whiteghost

Members
  • تعداد محتوا

    21
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های whiteghost

  1. سی‌بی‌ان مدعی شد که ایران در حال گسترش پایگاه‌های نظامی خود در آمریکای جنوبی به منظور حمله به آمریکا و نابودسازی این کشور است. شبکه خبری سی‌بی‌ان وابسته به افراط‌گرایان مسیحی آمریکا، طی گزارشی مدعی شد «رهبران ایران هشدار داده‌اند پس از يكسره كردن كار اسرائیل، به سراغ آمریکا خواهند آمد» و از همین رو، «جمهوری اسلامی ايران فعلاً در نیم‌کره غربی در حال آماده‌سازي زمینه برای انجام اين مأموریت است.» این شبکه افراطی که قبلاً نیز علیه مسلمانان به ویژه شیعیان دست به خبرپراکنی‌های کذب و تهدیدی بزرگ نشان دادن شیعیان به ویژه ایران برای آمریکا زده بود، این بار مدعی شده است که «ایران برنامه‌هايی برای ساخت یک پایگاه موشکی در ونزوئلا دارد.» سی‌بی‌ان طبق روال‌های قبلی خود با تروریست خواندن حزب‌الله،‌ و با ارائه اتهامی که بیشتر لایق مقامات آمریکایی است، این سازمان را دخیل در قاچاق مواد مخدر به مکزیک دانسته و اعلام می‌دارد: «حزب‌الله با کارتل‌های مواد مخدر مکزیک در امتداد مرز قابل نفوذ جنوب آمریکا ارتباط برقرار كرده است.» این شبکه به نقل از خوزه کاردناس، از مقامات دولت اسبق بوش و مجریان کنونی طرح چشم‌انداز آمریکا، می‌افزاید: «حزب‌الله از سال‌های قبل در قاچاق مواد مخدر در نیم‌کره غربی دخالت داشته است. اما این تجارت چنان پرسود بوده که آنها تصميم گرفته‌اند تا از هر فرصتي براي گسترش آن استفاده نمايند.» بر اساس ادعاهای سی‌بی‌ان، ایران در آمریکای جنوبی دست به جذب نیرو برای حزب‌الله و ارسال آنها به قم برای آموزش زده و سپس آنها را برای انجام مأموریت مجدداً به منطقه اعزام می‌دارد. کاردناس در گفتگو با سي‌بي‌ان گفت: «یک مسير مشخص وجود دارد. وقتي كه كسي براي آنها بسیار جذاب باشد، وي را براي آموزش علوم دینی به ایران اعزام مي‌كنند. اين افراد براي تحصيل علوم ديني از آمریکای لاتین، به شهر مقدس قم در ايران فرستاده شده، و پس از بازگشت اين آموزه‌ها را در جوامع محلی منتشر مي‌نمايند.» سی‌بی‌ان در نهایت هدف ایران از انجام کارهای مختلف در آمریکای لاتین را این چنین بیان می‌دارد: «ایران يك هدف ساده را تعقيب می‌کند: ايجاد شبکه‌اي در منطقه که بتواند در صورت لزوم به طور مستقیم به آمریکا ضربه بزند.» [url=http://www.mashreghnews.ir/fa/news/86286/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%AA]منبع[/url]
  2. پایگاه خبری الجزیره در گزارشی به فرود آمدن یک هواپیمای بدون سرنشین فوق پیشرفته آمریکایی در ایران از نوع آر کیو 170 اشاره کرده و نوشت که گویا نتایج این اقدام برای تهران سرنوشت ساز بوده است، بویژه بعد از اینکه آمریکایی ها ابتدا اظهارات ضد و نقیضی در مورد این هواپیما مطرح کرده و بعد آن را تأیید کردند و بعد از ایران درخواست رسمی کردند تا آن را بازگرداند. بر اساس اين گزارش، اين پهپاد که مطالب زیادی در مورد ویژگی های آن بیان شده، گران ترین هواپیمای جاسوسی آمریکاست و تنها برای جاسوسی از مناطق حساس استفاده می شود و قیمتش بالغ بر شش میلیون دلار است و علاوه بر اين، توان گریز از رادار را دارد و می تواند بدون شناخته شدن تا عمق خاک کشورها نفوذ کند. این هواپیما همچنین از سامانه انفجار خودکار در صورت ایجاد اختلال در سامانه کنترل از راه دور خود برخوردار است؛ با پیشرفته ترین دوربین ها مجهز شده و دستگاه های حسگر از راه دوري نیز دارد که می تواند با استنشاق هوا جزئیات شیمیایی در مورد هر آزمایش هسته ای احتمالی انجام شده بر روی زمین را نیز مشخص کند. الجزیره در این گزارش فرود این هواپیما را خسارتی بزرگ برای آمریکا و دستاوردی بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران اعلام و تأکید کرده که ایرانی ها اعلام کرده اند که این هواپیما را به آمریکا باز نخواهند گرداند. الجزیره تأکید می کند که این شکست جاسوسی آمریکا در ایران بعد از اعلام حزب الله در زمینه کشف شبکه جاسوسی وابسته به سازمان سیا در لبنان است. حزب الله، همچنین سفارت آمریکا در لبنان را نیز متهم به جاسوسی برای این کشور کرده است. این در حالی است که اختلال در ارتباط این پهپاد می تواند در جاهای دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد، درست مانند حزب الله که بتازگي موفق شده در فعالیت هواپیماهای جاسوسی اسرائیلی اختلال ایجاد کند و پخش مستقیم آنها را رصد کند. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/85404/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7[/code]
  3. پس از نصب سپر آهنی در جنوب اسرائیل در ماه نوامبر گذشته، مقامات اسرائیلی افتخار کردند که توانستند در بعدهای امنیتی و سیاسی به اهداف خود برسند و دیگر موشک‌های مقاومت که با موشک‌های ابتدایی‌شان جنوب اسرائیل را موشک‌باران می‌کردند، نمی‌توانند مزاحمتی برای آنها ایجاد کنند. موشک‌هایی که عمدتا در نوار غزه ساخته می‌شوند و فلسطینیان بدون کمک خارجی خود به ساخت آن مبادرت می‌ورزند. اما این خوشی زیاد دوام نیاورد. درگیری‌های اخیری که میان دو طرف صورت گرفت، ثابت کرد که اسرائیلی‌ها چندان هم نمی‌توانند امیدی به مثمر ثمر بودن سپر آهنی داشته باشند. دولت اسرائیل که مبالغ هنگفتی برای ساخت و استقرار این سپر صرف کرده است اکنون می‌بیند که پول‌هایش را دور ریخته است. سپر آهنی هیچ کاری برای مردم اسرائیل نمی‌تواند انجام دهد. مقام‌های اسرائیلی هفته گذشته اعتراف کردند که توان مقابله با موشک‌های مردم فلسطین را ندارند. تلاویو حرکت جهاد اسلامی را متهم کرد که از موشک‌های گراد علیه اسرائیل استفاده کرده است. به گزارش روزنامه القدس العربی، چاپ لندن، یوسی میلمان، تحلیلگر مسائل استراتژیک و امنیتی که فعالیت تنگاتنگی با موساد دارد در تحلیلی در این باره در روزنامه هاآرتص نوشته است: از 30 موشکی که هفته گذشته از نوار غزه به سمت اسرائیل شلیک شد سپر آهنین تنها توانست جلوی اصابت چهار یا پنج موشک را بگیرد. وی همچنین می‌نویسد: این نشان می‌دهد که تا چه اندازه سپر آهنین ضعیف عمل کرده است. ما سپرها را در شهر رحوفوت نصب کرده بودیم در حالی که این سپر موشک‌هایی که به اسدود اصابت کردند را نتوانست مهار کند. سپر آهنین به دلیل نامناسب بودن وضعیت هوا نتوانسته موشک‌های شلیک شده را ردیابی کند. مضافا بر آن موشک‌های گرادی که شلیک شدند از استحکامات خوبی برخوردار بودند و پرتاب آنها نیز به کمک سامانیه‌هایی با تکنولوژی پیشرفته‌ صورت گرفته است. بنابر این رادارها و دستگاه‌های ردیابی نمی‌توانند عملکرد لازم را داشته باشند و انتشار سپر آهنی نیز نمی‌تواند مطالبات را بر آورده کند. این نشان می‌دهد که ما فقط خاک در چشم مردم اسرائیل ریخته‌ایم. 30 موشک به اسرائیل شلیک شده و سپر آهنین که این همه برای آن تبلیغ شده تنها چهار تا پنج تای آنها را توانسته است مهار کند. این نشان می‌دهد که تنها 15 درصد نیازهای امنیتی اسرائیل توسط سپر آهنین تامین می‌شود. تناقض‌های بسیاری میان آن‌چه وزارت امنیت اسرائیل و مجموعه تولیدات صنعت نظامی رافائیل و مدیر آن یوسی دروکر، می‌گویند، مشاهده می‌شود. آنها صحبت از تامین امنیت کامل می‌زدند در حالی که این سامانه کمتر از 15 درصد امنیت لازم برای مردم اسرائیل را تامین می‌کند. میلمن در ادامه می‌افزاید: ما خیال کرده‌ایم که فلسطینیان حماس و جهاد اسلامی افراد بی‌دست و پا ساده‌ای هستند که می‌توانیم به راحتی آنها را به انقیاد خود در آوریم در حالی که به هیچ وجه این گونه نیست. آنها از مهندسان ایرانی که از خبرگی بسیاری در ساخت موشک‌های پیشرفته برخوردارند، کمک می‌گیرند و آنها نیز به طور کامل توانسته‌اند مشکلات فنی سپر آهنین را کشف کنند و موشک‌هایی بسازند که بتوانند از این نقاط ضعف بهره ببرند. میلمن در ادامه مهندسان صنایع نظامی اسرائیل را به دروغ پراکنی و توهم متهم می‌کند و می‌نویسد: مهندسان سامانه‌های موشکی موسوم به تمیر می‌گویند که توانسته‌اند در مدت زمان کم سامانه دفاعی پیشرفته‌ای بسازند، آنها با بزرگ‌نمایی در امکانات سپر دفاعی آهنین توقعات را بالا بردند در حالی که این سپر فقط به درد مناطق هم‌مرز با غزه مثل موشافیم نهایتا سدیروت می‌خورد و در دیگر شهرهایی که کمی از این فاصله دورتر هستند کارایی ندارد. بنابر این نمی‌توان چندان به امکانات سپر دفاع موشکی دل خوش کرد. چرا که این سپر تنها می‌تواند بخش بسیار کوچکی از امنیت اسرائیل را تامین کند. حالا پرسشی که مطرح می‌شود این است که در حالی که این سپر از پس موشک‌های گراد بر نمی‌آید اسرائیل چگونه می‌تواند در برابر موشک‌های پیشرفته‌تری چون شهاب‌های ایرانی که بسیار از موشک‌های حیتس دو و سه ساخت اسرائیل که تلاویو این همه به آنها می‌بالد، پیشرفته‌تر هستند، بر آید؟ دوشنبه 16 آبان 1390 [url=http://irdiplomacy.ir/fa/news/58/bodyView/17663/%D9%87%D8%A7%D8%A2%D8%B1%D8%AA%D8%B5]منبع[/url]
  4. حالا چرا سجيل از عاشورا با كلاهك خوشه اي خيلي راحت تر مي تونيم استفاده كنيم
  5. خواب خدا رو شكر كه تو اين حوزه يك حركت شد ايكاش مي شد از كساني كه به اين حوزه علاقه دارند عضو گيري مي شد و آموزششون مي دادند
  6. با تشكر از رزمنده هاي چچن (كه صد البته تروريست نيستند) چيزي داري؟
  7. كسي آماري از تعدادشون داره؟ اگر يادم باشه 2 تاشون تو سانحه از بين رفتند [/quote]ساخت هواپیما هم با یه ربات خیلی فرق داره ! ربات انسان نما ( برفرض) بیش از یک الی سه کیلومتر در ساعت نمیتونه راه بره تازه اگه بتونه یه ساعت راه بره!پس با ساخت یه ربات نباید فکر کنیم دیگه به قله کوه علم رسیدیم! ساخت هواپیما نیازمند بسیاری از علوم هست ( مثل متالوژی و الکترونیک و ....) که البته ما پیشرفت های خوبی هم داشتیم و در ضمن وزیر محترم دفاع هم خبر از ساخت هواپیما دادن و همچنین خبرهایی هم از ساخت موتور توربوفن رسیده! طراحی و ساخت یه هواپیمای جنگی تو وضعیت معمولی زمان بره وحالا چه برسه به وضعیتی که از جانب کشورهای صاحب علم و تکنولوژی تحریم باشی ! ما الان نیازمند هواپیمای رهگیر و ضربتی هستیم ولی آیا کسی به ما رادار و موتور میده و تو طراحیه بدنه کمکمون میکنه؟ قریب به یقین نه! پس باید خودمون تقریبا تمام قطعات هواپیما رو طراحی کنیم و بسازیم!که البته طراحیشون هم زمان بره و ممکنه چندین بار یه قطعه رو از اول طراحی کنن ! چون که ما تجربه روسیه و فرانسه و آمریکا رو نداریم( بیش از 50 سال تجربه و شکست و پیروزی در طرح ها)! ولی نکته مهم اینه که نباید نا امید بشیم و چون چیزی نمیبینم و خبری نداریم بگیم که مسئولین هیچ کاری نمیکنن! ممکنه تا حالا یه هواپیما طراحی کرده باشن و حتی ساخته باشن ولی شاید شرایط ایجاب نکنه تا وقتی که صد درصد بتونیم اونو به تعداد زیاد بسازیم برای عموم نشونش بدن ! به نظرم طرح های بسیار مهم باید کاملا مخفیانه پیگیری بشن در غیر این صورت شاید جان دانشمندان به خطر بیفته ! خرید تجهیزات نظامی از کشورهای دیگه (اگه نتونیم بسازیم) خیانت نیست و مسئله به این سادگی نیست بلکه اگه نیاز داشته باشیم و نتونیم بسازیم و یا ساختنش طول بکشه و نریم بخریم خیانت محسوب میشه! چون در قدرت نظامی کشور ضعفی به وجود اومده که اگه این ضعف برطرف نشه ممکنه به نظام اسلامی و مردم و امکانات کشور ضرر سنگینی بخوره ! مثالش هم همین اس 300 هست! اول رفتن از روسیه خریدن و احتمالا همزمان هم مشابه این سیستمو طراحی کردن ( باور 373 ) ! توجه داشته باشید به این نکته که با ساخت نمونه اولیه یه محصول نظامی دیگه همه چیز تموم نشده و هنوز زمان لازمه تا این محصول تولید انبوه بشه و بتونه نیازهای کشور رو برآورده کنه![/quote] به نظر من تحليل درستي بود
