جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'بالستیک'.
پیدا کردن 27 results
-
تاپیک جامع اخبار موشکی تاپیک جامع اخبار موشکی (بالستیک ، کروز و .. )
milad11110 افزود یک موضوع در اخبار نظامی
ايران در كل داراي 3 نو ع مو شك هست كه تقريبا قادر هستند ماهواره را در orbit قرار بدن. 1-Shahab3 2-Shahab3B 3-Ghadr-110 ولي زياد خشنود نباشيد چون ايران قرار بود در سال 2005 ماهواره را به فضا بفرستد به نام مصباح(نمي دونم اين همه اسم قشنگ بود چراه مصباح كه فكر كنم عربي باشد :D 4455() )كه خبري نشد بلكه بيشتر يك بلف سياسي بود كه ديگه همه بفهمن خالي بندي چي هست.بعد قرار شد براي اينكه يخورده ماست مالي كنيم قرار شد به وسيله luncher روسيه سينا-1 را بفرستيم بالا.(اين شماره 1 خيلي باحال هست همه جا كلاس مي ده :cry: :D ) من نمي گم امكان پذير نيست ولي خيلي سخته چون شهاب 3 موشك يك stage هست و مي شه گفت به نسبت به موشك Redstone كه در ده 50 رفت بالا سنگين تره. حالا مي شه فهميد چرا موشك ها ي فضانوردي چند مر حله اي هستن چون بعد از يك مدت زماني اگه ديده باشيد مخازن سوخت و چيزهاي ديگر از فضا پيما جدا مي شوند.براي اينكه سبك شون و در مدار قرار گيرن...حالا موشك شهاب چي............... هم چنين بايد كمي سرعت هم بيشتر شود تا بتواند در orbit قرار بگيرد.... به نظر من از لحاظ سر عت مشكلي نداريم با توجه به پيشبيني shahab3B ولي در مورده نمونه اول فكر نكنم بشه چند مرحله اي كرد.بايد صبر كرد و ديد. (براي شوخي)= من فكر كنم در مورده satellite مصباح كه مي خواسته بده بالا ايران با موشك شهاب 3 قرار بوده مخفي باشه تا 2 هفته قبل بعد كه خبر راه جار زدن روس ها زنگ زدن 3 ساعت خنديدن گفتن خودتون را ضايع نكنيد كه ابرو ماهم مي ره.بعد ايران براي اينكه كم نياره قرار شده بود سينا-1 را با لانچر روسي بدن بالا. :) :wink: aa) ) به اميد روزي كه ايران فضا نورد بده بالا :D- 3,348 پاسخ ها
-
[align=justify]راکتهای زونی 50 کیلو وزن و 20 کیلو خرج انفجاری دارند. شلیک اتفاقی این راکتها بر روی عرشه ناو هواپیمابر فارستال منجر به اتفاقی مهیب یعنی کشته شدن 134 نفر، زخمی شدن 161 نفر و از بین رفتن 21 هواپیما شد. حال تصور انفجار کلاهک 650 کیلویی موشک خلیج فارس چه میتواند باشد؟! به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، بهمن ماه 1389؛ موشک خلیج فارس با دقت تمام به هدف خود اصابت کرد و این یعنی شکست یک استراتژی؛ همان استراتژی که بر اساس آمریکایی ها تمام توان خود را در دریاها معطوف به حفظ و حراست ناوهای هواپیمابر از موشکهای کروز، توپخانه، قایق ها و هواپیماهای حریفان خود میدانستند و ناگاه سلاح جدید ایرانی با فرود از بلندای آسمان تقارن این معادلات را بر هم زد . چین با موشک میانبرد دانگ فنگ 21 و ایران با تغییر در گونه های زمینی موشک فاتح 110 تنها کشورهایی در دنیا هستند که به ساختن موشک های بالستیک ضد کشتی اقدام کرده اند. چشم بادامی ها با تغییر در فناوری موشک دانگ فنگ زمین به زمین با برد تقریبی تا 3000 کیلومتر توانستند نخستین موشک ضد کشتی بالستیک دنیا را ارایه دهند. هدف چین از ساخت چنین سلاحی پایان دادن به یکه تازی ناوگان دریایی ایالات متحده در اقیانوسها و حفاظت از تنگه تایوان عنوان شده است. چین برای عملیاتی کردن چنین طرحی، سرجنگی جداشونده هدایت پذیر برای موشک دانگ فنگ طراحی کرد که در هنگام بازگشت به زمین از فضای ماورای جو، توان انجام مانور هدایت پذیری به سمت اهداف خود را داشته باشد . آنطور که اطلاعات بدست آمده در رسانه ها و منابع اطلاعات نظامی عنوان شده، موشک دی اف 21 نیازمند است تا اطلاعات هدف خود را از ماهواره های نظارت و شناسایی نظامی ( یئوگان ) ساخت چین که آخرین ها آنها برای پوشش توان اکتشاف اهداف دریایی سال گذشته میلادی توسط چینی ها به فضا فرستاده شد، استفاده کند بر همین اساس موشک دی اف 21 بدلیل برد زیاد در طول مسیر پرتاب خود توسط این ماهواره ها هدایت و هدف نهایی رو خود را پیدا می کند . موشک خلیج فارس این موشک نیز همانند سایر موشکها باید موقعیت اهداف خویش را پیش از پرتاب بدست آورده و پس از پرتاب مسیر یابی دقیق خود را به سمت آنها انجام دهد . اما با توجه به اینکه ایران هنوز امکان استفاده از ماهواره ساخت داخل مجهز به رادار و تجهیزات الکتروپتیک دست نیافته است، نیاز دارد تا از موشکهای مستقل از هدایت خارجی بهره گیرد . به همین دلیل فاتح 110 که یکی از دقیق ترین موشکهای بالستیک ساخت ایران است بدین منظور انتخاب شد چراکه این موشک با استفاده از توان هدایت داخلی خویش در یک مسیر پرتابه ای کمترین خطا را داراست و از زیرسیستم ها و سطوح کنترل برای سیر سرد درون جوی بهره می گیرد . رادارهای زمینی و دریایی ماوراء افق و یا هواپیما ها و پهباد های نظارت هوایی پس از بدست آوردن طول و عرض جغرافیایی هدف ، این مختصات جغرافیایی را به واحد پرتاب موشک ارسال میکنند و پس از آن موشک به سمت موقعیت معلوم شده در سطح دریا روانه می شود. با توجه به شکل طراحی دماغه موشک خلیج فارس میتوان به تفاوت بین این موشک و فاتح پی برد . به نظر میرسد موشک خلیج فارس در نوک کلاهک خویش از یک سامانه الکترواپتیک پیشرفته برای کشف اهداف در هنگام بازگشت به جو بهره می جوید که این امکان را به موشک میدهد تا در زمان حمله مستقل بوده و خود اقدام به کشف هدف کرده و خود را به سمت هدف هدایت کند. بنابراین میتوان گفت که موشک خلیج فارس پس از شلیک مستقل است و با اتکا بر سامانه های هدایت داخلی خود بدون نگرانی از اخلال رادیویی طی مسیر میکند . کلاهک 650 کیلویی هدف بزرگی که "خلیج فارس" مامور انهدام آن است بسیار بزرگ بوده و یک غول تمام فلزی با وزنی در حدود 90 تا 100 هزار تن و با ابعادی در حدود 300 متر طول و بیش از 70 متر عرض به شمار می رود . ناوهای هواپیمابر از بزرگترین کشتی های موجود در دریاها بوده که علاوه بر ابعاد بسیار عظیم خویش کاملا زره پوش نیز هستند . دستیابی به چنین هدفی که بسیار بزرگ و به لحاظ سرعت و مانور تنبل است امکانپذیر به نظر میرسد اما در نوع خود از آنچنان حفاظت و تدابیری بهره مند است که امکان دستیابی به خویش را برای موشکهای کروز و قایق های تند رو سخت کرده است . بعنوان مثال ناوهای هواپیمابر آمریکایی هر کدام با استفاده از تعداد زیادی کشتی های پشتیبانی دفاع هوایی و حتی زیردریایی های تهاجمی حفاظت میشوند که تعداد زیادی از آنها هم عرض با ناو حرکت نموده و مقابل مسیر موشکهای کروز قرار میگیرند تا اجازه ورود به حریم ناوهواپیمابر را نیابند. علاوه بر آنکه خود ناو و ناوشکن های همراه آن هم به تعداد زیادی از سامانه های توپی و موشکی مقابله با موشکهای کروز مجهز هستند .اما در این میان موشک بالستیک خلیج فارس با عبور آسان از تمام این موانع با فرود مافوق صوت از ارتفاع بالا عملا چنین تدابیری را بلااستفاده می کند. این موشک ایرانی برخلاف موشکهای کروز حجم سرجنگی بسیار قوی دارد که در ادامه به ذکر برخی از ویژگی های آن خواهیم پرداخت. به طور خلاصه، این نکات را می توان به عنوان موارد مهم در تحلیل عملکرد موشک خلیج فارس بیان کرد: موشکهای کروز مانند نور، تنها 160 کیلوگرم سرجنگی دارند اما کلاهک خلیج فارس معادل 7 بمب معمولی مارک 82 یا سه بمب مارک 83 خرج انفجاری در خود جای داده است. انفجار یک بمب معمولی سه حالت برخورد، شوک و موج و نیز اثر حرارتی بوجود می آورد و تفاوت عمده بین موشک و بمب، در برخورد با سرعت بالا در موشکها است .لذا با سرعت برخورد بالایی که موشک خلیج فارس دارد پیش بینی می شود به مقدار نامعلومی بسته به نوع فیوز و طراحی سرجنگی در سطح عرشه ناو نفوذ کند. البته نفوذ در عرشه ناو بسته به تکنولوژی و طراحی کلاهک خلیج فارس دارد که در گونه های مجهز به کلاهک بارانی برخلاف گونه های معمولی و سنگر شکن انفجار در سطح توزیع میشود . ذکر این نکته نیز ضروری است که اثر حرارتی انفجار یک بمب 450 کیلویی قادر به ذوب فولاد زرهی با قطر بیش از 5 سانت پیش از نفوذ است. ( بدنه ناوهای هواپیمابر از استیل استراکچر و سطوح آن با آلومینیوم پوشیده شده است) . در حالت عمومی قدرت انفجاری ناشی از برخورد چنین بمبی حدود 1.2 تا 8 متر در عمق زمین نفوذ میکند و دایره ای به قطر 7 تا 18 متر بوجود میاورد. کلاهک بارانی نیز میتواند تا 3000 قطعه انفجاری با سرعت متغییر بین 600 تا 2000 متر بر ثانیه به اطراف خود پرتاب کند که شوک ناشی از انفجار با سرعت متغییر از 500 تا 800 متر بر ثانیه از محدوده انفجار به بیرون خارج میشود و جریانی برابر با 1.8 تا 2.5 برابر صوت بوجود می آورد . موج انفجار تولید شده در نوع بارانی به تنهایی قادر است سطح کل ناو را از هر جسم متحرکی تخلیه کند . با داشتن چنین پیش فرض هایی، موارد زیر را باید به وضعیت پیش از انفجار افزود : در عرشه هر ناو هواپیمابر تعدادی هواپیمای آماده به پرواز لود شده با بمب و موشک و سوخت کامل وجود دارند. همچنین بر روی عرشه این ناوها تجهیزات بسیار حساس مدیریت پرواز و کنترل فرود و برخاست مثل کاتابولت وجود دارد که بدون آنها عملا ناو توانایی خود را از دست میدهد و با یک قایق معمولی غیر نظامی برابری خواهد کرد ! ماجرای انفجار کلاهک 20 کیلویی در ناوهای هواپیمابر شاید این موضوع کمتر مطرح شده باشد که انفجار یک راکت هواپرتاب کوچک با نام ام کا 32 زونی در ناوهای هواپیمابر یو اس اس اینترپرایز و فارستال منجر به آتش سوزی های پیوسته و بزرگی شد . راکتهای زونی 50 کیلو وزن و 20 کیلوگرم خرج انفجاری دارند . شلیک اتفاقی و نابهنگام این راکتها بر روی عرشه ناو فارستال منجر به اتفاقی مهیب یعنی کشته شدن 134 نفر - زخمی شدن 161 نفر و از بین رفتن 21 هواپیما شد . انفجار در ناو هواپیمابر اینترپرایز اتفاق مشابه به آن دو سال بعد در ناو هواپیمابریو اس اس اینترپرایز رخ داد و انفجار این راکت در اینترپرایز نیز منجر به مرگ 27 نفر و زخمی شدن 314 نفر همچنین نابودی 15 هواپیمای دیگر شد ! حال تصور برخورد و انفجار کلاهک 650 کیلویی موشک خلیج فارس چه میتواند باشد ؟! انفجار در ناو هواپیمابر فارستال آیا خلیج فارس از پدافند دشمن عبور می کند؟ به طور عمومی سه فاز درگیری با موشک های بالستیک وجود دارد که فاز شلیک (شناسایی پیش از پرتاب) فاز میانی که در آن موشک های بلند و میانبرد در ارتفاع مداری مورد هجوم موشکهای استاندارد 3 و تاد قرار میگیرند و فاز شیرجه و بازگشت به جو که توسط سامانه های موشک پاتریوت با موشکهای بالستیک مقابله می شود . از آنجایی که سامانه های پدافند ضد موشکی ناوگان ایالات متحده در سطح دریا فقط بر پایه رفع تهدیدات موشکهای بلند و میانبرد طراحی شده اند لذا موشکهای 9 میلیون دلاری استاندارد 3 بکار رفته در این ناوگان منحصرا توانایی درگیری با موشکهای میان و بلندبردی را دارند که ارتفاع پروازی آنان مداری است. بر پایه این فناوری، موشک استاندارد 3 کلاهک رهگیر خود را در ارتفاع مداری رها میکند تا پس از رهگیری و برخورد با موشک در ارتفاع بالا آنرا منهدم سازد . پس میتوان گفت که این سامانه ها در برابر موشکهایی مانند دانگ فنگ که ارتفاع شیرجه آن مداری است میتواند موفق عمل کنند اما موشک خلیج فارس بخاطر ارتفاع پرواز کوتاه تر زیر مداری (بطور تقریبی 50 تا 70 کیلومتر سقف پرواز) در ارتفاع کمتری از توان درگیری این موشکها سیر می کند . با این قابلیت، موشک خلیج فارس میتواند بدون نگرانی از میان پدافندهای ضد موشک نیروی دریایی ایالات متحده بگریزد . نتیجه گیری بطور طبیعی روشهای مقابله روزبروز در حال پیشرفت هستند و نمیتوان بطور قطع بر یک ترکیب مواجهه با دشمن استوار ماند و باید پیوسته در تلاش بود تا بتوانیم به توازن کم هزینه و کاربردی برای مقابله با تهدیدات دشمنان انقلاب برسیم . موشک خلیج فارس در کنار انبوهی از تسلیحات دیگر ضد کشتی ساخت ایران قادر به پوشش سخت ترین شرایط درگیری های دریایی هستند و میتوان با استفاده ترکیبی و هوشمندانه از تکنیک ها و ابزار های تولید داخل با اتکا به نفس و توان ملی مدت بسیار طولانی نبرد های دریایی را بدون داشتن پشتیبانی هوایی و دریایی مدیریت و ضربات سختی به دشمن متجاوز وارد کرد . ناوگان متجاوز مجبور است تا ناوهای هواپیمابر خود را بجای درگیری از منطقه خطر دور کند که این امر نیز به نوبه خود باعث بوجود آمدن مشکلات بسیار بر سر راه نبرد هوایی از طریق دریا با ایران میشود . بعنوان نمونه ساده ترین راه ممکن قرار گیری هواپیمابر دشمن در فاصله امن در محدوده فرضی 350 کیلومتری سبب می شود تا جنگنده های دشمن مجبور باشند 700 کیلومتر مسیر اضافه تر را برای دستیابی با آسمان ایران طی کند ! چنین عملیاتی نیازمند نسب پادهای سوخت زیر بال جنگنده هاست که آنها را سنگین تر کرده و امکان حمل تسلیحات و انجام مانورهای چرخش و سرعت را از آنان میگیرد و برای هر ماموریت نیاز به تعداد بیشتری جنگنده بوجود می آورد که این امر کار را برای پدافند هوایی ما ساده تر کرده و ریسک عملیات هوایی را برای دشمن بسیار بالاتر می برد . با توجه به اخبار رسیده از رزمایش موشکی پیامبر اعظم (ع) 6 با شلیک موشکهای هدایت دقیق و کلاهک های پیشرفته بارانی و فیوزهای مجاورتی و یا اعلام رسمی خبر شلیک دو موشک با برد 1900 کیلومتر به اقیانوس هند میتوان امیدوار بود که با پیشرفت روز افزون ایران صنایع موشکی و ماهواره ای، موشکهای ضد کشتی برد بلندتر نیز تولید و وارد یگانهای نیروهای مسلج کشورمان شوند که بدین ترتیب، غول های آهنی دشمن باید حداقل 2 هزار کیلومتر از مرزهای آبی ایران اسلامی فاصله بگیرند. لينك خبر : http://www.mashreghnews.ir/fa/news/57399/موشک-خلیج-فارس-چه-بلایی-بر-سر-ناوهای-هواپیمابر-آمریکا-خواهد-آورد؟ [/align] تیتر ویرایش شد. REZAT1980
