Moltke

Members
  • تعداد محتوا

    792
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های Moltke

  1. همان طور که پیش بینی می شد ، حزب عدالت و توسعه تصمیم خود برای دخالت مستقیم در سوریه را پس از برگزاری انتخابات پارلمانی به صورت مرحله به مرحله اجرا می کند .   از نظر من ، این طرح جهت رسیدن به یک سری اهداف برنامه ریزی شده که سعی می کنم به صورت خلاصه شرح بدهم :   در نظر مسئولان سیاست خارجی این حزب ، شمال سوریه باید به حیات خلوت ترکیه تبدیل شود . در کوتاه مدت حلب و ادلب و نوار شمالی لاذقیه مورد نظر است و در آینده حماه و رقه نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت . در صورت موفقیت طرح ، یک بازار بزرگ و تقریبا انحصاری برای کالاهای ترکیه فراهم خواهد شد . در صورت تجزیه سوریه ، منابع گازی و نفتی مدیترانه که میان ترکیه و سوریه قرار دارد برای ترکیه لقمه آسانی خواهد بود . در کنار این ها ، ترکیه می تواند با کمک مستقیم به متحدان اصلی خود در سوریه که همان گروه های با تفکر اخوانی و اسلام گرایی عمل گرا هستند ، از جمله جبهه اسلامی و فیلق الشام و برخی جناح های ارتش آزاد ، از یک طرف نفوذ گروه های رادیکال تر مثل النصره و داعش را به شدت کاهش دهد و از سوی دیگر اهرم فشار مناسبی برای تعدیل خواسته های حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) که همان شاخه سوریه حزب کارگان کردستان (PKK) در دست داشته باشد .   در هر حال ، دولت ترکیه اگر به دنبال موفقیت این طرح است ، باید حلب را مهم ترین هدف خود قرار بدهد . با اجرای طرح منطقه امن که رویش بحث می شود ، بخش های مورد تسلط حکومت دمشق از سه جهت ( از غرب و ادلب ، از شرق و منطقه مارع و الباب و از شمال ( اعزاز)  تحت فشار قرار می گیرد و مخالفان می توانند با استفاده از موقعیت امن و نزدیک به منطقه عملیات ، انبارهای بزرگ سلاح ، مراکز کنترل و فرماندهی و نیز مراکز جدید آموزش نیرو را در این منطقه ایجاد کنند و از طریق گذرگاه های مرزی جدید از جمله جرابلس از نگرانیشان در مورد خطوط تدارکات و نیروی لازم برای حفاظت از آن کاسته خواهد شد .   سقوط حلب میخ آخر بر تابوت سوریه متحد است و تجزیه کشور را در کوتاه مدت اجتناب ناپذیر می کند . به مخالفان بزرگترین شهر سوریه را هدیه می دهد و به پایگاهی برای پیشروی به سوی جنوب ( حمص و حماه  و دمشق ) تبدیل می شود .
  2. شاید بعضی که خودشان قرار است کاخ سفید را حسینیه کنند ، خیال می کنند بقیه هم قرار است رم را فتح کنند :) در مورد این که هزینه عربستان در جنگ بالاست شکی نیست ، ولی در قبال این هزینه دستاوردهای کمی هم نداشته ، که یک نمونه مهمش کسب حمایت جنبش جنوب با آن سابقه طولانی اش در خصومت با آن ها بوده .یمن کشور محبت و صلح نبوده در حداقل 50 سال اخیر ، خصومت شمال و جنوب و درگیری قبایلی فعلا اجازه ثبات و اعتماد در آن را نمی دهد . عربستان هم به این مساله آگاه است . این که صنعت نفت عظیمی مثل صنعت عربستان هم با چند موشک ، آن هم اگر وجود خارجی داشته باشد فروبپاشد با قیمت نفت چنین و چنان شود هم تحلیلی است خام و ناشی از احساسات و نه عقلانیت اقتصادی و سیاسی . کسی هم گرمیش نشده ، قرار نیست یمن به وضعیت پیش از 2015 برگردد با چند ماهه همه اش دست قوای هادی بیفتد ، قضیه این است که نیروهای منزوی و فاقد پایگاه مردمی حوثی ها و صالح ( منظور در جنوب و مرکز و شرق است نه شمال ) دیگر دست بالا را نخواهند داشت و در جنوب و مرکز یمن و ساحل دریای سرخ ماندنی نیستند در دراز مدت . حوثی ها استان و شهر نگرفتند ، متحدان عزیز امروز و دشمنان خونی دیروز که همان وفاداران صالح باشند با آن ها متحد شدند و همین الان هم نیروی اصلی جنگ آن ها هستند . عربستان هم ابرقدرت نیست و هیچ وقت هم خیرخواه نه فقط مردم یمن که مردم هیچ کشور اسلامی نبوده . بحث تحلیل استراتژی جنگی این کشور است . در مورد واژه تکراری ( بنغازی سازی ) هم حرفی نیست . دولت ایالات متحده نیز نه مایل به دخالت در یمن است و نه توان تحمیل آتش بس به عربستان سعودی را دارد .
  3. خب دوستان کم کم نتایج به تمسخر گرفتن نیروی نظامی عربستان سعودی را ببینند   عربستان سعودی همان سناریوی کوزوو و افغانستان 2001 را در یمن تکرار کرد   با حملات شدید هوایی راه های ارتباطی ، مراکز کنترل و فرماندهی ، انبارهای مهمات و منابع سوخت حریف را منهدم کرد و هم زمان به تربیت نیرو از میان مخالفان حوثی ها و صالح دست زد و از نیروهای زمینی خودش مایه نگذاشت ، به احدی اجازه نداد به حریف تدارکات برساند . خیلی هم راحت در عدن به جنوبی ها  سلاح رساند ، در صورت تثبیت عدن هم از راه بندر این شهر ارسال گسترده سلاح شروع می شود .  مدتی بعد در تعز و مارب و اب هم همین ماجراها تکرار می شود .   خلاصه کلام ، با شرارت و توحش هر چه بیشتر ، یمن را به یک کشور قرون وسطایی تبدیل کرد  تا  بتواند در دهه های آینده هم آن را به حیات خلوت خود و منبع نیروی کار ارزان  تبدیل کند ، با حیله گری جنوبی ها را که تا چند سال پیش دشمنش بودند با خود دوست کرد .   این است نتیجه داشتن یک نیروی هوایی قوی و سرحال که سال ها برایش داد می زدیم و خبری نشد ...   و در سوی دیگر ماجرا ، راکت برکان و تانک رانی بی ترمز و کشته شدن فرماندهان در اثر برخورد با IED !!!
