najaf47

Moderators
  • تعداد محتوا

    1,267
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    5

تمامی ارسال های najaf47

  1. [quote][quote]Taian TAS5380 8 × 8 ترانسپورتر پرتاب عضله نعوظی (تلفن) [3][/quote] نجف جان این قسمت رو متوجه نشدم منظورش چی هست [/quote] بسمه تعالی با سلام ابراهیم جــــــــــــــــــــان ، بد برندار برادر..... بزار زمین خوباشو وردار....
  2. [quote]نجف جان در ضمن اگر راجع به کربلای 5 و یا دخالت نیروهای دیگر کشورها برای کمک به صدام ( اسیرهای کشورهای دیگه رو میگم ) خاطره ای بگذارید بد نیست یا علی[/quote] بسمه تعالی با سلام رضا جان به روی چشم. اتفاقاً هم توو والفجر یک اسیر خارجی(هم عربی و هم اروپایی!) گرفتیم و هم توو والفجر هشت توو فاو و هم کربلای 5 توو شلمچه. البته توو والفجر ده توو حلبچه هم بوده ولی من خودم به عینه توو اون عملیات ندیدم و فقط از قول بچه رزمنده ها توو عملیات والفجر ده شنیدم که میگفتند یه سری زن سوییسی و .... بوده ولی توو مرصاد هم که خود حقیر بودم از این زنهای سوییسی اسیر گرفتیم.منتها این رو بگم که توو طول جنگ زنهایی که اروپایی بودن(فرانسوی و سوییسی و فکر کنم کانادایی و حالا دو سه کشور دیگه اروپایی که حضور ذهن ندارم) و یادمه اسیرشون کردیم بیسم چی بودن که بیشتر ، بیسیم چی تیپ ها و لشکرها و در ستادهای فرماندهی فرماندهان تیپ ها و لشکرهای بعثیها کار میکردند. که انشاءالله به طور مفصل بعداً بهش خواهم پرداخت. این رو هم بگم که در بین اسرا، اسیران مرد بعضی کشور های عربی افریقایی که مزدور بعثیها بودند، هم بود که توو خطوط اول جبهه و دوشادوش عراقیا با ما میجنگیدند و پستهای مختلفی هم داشتند. مثلاً توو همین والفجر یک بچه هامون دو تا اسیر سودانی و مصری گرفته بودند که حقیر اون سودانیه رو دیدم... سیاه سیاه ! [b]که خدایی یارو بدجوری شب بود....[/b] و خیلی هم گُنده و درشت هیکل و تقریباً چاغالو.... که اگه فرصتی شد بعداً بهشون انشاءالله اشاره مبسوط تری خواهم کرد. [quote]چی قاطی نبودن کم لطفی میفرمایید از فامیلهای من ۳ نفر رفتن جبهه ۱شهید ۱ معلول و یکی دیگش هم سالم که شوهرخاله بنده هستن. چقدر جنگهای شما با جنگهایی که من بودم فرق میکنه. [/quote] سمندون جان. ببخشین تو رو خدا .انگاری سوء تفاهم پیش اومده و حقیر نتونستم خوب منظور حرفم رو توو اون یه تیکه از مطلب برسونم. آخه اصلاً منظورم از قاطی بودن و قاطی شدن این نبود که اونها حتی با ما توو جبهه ها و دوشادوش رزمندگان اسلام اصلاً حضور نداشتند. نه... ، بودند لا اقل خدایی خود حقیر یک موردش رو به عینه دیدم در تابستان سال 1364 و بعد از عملیات بدر ، که یه روحانی طلبه ای بود شیعه و با ما توو آتشبار سوم توپخانه 63 خاتم الانبیا(ص) که روحانی پیشنماز بچه ها بود و توو قم درس هم میخوند و اهل مزار شریف فکر کنم بود.اتفاقاً شبیه ژاپنی ها بود وبنده خدا تکیده و لاغر و قدی کوتاه داشت. اسمشو دقیق یادم نیست.... که امیدوارم یادم بیاد.... البته بچه های لبنانی حزب الله هم اون موقع داشتیم که و اتفاقاً بخاطر اینکه بچه های پدافند هواییمون (که حقیر مدتی هم باهاشون همسنگر بودم) یه جنگنده عراقی رو با توپ 23 م.م دو لول توو همون منطقه عملیاتی بدر توو هور العظیم زده بودند (که حقیر عکسشو دارم) تشویقی فرستادنمون مشهد پابوس آقا امام رضا(ع) و اون لبنانیها( سه نفر بودند که اسامی دوتاشون رو خوب یادمه و بعد از جنگ هم بخاطر یه سری ماموریت که رفتم باهاشون توو لبنان نیمچه رابطه ای بود )هم باهامون همراه بودند و حقیر توو راه و توو مشهد خیلی باهاشون عیاق شدم و چون یه همچی عربی ای هم بلدم نقش مترجمشون رو ایفا کردم. کلاً این بندگان خدا های غیر ایرانی که اونجا بودند برای گذروندن دوره های آموزش های گوناگون توو جبهه میو مدن وقتی دوره آموزش مربوطه شون تموم میشد هم برمیگشتن کشورشون. به هر حال منظورم از قاطی بودن این بود که مثل این روزها و سالها که توو اینترنت و چت روم ...برادران افاغنه با گستردگی بیشتری حضور دارند ،نبود . و از طرفی هم اون سالها به هر حال مهاجر افغانی به تعداد سالهای امروزی نبود و مردم کشور ما هم متاسفانه بخاطر ذهنیتهایی که(متاسفانه یک سریشون بی ارتباط هم نبود) پیدا کرده بودن. فلذا از حضور اونها متاثراً بخوبی یاد نمیشد. خب خیلی هاشون هم اومدن جبهه و ایران برای آموزش که بچه های سالم و خوبی بودن ولی چون این قضیه اون موقع سرّی بود لذا کسی(عموم جامعه) از حضور این بندگان خدا خبر نداشت که .... و گفتم متاسفانه ذهنیتها هم از حضور اون جمعی ( البته اقلیت قلیلشون ) بود که پایبندی درستی به اخلاق و احکام اسلامی نداشتند و مشکلاتی در سطح جامعه پیش اورده بودند که ذهن همه رو مغشوش کرد و مردم عوام هم که متاثّر از ظواهر این قلیل..... در آخر اینو بگم که بله جنگ ما با جنگ شما شیوه اش خیلی فرق داشت. ببینید جنگ در افغانستان بیشتر بخاطر نبود انسجام نظامی واحد در تمام یگانهای جنگجو (که مهمترینش بخاطر نداشتن یک رهبر مقتدر و متعالی که همه قبولش داشته و تحت امرش باشن هست) و نیز بخاطر نداشتن امکانات بالقوه برای یک جنگ منظم و مدرن و از همه مهمتر وضعیت جغرافیایی منحصر به فردی که بهترین و موثرترین و کم هزینه ترین شیوه نبرد رو تدوین و مشخص میکنه این هست که جنگ کاملاً چریکی انجام بشه. ولی در دفاع مقدس ما فقط در سال اول که نیروهامون منسجم نشده بودن و هنوز ارتش هم تحت فرمان بنی صدر خائن بود((((( که استراتژیش این بود که بذاره دشمن همینجوری بیاد توو خاک ما جلو تا بعدها ما خودمون رو سر صبر منظم و منسجم و مجهز کنیم بعد بریم سراغشون و تازه شروع کنیم به عقب روندن دشمن!!!!!!)))) که اگه امام راحل و مردم همیشه در صحنه ما هوشیاری بیداری بخرج نمیدادن و دخل اون و منافقین رو نمیاوردن هیچ بعید نبود صدام همونطور که وعده داده بود سه روزه بیاد تهرون!!! ولی بعد از اون یکسال پر التهاب انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و عزل و فرار اون خائنین بلافاصله همه با فرمان امام راحل منسجم و متحد شدند و استراتژی نوین و جدیدی در جنگهای جهان شکل گرفت. که جنگی منظم و با برنامه که البته آمیخته هایی از پاراگرافها و شیوه های جنگ چریکی و حتی شمّه هایی از شیوه های پارتیزانی داشت و مهمتر اینکه مبتنی بر سرعت و قدرت نیروهای پیاده بود.شاید برخی بگویند که این روش(بطور کلّی) قبلاً از سوی بعضی کشورها استفاده شده بود ماندد روسیه و یوگسلاوی در جنگ دوم جهانی ولی به واقع چنین نیست چون جنگ اونها بیشتر جنبه پارتیزانی که گونه ای منسجم تر و مدرن تر از جنگهای متداول چریکی هم عصر خود بود ، داشت. ولی جنگ ما اولتفاوت مهمی که داشت تفاوت ماهوی آن بود و بعد مبتنی بر داشته های موجود امکاناتی یعنی به طبع امکانات موجود طراحی و انجام میشد و با این وصف در نهایت قدرت و سرعت عمل اجرا واغلب نتایج خیره کننده و رضایت بخشی حاصل داشت. و البته دلایل دیگری هم مبتنی بر نوین بودن شیوه جنگ ما در دوران دفاع مقدس وجود دارد که از حوصله این پست خارجه. یا علی مدد.
  3. [quote][quote]فکر نمی کنم اس 300 های چینی کیفیت نمونه اصلی را داشته باشند! ولی برای انتقال فناوری بسیار مناسبند! البته هیچوقت تکیه به توان خارجی برای بخش مهمی مثل پدافند عاقلانه نیست![/quote] قطعا همینطور هست (و اگرنه چین همین اواخر اقدام به خرید اس 300 نمیکرد) ... اما اونچیزی که در این سامانه (HQ-9) جالب هست 200 کیلومتر بردی هست که براش اعلام شده ! دوستان امکانش هست یه تحقیقی بکنند ببینند این برد صحت داره یا نه ؟ منابع مختلف سرعتش رو هم متفاوت اعلام کردن ! از 2 تا 4.2 ماخ داریم ...[/quote] بسمه تعالی با سلام ابراهیم جان ویکی پدیا که اینطور گفته: نوع زمین به هوا موشک ساخت جمهوری خلق چین تاریخچه ورود به خدمت در سرویس 1997 [1] استفاده شده توسط ارتش آزادیبخش خلق بخش نیروی دریایی ارتش تاریخ تولید تولید کننده CPMIEC تولید 1980s [1] مشخصات وزن 1300 کیلوگرم طول 6.8 متر -------------------------------------------------- ------------------------------ وزن کلاهک جنگی 180 کیلوگرم -------------------------------------------------- ------------------------------ موتور راکت دو مرحله ای سوخت جامد محدوده عملیاتی 200 کیلومتر (دامنه کج) [1] [2] [3] سقف پرواز 30 کیلومتر (98،425 فوت) [1] سرعت ماخ 4.2 راهنمایی سیستم هدایت ساکن با اواسط دوره بروز رسانی و رادار فعال ترمینال homing راه اندازی پلت فرم Taian TAS5380 8 × 8 ترانسپورتر پرتاب عضله نعوظی (تلفن) [3] نوع ویرانگر یا علی مدد
  4. بسمه تعالی با سلام [i][size=18][color=red]سلسله مقاله ای مهم و مبسوط در چند بخش، اختصاصي از فارس:[/color][/size][/i] [b][size=18][color=green]نگاهي به گفتمان استراتژي و رهبري امام خميني(ره) در دفاع مقدس[/color][/size][/b] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/A0860919.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/untitled%7E3.jpg[/img] [b][size=18][color=green]خبرگزاري فارس:حضرت امام (ره) با بكارگيري گفتماني نوپديد مبتني بر متون شباهت نما به فرهنگ اصيل صدر اسلام و ائمه عليهم السلام دست به طراحي استراتژئي زد كه از ديد "انتخاب عقلائي " و "رئاليسم " امري ناممكن و محال مي نمود .[/color][/size][/b] [b][color=blue]بخش(1)[/color][/b] [b][color=blue]* چكيده [/color][/b] اين مقاله به بررسي رهبري امام خميني در دفاع مقدس از دو زاويه ي استراتژي امام (ره) و رهبري ايشان دردفاع مقدس مي‌پردازد و مبتني بر گفتمان نو پديد حضرت امام (ره) و بكارگيري عناصر و مفاهيم آن، استراتژي امام (ره) در جنگ را تبيين و ترسيم مي‌كند و پس از مشخص نمودن استراتژي ايشان به عنوان بستر تحقق اهدف جنگ تحميلي به ترسيم ابعاد رهبري ايشان براي نيل به اين استراتژي مي‌پردازد. زواياي دو گانه اين مقاله از گفتمان شباهت محور (به فرهنگ صدر اسلام و ائمه اطهار عليهم السلام) به ترسيم الگوي استراتژي امام رسيده و مبتني بر چهره‌هاي سه گانه رهبري امام (ايدئولوگ، فرمانده، بنيان گذار) درصدد چگونگي رهبري امام (ره) براي نيل به اين استراتژي در جنگ تحميلي مي‌پردازد و ضمن اشاره به اهداف و ابزارهاي استراتژي امام، به رهبري امام به عنوان رهبر معنوي، رهبر سياسي و رهبر نظامي براي نيل به اهداف استراتژي ايشان مي‌پردازد. ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [b][color=blue]واژگان كليدي :[/color][/b] امام خميني، رهبري، استراتژي، رهبري سياسي، رهبري معنوي، رهبري نظامي گفتمان، گفتمان شباهت محور، متن شباهت‌نما ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [b][color=blue]* مقدمه و چارچوب نظري [/color][/b] امام (ره) به عنوان رهبر ايدئولوژيك انقلاب ، اصول و زمينه عقيدتي پيدايش انقلاب را در قالب نظامي از انديشه و تفكر به عنوان پيشوانه فكري و نظري انقلاب در مكتب فكري جديدي ارائه كرد. اين مكتب فكري كه براساس آن تعريف جديدي از انسان، جامعه، جهان و جايگاه انسان در نظام هستي ارائه مي‌شود،جايگاه همه مسايل را در منظومه فكري آن مشخص كرده و راه حل مشكلات جامعه و راه رسيدن به نظام مطلوب را پيشنهاد مي‌دهد و به عنوان كتاب راهنمايي است كه چگونگي ترميم و بازسازي يك جامعه را ارايه مي‌دهد. منوچهر محمدي معتقد است: ايدئولوگ يا راهگشاي فكري انقلاب، نه انتخابي است و نه انتصابي، بلكه بر پايه مقبوليت نظريات اوست {كه يك مكتب فكري با رهبري يك ايدئولوگ قابليت تبديل شدن به گفتمان حاكم بر جامعه را دارد}. در نتيجه بر پايه مقبوليت نظرات يك ايدئولوگ مردم به او معتقد مي‌شوند و دعوتش را به خاطر اصالت پيام و حقيقت انديشه‌اش مي‌پذيرند (منوچهر محمدي، ، 1381، ص 48). بسته به اين كه مكتب فكري ارايه شده از سوي رهبر تا چه حد اصالت و حقانيت داشته باشد و حاوي چه ميزان از ارزش‌هاي علمي، اخلاقي و علمي باشد كه بتواند ايمان و اعتماد مردم را جلب كند، مي‌تواند موجبات پاي‌بندي، تعهد همگاني و فداكاري مردم را در تحقق آن فراهم نمايد. گفتمان نيز با بكارگيري "ايدئولوژي مبتني بر همين مكتب فكري به وجود مي‌آيد و در پي دست‌يابي به نتايج علمي و برانگيختن احساسات مردم است " (بشيريه ، 1372، ص 82) امام خميني با ارائه چهره هاي مختلف يك رهبر نقش ها و كار ويژه هاي خاصي را ،در قالب رهبري سياسي، معنوي و نظامي در فرايند جنگ نشان داده كه صاحب نظران مبتني بر نظريات رهبري، سه چهره ي متفاوت از آن ارائه داده اند. (محمدي، 1381ن ص 57-33 و 99-67) [b][color=blue]1- رهبران فكري يا ايدئولوژي پرداز:[/color][/b] با ايفاي نقش ايدئولوگ يا بنيان گذار مكتب فكري انقلاب و طرح ايدئولوژي انقلاب [b][color=blue]2-. رهبران بسيج گر يا كاريزمائي: [/color][/b]كه با ايفاي نقش قهرمان يا فرمانده كل عمليات انقلاب نقش بسيج گري فعالي در اين مرحله دارد و به دليل خصوصيات كاريزمائي، داراي مهارت فراواني در تحريك مردم به عمل سياسي (و نظامي) است، سلاح او زبان و نطق و بيان اوست كه به وسيله آن مكتب فكري انقلاب را ساده و عامه فهم مي كند ( بشيريه، حسين، 1372، ص 92) يك رهبر فرمانده، معمولاً داراي پايگاه اجتماعي وسيع، نبوغ، استعداد و خلاقيت ويژه اي مي باشد كه با كسب مقبوليت كافي از ميان گروه هاي انقلابي نقش غير قابل انكاري را در سمت و سوي تحولات انقلابي ايفا مي كند، رهبري اين فرمانده از سويي متكي بر ايدئولوژي و از سوي ديگر معطوف به مديريت است و تداوم پيوند بين گذشته و آينده انقلاب را تضمين مي كند. بنابراين " او كتاب ناطق انقلاب است و استراتژي و تاكتيك مبارزه، بسيج نيروها، جبهه گيري ها و شعارهاي عملي را تعيين مي كند و به ارزيابي نيروها و امكانات مي پردازد و انقلاب را از بن بست ها، مهلكه ها و پرتگاه ها نجات مي دهد " (محمدي، 1381، ص 49) اين بحث كه در رهبري سياسي و نظامي امام متجلي مي شود در بحث رهبري سياسي و نظامي نشان خواهد داد كه چگونه رهبري امام به عنوان فرمانده، جنگ را اداره كرد وادامه داد. [b][color=blue]3. رهبران سياست گذار و مدير:[/color] [/b]كه با ايفاي نقش زمامدار حكومت انقلابي يا سياست مدار و معمار جامعه پس از انقلاب، مباني قدرت انقلابي را تحكيم و خود انقلاب را نهادينه مي كنند و هم در عرصه نظري و هم در عرصه عملي به تثبيت و استقرار نظام جديد كمك مي كند. بنابراين در اين شرايط وجود رهبراني كه درهر سه نقش حضور داشته اند بسيار مغتنم است ( شفعيي فر، 1384، ص 18 و 17)بر همين اساس، برخي معتقدند كه علي رغم تفاوت ها و تمايزات سه چهره ي رهبري و گاه تعارضات آن ها، ايده آل ترين و موفق ترين نوع رهبري انقلاب، آن است كه هر سه چهره رهبري در شخص واحدي جمع باشد ( محمدي، 1381، ص 50 و بشيريه، 1372، ص 92) بنابراين بسياري از اعمال، فعاليت ها و اقدامات پس از انقلاب فقط به صرف نظر وخواست چنين رهبري مشروعيت پيدا مي كند و قانوني مي شود: اين امر بدان سبب است كه رهبران انقلابي به خصوص اگر كاريزمائي و داراي هر سه چهره رهبري باشند، داراي نوعي قدرت موسس ومشروعيت بخش هستند و تا زماني كه نظام جديد و نهادها و ساختارهاي آن استقرار نيافته اند - و حتي پس از آن - اين رهبران فوق همه نهادها و قوانين قرار مي گيرند و مردم و نهادها نيز ايفاي اين نقش را پذيرا مي شوند. ( شفيعي فر، 1384، ص 19). [color=olive]حضرت امام (ره) نيز با ايجاد يك گفتمان در قالب ايدئولوژي و مكتب فكري و هدايت جامعه و ساختار هاي قدرت در خصوص اولويت بخشي به جنگ به عنوان فرمانده، و ايجاد پلي بين ايدئولوژي و مديريت با استفاده از رهبري معنوي خود، همچنين با ايفاي نقش بنيان گذار به نهادسازي و مشروعيت بخشي به آن در عرصه جنگ پرداخته و با تاسيس بسيج، نهادمند كردن سپاه، شوراي عالي پشتيباني جنگ و... به اين نهادها مشروعيت و وجاهت قانوني دادند كه در بخش رهبري امام (ره)در جنگ به بخشي از آن اشاره خواهد شد. بنابراين اين مقاله بررسي دو گانه‌اي است كه از يك سو به تبارشناسي پيدايش و ظهور گفتمان جنگ تحميلي به منزله‌ي يكي از حوزه‌ها و منظومه‌هاي نمادين رهبري امام خميني در طراحي استراتژي جنگ تحميلي و از سوي ديگر مبتني بر گفتمان امام(ره) در جنگ به استراتژي و نقش ايشان در رهبري معنوي، سياسي و نظامي جنگ مي‌پردازد. [/color] [url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8907141555]فارس[/url] [color=blue][size=24]ادامه.....[/size][/color]