-
تاپیک جامع بررسی بالستیک اسکاد تاپیک جامع بررسی بالستیک "اسکاد"
sina12152000 افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
موشك اسكاد: موشكي است تاكتيكي ،با برد متوسط كه عليه پادگانهاي نظامي ،پايگاهاي ss-1 هوايي و پشت خطوط دشمن به كارمي رود.اين موشك در چهار مدل (A,B,C,D) موجود است و در چهار مدل قادر به حمل سر جنگي از انواع انفجاري شديد، شيميايي، يا اتمي ميباشند. اسكاد-A براي اولين بار در رژه 1957 به نمايش گذاشته شد.موشكي است با جرم 12125پوند(5500كيلوگرم) ،هدايت ا زنوع راديويي وبالستيك، يعني تا زماني كه موتور موشك روشن است بوسيله “جايرو متعادل“ هدايت ميشود. بعد ازخاموشي موتور موشك فاقد هدايت است و مسير بالستيكي را تا رسيدن به هدف ادامه مي دهد.اين موشك تا سال 1972 در خدمت ارتش روسيه بود. اسكاد-B از انواع موشكهاي تاكتيكي وبالستيكي زمين به زمين روسيه است .كه درنيروهاي مسلح عراق وجود د ا رد.گفته ميشود كه در چين و كره شمالي نيز توليد ميشود.اين موشك از نظر ظاهر شبيه فراگ -7 است ليكن قابليتهاي آن بيشتر است . طول: 25/11متر، قطر: 88 سانتيمتر، جرم: 6370كيلوگرم، برد:160الي 300كيلومتر. نسبت به اسكاد-A طول موتور آن نيم متر بيشتر است.اين موشك بر خلاف فراگ 7 داراي سوخت مايع بوده وسيستم هدايت آن از نوع اينرسي “استرپ داون“ است. اسكاد بي بر روي خودروي هشت چرخ بنام ( ماز-543 ) سوار است ومي توان آن را ظرف يك ساعت آماده پرتاب كرد. كشورهاي چك اسلواكي سابق ، ويتنام ، افغانستان ، بلغارستان ،روماني ،هلند ،كره شمالي ،مصر ،سوريه وعراق دارنده آن هستند. كارشناسان مركز مطالعات استراتژيك معتقدند كه عراق 12 فروند ازموشكهاي اسكاد- B را در اختيار دارد ، در حالي كه مجله هفتگي “ فلايت اينتر نشنال“ مورخ 10 ژوين 1978تعداد اين نوع از موشكهاي عراق را 30تا36 فروند اعلام كرده است. دقت اين نوع از موشكها كه داراي موتور يك مرحلهاي هستند حدود 450 متر است . در 8 سال دفاع مقدس نيز متجاوز از 600 موشك اسكاد (انواع مختلف) توسط هردو كشور شليك شد. اسكاد-C/D اين موشكها بهسازي شده اسكاد-B هستند. برد آنها بترتيب حدود 500و300 كيلومترميباشد. همچنين به علت استفاده از سيستم هدايت پيشرفته واحتمالا هدايت راداري فعال در بخش نهايي ، داراي خطاي دايرها ي 45 متر بوده ودقت آنها بيشتر است . قطر اين موشكها 88سانتيمتر ميباشد. دقت موشك اسكاد هدايت موشك اينرسي است كه با كمك 3 جايرو وشتاب سنج ،انحرافها وعلايم آ ن دريافت ودر 90 ثانيه مسير اوليه پرواز ( تا زماني كه موتور روشن است ) براي تصحيح مسير استفاده ميشود .بهسازيهايي نيز در سوخت آن انجام واز نفت به اسيد نيتريك تبديل يافته كه باعث مي شود موتور با نور قرمز رنگي سوخته و نيروي محركه يكنواخت در مسير ايجاد كند . نداشتن هدايت در فاز بعدي مسير باعث ميشود موشك دقت نقطه زني نداشته باشد. منبع : http://www.avia.ir- 45 پاسخ ها
-
- روسیه
- اتحاد شوروی
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع بررسی بالستیک عماد تاپیک جامع بررسی بالستیک "عماد"
bds110 افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
سردار دهقان:موشك دوربرد عماد، نسل جديد موشك هاي بالستيك ساخت وزارت دفاع با موفقيت آزمايش شد+گزارش تصویری يكشنبه, 19. مهر 1394 - 8:59 سردار سرتيپ پاسدار دكتر حسين دهقان وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح در مصاحبه با خبرنگاران اعلام كرد؛ در آستانه محرم حسيني فرزندان رشيد ملت بزرگ و سلحشور ايران اسلامي در وزارت دفاع با مدد گرفتن از الطاف بيكران الهي و رمز مقدس يا ابوالفضل العباس(ع) موشك دوربرد "عماد" نسل جديد موشك هاي بالستيك زمين به زمين جمهوري اسلامي ايران را با موفقيت آزمايش كردند. به گزارش اداره كل تبليغات دفاعي وزارت دفاع؛سردار دهقان با اشاره به راهبرد وزارت دفاع در توسعه و تكميل توان موشكي نيروهاي مسلح و افزايش قدرت بازدارندگي موثر جمهوري اسلامي ايران گفت: اين موشك كه تمامي مراحل طراحي وساخت آن توسط دانشمندان و متخصصان سازمان صنايع هوافضاي وزارت دفاع صورت پذيرفته است، نخستين موشك دوربرد جمهوري اسلامي ايران با قابليت هدايت و كنترل تا لحظه اصابت به هدف مي باشد؛ كه قادر است اهداف مورد نظر را با دقت بالا مورد اصابت قرار داده بطور كامل منهدم كند. وزير دفاع با بيان اينكه طراحي، ساخت و آزمايش موفقيت آميز موشك عماد يك جهش فناورانه و عملیاتی در اين حوزه راهبردي به شمار مي رود تاكيد كرد:ما براي افزايش قدرت دفاعي و توان موشكي خود از هيچكس اجازه نمي گيريم و برنامه هاي دفاعي خود را بويژه در حوزه موشكي با قاطعيت دنبال مي كنيم كه موشك عماد يكي از مصاديق برجسته آن محسوب مي شود. سردار دهقان با تبريك اين موفقيت بزرگ و دستاورد ارزشمند به محضر فرماندهي معظم كل قوا، نيروهاي مسلح و ملت رشيد ايران و قدرداني از زحمات و تلاش بي وقفه مديران، دانشمندان و متخصصان سازمان صنايع هوافضاي وزارت دفاع تصريح كرد، با تحويل انبوه موشك عماد به يگان هاي موشكي نيروهاي مسلح در آينده نزديك قدرت و توان تاكتيكي و عملياتي آنان به نحو بسيار چشمگيري افزايش خواهد يافت. http://www.mod.ir/content/%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%87%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%8C-%D9%86%D8%B3%D9%84-%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF-%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%AA%D9%8A%D9%83-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%D9%8A%D8%AA-%D8%A2%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%8A%D8%B4-%D8%B4%D8%AF%DA%AF%D8%B2 گزارش تصویری وزارت دفاع http://www.mod.ir/category/%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82-%D9%85%D9%88%D8%B4%D9%83-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%AA%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%AF- 229 پاسخ ها
-
- 56
-
تاپیک جامع بررسی بالستیک فاتح -110 تاپیک جامع بررسی بالستیک "فاتح -110 "
EBRAHIM افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
موشك Fateh-110 يا NP-110 يك موشك بالستيك استراتژيك با برد كوتاه است.اين موشك از يك موتور تك مرحله اي كه با سوخت جامد كار ميكند بهر ميبرد,فاتح 110 موشكي سطح به سطح است كه با استفاده از سوخت جامد توانايي هدف قرار دادن اهدافي در 200 كيلومتري(به گفته برخي منابع 170 كيلومتري)را داراست.فاتح 110 يكي از طرحهايي است كه در صنايع هوا و فضای ايران براي ساخت موشك هاي سوخت جامد و مايع دنبال ميشود.اين موشك در سپتامبر سال 2002 تست نهايي خود را با موفقيت انجام داد.برد ابتدايي اين موشك 200 كيلومتر بود اما در سپتامبر سال 2004 اعلام شد برد آن به 250 كيلومتر افزايش داده شده است و توانايي افزايش دوباره ان در صورت نياز وجود دارد. طبق برخي گزارش ها Fateh-110A بر پايه موشك چيني DF-11A ساخته شده است كه بردي برابر با 300 يا 400 كيلومتر را دارست و توانايي حمل كلاهك هسته اي را دارد. موشك فاتح 110 از راداري داخلي و الكترو اپتيكالي براي هدايت خود استفاده ميكند كه به آن دقتي بسيار دقيق بخشيده محدوده خطاي اين موشك((CPE فقط 10 متر است.فاتح 110 موشكي فوق مدرن است كه توانايي حمل كلاهكي به وزن 500 كيلوگرم را داراست.طراحي اوليه اين موشك در سال 1997 شروع شد و در سال 2002 وارد خدمت گرديد. مشخصات: عملكرد: موشك بالستيك استراتژيك سازنده: سازمان هوا وفضاي ايران پيشرانه:موتور سوخت جامد تك مرحله اي طول:8.06 متر وزن:3.450 كيلوگرم قطر: 0.61 متر برد ۲۰۰ :كيلومتر در نوع اول و 250 كيلومتر در مدل بعدي سيستم هدايت:رادار داخلي و چشم الكترونيكي محدوده خطا:۱۰ متر CPE كلاهك: 500 كيلوگرمي جايگاه پرتاب:ثابت زمان ساخت: 1997 ورود به خدمت:2002 منبع:دانشنامه وكيپديا و Global security منبع برداشت:moshaki-nezami.blogfa.com -
تاپیک جامع بررسی بالستیک سجیل تاپیک جامع بررسی بالستیک "سجیل "
FLANKER افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg -
موشک بالستیک شهید حاج قاسم سلیمانی موشک بالستیک شهید حاج قاسم سلیمانی
alavi373 افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
بسم الله الرحمن الرحیم ========== تاپیک منفک شده از مطالب اخبار دفاعی 1399/11/6 خصوصیات موشکهای حاج قاسم جانشین وزیر دفاع: موشک حاج قاسم دارای برد ۱۴۰۰ کیلومتر و مایل پرتاب و کاملا تاکتیکی است. موشک شهید حاج قاسم قابل رهگیری توسط سامانههای پدافندی نیست. موشک کروز دریایی برد بلند شهید ابومهدی در ارتفاع چند متری پرواز میکند و از موتور هوا تنفسی بهره میبرد. http://s10.picofile.com/file/8406222084/قااااااااااااااسم.mp4.html -
ایران و عراق ، جنگ موشکی 1988- 1980 ایران و عراق ، جنگ موشکی 1988- 1980
zed افزود یک موضوع در جنگ تحمیلی
نكاتي درباره توان موشكي عراق يكي از كميتههاي وزارت دفاع، كميته تهيه و توسعه موشكهاي دوربرد به رياست سرتيپ ستاد «صلاح التكريتي» متخصص رشته موشكي (توپخانه) بود. حاصل فعاليت اين كميته پيش از جنگ، توليد سه نوع موشك به نامهاي موشك حسين، موشك عباس و موشك عابد يا ژوئيه بود. اين موشكها با رايزنيها و مساعدتهاي فراوان يكي از شركتهاي فرانسوي به مرحله توليد رسيده بود. حتي هيأت فرانسوي به رياست «بيار موللر» چندين بار به وزارت دفاع عراق آمد و آزمايش هايي بر روي اين موشكها انجام داد. اين موشكها برخلاف ادعاي عراق، صد در صد توليد مشترك فرانسه و شوروي است. البته شايان توضيح است كه توان موشكي عراق ابتدا با موشكهاي «اسكاد» شوروي با برد سيصد كيلومتر تقويت و توسعه يافت، آنگاه عراقيها با استفاده از تكنولوژي و تجربيات روسها و فرانسويها اقدام به توليد سه موشك مزبور كردند كه من درباره ويژگيهاي هر يك از آنها توضيح ميدهم: 1- موشك «حسين» برد اين موشك، 650 كيلومتر و وزن كلاهك جنگي آن، 500 كيلوگرم است. اين كلاهك هاي جنگي، حاوي مواد انفجاري خطرناكي است كه استفاده از آن در جهان ممنوع است. شعاع اصابت اين موشك حدود هزار متر محاسبه شده است. در طي سالهاي 1984، 85 و 88 (1363، 64،67) با اين موشك، شهر تهران را مورد حمله قرار داديم. البته مناطق و شهرهاي مرزي مانند اهواز و آبادان نيز از تيررس اين موشكها در امان نبودند. سرتيپ ستاد «ثابت سلطان» مدير توپخانه اصرار داشت از اين موشك براي كوبيدن مناطق مسكوني استفاده كنيم. وقتي از او علت اين اصرار را پرسيدم گفت:بايد مناطق مسكوني را هدف موشك قرار دهيم تا سربازان ايراني مجبور شوند به فكر خانواده هايشان بيفتند و آنگاه براي جوياشدن از حال آنان به پشت جبهه بازگردند و جبهه را خالي كنند. گفتم: اما اين اقدام ما آنان را به ادامه جنگ مصممتر خواهد كرد. جواب داد: هرگز! اين كار به نارضايتي آنان نسبت به دولتشان كه حاضر به قبول آتش بس نيست دامن خواهد زد. 2- موشك «عباس» برد اين موشك حدود 850 كيلومتر، وزن كلاهك جنگي آن نزديك به 350 كيلوگرم و شعاع اصابت آن تقريبا 1500 متر است. اين موشك چندين بار براي حمله به تهران، اصفهان، تبريز، يزد و نيز بندرهاي ايرن مورد استفاده قرار گرفت. هربار كه اقدام به پرتاب اين موشك به سوي يكي از شهرهاي ايران ميكرديم صدام با خوشحالي با ما تماس ميگرفت و ميگفت: آفرين به شما غيور مردان! شما تاريخ را رو سفيد كرديد! شما روي «قعقاع» و «سعد» را سفيد كرديد!» عدنان خيرالله وزير دفاع استفاده از موشك عباس به دليل برد بيشتر آن نسبت به موشك حسين تأكيد داشت. دو موشك عباس و حسين، از قدرت انفجار بسيار بالايي برخوردارند. مردم عراق، اين موشكها را «زلزله» مينامند؛ زيرا در هنگام اصابت اشتباهي يكي از اين موشكها به يكي از پلها در «گرمة علي» در بصره، روستاي مجاور با خاك يكسان و پل، به طور كامل منهدم شد و حفره بسيار بزرگي ايجاد گرديد كه به دليل شدت انفجار، محل پل قابل شناسايي نبود. 3- موشك عابد «ژوئيه» طول اين موشك، 25 متر، وزن آن 48 تن و داراي سه مرحله است. اين موشك كه با مشاركت فرانسه و چين ساخته شده، قادر است يك كلاهك جنگي را به وزن حدود پانصد كيلوگرم تا مسافت حدود 1500 كيلومتر حمل كند. تفاوت اين موشك با دو موشك قبلي اين است كه آن دو براي پدافند و موشك «عابد» براي هجوم ساخته شده است. از اين موشك براي حمله به تهران، اصفهان و شهرهاي مرزي اهواز، آبادان، خرمشهر و.... استفاده شده است. تصاوير گرفته شده توسط هواپيماهاي شناسايي، نشان دهنده حجم وحشتناك خسارات ناشي از انفجار اين موشك در اوايل و در طول جنگ بود. اين تصاوير كه به صورت فيلمهاي ويديويي، در معرض ديد دانشجويان دورههاي 30و 44 دانشكده ستاد قرار گرفت، به قدري هولناك بود كه عده اي از آنان دچار افسردگي و بيماريهاي روحي و رواني شدند. همچنين نسخههايي از اين فيلمها براي سران دولتهاي حاشيه خليج فارس- از جمله امير كويت، ملك فهد و شاه حسين- ارسال شد. ماهوارههاي جاسوسي مشكلي كه اين موشكها داشتند چگونگي هدايت و تصحيح مسير حركت آنها براي اصابت به هدف بود. ابتدا بايد به اين نكته اشاره كرد كه موشك، وسيلهاي با يك كلاهك جنگي است كه در قسمت فوقاني آن قرار دارد و در موقع اصابت ابتدا اين كلاهك منفجر ميشود. تفاوت موشك با هواپيما در اين است كه موشك تنها يك بار مورد استفاده قرار ميگيرد و عمر آن با همان يك پرتاب