-
تعداد محتوا
1,115 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های rasoolmr
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
عرض کردم در دنیا بالاترین میزان مشارکت ممکن در یک انتخابات 80 درصد واجدین شرایط هست . و اگر 50 درصد واجدین شرایط به یک حکومت آری رای بدن اینه به اون معنی است که در خوشبینانه ترین حالت ممکن مخالفینش فقط 30 درصد هستند همین الان در هر کشوری اگر انتخاباتی برگزار بشه و 30 تا 40 درصد مردمش مشارکت کنند نتیجه اون انتخابات در همه دنیا پذیرفته میشه همین آمریکا و انگلیستان بزور بیشتر از 40 درصد برسه البته دوستانی هستند مثلا دموکرات که اگه حتی انتخاباتی در امریکا و یا انگلستان با مشارکت 10 تا 20 درصدی هم اتفاق بیوفته هم اون رو نشونه اوج دموکراسی میدونند ولی اگر در کشوری مخالف اونها مشارکت 80 تا 90 درصد هم برسه اون رو جعلی و یا غیر دموکراتیک میدونند مگر اینکه اونها اون انتخابات رو مفتخر به اسم دموکراسی کنند . -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
در انتخابات آراء سفید هم بمعنی قبول نظام هست و هر گونه مشارکت در انتخابات بمعنی اعتماد به اون نظام و تایید اون نظام تلقی میشه . مثلا آیا شما معتقدید که 13 میلیون نفری که در انتخابات خودمون به آقای موسوی رای دادند ضد نظام بودند ؟ خیر همگی اونها داخل نظام و در تایید نظام تفسیر میشن . و مخالفت اونها با یک شخص و یا یک قانون فقط بمعنی قبول نداشتن اون شخص و یا موادی از قانون هست که در صورت پذیرش اکثریت مردم اونها هم می باید به قانون احترام بگذارن . ولی هر نوع مشارکتی نشون دهنده قبول اصل و کلیت نظام و انتخابات و مجریان اون هست . بالاترین میزان ممکن برای مشارکت مردمی در همه دنیا میتونه در حدود 80 درصد باشه که مشارکت 50 تا 60 درصدی به معنی مشارکت حداکثری هست یعنی اگر حکومتی 50 درصد موافق داشته باشه پس مخالفینش در خوشبینانه ترین حالت حداکثر 30 درصد هستند . اگر ملاک حرف شما باشه پس انتخابات در کشور امریکا با مشارکت حداکثر 30 تا 40 درصد اصلا نامش دموکراسی و انتخابات نیست و هیچ مشروعیتی نباید داشته باشه و اما اینکه مردمی همیشه موافق نظامشون باشند چرا دارای اهمیت نیست ؟ بلکه دارای بیشترین اهمیت هست چون نشون از حمایت قاطع جدی مردمی داره این قانون جدید حتی در کشوری مدعی دموکراسی مثل انگلستان هم وجود نداره و در هیچیک از کشورهای عربی هم نیست . حتی در ترکیه هم نیست و اما اعتماد به نظام برای اجرای اون به مردم سوریه مربوط هست . بنظر من نظام سوریه چاره ای نداره که بستر عمل بسیاری از اونها رو فراهم کنه در اینصورت میتونه خطری برای کل کشورهای عربی حتی مصر کنونی و بقیه کشورها مثل ترکیه و عربستان و قطر و بقیه پادشاهی ها باشه . یک نمونه دموکراسی موفق در یک کشور عربی بمعنی سرایت تدریجی و حتمی اون به تمامی کشورهای عربی به مرور زمان خواهد بود یکی از مواردی که جلوی عمل به برخی از مواد قانون رو میگیرفت وجود اسرائیل و خطری دایمی و قوی برای اونها بود که مجبور بودند کشور رو همیشه در آماده باش جنگی نگه دارند و قانون وضعیت فوق العاده رو اجرا کنند . ولی این قانون به مرور و پس از گذشت زمام معقول می باید لغو میشد که حاکمان سوری ترجیح میدادند اون رو حفظ کنند و البته اشتباه بود و وضعیت کلی همه کشورهای عربی و نظامهای دیکتاتوری در اونها هم به تشویق ادامه روند موجود کمک میکرد. و اما بند مربوط به آزادیهای دینی در سوریه همیشه بوده و اجرا شده -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
شما میتونید عکس این رو برای من اثبات کنید ؟ آیا هیچکس دیگه ای عکس اونو اثبات کرد ؟ انتخابات یک روند داخلی کشورهاست و آمار مشارکت هم در دست کمیسون انتخابات کشورهاست . مثلا همین آمریکا آیا دلیلی ارائه میده برای اثبات مشارکت مردمی و یا اینکه همه به اعلام نتیجه انتخابات از مسئولان برگزاری انتخابات اعتماد دارند و اگر کسی شکایتی داره شکایتش رو به مراجع ذی صلاح ارائه میده بعلاوه انتخابات کشورها اعتبارش به پذیرش مردم همون کشور هست نه پذیرش دیگر کشورها و یا حتی مجامع بین المللی و یا هر نهاد دیگه بیرونی و یا روزنامه ها و یا رسانه ها مثلا بی بی سی و یا فاکس نیوز و یا سی ان ان و یا قبول اون توسط اروپایی ها و یا آمریکایی ها سوم اینکه ناظران عربی که حتی از کشوری مثل اردن هم حضور داشتند اون رو تایید کردند و حتی مصاحبه ناظر اردنی و تایید انتخابات هم پخش شد . در انتخابات مجلس هم برخی چهره های معارض انتخاب شدند و بعلاوه در برخی نواحی هم مردمی که اعتراض کردن بررسی شد و حتی در اون حوزه ها دوباره انتخابات برگزار شد بهترین دلیل خود مردم همون کشورها هستند و نه رسانه ها و نهادهای بیگانه . مردم سوریه نتایج رو پذیرفتند و درصد مشارکت در هر منطقه رو معقول دونستند . در هر صورت اگر غیر معقول می بود حتما توسط مردم به تمسخر کشیده میشد . و اما معارضین که قبول نکردن اونها از ابتدا هم رای گیری رو رد کرده بودند و در انتخابات شرکت نکرده بودند . در هر صورت اونچه مهم هست خود مردم سوریه هستند که با سکوتشون و البته در بیشتر موارد با تاییداتشون انتخابات رو تایید کردند مطمئنا اگر نتایج انتخابات غیر واقعی و غیر معقول می بود مخالفین نظام سوریه هیچ نیازی به جنگ تروریستی نداشتند و مردم هم با اونها هم کلام میشدند . هیچ چیزی نمیتونست همانند تمسخر انتخابات و اثبات دروغ بودن درصد مشارکت مردمی این نظام رو از اعتبار ساقط کنه -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
در قانون اساسی جدید برگزاری انتخابات آزاد ریاست جمهوری هم پیش بینی شده که در موعد مقرر اجرا خواهد شد و نظام سوریه به ادامه اصلاحات ملی و درون وطنی مصمم هست و این رو در چند مرحله اثبات کرده و بنظر من در درون نظام سوریه اجرای اصلاحات اجماع هست و همه بر ادامه اون انفاق نظر دارن چون همه مخاطرات رو کاملا درک کردن . در هر صورت مردم با مشارکت و رای حداکثریشون به نظام جدید سوریه آری گفتن و به اصلاحات جدید اعتماد کردن و این حق اونهاست که از چیزی خوششون بیاد ویا بهش اعتماد کنن . شاید در اینجا فردی پیدا بشه که خوشش نیاد ویا اون رو خارج از مردمسالاری بنامه و یا اعتماد نداشته باشه ولی در هر صورت اهمیتی نداره چون فقط مردم سوریه از این حق در کشور خودشون و برای خودشون برخوردارند و نه ما در خارج از این کشور . در هر صورت اونچه که الان مطمئن هستم اینه که مخالفین با این روند تروریستی شون هیچ آینده ای در درون و قلب مردم سوریه ندارن . شاید در ابتدا بخشی از مردم به اونها رو کرده بودند که با اجرای انتخابات هم معلوم شد در اقلیت هستند ولی با این رویکرد جنایتکارانه و تروریستی و ضد مردمیشون بنظر من همون مقدار رای مردمی رو هم از دست دادن . اینکه نظام سوریه فرسوده بوده و نیاز به اصلاحات جدی داشت رو هیچکس شکی درش نداره و درخواست مردمی برای اصلاحات هم درست هست و نظام سوریه هم پس مقاومت ناشیانه اولیه خیلی زود اون رو درک کرد و بهش پاسخ مثبت داد و این پاسخ هم با اعتماد و پذیرش مردمی و شرکت حداکثری در انتخابات نشون داده شد . اما بنظر من وقایع سوریه پس از اون و سپس تحمیل جنگ داخلی به اون فقط و فقط بخاطر شروع انقلابات مردمی در کشورهای حامی آمریکا و اسرائیل در منطقه بود و سقوط حاکمان اونها . و جبهه غربی - عربی برای حفظ موقعیت بقیه کشورها از خطر مانند بحرین و عربستان و قطر و اردن و ... بود . یعنی همین هایی که الان در قضیه سوریه از همه بیشتر شلوغ میکنند و حمایت بیشتری از تروریست ها دارند و ایجاد فرصت کافی برای مدیریت بحران در کشورهایی که درشون انقلاب اتفاق افتاد مثل مصر و لیبی و تونس و یمن . اونها این پیام واضح رو دادند که برای حفظ وضع موجود حاضر به هر کاری حتی تحمیل جنگ هستند . و این جنگ رو تا زمانیکه منجر به تثبیت وضعیت حامیانشون در سایر کشورها بشه ادامه خواهند داد . و اما آینده تحولات بنظر من اینگونه خواهد بود که هر چند این روند کند شده ولی ادامه خواهد یافت و پس از خروج سوریه از بحران بر شدت اون افزوده خواهد شد . جنگ در سوریه شاید به نتیجه رسیدن انقلابات در بقیه کشورها رو به مدت 10 سال طولانیتر کرده ولی هیچ شکی درش نیست که ادامه پیدا کرده و به نتیجه خواهد رسید . مطمئنا ما در بحرین و عربستان و اردن .و قطر و .. شاهد ادامه بحران و تشدید اونها و افزایش مطالبات مردمی برای دخالت در سرنوشت و پایان روند دیکتاتوری خواهیم بود و در 10 سال آینده شاهد به ثمر رسیدن اونها خواهیم بود . از طرف دیگه با ورود ناشیانه اردوغان و حزبش در بحران سوریه و خرج کردن تمام حیثیت سیاسیش و همه آبرو و اعتبار و شرافتشون در موضوع سوریه ، با تمام شدن بحران در سوریه این حزب اسلامگرا خواهد بود که روند سقوط تدریجی خودش رو آغاز خواهد کرد و ما باید شاهد ایجاد احزابی اسلامی با رویکردهای متفاوت تری در ترکیه خواهیم بود . روند انقلاب در کشورهایی مثل مصر و لیبی و تونس هم واضحه که خیلی ناقص هست و درآینده محک های جدی خواهند خورد و تحولات زیادی بخود خواهند دید . ولی باید توجه داشت که اونها در آغاز راه هستند و خیلی مونده تا انقلابی مثل ایران رو بوجود بیارن . بقول دوستی از اعضای سایت این انقلابها همانند انقلاب مشروطه ایران هستند و زمان زیادی باید بگذره تا بتدریج روند شکل گیری نهضت و سپس تبدیل نهضت به انقلاب اسلامی واقعی در اونها شکل بگیره . ولی در هر صورت اونها شروع بسیار سریع و طوفانی رو آغاز کردند که برای آینده امیدوار کنندست -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
جنگ چریکی بعنوان یک نمونه جنگ نامتقارن این نیست که افراد برن و منازل مسکونی رو سنگر خودشون کنند و افراد بیگناه رو سپر جون خودشون کنند . جنگ 33 روزه حزب الله هم جنگ چریکی بود ولی لزوما داخل شهر ها نبود و عمدتا در مناطق غیر مسکونی بود مگر مواردی که ارتش اسرائیل ابتدا حمله به یک منطقه مسکونی میکرد برای اشغال که در اینصورت جنگ در اون مناطق اتفاق می افتاد ولی برای جلوگیری از اشغال خاک میهن توسط دشمن خارجی و اما اینکه طالبان و القاعده در افغانستان هم مناطق مسکونی رو صحنه درگیری خودشون انتخاب میکنند و با حملات انتحاری فقط مردم رو به کشتن میدن دقیقا به این خاطره که جنس تروریست های سوریه و القاعده و طالبان از یک نوع هستند و دقیقا عناصر القاعده و مزدوران افغانی و افرادی با مرام وهابیت تروریست در سوریه هستند و هسته اصلی تروریست ها رو تشکیل میدن واما در مورد بشار اسد باید توجه داشت که این مردم خود سوریه هستند که می باید تصمیم گیری کنند و نه آمریکا و عربستان و قطر و ترکیه و اسرائیل و انگلستان و اردن و .... بشار اسد فراخوان به اصلاحات کرد و قانون اساسی جدید رو به رای عمومی گذاشت که بیش از 60 درصد مردم سوریه از اون استقبال کردند که بهش مشروعیت میده و سپس انتخابات شوراها و بعد مجلس شورا رو برگزار کرد که بیش از نیمی از مردم به اون رای دادن و این خودش برای بشار اسد مشروعیتی ایجاد کرده جوری که آقای پانتا وزیر جنگ آمریکا میگه مثلا اگر ارتش سوریه در حلب دست به کشتار مردم بزنه مشروعیتش رو از دست میده و این به اون معنی هست که اعتراف میکنه این نظام دارای مشروعیت مردمی و حمایت اکثریت مردم هست . در هر صورت این مردم سوریه هستند که تصمیم برای کشورشون خواهند گرفت نه تروریست ها و یا کشورهای مداخله کننده بیگانه ای که اسم خودشون رو دوستان سوریه گذاشتن و طرفدار دموکراسی از نوع تروریستیش در سوریه هستند . مثلا همین قطر و عربستان که هیچ بویی از دموکراسی نبردن طرفدار شدید دموکراسی هستند در سوریه و بزور جنگ می خوان که دموکراسی رو در سوریه بوجود بیارن . ویا آمریکایی که طرفدار اصلی عربستان و قطر و همکار اونها در مسئله سوریه است می خواد بزور تروریست ها دموکراسی در سوریه ایجاد کنه . ویا اسرائیل تروریست مدافع مردم سوریه شده . و یا ترکیه تحت نفوذ ارتش که حتی اجازه تحصیل به دختران محجبه نمیده ( جوری که همسر خود اردوغان هم در خارج از ترکیه تحصیلاتش رو بگذرونه و حتی دختران اونها همین حالا که پدرانشون رئیس جمهور و نخست وزیر هستند اجازه تحصیل با روسری و حجاب رو در داخل خاک ترکیه ندارن و الزاما باید در جایی غیر از وطنشون تحصیل کنند ! ) می خواد به سوریه درس دموکراسی با زور سلاح تروریست ها بده . و یا اردن پادشاهی و ..... خلاصه اینکه همه سران و حامیان تروریسم در جهان جمع شدن تا در سوریه دموکراسی بوجود بیارن ! مسئله اصلی در سوریه دموکراسی نیست بلکه اینه که نظام سوریه در حال حاضر تاوان حمایت از مقاومت در برابر اسرائیل رو پرداخت میکنه . همه حامیان اسرائیل اعم از آمریکه و خود اسرائیل و ترکیه و قطر و عربستان و اردن و انگلستان و ... همه جا رو رها کردن و فقط بفکر ایجاد دموکراسی بدون حضور مردم در سوریه شدن ! مسلما دفاع ما از نظام سوریه فقط بخاطر دفاع از خط مقاومت اسلامی در برابر اسرائیل هست و همه توان ما برای حفظ ستون و تکیه گاه مقاومت در منطقه یعنی سوریه هست . البته ما از اصلاحاتی که توسط خود سوری ها و مردم اون باشه حمایت میکنیم . اما نه اصلاحاتی که توسط تروریست ها و حامیانشون و با ترور مردم و غارت اموالشون و خرابی خونه هاشون و نابودی شهرهاشون بدست بیاد -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote name='rezamohamadi' timestamp='1343839602' post='262846'] [quote name='rasoolmr' timestamp='1343764955' post='262767'] اینکه یه مشت تروریست که اسم خودشون رو گذاشتن ارتش آزادیبخش و برخی آقایون هم اوها رو مردم دموکراسی خواه معرفی میکنن برای فرار از حملات ارتش با زور وارد شهرها و مناطق مسکونی و خونههای مردم و اماکن عمومی مثل مسجد و مدرسه و مهد کودک و...