بود- در نزدیکی غزه شکست داده و وادار به فرارکند. صلیبیون عکا در یک توافق غیرعادی به سپاه مسلمانان اجازه دادند که برای تجدید قوا تا نزدیک آن شهر پیشروی کنند به شرط آنکه به کسی آزاری نرسانند. در عوض قرارشد که ممالیک اسبهای به غنیمت گرفته شده از مغولها را به قیمتی بسیار ارزان به صلیبی ها واگذارکنند. در اواخر آگوست سپاهیان کتبوغا از پایگاهشان در بعلبک به سوی جنوب راه افتادند و پس از گذشتن از شرق دریاچه طبریه وارد فلسطین شدند. آنها همان راهی را در پیش گرفته بودند که صلاح الدین ایوبی در سال 1183 م برای ورود به خاک فلسطین در پیش گرفته بود. مسیر حرکت دو سپاه به سوی میدان نبرد قدوز پس از پیوستن به ببیرس حرکت خود را به سوی سرزمین صلیبیون ادامه داد و پس از تجدید آذوقه در عکا به سمت جنوب شرقی حرکت کرد و در دره جزریل و در کنار چشمه عین جالوت سپاه خود را آرایش داد. سپاه مسلمین از جهتی به سپاه مغول نزدیک شد که مغولها انتظار آن را نداشتند و این مانور تاثیر خود را در نتیجه جنگ نشان داد. نبرد بیشتر سپاه مصر از ممالیکی تشکیل شده بود که بهترین انتخاب ممکن برای مقابله با مغولها بودند. آنها نه تنها سوارکارانی ماهر بودند بلکه با تاکتیکها و روشهای جنگی مغولها نیز به خوبی آشنا بودند. در روز سوم سپتامبر قدوز سپاهش را در عین جالوت آرایش داد. عین جالوت دشتی با عرض 5 کیلومتر بود که از دو طرف توسط کوهستان محصور شده بود. قدوز سپاهش را به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته از سپاه به عنوان ذخیره در بین دره ای پنهان شد و دسته ای دیگر به رهبری بیبرس به پیشروی ادامه دادند تا به دشمنی رسیدند که تا به آن روز مزه شکست را نچشیده بود. واحد تحت فرمان بیبرس به سپاه مغول حمله کرد و همانگونه که قدوز آرزو داشت کتبوغا گمان کرد که این واحد تمامی سپاه مصر است. کتبوغا شمشیر کشید و در جلوی سوارنش حمله را آغازکرد. سواره نظام ممالیک با تاکتیک اصلی سواره نظام مغول به جنگ آنها رفت. مصری ها با یک حمله سریع و سپس یک عقب نشینی دروغین سواره نظام مغول را از مواضع خود بیرون کشیدند.(نقشه1) نقشه 1 پس از مدتی بیبرس فرمان توقف و بازگشت به سوی حریف را صادر کرد. قدوز با موفقیت سواره نظام ذخیره خود را که در پناه دره پنهان شده بودند فراخواند و به حمله پرداخت. اکنون، مغولها در محاصره افتاده بودند.(نقشه2) کتبوغا به جناح چپ سپاه مصر حمله کرد. حمله مغول خردکننده بود و جناح چپ سپاه مسلمین را در هم کوبید و به عقب راند.(نقشه3) نقشه 2 نقشه 3 قدوز کلاهخود از سربگرفت تا تمام سپاه صورتش را ببینند و آنگاه سه بار با صدای بلند فریاد زد: " واسلاما! پروردگارا، بنده ات را در برابر با مغول یاری فرما!" سربازان سپاه مملوک با شنیدن صدای فرمانده خود به وجد آمدند و در برابر مغولها مقاومت کردند. قدوز دست به ضد حمله ای زد که در نهایت مغولها را وادار به عقب نشینی کرد. سواره نظام سنگین اسلحه مصر آشکارا مغولها را در نبردهای نزدیک از دور خارج کرد و این مسئله تا به آن روز سابقه نداشت.(نقشه4) نقشه 4 فرمانده سپاه مغول ،که جنگاوری بزرگ بود، توسط مسلمانان اسیر و اعدام شد. افسانه ها می گویند که پس از فرار سپاه مغول افسران کتبوغا از وی درخواست کردند که از صحنه جنگ بگریزد ولی وی پشت کردن به دشمن را ننگ می دانست و آنقدر به مبارزه ادامه داد تا از روی اسب سرنگون و گرفتارشد. عین جالوت به عنوان یکی از اولین نبردهایی که در آن از توپهای دستی استفاده شده نیز معروف است. این توپهای دستی توسط سپاه ممالیک برای رم دادن اسبهای مغول بکارگرفته شد و مصری ها توانستند با به کارگیری آن صفوف سواره نظام مغول را آشفته سازند. ترکیب باروت بکاررفته دراین توپها بعدها در یک رساله نظامی عربی در قرن 14 هجری بیان شد. پس از نبرد قدوز پس از شکست لشکر مغول آنها را تا اردوگاهشان در شهر بیسان تعقیب کرد. پس از آن، قدوز به سوی دمشق حرکت کرد و با افتخار وارد آن شد. سپس قدوز بیبرس را به سوی حمص فرستاد تا باقیمانده مغولها را از آنجا پاکسازی کند. در راه بازگشت سپاه پیروزمند مسلمین به مصر، بیبرس به همراه چند تن از فرماندهان سپاه توطئه ای بر علیه قدوز ترتیب دادند و او را به قتل رساندند. بیبرس سلطان جدید ممالیک شد و با خیال راحت از جانب مغولها به سوی مناطق تحت سلطه صلیبی ها لشکر کشید و بارها آنها را شکست داد. کمتر از یکسال پس از شکست عین جالوت مغولها برای انتقام گرفتن به شام لشکر کشیدند. اینبار بیبرس در نبرد حمص چنان شکستی به سپاه مغول وارد کرد که مغولها تمامی خاک سوریه را تخلیه کردند. پس از اینکه فتوحات مغول در زمان آخرین خاقان بزرگ مغول –قوبلای خان- به بن بست رسید هلاکو در سال 1262 به ایران بازگشت و سپاهش را برای گرفتن انتقام شکست عین جالوت جمع آوری کرد. پسر عموی هلاکو -برکه خان که حکمران خانات قپچاق و روسیه بود- به دین اسلام مشرف شد و به بهانه سرنگونی خلافت عباسی به جنگ هلاکو رفت. حملات برکه خان فرصت جنگ با ممالیک را از هلاکو گرفت و او ناچار شد که برای مقابله با پسرعمویش به شمال عزیمت کند. برکه خان در سال 1263 چندین بار کوششهای هلاکو برای نفوذ به قفقاز را با شکست مواجه کرد. این جنگها اولین جنگ داخلی بین مغولها بود و نشانه پایان امپراطوری متحد آنان. هلاکو در سال 1265 مرد و فرصت انتقام گرفتن از ممالیک را به دست نیاورد. بسیاری از تاریخ دانان شکست مغول در عین جالوت و شکست قوبلای در حمله به ژاپن را نقطه آغاز افول ستاره بخت مغولها می دادند. شکست سپاه مغول در عین جالوت نه تنها جلوی پیشروی آنها به شمال آفریقا و شاید اسپانیا را گرفت ،مهمتر از آن، افسانه شکست ناپذیری مغولها را در هم شکست. گرد آوری ، تدوین و تنظیم : برادر بزرگوار جناب آقای رضاکیانی موحد باهمکاری محمدحسین پاز http://wars-and-history.mihanblog.com/post/196
-
[align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/15%7E36.jpg[/img][/align] [align=center][color=red][b]هیچ نترسید ، فقط مطالعه کنید و خوب یاد بگیرید . همین ... [/color][/align] اين گفتار را با يك سؤال مطرح مي كنيم: آيا در زمان جنگ دشمن فقط در جبهه دست به دشمن مي زند؟ اگر جواب منفي داده ايد، پاسختان صحيح است. هنگام جنگ دشمن با استفاده از كليه امكانات خود سعي مي كند كه طرف مقابل را نابود كند. براي اين كار از هر روشي استفاده مي كند. مثلاً براي از بين بردن مراكز اقتصادي و مناطق مسكوني به بمباران هوايي و پرتاب موشك اقدام مي كند. بنابراين همانطور كه يك رزمنده براي رفتن به جبهه بايد تعليم ببيند، افراد پشت جبهه بايد امادگيهاي لازم را براي مقابله با حوادث ناشي از حمله هوايي ، كسب كنند، به اين آمادگيها دفاع غيرنظامي مي گوئيم. دفاع غيرنظامي عبارت است از مجموعه اقدامات و آمادگيهايي كه براي دفاع از جان و مال خود و ساير همنوعان در مقابل حوادث طبيعي و غيرطبيعي انجام مي دهيم. [align=center][color=red]علائم صوتي اعلام خطر حمله هوايي :[/color] [/align] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/11%7E60.jpg[/img][/align] «توجه ، توجه» علامتي كه هم اكنون مي شنويد اعلام خطر يا وضعيت قرمز است و معني و مفهوم آن اين است كه حمله هوايي نزديك است . محل كار خود را ترك و به پناهگاه برويد». حتماً مي دانيد كه با شنيدن اعلام خطر حداكثر پنج دقيقه فرصت داريد كه خود را به پناهگاه برسانيد. بدرستي در اين موقع چه كارهايي «بايد» انجام داد و چه كارهايي «نبايد» انجام داد، كارهايي كه هنگام وضعيت قرمز بايد انجام دهيد: 1- حفظ خونسردي 2 – رعايت دقيق خاموشي در شب 3 – بستن شير كپسول گاز و يا فلكه لوله كشي گاز و فلكه اصلي آب و قطع فيوز كنتور برق 4 – رفتن به پناهگاه همراه خانواده 5 – كمك به كودكان و سالخوردگان و افراد بيمار براي رفتن به پناهگاه. 6 – همراه داشتن راديو ترانزيستوري و چراغ قوه. [align=center][color=red]كارهايي كه هنگام وضعيت قرمز نبايد انجام داد [/color][/align] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/13%7E43.jpg[/img][/align] 1 – ايجاد وحشت ميان كودكان و سالخوردگان 2 – روشن كردن كبريت و سيگار در فضاي باز 3 – اجتماع در راه پله ها و استفاده از آسانسور 4 – ايستادن نيزديك درهايي كه شيشه دارند 5 – پخش شايعه 6 – ايستادن در محيط باز بدون سر پناه مخصوصاً پشت بام حالا ديگر وقت آن است كه از پناهگاه خارج شويد چون در علامتي كه هم اكنون مي شنويد اعلام وضع عادي يا وضعيت عادي يا وضعيت سفيد است و معني و مفهوم آن اين است كه حمله هوايي خاتمه يافته تا احتمال آن از بين رفته است. ولي موقع خروج از پناهگاه به دو مورد زير توجه كنيد: - عجله نكنيد - براي كودكان و بانوان و سالخوردگان هنگام خروج از پناهگاه حق تقدم قائل شويد. ممكن است محل نزديك شما مورد اصابت موشك ها و يا بمب هاي دشمن قرار گرفته باشد د ر اين صورت : 1 – از اجتماع در محلهاي آسيب ديده خودداري كنيد. 2 – تا قبل از رسيدن نيروهاي امدادگر اگز اطلاعاتي درباره امدادگري داريد به كمك مجروحين بشتابيد. 3 – به وسايل غيرعادي كه روي زمين مي بينيد دست نزنيد و مراتب را به اطلاع مأمورين برسانيد. 4 – از دست زدن به راكتها و گلوله هاي عمل نكرده خودداري كنيد. 5 – در صورت استشمام بوي ناآشنا دستمال خود را جلوي دهان و بيني بگيريد و از محل دور شويد. (اگر دستمال مرطوب باشد بهتر است) بعضي وقتها وضعيت قرمز است. بيشتر وقتها وضعيت سفيد است. بعضي وقت ها هم وضعيت زرد است. در وضعيت زرد احتمال حمله هوايي وجود دارد ولي هنوز قطعي نيست. اين وضعيت را «اعلام هشدار» مي گويند. بعضي افراد اعلام هشدار را چندان جدي نمي گيرند. به همين دليل بدون توجه به وضعيت اعلام شده به كارهاي عمومي و روزانه خود ادامه مي دهند. حقيقت اين است كه هر چند اعلام هشدار حمله هوايي قطعي نيست ولي احتمال آن وجود دارد. بنابراين عاقلانه است كه در اين وضعيت نيز نكاتي رعايت شود. - راديو را باز كنيد و به نكاتي كه مقامات مسؤول توصيه مي كنند، توجه كنيد - از پخش شايعات بي اساس خودداري كنيد - مواد قابل اشتعال را از محل سكونت و يا محل كار خود دور كنيد و در فضاي باز نگهداري كنيد - فهرست شماره تلفنهاي ضروري را در دسترس داشته باشيد - به شيشه ها نوار چسب بچسبانيد تا از پرتاب شدن شيشه جلوگيري شود. ************************************* http://www.emdadgar.com[/b]
-
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
SHAHRZAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
[b][quote]آره با تو بودم مثل کنه افتادی به جون این سایت که چی بشه؟ چنان سرتو کردی زیر برف و فکر میکنی بقیه ( ببخشین دوستان ) .... هستن یه حرف میزنی از اول تا آخرش ... ارزش نداره و بقیه رو عصبانی میکنی و آخرشم میگی من نیستم که باعث تنش میشم و شما هستی که باعث فلان شدن سایت میشی اینقدرم اعتماد بنفس داری( یعنی اعتماد بنفست منو کشته ) که از رو نمیری. در تمام زمینه ها هم ماشاال... یه پا استادی[/quote] [size=18][u] کاربر salem [/u][/size] قصد دخالت نداشتم چون هنوز خودم رو در مرتبه ای نمی بینم که به دیگران تذکر بدهم اما گویا برای شما و ادبیات و کلام کودکانه شما خیلی لازمه ! اولا : بد نیست کمی قوانین سایت رو مطالعه بفرمائید : [color=red] 3 - هرگونه توهين به قوميتها ( عرب، ترك، فارس، كرد، لر، بلوچ، بختياري و ... ) ، مليتها ( چه عربها و چه سايرين ) ، اديان ( مسيحيت، يهوديت و البته دين مبين اسلام) ، اعتقادات اعضاي سايت؛ بخصوص اعتقادات مذهبي و باورهاي ديني ، مسئولين مملكتي و البته [size=18]مهمتر از همه اعضاي سايت و نظراتشون [/size]، موجب قفل شدن تاپيك و يا پاك شدن پست دوستان ( و در صورت تكرار ، اخراج از تاپيك و درصورت عدم رعايت و توجه به قوانين بصورت مکرر ، اخراج از سايت) خواهد شد. 20- در صورت مشاهده هر گونه بي احترامي به كاربران ديگر و مديران و مسئولان سايت با كاربر مربوطه برخورد و در صورت لزوم دسترسي وي به انجمنها قطع خواهد شد.[/color] ثانیا : کمی به نظرات دوستان تازه وارد - که چه جور با رفتار زشت و ادبیات سخیف من و شما از سایت دلسرد و دلزده خواهند شد . به کار بردن الفاظی مثل عقده ای !!! کنه !!! سایت فلان شه !! آیا حقیقتا زشت نیست ؟؟؟ اونهم برای سایتی با 9 هزار عضو ! بد نیست نظر یکی دیگه از مدیران محترم رو هم بشنویم که سایت های دیگه در مورد ما چه جور بحث میکنند !! "" چند روز پیش یه پست تو سنترال کلابز خوندم که نوشته بود انجمن های دیگه خیلی توش به جون هم میوفتن و خیلی بد با هم رفتار میکنن از جمله مدیرانش،وقتش نیست یکم تو تاپیک ها با لحن آروم تر بحث کنیم؟اگر هم بحثی هست میشه اون رو تو پیام خصوصی انجام داد، "" حقیقتا امیدواریم تکرار نشه چون اون موقع ناچار به ارجاع موضوع به مدیران ارشد سایت خواهیم بود . سپاسگذاریم اگر لطف فرموده و رعایت بفرمائید . [/b] -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
SHAHRZAD پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
[quote][quote]کسی از دوستان از سطح اموزش نیروی هوایی ما خبر داره؟ [/quote] بله مثل اینکه mahdi42 فرمانده نیروی هوایی هستند وتمام جیک وپوک مارو می دونند وبرا همین وقتی ایشون میگن ما شکست می خوریم.......... اقای مهدی برای بار یک میلیونم میگم [color=red]تا از چیزی خبر نداری حرف نزن [/color]ما بنا بر گفته منابع غیر رسمی بین 2تا 30 اف 16 داریم(بعضی منابع پا رو از اینم فراتر گذاشتن که ما فاکتور می گیریمشون*) که بنا بر گفتشون که با کمی نگاه با تاریخ انقلاب تا الان میشه فهمید که راست می گند ما این اف 16 هارو می تونستیم از هلند !!ونزوئلا پاکستان و...... حالا بنظرتون ساده ترین کاربرد اینها چیه؟ شرکت در رزمایشهای هوایی بعنوان جنگنده دشمن فرضی!! رزمایشهایی که منو شما فقط چند تا کیلیپ از بلند شدن فانتوم وتایگر ها وشلیک با توپ به سیبل رو فقط ازشون می بینیم راستی به استتار و رنگ میگ هایی که احتمالا (به نظر خودم) از لهستان یا اذربایجان یا حتی رومانی گرفتند دقت کنید حتی می تونید نشان نیروی هوایی خودمونم ببینید[/quote] سلام با نظرات این دوست عزیز کاملا موافقم آقا مهدی - دوست عزیز دست ما آنچنان که شما تصور می فرمائید خالی نیست چه از لحاظ امکانات و تجهیزات و چه از لحاظ آموزش و تمرین نیروی انسانی بهتر نیست کمی از اونهایی که واقعا در این کار - حداقل حضوری کمرنگ دارند مثلا حداقل همون افسران و درجه داران جزء نیروی هوایی - بپرسید بعد متوجه خیلی چیزها خواهید شد . دوست من درسته که ما از لحاظ امکانات و تجهیزات به پای آمریکا و اسرائیل نمی رسیم اما به موقع مطمئن باش اونقدرها هم که شما تصور می کنی کم نمیاریم . به اندازه و وسع خودمون داریم و خوب هم داریم . -
سازمان ملل و قطعنامه 598 . تاریخچه و علل پذیرش ان از سوی ایران سازمان ملل و قطعنامه 598 . تاریخچه و علل پذیرش ان از سوی ایران
SHAHRZAD پاسخ داد به super_comando تاپیک در جنگ تحمیلی