به پايان ميرسد اما هواپيما ميتواند پروازهاي متعددي انجام دهدو در هر پرواز چندين تن بمب و كلاهك جنگي فرو ريزد. هواپيما همچنين ممكن است پيش از سرنگون شدن توسط دشمن ده ها حمله هوايي انجام داده باشد كه بدين رو در مقايسه با موشكهاي زمين به زمين، ارزانتر محسوب ميشود. ما در هنگام استفاده از موشك يا هواپيما براي بمباران مناطق مسكوني ايران به ميزان تأثيرگذاري آنها توجه داشتيم. به همين دليل منطقي به نظر نميرسيد كه مثلا يكصد ميليون دلار خرج موشكي كنيم كه خسارات مادي آن به ارتش ايران معادل يك ميليون دلار تخمين زده ميشد؛ به خصوص باتوجه به اينكه موشكهاي زمين به زميني كه برد يكصد كيلومتر دارند بسيار گران تمام ميشوند. بايد توجه داشت كه اينگونه موشكهاي يك بار مصرف براي حمل كلاهكهاي هستهاي ساخته شده اند؛ زيرا ارزش حجم انهدامي كلاهك هسته اي، صدها برابر ارزش موشك است. اما استفاده از اين موشكها به ويژه موشك هاي ميان برد براي حمل كلاهكهاي جنگي (كلاسيك)، كاري غيرعاقلانه است. به عنوان نمونه، قيمت يك موشك مدل «3-Df» از سري موشكهاي چيني فروخته شده به ما معادل چهل ميليون دلار بود. اين موشك در اصل براي اين طراحي شده است كه كلاهكي هستهاي با قدرت انفجاري 103 مگاتن (103 ميليون تن) مواد منفجره كلاسيك را حمل كند. اين موشك در آغاز جنگ براي حمله به شهر نوسود و تمامي شهرها ايران كه استحكامات بتوني داشتند مورد استفاده قرار گرفت. همانگونه كه گفته شد مشكل اينگونه موشكها چگونگي هدايت و تصحيح مسير حركت آنها بود اما بر اساس توافق عراق و دولت آمريكا در زمان رياست جمهوري كارتر و ريگان، قرار شد كه اين كشور به وسيله ماهوارههاي فضايي ما را در زمينه هدايت موشكها ياري دهد. از لحاظ فني اگر برد موشك بيش از سيصد كيلومتر باشد لازم است در طي حركت آن تا هدف مسير موشك دو يا سه بار تصحيح شود. اگر موشك بيشترين مسير خود را در داخل خاك خودي يا فضاي كشور دوست طي كند با فرمانهاي داده شده از ايستگاههاي زميني يا هوايي موجود بر سر راه آن مسير خود را تصحيح ميكند؛ اما اگر بخش اعظمي از مسير موشك، در خاك دشمن باشد هدايت آن غيرممكن خواهد بود و تنها ماهوارههاي فضايي قادر به تصحيح خواهند بود. ما در طول جنگ حداكثر استفاده را از ماهوارههاي جاسوسي آمريكا در خليج فارس كرديم و به كمك آنها توانستيم حدود چهارصد موشك به طرف شهرهاي مرزي، مناطق مسكوني شهرهاي مختلف و يگانهاي عازم جبهه پرتاب كنيم. منبع :خبرگزاري فارس خاطرات سرلشكر عراقي«صبار فلاح اللامي» -
تاپیک جامع بررسی بالستیک دزفول تاپیک جامع بررسی بالستیک "دزفول "
shirazz افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
در مراسمی با حضور سرلشکر جعفری در کارخانه زیرزمینی تولید موشک های بالستیک نیروی هوافضای سپاه، از موشک بالستیک هوشمند زمین به زمین دزفول رونمایی شد. به گزارش خبرنگار سپاه نیوز؛ در مراسمی که امروز (پنج شنبه ۱۸ بهمن ) با حضور سردار سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سردار سرتیپ پاسدار امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه برگزار شد ، موشک بالستیک هوشمند زمین به زمین دزفول در کارخانه زیرزمینی تولید موشک های بالستیک سپاه رونمایی شد. فرمانده کل سپاه در این مراسم رونمایی از دستاوردهای دفاعی سپاه همزمان با ایام گرامیداشت چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران را اثبات "ما میتوانیم" به جهانیان دانست و اظهار کرد : تولید انبوه موشک های پیشرفته دقیق و هوشمند با آخرین تکنولوژی که نقطه اوج پیشرفت در عرصه موشکی است، امروز به همت فرزندان ملت ایران در نیروی هوافضای سپاه تحقق یافته است. سرلشکر جعفری با اشاره به نمایش کارخانه زیرزمینی تولید موشک های بالستیک نقطهزن سپاه برای نخستین بار، گفت: رونمایی از این شهر تولید موشک در اعماق زمین، پاسخی به یاوهگوییهای غربی ها است که تصور می کنند با تحریم و تهدید می توانند ما را محدود کرده و از اهداف بلندمان بازدارند. فرمانده نیروی هوافضای سپاه نیز در این مراسم امنیت ملت ایران را خط قرمز نیروهای مسلح برشمرد و اظهار کرد: با وجود توطئه ها و تهدیدات دشمن علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ، طبیعی است که ما نیز به حرکت خود ادامه دهیم و امروز به پاس پایداری و مقاومت خوزستانی های غیور ،به ویژه مردم قهرمان و مقاوم دزفول در دفاع مقدس ، از موشک هوشمند زمین به زمین "دزفول "رونمایی کردیم که آخرین دستاورد و محصول حوزه تحقیقات نیروی هوافضای سپاه است. وی با تاکید بر اینکه حرکت ما در حوزه موشکهای زمین به زمین دائمی است ،با برشماری ویژگیهای موشک هوشمند دزفول اظهار کرد : این دستاورد مهم به لحاظ ابعاد و اندازه به هندسه موشک ذوالفقار بسیار نزدیک می باشد ؛ موشک ذوالفقار ۷۰۰ کیلومتر برد دارد ، اما موشک دزفول هزار کیلومتر برد داشته و افزایش ۳۰۰ کیلومتری برد آن به واسطه بهکارگیری فناوریهای جدید در این محصول دفاعی است ، قدرت انهدام و تخریب این موشک نیز به دلیل نوع موادی که در سر جنگی آن به کارگیری شده، دو برابر موشک ذوالفقار است. http://www.sepahnews.com/index.php/component/k2/item/7225-با-حضور-فرمانده-کل-سپاه-صورت-گرفت-؛-نمایش-کارخانه-زیرزمینی-تولید-موشک-های-بالستیک-سپاه-برای-اولین-بار-رونمایی-از-موشک-بالستیک-هوشمند-زمین-به-زمین-دزفول.html سردار حاجی زاده کارخانجات ساخت موشک را امکانی گرانبها و حیاتی برشمرد واظهار کرد: جمهوری اسلامی ایران شروع کننده هیچ جنگی نیست، اما قرار هم نیست در برابر دشمنان غافلگیر شویم ، از این رو هم امکانات عملیاتی و هم کارخانجات تولیدی خود را در اعماق زمین و به صورت محرمانه تعبیه کرده ایم تا از دسترسی دشمنان دور بماند. -
برنامهی هستهای ایران و راهبرد توسعهی تسلیحات فضاپایهی ایالات متحده مقدمه پیش از وارد شدن به بحث لازم است بیان شود که رهیافت مدیریتی در مسائل دفاعی در سطح کشورها، غالبا از جنبهی فرماندهی و کنترل نگریسته میشود و در این حیطه، مسائل موشکی در سطح راهبردی آن قرار میگیرند. اما زمانی که از جنبهی تولید موشک یا استفاده از توان نظامی به خصوص موشکی به عنوان بازدارندگی در سیاست خارجی نگریسته شود، موضوعات از حیطهی فرماندهی و کنترل خارج شده و جنبهی سیاسی با ابعاد وسیع افکار عمومی، اقتصاد، حکمرانی و امور خارجه پیدا میکند. بنابراین پدیدهای که چنین ابعادی دارد لاجرم هماهنگیها، سازماندهیها، سرمایهگذاریها و دشواریهای بسیاری برای به سرانجام رسیدن خود طی کرده است. این موضوع دیگر یک مسئلهی ساده و تکبعدی که در اختیارات یک یا چند فرد معدود باشد تا از طریق برنامه و بودجهها آن را کنترل کنند، نیست. پدافند موشکی جهانیِ ایالات متحده، موضوعات فوق را نه فقط در حوزهی داخلی و مرزهای آن کشور، که در ابعاد بسیار جنجالبرانگیز و ایدئولوژیک پرچالش جهانی حل نموده است. مقداری مطالعهی تاریخ و انگیزههای به وجود آمده در مسیر تاریخی متصل به رویدادهای حاضر، ما را از جنبهی دیگری نسبت به سیاستهای در پیش گرفته شدهی ابرقدرتها هشیار میسازد. با تکیه بر این ایده که مسائل عظیم و پرحاشیهی جهانی موضوعاتی نیستند که از طریق توافقهای سطحی مانند مذاکرات موشکی شوروی و آمریکا و یا ایران با ۱+۵ و آنچه در برجام رخ داد، حل شوند، تحلیل آنچه گذشت و آنچه میبایست انجام داد خواهیم پرداخت. تاریخچهای مختصر از تسلیحات دفاع موشکی ایالات متحده پروژهی سنتینل 1 رابرت مک نامارا (۱۹۶۷) برنامهی دفاع قارهای را ارائه داد. سیستمی متشکل از موشکهای بلند اسپارتان، موشک کوتاهبرد اسپرینت، به همراه رادار و کامپیوتر. اجزای پروژه سنتینل مانند موشکها و سایر تجهیزات از 1955 مراحل تحقیق و توسعه خود را آغاز کرده بودند، موشک های نایک هرکولیوس و زئوس پیشتر در مراحل اثبات فناوری از دستیابی به یک سطح توانمند عملیاتی بازمانده بودند، این طرح جدید نیز که بر آمده از تکنولوژی های پیشین خود بود، در برابر مشکلات فنی و راهبردی بسیاری قرار گرفت: · از نظر راهبردی نصب حتی تعداد محدودی از این موشکها دشمن را به حملهی پیشدستانهی هستهای وادار میساخت (امکان نصب در هر نقطهای از دنیا وجود نداشت). · باعث ایجاد رقابت تسلیحاتی جدید و پرهزینه و افزایش سرسامآور در هزینهی نگهداری این تجهیزات جدید میشد. · تکنولوژی روز نمیتوانست دفاع کاملی در برابر حملات پیچیده ایجاد کند. · به خاطر برد کمِ موشکها نواحی تحت پوشش دفاعی بسیار محدود میشدند. · استفاده از سرهای جنگی هستهای در موشکهای رهگیر، رادارهای دفاعی خودی را از کار میانداخت و کل سامانه پس از اولین رهگیریها از کار میافتاد. · همین مسئله باعث نگرانیهای بسیاری در استفاده از بمب اتمی در محدودهی دفاعی خودی میگشت. شکل 1 به ترتیب از راست اسپارتان و اسپرینت مهمترین مسئله در ایجاد سپر دفاع موشکی در برابر موشکهای قارهپیما (ICBM)، بر هم خوردن توازن هستهای بود. مفهوم «انهدام کامل دوطرفه» که اشاره به بازدارندگی هستهای داشت، با ایجاد یک چتر هستهای در یک طرف نقض میشد و همین امر سبب ایجاد ناپایداریهای جدید در عرصههای مختلف تسلیحات حامل هستهای می گشت. منظور از انهدام کامل دوطرفه به اختصار MAD این بود که هر جنگ هستهای به نابودی کامل دو طرف درگیر بیانجامد، نه آنکه یکی بتواند از چنین جنگی خود را نجات داده یا دستکم بخشی از توان خود را حفظ کند در این صورت موازنه از دست میرود و این عدم تعادل میتواند شروع کننده یک درگیری هسته ای باشد. اما با اینکه این موضوعات بارها توسط نخبگان مختلف نظامی و سیاسی تکرار میشد، شواهد نشان میدهد که این ایدهها آنچنان در عمل مورد توجه قرار نمیگرفتهاند. دستکم در حوزهی تحقیق و توسعهی چتر پدافند موشکی، تلاشها با قدرت ادامه پیدا میکرد. با ناکامی پروژهی سنتینل در دستیابی به اهداف خود طرح آن به «تامین» تغییر نام داد و در ۱۹۶۹ تلاشهای جدیدی در حوزهی پدافند موشکی آغاز شد. شکل2 نمایی از چینش سامانه های منتقل شده به داکوتای شمالی پروژهی تامین 2 (۱۹۶۹) SAFE GUARD شکل 3 سامانه موشکی پروژه Sentinel در پروژه Safeguard نیز بکار گرفته شد. این طرح ناتوانیهای طرح سنتینل مانند عدم توانایی پوشش کل کشور و ... را با حذف مفهومی آنها و محدودسازی طرح به اندازهی حفظ قابلیت انتقام متقابل در برابر حملات موشکی کنار گذاشت و از موشکهای اسپارتان و اسپرینت و سایر تکنولوژیهای موجود در طرح سنتیل صرفا برای حفاظت از سیلوهای پرتاب موشکهای قارهپیمای هستهای بهره جست. از آنجا که شوروی نیز در مقابل آمریکا طرحی مشابه در دست اجرا داشت، چنین امری سبب میشد تا راهبرد انهدام کامل دوطرفه برای هر یک پابرجا بماند، ضمن آنکه: · هزینهی کمتری تحمیل شود. · در اتمسفرهای نزدیک به مناطق دارای جمعیت از سرهای جنگی هستهای ضدموشکی استفاده نمیشد، تا نگرانیهای سیاسی-اجتماعی کمتر شود. · به دلیل محدود بودن منطقهی پدافندی، کاربرد موشکهای کوتاهبرد اسپرینت که در پروژهی سنتینل تقریبا بیفایده به نظر میرسید، در یک محدودهی کمتر حفظ میشد. · از آنجایی که سیلوهای موشکی در ابتدای هر حمله میتوانست مورد تهاجم شوروی قرار گیرد، آنها با قراردهی مقدار زیادی موشک پدافندی در محدودهی سیلوهای موشکهای قارهپیما، میتوانستند به سطح مطلوبی از حفظ توان آفندی برسند. · با این وجود این پروژه نیز همچنان محدودیتهای سیاسی و نظامی سابق را در خود داشت. پیمان تسلیحات ضدموشکی 3ABM TREATY مسائل فوق در مورد پدافند موشکی البته برای شوروی هم وجود داشت. هیچکدام از طرفهای جنگ سرد از پس هزینههای آن برنامهها به طور کامل برنمیآمدند و علاوه بر آن مشکلات فناورانهی بسیاری وجود داشت. برای مدیریت رقابت تسلیحاتی، دو طرفِ جنگ سرد رو به پیمانهای منع تولید تسلیحات دفاع موشکی آوردند؛ که در خلال مذاکرات سالت ۱ در پیمان ۱۹۷۲ و سپس بازبینی پیمان دفاع موشکی در ۱۹۷۴، این مشکلات دو طرف را به محدودسازی متقابل سوق داد. شوروی در تعداد ۱۰۰ موشک رهگیر گالوش با نام ناتوی A-35 برای حفاظت از یک هدف به انتخاب خود (موسکو) محدود گشت و آمریکا نیز پروژهی تامین خود را در پایگاه هوایی گرند فورک داکوتای شمالی، برای حفاظت از موشکهای قارهپیمای خود در آن ناحیه مستقر کرد. شوروی کار تحقیقاتی بر روی توسعهی سیستم را هیچوقت متوقف نساخت و سامانه را به نسخهی A-135 بهروزرسانی کرد و سپس آن را به A-235 ارتقا داد. این پروژهها در اطراف مسکو مستقر بوده و همچنان فعال هستند و اخیرا نیز آزمایشهایی داشتهاند. روسیه و آمریکا سعی کردند برد این موشکها را نیز ارتقا دهند؛ روسیه ارتقاهای عظیمی داده است تا ضمن متعهد ماندن به پیمان ضدموشکی و بدون جابهجا کردن سامانه، بتواند محدودهی دفاعی قابل اجرا توسط موشکها را افزایش دهد. شکل 4 موشک پدافندی حامل سرجنگی انرژی جنبشی KKV نگرانیهای اصلی پیرامون دفاع موشکی مبتنی برای کلاهک هستهای هوابرد باعث شد تا از ۱۹۸۰ به بعد نیروی زمینی آمریکا امکانسنجیهای مربوط به رهگیرهای اصابتی را مورد پژوهش قرار دهد. ماشین اصابتی کلاهک رهگیریای است که بدون داشتن خرج یا سر جنگی انفجاری از نوع هستهای یا متعارف، مستقیما با اصابت کردن به سر جنگی موشک مهاجم و از طریق انرژی جنبشی فراوانی که در هر دو وجود دارد، آن را نابود میسازد. اصطلاحا این سرهای جنگی را «Kinetic Kill Vehicles» یا ماشین کشتار انرژی جنبشی و به شکل اختصاری KKV مینامند. این آزمونها توانستند در نهایت در سال ۱۹۸۴ موفقیتهایی کسب کنند. یک رهگیر از نوع انرژی جنشی با سر جنگی چتریِ مجهز به جستجوگر مادون قرمز، توانست یک سر جنگی فرودکننده به جوِ یک موشک