rasoolmr

Members
  • تعداد محتوا

    1,115
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های rasoolmr

  1. [color=red]مردم می‌پرسند چرا سران ما می‌خواهند هر تصمیمی را به بهای (فشار بر) ما بگیرند؟ [/color] [color=red]گورباچف افزود: ما نیازمند جهانی هستیم که انسانیت در مرکز آن قرار داشته باشد. [/color] این دو جمله کاملا بیان کننده وضع موجوده . جمله اول اشاره به چرایی و علت بحران فعلی هست . و جمله دوم راهکار حل بحران رو بدرستی ارایه کرده . یعنی بجای سود می باید انسانیت ملاک قرار بگیره البته در نظام های الهی خدا و معاد می باید محور قرار بگیره .
  2. ظلم عامل اصلی فروپاشی هر امپراتوریه و هیچ ظلمی بالاتر از این نیست که کسانی به مردم کشور خودشون بطور ساختاری و سیستماتیک و با روشهای علمی ظلم کنن و عامل دوم فقدان معنویت هست . هر دو عامل در نظام لیبرال سرمایه داری وجود داره . اگه وطن پرستی بتونه جلوی فروپاشی رو بگیره می باید در باره روس ها که وطن پرست ترین مردم در میان اروپایی ها و غربی ها محسوب میشن صادق می بود . تا ابد نمیتونه این فاکتور مقاومت کنه . فروپاشی قطعی هست اما مدت زمان قطعی نمیشه درباره اش در نظر گرفت و بستگی به توان نظامی سایر کشورهای تحت فشار و ظلم سرمایه داری و سپس پیشرفت تکنولوژیک اونها داره که بتونه جلوی چپاول سرمایه داری رو بگیره و در نتیجه سرمایه داری چاره ای جز رفتن و گرفتن نوک پیکان مرگبارش به طرف مردم خودش نداشته باشه .
  3. خیلی جالب بود و تاریخی ممنون
  4. rasoolmr

    رفاقت به سبک تانک

    کفتار جون خیلی خندوندیمون خدا عوضت بده و شادت کنه
  5. طرح اولیه خوبی هست . تبریک میگم
  6. اگه یک نظام از اصول خودش چه در بعد اقتصادی و چه فرهنگی و چه فلسفی عدول کرده و در عمل اون اصول جایی نداشته باشه میتونه دو معنی داشته باشه اول :ناکارآمدی اون اصول . دوم : عدم اعتقاد به اون اصول . (عوامل اساسی فروپاشی بلوک شرق) و در هر دو صورت نتیجه فروپاشی و نابودی هست . البته میتونن اصول دیگه ای جایگزین کنن ولی این بمعنی فروپاشی نظام فکری قبلی هست و اگه نظام قدرتمند جایگزینی در دنیا وجود داشته باشه فرصت بازبینی و بازتولید و رفع نقایص رو نمیده و فروپاشی رو تسریع میکنه . همونطور که به کمونیسم اجازه بازتولید و اصلاح و رفع نقایص بدلیل وجودنظام قدرتمند غرب داده نشد و فروپاشی رو غرب شدت داد و تسریع کرد . اگه در جهان نظام های جایگزین باشه در اینصورت غرب چنگ و دندان نشون خواهد داد و به جنگ متوسل میشه ولی اگه حریف قوی باشه در اینصورت متوسل به زیر پا گذاشتن اصول خودش در داخل و ایجاد دیکتاتوری و قوانین ظالمانه میشه و گارد دفاعی به خودش میگیره . اینکه غرب و مکتب لیبرالیسم به اصل عدالت پایبند نیست و اونو نقض میکنه مطلب کم و شوخی نیست و دلیل بن بست تفکر وناکارآمدی هست . برادر TAHA به نکته بسیار کلیدی اشاره کردن و اون این بود که عدم تعادل در وضعیت موجود از عوامل اصلی انقلاب هست و اگه حکومت و نظام در گیر با این عدم تعادل نتونه از خودش انعطاف نشون بده و دست به اصلاحات اساسی بزنه نتیجه اش حتما فروپاشی در اثر انقلابات خواهد بود . ممکنه که اصلاحاتی صورت بگیره ولی کافی نباشه که نتیجه این وضعیت هم باقی ماندن عدم تعادل هست . آنچیزی که باعث فروپاشی شوروی شد بنا به فرموده امام خمینی (ره) در نامه ایشان به گورباچف این بود که فرمودند : (نقل به مضمون) چون کمونیسم پاسخگوی هیچیک از نیازهای واقعی بشر نیست . و اون رو ناشی از فقدان معنویت و عدم اعتقاد به خدا دونستند . سوال اینه که آیا اصول مکتب لیبرالیسم پاسخگوی یه نیازهای واقعی بشر هست یانه ؟ هر ایده ای از جمله لیبرالیسم مبتنی بر اصول متافیزیکی ، هستی شناسی ، معرفت شناسی ، فلسفی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی هست . اصول مکتب لیبرالیسم عبارتند از : (این اصول رو در اینجا بر اساس تعاریف لیبرال ها از این اصول و همچنین بیشتر به لحاظ اقتصادی بررسی میکنیم) 1- فرد گرایی ( در مقابل جمعگرایی ، وظیفه گرایی ، سعادت گرایی ، عدالت گرایی و...) . بمعنی برتری فرد بر جمع و بر دیگران هست . این اصل در اقتصاد باعث ایجاد سرمایه داری خودخواهانه و تشویق سود فردی از هر راه و وسیله ای میشه استفاده از هر راه و وسیله ای رو هم توجیه میکنه و استثمار و استعمار رو توجیه میکنه . والبته در این صورت مفاهیمی مانند قناعت ، ایثار ، صدقه و کمک ، جماعت ، صله ارحام و کمک به ارحام ، اسراف ، انفاق ، کسب حلال و حرام و... بی معنا هستند و کسب ثروت ارزش محسوب شده و تنها ارزش هم هست یعنی همه ارزشها در آن خلاصه میشه و کسب ثروت هم از هر راهی باشه چه قمار و چه ربا و چه ظلم و استثمار و... توجیه پذیر و ارزش محسوب میشه . البته اگه کسی غیر از این امور رفتار کرد مربوط به لیبرالیسم نیست و اون ارزش مبتنی بر نظام فکری دیگه میشه و یا اینکه انگیزه اون ناشی از این میشه که سودش در نهایت باز به خودش بر میگرده . 2-آزادی . بمعنی فقدان اجبار توسط دیگران هست . در اقتصاد لیبرال آزادی و مالکیت خصوصی رابطه تنگاتنگی دارند . و این به معنی مقاومت در برابر هر گونه مداخله دیگران از جمله دولت و غیره هست . آزادی لیبرال ضامن سرمایه داری محسوب میشه و سود سرمایه دار رو تضمین میکنه . و البته هر راهی رو برای کسب ثروت مشروع و قانونی میکنه و در برابر هر گونه نظارت و برنامه ریزی اقتصادی از جانب دیگران و دولت مقاومت میکنه . در نتیجه نابرابری های اقتصادی و تقسیم طبقاتی بر اساس ثروت رو مشروع میکنه و ارزشگذاری انسانها رو بر اساس ثروت و مقدار درآمد اونها قرار میده . مثلا دیه و خسارت جان انسان در حقوق غربی بر همین اساس تعریف میشه و قیمت جان انسانها بر اساس ثروت و درآمدشون تعریف میشه و متفاوت هست . بنابراین هرگونه مداخله دولت برای تنظیم اقتصاد و بازار بر خلاف اصول لیبرالیسم هست . همچنین دولت های رفاه رو باید ناقض لیبرالیسم دانست . ولی به هر میزان که دولت ها برآمده از رای بیشتری از اجتماع باشن دخالتشون برای برهم زدن وضع ظالمانه بیشتر میشه و اصل فوق رو بیشتر نقض میکنه . بعلاوه آزادی فوق حقوق کارگران رو بشدت نقض میکنه و همچنین آزادی های مدنی و خصوصی دیگران رو در مواردی پایمال میکنه . این نوع از آزادی بشدت برخلاف عدالت هست و هیچگونه سازگاری با عدالت و همچنین عقلانیت نداره و همچنین بر خلاف آزادی و حریت در اسلام و فطرت بشر هست که انسانیت رو به آزادگی و رها شدن از بردگی دنیا و هوی و هوس ها تعریف میکنه . 3- عقلگرایی . بمعنی کافی بودن عقل برای راهنمایی و هدایت گری . عقل در اقتصاد بمعنی عقل حسابگر که ضامن سود بیشتر میشه هست . و موتور محرک هست که با زمینه ای که آزادی فوق براش مهیا میکنه سود کسب میکنه . ممکنه در اینجا کاری برخلاف حکم عقل بشری انجام بشه و یا بر خلاف حکم اخلاقی عقل اما چون اون کار ضامن سود هست لذا مشروع و پسندیده تلقی میشه و لو در نهایت منتهی به ظلم به افراد دیگه میشه . 4-عدالت . بمعنی تساوی در برابر قانون و عدم تبعیض در برابر قانون . در اقتصاد لیبرالی قانون رو سود بیشتر و ثروتمند مینویسه و لذا بر خلاف عدالت همگانی هست .چرا که سود بیشتر فقط برای یک عده خاصی هست و بجز عده کمی بقیه نمیتونن به اون برسن . ولذا این اصل ناقض خودش میشه . 