Lord-Soldier

VIP
  • تعداد محتوا

    1,036
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Lord-Soldier

  1. اتفاقا خیلی برای ما لازم بود چنین موشکی اگر آمریکا بخواهد سوارم متقابل (البته در مقیاس کوچکتر و با شناورهای بزرگتر، مثلا در حد ناوچه) اجرا کند به چنین چیزی نیاز خواهیم داشت. راداری بودنش هم خیلی چیز بدی نیست اولا که احتمالا شناورهای کوچک جمینگ خیلی قوی نداشته باشند دوما انکه قابلیت شبکه شدن با بقیه موشکها داره ظاهرا که این خیلی عالیه سوما اینکه قابلیت لانچ از روی شناورها و خودروهای کوچک، مثلا وانت بزرگ یا نفربرها و ... که دیگه محدود به کامیون نیستیم برای لانچ و البته مهمتر از همه پهپاد و هلیکوپترهای جدید شاهد 285 (عددش رو درست نوشتم؟ همون کوچیکه)
  2. این کامیون است و نه نفر بر! لذا دشمنی در کار نیست چون پشت خط کار می کند اما ترکشهای انفجار توپ و خمپاره و حمله هوایی و کمین هست نمی دونم چرا اینقدر بازه!؟ حتی جلوش هم شیشه نداره!
  3. [quote]متاسفانه ایران از دوران کمی از قاجار و پهلوی کاملا فلج شد این یه چیز غیر عادی نیست و همه عزیزان میدونن. در زمان ناصرالدین شاه سفیر انگلیس یه برنو برای شاه حالا به چه مناسبتی بوده نمیدونم اما خلاصه بهش میده. امیر کبیر هم این برتو رو به مثل اینکه به اصفهانیا میده و بهشون میگه که از روش یه دونه بسازن، بعد از 3 ساعت اسلحه رو میسازن. وقتی سفیر انگلیس تو دربار بوده اسلحه رو هم ماله خودشون هم مال ایران رو بهش نشون میدن(البته ایران وقتی از روش نمونه برداری کرده بود یه چیزی براش اضافی گزاشته بودن) بعد وقتی بهش میگن که کدومش ماله کشور خودتونه دبه خدا نمیتونه تشخیص بده! اون موقعه تو سه ساعت از روش ساختن حالا دوستان گل ایران تو 30 سال هم به عقیده من توان نمونه برداری [color=red][/color]صحیح رو نداره حالا چه t90 و یا هر تانکه دیگه ای.[/quote] برادر عزیز ورودتون به سایت رو خیر مقدم میگم اما بهتره یک مقدار صبر کنیدو بیشتر مطالعه کنید بعد نظر بدهید این نظر شما متاصفانه صحیح نیست، نه مقدمه اش و نه نتیجه ای که گرفتید. اتفاقا ایران - برخلاف عقیده بی دلیل شما - توانایی نمونه برداری صحیح، الگو برداری، کپی سازی، ایده گرفتن، تولید انبوه، تولیدات ابتکاری و ... را دارد و در این همه صفحات سایت نمونه های مختلفی از این موارد بحث شده که اگر من بخوام اینجا بیارم تاپیک منحرف میشه. در ضمن اولا برنو ساخت انگلیس نیست. زمان ناصر هم برنو وجود نداشته، بلکه دو سال بعد از مرگ ناصر در 1896 اولین برنو ساخته شد در 1898 بعد هم، لوله تفنگ باید با ریخته گری ساخته شود که هیچ فولادی در عرض 3 ساعت خنک نمی شود پس لطفا نظراتی که بی دلیل فقط به تحقیر ایران می پردازد را نزد خودتان نگه دارید. اما در مورد تانک تی 90 یک تانک زیرسیستمهای بسیاری دارد که در دست داشتن نمونه های روز دنیا در ایده دادن برای تولید و مهمتر از همه تجمیع (چگونگی ارتباط زیرسیستمها) بسیار مفید است. ممکن است چیزی مثل سیستم تعلیق به نظر بعضی مهم نباشد، اما از مهمترین قسمتهای تانک است که چابکی را به آن می دهد، یا مثلا دربهای ورود و خروج پرسنل، یا سیستم گلوله گذاری یا غیره
  4. بسم الله سلام ایران نیازی به بمب اتم نداره همین الان هم با بمب کثیف بازدارندگی تقریبا مشابه بمب اتم رو داره
  5. بسم الله به نظر من بررسی تانک باید «درون سناریو» باشد نه همینطوری مقایسه دو تانک. یعنی مقایسه در چه شرایطی؟ لذا به نظر من باید استراتژی آمریکایی یا عربستانی یا گواتمالایی!! تانک آبرامز با یک استراتژی روسی یا چینی یا ایرانی تی 90 مقایسه شود.
