IRIAF

Members
  • تعداد محتوا

    963
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های IRIAF

  1. [quote name='arminheidari' timestamp='1366962588' post='309120'] [quote name='IRIAF' timestamp='1366962087' post='309113'] [right]دوستان بیاییم بررسی کنم اگه اگه اگه ترکیه با همچین چیزی موافقت کنه و باز اگه اگه اگه اسراییل خواست غلطی بکنه و به ما حمله هوایی کنه[/right] [right]وجود پایگاه در ترکیه چه ضررهای برای ما و منافعی برای اسراییل در این حمله داره؟؟؟[/right] [right]در صورت حمله و استفاده اسراییل از خاک ترکیه ما چه عکس العملی نشان میدهیم؟؟؟[/right] [/quote] شانسش برای اسرائیل بحث سوخت گیری هوایی است و پوشش خوب در دفاع از بمب افکن ها و امکان پرواز زیر سطح رادار در ارتفاع کم و شانسش برای ما جای خوب و نزدیک برای زدن هدف و پایگاه اسرائیلی [/quote] [right]در صورت زدن اون پایگاه از طرف ما ایا این رابطه ما با ترکیه رو خراب تر نمیکنه؟ مثلا ترکیه بگه شما خاک ترکیه رو زدن پس ما هم به شما اعلان جنگ میکنیم؟[/right]
  2. [quote name='Goebbels' timestamp='1366960388' post='309103'] برای مقایسه : زره قفسی ایرانی [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/110301_405.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_110301_405.jpg[/img][/url] زره قفسی سوری [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/t_72home_png.jpeg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/thumb_t_72home_png.jpeg[/img][/url] [/quote] [right]این مدل سوری کارای مناسبی داره؟اخه قفس ها با خوده زره هیچ فاصله ای نداره که [/right]
  3. [right]دوستان بیاییم بررسی کنم اگه اگه اگه ترکیه با همچین چیزی موافقت کنه و باز اگه اگه اگه اسراییل خواست غلطی بکنه و به ما حمله هوایی کنه[/right] [right]وجود پایگاه در ترکیه چه ضررهای برای ما و منافعی برای اسراییل در این حمله داره؟؟؟[/right] [right]در صورت حمله و استفاده اسراییل از خاک ترکیه ما چه عکس العملی نشان میدهیم؟؟؟[/right]
  4. [right]یه سوال یادم اومد بد ندیدم بپرسم.چرا این ذهنیت غلط تو بعضی دوستا هست که موتور اگه توربوفن باشه برای زیر صوت استفاده میشه؟موتور سوخو27 هم توربوفن هستش.نباید اینو اشتباه گرفت با موتور های هواپیماهای مسافری.موتورهای مسافری (های بای پس)و یا (داکتد فن )هستند.عوامل متعددی در قدرت موتور دخیل هست مانند کاریی توربین یا ای جی تی خود وزن موتور مقدار مصرف سوخت یا حتی تعداد کامباسشن چمبر(محفظه احتراق)و یا انداره تیغه های توربین یا کمپرسور. یا موتور های جت جنگنده همون طور که دوستان مستحضر هستید قسمتی به نام افتر برنر یا پس سوز دارند که تا 50درصد تراست موتور رو بیشتر میکنه.بنابر این خواستم تا جایی که این یه ذره علم این حقیر اجازه میده توضیح بدم.امیدوارم دوستان دیگه حرف ها رو تکمیل کنن تو این قضیه[/right] [right](high bypass) (ducted fan) (combustion chamber) (after burner) (compressor blade) (thrust) (EGT exhust gas temperature)[/right] [right]شرمنده گفتم معادل فنی انگلیسی رو پایین بنویسم که باز خط ها قاطی نشه خوندنش سخت شه[/right]
  5. [quote name='elo' timestamp='1366912427' post='309005'] [quote name='IRIAF' timestamp='1366910135' post='308985'] [quote name='elo' timestamp='1366909920' post='308983'] IRAF عزیز و دوست داشتنی مشکل از نبود تکاور نبود اگر تاپیک رو از اول دنبال کرده باشین دیدن که گفتم که دوتا کشتی یکی درنقطه آلفا و یک بتا بود که بر روی هرکدومشون تعدادی تکاور بسته به ظرفیتشون وجود داشت که کشتیهایی که از خلیج فارس میرفتن از آلفا نفرمیگرفتن و در بتا اونا رو تحویل میدادن و برعکس کشتی های که از دریای سرخ میومدن از بتا میگرفتن و در آلفا اونا رو به کشتی..... تحویلشون میدادن خوب وقتی کشتی هایی که از دریای سرخ میان زیاد بوده و در عوض کشتی کمی از خلیج فارس اومده این تناسب خودبخود بهم میخوره و بر روی یکی مثلا در این مثال بر روی الفا تجمع نفرات میشه و بر روی بتا کمبودو یا نبود نفرات وقتی همچین موردی اتفاق افتاد ، برای جلوگیری و تامین کسری هر طرفی که با کمبود نیرو مواجه بود ، از طرف مقابل برای ارسال گارد بر روی کشتی برخلاف روال متدالو 3-4 نفر میدید به یکباره مثلا10 نفر رو میفرستادند تا کمبود نقطه مقابل جبرالن بشه همچنین افزایش بیش از ظرفیت در یک نقطه جدای از کاهش امار طرف مقابل مشکل اسکان و تغذیه و ساپورت رو هم بوجود می آورد الان از شیوه تازه تر و بهتر و مفید تری استفاده میشه که اگر اجازه بدین شیوه و تاکتیک جدید رو نگم [/quote] [right]اها ممنون من بد متوجه شدم.از لحاظ توانایی و درگیری،جدا از امکانات،شما تکاورای ارتش رو بهتر دیدن یا سپاه؟[/right] [/quote] سوال سختی پرسیدین من همون یکبار اون عزیزان رو دیدم ، نه قبل از اون و نه بعد از اون متاسفانه متاسفانه چنان توانایی و نظم و آمادگی رو در هیچکدام از بدنه های سپاه مشاهده نکردم اون برخورد امید زیادی در دل من کاشت که شاید همه بدنه نیروی دریای سپاه بدینگونه اند که در مشاهدات بعدی بنده در بندرعباس و جاسک و شهر خودمون و دو سه جای دیگه متاسفانه موردی حتی با نیمی و یا یک چهارم توانایی اونا مشاهده نکردم جدای از نابرابری در تجهیزات و جنگ افزار و حتی حق ماموریت( که بدون تعارف بگم دلمو به درد آورد) از لحاظ توان بدنی و آموزش هیچ چیزی کم نداشتن اون گروه از عزیزان سپاهی بدون رودربایستی بگم من هنوز هم گان میکنم که اون عزیزان از بدنه ندسا نبوده و زا بخشی دیگر از سپاه بوده باشندبه چند دلیل تسلطشون به دو زبان عربی و انگلیس ( تقریبا در ندسا این مورد جزو محالاته ، البته تک و توک بلدن اما نه در اون سطح ، با هم چندین مرحله ردیا رفتیم و از نزدیک باهاشون مراوده داشتم ) عدم تمایلشون به ورود به مباحث سیاسی داخلی ( بچه های ندسا شیفته مباحث داخلی و چپ و راست کردن و اصولگرا و اصلاح طلب کردنن برخلاف این عزیزان ) تسلط عجیب و باورنکردنیشون به مباحث سیاسی خارجی و بین المللی ( در ایم زمینه بچه های ندسا اطلاعتشون خوبه و مایل به بحث هستند منتها نه در حد این عزیزان و نه مثه