rasoolmr

Members
  • تعداد محتوا

    1,115
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های rasoolmr

  1. اگه روس ها بتونن تظاهرات خیابانی و فتح سنگر به سنگر ساختمان ها و مراکز دولتی رو از شهرهای مناطق شرقی شروع کنن و در نهایت به پایتخت برسونن کار اوکراین و غربی ها خیلی سخت میشه و میشه گفت اونها بازنده قطعی میدان میشن حتی میتونن تهدید به استقلال در مناطق شرقی کنن و اعلام استقلال کنن و اوکراین و غرب مجبور میشه برای از دست ندادن کل اوکراین عقب نشینی کنن . این حالت بدترین وضعیت ممکن برای طرفداران غرب در اوکراینه چون طمع اصلی اونها به داشته های صنعتی بخش شرق اوکراینه که با از دست رفتن اونها بیشترین ضرر رو مناطق غربی و طرفدار غرب در اوکراین متحمل میشن و میشه گفت خاکستر نشین میشن در این وضعیت بحران صنعتی ، اقتصادی و استقلال ملی اوکراین رو فرا میگیره و مردم غرب اوکراین رو میشه براحتی تسلیم کرد و کودتاگران با فشار افکار عمومی مردمی و شکست قطعی مواجه میکنه تمام امید کودتاگران و حامیان مردمیشون به داشته های مناطق صنعتی اوکراینه و امید دارن بتونن داشته ها رو برای مناطق غربی اوکراین خرج کنن (مردم رو تنها با همین طمع و امید میتونن هوادار و در صحنه نگه دارن ) و در مقابل اتحادیه اروپا بعنوان برگه ضامن بقای خودشون روی میز بزارن بعلاوه تنها برگه ای که میتونن در اتحادیه اروپا رو کنن همین ظرفیت صنعتی هست که اگه نباشه وضعیتشون میشه گفت بدتر از کشوری مثل یونان میشه و چیزی ندارن تا روی میز برای اروپا و غرب رو کنن و امتیاز بگیرن بنظر من ایجاد این کار (نافرمانی مدنی در برابر کودتاگران ) هم امکانپذیره و هم ظرفیت و انگیزه اش در اوکراین موجوده و هم با وضعیت موجود بسرعت فراگیر شده و جواب میده در اینصورت حتی تحریم ها بر ضد روسیه هم شکسته میشه چون مساله شکل داخلی پیدا میکنه و بعلاوه روسیه هم لازم نیست هیچگونه هزینه و پاسخگویی در برابر غرب و دنیا داشته باشه و همه فشار از روی دوش روسیه برداشته میشه در غیر اینصورت اگه طرفداران روسیه در اوکراین فقط تماشاچی باشن بتدریج اوضاع بسمت تثبیت کودتاگران و عقب نشینی تدریجی روسیه پیش خواهد رفت و بعلاوه آمریکا و ناتو با بهانه خوبی که پیدا کردن پایگاه های نظامی خودشون رو در اوکراین مستقر میکنن و باید منتظر باشیم نوبت بعدی کودتای رنگی روسیه و بر علیه شخص پوتین اجرا بشه این ماجرا برای روسیه در حکم مرگ و زندگیه و کوچکترین عقب نشینی با هر هزینه ای به قیمت سقوط و از دست رفتن روسیه در آینده نزدیک تموم میشه
  2. نکته بسیار جالب اینه که اگر فرضها صحیح باشن یک فرمانده سپاه ترور شده و به شهادت رسیده و اونوقت بجای اینکه در مسند مظلوم قرار بگیره یه عده دوباره میان بقیه فرماندهانشو متهم میکنن و یقه بقیه رو هم میگیرن !!!!! خیلی هوشمندانه و البته رذیلانه هست بنظر من اینها دارن کار ترور بقیه رو هم از همین الان توجیه میکنن ! ترور فیزیکی اون شهید و ترور شخصیتی بقیه السلف اونها در یک راستا هست
  3. [quote name='SSADEGHS' timestamp='1393182719' post='367203'] دوست گرامي نيازي نيست براي اعلام موافقت تان اسپم بفرستيد اون مثبت و منفي را براي همين كنار پست گذاشتند ... [/quote] دوستی از کار و کلام شما می باره !!! کار بزبون آوردن یا نوشتن رو در برخی جاها نمیتونه یه مثبت بکنه همونطوریکه اون یک کلمه موافقت بنده نشان از تاثیرش داره و عصبانیت امثال جنابعالی البته شما وظیفه ای در قبال سایر کاربران ندارید و وظیفه شما کشیک کشیدن برای کاربران نیست
  4. [quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1393091660' post='367049'] [b][size=5]به ترولیست جواب ندید [/size][/b] [/quote] موافقم
