Moltke

Members
  • تعداد محتوا

    792
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های Moltke

  1. [quote][quote][quote]صحبت های دوستان بجای یک بحث کارشناسی بیشتر شبیه عقده گشایی هست! البته توهین نشه ! گفتم شبیه! اما اگر دوستان کمی سیر خرید های سوری ها از روس ها رو مورد مطالعه قرار بدهند کاملا متوجه میشند کاملا ارتش سوریه با وجود این که از کوچکترین تحریمی از سوی غرب مواجه نبوده بعد از جنگ 1982 بر خلاف سایر کشور های عربی از رژیم بعثی عراق تا عربستان سعودی که همیشه خرید های پر زرق وبرق انجام می دهند این کشور داره دست به خرید های استراتژیک می زنه! البته کسی منکر ضعوف بی شمار شبکه دفاع هوایی سوریه نیست فکر کنم همین چند وقت پیش بود که بالگرد های آپاچی امریکایی به یکی از روستا های سوریه حمله کردند حمام خون راه انداختند وبه راحتی برگشتند عراق! اما !! این بستگی از سوری ها داره که آیا بخواد همچنان بر دکترین کلاسیک خودش اصرار بورزه! یا اینکه از گذشته عبرت بگیره و دکترین نامتقارن متناسب با شرایط و توان خودش در پیش بگیره! که کاملا معلومه مرحوم حافظ اسد پس از مشاهده بلایی که بر سر عراق در یک ماه اومد ! تصمیم گرفت که کشورش رو به همین سمت سوق بده که راه اندازی خط تولید موشک شهاب 2(و احتمالا به زودی نسخه صادراتی موشک قیام!) موشک اسکندر( اکثر بسیار از شهر ها و فرودگاه های اسرائیل زیر پوشش 280 کیلومتری این موشک با دقتی کمتر از 70متر! قرار دارند (امیدوارم بشار اسد فقط یکدونه از شهاب 2 ها رو با اون کلاهک بین این صهیونی ها منفجر کنند! چه شود!) سامانه اس 300 میگ 29 smt زیردریایی های کلاس Amur موشک های نور و یاخونت وسیستم های موبایل شلیک اونها! موشک های باک ام 2 و سوگولی اینها 8 تا میگ 31 ! همه خبر از در پیش گرفتن همون دکترینی که گفتم میده! و ارتش سوریه نشون داده در زمینه نظم و انضباط قضیه اش با لیبی و عراق متفاوته! بعضی از دوستان از برتری نیروی هوایی اسرائیل حرف می زنند و می گند چون سوری ها نیروی هوایی درست و درمونی ندارند پس مثل سایر شکست هاشون مثل برقی نیروی زمینیشون توسط اف 16 ها واف15 های صهیونیست ها جمع هست! ولی دوست عزیز در نبرد احتمالی سیستم های برد بلند اس 300 با پشتیبانی سیستم های کوتاه برد باک چنان جهنمی بر راه می ندازند که هیچ نیروی هوایی جلو دارشون نیست! در ضمن حتی اگه خبری از ساپورت نیروی هوایی سوریه نباشه ! فکر نکنید مثل سایر جنگ ها هواپیما های اسرائیلی شروع به پاکسازی یگان های زرهی سوری ها می تونند بکنند و ایضا آپاچی ها به نظرم با تحویل 50 سیستم پانتسیر اس1 کوچکترین حرفی برای این پرنده های آهنین بمونه! می مونه؟[/quote] سبحان الله از بهانه تراشي و رواج اكاذيب آن هم بعد از بارها و بارها تجربه!! اين پدافند هوايي در بمباران راكتور اتمي در ديرالزور و بمباران حومه دمشق در دهه اخير كجا بود؟ هنگام پرواز جنگنده هاي اسراييلي بر فراز كاخ جناب اسد نيروي هوايي پرافتخار !! و پدافند مقتدر!! جناب اسد چه مي كرد؟ موشك هاي بالستيك در كدام جنگ سرنوشت جنگ را عوض كرده اند؟ به فرض محال اصابت 1000 موشك بالستيك به اسراييل چه ضرري متوجه اين رزيم خواهد شد؟ انشالله سواد نظامي دوستان در حد پاسخ اين سوالات باشد. البته كساني كه شكست مفتضحانه لبنان 1982 را وارد آمدن خسارت سنگين!! به اسراييل و عراق 1991 را هم ازنظام اسد در حال حاضر قوي تر ميدانند مي دانند كه حسابشان جداست.[/quote] سلام الحمدالله .... کدوم راکتور اتمی ، مگه قراره اسرائیل بیاد یه یه ساختمان متروک رو بزنه و بعد بگه راکتور اتمی رو زدم ... اگه اتمی بود پس کو تشعشاتش !؟[/quote] راستي راستي اين حرف را مي زنيد دوست عزيز يا خودتان را عمدا به كوچه علي چپ مي زنيد؟!! مگر راكتور اوزيراك كه با خاك يكسان شد تشعشع اتمي داشت؟ لابد اون هم ساختمان متروك بود!! مثل اين كه شما فرق راكتور قبل و بعد از سوخت گذاري را هم نمي دانيد؟ گزارش آزانس و انواع و اقسام عكس هاي هوايي و ماهواره اي قبل و بعد از اين هم دروغ است شايد؟ راستي اسراييل چقدر نادان است كه صدها كيلومتر حريم هوايي سوريه را نقض مي كند تا يك ساختمان متروك !! را بمباران كند؟ يا شايد كاخ جناب اسد در لاذقيه هم ساختمان متروك بود؟ به نظر شما جعل و انكار حقايق اگر در راه دفاع از متحدين گرامي باشد كار پسنديده اي است؟ شما يا سواد نداريد يا شايد بقيه را جاهل فرض نموده ايد؟
  2. [quote]صحبت های دوستان بجای یک بحث کارشناسی بیشتر شبیه عقده گشایی هست! البته توهین نشه ! گفتم شبیه! اما اگر دوستان کمی سیر خرید های سوری ها از روس ها رو مورد مطالعه قرار بدهند کاملا متوجه میشند کاملا ارتش سوریه با وجود این که از کوچکترین تحریمی از سوی غرب مواجه نبوده بعد از جنگ 1982 بر خلاف سایر کشور های عربی از رژیم بعثی عراق تا عربستان سعودی که همیشه خرید های پر زرق وبرق انجام می دهند این کشور داره دست به خرید های استراتژیک می زنه! البته کسی منکر ضعوف بی شمار شبکه دفاع هوایی سوریه نیست فکر کنم همین چند وقت پیش بود که بالگرد های آپاچی امریکایی به یکی از روستا های سوریه حمله کردند حمام خون راه انداختند وبه راحتی برگشتند عراق! اما !! این بستگی از سوری ها داره که آیا بخواد همچنان بر دکترین کلاسیک خودش اصرار بورزه! یا اینکه از گذشته عبرت بگیره و دکترین نامتقارن متناسب با شرایط و توان خودش در پیش بگیره! که کاملا معلومه مرحوم حافظ اسد پس از مشاهده بلایی که بر سر عراق در یک ماه اومد ! تصمیم گرفت که کشورش رو به همین سمت سوق بده که راه اندازی خط تولید موشک شهاب 2(و احتمالا به زودی نسخه صادراتی موشک قیام!) موشک اسکندر( اکثر بسیار از شهر ها و فرودگاه های اسرائیل زیر پوشش 280 کیلومتری این موشک با دقتی کمتر از 70متر! قرار دارند (امیدوارم بشار اسد فقط یکدونه از شهاب 2 ها رو با اون کلاهک بین این صهیونی ها منفجر کنند! چه شود!) سامانه اس 300 میگ 29 smt زیردریایی های کلاس Amur موشک های نور و یاخونت وسیستم های موبایل شلیک اونها! موشک های باک ام 2 و سوگولی اینها 8 تا میگ 31 ! همه خبر از در پیش گرفتن همون دکترینی که گفتم میده! و ارتش سوریه نشون داده در زمینه نظم و انضباط قضیه اش با لیبی و عراق متفاوته! بعضی از دوستان از برتری نیروی هوایی اسرائیل حرف می زنند و می گند چون سوری ها نیروی هوایی درست و درمونی ندارند پس مثل سایر شکست هاشون مثل برقی نیروی زمینیشون توسط اف 16 ها واف15 های صهیونیست ها جمع هست! ولی دوست عزیز در نبرد احتمالی سیستم های برد بلند اس 300 با پشتیبانی سیستم های کوتاه برد باک چنان جهنمی بر راه می ندازند که هیچ نیروی هوایی جلو دارشون نیست! در ضمن حتی اگه خبری از ساپورت نیروی هوایی سوریه نباشه ! فکر نکنید مثل سایر جنگ ها هواپیما های اسرائیلی شروع به پاکسازی یگان های زرهی سوری ها می تونند بکنند و ایضا آپاچی ها به نظرم با تحویل 50 سیستم پانتسیر اس1 کوچکترین حرفی برای این پرنده های آهنین بمونه! می مونه؟[/quote] سبحان الله از بهانه تراشي و رواج اكاذيب آن هم بعد از بارها و بارها تجربه!! اين پدافند هوايي در بمباران راكتور اتمي در ديرالزور و بمباران حومه دمشق در دهه اخير كجا بود؟ هنگام پرواز جنگنده هاي اسراييلي بر فراز كاخ جناب اسد نيروي هوايي پرافتخار !! و پدافند مقتدر!! جناب اسد چه مي كرد؟ موشك هاي بالستيك در كدام جنگ سرنوشت جنگ را عوض كرده اند؟ به فرض محال اصابت 1000 موشك بالستيك به اسراييل چه ضرري متوجه اين رزيم خواهد شد؟ انشالله سواد نظامي دوستان در حد پاسخ اين سوالات باشد. البته كساني كه شكست مفتضحانه لبنان 1982 را وارد آمدن خسارت سنگين!! به اسراييل و عراق 1991 را هم ازنظام اسد در حال حاضر قوي تر ميدانند مي دانند كه حسابشان جداست.
  3. [quote][quote]حالا اخوان المسلمین و حماس و همه علمای اهل سنت رفتند زیر پرچم امریکا و جلادان خاندان اسد هم زیر پرچم اسلامند؟!! Laughing Laughing این شما هستید که با زیر پرچم امریکا خواندن اهل سنت در حال فحاشی و اهانت به یک میلیارد و چندصد میلیون مسلمان هستید. [/quote] به به هر دم از این باغ بری میرسد! خیر این شما لائیک یا (بعیدم نیست با دوستان وهابی) ارتباط داشته باشی! که چندین بار با توهین مستقیم به اهل سنت در تاپیک های مختلف سعی در مظلوم نمایی داری! (هر چند میلیتاری بدون شما برای ما رنگ و بو نداره! ) میگید واژه ی وهابی واژه ای هست که شیعیان برای توهین به اهل سنت بکار می برند!! حال و حوصله ندارم برای امثال حضرت عالی نیم ساعت بشینم فرق های فاحش فرقه ی وهاب رو با اهل سنت توضیح بدم ! خیر خاندان آل سعود وخادمین الحرمین زیر پرچم اسلام در حال شمشیر زنی هستند! یا نکنه شیخ حمد بن جاسم ال ثانی یا سایر شیوخ عرب در حال مبارزه خالصانه برای اسلام هستند!؟ میشه چندین نمونه از این مبارزه خالصانه نشون اینجانب بدید!؟ [quote]جهاد اسلامی!! ماشالله عجب گروه پشتوانه دار و باسابقه ای مطرح فرمودید...[/quote] باز شما مغلطه کردید عزیز دل تاریخ تشکیل جهاد اسلامی به دهه 70 میلادی باز می گردد در حالی که حماس در 1987 تشکیل شده ! [quote]همین پشت کردنشان به مذهب رسمی فلسطینیان نشان می دهد جایگاهشان میان مردم فلسطین چیست.[/quote] آهان یعنی از نظر جنابعالی در کشور ما هم با توجه به مذهب تشیع که مذهب رسمی هست تمامی افراد اهل تسنن مسیحی وکلیمی هیچگونه جایگاهی میان مردم ما ندارند! [color=red] توهین آشکارا به بیش از 7 میلیارد نفر جمعیت جهان! ونقض قوانین سایت![/color] من جایی ندیدم که بگند اعضای این گروه سنی نیستند! شما اگه دیدید به ما هم نشون بدید! تازه اکثرا اعتقاد دارند جهاد اسلامی مواضع تند تری داره! [quote]مثل اين كه جنابعالي با خودمختاري و آزادي كردها در سوريه هم مشكل داريد؟ لابد كردها همه جا بايد زيردست باشند؟!! كه مبادا اينجا فكر تجزيه طلبي !! به سرشان بزند. [/quote] جلال طالبانی یه حرف خوبی گفته بد نیست یه نگاهی بهش بندازید! [quote]«فرض کنیم که ما اعلام استقلال کردیم. عراق، ایران، سوریه و ترکیه نیازی ندارند که با ما جنگ کنند. اگر این کشورها مرزهایشان را ببندند و جلوی عبور و مرور ما را بگیرند، ما چگونه به زندگی ادامه دهیم؟»[/quote][/quote] ولله ما كه سني هستيم آخرش نفهميديم (( وهابي )) يعني چه!! فقط فهميديم وهابي يعني هر سني مذهبي كه با مواضع شما بزرگوران مخالف باشد. برنامه جديد شما بزرگواران : اضافه كردن حماس به ليست خائنان و سازشکاران و معرفی سازمان مطرود و بی پشتوانه جهاد به اصطلاح اسلامی به عنوان محور مقاومت!! جدید به و برافروختن آتش جنگ داخلی میان فلسطینیان و ایجاد تفرقه و شکاف میان آنان.خودتان خوب می دانید جهاد اسلامی هیچ جایگاهی میان مردم فلسطین ندارد.پس بی خود به خودتان دلداری ندهید. دشمنی كينه توزانه خود با ملت کرد را هم که آشکارا نشان می دهید. اولا خودمختاری با اعلام استقلال فرق دارد...ثانیا ملت کرد باید حقوق پایمال شده خودش را فراموش کند مبادا که به فاشیستهای بعثی و کمالیست و ایضا نژادپرستان و فاشیست هایی مثل شما بربخورد ( حقا که شرم آور است دم از ایرانی بودن می زنید اما سلطه بعثی های سوریه و ستم هایشان بر کردهای سوریه در چهار دهه اخیر را تایید می کنید). در مورد اسلام : کسی نگفته آل سعود و حاکمان قطر مدافع اسلامند.این شمایید که جنایتکار درنده ای مثل بشار اسد و حزب بعث را زیر پرچم اسلام می دانید و هر کس را که از حقوق مردم سوریه دفاع کند از علما و بزرگان اهل سنت مانند راشد الغنوشی و سازمانهای اسلامگرا مثل اخوان المسلمین و حماس و ...را امریکایی می خوانید. خوشا به حال اسلام که مدافعانی مثل شما و یار غارتان بشار اسد دارد!!! راستي چه جالب كه تحليل هاي كيهاني در مورد حماس و وابسته بودن آن به شين بت هم در حال شروع شدن است!! خدا را شكر مي كنم كه چه خوب در حال روكردن دست افراد دورو و فريبكار است. راستي به نظر خودتان هر خواننده بي طرفي كه اين تاپيك را بخواند چه فكر خواهد كرد؟ قضاوت با دوستان
  4. [quote][quote]خدا را شكر تنها گروه سني مذهبي هم كه برخي به دروغ سعي مي كردند آن را به خود بچسبانند هم علنا حمايت خود را از مردم سوريه اعلام كرد.[/quote] دوستان برهان غلیون دیروز در کنفرانس تونس اعلام کرده که به کردهای سوریه در صورت پیروزی [color=red]خودمختاری [/color]میدهد ! [size=18][color=red]حالا پیدا کنید پرتقال فروش را ‏‏( خوشحالی بعضی عالیجنابان ‏‏)‏‏!‏‏!‏[/size][/color][/quote] مثل اين كه جنابعالي با خودمختاري و آزادي كردها در سوريه هم مشكل داريد؟ لابد كردها همه جا بايد زيردست باشند؟!! كه مبادا اينجا فكر تجزيه طلبي !! به سرشان بزند. ضمنا جناب علي 75 و ساير دوستان بله...مطمئنا خدا جواب همه ما را می دهد.البته نکند فکر کرده اید خدا هم با ترازوی شما قضاوت می کند؟ یا خدا هم هم مذهب شماست؟ حالا اخوان المسلمین و حماس و همه علمای اهل سنت رفتند زیر پرچم امریکا و جلادان خاندان اسد هم زیر پرچم اسلامند؟!! این شما هستید که با زیر پرچم امریکا خواندن اهل سنت در حال فحاشی و اهانت به یک میلیارد و چندصد میلیون مسلمان هستید. جهاد اسلامی!! ماشالله عجب گروه پشتوانه دار و باسابقه ای مطرح فرمودید...همین پشت کردن روسايش به مذهب رسمی فلسطینیان نشان می دهد جایگاهشان میان مردم فلسطین چیست. ضمنا ناپيدايي من به دليل مشغله كاري ام است دوست گرامي.
  5. Moltke