این بزرگوارنا با علم و با منطق ) نظم و دیسیپلین بسیار ستودنیشون ( چیزی که توی سپاه ، یا دسته کم ندسا که بنده بیشتر با بچه هاشون مرواده داشته و دارم ، فاتحه اش خونده اس متاسفانه) سطح باورنکردنی و عالی آموزش و تمرینات این عزیزان ( با بچه های بدنه عمومی ندسا بوده و سطح آموزششونو میدونم ف و متاسفم که اینو میگم بسیار ابتدایی و پیش پا افتاده هست اموزششون ، چه در مباحث اکادمیک و چه مباحث عملی) آمادگیهای عجیب بدنی و استیل بسیار زیبا و ورزشکاری و رزمیشون( اینو هم فقط این عزیزانو در بدنه ندسا اینطوری دیدم و کمتر کسانی رو چنین یکدست دیدم ) صبر ف شکیبایی و بردباریشون و عدم حساسیتهای کذایی( در این مورد هم معمولا بدنه عمومی سپاه و ندسا رو که بنده بیشتر میشناسم ف حساس تر و زود از کوره در رو ترن ف مثلا برای یک فیلم تلویزیونی و یا مثلا شوئی چیزی اونا فوری از کوره در میرن اما این عزیزان انگار نه انگار ، انگاری یک عمره که دارن با این چیزا زندگی میکنن) لباس پوشیدن و ظاهر و سبک و سیاق زندگی کردنشون ( اینو به جرات میگم و با اطمینان خاطر در همه بدنه سپاه هیچ پاسداری رو با شلوارک و رکابی و پیپ و کاپتان بلک ندیده و حتی نمیتونستم تصور کنم ) درباره اعتقادات و باورهاشون هم زیاد نمیتونم چیزی بگم چون زیاد بحثی پیش نمیومد و به نظر میومد که از لحاظ اعتقادی هم انسانهای بسیار ارسخ و پر و معتقدی هستند و هیچ کاستی در این زمینه ازشون ندیدم و تقریبا تنها خصیصه مشترکشون با بدنه عمومی سپاه همین اعتقادات راسخ و انقلابیشون بود( البته میگم زیاد د راین زمینه وارد بحث نمیشدن ولی به وضوح از رفتارشون مشخص بود) یک نکته ای در رفتارشون بود که الان که فکر میکنم میبینم نسبت به بقیه بدنه سپاه شاید کمی شاخص تر بود ( البته این فقط برداشت منه اونم در بازسازی خاطرات در ذهنم ) و اون هم اینه که حس میهن پرستی این عزیزان شاید ( شاید ) از بدنه عمومی سپاه بیشتر بود ، شکی نیست که همه ایرانیان در همه ارگانها میهنشونو دوست دارن منتها این حس در ارتش بیشتر از سپاه است و در مقابل همه هم اسلام و انقلابشونو دوست دارن منتها اینبار این حسدرسپاه از ارتش قویتربه نظر میرسه ( البته این فقط برداشت منه) به نظرمیومد این عزیزان در این زمینه کمی حس میهن پرستیشون نسبت به بقیه بدنه سپاه بیشتر بود ، با حفظ همون حسهای اسلامی و انقلابی به جرات میتونم بگم سطح آموزششون خیلی خیلی خیلی خیلی فراتر از بدنه عمومی سپاه و ندسا بود که بنده رو به این شک انداخت که اینها تفنگداران عادی نیستن و الله ال اعلم واما تکاوران ارتشی بدون تجهیزات و بدون جنگ افرزارهای آنچنانی بسیار مستحکم ، قوی ، منظم و اموزش دیده بودند در عین کمبود نفرات و تجهیزات تا امروز اجازه ندادن گزندی به یک شناورمون برسه فکر کنم با اون اختلاف در تجهیزات ، امکانات ، جنگ افزار و حتی حقوق و مزایا این گونه عمل کردن تکاوران ارتشی چیزی در حد شاهکاره امیدوارم روزی برسه که همه بدنه سپاه به چنان سطحی از آموزش و تجهیزات و جنگ افزار و نظم و دیسیپلین و امادگی برسن که از اون تیم ورزیده و زبده دیدیم و همچنین امیدوارم روزی برسه که برای همه رزمندگان ایرانی جدای از لباس و ارگانشون اهمیت برابر و مساوی قایل بشیم و خدای ناکرده در حق کسی اجحاف و کوتاهی نکنیم امیدوارم اون گروه نمونه ف الگویی باشن برای همه نیروهای نظامیمون و همیشه تیمهای ویزه و تکاوریمون با چنان سطحی از امادگی رزمی ، اموزش ، روحی و تجهیزاتی ببینیم بیشک اگر به چنان سطحی برسیم هیچ دشمنی توان و جرات نزدیکی به مرزهای ما رو نخواهد داشت اگر بخوام اونا رو با برادران تکاور ارتش مقایسه بکنم به جرات میتونم بگم شاید در حد SBS ها نبودن ولی هیچ چیزی از تکاوران دریای و کلاه سبزهای ارتش کم نداشتن یه چیزو از ارتشیها برتر و سرتر داشتن اونم سطح معلومات و اطلاعات سیاست خارجیشون بود که بیشک از خیلی از مثلا تحلیلگران صدا و سیما برتر و بهتر بودن عجیب اطلاعاتشون مستند ، به روز و علمی و منطقی بود ( در این زمینه فکر کنم در ایران بی رقیب بودند) [/quote] [right]بسیار ممنونم.منم امیدوارمسطح نیروها برابر و مساوی بشه به زودی.[/right]
  6. [quote name='elo' timestamp='1366909920' post='308983'] IRAF عزیز و دوست داشتنی مشکل از نبود تکاور نبود اگر تاپیک رو از اول دنبال کرده باشین دیدن که گفتم که دوتا کشتی یکی درنقطه آلفا و یک بتا بود که بر روی هرکدومشون تعدادی تکاور بسته به ظرفیتشون وجود داشت که کشتیهایی که از خلیج فارس میرفتن از آلفا نفرمیگرفتن و در بتا اونا رو تحویل میدادن و برعکس کشتی های که از دریای سرخ میومدن از بتا میگرفتن و در آلفا اونا رو به کشتی..... تحویلشون میدادن خوب وقتی کشتی هایی که از دریای سرخ میان زیاد بوده و در عوض کشتی کمی از خلیج فارس اومده این تناسب خودبخود بهم میخوره و بر روی یکی مثلا در این مثال بر روی الفا تجمع نفرات میشه و بر روی بتا کمبودو یا نبود نفرات وقتی همچین موردی اتفاق افتاد ، برای جلوگیری و تامین کسری هر طرفی که با کمبود نیرو مواجه بود ، از طرف مقابل برای ارسال گارد بر روی کشتی برخلاف روال متدالو 3-4 نفر میدید به یکباره مثلا10 نفر رو میفرستادند تا کمبود نقطه مقابل جبرالن بشه همچنین افزایش بیش از ظرفیت در یک نقطه جدای از کاهش امار طرف مقابل مشکل اسکان و تغذیه و ساپورت رو هم بوجود می آورد الان از شیوه تازه تر و بهتر و مفید تری استفاده میشه که اگر اجازه بدین شیوه و تاکتیک جدید رو نگم [/quote] [right]اها ممنون من بد متوجه شدم.از لحاظ توانایی و درگیری،جدا از امکانات،شما تکاورای ارتش رو بهتر دیدن یا سپاه؟[/right]
  7. [right]وارد نیستم تو این زمینه.اما فکر میکنم یکی از اون رادار های پیشرفته روسی در ایران باشه.چی بهش میگن...نبو یا کاستا یا یکی از اینا دیگه.حالا متخصص های رادار و پدافند دقیقش رو میگن.[/right]
