smorteza

Members
  • تعداد محتوا

    156
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های smorteza

  1. شناور کوچکتر در اصل دو طبقه بالایی شناور دیگری در کلاس شهید سلیمانی است که بر روی استراکچر اصلی سوار میشود به نظر می آید دو شناور از کلاس شهید سلیمانی در این مجموعه در حال ساخت است
  2. من سعی کردم با گوگل مپ محل عبور ناموفق روسها رو پیدا کنم اما پوشش گیاهی اطراف بیلوهوریکا با عکس های ارائه شده متفاوت است در منابع هم برخی اون رو متعلق به ایژیوم دانستند فکر میکنم این نوع تخریب بیشتر کار بالگرد باشه تا توپخانه در کل احتمال این وجود دارد که این عکسها مربوط به تلاش اوکراین برای عبور از از ایژیوم و شکستن محاصره اسکول باشه قبلا هم نیروهای اوکراینی تلفات خودشون رو جای روسها جا زدند باید در این زمینه منتظر اسناد بیشتر باشیم
  3. فایل صوتی منتشر شده از دو منظر قابل بررسی است اول «چرایی انتشار آن » و دم «محتوای آن» که به تفکیک در مورد آن بحث خواهم کرد چرایی انتشار ۱) عاملان انتشار: این فایل در دسترس حسام الدین آشنا و ۵ نفر دیگر از اعضای مرکز مطالعات ریاست جمهوری بوده که همگی دارای محکومیت امنیتی هستند. نفوذ افراد فاقد صلاحیت در این مرکز موردی بوده که بارها مورد تذکر قرار گرفته و به صورت عمدی مورد بررسی قرار نگرفته است درز اسناد طبقه بندی شده دولت در مراحل مختلف نشان از کانال‌های وسیع فروش اسناد دولتی دارد که در دولت فعلی مورد حمایت هم قرار می‌گیرند ۲) زمان انتشار: این فایل در زمان نزدیک به انتخابات منتشر شده و دو قطبی «دیپلماسی» و «میدان» را ایجاد نموده است. بی شک این دو کلید واژه در ادبیات سیاسی و در مناظرات انتخاباتی مبدا دوقطبی سازی خواهد بود. ایجاد دوقطبی در فضای احساسی انتخابات به نفع جریانی خواهد بود که از پاسخگویی فرار می‌کند به عبارت دیگر «دیپلماسی» به جای پاسخگو بودن و ارائه کارنامه، صحنه را به دادگاهی برای «میدان» تبدیل می‌کند. افتادن در دام این دوقطبی و سعی در پاسخ دادن به عملکرد «میدان» سقوط در بازی این جریان است به عبارت دیگر سوال «میدان چه کرده» باید به سوال «نتیجه دیپلماسی چه بوده» تبدیل شود. قدر مسلم قوی ترین وزارت خانه دولت ۱۱ و ۱۲ وزارت خارجه بوده و تمام دولت در خدمت این وزارت‌خانه. حال باید پرسید با این عملکرد آیا هیچ انسان عاقلی اختیار موشکی و منطقه را به دست این مجموعه می‌دهد؟؟ محتوای فایل صوتی ۱) اکثر موارد مطرح شده تحلیل هستند و نه خبر. پس قابل تایید و تکذیب نیستند ۲) موارد تناقض در این تحلیلها غیر قابل انکار است به عنوان مثال پیروی دیپلماسی عربستان از جنگ یمن خوب است اما برای ایران بد! ۳) آقای ظریف علاوه بر در اختیار داشتن قدرت ریاست جمهوری خواهان اختیارات کامل رهبری است تا مذاکرات را به نتیجه برساند و در دایره اختیارات خود قادر به اخذ نتیجه نیست. ۴) به جای مطالبه گری از طرف بد عهد خارجی مطالبات را از «میدان» مطرح می‌کنند فشار بر آمریکا به صورت «فشار ایمیلی» است و در طرف خودی با استعفا و قهر و ... ۵)... در مورد محتوای مصاحبه ساعت‌ها می‌توان تنافض و تحلیل ارائه نمود ولی به دلایل مطرح شده در «چرایی انتشار» پرداختن به آن را ضروری نمی‌دانم تحلیل شخصی من این است که جریان اصلاحات متوجه آن شده که ظریف گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری نخواهد بود چون عملکرد دولت و برجام به پای آن نوشته خواهد شد و آتش تهیه رسانه‌ها نیز در همین هفته اخیر تاییدی بر این نظر است به همین جهت ظریف بازنده‌ای خواهد بود که نه‌تنها خود بلکه غربگرایان را به شکست خواهد کشاند. اما با فدا کردن ظریف دو قطبی «دیپلماسی» و «میدان» را ایجاد می‌کنند تا مهره سفید بتواند با استفاده از آن در انتخابات موج سازی نماید این مهره سفید از خارج از دولت خواهد بود.
  4. smorteza

    روزی که جنگ را باختیم ...

