cheka
VIP-
تعداد محتوا
3,882 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
33
تمامی ارسال های cheka
-
حقایق تکان دهنده درباره ی ابرسلاح الکترومغناظیسی شوروی (Sura)
cheka پاسخ داد به cheka تاپیک در تسلیحات استراتژیک
[b]قبل از شروع این موضوع میخواستم از سوال بجای Geologist عزیز تشکر کنم . ببینید جناب Geologist ، اساس سلاحهای الکترومغناطیسی به زبان ساده سوار کردن انرژی روی امواج حامل الکترومغناطیسی هست که صرف تولید امواج الکترومغناطیسی با سطح انرژی های مختلف ، در حقیقت کار همان آنتن های فرستنده ی خودمان (از آنتن رادیو تا ...) است . حالا این امواج با انتشار در یک منطقه ، طبق قوانین الکترومغناطیسی در سیمهای یک مدار الکترونیکی جریان القایی اضافه ایجاد میکند که این جریان اضافی مدار و المانهای آن را Overload کرده باعث از بین رفتن مدار میشود . [/b] حالا مساله ی مهم تامین انرژی بسیار زیاد برای این امواج مغناطیسی است ، در گذشته نیروگاههای عظیم و قوی برای تامین تسلیحات انرژی الکترومغناطیسی استفاده میشدند اما در نسل جدید این تاسیسات که امروزه آنها را به Sura و HAARP میشناسیم از تکنیک پیچیده ای استفاده میشود که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت .... از سال 1939 و در Salt Lake City شروع میکنیم . در این سال ماموران KGB شوروی موفق شدند به اسناد و نقشه های یک دستگاه مخوف ساخت تام هنری موری (Tom henry moray) دست پیدا کنند . طبق اطلاعات به جای مانده ، موری در سال 1900 توانسته بود دستگاهی بسازد که از نوسانات کوانتوم مکانیکی خلا ، انرژی بدست آورد ، این دستگاه 55 پوندی که به نام THE MORAY RADIANT ENERGY DEVICE معروف شد قادر بود بدون هیچ ورودی متعارفی در مدت چند ساعت بیش از 50 هزار وات انرژی تولید کند . هرچند موری بارها این دستگاه را برای دانشمندان و سرمایه داران آمریکایی آن زمان نشان داد ، اما بازهم به دلیل منافع سرمایه داران آمریکایی که معضل اصلی تسلا هم بود ، موری نیز نتوانست حمایت سرمایه داران را برای اختراعش کسب کند و فقط توانست 1 نمونه از این دستگاه را تولید کند اما ماموران شوروی پس از کسب اطلاعات کامل درباره ی نحوه ی کار و ساخت این دستگاه ، آنرا نابود کردند. موری نمیتوانست دستگاه دیگری بسازد . [img]http://www.cheniere.org/books/excalibur/moray01a.jpg[/img] [img]http://www.cheniere.org/books/excalibur/moray02a.jpg[/img] [img]http://www.cheniere.org/books/excalibur/moray03.jpg[/img] بنابراین شوروی توانست در سال 1939 به جزییات این دستگاه دست یابد . موری در این دستگاه از اولین ترانزیستور ژرمانیومی با تاخیرهای 1 دقیقه ای که در نقش تداخلگرهای کوچک الکترومغناطیسی بودند ، استفاده کرده بود . موری برای این دستگاه 29 تیوب خلا مخصوص که هرکدام از بسته های کوارتز ملتهب شده مجهز شده بودند ، ساخت . هر یک از این لوله ها شرایط خلا را برای تعادل ترمودینامیکی فراهم میکرد و بسته های الکترومغناطیسی در نقش تداخلگر و جمع کننده ی الکترومغناطیسی ماکروسکوپی عمل میکردند . در نتیجه ، دستگاه موری از خلا ، 50 هزار وات انرژی الکتریکی قابل استفاده تولید میکرد . بطور خلاصه ، موری نوعی ترانزیستور Prigogine (که حتی از ترانزیستورهای امروزی ما هم کمی پیشرفته ترند) ساخت که از تکنیک تسلا استفاده میکرد . موری به ساخت ترانزیستورهای مخصوص خود و سوار کردن آنها روی دستگاهش برای ساخت یک تداخلگر الکترومغناطیسی ادامه داد تا به یک جمع کننده (Collector) انرژی الکترومغناطیسی ادامه دهد . در 1940 طبل جنگ جهانی دوم در اروپا در حال به صدا در آمدن بود و طی 5 سال اروپا شاهد خونین ترین و بزرگترین جنگ مدرن جهان بود ، استالین ، رهبر شوروی طی برنامه ی ضربتی خود قصد داشت پس از زمین زدن برلین بسرعت اروپای غربی را نیز تصرف کند ، اما دستیابی آمریکا به تکنولوژی بمب اتمی تمام نقشه های او را به هم ریخت . استالین دانشمندانش را متقاعد کرد که موفقیت آمریکایی ها در تکنولوژی سلاحهای اتمی یک خطر جدی برای شوروی است و کمونیستها تنها در صورتی میتوانند در این جنگ بایستند که "موفقیت فنی بعدی از ان شوروی باشد" . استالین قصد داشت همانند آمریکا یک موفقیت شگرف که منتهی به ابرسلاحی مخوف میشد برای شوروی بدست آورد ، اما او زمینه ای دیگر یعنی تکنولوژی الکترومغناطیسی را برای این پروژه انتخاب کرد و امکانات یک کشور را به پای تحقق این موفقیت ریخت . این پروژه بطور کاملا مخفیانه انجام میشد و استالین قصد داشت همانند آمریکا که با رو کردن برگ برنده ی خود ژاپن را به زانو در آورد ، آمریکا را در یک آن با سلاح الکترومغناطیسی ضربه فنی کند . پروژه ی سلاح الکترومغناطیسی شوروی اما فقط با پشتوانه ی تحقیقات تسلا و موری نبود ، بلکه تیم آلمانی مخترع رادار که پس از فتح آلمان به مسکو منتقل شدند هم در این پروژه شرکت داشتند . این تیم توانسته بود به پیشرفتهای چشمگیری در زمینه ی سطح مقطع راداری و مواد جاذب امواج دست پیدا کند ، آنها همچنین در شرف دستیابی به تکنولوژی امواج راداری با فاز معکوس مزدوج بودند که در توسعه ی آنچه استالین میخواست بسیار حائز اهمییت بود . اما در این مدت ، شوروی ها دست به یک مبارزه ی انحرافی برای خرید زمان برای دانشمندان شوروی کردند . ارتش سرخ به سرعت دست به توسعه ی سلاحهای اتمی و پدافند هوایی برای مقابله با موشکها و بمب افکنهای آمریکا که حالا به کلاهک های اتمی مجهز شده بودند ، زد . شوروی همچنن استراتژی کشاندن آمریکا به زمین کشورهای جهان سوم را در دستور کار قرار داد تا با تهدید منافع آمریکا در دیگر کشورها ، توجه غرب را بطور موقت از خود شوروی منحرف کند . در 1943 و پس از مرگ تسلا ، اسناد و مدارک وی بسرعت از هتل محل اقامتش به یوگوسلاوی و از آن به دست دانشمندان شوروی در مسکو رسید...[color=red]ادامه دارد[/color] منبع http://www.cheniere.org/books/analysis/history.htm مترجم : Cheka -
حقایق تکان دهنده درباره ی ابرسلاح الکترومغناظیسی شوروی (Sura)
cheka پاسخ داد به cheka تاپیک در تسلیحات استراتژیک
اول از همه میخوام از دوستانی که به تاپیک این حقیر علاقه نشون دادند بخصوص جناب Armani عزیز تشکر کنم ، بحث در مورد این مطلب بسیار است و بنظر خود من این سلاحهای مغناطیسی نه تنها در دوران جنگ سرد ابداع شدند بلکه رد پاشون رو میشه حتی در آخرین سوانح "به ظاهر طبیعی" مثل زلزله ی هائیتی در سال 2008 و حتی زلزله ی اخیر ژاپن مشاهده کرد ، هرچند چون هنوز مدارک محکمه پسندی در مورد موارد ذکر شده وجود نداره فعلا ترجیح میدم چیزی در این مورد نگم در مورد این مقاله هم با اجازه ی دوستان خودم ترجمه اش کردم ، البته پیش از این ، این مقاله رو اولین بار در یک فروم دیگه (CC) زدم اما چون فعالتیم در این فروم رو بتازگی شروع کردم . گفتم اینجا هم بذارم که دوستان استفاده کنند . در مورد ادامه ی این تاپیک هم چشم ، سعی میکنم به زودی با یک مقاله ی جدید در این مورد در خدمت دوستان باشم . -
نفربر زرهي Didgori ساخت گرجستان.