  8. [quote name='Electro_officer' timestamp='1366908204' post='308970'] [quote name='IRIAF' timestamp='1366907243' post='308965'] [right]من ادم جوگیری نیستم.اما همیشه ارزو داشتم یه جوری جزو حزب الله بودم و تو این خط با دشمن های اهل بیت و شیعه و ایران میجنگیدم...اما چه کنم که زندگی منو سمت دیگه برد که همیشه حسرت اینو بخورم و واسه شهدا دعا کنم و ناراحت شم و دعا کنم اونا هم شفیع ما بشن این چه زندگی و روز مرگی هست که ما داریم و خوشا به حال این جهد گرا و شهدا و راهشون.فکر کن من مثل این برادر شهید یک اسنایپر بودم تو خط مقدم جبهه های حق علیه باطل مثل لبنان یا سوریه یا عراق...[/right] [right]اااه که شهادت چه نعمتیست...که نصیب کسایی مثل من نمیشه شایدم یه روز افتخارشو داشتیم...[/right] [/quote] امروز زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. امروز عرصه‌ی علمی فرهنگی این کشور نیاز به رزمنده داره. اگه آماده‌ی رزمی بگو یاعلی... [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/jang-01-723x1024.jpg[/img][/center] [/quote] [size=5]ما ایستاده ایم.یا علی[/size]
  9. [quote name='elo' timestamp='1366907422' post='308966'] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]در سفرهای بعدی اتفاق خاصی نیوفتاد تا آخرین سفر من که رفته بودیم انسوکنا و اونجا در حال تخلیه بار بودیم[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]یکی دیگه از کشتی های ما به مقصد روتردام اومد کنار دست ما برای تخلیه نیمی از بارش (به علت محدودیت آبخور و عمق کانال سویز سوپرتانکرها نمیتونن با بار کامل از سویز رد بشن)[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3] ما درابتدای کانال سویز و در بندر انسوکنای تعدادی تانک فورم اجاره ای از مصرداریم و تعدادی هم در انتهای کانال سویز و در بندر اسکندریه مصر( ترمینال نفتی سی دی کریر) [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]سوپرتانکرهامون دو وظعیت تخلیه بار درانسوکنا دارن:[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3] یکی اینکه بارشونوبصورت کامل در انسوکنا خالی میکنن و برمیگردن برای بارگیری و کشتی های دیگه امون توی مدیترانه میان و بار رو از ترمینال نفتی سی دی کریر بندر اسکندریه میگیرن و میبرن برای کشورهای مقصد[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]دوم اینکه نیمی از بارشونو خالی کنن تا آبخورشون کمتر بشه بعد با گذشتن از کانال سویز اونطرف و در سی دی کریر مابقی بار( همون بار تخلیه شده خودشونو) رو بگیرن و خودشون به طرف مقصد بارو حمل کنن[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]یک نکته هم بگم که اختلاف مسیر عبور از کانال سویز نسبت به دور زدن افریقا حدود 12 روزه که کلی مبلغ سوخت و کرایه اش میشه ( حتی با لحاظ کردن مبلغ کلان هزینه ترانزیت از سویز و این تخلیه و بارگیری نیمی از کل بار درابتدا و انتهای سویز)[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]خوب اون روز هم یکی از [/size][/font][size=3]D[/size][font=Arial","sans-serif][size=3] کلاسهای ما ( یک کشتی دی کلاس ساخت چین) اومد کنار دست ما برای تخلیه بار تا نیمی از بارشو تخلیه کنه و بعد از سویز بره روتردام هلند.[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]پایین درگیر کارهای تخلیه بار بودیم که یکی از بچه های عرشه پشت واکی تاکی بهم گفت یکی پشت وی اچ اف میخواد باهات صحبت کنه ، رفتم پل فرماندهی، یکی از دوستان همدانشگاهی من بود که دو دوره از من مادونتر بود و الان افسر عرشه اون سوپرتانکردی کلاس بود ، کلی باهم شوخی کردیم و بعد که مشخص شد میخوان بعد از تخلیه بار در رتردام به نروژ برن و بین برگن و سنت جوینز کانادا لاینر بشن ماجرای خاطرات و مخاطرات رو براش گفتم و کلی هم مسخرشون کردم و سر به سرشون گذاشتم[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]گذشت و فردا صبح اونا طی کاروان تشکیل شده به سمت مدیرتانه حرکت کردن ( برای عبور از سویز کشتی ها در دو کاروان ازدو طرف وارد سویز میشن )[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]در حال تخلیه بار بودیم که از تهران خبر دادن که متاسفانه کشتی مورد نظر( همونی که دوست بنده افسر عرشه اش بود) در حال عبور از کانال سویز کنترلش فیل کرده و با کانال برخود داشته و برای تعمیرات مجبوره که برگرده به دبی و ازآب بیرونش بکشن و ببرنش حوضچه خشک!![/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]به همین دلیل در حال برگشت از کاناله و برگشتنی مابقی بارشو خالی خواهد کرد!!! از ما خواستند که بعد از تخلیه بار باقیمونده خودمون ، به لنگر بریم تا داکیومنتها و مدارک عبور و بالاخص مدارک بار برامون ارسال بشه تا ما اون بار رو بجای کشتی تصادف کرده حمل کنیم و به رتردام ببریم[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]فک هممون کش اومد و دو دستی زدیم تو سر خودمون ( خاطره اونهمه مصیبت سفر قبلی بین نروژ و کانادا توی ذهن من شروع کرد به رژه رفتن و مو به تنم راست شد)[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]با پایان تخلیه بار طبق دستور رفتیم لنگر و سه روز در لنگر منتظر موندیم، روز چهارم بهمون دستور کشیدن لنگر و حرکت برای عبور از کانال سویز دادن اما[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]هرچی کوشیدیم لنگر بالا نیومد که نیومد!!!!!!![/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]وینلسها رو باهم درگیر کردیم هردو وینلس پرت و استاربرد رو درگیر کردیم( دوارهای چپ و راست) اما دندونه های دوار پرت ساید(سمت چپ) که سمت لنگر به آب انداخته شده بود شکست و خورد شد اما لنگر بالا نیومد!!![/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]چندین روز کارمون شده بود جوش دادن دندونه و تلاش برای بالا کشیدن لنگر که تکون نمیخورد ، همه تکنیکها و روشها رو استفاده کردیم جواب نداد ، در تماس با تهران گفتن که مشکل از جوشکاری شماست و جوشتون مناسب نیست ، همون روز یک تیم مجهز از تکنیسینهای مصری با کلی دم و دستگاه اومدن رو کشتی اما اونا هم هرچی جوش دادن با اولین تکون برای بالا کشیدن لنگر جوشها بریده و کنده میشد[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]بعد از دو روز اونا هم اعلام کردند که کاری ازشون برنمیاد!!! نهایتا درخواست مرین کرین کردیم و یک جرثقیل دریایی و چند تا غواص اومدن و لنگر رو که زنجیر به شکل بسیار عجیب و وحشتناکی دور و ورش چمبره زده بود و در گل و لای فرو رفته بود رو