بنده های خدا با اون گندی که در مورد عراق زدند(سهواً یا تعمداً) یه کم طول می کشه تا دوباره اطمینان قبلی پیش از حادثه عراق در سطح جهانی کسب کنند.تااون موقع در گزارشاشون یه کم دست به عصا هستند.تا به وقتش دوباره....

خب دوست عزیزوگرامی فکر می کنی برا چی ایران عجله داره خط نفت ایران-پاکستان-هند سریعتر راه بیفته.برای اینکه فقط دلش واسه کشورهایی که نفت نداره می سوزه نه عزیز دل برادر .یکی از دلایل اینه که ایران سر راه این خط لوله یه چندتا شیر نفت شو بیاره بزاره تو دریای عمان و سر شیرهاشو تو دریای عمان باز کنه. چابهار،گواتر،کنارک، جاسک ....جاشو دیگه نمی دونم این ناوها همیشه با سروصداتشریف میارن و رسانه جماعت هم تا دلتون بخواهد تو بوق وکرنا می کنندولی هیچ وقت از رفتنشون بعد از چند مدت کسی چیزی نمیگه. ------------------------------------------------------------------------------------------------------ فکر کنم اگر قرار باشه تعداد ناوهای هواپیما بر آمریکا که تو بوق وکرنا اعلام شده که دارن میان تو خلیج را حساب کنم الان باید 15,20 ناوهواپیما بر تو خلیج لنگر انداخته باشند.کسی می دونه الان تو خلیج فارس دقیقاً چند تا ناوهواپیمابر اتراق کرده اند؟

اونوقت که ملت رو گر می گیره اگر آمریکا رو بیخیال شن ولی این وروجکهای زیر پاشونو بیخیال نمی شن icon_cheesygrin

اگه چندماه دیگه شنیدید که گفتند این مواد در ایران سر در آورده تعجب نکنید ها....

به نظر من که نیروی هوایی سپاه بیشتر برای پشتیبانی از نیروی زمینی اش سازماندهی شده است تا نقش یک نیروی مستقل کامل عملیاتی مثل ارتش

وقتی که خرخره اش رو تو تنگه هرمز گرفتیم و به نفس نفس افتاد ببینم باز هم این حرف ها رو میزنه .به نظر من که باید یک رزمایشی چسبیده به آب های امارات انجام بدیم. من نمیدونم رئیس جمهور که برای اسرائیل خط ونشون کشید چرا واسه این امارات خط ونشون نمیکشه .حداقل تو این جلسات پشت درهای بسته با اون عرب ها.تا یکم از ترس از اون هیکلش چربی کم بشه

فکر می کنم منظور شما ایران وآمریکا وصلح کردن ایران با آمریکا بوده است.لذا با کمال احترام من از عاشورا یه چیز دیگری رو یاد گرفتم(قسمت اول) و جواب قسمت دوم ما جنگ طلب نیستیم و این سخن بیشترین مصرفش برای کشورهایی غیر از کشورهای مسلمان(لا اقل ایران) است همانطور که الان نیز وجود دارد. ولی نکته ابهامی که وجود دارد این است که چرا آمریکا که چندین صد درصد از ما برتر است این همه دارد درنگ می کند؟ دوستان گرامی،فکر کنم اگر در پست های خود بین احتمال و قطعیت و قریب الوقوع و..... حمله آمریکا به ایران تفکیک قایل شوید بهتر می توان نتیجه گیری کرد.(چون فکر میکنم بین بعضی از دوستان بین قطعیت و قریب الوقوع یکسری سوتفاهمات وجود دارد) دوستانی هم قریب الوقوع می دانند اگر ممکنه یک بازه زمانی را ذکر کنند. icon_cheesygrin از نظر خودم جنگ بین ایران وآمریکا قطعی است ولی قریب الوقوع (آنطوری که در رسانه ها به آن پرداخت میشود)نیست.

