جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'ارتش'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 56 results

  1. پس از جنگ جهانی دوم و با کاهش قدرت کشورهای انگلیس و فرانسه انها نیروهای حود را از بخش هایی از خاورمیانه و از جمله سوریه خارج کردند. با خارج شدن نیروهای بیگانه و پس از فارغ التحصیل شدن اولین سری خلبانان اموزش دیده در مدرسه پرواز(در انگلستان) در سال 1948 نیروی هوایی این کشور تاسیس شد. در سال 1950 دو کشور سوریه و مصر در صدد ان شدند تا در هم ادغام شده و ایالات جموری عربی(United Arab Republic) را پایه ریزی کنند. در نتیجه این تصمیم نیروی هوایی سوریه شروع به رشد کرد این نیرو با استخدام پرسنل بیشتر و به خدمت در اوردن هواپیماهای بیشتر توان خود را افزایش داد. با این حال حافظ اسد( رییس جمهور سابق سوریه) تنها به این قرارداد اکتفا نکرد و سوریه در پیمان ورشو نیز عضو شد. هدف از این اقدام نزدیک تر شدن هر چه بیشتر به اتحاد جماهیر شوروی( سابق) بود. پس از این اقدام سیل تسلیحات روسی وارد ارتش سوریه شد که نیروی هوایی این کشور نیز از این موضوع مستثنی نماند. علی رغم دریافت این امکانات نیروی هوایی سوریه هیچ وقت در مقابل نیروی هوایی اسراییل خوش اقبال نبود( چه از لحاظ مهارت خلبانان و چه از لحاظ توانمندی) در جنگ 6 روزه نیروی هوایی سوریه مرتب از نیروی هوایی اسراییل شکست میخورد و در نهایت نیز دو سوم نیروی خود را از دست داد و مجبور شد از بعضی از پایگاه های خود عقب نشینی کند. شکست نیروی هوایی سوریه بعدها زمینه ساز شکست نیروی زمینی این کشور شد و جنگ را به نفع اسراییل به پایان رساند. در جنگ یوم کپور نیروی های مصری و سوری در ابتدا با موفقیت هایی رسیدند ولی مجددا نیروی هوایی اسراییل توانست بر نیروی هوایی سوریه غلبه کند و نتیجه جنگ مجددا به نفع اسراییل رقم خورد. پس از پایان این جنگ نیروی هوایی این کشور همچنان از تسلیحات روسی استفاده کرد. در حالیکه نیروی هوایی مصر از تجهیزات روسی ناامید شده و به تجهیز خود به وسیله تجهیزات غربی روی اورد. در جریان این جنگ نیروی هوایی پاکستان 16 نفر از خلبانان خود را به سوریه و مصر فرستاد تا در این جنگ از انها پشتیبانی کند. ولی زمانی که این خلبانان رسیدند مصر قرارداد اتش بس را امضا کرده بود. با این حال سوریه همچنان به جنگ ادامه میداد. 8 تن از خلبانان پاکستانی پروازهای جنگی خود را با هواپیماهای Mig-21 اغاز کردند. اولین موفقیت خلبانان پاکستانی توسط خلبان ستار علوی (Sattar Alvi) به دست امد. وی موفق شد در یک نبرد هوایی یکی از میراژهای اسراییلی را نابود کند. به خاطر این اقدام او دولت سوریه از او تقدیر به عمل اورد. خلبانان عراقی در جریان جنگ یوم کپور موفق شدند تعدادی F-4 Phantom اسراییلی را نیز نابود کنند. هیچ یک از خلبانان پاکستانی در این جنگ کشته نشدند و انها هیچ هواپیمایی را از دست ندادند. با این حال این خلبانان موفق ترین خلبانان نیروی هوایی سوریه نبودند و خلبانان البانیایی و چکسلواکیایی و بلغاری که در خدمت نیروی هوایی سوریه بودند موفق شدند تعداد بیشتری هواپیمای اسراییلی را ساقط کنند خلبانان پاکستانی و البانیایی و چکسلواکیایی و بلغاری تا سال 1976 در نیروی هوایی سوریه باقی ماندند و به تربیت خلبانان سوری و اموختن هنر رزم در هوا به انان مشغول بودند. این اموزش ها به همراه خرید تجهیزات جدید باعث شد تا نیروی هوایی سوریه در جنگ لبنان(1980) موفق تر عمل کند : 87 هواپیمای از دست رفته در مقابل نابودی 64 فروند هواپیمای اسراییلی. نیروی هوایی سوریه بعد از جنگ لبنان نیز به تجهیز خود به وسیله تجهیزات شرقی ادامه داد. پس از این جنگ اطلاعات کمی در مورد این نیرو منتشر شده و حتی در مورد تعداد بعضی از مدل ها هم تردید وجود دارد. اما بعضی از اخبار که اعلام شده اند نشان میدهد نیروی هوایی این کشور تعدادی MIG-29 , Su-24 خریداری کرده است. همچنین گزارشاتی وجود دارد که از تمایل دمشق به خرید Su-27 حکایت دارد. اخرین و شاید مهمترین خرید این نیرو نیز سفارش 8 فروند رهگیر Mig-31 است. پایگاه های هوایی نظامی سوریه 1-Abu ad Duhor 2-Afis 3-Al Qusayr 4-An Nasiriya 5-As Suwayda 6-Dumayr 7-Hamah 8-Jirah 9-Khalkhalah 10-Marj As Sultan 11-Marj Ruhayyil 12-Minakh 13-Qabr as Sitt 14-Saiqal 15-Shayrat 16-Tiyas متاسفانه نتونستم اطلاعات خوبی در مورد این پایگاه ها به دست بیارم. به همین دلیل فقط به بیان نام اونها بسنده میکنم دارایی های نیروی هوایی سوریه: متاسفانه عکسی از هواپیماهای این کشور در اختیار ندارم...دوستانی که دارند ارسال کنند. جنگنده ها: Mikoyan-Gurevich MiG-29: مجموعا 56 فروند( مدل B: چهل و دو فروند و مدل SMT: چهارده فروند) Mikoyan-Gurevich MiG-23: 173 فروند Mikoyan-Gurevich MiG-25: 37 فروند Mikoyan-Gurevich MiG-21: 142 فروند هواپیماهای پشتیبانی زمینی: Sukhoi Su-24 20 فروند Sukhoi Su-22 50 فروند هواپیماهای اموزشی: Aero L-39 Albatros 23 فروند MBB 223 Flamingo: 35فروند MFI-17 Mushshak: 6 فروند هواپیماهای ترابری و VIP: Antonov An-26: 4 فروند Ilyushin Il-76: 4 فروند Dassault Falcon 20: 2 فروند Dassault Falcon 900: 1 فروند Tupolev Tu-134: 4 فروند Yakovlev Yak-40: 6 فروند هلیکوپتر های هجومی: Mil Mi-24: 46 فروند Aérospatiale SA-341 Gazelle: 42 فروند Mil Mi-2: 20 فروند هلیکوپترهای ترابری: Mil Mi-8: 55فروند Mil Mi-17: 45 فروند موشک ها: هوا به هوا: Vympel AA-2 Atoll Bisnovat AA-6 Acrid (بازنشسته شده است) Vympel AA-7 Apex Molniya AA-8 Aphid Vympel AA-9 Amos (برای MIG-31 های سفارش داده شده است/ هنوز تحویل نشده است) Vympel AA-10 Alamo هوا به زمین: Zvezda AS-7 Kerry Zvezda AS-10 Karen Raduga AS-11 Kilter Zvezda AS-12 Kegler Molniya AS-14 Kedge Euromissile HOT زمین به هوا(SAM Lavochkin SA-2 Guideline: 275 لانچر Isayev SA-3 Goa: 143 لانچر(در حال ارتقا یافتن هستند) Almaz SA-5 Gammon: 48 لانچر SA-7 Grail 200 لانچر SA-8 Gecko : 60 لانچر ___________ منبع: دانشجو
  2. با سلام به نظر شما در صورت حمله هوایی امریکا به ایران پاسخ نیروی هوایی و پدافند هوایی ایران تاچه حد می تواند کار ساز باشد :D: با تشکر
  3. http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2006ضربت ذوالفقار بی‌نظیرترین تمرین نظامی ارتش بود/ با منظم ترین برنامه ها به جنگ نامنظم با دشمن رفتیم/ در تجهیزات نظامی خودکفا شده‌ایم طراحی جنگ نا منظم یکی از مهمترین ابعاد رزمایش ضربت ذوالفقار به شمار می آید و ارتش جمهوری اسلامی ایران در این رزمایش توانست با نیروهای نظامی خود در هوا، زمین و دریا با منظم ترین برنامه ها به جنگی نامنظم با دشمن فرضی بپردازد. به گزارش خبرنگار سیاسی "مهر"، رئیس ستاد مشترک و فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش جمهوری اسلامی پیش از ظهر امروز در یک نشست خبری دستاوردهای رزمایش بزرگ ضربت ذوالفقار را تشریح کردند. رئیس ستاد مشترک ارتش در ابتدای این نشست خبری، رزمایش ضربت ذوالفقاررا از نظر زمان طولانی ترین و از نظر وسعت وسیع ترین رزمایش جغرافیایی خواند که درنوع خود بی نظیر ترین مانورارتش جمهوری اسلامی در سالهای اخیر به حساب می آید. امیر سرتیپ موسوی گفت: ما در این رزمایش سعی کردیم با یک چهره دگرگون شده از ارتش، پا به میدان بگذاریم که با تلاش و همت طراحان نظامی توانستیم در رزمایش ضربت ذوالفقار، تصویری را طراحی کنیم که همانند یک جنگ واقعی باشد، تا نیروهای ارتشی ما بتوانند دکترین مقابله با تهاجم دشمن در یک جنگ نامنظم را اجرا کنند. وی افزود: ما دراین مانور به دنبال تحلیل شرایط بودیم تا بتوانیم به طوردقیق و مشخص تحلیل و انعکاس اخبار رسانه های داخلی و خارجی وهمچنین تحلیلگران نظامی، غرب را شناسایی کنیم و به نتیجه مطلوبی نیز دست پیدا کردیم . رئیس ستاد مشترک ارتش برجسته ترین ابعاد این رزمایش را سرعت، دقت قابل انعطاف، خود کفایی و کنترل غیر متمرکز فرماندهی خواند و گفت: ما توانستیم دراین مانور با سرعت بالا نیروهای نظامی خود را کمتر از 24 ساعت جابجا کنیم که این امر برای ما از نظر نظامی بسیار با ارزش بود. به گفته موسوی، اجرای غیر متمرکز کنترل و فرماندهی و همچنین کنترل راداری و لیزری از دیگر ابعاد مثبت این مانور به حساب می آید. سرتیپ موسوی همچنین خودکفایی ارتش جمهوری اسلامی را یکی دیگر از بزرگترین دستاوردهای ارتش عنوان کرد و افزود: توانستیم با تلاش متخصصان جوان ارتش به دستاوردهای بزرگی درخصوص ساخت سلاح های نظامی دست پیدا کنیم که این امر ما را از محتاج بودن به کشورهای غربی در خصوص خریداری سلاحهای نظامی بی نیاز می کند. وی همچنین همکاری نزدیک نیروهای مسلح با دانشگاهها را از دیگر ابعاد مهم رزمایش ضربت ذوالفقار برشمرد. رئیس ستاد مشترک ارتش در بخش دیگری از سخنانش، تحقیق درخصوص رزمایش ضربت ذوالفقار را ازدیگر ابعاد این رزمایش خواند و گفت: ما دراین مانور تلاش کردیم تا متخصصان مان به طور کار ویژه ابعاد مختلف رزمایش را مورد بررسی قرار دهند. موسوی همچنین طراحی جنگ نا منظم را از دیگر ابعاد رزمایش ضربت ذوالفقار برشمرد و گفت: ما دراین رزمایش تلاش کردیم تا نیروهای نظامی مان بتوانند به طور منظم به جنگ نامنظم بپردازند. زیرا وقتی جنگ نامنظمی شروع می شود نقش متخصصان نظامی بسیار با اهمیت است، چون جنگ نا منظم باید با منظم ترین برنامه ها به اجرا در آید. به گزارش مهر، رئیس ستاد مشترک ارتش در خصوص دستاوردهای بین المللی این رزمایش نیز گفت: ما توانستیم با آزمایش سلاح های نظامی ساخت کشور به این قدرت دست پیداکنیم که دیگر وابسته به هیچ کشورغربی نباشیم که این امر ما را از نظر نظامی در منطقه از قدرت بالایی برخوردار می کند. وی اظهار داشت: اگر ما می خواستیم در مسائل نظامی، اقتصادی فکر کنیم و تجهیزات جنگی را از دیگر کشورها وارد کنیم، در روز واقعه قطعا دچار مشکل می شدیم، ولی امروزه با همت و تلاش متخصصان جوان در ارتش و نیروهای دانشگاهی توانسته ایم به یک کشور بی نیاز در بخش نظامی تبدیل شویم. موسوی همچنین درخصوص تحلیل و انعکاس اخبار در رسانه های داخلی و خارجی گفت: تحلیل دشمنان ما به دو شکل صورت گرفت، اول ایجاد جنگ روانی که شاید بتوانند بدین طریق شادابی را ازنیروهای نظامی ما بگیرند و در بخش دیگر گول خوردن کارشناسان نظامی غرب بود که در تحلیل هایشان ما دیدیم که در خصوص رزمایش ضربت ذوالفقار بسیار اشتباه کردند. رئیس ستاد مشترک ارتش گفت: ما دراین رزمایش دو چهره داشتیم اول آن چهره ای که می توان در رسانه ها منعکس کرد و دوم مواردی که نمی توانیم اعلام کنیم. موسوی در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر در خصوص تاثیر برگزاری رزمایش ضربت ذوالفقار در روابط ایران با دیگر کشورهای منطقه، گفت: دراین رزمایش قصد نداشتیم برای کشورهای همسایه پیام تهدیدی بفرستیم، ما به دنبال آن بودیم که به کشورهایی که فکر تجاوز در سرشان می پرورانند، بگوییم که مراقب باشند تا در محاسباتشان اشتباه نکنند. زیرا اگر بخواهند کوچکترین لغزشی را در قبال جمهوری اسلامی ایران انجام دهند، با قدرت وتوان جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهند شد. وی گفت: کشورهای غربی فکر نکنند که جمهوری اسلامی ایران همچون افغانستان و عراق است که می توانند هر کاری که دلشان می خواهند در آن انجام دهند، زیرا در غیر اینصورت ضرری به خود و کشورشان وارد خواهند آورد که جبرانش برای آنان بسیار دشوار خواهد بود. امیر سرتیپ موسوی درادامه اجرای مرحله دوم رزمایش ضربت ذوالفقار را که توسط نیروی دریایی ارتش انجام شد، را اقتدار ارتش جمهوری اسلامی ایران خواند و گفت: نیروی دریایی ارتش یک بار دیگر "آقایی" خود را بر دریایی عمان نشان داد. وی ادامه داد: کشورهای خارجی شک نکنند که جمهوری اسلامی ایران از قدرت بالایی برخوردار است و با تمام قدرت از تمامیت ارضی خود دفاع خواهند کرد والبته باخبرند. به گفته امیر موسوی، دررزمایش ضربت ذوالفقار دهها تن مواد منفجره و هزاران تیر و موشک واقعی مورد استفاده قرار گرفته که خوشبختانه هیچ گونه تلفات جانی به غیر از مصدوم شدن چندین سرباز نداشته است. موسوی در پاسخ به سئوال دیگر خبرنگار "مهر" مبنی بر اینکه آیا با برگزاری موفق رزمایش ضربت ذوالفقار و خودکفایی در ساخت تجهیزات نظامی می توان گفت که ایران قدرت اول نظامی در منطقه شده است، گفت: مجموعه آن چیزی که یک کشور را به قدرت اول تبدیل می کند ، فقط مسائل نظامی نیست، بلکه مجموعه عواملی از جمله عمق استراتژیک، روحیه مردمی، ریشه های تاریخی، اعتقاد مذهبی، غرور ملی و باورهای جوانان است که همراه با قدرت نظامی یک کشور را به قدرت اول منطقه تبدیل می کند که ما بسیاری از عوامل را به طور کامل دراختیار داریم. رئیس ستاد مشترک ارتش در پاسخ به این سئوال که مقامات آمریکایی موشک شلیک شده از زیر دریایی ایران را نمونه ای جعلی و ساخت چین عنوان کرده اند، گفت: این از همان مواردی است که کارشناسان نظامی غرب در خصوص رزمایش ضربت ذوالفقار اشتباه کرده اند و ما خوشحالیم که آنان چنین برداشتی را از این موشک داشته اند. به گزارش مهر، درادامه این نشست خبری، امیر سرتیپ قاسم محمد امینی جانشین فرمانده نیروی هوای ارتش نیز به سئوالات خبرنگاران پاسخ گفت. وی اظهار داشت: نیروی هوایی ارتش امروزه توانسته است به یک خود کفایی کامل دست پیدا کند و از سوی دیگر توانسته مدیران خوبی را آموزش دهد که بحث ساخت هواپیما و انجام آزمایشات مختلف از نمونه این توانایی ها درنیروی هوایی ارتش به شمار می آید. محمد امینی ساخت هواپیمای پرستو، ساخت جنگنده های سبک آموزشی و ساخت جنگنده شکاری صاعقه را از نمونه های بارز تولیدات نیروی هوایی ارتش و متخصصان وزارت دفاع عنوان کرد که در این رزمایش با موفقیت آزمایش شد. وی جنگنده شکاری صاعقه را یکی از مدرن ترین هواپیماهای ساخت نیروی هوایی ارتش و وزارت دفاع خواند و گفت: این هواپیما در 30 ماه پرواز سورتی و انجام عملیاتهای مختلف از جمله جنگ هوایی، بمباران و پرتاب موشک قابلیت های خود را نشان داد که در رزمایش ضربت ذوالفقار ما قابلیت های این جنگنده شکاری را به وضوح دیدیم. جانشین نیروی هوای ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در پاسخ به سئوال خبرنگار "مهر" با رد ادعای مقامات آمریکا مبنی بر شکست پذیری ناوگان هوایی ایران، گفت: ما اکنون کلیه امکانات ناوگان هوایی را در اختیار داریم بطوریکه ناوگان هوایی ارتش از جمله یگانهای پدافندی و آفندی و همچنین تمامی توپ های ضد هوایی مستقر در مرزها، به طور 24 ساعته آماده دفاع همه جانبه هستند. وی ادامه داد: هواپیماهای شکاری ارتش نیز 24 ساعته با تجهیزات کامل از جمله هواپیماهای جنگنده حامل موشک "هاگ" آماده مقابله با تهاجمات دشمن است. محمد امینی همچنین جمع آوری اطلاعات درنیروی هوایی ارتش وکنترل تمامی پروازهای کشورها را از دیگر اقدامات مهم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران برشمرد. به گزارش مهر، درادامه این نشست امیر دریادار کوچکی فرمانده نیروی دریایی ارتش نیز به تشریح دستاوردها و موفقیت های این نیرو در این رزمایش پرداخت و تدبیر در برنامه ریزی، فرماندهی و انسجام در عمل را از مهمترین عوامل موفقیت این رزمایش برشمرد. دریادار کوچکی، رفتن زیر سطح به سطح زیر دریایی های ارتش و شلیک موشک را از موفقیت های یگان دریایی ارتش در رزمایش ضربت ذوالفقار عنوان کرد. وی افزود: ناوچه موشک انداز پیکان از دیگر نمونه های بارز توان متخصصان ایرانی در ساخت این ناوچه بود. ما در غرب می بینیم قطعات این ناوچه از جمله موشک، موتور و ساخت بدنه را کشورهای مختلف با کمک یکدیگر انجام می دهند ولی ما با تلاش متخصصان جوانمان توانستیم به این قدرت دست پیداکنیم به طوریکه ناوچه موشک انداز پیکان که یک دستاورد بومی است به طور کامل درکشور تولید کنیم. در ادامه این نشست، همچنین امیر حسین دادرس، فرمانده نیروی زمینی ارتش نیز به تشریح دستاوردهای این نیرو در مانور ضربت ذوالفقار پرداخت. به گفته دادرس، برپایی مانور ضربت ذوالفقار به طور کامل کارآمدی و توان نظام جمهوری اسلامی ایران را نشان داد. فرمانده نیروی زمینی ارتش افزود: اگر کشورهای غربی نتوانستند به جمهوری اسلامی ایران حمله کنند، به علت قدرت بالای ایران است، زیرا ما می بینیم که آمریکا خیلی راحت و در مدت زمان کوتاه کشورهای همسایه ایران را تصرف می کند، ولی قدرت وتوان حمله به جمهوری اسلامی ایران را ندارد. دادرس در پایان، نگاه دفع تهدید و طراحی متناسب با تهدیدات دشمن به خاک جمهوری اسلامی ایران را از مهمترین ویژگی های رزمایش ضربت ذوالفقار برشمرد.