[b] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/iran_iraq_war.gif[/img] مناطق قرمز رنگ نواحی اشغال شده ی ایران توسط عراق در ابتدای جنگ و پس از ان نواحی سبز رنگ نشان دهنده مناطق پیشروی شده در داخل خاک عراق توسط ایران است. مصاحبه فصلنامه نگین ایران(مرکز مطالعات جنگ) با دکتر خرم، رییس ستاد قطعنامه 598 و دبیر استراتژی وزارت امور خارجه و مشاور ارشد وزیر در دوره پذیرش قطعنامه 598 [color=olive]اشاره[/color] با گذشت بیش از بیست سال از پایان جنگ تحمیلی و با کاهش حساسیتها در مورد تصمیمات اتخاذ شده، ارزیابی عملکرد نهادهای دست اندرکار در جنگ و میزان درستی تصمیمات اتخاذ شده، اکنون یکی از مهمترین و ضروری ترین اقداماتی است که می بایست در عرصه مطالعات مربوط به دفاع مقدس انجام شود. در عین حال که پرداختن به نقاط قوت و تمجید از آنها لازم است، نقاط ضعف و بعضا آسیبهایی که وجود داشته نیز نباید مورد غلفت قرارگیرد. یکی از موضوعات بحث برانگیزی که در خصوص جنگ ایران و عراق مطرح است و طی سالهای گذشته از سوی برخی اصحاب سیاسی و نظامی به آن دامن زده شده، بحث در خصوص نسبت بین دیپلماسی و استراتژی نظامی یا نسبت بین سیاستمداران و نظامیان و میزان تأثیر گذاری هر کدام از آنها در تصمیمات مربوط به جنگ است. نظر به اینکه یکی از اهداف اصلی فصلنامه نگین ایران به عنوان فصلنامه تخصصی مطالعات مربوط به دفاع مقدس، پرداختن به درسهای جنگ 8 ساله و انعکاس آن در سطح جامعه است در این راستا و در این شماره فصلنامه، مصاحبه ای را با آقای دکتر خرم انجام داده ایم که متن حاضر گزارش این مصاحبه است. هرچند موضوع اصلی مصاحبه ای که قرار بود با ایشان انجام شود بحث درباره مسائل مربوط به قطعنامه 598 بود، اما مباحثی که در طول مصاحبه مطرح شد عمدتا اشاراتی به آسیب شناسی دیپلماسی ایران در جنگ تحمیلی داشت، از این رو تیتری نیز که برای این گزارش انتخاب شده، متأثر از این موضوع است. فصلنامه نگین با اعتقاد به لزوم تعاطی افکار در زمینه مباحث استراتژیك جنگ ، آمادگی خود را برای درج نقطه نظرات سایر صاحبنظران در این زمینه اعلام می نماید. آقای دکتر خرم! با توجه به سوابق خود در وزارت امور خارجه، برای ورود به بحث تقاضا می شود به اختصار اشاره ای به روند مواضع سازمان ملل نسبت به جنگ ایران وعراق داشته باشید. - برای بحث درباره نحوه صدور و پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران ضرورتا باید نگاهی به شرایط قبل از آن داشته باشیم. در طول جنگ 8 ساله 7 قطعنامه سیاسی،2 قطعنامه درباره بکارگیری سلاح های شیمیایی توسط عراق، بدون اینکه اسمی از این کشور آورده شود، یک قطعنامه در محکومیت حمله ایران به کشتی های تجاری، و یک قطعنامه نیز در محکومیت حمله ناو آمریکایی به هواپیمای ایرباس ایران، توسط شورای امنیت صادر شد. به جز قطعنامه ها، یک بیانیه سیاسی توسط دبیر کل در روز اول جنگ، یک بیانیه سیاسی نیز توسط رئیس شورای امنیت در روز دوم جنگ و 4 بیانیه مربوط به بکارگیری سلاح های شیمیایی توسط عراق از سوی شورای امنیت در فاصله 1363 تا 1366 صادر شد که با احتساب قطعنامه 598، درمجموع 17 سند در ارتباط با جنگ تحمیلی صادر شده است. در میان این 7 قطعنامه سیاسی، قطعنامه 598 در چارچوب فصل هفتم منشور صادر شده و بقیه قطعنامه ها در ذیل فصل ششم منظور بوده است. [color=olive]از دیدگاه شما قطعنامه 598 نسبت به قطعنامه های قبلی تفاوت ماهوی داشته است؟[/color] -تفاوت این دو فصل این است که فصل ششم منشور جنبه توصیه ای دارد اما فصل هفتم جنبه اجرائی و دستور شورای امنیت به منزله تصمیم جامعه جهانی را دارد. در واقع قطعنامه هایی که در ذیل فصل ششم صادر می شوند موضوع را به منطقه درگیری و یا خود طرفین واگذار می کند تا مساعی خودشان را بکار گیرند و با انتخاب یك میانجی، جنگ و منازعه را تمام کنند. در حالیکه فصل هفتم این گونه نیست و شورای امنیت خودش بررسی، قضاوت و در نهایت حکم صادر می کند. پس قطعنامه 598 از این لحاظ با قطعنامه های 479،514، 522، 540، 582 و 588 متفاوت است. اما این قطعنامه از بابت واکنش منفی جمهوری اسلامی ایران، با بقیه قطعنامه ها شبیه هم است، چرا که جمهوری اسلامی ایران به ویژه در ابتدای جنگ شدیدا نسبت به جامعه بین المللی بی اعتماد بود و هیچ قطعنامه ای را نمی پذیرفت. [color=olive]برخورد اولیه ایران از لحاظ حقوقی نسبت به تجاوز عراق به چه ترتیب بود؟[/color] -طبق منشور سازمان ملل متحد هرکشوری که مورد تجاوز واقع شود باید دو اقدام را انجام دهد؛ اولا باید شورای امنیت سازمان ملل متحد را بلافاصله در جریان امر قراردهد و درخواست برگزاری جلسه فوری شورای امنیت بکند و ثانیا طبق ماده 51 منشور از کلیه ابزار و ادوات نظامی برای دفاع از تمامیت ارضی خودش استفاده کند. در اینباره در بحث دفاع و عملیات نظامی با وجود آشفتگی هایی که عمدتا از سوی منافقین در مورد انحلال ارتش داده می شد، با فداکاری بچه های خرمشهر و نیروهای مردمی، این شهر به عنون اولین شهر در برابر تجاوز ارتش عراق در حدود 34 روز مقاومت کرد. اما در بخش اقدامات حقوقی و درخواست تشکیل جلسه شورای امنیت، اقدامی صورت نگرفت. در این مقطع آقای کورت والدهایم دبیر کل سازمان ملل بود. زمانی که عراق حمله را آغاز کرد، جمهوری اسلامی ایران باید در وهله اول درخواست تشکیل جلسه فوری شورای امنیت را مطرح می کرد، اما این گونه نشد. درست چند ساعت بعداز شروع حمله عراق، دبیر کل در تماس با سفیر جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل اظهار نمود با اخبار واصله مبنی بر حمله عراق آیا ایران می خواهد جلسه شورای تشکیل شود؟ پاسخ دولت ایران منفی بود. دبیر کل با فرض اینکه شاید سفیر ایران موضوع را درست منتقل نکرده، مجددا با وزارت امور خارجه تماس گرفت، اما بازهم پاسخ دولت ایران منفی بود. در آن برهه، وزارت امور خارجه تابع شورای انقلاب بود و مرحوم احمدآقای خمینی نیز رابط شورای انقلاب و وزارت خارجه بود. استدلالی که آن موقع مطرح می کردند این بود که اینها با هم همدست هستند و سازمان ملل متحد هم تحت سلطه امپریالیسم آمریکاست. متعاقب این موضعگیری، آقای کورت والدهایم، داوطلبانه بیانه ای صادر کرد و بر اساس ماده 99 منشور با ابراز نگرانی از خطر گسترش درگیری ایران و عراق برای صلح و امنیت بین المللی ، درخواست تشکیل جلسه شورای امنیت را نمود و از دولت ایران نیز درخواست کرد خواسته هایش را مطرح کند. به دنبال آن شورای امنیت در دومین روز جنگ تشکیل جلسه داد اما چون طرف مورد هجوم تقاضایی نداشت صرفا به صدور بیانیه ای توسط رئیس شورا اکتفا شد که در آن نسبت به "وضعیت رو به گسترش بین ایران و عراق" ابراز نگرانی شده بود. دولت ایران در مقابل صدور این بیانیه ، آن را رد کرد ولی باز هم خواسته مشخصی را مطرح نکرد. پاسخ ایران نسبت به درخواست سازمان ملل مبنی بر انتخاب کشوری همچون الجزایر و... به عنوان میانجی نیز منفی بود. 4 روز بعد، با پی گیری دبیر کل سازمان ملل، اولین قطعنامه شورای امنیت (قطعنامه 479) صادرشد که این قطعنامه به لحاظ حقوقی به نفع ایران نبود چرا که به جای اینکه تجاوز عراق به ایران را مطرح کند صرفا آن را به عنوان "وضعیت بین ایران وعراق" در نظر گرفته بود که در واقع خنثی ترین شکل حقوقی بود. در رابطه با پرسش شما که اگر ایران درخواست تشکیل جلسه شورای امنیت می کرد آیا غربی ها موافقت می کردند، بایستی بگویم درست است غرب به جهت گروگانگیری، در تخاصم شدید نسبت به ایران قرار داشت ولی اگر هر کشوری بخواهد از حقش برای تشکیل جلسه فوری شورای امنیت استفاده کند، کشورهای عضو شورای مجبورند به خاطر احترام به مقررات بین المللی و از جمله منشور ملل متحد به خواسته او جامه عمل بپوشانند و قطعا جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود. چنانچه دولت ایران در نخستین روز تجاوز نظامی ارتش عراق به خاک کشورمان، این موضوع را به اطلاع شورای امنیت می رساند و در خواست تشکیل جلسه فوری می کرد و خواسته هایش را مبنی بر توقف تجاوز و بازگشت به مرزهای بین المللی می کرد و در صحنه بین المللی و شورای امنیت یارگیری می نمود، قطعنامه 479 به عوض اینکه در ذیل فصل ششم منشور صادر گردد، می توانست در چارچوب فصل هفتم صادر گردد و به جای اینکه از واژه "موقعیت" برای بیان شرایط جنگی بین دو کشور استفاده کند، می توانست واژه "تجاوز" را به کار برد. همچنین شورا به عوض اینکه صرفا به ابراز نگرانی بسنده کند خواستار بازگشت نیروهای نظامی عراق به پشت مرزهای بین المللی و برقراری آتش بس می شد، موضوعی که دوسال بعد تحت فشار نظامی ایران انجام شد. این سخن به معنای این نیست که ایران ازدفاع از خاک خود غافل بماند، بلکه منظور این است که دفاع نظامی با دفاع حقوقی و بهره برداری ازامکانات بین المللی برای به حداقل رساندن تلفات و خسارات می بایست توأم می شد. در چنین حالتی و در پرتو اقدامات دیپلماتیک ،اولا این امکان وجود داشت از اشغال خرمشهر جلوگیری شود و یا ارتش عراق در همان منطقه و در روزهای اولیه جنگ متوقف گردد. ثانیا، کشور ما به عنوان مخالف جنگ و صلح طلب معرفی می گردید، دقیقا همان نقطه ای که عراق و طرفدارانش حول آن تبلیغ می کردند. بر فرض حتی اگر از طریق شواری امنیت به نتیجه ای نمی رسیدیم، به دفاع خود در جبهه ها ادامه می دادیم ولی از دنیا طلبکار بودیم. اما در هر صورت نظام اسلامی-انقلابی کشور چون به نوعی نسبت به دنیا بی اعتماد بود، از این ابزار استفاده ای نکرد. به عبارت دیگر حتی اگر شورای منیت رأسا به صدور قطعنامه 479 نیز اقدام نمی کرد ایراد چندانی بر آن وارد نبود چرا که اساس کار تشکیل این شورا مبتنی بر درخواست کشورها و به ویژه درخواست و پیگیری کشور قربانی استوار است. [color=olive]آقای دکتر، واقعا موضع جانبدارانه شورای امنیت در قطعنامه مذکور صرفا به کم توجهی مسئولین وقت ایران به جایگاه شورای امنیت و سازمان ملل برمی گشت؟[/color] -البته عوامل دیگری نیز در این بین دخیل بودند که مهمترین آنها عبارت بودند از: 1- پیروزی انقلاب اسلامی که در سراسر جهان موجی از نگرانی را برای دولتها ایجاد کرده بود.2- موضوع گروگانگیری، که دولتها از مسئله گروگانگیری ناراحت بودند، هرچند که در داخل کشور، مردم احساسی و حماسی به قضیه نگاه می کردند اما حتی کشورهای دوست ایران نیز این اقدام را محکوم کردند چرا که همه آنها کنوانسیون دیپلماتیک وین را پذیرفته بودند و امنیت دیپلمات های خود رادر پرتو این کنوانسیون می دیدند. به طور کلی مواضع جمهوری اسلامی ایران ازاین نظر که خواهان بر هم زدن نظم موجود بود مطلوب اکثر کشورهای جهان نبود. ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران دیپلماسی فعالی در سطح منطقه و جهان نداشت و تنها با سه کشور لیبی، الجزایر و سوریه ارتباط پایتخت به پایتخت داشت و بعضا به یمن و فلسطین نیز نزدیک می شد. در حالی که جمهوری اسلامی ایران فعالیت چندانی در مجامع بین المللی از خودش نشان نمی داد، عراق یک کشور مطلوب از نظر سیاسی و اقتصادی قلمداد می شد و قراردادهای زیادی نیز با این کشور منعقد شده بود. عراق در صحنه بین المللی ودیپلماتیک نیز فعال بود. در نگاه اول، پیروزی عراق کاملا محتمل بود چرا که ایران فاقد توان نظامی لازم برای مقابله با تهاجم ارتش عراق بود. ضمن اینکه عراق از پشتیبانی بسیاری از کشورها از جمله کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برخوردار بود. در واقع قرار بود عراق، انقلاب اسلامی ایران را مهار کند، لذا به جای اینکه در قطعنامه لفظ تجاوز یا منازعه را به کار ببرند صرفا به واژه موقعیت که به هیچ وجه بیانگر وضعیت جنگی نیست اکتفا کردند. [color=olive]به نظر شما اگر جمهوری اسلامی تعامل مناسبی را با مجامع بین المللی انجام می داد آیا جهان رفتار بهتری را در مقابل ایران در پیش می گرفت؟[/color] -تردیدی نیست اگر جمهوری اسلامی ایران با حفظ اصول، تعامل مناسبی را با مجامع بین المللی انجام می داد، جهان تا حدودی رفتار بهتری را در مقابل جنگ ایران وعراق در پیش می گرفت. طی 30 سال گذشته مقالات و کتابهای منتشر شده در کشور، انباشته از محکومت جامعه جهانی و سازمان ملل متحد و انتقاد از آنها به خاطر عمل نکردن به وظایف شان بوده است اما این نکته مورد غفلت واقع شده که تا زمانی که کسی حقش را مطالبه و پیگیری نکند دیگران حق او را نادیده می گیرند. از این منظر به نظر می رسد انتقادهای یک طرفه ای که در مورد قطعنامه های 479 تا 598 مطرح می شود تا حدی وارد نیست. یعنی ما هیچ درخواستی و هیچ همکاری با شورای امنیت نکرده ایم ولی توقع داریم این ارگان که در دست قدرتهای بزرگ بود برای ما کاری انجام دهد. از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر آن غیرت دینی و ملی نبود و نیروی نظامی قدرتمندی همچون سپاه به وجود نمی آمد، یا همبستگی بین مردم و فرهنگ جبهه و عاشورا به وجود نمی آمد، دفاع جانانه از تمامیت ارضی کشور و انقلاب صورت نمی گرفت. اما با این وجود نمی توان اشتباهاتی را که صورت گرفته و یا غفلت های انجام گرفته را نادیده گرفت. یقینا بررسی اشکالات و نقاط ضعفی که در آن برهه سرنوشت ساز صورت گرفته می تواند درس های ارزشمندی برای آینده در برداشته باشد. همان طور که مطلعید تجاوز رژیم بعثی عراق به خاک ایران به یکباره صورت نگرفت و در فاصله مقطع زمانی بین پیروزی انقلاب تا شروع جنگ، صدام و مقامات عراقی با ادعاهایی که طرح می کردند در واقع زمینه را برای جنگ فراهم می کردند. زمانی که تحولات آن مقطع را مورد بررسی قرار می دهیم پی می بریم که احتمال درگیری نظامی بین دو کشور بسیار زیاد بوده هرچند زمان دقیقی برای آن نمی شد پیش بینی کرد. با این نگاه، چنانچه اگر اقدامات حقوقی مناسبی از سوی ایران انجام می شد تا چه حد احتمال داشت از وقوع جنگ جلوگیری شود یا حداقل وقوع آن را به تأخیر بیندازد؟ -البته شاید اکنون که ما به تمام جوانب مسئله واقف شده ایم می توانیم چنین تشخیصی را داشته باشیم اما در آن برهه با توجه به شرایط و فضای موجود در کشور، کسی از مقامات، بروز جنگ را پیش بینی نمی کرد. حتی بسیاری از مقامات بلند پایه بر این عقیده بودند که عراق جرأت حمله به ایران را ندارد. به عنوان گواهی بر این مدعا، در اوایل شهریور 1359 در یکی از مجلات خارجی(جینز دیفنس) خبری درج شده بود مبنی بر این که 8 هزار ایرانی تحت فرماندهی یکی از افسران سابق شاه در بصره برای حمله به ایران آموزش می بینند. ما در وزارت امور خارجه بلافاصله این موضوع را به اطلاع شورای انقلاب رساندیم اما در نهایت پاسخ این بود که عراق ضعیف تر از آن است که بتواند به ایران حمله کند و اگر این کشور چنین اقدامی را در پیش بگیرد در وهله نخست شیعیان عراق با آن به مقابله برمی خیزند و حکومت صدام را سرنگون می کنند. پس ملاحظه می کنید ارزیابی حکومت در آن ایام خلاف پیش بینی حمله عراق بود. اولین تجاوز نظامی عراق در 12 فروردین 1358 انجام شد و در واقع این کشور در این مدت واکنش ایران را مورد ارزیابی قرار داد وحمله اصلی اش را یکسال و نیم بعد در شهریور سال 1359 انجام داد. در 18 شهریور 59 دو فروند هواپیمای فانتوم ایران در پاسخ به اقدامات متجاوزانه عراق وارد خاک این کشور شدند که یک فروند از این هواپیماها سرنگون شد و خلبانهای آن به اسارت در آمدند که دولت عراق آنها را به عنوان مدرک شروع جنگ از سوی ایران تا سال 1369 نگه داشت و این موضوع را به عنوان سند در سازمان ملل به ثبت رساند. در هرحال، اگر در فاصله یک سال ونیم قبل از جنگ، جمهوری اسلامی ایران تلاش دیپلماتیک فراوانی برای معرفی و توقف تجاوزات عراق بکار می برد قطعا دست عراق برای تجاوز رسمی در 31 شهریور 1359 قطع و یا کوتاه تر می شد. [color=olive]آیا پس از موفقیت ایران در دفع تجاوز و بیرون راندن متجاوزین از خاک ایران و خصوصا پس از آزادسازی خرمشهر، تغییر اساسی در رویکرد شورای امنیت به وجود آمد؟[/color] -با آغاز عملیاتهای مرحله آزاد سازی از سوی ایران پس از خرداد سال 61 و در نهایت آزاد سازی خرمشهر در جریان عملیات بیت المقدس، روند حاکم بر جنگ به مرحله جدیدی وارد شد. در این مرحله قطعنامه 514 توسط شورای امنیت صادرشد. هرچند صدور این قطعنامه تا حدودی برخواسته از شیطنت شورای امنیت بود، اما در عین حال از یک جنبه دیگر برای جمهوری اسلامی ایران فرصت شمرده می شد. در این قطعنامه برقراری آتش بس و بازگشت نیروهای دو کشور به پشت مرزهای بین المللی پیش بینی شده بود. در آن زمان هرچند نیروهای ایران توانسته بودند خرمشهر و بخشهای زیادی از مناطق جنوب را آزاد کنند اما همچنان بخش هایی از مرزهای غربی و شمال غربی در دست عراق بود. قدرت نمایی ایران در آزادسازی مناطق جنوبی فرصت مناسبی را در اختیار آن قرار داده بود و باعث هراس کشورهای عرب حامی عراق شده بود به طوری که هیئت هایی از عربستان و کویت با ایران تماس گرفتند و اعلام نمودند حاضر هستند خسارات حمله عراق را جبران نمایند و خواستار پایان سریع جنگ شدند. اما برخلاف خواسته آنها جمهوری اسلامی ایران مصمم شده بود استراتژی تنبیه متجاوز را برای سرنگونی رژیم بعثی عراق به اجرا بگذارد. [color=olive]نکات کلیدی قطعنامه 514 چه بود؟[/color] -در قطعنامه 514 ،مواردی نظیر: آتش بس، بازگشت به مرزهای بین المللی، بررسی شرایط و اختلافات ایران وعراق و... مطرح شده بود. [color=olive]به نظر شما ایران در آن شرایط باید قطعنامه 514 را می پذیرفت؟[/color] -با شرایطی بله. به نظر من اگر ایران در آن شرایط قطعنامه 514 را می پذیرفت به نفعش بود چون در موضع قدرت قرار داشت. [color=olive]برآورد میزان خسارت ایران و عراق در طول جنگ چقدر بود؟[/color] -میزان خسارت وارد شده به ایران تعیین شد ولی خسارت وارد شده به عراق تعیین نشد که یکی از دلایل این امر این بود که زمانی که سال 1369 می خواستند خسارت عراق را تعیین کنند آمریکا یک بار عراق را زده بود و معلوم نبود کدام خسارت ناشی از حملات ایران و کدام یک ناشی از حملات آمریکاست. میزان خسارتی که برای ایران تعیین شده بود، 99میلیارد دلار خسارت مستقیم و 150میلیارد دلار خسارت غیر مستقیم بود و جمعا 249میلیارددلا بود. [color=olive]آقای دکتر! به طور مشخص صدور قطعنامه 598 در تابستان 1366 متأثر از چه عواملی بوده است؟