-
تعداد محتوا
634 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های ghermez
-
[quote] نشد ديگه ! اين جواب من نيست . چرا يكي از اون هزاران راه را مطرح نمي كنيد تا راجع به اون بحث كنيم . تنها به اين شيوه مي شه نقاط قوت و ضعف خودمون را پيدا كنيم و به كمبودهاي خودمون آگاه بشيم . هنوز منتظرم . [/quote] می شد فیل ها در اخرین خط استفاده کرد چرا در صورت شکست واحد و خطوط جلوتر و عقب نشینی اونها ،نیروها می تونستند دوباره در پشت اونها نظم دوباره پیدا کنند و دوباره با نظم و ساماندهی منظم حمله کنند ، همچنین من جای اون بودم به علت کمب تعداد سواران ، اونا تو حالت تدافعی استفاده کنند یعنی اگر سواران رومی قصد حمله به پیادگان و یا دور زدن جناعینم را داشتند سواران خودم می فرستادم مطمئن باشید اگر هانیپال می دونست دستش (یا بهتره بگم حرکاتش ) برای حریف رو شد ه روش دیگری (نظیر انچه در باب فیل ها گفتم)استفاده می کرد
-
[quote name='warjo' timestamp='1355027527' post='287316'] با سلام - اي كاش تصاوير با كيفيت بهتر به همراه توضيحاتشون را در داخل متن بكار مي گرفتيد تا به فهم بهتر مطلب كمك كند [/quote] گفتم می خواستم ویرایش کنم اما نشد مثلا وقتی سایز نحوه ی قرار گیری بزرگتر کردم نتونستم کیفیتش ببرم بالا. به همین علت فقط یک عکس ویرایش کردم و بی خیال عکس های دیگه شدم [quote]برتري عددي سواره نظام رومي در جناح راست از نظر تاريخي روايت شده يا در تصاوير اين طور مطرح شده [/quote] منظور نگرفتم اگر می گی از نظر تاریخی این برتری تعداد سواره نظام رومی وجود نداشته و کمتر بوده این چیزی که تو همه جا ثبت شده حالا شما... تو امارابتدایی اگر دقت کرده بودید نوشته 9000 سوار نظام رومی در مقابل 4000 تا روی طرح هم ثبتش کرده [quote]كسي نظري نداره اگر جاي فرمانده كارتاژي ها بود چطور مي شد بر رومي ها غلبه كرد ؟[/quote] فرمانده مثل یک مربعی فوتبال می مونه که تیمش بر اساس توانایی های مهره هاش و تاکتیک های مورد نظر گلچین می کنه .و هزاران هزار راه وجود داره ممکن بود نظر فرمانده دیگه این بوده بوده باشه اصلا در جای دیگه با رومیان روبه رو بشه حریف رومی هانیپال جنگ های گذشته خودشون مقایسه کرده و درس هایی اموخته و سعی کرده از اشتباهات گذشته جلوگیری کنه درست مثل کاری ولینگتون انگلیسی در مقابل ناپلئون انجام داد
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
ghermez پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote name='hawx' timestamp='1354788449' post='286635'] [center][size=5]معادله اسکندر در برابر پاتریوت[/size][/center] اما اکنون روسيه که از مخالفان جدي انتشار اين موشکها در مرز سوريه بود و آن را اقدامي در راستاي افزايش تنشها ارزيابي ميکرد، براي نشان دادن قاطعيت خود در حمايت از سوريه، اولين محموله از موشکهاي پيشرفته اسکندر را به سوريه تحويل داده است. گفته ميشود اين موشکها در يکي از کشتيهاي لجستيک ارتش روسيه که اخيراً در بندر طرطوس سوريه لنگر انداخته بوده و ارتش سوريه آن را دريافت کرده است. تحويل موشک اسکندر به سوريه، عملاً بار ديگر معادله قوا در منطقه را به نفع سوريه به هم زده است. [/quote] یک سئوال اگر حکومت سوریه سقوط کنه و اینا دست مخالفان بیافته و اونا به غرب..... روسیه حاضره چنین موشک هایی در شرایط فعلی در اختیار حکومت سوریه قرار بده این خبر صحتش درسته -
اینم محل نبردها [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/-Battles_second_punic_war.png[/IMG] از جناب مولکته و هلیا بابت ترجمه سپاس گزارم. در باب عکس ها متاسفانه من نمی دونم چگونه اندازه عکس بدون تغییر در کیفت و البته ویرایش (به خصوص اعدادشدر چگونه ارایش ) انجام بدم به همین علت انچنان خوب در نیامد
-
اگر به دنبال این هستید که بدانید سرباز واقعی کیست نگاهی به لیست زیر بیاندازید. اسامی زیر نام دریادلانی است که با علم به درگیر شدن در یک نبرد نابرابر پای در راهی بدون بازگشت گذاشتند و برای حفظ وطن عزیزترین سرمایه خود را واگذار کردند. یادشان و خاطرشان گرامی باد: 1- ناوبان دوم نصر الله عزیزی 2- ناواستوار برق محمد بهزاد پناه 3- ناواستوار دوم بدنه اصغر قلندری سیاه تلخی 4- ناواستوار توپخانه حمید قهرمانی ارجابی 5- مهناوی یکم الکترونیک محمدرضا رضوانی نوغانی 6- ناوبان دوم علیرضا ولی پور 7- ناو استوار کاظم شیروانی 8- مهناوی یکم محمد هاتفی شرقی 9- منصور مبارکی 10- ناصر حسن نژاد علمعی 11- ناوبانیار سوم ماشالله عباسپور 12- ناوسروان کاظم نظافت 13- ناو بان یکم فرزین آقا جعفری 14- همافر فرهاد سعید نژاد 15- ناوبانیار شعبانعلی دلپسند 16- ناواستوار حسن تیموری 17- ناواستوار عباس بوربور 18- مهناوی غلامعباس عفیفه 19-ناو استوار ابوالحسن علیزاده با همت 20- مهناوی فرهاد خسروی 21- مهناوی غلامعلی نفنه 22- ناواستوار حسن پرهیزکار 23- مهناوی قاسم آزادی 24- مهناوی غلام رسول صفرزائی 25- مهناوی محمود گلکار مقدم 26- ناواستوار علی کهوری نژاد 27- مهناوی نادر افشان جوان 28- مهناوی رضاموی پور 29- مهناوی قاسم ترابی 30- ناواستوار رضاپرور 31- ناواستوار رسول محمد بیز 32- ناواستوار منوچهر عباسی 33- ناواستوار جواد اسلامی 34- ناواستوار محمد تقی علیراد 35- مهناوی امیر جهانبخش 36- مهناوی احمد رضا درتومی 37- مهنامی ولی الله سطوتی ذاکر 38- مهناوی مهدی یزدی 39- مهناوی مسعود عباسچی 40- مهناوی اصغر شکوهی پاک 41-مهناوی یعقوب خردمند 42- مهناوی علی اصغر نظری 43- مهناوی سعید مظاهری 44- ناو استوار محمد گوهرریزی 45- محمد علی سعیدی 46- ناواستوار حسن اعتباریان 47- مهناوی محمد بهرامی 48- کارمند علی محمودی 49- مهناوی منصور کاظمی 50- ناواستوار رضا سلطانی 51- ناواستوار مجید زمانی 52- ناوسروان علیرضا زارع نعمتی 53- ناوبان یکم ابراهیم حرآبادی 54- ناوبان دوم مسعود انشایی 55- مهناوی یکم محمدرضا خوش زاده 56-مهناوی یکم محمد باقری 57- ناواستوار دوم حسن رونده نکته: تعدادی از عزیزانی که نامشان را خواندید دارای درجه نظامی نبودند. حدس من این است که ممکن است این عزیزان از پرسنل نیروی دریایی سپاه یا شرکت نفت باشند ولی راهی برای اثبات حدسم ندارم. منبع: http://wars-and-history.com/post/364 [align=center] بنای یادبود در بهشتزهرای تهران[/align]
-
این نقشه حمله: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/400px-History_of_Korea-1592-1597_svg.png[/img] امار حمله اول ودوم ژاپن به کره نقل از ویکی (فقط من چون ترجمه ام خوب نیست مستقیم عکسش گرفتم گذاشتم)): امار حمله ی اول: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/NewPicture018.jpg[/img] امار حمله ی دوم: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/NewPicture017.jpg[/img] لینک منبع: [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Japanese_invasions_of_Korea_%281592%E2%80%931598%29"]http://en.wikipedia....rea_(1592–1598)[/url] اینو اضافه کنم قصد داشتم ابتدا این متن ویکی را بدم به دوستان زحمتش بکشند اما به دلایلی منصرف شدم
-
آلمانها، نخستین پرتاب کنندگان موشک از زیردریایی، طرحی برای حمله به نیویورک
ghermez افزود یک موضوع در تاریخ دریایی جهان
[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/watching_the_horizon1.jpg[/IMG] گزاف نیست که بگوییم زیردریایی های پرتاب کننده موشک های بالستیک و کروز اصلی ترین و قوی ترین سلاح اتمی ایالات متحده آمریکا هستند که باعث اعطای ابر قدرتی در آغاز قرن بیست و یکم به این کشور شدند، داشتن همچین سلاح متحرکی در زیر دریا نیازمند هزینه های سنگینی می باشد و دانش و منابع زیادی را می طلبد ولی با این حال با نقشی که می توانند بازی کنند و هر نقطه از دنیا را بدون اینکه مکانشان معلوم باشد مورد هدف قرار دهند، این هزینه را توجیه می کنند. این زیردریایی ها همچنین نقش بسیار راهبردی در طول جنگ سرد داشتند .ایده ی اولیه این طرح به زمان جنگ جهانی دوم بر می گردد. زمانی که آمریکاییها وارد جنگ شدند آلمانیها به دنبال راهی بودند تا بتوانند خاک آمریکا را مورد حمله قرار دهند. اما یک مانع بزرگ مانع این امر بود و آن هم محدودیت برد سلاحهای آن زمان بود، آلمانها برای غلبه بر این مشکل به طرح چندین نقشه دست زدند، در ابتدا طرحی به اجرا در آمد که در آن زیردریایی های نیروی دریایی آلمان با پیاده کردن چندین دسته خرابکار در خاک آمریکا اقدام به وارد کردن خسارت کنند، این کار چندین بار توسط تعدادی از زیردریایی های نیروی دریایی آلمان صورت گرفت ولی در نهایت به علت نداشتن اطمینان کافی و بی فکری عوامل آلمانی کنار گذاشته شد. طرح بعدی که مطرح شد عبارت بود از همکاری مشترک نیروی هوایی و نیروی دریایی با یکدیگر، به این صورت که یک زیردریایی آلمانی در منطقه ای در اقیانوس اطلس به صورت انتظار باقی می ماند، در این هنگام بمب افکنهای سنگین 6 موتوره Ju-390 . یا دیگر بمب افکنها قبل از اینکه سوختشان به اتمام برسد بر روی دریا در کنار زیردریایی مد نظر فرود آمده و پس از سوختگیری برای بمباران شهر نیویورک به پرواز درآیند، این طرح نیز به دلیل بی علاقگی نیروی هوایی و نیروی دریایی به کناری گذاشته شد. اما این پایان ماجرا نبود، طرح دیگری توسط دکتر ارنست اشتاین هوف و برادر او فریتس اشتاین هوف و یک مهندس از مرکز گسترش و تحقیقات راکتی و موشکی فوق محرمانه آلمان ارائه شد،آنها بر این باور بودند که می توان یک راکت را از عرشه زیردریایی در اعماق آب شلیک کرد. ایده ی پرتاب راکت از زیردریایی تا قبل از سال 1941 توسط مرکز تحقیقات راکتی و موشکی فوق محرمانه آلمان قابلیت اجرایی پیدا کرد. در تابستان سال 1942 آلمانها تعدادی لانچر راکت توپخانه نیروی زمینی به نام "وور گرات 41" را بر روی عرشه ی زیردریایی یو-511 سوار کرده و چندین آزمایش عملی را صورت دادند، نتایج آزمایشها موفقیت آمیز بود. آنها اقدام به تست راکتها به 2 صورت از زیردریایی کردند، زمانی که زیردریایی بر روی سطح آب قرار دارد و زمانی که در زیر آب قرار دارد. نتایج به دست آمده در هر 2 صورت آزمایشها موفقیت آمیز بود. زیردریایی ها می توانستند اقدام به شلیک راکت از عمق 12 متری (40 فوت) کنند. این آزمایش نشان داد که حتی پرتاب از عمق 15 متری باعث منحرف شدن راکت از مسیر خود نسبت به مسیر پروازی عادی بر روی زمین نشد. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/rocket.jpg[/IMG] یک راکت توپخانه مدل 41 [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/loadinglauncher3.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/onboard4.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/rocket_launcher5.jpg[/IMG] سوار کردن راکتهای مدل 41 در یک قاب چوبی بر روی عرشه ی یو-511 در 4 ژوئن 1942 [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/launch6.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/launch7.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/launch8.