  6. [quote]یکی از مزایای لانچ موشک های ضد کشتی توسط زیر دریایی ها این است که زیردریایی می تواند بعد از شلیک به عمق آب برود و از شلیک متقابل موشک ناوهای سطحی دشمن فرار کند ولی در صورتی که سرعت قابل قبولی هم داشته باشه که بتونه از صحنه ی نبرد دور بشه .... البته خطر شلیک ازدر همچنان باقیست .... [/quote] بسم الله به نظر من میرسه که با وجود موشک-اژدرها این امر ممکن نباشه یعنی اگر زیردریایی به سطح بیاد، و شناسایی بشه دیگه زیرآب رفتن هم کمکی بهش نمی کنه چون کشتی دشمن میتونه یکی از این موشکهایی که اژدر حمل می کنند شلیک کند به آن محدوده، و اگر اژد هدایت پذیر باشد خودش زیردریایی را پیدا می کند. مثل موشک اژدر «ازراک» : [url=http://www.gyrodynehelicopters.com/asroc.htm]http://www.gyrodynehelicopters.com/asroc.htm[/url] اگر امکانش باشه زحمت بکشند این عکس رو هم منتقل کنند دوستان [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/vla-sequence%7E0.jpg[/img] اما روش بهتر این است که از زیر آب شلیک بشه موشک حوت هم در حقیقت یک اژدر است و چه نیازی هست که به سطح بیاند برای شلیکش؟! اتفاقا اگز از واحد سطحی هم شلیک شود باید به عمق غوص کند خود اژدر توجه به نکتهای که جناب حیدری هم گفتند مهم است چرا که آمریکا حتما سعی خواهد کدر در اولین ساعات درگیری پایگاههای زیردریایی ما را نابود کند. [color=red] تصویر به گالری منتقل و کاربر مربوطه اخراج شد ! احسان[/color]
  7. Lord-Soldier

    اخبار برتر نظامی

    بسم الله جناب ارنستو از شما بعید به نظر می رسید شما هم این افسانه ها رو باور می کنید که موج انسانی و این حرفها؟؟ مگه تعداد نیروهای عراق از ایران بیشتر نبود؟ درسته ما فداکاری بیشتری می کردیم اما این به معنای تلفات بیشتر نیست چرا که فداکاری چند نفر ممکنه جون یک دسته رو نجات بده. یک خاطره که شنیدم بگم یک سنگر دوشکا گردان رو زمینگیر کرده بود. آرپیجی زن بلند شد که بزنه، دوشکاچی چرخید و زدش نفر بعدی بلافاصله آرپی جی رو برداشت که اون رو هم زد همینطور تا نفر پنجم که تونست بزنتش. بعد که تیربارچی اسیر شده بود می گفت این آرپیجی زن شما چندتا جون داشت؟ با عرض پوزش از انحراف تاپیک در کلیت من اینطور برداشت می کنم که نباید به هیچ وجه آمریکا را دست کم بگیریم. دیگر از آن طرف بام هم نباید بیفتیم. اما از طرف دیگر از قدرت نظامی آنها هم وحشت نداریم چرا که بیشترین چیزی که می خواهند ما را از آن بترسانند، یعنی مرگ آرزوی ماست، و از سینه مادر باید بیشتر آن را دوست داشته باشیم با شهادت هم باشد که چه بهتر
  8. همونطور که آقا سعید تامکت هم اشاره کردند مهمترین موضوع اینجا چابکیه به نظر من هم نرخ آتش شاید اونقدرها مهم نباشه، به شرطی که به 1000 برسه. مهمتر از همه زمان درگیری کم، کشف و رهگیری سریع هدف و قابلیتهای مکانیکی خوب برای چرخشه اینکه توپ روش چی باشه در درجه دوم اهمیته
  9. یعنی خود رومانیایی ها هم این نفربر رو قبول نکردند؟
  10. Lord-Soldier

    اخبار برتر نظامی

    [quote][quote][quote]از همون اول هم معلوم بود جا میزنند [/quote] اگر جا میزدن دورتادور ما رو محاصره نمیکردن .اتفاقا جا که نمیزنن هیچ بلکه اماده میشن کی کلک ما رو بکنن. دوست عزیز اینقدر دشمن ضعیف نبین [/quote] فکر کنم دوستان یکمی مسائل رو در هم کرده و به همین خاطر تو نتیجه گیری بعضا دچار مشکل میشن. این نظر رو امروزه میگم بلکه در (خدای نکرده ) زمان عمل دچار شک و بهت نشیم. همون اتفاقی که در جریان سالهای پایانی دفاع مقدس حضورا شاهدش بودم . پس اجازه بدین با واقعیت سر و کار داشته باشیم. امریکا و خصوصا نیروی نظامی اون مثل ما و بقیه کشورها بر اساس سلسله مراتب عمل میکنه و در نهایت رئیس جمهور و مشاوران مختلفش (حتی در امور اقتصادی و فرهنگی)و همچنین هم پیمانانش (رژیم منحوس و پلید صهیونیستی ) تصمیم گیرنده آخر هستن. پس هر حرکت واحدهای زیر دست یقینا با اطلاع مقامات بالا دست هست. یقین داشته باشین که نیروهای نظامی حاضر در منطقه برای جنگ و حمایت از منافع امریکا در اینجا حضور دارن و در صورت کسب دستور با هر دشمنی با تمام توان خواهند جنگید. حال تفاوت ما با