  4. با سلام طی چند هفته اخیر شاهد تصاویر نیروی هوایی المان و فرانسه بودید که تصمیم به ادامه تصاویر گرفتم . در این تاپیک هم تصاویر تمام جنگنده های ترکیه و اساسا نیروی هوایی ترکیه هست . نیروی هوایی ترکیه نیروی بسیار قدرتمندیه و می شه گفت نیروی هوایی کشور های منطقه رو می زاره تو جیب . البته اطلاعاتی از مقاله اقا سعید در مورد استعداد های هوایی ترکیه رو گذاشتم . نيروي هوايي ترکیه شامل 60 هزار سرباز و حدودا 600 جنگنده كه عبارتند از 240 فروند F-16C/D و 175 فروند F-4E و 44 فروند RF-4E و حدود 140 فروند F-5A/B كه همگي مدرنيزه شده و در شرايط كاملا عملياتي قرار دارند. موفق باشید .
  5. به نام خدا هدف از ايجاد اين تاپيك معرفي فيلم هاي جنگي تا اگر كسي فيلم خوبي رو ديده معرفي كنه در ضمن دوستان هر فيلمي رو كه نام مي برن به طور مختصر معرفي كنن منظورم از فيلم هاي جنگي فيلم هايي است كه در جنگ اتفاق ميفته مثلا جنگ جهاني اول دوم جنگ ويتنام و.......
  6. با عرض سلام من می خواستم در این تاپیک بگم که اگر کسی اطلاعی از تعداد ارتش ایران داره بهم بگه چون تا اوناجایی که من شنیدم ارتش ایران 15 میلیون نفر است که اگر این جوری باشه آمریکایی ها هیچ کاری نمی تونن بکنن البته اگر این طوری باشه . بحث دوم راجع به جنگ بود و اینکه ایران از لحاظ جنگ ماشینی ( غیر انسانی ) چقدر می تونه در مقابل آمریکا دووم بیاره . با توجه به اینکه ایران طی این چند سال اخیر تحولات بسیار زیادی کرده. بحث بعدی در مورد این شایعه خرید کلاهک هسته ای از روسیه به وسیله ی ایران است که اگر اطلاعی دارین در این پست بزارید ممنون می شم در او دست ایران قدرت دفاعیش خیلی عالی چون ما سابقمون خیلی خوب هم تو جنگ با دنیا ( به واسطه ی عراق ) بعد وقتی که نظامیان انگلیسی وارد آب های ایران شند ولی اون هواپیماهایی که وارد آسمان ایران شده رو نمی دونم شاید به خاطر جلوگیری از جنگ. و اينكه ما در نيروي زميني و دفاعي قدرتمون از لحاظ روحي بسيار بالا هست در بعضي از فيلم ها كه من مي بينيم بعضي از فرماندهان آمريكايي وقتي در يك مشكل واقه مي شن مي شينن گريه مي كنند و دوم اگر ما به به توان ساخت موشك شهاب 4 يا 5 يا 6 دسترسي ژيدا كنيم مي تونيم ضربه ي بدي را به دشمنانمون يعني آمريكايي ها و اسراييلي ها بزنيم .
  7. روزنامه کارگزاران در جدولی وضعیت نظام وظیفه را در ۱۹۵ کشور جهان شرح داده است. با توجه به این جدول در ۲۶ کشور از ۱۹۵ کشور دنیا “سربازی اجباری” بیش از یک و نیم سال وجود دارد که ایران نیز یکی از این کشورها می باشد. به جز ایران، کشورهایی نظیر سوریه، کره شمالی، سومالی، کوبا و بورکینافاسو نیز از جمله کشورهایی هستند که در آنها خدمت سربازی اجباری بیش از ۱۸ ماه وجود دارد. از نکات جالب دیگر این جدول عدم وجود “سربازی اجباری” در بیش از ۷۶ درصد (۱۴۹ کشور) از کشورهای جهان می باشد. جدول مقایسه‌ای ۱۹۵ کشور جهان از لحاظ وضعیت نظام وظیفه: ۱- کشورهایی که سربازی اجباری ندارند. (۱۰۶ کشور، ۵۳درصد) ۲- کشورهایی که سربازی اجباری یک سال و یا کمتر دارند. (۲۵کشور، ۱۳درصد) ۳- کشورهایی که صرفا در امور مدنی یا به صورت نظامی غیرمسلح سربازی دارند. (۷ کشور، ۴درصد) ۴- کشورهای که سربازی انتخابی دارند. (۱۱ کشور، ۶درصد) ۵- کشورهایی که مدت سربازی را به ۱۸ ماه کاهش داده‌اند. (۹ کشور، ۵درصد) ۶- کشورهایی که از ترکیب نیروهای داوطلب و اجباری استفاده می‌کنند. (۱۱کشور،۶درصد ) ۷- کشورهایی که سربازی اجباری بیش از ۱۸ماه، غیرانتخابی و همراه با بکارگیری در امور عملیاتی نظامی دارند. (۲۶کشور، ۱۳درصد) نام‌ ۴۰ کشور اول فهرست کشورهایی که سربازی اجباری ندارند و یا حذف کرده‌اند: ۱. آرژانتین (در ۱۹۹۹ حذف شد.) ۲. آفریقای جنوبی (از ۱۹۹۴حذف شد.) ۳. آنتیگوآ و باربودا ۴. آندورا ۵. اتیوپی (سربازی اجباری صرفادر شرایط اضطراری مجاز است.) ۶. اردن (از سال ۱۹۹۴ تاکنون در حال تعلیقاست.) ۷. اروگوئه (در زمان صلح اختیاری است و در زمان جنگ دولت در صورتنیاز می‌تواند اجباری سازد.) ۸. افغانستان (در ۲۰۰۵ حذف شد.) ۹. استرالیا(در ۱۹۷۲ لغو شد.) ۱۰. اسلواکی (از ۲۰۰۶ حذف شد.) ۱۱. اسلوونی (از ۲۰۰۳حذف شد.) ۱۲. امارات متحده عربی ۱۳. انگلستان (از ۱۹۶۳ حذف شد.) ۱۴.ایتالیا (در ۲۰۰۵ حذف شد.) ۱۵. ایسلند ۱۶. باربادوس ۱۷. باهاما ۱۸. بحرین۱۹. برمه ۲۰. برونئی دارالسلام ۲۱. بلژیک (به حالت تعلیق در آمده است.)۲۲. بلغارستان (نیروی دریایی و هوایی کاملا حرفه‌ای شده‌اند و نیروی زمینینیز در سال ۲۰۰۸ حرفه‌ای شده و سربازی اجباری ملغی می‌گردد. مدت سربازیاکنون ۹ ماه است. البته برای دانش‌آموختگان دانشگاه ۶ماه است.) ۲۳. بلیز(در صورت به حد نصاب نرسیدن داوطلبین اجباری می‌شود اما تا کنون اجبارینشده است.) ۲۴. بنگلادش(سربازی اجباری صرفا در شرایط اضطراری مجاز است ولیتاکنون اجرا نشده است.) ۲۵. بوتان ۲۶. بوتساوانا ۲۷. بوسنی و هرزگوین (ازاول ژانویه ۲۰۰۶ حذف شد.) ۲۸. بولیوی (در صورت به حد نصاب نرسیدن داوطلباناجباری می‌شود.) ۲۹. پاکستان ۳۰. پالائو ۳۱. پاناما ۳۲. پرتغال (از ۲۰۰۴حذف شد.) ۳۳. پرو ۳۴. تانزانیا ۳۵. ترینیاد و توباگو ۳۶. تونگو ۳۷. تووالو۳۸. تیمور شرقی ۳۹. جامائیکا (سربازی اجباری تنها با اجازه والدین ممکناست.) ۴۰. جزایر سلیمان. نام‌ ۲۴ کشور اول فهرست کشورهایی که سربازی اجباری یک سال و یا کمتر دارند: ۱. اتریش (از ابتدای ۲۰۰۷ از ۸ ماه به ۶ ماه کاهش یافت.) ۲.برزیل (بسته به محل خدمت ۱۲-۹ماه) ۳. بولیوی (۱۲ماه) ۴. دانمارک (بسته بهمحل خدمت ۱۲-۴ ماه وصرفا در امور مدنی یا به صورت نظامی غیرمسلح) ۵.اکوادور (۱۲ماه، سربازی انتخابی است.) ۶. السالوادور (۱۲ماه، سربازیانتخابی است.) ۷. استونی (بسته به محل خدمت ۱۱-۸ ماه وصرفا در امور مدنی ویا به صورت نظامی غیرمسلح در سال ۲۰۱۰ نیز سربازی اجباری لغو می‌شود.) ۸.صربستان (بسته به محل خدمت ۹-۶ ماه، از ۲۰۱۰ حذف خواهد شد.) ۹. کرواسی(اکنون ۶ماه است و از ۲۰۱۰ حذف خواهد شد.) ۱۰. آلمان (۹ماه وصرفا در امورمدنی و یا به صورت نظامی غیرمسلح) ۱۱. یونان (بسته به محل خدمت ۱۲ و ۱۵ماه و در آینده به ۶ماه کاهش می‌یابد.) ۱۲. لیتوانی (۱۲ماه وصرفا در امورمدنی و یا به صورت نظامی غیرمسلح) ۱۳. مکزیک (۱۲ماه، سربازی انتخابی،نیروهای هوایی و دریایی کاملا حرفه‌ای شده‌اند.) ۱۴. مولداوی (۱۲ماه) ۱۵.مغولستان (۱۲ماه) ۱۶. نروژ (۱۲ماه وصرفا در امور مدنی و یا به صورت نظامیغیرمسلح) ۱۷. پاراگوئه (بسته به محل خدمت ۲۴-۱۲ماه، استفاده از ترکیبسربازان داوطلب و اجباری.) ۱۸. روسیه (ترکیب اجباری و داوطلبانه به کارگرفته شده‌است. از ابتدای سال ۲۰۰۸، ۱۲ماه خواهد شد و از همین سال برایمتاهلان دارای فرزند، معلمان و پزشکان روستایی حذف خواهد شد.) ۱۹. سوئیس(۲۶۰ روز) ۲۰. گوآتمالا (بسته به نوع و محل خدمت ۲۴-۱۲ ماه) ۲۱. لهستان(بسته به محل خدمت ۱۲-۹ماه وصرفا در امور مدنی و یا به صورت نظامیغیرمسلح، در سال ۲۰۱۰ سربازی اجباری لغو می‌شود.) ۲۲. تایوان (اکنون ۱۶ماه است و در سال ۲۰۰۸، ۱۲ماه می‌شود. امکان انتخاب برای مشمولان وجوددارد.) ۲۳. ترکیه (۱۲ ماه برای امور نظامی و ۱۵ ماه برای امور مدنی) ۲۴.تونس (۱۲ماه) ۲۵. ازبکستان (۱۲ماه) نام کشورهایی که از سربازان صرفا در امور مدنی یا به صورت نظامی غیرمسلح استفاده می‌شود: ۱. آنگولا (۲۴ماه)، ۲. الجزایر (۱۸ماه: ۶ماه آموزش و ۱۲ ماهفعالیت مدنی)، ۳. بلاروس (۱۸ماه و برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی ۱۲ماه)،۴. قبرس ۵. اسپانیا ۶. سوئد (۱۷-۷ ماه، امکان انتخاب میان فعالیت نظامی یاغیر نظامی وجود دارد.)، ۷. فنلاند (خدمت در امور نظامی مسلحانه ۶ماه،نظامی غیرمسلحانه ۱۱ ماه و غیرنظامی ۱۳ ماه) نام‌ کشورهایی که سربازی انتخابی دارند: ۱. بنین (از ترکیب سربازان داوطلبانه و اجباری استفاده می‌شود.) ۲. جمهوری آفریقای مرکزی (استفاده از ترکیب سربازان داوطلب واجباری.) ۳. ایالات متحده آمریکا ۴. چاد ۵. چین ۶. اندونزی (استفاده ازترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) ۷. نیجر ۸. گینه‌ بیسائو ۹. سنگال(استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) ۱۰. کیپ ورد ۱۱. توگو(استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) نام‌ کشورهایی که مدت سربازی را به ۱۸ ماه کاهش داده‌اند: ۱. آذربایجان (برای فارغ‌ التحصیلان دانشگاهی ۱۲ ماه و سایرین۱۸ماه) ۲. اوکراین (بسته به نوع خدمت ۲۴-۱۸ماه، در ۲ یا ۳ سال آینده ارتش کاملا حرفه‌ای شده و سربازی اجباری ملغی می‌گردد.) ۳. اریتره (۱۶ماه) ۴.کامبوج (۱۸ماه) ۵. کلمبیا (۱۸ماه، استفاده از ترکیب سربازان داوطلب واجباری.) ۶. گرجستان (۱۸ماه، استفاده از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری.)۷. لائوس (۱۸ماه) ۸. ماداگاسکار (۱۸ماه) ۹. ساحل‌عاج (۱۸ماه، استفاده ازترکیب سربازان داوطلب و اجباری.) نام‌ کشورهایی که از ترکیب نیروهای داوطلب و اجباری استفاده می‌کنند. (عمدتا این روش مقدمه‌ای است برای رسیدن به ارتش حرفه‌ای و حذفسربازی اجبار): ۱- موریتانی(نیروی هوایی و دریایی کاملا حرفه‌ای شده‌اند واز سرباز اجباری تنها در نیروی زمینی استفاده می‌شود.) ۲. برمودا(بخش عمده‌ای از نیروهای ارتش، حرفه‌ای بوده و تنها بخش اندکی به صورت اجباری تامین می‌گردد.)۳. ونزوئلا ۴. گابون ۵. کره ۱۰. اوگاندا ۱۱. بروندی کشورهایی که سربازی اجباری بیش از ۱۸ماه، غیرانتخابی و همراه با بکارگیری در امور عملیاتی و مسلحانه نظامی دارند: ۱. ایران ۲. آلبانی ۳. مصر ۴. گینه ۵. رژیم اشغالگر قدس ۶.قزاقستان ۷. کره شمالی ۸. سوریه ۹. ارمنستان ۱۰. سومالی ۱۱. تاجیکستان ۱۲.سودان ۱۳. تایلند ۱۴. ترکمنستان ۱۵. ویتنام ۱۶. جمهوری دموکراتیک کنگو ۱۷.زیمبابوه ۱۸. کوبا ۱۹. لیبی ۲۰. موزامبیک ۲۱. بورکینافاسو ۲۲. قرقیزستان۲۳. سنت وینسنت و گرنادین ۲۴. سنت لوسیا ۲۵. سائوتام و پرینسیپ ۲۶. گینه اکوئیتوریال.