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/launch9.jpg[/IMG] تصاویر از این آزمایشهای پرتاب در ماههای ژوئن و مه سال 1942 دونیتس فرمانده کل ناوگان زیردریایی های آلمان در آن سال نسبت به این سیستم به عنوان سلاحی ضد اسکورت کشتی ها و برای حمله به تاسیسات ساحلی خاک آمریکا ابراز علاقه مندی کرد و دستور پیگیری آن را صادر نمود اما در ادامه پیشرفت پروژه، طرح دچار اشکالات فنی شد. هنوز سیستم هدفگیری دقیق و هدایت مناسبی برای هدف قراردادن کشتی های روی سطح وجود نداشت. از انجاییکه مرکز تحقیقات راکتی و موشکی آلمان همزمان در حال کار بر روی پروژه بمب پرنده و-1 بود، نمی توانستند زمانی خاص را برای این پروژه صرف کنند. در نتیجه کار بر روی این سیستم زیردریایی ها به علت اضطراری نبودن آن متوقف شد و محور تلاشها به جای حل این مشکل به روی پروژه اژدر صوتی بود. البته این ایده به طور کامل کنار گذاشته نشد، در تابستان سال 1944 سه زیردریایی ناوگان دریای سیاه به طور مخفیانه مجهز به راکتهای توپخانه شدند و به تاسیسات ساحلی و کشتی های جنگی شوروی حمله کردند، از مقدار صدمات وارد شده اطلاعی در دست نیست ولی این حمله موشکی توسط زیردریایی، برای نخستین بار از این نوع در طول تاریخ بود. اما در جولای سال 1943 بعد از توسعه ی موفقیت آمیز موشک " v-1 " بار دیگر کار بر روی این پروژه شروع شد. Vergeltungswaffen 1 که به اختصار V-1 نامیده می شود به معنای سلاح انتقام 1 می باشد. این موشک که جزو نخستین پرنده های بی سرنشین تاریخ هوانوردی است از یک موتور پالس-جت بهره می برد و بردی برابر 238 کیلومتر داشت. این موشک برای پرتاب توسط ایستگاههای ثابت زمینی طراحی شده بود،به علت موفقیت آمیز بودن آن، ایده ی پرتاب آن توسط زیردریایی ها نیز پیشنهاد شد. این ایده آن را سلاحی با قابلیت تحرک می کرد که قادر به هدف قرار دادن تقریبا هر شهر و نقطه ای در سراسر جهان بود. اما v-1 هنوز یک سلاح برای لوفت وافه ( نیروی هوایی آلمان ) بود و در نتیجه دوباره کار بر روی این پروژه کنسل شد. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Bundesarchiv_Bild_146-1973-029A-24A2C_Marschflugkorper_V1_vor_Start.jpg[/IMG] زمانی که موشک وی 2 در سال 1943 توسعه داده شد. ایده ی پرتاب راکت از زیردریایی ها دوباره اما اینبار به صورت جدی مطرح شد، ولی مرکز گسترش و تحقیقات راکتی و موشکی فوق محرمانه آلمان تا اواخر سال 1944 نتوانست هیچ منبع و بودجه ای را به آن اختصاص دهد. با این حال در این زمان کار بر روی آن شروع شد و به بالاترین سطح اهمیت و توجه در مرکز گسترش و تحقیقات راکتی و موشکی محرمانه آلمان رسید، نام رمزی پروژه "پروف استند 7" قرار گرفت وهدف آن مورد اصابت قرار دادن نیویورک بود . این طرح جدید توسط یک عضو رسمی جبهه کارگران آلمان به نام "دایرکتور لافرنتس" پیشنهاد شد. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/cover11.jpg[/IMG] موشک V-2 طرح کار به این صورت بود که از آنجاییکه به علت اندازه ی بزرگ موشک وی 2 نمی توانستند آن را درون زیر دریایی جای دهند، موشک را درون یک تیوب و محفظه ی سیلندری که آب قادر به نفوذ در آن نباشد قرار می دادند و این محفظه توسط زیردریایی تا نقطه ی مورد نظری در اقیانوس اطلس یدک کشیده می شود و سپس موشک را سوختگیری نموده و سیستمهای هدایت آن را سوار نموده و به سمت نیویورک پرتاب نمایند. 3 تیوب برای یدک کشیده شدن در اقیانوس اطلس توسط زیردریایی مدل XXI در نظر گرفته شد، هر کدام از این تیوبها 500 تن وزن داشته و قرار بود به وسیله نیروی رو به جلوی زیردریایی در آب غوطه ور بماند. جدا از محموله ی موشک این تیوبها، آنها مجهز به یک موتور دیزلی بودند تا در صورت نیاز در بین راه، به زیردریایی کمک برسانند. با رسیدن به نقطه ی پرتاب ، مخازن تیوبها آب گیری شده و تیوبها به حالت قائم در می آمدند و زمانی که سیستم هدایت آنها نصب می شد به وسیله کنترل از راه دور توسط زیردریایی پرتاب شده و به سوی هدف روانه می شدند. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/rocket_container12.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/v2plan13.jpg[/IMG] محفظه های سیلندری که در آن یک فروند موشک V-2 قرا می گرفت. [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/v2plan14.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/v2plan15.jpg[/IMG] تیوب مورد نظر به وسیله زیردریایی تا نقطه ی پرتاب یدک کشیده شده و با پر شدن مخازن آبگیر تیوب به حالت قائم در می آمدند وپس از سوختگیری و نصب سیستم هدایت بر روی آنها،به وسیله ریموت از راه دور از طریق زیردریایی پرتاب می شدند. اسناد موجود در المان نشان می دهد که دستورات برای این 3 تیوب در دسامبر سال 1944 صادر شده اند که تا پایان جنگ حداقل یکی از تیوبها کامل شده بود و همچنین برنامه ریزی برای توسعه زیردریایی های قاره پیمای شلیک کننده موشک بالستیک نیز تکمیل شده بودند ولی هر دوی اینها با تمام شدن جنگ، پایان یافتند. این که چرا آلمان در اواخر جنگ زمانی که به سرعت در حال شکست خوردن در تمام جبهه ها بود اقدام به هزینه کردن برای یک پروژه جاه طلبانه دیگر می کرد کاملا قابل درک است، جدا از این حقیقت آشکار که هیتلر علاقه مند به همچین پروژه های بزرگ و شگفت آوری داشت. اما اندیشه ی اصلی پشت این پروژه کشاندن جنگ به خاک آمریکا بود. این یک جنگ روانی بود تا رایش سوم شهروندان آمریکا را تحت تاثیر قرار داده و به آنها نشان دهد که هیچ نقطه ای امن نیست، حتی خاک خودشان. از آنجاییکه دانشمندان و مهندسان عالی رتبه آلمانی در پیروزیهای سریع بر فرانسه نقشی بزرگ داشتند، به همین دلیل با خراب شدن اوضاع جبهه ها بیشتر امیدها به دست یافتن به تکنولوژیهای نوینی بود که بتواند روی اتفاقات جنگ را برگرداند، به همین دلیل طرحهایی همچون موشکهای هدایت شونده مجهز به دوربین در شب، جت های جنگنده و ...به مرحله ی ظهور رسیدند. دانشمندان و مهندسان آلمانی به دنبال تکنولوژی بودند که بتواند به آنها برتری نسبت به متفقین ببخشد و آنها را از محاصره متفقین در آورد. موشک های وی-2 دارای دقت پایینی بودند و در صورت موفقیت پروژه و پرتاب آنها نمی توانست ضربه ی چندانی به توان جنگی متفقین وارد کند اما می توانست به طور قطع یک پیروزی روانی باشد. متفقین به وسیله سازمانهای جاسوسی خود اطلاعاتی در مورد برنامه موشکی آلمانها و این پروژه به دست آورده بودند در نتیجه دست به طرح یک نقشه احتمالی برای خنثی کردن این تهدیدات در صورت اجرا زدند. این عملیات احتمالی نام رمز "قطره ی اشک" را بخود گرفت و در آن ایالات متحده آمریکا 4 ناوگان اسکورت را برای جلوگیری از هرگونه نفوذ زیردریایی های آلمانی به سواحل آمریکا قرار داد. به همین دلیل در مارس 1945 زمانی که یک دسته ی شش تایی از زیردریایی های آلمانی وارد منطقه شدند سریعا توسط آمریکاییها کشف شده و 4 فروند از آنها نابود شده و 2 فروند راه فرار را در پیش گرفتند. اگرچه بعدها مشخص شد این حمله ی 6 فروندی، حمله موشکی طرح بالا نبوده است. یکی از اسرار پوشیده مانده ی جنگ مربوط به غرق شدن یک فروند زیردریایی U-1053 در 15 فوریه 1945 می شود. این یک زیردریایی مدل VIIC بود که گفته شد در طی یک تمرین غواصی عمیق در دریای شمال نزدیک برگن در نروژ غرق شد.در آن زمان مدل VII یک مدل کهنه و از رده خارج توسط مقامات و فرماندهان ارشد اعلام شده و تولید آن متوقف شده و جایگزین با زیردریایی های مدل XIIشده بود. اینکه واقعا چرا در اواخر جنگ این مدل زیردریایی برای تمرین غواصی رفته است ناشناخته است. اما برخی از مقامات آن را به آزمایشات راکتی منسوب کرده اند ، هرچند هنوز به طور کامل مشخص نشده است. در یک طرح جداگانه دیگر، تا پایان جنگ سیستم هدایت راکتها و هدفیابی کشتی ها و اهداف سطحی که با استفاده از راکتهای ضد کشتی می توانستند آنها را مورد اصابت قرار دهند تکمیل شده و بر روی آخرین مدل از زیردریایی های آلمانها یعنی XXIs سوار شده بود. این سیستم راکتها را قادر می ساخت از عمق و زیر آب پرتاب شده و هدفهای سطحی را با دقت مورد اصابت قرار دهند. اگرچه خود راکتها تا پایان یافتن جنگ هنوز در حال توسعه بودند. بعد از جنگ این ایده و طرحهای مربوط به آن باعث پیشرفت و پرتاب موشکهای بالستیک و کروز از زیردریایی ها در دهه ی 50 میلادی توسط ایالات متحده آمریکا و شوروی شد. روسها با اسیر کردن مهندسان و متخصصان آلمانی و بردن نقشه ها و طرحهای پروژه توانستند در دهه ی پنجاه این مدل زیردریایی های پرتاب کننده موشک را به کار گیرند، آمریکایی ها نیز در قدم بعدی تحت برنامه های ریگولوس و پلاریس توانستند موشکها را در داخل زیردریایی قرار دهند و دیگر از تیوب جداگانه برای حمل و پرتاب آنها خبری نبود. امروزه نیز زیردریایی های پرتاب کننده موشکهای بالستیک با کلاهک های اتمی جزو تسلیحات استراتژیک قدرتها می باشند ، شاید در زمان جنگ جهانی دوم این سلاح تنها می توانست اثری روانی به جای بگذارد و بیشتر به مانند یک نمایش شاهکار به نظر می رسید ولی در دهه های بعد از آن تا به امروزه به یکی از تاثیر گذارترین سلاحها تبدیل شده است که با آنها می توان هر نقطه ی این کره خاکی را با کلاهکهای کشتار جمعی مورد هدف قرار داد بدون اینکه بدانیم این زیردریایی ها در حال حاضر در حال حرکت در کدام نقطه ی اقیانوسها و دریاها هستند. حکومت آلمان نازی،رایش سوم، در پی ترکیب پروژه های اینچنین سطح بالای خود با یکدیگر برای رسیدن به هدفی که هیتلر مصرانه خواستار آن بود و آن هدف حداقل نابودی شهرهای سواحل شرقی آمریکا بود در تلاش بود. پروژه های جاه طلبانه ای همچون شکافت و برنامه هسته ای؛ موشکها و جت بمب افکنهای قاره پیما، نسل جدید زیردریایی های پنهانکار و اسناد و طرحهای حمله نمایانگر این تصمیم بود. اسنادی که پس از جنگ به دست آمد این هدف رایش سوم را مشخص ساخت، نقشه ای که در زیر می بینید، نقشه ای مربوط به نیروی هوایی آلمان است که در آن شعاع خسارت وارده به منهتن توسط یک موشک با کلاهک هسته ای پیش بینی شده بود. اما زمان برای دانشمندان و متخصصان موشکی آلمان پایان یافت و آنها در اجرای نقشه ی خود ناکام ماندند. شاید اگر سرنوشت تنها اندکی زمان بیشتری دراختیار نازیها می گذاشت ، آن سلاح و تکنولوژی که می توانست به یکباره ورق جنگ را برگرداند و دانشمندان و مهندسان المانی در پی آن بوده و اکثر امیدها به آن بود به سرانجام رسیده و همان گونه که آمریکاییها ژاپن را با بمب اتمی تسلیم کردند؛ شاهد تسلیم آمریکا و متفقینی می بودیم که از هر طرف به سرعت در حال پیشروی بودند . [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/NYC16.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/17.jpg[/IMG] نویسنده : محمدحسین پاز منتشرشده در ماهنامه جنگ افزار شماره ی 96 منبع: http://wars-and-history.mihanblog.com/post/404- 12 پاسخ ها
-
- 26
-
از همه عذر می خوام سرم شلوفه فرصت ویرایش هم نداشتم اگر وقت داشتم حتما ویرایشش می کنم از تک تک دوستان که در این همکاری متشکرم و باز شرمنده ی همه تون شدم
-
اقا رضا کدام منبع فارسی یک متن انگلیسی بوده از سوی بچه های سایت ترجمه شده. حالا چیزی دیگری است واضع بفرمایید تا اصلاج کنم
-
اقا مصطفی سپاس بی کران صاف زدی تو موضوعی که من علاقه ی عجیبی بش دارم. حرف دوستان تا حدی درسته. بهتره موضوعاتی که از تاریخ عنوان میشه زیاد تو بعد تاریخ معاصصر خودمون نره که حتما سیاسی می شه ( همه فولند و تمام اندوهشون دوباره زنده میشه ) تاریخ باستان( همخامنش و کورش شروع کنیم )تا قرن دوم هجری همچنین . حال توضیح دادن باب این حرفی که زدم ندارم چون به حد کافی تو سنترال از تایپیک تولد کورش مبارک (یا همچین چیزی) انتقاد کردیم و اونجا دلایلش گفتیم. از تاریخ کشور های همسایه هم تا حدودی ازشون دور بشیم بهتره مناسب تره تاریخ سایر کشورها به خصوص شرق دور که خیلی برای ما ناشناخته است بحث بشه. مثلا من علاقه مندم درباره ی شینگن جنگ سالار معروف ژاپنی ها بحث کنم و معرفی کاملی ازش بکنم(فعلا به دلایلی این کار انداختم برای بعد). یادلم می خواد تاریخ کره مورد صحبت و بحث گفتگو قرار بگیره تا ببینیم چقدر از فیلم های تاریخشون حقیقت داره.
