1969
Members-
تعداد محتوا
106 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های 1969
-
خوب بالاخره یک حرفی زدی که از آنجا میشود شروع کرد. شما گفتی که به خدا ایمان داری و همین نقطه شروعی است که میشود با هم حرف بزنیم و شاید هم شد که به تفاهم برسیم. میشود لطفا دست از برچسب احساسی بودن به یک شروع اینچنینی برداری؟ فکر میکنم معنی احساسی بودن بین ما و شما تفاوت دارد. من استقبال میکنم از این ایمان شما به خدا. چون فکر میکنم که شما هم مثل هر انسان دیگری وجدانی داری که با بیدار کردن آن میشود راه دوستی را پیش گرفت و کار درست را انجام داد. متشکرم .
-
سلام. مقایسه این دستورات با دستوراتی که خاخام ها برای کشتن کودکان و افراد بیگناه میدهند جالب است. بررسی اخلاق نظامی و جنگی از منظر فقه شیعه اخلاق جنگ در اسلام در این مقاله کوشش میشود تا مسائلی چون رابطهی جهاد و دعوت، کیفیت قتال با جنگجویان، چگونگی رفتار با غیرمقاتلان، شیوهی برخورد با اسراو مسائلی از این دست، مورد بازخوانی قرار گیرد تا از این رهگذر، رهیافت نوینی از اخلاق جنگی در اسلام به دست آید. گروه بینالملل برهان/ حجتالاسلام محسن اکبری؛ جنگ و خونریزی بیشترین حادثهای است که تاریخ بشر تاکنون به خود دیده و طی آن، میلیونها نفر به کام مرگ رفته و از نعمت حیات محروم گشتهاند. بهجرئت میتوان گفت اکثر قریب به اتفاق این جنگها به ناحق و به بهانههای پوچ و واهی رخ داده و از آنجا که جنگ همراه با قتل و خشونت است، سخن از اخلاق جنگی، رواج چندانی در طول تاریخ نیافته و کشتار، ارعاب، تخریب و غارتِ هرچه بیشتر اموال، به معنای پیروزی شمرده میشود. این نگاه در دو قرن اخیر و البته به شکل مدرنتری ادامه یافته است. اگر در قرنهای اخیر کشتارهای دهها هزار نفری در چند روز رخ میداد، اکنون اما بشر قدرت آن را یافته تا با فشار یک دکمه، چند مرتبه زمین و ساکنان آن را تنها در کسری از دقیقه نابود سازد. نمونهی کوچک آن بمباران هیروشیما و ناکازاکی است که طی آن، صدها هزار نفر کشته، مجروح و معلول گشتند. حال با توجه به تجربهی بشر از جنگ، که به درازنای تاریخ میرسد، طرح این سؤال، بسیار جدی به نظر میآید که آیا معیار و ملاکی برای جنگ وجود ندارد. ادیان الهی و مخصوصاً اسلام، چه گفتمانی را در مورد جنگ پیش میگیرند. به بیان دیگر، اخلاق جنگی مورد تأیید اسلام و نیز تفاوت جنگهای صدر اسلام با سایر جنگها در چیست. از این رو، کوشش میشود تا مسائلی چون رابطهی جهاد و دعوت، کیفیت قتال با جنگجویان، چگونگی رفتار با غیرمقاتلان، شیوهی برخورد با اسراو مسائلی از این دست، مورد بازخوانی قرار گیرد تا از این رهگذر، رهیافت نوینی از اخلاق جنگی در اسلام به دست آید. اصالت دعوت در مقابل اجبار بر عقیده اسلام خود را آیینی جهانی میداند: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» (الصف: 9) از این رو، ندای اسلام باید به همگان برسد. از همین منظر، دعوت و تأکید بر تبلیغ در اسلام نمایان میشود. سازوکار چنین مطلبی نیز بهخوبی در قرآن عرضه شده است. خداوند میفرماید: «اُدْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَن» (النحل: 125) براساس این آیه، دعوت به اسلام باید همراه با حکمت و موعظهی حسنه صورت گیرد و حتی مشرکان نیز حق اظهارنظر و استدلال دارند؛ چراکه آیه صحبت از جدال احسن میکند. روشن است که جدال در صورتی تصور میشود که حداقل پای دو طرف در میان باشد و هر دو طرف حق اظهارنظر داشته باشند. از این رو، دعوت و پذیرش اسلام بهعنوان اعتقاد، حوزهای متفاوت از جهاد ارزیابی میشود. اساساً عقیده و دین اموری قلبیاند که ممکن نیست با قهر و غلبه تغییر یابند. (طباطبایی، 1417: 2/343) از همین روست که خداوند می فرماید: «لا إِکْراهَ فِی الدِّین» بنابراین جهاد با هدف اجبار و اکراه مردم بر پذیرش اسلام صورت نمیگیرد، لکن تبیین نادرست جهاد و برداشت ناصواب از این فریضه، موجب شده است تا برخی مستشرقان اسلام را دین شمشیر دانسته و توسعهی اسلام را با زور شمشیر بدانند. (رک: زمانی، محمدحسن، شرقشناسی و اسلامشناسی غربیان: 134-87) ظاهراً تفتیش عقاید در مسیحیت و اجبار مردم بر قبول مسیحیت، آنان را واداشته تا مردم کیشهای دیگر را نیز بهسان خود بپندارند و گسترش اسلام در سایهی مهربانی و عقلانیت را امری محال برشمارند؛ حال آنکه به گواهی تاریخ، اسلام بیشتر مناطق را بدون خونریزی و اجبار درنوردید. کشورهایی چون رومانی، یونان، بلغارستان، جمهوریهای شوروی و کشورهای شرق آسیا از همین قبیلاند. (قاسمی، 1982: 138-140) در همین زمان، یونانیها دیگران را بربر و اجنبی مینامیدند و برای آنان احکامی جدا قائل بودند. (حسن، 1402: 22) قتال در پی عهدشکنی مشرکان آیهی 5 سورهی توبه، بهظاهر دارای عمومیتی است که حکم به قتال با همهی مشرکان میکند، لکن دقت در آیاتی که این آیه را در بر گرفتهاند و سیاق واحد آیات، بهراحتی ما را به نکات زیر رهنمون میگردد: 1. ملاک امر به قتال، بدعهدی و پیمانشکنی مشرکان است. 2. مشرکانی که به عهد خود وفادار ماندهاند، محترم شمرده میشوند. 3. آیات سورهی توبه نسبت به مشرکانی که با پیامبر عهدی نداشتند و در عین حال، مسلمانان را آزار نداده بودند، ساکت است و دلالتی بر قتال آنان ندارند. 4. در صورتی که همان مشرکان عهدشکن برای یافتن حقیقت پناه بخواهند، نباید مورد تعرض قرار گیرند. بنابراین آیهی 5 این سوره، خود قیودی دارد که مانع استفادهی لزوم قتال با همهی غیرمسلمانان میگردد. آیتالله جوادی آملی در همین راستا معتقد است که بیدینی دیگران و عدم اِیمان آنان، بهانهی شایستهای برای جنگ با آنان نیست، بلکه شکستن اَیمان و سوگندها سب جنگ با آنان است. (جوادی آملی، 1375: 157-158) بنابراین قتال متوجه مردم عادی نیست، بلکه هدف سران کفر و بر¬اندازی حاکمیت کفر است: «وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ» (التوبه: 12 و همو، 1388: 138) قرآن و رفتار مسالمتآمیز با غیرمسلمانان قرآن با دو شرط رفتار مسالمتآمیز با غیرمسلمانان را مجاز میشمارد: «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِین» (الممتحنه: 8) اول آنکه برای دین با مسلمانان وارد جنگ نشده باشند، دوم آنکه آنان را از خانه و کاشانهشان بیرون نرانده باشند. سفارش قرآن تنها بر این نیست که به آنان تعرضی نشود، بلکه فراتر از آن، برّ و احسان و قسط نسبت به آنان مورد تأکید قرار میگیرد؛ همان قسطی که محبوب خداوند است. آیتالله جوادی با استفاده از گزارهی پایانی آیه میگوید: «معیار روابط در اسلام، قسط و عدل است. از این رو، در عین حال که در سورهی مبارکهی ممتحنه [خداوند] رابطه با کافران را امضا کرده، در سورهی انفال و توبه، رابطه با مستکبران را امضا نکرده است. چون زندگی مسالمتآمیز با کافر ممکن است، زیرا وی گرچه اصول الهی را نمیپذیرد، اصول انسانی را میپذیرد. اما مستکبر نه اصول الهی را میپذیرد و نه اصول انسانی را.» (همان: 171) در تبیین همین آیه، یکی دیگر از اندیشمندان چنین مینویسد: «قسم چهارم، کفارى هستند که نه جزء کفار ذمى مىباشند و نه معاهد و نه حربى و در واقع در بىطرفى کامل نسبت به مسلمین به سر مىبرند که مىتوان آنها را کفار بىطرف نامید... به هر حال، کافر بىطرف هم جان و مال و ناموسش محفوظ است.» (مکارم، 1427: 1، 346) اسلام و تحریم سلاحهای کشتارجمعی با مراجعه به متون فقهی، بهراحتی میتوان گزارههایی را یافت که بر کراهت یا تحریم سلاحهای کشتارجمعی دلالت دارد. از دیرباز در متون فقهی، عناوینی چون القای سم به چشم میخورد و فقهای متقدم بر حرمت آن تأکید داشتهاند. بهعنوان نمونه، شیخ طوسی میگوید: القای سم و انتشار آن در شهرها جایز نیست. (نهایه: 293) فقهایی چون ابنادریس حلی و ابنزهره نیز بر این مطلب تصریح میکنند. (جواهر: 21/67) البته سلاحهایی که در قرنهای اخیر تولید شده، اندیشمندان را برآن داشته تا با بازخوانی متون اسلامی، فتاوای بدیعتر و بهروزتری را صادر کنند و تأکید بیشتری بر حرمت آن داشته باشند. نمونهی بارز آن فتوای مشهور مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای، مبنی بر تحریم این نوع سلاحهاست: به اعتقاد ما، افزون بر سلاح هستهای، دیگر انواع سلاحهای کشتارجمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی میشوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملتها خطر تولید و انباشت اینگونه سلاحها را حس میکند و آماده است همهی امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما کاربرد این سلاحها را حرام و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابنای بشر از این بلای بزرگ را وظیفهی همگان میدانیم. نمونهی عینی رعایت اخلاق جنگی را میتوان از سوی امام خمینی در جنگ تحمیلی ایران و عراق مشاهده کرد. صدام بارها از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد و بسیاری از مردم کوچه و خیابان را به کام مرگ و یا جراحتهای شدید کشاند. در چنین شرایطی، برخی از کارشناسان جنگ، نظر امام را در مورد تولید سلاح شیمیایی جهت ایجاد توازن رعب و قدرت بازدارندگی جویا شدند، اما با مخالفت ایشان روبهرو گشتند. (www.dsrc.ir) در واقع مستند این دیدگاه عبارت است از: 1. آیاتی اهلاک حرث و نسل را تقبیح میکند. اساساً استفاده از این سلاحها بدون تفکیک، انسانها را از بین میبرد و موجب تخریب گستردهی محیطزیست نیز میگردد و 2. همچنین در روایتی پیامبر از ریختن سم در بلاد مشرکین نهی کردهاند. (تهذیب: 6/143) بر این اساس، اسلام پیروزی به هر قیمتی را امضا نمیکند، بلکه پیش از آن، جان و مال مردم عادی و بیسلاح را محترم شمرده و مسلمانان را به رعایت قوانین معینی در این زمینه ملزم میدارد. حرمت قتال با غیرنظامیان در فقه اسلامی، کودکان، زنان و کسانی که قدرت بر جنگ و معاونت بر آن ندارند، نباید مورد قتال قرار گیرند. امام صادق در این رابطه میفرمایند: «پیامبر کشتن زنان و کودکان در دارالحرب را نهی فرمودند، مگر آنکه به قتال برخیزند. در چنین حالتی نیز در حد مقدور