cheka پاسخ داد به mahdi345n تاپیک در نفربرها و خودروی های رزمی پیاده نظام
این خودرو تقریبا نمونه ی بومی شده ی خودروی زرهی Otokar Cobra ساخت ترکیه است هر چند در برخی سایتها گفته شده این خودرو در برخی موارد از زره پوش اسراییلی Wolf هم الهام گرفه . گرجستان در در سالهای اخیر 300 دستگاه از این خودرو رو از ترکیه برای استفاده ی نیروهای امنیتی و نظامیش خریداری کرده است . [img]http://www.army-technology.com/projects/cobra/images/cobra6.jpg[/img] [i]زره پوش ترکیه ای Cobra [/i] همونطور که واضحه ، طراحی شیبدار و V شکل بدنه ی خودروی Digori بسیار شبیه به زره پوش Cobra است . البته Digori نسبت به مدل ترکیه ای تغییراتی هم داشته . Digori مجهز به موتور دیزلی توربوشارژ ساخت شرکت فورد هست که 450 اسب بخار قدرت داره (موتور دیزلی توربوشارژ V-8 خودروی Cobra فقط 190 اسب بخار قدرت داره) . با این وجود نمونه ی گرجستانی از Cobra حدود 800 کیلوگرم سنگینتره که باعث شده تفاوت بین تحرک دو خودرو زیاد نباشه. به دلیل روابط نظامی نزدیک گرجستان و رژیم صهیونیستی (بخصوص شرکتهای الکترونیکی نظامی) به نظر میرسه زره پوش digori با استفاده از تجهیزات مخابراتی پیشرفته 10 واتی Harris با برد 11 کیلومتر و استفاده از سیستم GPS و آشکارساز های حرارتی ، از نظر الکترونیکی از Cobra سرتر باشه . از نظر تسلیحاتی ، همونطور که در مقاله ی دوست عزیز هم اشاره شده ، نفربر Digori مدل شناسایی مجهز به تیربار 6 لول M134 هست ، اما در مقابل خودروی Cobra مجهز به تیربار کنترل از راه دور Rafael Overhead Weapon Station ساخت شرکت اسراییلی Rafael هست که به تیربارچی اجازه میده بدون بیرون آمدن از بخش محافظت شده ی خودرو ، تیربار رو شلیک کنه . چیزی که در نفربر Digori بطور پیش فرض نصب نشده -
بالگرد هجومی کاموف کا-52 تمساح ( kamov ka-52 alligator) بالگرد هجومی کاموف کا-52 تمساح ( Kamov Ka-52 Alligator)
cheka پاسخ داد به ops تاپیک در بالگردهای هجومی
خیلی ممنون Ops عزیز اینم یک کلیپ از تستهای هلیکوپتر Ka-52 روی ناو هواپیما بر میسترال در سال 2008 : http://en.rian.ru/video/20110718/165265840.html -
بالگرد هجومی کاموف کا-52 تمساح ( kamov ka-52 alligator) بالگرد هجومی کاموف کا-52 تمساح ( Kamov Ka-52 Alligator)
cheka پاسخ داد به ops تاپیک در بالگردهای هجومی
خانواده ی رادارهای FH-01 موسوم به Arbalet رادارهای چند منظوره ای هستند که از رادار معروف Kopyo (رادار هواپیماهای Mig-21 و Su-25T) تولید شده اند و قابلیت درگیری با اهداف هوا به هوا و اهداف زمین به زمین را دارند . رادارهای سری Arbalet یک نوع رادارهای پالسی (Pulse radar) دو بانده ی همبسته هستند که در باندهای L و Ka (سانتیمتری و میلیمتری) کار میکنند . [img]http://aerospace.boopidoo.com/philez/Su-15TM%20PICTURES%20&%20DOCS/Overscan's%20guide%20to%20Russian%20Military%20Avionics_archivos/arbalet.jpg[/img] این رادار بطور کلی در شرایط آب و هوایی مختلف و در حضور عوارض زمینی و اختلال های طبیعی قادر به انجام کارهای زیر با پوشش 360 درجه است : - کشف و تشخیص اهداف زمینی و هوایی و تعیین موقعیت آنها (بعلاوه ی قابلیت هشدار شلیک موشک missile warning) - کشف و تعیین موقعیت اهداف متحرک زمینی - هدایت موشکهای هدایت پذیر - نقشه برداری زمینی ر - دفاع ضدهوایی و ضد موشکی - تشخیص شرایط آب و هوایی خطرناک و موقعیت آنها - تشخیص دوست از دشمن (Identification friend or foe) اولین مدل این خانواده ی رادارها با نام Arbalet / FH-01 و برای هلیکوپتر تهاجمی Ka-50 ساخته شد و در بالای هلیکوپتر نصب شد . [img]http://aerospace.boopidoo.com/philez/Su-15TM%20PICTURES%20&%20DOCS/Overscan's%20guide%20to%20Russian%20Military%[/img] مدل بعدی و ارتقا یافته ی این خانواده ، رادار Arbalet-M است که روی هلیکوپتر Ka-52 نصب شده . Arbalet-M نصب به مدل قبلی خود مجهز به پردازنده ی قدرتمند تر از سری Baguet استفاده میکند که به لطف این پردازنده ی قویتر ، تعداد اهدافی که رادار میتواند همزمان دنبال کند از 10 عدد به 20 عدد افزایش یافته . هر چند این مدل نیز دارای پوشش 360 درجه ای است اما گفته میشود در هلیکوپتر Ka-52 ، رادار فقط از 120 درجه پوشش خود استفاده میکند . این رادار قابلیت کشف اهداف هوایی در ابعاد جنگنده تا برد 15 کیلومتری و در ابعاد موشک تا برد 5 کیلومتری (در مدت زمان 0.5 ثانیه) ، قابلیت کشف اهداف زمینی بزرگ تا برد 25 کیلومتری و اهداف زمینی در ابعاد تانک در برد 12 کیلومتری و قابلیت نقشه برداری تا برد 32 کیلومتری را دارد . Arbalet-M همچنین اطلاعات مربوط به اهداف و موشکها را بطور خودکار بین بقیه هلیکوپترهای تهاجمی Ka-50 و مراکز کنترل زمینی به اشتراک میگذارد . این رادار در حالت پرواز در ارتفاع پایین قابلیت کشف سیمهای برق از 0.4 را دارا بوده و همچنین نقش حمایت اطلاعاتی بقیه واحدهای کشف الکترواپتیکی و اخطار زودهنگام را نیز بر عهده دارد . در بخش کنترل و هدایت تسلیحات نیز زمان واکنش رادار (از کشف تا شلیک موشک به طرف هدف) تنها یک ثانیه است . [img]http://aerospace.boopidoo.com/philez/Su-15TM%20PICTURES%20&%20DOCS/Overscan's%20guide%20to%20Russian%20Military%20Avionics_archivos/arbalet3.jpg[/img] اجزای مختلف رادار Arbalet منابع : http://aerospace.boopidoo.com/philez/Su-15TM%20PICTURES%20&%20DOCS/Overscan's%20guide%20to%20Russian%20Military%20Avionics.htm http://www.roe.ru/cataloque/air_craft/aircraft_103-106.pdf http://www.flightglobal.com/articles/1996/12/18/10356/kamov-reveals-ka-52-mmw-radar.html -
سامانه دفاع هوایی میم-23 هاوک /مرصاد سامانه دفاع هوایی میم-23 هاوک /مرصاد (MIM-23 HAWK)
cheka پاسخ داد به mohajem تاپیک در پدافند هوایی
سلام ، در مورد لزوم این کار که واضحه سیستم های پدافندی اگر متحرک باشند برتری عملیاتی بیشتری دارند (چه در سرعت استقرار در مناطق و چه در حرکات ایضایی) اما در این مورد من در کلیپ زیر به مورد جالبی در ارتش خودمون بر خوردم که توش بعضی از لانچرهای موشکهای هاوک رو روی یک شاسی شنی دار سوار کرده بودند و در حقیقت موشکها کاملا متحرک شده بودند . البته این فقط برای لانچر بود و رادارها رو سوار این شاسی نکرده بودند . http://www.youtube.com/watch?v=BVe0TZm4aew -
بالگرد هجومی کاموف کا-52 تمساح ( kamov ka-52 alligator) بالگرد هجومی کاموف کا-52 تمساح ( Kamov Ka-52 Alligator)
cheka پاسخ داد به ops تاپیک در بالگردهای هجومی
اینجور ملخ ها که به Co axial rotor یا موتورهای موازی معروفن با استفاده از دو ملخ موازی نیروی گشتاور همدیگرو خنثی میکنند و دیگه احتیاجی به ملخ کوچک در دم هلیکوپتر نیست . هلیکوپترهای استفاده کننده از این سیستم نه تنها یکی از نقاط ضعفشون (ملخ پشت) کم شده بلکه دارای پایداری بسیار بالاتر نسبت به هلیکوپترهای با سیستم معمولی هستند . طبق تستهای انجام شده بین دو هلیکوپتر Helix Ka-29 و Mi-24 Hind ، هلیکوپتر Ka-29 بخاطر استفاده از تکنولوژی Coaxial rotors دارای پایداری بیشتر نسبت به هایند بوده که این پایداری باعث افزایش دقت شلیک (به میزان دو برابر) نسبت به هلیکوپتر میل-24 گردیده . منبع http://www.aviastar.org/helicopters_eng/ka-29.php جناب Gava ، به نظر من البته هلیکوپتر Ka-50 برای مقایسه با Mi-28N مناسب تر باشه ، چون Ka-52 بیش از اون که برای درگیری مستقیم ساخته شده باشه برای battle management ، هدایت Ka-50 ها به سمت اهداف ، کشف دوربرد اهداف و بطور کلی ، نظارت و پشتیبانی الکترونیکی (ESM) هلیکوپترهای درگیری مستقیم Ka-50 طراحی شده [img]http://www.kamov.ru/i/502/377/fit/images/gallery/ka52/ka52-5.jpg[/img] -
بالگرد هجومی کاموف کا-52 تمساح ( kamov ka-52 alligator) بالگرد هجومی کاموف کا-52 تمساح ( Kamov Ka-52 Alligator)
cheka پاسخ داد به ops تاپیک در بالگردهای هجومی
[quote][color=darkblue] [quote] ([b]تا حالا نشنیده بودم هلیکوپتر بمب بندازه[/b])[/quote] کاوه جان هلیکوپتر وستلند / اس اج 3 سی کینگ هم قادر به حمل بمب می باشد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mark7nuclearbomb.jpg[/img][/color][/quote] هلیکوپتر Mi-24 Hind هم میتونه همزمان تا 4 بمب 250 کیلویی یا 2 بمب 500 کیلویی (از انواع ZAB, FAB, RBK, ODAB و ...) با خودش حمل کنه [img]http://www.military-today.com/helicopters/mil_mi24_hind.jpg[/img] فیلم رها کردن دو بمب توسط هلیکوپتر هایند : http://www.military-today.com/helicopters/mil_mi24_hind.htm -
بدون سرنشین آر.کیو-4 شاهین جهانی بدون سرنشین آر.کیو-4 شاهین جهانی ( RQ-4 Global Hawk)
cheka پاسخ داد به Blaze تاپیک در بی سرنشین ها
[quote]اين خبر خيلي مشكوكه! هواپيماي بدون سرنشين آمريكايي در مركز ايران براي هدف جاسوسي!!! [b]جاسوسي از چي؟؟ [/b] اگه منظور عكس برداريه كه ماهواره بهتر ميتونه اين كارو انجام بده ... اگه هدف شنود تلفني يا اينترنتيه هواپيماهاي جاسوسي پهن پيكري وجود دارند كه از خارج از مرزهاي ايران هم ميتونند اين كارو انجام بدند ... اگه هدف تخلييه محموله خاصي هست راههاي بهتر و امن تري واسه انتقالش به داخل ايران هست ... اگه هدف بمباران نقطه خاصي هست واسه اين كار يه هواپيماي فسقلي نميفرستند.... مستعد ترين احتمال همون شناسايي محل سيستم هاي راداري و پدافندي ايران هست. وگرنه دليلي نداره آمريكا گوشت قربوني رو همينجوري بفرسته واسه ما !!![/quote] با توجه به اینکه هدف این ماموریت تاسیسات اتمی فردو بوده ، احتمالا هواپیمای آمریکایی قصد اندازه گیری گرمای خروجی (یا پارامتر دیگه ی خروجی) از این تاسیسات به محیط اطراف بوده ، با این جور اطلاعات میشه توان و راندمان اون مرکز اتمی رو تخمین زد و دید مثلا اگر ایران بخواد بمب اتمی درست کنه ، با سرعتی که این تاسیسات کار میکنند چند ماهه به این مقدار اورانیوم غنی شده دست پیدا میکنن. هواپیماهای یو-2 آمریکایی هم قبلا برای اندازه گیری این پارامتر ها ماموریتهای شناسایی روی تاسیسات اتمی نظامی شوروی انجام میدادن -
خیلی ممنون ، نکته ای که در این کلیپها هست اینه که من قبلا در تاپیک دیگه ای خونده بودم یک نقطه ضعف سیستم گلوله گذاری خودکار تانکهای شوروی نسبت به سیستم گلوله گذاری تانکهای غربی که هنوز دستی هستند ، اینه که سیستم خودکار توانایی انتخاب نوع گلوله رو نداره و سلکتور اتولودر پشت سر هم و به ترتیبی که چیده شده ، گلوله ها رو شلیک میکنه . در حالیکه در تانکهای غربی ، فرد لودر میتونه گلوله ی مورد نظر رو مشخص کنه اما در کلیپ ها مشخصه توپچی میتونه با استفاده از پنل مخصوصی نوع گلوله رو مشخص کنه و سیستم بطور اتوماتیک اون نوع گلوله رو لود میکنه .
