-
تعداد محتوا
634 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های ghermez
-
کلاشینکف تاپیک جامع سلاح هجومی AK-47 کلاشينکف ( شامل تمامی گونه ها )
ghermez پاسخ داد به EBRAHIM تاپیک در سلاح های هجومی
ميشه مشخصات كامل اسلحه هم بگيد و يا اصلا باجديدترين اسلحه هاي غربي مثلG36 مقايسه اي بكنيد -
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/x-Soviet_command_ship_SSV-33.jpg[/img] کشتی اورال (اس.اس.وی-33) در میان شناورهای نظامی ارتش سرخ کشتی منحصر به فردی به شمار می رفت. این کشتی در سال 1989 به خدمت در آمد و وظیفه فرماندهی و کنترل بود. ناتو نام مستعار کاپوتسا را برای اورال برگزیده بود. وظیفه این کشتی هدایت و ردیابی ماهواره ها و موشکهای بالستیکی بود که توسط شوروی سابق به فضا شلیک می شدند. این عملیات به وسیله رادارها و تجهیزات مخصوصی به همراه 4 کامپیوتر قدرتمند صورت می گرفت. این تجهیزات ارتباطی کورال نام گرفته بود. علاوه بر آن، دستگاه های الکترونیکی نصب شده بر روی اورال می توانستند برای وظایف شنود، جنگ الکترونیک، جستجوی سطحی و زیرسطحی نیز بکار گرفته شوند. تجهیزات الکترونیکی و وظایف رزمی این کشتی در رده بندی فوق محرمانه قرار داشتند. اورال می توانست اطلاعات جمع آوری شده را به سرعت به ایستگاه های زمینی ارسال کند. اورال ،به عنوان یک کشتی سرفرماندهی، تسلیحات اندکی را حمل می کرد. تجهیزات رزمی این شناور عبارت بودند از دو قبضه توپ آ.کا-176 ، 4 قبضه مسلسل آ.کا 630 و 4 قبضه موشک ضدهوایی ایگلا. بدنه اورال از رزمناوهای هسته ای کلاس کیروف گرفته شده و دارای دو راکتور هسته ای و دو دستگاه دیگ بخار بود. این شناور برای خدمت در اقیانوس آرام ساخته شده بود اما چون هیچ بندر مناسبی برایش وجود نداشت ناچار در محل ساخت لنگر انداخت. موتورخانه اورال برای سرویس دادن به دیگر تجهیزات و خدمه 1000 نفری اش روشن بود اما خود کشتی هیچگاه فرصت پیدا نکرد که وارد دریا شود. کشتی فرماندهی اورال به همراه تجهیزات الکترونیکی پیشرفته اش رو به زوال گذاش و پوسید. در انتها، اورال به دلیل هزینه زیادش در سال 2001 از خدمت کنار گذاشته شد. امکان دارد که بدنه کشتی ،پس از بازکردن رآکتورهای هسته ای، به فروش برسد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%84.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%842.jpg[/img] اورال با بدنه زنگ زده، روپوش آنتن رادار آن به کلی از بین رفته است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%844.jpg[/img] [size=18]مشخصات اس.اس.وی-33 اورال:[/size] آغاز ساخت: 1983 سال ورود به خدمت:1989 سال بازنشسته شدن:2001 وزن کامل: 36500 تن طول:265متر عرض:30 متر آبخور:7.5 متر پیشرانه:دو دستگه رآکتور هسته ای به قدرت 66500 اسب بخار ،دو دستگاه توربین بخار سرعت: 21.6 گره دریایی خدمه: 233 افسر 960 ملوان تسلیحات: دو قبضه توپ 76 میلیمتری، 4قبضه مسلسل 30 میلیمتری، 4 قبضه مسلسل 12.7 میلیمتری، 4 قبضه موشک ضدهوایی ایلگا تجهیزات الکترونیک: یک دستگاه رادار جستجوی سطح-هوا فرگات ام-2،رادار آرگون،رادار نمان-پی،رادار آتول،رادار ناوبری وایاگاچ-یو،سونار پلاتینا ام.اس ،سونار امولت ،مجموعه ناوبری اندورمدا1941 ،مجموعه ارتباط ماهوارهای کریستال بی.کا ،مجموعه ارتباطی تایفون 2اس،4 پرتاب کننده اهداف دروغین دژد هواگرد: 1 فروند هلیکوپتر کاموف-32 تهیه کننده : رضا کیانی موحد منبع: http://wars-and-history.mihanblog.com/post/334
-
[size=18]Windjammer[/size] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Windjammer.jpg[/img] کشتی بادبانی (آخرین و پیشرفته ترین نمونه کشتی های بادبانی تجاری سده 19 میلادی با بدنه فولادی- چوبی) نوعی کشتی بادبانی با اسکلت بزرگ فولادی مورد استفاده برای باربری در سده 19 میلادی: این کشتی ها بزرگ ترین شناورهای بادبانی تجاری بودند که 3 تا 5 دکل و بادبان چهارگوش بزرگ داشتند که شکل منحصربفردی به آنها می بخشید. این کشتی ها براحتی چندین هزار تن کالا را جابجا می کردند و نسبت به همتایان برخوردار از دکل چوبی سه مزیت داشتند: فولاد مقاوم تر و مستحکم تر بود و از همین رو ساخت کشتی هایی با ابعاد بزرگ تر و کاربری تجاری بالا را ممکن می ساخت، دکل های فولادی فضای اندکی را اشغال می کردند و فضای بیشتری را برای حمل بار فراهم می آوردند و در فرجام، نگهداری و ترمیم دکل های فولادی ارزان تر از دکل های چوبی تمام می شد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Windjammer1.jpg[/img] [size=18] Norfolk Wherry[/size] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Norfolk_Wherry.jpeg[/img] قایق پارویی باری/ مسافری (قایقی ویژه حمل بار و مسافر در رودخانه ها و آبراهه های ناحیه Norfolk واقع در شرق انگلستان) این نوع قایق نوع دیگری از شناورها که در اصل برای حمل بار و مسافر در شبکه گسترده آبراه ها و دریاچه های ناحیه Norfolk انگلستان که در منطقه Yarmouth به دریا منتهی می شود، طراحی شده بودند. یک مرد براحتی می توانست با استفاده از یک قرقره دوار بادبان بزرگ اما سبک (سه گوش یا مربع شکل) این شناور را بر دکل افراشته کند. بخش اعظم فضای کشتی از بار انباشته می شد که گاه وزن آن تا 30 تن می رسید. دکل را می شد برای عبور از زیر پل ها پایین تر آورد. این نوع قایق ها در شرایط جوی نامساعد و آرام باید توسط مردانی قوی هدایت می شد. در میان دهکده های واقع در آبراهه های Norfolk، دهکده Potter Heigham [حوالی 20 کیلومتری شهرNorwich ] قطب (طراحی و ساخت) این نوع قایق بود که اکنون تنها معدودی از این شناورها در این دهکده باقی مانده است. تخته بادپناه در این نوع قایق ها نصب نمی شد. طول: 60 فوت (حدود 18 متر) بیشینه پهنای قایق: 12 فوت (حدود 6/3 متر) عمق: 3 فوت (حدود 1 متر) خدمه: 2 نفر با تشکر پاترویت مترجم : [color=blue]patriot1979[/color]
-
[color=blue]T-34[/color] بی شک اگر بخواهیم از تانک های شوروی در جنگ جهانی دوم نام ببریم باید از T-34 شروع کنیم . این تانک در تاریخ نظامی جهان یک استثنا باقی خواهد ماند و رکوردهای بسیاری را از خود به جا گذاشته است از جمله بیشترین تعداد تولید در بین تانک های جهان با بیش از 84000 دستگاه. اگر T-34 را موثرترین تانک در جنگ جهانی دوم بنامیم اغراق نکرده ایم. در واقع شوروی با اتکا به تعداد زیاد T-34 هایش بود که توانست آلمان را شکست دهد. این تانک در سال 1940 ساخته و وارد ارتش سرخ گردید ولی به قدری فوق العاده عمل کرد که تا سال 1996 در خدمت ارتش 27 کشور جهان کماکان باقی مانده بود و در جنگ بوسنی در دهه 90 میلادی حضور داشت. این تانک را باید مدل متحول شده T-26 و خودروهای زرهی سری BT دانست که در اوایل جنگ جهانی دوم استفاده میشد. T-34 از قدرت آتش بالا ، تعادل حرکتی مناسب و حفاظت زرهی مطلوبی برخوردار است و تنها موارد منفی در آن را باید ارگونومی نا مناسب 4 خدمه آن و ضعف در سیستم های ارتباطی اش دانست. به طور کلی 39 کشور جهان از این تانک در ارتش خود بهره بردند که شامل اکثر کشورهای بلوک شرق میشد و دلیل عمده آن را قیمت مناسب و قابلیت های مطلوب آن باید ذکر کرد. این تانک به غیر از جنگ جهانی دوم در جنگ کره ، جنگ ویتنام ، انقلاب مجارستان و همانطور که ذکر شد در جنگ بوسنی و اکثر نبردهای خاورمیانه حضور داشت. وزن T-34 به 26 تن میرسید و ضخامت متوسط زره آن 2 اینچ بود. سلاح اصلی آن یک توپ 76 میلیمتری و سلاح های فرعی اش دو مسلسل 8 میلیمتری بودند. توان موتور آن 500 اسب بخار ، برد عملیاتی اش 400 کیلومتر و حداکثر سرعتش 53 کیلومتر در ساعت بود. http://en.wikipedia.org/wiki/T-34 [color=blue]Su-76[/color] SU-76 یک توپ خودکششی بود که در جنگ جهانی دوم توسط ارتش سرخ استفاده میشد. پایه این تانک در واقع تانک T-70 بود و SU-76 مدل گسترش یافته آن به حساب می آید. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که تانک فوق دومین تانک از لحاظ تعداد تولید شده پس از T-34 است که به تعداد 14300 دستگاه در جنگ جهانی دوم ساخته شد. خدمه این تانک به واسطه راحتی کار با آن و قابلیت های گوناگون آن همیشه از SU-76 راضی بودند و تنها ایراد آن را ضخامت کم زره به کار رفته در پشت آن عنوان میکردند. یکی از مشهورترین خدمه این تانک نیکولاویچ اولانوف بود که یکی از قهرمانان شوروی در جنگ جهانی دوم است. وی ابتدا افسر مکانیک تانک و سپس فرمانده یک تانک SU-76 بود. ساخت این تانک در نوامبر 1942 شروع شد تا به تدریج جایگزین T-70 شود. در طول جنگ جهانی دوم از این تانک در سه نقش عمده استفاده میشد : 1- تانک واکنش سریع 2- خودروی ضد تانک 3-پشتیبانی از نیروی زمینی SU-76 در نقش اول خود موفق تر بود و زره مقاوم آن در جلو در موارد بسیاری جان خدمه آن را در مقابل آتش تانک تایگر آلمان نجات داد هرچند که گلوله های آن نیز قادر به نفوذ در زره تایگر نبود.این تانک به علت چابکی در نبردهای شهری نیز کارآمد بود. سلاح این تانک یک توپ 76 میلیمتری ،ضخامت زره ان در جلو 35 و در طرفین 16 میلیمتر، وزن آن 10 تن و توانش 170 اسب بخار بود. برد این تانک به 320 کیلومتر در حداکثر سرعت 45 کیلومتر در ساعت میرسید. http://en.wikipedia.org/wiki/SU-76 [color=blue]T-26[/color] T-26 یک تانک سبک به حساب می آید که از اوایل دهه 30 تا پایان جنگ دوم جهانی در ارتش سرخ حضور داشت . این تانک یکی از موفق ترین ها در دهه 30 بود که پایه ساخت آن تانک انگلیسی وایکرز بود. این تانک تا سال 1941 و قبل از آمدن T-34 اصلی ترین تانک شوروی محسوب میشد که همزمان در چندین کشور دیگر نیز استفاده میشد. این تانک را موفق ترین تانک دهه 30 در جهان میدانند که به تعداد 12100 دستگاه ساخته شد و در زمان حمله آلمان به شوروی T-26 بیشتر از هرتانک دیگری در اختیار شوروی بود. قبل از جنگ جهانی نیز این تانک به عنوان موثرترین تانک در جنگ های داخلی اسپانیا به کار گرفته شد. هر چند برخی نواقص در جنگ جهانی به اعتبار آن لطمه زد اما همانطور که اشاره شد در جنگ هایی مثل نبرد فنلاند (نبرد زمستانی) و جنگ های داخلی اسپانیا آزمایش خود را به خوبی پس داده بود. هر چند این تانک مدت کمی پس از جنگ جهانی دوم از ارتش سرخ کنار گذاشته شد اما تا سال 1953 در اسپانیا و تا سال 1961 در فنلاند به خدمت مشغول بود و علاوه بر این کشورها توسط ارتش های چین ، آلمان ، ترکیه ، رومانی و مجارستان نیز استفاده میشد. T-26 همانطور که از ظاهر ساده آن پیداست بسیار کاربرپسند بوده و هزینه نگهداری پایینی را طلب میکرد. وزن این تانک سبک 9.6 تن، خدمه آن 3 نفر ، ضخامت زره آن بین 6 تا 15 میلیمتر، سلاح اصلی آن یک توپ 45 میلیمتری، توان موتور آن 90 اسب بخار ، برد آن 240 کیلومتر و در نهایت سرعتش 31 کیلومتر در ساعت بود http://en.wikipedia.org/wiki/T-26 [color=blue]Ba-64 [/color] BA-64 یک خودروی زره پوش سبک 4x4 محسوب میشود که از سال 1942 تا اوایل دهه 60 در ارتش سرخ استفاده میشد و وظیفه اصلی آن برقراری ارتباط بین خطوط مختلف جبهه بود. این خودرو زرهی توسط خدمه آن که 2 نفر بودند Bobik خوانده میشد.و در دو نوع BA-64 و BA-64B ساخته شد که از نوع دوم تعداد بیشتری در خدمت قرار گرفت. در مجموع تعداد 9110 دستگاه از این زره پوش ساخته شده بود که برای خودرویی با این ویژگی ها یک رکورد محسوب میشود.