میشن ومردم رو سپر انسانی برای نجات جون کثیفشون کردن مصداق جنایت جنگی هست . اینها نه آزادیخواهند چون مردم رو دربند کردن و از مردم رو سپر انسانی خودشون کردن و نه جزء مردمند چون همین مردم رو اسیر کردن و بزور خونه هاشون رو تصرف کرده و اموالشون رو غنیمت جنگی بر میدارن هر کسی رو که دلشون بخواد میکشن یا وحشیانه سر میبرن و یا میدزدن و باج خواهی میکنن. تنها اسمی که میشه مطابق همه قوانین و کنوانسیونهای جهانی و حتی همه وجدانهای بشری روی اونها گذاشت واژه "تروریست" و " جنایتکاران جنگی" هست . با این مرام و روش هیچکس هیچ شکی نداره که اینها هیچ جایگاهی در آینده سوریه و نزد مردمشون ندارن و هیچ کاری از پیش نمی برن فقط هم خودشون و مردمشون رو به کشتن میدن و هم حامیانشون رو سرافکنده میکنن [img]http://rajanews.com/Files_Upload/65660.jpg[/img] [/quote] با سلام من از شما چند سوال داشتم ! این یه عده تروریست مال کدام کشور ها هستند و چه جوری تشکیل شدند؟ سوال دوم بنده این هست که این یه مشت تروریستی که با زور به قول شما وارد خونه ی مردم میشوند نزد مردم طرفدار ندارند یا ارتشی که تمام شهر هارو منطقه جنگی کرده و در واقع شهر هارو به حمام خون تبدیل کرده؟!! شما انتظار دارید بیان جلوی ارتش صف بکشن تا ارتشم همشونو بکشه ؟ البته تا به امروز دیگه همه فهمیدیم که ارتش بشار اسد هم با سرکوب مردم در اوایل و امروز با تبدیل کردن شهر ها به حمام خون در میان مردم طرفداری نداره ولی به دلیل منافع کشورمون ما طرفدار بشار هستیم از دید من هیچ عیبی ندارد ولی اینکه بیایم به خاطر منافعمون بقیه را نادان فرض کنیم و یزید را به علی تغییر بدهیم والا گناه داره!البته این جمله ی اخرم را منظورم به شما نبود!!!!!!! بلکه کلی گفتم ! [/quote] ................................................................................... ابتدا تشکر میکنم از لطف و توجه بزرگانی که ادب رو همگان همواره از ایشان و کلامشون آموخته اند و در تاپیک های مختلف به یادگار گذاشته اند و همچنین از مدافعین خودجوش و بسیار مودب اونها و همچنین از مدیرانی ظالم و مظلوم و هتاک و غیر هتاک رو یکسان می بینند و یکسان نظر میدن .................................................................................... و اما در پاسخ دوست عزیز rezamohamadiعارضم که اگه تاپیک رو از ابتدا مرور کنید روند شکل گیری گروه های تروریستی و حامیان مالی و تسلیحاتی و اطلاعاتی و سیاسی و نظامی و ... اونها رو بخوبی متوجه میشید . پول و سلاحشون رو قطر و عربستان میدن لجستیک و اموزش نظامی رو ترکیه و اردن اطلاعات رو آمریکا و اسرائیل و ترکیه و عربستان و قطر و اردن و انگلستان و آلمان و .... با انواع و اقسام مختلف اعم از ماهواره ها و جاسوس ها و ... حمایت سیاسی رو که آمریکا و عربستان و قطر و ترکیه و .. بعنوان دشمنان سوریه ( البته اونها اسم خودشون رو گذاشتن دوستان سوریه ) افراد تروریست رو وهابی ها و تکفیری ها و همه دشمنان سوریه و همه کسانیکه از مقاومت اسلامی در مقابل اسرائیل زخم خوردن +القاعده +نیرو ویژه کشورهای اسرائیل و ترکیه و قطر و ... + گروه های فریب خورده از کشورهای مختلف اعم از لیبی و مصر و عربستان و افغانستان و پاکستان و مراکش و تونس و الجزایر و .....+ افراد مزدور که در مقابل پول میجنگند از کشورهای مختلف آفریقایی و حتی سوری اردنی و ... این چه ارتش آزادی بخشی هست که همیشه فقط و فقط در مناطقی استقرار پیدا میکنه که مسکونی هستند و بزور و بدون اجازه وارد خونه های مردم میشه و هر کسی مقاومت کنه میکشند و سر میبرن و مردم اونجا رو سپر انسانی خودشون میکنن و اموالشون رو غارت کرده و بعنوان غنیمت جنگی برمیدارن ؟ آیا اینها مسلمانند؟ آیا حتی اسم انسان رو میشه روی اینها گذاشت ؟ آیا اصلا در دنیا و مبارزات آزادیبخش نمونه دیگری برای اینگونه عملکرد کثیف جز اینها وجود داره ؟ آیا اصلا این کار اینها مبارزه است ؟ برای چه کسانی مبارزه میکنند . آیا برای همین مردمی که اونها رو میکشند و سپر انسانی جون کثیفشون کردن مبارزه میکنند و شهر ها و خانه های مردم رو سنگر کرده و منهدم میکنند و افرادش رو میکشند ؟ کارهای اینها فقط مصداق تروریسم و جنایات جنگی هست -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
فکر میکنم هر شخص دیگه ای جای شما و اون فردی که همیشه مثلا میخواهید از نظراتش دفاع کنید می بود ، بخاطر این اظهارات آب میشد و در زمین فرو میرفت [color=#ff0000]تذکرات عمومی است و شامل تمام کاربران.[/color] [color=#ff0000]بنابراین به شما هم تذکر داده میشه که صرفا درباره موضوع تاپیک پست ارسال کنید[/color] [color=#ff0000]REZAT1980[/color] -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
اینکه یه مشت تروریست که اسم خودشون رو گذاشتن ارتش آزادیبخش و برخی آقایون هم اوها رو مردم دموکراسی خواه معرفی میکنن برای فرار از حملات ارتش با زور وارد شهرها و مناطق مسکونی و خونههای مردم و اماکن عمومی مثل مسجد و مدرسه و مهد کودک و...میشن ومردم رو سپر انسانی برای نجات جون کثیفشون کردن مصداق جنایت جنگی هست . اینها نه آزادیخواهند چون مردم رو دربند کردن و از مردم رو سپر انسانی خودشون کردن و نه جزء مردمند چون همین مردم رو اسیر کردن و بزور خونه هاشون رو تصرف کرده و اموالشون رو غنیمت جنگی بر میدارن هر کسی رو که دلشون بخواد میکشن یا وحشیانه سر میبرن و یا میدزدن و باج خواهی میکنن. تنها اسمی که میشه مطابق همه قوانین و کنوانسیونهای جهانی و حتی همه وجدانهای بشری روی اونها گذاشت واژه "تروریست" و " جنایتکاران جنگی" هست . با این مرام و روش هیچکس هیچ شکی نداره که اینها هیچ جایگاهی در آینده سوریه و نزد مردمشون ندارن و هیچ کاری از پیش نمی برن فقط هم خودشون و مردمشون رو به کشتن میدن و هم حامیانشون رو سرافکنده میکنن [img]http://rajanews.com/Files_Upload/65660.jpg[/img] -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
از اونجایی که تروریست ها در حلب در محاصره هستند و توان واستعداد نظامی محدودی دارند ولذا طبیعی هست که به مرور هر چه جنگ در حلب طول بکشه از تعداد نفرات و تسلیحاتشون کاسته میشه و تحلیل میرن در حالی که ارتش سوریه و شبه نظامیان وفادار به نظام سوریه به مرور تقویت میشن و جایگزین . بنابراین بزودی تروریست ها مجبور میشن حلب رو ترک کنن ودر غیر اینصورت کشته و یا اسیر میشن اگر به حرف های مقامات آمریکایی و وزیر دفاع امریکا هم نگاهی بندازید کاملا مشهود هست که خود اونها هم میدونن که تروریست ها نمیتونن در حلب باقی بمونن ولی تنها امیدوارن که جنگ در حلب منجر به کشته شدن وسیع مردمی بشه و فاجعه انسانی رخ بده تا نظام سوریه بقول خودشون مشروعیتش رو از دست بده . خصوصا وقتی که سوریه رو بنوعی تحریک به استفاده از سلاح کشتار جمعی کردند که سوری ها با رندی وجود سلاح های کشتار جمعی رو اذعان کردند ولی گفتند که برعلیه اشغالگران استفاده خواهند کرد و اما وقتی حلب از تروریست ها پاکسازی بشه در اونصورت آینده تروریست ها چگونه خواهد بود ؟ آیا ترکیه مثل صدام حاضر میشه اونها رو در پادگانی همانند اشرف اسکان بده و تبعات اون رو بپذیره ؟ و یا اینکه اونها رو خلع سلاح خواهد کرد و بصورت گروه هایی سیاسی معارض درخواهد آورد ؟ ترکیه بعد از فروکش کردن وقایع سوریه داستانهای زیادی خواهد داشت . قماری که ترکیه اون رو داره می بازه آینده نامعلومی رو براش ترسیم میکنه -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
اگر دمشق سقوط میکرد تنها کاری که لازم بود این بود که از کشورهای اطراف و همسایه سوریه بسرعت حرکت کنن و اشغال رو کامل کنن و وضعیت دمشق رو تثبیت کنن و نیاز به هیچ موشک پراکنی و شلوغکاری و انهدام های گسترده و بقول آقایون موج شديد بمبارانها و موشكبارانها زدن رادارها، زدن فرودگاهها، نيروگاهها، مخازن سوخت، پالايشگاهها، مراكز نظامي و محدودهي كاخ رياست جمهوري و ...( ناشی از توهمات بچه گانه و تخیلی ناشی از زیادی فیلم دیدن ) نبود . با قطع سر افعی و اشغال دمشق و مراکز حساس دمشق و قطع سلسله اعصاب فرماندهی نظام و ارتش سوریه و سرازیر شدن نیروها از مرزها بسوی دمشق و سایر شهرهای سوریه مابقی ارتش خود به خود تسلیم می شدن و هیچ توان عملیاتی و یا مقاومت نمیتونستن داشته باشند ( چیزی که خودشون هم اذعان کردن که ارتش و سایر مراکز و زیر ساخت ها رو سالم می خواستن و برای مراحل بعدی نقشه شون در سوریه لازم داشتن و نمی باید اونها منهدم شده و دچار وضعیت عراق بعد از اشغال میشدن ). ولی قطع سر افعی برعکس رخ داد چون تروریست ها موفق به اشغال دمشق و اشغال نقاط حساس شهر نشدن باید توجه داشت که به گفته مقامات سوریه قسمت اعظم ارتش سوریه وارد معرکه جنگ با تروریست ها نشده و در حالت آماده باش در مرزها و پادگانه و سایر نقاط حساس هست . و البته احمقانه هم می بود اگر ارتش همه توانش رو برای دفع تروریست ها میگذاشت و از مرزها و نقاط کلیدی سوریه غافل شده و رها میکرد چون در اینصورت اسرائیل هرگز چنین موقعیت تاریخی رو از دست نمیداد . اما اگر سلسله اعصاب نظام و فرماندهی ارتش در مرکز تصمیم گیری نظام قطع میشد در اونصورت همه ارتش بی خاصیت میشد و توان هیچگونه اقدامی رو نداشت و اگر هم اقدامی در برخی موارد رخ میداد پراکنده و بی برنانه و هرج و مرج گونه بوده و بسرعت سرکوب میشد توسط نیروهای وارد شده از مرزهای اطراف سوریه . به هنگام حمله تروریست ها به دمشق ارتش های اسرائیل و اردن و ترکیه در مرزها در بالاترین حد آماده باش قرار داشتند که حاکی از برنامه اونها هست برای اقدام ( از اوجایی که اردن و ترکیه زیر نفوذ کامل اسرائیل هستند میشه نتیجه گرفت که در صورت موفقیت طرح اسرائیل موفق شده بود که سوریه رو بدون هزینه اشغال کنه ) در حال حاضر ارتش سوریه با درک نقشه غرب کاملا با احتیاط برخورد کرده وسعی داره که در جنگ فقط تروریست هایی که مردم رو سپر انسانی برای حفظ جون کثیفشون کردن هدف قرار بده و از آسیب رساندن به مردم تا حد ممکن اجتناب کنه و تا حد امکان سعی در کاهش تلفات مردمی داره . اینجوری هم تروریست ها رو فشار روانی قرار میده و نقشه اونها رو که در ضد مردمی نشون دادن ارتش سوریه هست خنثی کرده و بخودشون بر میگردونه و هم حمایت مردمی رو حفظ و تقویت میکنه و هم هرگونه بهانه ای رو از حامیان تروریست ها سلب میکنه . البته این باعث میشه که پاکسازی تروریست ها زمان بیشتری طول بکشه هدف تروریست ها در اشغال مناطق مسکونی و استفاده از مردم بعنوان سپر انسانی همین هست یعنی هم برخورد با خودش رو مشکلتر کنه و هم ارتش رو مقصر جلوه بده و هم بهانه حقوق بشری برای حامیانش برای فشار بیشتر بر نظام سوریه فراهم کنه اما نکته اینه که این کارشون باعث انزجار مردمی و مقاومت بیشتر مردمی و ناکامی اونها و حامیانشون شده و برای حامیان نظام سوریه وضعیت به مراتب بهتری رو در مقایسه با ماه های قبل پدید آورده و در نزد افکار عمومی باعث محکومیت تروریست ها شده و اینکه برای مردم ماهیت اونها غیر از اونی باشه از ابتدا سعی در جلوه دادن اون داشتند و بلکه برای مردم معکوس بشه .این اقدام تروریست ها فقط و فقط باعث وارد آمدن خسارات حداکثری به مردم شهر ها شده چون اونها از شهرها و خانه های مردم بعنوان سنگر و از شهروندان بعنوان سپر انسانی استفاده میکنند و از وسایل خانه های مردم بعنوان آذوقه و غنیمت جنگی استفاده میکنند که این کارشون بسیار مشمئز کننده و کثیف هست . با نگاهی به رسانه های خودمون می بینیم که این وضعیت باعث شده براحتی با وضعیت پیش اومده از حالت انفعال قبلی خارج شدن و دست پیش رو داشته باشند با این حالت بطور قطع تروریست ها دوام نخواهند آورد و وضعیت اونها از حالت فعلی در روزها و ماه های آینده تبدیل به جنگ و گریزهای کوچک و ترور و انفجارات خیابانی و اقداماتی از این قبیل تبدیل میشه که زمینه رو برای تشکیل هسته های مقاومت مردمی گسترده نظیر بسیج خودمون و حضور گسترده بیشتر مردمی که امکان مقابله گسترده با تروریست ها رو برای نظام سوریه به پهنای کل جغرافیای سوریه برای پاکسازی کامل اونها فراهم خواهد کرد . پیش بینی من اینه که تروریست ها با وضعیت کنونی شون و اقدامات خسارت بارشون برای کشور و مردم سوریه به وضعیت منافقین خلق دچار خواهند شد . -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
