eco14477
Members-
تعداد محتوا
46 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
اعتبار در انجمن
0درباره eco14477
-
رتبه حساب کاربری
سرباز یکم
-
درسال1939میلادی سربازان سرخ به دستوراستالین به کشورکوچک فنلاند حمله ور شدند.استالین انتظاریک پیروزی سهل الوصول وادغام یک کشوردیگررابه امپراطوری خودداشت ولی نتیجه برخلاف انتظاراوبودسربازان فنلاندی تحت فرماندهی فیلدمارشال کارل مانرهایم دست به مقاومت شدیدی برای نجات میهن خودزدنددراین نبردمعروفترین تک تیراندازتاریخ درمیان سربازان فنلاندی خدمت میکردکه نام مستعاراودرمیان سربازان مهاجم روس مرگ سفیدبود. سیموهایهادر17دسامبر1950در یک روستاکوچک واقع در نزدیکی مرز روسیه متولدشد. اودرسن20سالگی جهت گذراندن خدمت سربازی به ارتش فراخوانده شده وبادرجه گروهبانی ازخدمت ترخیص شدسپس به کشاورزی درزمین پدرخودپرداخت تااینکه14سال بعدبه دلیل حمله ارتش سرخ درسن34 سالگی دوباره به خدمت فراخوانده شده دریک واحد تک تیراندازمشغول انجام وظیفه شد: نکته جالب توجه این بودمردی که تبدیل به موفقترین تک تیراندازتاریخ گشت تنها160سانتیمترقد داشت. سیموهایها مجهزبه یک تفنگ موسین-ناگانت مدل82بدون دوربین به همراه یک مسلسل سوومی ام-31 بود هایها درمدت 100روز نبرد ملبس به لباس استتاری سفید ساعتها در دمای منهای20تا40درجه درمیان برفهابه کمین سربازان روسی می نشست اوبه یاری چشمان تیزبین وهدفگیری دقیق واستتارعالیبیشتراز 500سربازروسی رادرمدت100روزبه صورت مرگبارمورداصابت قراردادالبته تعداد542نفرسربازی که هایهاکشته است امارتاییدشده توسط خودروسها میباشدزیرابنابرگفته بعضی منابع تعداد سربازانی که هایها با موفقیت ازبین بردهه است بیش از700نفر اعلام شده است.درروزهای اخرجنگ در6مارس 1940 هایها به علت اصابت یک گلوله ازفاصله نزدیک که واردفک وصورت اوشده بشدت زخمی گردیده و توسط سربازان همقطار خودبه پشت جبهه منتقل شد.سیموهایها به دلیل شجاعتهای فراوان توسط مارشال مانرهایم به درجه ستوان دومی ارتقا پیداکرد.پس ازجنگ به پرورش سگهای ممتاز مخصوص شکار پرداخت وتبدیل به یک شکارچی جهانی گوزن گردید سپس به انتشارکتاب خاطرات خودپرداخت اودریک مصاحبه درسال1998 درموردعامل موفقیت یک تک تیرانداز فقط یک کلمه پاسخ داد:تمرین. سرانجام مردی که برای دفاع ازکشورخود بیش از500سربازدشمن راکشته بود به سن 97 سالگی در اوریل2002 دردهکده زادگاه خود به مرگ طبیعی درگذشت. منبع : CSA
-
نام.....................ملیت............زمان نبرد................تعداد کشته ها. سیموهایها..............فنلاندی.........جنگ بین روسیه وفنلاند........542نفر.......... ایوان سیدورنکو......روسی..........جنگ جهانی دوم.................500نفر.......... نیکولای ایلین........ روسی..........جنگ جهانی دوم.................496نفر........... کولبرتینوو.......... رو سی..........جنگ جهانی دوم................487نفر............. وی.ان.پچلینتسو.... رو سی..........جنگ جهانی دوم...............456نفر............. میخایل بودنکوو... رو سی..........جنگ جهانی دوم................437نفر............ فیودوراوخلوپکوو.. رو سی..........جنگ جهانی دوم...............429نفر............ فیودوردیجاچنکوو.. رو سی..........جنگ جهانی دوم...............425نفر............ واسیلی گولوسوو... رو سی..........جنگ جهانی دوم...............422نفر............ افاناسی گوردینکو.. رو سی..........جنگ جهانی دوم..............417نفر............ منبع : CSA
-
ابراهيم جعفري: امضاي توافقنامه امنيتي، آينده عراق را كاملا در اختيار آمريكا قرار ميدهد خبرگزاري فارس: نخست وزير سابق عراق با اشاره به توافقنامه امنيتي گفت: امضاي اين توافقنامه آينده اين كشور را در درازمدت به دست آمريكا خواهد سپرد و همان طور كه در ژاپن و آلمان رخ داد و پس از گذشت 60سال اين دو كشور قادر نيستند در يكي از بندهاي مورد توافق با آمريكا تغييري ايجاد كنند. به گزارش فارس، «ابراهيم جعفري» رئيس جريان جديدالتاسيس" جريان اصلاح ملي "در گفتوگو با پايگاه خبري "نيوزماتيك" با تاكيد بر اينكه "امضاي هر توافقنامهاي با آمريكا خارج از چارچوب سازمان ملل، به نفع عراق نيست"، گفت: تمديد سالانه حضور نيروهاي خارجي در عراق از سوي سازمان ملل براي مشروعيت بخشيدن به حضور اين نيروها و تداوم فعاليتشان در خاك عراق بهترين راه حل و گزينه است. جعفري تاكيد كرد، توافقنامه امنيتي طولانيمدت كه بين دولت عراق و آمريكا براي نهايي كردن نقاط اختلاف در اين توافقنامه در جريان است ،آينده كشور را براي سالهاي متمادي بدست نيروهاي آمريكايي ميسپارد و به نظاميان اين كشور در همه امور مصونيت ميدهد. وي بااشاره به توافقنامه امنيتي آمريكا با آلمان و ژاپن گفت: شصت سال پيش در آلمان و ژاپن چنين توافقنامهاي با آمريكا به امضا رسيد و تا به امروز نظاميان آمريكايي از حق مصونيت كامل در آن كشورها برخوردارند و اين دولتها قدرت نداشتند در اين مدت حداقل يكي از بندهاي امضا شده را تغيير بدهند. جعفري تصريح كرد، فعاليت در چارچوب سازمان ملل به ارتش عراق اين فرصت را ميدهد كه براي چندين سال به خودكفايي امنيتي برسند و در آن صورت نيازي به كمكهاي خارجي و امضاي توافقنامه امنيتي با هر يك از كشورهاي دوست عراق نخواهند داشت. نخست وزير سابق عراق تاكيد كرد، تمامي مسائل در اين امر خلاصه ميشود كه طرف آمريكايي به طور يكجانبه خواهان حضور نيروهايش در خارك عراق است. جعفري خاطرنشان كرد،آمريكا بايد درك كند كه مبادلات تجاري و فناوري در اولويت روابط عراق با آمريكا قرار است ولي نه بر اساس آنكه اين امر به حاكميت ملي عراق ضربه و خدشه وارد كند. نخست وزير سابق عراق گفت: اظهارات تلويحي آمريكا مبني بر بلوكه كردن داراييهاي عراق ناشي از سوء نيت طرف آمريكايي و تلاش براي فشار بر دولت عراق براي امضاي توافقنامه امنيتي بر اساس پيششرط اين كشور است. جعفري تصريح كرد ، نبايد آمريكا و جامعه جهاني با عراق همچون آلمان پس از جنگ جهاني دوم رفتار كنند. توافقنامه امنيتي كه قرار است بين عراق و آمريكا به امضا برسد بحث و مشاجرات زيادي را در سطح محافل سياسي و داخلي اين كشور به راه انداخت و بسياري از نمايندگان پارلمان و سياستمداران عراقي خواستار افشاي جزئيات اين توافقنامه و ارائه آن به ملت عراق پيش از امضاي آن هستند. بيشتر مراجع عراق نيز با صدور بيانيهاي امضاي اين توافقنامه را به ضرر عراق دانسته و آن را ناقض حاكميت اين كشور برشمردند.