[/color] -قطعنامه 598 که در 29 تیر 1366 تصویب شد ، حاصل 9ماه دیپلماسی آمریکا، شوروی، عراق، عربستان، فرانسه، انگلیس، آلمان و چند کشور دیگر بود. در واقع با توجه به موقعیت برتر ایرن در جبهه ها و گسترش دامنه و شدت درگیری ها، آمریکا ، شوروی و کشورهای منطقه درصدد بودند به هرنحو ممکن از تداوم این جنگ و پیروزی های بیشتر ایران جلوگیری کنند. آمریکا به ویژه بعد از ماجرای مک فارلین در پاییز 1365 و خدشه دار شدن حیثیت این کشور، کاملا ازدست جمهوری اسلامی ایران عصبانی بود و می خواست مانع از تداوم موفقیتهای آن در جبهه ها شود. این کینه را می توان از مفاهیم درجه شده در قطعنامه 598 که هر دو کشور را بدهکار میکند، نیز استنباط نمود. [color=olive]با وجود این، چرا قطعنامه 598 را نسبت به قطعنامه های قبلی دارای رویکرد متعادل تری می دانید؟[/color] -قطعنامه 598 برای اولین بار در چارچوب فصل هفتم منشور صادر شد و دارای شکلی از خواسته های ایران است که درباره آغازگر جنگ و خسارت صحبت می کند. در مورد قطعنامه 598 چنانچه جمهوری اسلامی ایران دیپلماسی فعال تری داشت می توانست منافعش را بهتر تأمین نماید. به عنوان مثال در بند 6 قطعنامه، به جای اینکه تعیین آغازگر جنگ مطرح شود، تعیین متجاوز استفاده شود یا به جای تعیین خسارت، تعیین غرامت مطرح شود چرا که در آن مقطع ایران به لحاظ نظامی از موقعیت برتری در جبهه های جنگ برخوردار بود. در زمان تنظیم و پخت و پز قطعنامه ،زمانی که دربیر کل سازمان ملل درخواست کرد که دو کشور نظراتشان را درباره مفاد اولیه آن اعلام کنند، فضایی برای بررسی قطعنامه، اعلام نظر و فعالیتهای دیپلماتیک درباره آن در اختیار دستگاه دیپلماسی کشور قرار داده نشد و حتی به آقای محمد جواد لاریجانی که معوان امور بین الملل وزارت امور خارجه بود اجازه حضور در جلسات مربوط به تصمیم گیری درباره قطعنامه داده نشد. پس قطعنامه 598 پیش نویسی بود که در غیاب ایران، توسط عراق بهبود یافته بود لذا دراوج قدرت نظامی ایران ، تأمین کننده منافع عراق بود، اما با تغییر موقعیت جبهه های جنگ، تا حدودی مورد توجه ایران هم قرارگرفت. البته باید توجه داشت که به رغم اینکه ظاهرا بعضی امتیازات در این قطعنامه در راستای خواسته جمهوری اسلامی ایران گنجانده شده بود، اما در عمل، دو کشور به یک میزان در خصوص جنگ مقصر قلمداد شده بودند. به عنوان مثال در موضوع تأسیس صندوقی برای جذب کمکهای کشورهای دیگر جهت جبران خسارات وارد شده، مقرر شده بود دو کشور به یک میزان از کمکهای این صندوق برخوردار باشند و از نظر حقوقی، تفاوتی بین متجاوز و طرف مورد تجاوز قائل نشده بودند. پس از صدور قطعنامه 598 در 22 تیر 1366، بلافاصله عراق شورای انقلاب راتشکیل داد و به اتفاق آرا آن را تأیید کردند و از شورای امنیت هم تشکر کردند. جمهوری اسلامی ایران اعلام نمود نظرات تفصیلی خودش را بعدا اعلام خواهد کرد و 8 روز بعد نظراتش را اعلام کرد مبنی بر اینکه ابتدا باید متجاوز مشخص شود که البته ین موضوع به نحوی در بند 6 قطعنامه آمده بود. در این ایام، ایران به جای فعالیت دیپلماتیک، به اعلام مواضع و جنگ لفظی درباره قطعنامه روی آورد که اعضای دائم شورای امنیت را در تنگنا قرار می داد و تأثیر منفی بر پیاده کردن خواسته های ایران داشت، در حالیکه دیپلماسی راه و روش خودش را دارد. این اشتباه هنوز هم در جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد و ما درباره خواسته های بین المللی مان و از جمله موضوع هسته ای، بجای خویشتن داری و پرداختن به تلاشهای دیپلماتیک در پشت درهای بسته، به چالش با این گروه و آن کشور در صحنه تبلیغات می پردازیم که همواره نتیجه عکس می گیریم. به هرحال، ایران پذیرش قطعنامه 598 را به مدت یک سال در هاله ای از ابهام قرارداد و درنهایت با تغییر موقعیت در جبهه ها، آن را پذیرفت. در فاصله زمانی اعلام موضع اولیه جمهوری اسلامی ایران تا زمانی که ایران قطعنامه را پذیرفت چه تحولاتی به وجود آمد که ایران قطعنامه را پذیرفت؟ چه تحولاتی به وجود آمد که مسئولان کشور به این تصمیم رسیدند؟ -بعد از پذیرش قطعنامه 598 توسط دولت عراق و مخالفت تلویحی جمهوری اسلامی ایران با آن، آمریکایی ها تلاشهای جدی ای را برای وادار کردن جمهوری اسلامی ایران برای پذیرش قطعنامه انجام دادند. در این راستا به عنوان نخستین قدم، ملاقات مهمی بین ریگان و گورباچف در ریکیاویک ایسلند صورت گرفت که نتیجه مذاکرات آنها این بود که به هرترتیب ممکن، جنگ ایران وعراق بایستی بدون برنده و بازنده به پایان برسد. در پی این توافق، سیل سلاح های استراتژیک شوروی به سوی عراق سرازیر شد و فرانسه نیز هواپیماهای سوپراتاندارد و بمبهای لیزری را برای نابود اهداف استراتژیک در ایران در اختیار عراق قرار داد. آمریکا هم علاوه بر اطلاعات ماهواره ای که در خصوص مواضع نیروهای ایران در اختیار عراق قرار می داد، بخش مهمی از ناوگانش را برای اسکورت کشتی های عراقی، کویتی، سعودی و بحرینی تحت پرچم آمریکا به خلیج فارس اعزام نمود. پیامد این اقدام برخورد نظامی ایران و آمریکا در خلیج فارس بود که خسارتهایی را برای ایران در پی داشت. این سیاست عملا باعث شد توازن نظامی بین دو طرف درگیر جنگ به هم بخورد، ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران مورد تحریم تسلیحاتی واقع شد. حتی چین نیز با پیروی از این توافق دو ابرقدرت، از صدور سلاح به ایران خودداری کرد. متعاقب این وضعیت و مشکلاتی که برای ادامه عملیات نظامی واحدهای نظامی ایران پیش آمد، نامه ای هم توسط آقای محسن رضایی ،فرمانده کل وقت سپاه، به حضرت امام(ره) تقدیم شد که در آن به لیست کامل امکانات مورد نیاز برای پیشبرد جنگ اشاره شده بود. به دنبال این اقدامات و در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران در وضعیت دشواری به لحاظ اقتصادی و نظامی قرار گرفته بود، آمریکایی ها با حمله به هواپیمای مسافربری ایرباس عملا نشان دادند برای به سازش کشاندن جمهوری اسلامی حاضر هستند به هر اقدامی دست بزنند و آقای جورج بوش پدر که در آن ایام معاون رئیس جمهوری آمریکا بود، در شورای امنیت در برابر اعتراض وزیر امور خارجه ایران نسبت به اقدام جنایتکارانه ناو آمریکایی در حمله به هواپیمای مسافربری ایرباس، به صراحت اظهار داشت:«آقای وزیر به شما می گویم بین پایان جنگ یا تقابل با ما باید یکی را انتخاب کنید.» در نهایت متأثر از شرایطی که پیش آمده بود،در رایزنی هایی که بین مسئولان کشور و حضرت امام(ره) انجام شد،مقرر شد جمهوری اسلامی ایران قطعنامه 598 را بپذیرد. ابتدا قرار بود مسئولیت پذیرش قطعنامه را آقای رفسنجانی برعهده بگیرد اما سرانجام امام شخصا این مهم را برعهده گرفت و طی بیانیه مهمی که صادر نمود مردم و نیروهای نظامی را ازاین تصمیم مطلع نمود. [color=olive]در مجموع دیپلماسی ایران در طول جنگ را چگونه ارزیابی می کنید؟[/color] -در یک جمع بندی از مجموع مباحثی که مطرح کردم هدف اصلی من آسیب شناسی دیپلماسی جمهوری اسلامی در جنگ و بیان نقاط ضعفی بود که در این عرصه با آن روبرو بود. به نظر بنده اگر در دوره جنگ، اهمیت میدان دیپلماسی به همان اندازه میدان جنگ مهم ارزیابی می شد، ماندگاری پیروزی هایی که در سایه سلحشوری رزمندگان اسلام به دست آمد بیشتر می شد. طولانی شدن جنگ و در حاشیه قرار گرفتن دستگاه دیپلماسی کشور باعث شد تا عملا این دستگاه فرتوت شود به گونه ای که درتحلیل هایی هم که اخیرا از سوی برخی مطرح می شود دستگاه دیپلماسی کشور به عدم فعالیت متهم شده است در حالیکه این گونه نبود و کمتر استقبالی از نظرات کارشناسی دستگاه سیاست خارجه کشور می شد. در یک کلام، به نظر بنده دستگاه دیپلماسی کشور در طول 8سال جنگ مظلوم و مورد غفلت واقع شده بود. یعنی دیپلماسی ما هم تحت الشعاع تحولات نظامی قرارگرفته بود. -این یک اشتباه بزرگ بود و این اشتباهی بود که نباید تکرار شود. بحث دفاع، وظیفه نیروهای مسلح است ولی در مواقع بحرانی و جنگ، بقیه وزارتخانه ها نباید وظیفه و کارکردی را که دارند فراموش کنند و تحت تأثیر جو موجود قرار گیرند. همه این مسائل در واقع درسهای ما از جنگ تحمیلی است. حتی در هنگام جنگ و درگیری نباید فکر کنیم می توان همه چیز را از طریق نظامی پیش برد. مدیران موفق آنهایی هستند که از نیروهای مسلح خود به موقع استفاده کنند و دستاوردهای نظامی را با ابزارهای دیگر و از جمله دیپلماتیک بتوانند تثبیت نمایند. دیپلماسی جمهوری اسلامی در دوره جنگ باید در خدمت جنگ می بود که این امر پذیرفته شده ای است. اما نکته ای که باید مورد توجه قرارگیرد این است که دیپلماسی و جنگ دو روی یک سکه هستند؛ زمانی باید جنگ جلو برود و دیپلماسی آن را در صحنه منطقه و بین المللی نقد کند و زمانی دیگر دیپلماسی باید در اولویت قرار گیرد وعملیات جبهه ها از آن پشتیبانی نماید. اما ما فقط با یک روی سکه کار می کردیم. کسانی که مسئولیت دیپلماسی کشور را هم عهده دار بودند شاید چندان بی تقصیر نبودند زیرا به نظر بنده آنها در مجاب ساختن مسئولین عالیرتبه کشور و فرماندهان نظامی نسبت به جایگاه و اهمیت دیپلماسی و تبیین موقعیت بین المللی کشور در آن شرایط، تلاش زیادی نکردند لذا توفیقات قابل قبولی هم نداشتند. البته ناگفته نماند که به رغم شرایطی که در زمان پذیرش قطعنامه 598 برای جمهوری اسلامی ایران ایجادشده بود، دستگاه دیپلماسی کشور در عرصه مذاکرات سیاسی برای برقراری صلح بین دو کشور، دستاوردهای قابل توجهی به دست آورد و تاحدودی توانست بخشی از خواسته های جمهوری اسلامی را تحقق بخشد. باتشکر ازاینکه وقت خود را دراختیار فصلنامه گذاشتید. فصلنامه نگین ایران شماره 28 بهار1388 ----------------------------------------------- [color=darkred][size=18]گرد آوری ، تهیه و تدوین : برادر گرامی جناب آقای رضا کیانی موحد [/size][/color] http://wars-and-history.mihanblog.com/post/204[/b]- 79 پاسخ ها
-
[b][color=black] هدف کلی جنبش مقاومت واژگونی رژیم و یا اخراج و بیرون راندن نیروهای اشغالگر است.جنبش مقاومت جهت نیل به این هدف کلی از طریق جنگهای چریکی اقدام می کند که این اهداف عبارتند از : الف ) کم کردن قدرت رزمی دشمن . ب ) پائین آوردن ظرفیت صنعتی دشمن . [color=olive]شرایط لازم برای عملیات موفقیت آمیز چریکی[/color] 1 – پشتیبانی غیر نظامی 2 – کمک خارجی 3 – زمین مناسب 4 – فرماندهی متمرکز 5 – انضباط 6 – استفاده از تبلیغات 7 – تلاش اطلاعاتی 8 – اراده مقاومت [color=olive]مشخصات جنگهای چریکی[/color] 1 – غافلگیری : عبارتست از ضربه زدن به نقاط ضعف دشمن در زمان و مکان و شرایطی که هرگز دشمن انتظار آنرا نداشته باشد . 2 – شدت عمل : چریک با تمرکز نیرو و قدرت آتش در زمان و مکان معین با شدت و بی رحمی وارد عمل میشود (بمنظور پائین آوردن روحیه دشمن ) 3 – تحرک : برای حفظ ابتکار عمل و جلوگیری از غافلگیر شدن ،چریک بایستی تحرک کافی داشته باشد تا بتواند به نقطه ای حمله نماید که دشمن انتظار آنرا ندارد و همچنین پخش شدن سریع و بموقع نیروها پس از اجرای عملیات جهت احتراز از مواجهه یا تمرکز نیروهای ضد چریک نیاز به تحرک فوق العاده ای دارد و برای نیل به این هدف ، چریک بایستی سبک حرکت کند و جهت تجدید تدارکات از بومیان محلی کمک بگیرد. 4 – پراکندگی : تفرق نیروها از مشخصات اصولی عملیات چریکی است.نیروهای چریک معمولاً عملیات خود را با مقیاس کوچک ولی در منطقه وسیعی اجرا می کند. (جنگ چریکی جنگی است که پس از وارد ساختن ضربه غافلگیر کننده ،بلافاصله با عقب نشینی همراه است و وقتیکه تحت فشار قرار گرفتند ممکن است بین غیر نظامیان متفرق شده و سپس در محلی که قبلاً تعیین گردیده است دور هم جمع شوند) [color=olive]اصول عملیاتی جنگهای چریکی[/color] 1 – حمله به اهداف آسیب پذیر با قدرت و نیروی قابل ملاحظه 2 – اجتناب از درگیری قطعی با نیروی دولتی 3 – تمرکز سریع برای اجرای عملیات رزمی و سپس تفرقه فوری بمنظور رهائی از واکنش 4 – اختلاط با مردم بومی 5 – کلیه عملیات آنها بر مبنای غافلگیری نیروهای ضد چریک اجرا میگردد 6 – عملیات پدافندی چریک شامل عملیات تأخیری ، ایذائی و اقدامات فریبنده است 7 – اکثراً هنگام حمله به تأسیسات لجستیکی ، فرودگاهها از آتش جنگ افزارهای دوربرد استفاده نموده و پس از وارد آوردن خسارت فرار میکنند 8 – داشتن اطلاع کامل از گسترش و نقل و انتقالات دشمن و گرفتن تصمیم بر مبنای شناسایی کامل 9 – خودداری از اسیر گرفتن ،مگر در مواردی که بمنظور بازجوئی و یا کسب اطلاعات باشد 10 – عقب نشینی سریع از مسیر اولیه بعد از انجام عملیات به منطقه تجمع [color=olive]تعریف چریک [/color] از لحاظ لغوی ،چریک جنگ کوچک میباشد و از نظر معنا ،یک عنصر نظامی یک (جنبش مقاومت)است که با عده ای از افراد ملت بر علیه دولت محلی و یا نیروهای اشغالگر فعالیت مینمایند. [color=olive]جنگهای چریکی [/color] جنگهای چریکی عبارتند از : عملیات نظامی و شبه نظامی که بوسیله نیروهای آموزش دیده بومی در سرزمین تحت اشغال رو به اجرا گذاشته میشود و تنها یک شیوه استراتژیک در مبارزه است آنچه مقدم بر شیوه مبارزه میباشد مسئله ایدئولوژی ، رهبری و حمایت مردمی از یک جنبش است . [color=olive]جنبش مقاومت [/color] عبارتست از حرکت سازمان یافته گروهی از یک ملت که با انگیزه مشخص و برای رسیدن به اهداف و آرمانهای خاص ،رهبری میشود . اصطلاح چریک و جنگهای چریکی از حمله فرانسویها به شبه جزیره ایبری (اسپانیا ، پرتغال) در سال 1807 میلادی به فرهنگ لغت اضافه شد.از لحاظ لغوی معنای چریک جنگ کوچک میباشد و از نظر معنا یک عنصر نظامی یک (جنبش مقاومت) است که با عده ای از افراد ملت بر علیه دولت محلی و یا نیروهای اشغالگر فعالیت مینمایند.اکثر جنگهای چریکی که تا امروز انجام شده از نابودی واحدهای بزرگ ارتش جلوگیری کرده است و قابل توجه میباشد که از سال 1945 بمدت سی سال 54 جنگ چریکی و مستعمراتی صورت پذیرفته که عموماًً به شیوه نا منظم در دنیا صورت گرفته که حدود 3 میلیون نفر کشته داشته است .تاکتیکهایی که چریکها در این جنگها بکار برده اند متأثر از شرایط جغرافیایی بود که شامل تاکتیکهای خاص است و با بکارگیری آنها یک نیروی محدود میتواند بر علیه نیروی قویتر از خود وارد عمل شده و با حداقل آسیب پذیری ، حداکثر تلفات و خسارات بر آن وارد سازد.جنگهای چریکی عبارتند از عملیات نظامی و شبه نظامی که بوسیله نیروهای آموزش دیده بومی در سرزمین دشمن یا سرزمین تحت اشغال رو به اجرا گذاشته میشود و تنها یک شیوه استراتژیک در مبارزه است آنچه مقدم بر شیوه مبارزه میباشد مسئله ایدؤلوژی ، رهبری و حمایت مردمی از یک جنبش است.جنبش مقاومت عبارتست از حرکت سازمان یافته گروهی از یک ملت که با انگیزه مشخص و برای رسیدن به اهداف و آرمانهای خاص رهبری میشود. اولین جنگ چریکی ثبت شده 360 سال قبل از میلاد در چین بود ، هنگامیکه امپراطور هوانگ در جبهه ای وسیع با نژاد (میائوبرمیری تسی یائو)درگیر شده بود به وقوع پیوست.در این نبرد امپراطوری هوانگ در نتیجه استفاده از عوامل چریکی بر دشمن فائق گشت و در زمان انقلابهای آمریکا و فرانسه و جنگ شبه جزیره ای در سال 1807 صورت وجودی به خود گرفت.در سال 1812 جنگجویان نا منظم قزاق در خاک روسیه به نیروهای منظم روسیه کمک شایان نموده و عقبه ارتش فرانسه را قطع و ارتش بزرگ فرانسه را درهم شکست. [/b] http://www.cloob.com
-
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
SHAHRZAD پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