-
[quote]دوستان کسی هیچ عکسی از تی 95 یا بلک ایگل ندارن ؟! از اون عکس خوشگلا که مستر شفق گذاشتن! قبلا هم فکر کنم گفتم کسی نزاشته! [/quote] متاسفانه چون حفاظت اطلاعات بشدت روی این دو تا تانک اعمال میشه عکسهای در حد والپیپر نمیشه براش پیدا کرد ، بخصوص تانک تی-95 که من خودم تاحالا فقط یکبار کلیپ این تانک رو دیدم که روی تانک بر بود و با برزنت برجک رو پوشونده بودند حالا چندتا عکس از Black Eagle میذارم امیدوارم نیازتون رو برطرف کنه [img]http://www.military-today.com/tanks/t12_black_eagle.jpg[/img] [img]http://fofanov.armor.kiev.ua/Tanks/MBT/640.jpg[/img] [img]http://warfare.ru/0702ey70/pictures/orel2.jpg[/img]
-
جناب Shola متاسفانه روزنامه ای که شما لینک خبرش رو قرار دادید (و جهت گیریش کاملا مشخصه) بطور مضحکس سعی کرده حوادث مختلف رو حتی به قیمت تحریف تاریخها و از بین بردن اعتبار حرفه ای نداشته اش به هم ربط بده . برای مثال این روزنامه سعی کرده قتل روزنامه نگار روسی ، آنا پولیتكوفسكایا رو به مساله ی گروگانگیری بسلان ربط بده و حتی برای زیاد کردن پیاز داغ ماجرا ، زمان قتل این روزنامه نگار رو "ساعاتی بعد از نوشیدن چای سمی در راه اوستیای شمالی و در یک بیمارستان" و در بحبوحه ی گروگانگیری مدرسه دانسته ، در حالیکه این خانم در سال 2006 (دو سال بعد از گروگانگیری بسلان) ، در آسانسور آپارتمانش و در حالیکه دو گلوله به سینه اش اصابت کرده بود کشته شد ! تحلیل این روزنامه با واقعیتی که بقیه منابع گفتند 180 درجه فرق داره
-
البته این نکته رو هم بگم که همونطور که دوستان اشاره کردند ، اینجور روش آزاد کردن گروگانها در مرحله ی آخر و وقتی هیچ راه دیگه ای وجود نداره انجام میشه ، وگرنه نیروهای ویژه ی روسیه از تاکتیکهای ضربتی و حتی روانی رعب آوری استفاده میکنند . یادم میاد جایی خوندم در اکتبر 1986 و در اوج ناآرامی های لبنان که هر روز دیپلماتهای کشورها رو گروگان میگرفتند یکی از گروههای مسلح لبنانی 3 دیپلمات شوروی رو گروگان گرفت و یکی دیگه رو هم کشت . بعد از این قضیه تیم نیروی ویژه ی آلفای شوروی با پرواز نظامی به لبنان فرستاده شد ، وقتی که این تیم در لبنان مستقر شدند . ک.گ.ب هویت همه ی گروگانگیرها با خانواده شون رو پیدا کرده بود ، نیروهای روسی هم رفتن از خانواده های هر کدوم گروگانگیرها یک نفر رو گرفتند ، تیکه تیکه اش کردن و قطعه های بدنش رو برای گروگانگیرها فرستادن ! و هشدار دادن اگر دیپلماتها ظرف 48 ساعت آزاد نشن همه ی خانواده ی گروگانگیرها به همین سرنوشت دچار میشن ! صبح روز بعد تروریستها دیپلمات های شوروی رو جلوی سفارت شوروی رها کردند و بعد از این قضیه هم تا 20 سال کسی جرات نکرد به سفارت شوروی/روسیه چپ نگاه کنه ! [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/6a/Alpha_antiterror_group_emblem.png[/img]
-
خالخین گول بررسی و تحلیل نبرد خالخین گول ..... نبردی که باعث تغییر سرنوشت جنگ جهانی دوم گردید.
cheka پاسخ داد به ALI تاپیک در جنگهای معاصر
مقاله تون بسیار دقیق و به نکته ی ظریفی پرداخته بود ، خیلی ممنون -
کلنل جان من اون جمله ی "بمب بستن به گروگان ها رو" برای گروگانگیری مدرسه ی بسلان عرض کردم نه تئاتر مسکو ، اگر به عکسهایی که در زمان گروگانگیری از سالنهای ورزشی مدرسه گرفته شده نگاه کنی کاملا متوجه حرفم میشی . حیله های خرید زمان در مذاکرات که مورد معمولی هست . در مورد دز تزریق شده ی گاز من اطلاعی ندارم ! ولی بازهم بنظرم عدم ارایه ی اطلاعات در مورد این گاز توسط دولت روسیه هم نقش زیادی در افزایش تلفات داشته
-
اسپهبد عزیز ، بنده هم عرض کردم اگر بخوایم جزیی نگاه کنیم بله روش خیلی خشونت باری بوده ، ولی خوب اثر کلیش رو الان داریم میبینیم که تروریستها جرات ندارند از اونموقع دیگه گروگانگیری کنند و این یعنی اقتدار امنیتی ، چیزی که تمام نیروهای امنیتی دوست دارن داشته باشند ، در نگاه کلی هم جون خیلی افراد بیشتری با این خشونت حفظ میشه . البته نا گفته نمونه که شدت عمل و خشونت تروریستهای چچنی هم خیلی بالا بود ، طبق گزارشا و عکسهای حادثه ، تقریبا تمام گروگانها رو به بمب بسته بودند و Boody trap کرده بودند . از طرف دیگه پافشاری افراطی های چچنی بر خواسته شون (که کاملا سیاسی بود) جای مذاکره نذاشته بود کلنل عزیز ، البته آمار دقیقی از علت دقیق تلفات غیرنظامیان وجود نداره اما طبق حدسهایی که کارشناسان شیمیایی زده اند ، عامل استفاده شده در تئاتر مسکو بیشتر یک عامل Incapacitator (ناتوان کننده) بوده تا کشنده ، یعنی کسی که با این گاز مسموم شده اگر تحت مداوای مناسب قرار بگیره خطر مرگ یا صدمه ی زیاد وجود نداره ، اما مشکل اصلی که باعث افزایش تلفات ناشی از گاز شد همین بود ! دولت روسیه از ارایه ی کوچکترین اطلاعاتی در مورد این گاز خودداری میکرد ، این یعنی پزشکان نمیدونستند دقیقا با چی رو به رو هستند نمیتونستند کاری برای گاز گرفته ها انجام بدن . حفاظت اطلاعات روسیه بحدی بود که حتی درخواست سفارت کشورهای خارجی (از جمله ایالات متحده) برای اطلاعات در مورد عامل گازی (جهت درمان اتباعشون که در جریان درگیری مسموم شده بودند) بطور علنی با نادیده گرفتن مقامات روسی مواجه شده بود !
-
اگر بخوایم دقیقتر بگیم دو گروگانگیری بزرگ در زمان ریاست جمهوری پوتین اتفاق افتاد ، گروگانگیری مدرسه ی بسلان و گروگانگیری در تئاتر مسکو ، در هر دو مورد برخورد نیروهای امنیتی روسیه بر طبق همین استراتژی "کشته شدن تروریستها در اولویت اول" بود . در تئاتر مسکو روسها با استفاده از گاز عامل نارنجی (که هنوز هم اثراتش ناشناخته مونده) همه رو بیهوش کردند و تروریستها رو گرفتند ، در گروگانگیری مدرسه ی بسلان که تروریستها نسبت به دفعه ی قبل مجهز تر اومده بودند و طبق گزارشات حتی دور مدرسه رو مین گذاری هم کرده بودند . نیروهای وزارت کشور و FSB با همکاری ارتش روسیه و استفاده از تجهیزات سنگین کل مدرسه رو با فشار زرهی تصرف کردند . بنظر من هم با اینکه این روش در نگاه اول یکم خشونت بار بنظر میاد اما در دراز مدت کاملا موثر و هوشمندانه است ، چون تروریستها میدونن با گروگانگیری ، حتی اگر تک تک گروگانهاشون هم کشته بشن یک درصد هم احتمال رسیدن به خواسته شون رو ندارند . اصلا ربطی به آموزش دیده بودن یا نبودن نیروها هم نداره ، فکر نکنم کسی به آموزش دیده بودن Spetsnaz و OMON شک داشته باشه . معمولا تروریستها همیشه یک قدم جلوتر از نیروهای امنیتی هستند و خیلی وقتها نمیشه با گروگانگیرهای آموزش دیده مقابله کرد . اگر هم بهشون باج بدی میفهمن ضعف داری و در صورت نیاز باز این کار رو انجام میدن .
-
تانک اصلی میدان نبرد تی-34 تانک اصلی میدان نبرد T- 34
cheka پاسخ داد به panzer-grouppen تاپیک در تانک
با تشکر فراوان از جناب گوردون بخاطر مقاله ی زیباشون در مورد این تانک قدرتمند . دوستان توجه داشته باشید برای ارزیابی عملکرد تانکها باید اونها رو با هم کلاس های خودشون مقایسه کنید ، مقایسه ی تانکی مثل تی-34 با تانکهای سنگینی چون تایگر کاملا اشتباه است . اگر بنا بر مقایسه است ، شوروی تانکهای مناسبتری مثل KV-1 و IS-2/3 رو هم برای مقایسه با تایگر داره . اگر اینطوری که شما میگین تی-34 ضعیف بود ژنرالهای آلمانی اون رو "قویترین تانک جنگ جهانی دوم" نمیخواندند . تانک T-34 از بسیاری از جهات یک شاهکار مهندسی به حساب میاد که مسلما این نقاط قوت در مقایسه با تانکهای هم رده و هم کلاس خودش به شدت خودش رو نشون میده . برای مثال ، تی-34 یکی از اولین تانکهای جنگ جهانی بود (بعد از T-26 که اونهم در شوروی ساخته شد) که از سیستم تعلیق مستقل برای هر چرخ تانک استفاده میکرد ، این سیستم که در ابتدا توسط دانشمند آمریکایی بنام والتر کریستی ساخته شد اما با بی توجهی آمریکایی ها مواجه شد ، اما شوروی با خرید لیسانس این تکنولوژی اون رو روی تانکهای BT-2 و T-26 استفاده کرد و با یکم تغییر در تی-34 بکار گرفت که نتیجه ، تحرک فوق العاده ی تانک نسبت به بقیه ی تانکهای جنگ جهانی بود . [img]http://www.powmadeak47.com/tanky/christie2.jpg[/img] انقلاب دیگر طراحی تی-34 زره شیبدارش بود ، خیلی ها فکر میکنند تی-34 حفاظت رو فدای تحرک کرد و زره نازکی که روی تی-34 نصب شده هیچ شانسی در مقابل توپ آلمانی نداشت ، اما در تی-34 زره بصورت شیبدار نصب شده که در اینصورت در مقابل گلوله های مستقیم ، حفاظت تانک دو برابر افزایش پیدا میکنه بطوریکه گلوله باید برای نفوذ در زرهی که 60 درجه شیب داره باید در دو برابر ضخامت زره نفوذ کند . [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f8/Sloped_armour_weight_illustration.PNG/800px-Sloped_armour_weight_illustration.PNG[/img] با استفاده از این تکنولوژی ، در حالیکه ضخامت زره تی-34 نصف تانک پانتر آلمانی بود اما حفاظت دو تانک در مقابل گلوله های توپ و موشکهای ضد تانک تقریبا برابر بود . علاوه بر این در زره شیبدار تی-34 احتمال کمانه کردن (Deflection) موشکها و پرتابه ها (گلوله های توپ) بدون اینکه به زره تانک آسیبی برسه وجود داره که یک مزیت دیگه ی تانک هست . [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/39/Armor-slope-groove.png[/img] [img]http://www.copyright-free-photos.org.uk/guns/t34-russian-tank.jpg[/img] [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/37/T54_Training_Parola_Tank_Museum_3.jpg/800px-T54_Training_Parola_Tank_Museum_3.jpg[/img] [i]عکسی از زره جلویی برش خورده ی تی-34 ، به ارقام ضخامت زره در نشانگرها دقت کنید[/i]- 28 پاسخ ها
