DR_CHAMRAN

Members
  • تعداد محتوا

    114
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های DR_CHAMRAN

  1. [color=red][b][size=9]سلام .. به جهت ارشیو و نظم بخشی بهتر ، اخبار مربوط به مذاکرات 5+1 با ایران در این تاپیک ارسال شود. با تشکر از همکاری دوستان اخبار ارسالی ادغام شد . 00Amin [/size][/b] [/color] نمایندگان اتحادیه اروپا در آژانس بین المللی انرژی اتمی روز دوشنبه طی اعلامیه مشترک خواستار توقف کامل غنی سازی اورانیوم و توقف فعالیت های سایت فردو از سوی ایران شدند. از سوی دیگر نماینده امریکا در آژانس نیز با ابراز نگرانی از آنچه که عدم پایبندی ایران به معاهده NPT خواند،خواستار اتخاذ تدابیر عملی و فوری از سوی ایران برای اعتمادسازی شد. ظاهر این اخبار نشان می دهد که مشکلی جدی در مذاکرات هسته ای ایران و غرب بوجود آمده و طرفین به خانه اول بازگشته اند. اما این همه ماجرا نبود.پالس های منفی که عصر دوشنبه از وین مخابره شد بلافاصله در ساعات اولیه صبح روز سه شنبه با یک پالس اسراییلی دیگر ادغام گشت: با وجود اینکه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی،یک روز قبل، از برگزاری انتخابات زودهنگام کنست در تاریخ 4 سپتامبر خبر داده بود، اما با اعلام انضمام حزب کادیما،بزرگترین حزب مخالف دولت،به رهبری شائول موفاز به کابینه نتانیاهو، تصمیم به برگزاری انتخابات زودهنگام لغو و تشکیل کابینه وحدت ملی رسما اعلام شد.(این جلسه در قدس برگزارشد) به این ترتیب نتانیاهو تا یک سال و نیم دیگر نخست وزیر این رژیم باقی می ماند و موفاز نیز به عنوان معاون نخست وزیر جایگزین موشه یعلون خواهد شد. پالس های منفی در فاصله دو هفته به از آغاز گفتگوهای بغداد و تشکیل کابینه وحدت ملی در فلسطین اشغالی دو پرسش اساسی را مطرح می کند: 1- دلایل تشکیل کابینه وحدت ملی از سوی رژیم صهیونیستی چیست؟ 2- آیا همزمانی این پالس ها به معنای چراغ سبز کاخ سفید به اسراییل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران است؟ با نگاهی به سوابق کابینه ها در تاریخ رژیم صهیونیستی متوجه می شویم که هیچ گاه یک حزب نتوانسته است اکثریت مطلق کرسی های کنست را در اختیار بگیرد و به این ترتیب کابینه های این رژیم، کابینه هایی ائتلافی بوده که عمدتا به انتخابات زودهنگام ختم شده اند. تشکیل کابینه وحدت ملی در رژیم صهیونیستی سوابق متعددی دارد که بررسی تاریخچه این کابینه ها نشان می دهد که دو عامل اساسی برای تشکیل آنها وجود دارد: نخست بروز حالت فوق العاده در این رژیم مانند آغاز جنگ یا ورود به بحران خطرناک اقتصادی است. عامل دوم برای تشکیل کابینه های وحدت ملی زمانی است که دولت ائتلافی بواسطه احجام پارلمانی احزاب نتواند تصمیات اساسی را اتخاذ کند و این اجماع نیز وجود داشته باشد که انتخابات زود هنگام ثبات رژیم را به خطر خواهد انداخت. در حال حاضر شرایطی که باعث تشکیل کابینه وحدت ملی شده است نیز بر مبنای این دو عامل اساسی قابل ارزیابی است: الف) عامل شرایط فوق العاده شکی نیست که اوضاع بحرانی خاورمیانه و تحولات سریع منطقه ای تاثیر جدی بر امنیت ملی رژیم صهیونیستی دارد: از مذاکرات سازش با تشکیلات خودگردان تا سرنوشت پرونده هسته ای