اونها در اینه که ما برای مقدسات میجنگیم و اون بابا بخاطر حقوقی که میگیره دستور رو اجرا میکنه. و این رو فراموش نکنین در هر برخورد جنبه های انسانی رو کمتر از ما در نظر خواهند گرفت. به قول معروف جنگه و هیچوقت حلوا پخش نخواهند کرد. این تصور کوچک پنداری دشمن به همون اندازه بزرگ پنداری برای ما سم خواهد بود. شاید ذکر خاطره ای از سال پایانی جنگ نکاتی رو روشن کنه. در خرداد 67 در شلمچه و در کمین یکی از تیپ های مقتدر حاضر در جنگ بودیم. ماموریت ما رصد فعالیتهای دشمن از شنود گرفته تا بررسی تردد های دشمن در منطقه بود و در ساعات پایانی روز و اوایل شب برخی از دوستان و همرزمان ما با عبور از محورهای پاکسازی شده قدم به خط مقدم عراق میگذاشتن. به حدی کمین ما نزدیک کمین عراقیها بود که صدای گفتگوی اونها رو میشنیدیم. همون زمان بسیج هم مجهز به دوربینهای دید در شب بود .سنگرهای اجتماعی ما در زیر زمین درست شده بود و راه ارتباطی با سنگر مقدم کمین ،یه باریکه راهی بود که فقط یک نفر میتونست تردد کنه. بدترین بخش کار عبور از تونل بسیار باریکی بود که چهار دست و پا از اون عبور میکردیم و طول تقریبی 10 تا 12 متر رو داشت.حتی در طول روز بعد از چند متر تونل کاملا تاریک میشد. واقعیت این بود که همیشه این احتمال داشت که نیروهای ویژه عراقی دو سنگر نوک کمین رو تصرف کرده باشن و در وسط تونل منتظر رسیدن نیروی تازه نفس مونده باشن. در جائی حضور داشتیم که حق شلیک نداشتیم ، حق صحبت کردن نداشتیم و بالاتر از همه اولین غفلت میتونست آخرین کاری باشه که در این دنیا انجام داده باشین. البته تجهیزات و سلاح موجود بود اما ..... سنگرهای نوک هم در زیر زمین و در استتار کامل بود و فقط روزنه باریکی برای دیدن وجود داشت. دلهره یا شاید بهتر بگم ترس بهترین یار و یاور شما بود چرا که اجازه هر نوع سهل انگاری رو از شما میگرفت. مساله جالب و شوخ این قضیه این بود که اگر از جلوی سنگر شما خارج میشدین برای برادران خط مقدم حکم دشمن رو داشتین و عجیب عزیزان خط مقدم که تازه به منطقه اومده بودن دست و پنجه طلائی برای هدف قرار دادن شما داشتن. رزمندگان دیگر حق ورود به کمین رو نداشتن و ورود به راهی که از خطوط مقدم به کمین وصل بود حکم قضائی داشت. (بگذریم شد شرح خاطرات ....) همه اینها رو گفتم تا بدونین که در حمله عراق در تابستان 67 ،نیروهای جیش الشعبی رو به منطقه اورده بودن که برای غافلگیری ما خودشون رو روی سیم خاردار و مین مینداختن تا معبری برای بقیه آماده شود....! بله درست شنیدین ! بسیج از نوع عراقیش !!! حالا اجبار بود یا عشق ، تاکتیکهای بسیجیهای ما که نتیجه هم داده بود این بار از روبروی ما در حال نمایش بود.... نتیجتا با دادن تلفات و تموم کردن آرپی جی که حکم مشت آهنین بسیج بود مجبور به عقب نشینی شدیم. زمان عملیات ساعت 8 صبح در خط برادران لشکر ثار الله و 8.15 دقیقه در خط مقدم ما ..... فکر میکنم تا حالا متوجه عرایضه بنده شده باشین. اما اگر باز هم نیاز به توضیح و چرائی تعریف این خاطره شد بنده در خدمت حاضرم..[/quote] بسم الله اگر توضیح بیشتر بفرمایین ممنون میشم منظورتون اینه که این خارج شدن ناوها رو عقب نشینی ندونیم و خودمون رو برای هر حرکتی از دشمن، حتی مثلا تاکتیکهای خودمون از طرف دشمن، آماده کنیم؟
  11. یه سوال : مهمات هوشمند در کالیبر بالا موثر تر و راحت تره یا کالیبر پایین؟ یعنی یک گلوله 76 میلیمتری با مهمات هوشمند بهتر عمل میکنه یا 3 تا گلوله 40 میلیمتری یا 10 تا گلوله 23 میلیمتری هوشمند؟
  12. Lord-Soldier

    اخبار برتر نظامی

    بسم الله البته نقطه قوت ما جنگ نرم و ایدئولوژی ماست. اصولا پیروزی ما با نابودی حکومت آمریکا نیست بلکه با نابودی طرز تفکر آمریکاست. لذا ما توانایی این رو داریم که ملتهای دنیا رو بیدار کنیم و اگر نداریم تا اون موقع نباید جنگ تمام عیار را «شروع» کنیم. این پیروزی نهایی ما خواهد بود : تکه تکه شدن آمریکا از درون! وگرنه اگر آمریکا تمام توان صنعتی خودش را برای جنگی بلند مدت به میدان بیاورد ما روی کاغذ شانسی برای «پیروزی» نداریم. (البته تا پیروزی را چه تعریف بکنیم.) مثل ژاپن که از همان لحظه شروع جنگ معلوم بود بازنده است.