بالا کشیدن و گذاشتنش رو عرشه کشتی( لحظه بیرون اومدن لنگر با اون زنجیرها ی پیچیده به دورش و اونهمه خزه و ... دقیقا شبیه یه فبلم ترسناک شده بود وحشتناک بود یکدفعه دیدیم یه چیز نامعقوب و کریه و زشت و گنده از آب زد بیرون واقعا صحنه جالبی بود اولش همه یکه خوردیم درکل صحنه جالبی بود، کسانی که صحنه به سطح اومدن یک زیردریایی رو بدون اطلاعشون از نزدیک دیده باشن میفهمن من چی میگم یهو یه چیز بزگ و گنده از زیر آب میزنه بیرون ....) بعد هم با کمک یک جرثقیل دیگه پیچ و گره های زنجیر لنگر رو باز کردیم و مشکل برطرف شد منتها دیگه کشتی شرایط عبور از سویز رو نداشت، چون بدون لنگر اصطلاحا توان دریانوردی استاندارد و ایمن کشتی سلب شده بود ( البته دو یا سه روز قبلش یک کشتی دیگه امون برای گرفتن بار از کانال عبور کرد و رفت اونور مدیتراته و بار رو گرفت به مقصد رتردام)[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]با بالا اومدن لنگرو برطرف شدن پیچش و سیکیور کردنش روی عرشه اصلی ما به سمت خارگ حرکت کردیم و حدودا دو-سه روز بعد از کشتی دی کلاس تصادف کرده که با بدنه پاره و سرعت بسیار پایین در حال رفتن به سمت دبی برای تعمییرات بود گذشته و به مسیرمون ادامه دادیم تا رسیدیم به نقطه بتا و دریافت تکاوران دریایی ، که اعلام شد متاسفانه به علت کثرت کشتیهای برگشتی از مسیر دریای سرخ الان هیچ تکاوری روی کشتی وجود نداره و شما باید بدون نیروی گارد از منطقه دزدان دریای عبور کنید!!!![/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]با احتیاط کامل ورود به منطقه ودرخواست حمایت ناوگروه رزمی رو به تهران اعلام کردیم و طبق برنامه و چک لیستهای استاندارد شرکت با هشیاری کامل و بالاترین سرعت ممکنه شروع به طی مسیر کردیم.[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]از تهران خبر رسید که ناوگروه رزمی ارتش در منتها الیه کوریدور حمایتیه و تا ما چندین روز فاصله داره اما با تمام سرعتش به سمت ما حرکت میکنه تا بتونه در میانه های مسیر بهمون برسه!! به خدا توکل کرده و حرکت کردیم[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]روز اول به خوبی و خوشی سپری شد، اما متاسفانه روز دوم با مشکل بسیار بسیار حادی مواجه شدیم ، استرن تیوب کشتی به نشتی افتاد( استرن تیوب یا لوله انتهایی تنها جاییه که مثه مابقی بدنه کشتی که دوجداره و محفظه بسته هستش محفظه بسته نیست ، جاییه که شافت از بدنه کشتی خارج میشه و دارای آب بندیهای بسیار بسیار حساس و با ضریب ایمنی و امنیت بالاییه اما از شانس بد ما در بدترین موقع ممکنه به نشتی افتادند، این نشتی اگر ادامه پیدا میکردو گسترش میافت براحتی میتونست باعث غرق شدن کشتی بشه) [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]باتوجه به نوع و سیستم روغنکاری پیشرفته بکار رفته در این کشتی که سیستم بروزترو کاراتر و با قابلیت مانورپذیری بالاتری نسبت به کشتی های قدیمی تره، ما برای روانکاری این منطقه و آب بندها ( [/size][/font][size=3]SEALING SYSTEM[/size][font=Arial","sans-serif][size=3]) دو سامانه ترکیبی های گرویتی - لو گرویتی و های های گرویتی داشتیم که ما با سویچ کردن به های های گرویتی ( یعنی اون سیستمی که خیلی خیلی بالاتر از خط آبخور بود و جابجایی روغن روانکار سیستم با آب شیرین و همچنین کاهش سرعت، و تریم بای هد کردن کشتی ( تریم بای هد کردن درست مثه یک جنگنده که نوز و دماغه رو به سمت پایین میده) ما هم با تخلیه تانک و مخزن بالاست عقبی ([/size][/font][size=3]AFTER PEAK TANK[/size][font=Arial","sans-serif][size=3] ) و پرکردن تانک تعادل سینه ( همون تانک اما در جلو ) و بازی کردن با مقادیر آبهای تعادل تانکهای تعادل کمی(به مقدار بسیار کمی) به کشتی تریم با هد دادیم ، اینکار بسیار بسیار خطرناک بوده و میتونه کشتی رو دقیقا از وسط به دو نیم کنه و نباید از حد مجازی جلوتر رفت ، ولی چون تا قبل از اون ما تریم بای افت بودیم این تریم باعث شدکه آبخور در قسمت پاشنه و عقب کشتی به حداقل ممکن برسه و نفوذ آب دریا به کشتی به حداقل برسه البته ما با تعویض سیستم به های های گرویتی و استفاده از آب شیرین سعی کردیم جهت نشتی رو معکوس کنیم و بجای نشت از دریا به کشتی سیتم رو اینورت کرده و آب شیرین رو به دریا نشت بدیم تا از خطر آبگرفتگی و غرق شدن دور بشیم،همزمان همه کشتی و موتورخونه رو برای شرایط آب گرفتگی موتورخانه و احیانا از کار افتادن سیستمها اماده کردیم و همه چک لیستهای مربوطه رو مو به مو به اجرا گذاشتیم در ضمن تهران هم در جریان موبه موی اتفاقات قرار گرفت (تیم تخصصی از سرمهندسان و کاپتانان ارشد در تهران تشکیل شده و میکوشیدن که مارو راهنمایی کنند که مرحله ای رو به اشتباه انجام ندیم)[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]البته بعداز انجام دادن اینکار و کاهش از آبخور پاشنه با محدودیت های دیگه ای هم مواجه شدیم:[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]پروانه نباید از آب خارج میشد وباید همیشه درآب میموند اما با اینکار داشت به سطح آب نزدیک میشد، جدای از این موضوع چون سطح بزرگی از سکان از زیر آب خارج میشد بالطبع در کنار سرعت پایین ، توان ری اکشن پایین آبهای پرتاب شده با پروانه کشتی و شکل هد دون شده کشتی ، قدرت مانورمون به حداقل ممکنه و چیزی در حد بسیار بسیار کند رسیده بود[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]تازه اینها در حالی بود که سیتم کنترل خودکار موتور اصلی مدت یک هفته ای میشد که از کار افتاده بود و همه دستورات و کنترلها بصورت دستی و به سبک و سیاق جنگ جهانی دوم صورت میپذیرفت ( گل بود به سبزه هم آراسته شد)[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]درحالی که هرکسی چه در موتور خونه چه در عرشه( برای تغییر تعادل و آبگیری و تخلیه تانکهای تعادل و چکهای پروانه و سکان و درفت و.... ) داشت تو سر خودش میزد و کاری میکرد و به طرفی میدوید وهمه فکر و ذکرمون به گرافهای تنشی و تعادلی و حرکتی کشتی و پارامترهای موتور اصلی و سیستمهای پروپالشن و سکان بو دو هیچکی هم حواسش به بیرون نبود به یکباره یکی از ملوانا داد زد : [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]دزدا![/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]شوکه شدیم ! در بدترین شرایط ممکنه و درحالی که ما برای غرق نشدن داشتیم میجنگیدیم یکهو دزدان دریایی مثه عجل معلق نمیدونم از کجا پیداشون شد و چند تا از قایقاشون 0 اگر اشتباه نکنم چهارتا بودن ، چون من موتورخونه بودم دقیقا ندیدم و فقط از بچه ها شنیدم و درست مطمین نیستم که سه تا بودن یا چهارتا)[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]همه خشکمون زد[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]هیچکاری عملا نمیتونستیم بکنیم[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]بدجوری ناخواسته افتاده بودیم تو تله ، هیچکاری از دست هیچکی ساخته نبود همه کپ کرده بودیم باورش شاید سخت باشه اگه بگم هنوز اون خشک شدن دهنم یادم مونده و الان هم مینویسم همون حس رو باز هم تجربه میکنم!!!![/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]خیس عرق بودم از بس بالا و پایین دویده بودم به یکباره یخ کردم ، آب دهنم خشک شده بود نمیدونستم باید چیکار کنم آخه خانواده چندتا از بچه ها همراهمون بود و مثه خواهرای خودمون میموندن ، ناموسمون به حساب میومدن و ایرانی هم ناموس پرسته[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]اون لحظه نه فقط من که همه بچه ها همه و همه تنها فکرمون اون خانمهای همکارامون بود که رو کشتی بودن[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]خودمون مهم نبود نهایتش گروگان میگرفتنمون بعد از چند ماه ولمون میکردن حالا کشته هم میدادیم موردی نداشت[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]از هیچکدوم از اونایی که در راه میهن کشته شدن نه بهتر بودیم و نه خونمون رنگینتر بود و نه جونمون عزیزتر[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]منتها همسران همکارانمون همراهمون بود و این یکی رو نمیشد کوتاه اومد مثه خواهرای خودمون میموندن و دفاع از ناموس واجبه اما حالا با دست خالی اون هم در برابر این وحشی های آدم ندیده!!!!! چیکار میتونستیم بکنیم[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]زانوهام سست شده بود اما باید خودمو سر پا نیگر میداشتم ، کمی خودمو جمع و جور کردم ، نباید خودمو میباختم نباید هیچکدوممون خودمونو میباختیم!! باید به فکر چاره بود باید راهکاری پیدا میکردیم تو ذهن هرکدوممون بدون استثنا این چیزها اومد اینکه چطور میشه نزاریم دست اون کثافتهای عوضی به خانومهای ایرانی نرسه[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]دیزل ژنراتور دوم بخاطر شرایط اضطراری که دراون قرار داشتیم روشن و پارال بود پمپ آتشنشانی هم روشن بود همه سیستمها هم در حالت استند بای بودن و نیازی به کار خاصی نبود[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]فقط باید تصمیم میگرفتیم و به سرعت سیستم و کشتی رو برمیگردوندیم به حالت اول تریم بای افت و سرعتو زیاد میکردیم حتی با ریسک ورود آب به موتورخونه و آبگرفتگی موتورخونه[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]رسیده بودیم به اتاق کنترل و در حال همفکری و رایزنی نومیدانه بودیم که از پل فرماندهی خبر دادن یک بالگرد نیروی دریای آمریکا داره میاد طرفمون[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]همونطوری که دزدا یکهویی پیداشون شد !!! بالگرد یو اس نیوی هم همونطور بدون اطلاع پیداش شد [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]در تماس بابالگرد خودش اعلام کرد که وظعیتو تحت نظر دارن و داره میره سمت دزدا، دزدا هم با دیدن بالگرد هر کدومشون یک طرف در رفت !!!!! بالگرد مارو تا حدود یه ربع همراهی میکرد و ما هم اعلام کردیم که دروظعیت اضطراری قرار داریم و نیاز به همراهی یگان رزمی داریم [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]اونا هم گفتن یک ناوشون مارو کاور خواهد کرد البته با فاصله زیاد چون وظیفه اصلیش اسکورت یک کاروان دیگه بود [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]کمی که ناو اونا از ما فاصله اش زیاد شد ( بخاطر اختلاف سرعت زیاد اونا با مایی که لنگ لنگان میرفتیم ) ما رو به یک ناو فرانسوی پاس دادن که داشت به سمت ما میومد[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]اون روز هم با اون ماجراها گذشت تا نزدیکیهای 5 غروب روز سوم ناوگروه رزمی ارتش به ما رسید و با کاهش سرعتشون و حرکتهای حلقوی دور ما( میرفتن جلو دور میزدن برمیگشتن پشت سرما و دوباره همینطور آخه سرعت ما وحشتناک پایین بود) ما رو تا انتهای کریدودر همراهی کردن و بعد ما هم با تشکر از اونا به مسیرمون با همون وضعیت ادامه دادیمو رفتیم دبی ، حوضچه خشکی که برای کشتی تصادف کرده اجاره شده بود رو به ما اختصاص دادن و ما مستقیم رفتیم تو حوضچه و کشتی رو از آب کشیدیم بیرون [/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]یعنی دقیقا 6 ماه بعد از اینکه تازه از حوضچه خشک در اومده بودیم دوباره برگشتیم حوضچه خشک !!!![/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]7-8 روز بعد هم بنده با اتمام ماموریتم و تغییر و تحول با جانشینم از کشتی پیاده شدم منتها اون روزیکه میخواستم صبح ساعت10 از کشتی بریم ساعتهای حدود8 صبح که برای خداحافظی از بچه ها رفتم پایین، سرمهندس هندی بهم گفت حالا که داری میری بالا توی [/size][/font][size=3]AC ROOM[/size][font=Arial","sans-serif][size=3] ( اتاق سامانه های تهویه و تبرید منزلگاه و اکومودیشن) این مهندس برق جدیدمونو( پاکستانی بودن ایشون ) هم همراهت ببر و بهش پنلها رو نشون بده و فنهای یونیت شماره دو رو هم روشن کنید![/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]رفتیم اتاق تهویه و تبرید منزلگاه و پنلها رو بهش نشون دادم وتوضیحات مختصری هم درباره نحوه کارکرد سیستم بهش دادم و بهش هم گفتم همیشه برای روشن کردن سیتم اول فن تغذیه ([/size][/font][size=3]SUPPLY FAN[/size][font=Arial","sans-serif][size=3] )[/size][/font][size=3] , [/size][font=Arial","sans-serif][size=3] و بعد فن تخلیه ( [/size][/font][size=3]EXHAUST FAN[/size][font=Arial","sans-serif][size=3])[/size][/font][font=Arial","sans-serif][size=3] رو روشن کن و ایمنی سیتم رو هم براش یاد اوری کردم !!!!!