-
تعداد محتوا
1,088 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
12
scorpion57 آخرین امتیاز شما در روز 19 اسفند 1403
scorpion57 شما بیشتری مطالب مورد علاقه کاربران را دارید!
اعتبار در انجمن
4,386 نشان حکمت
درباره scorpion57

-
رتبه حساب کاربری
ستوان دوم
Profile Information
-
Gender
Male
آخرین بازدید کنندگان پروفایل
بلوک آخرین بازدید کننده ها غیر فعال شده است و به دیگر کاربران نشان داده نمیشود.
-
بررسی اهمیت ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک طرح اتصال دریای کاسپین به آب های جنوب
scorpion57 پاسخ داد به deserthawk تاپیک در دکترین و استراتژی
چه جالب ...دقیقا کی این دریاچه خشک شد؟ -
عملیات وعده صادق .. عملیات وعده صادق (Operation True Promise)
scorpion57 پاسخ داد به MR9 تاپیک در عملیات های نظامی ایران
بعضی دوستان معتقدند که اینکار صرفا برای خالی نبودن عریضه بوده .ظاهرا زمان اصابت ادعایی با زمان شلیک توپهای ضد هوایی تفاوت محسوسی وجود داشته -
موتورهای افسانه ای موتور 27 لیتری Rolls-Royce Meteor
scorpion57 پاسخ داد به scorpion57 تاپیک در مباحث جامع زرهی
موتور افسانه ای خارکف وی-2- 1 reply
-
- 5
-
-
-
موتور 27 لیتری Rolls-Royce Meteor بریتانیا در سال های اولیه جنگ جهانی دوم روزهای سختی را طی کرد، چون آنها فاقد یک موتور واقعا قدرتمند و قابل اعتماد برای تامین نیروی محرکه تانک های خود بودند. موتور V12 Meteor از موتور افسانه ای مرلین مشتق شده بود و ثابت کرد دقیقا همان چیزی است که بریتانیایی ها به دنبال آن بودند. قبل از ورود این موتور، بریتانیا مجموعهای از تانکهای نسبتاً ضعیف را تولید کرد که یا غیرقابل اعتماد و کند و یا فاقد زره ایی با ضخامت مطلوب بودند.بیشتر اینها به دلیل نبود موتورهای مناسب بود. اما داستان با موتور Meteor تغییر کرد، زیرا قدرت بالا و گشتاور زیادی را در یک بسته 27 لیتری قابل اعتماد به ارمغان آورد. این V12 قدرتمند، سریال بد تانکهای بریتانیا را قطع کرد و به تانکهای خوبی مانند Cometو سنتوریون نیرو داد. پس زمینه برای درک اینکه چرا Meteor بسیار بزرگ و چرا به آن نیاز بود، درک دکترین تانک بریتانیا قبل از جنگ جهانی دوم مهم است. در آن زمان اعتقاد بر این بود که سه نوع تانک موثرتر است. 1-تانک های پیاده نظام(infantry) 2- تانکهای سبک(light) و3- تانکهای واکنش سریع یا زرم تانکها(cruiser tanks). تانک های پیاده نظام کند بودند، اما زره سنگین داشتند. تانک های سبک سریع، اما زره نازک داشتند و اغلب به مسلسل های کالیبر کوچک مسلح بودند. رزم تانکها زره و قدرت آتش مناسبی داشتند، در عین حال تحرک بیشتری نسبت به تانک های پیاده نظام داشتند. نیروها در کنار یک تانک پیاده نظام چرچیل Mk III در نرماندی، 1944 پیشروی می کنند. یک استفاده کلاسیک از تانک پیاده در طول حمله، تانکهای پیاده نظام با سرعت پیادهروی پیشروی میکردند و آتش متقابل را جذب و به عنوان پوشش عمل میکردند. هنگامی که آنها موقعیت دشمن را می شکستند، تانک های واکنش سریع یا رزم تانکها با عجله از آن عبور می کردند و پشت خطوط ویران می کردند.تانک های سبک وظیفه شناسایی و کمک به رزمناوها را بر عهده داشتند. اولین رزم تانکها خانواده رزم تانکها در اوایل دهه 1930 با Cruiser Mk I شروع به کار کردند. همانطور که گفته شد، رزم تانکها قرار بود سریع باشند، اما Cruiser Mk Iبا وزن14 تن تنها قادر به سرعت 25 مایل در ساعت در جاده و 15 مایل در خارج از جاده بود.دلیلش واضح بود موتوری 9.4لیتری با 150اسب بخار قدرت. Cruiser Mk I به سختی زره بیشتری نسبت به یک تانک دوران جنگ جهانی اول داشت و چندان قابل اعتماد نبود. اما سلاح 2 پوندی آن قابلیت ضد زره بسیار خوبی برای آن زمان داشت. تانک بعدی Cruiser Mk II بود. این تانک زره قابل احترام 30 میلی متری داشت، اما از همان موتور Mk I استفاده می کرد، بنابراین تحرک آن حتی بدتر هم بود. با 16 تن فقط می تواند به سرعت 15 مایل در ساعت در جاده ها و 8 مایل در خارج جاده حرکت کند. در سال 1938 تانک Cruiser Mk III تولید شد. این تانک از موتور 340 اسب بخاری Nuffield Liberty، که یک موتور 27 لیتری V12 بود بهره می برد. این افزایش قابل توجه قدرت به Mk III حداکثر سرعت 30 مایل در ساعت را داد، اما زره همچنان بسیار نازک بود. این تانک ها در نبرد فرانسه - (جایی که متحمل خسارات سنگینی شدند) - و شمال آفریقا مورد استفاده قرار گرفتند. تحرک آنها در اینجا واقعاً می درخشید، اما زره آنها برای مقابله با طرح های جدیدتر بسیار نازک بود. موتور L-12 که قدمت طراحی آن به جنگ جهانی اول برمی گردد. با این حال، قدرت بالایی را در وزن سبک ارائه می کرد. در سال1941 Cruiser Mk VI معرفی شد که بیشتر با نام Crusader شناخته می شود.تانک دارای زره بهبود یافته بود اما با موتور L12تحرک مناسبی نداشت. Crusader در نبرد به نسبت خوب بود، به ویژه با سلاح 6 پوندی، اما در نهایت یک طراحی قدیمی بود.موتور Liberty V12 بیش از حد استرس داشت و از مشکلات قابلیت اطمینان مداوم رنج می برد. Crusader یک تانک کاملاً توانا بود. با یک تفنگ 6 پوندی اما از نظر موتوری قابل اطمینان نبود و زره کافی نداشت تجربه بریتانیا یک چیز را از همان ابتدا کاملاً روشن کرد: اسب بخار بیشتری مورد نیاز بود. مرلین اما بریتانیا در هوا یک موتور برنده جنگ داشت که هواپیماهایش را نیرو می داد. رولزرویس مرلین مرلین یک موتور 12 سیلندر 27 لیتری سوپرشارژ بود که در طول جنگ به جایگاهی افسانه ای رسید. در نسخه های اولیه خود حدود 1000 اسب بخار قدرت تولید می کرد، اما در پایان جنگ این قدرت به نزدیک به 2000 اسب بخار رسید.در بسیاری از هواپیماها(150000فروند) استفاده شد. مرلین روی هواپیماهای معروفی مانند اسپیت فایر، لنکستر، پی-۵۱ موستانگ، هاریکان و موسکویتو نصب شده بود. اسپیت فایر در اوایل جنگ، رولزرویس تیمی را به رهبری WA Robotham (یکی از مقامات بخش خودروی شرکت) برای جمع آوری موتورهای مرلین هواپیماهای سقوط کرده تشکیل داد. به دلیل تحمل استرس بسیار زیاد، دقت و قابلیت اطمینان مورد نیاز برای اجزای هواپیما، این موتورها نمیتوانستند دوباره در این نقش هوایی مورد استفاده قرار گیرند، اما رولزرویس همچنان ارزش آنها را میدانست و امیدوار بود که در نقطهای برای آنها کاربرد پیدا کند. توسعه Meteor(شهاب سنگ) در سال 1940 مذاکراتی بین رولز رویس و سازنده تانک لیلاند در مورد موتورهای تانک انجام شد. این گفتگوها منجر به این شد که یکی از موتورهای مرلین بازیابی شده برای اهداف آزمایشی در یک تانک قرار گیرد. در سال 1941، سوپرشارژر و جعبه دنده کاهنده دور پروانه موتور مرلین 1000 اسب بخاری مرمت شده را حذف کردند و چرخش موتور معکوس شد. این موتور برای ارزیابی عملکرد آن و شناسایی تنش های مکانیکی در یک تانک Crusader نصب شد. همچنین فرصتی بود تا ببینند که آیا می تواند در فضای محدود یک تانک خنک بماند یا خیر. موتورهای اولیه Meteor اغلب از هواپیماهای سقوط کرده تهیه می شدند، مانند بمب افکن Avro Lancaster با چهار موتور مرلین. این موتور 550-600 اسب بخار قدرت تولید می کرد، تقریباً دو برابر قدرت موتور قبلی لیبرتی تانکCrusader بود، اما با همان حجم 27.0 لیتر.تانکCrusader آزمایشی آنقدر سریع بود که تیم آزمایش برای ثبت حداکثر سرعت خود به مشکل خورد. تخمین زده شد که سرعت آن به 50 مایل در ساعت رسیده است.پس از این نمایش خیره کننده، بلافاصله سفارشی برای موتور صادر شد - حالا این موتور میتئور نامیده می شد. موتورV12میتئور تلاش ها بر روی قرار دادن Meteor در تانکCromwell، (جایگزین برنامه ریزی شده تانک Crusader )متمرکز شد. ساختن تعداد کافی میتئور بزرگترین مشکل بود. رولزرویس ظرفیت لازم را نداشت زیرا برای مرلین اولویت بسیار بالاتری در نظر گرفته می شد. پس شرکت روور در سال 1942 برای ساخت Meteors اعلام آمادگی کرد. طرح میتئور میتئور تولیدی از جهات متعددی با مرلین متفاوت بود. سوپرشارژر حذف شد، جهت چرخش موتور برعکس شد تا با گیربکس تانک مطابقت داشته باشد،جعبه دنده کاهش دهنده دور پروانه حذف شد، از بنزین معمولی به جای سوخت هواپیما با اکتان بالا استفاده کرد و پیستون های آهنگری با پیستون های ریخته گری تعویض شدند. بسیاری از اجزاء قطعاتی بودند که توسط کنترل کیفیت دقیق مرلین رد شده بودند، زیرا استاندارد تلورانس ها در کاربری های زمین بسیار پایین تر بود. Meteor تولیدی حدود 600 اسب بخار قدرت و 1950 نیوتن متر (1450 فوت پوند) گشتاور داشت. Meteor در خدمت تولید تانکCromwell(کرامول )به شدت به تأخیر افتاد، تا حدی به دلیل نبود موتورهای Meteor، سرانجام در سال 1944 در زمان D-Day (حمله به نرماندی)وارد شد. با وجود داشتن زره بسیار ضخیم تر از تانک های قبلی، تانک کرامول می توانست به راحتی به سرعت 40 مایل در ساعت برسد. البته در نهایت به 32 مایل در ساعت محدود می شد، زیرا این سرعت های باورنکردنی می توانست به تانک در زمین های ناهموار آسیب برساند و استهلاک تانک را بالا ببرد. میتئور این عملکرد را با حداکثر 2250 دور در دقیقه ارائه می کرد. موتور عملا تحت هیچ فشاری قرار نداشت و در نتیجه در سرویس بسیار قابل اعتماد بود. A27 Cromwell اولین تانکی بود که با موتور میتئور وارد خدمت شد. وزن آن 30 تن بود، اما همچنان می توانست به 40 مایل در ساعت برسد! Meteor در نهایت نه تنها یک موتور تانک خوب، بلکه یک موتور کلاس جهانی به بریتانیا داد.