  5. درسته که زبان علمی رو بخاطر قرآن و پیامبر عربی انتخاب کردن و به عربی نوشتن ولی زبان انتقال دانش و تعلیم و تربیت همون فارسی بوده اما در مورد گالیله حق با شماست . ایشون رو نسوزوندن بلکه همعصر او رو بنام جوردانو برونو که اتفاقا کشیش هم بوده و طرفدار نظریه کوپرنیک زنده زنده سوزوندن و گالیله با توبه نامه نوشتن عفو شد ولی از فعالیت علمی ممنوع شد ساده هست نظام ساسانی اگه میخواست اجازه نشر دانش رو بده می باید خودش رو محکوم میدید چون با گسترش دانش افراد فهیم زیر بار حکومت ظالمانه طبقاتی و یا دین تحریف شده نوشته موبدان زرتشتی نمیرفتن . یک طبقه نوظهور دانشمند نمیتونه زیر دست یک بیسوادفقط بخاطر طبقه اشرافیش بمونه و لذا باسواد شدن مساوی بود با شورش اجتماعی اگه میخواست نظام طبقاتی رو بهم بزنه کاملا فرو می پاشید . اینکه ظهور ابن سینا و صدها دانشمند طراز اول و صدها هزار جلد کتاب علمی رو محصول اتفاق بدونیم فقط حمل بر شوخی میکنم تا توهین نشه . مثل این هست که بگیم ظهور انیشتین اتفاقی بوده !!!!! اگر کشوری سیستم منظم و منسجم در زمینه دانش نداشته باشه ظهور انیشتین ازش محاله اینکه ما با پشت کردن به اسلام و بازگشت مرحله به مرحله به دوران اشرافیت طبقاتی و دگم اندیشی دینی دوباره به همون وضع سابق برگشتیم حرف و مجال دیگه میطلبه اما ما هرگز به دوران بیسوادی مطلق برنگشتیم حتی با ظهور مغول و کشتار مردم و خرابی مدارس و کتابخانه ها بلکه اونها رو داخل آدم کردیم ما در تمام تاریخ پس از اسلاممون حتی اگر در برهه ای رشدمون کند شده ولی ایستای دوران ساسانی و قبل اون نشده حتی در شرایط اشغال حتی در زمان قاجار که بدترین دوره پس از اسلامه باز ما اگه در هر زمینه ای عقب بودیم ولی مثلا در فلسفه نبودیم و باز رشد متوقف و ایستا نشده مشکل ساسانی ها و زرتشتیت ساختاری هست و مشکل با رفع ساختار و عوض کردنش حل میشه . بعکس اسلام که ساختار درسته و مشکل از عدم توجه به تعالیم اون درست میشه دقیقا ما به هر میزان به دورانی که بیسوادی افتخار باشه و سواد طبقاتی بشه برگردیم به همون میزان عقبگرد میکنیم و به هر میزانی که عالمان دینی از اصالت اسلام فاصله بگیرن دچار مشکلات دستگاه مسیحیت و زرتشتیت میشیم . به میزان از دستور اسلام مبنی بر واجب بودن علم آموزی و تلاش در راه علم و تکریم عالمان فاصله بگیریم و بجای هموار کردن زحمت علم و تلاش برای پیشرفت ، تنبلی و تن آسایی و پول بدون زحمت بدست آوردن رو پیشه کنیم از دنیا عقب میمونیم همونطوریکه ساسانی ها از پیشرفت دنیای زمان خودشون غافل بودن و ایستای کامل بودن و محو شده ، این سرنوشت برای هر ملت دیگه قابل تکراره نمونه توجه به اسلام انقلاب ایرانه که رنسانی دوباره برای بازگشت به اصالت و پاسخ به عقب موندگیهای ناشی از استبداد و استعمار بود و جواب گرفت و ایرانی ها بعد از اصلاحات مشروطه و دولت مصدق و .. و جواب نگرفتن ، کل ساختار رو عوض کردن تا جواب بگیرن و با بازگشت به اسلام جواب گرفتن و هم استبداد رو کنار زدن و هم از شر استعمار خلاص شدن و هم راه پیشرفت رو بطور ساختاری برای خودشون فراهم کردن البته هزینه سنگینش رو هم دادن زرتشتیت بارها تلاش کرد برگرده ولی هرگز با اقبال مواجه نشد . نمیشه صدای قورباغه رو با بلبل مقایسه کرد و لو اینکه زرتشتیت تحریف شده در حد همون صدای قوباغه هم نیست مگه میشه امام علی (ع) رو با چیزی مقایسه کرد و یا امام حسین رو . مگه میشه برای پیامبر بدیلی ساخت ؟؟؟؟ مگه میشه کتاب خدا قرآن که بدون تحریف و اصیل هست و کلام خداست و معجزه پیامبره و بشر تا کنون از آوردن مثلش (با اینکه قرآن رسما و با صراحت تاکید کرده هر کسی شک داره مثل قرآن رو بیاره و همه بشر با همه داشته هاش و دانشش و عقلشون اگه میتونن اینکار رو بکنن و مع الوصف بشر عاجزه که یکبار برای همیشه این ادعای قرآن رو جواب بده و اسلام رو بپایان برسونه ) اظهار عجز میکنه رو با زرتشتیت نوشته موبدان زرتشتی که همیشه در حال کم و زیاد شدن توسط موبدان هست مقایسه کرد زرتشتی ها حتی در زمان اواخر صفویه ببینید که فرصت رو مناسب دیدن و برای بازگشت دوباره و محو اسلام فرصت رو مناسب دیدن و در قتل عام مردم و اشغال کشور توسط افغانها شرکت کردن و مردم اصفهان و جاهای دیگه رو قتل عام کردن ولی باز هرگز ایرانی ها روی خوش به اونها نشون ندادن در حال حاضر هم همینطوره . زرتشتیت و نظام باستانی فقط بعنوان جزئی از تاریخ میتونه برای ایرانی ها بهش نگاه بشه و نه بازگشت به اون سیستم