این مطلب احتمالاً قبل از سفر جلیلی به لندن نوشته شده است تا با جنگ روانی وانداختن ترس در دل مسئولین هسته ای در طرح جلیلی جایی هم برای تعلیق باز کنند که تاریخ مصرفش گذشت اما این نویسنده محترم اصلاً خودش هم نمی داند چی نوشته !! فقط آسمون ریسمون به هم بافته و سعی کرده تکه های پازل را طوری کنار هم بچیند که تصویر ونمایه ی آن این باشد که «آهای ....تعلیق کنید تا آمریکا دست از سر مردم ایران بردارد» ولی وقتی به تکه های این نوشته دقت می کنید سرتاسر از خط اول تا آخرش نه پراز ابهام که پر از تناقض است فقط چندتا جمله اش رو کپی،پیست میزنم چون اصلاً حوصله تایپ آنچنانی برای همچین مطلبی را ندارم خب آمریکا با حمله هوایی به هدف خود دست پیدا می کند یا نه؟آیا با زدن امکانات، نظام سرنگون میشه؟پس چطور با آن همه بمباران در افغانستان بازهم طالبان عرض اندام کرده اند؟ خب معلوم نیست که چند سال دیگه باید در مورد چه چیز باج بدهیم تا شاید یه چند سال دیگه هم دوباره به تعویق بیفته ودوباره...... اگر که هرج و مرج طلب ها راستای اهداف آمریکا در منطقه کار کنند.آن موقع هرج ومرج را در راستای اهداف آمریکا می توان تلقی کرد ولی اگر با اهداف کلان آمریکا هماهنگ نباشد وحتی خود آمریکاییها را تهدید کند در آن صورت مجبورند برای کنترل آن دست به مقابله بزنند وحتی برای این منظور درخواست گفتگو با ایران را در دستورکار قرار دهند. خب شد ایشون زمان امام حسین نبودند «مردن با عزت و شرافت از زندگی با ذلت بهتر است» 1 L. نفهمیدیم ایران اول داوطلبانه تعلیق کند بعد در کنفرانس شرکت کند یا اینکه اول کنفرانس تشکیل بشود بعد داوطلبانه تعلیق کند. از حق خود گذشتن به خاطر جاروجنجال واخم کردن دیگران هم شد موضع اصولی؟! همان بهتر که همچین موضع اصولی را نداشته باشیم لازم نیست که ما آنها را منزوی کنیم در شرایط کنونی نه تنها در نزد افکار عمومی منزوی که منفورهم هستند. هم در جواب به این نویسنده وهم خطاب به آقا مصطفی عرض می کنم که جامعه کنونی ما بویژه در بعد اقتصادی به آرامش آن هم از نوع روانی آن احتیاج مبرم دارد وبنابراین اصلاً انتظار نداشته باشید که بزرگترین مقام اجرایی کشور بخواهد با بیان اینکه احتمال جنگ وجود دارد خلاف این امر، اضطراب والتهاب را به جامعه منتقل کند زیرا که جامعه ایران که به شدت از نظر روانی تحریک پذیر شده وبه هر خبر ناخوشایند واکنش نشان می دهد ودستخوش نابسامانی آنهم از نوع اقتصادی می شود. خودتان حساب کنید در طول این چند سال اگر چندین بار رئیس جمهور حمله احتمالی آمریکا را به ایران تایید کرده بود الان گرانی در چه حدی بود وبدانید که آقای رئیس جمهور اگر هیچ مشاور آنهم درمورد امور نظامی نداشته باشد(که حتماً دارد) لااقل سابقه نظامی دارند واگر بیشتر از من وشما به فکرحمله نظامی آمریکا نباشد کمتر نخواهد بود.واز طرفی با افکارمذهبی آقای رئیس جمهور کم وبیش آشنا هستید. واما سخن آخر از زبان رئیس جمهور که در یکی از سایتها خواندم( خاطرم نیست کدوم سایت).«هدف ما در جریان هسته ای دستیابی صرف به غنی سازی نیست بلکه [u]ایستادگی در مقابل زیاده خواهی های دشمنان است»بنابراین می بینید که ایستادگی ما بر حق غنی سازی در واقع ایستادگی در مقابل زیاده خواهی های دشمنان است و اگر در اینجا کوتاه آمدیم، آهسته آهسته مجبور می شویم در مقابل چیزهای دیگر نیز کوتاه بیاییم.(آسیاب به نوبت از غنی سازی شروع می شود تا...)