    اخبار برتر نظامی

    [quote][quote]ارتش عراق هم در وضعيتي كه دمشق در آستانه سقوط بود به داد اسد رسيد.كه البته اسد با حمايت از ايران طي جنگ هشت ساله جواب اين لطف عراقي ها را داد. بله اين حركت ارتش عراق را نامي جز برادري نمي شود گذاشت. [/quote] از شما بعیده که بچه گانه مسئله ای که یک تاپیک جداگانه برای خودش داره رو مطرح کنید ونتایج بچه گانه ای رو که می خواید بگیرید! شرایط عراق 1979 با عرا 1973 زمین تا اسمان فرق دارد ! می تونیم تویه یک تاپیک جداگانه به بررسی بپردازیم صدام تو اون شرایط برای کسب محبوبیت بیشتر در میان اعراب وساکت کردن افراطیون حزب بعث وارد جنگ شد! نه بخاطر حمایت از خاندان اسد! البته در 1979 دیگه اون عقاید مشترک ایدئولوژیکی بین حزب بعث دو کشوز موجود نبود از نظر سوری ها عراقی ها به آرمان ها خیانت کرده بودندو.... [quote]لطف كنيد يك بار ديگر همان مقاله آقاي تارخ را بخوانيد تا با روند نبرد در بلندي هاي جولان آشنا شويد. [/quote] به روی چشم . ولی شما هم لطف کنید بگوید من در کدام مقاله دچار کج فهمی شدم !؟ [quote]بحث روي بي لياقتي ارتش اسد و فرماندهانش است و دليلش را هم كه بارها گفتم : طايفه گرايي و عدم ديد نظامي درست . ارتش اسد نقش يك نيروي مافيايي براي حفظ قدرت اين خاندان را داشته و دارد و نه جنگ با دشمن خارجي[/quote] البته شما در مباحثه تون به بحث های بیشتری اشاره کردید ! [quote]گر چه در مدت اخير سعي كرم وقتم را با مجادله با امثال شما در مورد مسايل اين چنيني تلف نكنم ، انصافا دیگر این حرف را نمی توانم تحمل کنم.در مورد مساله دیکتاتوری رژیم سوریه و به قول شما حرف های ماهواره و ...به اندازه کافی در تاپیک های قبلی حرف زده ام و دیگر وارد بحث نمی شوم. سواستفاده از بی اطلاعی کاربران تا چه حد؟ کدام تلفات بالا؟ اشغال بلندی های جولان در 1967 به آسان ترین شکل توسط اسراییل؟ آن هم در حالی که بلندی های جولان از لحاظ عوارض زمینی برای ذفاع بسیار مناسب است. رسیدن نیروهای اسراییل به 40 کیلومتری دمشق در جنگ رمضان در 1973؟ شکست مفتضحانه سال 1982 در لبنان و انهدام 100 فروند جنگنده سوری ( حیف است بگویم سوری باید بگویم اراذل و اوباش خاندان اسد ) و ده ها سیستم پدافند هوایی سام آن هم در برابر سقوط یک جنگنده اسراییل؟ [/quote] [quote]عداد و تجهيزات نيروهاي سوري در نبرد 1973 كاملا بر مدافعان اسراييل برتري داشت و اين را هر تحليل گر نظامي مي داند[/quote] وصد البته ساپورت بی نظیری که امریکایی ها از اسرائیل کردند! و كلي هم تلفات دادند. [quote]چه كسي و كجا از كدام ارتش عربي جانبداري كرد جناب؟!! [/quote] ممنون میشم واضح تر صحبت کنید!![/quote] دوست عزيز در پست بالايم به كج فهمي شما در درك اين كه زمان شكست سوري ها كي بود اشاره كردم. حافظ اسد در جنگ ايران و عراق نه تنها بي طرفي نكرد كه با عراقي ها دشمني هم كرد. چه ربطي دارد به حمايت از اسد؟ اسد كه مدعي دفاع از ملت عرب و ...بود در عمل نشان داد تنها به طايفه خودش وفادارد و نه كس ديگر.در حالي كه عراقي ها براي دفاع از سوريه ( بخوانيد آبروي عرب ها ) وارد نبرد شدند ساپورت روس ها هم از ساپورت امريكا دست كمي نداشت .به ويزه ساپورت سوريها. البته ساپورت ها زماني دريافت شد كه سرنوشت جنگ معين شده بود. [b]حرف من يكي بوده و هست: از ارتش سوريه كه تنها هنرش كشتار غيرنظاميان و مخالفان داخلي بوده و هست دفاع نكنيد و تاريخ را هم تحريف نفرماييد.[/b] لطفا از تاكتيك قديمي انحراف بحث هم خودداري كنيد و روي همين مساله اي كه پررنگ كردم بفرماييد چه نظري داريد . ضمنا بفرماييد من مي خواهم چه نتيجه بچه گانه اي بگيرم؟!!
  6. Moltke