-
- اتحاد شوروی
- روسیه
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
[b]پس از موضع محکم رییس جمهور و نسخت وزیر روسیه نسبت به قطب شمال و تاکید بر حفظ "قدرتمندانه و مداوم" منافع روسیه در قطب شمال ، وزیر دفاع روسیه امروز از تشکیل دو تیپ مخصوص در ارتش روسیه برای حفاظت از منافع روسیه در قطب شمال خبر داد ![/b] http://rus.ruvr.ru/data/2010/07/07/1227329302/3RIA-691519-Preview.jpg به گزارش خبرگزاری ریانوستی ، اناتولی سردیکوف ، وزیر دفاع روسیه اعلام کرد روسیه برای دفاع از منافع خود در قطب شمال ، به این منطقه نیروی نظامی میفرستد . وی ادامه داد "ستاد مشترک ارتش روسیه هم اکنون در حال طراحی استراتژی استقرار این گروه ضربتی در قالب دو تیپ مستقل هستند" وزیر دفاع روسیه مناطق احتمالی استقرار این نیروها را مورمانسک و آرخانگلسک عنوان کرد اما از بررسی بقیه گزینه ها برای استقرار این نیروها خبر داد . واحدهای مشابه قطبی در ارتش کشورهای فنلاند و نروژ نیز ایجاد شده بود ، اما دو ابرقدرت نظامی مدعی قطب شمال ، یعنی روسیه و آمریکا تاکنون نسبت به ایجاد واحدهای قطبی در ارتش خود اقدام نکرده بودند . http://en.rian.ru/mlitary_news/20110701/164952606.html
-
حقایق تکان دهنده درباره ی ابرسلاح الکترومغناظیسی شوروی (Sura)
cheka پاسخ داد به cheka تاپیک در تسلیحات استراتژیک
"[b]ترسناکتر از چیزی که ذهن بشر تابحال تصورش را کرده[/b] با توجه به حوادث ذکر شده که دلایل غیرقابل انکار از دست داشتن سلاح های الکترومغناطیسی در به وجود آمدن آنها موجود است ، توصیفی که برژنف در سال 1975 از این سلاح که آنرا "ترسناکتر از چیزی که ذهن بشر تابحال تصورش را کرده" نامیده بود توصیف بسیار نزدیک به واقعیت و توجیه شده از این سلاح است ، حال نوعی "توازن وحشت" در دنیا وجود دارد . اکنون و بعد از فروپاشی شوروی نیز هنوز خبرهایی هرچند کم رنگ از فعالیت تاسیسات الکترومغناطیسی روسیه مثل تاسیسات سورا و دیگر تاسیسات در سیبری و دست داشتن این تکنولوژی در حوادثی مثل طوفان چند سال پیش کاترینا در نیواورلان آمریکا بگوش میرسد نیکولای تسلا پدر سلاحهای الکترومغناطیسی متاسفانه ، تعداد بسیار کمی از آمریکایی های نسل جدید از دستاورد های عظیم مهندسی و علمی نیکولای تسلا مطلعند ، اما تلاشهای این دانشمند بزرگ در دوران سرمایه گذاری شرکتهای آمریکایی در فعالیتهایش بطور گسترده ای به ارتقا سطح زندگی و سطح تولید در آمریکا کمک کرد . او پس از مهاجرت به آمریکا در کارخانه ی ادیسون در نیوجرسی و پس از آن با جورج وستینگ هاوس همکاری میکرد ، تسلا اصول میدان مغناطیسی چرخان را کشف کرد و در آنرا در ساخت موتور الکتریکی القایی بکار برد در سال 1899 ، تسلا آزمایشگاه تحقیقاتی خود در کلورادو اسپرینگ را تاسیس کرد ، تسلا در آزمایشگاه خود روشی برای انتقال برق در فواصل طولانی بدون استفاده از سیمها ابداع کرد ، او توانست با استفاده از این تکنیک 200 لامپ رشته ای کربنی که در کل حدود 10 کیلووات برق مصرف میکردند را از فاصله ی 26 مایلی آزمایشگاهش و با استفاده از امواج الکترومغناطیسی روشن کند . تسلا در سال 1900 توانست جی.پی مورگان از سرمایه داران مشهور آمریکا را راضی کند تا با سرمایه گذاری 150 هزار دلاری مورگان ، تسلا دستگاهی بسازد که بتواند فرستنده ی الکترومغناطیسی بسازد بسازد که به اروپا سیگنال های رادیویی بفرستد ، او این فرستنده را برج واردنکلیف نامید. تسلا طی مقاله ای در سال 1903 تحت عنوان "مشکل روز افزون انرژی برای انسان" که در مجلات علمی آمریکا از جمله "مجله ی قرن" منتشر کرد از اختراع این روش و قصد خود برای انتقال رایگان انرژی الکتریکی بطور همزمان به تمام نقاط دنیا پرده برداشت ، همزمان مجله ی "رادیو الکترونیک" در مقاله ای با عنوان "12 میلیون ولت" به بررسی آزمایشات الکتریکی تسلا پرداخت ، اما جی.پی مورگان ، یکی از سرمایه داران اصلی آمریکایی و حامی مالی تسلا که بعد از این اظهارات او بلافاصله تمام حمایتهای مالی اش از تسلا را قطع کرد و با نفوذی که در وال استریت ، بازار آمریکا داشت (نفوذ مورگان در وال استریت به حدی بود که در آمریکا از وی به عنوان اختاپوس یاد میکردند) ، تمام سرمایه داران را از اختراعات تسلا ترساند و آنها را به عدم سرمایه گذاری در پروژه های تسلا سوق داد ، همزمان ادیسون نیز برای ترساندن سرمایه گذاران و افکار عمومی از اختراعات تسلا ، یک فیل را با استفاده از الکتریسیته کشت و فیلم آنرا در آمریکا منتشر کرد و اختراعات تسلا را خطرناک برای بشر دانست ، تمام حمایتهای مالی از تسلا قطع شد و پروژه ی برج الکتریکی 1 تریلیون واتی او در سال 1904 متوقف گردید همزمان با این حوادث که در سال 1904 اتفاق میافتاد ، کمونیستهای روسیه که در حال مبارزه برای سرنگون کردن تزار بودند پیشرفتهای تسلا و عدم حمایت مالی آمریکایی ها از او بود ، کمونیستها بعد از بدست گرفتن قدرت در سال 1917 به دستیار تسلا نزدیک شدند و پس از مرگ نیکولای تسلا از او برای انتقال تمام طرحها و دستاورد های علمی تسلا استفاده کردند و بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم و در زمان خروشچف به توسعه ی این سلاحها پرداختند . این اقدامات که توسط بعضی آمریکایی های نزدیک به تسلا مشاهده میشد و با واکنشهایی هم همراه بود بطور مثال روزنامه ی نیویورک تایمز در شماره ی 28 ژوئن 1924 از اقدامات تحقیقاتی کمونیستها در زمینه ی سلاحهای هسته ای خبر میدهد و مینویسد :"خبرهای نشت کرده از حلقه های کمونیستی نزدیک به تروتسکی در مسکو حاکی از این است که شوروی با استفاده از دانشمندی بنام گراماچیکوف در حال توسعه ی سلاحهای مغناطیسی و استفاده ی آزمایشی آن روی هواپیماهای انگلیسی و آمریکایی در جریان جنگ داخلی شوروی بوده است" هرچند آمریکایی ها نیز در سالهای دهه ی 70 و 80 و بعد و پس از مشاهده ی استفاده ی وسیع شوروی از تکنولوژی تسلا دست به اقداماتی برای توسعه این سلاحها زدند ، برای مثال مجله ی "رادیو و الکترونیک" طی مقاله ای در سال 1976 ، خبر از انجام آزمایشهای الکترومغناطیسی توسط آمریکایی ها دادند اما تحقیقات آمریکایی ها در مقایسه با شوروی که سالها وقت و هزینه صرف کرده بود ابتدایی و کوچک بود. [b]انفجار رودخانه ی تانگاسکا [/b] در 30 ژوئن 1908 ، انفجار شدیدی که قدرت آن 15 مگاتن تن تی ان تی براورد شده در منطقه ی تانگاسکا در سیبری مرکزی اتفاق افتاد ، انفجار 500.000 درخت در منظقه را صاف کرد و تا شعاع 620 مایلی شنیده شد ، تا این روز منطقه هنوز از آن انفجار احیا نشده ، همه فکر میکردند یک شهاب سنگ 100 هزار پوندی باعث این انفجار بوده اما از کسانی که در منطقه بودند هیچ کس سقوط شهاب سنگ به این بزرگی را ندید و شاهدان در شهر تومسک در نزدیکی تانگاسکا گفتند صدای انفجار شدیدی شنیدند اما هیچ تکه سنگی را که در اثر انفجار پرتاب شده باشد ندیدند ، هنگامی که هیئت اعزامی در سال 1927 برای بررسی منطقه به آنجا رفتند هیچ اثری از برخورد شهاب سنگ یا تکه های شهاب سنگ در منطقه پیدا نکردند ، آنها حتی برای یافتن تکه های نیکل و آهن که اجزای تشکیل دهنده ی شهاب سنگ هستند ، زمین را کندند تا عمق 118 فوتی نیکل یا آهن نیافتند . همزمان در بقیه نقاط دنیا نیز گزارشات عجیبی به گوش میرسید ، دو محقق بنام بکستر و آتکینز در مقاله ای تحت عنوان "آتشی که آمد" که در مجله ی تایمز منتشر شد ، درباره ی تغییرات ضعیف اما گسترده ای در شبکه ی مغناطیسی اطراف زمین در زمان انفجار تانگاسکا صحبت میکردند در سوم جولای همان سال مجله ی نیویورک تایمز چاپ برلین نیز از مشاهدات برخی شهروندان آلمانی و اروپای شمالی از "اشعه های نورانی وسیع و ابرهای درخشان در آسمان در فاصله ی روزهای قبل از انفجار تانگاسکا" خبر داد چندین سری تحقیق درباره ی این حادثه اتفاق افتاد و سرانجام علت رسمی این اتفاق اینگونه اعلام شد که تکه ی 100000 تنی از شهاب سنگ که بیشتر از یخ و خاک تشکیل شده بود با سرعت زیاد به اتمسفر زمین برخورد کرد ، ذوب شد و در نزدیکی زمین منفجر شد ، بدون اینکه گودالی یا اثری برجای بگذارد. نیکولای تسلا سالها بعد و بطور تلویحی اذعان کرد که در آزمایشی که قبل از 1915 انجام داده بود بوسیله ی امواج رادیویی فرکانس پایین که از آزمایشگاهش در کلورادو باعث انفجار بزرگی گردید که با توجه به شواهدی ، منظور تسلا انفجار تانگاسکا بوده . دانشمندان امروز نیز توافق دارند که تسلا در آن زمان به تکنولوژی انتقال انرژی الکتریکی از طریق امواج رسیده بود .توجه داشته باشید که این اتفاق در 30 ژوئن 1908 افتاد ! او حتی در فوریه ی سال 1935 در توصیف اختراع فوق العاده اش به مجله ی آزادی گفت :" [i]اختراع من احتیاج به نیروگاه قدرتمندی دارد ، اما هنگامی که مستقر شود میتواند همه چیز ، انسان و ماشین را تا شعاع 200 مایلی از بین میبرد[/i]" این آزمایشهای تسلا میتوانند به شما ذهنیت درستی را درباره ی سلاحهایی که شوروی سالها درباره ی آن تحقیق و سرمایه گذاری میکرد ." -
