به این مسئله هم باید اشاره کرد که اگر فقط بخشی از پولهایی که در دو سه سال اخیر به شکل عجیب و باور نکردنی در دولت غیب شده پیدا می شد می تونستیم با همون پول ها 10 فروند جنگنده بخریم. مسئله این نیست که کشور تحریم هست. مشکل خود ما هستیم (دولت ما) ما خودمون نمیدونیم داریم چیکار می کنیم. وقتی وزیر اقتصاد و دارایی میاد می گه ما به جای اینکه پول ها رو به ریال محاسبه کنیم به دلار محاسبه کردیم و برای همین هست که 400 میلیارد تومان کم بود بودجه ایجاد شده. شما خودتون حساب کنید مشکل از کجاست . یعنی یه وزارت خونه با اون همه بست و بند نتونسته بودجه رو درست حساب کنه ؟ یا اینکه پول ها یه جوری از لبنان و فلسطین سر در آورده و صرف بودجه ی خرید سیستم تلفن سیار برای شهروندان فلسطین شده ؟ پس فردا بن می شم . میدونم. خیلی ها نمیتونن واقعیت رو قبول کنند. البته حق دارید بیشتر بچه های اینجا واقعا وطن پرست هستند و وقتی می بینند کشور به چه روزی افتاده دچار کمبود روانی میشن و مجبورند به اسم جنگ روانی و از این جور تصورات واحی با دروغ های گنده گنده مثل این قضیه که ایران 50 فروند اف 14 عملیتی داره و موشک های ما رو هیچ سیستم ضد موشکی نمی تونه هدف بگیره یا اینکه تانک های ساخت ایران آلیاژی دارند که در دنیا نا شناخته هست دل خودشون رو خوش کنند.

سگ کلاش میرزه به صد تا ام16

من یادم نیست ولی یه با یه مستند در این باره دیدم که یکی از خلبان ها که خودش در اون واقعه حضور داشته در این باره حرف می زد. من هنوز باورم نمی شه که یه چیزی به نام بشقاب پرنده وجود داره.

دوستان بیشتر شاخه های هوا فضا برای دانشجویان ایرانی در خارج از کشور بن شده. من خودم چندین نفر رو میشناسم که تنها به دلیل اینکه پرژه ی پایان تحصیل شون در زمینه ی سوخت و ایرودینامیک ها بوده نتونستن به کشور هایی مثل آمریکا, کانادا و استرالیا برن. روسیه هم که هیچ وقت نمیاد به متخصص های ما آموزش بده. همه این رو می دونن. اونایی که در ناسا کار می کنند و یا اونایی که در رشته ی هوا فضا در آمریکا تحصیل کردند هیچ وقت نمیان ایران. مسئولین کشور بهتره برن به جای اینکه فکر برگردوندن تحصیل کرده های ایرانی خارج از کشور باشند کاری بکنند که دانشجویان ایرانی از کشور خارج نشوند. تنها راه تقویت نیروی هوایی ایران خرید جنگنده از خارج کشور هست که اونم به دلیل کمبود شدید بودجه امکان پذیر نیست. فعلا بودجه ی کشور داره صرف بازسازی لبنان می شه. جان من بیاین یکم واقع گرا باشیم. یکی میگه هر چه جنگنده داخلی تر باشه بهتره 99% بحث هایی که دارید می کنید بر اساس خیالات بنا گذاشته شده.

فکر نمی کنم انجامش به شکل موفقیت آمیز امکان پذیر باشه ولی فکر کنم بتونن حد اقل نیروهارو داخل خاک ایران بیارن. منظورم اینه که می تونن برن زیر رادار . آخه چند تا هلیکوپتر زیاد سطح راداری ندارند که.

اینطوری هام که شما می گید نیست . مگه در زمان جنگ دوم خلیج فارس نبود که آمریکا با ترکیه برای عبور نیروهاش داشت مذاکره می کرد و خبر هم در همه جا پخش بود ؟ حالا هم اینا دارن مذاکره می کنند و امکانش هم وجود داره. اینقدر خوش خیال نباشید . البته من از تراکم و قدرت سیستم وفاع هوایی ایران در اون قسمت مرز کشور زیاد اطلاع ندارم ولی فکر نمی کنم اینقدر قدرتمند باشه که بخواد جلوی 90 فروند جنگنده رو بگیره.