علاوه بر ارتش سرخ پلیس ویژه شوروی نیز از این زره پوش استفاده میکرد. همچنین کشورهای آلمان، چین ، چکسلواکی ، کره شمالی ، لهستان و یوگسلاوی نیز تعدادی از این زره پوش را در اختیار داشتند. گراچف به خاطر طراحی و ساخت این خودرو نشان درجه 3 استالین را دریافت کرد. این خودرو از لحاظ فنی با خودروی غیر زرهی GAZ-61 تقریبا یکسان و از لحاظ ظاهری از Sd kfz 222 الهام گرفته بود.BA-64 به خاطر سرعت بالا و مانورپذیری خوبش توانست نقش یک خودروی شناسایی و ارتباطی را در جنگ به خوبی بر عهده بگیرد و به خاطر ابعاد کوچکش در جنگ های شهری نیز از پس انجام ماموریت های محوله بر می امد. وزن این خودرو 2.3 تن ، مجهز به یک مسلسل 8 میلیمتری ، ضخامت زره آن 4 تا 15 میلیمتر ، توانش 22 اسب بخار ، برد آن حداکثر 600 کیلومتر و سرعتش 80 کیلومتر در ساعت بود. http://en.wikipedia.org/wiki/BA-64 [color=blue]T-70[/color] تانک T-70 به عنوان بک تانک سبک توسط ارتش سرخ در طول جنگ به کار گرفته شد . همچنین این تانک جایگزین دو مدل قدیمی تر T-50 و T-60 شد که هر دو تانک های سبک شوروی به حساب می آمدند. هرچند که تانک T-80 بسیار پیشرفته تر از این تانک بود اما به تعداد بسیار کمی ساخته شد و از خط تولید خارج شد . T-90 که یک توپ ضدهوایی خودکششی بود پروژه دیگری بود که بر پایه T-70 ساخته شد اما آن هم در حد نمونه باقی ماند. این تانک دو خدمه داشت که یکی راننده و دیگری در نقش فرمانده مسئول گلوله گذاری و آتش نیز بود. ضخامت زره این تانک در جلو 60 ، در پهلوها 45، در عقب 35 و در بالا و پایین تانک 10 میلیمتر بود. هرچند این تانک ویژگی های مثبت T-34 را نداشت و گلوله آن از توان نفوذ در بیشتر تانک های آلمانی برخوردار نبود اما ویژگی اصلی آن این بود که میشد آن را در کارگاه های کوچک نیز ساخت که این کاملا از سادگی ساختار آن حکایت داشت. T-70 تا سال 1948 در خدمت باقی ماند و تقریبا به غیر از ارتش سرخ توسط لهستان نیز استفاده میشد. در مجموع 8220 دستگاه از آن ساخته شد. سلاح اصلی آن یک توپ 45 میلیمتری بود و از دو موتور که هرکدام 70 اسب بخار قدرت داشتند بهره میبرد. وزن این تانک 9.2 تن ، برد آن 360 کیلومتر و سرعتش 45 کیلومتر در ساعت بود. http://en.wikipedia.org/wiki/T-70 [color=blue]BT tank [/color] تانک های BT در واقع یک سری از تانک ها بودند که توسط ارتش سرخ در جنگ جهانی دوم استفاده میشدند و به 5 دسته اصلی تقسیم میشدند. BT-2 ، BT-5 ، BT-7 ، BT-7A و BT-7M که تانک های BT-7 و پس از آن BT-5 بیش از بقیه ساخته شدند. اولین سری این تانک در 1932 وارد خدمت شد و بیشتر در جنگ های داخلی اسپانیا و نبرد زمستان در فنلاند مورد استفاده قرار گرفت تا در جنگ جهانی دوم ساختمان این تانک به قدری ساده بود که خدمه آن میتوانستند در عرض 30 دقیقه با ایجاد تغییر در ساختمان شنی آن را برای مسیرهای صعب العبور یا مسیرهای جاده ای تنظیم کنند. در طول جنگ جهانی از BT بیشتر در نبرد لهستان استفاده شد و البته در جبهه شرقی در نبرد با ژاپن نیز استفاده میشد اما با آغاز عملیات بارباروسا توسط آلمان T-34 جایگزین این تانک ها شد.فرم شنی این تانک ها به آنها اجازه دسترسی به سرعت 86 کیلومتر در ساعت را میداد که در نوع خود جالب بود و آن را در رده تانک های سریع قرار میداد.از این ویژگی بعدها در T-34 نیز استفاده شد. از تانکهای BT به غیر از ارتش سرخ کشور دیگری استفاده نمیکرد که آن هم در سال 1945 استفاده از این تانکها را متوقف کرد . از انواع مختلف این تانکها روی هم رفته 8060 دستگاه ساخته شد. وزن این تانک 11.5 تن ، ضخامت زره آن 6 تا 13 میلیمتر، سلاح اصلی آن توپ 45 میلیمتری، توان موتور ان 400 اسب بخار و برد آن 200 کیلومتر بود. [color=blue]IS tank[/color] تانک های Iosif Stalin ( جوزف استالین) که به اختصار تانک های سری IS خوانده میشوند جزو تانک های سنگین ارتش سرخ بودند که در جنگ جهانی دوم از آنها استفاده میشد. این تانک ها در سالهای پایانی جنگ و برای مقابله با تانک های پیشرفته آلمانی ساخته شدند. به همین دلیل از زره قطوری بهره میبردند که بین 30 تا 160 میلیمتر ضخامت و توان مقاومت در برابر گلوله های 86 میلیمتری تانک های آلمانی را داشت و میتوانستند با توپ 122 میلیمتری خود حتی تانک های پانتر و تایگر را نیز منهدم کنند. گلوله های این تانک از قدرت آتش زایی بالایی نیز برخوردار بودند که میتوانست سنگرهای دشمن را به آتش بکشد. اولین سری تانک های IS در آوریل 1944 وارد ارتش سرخ شد و در نبرد برلین به طور موثر شرکت کرد. بر پایه همین تانک بود که بعد ها تانک موفق T-55 ساخته شد که هنوز هم در بسیاری از کشورها استفاده میشود. این تانک بعد از جنگ جهانی دوم در جنگ کره و جنگ 6 روزه اعراب و اسراییل نیز استفاده شد. آخرین سری این تانک که IS-10 نام داشت و بعد از مرگ استالین به T-10 تغییر نام داد تا اوایل دهه هفتاد در ارتش سرخ به خدمت مشغول بود. این تانک توسط اکثر کشورهای بلوک شرق و کشورهایی مثل عراق ، مصر و اسراییل نیز استفاده میشد. از انواع مختلف این تانک در مجموع 6500 دستگاه ساخته شد. وزن این تانک 46 تن ، تعداد خدمه آن 4 نفر ، توان موتور آن 600 اسب بخار ، برد آن 240 کیلومتر و حداکثر سرعتش 37 کیلومتر در ساعت بود. http://en.wikipedia.org/wiki/Iosif_Stalin_tank [color=blue]T-60[/color] T-60 یکی دیگر از تانک های سبک ارتش سرخ بود که در سال 1941 ساخته شد و برای جایگزینی مدل قدیمی تر T-38 به میدان نبرد اعزام شد. قبل از این تانک شوروی دو تانک T-30 و T-40 را نیز به صورت ازمایشی ساخت که نمونه اول به دلیل پیچیدگی تولید نشد و از T-40 نیز تنها 222 دستگاه ساخته شد. اماT-60 تانککی با ساختمان ساده بود که به تعداد قابل توجهی یعنی 6292 دستگاه ساخته شد و تا سال 1945 در ارتش سرخ به خدمت مشغول بود. وزن این تانک سبک تنها 5.8 تن بود و این وزن کم باعث شده بود که بتوان آن را با هواپیماهای ترابری حمل کرد و سریع تر به مناطق عملیاتی رساند البته برای این کار لازم بود باک سوخت آن خالی و زره آن نیز در بخش هایی جدا شود. هرچند زره نازک آن که بین 7 تا 20 میلیمتر قطر داشت نمیتوانست در مقابل تانک های سنگین المان مقاومت کند اما با قدرت مانوری که داشت میتوانست بقای خود در میدان نبرد را حفظ کند. این تانک دو خدمه داشت و سلاح اصلی آن یک توپ 20 میلیمتری بود. موتور ان 70 اسب بخار قدرت، برد آن 450 کیلومتر و سرعتش 44 کیلومتر بر ساعت بود. http://en.wikipedia.org/wiki/T-60 [color=blue]KV tank[/color] تانک های Kliment Voroshilov معروف به تانک های KV از دیگر تانک های سنگین ارتش سرخ بودند که نام خود را از سیاستمدار روسی به همین نام گرفتند. این سری در دو مدل عمده KV1 و KV2 ساخته شدند که البته با هم تفاوت های زیادی هم داشتند. در زمان حمله آلمان به شوروی 500 دستگاه از این تانک ها از نوع KV1 تنها موجودی تانک های سنگین ارتش سرخ بود. این تانک پس از پروژه ناموفق T-35 یک از توان حرکتی پایینی برخوردار بود اجرا شد و توانست به عنوان تانک سنگین به ارتش سرخ راه پیدا کند. تانک های KV همچنین در سیستم تعلیق نیز مورد بازنگری قرار گرفتند تا بتوانند وزن 45 تنی تانک را تحمل کنند. تانک KV1 (تصویر سمت راست) دارای 45 تن وزن، 5 خدمه ، یک توپ 76 میلیمتری و زرهی به ضخامت 90 میلیمتر بود. برد آن به 355 و سرعت آن به 35 کیلومتر میرسید. تانک های KV2 (تصویر سمت چپ) دارای معایبی بودند که باعث شد تعداد تولید ان به مراتب کمتر از سری اول باشد از جمله این معایب ارتفاع زیاد برجک تانک بود که آن را تبدیل به هدفی ساده برای تانک های آلمانی میکرد.این تانک ها در نبرد فنلاند نیز استفاده شدند و در مقابل سلاح های ضد تانک فنلاندی ها مقاومت خوبی از خود نشان دادند. به خصوص تانک های KV2 که زره آن تا 110 میلیمتر ضخامت داشت. این تانک به یک توپ 152 میلیمتری مجهز بود ، وزن آن 53.1 تن، خدمه اش 6 نفر ، برد 140 کیلومتر و سرعت 25 کیلومتر در ساعت بود. در مجموع حدود 5474 دستگاه از این تانک ها ساحته شد که با آمدن تانک های سنگین IS جای خود را به این تانک دادند. http://en.wikipedia.org/wiki/Kliment_Voroshilov_tank [color=blue]T-20 Komsomolets:[/color] نفربر T-20 Komsomolets در سال 1936 معذفی شد و در حدفاصل سالهای 1937 تا 1941 در شوروی تولید میشد. این خودرو یک نفربر فوق سبک به وزن 3.5 تن بود که به غیر از دو خدمه اش ، شش سرنشین دیگر را به صورت پشت به پشت و البته بدون حفاظ حمل میکرد علاوه بر این T-20 توانایی یدک کردن 500 کیاوگرم بار را نیز داشت. این نفربر از یک زره کاملا نازک که بین 7 تا 10 میلیمتر ضخامت داشت استفاده میکرد که این زره نیز تنها قسمت جلوی خودرو را پوشانده بود. اسلحه این نفربر نیز تنها دو مسلسل 8 میلیمتری بود ، موتور آن 50 اسب بخار توان داشته ، از برد 250 کیلومتر و حداکثر سرعت 50 کیلومتر در ساعت برخوردار بود.از T-20 در مجموع 4041 دستگاه ساخته شد که علاوه بر ارتش سرخ در آلمان و فنلاند نیز مورد استفاده قرار گرفت. I[color=blue]su-152[/color] توپ سنگین خودکششی ISU-152 از تانک های سنگین ارتش سرخ برای مقابله با زره مستحکم تانک های آلمانی بود. این تانک به خاطر مجهز بودن به توپ 152 میلیمتری howitzer این نام را گرفته است و به عنوان جایگزینی برای تانک های KV-1 ساخته شده است. این تانک در نوامبر 1943 وارد ارتش شد و تا سال 1947 که تولید آن متوقف گشت تعداد 3242 دستگاه از آن خط تولید کارخانه را ترک گفته بود. ساختمان این تانک کاملا ساده بود و حتی از برجک متحرک نیز برخوردار نبود و لوله آن نیز 20 درجه در جهت بالا و پایین حرکت میکرد. البته این تانک از تجهیزاتی مانند بیسیم برخوردار بود . سابقه نبرد این تانک بیشتر در تصرف برلین و حمله ارتش سرخ به مجارستان بود. این تانک 46 تن وزن و 5 خدمه داشت. زره آن 90 تا 120 میلیمتر ضخامت ، توان موتورش 520 اسب بخار، برد آن حداکثر 220 کیلومتر و سرعتش 37 کیلومتر در جاده و 15 تا 20 کیلومتر در خارج جاده بود http://en.wikipedia.org/wiki/ISU-152 [color=blue]T-27[/color] T-27 نوعی از تانک های سبک ارتش سرخ بود که به مینی تانک یا تانکت مشهور است . این تانک دو نفره که تنها 2.7 تن وزن داشت بیشتر برای مسیرهای جاده ای استفاده میشد تا بیابانی . این تانک نمونه ای از یک تانک انگلیسی بود و تحتت لیسانس این کشور نیز تولید میشد. البته این تانک نسبت به نمونه انگلیسی بزرگتر بوده و ویژگی های فنی آن نیز اصلاح شده بود. این تانک از سال 1931 در ارتش سرخ حضور داشت اما چون بیشتر مناسب زمان صلح بود در سالهای اولیه جنگ یعنی سال 1941 از تولید خارج شده و به مرور توسط انواع دیگر جایگزین شد. سبک بودنش به هواپیمای Tupolev TB-3 امکان میداد که ان را هلی بورن کند. زره این تانک بین 6 تا 10 میلی متر ضخامت داشت و از یک مسلسل 8 میلمیتری بهره میبرد. قدرت موتور آن 40 اسب بخار ، بردش 120 و سرعتش 42 کیلومتر در ساعت بود . در مجموع تعداد 2540 دستگاه T-27 تولید شد. http://en.wikipedia.org/wiki/T-27 منبع: http://mefna.blogfa.com/cat-28.aspx مدیران عزیز توجه کنند خود مطلب در چهار قسمت بود من فقط نام منبعی نهادم که هر چهار قسمت را می تونید اونجا پیدا کنید. چون حال و حوصله اپلود عکس هم نداشتم از......