    تمام سخنان مطرح شده تاکنون در جای خود قابل احترام هستند اما لازم دانستم برخی زوایای دیگر در عدم حصول نتیجه مورد نظر ایران از سال۶۲ به بعد را مطرح کنم ۱- یکی از نقاط قوت عملیات های فتح المبین و طریق القدس کار اطلاعاتی قوی به رهبری شهید باقری بود لیکن پایه و بنیان سیستم اطلاعاتی ایران بر مبنای گزارشات جمع آوری شده از نفرات بومی در ساکن یا آشنا به مناطق اشغال شده توسط عراق بود که این روش در داخل عراق با محدودیت شدید نیروی بومی وفادار به ایران عملا ممکن نبود بخش عمده مناطق جنگی در داخل عراق نیز بدون سکنه غیر نظامی بود در عمل اطلاعات جنگ در این مرحله نیاز به تکنولژی اطلاعاتی داشت که البته چند فروند RF4زمینگیر از عهده آن بر نمی آمدند ۲- در میان سیاسیون یک راهبرد یکسان برای جنگ وجود نداشت یک عده جنگ جنگ تا رفع فتنه، عده ای دیگر جنگ جنگ تا پیروزی، گروهی هم جنگ جنگ تا یک پیروزی که این آخری جماعتی بیشتر را شامل میشد که هر روز بیشتر میشدند و قدرتمند تر. این مساله نظامیان را در بلا تکلیفی نگاه میداشت علی الخصوص که بودجه جنگ دست ای گروه آخر بود و نظامیان پس از هر عملیات باید پاسخگوی عده کثیری از این جمع می بودند اگر پیروزی بود توجیه اینکه با این پیروزی دشمن نابود نشده و اگر عدم الفتح بوده پاسخ شکست و هزینه بیت المال و ... برای سیاسیون. ۳ -بلاتکلیفی نظامیان سبب شد تا به دنبال رقابت بر سر کرسی های تصمیم سازی وارد کارزار سییاست و حزب سازی و ... شوند که خود آفت جنگ بود و تمرکز را از جبهه به انتخابات و صحن مجلس برد ۴- در طرف مقابل تامین مالی و تسلیحاتی سازمان یافته از ارتش عراق و انتظار پیروزی جامعه هم با دیکتاتوری صدام به صورت تک صدایی اداره میشد و خیل کشورهای عربی و غربی حامی عراق این روند به صورت طبیعی دستاوردهای بهتری را برای عراق در بلند مدت ایجاد میکرد در حالی که علاوه بر محدودیتهای ابزاری در نیروهای نظامی ایران، برتری نیروهای ایران مبتنی بر برتری ایدئولوژیک و روحیه را باگذشت زمان کم اثر تر میکرد ۵- باطولانی تر شدن جنگ جامعه زیستن با جنگ را آموخته بود به این معنی که ۱۰۰۰۰۰ نفر در جایی دور میجنگیدند و ۴۰ میلیون در مملکت زندگی میکردند اگر هم بمبی یا موشکی در شهر مینشست یا صف ارزاق طولانی تر میشد آن ۱۰۰۰۰۰نفر متهم بودند ۶- جنگ وسیله ای شده بود که مدیران ناکارآمدی خود را پشت آن مخفی میکردند مانند تحریم در زمان حاضر این دلایل و دلایل بسیار دیگر عاملی بود که جنگ ما به این نتیجه ختم شود و روز به روز ادامه آن پر هزینه تر و غیر ممکن تر و حصول نتیجه دور از دسترس تر
  5. با سلام ایران سهم ۵۰ درصدی خود در دریای خزر را به ۱۷ درصد کاهش داد. در این زمینه به نظر می‌رسد مغالطه ای شکل گرفته که نیاز به توضیح بیشتردارد قدیمی‌ترین سند تقسیم دریاچه خزر عهدنامه ترکمن چای است ه در فصل هشتم آن آمده است ((سفاین تجارتی روس مانند سابق استحقاق خواهند داشت که به آزادی بر دریای خزر به طول سواحل آن سیر کرده به کناره های آن فرود آیند و در حالت شکست کشتی در ایران اعانت و امداد خواهند یافت و همچنین کشتیهای تجارتی ایران را استحقاق خواهد بود که به قرار سابق در بحر خزر سیر کرده، به سواحل روس آمد و شد نمایند و در آن سواحل در حال شکست کشتی به همان نسبت استعانت و امداد خواهند یافت. در باب سفاین حربیه که علم های عسکریه روسیه دارند چون از قدیم بالانفراد استحقاق داشتند که در بحر خزر سیر نمایند، لهذا همین حق مخصوص کما فی السابق امروز به اطمینان به ایشان وارد می شود، به نحوی که غیر از دولت روسیه هیچ دولت دیگر نمی تواند در بحر خزر کشتی جنگی داشته باشد.)) پس از آن هیچ معاهده متوب دیگری در دریای خزر بین ایران و شوروی منعقد نشد. از بند بالا می‌توان ننتیجه گیری نمود ایران و روسیه در زمینه کشتیرانی تجاری در دریای خزر سهمی ۵۰ درصدی دارند نکته جالب همینجا است این معاهده سهم هر طرف از کشتیرانی تجاری را مساوی قلمداد نموده اما در مورد بستر دریا صحبتی نکرده است هر چند تا سالها پیش با توجه به عدم وجود کشتی مناسب در شمال ایران عملا ایران جز ماهیگیری در سواحل سهمی از کشتیرانی در دریای خزر نداشت و تنها کشتی منسب جهت دریانوردی کشتی تفریحی شهباز متعلق به شاه بود و عملا سهم ۵۰ درصدی با وجود نیروی دریایی شوروی برای ایران محال بود. بر اساس کنوانسیون های بین المللی فاصله ۱۲ مایل دریایی از ساحل هر کشور چه در کف و چه در سطح آب سرزمین آن کشور محاسبه می‌شود و مابقی آن دریای آزاد می‌باشد در این حالت سهم ایران به دلیل تقعر ساحل ۱۱ درصد می‌شود در حال حاضر کشتیرانی در دریای خزر بجز بخش ۱۲ مایل ساحلی برای بقیه مناطق آزاد است یعنی هر کشور به بیش از ۹۰ درصد دریا اجازه تردد دارد لیکن کف دریا بر طبق توافق حاصل می شود تا پیش از این ترکمنستان و قزاقستان و آذربایجان با ترمنستان توافق تقسیم کف را اجرا نموده اند اما ایران و روسیه به صورت جامع یا موردی وارد توافق نشده بودند ساز و کار توافق اخیر مبنی بر سهم ۱۷ درصدی ایران از بستر دریا هنوز مبهم و متن توافق ما فی السابق منتشر نشده است اما نباید بند ۸ معاهده ترکمن چای در مورد کشتیرانی را به عنوان مالکیت ۵۰ درصدی ایران بر دریای خزر قلمداد کرد
  6. این شیرازه ؟ چه سرعتی. رسیدن به نصب تجهیزات