ایران که تاثیرات جدی بر جایگاه استراتژیک این رژیم در منطقه خواهد گذاشت تا بهار عربی که ویژگی های محیط تعامل اسراییل را به شدت تغییر داده است. تغییرات محسوس در موازنه منطقه ای قوا از شرق(ایران) و شمال(حزب الله) و تهدیدات احتمالی آینده از جبهه جنوبی (مصر) در مجموع شرایط بحرانی بی سابقه ای را برای این رژیم رقم زده است بگونه ای که تکروی در تصمیم گیری در این فضای بحرانی متغییر می تواند عواقب بسیار خطرناکی برای آینده اسراییل رقم بزند. ب) عامل سیاسی با وجود اینکه نظرسنجی های اخیر نشان می داد که در صورت برگزاری انتخابات حزب لیکود و نتانیاهو بار دیگر پیروز خواهند شد اما در هر صورت او مجبور بود برای تشکیل دولت بار دیگر با احزابی مانند "اسراییل بیتنا" به رهبری آویگیدور لیبرمن و سایر احزاب راست افراطی مانند حزب تورات ائتلاف کند ؛ ائتلافی که در بهترین حالت اکثریت لرزانی را در کنست اسراییل رقم می زد. نخست وزیر رژیم صهیونیستی به خوبی می داند که با این اکثریت لرزان نمی تواند به سراغ تصمیمات اساسی دولتش برود. ترکیب کنونی کابینه نیز به گونه ای است که امکان تصمیم گیری درباره برخی مصوبه ها و گرفتن موافقت پارلمان وجود ندارد. نخستین مصوبه ضروری،تعدیل قانون معافیت سربازی شاگردان مدارس دینی موسوم به "طال" است که مهلت زمانی آن حدود دو ماه دیگر به پایان می رسد. دومین مصوبه،قانون بودجه سال آینده (تقویم عبری شش ماهه است) و بویژه بودجه دفاعی است که با چالش های جدی روبرو است و بالاخره تعدیل قانون انتخابات پارلمانی این رژیم که تصویب آن بدون حمایت اکثریت مطلق کنست غیر ممکن است. از سوی دیگر انتقادات بی سابقه ای که اخیرا از سوی برخی از نخبگان سیاسی و امنیتی مانند ایهود اولمرت نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی، یوال دیسکین رئیس سابق شین بت و مئیر داغان رئیس سابق موساد علیه دولت نتانیاهو مطرح شد و طی آن نخست وزیر و وزیر دفاع متهم به بی کفایتی در اداره کشور شدند، منجر به بروز آشفتگی گسترده روانی در رژیم صهیونیستی شد. اعلام تشکیل کابینه وحدت ملی نوعی بازدارندگی سیاسی در برابر انتقادات فزاینده داخلی برای نتانیاهو و دولتش تامین می کند و نخست وزیر رژیم صهیونیستی خواهد توانست با تعهدی که از حزب کادیما و رئیسش شائول موفاز گرفته است یکسال و نیم باقی مانده را با حمایت مطلق کنست(94 نماینده از مجموع 120 نماینده) و بدون هراس از انتقادات سپری کند. همزمانی پالس های منفی غرب در آستانه مذاکرات بغداد از یک سوی و تشکیل کابینه وحدت ملی اسراییل از سوی دیگر در قالب دو سناریوی کلی قابل تحلیل است. سناریوی اول به معنای ناامیدی غرب از رسیدن به توافق هسته ای با ایران و دادن چراغ سبز به اسراییل برای حمله به تاسیسات هسته ای کشورمان است که با توجه به عواقب ویرانگر منطقه ای و جهانی بسیار بعید است که اوباما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا اقدام به چنین ریسک کشنده ای نماید. از سوی دیگر هرگونه جنگ میان ایران و اسراییل،در نهایت آب و هوای بهار عربی را به ویژه در مصر به نفع ایران تغییر خواهد داد. با بررسی بدترین شرایط ممکن نیز نمی توان به صحت سناریوی اول اعتماد نمود. سناریوی دوم بهره