-
[quote]دستتون درد نکنه ، مقاله جالبی بود .من همیشه یه اطلاعاتی در مورد تانکها روسی تو جنگ میخواستم و مقاله شما جامع بود و فقط عیبش عکسهاش بود که به منبع ارجاع دادی.بهرحال ممنون![/quote] این پست به تهیه کننده ای رضا کیانی موحد از هر نظر کامل تره http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=19240 عکس ها تو چند روز اینده منتقل می کنم
-
جنگنده تهاجم زمینی /آموزشی پیشرفته ام-346 مَستر جت تهاجم زمینی/آموزشی پیشرفته ام-346 مَستر ( M-346 Master)
ghermez پاسخ داد به PersianKing تاپیک در تمرینی و آموزشی
اینم اطلاعات تکمیلی در باب این جنگنده ، لارمه بزنید تو پست جداگانه جنگنده آموزشی ام 346 (m 346) جت M-346 يك هواپيماي آموزشي رزمي است كه توسط آيرماكي(Aermacchi) ايتاليا به پرواز در آمده است. اين هواپيما برگرفته از طرح مشترك YAK/AEM-130 دفتر طراحي «ياك» و كارخانه توليد«سوكول» روسيه است. در جولاي سال 2000 آيرماكي از پروژه كناره گيري و كار ساخت و توسعه ي M-346 را به تنهايي ادامه داد. نخستين نمونه از اين پرنده در جولاي 2004 و دومين نمونه هم در مي 2005 به پرواز در آمد.اولين تحويل به مشتري براي 2009 برنامه ريزي شد و در ابتداي 2005 هم وزارت دفاع يونان به اين طرح پيوست. M-346 امكان آموزش رزمي خلبانان هواپيماهاي پيشرفته را با زاويه حمله زياد(High AOA) فراهم مي آورد. در طراحي و آيروديناميك M-346 از بر آر(Lift) گردابي جهت ايجاد مانورپذيري و كنترل پذيري در زواياي حمله زياد با بهره گيري از سامانه پرواز با سيم استفاده شده است. YAK-130 كه همزاد M-346 محسوب مي شود نيز از سال 1996 به پرواز درآمده و از 2002 در نيروي هوايي روسيه به عنوان نسل نوين هواپيماهاي آموزشي درحال بهره برداريست. درنقش هواپيماي آموزشي نظامي عملكردهاي سامانه محافظت از خود و سناريوهاي شبيه سازي شده تهديدهاي تاكتيكي از طريق نمايشگرهاي چند منظوره نظارت مي شود. در نقش عملياتي نيز هواپيما با دريافت كننده هاي تهديدات راداري ٬ پخش كننده هاي Chaf و Flare و پادكارهاي فعال الكترونيكي تجهيز مي شود. جنگ افزار 6 پايلون رها كننده ي 1000 پاوندي و دو ريل شليك موشك در سر بال ها ٬ 9 پايلون اين جنگنده را تشكيل مي دهند. غلاف هاي الكترونيكي و يك مخزن سوخت 300ليتري نيز قابل انطباق با M-346 هستند.داده هاي سامانه مديريت تسليحات توسط هر كدام از نمايشگرهاي چند منظوره در كابين٬ به نظر خلبان و كمك خلبان مي رسد.و انتخاب جنگ افزار با سامانه «دست ها روي دسته ي گاز و هدايت»(HOTAS) انجام مي شود. هدف گيري تمام جنگ افزارها با سامانه پردازش مركزي كنترل مي شود و از طريق نمايشگر سربالا(HUD) و يا نمايشگر كلاه خلبان(HMD) نتايج نشان داده مي شود. در آويزهاي M-346 امكان استفاده از غلاف هاي نشانه گذار ليزري ٬ غلاف گيرنده ي اخطارهاي راداري ٬ و نيز غلاف پادكار الكترونيكي «الكترونيكا ELT-55» وجود دارد. تسليحات مورد استفاده: 1-بمب هاي 500 و 1000 پاوندي سقوط آزاد 2-غلاف هاي شليك راكت 3-سايدوايندر AIM-9 به عنوان موشك كوتاه برد هوا به هوا 4-ماوريك AGM-65 به عنوان موشك هوا به سطح 5-ماترا MK-2A به عنوان موشك ضد كشتي كابين كاكپيت M-346 نشان دهنده ي آخرين نسل از هواپيماهاي رزمي است٬ به طوري كه كابين هر كدام از خدمه به نمايشگرهاي سربالا ٬ سه نمايشگر كريستال مايع چند منظوره رنگي ٬ نمايشگر روي كلاه با قابليت شبيه سازي تهديدات دشمن ٬ چشمي هاي ديد در شب و كنترلرهاي HOTAS تجهيز شده است. براي صندلي هم٬ استفاده از صندلي هاي پرتاب شونده ي «مارتين بيكر MK16» بريتانيايي و «زوزدا K-39» روسي جزو گزينه هاي انتخابي قرار دارند(براي شما چي سفارش بدم؟!). اويونيك ساختار اويونيكي بر پايه سامانه دوگانه سازي شده داده بر ديجيتال MIL-STD-1553B پايه ريزي شده است كه ظرفيت سامانه هاي اضافي را نيز دارد. فرستنده/گيرنده ي UHF/VHF و شناسايي دوست از دشمن ٬ مجموعه ي مخابراتي را شامل مي شود. مجموعه ي ناوبري شامل يك «سامانه جايروي ليزري اينرسيايي» ٬ يك گيرنده ي مكان ياب جهاني(GPS) ٬ ناوبري هوايي تاكتيكي(TACAN) و سامانه هاي VOR ٬ ILS و MB است. سامانه كنترل پرواز نيز از يك سامانه چهارگانه سازي شده ي پرواز با سيم خودمختار تمام ديجيتال بوده كه شامل چهار رايانه كنترل پرواز است. سامانه كنترل پرواز ٬ كنترل پذيري هواپيما را در زواياي حمله بيش از 35 درجه فراهم مي آورد و از واماندگي(Stall) و چرخش(Spin) هواپيما پيشگيري مي كند. گذر از بيشينه زاويه حمله و محدوده G نيز تحت كنترل اين سامانه است. http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_%D8%A7 نيروگاه(پيشران سابق!) M-346 مجهز به دو موتور توربوفن F124-GA-200 ITEC/Honywell است كه توسط فيات آويو ساخته مي شود(خبر نداشتيم فيات هم از اين كارا مي كنه!). اين موتورها از سامانه كنترل تمام خودكار ديجيتال و سامانه روغن كاري مداربسته آيروباتيك بهره مي برند(مباركشون باشه!). مشتري كشورهاي اروپايي از جمله اولين مشتريان احتمالي جت آموزشي پيشرفته مي باشند كه در رأس آن ها خود ايتاليا و يونان قرار دارد. امارات متحده عربي هم در پي يك جت آموزشي نوين است و به همين منظور M-346 در نمايشگاه هوايي دوبي حضوري فعال داشت. منبع: http://captabas.com/post-209.aspx -
تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی ) در ایران تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی) در ایران
ghermez پاسخ داد به samavat تاپیک در مباحث جامع نظامی
چقدر خبرات زد حاله باید این ترم درس ول می کردم می رفتم سربازی تا بلکه...- 337 پاسخ ها
-
تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی ) در ایران تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی) در ایران
ghermez پاسخ داد به samavat تاپیک در مباحث جامع نظامی
شانس منو ببین اول اون معافیت پدران از 60 شد 65 و بعد کسر خدمت بابت جبعه، حالا من باید سربازیم تقریبا کامل برم- 337 پاسخ ها
-
با تشکر از دوست عزیز جناب اقای patriot1979 که زحمت ترجمه این قسمت را کشیدند [color=blue][size=18]قایق سه دکله مدیترانه ای (Xebec) [/size][/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%DA%A9%D8%B4%D8%AA%DB%8C_Xebec.jpeg[/img] این نوع قایق از 1650 تا 1820 در مدیترانه مورد استفاده قرار می گرفت. این نوع قایق نخستین بار توسط دزدان دریایی ساکن شمال آفریقا (بِربِرها) بکار گرفته شد که با سوداگری در این کشتی های بادبانی قرون میانه در پی کسب قدرت در دریا و دستیابی به کشتی های توپدار بودند. این کشتی ها معدودی دیرک چوبی طویل مشابه کشتی های بادبانی کهن توأم با برآمدگی قابل توجه در بخش های جلویی و عقبی داشتند. این قایق ها مجهز به سه بادبان سه گوش بود که بادبان های جلویی و عقبی با تعداد زیادی حلقه فلزی به قسمت های جلویی و عقبی شناور متصل شده بودند. [color=blue] [size=18] کرجی تفریحی بادی یا بخار (Yacht)[/size][/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/yacht1.JPG[/img] این کرجی در اصل شناوری سبک و سریع به طول 26 فوت (6/7 متر~) یا بیشتر است که عموما برای حمل و نقل افراد مهم مورد استفاده قرار می گرفت. نام این کرجی بعدها به هر شناور تفریحی بادبانی یا بخار (بجز dinghy : قایق تفریحی مورد استفاده خانواده های انگلیسی در شرق هند) که در سفرهای تفریحی و یا مسابقات قایق رانی مورد استفاده قرار می گرفت، اطلاق گردید. ریشه این واژه نیز هلندی است. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%DA%A9%D8%B4%D8%AA%DB%8C_Yacht.jpeg[/img] [color=blue][size=18] قایق چهار پارویی یا شش پارویی دو دکله (Yawl)[/size][/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Yawl_%DA%A9%D8%B4%D8%AA%DB%8C1.jpeg[/img] این نام از واژه هلندی «Jol» مشتق شده است. این قایق دو دکل مشابه کرجی یک دکلی قدیمی (sloop) یا کرجی دیگری موسوم به cutter است با این تفاوت که یک دکل پشتی اضافی در انتهای کشتی اغلب در سمت راست تیرک های چوبی عرضی کشتی دارد. بادبان کوچک پشتی بر روی دکل عقبی برافراشته می شود. این قایق اغلب به اشتباه «ketch» خوانده می شود که این کشتی اخیر نیز دارای دو دکل است اما دکل اصلی در منتهی الیه جلویی کشتی نصب شده است. تفاوت اساسی yawl و ketch این است که دکل خلفی قایق اخیر جلوی سکان قرار دارد. در عمل، نقش اصلی دکل خلفی در ketch کمک به راندن شناور است در حالی که دکل خلفی در yawl در اصل برای حفظ توازن و تنظیم وضعیت حرکت مورد استفاده قرار می گیرد. نتیجه آنکه در قیاس yawl با یک ketch با ابعاد مشابه، بادبان عقبی yawl قاعدتا باید کوچک تر از بادبان اصلی در نظر گرفته شود. ابعاد بادبان اصلی yawl به بادبان اصلی کرجی یک دکله قدیمی هم اندازه نزدیک است. طول: 29 فوت (10 متر~) بیشینه عرض: 8 فوت (5/2 متر~) آبخور کشتی: 3 فوت و 6 اینچ (1/1 متر~) [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Yawl_%DA%A9%D8%B4%D8%AA%DB%8C.jpeg[/img] [color=blue] [size=18] Yorkshire Billy Boy[/size][/color] قایق مسافری موسوم بهYorkshire Billy Boy (این نام [بویژه: Billy boy (s)] ریشه در تاریخ پر فراز و نشیب تحولات سیاسی و اجتماعی انگلستان و اسکاتلند طی سده های 17 تا 19 دارد [حوالی 1644 تا 1840 میلادی]؛ در عین حال، بسبب استفاده مردمان سوژه این داستان تاریخی از شکل خاصی از قایق ها و کشتی های نسبتا بزرگ این نام معمولا به این طراحی خاص از قایق های مسافری کوچک اطلاق می شود.) این نوع قایق مسافرتی حاصل تغییر و باز مهندسی قایق نمونه Humber keel (نوعی کشتی نسبتا قدیمی متوسط اندازه ویژه دریانوردی تجاری در آبراهه های داخلی و مرزهای آبی انگلستان) بود. در مجموع، این قایق تفریحی قدری بزرگ تر و جادارتر از Humber keel بود و بالک های موج شکن تعبیه شده در آن عرشه را وسیع تر می کرد. بدنه در عقب کشتی با تعبیه اتاقک و دریچه کوچک بار بدقت دایره ای شکل شده بود. بادپناه کشتی نیز معمولا با دقت فراوان ساخته می شد. طول: 75 فوت (22 متر~) بیشینه عرض: 18 فوت (5/5 متر~) عمق بدنه: 8 فوت (5/2 متر~) خدمه: یک مرد به همراه خانواده اش
-
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%DA%A9%D8%B4%D8%AA%DB%8C_%D9%88%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF_1.jpeg[/img] رایج ترین نوع کشتیهای دراز(؟)knorrبود.کشتی باری وایکینگها از کشتی های مهم تجاری ایسلند بود.بهترین مثال شناخته شده برای knorrکشتیGokstadمیباشد. کنور(knorr)عموما 20تن بار یا 3 تن لباس پشمی مخصوص یا 30 تن غلات و یا5 تن جو حمل میکرد.کنور(knorr) متکی بر بادبان بود ولی 4تا7جفت پارو و نیز 15الی20خدمه مرد داشت.برخلاف کشتی های اژدهایی برای محموله های در راه ملوانی در میانه کشتی ندارد.در نتیجه می توان فهمید از پاروهای آن صرفا برای کارهای تخصصی تر استفاده میشود.همه کشتیهای دراز از بادبانهای مربعی از جنس پارچه پشمی مخصوص ساخته میشدند و با پوست گراز ماهی مهر و موم میشد.وجود دکل در کشتیهای دراز ثابت و در کشتی های اژدهایی اختیاریست.وجود دکل باعث شد برخلاف کشتیهای اژدهایی،طول عمر یک کشتی دراز 20تا 30سال باشد. [color=blue] متن اصلی:[/color] The most common type of longship, the knorr was the workhorse of Viking cargo ships, the mainstay of the Icelandic traders. The best-known example of a knorr is the Gokstad ship. A knorr could carry up to 20 tons of cargo, or a volume equal to 3 tons of vathmal (finely woven homespun wool cloth), or 30 tons of flour-milled grain, or 5 tons of whole-grain barley. A knorr relied mostly upon its sails, having only 4 to 7 pairs of oars and a crew of 15 to 20 men or less. Unlike the dragonships, the knorr couldn't have oarsmen amidships, for the cargo would be in the way. Consequently the knorr used oars only for specialized tasks, such as docking, or keeping the bow into the wind during a storm. All longships used a single square-rigged sail made of vathmal secured with ropes made of seal- or walrus-skin. While the dragon-ship could unstep its mast (take the mast down for safety or storage), the knorr's mast was fixed and could not be removed. This posed some danger in storm conditions, and the Icelandic annals record the loss of often several cargo ships each year. These same annals indicate that the lifetime of the knorr was 20 to 30 years when properly cared for (and when Ran and Aegir - the deities of sea-storms and drowned sailors - didn't claim a ship as their own). When referring to multiple Knorr vessels, the correct term is "Knerrir" [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%DA%A9%D8%B4%D8%AA%DB%8C_%D9%88%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF.jpeg[/img]
-
چه کسی بازار «نیمههادی ها» را در اختیار دارد؟ / آمار سال 2011
ghermez پاسخ داد به mahdavi3d تاپیک در رایانه و شبکه
یک سوال دارم ایران تکنو لوژی ساخت نیمه هادی ها داره . حداکثر مقاومت و ترانزیستور می گم -
ایران یا ترکیه،کدام یک در جنگ شانس بیشتری دارند؟