قارهپیمای آمریکایی موسوم به مینوتمن را با سرعتی در حدود ۶۱ کیلومتر بر ثانیه و در ارتفاعی ورای ۱۶۰ کیلومتر منهدم سازد. این دستاورد توانست از نظر فناوری اثبات کند که میشود در فضای بیرونی جوِ زمین، رهگیریهای موفقی در ارتفاع بالا داشت به نحوی که بتوان سرهای جنگیِ فریب و اصلی را نیز از یکدیگر تفکیک کرد و نیازی به یک انفجار اتمی برای از بین بردن موشکهای مهاجم نباشد. لایحهی اقدام دفاعی راهبردی SDI 4 یک سال قبل از آزمون مذکور در ۱۹۸۳، دولت ریگان بودجههای این بخش را با عنوان اختصاری Strategic Defense Initiative یا به اختصار SDI به تصویب رسانده بود. این طرح سپس برنامهی جنگ ستارگان نام گرفت. ریگان صراحتا عنوان کرد هدف از این پروژه پایان دادن به جنگ هستهای نه فقط در برابر شوروی و برای آمریکا، بلکه برای کل متحدان آمریکا در نظر گرفته شده است و قصد دارد تهدیدات هستهای را برای همهی طرفها پایان دهد. این طرح بسیار بلندپروازانه بود. از استفاده از تجهیزات فضایی بسیار وسیع و بزرگ برای رهگیری موشکهای مهاجم، تا لیزرهای ایکسریِ فضاپایه برای انهدام و همچنین سامانههای عظیم کنترل و فرماندهی که تمامی اینها را در خود جای داده باشد و بر خلاف پروژههای قبلی هدف خود را دفاع کامل و همهجانبه در برابر یک تهاجم اتمی بزرگ توسط شوروی عنوان میکرد، به نحوی که میبایست در مناطقی خارج از خاک آمریکا نیز نصب شوند. در همان ابتدای معرفی، SDI که از آن به عنوان پروژهی منهتن ۲ نیز یاد کردهاند با نقدهای فراوانی از نظر فنی و اجرایی و همچنین بودجهای مواجه شد. شکل 5 داده نمای برنامه دفاع راهبردی SDI خروج از پیمان تسلیحات ضدموشکی با گذشت زمان و توسعهی برخی تسلیحات در این حوزه و اخذ فناورهای جدید، در ۱۹۹۹ سازمان ملل قطعنامهای برای فشار به ایالات متحده در جهت متوقف ساختن تحقیقات و رهاسازی این سامانه به تصویب رساند. هدف این قطعنامه حمایت از توافق تسلیحات ضدموشکی دو جانبهی آمریکا با شوروی و به اختصار ABM بود. اما در نهایت در ۲۰۰۲ آمریکا از این پیمان خارج شد و در برابر، روسیه نیز از استارت ۲ خارج شد. پیمانی که نصب کلاهکهای چندگانه بر روی موشکهای قاره پیما را محدود میساخت. خروج از این پیمان با هدف ناکارآمد ساختن دفاع موشکی بود. دفاع موشکی دشواریهای فراوانی نشان داد همزمان با هزینههای بسیار در ایجاد پایگاههای فرماندهی فضایی مختلف، به خصوص در استرالیا و جزایر دیگو گارسیا در اقیانوس هند، موفقیت در ساختن تجهیزات مناسب مقداری به طول انجامید. موشکهای استاندارد ۳ و ۶ بر روی ناوهای آمریکا نصب شدند. این موشکها میتوانستند کلاهکهای بالستیک را هنگام ورود به جو و یا در فاز میانی رهگیری کنند. پدافند موشکی پاتریوت ۲ که در جنگ کویت و حملهی عراق به اسراییل در ۱۹۹۱ ناتوانی کاملی از خود نشان داده بود، در ۲۰۰۳ نیز کارنامهی موفقی نداشت و به گونههای کوتاهبرد دیگر به اسم پاتریوت ۳ بهروزرسانی شد که مسئلهی برد کوتاه و عدم پوشش همهجانبه را موجب میشد و آثار هزینهای برای ایجاد پوشش کامل در بر داشت. سپس پروژهی تاد یا Terminal High Altitude Area Defense (THAAD) برای بردهای بالاتر و با موشکها و سامانههای راداری جدید انجام شد. این سامانه در یک پروژهی کاملا متفاوت در کنار پاتریوت ۳ میتوانست تا حدودی خلا ناتوانی پاتریوت ۲ را جبران کند. گرچه تحقیقات این موشکها ۴ سال پس از SDI یعنی در سال ۱۹۸۷ کلید خورده بود، اما ۲۱ سال بعد و در ۲۰۰۸ استقرار عملیاتی یافتند. سپس در برابر کرهی شمالی در کرهی جنوبی و در برابر ایران در امارات، اسراییل، ترکیه و رومانی مستقر شدند. همچنین پروژهی بسیار مهم لیزر هوابرد که دفاع ارزان همهجانبه در برابر موشکهای بالستیک را ممکن میساخت، به دلیل مشکلات فنی بسیار کنار گذاشته شد. رابرت گیتس وزیر دفاع وقت در سخنرانی پیرامون عملیاتی شدن این سامانه چنین اظهار داشت: «من کسی را در دپارتمان دفاعی نمیشناسم جناب آقای تیهارت، که بر این فکر باشد که این سامانه توان استقرار عملیاتی دارد. واقعیت این است که شما به لیزری در حدود ۲۰ یا ۳۰ برابر قویتر از لیزرهای شیمیایی که روی هواپیماهای کنونی نصب هستند نیاز دارید تا بتوانید از هر فاصلهای نسبت به مکانِ پرتاب، آتش کنید ... خب! در حال حاضر لیزر هوابرد میبایست در مداری درون آسمان ایران پرواز کند تا بتواند هر موشکی را در مرحلهی آغازین پرتاب منهدم سازد؛ و اگر شما همین را نیز بخواهید عملیاتی کنید به ۱۰ تا ۲۰ هواپیمای ۷۴۷ نیاز دارید که قیمت هر کدام از این سامانهها حدود ۱۵ میلیارد دلار خواهد شد و سالانه ۱۰۰ میلیون دلار برای نگهداری نیاز دارند و اینجا کسی که یونیفرمپوش باشد و من او را بشناسم باور ندارد که چنین مفهومی امکانپذیر باشد». گرچه هیچوقت دلایل واقعی این پروژه اعلام نشد(!) و پروژهی دیگری بر روی هواپیمای سی ۱۳۰ به صورت عملیاتی باقی مانده است، از دید نگارنده این لیزر میتوانست نیروهای نظامی روی زمین را از بین ببرد و به تجهیزات راداریِ استقراری، آسیبهای عملیاتی وارد کند. شکل 6 بوئینک 747 سامانه لیزر هوابرد YAL-1A استقرار پدافند موشکی در رومانی و واکنش روسها در سال ۲۰۱۶ همزمان با استقرار موشکهای آمریکایی در رومانی، روسیه آنها را تهدیدی برای خود برشمرد و از ایالات متحده خواست آنها را برچیند؛ سپس در واکنش، پیمان موشکهای برد متوسط (INF) را پس از استارت ۱ به حالت تعلیق درآورد. هدف از تعلیق INF استمرار مذاکره و استفاده از حربهی تهدید ساخت موشکهای میانبرد علیه اروپا و حذف یک تهدید ایجاد شده در این قاره بود. و لیکن روسها نتیجهای از آن نگرفتند و رسما از این پیمان خارج شدند تا از اقدامات عملی رونمایی کنند. آمریکا نیز در برابر، در سال ۲۰۱۸ از این پیمان خارج شد. روسها پیشتر این پیمان را از سوی آمریکا نقض شده میدانستند و معتقد بودند موشکهایی که آمریکا از آنها به عنوان هدف در سامانهی دفاع موشکی خود استفاده میکند، در واقع صرفا یک هدف تمرینی نیستند بلکه تلاشی برای توسعهی موشکهای میانبرد میباشند. این اقدام از آنجایی نیاز بود که روسها پس از خروج از پیمان مذکور میتوانستند با استقرار موشکهای میانبرد خود، سامانههای پدافند موشکی دوربرد ایالات متحده را که برای رهگیری اهداف ورای جو در نظر گرفته شده بودند و عمدتا قارهپیما محسوب میشدند، با موشکهای کوتاهبردتر هدف قرار دهند. آمریکا بر این باور بود که INF با وجود موشکهای ساخت ایران و چین دیگر معنای سابق خود را ندارد و صرفا آمریکا و همپیمانانش را محدود ساخته است. در واکنش، آنها شروع به مذاکره با سایر کشورهای اروپای شرقی کردند تا برای استقرار سایر پدافندهای موشکی خود، مکانیابی جدیدتری انجام دهند. اما روسها به سرعت هشیار شده و واکنش بسیار عظیمی از خود در حوزهی فناوری موشکی در جهت خنثی سازی اقدامات آمریکا نشان دادند. شکل 7 نمایی از چالش استقرار سامانه دفاع موشکی در دوسلو رومانی رادار TPY-2 در ترکیه برای ایران و روسیه بازخوانی استراتژیک هدف برنامهی دفاع موشکی آمریکا تهدیدات شوروی عنوان شده بود. گرچه هیچ شواهدی وجود ندارد که هیچیک از سامانههای اعلامی تا دههی ۹۰ قادر بوده باشند ارزش عملیاتی ایجاد کنند، اما وزنههای بسیار سنگینی در حوزهی رقابتهای سیاسی دورهی جنگ سرد تلقی میشدهاند. دستکم تا زمانی که از نظر فنی دادههای مربوط به میزان موفقیت یک پروژه نظامی مکشوف نباشند و یک طرف انحصار چنین تسلیحاتی بخصوص انحصار در نمایش های قدرت از آن را داشته باشد و طرف دیگر به برنامهی تولید آن ورود نکرده باشد، کشور اعمال کنندهی اقتدار، قوت خاصی به توان نظامی خود افزوده که موازنه را به نفع خود تغییر میدهد. در آن دوره موازنه مستقیما با حفظ سرمایه در ارتباط بود و بر هم خوردن موازنه به یک سمت به خصوص به نفع طرف غربی با فرار سرمایه و نخبگان بیشتر به آنجا و افزایش چتر دفاعی و توسعه نفوذ سیاسی به کشورها فواید خود را نشان میداد. تواناییهای سیاسیای که پس از ایجاد این فاکتور قدرت اخذ میشدند، در دورهی جنگ سرد بسیار چشمگیر بودند. به خصوص در حوزههای مربوط به امنیت بینالمللی و ایجاد سایر انحصارهای متکی بر تجارت و سازمانهای بین المللی. نمونهی بسیار بارز این بهرهبرداریهای سیاسی از تسلیحات راهبردی، طعم شیرین حق وتوی شورای امنیت برای ابرقدرتها بود. و فرار توام با وحشت احزاب سیاسی کشور ها به دامان جریان سرمایه داری یا کمونیسم. اما اگر یک یا چند کشور دیگر به این قابلیتها دست پیدا میکردند، اگر متحد آمریکا بودند آن را در تلاشهای دستجمعی در بلاک خود تجمیع میکردند و یا آن را وادار میکردند در حیطهی منافع ایدولوژیک نظام سرمایهداری عمل کند؛ و اگر در بلاک شوروی چنین قابلیتهایی پدید میآمد، رفتار رهبران شوروی حالتی مخاصمهآمیز میگرفت. و در برابر، رفتار غرب به سرعت از فرمهای اعمال قدرت و انگیزههای اقتدارگرایانه به سمت مذاکرات سازش بین دو قدرت گرایش پیدا میکرد. در 1967 و پیش از اعلام رسمی اجرای طرح سنتینل، با هدف محدود سازی این فناوری ها مذاکراتی در گلاسبرو نیوجرسی بین آمریکا و شوروی به اجرا گذاشته میشود. مک نامارا وزیردفاع وقت در جلسه ای که لیندن جانسون و الکسی کوسیگین معاون اول نخست وزیر شوروی حضور داشتند، تلاش کرد تا مفاهیم راهبردی دفاع موشکی را با نمایش اسلاید هایی از معادلات ریاضی و تئوری های راهبردی به کوسیگین القا کند که این سامانه ها میبایست در سطحی کنترل و محدود شوند، اما در اقناع کوسیگین ناکام میماند. گرچه دو طرف هرکدام برای خود روایتی از آن مذاکرات 3 روزه نقل کرده اند، ولیکن توافقی در سطح مورد نیاز آمریکا حاصل نمیشود. با این وجود جانسون میدانست که عملا پروژه سنتینل امکان پذیر نیست(چرا که آمریکا قادر به پوشش تمام کشور با استفاده از آن نخواهد شد) در حالی که پیشتر گفته بود قصد انجام هیچ کاری در مورد آن ندارد مجبور به ارائه طرح میشود. هزینه آنچه که در برنامه پیش بینی شده بود، معادل 60 میلیارد دلار به ارزش امروز است. از طرفی شوروی اقدام به نصب دفاع موشکی کرده بود و پیشرفتهایی از خود نشان میداد که ایالات متحده را آزار میداد، جانسون بشدت تحت فشارهای کنگره قرار میگیرد که چرا دولت در نصب این سامانه ها تعلل ورزیده و دست سیاستمداران در برابر شوروی خالیست، این مسئله بعدا به یکی از مصائب در کارزار انتخاباتی آمریکا تبدیل میشود، وی به نصب تعدادی از این سامانه ها رضایت میدهد، که نتیجه همان پروژه سیف گارد است. اگر به خط سیر زمانی مذاکرات، پیمانها و موافقتنامههای تسلیحات موشکی میان شوروی و ایالات متحده نگاهی بیاندازیم، مذاکرات ۱۹۶۹ هلسینکی درست در زمانی آغاز شد که پروژهی سنتینل که از ۱۹۶۷ شروع شده بود به هیچ موفقیت عملیاتی دست پیدا نکرد و آن بخش از نتایج که از نظر تحقیقاتی مهم به نظر میرسیدند سرانجام در برنامهی تامین ایالات متحده گنجانده و حفظ شدند. سپس در آن زمان با استفاده از مذاکرات سعی شد جلوی پیشرفت فنی شوروی در حوزهی این تسلیحات گرفته شود. لازم به ذکر است پدافند گالوش که از آن به عنوان پدافند موسکو یاد میشود از نظر استراتژیک بسیار موفقیتآمیزتر از انواع آمریکایی تلقی میشد. این موفقیت بیشتر از آنکه مدیون خود موشکها باشد، مدیون استقرار آنها در جایی نزدیک مرزهای اروپای شرقی بود. به نحوی که کلاهکهای هستهای بسیار قدرتمندِ موشکهای پدافندی، در آسمان اروپا منفجر میشدند یعنی در فاصلهی دور از سرزمین اصلی شوروی. این یک دفاع دوجانبه ایجاد میکرد: نخست اینکه موشک، دشمنِ کاپیتالیستی خود را دفع مینمود، دوم اینکه در آسمان کشورهای سرمایهداری منفجر میشد و بار روانی بسیار سنگینی در حوزه ناتو ایجاد میکرد. در حالی که در ایالات متحده موشکهای پدافندی در آسمان این کشور و یا در دریاهای اطراف آن مثمر ثمر بودند و حتی در صورت موفقیت آثار تشعشعیِ بارش رادیواکتیو و در کنار آن آسیبهای روانی به جغرافیای ایالات متحده بازمیگشت. آنها مجبور بودند برای زدن موشکهای شوروی در آسمان خود، بمب اتمی منفجر کنند و این ممکن بود به انفجارهای دامنهدار هستهایِ کلاهکهای مهاجم منجر شود. از طرفی استقرار پدافندهای آمریکایی در اروپا در آن زمان، اروپا را نیز تحت خطر حملهی هستهای با موشکهای کروز، موشکهای کوتاهبرد و بمبافکن های شوروی قرار میداد. مذاکرات موفق آمریکا و تحمیل هزینه به روسیه توام با عقبنشینی آمریکا عملا متوجه این امر شده بود که نمیتواند یک سامانهی جامع دفاع موشکی موفق در خاک خود بدون حضور در سایر نقاط دنیا ایجاد کند. بنابراین وارد مذاکره شد و بدون جنگ، سیستم شکستخوردهی خود را وجهالمعاملهی پیمان سالت ۱ یا تعهدنامهی کاهش تسلیحات راهبردی قرار داد و از فرصت پدید آمده در مذاکرات، برای کاهش سایر تسلیحات بهره جست که با واکنش مثبت روسها نیز مواجه شد. شکل 8 موشک کروز هسته ای تاماهاوک نسخه گریفون که توسط نماینده شوروی در حال بازرسی میباشد. ایالات متحده در گامهای بعدی موشکهای میانبرد و سپس کوتاهبرد شوروی را محدود ساخت، موشکهای کروز را از اروپا جمع کرد و کلاهکهای شوروی در هر موشک را به یک عدد محدود ساخت تا بتواند پدافند موثری در برابر آن ایجاد کند، این محدود سازی اساس مذاکرات استارت2 بود. در حالی که در عمل، داشتن این موشکها برای آمریکا هیچ صرفهی راهبردی نداشت و فقط یک داروی سیاسی برای اروپاییها محسوب میشد، موشکهای سوخت جامدِ بسیار مهم شوروی مانند پایونیر که با هر پرتاب قادر بود ۳ کلاهک را به برد ۵۵۰۰ کیلومتری بفرستند، کنار گذاشته شدند. این یک راهبرد مذاکراتی بسیار موفقیتآمیز قلمداد میشد و از آنجایی که بدون جنگ و هزینه توانسته بود تعداد زیادی تسلیحات راهبردی در محدودهی درگیری شوروی با اروپا را از میان بردارد، مورد استقبال عمومی جهانی هم قرار گرفته بود. بیشترین هزینه را روسها دادند، آنها در برابر سه گونه موشک آمریکایی و ۸۴۶ فروند از آنها، حدود ۱۸۴۶ فروند موشک در ۶ گونهی بسیار موفق رزمی را کنار گذاشتند و از آنجایی که حتی لانچرها و ماشینهای حامل را نیز از بین میبردند، هزینهها تحمیلی به شوروی بسیار سرسامآور بود. بر اساس همین موفقیت در مذاکرات و تحمیل هزینه به شوروی که از تجربهی ۱۹۷۲ اخذ شده بود، پیمانهای سالت ۲، INF، استارت ۱، استارت ۲ و سپس استارت جدید در ۲۰۱۰ مورد مذاکره قرار گرفتند. اما آنها پا را از آن فراتر گذاشتند و در همین راستا رژیم منع تولید و اشاعهی فناوری تسلیحات موشکی با برد بالاتر از ۳۰۰ کیلومتر با عنوان MTCR به بسیاری از کشورها تحمیل کردند. شکل 9موشک پایونیرRSD 10 با قابلیت حمله سه کلاهک به برد 5500 کیلومتر که در پیمان INF کنار گذاشته شد بازگشت به پیش از سالت ۱ و مذاکرات ۱۹۶۹ اما چه چیزی باعث شد تا در ۲۰۱۶ ورق برگردد و هر دو به جایگاهی قبل از سالت ۱ و حتی پیش از مذاکرات ۱۹۶۹ بازگردند؟ ترامپ و جمهوریخواهان؟! مشکلات از دورهی اوباما شروع شده بود: از دید آمریکاییها ظهور قدرتهای جدید مانند چین، کرهی شمالی و ایران و از دید روسها ایالات متحده به عنوان ناقض پیمانها. اما در عمل و با نگاه به واقعیتهای فنی روی زمین میتوان موضوع به سرانجام رسیدن پروژههای پدافند موشکی ایالات متحده به خصوص در بعد تولید انبوه و استقرار به عنوان عامل اصلی و فاکتور نوظهور اعمال قدرت اشاره کرد. ایالات متحده سالها برای داشتن سامانهی دفاع موشکی قابل اتکا تلاش کرده بود و اگر این پروژهها زودتر به نتیجه میرسیدند، خروج از این پیمانها نیز به همان نسبت زودتر اتفاق میافتاد. اگر موفق نمیشدند نیز دلیلی برای خروج از پیمان وجود نداشت و چه بسا بجای ارائه راهبردهای سلطه گرایانه ای چون تسلط تمام طیفی بر جنگ آنهم در کل دنیا، داعیهدار صلح جهانی میشدند و رژیمهای بین المللی بیشتری مانند MTCR را از طریق رژیم های کنترل بروکراتیک به ملتها تحمیل میکردند. پس از استقرار موشکهای استاندارد ۳ و ۶ بر روی ناوهای کلاس هازارد و استقرار حجم وسیعی از حسگرهای فضاپایه، این توان به وجود آمد که تحلیل جامعی نسبت به پرتاب موشکهای بالستیک به صورت لحظهای در تمام دنیا فراهم شود. کشورهایی مثل ایران و کرهی شمالی مستقیما برای خاک آمریکا تهدید راهبردی محسوب نمیشدند، آنها در برابر دشمنان منطقه ای و تهدیدات نزدیک خود سلاح میساختند، و اگر موشکهای قاره پیما هم میساختند، از نظر عددی و سر جنگی آنقدر محدود بود که بشود در برابرشان کاری کرد. بنابراین از طریق توسعهی تهدیدات میانبرد توسط کشورهای به اصطلاح سرکش(!)، میتوانستند استقرار رایگان سامانههای ضدموشکی آمریکایی را در هر نقطهای از دنیا و به هزینهی میزبان انجام دهند و این یک آمادهسازی جهانی برای کنترل فضا و ایجاد انحصار در حوزهی پرتابهای فضایی نیز بود. باید به قدرت های نوظهور فشار وارد میکردند تا تهدیدی بر علیه آمریکا شوند و از طریق پاسخ به آن تهدید چتر امنیتی خود را در حوزه های اقتصادی تحت تسلط گسترش دهند. از طرفی گلایههای امنیتی ایجاد شدهی مرتبط با ناتوانی این سامانههای دفاع موشکی را با فروش نسل جدیدی از موشکهای تهاجمی برد متوسط، جنگندههای گرانقیمت نسل ۵ و پهپادها جبران میکردند. موشکها به این دلیل مهم بودند که پیشتر، تحقیقات و تولید آنها در سراسر اروپا متوقف شده بود. بنابراین شکل دادن به یک بازار تسلیحاتی جدید و بسیار پرسود که به توسعهی کنترل آسمان در کشورهای مختلف و اتصال تعداد پرشماری رادار و شبکهی مخابراتی در سراسر دنیا به ساختار نظامی آمریکا بیانجامد، با کمترین هزینه امکانپذیر گشته بود تا ایجاد یک نیروی فضایی با هزینهی دیگران و به ریاست ایالات متحده تحت کنترل و فرماندهی پنتاگون به سادگی در دسترس قرار گیرد. وضعیت موشکی اروپا و بازار جدید تسلیحات چنین بازار مبتنی بر تهدیدات موشکی و هستهای، ابتدا لازم بود تا تهدیدکنندهی قابل اعتنایی در بُرد اروپا و دیگر متحدان آمریکا بیابد. سپس آن تهدیدکننده میبایست کشورهای متحد آمریکا را زیر آتش تهدید عملیاتی موشکی و (البته بسیار مهم) هستهای خود ببرد، در نتیجهی آن، کشورهای تهدید شده برای خرید تسلیحات پدافندی در بردهای مختلف روانهی آمریکایی شوند که چنین تسلیحاتی را از قضا در همین سالها به سرانجام رسانده است. کشورهای عربی با پولهای نفتی، ژاپن، کرهی جنوبی و اروپا میتوانستند بزرگترین خریداران اجباری این تسلیحات باشند. کشورهای اروپایی به خصوص اعضای ناتو و حتی فرانسه (که به دلیل وجود پیمانهای دورهی جنگ سرد و توافقهای پس از آن میان روسیه و ایالات متحده از ایجاد زیرساختهای ضدموشکی قابل توجهی که در یک جنگ موشکی تمامعیار باقی بماند) بازمانده بودند، به یکباره همهی این پیمانها را از بین رفته دیدند. اکثر این کشورها به راهاندازی یا داشتن شبکههای راداری موشکی محدود و پاسخهای هستهای محدود گرایش داشتند و برای آن، موشکهای دوربرد قارهپیما و زیردریاییهای موشکانداز هستهای میساختند تا ضمن حفظ قدرت بازدارندگی، توان اعمال قدرت از هر جای دنیا به تهدید مشترک خود، شوروی و سپس روسیه و چین را داشته باشند. در میان اروپاییها تنها فرانسه به ساخت موشکهای کوتاهبرد پرداخت. پلوتون با برد ۱۲۰ کیلومتر و هیدیز با برد ۴۸۰ کیلومتر که هر دو به کلاهک هستهای مجهز بودند. در سایر کشورهای اروپایی موشکهای کروز هستهایِ آمریکایی و موشکهای بالستیک لنس با برد ۱۲۰ کیلومتر مستقر بودند، موشکهای میانبرد سوخت جامد پرشینگ ۲ با برد ۷۴۰ تا ۱۳۵۰ کیلومتر نیز در آلمان نصب شده بودند. بعد از فروپاشی شوروی گونههای آمریکاییِ کوتاهبرد با موشکانداز هایمارس مجهز به موشک MGM140 جایگزین شدند و سایر موشکها مانند پرشینگ از اروپا جمعآوری شده و در قالب INF از بین رفتند. در اروپا از آنجایی که راه مناسبی برای دفاع در برابر این موشکها پیدا نمیشد و موفقیت پدافندها در برابر همهی بردها ناچیز بود، به مشارکت در پیمانهای جنگ سرد به خصوص در مذاکرات روی آورده بودند. بنابراین اروپا در یک خلا موشکی برای موشکهای بالستیک کوتاهبرد و میانبرد قرار دارد و از نظر عددی نیز در این حوزهها قدرتی محسوب نمیشود، اما تاکنون نیز پیکان تهدید این موشکها به سمت روسیه بوده است. همگامی راهبردی با برنامهی هستهای ایران این خلا نمیتوانست به حال خود رها شود، به خصوص آنکه توانایی بالقوهای برای تولید و استقرار هم موشک و هم پدافند موشکی در اروپا وجود دارد. چون آمریکا همهی گزینههای تولید لازم را در اختیار دارد، بزرگترین سهم بازار را برای خود متصور است. اما چگونه میشود به اروپاییها موشک فروخت و با روسیه نیز راحت بود؟! علت استقرار تسلیحات موشکی مانند AGIS ASHORE که نوع زمینپایهی موشکهای پدافندی استاندارد است و میتواند در فاز میانی، موشکهای بالستیک روسی را در ورای جو هدف قرار دهد، تهدید نوظهوری چون ایران عنوان شد؛ در حالی که در زمان افتتاح این سایتها ایران هنوز موشکی در برد اتحادیه آزمایش نکرده بود. تمرینها و شبیهسازیهای بسیاری در اروپا صورت گرفت. اندیشکدهها و مجلات بسیاری آن را از نظر روانی ارتقا دادند تا به وزنهای در معادلات نظامی بدل شود. تا آنجا که آمریکا رسما در بیانیهای علت نصب این موشکها را ایران اعلام کرد. در ۲۰۱۶ دیمیتری پسکوف سخنگوی وزارت خارجهی روسیه چنین اظهار داشت (به نقل از نیویورکتایمز) 5: «اقدامات لازم برای تامین سطوح امنیتی مورد نظر روسیه در حال انجام است. بگذارید به یادتان بیاورم، رئیس جمهور شخصا این پرسش را مکررا تکرار نموده که این سیستمها علیه چه کسی هدف گرفته شدهاند». در ادامه نیویورکتایمز چنین مینویسد: «ایالات متحده میگوید که سامانههای پدافند موشکی در برابر دولتهای «سرکش» به خصوص ایران قرار دارند و هیچ هدف تامین امنیتی برای حتی اروپا و یا آمریکا علیه روسیه با آن ذخایر موشکی اتمی ندارند. سایتهای پیمان آتلانتیک شمالی توسط افسران آمریکایی کنترل میشوند». نصب این سامانه حتی روسها را در رابطه با ایران تحت فشار قرار داد. به نظر میرسید روسها نیز دیگر تمایلی برای همکاری با ایران در برنامهی هستهای نداشتند و حتی این را پیشتر با مشارکت در قطعنامههای ضدایرانی شورای امنیت نشان داده بودند. آمریکا از این طریق به آنچه که میخواست میرسید؛ ابتدا با استفاده از تهدید ایران، شبکهی راداری ناتو را به کنترل کامل درمیآورد و آسمان اروپا و به خصوص روسیه را به دقت پایش میکرد، سپس باقی سامانههای خود را مستقر مینمود. این نقطهی آغاز از ۲۰۱۶ نیاز به ایجاد تهدیدات وسیع موشکی از سوی ایرانی داشت که در آن زمان بردی فراتر از ۱۳۵۰ کیلومتر را به صورت رسمی نشان نداده بود، ایرانی که توافق وین را پذیرفته بود و در شرف یک توافق بزرگ بود. در ادعاها برد موشکی ایران نیز بیشتر از ۲۰۰۰ کیلومتر عنوان نشده بود و این بسیار کمتر از برد مورد نیاز برای زدن بخشهای مهم اروپا از سمت ایران است، یعنی بردی دستکم بیش از ۳۸۰۰ کیلومتر و تا انگلستان در دوربردترین نقطه حدود ۵۰۰۰ و یا اسپانیا در حدود ۶۰۰۰ کیلومتری. ایجیس اشور همان پدافند موشکی دریاپایهی آمریکا بود که به زمین و فرودگاهی در دانمارک منتقل شده بود. این طراحی برای توسعهی سامانههای پدافندی، مقدمهای برای تنشزایی و خروج از برجام با بهانهسازی از برنامهی موشکی ایران و فشار بیشتر به همهی طرفها بود. شکل 10 سامانه ایجیش اشور عملیاتی شده در رومانی اگر ایدههای ذکر شدهی اینجانب در پیمان پدافند موشکی ABM را به یاد داشته باشید و روش آمریکا در متوقف ساختن شوروی به شکل موقت تا نتیجه گرفتن از برنامهی «تامین» و سپسSDI را به خاطر آورید، برجام نقشی فراتر از آن نداشت. غرب، برنامهی هستهای ایران را متوقف میساخت تا بتواند چتر پدافندی کافی در اروپا فراهم آورد و پس از آن از برجام خارج شده و دور جدیدی از فشارها و در پوشش آن اقدامات لازم برای نفوذ در اروپا و ضدیت با روسیه را در تکمیل سلطهی جهانی خود بر فضا صورت دهد. ایدهی این اقدام چنین فرضی بود که مذاکرات در ۲۰۱۵ به سرانجام میرسید، در ۸ سال بعد از آن از ۲۰۱۶ رئیس جمهور بعدی ایالات متحده فرصت دارد تا به چند روش چتر کنترل نظامی آمریکا بر اروپا و بخشهای وسیعی از دنیا را با استفاده از توسعهی تهدید از جانب ایران توسعه دهد. جالبتر اینکه زدن تاسیسات هستهای ایران کمترین نقش را داشت، اما بیشترین صحبتها را به خود اختصاص میداد. در این خصوص من دو راهبرد متصور میشوم: · نخست، خروج از برجام و بازی تهدید نظامی همهجانبه به خصوص دورایستا علیه ایران و همگامسازی اروپا در اعمال فشار همهجانبه به خصوص نظامی بر ایران. · دوم، ماندن در برجام و منتظر اقدامات موشکی ایران بودن برای طراحی پیمانهای کنترلی بعدی که قابلیت دسترسی حتی به زیرساختهای موشکی ایران را نیز میدهد. سامانهی ایجیس اشور در می ۲۰۱۵ در دوسلو رومانی مستقر شد و دو ماه بعد برجام نیز مورد توافق قرار گرفت. در برجام بسیاری از تحریمها برای بازهای بین ۵ تا ۸ سال تنظیم شدند و این زمانها به خصوص بازهی ۵ سالهی تسلیحاتی و ۸ سالهی موشکی از نظر راهبردی با استقرار فراگیر سامانههای موشکی در اروپا و منطق بقای برجام همگام هستند. در عمل و در برابر راهبرد خروج و تخریب برجام از سوی غرب نیز، ایران به فرصتی به طور متوسط از ۵ تا ۸ سال نیاز داشت تا تهدیدات نظامی خود را از نظر فنی و اثربخشی (تولید انبوه سامانههای جدید تهاجمی) به نتیجه برساند. بدین ترتیب هم در راهبرد خروج و هم در راهبرد ماندن در برجام تنفس ۵ ساله در برابر برنامهی موشکی ایران دیده شده بود. در حال حاضر آنچه اتفاق افتاده این باور را اثبات میکند. آمریکا برد موشکهای کوتاهبرد سوخت جامد (ATACMS) موجود در سامانهی هایمارس را از ۱۴۰ کیلومتر به ۳۰۰ کیلومتر و سپس به ۵۰۰ کیلومتر در نمونهی تهاجم عمقی توسعه داد. همچنین موشکهای هایپرسونیک خود را نهایی ساخت تا بتواند اهدافی در عمق ۱۶۰۰ کیلومتری را منهدم سازد. هدف از این کارها دقیقا ضدیت با توان پدافندی ایران و ایجاد دسترسی مناسب علیه تاسیسات هستهای بود، به نحوی که بتواند با این موشکها سامانههای پدافندی اس ۳۰۰ و اس ۴۰۰ را در هرجایی که باشند از کار بیاندازد، سپس جنگندهها و بمبافکنهای رادارگریزش بتواند وارد فضای ایران شده و به آسانی تاسیسات عمقی آن را هدف قرار دهد. ایالات متحده همچنین در نظر دارد تا ۲۰۲۵ برد این موشکهای کوتاهبرد زمین به زمین را به ۷۰۰ کیلومتر برساند، در حالی که بسیاری از کشورهای اروپایی از داشتن چنین تسلیحاتی محروم هستند و از طرفی خلا کاملی در زمینهی برد ۱۰۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر در دارایی نظامی میان متحدین اروپایی حس میشود. این کشورها در صورتی که به چنین موشکهایی دست یابند قادرند موسکو و تهران را در کمتر از ۳۰ دقیقه هدف قرار دهند. از آنجایی که استفاده از این موشکها به سبک تسلیحات متعارف تنها با تعداد انبوه موفقیتآمیز خواهد بود، بازار موفقی با فروشهای سنگین به اروپا توسط آمریکا فراهم میشود. آنها میتوانند با هر موشک دستکم ۷ تا ۱۰ برابر قیمت واقعی سودآوری داشته باشند. بدون آنکه هیچ نگرانیای برای استفاده از این تسلیحات توسط اروپاییها حتی در بدترین حالتِ تقابلی علیه آمریکا وجود داشته باشد، آنها میتوانند برتری نظامی و به خصوص موشکی روسیه را از این طریق به شدت تحت تاثیر قرار دهند و موازنههای تئوریک موجود را برای همیشه به طور کامل بر هم زنند. در صورتی که این