  13. بسم الله سلام مهمترین چیزی که ذهن من رو مشغول میکنه حمله آمریکا با موشکهای بالستیک است، چون برای بقیه اش دفاع داریم. من اگر بودم با موشک بالستیک با هدایت ماهواره (اصلا همچین چیزی داره آمریکا؟) سایتهای پدافندی رو میزدم بعد با حمله کروز و هوایی بنادر و کشتی ها رو میزدم بعد با تعداد زیادی ناوچه، ناو محافظ و قایقهای اژدر افکن با پشتیبانی هوایی راه دریایی رو امن می کردم و بعد یک جای پا در تنکه هرمز رو با تفنگداران دریایی اشغال می کردم اما برای همه اینها دفاع داره ایران و من هم می شناسم این دفاعها رو، به جز اولی که دفاع ایران احتمالا دفاع استراتژیکه نه تاکتیکی. یعنی بزنی می زنم! اون تاپیک روشها مقابله آمریکا با تاکتیک سوارم هم مفیده دوستان یک نگاهی بش بیندازند. [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=18044]راههای آمریکا برای مقابله با تاکتیک سوارم ایران[/url] نتیجه من از شبیه سازی در اون تاپیک این شد که قایقهای ایرانی اگر بیش از 10 ثانیه در یک خط حرکت نکنند حتی بدون هیچ پدافند درست و حسابی و پوشش هوایی آمریکا با تسلیحات فعلی نمی تواند جلوی تاکتیک سوارم را بگیرد. البته قایقها باید حدود 500 متر با هم فاصله داشته باشند، نه اینکه دسته ای حمله کنند.
  14. Lord-Soldier

    مقایسه ناوچه های جماران و ساعر5

    بسم الله سلام اگر جماران قابلیت لود کردن موشکهای استاندارد را داشته باشد (یعنی موشکهاش فقط همین 4 تا نباشه) مشکل رفع میشه بعیده که فقط همین تعداد موشک داشته باشه. در ضمن اگر یک موشک و سیسمت کوتاه بردداشته باشیم قضیه حله جماران جای یک سیستمی مثل FM80 یا شهاب ثاقب رو داره. شاید نصب نشده که لو نره. یک نکته در مورد بالگرد باید به ماموریت جماران توجه کرد کی گفته جماران قراره با آمریکایی ها درگیر بشه؟ شاید ماموریت جماران Power Projection باشه. درسته با یک هلیکوپتر و توپ و موشک کم مسخره به نظر بیاد، ولی تو خلیج عدن که موفق بوده. در ضمن ما شاهد 285 هم تولید می کنیم شاید دوتاش روی چماران جا بشه؟
  15. بسم الله بله رقم 97 اشتباه است. نمیدانم از کجا وارد شد! شاید با مدل کلاهک که Mk 90 است اشتباه کردم. 62 که منابعش موجود است. در مورد موشک هم، استانداردها سازه سطحی «جوشن» رو نابود کردند، هارپونها هم به خطا رفتند و با توپ جوشن رو غرق کردند. به نقل از ویکیپدیا : [align=left]Action continued to escalate. The Joshan, an Iranian Combattante II Kaman-class fast attack craft, challenged USS Wainwright (CG-28) and Surface Action Group Charlie. The commanding officer of USS Wainwright directed a final warning (of a series of warnings) stating that the Joshan was to "stop your engines, abandon ship, I intend to sink you". Joshan responded by firing a Harpoon missile at them.[5] The USS Simpson (FFG-56) responded to the challenge by firing two Standard missiles, while Wainwright followed with one Standard missile.[5] The attacks destroyed the Iranian ship's superstructure but did not immediately sink it, so USS Bagley (FF-1069) fired a Harpoon of its own; the missile did not find the target. SAG Charlie closed on the Joshan, with Simpson, then Bagley and Wainwright firing guns to sink the crippled Iranian ship.[5][/align]
  16. [quote][quote]یک سوال : رادار هدایت موشک کجاست؟ چون روی ناوچه رادار جدیدی در ظاهر که نصب نبود![/quote] کسی میدونه این قسمتی که تو تصاویر مشخص کردم دقیقا چیه؟ دقت کردم فقط در تصاویر مربوط به ناوشکن جماران و ناوچه گرز وجود داره. http://up.iranblog.com/images/hw02plc4hhgjltpk75ix.jpg http://up.iranblog.com/images/v5epkmt9c0gwxadgapbe.jpg http://up.iranblog.com/images/wfphgj9mh1zteyitdnj0.jpg http://up.iranblog.com/images/v6t8egt0qj8psrtu5ct.jpg [/quote] بسم الله سلام تو پست اول همین صفحه یک نکته ای عرض شد که مورد عنایت دوستان قرار نگرفت : [quote] آیا رادار کنترل آتش آن همان رادار دیش مانند است که در جلوی پل کشتی قرار دارد؟ گفته شده این رادار شباهت زیادی به رادار کنترل آتش موشکهای ضد هوایی HQ-61 دارد. [/quote] در مورد Hq-61 : [url=www.sinodefence.com/navy/system/type342.asp]سینودیفنس[/url] در مورد نصب lفقط محراب روی کشتی ها هم مشکلی نیست چون ضد سطح هم هست. البته بردش کمتر است. [quote] خب با این خبر معلوم شد که ارتقای موشکهای استاندارد باید باشه، چون اونها هم ضد هوایی هستند هم ضد کشتی. تو عملیات آخوندک هم استفاده شد علیه سبلان، اگر اشتباه نکنم. [/quote] یعنی همین موشک استاندارد با سر 97 کیلویی به ناو ایرانی شلیک شد و به آن اصابت نمود.