  5. [size=9]بسمه تعالی با سلام[/size] [b][size=18][color=blue]بخش پایانی[/color][/size][/b] [b][size=24][color=green]* نتيجه گيري [/color][/size][/b] حضرت امام (ره) با بكارگيري گفتماني نوپديد مبتني بر متون شباهت نما به فرهنگ اصيل صدر اسلام و ائمه عليهم السلام دست به طراحي استراتژئي زد كه از ديد "انتخاب عقلائي " و "رئاليسم " امري ناممكن و محال مي نمود و مبتني بر سه چهره ي رهبري و مقبوليت همگاني استراتژي خود جنگ را تا پايان به همين نحو اداره و مديريت كرد، گاه در قالب رهبري معنوي، گاه سياسي و گاهي هم نظامي و تا پايان عمر خويش نيز مقبوليت استراتژي و رهبري خويش را در ميان سياستمداران ، نظاميان و عموم مردم از دست نداد كه اين نشان از اصالت الگوي ايشان در انتخاب استراتژي و مدل رهبري ايشان دارد و در پايان توانست با استفاده از ابزار استقامت، پايداري و شهادت طلبي مبتني بر شباهت جوئي به ائمه اطهار ايران را در جنگ پيروز نموده و در مجامع بين المللي عراق را به عنوان متجاوز تعيين نمايده و حقانيت ايران را در ميان مسلمانان جهان، مجامع بين المللي و كشورهاي منطقه به اثبات رساند و پوچي تئوري هاي انتخاب عقلاني( بر محور پوزتيويسم و ساير مكاتب مادي) در طراحي مدل استراتژي هاي نظامي ابزار محور در كسب پيروزي را به اثبات برساند. [b][size=18][color=green]منابع و مآخذ [/color][/size][/b] 1. فروغي جهرمي، محمد قاسم(1374)، عزت راز جاودانگي، تهران: بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس،چاپ اول. 2. جان نثاري، علي(1375)، "دفاع مقدس و نقش ولايي امام خميني "، مجموعه مقالات كنگره بزرگداشت سرداران و بيست و سه هزار شهيد استان اصفهان، اصفهان: لشگر14امام حسين عليه السلام، چاپ اول. 3. شيخيان، علي و عبداللهي، مهدي(1377)، نيروهاي مسلح در وصيت نامه امام خميني، قم: مركز تحقيقات اسلامي، چاپ اول. 4. شيرازي، محمد و سليماني، نعمت الله(1380)، عوامل معنوي و فرهنگي دفاع مقدس- تبليغات، قم: مركز تحقيقات اسلامي، چاپ اول، جلد شش. 5. دروديان، محمد(1373)، سيري در جنگ ايران و عراق؛ از فاو تا شلمچه، تهران: مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، چاپ اول، جلد سوم. 6. بشيريه، حسين(1372)، انقلاب و بسيج سياسي، تهران: دانشگاه تهران، چاپ اول. 7. محمدي، منوچهر(1381)، انقلاب اسلامي؛ زمينه ها و پيامدها، قم: دفتر نشر و پخش معارف، چاپ اول. 8. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ(1373)، سيري در جنگ ايران و عراق؛ از خونين شهر تا خرمشهر، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، چاپ دوم. 9. شيدائيان، حسين(1380)، عوامل معنوي و فرهنگي دفاع مقدس؛ رهبري امام خميني، قم: مركز تحقيقات اسلامي، چاپ اول، جلد چهارم. 10. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ(1378)، روزشمار جنگ ايران و عراق، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، چاپ اول، جلد43. 11. تيپ مستقل 83 امام جعفر صادق عليه السلام(1374)، سخن شمع خاتم، تهران: معاونت تبليغات و انتشارات نيروي زميني، چاپ اول. 12. خميني(امام)، روح الله(1378)، صحيفه امام، تهران:مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول. 13. خميني(امام)، روح الله(1361)،صحيفه نور؛ مجموعه رهنمودهاي امام خميني، تهران: سازمان مدارك فرهنگ انقلاب اسلامي، چاپ اول. 14. برزگر، ابراهيم(1373)، مباني تصميم گيري سياسي از ديدگاه امام خميني، تهران: سازمكان تبليغات اسلامي، چاپ اول. 15. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، فيش گزارش عمليات؛ شماره 0647 و 06968 16. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، فيش گزارش عمليات؛ شماره57 تا 61، مربوط به عمليات والفجر8. 17. Sheikh N.S., )2003(The Politics of Islam. Pan- Islamic Foreign Policy in a World of State, London: Rout ledge Curzone. [b][color=olive]نويسنده:محمد الوندي [/color][/b] منبع: [url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8907141555]ویژه نامه سی سالگی حماسه دفاع مقدس خبرگزاری فارس[/url] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/imam_khomeini.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/8_8907051578_L600.jpg[/img] [size=24][color=indigo]یا علی مدد.[/color][/size]
  6. [size=9]بسمه تعالی با سلام[/size] [b][color=blue]بخش(6)[/color][/b] [b][color=blue]* ج) رهبري نظامي امام خميني در جنگ [/color][/b] [b][color=green]1. نهاد سازي [/color][/b] امام (ره) در طول دفاع مقدس به عنوان رهبر و فرمانده كل قوا، تعيين استراتژي كلان جنگ را بر عهده داشت. با توجه به اينكه در اساساً وظيفه رهبري اين است كه در اطرافيان و پيروان خود، باور و اعتقاد را براي ادامه كار بوجود آورد و هميشه قادر نيست از طريق بيان مطالب و حكم به تكليف و ايراد سخنراني اين باور و اعتقاد را بوجود بياورد و براي ايجاد اعتقاد در اين تيپ افراد، رهبري احتياج به كسب موفقيت و پيروزي دارد... تا بتواند اين باور و اطمينان را ايجاد كند " (گزارش راوي، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه پاسداران، گزارش راوي، عمليات والفجر 8، گزارش 61 تا 57 به نقل از محسن رضائي) و از طرفي اجراي "تفكرات رهبري بايستي از مجراي تفكر ذهنيات مسئولين و سياست گذاران عبور كند و به صورت برنامه اجرائي درآيد كه اين برنامه ها مجوزهائي براي مردم و صدور امكانات به جبهه ها باشد. " (مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، گزارش راوي، عمليات والفجر 8، گزارش 61 تا 57، به نقل از محسن رضائي) بنابراين براي اينكه مركزي براي عملي كردن اين تفكرات در قالب برنامه و به عنوان مجرا وجود داشته باشد و در نتيجه و جمع بندي كه بدنه مديريت به آن مي رسد تا نتيجه اي كه راس هرم به آن مي رسد در نظامي كه اختيار و انتخاب خود دارد متفاوت نباشد و بدنه با راس هماهنگ باشد. ( مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، گزارش راوي، به نقل از محسن رضائي) بايستي نهادهائي كه مجري تفكرات رهبري است شكل بگيرد تا استراتژي كلان جنگ از مجراي آن عملياتي شود لذا امام در همين راستا دست به شكل بسيج مستضعفين زد اما به دليل اينكه سپاه پاسداران به صورت نهاد رزمي متولي بسيج نبود و در نهايت از طريق قانوني بودجه اي كه بايستي به آن تخصيص داده شود با ايراداتي مواجه مي گشت لذا امام (ره) براي نهادمند كردن و قانوني كردن سپاه در ساختار نظام جمهوري اسلامي طي فرماني به فرمانده كل سپاه مي فرمايد: "با توجه به اينكه در اصل 150 قانون اساسي، ادامه نقش سپاه در نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن تصريح شده است و نظر به اين كه انجام اين نقش بدون آمادگي سپاه از جهت تجهيزات و آرايش جنگي و فنون دريايي و زميني ها هوايي امكان پذير نيست. شما ماموريت داريد هر چه سريع تر سپاه پاسداران را مجهز به نيروهاي زميني، هوائي و دريايي نماييد تا در موارد لازم با همكاري و هماهنگي ارتش جمهوري اسلامي ايران از مرزهاي زميني، دريايي و هوايي كشور حفاظت نمايند " (صحيفه نور، ج 19، ص 228). لذا در راستاي ثمربخش بودن اين اقدام امام (ره)، محسن رضائي در اين باره مي گويد: "در سال 1365، (امام) حكمي دادند مبني بر تشكيل هرچه سريعتر و قوي تر نيروي دريائي سپاه، اگر ما آن زمان به دنبال نيروي دريائي نرفته بوديم، نمي توانستيم در خليج فارس آن همه افتخارات، براي اسلام و انقلاب به دست آوريم، در واقع پيش بيني حضرت امام، باعث كسب آن افتخارات شد. " (ستوده، 1373، ص 125) [b][color=green]2. هماهنگ كردن قواي مسلح [/color][/b] از ديگر اقدامات امام در رهبري نظامي جنگ، هماهنگي نيروهاي رزمي بود، چرا كه ظاهر ناهمگون و تفاوت سازماني ارتش كلاسيك، سپاه جوشيده از متن انقلاب و مردم و نيروهاي "بسيج " كه نيروهاي مردمي و ستون فقرات نظام اسلامي بود، دشمن را به اين پندار رسانده بود كه در جنگ پيروز است. اما امام با بيان اينكه مقصد تمام قواي مسلح يكي است( صحيفه نور، ج 13، ص 145)و هدف خدمتگزاري به اسلام است (همان، ج 20، ص 12) تاكيد داشتندكه در اجراي عمليات، كليه نيروها بايد تحت فرماندهي واحد اقدام نمايند تا به پيروزي برسند: "وحدت فرماندهي از مسائل مهم و سرنوشت ساز است كه بدون آن پيروزي ميسر نيست و عدم مراعات آن فاجعه آفرين است " (صحيفه نور، ج 14، ص 8) بنابراين طي حكمي مقام معظم رهبري را مامور هماهنگي بيشتر اين نيروها گردانيد "... به آن جناب ماموريت مي دهم كه از طرف اين جناب كليه اقدامات لازم را براي تمشيت امور ارتش و سپاه انجام داده و اهم امور را به اين جانب گزارش دهيد. " (صحيفه نور، ج 17ن ص 397) [b][color=green]3. رعايت اصول تصميم گيري [/color][/b] با توجه به اينكه در تصميم گيري آگاهي از امور جنگ مي تواند رهبر و فرمانده را در سياستگذاري دفاعي و نظامي بر اساس واقعيات كمك نمايد، امام براي آگاهي از مسائل جنگ و عمليات ها، از روزهاي آغازين جنگ به شوراي عالي دفاع فرمود: "از شوراي (عالي) دفاع مي خواهم كه هر روز اينجانب را از وضع جبهه ها مستحصر كند " (صحيفه نور، ج 13، ص 122) امام در رهبري جنگ بر تمامي ارگان ها و سازمان هاي مربوط به دفاع مقدس نظارت كامل داشت. گزارش هاي مختلفي از مسائل جزئي و كلي جنگ اعم از عملكردها، امكانات و تجهيزات وضعيت روحي و رواني رزمندگان اسلام، وضعيت خطوط مقدم جبهه و ... پيوسته به وسيله نمايندگان امام در تشكيلات مختلف سياسي نظامي و نيز فرماندهان قرارگاه ها و حتي فرماندهان لشگرها به ايشان ارائه مي شد. امام هم به طور دقيق آن ها را بررسي مي نمود و اگر مطلبي قابل پي گيري بود ويا اگر مشكلي بايد حل مي شد، سريعاً دستور پي گيري يا حل آن را صادر مي گرد. " ( شيدائيان، 1380، ص 124) "حضرت امام علاوه بر آنچه گفته شد، اطلاعات و اخبار گوناگون جنگ را از طريق كانال هاي غير رسمي هم به دست مي آورد. براي مثال، اعضاي دفتر يا بستگان ايشان در زمان هاي مختلف و شرايط گوناگون جنگ به جبهه ها عزيمت مي كردند و پس از بازگشت، مشاهدات خود را براي امام بيان مي كردند. امام حتي گاه افرادي را به صورت ناشناس، به جبهه هاي نبرد اعزام مي نمود تا وضعيت نيروهاي رزمي مناطق عملياتي را در نقاط مختلف جبهه ها بررسي نمايند و گزارش آن را به ايشان منتقل نمايد. " ( ر.ك: ستوده، 1373 ص 119، و انديشه هاي دفاعي امام، 1376، ص 34) بنابراين با توجه به گزارشات واصله با وسعت نظر امر جنگ را رهبري مي كرد و گاهاً فرمان هاي نظامي صادر مي كرد به طوري كه چند روز پس از آغاز عمليات پيروزمندانه والفجر 10، براي حفظ روحيه هجومي رزمندگان و استيصال دشمن، به فرماندهان دستور داد " با تداوم عمليات خود، مجال تجديد سازمان وتنفس عفلقيان شكست خورده و مستاصل را بگيرند " (صحيفه نور، ج 20، ص 188) ابتكار ديگر امام، فرمان انجام حمله هاي محدود و منطقه اي بود تا دشمن نتواند با آرامش خاطر تجديد قوا كند. از اين رو به فرماندهان نيروهاي مسلح فرمود: "شما در جبهه ها هيچ نگذاريد آرامش پيدا كن دشمن؛ اگر بگذاريد آرامش پيدا كند، مي رود و تجهيز زيادتر مي كند و شما را به زحمت مي اندازد. بايد نگذاريد كه او يك شب از اضطراب بيرون بيايد؛ الان در اضطراب هستند. نگذاريد آن ها از اضطراب بيرون بيايند. " ( صحيفه نور، ج 20، ص 13) محسن رضائي در اين خصوص مي گويد: در چند روز قبل كه خدمت امام بوديم؛ امام براي اولين بار فرمودند، سرعت عمل به خرج دهيد... دشمن متزلزل شده و وضعش خراب است و سپس طراحي عمليات هاي محدود كربلاي 2 و 3 و ... در راستاي دستور حضرت امام و ابتكار ايشان تهيه و اجرا شد و ضربات سنگيني بر ماشين جنگي رژيم بعث وارد آمد. " ( روز شمار جنگ ايران و عراق، ج 43، ص 428، 457 و 459). جلوگيري از دخالت افراد غير مسئول در مسائل نظامي امام خميني (ره) با آگاهي از اينكه اظهار نظرهاي غير تخصصي و مداخله جويانه برخي از مسئولان يا شخصيت هاي غير نظامي و صاحب نفوذ در ماه هاي آغاز جنگ نگراني فرماندهان مسئول در جبهه ها را در پي داشت فرمان داد: "كساني كه اطلاع نظامي ندارند، نبايد دخالت كنند در كار نظامي... بگذاريد كه آن ها روي نقشه هايي كه دارند، ( هر) طوري كه مي توانند عمل كنند " ( صحيفه نور، ج 13، ص 161-160). همچنين مردم عادي و نيز صاحب منصبان غير نظامي را از اعلام نظر شخصي درباره جنگ از تريبون عمومي منع مي نمود: " مردم عادي اطلاع از فنون جنگ ندارند، فنون جنگ را ارتش دارد... اگر يك روز پيشروي مي شود و يك روز عقب روي مي شود، نبايد اين را مجلس يا در بازار يا درنطق ها طرح بكنند چرا اين طور شد " (صحيفه نور، ج 13، ص 281) و ضمن منع اشخاص و مقامات غيرمسئول ازدخالت در امر فرماندهي ( صحيفه نور، ج13، ص 94) تصميم گيري در زمينه جنگ را به متخصصان واگذار مي كرد "من به همه نصيحت مي كنم كه راجع به جنگ كه الان ما ( به آن) مبتلا هستيم، نبايد اظهار نظر بكنند... جبهه ها را آن هايي كه متخصصند، تشخيص مي دهند كه بايد چه جور باشد " (صحيفه نور، ج 13، ص 281) [b][color=blue]* اعتماد به فرماندهان در مسائل تخصصي جنگ [/color][/b] "دخالت اصلي امام در جنگ، عمدتاً يك دخالت استراتژيك بود و ايشان استراتژي جنگ را كنترل و هدايت مي كردند و از ورود به مسائل تاكتيكي (تا آنجا كه اقتضا مي كرد) پرهيز مي كردند و چنانچه سياست نظامي را اعلام مي نمودند، در مصاديق آن دخالتي نداشتند واين به خاطر اعتمادي بود كه به فرماندهانشان داشتند. امام استراتژي را بسيار خوب هدايت مي كردند. مثل تداوم جنگ، دستيابي به اهداف درازمدت وكوتاه مدت " ( جان نثاري، 1375، ص 154 و 153، مقاله (دفاع مقدس و نقش والاي امام خميني (ره))، مجموعه مقالات كنگره بزرگداشت سرداران و بيست و سه هزار شهيد استان اصفهان، ناشر : لشگر 14 امام حسين، چاپ اول، 1375، ص 154 و 1539. در جلسه عالي فرماندهان جنگ در "شوراي عالي دفاع " نظرهاي مختلفي به امام (ره) داده مي شد و ايشان با قاطعيت ، رهنمودهايي مي دادند يا دستورهايي را ابلاغ مي كردند. با اين همه، هميشه مبناي كار امام اين بود كه فرماندهان خودشان تصميم بگيرند. ( پابه پاي آفتاب، ج 3، ص 117) "چپ و راست و آمريكا و نظار اين ها، وقتي كه در اين زمينه ها بحث و تحليل مي شد، ايشان خط كلي را مي داد كه چه كار بايد كرد، آخر سر هم با خنده مي فرمود: بالاخره ما وظيفه خودمان را انجام داديم. حالا حداكثر اين است كه بيايند هم اينجا كه ما ايستاده ايم، ما را بكشند. اوج پيروزي و سعادت ماست " ( پا به پاي آفتاب، ج 1، ص 280) [b][color=darkred]* ب) رهبري سياسي امام در خصوص جنگ [/color][/b] امام (ره) بامحور قرار دادن جنگ و دفاع مقدس كليه ي امورات كشور را مبتني بر آن هدايت مي كردند و در مقابل هر گونه عاملي كه بخواهد روند جنگ را كند كرده و بر روي آن تاثير منفي بگذارد با قاطعيت ايستادگي مي كردند. به طوري كه وقتي در پشت جبهه برخي ناآگاه و يا وابسته به بيگانه كه در سمت ها و پست هاي اجرائي نظام قرار داشتند، با سخنراني هاي خود، فضاي سياسي كشور را متشنج كرده و آشوب به راه مي انداختند كه باعث تضعيف روحيه رزمندگان مي شد حضرت امام با قاطعيت در مقابل آنان مي ايستاد و مي فرمود " اگر چنانچه اشخاص در اين برهه زمان كه ما ابتلاء داريم به جنگ - ابتلا داريم - (و) بايد آرامش محفوظ بشود، اگر كساني كه در اطراف كشور سخنراني كنند ( و) سخنراني آن ها اسباب تشنج بشود، آن شخص هر كس مي خواهد باشد، هر مقامي مي خواهد باشد، من او را به جاي خودش مي نشانم، قبل از اينكه شورش پيدا شود. " (صحيفه نور، ج 14، ص 270) از سوي ديگر امام (ره) با آگاهي كامل از كارآمدي مطبوعات كه در سراسر ايران از دورترين نقاط كشور تا خط مقدم جبهه توزيع مي شد، به طور دقيق ناظر تحليل ها و مقالات و گزارش هاي آنان بود تا به دفاع رزمندگان آسيبي وارد نشود. از اين رو در همان روزهاي اول جنگ، دستور اكيد فرمودند كه: در روزنامه ها در وضع فعلي موظفند از نشر مقالات و اخباري كه قواي مسلح را تضعيف مي نمايد، جداً خودداري نمايند. " ( صحيفه نور، ج 13، ص 94) " امروز اگر يك كلمه براي شكست اين قدرت هاي نظامي و انتظامي و پاسداران و عشاير گفته بشود، مستقيماً اين كلمه به ضد اسلام است " ( صحيفه نور، ج 14، ص 47) از اين رو، با توجه به تاثير مطبوعات بر روند جنگ، ايشان نويسندگان متعهد را به خدمت و پشتيباني از دفاع مقدس و ملت فرا مي خواند و مي فرمود: "اين نويسندگان، اين گويندگان، اين اطمينان را در ملت ايجاد كنند (كه) ما تا آخر پيروز هستيم " ( صحيفه نور، ج 13، ص 287) در همين راستا حضرت امام (ره) مسئولان بخش هاي مختلف قواي سه گانه را كاملاً تحت نظر داشت و همواره به آنان تذكر مي داد كه مبادا موضع گيري و عملكردشان در روحيه رزمندگان اسلام تاثير منفي بگذارد: "اگر خداي نخواسته به واسطه حرف هاي ما، به واسطه اقدامات ما، در جبهه يك سستي پيدا بشود - در جبهه جنگ - مسئولين همه ماهستيم " (صحيفه نور، ج 13، ص 281) همچنين امام به نمايندگان مجلس شوراي اسلامي درباه تبادل نظر آنان در مسائل گوناگون و به ويژه سخنراني هاي قبل از دستور كه از طريق رسانه هاي جمعي به گوش همه مي رسيد، مي فرمود: "اگر چنانچه در مجلس يك اضطرابي واقع بشود، يك وضع ناخوشي پيش بيايد، آن تاثيرش در جبهه ها هست. " ( صحيفه نور، ج 19، ص 243) هم ايشان هنگامي كه برخي از تريبون مجلس به شدت از دولت انتقاد كردند براي انيكه مسئله جنگ تحت الشعاع قرار نگيرد فرمود: " اين امر باعث سستي مردم بعضي مناطق كشور در شركت در نماز جمعه ودر جبهه ها شده است كه اخبار آن به اين جانب مي رسد ... ممكن است انعكاس آن موجب شكست سياسي بكله نظامي براي كشور اسلامي باشد " (صحيفه امام، ج 19، ص 421-422) همچنين درباره معرفي كابينه دولت به مجلس براي گرفتن راي اعتماد رهنمودهاي لازم را مي داد و با توجه به ارتباط برخي از وزراتخانه ها