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
ghermez پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
درگیری های شدیدی بین نیروهای نظامی ترکیه و مخالفان سوریه در منطقه مرزی "هاتای" ادامه دارد. ............................................................ من بد برداشت می کنم یا واقعا... فکر کنم درستش اینکه دگیری بین نظامیان ترک و سوریه -
سرنوشت غم انگیز بزرگترین ناوگان زیر دریایی تاریخ
ghermez پاسخ داد به aryobarzan تاپیک در تاریخ دریایی جهان
(ترجمه مدل های زیردریایی های آلمانی افتخارات و شکارهای آن ها را هم ذکر می کنم ) یک توصبه برای زحمتت کمتر بشه اگر اشتباه نکنم دریکی سایت های نظامی (احتملا سنترال) چنین تایپیکی موجوده -
معمولا پست های اخر شب بنده یا دیده نمی شن یا نمی خوان دیده بشن این مطالب بخشی از چند قسمتی است که توسط دوست ارجمند اقای حسین وحدت (hosseinvahdat ) وبه خواهش من ترجمه شده. این نکته ضروری می دونم بگم با این که نام موضوع کشتی لاک پشتی است ادامه قسمت های بعدش به معرفی کشتی های دیگر می پردازد. کشتی لاک پشتی(Turtle Ship ) : [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/an1%7E0.jpeg[/img] کشتی های لاک پشتی یک کشتی جنگی عظیم متعلق به کلاس پانکسئون کره بود که از قرن15تا قرن18 کاربرد نظامی داشت.با وجود اینکه این کشتی زرهپوش بود بسیاری بر این باورند که این کشتی در ابتدا از زره آهنی بهره نمیبرده است.دریاسالار کره ای سان یی سین از یک طراحی مسن به این اختراع بزرگ رسید.کشتی های لاک پشتی در خلال جنگ با ژاپن به پیروزیهای بسیاری بر هیدیوشیها دست یافتند.آنها مجهز به انواع نیزه و 5نوع توپ بودند.برتری خیره کننده آنها در 1415و1416در نبرد با دزدان دریایی ژاپنی و سپس با ژاپن در جنگ برتری عقیده دریاسالار سان یی سین را اثبات کرد.تا سال 1782کره در صلح دائمی بود ولی در این سال با ورود رقبای جدید،امپراتور کره40 فروند هم سفارش داد. [color=blue]اینم متن اصلی:[/color] The Turtle Ship (also known as Geobukseon or Kobukson by its Korean name) was a large warship belonging to Panokseon class in Korea under the Joseon Dynasty between the 15th century and 18th century. While many believe it to be an early ironclad ship, the actual design of the early ships, and whether they used iron armor, is unclear. The Korean Admiral Yi Sun-sin is credited for resurrecting and improving the Turtle Ship from an older design, resulting in the craft known today. The turtle ship is famous for its large part in winning sea battles against Japanese ships during Hideyoshi's Invasions of Korea. The first references to Turtle Ships come from 1413 and 1415 records in the Annals of the Joseon Dynasty. These Turtle Ships were mentioned as spear-ships or ramming ships and were mainly used to thwart Jurchen and Japanese pirates. Later though, these early Turtle Ships soon fell out of use because of a long period of peace, during which Korea flourished. Turtle Ships equipped with at least five different types of cannons were in use during the Imjin War between Korea and Japan, and later on when Admiral Yi recreated them. There were at least 40 commissioned Turtle Ships in 1782 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Kobukson_3.jpg[/img] منبع: http://www.thepirateking.com/ships/ship_types.htm ضمنا اضافه کنم منبع اش سخت بالا می اد . با هزار یک مکافات متن اصلی در اوردم
-
پاکت یا جعبه ای: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Packet.jpg[/img] کشتی پاکت یک کشتی زحمت کش و بسایر مفید در جابجایی مسافر بوده است. گفته می شود این کشتی به علت نیاز تولید گردید چرا که می بایست در دریای خشن دوام بیاورد و در شرایط متفاوت بتواند مسافران خود را حفظ کند. کارکنان این کشتی را موش صحرایی پاکت می گفتند که این لقب به خاطر شایعات پشت سر آنها بود. این کشتی ها مستحکم و بدنه پیوسته و یو شکل داشتند. در آغاز دوران دریانوردی، کشتی های پاکت معمول 1000 تن وزن داشت که امکان و ظرفیت حمل بار را به کشتی می داد. طول متوسط این کشتی در حدود 170 فوت است و پهنای آن به حدود 35 فوت می رسد. بزرگترین کشتی پاکت، سلطان دریا ( Monarch of the Sea ) نام داشت که حدود 1979 تن وزن و طولی حدود 223 فوت داشت که تقریبا نزدیک طول بوینگ 747 می باشد. در تفاوت آشکار با شناورهای مدرن بسیار کوچک بود. Paddle steamer : ( کشتی بخار پارویی) [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Paddle_steamer.jpg[/img] شناورهایی رونده پارویی اسمی معمول برای اطلاق به کشتی های بخار در قرن 19 بود. Pantserschip :: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Pantserschip.jpg[/img] کشتی زرهی هلندی است که در پایان قرن 19 به کشتی های جنگی حاضر در خدمت نیروی مستعمراتی خوانده می شد. پات آچه: یک کشتی سریع اعزام بود که برای نامه رسانی و شناسایی و اکتشاف مورد استفاده قرا می گرفت، اما در گشت های ساحلی نیز به خدمت گرفته می شد. برگانتینا: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Bergantina.jpg[/img] یک کشتی متوسط دریانوردی که در قرن 19 متداول بود. به طور معمول شامل و حامل 25 توپ و 5 افسر، یک دکتر، مسئول امور دینی و یک صندوق دار بود و 150 دریانورد را می توانست حمل کند. مترجم: arminheidari ............................................. Bermuda rig: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Bermuda_rig.jpg[/img] کلمه Bermuda Rig، به عموم قایقهای بادبانی گفته میشود که دارای دکل بوده و بادبانها با طناب به آن وصل میشوند. همچنین به انواع مدرن آن، Marconi rig میگویند. این قایق دارای بادبانی مثلثی در بالای دکل بوده و بادبان آن، در تمام طول خود متصل به دکل است و و پایه آن را بسیار محکم میکنند تا در مقابل باد، بیشترین مقاومت را داشته باشد. به کمک الواری خاص، این بادبان را که بادبان Bermuda نام دارد، از پایه به دکل اصلی متصل میکنند و بالای آن به دکل دیگری وصل میشود. البته این نوع بادبان، بعدها با بادبان schooner (که قبلا درباره آن صحبت کردیم) تعویض شد. به کشتیهایی از این نوع که بادبان مثلثی دارند، همچنین Bermuda sloop، Marconi sloop یا Marconi rig هم گفته میشود. البته بعضی مناطق، به انواع خاص تر آن هم Bermuda sloop میگویند. Bilander: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Bilander.jpg[/img] کشتی دو دکله که به آن، billander هم میگویند، نوعی کشتی کوچک تجاری است که توسط هلندی ها تولید میشد. گرچه در برخی دیگر مناطق دنیا مانند دریای مدیترانه و دریای شمال هم دیده شده است، ولی بیشتر در آبهای ساحلی هلند به کار میرفت. دکل اصلی، دارای بادبانی سه گوش بود و دکل دیگر، بادبان مربعی شکل داشت. وزن آنها به ندرت به 100 تن میرسید. Blockade runner: به هر نوعی از کشتی گفته میشود که برای فرار از محاصره دریایی یا نفوذ به مناطق محاصره شده به کار گرفته شود. Boat (قایق) کلمه رایجی برای هر نوع وسیله ی حمل و نقل دریایی کوچکی که کف آن پهسن و صاف بوده و دماغه نداشته باشد و ارتفاع آن، معمولا کمتر از 7 فوت باشد. برخی مردم به اشتباه از کلمه قایق برای توصیف کشتی ها نیز استفاده میکنند، ولی برای آنکه اشتباه پیش نیاید، یادتان باشد که یک قایق را درون یک کشتی میتوان قرار داد و آن را حمل کرد، ولی یکی کشتی را نمیتوان روی یک قایق گذاشت!! مترجم: heliaa و NIX(البته این دوستمون یکی تکه ها قبلی ترجمه کرده که من یادم رفته بود به همین علت....) برداشت هر تکه از باذکر نام مترجم و میلیتاری و برداشت کل فقط با ذکر نام میلیتاری ................................................................... فقط در چند مورد توضیح بدم اول اینکه همان طور که می دونید اسم این تایپیک اول کشتی لاک پشتی بود سپس به باد بانی تغییر نام پیدا کرد دلیل این کار این بود که من ابتدا فقط قصد داشتم کشتی لاکپشتی و یکی دوتا دیگه را معرفی کنم اما چون خواستم تایپیک ادامه بدم بهتر دیدم تایپیک تغییر نام پیدا کنه دوم دلیل یک وقفه طولانی در پست این بود بعد اینکه چند کشتی معرفی کردم به دلایلی نبود از جمله نبود مترجم قید اینکار زدم تا اینکه جناب هلیل امدند و قبول زحمت کردند اما چون دیدم تایپیک بسیار طولانیه و این کار به تنهایی از پس یک نفر نمی اد از دوستان دیگری کمک گرفتم هر کس به نوعی و به حد وقت و توانش در تایپیک شرکت کرد و زحمت ترجمه پخشی به عهده گرفت اسم نمی برم چون تعداد دوستان زیاده و من همین جا از تک تک سپاس گذاری می کنم. سوم این تایپیک بود هرچه بود حتی با مطالب شاید بی اهمیت (که من فقط بابت علاقه مندان این موضوعات خواستم ترجمه بشه) مشارکت خوبی از اعضا و افراد مختلف در ان بود که به نوعی کم نظیره. چهارم در مورد عکس ها و اسم کشتی ، اولا اینکه من با اینکه اکثر عکس ها از خود مرجع برداشت کردم اما خودم مطمئن نیستم منبع هم عکساش کاملا درست باشه (برخی هکساش با منبع دیگری ویکی مقایسه بکنید می بینید گاهی این درست تر و گاهی اون) دوما اینکه در ویکی (انگلیش)چنین لیستی قبلا موجود بود (و تقریبا خیلی مطالبشون با این یکی بود و مطالبش ار منبعی که اوردم حتی کمتربود )اما الان اپدیت شده و یک مقدار گسترگی بیشتری پیدا کرده و برخی مطالب به ویکی در این مورد افزوده شده ، سوما گاهی ممکنه خودنام کشتی با ویکی(یا منبع دیگه) یک چیز باشه اما مطلبش درون ممتفاوت و گاهی نام نامشون فرق کنه اما هر دو یک چیز معرفی کرده باشند.حلا کدامش درست باشه خدا داند ولی این تایپیک به حد خودش تونست کشتی ها معرفی کنه پنجم از نظر من این پست تمام شده است اما اگر دوستانی که اینده این موضوع می خونند و دوست دارند این پست ادامه بدهند (از هر منبع دیگری) از مدیران در خواست دارم پست چنان که صلاح می دانند باز بذارند. در اخر مجددا از تمام دوستانی که در حق بنده لطف داشتند و در خواست مرا اجاجت کردند سپاس گذاری می کنم