حقایق تکان دهنده درباره ی ابرسلاح الکترومغناظیسی شوروی (Sura)
cheka پاسخ داد به cheka تاپیک در تسلیحات استراتژیک
Lorn عزیز متعجبم که شما انتظار دارید خود آمریکایی ها به این قضیه واکنش نشون بدن ! مگه زمانی که آمریکا بمب اتمی ساخت و روی ژاپن هم انداخت آمریکایی ها چیزی گفتن ؟ در همین ایران هم اگر بمب اتمی ساخته بشه من شک دارم ایرانی ها اعتراض کنند ! در واقع ما خوشحال هم میشیم که قدرتمون بیشتر شده . در مورد مقاله هم اگر متن رو به دقت مطالعه کنید متوجه میشید که در این مقاله اصلا خبری از اطلاعات محرمانه ای که از شوروی درز کرده باشه نیست ! نویسنده عمدتا به سیگنالهایی که خود مقامات شوروی بطور علنی در سخنرانی هاشون میفرستند ، شرایط غیرعادی دربرخی حوادث (که با اطلاعاتی که خودش و تیمش از سلاحهای مغناطیسی دارند بررسی شده) و ... حتی بیشتر ما هم مسایلی مثل پیشنهاد خلع سلاح اتمی که توسط شوروی مطرح شد رو شنیده باشیم اما تحلیل پشت این پیشنهاد چیزیه که ما نمیتونیم انجام بدیم. -
حقایق تکان دهنده درباره ی ابرسلاح الکترومغناظیسی شوروی (Sura)
cheka پاسخ داد به cheka تاپیک در تسلیحات استراتژیک
[quote]این سلاح الان از حالت عملیاتی در اومده یا هنوز هم فعاله؟[/quote] تا جایی که بنده اطلاع دارم تاسیسات Sura در حال حاضر عملیاتی است و حتی بعضی حوادث مثل طوفان غیرمنتظره ی کاترینا که چند سال پیش (در دوران W.bush) ایالت نیوارلان آمریکا رو ویران کرد و همچنین زلزله ی اخیر ژاپن رو ادامه ی پروژه ی مهندسی آب و هوای زمان شوروی دونسته اند که اگر امکانش پیش بیاد در مورد اون حوادث هم در این تاپیک صحبت میکنیم -
حقایق تکان دهنده درباره ی ابرسلاح الکترومغناظیسی شوروی (Sura)
cheka پاسخ داد به cheka تاپیک در تسلیحات استراتژیک
"در [b]یک جولای 1986 [/b]، فرانکلین گولدن ، استفاده از سیگنال جدید الکترومغناطیسی در تاسیسات الکترومغناطیسی "دارکوب" شوروی کشف کرد و با استفاده از یک تکنیک مخصوص فیزیکی ، فهمید که این موج جدید یا تابش بر فلزات ، آنها را نرم میکند ، در نتیجه در این زمان ، شوروی در حال آماده کردن نوعی سیگنال جدید نرم کننده ی فلزات (Metal Softening) به منظور استفاده در عملیاتهای بعدی بود . در 28 جولای 1986 ، فاجعه ی[color=red] انهدام شاتل Challenger [/color]رخ داد که با توجه به علایم موجود در منطقه بطور قطع میتوان حمله ی مغناطیسی "دارکوبها" را عامل این فاجعه دانست ، برخی علایم بدین شرح اند : [img]http://www.topsecretwriters.com/wp-content/uploads/2010/11/challenger.jpg[/img] – بغیر از فلوریدا جریانهای ابر مخصوصی طبق پروژه ی "مهندسی آب و هوای آمریکا" در فاصله ی چند روز قبل از پرتاب شاتل در لس آنجلس ، کالیفرنیا و آلباما مشاهده و عکسبرداری شد ، این وضعیت آب و هوایی بخصوص در بعد از ظهر قبل از پرتاب تشدید شد. - جریانهای هوای سردی که در حالت عادی از Huntsville و آلباما به سمت شمال شرقی حرکت میکردند بطور غیرعادی بسمت جنوب کشیده شدند که باعث سرد شدن بیشتر منطقه ی فلوریدا شد ، هدف شوروی از این اقدام قرار دادن Challenger زیر فشار بیش از حد هوای سرد در هنگام پرتاب بود . - در حالیکه پرتابهای شاتلهای آمریکایی بطور معمول توسط ناوهای جمع آوری اطلاعات شوروی که در نزدیکی ساحل فلوریدا مستقر میشدند ، نظارت میشد . 4 ساعت قبل از پرتاب شاتل Challenger، تمام ناوهای شوروی منطقه را بسرعت ترک کردند ، [i]این اولین پرتاب شاتل بود که توسط ناوهای شوروی نظارت نمیشد .[/i] - در صبح روز پرتاب ، امواج الکترومغناطیسی با فرکانس بالا به منظور تقویت پتانسیل الکترومغناطیسی منطقه ای به شبکه ی الکترومغناطیسی اتمسفر محل پرتاب اضافه شد ، یکی از نشانه های بارز این اقدام "دارکوب" های شوروی ، پرنده ها بودند ، پرنده های کوچک دارای قابلیت ارسال و دریافت امواج الکترومغناطیسی هستند و از این قابلیت برای تعیین مسیر خود بطرف هدف استفاده میکنند ، اما مغز پرندگان کوچک مثل کبوتر نسبت به امواج الکترومغناطیسی فرکانس بالا بسیار حساس است چراکه مغز پرنده ای مثل کبوتر همانند یک گیرنده ی الکترومغناطیسی بسیار کوچک عمل میکند که تنها توانایی دریافت امواج با طول موج بلند (فرکانس پایین) را دارد ، لذا قرار گرفتن پرندگان در معرض امواج فرکانس بالا منجر به صدمات مغزی یا حتی مرگ آنها میشود . با توجه به این ویژگی پرندگان و گزارش اخبار شبکه ی تلویزیونی ملی آمریکا مبنی بر اینکه برخلاف همیشه ، امروز هیچ پرنده ای در آسمان محل پرتاب دیده نمیشود ، ارسال امواج الکترومغناطیسی فرکانس بالا توسط دارکوبها اثبات میشود. - سابقه ی فعالیتهای غیرعادی الکترومغناطیسی شوروی در 3 پرتاب شاتل قبلی که از همین پایگاه انجام شد (آخرین آنها در 26 نوامبر 1985 بود که در قسمت قبلی مقاله گفته شد) نشان میداد که "دارکوبها" روی این محل پرتاب متمرکز شده اند و دیر یا زود بطور واقعی سلاح خود را روی یکی از سفینه ها تست خواهند کرد. - انهدام هواپیمای ترابری DC-8 آمریکا در 12 دسامبر 1985 (جزییات حادثه در قسمت قبل مقاله) نشان داد که شوروی آزمایشات و تستهای الکترومغناطیسی خود را به مرحله ی انهدام واقعی اهداف ارتقا داده که انهدام سفینه ی چلنجر هم در قالب همین مرحله از تستها انجام شده . – در پروسه ی انهدام شاتل challenger دارکوبها برای اولین بار از سیگنالهای الکترومغناطیسی با قابلیت نرم کردن فلزات که قبلا توسط گولدن کشف شده بود ، استفاده کردند و این امواج در شبکه ی الکترومغناطیسی منطقه ی اطراف سکوی پرتاب نیز کشف شد ، وظیفه ی این سیگنال در انهدام شاتل چلنجر ضعیف کردن فلز درون و در اطراف بوستر بود ، توجه داشته باشید که این فلز که قبل از پرتاب بعلت شرایط آب و هوایی بسیار سردی که از قبل در منطقه ایجاد شده بود ، بیش از حد تحملش سرد شده بود ، پس از احتراق و حرارت ناگهانی و بسیار زیاد ناشی از بوستر موشک و امواج الکترومغناطیسی ضعیف میشود. - تقریبا بلافاصله بعد از احتراق بوستر موتور موشک ، فلزات محفظه ی نگهدارنده ی سوخت بوستر که تحت فشار شدید تغییر ناگهانی دما و امواج مخصوص الکترومغناطیسی بودند ، در مدت 10 ثانیه بعد از احتراق در هم شکسته و باعث ایجاد سوراخ در محفظه ی سوخت موشک ، نشت سوخت موشک ، ترکیب شدن آن با اکسیژن هوا و در نهایت انفجار محفظه ی سوخت موشک شد . - طبق مشاهدات ناظران ، قبل از انفجار سفینه ، نوری که بطور یقین "موج نرم کننده ی فلز" بوده ، از آسمان به سفینه رویت شده. – در طول چند روز بعد از انفجار شاتل چلنجر ، زلزله های پشت سرهم 11 ایالت آمریکا را لرزاند ، این نوع از زلزله با توجه به زمان آن بسیار مشکوک است و احتمالا دسته ی امواج مغناطیسی که برای انفجار شاتل به فلوریدا تابیده شده بودند در چند روز بعد بر لایه های پوسته زمین نیز اثر گذاشته و آنها را به هیجان آورده اند. – علاوه بر جبهه ی هوای سرد ، بادهای شدید و تلاطم هوا در روز پرتاب شاتل در منطقه موجب ایجاد فشار هرچه بیشتر بر اسکلت سفینه میشد و میتوان این احتمال را داد که این جریانها و تلاطم ها در روزهای قبل توسط "دارکوبهای" شوروی ایجاد یا تقویت شده . - در طول چند روز بعد از حادثه بخصوص در روزهای 1 تا 4ام ژانویه 1986 ، تعداد بسیار زیادی از پرندگان که بطور غیرعمدی در حال حرکت به سمت بیرمنگام و آلباما بودند ، با امواج الکترومغناطیسی فرکانس بالای پراکنده ای مواجه شدند و در حالیکه مرده بودند از آسمان به زمین میریختند . - مهمتر از همه ، گزارش ژنرال دانیل گراهام (یکی از مسئولان CIA) بود که در آن گفته شد در بعد از ظهر انهدام شاتل چلنجر ، یک مامور ارشد KGB مهمانی برگزار کرد تا موفقیت تست "دارکوبهای" شوروی در مقابل چلنجر را جشن بگیرد ! توجه داشته باشید که تمام پروسه ی توسعه ، پیاده کردن و فرماندهی و کنترل سلاحهای الکترومغناطیسی شوروی تحت نظارت KGB انجام میگرفت ، پس از این گزارش ، کنگره ی آمریکا دستور تحقیقات طبقه بندی شده درباره ی علت فاجعه ی چلنجر را صادر کرد ، اما نتایج آن در دسترس عموم قرار نگرفت ، فراتر از هر شکی شوروی بطور مستقیم در انهدام چلنجر و کشته شدن 7 فضانورد آن نقش مستقیم داشت. در [b]18 آوریل 1985 [/b]، یک موشک Titan 34-D که از پایگاه نظامی vandenberg آمریکا پرتاب شده بود ، 5 ثانیه بعد از پرتاب منفجر شد ، دوربین های ویدئویی که در حال فیلمبرداری از پرتاب موشک بودن بطور غیرعمدی اشعه ی نوری را در بالای موشک در زمان پرتاب و زمان انفجار ثبت کردند ، مهندس ران کول از نیروی هوایی آمریکا شخصا فریم به فریم فیلمهای دوربین ها را بررسی کرد و اذعان داشت که کره ی نورانی در بالای موشک بطور کامل مستقل بوده ، این نشانه ی مثبت از دخالت شوروی در انهدام این موشک نظامی بود ، همانطور که در انفجار موشک تایتان قبلی در آگوست 1985 نیز نشانه هایی از استفاده از سلاحهای الکترومغناطیسی وجود داشت. [b]می 1986[/b] ، موشک کلاس Delta متعلق