برداری آمریکا و متحدان اروپایی از نتایج تصمیم اسراییل و تشدید فشارهای روانی در مذاکرات با ایران است که این سناریو با توجه به مواضع حزب کادیما به عنوان حزبی معتدل و شائول موفاز درباره پرونده هسته ای ایران به واقعیت نزدیک تر است. این حزب در سالهای اخیر همواره با سیاست های تهاجمی نتانیاهو و باراک در قبال پرونده هسته ای ایران مخالفت کرده و اقدام در این زمینه را در چارچوب سیاست ها و تصمیمات کاخ سفید دانسته است. از سوی دیگر تشکیل دولت وحدت ملی اولین پیشنهادی بود که اوباما پس از انتخابات 2009 اسراییل به نتانیاهو و لیونی(رهبر سابق حزب کادیما)داد، بنابراین بسیار بعید است که از درون این پیشنهاد،سناریوی حمله به تاسیسات هسته ای ایران بیرون بیاید. به نفع همه است که شیپور جنگ به صدا درنیاید. هم ایران و هم گروه 1+5 اميدوارند که این پرونده در قالب دیپلماتیک حل و فصل شود و بدیهی است طبیعت راه حل های دیپلماتیک،گرفتن و دادن امتیازات است. اما در بازار تبادل امتیازات فراموش نکنیم که این مذاکرات صرفا شامل غنی سازی اورانیوم و مباحث مرتبط نیست. پرونده های متعددی وجود دارند که در قالب این مذاکرات در حال بررسی و جمع بندی هستند.برخی از این پرونده ها مانند پرونده سوریه یا مصر نیاز به تکمیل شدن و طبیعتا نیاز به زمان دارند.بنابراین نباید انتظار داشت که توافقات به سرعت بین طرفین ایجاد شود. در دنیای دیپلمات ها اخم و لبخند ها نیز معنای خاص خود را دارد. [url=http://www.asriran.com/fa/news/213441/%D9%BE%D8%A7%D9%84%D8%B3-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%A7-%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%DA%86%D8%B1%D8%A7%D8%BA-%D8%B3%D8%A8%D8%B2-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA]منبع خبر[/url] [color=orange] ادغام شد . 00Amin[/color]
  2. باز هم رحمت به امواتشون که بلاخره فکری کردن براش حالا چه بعد 36 سال چه بعد 100 سال ولی این دیگه باید با این هواپیماها خداحافظی کرد وگرنه مثل f5 که توی آبدانان زد زمین یکی یکی خلبانای ما پر می کشن
  3. DR_CHAMRAN

    انتقام تا آخرین گلوله

    دمشون گرم خدایی خیلی مرد بودن
  4. دوستمون درست دارن می گن من هم شنیدم که سید حسن توی ایران زندگی می کنند و برای برخی مراسمات به لبنان سری می زنند
  5. جالب بود دست شما درد نکنه
  6. اینا فقط به درد همین کار هم می خورن ولی خداییش این هولووو اگر اتفاق افتاده بود الان این یهودیان تعدادشون انقدر بود بابا یکی نیست بگه دروغ می گین لااقل یه دروغ درست و حسابی بگین نه انقدر بزرگ که خودتون هم نتونین جمعش کنین
  7. دشمون گرم سفارت رو پکوندن تا اینا باشن دیگه از این فیلم ها نسازن
  8. این تصاویر جنگنده ها مربوط می شه به نمایشگاه هوایی پایگاه چهارم شکاری دزفول که همه ساله در ایام عید برای عموم به نمایش می زارن
  9. بابا اینا دمشون خیلی گرم بوده خدا بهشون اجر بده
  10. خیلی جالب بود این تازه در مورد اشتباهات نیروی هوایی بود اگر پدافند پروندش رو بشه دیدنه
  11. چرا فقط کسایی که درجه بالا تر از ستوانی دارن رو نمایش می ده ما که گروهبان هستیم رو جزو امار سایت حساب نمی کنید؟؟؟ خوب درجه ما رو هم بالای اسممون نمایش بدین دیگه