  8. نیروی هوایی شاهنشاهی (IIAF) و هوانیروز شاهنشاهی ایران (IIAA) در طول حکومت محمد رضا شاه پهلوی از سال 1935 تا 1979 در ایران پایه گذاری شد( اگر چه قبلا توسط رضا شاه تا حدی تشکیل یافته بود). شاه ایران را ترک کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این دو ارگان به نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران (IRIAF) و هوانیروز جمهوری اسلامی ایران (IRIAA) تغییر یافت. بعد از قرارداد مهمی که بین بویینگ و الیکوتری مریدیونالی شکل گرفت نیروی هوایی شاهنشاهی 20 فروند هلیکوپتر ترابری CH-47C را تحویل می گرفت. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(1) یک فروند CH-47C هوانیروز شاهنشاهی در رژه هوایی آزادی شاهنشاهی بر فراز اصفهان در تابستان 1976. -------------------------------------------------------------------------------- این شرکت که هلیکوپتر ها را در سال 1971 ساخته و تحویل داد آگوست 1967 در جنوب شرقی رم در ایتالیا تاسیس شده بود. قبل از تحویل هلیکوپترها 6 تا 8 فروند CH-47 ها هم برای انجام آزمایشهای پروازی در نقاط گرم و کویری به ایران فرستاده شده بود. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(6) یک فروند شینوک در 11 فوریه 2004 در 25 مین سالگرد انقلاب اسلامی ایران. تیغه های شینوکهای ایران با نمونه های از جنس فایبرگلاس تعویض شده است. -------------------------------------------------------------------------------- به نظر می رسد این هلیکوپتر ها ساخته شده در خود شرکت بویینگ بودند که البته این ادعا تا امروز تایید نشده است. علاوه بر قرار داد قبلی هوانیروز شاهنشاهی 70 فروند CH-47C دیگر نیز در طی سالهای 1972 تا 1976 از شرکت ایتالیایی تحویل گرفت. در اواخر سال 1978 ایران قراردادی مبنی بر تحویل 50 فروند اضافی را نیز با الیکوتری امضا نمود که با پیروزی انقلاب اسلامی این قرارداد فسخ شد. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(3) شینوک ایرانی در حال انتقال هواپیمای داگلاس C-47D از فرودگاه مهرآباد به دوشان تپه جاییکه موزه هوایی در حال برگزاری بود. -------------------------------------------------------------------------------- اگر چه در سال 1987 شرکت آگوستا حداقل 11 فروند شینوک دیگر به ایران تحویل داد. از جمله تغییرات شکل گرفته در ظاهر شینوک ها بعد از انقلاب اسلامی تغییر شماره سریال آنها و درج شماره ای داخل دایره در قسمت دم که به نظر می رسد پایگاه هلیکوپتر مربوطه را نشان می دهد. پشتیبانی و نوسازی هلیکوپتر های ایران (پنها) هم با امکانات بسیار، کار تعمیر، اورهال و طراحی با مهندسی معکوس انواع هلیکوپتر ار جمله CH-47 را انجام می دهد. منابع مختلف از عملیاتی بودن 14 فروند شینوک در نیروی هوایی - که شامل 5 فروند کاملاً بازسازی شده بعد از جنگ و 6 فروند منتقل شده به نیروی هوایی سپاه پاسداران است- و همچنین 45 فروند نیز در هوانیروز جمهوری اسلامی ایران در دسامبر 2001 خبر می دهند. در طول سلطنت شاه 2 فروند شینوک در طی امداد رسانی به نقاط زلزله زده شمال ایران از بین رفت. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(2) شینوک در حال پیاده کردن سربازان در عرض مرزهای کوهستانی در سال 1986. -------------------------------------------------------------------------------- بعلاوه از حدود 10 فروند نیز برای تامین قطعات( با جدا کردن قطعات) در طول جنگ استفاده شد. از سال 2000 نیز تیغه های فایبرگلاس در این هلیکوپتر ها نصب شده است. در حدود 21 جولای 1978 چهار فروند شینوک 15 تا 20 کیلومتر به حریم هوایی شوروی در منطقه ترکمنستان تجاوز کردند. ابتدا یک فروند MiG-23M نیروی هوایی شوروی این هلیکوپتر ها را رهگیری نموده ولی آنها را اشتباهاً متعلق به شوروی پنداشت. اندکی بعد یک فروند MiG-23M دیگر این هلیکوپتر ها را رهگیری نمود و با شلیک دو موشک هوا به هوای R-60 (AA-8) آفید یکی از شینوکها را با هشت خدمه ساقط و با توپ 23 میلیمتری خود یک فروند دیگر را با 4 خدمه مجبور به فرود کرد. دو شینوک دیگر هم به سرعت پا به فرار گذاشتند. در نتیجه 4 خدمه شینوک توسط گارد مرزی شوروی دستگیر شدند که بعد ها هم هلیکوپتر آسیب دیده و هم خدمه آزاد شدند. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(4) انتقال یک پل برفی در ارتفاعات زاگرس. -------------------------------------------------------------------------------- در جنگ با عراق نیز ایران حداقل 8 فروند از شینوکهای خود را از دست داد. در 15 جولای 1983 که یکی از شومترین روز ها برای ایران بود یک فروند جنگنده میراژ F1 عراقی 3 شینوک را که در حال انتقال تفنگداران دریایی ایران به خط مقدم نبرد بود هدف قرار داده و ساقط کرد. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(5) داخل شینوک -------------------------------------------------------------------------------- 2 نوشته شده در يکشنبه سي ام مرداد 1384ساعت 13:21 توسط احسان | نظرات معرفی جنگنده - بمب افکن سوخوی Su-32 (قسمت دوم و پایانی) تسلیحات قابل حمل سوخوی Su-32 طیف وسیعی از انواع جنگ افزارهای پیشرفته را می تواند حمل کند. از جمله موشک های هوا به هوای مدرن روسی مانند RVV-AE (R-77) اَدر، R-73 آرچر و R-27 آلامو. همچنین برای مقابله با اهداف زمینی انواع سلاحهای هدایت شونده مانند موشک های هوا به زمین Kh-29، Kh-25، Kh-59M و بمبهای هدایت شونده تلویزیونی/ لیزری KAB-500 و تلویزیونی/ فرمانی KAB-1500TK و غیر هدایت شونده مانند بمبهای 100، 250، 500 و 1500 کیلوگرمی و راکتهای مختلف می تواند در لیست تسلیحات این جنگده – بمب افکن قرار گیرد. در مقابل اهداف دریایی نیز این هواپیما دستخالی نبوده و 6 موشک Kh-31P زد رادار را می تواند حمل کند. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- Su-34، Su-32FN، Su-32MF با وجود اینکه جنگنده Su-27 هم خانواده های بسیاری دارد، شرکت سوخوی به Su-27IB هم هم خانواده هایی را تعیین کرده است. با وجود اینکه در ابتدا Su-27IB با کد Su-34 شناخته شد ولی در نمایشگاه لوبورژه 1995 که این هواپیما برای اولین بار به یک نمایشگاه بین المللی راه می یافت Su-32FN نامیده شد. این نامگذاری توسط شرکت سوخوی برای نمایش پتانسیل این هواپیما بعنوان هواپیمای گشت دریایی برای برطرف کردن نیاز بازار بالقوه خارجی به هواپیمایی سریع برای مقابله با کشتی ها و زیردریایی ها انجام شد که البته چنین هواپیمایی نیاز به تجهیزاتی مخصوص و مدرن برای کشف و نابودی اهداف دریایی داشت. با این وجود تاکنون هیچ کشوری به خرید این مدل اقدام نکرده است. در سال 1999 Su-34 با کد Su-32MF در نمایشگاه بین المللی ماکس روسیه نمایش داده شد. این بار نامگذاری جدید برای تاکید روی قابلیت چند منظوره این جنگنده –بمب افکن انجام شد. MF مخفف عبارتی به زبان روسی به معنای چند کاره می باشد. برای این گونه هم هیچ مشتری خارجی پیدا نشده است! در نهایت مطبوعات غربی اعلام کردند که روسیه Su-32 را بعنوان کد Su-27IB در نظر گرفته است که البته این نظر با دیگر منابع در تضاد بود. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- و در آخر وضعیت Su-32 : اگر چه بعد از فروپاشی شوروی سابق سرمایه برای ساخت هواپیمای بمب افکن تاکتیکی محدود شده است ولی با این با حال کار بر روی تکمیل این هواپیما همچنان (البته با سرعت کم) ادامه دارد. بعد از ساخت دو نمونه اولیه- که یکی از تبدیل جنگنده Su-27UB ساخته شد- دو فروند به صورت سری ساخته شده اند. بعدها یک فروند دیگر هم تولید شده که کد 47 در یافت کرده است. این هواپیما ها برای آزمایش های پروازی در پایگاه تست سوخوی مشغول هستند. طرح های بسیاری برای افزودن نمونه های جنگ الکترونیک و شناسایی ارائه شده اند. بعلاوه این هواپیما رکوردهای جهانی نیز در مورد وزن و سقف پروازی ثیت کرده است. Su-32 قبلا بطور موفقیت آمیز در چچن آزمایش شد و همچنین در تمرینهای پروازی در آشولوک در سال 1999 شرکت کرد. روسیه Su-32 را بعنوان بمب افکن تاکتیکی آینده خود در نظر گرفته که با پیوستگی با جنگنده های نسل چهارم روسیه مانند MiG-29، MiG-31 و Su-27 بعنوان ابداء روسیه در قرن 21 خواهد بود. 2 نوشته شده در يکشنبه بيست و سوم مرداد 1384ساعت 13:43 توسط احسان | نظرات معرفی جنگنده - بمب افکن سوخوی Su-32 (قسمت اول) چاپ شده در ماهنامه نوآور شماره 16 با سلام در ادامه معرفی خانواده جنگنده Su-30 به بررسی دیگر هواپیما های توسعه یافته از جنگنده Su-27 می پردازم. این مقاله معرفی جنگنده بمب افکن Su-34(Su-32). در انتظار نظرات شما -------------------------------------------------------------------------------- در سال 1983 اولین طراحی مفهومی برای جنگنده بمب افکن تاکتیکی جدید تهیه شد. هواپیمای جدید برای جایگزینی جنگنده بمب افکن های نسل سوم مانند Su-17، Su-27 و Su-24 فنسر و هم خانواده های آنها در دهه 1990 در نظر گرفته شده بود. در این طرح Su-27 بعنوان هواپیمای پایه قرار گرفت و هواپیمای جدید Su-27IB که IB در زبان روسی مخفف جنگنده بمب افکن است نامیده می شد. Su-27IB قابلیت حمل تسلیحات زیاد و شعاع عملیاتی بالای یک بمب افکن تاکتیکی را با سرعت و مانورپذیری عالی در هم می آمیخت. در نتیجه این هواپیما برای مقابله با اهداف زمینی، دریایی و حتی هوایی می توانست مورد استفاده قرار گیرد. بدین گونه Su-32 را می توان با جنگنده F-15E Strike Eagle آمریکا مقایسه کرد که خود آن نیز از جنگنده ای موفق و چابک به سمت هواپیمای چند منظوره تاکتیکی تهاجمی تغییر داده شده است. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- طراحی کاکپیت جدید طراحی کاکپیت Su-32 ( در این مقاله Su-32 و Su-34 هر دو با Su-32 در نظر گرفته شده اند) به طور قابل ملاحظه ای از نمونه پایه Su-27 متفاوت است. برای افزایش همکاری بیشتر و افزایش بازده بین خلبان و افسر ناوبر چیدمان کاکپیت به صورت کنار هم تغییر کرده و صندلی های قابل پرتاب K-36DM ( استفاده شده در هواپیمای Su-24) در آن نصب شده است. بعلاوه فشار داخل کاکپیت نیز تنظیم شده و خدمه هم می توانند دراز کشیده و مقداری غذا در پشت کاکپیت برای خود نگهداری کنند. جالبتر اینکه برای افزایش بهداشت، Su-32 با یک توالت نیز تجهیز شده است! ورود و خروج خدمه از دریچه ای در زیر دماغه و نرده بان تعبیه شده صورت می پذیرد. Su-32 هم مثل دیگر هواپیماهای توسعه یافته از Su-27 از دو موتور Al-31F با پس سوز و رانش 122.6 کیلو نیوتون بدون دریچه های متغیر نیرو می گیرد که هواپیما را به حداکثر سرعت 1.8 ماخ می رساند. سقف پروازی Su-32 50000 پا برآورد می شود. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- تغییرات بدنه در این پروژه به خاطر تغییرات صورت گرفته در کاکپیت، قرار دادن تجهیزات اضافی و منابع سوخت داخلی بزرگتر تغییرات عمده ای در بدنه Su-27 داده شده است. بخش دماغه Su-32 به شکل بیضی بوده که بهمین دلیل به Su-32 پلاتیپوس نیز گفته می شود. بخش میانی بدنه برای قرار دادن تانکر سوخت اصلی تغییر کرده است. ورودی موتور ها بر خلاف Su-27 ثابت هستند. عقب بدنه نیز دستخوش تغییراتی شده که بارز ترین آنها تیر کوچک بین خروجی موتور هاست. برای افزایش ظرفیت سوخت و ارتقا مشخصات پروازی از بالها و پیشبالهای Su-35 استفاده شده است. تمام این تغییرات به افزایش 1.5 برابری وزن برخاست از 28 تن در نمونه پایه Su-27 به 45 تن شده است. این در حالیست که برای تحمل این وزن زیاد ارابه فرود و قسمتهای میانی هواپیما تقویت یافته اند. بطوریکه ارابه های تک چرخه قبلی دو چرخه و به حالت پشت سر هم در آمده اند. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- اویونیک (الکترونیک پروازی) Su-32 دارای رادار چند منظوره چند مرحله ای آرایه ای و سیستم دیدIRST که با دید و هدایت تلویزیونی و لیزری آمیخته شده است. سیستم دید گرمایی برای عملیات در شب بطور خارجی حمل می شود. همچنین Su-32 با تجهیزات ECM (جنگ الکترونیک) و رادار عقب نگر مانند Su-35 تجهیز شده است. این سیستمها از Su-32 هواپیمایی عمل در شب و روز و هر شرایط آب و هوایی قادر به مقابله با هر هگونه هدف هوایی و زمینی ساخته است. ادامه دارد... منبع : www.Milavia.net 2 نوشته شده در يکشنبه شانزدهم مرداد 1384ساعت 18:56 توسط احسان | نظرات میگ 1.44 پرنده ای که هیچگاه پرواز نکرد. پروژه 1.44/1.42 میکویان نمونه اولیه جنگنده برتری هوایی نسل پنجم نیروی هوایی روسیه است. جدا از انواع مطرح شده، این هواپیما با نام MiG-MFI و بطور غیر رسمی MiG-35 و حتی MiG-39 نیز شناخته می شود. ناتو نیز نام "Flatpack" را برای آن برگزیده است. در واقع ارتباط بین 1.44 و 1.42 هنوز هم مبهم مانده است که در این مقاله برای راحتی از 1.44 استفاده می شود. 1.44 بعنوان ورود دفتر طراحی میکویان- گورویچ به برنامه طراحی جنگنده خط مقدم روسیه بود. کاری که در سال 1980 طرح ریزی شده و شبیه برنامه جنگنده تاکتیکی پیشرفته ایلات متحده بود. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- در واقع 1.44 برای مقابله با F/A-22 و کنار زدن آن از هر لحاظ طراحی شد. این جنگنده که قابل مقایسه با F/A-22 و یوروفایتر تایفون است دارای ویژگی های طراحی بسیار شبیه جنگنده های نسل پنجم غربی که شامل تغییر بردار رانش، پنهانکاری، حرک کروز مافوق صوت و سیستمهای پیشرفته الکترونیکی می باشد، است. نگاه به توسعه 1.44 نشان می دهد که این پروژه بیشتر برای زمینه سازی و دسترسی به فناوریهای مورد نظر و طراحی های بعدی توسعه یافت تا اینکه یک جنگنده برتری هوایی باشد. طراحی میگ 1.44/1.42 همواره در هاله ای از ابهام باقی مانده است. در سال 1997 دولت روسیه پروژه MFI را به خاطر هزینه های بالا ( 70 میلیون دلار به ازای هر فروند) لغو کرد. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- با این حال توسعه پروژه با انجام آزمایش پروازی در 29 فوریه سال 2000 و در ادامه با دو پرواز آزمایشی تایید شده در سال 2001 ادامه یافت. با کنار گذاشتن پروژه MFI، پروژه دیگری تحت عنوان PAK FA ( مجتمع هوایی آینده برای نیرو های هوایی تاکتیکی) برای ساخت هواپیمایی با قابلیت جنگنده F/A-22 رپتور و قیمت و اندازه ای شبیه جنگنده ضربتی مشترک F-35 آغاز شد. در سال 2001 هند با روسیه توافق توسعه و ساخت برنامه PAK FA را با همکاری دو کشور حاصل نمود. دو شرکت میکویان-گرویچ(با نمونه به روز شده پروژه 1.44) و سوخوی طرحهای خود را به وزارت دفاع روسیه ارایه دادند که اینبار میکویان موفق نبود و این وزارت دفتر طراحی سوخوی را انتخاب نمود. طرح پیشنهادی سوخوی هواپیمای بال متمایل به جلو هم خانواده Su-47 (S-37) برکوت بود. شروع تولید این طرح جاه طلبانه برای سال 2010 طرح ریزی شده است. این درحالی است که میگ و یاکولوف بعنوان پیمانکار ثانویه در نظر گرفته شده و میگ 1.44 نیز بعنوان نمایشگر فناوری پروژه PAK FA مورد استفاده قرار می گیرد. موتور Al-41F میگ 1.44 نیز برای این پروژه در نظر گرفته شده است. طراحی بالهای میگ 1.44 بصورت دلتا بوده، خدمه یک نفر و دارای کانارد متحرک می باشد. طراحی ظاهری میگ 1.44 بسیار شبیه جنگنده یوروفایتر تایفون است. این هواپیما از دو موتور Al-41F لیولکا با پس سوز و سیستم تغییر بردار رانش هرکدام با قدرت 175 کیلو نیوتون نیرو می گیرد ( این موتور همچنان در حال توسعه و تکمیل است). -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- ورودی موتور ها در یک جا و در زیر بدنه هواپیما قرار گرفته است. میگ 1.44 35 تنی از نظر تئوری دارای حداکثر سرعت 2.6 ماخ بوده --که نسبت به جنگنده F/A-22 بیشتر است- و قادر به پرواز دراز مدت مافوق صوت است. ارابه فرود میگ 1.44 شامل یک ارابه فرود دو چرخه در جلو و دو ارابه تک چرخ در پشت می باشد. اویونیک(الکترونیک) هواپیما مطابق با آخرین استاندارد های غرب مانند کابین شیشه ای، رادار پالس داپلر با آنتن آرایه ای مرحله ای هوایی می باشد. سیستم رادار با سیستم کنترل آتش مرتبط بوده که به هواپیما اجازه ردگیری 20 هدف و درگیری همزمان با 6 فروند از آنها را می دهد. البته ادعاهای در خصوص درگیری همزمان با 20 هدف نیز وجود دارد که غیر واقعی به نظر می رسد همچنین این سیستم عالی اجازه درگیری فراتر از میدان دید (فامد) با هواپیماهایی مانند F/A-22 را به میگ 1.44 می دهد. کنترل و مانور پذیری آن نیز با دارا بودن کنترل با سیم، سیستم تغییر بردار رانش و دو موتور قوی چیزی کمتر از F/A-22 نداشته و با آن برابر ارزیابی می شود. همچنین میگ 1.44 دارای گشتره وسیعی از سلاحهای قابل حمل هوا به هوا مانند موشک R-77 و R-73 آرچر و هوا به زمین و یک توپ 30 میلیمتری است. می باشد در آخر انتظار می رود که در آینده جنبه های آزموده شده در میگ 1.44 و MiG-29SMT در یک طرح جدید جنگنده نسل پنج و نیم به کار گرفته شود. زیرا بی تردید روسیه با مرزهای طولانی خود به چنین جنگنده دوربرد و کارآمدی نیاز خواهد داشت. منبع : www.Answers.com 2 نوشته شده در سه شنبه يازدهم مرداد 1384ساعت 13:34 توسط احسان | نظرات معرفی رقیبان ایران 140 (قسمت دوم : فوکر 50) فوکر 50 جانشین هواپیمای موفق F-27 فرنشیپ است که امروزه در خطوط هوایی ایران بعنوان هواپیمای توربوپراپ منطقه ای فاعلیت می کند. تاریخ ساخت فوکر 50 به سال 1983 بر می گردد، زمانیکه شرکت فوکر برای اولين بار از طراحی هواپیمای 50 نفره با نام فوکر 50 و جت صد نفره فوکر 100 پرده برداشت. فوکر 50 بر اساس بدنه هواپیمای F-27-500 ساخته شده ولی دارای تغییرات اساسی است . در صدر تغییرات موتور توربوپراپ پرات اند ویتنی PW125 6 تیغه ای است که باعث افزایش %12 سرعت کروز و برد هواپیما و کاهش مصرف سوخت شده است. از دیگر تغییرات آن می توان به سیستمهای اویونیک (الکترونیک پروازی) جدید و کابین شیشه ای و استفاده محدود از مواد کمپوزیت(مرکب) اشاره کرد. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- دو نمونه اولیه فوکر 50 بر اساس F-27 ( با وجود اینکه %80 قطعات جدید و یا بهبود یافته بود) ساخته شده و اولین بار در 28 دسامبر 1985 به پرواز در آمدند. گواهینامه پرواز فوکر 50 در می 1987 دریافت شده و شرکت لوفت هانزا سیتی لاین بعنوان اولین مشتری در آگوست همان سال هواپیمای خود را تحویل گرفت. مدل پایه فوکر 50، سری 100 می باشد.این مدل دارای حداکثر سرعت کروز 532 کیلومتر در ساعت و سرعت اقتصادی آن 454 کیلومتر در ساعت می باشد. سقف پرواز آن 25000 پا بوده و برد آن با 50 نفر مسافر 2055 کیلومتر می باشد. سری 120 نیز مدل 4 دره ( بجای 3 دره سری 100) است. مدل دیگر فوکر 50 سری 300 می باشد که دارای موتورهای قویتر PW127B با قدرت 2050 کیلو وات بوده که حداکثر سرعت گشتزنی آن را به 526 کیلومتر در ساعت می رسانند. برد این مدل با 50 نفر مسافر اندکی کمتر از سری 100 و حدود 2033 کیلومتر است. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- تنها مدل ارتقا یافته اساسی فوکر 50 با نام فوکر 60 شناخته می شود که باری و نسبت به مدل های قبلی بزرگتر می باشد و به سفارش نیروی هوایی سلطنتی هلند در سال 1990 ساخته شد. خدمه پروازی فوکر 50 دو نفر می باشد و این هواپیما قادر به استفاده بگونه باری/مسافری در یک سفر می باشد. در نهایت شرکت فوکر در سال 1996 به خاطر مشکلات مالی ورشکسته شد در حالیکه 205 از این هواپیما ساخته شد و آخرین فوکر 50 نیز در سال 1997 به خطوط هوایی اتیوپی تحویل داده شد. منبع : www.Airliners.net 2 نوشته شده در دوشنبه سوم مرداد 1384ساعت 12:39 توسط احسان | نظرات کوتاه از موشک هوا به هوای R-77 موشک روسی R-77 که ناتو آن را AA-12 اَدر نامیده، موشک هوا به هوا، میان برد و دارای سیستم هدایت راداری می باشد. این موشک با سیستم موشک امریکاییAIM-120 امرام قابل مقایسه است که بهمین دلیل به آن امرامسکی (AMRAAMski) گفته می شود. کار ساخت موشک R-77 در سال 1982 آغاز شد و در سال 1994 این موشک وارد خدمت شد. از نظر ظاهری R-77 از 4 بال میانی و 4 سطح کنترل عقبی تشکیل شده است. نسخه پایه R-77 دارای برد 90 کیلومتر می باشد ( در مقابل برد 32 کیلومتری امرام). این موشک در هنگام شلیک با هدایت اینرسیایی و با اطلاعاتی که هر لحظه از موشک شلیک کننده بدست می آورد به سمت هدف حرکت می کند. به محض رسیدن R-77 به فاصله 20 کیلومتری از هدف سیستم آشیانه یاب فعال آن شروع به کار کرده و موشک به تنهایی به رهگیری هدف می پردازد. نمونه ارتقا یافته اَدر که با کد R-77M1 شناخته می شود در حال توسعه یوده که از جمله تغییرات آن نصب موتور رمجت است. این موشک برد بیشتری نسبت به نمونه پایه داشته و مطمئناً بعنوان موشک اصلی فراتر از میدان دید (فامد) روسیه با ظهور جنگنده های نسل پنجم خواهد بود. از نظر مقایسه با موشک AIM-120(حداقل با نمونه های کنونی و منتشر شده) مهمترین برتری R-77 مانورپذیری بالا و برد بیشتر است. برد بیشتر به خاطر بزرگتر بودن ( قطر 200 میلیمتر R-77 در مقابل 178 AIM-120 با طول مساوی) و همچنین وزن بیشتر ( 175 کیلوگرم R-77 در مقابل 150 کیلوگرم امرام) بعلاوه ی پیشرانه قویتر می باشد. مانور پذیری بالا به سبب سطوح کنترل عقبی R-77 می باشد که باعث کاهش درگ (drag) در سرعتهای مافوق صوت نسبت به بالهای بزرگتر می شود و همچنین آن را قادر به چرخش سریع تا 12 جی در مقابل حداکثر فشار 9 جی که خدمه هواپیما قادر به تحمل هستند می کند. *************************** قفل شد . F14AA