  8. ويروس استاكس‌نت به عنوان نخستين عمليات ويژه سايبري در بعد جنگ علیه ايران از سوي غرب طراحي شده بود كه البته هيچ تاثيري بر اراده ايران در ادامه برنامه هسته‌ای نگذاشت. ويروس اسرائيلي- آمريكاييِ استاكس‌نت در شرايطي طراحي شد كه ايران توانسته بود با وجود سنگين‌ترين تحريم ها، پيشرفت‌هاي عظيمي در برنامه هسته‌اي خود بردارد و هيچ خللي در اراده ملت ايران وارد نشود، اين ويروس بايد آرزوي آمريكا و اسرائيل، يعني توقف برنامه هسته اي ايران را محقق مي كرد. مطابق قواعد نظامي هنگامي كه عمليات متعارف نظامي تبعات منفي دارد، عمليات ويژه طراحي مي شود و ويروس استاكس نت به عنوان يك عمليات ويژه سايبري غرب را با حداقل تبعات منفي به اهداف تخريبي در حدود يكهزار سانتريفيوژ رساند و به ملت ايران ثابت كرد كه حمله سايبري دقيقا همان حمله نظامي است كه در فضاي سايبر رخ داده و ايران را در شرايط جنگي قرار داده است. با وجود اين تخريب ها، مهمترين هدف شكستن اراده ايران در ادامه برنامه هسته اي اش بود كه البته با پايداري ملت به اعتراف ستاد مشترك ارتش آمريكا، شكست خورد. نشريه ستاد مشترك ارتش آمريكا در مقاله‌ای با عنوان "استاکس‌نت و استراتژی: عملیات ویژه در فضای سایبری"، علاوه بر اینکه از استاکس نت به عنوان یک شکست استراتژیک یاد می‌کند، به بیان برخی ادعاها پرداخته و نهایتا جسورانه به داشتن برنامه حمله مجدد، اعتراف می‌کند. در این مقاله آمده است: قدرت سایبری از بدو پیدایش خود، چالشی برای استراتژیست ها ایجاد کرده است و از زمان انتشار خبر حمله بدافزار استاکس‌نت به سایت‌های اتمی ایران سوالات درباره این قدرت جدی تر شده اند. در حال حاضر تفاسیری که مطرح می شوند، عمدتا تلاشی هستند برای ایجاد یک ساختار برای تفکر درباره استاکس‌نت و قدرت سایبری به صورتی عام تر. استاکس‌نت معادل دیجیتالی موشک های "شلیک کن و فراموش کن" تلقی می شود و این نگرانی را ایجاد کرده است که جنگ سایبری ممکن است منجر به نتایج فاجعه باری در قرن بیست و یکم ـ قرن شبکه‌ای شده پیچده ـ شود که جنگ اتمی ابرقدرتی قرن بیستم می توانست ایجاد کند. مفیدترین راه برای تفکر درباره استاکس‌نت، تلقی آن به عنوان یک عملیات ویژه در فضای سایبری است. ضعف و قدرت استاکس‌نت با ضعف و قدرت عملیات ویژه مرتبط است. هرچند ممکن است بتوان استاکس‌نت را یک موفقیت تاکتیکی به حساب آورد، اما این بدافزار یک شکست استراتژیک است؛ زیرا این بدافزار حکم یک هدف پیشروانه را دارد و ذهن را برای اینکه حمله سایبری را یک ابزار استراتژیک و سیاست گذارانه تلقی کند، آماده می سازد. این نشریه در خصوص قدرت سایبری و استاکس نت می‌نویسد: در طول یک دهه گذشته، قدرت سایبری با سرعتی ثابت رو به رشد بوده است، اما در اغلب مواقع، ظاهرا فقط ابزار کار محدودی در اختیار استراتژیست ها قرار داده است. "دنی استید" در این باره می نویسد که این قدرت می تواند به عنوان ابزاری بالقوه برای کارهای اطلاعاتی مورد استفاده قرار گیرد و دامنه و سرعتی را که اطلاعات جمع آوری می شوند، تحت تاثیر خود قرار دهد. دوم اینکه، قدرت سایبری تا حد زیادی بهره برداری از قدرت سخت ـ شالوده هیمنه نظامی غرب ـ را تسهیل می کند. در مقابل، استفاده سوم از قدرت سایبری نیز می تواند باعث اخلال در شبکه ای شود که شالوده قدرت سخت دشمن را شکل می دهد. چهارم مفهوم بسیار گسترش یافته استفاده سوم است؛ یعنی حمله سایبری مستقیم به زیرساخت ملی که در سال 2007 در استونی و یک سال بعد از آن در گرجستان شاهد آن بودیم. در پایان، این قدرت می تواند با انتشار کلی میزان تلفات و اتفاقات، آن هم با سرعتی فراتر از انتشار اخبار دستاوردهای فنی ـ چه برسد به موفقیت های استراتژیک ـ تاثیر عمیقی بر روحیه ملی به خصوص در داخل کشور بگذارد. دو کارکرد نظامی مهم وجود دارند که استید در تحلیل خود مدعی است قدرت سایبری قادر به انجام دادن آنها نیست. اول اینکه این قدرت نمی تواند مستقیما خسارت فیزیکی نه بر انسان و نه بر محصولات فیزیکی آن بگذارد. دوم اینکه نمی تواند یک مساحت فیزیکی و عینی را تصرف کند. استید در نهایت نتیجه می گیرد که "قدرت سایبری هرگز نمی تواند مانند قدرت فیزیکی محض باعث وحشت و ارعاب شود." این اصل در مورد قدرت سایبری متعارف صادق است. اینها محدودیت های فنی ای هستند که بخش اعظم قدرت سایبری با آنها مواجه است. اگر بخواهیم دقیق صحبت کنیم باید بگوییم که استاکس‌نت نیز با وجود نتایجی که در حمله به تاسیسات غنی سازی اورانیوم نطنز در ایران برجا گذاشت و توانست 1000 دستگاه سانتریفیوژ ایرانی را از کار بیاندازد همچنان با این محدودیت ها مواجه است. در ادامه این مقاله با توصیف استاکس نت به یک عملیات ویژه می‌نویسد: "جیمز کراس"، کارشناس عملیات ویژه، معتقد است که ریشه هر عملیات ویژه موثر به لحاظ استراتژیک درک این مسئله است که چگونه نیروهای عملیات ویژه با تضعیف روحیه و فرسایش مادی همزمان با نیروهای متعارف در یک نبرد گسترده عمل می کنند. او سپس عملیات ویژه را "اقداماتی غیرمتعارفی علیه نقاط ضعف دشمن در قالب یک عملیات مداوم" توصیف می کند که برخی یگان های ویژه انجام می دهند تا عملیات متعارف را فعال کند و یا مشکلات سیاسی- نظامی با ابعادی اقتصادی را در یک سطح عملیاتی یا استراتژیك که رسیدن به آن فقط با نیروهای متعارف غیرممکن یا سخت است، حل کنند. آیا استاکس‌نت شرایط لازم را برای یک عملیات ویژه دارد، البته در قالب دیجیتال؟ یکی از بزرگ ترین مزایای عملیات ویژه این است که آنها نه فقط برای جنگ بلکه برای مرز نامعلوم بین جنگ و صلح انتخاب های مناسب نیستند. قدرت سایبری به خاطر ماهیت خود این عرصه خاص را به خود اختصاص داده است و "ناشناسی در فضای آنلاین" یکی از ویژگی های بارز اینترنت است. علاوه براین، صرف ساخت استاکس‌نت با هدف جلوگیری از متهم ساختن عامل این حمله صورت گرفته است. اما شرط اساسی عملیات ویژه این است که آنها تلاش های متعارف دیگر را گسترش می دهند. عملیات ویژه می تواند به صورت مفید درخدمت کاهش منابعی قرار گیرد که طرف دیگر فاقد آن است یا بدان وابسته است، خواه سخت افزار باشد یا نیروی انسانی. شرایطی که در آن ماده ارزشمندتر از نیروی انسانی است ـ به خاطر کمیابی نسبی آن ـ ممکن است گاهی به خاطر خود آن باشد یا ناشی از غفلت سیاسی، نبود ذاتی منابع یا کمبود ظرفیت صنعتی یا عوامل داخلی دیگر. همچنین ممکن است یک شرایط تحمیلی از طرف بیرون باشد. ایالات متحده آمریکا روشی برای کسب چنین کمبود مادی را در ایالات منتخب خود در طول دوران صلح اتخاذ کرده است، به خصوص اگر بتواند در یک ساختار چندجانبه عمل کند که کارایی آن را اگر به صورت صحیح از سوی طرفین درگیر به کار گرفته شود، افزایش دهد؛ یعنی تحریم ها. برای اینکه هر عامل مرتبط با تعویق برنامه اتمی ایران و این حس که تحریم ها به اندازه کافی موثر نیستند، عملی شوند باید قبل از راه اندازی گسترده سانتریفیوژهای جدید وارد عمل شوند. مشخص است که ابزارهای متعارف برای مقابله با برنامه اتمی ایران کارآمد نیستند. لذا حمله سایبری باید به عنوان یک گزینه متقاعدکننده تر انتخاب شوند. توانایی استاکس‌نت برای تولید و تکثیر خود و گسترش در سراسر سیستم و پنهان نگاه داشتن خود تا زمان فعال شدن نشان می دهد که این بدافزار مخصوص مقابله با تدابیر امنیتی طراحی شده است که برای جلوگیری از حمله متعارف یا غیرمتعارف به برنامه اتمی ایران اتخاذ شده اند. همه این سه ویژگی برای نزدیک شدن و آلوده ساختن رایانه های مربوطه و ضربه زدن به بخشی از سانتریفیوژها در نطنز ضروری بودند. هیچ روش مطمئن دیگری برای استاکس‌نت وجود نداشت. هرچند ایرانی ها اکنون به احتمال قوی همه نشانه های استاکس‌نت را از سیستم های خود پاک کرده اند و ممکن است نقاط ضعف نرم‌افزارها و سیستم های عامل خود را که قبلا مورد حمله این بدافزار قرار گرفتند، شناسایی و رفع کنند، اما همچنین قطعا در برابر حمله احتمالی مشابه حساس شده اند، حمله‌ای که می تواند از طریق شناسایی نقاط ضعف دیگر آنها صورت گیرد. این نشریه با اشاره به اینکه ممکن است استاکس‌نت دیگر نتواند از همان روش هایی که در مورد رایانه های ایران استفاده کرد، استفاده کند، می نویسد: دینامیک ذاتی فضای سایبری در مورد ضعف های سیستم چنان است که اولین حرکت غریزی یک اپراتور این خواهد بود که بلافاصله تلاش کند هر نقطه ضعف کشف شده را رفع کند تا مبادا دیگری از آن استفاده کند و در نهایت اینکه اگر از آن استفاده شود یا نشود، در هر صورت آن را رفع کند و راه هر حمله ای بسته شود. برای کسانی که نگران امنیت ملی هستند این غریزه باید با احساس نیاز به کسب تاثیر سودمند در خدمت استراتژی یا سیاست گذاری تکمیل شود. یکی از نگرانی های اصلی که هنوز از حمله استاکس‌نت وجود دارد، این احتمال است که این حمله می تواند به عنوان نقشه راه برای دیگران جهت اجرای حملات سایبری خود عمل کند که به صورت بالقوه شامل کسانی می شود که با غرب سر ستیز دارند. استاکس‌نت ظاهرا چیز زیادی برای ارائه در قالب توانایی عملی برای بازتولید چنین حمله ای علیه یک تاسیسات دیگر ندارد: آسیب پذیری و ضعف ها الزاما متفاوت خواهند بود و نیت و هدف‌های حمله نیز تفاوت خواهند داشت. چیزی که می توان از استاکس‌نت آموخت، نوعی فلسفه طراحی است و شاید الهام برای نوآوری دیگر برای ایجاد حملات سایبری جدی. نشریه ستاد مشترک ارتش آمریکا در پایان این گونه نتیجه گیری می کند: نیروهای ویژه دارایی‌های نظامی ای هستند که طوری طراحی شده و آموزش دیده اند که اقدامات تاکتیکی انجام بدهند که نتایج استراتژیک فراتر از اندازه آنها داشته باشند و اگر از سوی یگان های متعارف انجام شدند تاثیرات منفی فراوانی بر سیاست گذاری داشته باشند. غرب که نگران این تاثیرات منفی غیرمتناسب است تاکنون از احتمال تقابل نظامی با ایران اکره دارد. روش مطلوب، تلفیقی از تحریم ها و دیپلماسی بوده است. با توجه به تاثیرات کند تحریم ها تاکنون، استفاده از استاکس‌نت برای کاهش ظرفیت فیزیکی نیروگاه های اتمی ایران با سیاست کلی هماهنگ است. هنوز معلوم نیست آیا عوامل استاکس‌نت از موفقیت خود راضی هستند یا ناراضی اند، اما هر دو حالت انگیزه ای برای حملات بیشتر می توانند باشند. یک حمله سایبری دیگر بدون شک می تواند در دست باشد و ایرانی ها مراقب هستند. شوک ـ بهترین هم پیمان عملیات ویژه ـ دیگر در ایران جایی ندارد. بدافزار استاکس‌نت در ساختار تحریم بین المللی در نهایت بر اراده سیاسی ایران برای داشتن یک برنامه اتمی تاثیر نگذاشته است یا توان اتمی ایران را آن‌طور کاهش نداده که به این نتیجه برسد صرف نظر از نیتش قادر به رسیدن به اهداف اتمی خود نیست. یک استاکس‌نت موفق به لحاظ استراتژیک چه شکلی خواهد بود؟ این نوع حمله باید آنقدر مخرب باشد که دست کم یک تاثیر دائمی بر توان ایران بگذارد و این کار را با جلوگیری از دسترسی ایران به مواد اتمی موجود برای برنامه اتمی خود انجام می دهد. چنین موفقیتی امکان پذیر است، زیرا بدافزاری مثل استاکس‌نت یک مزیت قابل توجه بر عملیات ویژه فیزکی دارد: برخلاف افراد واقعی، یک برنامه می تواند همزمان در چند نقطه باشد. باید بتوان با یک ویروس که از مجموعه ای از نقاط آسیب مشترک برای همه اهداف استفاده می کند چندین هدف خاص را مورد حمله قرار داد؛ به عبارت دیگر یک عملیات ویژه را در زمان فشرده کرد تا یک حمله گسترده را به صورت موازی هماهنگ کرد تا اینکه مجموعه اي از ماموریت ها را داشت. استاکس‌نت ممکن است حتی برای این منظور نیز طراحی شده باشد. [url=www.gerdab.ir/files/fa/news/1390/8/23/17371_251.pdf]برای دریافت سند اینجا کلیک کنید.[/url] [url=http://www.gerdab.ir/fa/news/8207/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%83%D8%B3%E2%80%8C%D9%86%D8%AA-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%85%D9%84%D9%8A%D8%A7%D8%AA-%D9%88%D9%8A%DA%98%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%8A%D8%A8%D8%B1%D9%8A-%D8%BA%D8%B1%D8%A8-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%B3%D9%86%D8%AF]منبع[/url]