[quote]اکان داره فتح پیشرفته تر فجر باشه! این یعنی خفن تر از پیشرفته ترین توپ دریایی جهان! چشمک [/quote] خودایی خیلی باحال بود کلی خندیدم. دمت گرم

[quote]گفته بودم که از دنیای صرف کتابی بیا بیرون! الان هم یه نکته بهش اضافه میکنم خود شما دچار توهم توطئه شده همه چی رو با این دید میبینی! بهتره تو سن خودت که فکر کنم 19 باشه باقی بمونی سعی نکن ادای یه فرد 40 ساله رو در بیاری به موقعش به اون سن میرسی اون وقت ببینم چه گلی به بخشی که مسئولیت داری میزنی؟ مورد دیگه ای رو لزوم نمیبینم بیان کنم همینا کافی بود. موفق باشی ولی اینو بدون با این تفکر موفق نمیشی بعد سی سال هم به خودت لعنت میفرستی. [/quote] دوست عزیز شما یه نیگا به چیزهایی که در جواب افرادی که با نظرات شما مخالف هستند بنداز ببین حرفات اصلا منطقی هستند؟ ایشون یه مطلب طولانی با دلیل و براساس منطق نوشتند و شما اینجوری جواب می دی. من از سن شما خبر ندارم ولی فکر نمی کنم 19 یا 20 ساله باشی چون نوجوان بودن رو مثل اینکه یه کم بود می بینی. بهتره که بدونی اینطور که معلومه تنها آدمایی که این مملکت می تونه بهشون امیدوار باشه همین افرادی مثل ernesto هستند چون از نسل های قبلی که هیچ کاری بر نیومد. و شما یه لطفی بکنید و بگید غیر از دنیای کتاب برای یادگیری و فهم دیگه به چه چیزهایی می شه رجوع کرد ؟ لابد رادیو تلویزیون و روزنامه های ایران ؟ مطمئن باش اگر به آدمایی که واقعا می خوان کار کنند و نوآوری دارند و واقع بین هستند در ایران اجازه ی فعالیت بدن کشور پیشرفت می کنه مسئله اینه که کسانی که مسئول کارها هستند هم بی سواد تشریف دارند و هم مغزشون شست و شو داده شده.

[quote]بقال که نباید بگه ماست من ترشه. این تانک با وجود همه کاستی‌هاش مال ماست و این همه چیزیه که ما داریم. باید روحیه خودباوریمون رو تقویت کنیم و پیش بریم. حتما با عنایت خدا و با روحیه بسیجی با پشتوانه کار دقیق علمی ما هم می‌تونیم تانکهایی بسیار مدرن بسازیم. اگه ما مثلا بگیم طرح صاعقه خیلی مزخرفه، تیم ساخت اون با چه روحیه‌ای ادامه بده تا بهتر از اف ۱۸ هم بسازه. [/quote] آقا این تانک کجاش ساخت داخل هست ؟ تا اونجایی که گفته شد همه بخش هاش از تانک های دیگه برداشت شده. و من واقعا شک دارم سیستم کنترل آتش این تانک واقعا کار کنه. آقا اصلا کسی نمی خواد تو سر هیچ طرحی بزنه یا ارزش چیزی رو پایین بیاره. کاملا مشخص هست که این جور حرف ها بی فایده هست . تمام حرف من اینه که واقعیت رو بگیم. به مردم اینقدر دروغ نگیم . مردم احمق نیستن که . می فهمن.