با جنگ، سرعت و دقت عمل مجلس شوراي اسلامي در دادن راي اعتماد به وزيران را خواستار مي شد تا مشكلي در دستگاه اجرايي و توان دفاعي كشور پيش نيايد: در اين مجلس (شوراي اسلامي) تمام كار را انجام بدهد و وزرا را زودتر و البته با نظر، بادقت همه چيز و به طور سريع اين كار انجام بگيرد كه تعطيل نباشد امروز، ما در وضعي هستيم (كه) در جنگ هستيم. (صحيفه نور، ج 19، ص 234) يكي ديگر از كارهاي امام در رهبري سياسي جنگ باز داشتن جامعه از توجه به مسائل انحرافي بود كه نمونه آن، تجمع هواداران بني صدر شامل اعضا و هوداران سازمان منافقين و دفتر هماهنگي مردم با رئيس جمهور در شهر مشهد بود. لذا حضرت امام با درايت كامل و شناخت توطئه انحراف افكار مردم از مسئله جنگ، براي جلوگيري از عكس العمل برخي گروه ها و ادامه يافتن اين درگيري سياسي خطاب به ملت فرمود " با توجه به حساسيت زمان در مقطع فعلي كه ما گرفتار جنگ با دشمنان اسلام هستيم... تقاضا مي شود از تعطيل و يا راهپيمائي هايي كه قرار است به اين عنوان انجام شود، صرف نظر نمايند " (صحيفه امام، ج 13، ص 406) و از سوي ديگر امام با كم اهميت جلوه دادن فعاليت هاي گروهك هاي تروريستي، همواره ملت را با توجه به جنگ و پشتيباني از رزمندگان، دلاوران عرصه پيكار فرا مي خواند: "همه ملت بايد توجه به جنگ داشته باشند وكشتارهايي كه شايد يكي از انگيزه هايش هم اين باشد كه مردم ذهنشان از جنگ منصرف بشود و ما خداي نخواسته در جنگ ببازيم - كه نخواهيم باخت، لكن (ممكن است) طول بكشد - اذهان خودتان را سرتاسر كشور اذهان خودشان را همه ملت متوجه به جنگ كنند ( صحيفه امام، ج 15، ص 27) " از ملت عزيز و خصوص دست اندركاران و قواي ملح مي خواهم كه هيچ امري آنان را از جنگ تحميلي اغفال نكند و جنگ را سرلوحه همه امور قرار دهند كه دست هاي خيانتكار براي انصراف آنان از جنگ در كار است "( صحيفه نور، ج 15ن ص 159) از ديگر اموري كه امام در رهبري سياسي خود در خصوص جنگ انجام مي داد يادآوري جنگ پس از انتخابات بود چرا كه فعاليت هاي سياسي كانديدا، حال و هواي جنگ را اعم از اعزام نيرو و پشتيباني و تداركات را تحت الشعاع خود قرار مي داد. لذا امام (ره) پس از پايان انتخابات مجدداً فضاي سياسي و تبليغي كشور را به نفع جنگ و رزمندگان تغيير مي داد: "مردم عزير ايران بعد از فراغت از انتخابات همچون گذشته به پشتيباني مادي و معنوي خود از جبهه هاي نبرد و رزمندگان ادامه دهند و سپاهيان نور را حمايت نمايند " ( صحيفه نور، ج 20،ص 215) [url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8907141555]فارس[/url] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_TOOBA39~0.JPG[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2_8906241351_L600.jpg[/img] [size=24][color=blue]ادامه....[/color][/size]
  7. [size=9]بسمه تعالی با سلام[/size] [b][color=blue]بخش(5)[/color][/b] [b][color=blue]2. تغيير صحنه ي نبرد [/color][/b] علاوه بر تشويق رزمندگان به نبرد، بسياري از اوقات پيام هاي امام ( ره) صحنه نبرد را به نفع رزمندگان اسلام تغيير مي داد به طوري كه بر عمليات هاي سخت، پيام هاي دلنشين و حماسه ساز تشويق به نبرد امام، مهم ترين راهكار تقويت روحيه ي تهاجمي ورزي نيروهاي خط مقدم جبهه بود، به گفته ي فرماندهان: " يك خط ازپيام حضرت امام كه در هنگام عمليات هاي جنگي در پشت بي سيم به ترتيب از بالاترين رده فرماندهي خوانده مي شد تا به خط برسد و مجموعاً چهار يا پنج دقيقه هم بيش تر طول نمي كشيد، آن قدر توانايي به رزمندگان مي داد كه شايد به اندازه ده ها بمب كه بر سر دشمن بريزد، تاثير داشت. " ( تيپ مستقل 82 امام صادق، 1378، ص 4) جمله " اي كاش در كنار شما در سنگر شما بودم " (صحيفه نور، ج 20، ص 21) كه همزمان با عمليات كربلاي 5 بيان شد اثري شگرف در صفوف استوار رزمندگان و مردم سلحشور ايران گذاشت. شهر اهواز در ابتداي جنگ در آستانه سقوط قرار رگفت حضرت امام به محض اطلاع از احتمال سقوط قريب الوقوع اهواز چنين فرمود: "مگر جوانان اهواز مرده اند؟ " رسيدن اين جمله امام به سپاه خوزستان، اقدام شجاعانه جوانان رزمنده ي اهوازي را عليه دشمن برانگيخت؛ تعداي از جوانان و برادران سپاه با كمين در مسير پيشروي نيروهاي دشمن، آنان را به عقب نشيني وادار كردند و بدين ترتيب، شهر اهواز از خطر سقوط حتمي نجات يافت (مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، 1373، ص 28) در روزهاي پاياني جنگ كه ايران رسماً قطعنامه 598 را پذيرفته بود، ارتش عراق و منافقان كوردل به گمان سست بودن روحيه رزمندگان، هجوم گسترده ي خود را به استان هاي كرمانشاه و خوزستان آغاز كردند تا نقشه ي روزهاي اول جنگ را مجدداً به اجرا درآورند. امام با پيام خود تمامي نيروهاي رزمي را به نبرد با دشمن فراخواند: "امروز روز حضور گسترده در جبهه هاست. فكر نكنيد كه ديگر جنگ تمام شده است، خود را مسلح به سلاح ايمان و جهاد كنيد؛ بر دشمن غدار رحم جايز نيست " (صحيفه نور، ج 20، ص 245) پس از اين پيام، اعزام هاي گسترده مردمي كه در تاريخ دفاع مقدس كم سابقه بود، از سراسر كشور آغاز شد. اين حضور و شوق به جهاد دلاوران عرصه پيكار باعث شد تا ارتش عراق و منافقين شكست سختي متحمل شوند و مرزهاي ميهن اسلامي از هجوم و شرارت آن محفوظ گردد. [b][color=blue]3. تقويت روحيه [/color][/b] كلمات دلنشين و نافذ امام بر دل و جان رزمندگان اثر شگرفي مي گذاشت و در پيروزي هاي حماسه دفاع مقدس نقش موثري داشت. دعوت نيروها به وحدت و انسجام، توجه دادن آنان به معنويت، دميدن روح توكل، اخلاص، شهادت طلبي، شجاعت و ... موجب تقويت روحيه و دوچندان شدن توان رزمي رزمندگان سلحشور بود. امام در يكي از ديدارها با تعدادي از فرماندهان قرارگاه هاي مشترك و سپاه و ارتش فرمود: " از هيچ قدرتي نترسيد وقتي خدا با شماست، همه چيز با شماست. شما خدا را داريد، ولو اين كه پشتوانه از شرق و غرب نداريد و اين افتخار شماست... مسلم بدانيد كه كسي كه خدا با اوست، شهيد بشود يا زنده باشد، پيروز است " ( صحيفه نور، ج 19، ص 2) تاثيرات اين سخنان چنان بود كه شهيد حجت الاسلام ميثمي مي گويد: " خدا مي داند از صحبت هاي امام مي فهمم كه يك عمليات موفق مي شود يا نه. امام بذر عمليات را در دل فرماندهان مي كارد و آن ها را به جهبه مي فرستد وقتي امام صحبت مي كنند بدانيد عمليات موفق مي شود " ( سخن شمع خاتم، ص 226، به نقل از شيدايئان، 1380، ص 179) در مرحله اول عمليات بيت المقدس در تاريخ 10/2/62 با توجه به اينكه در عراق براي پدافند خرمشهر طرحي شبيه به طرح اسرائيل براي حفاظت از كانال سوئز به كار برده بود " (مركز مطالعات وتحقيقات جنگ، 1373، ص 105) به همين دليل پيشروي نيروهاي اسلام در مراحل پاياني با مشكل مواجه شده بود و روحيه رزمندگان رو به ضعف نهاده بود و چيزي نمانده بود كه نتايج مرحله هاي قبلي نيز از دست برود. شهيد همت در باره ي اين وضعيت و تاثير گفته امام بر روحيه و توان رزمندگان مي گويد: "ديگر قدرت تصميم گيري نبودتا اين كه فرماندهان خدمت امام رسيدند و به امام عرض كردند كه فتح خونين شهر اين سختي ها را دارد و ما هر چه پيش بيني مي كنيم، باز نيرو و امكانات كم داريم و نمي توانيم حمله كنيم، شما نظر بدهيد كه چه كنيم، حمله كنيم يا نكنيم؟ تمام مطالب به حضرت امام عرض شد وامام در جواب گفته برادران فرمانده گفته بود " تا توكلتان به خدا جقدر باشد؟ " فرماندهان با شنيدن اين سخن بلافاصله به سوي منطقه جنوب حركت مي كنند. وقتي جمله حضرت امام براي لشكريان خسته بازگو شد، همه به گريه افتادند و گفتند حال كه امام اين چنين فرموده اند، به خدا توكل مي كنيم و امام راست مي گويند كه ما توكل به خدا نداريم و به اين علت سست هستيم. " (راز ماندگاري، ص 27، به نقل از شيدائيان، 1380، ص 180) اين جمله كوتاه كه از انفاس قدسي امام صادر شد چنان اثر عميقي بر روحيه ي رزمندگان گذاشت كه با عده و عده كم، دژهاي مستحكم دشمن را تصرف كردند و در عمليات بيت المقدس پيروز شدند. امام در جنگ تهديدها را به فرصت تبديل مي نمود به طوري كه عواملي كه در ابتدا مي توانست عامل شكست حتمي ما شود به عامل پيروزي تبديل مي شد به طور نمونه استكبار جهاني پيوسته با ارسال سلاح و تجهيزات مدرن و صدها نفر مستشار نظامي ماشين جنگي عراق را تقويت مي كرد و بدين وسيله، مردم حماسه ساز ايران را از ادامه نبرد و مقاومت مي رساند، اما امام در برابر اين گونه تهديدات فرمودند: " يك دسته شان مي ترسانند ما را از اين كه حالا ديگر صدام تانك هايش زياد شده است، اسلحه هايش زياد شده است: راست است اينها، زياد شده و من قبلاً گفتم اين يك خوشحالي است براي ما؛ براي اين (كه) جوان هاي ما آن ها (تانك ها ) را از آن ها ( نيروهاي عراقي) مي گيرند براي خودشان! " ( صحيفه نور، ج 19، ص 145) و بدين گونه، در پرتو تقويت هاي روحي امام، رزمندگان تعداد زيادي از تانك هاي پيشرفته دشمن را به غنيمت گرفتند و با آن ها اولين يگان هاي رزمي و توپخانه سپاه را به وجود آوردند. سخنان امام در ديدارهاي خصوصي قبل از عمليات ها نيز موجب تقويت روحيه فرماندهان يگان هاي رزمي بود. يكي از فرماندهان چند روز پيش از عمليات والفجر 8 مي گويد: "امام چند روز پيش فرمودند كه در وضع دشمن تغيير كده و امروز از هر موقعي بدتر است. اين نقطه قوتي براي ماست؛ قبلاً خود من و مسئولان قرارگاه اميدوار نبوديم، ولي چند روز قبل امام به همه روحيه داده است. " (فيش گزارش عمليات، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، ش 0647) از ديگر ويژگي هاي امام (ره) در دفاع مقدس اين بود كه تلاش فرماندهان را ناديده نمي گرفت و اگر بنا به دلائلي ناكامي به سراغشان مي آمد، با ظرافت خاصي و به كارگيري واژه ها و تعابير زيبا، روحيه آنان را تقويت مي نمود. مقام معظم رهبري درباره ي يكي از اين ناكامي ها وتعبير جالب و روحيه ساز حضرت امام (ره) مي فرمايد: در سخت ترين اوقاتي كه در جنگ به ما ضربه وارد مي شد، امام با آن دل بزرگ و با آن ناصيه منور الهي اميد مي داد. در ماجرائي ضربه سختي خورديم. (فرماندهان) خدمت امام آمدند و گفتند كه ما شكست خورديم. فرمودند: نه، شكست نبود، عدم الفتح بود، يعني ما پيروز نشديم... معناي فرمايش امام اين بود كه طوري نشده است؛ مي خواستيد پيروز بشويد، اما هنوز نشده ايد. هميشه اين طور به ما اميد مي داد. " (حديث ولايت، ج 8، 1377، ص 54) عمليات ناموفق بدر از دشوارترين شرايط پيش آمده بر دوران دفاع مقدس بود كه فشار روحي و رواني سختي را بر فرماندهان وارد ساخت. هنگامي كه اين اخبار به محضر حضرت امام (ره) رسيد ايشان بلافاصله به فرماندهان پيامي داد كه تاثيرش برق آسا و باورنكرني بود. امام فرمودند: " به فرماندهان ارتش و سپاه بگوئيد چون گزارش دادند بعضي ها ناراحت هستند، مي خواستم بگويم هيچ جاي نگراني نيست. البته من براي شهدا و شما دعا مي كنم، ولي بايد همه بدانيم كه ما تابع اراده خداوند هستيم. ما از ائمه كه بالاتر نيستيم. آن ها هم در ظاهر بعضي وقتها موفق نبودند ... عمد مشيت خداوند است كه هر چه او بخواهد، همان خوب است... از هيچ چيز نگران نباشيد، محكم باشيد و از هم اكنون در فكر عمليات بعد! و مطمئن باشيد كه پيروزيد؛ اگر كار براي خدا باشد كه شكست ندارد. (امام و دفاع مقدس، 1377، ص 86) محسن رضائي در اين باره مي گويد: در شرايط سختي بود، ولي وقتي من پيام حضرت امام را براي فرماندهاني كه زير فشار شديد بمباران هاي دشمن بودند، خواندم. اصلاً وضع جبهه كاملاً متحول شد؛ اصلاً ناراحتي خودشان را كنار گذاشتند و آماده شدند براي عمليات بعد كه عمليات فاو بود. اگر تعداد فراواني تانك نفربر به فرماندهان مي داديم، باز هم نمي توانست آن قدر كه اين پيام آنان را تقويت كرد، به پاي كار بياور. (گنجينه ي دل، ص 301-302 به نقل از شيدائيان، 1380، ص 187) امام (ره) با پشتيباني معنوي و فرهنگي رزمندگان آنان را در عرصه رزم هدايت مي كرد و بر پيام هاي خود كراراً به انگيزه آن ها و الگو قرار دادن فرماندهان صدر اسلام مانند مالك اشتر ( روزنامه رسالت، 31/6/71ن ص 14. (از خاطرات آقاي محسن رفيق دوست) اشاره داشت و مادام آن ها را به اراده و قدرت خداوند در عرصه رزم و پيكار واتكال به او رهنمون مي شد ( صحيفه امام، ج 19، ص 173- صحيفه نور، ج 20، ص 106- صحيفه نور، ج 16، ص 35) تا بدين وسيله مشمول نصرت الهي گردند و در ميادين رزم پيروز شوند. امام از سوي ديگر رزمندگان را به اعتماد و تكيه بر امدادهاي غيبي فرا مي خواند: آن كه مطرح است، آن قدرتي است كه براي اشخاص از غيب پيدا مي شود. ( صحيفه ي نور، ج 13، ص 100) و بسياري از فتوحات را به مانند فتح خرمشهر، مشمول امدادهاي غيبي مي دانستند. در مساله فتح خرمشهر يك مساله عادي نبود؛ بلكه مافوق طبيعت است " (صحفيه نور، ج 16، ص 162) ايشان با تاكيد بر ذكر خدا و تهجد به عنوان عامل اصلي پيروزي؛ " اين هايي كه شب ها به دعا برمي خيزند و به مناجات بر مي خيزند، البته در جنگ ها پيروز خواهند شد. " ( صحيفه نور، ج 16، ص 151) رزمندگان را به پرهيز از غرور بر اثر فتوحات فرا مي خواندند و خطاب به فرماندهان مي فرمودند: "هشيار بايشد كه پيروزي ها هر چن عظيم و حيرت انگيز است، شما را از ياد خدا كه نصر و فتح در دست اوست، غافل نكند و غرور و فتح شما را به خود جلب نكند ". (صحيفه نور، ج 16، ص 154) امام ضمن بيان اينكه غرور حاصل از پيروزي، ياد خدا را از دل ها مي برد و از امدادهاي غيبي بي بهره مي سازد " مبادا پيروزي هاي شما را مغرور كند و از كمك هاي غيبي غافل نمايد " (صحيفه نور، ج 16، ص 134) هر گونه تلاش و اقدام سياسي، فرهنگي و نظامي و جهاد با دشمنان را بدون در نظر گرفتن بعد الهي و معنوي آن فاقد هر گونه ارزش اسلامي مي دانستند و مي فرمودند كه: "زدن و پيروز شدن و فتح كردن و همه اين ها اگر آن بعد معنوي اش نباشد، همه اش شكست است " (صحيفه نور، ج 19، ص 120) و لذا رزمندگان را به قدرت ايمان و توان بالاي آن در كسب پيرزوي هاي مادي و معنوي توجه مي دادند "افراد كم با بازوان قوي وقلب مطمئن و قلب متوجه به خداي تبارك و تعالي و عشق به شهادت و عشق به لقاء الله اين هاست كه پيروزي مي آورد؛ پيروزي را شمشير نمي آورد "(صحيفه نور، ج 17، ص 58) و ضمن تقويت روحيه خلاقيت و خودباوري كه بسياري از صنايع ما در جنگ به دليل خلاقيت فكري رزمندگان رشد كرد، از خداوند براي رزمندگان طلب نصرت مي فرمودند: "به شما اطمينان بدهم كه تا زنده هستم و تا رمق در جسم و جان دارم، از حمايت و دعاي خير براي شما دريغ نخواهم كرد. " (صحيفه نور، ج 21، ص 18) [url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8907141555]فارس[/url] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/5622.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/7_8907020808_L600.jpg[/img] [size=24][color=blue]ادامه...[/color][/size]