  4.   می دونی دوست گرامی از خوندن نظرات شما در تاپیک های مختلف به این نتیجه رسیدم که شما بیشتر توی دنیای آزمایشگاه و لابراتوار سیر می کنید تا صنعت و واقعیت میدانی .   از لحاظ فنی خیلی چیزها شدنیه ، ولی اقتصاد و تکنولوژی موجود و برنامه ریزی و ... هم هستند . یک بار به اقتصاد و صنعت کشورها دقت بفرمایید ، بعد اظهار نظر کنید . و به ادعاهای سال های گذشته و سطح عملی شدنشان و به تجربه کشورهای دیگر ...
  5. icon_eek icon_eek icon_eek icon_eek   شما حقیقتا به این حرف هایی که زدید باور دارید ؟ بمب سقوط آزاد پرتاب شده از بی سرنشین در ارتفاع 60 هزار پایی و CEP حدود 2 متر ؟!!!
  6.   جان ؟!! شما احیانا اقتصاد ایران رو با آلمان یا ژاپن اشتباه نگرفتید ؟!   بودجه نظامی کشورهای خاورمیانه از 1997 تا 2014 ، برگرفته از مقاله مفصل آنتونی کوردزمن که سه ماه پیش منتشر شد :     ضمنا کمک های مستقیم و غیرمستقیم به نظام اسد خیلی بیشتر از این حرف ها خرج داشته ، سالانه بین 6 تا 15 میلیارد دلار ، خرج عیش و نوش طبقه بورژوازی انگل صفت محله های مالکی و امثالش در دمشق و حلب ، حقوق دفاع وطنی ، تهیه غذا ، خرید سلاح و ... کم نیست .
  7. مطمئنی ؟ منبع ؟ فنسرهای سوریه اخیرا ارتقاهای زیادی به خودشون دیدن .شاید ایرانی نباشه . اگه صحت داشته باشه حقیقتا دست و دلبازی بزرگیه . یکی هم که مدتی پیش تو درعا ساقط شد .
  8.  و بازهم این داستان دردناک و زخم کهنه سر باز کرد ...   اولا بسیار متاسفم که در دو سال گذشته ، که این تاپیک از دید من پنهان مانده بود چه سخنان خجالت باری در انکار و تحریف ماجرای سربرنیتسا صورت گرفته .   30 دانشمند باشرف !! در یک کنفرانس علمی !! در کشور بی طرف و حقیقت دوست روسیه !! با اسناد و مدارک !! ثابت کردند که قتل عامی در سربرنیتسا صورت نگرفته و کلا این توطئه ناتو غرب برای دخالت در بالکان و تضعیف کشور پیشرفته و مقتدر یوگسلاوی بوده !! شاید محاصره سارایوو که جان 13 هزار نظامی و غیرنظامی بوسنیایی را هم گرفت دروغ رسانه های امپریالیستی غرب بود ... کشتار هر روزه مردم شهر و روستا به وسیله آتش توپخانه و تک تیرانداز ، تجاوزهای جنسی گسترده و پاکسازی قومی مناطق درگیری هم به همان شکل . بوسنیایی ها هم جماعتی  ( تکفیری ) و ( جهادی ) بودند که حضور القاعده در میانشان موج می زد و غیرنظامیان صرب هم قربانی توحش آن ها ...!!     -------------------------------------------------------------------   و اما در مورد کمک های طرف های خارجی : در این مورد ماشالله همه ادعا دارند در حد عالی ...   عربستان سعودی ، ایران ، القاعده ، سازمان ملل و ...   ولی یک نگاه کوچک به وضعیت جنگ در سال 1995 ، 3 سال پس از شروع جنگ گویای همه چیز بود . همه شهرهای مهم بوسنی در تیررس توپخانه سنگین صرب ها بودند . نیروی هوایی صرب ها با خیال راحت در حال عملیات بود . وقتی صرب ها دست به عملیات عمده می زدند ، نیروهای بوسنیایی از متوقف کردنشان عاجز بودند .   با مسلسل و آر پی جی نمی شود جلوی توپخانه سنگین و زرهی و نیروی هوایی را گرفت .   عالی جنابان صرب معتقد بودند صاحب اصلی یوگسلاوی و ( عامل وحدت کشور ) و ( دولت قانونی ) آن ها هستند و در این مورد با همه سر جنگ داشتند . حالا در اسلوونی و مقدونیه زورشان نچربید ، کرواسی و بوسنی که بود . و بوسنی هم که لقمه آسان تری بود . ( ایجاد مناطق امن ) سازمان ملل هم بدون کاربرد واقعی زور سودی نداشت . سربرنیتسا و توزلا از همین مناطق به اصطلاح امن بودند . که اولی به صحنه نسل کشی جمعی تبدیل شد ، دیگری هر روز با توپخانه صرب ها به خاک و خون می غلتید . این که غرب و ناتو چه نیتی از مداخله داشتند و چه هدفی ، بحثی است مفصل ، ولی شک و تردید در مورد این که حملات هوایی ناتو جنگ را پایان داد نشانه ناآگاهی یا غرض بی فایده است .   ضمنا برای آن دوستانی که برای مرگ غیرنظامیان صرب و محیط زیست نگران هستند :   عملیات نیروی هوشیار ( Operation deliberate force ) که به جنگ بوسنی پایان داد کلا 27 غیرنظامی و 27 نظامی صرب کشته داشت و هدفش اصلی اش هم مواضع توپخانه و زرهی صرب برای پایان گلوله باران و محاصره سارایوو و سایر شهرها بود . با عملیات سال 1999 کوزوو اشتباه نشود .   سیاسیون کشور عزیز ما هم بهتر است یاد بگیرند تز ( صادر کردن انقلاب ) به جاهایی که یا هم مذهب اکثریت کشور ما نیستند یا غیر از آن مذهب مذاهب دیگری هم وجود دارد جز شکست و هزینه چیزی در بر نخواهد داشت چون از آن سو هم ایدئولوژی های تندروتر و جذاب تر وجود دارد که پاسخ این عمل ما را بدهد . افغانستان و بوسنی و عراق هم چند نمونه از نتایج این سیاست که دنبال می شود .    اگر قصد جذب کشورها و دوستی پایدار داریم یک نمونه در تاریخ دیپلماسی ایران قرن 20 وجود دارد که هنوز هم نتایج مفیدش را می بینیم : پادشاهی عمان