تانک کرامول مانند مدل های قبلی خود به سرعت منسوخ می شد، اما این بار تقصیر موتور آن نبود. تانک بعدی که از این موتور استفاده کرد Comet بود، یک نسخه بسیار بهبود یافته از کرامول با یک توپ قدرتمند 76.2 میلی متری (اغلب 77 میلی متری نامیده می شود). 5 تن سنگین تر بود اما هنوز هم می توانست به راحتی ه سرعت 32 مایل در ساعت برسد. جایی که کرامول زره و تحرک را برای سربازان بریتانیایی آورد، تانک کومت قدرت آتش را به ارمغان آورد. این یک ارتقاء قابل توجه نسبت به کرامول بود. توپ آن حتی می توانست تانک های سنگین تر آلمانی را نابود کند. کومت تا اواخر دهه 1950 در خدمت بریتانیا و در سایر ارتش ها بسیار بیشتر در خدمت باقی ماند. پس از جنگ کومت منجر به تولید اولین تانک جنگی اصلی (MBT)جهان شد: Centurion.. .. تانکCenturion به طور گسترده ای به عنوان یکی از بزرگترین طراحی های تانک در تاریخ در نظر گرفته می شود و از موتور Meteor نیرو می گرفت.که از قدرت آتش و حفاظت زرهی عالی برخوردار بود. میتئور در Centurion تنی55 هم برای رسیدن به سرعت 20مایل در ساعت تحت فشار بود این موتور در نهایت در Conqueror که در سال 1955 معرفی شد، تطبیق پیدا کرد. این تانک یک هیولای واقعی مسلح به یک توپ 120 میلی متری و وزنی بیش از 70 تن بود.Conqueror مجهز به یک Meteor تزریق سوخت بود که 810 اسب بخار قدرت تولید می کرد، اما حتی این میتئور نیز برای رسیدن به سرعت 20 مایل در ساعت تحت فشار بود.دیگرتانکهای معروفی که توسط Meteor نیرو می گرفتند عبارتند بودند از Charioteer و Tortoise . بریتانیا تانکConqueror را برای مقابله با زره های سنگین شوروی مانند IS-3 توسعه داد. موتور Meteor بسیار موفق بود و در هشت تانک بریتانیایی استفاده شد. این موتور تا سال 1964 هنوز تولید می شد، هشت سال بیشتر از مرلین.طراحی اصلی V12 رولز رویس از دهه 1930 به برخی از بهترین تجهیزات نظامی مانند اسپیت فایر و P-51 در آسمان و سنتوریون روی زمین منجر شد این را نمی توان برای بسیاری از موتورهای دیگر گفت.به همین دلیل است که موتورهای Merlin و Meteor به عنوان برخی از موفق ترین موتورهای موفق نظامی ساخته شده تا کنون در نظر گرفته می شوند. منابع:https://www.researchgate.net/figure/The-Rolls-Royce-Meteor-engine-without-any-compressor-6_fig4_354291220وhttps://www.rolls-royce.com/ منبع عکسها:https://en.wikipedia.org/wiki/Rolls-Royce_Merlin https://en.wikipedia.org/wiki/Rolls-Royce_Meteor
- 1 reply
-
- 7
-
-
-
هر روزتان نوروز ، نوروزتان پیروز " هر روزتان نوروز ، نوروزتان پیروز "
scorpion57 پاسخ داد به SAEID تاپیک در تاریخ و تمدن
به نام خداوند بخشنده مهربان با آرزوی قبولی طاعات و عبادات ماه مبارک رمضان فرا رسیدن بهار طبیعت و نوروز باستانی را خدمت دوستان تبریک عرض می کنم برآمد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستان و بخت پیروز مبارک بادت این سال و همه سال همایون بادت این روز و همه روز -
عملیات وعده صادق .. عملیات وعده صادق (Operation True Promise)
scorpion57 پاسخ داد به MR9 تاپیک در عملیات های نظامی ایران
اگر حملات موشکی حداقل در 3موج متواتر بود و در موج دوم حمله موشکی پهپادها شلیک می شدند تا در موج سوم موشکی به هدف برسند موفقیت آمیز بود به نظرم -
100روز در شانگهای "100 روز در شانگهای" ماراتن کوتاه چين به سمت بمب هيدروژنی
scorpion57 پاسخ داد به scorpion57 تاپیک در مقالات برتر
هدف احتمالی ایران ساخت سلاحی با طراحی «انفجاری» بود. بمب توسط مواد منفجره قوی اطراف یک کره توخالی از اورانیوم بسیار غنی شده منفجر می شد. هسته کره دارای یک آغازگر نوترون کوچک است که احتمالاً از اورانیوم و ایزوتوپ هیدروژن سنگین، دوتریوم ساخته شده است. هنگامی که مواد منفجره به طور هماهنگ منفجر می شوند، کره را فشرده می کنند و اورانیوم را به جرم بحرانی آن می کوبند. در نزدیکی نقطه حداکثر فشرده سازی، هسته های دوتریوم در مرکز با هم ترکیب می شوند و انفجاری از نوترون ها را آزاد می کنند که باعث انفجار هسته ای می شود. این دستگاه همچنین ممکن است دارای یک پوسته بیرونی یا «تامپر» از اورانیوم با غنای پایین باشد که برای حفظ سلاح برای کسری از ثانیه طولانیتر طراحی شده است و عملکرد آن را بیشتر میکند. حدس زده می شد که این نوع سلاح میتوانست عملکردی در حدود 10 تا 30 کیلوتن معادل TNT داشته باشد، تقریباً مشابه بمبی که در سال 1945 در ناکازاکی ژاپن افتاد. مزیت طراحی این است که از اورانیوم 235 استفاده موثری می کند، بنابراین محموله به اندازه کافی کوچک است که بر روی یک موشک قرار بگیرد. این رویکرد شبیه به کلاهک های اولیه پاکستان است که بر پایه اورانیوم بود. برخلاف کلاهکهای کشورهای اصلی هستهای، طراحی ایرانی دارای مرحله همجوشی دوم نیست که میتوانست بازده سلاح را تا 100 کیلوتنی افزایش دهد. -
تحلیل و پیگیری تحولات غزه تحلیل و پیگیری تحولات غزه
scorpion57 پاسخ داد به karkas تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام .به نظرم برای نتیجه گیری خیلی زود ست .شاید پروژه به تاخیر افتاده باشه ولی به محاق !!زمان مشخص خواهد کرد.بهترین روش برای تشخیص پیروزی یا شکست محاسبه برایند سود و زیان ست.از دست رفتن سوریه حزب الله و حماس در ازای تاخیر پروژه؟نظر شخصی این جانب که قبلا هم بارها عرض کردم زمان مناسبی برای عملیات نبود .باید به طور هماهنگ با تمام جبهه مقاومت و به خصوص ایران عمل میشد و در آخر با حمله سنگین ایران و ورود زمینی محور مقاومت از عراق و سوریه لبنان به اسراییل ختم میشد.تنها در این صورت این کریدور به فنا می رفت . میوه مقاومت خیلی زود چیده شد(میوه نرسیده:کال) .- 4,295 پاسخ ها
-
- 3
-
-
-
- تحولات غزه
- غزه
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
100روز در شانگهای "100 روز در شانگهای" ماراتن کوتاه چين به سمت بمب هيدروژنی
scorpion57 پاسخ داد به scorpion57 تاپیک در مقالات برتر
سلام و ممنون از محبت شما....هدف از انعکاس این مقاله ضرورت و البته توان ایران برای تولید سلاح هسته ایی در مقطع کنونی ست .تصورم اینه که چیزی به رونماییش نمونده.حالا یا به شکل آزمایش زیر زمینی یا بمب و یا کلاهک موشک بالستیک -
100روز در شانگهای "100 روز در شانگهای" ماراتن کوتاه چين به سمت بمب هيدروژنی
scorpion57 پاسخ داد به scorpion57 تاپیک در مقالات برتر
ایران چقدر زود میتواند بمب هسته ایی خود را بسازد؟ درسهایی از چین: هنگامی که چین اورانیوم با درجه تسلیحاتی تولید کرد، اولین بمب اتمی خود را در عرض سه تا پنج هفته مونتاژ کرد. ایران ممکن است این کار را حتی سریعتر انجام دهد. اولین دولت ترامپ در ماه می 2018 از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) 2015 - که به توافق هسته ای ایران نیز معروف است- خارج شد و محدودیت ها و نظارت بر برنامه هسته ای ایران را به میزان قابل توجهی کاهش داد. از اواسط سال 2019، ایران "زمان فرار" خود را به میزان قابل توجهی (چند روز)کوتاه کرده است - (مدت زمان مورد نیاز برای تولید اورانیوم بسیار غنی شده با درجه تسلیحات کافی (HEU)برای ساخت یک سلاح هسته ای) اما یک سوال:وقتی ایران به اندازه کافی اورانیوم با درجه تسلیحاتی به دست آورد، چقدر سریع می تواند بمب اتمی بسازد؟ برخی از کارشناسان هسته ای استدلال می کنند که بین چند ماه تا یک سال طول می کشد. اما تجربه چین نشان میدهد که تهران میتواند بسیار سریعتر بمب بسازد - در عرض سه تا پنج هفته.!!!! تولید مواد شکافت پذیر و تسلیحات جدای از دستیابی به مواد شکافت پذیر به مقدار لازم، ساخت کلاهک هسته ای شامل چندین مرحله حیاتی است. که شامل تبدیل گاز هگزا فلوراید اورانیوم (UF6) به شکل فلزی و سپس ریختهگری و ماشینکاری فلز برای هسته بمب است. سایر اجزای غیرهسته ای نیز باید قبل از مونتاژ کلاهک آماده باشند. چنین اجزای غیرهستهای شامل طراحی سلاح، آغازگر نوترونی(" neutron initiator")، سیستم تمرکز موج انفجار، مواد منفجره قوی، چاشنیها و سیستم ماشه، ذوب و شلیک است. تجربه سایر کشورهای دارای سلاح هسته ای نشان می دهد که این قطعات غیرهسته ای می توانند به موازات تولید سوخت سلاح های هسته ای ساخته شوند. این بدان معنی است که آنها به زمان اضافی نیاز ندارند. هنگامی که چین اولین دسته از HEU (اورانیوم غنی شده با خلوص بالا)درجه تسلیحات خود را در ژانویه 1964 برای اولین آزمایش هسته ای خود در پاییز تولید کرد، تمام اجزای غیرهسته ای مورد نیاز برای دو بمب آن تا سال 1963 آماده بود . هنگامی که HEU تولید شد، دانشمندان و مهندسان چینی یک تا دو هفته را صرف تبدیل گاز UF6 به فلز و خالصسازی آن کردند و دو تا سه هفته دیگر را برای مراحل ذوب فلز و ریختهگری حفرهای صرف کردند. پس از آن، آنها اولین هسته بمب (ساخته شده از دو نیمکره) را در چند ساعت در اوایل صبح روز 1 می 1964 ساختند. در اوایل آگوست، مهندسان چینی مونتاژ نهایی دو بمب را آغاز کردند که در 20 آگوست 1964 در کارخانه تسلیحات هسته ای چینگهای به پایان رسید. تنها سه روز طول کشید تا مونتاژ اولین بمب به پایان برسد. پس از آزمایشات مونتاژ اولیه، آنها دو بمب را جدا کردند تا آنها را برای ارسال به سایت آزمایش Lop Nur در سین کیانگ آماده کنند. سپس این بمب در حدود 10 ساعت در سایت چینگهای دوباره مونتاژ و برای اولین انفجار هسته ای چین آماده شد. در مجموع، چین تنها سه تا پنج هفته طول داد تا UF6 را تبدیل کند، قطعات فلزی ریخته شود، هسته را بسازد و بمب اتمی را مونتاژ کند. چین اولین بمب های خود را