  9. دوستان خوبم من اين مطلب رو تو ويكي پديا پيدا كردم مي دونم كه مطالب اين سايت معتبر نيست ولي برام جالب بود كه واقعيت رو از زبان افراد مطلعي كه احتمالا اينجا هستن بدونم با اين هدف كه مطالب زير رو تو سايت ويكي پديا ويرايش كنم چون به عقيده من خيلي يك طرفه است به هر حال داره در مورد سه تا ناو مهم ايران حرف مي زنه نه سه تا لنج ماهيگري خواهش مي كنم در اين مورد نظر تون رو بگيد عملیات آخوندک (به انگلیسی: Operation Praying Mantis) حمله نیروی دریایی آمریکا به دو سکوی نفتی ایران در اواخر جنگ ایران و عراق است که به تلافی برخورد ناوچه آمریکایی ساموئل بی. رابرتز (به انگلیسی: USS Samuel B. Roberts) به یک مین دریایی رها شده از کشتی مین گذار ایران ارج انجام گرفت.به دنبال این حمله نیروی دریایی دو کشور با یکدیگر درگیر شدند که خسارات فراوانی به طرف ایرانی وارد آمد. در ۱۸ آوریل ۱۹۸۸ (میلادی) نیروهای آمریکایی با چندین گروه سطحی جنگ را آغاز کردند ٫ بعلاوه نیروی هوایی از ناو هواپیمابر انترپرایز (به انگلیسی: USS Enterprize) ٫ عملیات با هماهنگی دو گروه سطحی آغاز شد ٫ یک گروه به همراه دو ناوشکن و یک واحد تدارکاتی آبی خاکی به سکوی نفتی ساسان حمله کردند ٫ گروه دیگر که در برگیرنده یک ناو موشک انداز و دو ناوچه بود به سکوی نفتی سیری حمله کردند ٫ تفنگداران نیروی دریایی از شاخه واکنش سریع به سکوی نفتی ساسان حمله کردند و به جمع آوری مدارک و کارگزاری مواد منفجره جهت از کار انداختن آن پرداختند . نیروی دریایی آمریکا در حال بازرسی ادوات جنگی دریایی ایران بر روی سکوی نفتی ساسان ایران با اعزام قایق های تندروی بوقمار (به انگلیسی: Boghammar) و حمله به چندین هدف متفاوت در خلیج فارس به این حمله پاسخ گفت ٫ شامل کشتی تدارکاتی با پرچم آمریکا و یک کشتی با پرچم پاناما ٫ بعد از این حمله هواپیماهایA-6E با راهنمایی ناوچه های آمریکایی به سمت قایقهای تندرو هدایت شدند ٫ هواپیما ها با رها کردند بمبهای راکی کلاستر (به انگلیسی: Rockeye Cluster ) بر روی قایقهای تندرو باعث غرق شدن یکی و آسیب دیدن چندی دیگر شدند که بعد از خسارت دیدن به جزیره ابوموسی پناه بردند. برخورد با وارد شدن جوشن ٫ قایق توپ دار کلاس کمان ٫ ادامه پیدا کرد ٫ جوشن اقدام به پرتاپ موشکهای هارپون (به انگلیسی: Harpoon missle) خود به سوی وین رایت (به انگلیسی: USS Wainwright) کرد که این عمل با پرتاب چهار موشک استاندارد (به انگلیسی: Standard missle) از سوی سیمپسون (به انگلیسی: USS Simpson) پاسخ داده شد و در همین حین وین رایت هم با پرتاپ دو موشک استاندارد این حمله را ادامه داد ٫ این حمله سازه اصلی کشتی ایرانی را منهدم کرد ولی باعث غرق شدن فوری آن نشد٫ ‌بیگلی (به انگلیسی: USS Bagley) هم یک فروند از هارپون های خود را به سمت آن شلیک که البته به هدف نخورد٬ سه کشتی با نزدیک شدن به جوشن اقدام به غرق کردن آن با استفاده از آتشبار توپخانه کردند. در این حین دو عدد اف-۴ (به انگلیسی: F4) نیروی هوایی به وین رایت نزدیک شدند ٫ که با پرتاپ چند فروند موشک استاندارد از منطقه فراری شدند. نبرد ادامه پیدا کرد هنگامی که ناوچه سهند که از بندر عباس حرکت کرده بود وارد کش مکش با چندین واحد سطحی نیروهای دریایی آمریکا شد ٫ ناوچه به‌وسیله هواپیماهای اینترودر(به انگلیسی: Intruder A-6es) که مشغول گشت زنی مراقبتی برای جوزف استراس (به انگلیسی: Uss joseph struss) بودند ردیابی شد. ناوچه سهند چندین موشک به سمت هواپیماهای اینترودر شلیک کرد که هواپیماها با دو موشک هارپون و چهار بمب هدایت شونده لیزری اسکیپر (به انگلیسی: Laser-guided skipper bombs) پاسخ دادند ٫ جوزف استراس هم یک موشک هارپون به آن اضافه کرد ٫ اغلب ٫ اگرنه تمام سلاحهای شلیک شده با کشتی ایرانی برخورد کرد٫شعله های آتش از روی عرشه سهند به آسمان سر کشید و به تدریج به باطری کشتی (به انگلیسی: Magazine) رسید که باعث انفجاری شد که این انفجار به غرق شدن کشتی کمک کرد. ناوچه سهند در حال سوختن بعد از حمله در تاریخ ۱۸ آوریل سال ۱۹۸۸ میلادیبا وجود غرق شدن سهند یکی از پیشرفته ترین کشتیهای ناوگان ایران ٫ایرانیها همچنان به نبرد ادامه دادند ٫ کمی بعدتر در همان روز ٫ خواهر خوانده سهند ٫ ناوچه سبلان وارد معرکه شد و با آتش چند فروند موشک زمین به هوا به اینترودر ها آنها را مورد حمله قرار داد .خلبان اینترودر با پرتاپ یک بمب هدایت شونده لیزری بر روی سبلان کشتی را به طور کامل از کار انداخت به طوری که حتی قادر به حرکت هم نبود ٫ که البته بعدا به‌وسیله یدک کشهای ایرانی به بندرعباس بازگردانده شد ٫ در این حین مقامات ارشد در واشنگتن که در جریان امور بودند به واحدهای آمریکائی دستور دادند که نبرد را ترک کنند. با اتمام عملیات واحدهای ناوگان آمریکا خسارات فراوانی به نیروی دریایی ایران و تجهزات استراق سمع بر روی دو سکوی نفتی ایرانی وارد کردند ٫ سبلان البته در ۱۹۸۹ تعمیر شد و از آن زمان تا کنون به روز شده است و کماکان در خدمت نیروی دریای جمهوری اسلامی ایران قرار دارد ٫ آسیب رسیده به سکوهای نفتی هم همچنین تعمیر شد و کماکان در خدمت هستند. آمریکائی‌ها در این عملیات دو تن از خلبانان بالگرد کبری توپدار خود را از دست دادند . کبری ٫ از متعلقات ترینتون (به انگلیسی: USS Trenton) بود که در هنگام پرواز در اطراف وین رایت در ۱۵ مایلی جنوب غربی جزیره ابوموسی کمی بعد از تاریکی سقوط کرد ٫ جسد دو خلبان آن به‌وسیله غواصان نیروی دریایی در ماه می پیدا شد ٫ بدنه بالگرد هم کمی بعد تر در آن ماه از آب بیرون کشیده شد ٫ منبع رسمی نیروی دریایی گفته اند که هیچ نشانه ای از برخورد بر روی بدنه بالگرد به چشم نخورده است و احتمالاً بالگرد در حال مانور برای فرار از آتش نیروهای ایرانی سقوط کرده است ساموئل بی. رابرتز در حال جابجایی بعد از مورد اصابت قرارگرفتنیک ماه بعد ناو موشک انداز وینسنز(به انگلیسی: USS Vincennes) برای مراقبت برای خروج ساموئل بی رابرتز و افزایش توان نظامی آمریکا بعد از درگیریهای متناوب با ایران به منطقه احضار شد. تنش فوق العاده باعث شد تا خدمه وینسنز به سمت هواپیمای پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر در یک پرواز تجاری عادی شلیک کنند ٫ که باعث کشته شدن ۲۹۵ نفر سرنشینان غیرنظامی و خدمه این هواپیما در ۳ ژوئیه شد ٫ کمتر از دو ماه از رسیدن وینسنز به منطقه. بر اساس گفته های دولت آمریکا، ایرباس ایرانی به یک هواپیمای اف-۱۴ در حال حمله اشتباه گرفته شد٫ دولت ایران هرچند ٫ بر این مدعا تاکید دارد که وینسنز با علم بر اینکه هواپیمای غیر نظامی است آن را مورد هدف قرار داده است. در ۶ نوامبر ۲۰۰۳ (میلادی) دیوان دادگستری بین‌المللی ادعای ایران برای دریافت خسارت تحت این عنوان که ایالات متحده پیمان دوستی دو کشور در سال ۱۹۵۵ (میلادی) را زیر پا گذاشته را رد کرد . این دادگاه همچنین ادعای بر عکس ایالات متحده مبنی بر خیانت ایران به پیمان فوق را رد کرد
  10.         مقدمه :    پایگاه سوم شکاری نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی  ایران (IRIAF) که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی با شناسه پایگاه هوایی شاهرخی و در سالهای پس از انقلاب به یاد شهید سرلشکر خلبان ، محمد نوژه  با شناسه پایگاه سوم شکاری  شهید نوژه شناخته می شود ، یکی از پایگاه های راهبردی بازوی هوایی  ارتش  جمهوری اسلامی  بشمار می آید .         موقعیت استقرار پایگاه سوم شکاری شهید محمد نوژه  نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران     پایگاه سوم شکاری تاکتیکی ( TFB.3 ) که در حدود 40 کیلومتری ( 25 مایلی) شمال شرقی همدان در نزدیکی روستای کبودرآهنگ  قرار دارد ، خانه اصلی اسکادران 31 آموزشی (TTS.31) ، اسکادران سی و یکم شناسایی (TRS) و در نهایت اسکادران سی و دوم  جنگنده تاکتیکی ( TFS.32) محسوب می گردد .   در اوت سال 2016 میلادی ، به ناگاه و پس از سالها ، این پایگاه راهبردی ، مورد توجه جهانیان قرار گرفت ، چرا که نیروی هوایی ارتش روسیه ، برای اجرای عملیات نظامی برفراز سوریه ، مجوز فرود و استقرار را در این پایگاه نیروی هوایی ایران ، دریافت نمود .  با این وصف ، پایگاه سوم شکاری تاکتیکی ، خانه اصلی بخش عمده ای از ناوگان باقی مانده جنگنده – بمب افکن های افسانه ای  اف-4 فانتوم این نیرو محسوب می گردد .   اما آنچه که این پایگاه  را پر اهمیت می سازد ، در کنار  میزبانی بمب افکن ها و پرنده های سوخت رسان  نیروی هوایی ارتش روسیه ، یکی از پایگاه های  خط مقدم یکی از دو نیروی هوایی ایران ( منظور در کنار نیروی هوا- فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ) است که از نوامبر  2014 میلادی ، حملات هوایی پیشگیرانه ای رابرعلیه  دولت خود خوانده به اصطلاح اسلامی (ISIS) در بخش هایی از عراق و سوریه به انجام رسانده است .         فانتوم ها در جنگ     این پایگاه نیروی هوایی ، در حدود نیم قرن پیش در ژوئن 1965 تاسیس گردید در یکسال و چند ماه بعد ، یعنی در مارس 1966 ، بعنوان پایگاه سوم  شکاری ، میزبان اسکادران های سیصد و یکم و سیصد و دوم شکاری تاکتیکی گردید و پس از سه سال ، بعنوان پایگاه مادر اسکادران سیصد و سوم نیروی هوایی ایران (IIAF) انتخاب گردید .   هر کدام از این سه اسکادران ، در آن زمان به 13 فرونده جنگنده تازه ساخت F-5A/B مجهز شدند که در مجموع با 39 فروند پرنده رزمی ، سازمان رزم این پایگاه تازه تاسیس را تشکیل می دادند .   این پایگاه هوایی ، در آغاز بعنوان لبه بُرنده  IIAF دربرابر تهدید تازه پدید آمده از سوی نیروی هوایی ارتش عراق ، که در آن زمان تدریجاً در حال مسلح شدن به جت های جدید روسی بود ، بشمار می آمد و به همین دلیل ، ساخت آن بعنوان یکی مهمترین اولویتهای فرماندهان وقت نیروی هوایی ، ظرف دوسال و با هزینه ای در حدود 10.7 میلیون دلار صورت پذیرفت .     این پایگاه جدید به افتخار سرهنگ خلبان ، نصرا... شاهرخی که پرنده آموزشی لاکهید T-33 وی در جریان یک پرواز ناوبری آموزشی در اکتبر 1960 در نزدیکی همدان ساقط گردیده بود ، بدین نام ، نامگذاری گردید .   در حالیکه دهه شصت میلادی ، رو به اتمام بود ، دولت وقت ایران ، سفارش نظامی بسیار بزرگ خود را برای دریافت 32 فروند جنگنده – بمب افکن F-4E به ایالات متحده  ارسال نمود که این پرنده های  ارزشمند در قالب برنامه موسوم به Peace Roll II (بعنوان بخشی از برنامه فروش خارجی ایالات متحده ) تا سال 1971 به نیروی هوایی ایران تحویل داده شدند .   این پرنده افسانه ای ،که  بخصوص برای خنثی نمودن تهدیدات و همچنین مقابله با  تنش بوجود آمده با عراق در اوایل دهه هفتاد میلادی  خریداری شده بودند ، بلافاصله پس از ورود ، به این پایگاه اختصاص داده شده و در آن استقرار یافتند .     با ورود فانتوم ها به پایگاه سوم شکاری ، بلافاصله فرماندهان وقت نیرو دست به نوسازی و تجدید ساختار اسکادرانهای سیصد و یکم و سیصدو دوم زده و خلبانان این دو اسکادران قدیمی با طی دوره انتقالی از جنگنده های ساده  F-5A/B به جنگنده- بمب افکن پیشرفته F-4E  ، در انتهای دومین سال دهه هفتاد میلادی ( دسامبر 1971) ، اسکادران های سی و یکم و سی و دوم را بوجود آورده که این فرآیند نهایتاً یکسال بعد ، یعنی در دسامیر 1972 به اتمام رسید .   با این وجود ، برنامه گسترش نیروی هوایی ارتش ، فراتر از تصورات قبلی ، به جلو میرفت ، چرا که مابین سالهای 1973 تا 1975 ، پایگاه سوم شکاری ، با دریافت فانتوم های بیشتر ، موفق شد ، سومین اسکادران خود را ایجاد کند (TFS.33) ، هر چند این اسکادارن بدلیل تلفات نیرو در جریان جنگ با عراق ، در سال 1984 ، منحل گردید.         شهید سرلشکر خلبان ، محمد نوژه    خلبانی که به ناحق ، برای سالها ، کودتای نافرجام سالهای اولیه پس از انقلاب اسلامی ، با نام پرافتخار وی ، شناخته می شد ، اما خوشبختانه در سالهای اخیر این اشتباه مهلک ، در حال اصلاح است .      در این شرایط ، تا سال 1977 میلادی ، هر کدام از از سه اسکادران پایگاه سوم شکاری به 20 فروند جنگنده – بمب افکن اف-4 مجهز شده بودند که در  مجموع سازمان رزم این پایگاه را به 60 فروند فانتوم می رساند ، هرچند ، پس از مدتی ، بدلایل مختلف ، ازجمله سوانح هوایی ، این تعداد به 56 فروند کاهش پیدا نمود . در مجموع ، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 ، پایگاه سوم شکاری ، همواره در بالاترین سطح عملیاتی قرار داشت ، اما پس از پیروزی انقلاب در همین سال ، بدلیل شرایط خاص آن زمان  ، میزان پروازهای روزانه از 97 سورتی در روز به چهار سورتی کاهش پیدا نمود ، آموزش خلبانان جدید متوقف شد و تمامی تمرینات نظامی سالانه نیز از دستور کار ارتش خارج گردید.   همزمان ، بدلیل  تحرکات معدود عناصر خائن در بدنه ارتش ،  که بخش اعظمی از آن ، اینک  به انقلاب پیوسته بودند و آگاهی عناصر انقلابی  از اجرای یک کودتای نظامی که این پایگاه در راس آن قرار داشت ( کودتای نقاب / مخفف نجات قیام ایران بزرگ )  ،  کادر پروازی ، فرماندهی و فنی این پایگاه دستخوش تغییرات بسیاری شد و همین مساله ، توان عملیاتی  پایگاه را به حداقل  ممکن ، کاهش داد .       کودتای شکست خورده " نقاب " که به غلط ، در سالهای گذشته ، با عنوان دیگری شناخته می شد ، صفحه بسیار ناخوشایندی در تاریخ  پرافتخار نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بشمار می رود ، با این وصف ، رشادت پرسنل فنی و خلبانان این نیرو ، چنان نورانی و غرور آفرین است که این صفحه ناخوشایند ، در لابه لای صدهابرگ  پیروزی  و جانفشانی های این نیرو ، تقریباً ، بشمار نمی آید .        این کاهش آمادگی نظامی در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (IRIAF) / نامی که پس از انقلاب براین نیرو گذاشته شد / یکی ازمهمترین دلایلی بشمار می آمد  که ارتش عراق ، از فرصت بدست آمده استفاده نموده و برای تصفیه حساب با این دشمن قدیمی ، در سپتامبر 1980 ، بدان حمله ور گردد .   علیرغم غافلگیری اولیه و بی مهری های صورت گرفته  ، 3 اسکادران مستقردر پایگاه سوم شکاری ، با بهره گیری از تمامی توان رزمی موجود، خود را برای  پاسخگویی به موج اولیه حملات نیروی هوایی ارتش عراق در شب 22 سپتامبر به اهدافی در داخل خاک ایران ، آماده نموده و با مسلح کردن چهار فروند جنگنده – بمب افکن F-4E ، پایگاه هوایی " کوت" را مورد حمله قرار دادند .   این روند در سراسر جریان جنگ با عراق ، به شکل مستمر ادامه پیدا نمود ، تا جایی که  چیزی در حدود 75 درصد توان رزمی این پایگاه ، جزء تلفات رزمی به ثبت رسید . اما بدلیل اهمیت بیش از اندازه این پایگاه هوایی در جنگ با عراق و پس از آن ، براساس دستورات صادره از ستاد فرماندهی ، هشت فروند F-4E  جمعی اسکادران یازدهم تاکتیکی به سال 1988 به این پایگاه اختصاص داده شد تا 30 فروند فانتوم در قالب  اسکادران های حاضر در این پایگاه ، قادر به ادامه ماموریتهای محوله باشند . به همین دلیل ، در همان سال  ( 1988) ، اسکادران سی و یکم ، در آن واحد ، دو نقش متفاوت ( آموزشی / رزمی ) را بر عهده گرفت .        جنگنده/ بمب افکن F-4E در صورتبندی سه فروندی به سال 2010 میلادی در نزدیکی پایگاه سوم شکاری       اگر چه جنگ با عراق ، در سال 1988 به پایان رسید ، اما ظاهراً برای فانتوم های پایگاه شهید نوژه ، نبرد همچنان ادامه داشت ، چرا که  اشباح پایگاه سوم ، ماموریتهای متعددی  را بر علیه فرقه تروریستی منافقین ( چه در عملیات غرور آفرین مرصاد و چه در زمان تحرکات نظامی کردهای شمال عراق به سال 1991 )  اجرا نمود ، هر چند در جریان یکی از این ماموریتها ، اسکادران سی و دوم ، یکی از جتهای رزمی خود را بدلیل اشتباه خلبان ، از دست داد .       فرقه تروریستی منافقین ، در طول سالهای دفاع مقدس ، ضربات سختی از اشباح پارسی دریافت نمود که تحت هیچ شرایطی از خاطره این خیانتکاران به سرزمین ایران ، پاک نخواهد شد      با بحرانی شدن شرایط نبرد در شرق ایران و قدرت گیری گروه تندروی طالبان در افغانستان ، این بار بخشی از  فانتوم های پایگاه سوم ، ما بین سالهای 1996 تا 2000 ، در شرقی ترین پایگاه نیروی هوایی در مشهد ، استقرار پیدا کردند تا در صورت نیاز ، برای سرکوب تحرکات احتمالی این گروه  تروریستی در امتداد مرز ، وارد عمل گردند .          منبع : Combat Aircraft - دسامبر 2016 از Babak Taghvaee   تاپیکهای مرتبط :   1- دیزل های لیزری   :winking:    2- حمله به قرارگاه شیطان  :winking:    این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود .  در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .   :rose: مترجم( با اندکی تلخیص)  : MR9    :rose:         ادامه  دارد ...................