حضور حدود بیست هزار نفر همراه با تدارک لجستیکی لازم و هجوم همزمان و هدفمند و با برنامه اونها و ترور مقامات بالای امنیتی نشانه دقیقی هست از اینکه تمامی اقدامات لجستیکی لازم برای مداخله نظامی از بیرون از مرزها برای در دست گرفتن کار و زمام امور پس از سقوط دمشق فراهم شده و هیچ استبعادی درش نیست مگر اینکه بگیم این تعداد بسیار زیاد رو برای کشته شدن و راحت شدن از شرشون می خواستند و یا اینکه برای بعد از سقوط دمشق هیچ برنامه ای برای حضور بر سر سفره و لقمه آماده و تمام کردن کار و حضور فاتحانه و اشغال سوریه نداشتند که این جز حماقت نمیتونه چیز دیگه ای باشه . خیلی واضح هست که توان و عدد مخالفین برای فتح و کنترل همه خاک سوریه و بقا پذیری در صورت هر پیروزی خیلی کم هست ولی اگه اونها بتونن یکجایی مثل دمشق رو بگیرن راه برای دخالت سریع نظامی از طریق کشورهای همسایه و تمام کردن کار بطور برق آسا از هر جهت فراهم هست که در اینصورت هیچ کاری از ایران و روسیه و هیچکس دیگه ای بر نمیومد و بعلاوه هیچ زمان و فرصت زمانی برای اقدام لازم و واکنش متقابل و کمک از طرف ما و روسیه وجود نداشت . و اگر حریفی اینقدر نادان باشه و چنین کاری نکنه پس تنها نتیجه ای که میشه گرفت اینه که این 20 هزار نفر رو برای زدن یک ضربه شدید و سپس قربانی شدن و تمام شدن نیرو و توان اونها می خواستند ! و این سئوال پیش میاد که اساسا که چرا اقایون دلشون به قدرت و توان اونها خوشه وقتی در بدیهی ترین کارها ناتوانند بنا بر اخباری که ارائه کردن دوستان در صفحات قبل آمریکایی ها و اسرائیلی ها از سالها پیش مثل جریان ایران برای سوریه برنامه داشتند و مقدمات کار رو فراهم کرده بودند . در ضمن قریب به دو سال هست که از غائله سوریه می گذره پس چطور اونها زمان لازم برای تدارک لجستیک برای اشغال نظامی رو در اختیار نداشتند ؟ اونها بارها خواستند ازشورای امنیت مجوز اقدام نظامی و حمله و اشغال سوریه رو بگیرن ولی موفق نشدن ولی آمریکایی ها هر بار صراحتا اعلام کردن که خارج از شورای امنیت این کار رو خواهند کرد پس اونها از مدتها قبل همه مقدمات و تدارکات لازم رو دیده بودند . همه میدونیم که آمریکایی ها و اسرائیلی ها و کلا غربی ها اقداماتشون بر اساس برنامه از پیش طراحی شده هست و از سالها جلوتر برای اون برنامه دقیق طراحی میکنند و همه مقدمات لازم برای اجرا و موفقیت پازل خودشون رو بتدریج و پیوسته آماده میکنند و اقدام میکنند . و در مراحل پایانی هر چند که حریف متوجه اقدامات اونها بشه باز به کارشون ادامه میدن و برنامه شون رو با حداقل تغییرات ممکن اجرا میکنند چون زمانیکه حریف پی برده برای اقدام برای خنثی سازی خیلی دیر هست مگر اینکه حریف هم همواره هوشیار باشه و خودش رو برای لحظات سخت و پیش بینی نشده اماده کرده باشه جوری که بتونه پس از دریافت ضربات سخت اولیه خودش رو جمع کرده و بتونه پاسخ متقابل سخت رو ارائه کنه که در مورد سوریه همینطور هست بدلیل آمادگی همیشگی در برابر حریفی سخت مثل اسرائیل و البته کمک بی دریغ دوستانی مثل روسیه و چین و ایران در حال حاضر سوریه -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
هر گونه دخالت نظامی ناتو به معنی جنگ جهانی سوم هست . چین هم خودش رو مستقیما و بطور فیزیکی وارد معرکه کرد . کار شورشیان تمام هست . بی تردید قدرت ارتش و نظام سوریه بعد از خوابوندن غائله تروریستی برای دشمنانش کابوس خواهد بود . -
کامیکازه .. تندبادی از شرق کامیکازه .. تندبادی از شرق
rasoolmr پاسخ داد به SHAHRZAD تاپیک در جنگ آوران
بحث ايمان و نقش اون در جنگ كه بعضي أقايون تاواريش بهش معترض بودند ىر يكي اؤ تاپيكها بحث شده و ىوستان ميتونن اونجا مراجعه كنند و نظراتشون رو اونجا عرضه كنند تا بصورت علمی مورد نقد قرار بگیره و اما اینها که هیچگونه تخصص و آشنایی و درکی درباره این مقولات ندارند بهتره سکوت کنند تا اینکه با نظرات صد من یه غاز و دون کیشوت وارشون در این مباحث هم باعث انحراف تاپیک و هم انحراف بعضی دوستان کم اطلاع بشن . و اما اگر مدعی دانستن هستند بهتره تاپیک رو باز کنند و نظر بدن تا کاملا نقد بشن و روشن . و اما اگر منظورشون عقلگرایی هست و نسبت اون با ایمان این خودش میتونه مورد بحث جدی قرار بگیره چرا که عقل هیچگونه تنافی و تضادی با ایمان نداره بلکه عقل ایمان رو تصدیق میکنه و البته ایمان هم با تنویر عقل و تبدیل عقل به عقل منور و نورانی و ایجاد بصیرت برای عقل برای عقل راهگشا میشه . این مباحث هم قبلا مورد بحث قرار گرفته بصورت جسته و گریخته و نه منسجم ولی اگر کسی حرفی داره و یا شکی و یا هر گونه نظری میتونه با ایجاد تاپیکی جداگانه بحث رو بصورت مستقل پیش بکشه و نقد کامل و مفصل سخنانش رو هم بشنوه و دیگران هم ببینند و قضاوت کنند . اما مساله اینه که اینها در هر تاپیکی با ربط و بی ربط یکی این مسائل رو پیش کشیده و به تمسخر میکشند که نشون از اراده این افراد در سکولاریزه کردن و تحمیل فضای عرفی سکولار به سایت و اعضا و مطالب مندرج در اون داره . البته از کسانیکه در جاهای مختلف از ماتریالیسم تعریف و تمجید میکردند هیچ جای تعجبی نیست و اینگونه نظرات اونها همیشه مورد توقع هست . اگر هر کسی تاکید میکنم هر کسی در این موارد ایمان و نقش اون در جنگ و عقل و معنی اون و رابطه اون با ایمان نقد و یا نظر خاصی داره بنده اون رو دعوت میکنم به بحث علمی با مشارکت دوستان و اساتیدی مانند استاد پاتریوت در تاپیک جداگانه ارتش سکولار و تجهیزات محور رو تجربه تاریخیش رو هم داریم نمونه اش ارتش رضا خانی که سه ساعت و یا سه روز دوام آورد و متلاشی شد . و یا ارتش پهلوی دوم که با اراده و ایمان ملت تسلیم و در درون ملت هضم شد و جزئی از ملت در اومد . با توجه به فاصله تکنولوژیک ما با غرب تنها چیزی که باعث توازن قوا بین ما و دشمنانمون از جمله خبیثترین اونها آمریکا و اسرائیل شده و از حمله اونها جلوگیری کرده ایمان مدافعین و شجاعت اونها و باور مردم کشور به ایمان و توان اونهاست و نه سلاح و یا تکنولوژی ما . همونطوریکه ارتش رضا خانی کشور رو در عرض چند روز تسلیم کرد هیچکس هیچ شکی نداره که اگر بجای مومنین مدافع کنونی افرادی نظیر این اشخاص سکولار و بقول خودشون تجهیزات محور بر مسند تصمیم گیری کشور حاکم بودند در کمتر از چند روز کشور رو تسلیم کرده و نوامیس خود و مردم رو هم بعنوان پیشکش برای حفظ جان ناقابل تقدیم بیگانه میکردند . چون جایی که ایمان نیست جان بی مقدار اونوقت خیلی ارزش داره و برای حفظش هرکاری شخص میکنه . نکته آخری اینکه مطلبی که در مورد اینکه اکنون جهان در پیچ تاریخی قرار داره متعلق به مقام معظم رهبری هست و نه شخص آقای شریعتمداری و آقا هم با توجه به نگاه جامع نگر و استراتژیکشون و اطلاعات کافی که بعنوان شخص اول مملکت و نایب امام زمان (عج) دارند و با نگاه نافذ و بصیرشون این نظر رو ارائه دادند و ازش دفاع کردند و شواهدش هم بطور وافر مشهود هست . این افراد قبلا با نظراتشون به امام توهین کرده بودند و حالا دارن با توهین به مقام معظم رهبری رو هم آهسته و زیرکانه باز میکنند -
جای سینه چاکان رسانه های راستگو و درستگفتار غربی که رسانه های داخلی رو هم بطور مداوم دروغگو خطاب میکنند خالیه ! مقایسه اش با موضعگیری شون در قبال وضعیت سوریه جالبتر هم میشه
-
در کشوری که درش انقلاب شده و رهبری اون رو روحانیت بر عهده داشتند و محبوبترین اشخاص در نزد ملت بودند و هنوز افراد طاغوتی وجود دارند ولی مردم بنابر جو موجود بیشترین همراهی رو دارند با انقلاب و سعی میکنند ظاهرشون هم بیشتر انقلابی باشه و همه شعارهای انقلابی سر میدن و تسبیح بدست دارند بنابراین نوع رفتار اونها کاملا مشخص هست متدینین و انقلابی ها دوست دارند انقلابشون رو صادر کنند و از مسلمانان دعوت کنند که به کشورشون بیان و بازدید کنند و از دیدن مشتاقان انقلاب در هر کجای جهان خوشحال میشن و این افراد و اکرام و احترام میکنند طبیعی هم هست که افراد با ظاهر اسلامی مقبول عموم باشند و منفور طاغوتی ها و وابستگانشون . در این وضعیت وقتی چنین افرادی اونم از لبنان و شیعیان خاصه اگر سید و شیعه هم باشه با قیافه جذاب و روحانی و بقول دوستمون کاریزما مورد استقبال انقلابیون و متدینین قرار میگیره و منفور ظاغوتی ها قرار میگیره نوع ظاهر و پوشش مسئولین فرودگاه و برخوردشون با مسافرین هم نشوندهنده این نوع نگاه هست نه نگاه امنیتی در نگاه هر کسی از عموم مردم هم این نوع برخورد اونها کاملا نشاندهنده غرض ورزی و. اهانت هست . مثل اینکه کسی در فرودگاه یک کشور غربی مثلا پاریس به یک فرد روحانی و افراد با ظاهر اسلامی بخاطر نوع ظاهرشون گیر بدن و بازداشت و بازجویی کنند . این نوع برخورد این افراد در نگاه هر شخصی که این نوع رفتار رو ببینه فقط بیانگر این هست که این مسئو لین با این نوع افراد مشکل دارند و بین اینها احتمالا دشمنی وجود داره اما اگر در کشوری که انقلاب کرده باشیم اتفاقا باید برعکس باشه . یعنی طبیعی اینه که به افرادی با ظاهر طاغوتی چنین برخوردهایی صورت بگیره نه بر عکس . اگر این افراد در نظام طاغوت بودند و یا اسرائیلی بودند کاملا طبیعی می نمود و همین گونه بوده و هست . اما اینکه در کشوری انقلابی و با رهبری روحانیون و مبارزان و مجاهدان چنین اتفاقات و وقایعی رخ بده فقط جای شرمساریه . نوع برداشت سید و اظهار تاسفشون از رفتار شرم آور این افراد هم این رو تایید میکنه من تعجب میکنم که در یک سایت نظامی کسی ادعا کنه که کار اطلاعاتی و امنیتی بر اساس ظاهر افراد شکل میگیره و بر اساس ظاهر اونها به کسی اعتماد میکنند و یا مشکوک میشن . واقعا این توقع از افرادی که دارای سایقه ای خوب و بحث های منطقی هستند تاسف برانگیزه و برداشتی که میشه اینه که اینها فقط دارند این نوع وقایع و افرادی با چنین سوابقی رو توجیه و رفع اتهام و دلجویی میکنند . امام اگر خلاف این باشه و واقعا به این سخنانشون معتقد هم باشه که واقعا جای تاسفه در برخورد امنیتی کار اطلاعاتی اصل هست نه ظاهر افراد و عمامه و ریش داشتن اونها . اگر به کسی هم مشکوک بشن اون شخص رو زیر نظر میگیرند و سوابق اون شخص رو بررسی میکنند و در موقع مقتضی برخورد لازم رو میکنند و در همه جای دنیا هم همینجوره و منطق و عقل هم همین رو میگه . بگذریم از افراد جاهل و سرخود و یا خائن اگر کسی با چنین قیافه جذاب و روحانی و انقلابی وارد کشوری انقلابی بشه طبیعی ترین رفتار اینه که اونها رو نهایت احترام کنند و از آمدنشون اظهار خوشحالی کنند . و اما اگر به فردی با چنین ظواهری مشکوک هم بشن طبیعی ترین و معقولترین رفتار اینه که اصل رو بر همون رفتار محترمانه داشته باشند و در عوض اون شخص رو کاملا زیر نظر بگیرند و سوابقش رو بررسی کنند . افرادی که با چنین ظواهری در کشورها دستگیر میشن فقط و فقط کسانی هستند که در مورد اونها ماه ها و حتی سالها کار اطلاعاتی صورت گرفته و تحت تعقیب و نظر بودند و مورد شناسایی دستگاه اطلاعاتی قرار گرفته اند و لذا به مجرد ورود دستگیر و باز داشت میشن . اما این برخورد با سید حسن که هیچ نوع سابقه ای لااقل منفی از ایشون در ایران وجود نداشته و نه تنها مورد تعقیب دستگاه های اطلاعاتی نبوده و یا اگر بوده در زمان شاه بوده که دشمن اونها محسوب میشده و در حال حاضر با شناختی که از این فرد وجود داره طبیعی ترین رفتار اینه که بشدت مورد استقبال قرار بگیره نه اینکه بهش اهانت بشه نوع رفتار و برخورد این مامورین حاکی از اینه که اونها هیچ شناختی از سید و همراهانشون نداشته اند و تنها بر اساس غرض ورزی و اهانت کردن به ایشون و یا جمع آوری اطلاعات از لبنان و افراد مقاومت اسلامی (با توجه به لبنانی بودن و ظاهری مبارز و انقلابی داشتن ) صورت گرفته توجیهات صد من یه غاز آقایون فقط نشون دهنده اینه که خواستار توجیه این رفتار و عملکردهای شرم آور و ننگین اینها هستند . حالا اگر هر توجیهی هم برای این کارشون داشته باشند مهم نیست اگر بخاطر سید حسن مشمول عنایات جناب مصطفی و همفکرانشون قرار گرفتم و اخطار دریافت کردم باعث افتخاره . اگر سید در این راهش مرارت ها دید ، دریافت یک اخطار چندان سخت نیست . اگه این دفاع دریافت اخطار داره جای خوشحالی داره . فکر نمیکردم مورد قبول حضرت حق باشه