  6. اینکه یک دین بگه اطلبوا العلم من المهد الی اللحد و یا اینکه طلب دانش بر هر مرد و زن مسلمان واجب شرعی هست کجا و اینکه بیسواد بودن مردم واجب دینی باشه و نه تنها این دین هیچگونه واکنشی نشون نده بلکه با شدیدتر ین وجه ازش حمایت کنه کجا !!!!! دین زرتشتی و نظام پوسیده و فاسد اون دوران ایران اگه تا هزار سال بعد هم ادامه می یافت اچازه هیچگونه حرکتی رو نمیداد و هرگز ما با هیچ کتاب و دانشمندی مواجه نمیشدیم ابن سینا و ابوریحان در قرن چهارم هجری در زمان خودشون در قله دانش جهان بودن و کتابهای اونها تا 700 سال بعد از خودشون و کتابهای فلسفیشون تا همین امروز مورد استناد هست . بنا بر این اینکه ملت و مردم ایران در قرن چهارم در قله دانش و فضیلت جهان قرار گرفت نشوندهنده اینه که این حرکت از اولین دوران خیزش ایرانی ها و دور انداختن دین منحرف زرتشتی و عقاید نظام طبقاتی و سازمان و سیستم منحط قبلی شروع شده و بمدت کوتاهی نه تنها همه عقب موندگیهای هزاران ساله قبل از خودش رو جبران کرده بلکه حتی تونسته بشریت رو به جلو هدایت کنه و حرفی برای بشریت ارائه بده تنها در صورتی بوجود آمدن ابن سیناها و ابوریحان ها ممکن می بوده که هزاران مدرسه برپا شده و افراد بیشماری تحت عناوین استاد و شاگرد با سیستم و نظام مشخص مشغول به کار بودن و کتابخانه های متعدد و کافی در دسترس بوده و مطلقا مانعی بر سر راه هر کسی که خواهان دانش بوده وجود نداشته . و بعلاوه اونهایی که خواهان دانش بودن کاملا از طرف سیستم حکومتی و دینی حمایت شدن و هزینه تحصیل و مطالعه اونها از حکومت و موقوفات و مردم کاملا تامین شده یک شبکه بسیار گسترده و جامع و کامل و منظم و دقیق و حسابشده اینها ابتدا همه کتابهای درخور توجه زمان خودشون رو از زبانهای متعدد ترجمه کردن . سپس یاد گرفتن و آموزش دادن . در مرحله بعد نقد کرده . و در مرحله چهارم بر اون افزودن و قافله علم بشر رو پیش بردن و در قله علم جهان قرار گرفتن . ابن سینا در این مرحله چهارم هست و تا به این مرحله برسیم چند قرن زمان برده به این معنی که در قرن چهارم شکوفا شده . ولی قرار گرفتن در قله علم جهان از قرن های پیش حرکتش آغاز شده با ورود اسلام ما بعنوان ایرانی تنها و تنها فقط در یک برهه از زمان تونستیم بر قله دانش جهان بنشینیم و بر دانش جهان اضافه کنیم و درصدر ملت های پیشرو قرار بگیریم و اون هم در همین دوران هست . در قرن چهارم دانستن زبان فارسی برای هر علم آموزی مثل دانستن زبان انگلیسی در زمان فعلی شده بود اگر کسی میخواست بفهمه دانش زمانش رو می باید زبان علمی ایرانی ها رو میفهمید و زانوی ادب میزد اینکه بگیم در قرن چهارم تعداد باسوادها باندازه دوران ساسانی بوده از اون دروغ های شاخداره . دین اسلام طلب علم رو واجب کرده و هر کسی از مردم اگر میخواست بر سنت رسول الله رفتار کنه می باید حداقل سواد رو میداشت مثلا اینکه یک فرد معمولی مثل ابن سینا و یا حتی شاگردانش که افکار و دانشش رو رواج دادن از طبقات معمولی اجتماع بودن نشون میده اولا دانش اندوزی رواج داره و ثانیا دانش و دانشمندان مورد تکریم هستن و مردم اگر فرزند لایقی رو داشته باشن با بهره خوب ذهنی ترجیح میدن باسواد بشه چون دانشمندان از بالاترین مرتبه اجتماعی برخوردار بودن مثلا این سئوال که ابن سینا یا ابوریحان هرگز کار فیزیکی و یا شغل تجارت نداشتن چطور روزگار گزروندن خودش نکته فهم ماجرا هست . سلاطین وقت مجبور بودن به دانشمندان احترام بزارن و با افتخار اونها رو تامین مالی میکردن و بعلاوه اونقدر موقوفات از جانب مردم و سیستم حکومتی وقت بوده که دانشمندان در زندگی خودشون لنگ نمونن در همین قرن چهارم هجری عضد الدوله دیلمی که شاه مقتر آل بویه هست میاد شیخ مفید رو که هیچ طبقه ممتازی نداره و صرفا یکی از علمای بزرگ شیعه محسوب میشه رو سوار بر اسب میکنه و خودش پیاده میشه و زمام اسب رو میگیره و در بازار میچرخه و به همه نشون میده که عالم سواره هست و شاه پیاده و با افتخار هم اینکار رو میکنه و یا وقتی یک دانشمند در همین دوران وارد شهری میشده اون شهر رو آذین میبستن و مردم با شادمانی به استقبال می رفتن این رو مقایسه کنید با شاهان بیسواد ساسانی و رفتارشون با مردمشون که اگر هم خواستن تنها یک مدرسه بسازن اومدن در جندی شاپور برای دانشمندان خارجی پناه آورده به دولت ساسانی میسازن ولی به مردم خودشون اجازه تحصیل و استفاده نمیدن نکته دیگه اینه که به مجرد شروع کار اسلام در ایران و مسلمان شدن مردم ابتدا مساجد ساخته شده و در همون مساجد شروع کردن به سوادآموزی بعنوان یک وظیفه و واجب و تکلیف دینی و اونقدر این کار رواج پیدا