[quote]تشکر رایش مارشال جان عکسهای خوب و نابی بود که تا به حال از این تانک نداشتیم. چی شده رومل جان باز دوباره تک روی میکنی؟ کی رو ذوالفقار1 مانور داده و ادعا کرده بهترین هست؟ این نمونه فقط برای کسب تجربه و تلاش برای ساخت قطعات ساخته شد و هرگز هم به تولید نرسید کلا بیشتر از چند دستگاه آزمایشی ازش ساخته نشد. ذوالفقار2 هم مثل این فقط آزمایشی بود. الان گویا تانک ذوالفقار3 داره تولید و به نیروهای مسلح تحویل میشه که به دوستان قول میدم این تانک درونش مثل این نیست کلا یه چیز دیگست. درباره ذوالفقار4 که میگید دارن روش کار میکنن بله ایران در حال ساخت یه تانک جدید هست که معلوم نیست این اسم رو بهش بدن یا چیز دیگه و کی آماده میشه ولی اگر تموم بشه تانک فوق العاده ای از آب در میاد.[/quote] یادت هست چند وقت پیش تو یه تاپیک دیگه سر همین تانک ذولفقار 1 کلی با من بحث کردی ؟ و یکی از دوستان هم بنده رو صهیونیست خطاب کرد ؟ چون گفته بودم این تانک قوطی هست. خوب وجدانا حقیقتا این قوطی نیست. یا دتونه می گفتید این تان از آلیاژی ساخته شده که در جهان بی نظیره و هیچ کشوری نمودونه چی هست ؟ حالا ما تازه می فهمیم این تانک حقیقتا چی هست. حالا شهاب 3 و شفق هم مونده هواپیمای جنگنده ی کاملا ساخت داخل که به گفته ی اون خانومه "هم در هوای آفتابی پرواز می کنه هم در هوای بارانی". البته مسلما یادتون نمیاد.

عکس آخری خیلی دل خراشه.

بله من فکر کردم یه مقدار به قول معروف میخواد تخصصی تر حرف بزنه . منم خیلی دلم می خواد بدونم چطور همچین کاری کردن . یه همچین پیشرفتی واقعا ماییه ی افتخاره.

غزیز من نشد ما یه مرتبه یه چیزی بگیم شما ایراد نگیری. اینکه یه کشور در طول مدت چند سال از هیچی به همه چی برسه خیلی حرفه . به هر حال each one to his own . من واقعا از بحث کردن خسته شدم. در ضمن : Reichsmarschal عزیز منتظر عکس ها هستم .

این آقای کارشناس "جنگ سایبری" هیچ حرفی در مورد جنگ سایبری نگفت . من فک کردم حالا در مورد چه تاک تیک هایی می خواد صحبت کنه.

[quote]قبول نیست !!! اینا که همش از دید و به نفع متفقینه !!! و اکثرا از پیروزی ها و افتخارات اونهاست این تاپیک یه تاپیک جانب دارانه و دوستار متفقین شده .... جای عزیزان نازی خالیست ، هرچند که در دل ما جای دارند همراه با دستت درد نکنه ، امید وارم از اونور جبهه هم عکس هایی به همین کیفیت برامون بزاری ...[/quote] بابا دمت گرم بلاخره یه نفر اومد که ارزش واقعی آلمان نازی رو می دونه. می گم اینجا کسی عکس از رژه ی نیروهای اس اس رو نداره ؟

بدون شرح !! icon_cool

بله من شدیدا اعتقاد دارم که ایشون یهودی باشند . بله چشم حتما اگر در مقاله ای به دین ایشئن اشاره ای شده بود شما رو مطلع می کنم.

من در زمانی که داشتم این مطلب رو درباره ی ایشون ترجمه می کردم چندین منبع رو گشتم ولی هیچ کدوم در مورد دین این فرد صحبتی نکرده بودند . من هم در پست های بالاتر گفتم که در این کتاب تا اونجایی که تونسته سران نازی رو کوچک کرده و اکثرا قبل از اسم اونها از کلمه هایی مثل پست فطرت استفاده کرده . شاید ایشون یهوده بوده باشند . این فرد مدت کوتاهی قبل از اینکه نازی ها شروع به کشتار یهودی ها کنند از آلمان خارج شده و در کشورهای دیگر به مطالعه درباره جنگ ادامه داده. احتمال مسیحی بودن ایشون کم هست. در زندگی نامه ایشون همونطور که در بالا نوشتم از آمریکا به نام کشور مسیحیت نام برده و طوری به نظر می رسه که این رو یکی از بدی های آمریکا می دونه.

1- نبودن لجیستیک مناسب. 2- نیروهای مردمی که دوره های آموزشی کوتاه داشتن. 3- استراتژی های غلط در استفاده از نیروهای ذرهی 4- فکر می کنم اگر این مسئله نبود هیچ کدام از دیگر مشکلات هم وجود نداشت یا حداقل کمتر مشکل داشتیم : اعدام کردن بسیاری از نیروهای آموزش دیده در اوایل انقلاب .