  11. با سلام ليست برخي از ادوات زرهي ايران T-90 Tank (به تعداد اندك) T-72 Tank M113 Apc Zulfiqar-1 Tank Zulfiqar-2 Tank Zulfiqar-3 Tank M47 Patton T-62 Tank Scorpion Light Tank Cascavel APC T-54/T-55 Tank T-59s Tank Chieftain Tank M-60 Tank Raad-2 / Thunder 2 Artillery T-72Z Safir-74 Boragh HOWITZER 155 mm HM 41 HOWITZER 122 mm HM 40 Taftan Mine Cleaner 1/4ton Tactical Jeep 3/4ton Tactical Vehicle Infantry Combat Vehicle Bmp-2 Rakhsh 4x4 Wheeled Apc Thunder 1 Artillery Cobra BMT-2 APC Tosan Tank Urutu APC برخي از كارشناسان معتقد هستند با توجه به اينكه طرح تانك ذوالفقار-3 از تانك ابرامز اقتباس شده است پس ايران تانك ابرامز نيز هرچند به تعداد كم در اختيار دارد. (با توجه به اينكه دوستان همه در ضمينه هاي نظامي تخصص دارند و با اصطلاحات نظامي آشنايي دارند من ديگه واژه ها رو ترجمه نكردم كه مثلا Artillery ميشه توپخانه ! اگه احتياج بود بگيد فارسي بنويسم !)
  12. سينه ستبر تاريخ مالامال از خاطرات حيات و ممات مردان مردي است كه روحشان فراتر از زمان و عرصه فراخ زمين تنگ‏تر از قلب سرشار از عشقشان بوده است امير سپهبد علي صياد شيرازي در سال 1323 در کبود گنبد مشهد در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. مادرش شهربانو و پدرش زياد نام داشت. پدرش، که از عشاير فارس بود، به استخدام ژاندارمري در آمد و سپس به ارتش منتقل شد. او از جاذبه اي خاص برخودار بود، از اين رو علي تحت تأثير پدر از کودکي به ارتش علاقه مند شد. او به همراه پدر و خانواده، مانند ديگر خانواده هاي نظاميان، از شهري به شهري مهاجرت مي کرد. شهرهاي مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام گرگان محل پرورش وي شدند. او سال ششم متوسطه را در تهران گذراند و در سال 1342 موفق به اخذ ديپلم گرديد. او در سال 1343 در کنکور دانشکده افسري شرکت کرد و پذيرفته شد. علي از بدو ورود به دانشکده به جديت در درس و پاي بندي به مذهب شهرت يافت. و سرانجام در مهرماه 1346 در رسته توپخانه دانش آموخته شد و با درجه ستوان دومي وارد ارتش گرديد. او پس از طي دوره آموزشي در شيراز و اصفهان به لشگر تبريز و سپس لشگر زرهي کرمانشاه منتقل شد. او در سال 1350 براي گذراندن دوره آموزش زبان انگليسي به تهران آمد و پس از پايان کلاس و جديت در تحصيل سرانجام خود از استادان زبان انگليسي شد. ستوان يک علي صياد شيرازي تصميم گرفت با دختر عمويش، خانم عفت شجاع ازدواج کند اما به دليل اين که محمود، عموي علي، از مخالفان شاه بود، ساواک با اين ازدواج موافقت نکرد، اما سرانجام در اثر اصرار علي، ارتش با اين وصلت مبارک موافقت کرد. علي در سال 1352 به دليل لياقت ها و دقت هايش در کار، براي تکميل تخصص هاي توپخانه از طرف ارتش به آمريکا اعزام شد تا دوره هواسنجي بالستيک را بگذراند. او اين دوره آموزشي را در شهر فورت سيل از ايالت اوکلاهما، در منطقه اي نظامي، با موفقيت طي کرد. در اين دوره فشرده ستوان همچون مبلغي مذهبي به دعوت آمريکاييان به اسلام مي پرداخت و در مجالس بحث و مناظره آنان شرکت مي کرد. او در بين آشنايان جديدش به مرد مذهبي مشهور شد. او پس از گذراندن دوره، با تخصصي جديد و روحيه اي با نشاط به ايران مراجعت کرد. ارتش براي استفاده از دانش نظامي ستوان، او را در سال 1353 به اصفهان ـ مرکز توپخانه ـ منتقل کرد. علي در اصفهان با يافتن دوستان جديد مطالعات مذهبي خود را پي گرفت و شخصيت سياسي خويش را در اين دوره قوام بخشيد. او در نامه اي که براي سرگرد محمد مهدي کتيبه، يکي از افسران مذهبي، ارسال کرد اين جمله را نوشت: «در مورد برنامه هاي مذهبي بحمدالله پيش مي رويم مخصوصاً در آن قسمت که مي دانيد». اين جمله حساسيت ضد اطلاعات را برانگيخت و از آن پس وي تحت مراقبت قرار گرفت. آنها پس از تحقيق و مراقبت متوالي، او را «متعصب مذهبي» معرفي کردند و مراقبت از وي را شدت بخشيدند. جالب اين است که هرکس از افسران را به مراقبت وي مي گماردند يا تحت تأثير روحيه او قرار مي گرفت و گزارش مثبت براي او رد مي کرد يا صياد را از مراقبت و مأموريت خود خبر مي داد و يا از اول با چنين مأموريتي مخالفت مي کرد. سروان صياد هم زمان با اوج گيري مبارزات ملت مسلمان ايران به رهبري امام خميني تقيه را کنار گذارد و در ارتش علناً به دفاع از علماي اسلام و حکومت اسلامي پرداخت و سرانجام به دليل اين که در بين افسران، تبليغات ضد رژيم مي کرد، ضد اطلاعات از قرار دادن جنگ افزار در اختيار وي ممانعت کرد و اعلام نمود که از واگذاري مشاغل حساس به او خودداري شود. سرانجام سروان در 19 بهمن دستگير و زنداني شد اما ديري نپاييد که انقلاب به پيروزي رسيد و او هم مانند همه مردم ايران آزاد شد. دوره دوم زندگي سرهنگ صياد بعد از پيروزي انقلاب اسلامي آغاز مي شود: او پس از پيروزي انقلاب اسلامي با رحيم صفوي و حجت الاسلام سالک آشنا مي شود و با يکديگر پيمان مي بندند که از پادگانهاي اصفهان حفاظت نمايند. اختلاف سروان با فرماندهان ارتش موجب آشنايي وي با حضرت آيت ا... خامنه اي مي گردد و از اينجا سرنوشت صياد به کلي تغيير پيدا کرد. پس از حوادث کردستان، صياد با درجه سرگردي به همراه سردار صفوي به غرب اعزام مي گردد. و با هماهنگي ارتش و سپاه سنندج را آزاد مي کنند. لياقتهاي سرگرد در کردستان موجب مي گردد تا با درجه سرهنگي به فرماندهي عمليات غرب منصوب گردد. اختلافات سرهنگ با بني صدر اولين رئيس جمهوري اسلامي موجب برکناري وي و خلع دو درجه مي گردد. اما ديري نپاييد که بني صدر سقوط کرد و شهيد رجايي به رياست جمهوري رسيد و سروان مجدداً با دو درجه به غرب کشور اعزام مي شود. سرهنگ با تأسيس قرارگاه حمزه سيدالشهداء لشگرهاي 64 اروميه و 28 کردستان و تيپ هاي 23 نيروي ويژه هوا برد و تيپ 30 گرگان شهرهاي بوکان و اشنويه را آزاد کرد. در هفتم مهرماه 1360 به خاطر رشادت ها و لياقتها توسط رهبر معظم انقلاب حضرت امام خميني (ره) به فرماندهي نيروي زميني منصوب شد. او با هماهنگي با سپاه قهرمان پاسداران انقلاب اسلامي در عمليات طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس، رمضان، مسلم بن عقيل، مطلع الفجر، محرم، والفجر 1، 2، 3، 4، 8، 9، عمليات خيبر و بدر و قادر شرکت نمود و پيروزي هاي بزرگي را براي ايران اسلامي به ارمغان آورد که بي شک در تاريخ امت اسلامي به عظمت خواهد ماند. سرهنگ در مرداد سال 1365 از فرماندهي نيروي زميني استعفا داد و با پيشنهاد آيت الله خامنه اي و تصويب رهبر انقلاب به سمت نمايندگي امام در شوراي عالي دفاع منصوب شد. در سال 66 به درجه سرتيپي نايل آمد. سرتيپ صياد شيرازي در سال 67 در عمليات مرصاد که مرزهاي غرب ايران مورد هجوم منافقين قرار گرفته بود شرکت و با روحيه اي بسيجي ضربات محکمي را بر پيکر مزدوران منافق وارد کرد. سرانجام صياد شيرازي در مقام جانشيني رياست ستاد کل به خدمت مشغول شد. تيمسار سرتيپ صياد شيرازي در 16 فروردين 1378 همزمان با عيد خجسته غدير با حكم مقام معظم فرماندهي كل قوا به درجه سرلشگري نايل آمد. پس مانده هاي زخم خورده مرصاد در صبح روز 21 فروردين 78 ، فاتح بزرگ فتح ‏المبين و بيت ‏المقدس و يکی از بزرگترين سرمايه های کشور را در تروري ناجوانمردانه آماج تيرهاي كينه خود قرار دادند و قامت استوار امير ارتش اسلام را به خاك افكندند. روحش شاد. منبع: خاطرات امير سپهبد صياد شيرازي ـ مرکز اسناد انقلاب اسلامي و اكنون خاطراتي از زبان خود شهيد چهره من در مرکز توپخانه اصفهان شناخته شده بود ؛ البته نه به عنوان کسي که چهره اش آميخته با سياست است ، بلکه بيشتر مرا يک چهره ي مذهبي مي شناختند که موضع مشخصي نسبت به حرکت حضرت امام و انقلاب دارم . ولي کسي مدرکي نداشت. ديگر طوري شده بود که در همان کميته اي که درس مي دادم – نقشه برداري و نقشه خواني تدريس مي کردم – استادهاي ديگر ، به خاطر اين روحيه ، به من احترام مي گذاشتند و مراعات مرا مي کردند. *** اول انقلاب وضع آشفته بود. گروهک ها به شدت کار مي کردند ، مخصوصاً چپ ها و در راس شان چريک هاي فدايي خلق. به کرات جلوي در پادگان از کيف پرسنل وظيفه ، مخصوصاً آن هايي که ليسانسيه بودند ، اعلاميه در مي آورديم ، مي گفتند: ديگر آزاد شده ايم. ما نمي دانستيم با اين ها چکار کنيم. انگار آزادي يعني اين که هر کس هر کاري که مي خواهد انجام دهد. *** با سنندج تماس گرفتم که هليکوپتر بيايد. سه چهار تا مجروح داشتيم. يک مجروح راننده تانک اسکورپين بود. ديدم پيشاني اش را بسته و پانسمان کرده. پرسيدم: چي شده؟ گفت: گلوله خورده. گلوله با يک مقدار زاويه به پيشاني او خورده بود. سر او را نشانه گرفته بودند که از تانک بيرون بوده. فقط پوستش را برده بود. خيلي با روحيه ، يک تفنگ ژ- ث دستش گرفته بود و ضد انقلاب را دنبال مي کرد. *** اطلاع دادند که بني صدر به قرارگاه شما در کرمانشاه آمده و منتظر است. آمدم به سقز. لباسم درهم ريخته بود. يک لباس بسيجي گير آوردم. سريع دوش گرفتم ، لباسم را عوض کردم و به خلبان هليکوپتر گفتم: مي خواهم سريع برويم کرمانشاه. گفت : به شب بر مي خوريم. گفتم : اشکال ندارد ، هر طور شده خودمان را برسانيم به آن جا که رئيس جمهور آمده. وقتي به کرمانشاه رسيدم ، ساعت هشت شب بود. بچه هاي قرارگاه که ترکيبي از ارتش و سپاه بودند ، تا مرا ديدند ، تکبير گفتند. پرسيدم: مسأله چيست؟ گفتند: الان مي فهميد. رفتم داخل اتاق. ديدم آقاي بني صدر و شهيد رجايي که آن موقع نخست وزير بود و تعدادي از مشاورين بني صدر ، آن جا هستند. حالا من خوشحال بودم از اين که اين خوش خبري را مي دهم که ستون هشت روز در محاصره و در حال انهدام بود ولي نجات پيدا کرد. با حالت گرمي به طرف آقاي بني صدر رفتم که او را ببوسم. ديدم که دست او مثل دست مرده است. البته طبيعت او همين بود ولي آن جا خيلي شل بود. اين طور احساس کردم ، ولي حرارت خودم را در بوسيدن نشان دادم. بلافاصله بني صدر پرسيد: ستون چي شد؟ گفتم : الحمدلله نجات پيدا کرد. يک دفعه تکان خورد. من تا آن موقع اثر سخن چيني را در مسؤولين نديده بودم . در تاريخ خوانده بودم که براي کسي که مي خواهد خدمت گزاري کند ، سخن چيني مي کنند. ولي تا آن موقع نمي دانستم که اثرش چيست. آن قدر به گوش اين آدم خوانده بودند: فلان کس رفته همه را به کشتن داده ، ستون تار و مار شده، ستون به اسارت در آمده که حرف من باورش نمي شد. پرسيد: چقدر تلفات داديد؟ گفتم : تا اين جا حدود هفتاد نفر شهيد داديم وصد و پنجاه تا مجروح. معلوم بود که رقم ها را از اين بالاتر داده بودند. ساکت شد. مثل اين که مي خواست بر مبناي حرف آن ها شروع کند و به من حرف هايي بزند ولي ديد که مطلب چيز ديگري است. معلوم شد پشت سر من خيلي غيبت کرده اند. آن تکبيري هم که بچه ها سر دادند، به خاطر دفاعي بود که مي خواستند از من بکنند.