  7.   سلام اسم ایرانی اون رو فراموش کردم   اما با دیدن نقایص سلاح تک تیر انداز اشتایر در جنگ شهری و عملکرد SVR91 در سوریه صنایع شیراز به فکر تولید این سلاح افتاده خود طراحان به صراحت از الگوبرداری از سلاح  SVR91 سخن می گویند وزن کم سلاح نسبت به اشتایر، نوع شعله پوش، قابلیت مسلح شدن با فشار مستقیم گاز و خشاب 5 تایی از مشخصات سلاح است و به شدت مورد علاقه سپاه قرار گرفته.   قابلیت تا شدن سلاح یک مزیت ویژه به این سلاح داده و می توان آن را در کوله حمل نمود که در جنگ شهری بسیار کارا خواهد بود.   به شخصه فکر می کنم این سلاح ماحصل تجربیات بچه های جهرم در سوریه است       در کنار این سلاح صنایع شیراز  سلاح تک تیر انداز 20 میلیمتری رو هم توسعه داده نکته جالب اینه که با به کار بردن دمپر در تک تیر انداز 20 میلیمتری توانستند لگد شلیک رو تا 30 نیوتن کاهش بدهند به عبارت دیگر لگد اون از ژ3 کمتر است منتظر نسخه خشاب خور آن نیز باشید   متاسفانه اکثر فرماندهان در نمایشگاه فقط به دنبال نام اشتایر بودند تولید کنندگان هم به شدت از نگاه کمیت گرای فرماندهان شاکی بودند فرماندهان به جای استفاده از تجهیزات اپتیکی در سلاح و افزایش دقت آن ترجیح می دهند تعداد  سلاح بیشتری در اختیار داشته باشند   گویا هنوز مشتری برای سیستم های ریموت کنترل تیربار هم پیدا نشده و آرزوی دیدن تیربارهای قابل کنترل در مرز دست نیافتنی است
  8. smorteza

    سلاح هجومی مصاف

    سه کیلو و هشتاد گرم
  9. چند نکته در نمایشگاه دیدم که شاید ذکر اونها خالی از لطف نباشه     خودرو ارس در نوع آمبولانس آن از موتور و دیفرانسیل تویوتا بهره می برد اما برای نوع وانت از موتور و دیفرانسیل نیسان. این تفاوت می تواند به ارایه خودرو بر اساس نیاز نیرو بر اساس سرعت و یا قدرت منجر شود که از علائم بروز تفکر مشتری مداری در صنایع نظامی است.     در هنگام بازدید از خودرو یوز و امرپ یکی از مسولین صنایع کلاهدوز برای یک فرد خارجی (چینی احتمالا) در مورد خودرو توضیح می داد برخی از بخش ها رو شاید به زحمت بشه از مسوولین غرفه ها بشه شنید نکاتی که من متوجه شدم این بود که: شیشه ضد گلوله مورد استفاده 15 لایه است لاستیک های ضد گلوله در داخل شهید کلاهدوز تولید می شود زره زیرین امرپ از فولاد سوییسی است   اما سایر نکات امرپ الهام گرفته از کامیون های کاماز و سیستم تعلیق و بخشایی از شاسی مربوط به آن کامیون تجاری است حتی کنسول نیز مربوط به همان کامیون است و با صفحاتی روی آن پوشانده شده است حفاظت زرهی زیر یوز برابر با نیم کیلو TNT است!     اما هدف از ارایه امرپ با این شرایط ایجاد نیاز در نیروهای مسلح است. بنا به محدودیت های مختلف در نیروهای مسلح تفکراستفاده از امکانات موجود و یا استفاده از حداقل ها، غالب است هدف از ارایه این امرپ معرفی امکانات قابل استفاده در نیروهای مسلح به کاربران آن بود. به عبارت دیگر وزارت دفاع مانند شرکت های خصوصی به دنبال نیاز سازی در مشتری و ایجاد بازار برای تجهیزات جدید است صنایع کلاهدوز نیز امیدوار است با یافتن مشتری برای این محصول هزینه تحقیقات مورد نیاز را برای آن فراهم آورد. با رضایتی که من از بازدید کنندگان عراقی دیدم احتمان یافتن مشتری خارجی برای آن نیز بعید نیست بهر حال وجود مشتری برای خودرو ارس آن را به کارایی فعلی رساند و امرپ تحویلی به نیرو نیز شرایطی بهتر خواهد داشت     موتور خودرو ارس مدل وانت تجاری( موتور و دیفرانسیل نیسان) http://s9.picofile.com/file/8271793392/IMG_20161020_095143.jpg   مقایسه حفاظت زرهی زیر یوز http://s8.picofile.com/file/8271793526/IMG_20161020_102117.jpg  و امرپ http://s9.picofile.com/file/8271793500/IMG_20161020_101633.jpg   میزان دید راننده امرپ (قد من 180 است اما اصلا دید نداشتم) روبرو http://s8.picofile.com/file/8271793592/IMG_20161020_102616.jpg راست http://s9.picofile.com/file/8271793642/IMG_20161020_102620.jpg چپ http://s8.picofile.com/file/8271793684/IMG_20161020_102634.jpg   SVR91 (جلو) و اسنایپر 20mm (عقب) http://s8.picofile.com/file/8271793726/IMG_20161020_105355.jpg   SVR91 در حالت تا شده http://s9.picofile.com/file/8271793776/IMG_20161020_105943.jpg تولید شده در صنایع شیراز   ریموت کنترل توپ اتوماتیک http://s8.picofile.com/file/8271793818/IMG_20161020_105212.jpg
  10. با سلام   فکر می‌کنم درک درستی از بیان همدیگر نداریم من همدوسی و درهم تنیدگی رو دومفهوم جدا میدونم برای روشن شدن موضوع دریافت خودم را به تفصیل بیان می‌کنم   همانگونه که در مقاله‌تان ذکر کردید شما برای آشکار سازی یک موجود کوانتومی  نیاز دارید تا یک سیستم حداقل دو ترازی داشته باشید که به نحوی با یکدیگر قابلیت برهمکنش داشته‌باشند خوب فوتون یک بوزون است و نمی‌تواند با فوتون دیگر اندر کنش داشته باشد اما می‌تواند با ماده اندر کنش داشته باشد خوب اگر بتوانیم یک سیستم ذره‌ای با حداقل دو تراز تبهگن داشته باشیم میتوانیم این برهمکنش را ایجاد کنیم برای این کار با ایجاد یک اختلال، تبهگنی را از بین می‌بریم این همان کوانتوم دات مورد نیازماست فوتون مد نظر را به داخل سیستم شلیک می‌کنیم این فوتون در شرایطی ذره باردار ما را به تراز بالاتر انتقال می‌دهد تا این قسمت همان لیزر بود که کلیه اصول همدوسی را در خود دارد خوب باید برای ایجاد درهم