  17. بسم الله البته این امر در جماران هیچ وقت مشکل نبود، چون از اول این موشکها روی آن بود اما اعلام نشده بود همانطور که در عکسها تشخیص داده بودیم. هدایت آن چطور است؟ نیمه فعال؟ رادار روشنگر یا کنترل آتش آن کدام است؟ ظاهرا رادار جستجوی هوایی جماران شباهت زیادی به AWS-2 دارد. آیا رادار کنترل آتش آن همان رادار دیش مانند است که در جلوی پل کشتی قرار دارد؟ گفته شده این رادار شباهت زیادی به رادار کنترل آتش موشکهای ضد هوایی HQ-64 دارد.
  18. بسم الله خب با این خبر معلوم شد که ارتقای موشکهای استاندارد باید باشه، چون اونها هم ضد هوایی هستند هم ضد کشتی. تو عملیات آخوندک هم استفاده شد علیه سبلان، اگر اشتباه نکنم. اون ضد رادار بودن هم همون Home on Jaming هست که توی موشکهای ضد هوایی چیز عجیبی نیست، حداقل تو بعضی موشکهای هوا به هوا که من یادم میاد هست، مثلا آمرام.
  19. بسم الله سلام دوستان به نظرم رسید که خیلی خوبه که ما هم کمیک استریپ از نیروهای خودمون داشته باشیم تا کی بچه های ما باید مثلا تن تن و سوپرمن و این چیزها را ببینند و بخونند و بخواند که مثل اونها بشند؟ چرا نباید دوست داشته باشند مثل یک تکاور نیروی دریایی جلوی لشگر تانکهای دشمن در خرمشهر بایستند؟ [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10_8902201411_L600%7E1.jpg[/img] گام اول داستانه. یک متنی تهیه کردم که از مصاحبه یکی از تکاورهای قدیمی بوده، ناخدا يکم «هوشنگ صمدي» اگر کسی میتونه گرافیکش رو بکشه هم اعلام کنه، خودم هم میرم دنبال اینکه کسیو پیدا کنم بکشه. دوستان اگر نظری دارند ابراز بفرمایند. به صورت شماره گذاری نوشتم که هر شماره یک فریم میشه. اگر کسی از دوستان میتونه هم تصویری از تجهیزات ذکر شده، و لباس و استتار وقیافه این تکاوران در اون دوران پیدا کنه و بذاره خیلی مفید خواهد بود. و همچنین نظر در مورد این که هر فریم چطور کشیده بشود. [align=center]بسم الله خیر الاسماء[/align] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2%7E232.jpg[/img] [align=center]وقتي رگبار هواپيماي عراقي، ساعت ۳ بعدازظهر روز ۳۱ شهريور ۱۳۵۹ از مقابل پاي ناخدا يکم «هوشنگ صمدي» عبور کرد و او سايه تيره جنگنده هاي عراقي را برفراز پايگاه دريايي بوشهر ديد، شايد تنها چند ساعت تا بازنشستگي در ارتش فاصله داشت. اما او که سخت ترين و طاقت فرساترين آموزش هاي تکاوري دريايي و زميني را پشت سر گذاشته بود هيچ گاه حاضر نشد تن به بازنشستگي قانوني خود بدهد. ناخدا تنها ۹ ساعت بعد از حمله عراق به بوشهر به عنوان فرمانده تنها گردان تکاوري نيروي دريايي همراه با تکاوران زبده اين گردان با حکم فرمانده عمليات خرمشهر عازم اين شهر شد. [/align] 1. در ۲۶ شهريور ۵۹ صدام اعلام کرد اروندرود متعلق به عراق است و کشتي هايي که از اين آب راه عبور مي کنند، بايد پرچم عراق را نصب کنند و به عراق ماليات بپردازند. در حالي که اين امر در تقابل با قرارداد الجزاير بود. بعد از اين اظهارنظر صدام، ناو تيپ هشتم نيروي دريايي در خليج فارس آرايش جنگي به خود گرفت. 2. در شهريور ماه ۵۹ امريه بازنشستگي هم صادر شده بود و من مشغول طي کردن مراحل تسويه حساب بودم و قرار بود جايگزين من معرفي شود تا گردان را تحويل دهم . 3. محل اصلي استقرار گردان تکاوران نيروي دريايي در بوشهر بود. آن روز حدود ساعت ۳ بعدازظهر من در پاک موتوري پايگاه بودم و به سمت دفتر فرماندهي پايگاه دريايي بوشهر مي رفتم که ناگهان يک حمله هوايي با رگبار تيربار از جلوي پاي من گذشت. 4. اين اقدام براي ما به منزله اعلان رسمي جنگ بود. حدود نيم ساعت بعد از تهران دستور آمد که گردان تکاوران به خرمشهر اعزام شود و دفاع از اين شهر را برعهده بگيرد. به همين دليل وقتي از تهران امريه آمد که به خرمشهر اعزام شويم فرمانده پايگاه از من سوال کرد «تصميمت چيست؟ با گردانت به خرمشهر مي روي يا تسويه حساب مي کني؟» 5. من هم پاسخ دادم شما فکر مي کنيد الان موقعي است که من کارم را رها کنم و بروم؟ به فرمانده گفتم اگر کارم را رها کنم حتي در برابر خانواده ام سربلند نخواهم بود، من براي چنين روزي ساخته شدم، گردانم را به خرمشهر مي برم. 6. تا وقتي دستور کتبي عمليات برسد من فرماندهان را آماده باش دادم و به اتفاق آن ها نقشه هاي منطقه خرمشهر را بررسي کرديم. 