    اخبار برتر نظامی

    [quote][quote]اردن از همان روز اول هم مشخص بود وارد جنگ نمي شود. [/quote] اقایون اردنی کم از این متناقض گویی ها ندارند یادم نمی ره اون نبرد کرامه(اسمش دقیق یادم نیست) که به اسرائیلی ها قول عقب نشینی دادند اما در کمال ناباوری ارتش اسرائیل رو زیر اتش حملات توپخانه و نیروی هوایی گرفتند ! در 1973 ملک حسین شرایط رو اینگونه می دونست که اسرائیل شکست می خوره و برای اون که از غنائم بی بهره نمونه قول ورود به جنگ داد (کما اینکه دیدیم اسرائیلی ها مثله [b]مرد[/b]حالشون رو گرفتند! وپس از شکست سوری ها ومصری ها بیت المقدس رو هم از چنگ اردن دراوردند!) [quote]نيروهاي سوري قبل از اين كه مصري ها آتش بس كنند شكست خورده بودند و ارتش اسراييل به 40 كيلومتري دمشق رسيد. [/quote] عجب! والله ما که مثل شما صاحب نظر نیستیم ! ولی عبدالحمید تارخ یه چیز دیگه میگه! [quote]حالا راستي بگوييد چرا ارتش جناب اسد با تانك هاي تي -62 و نيروي ده برابر مدافعان اسراييلي جولان از پس چند دستگاه سنتوريون كهنه و نيروهاي كم تعداد اسراييلي بر نيامد؟ [/quote] بله البته اونا فقط اسمشون سنتورین بود توپ L-7 سامانه های دید درشب وارتقا های دیگر! و اونطوری هم که شما می گید نبودند ! البته جولان خودتونم می گید ارتفاعات هست صحرا ودشت باز نیست که تانک حرف اول رو بزنه! والبته منکر نمیشم مهارت ارتش اسرائیل و مواضع مستحکم دفاعی که ایجاد کرده بودند! اما در هر صورت سوری ها با هر بدبختی و فلاکتی که بود این ارتفاعات رو گرفتند . البته پس از این که سوری ها اونجا رو گرفتند وقت و فرصتی برای ایجاد مواضع نداشتند و صد البته با چنگ و دندون هم مقاومت کردند اما این بار دیگه بقول شما با سنتورین و شرمن طرف نبودند بلکه با M60 پاتن آک چند روزه کارکره طرف بودند! وصد البته در این بین هم نیروی ضد هوایی اعراب هواپیما های خودشون رو سرنگون می کرد!(من منکر ضعف ارتش های عرب چه سوری و چه هاشمی نیستم ولی مثل شما جانبدارانه هم نگاه نمی کنم!)[/quote] لطف كنيد يك بار ديگر همان مقاله آقاي تارخ را بخوانيد تا با روند نبرد در بلندي هاي جولان آشنا شويد.نيروهاي اسراييلي روز 11 اكتبر از بلندي هاي جولان خارج شده و وارد عمق خاك سوريه شدند و پيشروي شان تا 14 اكتبر به سوي دمشق ادامه داشت.در حالي كه مصري ها تا 22 اكتبر در حال نبرد شديد با اسراييل بودند.پس شكست سوريه در جولان هيچ ربطي به آتش بس مصري ها ندارد. بحث روي بي لياقتي ارتش اسد و فرماندهانش است و دليلش را هم كه بارها گفتم : طايفه گرايي و عدم ديد نظامي درست . ارتش اسد نقش يك نيروي مافيايي براي حفظ قدرت اين خاندان را داشته و دارد و نه جنگ با دشمن خارجي.تعداد و تجهيزات نيروهاي سوري در نبرد 1973 كاملا بر مدافعان اسراييل برتري داشت و اين را هر تحليل گر نظامي مي داند.ضمنا سوريه تنها بخش كوچكي از جولان را در ابتداي نبرد رمضان پس گرفت و چندبرابرش را هم از دست داد.تلفاتشان هم كه افتضاح مطلق بود. نبرد لبنان 1982 و عملكردش در دهه 2000 هم كه ديگر روشن است.پس لطفا چنين ارتشي را مقاوم و در هم پيچنده اسراييل نناميد. چه كسي و كجا از كدام ارتش عربي جانبداري كرد جناب؟!!
  7. Moltke

    اخبار برتر نظامی

    [quote]سلام [quote]اگر ارتش عراق به داد حافظ اسد نمي رسيد كه اسراييلي ها دمشق را هم مي گرفتند.اين هم خيانت اعراب است؟[/quote] مولتکه عزیز می دونید مشکل چی بود ؟ مشکل این بود که به یکبار ارتش اردن وارد جنگ نشد مصری ها با اسرائیل قرارداد صلح بستند خب [b]در این شرایط بشار اسد خودش رو تنها دید چون عراق هم مشکل داخلی داشت ومی خواست عقب بکشه [/b] حالا واقعا نمی دونم هم مسلک های شما به چنین شرایطی چه می گویند؟ دوستی اعراب! برادری اعراب!.....[/quote] اردن از همان روز اول هم مشخص بود وارد جنگ نمي شود. نيروهاي سوري قبل از اين كه مصري ها آتش بس كنند شكست خورده بودند و ارتش اسراييل به 40 كيلومتري دمشق رسيد. ارتش عراق هم در وضعيتي كه دمشق در آستانه سقوط بود به داد اسد رسيد.كه البته اسد با حمايت از ايران طي جنگ هشت ساله جواب اين لطف عراقي ها را داد. بله اين حركت ارتش عراق را نامي جز برادري نمي شود گذاشت. حالا راستي بگوييد چرا ارتش جناب اسد با تانك هاي تي -62 و نيروي ده برابر مدافعان اسراييلي جولان از پس چند دستگاه سنتوريون كهنه و نيروهاي كم تعداد اسراييلي بر نيامد؟ افتضاح لبنان و بمباران هاي دهه اخير هم به خيانت اعراب مربوط است؟ خود اسد در جنگ ايران و عراق با عراق همراه بود؟ ...البته اين را كه من مي گويم از ديد يك عراقي ببينيد و نه يك ايراني. بحث بر سر اين است كه ارتش طايفه اي خاندان اسد تنها يك مترسك براي خودنمايي در چشم اعراب است كه مثلا در حال نبرد با اسراييل است و در واقع تنها كاري كه مي تواند انجام دهد سركوب هاي داخلي است نه چيز ديگر. ببينيد برادر واريور گرامي ، منحرف کردن بحث کار خوبی نیست. مشکوک خواندن بمباران یک راکتور اتمی در عمق خاک یک کشور و انفعال آن کشور ، مقاوم خواندن ارتشی که با وجود داشتن تجهیزات مناسب تلفات غیرقابل قبول و افتضاحی داشته کار خردمندانه ای نیست. ارتشی که اساسش طایفه گری باشد و نه شایسته سالاری معلوم است چنین سرنوشتی دارد.عراق دوبار به همین سوریه در جنگ های شش روزه کمک کرد و نتیجه اش را هم با الطاف حافظ اسد دید. عربستان هم دست به تحریم نفتی غرب زد که قیمت نفت را چهار برابر کرد.نقش سوریه و مصر هم اصلا قابل مقایسه نیست. خاندان اسد در قضیه فلسطین هم همواره این مساله را بهانه ای برای ادامه حکومت کرده و گروه های فلسطینی را هم تا وقتی پذیرفته که تحت فرمانش باشند. رفتار خاندان اسد با مردم سوریه بارها قساوت بارتر و بدتر از رفتار اسراییل با فلسطینی ها بوده و هست.
  8. Moltke

    اخبار برتر نظامی

    [quote][quote][quote]همین ارتش تلفات بالایی در تاریخ به اسرائیل زده و اگر خیانت بقیه اعراب نبود شاید خیلی وقت پیش نسخه اسرائیل رو پیچیده بود الان هم خط اول دفاع و مقاومت هست و حرف شما در مورد ترس و و..... موضوعیت نداره. در مورد دیکتاتوری و ... هم زیاد ماهواره نگاه نکنین خوب نیست ، اون نیروگاه هم کلا یه چیز مشکوک بود.[/quote] اگر چه در مدت اخير سعي كرم وقتم را با مجادله با امثال شما در مورد مسايل اين چنيني تلف نكنم ، انصافا دیگر این حرف را نمی توانم تحمل کنم.در مورد مساله دیکتاتوری رژیم سوریه و به قول شما حرف های ماهواره و ...به اندازه کافی در تاپیک های قبلی حرف زده ام و دیگر وارد بحث نمی شوم. سواستفاده از بی اطلاعی کاربران تا چه حد؟ کدام تلفات بالا؟ اشغال بلندی های جولان در 1967 به آسان ترین شکل توسط اسراییل؟ آن هم در حالی که بلندی های جولان از لحاظ عوارض زمینی برای ذفاع بسیار مناسب است. رسیدن نیروهای اسراییل به 40 کیلومتری دمشق در جنگ رمضان در 1973؟ شکست مفتضحانه سال 1982 در لبنان و انهدام 100 فروند جنگنده سوری ( حیف است بگویم سوری باید بگویم اراذل و اوباش خاندان اسد ) و ده ها سیستم پدافند هوایی سام آن هم در برابر سقوط یک جنگنده اسراییل؟ بمباران حومه دمشق در سال 2003 توسط اسراییل و سکوت رژیم اسد؟ بمباران راکتور اتمی اش در عمق خاک سوریه ( اگر سواد جغرافیایی دارید لطفا یک نگاه بیندازید به نقشه و ببینید شهر دیرالزور کجای سوریه است)؟ پرواز جنگنده های اسراییلی بر فراز کاخ جناب اسد؟ اینها نشان از بزدلی و ترس نیست پس چیست؟ قضیه نیروگاه مشکوک بود؟!! حقا که حرف به این خنده داری ندیده بودم.این که چند جنگنده در کمال بی عرضگی نیروی هوایی و پدافند یک کشور به عمق خاکش نفوذ و یک راکتور اتمی را منهدم کنند مشکوک است؟ رژیم طایفه ای سوریه تنها در خط مقاومت و دفاع از خودش است و نه چیز دیگر.سابقه کشتار ده ها هزار نفر در دهه های هفتاد و هشتاد میلادی و جنایات ده ماهه اخیرش هم نشان می دهد ارتش این رژیم تنها به درد سرکوب مردم غیرنظامی می خورد نه ایستادن مقابل اسراییل.[/quote] [b] نمیدونم جناب مولتک این طرز رفتار شما جانبداری احساسی بوده یا دینی در حالی که نیازی نبود به حمایت از اعراب بلند شین (یعنی نمیتونم بفهمم هدفتون چی هست !)؛ ولی منظور جناب فتح خیانت اعراب بوده نه ترس اعراب ! طبیعیه که اعراب از اسراییل نمیترسیدن بلکه از همدیگه میترسیدن ؛ بخصوص اینکه تصمیماتی مبنی بر تقسیم سرزمین های فلسطینی بین خودشون و امکان جنگ میان همین اعراب پس از فتح اسراییل بود ! . نمود بارزش جنگ یوم کیپور و قرار سه کشور اردن مصر و سوریه برای حمله به اسراییل هست که جناب ملک حسین ابتدا خواستار الحاق کرانه غربی به اردن پس از جنگ میشه !! ولی مدتی بعد با هلیکوپتر شخصیشون شبانه به تلاویو پرواز میکنند تا این خبر رو به اسراییل بدن که مصر و سوریه قراره وارد درگیری بشن !! و در ادامه جناب ملک از کمک به دو کشور عربی مصر و سوریه امتناع میکنند و.... ! تاریخ اعراب پر از خیانت وکثافت کاری های اینچنینی هست ؛ حداقل تاریخ اسلام بخوبی گواه چنین قضیه ای رو میده ... و چیزی که واقعا آدم رو میترسونه اسراییل نیست بلکه همین خیانت هاست . [/b] البته ارتباطی به این تاپیک نداره .. و بهتره بحث بیشتر منحرف نشه ...[/quote] جناب واريور اعتراض بنده به تحريف تاريخ و گفتن اين كه ارتش سوريه ارتش مقاومي بوده و كمر اسراييل را خرد كرده و ....بود. معلوم نيست منظور شما از پشتيباني ديني چيست. در مورد قضيه خيانت هم اين ربطي به ملت ها ندارد و در بين همه ملت ها ديده شده. حرف من هم هيچ ربطي هم به مسايل مذهبي ندارد. شما از ارتشي مثل ارتش خاندان اسد كه كاملا بر اساس طايفه گري بنا شده و نه شايسته سالاري چه توقعي داريد؟ اين كه ارتش اسراييل با نيرويي يك دهم نيروهاي مهاجم سوري توانست بلندي هاي جولان را نگه دارد ربطي به خيانت ملك حسين دارد؟ اگر ارتش عراق به داد حافظ اسد نمي رسيد كه اسراييلي ها دمشق را هم مي گرفتند.اين هم خيانت اعراب است؟
  9. Moltke