تنیدگی نیاز داریم تا یک دافعه مانند اصل طرد ایجاد کنیم تا در یک سیستم دو ترازی فوتون‌های لازم کد گذاری شده باشند برای این کار از توپولوژی سیستم و شرایط مرزی آن استفاده می‌کنند شرایط مرزی با استفاده از ایده رشته‌های کوانتوم دات می‌تواند مفهوم پاریته را ایجاد کند که می‌تواند مانند اصل طرد عمل کند ما نند توپولوژی بالا گه چهار فوتون دو به دو به هم درهم تنیده ایجاد می‌کند این مساله همان طور که گفتم به کوانتوم دات به عنوان تولید کننده و آشکارساز باز می‌گردد فوتونهای تولیدی توسط کوانتوم دات مانند موج معمولی بدون کد گذاری به فضا ارسال می‌شود و در صورت برخورد به هر موجودی از نظر انرژی پاریته فاز یا هر چیز معادل مختل شده و پس از بازگشت نمی‌تواند در کوانتوم دات جذب شود به همین جهت از نظر آماری تعداد کمتری فوتون آشکار شده و در نتیجه موجود مورد نظر کشف می‌شود   تفاوت قابل ملاحظه  این روش با لیدار قابلیت افزایش طول موج با استفاده از رشته‌های کوانتوم دات است تفاوت عمده با رادار عدم امکان کوچکترین تغییر در پرتو و کدگذاری آن است که باعث مختل شدن پاریته می‌شود   اگر در تشریح من کاستی و اشتباهی هست بفرمایید   ممنون می‌شوم  لینک مقاله خود را برای استفاده بگذارید
  11.     من برای مخالفت شما احترام قائلم اما بر خلاف کلمات کلی مبهم بحث علمی نیاز به اشراف و توصیف دقیق دارد من جزییا ت یک سیستم آشکار ساز کوانتومی را بیان کردم  منبعی که خود شما آن را ذکر کردید تحت عنوان Microwave Quantum Illumination است که در تایید روش آشکارسازی است اما آشکارسازی با کلیت رادار متفاوت است در این زمینه  تفاوت دیدگاه من و شما در عنوان است   در مورد پلاریزیشن این ایده سالها است در امواج رادار به کار می رود اما فکر می‌کنم شما مفهوم همدوسی و درهم‌تنیدگی را از هم جدا نمی‌کنید فوتون یک بوزون است و از اصل طرد تبعیت نمی‌کند به همین جهت اطلاق واژه درهم تنیدگی برای آن در معنای عموم اشتباه است و باید منظور خود را به صورت علمی بیان کنید   تمام رادارها امواجی با پلاریزیشن مشخص تولید میکنند اما بر هم خوردن همدوسی به تغییر فاز تغییر، پلاریزیشن، طول موج و راستای انتشار باز می‌گردد   تمام ایده‌ایی که با نامهایی چون کامپیوتر کوانتومی، رادار کوانتومی  و ... مطرح می‌شوند در اصل اپلیکیشن هایی هستند که از ایده ترانزیستور ابعاد اتمی یا کوانتوم دات‌ها ساخته می‌شوند کارکرد داخلی این قطعات بر اساس کوانتوم است و نه خود کامپیوتر و رادار   تمام گزینه‌ ها برای تصحیح برداشت و توضیح عملکرد آن چیزی است که تحت عنوان رادار کوانتومی معرفی کردید   در صورت وجود ابهام بیشتر در خدمت هستم
  12. متاسفانه هر جا بحث از کوانتوم می‌شود تخیلات عجیب و غریب یک پای ثابت در بحث خواهند بود   ذکر چند نکته :   ۱) نام رادار کوانتومی یک نام اشتباه و صرفا با مقاصد غیر علمی و پوپولیستی است در اصل ایده<< تصویر سازی از امواج با سول موج کوتاه بر مبنای کوانتوم>> مطرح است ۲)رادار کوانتومی !  (اگر بتوان این اسم را بر آن نهاد) با  قطیش یا پلاریزاسیون یک موج کاملا متفاوت است اکٍر رادارهای امروزی دارای پلاریزیشن مشخص هستند و این ایده از اولین روش‌های مورد استفاده برای مقابله با جمینگ رادارها بوده است ۳)‌ ایده<< تصویر سازی از امواج با سول موج کوتاه بر مبنای کوانتوم>>در صورت اجرایی شدن؟؟؟  یک آپشن برای لیدار و نه رادار خواهد بود توان امواج کوتاه لیدار برای کشف پنهانکارها کاملا قایل اثبات است اما محدودیت‌های عملی موجود مانع از استفاده از آنها است در حال حاضر از لیدار برای اندازه‌گیری آلودگی‌های جوی ناشی از ذرات با اندازه میکرون استفاده می‌شود ۴) تمام کشف کننده‌ها اعم از رادار و لیدار بر اساس امواج مغناطیسی کار می‌کنند و آشکار سازی با ذره در ابعاد غیر آزمایشگاهی غیر ممکن است ۵) لیدار یک نوع رادار است که با امواج لیزر کار می‌کند همین نکته بیانگر محدودیت‌های آن است ۶) در ایده<< تصویر سازی از امواج با سول موج کوتاه بر مبنای کوانتوم>> فوتونها به جای تولید در یک چمبر گازی یا یک کریستال احاطه شده با آینه، توسط کریستال در ابعاد اتمی یا همان کوانتوم دات ها تولید می‌شود در اصل این کوانتوم دات ها در نقش ترانزیستور عمل می‌کنند و تعداد زیادی از آن‌ها کار تولید و در عین حال آشکارسازی را انجام می‌دهند (در صورت لزوم توضیح بیشتر می‌دهم) ۷) امواج مورد استفاده در این روش (لیزرها)  تکفام و همدوست هستند و هر برهم‌کنش آنها با ذره سبب به‌هم خوردن این توازن می‌شود این برخورد می‌تواند در اثر برخورد با بدنه هواپیما،  ذرات ِغبار، ملکول‌های هوا، ذرات بخار آب یا هر چیز دیگر ایجاد شود ۸) فوتون‌های بازتاب شده پس از جمع آوری وارد همان کوانتوم دات‌ها شده و یک داده آماری از درصد فوتون‌های مختل شده‌می‌دهند در صورت مشاهده اختلاف شدید می‌توان گفت یک شیء در بین راه است ۹) لیداراحتمالا  به یک بازتاب کننده نیازدارد مانند سطح ماه