  12. مهدی باکری به ساعتش نگاه کرد. سه ساعت از قرارش با حمید (برادرش) می‏گذشت؛ اما هنوز او نیامده بود. دلش شور می‏زد. دعا می‏کرد که حمید گیر مأموران مرزی نیفتاده باشد. آخرین نامه‏ای را که حمید از طریق یکی از دوستانش فرستاده بود، در آورد و دوباره خواند: مهدی جان، سلام. حالت چطوره؟ از آخرین دیدارمان یک ماه می‏گذرد. حال من خوبه و شرمنده تو هستم. تو با آنکه خدمت نظام وظیفه‏ات را انجام می‏دهی، اما خرج تحصیل مرا می‏دهی، آن هم در یک کشور خارجی! من در شهر «آخن» آلمان تحصیل می‏کنم. مهدی جان! حالا که شعله‏های انقلاب آتش به خرمن رژیم پوک شاهنشاهی زده، دیگر طاقت ماندن در اینجا را ندارم. این بار که به سوریه می‏آیم و با توشه‏ای مهم قاچاقی به ایران باز می‏گردم. موعد دیدار ما، صبح روز هیجدهم آذر ماه در همان جایی که می‏دانی! قربانت برادرت حمید باکری! مهدی سیاهی کسی را دید که از دور می‏آمد. از تپه سرازیر شد. دوید. حمید، عرق‏ریزان با دو کوله بزرگ بر دوش می‏آمد. به هم رسیدند. حمید، کوله‏ها را بر زمین گذاشت و همان‌جا از خستگی بر زمین نشست. مهدی بغلش کرد، شانه‏هایش را مالید و پرسید: چی شده حمید، زهوارت در رفته؟! حمید که نفس‌نفس می‏زد به خنده افتاد و گفت: شانس آوردم، کم مانده بود گیر ساواکی‏ها بیفتم. ـ چی، ساواکی‏ها؟ ـ آره. بیا تا در راه برایت تعریف کنم. حمید بلند شد. مهدی یکی از کوله‏ها را برداشت. از سنگینی کوله، بدنش تاب برداشت. به طرف قاطر کرایه‏ای که مهدی آورده بود رفتند و کوله‏ها را روی قاطر سوار کردند. بعد حمید گفت: از سوریه که سوار اتوبوس شدم، چشمم به یک مرد جوان لاغر و چشم درشت افتاد که بهم خیره شده بود. یکریز مرا می‏پایید. اول توجهی بهش نکردم؛ اما نزدیکی مرز ایران دیدم این‌طور نمی‏شود. راستش کمی ترسیدم. فکری شدم که نکند ساواکی باشد. نزدیک مرز اتوبوس جلوی یک رستوران ترمز کرد. منم آهسته بار و بندیلم را برداشتم و دور از چشم دیگران زدم به چاک و تا اینجا یک نفس آمدم. ـ حالا ببینم بارت چی هست که اینقدر سنگینه؟ ـ سلاح و مهمات! ـ خیلی خوب شد. با اینها می‏توانیم حسابی جلوی ساواکی‏ها در بیاییم. حمید روی قاطر پرید. مهدی افسار قاطر را کشید و به سمت روستا راهی شدند. حمید گفت: آخر من بروم جلسه چه بگویم؟ مهدی خندید و گفت: باز شروع شد. گفتم که قراره فرماندهان لشکرهای سپاه و ارتش دور هم جمع بشوند و برای عملیات آینده برنامه‏ریزی کنند. ناسلامتی تو معاون من هستی. باید جور مرا بکشی. نگران نباش. رییس جلسه برادر همّت، فرمانده لشکر محمّدرسول اللّه(ص) است. با او هم آشنا می‏شوی. حمید لبخندزنان گفت: باشد. بزرگ‌تری گفته‏اند و کوچک‌تری! مهدی، حمید را هل داد بیرون. حمید سوار موتور تریل شد و به سوی قرارگاه رفت. حمید بیشتر فرماندهان را می‏شناخت. در گوشه‏ای پیش حسین خرازی نشست و گفت: حاج حسین! پس این حاج همّت کجاست؟ ـ هر جا باشد الان سر و کلّه‏اش پیدا می‏شود. در اتاق به صدا در آمد و همت وارد اتاق جلسه شد. همه بلند شدند. حاج همت با فرماندهان دست داد و احوالپرسی کرد. چشمان حمید با دیدن او از تعجب گرد شد. همت به حمید رسید. چشمش به حمید که افتاد، اول کمی نگاهش کرد، بعد او هم مات و مبهوت بر جا ماند. هر دو چند لحظه‏ای به هم خیره ماندند؛ بعد لبانشان کش آمد و همدیگر را بغل کردند. خرازی پرسید: چی شد آقا حمید، تو که حاج همت را نمی‏شناختی؟ حمید خندید و جواب نداد. آخر جلسه بود که مهدی رسید سلام کرد و کنار حمید نشست. اما دید که حمید و همت هر چند لحظه به هم نگاه می‏کنند و زیر بُلکی می‏خندند. تعجب کرد. نمی‏دانست آن دو به چه می‏خندند. جلسه تمام شد. همت به سوی حمید و مهدی آمد. مهدی پرسید: شما دو نفر به چی می‏خندید؟ حمید خنده‏کنان گفت: آقامهدی، ماجرای آمدنم از ترکیه به ایران یادت هست؟ همان موقع را که گفتم یک ساواکی تعقیب‏ام می‏کرد؟ مهدی چینی به پیشانی انداخت و بعد از لحظه‏ای گفت: آهان، یادم آمد...خُب منظور؟ حمید دست بر شانه همت گذاشت و گفت: آن ساواکی، ایشان بودند! مهدی جا خورد. همت خندید و گفت: اتفاقاً من هم خیال می‏کردم شما ساواکی هستید و دارید مرا تعقیب می‏کنید. به خاطر همین، از رستوران نزدیک مرز، پیاده به طرف مرز ایران فرار کردم! مهدی خندید و گفت: بنده‏های خدا، الکی الکی کلّی پیاده راه رفتید. اما خودمانیم. قیافه هر دویتان به ساواکی‏ها می‏خورد! خنده آنها فضای قرارگاه کربلا را پر کرد. [url="http://www.jahannews.com/vdce7e8wnjh8xxi.b9bj.html"]http://www.jahannews.com/vdce7e8wnjh8xxi.b9bj.html[/url]
  13. این آلمانی ها دیگه چه اجنه هایی بودن هان اگر توی جنگ پیروز می شدن چی می کردن اون موقع ناو هواپیما بر داشتند
  14. آن چه خواهید خواند ، خاطره ای است از برخوردی میان یکی از امرای ارتش با شهید حاج محمدابراهیم همت: یک روز که فرماندهان ارتش، در یک قرارگاه نظامی برای طراحی یک عملیات، همه جمع شده بودند، حاج همت هم از راه رسید، امیرعقیلی، سرتیپ دوم ستاد «لشکر 30 پیاده گرگان»، حاجی را بغل کرد و کنارش نشست، امیر عقیلی به حاج همت گفت: «حاجی ! یک سوال دارم، یک دلخوری خیلی زیاد، من از شما دلخورم.» حاج همت گفت: «خیر باشد! بفرمائید! چه دلخوری؟» امیر عقیلی گفت: «حاجی ! شما هر وقت از کنار پاسگاه های ارتش، از کنار ما که رد می شوی، یک دست تکان می دهی و با سرعت رد می شوی. اما حاجی جان، من به قربانت بروم، شما از کنار بسیجی های خودتان که رد می شوی، هنوز یک کیلومتر مانده، چراغ می دی، بوق می زنی، آرام آرام سرعت ماشین ات را کم می کنی، بیست متر مانده به دژبانی بسیجی ها، با لبخند از ماشین پیاده می شوی،دوباره باز دستی تکان میدهی، سوار می شوی و میروی. رد میشی اصلا مارو تحویل نمی گیری حاجی، حاجی به خدا ما هم دل داریم.» حاج همت این ها را که از امیر عقیلی شنید، دستی به سر امیر کشید و خندید و گفت: «برادر من!اصل ماجرا این است که از کنار پاسگاه های شما که رد می شوم، این دژبان های شما هر کدام چند ماه آموزش تخصصی می بینند که اگر یک ماشین از دژبانی ارتشی ها رد شد، مشکوک بشوند؛ از دور بهش علامت میدهند، آرو آروم دست تکان میدهند، اگه طرف سرعتش زیاد بشه، اول علامت خطر میدهند،بعد ایست میدهند، بعد تیر هوائی میزنند، آخر کار اگر خواست بدون توجه دژبانی رد بشود.