  9.   کی گفته مشغول کار نیست ؟ هست ولی مشغول تولید انبوه T-72 نیست ... تا آن جا که می دانم و خبر دارم T-72 های وارد شده به عراق تحویل داده نشده بلکه ورود مستقیم نیروی ایرانی است . البته با دیدن وضع این تانک ها هم بر نگرانی ها افزوده شد . من همان آمار کوردزمن را قبول دارم با حداکثر چند ده دستگاه تولید شده در این سال ها ...     هست گرامی ، من که تکذیب نکردم . گفتم در زمان مورد نظر و با هزینه مورد نظر شما این طرح ممکن نیست ... علاقه ای هم به کل کل ندارم ...نقدی بود بر طرح پیشنهادی شما . فکر می کنم به حد کافی هم بحث کردیم ، خوشحال هم شدم از صبر و حوصله شما در پاسخ دهی . فعلا تا بحث های بعدی دوستان سکوت می کنم .
  10.   نقل قول اولتان از آقای ولایتی نیست . و اما بعد ، نقل قول داریم تا نقل قول . این نقل قول شما آشکارا در تایید سخنان آقای ولایتی و به منزله استفاده از آن در استدلالتان است . همان طور که نقل قول من از آنتونی کوردزمن . من مجموع تعداد تانک های T-72 ایران را همان قدر می دانم . صنایع دورود اگر مشغول کار بود شما الآن برای وارد کردن T-72 دسته دوم درخواست نمی کردید .   این سخن منابع نظامی معتبر دنیاست :   Iran produced 422 T-72S tanks under licence from Russia from 1993-2001, received 104 T-72M1 tanks from Poland from 1994-1995 and 37 T-72M1 tanks from Belarus starting in 2000. Possible unlicensed production.   که با وقایع اخیر مشخص شد حجم این تولید تحت لیسانس چقدر بوده .   فرمودید نوژ 3 که همان کنتاکت 5 اوکراینی است . خیلی چیزها سال هاست در کشور ما موجود هستند ، ولی آیا تکنولوژی و سرمایه و برنامه ریزی و پرسنل لازم برای این کار را هم داریم ؟    به هر حال ، من از وقایع چند سال اخیر یاد گرفتم قپی درکردن های رسانه های بی سواد را پشیزی ارزش ننهم .
  11.   یک بار دیگر تاریخ خبرهای خودتان و خبری را که من دادم نگاه کنید . خبری که من دادم متعلق به دو ماه پیش است ، خبر شما متعلق به یک سال و دو ماه پیش و دوستان عزیز روسی هنوز دبه در می آورند . البته حق هم دارند . با چه اطمینانی سلاح مدرن بفروشند ؟ باز هم می گویم . تازه اگر بعد از 4 سال یک عکس از این هواپیما در سوریه دادید ، روی بقیه معاملات احتمالی حساب باز کنید .     خیر . نگران وضع کشور هستم که با این نوع تصمیم گیری ها به این جا رسیده . الآن هم می گویم با توجه به وضع موجود خیال است .     عین سخنان شما به تاریخ یوم 31 دسامبر 2012 میلادی  در تاپیک ( آیا ما در مقابل عراق  پیروز شدیم ) صفحات 5 و 6 :       من هنوز روی همان حرف سابقم هستم و تعداد T-72 های ایرانی را زیر 500 دستگاه می دانم ، آن هم با این وضع ، هیچ پیشرفتی هم نمی بینم  :     شما و دوستانتان تحت تاثیر افاضات فاضلانه جناب علی اکبر ولایتی T-72  را به نقل و نبات صنعت ایران نبدیل کردید ، یک نمونه دیگر از همان سخنان :     تاپیک ( بررسی و تحلیل قابلیت ها و ویژگی های تانک BTMP 84 ساخت اوکراین )   زره کنتاکت 5  و سیستم کنترل آتش هم همان حکایت است . 500 تانک را 6 ماهه ارتقا می دهیم !!   آن موقع که پول هم بود و جنگ پرهزینه و پرتلفات نبود قرار بود زرهی ایران و سوریه در برابر هلفایر و اسپایک و بریمستون و جاولین بایستند ، حالا که تاو شده داس مرگ و آه در بساط نیست و وقت کافی نیست طرح ارتقا می دهید ؟زرهی سوریه از زرهی ایران وضعش بهتر بود به این وضع افتاد . اتفاقا در دید من استعداد زرهی سوریه کمتر از آنی هست که شما می دانید ( نمونه اش همان T-72 های عملیاتی ) کشوری که با تولید ناخالص داخلی کم و بودجه نظامی محدود هر روز یک رنگ و یک طرح رادار و موشک و تانک و توپ و ... رونمایی !! می کند عاقبتش همین می شود . اگر به جای خرج کردن پول بی زبان در پروژه های بیهوده و پرخرج روی چند طرح مفید و انعطاف پذیر اصولی کار می شد وضع به این جا نمی کشید . که متاسفانه الآن هم همان سیاست های شکست خورده گذشته دنبال می شود .