7. دستور کتبي که به دست من رسيد فقط دو کلمه بود؛ دفاع از خرمشهر. اين دو کلمه روي کاغذ خيلي کوتاه به نظر مي رسيد اما مسئوليت بسيار سنگيني را به وجود مي آورد. 8. مقدمات اعزام تا ساعت 11:30 شب انجام شد و به پرسنل و رانندگان اعلام کرديم قرار است يک حرکت تاکتيکي شبانه با چراغ جنگي انجام دهيم و به همين دليل همه بايد هر لحظه براي مقابله با حمله هوايي آمادگي داشته باشند. 9. . در هرحال دو دقيقه از ساعت ۱۲ شب گذشته بود که ما به راه افتاديم و اولين خودرو که خودروي فرماندهي بود از زير قرآن عازم خرمشهر شد. 10. حدود ساعت ۵ صبح به نزديکي آبادان رسيديم. اطلاعات ما حاکي از آن بود که ستون پنجم دشمن در منطقه حضور دارند و به همين دليل تاکيدات لازم را به همه پرسنل کرده بوديم. [در حال تأکید به نیرها] 11. نزديک آبادان نيروها متفرق شدند تا در اثر حمله هوايي دشمن گردان آسيب نبيند. [تصویر از بالا] 12. من نيروهايي را مامور کردم تا به سمت خرمشهر بروند و محل استقرار را شناسايي کنند. بقيه گردان هم به آرامي به سمت اين شهر پيشروي مي کردند. 13. بعد از گزارش گروه شناسايي بچه ها کم کم وارد شهر شدند و از اين لحظه بود که سنگيني آتش توپ خانه عراق را روي سرمان احساس کرديم. [صدای سوت خمپاره و انفجار توپها] 14. در ميانه هاي كار استقرار دشمن از حضور ما مطلع شده بود و با آتشي كه روي خرمشهر مي ريخت اين شهر را به جهنم تبديل كرده بود. تکاوران هم چون فرا گرفته بودند که از موانع و امکانات زميني چه طور براي محافظت از خود استفاده کنند به سرعت براساس آموخته هاي خود عمل کردند 15. عمليات استقرار انجام شد اما به لطف خدا در گردان حتي يک نفر هم زخمي نشد. [کجا مستقر شدند؟ چه شکلی داشت؟] 16. نيروهاي مردمي در خرمشهر و به ويژه جوانان علاقه زيادي به شركت در رزم داشتند اما بسياري از اين جوانان حتي خدمت سربازي را هم پشت سرنگذاشته بودند و از سوي ديگر ما هم با كمبود پرسنل مواجه بوديم. [صف بستن مردم برای ثبت نام و ابراز علاقه یک جوان و اصرار او و فرمانده می گوید تو که حتی سربازی هم نرفتی بعد فکر می کند که ولی کسی دیگر نیست] 17. احساس ما اين بود که براي دفاع از شهر به «آرپي جي ۷» نياز اساسي داريم. بعد از تامين سلاح هاي مورد نياز [از کجا؟] 18. ما موفق شديم در چند روز ابتدايي جنگ حدود ۲۰۰ نفر آرپي جي زن را از نيروهاي مردمي آموزش و به گروهان هاي مختلف تحويل دهيم. 19. نيروهاي مردمي کمک بسيار خوبي براي ما بودند و بازوهاي اصلي تکاوران براي دفاع از شهر محسوب مي شدند. [نیروهای مردمی با لباس شخصی و لباس عربی در کنار تکاوران] 20. يک نکته که بيش از هر چيز آن روزها در خرمشهر به چشم مي آمد پشتيباني تدارکاتي مردم از نيروهاي نظامي بود. هر آن چه نيروها لازم داشتند مردم با سرعت فراهم مي کردند و به اين ترتيب دغدغه تدارکات غيرنظامي و تغذيه از فرماندهان دور شده بود. من هيچ گاه فراموش نمي کنم که مردم اين خطه با تکاوران عجين شده بودند. 21. هدف اصلي عراق از همان روز اول جنگ، خرمشهر بود، به همين خاطر با تيپ 106 و 6 زرهي، گردان دوم از تيپ 33نيروي مخصوص (يك گردان از نيروهاي چترباز) از طريق شلمچه به خرمشهر حمله كرد. 22. دشمن بعثی در نخستین روز جنگ، منطقه شلمچه را مورد تهاجم خود قرار داده بود: دو لشکر زرهی و مکانیزه و یک تیپ کماندوهی عراقی از سمت شلمچه حملات گسترده‌ای را برای تصرف خرمشهر آغاز کردند [نقشه + تجهیزات] 23. دفاع نیروهای مردمی به کمک تکاوران نیروی دریایی باعث شد درگیری‌هایی در پل‌نو انجام شود. انجام نبرد ضربتی و پارتیزانی این ما بودیم که برتری نسبی نسبت به دشمن پیدا کرده و دشمن را در همان منطقه زمین‌گیر کردیم. 24. بعد از ظهر چهارمین روز نبرد موفق شدیم عراقی ها را تا مرز عقب برانیم و پاسگاه شلمچه ایران را که در تصرف نیروهای عراقی بود آزاد سازیم و همچنین پاسگاه شلمچه عراقی‌ها را در همان شب تصرف کنیم و به کمک نیروهای مردمی و سپاه تعداد 20 اسیر عراقی را در آن پاسگاه به اسارت خود در آوریم، 25. متوجه شدیم عراقی‌ها [با تانک و نیروهای سریع مکانیزه خود] در صدد قیچی کردن [و محاصره] نیروهای ما هستند لذا تن به عقب نشینی دادیم زیرا دشمن با آتش سنگین توپخانه مکانیزه در روز پنجم تهاجم سنگینی را آغاز کرد و تا رسیدن نیروهای پشتیبانی به عقب برگشتیم 26. 