  13.   سلام بر استاد گرامی   ممنون می‌شوم تعریفی از خطا داشته باشید آیا منظور شما فقط خطا در floating point است یا حتی مواردی چون crash برنامه را نیز شامل می‌شود؟ متاسفانه در برنامه نویسی علمی بسیاری از این ظرایف مورد تووجه قرار نمی‌گیرد نمونه آن نیز استفاده‌از goto در این نرم افزارها است شاید بسیاری از این موارد هم به مسایل مالی مربوط باشد در بسیاری موارد طراح، نویسنده و آزمایشگر نرم افزار یک نفر است و باید مانند آچار فرانسه عمل کند.   به نظر شما decompilerها برای نرم افزارهای تجاری تاچه حد موفق عمل می‌کنند   اگر مقدور باشد چند نمونه از باگ‌های کامپایلرها را در حد مقدورات زمانیتان تشریح کنید ممنون می‌شوم تا جایی که من دیده‌ام همه جا فقط باگ معروف به پاتریوت ( رخ داده در زمان جنگ طوفان صحرا) را به عنوان باگ ارائه میکنند اما گویا مشکلات فراتر از این موارد است ممنون می‌شوم مثالهای بیشتری معرفی نمایید     ممنون
  14.   سلام مجدد بر استاد ارجمند   بر من مسجل شده که شما استادی زبر دست در این امرهستید و در حسرت این هستم که چرا افتخار شاگردی در حضور شما را نداشته‌ام   ایکاش امکان این بود تا ویدئو کلاسهای خود را بر روی سایتهایی چون مکتب‌خانه بگذارید تا من و سایر دوستان هم بتوانیم از آن استفاده کنیم   خاطره بسیار جالبی در مورد لغت کلاستر دارم که شنیدن آن خالی از لطف نیست روزی یک کد نرم افزاری برای تحلیل خواص مکانیکی (مانند ویسکوزیته) سیالات غیر نیوتنی به نگارش در آورده بودم برای موازی سازی و تجاری سازی آن به دنیال فاند (پوشش مالی) بودم تا هم بتوانم بحث GUI ، موازی سازی و طراحی ماشین نمونه برای اجرا بر پایه کارت گرافیکی و همینطور بحث آموزش را پیش ببرم با توجه به نوع کار به سراغ ستاد نانو رفتم. در ستاد نیز  من را به بخش پشتیبانی از همایشها ارجاع دادند به صورت حضوری ملاقاتی با مسئول آن داشتم و به طور مفصل عملکرد آن را توضیح دادم و گفتم اگر برای گرید ملی در سال ۸۵ چهل میلیارد تومان (۴۰ ملیون دلار) هزینه کردید و ۴۰۰۰ هسته پردازش ایجاد کردید من برنامه ای تحویل میدهم که با ۲۰۰۰ دلار هزینه بر روی یک کلاستر با ۳۵۰۰ هسته اجرا شود و کلاستر راهم به شما می‌دهم   پس از حدود ۲ ساعت توضیح، مسئول محترم رو به من کرد و گفت ببخشید این کلاستر که شما می‌فرمایید چه نوع نرم افزاری هست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!   در نهایت به من گفتند نرم افزار به درد ما نمی خورد اگر می توانید یک چیزی درست کنید و روی میز بگذارید ما کمکتان می‌کنیم پرسیدم یعنی اگر من caso4 به صورت گرد نانو تولید کنم و رو میز بگزارم شما برای ساخت کارخانه حمایت میکنید؟؟ پاسخ مٍثبت بود آنچه من گفتم گچ ساختمانی بود که نانو پودر آن به هیچ دردی نمی‌حورد مانند بسیاری از محصولات دیگر که وام چند میلیاردی گرفتند و امروز اسم آنها فقط باقی است     خانم سلطان‌خواه را دیگر نگویید که برای پروژه های زیر ۵۰ میلیارد اصلا وقت گوش دادن  و فکرکردن ندارند     امیدوارم جناب حامد اف تاپیک را ادامه دهند تا بیش از این سر درد دل را باز نکنیم   امیدوارم فرصت این را داشته‌باشید تا منابعی برای مطالعه من و سایر دوستان معرفی کنید   در ضمن شما کامپایلر PGI را ترجیح می‌دهید آیا این کامپایلرها مزیت خاصی بر کامپایلرهای اینتل مانند ICC , Ifort و همچنین کاوپایلرهای استاندارد gcc و یا ++g دارند؟ با توجه به آنکه این کامپایلرها فقط در default optimization   و برخی امکانات جانبی با هم فرق دارند؟
  15. مطالب بسیار ارزنده‌ای مطرح نمودید به شخصه از آن استفاده زیادی بردم و مطمئنا بارها آن را مطالعه خواهم کرد     در مورد محدودیت‌های کارفرما (و استاد) من هم مانند شما این محدودیت را درک کرده‌ام بسیاری از برنامه‌نویسان مجبورند هم به زبان فرترن و هم به زبان C و ++C  برنامه نویسی کنند   خوشحال می‌شوم اگر مختصری در مورد زمینه فعالیت خود توضیح دهید تا بتوانیم موضوعات را به صورت مصداقی بررسی کنیم  فرآیند بهینه‌ سازی که شما مورد استفاده قرار می‌دهید هوشمندانه و کارا است و به شکلی اصولی بهینه سازی را بر روی نرم افزار اجرا می‌نمایید من در حوزه سیالات ، داده‌های بزرگ  وساخت نرم افزارهای شبیه سازی در حوزه علوم فعال هستم   در مورد باگ‌های موجود در نرم‌اقزار و حتی سخت‌افزارها این یک امر روتین است به گونه‌ای که در سخت افزارهای مانندGPU باگهای بسیار بیشماری وجود دارد بالاخص در عملیات بر روی Floating Point دو الگوریتم ساده ممکن است پاسخ‌های متفاوتی بدهد       در یک مورد که یکی از اساتید الگوریتمی را برای پیاده سازی از ما خواسته‌ بود با یک جستجو ساده متوجه شدم که دو سال پیش این الگوریتم به عنوان باگ GPU معرفی شده‌بود من هم از همه جا بی خبر، به گمان آنکه مچ استاد را گرفته‌ام مقاله مورد نظر را به وی نشان دادم او هم با لبخندی به من گفت که عمر باگ‌های سخت افزاری در GPU پس از کشف ۶ ماه است و این مقاله ۲ سال پیش ارائه شده است و اینگونه فک ما کش آمد   جالب آنکه یک بار برای مصاحبه  استخدامی به وزارت دفاع رفته بودم هرچه از پردازش موازی و امکانات آن برای پردازش تصویر برخط گفتم چپ چپ مرا نگاه کردند یکی پرسید یعنی با کارت گرافیک بازی هم می‌شود این کارها را کرد بعد به پروژه خودم که مربوز به نانو کامپوزیت‌ها بود ودر ارتباط با  زره‌های مایع بود را تشریح کردم این بار از من پرسیدند فرق مخلوط و ترکیب چیست؟ از تعجب خشکم زد فکر نمیکردم سوال علوم سوم دبستان از من بپرسند فکر کردم مرا مسخره می‌کنند قدرت سخن گفتن از من سلب شده بود متحیر ماندم از مجموع ۲۳ دکتری ۵۶ فوق لیسانس حدود هزار لیسانس و ... هیچ کس دانش یا تخصصی نداشت که به درد وزارت دفاع بخورد تنها تعدادی از شاغلین وزارتخانه که  معرفی واحد مربوطه  برای تبدیل وضعیت داشتند از این فیلتر عبور کردند   خود من و بسیاری از افرادی که دکتری یا مدارک دیگر خود را در بهترین دانشگاهها اخذ کرده‌اند حاضرند با حقوق کارگری برای هر مرکز تحقیقاتی داخل کشور کار کنند به شرط آنکه امکان اجرای تحقیقات را به آنها بدهند   یکی از دوستانم از بچه‌های ورودی دکتری پیوسته بود اکنون و پس از اخذ یک دکتری از فرانسه و یکی هم از ایران وچون میخواهد در ایران بماند چاره‌ای جز کار بر روی انیمیشن پیدا نکرده است دیگری با هزار امید پس از اخذ دکتری از اتریش به ایران آمده در دوره سربازی .............. دیگری از هلند آمده اکنون ............................. همه ما دغدغه کار برای کشور خود داریم اما سرخوردگی تنها دستاورد این دغدغه است     نتیجه آنکه هکرهای دست و پاچلفتی عربستان سایت‌های وزارت خارجه را هک می‌کنند مگر ما در کشور متخصص کم داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟   یا از همه با مزه تر ساخت این به اصلاح سوپر کامپیوتر‌های ملی است همیشه ۲۰ درصد اعتبار مجموعه‌های محاسباتی (ماشین‌های محاسباتی) با رتبه بالای ۱۰ به سخت افزارها مربوط است و ۸۰ درصد آن به مجموعه برنامه نویسان و افرادی است که در کنار آن‌ به بهینه‌سازی الگوریتم‌های مختلف می‌پردازند نکته‌ای که در سوپر کامپیوتر!! شیخ بهایی (دانشگاه صنعتی اصفهان) و گرید ملی (دانشگاه امیر کبیر ) اصلا دیده نشد و تنها یک مجموعه سخت افزاری خریداری شد تا باز کاری شعاری انجام شده باشد نتیجه آن شد که اکنون پس از چند سال این مجموعه‌ها از پس هزینه برق خود هم بر نمی‌آیند چه رسد به ارتقای سخت افزار!!!!!!!!!  یک نمونه نرم افزار توسط این مجموعه‌ها طراحی نشده‌است یا حتی  یک نمونه گزارش performance  این ماشینها و یا اندازه گیری optimized core Number برای یک الگوریتم!!!!!! نتیجه دفن شدن این ماشینها با مدیرانشان در طول زمان و البته هدر رفت هزینه‌ای برگشت ناپذیر     جالب اینکه عربستان در این زمینه در حال پیشی گرفتن از ما است
  16. با تشکر از جناب EMP   هیچ وقت فکر نمی‌کردم در این سایت چنین بحثی پیش بیاید اما این بحث نشان از تخصص و دانش کاربران و گردانندان این سایت است   اقبال به پردازشگر‌های xeon phi بسیار کم و برای پردازنده‌های مجتمع fire stream ناچیز است به گونه‌ای که خود اعضای شرکت اینتل نیز دیگر تعصبی بر روی محصول خود نسبت به GPU ندارند ( البته در سطح برنامه نویسی حرفه‌ای)   واقعه از آنجا عجیب تر می‌شود که اینتل بخش تحقیقات هود را به شرکت اماراتی- هندی فروخته است   در واقع بازار بزرگ بازیهای کامپیوتری و کارت‌های گرافیکی مربوط به آن رشد سخت افزارهای GPU را تا سالها تضمین کرده است ( شاید اگر شرکت اینتل هم شام ما رو دعوت میکرد مثل Nvidia  ازش حمایت می کردم)   اگر بنا به دلایلی نتوانم از GPU استفاده کنم. آنگاه و فقط آنگاه درمورد استفاده از MPI , openMP من ترجیح می‌دهم  نوع مساله و امکانات را ملاک قرار دهم   اگر محدودیت به حجم زیاد داده مربوط باشد استفاده از MPI مقرون به صرفه تر است تا ارتباط بین نودها با کامپایل مناسب حفظ شود اما اگر حجم محاسبات زیاد باشد باید ارتباط بین هسته‌های یک نود اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و استفاده از OpenMP به صرفه است البته این قاعده برای نوهای بیش از ۱۶ هسته به صرفه خواهد بود در حالت کلی استفاده هیبریدی از هر دو روش کارآیی بهتری دارد اما برای هر مساله پیداکردن شرایط بهینه تعداد نود و هسته برای دست‌یابی به پرفورمنس بهینه است   در مورد کامپایل openMP , رسیدن به نتیجه درست باید در داخل برنامه به توالی یا sequence management توجه داشت در غیر این صورت نتیجه فاجعه بار خواهد بود   جناب EMP  در مورد استفاده از اپلیکیشن‌ها در ویندوز مطالب ارزنده‌ای بیان فرمودند اما برنامه نویسی با کارآمدی بالاHigh Performance programing(HPC) بر اساس نیازهای جدی و چالش برانگیزی ایجاد شده که حتی نیازمند ارتباط تنگاتنگ برنامه و سخت افزار است به همین جهت دسترسی بدون محدودیت به سخت افزار ملاک است. انتخاب محیط ویندوز بدترین انتخاب در این مسیر است چراکه حتی بر طول آرایه‌ها نیز اعمال نظر شدید میکند چه برسد به سخت افزار!   شاید این مثال بی راه نباشد که برای حمل بار سنگینی مسیر خوب و همواری را طراحی کنید ولی بار  را بامحدود کننده‌ای مانند سواری حمل کنید یا با ماشین باری. لینوکس هم به همان نسبت برای دسترسی و اعمال مدیریت بر سیستم کاراتر و اصطلاحا (حمال‌تر) است تا جایی که xeon phi فقط بر سیستم لینوکس قابل اجرا است. این محدودیت در GPU  هم به همان نسبت وجود دارد   از آن بدتر استفاده‌ از نرم افزاری مانند متلب برای برنامه نویسی موازی است که تصور آن را هم نمی‌توانم کنم   کارت  xeon phi         نمونه‌ای از چیدمان در یک نود       کارت GPU Nvidia tesla       3584 هسته در یک کارت!!!!!!!!!!   نمونه‌ای از چیدمان در یک نود     ناقابل ۸* ۳۵۸۴=۲۸۶۷۲ هسته        