  9. [b]فارن‌پالیسی تاکید کرد: ایران هسته‌ای را کسی نمی‌تواند متوقف کند/ایران در زدن‌ضربات کشنده به آمریکا تردید نمی‌کند [/b] یک نشریه آمریکایی با بیان اینکه، ترسناک این است که حمله هم بشود اما ایران متوقف نشود، اذعان کرد که هیچ کس ایران را نمی‌تواند متوقف کند؛ ایران کشور مسلمان و قدرتمندی است که در زدن ضربات کشنده به آمریکا ابدا تردید نخواهد کرد. ایران هسته‌ای را کسی نمی‌تواند متوقف کند/ایران در زدن‌ضربات کشنده به آمریکا تردید نمی‌کند این روزها شایعات احتمال حمله رژیم صهیونیستی یا آمریکا یا هر دو به ایران داغ شده است اما آنچه در این میان خودنمایی می‌کند، هشدار مراکز مختلف مطالعاتی یا برخی مسئولان سابق در آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره عواقب چنین اقدامی است که برخی از جمله مئیر داگان رئیس سابق موساد آن را «اقدام احمقانه» می‌نامند. نشریه آمریکایی فارن پالیسی در گزارشی به قلم «آرون میلر» پنج دلیل اساسی ذکر کرد مبنی بر اینکه حمله به تاسیسات اتمی ایران فاجعه‌بار خواهد بود بخصوص اینکه نگرانی بزرگ این است که حمله هم ایران را متوقف نکند و حتی مشروعیت بیشتری به ایران خواهد داد. فارن‌پالیسی با بیان این سوال که «آیا حمله آمریکا و اسرائیل به ایران نزدیک است؟» تاکید کرد که قبل از اندیشیدن به این سوال باید توجه کرد که قبل از ورود به این ماجراجویی باید پنج دلیل را مد نظر داشت که جنگنده‌ها و موشک‌های آمریکایی اسرائیل از جای خود تکان نخورد: 1- حمله، اهداف مطلوب را محقق نخواهد کرد؛ حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران خیلی شبیه کندن علف از زمین است. اگر حملات هوایی نتواند قدرت ایران را فلج کند، علف دوباره سبز می‌کند. علاوه بر این هیچ حمله یا حملات زنجیره‌واری نمی‌تواند اهداف را محقق کند. سری بودن مکان تاسیسات اتمی ایران، استحکام و قدرت [دفاعی ساختمان‌های] آن... همه از جمله عواملی است که در راه حمله موفق به ایران مانع ایجاد می‌کند. در بهترین حالت حتی اگر حمله برنامه‌ هسته‌ای ایران را برای دو یا سه سال به تاخیر بیندازد، ایران دوباره از جهان عرب و بین‌الملل مشروعیت به دست خواهد آورد زیرا ایران مورد تهدید قدرت‌های بیگانه قرار گرفته است. بدتر از همه این است که حمله [انجام شود و] اهداف خود را محقق نکند آنگاه منطقه را در چند سال آینده وارد کشمکشی مداوم خواهد کرد. 2- هیچ کس نمی‌تواند مانع ایران (در دستیابی به سلاح هسته‌ای) شود جز ایران؛ حقیقت این است که پاکستان و هند و کره شمالی و حتی اسرائیل موفق شدند در وضعی کاملا محرمانه سلاح اتمی خود را تولید کنند. در حقیقت محروم کردن ایران از سلاح هسته‌ای... و گرفتن برنامه هسته‌ای ایران، به معنای تغییر محاسبات سیاسی و امنیتی قدرتی است [یعنی ایران] که خود را در طول تاریخ امتی بزرگ معرفی و بارها تاکید کرده است که حمله نظامی اسرائیل به ایران معکوس خواهد شد. این حمله مشروعیت بیشتری به اهداف ایران می‌دهد بخصوص اگر حمله، به کشته شدن غیرنظامیان زیادی منجر شود. همچنانکه اسرائیلی‌ها بهترین هدف برای تلاش‌های تبلیغاتی ایرانی می‌شوند که تبلیغاتش جهان عرب را در بر خواهد گرفت، جهان عربی که بی‌شک تا میزان زیادی با ایران همدردی خواهد کرد. 3- هزینه هنگفتی که آمریکا مجبور به پرداخت آن می‌شود؛ زمانیکه کشوری [یعنی آمریکا] به طرح‌هایی خطرناک کشیده شود که نتایج آن هم تضمین نشده است، باید دو سوال پرسید؛ اول: آیا [این طرح] موفق خواهد بود؟، دوم: چقدر هزینه دارد؟ اجازه بدهید بر تبعات و عواقبی تاکید کنیم که حمله نظامی اسرائیل برای اقتصاد آمریکا خواهد داشت؛ اقتصادی که دست‌به‌گریبان رکودی بسیار بد است. اگر ایرانی‌ها موفق شوند حرکت کشتی‌ها در تنگه هرمز [حتی] به صورت موقت متوقف کنند، قیمت نفت به صورت رؤیایی بالا می‌رود و این سبب می‌شود بازارهای جهانی در هم بریزد و پویایی شکننده اقتصاد آمریکا در هم بشکند. این تردیدهای مالی و اقتصادی جهانی ممکن است به معنای کامل کلمه فاجعه شود. در عین حال ایرانی‌ها در اینکه روند تهدید نیروهای باقی مانده آمریکا در عراق و افغانستان را تهدید کنند، تردیدی به خود راه نمی‌دهند و تلاش می‌کنند وضعیت شکننده امنیتی را در هر دو کشور بدتر کنند. ممکن است قدرت حمله مستقیم ایران به آمریکا خیلی محدود باشد ولی این قدرت در چارچوب راهبردهای موفقی که در حمله سری به منافع آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه دارد، خیلی زیاد خواهد بود. 4- حمله به ایران، در منطقه به ایران مشروعیت می‌دهد؛ زمانیکه دولت آمریکا در دوره [ریاست جمهوری] جرج بوش تلاش کرد که اسرائیل را از پاسخ دادن به اقدام عراق در اشغال کویت باز دارد، منطقه کاملا متقاعد بود. تنها چیزی که در کشاکش مبارزه‌طلبی صدام با جامعه بین‌اللملی کم داشتیم، تبدیلاشغال کویت [به دست صدام] به کشمکش عربی-اسرائیلی بود. همین امر اینجا نیز مصداق دارد. ممکن است حمله اسرائیل همه کارها و تلاش‌های خوبی که آمریکا توانسته است پس از بهار عربی عملی کند، خراب کند. درست است که ممکن است سران خلیج [فارس] از گام‌های مشابه [اشغال عراق] استقبال کنند اما مردم عرب بی‌تردید از دید دشمنی با اسرائیل و دوگانه بودن معیارهای آمریکا به قضیه نگاه خواهند کرد. 5- حمله اگر اسرائیلی باشد، آمریکا لزوما بخشی از آن خواهد بود؛ محال است که حمله اسرائیل به ایران به واکنش انتقام‌جویانه ایران که منافع آمریکا را تهدید می‌کند، منجر نشود. همچنین مسلم است که ایران این طور تصور می‌کند که اسرائیل بتنهایی اقدام نخواهد کرد و حمله به خود را طرحی با طراحی آمریکا و اجرای اسرائیل می‌بیند. اما ابزار پاسخ ایران به آمریکا متعدد و دردناک خواهد بود. اگر اولین واکنش ایران بستن تنگه هرمز باشد، آخرین واکنش ایران تشدید حمله به سفارت‌ها و تاسیسات آمریکایی نخواهد بود همچنانکه میدان جنگ وسیع و حزب‌الله و حماس نیز وارد آن خواهند شد. فارن پالیسی، در پایان تاکید کرد: فراموش نکنیم که آمریکا امروز درگیر دو جنگ در دو کشور مسلمان است. بیایید صریح باشیم؛ آخرین چیزی که دولت آمریکا نیاز دارد، ورود به جنگی سوم با کشوری مسلمان و قدرتمندی است که ابدا در وارد کردن ضربات کشنده به آمریکا تردید نخواهد کرد. [url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900818000327]منبع[/url]
  10. موضوع حمله اسرائیل به ایران، شبهات بسیاری را به وجود آورده است. جدای از این که بسیاری از تحلیلگران نسبت به وجود چنین اشتباهی از سوی اسرائیل نگرانند و آن را حرکتی خطرناک و ویرانگر می دانند عده ای نیز نسبت به صحت و سقم آن ابراز تردید می کنند. بسیاری به طوری جدی می پرسند که آیا واقعا اسرائیل قصد دارد چنین استباهی مرتکب شود؟ روزنامه لبنانی النهار، در یادداشتی به این موضوع پرداخته و می نویسد: این روزها بحث و جدل به خصوص در درون اسرائیل بر سر حمله به تاسیسات هسته ای ایران که بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشته است، افزایش یافته و شبهات بسیاری را به وجود آورده است. نخستین پرسشی که به اذهان مبادرت می کند این است که آیا واقعا عقل می پذیرد که اسرائیل چنین خبطی کند و آینده خود را در منطقه به مخاطره بیندازد؟ آیا واقعا آن چه در رسانه ها بر سر حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران گفته می شود، واقعیت دارد؟ به راستی در پشت درهای بسته چه می گذرد که فقط گوشه ای از آن که به رسانه ها سرایت می کند چنین جنجالی را موجب می شود؟ نویسنده این یادداشت سپس می نویسد: بر کسی پوشیده نیست که بنیامین نتانیاهو وقتی که در سال 2009 قدرت را به دست گرفت گفت که اولویت خود را آن چه وی رفع نگرانی ها از تاسیسات هسته ای ایران نامید، قرار می دهد. در طول دو سال گذشته مقامات اسرائیلی به این موضوع اهمیت بسیاری داده اند. از همان موقع هم اختلاف های داخلی مقامات اسرائیلی سر این موضوع به ویژه با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر و ایهود باراک، وزیر جنگ اسرائیل بالا گرفت. این دو نفر بر انجام حمله نظامی به ایران اصرار داشته اند و می گویند حداقل بهره ای که از این حمله می توان برد این است که روند هسته ای شدن ایران برای چند سال به عقب می افتد. در حالی که فرماندهان نظامی و در راس آنها مئیر داگان، رئیس سابق موساد با چنین ایده ای به شدت مخالفند و می گویند چنین حمله ای مخاطرات و عواقب بسیار و خیمی در پی خواهد داشت که نمی توان حدود آن را پیش بینی کرد. در همین راستا ایالات متحده امریکا نیز به شدت با انجام هر گونه حمله نظامی به ایران قاطعانه مخالفت می کند و همچنان می گوید که تنها راه های دیپلماتیک را برای حل بحران هسته ای ایران مفید می داند. نویسنده در ادامه این یادداشت می نویسد: چه کسی می تواند منکر شود که میان گزارش رئیس سازمان انرژی اتمی که قرار است به زودی منتشر شود با بلوف حمله به ایران ارتباطی وجود ندارد. گزارشی که تلاش می کند القا کند که ایران به دنبال دستیابی به تکنولوژی تولید سلاح هسته ای است. از این رو می توان گفت که این جنجال رسانه ای در حقیقت تلاشی برای اثرگذاری بر گزارش آژانس است تا تحریم های سنگین تر و دردآورتری را به ایران تحمیل کند تا بدین ترتیب اقتصاد ایران با مشکل شدید مواجه شود و امور تغییر کند و اوضاع عقب گرد داشته باشد. از سویی عده ای نیز بر این اعتقادند که اعلام خبر حمله به ایران تاثیرات شگرفی بر ایرانی ها خواهد داشت و باعث خواهد شد تا آنها ترسیده و برنامه هسته ای خود را متوقف یا حداقل کند کنند. آنها شایعه تلاش اسرائیل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران را صرفا یک جنگ روانی از سوی این رژیم می دانند. در پایان این یادداشت آمده است: در هر حال بازگشت به جدال حمله اسرائیل به ایران و تعیین زمانی برای آن بر اساس تقویم استراتژیکی که مقامات اسرائیلی از آن سخن می گویند چیزی جز مانور سیاسی آنها برای فرار اسرائیل از سایه تغییرات بزرگی که بهار عربی ایجاد کرده و به سمتی می رود تا موازنه های قدرت را در منطقه دگرگون کند، نیست. تغییراتی که دگرگونی های ریشه ای در وضعیت استراتژیک اسرائیل به ویژه پس از فروپاشی محور اعتدال در منطقه به وجود آورده است. محوری که حسنی مبارک، رئیس جمهوری مخلوع مصر آن را رهبری می کرد و در برابر کشورهای ممانع نفوذ اسرائیل به رهبری ایران که در حقیقت محور مقاومت را ایجاد کرده اند، ایستاده بود. سه شنبه 17 آبان 1390 [url=http://irdiplomacy.ir/fa/news/58/bodyView/17660/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1.%D8%B1%D9%88.%D8%A8%D9%87.%D8%AC%D9%84%D9%88%DB%8C.%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84.%D8%AF%D8%B1.%D8%B7%D8%B1%D8%AD.%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87.%D8%A8%D9%87.%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.html]منبع[/url]