-
ضرب المثلی هست که همه اونو میدونند و میفهمند : کبوتر با کبوتر، باز با باز ..........کند همجنس با همجنس پرواز تو کی هستی توهین هست ؟ چرا ریش داری توهین هست ؟ چرا لباس روحانی داری توهین هست ؟ چرا مثل بقیه لاابالی و لاقید نیستی توهین هست؟ تو رو از بین همه مسافران به جرم ریش داشتن و عمامه داشتن بیرو میکشیم و مثل مجرم باهات رفتار میکنیم و در بین همه انگشت نمات میکنیم توهین هست؟ چرا لبنانی هستی توهین هست؟ چرا ایران اومدی توهین هست؟ دو روز بازداشتت میکنیم چون ریش داشتی و عمامه توهین هست؟ اگه تو هم ریشت رو میتراشیدی باهات برخورد نمیکردیم اگر گردنبند طلا داشتی تحویلت میگرفتم بجای بازداشت اگر عمامه نداشتی از نظر ما هیچ جای شک برانگیزی نبود اگر قیافه متدین نداشتی کسی بهت شک نمیکرد اگه همراهت زن بی حجاب و لاابالی بود کمترین جای شکی از نظر ما نداشتی اگر لبنانی نبودی و گمان نمیرفت که از اعضای مقاومت باشی کسی باهات کاری نداشت چه اطلاعاتی از لبنان داری؟ خدا وکیلی این توجیهات مسخره لازمه برای توجیه خیانت های یک عده ای که خیانتشون امروزه برای همه محرز هست؟ آیا فکر نمیکنید اگر مخاطب کلامتون دارای کمترین بهره هوشی هم باشه به این سخنان و توجیهات میخنده؟ کسانیکه چنین توجیهات مسخره ای رو برای توجیه خیانت یک عده افراد با سابقه و پرونده مشخص ارائه میکنن واقعا میتونند در پیشگاه خدا توجیهی برای اینکارشون داشته باشند و جواب سید رو بدن ؟ آیا با اینکارشون و همدلیشون در زمره همونها محشور نمیشن؟
-
[quote][color=red]مسئول امنیتی فرودگاه که برای بازرسی ما ایستاده بود، گردن بند طلا به گردنش بود و ریشش را هم تراشیده بود. [/color]کسانی که بیحجاب بودند یا ریششان را تراشیده بودند، بهسادگی رد شدند؛ اما من را که با لباس روحانی بودم و چندنفر دیگر که ریش داشتند، در کناری نگهداشتند و اجازهی رفتن ندادند . به همین ترتیب تا نیمهشب در فرودگاه معطّل شدیم. نیمهشب، ماشینی آمد و ما را به بازداشتگاهی برد. بازداشتگاه ما، ساختمانی مصادرهای بود که اتاقهای کوچکی داشت. ما را داخل یکی از این اتاقها حبس کردند. دو روز در آنجا در بازداشت بودم! شخصی آمد و چندساعت از من بازجویی کرد: ـ تو کی هستی؟ ـ در ایران قصد انجام چه کاری داری؟ ـ با چه کسی رابطه داری؟ و [color=red]دربارهی لبنان نیز بازجویی را شروع کرد[/color] و ... بعد از گذشت دو روز از بازداشتم که زیر نظر "اطلاعات نخستوزیری ایران" بود، بازجو بهسادگی از من عذرخواهی کرد و آزاد شدم! [/quote] بله از نظر شما حتما هیچکاری اهانت نیست و شاید معتقد هستید بدتر از اینها رو باید انجام میدادند از نوع برخودشون با سایر مسافران و گیر دادن به یک عده خاص با ظواهر مشخص نیتشون هم برای هر کسی واضح هست (چرا برخی سعی دارن به شعور دیگران توهین کنند) ولی اگه کسی از ایرانیها در فرودگاه ها و مبادی ورودی انگشت نگاری کنه و هیچکار دیگه ای صورت ندن این در عرف ما اهانت محسوب میشه . اما بازداشت تحقیگونه و حبس این افراد در یک اتاق کوچک به جرم لباس روحانی پوشیدن و ریش داشتن و مانند مجرمان و متهمان در جلو انظار دیگر مسافران با اینها برخورد کردن و سپس جمع آوری اطلاعاتی که هیچ ربطی به وظیف مسئولان فرودگاه نداره حتما نشانه صداقت و بزرگواری و البته وظیفه شناسی هست ! ! ! ! ! ! ! اگر کسی وظیفه اش زیر نظر گرفتن اشخاصی خاص باشه اینجوری عمل میکنه ؟؟؟؟ آیا نشانه بلاهت نیست ؟؟؟؟ واقعا اینهمه به در و دیوار زدن و توجیهات خنده دار آوردن برای پاک کردن خیانت های واضح یک عده برای چی هست و چه لزومی داره؟؟؟؟؟ آیا غیر از این هست که صداقت شما رو در هرگونه ادعای دیگه ای زیر سوال میبره ؟؟؟؟؟
-
بله واقعا هر کسی دیگه هم می بود با خصوصیات و طرز فکر و نوع خیانت این آقایون ، حتما با دیدن سید حسن و همراهان لبنانی بهشون شک میکرد و ایشون رو همینجور بجای برخورد محترمانه در مبدء ورودی کشور با اهانت بازداشت میکرد و سعی میکرد اطلاعات جمع آوری کنه . اگر غیر از این بود جای تعجب داشت بقولی : از کوزه همان برون تراود که دروست اگه کسی کمترین آشنایی با مباحث امنیتی داشته باشه میدونه اسم این کار فقط و فقط خیانت و خباثت و عقده گشایی هست نمیدونم واقعا این خائنین شناخته شده ارزشش رو داره که کسی خودش رو خرج اینها کنه ؟؟؟؟؟؟
-
خبر رو دوباره مرور میکنیم : علت بازداشت سید و دیگر مسافران لبنانی از زبان خود ایشون : (علت بازداشت لبنانی بودن ، لباس روحانییت ، متدین بودن و ریش داشتن ) در ضمن نوع لباس و قیافه جالب و رفتاری مبتنی بر اعتقادات مسئولانی که کسانی سعی دارند اونها رو سربازان گمنام امام زمان بنامند : [quote][color=red]مسئول امنیتی فرودگاه که برای بازرسی ما ایستاده بود، گردن بند طلا به گردنش بود و ریشش را هم تراشیده بود. [/color]کسانی که بیحجاب بودند یا ریششان را تراشیده بودند، بهسادگی رد شدند؛ اما [color=red]من را که با لباس روحانی بودم و چندنفر دیگر که ریش داشتند[/color]، در کناری نگهداشتند و اجازهی رفتن ندادند.... دو روز در آنجا در بازداشت بودم! شخصی آمد و چندساعت از من بازجویی کرد: ـ تو کی هستی؟ ـ در ایران قصد انجام چه کاری داری؟ ـ با چه کسی رابطه داری؟ و [color=red]دربارهی لبنان نیز بازجویی را شروع کرد[/color] و ... بعد از گذشت دو روز از بازداشتم که زیر نظر "اطلاعات نخستوزیری ایران" بود، بازجو بهسادگی از من عذرخواهی کرد و آزاد شدم! [/quote] عجب پس سربازان کمنام امام زمان (عج) این شکلی هستند و چنین اعتقاداتی دارند و دوستان و دشمنان اونها هم اینجورین ! ! ! ! ! ! ! ! آدم های با تقوا و با ایمان از نظر برخی آقایون اینها هستند و عملکردشون اینجوریه ! ! ! ! ! ! مسئولین نظام هم از این قماش آدم ها هستند ؟؟؟؟؟؟؟؟ اگر کسی به فرد فاسدی اشاره کرد و تذکری داد همه نظام و اسلام و انقلاب زیر سئوال میره و چون این فرد در این نظام تونسته بوده نفوذ کنه معصوم میشه و مصونیت داره در برابر هر فساد و جنایتی ؟؟؟؟؟؟؟ هر جا که خوشمون بیاد کلمات و مواضع امام خمینی (ره) و امام خامنه ای (ره) رو نقد کنیم و بگیم اشتباه کردن و هر جا که منفعتی برامون داشته باشه دیگران رو دعوت کنیم به پیروی از فرمایشات رهبری و تاکید کنیم بر لزوم رعایت تقوا (بخوانید سکوت) در برابر اقدامات خائنانه دشمنان انقلاب و امام و رهبری ؟؟؟؟؟؟ هر جا که پاش برسه متدینین و بسیجی ها و حزب الهی ها رو با انواع و اقسام اتهامات بنوازیم و با الفاظ و القاب زشت لگد مال کنیم و هر جا که بدیهی ترین خیانت ها بود دیگران رو منع کنیم از هرگونه اظهار نظر و دعوت به سکوت و دورکردن خائنین از اتهام ! ! ! ! ! ! جالبه که کسی با اهانت به دیگران و بی وجدان و کودک خواندن معترضین به خائنان در پی دعوت به تقواست و آنگاه که دعوت به تقوا میکنه زشت ترین الفاظ رو بکار میبره و معترضین به خیانت رو افرادی معرفی میکنه که[color=red] از دين، تنها پيشاني پينه بستهي ناشي از سيب زميني مورد استفاده قرار ميدهند؛ نه بيشتر!!! [/color] این افرادی که گرفتنشون حرب اللهی بودن (هر گردی گردو نیست ) و عضو مقاومت اسلامی لبنان . و مقاومت اسلامی از سالها قبل در لبنان شکل گرفته بوده آیا اعتدال و دوری از افراط و تفریط به معنی مخلوط کردن حق و باطل و حمایت از خائنین و جانیان و نفوذیان رخنه کرده در ارکان نظام و توجیه رفتار و عملکرد خائنانه اینها هست عذر خواهی میکنم برادر aminmessi وقتی مشغول نوشتن بودم پست شما نبود و لذا ندیدم
-
جالبه که برخی دوستان برای توجیه و پاک کردن خیانت و آبادانی دنیای افرادی منتسب به طیف فکری و یا اجرایی خاص ، ابایی ندارند که به صراحت به دیگران اهانت کنند و [color=red]بی وجدان و کودک[/color] بخوانند ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! بجای خائن و دشمن ملت و کسانیکه انواع و اقسام اتهامات و جنایات رنگین در پرونده شون هست ، معترضین به اونها مورد حمله و دشنام قرار بگیرند ! ! ! ! ! ! آیا اینها نسبتی با مقام معظم رهبری دارند که از ایشون برای این خائنین هزینه بشه ؟؟؟؟؟؟؟ آیا مقام معظم رهبری دستور و یا سفارش کرده اند که مجرمین و خائنین و جنایتکاران دارای مصونیت آهنین باشند و کسی اجازه نداشته باشه که حتی در مورد اونها کلامی بر زبان بیاره ! ! ! ! ! ! ! ! ! آیا این افراد همان دشمنان قسم خورده مقام معظم رهبری نیستند که بارها درصدد توطئه بر علیه ایشان برآمده و غائله ها و فتنه هایی رو راه انداختند! ! ! ! ! ! آیا اینها همونهایی نبودند که در فتنه 88 به جرم خیانت و توطئه براندازی دستگیر و محاکمه شده و صراحتا در پیشگاه مردم اعتراف کردند و تقاضای بخشش داشتند ؟؟؟؟؟ حتما اینها نشانه های ایمان و تقواست
-
[quote][color=red]مسئول امنیتی فرودگاه که برای بازرسی ما ایستاده بود، گردن بند طلا به گردنش بود و ریشش را هم تراشیده بود. [/color]کسانی که بیحجاب بودند یا ریششان را تراشیده بودند، بهسادگی رد شدند؛ اما من را که با لباس روحانی بودم و چندنفر دیگر که ریش داشتند، در کناری نگهداشتند و اجازهی رفتن ندادند.... دو روز در آنجا در بازداشت بودم! شخصی آمد و چندساعت از من بازجویی کرد: ـ تو کی هستی؟ ـ در ایران قصد انجام چه کاری داری؟ ـ با چه کسی رابطه داری؟ و [color=red]دربارهی لبنان نیز بازجویی را شروع کرد[/color] و ... بعد از گذشت دو روز از بازداشتم که زیر نظر "اطلاعات نخستوزیری ایران" بود، بازجو بهسادگی از من عذرخواهی کرد و آزاد شدم! [/quote] چقدر این مامورین ظواهر ایمان و تقوا از سر و روشون می باریده بله با این فضای ترسیم شده از وضع و قیافه مامورین و عملکرد بازجوها ، واقعا هم اونها می باید فقط به یک روحانی و چند نفر که ظاهری حزب اللهی دارند و احتمال میره از افراد مقاومت اسلامی لبنان باشند مشکوک بشن و بعد درباره اوضاع لبنان از اونها بازجویی کنن و اطلاعات جمع آوری کنن گویا اینها بازجویان اسرائیلی هستند که به افراد با ظاهر افراد متعلق به مقاومت اسلامی مشکوک باید بشن و اونها رو با اهانت بارترین وجه از بقیه جدا کنند و دو روز حبس کنند و بعد و درباره اوضاع لبنان از اونها بازجویی کنند و اطلاعات جمع آوری کنند دعوت به تقوای در گفتار از سوی کسانیکه همیشه با اندک بهانه ای بسیجی ها و حزب اللهی ها رو به نفع انگلستان و افراد لاابالی و ... با انواع و اقسام اتهامات ریز و درشت می نوازند در نوع خودش جالب توجهه . تقوای در گفتار در اینجا اینه که از مظلوم حمایت بشه نه اینکه عملکرد اشتباه و خائنانه افراد مسئولی که اقسام اتهامات بی پاسخ و رسیدگی نشده جنایات در پرونده شون وجود داره توجیه بشه
-
از منافقانی که پرونده شون در مورد انفجار8 شهریور و شهادت رجایی و باهنر هنوز مفتوح هست و سابقه زیر آب کردن سر افراد کلیدی رو دارند جز این انتظاری نمیره واقعا سید ذخیره الهی بود برای روزهای سخت اگه اینها آشنایی کاملی نسبت به سید حسن داشتند و یا خبر از آینده و یا اگه حتی اندکی حدس میزدند ، احتمالا سید هرگز زنده از بازداشت بیرون نمیومد و بعدش لابد میگفتند سید خودش خودکشی کرده تف به ذات .......