ghermez پاسخ داد به hosseinvahdat تاپیک در توان نظامی کشورها
حسین جان پستش یادم نیست اما تقریبا مقاسیه ای بین قدرت نظامی ایران و ترکیه شده اونا پیدا کنی کمک می کنه اما نظر خودم شرایط معمول در نظر بگیریم ایران سرد تره یک نکته در نظر بگیر در شرایط فعلی تقریبا به غیر از چند کشور محدود اونم تا حدودی هر کدام از همسایه ها ( ابی و خاکی) بخوان با ما دگیر بشن جنگ به ابعدا بزرگتری در حد بین مللی کشیده می شه . -
[color=blue]نمی خواستم دو تکیه بشه اما دیگه....[/color] [size=18]اینم اطلاعات بیشتر از سوخو 25:[/size] اتاق خلبان از ۲۴ میلی متر تیتانیوم ساخته شده که مانند زرهی مسدود کننده اتاق خلبان را نگهداری میکند . این نوع هواپیما می توان برای جنگ های الکترونیک نیز استفاده کرد مشخصات: طول: ۱۵/۵۳ متر مقدار طول باند برای پرواز : ۶۰۰ متر مقدار طول باند برای فرود : ۶۰۰ متر وزن : ۹۵۰۰ کیلوگرم خود هواپیما موتور: دو موتور توربوجت تومانسکی آر-۱۹۵ حد اکثر سرعت : ۹۷۵ کیلومتر در ساعت ۰٫۸ ماخ برد پروازی : ۲۵۰۰ کیلومتر برد دریایی: ؟ کیلومتر سقف پرواز : ۱۰۰۰۰ متر رنج حمله: ۱۲۵۰ کیلومتر بدون در نظر گرفتن تانکرهای اضافی سوخت گیری در هوا:این امکان را ندارد سوخت داخلی: ۳۵۰۰ لیتر که با تانکرهای اضافی به ۶۰۰۰ لیتر هم میرسد تعداد تولید: ۴۰۲ فروند انواع: ۱۰ مدل تسلیحات یک قبضه توپ دولوله ۳۰ میلی متری با نرخ شلیک ۳۰۰۰ گلوله بر دقیقه انواع راکتانداز، راکتهای هدایت شونده، موشکهای هوا به سطح و هوا به هوا، بمبهای لیزری، بمبهای ضد نفر، بمبهای خوشهای، بمبهای آتشزا، بمبهای شیمیایی و ... منبع: http://www.arteshi.com/%D8%B3%D9%88%D8%AE%D9%88-25.h tml
-
[quote]مرسى،ولى اينا كه همشون شيلترن!؟ [/quote] دوست عزیز تاریخ پست هم ببین کرکس عملا چند سالی است که اصلا نمی اد
-
تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی ) در ایران تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی) در ایران
ghermez پاسخ داد به samavat تاپیک در مباحث جامع نظامی
[quote]بدترین چیز ممکن رو شنیدم معافیت کفالت از 59 شد 65 با این ترتیب دیگه قضیه گرفتن معافیت کفالت واسه من منتفی شد ولی اینقدر درسم رو طولش می دم که ده سال بگذره وبابام 65 سالش بشه و بتونم معافیت بگیرم[/quote] من و تو هم درديم اما متاسفانه براي من جا ي خطا تو درسام نيست دلمون خوش بود كه معافيم . اي لعنت بر اين شانس- 337 پاسخ ها
-
تاریخ: دوم آگوست سال 216 قبل از میلاد محل: کانای(بعضی از مترجمین کان نیز ترجمه کرده اند. توجه کنید که با شهر کان در فرانسه اشتباه گرفته نشود)، نزدیک رود اوفانتو ایتالیا نتیجه: پیروزی قاطع کارتاژها متخاصمین: کارتاژ در برابرجمهوری رم فرماندهان کارتاژ : هانیبال هاسدروبال هانو ماهرابال روم: گیائوس ترنتیوس وارّو لوسیوس آمیلیوس پائولوس † استعداد رزمی کارتاژ : 40000نفر پیاده سنگین اسلحه 6000نفر پیاده سبک اسلحه 8000نفر سواره نظام روم: در حدود 87000 لژیونر رمی به همراه متحدینشان تلفات کارتاژ : 6000کشته 10000مجروح روم: بین 50000 تا 70000 کشته 11000 اسیر نبرد کانای یکی از نبردهای بزرگ سری دوم جنگهای فنیقی بوده است. در این نبرد، سربازان کارتاژ -تحت فرمان هانیبال- ارتش رم را که بر آنها برتری عددی داشت به صورت کامل از میان برداشتند. پس از این نبرد، کاپوآ و چند شهر دیگر ایتالیا از جمهوری رم جدا شدند. اگرچه این نبرد نتوانست کارتاژها را به نتیجه سیاسی مHTTP/1.1 200 OK Cache-Control: public Content-Length: 48147 Conteساند، اما امروزه این نبرد را به عنوان یک نمونه از بزرگترین پیروزیهای تاکتیکی تمام تاریخ نظامی به شمار می آورند. در حدود 60 تا 70 هزار رمی در آن روز کشته یا اسیر شدند. از نظر تعداد نفرات کشته شده در یک روز، این نبرد تقریبا در جایگاه سی ام قرار می گیرد. پس زمینه تاریخی در سال 264 ق م شهر کارتاژ در مکانی قرارداشت که امروزه تونس نامیده می شود. کارتاژ دولت-شهری قدرتمند با تجارتی توسعه یافته بود و در زمانی که رم در حال گسترش نفوذ خود بود، کارتاژ قویترین قدرت غرب مدیترانه به شمار می رفت. ناوگان جنگی کارتاژها غیرقابل شکست بود ولی آنها ارتشی قوی در اختیار نداشتند و از مزدوران اجیر شده برای جنگیدن استفاده می کردند. این شهر در میانه قرن نهم قبل از میلاد توسط مهاجران فنیقی ساخته شده بود و در سال 146 ق م در آخرین جنگ فنیقی توسط رمی ها ویران شد. کارتاژها سواحل شمالی الجزایر، تونس و مراکش و همچنین سواحل جنوبی اسپانیا و قسمتی از سواحل مدیترانه ای فرانسه را در اختیار کلنی های خود داشتند. بیشتر جزایر بزرگ مدیترانه مانند سیسیل نیز تحت نفوذ کارتاژها بود. به محض اینکه رم کنترل خود را بر شبه جزیره ایتالیا محکم کرد و خواست که نفوذ خود را در مدیترانه گسترش بدهد با کارتاژ دچار ستیزه شد. دو کشور در 3 سری جنگ -که از سال 264 ق م تا 146 ق م به طول انجامیدند- درگیرشدند. چون کارتاژها اصلیتی فنیقی داشتند و به زبان لاتین فنیقی را پونی می نامند، این جنگها به جنگهای پونیک یا فنیقی معروف شده اند. رمی ها پس از پیروزی در جنگهای اول فنیقی، خراج سنگینی بر کارتاژها بستند و محدودیتهای زیادی را بر آنها تحمیل کردند. این خراج و محدودیتها ،خود، باعث شروع جنگهای دوم فنیقی شدند. در 219 ق م هانیبال -فرزند هامیلکار بارکا فرمانده نظامی کارتاژها در جنگهای اول فنیقی- به ساگونتوم در اسپانیا حمله کرد. این شهر متحد رم بود و این حمله سرآغاز جنگهای دوره دوم فنیقی شد. هانیبال یک استاد استراتژی جنگی بود. او می دانست که سواره نظام رم ضعیف و آسیب پذیر است و بنابراین از سواره نظام سبک اسلحه نومیدی در کنار سواره نظام سنگین اسلحه گل و اسپانیایی برای مقابله با رمی ها بهره گیری کرد. نومیدی های نیمه کوچ نشینیان وحشی بودند که در شمال آفریقا زندگی می کردند و در سپاه کارتاژ به عنوان مزدور خدمت می کردند.این ترکیب، تاثیری ویرانگر بر روی لژیونرهای رمی داشت. 3 نبردگاه اصلی در این دوره جنگها وجود داشت. اول خاک ایتالیا بود که در آنجا هانیبال لژیونهای رمی را بارها شکست داد. صحنه دوم جنگ در اسپانیا بود که در آنجا هاسدروبال -برادر کوچک هانیبال- از مهاجرنشین های کارتاژ محافظت می کرد و تا هنگام عقب نشینی نهایی به ایتالیا موفق بود. آخرین صحنه نبرد سیسیل بود که در آنجا رمی ها توفق نظامی خود را حفظ کردند. پس از حمله به ساگونتوم، هانیبال با حمله مستقیم به درون ایتالیا رمی ها را غافلگیر کرد. او با ارتش بزرگی که از مزدوران گل، اسپانیایی، نومیدی و فیلهای آفریقایی تشکیل شده بود از آلپ عبورکرد. آنها ارتش رم را در چند نبرد مانند نبرد تریبا و نبرد دریاچه تراسیمن و نبرد معروف کانای شکست دادند اما اشتباه او در طولانی شدن خطوط تدارکاتی وی بود. با نداشتن وسایل محاصره و از دست دادن تعداد زیادی از سربازان در راه رسیدن به رم، او نقشه کشید تا متحدان سیاسی رم را از رم جداکند و شهر را در قحطی و گرسنگی رها کند. به هرحال، هر چند که ارتش شکست ناپذیر هانیبال خاک ایتالیا را به توبره کشیده بود -جز چند دولت-شهر جنوبی- بیشتر متحدان رم به رم وفادار ماندند و درکنار رم به جنگ با کارتاژها ادامه دادند. رم همچنین تصمیمی پولادین گرفت که به هر شکل که بتواند بر ارتش هانیبال فائق آید. رمی ها قانونی داشتند که بنابر آن صلح با دشمنی که در خاک ایتالیا بود را ممنوع می دانستند.[align=center] مسیر حرکت هانیبال از اسپانیا به ایتالیا و سپس بازگشت به کارتاژ[/align] بزرگترین مشکل هانیبال این بود که هیچ نیروی کمکی از جانب کارتاژ به او نرسید. با وجود تقاضاهای زیاد وی، کارتاژ تنها به اعزام نیروی کمکی به اسپانیا بسنده کرد. تجار کارتاژ خرج کردن پول برای ارتش هانیبال را بیهوده می دانستند و اعتقاد داشتند که هانیبال با امکاناتی که دارد می تواند تکلیف جنگ را یکسره کند. این فقدان نیروی کمکی، هانیبال را از رسیدن به یک پایان پیروزمندانه با اشغال رم محروم کرد. به هرحال، یک نیروی کمکی فرستاده شد که به نبرد ماتاروس اعزام شدند. از طرف دیگر، رم نیز قادر نبود که در خاک ایتالیا نتیجه جنگ را یکسره کند. نه تنها آنها با هانیبال و برادرش در ایتالیا و اسپانیا درگیر بودند بلکه همزمان آنها در اولین دوره جنگهای مقدونی نیز درگیر شده بودند. با فقدان نیروی کافی برای هانیبال و درگیری رم در سه صحنه جنگی جدا از هم، جنگهای ایتالیایی هانیبال به صورتی چاره ناپذیر 16 سال به طول انجامید. در اسپانیا، فرمانده جوان رمی پوبلیوس کورنلیوس شیپیو-که بعدها به شیپیوی آفریقایی معروف شد- در نهایت هاسدروبال را شکست داد(208 ق م). هاسدروبال هنوز اما، دوسوم سربازانش را در اختیار داشت و با ترک اسپانیا تلاش کرد که ارتش مزدروش را برای کمک به برادرش به ایتالیا برساند اما در نبرد حساس رود ماتاروس کاملا شکست خورد و خود نیز کشته شد. کمی بعد، رمی ها سر او را برای برادر بزرگترش فرستادند و هانیبال و سپاهش برای زمانی کوتاه به کوهستان عقب نشستند. درضمن در اسپانیا، شیپیو شهرهای کارتاژ را اشغال کرد و با چند حکمران محلی ائتلاف کرد و به آفریقا لشکر کشید. پس از اینکه خود کارتاژ در معرض خطر قرارگرفت، هانیبال برای مقابله با شیپیو به آفریقا بازگشت، اما در نبرد نهایی در زاما در سال 202 ق م شکست خورد. کارتاژ درخواست صلح کرد و با موافقت رم مواجه شد. ابتدا کارتاژ را از مهاجرنشین هایش محروم کردند و سپس غرامتی سنگین بر کارتاژ تحمیل کردند و در نهایت داشتن هرگونه سپاه یا نیروی دریایی را برای کارتاژ ممنوع ساختند. هانیبال در بازسازی کارتاژ نقش رهبری داشت و بر رقبای حسودش غلبه کرد و در سال 194 ق.م رمیان کینه توز او را مجبور کردند که به آسیای صغیر فرار کند. در آنجا او مشاور نظامی چند پادشاهی شد که معروف ترین آنها امپراطوری سلوکی بود و پس از نبرد مگنزیا (183 ق.م) برای اجتناب از اسارت به دست رمیان خودکشی کرد. پس زمینه استراتژیک کمی پس از آغاز سری دوم جنگهای فنیقی، هانیبال با شهامت از کوه های آلپ در فصل زمستان عبورکرد و به خاک ایتالیا پای گذاشت. او توانست به سرعت در دو نبرد تریبا و نبرد تراسیمن رمی ها را شکست دهد. پس از این شکستها، رمی ها فابیوس ماکسیموس را به عنوان دیکتاتور تعیین کردند تا با تهدید سپاه کارتاژ مقابله کند. فابیوس در برابر هانیبال استراتژی جنگ فرسایشی را در پیش گرفت. او خطوط تدارکاتی کارتاژها را قطع کرد و سعی می کرد تا از رویارویی مستقیم با هانیبال خودداری کند. این استراتژی، خوش آیند عامه رمی ها نبود. همانطور که رمی ها از شوک پیروزی های هانیبال خارج می شدند، درباره عقلانی بودند روش فابیوس بحث می کردند. این استراتژی مخصوصا بیشتر مردم -که علاقه داشتند جنگ با سرعت به پایان رسد- را ناامید کرده بود. همچنین این ترس وجود داشت که اگر هانیبال بدون هیچ مقاومتی به غارت خود ادامه دهد ممکن است که متحدان رم در توانایی های نظامی رم شک کنند و به کارتاژها بپیوندند. [align=center] محل 3 نبرد مشهور هانیبال در خاک ایتالیا[/align] سناتورهای رمی -که از استراتژی فابیوس بی اطلاع بودند- پس از پایان دوره زمامداری او، فابیوس را کنارگذاشتند و ریاست حکومت را به گنائوس سیرولیوس جمینوس و مارکوس آتلیوس رگولوس بازگرداندند. در سال 216 ق.م، گایوس ترنتینوس وارّو و لوسیوس آمیلیوس پائولوس به عنوان کنسول انتخاب شدند و فرمان تشکیل یک سپاه بزرگ را صادرکردند. این سپاه از نظر استعداد بی سابقه بود. مورخ رمی پولیبیوس می نویسد: "سنا تعیین کرد که 8لژیون به نبرد اعزام شوند. چنین تعدادی تا قبل از این در جمهوری رم سابقه نداشت.... در بیشتر جنگها، یک کنسول از 2 لژیون به همراه سپاهیانی که متحدان رم می فرستادند استفاده می کرد و به ندرت در یک جنگ از 4 لژیون استفاده شده بود. اما در این موقعیت خاص چنان ترسی آنان را فراگرفته بود که تصمیم گرفتند تا 8 لژیون را به نبرد اعزام کنند." 8 لژیون -به همراه قریب 2400 نفر سواره نظام- هسته این ارتش عظیم جدید را تشکیل می دادند. هر یک از این لژیون ها همراه یک نیروی هم اندازه از متحدان رم می جنگید و متحدان رم 4000 نفر سواره نظام نیز اعزام کرده بودند. پیش درآمد نبرد در پاییز 216 ق م، هانیبال ابتکار عمل را در دست گرفت و انبارهای تدارکاتی بزرگ کانای را تصرف کرد. او همچنین خود را بین رمی ها و منابع حیاتی تدارکاتی آنها قرارداد. بر اساس کتاب پولیبیوس "اشغال کانای مسبب اضطرابی بزرگ در میان ارتش رم شد." کنسول رم تصمیم گرفت برای مقابله با هانیبال به سمت جنوب حرکت کند و ژنرال کارتاژ را جستجو کند. پس از دو روز راهپیمایی، رمی ها هانیبال را در ساحل چپ رود اوفانتو یافتند و 6 مایل دورتر از او اردو زدند. به صورت معمول، هر کنسول باید سپاه خود را خود فرماندهی می کرد اما زمانی که دو ارتش به هم می پیوستند -بنابر قانون رمی ها- هر کدام از کنسول ها باید یک روز درمیان فرماندهی می کرد. ظاهرا هانیبال این مسئله را از قبل می دانست و استراتژی خود را بر اساس این امر تنظیم کرده بود. یکی از افسران کارتاژ به نام گیسگو عظمت سپاه رم را برای هانیبال شرح می دهد. هانیبال در جواب می گوید: "گیسگو! یک چیز را فراموش کردی که بسیار جالب تر است! اگرچه رمی ها تعداد زیادی سرباز در اختیار دارند اما نام هیچکدام از آنها گیسگو نیست." فرمانده روز اول -کنسول وارّو- طبیعتی بی پروا و گستاخ داشت و عزم خود را برای نابودی هانیبال جزم