به لاستیک ماشین تیر میزنند. ولی این بسیجی هایی که تو میگی، من یک کیلومتر مانده بهشان مرتب چراغ میدم، سرعتم رو کم میکنم، هنوز بیست متر مانده پیاده می شوم و یک دستی تکان میدهم و دوباره می خندم و سوار می شوم و باز آرام از کنارشان رد می شوم. آخر این بسیجی ها مشکوک بشوند.اول رگبار می بندند. بعد تازه یادشان میاد که باید ایست بدهند. یک خشاب و خالی می کنند، بابای صاحب بچه را در می آورند، بعد چند تا تیر هوائی شلیک می کنند و آخر که فاتحه طرف خوانده شد، داد می زنند ایست.» این را که حاجی گفت، قرارگاه از خنده منفجر شد. [url="http://www.khouzestan.beest.ir/?q=node/2797"]http://www.khouzestan.beest.ir/?q=node/2797[/url]
  15. DR_CHAMRAN

    طراحی ها سوخو پک فا

    واقعا طراحی های جالبی هستن می شه بگین با چه نزم افزاری اینا رو طراحی کردین
  16. به گزارش خبرگزاری فارس، سردار احمد وحیدی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح اظهار داشت: دستیابی به جزئیات و مسایل فنی RQ170 مسیر طبیعی خود را طی می‌کند که در این راستا دستاوردهای جدیدی بدست آمده اما بنای انتشار عمومی آنها را نداریم. وی در ادامه در خصوص آخرین وضعیت شکایت ایران از روسیه بابت عدم تحویل سامانه موشکی S300 خاطرنشان کرد: این موضوع هنوز در مجامع حقوقی بین المللی در حال بررسی است و این افزایش زمان رسیدگی در مجامع در این گونه مجامع طبیعی است. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح همچنین در خصوص تنگه هرمز و امنیت منطقه گفت: ایران تا کنون بزرگترین تامین کننده امنیت تنگه هرمز بوده و با هر کسی که قصد به مخاطره انداختن این تنگه را داشته مقابله کرده است. وی با تاکید بر اینکه تنگه هرمز بخشی از منافع حیاتی کشورمان است، اظهار داشت: ما نسبت به تنگه هرمز حساسیت ویژه‌ای داریم و تمام اتفاقاتی که در این تنگه می‌افتد را زیر نظر داشته و مراقبت می‌کنیم. [url="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910411000123"]http://www.farsnews....=13910411000123[/url] [color=#ff0000]ادغام شد.[/color] [color=#ff0000]REZAT1980[/color]
  17. با سلام خدمت دوستان و ضمن تبریک به خاطر راه اندازی بخش انجمن جدید یک مشکلی که انجمن جدید داره اینکه درجات بچه ها رو نمایش نمی ده و اگر تصاویر بچه ها مثل انجمن قبلی سمت راست بود خیلی خوب می شد
  18. نمی دونم جریان چیه امسال دارن بیشتر از سال های قبل به شهید چمران توجه می کنن مراسمات زیاد شده فیلم در موردش می سازن حالا هم که سلاح ضد زره عجیبه واقعا [size=18][color=green]روحش شاد و راهش پر رهرو باد[/color][/size]
  19. قربون مهندسی معکوس ایران برم که دست همه رو از پشت شش قفله کردی میره قایق می خره مسلح می کنه میزاره علیه کشورهای دشمن ایران
  20. هه هه دلشون خوشه هی برآورد کنن تا می تونن ولی دل جلو اومدن رو ندارن می ترسن
  21. جالب بودن و جالب تر اینکه روباه پیر اون زمان برای جنگ جهانی پوستر به زبان فارسی چاپ کرده
  22. خبر رو که شنیدم جگرم حال اومد دم عزرائیل گرم انشا الله خودم خبر مرگ ملک عبدالله رو بزارم تو سایت انشا الله محشور بشه با قاتلین شهدای کربلاء
  23. DR_CHAMRAN

    منوی اسرای ایرانی در زندانهای عراق!!!

    تف به روح نا پاک صدام و بعثی های هم پیمانش که با سربازان روح الله چنین رفتار کردند.