-
کلا قسمت تنظمیات من مثل رنگ و اندازه فونت رقته هیچزش برام مهم نیست مگر قسمت ویرایش با اینکه قسمت ویرایش برای من موجوده اما هر بار بعد ویرایش باعث به هم ریختگی مطالب و چیزهایی که نوشتم میشه
-
سرنوشت غم انگیز بزرگترین ناوگان زیر دریایی تاریخ
ghermez پاسخ داد به aryobarzan تاپیک در تاریخ دریایی جهان
این عکس ها از شماره 78 ماهنامه جنگ افزاره . این قسمت سومشه ، شماره77 و 76 تونستم دانلود می کنم عکس ها قسمت های اول و دوم هم در می ارم می ذارم. به ترتیب [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/1~5.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/4~3.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/4_28229~1.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/5~5.jpg[/img] -
سرنوشت غم انگیز بزرگترین ناوگان زیر دریایی تاریخ
ghermez پاسخ داد به aryobarzan تاپیک در تاریخ دریایی جهان
اگر مشکلی نداری چند عکس از مجله جنگ افزار می ذارم که شرح و معرفی کاملشون داخلش نوشته -
Penteconter : [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_penteconter.jpg[/IMG] کشتی جنگی باستانی، همراه با 50 پارو زن، هرطرف 25 نفر Barquentine: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_barquentine.jpg[/IMG] یک محفظه با 3 با تعداد بیشتری دکل، همراه بادبان عمودی در دکل جلویی و همچنین مجهز به بادبان هایی بریا دکل های اصلی جلویی و عقب کشتی کلاس این وسیله در میان 250 تا 500 تن بوده است. بارگ: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_barge.jpg[/IMG] طراحی های متفاوتی در طول تاریخ صورت گرفته است اما تقریبا تمام آنها در تعاریف زیر توافق داشتند مانند : سطح صاف، عمق کم قایق درون آب برای عبور در کانال ها با کمک پیشران خود یا پیشرانی از خارج. بارگ ها بطور عمومی به قایق های که برای حمل حجم زیادی محموله استفاده می شود اطلاق می گردد که معمولا یک بخش انباشته بر وسط عرشه می باشد. این وسایل حمل و نقل معمولا به کشتی بارکش کوچک هم گفته می شوند. بالینگر: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_baleinier.jpg[/IMG] شناور کلاس بالینگر با 120 تن شامل بدنه روی هم پیوسته با دو دکل می باشد. این کشتی در سال 1400 میلادی به عنوان کشتی پیشاهنگ یا تک ناگهانی مورد استفاده قرار می گرفت. آرگوسی: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_argosy.jpg[/IMG] این کشتی یک شناور تجاری بزرگ بود که در منطقه راگسیا در منطقه دالماتیا و ونیز در قرن 17 ساخته می گردید. اسم آرگوسی نیز از ریشه نام منطقه سازنده آن یعنی راگسیا می آید که دریانوردان خارجی به علت اشتباه زبانی و تلفظی به آن اطلاق می کردند. این کشتی به صورت ذاتی ظرفیت حمل بسیار بالایی دارد که بیشتر از کشتی معمول ناوو اسپانیایی است و این امکان را دارد که با تعداد خدمه کم قابلیت هدایت را داشته باشد. درنتیجه این کشتی از نظر اقتصادی بسیار بصرفه و در میان کشتی های باربری در سواحل اروپا خیلی محبوبیت داشت. اما بدلیل ابعاد بالا و سختی کنترل شناور بویژه در هوای بد این کشتی تنها در نزدیک سواحل مورد استفاده قرار می گرفت و هرگز برای تجارت فرا اقیانوسی مورد استفاده قرار نگرفت. متاسفانه از این نوع کشتی پیدا نشد و یا مجددا ساخته و بازسازی نشد. در حال حاضر تعدا زیادی مقاله و عکس از ظاهر این کشت موجود است اما ابعاد دقیق برای ساخت موجود نمی باشد و اسناد قدیمی تنها در حد تدریس استفاده می گردند. بالنر: یک نوع بسیار معمول از شناورهای شکار وال می باشد که به نام های بسیاری چون بالینیر، بالن نرو ، بالینیرا مشهور می باشد.این کشتی بسیار مشابه بریگ که کشتی دودکله سریع می باشد است که معمولا دو دکل در عرشه مربعی دارد. اگرچه بخشی کوچکی از این کشتی ها وابسته به کشتی های شخصی بودند اما در رنجی مابین 150 تا 200 تن می بودند. در سالهای بعد که شکار نهنگ از محبوبیت کمتر برخوردار شد این کشتی در کارهای دولتی و تجارت های خصوصی مورد استفاده واقع گردید. بسختی می توان عکسی از سمت چپ کشتی مشاهده نمود اما تصاویر از سوراخ های توپ در بدنه نشان می دهد که این کشتی نظامی نیز بوده است. مترجمان: rpg7 و arminheidari به امید خدا قسمت بعدی اخره
-
Sixareen [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/6~6.jpg[/IMG] Sixareen یا sixern (به نروژی Seksring به معنای 6 پارویی) نوعی قایق محلی ماهیگیری است که در جزایر Shetland به کار میرفته است. این کشتی، ورژن بزرگتر کشتی yoal بوده که وقتی که ماهیگیران نیاز داشتند برای ماهیگیری از ساحل زیاد دور شوند، از آن استفاده میکردند. Sixareen های اولیه (مانند yoal) به نروژ صادر میشدند، چون هزینه خرید آنها بسیار کمتر از نمونه های داخلی بود که در Shetland ساخته میشد. Seventy-four(ship) [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Seventy-four_28ship29.jpg[/IMG] کشتی Seventy-four نوعی کشتی دو طبقه بادبانی بود که 74 توپ حمل میکرد. فرانسویها در اواسط قرن 18 این کشتی را توسعه دادند، که توازن خوبی میان قابلیتهای جنگی و دریانوردی داشت. بعدها توسط British Royal Navy و برخی نیروهای دریایی دیگر نیز به کار گرفته شدند. Seventy-four ها ستون فقرات نیروهای دریایی جهان را تا دهه های اول قرن 19 تشکیل میدادند، زمانیکه نیروی موتورهای جدید بخار، به کشتی ها اجازه میداد اندازه های بزرگتری داشته و سریعتر حرکت کنند. Trabaccolo [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/_trasporto.jpg[/IMG] که به آن Trabaccoló، Trabaccalo و Trabakul نیز گفته میشد، نوعی کشتی مرسوم در دریای Adriatic بود. نام آن از کلمه trabacca می آید، به معنای چادر هست، که اشاره به بادبانهای بسیار بزرگ آن دارد. Trabaccoló ها، قایق مرسوم در ونیز در قرن 15 به شمار میرفتند و سپس در تمام آن منطقه استفاده شدند. جنس آنها از چوب کاج و صنوبر بود و گرچه سرعت کمی داشتند، برای حمل بارهای 50 تا 200 تنی، وسیله مطمئنی به شمار میرفتند. دارای دو دکل بزرگ بودند که آن را با رنگهای زیاد رنگ میکردند تا زیباتر به نظر برسد. عرشه آن صاف و پهن بود تا بیشترین فضا را برای حمل بار داشته باشد. معمولا طول آنها در حدود 20 متر و عرض آنها، یک سوم طولشان بود (6متر). معمولا یک trabaccoló دارای 10 تا 20 ملوان بود. امروزه یک trabaccoló در موزه دریایی Cesenatico (Museo della Marineria di Cesenatico) موجود است که برخی تابستان ها از آن برای بازدیدکنندگان استفاده میشود و به دریا انداخته میشود. Barque [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Barque.jpg[/IMG] که به آن barc یا bark هم گفته میشود، نوعی کشتی بادبانی است که 3 یا 4 دکل داشته است. Tartane [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_tartane.jpg[/IMG] کشتی تجاری فرانسوی با بادبان مربعی شکل و بادبان مثلثی در بالای بادبان اصلی. Thames Sailing Barge [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_barge_thames.jpg[/IMG] نوعی کرجی طراحی شده توسط E.W. Cook که تفاوتهای زیادی با سایر کرجی ها در 1827 – 1830 داشته است. نسلهای بعدی Barge، معمولا در مسیرهای ساده تر به کار میرفتند تا نیاز به خدمه کمتری داشته باشند. همه آنها مجهز به ورقه های بودند که در مقابل باد شدید از خدمه حفاظت کند. طول: 77 فوت ارتفاع: 16 فوت عمق (در آب): 6 فوت خدمه: 2 نفر تناژ: 140 تن Tern Schooner [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_tern_schooner.jpg[/IMG] نوع 3 دکله ی schooner بود که در آمریکا به کار میرفت. Ship of the line [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Ship_of_the_line.jpg[/IMG] sailing warship of first, second or third rate. That is, with 64 or more guns. Before the late eighteenth century, fourth rates (50-60 guns) also served in the line of battle. Sixareen [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/6~6.jpg[/IMG] Sixareen یا sixern (به نروژی Seksring به معنای 6 پارویی) نوعی قایق محلی ماهیگیری است که در جزایر Shetland به کار میرفته است. این کشتی، ورژن بزرگتر کشتی yoal بوده که وقتی که ماهیگیران نیاز داشتند برای ماهیگیری از ساحل زیاد دور شوند، از آن استفاده میکردند. Sixareen های اولیه (مانند yoal) به نروژ صادر میشدند، چون هزینه خرید آنها بسیار کمتر از نمونه های داخلی بود که در Shetland ساخته میشد. Seventy-four(ship) [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Seventy-four_28ship29.jpg[/IMG] کشتی Seventy-four نوعی کشتی دو طبقه بادبانی بود که 74 توپ حمل میکرد. فرانسویها در اواسط قرن 18 این کشتی را توسعه دادند، که توازن خوبی میان قابلیتهای جنگی و دریانوردی داشت. بعدها توسط British Royal Navy و برخی نیروهای دریایی دیگر نیز به کار گرفته شدند. Seventy-four ها ستون فقرات نیروهای دریایی جهان را تا دهه های اول قرن 19 تشکیل میدادند، زمانیکه نیروی موتورهای جدید بخار، به کشتی ها اجازه میداد اندازه های بزرگتری داشته و سریعتر حرکت کنند. Trabaccolo [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/_trasporto.jpg[/IMG] که به آن Trabaccoló، Trabaccalo و Trabakul نیز گفته میشد، نوعی کشتی مرسوم در دریای Adriatic بود. نام آن از کلمه trabacca می آید، به معنای چادر هست، که اشاره به بادبانهای بسیار بزرگ آن دارد. Trabaccoló ها، قایق مرسوم در ونیز در قرن 15 به شمار میرفتند و سپس در تمام آن منطقه استفاده شدند. جنس آنها از چوب کاج و صنوبر بود و گرچه سرعت کمی داشتند، برای حمل بارهای 50 تا 200 تنی، وسیله مطمئنی به شمار میرفتند. دارای دو دکل بزرگ بودند که آن را با رنگهای زیاد رنگ میکردند تا زیباتر به نظر برسد. عرشه آن صاف و پهن بود تا بیشترین فضا را برای حمل بار داشته