  13.     قابلیتهای تهاجمی  ارتش خلق چین  در اجرای حملات هوایی به پایگاه های هوایی شرق آسیا       ارزیابی نسبی  از قابلیتهای تهاجمی ارتش چین 2017-1996:   در طول دو دهه گذشته ، ارتش آزادیبخش خلق چین ، (PLA) بتدریج خود را از یک مجموع بزرگ از رده خارج به یک نیروی مسلح مدرن توانمند تبدیل نموده است . به همین دلیل  موسسه مطالعات استراتژیک RAND ، یک ارزیابی مقدماتی را در خصوص قابلیتهای نسبی متقابل ایالات متحده  و ارتش خلق چین  در حوزه های مختلف عملیاتی و در فواصل مختلف از سرزمین اصلی چین بین سالهای 1996 تا2017 را به انجام رسانده است .   در یک بررسی کلی ، این ارزیابی نشان می  دهد که اگر چه ارتش چین به مانند سه دهه گذشته ، بلحاظ دسترسی به فناوری پیشرفته سخت افزاری و مهارتهای عملیاتی  درست پشت سر ایالات متحده ،  با یک تاخیر قابل ملاحضه ، در حال حرکت است ، اما بتدریج توانایی های خود را در برخی از حوزه های حساس عملیاتی در جنوب و شرق آسیا بهبود می بخشد .   علاوه براین ، این گزارش پژوهشی نشان می دهد که ارتش چین بطور کامل از توانایی های ویژه ای برای به چالش کشیدن  کامل قدرت نظامی ایالات متحده به منظور اجرای عملیات موثر نظامی در نزدیکی سواحل خود برخوردار است .   آنچه که واضح به نظر می رسد ، هدف از این نوشتار ، جلوگیری از بروز یک درگیری نظامی تمام عیار  در شرق آسیا است که برای هر دو کشور یک  فاجعه بشمار خواهد رفت . همچنانکه این پژوهش ، براساس منابع دردسترس  ، تلاش های ایالات متحده  را در ایجاد ساختارهای دفاعی و بازدارندگی  بررسی می کند و زیرساخت مناسبی را برای تحلیل نظامند در آینده فراهم می نماید.             تمرکز بر ماهیت حملات احتمالی ارتش چین به پایگاه های هوایی ارتش ایالات متحده : آنچه که در حال حاضر ، ارتش خلق چین  به شکل قابل ملاحضه ای بر روی آن متمرکز شده است ، ایجاد پتانسیل ها و توانایی های لازم برای ایجاد اختلال و کاهش توان رزمی موثر نیروی هوایی ایالات متحده و متحدانش با اجرای حملات موثر برعلیه زیرساختهای هوایی این کشورهاست .   در سال 1996 ، ارتش چین تنها تعداد انگشت شماری از موشکهای بالستیک کوتاه برد (SRBM) را که قادر بود اهداف ارزشمندی را در تایوان و کره جنوبی مورد اصابت قرار دهد ، در اختیار داشت و به شکل مشخصی ، موشکهای چینی قادر به انهدام  پایگاه ها ی نیروی هوایی آمریکا در ژاپن نبوده و علاوه برآن ، CEP این موشکها آنچنان نبود که سرجنگی متعارف ، بتواند کاری از پیش ببرد .         اما امروز ، ارتش جمهوری خلق چین ، فعالترین برنامه  موشکهای بالستیک جهان را در اختیار دارد و در کنار بیش از 1200 فروند موشکهای بالستیک SRBM ، صدها موشک بالستیک میانبرد و موشکهای کروز زمین پایه آماده هستند تا زیرساختهای نظامی ایالات متحده در ژاپن و سایر کشورها را با دقت حیرت آوری منهدم نمایند .         این تهدید همچنان رو به گسترش به نظر می رسد ، چرا که موشکهای کروز هواپرتاپ چینی (ALCM) ، حداقل برای پایگاه نیروی هوایی در گوام که چیزی در حدود 3000 کیلومتر از ساحل این کشور فاصله دارد ، یک خطر عمده بشمار می روند . با این حال ، در صورتی که چین براساس آنچه که همواره ادعا نموده ، قصد داشته باشد از موشکهای  بالستیک قاره پیمای (ICBM) موجود در سازمان رزم نیروی موشکی اش استفاده کند ، آنگاه میزان آسیب پذیری پایگاه نیروی هوایی در گوام افزایش خواهد یافت . اگر اعداد و ارقام منتشر شده از سوی منابع مختلف  را مبنای تحلیل قرار دهیم ، این ارقام نشان دهنده بهبود چشمگیر دقت موشکهای چینی است که ارتش این کشور را در هدف قرار دادن تاسیسات حیاتی ایالات متحده ، یاری خواهد کرد.   روند تکامل این تهدیدات در نقشه های ارائه شده  ، قابل مشاهده است .    بررسی تاثیر حملات ارتش چین بر روند عملیات هوایی ارتش ایالات متحده :   کارشناسان نظامی ایالات متحده ، مدلهای حملات موشکی ارتش چین به پایگاه مستقر در خطوط مقدم  خود  و همپیانان خود را در فواصل مختلف از سرزمین اصلی چین مورد بررسی قراردادند و پس از یک بررسی بلند مدت ، به دو سناریو اصلی ، یعنی اجرای یک حمله مستقیم به تایوان و یا طرح ریزی برای اشغال مجمع  الجزایر اسپراتلی رسیدند .   براساس این بررسی ها ، اطلاعات برای سناریونویسی شامل موجودی ذخیره موشکهای چینی ، قابلیت اطمینان موشکهای ارتش چین ، دقت دایره ای آنها ، آمادگی یا عدم آمادگی ساختار دفاعی ارتش آمریکا در منطقه ، توانایی ارتش چین در ارزیابی خسارتهای ایجاد شده در منطقه هدف ، حداقل تعداد فرودگاه هایی که پس از حمله از حیز انتفاع ساقط خواهند شد و در آخر ، توانایی ارتش آمریکا در بازسازی سریع خزشراه های مورد استفاده برای انجام حملات مثقابل بود . در هردونوع حملات احتمالی ، در درجه نخست ، چینی ها باند و خزشراه های مورد استفاده و در درجه دوم ، پرنده های رزمی پارک شده در پایگاههای هوایی  را مورد هدف قرار خواهند داد. بنابریان ، در هر دو  حالت حملات ، محدود کردن توان عملیاتی فرودگاه  است که می تواند در درجه اول ، خروجی پایگاه و قدرت عکس العمل آن  و در درجه دوم ، تعداد روزهایی که  این شکل حملات منجربه  بسته بودن پایگاه را فراهم می سازد ، مد نظر است .   با این وصف ، نتایج بدست آمده توسط این پژوهش ، بطور کامل دقیق و منطبق بر واقعیات نخواهد بود . اما با توجه به اطمینان پذیری بالایی که نسبت به روش تحقیق وجود دارد ، نتایج بدست آمده بصورت یک شاخص خوب در یک بازه زمانی مشخص در آمده و می تواند بعنوان یک ایده ، برای بررسی چالشهایی که ایجاد شده و یا بوجود خواهد آمد ، مورد استفاده قرار گیرد . تجزیه و تحلیل ها نشان می دهد ، چینی ها در قدم نخست برای حمله به تایوان ، پایگاه هوایی " کادنا" که تنها پایگاه عمده  نیروی هوایی آمریکا در منطقه بشمار می رود که پرنده های آن بدون سوخت گیری ، سراسر تنگه تایوان را زیر دید و تیر خود دارند ، را مورد تهاجم قرار می دهند .   با استفاده از فرضیات پایه ، تجزیه  و تحلیل ها نشان می دهد، ارتش جمهوری خلق چین در موج نخست تهاجم خود به پایگاه هوایی کادنا ، این توانایی را خواهند داشت که برای 4 تا 10 روز ، عملیات نظامی را در این موقعیت متوقف کنند که این مساله برای  وارد آوردن یک ضربت برای تصرف تایوان کافی به نظر میرسید. اما این  تجزیه و تحلیل با افزایش توان تهاجمی ارتش چین در سال 2017 ، دچار تغییرات گسترده ای خواهد شد . چنانکه در صورت اجرای این تهاجم در 2017 ، عملیات رزمی پایگاه هوایی کادنا برای 16 تا 43 روز متوقف خواهد شد . هرچند رقم دوم (43روز) با در نظر گرفتن یک سناریوی بدبینانه  ارتش آمریکا در تمرکز بیش از حد متعارف چینی ها بر این پایگاه  و یا نگاه داشتن ذخیره موشکها برای سایر اهداف است .   حملات موشکی برعلیه پایگاه های هوایی  ارتش آمریکا مشخصاً تاثیرات قابل توجهی را بر قابلیتهای برتری هوایی ارتش این کشور در شرق آسیا برجای خواهد گذاشت و با توجه به اهمیت قدرت هوایی در سناریوهای  پیش بینی شده در شرق آسیا ، اثرات دومینووار آن در سایر حوزه های یک درگیری احتمالی نیز شایان توجه است . تمرکز حملات ارتش چین روی مساله تایوان می تواند سبب شود تا از علاقه  فرماندهان چینی بر روی سناریوی اشغال مجمع الجزایر اسپراتلی  تا حد قابل قبولی کاهش یابد . با این وصف ، چالش های پیش بینی شده در خصوص عملیات تهاجمی برعلیه زیرساختهای هوایی ایالات متحده  در شرق آسیا بعنوان مقدمه ای برای اشغال جزیره تایوان ، همچنان در حال رشد است .   در سناریوی اشغال مجمع الجزایر اسپراتلی ، پایگاه های نیروی هوایی ایالات متحده در گوام و میندانائو بسیار پر اهمیت تر از پایگاه کادنا محسوب می شوند . این پایگاه ها در فاصله دورتری از چین قرار دارند به همین دلیل ، اهداف بسیار قابل توجهی برای بمب افکن های چینی حامل موشکهای کروز هوا-پرتاب محسوب می شوند . در این نوع حملات ، بخشی از  برد و دقت کم موشکهای کروز هوا-پرتاب چینی بواسطه شلیک  از حامل های هوایی ، قابل جبران خواهد بود . علاوه برآن ، به احتمال قریب به یقین ، IRBM های آینده نیروی موشکی ارتش خلق چین ، توانایی حمله به این پایگاه ها ( البته با غافلگیری و تاثیر تخریبی بیشتر) را بدست خواهند آورد .     گزینه های محدود ارتش ایالات متحده : تکامل تدریجی قدرت موشکی ارتش چین ، یک تهدید جدی روبه رشد برای عملیات هوایی ارتش آمریکا در هردو سناریوی تشریح شده ، محسوب می شود . با این حال ، اجرای یکسری اقدامات  متقابل می تواند این تهدید را تا حد قابل قبولی کاهش دهد . بعنوان مثال ، پراکنده کردن سازمان رزم نیروی هوایی در پایگاه ها که این امر منجر به تقسیم شدن توان موشکی چین برای حمله به این موقعیتها و در نتیجه کاهش قدرت تخریبی برای هر پایگاه هوایی خواهد شد . اجرای اقدامات فریب ، وجود تحرک ، ایجاد توانایی های  ضد اطلاعاتی ، ضد شناسایی و ضد نظارت می تواند کار را برای ارتش چین بسیار سخت نماید . این مساله موجب خواهد شد تا چینی ها مجبور شوند برای نابودی توان رزمی هر پایگاه ، به تک تک پناه گاه های هر پایگاه هوایی حمله کنند که این مساله هزینه ها را برای طرف چینی بشدت بالا خواهد برد . امکان استفاده از فریبنده ها در پایگاه های خط مقدم نیز از گزینه های مورد استفاده بشمار می رود . حتی در صورت وجود سرمایه گذاری لازم ، ایجاد یک طرح دفاع موشکی که چینی ها را مجبور به اختصاص دادن موشکهای بیشتر در هر مرحله از تهاجم کند که این به نوبه خود ، ذخیره موشکی آن را بسرعت کاهش خواهد داد ، از راه های موثر محسوب می گردد . این تغییرات ، به تلاش هماهنگ و زمان برای اجرا نیاز خواهد داشت ، هرچند با شروع یک درگیری تمام عیار ، برای تصمیم گیری ، بسیار دیر خواهد بود .   منبع :RAND       این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود .  در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .   :rose: مترجم : MR9     :rose:        پی نوشت :   دلایل مهمی که اثبات می کند ،  نیروی موشکی صرفاً مکمل یک نیروی هوایی آماده خواهد بود. در این سطور نهفته است . 
  14. منفک شده از تاپیک جامع نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران 1399/10/23 خورشیدی ================= پروژه ناو بندر کار بسیار داره و در آینده نزدیک نباید انتظار رونمایی داشته باشیم. این پروژه تغییر اساسی و تبدیل یک ابر تانکر نفتکش به یک ناوبندر نظامی با قابلیت ها و امکانات فراوان هست. یک نفتکش دارای مخازن بسیار بزرگ ذخیره نفت هست که باید به کلی تغییر کنه و دارای بخش های متعدد نگهداری و انبار داری و اسکان و غیره خواهد شد. از طرفی کار بخش اضافه کردن روسازه جدید جهت آشیانه های بالگرد و بخش های وابسته که همین الان هم بخشیش مشخصه اجرا شده. بخش تسلیحات و رادارها و دیگر سامانه های مخابراتی و غیره هم زمان بسیار بالایی خواهد گرفت. با وجود سرعت بسیار پایین ساخت فریگیت های کلاس موج و همچنین اعلام زمانهای به آب اندازی و عملیاتی کردن این شناورها که بارها به عقب افتاده بسیار بعید هست که این شناور عظیم به این زودی ها حتی جهت تست به آب انداخته بشه ، مگر اینکه نیرو به شدت روی این پروژه تمدکز هزینه و انرژی بزاره تا زودتر به نتیجه برسه. البته با روند مشاهده شده به نظر میاد که اینگونه باشه و فرماندهان نیرو خواهان الحاق سریع یک شناور بزرگ و دوربرد جهت پشتیبانی همه جانبه ناوگروه های اعزامی به مناطق دوردست هستند و روند فعلاً با سرعت خوبی دارد پیش میرود.
  15. عملیات کربلای4 طرح خوبی داشتی و بزرگترین تحرک نظامی ایران با استعداد 250 گردان محسوب میشد اما لو رفتن عملیات همه چیز را خراب کرد! دقیقا مانند عملیات کورسک که اگر لو نمیرفت کار شوروی تمام بود در جنگ تحمیلی هم کربلای4 میتوانست ما را پیروز جنگ کرده و از موضع قدرت با عراق جهت صلح مذاکره میکردیم که نشد!
  16. فرمانده نیروهای زنیت-موشکی نیروی هوایی روسیه روز پنجشنبه اطلاع داد که هفته آینده نیروهای تحت امر وی اولین پرتاب آزمایشی را با اولین نمونه تولید انبوه جدیدترین سیستم زنیت موشکی С-400 انجام خواهند داد. وی به خبرنگاران گفت: "اولین نمونه تولید انبوه این سیستم در میدان تیر مستقر شده است. نیروهای یگانی که این سیستم به آنها واگذار خواهد شد نیز در آنجا حضور دارند". بعد از پرتاب آزمایشی سیستم С-400 روانه کشیک تجربی خواهد شد. سرتیپ گورکوف توضیح داد این کشیک تجربی خواهد بود چرا که نمونه اول تولید انبوه این سیستم محسوب می شود. وی گفت: "اولین سیستم С-400 که برای حراست از حریم هوایی پایتخت قرار خواهد گرفت به مجهزترین موشک ها با قابلیت افزون مجهز شده است. به همین خاطر ما بر افزایش توان نظامی گروهی که این سیستم در اختیار آنها قرا می گیرد امیدواریم". سیستم پدافند موشکی С-400 "تریومف" توان نشانه روی همزمان 12 هدف را دارد و رادار آن هواپیماهایی که با سیستم "استلس" (نامرئی) ساخته شده اند را رویت می کند. پیش از این انتظار می رفت که روز اول جولای گردان نیروی ضد موشکی С-400 در کشیک نظامی حراست حریم هوایی مسکو و مناطق مرکزی روسیه مستقر شود.
  17. تغذیه و آشپزخانه در نبروهای نظامی : مقدمه : دوستان عزیز میلیتار حتما" عنایت دارن که داخل هر یگان های رزمی یه سری واحدهایی پشتیبانی کننده وجود داره که در کنار سایر واحدهای (اصلی) رزمی به ارائه خدمات می پردازن که وجودشون یکی از نیازهای اساسی وحیاتی برای هر یگانی (چه در زمان صلح وچه در زمان جنگ) هست مثل واحد بهداری یا واحد اشپزخانه یا واحد خدمات( این واحد خدمات رو هم در زمان مناسب بهش می پردازیم) . به عبارت دیگه اگه نیروی انسانی رو در هر یگان رزمی اصلی ترین سرمایه اون یگان بدونیم بنابراین برای حفظ این سرمایه بزرگ ما به یه سری واحدهای پشتیبانی نیاز داریم که یکی ازاین واحدها همین واحد تغذیه و اشپزخانه هست ( والا به خدا این واحدها با این که مسئولیت حساسی دارن اما کمتر تو چشم هستن) ! درهر صورت اگه دوستان محبت کنن و توی بحث مشارکت فعال داشته باشن میتونن اطلاعات خوبی از این جورواحدها یا تجهیزات ویژه ای که توش مورد استفاده قرار می گیره کسب کنن !! انواع آشپزخانه ها : از دید نظامی های کشور ما کلا" اشپزخانه ها به دو دسته کلی تقسیم میشن : * آشپزخانه صنعتی * آشپزخانه های موبایل (سیار) یه نمونه از اشپزخانه های صنعتی : این هم یه نمونه از آشپزخانه های سیار (کوچیک ) از مدیران محترم خواهشمندم که تاپیک + عکس هارو منتقل کنن! صــــــــــــــــــــدرا بخاطر اهمیت تاپیک بصورت مهم درآمد. sina12152000 عکسها به گالری انتقال یافت. Babakim1
  18. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، از سال 1991 به بعد، تعداد 18 فروند میگ MiG-29A و 7 فروند گونه دوسرنشینه میگ MiG-29UB را تحویل گرفته است. این هواپیماها پس از قراردادی که در ژوئن 1990 بین دولت ایران و روسیه به امضا رسید، تحویل نیروی هوایی ایران داده شد. میگ MiG-29 نخستین و تنها جنگنده رهگیری است که پس از جنگ ایران و عراق خریداری شد و براساس برنامه قرار بود که به‌عنوان جایگزین برای F-14 تامکت‌های از دست رفته درطی جنگ و زمین‌گیر شده به‌علت در دسترس نبودن قطعات یدکی، وارد خدمت شوند. این قرارداد به‌عنوان بخشی از برنامه بزرگ نیروی هوایی برای بازسازی قدرت جنگنده‌های نیرو، پس از جنگ، در زمان فرماندهی سرتیپ «منصور ستاری» بر نیروی هوایی بسته شد و اجرایی گردید. دراصل و براساس همان برنامه بزرگ، قرار بود 48 فروند فالکروم برای ایجاد پوشش دفاع هوایی شهرهای بزرگ «تهران»، «شیراز» و «تبریز» وارد کشور شوند اما این روند به‌علت کمبود بودجه ایران، با تحویل همان ارقامی که در ابتدا ذکر شد به پایان رسید. میگ MiG-29 پس از ورود به ایران، لباس دو گردان شکاری تاکتیکی و گردان 11 شکاری تاکتیکی در پایگاه یکم شکاری تهران و گردان 23 شکاری تاکتیکی در پایگاه دوم شکاری تبریز وارد خدمت شدند. براساس مفاد قرارداد، تعداد 400 نفر از مستشاران، متخصصان فنی و معلم روس وارد ایران شدند تا عملیات جنگنده‌های میگ MiG-29 را درطی 7 سال پشتیبانی کنند. برهمین اساس، روس‌ها متعهد گردیدند که نیروی هوایی ایران را برای کاربری فالکروم درطی 25 سال یا 25 هزار ساعت پرواز، از لحاظ قطعات یدکی و کمک‌های فنی، پشتیبانی کنند. هواپیماهای میگ MiG-29 تحویل داده شده به ایران درواقع هواپیماهای کارکرده نیروی هوایی روسیه بودند که تقریبا نیمی از آنها به آخرین ساعات پروازی تعیین شده توسط شرکت سازنده رسیده بودند. با اتمام این ساعت پرواز، براساس تخمین منابع نظامی، حداقل 2 فروند میگ MiG-29A و 4 فروند میگ MiG-29UB به‌علت به پایان رسیدن زندگی عملیاتی‌شان، زمین‌گیر شده و وارد انبارها گردیدند. در ادامه، شرکت سازنده روس موفق نشد که دستورالعمل‌های فنی را برای افزایش ساعت و سیکل پروازی میگ MiG-29 به ایران و نیروی هوایی ارتش تحویل دهد. درنتیجه نبود این دستورالعمل‌ها، متخصصان فنی نیروی هوایی نتوانستند در زمان استاندارد و با طی ساعت کار فنی تعیین شده، کار تعمیرات اساسی و بهسازی فالکروم‌های مزبور را به پایان برسانند و درنتیجه، این فرایند مقداری به درازا کشید. فرماندهان نیروی هوایی که برای راه‌اندازی فالکروم‌های زمین‌گیر شده خود، وجود دستورالعمل‌ها را ضروری و اجتناب‌ناپذیر می‌دانستند، تلاش خود را برای به‌دست آوردن این کتاب‌ها از تمام منابع موجود و در دسترس در سراسر دنیا به‌کار بستند. با این‌حال از اواسط دهه 90 تاکنون، ایران توانسته است بدون کمک مستشاران روس و با تکیه بر توان داخل کشور و متخصصان زبده در درون نیروی هوایی، چک‌های دوره‌ای و سبک این جنگنده را انجام دهد. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در راستای تجهیز و تکمیل وسایل زمینی ناوگان فالکروم‌های خود، با توجه به عدم توانایی روس‌ها در تامین این تجهیزات، دست به خرید آن از دیگر کشورهای صاحب میگ MiG-29 زدند. همزمان کوشش‌هایی برای بهسازی و ارتقای قابلیت‌های فالکروم در نیروی هوایی ایران به جریان افتاد. یکی از این بهسازی‌ها، تجهیز میگ MiG-29 به لوله سوخت‌گیری هوا به هوا بود که در افزایش برد عملیاتی این جنگنده تاثیر به‌سزایی داشت. وجود لوله سوخت‌گیری هوایی، درحالی که هواپیما به مخازن سوخت خارجی مجهز نیست و متکی به مخازن سوخت داخلی است از تاثیر عملیاتی پایینی برخوردار است. پس می‌بایست بر روی میگ MiG-29های ایرانی که توانایی حمل مخازن سوخت خارجی نداشتند، این قابلیت ایجاد می‌شد. با توجه به این‌که تصمیم فرماندهان نیروی هوایی ایران بر افزودن مخازن سوخت خارجی به جنگنده، این توان صنعتی در داخل ایران موجود نبود، کشور بلاروس به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین کاربران میگ MiG-29، مورد توجه قرار گرفت و پس از مذاکرات انجام شده بین مسوولان ذی‌ربط دو کشور و دو نیروی هوایی، تعدادی مخازن سوخت خارجی 1520 لیتری که در قسمت مرکزی زیر بدنه نصب می‌شد، از بلاروس خریداری گردید. همان‌طور که قبلا ذکر شد، طبق دستورالعمل‌های این جنگنده، با به پایان رسیدن عمر هواپیماهای میگ MiG-29 ایرانی، برخی از این هواپیماها از فهرست جنگنده‌های عملیاتی خارج شده و به درون انبارها هدایت شدند. نخستین گونه فالکروم که از رده پروازی خارج شد، یک فروند میگ MiG-29UB متعلق به گردان 23 شکاری بود که در سال 2006 سیکل پروازی خود را به پایان رساند. در ادامه، یک فروند UB دیگر، به‌همراه یک فروند میگ MiG-29A از همان گردان در سال 2007 به رده هواپیماهای بازنشسته پیوست. در تابستان سال 2008، یک فروند گونه UB از گردان 11 شکاری در مهرآباد با رسیدن زمان انجام تعمیرات اساسی، از فهرست هواپیماهای عملیاتی خارج شد تا در ادامه، در بهار 2009 هم یک فروند دیگر از هواپیماهای آموزشی میگ MiG-29UB به وی بپیوندد. با زمین‌گیر و غیرعملیاتی شدن این تعداد فالکروم بود که نیروی هوایی به فکر آغاز برنامه سنگین تعمیرات اساسی میگ MiG-29 به‌صورت بومی افتاد. درنتیجه این تصمیم فرماندهان نیروی هوایی، تاسیسات تعمیر و نگهداری میگ MiG-29 در تهران و تبریز با همکاری نزدیک با شرکت «صنایع هواپیمایی ایران» (IACI) بهسازی، انجام تعمیرات اساسی و بازگردان به رده پروازی هواپیماهای زمین‌گیر را به‌عهده گرفتند. «ولادیمیر پوتین» که در اکتبر 2007 و با هدف انجام مذاکره با دولت ایران برسر مسایل حقوقی دریای خزر وارد تهران شد، درکنار چانه زدن‌های سیاسی و دیپلماتیک، یک قرارداد به ارزش 150 میلیون دلار که به موجب آن، می‌بایست 50 دستگاه موتور توربوفن RD-33 ساخته شده توسط شرکت «ماشین‌سازی چرنشیف مسکو» تحویل نیروی هوایی ایران داده می‌شد. ایران در مذاکرات برای خرید این تعداد موتور، به طرف روس توضیح داد که این موتورها را برای پروژه داخلی توسعه و ساخت جنگنده «آذرخش» نیاز دارد. ولی گمان می‌رود که ایران از موتورهای خریداری شده برای راه‌اندازی هواپیماهایی که ساعت پرواز موتورشان به پایان رسیده و زمین‌گیر شده‌اند، بهره‌برداری نموده است. تحویل این موتورها از سال 2008 آغاز شده است. آغاز برنامه با در دستور کار قرار گرفتن کار بهسازی و تعمیرات اساسی در برنامه جاری مرکز تعمیر و نگهداری میگ MiG-29 در تهران، این مرکز درخواست ارسال یک فروند میگ MiG-29UB غیرپروازی گردان 23 شکاری که مدت‌ها بود در انبار قرار داده شده بود را به تبریز ارسال کرد و مسوولیت انجام تعمیرات اساسی آن را به‌عهده گرفت. با ورود میگ مزبور به تهران، کار بر روی آن به‌همراه آغاز برنامه راه‌اندازی دو فروند میگ MiG-29A وارد مرحله اجرایی شد. دو فروند میگ MiG-29A درحالی به مرکز تعمیرات فالکروم تهران تحویل داده شدند که در شرایط فنی بسیار بدی به‌سر می‌بردند. با این‌حال، تلاش برای بازگرداندن این هواپیماها به شرایط پروازی آغاز گشت. با اتمام عملیات تعمیر و نگهداری مرکز تهران و تکمیل برنامه بهسازی بر روی یک فروند فالکروم گونه A، خلبان آزمایشگر در سپتامبر 2008 هواپیما را از مرکز مزبور تحویل گرفت و «پرواز عملکردی» (FCF) 30 دقیقه‌ای میگ MiG-29 مزبور را با موفقیت به پایان رساند. فالکروم دیگر از مرکز مزبور در تهران بیرون آمد و در بهار 2010 به خدمت در نیروی هوایی بازگشت. هم‌زمان، مرکز تعمیر و نگهداری فالکروم در تبریز نیز خبر اتمام انجام تعمیرات اساسی بر روی یک فروند میگ MiG-29UB را به اطلاع فرماندهان نیروی هوایی رساند. تبریزی‌ها در این میان فعال‌تر ظاهر شده و دومین فالکروم تعمیر اساسی شده را نیز در ژوئن 2010 وارد خط پرواز کردند. این هواپیما در سال 2001 صدمات عمده دیده بود و به‌علت نبود قطعات یدکی، به‌مدت بیش از 8 سال از پرواز دور مانده بود. هم‌اکنون نیز شرکت صنایع هواپیمایی ایران (صها)، با همکاری مراکز فنی نیروی هوایی در تبریز و تهران، بهسازی، ارتقا و تعمیراساسی فالکروم‌های ایرانی را ادامه می‌دهد. گزارش‌های تاییدنشده‌ای از کمک روس‌ها به شرکت صنایع هواپیمایی ایران (صها) در مهرآباد برای انجام تعمیرات اساسی میگ MiG-29 وجود دارد. با وجود کمبود قطعات یدکی، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از سال 2008 تاکنون موفق شده است تعداد 5 فروند فالکروم را از انبارها بیرون کشیده و روانه خط پرواز کند. براساس برنامه‌ای بلندمدت، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران تصمیم دارد هواپیماهای زمین‌گیر موجود را تنها با تکیه بر توان فنی متخصصان نیروی هوایی و شرکت صنایع هواپیمایی ایران (صها)، به شرایط پروازی بازگرداند. منبع: ganjejang.com (به نقل از ماهنامه Air Force Monthly شماره 269)
  19. آمريكا: بمب جديد 14 تني ما بسيار قويتر از بمب جديد روسها است »/ برای حمله به مراکز هسته ای ایران آمریکا بمبی بسیار قوی به وزن 14 تن آماده کرده که می تواند اهدافی که در اعماق زمین قرار دارند را منهدم سازد و از این نظر بر بمب خلایی که اخیرا در روسیه آزمایش شده ارجحیت دارد. "توماس مک هنری" سرتیپ بازنشسته و معاون اسبق رییس ستاد نیروی هوایی آمریکا روز چهارشنبه این سخنان را در شبکه تلویزیونی "فوکس" ایراد کرد. وی رییس شورای کارشناساسی کمیته غیر دولتی سیاست ایران (Iran Policy Committee) است. ژنرال آمریکایی اعلام کرد: " ما بمب بسیار سنگینی در اختیار داریم که وزن آن 30 هزار پوند (14 تن) است و توان نفوذ و تخریب واقعی دارد". وی گفت: " بر خلاف بمبی که ما در اختیار داریم سلاح روس ها بمبی نیست که قدرت نفوذ بالایی داشته باشد. من نمی توانم عمق نفوذ پذیری آن را بازگو کنم . مک هنری ضمن تفسیر خبر دیروز شبکه تلویزیونی "فوکس" اعلام کرد که بعد از تصمیم آلمان برای انصراف از تحریمات آتی علیه ایران، آمریکا "چاره دیگری ندارد". وی گفت: " آنها (آلمانی ها) ما را مجبور ساختند که راه نظامی را انتخاب کنیم". وی ضمن تفسیر راه های احتمالی عملیات نظامی علیه ایران اطلاع داد که به اعتقاد وی بهترین راه بمباران گسترده و سنگین به اهداف ایران است. به گفته مک هنری از 65 تا 70 فروند هواپیمای "استلس" (نامرئی) و 400 فروند جنگنده معمولی در این بمباران شرکت خواهند نود. وی اعلام کرد: "این حملات هوایی به مدت 48 ساعت طول خواهد کشید و در حدود 2,5 هزار هدف شامل مراکز هسته ای، مراکز دفاع ضد هوایی، نیروی هوایی، نیروی دریایی، توان موشکی مرتبط به "شهاب-3" و بالاخره مراکز فرماندهی ایران را در بر خواهد داشت . منبع: مركز انجمن هاي تخصصي
  20.     ارزیابی توانایی های ارتش ایالات متحده و ارتش جمهوری خلق چین در حوزه برتری هوایی       مقدمه : در یک تعریف جامع ، ( براساس  جدیدترین تعریف  نیروی هوایی ایالات متحده و نمونه کوچک شده آن در آسیای جنوب غربی ، IAF) سطح کنترل آسمان که بیانگر توانایی های هرواحد سیاسی در بکارگیری قدرت هوایی برای مقابله با تهدیدات نظامی مورد تصور تعریف می شود ، شش سطح کاملاً تخصصی را در بر می گیرد .       بطور مشخص ، حوزه برتری هوایی به معنای ایجاد و تامین میزانی از توانمندی قدرت هوایی است که اجازه نمی دهد توانمندی های دشمن ، دخالت موثری در دسترسی به اهداف نظامی خودی داشته باشد .   با این تعریف بسیار موجز و خلاصه ، که بایست تببین می گردید ، مبحث اصلی را آغاز می کنیم :           ارزیابی مزیت های نسبی 2017-1996   اگر چه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده همچنان در حال سرمایه گذاری برای حفظ برتری  بی سابقه خود در حوزه رزم هوایی است ، با این وصف ، روند رو به توسعه مدرنیزاسیون نیروی هوایی خلق چین و مشکلات ارتش آمریکا برای گسترش حوزه تسلط خود در حوزه ژئواستراتژیک شرق آسیا ، به شکل فزاینده ای برتری نیروی هوایی این کشور توسط چینی ها به  چالش کشیده  تا نتیجه یک  جنگ  احتمالی در روز یا هفته نخست مشخص گردد .     در طول دو دهه گذشته ، ارتش آزادی بخش خلق چین ، ( PLA) بتدریج  سازمان رزم خود را از یک نیروی بزرگ اما منسوخ  به یک سازمان مسلح مدرن در چهار حوزه هوایی ، دریایی ، زمینی و سایبر تبدیل نموده است . به همین دلیل مجموعه  Project AIR FORCE از اندیشکده RAND  طی یک مقاله پژوهشی ، ارزیابی  جالبی در خصوص روند توسعه قابلیتهای نسبی ایالات متحده و چین در حوزه های عملیاتی متفاوت  و در فواصل مختلف از سرزمین اصلی چین میان سالهای 1996 تا 2017 به انجام رسانده است .   برایند این گزارش نشان می دهد که اگر چه چین همچنان در حوزه های حیاتی رزم هوایی در دو بعد سخت افزار و نرم افزار و مهارتهای رزمی با ارتش آمریکا فاصله قابل توجهی دارد ، اما در همین حوزه ها در چند سال اخیر پیشرفتهای غیر قابل تصوری را به ثبت رسانده  است .           علاوه براین ، گزارش فوق الذکر نشان می دهد که چینی ها نیازو قصدی  برای به  چالش کشیدن توانایی های ارتش آمریکا   در نزدیکی سواحل سرزمین اصلی چین ندارند و به شکل روشنی ، هدف نویسندگان این مقاله ، جستجوی جلوگیری از بروز یک فاجعه نظامی است ، چرا که در   صورت بروز هر حادثه ای هر دو کشور متضرر خواهند شد .   در عوض ، این ارزیابی که با استفاده از منابع باز و غیر محرمانه صورت پذیرفته است ، روند توسعه توانایی های دفاعی و فرآیند  ایجاد بازدارندگی  ارتش آمریکا را بررسی نموده و یک پایه و بنیان اساسی برای تجزیه و تحلیل وقایع در آینده ایجاد می نماید .     تمرکز بر روی مفهوم " برتری هوایی "   به شکل خلاصه ارتش چین براساس تجزیه و تحلیل " توانایی های ارتش ایالات متحده در حوزه ایجاد و برقراری مفهوم برتری  هوایی " در شرق آسیا ، در حال برنامه ریزی جهت رسیدن به برابری نظامی با این کشور است .   به شکل تاریخی ، نیروی هوایی ارتش خلق چین ، تهدید چندانی برای همسایگانش بشمار نمی رفت با این وصف در دو دهه گذشته ، این نیرو از یک یگان مسلح به فناوری های منسوخ دهه 50 و 60 ، بسرعت تبدیل به یک نیروی  هوایی مدرن شده است ، چنانکه  نیروی هوایی این کشور نخستین دسته 24 فروندی از جنگنده های نسل چهارم خود را به سال 1996 وارد سازمان رزم خود نمود ، در حالی که اکنون بیشتر از 700 فروند از این جنگنده ها را در اسکادران های رزمی خود مورد استفاده عملیاتی قرار می دهد . با این حال ، ایالات متحده ، بسرعت جنگنده نسل پنجم خود را به موجودی نیروی  هوایی اضافه نموده   و این بدان معنی است که ناوگان نیروی هوایی این کشور ، همچنان بزرگتر و پیشرفته از نیروی هوایی چین باقی خواهد ماند .           با این وصف ، عوامل جغرافیایی ، بعنوان یک عامل متعادل کننده در برابر مزیت کمی و کیفی نیروی هوایی ایالات متحده همچون سد محکمی قرار دارد و به شکل طبیعی ، نیروی هوایی ارتش خلق چین از این مزیت قابل توجه در یک بحران احتمالی در جنوب شرقی وشرق آسیا بهره برداری خواهد نمود .   بدین معنی که نیروی هوایی چین بدلیل وضعیت ژئو استراتژیک منطقه ، می تواند از پایگاه های هوایی بیشتری استفاده نموده و طبیعتاً از پرنده های رزمی بیشتری برای ایجاد برتری هوایی بهره ببرد . علاوه براین ، بدلیل پراکندگی این پایگاه ها ، حمله و انهدام زیرساختهای بشدت حفاظت شده نیروی هوایی چین برای پیکان تهاجمی ارتش آمریکا سخت تر بوده و در نهایت ، ریسک حمله پایگاه های هوایی چینی ها در داخل سرزمین اصلی چین ، موجب  عکس العمل غیر قابل انتظار مقامات ارشد پکن و استفاده از پتانسیل موشکی برای پشتیبانی از عملیات هوایی خواهد شد .   حال سئوال این است که روند تکامل مفهوم برتری هوایی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و نیروی  هوایی خلق چین ، تحت تاثیر چه عواملی ( شرایط محیطی ) قرار گرفته است ؟؟         برای پاسخ بدین سئوال ، پژوهشگران ، چهار پیش بینی را در قالب دو سناریو در یک بازه زمانی زمانی 22 ساله (2017-1996) در فواصل مختلفی از سرزمین اصلی چین مورد بررسی قرار دادند.     1-   حمله ارتش چین به جزیره تایوان   2-   جنگ بر سر تسلط بر مجمع الجزایر اسپراتلی     برای نیل به هر کدام از این دو سناریو ، سازمان رزم نیروی هوایی ارتش ایالات متحده محاسبه گردید ( 72 وینگ هوایی )  . نخستین هدف بیشتر بر حفظ حضور مستمر نیروی  هوایی در آسمان منطقه واحدهای مدافع (تایوان) است که به نظر می رسد توان رزمی فوق الذکر برای به عقب راندن و از کار انداختن نوک پیکان تهاجمی نیروی  هوایی چین کافی باشد . دومین انتخاب ایالات متحده برای دستیابی به برتری هوایی ،انهدام تعداد مشخصی از جنگنده های رزمی نیروی هوایی چین به منظور متقاعد نمودن فرماندهان ارشد ارتش چین به ترک مخاصمه بوده  که طبق برآوردها ، این رقم به 50 درصد توان رزمی نیروی متخاصم می رسد که در شبیه سازی ها ، روی آن تمرکز شده است . در خصوص سناریوی دوم ، محققان معتقدند که ایالات متحده برای دسترسی به اهداف مورد نظر خود می بایست بدون تاخیر ، در یک بازه زمانی 7 روزه و 21 روزه ، برتری هوایی را برفراز میدان نبرد ایجاد نماید .       داده های ورودی این شبیه سازی شامل پارامترهایی نظیر گونه های مختلف پرنده های رزمی در دسترس ، تعداد کل پرنده های رزمی در دسترس ، نوع و تعداد پرنده های رزمی درگیر ، ماهیت اثر بخشی موشکهای هوا به هوای مورد استفاده در  رزم هوایی ، تعداد و گونه های مورد استفاده ، موقعیت استقرار پایگاه های هوایی ، تعداد خدمه با مهارت بالای در دسترس  ، زمان پرواز از مبداء بسمت منطقه درگیری بود .   البته این محققان تعدادی از داده های کمی مورد نیاز را پس از بررسی روند آموزش خدمه هوایی در نیروی  هوایی ارتش ایالات متحده در این معادله قرار دادند . نتایج بدست آمده  ، عمدتاً مزیت چندانی برای پیش بینی دقیق نتایج  یک درگیری تمام عیار هوایی در این منطقه در بر نداشت ، در عوض ، این داده ها یک  تصویر کامل را از وضعیت در حال تحول دو نیروی هوایی در اختیار پژوهشگران قرار داد و اثبات نمود که برای در اختیار داشتن یک برآورد  درست از توان رزمی دشمن ، بویژه جهت و سرعت تغییر توانایی ها ، شبیه سازی های خاصی می بایست هر ساله انجام پذیرد .    ادامه دارد ...............    پی نوشت :   1- منابع درانتهای تاپیک معرفی خواهند شد .   2- تاپیک مرتبط با این موضوع پایان خواب بلند اژدهای سرخ            این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود .  در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .   :rose: مترجم( با اندکی تلخیص)  : MR9      :rose:
  21. مقدمه : در میانه سال 1394 خورشیدی ، بحثی در استاتوس سابق با محوریت کار بر روی ارتشهای باستان و تاکتیکهای مورداستفاده آنها در انجمن میلیتاری میان دوستان انجام شد که در این میان ، قول ایجاد یک تاپیک ویژه برای صورتبندی ( فرمیشن/ سازند ) فالانکس / فالانژ به برادر فاضل و دانشمند ، @mostafa_by و دوست گرامی @Arash داده شد .