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote] فکر نمیکنم زیاد منطقی باشه کسی چون طرفدار مخالفان است و مخالف دولت سوریه است صرف اینکه تلوزیون سوریه یا فارس این خبر را نقل کرده آن رد کند و حتی احتمال صحت آن را با وجود برخی تروریستها( که داره جدی جدی زیاد میشه)در جمع مخالفان سوریه ندهد آنهم پس از فتواهای روحانیون وهابی در حلال بودن قتل کودکان و تجاوز به زنان علوی - لابد چون این خبرها هم چون خیلی غیر طبیعیه و غیر منطقیه( با توجه به تئوری توطئه خود سوریه) و کلا بعیده سریع تو ذهن این عزیزان delete میشه دیگه - مثل همون قضیه فتوا[/quote] برادر عزیز این اشتباه است که بخواهیم و یا سعی کنیم نظر مخالفین رو بدست بیاریم و یا دلشون رو متوجه حقیقتی کنیم که دانسته مخالفش هستند . کسی که خودخواسته می خواد حقیقت رو نبینه شما هر چقدر که شواهد رو در جلو دیدگانشون ردیف کنید انکار خواهد کرد چون مشکل اینها عدم درک یا ندانستن حقیقت نیست بلکه منظورشون بدست اومدن مکنوناتی است که به زبان نمیارن ولی آرزوش رو دارن . از طرفی اشتباه دیگه اینه که ما و شما برای اینکه مقداری اونها رو همراه کنیم مدام داریم از اونچه حق میدونیم عقب نشینی میکنیم و به باج دادن و همراهی با اونها برای یافتن وجه مشترک با اونها و همراهی نسبی اندک اونها افتادیم و اونها هم ناز کردن و امیدوار شدن برای تقلب در حقیقت و جذب افراد دیگه نسبت به افکارشون . دقیقا مثل آشوبگران در فتنه 88 که ما می خواستیم با اونها بحث منطقی داشته باشیم ولی هرگز موفق نمی شدیم چون اونها اصالتا در پی حقیقت نبودند بلکه منظورشون فقط و فقط سرنگونی نظام و رهبری بود و انتخابات رو بهانه کرده بودند و بهیچ صراطی هم مستقیم نبودند . در آخر هم این ملت بود که طومار ننگینشون رو درهم پیچید و به غائله شون خاتمه داد . اصلا چه لزومی داره که اونها همراه بشن وقتی که طالب حقیقت نیستند بلکه بدنبال اغراض و مقاصد دیگه ای هستند و در این راه از وارونه کردن همه حقایق حتی تاریخ هم ایایی ندارند؟ وقتی چیزی واقعیت هست ، این واقعیت خودش رو تحمیل خواهد کرد چه خوششون بیاد و چه بدشون بیاد . و این هیچ نیازی به ناز کشیدن از این افراد و یا عقب نشینی نداره . بقول قرآن ( لا اعبد ما تعبدون ولا انتم عابدون ما اعبد . لکم دینکم و لی دین ) -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
رادیو رژیم صهیونیستی گزارش داد که "آویگدور لیبرمن" در نشست کمیسیون امور خارجه و امنیت کنست(پارلمان) این رژیم گفت که نظام سوریه بسیار با ثباتتر از آن چیزی است که سازمانهای اطلاعاتی تصور میکنند. لیبرمن همچنین تصریح کرد که "بشار اسد" هرگز بدون حمایت ایران نمیتواند در قدرت باقی بماند. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910318000354 بر خلاف نظر برادر واریور من اعتقاد دارم که درگیریها و اقدامات خرابکارانه و تروریستی نمیتونه تا بی نهایت ادامه پیدا کنه و یا منجر به ایجاد جنگ منطقه ای بر ضد سوریه بشه ما خودمون هم در ابتدای انقلاب که مواجه با حملات تروریستی منافقین و سایر گروهکها شدیم که شدتش کمتر از حال فعلی سوریه بود ، ولی تقریبا دوسال طول کشید تا تونستیم این غائله های تروریستی رو سرکوب کنیم . بنا بر این گذشت یکسال و انتظار سرکوب اقدامات تروریستی سوریه بنظر مدت مناسب و کافی نیست . اما اونچه که صحنه سوریه رو از افغانستان و عراق در زمینه اقدامات تروریستی متمایز میکنه بنظر من دو چیز هست . یکی اینکه سوریه اشغال نظامی نشده و کشوری مانند آمریکا و سازمان نظامی ناتو حضور آشکار و پر رنگی در خاک سوریه ندارند ، و دومی وجود دولت مرکزی با ثبات و ارتش و سازمانهای اطلاعاتی وفادار به حکومت سوریه هست . امروز داشتم مصاحبه یکی از نمایندگان منتخب مجلس سوریه رو میدیدم . از زاویه روانشناسانه برام جالب بود . اگر یک حکومت واقعا متزلزل باشه این تزلزل رو میشه کاملا در چهره سیاستمداران و نحوه صحبت کردن همراه با احتیاط و از سر ترسشون مشاهده کرد ولی اونچه که در مورد سیاستمداران سوری دیده میشه اینه که ترس خاص یا اظهارات محتاطانه و ترس در اونها دیده نمیشه . بر خلاف معارضین که حالت چهره اونها و نوع بیان و اظهارات و حتی کارهای تبلیغی بر علیه دولتشون حاکی از نوعی شتابزدگی و از روی هیجان و خشم و التماس برای ایجاد حس ترحم در افکار عمومی بین المللی و نوعی نشاندادن دست خالی شون در گفتمان و استدلالات قانع کننده هست و فقط میگن باید دولت و شخص بشار ساقط بشه همین البته با توجه به اخباری که از داخل سوریه حکایت میکنه و بیان مشاهدات برخی شاهدان از وضعیت داخل سوریه ، اونچه که بنظ میرسه اینه که صحنه داخل سوریه با اوچه که در خارج از سوریه و توسط خبرگزاریهای مخالف و دشمن سوریه بیان میشه بسیار متفاوت هست بعنوان مثال مشاهدات عینی مستندساز ایرانی از حوادث سوریه رو ذکر میکنم که دارای مطالب جالبی هم هست : ................................... بیداری اسلامی که جرقهاش از تونس و با مرگ نوجوانی دستفروش زده شد، در مسیری ناباورانه، شعلهاش دامن دیکتاتور تونس را گرفت و تخت قدرت قذافی و مبارک را به آتش کشید. حال بحث داغ بسیاری از رسانههای غربی انعکاس اخبار درگیری و تظاهرات شدید روسیه و انتساب آن به براندازی حکومت بشار اسد است، اما اینکه این مانور خبری، چه میزان حقایق رویدادهای اخیر سوریه را بیان میکند، سوالی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. بر همین اساس به سراغ مستندات، از زبان یک مستندساز رفتیم و با [color=darkblue]سهیل کریمی که مدتی است ساخت مستند «فتنه شام» را برای بیان حقایق جاری در سوریه آغاز کرده[/color]، به گفتوگو نشستیم. وی که به تازگی از سفر دو ماههاش از سوریه بازگشته، حرفهای شنیدنی زیادی برای گفتن داشت. [color=darkblue]روایت عینی این مستندساز از تازهترین وقایع جاری در سوریه در گفتوگو با فارس از نظر میگذرد[/color]: با تجهیزات کامل و بدون مشکل وارد سوریه شدیم * با توجه به تحولات بسیاری که امروز در منطقه وجود دارد، چرا شما سوریه را برای ساخت مستند انتخاب کردید؟ - کارهایی که قصد دارم انجام دهم به سوریه ختم نمیشود و انشاالله در آینده موضوعات دیگر را هم پیگیری میکنم ولی باید بگویم که موضوع سوریه از باقی تحولات متفاوتتر است. میگویند در آنجا مردم کشتار میشوند و درگیریهای هر روزه سوریه را تبدیل به میدان جنگ کرده. ضمن اینکه غربیها پیگیر ماجرای سوریه هستند و میگویند باید در این کشور دموکراسی برقرار شود. اینها چیزهایی بود که رسانههای آنها میگفتند. با توجه به همه این موارد به علاوه پیشنهاد برخی دوستان، طرحی را با نام «فتنه شام» آماده کردم. بر همین اساس با کشور سوریه هماهنگیها را انجام دادم و برنامهریزیها شکل گرفت. بعد از پیگیریهای اولیه در سوریه و ایران و سه روز معطلی در راهروهای وزارت خارجه به دفتر «آقای شمقدری» رئیس سازمان سینمایی مراجعه کردم. حقیقتاً ما هیچگاه پشت در اتاق ایشان معطل نماندیم. همیشه پاسخگو بودند و این بار نیز نامهای تحت عنوان معرفینامه برای وزارت امور خارجه نوشتند. * این مستند از کجا حمایت شد؟ این کار ابتدا به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ارائه شد ولی به دلیل پروژههای دیگری که با این مرکز داشتم، «فتنه شام» در این مرکز دنبال نشد. پس از آن دوستان زیادی وعده دادند که طرح را ارائه دهید، ما پای کار هستیم، اما سراغ هر فرد یا نهادی رفتیم، نشانی از عمل به این وعدهها ندیدم. * پس از طی این مراحل، زمانی که به سوریه رسیدید مشاهداتتان از اخبار ناامنی و درگیری و کشتار چگونه بود؟ - در ابتدا تصور میکردم به دلیل همراه داشتن تجهیزات فیلمسازی در فرودگاه از ورودمان جلوگیری میشود، اما هیچ مشکلی پیش نیامد و ما به راحتی با وسایل فیلمسازی وارد دمشق شدیم. پس از ورود به سوریه، خانم «سلوم» مسئول دفتر نمایندگی شبکه جهانی «الفرات» و دوستان سوری ایشان در یک دفتر رسانهای هر کاری که ممکن بود برای کمک به ما انجام میدادند. در ابتدا قرار بود آقای احمد ابراهیم، خبرنگار فلسطینی، راوی مستند «فتنه شام» باشد اما او در غزه درگیر بود و برای رسیدن به گروه یک هفته از من فرصت خواست. در نهایت آقای «وائل حسن» را به دلیل داشتن لهجه عربی بسیار فصیح و صدای رسا -علیرغم جوان نبودن- انتخاب کردم. در ضمن وی علیرغم عضویت در حزب بعث سوریه، جزو منتقدان این حزب و خبرنگاری بسیار جسور بود که به دلیل انتقاد از فساد در حزب متبوع خود، وی را از آن مجموعه اخراج کرده بودند و به خاطر داشتن همین شرایط، برای کار ما مناسب بود. پس از آن برای اقامت در میدان «المرجه» اتاقی را با هزینه هر شب اقامت 85 دلار اجاره کردیم. اما با وجود اینکه این میدان و هتلهای آن، محلی توریستی بود، در 6 طبقه ساختمان محل اقامت ما آب و برق قطع بود. * این نبود آب و برق در ساعتهای طولانی روز فراگیر بود؟ - بله، به دلیل اینکه ارتش حر (تشکیلاتی مسلحانه و تروریستی که علیه دولت سوریه مبارزه میکند) نیروگاهها را منفجر میکند، این قطعی برق و آب در شبانهروز در آبادترین منطقه که شهر دمشق بود، به مدت 7 تا 8 ساعت ادامه داشت. «دمشق» از تهران پر جنب و جوشتر است * در دمشق چه دیدید؟ - ما داخل دمشق رفتیم، نکته قابل توجه برای من این بود که دمشق از تهران پر جنب و جوشتر بود. مردم زندگی خود را داشتند، به دانشگاه میرفتند و به طور کلی زندگی در جریان بود. ادارات، کارخانجات، همه و همه به فعالیتهای روزمره خود ادامه میدادند. اما در مناطقی که از دمشق دور بود به دلیل حملات جیش حر افراد دچار برخی صدمات میشدند. قبلا و در سفر به پاراچنار من در شهرهای مختلف پاکستان میدیدم که هر 20 تا 30 متر یک ایست بازرسی وجود داشت، اما از فرودگاه بینالمللی تا شهر دمشق فقط یک ایست بازرسی بود و همه چیز خیلی عادی بود و ما اثری از جنگ و کشتار ندیدیم. ضمن اینکه در همان روزها در میدان «سبع البحرات» تجمعی از طرفداران دولت سوریه بود. البته راهپیمایی آنها متفاوت و خیلی شاد و بیشتر شبیه جشن و پایکوبی بود! * سفرتان در دمشق چند روز طول کشید؟ پس از آن به کجا رفتید؟ ـ هفت روز در دمشق ماندم. با خواص آنجا از جمله سیاسیون، استادان دانشگاه، هنرمند تئاتر و حتی معترضها مصاحبه گرفتم، اما پس از آن در هماهنگی مصاحبه تخمین زدم و دیدم ممکن است با توجه به وقت گفتوگو، وقفه کلی در جریان تهیه مصاحبهها اتفاق بیفتد. من گروه را جمع کردم و برای اینکه زمان به بطالت نگذرد با دوستانمان در بیروت تماس گرفتم و پس از اطمینان برای هماهنگی در آن جا برای مصاحبه به لبنان رفتیم. در 5 روز اقامت در لبنان شخصیتهای خاصی را برای مصاحبه پیدا کردم و دوباره به دمشق بازگشتم و در این بازگشت موفق به گفتوگو با افراد معارض مانند «حسن عبدالعظیم» رئیس شورای هماهنگی مخالفان دولت سوریه شدم. البته این مصاحبهها را با همکاری خانم سلوم و دیگر دوستان سوری هماهنگ میکردیم. طیفهای مختلف معارضان در سوریه نکته جالب این بود که افراد معارض در رویکردها و انواع مختلف وجود داشتند. به عنوان مثال در بین این افراد گروهی از جوانان بودند که آغازگر اولین مبارزات و اعتراضات علیه حکومت سوریه بوده و اولین راهپیماییها توسط این افراد شکل گرفته بود و بعضا بازداشت یا زندانی شده بودند. یکی از سران این گروه آقای عروه غنوم بود؛ جوانی پر جنب و جوش و خوشفکر که جلوی دوربین ما هم آمد. پدر عروه نماینده مجلس است. نمایندهای مستقل که نه موافق حکومت است نه طرفدار مخالفان حکومت ولی منتقد معروفی است و در عین حال مبارز علیه فساد است. در بین نمایندهها، فردی به اسم «خالد عبّود» را یافتیم که بسیار تندرو و مبارز علیه فساد حکومتی است. وی انسان روشن و آگاهی بود که بیشتر از دو ساعت مصاحبه با ایشان طول کشید. در مصاحبه با جوانان مخالف به چیزهای جدیدی رسیدیم. عروه غنّوم میگفت: «ما به حکومت به دلیل برخی اجحافات و فساد اقتصادی و اداری انتقاد داشتیم و داریم، و زمانی که با دوستانمان این مبارزه را شروع کردیم قرار بود آن قدر بایستیم تا کشته شویم، اما دیگر مخالفان حکومت که با ما شروع کردند رفتند و عمله قطر و سعودی شدند. اما ما افراد مستقلی بودیم که برای آبادی کشورمان مبارزه میکردیم. نه برای آبادی قطر یا سعودی. ولی حالا با توجه به اصلاحاتی که در حکومت سوریه در این چند ماه گذشته شکل گرفته، همگی به این نتیجه رسیدیم که عمده خواستههای ما اجابت شده و حالا از منظر ما رئیس بشار جای حق نشسته است و آنانی که داعیه مبارزه با ظلم را دارند خود پرچمدار ظلم شدهاند و عمله دشمن خارجی. پس ما هم در کنار حکومت سوریه (علیرغم مبارزه علیه فساد) خواهیم ماند و با دشمنان این حکومت خواهیم جنگید. رضایت نسبی مخالفان بشار اسد از وی * نظر کلی این مبارزان درباره بشار اسد چه بود؟ - عروه غنوم و بسیاری از دوستانش معتقد بودند ما به بسیاری از خواستههایی که از اول مطالبه میکردیم، رسیدیم. ما مملکت آزاد و حزب میخواستیم. الان 29 حزب در سوریه داریم. همان کشوری که سالهای سال تک حزبی بود. ما در چند ماه اخیر دو انتخابات را از سر گذراندیم (رفراندوم و انتخابات مجلس). * ممکن است بگویند این انتخاباتها سفارشی بوده... - اگر چنین بود چطور برخی مخالفان حکومت که به مبارزه مدنی قائل بودند به عنوان کاندیدا معرفی شدند؟! گرچه برخی از افراد نیز با دیدگاه شما مبنی بر سفارشی بودن انتخابات اقدام به تحریم انتخابات کردند اما فردی مانند زهیر غنوم که از مخالفان و منتقدان دولت بود در انتخابات شرکت کرد و رأی هم آورد. * برگزاری این انتخابات در تغییر فضای سوریه چه تأثیری داشت؟ - مخالفان حَربی دنبال برگزاری انتخابات نبودند، مگر کسی که خواهان دموکراسی است آدم میکشد؟ البته همین مخالفان دولت سوریه، هماکنون معتقدند رئیس بشار در حال مقدمهچینی خواستههای آنان است و به طور کلی مشکل آنها نخست وزیر انتخاب شده توسط دولت، یا فسادهای اتفاق افتاده در دولت نه نفی کامل حکومت. ماجرای شیخ سلفی که به شرطش عمل نکرد * پس از آن به کجا رفتید؟ - تلاش ما بر این بود که به شهرهای ملتهب مانند درعا، حمص، ادلب و... برویم. البته میگفتند درگیری در شهرهای درعا و حمص بسیار وخیمتر است. در حقیقت شنیدههای ما از تبلیغات جهانی مبنی بر این بود که دو شهر درعا و حمص سقوط کرده و اکنون در دست مخالفان است. در این شرایط فردی به اسم عرعور مستقر در سعودی که اخراجی ارتش سوریه بود پس از حدود 10 سال که از دیدهها پنهان شده بود با عنوان یک شیخ سلفی در شبکههای تلویزیونی سعودی ظاهر شد و گفت: آقای بشار که ادعا دارد دو شهر درعا و حمص سقوط نکرده اگر جرات دارد به منطقه «بابا عمرو» بیاید. اگر بشار به آنجا بیاید من تمام ریشهایم را میتراشم! جالب اینکه چند روز بعد بشار اسد در مقابل بسیاری از دوربینهای خبری بینالمللی در «بابا عمرو» بود! * شیخ عرعور ریشهایش را زد؟ - نه! ولی این مساله نشان داد که این شهرها سقوط نکرده بودند. * چطور به حمص رفتید؟ -به ما گفتند حمص ناامن است و در مسیر آنجا، خطر حمله 50 گروه مسلح وجود دارد. ما پدری روحانی به نام «پدر رافی» یکی از رهبران دینی مذهب کاتولیک را دیدیم که اتوموبیلش را در راه حمص کاملا به گلوله بسته بودند و این نشان دهنده این بود که جاده منتهی به حمص کاملا ناامن است. * ایرانی بودن شما، ورود به مناطق پرتنش را مشکلتر نمیکرد؟ - چرا، این جماعت مثل موارد قبل که مهندسان و زوار ایرانی را ربوده بودند به دنبال بهانه بودند که ایرانیها را دستگیر کنند. * با این شرایط، از اینکه به مناطقی چون حمص بروید، نمیترسیدید؟ ـ ترس که خیر. در همان زمان با فردی آشنا شدیم که به شوخی به او زاپاتا میگفتیم! وی حاضر شد ما را به حمص ببرد. اما دولت گفت این کار غیر قانونی است و اگر بدون هماهنگی بروید هم تو را میزنیم هم راهنمایت را! البته رفتن به شهر حمص را باید سفارت ایران در سوریه و دولت سوریه پیگیری میکرد. آنها هم میگفتند تلاش خود را میکنیم اما دست ما برای کمک بسته است. در این سفر البته مسئولان سوری به ما کمک زیادی کردند مثلا خانم عبیر معاونت امور رسانهای وزارت اعلام به ما میگفت «درِ اتاق من همیشه به روی شما خبرنگاران باز است» و حقیقتاً هم همین طور بود و با وجود محدودیتها، مجوزهای چند روزه برای فعالیتهایمان صادر میکرد. * در خصوص ورود به شهر حمص خانم عبیر توانست کمکی کند؟ - او گفت من مجوز ورود را به شما میدهم. اما باید مجموعه امنیتی موافقت خود را برای همراهی شما اعلام کنند و چون آنها نمیتوانند امنیت را در جاده تأمین کنند پس نمیتوانید به حمص بروید. البته خانم نغم فیاض فرمانده قوای نسور الاسد (عقابهای اسد) هم در این باره تلاش زیادی کرد. عمار اسماعیل؛ معاون نغم فیاض هم وعده کمک برای ورود به حمص را به ما داد. درعا؛ جایی که معروف است اول میکشند بعد سوال میپرسند! * بالاخره به حمص نرفتید؟ ـ ابتدا شرایط رفتن به شهر درعا فراهم شد، اما قبل از آن به استان سویدا که مرکز دروزیها است، رفتم. با شیخ حکمت هجری رهبر دروزیها و بعد شیوخ دیگر مانند عقل دوم و عقل سوم و امام جماعت مقام حضرت مقداد مصاحبه داشتم. کل مردم این استان کاملا مدافع حکومت سوریهاند. دروزیها مانند علویها عموما لائیک هستند. پایه حکومت ترکیه هم علویهایی هستند که آتاترک را تقویت کردند و علیه عثمانی جنگیدند. در عین حال از نظر فقهی علویها طبق فتوای امام (ره) جزو فرق شیعیان محسوب میشوند، اما دروزیها فرقه ای انشعابی از شیعیان اسماعیلیه است که فاصله زیادی با احکام اسلام دارند. مثلا در آن ذبح اسلامی وجود ندارد افراد در 40 سالگی به سن تکلیف میرسند و چیزهایی دیگر. یعنی شما به هیچ عنوان در هیچ شهری از استان سویدا زن با حجاب نمیبینید. دقیقا استان درعا که هم جوار سویداست دارای شرایط کاملا متفاوت است و در شهرهای این استان یک زن بیحجاب نمیبینید. ولی هم دروزیها و هم علویها بسیار آدمهای استکبارستیزی هستند و در مقابل ظلم داخلی و خارجی هیچگاه کوتاه نمیآیند. با همه این تفاسیر بالاخره به درعا رسیدیم. البته با هماهنگی خانم سلوم و خانم فیاض و خانم عبیر، به ما گفته بودند که برخورد معارضین در درعا بسیار خشن خواهد بود. معروف بود که اول کتک میزنند یا حتی میکشند و بعد میپرسیدند برای چه آمدهای و کجا میروی؟! * بنابراین درعا شهر ناامنی بود؟ ـ ما به طور کلی هر جا اراده کردیم، رفتیم. از بازار عکس و تصویر گرفتیم، با مردم مصاحبه کردیم، از مناظر خوب و بد عکاسی کردیم. در آنجا فردی که مخالف حکومت بود جلوی دوربین ما آمد و گفت دادگستری را ارتش حر آتش نزده بلکه آتشسوزی کار حکومت سوریه است در صورتی که شواهد چیز دیگری را نشان میداد. یعنی افراد آزادانه اظهار نظر میکردند و ما هم آزادانه مصاحبه میگرفتیم. البته شهر حالت نیمه نظامی هم داشت. در آنجا سر چهارراهها برخی افراد نظامی برای تأمین امنیت ایستاده بودند. ارتش حر ساختمان تلویزیون درعا را نابود کرده بود. کاخ دادگستری که در آن عموما افراد مسألهدار پرونده داشتند را به آتش کشیده و به زندانها حمله کرده بودند. من مدام از همانجا عکسهای دستیارم حسین شیرالی را از طریق فیسبوک منتشر میکردم. * شبکه اینترنت چطور؟ آن را هم قطع کرده بودند؟ - خیر، شبکه اینترنت وصل بود. درک این افراد از شرایط به همین میزان بود که فکر میکردند اگر ساختمان تلویزیون را آتش بزنند دیگر خبری مخابره نمیشود! در هر صورت به درعا رفتیم. درعا، منطقهای کاملا سنینشین است. در 2 کیلومتری مرکز استان درعا مرز اردن و سوریه قرار دارد و این مرز به جهت رفت و آمد عشایر دو طرف این مرز، همیشه آزاد و باز است اما حکومت کنترل لازم را دارد. در این منطقه تونلهایی وجود دارد که مدتها قبل از این ماجراها حفر شده بود و بیمارستانهای صحرایی مجهز در آنجا وجود داشت که استتار شده بودند. این شرایط نشان دهنده این است که مدتها قبل از وقوع بیداری اسلامی تصمیم داشتند که جریاناتی را در سوریه شروع کنند و از مدتها پیش آن را پیشبینی کرده بودند، اما سرعت تحولات به قدری بالا بود که در عمل انجام شده قرار گرفتند و در جریانات بیداری اسلامی غافلگیر شدند. در نتیجه دست به اسلحه بردند. تصورشان هم این بود که به سرعت حکومت ساقط میشود. البته درعا و حمص چند روزی سقوط کرد اما دوباره اوضاع به حالت اول بازگشت و الان فقط انفجارها و درگیرها وجود دارد. با اعلام آتش بس از سوی دولت سوریه انفجارها بیشتر شد البته بارها حکومت آتشبس اعلام کرد اما به محض اعلام آتشبس تعداد انفجارها بیشتر میشد و بلافاصله بیانیه میدادند که مسئولیت انفجارها را برعهده میگیریم. حتی مجموعه ناظران سازمان ملل که به حمص و درعا آمده بود هم از این حملات در امان نبود. به طوری که چند نفر از آنها کشته شده و به رگبار بسته شدند. همانطور که در اخبار هم مشاهده کردید سازمان ملل گروههای مخالف را برای بمبگذاری، کشتار و ترور و آدمربایی محکوم کردند اما علیرغم همه پیشبینیها و برنامههای از پیش تعیین شده، علیه حکومت سوریه اظهار نظر خاصی نکردند. این در حالی است که تمام این ماجراها ساخته و پرداخته قطر، عربستان و دولتهای غربی و آمریکا و ... بود. بنابراین به هر اقدامی دست زدند که حکومت را محکوم کنند که البته نشد. * پس در «درعا» تظاهرات گسترده نبود؟ ـ خیر، راهپیمایی وجود ندارد و در دانشگاهها باز بود. بیلبوردهای بسیار بزرگ در تائید حکومت سوریه و بشار اسد وجود داشت. در حالی که در جایی که هر روز تظاهرات باشد اولین خرابیها آتش گرفتن این بیلبوردهای تبلیغاتی خواهد بود. * با استاندار درعا هم صحبت کردید؟ ـ بله استاندار به ما گفت، شما در امنیت کامل هستید. در ضمن ما از خیلیها پرسیدم که الان شهر شما دست مخالفان است و آنها این گفته را تکذیب کرده و تنها میگفتند یک عده انسان وابسته آمدند و زندگی ما را به هم زدند. این افراد همه وابسته به آل ثانی هستند و از کشورهای عربستان و لیبی و مصر و ... به سوریه آمدند و میجنگند. اینها بیرون آموزش میبینند و به سوریه میآیند. مثلاً در یک روز 5 انفجار در دمشق اتفاق افتاد و مسئولان دمشقی در تحلیل علت این انفجارها به ما می گفتند که وقتی انفجارها زیاد میشود قرار است توجهها به سمت این اتفاق معطوف شده و اقدام پنهانی دیگری انجام شود. به عنوان مثال ما در دومین انفجار پشت سرهم، افرادی که قایق سلاح قاچاق را از ترکیه به داخل سوریه میبردند را دستگیر کردیم. سوریها ترکیه را عامل آمریکا و اسراییل میدانستند * موضعگیری مخالفان نسبت به کشور ترکیه چگونه بود؟ ـ دقیقا همان موضعی که نسبت به قطر و عربستان داشتند. در حقیقت قطر، عربستان و ترکیه عاملهای آمریکا و اسرائیل میدانند. اقدام جالب سوریها در اطلاعرسانی حوادث در سوریه اقدام جالبی انجام میشود که ما در مقابل آن بسیار عقبتر هستیم. سوریه 3 شبکه تلویزیونی بسیار فعال به نامهای سوریه، الاخباریه و الدنیا دارد. این شبکهها بدون اغراق، سخت مشغول روشنگری هستند. مثلاً اگر در القزاز در ریف دمشق انفجاری رخ میداد که به فرض من 40، 50 دقیقه بعد از وقوع، آنجا بودم، شبکه الدنیا، 10 دقیقه بعد با تمام امکانات SNG و سیستمهای پخش مستقیم آنجا بود و به صورت مستقیم آن را پخش میکرد. یعنی انفجار که اتفاق افتاده بود و هنوز آتش خاموش نشده و بیش از صد جنازه در آنجا تکه تکه شده یا در حال جزغاله شدن بود، بلافاصله تصاویر آن پخش میشد و اطلاعرسانی دقیق و سریع بود. بنابراین شبکههای داخلی سوریه به دنبال وقوع اتفاق، سریعا در محل حاضر میشدند و به صورت زنده اطلاعرسانی میکردند، یعنی قبل از اینکه دشمن بخواهد اطلاعرسانی کند خبر را مستقیما با مخاطب در میان میگذاشتند. قصوری که سازمان صدا و سیمای ما در فتنه 88 مرتکب شد اینها به هیچ وجه انجام ندادند. یعنی صدا و سیما منتظر بود ببیند که BBC و VOA چه میگویند و بعد بیاید دفاع کند اما در سوریه افرادی که کشته شده بودند را همان زمان در تلویزیون نشان میدادند. تا جایی که پدری در تلویزیون خودروی پسرش را دیده بود که منفجر شده و زود خود را به محل رسانده بود و به دنبال پسرش میگشت. به این میزان اخبار زنده و موثق بود. دوباره به لبنان رفتیم * خبرنگار خارجی هم آنجا بود؟ ـ بله خبرنگارهای خارجی زیاد بودند، اما ما با آنها ارتباطی نگرفتیم. * بعد از درعا به کجا رفتید؟ - پس از درعا، بلافاصله به لبنان رفتم و به مدت 8 روز باز در آنجا ماندم و بسیاری از افرادی که فکر نمیکردم به آنها دسترسی پیدا کنم مثل امیل لحود و شیخ ماهر حمود و ژنرال امین حطیط را هم پیدا کردم. حتی تلاش زیادی کردم به ملاقات آقای سلیم الحوص نیز بروم اما ایشان به خاطر کهولت سن به اندازه چند ثانیه هم نمیتوانست صحبت کند. * بعد از لبنان، باز هم به سوریه برگشتید؟ - بله برای کارهای تکمیلی به سوریه رفتیم. البته دو بار هم با شیخ احمد بدرالدین حسون رهبر معنوی و مفتی اعظم سوریه دیدار و گفتوگو داشتم اما در آخر موفق نشدم به حمص بروم. شیخ حسون رهبر دینی سوریه و محب اهل بیت بود. وی سال گذشته در سخنرانی مشهورش خطبهای درباره عاشورا خواند (که همین الآن در اینترنت هم موجود است) و همین عامل باعث شد پسر جوان وی که در حلب دانشجو بود اخیرا توسط تکفیریها و مخالفان حکومت سوریه ترور شده به شهادت برسد. از تظاهراتهای 2 دقیقهای تا بازسازی تجمع ضد بشار در قطر * آنچه در سوریه دیدید چقدر مطابق با تبلیغات رسانههای جهان بود؟ - ببینید درگیریها وجود داشت اما تظاهرات به آن شکل خاص و تعریف شده نبود مثلا در «ریف» اگر تظاهرات میشود ظرف مدت 2 دقیقه 50 نفر به خیابانها میآیند و شعار میدهند و بعد از آن هم پراکنده میشوند و اسم این حرکت را تظاهرات میگذراند. آنها (رسانههای عربی و غربی) همین حضور چند دقیقهای این 50 نفر را از زوایای مختلف و با موبایل فیلمبرداری میکنند و به نام تظاهرات گسترده در نقاط مختلف سوریه جا میزنند و جالب اینکه این گافها را شبکههای سوری خوب نمایش میدهند. نکته دیگر اینکه شبکههای خود سوریه در برنامههای روشنگرانه و افشاکنندهشان با سند و مدارک غیر قابل خدشه ثابت کردند نمایی که به عنوان محل اعتراض مخالفان سوریه به نمایش درآمده در اصل لوکیشنی واقع در دوحه پایتخت قطر است! در حقیقت در قطر راهپیمایی علیه بشار را صحنهسازی کرده بودند. افشاگری رسانههای سوری مثل شبکه خصوصی الدنیا به قدری تاثیرگذار بود که در بسیاری از نقاط شهرهای مهم، شعار «شکرا الدنیا» بر روی در و دیوار و راهپیماییهای مردمی دیده و شنیده میشد. البته اشکال کار این است که این شبکه برد داخلی دارد و افراد خارج از سوریه آنچنان که باید از این افشاگریها مطلع نمیشوند. ارتش حر در تماس با ما خواهان مصاحبه شدند اما یک نکته جالب اینکه از طرف جیش حر و به واسطه یکی از دوستان سوری با ما تماس گرفتند و اعلام آمادگی برای مصاحبه کردند. * ارتش حر از کجا مطلع شده بود که شما در سوریه هستید؟ - شبکه سوریه با بنده مصاحبه کرد و قرار بود پس از خروجمان از سوریه آن را پخش کند، اما بعد از ظهر همان روز مصاحبه پخش شد و روزنامه های سوری نیز خبر مصاحبه را کار کردند. از طرف ارتش حر گفتند جمعه ساعت 3 بعد از ظهر یک ماشین در فلان جا منتظر شماست. بیایید و حرفهای ما را هم بشنوید. من به تنهایی آماده رفتن شدم. * چرا تنها؟ - فکر میکردم برگشتی در کار نباشد. برای همین تمامی عوامل را از آمدن منع کردم و سفارشهای لازم را هم به آنان کردم تا در صورت عدم بازگشت من کار چه طور به پایان برسد و چگونه تدوین بشود! * رفتید؟ - متاسفانه خودشان دم آخر و یک ساعت مانده به موعد مقرر مصاحبه را کنسل کردند. * سفارت ایران در دمشق چقدر برای ساخت این مستند پای کار آمد؟ - در سفارت، آقای گلرو قائم مقام سفیر و به نمایندگی از جانب آقای شیبانی سفیر جمهوری اسلامی خیلی لطف میکردند و در مواردی به ما کمک میکردند تا کار پیش برود. البته برخی وعدههایی هم که دادند محقق نشد و در حد حرف باقی ماند. * برای سفارت ساخت چنین مستندی چقدر اهمیت داشت؟ فقط میتوانم بگویم آقای گلرو خیلی حمایت میکرد! در عین حالی که هر کاری که از دستش بر میآمد انجام داد. برای دو باری که عازم لبنان شدم ایشان خودروی سفارت و رانندهی آن را در اختیار بنده و گروه مستند قرار داد تا به عنوان دیپلمات و بدون دردسر از مرز سوریه به لبنان وارد شده و حتی ما را تا سه راهی بعلبک هم میرساندند و موقع بازگشت هم به سفارت زنگ میزدم و باز خودرو از مرز گذشته و تا شتوره (سه راهی بعلبک) میآمد و ما را به همان طریق به دمشق بر میگرداند. چون میدانید که مسیر دمشق_ مرز لبنان از منطقه زَبَدانی میگذرد که در آنجا مخالفان حکومت بسیار فعالاند و اعمال تروریستی و ربایش انجام میدهند. از طرفی نیز ما برای ورود به لبنان مشکل داشتیم به لحاظ اینکه دولت لبنان به ما اجازه نمیداد با آن تجهیزات حرفهای فیلمسازی به راحتی وارد آن کشور بشویم و احتمال توقیف تجهیزات حتی تا یک هفته بسیار زیاد بود. ادامه تصویر برداری «فتنه شام» در ترکیه و فرانسه * ادامه تصویربرداری مستند «فتنه شام» در کدام کشورها خواهد بود؟ - قصد دارم دنبال مخالفانی که در ترکیه حضور دارند بروم و در فرانسه هم با مخالفان قدیمی و جدی سوریه مثل برهان غلیون و عبدالحلیم خَدُام و ... گفتوگو داشته باشم تا نگاهم در این مستند یک سویه و یک طرفه نباشد. * مستند «فتنه شام» چه زمانی به نتیجه میرسد؟ - من هماکنون حدود 700 گیگ راش مشتمل بر بیش از 60 مصاحبه مخالف و موافق و رهبران دینی ادیان و فرق گوناگون سوریه و لبنان، شخصیتهای سیاسی و فرهنگی، روزنامهنگاران و هنرمندان و حتی اشخاص عادی کوچه و خیابان در شهرهای ملتهب و حوادثی مانند انفجارات و اعمال تروریستی و راهپیمایی مردم در حمایت از حکومت و یا حضور در استانهای گوناگون و دیدار با آسیب دیدگان از حوادث تروریستی و یا تشییع شهدای این حوادث و نماهایی از ابنیه سوریه یا شعارهای انتخاباتی و غیره گرفتهام که دوستان در حال ترجمه و پیاده سازی آن هستند. پس از ترجمه این راشها و به یک جمعبندی درست و درمان رسیدن عازم ترکیه و بعد ان شاءالله فرانسه خواهم شد. بنابراین یک چند ماهی درگیرم. در فاصله انجام ترجمهها هم مستندی که دو سال پیش تحت عنوان خدا در مدیترانه در ترکیه تولید کرده بودم را تدوین خواهم کرد. * جمعا چند روز در سوریه و لبنان بودید؟ دقیقا 54 روز. حامی ما برای ساخت «فتنه شام» شخص وزیر ارشاد بود * بالاخره نگفتید چه نهادی برای ساخت این مستند از شما حمایت کرد؟ -اول یک نکته کلی بگویم و بعد وارد جزئیات بشوم. در این چند سال گذشته من نوعی هر بار که برای رفتن به این چنین مناطق دنبال حمایت مسئولان مربوطه بودهام اولین جایی که از من و دیگر دوستان مستندساز جهادی حمایت عملی کرده و با روی باز از ما استقبال کردهاند مجموعه آقای شمقدری در وزارت ارشاد و معاونت سینمایی بوده. یعنی علیرغم انتقاداتی که همیشه ما به نوع نگاه این دوستان به مقوله سینما داشتهایم، هیچگاه پشت در اتاق ایشان نماندهایم. در این کار هم آقای شمقدری و مشاور اجرایی ایشان از همان ابتدا از طرح من حمایت کردند. منتهی نوع حمایت اینها فقط اداری است، یعنی معرفی به وزارت خارجه. معرفی به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی یا جاهای دیگر. ولی تنها کسی که عملا به بنده کمک کرد شخص وزیر ارشاد بود. یعنی وقتی من در بدترین شرایط روحی و کاری به دلیل نبود امکانات و عدم حمایت سفارت جمهوری اسلامی در لبنان بودم و قصد داشتم به تهران برگردم، به واسطه پیگیریهای یکی از دوستان دانشگاهی، آقای فداکار معاون وزیر با من تماس گرفت و گفت آقای وزیر دستور دادند که نگذارید این کار نیمهکاره بماند. دکتر فداکار چند بار دیگر نیز در بیروت و دمشق به من زنگ زد که اگر مشکلی دارید مطرح کنید و من گفتم که باز کفگیرمان به ته دیگ خورده! میخواهم برگردم و پول تهیه کنم. ایشان به من گفت برنگردید و یکی از دوستان را از بیروت فرستاد که به من مبالغی ارز خارجی رسانده و ما را تدارک مالی کردند. * مگر شما این کار را در تهران با مجموعه خاصی نبستید؟ - صریحا بگویم علی رغم این که بیش از یک ماه به دنبال این قبیل مجموعهها بودمف هیچ کس پای کار نیامد. یعنی با وجودی که بنده و گروه همراهم بارها ثابت کردهایم چنانچه ادعای رفتن به این جور مناطق را میکنیم تا انتها هم پیگیریم و سر حرفان میایستیم متأسفانه یا آقایان به ما اعتماد ندارند و یا این که حتی دوستان مدعی ما مشغول درجا زدنهای خود و ارائه بیلانهای کیلویی و متری خود هستند و همچنان هم با پر رویی تمام ادعا میکنند که برای این نوع کارها چه خواهند کرد و چه نخواهند کرد! و حتی عزیزانی که خود درد کشیدهاند و روزی در این راه روهای طویل بروکراسی و کاغذبازی گم میشدند و پیر ولی امروز صاحب مقام و منصب و مؤسسه و نهادهای به اصطلاح فرهنگی و رسانهای و دیگر اقلام دهان پرکن انقلابی و ارزشی شدهاند. من هم که دیدم اوضاع از این قرار است و کسی نمیخواهد دستم را بگیرد و وزارت خارجه هم قول هماهنگی را به یک ماه و دو ماه بعد میخواهد موکول کند، به خدا توکل کردم و یک یا علی گفته و همان طور که قبلا از دمشق در پاسخ سؤال تلفنی خبرنگار شما گفتم، حساب خودم و همسرم را خالی کرده و عازم سوریه شدم تا بعدا ببینم چه میشود! * وزارت ارشاد در ازای این کمک ها چه چیزی از شما خواست؟ - در کمال ناباوری و در یک اقدام بی سابقه فرهنگی در جمهوری اسلامی، هیچ چیز! فقط گفتند در آخر تیتراژ عنوان کنید که این مستند با حمایت وزارت ارشاد ساخته شده است! همین. این خیلی مهم است که زمانی که هیچ کدام از این آدمهای رسانهای یا پای کار نمیآمدند یا درصدد دادن مبلغی صدقه بودند! شخص وزیر در یک اقدام جهادی و انقلابی از ساخت یک چنین مستندی حمایت کرد. قیمت پراید و سمند در سوریه * سوال آخر که شاید ارتباطی به اصل مصاحبه هم نداشته باشد، اینجا درباره امکاناتی که ایران در اختیار سوریه قرار میدهد یا اینکه نفت مجانی یا ارزان به آنها میدهد و یا خودروهایی مثل پراید یا سمند، با مبالغ سه میلیون و ده میلیون تومان در آنجا فروخته میشود شایعات زیادی وجود دارد. این مسایل چقدر واقعیت داشته است؟ - بی رو دربایستی بگویم، سوریه یکی از کشورهایی است که جمهوری اسلامی بیشترین سود اقتصادی را از آن میبرد. یعنی ما در آنجا کارخانه سیمانسازی داریم. نیروگاه برق داریم. نیروی کار متخصص ایرانی داریم. کارخانه خودرو سازی داریم و خیلی چیزهای دیگر. با همه این وجود قیمت خودروهای شخصی در سوریه بسیار جالب بود. البته من در سال 83 هم در آن کشور برای یک کار مستند حضور داشتم و آن موقع هم اوضاع همین بود. در سوریه در مقایسه با واحد پول خودمان با آن کشور پراید 16 میلیون و 200 هزار تومان و سمند 22 میلیون و 950 هزار تومان است در حالی که مردم گمان میکنند این خودروها در سوریه سه تا پنج میلیون است! http://www.javanemrooz.com/news/newsreader/mashreghnews/show-2280823.aspx http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910310001494 ...................................... از این صحبت ها بدست میاد که اقدامات تروریستی در سوریه و سپس پروپاگاندای رسانه ای و اقدامات سیاسی پر هیاهوی مخالفین و حامیانشون در متهم کردن دولت ، بیشتر از اینکه خواسته باشه صحنه داخل و مردم سوریه رو تحت تاثیر قرار بده صحنه بین المللی رو هدف قرار داده و هدفش وادار کردن کشورها و مجامع بین المللی برای ورود دخالت آمیز و قیمومیت وار در سوریه و نادیده گرفتن مردم و دولت سوریه و اتخاذ تدابیر و سیاست های یکجانبه بدون حضور مردم و تصمیم گیری برای آینده سوریه هست در این حالت معتقدم در نهایت اگر موفق نشن که حامیان سوریه رو متقاعد کنن ناچار به بازگشت به طرح های صلح میشن اما بر فرض هم در در بدترین شکل ممکن حکومت سوریه سقوط کنه و نظامی طرفدار غرب بر سرکار بیاد سوال اینه که آیا این نظام برآمده از خواست مردمه و همه مردم بصورت هر سوری یک رای در اون مشارکت دارن یا خیر ؟ اگر جواب مثبت باشه پس میشه گفت که بنابراین حکومتی موافق غرب بر سر کار نیومده و دشمنی مردم با اسرائیل تغییری نکرده و اگر جواب منفی باشه پس حکومتی فرمایشی بدون اتکا به رای و خواست مردم و بی اعتنا به اونها بر سر کار اومده و فاقد پشتوانه مردمی هست . در اینصورت باز کشور سوریه هرگز روی آرامش و ثبات رو به خودش نخواهد دید و اعتراضات و مبارزات اینبار بر علیه حکومت دست نشانده غرب خواهد بود [color=darkblue]باعتقاد من اونها در پی ترکیه سازی از سوریه و روی کار آوردن حکومتی هستند که رژیم صهیونیستی رو برسمیت بشناسه و به این وسیله بتونن یا از دست رفتن احتمالی مصر رو جبران کنن و در صورت توفیقشون در بقای مصر در جمع حامیان رژیم صهیونیستی بر حلقه دوستان این رژیم بیافزایند و حلقه محو فلسطین رو کاملتر کنند . چنین چیزی نمیتونه با دخالت نظامی و جنگ بدست بیاد . موفقیت این طرحشون فقط در صورتی هست که با روند سیاسی بتونن حکومت فعلی رو قانع کنن بطور مسالمت آمیز و سیاسی کنار بره ( بعبارت دیگه با صلح حسنی بتونن کوفه رو فتح کنن و حکومت رو ساقط ) . اما اگر این مناقشه تبدیل به سیاست حسینی بشه حتی با از دست رفتن حکومت فعلی سوریه هدف غرب و متحدینش بدست نمیاد و چه بسا در نهایت چیزی بدست بیاد که حتی افراطیتر از حکومت فعلی هست . [/color] بنظر من حوادث سوریه همانند مساله هسته ای ایران بسیار کشدارتر و طولانیتر از اون چیزی خواهد شد که بانیان و برانگیزانش در ابتدا تصور میکردند و به این راحتی و زودی و مطابق میل و رضایت اونها پیش نرفته و به پایان نخواهد رسید . نظام سوریه دارای تجربه مقاومت های طولانی و فرسایشی در برابر دشمنانش هست و در طی چندین دهه مقاومت در برابر اسرائیل و روبرو شدن با بحرانهای متعدد و سخت میشه گفت تا حدود زیادی در این زمینه استاد هم هست و اشتباه هست اگر اون رو با نظام ها و حکومتهای بی ریشه و سست مقایسه کنیم در تحلیل حوادث خواست و خوشایند و یا نفرت و بدآیند ما هیچ تاثیری نداره هر چند که فکر کنیم که همه رو هم تحت تاثیر قرار دادیم و به نوعی احساس رضایت درونی در بحث و جدل بهمون هم دست بده ، بلکه این فقط واقعیت هست که خودش رو تحمیل خواهد کرد .