به ناسا که در حال حمل یک ماهواره ی هواشناسی بسیار حیاتی به فضا بود ، شکست خورد ، موشک در مرحله ی بعد از پرتاب خود به علت دریافت نوعی دستور الکترونیکی ، موتور اصلی خود را خاموش کرد و از مسیر اصلی منحرف شد ، بطوریکه مسئولان ناسا برای جلوگیری از برخورد موشک به زمین آنرا در فضا منهدم کردند . در فیلمی که از پرتاب و پرواز موشک در اتمسفر ثبت شده بود ، نویسنده ی این مقاله بهمراه چندین نفر از مسئولان ناسا و پنتاگون نوعی اشعه نورانی را مشاهده کرد که از زمین تابیده شد و موشک را مورد اصابت قرار داد . در [b]می 1986 [/b]، موشک آریان که توسط اروپای غربی پرتاب شده بود چند ثانیه بعد از پرتاب منفجر شد ، حداقل یک تحلیل خبری عمومی منتشر شده از حادثه وجود دارد که گزارش داده دولت فرانسه این حادثه را نتیجه ی دخالت مستقیم شوروی در سیستمهای موشک دانسته . بجز اینهم گزارش دیگری از یک سرمایه گذار اروپایی که در آن برهه در شوروی بسر میبرد وجود دارد که در آن ادعا شده رییس جمهور وقت فرانسه درباره ی این حادثه با گورباچف تبادل نظر کرده . در [b]اکتبر 1986[/b] ، نشست ایسلند بین ریگان ، رییس جمهور آمریکا و گورباچف برگزار شد ، در این نشست شوروی پیشنهاد غیرقابل منتظره ی خلع سلاح بخش عمده ی تسلیحات هسته ای شوروی و آمریکا را مطرح کرد که در صورت موفقیت میتوانست راه را برای استفاده ی همه جانبه ی سلاح های الکترومغناطیسی به عنوان تنها سلاح کشتار جمعی موجود روی آمریکا باز میکرد. بطور خلاصه ، اگر خلع سلاح اتمی بطور کامل انجام میشد ، شوروی با استفاده ی گسترده از سلاحهای الکترومغناطیسی براحتی آمریکای بی دفاع را به زانو در میاورد و بر غرب غلبه میکرد و در نهایت طبق نقشه ی راه 10 ساله اش کنترل بیشتر زمین را در دست میگرفت . این پیشنهاد شوروی هرچند با یک پیش شرط همراه بود ، آنهم محدود کردن شدید پروژه ی SDI به یک پروژه ی تحقیقاتی نه عملیاتی بود ، شوروی ها این پیش شرط را برای جلوگیری از هرگونه استفاده ی آمریکا از سلاحهای لیزری داده بود چراکه پروژه ی SDI که استفاده از ماهواره های مسلح به توپهای قدرتمند لیزری را شامل میشد در صورت توسعه ی کامل میتوانست به عنوان عامل متوازن کننده و سلاح متقابل در برابر سلاحهای الکترومغناطیسی شوروی مورد استفاده قرار گیرد ، گورباچف وارگانهای رسانه ای شوروی در زمان مذاکرات خلع سلاح ، جنگ تبلیغاتی وسیعی را راه انداخته بودند تا مردم ، دانشمندان و فعالان سیاسی آمریکایی را به حمایت از امضای این قرارداد "بشردوستانه" ترغیب کنند . در طول بهار 1986 ، موج جدید از پروژه ی دستکاری آب و هوای امریکا توسط شوروی آغاز شد که باعث خشکسالی شدید در جنوب شرقی آمریکا گردید ، اما این جریان خشکسالی با تلاش یکی از همکاران من بطور موقت شکسته شد بطوریکه با استفاده از دستگاه بسیار قدرتمند الکترومغناطیسی که در اصل برای پروژه های تحقیقاتی ساخته شده بود توانست جریانهای هوایی بارور و باران زا را دوباره به سمت جنوب شرقی آمریکا هدایت کند . یکی از غیرعادی ترین و نادرترین نشانه های این مورد از مقابله با سلاح الکترومغناطیسی شوروی ایجاد دو دایره ی بزرگ در اتمسفر منطقه بود ، که به وضوح نشان دهنده ی دو جریان هوایی ایجاد شده توسط شوروی و همکار من در دپارتمان دفاع بود ، در نتیجه ی این مقابله ی ، ابرهای باران زای منطقه بین دو جریان بزرگ دایره ای قرار گرفتند و جریان هوایی باران زای جدید Y شکل ضعیفی بسمت جنوب ایجاد شد . چندین هواشناس این الگوی جدید آب و هوایی را بیسابقه توصیف کردند ، با ادامه ی مقابله ی مغناطیسی، این الگو برای چندین روز باقی ماند. همکار من که از بیماری شدیدی رنج میبرد مجبور شد تحت عمل جراحی سنگینی قرار بگیرد که موجب نیمه کاره ماندن کارش در تغییر الگوی هوای جنوب شرقی آمریکا شد ، بلافاصله جریانهای بادی به منطقه بازگشتند و باعث خشکسالی دوباره ی جنوب شرقی آمریکا شدند ، این خشکسالی باعث خسارات شدید به بخش عمده ی محصولات کشاورزی منطقه شد . در اواخر [b]اکتبر و اوایل نوامبر 1986[/b] ، الگوهای جدید جریان هوای سرد که توسط سلاح الکترومغناطیسی شوروی ایجاد شده بود توسط مردم کالیفرنیا و لس آنجلس مشاهده و عکسبرداری شد ، در 10 می 1986 ، کره نورانی "آتشینی" توسط صدها نفر در 4 ایالت رویت شد که با تغییرات شدید در شبکه ی مغناطیسی همراه بود ، این تغییرات به همراه جبهه ی هوای سردی که از کانادا به سمت آمریکا میامد ، زمستان بسیار شدیدی را در قسمت گرمتر جنوب آمریکا رقم زد ، در منطقه ی وسیعی از مرکز ایالات متحده و ایالت فلوریدا رکورد سردترین دما شکسته شد ، همکار من فرانکلین گولدن با اندازه گیری مستقیم میدان الکتروگرانشی زمین و مشاهده ی تغییرات آن دستکاری جدید در شبکه ی الکترومغناطیسی آمریکا در طی زمستان 1986 را تایید کرد. پنجشنبه ،[b] 3 نوامبر 1986 [/b]، در huntsville ، نویسنده دو جریان ابر بزرگ را از غرب به شرق مشاهده کرد ، همزمان با این اتفاق ، رادارهای کنترل هوایی در مسیر هوایی لس آنجلس به آریزونا دچار مشکلات اسرار آمیز و قطعی برق شدند ، گزارشات رسیده از مونترال در کانادا نیز از افتادن پارازیت در امواج تلویزیونی منطقه خبر داد که به مناطق آمریکای شمالی نیز رسیده بود. -
حقایق تکان دهنده درباره ی ابرسلاح الکترومغناظیسی شوروی (Sura)
cheka پاسخ داد به cheka تاپیک در تسلیحات استراتژیک
جناب Illuminator قرار نیست هر کشوری در همه ی زمینه ها قوی باشه ، هر کشوری در زمینه های خاصی قویه متعجبم که در فروم نظامی مثل میلیتاری عضوی وجود داره که به برتری بی چون و چرای سیستم اس-300 در بین تمام سیستمهای پدافندی برد بلند اذعان نداره ! حرفهای شما بیشتر به تبلیغات شبیه است تا یک تحلیل منطقی در مورد چگونگی دسترسی روسها به این تکنولوژی هم در قسمتهای بعدی مقاله به ارتباط کمونیستها با یکی از دستیاران نیکولای تسلا (که از بنیانگذاران اصلی این سیستم و سلاحهای الکترومغناطیسی هست) اشاره میشه [b]قسمت سوم[/b] "در[b] سال 1981[/b] ، تاسیسات آیونسفری الکترومغناطیسی سورا به عنوان آخرین و پیشرفته ترین حلقه از زنجیره ی قدرت الکترومغناطیسی شوروی تاسیس شد ، این تاسیسات که متشکل از 3 فرستنده ی امواج 250 کیلوواتی و 144 آنتن عمودی برای تابش امواج است قدرت تابش 190 مگاوات انرژی مغناطیسی در باند فرکانس 4.5 تا 9.3 مگاهرتزی در هر شلیک را دارد . در 20 جولای 1982 ، لیسکو ، دیپلمات ارشد شوروی در سفارت شوروی در آمریکا ، طی سخنرانی بطور علنی اعلام کرد که در صورت شکست خوردن مذاکرات خلع سلاح اتمی ، شوروی بسرعت سلاحهای جدید و قدرتمندتر از سلاحهای اتمی را توسعه خواهد داد که قابل تشحیص نیستند ، در این سخنرانی ، اینجانب (نویسنده) به همراه کلنل جان آلکساندر از ارتش آمریکا در بین شنوندگان حضور داشتیم . [img]http://rpmedia.ask.com/ts?u=/wikipedia/commons/thumb/d/d5/Sura-antenna.jpg/400px-Sura-antenna.jpg[/img] در [b]فوریه ی 1983 [/b]، چندین مورد از صداهای شبیه به انفجار در نیویروک و اوهایو شنیده شد و زلزله های متوالی ساحل خلیج میسیسیپی را لرزاند. در [b]آوریل 1984 [/b]، ابر قارچ مانند بسیار بزرگ و درخشنده ای در بالای اقیانوس در نزدیکی ساحل ژاپن توسط چندین خلبان هواپیمای مسافربری مشاهده شد ، یکی از خلبانهای یک بویینگ 747 که خلبان سابق بمب افکنهای بی-52 در ارتش آمریکا بود و این ابر را مشاهده کرد قطر آنرا حدود 60000 پا توصیف کرد و گفت برای برخورد نکردن با این قارچ مجبور شد به سرعت مسیر هواپیما را منحرف کند ، با وجود نزدیکی هواپیما به کره ، هیچ موج برخورد یا نور کور کننده (نشانه های انفجار اتمی) مشاهده نشد .همزمان دستگاههای زلزله نگار که در کف اقیانوس قرار داشتند چندین زمین لرزه و تحرکات اکوستیکی پوسته های زیر اقیانوس را در منطقه ثبت کردند ، خلبان هواپیمای مسافربری همچنین گفت که پس از اینکه هواپیما را از منطقه دور کرد ، ابر قارچ شکل به سمت جزایر کوریل و ساخالین شوروی به حرکت در آمد و سپس محو شد. برخی کارشناسان این حادثه را یک "حادثه ی طبیعی غیرمعمول" توصیف کردند اما این حادثه در حقیقت تست نوعی اسلحه ی جدید با استفاده از نیروی الکترومغناطیسی بود که "سپر الکترومغناطیسی" نام گرفت ، شوروی ها به دنبال این بودند که با متمرکز کردن مقدار زیادی انرژی مغناطیسی در یک منطقه ، کره ی مغناطیسی عظیمی ایجاد کنند و در صورت ورود هر جسمی به این کره یا ابر مغناطیسی و برهم زدن انسجام ذرات کره ، حجم زیادی از انرژی امواج الکتروگرانشی و الکترومغناطیسی در این جسم تخلیه شده و آنرا "بخار" میکند ، علاوه بر آن با توجه به اینکه امواج الکتروگرانشی باعث شکافت مواد رادیو اکتیو میشوند ، در صورت ورود یک کلاهک اتمی به منطقه ی سپر مغناطیسی ، امواج الکتروگرانشی سپر باعث منفجر شدن کلاهک خواهند شد. شوروی ها با استفاده از این سپر در هنگام جنگ اتمی قصد داشتند با ایجاد آنها در مسیر موشکهای اتمی و بمب افکنهای استراتژیک ، آنها را در آسمان آمریکا نابود و منفجر کنند و درواقع با قرار دادن ناگهانی این سپر مغناطیسی بر سر راه بویینگ 747 میخواستند موثر بودن این سپر را روی هواپیمای مسافربری آزمایش کنند . لازم به ذکر است این سپر از لحاظ تئوریکی با استفاده از هردو موج الکترومغناطیسی و الکتروگرانشی ، قادر به مقابله با انواع بمب افکنها ، موشکهای بالستیک ، موشکهای کروز و حتی گلوله های توپخانه ها است. بطوریکه در سال 1968 وی.