متاسفانه بدلایلی ، این امر تا امروز صورت نپذیرفت ، ولی علی الحساب ، پس از پیدا شدن یک DVD قدیمی از فایل های بک آپ گرفته شده ، فایل متن برگردان شده ، پیدا شد که بصورت کاملا" اتفاقی ، با 5600 پست بنده در بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی مصادف گردید . با تمام این موارد ، این تاپیک ، نخستین کار در حوزه تاکتیکهای رزمی ارتش های باستان توسط بنده بشمار میرود و بدون هیچ شکی ، نواقص و اشکالات زیادی را بلحاظ فنی خواهد داشت ولی امیدوارم که با مشارکت دوستان ، این مشکلات تصحیح گردد . با این مقدمه کوتاه ، و نقل قولی از پلوتارک ( میانه های سال 100 میلادی ) به سراغ اصل مطلب خواهیم رفت ... به دیوی وحشی می ماند ، هنگامی که با دشمن روبرو می شود و نیزه هایش را برای نبرد ، راست می گیرد فالانکس یک صورت بندی (فرمیشن/ سازند ) رزمی مسطتیل شکل بشمار می آمد که به شکل متعارف از پیاده نظام سنگین اسلحه مسلح به نیزه ، شمشیر های دسته چوبی ، نیزه بلند و یا جنگ افزارهای شبیه به آن ، سازماندهی شده بود . این اصطلاح بویژه ( و در اصل ) برای توصیف این صورتبندی رزمی در نبردهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت ، با این وصف ، نویسندگان این عصر ، این واژه را برای تشریح صورتبندی رزمی هر یگان پیاده نظام ، صرف نظر از ماهیت تجهیزات و تسلیحاتی که در اختیار آنها بود ، بکار می بردند . بعنوان مثال ، آریان (لوسیوس فلاویوس آریان گزنفون ، فیلسوف و مورخ یونانی ) این اصطلاح را برای تشریح نظم موجود در ارتش ایران مورد استفاده قرار می داد . در متون یونانی ، اصطلاح فالانکس ممکن بود برای گسترش رزمی یک ارتش در میدان نبرد ، برای توصیف شکل راهپیمایی یا رژه یک یگان نظامی پیاده یا سوار ، برای توصیف شکل استقرار یک واحد نظامی در زمان استقرار دریک موقعیت نظامی و یا تشریح تاکتیکهای واحدهای پیاده نظام/ سواره نظام در جریان یک نبرد ، نیز مورد استفاده قرار بگیرد ، چرا که این واحدها به طور معمول ، به صورت یک واحد نخبه به میدان نبرد اعزام می شدند . پیشینه اصطلاح فالانکس را میتوان از واژه یونانی فالانگوس به معنای " انگشت" مورد بررسی قرار داد . اگر چه این اصطلاح یک واژه نظامی بسیار قدیمی بشمار می آید ، اما کاربرد خود را تا به امروز همچنان حفظ نموده است . امروزه ، کلید واژه فالانکس ، اگر چه بعنوان یک تقسیم بندی (مقیاس )نظامی مدرن ، بشمار نمی آید ( بعنوان مثال ، لژیون های رُمی یا معادل معاصرآن در سیستم نظامی غربی "گردان") اما ، اغلب بعنوان یک صورتبندی کُلی برای شناسایی ماهیت دستجات یگان های ارتشها ، در متون تخصصی ، کاربردهایی برای آن مورد تصور خواهد بود . بنابراین ، یک یگان (واحد) فالانکس ، فاقد توان رزمی / ترکیب استاندارد خواهد بود ، اما می تواند بعنوان یک واحد مشخص که تعداد مشخصی از عناصر پیاده نظام که یک " تک صورتبندی فالانکس" را بوجود می آورند ، بشمار آیند . علاوه براین ، در طول تاریخ نظامی مدّون ، بسیاری از ارتشها ، واحدهای پیاده نظام مسلح به تجهیزاتی نظیر " نیزه بلند" را بعنوان یک یگان نظامی به مانند فالانکس در نظر گرفته و در سازمان رزم خود ، از آن بهره می بردند . در ادبیات انگلیسی ، این اصطلاح ، بعنوان " گروهی که به شکل ایستاده و نزدیک به هم ، به جلو حرکت می کنند " توصیف شده است . با این وصف ، این سطور ، بیشتر بر روی شکل گیری صورتبندی رزمی فالانکس در یونان باستان ، دنیای هلنیک و سایر واحدهای سیاسی باستانی که تحت تاثیر تمدن های یونان باستان ، قرار داشتند ، متمرکز خواهد بود . نخستین تصویری که شباهت زیادی به صورتبندی فالانکس داشت ، در یک ستون سنگی متعلق به سومری ها در قرن 25 قبل از میلاد ، شناخته شده است . در این تصویر ، سربازان به نیزه ، کلاهخود و سپرهای بزرگی که تمام بدن آنها را تحت پوشش قرار می داد ، مسلح شده بودند . علاوه بر آن ، واحدهای پیاده نظام مصر باستان نیز در صورتبندی های مشابهی ، سازماندهی و بکارگیری می شدند . از سویی دیگر ، اصطلاح فالانکس را می توان در یادداشتهای هومر ، که نبرد های هوپلیتها ( پیاده نظام سنگین اسلحه مجهز به کلاهخودهای فلزی ارتشهای یونان باستان و واحدهای سیاسی مدیترانه شرقی ) را مورد بررسی قرار داده و تشریح نموده ، می توان یافت . به این ترتیب ، هومر ، در اشعارش ، از این اصطلاح برای وجه تمایز قرار دادن میان تاکتیک های مرسوم مبتنی بر صورتبندی های رزمی جمعی از نبردهای انفرادی ، بهره گرفت . مورخان تاریخ نظامی ، تاکنون ، دریک اجماع جالب توجه ، ارتباط میان شکل گیری میان این صورتبندی رزمی یونان با آنچه که هوپلیتها ، آن را بکار می بردند ، وارد نشده اند ، چرا که اصل و پایه این صورتبندی رزمی ، " ایجاد یک دیواره انسانی با استفاده از سپر و نیزه " تقریباً در همه ارتش های آن زمان ، شناخته شده بود و به همین دلیل ، امکان همگرا بودن تکامل این صورتبندی رزمی در میان تمدن های آن روز جهان ، بسیار بیشتر مورد توجه به نظر می رسد . به شکل سنتی و پذیرفته شده ، مورخین ، تاریخ و منشاء اصلی صورتبندی فالانکس هوپلیتها را از یونان باستان ، بخصوص ، در سده هشتم قبل از میلاد بررسی می نمودند . اما این نظریه در دست تجدید نظر است ، چرا که این احتمال که ریشه اصلی این صورتبندی در قرن هفتم و پس از معرفی aspis ( سپرچوبی بسیار سنگین که در دوره های مختلف توسط ارتشهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت) توسط دولت شهر آرگوس می دانند . بنابراین ، این احتمال این فرضیه که صورتبندی فالانکس توسط این دولت / شهر پدید آمده باشد ، بسیار زیاد بود . علاوه براین ، مدارک و شهود بیشتری از جمله نقاشی مشهور Chigi vase به تاریخ سال 650 قبل از میلاد وجود دارد که هوپلیتها را مسلح به سپرهای چوبی سنگین فوق الذکر ، نیزه و پیکربندی زرهی کامل ، به تصویر کشیده است . یکی دیگر از نظریات که ممکن است ، تاریخ دقیق ظهور صورتبندی رزمی فالانکس را تئوریزه کند ، در این ایده خلاصه شده است که برخی از ویژگی های اساسی صورتبندی فالانکس ، از زمان های قدیم تر ، وجود داشته ولی بدلیل عدم وجود فناوری لازم ، مورد توجه قرار نگرفته است . بعنوان مثال ، دو راهبرد اصلی که در ارتش های نخستین همواره رعایت می گردید ، اصل " انسجام" و استفاده از سربازان در دستجات بزرگ ، بود. این مساله اثبات می کند که فالانکس یونانی ، ، صرفاً نقطه اوج و تکامل یک ایده جذاب و موثر نظامی بشمار می رفت که به آرامی ، از سالها قبل ، در حال توسعه بود و براثر گسترش فناوری نظامی ، ازجمله ، جنگ افزارها و زره در دولت/ شهرهای مختلف ، فالانکس ، روند تکامل خود را پیمود تا اینکه در نهایت به شکل اصلی و موثر خود ، تبدیل گردید . بررسی اجمالی : صورتبندی فالانکس هوپلیتها ، در دوره کلاسیک یونان باستان ( سال 750 تا 350 قبل از میلاد ) به شکل صفوف به هم فشرده ای از سربازان مسلح از ابتدای سازند تا انتهای آن ، مورد استفاده قرار می گرفت . سربازان در این صورتبندی ، سپرهای خود را به هم قفل کرده و نخستین صف از پیاده نظام سنگین اسلحه ، نیزه های خود را درست در جلوی خود و بسمت دشمن ، می گرفتند . در نتیجه ، صورتبندی فالانکس ، یک دیواره مستحکم متشکل از یک توده ترسناک از نیزه های به هم فشرده را پدید می آورد و شکستن این صفوف به هم فشرده ، در زمان اجرای عملیات آفندی ، به سختی امکان داشت . علاوه بر آن ، استفاده از این صورتبندی ، به فرماندهان این اجازه را می داد که از همه سربازان به شکل فعال ، منسجم (نه فقط سربازان مستقر در خطوط تماس با دشمن ) و در یک زمان مشخص در نبرد ، استفاده نمایند . درگیری میان دو یگان با صورتبندی فالانکس ، عمدتاً در زمینهای مسطح (دشت ) صورت می گرفت، چرا که تجمیع عناصر پیاده نظام و سازماندهی آن ، بسیار آسانتر بشمار می آمد . طبیعتاً توپوگرافی ناهموار و متراکم ، استفاده از این صورتبندی را بسار مشکل می نمود ، چراکه حفظ شکل بندی سربازان به صورت یک خط ثابت و شکستن خط دفاعی حریف با استفاده از فالانکس ، یک عملیات نظامی دشوار محسوب می گردید . در نتیجه ، جنگ میان دولت/ شهرهای یونان باستان ، در هر موقعیتی ، امکان پذیر نبود و درگیری ها ، عمدتاً به نقاط استراتژیک زمین عملیات ، محدود می گردید . در عوض ، برای مرتبه های متعدد ، دو طرف درگیر ، نقاط مناسب برای مانور فالانکس را شناسایی نموده تا درگیری در آن راحتر ، صورت پذیرد و در اغلب موارد ، نبرد میان دو طرف ، با عقب نشینی ایمن (عقب روی در اصلاح نظامی مدرن ) ، پایان می پذیرفت . صورتبندی رزمی فالانکس ، عمدتاً همگام با سایر یگانهای پیاده نظام ، پیشروی می نمود ، ( اگرچه احتمالاً وبا توجه به زره و تجهیزات سنگین ، تفاوت سرعت چندانی وجود نمی داشت ) هر چند این امکان نیز وجود داشت که چند متر آخر برای رسیدن به برد جنگ افزارهای محمول با سرعت بیشتری طی گردد . شاید یکی از دلایل اصلی این رویکرد واحدهای فوق را بتوان در تاکید فرماندهان میدانی در حفظ صورتبندی دقیق رزمی با هدف بیشترین بهره وری از این یگان ها دانست . در صورتیکه واحد فالانکس ، شکل خودش را در جریان نبرد ویا قبل از آن ، از دست می داد ، در زمان رسیدن به صفوف مقدم دشمن ، کمترین تاثیر را بر روند میدان نبرد ، برجای می گذاشت .با این وجود ، در صورتی که فالانکس مورد استفاده هوپلیتها ، از سرعت بیشتری برای اجرای پیشروی در میدان رزم استفاده می کردند ، دلیل آن را می بایست در شتاب آنها برای زودتر رخ دادن درگیری جستجو نمود . هرودوت (مورخ) می گوید :" ارتش یونان در نبرد ماراتن ، درست در زمانی که برای اولین بار به دشمن خود یورش بردند ، از صورتبندی فالانکس استفاده نمودند " با این وصف ، بسیاری از مورخان براین باور هستند که این نوآوری (ایجاد صورتبندی های فالانکس ) در ارتش ایران باستان و با هدف به حداقل رساندن تلفات ناشی از واحدهای کماندار ارتش امپراتوری پارس ، بوجود آمد . در آن سوی جبهه ، واحدهای دشمن پس از برخورد با این صورتبندی ، بسیاری از پیاده نظام خود را بعلت مواجهه با نیزه های بلند این واحدها ازدست می دادند ، که این خود موجب درهم شکستن استخوان بندی دشمن می گردید .در مقابل ، شجاعت صفوف اولیه واحدهای فالانکس ، نقطه اتکاء این یگان ها بشمار می آمد ، در حالی که سایر سربازان مستقر در فرمیشن ، براین سعی بودند که با استفاده از سپرهای سنگین خود ، سربازان مستقر در ردیفهای مقدم را به جلو برانند .در زمان نبرد ، کل یگان فالانکس ، به شکل مداوم رو به جلو رانده می شد تا سرانجام سازمان رزم واحد مقابل درهم شکسته شود ، بنابراین ، زمانی که دو صورتبندی با یکدیگر ، وارد جنگ می شوند ، تلاش دو طرف بیشتر برای هُل دادن هم صرف می شد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  22. عکس هایی از ایران در جنگ دوم جهانی منبع:تنش بزرگ نویسنده: استاد خسرو معتضد
  23. موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین : در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود. پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین شد و آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند. در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود . مرصاد ، کمینگاه منافقین ببرها وارد می شوند : اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، بسیج و..) در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد . به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد . بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3) یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر خالص قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید . با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3 در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود . در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله را می توان بدین دلیل تشریح نمود که تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید . اعزام فالکروم های تهرانی ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند . با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی زدند . سپهبد شهید صیاد شیرازی د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد . این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند . اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده متحدین شامل جنگنده – بمب افکن های F-16 و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . پی نوشت : 1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 2- در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید . منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR BY BABAK TAGHVAEE این مجموعه با صرف زمان ترجمه شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . مترجم : MR9
  24. عباس بابایی در سال 1329، در شهرستان قزوین دیده به جهان گشود. دوره ی ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به تحصیل پرداخت و در سال 1348، به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی در سال 1349، برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا اعزام شد. ورود هواپیماهای پیشرفته اف – 14 به نیروی هوایی، شهید بابایی که جزء خلبان های تیزهوش و بسیار ماهر در پرواز با هواپیمای شکاری اف – 5 بود، به همراه تعداد دیگری از همکاران برای پرواز با هواپیمای اف–14 انتخاب و به پایگاه هوایی خاتمی (اصفهان) منتقل شد .عباس بابایی از پایه گذران سوختگیری هوایی شبانه با هواپیماهای اف۱۴ در دوران پیش از انقلاب بود شهید بابایی با دارا بودن تعهد، تخصص و مدیریت قوی چنان درخشید که شایستگی فرماندهی وی محرز و در تاریخ 7/05/1360 فرماندهی پایگاه هشتم هوایی (اصفهان) بر عهدهء او گذاشته شد. به هنگام فرماندهی پایگاه با استفاده از امکانات موجود آن، به عمران و آبادانی روستاهای مستضعف نشین حومه پایگاه و شهر اصفهان پرداخت و با تامین آب آشامیدنی و بهداشتی، برق و احداث حمام و دیگر ملزومات بهداشتی و آموزشی در این روستا، خدمات شایان توجهی را انجام داد. بابایی، با کفایت، لیاقت و تعهد بی پایانی که در زمان تصدی فرماندهی پایگاه اصفهان از خود نشان داد، در تاریخ 9/9/1362 با ارتقاء به درجه سرهنگی به سمت معاون عملیات نیروی هوایی ارتش منصوب و به تهران منتقل گردید. وی با بیش از 3000 ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم وقت خویش را در پرواز های عملیاتی و یا قرارگاه ها و جبهه های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد و به همین ترتیب چهره آشنای رزمندگان و یار وفادار فرماندهان قرارگاه های عملیاتی بود و تنها از سال 1364 تا هنگام شهادت، بیش از 60 مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید! او برای پیشرفت سریع عملیاتها و حسن انجام امور، تنها به نظارت اکتفا نمی کرد، بلکه شخصاً پیشگام می شد و در جمیع مأموریت های جنگی طراحی شده، برای آگاهی از مشکلات و خطرات احتمالی، اولین خلبان بود که شرکت می کرد. سرلشکر بابایی به علت لیاقت و رشادت هایی که در دفاع از نظام، سرکوبی و دفع تجاوزات دشمنان از خود بروز داد، در تاریخ 8/2/1366، به درجه سرتیپی مفتخر گردید. تیمسار عباس بابایی صبح روز پانزدهم مرداد ماه (مصادف با روز عید قربان) همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ خلبان ستاد: نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای F-5F از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد. هواپیمای آنان پس از انجام دادن مأموریت شناسایی و عکسبرداری، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف قرار گرفت و او از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید. یادش گرامی باد. آخرین ماموریت (نوشته سرهنگ خلبان ستاد علی محمد نادری) هدف، انجام يك ماموريت جنگي بود، نيروهاي عراقي در پشت سردشت پياده شده و در حال تجهيز خود بودند. آنها قصد حمله داشتند و اينكه به طرف سردشت بيايند. از طرفي قرار بود نيروهاي سپاه پاسداران در آنجا عملياتي انجام دهند و ما مأموريت داشتيم كه از عمليات آنها پشتيباني كنيم. پرواز را شروع كرديم، شهيد بايايي طي مسير از كابين عقب راهنمائيهاي لازم را انجام مي‌داد و مسيرها و نشانه‌هاي معابر، پل، ارتفاع و يا جاده‌ها را به من نشان مي‌داد. وارد خاك دشمن شديم، نزديك هدف قرار گرفتيم، كار اوج‌گيري را آغاز كرديم و بعد روي هدف شيرجه رفتيم، در يك آن بمب‌ها را روي هدف ريختيم، انگار همه به هدف خورده بود، در حال بازگشت ديديم كه هدف به طور كامل منهدم شده است، و ما در پوست نمي‌گنجيديم. برگشتيم. در مسير برگشت، يك فضاي بسيار سرسبزي بود كه حالت معنويت و روحانيت خاصي به آدم مي‌داد. بابايي نگاهي به منطقه فوق كرد و در حال شكرگزاري بود، بخاطر موفقيتي كه بدست آورده بوديم تكبير مي‌گفت و با خداي خود گفتگو مي‌كرد، در همين حال ناگهان انفجاري در هواپيما رخ داد و همه ي اوضاع را به هم ريخت… سرتيپ خلبان، علي محمد نادري، همرزم شهيد عباس بابايي است، كسي كه در آخرين پرواز عقاب جبهه‌ها او را همراهي مي‌كرد. او از آخرين پرواز عاشقانه بابايي مي‌گويد، روايتي كه در تاريخ ثبت خواهد شد، تا آيندگان بدانند بر ایرانیان چه گذشت. او ادامه مي‌دهد: با صداي انفجار، صداي بابايي هم خاموش شد و من همچنان در فكر هدايت و كنترل هواپيما بودم، عليرغم اينكه خود نيز از چند ناحيه زخمي‌شده بودم، اجباراً از ارتفاع پايين آمدم، در آن لحظه و در لابلاي دره‌ها، در حال برخورد با ارتفاعات بوديم كه با خواست خدا و معجزه آسا، از آن وضعيت خارج شديم. بعد از گذراندن وضعيت فوق، تصور اوليه‌ام اين بود كه بابايي دسته «صندلي‌پران» را كشيده و يا اشتباهي صورت گرفته و دسته صندلي‌پران كشيده شده و ايشان هم با آن پايين پريده است. از طرفي هم هر چه كه از طريق تلفن داخلي او را صدا مي‌زدم، جز سروصداي شديد باد، صداي ديگري را نمي‌شنيدم، لذا اين تصور هم برايم پيش آمد كه بايايي به هر دليلي، از كابين بيرون پريده است، تا اينكه آيينه‌اي كه در كابين جلو تعبيه شده است را تنظيم كردم كه وضعيت كابين عقب را ببينم، وقتي آيينه را تنظيم كردم، متاسفانه ديدم كه «صندلي‌پران» كه بايد خلبان را از كابين بيرون ببرد، سرجايش است و چتر نجات خلبان هم پاره شده است، آنجا بود كه به اين واقعيت پي بردم كه بابايي با صندلي بيرون نرفته است. سرتيپ نادري، در حالي كه بعض گلويش را گرفته و اشك در چشمانش جاري مي‌شود، ادامه مي‌دهد: خلاصه هواپيما را به سمت پايگاه هدايت كردم، همه چيز براي نشستن مهيا شده بود، هواپيما را با تدابير خاص متوقف كردم، بلافاصله رفتم سراغ كابين عقب، ديدم متأسفانه كابين تقريبا كاملا متلاشي شده و شي‌اي به گلوي بابايي اصابت كرده و شاهرگش را پاره كرده است، قفسه سينه‌اش شكسته شده بود و وضع او طوري بود كه چنانچه اگر در همان لحظه اصابت هم به بيمارستان منتقل مي‌شد، بدليل خونريزي شديد در قفسه سينه و سيستم تنفسي‌اش امكان نجاتش نبود، لذا به احتمال قوي بابايي در دم به شهادت رسيده بود. او كه در آخرين كلامش، خطاب به همرزم آخرين پروازش گفته بود: «نگاه كن! اينجا مثل بهشت است، مي‌بيني؟ الله اكبر! الله اكبر…»، چه زود و در سن 37 سالگي در راه دفاع از کشورش خاموش شد... یادش گرامی و راهش پر رهرو http://blog.360.yahoo.com/blog-Aulx9bsib6c9Ebs3RQAppBtG?p=79
  25. هواپيماهاي اسرائيلي با چهارده پرواز بر فراز يمن در آن زمان ، سلاح ، تجهيزات نظامي ، مواد غذايي و پزشکي براي نيروهاي طرفدار امام بدر منتقل کرده اند خلبانان اسرائيلي به مشارکت در جنگ يمن در دهه شصت قرن گذشته ميلادي اذعان کردند. به گزارش شبکه تلويزيوني الجزيره اين خلبانان در مصاحبه با نشريه نيروي هوايي ارتش اسرائيل تاکيد کردند, به نيروهاي طرفدار «امام بدر» در جنگ با نيروهاي ارتش مصر در يمن کمک کردند. اين نيروهاي مصري براي حمايت از انقلاب در يمن به اين کشور اعزام شده بودند. بگفته اين خلبانان ، هواپيماهاي اسرائيلي با چهارده پرواز بر فراز يمن در آن زمان ، سلاح ، تجهيزات نظامي ، مواد غذايي و پزشکي براي نيروهاي طرفدار امام بدر منتقل کرده اند. اين نشريه اسرائيلي عکسهايي از اين خلبانان و اسناد سري درباره عمليات در يمن چاپ کرد. کارشناسان نظامي در اسرائيل معتقدند حمايت از طرفداران امام بدر در يمن باعث گرفتار شدن نيروهاي مصري در اين کشور شده است. اين نيروها به همين در زمان جمال عبدالناصر نتوانستند به اسرائيل حمله اي انجام دهند. http://www.ghatreh.com/news/top.php?id=1861554 =========================================== البته زمان انتشار اين خبر مال چند ماه قبله ولي چون تابحال در سايت به اين خبر اشاره اي نشده بود اين خبرو گذاشتم