ماکه نفهمیدیم سر چی دوباره به هم توپیدید

کجا؟ کجا؟ ترمز دستی رو بکش ماهم سوار شیم قابل توجه آقا مصطفی ،Lich دکترین تخریب ومبارزه رو شروع کرد :|

بگیر بشین بابا، تا دوباره چندتا موشک نفرستادن تو افغانستان icon_cheesygrin

شاید هم یه روز منفجرش کنه icon_cheesygrin

در مورد آذربایجان به نظرمن برای انکه بدون هیچ گونه جنگ و عکس العمل جهانی آنرا به تسسخیر درآوریم .انجام همون انقلاب های رنگینی است که آمریکا در کشورهای استقلال یافته تاکنون انجام داده است.(چه اشکال دارد ما هم انقلاب رنگین انجام دهیم .به قول معرف چیزی که عوض داره گله نداره)یعنی سعی بر حمایت و سرکار آوردن جریانی که همسو با ایران باشد یا حداقل همسو وسرسپرده آمریکا نباشد.مثل آنچه که در فلسطین و عراق روی داد.

دوستان توجه کنید اگر ایران تجهیزات امروزه را در سال59 داشت.نه صدام نه حامیانش اصلاً فکر حمله به ایران را اصلاً در ذهن خود نمی پروراندند. و برای نابودی انقلاب دست به راهکار دیگر مثلاً تجزیه با تحریک قومیت ها دست می زدند.صدام و دارودسته اش دیگه آن قدرهم نادان نبودند.مدعای این حرفم نیز تردیدارباب بزرگ نظامیicon_cheesygrin با تجهیزات2007 در حمله به ایران است.

از یه طرف میگن شورشی ها از مرز عراق وسوریه وارد عراق می شوند بعد می خواهند بین عراق وعربستان دیوار بکشند.اینا یه چیزی شون می شه ها

متاسفانه با خارج شدن پرونده از حالت عادی ب نوعی ه جنگ زرگری بین افراد صاحب وزن در نظام تبدیل شده و هر رایی نیز که صادربشود، وجهه یک طرف مخدوش می شود.وبازنده ی دوسر این قضیه،نظام وقوه ی قضاییه خواهد بود.که با اعلام هر رایی،این ذهنیت در اذهان عمومی جامعه به وجود می آید که دستگاه قوه قضاییه در مقابل یک طرف این کشمکش وا داده است. ایکاش مسئولین،پا را را از شعار های خود در سخنرانی ها فراتر گذاشته بودند و خود نیز یه کم عامل به شعار اتحاد ملی بودند. اتامرون الناس بالبر وتنسون انفسکم.«آیا مردم را به نیکی فرا می خوانید در حالیکه خودتان را فراموش می کنید»