  17. با تشکر از جناب hamedof به خاطر مطالب ارزنده‌شان   البته ناگفته نماند شرکت‌های سازنده CPU نیز بیکار ننشستند   شرکت اینتل برای افزایش‌ سرعت محاسبات دست به ساخت کلاسترهای مجتمع با نام xeon phi نمود خانواده night landing در یک کارت دارای ۷۲ واحد پردازشگر است که توان محاسباتی ۱.۲ ترافلاپس را در مدل ۷۱۲۰ ارائه می‌کند که مبنای طراحی ماشین‌های محاسباتی امروزه است به عنوان مثال تیان هی ۲ دارای ۱۶۰۰ نود محاسباتی به قدرت ۳۳ پتا فلاپس است در حالی که هر نود از دو سری پروسسورIvy Bridge و ۳ کارت xeon phi استفاده می کند و در مجموع سه میلیون هسته محاسباتی سبب شده تا عنوان بزرگترین ماشین محاسباتی را به خود اختصاص دهد.   شرکت AMD نیز مجموعه fire Stream را عرضه نموده که تابحال با آن کار ننموده ام     در مقابل Nvidia کارت های محاسبه گر خود را با معماری متفاوت عرضه می‌نماید که توضیح آن را به بعد از اجازه جناب حامداف موکول می‌کنم کارت پاسکال از خانواده تسلا به تنهایی دارای ۳۵۸۴ هسته پردازش به قدرت پردازش ۱۰ ترافلاپس است   البته مقدار غیر قابل باور توان محاسباتی GPU ها یک توان علمی است و در عمل به توانایی انطباق برنامه‌ها بر GPU وابسته است برنامه نویسی بهینه  بر اساس GPU نیازمند آگاهی کامل و به روز از معماری واحدهای پردازشگر آن است و به کلی با برنامه نویسی های متداول متفاوت است‌ اما برنامه نویسی بر روی کارت‌های مجتمع اینتل به مراتب راحت‌تر است و تفریبا با برنامه نویسی متداول تفاوتی ندارد برنامه توسط مفسر OPEN MP به چند بخش شکسته شده و بر روی CPU هسته‌ها اجرا می‌شود   نکته مهم اینکه اینگونه سخت افزارها  در محیط لینوکس برای برنامه نویسی کاربر در دسترس هستند و عموما کلاس‌های برنامه نویسی را پشتیبانی نمی کنند این مساله در GPU جدی تر است
  18.   ارائه بحث فنی در این زمینه در این انجمن به بالا بردن درک نظامی کمک خواهد کرد و انتظارات عمومی را تعدیل خواهد کرد  افزایش آگاهی نظامی عموم در این زمینه سبب خواهد شد تا تصمیمات احساسی سیاسیون در گلوگاههای جنگی با منطق جایگزین شود و سطح درک نظامیان ما نیز از یک عملیات به دید استراتژیک نبرد تغییر یابد   افزایش آگهی نظامی عموم بهترین و مهمترین کارکرد این انجمن است در مورد مقاله مذکور ممنون میشوم آدرس آن را برای مطالعه در اختیارم قرار دهید
  19.   ضمن عرض سلام خدمت جناب MR9   متاسفانه جمله منظور را به بدی منتقل کرد منظور من حمله یک طرفه هوایی از جانب یک طرف جنگ (عمدتا همپیمان ناتو)  بود و نه حمله از یک سمت جغرافیایی   در این حالت کشور مورد حمله توان درگیری هوایی و حفظ آسمان خود را ندارد کشور مورد حمله فرضی است     بی صبرانه منتظر نقد شما هستم
  20. شاید این سناریو مشکلات زیادی داشته باشد اما تحلیل و نقد آن به بهبود درک ما از رزم نوین کمک خواهد کرد   این طور به نظر می‌آید که در ساده ترین شکل حمیات هوایی از طرف غرب به یک کشور دارای مراحل زیر خواهد بود   ۱) اعزام تعداد زیادی هدف کاذب و پهپاد به فضای مورد حمله به منظور فعال کردن سیستم راداری و پدافندی دشمن ۲) کنترل فضای مورد حمله از فاصله دور توسط آواکس ۳)کنترل فضای مورد حمله از فاصله نزدیک توسط هواپیماهای پنهانکارF22 و F32 و F117 ۴) استفاده از حجم زیاد موشک کروز برای بمباران مراکز صنعتی و در تنگنا گذاشتن کشور مورد حمله برای فعال سازی دفاع هوایی خود ۵) و باز در صورت فعال نشدن دفاع هوایی افزایش شدت بمباران مناطق صنعتی مجاور شهرها با استفاده از بمب افکنهای پنهانکار B2 به منظور افزایش فشار روانی     اگر کشور مورد حمله توان انهدام آواکس از فاصله دور را داشته باشد هواپیماهای سرکوب پدافند هم به این مجموعه اضافه می‌شود رادارهای ثابت فعال در لحظات اول با استفاده از موشک کروز سرکوب خواهند شد و هیچ تصویر کلی از فضای منطقه برای کشور مورد حمله وجود ندارد شناسایی‌های قابل انجام در حالت غیر فعال راداری منوط به رصد پسیو فضا (به صورت کوتاه‌برد) و شنود رادیویی خواهد بود کشور حمله کننده سکوت کامل رادیویی را رعایت خواهند کرد به همین جهت برای جلوگیری از ناهماهنگی در فضا حتی در صورت وجود یک ائتلاف عمده خملات هوایی بر عهده یک کشور خواهد بود اطلاعات شنود رادیویی بیشتر مربوط به عملیات پروازی درون فرودگاه و حین سوخت‌گیری خواهد بود به همین جهت کشور مورد حمله می‌تواند از تراکم هوایی اهداف واقعی در زمان حمله هوایی آگاه شود اما شناخت تفاوت عملیات بمباران  هوایی و یا سرکوب هوایی پیش از وقوع غیر ممکن خواهد بود       چالش‌های موجود برای کشور مورد حمله ۱) هر لحظه زیر ساخت‌های بیشتری منهدم می‌شود ۲) در صورت فعال کردن پدافند راداری دارایی دفاعی در معرض تهاجم قرار می‌گیرد و اهتمال نابودی کامل آن وجود دارد   به عبارت دیگر خانه‌ای درحال آتش گرفتن و سوختن است اما کسی نمی‌تواند سطل آب را بردارد چون به چاه حمله می‌شود فشار افکار عمومی و ناپختگی سیاستمدارن سبب می‌شود تا برای نشان دادن کوچکترین پیروزی به آب و آتش بزنند و دستورات اشتباه نظامی صادر کنند مانند فعال سازی دفاع هوایی     روش‌های مقابله کشور مورد حمله   ۱) مورد هدف قرار دادن پایگاه‌های هوایی پشتیبانی دشمن با استفاده از سکوهای موشک هدف اصلی این بخش وارد آوردن تلفات به توان لجستیک دشمن برای سوخت گیری هوایی، تدارکات نیروی زمینی و آشیانه‌های آواکس است. دقت در این بخش سبب می‌شود تا با وارد آمدن خسارت به سوخت‌رسان‌ها توان هوایی دشمن در حجم پروازها در کوتاه مدت در محدودیت قرار گیرد   ۲) هدف قرار دادن پایگاه‌های هوایی ثابت دشمن به منظور افزایش تلفات پرنده‌های