نکات مهم چک و بررسی رو بهش گفتم بعد با واکی تاکی به سرمهندس گفتم که من آماده ام! گفت: استارت بزن![/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]دستمو بردم رو شاسی استارت سوپلای فن و .....[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]چشمتون روز بد نبینه[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]گرومپ!!!!!!!!!!!![/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]فقط میدونم پرت شدم عقب و دیگه چیزی نفهمیدم !! وقتی بهوش اومدم تو بیمارستان کشتی بودم!!! بعد که کمی حالم خوب شد و رفتیم بررسی وظعیت کردیم!! دیدیم یه اتصالی شده بود و کانتکتور و مانتکتور و خلاصه دل و روده پنل منفجر شده و آتیش گرفته بود ! نقطه برخود سر من به بدنه [/size][/font][size=3]air handling unite [/size][font=Arial","sans-serif][size=3]دچار یه فرورفتگی شده بود اگر سرم کمتر از یه وجب اینورتر خورده بود بجای بدنه عایقسازی سیستم تهویه مطبوع میخورد به یک نبشی بزگ و .....[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]خلاصه این هم آخرین روز کاری بنده توی اون کشتی بسیارخوب بود اونم درحالی که رسما جایگاهموتحویل داده بودم، مدارکمو تحویل گرفته بودم و هیچ وظیفه و مسیولیتی روی کشتی نداشتم و قانون دیگه پرسنل اون کشتی هم نبودم ( سوپرتانکری که براستی کشتی خوبی بود، درسته از لحاظ کاری خیلی اذیتمون کرد اما کشتی خوب و خوش رکابی بود!! دوستان خوبی پیدا کردم، خاطرات خوبی هم ازش بجا موند و خیلی چیزای هم اونجا یاد گرفتم ،یک دانشگاهی بود برای خودش )[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]یادش به خیر[/size][/font][/right] [right][font=Arial","sans-serif][size=3]یاد همه دوستانم در اون کشتی به خیر[/size][/font][/right] [/quote] [right]یعنی اینقدر نیرو کم بود؟که چند تا تکاور ازاد پیدا نمیشد رو کشتی شما باشه؟[/right] [right]ضمنا تشکر از پست ها و خاطرات زیبا و هیجان انگیزتون[/right]
  10. [right]من ادم جوگیری نیستم.اما همیشه ارزو داشتم یه جوری جزو حزب الله بودم و تو این خط با دشمن های اهل بیت و شیعه و ایران میجنگیدم...اما چه کنم که زندگی منو سمت دیگه برد که همیشه حسرت اینو بخورم و واسه شهدا دعا کنم و ناراحت شم و دعا کنم اونا هم شفیع ما بشن این چه زندگی و روز مرگی هست که ما داریم و خوشا به حال این جهد گرا و شهدا و راهشون.فکر کن من مثل این برادر شهید یک اسنایپر بودم تو خط مقدم جبهه های حق علیه باطل مثل لبنان یا سوریه یا عراق...[/right] [right]اااه که شهادت چه نعمتیست...که نصیب کسایی مثل من نمیشه شایدم یه روز افتخارشو داشتیم...[/right]
  11. [quote name='Sorena_Noshad' timestamp='1366904563' post='308952'] دوستان عزيز منظور نظر بنده اين مقاله بود نه اصل ماجرا! ايشون ادعا كرده كه آمريكا با چند تا دلتا و هليكوپتر ميخواد هم گروگانهاش رو آزاد كنه ،‌ هم رهبر رو ترور و هم انبارهاي مهمات رو منهدم كنه..! به نظر شما اين تمسخر شعور ما نيست ؟‌ مگه من و شما نميدونيم كه با اين تعداد نيرو آزاد كردن گروگان ها هم خنده داره چه برسه به كارهايي كه ايشون گفته!‌ بنده فرضيه خاموش كردن رادارها رو رد نميكنم اما تاييد هم نمي كنم ولي فرضيه اصلي بنده اينه كه آمريكايي ها از تمامي نقاط كور و پوشش راداري ايران كه خودشون راهش انداخته بودن با خبرند و با استفاده از اين نقاط كور و پرواز در ارتفاع پايين و ... تونستن به اين عمق از كشور نفوذ كنند.راه هاي زيادي براي كور كردن و عدم رهگيري به وسيله رادارها وجود داره. جناب senaps درسته !‌ انبارها رو خودشون طراحي كرده و با نظارت خودشون ساخته شده بود!‌ ولي خنده دار نيست كه فكر كنيم - آن طور كه نويسنده مقاله آورده - با اين تعداد نيرو بخواهيم چنين انبارهايي كه در سطح كشور پراكنده شده اند را منهدم كنيم‌؟! [/quote] [right]بنده با این قسمت حرفتون موافقم.با این نیرو اونا حداکثر قصد ازادی گروگان ها و تهاجم به بیت رهبری رو داشتن.اما معتقدم دستور خاموشی رادارهای ما اگه درست بوده،تاثییر زیادی داشته[/right]
  12. [quote name='marshal1987' timestamp='1366905078' post='308953'] [quote] نمیشه از این نتیجه گرفت که ما مثلا میخوایم یک موتور قدرتمند مثل اسنکما یا اردی33 بسازیم تا یه موتور مثل جی85؟ [/quote] دوست گرامی در بحث موتورها علاوه بر قدرت ، ابعاد موتور،وزن و مقدار سوخت و دمای توربین و ... هم نقش داره و باید تناسب لازم بین جنگنده و موتور و دریچه های ورودی هوا وجود داشته باشه موتور RD33 بیش از 4 متر طول داره در حالی که J85 فقط حدود یک متر طول داره ... و مهمتر از اون موتور روسی بیش از 1 تن وزن داره در حالی که J85 تنها 190کیلو وزن داره ... RD33 گرمای بسیار بیشتری تولید میکنه و دمای قطعات اطرافش رو بسیار بیشتر بالا میبره ... از طرفی برای حالت پس سوز بیش از دو برابر J85 سوخت مصرف میکنه و همینطور نیاز بسیار بیشتری در این حالت به اکسیژن داره که هواپیما رو ملزم به داشتن دریچه های هوای بزرگ میکنه بنا بر این هر موتوری رو نمیشه در هر جنگنده ای استفاده کرد [quote name='100' timestamp='1366904127' post='308948'] در ضمن مارشال جان اصولا کی جناب فتح گفتند موتور مد نظزشون قدرتی برابر جی ۸۵ داره .... ؟ [/quote] موتور کوچک مختصا تی داره .... ایشان اشاره کردن " باهاش جنگنده های سبک خودمون رو پرواز بدیم " ... در مختصات جنگنده سبک موتورهای بزرگ و سنگین قابل استفاده نیست و باید موتوری با مختصات کوچک ساخته بشه در این رده(موتور کوچک که اون دوست اشاره کرد بسازیم) J85 امریکا یک نمونه بسیار موفق و خوب بوده و هست... اما موضوع مورد اشکال اینه که این موتور کوچک رو نمیشه با استفاده "دوتا ازش" برای جنگنده بزرگ بکار برد.... چون در موتورهای سنگینبا افزایش طول و قطر و وزن موتور قدرت اون هم زیاد میشه ... و وقتی جنگنده های بزرگ از دوتا موتور سنگین استفاده میکنند نمیشه اون رو به چند تا موتور کوچک جایگزین کرد [/quote] [right]برای همینه که میگم احتمالا همزامان داره رو چند نوع موتور کار میشه.چون یه نوع موتور مثلا براهواپیماهای سبک استفاده میشه نه سنگین. و بر عکس.[/right]