متعرض آنان مشو.» (تهذیب: 6/156) برخی مانند ابنجنید، راهبان و اهل صومعه را نیز استثنا کردهاند. (جواهر: 21/77) پارهای از اندیشمندان در دورهی معاصر معتقدند علاوه بر افراد مذکور، سایر افراد که در جنگ شرکتی نداشتهاند نیز نباید کشته شوند و از آیهی 190 سورهی بقره بهره میگیرند: «وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِین» بدین نحو که مفهوم بخش اول این آیه دلالت بر عدم جواز قتال با مردم عادی داشته و قسمت دوم آیه نیز مؤید این مطلب است و از هرگونه تجاوز منع میکند. (صالحی نجفآبادی: 20؛ زحیلی: 75 و 106-133 و فضلالله محمدحسین، کتاب الجهاد: 205-215) اسلام و رفتار با اسیران اسیر قدرت هیچگونه دفاعی از خود ندارد. بنابراین اهانت و برخورد قهرآمیز با وی تنها حاکی از انتقامجویی و عقدهگشایی است. قتل و ضربوشتم اسیر در دورهی معاصر نیز بهسان سدههای گذشته صورت میپذیرد. در زمانی که قتل اسیر در عرف نظامی ممنوعیتی نداشت، اسلام درست در نقطهی مقابل، سخن از آزاد ساختن اسیر به میان میآورد. در فقه شیعی، اسیر به قتل نمیرسد، بلکه با من یا فداء آزاد شده و یا استرقاق میشود. شیخ طوسی در «نهایه»، سیراب کردن و غذا دادن به اسیر را واجب میداند. (نهایه: 296) بدیهی است که جنگ مالامال از خشونت و حس انتقام است، اما به محض فروکش کردن جنگ و اسارت دشمنان، هیچ مسلمانی حق کشتن و حتی بیاحترامی و شکستن شخصیت آنان را ندارد: فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها. سفارش معصومین در مورد اسیران نمونهی بارزی از رعایت اصول اخلاق جنگی در اسلام است. پیامبر در جنگ بدر با توجه به تمکن مالی اسرا، هرکس را که حاضر به پرداخت فدیه بود، آزاد میساخت. برخی هم که قدرت پرداخت فدیه نداشتند، میتوانستند با تعلیم خواندن و نوشتن به مسلمانان، خود را آزاد سازند. پیامبر در تقابل با یهود نیز همین راه را پیش گرفتند و پس از اسارت حتی آنان را بر سرزمینها و کشاورزیشان باقی گذاشتند. این رفتار نشاندهندهی این مطلب است که اسلام بههیچوجه به دنبال کینهتوزی و عقدهگشایی نبوده و جهاد در اسلام فلسفهای کاملاً متفاوت از جنگهای رایج دارد. ممنوعیت دشنام سب و دشنام در اسلام از گناهان کبیره شمرده میشود. در واقع دشنامدهنده فردی عاجز است که تلاش میکند کمبودهای خود را در قالب دشنام به دیگران جبران نموده و از این راه خشم درونی خود را فرونشاند. روشن است که اگر اصول و قواعدی در میان نباشد، صحنهی جنگ بهطور طبیعی شاهد اهانت، سب و دشنام هریک از طرفین خواهد بود. اما اخلاق حاکم بر احکام اسلامی چنین اجازهای به مسلمانان نمیدهد. قرآن در ضمن آیهای راه دشنام را بر مسلمانان میبندد: وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْم (انعام: 108) نتیجه بنا بر آنچه در این مجال اندک گفته شد، حوزهی دعوت در اسلام ساحت فکر و قلب انسانهاست و این ساحت نمیتواند عرصهی تاختوتاز و قتال قرار گیرد و اساساً تفکر اکراهبردار نیست. بنابراین جهاد در اسلام با هدف تغییر عقیده انجام نمیگیرد، بلکه با هدف رفع مانع و قتال با سران ظالم کفر است. این مسئله خود یکی از مبانی اخلاقی اسلام در جنگ شمرده میشود. همچنین براساس گفتمان اخلاقی اسلام، غیرمقاتلان و کسانی که سلاح برنداشتهاند، مورد کارزار واقع نمیشوند و جان و مالشان محترم شمرده میشود.* مصادر و منابع قرآن مجید البیهقی، احمدبنحسین، دلائلالنبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1405ق/1985م. جوادی آملی، عبدالله، روابط بینالملل در اسلام، قم، مرکز نشر اسراء، 1388ش. جوادی آملی، عبدالله، فلسفهی حقوق بشر، قم، مرکز نشر اسراء، 1375ش. حسن، محمدعلی، العلاقات الدولیه فی القرآن و السنه، اردن، عمان، منشورات مکتبه النهضه الاسلامیه، چ 2، 1402ق. دروزه، محمد عزت، الجهاد فی سبیلالله، بیروت، المکتبه العصریه للطباعه و النشر و التوزیع، 1988م. الذهبى، شمسالدین محمدبناحمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمرى، بیروت، دارالکتاب العربى، 1413/1993، چ 2. رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، مطبعه المنار، 1349ق. الزحیلی، وهبه، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، دمشق، دارالفکر، 1401ق/1981م، چ 3. زمانی، محمدحسن، شرقشناسی و اسلامشناسی غربیان، قم، بوستان کتاب، 1386ش. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم، 1417، چ 5. فضلالله، السید محمدحسین، تفسیر من وحى القرآن، بیروت، دارالملاک للطباعه و النشر، 1419ق، چ 2. القاسمی، ظافر، الجهاد و الحقوق الدولیه العامه فی الاسلام، بیروت، دارالعلم للملایین، 1982م. مکارم، ناصر، استفتائات جدید، قم، انتشارات مدرسهی امام علىبنابىطالب (ع)، 1427ق، چ 2. *گروه بین الملل برهان/انتهای متن/
-
اول آنکه خودت با حرفهایی که میزنی مرتبا داری دلایلی به ما میدهی که بیشتر و بیشتر ما را قانع میکند که صهیونیستها متجاوز و زورگو هستند. چرا فکر میکنی که ما احساساتی شده ایم؟ فکر نمیکنی تو هستی که عصبانی و احساساتی شده ای و از عقل و منطق داری فاصله میگیری. چرا؟ آیا اینقدر سخت است که به اشتباهی که دیگران مرتکب شده اند و ظلمی که دیگران کرده اند اعتراف کنی؟ تو میتوانی امروز خودت را از این شراکت در گناه آنها خارج کنی و جزو آنها نباشی. با اینکه ما بارها تکرار کردیم که هیچ کسی حق ندارد سرزمینی را که متعلق به او نیست تقسیم کند و به این وآن ببخشد باز هم بر آن تقسیمات ناحق تاکید میکنی. با اینکه برایت شرح داده شد که حتی همان تقسیم توسط افراد نامربوط و غلط و مزورانه و با هدف این انجام شد که تکه زمینی که به یهودیان بخشیدند آنقدر باشد و به گونه ای باشد که کشوری در آن تشکیل بدهند. و برایت شرح دادیم که انصاف در آن رعایت نشد باز هم به بیابان بودن آن قسمت اضافه استناد کردی و گفتی که بیابان بوده و مهم نبوده. تعداد را هم که به گونه ای تنظیم کرده بودید که سهم جمعیتی شما کمی بیشتر باشد تا دولت را شما تشکیل بدهید و اختیار دست شما باشد و مسلمانان هم که خوب .... نه؟ آیا عقل و منطقت را دربست کنار گذاشته ای؟ مهم نیست که بیابان بوده و یا چمن زار. مهم این است که حتی بر اساس آن قرار داد مزورانه و نا جوانمردانه و به ناحق هم نباید شما آنقدر زمین میگرفتید. و البته باز هم تکرار میکنم که کل قضیه زیر سوال است و آن کشورها و سازمانهایی که این غلط را کرده اند حق چنین کاری را نداشته اند. باز هم متوجه نیستی یا خودت را به راه دیگری زدی که جنس دزدی هرگز مال تو نمیشود و مال صاحب اصلی آن است و باید آن را به صاحب اصلی مسترد کنید. تمام بهانه ها ی شما میماند برای بعد. اول از همه این نکات اولیه هستند که باید به آنها توجه کنی. اینکه چرا ما به فلسطین بیشتر از جاهای دیگری مثل چچن یا استرالیا یا هر جای دیگری اهمیت میدهیم دلایل واضحی دارد و باید بدانی که نسل کشی وحشتناکی که صهیونیستها به راه انداخته اند و بیرون کردن سیستماتیک مردم از آنجا و انکار حق بازگشت آوارگان و اهمیت قدس برای ما و دلایل متعددی هستند که باعث میشود که این قضیه فرق کند. در آخر باز هم امیدوارم که اندکی وجدان برایت باقی مانده باشد و امیدوارم که صهیونیستها نتوانسته باشند ته مانده انسانیتت را از تو بگیرند. هیچ فکر کرده ای که این همه کشتاری که صهیونیستها از کودکان و زنان و مردان بیگناه میگیرند روزی دامن همه شما را میگیرد. آیا تو اصلا به روز جزا اعتقاد داری؟ ایا اعتقاد داری که روزی همه و همه باید حساب اعمالشان را پس بدهند؟ آیا اعتقاد داری که پس از مرگ باید در دادگاهی محاکمه شوی که قاضی آن خداوند است؟ خداوندی که به همه اعمال ما و لحظه به لحظه افکار و اعمال و نیتهای ما آگاه است؟ برای آن روز چه فکری کرده ای؟ چگونه میخواهی در آن روز پاسخگو باشی؟ میدانی که تصمیمات و اعمال امروز تو و من و همه در سرنوشت هر فردی چقدر موثر است؟ آیا فکر میکنی که در آن روز میتوانی رو سفید بیرون بیایی؟ آیا اصلا این مسئله برایت اهمیتی دارد؟
-
بنظر میرسد که خود شما هم قبول داری که اسراییل بر اساس قدرت نظامی چیزی را میخواهد که متعلق به او نیست. خود شما هم میدانی که درخواست فلسطینی ها برحق است و فقط تا کنوم قدرت پس گرفتن آن را نداشته اند. پس اگر روزی قدرت آن را پیدا کنند مشکلی نیست نه؟ حتما باید حرف حق را با زور زد؟ پس اینجا است که درست بودن نظر جمهوری اسلامی ایران معلوم میشود که اسراییل فقط حرف زور را میفهمد. میخواهم چیز دیگری را برای شما بگویم. شما در هر حال مثل هر انسان دیگری روزی رفتنی هستی و من و شما و همه انهایی که جنایت کردند و یا مورد جنایت واقع شدند باید به دنیای دیگری نقل مکان کنیم. فکر میکنی که در آن دنیا شما چه وضعی خواهی داشت؟ بر اساس عقل و منطق. افرادی که ظالم بوده اند و جنایت کرده اند مطمئنا وضع بدی خواهند داشت چون اینبار قاضی خداوند عالم است و نه یک دولت نا صالح، جنایتکار و غیر منصف. در آنجا نخواهند گفت که چون شما در چند جنگ پیروز شدی حق داشتی . در آن محکمه افراد ظالم را محکوم و مجازات خواهند کرد. و هیچ قدرتی را نخواهید داشت. حند وقت میخواهی زندگی کنی؟ تمام این جنایتها و آدم کشی ها و کودک کشی ها و اشغال و غیره را میخواهی برای چه؟ بهتر نیست که انسانیتت را و وجدانت را قاضی کنی و قبل از آنکه به حسابت رسیدگی شود خودت را نجات بدهی؟ فرق مسلمانان واقعی این است که از حمایت از حق دست نمیکشند و از جنگیدن برای حق خسته نمیشوند و میدانند که حتی اگر در این جنگ ودر این راه کشته بشوند به بهشت خواهند رفت. اینکه ما موفق به ازاد کردن فلسطین بشویم یا نشویم (که به امید خدا میشویم) سوال ما نیست. سوال ما این است که چگونه به تکلیفمان عمل کنیم. میدانی ما امامی داریم که در کربلا شهید شد و ظلم را نپذیرفت. بنابراین فلسفه ما همین است برای رسیدن به حق و حمایت از حق عمل میکنیم. باز هم به شما نصیحت میکنم که انسانیت خودت را به پای ظلم صهیونیستها قربانی نکن. تا وقت داری و آلوده نشده ای از آنجا خارج شو..