دشمن، درگیر شدن استعداد دشمن به ایجاد امنیت فرود و برخاست هواگردها و کاهش آمادگی مراکز پشتیبانی زمینی و باندها   ۳) هدف قرار دادن مراکز پروازی متحرک دشمن این بخش سخت ترین بخش اقدام متقابل است که در آن باید به انهدام ناوهای هواپیمابر، رزمناوهای حامل کروز و ایستگاههای زمینی موشک کروز است اقدام علیه این اهداف به اقدامات موشکی از راه دور ( با درصد موفقیت بسیار پایین ) و اقدام موشکی از نزدیک(باز با احتمال موفقیت پایین) تقسیم می‌شود در اقدام از راه دور موشک‌های بالستیک مورد استفاده قرار می‌گیرند که خطای خاص خود را دارند در اقدام نزدیک واحدهای موشکی به صورت شناور به فاصله مطمئن از واحد دشمن رسیده و آن را مورد حمله قرار می‌دهند برتری هوایی دشمن و عدم وجود اصل غافلگیری از معایب این طرح است استفاده کوتاه مدت از پدافند هوایی در این عملیات بدون طرح مطمئن بسیار حطرناک و عدم استفاده از آن موجب نابودی یگان‌های عمل کننده در چتر برتری هوایی دشمن خواهد شد   ۴) هدف قرار دادن مراکز صنعتی و سیاسی متحدان دشمن در منطقه این عمل یک شمشیر دو لبه خواهد بود  از یک طرف هزینه زمان را برای دشمن افزایش خواهد داد و از طرف دیگر عزم جهانی را بر علیه کشور مورد حمله افزایش خواهد داد این عمل در اصل یک توان بازدارنده برای عدم دخالت همسایگاه در حمله خواهد بود اما در صورت اجرا راه بازگشت سیاسی برای کشور غیر ممکن خواهد بود و  تسلیم سیاسی هدف دشمن قرار خواهد گرفت اما بهترین روش برای تحمیل هزینه به دشمن و افزایش روحیه داخلی بدون وارد آوردن تلفات به نیروهای خودی همین روش است بهانه لازم برای این حمله استفاده دشمن از پایگاه‌های کشور همسایه و پالایشگاه‌های تولید کننده سوخت آن‌ها است     ۵) اقدامات هوشمندانه در پدافند هوایی پس از تحمیل هزینه عملیات نظامی به دشمن، به وسیله بمباران مراکز نظامی و صنعتی، شدت حملات دشمن بیشتر و بیرحمانه‌تر خواهد شد در این مرحله بمباران‌های انبوه مراکز صنعتی نزدیک شهرها و مراکز نظامی! درون شهرها مدنظر خواهد بود تا هزینه روانی را برای سیاستمداران کشور مورد حمله افزایش دهد در این حالت هواپیماها به عمق بیشتری از هدف نفوذ خواهند کرد و شخم زدن در دستور کار قرار خواهد گرفت حفاظت ازاین  مراکز به سیستم‌های پسیو، اپتیکی و توپخانه کوتاه‌برد سپرده‌می شود پس از آغاز حمله دشمن و آغاز بمباران  تمام سیستم‌های میان‌برد پدافندیبه نوبت یا یکباره  برای ره‌گیری هواپیماهای مهاجم و سرکوب کننده روشن و اقدام به عملیات دفاعی میکنند تقسیم وظایف برای نابودی بمب افکن‌های بلند برد، آواکس‌ها سوخت‌رسان‌ها ، پنهان کارهای تهاجمی، پنهان کارهای سرکوب کننده پدافند در مجموعه مهاجم، پنهان کارهای برتری هوایی، پنهانکارهای تیم پشنیبان بازگشت در هر منطقه فضایی به صورت کاملا مشخص باید انجام شده باشد تا بیشترین تلفات از دشمن گرفته شود.   به فرض غلبه بر تمام مشکلات تکنیکی ردیابی  پنهانکارها! تلفات دشمن در خوشبینانه ترین حالت‌ها از ۳۰ درصد تجاوز نخواهد کرد و باز در بهترین برآوردها حداقل ۵۰ درصد توان پدافند منطقه نابود خواهد شد میزان موفقیت به تعداد آتشبارها ، رادارهای کاذب و نوع چینش آنها در مسیر هوایی مرتبط است   مهمترین عامل در موفقیت این عملیات دفاعی تشخیص زمان درست آن است هر طرف که شتاب‌زده تر عمل کند بیشتر متحمل تلفات خواهد شد و این مساله به صبر دو طرف و با شتابزدگی آن‌ها بستگی دارد     پس از این مرحله بر آورد هزینه دو طرف مشخص میکند آیا استفاده از نیروی هوایی مقرون به صرفه هست یا باید با موشک باران فشار را بر کشور مورد حمله زیاد کرد   پ ن ۱ : این سناریو بر مبنای قدرت کافی بازدارندگی کشور مورد حمله برای تهاجم زمینی تهیه شده است
  21. مطالب بسیار ارزنده‌ای بود   اما چرا فتو فانتوم‌های ما در جنگ عراق هنگام استفاده از این مهمات لیزری مورد اصابت قرار می‌گرفتند؟ سیستم غلاف هدف گذاری لیزری پرنده را به یک هدف ساده برای پدافند میکند اما به نظر می‌آید تلفات فتو فانتوم‌های آمریکایی در ویتنام بسیار پایین تر از عملکرد ما در جنگ بود
  22.   در خبر‌ها داشتیم که موشک‌های دوش پرتاب به تعداد زیاد از منابع مختلف به دست مخالفین رسیده است احتمال دارد خروج Su25 ها  برای جلوگیری از تلفات این نوع از هواپیماها است چون این هواپیما با توجه به ارتفاع عملیاتی کم مهمترین هدف پس از بالگردها محصوب می‌شود به نظر می‌رسد حضور بالگردها نیز کاهش محصوص دااشته باشد و حداکثر در عملیات‌های محدود بر علیه داعش استفاده شود   هنوز معلوم نیست مذاکرات ژنو چرا ادامه پیدا میکند واز این مذاکرات  چه چیز عاید روسیه، سوریه و ما می‌شود اما پس از این مذاکرات حتی اگرروسیه در سوریه باقی بماند جنگ بسیار متفاوت وسخت‌تر خواهد  بود
  23. پروازهای آموزشی سپاه  بر روی هواپیمای توکانو  بسیار زیاد شده. این امر نشان دهنده تصمیم ضربتی برای تربیت خلبان است احتمالا از این خلبان‌ها برای Su22 ها استفاده خواهد شد اما اینکه خود Su 22 ها به عنوان جنگنده تاکتیکی استفاده خواهند شد یا به عنوان هواپیمای آموزشی جت برای ایجاد بسترآموزش خلبان هنوز معلوم نیست اگر هدف دوم مد نظر باشد باید منتظر ورود Su 30 به هوا فضای سپاه بود   پ ن۱: در موقع خرید Mig29 سپاه نیز درخواست خرید یک اسکادران آن را داشت و حتی خلبان برای آموزش به شوروی اعزام کرد