[quote]بسم الله الجبار ... کاربر SHAHRZAD [quote]کار بسیار درست و بجایی کردند . هر کس به کار خود و به جای خود . [/quote] دارید از لیبرالیسم صحبت می کنید یا تشیع؟ اگر سابقه شما رو در این سایت ندیده بودم، حتما از شما سوال می کردم که شما مسلمان هستید؟ یا دین دیگه ای دارید؟( البته الان نیاد بگید که به ما برچسب کفر زدند و از این قبیل حرف ها؛ کلامتون هیچ نشانی از مسلمانی نداشت) احیانا چیزی به نام " امر به معروف و نهی از منکر " شما سراغ ندارید در دین اسلام؟! [quote]دلیل نمی شه هر بچه تو خیابون جلو خانم هارو بگیره امر به معروف و نهی از منکر !!![/quote] اونی که شما اسمش رو گذاشتید بچه؛ میتونه یک انسانی باشه که داره به وظیفه شرعی اش عمل میکنه. [quote]امر به معروف و نهی از منکر فقط برای حجاب خانومهاست ؟[/quote] مقوله امر به معروف میتونه شامل هر عملی و هر فردی بشه. اگر در جایی این عمل انجام نشد؛ قرار نیست که حکم به تعطیلی اش داده بشه. [quote]یعنی اگر این مشکل حل بشه دیگه همه مشکلات حل شده ست ؟؟ [/quote] این دست سوالات چه معنایی میتونه داشته باشه؟ شما تنها کارهایی رو انجام میدی که " به یکباره همه مشکلات رو یکجا حل میکنه؟ " مگر ممکنه با یک عمل همه مشکلات رو یکجا حل کنیم؟ [quote]ناجا مگه هویجه هر کی از راه رسید تو کارش دخالت کنه ؟ [/quote] هویج بودن یا نبودنش بحث این تاپیک نیست اما ... وظیفه عمومی امر بمعروف هست. اسم این دخالت نیست. [quote]بسیج حق دخالت در کار ناجا رو نداشته و ندارد .[/quote] خوب این جا شما دوتا اشتباه کردید. 1- ظاهرا این افراد در حین ماموریت از طرف بسیج نبودند ، بلکه در حال مراجعت به منزل بودند. و تنها این افراد سبقه بسیجی یا چنین چیزی داشتند. 2- بسیج خودش در مواردی نقش ضابط قوه قضائیه رو اجرا میکنه. و عملکردش بر طبق قانون میتونه کارهای ناجا رو شامل بشه. بنابراین دخالتی در کار ناجا نیست. ------------------------------------------------------------------------------- ذکر این نکته الزامی است: که ما دراینجا بنا رو بر صحت متن خبر می گذاریم. و ایضا بنا رو بر رعایت حدود و شرایط امر به معروف میدونیم. وگرنه عملی که از حدود و شرایط خارج باشه، قطعا مردود می باشد. قطعا بنده در موردهای این چنینی دخالت نمی کنم؛ چون شرایط شرعی اش رو ندارم.اما اگر شرایط و حدود شرعی حاضر باشد؛ نه تنها جایز؛ بلکه موظف به امر بمعروف هستم. دعو بنده در بالا؛ بر این منوال بود که نوشته کاربر SHAHRZAD تنها باعث خدشه به این امر مهم دینی شده و اثری جز وهن کلمه الله نخواهد داشت.[/quote] جوابی نمیدم چون دلیلی و یا اگر جسارت نشود ارزشی برای جواب دادن نمی بینم . نظرات هر کس و عقائد و دیدگاه هر کس به خود فرد ارتباط داره و محق نیستم که نظرات و عقاید شخصی خودم رو به دیگران القاء و تحمیل کنم و بالعکس . عاقبت چنین تایپیکی با چنین موضوعی هم از ابتدای امر پیداست . خدانگهدار همگی . -
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
SHAHRZAD پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
کار بسیار درست و بجایی کردند . هر کس به کار خود و به جای خود . دلیل نمی شه هر بچه تو خیابون جلو خانم هارو بگیره امر به معروف و نهی از منکر !!! امر به معروف و نهی از منکر فقط برای حجاب خانومهاست ؟ یعنی اگر این مشکل حل بشه دیگه همه مشکلات حل شده ست ؟؟ ناجا مگه هویجه هر کی از راه رسید تو کارش دخالت کنه ؟ بسیج حق دخالت در کار ناجا رو نداشته و ندارد . -
کليپ هاي جالب از صحنه هاي نبرد در هشت سال دفاع مقدس
SHAHRZAD پاسخ داد به Stuka تاپیک در گالري عكس و فيلم
[quote] [color=red]شهادت رزمنده ايراني توسط گاز اعصاب[/color] [color=olive][size=18]تا يه چيزايي رو هيچ وقت يادمون نره, [/size][/color] [size=24][color=olive]تا یه تلنگری باشه .....[/color][/size] [/quote] کاش این چیزها هیچوقت از یادمون نمی رفت !!!! -
هلیکوپترهای امداد- فرشته های نجات آهنین [URL=http://www.uploadtak.ir/viewer.php?file=gw68woan89qzbitvmie.jpg][img]http://www.uploadtak.ir/images/gw68woan89qzbitvmie_thumb.jpg[/img][/URL] کوه هم دعوت می کند و هم مانند دریا قربانی می گیرد این ویژگی کوه باعث شده است در کشورهایی که مردم به کوهنوردی علاقه زیاد دارند با تشکیل سازمان های امداد هوایی و سپردن عملیات نجات قربانیان کوه و کوهنوردی به هلیکوپترها آمار قربانیان را تا نزدیک صفر پایین بیاورند ناگفته نماند در این زمینه اتریش و سویس کوهستانی ترین و برف خیزترین کشورهای اروپا از دیگران برتر می باشند . ******* در ارتفاعات آیگن از حومه اشتایرماک اتریش دو نفر کوهنورد درراه فتح قله هستند آن ها از ساعت ها قبل در راه هستند و تا به حال از دیوارهای صخره ای بسیاری بالا رفته و شکاف هاا و پرتگاه های بیشماری را پشت سر گذاشته اند در نیمه راه ناگهان پاره سنگ بزرگی در میرود روی یکی از کوهنوردان می افتد و او که به طناب متصل است 15 متر سقوط می کند در نتیجه کوهنورد آسیب دیده از حال رفته میان زمین و آسمان معلق می ماند . کوهنورد دوم که ناظر حادثه است بدون فوت وقت بازمی گردد و در دره قضیه را خبر می دهد و کمک می طلبد گروه شماره 2 امداد هلیکوپتری برای نجات فوری اقدام می کند . ناگفته نماند گروه امداد هلیکوپتری مستقر در منطقه صددرصد کوهستانی اشتایرمارک به تازگی تاسیس نشده بلکه بیست و پنجمین سال خدمت خود را پشت سر می گذارد این سازمان امداد هوایی در طول بیشتر از ربع قرن حدود 100000 ساعت پرواز امدادی داشته و با موفقیت در 3400 ماموریت نجات شرکت کرده است . این خدمات وسیع و بی دریغ گروه امداد مورد بحث را نه تنها در منطقه اشتایرمارک بلکه سرتاسر اتریش و سویس مشهور و بلندآوازه کرده است . به گواهی گذشته ها همه چیز از سال 1960 شروع شد در تاریخ نامبرده ستوان کارل مایر همراه سه نفر دیگر به آلگین آمد تا گروه شماره 2 هلیکوپتری را پایه گذاری کند هلیکوپترهای مقدماتی گروه ضعیف بودند و قدرت اوج گیری لازمه را نداشتند ولی در اواسط اکتبر همان سال 12 فروند از 17 فروند هلیکوپتر اهدایی به آنها تحویل شدند هلیکوپترهای اهدایی از نوع( بل H-13H ) بودند . اسکادران شماره 2 با کمک هلیکوپترهای بل نه تنها خدمت اصلی خود را که ماموریت های نظامی باشد انجام داد بلکه یک سلسله ماموریت های غیر نظامی را نیز به عهده گرفت به طوریکه اولین ماموریت های نجات از کوه در همان سال 1960 به مرحله اجراء درآمد و تا سال 1965 حدود 200 ماموریت نجات دیگر از دنبال آمد مثلا هلیکوپترهای نجات به دهکده ای در برف مانده سوخت و آذوقه رساندند . برای جانوران وحشی گیر کرده در برف و گرسنه علوفه و خوراک بردند . به کوه پیمایانی که گم شده و دچار سانحه گشته بودند کمک کردند . کوهنوردان آسیب دیده را نجات بخشیدند . به اسکی بازان مصدوم و دربرف مانده کمک رساندند . در یکی از سوانح کوهنورد که در میانه راه سقوط کرده بود و میان صخره ها زخمی و بیهوش افتاده بود هلیکوپتر نجات در محل حادثه درهوا توقف کرد امدادگر از ان به زیر آمد حادثه دیده را مطابق اصول نجات کوهستان بسته بندی کرد به قلاب زیر هلیکوپتر آویخت هلیکوپتر مجروح را در اسرع وقت به اولین پایگاه درمانی منتقل کرد و به امداد پزشکی تحویل داد . جالب است بدانیم بل H-13H با وجود آنکه قدرت اوج گیری ضعیفی داشت در زمستان و در کولاک برف ماموریت های تا ارتفاع 2300 متری را به خوبی انجام می داد. هلیکوپترهای بعدی به نام آلوت 2 به طرز رضایت بخشی قوی تر بودند . قدم های بزرگ تر موقعی برداشته شد که آلوت 3 در اختیارآنها قرار گرفت زیرا قدرت زیاد موتور آلوت 3 به امدادگران امکان داد به ماموریت هایی بروند که قبلا حتی از کنار آنها رد نمی شدند در نتیجه گروه امداد هوایی اشتایرمارک حدود 45000 نفرآدم و حدود 2800 تن بار را در آن سال جابجا کرد . [color=olive]گروه امداد هوایی سویس :[/color] [URL=http://www.uploadtak.ir/viewer.php?file=zehdnsztsd141eyzr0l.jpg][img]http://www.uploadtak.ir/images/zehdnsztsd141eyzr0l_thumb.jpg[/img][/URL] ژوئیه 1985 خبر زیر در مطبوعات اروپا گزارش شد : گروه امداد هوایی سوئیس 39 کودک و نوجوان بلژیکی و سرپرست آن ها را از مرگ حتمی در کوه نجات داد. این گروه که به عنوان توریست به سویس آمده بودند به علت عدم اشنایی با کوه های سویس راه را گم کرده و در میان برف های یک پرتگاه گیر کردند در این اثنا یک کودک سر خورده و به عمق 300 متری سقوط کرده و سخت مجروح شد هرگاه شب فرا می رسید و امداد هوایی نمی آید مرگ تمام بلژیکی ها قطعی می شد . گروه امداد هوایی سویس موسوم به Rega تنها در سال 1984 تعداد 4820 ماموریت ثمربخش انجام داده و این رقم به معنای 13 ماموریت در هر روز است . Rega دقیقا در 27 سپتامبر 1952 در ( توان ) از توابع کانتون (برن ) تشکیل شد لذا از گروه امداد هوایی اتریش قدیمی تر و پرتجربه تر می باشد . این سازمانم جزء جمعیت صلیب سرخ سویس است و بنابراین حتی الامکان برای کمک به هر موردی اقدام می کند . این سازمان در سپتامبر 1966 اولین سمپوزیوم بین المللی هلیکوپترهای امدادگر را در میان یخچال های طبیعی ایگر برگزار کرده . 30 آوریل 1977 سازمان Rega بیست و پنجمین سالگرد خود را جشن گرفت و در بیلانی که داد خدمات ربع قرنی خود را به شرح ذیل برشمرد : 12419 ماموریت نجات جان 12774 انسان و حمل 1211 جنازه از قربانیان کوه . اولین برنامه نجات مستقیم از دیوار شمالی (آیگر ) صعب العبورترین تیغه کوهستانی اروپا در مورد دو کوهنورد آلمانی انجام گرفت هلیکوپتر امدادگر این ماموریت را که هیچ کس به آن شانس موفقیت نمی داد با موفقیت به پایان رساند . 28 سپتامبر 1980 در نجات جان یک چترباز نیز توفیق یافت این چترباز حرفه ای که از قله به پایین پریده بود چترش میان هوا و زمین به زائده یک صخره گیر کرد ولی امدادگران هوایی با متوقف کردن هلیکوپتر در هوا و در محاذات چترباز و یکسری عملیات خطرناک او را نجات دادند . Rager در حال حاضر علاوه بر اعضای ثابت و حقوق بگیر خود از اعضاء افتخاری نیز استفاده می کند این سازمان یک ناوگان هوایی متشکل از چندین نوع هلیکوپتر سود می جوید و در مواقع حساس و در نقاط کوهستانی صعب العبور به کمک افرادی که گرفتار مشکل شده اند می شتابد . منبع : مجله دانستنیها – سال هفتم شماره 23 – شماره مسلسل 164 ----------------------------- [color=olive]ایران؛ "امداد هوایی در کوهستان"[/color] [URL=http://www.uploadtak.ir/viewer.php?file=wcyp0havue6aor4ywmdk.jpg][img]http://www.uploadtak.ir/images/wcyp0havue6aor4ywmdk_thumb.jpg[/img][/URL] عباس محمدي، مسئول ديده بان کوهستان در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران افزود: حوادث کوهنوردي در کوهستان هميشه وجود دارد اين مناطق با توجه به صعب العبور بودن و مشکلات خاص نياز است از هلي کوپتر بيشتر استفاده شود که متأسفانه امداد هوايي عملکرد ضعيفي در اين زمينه و در اين مکان ها دارد. وي تصريح کرد: خلباناني که براي نجات مصدومان به کوهستان اعزام مي شود نظامي هستند براي اينکه خلبانان مخصوص کوهستان داشته باشيم جمعيت هلال احمر بايد آنها را آموزش دهد. محمدي اشاره کرد: تا زماني که ما خلبانان کوهستان نداشته باشيم ساخت پد(باند) هلي کوپتر معني خاصي ندارد و نمي تواند کارايي لازم را داشته باشد. وي تأکيد کرد: حوادث کوهستان در هر نقطه مي تواند اتفاق بيافتد و پناه گاهها و پد (باندهاي) هلي کوپتر بايد در جايي ساخته شوند که بتوانند به کوهنوردان کمک کنند. محمدي عنوان کرد: ما امروز چهارشنبه ۲۲ دي جلسه اي با کميته محيط زيست شوراي شهر خواهيم داشت تا به مسئله امداد و نجات در ارتفاعات شمال تهران پرداخته شود. وي يادآور شد: اين نشست مشترک براي چهارمين بار است که در سال جاري برگزار مي شود و ما طي سه چهار سال اخير همکاري خوبي داشته ايم. محمدي متذکر شد: هم اکنون مسئوليت هماهنگي امداد و نجات در دست سازمان مديريت و پيشگيري از حوادث کوهستان تهران است و دو سال است که در مبادي ورودي کوهستان اقدام به اطلاع رساني مي کند. وي تشريح کرد: اين ستاد با کمک هيئت کوهنوردي تهران در ارتفاعات ايستگاه هايي راه اندازي کرده اند و افراد حاضر در محل با آموزش هاي چهره به چهره و توزيع بروشور درباره حوادث کوهستان اطلاع رساني مي کنند. محمدي در ادامه گفت: ما نيز اين اقدام سازمان مديريت بحران و هيئت کوهنوردي تهران را قبول داريم و از اطلاعات بدست آمده شاهد هستيم با اين کار حوادث کوهستان کاهش يافته است. وي گفت: با توجه به قرار گرفتن در فصل زمستان نياز است که کوهنوردان به هشدارهاي داده شده توسط کارشناسان و مربيان توجه کنند و اقداماتي انجام ندهند که دچار مشکل شوند و آسيب ببينند. محمدي در ادامه عنوان کرد: بارش برف و نبود شعاع ديد مي تواند صدمات جدي تري به کوهنوردان بزند و ممکن است جان خود را از دست بدهند. وي خاطر نشان کرد: رعايت مسائل ايمني و داشتن تجهيزات کافي و از همه مهمتر اطلاع از وضعيت آب و هوايي منطقه صعود، مي تواند در کاهش حوادث کوهستان به فرد کمک کند. [color=olive]مراحل امداد :[/color] 1)جستجو 2) حمل مصدوم 3) حمل امدادگران 4) راپل امدادگران در مناطق صعب العبور 5) مدیریت و هدایت نیروهای زمینی [color=olive]موانع امداد: [/color] 1) ارتفاع 2) دید قوانین IFR و VFR 3) وضعیت آب و هوا 4) سوخت [color=olive]همکاري با گروه خدمات اورژانس[/color] [URL=http://www.uploadtak.ir/viewer.php?file=zq2b0hcrqid8r97mw3ay.jpg][img]http://www.uploadtak.ir/images/zq2b0hcrqid8r97mw3ay_thumb.jpg[/img][/URL] گروه خدمات اورژانس ممکن است از شما به عنوان یک ارایه کننده کمک هاي اولیه درخواست کند تا در انتقا ل مصدوم با استفاده از تجهیزات تخصصی کمک کنید. همواره اجراي روش هاي عملی مناسب را به کار بگیرید. البته وقتی به عنوان بخشی از گرو ه خدمات اورژانس مشغول به امدادرسانی هستید،همیشه باید از دستوراتی که توسط گروه صادر می شود، پیرو ي کنید. در مواقعی که از طریق هلی کوپتر به مصدوم کمک رسانی می شود باید رعایت شودوظیفه اصلی شما، کنترل کردن «( اصل حفظ ایمنی زمین (محل فرود » امدادرسانی می شود، اطمینان حاصل کنید که تمام افراد حداقل 50 متر از محل فاصله گرفته اند و هیچ کس سیگارنمی کشد. در زمان فرود هلی کوپتر، زانو بزنید تا از پر ههاي چرخان آن کاملاً دور باشید. پس از فرود هلی کوپتر،به آن نزدیک نشوید و صبر کنید تا یکی از اعضاي گروه به دیدن شما بیاید . تا زمانی که پایک هاي فرود هلی کوپتر به زمین نرسیده ، به آنها دست نزنید؛ این پایک ها تا زمان ی که در تماس زمین قرار نگیرند، بار الکتریکی ساکن دارند. http://parskooh.blogfa.com/ --------------------------------- ** بررسی مشکلات امداد هوایی در کشورمان گزارش از:مهیار مقیمیان خبر:هلال احمر، اورژانس، محيط زيست، ستاد مديريت بحران و ميراث فرهنگي استانها در جستوجوي بالگرد هستند. [color=olive]پرواز بالگرد اجاره ای از سازمانی به سازمان دیگر[/color] [URL=http://www.uploadtak.ir/viewer.php?file=v6hfia5tzqfpaio0zun3.jpg][img]http://www.uploadtak.ir/images/v6hfia5tzqfpaio0zun3_thumb.jpg[/img][/URL] خبر:محمد امیری، مدیرکل ستاد مدیریت بحران استان کهگیلویه و بویراحمد، در محل کار خود بوده که خبر میرسد گروهی از کوهنوردان صدا و سیما که قصد صعود به ارتفاعات دنا را داشتهاند، در دامنه این کوهستان با مشکل روبهرو شدهاند و یک قلاده خرس به آنان حمله کرده است. گروه امداد با یک بالگرد به کمک کوهنوردان میرود و امیری نیز گروه را مدیریت میکند. با کمک بالگرد، کوهنوردان پیدا و مصدومان منتقل میشوند، اما هنگام انتقال برانکارد یکی از مصدومان به بالگرد، سر امیری به ملخهای بالگرد برخورد میکند. شدت برخورد به قدری زیاد بوده که سر مدیرکل ستاد مدیریت بحران استان از تن جدا میشود. این حادثه مردادماه امسال رخ داد تا بار دیگر نارساییهای استفاده از امداد هوایی را گوشزد کند. نبود بالگردهای تخصصی و کمبود نیروی متخصص، چالش اصلی در این زمینه به شمار میرود. باید پذیرفت که استفاده از تجهیزات هوایی هنوز در ایران توسعه پیدا نکرده است و نهادهای دولتی در تلاشند تا از بالگردهای محدود موجود، به هر نحو بهره ببرند. استفاده از بالگرد در فعالیتهای غیرنظامی از چند دهه پیش در کشورهای توسعهیافته رواج داشته است، اما هنوز در ایران در آغاز راه قرار دارد. مسافت زیاد شهرها و مراکز درمانی از مناطق دوردست، نبود مراکز مجهز پزشکی در بسیاری از نقاط کشور، کوهستانی و خطرناکبودن مسیر دسترسی به برخی از مناطق کشور و سرعت کم آمبولانس در جادههای پرترافیک، از دلایلی محسوب میشود که استفاده از بالگرد را گریزناپذیر کرده است. یکی از موارد مهم، استفاده از بالگرد امدادرسانی است و در این میان جمعیت هلال احمر ایران سالهاست در ماموریتهای گوناگون از بالگرد استفاده میکند. مراکز اورژانس و فوریتهای پزشکی شهرهای بزرگ ایران نیز در چند سال گذشته به این فکر افتادهاند که از بالگرد استفاده کنند. آتشنشانی و راهنماییورانندگی نیز به تازگی در فعالیتهای خود از بالگرد استفاده میکنند. در نوروز امسال، پلیس راهنمایی و رانندگی در برخی محورها، با بالگرد جادههای کشور را کنترل میکرد. چند روز پیش، با بازگشایی مدارس نیز بالگرد پلیس راهنمایی و رانندگی در استان مازندران به بررسی هوایی وضع جادهها و نظارت بر خودروهای خاطی پرداخت. در سازمان حفاظت محیطزیست هم از یک فروند بالگرد استفاده میشود. آشیانه تنها بالگرد این سازمان در استان کردستان قرار دارد و از بالا مراقب وضع جنگلهای منطقه است. استفاده از بالگرد به قدری جذاب است که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان آذربایجان غربی نیز