  13. [quote name='SoheilEsy' timestamp='1366898342' post='308921'] دوستان خبر خوشی رسید (قبلا یه سیگنال هایی رسیده بود ولی حالا مطمئن شدم) ... ولی نمیشه گفت چون دوباره یه داستان جدید شروع میشه ... برادرانی هم که هم اکنون در حال سیاه نمایی هستن سکوت اختیار کنن که بعدا >>> <<< نشن !!! [/quote] [right]سهیل جان باز شیطونی کردی داداشی گفتم که اینجور چیزا رو نگو بزار بچه ها بعدا از تلویزیون میبینن دیگه.الان برا این حرف تو کلی بهانه میشه گرفت و از توش حرف در اورد ..[/right] [right]فکر میکنم اگه دقت کنید طراحی جنگنده های ما طوری هست که همه یه موتور میتونن جا بدن.مثل قاهر شفق مرغ عاشورا و غیره.درست میگم دوستان؟[/right] [right]نمیشه از این نتیجه گرفت که ما مثلا میخوایم یک موتور قدرتمند مثل اسنکما یا اردی33 بسازیم تا یه موتور مثل جی85؟[/right]
  14. [quote name='Sorena_Noshad' timestamp='1366901544' post='308932'] آمريكا با چند تا تكاور و سي استاليون ميخواد به كشوري با يك ارتش 400 هزار نفري كه آن زمان - با وجود همه شرايط به وجود آمده به دليل انقلاب - جزو 6 قدرت برتر نظامي جهان بود حمله كنه ،‌ رهبر كشور رو ترور ،‌ گروگان ها رو آزاد و از همه خنده دار تر انبارهاي مهمات ارتش كه در دل كوه ها پنهان و به شدت حفاظت شده است رو منهدم كنه..! منو ياد مقاله هاي بي محتواي عقيدتي سياسي انداخت. در مورد خيانت تيمسار شادمهر و باقري هم از سايت ساجد و نويسنده اصلي درخواست ميشه سندي چيزي براش بيارن.البته برداشتن چند توپ 23 ميليمتري (كه اينش رو هم باور ندارم) فرق چنداني به حال چند پايگاه هوايي كه به وسيله انواع رادارها و سيستم هاي موشكي نظير هاوك و راپير محافظت ميشه به وجود نمياره..! من فكر ميكنم شان ميليتاري يه خورده بالاتر از اين حرف ها باشه كه چنين مقالات آبكي درش قرار بگيره. [/quote] اما گویا سیستم های راداری رو دستور خاموش کردنشون داده بودن.وگرنه چطور اونا این مسیر رو بدون اینکه رهگیری بشن اومدن؟درست میگم؟
  15. [quote name='mamali' timestamp='1366891216' post='308896'] درود اگه امریکا میخواست رهبر رو ترور کنه چرا وقتی تو ایران بود یا وقی که با هواپیما داشت وارد ایران میشد ترورش نکردن؟ [/quote] [right]شاید چون فکر نمیکردن رهبر و ملت تو نشکیل یه حکومت درست به اینجا برسن.[/right] [right]همیشه فکر میکردم امریکا وقتی میخواسته بیاد طبس،حتما از طریق ماهواره ها و سیستم جوی اخبار هواشناسی رو گرفته و متوجه شده که هوا صافه و با خیاله راحت اومده.اما ناگهان هوایی که قرار بوده صاف باشه به هم میریزه و همه چی خراب میشه.به جز معجزه چی میشه گفت به این؟ یا اینکه امریکایی ها مثل گاو بدون در نظر گرفتن هوا اومدن طبس؟[/right]
  16. [right]دوستان به نظرتون ممکنه صنایع نظامی ما همزمان رو چند تا پروزه ساخت موتور کار میکنن همزمان؟یا اینکه همه توان رفته واسه ساخت یک موتور مثلا به اسم موتور ملی؟[/right]
  17. [quote name='toofan2' timestamp='1366792592' post='308734'] مجاهدین افغان هم تانک داشتند و بر زد شوروی ها استفاده هم کردن و ۱۰۰ برابر بهتر از نیروهای اسد عمل میکردن و حتی هیچ تعلیم نظامی هم ندید بودن! دوستان یادتون هس که دشمنان معمر قذافی چقدر خوب و تاتیکی در جنگ لیبی عمل کردن! ولی نیوهای اسد با تانک بدون زره و لخت همینجوری گله ای و بهم چسبیده میومدن وسط خیابونها و مثل اب خوردن منفجر مشدن من ده ها ویدیو دیدم که تانکهاشون از پشت سر مورد هدق قرار گرفتن و منهدم شدن خلاصه برید دوستان خودتون ببنید ادم اینقدر گریش میگیره و عصبانی میشه! نه تاکتیکی نه واکنش بجایی نه اتش پرهجمی نه هدایت نیرویی! با توپ ۱۵۵ میلیمتری هر جا دلشون میکشید میزدن بدون اینکه موضع دقیق دشمن رو شناسایی کنن خلاصه جنگی به این افتضاحی ندیده بودم! ابتدایی ترید چیز بستن لاستیکهای خودروها دور بی ام پی ها یا قفسه درست کردن دور تانکهاست که ماشا الله همون رو هم شاید نمیتونن .شورشیها هم همشون از یه نوع راکت زد تانک یوگسلاوی سابق استفاده میکردن اسمو یادم نیست و به تعداد زیاد ار پی جی ۷ و اس پی جی ۹و تازه گیها به ار پی جی ۲۹ هم استفاده مکنن که از کرامات نیروهای اسد هست! خلاصه الافتضاحات پشت سر هم من الافتضاحات [/quote] [right]درسته.اما به مرور با تغییر تاکتیک نوع جنگ و تغییر اون به نبرد پیاده و خانه به خانه اوضاعشون بهتر شده.دزسته دوستان؟خدا حفظ کنه اون نظامی هایی که رفتن و اینجور جنگیدن رو یاد ارتش سوریه دادن. جناب گوبلز،در نوع رزم زرهی ارتش سوریه هم تغییری ایجاد شده؟یا فقط کلا استفاده از تانک رو کمتر کردن؟[/right]
  18. [quote name='siavash75' timestamp='1366739867' post='308612'] [quote name='IRIAF' timestamp='1366739627' post='308607'] [quote name='reza2250' timestamp='1366734726' post='308587'] [quote name='siavash75' timestamp='1366734429' post='308586'] احیانا همون داستان دانلود چندین فیام فول اچ در هنگام باز شدن مای کامپیوتر به واقعیت پیوست. خوش به حالشون. اما بخدا هیچی لذت این رو نداره که یه آهنگ رو گذاشتی برای دانلود 2 ساعت بعد میبینی تا نصف رفته. [/quote] اووووووووووووف آی گفتی و پس از دانلود شدن چه هیجانی برای باز کردنش وجود داره [/quote] تازه بازش کنی ببینی که خرابه و دانلودت باز نمیشه.چه حس غریبیه [/quote] داداش کاخ رویا هامون رو ریختی به هم، اه من با نظره پی سی خور موافقم، یه کاربر معمولی انتظاراتش از اینترنت اینه که سایت های مورد علاقه و غیره رو براش سریع باز بکنه، درصده خاصی علاقه به دانلود فیلم اونم با حجم 3 گیگ دارند. [/quote] شرمنده داداشم اما واسه خودم پیش اومده [quote name='siavash75' timestamp='1366740260' post='308615'] [quote name='ortega68' timestamp='1366739948' post='308613'] با شنيدن اين خبر ؛ اولين چيزى که به ذهنم اومد صداى دلنشين مودمه دايل آپ بود ؛ يادمه کال ويت مى بهترين سرعتو داشت يعنى ٨ کيلو در ثانيه ؛ بعد وقتى بعد از ساعت ١٠ ميخاستى آنلاين بشى مصيبت عظمى بود از شلوغى ؛ يادمه اولش مودم که شروع ميکرد به صدا دادن همون صداى زشت قژ قژ شروع ميشد ؛ بعد چند تا بوق آزاد ميزد ؛ بعد از اون بود که به يکباره ( درصد شانس ١٠ پى پى ام ) با چند بوق ممتد سريع و صداى بلند ( که ديگه صد در صد اهل بيت رو بيدار ميکرد ) و بعدش هم باز همون صداى قژقژ وارد شبکه ميشد که ديگه انگار به آدم ٦ تا تيتاپ پشت سر هم دادن خورده ؛ اينقدر که آدم خرکيف ميشد ؛ يادش بخير ؛ [/quote] یکی از بزرگترین دغدغه هام این بود که اون صدای زهره مارش رو خفه بکنم. لامصب تا 20،10 نفر رو بیدار نمیکرد دست بردار نبود. [/quote] یعنی خدا حفظت کنه خاطرات رو زنده کردی دارم از خنده دل درد میگیرم راهش این بود که بری تو تنظیمات گزینه صدای دایل اپ رو قطع کنی.من یه بار که با برادرم دعوام شد سر صداش که بیدار شد.اما بعدش یاد گرفتم
  19. [quote name='reza2250' timestamp='1366734726' post='308587'] [quote name='siavash75' timestamp='1366734429' post='308586'] احیانا همون داستان دانلود چندین فیام فول اچ در هنگام باز شدن مای کامپیوتر به واقعیت پیوست. خوش به حالشون. اما بخدا هیچی لذت این رو نداره که یه آهنگ رو گذاشتی برای دانلود 2 ساعت بعد میبینی تا نصف رفته. [/quote] اووووووووووووف آی گفتی و پس از دانلود شدن چه هیجانی برای باز کردنش وجود داره [/quote] تازه بازش کنی ببینی که خرابه و دانلودت باز نمیشه.چه حس غریبیه
  20. شاید کوثر هستش؟شاید مرغ عاشورا یا همون.ام- ای تی اف.شاید هم همون ماکتی هست که تو یکی از سایت ها دیدم.شبیه شفق هست اما اینتک ورودی موتور شبیه اف16
  21. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1366631036' post='308324'] احتمالا قاهر و شفق از موتور مشترک استفاده خواهند کرد!پس با توجه به ساخت قاهر میشه امیدوار بود که مشکل حل شده یا در حال حل شدنه! [/quote] افرین! خیلی منطقی و درست.پس ببین تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها پست طولانی هم دادم شرمنده شدم.عذر میخوام.مشکل موتور گویا در حال حل شدنه که همه پروزه ها عملیاتی حساب میشه.فقط میگم شاید یک نوع موتور نیست...2 یا 3 نوع مثلا به نظر دوستان همچین چیزی ممکنه؟
  22. [right]تمام مشکل ما موتور بود که دیگه تقریبا حل شده است و مراحل اخر رو میگذرونه. بعد تمام این پروزه ها عملیاتی میشه.و تولید انبوه بسته به نیاز های کشور. دیگه همه این هواپیما ها رو عملیاتی حساب کنید.قاهر-شفق-کوثر-مرغ عاشورا و غیره. یه مشکلی هم که تو این سایت هست اینه که اگه ادم بخواد چیزی تو این سایت بگه که غیره مستقیم باشه یه گوشه ای میدی،بعد میگن طرف خالی میبنده و میخواد اظهار فضل کنه...بعد هم که ادم کفرش در میاد کل اخبار سری رو رو میکنه،میبینی جریمه میشی و دادگاهی پس من شخصا فقط به دوستان تبریک میگم و ساکت میمونم [/right] [right]ضمنا رفقا.همه ما ارزو داریم نیرو هوایی داشته باشیم که 300 تا صاعقه و 200 تا شفق و 100 تا قاهر و 50 تا کوثر داشته باشه(مثلا میگم)اما بدونین با اینا نیست که دشمن سر جاش میشنه.عرب و ترک وقتی سر جاش میشینه که ببینه ما با روحیه و ایمان و متحد جلوشون وا میستیم.این قویترین سلاح است .ما کوچیک همه شما هم هستیم. یا علی[/right]
  23. [quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1366487044' post='307987'] [quote name='IRIAF' timestamp='1366467544' post='307908'] [quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1366445381' post='307839'] [quote name='zed' timestamp='1366443065' post='307829'] با سلام خدمت همه دوستان گرامي ضمن عرض تبريک اين روز مقدس خدمت همه دلاور مردان ارتش جمهوي اسلامي و تسليت مجدد به بازماندگان پرسنل شهيد نيروي دريايي پرسشي هميشه ذهن مرا به خود مشغول کرده و آن اينکه چرا نيروي دريايي در آن روز ناوها را به صورت تک و تنها راهي نبرد کرد و حداقل پوشش هوايي را براي آنها در نظر نگرفت ؟ نيروي هوايي ماعلي رغم کمبود پرنده هاي قابل پرواز تا پايان جنگ همچنان در آسمان ميهن اسلامي حضور داشت و به خصوص اف 14 ها که وظيفه پاسداري از منابع نفتي و مسير صادرات نفت را بر عهده داشتند و معمولا در آسمان خليج فارس حضور داشتند چرا حتي به صورت محدود هم واکنشي به هواپيماهاي آمريکايي نشان ندادند ؟ [/quote] تنها ظرفیت عملیاتی پایگاه های ساحلی نهاجا در اون روز 2 فروند فانتوم مستقر در بوشهر بودند که هر دو فروند برای پشتیبانی هوایی عازم منطقه درگیری شدن ولی قبل از اینکه به برد مفید 20 کیلومتری برای شلیک ماوریک هاشون برسن با شلیک انبوهی از موشک های استاندارد ناوگان امریکا مواجه شدن و چون ادامه مسیر تو این وضعیت صرفا خودکشی بی فایده بود برگشتن. [/quote] [right]اینو نشنیده بودم. خیلی ناجور بوده پس.به قول دوستان خوب شد که الان استراتزی ما عوض شده. رو به درگیری موشکی و قایق تندرو و زیر دریایی اوردیم.اینجوری اگه دوباره اتفاقی بیفته بلایی سرشون میاریم که روح شهدای عملیات اخوندک قطعا شاد میشه خیلی کار خوبی بود که خلیج پارس رو دادن به سپاه و دریای ایران به ارتش.نظر برو بچ چیه؟[/right] [/quote] درسته که در راهبرد رزم نامتقارن بار اصلی نبرد با ناوگان امریکا روی دوش قایق های تندرو و زیر دریایی های سبک و موشک های ساحل به دریاست ولی باز هم به نیروی هوایی احتیاج هست و خوشبختانه این بار دست نهاجا مثل اون روز شوم خالی نیست ! امروز فانتوم های ما برای حمله به ناوگان دشمن نمونه هوا پرتاب موشک نور رو دارند که برد اون دستکم 10 برابر ماوریک عتیقه است و می تونه فراتر از برد تمام موشک های پدافندی ناوهای امریکا اونها رو هدف قرار بده. سوخو-24 هم با موشک های خا-31 و خا-35 وزنه ای برای ما و کابوسی برای دشمن محسوب میشه. از سوخو-25 و میراژ هم می تونیم در نقش ضد کشتی استفاده کنیم و فراتر از همه اینها، ان شاء الله به زودی قاهر هم وارد خدمت خواهد شد. [/quote] مگه وضیعت چطور بوده که کل یگان هوایی ما اون موقع 2تا فانتوم بوده؟خیلی مظلوم بودیم ها
  24. [quote name='interceptor' timestamp='1366477981' post='307940'] حالا فرض می کنیم با قدرت فعلی نیروی دریایی ارتش+سپاه در همون موقعیت با همون نیروهای دشمن درگیر بشیم...به نظرتون شانسی هست؟ [/quote] نه باید بگم....هیچ شانسی نیست..... برای نیروی دریایی امریکا