پروژهها همگام با پروژهی جنگندهی اف ۳۵ که این روزها از نظر عددی تکمیل شده است به سرانجام برسد، دیگر مراحل زمانی موجود در برجام اهمیتی ندارند! غرب با یک برنامهی هستهای متوقف شدهای روبروست که به وسیلهی توافق توانسته است حجم مواد هستهای در تاسیسات را به شدت کاهش دهد. از این رو هرگونه حملهی نظامی به نشت مواد هستهای و آلودگیهای بیش از حد منجر نمیشود. راهبرد دوم حتی با عدم خروج از برجام و با انتظار و اتکا به ایجاد تهدید موشکی از سوی ایران تا حدودی امکانپذیر بود. آنها پیشبینی میکردند که ایران در این دوره بالاخره موشکهای با برد بلندتر را به نمایش بگذارد، بنابراین موشکهایی خیالی مانند شهاب ۴، شهاب ۵ و حتی ۶ را با در نظر گرفتن مسیر حرکت کرهی شمالی در برنامهی موشکی برای ایران متصور بودند. موشکهایی که هیچوقت ساخته یا رونمایی نشدند، اما مطابق با تصوراتی که از کرهی شمالی در آنها ایجاد شده بود ایران میبایست دستکم تا ۲۰۱۲ موشک میانبردی که بتواند اروپا را هدف قرار دهد نشان میداد. خیلی پیشتر نتانیاهو در ۱۹۹۷ گفته بود که ایران موشک شهاب ۶ با برد ۱۴ هزار کیلومتر را خواهد ساخت تا ایالات متحده را هدف قرار دهد. یک تحلیلگر روس در ۲۰۰۷ میگفت که ایران موشکهای شهاب ۵ و ۶ را به زودی رونمایی میکند. محاسبات مختلفی در سالهای مختلف پیرامون برنامهی موشکی ایران ارائه میشد. وقتی این محاسبات خطاهای خود را نشان داد، آنها برنامهی فضایی ایران را دروغین و با هدف نظامی میخواندند تا به آنچه میخواهند دست پیدا کنند. ولی در عمل موشکهایی که بردی در سطح اروپا داشته باشند، بدون سرهای جنگی هستهای و یا تعداد زیاد، قدرت نظامی آنچنان موثری به شمار نمیروند. گرچه در صورت وجود، اهداف راهبردی بسیاری برای آمریکا در حوزهی نفوذ نظامی را تضمین میکردند. به نظر نمیرسید ایران بتواند حجم انبوهی از موشکهایی تولید کند که اروپا یا آمریکا را با کلاهکهای غیرهستهای متعارف هدف قرار دهد. رقمی در حدود نهایتا ۳۰۰ تا ۴۰۰ موشک که میشود با یک برنامهی پدافند موشکی اکثر آنها را در میانهی راه مورد اصابت قرار داد و حتی اگر به زمین اصابت کنند آنچنان خسارتی بر جا نخواهند گذاشت؛ اما این حملات در عوض با پاسخ هستهای از سوی غرب مواجه خواهند شد. این خلاصه ای از تصورات غربیها نسبت به برنامهی موشکی ایران بود. بنابراین بدون خروج از برجام نیز پیشبینیهایی برای کنترل برنامهی موشکی ایران در وجوه مختلف تدارک دیده شده بود؛ مثلا توافقنامهی جدید موشکی و سپس شکست در همین توافق جدید و استقرار گستردهی سامانههای پدافند موشکی و راداری آمریکا در اروپا به هزینهی شرکا. اما ایران از ورود به این بازی عامدانه سرباز زد. گرچه غربیها طی این مدت و در راستای راهبرد اعلام شده، تسلط تمام طیفیِ (Full spectrum dominance ) مسیرِ از قبل طراحی شدهی خود را پیگیری کردهاند. ایران چه بخواهد چه نخواهد اگر موشکهایی برای زدن اروپا نشان ندهد نمیتواند به تهدیدات نظامی پایان دهد، از طرفی اگر چنین نکند حتی ممکن است با حملهی نظامی محدود و از قبل شکست خوردهای مواجه شود که انگیزهی داشتن چنین تسلیحاتی را در ایران به یک مطالبهی عمومی تبدیل کند. روسیه هشیار میشود، واکنش آنها دور از انتظار و سهمگین است روسها قبل از اینکه دیر شود، با خروج از پیمان منع تسلیحات موشکی میانبرد، واکنش اولیه را به اروپا نشان دادند. در حالی که این پیمان بین روسیه و آمریکا برای محدودسازی موشکهای کوتاه و میانبرد طراحی شده بود، اما برای آمریکا از نظر دسترسی سرزمینی از ابتدا هیچ نگرانیای نسبت به برد این موشکها وجود نداشت. به نظر میرسد روسها میخواستند اروپاییها را در جهت تحت فشار قرار دادن آمریکاییها نگران کنند. اما واکنش واقعی و سهمگین آنها به کلِ راهبرد دفاعی موشکی جنگ ستارگانیِ آمریکا، در ۲۰۱۸ و زمانی رخ داد که از مدرنترین تسلیحات تقریبا ناشناختهی خود را رونمایی کردند: شکل 11 موشک کینژال در حال تست پرتاب از جنگنده میگ 31 · موشکِ هایپرسونیک3M22 زیرکن، با ۸ ماخ سرعت و قابلیت گشتزنی در ارتفاعات مختلف با ۲۰۰۰ کیلومتر برد که قابلیت انهدام آن برای هیچیک از کشورهای اروپایی و حتی آمریکا با توان فنی موجود ممکن نیست. · موشک قارهپیمای آوانگارد با سر جنگی گشتزن که میتواند در رسیدن به هدف، تغییر مسیر داده و شبکههای پدافندی موشکی را در همان ارتفاع بالا و حتی در حین فرود دور بزند. آن هم با سرعتی بین ۲۰ تا ۲۷ ماخ که هیچ موشکی در حال حاضر قادر به رهگیری این سرعت در خط سیر مستقیم نیست، چه رسد به حالت گشت زن. این موشک قادر است از ۸۰۰ کیلوتن تا ۲ مگاتن مهمات هستهای با قدرتی بیش از ۱۳۰ برابر حمله به ژاپن با خود حمل کند. · موشک بالستیک هواپرتاب کینژال، با برد ۲ تا ۳ هزار کیلومتر متناسب با بستر حمل و پرتاب هوایی. این موشک با ۱۰ ماخ سرعت به هدف اصابت میکند و اعلام شده که اختصاصا برای انهدام سامانههای پدافند موشکی مستقر در جوار روسیه مانند پاتریوت، تاد و ایجیس (در رومانی و مناطق دیگر) ساخته شده است. این موشک میتواند از هر نقطهای که هواپیماهای جنگندهای چون میگ ۳۱ یا توپولف ۲۲ قادر به رفتن باشند، به سمت اهداف پرتاب شود. · موشک اسکایفال یا بورویتزنیک با موتور هستهای که قادر است به مدت بسیار زیادی در آسمان باقی بماند و یک یا چند کلاهک هستهای را در خود جای دهد. · آنهپاد استاتوس ۶ ملقب به پوسایدون (آنهپاد اختصارا به معنای آبنورد هدایتپذیر از دور گفته میشود). استاتوس ۶ پدیدهی عجیب این رونمایی ها بود، یک اژدر هستهای که قادر است بدون سرنشین دریانوردی کند و تا ۱۰۰ مگاتن بمب اتمی را با خود حمل کند. استاتوس ۶ موشک نیست، اما همهی راهبرد پدافندی موشکی آمریکا را زیر سوال میبرد. روسها به یکباره از هر آنچه که در این سالها در مورد آن تحقیق کرده بودند و یا توسعه داده بودند رونمایی کردند، همهی آن تسلیحات افسانهای. آنها دیگر حوصلهای از خود نشان نمیدادند. به نظر میرسید قصد داشتند یک بار برای همیشه از شر برنامهی جنگ ستارگان آمریکا که از زمان شوروی یک ایدئولوژی ضدکمونیسم بود و در عصر روسیه پلیدی جهانی کشورهای سرکش را بهانهی خود کرده بود با قدرت خلاص شوند. آنها کاری کردند که این برنامه هیچ معادلهی قابل محاسبهای در برابر روسیه در خود نداشته باشد. اما این سامانهها همچنان توجیهات خود را در برابر ایران و کرهی شمالی و تا حدودی چین، حفظ میکنند و بر همین مبنا پیش خواهند رفت. از طرفی مراکز فرماندهی و کنترل عظیم، حسگرهای فضاپایه و رادارهای برد بلند همچنان عنصر اصلی و فعال طرح جنگ ستارگان هستند و ارزش آن را در برابر روسیه تا حدودی حفظ خواهد شد. شکل 12 طراحی های مفهومی تسلیحات تازه رونمایی شده روسیه. گفتنی است که روسها همچنان تصاویر دقیقی از آنها نشان نداده اند ایران ساکت و ناتوان در ایجاد تهدید اثربخش گرچه ایران عامدانه به بازی تهدید موشکی علیه اروپا وارد نشد، و لیکن این را نباید به معنای یک امر حساب شده و موفقیتآمیز تلقی کرد. از آنجایی که پس از برجام تصوراتی در مورد اتخاذ سیاست تنشزدایی و رفع مسائل اقتصادی کشور با اتکای بسیار به منافع حاصل از توافق با غرب به وجود آمده بود، نزدیکبینی راهبردی دولت با خروج آمریکا از برجام خود را نشان داد. همهی تصورات راهبردی دولت به هم خورد، چرا که ابزاری جز تصورات روی کاغذ برای این وضعیت تدارک دیده نشده بود؛ راهبرد خروجی هم در کار نبود (!!)، دولت صرفا به دستاورد دیپلماتیک خود بسنده میکرد و آن را یک افتخار میدانست، در حالی طرف مقابل اقدامات بسیار زیادی در سطح جهانی با موفقیتهای بسیار انجام میداد. از بعد نظامی به این دلیل که بزرگترین تهدید از دید اروپاییها، یعنی برنامهی اتمی ایران از میان رفته یا به کنترل در آمده بود، به نظر میرسید برنامهی فضایی ایران که ماهوارهبرها و تستهای فضایی در آن ابزاری قدرتافزا محسوب میشدند، برای کاهش تنش به دست خود دولت محدود شدهاند. شواهد از کاهش بودجهی دفاعی و کاهش شدید بودجهی برنامهی فضایی ایران خبر میداد. گرچه در سالهای بعد با اینکه مردم و مجلس هشیار شده بودند بودجهی دفاعی و برنامهی فضایی افزایش یافت، اما آنچنان شور سابق در برنامهی فضایی ایران دیده نمیشود؛ بیشتر پرتابها شکست میخورند و ایران از دستیابی به فضا در یک مسیر صحیح و اصولی، به عنوان راهبرد ملی پایدار باز میماند. اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رویکردی هوشیارانه و بدون خدشه در راهبرد دولت، با پرتاب موفق ماهوارهی نور و رونمایی از موتور سلمان سعی در جبران این عقبماندگی داشت، اما این کافی نبود. در سطح متعارف تهدید کافی علیه اروپا در جهت متعهد نگاه داشتن آنان ایجاد نشده بود، ابزار خاصی در عمل وجود نداشت و ایران از ابزارهای اقتصادی، سیاسی و قانونی کافی نیز بهرهمند نبود. در برابر، اروپاییها حتی تضمینهایی چون سپر موشکی آمریکا در رومانی، استقرار تاد در امارات و دیگر مناطق عربی در برابر یک حملهی محدود موشکی را ایجاد کرده بودند و این همپیمانان اروپایی بودند که ابزار مقابله در برابر اقدامات ایران را در اختیار داشتند. ایران نه تنها دیگر در هیچ سطحی نگران کننده نبود، خود نیز همکاری لازم را به عمل میآورد و به طمع منافع اقتصادی یا جلوگیری از ایجاد مشکلات جدیدتر از برجام خارج نشده بود و قصدی برای ایجاد تنش نشان نمیداد. از این رو غرب سیاست فاصلهاندازی میان نهادهای اصلی دفاعی ایران و دولت را در پیش گرفت، تا با تحلیلهای پیوستهی خود برنامهی موشکی ایران را علت عارضههای سیاسی تحمیل شده بر ایران نشان دهد. بنابراین اروپاییها حتی لازم نمیدیدند پیگیر هیچ تعهدی باشند، از نظر آنها مسئله تمام شده بود و حتی در صورت اقدام نیز آنها در هر شرایطی زمان کافی برای هر کاری داشتند. گستاخی تا آنجایی پیش رفت که کشورهای عربی با مشاهدهی سیل تسلیحات غربی سرازیر شده به کشورهایشان و ایضا قرار گرفتن در حوزههای استراتژیک تسلط تمامطیفی آمریکا، طالب شرکت در مذاکرات بعدی یا برجام ۲ با ایران شدند؛ آمریکا دیگر سربازهایش را راهی صفحهی شطرنج با ایران میکرد. اعراب بر خلاف آمریکا مسئلهای با برنامهی هستهای ایران که قبلا حل شده بود نداشتند، آنها به دنبال قطع حوزههای نفوذ راهبردی ایران در منطقه و کاستن از توان موشکی ایران به نیابت از غرب بودند. اما با این وجود، آمریکای جمهوریخواهان در راهبرد اول که در سرتیتر همگامی راهبردی با برنامهی هستهای ایران به آن اشاره شد، برای فروش وسیع تسلیحات و استقرار سلطهی کامل نظامی بر آسمان و فضای اروپا و خاورمیانه در معادلات خود به تهدید جدی از سوی ایران نیاز داشت. برای آمریکا داشتن یک سلاح هستهایِ محدود و کمظرفیت از سوی ایران لازم بود و فرصتهای بسیاری برای نفوذ و اعمال قدرت توسط آمریکا در ناتو و کشورهای عربی فراهم میآورد، از حضور تقریبا بیهزینه و همهجانبه در همه جا (!) تا داشتن بهانههای کافی برای اقدام علیه توان بازدارندگی روسیه و حتی چین به هزینهی دیگران. البته بیعملی ایران دست آنان را از این اقدامات تا حدودی کوتاه میساخت. جمهوریخواهان به خوبی برای ابعاد روانی «تهدیدی به نام ایران» در جهت بقای سیاسی خود نیز برنامهریزی کرده بودند، تا حدی که به عقیدهی بنده آزمایش سلاح هستهای از سوی ایران اصلیترین و لازمترین عنصر برنامهی تهدیدسازی ترامپ در جهت محِقسازی خود بود. اما ایران در این حوزه با اتکا بر اصول اعلامی خود در فتوای هستهای اقدامی نکرد. هر چند ایران از دید غربیها خود را ناتوان و بیاراده نشان داد (کاری که معقول به نظر میرسید واکنش شدید مقابله به مثلی در حد خروج از برجام و ساخت بمب بود و همه در دنیا چنین انتظاری داشتند) و سعی کرد نسبت به اهداف تاکتیکی نزدیک به خود قوای منکوب کنندهتری فراهم آورد تا بازدارندگی را در عرصهی تاکتیکی و در برابر پایگاههای نزدیک به خود فراهم کرده و مهلتی به اعراب برای عرض اندام نداده باشد، و از طرف دیگر با نظامی نکردن برنامهی هستهای خود آن را حفظ کند. اتخاذ این راهبرد با ساختن موشکهای سوخت جامد کوتاهبرد، افزایش در دقت و تعداد و رساندن برد آنها به ۱۰۰۰ و سپس ۱۸۰۰ کیلومتر، قدرتی با فواید تاکتیکی بیشمار به خصوص علیه تهدیدات منطقهای ایجاد کرد. این توان ثمرات خود را در حملات موشکی به داعش، تروریستهای کردستان عراق و پایگاه تروریستی عینالاسد نشان داد، اما در حیطهی حفاظت از دستاوردهای برجام عملگر موثری به شمار نمیرفت. ایران بدون داشتن سلاحی که بتواند به شکلی موثر اروپا را تحت فشار امنیتی-نظامی قرار دهد، نتوانست آنها را در توافق متعهد نگاه دارد. شیوهی دستیابی ایران به سلاح هستهای، خط زمانی و مراحل مختلف در مقالهای دیگر مورد تحلیل اینجانب قرار گرفته است و از تکرار آن خودداری میکنم. در آن مقاله از دلایلی مبنی بر اینکه چرا ساختن یک یا چند بمب فواید آنچنانی نداشته و در راستای راهبرد تقابلی آمریکا قرار میگیرد و اینکه حتی اجرای آن، چه پیشنیازهایی لازم دارد به تفصیل سخن گفتهام. آن موارد در مورد دستیابی به موشکهای میانبرد فراقارهای نیز منطق مشابهی دارد و شرایطی ویژه را رقم میزند که در ادامه توضیح داده خواهد شد. موشک میانبرد فراقارهای (IRBM) چنین موشکی از نظر فنی ابتدا لازم است طی ۵ تا ۷ پرتاب مطابق با الگوی اثبات یک فناوری موشکی، به باور تولیدکننده و همگان برسد. سپس این فناوری از نظر تولید انبوه در سطوح متعارف و غیرمتعارف و از نظر عددی به شکل راهبردی و تاکتیکی نیز میبایست خود را اثبات کند. این موارد برای تحقق به زمان زیادی نیاز دارند. برای مثال موشکی که بتواند بردی معادل ۴۰۰۰ کیلومتر یا بیشتر داشته