کرده بود. درحالیکه رمی ها به کانای نزدیک می شدند، یک گروه کوچک از نیروهای کارتاژ به سپاه رم حمله برد. وارّو به خوبی حمله کارتاژها را دفع کرد و به پیشروی خود ادامه داد. این پیروزی اگرچه اساسا یک زد و خورد بود -که ارزش استراتژیک دیرپایی نداشت- باعث افزایش اعتماد به نفس رمی ها شد و شاید در سپاهیان وارّو غرور بیش از حدی به وجود آورد. به هرحال، پائولوس با درگیری به این صورت مخالف بود. بر خلاف وارّو، او محتاط و مراقب بود و باور داشت که با وجود برتری عددی رمی ها، جنگ در یک زمین باز نابخردانه است. مخصوصا او تاکید داشت که هانیبال در سواره نظام دارای برتری است. برتری سواره نظام کارتاژ هم در تعداد بود و هم در کیفیت نیروها. با وجود بیمناک بودن، پائولوس فکر می کرد که عقب نشینی پس از پیروزی های مقدماتی عاقلانه نیست و دو سوم سپاه را در شرق رود اوفانتو مستقرکرد. باقی رمی ها برای ایجاد استحکامات به طرف دیگر رودخانه فرستاده شدند. هدف از ایجاد اردوگاه دوم ایجاد پوشش در برابر حمله به اردوگاه اصلی و انجام حملات ایذایی بود. دو سپاه به مدت 2 روز در جای خود باقی ماندند. در روز دوم -اول آگوست- هانیبال باخبر شد که روز بعد نوبت فرماندهی با وارّو است. او اردوگاه خود را ترک کرد و پیشنهاد کرد تا نبرد آغاز شود. این پیشنهاد از جانب پائولوس رد شد. پس از آن، هانیبال برای شناسایی به سمت نیروهای رمی در کنار آبهای رودخانه رفت و سواره نظامش را به اردوگاه کوچک اعزام کرد تا رفتار سربازان بیرون اردوگاه را بررسی کند. پولیبیوس می گوید که سواره نظام هانیبال با تهور به کناره رمی ها هجوم بردند تا منابع آب آنها را خراب کنند و رمی ها را از آب رودخانه محرم کنند. فردای آن روز که نوبت فرماندهی وارّو بود، او هنوز از این تاخت و تاز عصبانی بود. پس نیروهایش را مرتب کرد و از رود گذشت تا بجنگند.) استعداد طرفین درگیر ارتش مشترک دو کنسول جمعا دارای 75000نفر پیاده، 2400 سواره نظام رمی و 4000نفر سواره نظام از متحدین رم بود. در اردوگاه ها نیز 2600نفر پیاده سنگین اسلحه به همراه 7400 نفر پیاده سبک اسلحه باقی مانده بودند. ارتش رم در آن دوران یکی از بهترین ارتشهای جهان بود و سربازان رمی بهترین دیسیپلین، بهترین تمرینها و بهترین تجهیزات را داشتند. در طرف دیگر، پیاده نظام کارتاژی ها به سختی به 40000نفر می رسید. صرف نظر از سربازانی که از نبرد به دور نگه داشته شده بودند، کارتاژها 6000نفر پیاده سبک اسلحه و 8000 نفر سواره نظام نیز در اختیار داشتند. هسته اصلی سپاه کارتاژ را در حدود 8000نفر هوپلایت (پیاده نظام مجهز به نیزه بلند مانند فالانکسهای یونانی) تشکیل می داد که از زره رمی استفاده می کردند ولی آرایش فالانکسهای مقدونی را داشتند. 8000نفر دیگر از پیاده نظام سنگین اسلحه سلت-ایبریایی نیز در خطوط اصلی کارتاژها بودند. باقی سربازان هانیبال جنگجویان سلتی از دره پو بودند. آنها از قد و هیکل تنومند خود برای مقابله با لژیونرهای منضبط رمی استفاده می کردند. بر خلاف سپاه یکپارچه رم، سپاه هانیبال چهل تکه ای از گروهان های کارتاژ، سلتی، اسپانیایی و نومیدی بود. هانیبال فیلهایی را که از گردنه های آلپ عبور داد در جنگهای قبلی از دست داده بود و در این نبرد فیلی به همراه نداشت. آرایش نیروها استفاده مناسب هر دو ارتش از عامل زمان، فرماندهان هر دو سپاه را به آنجا هدایت کرد که پیاده نظام خود را در مرکز و سواره نظام را در جناحین سپاه ها قراردهند. رمی ها عمق خطوط پیاده نظامشان را به قدری زیاد کردند که از عرض صفوف پیاده نظام فراتر رفت و امیدوار بودند با تمرکز فشار این پیاده نظام به سرعت مرکز سپاه هانیبال را بشکافند. وارّو می دانست که چگونه پیاده نظام رم در نبرد تریبا مرکز سپاه هانیبال را شکافته بودند و می خواست که همان تاکتیک را در مقیاسی وسیعتر بکارگیرد. پرینسیپ ها دقیقا پشت هاستاتی ها مستقرشدند تا با اولین برخورد به سمت جلو فشار آورند و مطمئن شوند که خط مقدم رمی ها متحد است. پولیبیوس می نویسد: "مانیپل ها نزدیک یکدیگر ایستاده بودند و فاصله آنها کاهش یافته بود.... عمق آنها بیشتر از عرض جبهه شان بود." اگرچه رمی ها در تعداد دست بالا را داشتند اما این نحوه آرایش به این معنی بود که تعداد سربازان درگیر دو طرف در هنگام برخورد برابر بودند چون رمی ها سربازانشان را بیشتر در خطوط عقب به کارگرفته بودند تا در خط مقدم. [align=center] وضعیت ابتدایی دو سپاه قبل از آغاز نبرد [/align] از دید وارّو، هانیبال فضای کمی برای مانور داشت و او باور داشت که با فشار زیاد رمی ها، کارتاژها مجبور به عقب نشینی به سمت رودخانه هستند و چون فضای کافی برای مانور ندارند سپاه آنها در آشفتگی فروخواهد رفت. با اندیشه اینکه دو پیروزی قبلی هانیبال با مکر و حیله به دست آمده است، وارّو می خواست که در یک زمین باز بجنگد. میدان نبرد کانای به راستی باز بود و امکان نداشت که هانیبال بتواند با پنهان شدن پشت بوته ها یا استفاده از عوارض زمین حمله ای غافلگیرکننده انجام دهد. از طرف دیگر، هانیبال نیروهایش را بر اساس توانایی های ویژه جنگی هر واحد مرتب کرده بود تا هر کدام از آنها بر اساس نقاط قوت و ضعفشان نقش خود را در استراتژی او انجام دهند. او لیبیایی ها، گل ها و سلتی ها را به صورت متناوب در میانه سپاه قرار داد و پیاده نظام آفریقایی خود را در جناح های انتهایی آنها مستقر کرد. تصور غلطی توسط پیتر کونولی رایج شده است که فکر می کنند نیروهای آفریقایی هانیبال از نیزه های بلند استفاده می کرده اند. در حقیقت آنها از نیزه های مانند نیزه های تریاری های رمی ولی کوتاه تر بهره گیری می کردند. مزیت آنها در استفاده از این گونه نیزه ها نبود بلکه بدین دلیل بود که آنها کاملا جنگدیده و کارآزموده بودند. زیر فشار لژیونرهای رمی آنها در کنار هم باقی مانده و در زمان مناسب به جناح های سپاه رم حمله بردند. هاسدروبال هدایت سواره نظام لیبیایی و سلتی در جناح چپ سپاه کارتاژ را بر عهده گرفت. او در حدود 6500 سوارکار داشت و هانو در جناح راست سپاه کارتاژ، فرماندهی 3500 سوارکار نومیدی را برعهده داشت. هانیبال در مورد موضع اش در برابر رودخانه دلواپس نبود. درحقیقت، رودخانه در استراتژی او نقش مهمی را بازی می کرد. با محکم کردن ارتش خود در کنار رودخانه، هانیبال از اصطکاک جناح هایش با ارتش پرتعداد رم جلوگیری کرد. رمی ها در مقابل تپه ای قرارداشتند که به کانای می رفت و جناح راستشان توسط رود احاطه شده بود و جناح چپ آنها تنها فضای مناسب برای عقب نشینی بود. به علاوه، نیروهای کارتاژ چنان صف بسته بودند که رمی ها رو به سوی شرق داشتند. این امر نه تنها باعث می شد که نور خورشید صبحگاهی به چشمان رمی ها بتابد بلکه بادی که از جنوب شرقی می وزید نیز خاک و شن را بر چشم رمی ها می پاشید. استراتژی بی همتای هانیبال بر اساس حفاظت از نیروهایش و اطلاع از توانایی های آنها بنا شده بود. نبرد همین طور که دو ارتش به سمت یکدیگر پیش می رفتند هانیبال مرکز خود را به سمت جلو گسترش می داد. پولیبیوس شرح می دهد: "پس از به خط کردن نیروها، هانیبال گروهان های اسپانیایی و سلتی را که در مرکز بودند به جلوتر راند. باقی آنها را در ارتباط با گروه های مرکزی گذاشت اما کم کم آنها را عقب تر نگه داشت تا به یک آرایش هلالی شکل رسید. هر چه گروهان ها به سمت جناح ها می رفتند آرایش آنها نازک تر می شد. او قصد داشت تا آفریقایی ها را به عنوان نیروی ذخیره بکارگیرد تا عملیات را با اسپانیایی ها و سلتی ها شروع کند." پولیبیوس شرح می دهد که مرکز ضعیف کارتاژها -که آرایشی هلالی داشت- به سمت رمی ها شکم داده بود در حالیکه جناح های آن را سربازان آفریقایی با آرایشی پله ای فراگرفته بودند. قصد هانیبال از این آرایش این بود که انرژی پیاده نظام رم را در زمان برخورد بگیرد و قبل از اینکه سربازان آفریقایی خود را به صورتی موثر بکارگیرد در پیشروی رمی ها تاخیری ایجاد کند. به هرحال بعضی از تاریخ نگاران ادعا می کنند که این گزارش خیالی است و مدعی هستند که این نمایشها یا انحنایی طبیعی هستند که در اثر حرکت پیاده نظام به سمت جلو ایجاد شدند یا انحنای کارتاژها به سمت پشت به خاطر شوک ناشی از برخورد با پیاده نظام پرتعداد رمی ها بوجود آمده است. [align=center] برخورد دو سپاه عقب نشینی پیاده نظام هانیبال و نابودی سواره نظام رم [/align] هنگامی که نبرد شروع شد، ستیزه خونباری بین سواره نظام دو طرف در جناحین هر دو سپاه روی داد. پولیبیوس می نویسد: "هنگامی که سواره نظام اسپانیایی و سلتی مستقر در جناح چپ با سواره نظام رم تصادم کردند، زد و خورد کاملا به صورتی وحشیانه درآمد." در سمت رودخانه، سواره نظام کارتاژ به سرعت بر سواره نظام ضعیف رم فایق شده و آنها را تار و مار کردند. یک گروه از سواره نظام کارتاژ از جناح چپ سپاه جدا شد و پس از یک طی یک دایره وسیع در پشت پیاده نظام رمی ها از پشت سواره نظام جناح چپ سپاه رم (سواره نظام کمکی) سردرآوردند. سواره نظام رم با ورود آنها به سرعت پراکنده شد و "با بی رحمی خردشدند." در حالیکه کارتاژها در حال نابود کردن سواره نظام رم بودند، توده پیاده نظام دو طرف در مرکز میدان نبرد به هم رسیدند. در هنگام پیشروی رمی ها، باد خاک را به صورت آنها می پاشید و دید آنها را مختل می کرد. باد به تنهایی عامل مهمی نبود اما گرد و خاک برپاشده توسط هر دو سپاه به صورت بالقوه ای می توانست دید را ضعیف کند. این امر با تشنگی ناشی از حمله دیروز هانیبال به اردوگاه رمی ها ترکیب شد و بر توانایی های رزمی رمی ها در نبرد تاثیر گذاشت. هانیبال با مردانش در مرکز ضعیف سپاه قرارگرفت و آنها را یاری کرد تا یک عقب نشینی تاکتیکی را انجام دهند. هلال سربازان مرکزی به سمت داخل خم شد تا جایی که آنها اندک اندک عقب نشستند. با دانستن برتری عددی رمی ها، هانیبال عقب نشینی سربازانش را تعمدا به گونه ای انجام داد که یک نیم دایره به گرد نیروهای مهاجم رم بوجود آمد. با این عمل او نقطه قوت سپاه رم را به نقطه ضعف آن تبدیل کرد. به علاوه، درحالیکه نیروهای خط مقدم رم به تدریج جلو می رفتند پیوستگی بدنه اصلی سپاه رم شروع به ضعیف شدن کرد به گونه ای که بین نیروهای منسجم آنها شکافهایی ایجاد شد. کمی بعد، آنها به یکدیگر فشرده شدند به گونه ای که دیگر فضای کافی برای استفاده از سلاح هایشان را نداشتند. در پیشروی به سمت جلو در اشتیاق نابود کردن دشمن و متلاشی کردن خطوط اسپانیایی ها و سلتی ها، رمی ها از سربازان آفریقایی که در کنار نبرد ایستاده بودند و در انتهای این هلال به صورت ذخیره قرارداده شده بودند غافل شدند. این امر به سواره نظام کارتاژ فرصت داد تا در جناح راست نیز سواره نظام رم را مضمحل کند و از پشت سر به مرکز سپاه رم حمله برد. حال، پیاده نظام رم از هر دو طرف تحت فشار بود و به صورت مثلثی درآمده بود که هر چه بیشتر در نیم دایره مرکز کارتاژها فرورفته می رفت. رمی ها سعی کردند که خود را به سمت دیواره ای که از سربازان آفریقایی تشکیل شده بود بکشند. در این لحظه حساس هانیبال به پیاده نظام آفریقایی دستور داد تا به سمت داخل گردش کنند و با پیشروی در برابر جناحین پیاده نظام رم آنها را محاصره کنند. این حمله، نمونه ابتدایی است از آنچه که بعدها به حمله گازانبری معروف شد. [align=center] فرورفتن سپاه رم در قلب ارتش هانیبال. [/align] هنگامی که سواره نظام کارتاژ از پشت سر به سپاه رم حمله کرد و آفریقایی ها از چپ و راست به آنها هجوم بردند پیاده نظام درحال پیشروی رم ناگهان متوقف شد. رمی های در دام افتاده بدون امکان فرار در میان گرفته شدند. کارتاژی ها دیواره ای درست کردند و شروع به شکار رمی ها کردند. پولیبیوس می گوید: "ردیف های بیرونی پیوسته تقلیل می یافتند و نجات یافتگان مجبور می شدند که به عقب بروند و در کنارهم جمع شوند. در انتها، تمامی آنها درجایی که ایستاده بودند کشته شدند." [align=center] ارتش رم در محاصره کامل نیروهای هانیبال [/align] وارّو -که در آن روز فرمانده میدان بود- پس از محاصره لژیون ها فرارکرد اما پائولوس -دیگر کنسول رم- با شجاعت ایستادگی کرد و سعی کرد که لژیونرها را فرماندهی کند اما با کشته شدن او شیرازه نظم لژیونهای رمی از هم گسسته شد و سپاه رم در آشفتگی فرورفت. هانیبال فهمید که در حال رسیدن به پیروزی کامل است ولی هنوز نیاز دارد تا موقعیت خود را محکمتر کند. او تنها تعداد کمی اسیر گرفت که آرزو داشتند به صورت کامل ارتش رم را ترک کنند و به سپاه کارتاژ بپیوندند. هانیبال به سربازانش دستور داد که به سرعت زردپی آشیل نجات یافتگان رمی را قطع کنند و به داخل سرزمین رم پیشروی کنند. کارتاژها درانتهای روز -زمانی که دیگرهیچ مقاومتی دربرابرشان وجود نداشت- رمی های لنگان را با فراغ بال قصابی کرد. در هر دقیقه نزدیک به 600 لژیونر گردن زده شدند تا اینکه تاریک شب به خونریزی پایان داد. تنها 14000نفر از رمی ها توانستند فرارکنند و در پایان روز، از هر 6 سرباز رمی تنها 1 نفر نجات یافته بود. تلفات اگرچه تلفات واقعی جنگ معلوم نشده است اما لیوی و پولیبیوس ادعا می کنند که در حدود 50 تا 70 هزار رمی کشته شدند و در حدود 3000 تا 4500 نفر از آنان به اسارت گرفته شدند. منبع: http://wars-and-history.com/post/313 تاپیک ویرایش و منتقل شد. sina12152000
-