  8. [size=9]بسمه تعالی با سلام[/size] [b][color=blue]بخش(4)[/color][/b] [b][color=blue]* استراتژي امام (ره) در عرصه داخلي و فيمابين در جنگ تحميلي [/color][/b] امام در عرصه داخلي اصلي‌ترين عامل استراتژي خود را عمل به تكليف مي‌دانست "ما هدفمان اين است كه تكليفمان را عمل كنيم " (صحيفه نور، ج13، ص107)و علم به حصول نتيجه را موثر بر آن نمي دانست " يك قسم از مسائل هم هست. انسان تكليف دارد از طرف خدا كه اصل مطلب يك تكليفي هست و نتايجي هم احتمال مي رود حاصل بشود و احتمال هم مي رود حاصل نشود. در اين مسائلي كه آدم تكليف دارد كه اقدام بكند ديگر لازم نيست علم پيدا كند. انسان دنبال اين است كه آن تكليفي كه به انسان شده است به آن تكليف عمل بكند " (صحيفه نور،ج3،ص182،27/8/57) بنابراين امام (ره) مبتني بر عنصر شباهت جويي به اهل بيت عليهم السلام عمل به تكليف را عين دست يابي به اهداف جنگ و پيروزي مي دانستند و قائل بودند كه "ما چرا بترسيم، ما شكست نداريم. شكست براي ما نيست. اولياي خدا هم مثل اميرالمومنين و امام حسين عليه السلام شكست خوردند و اما به حسب واقع پيروز شدند. اگر ما هم كه براي خدا مي خواهيم كار بكنيم شكست بخوريم، تكليفمان را عمل كرديم و به حسب واقع پيروزي با ما خواهد شد " ( ستوده، 1373، ص 179)و در مواقع مختلف آن را تعريف مي‌نمود. مهمترين تكليفي كه امام (ره) در جنگ ترسيم نمودند، دفاع ازاسلام بود: "تكليف ما اين است كه از اسلام صيانت كنيم و حفظ كنيم اسلام را، كشته بشويم، تكليف را عمل كرده ايم، بكشيم هم تكليف را عمل كرده ايم "(صحيفه نور، ج13، ص107، 8/7/59)و در جائي ديگر فرمودند: "شما براي حفظ اسلام داريد جنگ مي‌كنيد و او (صدام) براي نابودي اسلام. الان اسلام به تمامه در مقابل كفر واقع شده است و شما بايد از اسلام پايداري و دفاع كنيد " لذا ورود به خاك عراق را بعد از عمليات بيت‌المقدس نه به طمع تصاحب زمين و گسترش قلمرو مي دانستند بلكه آن را نوعي "دفاع پيشگيرانه " در برابر هجوم گسترده هوايي، موشكي و توپخانه‌اي عراق به شهرهاي غربي و جنوبي، مناطق مسكوني و اقتصادي ديگر شهرها مي دانستند بنابراين عنوان فرمودند كه: "وارد شديم در عراق براي اينكه نگذاريم هر روز آبادان و اهواز و آن جاها مورد حمله واقع بشود و در مورد توپ‌هاي دوربرد آن‌ها و موشك‌هاي آن‌ها باشد و مي خواهيم اين‌ها را به حدي برسانيم كه نتوانند اين كار را بكنند و اين يك دفاعي است كه ما مي‌كنيم ". (صحيفه نور، ج16، ص 233) و براي فرماندهان يگان‌هاي رزمي ، سياست پيشروي در داخل خاك عراق را اين گونه ترسيم نمود: "تكليف ما اين است كه جلوي اين كار (حمله عراق به شهرها) را بگيريم. تكليف ما اين است كه تا هر كجا كه جلوگيري از اين امر متوقف به اوست، پيش برويم ". (صحيفه نور، ج 16، ص 233) بنابراين امام معتقد بود كه: "تا هر جايي كه بايد دفاع كرد، پيشروي بايد كرد " (صحيفه نور، ج 16، ص 233) لذا در پاسخ به اعتراض برخي از مجامع بين المللي فرمودند: "آن‌ها هر روز به شهرهاي ايران و به روي مردم بي‌دفاع، بمب يا موشك مي اندازند و تا زماني كه اين ها اين گونه تجاوز مي‌كنند، ما دفاع خواهيم كرد ". (صحيفه نور، ج 16، ص 489) "الان هم كه وارد شديم در خاك عراق براي دفاع است نه براي چيز ديگر؛ بيايند آن‌ها كارها را انجام بدهند ما فورا بر مي‌گرديم، نه بصره را مي خواهيم؛ بصره برادر ماست ".(صحيفه نور، ج 16، ص 489) [b][color=blue]* ابزارهاي امام (ره) در طراحي استراتژي جنگ [/color][/b] با توجه به اينكه اهداف و ابزارها بايستي با هم سنخيت داشته باشند . بنابراين به لحاظ اينكه " جنگ ما، جنگ مكتب ماست عليه تمامي ظلم و جور؛ جنگ ما جنگ پا برهنگي عليه خوش گذرانيهاي مرفهين و حاكمان بي‌درد كشورهاي اسلامي است. اين جنگ سلاح نمي‌شناسد؛ اين جنگ محصور در مرز و بوم نيست؛ اين جنگ خانه و كاشانه و شكست و تلخي، كمبود و فقر و گرسنگي نمي‌داند. اين جنگ، جنگ اعتقاد است، جنگ ارزشهاي اعتقادي - انقلابي عليه دنياي كثيف زور و پول و خوش‌گذراني است، جنگ ما جنگ قداست، عزت و شرف و استقامت عليه نامردمي‌هاست " (امام خميني، 13/4/1367) بنابراين امام براي حصول به اين نتيجه سلاح استقامت و پايداري را شرط رسيدن به هدف مي‌دانستند "با تمام قدرت بيست سال هم اين جنگ طول بكشد، ما ايستاده‌ايم " (صحيفه نور، ج 13، ص 148) و " يك قدم [هم] عقب نخواهيم نشست " (همان، ج 16، ص 68) و به ملت ايران نيز همواره درس استقامت مي‌داد تا مشكلات اقتصادي ناشي از جنگ آن‌ها را در مبارزه با دشمن و دفاع از ميهن اسلامي سست ننمايد: "جنگ كمبودي دارد، جنگ‌ها شهادت دارد، خوف ...، گرسنگي ... گراني... خرابي دارد ... بايد استقامت داشته باشيد، پايداري داشته باشيد " (صحيفه نور، ج 13، ص 240) و استقامت را شرط رسيدن به اهداف بلند انقلاب اسلامي مي‌دانستند و مي‌فرمودند: "ملتي كه بخواهد شرافت خودش را حفظ كند، اسلام را كه مبداء همه شرافت‌هاست بخواهد حفظ كند، اين ملت بايد علاوه بر جهاد، استقامت در جهاد داشته باشد. و با شباهت جوئي به تاريخ صدر اسلام و جنگ هاي پيامبر صلي الله عليه و آله و حضرت علي عليه السلام ملت ايران را به الگوبرداري از آنان در مسير جنگ رهنمون مي كرد: "ما نبايد از جنگ بترسيم، پيغمبر اكرم جنگ كرده است براي اسلام، حضرت امير جنگ كرده است براي اسلام، صدر اسلام در يك يا چند سال چندين جنگ، هشتاد تا، چقدر جنگ واقع شد؛ ما بايد مهيا بشويم براي جنگ ها و ما قدرت داريم " ( صحيفه نور، ج 13، ص 145-144) و براي كم جلوه دادن پيامدهاي سياسي و اقتصادي جنگ براي كشور و ملت ايران مي فرمود: "ائمه ما عليهم السلام همه مبتلا بودند... استقامت، خودداري و صبر بايد كرد. "( صحيفه نور، ج 13، ص 118) [b][color=green]گرچه اين مقاله گنجايش بيان تمام ابزارهاي بكار رفته در جنگ نيست و به صورت كلان تنها به ابزارهائي كه در طراحي استراتژي جنگ موثر بود اشاره كرده است اما به صورت اجمال فرهنگ ايثار و شهادت، توكل، بكارگيري حداكثر امكانات مادي براي تحقق اين استراتژي با اشاره اي لطيف و تلويحي در بحث رهبري امام خميني (ره) بيان شده است كه در بخش دوم مقاله به آن مي پردازيم. [/color][/b] [b][color=blue]* رهبري امام خميني (ره) در جنگ تحميلي [/color][/b] [b][color=darkred]الف: رهبري معنوي هنر فرماندهي و رهبري حضرت امام،[/color] [color=olive]نفوذ معنوي در قلب ميليون ها انسان مخلص و متعهد و شيفته ولايت بود. امام با اندك سخني، تمام قلب ها و نظرها را به خود متوجه مي ساخت و با هر نوشتار و پيام، حركت و هيجان وصف ناپذيري را در مردم پديد مي آورد. [/color][/b] [b][color=darkblue]1. تشويق به نبرد [/color][/b] بي گمان، نقش رهبري معنوي امام در پيروزي و اداره جنگ بيش از جايگاه فرماندهي كل قواي ايشان بود؛ زيرا ملت را براي حضور در صحنه هاي دفاع مقدس ترغيب و تشويق مي كرد. حضور هزاران مشتاق جان بر كف در جبهه هاي دفاع مقدس، از نتايج هنر رهبري معنوي امام بود. مسئولان در طول هشت سال دفاع مقدس براي تامين نيروي انساني و رزمي و يا كمك هاي نقدي و امكانات تداركاتي هيچ گاه به دور و اجبار متوسل نشدند، بلكه خود مردم پس از شنيدن پيام ها و يا سخنراني هاي امام مبني بر پشتيباني از جبهه ها، فضاي جامعه را با عطر آمادگي براي نبرد و استقبال از شهادت عطر آگين مي ساختند. به طوري كه هنگام اعزام كاروان هاي "راهيان كربلا " و " سپاه حضرت مهدي " براي حضور در عرصه جهاد، وقتي امام (ره) مي فرمود: " از همه جوانان غيور و اقشار برومند كشور اسلامي ( مي خواهم) كه مثل هميشه به جبهه ها هجوم آورند و به سپاهيان حضرت مهدي عجل الله بپيوندند ... كه دست نصرت حق با شماست... و شما را تنها نخواهد گذاشت ( صحيفه نور، ج 20، ص 61) اعزام هاي گسترده مردمي در سراسر كشور از روحانيون، دانشجويان، عشاير، كارگران و جوانان به سوي جبهه هاي نبرد انجام مي شد. لذا پيام هاي امام تاثير شگرفي در تشويق به نبرد رزمندگان داشت و هم جبهه هاي نبرد را از جوانان پرشور و با اخلاص آكنده مي ساخت و هم در گرماگرم نبرد چون آبشاري از نور بر دل هاي تشنه و مشتاق جهاد و شهادت جاري مي گشت و توان رزم آنان را دو چندان مي ساخت و در يك كلام "معجزه " مي آفريد، به طوري كه يكي از خبرنگاران غير ايراني كه از جبهه هاي جنگ بازديد و روحيات رزمندگان اسلام را از نزديك مشاهده كرده است، در گزارش خود مي نويسد: "گويي خود آيه الله خميني شخصاً هر روز اين جا ( جبهه ها) حاضر شده و آن ها را به جهاد دعوت مي كند! " (جمهوري اسلامي 12/11/65، ص 9. گزارش خبرنگار شبكه اول تلويزيون آلمان، به نقل از شيدائيان، 1380، ص 225) [color=darkblue]امام براي شوق حضور در جبهه ها مي فرمود: " [/color]امروز روي حضور در حجله جهاد و شهادت و ميدان نبرد است؛ روز نشاط عاشقان خداست؛ روز جشن و سرور عارفان الهي است؛ امروز روز نغمه سرايي فرشتگان در ستايش انسان هاي مجاهد ماست. درنگ امروز فرداي اسارت باري را به دنبال دارد " ( صحيفه نور، ج 20، ص 195) و اين تنها چيزي بود كه در شرايط سخت فشارهاي رواني و تبليغاتي شوق به نبرد و شور حماسه را در دل رزمندگان و مردم زنده نگه مي داشت. امام(ره) با استفاده از گفتمان شباهت جوئي به كربلا براي تشويق حضور در جبهه ها و تحكيم اراده رزمندگان براي حضور هر چه قوي تر در جهاد و دفاع در برابر دشمن مي فرمود: " ملت شهيد پرور ايران بدانند كه اين روزها، روز امتحان الهي است، روز پرخاش عليه كساني است كه با اسلام كينه ديرينه دارند، روز انتقام از كفر و نفاق است؛ روز فداكاري است؛ امروز روز عاشوراي حسيني است؛ امروز، ايران كربلاست. حسينيان آماده باشيد؛ جهزا انفسكم بالصلاح و السلاح؛ تهراسيد كه نمي هراسيد؛ كمربندهايتان را محكم كنيد. اي آزادگان و احرار به پا خيزيد... امروز، روز مقاومت است؛ چنان بر صدام و آمريكا و استكبار غرب سيلي بزنيد كه برق آن چشمان استكبار شرق را كور كند. " ( صحيفه نور، ج 20، ص 195) [url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8907141555]فارس[/url] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/5532618748b8176c93092%3D2.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/7_8907111309_L600.jpg[/img] [size=24][color=blue]ادامه....[/color][/size]
  9. [size=9]بسمه تعالی با سلام[/size] [b][color=blue]بخش(3)[/color][/b] [b][color=blue]* 2- استراتژي نظامي ايران در جنگ مبتني بر گفتمان امام (ره) [/color][/b] [color=olive]در تحليل اوليه از گفتمان نو پديد امام (ره) بايد گفت كه گفتمان امام (ره) يك گفتمان شباهت نماست. منظور از گفتمان شباهت نما اين است كه سوژه‌هاي گفتمان قدرت به دنبال برقراري يك شباهت بين هويت "ما " با "آنان " است. آنچه كه اين "گفتمان شباهت " به وجود آورد، همان "متن شباهت نما " است. متن شباهت نما، متني است كه در اولين گام تمام شباهت‌هاي بين هويت "ما " و "هويت اسلامي اصيل " را برجسته مي‌كند. در گام دوم به دنبال شباهت‌هايي مي گردد كه پنهان هستند و سعي در پيدا كردن اين شباهت‌ها و آشكار كردن آن‌ها دارد و در گام سوم، دست به شباهت سازي مي‌زند و شباهت‌هاي جديد و تازه‌اي به وجود ‌آورده و تفاوت‌هاي اين دو را در حاشيه نگه مي‌دارد. . (اديب زاده، 1385، ص 15-12) هدف اين شكل و محتوا از متن گفتماني، همگون سازي خويشتن ايراني با هويت اسلام اصيل صدر اسلام است عناصر شباهت نما به فرهنگ اسلام و صدر اسلام كه در تبيين و تعيين استراتژي و ادامه جنگ نقش كليدي داشت، سه عنصر مفهومي بسيار مهم بود كه توسط روحانيون ترويج مي‌شد كه عبارت بودند از: [/color] [b][color=darkred]1- تبيين وجوب ادامه دفاع تا رفع فتنه و عامل تجاوز،[/color][/b] كه آيه "و قاتلو هم حتي لاتكون فتنه " به عنوان مبناي آن و شعار اصلي مبلغان و نيز سرتيتر اصلي اطلاعيه‌هاي نظامي قرارگاه‌هاي تاكتيكي در جبهه‌ها بود، حضرت امام (ره) نيز مبتني بر اين اصل، جنگ را يك دفاع سازش ناپذير به شرط برچيده شدن بساط حزب بعث به عنوان عامل فتنه در منطقه مي‌داند و با نماد قرار دادن ايران به عنوان نماد اسلام و عراق (حزب بعث) به عنوان نماد كفر هرگونه سازش را با آن‌ها منتفي مي‌داند: "الان اسلام به تمامي در مقابل كفر واقع شده است و شما بايد از اسلام پايداري كنيد و حمايت كنيد و دفاع كنيد ... اينها الان هجوم كردند بر اسلام و ما بايد دفاع بكنيم و ابداً قضيه‌ي صلح و قضيه سازش در كار نيست و ما اصلاً مذاكرات نمي‌كنيم... بله اگر اينها كنار از همه جا بروند و بيرون بروند از همه جا و تسليم بشوند، ما آن وقت ممكن است به واسطه اينكه بين مسلمين خيلي چيز نشود ما هم يك سكوتي بكنيم والا مادامي كه اينها دستشان اسلحه است ما هم اسلحه‌مان ايمان است، سلاحمان اسلام است " (امام خميني، 8/7/59) در همين راستا ايشان در مقطعي از دوران جنگ، در صورت كنار رفتن حزب بعث به عنوان عامل فتنه به دليل اينكه استراتژي دفاعي ايشان "عقيده " بنيان بود و نه "مرز " بنيان با بيان اينكه "جنگ ما، جنگ عقيده است و جغرافيا و مرز نمي‌شناسد " (امام خميني، پيام قطعنامه 598، 29/4/67) شرط دريافت غرامت را منتفي اعلام نمود و فرمود: "اگر عراق دست بردارد، اين حزب از عراق برود و گم شود سراغ كارش و مردم عراق خودشان، اين مردم مظلوم خودشان براي خودشان حكومت تعيين كنند، يك شاهي از آن‌ها نمي‌خواهيم ". (صحيفه نور، ج 16، ص 194) و از شروط صلح در صورت ابقاي حزب بعث (به عنوان عامل فتنه) را معرفي متجاوز، مجازات او و دريافت غرامت جنگي مي‌دانستند "ما حاضريم صلح كنيم، ولي نمي‌شود متجاوز را مجازات نكرد و غرامت تجاوز را نگرفت، اسلام هم چنين اجازه‌اي را نمي‌دهد ". (صحيفه نور، ج 16، ص 490) [b][color=darkred]2- مفهوم دومي كه در جبهه‌ها و در جنگ ترويج مي‌شد؛[/color] [/b]تقبيح سازش در برابر دشمن كه محور اصلي شعارهاي آن،متن شباهت نماي "هيهات منا الذله " بود كه در جاي جاي شهرها و روستاها و نيز محورهاي عملياتي ديده مي‌شد امام (ره) با شباهت جويي به ائمه اطهار (عليهم السلام) در طرح ريزي استراتژي جنگ به الگوي معصومين، جامعه را براي تقرب به آن گفتمان آماده مي‌كرد و مي‌فرمود: "همان طوري كه اولياي ما عليهم السلام نشان دادند كه در مقابل مستكبران گاهي با تبليغ و گاهي با اسلحه بايد ايستاد و مستكبران را بايد جاي خودشان نشاند، ما هم الگوي آن ها را و تبعيت از آن‌ها را مي‌پذيريم "و "ما كه ادعا داريم پيرو [ائمه عليهم السلام] هستيم، ما كه اعتقاد داريم كه دنباله‌رو اولياء هستيم، ما هم بايد اين طور باشيم، با لفظ كه نمي شود بايد با قدرت پيش برويم و با قوت با دشمن مقابله كنيم ". و برگرفته از شباهت با كربلا و صدر اسلام مي‌فرمود: "شما اي ملت اسلامي ايران! بر سر دو راهي مي‌باشيد، راه سعادت و افتخار ابدي در سايه پر افتخار جهاد براي خدا و دفاع از كشور و راه ذلت و ننگ ابدي ... من اميد واثق دارم كه ملت ما تن به ننگ نداده و نخواهد داد ". (صحيفه نور، 27/7/59) اين متن شباهت نما كه شباهت خود را با متن فرمايش سيد الشهداء در كربلا نشان مي‌دهد عمق تاثيرگذاري و تاثيرپذيري گفتمان امام را منبعث از فرهنگ عاشورا نشان مي‌دهد؛ "الا و ان الدعي بن الدعي قد ركز بين اثنتين بين السله و الذله و هيهات منا الذله " "آگاه باشيد كه اين مرد زنا زاده و پسر زنا زاده (ابن زياد) مرا بين دو امر مختار كرده است، يا با شمشير جنگيدن و شربت شهادت نوشيدن و يا تن به ذلت و خواري دادن و چقدر ذلت از ما دور است " (تهراني، 1407، ص 56) [b][color=darkred]3- مفهوم سومي كه در جبهه‌هاي نبرد به آن شباهت جسته مي شد، [/color][/b]مفهوم و شعار "ما اهل كوفه نيستيم، علي تنها بماند " بود كه به صورت "ما اهل كوفه نيستيم، امام تنها بماند " بروز يافته بود. (شيرازي، سليماني، 1380، ص 118) آنچه كه در تعيين استراتژي‌ها در زمان جنگ مهم است اهداف و ابزار تحقق آن مي‌باشد كه بر مبناي آن ميزان تحقق و رسيدن به اهداف در طراحي استراتژي‌ نظامي جنگ مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرد. و در نهايت آنچه كه مهم است سنخيت اهداف با ابزار از حيث كيفيت در طراحي استراتژي مي‌باشد كه امام (ره)در عرصه داخلي عمل به تكليف و در عرصه منطقه‌اي و بين‌المللي نفي هرگونه تجاوز و سازش پذيري تحميلي را هدف و مبناي استراتژي خود قرار مي‌دهد. كه در ذيل به آن مي پردازيم. [b][color=blue]* استراتژي امام (ره) در عرصه منطقه‌اي و بين‌المللي[/color] [/b] امام در راستاي استراتژي دفاع و نفي هرگونه تجاوز و گسترش اراضي در گفتمان انديشه نوين خود معتقد بود كه : "ما بايد به همه كشورهاي منطقه بگوييم كه اسلام به ما اجازه نمي‌دهد كه حتي يك وجب از ملك شما و از مملكت شما تصاحب كنيم ما دفاع داريم مي‌كنيم از شما و از كشور خودمان، ما دفاع از نواميس شما مي‌كنيم. ما دفاع از علماي شما مي‌كنيم. ما دفاع از متدينين شما مي كنيم. ما دفاع از ملت شما مي‌كنيم. لكن بعد از اينكه ان شاء الله پيروزي حاصل شد، كشور شما مال خود شماست و كشورهاي منطقه مال صاحبانش هست و كشور اسلامي به يك وجب از خاك ديگران طمع ندارد، لكن نمي‌گذارد كه كساني كه طمع در مملكت خودش دارند و كساني كه تعدي كردند به كشور ما، نمي‌گذارد آنها به راه حيات خودشان ادامه بدهند ". (فروغي جهرمي، 1374، ص 27) و مبتني بر ژئوپليتيك نو پديد خود كه همان اسلام اصيل بود معتقد به صلح پايدار بودند. "صلح يكي از اموري است كه ما به تبع اسلام قبول كرديم، صلح اسلامي، صلحي كه برادر مي‌شوند بعد از صلح، و ما طالب اين صلح هستيم، اما صلحي كه اصلاً اعتنا نكنند به اين كه جنايت كردند در اين جا و اعتنا نكنند به اين كه غراماتي وارد شده ... اين اسمش صلح نيست " (صحيفه نور، ج 17، ص 48) و هرگونه صلح تحميلي را در گستره‌ي جنگ اعتقادي و عزت مدار و شرافتمندانه نفي مي‌نمودند: "صدام گمان كرده است با اين نحو جنايات ميتواند صلح را بر ما تحميل كند و حال اين كه هر يك از جنايات، او را از صلح دور و ما را در دفاع مصمم تر مي‌كند ". (صحيفه نور، ج 18، ص 63) از ديگر مباني استراتژي امام (ره) در سطح منطقه‌اي و بين المللي كه جنگ و وقايع سياسي و اجتماعي را بر مبناي آن هدايت مي‌كردند سازش ناپذيري ايشان بود كه هرگونه شرط عقب نشيني و صلح را منوط به سه شرط معقول و منطقي عقب نشيني دشمن، تعيين متجاوز و پرداخت غرامت براي پايان جنگ مي‌دانست و در غير اين صورت سازش را چيزي جز دفن اسلام نمي‌دانستند: " [مردم] بايد بدانند كه سازش امروز نابودي تا آخر است، دفن اسلام است تا آخر، مردم بايد محكم بايستند و از اسلام و كشور دفاع كنند و از توطئه‌ها به خود هراس راه ندهند " و معتقد بودند كه "ما تا همان مسائلي كه در اول جنگ گفتيم تا آن مسائل تحقق پيدا نكند ما در دفاع خودمان سر جاي خودمان ايستاده‌ايم ". (صحيفه نور، ج 18، ص 21) [url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8907141555]فارس[/url] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/emamkhomeyni.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/22512114018913724890238111135812182051364863.jpg[/img] [size=24][color=blue]ادامه...[/color][/size]