William L. Shirer در سال 1904 به دنیا آمد و در سال 1993 فوت کرد. شایرر وقایع جنگ جهانی دوم را از قبل از به حکومت رسیدن نازی ها به چشم دیده بود و تمامی وقایع سیاسی و مسائل کلیدی را که باعث وقوع جنگ جهانی دوم شد را گزارش داد و بعد شروع جنگ هم به نوشتن در این باره پرداخت. ویلیام در شیکاگو به دنیا آمد . پدرش یک وکیل و مادرش خانه دار بود . بعد از دریافت مدرک فوق لیسانس شایرر چیکاگو را به مقصد پاریس ترک کرد . او هم مانند خیلی از جوانان دوره ی خود آرزو داشت یک شاعر یا نویسنده شود . در پاریس شایرر تلاش کرد در یکی از روزنامه های آمریکایی که در آنجا فعالیت داشتند کار پیدا کند که موفق نشد . بعد از مدتی سرگردانی در پاریس او تصمیم گرفت به آمریکا جایی که او از آن به نام سرزمین "مسیحیت , آرمانگرایی و خودشیفتگی " نام می برد برگردد. صبح روزی که باید پاریس را به مقصد آمریکا ترک می کرد ویراستار روزنامه ی Chicago tribune با او تماس گرفت و به او پیشنهاد یک کار را در شعبه ی این مجله در پاریس داد . روز بعد شایرر در دفتر این مجله حاضر شد و به این ترتیب دو سال آینده را در این مجله به کار پرداخت و در بخش ورزشی این مجله مطلب نوشت. بعد از مدتی تحصیل در رشته ی تاریخ او متوجه شد که به تاریخ معاثر بسیار علاقهمند است . از آن به بعد با موافقت رئیس روزنامه ای که در آن کار می کرد شروع به نوشتن وقایع سیاسی و تاریخی روز دنیا کرد . او در تمام مدت از پایتخت یک کشور اروپایی به پایتخت کشور دیگری سفر می کرد و در مورد وقایع سیاسی و تاریخی روز می نوشت او بیشتر توان و توجه خود را به وقایع مربوط به فعالیت های گروه های نازی و آنچه در آلمان می گزشت و بعد هم جنگ جهانی دوم معطوت کرد. در سال 1938 و سال 1941 برنده ی دو جایزه برای برنامه های رادیویی معروف خود شد . نگاه دقیق و گویای او از بی نظمی ها و همهمه های سیاسی اروپا در سال های 1934 تا 1941 در کتاب "یادداشت های برلین" و بعد از آن کتاب "ظهور و سقوط رایش سوم" در سال 1960 و "سالهای کابوس" در سال 1984 تبدیل به بهترین و معروف ترین کتاب های او شد که همگی مخلوطی از روزنامه نگاری و تاریخ نگاری بودند. در دسامبر 1940 شایرر به آمریکا برگشت و به کار در رادیو مشغول شد . در سال 1947 به دلیل پشتیبانی از کمونیسم در برنامه های رادیویی خود او را اخراج کردند و نام او برای همیشه به لیست سیاه پیوست . همچنین او در سال 1961 جایزه بین المللی بهترین کتاب سال را برای کتاب "ظهور و سقوط رایش سوم" برنده شد . بعد از آن سال چند مقاله و یک کتاب معروف دیگر هم توسط او نوشته شد و انتشار یافت . او در سال 1993 تنها چند روز بعد از تولد 90 سالگی اش در boston درگذشت.

آقا من این کتاب "ظهور و سقوط هیتلر " نوشته ی ویلیام شایر رو دارم و تا حالا دو بار هم خوندم . به نظر میاد که این آقا خیلی از هیتلر متنفر بوده چون هرجا که دستش رسیده حسابی به این هیتلر بدبخت بدو بیراه گفته . من الآن میرم می گردم ببینم چیزی در موردش پیدا می کنم یا نه اگر پیدا کردم همینجا می زارم. در ضمن در مورد اون قضیه ی کمک ژاپنی ها به آلمان حرفتون کاملا صحیح هست و قبول دارم.