  12.   اگر قرار است این قدر سریع حرف هایمان را عوض کنیم و یادمان برود در مرحله اول چه گفتیم دیگر هیچ . خب از اول بگویید T-72 دست دو می خریم بعد ارتقا می دهیم . T-90  برای چه ؟! در مورد تعداد T-72  های باقی مانده سوری هم این تعداد حتی اگر موجود باشد ( که بسیاری از منابع نزدیک نصف این تعداد را در نظر دارند ) ، خارج کردن ان ها از جبهه برای ارتقا به این آسانی هم نیست . در مرحله بعد ، از قدیم گفته اند تو که لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمی بره ...شما که پیشتر می فرمودید ایران روزی یک دستگاه T-72 نو تولید می کند ، حالا چطور کار کشید به خرید تانک دسته دوم و بعد ارتقا ؟! ضمنا این ارتقا چرا ضرف این سال ها ( تا سال 2012 )  که اتفاقا پولش هم موجود بود صورت نگرفت ؟ حالا ما مرده شما زنده ...ببینید چند سال دیگر هم چند تا T-72 ارتقا دیده ایرانی خواهید دید ...     قرارداد تحویل این هواپیماها اواخر سال 2011 امضا شد . حالا که در حال نزدیک شدن به اواخر سال 2015 هستیم (4 سال ) این را از زبان مدیران شرکت ایرکوت بشنوید ( نقل قول متعلق به دو ماه پیش ) :   “The contract was put on hold until clarification of political situation in the country. Anyway, we are ready to implement the contract,” Lichaev said.   http://www.ruaviation.com/news/2015/5/5/3142/   شما یک عکس یا فیلم از حضور این هواپیماها در سوریه نشان بده تا بعد . پیش از جنگ هم ادعای حضور Su-27 و اس -300 و MiG-31 T-90 و T-80 و ...در سوریه بود  و از قدرت زرهی و هوایی و پدافند صهیونیست شکنش تعریف و تمجید می شد و دیدیم که عاقبت چه شد .     نحوه عملیات نشان داده که شورشیان هم در استفاده صحیح از زرهی ناشی هستند ، حالا تفاصیلش را هر طور دوست دارید ببینید ...   -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------     کلا و اساسا ، مثل این که بحث زمان لازم ، هزینه لازم ، زیرساخت صنعتی لازم ، برنامه ریزی ، آموزش و ... در تفکر نظامی ایرانی جایی ندارد ...صرفا یک سری سخت افزار نظامی است و مابقی هم قدرت ایمان !! و ایدئولوژی و شجاعت و غیرت !! ... ماشالله حزب الله :)   برای روشن تر شدن موضوع و به نقل از سایت معتبر  sipri.org و سایت Militarybudget.org :   http://militarybudget.org   http://armstrade.sipri.org/armstrade/page/values.php     خریدهای سخت افزاری نظامی چند کشور به تفکیک نوع سخت افزار بین سال های 2000 تا 2014 ( با مراجعه به سایت Sipri می توانید جزییات بیشتر از جمله کشورهای تامین کننده ، بازه های زمانی بزرگتر و ... را هم ببینید ) :     عربستان سعودی :     10 میلیارد و 670 میلیون دلار   ترکیه :     11 میلیارد و 744 میلیون دلار     پاکستان :     12 میلیارد و 32 میلیون دلار   هند :      39 میلیارد و 97 میلیون دلار     اسرائیل :     6 میلیارد و 949 میلیون دلار   آذربایجان :      2 میلیارد و 761 میلیون دلار     سوریه :     2 میلیارد و 262 میلیون دلار ( آمار سال 2014 احتمالا فعلا کامل نشده )     و بودجه نظامی همان کشورها طی سال های 2001 تا 2012 :   عربستان : 468 میلیارد دلار   ترکیه : 208 میلیارد دلار   پاکستان : 72 میلیارد دلار   هند : 467 میلیارد دلار   اسرائیل : 193 میلیارد دلار   آذربایجان :  16 میلیارد دلار   سوریه : 24 میلیارد دلار   اکثر این کشورها هم یا در وضعیت صلح بوده اند یا درگیری نظامی محدود و نه گسترده ( در حالت جنگی گسترده هزینه ها افزایش چشم گیری می یابد ) . و بببینید که کشوراسرائیل چند برابر خرج خرید سخت افزار نظامی خرج آموزش و نگه داری و ایجاد زیرساخت صنعتی و عملی می کند . و چرا کیفیت کارش نسبت به بقیه کشورها این قدر بالاست .   پس بهتر است یاد بگیریم همیشه عوامل مهمی مانند اقتصاد و صنعت و جمعیت جوان و نیروی کار ماهر موجود و را نیز در تحلیل نظامی سطح کلان در نظر داشته باشیم .   و این طور نیست که ظرف چند ماه بشود چندین میلیارد دلار سلاح تحویل گرفت و فورا و با بهترین کیفیت رزمی هم وارد میدان جنگ کرد .