  10. [size=9]بسمه تعالی با سلام[/size] [b][color=blue]بخش(2)[/color][/b] [b][color=blue]* 1- گفتمان جنگ تحميلي [/color][/b] [b][color=green]الف) ضرورت پرداختن به گفتمان جنگ تحميلي[/color] [/b] همانا كاربرد زبان، نشانه‌ها، نمادها و استعاره‌ها براي بيان وضعيت سوژه‌هاي گفتمان جنگ در برابر تهاجم عراق و همچنين بازتاب دنياي ناخودآگاهانه‌ي مردم ايران در مقابله با دشمن را مي توان در ميزان مقبوليت و رضايتمندي افراد جامعه از استراتژي برخاسته از گفتمان حاكم دانست. (چرا كه نشانه‌ها، نمادها و استعاره‌ها در روانكاوي، كليد ورود به ناخودآگاه فردي و جمعي به شمار مي‌رود) در همين راستا منظومه دال‌هاي گفتمان جنگ تحميلي و نظام معنايي، دلالتي و نمادين آن را مي -توان بخشي از ادبيات سياسي نوپديد حضرت امام (ره) دانست كه از طريق نشانه‌شناسي و روان كاوي عناصر زباني (نشانه‌ها و نظام دلالتي، نمادها و استعاره‌ها) تحليل شده و عناصر بيگانه ستيزي آن برجسته و آشكار مي‌گردد. اين اثر به دنبال ناديده گرفتن چند عليتي بودن جنگ تحميلي و گفتمان آن نيست. بلكه به دنبال راهي است كه رهبري امام خميني در جنگ تحميلي را از زاويه‌اي متفاوت (تبارشناسانه، نشانه شناسانه و روان كاوانه) كالبد شكافي نمايد و در ضمن به جنبه‌هاي "پنهان " در درون گفتمان نوپديد امام در جنگ تحميلي و "عناصر بيگانه ستيزي " در آن به گونه‌اي مستند بپردازد. با توجه به اينكه زبان پيوند تنگاتنگي با ميل سياسي، انسان سياسي، ايدئولوژي و قدرت دارد،بنابر اين مبتني بر آن مي توان به "زبان در عين كاربرد " يا "امر گفتماني " به منزله يك عنصر فرهنگي و يك "امر سياسي " پرداخت. و از طريق تحليل آن مي‌توان به دنياي پنهان و ناشناخته‌اي از "امر سياسي " و "هستي سياسي " پي برد. اين بدان دليل است كه به نظر نگارنده نبايد تمامي هستي شناسي سياسي يك كشور را در ساختارهاي سياسي، قدرت و دولت خلاصه كرد بلكه ساختارهاي زبان و كاربردهاي آن را نيز مي‌توان بخشي از هستي سياسي دانست. بنابر اين پرداختن به گفتمان حضرت امام مي تواند ما را در امر تحليل فرايند جنگ تحميلي و مشاركت مردم به مثابه ميزان رضايتمندي آنان از گفتمان نو پديد امام(ره) كمك نمايد به نظر نگارنده، عدم آگاهي كافي از همبستگي‌هاي نرم‌افزاري و ظريف در تحليل و مطالعه جنگ تحميلي عراق بر عليه ايران در رابطه با گفتمان جنگ تحميلي مي تواند محقق را به نتايج متفاوت و گاه متعارض برساند؛ همبستگي‌هايي كه همه در بستر يك گفتمان واحد تعريف ميشود. چرا كه ازنظر گروه‌هاي مخالف با جنگ، گفتمان پذيرفته‌ شده‌ي آنان است كه در تقابل با گفتمان مسلط و حاكم قرار مي‌گيرد كه اين گفتمان مخالف مي‌تواند بر مبناي "رئاليستي " با انتخاب عقلائي نيز همراه گردد. بنا براين در تبيين جنگ تحميلي و عوامل موثر بر آن، ما بايد از نگاه سخت افزاري، يعني قدرت تسليحات، ژئوپليتيك و اقتصاد به سمت ديدگاه نرم‌افزاري، يعني بررسي ساختارهاي معنايي زبان، فرهنگ و گفتمان حركت كنيم چرا كه جنگ يك "پديده‌ي چند وجهي " است. اين رويكرد در مطالعه جنگ با انتقادي ضمني به رويكردهاي "رئاليسم " و "انتخاب عقلاني " در حوزه‌ي مطالعات جنگ همراه بوده است؛ رويكردهايي كه با تاكيد بر يكسان پنداري كشورها و غفلت از ساختارهاي فرهنگي - گفتماني و جنبه‌هاي جمعي ناخودآگاه و پنهان معتقدند كه كشورها و دولت‌ها داراي يك رشته منافع ملي عيني و بيروني در جهان خارجي و ارجحيت‌هاي پيشيني معيني هستند كه فارغ از تاثير ساختارهاي غير مادي و فرهنگي - گفتماني در محيط بين الملل و منطقه‌اي به پيگيري و تعقيب آن مي‌پردازند. يا اينكه تصميم‌گيري‌هاي عرصه جنگ بر مبناي يك منطق ابزاري و انتخاب عقلاني است. [b][color=green]ب: تعريف گفتمان [/color][/b] در اين اثر، واژه‌ي "گفتمان " به گونه‌اي مترادف و هم معنا با واژگان "سخن " در نظم گفتار "متن " ، زبان، "كنش - گفتار " و "كردار گفتاري " به كار رفته است. گفتمان، كاربرد زبان به سان كردار اجتماعي است، كاركردي اجتماعي كه رابطه‌اي ديالكتيكي با ابعاد اجتماعي ديگر دارد. به طور عام كاربرد زبان، متن، گفتار، تعاملات و ارتباطات كلامي تحت عنوان گفتمان مورد بررسي قرار مي گيرند. در اينجا منظور اصلي از گفتمان به شيوه‌اي از متن و گفتار باز مي‌گردد كه از زاويه‌ي ديدي خاص به وقايع و تجربيات ما معنا مي‌دهد. گفتمان در خلاء توليد نمي گردد، بلكه در فضايي از باورها و معاني نظام مند و در بستر و درون يك جامعه به وجود مي آيد. دو فضاي اساسي و متفاوت كه گفتمان درون آن‌ها رشد مي‌يابد، يكي فرهنگ و ديگري ايدئولوژي است. [b][color=green]ج) هويت برخاسته از گفتمان [/color][/b] از عناصر اصلي كه يك گفتمان به آن معنا مي دهد،مفهوم "بيگانه " و "دشمن "است كه ريشه در تمايز بين "هويت ما " و "هويت بيگانه " دارد و به دو گانگي رويارويي در عرصه نبرد معنا مي‌دهد. اين تمايز كه در جنگ تحميلي از گفتمان حاكم بر ژئوپليتيك جهان و منطقه و تقابل آن با گفتمان نوپديدي كه امام خميني (ره) در انديشه‌ي ژئوپليتيك ايجاد كرد سرچشمه مي‌گيرد، باعث معنادهي به هويت فردي، جمعي، سياسي و اجتماعي "ما " و هويت "دشمن " و "بيگانه " مي‌شود. هويتي كه از ديدگاه حاكم بر ژئوپليتيك به معناي غربي آن با مرزهاي وستفاليائي و مرزهاي ملي معنا مي يابد و هر آنچه كه در خارج از مرزهاي ملي قرار دارد "بيگانه " و "دشمن " و آنچه كه در درون مرزها قرار گرفته است را "هويت ما " محسوب مي‌كند. در گفتمان نوپديد امام (ره) در عرصه ژئوپليتيك به عنوان فضاي معرف هويت مشترك جمعي، امام با تحت الشعاع قرار دادن آموزه‌هاي ژئوپليتيك كه به وسيله آن پديده قدرت در چارچوب تمايزات و ويژگي‌هاي سرزميني و جغرافيايي مورد مطالعه قرار مي‌گرفت، ضمن رد و انكار نهايي اهميت تقسيم بندي‌هاي سرزميني، مفاهيم بنيادين ژئوپليتيك مانند حكومت، مرز و قلمرو را با توجه به نقش آفريني‌هاي مذهب دچار تغيير و تحول نمود و اسلام را به صورت ماهوي وارد مفاهيم ژئوپليتيك نمود و به قول محمد اقبال، شاعر و فيلسوف مسلمان (1938-1877) كه مي‌گويد "اسلام به طور ماهوي غيرسرزميني است " (N.S.sheik,2003) امام (ره) نيز با ايجاد گفتماني كه منكر مرزهاي سرزميني است، هويت سياسي - اجتماعي جديدي را تعريف نمود كه "هويت ما " و "هويت بيگانه " را در جنگ در قالبي مذهبي قرار مي‌داد. و به همين لحاظ عناصر هر يك از هر دو هويت امكان حضور در حوزه متداخل مرزهاي سرزميني ايران و عراق را داشت كه مي‌توان از پيام‌ها و نامه‌هاي امام در رد و طرد منافقان درون سرزميني و برون سرزميني و برخي از پيام‌هايي كه خطاب به مردم مظلوم و مسلمان عراق به عنوان هويت جمعي مشترك با مسلمانان ايران از سوي امام (ره) صادر شده است نام برد. با توجه به اينكه در ترسيم اهداف جنگ ترسيم جغرافيا و گستره‌ي مبارزه شرط تعيين كنندگي دارد، امام (ره) نيز با دشمن شناسي و خودشناسي جمعي كه در بحث هويت "ما " و "دشمن " از آن سخن رفت معتقد بود كه گستره‌ي مبارزه‌ي ما جنگ در برابر همه نابرابري‌هاي دنياست ايشان معتقد بودند كه "جنگ ما، جنگ با عراق و عربستان و شيوخ خليج فارس نيست؛ جنگ ما، جنگ اسلام است عليه تمام نابرابري‌هاي دنياي سرمايه‌داري و كمونيسم " و در همين راستا گستره‌ي جنگ را جهاني مي‌دانستند: در كشور الان مبتلاي به جنگ است؛ آن هم نه جنگ با يك دولت پوسيده‌اي مثل صدام، جنگ با همه، همه قدرت‌ها دنبال اين هستند " چرا كه "دشمن اصلي [نزد مستكبران] اسلام است، نه ارتش است، نه روحانيت است و نه جمهوري اسلامي، نه حكومت اسلامي ". بنابراين امام (ره) بر مبناي گستره و جغرافيايي مبارزه به ترسيم اهداف استراتژي خود مي‌پردازد اين تحقيق بر آن است كه براي بررسي رهبري امام خميني (ره) در جنگ به سراغ "جهان نمادين " گفتمان نوپديد امام (ره) در "جنگ " به عنوان بن مايه‌هاي طراحي استراتژي ايشان رفته و به وسيله تحليل بينامتني گفتمان‌هايي كه امام به آن‌ها تمسك جسته (منظور از تحليل بينامتني اين است كه تحليلگر، كاربردهاي معنايي - دلالتي و نمادين مشترك و رايج در متن‌ها و نظم گفتماني يك دوره‌ي تاريخي - زماني خاص از يك جامعه را بررسي مي‌كند و به تحليل نظام معنايي - دلالتي و نمادين در دال‌هاي مشترك در اين متن‌ها و نظم گفتماني مي‌پردازد. (فركلاف، 1379، ص 132) به بيان استراتژي امام خميني (ره) در جنگ مي‌پردازد. [url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8907141555]فارس[/url] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/491870710_orig.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/16_8906301202_L600.jpg[/img] [size=24][color=blue]ادامه.....[/color][/size]
  11. [quote]معلوم نیست منابع معتبر! چرا انقدر اختلاف دارند باهم؟! به هر حال به قول ریانووسیتی پیش پرداخت 166 میلیون دلاری پس داده خواهد شد یا به قول رویترز 800 میلیون دلار کامل؟! اصلا شاید مقام روسی بگه دوست نداریم یه قرون هم بدیم؟! چطوره؟یا اون یکی مقام بگه ما قرارداد را کشک حساب می کنیم و غرامت نمی دیم؟ یا مثلا معاون پادگان شماره ی 3 سیبری! بگه ما یه چیز هم از ایران طلبکاریم و بعد رادیو فردای معتبر! عنوان کنه "ایران به خاطر عدم تمایل روسیه برای تحویل اس-300 باید به شخص مدودوف غرامت بدهد!!" بعد هم مثلا مفسر غیرهالوی! شبکه ی بی بی سی فارسی عنوان کنه "چرا دولت هالوی! ایران در حال دادن غرامت به روسیه هست!!!" و مردم باید از داشتن چنین دولتی شرمگین باشند و در نهایت میرسه به جایی که" هخا! " عنوان میکنه "دولت ایران از سهم خزر خود به منظور عدم تمایل روسیه به دادن اس-300 و جبران ناراحتی انها گذشت کرد!!" و این وسط اون مقام ایرانی هم که گفته قرارداد اس-300 قرار داد دقیقی است چون تو وی ا ای این حرف را نزده حتما در حال دروغ گفتن هست و البته دولتهای فوق هالوی! قبل هم مطمئنا هالوتر! بودند چون نتونستند قراردادهای محکمی چون الجزایر و خریدهای نظامی ایران از ایالات متحده و اورانیوم فرانسه را که غرامت هیچی حتی پولش را هم پس بگیرند و یا اجرایی کنند چون هیچ ربطی به زورگویی و حق وتو این حرفها نداشته و تنها به دلیل هالو بودن دولتهای ما بوده و یا در بعد بین المللیش نه به خاطر زورگویی انگلستان به آرژانتین اشغال جزایرش صورت گرفته و پس هم نمیدند که به خاطر هالو بودن آرژانتینی هاست و این میون تنها یکی مفسر بی بی سی فارسی هالو نیست یکی کاربران مشعشع! اینترنتی آشنا به همه ی ظرایف و ریزه کاریهای عالم سیاست و مطلع از ریزترین جزئیات قراردادها و مذاکرات و سیاست گزاریهای کشور.... نتیجه گیری : اگر مقام ایرانی گفت در صورت تحویل ندادن اس-300 طبق قرار داد روسیه غرامت مبلغ قرار داد را خواهد داد به ضرص قاطع! دروغ میگه اگر مقام روسی گفت ما فقط پول میدیم به طور قطع یقین راست میگه و همین کار صورت خواهد گرفت به هر حال در هر سه! حالت!! ایران هالو ء!!! و اگر من!! بودم اس 850! را از روسیه به طور قسطی و اون هم ماهی یک کوپک خرید می کردم با یک نوشابه ی اضافه هم روش!![/quote] بسمه تعالي با سلام ايولا. دمت گرم......گل گفتي يا علي مدد.
  12. [quote]پس عجب اوضاعي بوده اونجا ماشالله مثل اينکه نشونه گيري و گرا دادنشون هم بدک نبوده !!! چه بلايي سر اون رزمنده زخمي اومد ? همين جور ادامه بديد نوشتن خاطراتتون رو, از بچه هاي رزمنده هم اگه کسي هست تو سايت شروع کنه. هم براي ما آموزندست هم جالب ... ما که سير نميشيم هرچي ميخونيم ,ميگم شما خود فاو هم بوديد ? توفيق شيميايي هاي صدام هم پيدا کرديد ? راستي هواپيما هم زديد ? ضد هوايي استينگري چيزي ? در مورد قناصه چي ها هم بنويسيد ...[/quote] بسمه تعالی با سلام [color=blue]اون زخمی هم بعد به عقب منتقل شد و فکر کنم که بعدها شنیدم که یه مدت [b]فرمانده گردان شهادت[/b] لشکر بود [b](((((که کارشون همونطور که از اسمش پیداست باز کردن راه های خیلی سخت و یا نبرد نابرابر با تانکها و یا باز کردن میدونهای مین غیر منتظره و یا شکستن حلقه های محاصره و خلاصه هر چی کار خفن که باید با از خود گذشتگی منحصر به فرد تر از گردانها و تیپ های دیگه لشکر بر میومد رو انجام میدادن و توو این راه ها بیشترشون شهید میشدن و همه شون دونسته و با اراده و ایمان مثال زدنیشون به این گردان ویژه میرفتن و از حیث آمادگی و فشار کار نظامی هم برجسته بودند و فشار کار و تمرینشون هم از بقیه گردانها بیشتر و سخت تر بود بطوریکه هر کسی نمیتونست تووشون دوام بیاره مگر ایمان و از جان گذشتگی منحصر به فرد تری داشت. چون میدونست که یقیناً توو این گردان دیر یا زود شهید میشه. یعنی توو این گردان احتمال شهادت بیش از گردانهای دیگه بود. اون هم گفتم بخاطر ماموریتهای مهم و صعب و تقریباً غیر ممکنی که بهشون محوّل میشد وگرنه همونطور که گفتم چندین بار و شما هم بحمدالله خوب میدونین مرگ و زندگی حقیقتاً دست اون بالایی هاست و خداست که چک همه رو قبول میکنه و یا برگشت میزنه.......)))))[/b] و شنیدم که همون موقع ها شهید شده. بچه خوب و باصفایی بود. اصلیتش هم از برادرای ترک آذری زبان بود. و خیلی با حال و نورانی بود.......[/color] [color=indigo]همونطور که توو پست های قبلی هم گفتم بله. توو فاو هم توفیق حضور داشتم. و ابتدا تیربارچی دسته شهید حسین کردبچه توو گروهان شهید بهشتی (که فرمانده اش رفیق قدیمیم از زمان گردان کمیل ، شهید محمود پیر بداغی بود) گردان مالک اشتر تیپ یک عمار لشکر 27 محمد رسول الله(ص) تهرون بودم. که بعدها رفتم واحد ا. ع لشکر با چند تن از دوستام. توو این عملیات بود که به تنهایی فکر کنم حد اقل دو بار از شش بار ( که بعنوان مجروحیت شیمیایی مستند توو بنیاد هست.) شیمیایی شدن هامو توو این عملیات شدم. این شش باری که میگم و ثبت شده بغیر از مواردیه که نتونسته بود حالمو کامل بگیره و نذاره که دوباره برم خط ، هست . و این شش بار دیگه شدید بود.... و ما رو یه جورایی کلّه پا کرد که همین حالا هم دارم در حال درمان هستم و بعضی از دوستان سایت هم میدونن و علت اینکه شمال زندگی میکنم هم همین بوده که پزشکان بنیاد منو فرستادن اینجا.... تا درمانم موثرتر باشه..........بگذریم..... عملیاتهای خیبر و بدر و والفجر هشت توو فاو شش هفت بار همونطور که اشاره کردم خفن شیمیایی شدم که بیشترش با گاز خردل بود و یه مورد عامل خون و یک یا دوموردش هم عامل اعصاب......با تاول زا هم غیر مستقیم حال و حولی کردیم.....توو والفجر ده و بیت المقدس های دو چهار و پنج و شش و هفت هم یه نیمچه بگی نگی با شیمیایی سلام و اوغور بخیر داشتیم که خب حساب ( و ثبت توو بنیاد) نشده.... ترکش هم یه چند تایی بی نصیب بالاخره نبودیم و نموندیم توو اون شش سال بحمدالله و یه چند تایی.... داریم خدارو شکر........ خب موج انفجار هم که دِسِر جنگ بود و الی ماشاءالله بحمدالله داشتیم که فقط یک بار خیلی..... شدیدش.... توو بنیاد ثبته! وگرنه خیلی از موارد بود که با اینکه سر درد و سر گیجه و حالت تهوع(گلاب به روتون) و .....بخاطر موج انفجار .....داشتیم [i]ولی تحمل میکردیم و از اورژانس و بیمارستان و زیر دست امدادگرا( که بهشون بیشتر میگفتیم دکتر دو زاری ) دو دره میکردیم و برمیگشتیم خط پیش دوستامون. البته توو خیلی از شیمیایی شدن هامون و حتی ترکش خوردن هامون هم همینطوری الحمد لله رومون زیاد بود و از رو نمیرفتیم و دودره میکردیم از زیر دست طایفه سفید پوش و برمیگشتیم (با هر جون کندنی که بود) خط پیش رفیقامون. بگذزیم[/i]....[/color] [color=darkblue]در مورد هواپیما ... اونم که سقوط کنه و بیافته... نه... ولی دوستام زدند.. جنگنده هم زدند.... ولی حقیر یک بار توو فاو همون محور ام القصر که خط بودیم با تیربار گرینوفم به سمت یه دونه از اون [size=18][b]هواپیما ملخی های [/b][/size]عراقی که میومدن برای بمب باران نزدیک و گلوله باران خط های مقدممون شلیک کردم که چون ارتفاعش خیلی پایین بود(شایدحدود سی، چهل متری زمین) میدیدم که تیر ها به بدنه اش میخورد ولی خب سقوط نکرد و رفت...... حتی با یه 14.5 تک لول غنیمتی هم که توو خط متروک مونده بود یه بار دیگه سمت همین هواپیماهای مسخره [b]( آخه عین این هواپیماهای جنگ جهانی دوم بود و عین اونا صدای قار قارکی داشت!)[/b]ولی خیلی خفن و خطرناک بودند ،شلیک کردم ولی با اینکه یه تعدادیش هم بهش خورد ولی لاکردار سقوط نکرد! (اینطوری نبینین ها... لامصّب خیلی سگ جون بود).[/color] [color=blue]حتی یادمه توو عملیات خیبر توو جزیره هم این لاکردارا میومدن و خیلی ما رو اذیت کردن که اونجا خوب الآن یادم افتاد [/color][color=darkred]که یکی از بچه هامون از توو یه چاله سنگر توو شیب کنار جاده روی هور که از پل طلائیه میرفت سمت عراق و[/color] [b][color=olive]بچه های ما دو طرف این جاده به صورت صف پشت هم !!! روبرو با خط عراق بودن !!!! [/b][/color][color=green][size=18][i]و کنارش هم یه مشت نی و بقیه دریاچه هور بود با یه قبضه آر پی جی 7 یکیشون رو زد !!!!.... ولی خب... خودش بخاطر اینکه از چاله سنگر به سمت هوایی شلیک کرده بود متاسفانه با آتیش عقبه خود آر پی جی 7 شدیداً تا سینه سوخت و به شهادت رسید....[/color][/size][/i][size=24][color=indigo][i]چاره ای نبود... آخه امکانات و پشتیبانی مقدور نبود و خطوط مقدم ما هم همونطور که اشاره کردم اصلاً با هیچ تاکتیک متعارف جنگ نظامی روز ( و حتی امروز) دنیا نمیخوند و خدا خودش میدونه که بچه هامون فقط و فقط با گوشت و پوست و استخونشون جزیره مجنون رو گرفتند و نگه داشتند و ثبتش کردند....[/size][/color][/i] یا علی مدد.....