باشد. معمولا طول آنها در حدود 20 متر و عرض آنها، یک سوم طولشان بود (6متر). معمولا یک trabaccoló دارای 10 تا 20 ملوان بود. امروزه یک trabaccoló در موزه دریایی Cesenatico (Museo della Marineria di Cesenatico) موجود است که برخی تابستان ها از آن برای بازدیدکنندگان استفاده میشود و به دریا انداخته میشود. Barque [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Barque.jpg[/IMG] که به آن barc یا bark هم گفته میشود، نوعی کشتی بادبانی است که 3 یا 4 دکل داشته است. Tartane [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_tartane.jpg[/IMG] کشتی تجاری فرانسوی با بادبان مربعی شکل و بادبان مثلثی در بالای بادبان اصلی. Thames Sailing Barge [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_barge_thames.jpg[/IMG] نوعی کرجی طراحی شده توسط E.W. Cook که تفاوتهای زیادی با سایر کرجی ها در 1827 – 1830 داشته است. نسلهای بعدی Barge، معمولا در مسیرهای ساده تر به کار میرفتند تا نیاز به خدمه کمتری داشته باشند. همه آنها مجهز به ورقه های بودند که در مقابل باد شدید از خدمه حفاظت کند. طول: 77 فوت ارتفاع: 16 فوت عمق (در آب): 6 فوت خدمه: 2 نفر تناژ: 140 تن Tern Schooner [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_tern_schooner.jpg[/IMG] نوع 3 دکله ی schooner بود که در آمریکا به کار میرفت. Ship of the line [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Ship_of_the_line.jpg[/IMG] sailing warship of first, second or third rate. That is, with 64 or more guns. Before the late eighteenth century, fourth rates (50-60 guns) also served in the line of battle. اول اولین کشتی ها بادبانی . این نوع کشتی بیشتر 64 نوپ ، تا قبل از اواخر قرن 18، نرخ (50-60 تفنگ) نیز در خط جنگ خدمت کرده است (این تکه گوگلی ترجمه شده باب همین...) مترجم هلیا
-
Liburnian: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_liburnian1.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_liburnian2.jpg[/IMG] Liburnian درای دو ردیف پارو بودند در حدود 300 قبل از میلاد ابتدا به عنوان کشتی دزدان دریایی استفاده میشد .بعدها به عنوان کشتی جنگی استاندارد توسط رومی ها بکار گرفته شد به عنوان کشتی دزدان دریایی معمولابرای یک استتار اولیه به رنگ ابی خاکستری رنگ امیزی می شدند liburnian نوعی کشتی سبک جنگی بود (lembos: گونه هایی از قایق یا شناورهای سبک جنگی ) که یک ردیف پارو زن داشتند . رومی ها طرح ان را از تمدن های بیگانه اقتباس کردند . در اصل liburnian برای یورش توسط Liburni (لایبرنی ها - قومی از تمدن باستانی lllyria که در سواحل ادریاتیک یا کرواسی کنونی سکونت داشتند ) قومی دریا نورد و راهزن که این شناورها را ابداع کردند .از این شناورها برای یورش به سواحل ایلریا - یوکسلاوی استفاده میکردند .همچنین برای دزدی دریایی در دریای ادریاتیک و جزایرگوناگون مجاور .... این شناور شاید از روی شناورهای انگلیسی کپی برداری شده که انها خودشان از روی شناورهای پکتی اسکاتلند ( قومی در شمال اسکاتلند ) کپی برداری شده بودند رومی ها این طرح را در سده نخست قبل از میلاد انتخاب کردند ...به هر حال گاها به علت قدرت پاروی بالا رومی ها liburnian را به عنوان یک bireme ( قایق های کوچک پارویی ) میساختند در دورانهای بعدی روم ... روی هم رفته liburnian یک شناور متفاوت بود اما رومی ها همان نام را به عنوان یک شناور جدید ابقا کردند که برای انگیزها ی نظامی مد نظر بود liburnian دارای استفاده چندگانه بود به عنوان پیشرو در ناوگان رومی ها برای شناسایی امتداد سواحل و برای گارد امپراطوری رم - برای برقرای ارتباط بین کشتی های مهم ناوگان -گرفتن یک موقعیت قبل از نبرد /بین کشتی های بزرگ - ناوگانی از liburnian که میتوانستند برای تعقیب و یا اقدام افندی مورد استفاده قرار بگیرند -گشت دریایی یا دفاع در برابر دزدان دریایی - جزئی از اسکادران ایالتی برای سفر و اردو کشی و الخ !..خصوصا برای مصر و امتداد رود دانوب ( هر اسکادران از این کشتی ها به وسیله سه کشتی فرماندهی هدایت میشد ) Schooner [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_schooner~0.jpg[/IMG] کشتی کوچکی با یک یا دو دکل، که بر روی هر کدام، چند بادبان قرار داشت. وزن آن معمولا کمتر از 150تن بود، ولی برخی انواع چند دکله ی آن که در جزیر پرنس ادوارد در 1880 ساخته میشدند، حتی از 700 تن نیز فراتر رفتند. Pontoon به نوعی از قایق گفته میشود که کاملا صاف و پهن بود و از چوبهای سبک تشکیل میشد تا روی آب شناور باقی بماند. این نوع قایقها در تمامی طول تاریخ بشر وجود داشته است. معمولا از آنها در رودهای کوچک، کانالها و دریاچه ها استفاده میشد. Shallop [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_shallop.jpg[/IMG] قایق بزرگ و سنگینی در قرن 16 با یک دکل که دو بادبان بزرگ داشت، معمولا وزن آن کمتر از 25 تن بود. بیشتر به صورت تفریحی از آن استفاده میشد. Sloop [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_sloop.jpg[/IMG] کشتی تک دکله ای که چند بادبان بزرگ داشت که یکی از آنها، بادبان مثلثی بود و وزن آن کمتر از 25 تن بود. در روزگار مدرن، صرفا برای تفریح یا مسابقه از آن استفاده میشود. Scow [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_snow~0.jpg[/IMG] به معنای کشتی ته پهن با دماغه کوچک است که برای حمل بارهای کوچک به کار میرفته است. از کلمه آلمانی-هلندی schouwe به معنای قایق معمولی گرفته شده است. Saettia [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_saettia.jpg[/IMG] نوعی قایق ونیزی بادبانی کوچک بوده است. Jangada [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/-Jangada-Tibau.jpg[/IMG] قایق محلی چوبی بوده که در شمال برزیل به کار میرفته است. برخی مدعی هستند که این قایق، برگرفته از یونان باستان و کشتی Ulysses در حماسه Odyssey است. در اواخر عصر حجر و با پیشرفت تکنولوژی، انسانهای اولیه با به کار گیری مواد اولیه بهتر و محکمتر، قایق Jangada را ساختند. همچنین شناخت فیزیک حرکت امواج نیز به آنها کمک بسیار کرد تا با ارتقای قایقهای ابتدایی، این قایق را تولید کنند. Gundalow IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/240px-USSPhiladelphiaModel.jpg[/IMG] نوعی از قایقهای ته پهن رایج در Maine و New Hampshire. طول آنها حداکثر 70فوت (21 متر) و از بادبانهای مرسوم از امریکای لاتین استفاده میکردند. برخی از انواع آنها که برای نیروی دریایی به کار میرفتند، از توپهای زیادی استفاده میکردند. هم امریکاییها و هم بریتانیایی ها در دریاچه Champlain در زمان جنگهای انقلاب آمریکا، از این کشتی برای جنگ استفاده میکردند(در جنگ جزیره Valcour) نمونه ای از این کشتی به نام کاپیتان Edward H. Adams در New Hampshire موجود است که برای آموزش نیروهای جوان به کار میرود. Vinta [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Vinta_Boat.jpg[/IMG] وینتا که به آن lepa-lepa یا sakayan هم گفته میشد، قایق محلی هست که در جزیره Mindanao در فیلیپین ساخته میشده است. سازندگان اولیه آن، Bajau و Moros بودند که در Sulu Archipelago، Zamboanga peninsula و Mindanao جنوبی ساکن بودند. دارای یک بادبان رنگارنگ بوده است که نشانگر تنوع نژادی کشورهای مسلمان بوده است. این قایق برای حمل مسافر و بار بین جزیره های به کار میرفته است. شهر Zamboanga به داشتن این قایقها مشهور است. Tall Ships [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Tall_ship.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Tall_ship1.jpg[/IMG] نوعی کشتی بزرگ بادبانی بوده است. نوع مدرن آن، معمولا دو دکلی با بادبانهای بزرگ است. تفاوت نوع قدیمی آن با انواع جدید آن، در بادبانهای بالای دکل و نوع دماغه و دکل دوم کشتی بوده است. همچنین، تعداد ملوانهای آن، بسیار بیشتر بوده است. بدنه آن، معمولا از آلومینیوم و فولاد است، ولی به دلیل قیمت بالای آنها، امروزه کمتر از آنها ساخته میشود. مترجمان: heliaa و crazy-doctor
-
. “هاراگیری” به مـعنای خـودکشی با دریدن شکم خویش در جوامع دیگر نیز شنـاخته شده است و حتی به لغت نامه های زبان های دیگر نیز راه پیـدا کرده است. اولین بار کلمۀ “هاراگیری ” بعد از “واقعۀ ساکای” در غرب انعکاس پیدا کرد. مقدمه ژاپن به خاطـر قرار داشتن در شرقی ترین قسمت آسیا و محصور بودن آن به وسیله آب ، از قدیم سرزمینی دوردست به حـساب می آمده است. همین امر هرگونه ارتباطات انسانی را مشکل ساخته و در نتیجه باعـث ناشناخته ماندن فرهنگی و تاریخی این مجمع الجزایر نیز شده است.علاوه بر موانـع طبیعی در شناخت ژاپن تا اندازه ای دولت ژاپن نیز در دور ماندن این کـشور از ذهـنیّات مردم دیگر نقاط جـهان شده است. ژاپن در سـال ۱۶۳۳ به بهانه اسـتحکام بخشـیدن به پایه های حکومت فئودالی خود دروازه های این کشور به روی خارجیان را می بندد. بر اسـاس این دسـتور هرگونه مبادلات تجاری فرهنگی با کـشورهایی به غیر از چین، کره و هلند ممنوع اعلام می شود. همچنین به هیچ ژاپنی حق داده نمی شود که از کشور خـارج شود. این وضعیت در های بـسته که اصطلاحاً به “ساکوکو” (درهای بسته) معـروف است تا سال ۱۸۵۳، سال ورود “پری” دریادار آمریکایی ادامه پیدا می کند. اما از بعد از اصلاحات سال ۱۸۶۸ “می جی” و رشد و توسعه سر سام آور ژاپن و متعاقب آن توسـعه طلبی این کشور در شرق آسیا توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرده و خود را به عنوان تمدنی جدید به رخ می کشد. به خصوص از دوران اصلاحات “می جی” خیل محققان پژوهشگران و جهانگردان به ژاپن سرازیر شده هرکدام به شیوه خود شروع به شناخت و معرفی ژاپن به اروپا می کنند. بر عکس این قضیّه نیز اتفاق می افتد. دانشجویان زیادی برای تحصیل علم و تکنولوژی غرب به اروپا گسیل می شوند. این روند بعد از پیروزی ژاپن در جنگ با روسیه در سال ۱۹۰۵ و مطرح شدن ژاپن به عنوان قدرت جدید سرعت بیشتری به خود می گیرد. ادبیات و فلسفۀ غربی توسط اندیشمندان ژاپنی آموخته و به ژاپنی ترجمه می شود. چنانچه “فوکوزاوا یوکی چی” (۱۹۰۱-۱۸۳۵) متفکرو اندیشمند تاثیرگذار دوره میجی که خود تحصیل کردۀ غرب بود تحت تاثیر اندیشه های غربی قرار گرفته و در کتاب معروف خود « راهنمای علم » (۱۸۷۶) می نویسد: “خداوند هیچ انسانی را بالادست انسانی دیگر، و هیچ انسانی را پایین دست انسانی دیگر نمی آفریند.” قبل از دوران اصلاحات “می جی” پرتقالی ها قلوب ژاپنی ها را تسخیر کرده بودند و چند صد سالی مناسبات تجاری و فرهنگی را برقرار ساخته بودند. چنانکه در سال ۱۶۰۴ اولین لغت نامه ژاپنی به زبان خارجی را مبلغان مسیحی پرتغالی نوشتند. تفاوت های فرهنگی و آداب و رسوم و نوع زندگی ژاپنی ها برای غربی ها تازگی زیادی داشت. در تقابل با ژاپنی ها و جامعه آن، این شناخت از فرهنگ و آداب و رسوم ژاپنی ها برای غربی ها همیشه با حسن نیت همراه نبوده است. گاهی به خاطر عدم شـناخت یـکدیگر این مناسبات با تـنش و درگیری همراه بوده اسـت. خود این عامل نیز باعـث شناخت بیشتر خصوصیات فرهنگی سـرزمین آفتاب تابان بوده است. در ایران نیز هنـوز جنبه های ناشناحته مانده زیادی دربارۀ جامعه و فرهنگ ژاپن وجود دارد.خصوصاٌ مطالعات ژاپن شناسی در ایران همیشه به صـورت تـرجمه از زبانهای دیگر و غالباً از نگاه غربی ها بوده است. در این مقالۀ کوتاه قصد دارم به روشـن ساختن “هاراگیری” یا همـان “سپ پوکو” به مـعنای خودکشی با دریدن شـکم که در بین سامورایی ها در طـول تاریخ کشورژاپن رسـم بوده است بپردازم. در زبان ژاپنی کلمات زیادی درباره چگونگی خودکـشی وجود دارد. “هاراگیری” یا “سپ پوکو” به معنای خودکشی با دریدن شـکم، “کان شی” به معنای خودکشی به خاطـر اعلام اعتراض، “جونشـی” به معنای مرگ پاک ،”فون شـی” به معنی خودکشی با بریدن گلوی خویش، یا پریـدن از روی اسـب بر روی شمشـیر. پرت کردن خویـش از بلـندی، بـرج و یا پرتگاه و موارد دیـگری که نشان ازعجـین بودن خودکشی با زنـدگی ژاپنی از گذشته های دور دارد. اکنون “هاراگیری” به مـعنای خـودکشی با دریدن شکم خویش در جوامع دیگر نیز شنـاخته شده است و حتی به لغت نامه های زبان های دیگر نیز راه پیـدا کرده است. اولین بار کلمۀ “هاراگیری ” بعد از “واقعۀ ساکای” در غرب انعکاس پیدا کرد. واقعه “ ساکای” در آخرین سال حکومت شوگون ها بر ژاپن در سال ۱۸۶۷ و درست یک سال پـیش از اصلاحات “می جی” ، سامورایی های دربار اِدو با ملوانان و بازرگانان فرانسـوی که وارد ژاپن شده بودند در شهر “ساکای” در نزدیکی شهر اوزاکای ژاپن درگیر شده و ۱۳ نفر از آنان را به قتل می رسانند. متعاقباً دولت فرانسه اعتراض شدید خود را به این عمل نشان داده و خواستار تحویل و محاکمه عاملان قتل ملوانان و تجار فرانسوی می شود. دولت ژاپن نیز بعد از تحقیق واقعۀ پیش آمده ۱۶ نفر از سامورایی هایی را که در درگیری و مـرگ مـلوانان فرانسوی دست داشتند برای محاکمه و اعدام فرا می خواند. این ۱۶ نفر مرگ بر چوبه دار را توهین به اعتبار و ارزش های سامورایی دانسته و به حکم اعدام خود اعتـراض می کنند. آنها اعلام می کنند که حاضرند دست به “هاراگیری ” زده و شرافتمـندانه مرگ پاک را برای خود انتخاب کنند. تاریخ ظهور “هاراگیری” گرچه “هاراگیری “به عنوان آداب خودکشی سامورایی های ژاپنی شناخته شده است، اما “چی با توکوجی” در کتاب چرا ژاپنی ها هاراگیری می کنند”(۱۹۹۴) معـتقد است که دریدن شکم و کاویدن آن برای فال گیری و جادوگری در بسیاری از جوامع قدیم از جمله جوامع رومی ها و بابیلونی ها مرسوم بوده است. داستانهای زیادی از دریدن شکم در چین قدیم نیزنقل شده است. بر اساس باورهای چین قدیم ، زنانی که در مورد داشتن رابطه با مردان مورد سوء ظنّ قرار می گرفـتند با دریدن شکم خویش پاکی خویش را اثبات می کردند. گمان بر این است که آداب “هاراگیری” از چین قدیم وارد ژاپن شده است و همان کارکرد اثبات پاکی را در ژاپن نیز داشته است. با این تفاوت که این نوع رسم در بین جنگاوران ژاپنی بیشتر مرسوم شده ، تغییر شکل داده و از ترتیب خاصّی در اجراء وانجام بوده است. تاریخ ژاپن همواره تاریخ سلطۀ سامورایی ها و شوگون ها تا اصلاحات “می جی”ست. درطول تاریخ نمونه های زیادی از این نوع خودکشی وجود داشته است. اما تاریخ پیدایش “هاراگیری” در فرهنگ ژاپن را دوره “هیان” (قرن هشتم تا نهم میلادی) دانسته اند. درکتاب “فوودوکی” که قدیمیترین کتاب تاریخی داستانی ژاپن محسوب می شود، اوّلین کسی را که دست به”هاراگیری” زده، یک الهه معرفی شده است. در کتاب داستانی”کوجی دان”(۱۲۱۵-۱۲۱۲) داستان واقعی کسی را که دست به “هاراگیری” زده آورده شده است. داستان این واقعه در سال ۹۸۹ میلادی در شهر کیوتو (پایتخت تاریخی ژاپن) اتّفاق می افتد. یکی از خاندان آل” فوجی وارا” که قدرت در دست داشتند دست به دزدی می زند.قضیه لو میرود. نگهبانان شهر وی را تعقیب می کنند و خانه اش رابه محاصره در می آورند. زمانی که حلقۀ محاصره بر وی تنگ می شود ناگهان از فرط خشم همان طور ایـستاده شکم خود را در برابر نگهبانان می درد. سپس عضلات درونی خود را در آورده به سمت آنان پرت کرده نقش بر زمین می شود. گفته می شود کلمه “ریپ پوکو” به معنای خشم از این زمان به بعد در زبان ژاپنی رواج پیدا کرده است. (این کلمه از دو کانجی ایسـتادن و شکم تشکیل شده است) شکل گیری کامل آن به عنوان آخرین راه باقیمانده برای انتخاب مرگ پاک در اواخر دورۀ جنگ صد ساله (۱۵۶۸-۱۴۶۷) است. در این دورۀ طولانی جنگ، آشوب و درگیری تمام سرزمین های ژاپن را در بر می گیرد. به این جنگ ها در اصطلاح جنگ های شمال و جنوب نیز گفته می شود. این دورۀ طولانی جنگ باعث پیدایش نوعی فرهنگ دلاوری و شرف در بین جنگجویان ژاپنی می گردد. سامورایی هایی که فقط پیـشۀشان جنگ بود، در این دوره ظهور می یابند. هر چه این دوره طولانی آشوب و جنگ ادامه پیدا می کند ، به داستان های زیادی راجع به “هاراگیری” برمی خوریم. “هاراگیری” کم کم تبدیل به یک رسم شجاعت در بین جنگاوران می گردد. در این دوره است که افرادی به عنوان تمام کننده با فاصلۀ تقریباً یک و نیم متر مسلح به شمشیر پشت سر فرد “هاراگیری” کننده قرار می گیرند. معمولاً”هاراگیری”راه مرگ شرافتمندانه است که به بازنده ها در جنگ داده می شود. به طوری که نه تنها خودکشی سربازان تقبیح می شود بلکه به عنوان نوعی ابراز علاقه و پایبـندی سربازان به شوگون ها و امپراطور با افتخار پذیرفته می شود. بزرگان و شوگون ها برای نشان دادن وفاداری جنگجویانشان نسبت به خویش، آنرا به رخ رقیب خویش وی کشند. گاهی نیز جنگجویی که خطایی از او سرزده است به جای اینکه کشته شود، مکلف می شود به دست خود شکم خویش را دریده و وفاداری خود را اعلام کند. اما گاهی نیز برای جلوگیری از ازدست دادن جنگجویان خبره و کارامد “هاراگیری” از طرف فرماندهان بالاست توصیه و تشویق نمی شود. در مواردی جنگجوی سامورایی بعد از شکست در جنگ، به جای اینکه به دست دشمن اسیر گشته و خواری و ذلّت را تحمل کند دست به این کار می زند. آنان می دانستند که اگر به دست دشمن بیفتند سرنوشتی جز مرگ با خفت در انتظارشان نـیست. چه بهـتر که با دست خویـش خود را به هلاکـت برسانند. با این حال همۀ جنـگجویان “هاراگیری” را آخرین راه نمی دانند. بعضی ها بعد از قبول شکـست درجستجوی فرصـت مناسب دیگری صبر می کنند. به طور کلی”هاراگیری” دو حالت اختیاری و یااجباری می تواند داشته باشد.نوع اختیاری آن البته شرافتمندانه تر از نوع اجباری آن است. در نوع اختیاری آن “هاراگیری” علت های متـفاوتی می تواند داشته باشد. از قبیل خریدن جان بالامقام یا عضوی از خانوادۀ خویش. همچنین نوعی احساس مسوولیت. فردی که در انجام وظـیفۀ محول شده اهمال به خرج داده با “هاراگیری” اش گناهش را بر گردن می گیرد. “هاراگیری” علاوه بر اینکه مرگ پاک است، در واقع نوعی اعتراض به فرد تحمیل کننده و شاکی نیز هست. “هاراگیری” کننده با مرگ خویش می خواهد درستی و پاکی خویش و نادرستی و ناحقی فرد حاکم بر خویش را ثابت کند. همین روحیۀ ژاپنی در انگیزه خودکشی در جامعۀ ژاپن امروز نیز صدق می کند. معولاً بچه های دانش آموز ژاپنی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرند به جای اعتراض مسـتقیم به فرد اذیّت کننده و یا در میان گذاشتن آن با والدین یا مسوولین مدرسه دست به خودکشی می زنند. تا با این کارشان فرد خاطی را در عذاب وجدان قرار دهند، نزدیکان خود و یا مسوولین امور تربیتی را آگاه سازند یا آنها را به راه راست هدایت کنند. “استفان تورن بال” در کتاب خود “ساموایی ، راه جنگجویی”(۲۰۰۳) به یک نمونه تاریخی از این نوع”هاراگیری” اشاره می کند: «اعتراض دلیل دیگری از دست زدن به “هاراگیری” است که “کان شی” خوانده می شود. این نوع خودکشی ها نمونه شان نادر است. اما “کان شی”مشاور یکی از فرمانروایان دورۀ جنگهای طولانی، وی را عمیقاً تحت تاثیر قرار می دهد. “اودا نوبوناگا” در سن پانزده سالگی حکومت پدری را به ارث می برد. با اینکه “اودا” جنگاوری دلاور بود اما توجه چندانی به ادارۀ سرزمین های تحت حکومت خویش نشان نمی دهد. کوشش های یکی از مشاوران نزدیک وی به نام “هیراده کیوهیده” برای هدایت “اودا”، فرمانده جوان مثمر ثمر واقع نمی افتد. “کیوهیده” با مشاهده این اوضاع ، خواست های خود را در نامه ای به عالیجناب خویش نوشته و در اعتراض به عدم توجّه وی دست به “هاراگیری” می زند. “اودا”عمیقاً متاثّر گشته و از آن پس وی سعی در اصلاح شیوۀ حکومت خویش می کند و البته یکی از کسانی می شود که نتایج بسزایی در تاریخ ژاپن به یادگار گذاشته است.» دردناکترین نوع “هاراگیری” ، دریدن شکم و در آوردن عضلات داخلی خویش است. این نوع “هاراگیری” ، به “مونن فوکو” معروف است. معنای آن “هاراگیری” پاک است. در اعتقادات ژاپنی که آمیـخته ای از باورهای آیین بوداییست، شکم درون انسان به حساب می آید و این باور وجود دارد که با دریدن شکم، درون آدمی پدیدار گشته و پاکی وی بر همگان آشکار می گردد. در اوایل دورۀ “ادو”(۱۸۶۸- ۱۶۰۳)، شرایط “هاراگیری” اندکی تغییر می یابد. و از اعطای انتخاب مرگ شرافتمندانه به نوعی جزای مرگ تحمیلی تغییر شکل می یابد و جنبۀ روحیات دلاوری و شرف آن رنگ می بازد. در این دوره، هنگام اجرای مراسم “هاراگیری” سه شمشیرکوتاه به منظور هاراگیری را در اطراف فرد می گذارند. و تا فرد بدن خود را دراز کرده شمشیر را بردارد، تمام کننده از پشت گردن وی را می اندازد. این نوع جزاء بیشتر برای جلوگیری از پرخاش و اعتراض فرد خاطی به کار گرفته می شده است. روش ها و آداب “هاراگیری” “هاراگیری”به مانند مراسم چای خوری ژاپنی آداب و روش های مخصوص به خود دارد. از نوع نشستن و لباس پوشیدن گرفته تا طرز بریدن شکم. در “هاراگیری” نخست قسمت پایین ناف را به صورت افقی می درند. آنگاه یک برش عمودی دیگر انجام می دهند. ولی اکثراً تاب و توان شخص “هاراگیری” کننده تا این مرحله دوام نمی آورد. گفته می شود بسـیاری از اشـخاص با دریـدن گلویـشان زودتر جانشـان را از دسـت می داده انـد. هـمین طتولانی شـدن و دردناک بودن”هاراگیری” کننده ها باعث شده است تا راهی برای خاتمه دادن به عذاب و اذّیت جسمی آنان اندیشیده شده و فردی را جهت گردن زنی “هاراگیری” کننده ها بگمارند. این افراد تمام کننده نامیده می شوند. به غیر از تمام کننده ها، یک نفر برای نظارت و کنترل بر “هاراگیری” و یک نفر دیگر جهت حمل شمشیر برای “هاراگیری” کننده وجود داشته است. البتّه تمام کننده ها در دورۀ جنگ های صدساله و بعد از آن در اوایل دورۀ ادو وجود نداشتند و بعداً در اواسط دوره “ادو”،( قرن ۱۸ میلادی ) برای کمک به “هاراگیری” کننده ظهور یافتند. در این دوره به چهار طرف شخص یا بادبزن های ژاپنی و یا شمشیر چوبی گذاشته می شده است. و تا شخص دراز شده بادبزن و یا شمشیررا بردارد گردنش زده می شده است. از قبل شخص “هاراگیری” کننده می تواند با تمام کننده خود صحبت کرده و زمان گردن زنی خویش را به وی تفهیم کند.چراکه چگونگی گردن زنی یک سامورایی به آبرو و حیثیـّت وی بستگی مستقیم دارد. مناسبترین محل انجام “هاراگیری” در حیاط معابد بوداییست. (عموماً در ژاپن، معبد بودایی برای مراسمات مربوط به مرگ و آخرت ، و معابد شینتو استفاده دنیوی دارند) گاهی در حیاط سرور هر جنگجویی بوده است. در صورتی که جنگجویی طبقۀ اجتماعی بالاتری نداشته باشد، “هاراگیری” را در محوطه زندان انجام می دهد. افرادی غیر از طبقۀ جنگجویان نیز حق انجام ” هاراگیری” را نداشته اند. هر فردی که تکلیف به انجام “هاراگیری” می شود، قبل از آن آب تنی کرده جسم خود را تطهیر می کند. سپس موهاس سرش را برعکس معمول می بندند. لباس” کیمونوی ” هاراگیری کننده زرد کم رنگ به نشانۀ پاکی با یقۀ کوتاه بوده تا گردن زنی اش به راحتی انجام پذیرد. محل بستن بند لباس به مانند کفن ، در جلو و در قسمت چپ بوده است. نوع گردن زنی تمام کننده نیز آداب خاص خود را داشته است و منطقه به منطقه ژاپن نیز دارای تفاوت اندک در اجرای این مراسم بوده است. هنگام انجام این مراسم، اطرافیان شخص جوّ را برای هاراگیری شخص آماده می کنند. و چنان حالتی به خود می گیرند گویی که شخص “هاراگیری”کنده، دیگرمرده است. فرد “هاراگیری”کننده می تواند تمام کننده خود را خودش انتخاب کند. قبل از “هاراگیری”غذای ژاپنی با “هاشی”(چوب غذا خوری) سرو می شود. همۀ این آداب با سکوت به نشانۀ احترام به فرد” هاراگیری” کننده همراه است. دو فرش “تاتامی”به شکل حرف⊤ برای نشستن فرد “هاراگیری” کننده پهن می کنند. سمت نشستن هاراگیری کننده به شمال یا به طرف غرب است. به هاراگیری کننده قبل از انجلم هاراگیری،در پیاله ای “ساکه” تعارف می شود. دو بار پیاله پر می شود و هر بار فرد “هاراگیری” کننده با دو جرعه ساکه را می نوشد. نوشیدن با یک جرعه به معنای حرص و طمع است.و نوشیدن با سه جـرعه به نشانۀ شکّ و تردید. دوبار پروخالی شدن پیاله ، و هر باردوجرعه نوشیدن آن جمعاً چهار جرعه به معنی مرگ است. تلفظ چهار (شی) در زبان ژاپنی با تلفظ مرگ (شی) یکسان است. سپس شعر واکا (دارای هجاهای ۵،۷،۷،و۵) با مضمون غم و اندوه ناشی از گذر عمروزندگی خوانده می شود. بعد “هاراگیری” انجام می شود. درمواقعی که “هاراگیری” کننده خیلی جوان و یا سرکش باشد، حتی تمام کننده فرصت دریدن شکمش را نیز به وی نمی دهد.پس از آن که کار هاراگیری به اتمام رسید ، بازرس که در طول انجام مراسم شمشیر به کمر حاضر است، مامور می شود تا جسد را بازرسی کرده و “هاراگیری” وی را تایید کند. نوع دیگری از “هاراگیری ” وجود دارد که در آن تمام کننده ای در کار نیست. این نوع دریدن شکم ، “جونشی گیری” یعنی مرگ پاک نام دارد.فرد مدتی بعد از دریدن شکم خود به خاطر خونریزی جان خود راازدست می دهد. در این نوع “هاراگیری” که آمیخته به احساسات و باورهای دینیست، فرد به خاطر از دست دادن سرور و بالامقام خود دست به خودکشی می زند. و با این کار وفاداری خویـش را به وی نشان می دهد. معروفترین نمونۀ این نوع خودکشی ، “هاراگیری” ژنرال “نوگی” بعد از مرگ امپراتور “می جی” در سال ۱۹۱۲ است. در این نوع “هاراگیری” سه هدف عمده می تواند دنبال شود : ۱- اعلام وفاداری به بالامقام خود ۲- خودکشی یاران و همرزمان نزدیک و به نوعی احساس وظیفه در هم سرنوشت بودن با بقیّه. ۳- جهت کسب آبرو و منافع برای فرزندان و بازماندگان. چنانکه دیده می شود، فاصلۀ بین مرگ و زندگی برای یک سامورایی اندک است. اندیشۀ مرگ هر لحظه از اخلاق زندگی سامورایی هاست. در کتاب “هاگاکوره” (۱۷۱۶) که درباره راه و رسم سامورایی توضیحاتی مفصل ارائه شده، درباره هـر زمان اندیشیدن به مرگ آمده است: « اندیشۀ مرگ ناخواسته هر روز باید مد نظر قرار بگیرد. وقتی که جسم در تفکر و آرامش است هر سامورایی باید به این فکر کند که احتمال دارد جسـمش را تـیری بدرد، شمشـیری به دو نیم کند، طعمۀ امواج دریا شود، در شعلۀ آتـش انداخته شود، با تندر زده شود، با یک زلزلۀ ناگهانی مرگش فرا رسد، از پرتگاه بلندی بیافتد، بیماری جاـنش را بگیرد و بالاخره در سوگ فرمانده خـود دسـت به “هاراگیری ” بزند. اندیشـۀ مـرگ هر روز بایـد در ذهن یک سـامورایی زنده باشد.» باید اندیشۀ مرگ همیشه همراه سامورایی باشد. وقتی که مرگ واقعیتی اجتناب ناپذیر است، بهتر است که در حد توان تحت ارادۀ خویش باشد. نتیجه گیری جامعۀ ژاپن امروزی سالانه شاهد خودکشی بیش از سی هزار نفر است. در سال ۲۰۰۶ خودکشی دسته جمعی ۷ نفر از جمله مادر یک کوک خردسال جامعۀ جهانی را در بهت و حیرت فرو برد. اگرچه امروزه دیگر سامورایی ای وجود ندارد تا “هاراگیری” کند، امّا تحقیق بر روی “هاراگیری” و نوع اجرا و کارکرد آن در تاریخ ژاپن، می تواند ما را به جنبه های مختلف فرهنـگ ژاپن آشـنا سـازد.همـچنین با تـوجه به تـداوم طـولانی این مـنش در تاریـخ جامعـۀ ژاپـن، درک تاثیرات روحیّات حاکم در طول تاریخ را بر جامعۀ امروزی ژاپن میسّر می سازد. التزام اخلاقی موجود در جامـعۀ ژاپن که در اصطلاح “گیری” گفته می شود بیشـتر مواقع فرد را بر خلاف میل باطنی خود ناچار به انجام فعل می کند.موارد ۱و ۲ که در بالا ذکر شد نمونۀ قابل ذکرگردن نهادن فرد به “گیری” و انجام عملی است که نتیجۀ عملکرد مستقیم خود نیست. در زندگی در چنین جامعه ای الـتزامات خاص خود را می طلبد.نه تنها در “هاراگیری” بلکه در بسیاری از آداب و رسوم ژاپن “گیری” حاکم است.و باورهای جامعۀ ژاپن را تحت تاثیر مستقیم خود قرار می دهد. “گیری” همراه با باورهای آغشـته به اعتقادات مذهبی “هاراگیری” را از دید یک ژاپنی یک ارزش اجتماعی تلقی می کند که نشان دهندۀ اعتقاد راسخ ،روحیۀ وفاداری ،ایمان و شـجاعت است.و به عنوان راه رستگاری و پاک کردن گناهان دنیوی دارای ارزش معنوی است. بنابراین چنانکه دیده می شود، فرهنگ ژاپنی با دید زیبا شناختی و ارزشی نسبت به “هاراگیری” نگاه می کند و نه تنها فرد “هاراگیری” کننده را مزمـّت نمی کند بلکه با دیدۀاحترام و تکریم نگاه می کند.ا ین نوع نگاه از آنجا نیز ناشی می شود که در فرهنگ ژاپنی افرادی که از جایگاه ضـعف بر خوردارند بیشتر مورد حمایت معنوی و همدردی قرار می گیرند. چنانکه در هایکوهای “کوبایاشی ایس سا”(۱۸۲۷-۱۷۶۳) این نوع دید به خوبی نمایان است. دو نمونه از شـعرهای “ایس سا” را در زیر می آورم . دراین شعر ها”ایس سا” نسبت به عناصر ضعیف همدردی و حمایت روحی خود را نشان می دهد. « قورباغۀ لاغر! دعوا را نباز! ایس سا پیش توست.» یا در شعری دیگر بچه گنجشکی را مورد خطاب قرار می دهد که سر راه سامورایی های سواربر اسب، دانه می چینند. بچه گنجشک، بچه گنجشک! از سر راه برو کنار اسبها می آیند. زیبا شناختی “هاراگیری” و به طور کلّی مذموم نشناختن خودکشی در جامعۀ ژاپن نیز می تواند ناشی از چنین بینشی باشد.فردی که زندگی اش را از دست می دهد مورد ترحّم واقع می شود. د ر چنین پیـشامدهایی اگرچه فرد گناهکار هم باشد بعد از مرگش به بدی یاد نمی شود. شاید روحیّه فداکاری و شجاعت سامورایی هایی که دست به “هاراگیری” می زنند سالیان سال زبانزد خاص و عام باشد. در زبان ژاپنی اصطلاحات زبانی زیادی راجع به دانستن شکم به عنوان درون دل آدمی وجود دارد.اصطلاحاتی چون«شکم دریده صحبت کردن» به معنای «بی پرده سخن گفتن»، یا «شکم سیاه » به معنای«بدخواه» از گونه اند. “نیتوبه اینازو” (۱۹۳۳-۱۸۶۳)در کتاب “آیین جنگاوری”(۱۹۰۰) در مورد علت زیباشناختی “هاراگیری” در فرهنگ و باورهای ژاپنی می نویسد: « بر اساس علم طبّ قدیـم، باور بر این بوده است که شکم جایگاه روح، دل وعشق آدمی است.» « دریدن شکم نیز به عنوان باز کردن دل و نشان دادن درون خویش از این باور نشاءت گرفته است.» سخن آخر اینکه “هاراگیری ” با خودکشی های معمول تفاوت دارد. از این جهت که انگیزه های خودکشی بیشتر به خاطر بیزاری از دنیا و خلاص شدن از درد و رنج موجود در این جهان است.ولی انگیزه های “هاراگیری”با شرافـت، شجاعت و فداکاری فرد”هاراگیری” کننده ارتباط پیدا می کند. اطلاق لفظ خودکشی به “هاراگیری” به بار ارزشی ای که این کلمه در فرهنگ ژاپن دارد لطمه می زند. منبع: [url="http://forum.isatice.com/-t155010.html"]http://forum.isatice.com/-t155010.html[/url] نویسنده : بهنام جاهدزاده
- 8 پاسخ ها
-
- 10
-
42 صفحه اين تايپيك برديد جلو كه اخرش كه چي بشه. به جاي اين همه تحليل يكي اخبار لحظه به لحظه اش بذاره.