دی سوکولوفسکی در سندی تحت عنوان "استراتژی نظامی" عنوان میکند که قابلیت دفاع صد در صدی در مقابل هواپیماها و موشکها ، ممکن است. و ظاهرا روسها در ابعاد تاکتیکی موفق به بدست آوردن چنین قابلیتی شده بودند. در [b]دسامبر 1984 [/b]، تغییرات شدیدی در شبکه ی الکترومغناطیسی در نزدیکی لس آنجلس و سن دیگو اتفاق افتاد که از نشانه های آن میتوان به صداهای انفجار در اتمسفر ، زلزله های هوایی و لرزش ساختمان ها و پنجره ها در صورتی که هیچ زلزله ای اتفاق نیافتاده بود اشاره کرد ، بعد از این حوادث ، جبهه ی غیرمنتظره ای از هوای طوفانی در نزدیکی لس آنجلس ایجاد شد که باعث ایجاد بادهای شدید در شب 12 دسامبر شد که در نتیجه آن به برخی از خانه ها و درختان خسارت رسید و برق در چندین منطقه قطع شد ، این جبهه ی هوای سرد که به احتمال زیاد توسط "دارکوب"های شوروی ایجاد شده بود بعد از گذر از لس آنجلس باعث بارشهای شدید برف در بقیه مناطق شد ، حتی شهر تاسکون ارتفاع برف باریده شده را 20 اینچ اعلام کرد. در [b]ژانویه ی 1985 [/b]، خدمه ی یکی از کشتی های نیروی دریایی آمریکا که در حال حرکت به سمت سن دیگو بود بطور غیرعادی و ناگهانی شاهد پخش شدن چفهای کشتی شد ، همزمان ، در سن دیگو انتقال برق در شهر مختل گردید و برق بیش از 60000 خانه قطع شد . این نکته قابل ذکر است که چف به علت ساختار ویژه اش نسبت به امواج مغناطیسی واکنش نشان میدهد. در [b]فوریه ی 1985[/b] ، هواپیمای بویینگ 747 چینی در مسیر لس آنجلس دچار نقص در سیستم و خاموش شدن ناگهانی موتورها شد و خلبان سرانجام بعد از کاهش ارتفاع (یا به اصطلاح بهتر سقوط) 32.000 پایی هواپیما توانست دوباره موتور هواپیما را روشن کند و در سان فرانسیسکو فرود اضطراری کند . طبق گزارش شرکت هواپیمایی از حادثه ، دستگاههای الکترونیکی در زمان بروز مشکل دچار ناهماهنگی با یکدیگر و با مشاهدات خلبان و خدمه (سرعت ، ارتفاع و ..) شدند ، طبق مشاهدات قبلی ، این هواپیما در معرض یک تست "ملایم" الکترومغناطیسی قرار گرفته بود و ظاهرا شوروی ها قصد منهدم کردن هواپیما را نداشتند. در [b]آوریل 1985 [/b]، فرانکلین گولدن متوجه ارسال ناگهانی حجم زیادی از امواج مغناطیسی در 54 فرکانس مغناطیسی مختلف در داخل زمین توسط شوروی شد ، این ارسال حجم عظیم امواج باعث قرار گرفتن زمین در یک رزونانس الکتروگرانشی در تمام 54 فرکانس شد . در نتیجه ی این ارسال امواج ، 27 "بسته (تپ) انرژی" عظیم در داخل زمین ایجاد شد که هر یک از این تپ ها باعث استخراج انرژی بسیار زیاد ذخیره شده در زمین از بخش گوشته ی زمین و تبدیل آن به انرژی الکتریکی میشد ، تنها یک گیرنده ی انرژی در عمق چندصدمتری زمین لازم بود تا این حجم از انرژی توزیع شده در پوسته ی زمین را جمع آوری کند و آن تاسیسات سورا بود ، شوروی ها داشتند سورا و بقیه توپخانه های الکترومغناطیسی را برای روز نمایش شارژ میکردند. در [b]9 می 1985 [/b]، چهل امین سالگرد شکست آلمان نازی بدست ارتش سرخ و پایان جنگ جهانی دوم ، شوروی ها حداکثر توان توپخانه های الکترومغناطیسی خود را بخصوص برای تحت تاثیر قرار دادن گورباچف که بتازگی به رهبری شوروی انتخاب شده بود ، به نمایش گذاشتند ، بیش از 100 فرستنده ی امواج الکترومغناطیسی طی این اقدام تمرینی و نمایشی اتمسفر زمین و هسته ی زمین را در 54 فرکانس هدف گرفتند در نتیجه ی این "رزمایش الکترومغناطیسی"تمامی ارتباطات نظامی ، ماهواره ای و رادیویی در اکثر نقاط جهان از جمله ارتباط سیستمهای کنترل و فرماندهی (که در آن زمان نویسنده ی مقاله به همراه فرانکلین گولدن در آن حضور داشتیم) و زیردریایی های اتمی در آمریکا و کشورهای ناتو مختل گردید . این رزمایش بمت 4 روز در بعضی ساعات ادامه داشت و در این مدت ارتباطات نظامی و غیرنظامی بطور مرتب مختل میشد. این رزمایش نشان از رسیدن شوروی به هدفی بود که برژنف از آن در سال 1972 حرف میزد ، حال شوروی در 1985 میتوانست هرکاری در هر نقطه ی جهان انجام دهد. در [b]28 آگوست 1985 [/b]، تنها دو ماه بعد از رزمایش الکترومغناطیسی بزرگ شوروی ، موشک تایتان 34دی که از پایگاه وندنبرگ در آمریکا پرتاب شد ، بعد از پرتاب منفجر گردید، علت این انفجار عملکرد نادرست پمپ الکتریکی سوختی اعلام شد که باعث نشت زیاد عامل اکسید کننده در موشک گردید ، اگرچه طبق مشاهدات ، شوروی با استفاده امواج الکترومغناطیسی قادر به از کار انداختن پمپ سوختی بودند ، دلیل محکمی در این مورد از دخالت حتمی شوروی وجود ندارد ، هرچند با مشاهده ی رزمایش گذشته و چندین مورد از عملکرد نادرست سیستمهای الکترونیکی موشکهای شاتل ، میتوان گفت که این اولین تست واقعی برای انهدام موشک فرضی اتمی آمریکا با کمترین زمان واکنش ممکن بود که همانطور که ذکر خواهد شد ، تست های مشابه برای منهدم کردن هواپیماهای آمریکا (بمب افکنهای فرضی) با استفاده از سلاح الکترومغناطیسی انجام خواهد شد. [b]26 نوامبر 1985[/b] ، پرتاب شاتل آتلانتیس در بعد از ظهر و از پایگاه کیپ کاناورال انجام شد ، در حالیکه اشعه ای نورانی در آسمان مشاهده میشد که به احتمال زیاد به عنوان مارکر (مشخص کننده ی) هدف عمل میکرد (این اشعه توسط صدها ناظر پرتاب عکس برداری شد) ، 12 دقیقه بعد از پرتاب شاتل ، انفجار بزرگی در اتمسفر منطقه اتفاق افتاد که صدای آن تا صدها مایل دورتر شنیده شد اما شاتل آسیبی ندید، این اتفاق نشان دهنده ی تست انهدام "چندین موشک بطور همزمان بود" توسط سلاح الکترومغناطیسی بود ، پس از این انفجار ، اشعه ی نورانی بالای پایگاه موشکی به آرامی محو شد ، شاتل آتلانتیس سومین شاتلی بود که دقایقی بعد از پرتابش ، انفجار شدید الکترومغناطیسی در منطقه اتفاق میافتاد ، شوروی ها از شاتلهای در حال پرتاب به عنوان موشکهای اتمی فرضی برای تست سلاحهای الکترومغناطیسی خود استفاده میکردند. در [b]12 دسامبر 1985 [/b]، سلاح الکترومغناطیسی که روی شاتل ناسا تست شده بود منجر به انهدام یک فروند هواپیمای که در حال بلند شدن از فرودگاه نظامی گاندار بود شد ، طبق گزارش ، هواپیمای آمریکایی که حامل 258 تفنگدار آمریکایی بود بعد از بلند شدن ناگهان با از دست دادن موتورها مواجه شد و به زمین سقوط کرد ، در پی این حادثه تمامی خدمه و سربازان کشته شدند . 3 شاهد کانادایی که بلند شدن هواپیما و سقوط آنرا نظاره گر بودند یک سال پس از ماجرا در مصاحبه با شبکه ی خبری کانادا در ساعت 10 شب 8 آوریل 1986 در توصیف حادثه گفتند :"قبل از سقوط هواپیما هیچ آتش یا دودی از هواپیما خارج نشد ، اما از لحظاتی بعد از بلند شدن ،بدنه ی هواپیما بطور عجیبی به رنگ نارنجی و زرد میدرخشید" این نشانه ی واضحی از استفاده از سلاح الکترومغناطیسی در حالت مداوم بود و مشابه موردی که در آن چند فروند اف-111 آمریکایی در ویتنام سقوط کردند ، سیستمهای الکتریکی هواپیمای توسط کره ی مغناطیسی که در آن قرار داشت مختل شد و بعلت تخلیه ی انرژی شدید مغناطیسی روی بدنه و اسکلت هواپیما ، بدنه ی خارجی هواپیما در اثر این تخلیه به رنگ "نارنجی روشن" میدرخشید . از دست رفتن موتورهای هواپیما نیز بعلت اعمال متمرکز انرژی مغناطیسی به موتورها بوده ، بطوریکه یکی از شاهدان ادعا کرده بود اشعه های نورانی که از آسمان به سمت هواپیما منتشر میشدند را دیده که این برخورد باعث آتش گرفتن و حتی بخار شدن قطعات پلاستیکی داخل هواپیما شده که این واکنش منجر به آزاد شدن گازهای مرگباری چون سیانید میشود (طبق گزارش دپارتمان دفاع آمریکا از حادثه ، حدود نصف سربازان قبل از سقوط هواپیما در اثر استنشاق گاز سیانید خفه شده بودند) بنابراین بنظر میرسد اپراتور سلاح شوروی بعد از بلند شدن هواپیما بطور همزمان از دو شیوه ی مداخله ی انرژی (برای مختل کردن سیستمهای الکترونیکی هواپیما) و اعمال انرژی (برای از کار انداختن مستقیم موتور ها) استفاده کرده . " -
حقایق تکان دهنده درباره ی ابرسلاح الکترومغناظیسی شوروی (Sura)
cheka پاسخ داد به cheka تاپیک در تسلیحات استراتژیک