-
این حرف شما که یهودیان مسلمانان را بیرون نکرده اند خلاف واقع و حتی خلاف حرفهای خود شما است.هنوز بازماندگان و شاهدان عینی حملات صهیونیستها زنده هستند. و در اردوگاهها زندگی میکنند. اگر در بعضی جاها امکان بیرون کردن همه مسلمانها نبوده که دلیل نمیشود. لابد چون در غزه هنوز مسلمانانی زندگی میکندد هیچ کدام از مسلمانان با ارعاب و تهدید بیرون نشده اند. همین الان اسراییل دارد با بیرون کردن مسلمانان زمینهای انها را میگیرد وای به حال آن زمان. باز هم این استدلال باقی است که اگر ماشین دزدی به شما دادند باید آن را به صاحبش برگردانید. حتی اگر بهترین ماشین دنیا باشد. نه آمریکا و نه سازمان ملل و نه انگلستان و نه هیچ کشور دیگری حق بخشیدن سرزمینی را ندارند که متعلق به خودشان نیست. این بهانه های شما همگی فراموش کرده اند که خود شما به تروریستس بودن دو سازمانتان اعتراف کردید. این سازمانها برای بیرون کردن و ترساندن و کوچ اجباری مسلمانان عملیات انجام میدادند و نتیجه آن چیزی شد که میدانید. . بنظر میرسد که خود شما هم قبول دارید که صهیونیستها در کرانه باختری و غزه و مناطق دیگر جنایت میکنند و مردم و کودکان را میکشند. بهتر نیست که خودتان را از این جهنم بیرون بکشی و یا به ایران و یا به آمریکا مهاجرت کنی؟ ماندن در جایی که متعلق به شما نیست شراکت در اشغال سرزمینی است که حق دیگران است. ضمنا در ایران اعدام بر علیه سران یهودی رخ نداد. بعید میدانم که بر علیه کنیسه های شما هم حمله خاصی رخ داده باشد ما حضرت موسی (ع) را به عنوان یکی از پیامبران بزرگ الهی میشناسیم و شریعت او را قبول داریم. به شما دروغ گفته اند. اتفاقا چندی پیش عکسهای گرفته شده از مناطق مختلف فلسطین قبل از اشغال در یک وب سایت فارسی منتشر شد و مردمی را با فرهنگ و زندگی کاملا مشخص در این مکان نشان میداد و برخی عکسها هم از فرار زنها و بچه ها بر اثر حملات صهیونیستها بود. اینها چنان واضح است که هیچ دروغی نمی تواند این جنایتهای صهیونیستها را بپوشاند بله خوب لابد انتظار دارید که آن آوارگان فلسطینی از سرزمینشان بگذرند؟ معلوم است که چه خواهند گفت. این معلوم بودن واضح درباره نظر این انسانها مانع حق داشتن آنها نمیشود. اگر حق آوارگان فلسطینی برگشت به سرزمینشان است که هست این کار باید صورت بپذیرد چون حق و انصاف و عدالت اینطور حکم میکند. پس باز هم راه حل بازگشت آوارگان فلسطینی و همه پرسی است. کسانی که نصاویر جنایتهایشان هر از چندی تمام انسانیت را به لرزه در میآورد و به ارتش کودک کش مشهور شده اند چطور میتوانند منصف باشند؟ . بهتر نیست که درگیر جنایات سربازان اسراییلی نشوی؟ بهتر نیست که انسانیت را کنار نگذاری؟ اگر به شما دستور شلیک به کودکان و مردم غیر نظامی را دادند چه؟ ماندن در جایی که میدانی آخرش انسانیتت را تباه میکند آینده ای دارد؟ اتفاقا در آمریکا ایرانی تار های زیادی زندگی میکنند که کلیمی هستند و جامعه کوچکی دارند که در صلح و آرامش زندگی میکنند. تعداد زیادی یهودی هم از فلسطین اشغالی به آنجا مهاجرت کرده اند و خودشان را از گرفتار شدن در جهنم صهیونیستها نجات داده اند.اگر میتوانی در اسراییل نمان.!1. .
-
سلام. اول اینکه نمیدانم شما چند سال داری ولی مطمئنم که ایرانی هستی و احتمالا در سنین اول زندگی به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده ای. من هم فرض را بر این میگیرم که مثل هر انسان دیگری بدنبال یک زندگی سالم و بدون دردسر هستید. میخواهید پیشرفت کنید و مورد احترام باشید. البته هر کسی مسئول اعمالی است که انجام میدهد. و همیشه و همه جا این شما هستید که باید برای خودتان تصمیم بگیرید و مسئولیت آن هم و عواقب آن هم با خود شما است. ولی میخواهم بپرسم آیا فکر نمیکی که رفتن از ایران که خانه شما بوده به کشوری که متعلق به شما نیست درست نبوده است؟ آیا با ماندن در آنجا ناچار نمیشوی که یا قربانی خشونت شوی و یا خودت در ایجاد خشونت شریک شوی؟ اگر شما را به ارتش بردند که خواهند برد و دستور شلیک به افراد بی گناه به شما دادند چه تصمیمی میگیری؟ فکر نمیکنی که شریک جرم شده ای؟ شریک جرم قدرتمندانی که قصدشان نابودی مردمی است که از خانه شان دفاع میکنند و کشتن افراد بیگناه و غیر نظامی؟ شما از نظر انسانی با ماندن در آنجا چه چیزی بدست میاوری؟ بنظر میرسد که همانطور که گفتید عده ای هستند از میان یهودیان که هنوز به رفتار انسانی معتقدند. آیا رفتار و عقاید آنها برای شما بیشتر ارزش دارد یا افرادی که با افتخار از کشتن کودکان بی گناه و زنان باردار حرف میزنند؟ یکی از مسائل در این زمینه لزوما برگشتن تمام یهودیان به موطن اصلی شان نیست. البته در مورد شما موطن اصلی کاملا مشخص است و بهترین کار برگشتن شما به وطنتان ایران است. اما آوارگاه فلسطینی هم باید به موطنشان برگردند و اگر قرار است دولتی تشکیل شود باید با شرکت تمام مردم فلسطین شامل مسلمان و یهودی و مسیحی باشد. و البته که اسراییل با این امر موافقت نمیکند چون در این صورت تعداد مسلمانان بیشتر میشود و این یهودی بودن آن سرزمین را از بین میبرد. باز هم غیر اخلاقی بودن رفتار و سیاست اسراییل در اینجا معلوم است تلاش اسراییل برای تبدیل سرزمینهای فلسطین به محل زندگی یهودیان با کار های مختلفی مثل شهرک سازی و راندن مسلمانان با سختتر کردن زندگی آنها هم هست که لابد بهانه ای هم برای آن دارند ولی انصاف و وجدان تان را قاضی قرار بدهید . . بسیاری از آنچه که شما در مورد کشور نبودن فلسطین قبل از آمدن یهودیان نوشتید فقط بهانه برای معتبر قرار دادن آن اشتباهی بود که یهودیان انجام دادند. نه انگلستان و نه هیچ دولت دیگری حق ندارد که برای اشغال خاکی تصمیم بگیرد که متعلق به خودش نیست. اگر شما اتوموبیلی رل بخری که دزدی است چه بدانی و چه ندانی باید انرا به صاحب اصلی بر گردانی. اینکه انگلستان به نا حق مرز برای کشور ها ایجاد کرده چه دلیلی است برای بخشیدن یک سرزمین به یهودیان؟ انگلستان و آنهایی که نام بردید مالک این سرزمین نبوده اند که بتوانند آنرا به شما ببخشند تا در آن کشور تشکیل بدهید. نبودن پول رایج خاص یا نبودن پرچم خاص یا سرود ملی خاص و مهمتر از همه عضو نبودن در سازمانی مثل سازمان ملل دلیل نمیشود که مردمی از خانه شان اخراج شوند تا مردم دیگری از جای دیگری بیایند و آنجا را اشغال کنند و در آن کشور تشکیل بدهند. یهودیان با زور و ارعاب مرحله به مرحله مسلمانان را بیرون کرده اند و ظاهرا خود شما هم قبول دارید که دست کم بخش عمده ای از آنچه که امروز شما اسراییل میخوانید بی هیچ بهانه ای متعلق به یهودیان نیست ولی اسراییل تلاش دارد که به هر ترتیبی شده این مناطق را هم مال خودش کند. صاحبان اصلی فلسطین اکنون در اردوگاههای آوارگان در شرایطی غیر انسانی و رانده شده از سرزمینشان زندگی میکنند و این افراد خانه هایشان را به یهودیان نفروخته بودند بلکه به زور از آن رانده شده اند. این سند هایی که شما از انها نام بردید به هیچ عنوان به یهودیان اجازه نمیدهد که کشوری را غصب کنند. این بهانه ها را نیاورید..