  11. [b]موفاز: گزینه نظامی علیه ایران بدترین گزینه است[/b] رئیس کمیسیون امور خارجه و امنیت کنست (پارلمان) رژیم صهیونیستی با عقب‌نشینی از تهدیدات علیه ایران تاکید کرد که گزینه نظامی علیه ایران بدترین گزینه است. موفاز: گزینه نظامی علیه ایران بدترین گزینه است "شائول موفاز" صبح امروز در اظهاراتی به رادیو رژیم صهیونیستی در واکنش به گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در خصوص برنامه هسته‌ای ایران، خواستار تشدید تحریم‌ها علیه ایران شد. وی افزود که گزینه نظامی بدترین گزینه علیه ایران است و غرب باید تحریم‌ها علیه ایران را تشدید کند. موفاز همچنین گفت که بسیاری از پایتخت‌های کشورهای اروپایی در تیر رس موشک‌های ایرانی قرار دارند و تاکید کرد که اسرائیل هرگز ایران هسته‌ای را نمی‌پذیرد. وی که پیش از این نیز منصب وزیر جنگ رژیم صهیونیستی را بر عهده داشته است، کشورهای اروپایی را به تلاش برای ایجاد تغییرات در تعامل با آنچه که "تهدید هسته‌ای ایران" خواند، ترغیب کرد. موفاز تصریح کرد: ما اکنون به حقیقت برقراری توازن وحشت در منطقه خاورمیانه نزدیک شده‌ایم، برد موشک‌های ایران به پایتخت‌های بسیاری از کشورهای اروپایی می‌رسد. وی گفت: ممکن است کسی خیال کند که از خطر ایران در امان است اما اشتباه می‌کند. وی همچنین اظهار داشت که گزارش آژانس فرصت خوبی برای جهانیان است تا تصمیماتی در قبال ایران اتخاذ و تحریم‌ها علیه آن را تشدید کنند. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900818000898
  12. خداوند او و ديگر فرزندان اين كشور را كه روز و شب براي امنيت ما زحمت مي كشند را حفظ كند و نقشه شوم ترور ايشان را به خودشان باز گرداند
  13. اگر اشتباه نكنم مربوط به فيلم sky fighter بود دست شما درد نكنه
  14. [b]خانم کلینتون[/b] شاید [b]شهید نادر مهدوی[/b] را فراموش کرده ای! پیکر مطهرش را با همان [b]دست‌های بسته[/b] تحویل داده بودید. یعنی[b] از پیکر بی‌جان یک پاسدار هم می‌هراسید[/b] !!!!! [b]شهيد نادر مهدوي [/b] فرمانده ناوگروه از ناوتیپ13امیرالمومنین(ع) (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) شهيد «نادر مهدوي» ( حسين بسريا) در 14/3/1342 ه- ش در خانوده‎اي مستضعف امّا متديّن و پرهـيزكار در روستاي «نوكار »، از توابع دهستان «بحيري» در شهرستان« دشتي » واقع در استان «بوشهر» ديده به جهان گشود. او ششمين فرزند خانواده بود. نامش را «حسين »گذاشتند تا پاس دارند مظلوميّت شهيد كربلا را. شهيد، روز به روز بزرگ و بزرگ‌تر مي‎شد و در اين رهگذر، تحت تربيت اسلاميِ والدينِ متدين و پرهـيزكارش، اخلاق عاليِ انساني و اسلامي به تدريج در سرشتِ نوراني او، شكوفا مي‎شد تا اينكه به سن 6 سالگي رسيد و راهي مدرسه شد. ‌«حسن فقيه» برادر شهيد دربارة نامگذاري ايشان مي‌گويد: «اسم فاميلي پدري ما بسريا است. اسم شناسنامه‌اي اخوي ما هم نادر است؛ اما ما ايشان را حسين صدا مي‌كرديم و هنوز هم در خانواده، اسمشان حسين است. حكايت اين دوتا اسم هم از اين قرار است كه موقع تولدِ نادر، ما مدرسه مي‌رفتيم. سال 1342 بود. يك معلّمي داشتيم به نام آقاي «اسحاق ايراني.» ايشان الأن ساكن كـرج هستند. آدم بسيار خوب و اهل‌دلي بودند و محبوبيت زيادي ميان مردم داشتند. هنوز هم بعد از سي‌و‌چندسال، ميان مردم از ايشان به خوبي ياد مي‌شود. ايشان آدم دينداري بود، به فقرا سركشي مي‌كرد، جلسات مذهـبي برقرار مي‌كرد، مردم را براي سحري و نماز صبح بيدار مي‌كرد. خـلاصه خيلي خاطرش عزيز بود. من هنگامي‌كه خبر تولد برادرم را به ايشان دادم، گفتند كه دوست داريد يك اسمي براي برادرتان انتخاب كنم كه ماندگار شود. گفتيم چرا كه نه. گفتند اسمش را بگذاريد «نادر». قضيه را به مادرمان گفتيم. ايشان به علت احـترام زيادي كه به آقاي ايراني قائل بود، اسم شناسنامه‌اي برادرم را نادر گذاشت اما در خانه به خاطر عشقي كه به آقا اباعبدالله(ع) داشت، حسين صدايش مي‌زد. ‌ برادر شهيد در باره تغییرنام خانوادگی شهید‌ مي‌گويد: «اين مربوط به سال 1365 مي‌شود. ايشان خيلي دنبال اين رفت كه براي شهرت بسريا، يك ريشه و عقبه‌اي پيدا كند. راستش ما ربطي هم به بصرة عراق نداريم و اين فاميل، به اصالتمان هم دخلي ندارد. خـلاصه وقتي دست نادر به جايي نرسيد، تصميم گرفت شهرتش را تغيير دهد. من قبلاً شهرتم را به شهرت مادري‌ام تغيير داده بودم. ايشان اين قضيه را با من در ميان گذاشت. گفتم مگر فاميل خودم چه اشكالي دارد. گفت منظورم فاميل شما نيست، مي‌خواهم فاميلي خودم را عوض كنم. گفتم عيبي ندارد. خودش رفت، اقدام كرد و درخواست داد و به دليل ارادت خاصي كه به حضرت مهدي(عج) داشت، شهرتش را مهدوي گذاشت.» او تحصيلات ابتدايي را در دبستان« زائرعبّاسي» آغاز كرد و با موفقيّت به پايان رساند. در سال دوم دبستان بود كه به مكتب رفت و قرآنِ كريم، اين كتاب هدايتگر الهي را به مدد علاقة وافر و هوشِ سرشارِ خود، در عرض مدتِ تنها بيست و پنج روز نزد آقاي علي فقيه خــتم نمود. در همين سال بود كه خانوادة وي از روستاي نوكار، به روستاي بحيري مهاجرت كردند و در آنجا ساكن شدند. شهيد، پس از اتمامِ تحصيلات ابتدايي، در مدرسة راهنمايي ادب خورموج ثبت‎نام كرد و علاقه‎مندانه به ادامة تحصيل پرداخت. در اين زمان، مبارزات انقلابي ملت مسلمان ايران به اوج رسيده و شور و شعور مقدّسِ ناشي از آن، تمامِ كشور را فراگرفته و همگان را تحت‎تأثير قرار داده بود. شهيد مهدوي، با ذكاوت و تيزبينيِ توأم با حقيقت‎طلبي، ضمنِ اهتمام به تحصيل، تمامي رخدادهاي نهضتِ انقلابي و فـراگـير آحاد ملت را تيزبينانه و كنجكاوانه جويا مي‎شد و دربارة آنها به كنكاشِ دقيق مي‎پرداخت. مشكلاتِ اقتصادي، دوريِ راه از منزل تا مدرسه و به خصوص پرداختن به فعاليت‌هاي پيگير و گستردة انقلابي، سبب شد تا شهيد، در پاية دوم راهنمايي به‎ناچار، تركِ تحصيل نمايد. پس از ترك تحصيل، به جهت سامان‎بخشي به وضع معيشتي خود و كمك به والدينش، در مغازه ای كه از ملكِ پدر و تنها بردارش فراهم ساخته بود، مشغول به كار شد و در كنار كار ، فعاليت‌هاي انقلابي خود را نيز كماكان با بصيرت و علاقمنديِ فراوان، دنبال كرد. انقلاب که پیروز شد او در تاريخ 5/9/1358 به عنوان بسيجيِ ويژه، به عضويت بسيج درآمد و از آن تاريخ تا زمان شهادت، تمام زندگي خود را مصروفِ تحقّق اهداف والاي اسلام و انقلاب اسلامي نمود و لحظه‎اي در اين راه، نياسود. با شروعِ جنگِ تحميلي، كار را رها كرد تا عملاً هيچ ‎مانعي در راه فعاليت‌هاي شبانه‎روزي و خستگي‎ناپذيرش در مسير خدمت به نهالِ نوپاي انقلاب شكوهمند اسلامي، وجود نداشته باشد. از همين‎رو با عزمي مصمّم به خانواده‎اش گفت: «با وقوع جنگ تحميلي عراق عليه ميهن اسلامي‎مان ايران، من ديگر حاضر به ادامة فعاليت در مغازه نيستم و به هر طريقي شده بايد وارد عرصة خدمت در جبهه‎هاي جنگ شوم.» در اين هنگام، او نوجواني هفده‎ساله بود. پس از آنكه اولين كاروان رزمندگان اسلام از شهرستان دشتي، آمادة اعزام به بوشهر، جهت گذراندن آموزش نظامی شد، شهيد مهدوي اصرار فراواني داشت كه در اين كاروان، حاضر باشد اما به دليل كوچكي سن، از حضور او ممانعت به عمل آمد. برادر ش آقاي حاج‎حسن فقيه در زمرة اعضاي اولين كاروان رزمندگان اسلام، اعزامي به نيروگاه اتمي بوشهر جهت گذراندن آموزش جبهه بود. شهيد نادر، در طي مدتي كه برادرش در بوشهر آموزش مي‎ديد، همواره به ديدنش مي‎رفت و از اين رهگذر با اشتياق فراوان در برخي از كلاس‌هاي آموزشي حضور مي‎يافت و با تمامِ وجود، به انگيزة كسب توانمندي جهت دفاع از كيان نظام اسلامي، به فراگيري فنونِ نظامي، همت مي‎گماشت. شهيد «مهدوي»به دليل اشتياقِ زیادی كه به پوشيدن لباس مقدّس پاسداري داشت، در صدد استخدام در نهاد انقلابي سپاه برآمد و در مورّخة 1/2/1360 رسماً در اين نهاد مقدس، استخدام گرديد. در اين تاريخ، او به پادگان آموزشي شهيد عبدالله مسگرِ شيراز اعزام شد و آموزش اولية پاسداري را در اين پادگان، گذرانيد. پس از آن، به عنوانِ اولين مأموريت، پس از كسب افتخار پاسداري، در مورّخة 21/5/1360، به تهران اعـزام شد و تا تاريخ 20/7/1360، در جهت مبارزة بي‎امان با گروهك‌هاي ملحد و منافقينِ از خدا بي‎خـبر، خدمات شاياني را به انجام رسانيد. پس از بازگشت از تهران و قبل از انجام عمليات طريق‎القدس، كه منجر به آزادسازي بستان گرديد، شهيد مهدوي مأموريت يافت تا براي اولين بار عازم جبهه شده، به همكاري با سپاه اهواز بپردازد. برادر شهيد، آقاي حاج‎حسن فقيه، در اين‎باره مي‎گويد: «اولين باري كه به جبهه اعزام شد، من تا چغادك او را مشايعت كردم و در وي چيزي جز عزم راسخ، عقيده‎اي ترديدناپذير و احساسِ تكليف در برابر خدا و دين، نيافتم.» امّا خاطرة اولين حضور در جبهه را از زبانِ خودِ شهيد، بخوانيم: «پس از اعزام به جبهه، جهت انجام عمليات طريق‎القدس، آماده مي‎شديم و در اين رابطه مي‎بايست چند روزي را در اهواز مي‎مانديم. در يكي از اين روزها سيلوي اهواز منفجر گرديد. در كنار سيلو، يكي از انبارهاي حاوي قطعاتِ ماشين‎آلات و موتورسيكلت‌هاي سپاه قرار داشت كه كلية اين وسايل، به دليل آتش‎سوزي در سيلو، در معرض خطر انهدام قرار گرفته بود. ما در اين موقعيّت، با همكاري چند تن از برادرانِ سپاه، توانستيم اين وسايل را از تيررس شعله‎هاي آتش، دور نماييم. اينها همه از لطف و كرامتِ پروردگار بود.» حضور شهيد در عمليات فتح بستان، بيش از يكروز به طول نينجاميد زيرا يكي از صميمي‎ترين دوستانش به نام شهيد نعمت الله تهمتن، در اين عمليات به شهادت رسيد و شهيد مهدوي مأموريت يافت تا پيكر مطهر اين شهيد را به زادگاهش برگرداند. شهيد مهدوي پس از بازگشت به منزل و چند روز استراحت، به سِمَت معاون فرمانده سپاه جم منصوب شد و در مدت 2 سال حضور در اين منطقه، فعاليت‌هاي درخشاني را به ويژه در زمينة جذب و ارشاد نيروي مردمي، جلوگيري از بروز اخلال و ناامني در منطقه، كنترل فعاليت‌هاي خوانين و محدود كردن قدرت فئودال‌ها، به انجام رسانيد. برخي از همكارانِ شهيد، در سپاه جم، شهيد بزرگوار حسين فقيه، سردار حاج علي جمشيدي و برادر حسين يوسفي بودند. بعد از دو سال خدمت در سپاه جم، شهيد مهدوي به سپاه بوشهر بازگشت و پس از مدتي خدمت در سپاهِ بوشهر، به سِمَت فرمانده عمليات سپاه خارك منصوب گرديد. او تا سال 1363 در آنجا خدمت نمود و خدمات ارزنده‎اي را در طي اين مدت، به انجام رسانيد. شهيد مهدوي در سال 1361، با دختري مؤمنه از روستاي بحـيري به نام خانم سكينة جوكار ازدواج كرد. مدت اين زندگي مشترك، پنج سال بود و تنها حاصل آن، دخـتري است به زهرا مهـدوي كه چهل روز پس از شهادتِ پرافتخار پدرش به دنيا آمد و امـروز، چشم و چراغ بازماندگان شهيد است. برادر شهيد دراين‌باره مي‌گويد: «بچه‌هاي جنگ سعي مي‌كردند زودتر زن بگيرند تا روح و ذهنشان سالم بماند. ايشان هم با پيگيري پدر و مادرم و مخصوصاً مادرم، ازدواج كرد. سال 1360 برايش خواستگاري كرديم، سال 1361 ازدواج كرد، چندسالي بچه‌دار نشد، سال 1366 بود كه عيالش باردار شد و درست روز چهلم شهادت نادر، دخترش به دنيا آمد كه طبق وصيت خودش، اسمش را گذاشتند زهـراء.» در جريان اعزام طرح «لبيك يا امام» در سال 1363، شهيد مهدوي به عنوان مسؤول، همراه با رزمندگان اسلام اعزامي از جزيرة خارك، عازم دشت‎عباس گرديد و در آنجا مسؤوليت فرماندهي گروهان را به عهده گرفت. پس از آن، گروهان درياييِ ناوتيپ امـيرالمؤمنين(ع) را بنيانگذاري كرد و خود، فرماندهي اين گروهان را عهده‎دار گرديد. فعاليت‌هاي پيگير و شبانه‎روزيِ شهيد، در زمينة نظم‎بخشي و تربيتِ نيروهاي عضو اين گروهان درياييِ تازه‎تأسيس، سبب شد تا ايشان بتواند گروهاني نمونه و صددرصد آماده را جهت شركت در هرگونه عمليات، مهيّا نمايد. با شروع عمليات بدر در تاریخ 20/12/1363 با رمز يا فاطمه الزّهراء(س)، شهيد مهدوي با گروهان درياييِ تحت امر خود، فعّالانه و با رشادت تمام، در اين عمليات شركت جست و حماسه‏‎هاي به يادماندني را از خود به نمايش گذاشت. پس از پايان موفقيت‎آمـيز عمليات بدر، چندروزي به مرخّصي آمد و پس از آن، مجدداً در سپاهِ بوشهر، به ادامة خدمت پرداخت. شهيدمهدوي كه تا آن زمان، تجارب فراواني از حضور در جبهه‎هاي نبرد حق عليه باطل به دست آورده بود، تصميم به تشكيل ناوگروه دريايي گرفت و آن را «ذوالفقار» نام نهاد. ناوگروه دريايي ذوالفقار، وابسته به منطقة دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و شهيد تا زمان شهادت، فرماندهي آن را به عهده داشت. تشكيل اين ناوگروه، بي‎ترديد نقطة عطفي در كارنامة دفاعي ايران در دوران افتخارآمـيز دفاع مقدس به حساب مي‎آيد؛ چرا كه با تشكيل آن، نيروي دريايي ايران، جاني تازه و ابهّت و صلابت خـيره‎كننده‎اي يافت و پشتوانة مستحكمي نصيب ماشين جنگي ايران گرديد. مدتي قبل از شروع عمليات غرورآفرين والفجر8 كه دستآورد بزرگ آن، تصرف فاو و فلج شدن نيروي دريايي دشمن بود، شهيدمهدوي با همة توان و باتلاش و مجاهدتي شبانه‎روزي، به آماده‎سازي و انسجام ناوگروه پرداخت و سرانجام، اين يگان رزمي تازه تأسيس را جهت شركت در عمليات والفجر 8 و انجام موفّقيت‎آمـيز مأموريت، به سطح آمادگي صددرصد رسانيد. مسؤوليت شهيدمهدوي در اين عمليات، تدارك نيروهاي رزمي به وسيلة شناورهاي ناوگـروه بود كه آن را به نيكوترين وجه، انجام داد. بعد از پايان عمليات، شهيدمهدوي كماكان در منطقة عملياتي باقي ماند تا در زميـنة حفظ و نگهداري فتوحات نيروهاي اسلام، به فعاليت بپردازد. پس از آن، سپاه در مناطق عملياتي والفجر 8، شروع به فعاليت‌هاي تازه‎اي نمود كه از جملة آنها مي‎توان به ردگـيري ناوها و ناوچه‎هاي دشمن، جلوگـيري از فعاليت نيروي دريايي عراق و نيز مين‎گذاري در كانال خورعبدالله اشاره نمود كه شهيدمهدوي در تمام اين اقدامات، حضور فعال و مؤثّري داشتند. پس از آن، عمليات كربلاي3 در مورّخة 11/06/1365 آغاز شد كه منجر به فتح اسكله و پایانه نفتي الامية عراق گـرديد. حضور فعالانة شهيد در اين عمليات، بسيار مؤثّر واقع شد. شهيد، پيشنهاد كرد جهت بالارفتن سريع از سكوها، پلّه‎هاي آلومينيوميِ سبك، تاشو و قابلِ حمل ساخته شود. اين پيشنهاد پذيرفته و اجرايي شد و تأثير به سزايي در كسب موفّقيت‌هاي سپاه در اين عمليات داشت. آقاي فقيه برادر بزرگوار شهيد دراين‌باره مي‌گويد: «يادم هست قبل از عمليات كربلاي 3، حسين (نادر) آمد پيش من و قضية عمليات را گفت و پرسيد: به نظر شما كه خيلي به اين كشورهاي عربي خليج‌فارس سفر كرده‌ايد، براي بالارفتن سريع از اسكلة «العميه»، چه كار بايد بكنيم؟ فكري كردم و گفتم يك نمونه از پله‌هاي سبك و تاشو هست كه اگر بتوانيد تهيه كنـيد، براي بالارفتن از اسكله، خيلي به درد مي‌خورد. آنطور كه بعداً برايم تعريف كرد، پيشنهاد مرا در جلسة فرماندهان عنوان كرده بود كه همه قـبول كرده و در عمليات هم به آن عمل شده بود.» با انجام عمليات غرورآفرين والفجر 8 وکربلای 3و تقويت و تثبيت هرچه بيشتر قدرت نظامي ايران در نبردهاي دريايي، عرصه بر رژيم بعث عراق و به خصوص حاميان غربي او و در رأس آنها آمريكاي جهانخوار تنگ گرديد و آنان را با چالشي جدّي مواجه ساخت. ماشين جنگي ايران روز و بروز كارآمدتر و پرصلابت تر به پيش مي‌رفت و درماندگي و اضمحلال روزافزون دشمن، هرچه بيشتر آشكار مي‌گرديد. در اين هنگام بود كه رژيم مستكبر و جنايتكار آمريكا كه تا آن هنگام، در پشت صحنة جنگ قرار داشت و غالباً عراق را به عنوان پيش‌قراول به جنگ با ايران فرستاده بود، با مشاهدة ضعف روزافزون قدرت نظامي عراق در برابر ايران، به ناچار به صورت آشكارا و علني و آنهم در قالب سازمان آتلانتيك شمالي(ناتو) و به بهانة واهيِ حفاظت از نفتكش‌هاي برخی از کشورهای عربی وارد خليج فارس گرديد و در خط مقدم جنگ عليه ايران قرار گرفت. تصور این بود كه با ورود آمريكا به خليج‌فارس، نيروهاي ايراني اقتدار خود بر اين پهنة آبي فوق‌العاده مهم را از دست خواهند داد و موازنة قدرت نظامي به نفع عراق تغيير خواهد كرد. اما شيرمردان سپاه اسلام و در رأس آنها سردار شهيد مهدوي با رشادت‌ها و جانفشاني‌ها و تدارك دهها عمليات شجاعانه عليه ناوهاي هواپيمابر و غول‌پيكر آمريكايي و با كسب پيروزي‌هاي متعدّد و كوبنده، باطل بودن این تصور را به اثبات رساند. شهيد مهدوي به عنوان فرماندة ناوگروه دريايي ذوالفقار، از زمان ورود آمريكايي ها به خليج‌فارس تا زمان شهادت، لحظه‌اي از نبرد بي‌امان با اين جنايتكاران نياسود و تمام توان و استعداد خود را در اين‌راه به كار بست. او طي اين مدت، عمليات‌ بسياري را عليه آمريكايي‌هاي متجاوز ترتيب . در سالهای پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالیرتبة سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانة ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند. حضرت امام (رض) فرموده بود: «اگر من بودم، می زدم.» همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و جانشینش سردارشهید بیژن گرد و نیز همرزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همّت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکاییها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند. اولین کاروان از نفتکشهای کویتی آنهم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال 1366 به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطّلاعاتی جهت انجام موفّقیت آمیز این اقدام انجام داده بود. در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَّخاء» با نام مبدّل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت می شد. این نفتکش، در فاصلة 13 مایلی غرب جزیرة فارسی، در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسّط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوریکه حفره ای به بزرگی 43 متر مربّع در بدنة آن ایجاد گردید. اجازه دهيد مطالب جالب و خواندني دراين‌باره را از زبان خود سردار شهيد مهدوي بخوانيم: «هنگامي‌كه اعلام شد بناست اولين كاروان از نفت‌كش‌هاي كويتي، تحت حمايت ناوهاي آمريكا به كويت حركت كند، ما جهت انجام عمليات محوله، در مسير حركت كاروان به طرف منطقة عملياتي حركت كرديم. در بين راه و در يكي از محل‌هاي اسقرار در ميان آب‌هاي خليج‌فارس لنگر انداختيم. پس از مقداري استراحت، مجدداً به راه افتاديم. راه زيادي را نپيموده بوديم كه دريا به شدت طوفاني شد و آنچنان امواج آن به تلاطم درآمد انجام عمليات را عملاً ناممكن مي‌نمود؛ امّا با توکّل به خداوند و ميزان آمادگي و رشادتي كه در نيروهاي خود سراغ داشتيم و با نظرخواهي از آنها و نيز با يادخدا و اطمينان و قوت قلبي كه بدين‌گونه به آن دست يافتيم، عزم خود را جهت انجام اين عمليات جزم نموديم و به طرف مسير حركت كاروان، به راه افتاديم. سه ساعت قبل از رسيدن كاروان، ما به محلِ مورد نظر رسيديم. پس از انجام سريع مأموريت و پايان كار، به طرف محل استقرار نيروهاي خودي برگشتيم و به استراحت پرداختيم. پس از گذشت سه ساعت اعلام شد كه كشتي كويتي بريجتون، به روي مين رفت. اعـلام اين خبر، شادي و قوت قلب بالايي را در جمع ما به ارمغان آورد؛ همديگر را در آغوش كشيده بوديم و يكديگر را مي‌بوسيديم. برادران، صورت‌هاي خود را بر خاك گذاشته گريه مي‌كردند و شكر خدا به جا مي‌آوردند. چون همه احساس مي‌كرديم كه ما نبوديم كه دشمن را فراري داديم بلكه اين خداوند بود كه ملت ما را عزيز و دشمنان ما را ذليل و امام ما را شاد نمود و جملگي باور داشتيم كه: وَ ما رَمَيْتَ اِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللهَ رَمي» پس از اقدام دليرانة سردار شهيد مهدوي و همرزمانش در انفجار كشتي بريجتون، به پاس قدرداني از اين عزيزان، برنامة ديدار با حضرت امام(ره) تدارك ديده شد و اين شيران بيشة مردانگي و ايثار و شهادت، به ديدار پير و مراد خود نائل آمدند. در اين ديدار، حضرت امام(رض) يكايك اين سربازان جان بركف اسلام را مورد ملاطفت و تفقّد خود قرار مي‌دهد و پيشاني سردار شهيد مهدوي را مي‌بوسد. شهيد، خود دراين‌باره چنين مي‌گويد: «پس از اطّلاع از اينكه حضرت امام(رض) از شنيدن خبر روي مين رفتنِ كشتي كويتي و شكست اولين اقدام آمريكا، متبسّم شده‌اند، چنان مسرور گرديدم كه هميشه اين تبسّم را موجب افتخار خود و رزمندگانِ‌ همراه، مي‌دانم. براي ما رزمندگانِ خليج فارس، همين تبسّم و شادي امام (ره) در ازاي همة زحمات شبانه‌روزي كافيست و اگرتا آخر عمر، موفّق به انجام خدمتي نگرديم، باز شاديم كه حداقل براي يكبار هم كه شده، موجب رضايت و شادي و تبسّم امام عزيزمان گرديده‌ايم.» آقاي حاج‌حسن فقيه برادر بزرگوار شهيد دربارة آخرين ديدارش با سردار شهيد مهدوي مي‌گويد: «براي آخرين بار، برادر شهيدم نادر در شب پنجشنبه مورّخة 16/07/1366 در منزل دنيايي خود و در جمع ما حضور داشت. در همان مجلس به صورت خيلي محرمانه‌اي به من گفت: «فلاني! فردا سفر خطرناكي را در پيش رو دارم و به احتمال زياد، با آمريكايي ها درگير مي‌شويم. نظر شما چيست؟» من در جواب ايشان گفتم: ما مأمور خداييم؛ حيات و مماتمان به دست خداست و