[color=blue]پست زیر شامل اصطلاحات کلی از جنگ افزار است که مفعموم کامل اونا می رسونه به صورت پخش به پخش می ارم . اما خواهشی که دارم یا[size=18] کامل حذفش کنید[/size] یا باز باشه قفل نکنید ضمنا اسم پست ویرایش کنند و یک چیزی خودشون بذارند خوشحال می شم[/color] [size=18][color=blue]پخش اول:[/color][/size] [size=18]بولپاپ ( BULLPUP ) چیست ؟[/size] توسعه تفنگ نظامی مدرن و مهمات آن : در طی جنگ جهانی دوم مشخص شد که تفنگهای گلنگدنی که همه ارتشها به جز ارتش ایالات متحده آمریکا از آنها بعنوان سلاحهای استاندارد استفاده میکردند ، سلاحهایی از رده خارج شده هستند . در واقع ، STG 44 آلمان که تا آخر جنگ مورد استفاده گسترده قرار گرفت ، از مزیتهای تفنگ خودکار و همچنین نیمه خودکار برخوردار بود . به همین دلیل چندین کشور از روش آلمان کپی برداری کردند و فشنگهای ضعیف تری را توسعه دادند که نیروی عقب نشینی کمتری ایجاد می کردند تا از این طریق حالت خودکار سلاح قابل کنترل تر شود . بولپاپ ( BULLPUP ) چیست ؟ یک تفنگ خودکار به استثنای طول بلندش ، همه ویژگیهای یک مسلسل کوچک را داشت و می توانست نقش آنرا ایفا کند . از اینرو انگلستان به سمت ساخت تفنگی گام برداشت که بسیار کوتاهتر از اندازه استاندارش بود ولی همان طول لوله را داشت . این تفنگ قابلیت آنرا داشت تا علاوه بر تفنگ ، نقش مسلسل را نیز ایفا کند . این نوع طراحی ، بولپاپ ( BULLPUP ) نامیده می شود . در اوایل قرن نوزدهم ، تفنگهای گلنگدنی که از این طراحی برخوردار بودند ، ساخته شدند. اولین تلاش جدی جهت بکارگیری طراحی بولپاپ ( BULLPUP ) در تفنگی نظامی که به مکانیزم آتش انتخابی مجهز باشد ، در تفنگ 7 میلیمتری انگلیسی EM-2 و در اواخر دهه 1940 دیده شد که سالها بعد ، یعنی در سال 1951 در ارتش انگلستان از آن استفاده شد . استفاده ناتو از فشنگ بسیار پر قدرت آمریکایی 51 × 62/7 میلیمتری ، این ایده را تا مدتی به تعلیق انداخت . http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/35446889390203846519.jpg در طی سالهای دهه 1970 ، ناتو بدنبال انتخاب فشنگی جدید اما با قدرت کمتر بود تا ضمیمه گلوله تفنگی / مسلسل 51 × 62/7 سازد که سر انجام گلوله آمریکایی 45 × 56/5 انتخاب گردید . این گلوله به مدت ده سال مورد استفاده ایالات متحده بود به همین دلیل تفنگهای جدیدی بر اساس همین فشنگ طراحی شدند. بعضی از این تفنگها از نوع بولپاپ ( BULLPUP ) بودند بطور مثال باید گفت که انگلستان ، گروه SA80 ( عمدتا تفنگهای حفاظتی و سبک L86 و L85 ) را تولید کرد ، کمپانی STEYR اتریش تفنگ AUG و فرانسه FAMAS را معرفی کرد . همه این تفنگها به زودی به استفاده در آمدند.حتی STEYR به فروش عمده خارجی نیز رسید. در دهه 1990 ، نسل دیگری از طرحها ، پدیدار شدند که این طرحها نیز ترکیبی از بولپاپ ( BULLPUP ) و سبکهای قدیمی را عرضه میکردند.در این بین کشوری همچون روسیه با طراحی قدیمی خود در تفنگ AN-94 که از تولید اندکی نیز برخوردار بود ، بدون تغییر ماند . کمپانی HECKLER & KOCH نیز با سلاح موفقیت آمیز G36 و جدیدترین تفنگهای خود یعنی HK416 و HK417 تغییری ایجاد نکرد . کمپانی FN در عین حال که توسعه تفنگهای سنتی خود را ادامه داد ، تولید تفنگهای USSOCOM SCAR در دو کالیبر 56/5 و 62/7 میلیمتری را به حداکثر رساند و در ضمن طراحی تفنگ بولپاپ F2000 را نیز توسعه داد . بولپاپهای دیگری نیز در همین دوره ظاهر شدند که سه مدل مهم از آنها به تولید رسیدند : STK SAR – 21 سنگاپور TAVOR TAR – 21 اسرائیل تفنگ 8/5 میلیمتری چینی QBZ-95 ( که در کالیبر 56/5 میلی متری نیز موجود می باشد مانند: QBZ-97 ) وجه تمایز تفنگهای قدیمی و تفنگهای بولپاپ ( BULLPUP ) در چیست ؟ در طراحی قدیمی ، خشاب و مکانیزم عمل سلاح در جلو ماشه و قبضه طپانچه قرار دارند . از تفنگهای گلنگدنی ، تنها اثری که باقی مانده این است که دستگیره گلنگدن برای آنکه سریع حرکت کند ، باید به ماشه نزدیک باشد و این نکته این مفهوم را میرساند که خشاب و عمل سلاح در قسمت جلو واقع می شدند . این طرز قرار گرفتن در تفنگهای بولپاپ ( BULLPUP ) درست برعکس است ، یعنی خشاب و مکانیزم عملکرد سلاح در پشت ماشه و در امتداد قنداق واقع شده اند . همین امر سبب گردیده ، سلاح با همان طول لوله ، بسیار کوتاهتر ساخته شود . http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/65374799229424241102.jpg در تصویر فوق ، M16 (بالا) و L85 (پائین) را نشان میدهد. در این عکس مشاهده می کنید که L85 با وجود طول بدنه کوتاهتر ، از لوله ی بلندتری برخوردار است مزایای کاهش طول بر طبق نوع طراحی متفاوت می باشد ( همانطور که در جدول زیر نشان داده شده ) در این جدول ، طول بر حسب سانتیمتر و داخل پرانتز با اینچ نشان داده شده اند . منظور از طول حمل ، طول سلاح در حالت قنداق تاشده می باشد . در آخرین ستون می بینید که هر چه طول لوله بیشتر باشد ، درصد طول کامل سلاح نیز بالاتر است . در تفنگهای بولپاپ ( BULLPUP ) کاهش قابل توجه طول بدنه سلاح را ملاحظه می فرمائید اما معیارهای دیگر بر خلاف این نوع طراحی ، افزایش یافته اند. برای نمونه : [color=blue]تفنگهای قدیمی[/color] تفنگ:M16 rifle http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/13828332209660012071.jpeg طول لوله: 50.8 (20.0) طول کامل سلاح: 100.6 (39.6) طول حمل:100.6 (39.6) میزان درصد طول لوله از طول کامل سلاح: 55.5 [color=blue] بولیاپ[/color] تفنگ: L85 http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up1/95214413287495417567.jpg طول لوله: 51.8 (20.4) طول کامل سلاح: 78.5 (30.9) طول حمل: 78.5 (30.9) میزان درصد طول لوله از طول کامل سلاح: 66.0 % منبع: http://amoozeshnezami.blogfa.com/post/542/%D8%A8%D9%88%D9%84%D9%BE%D8%A7%D9%BE-%28-BULLPUP-%29-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA- http://amoozeshnezami.blogfa.com/category/53/%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%D8%B1
-
[size=18][color=blue]بخش دهم [/color][/size] [size=18]موتور[/size] موتورها دستگاههایی هستند که انرژی را برای بکار انداختن وسایل نقلیه، دستگاههای دیگر یا تولید الکتریسیته، به کار مکانیکی تبدیل میکنند. انواع اصلی موتورها عبارتند از:موتور بخار، بنزینی، دیزل، الکتریکی، جت و موشک.در هر یک از این موتورها انرژی از سوختهایی چون زغال سنگ، بنزین و گازوئیل بدست میآید.همه موتورها، موتورهای درون سوز هستند.به این معنا که سوخت درون موتور میسوزد.موتور بخار، تنها موتور برون سوز است. ...... من در اينجا فقط به معرفي موتورهاي جت مي بردازم [size=18] موتور های جت کلا به هشت دسته تقسيم می شوند: [/size] ۱.توربين گاز ۲.توربو فن ۳.رم جت ۴.پالس جت ۵.پرشر جت ۶.توربو جت ۷.توربو پراپ 8. موتورهای سکرم جت یا Scram Jet [color=red]توربين گاز:[/color] در حقیقت تمامی موتورهای جتی که دارای توربین هستند توربین گاز ناميده می شوند ولی اصطلاح توربین گاز بیشتر به موتورهای جتی داده میشود که هدف استفاده از آنها تولید رانش نیست بلکه چرخاندن توربین و اکثرا برای تولید برق است و برخی اوقات در طراحی و نحوه قرار گرفتن توربین ها و نازل با انواع دیگر موتور جت تفاوت عمده ای دارند . در توربین های بخار برای چرخاندن توربینها ابتدا آب را توسط سوختهای فسیلی حرارت میدهند تا آب تبدیل به بخار شود و بخار سبب چرخش توربین میشود که این سیستم دارای ضعفهایی است از جمله حجیم بودن دستگاهها و تشکیلات نیروگاه ولی در توربین گاز مرحله تبدیل آب به بخار حذف شده است و گاز های داغ خروجی که در توربین بخار هدر میشوند در این حالت مستقیما سبب چرخش توربین میگردد . [color=red] توربو فن[/color] موتورهای توربوفن در حقیقت چیزی میان موتورهای توربوجت و توربو پراپ هستند. بازده موتورهای توربوفن بسیار زیاد است، و به همین علت هم در بسیاری از هواپیماهای مسافربری و ترابری در سرعت های ساب سونیک Sub Sonic از آن ها استفاده می شود. در موتورهای توربوفن، ابتدا هوا کمپرس شده سپس وارد اتاقک احتراق می شود و بعد از انفجار از طریق شیپوره یا نازل خروجی خارج شده و در طی این فرآیند، نیروی تراست لازم را جهت رانش هواپیما به جلو تامین می نماید. البته در موتورهای توربوفن، مقادیر دیگری از هوا از طریق کنارگذر نیز عبور داده می شود که در نهایت به گازهای خروجی داغ پیوسته و نیروی تراست را افزایش می دهد. تفاوت موتورهای توربوفن با توربوپراپ در این است که موتورهای توربوپراپ، فن یا ملخ ایجاد کننده تراستشان در خارج از پوسته موتور قرار گرفته اما در موتورهای توربوفن، ملخ یا فن تولید کننده تراست کاملاً در درون پوسته موتور قرار گرفته است. مزايا: بازده و برد بيشتر نسبت به توربوجت در سرعتهاي زير صوت و دماي پايين گازهاي خروجي (به علت مخلوط شدن گازهاي ناشي از احتراق با هواي سرد كنار گذر.) معايب: اين موتورها بسيار پيچيده تر از توربوجت هستند.(داراي مجراهاي بيشتر و معمولاً داراي شفت هاي چندگانه). قطر بدنه ي موتورهاي توربوفن بسيار زياد است و در مجموع موتورهاي بزرگ و سنگيني هستند و نياز به پره هاي بزرگ و سنگين دارند، بيشتر در معرض ورود اشياي خارجي قرار دارد و در مقابل يخ زدگي آسيب پذير مي باشد. داراي سرعت محدود است(زير صوت) چون در برابر عبور از امواج ضربه اي ناشي از رسيدن به سرعت صوت، بسيار آسيب پذير است و نمي تواند از سرعت صوت عبور كند. [color=red]رم جت[/color] موتورهای رم جت، هیچ قطعه ی متحرکی ندارند و در نگاه اول، مانند یک لوله توخالی به نظر می رسند که بیشتر در سرعت های مافوق صوت به کار می روند. موتورهای رم جت نیز مانند پالس جت، دارای توربین، کمپرسور یا ... نمی باشند استفاده از آنها به عنوان موتور دوم معمول است که بیشتر در موشکها به کار می روند. در این گونه موتورها، برای روشن شدن موتور ابتدا باید سرعت هوا به مقدار لازم برسد در صورت رخداد چنین حالتی، موتور جت به طور خودکار خود را روشن می کند. در موتور رم جت، هوا با سرعت زیاد وارد موتور شده و به علت سرعت بیش از حد، در قسمت دیفیوژر به خوبی کمپرس و متراکم شده و دما و فشار آن بسیار بالا می رود. در این حالت مخلوط هوا و سوخت منفجر گشته و با خروج از موتور، نیروی تراست بسیار زیادی را آزاد می کنند. این موتورها قدرت بسیار زیادی را دارا می باشند اما برای شروع پرواز و برخاست مناسب نمی باشند. [color=red] پالس جت[/color] اين نوع موتور جت همان طور كه از اسمش پيداست به جاي فشرده سازي و سوزاندن پيوسته هوا و سوخـــــــــــت به طـور متناوب اين كار را انجام ميدهد. در برخي از انواع آن براي اين كار از سوپاپ استفاده ميشود. پالس جتها یکی از انواع قدیمی موتور جت میباشند که بعضی اوقات بدلیل مشترکاتی با رم جت یکی شمرده میشوند .پالس جت ها همانند رم جت نه دارای کمپرسور هستند و نه دارای توربین ولی از نظر کار کرد تفاوت عمده ای دارند .موتورهای پالس جت در گذشته کاربرد داشتند و در هواپیما های قدیمی به عنوان پیشران استفاده میشدند ولی هم اکنون استفاده چندانی ندارند چراکه امروزه موتور های توربو جت با بازدهی بالا جایی برای انواع دیگر باقی نگذاشتند ولی به دلیل سیستم کارکرد جالبی که این موتور دارد به تشریح دونوع از این موتور میپردازیم .در موتورهای پالس جت به خصوص نوع دریچه دار عمل احتراق با فرض ایده آل حجم ثابت است . دقت شود که پالس جت ها بر خلاف رم جت ها در سرعت صفر نیز قابلیت استارت و کار آیی هستند .( در مورد پالس جت ها این باور عمومی وجود دارد که حداکثر سرعت پرنده ای که با پیشران پالس جت حرکت میکند زیر 750 کیلومتر بر ساعت میباشد ) مزايا: طراحي بسيار ساده به طوريكه معمولا از آنها در هواپيماها مدل استفاده مي شود. معايب: پر سر و صدا، كم بازده (به علت نسبت تراكم پايين) و در مقياسهاي بزرگ كارايي مناسبي ندارد و در نوع سوپاپ دار ، سوپاپها زود خراب مي شوند . [color=red] پرشر جت [/color] اين موتور جت امروزه كاربردي در صنايع هوايي و به عنوان پيشران جت ندارد . اين موتور را ميتوان طرحي ابتدايي از موتور رم جت دانست . در اين پیشران جت سوخت از قسمت بالايي به داخل لوله اي چند تكه كه از بالا به پايين قطور تر ميگردد پاشيده ميشود و از قسمت بالایی و دهانه لوله و همچنین از فواصلي كه مابين اين لوله چند تكه وجود دارد هواي تازه وارد لوله شده و با سوخت مخلوط ميگردد . سپس مخلوط سوخت و هوا وارد محفظه احتراق شده و محترق ميگردند . براي گرم كردن سوخت پيش از عمل احتراق ، لوله سوخت رسان را در محفظه احتراق و بدور جدار داخلي آن ميپيچانند و به اين ترتيب سوخت گرما را از توده گاز داغ محترق شده دريافت ميكند و گرم ميشود ، به اين ترتيب عمل احتراق نيز با كيفيت بهتري انجام ميگردد. [color=red] توربو جت[/color] موتورهای توربو جت، بیشتر بر نیروی تولیدی از گازهای خروجی اتکا دارند و در هواپیماهایی بیشتر کاربرد دارند که با سرعت های مافوق صوت حرکت می کنند. در موتورهای توربوجت، ابتدا، هوا وارد کمپرسور شده و متراکم می گردد. اما چون این هوا با سرعت نسبتاً زیادی وارد موتور گردیده برای احتراق مناسب نمی باشد و بیشتر سوخت مصرف شده، بدون اشتعال هدر می رود. به همین دلیل هوا به قسمت دیفیوژر یا همان کاهنده سرعت فرستاده می شود تا از سرعت آن کاسته شود. در دیفیوژر، ابتدا از سرعت هوا کاسته و بر دما و فشار آن افزوده می شود. سپس این هوای آماده برای احتراق، به اتاقک احتراق فرستاده می شود. در اتاقک احتراق یا Combaustion Chamber، هوا ابتدا وارد لوله احتراق گشته، با سوخت مخلوط شده سپس منفجر می گردد. قسمتی از نیروی حاصله از این انفجار صرف گرداندن توربین شده و مابقی برای تولید نیروی رانش به کار می رود. گاهی در هواپیماهای توربوجت، بعد از شیپوره خروجی یا نازل، قسمتی به نام پس سوز یا After Burner قرار می دهند که بر نیروی تراست می افزاید. در زیر به طرز کار موتور توربو جت میپردازیم : 1 . در مرحله اول هوا از طریق دهانه ورودی وارد ابتدای قسمت کمپرسور میشود . 