Graf Zeppelin تنها ناو هواپیما بر آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم بود . این ناو هرگز کامل نشد و هرگز در هیچ نبردی هم شرکت نکرد . پروژه در دسامبر سال 1934 به صورت تئوریک آغاز شد و در سال 1936 وارد مرحله ی ساخت گردید و بر اساس برنامه ریزی ها و بودجه ی کلان نیروهای آلمان در آن زمان برنامه ریزی شده بود که تا نیمه ی سال 1940 به پایان برسد با این حال با بالا گرفتن جنگ بودجه ها شدیدا کاهش یافت و توجه نیروی دریایی آلمان به ساخت U-boat ها باعث توقف پروژه شد . مسئله جالبی که لازم به ذکر است این هست که آلمانی ها برای به دست آوردن اطلاعات برای ساخت این ناو هواپیما بر دست به دامان دانشمندان ژاپنی سده بودند . (برای بنده این مایه ی سرافکندگی هست) icon_cool نیروهایی که بر روی این ناو کار می کردند به بخش های دیگر منتقل شدند تا روی شناور های سطحی کار کنند و از توپ هایی که بر روی این ناو نصب شده بود برای دفاع ساحلی استفاده شد و بخش های دیگر هم به این ترتیب از ناو جدا شدند و خود بدنه هم به گوتن هافن منتقل شد. در سال 1942 نیروهای دریایی آلمان به این نتیجه رسیدند که نیروی دریایی به یک ناو هواپیما بر نیاز دارد تا بتواند در نبردها موفق شود به همین دلیل پروژه دوباره اجرایی شد. بر اساس برنامه ریزی ها قرار بود کار ساخت این ناو تا زمستان 1943 کاملا به پایان برسد پس برای این کار یک لنگر گاه خشک بسیار مجهز نیاز بود . نیروی دریایی آلمان به کمک ارتش لنگر گاه Drontheim را برای Graf Zepplin آماده کردند و ناو به آن لنگر گاه منتقل شد . در همین دوره بود که نیروهای دریایی تصمیم گرفتند چندین شناور بزرگ سطحی را به ناو هواپیما بر تبدیل کنند به همین دلیل بود که Graf Zeppelin دوباره به لنگر گاه Kiel باز گردانده شد. بعد از تغییر مکان ساخت این ناو پروژه با تمام سرعت به پیش رفت ولی درگیری شدید نیروها دریایی آلمان با کاروان دریایی JW51B باعث شد که تمامی پروژه های نیروی دریایی آمان به طور کامل متوقف شود و این در حالی بود که ناو Graf Zeppelin تقریبا 80 درصد به پایان رسیده بود . برای بار دوم تمامی توپ ها از ناو جدا شند و به مناطق جنگی فرستاده شدند و در نبردها از آنها استفاده شد . دو عدد از توپ ها موفق شدند یک ناوشکن روسی را غرق کنند . بقیه ی توپ ها در آلمان باقی ماندند ولی بعد از شکست آلمان به بروژ فرستاده شدند و تا سال 1990 در استفاده ی نیروهای نظامی نروژ بودند . در مورد آنکه چه بلایی بر سر Graf Zeppelin آمد تئوری های بسیاری وجود دارند : برخی می گویند روسها ناو را برای خود برداشتند و آن را کامل کردند و به نام AI-120 از آن استفاده کردند ولی این تئوری معقول به نظر نمی رسد لذا هرگر همچین مدلی از ناو در خدمت نیروهای دریایی روسیه نبوده است . برخی دیگر می گویند بعد از باز کردن توپ ها از روی ناو آن را به یک بندر دیگر منتقل می کنند ولی در راه دماغه ی ناو با یک مین دریایی برخورد می کند و باعث نابودی غرق آن می شود . دیگران می گویند ناو تا سال 1945 در kiel باقی ماند تا بلاخره به دلیل برداشته شدن برخی از بخش های بدنه از هم متلاشی شد. شخصا برای من این سخت ترین و غمناک ترین مطلبی بوده که تا حالا نوشتم حتی بدتر او دردناکتر از بیزمارک. سامان تمام حقوق این مطلب متعلق به سایت میلیتاری می باشد.

شما اصلا مقاله رو خوندی ؟

بابا این لیچ بیچاره یه تاپیک زد شما چرا قاطی کردین همتون. خوب اگر آمریکا بخواد حمله کنه باید پدرشون رو در بیاریم دیگه.

خوب چیزی گفتی . ولی خوب اگر جنگ بشه ما به هر حال به اسرائیل موشک می زنیم حالا می خواد بی طرف باشه می خواد چهار طرف باشه :mrgreen: