-
تعداد محتوا
1,115 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های rasoolmr
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[size=5][color=#FF0000]تشكيل ارتش مردمي در سوريه براي مقابله با تروريست ها[/color][/size] دولت سوريه براي حمايت از شهروندان سوري در برابر حملات گروه هاي مسلح مخالف ارتش دفاع ملي تشكيل داد. به گزارش خبرگزاري ايسنا به نقل از شبكه خبري راشا تودي، مقامات دولت سوريه اعلام كردند كه ارتش دفاع ملي سوريه متشكل از جوانان سوري و نيروهاي مردمي است و ماموريتشان حمايت از مناطق مختلف سوريه و شهروندان اين كشور در برابر حملات تروريستي است. ارتش جديد از غير نظامياني تشكيل شده كه در اين ارتش ثبت نام كرده اند و ماهيانه حقوق دريافت مي كنند و لباس هاي متحدالشكلي به تن دارند. اين ارتش مردمي با 15 هزار نفر داوطلب تشكيل شد و اكنون به [color=#0000cd]50 هزار نفر[/color] رسيده است.با استقبال مردم و بسياري از اعضاي كميته هاي مردمي پيش بيني مي شود كه تعداد سربازان اين ارتش به [color=#0000ff]صدها هزار نفر[/color] برسد. http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2662793 اين يعني گسترش تصاعدي عمليات ارتش بر ضد تروريست ها ظاهرا قصدشون گسترش هرمي اين ارتش مردمي هست كه همينجور تصاعدي افزايش پيدا خواهد كرد اينطوري ميتونن بخوبي تمامي محلات رو در تمامي شهرهاي كشور پوشش بدن و بعلاوه اطلاعات خوب و دقيق و به روز از تروريست هاي محلي و خانواده هاي حامي اونها كه تروريست ها در پوشش اونها پنهان شده و ضربه ميزنن بدست بيارن اگه اين كميته هاي مقاومت گسترش پيدا كنه و با ورود موثر به درگيري ها به تجربيات خوبي برسه و نخبه هاي اونها بتونن خودشون رو ثابت كنن و نشون بدن احتمالا در پايان ماجرا ما مواجه با نيرويي شبيه سپاه پاسداران در سوريه بشيم -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
اينكه برخي ارتش سوريه رو تعمدا ارتش اسد خطاب ميكنن نشون دهنده ته دلشون و حمايتشون از يكطرف ماجرا هست چون ارتش متعلق به كل ملت هست و بدرستي و با جون و دل با تروريسم مقابله ميكنه و حافظ كشور هست . در ايران خودمون هم ارتش پيش از انقلاب هر چند عده اي از اونها با ملت مقابله ميكرد ولي ارتش متعلق به كشور بود و اينرو بعد از انقلاب هم ثابت كرد و در نهايت كمر رژيم رو هم همين ارتش شكست . در سوريه اينكه كليت ارتش حافظ نظام باقي مونده با اينكه با ترك خدمت و يا با فرارشون و دريافت همه گونه كمك و حمايت و پول از مخالفين و شيوخ عرب و تركيه و غرب ميتونن به نظام سوريه پايان بدن ولي با تمام وجود و در عين خيانت هاي زياد كليت اين ارتش تشخيص داده كه كدوم طرف ماجرا بايسته و كدوم طرف بنفع تماميت و آينده و بقاي كشور هست نشون دهنده اينه كه مسير درست رو انتخاب كرده و اينرو كاملا درست ميدونه . والبته هر چه كه از ماجرا ميگذره درستي انتخابشون خودشو نشون ميده هر چند كه آقايون خيلي تلاش ميكنن كمتر جلب توجه كنن و مثلا گارد بيطرفي بخودشون بگيرن ! خواهشا حداقل يه مقدار شعور براي مخاطبينشون هم در نظر بگيرن و خودشون رو زيادي باهوش و جدي فرض نكنن -
اونايي كه ناراحتن فاتحه بفرستن براي روح اموات شريف انساندوست خادمان به بشريت انگليسي
- 22 پاسخ ها
-
- 13
-
تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر
rasoolmr پاسخ داد به Gorbenareh تاپیک در جنگ آوران
اگر عرضه و لياقت بود و خيانت هم چاشني كار نميشد اصولا متفقين ايران رو بعنوان پل تداركاتي انتخاب نميكردن و وضع ما بهيچ وجه از تركيه كه از سوي هيچ طرفي مورد تجاوز قرار نگرفت بدتر نميشد و حداقل اين ميشد كه بيطرفي ايران مورد احترام واقع ميشد . اگر اونها ميدونستند كه اولا راه آهن و راه شوسه براشون غير قابل استفاده هست . و چاه هاي نفت هم تخريب و از كار افتاده شده و امكان عبور بي دردسر از ايران وجود نداره اصولا حمله به ايران كار بيهوده اي مي نمود و هيچ دستاوردي براشون نداشت . چون براي آلمان ها هم غير قابل استفاده مي بود . اما رضاخان اولا بيطرفي رو نقض كرد ثانيا با بي عقلي بر روي آينده كشور قمار كرد ثالثا اراده اش بر اين بود كه در صورت رسيدن آلمان ها به ايران ، ايران رو پل پيروزي آلمان قرار بده و در نهايت با خيانت به ارتش و ملت اونها رو تنها گذاشت و كشور رو در بدترين وضع ممكن و قابل تصور تسليم كرد جنگ جهاني بهيچ وجه ربطي به ما نداشت و حماقت محض حاكمان وقت بود كه با نقض بيطرفي بهانه بدست متفقين دادند حتي اگر نظرشون بر اين بود كه از زير سلطه انگلستان بيرون بيان ، اين مهم با پايان جنگ و تخريب قواي همه قدرت ها از جمله انگلستان در جنگ حاصل ميشد بعلاوه اگر قرار بر نقض بيطرفي داشتند مي بايد به خواسته متفقين جواب مثبت ميدادند و بي دردسر راه ارسال تجهيزات و مهمات رو براي متفقين ميدادند و اينجوري خطر اشغال كشور هم منتفي ميشد . هيچ حاكمي حق قمار بر روي سرنوشت كشور و مردمش رو نداره . سوال اينجا هست كه رضاخان براي اتخاذ موضع كشور در جنگ جهاني نظر چه كساني رو خواسته بود ؟ جواب : هيچكس آيا خيانت از اين بالاتر ميشه كه مهمترين تصميم تاريخ ايران در اون برهه فقط در دست يك بيسواد مطلق باشه و اون فرد از هيچكس نظرخواهي و مشورت نخواسته باشه ؟- 198 پاسخ ها
-
- 5
-
- ایران
- نیروی دریایی
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر
rasoolmr پاسخ داد به Gorbenareh تاپیک در جنگ آوران
[quote name='jalilnoori' timestamp='1358113130' post='293771'] [quote][color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]هرمنوتيك يك سنت تفكر و تامل فلسفي هست كه بدنبال درك مفهوم فهميدن و مولفه ها يي كه سازنده معناي يك متن يا هر امري كه بنوعي داراي معنا باشه هست و در نهايت بئنبال فهم اين نكته هست كه چه فرايندي براي فهم يك متن و يا اثر در ذهن طي ميشه . كل بحث هرمنوتيك فلسفي و معرفت شناسانه و انسانشناسانه و بنوعي درگير با فلسفه ذهن هست[/background][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]اينكه فهم ذهن ما از پديده ها چگونه هست و آيا راهي براي درك واقعيت و حقيقت داره يا خير و ثانيا آيا ميتونه كلام مخاطب رو در معنايي كه مخاطب اراده كرده درك كنه يا خير .[/background][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]در هر صورت بدنبال اين هست كه روش و راهكاري براي دريافت معاني ثابت و مشخص براي خوانندگان و بينندگان مختلف متن و اثر در همه زمانها و مكان ها پيدا كنه بصورتي كه اين دريافت دچار نسبيت و تكثر نشه بلكه منظور پديد آورنده متن و اثر رو بتونه به هر مخاطبي كسي دقيقا منتقل كنه[/background][/font][/color] [color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]گر چه برخي هم معتقد به مرگ مولف و اثر هستند و درك و فهم مخاطبين رو متكثر و مختص شخص ميدونند بگونه اي كه با فهم شخص ديگر متفاوت هست بگونه اي كه بتعداد افراد خواننده و بيننده متن و اثر معنا و مفهوم توليد ميشه و بنوعي مفهوم اثر و متن رو در ذهن خواننده و بيننده تابعي از تاريخ ، سرگذشت ، جغرافيا ، معلومات پيشيني ، زبان ، و ... ميدونه و يك متن و اثر ميتونه هزاران و بلكه ميليونها معني با توجه به تعداد خوانندگان و بينندگان اثر داشته باشه ولي در عين حال هيچكدومشون هم منظور نويسنده متن و خالق اثر نباشند . چون در اينجا اصولا فهم مشترك ناممكن هست .[/background][/font][/color] [/quote] شما که دقیقا حرف منو تایید کردین با این متن میشه بگین استفاده اشتباه من چی بود از این کلمه بخصوص در یک سایت نظامی ؟ [/quote] متن رو اگه بخونيد متوجه ميشيد . در متن بالا هم عرض كردم كه [color=#ff0000][font=tahoma,helvetica,arial,sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]كل بحث هرمنوتيك فلسفي و معرفت شناسانه و انسانشناسانه و بنوعي درگير با فلسفه ذهن هست . [/background][/font][/color]در هرمنوتيك بحث اساسا بر روي اين نكته هست كه آيا فهم مشترك ممكن هست يانه ؟ و اگر ممكن هست اصول و روش هاش چگونه هست و چطور ميشه متن رو تفسير و تاويل كرد جوري كه مراد نويسنده و يا خالق اثر رو درك كرد . و سپس بحث هاي بسيار خشك فلسفي درميگيره و تئوري هاي مختلفي ارائه ميشه كه هر كدوم نتايج مشخصي دارن . اونچه كه از سوي ديگران مورد استفاده قرار ميگيره نه علم هرمنوتيك بلكه نتايج تئوري يك عالم به هرمنوتيك هست كه توسط شخص عالمانه و يا نادانسته و تقليدي پذيرفته ميشه و ازش ياد ميشه بعنوان پيش فرض مسلمي كه روش بحثي نميكنن و بعنوان اصل موضوع ميپذيرن بنابراين اونچه در مثلا تاريخ ازش استفاده ميشه نه علم هرمنوتيك بلكه نتايج تئوريهايي هست كه مورخ اون رو از ميان تئوريهاي مختلف تقليدا و بخاطر اعتمادش به اشخاص ميپذيره و گرنه علم هرمنوتيك اصولا در قواره مورخ نيست و شما متاسفانه همواره بر علم هرمنوتيك تاكيد ميكنيد كه اصلا جاش در اين بحث ها نيست و بعلاوه از تئوري بعنوان اصل مسلم ياد ميكنيد كه داراي اشكالات عديده اي هست و قابل دفاع هم نيست . چون اساسش پذيرفتن نسبيت معرفت شناسانه هست . و راه گونه فهم مشترك انسانها رو انكار ميكنه و تابع عواملي همچون ذهن مخاطب ، زمان و مكان ، زبان و ... عنوان ميكنه بيشتر از اين ادامه نميدم- 198 پاسخ ها
-
- ایران
- نیروی دریایی
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر
rasoolmr پاسخ داد به Gorbenareh تاپیک در جنگ آوران
[quote name='jalilnoori' timestamp='1358107750' post='293755'] [quote name='rasoolmr' timestamp='1358107604' post='293754'] برخي دوستان چند مرتبه در چند تاپيك بطور ناشيانه اي مرتب اسم از هرمنوتيك ميارن . فكر ميكنم اصلا نميدونن اين واژه به چه معناست و كاربردش چيه خواهشا اول مطالعه اي درباره هرمنوتيك بكنند و بعد اون رو در اينجا كه سايت نظامي هست بيجا استفاده نكنن [/quote] شما مسلط هستین معنیش کنین منم بهرمند بشم برادر [/quote] هرمنوتيك يك سنت تفكر و تامل فلسفي هست كه بدنبال درك مفهوم فهميدن و مولفه ها يي كه سازنده معناي يك متن يا هر امري كه بنوعي داراي معنا باشه هست و در نهايت بدنبال فهم اين نكته هست كه چه فرايندي براي فهم يك متن و يا اثر در ذهن طي ميشه . كل بحث هرمنوتيك فلسفي و معرفت شناسانه و انسانشناسانه و بنوعي درگير با فلسفه ذهن هست اينكه فهم ذهن ما از پديده ها چگونه هست و آيا راهي براي درك واقعيت و حقيقت داره يا خير و ثانيا آيا ميتونه كلام مخاطب رو در معنايي كه مخاطب اراده كرده درك كنه يا خير . در هر صورت بدنبال اين هست كه روش و راهكاري براي دريافت معاني ثابت و مشخص براي خوانندگان و بينندگان مختلف متن و اثر در همه زمانها و مكان ها پيدا كنه بصورتي كه اين دريافت دچار نسبيت و تكثر نشه بلكه منظور پديد آورنده متن و اثر رو بتونه به هر مخاطبي كسي دقيقا منتقل كنه گر چه برخي هم معتقد به مرگ مولف و اثر هستند و درك و فهم مخاطبين رو متكثر و مختص شخص ميدونند بگونه اي كه با فهم شخص ديگر متفاوت هست بگونه اي كه بتعداد افراد خواننده و بيننده متن و اثر معنا و مفهوم توليد ميشه و بنوعي مفهوم اثر و متن رو در ذهن خواننده و بيننده تابعي از تاريخ ، سرگذشت ، جغرافيا ، معلومات پيشيني ، زبان ، و ... ميدونن و يك متن و اثر ميتونه هزاران و بلكه ميليونها معني با توجه به تعداد خوانندگان و بينندگان اثر داشته باشه ولي در عين حال هيچكدومشون هم منظور نويسنده متن و خالق اثر نباشند . چون در اينجا اصولا فهم مشترك ناممكن هست . اين معنا داراي اشكالات بسيار جدي و عديده هست . كه جاي بحثش نيست . ولي دقيقا همون چيزي هست كه شما نادانسته بر روش تاكيد ميكنيد ......................................................................................................... درباره قحطي اول و بزرگ مشخصا همه كسانيكه جنگ دوم رو ديدن همون كساني بودند كه از قحطي اول جون سالم بدر برده بودند و با همه وجود اونرو درك كرده بودن حالا مورخين كم كاري كردن مساله ديگه هست نكته ديگه اينه كه طبق اسناد غله مورد نياز رو ايران وارد كرد ولي انگلستان اونرو در سيلوها ظبط كرده و اجازه ورود و توزيع نداد پس از تسليم ايران در جنگ دوم هم قحطي بوقوع پيوست و حدود 2 تا 3 ميليون نفر كشته شدن . از اين قحطي با عنوان قحطي كوچك ( در نسبت با قحطي بزرگ ) ياد ميشه ..................................................................................... اينكه رضا خان با كند ذهني خودش بهانه بدست متفقين داد جاي هيچ انكاري نداره . چه در زمينه دوستي با هيتلر و چه در زمينه نقض بيطرفي با پذيرش كماندوها و جاسوسان آلماني وگرنه صنايع و مهندسين آلماني نه تنها مزاحم متفقين نبودند بلكه همه كارهاي اونها در ساخت پل ها و راه ها و كمك به راه آهن در تسريع اشغال ايران كمك كرد اما اينكه اونها راضي به خلع سلطنت پهلوي ها نشدن بخاطر اين بود كه جايگزين فوري و مناسب نداشتند . اونها محمد رضا رو تابع محض ديدن و او هم همه گونه تضميني داد . بعلاوه عوامل انگليسي طي اين ساليان در ايران بدقت چيده شده بودند . پس با حذف رضا خان و برخي عوامل مدافع آلمان مقصود انگليسي ها كاملا حاصل ميشد و نيازي به هزينه بيشتر نبود . اساسا آلمان تا پيش از ورود به جنگ هيچ نقطه مثبتي براي خوشخيالي در رابطه با قدرتش و امكان پيروزيش در جنگي به وسعت همه دنيا در مقابل انگلستاني كه عين عنكبوت تارهاش رو در طي 300 سال در همه دنيا گسترده بود و همچنين قدرتي مثل روسيه و ايالات متحده ، با سابقه و صنعت و امكانات و لجستيك ، باقي نميگذاشت و اگر كسي اندك هوش سياسي داشت با پيروزي هاي ابتدايي آلمان در حاليكه هنوز نبرد ادامه داره و سرنوشت قطعيش معلوم نيست دچار هيجان نميشد و تا روشن شدن فرجام نهايي نبرد بيطرف ميموند و قمار نميكرد . كافيه به تيز بيني و سياستمداري مقام معظم رهبري دقت كنيم تا عيار آدم ها و لياقتشون براي سكانداري كشور بدست بياد . خصوصا در رابطه با جنگ خليج فارس و يا عربده كشي آمريكا و بوش پس از تخريب برج هاي دوقلو و اين جمله او كه هر كه با ما نيست بر ما است ، و عملا به هر كسي كه متحدش نشه اعلان جنگ داد چند بار در طي اين 20 سال خواستن ما رو وارد جنگ بي حاصل كنن كه ما بدون ورود به جنگ منافعمون رو حفظ كرديم . سياست اينه نه تسليم ذليلانه و نه قمار از روي كندذهني ، ونه تنها گذاشتن ملت در مواقع بحران و فرار- 198 پاسخ ها
-
- 2
-
- ایران
- نیروی دریایی
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر
rasoolmr پاسخ داد به Gorbenareh تاپیک در جنگ آوران
برخي دوستان چند مرتبه در چند تاپيك بطور ناشيانه اي مرتب اسم از هرمنوتيك ميارن . فكر ميكنم اصلا نميدونن اين واژه به چه معناست و كاربردش چيه خواهشا اول مطالعه اي درباره هرمنوتيك بكنند و بعد اون رو در اينجا كه سايت نظامي هست بيجا استفاده نكنن- 198 پاسخ ها
-
- ایران
- نیروی دریایی
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر
rasoolmr پاسخ داد به Gorbenareh تاپیک در جنگ آوران
چرا در حاليكه همه قاره آمريكا ، همه قاره آفريقا ، همه قاره آسيا بجز ايران و زاپن مستعمره بطور مستقيم شدن و حاكمانشون غير بومي و عمدتا انگليسي و فرانسوي و اسپانيايي و پرتغالي و هلندي و ... بود ، ايراني ها با اينكه امتيازات وحشتناكي دادند ولي حاكميتشون ايراني باقي موند ؟ چرا انگليسي ها كه در يك دوره كاملا بي رقيب و تنها شدن در ايران و همه كشور رو در اشغال داشتند باز نتونستن حاكم انگليسي روي كار بيارن ؟ چه چيزي مانع بود ؟ آيا دولت نداشته مركزي و يا قواي نداشته دولتي ... چرا علما فتواي تحريم تنباكو رو دادن ( و چيزي مثل كمپاني هند شرقي در ايران پا نگرفت با اينكه در چين با جنگ ترياك موفق شدن و در هند با كمپاني هند شرقي ) سئوال اين نحوه از عشاير نشانه عدم درك جايگاه و نقش عشاير و طوايف در تاريخ ايران هست (توضيحي در متن بالا داده بودم كه آقايون اصلا زحمت خوندنش رو نكشيدن ) آيا واقعا ايران فقط در همون چند باري اشغال شده مورد تهاجم بيگانه قرار گرفته ؟ ساير تهاجم ها رو چه كساني دفع كردن ؟ در جنگ جهاني اول ما وضعمون بسيار بدتر از جنگ دوم بود ، هيچ ارتشي هم ايران نداشت ولي با اين وجود اونقدر ننگين و چند روزه و بي دردسرهم اشغال نشد و بعلاوه عشاير هرگز دست از سراشغالگران بر نداشتند و در نهايت اين رضاخان و قواي ايراني بود كه تونست همه رو سركوب كنه- 198 پاسخ ها
-
- ایران
- نیروی دریایی
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر
rasoolmr پاسخ داد به Gorbenareh تاپیک در جنگ آوران
مقايسه وضعيت تركيه و ايران در جنگ جهاني و علل اين وضعيت كليد فهم چرايي انتخاب ايران براي ارسال تداركات به روسيه و همچنين اشغال كشور هست ( واينكه آيا بدون اشغال كشور هم ممكن بود يا خير چون بغير از رضا خان و ارتشش ديگه در كشور هيچ نيرويي كه بتونه براشون مزاحمت ايجاد كنه بلطف سركوب هاي رضا خان در طي حكومتش نبود پس چرا بجاي توافق با رضاخان و ارتش اونو بركنار كردن و عملا ارتش رو هم منحل كردن و كشور رو اشغال كردن و هزينه نظامي و مالي رو هم متقبل شدن ) . هم در وضعيت نظامي و هم همبستگي ملي و هم جريان مدرنيسم در دو كشور و نحوه عملكرد اونها ، وضعيت آزاديخواهان ، مذهب ( اين صفحه براي مقايسه دو كشور و كمك به فهم ماجرا خيلي مناسبه [url="http://www.tabnak.ir/fa/news/295994/%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B8%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1،"]http://www.tabnak.ir...ر-انظار-تصاویر،[/url]) رجال سياسي ، شخصيت روساي دو كشور ارتش و قواي نظامي (چرا تركيه هرگز اشغال نشد با اينكه نزديكترين كشور به كانون بحران و درگيري قدرتهاي درگير بود ) . نكته ديگه اينه كه رضاخان خودش با كودتاي انگليسي و توسط عوامل انگليسي روي كار اومد و از جانب همونها هم حمايت و ساپورت ميشد پس چرا با روي كار اومدن هيتلر بر روي دوستي با هيتلر ريسك كرد ؟ يعني براستي فكر ميكرد ميتونه به اين وسيله انگليسي ها رو دور بزنه ؟ و يا اينكه رضاي بي سواد ميتونه با انگليسي ها موازنه قدرت ايجاد كنه و توان فكري و عملي و ملي و پشتوانه گروه هاي قدرت در ايران براي اينكار رو داره ( با توجه به اينكه همه رو از بين برده بود ) ؟ روي كار اومدن هيتلر بوي جنگ رو به مشام هر سياستمداري رسونده بود چون اصولا هيتلر با شعار ناسيوناليستي و احياي شرافت و آبروي آلمان ها بر سر كار اومده بود ، در اينصورت كشوري كه توان ورود در معادله قدرت ها رو نداشت و بيطرفي بنفعش بود چرا اين بيطرفي رو با نزديك شدن به يكي از طرفهاي درگير و اجازه ورود به كماندوها و جاسوسانش نقض ميكنه و چراغ سبز نشون ميده ؟ وگرنه وجود صرف مستشاران و مهندسين آلماني نه تنها خطري براي متفقين نبود بلكه به نفع اونها هم تموم ميشد مثل پروژه پل سازي و جاده سازي آلمان ها در ايران كه راه اهن و راه شوسه رو براي ورود سريع متفقين به ايران و كمك به شوروي مهيا كرد . نكته بعدي راه شوسه هست . راه شوسه امكان ارتباط با شمال كشور و ترانزت و ارسال قوا بنحو انبوه و سريع و با امنيت رو نداشته (خصوصا با توجه به رشته كوه البرز در شمال ) و قطعا راه آهن تنها وسيله بوده و امن ترين ( تامين امنيتش هم راحت تر بوده ) و موثرتر نسبت به كاميون ها هم در كشور ما و هم در ادامه اش در خاك شوروي . يعني در نهايت مي بايد اگر به خاك شوروي برسه باز در اونجا بارها سوار بر واگن ها بشه . راه شوسه فقط و فقط امكان اشغال سريع و ورود قوا متفقين و امكانات مكانيزه اونها رو تسهيل كرد و عملا فقط اشغال كشور رو تسريع كرد و هيچ خاصيتي براي كشور نداشت . در مورد عشاير ، عشاير مرزداران كشور محسوب ميشده اند و در حال حاضر هم همينطوره . يعني ايران متشكل از طوايف زيادي در مناطق مختلف هست . قطعا برقراري امنيت در كشور بدون اونها در هيچ مرزي ممكن نيست و اونها نقش اول رو در برقراري امنيت مرزي كشور دارن و هر جا كه ما در نقطه مرزي مواجه با مشكلات هستيم و يا ادعاهاي تجزيه طلبي تنها در جاهايي هست كه طوايف اونجا ناراضي هستند و با دولت مركزي همكاري نميكنند بعلاوه اونها اولين نيرويي هستند كه قواي مهاجم باهاش روبرو ميشن و بنوعي طلايه دار هستند . اما اينكه آيا عشاير يك منطقه بدون هماهنگي و كمك دولت و نيروي نظامي كشور امكان جلوگيري از نيروي بيگانه مهاجم قدرتمند و سازمان يافته رو دارن ؟ جواب اينه كه به تنهايي خير . البته ميتونن نقش تاخيري رو داشته باشند و پيشروي دشمن رو با مشكل مواجه كنن و اخلال ايجاد كنن و البته اگر با دشمن همكاري كنن در اينصورت روند معكوس ميشه و پيشروي دشمن تسريع ميشه . ولي اگر متحد با ساير طوايف بشن نيروي قدرتمندي رو تشكيل ميدن و با كمك و انضمام و هماهنگي با نيروي مركزي دولتي فكر تجاوز رو از سر دشمن بيرون ميكنن . طوايف معمولا هميشه بخش قابل توجهي از قواي دفاعي ايران رو در طول تاريخ تشكيل ميدادن و معمولا هميشه طايفه اي كه قدرت بيشتري مي يافت بقيه طوايف رو زير چتر ميگرفت و حكومت ميكرد . مثل قوم پارس در زمان هخامنشيان ، قوم ماد ، قوم پارت و ... تا زمان صفويه كه طوايف كنوني ايران از همون دوران هستند . شاهسون ها افشارها ، قاجارها ، زند ، بختياري ها و ........... اين طوايف چه در خوزستان و چه در فارس و چه در شمال در طي جنگ اول و قبل از اون در دوران قاجار مشكلات زيادي رو براي روس ها و انگليسي ها پديد آوردن و باقي موندن كشور و استقلال كشور مديون اونها به همراه نيروهاي مذهبي و حضور علما و فتاواي اونها هست با توجه به دولت ضعيف مركزي تنها نيرويي كه باعث عدم استعمار سريع ايران و ايجاد مشكل براي متجاوزين انگليسي و روسي و حفظ استقلال كشور و عدم استعمار مستقيم كشور مثل ساير كشورهاي دنيا و همسايگانمون شد همينها بودند . گر چه دولت ضعيف مركزي همكاري لازم رو با اونها نداشت و امكانات چنداني هم نداشتند ولي با اين وجود نيروي بازدارنده وموثري بودند . ولي مجموع طوايف متحد با هماهنگي ارتش و دولت مركزي بلاشك يك نيروي قدرتمند و بازدارنده رو ايجاد ميكنه . روبرو شدن با مجوعه متحد اونها غير ممكن هست و لذا هم رضا خان و هم انگليسي ها دونه به دونه سر وقت اونها رفتند و سركوبشون كردن اگر اين عشاير قدرتمند ( با حمايت و ساپورت دولت ) و متحد مي بودن ( امكان اتحاد اونها با همكاري علما ممكن بود) نيروي موثر و قابل توجه با تحرك بسيار زيادي رو تشكيل ميدادن كه باعث ميشد امكان اشغال سريع كشور از بين بره و با انضمام قواي دولتي و همچنين داوطلبان مردمي عملا اشغال كشور بسيار سخت و شايد غير ممكن مي نمود و حتما دشمن رو به محاسبات بسيار بيشتري واردار ميكرد ( كمترين نتيجه اش اين مي بود كه ما وضعمون حداقل از تركيه اونروزي بسيار بهتر مي بود ) . بعلاوه اگر اين معادله براي متفقين مي بود كه عشاير متحد و قدرتمند با حملات پارتيزاني و تخريب راه آهن اون رو نا امن كرده و بلا استفاده ميكنند با توجه به فوريت كمك رساني به شوروي براي متفقين عملا گزينه استفاده از طريق ايران ميتونست از روي ميز اونها كنار بره . و اگر راه شوسه توسط رضاخان براي متفقين فراهم نشده بود عملا ورود نيروهاي مكانيزه به ايران غير ممكن ميشد و با تخريب راه آهن ( خصوصا قسمت هايي كه به شمال كشور و رشته كوه البرز منتهي ميشد ) و حضور دايمي اين نيروهاي نامنظم چريكي براي تخريب و ناامني كلا اشغال كشور بيهوده مي بود چون هيچ استفاده اي براي هيچ كشوري متصور نبود حالا چه آلماني ها و چه متفقين و عملا كشور از طمع هر دو گروه مصون مي بود . اشغال ايران به اين دليل بود كه اولا هيچ نيروي مدافع ملي در ايران وجود نداشت ، ثانيا با حذف نيروهاي ملي و مذهبي و همه آزاديخواهان و وطن پرستان تنها مدافع كشور يك ارتش ضعيف بود كه با كنارزدنش كشور براحتي و بدون دردسر اشغال ميشد . همچنين چون نيروي دردسر سازي هم در كشور براي اشغالگران وجود نداشت بنابراين امن ترين راه براي ارسال كمك به شوروي ايران بود . واز همه مهمتر با نزديك شدن رضاخان به آلمان و نقض بيطرفي هيچ نيرويي در ايران براي كنار زدن رضاخان و يا متقاعد كردنش براي كنار رفتن و واگذاري قدرت و استفاده از خاك ايران براي انگليسي ها وجود نداشت . بنابراين گزينه اي جز اشغال ايران و حذف رضاخان نداشتند . هم براي حفظ مستعمره شون يعني ايران و ادامه نفوذ و هم براي كمك رساني به شوروي اما چرا ارتش و شخص رضاخان هيچ مقاومتي نكردند چون اولا اين ارتش توان مقابله كلاسيك رو نداشت . ثانيا كشور توان مقاومت نامنظم پارتيزاني رو هم با نابودي قواي عشاير و طوايف ايران بدست رضاخان از دست داده بود . از همه مهمتر با كشتار مردم و هتك شرافت و غرور و حيثيتشون با هتك حرمت و كشف حجاب بزور سرنيزه از نواميسشون ، همچنين با سركوبي مذهب و علما و روحانيت و بعلاوه همه مليون و وطن پرستان كشور و نيز بي مهري به همه وفاداران سابقش هيچ كسي حاضر به دفاع براي استمرار بقاي رضاخان نبود . اونقدر نفرت ايجاد كرده بود كه از رفتنش نه تنها ناراحت نميشدند بلكه خوشحال هم بودند . مهم نبود چه كسي رضاخان رو كنار بزنه مهم براشون اين بود كه كنار بره ( دقيقا مثل صدام براي مردم عراق ) اساسا رضاخان براي حفظ كشور نيامده بود كه توقع دفاع از كشور رو ازش انتظار داشته باشم و اصولا در حد و اندازه اين حرف ها نبود . بنا بر اين رضاخان با دستور ترك مخاصمه و اضمحلال ارتش و تسليم كشور فقط تونست با كمك فروغي بقاي سلطنت در خاندانش رو تضمين كنه معتقدم اگه فرماندهي ارتش ايران و نيروهاي مسلح تحت فرماندهي ارتش رو افرادي مثل ستارخان برعهده داشتند وضعيت بسيار متفاوتي رو مي ديديم بدون شك حتي كودن و بيسوادي مثل رضاخان هم اينرو درك كرده بود كه جهان در معرض تغيير شگرفي قرار داره و قدرت ها در حال جابجايي هستند . اگر كشور مي تونست مصون از اشغال باقي بمونه سرنوشت ايران تغيير اساسي ميكرد و حد اقل 30 سال جلوتر مي بود . افسوس كه رضاخان مرد اين ميدان نبود . اصولا در قواره اين فرد نميگنجيد افسوس- 198 پاسخ ها
-
- 1
-
- ایران
- نیروی دریایی
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[color=#ff0000][b]لطفا مانند بعضی ها نباشید که برای تعریف از حال مملکت دارن پول با مفت میگیرند. حقیقت چیز دیگه ای هست. [/b][/color] اين دوست عزيز شايد منظوري نداشتن ولي جمله شون فحاشي و خيلي اهانت آميزه بقيه حرف ها هم بارها مطرح شده و بحث شده -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
۴۸ ایرانی ربوده شده در سوریه آزاد شدند خبرگزاری فارس: خبرنگار شبکه خبری العالم لحظاتی پیش از آزادی ۴۸ ایرانی ربوده شده بهدست گروههای مسلح در سوریه خبر داد. به گزارش فارس، خبرنگار شبکه خبری العالم در خبری فوری گفت که 48 ایرانی ربوده شده به دست گروههای مسلح در سوریه آزاد شدند. پیش از این «بولنت یلدرم» رئیس هیئت امداد رسانی و کمک های بشردوستانه ترکیه از موفقیت میانجیگری ترکیه و قطر برای انجام قرارداد مبادله بازداشت شدگان بین نظام سوریه و مخالفان (مسلح) خبر داده و گفته بود که براساس آن، 2130 فرد بازداشتی در زندانهای نظام سوریه از جمله شماری اتباع ترک در مقابل آزادی 48 ایرانی، آزاد میشوند. وی تصریح کرده بود: قرارداد مبادله بازداشت شدگان در ساعات آینده در پایتخت سوریه بین نظام سوریه و مخالفان انجام می شود که براساس آن 48 ایرانی بازداشت شده در نزد مخالفان درمقابل آزادی 2130 نفر که بسیاری از آنها اتباع ترکیه زندانی در سوریه هستند، آزاد میشوند. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911020000768 -
تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر تاپیک جامع دریابان شهید غلامعلی بایندر
rasoolmr پاسخ داد به Gorbenareh تاپیک در جنگ آوران
رضا خان اسمي كه اونقدر ننگين هست كه بسياري از مورخين حاضر نيستن بهش حتي رضا شاه بگن كارنامه : با كودتاي انگليسي روي كار اومد ملتش رو قتل عام كرد و خفه كرد - كسانيكه موثر در روي كار آوردنش داشتند رو از بين برد امثال تيمورتاش و داور - آزاديخواهان رو معدوم كرد - دين و روحانيت رو مي خواست نابود كنه و همه كاري كرد ولي فقط تونست تضعيفش كنه و نابود نشد با سرنيزه مي خواست ملتش رو مدرن كنه (ديكتاتوري مدرن ) . كسي كه يه بي سواد مطلق بود يعني كسي كه حتي نميتونست اسم خودش رو بنويسه رو كاغذ مي خواست ايران رو مدرن كنه اونقدر نفرت در دل ملتش ايجاد كرد كه وقتي از كشورش با خفت تبعيد شد هيچكش ناراحت نشد و نفس راحت كشيدند . پدر و پسري كه هيچكدوم در كشور خودشون نمردند روي كشورش قمار كرد در جنگ جهاني و باخت ارتش كه همه مدافعين كشور رو سركوب كرد ، راه شوسه و راه آهن و هر چه كرده بود فقط بدرد تسريع در اشغال كشورش شد . نتيجه زندگيش : اشغال كشور و ثبت در تاريخ - [color=#ff0000]در تمام تاريخ چند هزار ساله ايران كشور ما اينقدر ننگين و سريع اشغال نشده بود [/color]. نه تلاشي و نه تقلايي نه روحيه اي و .... در آخر هيچ ! اگه [color=#0000cd]آريوبرزن[/color] اين زمان بود (درود بر غيرت و شرافتش ) .... غرور ملي ايران تا ابد شكسته شد - نواميس كشور .... - در قحطي پس از اون حدود 2 ميليون نفر كشته شدند كشوراونقدر سريع و بي دردسر و راحت اشغال شد كه آدم از اسم ايراني بودن در اون زمان خجالت زده ميشه . مثل گل خوردن تيمي مغرور و پر سابقه و پر افتخار در ثانيه اول بازي فوتبال هست . .- 198 پاسخ ها
-
- 10
-
- ایران
- نیروی دریایی
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
مشروح سخنان بشار اسد/ ارائه طرح سه مرحله ای برای حل بحران سوریه بشار اسد: از اصول کوتاه نمیآییم/ حامی مقاومت باقی خواهیم ماند رئیس جمهور سوریه با ارائه طرح سه مرحله ای برای تشکیل دولت وحدت ملی تاکید کرد که از اصول خود کوتاه نمی آییم و حامی مقاومت باقی خواهیم ماند.[list] [*] [*] [/list] به گزارش [url="http://www.farsnews.com"]خبرگزاری فارس[/url]، بشار اسد رئیس جمهوری سوریه امروز طی سخنانی که در دانشگاه دمشق ایراد کرد در ابتدای سخنانش به جنگ علیه سوریه پرداخت و گفت: از درد است که امید زائیده میشود و از تنگناها و مشکلات است که راهحلها و راهکارها حاصل میشود. امروز از درد و رنجی سخن میگوییم که سراسر سوریه را فراگرفته و امنیت و ثبات از کوچههای آن رخت بربسته است. امروز در حالی سخن میگوییم که مادرانی بهترین جوانان خود را از دست داده و کودکانی که یتیم شده و برادرانی که برخی آواره و برخی شهید شده و جمع آنها متفرق شده است. رئیس جمهور سوریه که سخنانش از شبکههای تلویزیونی به طور مستقیم پخش شد، افزود: سوریه از این درد و رنج خارج نخواهد شد مگر آنکه این انرژی و توان خود را به تحرک ملی فراگیر تبدیل کند و تنها این تحرک ملی است که مرحمی بر زخمهای عمیق ما خواهد گذاشت و میتواند سوریه را باز گرداند و همه شهروندان مسئول این امر هستند و میتوانند در این امر دخیل باشند، هر قدر که ضعیف و ناتوان باشند. اندیشه دفاع است و موضع دفاع است و محافظت از املاک و مستغلات مردم دفاع است. وی تاکید کرد، اقدامات منفی و در انتظار راهحل بودن به معنای حرکت به سمت پرتگاه سقوط است و از آنجا که بسیاری در این دام گرفتار آمدند و اینگونه برای آنها تصویر شد که بحران سوریه نزاع و درگیری بین نظام و معارضان است، به همین دلیل امروز باید همه به ماهیت واقعی این نزاع پی ببریم که نزاعی بین وطن و دشمنان آن و بین مردم و جنایتکاران است. رئیس جمهوری سوریه افزود: در حالیکه کشور ما به سوی جلو حرکت میکرد و راه پیشرفت را پیش گرفته بود، نخبگان و شایستگان کشور به قتل رسیدند و کودکان از رفتن به مدارس محروم شدند تا بر وحشیگریشان تاکید کنند. آیا این نزاع برسر کرسی و منصب است یا جنگ بین وطن و دشمنانش. بشار اسد گفت: آنها نقاب مسالمتآمیز بودن خود را به کناری نهادند و سلاح به دست گرفتند و تلاش کردند، شهرهایی را اشغال کنند تا پس از آن بر شهرهای دیگری دست یابند و آنها هرآنچه میکوبیدند و سرکوب میکردند، مردم بیشتر به پا میخاست. انقلاب نیازمند اندیشمندان و رهبران است، اندیشمندان و رهبران این انقلاب کجایند؟ چه انقلابی است که در صدد از بین بردن روشنایی و نور واقعی به جای روشنایی و نور کاذب است. [i][color=#800080]بشار اسد ادامه داد: شما را به خدا آیا این انقلاب است، آیا این افراد انقلابی و انقلابیون هستند. آنها مشتی جنایتکار هستند و هرچه ارتش و ملت دست در دست هم و متحد و یکپارچه در قبال جنایات آنها باشند، آنان متفرقتر خواهند شد.[/color][/i] رئیس جمهوری سوریه سخنان خود را اینگونه ادامه داد: معارضان مسلح هنگامیکه خود را ناکام و شکست خورده دیدند، به صفوف پشت درگیریها منتقل شدند تا دست به سرقت و غارت و چپاول بزنند و موجب ایجاد رعب و وحشت شوند. اسد تاکید کرد: ما برادران، با این افراد میجنگیم و مبارزه میکنیم، در حالیکه بسیاری از آنها غیر سوری هستند و غارتهای خود در سوریه را جهاد نامیدند، در حالیکه به هیچ وجه شباهتی به جهاد ندارد. ما با این افراد میجنگیم و مبارزه میکنیم، کسانیکه افکار و اندیشههای سازمان القاعده را با خود حمل میکنند و همه میدانیم که چه کسانی و چه کشورهایی حامی این افراد در افغانستان بودند و غرب و اعراب از آنها در آن کشور حمایت میکردند. رئیس جمهوری سوریه افزود: این تروریسم از کنترل خارج شده بود و غرب بارها تلاش کرده بود، از آن در عراق و افغانستان و دیگر کشورها خلاص شود، اما نتوانسته بود و هنگامی که حوادث جهان عرب روی داد، آنها این تروریستها را به سوریه فرستادند تا توامان از دست دو دشمن خلاصی یابند، هم از تروریستها و هم از هواداران نظام. اما غلبه بر این جمع هنگامیکه در این امر با یکدیگر متحد شویم امر سختی نیست و باید این موضوع را با تامل و تفکر حل کرد تا اندیشههای تروریستی به جامعه نفوذ نکند و ما برای فرزندان و نوادگانمان خون ارث نگذاریم. وی ادامه داد: باید برای مقابله با تروریسم با یکدیگر متحد شویم، اما این بحران غیر از ابعاد داخلی دارای ابعاد خارجی نیز میباشد. در این بین طرفهای خارجی وجود دارند که خواهان نابودی و ویرانی سوریه هستند و به همین دلیل برخی از آنها از تروریستها حمایت نظامی و برخی دیگر به دنبال یافتن تاریخ و جای پایی برای خود در جایی هستند که از آن آنها نیست، اما سوریه قدرتمند و مستحکم است و باید که این موضوع را فراموش نکنند. وی گفت: برخی از کشورهای همجوار بر سوریه و مردمش دست اندازی کردند تا آن را تضعیف کنند و بر آن چیره شوند و سوریه و مردمش هیچگاه فراموش نخواهند کرد که این کشورهای همجوار با آنها چه کردند. اسد افزود: بسیاری از کشورها دخالت در امور سوریه را براساس اصول و مبادی حاکم و منافع و مصالحشان رد میکنند و در راس این کشورها باید از روسیه و چین و ایران نام برد. این کشورها جز تقدیر و تشکر چیزی از سوریه نخواهند دید. رئیس جمهوری سوریه گفت: با توجه به تمام آنچه گفته شد، نمیتوان از راهحل بحران سخن گفت، بدون اینکه اشارهای به تمام این عوامل نداشت و هر اقدامی بدون توجه به این عوامل اصلاح ریشهای و ساختاری نامیده نمیشود و اگر واقعا بحران در ابتدا تنها بین معارضان و هواداران نظام بود، پس راهحل میبایست بنا و آبادانی کشور و نه تخریب و نابودی آن باشد. بشار اسد ادامه داد: به همین دلیل هنگامیکه از اصطلاحی چون معارضان خارجی یا معارضان داخلی سخن میگوییم، منظور از مکان وجود و حضور معارضان نیست، بلکه بحث از منابع تامین و اندیشهها و مواضع این معارضان است. [i][color=#0000cd]ما در برابر جنگ به تمام معنا هستیم و این جنگ مرگبارترین و خطرناکترین جنگ در میان جنگهای سنتی و قدیمی است[/color][/i] که سوریه را با مشتی از سوریها و جمع کثیری از بیگانگان هدف قرار داده است و برای برخی از ما جای تاسف است. وی افزود: برخی بر این باورند که اصلاحات مشکل را حل خواهد کرد، اما این بخشی از مشکل است و بدانید هیچ اصلاحی بدون وجود امنیت و ثبات محقق نخواهد شد و هرکس که بگوید سوریه راهحل امنیتی را برگزیده است، شخصی کر و کور است که نمیخواهد حقایق را ببیند و بشنود. بشار اسد افزود: چرا وقتی نظام از مردم و وطن دفاع میکند، میگویند که راهحل امنیتی را برگزیده است. در اینجا یک راهکار بیشتر وجود ندارد و آن دفاع از نفس است و اگر در ابتدا راهحل سیاسی را انتخاب کرده بودیم، این بدین معنا نیست که از خود دفاع نمیکردیم. بشار اسد تاکید کرد که در مرحله پیشین شریکی برای دستیابی به راهحل سیاسی نمییافتیم و هر طرحی که بر راهکار امنیتی در سوریه تاکید کند، طرح درستی نیست و هیچ مقام مسئولی تاکنون در نظام سخنی بر زبان نیاورده که بیانگر این امر باشد که نظام راهکار امنیتی را برگزیده است، بلکه موضوع تنها این بود که شریکی وجود نداشت تا با آن مشورت کنیم. ما باید با چه کسانی مشورت میکردیم، با صاحبان اندیشههای افراطی یا با جنایتکارانی ساخته و پرداخته غرب که نقش آنها پیشاپیش مشخص شده است. رئیس جمهوری سوریه گفت: اما این غرب؛ زاده استعمار بود که راه گفتوگو و مذاکره را بست. غرب به این خو گرفته است که به ما دستور دهد و ما آن را رد کردیم.برخی از راهکار سیاسی فقط سخن میگویند و برخی تنها از راهحل امنیتی، اما هیچ کس از راهحل اجتماعی سخن نمیگوید. وی افزود: گفتوگو و مذاکره باید فراگیر و تمام عیار و در تمام سطوح باشد و ما تمام طرحها و اقدامات ملی در این خصوص را تشویق میکنیم و به تمام کسانیکه چنین طرحهایی داده و موجب آشتی فریبخوردگان با نظام شدند، تشکر و قدردانی میکنیم و ما به طرحهای آنها تکیه میکنیم و با وجود تمام آنچه گذشت دست گفتوگو و مذاکره را بار دیگر به سوی آنها دراز خواهیم کرد، اگرچه دارای دیدگاههای سیاسی متفاوتی با هستند. بشار اسد ادامه داد: ما با تمام کسانیکه سلاح را بر زمین گذاشتند و با هر میهن پرست غیوری گفتوگو و مذاکره خواهیم کرد و باید با توجه به اصول و مبادیمان بداند که راهحل سیاسی در سوریه به شکل زیر خواهد بود: [b][i][color=#800080]توقف حمایتهای مالی و نظامی از تمام گروههای مسلح به موازات توقف عملیات نظامی که موجب بازگشت آوارگان به خانههایشان شود، افزودن بر عملیات نظامی منوط به حفظ حق دادن پاسخ و دفاع خواهد بود.[/color][/i][/b] رئیس جمهوری سوریه در ادامه درباره طرح پیشنهادی خود از برقراری ارتباط با تمام گروهها و طوایف سوری برای گفتوگو با آنها و یافتن راهحلی برای بحران کنونی سخن گفت و تاکید کرد که نظام همه گروهها و طایف را به گفتوگو و مذاکره ملی دعوت میکند تا میثاقی تهیه و تدوین شود که تروریسم و خشونت را محکوم و به سیادت و حاکمیت سوریه پایبند باشد. بشار اسد افزود: [i][color=#0000cd]همچنین این منشور باید بر قانون احزاب و شوراهای محلی جدید توافق نظر داشته باشد و این میثاق ملی به همهپرسی گذاشته شود و از این همهپرسی دولت وحدت ملی تشکیل شود و پس از آن این دولت اقدام به اجرای همهپرسی و به رسمیت شناختن قانون جدید انتخابات کند تا بعد زمینه برگزاری آن را فراهم نماید.[/color][/i] وی ادامه داد: پس از انتخابات دولت جدیدی تشکیل خواهد شد و گروهها و جریانهای مختلف سیاسی به گفتوگو و مذاکره دعوت خواهند شد و تمام بازداشتشدگان حوادث اخیر نیز آزاد خواهند شد. رئیس جمهوری سوریه گفت: بیشک تمام این اقدامات که نیازمند شرح و تفصیل دقیق است و دولت مسئول رسیدگی به تمام مراحل اجرای این طرحهاست و طی روزهای آینده مشروح این طرح برای اطلاع همه از آن منتشر خواهد شد. بشار اسد افزود: [i][b][color=#b22222]به همه اطمینان میدهم که از مبارزه با تررویسم دست برنمیداریم حتی اگر یک تروریست در خاک سوریه باقی مانده باشد [/color][/b][/i]و هرچه در مبارزه با تروریسم گامیهای رو به جلو مثبت برداریم امکان اجرای این طرح بیشتر وجود خواهد داشت. رئیس جمهوری سوریه در ادامه تبیین دیدگاهها و مواضع خود درباره طرح سوریه گفت: دوم اینکه این دیدگاه شامل تمام کسانی میشود که خواهان گفتوگو و مذاکره هستند نه کسانی که درپی گفتوگو و مذاکره نیستند و خواهیم دید که بسیاری در برخی طرفها و جریانها آن را رد خواهند کرد و ما به آنها خواهیم گفت که این دعوت شامل شما که خواهان گفتوگو و مذاکره نیستند، نمیشود، بلکه تمام کسانی را در برمیگیرد که به دنبال گفتوگو و مذاکره هستند. بشار اسد افزود: [b][i][color=#0000cd]سوم اینکه هر طرحی که برای بحران سوریه ارائه میشود، باید متکی و مستند بر دیدگاه و موضع سوریه باشد و به طرح سوریه کمک کند، نه اینکه جایگزین آن شود،[/color][/i][/b] این را به این جهت میگوییم که وقت کسی یا طرفی را تباه نکنیم و در قضیه اقدام سیاسی نیز باید گفته شود که ما نیازمند کمک کسی یا طرفی نیستیم و هرکس که میخواهد به سوریه کمک کند باید وارد کردن افراد مسلح و سلاح و تروریستهای را سوریه متوقف کند. سوریه کشوری است که عمری چند هزار ساله دارد و میداند که چگونه امور خود را اداره کند. رئیس جمهوری سوریه تاکید کرد که هر طرح خارجی که برای کمک به حل بحران سوریه ارائه میشود، پذیرفته نمیشود، مگر آنکه پس از بررسی و تحلیل ثابت شود که در خدمت منافع سوریه است و هم اکنون طرح ژنو در دست ماست و ما روی یک ماده آن یعنی ماده مربوط به مرحله انتقالی که با ابهاماتی مواجه است، مشکل داریم. اسد افزود: در چنین شرایطی ما میخواهیم که از عدم استقرار و ثبات به استقرار و ثبات حرکت کنیم و این تنها در قالب و روند تغییر و تحول محقق میشود و برای ما آنچه هم اکنون دست به آن میزنیم، همان مرحله انتقالی است. وی ادامه داد: هر طرحی که با آن موافقت کنیم، از اصل حاکمیت و اراده و خواست مردم نشات میگیرد و به هر چیزی که در داخل و خارج تن دهیم باید از اراده و خواست مردم سرچشمه بگیرد و هیچ چیز از داخل و خارج نخواهد گذشت مگر آنکه درباره آن همهپرسی صورت گیرد و این همهپرسی ضمانتی برای همبستگی و یکپارچگی ملی است. جمهوری سوریه گفت: سوریه نصیحتها و اندرزها را میپذیرد اما فرمانها و دستورات و دیکتهها تحمیلی را نمیپذیرد، سوریه کمکها را میپذیرد اما استبداد را نمیپذیرد و هرآنچه در گذشته شنیدید چندان اهمیتی ندارد، به ویژه اگر اصطلاحاتی در قالب اصطلاحات بهار عربی باشد که در آن صورت چون حباب روی آب خواهد بود که خیلی زود خواهد ترکید و هر قضیه و امری که از نظارت و حاکمیت سوریه خارج شود، رویاهای فناپذیری بیش نیستند و ما نمیتوانیم به هیچ اقدامی جز از بعد در نظر گرفتن مصالح سوریه دست بزنیم. بشار اسد افزود: وطن بالاتر از همه چیز است و کسی نمیتواند بالاتر از آن قرار گیرد، مردم سوریه سرشار از تسامح و عفو و بخشش هستند و هم اکنون بسیاری از گروهها به مقابله با تروریسم برخاسته و شروع به ارائه اطلاعات از تروریسم و تروریستها کردند و کانونهای جذب تروریستها هم اکنون به کانونهای دفع کننده آن تبدیل شدهاند و بسیاری از مردم در کنار ارتش و دوشادوش آن به مبارزه با تروریستها برخاستند. وی ادامه داد: در این میان برخی گفتوگو کردند و قانع شدند و مسامحه کردند و مسامحه دیدند و بدانید تا زمانیکه در وطن خود در امان نباشیم در خارج وطن هم امنیت نخواهیم داشت و امنیت موعود با دست روی دست گذاشتن و اتخاذ موضع بیطرفی و نقش تماشاچی حاصل نخواهد شد رئیس جمهوری سوریه در ادامه با تجلیل از نیروهای نظامی و ارتش این کشور گفت: سلام درود ما بر ارتش شجاع و بیباک سوریه بر افسران و سربازان شجاعامان. نیروهای مسلح ما در این مدت نمود ایستادگی و همبستگی مردم ما بودند. اسد افزود: آنچه هم اکنون بر سوریه میگذرد دردناک و سخت است و من نیز همان چیزی را احساس و درک میکنم که مردم سوریه آن را احساس و درک میکنند. سوریه همانگونه که با آن عهد بستید و حتی قدرتمندتر از گذشته باقی خواهد ماند و[b][i][color=#0000cd] کسانی که تلاش کردند، آن را از داخل تضعیف کنند، بدانند که در توهم و خیال به سرمیبرند.[/color][/i][/b] [b][i][color=#b22222]رئیس جمهوری سوریه تاکید کرد که بلندیهای جولان برای سوریه از جمله قضایای اساسی و مورد توجه است و ما از مقاومت در قبال اشغالگران صهیونیستی دفاع میکنیم و هر اقدامی که تلاش دارد، فلسطینیان را درگیر بحران سوریه کند، تلاشی برای از منحرف کردن قضیه اصلی و اساسی است.[/color][/i][/b] وی خطاب به فلسطینیان گفت: سلام و درود ما بر تمام فلسطینیان شرافتمند سوریه که عهد خود را حفظ کرده و با مردم سوریه همچنان برادرند و با سوریه چون هتلی برای استراحت و تفریح نگاه نمیکنند که چون عرصه بر آنها تنگ شد آن را ترک کنند. رئیس جمهوری سوریه در پایان خطاب به مردم سوریه گفت: دوسال ایستادگی و مقاومت شما به جهانیان نشان داد که سوریه در برابر فروپاشی و سقوط مقاوم است و ایستادگی و مقاومت ریشه در جان و روح مردم سوریه دارد و با وجود تمام زخمهای وارده با این حال رو به جلو حرکت خواهیم کرد و هیچگاه تیر آنها ما را نمیهراساند و با حق حرکت خواهیم کرد و خداوند همیشه با حق است. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911017001088 -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
اين نشون ميده نظام سوريه كارت هاي باز ي و برگ هاي برنده زيادي داره و با صبر و درايت از هر كدوم در موقع مناسب استفاده ميكنه و اين بحران عظيم نتونسته اونها رو سراسيمه و دست پاچه كنه . -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
به گزارش [url="http://www.farsnews.com"]خبرگزاری فارس[/url] به نقل از روزنامه انگلیسی «[url="http://www.independent.co.uk/news/world/middle-east/syrian-regime-captures-alqaida-chiefs-brother-on-aid-mission-8439147.html"][color=#ff0000][i]ایندیپندنت[/i][/color][/url]»، گزارش شده است که برادر رهبر القاعده در سوریه بازداشت شده است. بنا بر این گزارش، «محمد الظواهری» در حالی که قصد داشته با سران مخالفان مسلح دیدار کند، در منطقه «درعا» در جنوب غرب سوریه توسط نیروهای دولتی دستگیر شد. همزمان اعضای گروههای مسلح مخالف دولت سوریه با تائید این خبر، مدعی شدهاند که «الظواهری» برای اقدامات انساندوستانه به سوریه رفته و نقشی در درگیریها نداشته است. این گروهها مدعیاند که وی حامل طرح آتشبس موقتی بوده تا بتوان کمکهای انساندوستانه را به سوریه منتقل کرد. این ادعا در حالی مطرح شده که محمد الظواهری از فرماندهان برجسته گروههای نظامی القاعده به شمار میآید. «ایمن الظواهری» که پس مرگ «اسامه بن لادن» به رهبری القاعده رسیده، پیش از این رفتن به سوریه و مبارزه با دولت این کشور را وظیفه مسلمانان دانسته و به مخالفان نسبت به دریافت حمایت از غرب هشدار داده بود. دولت سوریه پیش از این هم بارها از حضور گروههای تندرو در این کشور خبر داده بود. حتی رسانهها و دولتهای غربی نیز حضور چنین گروههایی را تائید کرده و در مواردی گروههایی چون «جبهه النصره» از سوی آمریکا در لیست گروههای تروریستی قرار گرفتهاند. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911016000808 -
از نظر نظامي اگر ارتش ايران در دشت با عثماني ها روبرو نميشد و تاكتيك هميشگي و نامنظم جنگ و گريز رو باجرا ميگزاشت عثماني ها هيچ شانسي نداشتند نامه ها و اسناد درخواست شاه اسماعيل براي قواي كمكي بعد از شكست در چالدران وجود داره و رسيدن قواي كمكي بنابراين شاه ميتونست دوباره وارد جنگ بشه البته اينبار از موضع دفاعي ولي اگر قواي عثماني در زمستان باقي ميموندند اين قواي كمكي ميتونست با استفاده از زمستان و مختل شدن راه تداركات عثماني ها سپاه عثماني رو به دردسر جدي بندازه و حتي ممكن بود ورق جنگ بنفع ايران برگرده . در تواريخ از جمله منابعي كه ذكر كردند هست ولي گويا آقايون تاريخ رو تحريف شده و بگونه اي كه دوست داشته باشند روايت ميكنن و هر جا كه به ضرر باشه برعكس روايت ميكنن و كما اينكه بارها و بارها ديده شده اصل ماجرا رو بكلي منكر ميشن اينكه عثمانيها در پي فتح خاك ايران نبودن از لطيفه هاي تاريخي هست . و اينكه اونها به هيچ كشور اسلامي لشگر نكشيدن از اون مسخره تر . خوبه كه به نقشه عثمانيها بندازند تا ببينن كه اونها هر جا كه تونستن چه كشور اسلامي و چه غير اسلامي لشگر كشيدن و فتح كردن و بجز با جنگ و زور خارج نشدن در مورد ايران هم تاكتيك ايراني ها استفاده از نبرد نامنظم و سرزمين سوخته بوده و تحرك زياد و استفاده از سواره نظام . و در نبردي كه توپخانه از كار افتاده سپاه كم تحرك يني چري فقط ميتونسه دفاعي عمل كنه و در مقابل جنگ و گريز و تحرك زياد سواره نظام و قطع تداركاتش در سرما و مناطق كوهستاني و همچنين شيبخون ها به كاروان هاي تداركاتي و فاصله زياد تداركات با اونها براحتي فرسوده و از كار مي افتاد . اعتراض يني چري ها در تبريز به سلطان عثماني و واداركردنش به عقب نشيني از همين رو هست . اينكه سپاه عثماني تا مناطقي از ايران پيشروي كرده و نتونسته باقي بمونه و بعلاوه با سپاه منظم روبرو نشه و درنهايت فورا مجبور به فرار و عقب نشيني شده بهمين دليل هست . اصولا عثمانيها و يني چري شانسي در مقابل سپاه چابك صفوي نداشتند . البته اگر قرار بود سپاه صفوي در جايگاه حمله كننده قرار بگيره در اينصورت وضع معكوس ميشد . بهرحال با تقويت قواي نظامي ايران و تسليحش به تفنگ و توپ و آموزش مدرن نتايج عثمانيها فاجعه بار بوده . اونها تقريبا زماني موفق ميشدن كارشونرو پيش ببرن كه وضعيت حكومت مركزي صفوي در آشوب و يا ضعف داخلي و يا مرگ شاه قبلي و عدم استقرار و تسلط شاه جديد مواجه بوده اگر به كتابهاي تاريخي نظري بندازيم متوجه ميشيم كه صفوي ها در سرتاسر ايران داراي پايگاه هاي نظامي بودن و بعلاوه ميتونستن قواشون رو در هر زمان كه اراده كردن به خدمت فرابخونن و در مواقع صلح اين قوا به كار غير نظامي ميپرداخت و در خدمت كشاورزي و دامداري و اقتصاد كشور در ميومد و بعلاوه هزينه خودش رو بدست مي آورد و بار مالي براي كشور نداشت ولي در مواقعي از سال هم تمرين نظامي و آمادگي نظامي و سان داشتند . بعلاوه اين سپاهيان كارشون رو به فرزندانشون منتقل كرده و سربازان بعدي از ميان فرزندان سربازان فعلي انتخاب ميشدند كه بركارايي و تجربه اين سپاه مي افزود. اين وضعيت سپاه كاملا نشانه اينه كه سپاه صفوي بر خلاف عثمانيها بصورت ساختاري وضعيت تدافعي داشته و فقط براي حفظ و محافظت از خاك كشور در مقابل بيگانه ازش استفاده ميشده و بنابراين بر خلاف سپاه عثماني ها كه براي تهاجم ساخته شده بوده كمترين جنايات رو در مقايسه با عثمانيها مرتكب شده و بيشترين خدمت رو به كشورش داشته اما اگر به منابع حتي گردشگران اروپايي نگاه كنيم و ميزاني كه اونها براي سپاهيان صفوي در مناطق مختلف بندازيم و اونها رو جمع بزنيم متوجه ميشيم كه صفوي ها هر وقت اراده ميكردن براحتي ميتونستن در حدود 200 هزار سواره نظام فراهم كنن . اين نيروي نظامي در اون زمان بسيار قابل توجه و براي هر دشمني هولناك بوده سپاه عثماني اگر در تبريز باقي ميموند تقريبا همون چيزي ميشد كه شاه اسماعيل مي خواست . يعني قطع راه تداركاتي عثماني ها و از كار افتادن سپاه با عدم رسيدن تداركات مناسب و برخوردن با سرماي سخت آذربايجان . در اينصورت همون بلايي كه بر سر ناپلوئون و ارتش آلمان اومد بر سر عثمانيها مي اومد . هيچ ترديدي نيست كه در اينصورت شاه اسماعيل علي رغم شكست در چالدران فاتح نبرد بعدي در تبريز ميشد ويا اگر جنگ در تپه ماهور ها و نقاط كوهستاني شكل ميگرفت كمترين نتيجه نبرد از كار افتادن توپ ها و تاثيرگزاري عمده اونها و در نتيجه شكست نخوردن سپاه ايران و مواجه شدن عثمانيها با خسارت زياد و فرسودگي ميشد و سواره نظام و تحرك بسيار زياد سپاه ايران رو يني چري هاي پياده و كم تحرك نميتونستن مهار كنند و جنگ از اونجايي كه بصورت جنگ و گريز صورت ميگرفت عملا اقدامات يني چري ها خنثي ميشد چون دشمن ثابت و در يك خط در مقابلشون شكل نميگرفت تا پياده هاي عثماني بتونن كارآمد در نبرد باشند . احتمالا دليل اجازه شاه اسماعيل براي پيشروي عثمانيها تا چالدران هم همين باشه يعني اجازه داده اونها وارد عمق خاك ما بشن و راه تداركاتيشون طولاني و مشكل بشه و همچنين با نزديك شدن به زمستان در صورت شكست ايراني ها در جنگ ، اونها توان پيشروي و يا بقا و يا تدارك براي بقا رو نداشته باشند . در طول تاريخ بارها ارتش هايي از كشورهاي بيگانه وارد خاك ايران شدن ولي هرگز توان بقا رو نداشتن و عقب نشيني كردن و اصولا كشوندن حريف بداخل كشور و خسته كردن و جنگ و گريز باهاش و فرسوده كردنش و استفاده از سرزمين سوخته هميشه يك تاكتيك جنگي مورد ايراني ها محسوب ميشده . چيزي كه در درجه اول اهميت هست حفظ ميهن و خاك كشور هست . هيچ شكي نيست كه شاه اسماعيل از نوابغ نظامي تاريخ هست و بنظر من از افرادي همچون نادر بسيار بزگتر محسوب ميشه(چون نادر برخلاف شاه اسماعيل هرگز توان استقرار سلسله و پايه گزاري موندگار سلسله مقتدر رو نداشت و صرفا نظامي و جهانگشا بود و بعلاوه شاه اسماعيل ارتش و هر چه كرد رو خودش ساخته بود ولي نادر همه زيرساخت ها و ارتش صفوي رو در خدمت داشت ) . فردي كه كشور ملوك الطوايفي ايران رو كه قرن ها مواجه با تك تازي قبايل جاهل و بيابونگرد بود و دائما دست بدست قبايل ميشد فقط در عرض 20 سال يكپارچه كرد و دست عثمانيها و متحدانشون رو از ايران كوتاه كرد و حكومت و سلسله اي قدرتمند و بينظير بعد از حمله اعراب و اشغال ايران رو پديد آورد او پس از اسلام اولين كسي بود كه نام اين كشور رو ايران ناميد و ايران رو احيا كرد . تا پيش از او كشور ما بنام ايران ناميده نميشد . بلكه امارت نشين هاي تحت نفوذ خلفا محسوب ميشد . صفوي ها هرچند تركمان بودند ولي خودشون رو ايراني مي ناميدند و به ايراني بودنشون افتخار ميكردن . اين مطلب در تمامي تواريخ از جمله تواريخي كه ذكر كرده و اسمشون رو بردن موجوده و اينكه كسي كه دانستن تاريخ رو ادعا ميكنه اين نكته رو تحريف كنه و سعي در جداييش داشته باشه و اونها رو بخواد غير ايراين معرفي كنه فقط بخاطر بغض نسبت به تشيع هست نه حاكمان صفوي . وي اولين بار تونست پايه هاي نظامي و سياسي قدرتمند يك امپراتوري رو در ايران پديد بياره . تا الان هم بسياري از نظامات اداري ما متاثر از دوران صفوي هست . شاه اسماعيل با دعوت از علماي شيعه جبل عامل و عراق و بحرين تونست نظام يكپارچه شيعي رو در ايران بوجود بياره و با تاسيس مراكزي و بعدا مدارس براي علماي شيعه مذهب تشيع رو براي هميشه ماندگار كنه . بنظر ميرسه كه بغض و كينه حضرات نه بخاطر ابعاد سياسي و نظامي و يا حتي جنايات باشه بلكه بدليل تشيع ايران هست كه بايد گفت :موتوا بغيظكم اگر شاه اسماعيل در جنگ چالدران پيروز ميشد و عثماني ها و سلاح هاي مدرن از جمله توپ رو دست كم نميگرفت و با آمادگي و لشكر مدرن خواسته اش رو دنبال ميكرد ، چيزي كه مسلمه اينه كه شاه اسماعيل در پي براندازي عثماني و رساندن ايران به دوران شكوه باستاني خودش بود و علاوه بر فتح آناتولي بدنبال فتح عراق و شامات و مصر هم بود . مسئله دومي كه بدنبالش بود و موفق نشد از بين بردن پايگاه خلافت سني مذهب بود . در اهميت شاه اسماعيل و جنگ چالدران بعنوان يكي از استراتژيك ترين نبردهاي تاريخ همين بس كه بدونيم درصورتي كه وي در جنگ چالدران موفق ميشد امروزه ما با اكثريت شيعه و اقليت مطلق اهل سنت در جهان روبرو بوديم . شايد بشه اين رو يكي از اهداف شاه اسماعيل دونست . ظلم ها و كشتارها و غارت ها و تكفير هايي كه در حق شيعيان كردن وي و قاطبه شيعيان رو تشويق ميكرد كه پايگاه اين ظلم و خلافت رو ريشه كن كنن با شكست چالدران شاه اسماعيل آرزوهاش در براندازي خلافت سني عثماني و برگرداندن شكوه دوران باستان ايران و فتح آناتولي و عراق و شامات و مصر رو بربادرفته ديد . بعلاوه عده زيادي از بهترين سربازان و سردارانش رو از دست داد . همچني يكي از زنانش باسارت سپاه عثماني دراومد و او نتونست اون رو برگردونه كه به غرور ناموسي و سربازي شاه اسماعيل لطمات زيادي زد . پس از اين وي دچار افسردگي شد و خيلي زود از دنيا رفت .و بنظر من هيچ ملامتي بر او نيست . پس از شاه اسماعيل تنها كسي رو در ميان صفويه كه ميشه تا حدي همپاي او دونست شاه عباس هست . هر چند كه اصلاحات ساختاري شاه عباس بيشتر بر ضرر ايران و صفويه بعد از خودش شد . ولي اصلاحات شاه اسماعيل بسيار عميق و تاثيرگزار و بنفع كشور و سلسله صفويه و مذهب تشيع بود . بي شك اگر قرار باشه بر بررسي جنايات ، بي شك خونريزترين و حشيانه ترين رفتارها رو كه تاريخ به خودش ديده نسبت به شيعيان و حتي مسيحيان ، متعلق به عثمانيها هست . بنظر من اصلا در جايگاهي نيستند كه حرف از حقوق بشر بزنن . سراسر تاريخشون پره از قتل و غارت و جنايت و فتواهاهاي قتل عام هاي شيعه و تكفير شيعه و كشتن و بغارت بردن اموال و نواميس شيعيان . نمونه اش 35 ميليون علوي هاي تركيه و سوريه كه از ظلم حاكمان سني و متعصب سني مذهب كل مذهبشون رو به فراموشي سپردن و از احكام هيچ چيزي بياد ندارن و يا براه انداختن هولوكاست ارمني ها در تاريخ معاصر و يا مسلمان كردن زوري مسيحيان جنايات و غارت هايي كه در مدت تسلطشون بر يونان داشتن مشهور هست . اگر كسي ميخواد نمونه مذهب و مرام و عملكرد عثمانيها رو بفهمه كافيه درد دل يوناني ها و خاطرات هولناكي كه از وحشيگري و تجاوزات عثمانيها بياد دارن مطالعه كنه همچنين در ساير ممالك مفتوحه مثل ايتاليا . نسل كشي و تجاوز و برده داري و غارت نواميسي كه اونها باسم مذهب و مسلمان سازي كشورهاي مفتوحه شون انجام دادن از نمونه هاي بينظر تاريخي هست كه كساني مثل صفويه انگشت كوچيكه اونها نميشن . كدورت و جنگ ميان تركيه و يونان بر سر همين خاطرات تلخ هست . و تا وقتي يونان عضو اتحاديه اروپا هست تركيه امروزي پيوستن به اتحاديه اروپا رو بگور ميبره چيزي كه اروپايي ها از عثمانيها بخاطر دارن جنايات و نسل كشي هاي فجيع و برده كردن ممالك مفتوحه و بزور مسلمان كردن و غارت اموال و نواميسشون هست . جالبه كه عمده ارتش عثماني ها رو مسيحياني تشكيل ميده كه دستگاه انگيزاسيون عثماني مسلمان كرده و يا در كودكي از والدينشون جدا كرده و پرورش داده براي جنگ . نمونه اش يني چري ها واما در مورد كردها جالب اينه كه كردها اسكانشون در موقعيت جغرافيايي كنوني و بقا و موندگاريشون رو مديون حمايت صفوي ها هستند اينكه شاهان صفوي هم جنايت كردن و يا مشروب ميخوردن هم هيچ شكي درش نيست و اصولا هيچ شاه و سلطاني رو نميشه در تاريخ پيدا كرد كه خالي از طغيان و استبداد و فسق باشه . بهمين جهت اينكه اين رو بعنوان ضعف براي شاهان صفوي ذكر كنيم در مقابل عثماني ها مسخره هست .