-
دمیتری مدویدیف رییس جمهور روسیه روز سه شنبه اعلام کرد که سازمان فدرال امنیت روسیه "اف اس ب" طی سال جاری از فعالیت 120 سازمان تروریستی و افراط گرا جلوگیری کرده است. به گزارش «ریا نووستی» رییس جمهور روسیه در مراسم معرفی ژنرال ها و مسئولین نظامی جدید در کرملین اعلام کرد: مبارزه با گروهک ها و تشکیلات جنایی که برای بی ثبات سازی اوضاع در کشور و به ویژه در شمال قفقاز تلاش می کنند، از موضوعات محوری ارگان های امنیتی است. وی تاکید کرد که محل اصلی درآمد این گونه تشکیلات ها از فعالیت گروهک های فرامرزی، قاچاق سلاح و مواد مخدر تامین می شود. به اعتقاد وی توسعه و همکاری های بین المللی در این خصوص با ساختار کشورهای مشترک المنافع، سازمان همکاری های شانگهای و سازمان پیمان امنیت مشارکتی نیز اهمیت دارد.
-
یک سایت اسراییلی با چاپ مقاله یکی از نویسندگان ضمن گشودن باب جدیدی از همکاری با مجاهدین اعلام آمادگی کرد تا مقالات و نوشتههای نویسندگان هوادار این گروه بر ضد ایران را بطور کامل و دائمی در سایت خود منعکس کند. به گزارش «ریا نووستی» از پایگاه اطلاعرسانی "هابیلیان"، همکاریهای متقابل سازمان مجاهدین خلق ایران با اسرائیل که قبل از مرگ صدام حسین بصورت مخفیانه ادامه داشت، بعد از اعدام صدام گسترش یافته و ابعاد جدیدتری به خود گرفته است. بعد از سقوط صدام حسین سران این سازمان از لابی اسراییل درون دولت آمریکا وعدههای زیادی مبنی بر دریافت کمکهای مالی، سیاسی، تبلیغاتی و رسانهای دریافت کردند که تاکنون به تمامی این وعدهها جامه عمل پوشیده شده است. اولین کمک اسرائیل در این راستا ارائه خدمات رسانهای بوسیله یکی از شرکتهای اسرائیلی و از طریق شبکه ماهوارهای "هاتبرد"، که در مالکیت کشور اسرائیل است، برای تقویت پخش برنامههای تلویزیون مجاهدین بود. پیش از آغاز این همکاری برنامههای سازمان مجاهدین از طریق ماهواره "تل استار" پخش میشد که به سبب ضعف بنیه مالی مجاهدین دارای پوشش مناسبی نبود اما کارگزاران اسراییل از طریق شرکت RRST که مرکز آن در تلآویو است، اقدام به تقویت پخش برنامههای سازمان کردند. شایان ذکر است "مثال آلوسی"، نماینده پارلمان عراق نیز که مصونیتش چندی پیش به سبب سفر به اسرائیل و سخنرانی در یکی از مراکز نظامی آن کشور توسط نمایندگان عراق سلب شده بود در راستای تقویت همکاری سازمان مجاهدین خلق ایران با اسرائیل، با اجیر کردن نیروهای مجاهدین از آنها در راه کسب اطلاعات جاسوسی از ایران و انتقال این اطلاعات به سران اسراییل استفاده میکرد.
-
ویلنیوس، 9 مهر، خبرگزاری «ریا نووستی»/ دفتر مطبوعاتی وزارت دفاع لیتوانی روز سه شنبه اطلاع داد که آمریکایی ها گشت نظامی خود بر فراز آسمان کشورهای حاشیه دریای بالتیک (لتونی، لیتوانی و استونی) را امروز آغاز می کند و جایگزین آلمانی ها می شوند. مراسم تحویل ماموریت گشت از آلمان به آمریکا در فروگاه شائولای انجام می شود. وزارت دفاع لیتوانی اطلاع داد که این دومین گشت هواپیماهای آمریکا در چارچوب ماموریت کنترل بر آسمان کشورهای بالتیک است که اولین آن در ماه های اکتبر-دسامبر 2005 بود. این بار 100 نظامی ناتو و چهار جنگنده اف-15اس در آن شرکت دارند. سه کشور لتونی، لیتوانی و استونی در سال 2004 با ناتو درباره اجاره حلقه جنگنده ها برای گشت توافق کرده بودند. تا کنون به نوبت نیروهای هوایی بلژیک، اسپانیا، نروژ، آلمان و دانمارک بر فراز این سه کشور گشت نظامی انجام داده اند. یک چنین گشتی برای مالیات پردازان لتونی سالانه 4 میلیون دلار هزینه بر می دارد. هر نوبت گشت در کل بین 3 تا 4 ماه طول می کشد. مدت اعتبار توافقنامه کنونی در سال 2011 پایان می یابد و کشورهای بالتیک فعالانه مذاکراتی با ناتو برای تمدید آن تا سال 2018 میلادی انجام می دهند.
-
واشنگتن، 9 مهر، خبرگزاری «ریا نووستی»/ "روبرت گیتز" وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا ضمن سخنرانی در برابر دانشجویان دانشگاه دولتی دفاعی آمریکا اعلام نمود که این کشور قصد ندارد در آینده نزدیک جنگی را با هدف تغییر رژیم در هیچ کشوری راه بیندازد. وی گفت: "بعید است که آمریکا در آینده نزدیک عراق و یا افغانستان دیگری را تکرار کند و تغییر رژیم به کمک نیروی نظامی که بدنبال آن باید دولت جدیدی "زیر آتش" ایجاد کرد". به گفته وی، با توجه به ادامه یافتن عملیات در عراق و افغانستان، در حال حاضر برای ارتش آمریکا دشوار خواهد بود که جنگی جدی را به روش های معمولی انحام دهد. اما وی ضمن صحبت درباره خلیج فارس، تنگه تایوان و شبه جزیره کره خاطر نشان نمود که پنتاگون نیروی کافی برای "تنبیه متجاوزین" را دارد. در عین حال رئیس پنتاگون گفت که اکنون نه کشورهایی که قدرت می گیرند و بلکه سازمان های تروریستی که "در محدوده کشوری ضعیف پناه یافته و از طریق هرج و مرج و بی ثباتی اجتماعی نیرو می گیرند"، تهدید اصلی برای آمریکا هستند.