اعلام کرده است میخواهد با 2 بالگرد، نخستین آژانس هوایی کشور را تاسیس کند. قرار است این سازمان با بودجهای 2 میلیارد تومانی، 2 بالگرد سبک و سنگین بخرد و علاوه بر گردشگری، در زمینه اطفای حریق در مراتع و جنگلها، فوریتهای پزشکی، تصادفها و حوادث، بازدیدهای فنی و مهندسی از طرحهای عمرانی و خدمات کشاورزی و آموزشی از آنها استفاده کند. حسن امامی، معاون سرمایهگذاری سازمان میراث فرهنگی استان، فواصل زیاد اماکن دیدنی آذربایجان غربی را دلیل راهاندازی آژانس هوایی میداند. بالگردهای غیرتخصصی با اینکه سازمان محیطزیست و سازمان میراث فرهنگی استفاده از بالگرد را در برنامه خود گنجاندهاند، هنوز بیشترین استفاده غیرنظامی از بالگرد در ایران، به کارهای امدادی اختصاص دارد. هلال احمر در میان نهادهای دیگر بالگردهای بیشتری در اختیار دارد. تا 2 سال پیش، هلال احمر 8 فروند بالگرد داشت که 5 فروند آنها از نوع 205 یکموتوره و 3 فروند دیگر «آیام17» دوموتوره بود. آخرین خرید بالگرد برای هلالاحمر به سال 83 مربوط میشد. این سازمان هنوز به 10 بالگرد دیگر نیاز داشت. دولت در سال 86 بودجهای برای خرید 10 بالگرد اختصاص داد که ماهها تامین اعتبار نشد. سرانجام هلالاحمر توانست در سال 87 با بودجهای که در اختیار گرفت، 5 بالگرد از روسیه بخرد و از این تعداد، 2 بالگرد به ایران تحویل شد. اما مشکل اینجاست که این بالگردها قابلیت کافی برای فعالیتهای امدادی ندارند. علیرضا پرند، معاون وقت سازمان هلالاحمر پیش از ورود 2 بالگرد روسی، گفته بود: «هیچیک از بالگردهای هلالاحمر قابلیت پرواز استاندارد در ارتفاعات زیاد و روی آب را ندارد که این وضع امداد هوایی را با مشکل مواجه ساخته است.» وی افزود: «با توجه به حادثهخیزی کشور و نیاز روزافزون به امکانات و تجهیزات امدادرسانی، امداد هوایی هلالاحمر به 8 فروند هلیکوپتر ANSAT نیاز دارد که دوموتوره و دارای قابلیت بسیار خوبی برای پرواز روی دریا و ارتفاعات زیاد است.» به گفته وی، بالگردهای ویژه امداد حدود 10 تا 12 میلیارد تومان قیمت دارندبا این حال دکتر غلامرضا معصومی رئیس اورژانس کشور خاطر نشان میکند که بهدلیل تحریمهای اعمال شده، اکنون خرید هر یک از آنها 30 میلیارد تومان هزینه در بر دارد. کمبود متخصص به گفته مهیار مقیمیان، نجاتگر جمعیت هلالاحمر، بالگردهای امداد به 3 نوع اورژانس، امداد در کوهستان و امداد در جاده تقسیم میشود. او به «همشهری» میگوید: «در کشور ما بیشتر از یک نوع بالگرد امدادی استفاده نمیشود.» به گفته وی، یکی از مشکلات اصلی استفاده از بالگردهای هلالاحمر، نبود پد پروازی است. پد پروازی جای مناسبی است که بالگرد میتواند روی زمین بنشیند و بلند شود. مقیمیان میافزاید: «مشکل دیگر استفاده از بالگرد در امداد هوایی ایران، نبود نیروی تخصصی جوان است. [URL=http://www.uploadtak.ir/viewer.php?file=0hf9kd2m130ch0i9wyn3.jpg][img]http://www.uploadtak.ir/images/0hf9kd2m130ch0i9wyn3_thumb.jpg[/img][/URL] اغلب خلبانان بالگردهای هلالاحمر، بازنشسته نیروی زمینی یا هوایی ارتش هستند که البته مهارت بسیار بالا و تجربه زیادی دارند، اما به هر حال جوان نیستند. بنابر این حتی اگر تعداد بالگردهای هلالاحمر افزایش یابد، نیروی متخصص که بتواند بالگرد را هدایت کند، به سختی تامین خواهد شد.» این نجاتگر که خود در نوروز امسال، سرپرست یکی از گروههای امداد هوایی هلالاحمر بوده است، میگوید: «در سالهای اخیر تلاش شده است که نیروهای داخل بالگردها حتما درجه نجاتگر داشته باشند و نجاتگرها هم با اصول امداد هوایی کاملا آشنا باشند.» هلالاحمر ایران اکنون 9 قطب امداد هوایی را در استانهای گوناگون مشخص کرده است که درصورت نیاز به استان مجاور خود نیز خدمات خواهند رساند. [color=olive]بالگرد اجارهای[/color] علاوه بر هلالاحمر، اورژانسهای هوایی نیز نیاز زیادی به بالگرد دارند. اورژانس هوایی تاکنون در شاهرود و تهران راهاندازی شده است. دلیل انتخاب شاهرود پس از تهران این بود که بهعنوان وسیعترین شهرستان ایران شناخته شده است. اورژانس هوایی این شهر در بیمارستان امام حسین(ع) مستقر شده و اکنون با یک بالگرد اجارهای از نیروی انتظامی فعالیت میکند. دکتر علیاکبر اعظمی، رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، در این باره به «همشهری» میگوید: «از مهر 85 که اورژانس هوایی آغاز به کار کرد تاکنون حدود 300 ماموریت امدادی در این مرکز انجام شده است و در این مدت 700 بیمار و مصدوم اغلب بدحال، به مراکز درمانی منتقل شدهاند. 42 درصد آنها نیاز به جراحی فوری داشتهاند و 21 درصدشان نیز به آیسییو فرستاده شدهاند.» استفاده از بالگرد برای اورژانس شاهرود ساعتی 5/2 میلیون تومان هزینه دارد و تنها محدودیت آن نبود امکان پرواز در شب است. اعظمی میگوید: «بالگرد، بهخصوص در زمستان در مناطقی مانند حسینآباد کالپوش که 3 تا 4 متر برف میآید، بسیار مفید است، چون به آسانی 3 تا 6 مصدوم را میتواند به مراکز درمانی منتقل کند.» به گفته وی، مسیر 3 تا 4 ساعته، با بالگرد در 25دقیقه طی میشود. بیشک تا زمانی که بالگردهای اورژانس هوایی اجارهای باشد، نمیتوان چشمانداز این بخش مهم از فعالیتهای امدادی را چندان روشن ارزیابی کرد. این در حالی است که نبود یا کمبود بالگردهای تخصصی غیرنظامی فقط به اورژانس محدود نمیشود بلکه سازمان آتشنشانی، سازمان محیطزیست و... نیز در صف انتظار دریافت بودجه برای خرید بالگرد نوبت گرفتهاند. http://iranmountainmedicine.blogfa.com/ -------------------------------------
-
تاپیک جامع عمليات والفجر8 .. فتح فاو تاپیک جامع عمليات والفجر8 .. فتح فاو
SHAHRZAD پاسخ داد به sina12152000 تاپیک در عملیات های نظامی ایران
[b] [u][color=olive]روز شمار عملیات والفجر هشت[/color][/u] [color=olive]7/10/1364[/color] - ستاد تبلیغات جنگ ادعای عراق مبنی بر گلوله باران شهر فاو توسط ایران را تكذیب كرد. [color=olive]8/10/1364[/color] - طی مراسمی در استادیوم آزادی و با حضور رئیسجمهوری؛ نیروی 12 هزار نفری بسیجیان از تهران عازم جبهههای نبرد شدند. - یك كشتی دانماركی حامل محموله نظامی برای عراق، توسط پرسنل نیروی دریایی ایران متوقف شد. - تبادل آتش توپخانه و سلاحهای سنگین در مناطق جزایر مجنون، كوشك و طلائیه با شدت ادامه داشت. - با هوشیاری پدافند هوایی تجاوز هواپیمای مهاجم عراقی به پیرانشهر دفع شد. در جبهه مرزی باختران و ایلام، 15 موضع جنگ افزار و پست دیدهبانی دشمن درهم كوبیده و حدود 30 تن از نفرات آنان را به هلاكت رسیدند. - بیش از 400 مدرسه ابتدایی در مناطق دهوك و اردبیل، تعطیل و معلمان آنها اجباراً عازم جبهه شدند. - رادیو مسكو؛ ادامه جنگ ایران و عراق در همكاریهای بازرگانی- اقتصادی شوروی و ایران تأثیر منفی بسیار دارد. [color=olive]9/10/1364[/color] - سرپرست ستاد تبلیغات جنگ: صدام از توافقهای پشت پرده بر سر حكومت آینده عراق نگران است. - وزیر مشاور در امور خارجی امارات متحده عربی، با رئیسجمهوری، نخست وزیر و رئیس مجلس شورای اسلامی، دیدار و گفتگو كرد. - تیپ ویژه شهدا برای هر گونه عملیات رزمی اعلام آمادگی كرد. این تیپ پس از توطئه كردستان شكل گرفت و در رابطه با جنگهای كوهستانی، دریایی، منظم و نامنظم دارای تخصصهای ارزندهای است. - در میان بدرقه پرشكوه مردم مشهد دومین كاروان 11 هزار نفری راهیان كربلا از خراسان عازم جبههها آزاد شد. - یك ستون موتوری دشمن در جاده نظامی فاو- بصره، هدف آتش سلاحهای سنگین ایران قرار گرفت و منهدم شد. [color=olive]3/11/1364[/color] - كاروان راهیان كربلا عازم جبههها شد. - دولت سودان سفر اتباع این كشور را به عراق ممنوع كرد. [color=olive]20/11/1364[/color] - با فتح خرمشهر، دشمن در صحنه رویارویی با رزمندگان ایران، به لاك دفاعی فرو رفت. پیروزیهایی كه پس از آن به دست آمد، برتری قدرت ایران را در جبهههای جنوب آشكار كرد. این روند تا سال 1364، یعنی شروع حمله ایران به شبه جزیره «فاو» ادامه داشت. عملیات در اروند، پس از بررسیهای لازم و استفاده از تجربیات و به كارگیری تدابیر مهم نظامی و اطلاعاتی، انجام شد. این تدابیر در سه بخش مهم، یعنی آموزش، شناسایی و تدارك متمركز شد. آموزش نیروهای ایرانی در یگانهای مختلف، با روحیههای بالا ادامه یافت و تعدادی از گردانها، آموزشهای تخصصی و ویژه دیدند. به موازات آن، شناسایی منطقه و بررسی همه عوامل دخیل در عملیات، انجام گرفت. این كار با حساسیت و وسواس زیاد، از سوی فرماندهان دنبال میشد. سعی بر آن بود كه دشمن به هیچوجه متوجه كوچكترین حركتی در منطقه نشود؛ چرا كه این قطعه از جبهه، برای عراق اهمیت ویژهای داشت. فاو، زمینی است محصور در میان رودخانه اروند، خلیج فارس و خور عبدالله، كه از سمت خشكی به بصره منتهی میشود. در شمال این منطقه، رودخانه اروند و جزیره آبادان واقع شده و در فاصله 90 كیلومتری شمال غربی آن، شهر صنعتی بصره قرار دارد. همچنین در جنوب فاو، خور عبدالله، خلیج فارس و در جنوب غربی، بندر ام القصر قرار دارد. گذشته از همه این موارد، دو دلیل همده نزدیكی به بصره و گذرگاه اتصال به خلیج فارس، كافی بود كه عراق تدابیر شدید و امكانات وسیعی را در منطقه لحاظ كند. نكته دیگر در شناساییها كه قوای ایران باید بر آن اشراف و آگاهی كامل مییافتند، وجود عوار طبیعی بود، كه از مهمترین آنها، میتوان به رودخانه خروشان اروند اشاره كرد. رودخانهای كه با اتصال به آبهای آزاد، شرایطی استثنایی دارد و به لحاظ عمق و عرض نیز با رودخانههای دیگر متفاوت است و شاید یكی از دلایل غافلگیری دشمن، همین بود كه عراق تصور نمیكرد یگانهای رزمی ایران، قادر به عبور از اروند باشند. از ماهها پیش، یگانهای مهندسی و تداركاتی، مشغول آماده سازی منطقه و تأمین نیروها بودند، كه از جمله میتوان به احداث چند جاده در میان نخلستانها و تدارك چندین اسكله اشاره كرد. سرانجام عملیات والفجر هشت در ساعت 10: 22 دقیقه روز 20/11/1364 آغاز شد. نیروهایی كه مدتها منتظر چنین شبی بودند، با شنیدن رمز عملیات، هجوم گسترده خود را آغاز كردند: «بسمالله الرحمن الرحیم . لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، و قاتلو هم حتی لاتكون فتنه. یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا». با آغاز عملیات، لشكرها و تیپهای نیروی سپاه پاسداران، با پشتیبانی آتش توپخانه ارتش، مبادرت به شكست خط دشمن مطرح بود، شكستن خط، پاكسازی و گرفتن سرپل مناسب، نقش اساسی را در تضمین موقعیت عملیات داشت؛ غواصان باید معابر را برای نیروهای قایق سوار باز میكردند تا آنها بتوانند از این معابر، وارد ساحل دشمن شده و تا روشنایی صبح، منطقه را برای تثبیت و استحكام سر پل، پاكسازی كنند. در لحظه، شكستن خط و درگیری با عراقیها. هوای مهآلود و نم نم باران، غواصان را برای انجام بهتر عملیات یاری كرد. عراقیها كه غافلگیر شده بودند، بیهیچ مقاومتی پا به فرار گذاشتند. یكی، دو ساعت پس از درگیری. شنود بیسیم دشمن، حكایت از اوضاع نابسامان و به هم ریخته خطوط دفاعی عراق داشت. هر یك از فرماندهان عراقی، نسبت به منطقه تحت الحفظ خود، سلب مسوولیت نموده و یكسره از ردههای بالای خود، درخواست كمك كردند. روز نخست، عملیات در شرایطی سپری شد كه دشمن به دلیل غافلگیری طولانی، ناآگاهی نسبت به اوضاع و ابری بودن آسمان، برای هر گونه عكسالعمل زمینی و هوایی، مهلتی نیافت؛ حتی از سرمایهگذاری جدی در خصوص نیروهای پیاده و تجهیزات موجود عاجز ماند. پیشروی رزمندگان، زنگ خطر سقوط بصره را به صدا در آورد و عراق مجبور شد تا به هر قیمتی، از پیشروی قوای ایران بكاهد. در روزهای بعد، درگیریهای سختی بین طرفین روی داد؛ ولی این جنگ و گریزها در كنار خود عبدالله و منطقهای به نام «كارخانه نمك» به اوج خود رسید. اما عراق دیگر نتوانست به خطوط دفاعی سابق خود در منطقه باز گردد و به شكست خود در شهر فاو اعتراف كرد. حدود 2ماه منطقه زیرآتش سنگین و پاتكهای سخت و بمبارانهای وحشتناك شیمیایی قرار داشت، تا آن كه رفته رفته اوضاع آرام گرفت و خطوط پدافندی تثبیت شد.در آن میان، توپخانه نیروی زمینی ارتشجمهوری اسلامی ایران، با تلاش بیوقفه خود، سعی داشت تا حد امكان از رزمندگان مستقر در خط، حمایت و پشتیبانی كند. طی عملیات والفجر هشت، نزدیك به 800 كیلومتر مربع از خاك عراق آزاد و تلفات و خسارات سنگینی بر دشمن وارد شد. عراق در جربان این عملیات، نزدیك به 52000 تن كشته، زخمی و اسیر بر جای گذاشت كه در میان كشته شدگان، 1 فرمانده لشكر و 5 فرمانده تیپ، و در میان اسیران، چندین سرهنگ ستاد، سرهنگ دوم، سرگرد و افسر جزء خلبان هواپیما و چرخبال چندین درجهدار وجود داشت. در مجموع،10 تیپ پیاده، كماندویی و نیروی مخصوص و 2 تیپ زرهی، 4 گردان ضد هوایی، 10 گردان جیش الشعبی و 5 گردان توپخانه دشمن 100 درصد منهدم شدند. همچنین در جریان عملیات والفجر هشت (فاو) تعداد 74 فروند از هواپیماهای دشمن، 11 فروند چرخبال، 600 دستگاه تانك و نفر بر، 500 دستگاه خودرو نظامی، 20 عراده توپ صحرایی، 55 عراده توپ ضدهوایی، 2 فروند ناوچه موشك انداز و 5 دستگاه مهندسی، منهدم و 140 دستگاه تانك و نفربر، 250 دستگاه خودرو، 35عراده توپ صحرایی، 150 عراده توپ ضدهوایی و 3 دستگاه رادار موشك و دستگاه مهندسی از میان تجهیزات ارتش عراق به غنیمت رزمندگان ایران درآمد. طی 84 روز نبرد گسترده كه صحنه واقعی رویارویی نیروی نظامی و ماشین جنگی حزب بعث عراق با توان رزمندگان قوای ایرانی، ایران بر سواحل شمالی خور عبدالله و شبه جزیره فاو (شهر فاطمیه) مسلط و راه ورود عراق به خلیج فارس مسدود شد. طراحی این عملیات، ابتدا در سال 1361از سوی سردار شهید حسن باقری پس از شناسایی منطقه اروند و فاو، آغاز و بعد از آن در سال 1364، تكمیل و اجرا شد. [color=olive] تاریخ 21/11/1364[/color] - در این روز، قرارگاه تیپ 111 كاملاً به محاصره رزمندگان اسلام درآمد و دیگر گردانها نیز منهدم شدند؛ زیرا نیروهای خودی اجازه نشان دادن كوچكترین واكنشی را بهدشمن ندادند. در نخستین مرحله پاتك، دشمن مذبوحانه به بمباران شیمیایی متوسل شد و منطقه را آلوده كرد. - از سوی دیگر، تلاش زیاد نیروهای عراق برای نجات فرمانده تیپ 111 و بردن سایت موشكی نتیجهای نداشت و تیپ 38 كماندویی به دلیل حجم زیاد آتش خودی، به منطقه پاتك نرسید. [color=olive]تاریخ 22/11/1364[/color] - قرارگاه تاكتیكی ستاد مشترك ارتش عراق در شهر ناصریه، پس از كشف تك اصلی نیروهای خودی و تشخیص محور اصلی عملیات، به فرماندهی نیروهای گارد ریاستجمهوری اعلام كرد كه باید هر چه سریعتر با تمام امكانات، برای سد كردن راه دشمن و باز پس گرفتن اهداف قبلی، زیر امر سپاه هفتم وارد عمل شود. در این روز، ستاد عملیات جنوب در پی تصمیمی عجولانه تیپ 3 نیروی مخصوص و تیپ 4 پیاده را وارد عمل كرد و در بدترین موضع دفاعی قرار داد. این 2 تیپ برای جلوگیری و سد كردن تك نیروهای خودی در دو طرف جاده استراتژیك گسترش یافتند؛ اما با اجرای آتش موثر توپخانه خودی، در نخستین روز، حدود 30درصد تلفات جانی را متحمل شدند. در همین روز، به گردان كماندویی تیپ 10 زرهی دستور داده شد تا در سه راهی منتهی به جاده قرارگاه لشكر 26 گسترش پیدا كند و مانع دور زدن رزمندگان به پشت تیپهای 3 و 4 گارد ریاستجمهوری شوند. در طول 24ساعت پدافند، تیپهای 3 و حدود 35 درصد از نیروهایشان توسط آتش دقیق و قدرتمند توپخانههای ما منهدم شدند سرانجام، 2 تیپ مزبورتا روز 24/11/1364 به صورت دقیقه شمار از سوی نیروها و توپخانه خودی متحمل تلفات شدند. [color=olive]تاریخ 23/11/1364[/color] - در سحرگاه 23/11/1364، رزمندگان ایران جاده منتهی به قرارگاه لشكر 26 و جاده استراتژیك (فاو- بصره) را تسخیر، گردان كماندویی تیپ 10 زرهی را در سه راهی، منهدم و تیپهای 3 و 4 گارد ریاستجمهور را كاملاً محاصره كردند. در مقابل، 2 تیپ مزبور، با التماس درخواست نیروی بیشتر را داشتند. بین این 2 تیپ، 1 گروهان مستقر شده بود كه هیچ گونه كارایی نداشت. در اواسط روز، دشمن اعلام كرد باید به هر ترتیبی كه شده است، مواضع پدافندی دو تیپ مزبور حفظ شود و نیروها برای تحكیم مواضع، تا اطلاع ثانوی در محل خود قرار گیرند. [color=olive]24/11/1364[/color] - در ساعت 30: 5 روز 24/11/1364 دشمن حمله شیمیایی وسیعی را انجام داد. این تك شیمیایی برای باز كردن محاصره تیپهای 3 و 4 انجام شد؛ ولی به دلیل آن كه دست خداوند بالای همه دستهاست، معجزه عظیمی مواد مزبور را به سوی 2 تیپ هدایت كرد و حدود 70 درصد آنها به مواد شیمیایی آلوده و بیشترشان نابینا شدند. پس از این واقعه، دشمن سخت وحشت زده شد و مرتب درخواست كمك میكرد؛ اما به دلیل