-
کدخبر: ۵۶۷۱۲۹ سرویس: فرهنگی تاریخ: ۰۳/آذر/۱۳۹۳ - ۰۹:۳۸ یادداشت/ اوا بارلت حالا در صلح و آرامش آرام بگیر «پرنده شکسته بال»... خبرگزاری تسنیم: چقدر سادهلوح بودم... حالا در صلح و آرامش آرام بگیر پرنده شکسته بال...او سرانجام درگذشت. خبرگزاری تسنیم: چند روز پیش یک جوان فلسطینی بعد از گذراندن دورهای سخت و هولناک سرانجام به شهادت رسید. اوا بارلت، فعال صلح طلب کانادایی یادداشتی درباره او نوشتهاست. بدون هیچگونه توضیح اضافی متن او را بخوانید پرنده شکسته بال متاسفانه از مرگ جوان مقاوم فلسطینی، عابد ابوعیدا، باخبر شدم که به دلیل گلولهای که در جبلیه شرقی در مارس ۲۰۰۸، توسط یک تک تیرانداز مزدور صهیونیستی به ستون فقراتش اصابت کرده بود سالها رنج و درد زیادی را تحمل کرد. من عابد را در بیمارستان قاهره در اواسط سال ۲۰۰۸ ملاقات کردم، که بسیار تحلیل رفته بود (به شدت لاغر و نحیف شده بود و زخم بسترهای چرکینی در قسمت پشت و پاشنهها داشت که بعدها باعث ایجاد عفونت شد). استیو سوزبی، از بنیاد امداد کودکان فلسطین، عامل اصلی در بازگشت عابد به غزه بود، جایی که به رغم سختی زندگیِ تحت محاصره، عابد قادر بود مراقبت بسیارعالیای را در بیمارستان توانبخشی الوفا که به تازگی تخریب شده دریافت کند. به این بیمارستان در سال ۲۰۰۹ با فسفر سفید حمله کردند وامسال نیز دوباره در آخرین حملات نسل کشی صهیونیستها به غزه مورد هجوم قرارگرفت. داستان عابد: زمینگیر و ازکارافتاده اما با حالت رنج آوری هوشیار، تقریبا فلج و بدون هیچ احساسی از کمر به پایین. عبدالرحمانِ (عابد) شانزده ساله یکی از صدها نفریست که توسط گلوله باران شدید اسرائیل به غزه مجروح شده است، در طول عملیاتی که بین ۲۷ فوریه تا ۳ مارس ۲۰۰۸ انجام شد و اسرائیل آن را «زمستان داغ» لقب داد. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، در طول این مدت ارتش اسرائیل حداقل ۱۱۶ فلسطینی را به شهادت رسانده، نزدیک به نیمی از آنها غیر نظامی و بیش از یک چهارم آنان کودک هستند، از جمله یک نوزاد شش ماهه و یک نوزاد ۲۰ روزه، و ۳۵۰ مجروح. بعدها با شمارش کشتهها، تعداد آنها به ۱۵۰ رسید، با بیش از ۵۵ کشته فقط در یک روز. بیش از نیمی از مرگ و میر و صدمات هفته در داخل و اطراف جبلیه، قسمت شمالیِ غزه، منطقهای که عابد در آن به دنیا آمده، رخ داده است. در ساعت ۱۱: ۰۰ صبحِ دومِ مارس، عابد ایستاده بر بام خانهاش، تانکهای اسرائیلی را که این منطقه را تصرف کرده بودند مشاهده میکرد. هیچ حکومت نظامیای اعلام نشده بود، و او از حضور سربازان در پشت بام همسایه بیاطلاع بود. پسرک از پشت مورد اصابت گلولهٔ تک تیرانداز اسرائیلی قرارگرفت، گلوله در ستون فقراتش فرورفت و سه تا از استخوانهای مهرهاش را از بین برد و او را بیحس کرد. او به مدت پانزده دقیقه بر روی پشتبام افتاده بود و خونریزی میکرد تا اینکه برادر کوچکترش او را پیدا کرد. برادر سیزده سالهاش عابد را از پلهها به پایین کشید و به خانه برد، در حالیکه همان طور که میرفت خود را از شلیکهای بعدیِ تک تیرانداز کنار میکشید. بیرون، حملات ادامه داشت، از آمبولانسهایی که برای عابد میآمدند جلوگیری میشد. سه ساعت بعد از مصدومیتش، سرانجام این نوجوان پایش به بیمارستانی در شهر غزه رسید، پزشکان بعد از دیدن صدماتِ عابد شگفتزده شده بودند که هنوز او را زنده میدیدند. در غزه نتوانستند مراقبت هایِ اضطراریِ کافی را فراهم کنند. آنها بلافاصله او را به آمبولانسِ انتقالِ اضطراری بردند و او عازم گذرگاه رفح به سمتِ مصر شد. گذرگاه رفح - که از ژوئن ۲۰۰۷ زمانی که اسرائیل محاصره کلی بر روی غزه تحمیل کرد تقریبا به طور مداوم بسته بود- به طور موقت باز شده و به برخی از زخمیها اجازه داده شده بود که برای درمان در بیمارستانهای مصری از این گذرگاه عبور کنند. با توجه به محاصره و اثرات مضر آن بر روی در دسترس بودن داروهای ضروری و تجهیزات بیمارستانی، بیمارستانهای خود غزه قادر به تامین نیازهای بیماران نیستند. عابد در زمرهٔ وخیمترین آسیب-دیدگان به بیمارستانی در العریش، تقریبا در ۵۰کیلومتری مرز رفح، منتقل شد و درنهایت ۱۵. ۵ ساعت پس از تیرخوردنش به بیمارستان ناصر در قاهره انتقال پیدا کرد. چهار ماه بعد عابد لاغر و رنگ پریده، متعجب از اینکه چهطور این اتفاق برایش افتاده، دراز کشیده، و منتظر چند عمل جراحی است که ممکن است به بهبود او کمک کند. جراحیهایی به منظور تقویت مهرههای شکسته و بستن حفره ایجادشده در اثر گلوله در نخاع عابد که احتمال موفقیتِ آنها حداقل است، وباعث میشود مابقی عمر خود را روی صندلی چرخ دار بنشیند. دکتر صالح ابو صبحه، جراحی که عابد برای یک دوره در بیمارستان فلسطین در قاهره تحت درمانِ او بوده، با ابراز نارحتی میگوید: «جراحی ستون فقرات یک کار بسیار پرمخاطره است. عابد فلج خواهدشد، و از خوش شانسیِ اوخواهد بود اگر متحمل آسیبهای مغزی ناشی از عمل نشود.» به محض دیدن او در بیمارستان ممکن است تصور کنید که او همیشه یک پسر بیمار و لاغر بوده، نه یک جوانی که از فوتبال لذت میبرده و یا هرروز وزنه بلند میکرده. فعالیت و ورزش جزء معدود چیزهایی بودند که عابد به اسرائیل اجازه نداده بود تا در محاصره او را از انجامشان منع کند. اما حالا به زحمت میتواند حتی یک بطری آب را بلند کند. ساعات عابد در مصر جهنمی بود، از خانوادهاش جداشده بود به دلیل اینکه مقامات مصری با مجوز خروجشان موافقت نکرده بودند. یتیم شده در قاهره از بیمارستانی به بیمارستان دیگر جابجا میشد. اما وضعیتش پیوسته وخیمتر میشد تا جایی که به دلیل فقدان مراقبتهای بیمارستانی مناسب و نظارت والدین برای اطمینان از درستیِ روند درمان فرزندشان عابد دچار زخم بسترهای بزرگ و دردناکی در ناحیه پشت و پاها شده بود. این زخمها با او باقی ماندند و با وضعیتی بدتر از روزی که غزه را ترک میکرد به آنجا بازگشت. زخمها در نهایت جراحی و معالجه شدند اما او پیوسته به دیگر بیماریهای مربوط به آسیب نخاعی مبتلا میشد. من پرونده عابد را زمانی که در مصر بود، پیگیری کردم و کمک کردم تا ترتیبی داده شد و عابد به آغوش خانوادهاش بازگشت و در بیمارستان توانبخشیِ الوفا از او مراقبت شد به همتِ صندوقِ امدادِ کودکان فلسطین عابد تا حدودی بهبود یافته است. جنگ اسرائیل به غزه اتفاق افتاد، اما خوشبختانه عابد در بیمارستان وفا نبود زمانی که اسرائیلیها آنجا را چندینبار بمباران کردند. از جمله با فسفر سفید (در آن زمان تقریبا ۶۰ نفر در بیمارستان بستری بودند که بیشتر آنها معلول و یا در کما بودند و ناتوان بودند که خودشان را حرکت دهند و همچنین است برایِ ساکنان خانه سالمندان. جالب اینجاست که علامت بیمارستان مورد هدف قرار گرفت، به منظور ارائه کردن هر شبههٔ بیاساسی مبنی بر اینکه ارتش اسرائیل نمیدانسته که آنجا بیمارستان بوده. پرسنل بیمارستان سراسرِ شبِ حمله در حال تلفن زدن بودند، تلاش میکردند تا از طریق کمیته بینالمللیِ صلیب سرخ با اسرائیلیها هماهنگ کنند که حمله به بیمارستان را متوقف کنند. رئیس بیمارستان گفت: این چهارمین باری ست که ارتش اسرائیل به بیمارستان حمله کرده است. هفت سال پیش دو پرستاری که تیر خورده بودند کشته شدند. در طول سالها در غزه، به ملاقات عابد میرفتم و یا از او خبر میگرفتم. گاهی اوقات به نظر می-رسید که بهبود پیدا کرده، چرا که این امید وجود داشت که نه تنها زنده بماند بلکه ممکن بود بتواند راه برود، ویا حداقل بتواند به جای خوابیدن روی ویلچر بنشیند. اما این اتفاق هرگز نیفتاد. در ژوئن ۲۰۱۲، کودکِ سهشنبه، یک سازمان بشردوستانه، به من خبرداد: – «عابد حال خوبی ندارد، در حال حاضر بیشتر روزها در بیمارستان است، مادرش نیز به دلیل اختلال خونی بیمار است. زندگی برای خانوادهها در غزه بسیار سخت است. آرزوهای خوب شما را به او خواهیم رساند. او سال گذشته یک ایمیل راهاندازی کرده واین راه را هم برای ارتباط با او می-توانید امتحان کنید. ایمیل او قلب مرا آزرده کرد، معنیِ ایمیلش میشود پرنده شکسته بال. –اوا، تو دوست خوبی برای عابد بودی و او خوشحال میشود که دربارهٔ تو مطلبی میشنود. او روح بزرگی دارد و زیباترین لبخند را. متاسفانه، در مصر به مادرش اجازه ملاقات داده نشد و او دچار زخمهای فشاری در استخوان شد، عفونت او با جنتامایسین معالجه میشد اما با دز بزرگسالان که مقدارش برایِ وزن او زیاد بود، این عامل به کلیهها و شنواییِ او ضربه زد و به همین دلیل او در-حالحاضر تنها یک کلیه دارد و برای همیشه ناشنواست. ما متخصص شنوایی سنجی را به قصد کمک به ناشنواییِ او آوردیم. از جهاتِ دیگر او بسیار ضعیف است.» امروز باز هم کودکِ سهشنبه اطلاع داد: «... اوبا دز بسیار بالایی از آنتیبیوتیک تحت مداوا قرار گرفت که به شنوایی و کلیههایش آسیب رساند. او یکی از کلیههایش را برداشت و ناشنوایی برگشتناپذیر داشت. او با عفونتهای مکرر و بستری شدنهای مرتب، اغلب سه بار در هفته، دست و پنجه نرم میکرد...... به شدت از اینکه باید همیشه لبخندش را مدیریت میکرد رنج میبرد. او فوق العاده شجاع بود. بزرگترین لذت او خانوادهاش بودند- پدر و مادر، برادران و خواهرانش. در آدرس ایمیلش خود را» گنجشک شکسته بال «نامیده بود. او روز گذشته درگذشت. به تک تیراندازی که به عابد شلیک کرد: چه کسی به تو حق معلول کردن عابد را داد؟ چه کسی به تو این این حق را داد که باعث این همه درد و رنج برای یک پسر بیگناه بشوی؟» *** بازگشت به ماه جولای، زمانیکه هیچگاه به غزه نرفته بودم از عابد و سایر فلسطینیانِ اهلِ غزه که در بیمارستان قاهره بودند، مینوشتم: «عابد و زیاد تنها دو نفر از قربانیانِ ناشناخته و مدرک و گواهی برای رنج و عذاب فلسطینیان در غزهای هستند که با حملات نظامیِ ادامه دار و محاصرهٔ ظالمانه روبرو شده که تا حد زیادی از سوی جوامع بینالمللی نادیده گرفته شده و کوچک شمرده میشود. عابد امیدوار است روزی روی ویلچر بنشیند و پدرش در کنارش باشد، و مانند زیاد، میخواهد دوباره ببیند و محاصره و حملات اسرائیل که او را به اینجا کشانده پایان یابد.» چقدر سادهلوح بودم... در صلح و آرامش آرام بگیر پرنده شکسته بال... انتهای پیام/
-
استراتژی گزینه سامسون (Samson Option) و سناریوی آخرالزمانی رژیم صهیونیستی
1969 پاسخ داد به deserthawk تاپیک در دکترین و استراتژی
سلام. اینها که شما فرمودید خیلی خوب هستند ولی برای تلافی و جبران ضربه آنها خوب است. یعنی آنوقت که آنها حدود دویست کلاهک هسته ای را روانه کشور ما کرده اند.ما باید چنان آماده باشیم که بتوانیم لااقل بیشتر موشکهای آنها را یا قبل از پرتاب و یا در حین حرکت در خارج از جو زمین یا هرجایی قبل از اثابت خنثی کنیم. برای این هدف چکار باید کرد؟ -
سلام. بله. آنجا هم آقای شارون ملعون بودند که هدایت و کنترل میکردند و اسراییلی ها مسئول بودند. بجای ایرادهای بنی اسراییلی روح کلام را بفهمید و با بکار انداختن عقل و منطق حرف حق را بپذیرید.واگرنه با گفتن دلایل و مدارک حرف طرف مقابل را پاسخ بدهید. اینطور بهتر نیست؟. باور کنید نمیخواهم وقت خودم و شما و دیگران را تلف کنم ولی مسئله حمایت از مظلوم آنقدر مهم است که باید برایش وقت گذاشت. از این ایراد جنابعالی هم میزان انصافتان را میشود فهمید.