5- تساهل . بمعنی پذیرش حقانیت ارزشها و عقاید و علایق متنوع و متکاثر و نرمش در برابر سلایق متفاوت دیگران در زمینه ارزشها و علایق هست . این اصل منتهی به نسبیت در ارزشها ست . در اقتصاد سبب تغییر در ارزش اقتصادی و تعاریف اون هست و اساسا ظلم اقتصادی رو توجیه میکنه . پیش فرض لیبرالیسم سکولاریسم و پذیرش مبانی اون یعنی عقلگرایی و علم گرایی هست . علم در اینجا بمعنی علم تجربی متکی بر محسوسات هست که نافی متافیزیک ، خدا ، ارزشهای اخلاقی و واقعیت خارجی غیر محسوس هست . در نتیجه هر گونه اقتصاد مبتنی بر ارزشهای الهی و یا اخلاقی در اون بی معنا تلقی میشه . غرب با استخدام علوم به قدرت دست پیدا کرد و بعد با اون به استثمار ملت ها و کسب ثروت اقدام کرد . اما اگه زمانی برسه که قدرت ها در دنیا زیاد بشن و یا اینکه توازن قوا ایجاد بشه و نتونه از ثروت ملت ها بهره مند بشه در اینجا لیبرالیسم و اقتصاد سرمایه داری سودش رو باید از ملت خودش تامین کنه (اصطلاحا باید از جیب بخوره)که منجر به شورش داخلی میشه . مشکلی که برادر مصطفی و برادر طه به اون اشاره کردن در حقیقت اشاره به این هست حالا که منابع سابق مالی مسدود شده و فشار بر گردن ملت ها در غرب افتاده ، وظیفه اقتصاددانان و همچنین سیاسیون پیدا کردن منابع جدید مالی هست و این همون چیزیه که برادرمون بهش اشاره کردن مشکل فنی که پاسخ فنی می طلبد . در هر صورت چون نظام مبتنی بر سرمایه هست باید بدنبال منابع جدید مالی برای نظام بشدت مصرفی و ولخرج و گران غرب پیدا کنن . البته در هر صورت اونها در آینده که کمتر از چندین سال نمیتونه باشه راهی رو باید پیدا کنن که فشار از روی مردمشون برداشته بشه و این فشار طبیعتا می باید بر روی دوش ملل ضعیف گذاشته بشه با فریب جدید و ساختار جدید و دانشمندانشون این وظیفه رو دارن که راهی رو برای اون پیدا کنن . و همیشه این راه مبتنی بر ضعف قدرت نظامی در ملل ضعیف هست که این زمینه رو برای قدرت ها فراهم میکنه و بعلاوه عامل دوم نادانی و عقب ماندگی علمی و تکنولوژیک هست . در نتیجه هر زمان که ملت ها قویتر بشن مثلا تعداد زیادتری از کشورها به قدرت نظامی و هسته ای دست پیدا کنن و یا فاصله علمی و تکنولوژیکشون رو کم کنن برای غرب امکان استفاده از دو فاکتور فوق کمتر میشه و راه حل ها محدودتر میشه ودر نتیجه دوباره این هزینه بر روی مردم غرب تحمیل میشه و باز ما شاهد نارضایتی عمومی و جنبش های ضد سرمایه داری جدید میشیم و این چرخه میتونه تا بی نهایت تکرار بشه و نظام غرب ضرورتا و ناچارا هر از چندگاهی بطور حتم دچار بحران میشه و گریزی از اون نیست . و اگه زمانی برسه که دستیابی این نظام به ثروت ملت های دیگه بطور کامل قطع بشه (زمانی که توازن قوا مابین همه کشورها ایجاد بشه که در پی اون توازن علمی هم در مدت کوتاهی رخ میده ) این فروپاشی از درون صد در صد اتفاق میوفته . بنابراین غربی ها حق دارن که با مسئله هسته ای ما مخالف باشن و مقابله کنن چون موجب افزایش قدرت ملت ها و خارج شدن قدرت از انحصار میشه که بدنبال اون روند فروپاشی سرمایه داری رو تسریع و قطعی میکنه . لیبرالیسم مبتنی بر ماتریالیسم هست یعنی نفی هر گونه واقعیت غیر مادی و نامحسوس . یکی از دلایل اساسی فروپاشی کمونیسم ماتریالیسم و عدم اعتقاد به خدا و فقدان معنویت و ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای اساسی بشر بود . و این دلیل کلیدی فروپاشی در لیبرالیسم هم وجود داره . اعتقاد به معنویت و عدالت و آزادی حقیقی و همچنین اعتقاد به خدا و ارزشهای اخلاقی الهی در بخشی از تمدن غرب وجود داره ولی اینها از ایدئولوزی ها و جهان بینی های غیر حاکم در غرب هست . همونطور که دیده شد فروپاشی لیبرالیسم مبتنی بر سود مادی و ماتریالیستی قطعی هست و هیچ تردیدی در اون نیست چرا که بر خلاف فطرت بشر هست و بعلاوه ظالمانه هست و ظلم اولین دلیل فروپاشی هر نظامی هست (ممکنه که با بیمه و ایجاد نهادهای جدید مسکن هایی رو به اجتماع تزریق کنن ولی این نمیتونه جبران حق ضایع شده عمومی باشه و نوعی صدقه با منت از سوی ثروتمندان رو تداعی میکنه) و بعلاوه پاسخگوی هیچیک از نیازهای اساسی بشر نیست . چون تک ارزشی هست و اون ارزش رو در سود مادی خلاصه کرده در حالیکه بشر دارای ارزشهای متنوعی هست و کوچک کردن بشر و محدود کردنش به یک ارزش اونهم ارزشی غیر واقعی که دربند کردنش به مادیت هست پاسخگوی روح عظیم و والای بشری و نیازهای متنوع بشر نیست . منتها این فروپاشی اگر همراه با عدم تغییر در غرب باشه در اون صورت منتهی به فروپاشی غرب هم خواهد شد ولی اگه غرب اونها رو اصلاح کنه بمعنی سقوط ماتریالیسم و سکولاریسم و ظهور مجدد دین هست و همچنین برداشتن یک قدم به جلو از سوی بشریت و کاروان بشری هست و نزدیک شدن به ظهور منجی بشر . باید در نظر داشت که شکست و فروپاشی اگر چه قطعی هست اما تدریجی هست و نمیشه زمان قطعی برای اون بیان کرد .دوم اینکه این فروپاشی لزوما به معنی تجزیه کشورها به چندین کشور نیست . در هر صورت این بمعنی پیروزی دین و اسلام هست و ضعف و فروپاشی ماتریالیسم و لیبرالیسم ظهور قدرتهای جدید در جهان از جمله ظهور مجدد و قدرتمند بلوک اسلامی رو در پی داره و نگرانی از حوادث بعد از افول قدرت آمریکا بی مورده.
  7. تا خودمون قوی نباشیم و متکی به خودمون نشیم همیشه احتمال بروز دوباره همچین وضعیتی هست . ما نباید روسها رو سرزنش کنیم باید منافقین و خودفروختگان داخلی و بعضی ساده لوحان داخلی رو سرزنش کنیم و البته پیش از اون نظام های سابق که مسئول ایجاد تدریجی چنین فلاکتی برای ایران هستن در خور ملامت هستند .
  8. rasoolmr

    قذافی دستگیر و کشته شد!

    نفر بعدی دیکتاتور یمن . فکر میکنم الان سعودی ها خیلی وحشت زده باشن خصوصا از نحوه کشته شدن دیکتاتور
  9. [quote] مقاله نويسي هاي شبيه دوران مديرمسوولي شان در كيهان [/quote] شما اصلا حرف زدن بلدی که درباره دیگران نظر میدی ؟؟؟؟
  10. اگه واقعا چنین اعترافاتی حقیقت داشته باشه انتشارش یه زلزله در منطقه و جهان بدنبال داره
  11. ساده لوحی از این جهته که شما بخواهید به حکومتی زیاده خواه و توطئه گر و دشمن بهانه جو اعتماد کنید و حتی حسن نیت نشون بدید که اونها هم این عمل شما رو به پای ضعف شما گذاشته و خوبی شما رو با رذالت و پستی و بی شرمی پاسخ میدن .
  12. [quote]این پست رو بخونید ایشون بهتر توضیح دادند http://webshahr.org/?p=7476 یکی از چیزهایی که در مورد این گروه هایی که مدعی ظهور قریب الوقوع هستند برای یک فکر نصفه نیمه منطقی مانند من عجیب است این است که در هیچکدام از این ادعاهایشان چیزی از شرایط سیاسی قدرتهای بزرگ در آستانه ظهور نگفته اند. واقعیتش در مسایل دینی نه متخصص هستم و نه ادعایی دارم و نه دیندار هستم. اما جدای از اینکه در همه این سایتهای مدعی ظهور قریب الوقوع از بحران در خاورمیانه در آستانه ظهور و شرایط سخت اقتصادی دنیا نام میبرند و تمثیلهای فراوانی هم به افراد نسبت می دهند اما یک نکته جالب توجه است و اینکه قدرتهای بزرگ در چه شرایطی خواهند بود؟ بالاخره همه این قدرتها مخالف عدالت خواهند بود. در این که شکی نیست؟ پس وضعیت آنها در آن شرایط چیست؟ 1-آیا با هم درگیر شده اند و همدیگر را تضعیف کرده اند؟ مگر تا به حال جنگی بین ابر قدرتها در تاریخ بوده است که مابقی دنیا در آن درگیر نشده باشند؟ پس این گزینه خیلی منطقی نیست. ضمن اینکه اگر درگیری واقعی رخ دهد که با سلاحهای هسته ای کل دنیا نابود خواهد شد! 2-آیا در اثر یک بیماری همه گیر و یا حادثه طبیعی تضعیف شده اند؟ دامنه جغرافیایی قدرتهای بزرگ در کل جهان است و همگی با هم قابل نابودی نیستند مگر اینکه کشورهای میانه آنها مانند خاورمیانه هم در طی حوادث طبیعی نابود شوند. در مورد بیماریهای همه گیر هم همین است. اکنون دیگر فاصله کشورها در دورترین شرایط با هواپیما چند ساعت است و این فرض هم منطقی نیست زیرا همه دنیا درگیر آن میشود. مانند ماجرای سارس و آنفلوانزای خوکی. 3-آیا در اثر بحران اقتصادی نابود شده اند؟ اگر چنین باشد که اقتصادهایی مانند ایران که وابسته به خرید نفت و واردات فناوری و کالا هستند که در آن موقع وضعشان صد بار بدتر است! 4-اگر فرضی غیر از نابودی و تضعیف قدرتهای بزرگ داشته باشیم پس کدام کشور اسلامی که خودش هم در زمینه دین و عدالت و …مشکلدار نباشد آنقدر قدرتمند میتواند باشد که در برابر آنها بایستد؟[/quote] اینکه کسی برای ظهور وقت تعیین کند قطعا دروغگوست و در روایات داریم که هر کسی را که چنین ادعایی کرد تکذیب کنید . اینکه شرایط عصر ظهور چگونه است در روایات ما توصیفات خوبی در این باره وارد شده است مثل فراگیر شدن ظلم و فساد در عالم نا امید شدن بشر از اصلاح و نجات بشر و تمسک عمومی بشر به دعا و درخواست هدایت عمومی بشر از خدا برای ظهور مصلح آخرالزمان رسیدن جمعیت مومنان به اندازه ای که در صورت آمدن حضرت بتوانند او را یاری کنند . چرا که پیروزی آخرین توسط مومنین و با هدایت حضرت است آشکار شدن علائم آخرالزمان از قبیل ظهور سفیانی ، سید یمانی ، قتل نفس زکیه بین رکن و مقام ، صیحه آسمانی و... انتشار علم دین از قم بگونه ای که این علم به همه بشر برسد و حق و باطل آشکارا از هم جدا شود بگونه ای که هر کسی که در جبهه کفر باشد میداند که در طرف باطل قرار دارد و مومنین هم میدانن که برحق هستند و لذا قیامشان برای یاری از حق است . در اینجا خدا توسط علما بر همه اهل بشر اتمام حجت کرده و حق را به همه شناسانده است و دیگر عذری برای کسی باقی نخواهد ماند . از آنجا که بشر دارای فطرت است و فطرت بشر حق را تایید میکند لذا اکثر اهل زمین با هر دین و مرامی در هنگامه ظهور حق را شناخته و در صورت قیام اهل حق در جبهه حق قرار خواهند گرفت . با ظهور حضرت امام زمان (عج) ،حضرت عیسی (ع) نیز ظهور خواهند کرد و برحقانیت امام شهادت خواهند داد و پشت سر حضرت نماز خواهد خواند و در این هنگام پیروان عیسی (ع) به تاسی از حضرت عیسی (ع) امام زمان (عج) را تایید کرده و تصدیق خواهند کرد و به حضرت ایمان خواهند آورد (مسیحیت در حال حاضر دین اول دنیا به لحاظ تعداد پیروان است ). با پیشرفت علوم سلاح ها کارایی مخرب خودشان را از دست خواهند داد و قدرت در جهان متوازن خواهد شد . در دعاها میخوانیم که خدا پیامبر (ص) را با ایجاد ترس و رعب در دل دشمن یاری کرد و بر دشمنانش پیروز ساخت و بعلاوه ملائکه مقرب الهی مانند جبرائیل و میکائیل و بعلاوه تعدادی از ملائکه با پرچمهای مشخض برای نصرت حضرت فرستاد (و نصرته بالرعب و حففته بجبرائیل و میکائیل و المسومین من ملائکتک) . همین ملائکه را خدا برای یاری و نصرت امام زمان (عج) خواهد فرستاد و بعلاوه کاراترین سلاح که همان ایجاد ترس و وحشت از حضرت و یارانش است را نیز همراه حضرت خواهد کرد . (دشمنی که ترس تمام وجودش را فراگرفته است حتی بدون درگیری هم تسلیم می شود چه برسد به آغاز دزگیری . بدون شک هیچ سلاحی که مخربتر از ترس باشد قابل تصور نیست) . با ظهور حضرت و بیان دین و مذهب حق اختلافات میان مسلمین از قبیل اختلاف شیعه و سنی پایان خواهد یافت و جمعیت مسلمین همگی در تحت فرمان حضرت متحد خواهند بود . البته برخی از علمای معاند و برخی مسلمانان با حضرت دشمنی خواهند کرد که بدست حضرت و یارانش نابود میشوند . با ظهور حضرت و آشکار شدن حق دانشمندان اهل حق و طرفدار حق و دانششان در خدمت مومنین خواهد بود . در صورت بوجود آمدن بیماریها و بلایا ی ناشناخته با توجه به علم الهی حضرت و هدایت مومنین ،اهل حق از این بلایا در امان خواهند بود . بنابراین اگر حضرت ظهور کنند پیروزی حضرت سخت و طولانی نخواهد بود ودر کمترین زمان اتفاق خواهد افتاد (در روایات آمده که نبرد حضرت با اهل باطل در نهایت حدود 6 ماه خواهد بود )
  13. اگه هر روز یه ادعایی بکنن شما تا کی میتونید رزمایش برگزار کنید ؟ واکنش متوازن ایران در برابر ایراد اتهام به ایران و تهدید ما به تحریم آیا برگزاری زرمایشه ؟ تا زمانی که کشور رو تهدید نظامی نکنن و این تهدید جدی نباشه و مقدماتش رو هم آماده نکنن (برای نشون دادن جدی بودن تهدیدات ) واکنش ما نمیتونه برگزاری رزمایش باشه . البته باید همیشه برای مقابله با هر سناریو و اقدام غافلگیرانه دشمن آماده بود و برنامه داشت . جواب تهدید تهدیده . جواب آمادگی برای حمله ، آمادگی متقابل و برگزاری زرمایش برای نشون دادن قدرت و پشیمون کردن دشمنه ، جواب حمله رسانه ای دفاع رسانه ای و سپس حمله متقابل رسانه ایه ، جواب حملات سیاسی دفاع دیپلماتیک و رایزنی و روشنگری و تهاجم سیاسیه ، جواب عملیات فریب ، هوشیاری و همبستگی و روشنگریه و .....
  14. [quote]البته باید حرکات دقیق، هوشمندانه و حساب شده باشه. همانطور که قبلا اشاره کردم سناریو انقدر مضحکه که به نظرم ایالات متحده بیشتر روی اشتباهات تاکتیکی ایران در پاسخ به این سناریو حساب کرده تا خود سناریو.[/quote] احسنت . کاملا درسته
  15. [quote]به نظرم این طراحی مشترک عربستان و امریکا هستش! [/quote] درسته . مسولین ایران هم تا حالا سگ محل کردنشون و تا مستندات قابل توجه ارایه نکنن بعید میدونم از این موضعشون تکون بخورن و اهمیتی به جنجال بدن .تا ببینیم بعد چی میشه . اونها باید مستنداتی ارایه بدن که بلحاظ حقوقی بتونه قابل دفاع باشه وگرنه این بازی در نهایت هر چی کش پیدا کنه بیشتر براشون گرون تموم میشه و در نهایت ماجرا بدگمانی و سوء ظن افکار عمومی و سیاستموداران جهان رو بدنبال خواهد داشت . هرچند که در ابتدا دارن یکه تازی میکنن ولی ما نمیتونیم همیشه هر سناریوی مضحکی رو قبول کرده و خودمون رو وادار به پاسخگویی کنیم که خود به خود اتهامات بی پایه رو در مورد ما در افکار عمومی موجه و ثابت شده نشون میده و حاکی از جا زدن و نگرانی مسولین ماست . اگه ما بخواهیم پاسخ بدیم از این به بعد مجبور میشیم به ادعاهای بی نهایت و بی دلیل و لاینقطع اونها جواب پس بدیم و بعدش در هر مورد تاوان هم بدیم . پس بزار حالا که ادعایی کردن زحمت اثباتش رو هم خودشون بکشن .
  16. [quote]باید در مدت کوتاهی سنگین ترین و بزرگترین مانور نظامی بعد از انقلاب را طرح ریزی و اجرا کنیم که همان طرح بهترین دفاع حمله است ! مثلا رزمایشی با شرکت هر چهار نیروی هوایی و هوا فضا و زمینی و دریایی سپاه و ارتش که دهن همه را آسفالت کند ! در این بین هم با دو سه تا رونمایی جدید و دلهره آور برای غرب اوضاع به حالت عادی بر می گردد! انشاالله[/quote] فعلا که رویکرد امام خامنه ای و سایر مسولین ، سگ محل کردن اونهاست و پاسخ ندادن و وارد نشدن و اهمیت ندادن به جنجالهای بی پایه و بازی نکردن در زمین و نقشه دشمنه . شما نمیتونید با وارد شدن در نقشه و بازی دشمن و مهم دانستن ادعاهای بی پایه ای که در هر زمان و مکان دیگه و به تعداد بی نهایت قابل تکراره هم تایید ضمنی اتهام رو بکنید و دشمن رو در بزحمت انداختن و جدی گرفتن هر نوع سخن و نمایشنامه مسخره و مضحک شاد و امید وار کنید و هم اینکه تا بی نهایت رزمایش و رونمایی داشته باشید و محکومیت جهانی در اثر اون رو پذیرا بشید . اونها اتهامات مسخره ای زدن پس بیاد بتونن اثباتش کنن و زحمتش گردن خودشونه و بدنامی بعدیش و بی اعتمادی افکار عمومی جهانیش هم مال خودشونه . فقط کمی صبر و حوصله و متانت و رفتار عاقلانه لازمه تا از طرح همچین نمایشی پشیمون و درمانده بشن و دیگه نتونن تکرار کنن . در رابطه با سخنان کسینجر باید گفت که اونها فکر میکنن که این سپر موشکی یک برگ برنده در دست اونهاست که میتونه توان بازدارندگی موشکی ما رو کم اثر کنه و در نتیجه ایران در قدرت مقاومت خودش دچار تردید میشه و برای جلوگیری از حمله غرب و خسارات غیر قابل جبران مجبور میشه به پای میز مذاکره برگرده و امتیاز بده و به خواسته غرب در نهایت تن بده .
  17. [quote]باز هم عده ای بچه های ! ترقه بازمون فرصتی پیدا کردن که به نیروهای نظامی و انتظامی توهین کنن. آخه شمائیکه شکم پر و تن لش جلوی کامپیوتر نشستی و از دور فرمان لنگش کن میدی در حدی نیستی که از سپاه بازجویی کنی که چرا چرا ...... شعور این رو هم ندیدم که مودبانه سوال کرده باشی و خواستار روشن شدن مطلب باشی. [/quote] کاملا موافقم
  18. [quote]نمی دونم کی صحبتای دیشب امام رو گوش کرد ولی خیلی بو دار بود ایشون خیلی به مسئله اماده بودن در برابر تجاوز دشمن در هر زمان و غفلت های بنی صدر ورفقا... اشاره می کرد و می گفت این درس تاریخ به ماست هرچند که ایشون در جمع نیرو های نظامی گفتند که اینم یه پروژه ی ایران هراسی دیگه که شکست می خورد . الله اعلم[/quote] صحبت های امام خامنه ای کلی بود یعنی همیشه باید هشیار بود و توطئه ها رو جدی گرفت خصوصا زمانیکه دشمن علائم واضحی در سوء نیت از خودش نشون داده باشه و اشاره به زمان خاصی مثلا زمان فعلی نداره
  19. [quote]مساله هسته ای ایران و حمایتش از بشار اسد هم همین طور...[/quote] این مسائل منطقا نمیتونه با مسئله فعلی در اذهان ارتباط برقرار کنه و ذهن نمیتونه اونها رو کنار هم بذاره . در هر صورت این مساله نمیتونه باعث ایجاد هیچ جنگی بشه . اگه بخان برای افکار عمومی توضیحش بدن فقط در قالب مسائل جنگ سرد و جاسوسی و نظایر اون و بعد تلافی متقابل قابل بیان هست و بنابراین واکنش متوازن فقط میتونه چیزه در حد محکومیت و یا اقدامات و تحریم های خاص بازدارنده از اینگونه حملات و در نهایت اقدام متقابل هست و نه بیشتر . چرا که بهانه های منطقی برای ورود یک کشور به جنگ مواردی از قبیل به خطر افتادن امنیت بین المللی و یا تمامیت ارضی یک کشور خاص و یا تجاوز به خاک کشور دیگر و اموری از این قبیل هستند و به جهت حساسیت و هزینه های زیاد بعلاوه هزینه های جانی فقط با توجیه و اقناع افکار عمومی به ضرورت جنگ جهت حفظ کشور میتونه صورت بگیره و هیچکدوم از اینها در این مسئله وجود ندارن . خصوصا اینکه کشوری که متهم شده شدیدا اونو رد میکنه و بعلاوه هیچگونه شواهدی که اتهام رو ثابت کنه وجود نداره . حتی شواهد خلاف اتهام رو ثابت میکنه . بنابراین فقط میتونه از جنبه خط و نشون کشیدن و تحت فشار قرار دادن مورد استفاده قرار بگیره . باید در نظر داشت که مواردی اینچنینی قابلیت کش دادن در مدت زمان زیاد و ابهام آفرینی به مدت طولانی رو ندارن و خیلی زود و با گذشت مدت کمی از زمان حقیقت روشن میشه . حتی میشه گفت افکار عمومی بر عکس فکر میکنن یعنی اونو مضحک و غیر قابل باور میدونن و یک سناریو از پیش طراحی شده میدونن . با این وجود هرگونه جنگ افروزی با این قبیل بهانه ها غیر ممکنه . دولت اوباما با وقایع اخیر وال استریت بشدت تحت فشاره و ناکارآمد جلوه میکنه و هیچ حرفی برای گفتن نداره بنابراین باید حرفی برای گفتن و پرت کردن حواس مخاطبین از پاسخگویی دولت داشته باشه که اینجوری اونو درست کردن ولی خیلی ناشیانه جوری که قابل باور برای مخاطب نیست .
  20. ولی عراق با حمله و تجاوز به خاک کویت هرگونه اتهام جنایت و دروغی رو باور پذیر کرده بود .
  21. یه نکته ای که هست اینه که در اتهامات اومده : "تلاش برای ترور سفیر عربستان و بمب گذاری در سفارت اسرائیل " تا حالا هم مقامات آمریکایی و هم مقامات عربستانی مواضعی داشتن اما هیچ خبری از اسرائیلی ها نیست و اونها تا حالا هیچ واکنشی نشون ندادن و خودشونو به هیچ عنوان درگیر نکردن . حتی هیچ اقدام و حرفی که حاکی از قبول سناریو باشه نداشتن و کاملا خودشونو کنار کشیده . بنظرتون چرا ؟؟؟ در حالیکه عربستان واکنش شدیدی داشته . نکته بعدی اینه که عربستان همیشه مواضعی محافظه کارانه و محطاطانه همراه با ظرافت سیاسی داشته چرا اینبار این روش خودشو کنار گذاشته و مستقیما ایرانو متهم میکنه و موضعگیری مستقیم و یکجانبه و با این حجم و شدت از خودش نشون میده حتی در قضایایی مثل بمب گذاریها و... که ایران متهم بوده عربستان از موضعگیری صریح خودداری کرده و همیشه با احتیاط و موذیانه عمل کرده اما چرا اینبار با این شدت و صراحت وارد قضیه شده و همه راه ها و پل های پشت سرشو داره خراب میکنه جوریکه بعدها ناچار به جبران و عذرخواهی و امتیاز دهی بشه ؟؟؟؟ این کار عربستان نوعی اعلان جنگ به ایرانه و نشون میده که امیدی به آینده روابط مثل گذشته نداره و از وضعیت خودش و ایران خشمگین و عصبانیه و میخاد ایران رو با قدرتی بزرگ روبرو کنه و انتقام بگیره . امیدواره که بتونه بوسیله قدرت دیگه مثلا شر ایرانو از سر خودش باز کنه و از سر راه برداره . جنجال و عصبانیت مصنوعی که عربستان از خودش نشون داده ،نشون میده امیدواره که مقامات تصمیم ساز و مجری آمریکا اقدامات شدیدی علیه ایران انجام بدن ولی هر چی زمان بگذره گند قضیه بیشتر بالا میاد و اصولا بقدری سناریو مضحک هست که کسی اونو باور نکرده و ناظران به شوخی و طنز به اون نگاه کردن . اینکه سفیر روسیه بگه این قضیه خیلی عجیب و غریبه از صد تا فحش برای آمریکایی ها بدتره . اما تا حالا اسرائیل خودشو وارد این بازی مضحک نکرده و باصطلاح رفتاری حرفه ای از خودش نشون داده . و نکته بعدی اینه که آمریکایی ها یه جورایی ما رو در قضایای وال استریت مقصر میدونن چه جوریش رو نمیدونم ولی فکر میکنن ایران داره سالهای قبل رو تلافی میکنه . قضیه اینه که ول کن تا ول کنم !!!!!!!!!!!
  22. کار احمقانه و پر هزینه و بی فایده ایه . و بلاهت طراحان و مجریانش رو به همه حتی مردم خود آمریکا نشون میده . مثل یه دام میمونه که برای آمریکایی ها پهن شده باشه تا ایران . تعجب میکنم که اونا هم که در نهایت هیچ استفاده ای منطقا نمیتونن از این ماجرا داشته باشن چرا اینجوری خودشونو مضحکه کردن ؟ اگر هم سناریو میخان بنویسن در تعجبم که آدمهای شیطان صفت و کهنه کاری مثل آمریکایی ها چطور سناریوئی به این ضعیفی و مضحک ساختن که باور و پذیریشش خیلی سخته ؟؟؟!!! کنار هم قرار دادن سفارت عربستان و اسرائیل خیلی تعجب برانگیزه و در اذهان مسلمونها و منطقه وجهه عربستان رو بشدت تخریب میکنه .و حضور و دخالت عربستان رو در هر جایی به مثابه حضور و دخالت صهیونیست ها نشون خواهد داد و به ذهن ها تداعی میکنه و هر گونه اقدامی علیه عربستان و همپیمانانش رو در ذهن مردم منطقه موجه خواهد کرد. مثل چوپان دروغگو کارش در نهایت به ضررش تموم میشه و در آینده توان پذیرش و حمل بر صحت هر گونه ادعایی که از جانب اونا و بر علیه ما باشه رو منتفی میکنه .
  23. [quote]اولتيماتوم ندادند -- همشون رو كشتند و ما بقي به خاك عراق پناه بردند ... [/quote] میشه توضیح بدید . مطلب بالا که صحبت از اولتیماتوم و فرصت فرار بود
  24. یک سوال : چرا میگه در پاکستان کودتا میشه ؟ ارتباطش چیه