    اخبار برتر نظامی

    [quote]همین ارتش تلفات بالایی در تاریخ به اسرائیل زده و اگر خیانت بقیه اعراب نبود شاید خیلی وقت پیش نسخه اسرائیل رو پیچیده بود الان هم خط اول دفاع و مقاومت هست و حرف شما در مورد ترس و و..... موضوعیت نداره. در مورد دیکتاتوری و ... هم زیاد ماهواره نگاه نکنین خوب نیست ، اون نیروگاه هم کلا یه چیز مشکوک بود.[/quote] اگر چه در مدت اخير سعي كرم وقتم را با مجادله با امثال شما در مورد مسايل اين چنيني تلف نكنم ، انصافا دیگر این حرف را نمی توانم تحمل کنم.در مورد مساله دیکتاتوری رژیم سوریه و به قول شما حرف های ماهواره و ...به اندازه کافی در تاپیک های قبلی حرف زده ام و دیگر وارد بحث نمی شوم. سواستفاده از بی اطلاعی کاربران تا چه حد؟ کدام تلفات بالا؟ اشغال بلندی های جولان در 1967 به آسان ترین شکل توسط اسراییل؟ آن هم در حالی که بلندی های جولان از لحاظ عوارض زمینی برای ذفاع بسیار مناسب است. رسیدن نیروهای اسراییل به 40 کیلومتری دمشق در جنگ رمضان در 1973؟ شکست مفتضحانه سال 1982 در لبنان و انهدام 100 فروند جنگنده سوری ( حیف است بگویم سوری باید بگویم اراذل و اوباش خاندان اسد ) و ده ها سیستم پدافند هوایی سام آن هم در برابر سقوط یک جنگنده اسراییل؟ بمباران حومه دمشق در سال 2003 توسط اسراییل و سکوت رژیم اسد؟ بمباران راکتور اتمی اش در عمق خاک سوریه ( اگر سواد جغرافیایی دارید لطفا یک نگاه بیندازید به نقشه و ببینید شهر دیرالزور کجای سوریه است)؟ پرواز جنگنده های اسراییلی بر فراز کاخ جناب اسد؟ اینها نشان از بزدلی و ترس نیست پس چیست؟ قضیه نیروگاه مشکوک بود؟!! حقا که حرف به این خنده داری ندیده بودم.این که چند جنگنده در کمال بی عرضگی نیروی هوایی و پدافند یک کشور به عمق خاکش نفوذ و یک راکتور اتمی را منهدم کنند مشکوک است؟ رژیم طایفه ای سوریه تنها در خط مقاومت و دفاع از خودش است و نه چیز دیگر.سابقه کشتار ده ها هزار نفر در دهه های هفتاد و هشتاد میلادی و جنایات ده ماهه اخیرش هم نشان می دهد ارتش این رژیم تنها به درد سرکوب مردم غیرنظامی می خورد نه ایستادن مقابل اسراییل.
  10. Moltke

    اخبار برتر نظامی

    [quote]به به! یا الله یا الله جناب ملتکه! بازم از این ورا![/quote] ما كه اين ورا هستيم دوست عزيز...فقط اين اواخر روي كارهاي تاريخي متمركز شدم كه با استقبال گرم!! دوستان مواجه شد.از اين به بعد هم با توجه به جو دوستانه! سايت سعي خواهم كرد بيشتر در همان موارد كار كنم... [quote]بازم منابع مجهول المکان! اولا این تقریبا یعنی چی؟ چند درصد؟ تا کجا؟ پس به قول شما یه مقداری درصد شکست داره دیگه، نه؟ ضمنا سی 802 و بقیه موشکهای ایران از جستجوگر مادون قرمز و تلویزیونی هم بهره می بره که در اگزوسه و هارپون گویا وجود نداره، فکر نمی کنید همین یک مطلب برای بی اعتبار کردن اون به قول شما آزمایشات کافی باشه؟ [/quote] [b]جنگ ضد كشتي در هزاره جديد ; مهندس مهدي خسروي نژاد صنايع هوايي شماره هاي 167 و 170[/b] در مقاله آمده بود همه موشك هاي آزمايشي سرنگون شدند و تازه من تخفيف دادم. ضمنا دوست گرامي شما سلاحي مي شناسيد كه 100٪ موفق باشد؟ ثانيا اين آزمايشات حدود [b]20 سال [/b] پيش صورت گرفته. حالا ببينيد در طي20 سال بعدي چه كارها شده است... ضمنا موشك هاي هارپون و اگزوسه از اين موشك هاي چيني مدرن تر نباشند كم تر هم نيستند. نمي دانم جستجوگر مادون قرمز چه تاثيري در مقابله با سيستم پدافندي حريف دارد؟ [quote]پس امیدوار باشید روی این ناو نصب بشن، چون بحث ما فعلا این ناو انگلیسی هست( البته اگه بحث حمایت آمریکایی ها و عمل کردن در یک شبکه و . . . را فعلا پیش نکشید.) [/quote] شما اول همه پست ها را مي خوانيد يا خط به خط جواب مي دهيد؟ قطعا يك ناو در يك سيستم يك پارچه كار مي كند نه به تنهايي... [quote]و یه مساله رو هم شما در نظر بگیرید: اون ناو هم نمی تونه اینقدر به سواحل ما نزدیک بشه که جنگنده ما در پوشش پدافند موشکی زمینی میانبرد و دوربرد بتونه موشک خودش رو که حداقل 120 کیلومتر برد داره شلیک کنه، شما پوشش سیستم شاهین رو 40 کیلومتر، صیاد رو 50 کیلومتر و سام 5 رو هم 150 تا بگیرید.[/quote] كارايي سام-5 و صياد در برابر اهداف مانورپذير مثل جنگنده ها كه بر همه عيان است...بالاخره سوخو-24 ايران بايد به يك برد كافي برسد...كه در آن برد هم طعمه آساني براي جنگنده هاي حريف است. [quote]یه نگاهی هم به عنوان تاپیک بیندازید[/quote] مسايل اين گونه را نمي شود به تنهايي تحليل كرد.بايد در كنار ساير موارد مورد بررسي قرار داد. ضمنا برادر واريور گرامي منظورتان از ديدگاه مطالعاتي و تاكيد من روي برخي موارد را متوجه نشدم...
  11. Moltke

    اخبار برتر نظامی

    با اميد به اين كه بازهم عامل رواني دشمن! قلمداد نشوم ...و البته ممكن است به دليل بار امتحانات فعلا نتوانم باز هم پست بدهم... 1-در آزمايشات نيروي دريايي امريكا در اوايل دهه نود تقريبا ثابت شد اين نيرو در برابر موشك هاي مانند هارپون و اگزوست به حد بازدارندگي كامل رسيده است ( منبع ماهنامه صنايع هوايي چند سال پيش كه به بحث موشك هاي ضد كشتي پرداخته بود) بنابراين دل خوش كردن به موشك هاي با سرعت حول و حوش يك ماخ و كمي بيشتر به نظر بنده چندان خوب نيست. 2-موشك هاي استاندارد 2 و 3 در برابر موشك هاي بالستيك كارايي خوبي دارند و نبايد از آنها غافل شد. 3-برخي از موشك هاي ضد كشتي ايران هدايت نيمه فعال دارند و اين به نظر من عيب بزرگي است...چون مي شود در كارشان اخلال كرد و يا رادار هدايتگرشان را منهدم كرد كه با توجه به حضور هوايي و اخلالگري شديد امريكا در منطقه محتمل است. 4-موشك هاي ضد رادار پرسرعت مثل كي اچ-58 گزينه خوبي هستند البته به شرطي در تعداد بالا شليك شوند و هواپيماي پرتابگر بتواند به فاصله امني برسد ( كه بازهم با توجه به برتري هوايي حريف كار آساني نيست) وگرنه در تعداد كم چندان هم كارايي ندارند و شكار مي شوند. 5-ناوهاي دشمن يك تنه عمل نمي كنند بلكه يك سيستم به هم پيوسته هستند و نبايد حريف را يكي دو ناو بلكه بايد ده ها ناو با انواع جنگ افزارها در نظر گرفت. ( ناوشكن هاي كلاس تايكاندروگا هر كدامشان الحق يك سيستم كامل پدافندي از دوربرد تا كوتاه برد هستند) در كل به نظر من تهديد اصلي ايران براي ناوگان امريكا همان موشك خليج فارس است البته اگر به تعداد زياد شليك شود و بتواند از سد دفاع موشكي استانداردهاي 2 و 3 و سيستم ايجيس رد شود. حالا اين را هم در نظر بگيريد كه نسل جديد اف-15 سي هاي امريكايي كه به رادار APG-63 V3 مجهز شده اند یکی از وظایفشان شکار موشک های کروز با امرام های مخصوص همین کار است و اگر اف-22 ها و اف-15 های این مدلی در منطقه مستقر شوند کار سخت تر هم می شود.
  12. Moltke