-
دوست دارم تنها يك گلوله به گلويم بخورد گفت: توي دنيا بعد از شهادت، تنها يك آرزو دارم.دوست دارم يك گلوله بخوره به گلوم. تعجب كرديم. گفت: يك صحنه از روز عاشورا هميسه قلب منو آتيش مي زنه! اشاره كرد به جريان بريده شدن گلوي حضرت علي اصغر(عليه السلام) *زندگينامه روستاي "گلبوي كدن" سال 1331 پذيراي حضور نوزادي به نام عبدالحسين شد. باد وباران، گرما وسرما آمدو رفت وكودك به گرماي محفل علم رسيد. سال چهارم دبستان بود كه ه خاطر بيزاري از عمل زشت معلم طاغوتي و فضاي نامناسب، درس ومدرسه را رها كردو در زمين هاي كشاورزي مشغول كار شد. مأوايش تنها مسجد محل شد ولي همچنان در مبارزه با طاغوت ثابت قدم بود ودر دوران خدمت سربازي به جرم پايبندي به اعتقادات ديني مورد اهانت و آزار افسران ونظاميان قرار گرفت. سال 1347 با خانواده اي روحاني وصلت كرد كه شروع انجام مبارزات او گرديد. اعتراضاتش بر خدعه هاي نظام از جمله اصلاحات ارضي منجر به ترك محل زندگي در مشهد شد. پس از چندي به كار بنايي مشغول گرديد و به مرور زمان در كنار كار مشغول خواندن دروس حوزوي شد ولي به علت اوج گرفتن مبارزات، زندان هاي پي در پي، شكنجه هاي ساواك وپيروزي انقلاب اسلامي و ورودش در گروه ضربت سپاه پاسداران از ادامه تحصيل بار ديگر باز ماند. با شروع جنگ تحميلي در اولين روزهاي دفاع به جبهه رفت وبا رشادت هايي كه از خود نشان داد مسئوليت هاي مختلفي بر عهده گرفت كه آخرين مسئوليتش قبل از عمليات خيبر، فرماندهي تيپ18 جواد الائمه(ع) بود وبا همين سمت در 23/12/1363 در عمليات بدر با رمز" يا فاطمة اازهرا(س)" نشان شهادت را در بي نشاني پيكر مطهرش يافت و فرزندانش مرثيه خوان لحظه هاي فراق شدند. *خاطرات: **صورتش را كه ديدم جاخوردم. اندازه چند سال پير شده بود. ساواكي ها يك دندان سالم هم توي دهانش باقي نگذاشته بودند؛ چند وقت مجبور شد دندان مصنوعي بگذارد. آن روز هر چه اصرار كردم برايم بگويد چه بلاهايي سرش در آورده اند، فقط گفت: چيز خاصي نبوده. يك بار كه داشت براي چند تا از دوستانش تعريف مي كرد، اتفاقي حرف هايش را شنيدم. شكنجه هاي وحشيانه اي داده بودندش؛ شكنجه هايي كه زبان ا گفتنش شرم دارد و قلم از نوشتنش عاجز است. او مي خنديد ومي گفت. من گريه مي كردم ومي شنيدم. **روزي كه آزاد شد، همسايه ها خوشحالي مي كردند. يكي شان هم شيريني داد؛ خودش ولي ناراحت بود وغمگين. فكر مي كردم ناراحتي اش مال بلاهايي است كه سرش آورده بودند. همين را به اش گفتم. گفت: اونا كه ناراحتي نداره. گفتم: پس براي چي ناراحتي؟ گفت: براي اينكه شهيد نشدم. گفت: اگر شهيد مي شدم جاي شيريني دادن داشت؛ ولي حالا كه از زير دست اون جلادا زنده برگشتم و توفيق شهادت نداشتم؛ بايد خرما بدن! **خبرهاي نگران كننده اي از منطقه مي رسيد. مي گفتند درگيري ها شديد است. يك گوسفند نذر كردم؛ نذر سالم برگشتن عبدالحسين. از جبهه كه آمد موضوع را به اش گفتم. خودش يك گوسفند خريد. در و همسايه و بعضي از فاميل ها گوسفند را ديده بودند. فهميده بودند نذري است منتظر رسيدن گوشتش بودند. گوسفند را كه كشتيم، عبدالحسين چيزي براي خودمان نگه نداشت. تمام گوشت ها حتي جگر وكله پاچه اش را به صورت مساوي تقسيم كرد. بعد همه آنها را ريخت داخل يك گوني. گوني را گذاشت ترك موتور گازي اش و راه افتاد. فكر كرده بودم خودش مي خواهد آنها را ببرد در خانه دوست وآشنا. ولي اين كار را نكرده بود. وقتي به اش اعتراض كردم، گفت: مگه شما گوسفند را في سبيل الله نذر نكردي؟ گفتم: خوب چرا. گفت: خوب گوشتش بايد مي رسيد دست كساني كه به نون شب شون محتاج بودن. گفت: ما الحمدلله نه خودمون به نون شب محتاجيم، نه دوست وآشناهايي كه داريم. **هم براي او مثل روز روشن شده بود، هم براي من، تا وقتي كه جبهه بود، مشكلاتمان خيلي كمتر بود وزندگي مان آرامتر. همين كه مي آمد مرخصي، مشكلات هم يكي بعداز ديگري شروع مي شد؛ بچه ها مريض مي شدند، وسايل خانه خراب مي شد وخيلي چيزهاي ديگر پيش مي آمد. طوري مي شد كه گاهي به شوخي به اش مي گفتم: نمي شه شما همين مرخصي را هم نياي! هميشه مي گفت: من شما را سپردم به امام رضا (ع)، براي همين هم مطمئنم وقتايي كه توي خونه نيستم، مشكلات و گرفتاري هاتون خيلي كمتر مي شه. **فرمانده پسرم بود. شنيدم بدجوري مجروح شده. آورده بودندش مشهد. رفتم عيادتش. صورتش نوراني بود و روحيه اش عالي. از حال وهوايش معلوم بود مال اين دنيا نيست. بعد از سلام واحوالپرسي، صحبت را كشيدم به بهشت وحوريه هاي بهشتي. گفتم: خلاصه حاج آقا رفتي اون دنيا يكي شون هم براي ما بگير. خنديد وگفت: ما صد تا حوريه اون دنيا رو به همين زن خودمون نمي ديم. گفت: اگر اون مثل شير مواظب بچه هاي من نباشه، توي جبهه هيچ كاري از من برنمي آد. **پدرش بيشتر از شصت سال داشت. عبدالحسين هر بار كه مي ديدش، به اش مي گفت: بابا وسايلت را جمع كن كه اين بار مي خوام با خودم ببرمت جبهه. او زير بار نمي رفت. مي گفت: از من سن وسالي گذشته؛ جنگ مال شما جوون ترهاست. عبدالحسين مي گفت: خدمت به اسلام پير وجوون نمي شناسه. يك بار از سر اعتراض به اش گفتم: اين پيرمرد بنده خدا رو مي خواي ببري جبهه كه چي بشه؟ گفت: خيلي دوست دارم ببرمش اونجا كه شهيد بشه. آخرش هم يك بار هر طور بود، راضي اش كرد وسه چهار ماهي بردش جبهه. **تشريح عمليات مي كرديم. بچه هاي ارتش هم بودند. همه صحبت ها حول وحوش مسايل تاكتيكي مي گرديد، واينكه؛ ما چه داريم، دشمن چه دارد. نوبت عبدالحسين رسيد، بلند شد ايستاد. گفت: بحث هاي تاكتيكي واين حرف ها، نبايد مارو مغرور كنه؛ نگيد عراق تانك داره ماهم داريم. رفت سراغ جنگ هاي صدر اسلام؛ جنگ احد. از غروري گفت كه باعث شكست نيروهاي اسلام شد، و درباره عقيده ومعنويت حرف زد. بعد هم شروع كرد به مقايسه سپاه امام حسين(عليه السلام) وسپاه يزيد(لعنة الله عليه). طولي نكشيد كه زد به صحراي كربلا و بعد هم به گودي قتلگاه. حالا همه بدون استثناء داشتند زار زار گريه مي كردند. صداي عبدالحسين بلند تر شده بودو لرزان تر. گفت: اسلحه ووسيله درسته كه بايد باشه، ولي اون نيرويي كه مي خواد ماشه آرپي چي را فشار بده، بايد قلبش از عشق امام حسين(ع) پر شده باشه وگرنه نمي تونهجلوي تانك هاي پيشرفته دشمن را بند بياره. **وسط جلسه براي كادر فرماندهي ميوه آوردند. بچه ها خسته بودند وگرسنه. آمدند مشغول خوردن بشوند، عبدالحسين نگذاشت.