-
سلام مجدد. بدون تردید من نمیتوانم نظر جنابعالی یا هر کس دیگری را تغییر بدهم و در این دوران هم احتمال این کار بسیار کم است. چون آنقدر نظرات جورواجور ومتفاوت هست که هر فردی باید با عقل و منطق و انصاف خودش به قضایا نگاه کند و نتیجه بگیرد ولی آدم عاقل و منصف کسی است که خودش را بجای افراد بگذارد و کمی فکر کند. اگر نوشته های افراد مختلف را بخوانید و کمی هم محکمه وجدانتان را ازاد بگذارید فهمیدن اینکه حق کدام است و باطل کدام خیلی هم سخت نیست. ظالم و مظلوم آنقدر مشخصند که صدای یزید های زمانه هم درآمده است. خیلی مهم هم نیست که مظلوم بدون خطا و اشتباه نیست. آنقدر مظلوم تحت فشار بوده و محروم نگه داشته شده که ما میتوانیم از برخی خطاهایش بگذریم و طرف مقابل آنقدر جنایت و وحشیگری در نهایت حد آن انجام داده که برخی چیزها در این میان اصلا به حساب نمیآیند. خود غربی های منصف به این مسائل اعتراف میکنند بعد نمیشود که ما ایرانی ها خدا و وجدان را یکسره کنار بگذاریم و طرف مظلومان فلسطینی را رها کنیم و انها را در مقابل دشمن غداری تنها بگذاریم که رحم و مروت نمیشناسد. اگر مقاومت را کنار بگذاریم همانطور که متاسفانه کم کم داشت اینطور میشد. دشمن خدا و ما کم کم با شهرک سازی و ناامن کردن و بهانه سازی حتی اگر مستلزم کشتن سه تا از افراد خودش هم باشد بالاخره تمام فلسطینی ها را نابود میکند. این اتفاقی است که نباید بیافتد و ما به امید خدا نخواهیم گذاشت که بیافتد. من نمیدانم که شما مسلمان هستید یا یهودی ولی انسان هستید و همانطوری که همه ما باید روزی در محاکمه حق و عدالت قرار میگیرید. لطفا طوری رفتار کنید و حرف بزنید که در آن روز که حتما خواهد رسید در برابر خداوند و پروردگارتان شرمنده و رو سیاه نباشید. متشکرم.. .
-
به تام خدا کمی تاریخ بخوانید. متوجه میشوید که اول صهیونیستها بودند که با بی رحمی به مردم غیر نظامی فلسطین حمله کردند و به صغیر و کبیر رحم نکردند. صبرا و شتیلا را چه کسی به خاک و خون کسید. فراموش کاری شما باعث شده که همین چند ماه پیش را هم فراموش کنید که چه کسی بود که صدها کودک بیگناه را در غزه تکه و پاره کرد. ؟ بله؟ چند یال پیش از آن هم چه جنایتکاری در لبنان آن فجایع و قتل عامها را ایجاد کرد؟ به نظر من اصلا لازم نیست که من این ذلایل را بیاورم. انصاف و وجدان خود شما برای رسیدن به همین نتیجه گیری کافی است. اگر به آن توجه کنید. باقی صحبتهای شما را هم دوستان به خوبی جواب دادند و دیگر لازم نیست که من وقت خودم و بقیه را بیهوده برای آن بگیرم فقط امیدوارم که کمی از فکرتان استفاده کنید و بدانید که همفکری با هر عملی شما را در آن شریک میکند.
-
هر اسرائیلی بالغ و عاقلی که در سرزمین فلسطین زندگی میکند غاصب است و با آگاهی از این مسئله در اشغال و غصب سرزمین فلسطین شریک و از نفرات دشمن محسوب میشود. . لطفا دقیق صحبت کنید. کدام حملات را اهل بیت بقول شما منع کرده اند؟
-
اگر امام معصوم الان حاضر بود با کشتن و تکه تکه کردن کودکان شیرخوار غزه و فلسطین موافق بود؟ با راندن و بیرون کردن مردم بی گناه فلسطین از سرزمینشان موافق بود؟ آیا با تشکیل دولت غاصب اسرائیل و جنایات بی شمار آن در حق زنان و مردان و کودکان فلسطینی و لبنانی موافق بود؟ یا از جهاد و حمایت از این مردم مظلوم حمایت میکرد؟ لطفا برای تنها گذاشتن آنها بهانه جور نکنید. هر چند که ناآگاه باشند و هر چند که هنوز به حقانیت شیعه آگاه نباشند شما که شیعه علی (ع) هستید نمیتوانید آنها را تنها بگذارید و در برابر امام زمانتان رو سفید باشید. اگر امام معصوم الان حاضر بود با کشتن و تکه تکه کردن کودکان شیرخوار غزه و فلسطین موافق بود؟ با راندن و بیرون کردن مردم بی گناه فلسطین از سرزمینشان موافق بود؟ آیا با تشکیل دولت غاصب اسرائیل و جنایات بی شمار آن در حق زنان و مردان و کودکان فلسطینی و لبنانی موافق بود؟ یا از جهاد و حمایت از این مردم مظلوم حمایت میکرد؟ لطفا برای تنها گذاشتن آنها بهانه جور نکنید. هر چند که ناآگاه باشند و هر چند که هنوز به حقانیت شیعه آگاه نباشند شما که شیعه علی (ع) هستید نمیتوانید آنها را تنها بگذارید و در برابر امام زمانتان رو سفید باشید.
-
به نام خداوند در هم کوبنده ستمگران آیا فراموش کرده ایم که چرا هر یازده امام ما را تا امروز به شهادت رسانده اند؟ یا چرا امام حسین در کربلا ایستاد و ذلت تسلیم در برابر ظلم را نپذیرفت؟ هر موضعی که میگیریم باید با یادآوری این نکته باشد که امروز تکلیف ما چیست و کدام موضع گیری مورد رضایت خداوند است. آیا آنهایی که فلسطینیان را تروریست خطاب میکنند معتقدند که نظرشان مورد رضایت خدا است؟
-
سلام. من به شدت به این عبارت اعتراض دارم به نظرم، یکی از اصلی ترین مشکلات دنیا این فلسطینی ها هستن... کافیه همه چشمشون رو دو سه ساعت ببندن تا یه مرد! پیدا بشه و همشون رو قیچی بکنه... بعدش ۸۰ درصد مشکلات دنیا حل میشه شما درست مثل یهودی ها و اعتقادات اسراییلی ها حرف میزنید نه؟ آن وقت که کودکان فلسطینی زیر باران بمب و موشک اسراییلی ها تکه تکه میشدند عده ای با همفکری با تفکر اسراییلی ها خودشان را در گناه آنها شریک کردند. لطفا خودتان را در گناه آنها شریک نکنید و فراموش نکنید که هیچکس تا ابد زنده نمیماند و روزی همه باید پاسخگو باشیم. در آن روز قاضی بهانه نمیپذیرد و با ندبه و زاری نمیتوان از مجازات فرار کرد. بر خلاف این دنیا مظلوم نمایی فایده ندارد و شما و من و همه هستیم و اعمالی که انجام داده ایم. ما مسلمانان و بخصوص شیعیان همیشه باید فکر کنیم که اگر امامان معصوم (ع) بودند اینجا با این کار یا این فکر موافق بودند یا نه. البته امروز با توجه به دستورات ولی امر میتوان فهمید که چه باید کرد.1 . .
-
استراتژی گزینه سامسون (Samson Option) و سناریوی آخرالزمانی رژیم صهیونیستی
1969 پاسخ داد به deserthawk تاپیک در دکترین و استراتژی
به نام خدا خیلی دلم میخواهد بدانم که چه جور برنامه ای را میتوان برای شناسایی و ممانعت از پرتاب چنین سلاحهایی یا جلوگیری از عملکرد موفق آنها در زمان لازم به کار گرفت. فراموش نکنید که در آن شرایط ممکن است کشور با تهاجم از سوی یک نیروی قویتر مثل امریکا هم روبرو باشد. البته حدس میزنم یکی از اجزاء مهم این مسئله شناسایی محل استقرار و انبار های این سلاحها است . اگر این کار تا حالا انجام نشده باشد شاید تولید پهپاد رادار گریز جدیدمان (براساس نمونه غنیمتی) اجازه دستیابی به این اطلاعات را بدهد. به هر حال اگر من بودم از سالهل پیش به فکر پیدا کردن محل آنها می افتادم و تردید ندارم که آنهایی که باید هم از قبل به دنبال این اطلاعات رفته اند و امیدوارم که بدرستی به جواب مناسب رسیده باشند. -
استراتژی گزینه سامسون (Samson Option) و سناریوی آخرالزمانی رژیم صهیونیستی
1969 پاسخ داد به deserthawk تاپیک در دکترین و استراتژی
به نام خدا آنها خیال دارند که این سلاحها را فقط بر علیه ما استفاده کنند. بدون تردید باید برای خنثی کردن چنین برنامه ای فکری کرد. و این را باید از متخصصان فیزیک هسته ای از یک سو و کارشنایسان نظامی از سوی دیگر پرسید. ا -
[right][quote name='Generalmohammad' timestamp='1408014649' post='401929'] بسیار عالی ! [url="http://www.washingtonpost.com/wp-srv/special/world/gaza-counter"]http://www.washingto...ld/gaza-counter[/url] [/quote][/right] [right]سلام. یکی از سایتهایی است که نیاز به حضور ما و دفاع از فلسطین دارد. در پایین صفحه سایت نظرات مشمعز کننده تعدادی از طرفداران اسراییل را نوشته است. بیایید دفاع کنیم.[/right]
-
[right]سلام. بنظر میرسد که عده ای هم از پیروان دین حضرت موسی (ع) هستند که انسانیت را پیشه کرده اند و از مظلوم دفاع میکنند. همینکه در جهت احقاق حق مظلوم عمل میکنند جای تشکر و تبریک دارد.و من شخصا بعنوان یک انسان از انها متشکرم که انسانیت را کنار نگذاشته اند و به حیوانات درنده و اهریمنی تبدیل نشده اند.[/right] http://www.nkusa.org/
-