    نبرد مرج دابق

    [b](نبرد مرج دابق)[/b] تاریخ وقوع: 24 آگوست 1516 محل وقوع : سوریه،نزدیک حلب نتیجه : پیروزی قاطع عثمانیان طرفین: امپراتوری عثمانی سلطان نشین مملوک مصر فرماندهان و رهبران: سلیم اول (عثمانیان) الاشرف قانصوه غوری ( ممالیک) ( در نبرد کشته شد) توان دو طرف: عثمانی: 50 هزار سرباز و 50 عراده توپ ممالیک: 80 هزار سرباز تلفات طرفین: عثمانیان: 13 هزار کشته و زخمی ممالیک : 72 هزار کشته و زخمی نبرد مرج دابق ( مرج دابق در زبان عربی به معنی علفزار دابق است) که در 24 آگوست سال 1516 میلادی و در 44 کیلومتری شمال شهر حلب درگرفت یکی از برخوردهای سرنوشت ساز نظامی در تاریخ خاورمیانه به شمار می رود. [b]وقایع پیش از نبرد:[/b] سلطان الاشرف قانصوه غوری زمستان 1515 و بهار 1516 را در حال آماده سازی برای لشکرکشی به مناطق ناآرام آسیای صغیر گذراند، و می توان گفت برای هر پیشامدی اماده بود.هنگامی که تقریبا همه چیز برای لشکرکشی آماده بود، از طرف دربار سلطان سلیم یک سفیر مصری که قبلا از رعایای ذوالقدریان آناتولی بود با شرایط دوستانه فرستاده شد و پیشنهاد تبادل دوستانه و دوباره کالا و برده میان طرفین را داد.در تابستان 1516 و در روز 18 ماه می سلطان مملوک با یک نیروی بزرگ 20 هزار نفری از سواره نظام سنگین که سوای داشتن توپخانه از هر لحاظ وضع مناسبی داشتند از قاهره حرکت کرد. سلطان برادرزاده اش الاشرف طومان بای دوم را به جای خودش در قاهره مستقر نمود و خود در میان جشن و سرور حرکتش را آغاز کرد.به همراه خود 15 امیر ، 5 هزار مملوک و تعدادی از بادیه نشینان و جنگجویان بدوی نامنظم را نیز به همراه داشت.از لحاظ تدارکات نیز به هنگام عبور از خاک سوریه و زمین های بیابان گردان بدوی نیز مشکلی وجود نداشت. مقامات بلندپایه، خلیفه عباسی ظاهری (متوکل سوم)، شیوخ و درباریان،پزشکان و نوازندگان در معیت سلطان بودند. در میانه راه احمد، از مدعیان سلطنت عثمانی و برادرزاده سلطان سلیم نیز به قانصوه پیوست و او نیز به امید اختلاف در سپاه عثمانی با دیدن احمد او را پذیرفت.قانصوه در حالی که سرعت اندکی داشت در روز نهم ژوئن و با تشریفات فراوان وارد دمشق شد.پس از چندروز و با همین روند سلطان با گذشتن از شهرهای حمص و حما به طرف شهر حلب ادامه مسیر داد. در همین حال از اردوگاه عثمانی سفیر دیگری که در پوششی فریبنده هدیه های گرانبهایی برای سلطان،خلیفه و وزرای مصری به ارمغان آورده بود سررسید.این سفیر همچنین درخواست سلیم برای عرضه و تجارت قند و شیرینی از سوی مصر به عثمانی را مطرح کرد. همچنین به طور دوستانه گفته شد که به نتیجه نرسیدن راه های دیپلماتیک سلیم را مجبور کرده است که باز هم برای درگیری با شاه اسماعیل اول صفوی آماده شود. مغلا بیک وزیر اعظم مصر نیز در پاسخ با هدایایی به اردوی عثمانی فرستاده شد،اما هنگامی که به اردوی عثمانی رسید، سلیم دیگر به صلح پای بند نبود و اهانت بزرگی به ممالیک رواداشت، با سفیران بسیار تحقیرآمیز رفتار کرد،وزیر اعظم را سرو ریش تراشیده و رنجور سوار بر یک حیوان لنگ و لوک و سایر سفرا را با پای پیاده پس فرستاد. خیانت در اردوگاه ممالیک در حلب ، خیربیگ حاکم این شهر که با دربار عثمانی ارتباطات مخفی داشت ( هر چند قانصوه از این امر توسط والی دمشق خبردار شده بود گزارش را بی اعتبار دانست) برای پنهان کردن موضوع بیشترین شکوه ظاهری را در استقبال به عمل آورد ، اما ساکنین شهر خشم خود از رفتار ممالیک در شهر را نشان دادند.این وقایع هم زمان با بازگشت ناخوشایند وزیر اعظم مصر به اردوی ممالیک و آگاهی آنان از مقاصد سلطان سلیم بود.تمام شک و شبهه ها از مقاصد عثمانیان برطرف گردید و سلطان قانصوه از همه امرا بار دیگر سوگند وفاداری گرفت.در حالی که هنوز در وفاداری خیربیگ شک و شبهه فراوان بود با شفاعت امیر (( جان بردی غزالی)) قانصوه از عزل خیربیگ منصرف شد. [b]نبرد[/b] ارتش مصر به پیش روی ادامه داد و روز 20 آگوست در دشت مرج دابق که گردشگاهی در شمال شهر حلب بود مستقر گردید. ارتش مصر در انتظار رسیدن ارتش دشمن بود ، و سرنوشت دو امپراتوری اینجا بود که رقم می خورد. سوای مملوکان همراه سلطان ، سایر مصریان دلیرانه جنگیدند،آن چنان که در لحظاتی از نبرد چنان عرصه بر عثمانیان تنگ شد که سلیم تصمیم به عقب نشینی داشت.اما در پایان عثمانیان که اکنون از برتری شماره و توپخانه برخوردار بودند برتری یافتند و عقب نشینی خیانت آمیز خیربیک و نیروهایش کار را تمام کرد.مصریان تقریبا همگی به سوی دمشق گریختند و در سرراهشان دروازه های حلب را بسته یافتند.خلیفه متوکل و برخی از امرا خود را تسلیم دشمن کردند.قانصوه خود در نبرد کشته شد و سرش به محضر سلیم برده شد. در مورد سرنوشت قانصوه غوری روایت های مختلفی وجود دارد،برخی گفتند خیربیگ خبر مرگ او را برای تضعیف سپاه مصر منتشر کرد،برخی گفته اند که در میدان زنده بود و برای جلوگیری از افتادن به دست دشمن توسط یارانش کشته و دفن شد،عثمانیان معتقد بودند که یکی از سپاهیان ترک سر او را از تن جدا کرد و نزد سلیم برد که خشم سلیم و تصمیم او به قتلش را منجر شد ،تصمیمی که سلیم بعدا از ان منصرف شد. [b]نتایج نبرد[/b] به سلطان سلیم از سوی بومیان سوریه که از ستم ممالیک خسته بودند خوشامد گفته شد،و در میان جشن و سرور وارد حلب گردید. خلیفه با مهربانی پذیرفته شد ، اما روحانیون و قضات به سبب خدماتشان به نظام مملوک ملامت گردیدند،سپس سلطان با پیوستن خیربیگ و افسران خائن مصری وارد ارگ حلب شد. از حلب تا دمشق که که پایگاه مقاومت بعدی ممالیک شمرده می شد سلطان پیروزمندانه به حرکتش ادامه داد. با وجود کوشش هایی برای درآب فروبردن دشت هاي اطراف (احتمالا از راه شکستن سدها یا تغییر مسیر رودخانه ها) کوشش چندانی برای حفظ دمشق از سوی ممالیک انجام نگرفت.بازهم اختلافات دائمی امرای مملوک به داد عثمانیان رسید. برخی هوادار جانشینی پسر قانصوه و برخی هوادار جان بردی غزالی بودند.اما با رسیدن عثمانیان همه امرا یا به عثمانیان پیوستند یا به مصر گریختند. سلیم در میانه های اکتبر وارد دمشق شد و ساکنین که همگی از درنگرفتن نبرد شاد بودند حاکمیت عثمانی را پذیرا شدند. حاکمیتی که با وجود شورش های گاه و بیگاه حدود سه قرن به طول انجامید. [b]فقط برای میلیتاری[/b] منبع: [url=http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Marj_Dabiq]battle of Marj Dabiq[/url] فقط يكي از مديران محترم زود به بخش جنگ هاي باستان منتقلش كنه [color=orange] منتقل شد به سایر بخش 00Amin[/color]
  13. Moltke

    نبرد مرج دابق

    با تشکر از رضای کیانی عزیز... انشالله در فرصتی مناسب در مورد جنگ چالدران هم در تاپیک خودش به اندازه کافی بحث خواهیم کرد تا حقایقی در این مورد روشن شود...
  14. Moltke