  13.   حاج رضوان گرامی این عین جملات شما در پست قبلیتان        در مورد اول فرموده اید خرید 500 دستگاه تانک T-90 ، نه ارتقای T-72  به سطح آن .   نفرمودید T-72 ارتقا یافته بخریم . آذربایجان که هیچ معضل مالی و سیاسی و نظامی نداشت ، 100 دستگاه T-90 سفارشی اش را ظرف 3 سال ( 2011 تا 2014 ) تحویل گرفت .   در مرحله بعد فرموده اید ارتقای T-72 های موجود . الآن به نظر شما ارتش عربی سوریه  (SAA) چند دستگاه T-72 عملیاتی در اختیار دارد ؟ چه تعداد را می تواند از جبهه نبرد خارج کند تا ارتقا داده شوند ؟   فقط 500 دستگاه T-90 پیشنهادی شما خرجی بالای 10 میلیارد دلار ( با هزینه های جانبی ) و زمانی بیش از 5 سال نیاز دارد و من رقم چند ده میلیارد را با احتساب موارد بعدی پیشنهادی گفتم .   روسیه ای که برای Yak-130 های معامله شده که از همه اقلام پیش نهادی شما مفیدتر هم هستند چند سال است منجمد شده و هیچ تمایلی به این کار ندارد ، چرا تانکی را که به غنیمت گرفته شدن یک دستگاهش هم برایش به دردسر جدی بدل خواهد شد  بدهد ؟   در مورد این که ایران توان انجام این کار ( تولید زره های جدید )  را دارد یا نه هم یک بار به تصاویر موجود تانک های ایرانی ، تخصیص منابع به بخش های مختلف نظامی ، زمان ، پرسنل ، هزینه و تکنولوژی لازم برای این کار هم توجه کنید تا در تخمین زمان تامل بفرمایید . در نظر گرفتن این که ایران در سال هایی که درامد نفتی بالای 100 میلیارد دلار داشت چنین کار برای خودش هم نکرد چه برسد برای دولت سوریه  راهگشاست .   در مورد تانک های شرقی ، بله بزرگوار ، اگر منظور از استفاده از تانک فقط رانندگی با آن و تیر درکردن در نقش توپخانه ثابت یا نیمه متحرک است ، ساده ترین گروه های چریکی هم بلدند . ،  ولی نتیجه اش می شود افتضاحی که در حمله النصره به نبل و الزهرا به بار آمد . قضیه یک طرفه نیست . کار با کامپیوتر بالستیک ، هدف گیری صحیح ، مانور مناسب ، رزم شبانه ...این ها چطور ؟ دوره و هزینه و کاربر مناسب نمی خواهد ؟   تانک چند میلیون دلاری را شما دوست داری یا تقدیم حریف کنی یا با موشک ضد زره چند ده هزار دلاری از دست بدهی ؟   در مورد پیروزی و تعریف پیروزی هم بارها بحث شده ، لازم به اطاله کلام نیست .
  14.   دوست عزیز حرف شما از اصل و اساس اشتباه است ، بحث یک ماه و چند سال نیست   500 دستگاه T-90 و هزار دستگاه نفربر فلان و ارتقای یک ناوگان T-72 چند صد دستگاهی به همراه آموزش کاربر آن هم ناوگانی که در خطوط مقدم حضور دارد کار حداقل یک نصف دهه است آن هم در وضعیت صلح نه جنگ و ارتش از هم پاشیده . کارخانه سازنده T-90 کارخانه ساخت T-34 نیست که !! بله خیلی گران میشه . این طرح شما با هزینه های جانبی اش محتاج چند ده میلیارد دلار وجه نقد است ( کی می خواد بده ؟ )  و هیچ وقت هم ظرف مدت مورد نظر شما محقق نمی شود . ارتش کنونی سوریه الآن بخش اعظم پرسنل باتجربه زرهی اش کشته و از کار افتاده شده اند و بقیه هم فرصتی برای آموزش دادن بقیه ندارند . این مثلا T-90 تعمیر نمی خواهد ؟ مهمات نمی خواهد ، پرسنل آموزش دیده کاربری و تعمیر نمی خواهد ؟ حالا این را هم در نظر بگیرید که IED و موشک تاو مخالفان شاید این ادوات مورد نظر شما را به طور کامل منهدم نکند ، ولی برای مدتی از عرصه خارج خواهد کرد .   کمبود نیروی خام و گوشت دم توپ که بله ، ندارند ، ولی نیروی کارآمد رزمی چطور ؟  نتیجه دادن تانک دست بچه 18 ساله را نمی بینید ؟ که یک ناوگان زرهی با چند صد تانک برای شورشیان مهیا کرده ؟ هر طور که حساب بکنیم ، جنگ داخلی سوریه تا وقتی که اراده قوی بین المللی برای پایان دادنش نباشد ادامه دارد همراه با فرسایش شدید طرف های درگیر . حالا هر که مشارکتش بیشتر فرسایشش هم بیشتر .
  15. خوشم می آد درمنظومه فکری دوستان ، اصلا و اساس چیزی به اسم برآورد اقتصادی وجود خارجی نداره ... مثلا وقتی قیمت ادوات را حساب می کنند ، فقط خود تانک و هواپیما ملاک هست و لاغیر . البته مسبوق به سابقه هست . بیچاره هومی بابا مدیر برنامه هسته ای هند هم خیال می کرد سلاح هسته ای کلا چند میلیون دلار بیشتر خرج نداره ...   برادران گرامی با احتساب زیرساخت لازم برای تعمیر و نگه داری ، تربیت و آموزش کاربر ، قطعات یدکی ، مهمات و ... ، ارقام مورد نظرتان را در 4 یا 5 ضرب بفرمایید . ضمنا ببینید کلا چند نفر آدم زنده و واجد شرایط کاربری چنین کاری باقی مانده . بعد اگر به نتیجه درست رسیدید ، انشالله بحث را ادامه می دهیم .
  16. خوب که به نوشته ام دقت کنید موضوع را در می یابید . در میان اهل سنت هم اجماع و قیاس و استحسان هست ، ولی نباید با قرآن و سنت اختلافی داشته باشد . عقل در تشیع شبیه قیاس در میان اهل سنت است . کلا منظور این که در قاموس یک بنیادگرای اسلامی ، قانون پدیده ای الهی است نه مدنی . عقل هم زمانی به کار می رود که در راستای شریعت باشد . مثلا حکومت مشروعیتش را از اجرای شریعت کسب می کند نه از چیز دیگر .و چون سلف صالح بر این اساس عمل می کردند تنها الگوی درست حکومت هستند . بنابراین قانون مدنی به سبک غربی بدعت و حرام است ، سکولاریسم کفر است ، باید از اهل ذمه جزیه گرفت ، با کافر حربی طبق سنت برخورد کرد ، و ...