  13. [quote]درست میگی رفیق...اینجوری بری جلو تا یک ربع دیگه به ما هم رحم نمیکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بعدشم بمیرم واست که همه منابعت داخلیه.....پاش بیفته ..........هم میخونم... بده آدم مطلب روزو بخونه؟؟؟؟؟ عجیب واسم !از شما بعیده!!!! پیغمبر عزیز ما یه اسرای جنگی میگفتند به سربازان ما درس بدهید بعد آزادید...والا از شما بعید بود.[/quote] [quote]منابع این کاربر کاملا خبر رو صحیح ذکر کرده بودند. اینم منبع داخلی: روسیه درباره اس 300 :‌ از غرامت خبری نیست / فقط پولتان را پس می دهیم سرگئی چمزوف مدیرکل شرکت دولتی صادرات تسلیحاتی روسیه روز پنجشنبه 15 مهر گفت: روسیه پول موشک‌های اس 300 را به ایران پس می‌دهد. به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از رویترز، مسکو در نظر دارد مبلغ پرداختی ایران برای سامانه موشکی اس 300 که حدود هشتصد میلیون دلار است را به این کشور پرداخت کند. دیمیتری مدودف رئیس جمهور روسیه ماه گذشته میلادی تحویل سامانه موشکی اس سیصد به ایران را ممنوع اعلام کرد منبع: http://www.asriran.com/fa/news/139440 مبینیم که روس ها یک ریال هم غرامت نمیدهند و طبق معمول دولت ما شده هالو![/quote] بسمه تعالی با سلام دوستان عزیز! ظاهراً شما یادتون رفته که " حق گرفتنی است " و ما ایرونی ها هم توو این زمینه که حقمون رو بگیریم اصلاً حاضر نیستیم کوتاه بیایم و روو مون هم زیاده.....و کم هم نمیاریم. (سابقه سی ساله مون رو که دارین توو این زمینه خدا روشکر) حالا شما وایستا و تماشا کن ببین چیجوری حقمون رو میگیریم. و اگه توو پیچ و خم مصالح منطقه ای و سیاسی گرفتار نشه خوبم میگیریم. و اگه ندن چند برابرش رو همچین هزینه توو کاسه شون میره که نادم و پشیمون بشن. ظاهراً اونها هنوز این مردم بعد از انقلاب اسلامی ایران رو خوب نشناختن و هنوز فکر میکنن که ایرانیها همون هالوهای زمان جنگ بولشویکها و جنگ جهانی اول و دومن و ایران هم همون ایران!!!!! خب وقتی بقول معروف" کپسول گاز خورد توو سرشون " خواهند فهمید آخه بد بختی این منبع داخلیتون هم همچی بگی نگی بدجوری یه وقتهایی تهش باد میده.....!!!! یا علی مدد.
  14. [quote]نجف جان جدا قضيه اهن پاره ها چي بوده؟؟يعني جنگنده ها يا بمب افكناشونو با اخن قراضه لود ميكردن؟؟[/quote] [quote]يه کم در مورد اين سه راه مرگ شهادت توضيح ميديد نجف جان , تو خيلي از خاطرات رزمنده ها ديدم اصلا کجا بود چرا بهش ميگفتم سه راهي ?? در کدوم عمليات ? و چرا انقدر خطرناک بود ? و عراقي ها روش ديد داشتن ? گويا تلفات اونجا زياد داديم, حتي خوندم آتش مستقيم تانک هم بوده ? يه کم از اونجا بنويسيد و اگه خاطره اي ازش داريد ... حالا اون تير آهن و آهن قراضه ها موثر هم بودند ??? [/quote] بسمه تعالی با سلام اول در مورد اون آهن پاره های کذایی که خودم شاهدشون بودم بارها.... بگم که برای ما هم جای سوال داشت به نظر میومد که شاید با اونها میخواستن یه سری شاخص توو مناطقی که بمباران میکنن بزارن چون حجم بمبارانهاشون بسیار بسیار زیاد و وتوصیف نشدنی بود! و اینطوری شاید میخواستن محلهایی که مهمتره براشون و با هواپیماهای شناساییشون که دایماً در رفت و آمد بودن مشخصتر کنن و یا ببینن که اگه کمتر از اونی که میخواستن بمبارون شده بیشتر بهشون حال بدن! فکر نمیکنم که قصد دیگه ای داشتن. چون اون مناطق که آهن پاره بارون میشد رو بعد از دقایقی تا میتونستن شخم میزدن! اما در مورد سه راه شهادت....توو عملیات والفجر هشت سه راه شهادت محل سه راهی بود که یکراهش به محور فاو- البحار میرفت و یک راهش به جاده و محور فاو- بصره و یک راهش هم به محور و جاده فاو - ام القصر که میومد به سر سه راه خور عبدالله که سر این سه راهی پایگاه موشکی سوم عراقیا بود (سایت موشکی) یه طرفش خور عبدالله بود که مرز آبی بین عراق و کویت در روبروی جزیره بوبیان کویت بود( که مامن اصلی نیرو دریایی عراق شده بود بعد از رشادتها و نبرد پیروزمندانه نیرودریایی ما که دخل نیرو دریایی عراق رو اورده بودند) و یه راهش هم به ام القصر و نهرش و جاده ناصریه منتهی میشد و یه طرفش هم ؟ چون توو این یکی من نرفتم که بدونم این سه را سه راهی اصلی مواصلاتی محورهای عملیات بود که ازش تدارکات و تجهیزات و بالطبع حمل مجروحین و شهدا انجام میشد. بخاطر همین زیر آتیش شدید دشمن بود. اما در کربلای پنج هم سه راه شهادت ، سه راه اصلی مواصلاتی محورهای عملیات برای تدارکات و پشتیبانی نیروها بود که از یه طرف به کانال کنار دریاچه ماهی که یه طرفش حتی تانکهای عراق هم مشرف بودند و از محورهای بسیار سخت عملیات بود که برای نگه داشتنش خیلی زحمت و مشقت کشیدیم و تلفات دادیم که اگر بدست دشمن میافتاد اونوقت راحت قیچی میشدیم((( کاری که توو بیت المقدس 7 توو سال 67 اتفاق افتاد و ما متاسفانه قیچی شدیم و نهایت مجبور شدیم بکشیم عقب...)))). یه طرفش راهی بود که خب میومدیم و از جاده اصلی آسفالته شلمچه منشق شده بود، بود و یه راه دیگه که در جهت عکس محور کانل ماهی بود و به روبروی پتروشیمی بصره منتهی میشد بود. دشمن هم اکثراً از تانکفارما ها و مخازن ایستاده اون پتروشیمی برای دیده بانی بر اون محورها و تسلط دید استفاده میکرد و دیگه اونزمان بیشتر هم از دوربینهای قوی و هوشمند و دیجیتال برای دیده بانی بهره میبرد! که حتی وقتی اون جایگاه ها و دکل های دیده بانی مورد اصابت و هدف ما قرار میگرفت بدون هیچگونه نگرانی بلافاصله اقدام به مرمت دوباره اش میکرد و مثل ما نبود که اگه یه دکل و یا پست دیده بانی مون رو میزدند و بچه های دیده بان هامون که خدایی خیلی با تجربه و کار کشته هم شده بودن عزای جایگزین کردنشون با نیروهای همسطحشون در تجربه داشته باشیم! پیچ مرگ هم در همین راستای جادی محور روبروی پترو شیمی بود.که فعلاً یه خاطره از اونجا رو که برای خود حقیر اونجا رخ داده رو براتون میگم: یادمه یکبار یه روز عراقیا توو جنب و جوش حمله بودن که فرمانده هامون منو صدا زدن و مامریت پیدا کردیم که بریم اون طرف پیچ مرگ و یه قبضه خمپاره 60 بکاریم اونجا و یه سری تانک و ... که تقریباً اونجا کمیسیون گرفته بودن رو بهشون یه حالی بدیم که حقیر با یکی از مسئول گروهان هامون رفتم تا محل جاگذاری قبضه رو شناسایی و مشخص کنم. وقتی رفتیم و جا رو مشخص کردم برگشتیم که قبضه و مهمات لازم رو به همراه بچه های ادواتمون ببریم وقتیسر ابتدای اون پیچ کذایی رسیدیم ... یهو من دیدم رو لبه خاکریز سمت چپی جاده یه جرقّه.... و متعاقبش بوووووم ..... و دود و خاک بسیار زیاد و شدید که حاکی از اصابت خمپاره حداقل 82 میلیمتری داشت تنها به فاصله ده دوازده متریمون خورد...( چون این پیچ درست توو محل پیچش که طولی به تقریب 50 متر داشت و دوباره جاده به موازات خط ما و عراق میشد، درست روبروی و در دید کامل دشمن بود ). دشمن تحرک ما رو دیده بود و چه سریع هم اقدام کرد... بگذریم... حقیر و اون بنده خدا برادر فکر کنم پاریاب اسمش بود اگه اشتباه نکنم ، با اینکه موتورمون در حال حرکت بود و داشتیم با سرعت عبور میکردیم خودمون رو از پشت موتور پرت کردیم یه طرف و خیز " ایکی ثانیه" رفتیم ولی خب من یهو توو اون گرد و حاک دیدم یه چیزی( که یک ترکش نسبتاً بزرگ و بقول ما بچه های جنگ" کفِ دستی") با سرعت و صدای فِررررررر اومد و شاپالاقی خورد توو زانوی اون بنده خدا که جلو تر از من خوابیده بود و خلاصه دخلشو یه جورایی اورد یه سنگر عراقی که بدست ما افتاده بود هم همون دو سه متری ما بود که بردیمش توو اون سنگر و من بیچاره مجبور شدم که از وسط دشت کنار اون پیچ و مسیر که از مین هم بی نصیب نبود و پُر بود از چاله چوله های گلوله خمپاره ا که خورده بود اونجا و اون دشت رو تقریباً کاملاً سیاه کرده بود و از بین حجم گلوله ها و انفجارهای پی در پی عبور کنم( چون دیگه اون پیچ محل امنی برا عبور نبود) و خودمو به بچه ها برسونم تا بریم و ماموریتمون رو به انجام برسونیم. خلاصه با هر طرفندی که بود و سلام و صلوات رسیدم و بچه ها رو پس از یه وقفه ای که آتیششون سبکتر شد و یکهو غافلگیرانه از اون پیچ لعنتی رد کردیم و اتفقاً یه حال اساسی هم به اون مجلس تانکها و نفربراشون دادیم که یه تانک و یه جیپشون رو هم زدیم و بقیه دِ فرار...... ولی خب هر وقت خواستیم از اونجا عبور کنیم باز یه مشکلاتی مثل همین دست پیش میومد و خیلای از بچه هامون علی الخصوص اون بچه هایی که توو سنگرای اون محل بودند شهید و مجروح میشدند و ما چاره ای نداشتیم جز نگهداشتن اون موضع . چون اونجا هم برای ما و هم برای عراقیا همهم بود و اگه از دست میرفت اونموقع از این طرف چپ پهلو میدادیم و یپدیگه یحتمل قیچی میشدیم . ولی خدایی کانال ماهی و محور سنگر نونی ها یه کربلایی بود که بیا ببین و نامردا بیشتر فشارشون هم اونجا بود و نمیخواستن که ما به اون سنگر نونی ها که مثل یک دژ بود و رو یه تپه بلندی که خودشون با لودراشون درست کرده بودن بود و اغلبشون هم بتُنی بود و اینطوری کاملاً به بچه های ما موقع عملیات اشراف داشتن....رو بگیریم و خدا میدونه که بچه ها با چه رشادت و جانفشانی عجیب و شجاعت مثال زدنی تونستن این سنگرها و دژها رو ازشون بگیرن و مشرف هم در بعضی جاهای خط بهشون بشن. واسه همین میخواستن که اینا رو پس بگیرن و بعد هم از دو طرف یعنی یه طرف سمت جلوی این سنگر نونی ها و طرف دیگه هم از پهلوی کانال ماهی و دریاچه فشار میاوردن فشار اوردنی......!!!!! که مقاومت و پایداری جانانه بچه ها بیچاره شون کرد...... یا علی مدد.
  15. [quote][quote] ميگن تجهيزاتمون به طور خيلي از آنها كمتر بود درسته؟[/quote] یچیزی اونورتر از کمتر.پدرم میگه روزی 4 تا خمپاره بهشون جیره میداده.خودتون حساب بقیشو بکنین دیگه. اما راجع به اون حرف نجف عزیز که گفت بعد از زدن دو تا تانک عراقی دیگه خبری از آتش پشتیبانی نبود باید بگم این حرفتون یکم برام عجیبه.پدر من تو یک شب که عراقیها حمله کرده بودن و خاطرش رو قبلا گفتم یه نکته رو بعدا بهم گفت که با این حرفتون جور در نمیاد.پدر من تو همون شب به تنهایی 970 گلوله خمپاره رو هدایت کرده بود.اینو از خودش در نیاورد،فردای حمله عراقیها از پایگاه این آمار رو بهشون داده بودن.تو روزهایی عادی همون 4 تا خمپاره رو اجازه داشته هدایت کنه،اما اون شب چون دشمن داشته میومده دیگه جیره و اجازه شلیک و اینجور چیزها معنی نمیده.قصدم توهین به شما نیست،اما جوابی که اون مسئول توپخانه بهتون داده بوده یکم عجیبه.یعنی مهمات داشته و استفاده نمیکرده؟[/quote] [size=18]بسمه تعالی با سلام Guardian جان. اول اینکه پدر بزرگوار شما نگفته که توو کدوم عملیات؟ بعد هم شا و و بعضی از دوستان اگه متن پست قبلی حقیر رو یه بار دیگه بخونین و دقت کنین میبینین که عملیاتهایی هم ذکر کردم که آتش پشتیبانی ما همسطح عراقیا و در تعدادی دیگه هم بیشتر هم به نظر اومده ولی تعدادش معدود بوده و بیشتر 8 سال جنگ چه موقع عملیاتها و چه زمان پدافند و خطوط پدافندی آتش پشتیبانی توپخانه ای اونها خیلی خیلی بیشتر از ما بوده . بحدی که اصلاً اتش ما در حد اونها درحد صفر بود. دوم اینکه بنا بر گفته پدر بزرگوارتون هم چنانچه ازشون بپرسی حد اکثر بیست دیده بان فعال ممکنه در اون محور کار میکردند که اگر میانگین تخمینی بگیریم و بعد جمع گلوله هایی که هدایت کردن رو هم حساب کنیم اصلاً عددی که بدست میاد در برابر عدد گلوله های دشمن که تنها با چند دقیقه دقت و حضور در اونجا حاصل میشد قابل مقایسه و حتی گفتن نیست! این مطلبی که خدمتتون مبگم رو سردار شهید همت بعد از عملیات والفجر یک طی یک سخنرانی در میدان صبحگاه پادگان دوکوهه (عقبه لشکر 27 محمد رسول الله(ص) و همچنین در نماز جمعه تهران که بعد از اون عملیات بوده جناب محسن رضایی گفتند که فقط و فقط .... تعداد قبضه های توپ عراق در عملیات والفجر یک [b]" 1200 قبضه توپ "[/b] بوده!!!! که اگه با مهمات بی حساب کتاب عراقیا در اون عملیات که خودم شاهدش بودم خوب دقت کنین میبینی که چه خبر بوده!!! حالا تازه به این 1200 قبضه توپ باید تعداد هزاران قبضه انواع خمپاره: 60،82،120میلیمتری و کاتیوشا و مینی کاتیوشا وحملات تانکهای بیشمار و هلی کوپترها و جنگنده های عراقی رو هم اضافه کنید!! بعد تازه میشه به یه تصور نزدیک رسید. خدا شاهده خود حقر در یک شرایطی یک محدوده 400 متر مربعی (20 در 20) رو در نظر گرفتم و با شمردن و گفتن شماره یک.... در این محدوده بیش از 50 گلوله خمپاره زمین خورد!!!! حالا خودتون قضاوت کنین.....این فقط محدود به این عملیات نبود در خیلی از عملیاتها بخصوص عملیاتهای بزرگ هم همینطور و شاید به مراتب شدیدتر هم بود. بطور مثال خوب یادمه توو والفجر هشت توو فاو اصلاً گدپذشتن از سه راه شهادت بطور وصف نشدنی طی روزهای ابتدایی عملیات غیر ممکن بود. و یا کنار کارخونه نمک توو محور فاو- ام القصر که خود حقیر با همرزمام (گردان مالک) مستقر بودیم وحشتناک بود آتیش عراقیا که گفتن کلمه وحشتناک فقط مال یه دقیقه اش بود....! یا عملیات بزرگ خیبر که توو پل طلائیه _با گردان زهیر ) واویلا و کربلایی بود و بحدی حجم آتیش عقبه دشمن بالا بود که وصف شدنی نیست و هر لحظه دنبال جا عوض کردن بودیم تا از رگبار گلوله های کاتیوشا و خمپاره دشمن که مثل کالیبر هواپیما روی زمین میخورد در امون بمونیم!!!!! و یا در بدر و ..... کدومشو بگم که هر یکی از اون یکی شرایط آتیش عقبه دشمن وحشتناکتر بود! توو کربلای 5 که نگو.... هر بار که از سه راه شهادت و کنار کانال ماهی و پیچ مرگ رد میشدیم کلّی آیت الکرسی و ذکر و وجعلنا.... میخوندیم که از دید و گلوله های دشمن در امان بمونیم....... یا کربلای یک توو مهران..... خدا میدونه چه کربلایی بود..... تازه توو والفجر هشت فاو و کربلای پنج اصلاً فشار بیحد و حصر جنگنده های عراقی رو نمیشه فراموش کرد که پنج دقیقه به پنج دقیقه شاید حدود سی یا چهل فروند جنگنده و به همراه چند تا بمب افکن توپولوف بالا سرمون بود و زمین و زمان رو شخم میزد و دست آخر هم بعضاً از زدن شیمیایی هم غافل نمیشد....! [i]انقدر شرایط توو این عملیاتها سخت میشد که بچه ها جُک درست کرده بودن!!! که دوتا شو برای عوض شدن جوّ اگه براتون بگم بد نباشه![/i] [color=indigo]البته قبلش همینجا از دوستانی که در سایت هستن و ملیت افغانی داشته یا بهشون نسبتی دارن صمیمانه عذر میخام آخه اون موقع ها که اینقدر برادران افغانی با ایرانی ها قاطی نبودن... بگذریم... [/color]گفتم که هواپیماهای توپولوف عراق میومد بمباران عقبه ما.... خب چشمتون روز بد نبینه چنان بمب میریختن که بی52 رو میزدن جیب بغلشون... اصلاً انگار تمومی نداشت بمباشون.... حتی در مواقعی آت و آشغال و خرت و پرت های آهنی مثل ریل راه آهن ( که یکیش خورد توو کانتینر حمام جهاد فارس و مای بیچاره که از خط اومده بودیم و رفته بودیم اونجا که یه دوش بگیریم ، خورد و ما دست از پا درازتر برگشتیم مقر گردان توو خسرو آباد (همون گراز آباد فاو) و تیر آهن و کاپوت و درب صندوق عقب و درب ماشین و .... هم میریخت..... [b]خب همون موقع بود که بین بچه ها این جُک پیچید که این بمب افکن های توپولوف چندتا کارگر افغانی استخدام کردن و بهشون چندتا بیل دادن و اونا هم با بیل این بمب ها رو میرزن توو سر ما..... [/b] [i]یا وقتی آتیش عقبه عراقیا خیلی سنگین و غیر قابل تحمل میشد این جُک بین بچه ها رایج شد که [/i]:[b] فرمانده ها مون که دیدن آتیش توپخانه و ادوات عراقیا وحشتناک رو سر بچه ها میرزه یه دسته از نیروها رو مامور کردن که برَن نفوذ کنن توو خط توخانه شون و ببینن که چه خبره و چی شده که اینطوری دارن زمین و زمان رو شخم میزنن! . بچه ها هم میرن و وقتی میرسن به خط توخانه و خمپاره های عراقی میبینن با تعجب که چند تا کارگر افغانی هی همینطور دارن گلوله میریزن توو خمپاره ها...! وقتی که بچه ها میگیرنشون و میگن: لاکردارا... دارین چی کار میکنین؟؟؟ اون بیچاره ها هم میگن ما چه میدونیم ! این بعثیای نامرد به ما گفتن که تووی این [color=red]لوله ها[/color] رو پُر کنین!!!! ما هم هرچی از این [color=red]سنگهای عجیب غریب![/color] میریزیم توو [color=red]این لوله ها ![/color] لا مصّب پُر نمیشه که !!! [/b][/size] خلاصه اینطوری بود دیگه....... [i][size=9]خداییش همینطوری مارو بدجوری بردین توو اون روزای فراموش نشدنی زندیگیم که هی با گفتن بعضی خاطراتم باز زوایای دیگه ای که یادم رفته... هی یادم میافته.....[/size][/i]
  16. [quote]رادیو فردا..ریانووستی..گازتا..بررسی استراتژیک...دیپلماسی ایرانی...بازم خواستید هست[/quote] بسمه تعالی با سلام عجب.....!!!! اینها منابع معتبرن دیگه؟؟؟؟!!!! پس فکر کنم رادیو منافق و رژیم صهیونیستی و بی بی سی فارسی و دویچه وله آلمان رو از قلم انداختی!!!!! ظاهراً منابع دشمنان معتبر ترن واسه شما. [b] [color=red]بعد هم از این منابع که گفتین ، قوانین سایت رو دوباره عنایت کنین مطالعه بفرمایین که ممنوعه خبر درج کردن....[/color][/b] یا علی مدد.