    نبرد مرج دابق

    [quote]سلام یه سوالی اینجا مطرح می شه : من یه جایی خونده بودم که می گفت ( نقل به مضمون ) : « ینی چری پیاده نظام زبده ی عثمانی بودند که حداقل قدی معادل 1.90 سانتی متر داشتند ، بدن های ورزیده و همچنین سلاح های سنگینی ( ساطور های بزرگ و سنگین داشتند ) و با توجه به قدرت برتر فیزیکی می توانستن به راحتی چندین سرباز عادی را به تنهایی شکست بدهند ... زمان ورود قزل باش ها نوایی مخصوص نواخته می شد و سربازان عادی جا برای جنگیدن آنها را باز می کردند ... گویند در اروپا یک جمله معروف بود : " جلوی سه چیز رو نمشه گرفت ، سیل ، زلزله و ینی چری !!! " در مورد ینی چری بیشتر می خوام بدونم !! و در مورد نقشش تو جنگ با صفویان !![/quote] به طور خلاصه: يني چري ها پياده نظام نخبه عثمانيان بودند كه بيشتر از ميان مسيحيان تازه مسلمان انتخاب مي شدند.داشتن قدرت بدني بالا و قد بلند از معيارهاي انتخابشان بود و تحت آموزش عقيدتي شديدي هم قرار مي گرفتند. در ميان ارتش عثماني نيروهايي كه براي اولين بار به تفنگ مجهز شدند همين ها بودند.نقش اساسي در پيروزي هاي عثمانيان داشتند.با افول قدرت عثمانيان يني چري ها همان راه گارد پرايتوري امپراتوري روم را رفتند و شديدا دست به دخالت در امور سياسي زدند...همين مساله باعث شد سلطان محمود دوم طي اصلاحاتش در نخستين اقدام اين نيروها را به طور كامل قتل عام كرده و اين نيرو را منحل كند. در مورد جنگ با صفويان : مي شود گفت در تمام جنگ هاي عثمانيان و صفويان شركت داشتند كه البته برجسته ترينش همان جنگ چالدران بود. اگر خواستيد مفصل مطالعه كنيد مي توانيد از دوستاني مثل آقاي كياني موحد بپرسيد تا مرجع معرفي كنند...متاسفانه مرجع فارسي كه به اين موضوعات به صورت تخصصي پرداخته باشد وجود ندارد. البته اگر چيزهايي كه خوانده ايد از كتاب هاي آقاي ذبيح الله منصوري است بايد بگويم با وجود همه احترامي كه براي ايشان به دليل ترويج فرهنگ كتابخواني و زحماتشان قايلم ولي در برخي موارد ايشان كاملا تاريخ را بر عكس روايت كرده اند...نمونه اش همان كتاب شاه جنگ ايرانيان در چالدران و يونان.
  15. [b]نبرد رودخانه کالکا تاریخ وقوع : 31 می 1223 محل وقوع : کنار رودخانه کالکا ، اوکراین امروزی نتیجه :پیروزی مغولان طرفین نبرد: امپراتوری مغول امیرنشین کیف، امیرنشین گالیسیا – وولینیا ، امیرنشین چرنیکوف ، ترکان قبچاقی فرماندهان و رهبران: مغولان : جبه ، سوبوتای روسها و قبچاقان: ماستیسلاو ((طاس)) ، ماستیسلاو سوم ، دانیل گالیسیایی توان طرفین : مغولان : 20 هزار نفر روسها و قبچاقان : 25 تا 30 هزار نفر تلفات طرفین : مغول ها : ناشناخته روسها و قبچاقان: 20 هزار کشته و زخمی[/b] نبرد رودخانه کالکا در 31 ماه می 1223 میلادی میان سپاهیان امپراتوری مغول ( به رهبری جبه و سوبوتای) و اتحادیه ای متشکل از چند امیرنشین روسی از جمله کیف و گالیسیا و ترکان قبچاقی تحت فرماندهی ماستیسلاو ((طاس)) و ماستیسلاو سوم امیر کیف درگرفت.ناحیه درگیری کرانه رودخانه کالکا در ناحیه دونتسک –اوبلاست در اوکراین کنونی بود که با پیروزی مغولان به پایان رسید. در پی هجوم مغولان به آسیای مرکزی و سقوط پادشاهی خوارزمشاهی ، یک لشکر مغول تحت فرماندهی ژنرال های برجسته مغول ،جبه و سوبوتای به داخل عراق عجم (ناحیه مرکزی ایران کنونی ) پیشروی کرد.جبه از رهبر مغولان ، چنگیزخان ، درخواست کرده بود به مدت چند سال و تا پیش از ملحق شدن به اردوی اصلی مغول از راه قفقاز به تجسس و فتوحاتش ادامه دهد. تا رسیدن جواب از طرف خاقان بزرگ ، پادشاهی گرجستان در قفقاز مورد هجوم قرار گرفت و پادشاهش کشته شد. پس از گشوده شدن راهشان در قفقاز، مغولان پیش از درهم شکستن قبچاقان یک نیروی مشترک از قبایل ققفقاز را نیز در هم شکستند.خان قبچاق به دربار دامادش ، ماستیسلاو (( طاس)) گریخت تا از او برای جنگ با مغولان کمک بطلبد.در پاسخ ،ماستیسلاو یک نیروی مشترک از امرای روسی از جمله ماستیسلاو سوم امیرکیف را به کمک طلبید. نیروی روس در ابتدا طلایه کم تعداد سپاه مغول را شکست داد.برای چندروز متوالی ، سپاه روس مغولان را تعقیب کرد و در ناحیه وسیعی پراکنده شد.مغولان توقف کردند و در کناره رودخانه کالکا برای نبرد موضع گرفتند.ماستیسلاو ((طاس)) و قبچاقان بدون انتظار برای رسیدن بقیه نیروهای روس به مغولان حمله کردند و شکست خوردند.در چند حمله نامنظم ، چند امیردیگر روس هم شکست خوردندو ماستیسلاو امیر کیف ناچار شد به یک اردوگاه دفاعی عقب بنشیند.پس از سه روز مقاومت ، سرانجام با دریافت این قول از مغولان که در ازای تحویل سلاح روسها می توانند به کشورشان برگردند ، ماستیسلاو کیفی تسلیم شد.به محض انجام این کار ،مغولان روسها را قتل عام کردند و ماستیسلاو را نیز کشتند.ماستیسلاو ((طاس)) از میدان گریخت و مغولان نیز به آسیا بازگشتند و به چنگیزخان پیوستند. [b]پیش زمینه[/b] در سال 1219 و در پاسخ به فتل سفیران ، چنگیزخان ، خاقان مغول ، امپراتوری خوارزمشاهی را مورد هجوم قرار داد.طی عملیاتی که سه سال طول کشید ، چنگیزخان و سردارانش ارتش خوارزمشاهی را شکست داده و این حکومت را منقرض کردند. سلطان خوارزم ، علاالدین محمد در جزیره ای در دریای خزر درگذشت و پسرش جلال الدین را بی سرزمین ترک کرد. هنگامی که جبه سردار مغول ( که در تعقیب خوارزمشاه بود) خبر مرگ سلطان را دریافت کرد،از چنگیز درخواست کرد فتوحات را تا دو سال دیگر و بازگشت به مغولستان از راه قفقاز ادامه دهد.در انتظار دریافت پاسخ از خان بزرگ ، جبه و سوبوتای لشکر 20 هزار نفری خود ( دو تومان ، هر تومان در سپاه مغول برابر 10 هزار سرباز بود) را از عراق عجم و آذربایجان گذراندند و تاراج و تخریب فراوانی به بار آوردند، از جمله غارت و انهدام شهرهای ری ، قزوین و زنجان. شهر همدان بدون مقاومت تسلیم شد . ازبگ ، اتابک آذربایجان منطقه حاکمیتش را با هدیه دادن مقدار زیادی اسب،لباس و پول که مورد علاقه مغولان بود، از غارت و انهدام به دست آنان نجات داد. از تبریز ، مغولان راهشان را به سوی شمال ادامه دادند و در فصل زمستان در دشت مغان اردو زدند. در اینجا بود که ارتش مغول با رسیدن داوطلبان کرد و ترکمن که به خدمت مغولان درآمدند تقویت شد. [b]حمله به قفقاز[/b] در این زمان توجه جبه و سوبوتای به جای دیگری جلب شده بود. در ژانویه و فوریه سال 1221 مغولان از رود کورا گذشتند تا یک عملیات تجسسی در گرجستان انجام دهند.هدف مغولان نه فتح گرجستان ، بلکه غارت آن بود.داوطلبان کرد و ترکمن به عنوان پیشقراول جلو فرستاده شدند.در این حال ، جورج پنجم شاه گرجستان با یک ارتش 10 هزار نفره مغولان را در نزدیکی تفلیس عقب راند.مغولان عقب نشستند اما به حملات پراکنده به ارتش گرجیان ادامه دادند.سپس یورشی گسترده بر ارتش گرجستان بردند و ارتش گرجستان را که برخی مورخان معتقدند از 70 هزار سرباز تشکیل شده بود شکست دادند.مغولان سپس به آذربایجان بازگشتند و در ماه مارس شهر مراغه را محاصره کردند و از اسرا به عنوان نیروی پیشقراول و حشر در حمله به شهر بهره بردند. در پایان ماه مغولان شهر را اشغال و بیشتر مردمش را قتل عام کردند. جبه و سوبوتای تصمیم داشتند به جنوب رفته و شهر بغداد پایتخت خلافت عباسی را تصرف کنند و از آن به عنوان یک فدیه در بابر خلیفه که اکنون با ارتش کوچکی در عراق عجم به سر می برد استفاده کنند.اما نقشه تغییر کرد و مغولان به سوی همدان بازگشتند.شهری که مدافعانش پیش از اشغال و قتل عام مردم شهر تلفات قابل توجهی بر مغولان وارد کردند. در پایان سال 1221 مغولان باز هم به گرجستان یورش بردند.این بار یک لشکر گرجی در نزدیکی تفلیس منتظر آنان بود .سوبوتای تظاهر به عقب نشینی کرد و سواران گرجی را به کمینگاهی که جبه و افرادش در آن مستقر بودند کشاند. گرجیان به سختی شکست خوردند و شاهشان به سختی زخمی شد و بعدا درگذشت.مغولان پس از این جنوب گرجستان را چپاول کردند. [b]پیش درآمد[/b] چنگیزخان به درخواست جبه پاسخ مثبت داد و سوبوتای را معاون او قرار داد.مغولان به سوی شهر دربند پیش تاختند، شهری که تسلیم نشد.جبه به اهالی شهر قول داد در ازای دادن ده نفر راهنما که آنان را از کوههای قفقاز بگذرانند شهر در امان خواهد بود.برای مطمئن شدن از عدم فریبکاری راهنماها، مغولان یکی از آنان را کشتند.گذشتن از قفقاز برای مغولان بی هزینه نبود،آنان ناچار به رها کردن سلاح های محاصره خود شدند و صدها تن از افراد به سبب سرما از دست رفتند. پس از عبور از قفقاز ، مغولان با یک نیروی مشترک 50 هزار نفره از قبایل شمال قفقاز ( لزگیها ، آلان ها و چرکس ها )مواجه شدند.از جانب قبچاقان ( قبایل ترک نژادی که قلمروشان از دریاچه بالخاش تا دریای سیاه گسترده بود) نیز نیروهایی به کمک قبایل قفقاز گسیل شد.قبچاقان همچنین بلغارهای ولگا و خزرها را نیز متقاعد به همکاری کردند. خان قبچاقان ، کوتیان، ارتشش را به برادرش یوری و پسرش دانیل سپرد.نبرد نخست میان نیروی متحد و مغولان نتیجه قاطعی نداشت.مغولان با این گفته فریبکارانه که میان ترکان و مغولان دشمنی وجود ندارد و این که غنایم نبرد را با آنان قسمت خواهند کرد قبچاقان را به ترک اردویشان ترغیب کردند. پس از موفقیت این نقشه مغولان نیروی مشترک را به سرعت در هم شکستند.سپس، مغولان قبچاقان در حال بازگشت به سرزمینشان را مورد حمله قرار دادند و با انهدام ارتش آنان و اسارت و کشتار بسیاری از غیرنظامیان شهر آستراخان را چپاول کردند.مغولان به تعقیب قبچاقان در حال فرار در جهت شمال غربی ادامه دادند. تجار ونیزی با ارسال پیامی به مغولان از آنان خواستند در ازای دریافت کمک از ونیزیان سایر تجارتخانه های اروپایی را غارت کنند .در همین حال ، جبه نیرویی به شیه جزیره کریمه فرستاد که شهر جنوایی نشین سولداییا را غارت و منهدم کرد. کوتیان خان قبچاق نیز به دربار دادمادش ماستیسلاو (( طاس)) گریخت. او به ماستیسلاو هشدار داد مغولانی که اکنون سرزمین قبچاقان را گرفته اند به زودی بر روس ها نیز خواهند تاخت.قبچاقان به سبب حملات دامنه دار گذشته شان علیه روس ها برای روس ها متحدان خوشایندی نبودند.اما با رسیدن خبر نزدیک شدن مغولان به روخانه دنی یستر به شهر کیف روس ها این اتحاد را پذیرفتند. امرایی از جمله ماستیسلاو سوم از کیف و یوری دوم از ولادیمیر-سوزدال قول حمایت دادند.امرای روس شروع به آماده سازی ارتش هایشان کردند تا در وعده گاهشان به هم ملحق شوند. [b]نبرد[/b] [b]حرکات آغازین:[/b] شمار افراد حاضر در این نبرد موضوع روشنی نیست.یکی از دلایل این است که هیچ گزارش موثقی در این مورد وجود ندارد.این موضوع مورخان امروزی را ناچار به تخمین زدن می کند.برای مثال لئو دهارتوگ شمار سپاهیان روس را 30 هزار نفر و مورخانی مثل ریچارد گابریل و هکتور هاف مونرو 80 هزار نفر می دانند.دهارتوگ شمار مغولان را 20 هزار و گابریل 23 هزار نفر تخمین می زنند.با این حال جان فنل که در زمینه تاریخ روس کیف تخصص دارد و منابع فراوانی را در این باره بررسی کرده با توجه به این که منبع مغولی و قبچاقی در این باره وجود ندارد یا در دسترس نیست بسیاری از این تخمین ها را اغراق شده و یا ناشی از نظرات شخصی و نه کارشناسانه می داند. تحرکات روس ها از سوی مغولان که اکنون در کرانه شرقی رود دنیپر اردو زده بودند و در انتظار نیروهای کمکی از جانب جوچی خان پسر ارشد چنگیز که در نزدیکی دریای آرال مستقر بود رصد می شد.جوچی اکنون بیمار بود و این بدین معنا بود که نیروی کمکی در کار نخواهد بود. در همین زمان روسها در فکر فریب و به دام انداختن مغولان بودند.امرای گالیسیا و وولینیا ارتششان را در جهت جنوب رودخانه و امرای چرنیکوف و کیف قوایشان را در شمال رودخانه حرکت می دادند. و سپاه کورسک مستقیم حرکت می کرد.در همین حال قبچاقان به دنبال حمله به مغولها از پشت بودند.جبه با درک موضوع ده فرستاده نزد امیر کیف فرستاد تا به او بگویند مغولان به دنبال جنگ با قبچاقانند و نه روسها.آنها همچنین گفتند حرکتشان به سمت شرق بوده و نه به سوی قلمرو روس.مستیسلاو فرستادگان را اعدام کرد و مغولان با فرستادن گروه دیگری از سفرا اعلان جنگ دادند. با اطلاع جبه و سوبوتای از تحرک روسها ، مغولان به سمت شرق حرکت کردند ، تنها مسیر پیش رویشان.در عین حال آنان یک طلایه هزار نفری تحت فرماندهی افسری به نام گمیابک به جا نهادند تا از تحرکات روسها مطلع باشند.ماستیسلاو (( طاس)) بدون هماهنگی سایر امرای مغول با طلایه مغولان درگیر شد که نشان از نبود فرماندهی واحد میان روسها داشت.طلایه مغولان به دلیل نابرابری شدید در تعداد، در جنگ با روس ها به طور کامل نابود و همه افرادش کشته شدند. [b]حمله روس ها :[/b] پس از نه روز کشاندن سپاه روس به دنبال خود در یک عقب نشینی تاکتیکی ، ارتش مغول در دامنه رود کالکا ( جایی ناشناخته، احتمالا رود خانه کالچیک کنونی که به دریای آزوف می ریزد) اردو زد.منابع روس از شرح نبرد خودداری کرده و تنها به گزارش اسامی امرای کشته شده و زنده مانده و نحوه بازگشت آنان پرداخته اند.تنها گفته شده که قبچاقان بدون جنگ گریختند و با مغشوش کردن صفوف روس ها باعث سردرگمی و شکست و کشتار آنان توسط مغولان شده اند. [b]شکست روس ها [/b] ارتش های وولینیا و کورسک برای ایجاد راه فرار برای قبچاقان در میان خود شکافی گشودند.سواره نظام سنگین مغول از راه همین شکاف آنان را مورد حمله قرار داد.ارتش چرنیکوف که از آغاز نبرد آگاه نبود با رسیدن قبچاقان در حال فرار دچار سردرگمی شد.مغولان از این سردرگمی بهره بردند و با حمله ای شدید شیرازه سپاه چرنیکوف را از هم پاشیدند و در این میان امیر ماستیسلاو چرنیکوفی کشته شد. جناحین سپاه مغول بقیه سپاه روس را دچار شکاف کرده و منهزم کردند.در حین هجوم گردان های مغول بر سپاه روس بخشی از سپاه به رهبری ماستیسلاو (( طاس)) تلاش کرد حلقه محاصره را شکسته و فرار کند . امیر کیف در حالی با نیروی 10 هزار نفره اش سررسید که مابقی روسها در حال فرار بودند.او تصمیم گرفت به اردوگاه مستحکم شده ای که در تپه ای نزدیک دنیپر قرار داشت عقب بنشیند.ارتش مغول سررسید و اردوگاه را محاصره کرد.پس از سه روز مقاومت امیر کیف با گرفتن قول بازگشت سالم به کیف همراه افرادش تصمیم گرفت تسلیم جبه شود.پس از انجام این کار ، مغولان دست به کشتار روس ها زدند و چند تن از امرای روس از جمله امیر کیف را اسیر کردند. [b]سرانجام[/b] نبرد یک شکست هولناک برای امیرنشین های روس بود.ریچارد گابریل معتقد است آنان 50 هزار نفر تلفات داشتند در حالی که تلفات مغولان حداقل بود.گزارش های اولیه از تلفات 10 هزار نفری روس ها خبر می دهند در حالی که گزارش نیکون ( روحانی و مورخ روسی در حدود چند قرن بعد) آن را 60 هزار نفر می داند. گزارش نووگورودیها که در همان زمان ثبت شده و قابل اتکاتر است آماری از تلفات نداده است.از میان شاهزادگان دانیل وولینیایی که مجروح شده بود و ماستیسلاو (( طاس)) موفق به فرار شدند.با توجه به این که اکثر امیرنشین های روسی سوای غیاب عجیب ولادیمیر-سوزدال در نبرد حاضر بودند شکست بسیار سختی نصیب روس ها شد. رابرت مارشال مورخ ، لشکرکشی جبه و سوبوتای را از بزرگترین تحولات و عملیات های تاریخ جنگ سواره می داند.مغولان طبق سنت خودشان شاهزادگان اسیر روسی را بدون ریختن خونشان به سبب نجیب زادگی اعدام کردند.آنان را زندانی کرده و به کرسی فرماندهان مغول برای شادی تبدیل کردند که خرد و خمیر شدند و جان دادند.ماستیسلاو (( طاس)) که موفق به فرار و رسیدن به کرانه غربی دنیپر شده بود برای جلوگیری از گذشتن مغولان از رودخانه هر قایقی را که یافت آتش زد. آن چه روسها از آن هراس داشتند اتفاق نیفتاد و مغول ها پس از غارت چند روستا در جنوب به سوی شرق رفتند.مغولان از میان قلمرو بلغارهای ولگا گذشتند و در آنجا با کمینی مواجه شدند که در آن شکست خوردند.سپس در نبردی دیگر با بلغارها روبرو شدند و در آن بلغارها را شکست دادند.سپس با بقایای قبچاقان در نزدیکی اورال مواجه شدند و در نبردی با آنان خان قبچاق را که از دادن باج خودداری کرده بود کشتند. سپاه جبه در کرانه شرقی سیردریا به نیروی اصلی مغولان تحت فرمان چنگیز پیوست.چنگیز از اقدامات و فتوحات جبه و سوبوتای به خوبی قدردانی کرد.جبه مدت کوتاهی پس از این درگذشت.اهمیت این عملیات بسیار زیاد بود.لشکرکشیجبه و سوبوتای که 8900 کیلومتر را درنوردیدند طولانی ترین لشکرکشی سواره در طول تاریخ محسوب می شود.سوبوتای جاسوسانی را در روسیه باقی گذاشت تا وقایع روسیه و اروپا را گزارش کنند.در سال 1237 سوبوتای به همراه باتوخان نوه چنگیز یورش دیگری را با یک سپاه 120 هزار نفره آغاز کرد که به تصرف کامل روس کیف انجامید. تصاوير: سواران كماندار مغول [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/26/MongolCavalrymen.jpg[/img] وضعيت حكومت ها در اين دوره [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/f/f8/PremongolEurasia.png[/img] تصويري هنري از اين نبرد [img]https://lh3.googleusercontent.com/_8WIjkzT4POU/TU2b5Q_8irI/AAAAAAAACZ4/NQp-D2qJ3hw/Batalla%20r%C3%ADo%20Kalka%201223.jpg[/img] منبع: [url=http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_the_Kalka_River]Battle of Kalka river[/url] اميدوارم دوستان خوششان بيايد [b]فقط براي ميليتاري[/b]
  16. Moltke