کرده و استقبال شده و گسترش پیدا کرده که مجبور میشن بخاطر کمبود فضا ابتدا مدرسه رو از داخل مسجد به جنب مسجد منتقل کنن و بعد مجبور میشن کتابخانه رو هم بخاطر گسترشش از مدرسه جدا کنن و مکان اون رو هم مستقل ولی باز کنار مسجد بسازن و بعد این مسجد با این وضعیت میشه مرکز همه شهرهای ایران و تمام معماری پس از اون اینگونه در شهرها اجرا میشه این رو با بیسوادی مطلق ساسانی و عقب نگهداشتن مردم مقایسه کنید ساسانی ها مطلقا از دانش زمانشون اطلاعی نداشتن چون هیچگونه مدرسه و مرکز علمی وجود نداشته . اون افرادی هم که بعنوان حکیم ازشون یاد شده مطلقا کار علمی نکردن بلکه اونها بضرورت راهی هندوستان و یا اسکندریه کردن تا بتونن با حداقل سواد آشنا بشن ولی مطلقا هیچگونه کتابی ننوشتن و یا مطلقا هیچگونه چیزیث و کمترین سطری رو بر دانش اضافه نکردن و کارشون صرفا حفظ و یادگیری بخشی کوچک از علم زمان خودشون و یا ترجمه تنها چند کتاب از زباه سریانی و یونانی بوده و السلام اما درباره دوران قرون وسطی ، این رو اگر کسی ندونه که رنسانس اروپا بخاطر دین تحریف شده مسیحیت و نظام طبقاتی و فئودالیته حاکم بر اروپا و حمایت دستگاه کلیسا از اون و همچنین بی توجهی به دانش و محکوم کردن دانشمندان خودشون و در حهل نگه داشتن اونها اتفاق افتاده نشون میده اطلاع کافی نداره نمونه برخورد اونها با دانشمندان و سوزاندن اونها و کتابهاشون رو میشه با برخورد کلیسا با امثال گالیله و کشتن اون فهمید ویا نوع برخورد ولتر و امثالش بعنوان روشنفکران اون زمان با کلیسا و دین مسیحیت و مسخره کردن مسیحیت فهمید جالب اینکه همین ولتر که در مسخره کردن مسیحیت مشهوره درباره اسلام با احترام حرف میزنه مسیحیت و نقشش در دوران تاریک اروپا با دستگاه انگیزاسیون و سوزاندن کتابها و دانشمندان هیچ نیازی به توضیح نداره . علت تنفر غرب از مسیجحیت و کنار زدنش از مصدر کار هم بهمین خاطره و این رو هر بچه دانشگاهی هم میدونه این وضعیت دقیقا شباهت های بساری با دوران ساسانی داره یعنی یک دین تحریف شده و خرافاتی و مجعول ، مخالفت با دانش و دانشمندان ، سنت های غلط و ضد بشری ، نظام طبقاتی و جهل و بیخبری و عقب نگه داشته شدن مردم . در این دوران سلطه کامل رو کلیسا داره چون اگر شاهی رو پاپ نایید نمیکرد و یا تکفیر میکرد از هستی ساقط میشد و اصولا مشروعیت شاهان بستگی به حمایت کلیسا داشته . مشابه همین وضعیت رو موبدان زرتشتی داشتن . نمیشه اونها و نقششون رو در جهالت مردم و عقب موندگیهای زمانشون کناز گزاشت و ندید .اگر شاه ساسانی نمیتونست حمایت دستگاه دینی زرتشتیت رو بدست بیاره نمیتونست حکومت موفقی داشته باشه و شورش های اون دوران بر علیه برخی شاهان در تاریخ موجوده این دستگاه اجازه هیچگونه اصلاحاتی رو هم نداه . برخی شاهان میخواستن کارهایی ولو اندک هم صورت بدن که موفق نشدن و دستگاه دینی زرتشتیت تونسته وضعیت رو برگردونه به نفع خودش منتها نکته در اینجاست که حتی دستگاه ظالم کلیسایی هم خودش مدرسه و آکادمی علمی تاسیس کرده و کتابهایی ولو اندک نوشته شده و یا مخالفتی با سواد خواندن و نوشتن نکرد و هرکسی اراده میکرد میتونست حداقل خواندن و نوشتن یاد بگیره و یا بره کلیسا و از خود کشیشان یاد بگیره . اما دستگاه دینی زرتشتیت و نظام حکومتی ساسانی مطلقا اجازه تاسیس هیچگونه مدرسه ای رو برای مردم نداد . کاملا طبیعیه که مردم از رنسانس و تغییر های بنیادین جدید استقبال کنن و خواهان آشنا شدن با فضای جدید ، کتب علمی ، دانش زمان و آگاهی از علوم روز ، آزادی بیشتر و تخریب نظام طبقاتی و دستگاه دین زرتشتی بشن همین مردمی که صدها سال با رومی ها جنگیدن در عرض 20 سال کاملا عوض شدن . مردمی که یونانی ها رو نپذیرفته و بیرون کردن اینبار حاضر شدن حتی دینشون رو کنار بزارن و دین جدید و اصیل با مبنای واقعی و حقیق و دارای کتاب الهی واقعی نه تحریف شده رو با آغوش باز و در کمترین زمان ممکن بپذیرن اصلا مقایسه پیامبر ما با زرتشت و قرآن بعنوان کلام اصیل خدا با اوستای تحریف شده نوشته شده توسط موبدان قابل مقایسه نیستن و نمیتونسه ایستادگی کنه و از خودش دفاع کنه . حتی اگر مسلمونها حکومت ایران رو ساقط نمیکرد ایرانی ها منطقا خواهان آشنا شدن با فضای جدید و دین جدید و اصیل میشدن . همین ایرانی ها از دین تحریف شده مسیحیت استقبال کردن و اونو نسبت به زرتشتیت برتر دیدن تا چه برسه به اسلام و کتاب الهی قرآن