وگرنه براي مقايسه خوبه يك نگاهي هم بدربار عثمانيها بندازن در مورد سلاح هاي مدرن روز بايد پرسيد كه خود عثمانيها اين تسليحات رو از كجا و با چه قيمتي بدست آوردن ؟ بدليل عدم وجود نيروي دريايي در ايران پس از اسلام در همه تاريخ ايران و حتي ميشه ادعا كرد پس از هخامنشيان ، راه هاي آبي براي ايران داراي اهميت استراتژيك نبود وتقريبا همه ارتباطات ايران و حتي همه تجارت ايران با همسايگان و غيره از طريق زميني و راه ابريشم صورت ميگرفته . همچنين در زمانيكه هيچ كشوري حاضر به تسليح ايران نميشد ، اونها چاره اي نداشتند اگر جزايري رو واگزار كردن . ولي ميبينيم كه پس از قدرت گرفتن اين جزاير رو پس گرفتن اما اينكه عالم اسلام در اين دوره اي كه داراي سه دولت مقتدر صفوي ، عثماني و گوركاني بوده و در اين دوره مواجه با ركود علمي و فرهنگي هست رو همه مورخين و كساني كه در تاريخ تمدن كار كردن اذغان دارند و نسبت دادن اين وضع و ركود به صفوي ها فقط با منطق نفرت از شيعه بودن و كليت دولت شيعي صفوي هست . برعكس اگر در اين دوران هيچ كاري در دولت عثماني صورت نگرفته و هيچ پيشرفتي نداشته و صرفا لشكر كشي و كشورگشايي و غارت سرزمين ها هست ، در دولت صفوي بدليل وجود زمينه مناسب كارهايي هر چند اندك وجود داره هم در زمينه معماري و هنر ( نمونه اش آثار معماري اصفهان و شيراز و كرمان و .. و مينياتوري و نقاشي و ساير هنرهاي ايراني هست ) و هم در زمينه فلسفه ( نمومنه اش ظهور مكتب حكمت متعاليه در فلسفه كه تا كنون در عالم اسلامي بي رقيب هست ) . براي انكه يك سلسله در تاريخ به خودش بباله يك نمونه بسيار عظيم و بي رقيب در كل تاريخ اسلام و جهان يعني ظهور مكتب حكمت متعاليه براي شرافت اون سلسله كفايت ميكنه . بي شك اگر حمايت شاهان صفوي از علما و ساختن مراكز و مدارس علمي و حمايت مادي و معنوي و بستر سازي براي ظهور اين پيشرفت نبود هرگز ما شاهد ظهور حكمت متعاليه نبوديم . هرچند كه خود ملاصدرا تا مدتي با جهالت و حسادت حسودان تبعيد و آواره شد و سپس دلجويي و به كرسي درس بازگردانده شد . ولي ملاصدرا مخترع همه اونچه در مكتبش پديد اورد به تنهايي نبود بلكه نقش اساتيد بينظيرش مثل ميداماد و علماي ديگه و همچنين مكتب اصفهان و نقش حمايت صفويان از اين مدرسه علمي و رونقش مهم و جدي هست . اما در متصرفات عثماني و كل دوره حكومت عثمانيها ميشه بجرات گفت تقريبا بجز برخي صنايع تقليدي نظامي كه برگرفته از كارشناسان اروپايي هست و هيچ ابتكار و نوآوري هم نداره ، در هيچ زمينه هنري و علمي و فلسفي و ... كاري صورت نگرفته و از اين منظر تاريكترين دوران تاريخ اسلامي و ننگين ترين و استبدادي ترين محسوب ميشه .
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
يه خبر از عمار بصورت پيامكي منتشر شده مبني بر دستگيري برادر ايمن الظواهري ( جانشين بن لادن و مرد شماره يك القاعده در حال حاضر ) توسط نيروهاي امنيتي سوريه در شهر درعا همچنين اسارت 800 شورشي تروريست در داريا طي چند روز گذشته رو هم شبكه خبر گذاشته -
تنها علت شكست جنگ چالدران عدم اطلاع كافي از مقدار توان توپ ها در جنگ هاي جديد بود . بهمين جهت سپاه ايران باشتباه دشت رو براي جنگيدن انتخاب كرد . در غير اينصورت جنگ چالدران هرگز با شكست روبرو نميشد . چون ايرانيها ميتونست با انتخاب منطقه تپه ماهوري و كشوندن جنگ به مناطق كوهستاني عثمانيها رو بدون بدست آوردن هيچگونه پيروزي و با خستگي فراوان و خسارت هاي زياد ( بدليل جنگ و گريزهايي كه سپاه سواره نظام و چابك ايران استاد اون بود ) روانه ديار خودشون كنه . همچنين بدليل سنگيني توپ ها و سپاه عثمانيها كه غالبا پياده بودند ، سپاه ورزيده و سواره ايران ميتونست فاتح ميدان باشه اگر ايرانيها اطلاع و درك درستي از توپ داشتند حتي با وجود فقدان توپ در سپاه ايران ، باز اين ايراني ها بودند كه برنده ميدان ميشدند . مقدار تحرك و شجاعت و جنگ آوري سپاه ايران در اين جنگ نابرابر كاملا مشهود هست . نكته بعدي اين هست كه عقب نشيني عثمانيها از تبريز نه بدليل شورش يني چري ها بلكه بدليل قطع ارتباط لجستيكي عثمانيها و طولاني شدن راه و كوهستاني بودنش كه عملا تداركات رو با مشكل روبرو ميكرد ، و از طرف ديگه رسيدن قواي كمكي به شاه اسماعيل بود . ايرانيها همه توانشون رو در چالدران نياورده بودند و عثمانيها رو دست كم گرفته بودند . اما با توجه به مقدار قواي كمكي كه به شاه اسماعيل رسيد و همچنين قواي ديگه اي كه از كرمان و خراسان و ساير مناطق روانه شده بود احتمالا شاه اسماعيل ميتونست تا 4 برابر قوايي كه در چالدران حضور داشت فراهم كنه ولي عثمانيها داراي قوايي خسته بودند كه راه لجستيك اونها با دشوراي هم روبرو شده بود .و با توجه به درس هاي گرفته شده از جنگ چالدران در جنگ بعدي اين ايرانيها نبودند كه شكست ميخوردند . بنابراين با توجه به شجاعتي كه ايرانيها در چالدران نشون داده بودند معلوم بود كه عثماني ها تن به جنگ با قواي تازه نفس نميدن . با نزديك شدن به فصل زمستان و كوهستاني بودن تبريز و آذربايجان و قطع كامل راه ارتباطي تبريز با خارج اگر عثمانيها باقي مونده بودند بطور قطع سرانجامي كه براي ناپلوئون و ارتش رايش در روسيه افتاد اينبار در ايران براي عثمانيها تكرار ميشد و باحتمال زياد شاه اسماعيل هم منتظر همين بود . بنابراين هيچگونه امكان پيشروي براي عثمانيها و همچنين امكان بقا و حفظ تبريز براشون وجود نداشت . اونها با تخليه و ترك تبريز از نظر نظامي كار درستي رو مرتكب شدن . بهمين جهت هست كه در زمان شاه طهماسب هم وقتي عثمانيها دوباره شانسشون رو امتحان ميكنن ، شاه طهماسب با استراتژي زمين سوخته و بنابراين قطع راه ارتباطي لجستيك عثمانيها با توجه به كوهستاني بودن منطقه و صعب العبور بودنش كه امكان شبيخون رو هم كاملا باز ميزاشت و طولاني كردن راه اون براي عثمانيها ، اونها رو بدون جنگ وادار به عقب نشيني كرد اينكه ايرانيها عثماني ها رو تحريك به جنگ ميكردند و شروع كننده جنگ هم بودند ، كاملا نشون ميده كه اونها و خاصه شاه اسماعيل براي اين جنگ نقشه چيده بوده ، هرچند كه برآوردهاي درستي از سپاه عثماني و سلاح هاي مدرن نداشتند كه باعث شكستشون شد . با توجه به پيمان اتحادي كه ميان شاه اسماعيل و حاكم عراق و مصر بسته شده بود بنظر مياد كه شاه اسماعيل [color=#0000cd]در فكر تجديد قلمرو امپراتوري هخامنشي بوده باشه[/color] . بنابراين اگر عثماني ها در چالدران شكست مي خوردند بطور قطع طومار سلسله عثماني برچيده شده و اقدام شاه اسماعيل براي فتح كامل آناتولي و سپس عراق و مصر كاملا يقيني ومسجل هست . بنابراين جنگ چالدران براي عثمانيها برخلاف ايرانيها بنوعي حكم جنگ مرگ و زندگي رو داشته هر چند كه اگر ايرانيها مي خواستند كه با اروپاييها هم مرز بشن با توجه به عقب موندگي بيشتر ايرانيها از قافله علم نسبت به اروپا و حتي عثمانيها ، نتيجه اي كه بدست ميومد فاجعه بار مي بود يعني باحتمال زياد استعمار اروپايي ها و فتح مناطق اسلامي بدست اونها چند قرن به جلو مي افتاد . بنابراين شكست ايران در چالدران رو من مصداق آيه "عسي ان تكرهوا شيئا و هم خير لكم " ميدونم كاش ايرانيها و عثمانيها بجاي دشمني متحد ميشدن كه در اينصورت عثمانيها ميتونستن با فتح دروازه هاي وين كار اروپا رو براي هميشه تموم كنن و اروپا رو به تاريخ بسپارن .شايد اينگونه ديگه دوران سياه استعمار پيش نمي اومد و يا تا زمانيكه مسلمين با اصلاحات تجديد قوا كنن عقب مي افتاد اگر من بجاي شاهان صفوي بودم بجاي وارد شدن در جنگ با عثمانيها حاضر بودم حتي براي عثمانيها در تامين سپاه در جنگ با اروپا كمك هم بكنم و بخشي از هزينه و لشگر رو تامين كنم .
-
همه ساكنان غير فلسطيني غاصب محسوب ميشن و به زور و جنگ و ترور ساكن شدن و ادامه موندنشون هم هر روز با همين شيوه ها فقط امكانپذيره و بعبارتي با زور به فلسطين تحميل شدن و حكمش در اسلام اينه كه خونشون پاي خودشونه دقيقا مثل موردي هست كه دزدي خانواده اي رو به قتل برسونه و يا آواره كنه و سپس خانواده خودش رو جايگزين كنه و اين اهل خانه با اينكه ميتونن فرار كنن و يا تر ك كنن ولي با كمال رضايت خاطر نشستن و به قاتل كمك ميكنن . در جنگ ميان صاحب خونه و اهل غاصب اين خونه ، خون اهل غاصب فقط پاي خودشونه .