  17.   تجربه 30 سال جنگ در افغانستان ، جنگ در چچن ، 10 سال جنگ در الجزایر ، تجارب افسران گارد جمهوری عراق ، 8 سال درگیری با ارتش آمریکا در عراق ، پیوستن نیروهای نظامی از ارتش های پیشرفته جهان ...همان طور که گروه های چپ گرای دنیا اعم از فارک و پ . ک . ک و ارتش جمهوری خواه ایرلند و اتا و PLO و ببرهای تامیل در این زمینه ها به هم یاری می رساندند .
  18.   خب الآن حرف من و شما یکی هست . من در مورد مصر مبارک و سیسی حرف می زنم در مورد بی آزار بودن . اگر فضا رادیکال بشه جناح میانه رو اخوان شدیدا تضعیف میشه و به احتمال زیاد به داعش ملحق میشه ، همون اتفاقی که در الجزایر دهه 1990 و سوریه سال های اخیر افتاد . بنابراین اسرائیل حداکثر تلاشش رو برای کمک به سیسی خواهد کرد ، همون طور غرب و کشورهای عرب خلیج ، غافل از این که مشکل کمک نظامی نیست ، بلکه حکومت ناکارآمد و معضلات اجتماعی و اقتصادی مصر و امثالش هست .
  19.   هر لحظه ای که توان نیروهای ولایت سینا به حدی برسه که امنیت اسرائیل رو تهدید کنه . حملات انصار بیت المقدس سابق که الآن شده ولایت سینا به پست های مرزی اسرائیل و راکت پرانی به عسقلان و نقب رو یادتون رفته ؟ تازه اون موقع در برابر الان موشی بود در برابر فیل . من و شما خوب می دونیم که داعش خیلی دوست داره به سرزمین های اشغالی هم گسترش پیدا کنه ، به وقتی که جاپاش رو توی سوریه و مصر محکم کنه . همون موضعی که در برابر حکومت سوریه داشت . ارتش مصر در 42 سال گذشته هیچ آزاری برای اسرائیل نداشت ، همون طور که ارتش سوریه پس از 1982 . برای حماس و حتی اخوان المسلمین که از همه بدتر ، قربانی شماره 1 گسترش داعش میشه .
  20.   شما ببین این ماجرا گسترش پیدا کنه ، خود اسرائیل هم وارد عمل میشه ، به ارتش مصر هم کمک مستقیم می کنه . ضمنا قضیه فقط سینا نیست .  دیر یا زود شرق و جنوب مصر هم وضعیت مشابهی پیدا می کنند . بهترین مسیرهای قاچاق اسلحه و نیرو جلوی دستشون هست : صحرای بزرگ آفریقا ، سودان ، لیبی و چاد ...الجزایر هم همین طور .
  21.   شما که ماشالله دائما در حال پست دادن در همه جا هستید ، نمی دانید یعنی ؟ یا ما رو گرفتین .   تعریف ساده : تفکری بر اساس بازگشت به ارزش های اولیه اسلامی در دوران صدر اسلام و دوری از تفسیر و تاویل های بعدی و الگو قرار دادن سیره و شیوه عملی سلف صالح ( در اهل سنت پیامبر و خلفای راشدین و در شیعیان پیامبر و امامان معصوم ) ، شریعت اسلامی بر اساس قرآن و سنت تنها مرجع قانون گذاری است ، خرد بشری نقشی در قانون گذاری ندارد و اگر هم دارد نقش کمکی است نه محوری   ...   اگر هم پیچیده می خواهید ، صدها کتاب در این مورد موجود است .
  22.   ( بنیادگرای اسلامی سنی ) ...با این اصطلاح مشکلی دارید ؟   من سال هاست که اخبار و تحولات را از تلویزیون های ایرانی یا خارجی دنبال نمی کنم . این که اسم گروهی با همان اصطلاح مرسومش استفاده شود هم هیچ بار مثبت یا منفی خاصی ندارد . مثلا حزب الله لبنان ، ارتش آزادی بخش خلق چین ، ارتش آزاد سوریه ، انصارالله یمن ، جمهوری اسلامی ایران ...یک رسانه  اگر بخواهد حرفه ای باشد باید این اصل را رعایت کند .
  23. حامی اصلی حکومت ژنرال سیسی در مصر همان کسانی هستند که متوهمین توطئه همیشه آن ها را به وجود آورنده !! و حامی داعش معرفی می کنند . حکومت های عربستان و کویت و اردن همان طور . گروه دولت اسلامی با هر تعریف و معیاری یک بنیادگرای اسلامی سنی است با درجه خلوص بسیار بالا . وقتی نظام های حکومتی دنیای عرب در همه عرصه های اجتماعی و فرهنگی شکست خورده اند ، بازگشت بخش بزرگی از جامعه عرب سنی به شعارهای جذاب و نوستالژی خلافت امری کاملا طبیعی خواهد بود . مسلمان بودن یک فرد یا گروه به معنی فرشته بودن نیست . مسلمان در فقه اسلامی تعریف مشخصی دارد که اقرار به شهادتین و ایمان قلبی رکن اصلی آن است . همین مسلمان می تواند خارجی ، ظالم ، متجاوز و خون ریز باشد . دولت مصر وقتی حتی میانه روترین اسلام گرایان را بر نمی تاید ، 41 هزار نفر را پس از کودتایش روانه زندان می کند و انواع شکنجه و تجاوز را بر آنان اعمال می کند ، اقتصادی تبعیض آمیز و ضعیف دارد و حقوق شهروندی مردمش را پایمال می کند ،بهترین هدف بنیادگرایان اسلامی خواهد بود . و هر دولتی با هر اسم دیگری نیز به همین منوال .