20 اسیر عراقی را به دلیل نداشتن نیرو [برای آوردن آنها به عقب] رها کردیم چرا که این اسرا تعدادی سرباز عراقی بودند که افسر برجسته‌ای در میان آنها نبود. 27. ا پل «نو» که بر روی نهر عرایضی قرار دارد عقب‌نشینی کردیم و نبردهای ما با دشمن بعثی همچنان تا 19 مهرماه ادامه داشت و گاهی پل نو میان نیروهای ما و دشمن دست به دست می‌شد. 28. عصبانیت صدام و توهین به فرماندهانش 29. وقتي در هفته اول جنگ به بن بست خورد علاوه بر نيروهايي كه در هفته اول وارد عمل شده بودند، يك تيپ پياده از لشكر 11، دو گردان از نيروهاي كماندوهاي مخصوص، يك گردان از گارد رياست جمهوري و تعدادي هم از ارتشي موسوم به ارتش خلقي را وارد كارزار كرد 30. به دلیل نبود فرماندهی [منسجم]، بچه های ما در کوچه و خیابان پراکنده بودند و همین باعث رعب و وحشت دشمن شده بود . چرا که دشمن فکر می کرد ما چندین لشکر نیرو و مهمات به همراه داریم . 31. در هفدهم يا هجدهم مهرماه بود كه نيروهاي ما در يك عمليات شناسايي محل استقرار يك لشكر تكاور از دشمن كه در واقع مقر فرماندهي آنها بود را شناسايي كردند و ما تصميم گرفتيم كه با يك تك شبانه ضربه اي را به آنان وارد كنيم. نيروها در نيمه هاي شب در اطراف خاكريز عراقي ها با تمام تسليحات مستقر شدند و وقتي فرمان آتش صادر شد كماندوهاي ما خاكريز دشمن را به زير آتش گرفتند. تكاوران دشمن سراسيمه از خواب بيدار شده و ابتدا گمان مي كردند كه آتش از هوا بر سر آنها ريخته مي شود و ضدهوايي هايشان را فعال كردند وضعيت به گونه اي بود كه آسمان از آتش آنها روشن شده بود و آنها در مواقعي حتي يكديگر را مورد هدف قرار مي دادند. در نهايت در ساعت چهار صبح با دادن خسارات و تلفات زياد تا حدود چهار كيلومتر عقب نشستند. 32. روزها با اسلحه ژ3 و کمی خمپاره و نارنجک دشمن را در مسیرهای ورود به شهر خرمشهر وادار به عقب نشینی می کردیم اما، شب هنگام می دیدیم که آنها با تانک هایشان به طرف ما در حال حرکت هستند . 33. مسئول خمپاره ما شهید رضا مرادی بود که وقتی متوجه می شود مافوقش از طریق تلفن با بنی صدر صحبت می کند گوشی را می گیرد و فریاد می زند « مردک ما محاصره شده ایم و در طعمه عراقی ها قرار گرفته ایم فقط شش خمپاره داریم و هرروز چند نفر از تکاروان به شهادت می رسند برای ما تجهیزات نظامی بفرست. » 34. صبح روز28 مهرماه نبرد تن به تن و خانه به خانه با عراقی ها داشتیم . فاصله ما با آنها حدود 70 متر بود . 35. اما تلخ ترين خاطره من مربوط به ۳۴ خرمشهر است . جايي که بعد از ۳۴ روز جنگ تن به تن براي مقاومت از شهر و تقديم ۱۰۳ شهيد، بالاخره مجبور به عقب نشيني شديم. در حالي که هر لحظه منتظر بوديم تا کمک برسد. 36. لحظه اي را تصور کنيد که من فرماندهان را احضار کرده ام و به آن ها ابلاغ مي کنم که شب هنگام بايد شهر را ترک کنيم. من هر وقت آن لحظه را به ياد مي آورم آرزو مي کنم کاش آن روز نبودم. 37. با دستوري كه از بالا رسيده بود ما بايد شهر خرمشهر را ترك مي كرديم؛ پرسنل حاضر به ترك شهر نمي شدند در نهايت با صحبت هايي كه من با آنها داشتم و تاكيد بر اين كه اين دستور يك دستور نظامي است آنها را متقاعد كردم كه شهر خرمشهر را ترك نمايند. 38. در مسير بازگشت از خدا مي خواستم فرصت بازگشت مجدد به شهر و آزادي آن را به من بدهد. 39. بعد از سقوط خرمشهر ما در جاده ماهشهر به آبادان مستقر شديم [روی نقشه برای فرماندهان نشان می دهد و نقشه هم معلوم است.] 40. و پاسگاه هاي مختلف شنود و ديده باني را در قسمت هاي مختلف خور عبدا... تشکيل داديم. اين پاسگاه ها در حقيقت مراکزي بود براي جمع آوري اطلاعات از دشمن، به نحوي که دشمن نتواند از پايگاه دريايي بصره خارج شود. که اين اتفاق هم افتاد و کل منطقه تبديل به جولانگاه نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران شده بود. 41. [ تماس از بالا : این کشتی