به مسئول تداركات گفت: اين ميوه رو براي همه گرفتي يانه؟ گفت: نه حاج آقا اين سهم بچه هاي فرماندهيه كه بيشتر از بقيه زحمت مي كشند. عبدالحسين ناراحت شد. گفت: ما اينجا نشستيم وداريم نشه مي كشيم؛ نيروهاي ديگه هستن كه بايد اين نقشه ها رو عملي كنند و برن توي دل دشمن. آن روز تا براي همه ميوه نگرفتند لب به ميوه ها نزد. **خانه ما آفتاب گير بود. از اواسط بهار تا اوايل پاييز من وچند تا بچه قد ونيم قد، دايم با گرما دست وپنجه نرم مي كرديم. فقط يك پنكه درب وداغان داشتيم. من نمي دانستم عبدالحسين فرمانده گردان استف ولي مي دانستم حقوق او كفاف خريدن يك كولر را نمي دهد. يك روز اتفاقي فهميدم از طرف سپاه تعدادي كولر به او داده اند تا به هر كس خودش صلاح مي داند بدهد. بعضي از دوستانش واسطه شده بودند تا يكي از آنها راببرد خانه خودش. قبول نكرده بود. به اش اصرار كرده بودند. گفته بود: اين كولرها مال اون خانواده هاييه كه جگرشون داغ شهيد داره، تا وقتي اونا باشن، نوبت به خاوادن من نمي رسه. **از سر شب رفته بوديم شناسايي. وقتي برگشتيم، گفتند: جلسه است. جلسه تا يك ساعت به اذان صبح طول كشيد همين كه پام رسيد به چادر، مثل جناه ها ولو دم روي زمين. عبدالحسين ولي نخوابيد. آستين ها را زد بالا ورفت پاي منبع اب. از صبح فشار كار بيشتر از همه روي دوش او بود، ولي ايستاد به نماز. اذان صبح هم آمد مارا بيدار كرد. بعد نماز باز كار بود وفعاليت. **قبل از عمليات ميمك بود. دلم آرام نداشت. عبدالحسين انگار فهميد اين را. بدون مقدمه گفت: من با تمام وجود به آيه" وما رميت اذ رميت، ولكن الله رمي" اعتقاد دارم. گفت: توي عمليات ها مطمئنم اين خداست كه گلوله من رو به هدف مي نشونه. داشتم نگاهش مي كردم. پرسيد: قرآن داري همرات؟ يك قرآن جيبي كوچك داشتم. گفتم: آره. گفت: براي اينكه حرفم به ات ثابت بشه، همين الان قرآنت را دربيار وباز كن، اگر اين آيه نيومد. قرآن را در آوردم. بسم الله گفتم وبازش كردم. آمد:" وما رميت اذ رميت، ولكن الله رمي". **گفت: توي دنيا بعد از شهادت، تنها يك آرزو دارم. گفتم: چه آرزويي؟ گفتك دوست دارم يك گلوله بخوره به گلوم. تعجب كرديم. گفت: يك صحنه از روز عاشورا هميسه قلب منو آتيش مي زنه! اشاره كرد به جريان بريده شدن گلوي حضرت علي اصغر(عليه السلام) و اين كه امام حسين (عليه السلام) خون مقدس او را به آسمان پاشيدند و گفتند: خدايا قبول كن. عمليات ولفجر يك مجروح شد. گلوله اي تو آخرين حد بردش. خورده بود به گلوش. وقتي مي بردندش عقب؛ از گلوش داشت خون مي امد. مي گفت: ديگه غير از شهادت آرزويي ندارم. با تشكر از گروه فتح الفتوح منبع : Fars News Agency
-
* ديدگاه دقيق امام (ره) ارتش را منسجم كرد جانشين فرمانده كل ارتش با اشاره به وضعيت ارتش در مقطع شروع جنگ تحميلي خاطرنشان كرد: بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تعداد زيادي از فرماندهان ارتش يا فرار كردند و يا اعدام شدند ولي ارتش ساختار محكمي دارد كه حتي اگر تكهاي از آن جدا شود به سرعت خود را ترميم ميكند. وي گفت: اتفاقاتي كه در اوايل انقلاب در ارتش افتاد، تا حدي طبيعي بود ولي همان گونه كه مقام معظم رهبري نيز فرمودند: "هر سازمان ديگري به جاي ارتش بود، در زير اين فشارها چندين بار مضمحل ميشد." موسوي، ارتش را يك سازمان منسجم و ديسيپلينمحور عنوان كرد و افزود: اين نظم و انضباط و اطاعت پذيري از فرمانده از همان ابتداي آموزش به نيروها آموزش داده مي شود. وي ادامه داد: با پيروزي انقلاب اسلامي، رهبري به دست مجتهدي افتاد كه ما طي 15 سال قبل از آن، تنها به عكس او نگاه كرده و گريه ميكرديم. امير موسوي در خصوص ديدگاههاي نظامي بنيانگذار انقلاب اسلامي نيز گفت: امام (ره) با اينكه هيچ دوره نظاميگري نديده بود ولي بسيار خوب ميدانست كه دست بر چه نقاطي بايد بگذارد و به همين خاطر هم بود كه در همان سال اول، موضوع لزوم اطاعت از فرمانده، انسجام، رژه منظم و روز ارتش را حكم كردند. * كمكهاي مردمي به جبههها يك ژست تبليغاتي نبود امير موسوي با بيان اينكه نيروهاي مسلح كشور در طول 8 سال دفاع مقدس هرآنچه داشتند، پاي كار آوردند، اظهار داشت: صرف نظر از تعداد كمي از افرادي كه به دليل عدم شناخت لازم از واقعيتها و يا از روي ترس، با جنگ بيگانه بودند، همه كشور در حال جنگ بود و پشتيبانيهايي كه در همان موقع از سوي مردم صورت ميگرفت به هيچ وجه قابل مقايسه با توان رزمي نيست. وي افزود: اينكه گفته ميشود مثلا يك پيرزن براي پشتيباني از رزمندگان يك تخم مرغ اهدا كرد، اين يك ژست تبليغاتي نيست بلكه واقعا اتفاق افتاد. خود من يك مرتبه در سنگر يك بسته حاوي 10 عدد پسته، سه شكلات و يك نامه دريافت كردم كه از متن نامه به راحتي ميشد فهميد نويسنده آن دانشآموز ابتدايي است. موسوي ادامه داد : آن بسته به هيچ عنوان قابل مقايسه با توان رزمي نيروها نبود ولي آيا اين كمكهاي از عمق دل، در پيروزيها نقش نداشت؟ من معتقدم كه نقش اساسي داشت. * رزمندگان به خاطر وفاداري به امام (ره) ميجنگيدند جانشين فرمانده كل ارتش با بيان خاطرهاي از دوران دفاع مقدس در خصوص وفاداري نيروها به امام خميني(ره) گفت: سال 60 در نزديكي ارتفاعات الله اكبر نوجواني را ديدم كه شايد قدش كمي از اسلحه كلاشينكف بلندتر و لباس استتار پوشيده بود. از او پرسيدم اهل كجايي؟ گفت: نزديك زابل. پرسيدم چرا آمدي اينجا؟ جواب داد: به خاطر امام (ره). گفتم: امام را كجا ديدي، در تلويزيون؟ گفت: نه. بعد عكسي از حضرت امام (ره) را از جيبش درآورد و گفت: اين امام من است. امير موسوي افزود: آن جوان حتي امام را هم نديده بود ولي تا اين حد به ايشان وفادار بود. * ارتش و سپاه هيچ عمليات مستقلي در جنگ تحميلي نداشتند معاون سابق هماهنگ كننده كل ارتش با بيان اينكه در عملياتهاي زميني، ارتش و سپاه هيچ عمليات مستقلي نداشتند، يادآور شد: منحصر كردن جنگ به ارتش و سپاه، ظلم به تاريخ، ملت، اهداف و آرمانها است چرا كه اين دو سازمان هيچ عمليات مستقلي بدون كمك مردم و نيروهاي بسيج در طول هشت سال دفاع مقدس نداشتند. وي همچنين با ياد آوري نقش موثر جهاد سازندگي در هشت سال دفاع مقدس گفت: اگر نقش جهاد در طول اين سالها بيشتر از ارتش و سپاه نبود كمتر از آنها نيست و متاسفيم كه در طول سالهاي بعد از جنگ، عملكرد جهاد سازندگي را فراموش كردهايم. وي ادامه داد: شايد به دليل ادغام جهاد سازندگي در يك سازمان ديگر باشد كه باعث شده تا عملكرد اين نهاد انقلابي از يادها برود. * نزديكي ارتش و سپاه اوج هنر شهيد صياد بود موسوي با اشاره به برخي اختلاف نظرهاي سالهاي ابتدايي جنگ بين ارتش و سپاه اظهار داشت: ما در ارتش نيز فرماندهاني داشتيم كه حاضر به كار با سپاه نبودند. وي گفت: ما بايد مسايل مربوط به آن سالها را در شرايط زمان خود مورد بررسي قرار دهيم، مدل اين دو سازمان با هم متفاوت بود و اين تفاوت بر ديدگاه برخي افراد نيز تاثير گذاشته بود. جانشين فرمانده كل ارتش خاطرنشان كرد: نزديكي اين دو سازمان در آن سالها كار بسيار سختي بود كه انجام آن اوج هنر شهيد صياد شيرازي بود كه با كمك فرمانده وقت كل سپاه موفق به انجام آن شد. وي ادامه داد: صياد شيرازي فرمانده خوشنام و خوش سابقهاي بود كه چون از اساتيد مركز توپخانه نيز به حساب ميآمد، اكثر نيروها از شاگردانش بودند كه به همين خاطر مورد احترام فراوان بود. از سوي ديگر صياد شيرازي كسي بود كه براي كمك به حل غائله كردستان به منطقه رفت و زحمات زيادي كشيد و در پي اختلاف با بني صدر، دو درجه او را گرفتند كه همه اينها بر محبوبيت صياد مي افزود. * خاطرهاي از سرلشكر صفوي امير موسوي با ذكر خاطرهاي از زبان سرلشكر رحيم صفوي فرمانده سابق كل سپاه گفت: سردار صفوي در مقطعي قبل از انقلاب افسر وظيفه در تيپ 55 هوا برد ارتش بوده و با موضوعات نظامي اشنايي داشت. ايشان برايم تعريف كرد كه سرهنگ لطفي از اميران بازنشسته ارتش كه فرماندهي لشكر 16 زرهي ارتش را بر عهده داشت در دوران جنگ، براي بازديد به منطقه تحت مسئوليت سردار صفوي آمده بود و از او خواسته بود تا از روي نقشه، منطقه را برايش توجيه كنن. سردار صفوي نيز اين كار را انجام داده و مورد تشويق امير لطفي قرار گرفته بود. سپس سردار صفوي به گفت بود: ميتوانم يك سوال از شما بپرسم؟ امير لطفي هم اجازه داد. سرهنگ لطفي بيشتر اوقات عينك آفتابي به چشم داشت و دستكش به دست ميكرد. سردار صفوي پرسيد بود شما با اين عينك و دستكش، در صورت بروز درگيري، چطور ميخواهيد بجنگيد؟ امير لطفي هم در جواب گفته بود: من پوستم به نور حساس است و اگر از دستكش استفاده نكنم پوستم آسيب ميبيند، حالا اگر خدا قسمت كرد و براي جنگيدن در كنار هم بوديم، مي بيني كه ما هم چگونه ميجنگيم. كه بعدها هم چندين بار سردار صفوي و امير لطفي در كنار هم حماسه هاي بزرگي آفريدند. * پاسخ امام (ره) به يك استفتاء جنگي امير موسوي با بيان اينكه خيلي از ما فيل جنگ را در تاريكي لمس كرديم، گفت: شايد خيلي از مسئولان و نيروها درك و ديدگاه درستي از جنگ نداشتند و همين امر در روند جنگ نيز حداقل در سال هاي ابتدايي تاثير مي گذاشت. وي افزود: به همين خاطر بود كه عدهاي با همين ديدگاه نامهاي به امام (ره) نوشتند و گفتند كه اگر بخواهيم به برخي از طرحها عمل كنيم شكست خواهيم خورد و نظر امام (ره) را در اين رابطه خواسته بودند، امام نيز در جواب فرمودند: "اطاعت از فرمانده حتي اگر منجر به شكست شود واجب است و تخطي جايز نيست". اين مسئله نشاندهنده دقت حضرت امام(ره) در خصوص مسايل مربوط به ارتش بود و اين قدرت معنوي فوقالعاده بالاي ايشان در انسجام هرچه بيشتر ارتش موثر بود. * نظرات ارتش در مورد جنگ اكثرا محرمانه است جانشين فرمانده كل ارتش در پاسخ به اين سوال كه چرا ما در مقاطعي مانند پايان جنگ، اظهار نظري از سوي ارتش نميبينيم، تاكيد كرد: ارتش در تمام معادلات نظامي حرف براي گفتن دارد و اين طور نيست كه بينظر بوده باشد ولي اسناد ارتش گاهي حتي بعد از 50 سال هم چاپ نميشود. امير موسوي وضعيت ارتش را در طول زمان، آهسته و پيوسته خواند و گفت: غير از اوائل دفاع مقدس كه از دانش آموزان دانشگاهي افسري براي جنگ استفاده شد، ديگر در اوج جنگ نيز حتي يك ساعت از آموزش دانشگاه افسري كم نگذاشتند. وي گفت: من هم نميدانم ارتش در خصوص پايان جنگ چه نظري داشت ولي فكر ميكنم آنها با فراز و فرود زيادي مواجه نشدند و نظر شخصي من اين است ارتش نظر قاطعي در مورد ادامه جنگ نداشت و اين در حالي است كه فرماندهان ارتش، قطعا برآورد وضعيت را به مقامات عالي رتبه ميدادند؛ كاري كه حتي امروز هم انجام ميشود. رييس سابق ستاد مشترك ارتش در خصوص حضور كمرنگ فعاليتهاي ارتش در دوران دفاع مقدس در رسانهها نيز اظهار داشت: اين اتفاق امروز هم ميافتد و در مقاطع مختلف كه اظهار نظرهايي در خصوص برخي موضوعات ميشود، برخي ميگويند پس چرا ارتش نظري نميدهد؟ حتي گاهي اين سوال براي پرسنل خود ما هم بوجود ميآيد. *گفتگو از مهدي بختياري
-