حدود 60 سال پیش ساخت، زمانی که فاقد تجهیزات پیشرفته بود. از آن زمان، ایران فرصت زیادی برای طراحی یک کلاهک کوچکتر و سبک تر، مواد منفجره قوی تر و سیستم های متمرکز پیشرفته تر داشته است. علاوه بر این، سلاح چین در زمان صلح ساخته شده است. اگر تسلیحات چین در زمان جنگ تحت یک برنامه سختگیرانه قرار میگرفتند یا تحت فشار قرار میگرفتند، احتمالاً در کمتر از سه هفته یک سلاح هستهای میساختند. بخشهایی از «آرشیو هستهای» ایران، که اسرائیل در ژانویه 2018 به دست آورد، بهوضوح پروژههای تسلیحاتی ایران را نشان میدهدکه موازی با پروژههای غنی سازی تحت «طرح آماد» عمل میکرد. هدف از طرح Amad تولید پنج سلاح هسته ای 10 کیلو تن تا اوایل سال 2004 بود ، از جمله چهار کلاهک قابل حمل برای موشک بالستیک Shahab-3 و یکی دیگر برای آزمایش زیرزمینی. شباهت های بمب هسته ای چین و ایران طرحهای اولیه تسلیحات ایران ویژگیهای اصلی شبیه طراحی اولین بمب اتمی چین (با کد 596 و منفجر شده در سال 1964) و اولین کلاهک موشکی آن (با کد کلاهک 548 و آزمایش شده در سال 1966) داشت. هر دو بمب اتمی دارای طراحی سرجنگی انفجاری با هسته HEU معلق ، منبع نوترونی دوترید اورانیوم و یک سیستم متمرکز کننده امواج انفجاری پیشرفته بودند. بسیاری از کارشناسان غربی اغلب تصور می کنند که چین اولین بمب اتمی خود را با همان ویژگی های اصلی بمب" مرد چاق" ایالات متحده طراحی کرد که در 9 اوت 1945 بر فراز ناکازاکی منفجر شد، از جمله آغازگر نوترون، سیستم تمرکز موج انفجار، و طراحی هسته (غیر ارتعاشی) (غیر معلق)(به جز مواد شکاف پذیر ،که در مورد مرد چاق" پلوتونیوم "بود).منابع چینی که به تازگی در دسترس قرار گرفته اند، نشان می دهند که طراحی اولیه چین بسیار متفاوت از طرح مرد چاق بوده است. بمب اتمی مرد چاق چین بر طراحی سیستم تمرکز موج انفجار زوم کرده بود - یک چالش فنی کلیدی برای بمب از نوع انفجاری ست. از همان ابتدا، تسلیحات چینی بر توسعه دو سیستم فوکوس تمرکز کردند: یکی همان لنزهای انفجاری بود که در Fat Man استفاده شد. یکی دیگر، سیستم فوکوس موج انفجار (که به آن سیستم فوکوس «کاشی» نیز گفته میشود) بود، که در زبان چینی به یک کاشی سقفی متمایز با منحنی فضایی خاص اشاره میکرد که فقط با مواد منفجره قوی و فلزی نازک ساخته میشد. طراحان تسلیحات چینی در نهایت سیستم تمرکز "کاشی" را برای اولین بمب اتمی چین انتخاب کردند. روش فوکوس روی کاشی آسانتر برای ساخت سلاح بود، اگرچه شکل دادن به منحنی فضایی پیچیده پوسته فلزی بسیار دشوارتر بود. برای کوچکتر و سبکتر کردن اولین بمب هسته ای، چین به جای هسته جامد (غیر معلق)بمب مرد چاق از یک هسته معلق استفاده کرد. طراحی هسته "مستقل" حفره مواد شکافت پذیر را با یک شکاف هوا از لایه (flying layer”) جدا می کرد. (اما در بمب مرد چاق حفره پلوتونیوم با این لایه احاطه شده بود.) این نوع شکاف هوا به طور موثر حفره شکافت پذیر را فشرده می کرد، که به آن اجازه می داد تا بازده انفجاری بالاتری داشته باشد. برای طراحی این هسته معلق، چینی ها آزمایشهای انفجاری زیادی را برای تعیین ابعاد بهینه شکاف هوا و راهی برای اتصال حفره شکافتپذیر معلق باflying layer بدون ایجاد اختلال در فرآیند انفجار انجام دادند. این ویژگیهای پیشرفته به اولین بمب اتمی چین اجازه میداد تا دارای یک فیزیک و وزن کمتر از نصف مرد چاق برای بازده آزمایشی مشابه حدود 20 کیلوتن باشند مرد چاق مشخص نیست که آیا طرح های بمب ایران –چه گذشته و چه حال – بر اساس طراحی بمب اتمی خارجی بوده است یا خیر. شبکه بازار سیاه هستهای فیزیکدان عبدالقدیر خان - که پدر برنامه تسلیحات اتمی پاکستان به حساب میآید - ظاهراً طرح کلاهک 548 چین را به لیبی منتقل کرد.با این حال، مشخص نیست که آیا ایران طرح کلاهک 548 را دریافت کرده است یا خیر. با توجه به شباهت های بین بمب ایران و طرح بمب اتمی 596/548 چین، تنگناهای فنی و جدول زمانی توسعه بمب چین می تواند زمان بندی احتمالی ساخت بمب ایران را می توان حدس زد. موانع اصلی چین هنگام ساخت اولین بمب اتمی خود شامل طراحی سلاح، منابع نوترونی، سیستم تمرکز موج انفجار، آزمایشهای سرد (یا زیربحرانی) و تولید اجزای فلزی اورانیوم بود. همه اینها اجزای غیرهسته ای هستند که می توانند قبل از تولید HEU،در برنامه بمب اتمی تکمیل شوند. زمانی که چین HEU را تولید کرد، از داشتن گاز UF6 کافی تا یک بمب اورانیومی مونتاژ شده حدود سه تا پنج هفته طول کشید. بر اساس تجربه چینی ها و بررسی آرشیو هسته ای سرقت شده ایران، می توان ارزیابی کرد که در پایان برنامه آماد در سال 2003، ایران تقریباً در تمام جنبه های دیگر تسلیحات هسته ای - از جمله در طراحی تسلیحات، آغازگر نوترونی، سیستم متمرکز کننده امواج انفجاری، و مونتاژمجدد سلاح، آزمایش سرد پیشرفت قابل توجهی داشته است. ایران احتمالاً در 20 سال گذشته پیشرفت چشمگیری در این پروژه ها داشته است. آرشیوها نشان میدهند که پس از سال 2003، سایر سازمانهای ایرانی با تلاشهای کوچکتر و پراکندهتر به کار بر روی برنامههای تسلیحات هستهای ادامه دادند. اگرچه مشخص نیست که ایران از سال 2003 تا چه اندازه برای برنامه های تسلیحاتی خود تلاش کرده است، اما پس از شکست توافق هسته ای ایران در سال 2018، ایران احتمالاً به تلاش های تسلیحاتی خود سرعت بخشیده است. پس از اینکه HEU به مقدار کافی از مواد شکافت پذیر را تولیدشد، با بررسی مسیر چین مشخص می شود که زمان ساخت بمب تنها به این بستگی دارد که سازندگان با چه سرعتی میتوانند سوخت را به فلز تبدیل کنند و آن را به عنوان هسته بمب ریخته گری کنند. می توان با اطمینان ارزیابی کرد که ایران برای تکمیل این گام نهایی - احتمالاً کمتر یا بیشتر از سه هفته - نسبت به چین زمان نخواهد برد. قبل از امضای توافق هسته ای ایران در سال 2015، دولت آمریکا ارزیابی کرد که تهران بر فناوری های لازم برای ساخت سلاح هسته ای تسلط ندارد. با این حال، در ژوئیه 2024، دفتر مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده تشخیص داد که ایران «فعالیتهایی را انجام داده است که در صورت تمایل، موقعیت بهتری برای تولید یک سلاح هستهای در آن ایجاد میکند». این ارزیابی جدید ایالات متحده تأیید می کند که ایران برنامه هسته ای خود را در دهه گذشته به طور قابل توجهی پیشرفت داده است - و احتمالاً از سال 2018 به آن سرعت بخشیده است. هسته ای شدن سریع ایران هیچ مدرک عمومی مبنی بر تصمیم ایران به ساخت بمب وجود ندارد. اما تضعیف اخیر بازدارندگی متعارف آن در برابر حملات اسرائیل به خاک خود و همچنین به متحدانش، (حماس و حزب الله)، ممکن است تهران را برای دستیابی به بازدارندگی هستهای تحریک کند . ایران در حال تبدیل شدن به یک کشور آستانه هسته ای واقعی است: اگر ایران تصمیم به هسته ای شدن بگیرد، حتی در شرایطی که با خطر حملات اسرائیل یا آمریکا به تاسیسات هسته ای خود مواجه است، قادر خواهد بود اولین بمب های خود را سریع و مخفیانه بسازد. از سال 2022، مقامات ایران به طور فزایندهای درباره چشمانداز بمب هستهای و آمادگی فنی این کشور برای ساخت سلاح صحبت کردهاند. اخیراً، کمال خرازی، مشاور آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، گفته است که ایران ممکن است دکترین هستهای خود را بازنگری کند. در همین حال، برخی از تحلیلگران گزارش می دهند که به نظر می رسد نزدیک به 70 درصد از ایرانیان از این ایده حمایت می کنند که این کشور باید سلاح هسته ای داشته باشد. اگر دولت جدید ترامپ همچنان امیدوار است که از ساخت سلاح هستهای ایران جلوگیری کند ، بهترین گزینه از سرگیری مذاکرات مستقیم دوجانبه - چه خصوصی یا علنی- است. حملات نظامی به تأسیسات هستهای ایران در درازمدت از اهداف اشاعه هستهای ایران جلوگیری نمیکند (مگر اینکه ایران به طور دائم اشغال شود یا رژیم آن تغییر کند) و میتواند ایران را حتی بیشتر به سمت بمب سوق دهد – البته اگر قبلاً تصمیم به ساخت بمب نگرفته باشد. منبع: https://npolicy.org/lessons-from-china-how-soon-could-iran-get-the-bomb-occasional-paper-2404/- 6 پاسخ ها
-
- 10
-
-
-
100روز در شانگهای "100 روز در شانگهای" ماراتن کوتاه چين به سمت بمب هيدروژنی
scorpion57 پاسخ داد به scorpion57 تاپیک در مقالات برتر
متاسفانه فرصت ویرایش تمام شد در تاپیک اول این قسمت رو یادم رفت تصحیح کنم ...با عرض پوزش.واکنش هسته سبک و گروه نظریه هسته سبک صحیح می باشد -
دانشنامه نیروی زمینی دانشنامه نیروی زمینی
scorpion57 پاسخ داد به crazy-doctor تاپیک در دانشنامه نیروی زمینی
. -
100روز در شانگهای "100 روز در شانگهای" ماراتن کوتاه چين به سمت بمب هيدروژنی
scorpion57 پاسخ داد به scorpion57 تاپیک در مقالات برتر