هرچه پيش آيد، خواست اوست. فردا صبح نيز موقع خداحافظي به من گفت: «قريب به يقين، اين آخرين باري‌است كه همديگر را مي‌بينيم و احتمال زيادي دارد كه در اين درگيري شهيد شوم.» در عصر روز پنجشنبه‌ مورّخة 16/07/1366 سردار شهيد نادر مهدوي همراه با تني چند از همرزمانش نظير سردار شهيد غلامحسین توسلي، سردار شهيد بيژن گرد، سردار شهيد نصرالله شفيعي، سردار شهيد آبسالاني، سردار شهيد محمّديها، سردار شهيد مجید مباركي و عده ای دیگر، جهت انجام گشت زنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از دو فروند قایق تندرو توپدار به نام «بعثت» و یک فروند ناوچه به نام «طارق» به سمت جزیرة فارسی حرکت می کنند. تعدادشان نه نفر بود که قرار بود دو نفر دیگر هم به جمع آنها اضافه شود. در یک قایق، اکیپ فیلم برداری از عملیات متشکّل از کریمی، محمّدیها و حشمت الله رسولی و در قایق دیگر هم شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی سوار بودند. در ناوچه طارق هم سرداران شهید مهدوی، بیژن گُرد، مجید مبارکی و غلامحسین توسّلی بودند. فرماندة عملیات نیز سردار شهید مهدوی بود. پس از مدّتی حرکت، به ساحل جزیرة فارسی می رسندو وسایل و امکانات مورد نیاز خود را از داخل لنجی که قبلاً به جزیره رسیده بود، به داخل قایق های خود منتقل می کنند. پیاده می شوند و در کنار ساحل، نماز مغرب و عشا به جا می آورند. هنوز مغرب بود و سرخي مغرب در كرانة باختري آسمان، كماكان خودنمايي مي‌كرد. در اين اثنا صداي انفجار مهيبي همه را متوجّه خود می سازد. رادار پايگاه فرماندهي از سوي بالگردهاي آمريكايي هدف قرار گرفته و منهدم شده بود. ارتباط ناوگروه با مركز به كلّي قطع شد و بي‌سيم در دست «نادر» جان داد. لحظاتی بعد، سردار شهید مهدوی و همرزمانش یک فروند بالگرد بزرگ کبری به نام MS6 متعلّق به نیروهای آمریکایی را بالای سر خود می بینند. این نوع بالگردها بسیار کم صدا هستند و در صحنة گیر و دار نظامی غالباً موقعی می توان پی به وجود آنها برد که دیگر با اشراف کامل به بالای سر هدف رسیده باشند. سردار شهيد مهدوي بلافاصله نيروهاي تحت امر خود را جهت انجام عمليات مقابله به مثل فرا می خواند. هنوز دقايقي از انهدام رادار فرماندهي نگذشته بود كه قایق حامل شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی نیز هدف اصابت موشک آمریکاییها قرار می گیرد. موشک دیگری نیز از سوی دشمن به سمت اعضای ناوگروه شلیک می شود که به هدف اصابت نمی کند و به درون آب فرو می رود. بالگردها نیز با شدّت ، شروع به تیراندازی می کنند. سردار شهید مهدوی و یارانش، به شدّت در تب و تاب این می افتند که بالگرد را بزنند. پس از پانزده دقیقه درگیری شدید، کریمی در یک چرخش سریع موفّق می شود با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را منفجر سازد. بالگرد، با انفجار مهیبی متلاشی و قطعاتش روی آب پراکنده می شود. شب تاريك از انفجار اين بالگرد، چون روز روشن می شود و پشت دشمن به لرزه در می آید و امواج قدرت ايمانِ نيروهاي اسلام، آنان را سخت به وحشت می اندازد. همگی با همة وجود صلوات می فرستند. سرداران شهید گرد و توسّلی فریاد می زنند که دومی را شلیک کن. در این اثنا قایق دیگر هم از چند طرف هدف قرار می گیرد. تعداد خفاش‌هاي پرندة دشمن كم نبود و هريك از سويي به سردار شهيد مهدوي و همرزمانش، حمله‌ور شده بودند. بسياري از ياران نادر همچون سردار شهيد توسلي كه در حيات دنيوي همديگر را برادر خطاب مي‌كردند، در برابر چشمانش پرپر می شوند. حالا دیگر تنها ناوچة طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفته و در آتش می سوختند. نادر می توانست به سلامت از میدان بگریزد اما با رشادت و مردانگی تمام در پی گرفتن زخمی ها و پیکرهای مطهّر شهدا از آب برمی آید. لذا به اتّفاق بیژن، هم با دوشکا به طرف بالگردهای آمریکایی در هوا شلّیک می کردند و هم در پی گرفتن شهدا و زخمی ها از آب بودند. آنها با همة توان سعی می کردند که اجازه ندهند تا بالگردهای آمریکایی به طرف آنها نزدیک شوند لذا به صورت مداوم، آسمان منطقه را با دوشکا آتشباران می کردند تا فضا ناامن شود و بالگردهای آمریکایی نتوانند به آنها نزدیک شوند. اما کار سختی بود زیرا این بالگردها بسیار کم صدا بودند و موقعیت یابی آنها در آسمان بسیار مشکل بود. نادر و بیژن همچنان مردانه به مقاومت سرسختانه در مقابل آمريكايي‌هاي تا بن دندان مسلح ادامه می دهند. دشمن، همة شناورها و تجهيزات ناوگروه را زده بود و نادر و بیژن و چهار نفر دیگر، در حاليكه خود را با تركش تهي مي‌يابند، پس از بيست دقيقه رزم جانانه و مردانه، زنده به چنگال دشمن مي‌افتند. دستگیری نادر برای دشمن بسیار بااهمیت بوده آن چنان که پس از دستگیری اعضای بازماندة ناوگروه، بلافاصله در صدد شناسایی او بر می آیند و از تک تک اسرا دربارة نادر می پرسند. دست و پاي نادر به صورت مچاله، توسط دشمن بسته مي‌شود ولي او كماكان روحية خود را تسليم دشمن نمي‌كند و همچنان مقاومت مي‌نمايد. هنگامي كه جنازة مطهرش به خاك پاك ميهن رسيد، دست ها و پاهايش به صورت خيلي محکم بسته شده بود و نشان مي داد که دشمن، حتّي از جسم بي جان اين سردار شهيد نيز مي ترسيد. نادر بر عرشة ناو جنگي «يو. اس. اس. چندلر» آماج شكنجه‌هاي وحشيانة دشمن قرار مي‌گيرد و سينه‌اش با ميخ هاي بلند آهنين سوراخ مي‌شود و بدين ترتيب مظلومانه به شهادت مي‌رسد. راديو در اخبار ساعت 8 بامداد، خبر هدف قرار گرفتن قايق‌هاي سپاه توسط آمريكايي‌ها را اعلام مي‌كند. اما برادر شهيد، از قبل خـبردار شده بود. ايشان مي‌گويد: «ساعت 8 شب بود كه بچه‌هاي سپاه برايم خبر آوردند كه ناوچه‌ و قایق ها را زده‌اند. با شنيدن خبر، خيسِِ عرق شدم و همانجا دلم گواهي داد كه كار برادرم تمام است.» تا مدت شش روز، اطّلاع دقيقي از سرنوشت شهيد مهدوي و همرزمانش وجود نداشت. اين شش‌روز براي خانوادة شهيد و دوستان و همكارانش بسيار سخت گذشت. حسن فقيه برادر شهيد مي‌گويد: «خاله‌اي دارم كه زن بسيار مؤمنه و بااخلاصي است. در دومين شب شهادت برادرم حسين (نادر)، كه هنوز از سرنوشتش خبري نداشتيم، به ايشان گفتم: من به شما اعتقاد دارم و دلتان صاف است، امشب را به نيّت، بخواب شايد خوابي ببيني. در آن شب، خاله‌ام كسي را در خواب مي‌بيند و از او جريان را مي‌پرسد. او در جواب مي‌گويد: حسينِ شما، به حسين‌بن‌علي(ع) پيوسته است.» سردار شهيدمهدوي در همان شب نبرد با آمريكايي‌ها به شهادت رسيده بود اما شش‌روز گذشت تا در اين‌باره يقين حاصل شود. بالأخره پس از گذشت شش روز، پيكرهاي مطهر شهدا و اسرا از مسقط پايتخت كشور سلطان‌نشين عمان تحويل گرفته شد و از مرز هوايي وارد فرودگاه مهرآباد تهران گرديد.سردار فتح الله محمّدی فرماندة وقت منطقة دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در هنگام تحویل اسرا و پیکرهای مطهّر شهدا در مسقط حضور پیدا کرده بود. او مي‌گويد: «به ما گفتند كه بياييد معراج شهداي تهران براي شناسايي شهدا. من رفتم و به محض ديدن جنازة نادر، مثل اينكه آب سردي روي آتش وجودم ريخته باشند، يك دفعه آرام شدم. آن شش‌روز بر من سخت گذشت. با ديدن جنازة برادرم، آرامش پيدا كردم و همانجا گفتم: حسين‌جان! جز اين، از تو توقّع نداشتم؛ درستش همين بود؛ الحمدلله.» آنچه كه از ظاهر پيكر شهيد مشاهده گرديد، اين است كه آمريكاييها سينة آن عزيز را با ميخ هاي فولادي بلند سوراخ كرده و پس از آن يك تير به بازو يك تير به قلب و يك تير به سجده‌گاهش زده و بدينگونه تحت شكنجه‌هاي قرون‌وسطايي شهيدش كرده بودند. جنازة مطهر شهيد با شكوه خاصي بر دوش هزاران تن از امت حزب‌الله در مقابل لانة جاسوسي آمريكا تشييع و سپس به بوشهر انتقال يافت. در آنجا نيز پيكر پاك شهيد مجدداً بر دوش جمعيت انبوه مردم شهيدپرور تشييع شد و پس از آن جهت خاك‌سپاري به زادگاهش روستاي بحــيري بازگشت. مردم روستا با شور و شكوهي خاص و به نحو كم‌نظيري به استقبال پيكر غرقه‌به‌خون سردار شهيدمهدوي رفتند و اين پيكر گلگون‌كفن را پس از تشييع تا گلزار شهداي روستا، چون گوهري بهشتي به صدف خاك سپردند. شهيد مهدوي از كودكي، تمام وجودش با سادگي و بي‌آلايشي عجين شده بود. از تكلّف و پرداختن به امور زائد و بيهوده، شديداً امتناع مي‌كرد و از اين امور، متنفّر بود. خانة بسيار ساده‌اي داشت و از امكانات زندگي، تنها به ضروريات آن اكتفا مي‌كرد. هرگز راضي نمي‌شد بر سر سفره‌اي حضور يابد كه از روي اسراف، چيده شده است و اگر احياناً با چنين مواردي مواجه مي‌شد، روح پاك و بي‌آلايش و خدايي‌اش، به شدّت آزرده و متأثّر مي‌گرديد. برادر شهيد دراين‌باره نقل مي‌نمايد: «ماه مبارك رمضان بود. موقع سحر در منزل يكي از دوستان مهمان بوديم. موقعي‌كه سرسفره حاضر شديم، ديديم كه غذاهاي متنوّع و رنگارنگي در آن چيده شده است و زرق و برق فراواني در آن مشاهده مي‌شود. برادرم نادر با مشاهدة اين همه تجمّل و اسراف، شديداً ناراحت شد و حتي گريه كرد. سپس رو به بنده كردند و گفتند: چه‌بسا رزمندگان اسلام و يا برخي انسانهاي ديگر باشند كه الأن، حتي نان خالي هم سر سفره ندارند، بنابراين چرا ما بايد سرسفره‌اي اين‌چنين پرتجمّل و با زَرق و برق، حاضر باشيم.» اين رفتار شهيد، انسان را به ياد نامة حضرت امـير(ع) به عثمان‌بن حنيف انصاري مي‌اندازد كه در ضمن آن مي‌فرمايد: «وَ ما ظَنَنتُ اَنَّکَ تُجيبُ اِلي طَعامِ قَومٍ عائِلُهُم مَجفُوٍّ وَ غَنِيُّهُم مَدعُوٍّ» يعني: گمان نمي کردم مهماني کساني را بپذيري که درمانده شان را به جفا از خود مي رانند و ثروتمندشان را فرا مي خوانند. همسر شهيد نيز دربارة سادگي شهيد و بي‌اعتنايي‌اش به آرايه‌هاي ظاهرفريب دنيوي مي‌گويند: «هيچ‌وقت نديدم كه شهيدمهدوي درخانه، دربارة دنيا و زندگي مادي، آرزو و خواسته‌اي داشته باشند، بلكه همواره خاطرنشان مي‌كردند كه زندگي ما آنگونه كه هست، براي ما كافيست و نيازي به افزون‌طلبي نيست و ما به آنچه كه خداوند عطا كرده، راضي هستيم.» بردار شهيد نيز دراين‌باره مي‌گويند: «كمتر از يك‌ماه يا چهل‌روز قبل از شهادت حسين(نادر)، پيش هم بوديم؛ ايشان درست مثل اينكه از يك چـيز حتمي صحبت مي‌كند، گفت: فلاني! به همين زودي من شهيد مي‌شوم و خدا نكند كه كسي از اسم من براي امور دنيايي استفاده كند. طبق اين وصيت، اصلاً ما جـرأت نمي‌كنيم چـيزي از برادران بنياد شهيد بخواهــيم. اين عزيزان، گاهي خودشان مي‌آيند و مي‌گويند فلان چـيز را قانوناً بايد به خانوادة شهيد بدهـيم كه آنها (خانوادة شهيدمهدوي) معمولاً قبول نمي‌كنند. بايد ما را ببخشند. به هرحال، ما از شهيدمهدوي حساب مي‌بريم.» شهيد، بسيار مهربان و دوست‌داشتني بود. چهره‌اش همواره بشّاش و دلپذير بود. لبخند دلنشينش در ميان خانواده، دوستان، اقوام و همكاران، زبانزد بود. در هيچ‌حال با تندي و اهانت، با كسي برخورد نمي‌كرد. جهت پيشبرد كار و هدفش، به تندي و درشت‌خويي و اهانت به ديگران، هيچ اعتقادي نداشت، بلكه آن را در مسير كار و فعّاليت، مضرّ و مخلّ مي‌دانست. در ادبيات گفتاري‌اش، حتّي در سخت‌ترين و حسّاس‌ترين شرايطِ كاري، واژه‌هاي تحقيرآميز همراه با توهين و اهانت، كمترين جايگاهي نداشت و در قاموس لغتِ كلامش، اين واژه‌ها بي‌معنا بود. آقاي مصيب غريبي مي‌گويد: «شهيدمهدوي در جبهة دشت‌عباس، فرماندة گروهانمان بود. او رفتار منحصربه فردي داشت. در عين منظّم و با صلابت بودن، هيچوقت با ما تندي نمي‌كرد و همواره با روحيه‌اي متبسّم و شادمان به طرف ما مي‌آمد.» بي‌‌ترديد، از جنبه‌هاي شاخص اخلاق فردي و اجتماعي شهيد، تواضع فوق‌العادّه‌اش بود. همه را اعم از كوچك و بزرگ، احترام مي‌كرد و چه نيكو هم احـترام مي‌كرد. از همة اَشكال كبر، متنفّر و بري بود؛ حـتّي از تواضعِ متكـبّرانه هم گريزان بود! و وسوسة شيطان را در اين مورد، خيلي خوب تشخيص مي‌داد و با عنايتِ خدا، از آن دوري مي‌جست. به طور كلّي، وجود او از خود برتربيني و نخوت، پاك و بري بود و هيچگاه در هيچ‌زمينه‌اي، آلوده به اين گناه بزرگ و نابخشودني و بلايِ سترگ مادي و معنوي نگرديد. با اينكه سِمَت فرماندهي داشت، هرگز تكبر را در عملكرد فرماندهيِ خود، دخيل نكرد. به عنوان مثال، در شب عمليات والفجر8 كه با جدّيت به تدارك نيروها مشغول بود، درحالي‌كه يك فرماندة نظامي بود و مي‌توانست فقط با دستور و فرمان نظامي، كارها را به انجام برساند، اما با نهايت تواضع، در كنار ساير نيروهاي تحت‌امر، شخصاً مهمات را حمل مي‌كرد. برادران همرزم ايشان در عمليات والفجر8 نقل مي‌كنند كه شهيد مهدوي در شب عمليات، آنقدر در حمل مهمّات فعاليت كرد كه پشت ايشان زخم شده بود. شهيد، به مدد برخورداري از خصلت‌هاي پسندیده انساني و اسلامي، شخصيتش بسيار رشديافته بود. برآيند همة آن خصايل عالي و نوراني، جذّابيت كم‌نظيري را به او بخشيده بود. همگي دوستش داشتند و از ته دل به او مهر مي‌ورزيدند. برادر شهيد، دراين‌باره مي‌گويد: «در ميان خانواده، به حدّي محبوب بودند و همه از همسر، پدر و مادرش گرفته تا برادر و خواهرانش، آنچنان تحت تأثير اخلاق‌، رفتار و سيماي نورانيش بودند كه حتّي اگر يك‌روز هم او را در جمع خود نمي‌ديديم، دلمان برايش تنگ مي‌شد.» حاج‌حسن، درجاي ديگري مي‌گويد: «دوري همديگر را خيلي سخت تحمّل مي‌كرديم. يادم نمي‌رود كه در ايام جنگ، آنقدر از دوري هم بي‌تاب مي‌شديم كه وقتي ايشان از جبهه برمي‌گشت، بايد در ابتدا سينه به سينة هم مي‌چسبانديم و ده‌دقيقه‌اي دراز مي‌كشيديم تا بي‌تابيِ دل‌هايمان فروكش كند و سپس آرام مي‌شديم.» به راستي چگونه مي‌توان به اين حد از جذّابيت رسيد كه همگان دوستت داشته باشند و از صميم قلب، به تو مهر ورزند؟ زيباترين جواب را خداوند متعال بيان مي‌فرمايد: «اِنَّ الَّذينَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» كسانيكه ايمان آورده، كردارهاي شايسته انجام دهند، خداوندي كه رحمتش عالَم‌گستر است، حبّ و دوستيِ آنها را در دل همگان قرار مي‌دهد.مریم-96 . اين شهيد عزيز، پس از ايمان به خدا، در انجامِ صالحات، كوشش مجاهدانه‌اي كرده بود و خدا نيز تا هميشة روزگار، حبّ او را در دل مؤمنين، جاودانه كرد. شهيد، فردي بود بسيار باگذشت و انعطاف‌پذير؛ با آنكه نظامي بودن او مي‌توانست روحيه و اخلاق او را آن‌هم در شرايط جنگيِ آن دوران، بسيار خشك و بي‌عاطفه سازد، امّا از سعة صدر بالايي برخوردار بود تندخوييها و رفتار نامناسب از سوي برخي افراد را خيلي خوب تحمّل مي‌كرد. چنانچه خبردار مي‌شد كسي از دوستان، اقوام يا آشنايان، دچار انحراف فكري يا اشتباه در ارزيابي صحيح و واقع‌بينانة برخي مسايل شده است، در ابتدا نه تنها او را طرد نمي‌كرد بلكه با انعطاف بالا و رفتاري مهربانانه به ارشاد او مي‌پرداخت و در اكثر موارد نيز در اين شيوه موفّق بود. جاذبه‌اش بر دافعه‌اش بسيار مي‌چربيد و در برخورد با افراد مختلف، بسيار صبور و پرتحمّل بود. از عوامل مهم موفّقيت او در زندگي اجتماعي، برخورداري او از خصلت ارزندة «تغافل» بود. به عبارت ديگر بسياري از گفته‌هاي ناخوشايند را نشنيده مي‌گرفت و همين‌طور بسياري از رفتارهاي نايستي را كه از برخي افراد مي‌ديد، به اميد اصلاح و هدايت، غالباً نديده و ندانسته مي‌انگاشت. بي‌ترديد، عنصر نظم، حاكم مطلق‌العنان زندگي شهيد مهدوي بود. او در طول زندگي و در طي مدت خدمت در سپاه، مسؤوليت‌هاي مختلفي را به عهده گرفت و در همة آنها به مدد حاكميت نظم در كارها، به بهترين و نيكوترين وجه، عمل كرد. نظم، ركنِ اساسيِ مشيِ رفتاري او بود. عامل نظم سبب شده بود تا هنگام تصدّي هر مسؤوليت، بتواند از حداقل زمان، حداكثر استفادة مفيد را بنمايد. كمبود امكانات را هرگز به عنوان بهانه و مستمسكي براي بي‌نظمي نمي‌دانست. به عنوان مثال، زماني كه گروهان دريايي ناوتيپ اميرالمؤمنين(ع) را تشكيل داد، اندكي بعد، عملياتِ بسيار مهم والفجر8 آغاز شد. اتّفاقاً وظايف بسيار مهمّي نيز به عهدة اين گروهان تازه تأسيس گذاشته شده بود. اما شهيدمهدوي با اِعمال نظم دقيق بر گروهانِ تحت امر خود و با اهتمام و جدّيت مثال‌زدني، موفّق شد اين گروهان را در طي مدت‌زمانِ اندكِ باقيمانده تا شروع عمليات، به مرز آمادگي صددرصد برساند. به طور كلّي گروهان‌هايي كه او فرماندهي آن را به عهده داشت، همواره از منظّم‌ترينِ گروهان‌ها بود. همرزمان او خاطراتِ جالب و ماندگاري را در اين زمينه به يادگار دارند. او عنايت ويژه‌اي به اصل امر به معروف و نهي از منكر داشت و اجراي آن را براي سلامت جامعه، ضروري مي‌دانست و خود نيز عملاً و با تمام جديت و اهتمام، پايبند آن بود. در سال‌هاي اولية پيروزي انقلاب، كه نهال نوپاي نظام مقدس اسلامي، به نگاهباني و حراست بيشتري جهت رسيدن به مرحلة تثبيت، نياز داشت، شهيدمهدوي به مدد اين اصل نورانيِ دين، در محل زندگي خود، فعاليت‌هاي پيگير و فراواني را در جهت ارشاد، اصلاح و مبارزة با افرادي كه درك صحيحي از ماهيت انقلاب و نيز اوضاع و شرايط خاص زمان نداشتند، انجام مي‌داد و در رفع آسيب ناشي از عملكرد منفي آنان نسبت به انقلاب، بسيار جدّي بود. با كساني كه عمدي نداشتند با مدارا و نرمي برخورد مي‌كرد امّا با كساني كه دانسته و عمداً همواره در حال نق زدن به انقلاب و در پي تضعيف روحية انقلابي مردم بودند، قاطعانه و انقلابي برخورد مي‌كرد و به آنان مجال فعاليت عليه انقلاب و دستاوردهاي آن نمي‌داد. او در اين‌راستا، گروه‌هاي امر به معروف و نهي از منكر تشكيل داده بود كه با فعاليت همه‌جانبه و پيگير، عرصه را بر ضد انقلاب و نيز بر مروّجين مفاسد اخلاقي، به شدّت تنگ كرده بود. از خصلت‌هاي برجستة شهيدمهدوي، تيزبيني و دورانديشيِ او بود. دربارة افراد و گروه‌ها آن هم در بحبوحة اوضاع پرحادثة اوايل انقلاب، به راحتي و به طور احساسي، قضاوت نمي‌كرد و با تيزبيني تمام، در پي درك و فهمِ ماهيت واقعي اشخاص و جريان‌هاي سياسي بود. به عنوان مثال، او هيچ‌وقت به بني‌صدر و جريان ليبرال، اعتماد و اعتقاد نداشت. حتي زماني كه آن شخصِ منافق، تازه رييس‌جمهور شده و از احترام و اعتماد عمومي نيز برخوردار بود، شهيدمهدوي كاملاً به اين شخص بدبين بود و او را «گربة دزد» مي‌ناميد! ضدّيت او با بني‌صدر، خوشايند بسياري از كساني كه ساده‌لوحانه به آن شخصِ منافق، اعتماد داشتند، نبود و حتي چندبار عده‌اي از طرفدارانِ آن خائن، به مشاجرة لفظي با شهيد مهدوي پرداختند. عشق به نماز در وجود شهيد مهدوي رسوخي عميق داشت. موقع فرارسيدن اين فريضة جان‌بخش الهي، با خشوع و خضوع تمام به پيشگاه معبود مي‌ايستاد و نماز را با طمأنينه و حضورقلب به جاي مي‌آورد. تعدّد كارها و خستگي ناشي از آن، سبب به تأخيرانداختن نمازش نمي‌شد. اين خصلت شهيدمهدوي از خصايل بارز او بود و همة دوستان و نزديكانش به اين امر واقف بودند. شهيد، از صوتي نيكو برخوردار بود. قرآن كريم را بسيار زيبا تلاوت مي‌كرد به طوريكه همرزمانش مي‌گفتند: صداي حسين(نادر) آنقدر حزين و دلنشين است كه وقتي قرآن يا دعا مي‌خواند، متأثّر مي‌شويم و به گريه مي‌افتيم. شهيد مهدوي به حق و حقيقت، از اخلاصي كم‌نظير برخوردار بود. او از كمالات بسياري بهره‌مند بود اما از اينكه به خاطر اين كمالات، شهرتي به دست آورد، تنفّر داشت. هم‌چنان‌كه اشاره شد آن بزرگوار، بسيار نيكو و زيبا قرآن تلاوت مي‌كرد و دعا مي‌خواند اما هرگز اجازه نداد كه صدايش ضبط شود. اين موضوع سبب شده كه در حال حاضر، حتي يك نوار هم از صداي قرآن و دعاي شهيد، در دسترس نباشد. شهيدمهدوي احترام زايدالوصفي به ايتام قائل بود. خواهرزادة يتيمي داشت به نام زينب كه همواره به بهترين و نيكوترين وجهي او را نوازش مي‌كرد و مورد ملاطفت قرار مي‌داد. هم‌اكنون اعضاي خانوادة شهيد، ياد و خاطرة همة محبت‌هاي آن شهيد نسبت به اين دختر و ساير كودكان يتيم را به ياد دارند و گرامي مي‌دارند. سردار شهيد مهدوي به پير مراد خود امام راحل عظيم الشّأن ارادتي آتشين داشت. به عشق امام (قَدَّسَ اللهُ نَفسَهُ الزَّکِيَّه) لباس مقدّس پاسداري پوشيد و در راه انجام مأموريت هاي سپاه, تمام توان و استعداد خود را به کار گرفت و همة زندگي خود را در مسير تحقّق آرمان هاي متعالي امام امت و اقتدار روزافزون نهاد مقدّس سپاه قرار داد. رضايت امام را تنها مزد و اجر خود از آن همه رشادت و مجاهدت کم نظير مي دانست و در راه حصول اين مهم و شادي دل امام, تمام وجودش را در طبق اخلاص نهاده بود. او همواره در قنوت نمازش اين دعا را مي‌خواند: «اَللهُمَّ ارْزُقْنِي الشَّهادهَ فِي سَبِيلِكَ. در زندگي طوري زندگي كرد كه فرجام چنين زيستني، حقيقتاً كمتر از شهادت نبود و خود نيز هميشه در آرزوي شهادت به سر مي‌برد. خداوند هم اين آرزوي او را به بهترين وجه، برآورده ساخت و او را در جوار قرب خود، جاي داد. منابع زندگینامه: سرداران سرافراز نوشته ی رضا طاهری، نشر شروع،-1284.پرونده شهید دربنیاد شهیدوامورایثارگران بوشهر ،مصاحبه با خانواده ،دوستان وهمرزمان شهید [url=http://www.rasekhoon.net/mashahir/Show-900694.aspx]منبع[/url]
  15. اخیراً در نشست میان مسئولان بخش عملیات خارجی و هماهنگی‌های سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) با تعدادی از سردمداران گروهک نفاق، هماهنگی‌هایی برای انجام اقدامات خرابکارانه در انتخابات نهمین دوره‌ مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است. خبرنامه دانشجویان ایران نوشت: اخیراً در نشست میان مسئولان بخش عملیات خارجی و هماهنگی‌های سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) با تعدادی از سردمداران گروهک نفاق، هماهنگی‌هایی برای انجام اقدامات خرابکارانه در انتخابات نهمین دوره‌ مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است. طرفین این نشست بر بررسی و تلاش برای عملیاتی کردن تمام راهکارهای ممکن به منظور ایجاد اخلال در انتخابات آتی مجلس در جمهوری اسلامی ایران، چگونگی هماهنگی در این ارتباط و لزوم همراهی از سوی طرفین با جریان معارض داخلی، با هدف بهره‌برداری حداکثری از ایام انتخابات در ایران به توافق رسیده‌اند. بر اساس این گزارش سردمداران گروهک نفاق در این دیدار، آمادگی خود را جهت برپایی اعتراضات وسیع در ایران به بهانه‌های مختلف اعلام نموده و طرف آمریکایی نیز برای ارائه هرگونه حمایت اعم از مالی، لجستیک، تبلیغاتی و ... که مورد نیاز منافقین باشد، آمادگی خود را اعلام کرده است. در ادامه این دیدار، طرف آمریکایی، عوامل گروهک نفاق را تهدید نموده، که در صورت عدم موفقیت در به هم ریختن اوضاع داخلی ایران در زمان برگزاری انتخابات آتی مجلس، کلیه حمایت‌های مادی و معنوی از این گروهک را قطع خواهد نمود. همکاری منافقین با سازمان‌های اطلاعاتی غرب مسبوق به سابقه می‌باشد لذا طبیعی است که برای برهم زدن اوضاع داخلی کشور در زمان برگزاری انتخابات از هیچ کاری امتناع نکنند، اما دو نکته در این نشست حائز اهمیت است: 1ـ اصرار آمریکایی‌ها و اعمال فشار بر گروهک نفاق برای ایجاد آشوب و اغتشاش در ایران و تهدید این گروهک به قطع کلیه حمایت‌های مادی و معنوی. 2ـ هدایت منافقین برای هماهنگی با جریان معارض داخل کشور. گروهک منافقین و سایر گروهک‌ها و جریان‌های معاند و مخالف با نظام جمهوری اسلامی ایران، طی 32 سال گذشته تلاش‌های فراوانی برای ایجاد آشوب و اغتشاش در داخل کشور نمودند و آخرین نمونه‌ی آن فتنه 88 بود. [url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900801001185]منبع[/url]