2 . در مرحله بعدی هوا توسط کمپرسور فشرده شده و بطرف دیفیوژر فرستاده میشود . 3 . پس از کاسته شدن سرعت و افزایش فشار و دمای هوا در دیفیوژر هوا به محفظه احتراق و سپس لوله احتراق فرستاده میشود . 4 . پس از عملیات احتراق در موتور گاز های داغ تولیدی باعث چرخش توربین و در نتیجه محور متصل به توربین میگردد.از نکات قابل توجه در طراحی یک توربو جت طراحی بخش نازل و خروجی است چراکه هدف استفاده از توربوجت نیروی رانش پرنده میباشد . در بهترین حالت فشار ستون هوای داغی که از موتور خارج میگردد با فشار جو اطراف پرنده برابر است . مزايا : نسبت به توربوفن وتوربوپراپ و ... طراحي ساده تري دارد همچنين در سرعتهاي مافوق صوت بازده بالايي دارد (تقريباً از ماخ دو به بالا) . معايب : طراحي پايه وكلي اين نوع موتور در سرعتهاي زير صوت بسيار ناكارآمد ، كم بازده ، پر مصرف و نسبتاً پر صدا مي باشد [color=red] توربو پراپ[/color] موتورهای توربو پراپ، در حقیقت از نیروی ملخ برای تولید تراست استفاده می کنند و تنها وجه جت بودن آنها، تولید نیروی لازم برای این چرخش توسط موتور جت است. طرز کار موتورهای توربوپراپ عیناً مانند موتورهای جت توربینی دیگر است و تنها وجه تمایز آنها این است که نیروی تولید توسط توربین بیشتر صرف چرخاندن ملخ می شود تا کمپرسور، به همین دلیل برای تولید نیروی بیشتر، تغییراتی هم در توربین موتورهای توربوپراپ داده می شود. [color=red] موتورهای سکرم جت یا Scram Jet [/color] نام این موتورها از دو واژه Super Sonic و Combustion گرفته شده که به معنای انفجار در سرعت مافوق صوت است. این گونه موتور ها در سرعت های هایپر سونیک Hyper Sonic به کار می روند و طرز کار آنها بسیار مشابه موتورهای رم جت با تغییراتی می باشد. این نکته قابل توجه است که مشتعل ساختن مولکول های هوا در حالی که هوا با سرعت بالای 4 ماخ وارد موتور می گردد، مانند روشن کردن کبریت در گردباد تورنادو است! و از همین جا می توان درک کرد که چه تکنولوژی عظیمی در این لوله توخالی به کار گماشته شده است. شایان ذکر است که اولین هواپیمای دارای موتور سکرم جت، هواپیمای X-43 است که سرعت آن بالای 7 ماخ می باشد. .......................... به علتي تو اين سايت هر از جند كاهي مفاعيم اقتصادي هم به كار مي ره من هم..... [size=18]تولید ناخالص داخلی چیست؟[/size] تولید ناخالص داخلی یا GDP یکی از مقیاسهای اندازه اقتصاد است که ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده در کشور در یک بازه زمانی معین را با توجه به واحد پول جاری اندازهگیری میکند. در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفتهاند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمیشوند. روشهای مختلفی برای محاسبه تولید ناخالص ملی وجود دارد. محاسبه مجموع ارزش افزوده، محاسبه با نگرش مصرف و محاسبه با نگرش درآمد، سه روش متداول انجام این کار هستند. محاسبه با نگرش مصرف به این شکل است: تولید ناخالص داخلی= مصرف خصوصی + سرمایهگذاری + مصارف دولتی + (صادرات - محدود) تا سال ۱۹۸۰ در ایالات متحده از کلمه تولید ناخالص ملی استفاده میشد. هرچند تولید ناخالص ملی GNP و تولید ناخالص داخلی GDP تفاوتهای جزئی دارند. در محاسبه تولید ناخالص ملی درآمد افراد خارج از کشور که به کشور باز فرستاده میشود با تولید ناخالص ملی جمع میشود و درآمد افراد خارجی مقیم آن کشور که درآمد خود را به خارج میفرستند از آن کاسته میشود. [size=18]پولشویی چیست؟[/size] هر نوع عمل یا اقدام به عمل برای مخفی کردن یا تغییر ظاهر هویت عواید نامشروع به طوری که وانمود شود از منابع نامرئی سرچشمه گرفته است، پولشویی گویند [size=18]خصوصیسازی چیست؟[/size] مفهوم خصوصی سازی بر وجود دو حوزه خصوصی و عمومی دلالت دارد که معنای آن تحول و نقل و انتقال دارایی ها ،تصدی ها و مدیریت ها بین این دو عرصه است. [size=18] تولید ناخالص ملی چیست؟ [/size] معنای این واژه عبارت است از مجموع ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک سال مشخص با استفاده از عوامل تولیدی که متعلق به شهروندان یک کشور می باشد. منظور از کالاها و خدمات نهایی نیز آن دسته از کالاها یا خدماتی است که به مصرف کننده نهایی فروخته می شود یا به هر طریق دیگر به دست او می رسد. منبع: http://hamshahrionline.ir/news-102426.aspx http://hamshahrionline.ir/news-16143.aspx http://hamshahrionline.ir/news-37814.aspx http://hamshahrionline.ir/news-15106.aspx http://www.centralclubs.com/topic-t3203.html http://forum.patoghu.com/thread9705.html[size=12][/size][size=12][/size] اين تقريبا بخش اخر بود اكر ديگران تونستند ادامه اش بدهند منم فقط وقتي بخش بعدي مي زنم كه اطلاعات مفيد و البته كوتاهي به مقدار مناسي بيدا كنم بايد قبول كرد كه خيلي نا منظم و اطلاعات اضافي و هرزه زيادي داشت كه نياز به نوشتن اش نبود
-
تاپیک جامع سردار خیبر ..شهید حاج ابراهیم همت تاپیک جامع سردار خیبر ..شهید حاج ابراهیم همت (عکس ، خاطره ، فیلم و ... )
ghermez پاسخ داد به najaf47 تاپیک در جنگ آوران
تو این سایت از هر ننه قمری یک زنگی نامه است به غیر از فرماندهان دفاع مقدس خودمون اگر دوستان موافق باشند یک بستی در این رابطه........- 56 پاسخ ها
-
- حاج ابراهیم همت
- شهید همت
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی ) در ایران تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی) در ایران
ghermez پاسخ داد به samavat تاپیک در مباحث جامع نظامی
[color=red]در ضمن امیدوارم قانون دوبرادری اجرا شود[/color] زهی خیال باطل [color=red] گروه ناجا- درمقررات جديد خدمت وظيفه عمومي در معافيت كفالت يگانه فرزند مراقب يا نگهدارنده پدر نيازمند مراقبت ، سن پدراز 59 سال تمام به 65 سال تمام تغيير يافت. [/color] اینم یک زد حال برامون در استانه سال نو. تمام امیدهامون بر باد رفت- 337 پاسخ ها
-
هر روزتان نوروز ، نوروزتان پیروز " هر روزتان نوروز ، نوروزتان پیروز "
ghermez پاسخ داد به SAEID تاپیک در تاریخ و تمدن
منم به عنوان يك عضو كوچك ميليتاري سال نو پيشا پيش بر همه ي دوستان تبريك مي گم و اميد وارم با فضل و عنايت خدا سال خوبي در پيش رو داشته باشيد. -
بررسی مسیر های تحریم برای صفر کردن صادرات نفت توسط آمریکا و اقدامات متقابل ج.ا
ghermez پاسخ داد به sorena_ir_army تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote] حکومت ایران بدون حمله نظامی سرنگون شود. [/quote] اونايي جنين فكري مي كنند بايد دونست هنوز از جامعه ي ايران شناخت بيدا نكرده اند -
با تشكر جناب اقاي كاوه و چكا [size=18][color=darkblue]بخش نهم:[/color][/size] [quote]سلام زیبا بود من یک سوال داشتم در حوضه هوا فضا اسکادران یعنی چی به چه نعداد جنگده اسکادران میگند[/quote] اسکادران به تعدادی از هواپیماها گفته میشه که تحت فرماندهی واحدی قرار دارند. مثل هنگ و گردان در نیروی زمینی در مورد تعدا هواپیماها در هر اسکادران بسته به نوع هواپیماها و کاربرد اونها متفاوت هست در جنگ جهانی دوم هر اسکادران بیشتر از 50 هواپیما داشت اما در حال حاضر هر یک یا دو بمب افکن بی-دو یک اسکادران رو تشکیل میده در شوروی و روسیه تقریبا هر 27 هواپیما یک اسکادران رو تشکیل میدادند در نیروی هوایی امریکا نیز تقریبا هر 25 هواپیما اف-16 یا اف-18 یک اسکادران رو ایجاد میکنند. [size=18] بس سوز در هوابيما يعني چه[/size] پس سوز با اضافه کردن سوخت به گازهای داغ خروجی از موتور کار میکند با احتراق این سوخت نیروی تراست بیشتری به دست میاد البته مصرف سوخت هم به شدت افزایش پیدا میکنه اکثر هواپیماها برای رسیدن به سرعت بالای صوت و مانورهای شدید از پس سوز استفاده میکنند در هنگام استفاده از پس سوز شعله های آتش از خروجی موتور دیده میشه [size=18] ECM = Electronic counter measures[/size] نیز به زبان ساده و کلی مجموعه امکاناتی هستند که برای اخلال شبکه های مخابراتی بکار میروند و این مفهوم ساده کابردهای بسیاری برای مقابله با دشمن در یک نبرد هوایی بطور عملی ارایه می دهد . [size=18]ماخ چیست[/size] يك متغير مهم در بررسي پرواز در سرعت هاي بالا، عدد ماخ است. عدد ماخ به صورت ساده مقدار سرعت هواپيما يا سرعت هوا به نسبت سرعت صوت است. بنابراين هواپيمايي كه سرعتش دو ماخ است،در واقع با سرعت دو برابر سرعت صوت پرواز مي كند. دانستن مقدار سرعت صوت براي پرواز بسيار مهم است. چون سرعت ارتباط بين هواپيما و هوا از يك طرف و ز طرف ديگر بين يك جزء هوا و ديگر اجزاء ان است. سرعت صوت در هوا مقدار ثابتي نيست بلكه با دماي هوا كه خود تابعي از ارتفاع است تغيير مي كند. به مجرد اينكه دماي هوا با افزايش ارتفاع كاهش مي يابد سرعت صوت نيز كاهش مي يابد. اما نه با نرخ يكسان نسبت به افزايش ارتفاع. در سطح درياي آزاد ماخ 1 حدود 760 مايل بر ساعت(km/h 1220) است. سرعت صوت تا ارتفاع حدود 35000 پا(m 11000( تا مقدار mi/h 660 (km/h 1060)كاهش مي يابد. سپس سرعت صوت الزاماً تا ارتفاع 80000 پايي(m 24000) ثابت مي ماند. هيچ هواپيمايي بالا تر از اين ارتفاع پرواز نمي كند. به استثناي شاتل هاي فضايي به هنگام باز گشت از فضا [size=18]ماشه [/size] ماشه سازوکاری در برخی از سلاحهای گرم است که شلیک کردن سلاح را باعث میشود. در بیشتر سلاحها ماشه با انگشت اشاره کشیده (چکانده) میشود. ماشه عملاً مجموعهای از اهرمها و فنرها است که سوزنی را رها میکند تا بر اثر نیروی فنر به چاشنی فشنگی که در جان لوله فرار دارد برخورد کند و منجر به شلیک گردد. ماشه و ابزارهای مربوط به آن در برخی از جنگافزارها «دستگاه چکاننده» نیز خوانده میشود [size=18]ناخن فشنگکش [/size] در این تفنگ دولول، ناخن فشنگکش که شکلی سهگوش با پهلوهای بریده دارد را میتوان در جلوی دو لول تفنگ دید. ناخن فشنگکش زبانه یا لبهای فلزی روی گلنگدن برخی سلاحهای گرم است که برای درآوردن و بیرون کشیدن پوکه فشنگ شلیک شده از جان لوله بکار میرود. وقتی گلنگدن به جلو حرکت میکند ناخن فشنگکش با شیار یا لبه انتهای فشنگ درگیر میشود و بعد از شلیک وقتی که گلنگدن به عقب میرود پوکه را با خود به عقب میآورد. پوکه در اثر برخورد با قطعهای بنام قطعه پوکهپران که غالباً در کنار بدنه بصورت زائدهای قرار دارد به بیرون پرتاب میشود. قطعه پوکهپران در سلاح کلاشنیکف از شیاری که بر روی گلنگدن و در کنار ناخن فشنگ کش تعبیه شده عبور کرده و عمل پرش را انجام میدهد. [size=18] سرلوله[/size] سَرلوله قطعهای است در انتهای لوله سلاحها که پرتابهها از آن خارج میشوند. ماشینکاری دقیق سرلوله برای دقت شلیک اهمیت زیادی دارد زیرا سرلوله نقطهٔ آخر تماس گلوله و لوله است. اگر میان سرلوله و پرتابه فاصلهای وجود داشته باشد گازهای پیشران ممکن است به طور نابرابر در پیرامون گلوله پخش شوند و گلوله را از مسیر صحیح منحرف سازند. در برخی سلاحها پیش از سرلوله روپوش لوله قرار دارد. [size=18]روپوش لوله[/size] روپوش لوله بخشی از سلاحهای دستی است که در بر روی لولهٔ شلیک قرار داده میشود تا حفاظت دست و انگشتان را بهبود ببخشد. روپوش لوله همچنین میتواند برای اتصال قطعاتی دیگر به اسلحه همچون دستگیره مسلحکننده و سهپایه کاربرد داشته باشد. [size=18] گلوله [/size] گلوله پرّانه (جسم پرتاب شونده) جامدی است که از سلاح گرم یا سلاح بادی شلیک میشود. گلوله معمولاً از فلز (بیشتر سرب) ساخته میشود و معمولا فاقد مواد منفجره است. آسیبی که به هدف وارد میکند صرفاً ناشی از ضربه جسم جامد آن است. گلوله در سلاح کمری یا تفنگ بخشی از فشنگ است اما در برخی از توپها گلوله مستقل از خرج انفجاری در لوله قرار میگیرد. کلمه فارسی گلوله به صورت «غلوله» و «گولوله» نیز به کار رفته است. واژه گلوله یادگار دورهای است که گلوله در سلاحهای گرم به صورت کروی ساخته میشد. از قرن نوزدهم شکل گلولهها تغییر کرد و به صورت کشیده و نوک تیز یا اسپیتزر درآمد. در برخی از متنهای مربوط به شکار و تیراندازی واژه «مَرمی» هم بجای گلوله بکار میرود. [size=18] خشاب [/size] خشاب جعبهای فلزی حاوی فشنگهایی است که آن را در سلاحهای گرم جای میدهند و فشنگها به توالی از آن وارد لوله و شلیک میشود [size=18]دوربینهای تاکتیکال[/size] دوربینهای تاکتیکال به دوربینهایی گفته میشود که برای مصارف نظامی و پلیسی طراحی شده اند و براین اساس دارای خواص و ویژگیهای خاص خود هستند. این دوربینها به دو نوع عمدهٔ دو چشمی و قابل نصب برروی تفنگ تقسیم میشوند. ویژگیها : هر یک از این دو نوع دوربین، برمبنای مورد مصرف، ویژگیهای خاص خود را دارد. ولی برخی از این ویژگیها در هر دو نوع مشترک است ویژگیهای مشترک : ۱-استفاده از نوعی شبکه مناسب جهت تخمین مسافت. ۲-شفافیت زیاد لنزها. ۳-روشنایی بالا. ۴-بزرگنمایی زیاد و قابل تنظیم. ۵-بدنه مقاوم نسبت به شرایط بد آب و هوایی، رطوبت و گرد و خاک. ۶-دارا بودن امکان جابجایی برای مسافتهای بالا. دوربینهای دوچشمی : ۱-سبک بودن. ۲-کم حجم بودن. ۳-ضدضربه بودن. امروزه تجهیزات خاصی به این دوربینها اضافه شده که باعث کارایی بیشتر آنها میشود. از جمله این تجهیزات میتوان فاصله یاب لیزری، قطب نمای مغناطیسی یا دیجیتالی قابل مشاهده در چشمی و قابلیت دید در شب را ذکر کرد. دوربینهای قابل نصب بر روی تفنگ : ۱-دقت مناسب در تنظیم میزان جابجایی شبکه(بعلاوه). ۲-امکان تصحیح افت گلوله یا سیستم BDC. ۳-مقاومت در برابر شوکهای ناشی از کالیبرهای بالا با قدرت زیاد. مانند دوربینهای دوچشمی، تجهیزاتی نیز جهت این نوع دوربینها ارائه شده است. برای نمونه میتوان به فاصله یاب لیزری، قابلیت دید در شب و رددات(Red Dot) جهت هدف گیری دقیق تر و سریعتر اشاره کرد. شبکه(بعلاوه) : مهمترین کاربرد دوربینهای تاکتیکال بعد از بزرگنمایی، امکان تخمین مسافت است. این کار بهوسیله بعلاوه و شبکههایی که در این دوربینها نصب شده است انجام میشود. در طول سالها بعلاوههای زیادی در این دوربینها به کار رفته است؛ ولی بعلاوه Mil-Dot متداولترین بعلاوه است. این بعلاوه در سال 1970 توسط نیروی دریایی آمریکا ارائه گردید. بعلاوه مدل Bryant ساخت Schmidt & Bender نیز یکی از بعلاوههای رایج است. این بعلاوه توسط شخصی به نام Robert Bryant که سالها عضو تیم SWAT بود طراحی شده است. این شبکه بعلاوه بسیارکامل است و جهت تخمین مسافت نیاز به محاسبات زیادی ندارد. ..................................... اين يكي يك بار توضيح دام بزاريدش به عنوان توضيحات تكميلي [size=18] کالیبر چیست؟ [/size] کالیبر (از فرانسه Calibre) درسلاحهای گرم به معنی قطر داخلی لوله سلاح است. گاه این اصطلاح برای اشاره به قطر گلوله نیز به کار میرود. در زبانهای اروپائی این واژه از واژه ایتالیایی کالیبرو (calibro) آمده که آن نیز خود از واژه عربی «قالب» گرفته شده که قالب هم از ریشه پارسی کال و واژه کالبد گرفته شده است. کالیبر را در کشورهای اروپایی بر حسب میلیمتر و در آمریکا بر حسب اینچ نشان میدهند. برخی از کالیبرهای مشهور: در طول تاریخ اسلحه سازی کالیبرهای متفاوتی تولید و مورد استفاده قرار گرفته است. هرچه کالیبر یک سلاح بزرگتر باشد، به دلیل افزایش قطر گلوله وزن آن نیز بیشتر شده و انرژی بیشتری در لحظه برخورد تولید میکند. از این رو در گذشته استفاده از کالیبرهای بزرگ مرسوم بود. ولی در طول جنگ جهانی دوم با تجربیات عملی بدست آمده، همه کشورها به سمت استفاده از کالیبرهای کوچکتر رو آوردند. در همین راستا تعدادی کالیبر بصورت استاندارد معرفی شد که بجای اینکه هر کارخانه ای کالیبر خاص خود را تولید کند؛ همه کارخانه های اسلحه سازی بر اساس کالیبرهای استاندارد، سلاحهای جدید را طراحی و تولید می کنند: • ۰/۲۲ یا کالیبر خفیف • ۵/۵۶ کالیبر ناتو (جدید) • ۰/۲۷۰ کالیبر بسیار رایج تفنگهای شکاری • ۷/۶۲ کالیبر ناتو (قدیمی) • ۳۰-۰۶ کالیبر بسیاری از تفنگهای شکاری و معادل کالیبر ناتو (قدیمی) • ۰/۳۲ کالیبر سلاح کمری • ۰/۳۸ کالیبر رولور اسپرینگفیلد • ۰/۴۵ کالیبر کُلت • ۹ میلیمتر کالیبر رایج سلاح کمری و مسلسل سبک • ۰/۵۰ کالیبر مسلسل سنگین براونینگ معروف به «کالیبر ۵ [size=18] Numbers station یا "ایستگاه شماره ها"[/size] Numbers station یا "ایستگاه شماره ها" نامی هست که به برخی ایستگاه های رادیویی اطلاق میشه که کدها و اطلاعات رو بصورت رمز گذاری شده (بصورت مورس یا کلمات رمزی یا ...) منتشر میکنند . این ایستگاهها معمولا مخفی و سری هستند ، موقعیت و مشخصات اونها جایی ثبت نشده به همین دلیل پیدا کردن محلشون سخته . اطلاعات موجود نشون میده مخاطب این کدها جاسوسانی هستند که در کشورهای مختلف در حال عملیات هستند و با استفاده از گیرنده های رادیویی ، دستورات و اطلاعات لازم رو مستقیما از این ایستگاهها دریافت میکنند . برد امواج رادیویی بطور کلی وابستگی زیادی به قدرت خود موج و فرکانسش (صرف نظر از عوامل محیطی) داره ، در مورد ایستگاههای Numbers station ، این ایستگاهها معمولا امواجشون رو در توان پایین و فرکانس بالا منتشر میکنند و ایستگاهی با توان 500 کیلووات ، تقریبا امواجش رو به تمام کشورها میتونه برسونه . اما در صورتی که لازم باشه امواج فقط به یک منطقه ارسال بشه ، میشه از آنتن های Directional استفاده کرد که امواج رو با توان بالا فقط در همون جهت و منطقه متمرکز میکنند . ............................................... اين بيش زمينه معرفي موتورهاي جته [size=18] اجزای اصلی موتورهای جت: [/size] 1- کمپرسور: کمپرسورها وظیفه متراکم کردن هوای ورودی را بر عهده دارند. کمپرسورها بر دو نوع هستند: 1- کمپرسورهای محوری 2- کمپرسورهای شعاعی یا گریز از مرکز. کمپرسورهای محوری که در اکثر موتورهای جت امروزی استفاده می شود، از چند طبقه فن یا پنکه به تعداد مشخص (دو یا بیشتر) تشکیل شده است که هرچه به سمت درون بیشتر پیش برویم، از زاویه پره های فن ها کاسته می شود و همچنین توسط همین تیغه ها یا پره ها، به سیال جهت حرکت داده شده و با کاهش زاویه پره ها، به فشار سیال یا هوا افزوده و از سرعتش کم شده و در نتیجه متراکم می گردد. اما در کمپرسورهای شعاعی یا گریز از مرکز، که بیشتر در موتورهای گازی ساده یا قدیمی کاربرد داشته است، در اصل هوا به یک مانع برخورد کرده و سپس توسط پره های آن به قسمت دیفیوژر یا کاهنده سرعت منحرف می شود که این فرآیند با ازدیاد فشار همراه است، در نتیجه هوا متراکم می گردد. 2- سیستم احتراق: سیستم احتراق، شامل سوخت پاش، جرقه زن و اتاقک و لوله احتراق می گردد. فرآیند انفجار در درون لوله های احتراق صورت می پذیرد که این عمل با وارد شدن هوا به اتاقک و مخلوط شدن آن با سوخت سپس انفجار آن به وسیله شمع جرقه زن انجام می شود. انژکتور Injector وسیله است که با استفاده از نیروی موتور، سوخت را به پودر تبدیل می کند و حکمت این کار در بهتر مشتعل شدن در صورت تبدیل به پودر نهفته است. البته سوخت قبل از ورود به انژکتور، مقداری گرم شده تا برای احتراق آماده تر باشد. ابتدا انژکتور سوخت را روی هوای متراکم می پاشد و سپس این مخلوط آماده انفجار است که به وسیله شمع جرقه زن، این عمل صورت می گیرد. 3- سیستم توربین: در اینجا، ابتدا هوای منفجر شده به پره های توربین برخورد کرده و نیروی لازم جهت گرداندن کمپرسور و مکش هوا برای سیکل بعدی تولید می شود که این نیرو به وسیله میله (شفت)ی به کمپرسور انتقال داده شده و باعث حرکت آن می شود. قبل از توربین، استاتور توربین وجود دارد که برای تنظیم جهت حرکت سیال (هوا) برای ورود به قسمت توربین به کار می رود. توربین ها نیز به دو دسته محوری و شعاعی تقسیم می شوند که نوع محوری چند طبقه است. چون دمای کارکرد توربین بسیار بالا می باشد، در ساخت آن از آلیاژهای مخصوصی استفاده می شود. 4- سیستم خروج گازهای داغ: این سیستم، در حقیقت تولید تراست واقعی را برای رانش هواپیما به جلو می کند و سهم اصلی را در تولید و توضیع فشار دارد. در مدل های متحرک، زاویه پره های شیپوره انتهایی موتور برای میزان کردن فشار قابل تنظیم است. گفتنی است سیستم پس سوز یا After Burner بعد از این بخش نصب می شود. به این قسمت، نازل Nozzle هم گفته می شود. سیستم های دیگر: سیستم کشش برگردان یا Thrust Reversation System: در سیستم کشش برگردان، به وسیله دریچه هایی، نیروی تراست موتور برعکس می شود، بدین صورت که خلبان در هنگام فرود نیروی برگردان را فعال ساخته و از آن به عنوان ترمز استفاده می کند، یعنی نیروی موتور در جهت عکس اعمال می شود. [b]انواع هواپیما[/b] تقسیم بندی انواع وسائل پرنده : در اولین قدم کلیه وسائل پرنده ساخته دست بشر را به دو دسته کلی تقسیم بندی مینمایند: _هواپیماها (Aircraft): وسائل پرنده جوی (اتمسفر) _فضاپیماها (Spacecraft): وسائل پرنده غیر جوی برای تقسیم بندی هواپیما (Aircraft) ، جنبههای مختلف هواپیما را میتوان در نظر گرفت. از نظر سرعت ، هواپیماها را میتوان به چهار نوع زیر تقسیم بندی کرد: 1 _هواپیماهای مادون صوت ( Subsonic Aircraft (0 < M < 0.7 2_هواپیماهای صوتی (Transonic Aircraft (0.7 < M < 1.2 3_هواپیماهای مافوق صوت (Supersonic Aircraft (1 < M < 5 4_هواپیماهای ماورای صوت ( Hypersonic Aircraft (5 < M تفاوت این هواپیماها در اختلاف سرعتشان با سرعت صوت است. M عدد ماخ هواپیماست که میتواند با آن سرعت پرواز کند. عدد ماخ یک هواپیما عبارت است از نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت در ارتفاعی که هواپیما در آن ارتفاع پرواز میکند. بسته به نوع هواپیما از نظر سرعت ، قوانین حاکم بر آن متفاوت خواهد بود. انواع هواپیما از نظر نوع بال از نظر نوع بال ، بطور کلی دو نوع هواپیما وجود دارد: _هواپیماهای با بال ثابت (Fixed wing Aircraft) _هواپیماهای با بال چرخنده (Rotary wing Aircraft) نوع اول هواپیما و به نوع دوم هلیکوپتر یا چرخبال نام دارد. هواپیماها عموما دارای بال ثابت هستند و در طول پرواز بال نمیچرخد. ولی هلیکوپتر ، هواپیمائی است که بالش در حال پرواز به دور یک محور میچرخد. انواع هواپیما از نظر دارا بودن سرنشین از نظر دارا بودن سرنشین ، هواپیماها به دو گونه کلی تقسیم میگردند: _ هواپیماهای با سرنشین (Manned Aircraft) _ هواپیماهای بدون سرنشین (Unmanned Aircraft) هواپیماهای بدون سرنشین شامل موشک هدایت شونده ( Missile ) ، موشک هدایت نشونده ( Rocket ) ، هواپیماهای کنترل از راه دور ( RPV یا Remote Piloted Vehicle ) و غیره میباشند. انواع هواپیما از نظر چگالی از نظر جرم حجمی هواپیماها به دو دسته کلی تقسیم میشوند: _ هواپیماهای سنگینتر از آزمایشهای مربوط به هوا (Heavier than Air Aircraft) _ هواپیماهای سبکتر از آزمایشهای مربوط به هوا (Lighter than Air Aircraft) نوع دوم شامل بالن (Balloon) ، کشتی هوائی (Air ship) و مانند اینهاست. انواع هواپیمای مانوری از نظر قدرت مانوری ، هواپیماها به چهار نوع مختلف تقسیم میکردند: 1- هواپیماهای غیر مانوری (Normal (Non - Aerobatic) Aircraft) 2- هواپیماهای نیمه مانوری (Utility (Semi - Aerobatic) Aircraft) 3- هواپیماهای مانوری (Aerobatic Aircraft) 4- هواپیماهای بسیار مانوری (High Maneuverability Aircraft) از جنبههای دیگر از قبیل وزن ، نوع برخاستن ، قدرت مخفی شدن از دید رادار (Stealth) ، موتور و ... نیز هواپیماها به انواع مختلف تقسیم بندی میشوند. انواع هواپیمای نظامی (Military Aircraft) 1-هواپیمای بمب افکن 2-هواپیمای رهگیر 3- هواپیمای جنگنده 4- هواپیمای شکاری 5-هواپیمای حمل و نقل نظامی 6-هواپیمای شناسایی و جاسوسی 7-هواپیمای مخفی از دید رادار (استیلت) 8-هواپیمای سوخت رسان 9-هواپیمای پشتیبانی نزدیک 10-هواپیمای گشت 11-هواپیمای آموزشی نظامی 12-هواپیمای ضد زیر دریایی 13-هواپیمای هشدار سریع 14-هواپیمای فرماندهی هوایی 15-هواپیمای مخابراتی 16-هواپیمای سیبل (هدف) 17-هواپیمای ضد شورش 18-هواپیمای دیده بانی 19-هواپیمای مراقبت دریایی 20-هواپیمای آزمایشی 21-هواپیمای ضد کشتی 22-هواپیمای ضد تانک 23-هواپیمای دفاع هوایی انواع هواپیما از نظر مکانیزم پرواز 1- هواپیمای با باند صفر یا هواپیماهای عمود پرواز 2-هواپیمای با باند کوتاه - کمتر از 150متر 3-هواپیمای با باند معمولی 4-هواپیمای معمولی یا خشکی نشین 5-هواپیمای آب نشین توانایی فرود روی آب را دارند. 6-هواپیمای دو زیست 7-هواپیمای ناو نشین منابع: http://black-army.mihanblog.com/post/436 http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=7564&postdays=0&postorder=asc&start=1980 http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=20657&postdays=0&postorder=asc&start=15 http://forum.parsiking.com/showthread.php?t=37793 http://www.centralclubs.com/topic-t3203.html[size=12][/size][size=18][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size] http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AA%D8%A7%DA%A9%D8%AA%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D9%84 http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B4%D8%A7%D8%A8 http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%D9%86_%D9%84%D9%88%D9%84%D9%87 http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%A7%D9%86_%28%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%AD%D9%87%29 http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AE%D9%86_%D9%81%D8%B4%D9%86%DA%AF%E2%80%8C%DA%A9%D8%B4 http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D9%88%D9%84%D9%87 http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17593#242328 http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B9+%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7&SSOReturnPage=Check&Rand=0
-
ایستگاه رادیویی UVB-76 ، راز فاش نشده ی جنگ سرد
ghermez پاسخ داد به cheka تاپیک در سیستم های ارتباطی و جمع آوری اطلاعات
يك سوال دارم شايد جاش اينجا نباشه اما كشورما توانسته در صنعت ساخت قطعات الكترونيكي به جايي برسه -
اين شناور در چه نبرد هايي شركت داشته و يا اصلا .....