"100 روز در شانگهای" ماراتن کوتاه چين به سمت بمب هيدروژنی(قسمت پایانی) یک اشتباه و یک کشف یک روز، که گروه شانگهای به شبیه سازی های کامپیوتری مشغول بودند، لیو یوکین، برنامه نویس گروه، ناگهان نتیجه شگفت انگیزی از بازدهی سه مگاتنی دریافت کرد- که باعث شد اتاق کامپیوتر سرشار از هیجان شود. فریاد زد که «دنیای جدیدی را پیدا کرده». پس از شنیدن این خبر، یو مین، کای شائوهوی و رهبر تیم فیزیک منگ ژائولی برای اطلاع از این نتیجه به داخل اتاق هجوم بردند. متأسفانه، پس از بررسی دقیق، آنها دریافتند که لیو در وارد کردن جرم سوخت گرما هستهای به برنامه اشتباه کرده است.با این حال، این خطا سرنخ مهمی را برای گروه در مورد اینکه چه جهتی را دنبال کند ارائه داد. همانطور که منگ ژائولی به یاد می آورد، "ما به اشتباه مواد هسته سبک را 20 برابر افزایش دادیم و تصویر فیزیکی یک بمب H-3 مگاتنی را مشاهده کردیم" و اضافه کرد که "اما به وضوح نشان داد که مهم ترین عامل برای تحقق انفجار بمب H افزایش چگالی مواد هسته سبک است." محقق Zhang Suochun نیز این لحظه را به یاد آورد: "پس از تجزیه و تحلیل در مورد دلیل کشف به اصطلاح "دنیای جدید"، مشخص شد که لیو، که مسئول تهیه داده های مدل محاسباتی بود، پارامترهای فیزیکی اشتباهی را پر کرده است که منجر به نتایج محاسباتی غیرواقعی شد. اما این اشتباه به محققان یادآور شد که یکی از مهمترین عوامل در دستیابی به بمب هیدروژنی پربازده، افزایش چگالی مواد هستهای سبک است و طراحی بمبهای هیدروژنی باید مسیری با چگالی بالا را طی کند یو مین متعاقباً تمرکز خود را بر روی مسئله کلیدی افزایش چگالی مواد هسته ای سبک در طراحی بمب محدود کرد.برای دستیابی به درجه بالایی از تراکم، بهبود میزان مصرف انرژی مواد منفجره به تنهایی کافی نیست. یو مین معتقد بود که کلید استفاده از انرژی آزاد شده توسط بمب اتمی برای افزایش چگالی هیدروژن قبل از مصرف در واکنش همجوشی است. پیش از این، محققان امیدوار بودند که انفجار بمب اتمی شرایط دمای بالا و چگالی بالا را برای خود واکنشی همجوشی ایجاد کند. اما این اصل برای مدل کیک لایه تقویت شده، که در آن بسیاری از پدیده های فیزیکی با انفجار بمب اتمی، با اثرات مثبت و مخرب بر شرایط مطلوب فشار و دما، برانگیخته شد، قابل اجرا نبود. موفقیت غیر منتظره یو مین به نظر می رسید که چالش اصلی در حال حاضر در مورد چگونگی تشخیص مواد با خواص مناسب و پیکربندی هایی ست که می تواند عوامل فیزیکی را که نقش مثبتی در واکنش دارند ، گسترش دهد ، در عین حال ، مانع از آن عوامل فیزیکی دیگر که نقش مخرب دارند بشود. یو مین مجبور شد دوباره به تفکر عمیق بپردازد. " کای" به یاد می آورد: "در روز جمعه ، 29 اکتبر ، من و یو مین بعد از شام در یک مسیر نزدیک پیاده روی کردیم. وقتی در مورد چگونگی ایجاد شرایط برای احتراق کامل مواد هسته ای صحبت کردیم ، یو مین صریحا اشاره کرد که پیکربندی مدل تقویت شده برای فشرده سازی و احتراق مواد هسته ای مناسب نیست. او دیدگاه های خود را با جزئیات زیادی به من داد و من جذب تفکر تازه و استدلال های غیرقابل انکار او شدم. گفتم: "بايد همين الان انجامش بديم ، باشه ؟ یو مین گفت: "بیایید به دو مدل نگاه کنیم ؛ یکی ایده آل است ، و دیگری به واقعیت نزدیک تر است." یو مین پس از آن اشکال مختلف انرژی آزاد شده از انفجار بمب اتمی را تجزیه و تحلیل کرد و ویژگی ها و نسبت آنها را در کل انرژی مقایسه کرد. این کار به او کمک کرد تا یکی از اشکال انرژی مورد استفاده را روشن کند و یک ساختار پیچیده برای کاهش این از دست دادن انرژی و بهبود میزان مصرف آن پیشنهاد کند. او برآوردها را انجام داد ، از جمله اینکه چه مقدار انرژی برای فشرده سازی لیتیوم دوتریوم لازم است ، تا چه حد لیتیوم دوتریوم می تواند فشرده شود ، و چگونه میتوان مشتعل کرد و واکنش سوزاننده و خودپایدار را حفظ کرد. ایده ی یو مین برای اولین بار این بود که آیا فشرده سازی انرژی بمب اتمی می تواند مواد همجوشی را به طور پایدار بسوزاند. برای رسیدن به این هدف ، آنها از دو مدل استفاده کردند که با آن بخشی از انرژی بمب اتمی را شبیه سازی کردند تا بلافاصله از طریق مکانیزمی در مدل اول، فوراً روی "ثانویه" اثر بگذارند و آن را به عنوان شرایط مرزی بیرونی مدل محاسبه دوم در نظر گرفتند. یو مین گفت: "بیایید به دو مدل نگاه کنیم ، یکی ایده آل است و دیگری به واقعیت نزدیک تر است.’” در غروب روز اول نوامبر، گروه شروع به اجرای برنامه محاسبه مدل جدید یو مین روی کامپیوتر J501 کرد.نتیجه دقیقا همان چیزی بود که یو مین انتظار داشت. در همون حال وهوای هیجانی، آنها به طور موقت یک مدل با نسبت مواد متفاوت اضافه کردند و نتیجه خوب بود. روز بعد، محاسبات مدل دیگری نیز نتایج عالی را به همراه داشت. نتایج شبیه سازی دو طرح از سه مدل نشان داد که آنها می توانند انرژی بمب اتمی را کنترل کنند ، طراحی یک بمب هیدروژنی یک مگاتن اکنون امکان پذیر است. در 5 نوامبر، یو مین در مورد نتایج محاسبات و مفهوم بمب هیدروژنی جدید به گروه توضیح داد. او انتقال انرژی بمب اتمی و پیکربندی اولیه (بمب شکافت) و ثانویه (مواد سبک هسته ای) را در بمب هیدروژنی نشان داد. فرضیه های جسورانه ی یو مین و دانش نظری محکم او همه را متقاعد کرد. گروه در شانگهای بر این باور بودند که یو مین سرانجام با دستیابی به موفقیتی در اصل ساخت بمب H- به اصطلاح«گاو را از بینی نگه داشته است». پس از جلسه توجیهی، رهبران گروه تصمیم گرفتند تیمی را بر اساس «اصل جدید بمب H» تشکیل دهند تا با یو مین برای بهبود بیشتر اصل جدید همکاری کنند. بقیه به بهینه سازی طراحی دستگاه تقویت شده بزرگتر به عنوان وظیفه محول شده خود ادامه می دهند - و برای تکمیل آن عجله می کنند. تیم "اصول جدید" بلافاصله شروع به جمع آوری برنامه های کار جدید اصل h-bomb کرد. در 14 نوامبر ، برنامه جدید آماده شد. برای آزمایش اینکه آیا پیکربندی ویژه مورد استفاده در اصل جدید بمب هیدروژنی مطابق با نظریه کافی است یا خیر، یو مین از تیم شبیه سازی مونت کارلو خواست تا یک برنامه شبیه سازی عددی اختصاص داده شده به این مشکل را توسعه دهند. این تیم برنامه کامپیوتری را در عرض یک هفته تکمیل کرد -(معمولا این کار یک تا دو ماه معمولاً طول می کشید). سه روز کامل محاسبات بعد، نتایج شبیهسازی عددی به یو مین یک طرح خاص از پیکربندی را نشان داد و تأیید کرد که استفاده از بمب اتمی برای راهاندازی بمب ثانویه امکانپذیر است. در همین حال، گروه "اصول جدید" به کار گسترده خود به سرپرستی یو مین ادامه داد و تعدادی از پدیده ها و قوانین فیزیکی مهم را کشف کرد. یو مین نتایج تحقیق را در یک طرح فیزیک کامل بمب هیدروژنی، از جمله اصل انتقال انرژی از ماده اولیه به ماده ثانویه و پیکربندی خلاصه کرد. دنگ جیاکسیان، مدیر بخش نظری آکادمی نهم، در اواخر نوامبر، با اطلاع از اخبار مربوط به موفقیت یو مین در اصل بمب هیدروژنی، بلافاصله به شانگهای پرواز کرد. دنگ و یو به طور مفصل در مورد اصل جدید بحث کردند و نتایج محاسبات را تجزیه و تحلیل کردند که دنگ را متقاعد کرد که آن را تأیید کند. در اوایل دسامبر، از یو مین خواسته شد که برای گزارش یافته های جدید خود به پکن بازگردد، در حالی که سایر اعضای تیم "اصل جدید" در شانگهای می مانند تا طرح جدید را عمیقا مطالعه کنند و محاسبات خود را بهبود بخشند. این گروه در شانگهای همچنین به کار طراحی بهینه سازی بمب هوایی هیدروژنی سه فاز ادامه داد. سرانجام، در اوایل ژانویه 1966، محققان با اصل بمب هیدروژنی جدیدی که برای نزدیک به 100 شبانه روز در شانگهای به شدت به دنبال آن بودند، به پکن بازگشتند. آزمایش بمب در 9و10 دسامبر 1965، آکادمی نهم جلسه برنامه دو ساله بعدی خود را برای سال های 1966-1967 در مورد تحقیق و تولید سلاح های هسته ای در پایگاه تحقیقاتی و ساخت سلاح هسته ای چینگهای (کارخانه 221) برگزار کرد.در این نشست، یو مین به طور مفصل طرح نظری اصل بمب هیدروژنی دو مرحله ای را که از بمب اتمی به عنوان عامل اصلی برای راه اندازی بمب ثانویه استفاده می کند، و همچنین مشکلات فنی و ساختاری کلیدی را که برای تحقق این طرح باید حل می شد، معرفی کرد. او همچنین الزامات اولیه، از جمله برای آزمایش های انفجار، پردازش و ساخت دستگاه، و آزمایش هسته ای و تجزیه و تحلیل پس از آزمایش را مطرح کرد. اکثر شرکت کنندگان با اصل جدید h-bomb پیشنهادی یو مین موافق بودند.. آنها بر این باور بودند که اکنون امکان دستیابی به یک بمب هیدروژنی کلاس یک مگاتن با حجم نسبتاً کوچک، وزن سبک و نسبت همجوشی بالا در اواخر سال 1967 تا اوایل سال 1968 وجود دارد. در این نشست، معاون وزیر لیو شیائو در مورد سیاست جدیدی برای دستیابی به موفقیت در مورد بمب هیدروژنی تصمیم و طرح جدید را به عنوان هدف اصلی در نظر گرفت.طرح جدید به عنوان اولین گزینه و مسیر اصلی برای توسعه کلاهک هسته ای موشکی خواهد بود. لیو همچنین تصمیم گرفت تحقیقات و آزمایش بمب سه فاز تقویت شده را به عنوان یک استراتژی پشتیبان تکمیل کند. بعداً، یو مین اظهار داشت که در نگاهی به گذشته، تصمیم سریع لیو مانع از به تاخیر افتادن برنامه توسعه توسط انقلاب بزرگ فرهنگی شد، انقلابی که تنها چند ماه بعد شکست و یک دهه به طول انجامید. اگر لیو شیائو دو بار فکر می کرد، شاید موفقیت بمب H هرگز محقق نمی شد. یک برنامه دو ساله جدید شامل آماده سازی برای سه آزمایش هسته ای بود که با هدف دستیابی به موفقیت در تأیید اصل H-bomb بود. اول، آنها آزمایش مدل کیک لایه 596L را در ژوئن 1966 ، همانطور که قبلاً برنامه ریزی شده بود انجام دادند، تا بررسی کنند که آیا محاسبات نظری عملکرد مواد گرما هسته ای بر اساس داده ها مطابق با مشاهدات است یا خیر. آزمایش دوم شامل منفجر کردن یک بمب هیدروژنی دو مرحلهای با بازده کاهشیافته در یک برج در اواخر سال 1966 برای تأیید اصل بمب هیدروژنی بود. سومین و آخرین آزمایش سپس با انفجار هوایی بمب اچ با توان کامل سه مگاتنی در پایان سال 1967 یا آغاز سال 1968 بود - آنها امیدوار بودند که این موفقیت نیم سال زودتر از آنچه در ابتدا برنامه ریزی شده بود به دست آید. علاوه بر این، این طرح شامل آزمایش پشتیبان یک بمب اتمی هوایی سه فاز تقویت شده یک مگاتنی در صورت شکست آزمایش نمونه کاهش بازده بود. این سه آزمایش اغلب به عنوان "سه گانه توسعه بمب H در چین" نامیده می شود آزمایش اول: بمب اتمی تقویت شده (596L) اولین آزمایش "سه گانه" بدون مشکل و حتی زودتر از موعد انجام شد. در 9 می 1966، بمب اتمی تقویت شده 596L از هواپیمای H-6a پرتاب شد. بر فراز سایت آزمایش Lop Nor، یک دریاچه نمک سابق واقع در شمال غربی چین که اکنون خشک است، منفجر شد. بازده بمب آزمایشی 220 کیلوتن تخمین زده شد و آزمایش کد عملیات 21-72 بود. قوطی بزرگ حاوی دستگاه 629 در 26 دسامبر 1966 به برج 102 متری منتقل شد. آزمایش دوم: بمب هیدروژنی کم بازده ( 629) با این حال، آزمایش دوم در این سری، چالش برانگیزتر بود. برای انجام آزمایش اصلی بمب H تا اواخر سال 1966، آکادمی نهم ابتدا باید به مسائل کلیدی در تئوری، آزمایش، طراحی، پردازش و ساخت بپردازد.