  7. منفی های از روی [color=#ff0000]درماندگی[/color] ! بشخصه هر منفی اینجوری برام ارزش ده مثبت داره چقدر گوش فلفک رو با ایران ایران کردنشون کر کردن و لاف زدن ولی وقتی با بخشی از حقایق روبرومبشن نشون میدن هیچ ارزشی برای ایران قائل نیستن و راضی به هرگونه عقب ماندگی و فلاکت ایران هستن تنها به بهای اینکه اونها راضی باشن و ایران مظلوم رو بهانه کردن بنظرم این سئوال جای پرسیدن داره که آیا حق دارن حتی اسم ایران رو بزبون بیارن !!!!!!!!!!! جدا برخی ها ارزش وقت تلف کردن ندارن با این تاپیک خدا حافظی میکنم هر چقدر دوست دارید فحاشی کنید و منفی بدید و رجز بخونید و خوش باشید
  8. هر دینی می باید بر پایه یک متن اصیل و حقیقی استوار باشه . اوستا در طول تاریخ و مخصوصا حمله اسکندر از بین رفته بوده . سلوکیان یونانی بودن و اشکانیان هم که هیچ اهمیتی به اون نمی دادن . بنابراین تنها اردشیر ساسانی پس از 600 سال وقفه دستور جمع آوری و اونچه که بنظر می آمد می باید زرتشتیت باشه کرد با توجه به بیسوادی اون زمان و نبودن کاغذ و نوشته و منابع مکتوب و بعلاوه گذشت 6 قرن میتونید حدس بزنید چه اتفاقی می افته یعنی اساس زرتشتیت دیگه هیچگونه واقعیتی نداشته و نداره و اونچه که از اوستای کنونی و همچنین سایر منابع زرتشتیت موجود بوده مال زرتشت نیست بلکه نوشته برخی موبدان بوده . بنا بر این هیچکس نمیتونسته آئین و دین رسمی ساسانی رو دین زرتشتیت و یا دین زرتشت بنامه بلکه صرفا جمع آوری و گفته های متراکم و متعدد از موبدان مختلف بوده و هست . جالب اینکه در طول تاریخ همواره بر اون افزوده میشه و جالبتر اینکه در حال حاضر معتقدن که هیچ اصل ثابتی نباید وجود داشته باشه یعنی اعتقاداتشون شناوره و هر زمان که اراده کنن میتونن بخشی از اون رو کم یا زیاد کنن ، و یا هر وقت که اقتضا کرد بخشی از اون رو انکار کنن و یا به اون اضافه کنن و از دیگری گرفته و به اون ملحق کنن !!!!!!!!! اما اینکه در این دین دو خالق وجود داره واقعیت داره اما معتقدن باید فقط یکیش رو پرستش کرد !!!!!!!! در این دین براستی اهریمن آیا خدای بدی هاست یا اینکه خودش مخلوقه ؟؟؟؟؟ چه کسی اهریمن رو خلق کرده ؟؟؟ چرا یک موجود میتونه بدون اراده خدا هر چی که دلش میخوادبیافرینه و خلق کنه و انجام بده ؟؟؟ چه دلیلی داره که اگه منبع قدرتی غیر از خدا وجود داره حتما خداپرست بشه و چرا اهریمن (شیطان) پرست نشه ؟؟؟ چرا خدا مجبور به جنگ با اهریمنه ؟؟؟ و چرا اهریمن در طول تاریخ قدرتش از خدای زرتشتی بیشتره ؟؟؟؟ اینها نمونه های کوچکی از هزاران اشکال هست
  9. اگه خونده بودید پر از منابع هم هست و بحث علمی خوبی هم میکنه بعکس اونچیزی که شما معرفی کردید
  10. اگه می خواهید علمی بحث کنید این فروم جای بدی نیست و منابع خوبی رو هم گزاشته و آورده [url="http://forum.hammihan.com/thread63971.html"]http://forum.hammiha...hread63971.html[/url] جامعه باستانی ایران بدون داشتن هیچگونه دانش و بودن در جهل مطلق و بیخبری از دنیای پیرامون خودشون چطور توقع داشتن باقی بمونن ؟؟؟؟؟ آیا با غدغن کردن سواد و حتی خواندن و نوشتن میتونسته تا ابد باقی بمونه ؟؟؟ اگر حاکمان این جامعه اجازه تحصیل میدادن آیا میتونستن امیدوار باشن اون افراد باسواد و مطلع اونها رو تحمل کنن و یا دین تحریف شده زرتشتیت رو بپذیرن و دم نزنن و آیا تن به جامعه طبقاتی میدادن ؟؟؟؟ این جامعه بیسواد مطلق آیا میتونسته توقع داشته و یا منتظر بمونه وضعیت داخلیش و همچنین همسایگانش تا ابد در همون وضعیت ایستایی باقی بمونه تا حاکمانش بتونن حکومت کنن و دین تحریف شده زرتشتیت حاکم باشه و نظام ظالمانه طبقاتی همیشه بر گرده مردم تحمیل بشه ؟؟؟؟ جامعه ایران در اون زمان داشته هاش تقریبا همونی هست که امثال فردوسی گزارش کردن یعنی جنگاوری و پهلوانی و کشورگشایی و مرام پهلوانی پهلوانانش و برخی مسائل و آموزه ها و پند های حکیمانه . فردوسی درصدد احیای داشته های پارسی بوده و قابل تقدیر هست و تونسته همه اونچه میتونسته قابل افتخار باشه رو ذکر کنه . این مرد بزرگ هیچ اشاره به هیچ کتاب علمی و یا مدرسه و یا دانشمند و یا کتابخانه و یا مرکز علمی درخور و .. نداره البته اگه فردوسی در زمان و دوره سابق میزیست همین کتاب رو هم نمیتونست بنویسه چون مجبور می بود بیسواد اجباری باشه و امروز همین مقدار اندک رو هم در دسترس نداشتیم اروپایی هابا شجاعت دوره قرون وسطاشون رو نقد میکنن و البته افتخاراتش و هم مینویسن ولی گنجشک رو رنگ نمیکنن بجای قناری قالب کنن . شجاعت بیان و گزارش وضعیتشون رو دارن . منطقا قرون وسطی با پیشرفت همسایگانش و پیشرفت خیره کننده و جهش علمی پس از اسلام نمیتونسته دوام بیاره بنابراین اونها بجای ایستایی و ادامه دادن به حکومت مسیحیت تحریف شده و سنت های غلط و در نتیجه اضمحلال قطعی ، با واقعیت روبرو شدن و رنسانس رو رقم زدن و پیشرفت کردن همین وضعیت برای ایرانیان هم اتفاق افتاده یعنی تونستن با شجاعت از دوره تاریک جاهلانه شون با افتخار خارج بشن . منتهی نتونستن خودشون حکومتشون رو سرنگون کنن و چنین بستری براشون هرگز مهیا نشد هر چند اصلاحات اندکی رو برخی مثل مانی و مزدک میخواستن انجام بدن ولی موفق نشدن و البته اصالت و عمق نداشتن و قطعا وضع رو بدتر میکردن در حقیقت اونچه پس از اسلام برای ایرانی ها رخ داد رنسانس اونها بود هر چند میتونست بهتر رخ بده
  11. دوران سیاه تاریخ اروپا قرون وسطی نام داره . یک دوران هزار ساله که البته امپراتوری قدرتمند و شکوهمند روم هم بخشی از اون هست . این دوران سیاه علت فروپاشیش چه چیزی هست آیا چیزی جز جهل و عقب نگه داشتن مردم با خرافات و دستورات ضد بشری به اسم دین که باعث فروپاشی دین و دیانت در غرب شد بود ؟ چرا دین مسیحیت در غرب فروپاشید و در اون اعلام مرگ خدا (خدای مسیحیت) شد(نیچه) ؟ جالب اینکه در دوران قرون وسطی یادگیری سواد ممنوع نبوده و خواندن و نوشتن ممنوع نبوده و بعضا مدارس و آکادمی های علمی هم وجود داشته و صدها کتاب علمی در زمینه های طب و فلسفه و ... هم نوشته شده و کتابخانه های علمی پراکنده و حتی مفصل هم وجود داشته اما متاسفانه ایران باستان رو حتی با قرون وسطی هم نمیشه مقایسه کرد چون مطلقا هیچ چیزی وجود نداره و عموم جامعه صد در صد بیسواد هستن و حتی هر گونه سواد خواندن و نوشتن ممنوع هست و هیچگونه کتاب علمی نوشته نشده و هیچ دانشمندی نداره و مطلقا بهره ای از دانش نداره نظام طبقاتی جاهل زمان اجازه هیچ نوع فعالیت علمی نمیده و هرگونه فعالیت علمی منطقا محال هست . چنین وضعیتی رو هیچکدوم از تمدن ها وهمسایه های ایران نداشتن نه روم و نه هند و نه چین . بنا بر این طبیعی هست که سریعترین روند فروپاشی رو ایرانیان داشته باشن که اگه روند اضمحلال اونها چندین قرن طول کشید ولی روند فروپاشی ایران تنها 20 سال طول کشید مردمی که حاکم مثلا عادلش برای اینکه مردم بتونن ارائه شکایت کنن مجبوره ریسمان و زنگوله تعبیه کنه بجای کاغذ و دوات و قلم اگه بگیم این جامعه یک جامعه جاهل و سران و حاکمانش ابوجهل های زمانشون بودن بگزاف نیست و هیچ چیزی خلاف واقع گفته نشده این وضعیت برای تاریخ ما هر چند خجالت آوره ولی درس آموز و عبرت آموز هم هست . بجای خجالت کشیدن و یا پنهان کردن و یا انکارش می باید با شجاعت با واقعیت مواجه شد و درس گرفت . این جامعه مطلقا نمیتونسته دوام بیاره و طبیعی هست که مسببش رو مردم اون زمان در نظام طبقاتی و حاکمان زورگو و دین زرتشتیت میدونستن و منطقی هست که وقتی با یک ایدئولوژی جدید مواجه میشن که اصالت و واقعیت داره ( و مثل زرتشتیت تحریف شده نیست) و مخالف نظام طبقاتی هست و ضدیت با جهل داره و تشویق به پیشرفت و علم آموزی میکنه براحتی جذبش میشن و به همه سنت های غلط پیشین پشت میکنن و حتی دین سابقشون رو دور میندازن سپس همین ملت براحتی مرزهای علم رو درمینورده و به قله علم میرسه . این مردم همون مردم سابق بودن ولی چیزهایی تغییر کرده بود که تونستن نفس راحت بکشن و خودشون رو نشون بدن . مثلا یک نفر مثل ابو ریحان و یا ابن سینا هر کدوم بیش از صد کتاب و رساله علمی مینویسن اونم تنها چهار قرن پس از اسلام و تغییر دین در ایران . هر کدوم از این دو نفر باندازه چندین برابر بیش از کل تاریخ چندهزار ساله پیش از خودشون فعالیت علمی کردن . بقیه دانشمندان رو فاکتور میگیرم . چرا بجای شجاعت پذیرش واقعیت به گوینده واقعیت فحش نثار کنیم ؟؟؟؟؟؟؟ آیا این نشان درایته !!!!!! آیا میتونن ادعای ! پیشرفت جامعه ایرانی رو داشته باشن ؟؟؟؟؟؟؟؟