  16. به نام خـــدا فرو پاشي اقتصادي ايالات متحده چيزي است كه امروزه ذهن دانشمندان بزرگي از جمله : نايل فرگوسن ، آمارتيا سن ، هنري كسنجر و .. را به خود درگير كرده است . داستان از چه قرار است ؟؟ قضيه از آنجا آغاز مي شود كه پول ماهيت خود را تغيير داد ! . در دوران كهن مردم براي رفع نياز هايشان ، مبادله ي كالا به كالا را پيش گرفتند ! چندي بعد با اختراع پول مبادله ي كالا به كالا تغيير كرد . به جاي كالا سكه ي نقره يا طلا پرداخت مي شد و با آن خريد صورت مي گرفت . در حقيقت اين سكه از ارزش بر خوردار بود ( به علت ماهيت فلز بودن و يا جنس كم ياب بودن ) ، يعني با روي كار آمدن پول باز هم همان مبادله ي كالا به كالا صورت مي گرفت اما اين بار كالايي ثابت به عنوان پول كه ارزشش جنس آن بود با وسيله اي مبادله مي شد. در دوران اخير ماهيت پول تغييرات زيادي پيدا كرد . پول در دوران جديد به معناي اعتبار است . يعني ما براي اينكه كالايي تهيه كنيم كاغذي به نام اسكناس پرداخت مي كنيم .دولت در مكاني به نام بانك مركزي ، طلا ذخيره كرده است و اين طلا پشت وانه ي آن اسكناس يا برگ كاغذي است كه ما از آن استفاده مي كنيم. پس ما به واسطه ي طلا ها ي بانك مركزي به اين برگ كاغذ اعتماد مي كنيم و بر مبناي آن خريد را صورت مي دهيم . اين پديده از آنجايي آغاز شد كه بحران اقتصاد ( دهه ي 1920 تا 1930 ، بعد از جنگ جهاني اول ( 1914 تا 1918 ) )، ايالات متحده را مجبور ساخت تا نهادي به نام فدرال رزرو يا Federal Reserve به معناي ذخيره ي فدرال يا همان بانك مركزي را در سال 1913 به اجرا در بياورد . در اين برهه اقتصاد رو به فرو پاشي بود و در فدرال رزرو ، ساز و كاري رقم خورد تا پولي كه به دست مردم است پشتوانه اي از فلزات گران بها مانند طلا را مبناي پول قرار دهد . اين سازو كار تا 1965 ادامه يافت و تا اين زمان ، بسياري از كشور ها براي احتياط ، طلاي خود را روانه ي ايالات متحده كرده بودند . اندكي قبل تر در دهه ي 1960 بسياري از كشور هايي كه طلاي خود را روانه ي امريكا كرده بودند ، خواستار پس گيري آن شدند . ریچارد نیکسون سیاست‌مدار و سی‌وهفتمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا ( سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ ) كه قبل از اين سمت ، سمت معاون رئيس جمهور پيش از خود را به عهده داشت در پاسخ به پس گيري طلا ، اعلام كرد كه امريكا ارتباط خود با طلا را قطع كرده است ، يعني پشت وانه ي دلار ديگر طلا نيست . دكتر هنري كسينجر يهودي الاصل (Henry Alfred Kissinger) ديپلمات مشهور و يكتا آمريكايي حزب جمهوري خواه ، دكتريني به نام ايگنوتوس را ارائه داد كه اين دكترين سازو كاري ارائه كرد كه از 1975 تا 2005 پشت وانه ي اقتصادي ايالات متحده را نفت كشور هاي خاورميانه قرار داد . اين دكترين بر اين بود كه همان گونه كه هوا به همه تعلق دارد ، نفت موجود در كشور ها هم به همه تعلق دارد . پس از اعلام اين دكترين نوكران بي جيره مواجيبش در خاور ميانه معاملات نفتي را با نرخ دلار انجام دادن . به اين صورت پشت وانه ي اقتصادي ايالات متحده تا 2005 نفت و محصولات فسيلي بود . خوب از 1975 تا 2005 پشت وانه ي دلار ، نفت و معاملات نفتي در جهان بود كه به دلار صورت مي گرفت .در سال 1387 اوپك گاز تاسيس شد پرانتز باز { طرح تاسيس اوپک گازي در 10 بهمن سال 1385 از سوي رهبر ایران در ديدار با ایگور ایوانف دبير شوراي امنيت وقت روسيه مطرح شد. علی خامنه ای با اشاره به وجود نزديک به نيمي از ذخاير گاز جهان در روسيه و ايران پيشنهاد کرد: اين دو کشور با کمک يکديگر مي توانند بناي يک سازمان مربوط به همکاري‌هاي گازي را همچون اوپک پايه گذاري کنند که بعدها در سفر مقام هاي روسي به قطر يکي ديگر از کشورهاي دارنده ذخاير عظيم گازي اين پيشنهاد به آن کشور نيز ارائه و مورد موافقت مقامهاي دوحه قرار گرفت. } ایران و 14 کشور بزرگ صادرکننده گاز با تشکیل یک دفتر اجرایی شبیه دبیرخانه اوپک، نخستین گام‌ها را برای تاسیس سازمان کشورهای صادرکننده گاز برداشته اند. کشورهای ایران، روسیه، عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، ونزوئلا، نیجریه، مصر و الجزایر اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز هستند. در سال 2007 سازمان دو حزبي ايالات متحده ( دو حزب جمهوري خواه و دموكرات - Bipartisan Policy Center ) چرخه ي سوخت فسيلي در گزارشي ترسيم كرد و به از آن نتيجه گيري كرد كه اگر معادلات گازي سر انجام به دلار ختم نشود در اين صورت اقتصاد ايالات متحده كه به معاملات نفتي مبنا گرفته است ، پاشيده خواهد شد . لازم به ذكر است كه در اين برهه بسيار از معاملات نفتي به جاي اينكه با دلار صورت بگيرد با واحد هاي پولي ديگري صورت گرفت ! رويكرد بعدي ايالات متحده براي مبناي اسكناسش بر گرفته شده از كتاب موج سوم آلوين تافلر (Alvin Toffler) نویسنده و فیلسوف مشهور آمریکایی بود ! . تافلر معتقد بود كه در آينده ، سپهر اطلاعات ، منشا قدرت است ! ديدگاه بر اين بود كه ارتباط با نفت قطع شود و اطلاعات كه در راس آن محيط اينترنت است ، مبني پول ايالات متحده شود . احتمال داده مي شد تا سال 2010 ميزان سرمايه ي موجود در اينترنت به 30 ميليون دلار خواهد رسيد . لازم به ذكر است كه كل گردش مالي موجود در جهان حدود 45 تريليون است ! . اما اين پيش بيني درست از آب در نيامد و كل سرمايه موجود در اينترنت از 2 تريليون دلار عبور نكرد ! اين بدان معناست كه اميدشان درست از آب در نيامد .... هم اكنون دلار ايالات متحده بي پشتوانه است . زيرا ارتباطش با نفت را به اميد تباه شده از دست داد . شايد يكي از دلايل رويكرد هاي خشونت طلبانه ايالات متحده امريكا بر عليه خاورميانه بر اين بود كه به زور تسليحات واحد معاملات نفتي را دلار قرار دهد . هم اكنون اقتصاد ايالات متحده ، همانند قالب يخي است كه در آفتاب قرار گرفته است ! اين نظر دانشمنداني چون نايل فرگوسن ، آمارتيا سن استاد فلسفه و اقتصاد در دانشگاه هاروارد ، ژوزف استگلیس برنده نوبل اقتصاد ، دكتر حسن عباسي استراتژيست ارشد ايران و .... است ! وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ[url=http://http://www.biskivit.blogfa.com/post-7.aspx]Web Page Name[/url] [color=red]با تشكر منتقل شد........نصير[/color]
  17. [quote][quote]این بسیار خوشحال کننده است که چنین سامانه برد بلندی در کشور در حال ساخته، اما به موازات اون مسئولین ما باید به فکر یک سامانه برد کوتاه بسیار پیشرفته نیز باشند، چون سامانه برد بلند خودش نیاز به یک سامانه برد کوتاه پیشرفته برای حفاظت داره. روسیه برای حفاظت از S-300 ها از tor-m1 استفاده میکنه(در مقابل هارم و ...) اما این سامانه تور خودش ضعف های جدی داره که باید برطرف بشه. مثلا سامانه تور توان انهدام اهدافی با سرعت فراتر از 700 متر بر ثانیه(2.1 ماخ) رو نداره و توان انهدام بیش از دو هدف همزمان رو هم نداره. امیدوارم که کار روی یه سامانه برد کوتاه پیشرفته تر از تور هم شروع بشه.[/quote] مگه ما tor-m1 نداریم؟[/quote] داريم منظور اينه كه بايد نقاط ضعفش برطرف بشه و قويترش كنيم
  18. whiteghost

    تانک اصلی میدان نبرد مرکاوا

    دستت درد نكنه منتظر بقيش هستيم
  19. [quote]واقعا تا كي اين مضلوميت شيعه ادامه داره ؟؟ تا كي اين صبر خدا ادامه داره ؟ كسي حال اين زنهاي مومن رو نميفهمه و كسي از حال مردهاشون خبري نداره - كه چي ميكشن - كه زندگي واسشون چه طور ميگذره . خدا لعنت كنه آل سعود و آل خليفه و هرچي فاسق و فاسد و متجاوزه- خدا منتقم راستين آل علي رو زود تر برسونه تا به داد اين دردمندها برسه- خدا به ما توفيق انتقام بده- الهي آمين[/quote] [b]الهم العجل الويك الفرج[/b]
  20. من فكر كنم اين بهتره حداقل زمان اون ما رابطمون بهتر بود حتي با وجود تحديد به ترور به ايران اومده بود ولي در كل هيچ كدوم قابل اعتماد نيستند مثلا هر دوتاشون افسر اطلاعاتي هستند
  21. عكس ها مشكل داره اميدوارم ما هم روزي ناو خودمونو ببينيم البته بعد از اينكه هواپيماهاشو ساختيم
  22. كسي خبر از سلاحهای الکترومغناطیسی ايران داره؟
  23. دوميش كه اسلحه زاويه زنه كه بدون اينكه در تير رس قرار بگيري مي توني به هدف شليك كني اوليشم اگر اشتباه نكنم يه مدل اشكاور اندازه
  24. [quote][quote]با چه سرعتی بسته شده احتمالا از تو همه ی موتور سرچ هام جمعش کردن[/quote] سلام اونوقت یه عده میان و می گن که سایت هایی مثل گوگل و فیس بو ک و امثال هم کلا مستقل می باشند ( دقت کردید این ماهواره چقدر تبلیغ این سایت ها رو می کنند ... اونم در قالب مستند و اخبار )[/quote] بابا كي گفته اينا مستقلند؟ هدف اين سايت ها جاسوسي و تاثير گذاري روي ماست
  25. [quote]من واقعا در عجبم، دوستان چه اصراري دارند كه اين مطالب رو مطرح كنند!! من نميدونم چه سودي مي​برند. اگر بحثي بود كه ميشد با آمار و نشانه​ي درست و حسابي ثابتش كرد، درست بود؛ اما ... نهايت اين بحث ميشه كه يكسري ميگن ما آشنا داريم و اون يكي هم ميگه ما آشناتر داريم. آخه اينجا امريكا يا هر كشور ديگه​اي نيست كه كلا يك قواي مسلح داشته باشند و خودشون تو چارت سازماني​شون درجه و رتبه بندي هر يگان رو مشخص كرده باشند. وقتي تو كشورمون سپاه و ارتش جداست، شما چه جوري ميخواي حرفت رو ثابت كني؟؟ ( هر چند بنده هم معتقدم اينها يكسان نيستند و تفاوت​هايي هست) از طرفي هم؛ هر يگان و سازمان رزمي با توجه به ماموريت​هاش آموزش​ها و گزينش​هايي رو در نظر ميگيره. اگر در مقوله​اي يك يگان برتر بود، به معناي عجز يگان مقابلش نيست ... . از همه اينها گذشته، دوستان كمي فكر كنند و ببينند كه هدف و سود ادامه دادن اين بحث چيه؟! اون هم تو اين محيط. فكر نميكنم كسي كه كشورش براش مهم باشه؛ حاضر باشه با ادامه دادن بحثي، بهش ضربه بزنه. به هر حال به نظر بنده كه ادامه دادن اين بحث اصلا درست نيست و از دوستان درخواست ميكنم كه ادامه ندهند.[/quote] به نظر بنده هم ادامه دادن اين بحث اصلا درست نيست و از دوستان درخواست ميكنم كه ادامه ندهند. منتظر بقيه كليپ ها البته به شرط حفظ خونسردي بچه ها هستيم.