بلافاصله پس از انتشار برنامه دو ساله، در ژانویه 1966، بخش آزمایشی مجموعه ای از آزمایشات انفجار را برای نهایی کردن پارامترهای فیزیکی "اولیه" آغاز کرد. اصل اساسی بمب هیدروژنی پیشنهاد شده توسط یو مین این بود که انرژی قابل کنترل تولید شده توسط بمب اتمی را از طریق یک ساختار کاملاً تعریف شده به نام "سیستم انتقال انرژی" به ثانویه منتقل کند. بنابراین، مهم ترین چالش، طراحی اولیه بود تا در هنگام وارد کردن سیستم انتقال انرژی به دستگاه، به طور تصادفی منفجر نشود. طراحی همچنین باید تضمین می کرد که این سیستم در طول فرآیند انتقال انرژی پس از انفجار بدون آسیب باقی می ماند. سه مشکل فنی تقریباً غیرقابل حل و در عین حال نامشخص در منابع موجود، ابتدا در طرح ساختار "ماشه" پیشنهاد شده توسط بخش نظری برای شبیه سازی آزمایش انفجار شناسایی شده بود، که یو مین و محققانش زمان و تلاش قابل توجهی را برای یافتن راه حل صرف کردند. این برج برای آزمایش دستگاه 629 در سایت آزمایش Lop Nur در شمال غربی چین ساخته شد، که توسط یک ماهواره شناسایی ایالات متحده در 8 دسامبر 1966 عکسبرداری شد. این آزمایش در 28 دسامبر 1966 انجام شد. پس از بیش از سه ماه تلاش بی وقفه، صدها شبیه سازی آزمایش انفجار، و تحقیقات و تحلیل های مکرر، پیکربندی ساختاری سیستم "ماشه" سرانجام حل شد. در 7 آوریل، بخش تئوری مدل نظری اصلی را بر اساس نتایج شبیهسازیها اصلاح کرد. مدل طراحی نظری دستگاه آزمایش اصلی بمب هیدروژنی با نام رمز 629 متولد شد.با وجود پیشرفت در محاسبات تئوری و آزمایشهای شبیهسازی انفجار، کار طراحی دستگاه 629 - مرحله دوم «سهگانه» - از برنامه عقب ماند زیرا «انقلاب بزرگ فرهنگی» پس از 16 می 1966 به سرعت در سراسر کشور گسترش یافت. تا نوامبر 1966 که هر دو طرح آزمایشی نهایی و آزمایشی نهایی مشخص شدند. بر خلاف طراحی اولیه بمب H-بمب ایالات متحده، نمونه چینی دارای دو توپ بود، یکی برای اولیه (یا "ماشه") و دیگری برای "محرک" ثانویه { در مورد اینکه چرا چینی ها این اسم رمز را انتخاب کردند، تفاسیر مختلفی وجود دارد. برخلاف بمب اتمی «596»، آزمایش اصلی بمب هیدروژنی هیچ بیانیه رسمی در مورد نام رمز آن 629 نداشت. یکی از نظامیان سابق گزارش داد که این آزمایش مربوط به «639» بود، ماه و سالی که "مارشال نی" در سپتامبر 1963 به مؤسسه نهم دستور داد تا بر روی بمب H-بمب کار کند. سازندگان اعلام کردند که "639" برای بمب H-بازده کامل آزمایش شده در سال 1967 بود، و طبق گزارش ها، دستگاه آزمایش اصلی آن با نام رمز "629" بود زیرا برای آزمایش بازده کاهش یافته بود، بنابراین یک کد "کاهش یافته" به آن داده شد. با این حال، نظامی دیگری که در شبیهسازی عددی هر دو طرح بمبهای H-629 و 639 شرکت داشت، ذکر کرد که نام رمز 629 مربوط به آن تاریخ نیست، بلکه به پیکربندی دستگاه مربوط میشود. } بمب اصلی639 نمونه اولیه 629 شبیه اولین بمب اتمی 596 بود که در سال 1964 آزمایش شد، که دارای هسته اورانیوم 235 جامد با منبع نوترونی اورانیوم دوترید و بدون مواد گرما هسته ای بود.بازده دستگاه 596 حدود 20 کیلوتن تعیین شده بود.در حالی که بازده طراحی دستگاه 629 حدود 100 کیلوتن بود. این بازده کلی محدود، نیازمند این بود که ثانویه میزبان مواد گرما هستهای کمتری باشد و از فلز سرب برای جایگزینی اورانیوم طبیعی استفاده کند. پیکربندی دستگاه بمب H بسیار پیچیده تر از اولین دستگاه بمب اتمی بود. برخی از قطعات اشکال غیرمعمولی داشتند که طراحی و ساخت مهندسی را دشوار میکرد و با تأخیر ایجاد شده توسط طرح تئوری طراحی پیچیدهتر میشد. در 18 دسامبر 1966، با تلاشهای بیوقفه، صنایع دفاع تولید یک دستگاه 629-1 را که برای آزمایش «داغ» آماده بود، تکمیل کردند. دستگاه بمب هیدروژنی دو مرحله ای کاهش یافته که به نام 629 شناخته می شود، قرار بود در بالای برج پشتیبان اولین آزمایش بمب اتمی 596 منفجر شود تا اندازه گیری دقیق تری از بازده بمب H و کاهش هزینه کلی به دست آید. علاوه بر این، برای به حداقل رساندن آلودگی از چنین موقعیت انفجار کم، بازده دستگاه 629 باید کاهش می یافت این نگرانی وجود داشت که انفجار در ارتفاع پایین منجر به آلودگی گسترده و تشعشعات زمینی شود. برای رفع این مشکل، رهبران سایت آزمایش هستهای پیشنهاد کردند که زمین اطراف برج را با دایرهای به شعاع 50 متر با لایهای از سنگهای خرد شده به ضخامت 20 سانتیمتر که با یک لایه بتنی به ضخامت 10 سانتیمتر پوشانده شده است، محکم کنند.علاوه بر این، آنها پیشنهاد کردند که یک حلقه اضافی تا شعاع 230 متر با لایه ای از سنگ های خرد شده به ضخامت 10 سانتی متر هموار شود. با این اقدامات، آنها امیدوار بودند که تابش تشعشعات را حدود دو سوم کاهش دهند محل برج دوم مورد استفاده برای آزمایش 1966 دستگاه 629 از اصل بمب H .سایه های دایره های شعاع 50 متری و 230 متری همچنان قابل مشاهده است. در 28 دسامبر 1966، بمب هیدروژنی 629-1 تحت نظارت مارشال نی رونگژن،با موفقیت منفجر شد. کد عملیات 21-42 بود.بازده انفجار 122 کیلوتن اندازه گیری شد.که بزرگتر از مقدار نظری محاسبه شده بود.وزن دستگاه 629 ممکن است تقریباً 1500 کیلوگرم باید بوده باشد به گفته شاهدان، دستگاه 629 در یک مخزن عایق بزرگ قرار داده شد و وزن کل آن (شامل دستگاه 629، مخزن، و براکت نگهدارنده دستگاه) کمی بیش از دو تن بود علاوه بر این، مخزن بلندتر (تقریباً 1.3 برابر بیشتر) از مخزن 596 با همان قطر بود. گزارش شده است که وزن کل (شامل دستگاه 596، مخزن و براکت) حدود 1500 کیلوگرم بوده و خود دستگاه 596 بیش از 900 کیلوگرم وزن داشت این نشان می دهد که وزن کل مخزن و براکت برای دستگاه 596 ممکن است بیش از 500 کیلوگرم بوده باشد. با توجه به اینکه وزن مخزن دستگاه 629 حتی از وزن دستگاه 596 نیز سنگین تر است، وزن دستگاه 629 ممکن است حدود 1500 کیلوگرم بوده باشد ابر دود قارچی شکل که توسط آزمایش اصلی بمب هیدروژنی چین (دستگاه 629) در 28 دسامبر 1966 تشکیل شد. آزمایش سوم: بمب هیدروژنی تمام بازده (دستگاه 639) در 30 تا 31 دسامبر 1966، به دنبال آزمایش موفقیت آمیز اصل بمب هیدروژنی، مارشال نی جلسه ای را در سایت آزمایش Lop Nor برگزار کرد تا در مورد ماموریت انجام آخرین مرحله از "سه گانه" بحث کند: آزمایش انفجار هوایی بمب هیدروژنی کامل (با نام کد 639). رهبران برنامه تصمیم گرفتند که دستگاه 639 همان اصل و پیکربندی دستگاه 629 کم بازده آزمایش شده را داشته باشد و از قسمت های باقیمانده که قبلاً برای بمب هوایی تقویت شده سه فاز (به اصطلاح دستگاه "پشتیبان" 658) ساخته شده بود، از جمله پوسته بدنه آن استفاده کند. برنامه 658 گزینه دست دومی برای اکتشاف اصل بمب H بود. اما اکنون، با موفقیت در مسیر اول، این گزینه پشتیبان می تواند از بین برود. بمب دستگاه 639 یک بمب هیدروژنی با بازده کامل و کلاس یک مگاتن خواهد بود. این آزمایش قرار بود در 1 اکتبر 1967 انجام شود. مارشال نی رونگژن (سمت چپ)، ژانگ ژنهوان (مرکز) و کیان ژوزون (راست) در حال ورود به جلسه ای برای بحث در مورد دستگاه آزمایش انفجاری بمب هیدروژنی کامل 639 در سایت آزمایش هسته ای Lop Nor در 30 دسامبر 1966. با این حال، در ژانویه 1967، پنگ هوانو، معاون وقت آکادمی نهم، حدس زد که فرانسوی ها اولین آزمایش بمب H-بمب خود را در سال 1967، قبل از برنامه اولیه آن در سال 1968 انجام خواهند داد.این خبر باعث شد که نظامیان تاریخ آزمایش را از 1 اکتبر تا 1 ژوئیه پیش بیاندازند تا انفجار بمب H- آنها قبل از انفجار فرانسوی ها اتفاق بیفتد. از این لحظه به بعد، «پیشتر بودن از فرانسه» به شعاری تبدیل شده بود که در میان طوفان فزاینده انقلاب فرهنگی، همگان را به طراحی بمب H-bomb اختصاص داد. هدف شکست دادن فرانسه، ناهماهنگی را که در بخش نظری آکادمی نهم شروع شده بود، کاهش داد، و همه اکنون روی ساخت و آزمایش بمب H در اسرع وقت متمرکز شده بودند. طراحی تئوری دستگاه 639 نسبتاً ساده بود، زیرا عمدتاً مبتنی بر دستگاه کم بازده 629 بود. دستگاه اولیه از همان طراحی دستگاه 629 استفاده می کرد، در حالی که دستگاه ثانویه فقط به چند اصلاح نیاز داشت، مانند افزودن مواد لیتیوم دوترید بیشتر برای داشتن عملکرد کامل و جایگزینی فلز سرب طبیعی. بازده طراحی از یک و نیم تا سه مگاتن متغیر بود.تا ماه فوریه، طراحان سلاح، طراحی اولیه بمب هیدروژنی 639 را تکمیل کرده بودند و تا ماه مه، طراحی نهایی و آماده ساخت شد. در 5 ژوئن، پردازش و ساخت اولین دستگاه 639 به پایان رسید.