  12. چند باری اهانت و فحاشی کردید ولی جواب اهانتتون رو ندادم . کسی که حرفی داره اهانت و دریدگی نمیکنه
  13. تاریخ کسانی رو محو میکنه که بجای روبرو شدن با واقعیت وعبرت و درس گرفتن از گذشته سعی بر پاک کردن و ندیدنش داشته باشن
  14. جایی که هیچ مرکزی برای دانش وجود نداره و اصولا دانش اندوزی غدغن هست چطور میشه توقع داشت کتابی نوشته بشه ؟ جامعه ای که تمامی مردمانش صد در صد بیسواد هستن و اونهایی (اشراف) هم که سواد دارن در حد خوندن و نوشتن هست مگه علم رشد میکنه ؟ رشد علمی بدون وجود مراکز علمی و دانش مگه امکانپذیره ؟ کشوری که هیچ مدرسه ای در هیچ کجای اون وجود نداشته ( بجز جندی شاپور برای دانشمندان از خارج آمده ) کدوم دانشمند رو میتونسته تربیت کنه ؟ چه کتابی میتونسته درش نوشته بشه بجز چند ترجمه از کتاب قصه و ... کشوری که اصولا از دانش اندوزی مردمانش واهمه داشتن و ضامن بقای حکومتشون رو بیسوادی مردمش میدونستن ، چه سوادی و چه کتابی و چه دانشمندی رو میتونسه تحویل بده ؟ واقعیت تلخه ولی اینها واقعیات کشور ما بودن
  15. شما گزارش بده عزیز و راستش رو برای همه شرح بده
  16. گزارش وضع موجود اون زمان منفی دادنش چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟ اگه بد بوده لعنت به بانیانش بفرستن و به اونها منفی بدن
  17. اصولا آموختن سواد و یادگیری دانش در جامعه ساسانی متعلق به اشراف بوده و مردم عادی هیچکس نه سواد خواندن و نوشتن داشت و نه حق آموختن رو داشت . اونهایی هم که از اشراف سواد داشتن فقط در خوندن و نوشتن بوده و نه بیش از اون چون اصولا هیچ مرکز علمی و آکادمیک وجود نداشته بجز یک مرکز که برای دانشمندان خارجی پناه آورده به حکومت ساسانی تهیه شده بود یعنی جندی شاپور در این حکومت 400 ساله هرگز هیچ کتابی توسط ایرانیان نوشته نشده و هرگز هیچ چیزی به هیچکدام از علوم زمان افزوده نشده و درصدد یادگیری دانش زمان خودشون هم برنیومدن و فقط برخی از دانشمندان زمانه خودشون رو از ملیت های مختلف جمع آوری کردن بنابراین هیچگونه نامه ای از هیچیک از مردم عادی نمیتونسته نوشته شده باشه احتمالا این نامه ها توسط برخی حکام و یا بازرسان و جاسوسان نوشته شده و وضع موجود رو گزارش کرده و وضعیت و خواسته مردم رو نوشتن ولی هرگز هیچکس اونها رو نخونده
  18. نکته ای که درباره دکتر عباسی گفتند اینه که اونها دارن از نظرات یک کارشناس خبره ولو دشمنشون باشه بخوبی استفاده میکنن ولی در داخل سعی بر نشنیدن و خفه کردنش دارن اونچه که بشخصه خبر دارم و بارها دیدم اینه که اونها در حال حاضر با استفاده از طیفی خودفروخته دائم در حال رصد تاثیرگزاران عرصه فکر و نظر در داخل ایران هستن و اخبار اونها و سخنانشون بی کم و کاست توسط این طیف خودفروخته به اونها منتقل میشه منتها زرنگی اونها در استفاده از روش بدل زدن معکوس هست همونجوریکه کاریکاتوری همه وقایع انقلاب رو بروش معکوس درمورد خودمون بوسیله وطن فروشان سال 88 اجرا کردن [color=#ff0000]در یک کلام تئوری جدید فکویاما[/color] اونچه که می باید به امثال دکتر عباسی و دیگران توصیه کرد اینه که به اونها تذکر داده بشه که هر تحلیل و سخن اونها توسط خائنین داخلی بصورت صوتی و تصویری برای استفاده سیا وMI6 ارسال میشه وسپس بدل سازی میشه ، می باید فکری برای این روش اونها اندیشیده بشه در انتخابات اخیر هم از همین روش استفاده کردن برای پائین کشیدن رقیب بنظر من می باید از جنبه سخنرانی عمومی اونها کاسته بشه چون در حال حاضر نه تنها تاثیرگزار نیست بلکه معکوس عمل میکنه ، و این وظیفه رو به رده های بعدی و بصورت هدفمند و کنترل شده واگزار کنن و خود اهالی نظر و فکر سخنان و طرح هاشون می باید در جمع های مطمئن و محدود و کاملا مشخص سپرده بشه در ثانی این طرح ها می باید بصورت جزیره هایی گفته و بیان بشه که نشه اونها رو بطور واضح کنار هم گزاشت ولی در یک پازل هدفمند هدف نهایی رو به بهترین روش محقق کنه یعنی اجرای کار بصورت هوشمند و بسیار پیچیده و در پایان این نکته از این به بعد نباید یک فرد مشخص همه امور رو بعهده بگیره و یک تنه کار کنه بلکه می باید وظایف در تعداد بسیار زیاد خرد بشه و محول بشه نقطه ضعف همیشگی آمریکایی ها در مقابل ایران و انقلاب