در نهایت می باید سعی بشه که تحلیل ها مون رو هرچه بیشتر مطابق واقعیت دربیاریم نه اونچه می خواهیم یا آرزو داریم و یا از اون می ترسیم -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rasoolmr پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]rasoolmr جان منم همین تحلیل رو می کردم که دخالتی انجام نمیشه در سوریه بطور مستقیم ... ولی امروز نماینده روسیه عملا چراغ سبز کنار رفتن اسد رو داد از اون طرف اعراب و ترکیه واسه دخالت دارن فشار میارن بنظر میاد کار کمی متفاوت از بداشت خود من داره جلو میره البته قطعا هدف ایران نیست با شما موافقم ولی فکر کنم اگر در سوریه دخالت کردن می خوان آماده واکنش احتمالی ایران باشن ... بهر حال شخصا الان مردد هستم و نتیجه گیری نمی تونم بکنم ...[/quote] دوست عزیز این تحلیل بر این پیش فرض مبتنی هست که حکومت سوریه وابسته به اسد هست و یا اینکه با رفتن اسد مخالفین پیروز شدن و یا میتونن بیشتر از وزن خودشون اعتبار و جایگاه در سوریه داشته باشن طبق قانون اساسی جدید سوریه که به با رای مردم به تصویب رسیده و به امضای ریاست جمهوری فعلی سوریه هم رسیده ، ریاست جمهوری نمیتونه فرد پیشنهادی حزب بعث باشه و بعلاوه نمیتونه بیش از دو دور در مسند ریاست جمهوری باقی بمونه . بنابراین خود اسد هم میدونه که طبق این قانون می باید با اتمام ریاست جمهوریش که حدود دوسال دیگه میشه با ریاست جمهوری خداحافظی کنه و البته این از مهمترین وعده هایی بود که ایشون برای اصلاحات به مردم سوریه داده بود . بنابراین حکومت سوریه در دست اسد نیست و با رفتن این فرد ادامه پیدا میکنه و داره روال و سیر منطقی خودش رو طی میکنه اما اگر فرض کنیم که سرعت تحولات سوریه بقدری بالا باشه که اسد زودتر مجبور به ترک مقامش بشه این فقط به معنی اینه که روند اصلاحات سوریه سرعتش شتاب میگیره نه اینکه حکومت ساقط میشه و یا از بین میره و یا اینکه مخالفین موفق میشن همه قدرت رو بدست بیارن بیشتر از وزن حقیقی شون .................................................. تلویزیون سوریه اعلام کرد که بشار اسد رئیس جمهوری این کشور ریاض فرید حجاب، وزیر کشاورزی را نخست وزیر تعیین و مامور تشکیل کابینه جدید کرد. ساعاتی پیش منابع مطلع سوری از تعیین ریاض حجاب به جای عادل سفر در مقام نخست وزیر جدید سوریه خبر داده بودند. بشار اسد روز یکشنبه گذشته (14 خرداد) در سخنرانی نخست خود در جمع نمایندگان جدید پارلمان این کشور از آغاز تغییر در دولت این کشور خبر داده بود. دامپرس سوریه نیز با اعلام این خبر تاکید کرد که قطار اصلاحات در سوریه با این تغییر شتاب بیشتری خواهد گرفت. پایگاه خبری سیریادیز با اعلام این خبر در مطلبی اعلام کرد که دکتر حجاب معروف به فردی پیگیر و جدی در کار خود معروف است و قدرت خود را در اداره امور در مقام استاندار قنیطره که محبت و دوستی مردم را در آنجا به دست آورد، ثابت کرده است. این پایگاه خبری اعلام کرد که زمانیکه او استاندار لاذقیه شد، مدتی نگذشت که اعتماد مردم را جلب کرد ولی طولی نکشید که وزیر کشاورزی در دولت عادل سفر شد. گفته میشود وی پس از انتقال به وزارت کشاورزی اصلاحاتی ریشهای که به سود مردم و کشاورزان باشد، ایجاد کرد. سیریادیز تاکید کرد ریاض حجاب با عملکرد خود ثابت کرده است که قادر است در لحظه مناسب تصمیمهای درست اتخاذ کند و نیاز مردم را پاسخ بدهد. اطلاعاتی از زندگی ریاض حجاب ریاض حجاب متولد سال 1966 در دیرالزور در شرق سوریه و اکنون وزیر کشاورزی و اصلاحات زراعی است و چهار فرزند دارد. نخست وزیر جدید سوریه دکترای مهندسی کشاورزی دارد که تاکنون عضو سران شعبه فرعی حزب (بعث) از سال 1998 تا 2004 بوده است. وی علاوه بر این ریاست شعبه فرعی اتحادیه ملی دانشجویان سوریه در دیرالزور را نیز از سال 1989 تا 1998 بر عهده داشته است. ریاض حجاب همچنین دبیر شعبه فرعی حزب بعث در دیرالزور در سالهای 2004 تا 2008 نیز بوده است. او در سال گذشته در سال 2011 نیز استاندار قنیطره شد سپس استانداری لاذقیه در تاریخ 22 فوریه به او سپرده شده بود. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910317000626 بنابراین اگر اسد هم کنار بره نخست وزیر می باید انتخابات ریاست جمهوری رو طبق قانون اساسی جدید برگزار کنه ........................................................................... روزنامه نیویورک تایمز با اشاره به اینکه یک دیپلمات آشنا با ماموریت سازمان ملل از طرح جدید کوفی عنان برای ایجاد صلح در سوریه خبر داده است، نوشت: این پیشنهاد که انتظار می رود این هفته به شورای امنیت ارائه شود، پس از آن مطرح شد که میانجیگری عنان در دمشق با بن بست روبرو شد و این نگرانی را به وجود آورد که بحران سوریه به جنگ داخلی منجر شود. این روزنامه آمریکایی در ادامه مدعی شد: آنچه درباره رویکرد جدید عنان اغواکننده است این است که این طرح به روسیه و ایران، دو حامی حیات بشار اسد، این انگیزه را می دهد تا او را از قدرت برکنار کنند و در عین حال به آنها امکان می دهد از منافع خود در دوران بعد از اسد حفاظت کنند. البته این موضوع بحث برانگیز نیز خواهد بود چراکه عربستان سعودی و اسرائیل نیز احتمالا این سوال را مطرح خواهند کرد که چرا سازمان ملل به ایران اجازه ایفای نقش دیپلماتیک را داده است. نیویورک تایمز با اشاره به اینکه علت تصمیم کوفی عنان برای بررسی این رویکرد غیرمتعارف ناکارآمدی سایر گزینه هاست، نوشت: آمریکا و متحدان غربی آن مایل به دخالت نظامی نیستند چراکه نگرانند این امر به نتایج غیرقابل پیش بینی منجر شود. در عوض غرب می خواهد روسیه این موضوع را حل و فصل کند اما ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه تاکنون منفعتی در این امر ندیده است. در بخش دیگری از این گزارش به بیان جزئیات طرح عنان اشاره شده و آمده: عنان به منظور شکستن بن بست، "گروه تماس" ایجاد خواهد کرد که شامل اعضا دائم شورای امنیت، عربستان سعودی و احتمالا قطر به عنوان نمایندگان اتحادیه عرب و نیز ترکیه و ایران خواهد بود. هدف از این اقدام گردهم آوردن کشورهایی است که بیشترین نفوذ را در این شرایط دارا هستند. سپس این گروه طرح انتقال سیاسی را پیش نویس کرده و آن را به اسد و مخالفان سوری ارائه می کنند. این نقشه راه خواستار برگزاری انتخابات ریاست جمهوری برای جانشین اسد، انتخابات پارلمانی و تدوین قانون اساسی جدید می شود و در عین حال چارچوب زمانی برای رسیدن به این اهداف تعیین می کند. این روزنامه آمریکایی مدعی شد: اسد احتمالا راهی روسیه می شود؛ کشوری که گفته شده به وی پیشنهاد پناهندگی داده. به این طریق اسد از محاکمه بین المللی جلوگیری خواهد کرد. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910317001402 .................................................... باز هم همه چیز بستگی به رضایت ایران و روسیه پیدا کرده و از همین الان مشخص هست که هیچ چاره ای جز مذاکره و چانه زنی ندارند که در این فرایند باز هم خیلی چیزها تغییر میکنه پس باید منتظر ارائه رسمی و جزئیات طرح جدید کوفی عنان و موضع حکومت سوریه و بعلاوه مواضع روسیه و چین و ایران باشیم آیا یا این طرح موافقت میشه ؟ و یا اینکه باحتمال زیاد اونقدر بر سرش مذاکره و چانه زنی و ایجاد تغییرات میشه تا بصورت دلخواه در بیاد همونطور که با طرح قبلی همین کار رو کردند و حتی گزینه کنار رفتن اسد رو هم ازش حذف کردند اونچه که واضحه اینه که اگر قرار بر تشکیل گروه تماس هم بشه ( که بنظر من بمعنی نقض حاکمیت ملی سوریه و تحت قیمومیت دراومدن کشور سوریه هست و نادیده گرفتن مردم و حکومت سوریه که البته چیزی از اشغال نظامی کمتر نداره و به نظر من مهر ننگ ابدی و تاریخی برای هر کسی هست که زمینه مداخله خارجی در کشورش و یا تحت قیمومیت رفتن و یا تضعیف حاکمیت ملی کشورش رو فراهم کرده باشه و یا اقداماتی صورت داده باشه هر چند اگر ندانسته و از سر نادانی باشه . این ننگ هیچ جور پاک شدنی نیست و خودش بالاترین شکست برای این افراده که زمینه حذفشون رو در آینده توسط فرزندان ملت در موعد مناسب فراهم میکنه ) این گروه نمیتونن تنها متشکل از دشمنان سوریه مثل آمریکا و عربستان و قطر و ترکیه باشند چرا که بطور مسلم نه ایران و نه حکومت سوریه زیر بار چنین چیزی نخواهند رفت . ولی در هر صورت نشانه شکست و عقب نشینی آمریکا و حامیان مخالفین هست که در موارد قبلی بطور یکجانبه اجلاس مثلا دوستان سوریه راه انداخته و تصمیمات یکجانبه گرفتند . ولی تا کنون نتیجه ای نگرفتند و بنابراین با تنازل از مواضع یکطرفه سابق تصمیم بر مشارکت طرفهای دیگه بحران گرفتن که نشون میده که مواضع یکجانبه اونها هرگز امکان پیروزی نداره و مجبور هستند رضایت طرفهای دیگه رو هم بدست بیارن . در صورتیکه ایران هم در جمع اونها باشه با توجه به قدرت و توان اثبات شده ایران در مذاکرات و چانه زنی و طول دادن اون و گرفتن وقت و ندادن امتیاز ، آینده مذاکرات رو میشه حدس زد که چندان برضرر ما نخواهد بود( هر چند که بعید میدونم اصولا ایران تمایل به شرکت در چنین مذاکراتی که در حکم خنجر زدن هست شرکت کنه . الله اعلم . تا ببینیم چه پیش آید و مصلحت چه اقتضا کند ) نکته دیگه اینه که اگه بخوان قانون اساسی جدید بنویسن عملا چیزی بیشتر از قانون فعلی نخواهد بود چون در این قانون حداقل هایی که همه طرفها بتونن بر سرش توافق کنن اومده . منتها ممکنه که با توجه به سکولار بودن حکومت در قانون اساسی این بند تغییر کنه و مطابق خواست گروه اخوانی ها و اسلامگرایان تبدیل به دینی و اسلامی بشه که البته با توجه به شورای مثلا ملی و نیز وجود مذاهبی مانند دروزی ها عملا شاید چندان امکان طرح نداره بنظر من چیزی که ممکنه اتفاق بیوفته اینه که همه طرفها با توافق حکومت سوریه بر سر برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و نظارت ناظران بیطرف بر اون توافق کنن که البته چنین چیزی تنها در صورتی ممکنه که در مقابل هم از گروه های مخالف و حامیانشون تضمین های محکمی بگیرن دال بر کنار گذاشتن معارضه و دشمنی و پذیرش نتایج انتخابات و قانون اساسی . در این صورت هم عملا چیز دندونگیری برای مخالفین و حامیانشون بدست نمیاد و فقط اسد با شخص دیگه ای که موافق حکومت سوریه هست جایگزین میشه در این زمینه تنها چیزی که در صورت وقوع چنین چیزی در نظرم میاد تفال خیر به این آیه هست (فَأَرَدْنا أَنْ یُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَیْراً مِنْهُ زَكاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً؛(کهف/81) پس پروردگارشان خواست پاكتر و مهربانتر از او را به آنان عوض دهد - اشاره به جریان موسی و خضر که خضر پسر بچه ای را به امر خدا کشت و در جواب اعتراض موسی اینچنین گفت که این کودک کافر بود و در صورت باقیماندنش پدر و مادر مومنش را در آینده گمراه میکرد پس پروردگارشان خواست پاكتر و مهربانتر از او را به آنان عوض دهد ، باین معنی که شاید اگر او مومن می بود پروردگارش سرنوشت دیگری برایش رقم می زد)البته نه به این معنی که خدای نکرده بگم جناب اسد کافرند ، خیر ولی سکولار هستند . شاید ما به حکومت حداقلی و سکولار راضی هستیم اما پروردگار حکومت اسلامی و بهتر را برای ما اراده کرده باشد عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم . و الله العالم. اما اینکه مخالفین انتظار داشته باشن با این وزنشون همه قدرت رو بدست بیارن و یا حکومت سوریه کاملا عوض بشه و حکومتی دوست و حامی غرب و اسرائیل سرکار بیاد عملا هیچگاه امکان وقوع نداره باید منتظر موند و دید که حاج محمود از اجلاس شانگهای و دیدار با سران روسیه و چین و مذاکراتشون چی سوغات میاره