به دنبال این برنامه دو ساله، کارخانه 221 در استان چینگهای در مجموع 8 بمب آزمایشی آماده کرد: چهار بمب وزنه برای آموزش هواگیری نیروی هوایی، دو بمب تله متری برای تمرین جامع در سایت آزمایش هسته ای، و دو بمب هیدروژنی که یکی از آنها به عنوان پشتیبان در انبار کارخانه 221 باقی مانده بود. در 8 ژوئن، اجزا و قطعات کلیدی دستگاه 639 از چینگهای به فرودگاه مالان در نزدیکی محل آزمایش ارسال شد، جایی که قرار بود مونتاژ شوند. در 17 ژوئن 1967، چین اولین آزمایش انفجار هوایی بمب هیدروژنی خود (دستگاه 639) را با موفقیت انجام داد که با کد عملیاتی 21-73 بود. این بمب از یک بمب افکن Hong-6A بر فراز مرکز انفجار هوایی سایت آزمایش Lop Nor (پایه 21) پرتاب شد. فرود بمب توسط یک چتر نجات کند شده بود. بر اساس تجزیه و تحلیل پس از آزمایش اندازه گیری های مختلف، از جمله تجزیه و تحلیل رادیوشیمیایی نمونه های هوا، قدرت انفجار بمب هیدروژنی 639 3.3 مگاتن برآورد شد. ارتفاع انفجار اندازه گیری شده 2930 متر بود و زمین صفر انفجار در فاصله 64.8 متری از مرکز انفجار هوا بود که مطابق با نقطه هدف روی زمین بود. ویدئو تست هوایی بمب هیدروژنی چین: https://thebulletin.org/wp-content/uploads/2024/04/device-639-detonation.mp4 چین با پرتاب موفقیتآمیز بمب هیدروژنی در ژوئن 1967، سهگانه ساخت بمب H- خود را تکمیل کرد، قبل از آن آزمایش بمب اتمی تقویتشده در می 1966 و آزمایش اصلی بمب H در دسامبر 1966 انجام شده بود. با موفقیت بمب آزمایشی 639، چین در کمتر از سه سال پس از اولین بمب اتمی بدون کمک خارجی تست بمب هیدروژنی خود را به ثبت رساند. منابع:https://www.belfercenter.org/ https://thebulletin.org/#navbar-brand https://www.caixinglobal.com/- 6 پاسخ ها
-
- 18
-
-
-
100روز در شانگهای "100 روز در شانگهای" ماراتن کوتاه چين به سمت بمب هيدروژنی
scorpion57 افزود یک موضوع در مقالات برتر
"100 روز در شانگهای" ماراتن کوتاه چين به سمت بمب هيدروژنی(قسمت اول) بالا بردن کتاب قرمز کوچک در جشن اولین آزمایش بمب اتمی چین در 16 اکتبر 1964 در 28 دسامبر 1966 ، چین اولین آزمایش بمب هیدروژنی خود را تنها دو سال و دو ماه پس از انفجار موفق اولین بمب اتمی با موفقیت انجام داد—. با این کار ، چین سریع ترین کشور در میان پنج کشور اولیه سلاح هسته ای (ایالات متحده ، روسیه ، چین ، انگلستان و فرانسه ، که به طور کلی به عنوان P5 شناخته می شوند) شد که از اولین انفجار بمب اتمی خود به اولین انفجار بمب هیدروژنی خود سید هنوز آگاهی بسیار محدودی در ادبیات غربی در مورد چگونگی ساخت اولین بمب H چین وجود دارد. این مقاله به طور مفصل یک نقطه عطف از توسعه بمب هیدروژنی چین—را بررسی می کند و تلاش هایی را که منجر به یک سری از سه آزمایش هسته ای شد که در سال های 1966 و 1967 اتفاق افتاد و اغلب "سه گانه" توسعه بمب H در چین نامیده می شود ، توصیف می کند. اکتشافات اولیه زیر قول زدن مسکو چین رسما برنامه تسلیحات هسته ای خود را در 15 ژانویه 1955 آغاز کرد.حدود دو سال بعد ، چین و اتحاد جماهیر شوروی توافقنامه فنی دفاعی جدید را در مسکو امضا کردند. بر اساس این توافق ، قرار بود مسکو نمونه اولیه یک مدل بمب اتمی و مواد فنی مربوطه را به پکن ارائه دهد. با این حال ، در ژوئن 1959 ،که بسیاری از تأسیسات مهم مربوطه در برنامه تسلیحات هسته ای چین در اوج ساخت و ساز بودند ، روابط شوروی و چین وخیم شد ، و مسکو نامه ای به پکن ارسال کرد که رسما اعلام کرد مدل و داده های وعده داده شده را ارائه نخواهد داد. از نیمه دوم سال 1959 به بعد ، وزارت دوم صنعت ماشین سازی-وزارت دولت چین که بر صنعت هسته ای نظارت دارد—سیاست دولت مرکزی را دنبال کرد و به توانایی های خود کشور برای تکمیل وظیفه توسعه بمب اتمی تکیه کرد. در اوایل سال 1960 ، موسسه تحقیقات سلاح هسته ای پکن- موسسه نهم نامیده و تحت رهبری وزارت دوم قرار گرفت و شروع به کاوش در علم و فناوری بمب اتمی و کار سخت بر روی برنامه بمب اتمی کردند ، وزیر آن زمان وزارت دوم لیو جی دنبال بررسی راه هایی برای توسعه بمب هیدروژن کشور بود. قبل از این ، او در مذاکره توافق 1957 با دولت شوروی شرکت کرده بود. علاوه بر اطلاعات مربوط به بمب اتمی ، بر اساس این توافق ، چین همچنین قرار بود نمونه ای از بمب هسته ای تقویت شده ، به نام بمب "کیک لایه ای" را دریافت کند. لیو درک کرد که بمب هسته ای تقویت شده ارائه شده توسط مسکو یک بمب اتمی خواهد بود ، نه یک بمب هیدروژنی. او احساس کرد که بمب های هیدروژن و بمب های اتمی می توانند در اصل و ساختار بسیار متفاوت باشند. (یک بمب اتمی از اورانیوم یا پلوتونیوم استفاده می کند و به شکافت متکی است ، یک واکنش هسته ای که یک اتم یا هسته را تقسیم می کند و مقدار زیادی انرژی آزاد می کند; یک بمب هیدروژنی یا بمب H از شکافت برای ایجاد یک واکنش همجوشی استفاده می کند که دو هسته اتمی را برای تشکیل یک هسته سنگین تر ترکیب می کند و مقدار بسیار بیشتری انرژی را آزاد می کند.) وقتی رهبر تیم متخصص شوروی از وزارت دوم بازدید می کرد ، لیو از این فرصت استفاده کرد تا از او در مورد تفاوت اصولی و ساختاری بین بمب هیدروژنی و بمب اتمی سوال کند. اما هیچ یک از پاسخ هایی که دریافت کرد او را راضی نکرد.لیو فهمید که اتحاد جماهیر شوروی تکنولوژی بمب هیدروژنی را با چین به اشتراک نمی گذارد. بنابراین لیو متوجه شد که برای پیشرفت در نظریه بمب هیدروژنی زمان قابل توجهی لازم است و فکر کرد که برای شروع این کار نمی تواند تا پس از موفقیت اولین بمب اتمی چین صبر کند. دفتر نهم ، تحت وزارت دوم در سال 1958 تاسیس شد و مسئول توسعه سلاح های هسته ای و ساخت تحقیقات و تولید سلاح های هسته ای شمال غربی [چینگهای] مستقر در استان چینگهای (که اغلب به عنوان پایگاه 221 نامیده می شود) بود. موسسه سلاح های هسته ای پکن (مؤسسه نهم) ، همچنین تحت اداره نهم ، در سال 1958 برای دریافت و مطالعه داده ها و فناوری شوروی در مورد بمب اتمی تاسیس شد. کار عمده سلاح هسته ای تا حدود سال 1964 در آنجا انجام شد ، زمانی که ساخت پایگاه 221 چینگهای تکمیل شد. در فوریه 1964 ، دفتر نهم و موسسه نهم در آکادمی نهم تحقیقات و طراحی سلاح های هسته ای وزارت دوم ترکیب شدند. در مارس 1965 ، اداره آکادمی نهم سپس از پکن به پایگاه 221 چینگهای (به زودی به نام کارخانه 221 تغییر نام داد) نقل مکان کرد. شعبه پکن آکادمی نهم هنوز به عنوان موسسه نهم پس از سال 1965 شناخته می شد. یک موسسه جدید لیو سپس با کیان سانکیانگ ، معاون وزیر وزارت دوم ، درباره ایده راه اندازی یک برنامه بمب هیدروژنی بحث کرد. اما از آنجا که صنایع دفاعی در موسسه نهم به طور فعال برای توسعه اولین بمب اتمی کار می کردند و برای جلوگیری از حواس پرتی تلاش های خود ، کیان موافقت کرد که یک نیروی تحقیقاتی جداگانه در موسسه انرژی اتمی (به عنوان "موسسه 401" نامیده می شود) ایجاد کند که در آن به عنوان مدیر خدمت می کرد.در دسامبر 1960 ، معاون مدیر موسسه 401 ، پنگ هوانو ، "گروه اکتشاف نظریه در دستگاه واکنش هسته نور" را ایجاد کرد ، که به عنوان "گروه نظریه هسته نور" نامیده می شود."در آوریل 1961, پنگ خودش به عنوان معاون مدیر به موسسه نهم پیوست قبل از اینکه در سال 1963 رهبری برنامه تحقیقاتی بمب هیدروژن را به عهده بگیرد. در ژانویه 1961 ، یو مین-فیزیکدان که بعدا به عنوان "پدر بمب هیدروژن چین" و یک شخصیت برجسته در توسعه کلی سلاح های هسته ای چین شناخته شد—به گروه نظریه هسته سبک پیوست که به تدریج به 40 نفر گسترش یافت. در طول چهار سال اکتشاف و تحقیق ، یو مین و گروهش دستاوردهای قابل توجهی در تحقیقات در مورد فرآیند فیزیکی بمب هیدروژنی به دست آوردند و برخی از اکتشافات اولیه را در مورد اصل بمب انجام دادند. آنها همچنین به برخی از فرضیات اولیه در مورد ساختار کلی احتمالی بمب رسیدند. تمام این دستاوردهای تحقیقاتی پایه های اساسی را ایجاد کرد و نقش مهمی در پیشرفت نهایی اصل بمب هیدروژن ایفا می کرد. این گروه در ژانویه 1965 با موسسه نهم ادغام شد. دنگ جیاکسیان (چپ) به عنوان "پدر بمب اتمی چین" و یو مین (راست) به عنوان "پدر بمب هیدروژن چین" شناخته می شوند. یک بن بست در مارس 1963 ، دنگ جیاکسیان ، مدیر بخش نظری موسسه نهم ، طراحی نظری اولیه اولین بمب اتمی چین را ارائه داد. پس از آن ، گروهی از بخش او به بررسی نظریه بمب هیدروژن پرداخت. در 3 سپتامبر 1963 ، پس از اینکه مارشال نی رونگژن گزارش های پیشرفت رهبران وزارت دوم و موسسه نهم را در مورد توسعه اولین بمب اتمی و برنامه های سلاح های هسته ای بررسی کرد ، او اعلام کرد که "پس از انفجار اولین بمب اتمی ، ضروری است که به سرعت برنامه های کوچک سازی دستگاه های هسته ای و بمب های هیدروژنی را ترتیب دهیم.” هنگامی که طراحی نظری اولین بمب اتمی را تکمیل کرد ، موسسه نهم "گروه اکتشاف بمب هیدروژن" خود را که توسط پنگ هوانوو کارگردانی شده بود ، تقویت کرد.این گروه با مدل "کیک لایه ای" شوروی آغاز شد. با این حال ، این مدل برخی از داده ها را از دست داده بود و پنگ مجبور بود اطلاعات جدیدی را برای تکمیل آن جمع آوری کند.