    شمشیر و انواع آن

    جناب فتح مطمئن هستید عکسی که به عنوان شمشیر مغولی گذاشته اید درست است؟ تا آنجا که بنده می دانم مغول ها از شمشیرهای منحنی سبک ( کلا شمشیرهای سواره نظام معمولا همین گونه هستند) استفاده می کرده اند و نه شمشیرهای این شکلی. ضمنا سعی کنید شمشیرهای کوتاه لژیونرهای رومی را از یاد نبرید.
  17. Moltke

    نبرد رودخانه كالكا

    [quote]سلام البته یه نکته ی جالب هم تو دوران مغولان واضح هست ... اونم نبود فرماندهان لایق با سپاهی قابل در برابر اونهاست !!! فکر کنم تو امپراطور خوارزمشاهیان فقط جلال الدین بود که همون جلال الدین هم جدا از فرماندهی نظامی نسبتا خوبش از نظر مردم مشکل داشت ... مثلا یه جایی خوندم وقتی مغولان به شرق حمله کرده بودند و داشتند شهرها رو می گرفتن ... این جناب برای به دست آوردن اجناس خوب ( می دانید چه می گویم !! ) به گرجستان لشکر کشید !!!! یا زمانی که یکی از غلامانش مرد ، کل مردم رو مجبور کرد بر خلاف میلشون برای اون غلام عزاداری کنند اونم با زور شمشیر ... معمولا اکثر اونهایی که باهاشون روبه رو می شدند یا فرمانده ی لایق نداشتن و یا تعدادشون کم بود !!! برای مثال مغولان تا زمان هولاکوخان نتونستن قلاع اسماعیلان که از ورزیدگی نظامی و سازماندهی خوب برخوردار بودن رو فتح کنند (( البته همون زمان هولاکوخان هم مشکلات رهبری و چند دستگی بین اسماعیلان رخ داده بود !! ) ... پس این قضیه دو طرفه بوده !! شاید بتوان گفت شکست مسلمین از مغولان از آثار از بین رفتن حکومت خلافت عباسی و چند پاره شدنش و از اون بدتر جنگ ها گاه و بیگاه بین حکومت های مختلف این چند امپراطوری از هم پاشیده بود !!! یه نکته ای که باید بگم : اون زمان اصولا چیزی به نام کشور معنایی نداشت ( حالا شاهنامه رو کنار بزارید ) این شهر امروز زیر سلطه ی فلان حاکم بود و فردا زیر سلطه ی بهمان حاکم ، بنابراین انسجام درونی وجود نداشت .... ............................[/quote] صد البته كه اين حرف شما درست است...اما تنوع و حجم نيروهايي كه مغول ها با آن روبرو شدند در طول تاريخ بشر كم سابقه بوده و اين نشان مي دهد آنان از مخوف ترين نيروهاي نظامي تاريخ بشر بوده اند. از پادشاهي هاي جين و سونگ در چين ، کوریو در کره ، قراختاییان و خوارزمشاهان ، روس ها و مجارها، شوالیه های توتونی و تمپلر و هاسپیتالرز،گرجی ها و قبچاقان و ممالیک مصر.
  18. Moltke