گندم حتما باید سالم به بندر برسد وگرنه نان برای مردم نداریم. ] 42. در همين زمان بود که کار محافظت از کشتي ها را نيز انجام مي داديم. به اين ترتيب که تعدادي از تکاوران را مجهز به سلاح هاي ضد هوايي روي عرشه کشتي ها مستقر مي کرديم و با اسکورتي که بالگردها و شناورهاي نيروي دريايي انجام مي دادند آن ها را به بنادر منتقل مي کرديم. نيروي دريايي در دوران دفاع مقدس بيش از ۱۰ هزار کشتي را از بندرعباس تا بندر امام خميني (ره) اسکورت کرد و از اين بين تنها به حدود هزار کشتي موشک اصابت کرد. کشتي هايي که ضروري ترين مايحتاج مردم را به کشور منتقل مي کردند از گندم گرفته تا ذرت و جو. شک نکنيد اگر اين راه آبي باز نبود در ايران قحطي اتفاق مي افتاد. 43. بهترين لحظه هم ساعت ۹ صبح سوم خرداد سال ۶۱ بود. لحظه اي که از همان مسير خروج به خرمشهر نفوذ کرديم. کاش يک بار ديگر لحظه اي که لباس رزم بر تن از رودخانه عبور مي کرديم تا وارد خرمشهر شويم تکرار شود. 44. در عمليات بيت المقدس زماني كه ساير نيروها از شمال و شمال شرق به خرمشهر نزديك مي شدند تكاوران نيروي دريايي ضلع غربي رود كارون را در اختيار خود داشتند. 45. در روز سوم خرداد زماني كه ساير نيروها از سمت شمال وارد خرمشهر شدند دو گردان از تكاوران نيروي دريايي از ضلع شرقي رود كارون يعني از همان جايي كه در چهار آبان 59 عقب نشسته بودند، وارد خرمشهر شدند. 46. درحدود ساعت 12 روز سوم خرداد 61 در ميدان راه آهن خرمشهر نيروها به يكديگر رسيده و كار الحاق انجام شد و نيروهاي عراقي عده اي عقب نشيني كرده و بيش از دوهزار نفر از آنها نيز به اسارت ما درآمدند. دوستان این تجهیزات نیروهای ما در اون زمان بوده. اگر کسی هم میتونه کمک کنه کاملش کنیم : تجهیزات : [align=center] موشک انداز تاو، [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/640px-Hires_090509-A-4842R-001a.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/TOW_fired_from_Jeep.jpg[/img] تیربار کالیبر 50، [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Machine_gun_M2_1%7E2.jpg[/img] آرپی‌چی 7، [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-RPG-7_detached%7E0.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/rpg-7-launcher.gif[/img] خمپاره انداز 120 تفنگ 106 [/align] سلاح‌های انفرادی :[align=center] ژ3 قنداق کوتاه [/align][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/G3A4_748%7E0.jpg[/img] یوزی نارنجکهای دستی
  20. بسم الله کلنل جان دستت درست! یدونه ای! آقا 100 وبلاگت خیلی باحال بود، استفاده کردیم. من هم تو شرکتی که هستیم می تونم یک کارایی بکنم و یک جور ستاد درست کنم برای یک حرکت بزرگتر انشاالله. [size=7]ولی خودمونیم ها، اونی که ترجمه کردی هم که بی مورد نبود ها![/size]
  21. آقا دستت درست خیلی عالی بود
  22. دوستان استتار این تکاوران در آن دوران چه شکلی بوده؟
  23. بسم الله سلام مهمترین استفاده چنین سلاحی در تاکتیک زمین مسلح است جایی که یک نفر در سنگر امن می تواند با این سلاح محدوده وسیعی از زمین مسلح را در برابر نفوذ تخریبچی های دشمن محافظت کند.
  24. بسم الله سلام این هم لینک یک اینفوگرافیک جالب در مورد آر کیو 170 http://infographic.ir/#t=best&f=0&l=10&i=991
  25. [quote][quote]بسم الله سلام شما هم اون چیزیو که توی گفتگوی ویژه خبری دیشب نشون داد دیدید؟ !!! ویدئو از فرود آوردن سنتینل در فرودگاه طبس از دوربینهای بیرونی به اضافه .... ویدئوی فرود از دوربین داخل هواپیماااااا!!!!! [/quote] جاااااااااان !!!! کجاش نشون داد که چند نفر از اعضای سایت که داشتن می‌‌دیدند این ویدئو را ندیدند ؟ شاید اون تصویر فرود که خود آمریکا یها گرفتن را میگویید ؟ در ضمن این پهباد بین طبس و کاشمر فرود آماده نه در فرودگاه طبس ![/quote] مطمئن نیستم که تو گفتگوی ویژه خبری بود یا قبلش، اما تصویر فرود از دوربینهای درونی بود. البته من فقط تصویر را دیدم و صدا را نمی شنیدم [size=9](به دلیل حضور در یک مهمانی! )[/size] یعنی این را خود آمریکایی ها منتشر کرده بودند؟ یا جدید بود؟