آن كه محاصره رزمندگان ایران قرار داشت، نتوانست از حمایت نیروی چشمگیر كمكی بهرهمند شود، تا اینكه با تلاش مستمر فرماندهی گارد ریاستجمهوری، تیپ 443 به كمك این 2 تیپ فرستاده شد، كه سحرگاه همان روز، هدف حمله رزمندگان اسلام قرار گرفت و در پی انهدام یكی از گردانهایش، فرار كرد. نیروهای خودی با كامل كردن الحاق و رسیدن به قرارگاه لشكر 26، وحشت عجیبی در رده فرماندهی سپاه هفتم ایجاد كردند و از آن به بعد، فرماندهی و مسوولیت منطقه مستقیماً زیر نظر سپاه هفتم قرار گرفت. [color=olive]25/11/1364[/color] - نیروهای خودی كه در سحرگاه این روز به تیپ 443 حمله كرده بودند، توانستند حدود 50 درصد آن را منهدم و حلقه محاصره 2 تیپ گارد ریاستجمهوری را تنگتر كنند. تیپ 443 بدون اطلاع سپاه هفتم، 2 كیلومتر از مقابل سه راهی و تیپ 34 كماندویی نیز حدود 3 كیلومتر از مواضع خود در جناح چپ كارخانه نمك عقبنشینی كرد. در ساعت 2 بعدازظهر، گردان كماندویی تیپ 10زرهی در تقاطع جاده دوم مستقر شد. در این روز، آتش توپخانه (خودی) تلفات سنگینی را به دشمن وارد آورد و هر گونه حركتی را از آن سلب كرد. در این روز، بیشتر فعالیت دشمن، تحكیم مواضع پدافندی و تقویت عقبهها با تیپ 10زرهی و تیپ 2 گارد ریاستجمهوری و تیپ 66 نیروی مخصوص بود. [color=olive]26/11/1364[/color] دو تیپهای 3 و 4 گارد ریاستجمهوری، كه در محاصره قرار داشتند، در پی انجام تقویتهایی توانستند حداكثر 2گردان از نیروهی خود را از حلقه محاصره نجات دهند. همچنین ماموریت حفظ جاده استراتژیك را تا انتهای حوضچه نمك به تیپهای 34 كماندو، تیپ 10زرهی، تیپ 704 و تیپ 409 واگذار كرد. هواپیماهای عراق نیز بسیار فعال عمل كردند؛ به طوری كه حدود 30ماموریت بمباران روی مواضع ما داشتند. تا این تاریخ، اثری از فعالیت توپخانه دشمن وجود نداشت و بیشتر آتشهای ایذایی با تانك شلیك میشد. تیپهای 141و 110 پس از عقبنشینی، مامور حفظ سیلند حوضچه نمك و جنوب پل كانال آب حوضچه نمك شدند؛ زیرا به آنها دستور داده شده بود كه از این مناطق مراقبت كنند. [color=olive]27/11/1364[/color] در سحرگاه این روز، رزمندگان ایران با ادامه تك، جاده ام القصر- فاو تا انتهای حوضچه نمك را پاكسازی و دشمن را در این منطقه منهدم كردند؛ به طوری كه تیپهای 110 و 34 و یكی از یگانهای گارد ریاستجمهوری، تلفات سنگینی را متحمل شدند و تعداد بسیار زیادی از تانكها و نفربرهای آنها منهدم شد. در این روز دشمن در جناح چپ خود و در امتداد جاده قدیم بصره- فاو، دست به تلاش مذبوحانهای زد كه از سوی رزمندگان به شدت سركوب شد. به این ترتیب، تیپهای 65 و 66 و تیپ 2 گارد ریاستجمهوری كه در خط پدافندی كنار نخلستان مستقر بودند، بدون اینكه بتوانند كوچكترین واكنش یا پاتكی را انجام دهند، تلفات سنگینی را متحمل شدند. در این روز، لشكر5 سپاه سوم، بیشتر یگانهای خود را در منطقه مستقر كرد و تیپ 30 زرهیاش را در رده احتیاط تیپ 10زرهی گارد ریاستجمهور قرار داد. در این عملیات، جانشین زرهی قرارگاه خاتمالنبیا صلیالله علیه و آله سردار رضا امانی و مسوول لجستیك قرارگاه خاتم، سردار محمد اثری نژاد و شهید رضا چراغی، فرمانده لشكر 27 حضرت محمد رسولالله صلیالله علیه وآله به شهادت رسیدند. [color=olive]در خاتمه، این عملیات به این نتایج منجر شد:[/color] 1- آزادسازی شهربندری فاو و اسكله و تاسیسات نفتی آن به همراه كارخانه نمك و پایگاههای نیروهی دریایی و 3 سكوی پرتاب موشك؛ 2- انهدام 74 هواپیما، 7 ناوچه جنگی، 11 چرخبال، 600 تانك و نفربر و500 خودرو نظامی؛ 3- به غنیمت گرفتن 140 تانك و نفربر، و 250 خودرو نظامی؛ 4- كشته و زخمی شدن بیش از 50 هزار عراقی..؛ 5- اسارت 2 هزار نظامی. [color=olive]1/12/1364[/color] - حمله وحشیانه عراق به هواپیمای مسافری ایران كه به شهادت آیتالله محلاتی و جمعی از مسوولان نظام جمهوریاسلامی ایران انجامید. [color=olive]5/12/1364[/color] - آغاز عملیات والفجر نه در جبهه شمالی (منطقه پنجوین)، با رمز «یاالله، یا الله»، با تلاش رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، كه به انهدام 1 هواپیما، 1 چرخبال و 20 تانك و كشته و زخمی شدن 2500 بعثی و آزادسازی بخشی از منطقه چوارته انجامید. - تشكیل جلسه شورای امنیت و تصویب قطعنامه 582، درباره آن آتشبس فوری و قطع جنگ دریایی و هوایی و زمینی، بازگشت به مرزهای بینالمللی مبادله اسرای جنگ و منع استفاده از سلاحهای شیمیایی. [color=olive]13/12/1364[/color] شهادت محمود (عبدالله نوریان) فرمانده گردان تخریب و یگان مهندسی- رزمی لشكر 10سیدالشهدا(ع) سپاه پاسداران. [color=olive]24/4/1365[/color] محسن رضایی: جنگ هفتاد و پنج روزه در فاو، 50 درصد افسران عراقی را نابود كرد. - وزیر كشور گفت: - «در چند ماهه اخیر، 300 هزار نفر از مشمولان خدمت نظام وظیفه، خود را به مراكز آموزشی معرفی كردهاند. به منظور آمادگی برای عملیات بزرگ، فرمانده نیروی زمینی سپاه، دستور تشكیل گردانهای قائم را صادر كرد.» - بازتاب عملیات ایران در گزارشهای خبرگزاری فرانسه، رسانههای خبری آلمان، استرالیا، كویت و هند: خبرگزاری فرانسه: امام خمینی تمام قدرت خود را برای جنگ به كار گرفته است. مفسر رادیو آلمان: هدف ایران خاموش كردن توپخانه 30 كیلومتری بردی عراق است. شبكه دوم تلویزیون آلمان: تهران به تهدیدهای خود عمل كرد و جنگ وارد مرحله جدید شد. نشر دی ولت چاپ آلمان، حمل ایران را یك حركت ریسكی خواند. مفسران رسانههای همگانی استرالیا عقیده دارند كه قوای ایران زمان سختی را در پیش دارند. روزنامه كویتی «السیا» حمله ایران را در ردیف حمله اسرائیل به لبنان خواند و افزود: «عربها حتی فریاد زدن را فراموش كردهاند. وقتی عراق در خاك ایران بود، عربها از عراق حمایت نكردند» هندوستان تایمز: حمله ایران، برگزاری كنفراس غیر متعهدها (در بغداد) را به خطر انداخته است. صدام فكر میكرد كه میتواند انقلاب ایران را از بین ببرد. دكتر ولایتی در اجلاس فوقالعاده وزیران خارجه كشورهای عضو جنبش عدم تعهد، مواضع ایران را درباره مسائل مهم منطقهای تشریح كرد و خسارتهای جانی و اقتصادی وارده بر ایران را در اثر حملات عراق برشمرد.[/b] *************************************** http://www.sabzevarfarhang.com- 42 پاسخ ها
-
- 1
-
- والفجر-8 .... فتح فاو
- جنگ تحمیلی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع عمليات والفجر8 .. فتح فاو تاپیک جامع عمليات والفجر8 .. فتح فاو
SHAHRZAD پاسخ داد به sina12152000 تاپیک در عملیات های نظامی ایران
[b] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/242311682321312551719872221552086019918987.jpg[/img][/align] ساعت 10: 22 دقیقه روز 20/11/64 توسط فرماندهی كل، سپاه فرمان حمله با قرائت رمز عملیات صادر شد: «بسمالله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم و قاتلوهم حتی لا تكون فتنه، یا فاطمه الزهرا(س)، یا فاطمه الزهرا(س)، یا فاطمه الزهرا(س)،» پس از عبور موفقیتآمیز غواصان از رود خروشان اروند، یگانهای نیروی زمینی سپاه پاسداران با پشتیبانی آتش تهیه و شلیك هزاران گلوله، تهاجم خود را در محورهای مورد نظر، آغاز و مبادرت به شكستن خط مقدم دشمن كردند. با توجه به احتمالاتی كه در زمینه هوشیاری دشمن مطرح بود، شكستن خط، پاكسازی و گرفتن سر پل مناسب در سریعترین زمان ممكن، ضمن عبور از رود اروند در تضمین موقعیت علمیات، نقش اساسی داشت. در این راستا غواصان ضمن عبور از رود اروند باید معابر را باز میكردند تا نیروهای قایق سوار بتوانند با عبور از این معابر، به ساحل دشمن وارد و تا فرا رسیدن روشنایی صبح، منطقه را برای استحكام سر پل پاكسازی كنند. عكسالعمل عراقیها در لحظات اولیه عملیات و رویارویی با موجهای گسترده قوای ایرانی كه سرتاسر خط دشمن را مورد تهاجم قرار داده بودند غیر منتظره و تعجب برانگیز بود. به دلیل گستردگی محورهای هجوم و انجام تك پشتیبانی در منطقه «ام القصر»، دشمن تا سه روز در تشخیص فلش اصلی حمله سردرگم بود و نتوانست در برابر هجوم نیروهای ایرانی، اقدامی جدی صورت دهد. گسترش وضعیت و تامین هدفهای عملیات در همان شب اول، چنان غیرمنتظره بود كه نیروهای «پشتیبان» برای تامین مراحل بعدی عملیات در صبح یا شب دوم علمیات، در ساعت 24 وارد منطقه شده و به سمت اهداف خود حركت كردند. در لحظه شكستن خط و درگیری با عراقیها، هوای مه آلود و نم نم باران، غواصان را برای انجام بهتر عملیات یاری كرد. نیروهای دشمن كه غافلگیر شده بودند، با مقاومتی اندك پا به فرار گذاشتند، یكی، دو ساعت پس از درگیری، شنود بیسیم دشمن، حكایت از اوضاع نابسامان و به هم ریخته خطوط دفاعی عراقی داشت. هر یك از فرماندهان عراقی، نسبت به منطقه ماموریت خود، سلب مسوولیت كرده و پی در پی از فرماندهان بالاتر، درخواست كمك میكردند. روز نخست عملیات در شرایطی سپری شد كه دشمن به دلیل سر درگمی در تشخیص هدف اصلی حمله و نیز اصل غافلگیری ناآگاهی نسبت به اوضاع و ابری بودن آسمان، هیچ مهلتی برای عكسالعمل در مقابل حملههای زمینی و هوایی به دست نیاورد؛ حتی از حمایت نیروهای پیاده موجود و تجهیزات نیز عاجز ماند. قوای ایرانی پس از تصرف كامل «فاو» در محورهای «بصره»، «ام القصر» و «البحار» به پیشروی خود ادامه دادند تا نظامیان عراق را هر چه بیشتر از شهر فاو دور نگه دارند. پیشروی نیروهای ایرانی، زنگ خطر سقوط بصره را به صدا درآورد و عراق به سختی تلاش میكرد تا از سرعت پیشروری قوای ایران بكاهد. در روزهای بعد، درگیریهای سختی بین طرفین روی داد. این جنگ و گریزها در كنار خورعبدالله و منطقهای به نام «كارخانه نمك» به اوج خود رسید؛ اما دشمن دیگر نتوانست به خطوط دفاعی سابق خود در منطقه باز گردد و سرانجام به شكست خود در شهر فاو اعتراف كرد. حدود دو ماه منطقه زیر آتش سنگین و پاتكهای سخت و بمباران وحشتناك قرار داشت، تا آن كه رفته رفته اوضاع آرام گرفت و خطوط پدافندی تثبیت شد. در آن میان، توپخانه نیروی زمینی ارتش جمهوریاسلامی ایران با تلاش بیوقفه خود، سعی داشت تا حد امكان از نیروهای خودی مستقر در خط، حمایت و پشتیبانی كند. در طی عملیات والفجر هشت، نزدیك به 800 كیلومتر مربع از خاك عراق آزاد و تلفات و خسارات سنگینی بر دشمن وارد شد. عراق در جریان این عملیات، بیش از 50هزار تن كشته زخمی و اسیر بر جای گذاشت. در میان كشتهشدگان، یك فرمانده لشكر و 5 فرمانده تیپ، و در میان اسیران، چندین سرهنگ، خلبان هواپیما و چرخبال و تعدادی درجه دار وجود داشت و در مجموع، 10 تیپ پیاده كماندویی و نیروی مخصوص و 2 تیپ زرهی، 4 گردان ضد هوایی، 10 گردان جیش الشعبی و 5 گردان توپخانه دشمن منهدم شد. در جریان عملیات والفجر هشت (فاو) همچنین بیش از 50 فروند هواپیما و چرخبال، صدها دستگاه تانك، نفر بر و خودرو نظامی، توپ صحرایی، توپ ضدهوایی و ناوچه موشك انداز منهدم گردید و دهها دستگاه تانك و نفربر،180 دستگاه خودرو، 20 عراده توپ صحرایی، 120 عراده توپ ضدهوایی، 3 دستگاه رادار موشك و 34 دستگاه مهندسی از میان تجهیزات ارتش عراق به غنیمت قوای ایران درآمد. در فرایند بیش از 75 روز نبرد گسترده كه صحنه واقعی رویارویی نیروی نظامی و ماشین جنگی حزب بعث عراق با توان قوای ایرانی بود، ایران بر سواحل شمالی خورعبدالله در شبه جزیزه فاو (شهر فاطمیه) مسلط و راه ورود عراق به خلیج فارس بسته شد. [color=olive]جمعآوری اطلاعات[/color] فعالیت عناصر شناسایی، با فاصله اندكی پس از عملیات بدر آغاز شد. در این مدت اقدامات زیر صورت گرفت: الف- دیدهبانی مستمر از فعالیتهای گوناگون دشمن: ب- تهیه شناسنامه نهرها و جادهها و زمین منطقه خودی؛ ج- تهیه نقشه و كالك منطقه؛ د- كنترل فعالیتهای دریایی دشمن توسط را دارهای دریایی. گذشته از این، شناساییهای لازم از زمین منطقه و تأثیرگذاری باران بر آن، طول و عر و میزان فشردگی نخلها، طول و عرض نهرها و تأثیر جزر و مد بر روی آن انجام شد. شناسایی انواع مختلف جادهها اعم از شنی، آسفالت و نیز ارتفاع آن از سطح زمین، روییدنیهای كنار ساحل، وسعت و چگونگی گل و لای آن و تأثیرگذاری جزر و مد بر روی آن و ... صورت گرفت. [color=olive]در این مدت، عمدتاً در سه زمینه به طور مشخص اطلاعات لازم به دست آمد:[/color] 1- خط مقدم دشمن 2- موانع و استحكامات موجود در منطقه 3- مشخص نمودن معابر وصولی عملیات [color=olive]اعلام رمز عملیات[/color] ساعت 22 است. با این كه تماسها اكثراً قطع شده، ولی باز نیروهای غواص به صورتی هماهنگ در كنار سیل بند و سنگرهای دشمن، منتظر علامت حتمی شروع حمله هستند. در ساعت 05: 22 نیروهای غواص در محور لشكر ثارالله(علیهالسلام) در خط دفاعی عراقیها نفوذ كردهاند؛ به طوری كه تعدادی از افراد دشمن، جمعی از برادران را مشاهده میكنند؛ اما چنان ترس و وحشت بر آنان غلبه كرده كه قدرت هر نوع عكسالعملی از آنان سلب شده است. دیدن غواصان سیاهپوش با اندامهای غیر طبیعی (به دلیل شكل خاص لباس غواصی) برای نیروهای دشمن چنان وحشتناك و غیر منتظره است كه آنان فقط سعی میكنند تا با هم از صحنه بگریزند. برادر تخریب چی در گزارش به فرماندهی لشكر، این صحنه را چنین توصیف میكند: «نیمی از گروهان ما در چولانها و نیمی هم در جاده بودند. همین طور كه میرفتیم، 4 نفر عراقی آمدند نزدیك ما. به یكی، دومتری كه رسیدند، ایستادند، و استراحت كردند. بعد بلند شدند. در حالی كه با هم صحبت میكردند، رفتند به طرف محور دیگر، آن جا هم به استراحت پرداختند. اینها كه رفتند، یك نفر را تنها دیدیم كه از عقب میآمد. به محور ما كه رسید، برادران در یك ستون، كاملاً مشخص بودند. بعد دستهایش را به طرف بچهها (به نشانه علامت یا اظهار تعجب) گرفت و از اول تا آخر گروهان را نگاه كرد. تمام بچهها را یكی یكی دید؛ حتی شاید هم شمرد. رفت به طرف آن 4 نفر. بعد عراقیهای دیگر را صدا زد. آن 4 نفر هم آمدند و سریع از پهلوی ما رد شدند. آنها به سرعت سوار «ایفا» شدند. فقط تعدادی نارنجك داشتند. انداختند برای ما كه افتاد داخل آب؛ ولی دیگر نایستادند و خیلی سریع محل را ترك كردند. اینها حتی یك چراغ قوه بچههای خودمان را كه كنارشان روشن شد، دیدند. ولی به روی خودشان نیاوردند و رفتند. كل گروهان، از داخل محور یك رد شد. به محض این كه گروه تأمین خواست برود داخل سنگرها، یك گلوله آر. پی. جی به طرفش شلیك شد. من هم با صدای بلند به یكی از بچهها گفتم: آن را بزن. بچههای دیگر فوری با آر. پی. جی زدند داخل سنگر، از اطراف گروه دو هم آن سنگر را زدند. خود برادر موذن هم یك نارنجك انداخت. بچهها هم تا دیواره سیل بند پشروی كردند. در این جا بود كه دیدیم عراقیها دارند فرار میكنند.» در حالی كه تیراندازیهای پراكنده در برخی محورها، قریبالوقوع بودن حمله را به شكلی اجتناب ناپذیر خبر میدهد، فرماند قرارگاه خاتم الانبیا (صلیالله علیه وآله) در صدد است تا آمادگی و هماهنگی بین یگانها را به حداكثر مطلوب برساند. تا این زمان، قرارگاه مركزی این آمادگیها را به وسیله قرارگاههای پایینتر پیوسته كنترل كرده است. اكثر یگانها آمادگیشان به میزان 70، 80 و 90درصد گزارش شده است. اما فرمانده قرارگاه مركزی، مرتب به وسیله تلفن و با ارسال پیك به محوطه قرارگاه، كه به منطقه درگیری بسیار نزدیك و زیر برد خمپاره قرارگاه، كه به منطقه درگیری بسیار نزدیك و زیر برد خمپارههای دشمن است، جویان علت عدم آمادگی برخی از یگانها از جمله لشكر 33 المهدی (عجلالله تعالی فرجهالشریف) است. نیروهای این یگان در حساسترین منطقه اروند رود (یعنی نقطه اتصال رودخانه به آبهای پهناور خلیج فارس) در جدال با امواج شدید آب است تا عر زیاد رودخانه را در این محور با موفقیت پشت سر بگذارد. به رغم تلاشهای انجام شده از هر سو، این یگان برای اجرای ماموریت خود، آمادگی لازم را احراز میكند و با توجه به وضعیت خاص زمان و به تشخیص فرمانده عملیات، از ادامه حركت آن جلوگیری به عمل میآید. تصمیمگیری برای اعلام رمز عملیات در چنین اوضاعی، بسیار دشوار و حساس است. از سویی، یكی از قرارگاههای پایینتر، اصرار میكند كه فرمانده عملیات فرمان را صادر و رمز عملیات را اعلام كند و از سوی دیگر 10 دقیقه تأخیر، به نیروهای عقب مانده فرصت میدهد تا هر چه سریعتر خود را به موازات دیگر نیروها، به پای كار برسانند. در این زمان، نماینده امام در شورای عالی دفاع (حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی) در انتظار اعلام آغاز حمله لحظه شماری میكند. ایشان كه امكان تماس و مكالمه تلفنی با قرارگاههای تابعی را ندارد، گزارشهایی را كه از خطوط مقدم به وسیله عناصر پیك به قرارگاه میرسد، به دقت مورد بررسی قرار میدهد. سرانجام در ساعت 10: 22 تاریخ 