جانشين فرمانده كل ارتش در گفتگوي مشروح با فارس: خيليها فيل جنگ را در تاريكي لمس كردهاند خبرگزاري فارس: جانشين فرمانده كل ارتش با بيان اينكه خيلي از ما فيل جنگ را در تاريكي لمس كرديم، گفت: در نگاه كلي بايد تاكيد كنم كه ما هيچ عمليات ناموفقي در دوران جنگ نداشتيم چراكه برخي از عملياتهاي به ظاهر ناموفق نيز در تبديل روحيه پدافندي به آفندي و بالا بردن وحدت و هماهنگي نيروها تاثير زيادي داشت. امير سيدعبدالرحيم موسوي جانشين فرمانده كل ارتش در سال 58 وارد اين نيرو شد و دورههاي افسري خود را با موفقيت در دانشگاه افسري امام علي (ع) به پايان رساند. وي دورههاي تخصصي خود را در لشكر 28 كردستان گذراند و در طول 8 سال دفاع مقدس نيز با حضور در اين لشكر و انجام عملياتهاي موفق در منطقه كردستان، يكي از فرماندهان موفق و غيور ارتش به شمار ميآمد كه بارها به خاطر اين رشادتهاي خود مورد تقدير قرار گرفت. امير موسوي پس از دوران دفاع مقدس با طي دورههاي عالي دانشگاه افسري امام علي (ع)، مسئوليتهايي چون فرماندهي تيپ را در نيروي زميني ارتش بر عهده داشت و در زمان غائله طالبان نيز با توجه به حساسيت منطقه به عنوان فرمانده ارشد ارتش در منطقه شمال شرق كشور منصوب شد. وي پس از حضور موفق در شمال شرق كشور به عنوان جانشين معاونت عمليات ارتش منصوب شد و پس از دريافت مدرك دكترا از دانشگاه عالي دفاع ملي به فرماندهي دانشگاه افسري امام علي (ع) ارتش منصوب شد. امير موسوي پس از تصدي مسئوليت معاونت طرح و برنامه نيروي زميني ارتش، در سال 84 با حكم مقام معظم رهبري به عنوان رئيس ستاد مشترك ارتش منصوب شد و اكنون نيز در مسئوليت جانشين فرمانده كل ارتش به ادامه خدمت در ارتش جمهوري اسلامي ايران ميپردازد. جانشين فرمانده كل ارتش در گفتگوي مشروح با فارس به برخي از سوالات پيرامون نقش ارتش در دوران دفاع مقدس و مشكلات اين نيرو در آن دوران پرداخته است. * برخي بي عقليها و خيانتها به ارتش ضربه زد جانشين فرمانده كل ارتش با تاكيد بر اينكه برخي بي عقليها و خيانتها مانند تقليل سربازي به يك سال و اينكه هر كس برود در محل تولد خودش خدمت كند يا لغو قراردادهاي خريد تجهيزات موجب تضعيف ارتش در دوران پيش از جنگ شد، تصريح كرد: از اينها كه بگذاريم فرماندهي بني صدر نيز بر مشكلات افزود، چون بنيصدر حكم فرماندهي كل قوا را از امام (ره) گرفته بود همه خود را ملزم به اطاعت از او ميدانستند و اين در حالي بود كه بني صدر كمترين اطلاعي از مسائل نظامي نداشت و به همين خاطر برخي به هر نحو كه ميشد، با او مخالفت ميكردند. وي گفت: به همين دليل بود كه مقام معظم رهبري كه آن موقع نمايندگي امام (ره) در شوراي عالي دفاع را بر عهده داشتند، دستور ايشان مبني بر عمليات آزادسازي سوسنگرد را شبانه به تيپ 92 زرهي ارتش ابلاغ كردند تا بني صدر مطلع نشود. * هيچ عمليات ناموفقي در دوران جنگ نداشتيم امير موسوي با بيان اينكه بني صدر لطمات زيادي به جنگ زد، اظهار داشت: در حالي كه حضرت امام تلاش ميكرد تا در جامعه و در بين مسئولان وحدت ايجاد كند، ولي بني صدر هر روز كار را خرابتر ميكرد ولي با اين حال معتقدم نبايد تمام شكست هاي آن مقطع را به گردن او انداخت. وي افزود: جدا از كارشكنيهاي بنيصدر، شكست هاي سال اول جنگ تا حدي طبيعي بود و بايد ديد ما در سال اول جنگ چه اهدافي را دنبال ميكرديم. اين فرمانده عالي رتبه ارتش با بيان اينكه امروز وقتي عملياتي مثل كرخهنور را با عمليات بزرگي مانند ثامن الائمه مقايسه مي كنيم، مي گوييم آن عمليات ناموفق بود، تصريح كرد: برخي از عملياتهاي سال اول را با هدف تبديل روحيه پدافندي به آفندي انجام داديم و از آن گذشته ما بسياري از مسائل را كه بلد نبوديم در همان مقطع ياد گرفتيم لذا هر كدام از اين عملياتها در افزايش توان كشورمان نقش مثبت داشت. وي با تاكيد بر اينكه بني صدر در طراحي عملياتها نقش چنداني نداشت، خاطرنشان كرد: ولي به هر حال بنيصدر، فرمانده كل قوا بود و عملكرد و تصميمگيري هاي او در نتيجه عملياتها موثر ميگذاشت. امير موسوي افزود: به همين دليل بود كه بعد از عزل بنيصدر تغييرات زيادي در لشكرها به وجود آمد و بجز لشكرهايي مثل لشكر 21 كه در كردستان بود و لشكر 77 ثامن الائمه(ع)، بقيه لشكرها دچار تغييرات زيادي شدند.
-
اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران I
eco14477 پاسخ داد به SAEID تاپیک در اخبار نظامی
با عرضه توليدات هوايي وزارت دفاع ايران در نمايشگاه هوا فضاي اوكراين شركت كرد خبرگزاري فارس: نمايندگان ايران براي اولين بار در ششمين نمايشگاه بينالمللي هوا فضاي اوكراين شركت كردند. به گزارش خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، ششمين نمايشگاه بينالمللي هوا فضاي اوكراين با حضور بيش از 220 شركت داخلي و خارجي در كييف در حالي برگزار شد كه نمايندگاني از 22 كشور جهان از جمله جمهوري اسلامي ايران، آخرين دستاوردها و فناوريهاي خود را در زمينه صنعت هواپيماسازي در معرض ديد عموم قرار دادند. شركت هواپيماسازي ايران (هسا) به نمايندگي از وزارت دفاع كشورمان در اين نمايشگاه شركت داشته و جديدترين طرحها و توليدات هوايي ايران را به نمايش گذاشت. ايران و اوكراين هم اكنون در حال ساخت مشترك هواپيماهاي ايران 140 هستند كه به زودي چند فروند از آن عملياتي خواهد شد. اين اولين بار است كه نمايندگاني از كشورمان در نمايشگاه بينالمللي هوا فضاي اوكراين شركت كردند. پرواز هواپيماها و بالگردهاي مختلف و همچنين به نمايش گذاشتن بزرگترين هواپيماي باري جهان با نام آنتونوف 225 با وزن كلي حدود 600 تن كه فقط يك فروند از آن ساخته شده و اكنون در اختيار اوكراين است، از جمله برنامه هاي اين نمايشگاه بوده است.- 6,703 پاسخ ها
-
- اخبار داخلی
- نظامی
- (و 10 بیشتر)
-