[quote name='BattleMaster' timestamp='1407840675' post='401366'] فرماندهي كه در خط مقدم نبرد در كنار همرزمانش نجنگد فرمانده نيست ... ميشود سياست مدار ! پس اسمشان را نگذاريد رهبر و فرمانده ... اگر من فرمانده حماس بودم ... [color=#ff0000][b]حضرت علي[/b][/color] و [color=#ff0000][b]امام حسين[/b][/color] رو سر مشق خودم قرار ميدادم ... رهبران حماس ازامامان ما جانشان با ارزش تر بود ؟ اگر[color=#ff0000][b] وجود جنگيدن ندارند[/b][/color] چرا [color=#ff0000][b]جنگ[/b][/color] راه مي اندازند ؟ جناب مشعل و هنيه كجا و كي اسلحه بدست شدند و جنگيدند ؟ اينها بجز [color=#ff0000][b]كت و شلوار[/b][/color] پوشيدن و [color=#ff0000][b]شعار دادن[/b][/color] براي ملت غزه چه غلطي كردند ؟ [center]يك فرمانده و رهبر واقعي [color=#ff0000][b]اينگونه[/b][/color] است [b][color=#ff0000]بدون هراس از جان در خط مقدم در كنار ياران[/color][/b] ![/center] [center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10247/IMAGE634264720251940000.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10247/4s6i1vs4qqx3sb5pzh68.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10247/ad77d4ad2e3bd72dd187e234c4df4a5c.jpeg[/img][/center] [/quote] [right]سلام . خوب بله همانطور که خودتان هم فرمودید آنها سیاستمداران حماس هستند. حتما قبول دارید که بالاخره باید یک نفر پست وزارت امور خارجه یا معادل آنرا در هر حکومتی داشته باشد. چون ارتباطات با دولت های خارجی یا سخنگو بودن برای هر سازمانی با وظائف مشابه یک دولت لازم است. و البته بنظر میرسد که فرماندهی میدانی و جنگ در دست کسان دیگری بوده که ممکن است من و شما آنها را بخوبی نشناسیم و البته که انها هم ترجیح میدهند در سایه بمانند. و اگر من و شما هم جای انها بودیم همین کار را میکردیم چون آنها هستند که به عنوان فرمانده جنگ در معرض هجوم مستقیم هستند. همانطور که خودتان هم فرمودید سیاستمداران حماس وظیفه دیگری دارند و البته در این جنگ آنها هم مورد حمله قرار گرفتند. همانطور که میدانید منزل برخی از آنها هدف قرار گرفت. توجه بفرمایید که به راه انداختن جنگ هم به نظر من کار آنها نبود. جنگ را اسرائیل به راه انداخت نه حماس. ولی تمام این حرفها هیچکدام دلیل بر این نبود که یک سیاستمدار یا فرمانده جنگ نباید از خودش حفاظت کند. من البته میفهمم که منظور شما چیست. شما معتقدید که یک فرمانده نباید در پس غیر نظامیان پنهان شود به گونه ای که موجب تلفات در آنها شود. اگر منظور شما این است مسلما هیچ کسی با این عقیده مخالف نیست. فکر میکنم سوال از آنجا شروع میشود که آیا فرماندهان و سیاستمداران حماس بزدلانه پشت مردم بیگناه پنهان شده اند یا نه؟ خوب جواب من به این سوال این است که نمیدانم ولی فکر میکنم که نه. یعنی فکر میکنم که آنها خودشان را بزدلانه پنهان نکرده اند. اجازه بدهید که دلیلی برایتان بیاورم که امیدوارم قانع کننده باشد. فکر نمیکنم رهبران [font=arial,helvetica,sans-serif]حزب الاه[/font] لبنان را بتوان بزدل نامید. خوب انها موقع سخنرانی پشت تریبون ضد گلوله میایستند و هیچ کسی آنها را بزدل خطاب نمیکند. آنها مسائل امنیتی را رعایت میکنند و محافظ دارند و کسی انها را بزدل خطاب نمیکند. البته که آنها بزدل نیستند. آنها عقل را رعایت میکنند. رهبران میدانی حماس هم که فرماندهی جنگ را بر عهده دارند عقل را رعلایت میکنند. و من هم نمیتوانم آنها را بزدل خطاب کنم. ممکن است سیاستمداران حماس بگونه دیگری عمل کنند ولی باز هم من فکر نمیکنم که انها ترسو باشند. من نمیدانم که چه هماهنگی هایی بین رهبران و شاخه های مختلف حماس انجام شده ولی مطمئنم که تقسیم کار رخ داده و من ترجیح میدهم به انتخاب های رهبران حماس در مورد چگونه جنگیدن و چگونه تقسیم کردن مسئولیتها احترام بگذارم چون از شرایط سخت انها آگاه هستم. البته من هم مثل شما از اشتباهات آنها در استراتژی بسیار اشتباهشان در جنگ سوریه متاسفم و فکر میکنم که این اشتباه بسیار به ضرر آنها تمام شده است. امیدوارم که دیگر مرتکب چنین اشتباهاتی نشوند و البته در هر حال ما موظفیم آنها را در هر گونه درگیری با اسرائیل حمایت و کمک کنیم. به هر صورتی که میتوانیم. متشکرم. .[/right]
-
[quote name='BattleMaster' timestamp='1407776006' post='401128'] اگر[b] جنگ[/b] راه انداخته باشند ( كه نينداختند چون اون زمان شرايط غزه و مبارزه فلسطينيها با الان فرق داشته ) و ملت رو سپر بلاي خودشون و گروهشون كرده باشند ... صد البته ميگم كه متاسفانه شما خلط مبحث كردي ... بگرديد و پيدا كنيد پرتقال فروش را والا حكايت شما هم بي شباهت به حكايت ملانصرالدين نيست [color=#1F1F1F][font=Tahoma, Geneva, sans-serif][size=3]روزي يکي از همسايهها خواست خر ملانصرالدين را امانت بگيرد.[/size][/font][/color] [color=#1F1F1F][font=Tahoma, Geneva, sans-serif][size=3]به همين خاطر به در خانه ملا رفت.[/size][/font][/color] [color=#1F1F1F][font=Tahoma, Geneva, sans-serif][size=3]ملانصرالدين گفت: "خيلي معذرت ميخواهم خر ما در خانه نيست".[/size][/font][/color] [color=#1F1F1F][font=Tahoma, Geneva, sans-serif][size=3]از بخت بد همان موقع خر بنا کرد به عرعر کردن.[/size][/font][/color] [color=#1F1F1F][font=Tahoma, Geneva, sans-serif][size=3]همسايه گفت: "شما که فرموديد خرتان خانه نيست؛[/size][/font][/color] [color=#1F1F1F][font=Tahoma, Geneva, sans-serif][size=3]اما صداي عرعرش دارد گوش فلک را کر ميکند."[/size][/font][/color] [color=#1F1F1F][font=Tahoma, Geneva, sans-serif][size=3]ملا عصباني شد و گفت: "عجب آدم کج خيال و ديرباوري هستي.[/size][/font][/color] [color=#1F1F1F][font=Tahoma, Geneva, sans-serif][size=3]حرف من ريش سفيد را قبول نداري ولي عرعر خر را قبول داري." !![/size][/font][/color] [color=#1F1F1F][font=Tahoma, Geneva, sans-serif][size=3]و من الله توفيق [color=#222222][font=Helvetica Neue', Arial, Verdana, sans-serif][size=4] [/size][/font][/color][/size][/font][/color] [/quote] [right]سلام. شما بفرمایید که اگر شما به جای رهبران حماس بودید چه کار میکردید؟ من فکر میکنم که احتمالا شما هم اگر به جای فلسطینی ها بودید با تفاوت اندکی روی به همین نوع مبارزه و درگیری میاوردید. چون طرف مقابل هیچ چاره ای برای شما باقی نگذاشته است جز آنکه یا بصورت تمام و کمال تسلیم بشوید و فرار کنید به اردوگاه آوارگان در کشورهای دیگر و یا بایستید و با هر چه که دارید بجنگید. که در اینصورت شما هم ناچار بودید که برای حفاظت از خودتان به عنوان مسئول و رهبر جنگ پنهان بشوید. البته فراموش نکنید که خانواده خود شما هم در این جنگ صدمه میبینند. مگر منزل چند تن از رهبران معروف حماس در همین جریان هدف قرار نگرفت؟ شنیدم که حتی منزل رئیس پلیس غزه را هم زدند. پس اینطورها هم نیست که شما اگر پنهان بشوید ترسو و بزدل هستید. چون خانواده عزیز تر از جان باز هم در خطر خواهند بود و البته اگر اینطور است تمام رهبران دنیا ترسو هستند چون تیم حفاظتی دارند و مسائل امنیتی را رعایت میکنند. توجه بفرمایید که انتظار میرود شما خود را جای آنها بگذارید و بفرمایید که خود شما اگر بودید چه کار میکردید؟ متشکرم. .[/right]
-
[right]ضمنا توجه بفرمایید که:[/right] اسرائیل ادعا می کند که اشغال باریکه غزه با خالی کردن شهرک ها و پس دادن زمین ها در سال 2005 به پایان رسیده است. سپس باریکه غزه را "محدوده متخاصم" اعلام کرده و بر علیه جمعیت آن اعلام جنگ داد. نه استدلال و نه ادعاهای آنها [url="http://www.jadaliyya.com/pages/index/8807/is-gaza-still-occupied-and-why-does-it-matter"]قابل دفاع نمی باشد[/url]. جدا از خروج 8000 شهرک نشین و ابزار نظامی محافظت از حضور غیرقانونی آنها، اسرائیل کنترل کامل خود را بر باریکه غزه حفظ کرده و از اینرو با تعریف ماده 47 قوانین لاهه، به عنوان نیروی اشغال گر باقی مانده است. تا امروز، اسرائیل کنترلش را بر محدوده هوایی و آبی، تولید برق و ورود و خروج کلیه کالاها و مردم حفظ کرده است. اسرائیل ادعا می کند که خروج از غزه ثابت می کند که پایان دادن به اشغال، صلح بهمراه نمی آورد. بعضی از این هم جلوتر رفته و می گویند که فلسطینی ها فرصت خود را برای [url="http://www.haaretz.com/opinion/.premium-1.605297"]ساختن بهشت[/url] به ازای ساخت یک پناهگاه تروریستی از دست دادند. این استدلال ها برای ابهام آفرینی و منحرف کردن موضوع در خصوص مسئولیت اسرائیل در نوار غزه و به همین شکل در کرانه باختری است. همانگونه که نتانیاهو توضیح می دهد، اسرائیل باید اطمینان حاصل کند که "غزه دیگری در جودا و سمیرا بوجود نیاید ... فکر میکنم که مردم اسرائیل حالا آنچه که همیشه میگفتم را فهمیده باشند که "امکان ندارد شرایطی تحت هر توافقی بوجود بیاید که ما از کنترل های امنیتی سرزمین های کرانه باختری [url="http://www.timesofisrael.com/netanyahu-gaza-conflict-proves-israel-cant-relinquish-control-of-west-bank/#ixzz38DxNdBv8"]رود اردن چشم پوشی کنیم[/url]." هرچند فلسطینی ها خود مخترای یک روزه ای را تجربه کرده اند. اسرائیل بلافاصله پس از پیروزی پارلمانی حماس در فوریه 2006، محاصره باریکه غزه را شروع کرده و زمانی که حماس در سال 2007 فتح را شکست داد، این محاصره را تنگ تر و سخت گیرانه تر نمود. محاصره، یک "[url="http://www.theguardian.com/world/2009/jan/07/gaza-israel-palestine"]فاجعه انسانی[/url]" را در باریکه غزه بوجود آورده است. ساکنین منطقه امکان دسترسی به آب سالم، برق یا تامین اساسی ترین نیازهای پزشکی خود را ندارند. سازمان بهداشت جهانی توضیح می دهد که زندگی در باریکه غزه تا سال 2020 [url="http://www.unrwa.org/newsroom/press-releases/gaza-2020-liveable-place"]غیرممکن[/url] می گردد. نه تنها اسرائیل به اشغال خود پایان نداد، بلکه شرایطی را محیا کرده است که فلسطینی ها در بلند مدت نتوانند زنده بمانند. [right]بنابر مطالبی که در بالا ارایه شد و اتفاقا از منابع غیر مسلمان هم بود نتیجه میشود که برای مقاومت و حماس هیچ راهی جز مبارزه وجود ندارد.[/right]
-