هنوز مشخص نیست که پنگ چگونه مدل شوروی را بدست آورد, اما چندین احتمال وجود دارد که از طریق آن ممکن بود اطلاعات طراحی مدل افشا شده باشد - از جمله از طریق توافق 1957 با مسکو یا زمانی که کارشناسان شوروی به طراحی خط تولید لیتیوم دوتراید در Baotou (کارخانه 212) برای سوخت بمب اتمی تقویت شده در سال 1958 کمک کردند. اتحاد جماهیر شوروی تنها یک لایه را آزمایش کرده بود-بمب طراحی کیک-دستگاه RDS-6 ، در 12 اوت 1953 منفجر شد. پس از حدود یک سال مطالعه مدل کیک لایه ای ، پنگ هوانو و گروهش به این نتیجه رسیدند که از نظر فنی استفاده از طراحی بمب اتمی تقویت شده به عنوان راهی برای بمب هیدروژنی غیرممکن است. دلیل این امر شامل کاهش سرعت واکنش های زنجیره ای بمب اتمی بود که افزایش عملکرد دستگاه را محدود می کرد. برای غلبه بر این مشکل ، تیم پیشنهاد کرد که مسائل فنی را مطالعه کند ، از جمله اتصال قوی اورانیوم و لیتیوم دوتراید. در ماه مه 1965 ، این گروه اکنون امیدوار بود که با اضافه کردن اورانیوم 235 به دستگاه های a ، آنها می توانند بازده بیشتری داشته باشند شروع دوباره در 29 ژانویه 1964 ، کمیته ویژه مرکزی به مائو زدونگ(به طور رسمی رئیس حزب کمونیست چین و کمیته مرکزی حزب )در مورد توسعه صنعت انرژی اتمی و بمب اتمی گزارش داد. گزارش کمیته پیشنهاد کرد که "وظیفه اصلی انرژی اتمی برای برنامه پنج ساله سوم (1966-1970) حل مسئله" داشتن یا نداشتن " بمب و بمب های هسته ای است.” توسعه بمب H دوباره شروع شد بین سال های 1964 و 1965 ، با فشار دولت مرکزی برای یافتن مسیر جدید به بمب هیدروژنی ، آکادمی نهم (که قبلا به عنوان موسسه نهم شناخته می شد) میزبان بحث ها و بحث ها در مورد این موضوع بود و به طور گسترده ای در ادبیات علمی خارجی و گزارش های خبری برای هر گونه ذکر بمب هیدروژنی جستجو کرد. در یک کارگاه ، ژو گوانگژائو ، معاون مدیر بخش نظری آکادمی ، یک توده مجله آورد تا به شرکت کنندگان نشان دهد که بسیاری از عکس های موشک های هسته ای به جای یک کره بزرگ ( مثل مدل کیک لایه ای پیشنهاد شده). شکل یک سیلندر طولانی دارند ، ژو معتقد بود که پیکربندی بمب اتمی و بمب هیدروژنی بسیار متفاوت است و بنابراین اصول مرتبط آنها نیز از نظر ماهیت متفاوت خواهد بود. در نوامبر 1962 ، برای تسریع انفجار اولین بمب اتمی چین ، کمیسیون ویژه مرکزی تاسیس شد. همچنین "کمیسیون ویژه پانزده نفره" نامگذاری شد ، با نخست وزیر ژو انلای به عنوان مدیر هفت معاون نخست وزیر و هفت وزیر. تمام چیزی که تیم می توانست پیدا کند یک جمله از یک روزنامه آمریکایی بود که می گفت: "ایده درخشان ادوارد تلر که منجر به ایجاد بمب هیدروژنی شد.” بخش نظری پس از آن گروهی را برای بررسی روزنامه ها و مقالات علمی ایالات متحده و شوروی در این مورد تشکیل داد. کسانی که از این گروه بودند به کتابخانه پکن رفتند تا تمام روزنامه های خارجی را قرض بگیرند ، از جمله تمام شماره های نیویورک تایمز و پراودا از سال 1945. این تلاش نیاز به مجوز ویژه از وزارت دوم داشت زیرا روزنامه های خارجی در آن زمان برای استفاده عمومی در دسترس نبودند. پس از بارگذاری در جیپ ها و بازگرداندن آنها به آکادمی ، تیم شروع به خواندن همه آنها کرد. تمام چیزی که تیم می توانست پیدا کند یک جمله از یک روزنامه آمریکایی بود که می گفت: "ایده درخشان ادوارد تلر که منجر به ایجاد بمب هیدروژنی شد." اما ، البته ، روزنامه نشان نمی داد که این "ایده درخشان" در واقع چیست. یک هدف با نام رمز "1100" در 2 نوامبر 1964 ، در حالی که آنها در مورد مسائل آزمایش هسته ای آینده بحث می کردند ، نخست وزیر ژو از وزیر خود لیو جی پرسید که بمب هیدروژن چه زمانی آماده خواهد بود. چین اولین آزمایش بمب اتمی (device 596){ 1}خود را در اکتبر 1964 با موفقیت انجام داد. لیو جی پاسخ داد که "تحقیقات پیش از نظریه بمب هیدروژنی مورد بررسی قرار گرفته است و هنوز سوالات زیادی وجود دارد که نمی توان آنها را به طور کامل درک کرد. احتمالا سه تا پنج سال طول خواهد کشید نخست وزير ژو جواب داد که پنج سال زياد است در 7 ژانویه 1965 ، لیو جی در جلسه وزارت دوم سخنرانی کرد و دستورالعمل های جدید مائو را به مخاطبان منتقل کرد: "اگر ما بمب های هیدروژنی و موشک داشته باشیم ، ممکن است جنگ ها انجام نشود و صلح پایدار تر خواهد بود. ما بمب های اتمی را می سازیم اما خیلی زیاد نخواهد بود. از آن برای ترساندن [دشمنان] و شجاع کردن [خود] استفاده خواهد شد. مائو همچنین گفت که " هنوز سه سال طول می کشد تا بمب هیدروژنی داشته باشد که خیلی کند است.” در ژانویه 1965 ، وزارت دوم تصمیم گرفت گروه نظریه هسته ای سبک موسسه انرژی اتمی را به عنوان راهی برای تسریع در توسعه بمب هیدروژنی به بخش نظری آکادمی نهم منتقل کند. با ادغام دو نیروی تحقیقاتی ، وزارتخانه امیدوار بود که به سرعت مشکلات کلیدی توسعه بمب هیدروژنی را حل کند. یو مین به عنوان معاون مدیر بخش نظری منصوب شد. در 3 فوریه 1965 ، وزارت دوم هدف آزمایش اولین دستگاه بمب هیدروژنی را در سال 1968 تعیین کرد. در توضیح دلایل انتخاب این سال هدف توسط وزارتخانه ، لیو جی گفت که چین را سریع ترین کشور در میان کشورهای هسته ای آن زمان برای توسعه یک بمب هیدروژنی از اولین بمب اتمی خواهد کرد. در آن زمان ، آنها یک بمب هیدروژنی را به عنوان بمب تعریف کردند که دارای عملکرد انفجاری بیش از یک میلیون تن معادل TNT بود ، با انرژی همجوشی که بیش از 30 درصد از عملکرد را فراهم می کرد. روز بعد ، کمیته ویژه مرکزی پیشنهاد وزارت دوم را در جلسه ای که توسط نخست وزیر ژو برگزار شد ، تصویب کرد. { 1} چین به طور رسمی اولین بمب هسته ای خود را " 596" نامگذاری کرد تا تاریخ ژوئن 1959 را به یاد آورد ، زمانی که مسکو نامه ای به پکن ارسال کرد که در آن اعلام کرد که مدل و داده های بمب اتمی وعده داده شده را ارائه نخواهد داد. پس از این تصمیم ، آکادمی نهم مجموعه ای از جلسات را برای بحث در مورد چگونگی دستیابی به پیشرفت در درک نظریه بمب H قبل از سال 1968 برگزار کرد. از سال 1965 ، لیو شیائو ، معاون وزیر وزارت دوم آن زمان ، هر هفته از بخش نظری بازدید می کرد تا پیشرفت گروه را در تدوین یک طرح تحقیقاتی خاص برای ایجاد فناوری بمب هیدروژنی تشویق و تشویق کند. او معتقد بود که تقسیم نظری کلید موفقیت در مفهوم بمب H است.طرح تحقیقاتی عمدتا شامل طراحی نظری کلاهک هسته ای با وزن حدود یک تن و قدرت یک مگاتن بود که در سال 1968 آزمایش می شد. طراحی نظری با نام رمز "1100" بود ، جایی که "1000" به وزن آن در کیلوگرم و "100" به عملکرد آن در واحدهای چینی تن وان اشاره داشت. (برای اعداد بزرگ ، سیستم عددی چینی از نام های منحصر به فرد برای تمام قدرت های 10 استفاده می کند که از 4 شروع می شود; یک وان برابر با 10000 و 100 تن وان برابر با یک مگاتن معادل TNT است.) طرح تحقیقاتی همچنین به بخش نظری نیاز داشت تا اصول ، مواد ، پیکربندی ها و روش های محاسبه مربوط به کلاهک همجوشی را بررسی کند. این طرح اول به وضوح نشان داد که بمب H توسط موشک ها حمل خواهد شد و نباید با یک بمب اتمی تقویت شده توسط بمب افکن ها اشتباه گرفته شود. از فوریه 1965 به بعد ، سلاح سازان مسیرهای مختلفی را امتحان کردند و ایده های مختلفی را پیشنهاد کردند ، اما هیچ کدام موفق نشدند. آنها ابتدا بر دو نوع مدل h-bomb تمرکز کردند: مدل تعادل غیر ترمودینامیکی که توسط یو مین زمانی که در موسسه 401 بود و مدل کیک لایه ای توسعه یافت ، حتی اگر پنگ در سال 1964 به این نتیجه رسیده بود که نمی تواند میزبان یک بمب هیدروژنی باشد. مدل اول نیاز به احتراق دوتریوم مایع تحت تعادل غیر ترمودینامیکی داشت. این شبیه به ایده "سوپر کلاسیک" بود ،که شامل استفاده از یک بمب شکافت برای اشتعال جرم دوتریوم در دمای بالا بود. گروه شبیه سازی مونت کارلو از بخش نظری بسیاری از شبیه سازی های احتمالی را انجام داد و به تکرار برنامه های متعدد پرداخت ، فقط برای نتیجه گیری که این روش نمی تواند کار کند ، زیرا در هر پیکربندی ، مصرف انرژی در واکنش زنجیره ای بیشتر از انرژی تولید شده بود. بنابراین مدل تعادل غیر ترمودینامیکی کنار گذاشته شد. در نیمه اول سال 1965 ، طراحان سلاح نیز بر محاسبات مدل لایه کیک تمرکز کردند ، که در آن زمان به احتمال زیاد به دمای بالا می رسید. بر اساس محاسبات پیکربندی های مربوطه ، آنها دریافتند که حتی هنگام افزایش وزن و عملکرد دستگاه ، نسبت همجوشی به انشعاب کل عملکرد افزایش نمی یابد و هنوز از هدف "1100" یک مگاتون در عملکرد دور است. یک برنامه دو مرحله ای پنج ماه اول از زمان تعیین هدف "1100" تنها به رد مدل های پیشنهادی و شواهد بیشتری از عدم امکان پذیری گذشت. در همین حال ، مهلت 1968 برای آزمایش یک کلاهک "1100" به سرعت نزدیک می شد. رهبران آکادمی نهم بعدا متوجه شدند که نمی توانند در یک مرحله به هدف خود برسند . در اوایل ژوئیه 1965 ، رهبری برنامه تحقیقاتی h-bomb خود را با تقسیم آن به دو مرحله تنظیم کرد. اولین قدم این بود که با انجام چندین آزمایش از یک بمب هسته ای با عملکرد بالا ، به بررسی اصل بمب هیدروژنی ادامه دهیم. بر اساس این طرح ، محدودیت وزن کاهش خواهد یافت و اولین بمب هسته ای با عملکرد یک مگاتن طراحی شده توسط بمب افکن H-6 حمل خواهد شد. در آن زمان ، بمب افکن H-6 قرار بود حداکثر هشت تن بار داشته باشد ، که به این معنی بود که هدف "1100" در واقع آرام بود. (بمب هسته ای تقویت شده هنوز بر اساس مدل کیک لایه ای بود.) هنگامی که محصول به دست آمد ، مرحله دوم طرح تجدید نظر شامل کوچک سازی دستگاه با طراحی یک بمب هیدروژن "1100" برای حمل روی موشک بود. چشم انداز ما تلاش برای پیشرفت از یک طرف و آماده شدن برای تکرار از طرف دیگر است.” در 10 ژوئیه 1965 ، وزارت دوم طرح تحقیقاتی دو مرحله ای بمب هیدروژن خود را در گزارشی که به کمیته ویژه مرکزی ارائه شده بود ، شرح داد. این گزارش مجموعه ای از آزمایشات "گرم" را برای بررسی اصل بمب H پیشنهاد کرد: اولین گام آزمایش انفجار هوا یک بمب اتمی تقویت شده در ژوئن 1966 را انجام می دهد تا پیشرفت واکنش هسته ای لیتیوم دوتریوم در دمای بالا را درک کند. سپس ، یک بمب سه فاز بزرگتر و پرتاب شده از هوا - در واقع ، یک دستگاه کیک لایه ای بزرگتر-در سال 1967 آزمایش خواهد شد.