    نبرد مرج دابق

    با تشكر از استاد گرامي آقا رضاي كياني موحد عزيز خداييش داشتم كم كم از استقبال كم دوستان نااميد مي شدم كه آمدن شما دوباره اميدوارم كرد. انشالله با پايان فصل امتحانات و داشتن وقت كافي در اي زمينه كارهاي بيشتري صورت خواهم داد.البته اگر دوستان استقبال كنند طبعا من هم دلگرم تر خواهم شد منتظر راهنمايي هاي بعدي شما استاد رضاي عزيز و ساير دوستان هستم.
  19. استاد واریور گرامی تنها ناو هواپیمابری که در نبرد دخالت مستقیم داشت ناو شارل دوگل بود که ناو خیلی بزرگی نبود و شرکت کردنش هم چندان وسیع نبود.کل تعداد موشک های تاماهاوک و استورم شدو شلیک شده هم حدود ۱۶۰ فروند بود که برای یک جنگ بزرگ خیلی زیاد نیست.بمب افکن های بی ـ۲ تنها در چند مورد انگشت شمار به کار گرفته شدند.اگر علاقه دارید بنده آمار و تعداد نیروهای شرکت کننده در نبرد لیبی را اینجا قرار می دهم.نیروهای هوایی قطر و امارات کلا حدود ۱۸ جنگنده بود که تنها گشت زنی هوایی می کردند نه حمله به مواضع قذافی.
  20. [quote]ببخشید که بنده با جفت پا وارد بحث شدم . [quote]به نظر بنده در نبرد احتمالی با ایران ما شاهد حملاتی بسیار سنگین تر و فشرده تر خواهیم بود نه یک جنگ فرسایشی.[/quote] این قضیه کاملا صحیح است و غرب با برنامه ای مدون و دقیق قصد دارد به صورت برق آسا و با آتشی گسترده زیر ساخت های نظامی و اقتصادی ایران را در مدت مثلا یک هفته به شدت بکوبد و بعد سراغ قضایای بعدی برود . اما ایران قصد داره پاسخ اولیه اش را شدید و گسترده بدهد و سپس با برنامه ای معقول به پاسخ هایی فرسایشی بپردازد که این با برنامه ی غرب در تناقض کامل است که به همین دلیل است که پاسخ ایران بازدارندگی دارد ! ‏(‏ برای اولین بار رسمی نوشتم )[/quote] دوست گرامي اين قدر هم برق آسا نمي شود كه!! كشور پهناور و بزرگي مثل ايران كه اهداف بسيار زيادي در آن وجود دارد حداقل دو سه ماه نابودي توان نظامي و اقتصادي اش آن هم با بسيج يك ناوگان بزرگ هوايي و موشكي طول مي كشد. لانچرهاي موشك بالستيك ، سیستم دفاع هوایی ، نیروی هوایی ، توان دریایی ، تقاطع ها و پل های حیاتی ، سیستم مخابراتی و مراکز کنترل و فرماندهی ایران اهداف اساسی هستند و نابودی کاملشان چندان آسان نیست.بخش اول قطعا سرکوب پدافند هوایی و نیروی هوایی خواهد بود که می شود گفت سرنوشت جنگ را همین معین می کند چون اگر آسمان ایران بی دفاع بماند دیگر امیدی به ادامه جنگ به طور موثر توسط ایران نخواهد بود.
  21. [quote]یه سوال ! ... آمریکا با وجود این همه دانشمند (علوم سیاسی و اجتماعی) همینطور انگلستان و اتحادیه اروپایی که خدایان علوم سیاست ؛ اقتصاد ؛ نظامی و بطور کل اجتماعی و استراتژیک رو در خودش جا داده اونقدر احمق هست که بیاد و توی تله مثلا چین و روسیه بیفته ؟! بقول آقا مصطفی عزیز مراسم آذین بندی واسه قربانی به چه منظوره ؟! هر چند که این یک تفکر کاملا بد بینانه است و اصلا ایران و خواست اون رو لحاظ نمیکنه ! اما چه لزومی داره که ایران بیاد و قدرت نمایی کنه در حد آلمان نازی و کار رو در ظاهر بسیار سخت جلوه بده ؟! ایده جناب ITNOG جالب هست ! اما این کاری هست که بسیار زودتر میتونستند انجام بدن ! ولی یک سری مواردی هست که باید مطرح بشه ..: [b]جنگ لیبی 6 ماه در آسمان طول کشید ! هیچ کس از پادشاه حمایت نکرد ! و تمام مردم بر اون شوریدند ! پادشاه یک موشک به سمت غرب و یا تجهیزات غربی شلیک نکرد ! و آمریکا هر چی خسارت داد ناشی از معضلات فنی خودش بود .[/b] حال تصورجنگ با ایران که بر میداره وسط جنگش فرسایشی و طولانی خانمان براندازش با عراق ! نفت کش روسی رو توی خلیج فارس میزنه و همزمان وارد جنگ محدود با آمریکا میشه چطور خواهد بود ؟!!! . نمیگم ایران قدرت برتر دنیا هست ولی یه چیزی رو به غرب بخوبی فهمونده .. : ما ایرانی بر اساس منطق یا همون عقل ابزاری عمل نمیکنیم ! بلکه رفتارهای ما کاملا غیر قابل پیش بینی هست . اگر جنگی که با لیبی 6 ماه طول کشید با ایران 12 ماه طول بکشه و ایندفعه کلی هم خسارت بدن (چه اتفاقی برای غرب خواهد افتاد ؟) .. هیچ یک از کشورهای منطقه خلیج فارس ثبات سیاسی کافی ندارند بخصوص عربستان و از اون مهمتر بحرین و کویتی که پایگاه آمریکا هستند . چرا باید فکر کنیم که آمریکا و غرب اینقدر احمق هستند که بیاییند و خودشون رو در تله چین و روسیه بندازند !؟! یک مقداری به جغرافیای منطقه و شکل حضور آمریکا نگاه کنین ! طبیعیه که آمریکا دیگه کاری از دستش بر نمیاد جز حملات هوایی یا بطور محدود و خطرناک امفبیوس لندینگ در خلیج فارس و دریای عمان .. به نظرتون این برای یک درگیری که ممکنه 12 ماه طول بکشه کافی هست ؟!! اگر در این فرصت گلوگاه 40 درصد نفت دنیا بسته بشه و نفت تا 200 دلار (که رقم کمی هست) بالا بره به نظرتون توی این اوضاع فجایع مالی اروپا و امریکا ؛ چقدر دلار و یا طلا در کل باید از آمریکا به جیب روسیه و آمریکای جنوبی ریخته بشه !؟! طبیعیه که اینقدر احمق نیستند که براحتی در دام پهن شده روسها بیفتن ! حالا سوال اینه که چرا دست به چنین اقداماتی علیه ما میزنند ؟ توهم توطئه و تئوری های 2012 ای رو بزارین کنار . آمریکا و غرب بسیار ناتوان تر از اونی هستند که وارد یک جنگ بزرگ بشن که فقط ایران توش باشه و چین و روسیه بعدش بیان و همه ثمراتش رو بخورن ؛ هم از جنگ و هم از شکست آمریکا . اما امریکا باید تدابیری اتخاذ کنه که بتونه از حامیانش در منطقه در برابر قدرت روز افزون ایران و در عین حال بی ثباتی این کشورها حفاظت کنه ؛ و باید کاری کنه که ایران نتونه از این کشور ها جلو بیفته و آینده مهم ترین منطقه دنیا رو بدست بگیره ! . چین هم میدونه که این وضعیت از دو حالت خارج نیست ؛ یا ایران کنترل این منطقه رو بدست خواهد گرفت و آینده اقتصادی چین رو تضمین خواهد کرد و یا با آمریکا وارد جنگ میشه و هردوشون نابود میشن که هر دو حالت به ضرر چین نخواهد بود که در کنار ایران باشه . بنابراین آمریکا با قصد جلوگیری از تداوم افزایش قدرت و اعتبار ایران شروع کرده به صادرات تسلیحات به کشورهای عربی و در کنترل گرفتن ترکیه ای که مجدد لاییک ها درش بقدرت خواهند رسید . این وسط باز هم برای چین بد نیست که یارگیری کنه ... عاقبت آمریکا خروج از منطقه است و برای اینکه اجازه نده این کشور ها مثل ایران قدرت بگیرند اونها رو به جون هم میندازه ! بدون اینکه خودشون وارد درگیری بشه و هزینه ای بکنه .. این تنها راهی هست که هم به شاهراه های نفتی خللی وارد نمیشه و هم عقب ماندگی و ضعف رو برای کل منطقه به همراه میاره . باید منتظر جنگ بود اما نه در مرزهای ایران ! بلکه جایی دور از مناطق عمده نفتی بطوری که کل منطقه وارد این درگیری بشه و همه آسیب ببینند . اینطور هم آمریکا توی تله نمیفته ! و هم این کشورها محتاج تر به فروش نفتشون میشن و هم ایرانی که تحریم نفتی هست کمترین دلار ها رو دریافت میکنه و ارزانترین نفت رو خواهد فروخت ؛ اقتصاد تحریم شده و به خیال خودشون فلج شده اون هم بیشترین ضربه رو خواهد دید و احتمالا بهترین دوستانش مثل سوریه حزب الله و عراق رو از دست خواهد داد . این جنگ میتونه بین سوریه ترکیه عربستان ایران و اردن شکل بگیره .در منطقه ای به وسعت سوریه دربگیره .. اینطوری بدون اینکه خللی در صادرات نفتی در دنیا بوجود بیاد دو سر سود برای غرب هم از لحاظ نتیجه نبرد و هم از لحاظ ضعف اقتصادی و سیاسی ایران هم فروش محتاجانه نفت بدست خواهد آمد . اون موقع با کمترین هزینه و بیشترین سود اگر نیاز شد برای زدن تیر خلاص به رفقای ایران وارد منطقه میشن و در حالی که روی لاشه کشورهای منطقه رد میشن ساختار اون رو هم تغییر میدن . اما باز هم ایران خارج از این گود هست ولی اونقدری فلج شده که برای سالها هیچ نگرانی ای ایجاد نمیکنه یا حداقل تا زمانی در رهبری سیاسی اون طیف نخبگان درگیری اساسی ایجاد نشه عملا نیازی به ورود به درگیری نیست ( اونچیزی که سبب انسجام و خروجش از انزوا خواهد شد ).. اما گفتن تمام این موارد توسط من و دوستان بدون لحاظ کردن استراتژی و عکس العمل ایران در اون شرایط هست ؛ چیزی که میتونه حتی سرنوشت بشریت رو هم عوض . ما فقط طرف نقشه اونها رو مبینیم و واقعا نمیدونیم کنش های ایران و نقشی که برای تایین آینده منطقه ایفا خواهد کرد ؛ اما عجیبه که اهداف غرب و شرق برامون ملموسه ![/quote] برادر ابراهیم گرامی عملیات لیبی عملیات بسیار محدودی بود.کل نیروی ناتو به 50 جنگنده هم نمی رسید و تنها در یک هفته اول و سرکوب پدافند هوایی لیبی بود که ایالات متحده دخالت جدی داشت. به نظر بنده در نبرد احتمالی با ایران ما شاهد حملاتی بسیار سنگین تر و فشرده تر خواهیم بود نه یک جنگ فرسایشی.
  22. ممنون از گوبلز عزيز در برابر موشكي مثل AGM-88E کاری از این سیستم ساخته هست؟ توان درگیری با این مدل از موشک هارم را دارد؟ توان کشف اهداف با سطح مقطع راداری پایینش چگونه است؟
  23. Moltke

    جنگ مرند

    [quote]میدونید ایرانیان درطول جنگها به طور وسعی از طرف عثمانیان مورد حمله قرار گرفته ولی در اغلب آنها پیروز شده است.[/quote] کدام پیروزی دوست عزیز؟ جنگ چالدران را که فراموش نکرده اید؟جدایی بخش اعظم کردستان و عراق ایران که هیچ در دوره همین شاه تهماسب عثمانیان تا زنجان هم پیش آمدند و همدان و سراسر آذربایجان سوای اردبیل را تصرف کردند و برادر شاه تهماسب به نام القاص میرزا که به عثمانیان پیوسته بود تا مناطق مرکزی ایران کنونی هم پیش تاخت.تنها در دوره شاه عباس بود که اندکی از کردستان و همدان و برای مدتی کوتاه بغداد بازپس گرفته شد که پس مرگ شاه عباس باز هم به وضع سابق برگشت.این است پیروزی های صفویان؟فاصله ارزنجان و دیاربکر در ترکیه امروزی تا همدان و زنجان را ببینید تا بفهمید در دوره صفوی مرز غربی ایران چقدر عقب نشست.
  24. البته يكي ديگر از امپراتوران روم شرقي به نام دكيوس هم در جنگ با گت ها در نبرد آدريانوپول در قرن چهارم ميلادي كشته شد. طي قرن نهم ميلادي هم نيكفوروس امپراتور روم شرقي در نبرد با بلغارها كشته شد و خان بلغار به نام فرام جمجمه او را جام شراب خود كرد.
  25. [quote]به نظر من افراد زیر شایسته لقب فرمانده‌ی بزرگ و موفق تاریخ جهان هستند چون علاوه بر فتوحات بسیار توانستند حکومت با ثباتی ایجاد کنند که بعد از مرگشون تا سال ها ادامه پیدا کرد کوروش کبیر مارکوس اولیپیوس تراژانوس سلطان محمد دوم ملقب به محمد فاتح چین شی هوان اولین امپراطور چین اقا محمد خان قاجار[/quote] گوبلز عزيز سلسله چين بعد از مرگ كين شي هوانگ تنها چند سال باقي ماند و كل دوره سلسله چين 14 سال هم نشد. ضمنا از دوستان گرامي بعيد است تعصبات را در مسايل اين چنيني دخالت دهند.اطمينان داشته باشيد كسي با صرف وحشي گري و ستمگري فرمانده بزرگي نمي شود.