برخي از انواع PGM که در جنگ هاي اخير مورد استفاده قرار گرفته اند عبارتند از: 1- بمبهاي ليزري بمبهاي ليزري پرتعدادترين PGM هاي در اختيار ارتش ايالات متحده هستند. در طول جنگ خليج فارس، بمبهاي ليزري عليه اهداف استراتژيک عمدتا توسط هواپيماهاي F-111F و F-117 و بعضا A6-B حمل ميشدند. البته هر سه اين هواپيماها هم اکنون از خدمت بازنشسته شدهاند. در جنگ خليج فارس فقط 229 هواپيماي امريکايي قادر به حمل و پرتاب بمبهاي ليزري بودند، اين تعداد تا سال 1996 به 500 فروند رسيد و در حال حاضر بسياري از هواپيماهاي جنگي اين کشور قادر به حمل و پرتاب انواع بمبهاي ليزري ميباشند و البته بمبهاي ليزري با محدوديت هايي نيز مواجه هستند. مهمترين آنها کارايي بسيار پايين در شرايط بد جوي است (باران، ابر، غبار، دود و ...) با این وجود در حال حاضر دقیقترین سیستمهای تسلیحاتی ایالات متحده همین بمبهای لیزری هستند که در شرایط آب و هوایی مناسب دقتی در حدود 8 تا 10 فوت (2.4 تا 3 متر ) دارند. از دیگر محدودیتهای این بمبها آن است که در یک هدفگیری بمبهای رها شده فقط به سمت یک هدف قابل روانهسازی هستند. آن هم هدفی است که توسط نشانهگذار لیزری برای بمبهای مورد نظر رنگ شده است. 2- موشكهاي كروز استفاده از موشكهاي كروز كه نوعي PGM به شمار ميروند و استفاده از آنها در جنگهاي آمريكا به طور تصاعدي افزايش داشته است، در حال حاضر بسيار ارزانتر و سهلتر از گذشته شده است. هرچند همچنان این موشکهای کروز جز گران قیمتترین و پرهزینهترین سیستمهای تسلیحاتی هدایت شونده به شمار میروند. در گذشته، بهكارگيري نسلهاي پيشين اين موشكها (كه در جنگ اول خليج فارس مورد استفاده قرار گرفت) مستلزم استفاده از نقشههاي دقيق پستي و بلنديهاي مسير بوده كه براي يك عمليات خاص نقشهاي با 100 ميليون Data Point را شامل ميشد. اين نقشه براي استفاده در سيستم هدايت TERCOM اين موشكها مورد استفاده قرار ميگرفت (شكل 7). اين درحالي است كه پس از تجربه جنگ خليج فارس، با ارتقاي تكنولوژي در دو دهه اخير، سيستمهاي هدايت بسيار ارزانتري بر مبنايGPS طراحي شده و هماكنون موشكهاي كروز بر پايه اين سيستمها در اختيار ايالات متحده ميباشند. بنابراين دشمن احتمالي ميتواند به تعداد زياد از اين موشكها استفاده كند و محدوديتي به لحاظ نقطه پرتاب و مسير پرتاب ندارد. بدين ترتيب ميتواند آن را در اختيار ساير كشورها يا گروهها قرار داده و از آنها براي پرتاب استفاده كند. اين موشكها بسيار چابكتر (Agile) از مدلهاي پيشين هستند چون نياز به نقشه مسير نداشته و به سرعت ميتوانند براي پرتاب آماده شوند. موشكهاي كروز هواپرتاب تاكنون به علت بزرگي و حجيم بودن امكان حمل و پرتاب از هواپيماهاي چابك و سريع را نداشتهاند و عموماً با استفاده از هواپيماهايي نظير بمب افكن B52 پرتاب ميشدهاند. اين موضوع در صورتي كه هدف مورد نظر در عمق زيادي از خاك باشد ميتواند براي بمبافكنها خطرآفرين باشد و احتمال پرتاب اين موشكها را كاهش دهد. همچنان كه در جنگهاي پيشين در عراق نيز تعداد موشكهاي CALCM پرتاب شده بسيار كمتر از موشكهاي تاماهاوك بود. عدم توازن در برابري ماشين جنگي ايالات متحده و شوروي سابق باعث توسعه ابزارها و تاكتيكهاي نبرد نامتقارن توسط ايالات متحده گرديد. يكي از مباني و در عين حال ابزارهاي اين منظور، تكنولوژي پنهانكاري و استفاده از عامل غافلگيري در تسليحات جديد بود. اين ايده پس از جنگ سرد نيز دنبال شد. به طوري كه يكي از نمودهاي آن موشكهاي كروز با تكنولوژي پنهانكاري و سرعت بالا( High Subsonicيا Supersonic) است كه در سالهاي اخير در دست تحقيق و توسعه بودهاند و نسل بعدي موشکهاي کروز به شمار ميروند. طبعاً بخشي از انگيزه توسعه اين موشكها پاسخ به تكامل سيستمهاي پدافندي شرقي بوده است (روسيه و چين). منبع: AVIA
-
PGM به موشک يا بمبي اطلاق مي شود که مجهز به سيستم هدايت و ناوبري در فاز نهايي پرواز باشد. سيستم هدايت يک PGM در فاز ترمينال به گونهاي است که علائم منتشره از سوي هدف در قالب امواج الکترومغناطيس (EMR) را از فاصله مشخصي از هدف حس کرده و بمب يا موشک را به سمت آن هدايت کند. در سال 1944، در زمان جنگ جهاني دوم براي تخريب و انهدام يک هدف نقطهاي بيش از 100 بمب افکن از زمين برخاسته و بالغ بر 600 بمب را روانه هدف ميکردند. در جنگ ويتنام چنين هدفي با نزديک به 170 بمب مورد تهاجم قرار ميگرفت و در نبردهاي دهه اخير براي نابودي هدفي مشابه تنها چند PGM به کار گرفته ميشده است. سلاحهاي دقيق علاوه بر آنکه از حجم نيرو و انرژي گسيلي به سمت هدف کاستهاند، باعث چابکي نيروها نيز شدهاند. به عنوان مثال تنها از طريق سه سورتي پرواز هواپيماي ترابري C-5 در روز کل مواد منفجرهاي که نيروهاي امريکايي در جنگ خليج فارس (1991) نياز داشتند به منطقه حمل مي شد. اينها از مزاياي غيرقابل اغماضي است که با پيشرفت سيستم هاي هدايت و کنترل به دست آمدهاند. البته با وجود اين مزاياي چشمگير، اهميت سلاحهاي دقيق به طور عملي در جنگ خليج فارس خود را اثبات نمود. اين نبرد شتاب حرکت به سمت استفاده از تسليحات هدايت شونده و دقيق را چندين برابر ساخت به طوري که: - نيروي هوايي آمريکا پس از اين نبرد تعداد پلاتفرمهاي حمل تسليحات هدايت شونده خود را 3 برابر نمود - حجم و تعداد PGM در ماشين جنگي ايالات متحده از قبل تا بعد از جنگ 25% رشد داشت. - نيروي هوايي ايالات متحده، توسعه انواع جديدي از PGM با دقت افزون تر، قابليت رهاسازي و پرتاب دورايستا و نيز قابليت پرتاب در شرايط بد آب و هوايي را در دستور کار قرار داد. برخي از انواع جديد PGM که پس از جنگ خليج فارس روند طراحي و توسعه آنها آغاز شد، عبارتند از (تقريبا همه موارد زير عملياتي شده اند): JSOW - يک سيستم رهاسازي بمب با برد کوتاه است که براي به کارگيري در شرايط بد آب و هوايي به صورت دورايستا طراحي شده است. AGM-154 (JSOW) - يک سيستم تسليحاتي کمهزينه (حدود 200 تا 300 هزار دلار) با قابليت گلايد و رهاسازي از فاصله دور ميباشد يعني بيش از 20 کيلومتر مانده به هدف از ارتفاع پايين و حدود 70 کيلومتر مانده به هدف از ارتفاع بالا، قابل رهاسازي است و بدين ترتيب هواپيماي حامل آن از برد سايتهاي پدافند اطراف نقطه هدف خارج است. اين سيستم فاقد موتور و مجهز به سيستم هدايت GPS در طول مسير و پردازش تصوير و Infrared در انتهاي مسير است. در 1998 عليه سايتهاي پدافند موشکي عراق با موفقيت بهکار گرفته شد که توسط هواپيماي F18 حمل ميشدند. هر مجموعه JSOW 145 بمب کوچک BLU-97 را با خود حمل کرده و در محدودهاي به وسعت يک زمين فوتبال رها ميکند . در سال 2001 در جنگ عراق حدود 40 درصد از اين بمبها بهعلت شرايط محيطي منطقه (باد شديد) از رسيدن به اهداف خود بازماندند که انجام تلاشهايي براي رفع اين نقيصه گزارش شده است. JDAM - يک کيت ارزان قیمت هدايت با استفاده از GPS/INS است که با نصب در انتهاي بمبهاي معمولي (غير هدايت شونده) آنها را به PGM تبديل مي کند. JDAM به طور رسمی از سال 1998 وارد خدمت ایالات متحده شد و در نبردهای بعدی به کار گرفته شد. با این حال تا جنگ اشغال عراق در سال 2003 همچنان بمبهای لیزری به عنوان پرکاربردترین مواد منفجره مورد استفاده مطرح بودند. با این حال ضعف بمبهای لیزری در مقابل شرایط بد آب و هوایی و عوامل جوی و محیطی باعث شد JDAM بهعنوان یک سیستم تسلیحاتی مناسب در تمام شرایط آب و هوایی جایگاه خود را پیدا کند به طوری که در نبرد مذکور حجم و تعداد JDAM های به کار گرفته شده به بمب های لیزری مورد استفاده نزدیک شد. دقت این سیستمهای تسلیحاتی در حدود 13 متر است. البته از جنگ یوگسلاوی (اولین مورد استفاده) تا جنگ شغال عراق دقت بمبهای مجهز به این سیستم افزایش شایان توجهی داشت و به حدود یک تا 3 متر بیش از بمبهای لیزری رسید. یکی از مزایای JDAM به بمبهای لیزری آن است که همزمان هواپیمای رها کننده قادر است تعدادی از این بمبها را به سمت اهداف مختلف روانه کند. در حالی که در بمبهای لیزری به علت محدودیت مرتبط با نشانه گذار لیزری همه بمبهای رها شده به سمت یک هدف روانه میشود و پس از برخورد میتوان بمبهای بعدی را به سمت هدفی دیگر روانه ساخت. WCMD - اين سيستم توانمنديهاي مشابهي را براي سيستمهاي رهاساز بمبهاي خوشهاي فراهم ميکند و آنها را از بمبهاي معمولي غير هدايت شونده به بمبهاي دقيق (دقت حدود 30 فوت) تبديل ميکند. JASSM - نوعي موشک کروز هواپرتاب با توانمندي نفوذ در استحکامات و قابليت رادارگريزي . طبق برخي ارزيابيها توانمندي ايالات متحده در جنگ دقيق (Precision Strike) از زمان جنگ خليج فارس تا کنون 5 برابر شده است
-
تاپیک جامع قطعنامه ها و تحریم های علیه جمهوری اسلامی ایران
eco14477 پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار تحلیلی
توافق اعضای دائم شورای امنیت و آلمان بر سر پیش نویس قطعنامه جدید علیه ایران پس از انتشار خبر تعویق نشست 1+5 به واسطه مخالفت مسکو، از به کارگیری شمشیری دولبه از سوی روس ها در مقطع فعلی معادله هسته ای ایران حکایت می نماید. به نظر می رسد به رغم اغلب مواضع و تحلیل های ارائه شده مبنی بر غیرمنتظره بودن صدور قطعنامه جدید علیه ایران، باید این اقدام مسکو را اقدامی تاکتیکی و از پیش طراحی شده در چارچوب دیپلماسی قفقازی روسیه ارزیابی نمائیم. بر این اساس مسکو، در اقدامی از پیش طراحی شده در چارچوب رویکرد همیشگی خود در قبال مسائل ایران، اعلام موضع اجماعی 1+5 در خصوص کلیات قطعنامه جدید شورای امنیت را عهده دار می شود؛ این اقدام حساب شده روسیه را باید به مثابه به کارگیری «شمشیری دو لبه» از سوی مسکو نگریست که از سویی ایران و از سوی دیگر جبهه ضد ایرانی گروه 1+5 را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد. شمشیر دولبه روسیه که به عنوان تاکتیک مسکو در این مقطع زمانی در دستور کار قرار گرفته به خوبی توانسته اجماع کمرنگ شده 1+5 در گذر زمان را با به کارگیری مکانیزم قطعنامه ای (ولو در ابعاد شکلی) حداقل در مقطع کنونی مواجهه با ایران، ساماندهی کند؛ این اقدام مسکو نه تنها تا حدودی تعادل در مواضع این کشور در قبال ایران را به آمریکا و هم پیمانان او گوشزد می کند که فی نفسه قطعنامه ای جدید را به مجموع کارنامه هسته ای ایران می افزاید و این چیزی است که جناح رادیکال 1+5 کم و بیش در پی آن بوده و هستند. اما لبه دیگر این شمشیر دو لبه متوجه جمهوری اسلامی ایران است؛ هر چند که مسکو توانست با پیشگامی در ارائه پیش نویس قطعنامه جدید به شورای امنیت و تصویب زودهنگام آن، رضایت نسبی 1+5 را در رویه کلی ضد ایرانی شان جلب کند اما بدون شک روس ها در گام بعدی خود برای « فروش» همین قطعنامه به تهران نیز اقدام خواهند کرد! و این مرحله ای حساس است که با توجه به پیشینه روسیه در این چارچوب، برای پاسخگویی و مواجهه مناسب باید در دستور کار دستگاه دیپلماسی کشور قرار گیرد. با توجه به مسائل مذکور به نظر می رسد که باید نگاه مسکو به مسئله هسته ای ایران حداقل در این مقطع زمانی را به عواملی خارج از آن همچون مسائل مربوط به قفقاز و آنچه دیپلماسی قفقازی ایران خوانده می شد نیز مرتبط نمائیم؛ در همین چارچوب توجه به این نکته لازم می نماید که قطعنامه جدید شورای امنیت علیه ایران پس از مذاکرات سرگی لاوروف و کاندولیزا رایس صادر شده است. به هر حال با نیم نگاهی به مواضع سابق روسیه در خصوص ایران در می یابیم که اعلام موضع طلبکارانه از سوی مسکو در آینده نه چندان دور به واسطه پیشگیری از صدور قطعنامه ای با محتوای رادیکال تر و به اصطلاح تنبیهی تر به هیچ وجه دور از ذهن نیست و این نکته ای است که قطعا بسیاری از مقامات ایرانی از جمله رئیس مجلس شورای اسلامی به آن پی برده اند؛ اما باید دید در مواجهه با گام آتی مسکو و همچنین گروه 1+5، « تصمیم دیگری » که لاریجانی از آن سخن رانده، چه خواهد بود؟ منبع : خبرگزاری مهر -
خبرگزاري فارس: در پي انتشار خبر فروش مجوز ورود به وزارت دفاع رژيم صهيونيستي، ارتش اين رژيم تحقيقات خود را درباره اين رسوايي جديد آغاز كرده است. به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه، شبكه 10 تلويزيون خصوصي رژيم صهيونيستي يكشنبه گزارش داد كه يك سرباز به اتهام فروش فرمهاي مجوز ورود به مجموعه وزارت دفاع در تلآويو دستگير شد. مجموعه ساختمانهاي وزارت دفاع رژيم صهيونيستي شامل مقر نيروي هوايي و ارتش ميشود. اين شبكه تلويزيوني افزود: «اين سرباز كه در يگان محافظت از اين تأسيسات خدمت ميكند، مجوزهاي ورود را به افسران و شهروندان غيرنظامي فروخته و با اين اقدام يكي از حساسترين اماكن اسراييل را به خطر انداخته است.» منبع: Fars News Agency