این گزارش همچنین با اشاره به آنچه مطالعه مواد خارجی به ارمغان آورده بود ، گفت که "به نظر می رسد پیشرفت های کلیدی در فناوری بمب هیدروژنی از آزمایش دستگاه های سه فاز در مقیاس بزرگ آغاز شده است. ما در حال حاضر پلوتونیوم و تریتیوم نداریم. با استفاده از مواد هسته ای موجود و ساختارهای انفجار ، برای شروع یک پیشرفت با آزمایش دستگاه های سه فاز در مقیاس بزرگ ، ممکن است نیاز به انجام تحقیقات نظری بیشتر و آزمایش بمب [اتمی تقویت شده] 596l داشته باشیم." (بمب اتمی تقویت شده چین با کد 596L بود ، به این معنی که بر اساس اولین دستگاه بمب اتمی ، 596 ، که یک لایه اضافی از سوخت هسته ای را به شکل لیتیوم 6 دوتراید دریافت کرد ، با حرف L که برای لیتیوم) در نهایت ، گزارش اعلام کرد, چشم انداز ما تلاش برای پیشرفت از یک طرف و آماده شدن برای تکرار از طرف دیگر است.” دستگاه هسته ای به اصطلاح "سه فاز" در آن زمان یک دستگاه لایه ای از نوع کیک بود که از سه مرحله تشکیل شده بود: شکافت ، همجوشی و سپس دوباره شکافت. در مرحله اول ، هسته اورانیوم یا پلوتونیوم بسیار غنی شده باعث انفجار شکاف شد. مرحله دوم واکنش های همجوشی لایه سوخت هسته ای جامد (لیتیوم دوتراید) اطراف هسته بود. تریتیوم زمانی تولید شد که نوترون های انفجار فاز اول لیتیوم را بمباران کردند. در همین حال ، دمای بالا تولید شده توسط انفجار شکافت باعث واکنش های همجوشی دوتریوم و تریتیوم شد. مرحله سوم واکنش شکافت لایه اورانیوم 238 (اورانیوم طبیعی یا اورانیوم کم شده) بود که سوخت هسته ای را احاطه کرده بود. نوترون های انرژی بسیار بالا که از واکنش های همجوشی آزاد می شوند می توانند اورانیوم 238 را تجزیه کنند. برای یک مدل لایه ای از نوع کیک ، می توان از لایه های اضافی مواد هسته ای و اورانیوم 238 استفاده کرد. پس از جلسه کمیته ویژه مرکزی ، وزارت دوم از بخش نظری آکادمی نهم خواست تا هرچه زودتر یک طرح نظری برای یک دستگاه هسته ای ارائه دهد که دارای قدرت نزدیک به یک مگاتن باشد و بتواند توسط یک هواپیمای H-6 حمل شود.با توجه به مهلت کم وزارت دوم ، رهبران بخش تصمیم گرفتند که یک گروه باید به کار بر روی بمب 596L ادامه دهد ، که برنامه ریزی شده بود در ژوئن 1966 آزمایش شود ، در حالی که دو گروه دیگر به تلاش برای پیشرفت در توسعه بمب هیدروژن ادامه دادند. پس از انجام برخی محاسبات ، رهبران بخش نظری سه مورد خاص را برای طراحی بمب پیشنهاد کردند: هنگام در نظر گرفتن حداکثر وزن و حجم هواپیمای H-6 ، آنها مشخص کردند که می توانند مواد هسته ای اضافه کنند تا وزن مواد منفجره بالا حدود 1.4 برابر ظرفیت کلی آن افزایش یابد.در آن زمان ، یک دستگاه هسته ای با عملکرد حدود 700 کیلو تن تقریبا شش تن وزن داشت. این بدان معنی بود که برای به دست آوردن یک دستگاه یک مگاتن ، وزن دستگاه کاهش یابد تا بتواند به هشت تن برسد و به سطح خاصی از نسبت همجوشی کل عملکرد برسد. با فرض اینکه بمب H نسبت همجوشی به شکافت حدود 30 درصد داشته باشد و این بمب سه فاز در واقع یک بمب نوع کیک لایه ای باشد ، سلاح سازان به این نتیجه رسیدند که میزان همجوشی مورد نیاز می تواند حدود 20 درصد باشد. "جنگ صد روزه" یو مین در یک عکس بدون تاریخ با دانشمندان دیگر مشورت می کند تجمع در شانگهای در اواخر سپتامبر 1965 ، یو مین و بیش از 50 محقق در شانگهای برای شدیدترین دوره در توسعه بمب هیدروژنی گرد هم آمدند. ماشین حساب ها و برنامه نویسان حاضر بلافاصله برنامه های کامپیوتری مختلفی را که از پکن آورده شده بود نصب کردند و اشکال زدایی و محاسبات این برنامه ها را برای آزمایش اصل بمب انجام دادند. این گروه ابتدا یک مشکل مربوط به عدم حفظ نوترون ها را در محاسبات برنامه حل کرد. در همین حال ، گروهی از ریاضیدانان شب و روز کار می کردند تا به سرعت یک برنامه کامپیوتری در مقیاس بزرگ را کامپایل کنند ، طراحی بهینه بمب هوایی هیدروژن سه فاز را شروع کنند و بسیاری از شبیه سازی های عددی را انجام دهند. به دلیل ثبات ضعیف رایانه ها در آن زمان ، فیزیکدانان مجبور بودند هر محاسبه را با دست تأیید کنند تا مشکلات را به موقع حل کنند. برای نزدیک به 100 روز و شب ، تمام فیزیکدانان ، ریاضیدانان و دستیاران تحقیقاتی که در شانگهای گرد هم آمده بودند ، شیفت ها را ترتیب می دادند و به نوبت در اتاق کامپیوتر در طول ساعت برای حل مشکلات می رفتند. کسانی که در دفتر اقامت داشتند مشغول نقاشی ، ثبت نام ، تجزیه و تحلیل ، بحث و آماده سازی دسته بعدی مدل هایی بودند که باید محاسبه شوند. همانطور که کای شاوهوی ، یک رهبر گروه ، به یاد می آورد: "با الهام از یک حس قوی ماموریت ، همه مشتاق و پر انرژی بودند ، و به زودی یک دسته از مدل ها را محاسبه کردند. با توجه به نتایج ، آنها از الزامات یک آزمایش موفق دور نبودند. به محض افزودن کمی مواد گرانبها ، قدرت را می توان به یک میلیون تن افزایش داد." گزارش شده است که این گروه می تواند دستگاه 830 کیلو تن طراحی کند ، با این حال ،محدودیت وزن آن هنوز تا هشت تن بود. اگر آنها چندین کیلوگرم پلوتونیوم اضافه کنند ، عملکرد می تواند تا یک مگاتن افزایش یابد. اما پلوتونیوم تا سال 1968 در دسترس نبود ، سالی که قرار بود بمب هیدروژنی "1100" آزمایش شود. در واقع ، این گروه هنوز راه طولانی ای را پیش رو داشت تا بتواند یک بمب یک مگاتن و سه فاز را تا سال 1967 آزمایش کند ، در آن مرحله ، تنها کاری که می توانستند انجام دهند این بود که یک دستگاه هسته ای با عملکرد تا 700 کیلو تن ایجاد کنند ، که کمیته آن را تایید کرد. این مدل های اولیه همه نسبت انرژی همجوشی بسیار پایین نسبت به کل محصول داشتند که نشان می داد که مواد ترمو هسته ای (هیدروژن) بارگذاری شده در دستگاه نمی تواند به طور کامل مصرف شود. با این حال ، یو مین از این نتایج تعجب نکرد. او مدل بمب اتمی تقویت شده را زمانی که در موسسه 401 بود ، کشف کرده بود. در آن زمان ، او متوجه شده بود که ، اگرچه مواد همجوشی می توانند در افزایش قدرت انفجاری کلی دستگاه نقش داشته باشند ، اما افزایش به تنهایی بدون احتراق کامل مواد همجوشی کافی نخواهد بود. یو مین در یک عکس بدون تاریخ در شانگهای ، یو اغلب در اتاق کامپیوتر می ماند تا نتایج شبیه سازی عددی چاپ شده بر روی رول های نوار توسط کامپیوترها را بررسی کند. در شانگهای ، رهبران بخش امیدوار بودند که یو مین گروه را رهبری کند تا مطالعه کند که چگونه اصل تقویت شده را به بمب اتمی واقعی اعمال کند و وظیفه بهینه سازی طراحی دستگاه پیشرفته را تکمیل کند. "یو "روزها و شب های زیادی را در اتاق کامپیوتر می گذراند و خود را در رول های نوار خروجی چاپ شده توسط کامپیوترها غرق می کند و نتایج شبیه سازی عددی را برای جستجوی خطاها با دقت تجزیه و تحلیل می کند. او سه مدل محاسباتی عددی را انتخاب کرد و تجزیه و تحلیل سیستماتیک عمیق و دقیق را برای آزمایش محاسبات خود انجام داد. اما ، اگرچه رهبران بخش او را به رهبری گروه برای طراحی دستگاه بزرگ تر یک مگاتون اختصاص داده بودند ، یو مین معتقد بود که برای دستیابی به یک پیشرفت ، مشکل اساسی یافتن راه حل کلی برای اصل بمب هیدروژنی است. از زمان ورود به شانگهای ، یو مین در این شرایط به این مشکل فکر می کرد اکثر دانشمندان جوان در این گروه تجربه عملی در تحقیقات علمی برای مقابله با نظریه بمب هیدروژن نداشتند. با این حال ، دانشمندان جوان تر در این گروه ، اخیرا در اکتشاف بمب هیدروژن درگیر شده بودند و بیشتر آنها دانش اساسی بمب های هیدروژن و تجربه عملی در تحقیقات علمی برای مقابله با نظریه بمب هیدروژن را نداشتند. برای بهبود درک نظری آنها از موضوع ، یو مین در طول دو هفته در شانگهای یک سری سخنرانی در مورد بمب هسته ای تقویت شده برگزار کرد. همانطور که معلوم شد ، در طول سخنرانی های او بود که یو مین پاسخ مشکل آنها را پیدا کرد: میزان تولید تریتیوم از فعال سازی نوترون در مدل تقویت شده بسیار کند بود. یو مین همچنین توضیح داد که از آنجا که فرآیند چرخه نوترون-تریتیوم در مدل تقویت شده نمی تواند سرعت فرآیند تجزیه بدنه بمب را به دست آورد ، میزان انتشار انرژی در توپ آتشین نمی تواند برابر با میزان از دست دادن انرژی باشد—که چندین برابر بالاتر بود. تحت چنین کسری عظیم ، دمای توپ آتشین قادر به ایجاد یک واکنش همجوشی خودپذیر نبود. یو مین گفت که راه حل این مشکل این است که "یا سعی کنید سرعت انتشار توپ آتش را کاهش دهید یا میزان انتشار انرژی را افزایش دهید. ادامه دارد....- 6 پاسخ ها
-
- 22
-
-
-
تاپیک تحولات قفقاز تحلیل و پیگیری تحولات قفقاز ( آذربایجان- ارمنستان -گرجستان )
scorpion57 پاسخ داد به FLANKER تاپیک در اخبار تحلیلی
در ماجرای آذربایجان که دچار وهم و فریب شدیم .در حال حاضر ارتباط به این شکل و قرار دادن پایگاه در اختیار ایران برای کشور میزبان بسیار پر هزینه خواهد بود مگر اینکه مثل سوریه از همه جا رونده و مونده باشه.و یا یک توافق پشت پرده بین ما و سایر دول غربی که در مورد ارمنستان با ما هم موضع هستند اتفاق بیوفته .البته عامل روسیه هم باید حتما لحاظ بشه به خصوص مسئله ایی که یک طرفش ایران باشه.شایدم در آینده نزدیک از نظر سیاسی دستمون از زیر سنگ آمریکا بیاد بیرون اونوقت آزادی عمل خیلی زیادی خواهیم داشت