[quote name='Babak1391' timestamp='1407488561' post='399957'] حماس با زدن چندتا راکت اتش بس را نقض کرد . اخه چرا این حماس نمیره از شهر بیرون با اسرائیل بجنگه اینجوری تلفات غیر نظامیها به صفر میرسه. حماس از سپر انسانی استفاده میکنه!!! [/quote] [right]سلام. این حرف جنابعالی درست نیست. اجازه بدهید دلیل را از یک نویسنده غیر ایرانی و غربی اراده کنم. لطف بفرمایید و بخوانید. متشکرم.[/right] [right][b]. [/b][b]حماس سلاح هایش را در خانه ها، مساجد و مدارس مخفی کرده و از سپر انسانی استفاده می کند.[/b][/right] این مورد یکی از موذیانه و خبیثانه ترین ادعاهای اسرائیل می باشد، چرا که فلسطینی ها را برای مرگ خودشان نکوهش کرده و حتی آنها را از جایگاه قربانی بودن محروم می کند. اسرائیل مشابه همین ادعا را در خلال جنگ [url="http://www.hrw.org/sites/default/files/reports/lebanon0907.pdf"]2006[/url] لبنان و جنگ هایش علیه فلسطینی ها در سال [url="https://www.amnesty.org/fr/library/asset/MDE15/021/2009/fr/9543003e-8282-4a1c-b4c9-bfc4743dc131/mde150212009eng.html"]2008[/url] عنوان کرده است. جدا از [url="http://www.idfblog.com/blog/2014/07/20/shujaiya-hamas-terror-fortress-gaza/"]طرح های کارتونی ارتش اسرائیل[/url]، این کشور همچنان در تلاش است تا ثابت کند که حماس از تاسیسات غیرنظامی برای انبار کردن سلاح هایش استفاده می کند. در دو موردی که حماس واقعا سلاح هایش را در [url="http://www.unrwa.org/newsroom/press-releases/unrwa-strongly-condemns-placement-rockets-school"]مدارس آژانس امداد و کار سازمان ملل[/url] (UNRWA) برای فلسطین انبار میکرد، مدارس خالی بودند. UNRWA راکت ها را یافت و به طور عمومی تخطی از حسن نیتش را محکوم نمود. سازمان های حقوق بشری بین المللی که این ادعا را بررسی کرده اند، حکم به [url="https://www.amnesty.org/fr/library/asset/MDE15/021/2009/fr/9543003e-8282-4a1c-b4c9-bfc4743dc131/mde150212009eng.html"]نادرست بودن[/url] آنها داده اند. این گزارش ها مشخص کرده اند که تلفات بالای جنگ 2006 اسرائیل با لبنان بخاطر حملات بدون تبعیض (بین اهدا نظامی و غیرنظامی) اسرائیل بوده است. دیده بان حقوق بشر اشاره می کند که: [i]شواهدی که دیده بان حقوق بشر در تحقیقات میدانی کشف کرده این ادعای اسرائیل را رد می کند. ما مدارک و شواهد محکمی یافتیم که حزب الله، بیشتر راکت هایش را در پناهگاه های زیرزمینی انبار کرده و این انبارها در دشت ها و دره های غیر مسکونی قرار داده است؛ در اکثر غریب به اتفاق موارد مبارزان حزب الله مناطق غیرنظامی را به محض شروع درگیری ترک می کردند، و اینکه حزب الله اکثر موشک هایش را از موقعیت های از قبل آماده شده، خارج از دهکده ها شلیک می کرد.[/i] در حقیقت، تنها [url="http://www.jeremiahhaber.com/2009/07/breaking-silence-gaza-testimonies-use.html"]سربازان اسرائیلی[/url] بودند که به طور سیستمی از فلسطینی ها به عنوان سپر انسانی استفاده کرده اند. از زمان حمله اسرائیل به کرانه باختری در سال 2002، این کشور از مردم فلسطین به عنوان سپر انسانی استفاده کرده است. از بستن جوانان بر روی [url="http://www.presstv.com/detail/2013/06/20/309997/israel-uses-palestinian-kids-as-shields-un/"]کاپوت ماشین هایشان[/url] تا اجبار کردن آنها به [url="http://www.hrw.org/news/2010/11/26/israel-soldiers-punishment-using-boy-human-shield-inadequate"]ورود به خانه هایی[/url] که احتمال می دادند مبارزان فلسطینی در آنها مخفی شده باشند. حتی اگر این ادعاهای اسرائیلی ها باورکردنی بود، بازهم اسرائیل طبق قوانین انسانی تعهد داشت تا از تلفات غیرنظامیان که نتیجه مستقیم حملات نظامی خواهد بود، اجتناب نماید. نیروی متخاصم بایستی از واجد شرایط بودن یک تاسیسات غیر نظامی به عنوان اهداف نظامی اطمینان حاصل کند. در مورد اهدافی که به طور طبیعی کاربرد غیرنظامی دارند، مانند مدارس و مساجد و خانه های مسکونی و احتمالی وجود دارد که از آن برای فعالیت های نظامی استفاده می گردد، بایستی اطمینان حاصل شود که آنها [url="http://www.icrc.org/applic/ihl/ihl.nsf/9ac284404d38ed2bc1256311002afd89/f08a9bc78ae360b3c12563cd0051dcd4"]مورد استفاده معمول خود نمی گردند[/url]. در سه هفته گذشته اسرائیل 3175 خانه را تخریب کرده که حداقل دوازده تای آنها خانواده داخلش بوده است؛ پنج بیمارستان و شش کلینیک را هم تخریب کرده است؛ شصت و چهار مسجد و دوکلیسا را تا حدود زیادی تخریب کرده؛ هشت وزارت خانه را تقریبا به طور کامل از بین برده؛ 4620 فلسطینی را زخمی و بیش از 700 فلسطینی را کشته است. همین اعداد نقض فاحش قوانین انسانی و بین المللی را تا به اندازه ای که بتوان آن را جنایات جنگی دانست نشان می دهد. [b]پینوشت مترجم[/b]: [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Dahiya_doctrine"]استراتژی داهیوا[/url]، یک استراتژی نظامی است که توسط ژنرال اسرائیلی، گادی ایزنکوت پیشنهاد شده است. در این استراتژی نیروی نظامی، تاسیسات و مکان های غیرنظامی را تعمدا مورد هدف قرار می دهند تا زندگی را برای مردم آن منطقه زجر آور کرده و اینرو مانع مقاومت گردند. این دکترین نظامی به نام یکی از مناطق حومه بیروت که دارای تعداد زیادی ساختمان های آپارتمانی بلند بود و توسط نیروی نظامی اسرائیل کاملا مسطح گریدید، نام گذاری شده است.
-
[b]دیپلماسی ایرانی: [/b]یکی از موارد طنز تاریخ این است موجودیتی که ادعای مظلوم نمایی دارد و خود را قربانی جنایت (هلوکاست) می داند خود مرتکب بدترین جنایت های تاریخ معاصر شده است. رژیم صهیونیستی از ژوئیه 1946 تا اوت 2014 حداقل مرتکب [url="http://www.islamtimes.org/vdcc01q1.2bqx18laa2.html"]28 جنایت[/url] فجیع شده است که کشتارهای دیر یاسین(1948)، جولا(1948)، کفرقاسم(1956)، خان یونس(1956)، صبرا و شتیلا(1982)، اردوگاه جنین(2002)، قانا(2006)، غزه( 2008) و این آخری هم غزه(2014) از شاخص ترین این جنایت ها محسوب می شوند. حداقل تا 4 اوت2014 وزارت بهداشت غزه در گزارش خود اعلام کرد که 1865 فلسطینی در غزه شهید شدند و از میان آنها، 429 نفر کودک، 243 نفر زن و 79 نفر نیز سالخورده هستند. طی 29 روز گذشته نیز 9563 نفر در حملات رژیم صهیونیستی زخمی شدند که از این تعداد 2877 نفر کودک، 1853 نفر زن و 374 نفر نیز سالخورده هستند. وقاحت ماجرا تا بدان حد است که وزارت خارجه آمریکا در بیانیه ای حمله به محوطه خارج از یک مدرسه سازمان ملل متحد در رفح واقع در جنوب غزه را "شرم آور" خوانده و از رخ دادن آن ابراز انزجار کرد. در عین حال وزارت امور خارجه آمریکا در این بیانیه از اسرائیل خواسته تا "[i]با رعایت استانداردهای خودش[/i]" از تلفات غیرنظامی اجتناب کند. دبیر کل سازمان ملل متحد هم در بیانیه هایی این حمله و حملات شبیه آن را به شدت محکوم کرده و آن را اقدامی "مجرمانه و از نظر اخلاقی شنیع" و "قساوت آمیز"خوانده است و خواهان انجام تحقیقات فوری و شناسایی عاملان آن شده است. در این میان، وزیر خارجه فلسطین نیز به لاهه سفر کرده و خواستار الحاق فلسطین به دیوان کیفری بین المللی و پیگیری جنایات اسراییل شده است. متاسفانه خاورمیانه گرفتار جنگ های متعدد و کشته و زخمی و آواره شدن میلیون ها تن بوده و هست، ولی، جنگ اسرائیل علیه مردم فلسطین، مادر همه نزاع های منطقه بوده و این نزاع می تواند به مثابه بارومتری برای اندازه گیری میزان تعهدات حقوق بشری جهان غرب و قدرت اجرایی سازمان های بین المللی باشد که متاسفانه مردود شده اند. برای مثال، در ۱۶ دسامبر ۱۹۸۲ مجمع عمومی سازمان ملل متحد با محکوم کردن کشتار صبرا و شتیلا، آن را نسل کشی نامید. این قطعنامه با ۹۸ رأی موافق در مقابل ۱۹ رأی مخالف و ۲۳ رأی ممتنع تصویب شد. تمامی دموکراسی های غربی به این قطعنامه رأی ممتنع یا مخالف دادند و عملا هم پس از آن کاری نشد. ناوی پیلای- کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد- در نشست اضطراری شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو در 23 جولای 2014 گفته که اقدامات اسرائیل در غزه مصداق"جنایات جنگی" است. او گفته است: «بی توجهی به قاعد بشردوستانه بین المللی و حق حیات به شکل بهت آوری واضح است. این احتمال قویا وجود دارد که قوانین بین المللی به ترتیبی نقض شده باشد که بتوان آن را جنایت جنگی دانست.» شورای حقوق بشر سازمان ملل، تحقیقات درباره جنایات در غزه را به تصویب رساند و تنها رأی منفی به این مصوبه از آن دولت آمریکا بود. پیش از این نیز در اثنای حملات خونبار اسراییل در دسامبر 2008 به غزه، شورای حقوق بشر سازمان ملل، حملات اسراییل را مصداق جنایات جنگی قلمداد کرده بود، ولی تحت فشار لابی غرب و صهیونیسم از این موضع عقب نشست. ولی آیا صرف جنایت قلمداد کردن اقدامات نظامی اسراییل، تبعات عملی برای این رژیم دارد؟ پاسخ متاسفانه منفی است. چرا اسراییل چنین اعتماد به نفسی جهت پیشبرد برنامه های جنایتکارانه خود دارد؟ برای پاسخ به این سوال باید دید که مشخصات اقدام جنایتکارانه چیست و چگونه رسمیت می یابد. در حقوق بین الملل مهمترین جنایات بین المللی عبارتند از نسل کشی، جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و جنایت علیه صلح. همانگونه از عناوین این جنایات مشخص است نسل کشی جنایتی است که در اثنای آن تعداد زیادی انسان (غالبا غیرنظامی) به صورت دسته جمعی بنا به دلایل سیاسی و نژادی قتل عام می شوند. جنایت جنگی ناظر بر عدم رعایت قوانین انساندوستانه جنگ و کشتار افراد غیرنظامی در اثنای مخاصمه (غالبا بین المللی) است. جنایت علیه بشریت ناظر بر کشتار و تحقیر انسان ها و نقض فاحش حقوق بشر در رژیم های فاشیستی و یا وضعیت مخاصمه غالبا غیر بین المللی است. جنایت علیه صلح نیز ناظر بر توسل به اقدامات تجاوزکارانه مسلحانه برای پیشبرد اهداف سیاسی است. متاسفانه رژیم صهیونیستی از زمان تاسیس تا کنون مرتکب هر چهار نوع جنایت به شکل اسفبار و به کرات علیه مردم بی دفاع فلسطین شده است. در کل، جامعه بین المللی برای مبارزه با بی کیفری جنایتکاران( (impunity ، سازو کارهای حقوقی زیر را پیش بینی کرده است: 1-دیوان کیفری بین المللی، 2- محاکم کیفری ویژه، 3- محاکم کیفری مختلط، 4 - دادگاههای داخلی، 5- شورای حقوق بشر سازمان ملل. هر کدام از نهادهای مزبور برای به فعلیت درآمدن و تعقیب جنایتکاران جنگی محدودیت های خاص خود را دارند و این محدودیت ها در عدم بازدارندگی جلادان رژیم صهیونیستی نقش مهمی ایفا می کند. ابتدا به محدودیت های دیوان کیفری بین الملی در بازدارندگی جنایت های اسراییل می پردازیم. برای اینکه این نهاد به پرونده ای رسیدگی نماید، باید دولت متقاضی یا افراد جنایتکار منسوب به دولت متقاضی عنه عضو دیوان باشند. اولا در دولت بودن موجودیت سیاسی فلسطین حرف و حدیث های زیادی است. مهم این نیست که کشورهای مسلمان آن را دولت می نامند، مهم این است که بازیگران اصلی روابط بین الملل آن را دولت قلمداد کنند. ثانیا در صورتی که فلسطین عضو دیوان شود صلاحیت زمانی دیوان فقط بعد از به رسمیت یافتن عضویت به فعلیت در می آید(ماده 11 اساسنامه دیوان، بند الف). به عبارت دیگر، صلاحیت دیوان عطف بماسبق نمی گردد. یعنی جنایت هایی که اسراییل تا کنون انجام داده در حیطه صلاحیت دیوان قرار نمی گیرد. ثالثاً، دیوان ابزار اجرایی جهت بازداشت و محاکمه جنایتکاران-غیر از همکاری دولتها- ندارد. مناسبات دولت های قدرتمند غربی با رژیم صهیونیستی نیاز به شرح و بیان ندارد. از طرف دیگر، شورای امنیت می تواند هر پرونده ای را در دستور کار دیوان کیفری بین المللی قرار داده یا از دستور خارج کند. آیا با وجود کشورهایی مانند آمریکا، فرانسه و انگلیس می توان انتظار تصمیمی خلاف مصالح اسراییل را از شورای امنیت داشت؟! اگر دیوان کیفری بین المللی نتواند مقامات رژیم صهیونیستی را تعقیب کند، تکلیف دادگاههای ویژه و مختلط نیز روشن است. این دادگاهها(مانند دادگاه ویژه یوگسلاوی سابق و روندا و دادگاه مختلط سیرالئون) معمولا و عرفاً با دستور شورای امنیت شکل می گیرند. اظهر من الشمس است که هیچوقت چنین دادگاههایی علیه رژیم صهیونیستی شکل نخواهد گرفت. دادگاههای مختلط معمولا توسط دولت محل جنایت تقاضا می شود؛ هیچوقت رژیم صهیونیستی علیه دولتمردان خود اقدام نخواهد کرد. دادگاههای داخلی نیز محدودیت های خاص خودشان را دارند. با توجه به صلاحیت دادگاههای ملی در رسیدگی به جنایات جنگی و علیه بشریت، تجربه ثابت کرده است که اگر اراده سیاسی قدرتمندی پشت سر این دادگاهها نباشد یا این دادگاهها از کشورهای قدرتمند نباشند آنها کاری از پیش نخواهند برد. برای مثال، در فوریه سال 2003، دادگاهی در بلژیک علیه آریل شارون، قصاب صبرا و شتیلا، قرار تعقیب قضایی صادر کرد؛ هنوز مرکب این حکم خشک نشده بود که دولت بلژیک طی یک مصوبه دیگر، این تعقیب قضایی را کان لم یکن کرد. یا دادگاهی در انگلستان در دسامبر 2009 قرار تعقیب قضایی علیه زیپی لیونی وزیر خارجه سابق اسراییل به دلیل نقش او در کشتار غزه(2008) صادر کرد؛ ولی دولت انگلیس به آن دهن کجی کرد و با پیش کشیدن مصونیت دیپلماتیک مقامات صهیونیستی، این تعقیب را کان لم یکن کرد. حتی وزیر خارجه وقت انگلیس خواستار تغییر قوانین قضایی انگلیس جهت پیشگیری از تعقیب قضایی مقامات اسراییلی شد. شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز بیشر نقش سیاسی دارد تا حقوقی. از اینرو نمی توان تصمیمات الزام آور حقوقی از این نهاد انتظار داشت. نهایت امر این است که شورای حقوق بشر برای اجرای تصمیم خود خواستار ایفای نقش شورای امنیت گردد که در آنجا هم به علت کرسی دایم آمریکا، پرونده اسراییل به بایگانی سپرده می شود. در اینجاست که آدم به یاد تئوریِ هژمونی فرهنگی گرامشی می افتد که استدلال می کند قدرت های بزرگ مناسبات و ساختارهای جهانی را در راستای منافع ظالمانه خود برساخته اند. تنها کارکرد طرح بحث جنایات رژیم صهیونیستی در مجامع بین المللی، رسوایی این رژیم و کاهش مقبولیت بین المللی آن است، وگرنه این نهادها نقش موثری در مقابله با پدیده بی کیفری( (impunity رژیم صهیونیستی ایفا نخواهند کرد. به عبارت دیگر، همانگونه که چاقو دسته خود را نمی برد، ساختارهای حقوقی –سیاسی بین المللی هم بر خلاف مصالح برسازندگان آن و نوچه هاشان حرکت نمی کنند. تنها با مناسبات قدرت باید در برابر اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی بازدارندگی ایجاد کرد. [b] [b][size=6][font=times new roman,times,serif]سلام این مطلب را فقط برای جناب[/font][/size][/b][/b] [b] [b][size=6][font=times new roman,times,serif][url="http://www.military.ir/forums/user/8624-ariya0912/"]ariya0912[/url][/font][/size][/b][/b] [b] [/b] [b] [b][size=6][font=times new roman,times,serif]در اینجا آوردم[/font][/size][/b].[/b] [b] [url="http://www.parsnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-5/227714-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%DA%A9-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%A7%D9%85-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF"]دخترک، ۵ روز بیشتر دوام نیاورد [/url][/b] [right]به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، حامد هادیان در صفحه اجتماعی خود نوشت:[/right] [right]این اولین نامهای است که برای تو مینویسم. دو هفتهی دیگر به دنیا خواهی آمد و با دنیایی عجیب، عصبانی و خشمگین مواجه خواهی شد. خبر ندارم آن طرف دنیا دیدهای. ولی بسیاریشان را فراموش کن. دیروز وقتی خبر تولد نوزادی در غزه را خواندم، یاد تو افتادم. «دختری که نه نام دارد، نه مادر. دو هفته زودتر از آنچه که باید به دنیا آمده و با دستگاه کمکی زنده مانده است. مادرش در یکی از حملات هوایی اسرائیل کشته شده است. برای مدتی اکسیژن به او نرسیده و شانس زنده ماندنش پنجاه درصد است. پزشکان او را از شکم مادرش که مرده بود بیرون کشیدهاند» قرار بوده دو هفتهی دیگر به دنیا بیاید یعنی همزمان با تو و احتمال دارد که همدیگر را توی آن دنیا دیده باشید، گپ زده باشید و حتی دست در دست هم ساعتها بالای سر خاورمیانه پرواز کرده باشید ولی ناگهان او زودتر از چیزی که قرار بوده خودش را به این دنیا رسانده است و حالا به شکل غمگینی در یک بیمارستان غزه نفس میزند و تازه هر لحظه ممکن است یک موشک هوشمند به بیمارستانشان اصابت کند به قول علیرضا قزوه: «تابوت کودکان غزه را به رود نیل بیندازید/شاید موسی به دادشان برسد»[/right] [right]۲ هفته ی دیگر تو به دنیا خواهی آمد و شاید نگران دختری باشی که ۲ هفته زودتر به دنیا آمده؛ در حالی که مادرش قبل از او دنیا را ترک کرده است و کشورش در آتش جنگ میسوزد. تقدیر، زندگی او را آنجا قرار داده است؛ در فلسطین. احساس میکنم یک جوری به تو ربط دارد. اگر نامی داشت حتما نامت را به نام او میگرداندم. ولی او نامی ندارد و نام تو بهار است. حالا او هم برای من بهار است و از دیدن عکسش غصهام میگیرد حتی از خراش کوچکی که روی صورتش افتاده. ببخشید بهارِ جان. بغض گلویم را گرفت. تو وارد جهان ناعادلانهای خواهی شد که دوستانت در سرزمینشان حق زندگی ندارند. امیدوارم بهار حقیقی از راه برسد و عدالت را در جهان برپا کند. قدمت خوش باشد.[/right] [right]پینوشت: دخترک، ۵ روز بیشتر دوام نیاورد. به خاطر مادرش نامش را گذاشته بودند شیما.[/right]
-
[quote name='ariya0912' timestamp='1407315457' post='399395'] دیگه نمیخوام ادامه بدم وگرنه یه جمله ای بهت میگفتم که تا فیها خالدونت بسوزی...شهر ننویس کسی شما رو جزء امت اسلامی حساب نمیکنه...شما برای همیشه از نظر اعراب مجوس هستی و خواهی بود... [/quote] [right]سلام. شما باید بدانید که مهم برای ما باید عمل کردن به دین خدا باشد. و بله این به معنی فراموش کردن حسابگری و عقل نیست. ولی جاهایی هست که از هر سمت که بروی آسیب را خواهی دید و این جا ها است که ناچاری صدمه را قبول کنی. مثلا برای دفاع از کشور و ناموست ممکن است ناچار شوی که جنگ و صدمه را بپذیری. این مسئله هم فقط محدود به غزه و فلسطین نیست هر لحظه و هر جا ممکن است ناچار شوی انتخاب کنی بین دفاع و فرار. گاهی با فرار کردن چیزی از دست میرود که از زندگیت مهم تر است. فقط یک لحظه تصور کن که یک قاتل و متجاوز به زور قصد صدمه به زن و فرزند تو دارد. در آن لحظه اگر بتوانی و فرار کنی و زن و فرزند را تنها در معرض او بگذاری عاقلانه عمل کرده ای ولی رفتارت شرم آور و ادامه زندگیت از مرگ بدتر است. این همان داستانی است که الان در فلسطین اتفاق می افتد. یک عده ای با وجود امکانات کم تا پای جان از ناموسشان دفاع کرده اند و اگر نه باید کل غزه را ول میکردند به دست دشمن و میرفتند به صحرای سینا. بنابراین بله از نظر عقل شما این افراد صدمه دیده اند ولی من دست و پای هر کسی را میبوسم که به خاطر شرفش از جانش گذشته است. و بدان که این کشور تا آخرین جایی که بتواند باید از حق مظلوم در برابر ظالم دفاع کند و ما از هر اقدامی که ممکن باشد در این راستا حمایت میکنیم و البته عقل را هم در حدود قابل قبول رعایت میکنیم . متشکرم.[/right]