  17. [quote]اما آیا نمونه چینی از نظر کیفیت و کاربرد ، دقیقا مشابه نمونه روسی S - 300 است ؟؟؟[/quote] بسمه تعالی با سلام اول باید ببینیم که صحت و سقم قضیه چقدره.... بعد هم شاید روسها با انتشار این دست خبرهای معلوم نیست راست در صدد گل آلود کردن آب و بر هم زدن فضا برای اینکه ایران نتونه از چین هم این سامانه ها رو تهیه کنه نباشه.....؟ یا علی مدد.
  18. [quote]تشکر.. 100% کذب میباشد.هرچی تا حالا داده از این به بعد هم ............................. یک روز پس از آن‌که وزیر دفاع ایران از مذاکره و رایزنی با مقام‌های روسی برای تحویل سامانه دفاعی موشک‌های اس-‌ ۳۰۰ خبر داد، روسیه اعلام کرد که این کشور در ازای تعلیق قرارداد با ایران، مبلغ ۱۶۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار پیش پرداخت جمهوری اسلامی را پس خواهد داد. سرگئی چمزوف، مدیر مجتمع دولتی فناوری روسیه روز پنجشنبه، ۱۵ مهرماه اعلام کرد که روسیه در نظر دارد در ازای خودداری این کشور از تحویل سامانه‌های پدافندی اس- ۳۰۰ به جمهوری اسلامی، حدود ۱۶۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار را که ایران به عنوان پیش‌پرداخت خرید این سامانه‌های موشکی به روسیه ارسال کرده بود را پس بدهد. وی گفته است: «ما باید تمام مبلغ را به آن‌ها بازگردانیم… البته آن‌ها (جمهوری اسلامی) خیلی خشنود نیستند ولی ما چاره دیگری نداشتیم.»آقای چمزوف همچنین اعلام کرد که روسیه در حال گردآوری تمامی اسناد لازم برای پرداخت این مبلغ است و تصریح کرد که به نظر نمی‌رسد مسکو بتواند تمام این مبلغ را تا پایان سال جاری میلادی به ایران پس بدهد. در پی امضای قراردادی در سال ۲۰۰۵ میان ایران و روسیه، مسکو متعهد شد که دست کم پنج سامانه پدافندی اس- ۳۰۰ را در سال ۲۰۰۷ به ایران تحویل دهد که این وعده بارها به دلایل مختلف به تأخیر افتاد. به دنبال تصویب چهارمین قطعنامه تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران، روسیه و ایالات متحده که همواره مخالف ارسال جنگ افزار از سوی روسیه به ایران بودند، بیش از گذشته روسیه را برای خودداری از فروش سلاح به ایران تحت فشار قرار دادند.در نهایت و در تاریخ ۳۱ شهریورماه، ژنرال نیکلای ماکاروف، رئیس ستاد نیروهای مسلح روسیه، تحویل سامانه پدافندی اس-۳۰۰ به ایران را ناقض تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی دانست و اعلام کرد که مسکو از تحویل این موشک به ایران خودداری خواهد کرد.همزمان با این اظهارات دمیتری مدودیف، رئیس جمهور روسیه نیز با صدور فرمانی، تحویل سامانه اس-۳۰۰ و سایر جنگ‌افزارها به ایران را ممنوع اعلام کرد.به دنبال خودداری روسیه از تحویل سامانه اس- ۳۰۰ به ایران، مقامات جمهوری اسلامی این تصمیم روسیه را مورد انتقاد قرار داده و رامین مهمانپرست، وزیر امور خارجه ایران در تاریخ ۶ مهرماه ضمن اشاره به این‌که قطعنامه شورای امنیت شامل سلاح‌های پدافندی نمی شود، گفت: «میان ما و دولت روسیه قراردادی امضاء شده است و تعهد دو طرف مشخص است. بنابراین بر اساس آن قرار داد و تعهد عمل خواهد شد… منافع بلند مدت روسیه با وارد شدن به بازی‌های آمریکایی تأمین نخواهد شد.»همچنین احمدی وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران نیز، روز چهارشنبه با انتقاد از این تصمیم روسیه، خودداری این کشور از تحویل موشک‌های اس- ۳۰۰ به ایران را «خلاف مفاد قرارداد دو کشور» دانست.بر اساس یکی از بندهای قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل که روسیه نیز به آن رأی مثبت داده است، صادرات تانک، وسایل نقلیه زرهی، سامانه‌های پرتاب توپ با کالیبر بالا، هواپیماهای جنگی، هلی‌کوپترهای تهاجمی، رزمناو، موشک یا سامانه‌های موشکی به ایران ممنوع شده است.سامانه دفاعى اس – ۳۰۰ که ایران در سال‌های اخیر تلاش‌های زیادی برای خریداری آن از روسیه انجام داده، قادر است تا شعاع ۱۵۰ کیلومترى با شناسایی و رهگیرى موشک هاى بالستیک، کروز و هواپیماهاى پروازى در ارتفاع کم آنها را مورد هدف قرار داده و منهدم کند.ایران از سوى غرب متهم به دنبال کردن برنامه ساخت سلاح هسته اى است و کشورهاى آمریکا و اسرائیل گفته اند که در برخورد با این برنامه، تمام گزینه ها از جمله برخورد نظامى در دستور کار قرار دارد که در پاسخ نیز ایران هشدار داده است که با هرگونه حمله‌ای به شدت مقابله خواهد کرد.[/quote] [b][color=red]بسمه تعالی با سلام لطفاً هیچ مطلبی بدون ذکر منبع و سند معتبر درج نکنید..... یا علی مدد.[/color][/b]
  19. بسمه تعالی با سلام [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/630eafd.jpg[/img] [b]يک روزنامه روسي با انتقاد از دولت متبوع خود به خاطر از دست دادن بازار ايران در موضوع سامانه اس300 گفت: به زودي چين اين سامانه ها را در اختيار ايران قرار مي دهد و بازار ايران را از آن خود خواهد کرد. [/b] به گزارش مشرق، مهر به نقل از روزنامه ترود روسيه نوشت: روسيه که از صدور سامانه‌‌هاي اس-300 به ايران امتناع کرد، بازار ايران را از دست داده است و الان چين به تدريج وارد اين بازار مي‌شود. روزنامه ترود مدعي شد که پکن به تهران پيشنهاد کرد سامانه چيني شبيه به اس-300 را بخرد. به نوشته اين روزنامه چند روز بعد از 22 سپتامبر که مدودف رئيس جمهور فدراسيون روسيه فرمان خود را درباره منع صدور اس-300 به ايران امضا کرد، تهران از پکن پيشنهاد فروش سامانه شبيه ضد هوايي را دريافت کرد. اين روزنامه مدعي شد اين پيشنهاد از طريق مجاري وزارتخانه‌‌هاي دفاع دو کشور منتقل شد که دولت‌هاي ايران و چين هنوز آن را علني نکرده‌اند. منبع: [url=http://www.mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=9053]مشرق نیوز[/url]
  20. بسمه تعالی با سلام باید هم غرامت بده. آخه هر کی خربزه آمریکایی کوفت میکنه.... باید پای لرزش هم وایسته. یا علی مدد.
  21. najaf47

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    بسمه تعالی با سلام به نظر باید نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کشور در خصوص امنیت کردستان یه راهکار مدوّن و موثر بکار ببندند و یکبار برای همیشه این غائله " پژاک " رو مختومه کنند. بزودی در این خصوص اخبار خوب و جدیدی خواهیم شنید انشاءالله. یا علی مدد.
  22. بسمه تعالی با سلام [size=18][color=red]روایت عکاس جنگ عراقي از عاقبت شوم سرتیپ فوزی بعثی در دشمني‌ با امام‌حسين(ع)‌ و عزادارانش دراين ‌دنيا که شب عاشورا هیئت عزاداری در حسینیه آبادان گلوله باران کرد[/color] [color=brown](خدا لعنتشکنه و عذابشو زیادتر کنه در دو دنیا)[/color] [/size] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_1673016962234131881012046661364511383242.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/18_8906241355_L600.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/17911183112132125611141301205695165180181.jpg[/img] [size=18]عبد بطّاط خبرنگار و عکاس جنگي عراقي داستان غم انگيز عاقبت شوم سرتيپ عراقي که عزادارن امام حسين(ع) را در حسينيه آبادان به توپ بست، را منتشر کرد. [/size] به گزارش مشرق، ويژه نامه دفاع مقدس همشهري نوشت: عبد بطّاط خبرنگار و عکاس جنگي عراقي بوده است که در سال‌هاي جنگ به همراه يگان‌هاي ارتش عراق به عکاسي مي‌پرداخته است. او در سال 1994 با سرتيپ فوزي السعد در بغداد ملاقاتي داشته است که مطالب زير حاصل آن ديدار است. سرتيب فوزي السعد فرمانده توپخانه مستقر در السيبه بود. او مسئول به توپ بستن حسينيه آبادان در شب عاشورا است. وقتي دستور آتش‌ توپخانه از بغداد آمد، سرتيب احمد علوان سرپيچي کرد. او همان روز با يک جيپ به عقبه منتقل شد و به زندان افتاد. پس از او سرتيپ فوزي السعد فرماندهي توپخان را به عهده گرفت. خبر اين بود که هنگام نماز مغرب بخش اعظمي از نيروهاي ايراني براي اقامه نماز مغرب و عزاداري در شب عاشورا در حسينيه اجتماع خواهند کرد. آبادان در محاصره عراقي‌ها بود. عبد گفت: من آنجا بودم. بعد از خلع سرتيب احمد علوان کسي جرأت سرپيچي نداشت. همه مي‌دانستند که به توپ بستن حسينيه آن هم هنگام اقامه نماز کاري غير انساني و غير شرعي است. با اين حال سرتيب جانشين دستور آتش را صادر کرد و حسينيه دقيقاً در هنگام نماز مغرب و در شب عاشوراي سال 1981 (1360)به توپ بسته شد. خبري که نيروهاي نفوذي عراق دادند حاکي از آن بود که گلوله‌باران توپخانه باعث شهادت و زخمي شدن بيش از 200 نفر در آن شب شد. عبد گفت: سالها از جنگ گذشت. مي‌خواستم بدانم سرتيب فوزي کجاست و چه مي‌کند. آدرس او را در بغداد و در منطقه‌اي فقيرنشين در حومه شهر پيدا کردم و به سراغش رفتم. شنيده بودم که او بيمار است. وقتي او را ديدم باور کردني نبود. دو پاي او قطع شده بود و دست راستش از کتف کنده شده بود. انگار دست راستش را همراه با بخشي از سينه‌ تراشيده بودند. مرا که ديد زار زار مثل بچه گريه کرد. مي‌خواستم از او بپرسم آن حادثه در شب عاشورا را يادت هست. اما او خودش بلافاصله قبل از هر سؤالي گفت: آن شب را يادت هست؟ 13 سال است با اين وضع تاوان يک دستور و به توپ بستن حسينيه را مي‌دهم. عبد گفت: برايم عجيب بود که او در فقر کاملي به سر مي‌برد. منبع: [url=http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=7914]مشرق نیوز[/url]
  23. [quote][quote]اقا نجف يه سوال؟ من كه سنم قد نميده ميگن تجهيزاتمون به طور خيلي از آنها كمتر بود درسته؟[/quote] بسمه تعالی با سلام دوست عزیز متاسفانه باید بگم بله.، اول از بابت انواع سلاح در صحنه نبرد . اون هم با تفاوت فاحش.یعنی خط اول که صحنه نبرد روبرو و عملیات بود و خط دوم ،که خط استقرار نیروهای پشتیبان خط اول و نیز بعضی از ادوات مانند خمپاره های 81 و 82 و 120 میلیمتری و 107 مستقر بودن البته با محدودیت و کمبود بسیار بسیار شدید در مورد مهمات لازمشون ((((در بیشتر عملیاتها و درگیری های آفندی و پدافندی دفاع مقدس حجم آتش پشتیبانی ما از دشمن خیلی خیلی کمتر بود بجز چند عملیات که همسطح و در چند عملیات انگشت شمار هم شاید حجم آتیش ما یه کم بیشتر بود مثل والفجر هشت تووی فاو و کربلای یک و پنج و هشت و والفجر ده و بیت المقدسهای دو و چهار و پنج و شش و هفت و مرصاد. البته این مطالبی که عرض کردم بیشتر نظر تجربی خود حقیر که در صحنه های عملیاتها«« شاید بیش از سی عملیات آفندی و پدافندی»» حضور داشتم و این طور برداشت کردم هست و نه اینکه آمار دقیقی از تعداد قبضه ها و مهماتشون در این عملیاتهایی که نام بردم داشته باشم)))) بطور مثال در والفجر مقدماتی که اولین عملیاتی بود که حقیر توفیق حضور پیدا کردم چه اون موقع و چه الآن که بهش فکر میکنم میبینم آتش چندانی از سوی ما روی عراقیا نبود و شاید چند مورد بصورت موردی یادم میاد که دیدم. ویا در والفجر یک خوب یادمه که وقتی در زدن تانک های تی 72 و 74 و 76 عراقی به مشکل شدید خوردیم و دیدیم آر پی جی بهشون کارگر نیست درخواست آتش توپخانه کردیم و گراهای لازم رو هم گرفتیم که آتشبار توپخانه ما پس از چند شلیک محدود که یادمه دو دستگاه تی 72 رو زدند ساکت شد . و ما پشت بیسیم ازشون پرسیدیم که چی شد؟ چرا آتیشتون رو قطع کردین؟! که بهمون گفتن [b]ما فقط به اندازه زدن روزی دو گلوله سهمیه بیشتر نداریم ![/b] این تنها یه گوشه اش بود. بقول معروف [b]تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مُجمل...[/b] عملیاتهای قبل از والفجر یک یعنی اواسط و ابتدای سال 61 و تا ابتدای جنگ هم همین مشکل بود. خط سوم هم از یگانهای توپخانه و آتشبارهای سنگین شکل گرفته بود که عقبه اصلی تدارکات و بهداری و بیمارستانهای صحرایی در این خط بود و خط چهارم هم بیشتر یگانها و لشکرهای پشتیبانی لشکر حاضر در خط اول و دوم و سوم. بود به همراه احیاناً پایگاه های هوانیروز و قرارگاه ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح. از بابت تجهیزات تدارکاتی و بهداری و آمبولانس و درمانی و پزشکی علی رغم همه محدودیتها و کمبود امکانات بالقوه ، واقعاً برو بچه های پشتیبانی و تدارکات و بهداری و آمبولانس و درمانی با ایثار و از خود گذشتگی و تلاش و ایمان وصف ناشدنی با همون امکانات کم، کارو جدیّت و جانفشانی های بینظیری در تاریخ دفاع مقدس این مرز و بوم ثبت کردند. که یاد همه شان گرامی باد..... یا علی مدد.[/quote] بسمه تعالی با سلام [size=18][color=darkblue]شرمنده دوستان که توو پست قبلیم یه مطالبی جا افتاد که دیدم اگه بخوام دوباره توو متن قبلی با ویرایش بزارمشون ممکنه از نظر بعضی دوستان که اون پست رو خوندن مخفی بمونه برا همین توو این پست میگمشون:[/color][/size] [b]این رو یادم رفت که بگم تووی خط اول و صحنه اصلی نبرد و عملیات که حقیر بیشتر در اونجا حضور داشتم سلاح سنگین ما خدا میدونه آر پی جی 7 بود و نارنجک دستی!! یه دو یا حداکثر سه قبضه خمپاره 60 به همراه حداکثر بیست تا گلوله هم اگه میشد بهش سلاح سنگین گفت. خب علت محدودیت تعداد گلوله های 60 هم این بود که همون تعداد رو هم خمپاره چی هامون با خودشون تونسته بودن بیارن. البته یه چیز دیگه هم بود...البته غنیمتی و بجا مونده از برادرای مزدور بعثی.... اون هم تعداد معتنابهی نارنجک تفنگی کلاشینکف!!!. که البته ما متاسفانه رابط لوله کلاشینکف و حتی تیربار گرینوف(PKM) رو هم نداشتیم. چون خوبه این رو هم بدونین که نارنجک تفنگی کلاش و گرینوف رو میشه با یه فبضه سلاح از یکی از این دو سلاح هم استفاده کرد. چون داخل هر نارنجک تفنگی دو عدد فشنگ گازی(مخصوص شلیک نارنجک تفنگی) بود که وقتی درپوش پلاستیکی انتهای نارنجک رو در میاوردی یک عدد فشنگ گازی کلاش(7.62 در 39) روی درب تعبیه شده بود و یک عدد فشنگ گازی گرینوف (کالیبر7.62در 54)هم در یک مُشمّای کوچیک که داخل لوله مشبک نارنجک بود هم در میاوردی که میشد این نارنجکها رو هم با کلاش و هم با گرینوف زد ولی باید رابط لوله که به جای شعله پوششون بسته میشد رو میداشتی که ما متاسفانه نداشتیم..... ولی خب با ابتکار و مُخ ایرونی که توو دنیا تکه... یه فکری بخاطرمون رسید و اومدیم از بچه های گردان 101 تیپ 84 خرم آباد ارتش که همونطور که گفتم توو این عملیات با ما ادغام شده بودند کمک گرفتیم و اومدیم با اسلحه ژ-3 خودمون این نارنجک ها رو بر سر اون نامردای عراقی شلیک کردیم....!!! جالب این بود که من قبلها از این جور نارنجک تفنگیهای کلاش رو با خود کلاشینکف شلیک کرده بودم که میشد حتی اون نارنجک رو رو هوا تا خوردن توو سر دشمن با چشم رصد و تعقیب کرد ولی وقتی این نارجک های کلاشینکف رو با اسلحه ژ-3 خودمون که عراقیا بهش خدایی میگفتن توپ دستی!!! زدیم اصلاً و ابداً رصد کردن و تعقیبش با چشم ممکن نبود و هر کاری که کردیم نشد که ببینیمش!!! چون بخاطر قدرت گلوله و باروت ژ-3 سرعت نارنجک وحشتناک بالا رفته و سرسام آور شده بود و بُردش هم تقریباً دوبرابر!!! ...بگذریم... حالا خوبه بدونین که توو اون هیری بیری که فشنگ گازی ژ-3(کالیبر 7.62در 51) نداشتیم پس چیجوری نارنجک ها رو شلیک کردیم. میگم حالا.... اومدیم فشنگ جنگی ژ-3 رو مَرمی اون رو در اوردیم و به جاش فیلتر سیگار عراقی که شاید بیشترین چیزی بود که اون نامردا توو کانال جا گذاشته بودن، گذاشتیم البته یه مقدار کمی هم از باروت تووی پوکه گلوله رو هم کمش کردیم.... و این جوری نارنجک تفنگی های کلاش هم اگه بشه بهش سلاح سنگین گفت!!! (که نمیشه) استفاده کردیم و با ژ3 زدیمشون توو سر دشمن.... [/b] [size=18][color=indigo]این بود کُل سلاح و تجهیزات سنگین ما توو اون عملیات. [/color][/size] [b]مهماتهای گرینوف و کلاش هم خب برادرای مزدور عراقی برامون یه مقدار معتنابهی گذاشته بودن که اونهم تا یکی دو روز آخر ته کشید و فشنگ ژ-3 و گلوله آر پی جی و نارنجک دستی هم از همون اول در مضیغه بودیم چون به محض شروع عملیات انقدر حجم آتیش دشمن روی بچه ها و پشت خط و جاده مواصلاتی به خط زیاد بود که تا پنج شش روز هیچی... هیچی ... چه مهمات و چه نیرو و چه آب و آذوقه و... هیچی نرسید.... و ما به عنایت الهی و به کَرَم آقامون مهدی فاطمه ارواحنا فداهما دوام آوردیم [/b][size=18][color=blue]تا روز ششم که هم از عقب یه چیزهایی رسید و هم برادران مزدور همونطور که گفتم توو متن خاطره.... با یه فروند میل 17 اشتباهی مارو با همرزمای مزدورشون عوضی گرفتن و یه سری پنیر هلندی کنسروی یکنفره و نون باگت و خیار سبز اشتباهی هدیه دادند... ! که ما هم ازشون تشکر ویژه کردیم!! و حقیر به مدد امام عصر(عج) ،عنایات الهی و کمک همرزمام تونستم ازش قدردانی بخصوص کرده و با گرینوف" غنیمتی" که داشتم، تشکر کنم ازش .