-
Schooner (Fore andAft): [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_schooner_foreandaft.jpg[/IMG] جلو و عقب قایق اسکونر به طور نسبتا مدرن مجهز شده است. این قایق هنوزهم در اقیانوس آرام برای دریانوردی در کنار کشتی های دیگر پرطرفدار است مهمترین مزیتی که باعث استفاده از این می شود، اقتصادی بودن این قایق باتوجه به وضع مالی مردم است که باعث شده طرفداران زیادی زا جذب کند و در انواع گوناگونی ساخته شود که بزرگترین ان " Thomas W Lawson " بوده که از 7 دکل هم اندازه تشکیل شده است و وسایل و آلات دریانوردی قابل نصب درآن قابل تعویض و جایگزینی است. ((یک تیم خدمه 16 نفره می توانند این قایق 5200 تنی هدایت کنند.))!؟ طول 146فوت ارتفاع تیرک 35 فوت عمق آبخور 12 فوت و 5 اینچ تناژ 475تن Trimaran: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_trimaran.jpg[/IMG] کشتی چند بدنه ای که از یک بدنه اصلی و دو بدنه کوچکتر در کناره کشتی بود که با تسمه به آن متصل شده بودند. نام trimaran مشتق شده از نام proa است که توسط بومیان جزایر اقیانوس آرام به کار میرفته است. Trireme [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_trireme.jpg[/IMG] در انواع اولیه آن، در هر طرف کشتی، سه پارو وجود داشته که هر ملوان، یک پارو را به کار میگرفته است. زادگاه این کشتی فنیقیه بوده است و در ناوگان دریایی یونان باستان به وفور پیدا میشده اند. اولین نوع آن، حاصل ارتقای کشتی معروف pentekonter، کشتی جنگی باستانی با 25 ردیف پارو در هر طرف بوده است. طراحی trireme به گونه ای بود که اجازه میداد سه ردیف پارو در زیر یکدیگر (عمودی) قرار بگیرند و برای هر کدام، یک پاروزن مسئول پاروزدن بود. در لبه بالایی دیواره کشتی، فضایی وجود داشت که ردیف سوم پاروها در آن قرار میگرفت و از برخورد پاروها به هنگام پارو زدن جلوگیری میکرد. نسلهای اولیه trireme، سلطان دریای مدیتراه در قرون 7 تا 4 قبل از میلاد بوده اند. Trireme به شدت محافظت زرهی شده ی یونانی-فنیقی ها، ستون فقرات نیروهای دریایی آنها را تشکیل میداده است. تفاوت آنها با نسلهای قبلی، این بود که جای همه پاروها در زیر عرشه قرار داشتند (و محافظت شده بودند) و مارینزها وظیفه جنگیدن را به عهده داشتند. بعدها سیستم آنها اندکی تغییر کرد، و با تغییر تعداد افرادی که روی هر پارو کار میکردند، دیگر لازم نبود 3 ردیف پارو استفاده شود. Trireme های سبک رومی، جایگزین liburnian ها در نیروی دریای روم شدند. آنها شبیه به Trireme اولیه بودند، با این تفاوت که به جای 170 پارو در زیر عرشه، تنها 150 پارو قرار داشت. همچنین زره ضعیفی داشتند، ولی نیروی جنگجوی آنها (مارینز) به مراتب بیشتر از نمونه های قبلی بود. بعدها با ارتقای آنها، dromon های سنگین تر به وجود آمدند. Wherry [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_wherry.jpg[/IMG] قایقی بود که برای حمل بار در رودها و کانالهای انگلستان به کار میرفت. قایقهای پارویی ثروتمندان، از ارتقای این قایق به وجود آمده اند. آنها معمولا باریک و دراز بودند، با دکلی شبیه به لیوان شراب و حالتی شبیه به کرجی ها. این قایق، معمولا دو جا برای نشستن داشته، یکی برای پاروزن و یکی برای مسافر. گرچه انواع درازتر این کشتی، قادر به حمل 2 مسافر نیز بوده اند. در نمونه های مدرن و بزرگتر آن، معمولا از یک یا دو ردیف جایگاه پاروزنی در کنار هم استفاده میشود. Smack: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_smack.jpg[/IMG] اسماک یک کشتی(قایق) بادبانی انگلیسی بود که برای آوردن ماهی به بازار بیشتر در قرن نوزدهم و حتی تا جنگ دوم جهانی در تعداد کمتر استفاده میشد اسماک یک قایق دو دکله بود، اما قایق ها از بندری به بندر دیگر متفاوت بودند، برخی قایق ها از بادبن دوم روی دکل عقب بهره می بردند درحالی که دیگر قایق ها یک دکل افقی حمل کننده ی بادبان مثلثی داشتند تعداد زیادی از این قایق ها را در حال فعالیت در ناوگان هایی خارج از بریکسهام ، گریمزبی و لوستافت میشد مشاهده کرد این بادبان ها عموما به رنگ قرمز اجری رنگ میشدند که در تعداد زیاد صحنه ی زیبایی می ساخت Snow: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_snow.jpg[/IMG] کشتی بادبانی دودکله دوران بود، اسنو بر روی هر دکل دو بادبان مربعی حمل میکرد با یک ترای سیل(بادبان 3 یا 4 گوش) روی جک نست؟!؟؟ که بعنوان دکل برفی!!! شناخته میشه – که یک دیرک روی عرشه حدود یک فوت عقب تر از دکل اصلی نصب میشه و در بالای دکل اصلی به آن چسبیده ؛ همچنین: یک کشتی بادبانی اسنو و بریگ (کشتی بادبانی دو دکله با دکل های مربعی) چینش دکل های مشابهی دارند South Coast Lugger: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_lugger.jpg[/IMG] زمانی بود که همه بهترین یا بدترین تبهکاران نمایش های ملودرام وقتی برای اعمال تبهکارانه نقشه میکشیدند ، سیبیل های پرپشتشان را تابی میداند و میگفتند : یک بار دیگر روی لوگر و دختر مال من است! یا کلماتی که این معنی را می داد اگر چه این که دختران از تبهکاران هراس داشتند یا روی عرشه لوگر ناراحت بودن هرگز مشخص نشد! (فاش نشد) لوگر ها کشتی های محبوبی بودند ، چون آنها ساخته شده بودند که در هر شرایط آب و هوایی زنده بمانند و همگی به سریع بودن شهره بودند خواه اینکه در تعقیب پدران خشمگین بودن یا اینکه قاچاقچیان تحت تعقیب ماموران گمرک با وجود تمام مواردی که ذکر شد ، لوگر ها برای مقاصد ماهیگیری ساخته میشدند و بعنوان مثال آنها اطراف بیشتر ساخل های بریطانبا و فرانسه استفاده میشدند لوگر ها برحسب محل هایشان بطور قابل توجهی متفاوت بودند از چند تن تا 200 تن قایق های نجات اولیه با بادبان های لوگر مجهز شدند و بنابر این آنها بلحاظ فنی لوگر بودند یک لوگر ساحل جنوبی در نقاشی نمایش داده شده طول 46 فوت تیر 12 فوت عمق 4 فوت Pram: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_pram.jpg[/IMG] یک دینگی (قابقی هندی) کوچک است که ابتدا از سرباره لعابی ساخته می شد و در انگلیسی و دانمارکی به آن پرام می گویند. تلفظ دانمارکی آن در گذر زمان کمی تغییر کرده.در هر دو سرش از تیره افقی استفاده می کند و در طراحی سنتی هر دو انتهایش شیب تندی دارند. Proa: [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_proa.jpg[/IMG] پروا نوعی کشتی چند جداره است که معمولا از دو جداره نا مساوی و موازی ساخته شده. ظاهرش شبیه کاناو با پاروگیر افقی است. با اینکه در پیکربندی های متنوعی دیده می شود، در ابتدا برای کشتی بادبانی در اقیانوس اطلس ساخته شد و فرمهایی از آن را می توان در جاهایی به دوری ماداگاسکار و سریلانکا پیدا کرد. کلمه پروا از کلمه پراهو می آید این کلمه در زبان مالزیایی به معنی کشتی است و زبان میکرونزی هم متعلق به گروه زبانهای مالزیایی است. مترجمان: misalu2001 heliaa rpg7
-
Lugger [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Lugger1.jpg[/IMG] قایق بادبانی با بادبانی چهارگوش که غالبا دارای دو دکل بود، به جز مواقعی که برای قاچاق کردن یا حمل سلاح به کار میرفت و دکل آن، به جلوی کشتی انتقال پیدا میکرد. تناقضاتی درباره اینکه lugger چه زمانی به سرویس آمد وجود دارد، گرچه تصاویری از کشتی ای شبیه به آن در 1586 وجود دارد که دارای دماغه ای شبیه به آن و بادبانی در عقب آن بوده است. از این کشتی ها بسیار در متون قرن 16 و 17 نام برده شده است. Mersey Flat [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/Mersey_Flat2.jpeg[/IMG] کشتی دو دکله ای که دو انتهای آن، مانند کرجی بوده است. بین سالهای 1730 و 1890 بسیار از آن استفاده میشده است. آغاز تولید آنها در River Mersey بوده، ولی در رودخانه های Irwell و Weaver هم به کار میرفته اند. Nao [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_nao3.jpg[/IMG] کشتی بادبانی با 3 یا 4 دکل که در مدیترانه قرن 15 تولید میشده است. عقب کشتی بسیار بلند بوده و جایگاهی نیز در جلوی آن داشته است. شکل ظاهری آن در پیش دکل و پس دکل، چهارگوش بوده و جلوی آن، مثلثی شکل بوده است. Nave [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_nave4.jpg[/IMG] کشتی بادبانی به دماغه مثلثی که به آن، Navi هم گفته میشده است. نوعی کشتی قدرتمند و سریع اسپانیایی (نوعی galley) که در ناوگان قدیمی، بسیار استفاده میشده است و معادل با Fragatas می باشد. Norfolk Wherry کشتی تجاری با بادبان سیاه رنگ بوده که در Broads در Norfolk استفاده میشده است. هر دو انتهای آن، جایگاه قرار داشته و دکل آن، در سمت جلویی آن بوده است. رنگ آن کاملا سیاه بوده و غالبا لعاب داده میشده است. قابلیت حمل 25 تن بار داشته است. Wherry ها قادر بودند به کشتی های بزرگتر برسند و محموله شان را روی آنها تخلیه کنند تا در مسیرهای درون-کشوری و آبها و رودخانه های داخلی حرکت کرده و در کشور منتقل شوند. مترجم: heliaa
-
Pinque: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_pinque.jpg[/img] یک قایق کوچک مربعی.یک قایق مربعی با یک استرن باریک و اویزان، معمولا برای حمل دکل ها از ان استفاده میشد. در قرن های پانزدهم و شانزدهم این نام به تمام کشتی های با استرن های باریک داده میشد، یک طراحی نسبتا شایع Polacre: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_polacre.jpg[/img] یک نوع از کشتی های دریانوردی قرن هفدهم، شبیه به Xebec. معمولا در مدیترانه دیده شده است. از سه دکل تک قطبی استفاده میکند، اغلب با پیش دكل سه گوشهی برافراشته(که به جلو شیب برداشته تا با سهگوش جلو تطابق داشته باشد) و یک قلاب یا سه گوش روی اخرین دکل. دکل اصلی مربعی شکل است از روی سبک اروپایی(یعنی دکل اصلی مربعیست، چون در سبک اروپایی دکل اصلی را مربعی میسازند!) همچنین به نام polacca نیز شناخته شده است. Pontoon: اصطلاح عمومی برای یک نوع قایق با عرشه مسطح متصل شده به تیوپ های محفوظ از هوای شناور. این طرح بسیار سادهی قایق در یک یا دو طرح در تمام طول تاریخ انسان وجود داشته است. استفادههای این تیپ قایق ، محدود به رودخانه های محلی، کانال ها و یا دریاچه ها میباشد. quinquereme: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/_quinquireme.jpg[/img] یک کشتی جنگی باستانی پارویی که به وسیلهی سه پارو حکرت میکند. در ردیف فوقانی، سه پارو زن یک پارو را نگه میدارند، در ردیف میانی دو پارو زدن و در ردیف زیرین یک نفر با یک پارو. یک کشته ریانوردی چند دكله Sampan: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_sampan.jpg[/img] قایق سقف حصیری و بادبانی(شاید همون بادبانیش کافی باشه؟!) یک کشتی اسیایی ساخته شده از چوب است. معمولا بین 12 تا 15 فوت طول و معمولا با دو پارو به جلو حرکت میکند. بعضی از انها یک سرپناه کوچک روی جایگاه ناخدا(یا رئیس کشتی کلمهای که نوشته شده!). و شیاد به عنوان یک محل سکونت دائمی در ابهای درون مرزی Quadrireme: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/ships_quadrireme.jpg[/img] تریرم پیشرفته ترین کشتی چوبی نظامی زمان خود بود که به منظور پوشش دادن سریع فواصل طولانی با پارو و بادبان و نیز درهم کوبیدن کشتی های دشمن با دژکوب طراحی شده بود. پول حاصل از کشف رگه های نقره در لائوریون آتن را قادر ساخت با خرید چوب از ایتالیا حجم ناوگانش را از 40 در سال 489 پیش از میلاد به 200 در سال 480 برساند. شهر بهای کشتی ها و خدمه شان را می پرداخت: خرج تجهیزات و تعمیر به عنوان یک آیین بر عهده ثروتمندان شهر بود (تریراشیا ، سنت آتنی که سرمایه گذاری در شهرهای دیگر را به منظور معاف بودن از مالیات شرم آور می دانست) تریرم دارای بادبان های چهارگوش و یک تا سه دکل بود ، همچنین مجهز به سه ردیف پارو نیز بود تا قابلیت استفاده از قدرت عضلانی افراد را در مواجهه با بادهای ملایم داشته باشد و در نبردها هم کنترل بهتری را دارا باشد ، رسیدن به سرعت حیرت اور 10 نات هم از دیگر مزایای این پیکربندی بود. یکی از جالب ترین اجزای این شناور دژکوب زرهی برنزی ان بود که در دماغه کشتی قرار داشت. این وسیله جهت برای وارد آوردن شدید ترین ضربه ممکن به بدنه کشتی دشمن در ناحیه تحتانی ان و غرق کردنش طراحی شده بود اگر چه در وضعیت طبیعی و استفاده از بادبان ها به تعداد افراد اندکی روی عرشه نیاز بود ،اما کشتی ظرفیت 65 ملوان و پاروزن را در شرایط جنگی و نیز تعدادی کماندار و سرباز برای ورود به کشتی دشمن را در صورت درهم کوبیدن آن داشت. یک نمونه واقعی از تریرم که با تلاش فراوان و با استفاده از همه مدارک موجود از دوره باستان (به ویژه نقش برجسته لنورمانت ) بازسازی شده بود در سال 1987 رونمایی شد.مترجمين:Moltkeوsenaps