  24. شمار کشته های ارتش مصر به گفته منابع مستقل بالای 80 نفر است . قدرت گیری داعش در وضعیت کنونی محدود نخواهد شد . مصر و الجزایر پتانسیل بسیار بالایی برای گسترش خلافت داعش دارند و همه لوازم برای این کار فراهم است . در آینده نه چندان دور در الجزایر هم شاید چنین وضعیتی خواهیم بود. حمایت غرب یا عربستان و اسرائیل یا هر کشور دیگری یا وابستگی به مذهب سنی ، حکومت های دیکتاتوری و ناکارآمد را در برابر بنیادگرایان اسلامی بیمه نخواهد کرد .
  25. Moltke

    اخوان

    اخوان         پرچم اخوان       اخوان ، یک گروه شبه نظامی مذهبی وهابی بود که از نیروهای قبایلی کوچ نشین تشکیل شده بود و در به حکومت رسیدن خاندان سعودی و تشکیل پادشاهی عربستان سعودی نقش مهمی بازی کرد .   اخوان نخستین بار در حدود سال 1913 پدیدار شد . پیدایش اخوان به تلاش برخی روحانیون برای اسکان دادن قبایل بدوی شبه جزیره عربستان در اطراف واحه ها و چاه های آب باز می گشت .  این روحانیون معتقد بودند سبک زندگی بیابان گردان مانع از تطابق کامل رفتار آنان با آداب اسلامی  است .  بدوی ها که به تازگی ( اسلامیزه ) شده بودند به این ترتیب از راهزنان بیابان گرد به ( سربازان اسلام ) دگردیسی یافتند . روحانیون و مدرسان اخوان به خالص سازی و وحدت بخشی به اسلام معتقد بودند . اخوانی ها بعدها با متهم کردن عبدالعزیز بن سعود به آسان گیری و عدم قاطعیت در اجرای شریعت بر او شوریدند .   پس از فتح حجاز در سال 1924 ، همه سرزمین های کنونی دولت عربستان سعودی به کنترل ابن سعود درآمد . ابن سعود در این جا دریافت آموزه های اخوان با تلاش های او برای برقراری حکومت مورد نظرش در تضاد است . نبرد السبله در سال 1929 به خرد شدن قدرت اخوان منجر شد . بقایای اخوان که برای دولت سعودی تهدید محسوب نمی شدند بعدها در گارد ملی عربستان سعودی سازمان دهی شدند .     پیش زمینه   به گفته دیود کومینس ، پژوهشگر تاریخ ، در حدود سال 1913 و به هنگام فتح الاحساء به دست نیروهای سعودی ، جنبش متعصب اخوان نیز در صحنه پدیدار شد . علمای مذهبی وهابی برای گرایاندن قبایل بت پرست بدوی شبه جزیره به اسلام و تبدیل آنان به نیرویی برای گسترش قلمرو دولت سعودی دعوت در میان آنان را شروع کردند . به همین سبب اخوان در هنگام ظهور بیش از آن که نیرویی با وفاداری مطلق به ابن سعود باشد ، یک گروه جنگاور متعصب با ایده آل گرایی مذهبی شدید بود . نتیجه این امر شورش اخوان بر دولت سعودی و سرکوب شدن آنان در دوره بعدی بود .         سلطان بن بجاد العتیبی  ، از رهبران اخوان     منطقه خشک و بی حاصل نجد در این دوره تحت تسلط دولت سعودی و بر عقیده مذهبی موسوم به وهابی بود که از قرن 18 میلادی ظهور یافته بود . جنبش وهابی ابتدا از مناطق شهری شروع شد  و علمای وهابی بیابان گردان نجد را مردمان ( جاهلی ) و ماده اولیه ای مناسب برای برای تبلیغ تفکرات خود می دانستند . به همین منظور بدوی ها تشویق شدند به مناطق مناسب برای کشاورزی ( هجرت ) کنند و در آن جا کشاورزی ، دامداری ، تجارت و ( تعالیم صحیح اسلامی ) بیاموزند . در سال 1920 ، 52 منطقه موسوم به هجار ( محل اسکان مهاجران ) موجود بود و این تعداد تا سال 1929  به 120 افزایش یافت . اخوانی ها به خاطر بستن عمامه های سفید که آن ها را از سایر عرب های شبه جزیره که کوفیه ( همان چفیه ) های رنگارنگ و بند دار به سر می بستند ، متمایز می کرد ، شناخته می شدند . آنان به هنگام ملاقات با اروپاییان و عرب های خارج از شبه جزیره صورت خود را می پوشاندند .   گرایش کوچ نشینان به تعالیم جدید طرح کاملا موفقی نبود . راهزنی های بیابان گردان ادامه داشت و این بار با انگیزه های مذهبی شدت و سطح خون ریزی بیش تری هم داشت . بر خلاف راهزنان بدوی سابق ، اخوانی ها حتی به اسرای مرد هم رحم نمی کردند و گاهی دست به کشتار زنان و کودکان هم می زدند .  بین سال های 1914 تا 1926  علمای وهابی و ابن سعود بارها از اخوان خواستند دست از حمله به مردم شهری نجد و بیابان گردان دیگر بردارند . بین سال های 1926 تا 1930 اختلافات شدت گرفت و بخشی از رهبران اخوان بر دولت سعودی شوریدند .   با فتح حجاز در سال 1925 ، قلمرو دولت سعودی به نهایت گسترش خود رسید و ابن سعود برای تحکیم دولتش با همسایگانش از جمله تحت الحمایه های بریتانیا ( پادشاهی های اردن ، عراق و کویت ) وارد مذاکره شد تا مرزهای کشورش را معین کند . برخی رهبران اخوان خواهان گسترش بیشتر قلمرو تعالیم وهابی بودند و به قلمرو این دولت ها هم حملاتی صورت دادند . ادامه این روند دولت سعودی را وارد درگیری نظامی با بریتانیا می کرد .     