20/11/1364 برادر محسن رضایی از سوی قرارگاه خاتم الانبیا(صلیالله علیه وآله) فرمان حمله را چنین صادر میكند؛ بسم الله الرحمن الرحیم «و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم و قاتلو هم حتی لا تكون فتنه» «یا فاطمه الزهرا یا فاطمه الزهرا،» وی سپس به كلیه بسیجیان و پاسداران شركت كننده در عملیات، با لحنی حماسی خطاب میكند: «امروز، روزی است كه 7 سال پیش در چنین زمانی، امام(خمینی) فرمان داد حكومت نظامی باید لغو شود (اشاره به 21 بهمن 1357). شما برادران نیز حكومت نظامی صدام را لغو كنید و ان شاءالله بریزید توی شهر و روستا و همه حكومت نظامی را به هم بریزید.» اعلام رمز عملیات در فضایی كاملا روحانی و در عین حال پر التهاب انجام میشود. قرارگاههای تابعه به فرماندهان لشكرها و آنان به ردههای پایینتر، رمز پر معنای یا «فاطمه الزهرا» را منتقل میكنند. نام حضرت زهرا (سلامالله علیها) در كلیه بیسیمها تا رده گروهان، به صدا در میآید . فرمانده عملیات فورا به دیدگاهی خارج از سنگر میرود و از نزدیك، درگیری در كلیه خطوط را ملاحظه میكند. تبادل گلولههای رسام 15 و تبادل آتش توپخانه خودی و دشمن مشهود است. بیاختیار وی به همراه حاضران به قرائت دعای فرج میپردازد. فریاد «الهی عظم البلا» در میان صدای رگبار و تبادل آتش خودی و دشمن، ندای مظلومیت امتی است كه به رغم تحمل همه سختیها و مشكلات چند ساله بسیجیان جان بر كف را برای خدمت به اسلام، انقلاب و امام، این چنین به پیشگاه خداوند هدیه میكنند. در این زمان، یكی از گروهانهای غواص توانسته است خود را به پشت كمین و سنگرهای دشمن برساند. این گروهان با شنیدن صدای موتور قایقهای خود حامل نفرات گردانهای پیاده پی به آغاز حمله میبرد و به دستور فرمانده خود، بلافاصله حمله را آغاز میكند. در حالی كه دشمن كاملاً غافلگیر شده است، غواصان خط شكن با رگبار كلاشینكف و پرتاب نارنجك و شلیك گلولههای آر. پی. جی 7 یكی پس از دیگری اقدام به پاكسازی سنگرهای نیروهای عراقی میكنند. یكی از فرماندهان رزمندگان غواص درباره چگونگی آغاز درگیری میگوید: «من خودم به داخل یكی از سنگرهای اجتماعی دشمن رفتم. در را باز كردم، همه خوابیده بودند. وقتی بیدار شدند، خیال كردند از خودشان هستم. با من صحبت كردند. اصلاً ما متعجب مانده بودیم؛ زیرا درگیری را كه شروع كردیم، هنوز فكر میكردند ما از نیروهای خودشان هستیم و ما را نمیزدند. البته بسیاری از ما را هم نمیدیدند.» دو تن از برادران غواص نیز نحوه شروع و انجام درگیری را چنین توصیف میكنند: «تا سیم خاردارها رفتیم، عراقیها داشتند كار میكردند و موانع مخصوص كار میگذاشتند. كارشان كه تمام شد، بعد خوب نگاه كردند و رفتند. برادر مسعودی رفت جلو، بچهها با كمی فاصله همه رفتند پشت سرش. بعد برگشت و گفت: همه خواباند. بعضی از سنگرهایشان خالی بود. بچهها رفتند داخل آن و مستقر شدند. داشتیم صحبت میكردیم كه یك نفر عراقی آمد و شروع كرد به عربی صحبت كردن. اسلحهاش به اسلحه یكی از بچهها خورد و متوجه ما شد. در این جا یك درگیری تن به تن انجام شد. همزمان صدای تیراندازی از نقاط دیگر شنیده میشد و اجرای آتش خودی شروع شده بود. یكی از بچهها آن عراقی را با خنجر زد و دادش كه بلند شد، عراقیهای دیگر شروع كردند به این طرف و آن طرف رفتن. بچهها هم با آر. پی. جی 7 و نارنجك از دور و نزدیك آنها را به هلاكت رساندند.» از ساحل خودی، مشاهده انفجار نارنجك در سنگرهای نگهبانی دشمن كه یكی پس از دیگری، برای چند ثانیه سنگرها را روشن و سپس منهدم میكند، صحنهای تكان دهنده و غرورانگیز ایجاد كرده است. در نقاطی كه آثاری از آتش و درگیری مشابه وجود ندارد، اجرای آتش از ساحل خودی، حجم زیادی از گلولههای تانك و تفنگ 106 میلیمتری و خمپاره و تیربارهای كالیبر بزرگ را روی آن نقاط متمركز كرده است. آتشی سهمگین و مهلك همراه با آتش مسلسلهای سبك افراد پیاده نزدیك به 20 كیلومتر طول جبهه را پوشانده و در مدتی كوتاه، سكوت و آرامش عمیق منطقه به صحنهای هولناك و فضایی آكنده از دود و انفجار وحشتزا تبدیل شده است. در این لحظه دو تن از برادران غواص كه به دلیل تلاطم و حركت سریع آب اروند، كه به سمت چپ، منحرف و در نقطهای دیگر، به ساحل رسیده بودند، بدون اسلحه، خسته و نفس زنان در پی یافتن محل اصلی ماموریت خویش هستند. كمی آن طرفتر، سنگری از دشمن در معر تیراندازی گلولههای مستقیم خودی است؛ ولی از داخل سنگر، همچنان علائمی از تیراندازی متقابل به وسیله كلاش مشاهده میشود. این دو نفر در محدودهای قرار گرفتهاند كه هیچ اثری از نیروی پیاده خودی نیست و فقط آتش ساحلی روی دشمن اجرا میشود. كمی به سنگر نزدیك میشوند و تصمیم میگیرند كه به تنهایی دست به كار شوند. این دو جز چند عدد نارنجك، هیچ سلاح دیگری با خود ندارند. هر كدام یك نارنجك به داخل پرتاب میكنند و به این وسیله سربازان دشمن كشته میشوند. بعد وارد سنگر میشوند و اسلحه و قشنگهای موجود را با خود برداشته و به پاكسازی دیگر سنگرها میپردازند. در حالی كه آتش شدید از ناحیه ساحل خودی هنوز قطع نشده است و پیوسته گلولههای تیر مستقیم در اطراف این برادران به زمین مینشیند، آنها تصمیم میگیرند پاكسازی را ادامه دهند و بههمین ترتیب، 150متر دیگر از خط دشمن را پاكسازی میكنند. این دو به كمك هم بدون توقف، به راه خود ادامه میدهند و در آخر پس از مدت كمی، به برادران همرزم خویش پیوسته و همراه دیگر برادران به ادامه ماموریتشان میپردازند. در محور دیگر، از یك دسته برادران غواص، تنها سه تن موفق به استقرار كامل در ساحل دشمن گردیدهاند. یك فرمانده دسته و دو رزمنده دیگر پس از كمی سردرگمی، به هم پیوسته و بدون اتلاف وقت، اقدام به شكستن خط كنند. درباره نحوه شكستن خط در یكی دیگر از محورها، مسوول گروه غواص چنین توضیح میدهد: «حدود سه ربع ساعت زیر موانع خوابیدیم. در این فرصت، بچهها را تقسیم و افراد آر. پی. جی زن را برای هر سنگر مشخص كردیم. در این حال، یك مرتبه دیدیم همه جا روشن شد. متوجه شدیم عملیات آغاز شده است. دیگر فرصت نبود كه تخریب چیها كاملاً سیم خاردارها را قطع كنند. از قبل هم به دلیل ایجاد سر و صدا از بریدن آن خودداری كرده بودیم. همه هجوم بردیم به طرف سیم خاردارها. چون بلند بود، نتوانستیم رد شویم، یكی از بچهها از همان جا به طرف سنگری كه تیراندازی میكرد، آر. پی. جی شلیك كرد و سنگر فورا ساكت شد. بلافاصله یكی دیگر از بچهها از داخل سه ردیف سیمخاردار عبور كرد و به شدت زخمی شد؛ ولی رفت. به دنبال او، من و سه نفر دیگر، از لابه لای سیم خاردارها عبور كردیم. اولین كاری كه كردیم، با نارنجك سنگرهای اول را زدیم. سپس سیم خاردارها را بریدیم و بقیه بچهها هم به ما پیوستند و با استفاده از نارنجكهای عراقی، پاكسازی سنگرها را ادامه دادیم.» در بقیه محورها نیز، در مجموع رزمندگان به محل اطلاع از شروع عملیات، به صورت گسترده و همه جانبه از پشت و رو به رو، به خط دفاعی دشمن هجو میبرند و با سرسختی هر چه تمامتر در پی یافتن عناصر دشمن و پاكسازی كامل سنگرها، به جستجو میپردازند. در این لحظه، بسیاری از تیر بارهای دشمن با مشاهده میزان نفوذ غواصان به تصور هلی برن16 نیروها، به طرف آسمان نشانه میگیرند و برای رویت آثاری از چرخبال برفراز اروند، به جستجو ادامه میدهند. نیروهای دشمن وحشت زده، نگاهشان به آسمان و به آتش خودی دوخته شده است و چنان سرگرم یافتن حمله كنندگان هستند كه حتی از پرتاب و انفجار نارنجك برادران غواص به درون سنگرشان، غافل ماندهاند و پیوسته بدون حساب تیراندازی میكنند. از یك سو، گلولههای آر. پی. جی و تفنگ 106 بر سنگرهای سه دهنه با ضخامت تقریباً یك متر، چندان موثر نمیافتد و از سوی دیگر، دالانی كوچك به وسیله پیچ 2متری، محیط خارج و داخل سنگر را به هم مرتبط كرده است و مانع ورود نارنجك در محوطه اصلی سنگر میشود. این تحركات كه در زمانی كوتاه صورت میگیرد، پر از هیجان و التهاب است در این جا بار دیگر رزمندگان غواص شجاعت، اعتماد به نفس و سرعت عملشان به نمایش میگذارند. آنان برای رفع چنین مسالهای، به بام سنگر رفته و از طریق دهانههای سنگر كه لولههای كلاش یا تیربار از آن بیرون آمده است، به داخل آن نارنجك پرتاب میكنند و با انفجار اولین نارنجك، سكوتی همیشگی بر سنگر مستولی میشود. شهید بنفشه (از مسوولان گروهان غواص) از جمله كسانی است كه پس از پاكسازی 9 سنگر فعال دشمن، به این نحو یكی دیگر از سنگرهای دشمن را خاموش میكند و عاقبت مورد اصابت گلولهای از داخل نخلستان واقع میشود. وی در حالی كه دستانش قطع شده، یك دستش در نزدیكی دهانه سنگر آویزان كرده و دست دیگرش بر بام سنگر قرار گرفته است؛ نمایی از یك شهادت شجاعانه و قهرمانانه را در معر دید شاهدان قرار میدهد. [color=olive]حركت نیرو به طرف محورهای عملیاتی[/color] از صبح روز، 20/11/1364 تمام گردانهای رزمی و غیره با شور و هیجان و گامهای استوار نوید پیروزی سر داده و خود را برای انجام یك عملیات دیگر آماده میكردند. همه به رغم آن كه میدانند تا مرز شهادت فاصله چندانی نیست؛ اما با روحیهای عالی، یكدیگر را در آغوش میگیرند و از هم حلالیت میطلبند. عده دیگری از نیروها در حال نوشتن وصیتنامههای خود هستند. [color=olive]حال و هوای نیروهای غواص حال و هوای دیگری است.[/color] این آخرین دعای توسلی است كه میخوانند و چند شبی بیشتر به لحظه موعود نمانده است. آنها میدانند كه احتمال بازگشتشان نسبت به نیروهای دیگر بسیار ضعیف تر است. آنها با بدنهای نحیف و دستان پینه بسته جز شهادت به هیچ چیز دیگری نمیاندیشند. همچنین به خوبی میدانند كه پس از حدود یك ساعت جنگیدن با امواج آب و موانع جنگ با نیروهای دشمن را در پیش دارند. زمانی كه فرمانده لشكر گفت: «شاید این آخرین دعای توسل شما باشد و.» نیروهای غواص حالات عجیبی داشتند؛ به طوری كه انسان میتوانست شب عاشورای امام حسین(علیهالسلام) را تجسم كند. لحظات حركت فرا رسیده بود. نیروها با توجه به سازمان رزم خود، گردان به گردان به صورت ستون، به طرف محورهای عملیاتی حركت كردند. همه چیز طبق روال از پیش تعیین شده پیش میرفت؛ یگان دریایی قایقهای خود را با موتور خاموش- با پارو یا طناب- درون نهرها و محورهای عملیاتی برای استقرار در پیچهای نزدیك اروند، به طرف جلو حركت میداد. گردانهای خط شكن به صورت ستونی به طرف محورهای عملیاتی خود در حركت بودند تا در زمان مقرر، سوار بر قایقها شوند و سپس با اعلان فرمانده عملیات را آغاز كنند. [color=olive]پیروزی احتمالی ایران و تأثیر آن در عراق[/color] در پی عملیات قوای ایران، رژیم عراق كه خود را با خطری جدی مواجه میدید، دست به تحركات سیاسی وسیعی زد؛ از جمله: احضار روسای نمایندگی عربی به وزارت خارجه این كشور، ملاقات عزیز با سفرای پنج كشور عضو دایم سازمان ملل در بغداد، دیدار عزت ابراهیم (معاون صدام) با ولیعهد عربستان و ... نمونههایی از تأثیرات احتمالی این عملیات را كه منجر به هراس رژیم عراق شده بود، میتوان در گزارشها و تحلیلهای مفسرین رسانههای خارجی مشاهده كرد: روزنامه اسراییلی معاریو (28/11/64): «اگر ایرانیان موفق شوند پایگاهی را كه به تصرف درآورندهاند، حفظ كنند، موقعیت صدام را متزلزل خواهند ساخت و راهی برای نفوذ در كشورهای ثروتمند خلیج فارس، به دست خواهند آورد.» [color=olive]رادیو امریكا (25/ 11/64):[/color] «واضح است كه پس از چهار روز جنگ، عراقیها درد سر بزرگی را در عقب راندن ایران تجربه میكنند و آگاه هستند چنانچه ایران موقعیت خود را در آن منطقه تحكیم بخشد، چه مشكلات بعدی به وجود خواهد آمد.» [color=olive]هوشیاری دشمن[/color] در آغاز كار، شواهد نشان میداد كه دشمن هنوز نسبت به محدوده عملیاتی یگان آگاه نشده است؛ اما به زودی با فرستادن هلیكوپتر شناسایی، شلیك چند گلوله خمپاره و همچنین با توجه به نزدیك شدن علمیات، شلوغ شدن منطقه و از دیاد ترددها، تقریباً هوشیارتر شد؛ به طوری كه فرمانده لشكر در این مورد در تاریخ 17/11/1364 میگوید: «پریروز، دو فروند هلیكوپتر به منطقه آمده و آنجا را شناسایی كردند. هلیكوپتر شناسایی، برای كنترل ویژه ساحل خودی آماده بود، اینها حساسیتهای دشمن است، آتش دشمن، ثبت تیرهای آن كه اخیراً انجام میدهد، نشاندهنده آن است كه دشمن حساس شده است.» [color=olive]دلایل موفقیت عملیات والفجر هشت[/color] هنگام طراحی عملیات والفجر هشت و نیز همزمان با تلاشهای پس از آن، واقعیاتی رخ نمود كه به تدریج نقش اساسی خود را در رابطه با پیروزیهای این عملیات و نیز ضرورتهای مورد نظر جهت ادامه جنگ نشان داد. در نهایت آنچه فتح فاو را به دنبال داشت، عوامل متعددی بود كه بعضاً به طور مستقیم یا عیرمستقیم تأثیر خود را بر جای گذاشت. در این رهگذر به پارهای از آن عوامل اشاره میشود: 1- غافلگیر شدن دشمن و عدم آمادگی آن؛ 2- ضعف اطلاعاتی دشمن؛ 3- عملیات پشتیبانی از ام الرصا ص، شلمچه و محورهای دیگر؛ 4- اتخاذ تاكتیكهای ویژه، خصوصاً به هنگام عبور از رودخانه اروند؛ 5- موقعیت زمین منطقه كه امكان مانور مناسب را از دشمن سلب میكرد؛ 6- امكان استفاده مناسب از آتش خودی؛ 7- سیستم نسبتاً مناسب پدافند هوایی؛ 8- وسعت نسبتاً مناسب منطقه؛ 9- پشتیبانی بیشتر دولت و مردم نسبت به گذشته در فراهم آودن امكانات و نیرو؛ 10- اقدامات مهندسی؛ 11- آموزش و سازماندهی مناسب نیروها؛ 12- اقدامات پیشگیرانه در مقابل تكهای شیمیایی دشمن؛ 13- استفاده مناسب از نیروی هوایی و هوانیروز؛ 14- به كارگیری سلاحهای ضدزره. جنگ در مقایسه با سه سال گذشته خود، از ابعاد و پیچیدگیهای روزافزون برخوردار شده بود. در این روند تغییر زمین مانور از دشت و خشكی به هور و رودخانه اروند- كه طبعاً تاكتیكهای ویژهای را برای عبور، تأمین عقبهها و ... نیاز دارد- بارزترین وجه آن بوده است. ناتوانی عراق در انطباق خود با شرایط به وجود آمده و رویارویی با تاكتیكهای برتر قوای ایرانی، ابتكار عمل را در اختیار قوای نظامی ایران قرار داده بود؛ بهطوری كه در این شرایط، فریب و غافلگیری دشمن و به دنبال آن، در هم ریختگی خطوط دفاعی عراق، از جمله مهمترین عوامل هراس و نگرانی حاكمان بغداد و قدرتهای شرق و غرب را تشكیل میداد. [color=olive]عملیات والفجر هشت تجارب متفاوتی را در پی داشت كه در این قسمت، نظر به اهمیت موضوع، تنها به «ضرورت تجزیه قوای دشمن» و نیز «ضرورت پشتیبانی همه جانبه از جنگ» اشاره میشود:[/color] 1- ضرورت تجزیه قوای دشمن تجزیه قوای دشمن، عملاً تضمین پیروزی عملیات را افزایش و جنگ را به سمت تعیین تكلیف نهایی سوق میداد. بر این اساس عملیات والفجر نه و حملات به جزیره ام الرصا ص همزمان با عملیات والفجر هشت، در غرب و جنوب كشور طراحی و انجام شد. از آن جا كه منطقه فاو برای دشمن اهمیت خاصی داشت، لذا عمده قوای خود را در آن جا متمركز كرد و این پیشامد، فرصت مناسب را برای نیروهای خودی برای پیشروی در منطقه عملیاتی غرب كشور (والفجر نه) فراهم كرد. تحمیل وضعیت مشابه به دشمن با انجام عملیات از دو یا چند محور به طور همزمان، عملاً میزان تأثیرگذاری ابزار تكنولوژیك عراق را كاهش داده و توان ارتش این كشور را تضعیف میكرد؛ در نتیجه مانع از دفاع متمركز قوای دشمن در یك محور میشد. لازمه محقق چنین وضعیتی، عبارت از گسترش سازمان رزم با بسیج نیرو و افزایش توان سازماندهی آنان بود؛ چنانچه پس از عملیات والفجر هشت، تلاش گستردهای به منظور سازماندهی 500 گردان رزمی و افزایش آن به 1000 گردان صورت میگرفت. 2- پشتیبانی همه جانبه از جنگ تأكیدهای مكرر فرماندهی كل قوا مبنی بر این كه «جنگ در راس امور است.» به معنای بسیج تمام كشور در خدمت جنگ و نیز ضرورتهای اجتناب ناپذیر آن، انجام این مهم را كه برآمده از ارتباط تنگاتنگ جنگ با ارگانهای گوناگون كشور بود، روشنتر كرد. در این میان، آنچه در عملیات والفجر هشت محقق شد. نشانگر ضرورت به كارگیری تمام امكانات كشور در خدمت جنگ و تأثیرگذاری فزاینده آن در كسب پیروزی بود. طبیعتاً تحقق وضعیت یاد شده، به طور مطلوب و شایسته در گرو ایجاد سیستم مناسب با امر جنگ و ضرورتهای آن بود. در این صورت، گذشته از این كه فاصله جبهه و پشت جبهه كاهش مییافت، امكان حل برخی از معضلات كه قطعا ناشی از ناهماهنگی بود نیز میسر شد و در نتیجه، در زمانی نه چندان طولانی، امكان دستیابی به موقعیتهای چشمگیر و سرنوشت ساز فراهم گردید.[/b]- 42 پاسخ ها
-
- 1
-
- والفجر-8 .... فتح فاو
- جنگ تحمیلی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
سلام مجدد در صورتی که با صلاحدید مدیران ارشد سایت انجمن پزشکی نظامی ایجاد شد اگر قابل دیدند با کمال افتخار و علاقه حاضرم امورات مربوط به این انجمن را در حد وسع و توان به عهده بگیرم متشکرم .