-
قانون همه جاي دنيا اينه كه دزد و متجاوز و قاتل خونش پاي خودشه اگر پس از كشتن اعضاي يك خانواده خونه اونها رو غصب كرد و خانواده خودش رو جاشون نشوند ، خون اونها هم پاي خودشونه در دين ما اگه كسي در دفاع از اموالش در مقابل دزد كشته بشه ثواب شهادت داره و مدافع ناموس حكم شهيد رو داره تا چه برسه با دشمنان اسلام و غاصبين قبله اول مسلمين
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
بنظر من ايران و آمريكا هر دو بدنبال تغيير خاورميانه هستند هر چند كه طرح ايران شامل تغيير جغرافيايي كشورهاي منطقه نيست بلكه بدنبال تغيير نظامات موجود هست . ولي آمريكايي ها بدنبال تغيير مرزها و ايجاد كشورهاي جديد هم هستند اما در هر صورت چيزي كه در آينده منطقه جايگاهي نداره بطور قطع وهابيت سلفي هست چون هيچ فاكتوري رو براي نظام سازي و بقا نداره و از همين رو صرفا آلت دست ديگران و ابزار اونها ميشه . يعني معتقدم حتي اگر سرانشون خواسته باشن و دنبال هم بكنن باز هم موفق نخواهند بود و شكست خواهند خورد بدليل ادله اي كه در بالا ذكر كردم . توجهتون رو به نظر خانم رايس جلب ميكنم كه درباره حوادث سوريه و منطقه نظر داده . هرچند كه بطور كلي نظر ايشون رو درست نميدونم ولي ديدگاه آمريكايي ها رو بيان ميكنه [color=#ff0000]"خاورمیانه در مراحل بسیار خطرناک خود قرار گرفته است. اگر خاورمیانه از هم فروبپاشد، نظام های منطقه ای در برابر خطرات بزرگی قرار خواهند گرفت. در آن صورت ایران برنده خواهد شد و متحدان ما بازنده میدان خواهند بود. آنگاه پس از دهه ها نکبت و خشونت کشورهای منطقه به روزی خواهند رسید که هرج و مرج امروزه را قابل قبول خود خواهند دانست."[/color] http://webcache.googleusercontent.com/search?q=cache:nZgDsoB6uwYJ:www.beytoote.com/news/politics-social/political-news2887.html+&cd=6&hl=fa&ct=clnk&client=firefox-a -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[color=#ff0000][b]- به نظرم ما می توانیم برنده اصلی بحران سوریه باشیم اگر بتوانیم جای خود را با وهابیهای قدرت گرفته در کشورهای جدید منجمله سوریه - به عنوان دشمنان جدید جهان عوض کنیم و از سونامی خاورمیانه جدید درامان بمانیم[/b][/color] منظورتون رو ميشه روشنتر بفرمائيد ! چيزي كه روشنه اينه كه افراطيگري و خشونت بي حد و حصر و جهالت وهابيت از اونجايي كه برپايه جهل و فقدان هرگونه عقلانيتي هست بطور قاطع جايگاهي در آينده منطقه نداره و طرف هايي كه دارن از اين گروه حمايت ميكنن دارن از اين گروه بعنوان [color=#0000cd]ابزار[/color] استفاده ميكنن و در صورت پيروزي و حذف نظام سوريه ، كاركرد و نقش اونها تموم ميشه و صد در صد با اونها مقابله كرده و سعي ميكنن كه اونها رو حذف كنند . اصولا وهابيت فاقد هرگونه روش و پايه تئوريك كارآمد براي اداره نظام جديد و نظام سازي مدرن و ادامه جامعه هست لذا درگيري آينده در منطقه در صورت پيروزي تروريست ها ميان تروريست ها و حاميانشون خواهد بود و سرانجام محتوم اونها حذف شدن هست . حتي اگر هم حذف نشن از اونجايي كه فاقد پشتوانه عقلي و درنتيجه نظام سازي و بعلاوه فقدان توان پاسخگويي به مسائل دنياي مدرن هستند خود به خود در چالش با مشكلات و سئوالات در فرايند اداره حكومت دچار بن بست شده و توان اداره كشور رو ندارن و مي بايد زير چتر حمايتي آمريكا و يا هر قدرت ديگه برن و همچنين از اصول خودشون عدول كنن و بعبارتي عملگرا بشن و رو به تكنوكرات هاي سكولار بيارن ( يعني مرگ ايدئولوژيشون ) كه مساوي با حذف تدريجي شون هست . بعلاوه از اونجايي كه وهابيت سلفي فاقد جنبه هاي اخلاقي هم هست و بنابراين هرگونه اصول انساني و حقوقي رو هم نفي ميكنه بنابراين در نيا توان ادامه بقا رو نداره و همه جهان رو در مقابل خودش قرار ميده حتي كشورهاي مسلمان و حتي مذاهب اهل سنت و حتي مردمي كه مي بايد بر اونها حكومت كنن و از اين جهت هم توان بقا و استمرار رو نداره اين وضعيت بسيار متفاوت هست از گروه هايي كه شيعه هستند و يا تحت نفوذ و حمايت ايران هستند يعني اولا از يك عقلانيت پيروي ميكنند ، ثانيا داراي توان نظام سازي و ايجاد ساختار مديريتي و اداري مدرن هستند و ميتونند خودشون رو با مسائل و مشكلات دنياي مدرن درگير كرده و پاسخگو باشند و راه حل اسلامي پيدا كنند ، و ثالثا داراي وجهه اخلاقي هم هستند و سعي ميشه اخلاق بعنوان يكي از ابعاد اونها معرفي بشه هر چند دشمنان و مخالفين هم سعي ميكنند با بهانه هاي مختلف ( و حتي پروژه سازي ) اين جنبه ها رو كمرنگ كرده و يا با علامت سئوال روبرو كنند ( حتي در مورد حزب الله هم اينكار رو ميكنن مثل ترور رفيق حريري و نسبت دادنش به حزب الله كه دقيقا جنبه حقوقي و مشروعيت و حقانيت و جنبه اخلاقي حزب الله رو همزمان هدف گرفته - ويا پروژه سازي و كشته سازي در سوريه و ايجاد تبليغات رسانه اي در سوريه براي جنايتكار معرفي كردن ارتش سوريه و يا زير سئوال بردن جنبه هاي حقانيت و نيز جنبه هاي اخلاقي مبارزه ارتش با تروريست ها ) بنظر من چيزي كه ما نياز داريم اينه كه اولا با مقاومت و كمك به همپيمانانمون ( چه نظامي و چه تسليحاتي و چه سياسي و تبليغاتي ) در سوريه و منطقه وجود خودمون و همپيمانانمون رو تثبيت كنيم . و در مرحله بعد اين وجود رو استمرار داده و تقويت كنيم و در مرحله سوم با برنامه هاي رسانه اي و تبليغاتي بر روي جنبه هاي حقانيت و جنبه هاي اخلاقي خودمون كار كرده و به تدريج و با خريدن زمان وجهه خودمون و همپيمانانمون رو بهبود ببخشيم در مرحله بعدي و بطور همزمان پروژه اصلاحات در ساختارهاي خودمون و همپيمانانمون رو براي تقويت خودمون و همپيمانانمون و افزودن بر كاركرد عملي و وجهه عمومي در بين ملت ها تسريع كرده و عملكرد خودمون رو هم بهبود ببخشيم . بعنوان نمونه طرح 6 ماده اي ايران درباره سوريه از همين دست هست -
حمايت غير متعهد ها بسيار متفاوت از حمايت بلوك شرق و يا بلوك غرب و كشورهايي كه در اين دو بلوك هستند تعريف ميشه و معناي خاص خودش رو داره و بمعني محكوميت ايران در تمامي سازمان هاي مهم جهاني حتي كشورهايي كه غير متعهد هستند و وابسته به بلوك هاي قدرت هم بطور ظاهر تعريف نميشن مي بود كاملا ميشه بطور قاطع گفت كه اگر اين اجلاس قرار بود در ايران برگزار بشه و عراق و خلبانانش اين كار رو كرده بودند الان بطور قطع همين آقايون منفي داشتند از غيرت خلبانان عراقي و هوش و دانايي و وقت شناسي و موقعيت شناسيشون تعريف ميكردن اگر اين اجلاس قرار بود سه سال با فراغ بال با رياست صدام ادامه پيدا كنه چه مضحكه و ريشخندي براي ايران مي بود و فكر نميكنم هيچيك از مردم ايران مسئولان وقت رو ميبخشيدن بابت عدم اقدام جدي در جلوگيري از برگزاري اين اجلاس با وجودي كه امكانش مي بود . همچنين اگر نمايندگان ايران هم مي بايست در اين اجلاس شركت كنند و فحاشي و تمسخر عراقي ها و حاميانشون رو هم تحمل كنن و تحقير بشن و ملت ايران هم ريشخند بشه و تجاوزگر بودن ايران رو هم بشنون ولي نتونن از حقانيت و حقوق مردم ايران دفاع كنند و يا اگر اين اجلاس برياست رئيسش يعني صدام با استفاده از امتياز و امكانات و امتياز ميزباني و رياست اجلاس به مدت سه سال و حضور در تروئيكاي اجلاس به مدت سه سال بعد از رياستشون ، قطعنامه در محكوميت ايران صادر ميكرد و ايران رو تجاوزگر معرفي ميكرد و امضاي 130 كشور رو هم در پاي اون قرار ميداد خصوصا زمانيكه نمايندگان ايران در اجلاس هم حضور مي داشتند .... اين منفي بافي ( واقعا ديگه به بافتن رسيده و آش به شوري افتاده ) و سياه نمايي و بعضا خودنمايي و خودزني يه رويه شده و برخي فكر ميكنن كشفيات جديدي دارن و پرستيژي شده !
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
تحليل كشتار در نانوايي منطقه حلفايا كاملا منطقي بود و اگر كسي ترديدي داره بهتره منطقي بيان كنه با ذكر دلايلش اما اين تحليل براي كساني هست كه بيطرف هستند و يا دنبال حقيقت ماجرا هستند نه براي كسي كه بهر دليلي رسانه هاي غربي نظير بي بي سي و وي او اي و يا راديو تلويزيون اسرائيل و همچنين نظاير اينها در سايت هاي خبري منبع راستگو و صديق هستند اينجا هم هيچكس بدنبال تغيير راي و مواضع اونها نيست پس دليلي نداره كه خودشون رو اونقدر مهم بدونن كه فكر كنن همه مي خوان نظر اونها رو جلب كنن از ابتداي ماجرا تا حالا شگرد تروريست ها اين بوده هر وقت شكستي متحمل ميشن يك ماجراي ساختگي درست ميكنن و جنايتي سنگين مرتكب ميشن و بعد سعي ميكنن اون رو به ارتش نسبت بدن در اينجا هم هوادارانشون بعد از رجز خواني هاي اوليه و خط و نشون كشيدن براي نظام و مسئولين و مقداري هم فحاشي و اهانت ، سرخورده ميشن و بطور رقت باري دوباره شگرد قبلي رو از سر ميگيرن و اينكه بشار و ارتش جنايتكارند و ديكتاتور هستند و مسئولين نظام اشتباه ميكنند و بايد راه رو براي تروريست ها هموار كنند و اين تروريست هاي مظلوم چرا كشته ميشن و تلفات ميدن ..... خون بيگناه مردم بگردن اونهايي هست كه در همه شهرها مردم رو سپر انساني خودشون كردن و خون مردم رو فداي جون ناقابل خودشون ميكنن و وبعد از جنايت در حق مردم هميشه سعي در مظلوم نمايي دارن از ابتدا تا حالاهر وقت شكست خوردن از مردم انتقام گرفتن . -
با تشكر از زحمتي كه كشيديد منابع ؟