ابهام در بند پاياني تفاهم‌نامه مشترک خودگرداني فلسطين و اسرائيل که پيش از آغاز کنفرانس آناپوليس با اشراف «جورج بوش» به امضاي «محمود عباس» و «ايهود اولمرت» رسيده بود، اکنون بر طرف شده است، چراكه قرار است ژنرال جونز، فرمانده سابق «ناتو»، امنيت را به فلسطينيان آموزش دهد. به گزارش خبرنگار «تابناك»، بند پاياني در اين تفاهم‌نامه مي‌گويد: «اگر دو طرف برخلاف آن [تعهدات در بيانيه] هرگز توافق نکردند، در آن صورت اجراي پيمان صلح آينده، طبق نقشه راه و زير نظر آمريکا، اجرايي مي‌شود». اما «نقشه راه» که در سال 2002 بين «محمود عباس» و «آريل شارون» به امضا رسيده بود، به رغم آن‌که اشاره‌هايي آشكار به تشکيل مجلس قانونگذاري فلسطين، بهبود وضعيت فلسطيني‌ها و توقف برخي فعاليت‌هاي احداث شهرک‌هاي يهودي‌نشين دارد، اما ماهيت اصلي آن «يک ماهيت امنيتي» است. يعني اين‌که دولت خودگردان فلسطين موظف است پيش از هر چيز، امنيت را در سرزمين‌هاي اشغالي تامين و برقرار کند که معناي آن روشن است: سرکوب مقاومت و جلوگيري از هر گونه عمليات مسلحانه در سرزمين‌هاي اشغالي. در تفاهم‌نامه اخير بين فلسطيني‌ها و اسرائيل، بار ديگر بر اجراي «نقشه راه» تاکيد شده است که اگر اسرائيل و خودگرداني فلسطين به تعهداتشان براي انجام موافقنامه صلح عمل نکردند، آنگاه بر اساس «نقشه راه»، همه امور تحت اشراف آمريکايي‌ها پيگيري مي‌شود. لازم به يادآوري است که بر اساس طرح «نقشه راه»، از سوي وزارت خارجه آمريکا ژنرال «کيث دايتون» در سال 2002 به قدس غربي اعزام شد تا اجراي امور امنيتي طرح نقشه راه را رهبري کند. او ارتباط بسيار خوبي با «محمد دحلان»، مسئول امور امنيتي دولت خودگردان داشت که يکي از عوامل به راه‌اندازي جنگ داخلي در نوار غزه به شمار مي‌رود. به عقيده بسياري از کارشناسان فلسطين، اوضاع امنيتي کنوني نوار غزه و بروز جنگ داخلي در اين منطقه، محصول تلاش‌هاي بي وقفه و پشت پرده ژنرال دايتون بوده است. روز گذشته، ابهام از بخش پاياني تفاهم‌نامه مشترک خودگرداني و اسرائيل با تعيين ژنرال «جيمز جونز» از سوي «کونداليزا رايس» به عنوان مسئول امور امنيتي خاورميانه در وزارت امورخارجه آمريکا، برداشته شد. او فرمانده سابق پيمان ناتو بوده است. خانم رايس در اعلام اين مطلب افزود: ژنرال جونز، به فلسطيني‌ها براي رسيدن به مفهومي بهتر از «امنيت» کمک خواهد کرد. جونز به فلسطيني‌ها براي ساخت تشکيلات امنيتي کمک مي‌کند و نقش رابط بين تشکيلات امنيتي اسرائيل و فلسطين را ايفا خواهد نمود. رايس تاکيد كرد: «ژنرال جونز» در کنار «ژنرال دايتون» به وظايف خود عمل خواهد نمود و توضيحات بيشتري در اين زمينه نداد. با قرائت متن تفاهم‌نامه مشترک محمود عباس و اولمرت، روشن شده است که اکنون آمريکايي‌ها در چهارچوب طرح نقشه راه و صلاحيت‌هايي که در قالب تفاهم‌نامه مشترک کسب کرده‌اند اين حق را خواهند داشت که حتي حضور نظامي در سرزمين‌هاي اشغالي به منظور استقرار امنيت داشته باشند. اين تحليل و قرائت يک «حلقه مفقوده» داشت که با تعيين ژنرال جيمز جونز به مسئوليت جديدش، اين حلقه مفقوده نيز پيدا شد. شايد به دليل همين مسائل امنيتي بوده است که محمود عباس فقط نيم ساعت پيش از آغاز کنفرانس در صدد برآمده بود تا از شرکت در کنفرانس آناپوليس خودداري کند. روزنامه «الاخبار» لبنان، داستان را چنين نقل مي‌کند: فشارهاي بي حد و حصر آمريکايي‌ها به محمود عباس، او را واردار نمود تا به فکر عقب‌نشيني از کنفرانس برآيد اما وقتي فهميد اعراب شرکت‌کننده در کنفرانس از فکر او حمايت نمي کنند، از اين موضوع عقب‌نشيني کرد. او وقتي در نتيجه فشارهاي بوش، رايس و اولمرت براي امضاي تفاهم‌نامه مشترک مواجه شد، در صدد برآمد در کنفرانس آناپوليس شرکت نکند اما يک تماس با او از سوي پادشاه اردن «ملک عبدالله» برقرار شد و به او اعلام شد که اعراب از او در اين موضع حمايت نمي‌کنند. «الاخبار» ادامه مي‌دهد: محمود عباس امضا بر شرط‌هاي امنيتي اسرائيل در تفاهم‌نامه و به خصوص اقدام سريع براي خلع سلاح مقاومت را رد کرده بود و آن را مشروط بر اجراي طرح صلح عربي و عقب نشيني اسرائيل از سرزمين‌هاي اشغالي کرده بود. اما عباس در اين امر موفق نشد و در نهايت مجبور شد تا پاي تفاهم‌نامه را امضا و در کنفرانس شرکت کند. جريان نقل شده در روزنامه «الاخبار» با تعيين ژنرال «جيمز جونز» تطابق بيشتري دارد و نشان مي‌دهد که دولت آمريکا، اولين گزينه پيش رويش «سرکوب مقاومت»، «خلع سلاح مقاومت»، «استقرار امنيت کامل در سرزمين‌هاي اشغالي» پيش از هر گزينه ديگري است چرا که براي حفظ کيان صهيونيستي، يک تعهد استراتژيک و غير قابل تغيير دارد و حاضر نيست تحت هيچ شرايطي از آن کوتاه بيايد و به همين جهت است که پيشرفت در مذاکرات صلح بين فلسطيني‌ها و اسرائيلي‌ها را مشروط به اين امور امنيتي کرده است. و به دليل همين مسائل است که آمريکا هرگز نمي تواند «داور و قاضي» بين طرفين باشد زيرا آمريکا اکنون يکي از«اطراف دعوا و مبارزه» در فلسطين است. http://www.tabnak.ir/pages/?cid=2403