اختلافات با خاندان سعودی   اخوانی ها از ابن سعود انتظار داشتند تعالیم وهابی را با شدت هر چه بیشتر اجرا کند .  اما ابن سعود فردی عمل گرا بود و برای اعمال سیاست ها به محیط توجه داشت و از خود انعطاف نشان می داد ،  خصوصا در مناطق تازه فتح شده که مردمش تعالیم مذهبی متفاوتی داشتند . این امر سبب ثبات بیشتر دولت سعودی می شد .   اخوانی ها خواهان تغییر اجباری مذهب مردم الاحساء از تشیع بودند ، اما ابن سعود با چنین امری مخالف بود . با تصرف دو شهر مقدس مکه و مدینه که بیش از 4 قرن در تصرف امپراتوری عثمانی بودند و فرهنگ مذهبی کثرت گرایی داشتند ، ابن سعود سوگند خورد (( دولت وهابی جدید مانع زیارت های مسلمین جهان نخواهد شد )) .  در همان حال اخوان خواهان اجرای شدید تعالیم وهابی مانند ممنوعیت استعمال تنباکو و عبادت در مزارها شد .   در جلسه سران اخوان در سال 1926  ابن سعود متهم به ( نداشتن موضعی روشن میان کفر و ایمان ) شد . یکی از دلایل این اتهام  اجازه ابن سعود به پسرانش برای سفر به ( سرزمین های شرک ) بود ( فیصل به انگلستان ، سعود به مصر ) . دلایل دیگر این بودند که ابن سعود به عشایر ( مشرک ) اردن و عراق اجازه داده بود برای چرای دامهایشان وارد ( قلمرو اسلام ) شوند ، با شیعیان به ملایمت رفتار می شد ،  وسایل زندگی مدرن مانند اتومبیل ، تلگراف و تلفن وارد شده بود و نیز از آن ها مالیات ( خلاف اسلام ) گرفته می شد . ابن سعود سعی کرد موضع اخوان را با ارجاع دادن آن ها به علمای مذهبی تلطیف کند ، اما اعلام کرد فقط حاکم ( خودش ) حق اعلام جهاد دارد .     تسلیحات و سبک جنگیدن   اخوانی ها به سلاح هایی مانند نیزه و شمشیر و تفنگ های قدیمی مسلح بودند . حملات آن ها به حملات راهزنان بدوی قدیم شبه جزیره عربستان شباهت داشت .  مهاجمان بیشتر سوار بر شتر و گاهی اسب بودند .  همه مردان دستگیر شده توسط اخوان با بریدن گلویشان کشته می شدند .     جنگ جویان اخوانی در حال حرکت     حملات به شرق اردن   در سال های 1922 و 1924 دو حمله جدی به قلمرو امارت شرق اردن که تحت الحمایه بریتانیا بود صورت گرفت .  در آگوست 1922 حدود 1500 نفر از جنگ جویان شترسوار اخوان  به رهبری عقاب بن محیا به شرق اردن حمله کردند . حمله پیش از رسیدن به هدف ، شهر امان ، پایتخت امارت اردن شرقی متوقف شد و مهاجمان بازگشتند .  پیش از آن که خودروهای زرهی و هواپیماهای بریتانیایی مهاجمان را تار و مار کنند ، اهالی دو روستای کوچک به دست آنان قتل عام شدند .   در آگوست 1924 یک نیروی بزرگ اخوان متشکل از 4500 نفر با طی مسافتی 1600 کیلومتری از صحرای نجد تا 15 کیلومتری امان پیش رفت .  حمله هواپیماهای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در این جا 500 تن از اخوانی ها را کشت . اگر حمایت نیروی هوایی بریتانیا نبود ، سقوط امان به دست اخوان بعید به نظر نمی رسید .   شورش و شکست   در سال 1927 قبایل مطیر و عجمان بر ضد علمای طرفدار آل سعود و حکومت سعودی شورش کردند و به مناطقی از عراق ، کویت و اردن یورش بردند . حمله به یک پست مرزی عراقی و نقض حاکمیت این کشور سبب واکنش بین المللی شد و هواپیماهای بریتانیایی در پاسخ مناطقی از نجد را بمباران کردند .   ابن سعود طی جلسه ای در اکتبر 1928  ابن حمید الدویش و ابن حثلین ، رهبران شورش را از همه عناوینشان خلع کرد . در ژانویه همان سال کویت هم توسط اخوان مورد حمله قرار گرفته بود .   ادامه اقدامات اخوان  عبدالعزیز بن سعود را ناچار به دادن پاسخی جدی کرد . نیروهای دولتی مجهز به 200 دستگاه خودرو زرهی  و با حمایت چهار فروند هواپیمای بریتانیایی ( مظاهر شرک و کفر از نظر اخوان )  قوای اخوان را در نبرد السبله ( 30 مارس 1929 ) به سختی شکست دادند .  بسیاری از بازماندگان اخوانی در ژانویه 1930 خود را تسلیم قوای بریتانیایی مستقر در مرز کویت کردند .   ابن سعود پس از شکست کامل نظامی اخوان با آمیزه ای از تنبیه و بخشش سعی کرد نظر آن بخش از اخوانی ها را که به شورشیان نپیوسته بودند جلب کند . رهبران شورش در زندان های ریاض جان باختند . قبایل حامی شورش با مصادره دام ها و شتران و اسبانشان مجازات شدند . اخوان های غیرشورشی بعدها در ( ارتش سفید ) که سال ها بعد اساس گارد ملی عربستان شد سازمان دهی شدند .     تصرف مسجد بزرگ مکه در سال 1979   ستیزه جویانی که در جریان تصرف مسجد بزرگ مکه در سال 1979 شرکت داشتند خود را ( اخوان ) می نامیدند . رهبر آنان ، جهیمان العتیبی ، نوه رهبر سابق اخوان ، سلطان بن بجاد العتیبی بود .           منبع : http://en.wikipedia.org/wiki/Ikhwan