که سوراخهای نامه تشکرم رو خدا میدونه رو بدنه اش میدیدم چون همش بیش از بیست یا حداکثر سی متر ارتفاع نداشت!(خب گفتم که ما رو اشتباه گرفته بود... چون کانال چهارم رو که بغل ما که توو کانال سوم بودیم رو عراقیا گرفته بودند بیچاره خلبانه یه کانال اشتباه وایستاد که البته از هم بیش از چند مترهم فاصله نداشت ولی برای اینکه محموله اش سالم زمین بیافته مجبور بود که تا این سطح پایین بیاد از طرفی هم بیچاره مطمئن بود که روی خودی وایستاده...! توقع اینطوری و پیشبینی این رو نکرده بود که... به هر حال گلوله هامو همونطور که با چشم تعقیب میکردم از بدنه و پهلوش تا به سمت دُمش که دیدم یهو آتیش و دود از دُمش بلند شد و صدای موتورش زیادتر و تیزتر شد( که قاطی و همراه شد با صدای تکبیر ما) و شروع کرد مثل فرفره دور خودش چرخیدن و به سمت زمین اومدن ... اومد از رو سر ما رد شد و رفت افتاد وسط میدون مین پشت سرمون گُرُمپ... و خورد زمین و چند... تیکه و آتیش و .... رووتووتووو [/size][/color] [quote]عجب!!!!!!واقعا روزی 2 تا واسه ی توپخانه پس میشه جنگ ایران و عراق رو این طوری نام گذاری کرد(جنگ خون در برابر آتش) من فکر میکردم کمبود تجهیزات این قدر محسوس نباشه با توجه به اینکه بودجه ی جنگ ما حدود نصف عراق بود توی کل 8 سال البته باید به این هم توجه کرد که شاید قیمت 1 فشنگ واسه ما برابر 1 کلاش واسه اونا بود[/quote] بله ninos عزیز . جنگ ما بواقع همونطوری که امام راحل (ره) فرمودند و رهبر عزیزمون هم بهش صحّه گذاشتن در امتداد قیام سرخ و نبرد نابرابر سیّد و سالار شهیدان آقا ابا عبدالله(ع) و شهدای کربلا " جنگ و پیروزی خون بر شمشیر " بود که رزمندگان اسلام هم به تأسّی از آن ارباب عالمین و یاران باوفایش با نیّت خالصانه به جبهه های جهاد حق علیه باطل که اول و اهم و ارجح و مهمشون تنها دفاع از اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی که نمونه مستقر اسلام ناب محمدی(ص) بود شتافتند که خب در کنار این مهم نیّت دفاع از کیان میهن نیز بود که تازه ، این میهن فَبها المراد ملّتمون دیگر میهن اسلامی هم شده بود و این نیز لحاظ بود که بقول معروف: [b]چونکه صد آمد ....نود هم پیش ماست....[/b]. چه آنکه اگر این میهن و این کیان نبود اصلاً انقلاب اسلامی خاستگاهی پیدا نمیکرد که مقدّر الهی این شود" انقلاب اسلامی ایران" و این مقدّر الهی بود که بر پارسیان منّت نهاده شد که طریق راست و حقّه الهی و دین حق اسلام حقیقی به دست با کفایتشان در این سرزمین گسترده شده و عَلَم این نهضت حقیقی اسلامی در این مرز وبوم افراشته گردد و قطب و مرکز توجه همه خداجویان و حقیقت طلبان و مستضعفان عالم شود. چه اینکه همین پارسیان باز در تاریخ اسلام علمدار حفاظت از اسلام ناب بوده و در طول تاریخ بیش ازیکهزار و چهارصد ساله اسلام با تمام وجود و ما لم یملک خویش و خون و خوندل های وصف ناشدنی دفتر نورانی احکام و شرایع واقع اسلام را پاس داشته و به دست با کفایت علما و مردم دینمدار و الهی قرن معاصر رساندند و الحق که اینان نیز این امانت را نه تنها بخوبی پاس داشتند بلکه باعث شکوفایی آن شده و بسیاری ار حدود و شرایع که قرنها متروک و مترود و از یادها رفته بود را نیز زنده کردند و قبله حرکت و بیداری ملتهای مظلوم و مستضعف و تحت ظلم و سلطه و سیطره استکبار شدندکه این نبود مگر به یک دلیل قاطع و بارز و مبرهن....که در حدیث قدسی خدای متعال به زبان جبرئیل به رسولش(ص) فرمود:" ولایة علیّ بن ابی طالب حصنی فمن دَخَلَ حصنی اَمَنَ مِن عذابی" [b]پس همه مان جا دارد عرضه داریم که:[color=olive] الحمد لله الذی جعلنا مِن المُتمسکین بولایة مولینا و مقتدانا و امامنا و ابانا امیر المومنین علیّ بن ابی طالب(ع) بحول و قوّة بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها[/color][/b] [b][color=green]یا علی مدد.[/color][color=blue]نجف47[/color][/b]
  24. [quote]اقا نجف يه سوال؟ من كه سنم قد نميده ميگن تجهيزاتمون به طور خيلي از آنها كمتر بود درسته؟[/quote] بسمه تعالی با سلام دوست عزیز متاسفانه باید بگم بله.، اول از بابت انواع سلاح در صحنه نبرد . اون هم با تفاوت فاحش.یعنی خط اول که صحنه نبرد روبرو و عملیات بود و خط دوم ،که خط استقرار نیروهای پشتیبان خط اول و نیز بعضی از ادوات مانند خمپاره های 81 و 82 و 120 میلیمتری و 107 مستقر بودن البته با محدودیت و کمبود بسیار بسیار شدید در مورد مهمات لازمشون ((((در بیشتر عملیاتها و درگیری های آفندی و پدافندی دفاع مقدس حجم آتش پشتیبانی ما از دشمن خیلی خیلی کمتر بود بجز چند عملیات که همسطح و در چند عملیات انگشت شمار هم شاید حجم آتیش ما یه کم بیشتر بود مثل والفجر هشت تووی فاو و کربلای یک و پنج و هشت و والفجر ده و بیت المقدسهای دو و چهار و پنج و شش و هفت و مرصاد. البته این مطالبی که عرض کردم بیشتر نظر تجربی خود حقیر که در صحنه های عملیاتها«« شاید بیش از سی عملیات آفندی و پدافندی»» حضور داشتم و این طور برداشت کردم هست و نه اینکه آمار دقیقی از تعداد قبضه ها و مهماتشون در این عملیاتهایی که نام بردم داشته باشم)))) بطور مثال در والفجر مقدماتی که اولین عملیاتی بود که حقر توفیق حضور پیدا کردم چه اون موقع و چه الآن که بهش فکر میکنم میبینم آتش چندانی از سوی ما روی عراقیا نبود و شاید چند مورد بصورت موردی یادم میاد که دیدم. ویا در والفجر یک خوب یادمه که وقتی در زدن تانک های تی 72 و 74 و 76 عراقی به مشکل شدید خوردیم و دیدیم آر پی جی بهشون کارگر نیست درخواست آتش توپخانه کردیم و گراهای لازم رو هم گرفتیم که آتشبار توپخانه ما پس از چند شلیک محدود که یادمه دو دستگاه تی 72 رو زدند ساکت شد . و ما پشت بیسیم ازشون پرسیدیم که چی شد؟ چرا آتیشتون رو قطع کردین؟! که بهمون گفتن [b]ما فقط به اندازه زدن روزی دو گلوله سهمیه بیشتر نداریم ![/b] این تنها یه گوشه اش بود. بقول معروف [b]تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مُجمل...[/b] عملیاتهای قبل از والفجر یک یعنی اواسط و ابتدای سال 61 و تا ابتدای جنگ هم همین مشکل بود. خط سوم هم از یگانهای توپخانه و آتشبارهای سنگین شکل گرفته بود که عقبه اصلی تدارکات و بهداری و بیمارستانهای صحرایی در این خط بود و خط چهارم هم بیشتر یگانها و لشکرهای پشتیبانی لشکر حاضر در خط اول و دوم و سوم. بود به همراه احیاناً پایگاه های هوانیروز و قرارگاه ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح. از بابت تجهیزات تدارکاتی و بهداری و آمبولانس و درمانی و پزشکی علی رغم همه محدودیتها و کمبود امکانات بالقوه ، واقعاً برو بچه های پشتیبانی و تدارکات و بهداری و آمبولانس و درمانی با ایثار و از خود گذشتگی و تلاش و ایمان وصف ناشدنی با همون امکانات کم، کارو جدیّت و جانفشانی های بینظیری در تاریخ دفاع مقدس این مرز و بوم ثبت کردند. که یاد همه شان گرامی باد..... یا علی مدد.
  25. بسمه تعالی با سلام [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/500_0_Files_PhotoGallery_1_1179_1.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/96_faza_Fixd%7E0.jpg[/img] [b][color=blue]آخرین وضعیت ماهواره های کشور/[/color][/b] [size=24][color=green]ایران تاسال 99 فضانورد به فضا می‌فرستد/ زمان پرتاب ماهواره رصد1 و زهره[/color][/size] [size=18][color=darkblue]تاسیس آزمایشگاه فضایی و پایگاه پرتاب، طراحی ماهواره مخابراتی رادیوتلویزیونی، پرتاب ماهواره مشترک با کشورهای اسلامی، پرتاب ماهواره رصد1 تا پایان سال، پرتاب ماهواره زهره تا 4 سال آتی و اعزام فضانورد تا 10 سال آینده از محورهای برنامه فضایی ایران اعلام شد. [/color][/size] به گزارش خبرنگار مهر، محمد مردانی صبح امروز سه شنبه در نشست خبری به مناسبت هفته جهانی فضا با اشاره به موضوعات فوق بر کاربرد فناوریهای فضایی همچون کاربردهای مخابراتی، رسانه ای، مدیریت بلایای طبیعی، هواشناسی، زمین شناسی و منابع آب تاکید کرد و در تشریح رویکرد بلندمدت کشور در این حوزه گفت: با توجه به رقابت سنگین کشورهای جهان در حوزه فناوری فضایی، ایران چشم انداز 20 ساله ای را برای ورود به این عرصه ترسیم کرده است و در سال 85 نیز برنامه 10 ساله فضایی کشور به تصویب هیئت وزیران رسید. وی با اشاره به تدوین سند جامع توسعه علوم و فناوری بخش فضایی کشور و تشکیل سازمان فضایی و جهت گیری کشور در ارتقا این جایگاه ادامه داد: دستیابی به علوم، فناوریهای نوین، زیرساختها و صنایع پیشرفته فضایی با حداکثر استفاده از توان ملی، منطقه ای و بین المللی از مهمترین برنامه ها و اهداف بخش فضایی کشور است. مردانی با بیان اینکه توسعه کاربردها و خدمات فضایی مطابق با استانداردهای بین المللی و دستیابی به موقعیتهای موثر در این حوزه از دیگر برنامه های این بخش است به برنامه های کلان حوزه فضایی کشور اشاره کرد و افزود: در برنامه های تحقیقاتی و دانشی بحث پژوهشهای فضایی و تحقیقاتی و طراحی و ساخت ماهواره های دانشجویی با کاربری تحقیقاتی را در برنامه داریم که برخی از پروژه های آن در مرحله نهایی است. وی با اشاره به ایجاد زیرساختها برای تحقیقات فضایی در کشور گفت: تاسیس آزمایشگاه ملی فضایی و پایگاه پرتاب از جمله زیرساختهای مدنظر است تا مدارگردها و اجرام فضایی در این محیطها تست و آزمایش شود. [b]ماهواره های در دست اقدام سازمان فضایی [/b] معاون فناوری فضایی سازمان فضایی ایران از طراحی و ساخت ماهواره های سنجش از دور و ماهواره های مخابراتی رادیو تلویزیونی به عنوان اهداف کلان این بخش نام برد و گفت: ایجاد مرکز هدایت و کنترل عملیات فضایی، طراحی و ساخت ایستگاه سنجش از دور، پرتاب ماهواره مشترک با کشورهای اسلامی و کشورهای منطقه آسیا/ اقیانوسیه در برنامه دیده شده است. وی با بیان اینکه ماهواره سنجش از دور برای برنامه 10 ساله کشور دیده شده و هم اکنون فاز اول آن به اتمام رسیده است خاطرنشان کرد: در مورد ماهواره مخابراتی و رادیو تلویزیونی نیز قراردادهایی منعقد شده و کار طراحی آن آغاز شده است. مردانی با تاکید بر استفاده از تمامی ظرفیتهای علمی تحقیقاتی کشور برای توسعه دانش فضایی و همکاری تنگاتنگ با کشورهای منطقه آسیا اقیانوسیه گفت: در سالهای آینده ماهواره ای با 9 کشور عضو سازمان منطقه ای آسیا اقیانوسیه به طور مشترک پرتاب می شود و همچنین ماهواره مشترک ایران با کشورهای اسلامی در حال ساخت است. مردانی از طراحی و تاسیس پایگاههای جدید ملی پرتاب ماهواره به عنوان یکی از اقدامات اساسی ایران خبر داد و گفت: ایران جزء معدود کشورهای صاحب دانش پرتاب ماهواره است و توانایی و قابلیتهای بومی ملی بسیاری دارد. [b]اعزام انسان به فضا تا 10 سال دیگر[/b] وی با اشاره به برنامه های طراحی و ساخت ماهواره برهای جدید برای اعزام انسان و طراحی، ساخت و پرتاب راکت های کاوش قبل از اعزام انسان به فضا گفت: طبق دستور رئیس جمهوری و انجام مطالعات اولیه برنامه اعزام فضانورد در یک برنامه زمان بندی 10 ساله انجام خواهد شد. مردانی با تاکید بر اینکه این پروژه به تصویب رسیده و طراحی کلان آن نیز انجام شده است اضافه کرد: مطالعات اولیه اعزام فضانورد توسط دانشگاههای کشور انجام شده و به سازمان فضایی ارسال شده که این سازمان در حال طراحی و اجرای فاز اولیه آن است. معاون سازمان فضایی ایران با بیان اینکه ظرفیت طراحی و ساخت ماهواره در کشور ایجاد شده و به اذعان کشورهای صاحب تکنولوژی فضایی، ایران توانایی بسیاری در این عرصه دارد افزود: در سالهای آتی بسیاری از دستاوردهای طراحی و ساخت ماهواره های و آزمایشگاههای کشور در این حوزه عملیاتی خواهد شد. [b]سازمان فضایی زیرمجموعه نهاد ریاست جمهوری می شود [/b] مردانی با اشاره به احداث و راه اندازی ایستگاههای زمینی در 8 نقطه کشور که دو نقطه آن در دست بهره برداری است در مورد بحث ارتقای سازمان فضایی ایران و منفک شدن آن از مجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: این موضوع در شورایعالی اداری مطرح شده و پیشنهاداتی مبنی بر ارتقای سازمان فضایی و منفک شدن آن از وزارت ارتباطات مطرح شده اما برای اجرا باید مصوبات قانونی آن طی و ابلاغ شود. وی با بیان اینکه طبق این پیشنهاد سازمان فضایی ایران در زیرمجموعه نهاد ریاست جمهوری قرار می گیرد افزود: اما این موضوع تاکنون به شورایعالی فضایی اعلام و ابلاغ نشده است. [b]ماهواره زهره ملی می شود [/b] معاون سازمان فضایی ایران در مورد آخرین وضعیت ماهواره زهره که از اوایل انقلاب در دستور کار ساخت و پرتاب قرار گرفته بود، گفت: ماهواره زهره را به عنوان یک ماهواره ملی بومی در کشور انجام خواهیم داد که قرارداد این پروژه نیز منعقد شده است. وی با بیان اینکه نزدیک به 50 مجموعه کاندید انجام زیرسیستم های این ماهواره هستند گفت: ماهواره زهره یک پروژه یک بعدی نخواهد بود و چندین ماهواره با ویژگیهای مختلف را در خود جای می دهد و طبق زمان بندی درنظر گرفته شده حداکثر تا 4 سال آینده پرتاب می شود. مردانی در مورد قرارداد پرتاب این ماهواره با کشورهای دیگر گفت: قرارداد اولیه لغو شد و زهره تبدیل به مجموعه ای از ماهواره ها با قابلیت های مختلف شد که با اراده ملی و فکر و ساخت ایرانی در حال ساخت است. وی در مورد اجاره مدارهای فضایی نیز گفت: تاکنون ایران سه موقعیت مداری در ارتفاع 36 هزار کیلومتری داشته که اجاره بخشی از این مدارها تمدید شده و بخشی دیگر نیز در حال تمدید است. همچنین ایران درحال ثبت موقعیت جدید است. [b]پرتاب ماهواره رصد 1 تا پایان امسال [/b] معاون سازمان فضایی ایران در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر در مورد آخرین وضعیت ماهواره "رصد 1" نیز گفت: طراحی و ساخت ماهواره رصد 1 به اتمام رسیده و تستهای آن در حال انجام است که با احتساب حدود 4 ماه زمان برای تست های آن پیش بینی می شود این ماهواره تا پایان سال طبق گفته وزیر ارتباطات به فضا پرتاب شود. وی افزود: ماهواره رصد 1 نوعی ماهواره کوچک سنجش از دور است که قرار است برخی قابلیتهای دیگر همچون کاربردهای تحقیقاتی نیز به آن افزوده شود. [b]اتمام تدوین سند جامع هوا فضا اوایل سال آینده [/b] مردانی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار مهر مبنی بر تدوین و تهیه سند جامع هوافضای کشور نیز گفت: این سند از سوی پژوهشگاه هوافضا تدوین به دولت ارسال شد که بار دیگر برای انجام برخی اصلاحات در دستور کار پژوهشگاه هوا فضا قرار گرفته است. پیش بینی می شود با انجام این اصلاحات تا پایان امسال و حداکثر اوایل سال آینده این سند آماده شود که تصویب ان می تواند رویکردهای جدیدتری را برای حوزه فضایی کشور به همراه داشته باشد. وی در مورد مشارکت ایران در ساخت ماهواره محمد 1 که قرار است از سوی کشورهای اسلامی طراحی و پرتاب شود، افزود: این ایده خوبی است که در حال بررسی این طرح و امکان مشارکت در آن هستیم که با بررسی ابعاد مختلف آن چنانچه موضوع به صلاح کشور بود آمادگی خود را اعلام می کنیم. منبع: [url=http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1164648]مهر نیوز[/url]