عصرایران - تهران به برخی همسایه ها به خصوص کشورهای عربی درباره همکاری آنها با آمریکا در حمله احتمالی به ایران اولتیماتوم داده است. به گزارش عصرایران (asriran.com) پیام ایران به طور رسمی و صریح و البته به صورت شفاهی به این کشورها داده شده است. بر اساس این گزارش هر چند جزئیات کامل این پیام افشا نشده است ولی شنیده ها حاکیست در این پیام شفاهی، ایران به کشورهای همسایه هشدار داده است که در صورتی که خاک و فضای کشورهای همسایه برای حمله به ایران مورد استفاده قرار گیرد ایران این کشورها را متخاصم قلمداد میکند و بر اساس اصل "دفاع مشروع" به آن ها حمله متقابل خواهد داشت. ایران به این کشورها گوشزد کرده است که به سیاست خارجی آنها مبنی بر دوستی با هر کشوری از جمله آمریکا احترام می گذارد ولی در عین حال ، از همسایگان خود انتظار ندارد در حمله احتمالی به این کشور ، امکانات خود را در اختیار آمریکا بگذارند . به اعراب منطقه همچنین گفته شده است قرار دادن امکانات آنها در اختیار مهاجمان به ایران همانند آن است که در میان اسرائیل و کشورهای عربی ، حالت جنگی برقرار باشد (مانند دوران منتهی به جنگ شش روزه) و ایران نیز پایگاه های خود را برای اقدام علیه اعراب در اختیار اسرائیل بگذارد . در پیام تهران همچنین تأکید شده است که ایران به طور جدی بر این باور است که باید روابطی دوستانه و مبتنی بر حسن نیت و تفاهم و همکاری در میان کشورهای منطقه وجود داشته باشد و از این رو کشورهایی که بخواهند در مسیری خلاف دوستی های مشترک حرکت کنند انتظار رویکردهای دوستانه را نداشته باشند . در پیام ایران همچنان بر تداوم تلاش های مشترک برای رفع سوء تفاهم هایی که غربی ها در منطقه به وجود آمورده اند ، تأکید شده است . http://asriran.com/view.php?id=29726

درسته که کشورهای دوروبر ما دارای تجهیزات به روز تری هستند.ولی خود شما می دانید که صرف داشتن تجهیزات نو وپیشرفته دلیلی بر برتری نمی شود.به راستی آیا آنها دارای یک نیروی زبده به منظور بهره برداری از این تجهیزات هستند.فقط لطفاً نگید که آنها در بهترین مکانهای آموزشی-نظامی دنیا تربیت میشوند.زیرا دلیل نمی شود. مثل اینکه بگیم طرف تو بهترین کلاس کنکور شرکت می کنه پس در کنکور از طرفی که در این کلاس شرکت نکرده بهتره.لپ کلام همسایه ها مایه شو دارند ازش استفاده کنند یا نه؟.