"در [b]1972[/b] و طی جلسه ی محرمانه ی روسای احزاب کمونیست شوروی در پراگ ، برژنف اعلام کرد در سال 1985 شوروی به حدی قدرتمند میشود که کنترل اقیانوس ها ، اتمسفر و 90% کره ی زمین را در دست خواهد گرفت ، نکته این سخنرانی استفاده از لفظ کنترل کردن جهان توسط پرژنف بود نه حمله نظامی و اشغال (خروشچف هم در سال 1960 زمانبندی را برای شوروی ارایه داده بود که طبق آن شوروی میبایست تا سال 1985 به برتری تکنولوژیکی و آمادگی کامل نظامی برای گرفتن کنترل دنیا میرسید) اما در [b]ژوئن 1975 [/b]، برژنف محافظه کار که هزینه های ناشی از ساخت و استفاده از این سلاح الکترومغناطیسی را کمرشکن و غیرضروری میدانست (تاکید برژنف در دکترین دفاعی تقویت توان اتمی شوروی بود) و بیشتر بر بهبود وضعیت سیاسی و اقتصادی تاکید داشت تا جنگ تسلیحاتی سنگین ، خواستار ممنوع شدن جهانی سلاحهای کشتار جمعی "هراسناک تر از سلاحهای اتمی" شد ، در جولای همان سال او پیشنهاد عجیب خود را اینبار برای هیاتی از سناتورهای آمریکایی اعلام کرد . در [b]آگوست 1975 [/b]نیز عضو کمیته ی مرکزی حزب کمونیست شوروی ، همین پیشنهاد را به جمعی از نمایندگان کنگره ی آمریکا مطرح کرد و پس از این مذاکرات پشت درهای بسته ، وزیر خارجه ی شوروی ، آندره گرومیکو در سخنرانی خود در سی امین نشست سالانه ی مجمع عمومی سازمان ملل در تاریخ 23 سپتامبر 1975 ، برای اولین بار این مساله ( ممنوعیت سلاحهای کشتار جمعی قویتر از بمب اتمی) را بطور علنی ابراز کرد و اعلام کرد تمام کشورهای جهان بخصوص کشورهای ابرقدرت باید قراردادی مبنی بر عدم توسعه ی سلاحهای جدید و ناشناخته ی کشتار جمعی را امضا کنند . او حتی عنوان این قرارداد را "قرارداد ممنوعیت توسعه و تولید انواع جدید سلاحهای کشتار جمعی" گذاشت. اما آمریکا که این اقدام شوروی را در جهت محدود کردن توان میکروبی و شیمیایی آمریکا تلقی میکرد (آمریکا در زمان جنگ سرد بشدت در حال کار بر روی سلاحهای کشنده ی میکروبی و شیمیایی بود) از امضای این قرارداد سرباز زد و تنها فرصت خود برای جلوگیری از توسعه ی سلاحهای الکترومغناطیسی شوروی که برژنف آنرا "ترسناک تر از چیزی که ذهن انسان تابحال تصورش را کرده" از دست داد . با شکست در امضای این قرارداد محدود کننده که ناشی از کمبود اطلاعات درباره ی سلاح الکترومغناطیسی در غرب بود ، عقاب های شوروی بار دیگر توانستند بر برژنف و رهبران محافظه کار حزب کمونیست غلبه یابند ، کمونیستها حالا تصمیم بر وسیعترین تقویت نظامی که تاریخ به خود دیده بود گرفتند ، هدف آنها از این کار ، آماده شدن برای غلبه بر جهان در طول یک دهه بود. در [b]جولای 1976 [/b]، برای نیم ساعت ، ارتباطات در تمام دنیا بر اثر شلیکهای الکترومغناطیسی ناگهانی شوروی در تمامی باندهای ارتباطی ، بطور کامل مختل گردید ، بطوریکه گیرنده های ارتباطی تنها صدایی که دریافت میکردند صدایی شبیه کوبیدن نوک دارکوب به چوب بود ، بعد از این واقعه ، فرستنده های الکترومغناطیسی شوروی به "دارکوب" و سیگنال های مختل کننده به "سیگنال های دارکوبی" مشهور شدند . این سیستمهای پرقدرت بلافاصله بعد از شروع پروژه ی ده ساله ی کمونیستها در حالت کاملا عملیاتی قرار گرفتند و حادثه ی جولای 1976 اولین استفاده ی همه جانبه و در سطح جهانی از این سلاح بود. در [b]28 جولای 1976[/b] ، زلزله ای قدرتمند در منطقه ی تانگشان در چین باعث تخریب شدن کامل چند روستا و شهر و کشته شدن 600.000 نفر شد ، به گزارش شاهدان عینی ، ساعتی قبل از طلوع آفتاب ، چندین اشعه ی بسیار نورانی از فاصله ی حدود 200 مایلی منطقه مشاهده شدند آسمان در نور این اشعه ها "همانند روز" میدرخشید. توجه داشته باشید که در سال 1912 ، نیکولای تسلا ، پدر سلاحهای الکترومغناطیسی طی مصاحبه ای میگوید " من در عرض چند هفته میتوانم پوسته ی زمین را به چنان لرزشهایی وا دارم که تا صدها متر بالا و پایین برود ، آب رودخانه ها از بسترشان به بیرون پرتاب شود ، ساختمان ها متلاشی شوند و هیچ اثری از تمدن باقی نماند ، این اصل (قوانین الکترومغناطیسی) شکست نمیخورد...." او قبلا با دستگاه تولید کننده ی الکترومغناطیسی با توان 10 دسیبل توانسته بود منطقه ی محدود به اطراف آزمایشگاه خود را به لرزه در آورد. او همچنین از امکان نصف شدن کره ی زمین در صورت ترکیب لرزشهای مصنوعی الکترومغناطیسی با رزونانس خود کره ی زمین سخن به میان آورده بود. در سال 1976 ، دانشمندان شوروی توان کلی شلیک کننده های الکترومغناطیسی را به بیش از 40 مگاوات و فرکانس پالسهای ارسالی را به حدود 7 هرتز رساندند ، این امواج با سرعت باورنکردنی خود بیش از 7 بار در ثانیه دور زمین میچرخند . دانشمندان روس که بتازگی قدرت شلیک کننده ها را افزایش داده بودند ، آنها را تست کردند ، اما سرعت زیاد ، دوام زیاد و تقویت شدن شدید این امواج در آیونسفر (مطالعات نشان میدهد امواج رادیویی میتوانند حتی تا 1000 برابر قدرت اولیه ی خود در آیونسفر تقویت شوند) در مدت کوتاهی باعث ایجاد کمربند بسیار قدرتمند مغناطیسی در قسمتی از زمین که شوروی هم در بخشی از آن بود شد ، روسها که از نتیجه ی این تست ترسیده و غافلگیر شده بودند بسرعت شلیک کننده ها را خاموش کردند اما کمربند ایجاد شده به کمک رزونانس و میدان مغناطیسی کره ی زمین ساعت به ساعت در حال تقویت شدن بود و حتی احتمال نصف شدن کره ی زمین در اثر تقویت این کمربند میرفت. روسها برای شکستن همبستگی و انسجام ذرات کمربند الکترومغناطیسی مجبور شدند امواج بسیار پرقدرتی را ماهها مستقیما به سمت کمربند مغناطیسی ارسال کنند تا پس از چند ماه موفق به مهار کردن این کمربند شدند . [b]10 سپتامبر 1976 [/b]، خدمه و مسافران هواپیمای شماره پرواز 831 شرکت British European Airways در مسیر از مسکو به لندن ، کره ای بشدت نورانی و ثابت در زیر هواپیما و بالای ابرها مشاهده کردند ، هنگامی که خلبان انگلیسی مراتب را به برج مراقبت شوروی اعلام کرد ، مسئولان شوروی او را توجیه کردند که توجهی به این حادثه نکند و بسرعت منطقه را ترک کند . این واکنش شوروی نشان میدهد که شوروی در آن موقع در حال تست نوعی دستگاه الکترومغناطیسی بوده اند که احتمالا هدف این تست همان هواپیمای مسافربری بوده . 18 می 1977 ، شوروی ، آمریکا و 29 کشور دیگر طی قراردادی متعهد میشوند بوسیله ی طوفان ، زمین لرزه یا دیگر بلایای طبیعی که بطور مصنوعی ایجاد میشوند به یکدیگر حمله نکنند ، این قرارداد در حالی امضا میشد که شوروی از حدود یک سال قبل ، پروژه ی دستکاری در آب و هوای آمریکا را امتحان کرده بودند و همانطور که بعدا هم مواردی از آن بیان میشود ، به آرامی در حال گسترش ابعاد این پروژه بودند. در [b]21 نوامبر 1977، [/b]حجم بسیار زیادی از ابرهای متراکم که تا آن زمان بیسابقه بود در نزدیکی سواحل شرقی آمریکا و توسط ماهواره ها ثبت شد و عکسهای ماهواره ای نشان میداد که این جریان عظیم ابر از آلاسکا تا شیلی را در برمیگرفته ، این ابرهای طوفانی با رسیدن به سواحل آمریکا بخصوص در ایالت کالیفرنیا زمین را شخم زدند و خسارات زیادی به تاسیسات الکتریکی و مسکونی وارد کردند . در فاصله ی بین 1977 تا 1978 ، حجم تغییرات آب و هوایی و تعداد موارد مشاهده ی اشعه های نورانی الکترومغناطیسی بخصوص در ساحل شرقی آمریکا بشدت افزایش یافت . بطوریکه حتی ظن مقامات کاخ سفید را نیز برانگیخت و جیمی کارتر ، رییس جمهور وقت آمریکا دستور انجام تحقیقات ویژه درباره ی این حوادث بخصوص 3 مورد انفجار غیرعادی را صادر کرد . اما این سه انفجار و انفجارهای بعدی تنها انفجارهای آزمایشی برای تنظیم شبکه ی الکترومغناطیسی "مهندسی آب و هوای آمریکا" بود. در[b] 2 آوریل 1978 [/b]، اشعه نورانی از زاویه ی حدود 45 درجه از آسمان به منطقه ای در جزیره ی بل در آمریکا اصابت کرد و باعث انفجار پرسروصدا و خسارت به چندین خانه شد ، تمام سیمهای ارتباطی و برق در محل اصابت و چندین متر در اطراف آن ذوب شده و آنتن های تلویزیون (که جاذب امواج الکترومغناطیسی هستند) خانه های مجاور منفجر شدند ، اما هیچ آتش سوزی در منطقه رخ نداد. نکته ی جالب این است که هواشناسان و ماهواره های هواشناسی هیچ توده ی هوای متراکمی که پتانسیل تولید صاعقه داشته باشد را ثبت نکرده اند ، صدای این انفجار تا 45 کیلومتری محل انفجار ، در دماغه برویل نیز شنیده شد . به گزارش رسانه ها ، این حادثه که توسط ماهواره های کلاس "ولا" آمریکا ثبت شده بود توسط شخص دو نفر از نمایندگان مجلس آمریکا در آزمایشگاه نظامی لوس آلاموس پیگیری شد ، اما هیچ گزارش عمومی در مورد آن منتشر نشد. در [b]سپتامبر 1979 [/b]، خبرنگار جنگی انگلیسی ، نیک داونی که در افغانستان حضور داشت شاهد چندین کره ی بسیار نورانی که از لحاظ شدت درخشندگی مشابه نوری که در آغاز انفجار اتمی ایجاد میشود بود در آسمان اصلی شوروی و در نزدیکی محل تست موشکی ساری شاگان بود که بسرعت در حال انبساط بودند . او در همان ماه شاهد چندین کره ی دیگر در نزدیکی محل تست موشکی بود که نشانه میداد احتمالا یکی از توپخانه های الکترومغناطیسی در آن محل مستقر بوده . در اواخر 1980 ، یکی از سختترین و در عین حال غیرمعمول ترین خشکسالی ها در آمریکا اتفاق افتاد ، [b]در 2 فوریه 1981 [/b]، روزنامه ی واشنگتن پست در توصیف این وضعیت نوشت :"در طول 4 ماه گذشته ، تنها یک جریان قوی آب و هوایی تمام ایالات متحده را در بر گرفته که باعث خشکسالی از سواحل غربی تا سواحل شرقی آمریکا گشته که در تاریخ ثبت شده ی آب و هوایی کشور بیسابقه است....سیستم و الگوی آب و هوایی که باعث این خشکسالی در آمریکا شده یکی از نامعمول ترین الگوهای آب و هوایی است که تاکنون در آمریکا ثبت شده " تنها در 2 روز [b]20 و 21 ژانویه ی 1982 [/b]، بیش از 1400 مورد از زمین لرزه در منطقه ی شمال آرکانزاس مرکزی در آمریکا ثبت شد ! این ماراتن زمین لرزه از 12 ژانویه و با ثبت 3 زمین لرزه با قدرت بیش از 4 ریشتر آغاز شد ، قویترین زلزله ی ثبت شده در این دو هفته زلزله ی 4.5 ریشتری در 20 ژانویه بود که با توجه به اینکه در منطقه ی آرکانزاس مرکزی گسل بزرگی وجود ندارد تا آن موقع زلزله ای در منطقه ثبت نشده بود ! "