اسلامی این بود که بدلیل از هم پاشیدگی شبکه عواملشون در داخل و نبود لانه جاسوسیشون در تهران همیشه از اوضاع دقیق ایران بی اطلاع بودن و اغلب طرح ها و نقشه هاشون بدلیل عدم واقعبینی و نبود اطلاعات واقعی بصورت مضحک در میومد و براحتی ناکام میموند . اما در طی سالیان اخیر بوسیله شبکه و طیف انبوه مشتاقان خیانت و وطن فروشی (بدلیل مرض از خود بیگانگی ) تونستن این ضعف رو بخوبی جبران کنن و این طیف خائن همه اطلاعات رو با دقت و بدون کم و کاست و با دریافت کمترین امتیاز و وجه دریافتی (حتی مجانی ) منتقل میکنه و اونها رو از دقیقترین مسائل مطلع میکنه رصد دقیق همه زوایای ایران از جمله اقتصاد و راه های فرار از تحریم هم توسط اونها به این روش داره دنبال میشه تف بذات هر چی وطن فروش
  19. [quote name='Antiwar' timestamp='1390597154' post='361550'] خوب پنجره یک ماهنامه هست و احتمال زیاد بخش مهمی از شماره ی آتی رو به همین قضیه اختصاص خواهد داد. به هر حال یک نشریه اگر بخواد پاسخ بده ترجیحا در خودش پاسخ میده که حالا که ضرر رو دیده اقلا از منافعش هم بهره مند بشه. اگرم الان چیزی گفتن در حد این هست که بی جواب نذاشته باشند. دیگه در این حد حرفه ای هستند [size=4] البته این برداشت منه. نمی دونم خودشون چی فکر می کنند.[/size] فرهاد اگر یکی دو نشریه ی عمومی با تولید محتوا در ایران داشته باشیم یکیش پنجره هست... این که معیار شما در نشریه ی زرد چیه دیگه خودتون باید توضیح بدهید. شاید خط فکری باشه... [/quote] این مصاحبه نه در فضای عمومی که آمیخته با تعصب کور هست و هر اتفاقی بیوفته طرف تعصب فوتبالیش تغییری نمیکنه ، بلکله بر روی خواص اهل هنر تاثیر خودش رو خواهد گزاشت . اونهایی که براحتی میتونن تشخیص بدن و شاخک های اهالی هنر با اونها تنظیم میشه مصاحبه جناب شمقدری و اعترافاتش و در ضمن سکوت مرگ عده ای دیگه بهمین خاطر بود نمیتونن انکارش کنن تشتی رو که با صدایی مهیب از بام افتاده اینکه این مصاحبه تاثیرش در اهالی هنر در حد یک زلزله بود نشان از عمق تاثیر و البته عمق فاجعه هست
  20. مردم اونقدر فهم دارن که برای فهمیدن کار روشنفکرای باصطلاح وطنی هیچ نیازی به تایید یه مو بور اونور آبی ندارن . یه ذره تعقل کافیه البته اگه تعصب بعضی ها بزاره خلاصه اینکه این شبه روشنفکرا جوری ایران رو به شهرت رسوندن که عالمگیر شده
  21. کدومش نیست؟ تصویر یک ملت دروغگوی ، بی منطق و وحشی با عقاید خرافی و .... که باید ازش فرار کرد
  22. سئوال من اینه که دلیل دشمنی اونها با مردم و کشورشون چیه ؟؟؟؟؟؟؟ اینهمه تحقیر کشور و مردم و فرهنگ کشورشون چه دلیلی داره ؟؟؟؟؟
  23. در هر حال صورت مسئله اینه که لقب گوش مخملی برازنده روشنفکران وطنیه و هر جور که حساب کنیم آخرش به همینجا می رسیم خواه یه نفر از اونور آب هم اینو گفته باشه یا نگفته باشه اینها اسم مردم و کشورمون رو مشهور کردن به اینکه ....
  24. حکایت شبه روشنفکران وطنی : میگن طرف برای اینکه دهشون مشهور بشه رفت شهر تو یه خیابون شلوغ ابتدا باد بلندی از خودش در کرد و توجه همه رو بخودش جلب کرد و بعد جلوی همه نشست و ادرار کرد ، همه براش هورا کشیدن و کف زدن . از این به بعد اسم دهشون سر زبونها افتاد و مشهور شدن به اینکه .....
  25. [quote name='Electro_officer' timestamp='1381947839' post='344337'] هذا اسهل طریق لدخول الجنة فسرعوا الیه!!!؟؟؟ [size=5][color=#FF0000]خدای من اینا دیگه کین![/color][/size] [size=5][size=4]آنکس که نداند ونداند که نداند در جهل مرکب ابد الدهر بماند!!![/size][/size] [/quote] حیوانات انسان نما . البته اگه توهین به حیوان نباشه (در برابر انسان دارای درک و شعور) قزاقستان از کشورهایی هست که تونسته بود با کارهای فرهنگی و کنترل بر تبلیغات سلفیت وهابی ، و ممنوع کردن تبلیغات وهابی ها در کشورشون ، خودشون رو از تبعات این جانورهای آلوده به مرض بدتر از وبا مصونیت ببخشه اما با خبر فوق داره معلوم میشه در زیر پوست شهرهای قزاقستان ویروس وهابیت داره تکثیر میشه جوری که به صادرات هم رسیده در هر صورت نشون دهنده اینه که قزاقستان روزهای تاریکی در پیش داره مگر اینکه عاجلا چاره کنن . با برگشتن تروریست های آموزش دیده به کشورشون تکثیر ترور و تروریسم و جنایت صورت میگیره