تا حالا آزمایش شده؟ :|

احتمالاً ضرب المثل فرنگی «طرف خدا،همیشه پیروز است» می باشد و به خاطر .......مترجم «خدا همیشه با طرف پیروز است» ترجمه شده :cry: مسلماً آمریکا در نیل یه پیروزی ضربتی در مورد ایران با شکست روبرو می شود مگر آنکه هدف آمریکا از حمله به ایران را در نابودی تاسیسات اتمی بدانیم (که قریب به اتفاق می دونیم این طور نیست حتی یک بچه ابتدائی ) :|

این دولتها فقط به حفظ بقای خودشون می اندیشند.وهر دولتی که تضمین بیشتری به آنها بدهد که مدت زمان بیشتری روی کار هستند بله گوی آن کشور می شوند حالا فرق نمیکند آمریکاباشه،اسرائیل باشه،ایران باشه،روسیه باشه یا حتی کشورهای مالدیو یا جزایر بورکینوفاسو

فعلاً که خانم شیرین عبادی با این حرفی که زدند ایرانی بودن خود را اثبات کرده اند بچه ها زیاد حرف های این خانم جدی نگیرید.چون احتمالاً ایشون هم تا چند مدت دیگه میره پهلوی آقای گنجی خارجه!.پس لزومی نداره کارهامون بر اساس صحبت آدمی که قراره بره انجام بدیم . ثانیاً خودش که این حرف ها رو نمیزنه از روی تقدیرنامه ای که موقع اهدای جایزه نوبل بهش دادن، داره رو خونی و بلغور میکنه

الا اسرائیل به همین دلیلی که شما گفتید که ممکنه غیرنظامی ها کشته بشوند .اون کشورها نباید اجازه بدهند که آمریکا از خاک و آسمانشون برای حمله به ایران استفاده کنه.وقتی که من وشما می دانیم که درصورت پاسخ ایران ممکنه غیر نظامی ها کشته می شوند. واز طرفی این حق را جامعه بین الملل برای کشور مدافع محفوظ شمرده است ،مطمئناً نظامی های اون کشورها نیز این موضوع را می دانند.پس وقتی آنها با علم به این موضوع این کار را انجام میدهند وجان غیرنظامی های کشورشون برایشان مهم نیست .نتیجه اش اینکه عزیزان همسایه ما تا حدودی تنشون می خاره .پس دلیلی نداره وقتی تن یک نفر می خاره .ما به او برای رفع خارش کمک نکنیم 2)ثانیاً در صورت پاسخ نظامی ایران.مگر قرار است که ایران شهرهای اون کشورها را بزنه.مطمئناً پایگاههای آمریکا در اونها را میزنه نه شهرها شون.واین پایگاهها اون قدر بزرگ هستند و همه از جاشون مطلع هستند که ایران یک بازار در وسط شهررا با اون پایگاهها اشتباه نگیره

جناب آقا/خانم .از منظری که شما به قضیه نگاه می کنید.حق را می توان به شما داد(چرا؟چون شما فقط خرابی ها وساختمان های ویران شده را می بنید) ولی 1)همانطور که خودتان گفتید آمریکا اگر نتواند در مورد هدف های خود در مورد ایران(که کمترینش جلوگیری از نفوذ بیشتراندیشه های سیاسی ودینی در ایران ونهایتش نابودی نظام فکری حاکم بر ایران است) دست پیدا کند چه آبرویی ازش می رود؟آیا رفتن آبرو کم شکستیه؟ 2)تازه این جنگ احتمالی مطمئناً باعث می شود که اندیشه های ایران سریعتر خاورمیانه را در بر بگیرد و در آینده اندیشه ی ایران،اندیشه غالب در منطقه گردد(اندیشه وروح حاکم بر منطقه را در کنترل خود در می آورد) واین یعنی بزرگترین پیروزی برای ایران با وجود تمام خسارات وخرابیهایی که می بیند.واین بدترین شکست برای آمریکا وبه خصوص اسرائیل است