-
[b]سلام برادر سعید یک پیشنهاد داشتم تو این سایت همه جور بخش و انجمن داریم اما انجمنی که احساس می کنم جای اون به نوعی واقعا خالیه انجمن مقالات پزشکی نظامی هست ..( یک بخش کاملا جدا مثل سایت ارتشی دات کام ) مگه نه اینکه یک نظامی اول از همه باید صحت و سلامت جسمانی داشته باشه و با تن مریض حتی تا بن دندان مسلح هم باشه توانایی رزم نداره ؟؟؟ شاید بشه تو چنین انجمنی اصول اولیه حفظ سلامت خود و همرزمان رو مطرح کرد بررسی کرد یاد گرفت یاد داد . چنین انجمنی اگر صلاح بدونید و تشکیل شه - یا حداقل یک زیرمجموعه یا به قول خودمون یک پوشه کوچیک - که بشه مقالات رو منسجم و بهم پیوسته و حالت آرشیوی لیست کرد فکر کنم برای یک سایت نظامی و کاربران و بینندگان اون خالی از فایده نباشه . چندین و چند تا مقالات از این دست داشتم الان هر کدوم تکه تکه شده تو یک انجمن هست - البته اکثرا رفته تو مباحث کلی و عمومی نظامی - اما اگر یک انجمن خاص تشکیل بشه که از مطالب اون انجمن هم تفکیک شه با عرض جسارت گمان کنم بد نیست . سپاسگذارم . [/b]
-
[b][align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/90%7E1.jpg[/img][/align] در يك تقسيمبندي كلي تهديدات به دو دسته 1) طبيعي 2) غيرطبيعي تقسيم ميشود. تهديدات طبيعي شامل سيل، زلزله، آتشفشان، رانش زمين، طوفانهاي سهمگين و امثالهم است و تهديدات غيرطبيعي عمدتا منشأ انساني دارند. تهديدات غيرطبيعي را نيز به دو دسته تقسيم ميكنند: تهديدات عمدي و تهديدات غيرعمدي. ممكن است در كارخانهاي انفجاري به صورت حادثه اتفاق بيافتد كه منشأ انساني دارد، يا خطا و اشكالي در فرايند و طراحي پيش آمده يا اشكال در بهرهبرداري روي داده كه تعمدي در پيش نبوده است. اگرچه خسارتي وارد ميشود اما كسي كه اين خسارت را موجب شده دشمن نيست و قصد دشمني نداشته است. ولي مبناي تهديدات غيرطبيعي عمدي بر دشمني است. شايد بتوان جنگ را مصداق اين موضوع مطرح كرد. به هر حال عامل بقا در جوامع بشري، دفاع در مقابل مجموع تهديدات و مخاطرات است. انسان براي اينكه به حيات خود ادامه دهد و در اين حيات آرامش و اطمينان داشته باشد بايد بتواند خود را در مقابل مجموعه تهديدات حفظ كند. بشر امروزه در مقابل تهديداتي مثل سيل و زلزله به دستآوردهاي بسيار چشمگيري دست يافته است و توانسته تا حد زيادي آرامش و اطمينان را در مقابل اين حوادث به ارمغان بياورد. بقا در مقابل تهديد به عنوان يك بينش مطرح است و سابقه ديرينه و تاريخي دارد. با نگاهي گذرا به تاريخ ميبينيم كشورها يا حكومتها و جوامعي بودهاند كه در مقاطعي از زمان از بين رفته، نابود شده و يا تغيير شكل پيدا كردند. امروز اثري از روم باستان در جهان وجود ندارد در حاليكه يكي از بزرگترين تمدنهاي زمان خود بوده است. اما كشور عزيز ما با يك سابقه ديرينه در رويارويي انواع تهديدات توانسته به حيات خود ادامه دهد و انشاءالله دوام و بقا هم خواهد داشت. موضوع جنگ، موضوعي است كه انسانها از آن نفرت دارند. جنگ پديدهاي با خشونت، كشتار و خرابي است و با پيامدهاي طولاني مدت، جوامع بشري را مورد آسيب قرار داده است. ولي پديدهاي اجتنابناپذير است. به هر حال كساني كه افزونطلب هستند براي رسيدن به مطامع خود از هيچ كاري رويگردان نيستند و جنگ را بر جوامع صلحجو تحميل ميكنند. نگاهي بر تاريخ دنيا نشان ميدهد كه به هر حال اين پديده خانمان سوز با تاريخ شكلگيري تمدن بشر همراه بوده است و دو واقعه بزرگ به نام جنگ جهاني اول و دوم كشتار بسيار وسيعي در دنيا ايجاد كرده است. در صد سال گذشته هم شاهديم كه تغييراتي در فنآوري و استراتژي كشورهاي بزرگ اتفاق افتاده كه منجر به وقوع جنگهاي متعددي در دنيا شده و آثار نگرانكنندهاي بر جوامع بشري تحميل كرده است. در كنار اين واقعيت تاريخي واقعيتهاي ديگري نيز وجود دارد. ما به هر حال وارث يك تمدن چند هزار ساله هستيم. كشوري تاريخي به نام ايران اسلامي. كشور ما از نظر ژئوپولتيك و حساسيتهاي تاريخي ـ جغرافيايي كشوري متفاوت با اكثر كشورهاي دنياست. يك منطقه بسيار حساس در سطح جهاني. در كنار اين موقعيت ژئوپولتيك، كشور ما، كشوري بسيار ثروتمند است. ثروتهاي طبيعي ايران به خصوص منابع سوختهاي هيدروكربونيك و منابع انرژي باعث شده كشورهاي بزرگ دائما با طمعورزي به ايران نگاه كنند و هيچگاه پنهان نميكنند كه همواره تمايل داشتند ايران را جزء كشورهاي تحت سلطه و سيطره خود قرار دهند. در نظام نو استعماري صورتهاي جديدي را شاهد هستيم. اگرچه شيوههاي استعماري را كشورهايي مثل پرتغال و انگليس در دنيا ايجاد ميكردند اما مستعمرههاي رسمي دانسته منسوخ شده است وليكن مستعمرهها به نحو ديگري وجود دارند. اردوگاهي كه به عنوان اردوگاه شرق و غرب وجود داشت و بعد از فروپاشي شوروي به عنوان اردوگاه تك قطبي مطرح شد دنيا را تقسيم ميكنند به كشورهايي كه حاكماند و كشورهايي كه محكومند. تفاوت سوم كشور ما در اينجا ظاهر ميشود. ما كشوري هستيم كه حاضر نيست استيلا و برتري كشور ديگري را بر خود بپذيريم. نه ميخواهيم كسي مستعمره ما باشد و نه حاضريم مستعمره كسي باشيم. نه حاضريم كسي را به زور تحت كنترل خودمان بگيريم و نه حاضريم تحت كنترل كشوري باشيم. خصيصه بسيار متفاوتي در كشور ما وجود دارد و آن، خصيصه استكبار ستيزي است، اگر ما اين سه ويژگي منحصر به فرد يعني موقعيت ژئوپولتيك، ثروت طبيعي، استكبار ستيزي را در كنار هم قرار دهيم جمهوري اسلامي، مصداق اين سه خصلت است؛ ميبينيم ما با تهديدي بسيار جدي در جهان امروز مواجه هستيم. تهديدي كه پس از پيروزي و استقرار جمهوري اسلامي به صورتهاي مختلف خودنمايي كرده است، از جمله تحريك كشورهاي استعماري و استكباري اقدامات خرابكارانه و تروريستي عليه ايران و تحريك همسايگان براي تجاوز كه يكي از ثمرات شوم آن هشت سال جنگ تحميلي بود، محدوديتها و محروميتهايي كه جامعه استكباري براي ما در نظر گرفت، بوكه كردن داراييها، بحث ممنوعيتها و محدوديتهاي اقتصادي، محدوديتهاي فنآوري و به عبارتي يك محاصره تمام عيار كه محدوديتها و محروميتهاي متعددي به كشور ما تحميل كرد. اگرچه كشور ما تاكنون مقاوم در مقابل همه اين تهديدها ايستاد و ما شاهديم امروز جمهوري اسلامي ايران بعد از سه دهه استقرار با اقتدار در عرصه جهان مطرح است. استكبار به علت كم اثر بودن اقدامات خود بعد از حادثه 11 سپتامبر با ترفندهاي در منطقه حضوري تمام عيار دارد. كشورهاي افغانستان و عراق تحت اشغال آمريكاييها هستند. در كشورهاي تازه استقلال يافته شمال ايران اثر حضور استكبار به خصوص امريكا به صورت انقلابات محلي و انقلابات نارنجي ديده ميشود. در كشورهاي جنوبي حاشيه خليجفارس پايگاههاي نظامي امريكا وجود دارد بزرگترين پايگاه نظامي و هوايي امريكا در قطر واقع است. در امارات، كويت، عربستان، پاكستان و تركيه حضور نظامي امريكايي مشاهده ميشود و كاملا مشخص است كه ما براي استكبار جهاني يك نظام متفاوت تلقي ميشويم. اين واقعيت است كه ما با استراتژي امريكا كه سيادت جهاني و تبديل كردن جهان به يك واحد تحت كنترل و تحت سرپرستي امريكا است مخالفيم. بنابراين تهديدات نظامي دشمن در يك فاصله جغرافيايي، نزديك كشور واقع است و ميطلبد كه ما با هوشياري و تدبير در مقابل اين تهديدات و مخاطرات ناشي از آن توان خودمان را براي دفاع افزايش دهيم. دفاع در مقابل تهاجمات دشمن دو شيوه مرسوم و معمول را در دنيا مورد توجه قرار ميدهد. اول دفاع مسلحانه: مأموريتي كه در كشوري بر ارتشها يا به نيروهاي مسلح داده ميشود كه براي تقويت توان نيروهاي مسلح در مقطعي از سازمانهاي مجازي يا سازمانهاي كمكي كه در كشور ما بسيج بهترين نشانه است، استفاده ميشود و در كشورهاي ديگر سازمانهايي هستند كه شبه نظاميها را در زمان اضطرار و جنگ سازماندهي ميكنند. اين مجموعه نيروهاي مسلح هستند كه مسئوليت دفاع مسلحانه يا پدافند عامل را به عهده دارند. پدافند عامل با محدوديتهاي متعددي مواجه است. با توجه با اينكه ميخواهيم در مقابل استكبار جهاني از خودمان دفاع كنيم، قدرت نظاميمان تفاوت داريم، در فناوري تفاوت داريم، از نيات دشمن بيخبريم، بعنوان مدافع همواره با خطر غافلگيي روبرو هستيم و محدوديت ديگر اين است كه در دفاع عامل يا دفاع مسلح امكان استفاده از تمام ظرفيتهاي كشور وجود ندارد. يعني نميتوان تمام وزارتخانهها و دستگاههاي اجرايي و مردم را در دفاع سهيم كرد. در دنيا استراتژي پدافند غيرعامل به عنوان مجموعهاي از تدابير، سياستها، برنامهريزيها و اقدامات غيرمسلحانه با استفاده از تمام ظرفيتهاي ملي و بسيج تمام امكانات است و برنامهريزي براي استفاده از آن به عنوان يك اصل متضاد در دفاع كشور مطرح است. ميبينيم حتي در جهان دوقطبي سابق دو ابرقدرت وقت يعني امريكا و شوروي در كنار گسترش به ضرادخانههاي خودشان و توسعه امكان تهاجم مسلحانه، بر دفاع غيرمسلحانه يا پدافند غيرعامل هم به شدت توجه كردند و توانستند توان دفاعي خودشان را از اين طريق به صورت بسيار شگرفي بالا ببرند. پدافند غيرعامل در كشور ما مورد توجه زيادي قرار گرفته است چيزي كه متأسفانه قبلا يك غفلت تاريخي از آن داشتيم. زيرساختهاي دفاع غيرعامل در كشور ما قبل از انقلاب شكل نگرفت. بعد از انقلاب زماني كه كشور براي برنامهريزيهاي عميق آماده ميشد درگيريهاي متعددي ناشي از فعاليتهاي گروههاي مخالف و موافق و بعد جنگ تحميلي باعث شد اين موضوع به تأخير بيافتد ولي با تدابير و هدايتهاي حكيمانه مقام رهبري چندين سال است كه در كشور اين موضوع مورد توجه قرار گرفته است و دولت و مجلس محترم براي عمق بخشيدن به اين تدابير اقدامات بسيار مثبت و مؤثري انجام دادهاند و نياز به زمان بيشتري دارد تا تأثير خود را در كشور داشته باشد. همانطور كه اشاره شد پدافند غيرعامل را ميتوان به عنوان مجموعهاي از تدابير، سياستها، برنامهريزيها، و طراحيها و مجموعه اقدامات مسلحانه قلمداد كرد. اين چارچوب نشان ميدهد امكن بسيج و استفاده از تمام ظرفيتهاي ملي براي تحقق اين امر وجود دارد. در پدافند غيرعامل با توجه به گستردگي كشورمان ميتوانيم عرصههايي كه داراي امنيت بيشتري هست را براي توسعه و سرمايهگذاري انتخاب كنيم. طرحها و فرايندهايمان را به طوري تدوين كنيم كه با حداقل آسيبپذيري مواجه باشيم. وقتي طرحهاي توسعه كشور به اين صورت دفاع را در ذات خود جاي دهند و كاهش آسيبپذيري را در درون خود داشته باشند؛ بحثي به نام غافلگيري از بين خواهد رفت يعني ما هميشه كشوري آماده هستيم تا در مقابل مخاطرات آسيب چنداني نبينيم. اگر ما بخواهيم به اصول كلي پدافند غيرعامل اشاره كنيم. شايد جديترين و مهمترين اصل در پدافند غيرعامل ديناميك و پويا بودن پدافند غيرعامل است. شكل تهاجم دائما در حال تغيير است مثلا در جنگ جهاني اول ميزان تلفات غيرنظاميان به شدت پايين بود. چون جنگ عمدتا در مرزها و خطوط تخاصم در جريان بود. كساني كه در شهرها و دور از مرزهاي نبرد بودند آسيب كمتري ديدند. ولي در جنگ جهاني دوم كه هواپيما و موشك وارد كارزار شد و غيرنظاميان جزو بيشترين تلفات بودند و شهرهايي كه مردم در آنها ساكن بودند آماج حملات موشكي قرار گرفتند. امروز هم تغييرات فناوري، تغييرات مداومي را بر عرصههاي نبرد تحميل ميكنند. اگر جنگهايي را كه در صد سال اخير صورت گرفته از اين نظر مورد بررسي قرار دهيم ميبينيم جنگها از ساختار سنتي خود به شدت در حال تحولاند و ديگر از جنگهاي طولاني مدت و فرسايشي خبري نيست. جنگها، برقآسا مؤثر و با حمله به نقاط هدف، نتيجه خود را به سرعت بدست ميآورند. فناوري يك موضوع بسيار مهم در تعيين نتيجه جنگ است. اطلاعات درست، تجزيه و تحليل اطلاعات و به كار گرفتن تصميمات ناشي از اطلاعات يك موضوع، در تعيين برد در جنگها بسيار مؤثر است. جنگها دائما در حال تغيير محتوا هستند بنابراين دفاع هم بايد دائما در حال تغيير باشد پس يكي از اصلهاي مهم و اساسي در پدافند غيرعامل اصل پويايي است. بحث دوم ابتكارات است. پدافند غيرعامل مبتني بر ابتكارات است. شايد گمان رود كه پدافند غيرعامل در چارچوب اصولي سخت؛ حبس شده است. اما رها بودن از تحجر و داشتن ابتكار از مهمترين ويژگي پدافند غيرعامل است. از سوي ديگر بايد از كسب اطلاعات توسط دشمن ممانعت كنيم. دشمن اول چيزي كه ميبيند ارزش اطلاعات است. واژههايي مثل استتار، اختفاء، فريب. مصاديق اين معنا هستند كه دشمن از آن چيزي كه ميبيند اطلاعات درستي بدست نياورد. حتي اگر اطلاعاتي بدست آورد، هدف برايش هدف آساني نباشد و هزينهاي كه بايد بابت اين كار بپردازد هزينه سنگيني باشد. البته هزينه مفهومش صرفا اعتبارات مالي نيست. دشمني كه بخواهد به هدف حمله كند بايد در تمام حوزهها هزينههاي سنگيني بپردازد. بايد دنيا را متقاعد كند اين حمله به نفع جامعه جهاني است. بايد دنيا را متقاعد كند كه اين حمله مؤثر است و آثارش در حمله يك آثار مثبت است. پدافند غيرعامل ميتواند تمام اين موضوعات را بر دشمن سخت كند. مخاطرات را افزايش دهد و هزينههايي را كه دشمن بابت اين تهاجم بايد بپردازد افزايش دهد. بحث بعدي كم اثر كردن آثار تخريبي و تهاجم دشمن است. اگر دشمن احساس كرد كه با يك تخريب با يك حمله كم هزينه، تخريب بسيار وسيعي بدست ميآورد قطعا در تصميمش تأثير خواهد گذاشت و به حمله دست ميزند. در حاليكه اگر به دشمن نشان داده شد كه تهاجمي با هزينه بسيار زياد؛ كم اثر است ترديد ميكند. يكي از ويژگيهاي پدافند غيرعامل ايجاد ترديد در رسيدن به اهداف مورد طراحي دشمن است. ما اعتقاد داريم كه بستر مطمئن براي پايداري از طريق در نظر گرفتن معيارها، و اصول پدافند غيرعامل در طرح توسعه امكانپذير است و اعتقاد داريم قدرت دفاعي و توان ملي و اقتدار ملي ما از طريق بكارگيري پدافند غيرعامل به شدت افزايش پيدا ميكند. اعتقاد داريم پدافند غيرعامل با كم اثر كردن مخاطرات و خسارات ناشي از احتمالات تهاجم دشمن آستانه پايداري و مقاومت ملي را ارتقاء ميبخشد و پدافند غيرعامل در تشنجزدايي و توسعه صلحطلبي بسيار مؤثر است. كشورهايي كه توان دفاعي خود را از طريق توسعه توان نظامي دنبال ميكنند. همواره در معرض اين اتهام هستند كه اگر در اراده آنها تغييري ايجاد شود از ابزارهاي دفاعي براي تهاجم ميتوانند استفاده كنند. ولي پدافند غيرعامل اين ويژگي را دارد كه ابزارهايش صرفا دفاعيست. ما اگر پناهگاهي براي مردم ميسازيم هيچگاه نميتوان از پناهگاه به عنوان تهاجم استفاده كرد. پناهگاه صرفا يك توان دفاعيست. بنابراين كشورهايي كه توسعه پدافند غيرعامل را در دستور كار خود قرار ميدهند از اتهام اقدام برعليه صلح جهاني هميشه مبرا هستند. شاهد هستيم در امريكا جمهوريخواهان در 8 سال حكومت بر اردوگاه استكبار جنگهاي متعددي در جهان به راه انداختند. تجاوزهاي آشكار و پنهاني در جوامع بشري رقم زدند. در همسايگي ما، دو جنگ بزرگ اتفاق افتاد. اين ساده لوحي است كه ما فكر كنيم سياستهاي كلي و استراتژيهاي اصلي آمريكا با دست به دست شدن دولت بين جمهوريخواهان و دموكراتها دچار تغييرات بنيادين خواهد شد. حتي رئيس جمهور تازه امريكا هم در اظهارات ابتدايي خود گفت "ما در سياستهاي قطعي و استراتژيها تغييرات اساسي نخواهيم داد" و بلافاصله درباره حضور امريكا در عراق و افغانستان گفته شد كه در زمان كوتاه تغيير اساسي اتفاق نخواهد افتاد. نگاهي به تاريخچه دموكراتها در امريكا نشان ميدهد كه امريكائيها در زمان تسلط دموكراتها عمدتا به سراغ انقلابات مخملي و كودتاها رفتند. يعني دنبال متلاشي شدن كشورهاي هدف از درون بودند. ما اميدواريم كه با توجه به هوشياري كه در مسئولين و مردم ما هست به اين نكته كماكان توجه شود كه با روي كار آمدن دموكراتها در امريكا خطر از ميان نخواهد رفت و تنها صورت آن عوض خواهد شد. تدابير پدافند غيرعامل دنبال يك راهكار اساسي مقابله با اين تهديدات است و بايد با همين شدت در كشور ما ادامه پيدا كند. به عنوان مثال اگر كشوري مثل سوئيس را در نظر بگيريم كه در دو جنگ جهاني بيطرف بود و در هيچ مناقشهاي شركت نداشته؛ شاهديم كه پدافند غيرعامل در اين كشور با هزينههاي بسيار زياد در حال انجام است. يعني سوئيس فرض كرده با استفاده از پدافند غيرعامل ايمني براي پايداري ايجاد كند و شايد به همين خطر سوئيس به عنوان يك نقطه آرامش اقتصادي در دنيا مطرح است. به هر حال تهديدات دائمي است تا زماني كه حق و باطل در دنيا وجود دارد جنگ بين حق و استكبار و باطل ادامه خواهد يافت ما اميدواريم كشورمان همواره به حيات برتر خود ادامه دهد. مهندس مجيد اشتريفر برگرفته از كتاب ديدگاههاي نظري پدافند غيرعامل [/b]
-
[align=center][b]شرکت ایرباس در نمایشگاه هوانوردی “فارنبرو” طرحی از هواپیمایی جدید و شفاف را به نمایش گذاشته که میزان فناوریهای به کار گرفته شده در آن به حدی است که خود شرکت نیز امکان ساخت آن را تا آینده ای نه چندان نزدیک ممکن نمیداند. از میان تمامی فناوریهای پیشرفته هوانوردی در نمایشگاه بین المللی فارنبرو، چشم انداز آینده نگرانه طراحان “ایرباس” یکی از بهترینها بوده است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1%7E227.jpg[/img] این شرکت هوانوردی نمونه هواپیمای ۲۰۳۰ خود را در این نمایشگاه به نمایش گذاشت که ترکیبی از رویای کابینهای خود تمیز شونده، بدنه بسیار بلند، بالهای نازک، دم U شکل و طراحی هوشمندانه دماغه که میتواند کارایی هواپیما را بهبود ببخشد خواهد بود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2%7E201.jpg[/img] ایرباس تایید کرده که این هواپیما کمی تخیلی به نظر میرسد اما ارزش تصور کردن آن را دارد که با ادامه پر شتاب دستیابی به چنین پیشرفتهایی با استفاده از فناوریهای موجود، صنعت هوانوردی به چه کاراییهایی خواهد رسید. بخشهای مختلف این هواپیمای جدید از این قرارند: - صندلی های هوشمند و پاک که از فیبرهای گیاهی ساخته شده و متناسب با نیاز مسافران تغییر حالت میدهند - بدنه شفاف که چشم اندازی ۳۶۰ درجه به وجود خواهد آورد - استفاده از سلولهای انرژی زای حرارتی که حتی با حرارت بدن انسان نیز بتوان انرژی مورد نیاز بخشهایی از هواپیما را تولید کرد - مواد خود تمیز شونده که از ذرات آب برای زدودن غبارها و آلودگی های بیماری زا استفاده میکنند - نمایش هلوگرافیک دکوراسیون مجازی تا مسافران بتوانند کابینهای خود را به محیط مورد علاقه و مورد نیاز خود تبدیل کنند بر اساس گزارش پاپ ساینس، ایرباس با شرح این ویژگی ها اعلام کرد این هواپیما هنوز در حد ایده باقی مانده است و ممکن است در زمان عملی شدن ساخت آن تمامی این فناوری ها را نتوان در یک جا گرد هم آورد.[/b][/align] ***************************************** http://www.web.iran-forum.ir/entertainment-and-leisure/what-where/various/12105
-
[b] آژانس فضایی آمریکایی گزیدهای از ایدههای شگفت انگیزی که برای هواپیماهای سال 2025 طراحی شدهاند را منتشر کرد. به گزارش خبرگزاری مهر، ناسا تصاویری را منتشر کرد که با نگاه اول به نظر میرسند صحنههایی از فیلمهای علمی تخیلی باشند اما در حقیقت این تصاویر مربوط به طرحها و ایدههایی هستند که آژانس فضایی آمریکا برای هواپیماهای سال 2025 در نظر گرفته است. سه شرکت Lockheed Martin ،Northrop Grumman و بوئینگ تا پایان سال 2010 این هواپیماهای مفهومی را طراحی کردند و هر سه موفق شدند یک قرارداد همکاری را با ناسا به امضا برسانند. برپایه این قرارداد همکاری، تحقیق، توسعه و آزمایش این هواپیماهای مفهومی در سال 2011 آغاز میشود و بنابراین احتمال زیادی وجود دارد که این هواپیماها تا 14 سال آینده به پرواز درآیند. هدف ناسا از این همکاری، توسعه یک خط از هواپیماهای سریعتر و بیصداتری است که نسبت به هواپیماهای امروزی سوخت را به روشی موثرتر و پاک تر میسوزاند. هر یک از این هواپیماهای مفهومی باید بتوانند با سرعت حداکثر 85 درصد سرعت صوت پرواز کنند، فضایی به وسعت حدود 7 هزار مایل را پوشش دهند و بین 50 هزار تا 100 هزار بار مفید (مسافر یا بار) را حمل کنند. براساس گزارش دیلی میل، هر سه این شرکتهای هواپیماسازی امسال تحقیق، آزمایش و شبیه سازی طرحهای خود را با امید اینکه ناسا طرح آنها را برای ساخت انتخاب کند ارائه میدهند. هواپیماهای آینده؟ این ایده مفهومی بوئینگ برای ساخت یک هواپیمای سریعتر، بزرگتر و پاکتر طراحی شده است [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1%7E225.jpg[/img] تیغه برش زنی هواپیمای مفهومی شرکت Northrop Grumman به نظر میرسد از اتصال دو هواپیمای امروزی ایجاد شده است [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2%7E199.jpg[/img] پاک کننده تمام طرحهای ارائه شده توسط این شرکتها از جمله این طرح شرکت Lockheed Martin دارای اعتبارنامه سبز هستند [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/3%7E167.jpg[/img] مگس کش خورشیدی ناسا یک طرح مفهومی غیرمعمول برای هواپیمایی است که از انرژی خورشیدی استفاده میکند [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/4%7E145.jpg[/img] این طرح را لوئیجی کولانی برای شرکت «ژاپن ایرلاینز» طراحی کرده است [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/5%7E134.jpg[/img] این هواپیمای شخصی مفهومی شبیه مرغهای دریایی را ناسا طراحی کرده است که بیشتر شبیه به شخصیت «باز» در کارتون داستان اسباب بازی است سرعت این هواپیمای مفهومی میتواند به بیش از 150 مایل بر ساعت برسد و فضایی حدود 50 مایل را پوشش دهد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/7%7E101.jpg[/img] این بشقاب پرنده آینده در پروژه CleanEra (عصر پاک) در دانشگاه فناوری دلفت در هلند طراحی شده و کاملا دوستدار محیط زیست است [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/8%7E82.jpg[/img] قایق پرنده Aeroscraft ML866 یک هواپیمای تفریحی است [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/9%7E78.jpg[/img] Icon A5 میتواند بر روی خشکی و آب بلند شود و فرود آید و زمانی که بالهای 32 فوتی (75/9 متری) آن جمع شود می توان به راحتی آن را در یک گاراژ بزرگ پارک کرد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10%7E69.jpg[/img] ****************************************************************** http://www.web.iran-forum.ir[/b]