باشد، باید بتواند سالم پرتاب شود، به سلامت از پدافند موشکی عبور کند، سالم به مقصد برسد و در مقصد نیز نقطهی مورد نظر را با دقت بالایی مورد اصابت قرار دهد و آن اصابت موثر واقع شود. در برخی محاسبات برای چنین موشکی که بتواند از میان خطاهای سیستمی، خطاهای هدفگیری و اقدامات دشمن موثر واقع شود، شانس کمی وجود دارد و به همین علت برای دستیابی به موفقیت باید این شانس کم با کمیت پوشش داده شود. مثلا اگر فرض بگیریم از ۱۰ موشک با خطاهای مذکور تنها ۴ موشک امکان رسیدن به ۱۰ هدف را داشته باشند، بنابراین میبایست ۲۵ موشک تولید شود و همین تعداد نگهداری و سپس شلیک شود که فرایندی بس بزرگ و پرمسئله است، به خصوص نسبت به ابعاد دشمنان و اهداف جدیدی که مورد تهاجم قرار میدهد. اروپا پهنهی وسیعی از اهداف دارد و نمیتوان تنها با تعداد محدودی موشک در برابر آن بازدارندگی ایجاد کرد. مگر اینکه این تعداد محدود موشک، به سرهای جنگی اتمی مجهز باشند و از طرفی دیگر به تعداد شهرها، پایگاهها یا دستکم پایتختهای اروپایی لحاظ شده باشند. این بدان معنیست که برای موشکی در برد اتحادیه، ۲ روش مطروح است: در طرح اول باید موشکها بسیار ارزان و پرتعداد باشند و در طرح دوم به خصوصیاتی مجهز شوند که با کمترین خطا از پیشرفتهترین سامانههای پدافندی عبور کنند. در طراحی دوم موشکها بسیار گران خواهند شد تا ترکیب این دو طرح یک اجبار شود و البته در کنار آن میبایست سامانههای جانبی برای انهدام یا مشغولسازی پدافندهای موشکی غربی در محدودهی اتحادیه نیز تدارک دیده شود تا بازدارندگی، کمال ظرفیت خود را حفظ کند. یک مثال عددی را میتوان آن ۱۰ پایگاهی که ائتلاف غربی در ۲ حملهی موشکی از اروپا به سوریه استفاده کرده است، ملاک قرار داد. به لحاظ فنی ۵۰ تا۱۰۰ موشک برای انهدام هر پایگاه لازم است و این نیازی در حدود ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ موشک را در دو طرح مذکور گوشزد میکند. از جهات فوق، ساختن موشک، آزمایشات مختلف و در نهایت تولید انبوه به شکلی که بدون کلاهک هستهای و با سر جنگی حدود ۵۰۰ کیلوگرمی موثر واقع شود، زمان زیادی دستکم بین ۵ تا ۲۰ سال طول خواهد کشید. رونمایی از چنین موشکی بسیار حساسیتبرانگیز خواهد بود و میتواند تنشهای بسیاری ایجاد کند، بنابراین در دورهی رونمایی و آزمایشها میبایست هزینههای زیادی صرف شود. از طرفی در این میان دشمن نیز اقدامات متقابل فراوانی صورت خواهد داد. از تحرکات تروریستی تا حملهی نظامی محدود و یا اقدامات راهبردشکنِ متقاطع مثلا پاسخ به برنامهی موشکی در سطح تحریمهای اقتصادی یا سیاسی. اما نداشتن این موشک به معنای آن است که هر توافقی ضمانتی برای متعهد ساختن طرف اروپایی در پی نخواهد داشت و تجربه نیز نشان میدهد که چنین توافقی بدون شک یک اتلاف وقت خواهد بود. با این وجود برنامهی هستهای نیز بدون تسلیحات حامل اهمیت آنچنانیای ندارد و پیگیری بیش از حد آن صرفا برای ایجاد سرگرمی و فایدهی سیاسی به نفع طرف غربیست تا در جهت ایجاد ساز و کارهای تحریمی و محدودسازی بیشتر ایران دستاویزی داشته باشند. گرچه هزینههای داشتن این موشکها ممکن است زیاد به نظر برسد، ولی کشور را به بازدارندگی مطلوبی میرساند که طرف معامله را در محدودهی توافق نگاه میدارد. این از آن جهت امری راهبردی محسوب میشود که نابود کردن هر توافقی به معنای شروع مخاصمهای جدید است. چه بسا نگارش یک توافق منافعی دارد و مضراتی ولی کنترل شده، اما خروج از آن هزینههای بسیار زیادی برای هر دو طرف و به بر اساس تجربهی موجود و تجارب قبلی برای ما خواهد داشت. آنچه که اشاره شد نمایشی از مقطعی و تاکتیکی بودن اقسام مختلف مذاکرات توسط غرب در ابتدای راه با هر کشوری که به ایجاد قدرت سخت میپردازد، بود. این مذاکرات همانند مذاکرات آتشبس میان یک درگیری نظامی برای ارسال بیشتر مهمات به خطوط و جابجایی مجروحین برای درگیری بزرگتر بعدیست. آنها به دلیل ماهیت برتریطلبی متکی بر فناوری نمیتوانند به معاهدات صلح در هیچ سطحی پایبند بمانند. به محض آنکه تکنولوژیهای جدید نمایان میشوند و حوزههای جدید اعمال قدرت به واسطهی آنها فراهم میشود، همهی معادلات و توافقات پیشین را به هم ریخته و طالب نظمی جدید مطابق با این تواناییهای جدیدشان میشوند. گاه این تکنولوژیهای جدید فناوریهای سیاسی و اقتصادیست و یا حتی نوآوریهای اداری در ایجاد مکانیزمهای بینالمللی بروکراتیکی که محدودسازی و کنترل دیگران را از طریق پیمانهای پیچیده شده در ظواهر صلح آمیز دنبال میکنند، مانند آنچه که در FATF شاهدیم. این مطلب را با عنوان حقانیت فناوری در مقالهای دیگر با اشاره به برخی ریشهها و علل برتریطلبی تکنولوژیک و اخلاقیات برآمده از آن مفصلا توضیح دادهام و از ادامه خودداری میکنم. طی سالهای آینده، وزنهی اساسی در راهبردهای غرب علیه جمهوری اسلامی ایران همان ضمانتهای عملی از قبل ایجاد شده در سطح نظامی (در حوزههای تاکتیکی و راهبردی) است که در مقاطع خاصی علیه سطوح خاصی از قدرت (به خصوص نوع فناورانه که دسترسی سخت را فراهم میکند) به کار گرفته میشوند؛ اقداماتی که دو طرف هوشمندانه به کار میبرند تا طرف دیگر را به بازنگری در رفتار خود وادار کنند. این اقدامات از سوی غرب تعمدا بر اساس محاسباتی پیشینهدار و تجربههای قبلی تنظیم میشوند، علت این تنظیم نیز باورپذیری آنان با اتکا به داستانپردازیهای تاریخی نزد افکار عمومی و اثبات وجود تجربههای قبلیست و به خصوص باورپذیری نسبت به عملی بودن راهبردهای پیشین در آینده. مثلا مسیر توسعهی موشکی ایران به خاطر مسیری که کرهی شمالی رفته است قابل حدس است یا حتی برنامهی هستهای، و ایران در این برنامه مثلا از تجربههای راهبردی کره و چین استفاده خواهد کرد و غربیها هم رفتار متقابل این کشورها را ملاکی برای هزینههای مقابله با ایران خواهند کرد. کرهی شمالی به مقیاس وسیعی برای ایران داستانپردازی شده است. مسئلهی وزنههای راهبردی نظامی جهانی مانند پدافند موشکی از آنجایی اهمیت راهبردی دارد که پیوسته هزینههای بسیاری برای آن شده است، ساختارهای عریض و طویلی ایجاد کردهاند که از این طریق نفوذهای عمیق جهانی، ایجاد شده و به تملک اصیل غرب درآمدهاند و در خود جایگاهی برای اینکه کدام سیاستمدار و یا حزب در رئوس قدرت طرفها قرار گیرد، در نظر نگرفته است. آمریکا تجربهی بسیاری در حوزهی اعمال قدرت بر شوروی و دیگران داشته و دارد و درسهایی که از آنها آموخته است را در مورد ایران تکرار خواهد کرد. این درسها در ساختار اقتصادی-نظامی ایالات متحده زنجیرههای کلان ارزش و همچنین کالاها، مصارف و بازارهایی ایجاد کردهاند که لزوم بهرهگیری حداکثری از آنان را برای این کشور واجب کرده است. آمریکا و غرب را گریزی از مسیرهایی که انتخاب میکنند نیست و این مسیرها به سادگی قابل پیشبینی است و باید با روشهای نرم، افکار عمومی را نسبت به آنها هشیار ساخت. چالش راهبردیِ ایجاد تهدید نظامی علیه اروپا برای متعهد نگهداشتن آنها در هر توافقی، آن است که اقدامات آفندی و به خصوص پدافندی آنها در سطوح نظامی موثر واقع نشوند. به خصوص در زمانی که برنامهی هستهای ایران را کاملا نظامی تلقی میکنند و خود را بر اساس نتایج فنی آن تنظیم میکنند نه رفتار سیاستمداران یا تئوریهای سیاسی. پایان بخش اول برخی منابع 1- https://en.wikipedia.org/wiki/Sentinel_program 2- https://en.wikipedia.org/wiki/Safeguard_Program 3- https://en.wikipedia.org/wiki/Anti-Ballistic_Missile_Treaty 4- https://en.wikipedia.org/wiki/Strategic_Defense_Initiative 5- https://www.nytimes.com/2016/05/13/world/europe/russia-nato-us-romania-missile-defense.html
- 1 reply
-
- 24
-
- هسته ای
- تسلیحات فضاپایه
- (و 6 بیشتر)
-
ایده پردازی ایده: سجیل ضد آواکس، تانکر و بمب افکن سنگین/ سجیل ضد ناو
MOHAMMAD افزود یک موضوع در متفرقه در مورد نیروی هوایی
با سلام خدمت کاربران و مدیران گرامی سایت میلیتاری همانطور که همه دوستان مستحضرند، کشور ما با تهدید جدی بیگانه مواجه هست و این تهدید هم چیز جدیدی نیست. دشمن هم از هر راه و روشی برای ضربه زده به ما استفاده می کند که یکی از راهها تهدید نظامی است. یکی از آن چیزهایی که تهدید نظامی را از بین برده یا لااقل آن را کمرنگ و کم توان می نماید، توان بازدارندگی نظامی است که خود از مولفه هایی تشکیل می شود که الان قصد نداریم به آنها بپردازیم؛ اجمالا، یکی از چیزهایی که مانع از بروز یک جنگ یا تهاجم علیه کشوری می شود این است که شما بر روی کاغذ امکان وقوع جنگ را از بین ببرید؛ یعنی دشمن را به نتیجه ای برسانید که در صورت وقوع جنگ با شما به هر روی او پیروز نبرد نخواهد بود. این روش عالی و کم هزینه در طول تاریخ بارها و بارها استفاده شده و کارایی خود را اثبات نموده است. همین روش، پس از پایان جنگ تحمیلی در راهبرد مقابله با آمریکا، به نوعی در دستور کار ایران دیده می شد (و می شود). در راستای یکی از راهبردهای اجرای این استراتژی، شما باید تک تک عوامل قدرت سخت طرف مقابل را شناسایی کرده و برای مقابله با هر یک راهکار، راهکنش، یا راهبردی ارائه نمایید که منجر به ضعف کلی یا عدم کارایی آن عامل/عوامل گردد. پس از این شرح مختصر، کم کم می توانم مبحث را برای شما باز نمایم؛ همانطور که می دانید، آواکسها، تانکرها و بمب افکنهای سنگین دوربرد در هوا و ناوهای هواپیمابر بر روی دریا، از عوامل اصلی قدرت سخت آمریکا هستند، به طوری که نیروی هوایی آنها بدون آواکس و تانکر و بمب افکن سنگین و نیروی دریایی آنها بدون ناوهواپیمابر هیچ نوع قدرت نمایی کلان و استراتژیکی نخواهد داشت و بیشتر به نیروی هوایی و دریایی بلژیک یا هلند( صرفنظر از تعداد) شبیه خواهد بود. از جمله تهدیدات سخت استراتژیک در حوزه منافع دفاعی ایران، همین 4 قلم جنگ افزار نام برده شده(آواکس، تانکر، بمب افکن سنگین و ناوهواپیمابر) هستند که در واقع اصلی ترین عوامل تهدید ما-چه در بعد جمع آوری اطلاعات، چه در بعد تدارکات سوختی به جنگنده های دشمن و چه در بعد حمله مستقیم و یا فراهم نمودن پایگهای سیار بر روی دریا برای تهاجم به ما- به شمار می روند. خب طبیعی است که ما در مورد زمان صلح صحبت نمی کنیم، در زمان یک جنگ احتمالی، و با توجه به برنامه بکارگیری تجهیزات دورایستا در سازمان رزم دشمن –که برد برخی نمونه های آنها حتی به 1000 کیلومتر می رسد- و یا موشکهای کروزی که از مثلا بی 52 ها و بی-1 ها امکان شلیک دارند و برد آنها به 1600 کیلومتر (وحتی بیشتر)بالغ می شود و پروژه های پیچیده و پیشرفته ای نظیر LRASM و OASuW ؛ اگر چنانچه روزی کشور در معرض خطر جنگی قرار بگیرد؛ با توجه به اینکه در نبرد با ما به نوعی دشمن تمامی پتانسیل خود را پای کار خواهد آورد و از تهاجمی همه جانبه و با بهره گیری انبوه از تجهیزات و تسلیحات استفاده خواهد کرد، لذا دفع خطر استراتژیک در اولویت اول و مهم کشور است که باید به آن توجه شود. شاید در اینجا این سوال برای خواننده مطرح شود که زمانی که چند بی 52 ، ده ها موشک کلکم را به سمت مراکز استراتژیک ما شلیک کنند، دیگر چه کاری می توان انجام داد؟ چرا که به هر حال با بهترین سیستمهای پدافندی نیز تعدادی از آنها به اهداف خود دست خواهند یافت و تکرار این روند در روزهای بعد، کم کم باعث از بین رفتن زیر ساختهای استراتژیک و نظامی و اقتصادی کشور شده و نتیجه را به نفع دشمن رقم خواهد زد. پاسخ این است که از اساس باید جلوی شلیک آن موشکها گرفته شود، به حال همیشه زدن هواپیمای حامل تسلیحات از زدن تک تک تسلیحات آن مطلوبتر و بهتر است؛ ولی چگونه؟ زمانی که بمب افکنهای دشمن بتوانند از فاصله 1600 کیلومتری مرز ما، صنایع و تجهیزات مرزی ما را تهدید کنند؛ یا از همین فاصله بر علیه نطنز و اصفهان و اراک و تهران شلیک و فرار داشته باشند؛ یا آواکسهای آنها تا فاصله 700 کیلومتری –ودر حالی که در عمق فضای کشورهای همسایه در امنیت خاطر هستند- تمامی تحرکات له یا علیه هوایی را رصد کنند؛ یا تانکرهای آنها بدون دغدغه در فاصله مثلا 500 یا 300 کیلومتری مرز انتظار جنگنده هایی را بکشند که برای بمباران اعماق خاک ایران رفته و تشنه سوخت هستند؛ یا ناو هواپیمابر آنها -بدون دغدغه موشکهای ضد کشتی معمول ایران- در 500 کیلومتری مرز آبی ما لنگر انداخته باشد؛ امنیت ما کامل نیست و از نظر استراتژیک امکان خطر و حمله وجود دارد. حال اگر بتوان –حداقل بر روی کاغذ- این 4 وسیله مهم نظامی دشمن را از کار انداخت یا از کاربرد خارج و بی اثر نمود؛ آنگاه می توان از شدت تهدیدات استراتژیک علیه کشور نیز کم کرد و خطر جنگ را برای مدتی دیگر از سر کشور دور نمود. برای این منظور، ایده ای که چندان چیز خاصی هم نیست به ذهنم رسید که با توجه به برد 2000 کیلومتری (برد اعلام شده) موشک سجیل، اگر بتوان نمونه ضد ناو یا نمونه ضد پرنده های کم سرعت (که مثالهایی از آنها رفت) آن را طراحی و تولید نمود -با توجه به تجربه موفق خلیج فارس- آنگاه فاصله تهدید نظامی علیه ایران از حدود 250 تا 300 کیلومتر فعلی (هوایی و دریایی) از مرز، به حدود 1800 تا 2000 کیلومتر افزایش می یابد؛ مضافا اینکه اگر هم در این حالت امکان تهدیدی باقی بماند بیشتر در حد اهداف مرزی خواهد بود و اهداف عمقی از امنیت بسیار بالاتری برخوردار خواهند بود. این طرح یک پیش مقدمه مهم دیگر هم دارد؛ رادارهای او تی اچ، که در واقع با کمک سیستمهایی مانند ایی اس ام و سیگینت و الینت تکمیل کننده حلقه اطلاعات پیش اخطاری ای هستند که منجر به واکنش سریع در برابر حملات پیش دستانه دشمن و دفع آنها خواهد شد. در واقع شاید 10 و یا 5 سال قبل اصلا چنین طرحی قابل ارائه نبود ولی امروزه با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در حوزه رادارهای او تی اچ و سیستمهای شناسایی الکترونیک می توان برای موشک سجیل چنین نقشی را تعریف نمود. سنسور شناسایی هدف موشک می تواند از نوع راداری یا تصویر ساز مادون قرمز باشد که در فاز ابتدایی و میانی به جهت پرهیز از آسیب دیدن آن با روکشی ضد حرارت پوشیده می شود. در فاز ترمینال و در حالی که موشک حدود دو سوم یا یک دوم فاصله 800 کیلومتری آپوگی (نقطه اوج ارتفاع دستیابی موشک) خود را طی نموده و به فاصله 400 تا 200 کیلومتری زمین رسیده، سنسور هدفیابی موشک فعال شده و به جستجوی هدفی می پردازد که منطقه حدودی آن از سوی رادار او تی اچ شناسایی و اعلام شده است؛ پس از پیدا کردن هدف و انجام قفل راداری/تصویری، موشک مسیر خود را به سوی هدف اصلاح و رهسپار آن می شود. موشک (یا سرجنگی جدا شده آن) در این زمان با سرعتی بین 3 تا 5 ماخ راهی هدف خود می شود. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10133/Sejil_20a.jpg][/url] این موشک بدلیل اینکه از زاویه ای حمله می کند که زاویه ای معمول در حملات ضد هواپیما و ضد کشتی نیست، توان انجام حملات مخفیانه را بخوبی داراست، ضمن اینکه بدلیل اینکه موتور موشک روشن نیست بازتاب فعال مادون قرمز نیز ندارد. از دیگر مزایای این روش توان انجام حملات از اقصی نقاط خاک کشور و حتی حملات کانتینری توسط کشتی های کانتنر بر می باشد. به عنوان مثال، بی 52 هایی که از دیگو گارسیا راهی شلیک موشک به بندر عباس شده اند، قبل از اینکه به فاصله 1600 کیلومتری بندرعباس برسند -با هشدار رادار OTH که از 3000 کیلومتری ایران آنها را زیر نظر دارد- از فاصله 2000 کیلومتری در خطر حمله سجیل خواهند بود. یا مثلا تانکرهای سوخت رسان دشمن در یک جنگ، تا فاصله 2000 کیلومتری مرز امکان حضور و گشت زنی دائم را ندارند چرا که در معرض این خطر هستند و یا آواکسهای دشمن نه تنها توان کسب اطلاعات از اعماق خاک ایران، که حتی توان کسب اطلاعات از مرزهای هوایی و زمینی ایران و خلیج فارس و دریای مکران را نیز از دست خواهند داد (با توجه به برد 700 کیلومتری رادار آنها و برد 2000 کیلومتری سجیل)، همچنین ناوهای هواپیمابر که اکنون در زمان جنگ احتمالی برای احتراز از خطر موشکها خلیج فارس باید در 300 کیلومتری مرز مستقر شوند آنگاه اجبارا به 2000 کیلومتری کوچ خواهند نمود آن هم در حالی که این فاصله در رفت و برگشت برای هواپیماهای مهاجم به 4000 کیلومتر بالغ می شود که آن را باید گذاشت در کنار دشواری حضور سوخترسانها در این فاصله (به دلیل ذکر شده). [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10133/Sejjil-2.jpg][/url] حالا این شمایی کلی از ایده بود و مطمئنا نظرات موافق و مخالفی درباره آن شکل خواهد گرفت، خوشحال می شود که دوستان نظرات خود را بیان نمایند و با هم مباحثه شیرینی در این باب داشته باشیم. یا علی اردتمند-MOHAMMAD مقادیری عکس در ویرایش اضافه گردید.- 105 پاسخ ها
-
- 48
-
ارتش کره شمالی ، به مناسبت سالگرد بقدرت رسیدن حزب حاکم کمونیست ، رژه سالانه خود را در اکتبر2020 برگزار نمود . در جریان این مراسم که با سخنرانی پر از اشک و آه کیم جونگ اون همراه شد ، وی چالشهای پیونگ یانگ برای مقابله با ویروس کووید-19 و سازمان تحریم ها را مطرح و از اعضای نیروهای مسلح برای تلاشهایشان تشکر نمود . با این حال ، رژه فوق بلحاظ تاریخی ، در سطح بین المللی ، هیجان بسیار زیادی را تولید نمود و کشورهای شرق آسیا ، با اشتیاق همراه نگرانی ، شاهد به نمایش درآمدن سیستم های جدید تسلیحاتی کره شمالی بود . درواقع امر ، بر خلاف سالهای قبل ، رژه اکتبر 2020 شاهدی بر توانایی پیونگ یانگ در ایجاد چالشهای جدید برای امنیت و بازدارندگی هسته ای ایالات متحده و متحدانش محسوب میشد . در نمایش نظامی امسال کره شمالی ، آنچه که در کانون اصلی توجهات دنیا قرار گرفت ، نمونه های برگرفته از تانک اصلی میدان نبرد آرماتا ، سامانه تسلیحاتی متحرک ام-1128 ایالات متحده ، خودروهای زرهی سبک کوماتسو ژاپنی و درنهایت سامانه دفاع هوایی تور روسی بود . علاوه براین،ارتش این کشور ، یک خودروی مسلح به موشکهای ضد زره هدایت شونده را که ازابتدای معرفی درسال 2018 ، دیده نشده بود و همچنین یک موشک کروز جدید ضد کشتی را در معرض دید جهانیان قرار داد . در حوزه موشکهای بالستیک ، پیونگ یانگ موشک بالستیک قاره پیمای هواسانگ-15 (بعنوان دوربردترین موشک موجود در زرادخانه نظامی این کشور ) را بهمراه سامانه غول پیکر KN-25 (سامانه ای جدید که ترکیبی از راکت اندازهای چندگانه و موشکهای بالستیک کوتاهبرد بشمار می رفت ) را رونمایی نمود که گرچه در بدو امر ، به نظر می رسید که در شاسی مورد استفاده با مشکلاتی روبرو است . با این وصف ، قابل توجه ترین سامانه رزمی که در این رژه رونمایی گردید ، ظاهر شدن موشک بالستیک سوخت جامد قابل پرتاب از زیردریایی (SLBM) با شناسه پوگوگ سونگ-4 (Pukguksong-4) بود که با توجه به مشخصات اعلام شده برای آن ، امکان حمله به کره جنوبی وتمامی سرزمین ژاپن را با مسلح شدن به کلاهک هسته ای را خواهد داشت . ارزیابی های اولیه موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک نشان میدهد که طول پوگوگ سونگ-4 از مدل قبلی (پوگوگ سونگ-3) کوتاه تر ولی قطر آن بزرگتر ( احتمالا 2.5 متر ) است که آن را در کنار موشکهای مشابه روسی ( بولاوا ) ، چینی ( جی ال-2 ) و آمریکایی ( ترایدنت -2 ) قرار می دهد . نشانه های بصری حاکی از آن است این موشک جدید به یک پیشرانه سوخت جامد جدیدتر مجهز شده ، در حالی که شنیده ها نیز براین مساله تاکید می کند که کره شمالی با تبدیل موشکهای قدیمی تر ( تولید شده در سال 2017 ) امکان ساخت و عملیاتی نمودن یک موشک سبکتر که با افزایش برد و محموله را همراه میشود را بدست آورده است . برخی منابع ، براین اعتقادند که پوگوگ سونگ-4 عمدتا برای تجهیز ناوگان زیرسطحی های ارتقاء یافته کلاس رومئو نیروی دریایی این کشور به 2 تا 3 فروند از این موشکها در نظر گرفته شده است ، اما نکته جالب دراین زمینه ، اسکورت حاملهای این موشک توسط پرسنل نیروی زمینی ( و نه نیروی دریایی ) است که می تواند این احتمال را پدید آورد که موشک جدید می بایست از مشتقات نسخه پوگوگ سونگ-3 باشد ، همانطور که موشک پوگوگ سونگ-2 نیز ، نسخه زمین پایه پوگوگ سونگ-1 ( بعنوان موشک بالستیک دریاپایه ) بشمارمی رفت . در حوزه توان حمل مواد انفجاری ، شکل کلاهک پوگوگ سونگ-4 نشان میدهد که قابلیت حمل 3 کلاهک را خواهد داشت که در پوشش یک حامل چندگانه با قابلیت ورود مجدد به جو ، به مانند نمونه های روسی ، بریتانیایی ، آمریکایی و فرانسوی در سالهای دهه 50 و 60 میلادی قرار گرفته است . با توجه به پیشرفتهای ذکر شده ، آنچه که بسیار محتمل است ، برد پوگوگ سونگ-4 بیشتر از سلف خود خواهد بود ،اما به تقریب ، قابلیت رسیدن به پایگاه های ارتش ایالات متحده در گوام را در اختیار ندارد . اما نگرانی عمده سازمان های اطلاعاتی غربی براین مساله متمرکز شده است که ارتش کره شمالی ، پوگوگ سونگ-4 را بصورت یک موشک بالستیک با لانچر متحرک جاده ای که قابلیت استتار در سایتهای مخفی را داشته باشد ، توسعه داده و به دلیل اینکه در مقایسه با سایر سیستم های بالستیک کره ای ، کوچکتر است ، قابلیت آماده سازی سریع و بطور طبیعی اجرای حملات غیر متعارف تنها در بازه چند دقیقه را بدست آورد. سرانجام ، بمب خبری رژه اکتبر 2020 کره شمالی ، همانطور که انتظار می رفت ، رونمایی از موشک بالستیک جدید با سوخت مایع که احتمالا هواسانگ-16 ( KN-27) بود که در این زمینه ، بخش عمده ای از کارشناسان بر این باورند که این موشک جدید با طولی برابر 25 تا 26 متر ، به بزرگترین موشک سوخت مایع متحرک جاده ای در جهان ( گرچه موشک سوخت مایع سارمات روسی که هم اکنون در دست توسعه است ، بزرگتر به نظر می رسد ) تبدیل شده است . قطر این موشک جدید بین 2.5 تا 2.9 متر است که مرحله اول آن با موتور سوخت مایع ، متشکل از یک خوشه شامل چهار پیشرانه RD-250 با رانشی 2 برابر موشک هواسانگ -15 شناسایی شده است . با این وصف ، ماهیت مرحله دوم این موشک همچنان در پرده ای از ابهام قرار دارد . علیرغم غافلگیری رسانه های غربی ، کارشناسان براین باورند که این موشک ، یک حامل / پرتابر متحرک جاده ای است که بلحاظ ابعاد غول پیکر خود ، صرفا در موقعیتهای خاصی می بایست مستقر شده و بدلیل برخوداری از پیشرانه سوخت مایع دربرابر حملات مقابل، آسیب پذیر خواهد بود . با این حال ، اندازه و ابعاد خودروی حامل و پرتابگر نشان میدهد که هم اکنون کره شمالی پتانسیل طراحی و تولید چنین سخت افزاری را بصورت بومی در اختیار داشته و این بدان معناست که تاثیر بازدارندگی آن قابل توجه خواهد بود . در مقام مقایسه ، وزن پرتاب موشک جدید کره ای چیزی در حدود 100000 تا 150000 کیلوگرم است که بصورت قابل توجهی ، از وزن موشک سوخت جامد قاره پیمای چینی DF-41 با وزن پرتاب 80000 کیلوگرم و موشک سوخت جامد ریلی اس اس -24 با وزن پرتاب 104500 کیلوگرم بیشتر به نظر می رسد . با توجه به این مشخصات ، این موشک قابلیت حمل محموله ای به وزن 2000 تا 3500 کیلوگرم شامل 3 تا 4 کلاهک را به هرنقطه ای از خاک اصلی ایالات متحده دارد ، در حالی که دریک آرایش رزمی متفاوت ، می تواند یک کلاهک را به مانند موشکهای بالستیک قاره پیمای روسی اس اس -18 علیه یک هدف خاص نیز حمل کند . دی اف- 41 بدین ترتیب ، اندازه و قدرت حمل این موشک به اندازه ای است که می تواند برای تخریب گسترده شهرهای آمریکای شمالی و همچنین مراکز راهبردی نظامی این کشور مورد استفاده قرار گیرد . مضاف براینکه به گفته ناظران نظامی ، ساخت این موشک احتمالا می بایست بطور خاص برای غلبه بر سامانه دفاع موشکی ایالات متحده که هم اکنون می تواند به ازای هر کلاهک ، 4 موشک رهگیر شلیک کند ، باشد. با این حال ، برآوردها نشان میدهد که ارتش آمریکا ، برای افزایش دقت اصابت به کلاهکهای مهاجم ، با هزینه ای در حدود 1 میلیارد دلار ، به 12 تا 16 شلیک نیاز دارد . بنابراین ، حتی یک نیروی کوچک از موشکهای جدید کره ای با محموله های سنگین فعلی ، می تواند همچنان تهدید آمیز به نظر برسد ،بدین معنی که بی دفاع ماندن برخی شهرهای آمریکایی شمالی ، به چالشی برای مدافعان تبدیل گردد . در مجموع ، اطلاعات موجود نشان میدهد که کره شمالی در حال توسعه یک استراتژی بازدارند ه هسته ای به مانند سایر قدرتهای هسته ای کلاسیک است که شامل طیف متنوعی از سامانه های رزمی استراتژیک است . علاوه براین ، جمهوری خواهان در ایالات متحده از این مساله نگرانند که آزمایش موشک پوگوگ سونگ-4 ، قبل از انتخابات ریاست جمهوری میتواند تاثیر قابل توجهی را بر نتیجه آن برجای گذارد . با توجه به این مساله ، هر دو سامانه راهبردی ارتش کره شمالی ، یک چالش قابل توجه برای منافع امنیتی ایالات متحده است و احتمالا موجبات ظهور رویکردهای جدید در حوزه هایی نظیر بازدارندگی هسته ای ، ساختار نیرویی ، دکترین های نظامی و کمیت نیروی موشکی این کشور خواهد شد . پی نوشت : 1-بن پایه 2- بن پایه 3-بن پایه 4- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
تاپیک جامع بررسی بالستیک عاشورا تاپیک جامع بررسی بالستیک "عاشورا"
artaxerxes افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
تو يه سايتي خوندم كه يكي از مقامات روسي گفته بود ايران مورد برد موشك عاشورا بلوف زده و اين موشك همچين بردي(>2000) نداره خواستم ببيم سي در اين مورد اطلاعاتي داره كه بگه ممنون ميشم -
تاپیک جامع بررسی بالستیک رعد-500 تاپیک جامع بررسی بالستیک "رعد-500 "
iraniran افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
موشک «رعد۵۰۰» و نسل جدید پیشرانهای موشکی و ماهوارهبر سپاه رونمایی شد به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از سپاه نیوز، آیین رونمایی از موشک رعد ۵۰۰ با موتور کامپوزیتی «زهیر» و موتور کامپوزیتی فضایی «سلمان» با نازل متحرک به عنوان نسل جدید پیشرانهای موشکی و ماهواره برها، امروز (یکشنبه ۲۰ بهمن) با حضور سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سردار سرتیپ پاسدار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه برگزار شد. بنا بر این گزارش؛ با نمایش موشک چابک رعد ۵۰۰ از نسل جدید پیشران ها با بدنه غیر فلزی و کامپوزیت رونمایی شد. استفاده از فناوری بدنه های الیاف کربن قابلیت تحمل ۱۰۰ بار فشار و دمای۳ هزاردرجه سانتیگراد و دستیابی به موشکهای بسیار سبک را فراهم می کند. موشک رعد ۵۰۰ از موشکهای نسل جدید است که در مقایسه با موشک فاتح ۱۱۰ با بدنه فولادی، با یک دوم وزن اما ۲۰۰ کیلومتر از افزایش برد برخوردار می باشد. همچنین نیروی هوافضای سپاه امروز از موتورهای موشک با نازل متحرک رونمایی کرد که ترکیب دو دستاورد بزرگ "بدنه کامپوزیت" و "نازل متحرک" در موشک ، امکان استفاده از موتورهای سوخت جامد را در خارج از جو فراهم کرد. با دستیابی به این موفقیت، ساخت ماهواره برهای سبک سوخت جامد، موشکهای زمین به زمین با سطح مقطع راداری کم و مانورپذیر کردن موشک ها به منظور عبور از سپر موشکی و کاهش هزینه ها و افزایش تولید و کاهش پیچیدگی در تولید و نهایتاً جهش نسلی در موشک ها فراهم شد . https://www.farsnews.ir/news/13981120000587/موشک-رعد۵۰۰-و-نسل-جدید-پیشرانهای-موشکی-و-ماهوارهبر-سپاه-رونمایی-شد -
تاپیک جامع بررسی بالستیک ذوالفقار تاپیک جامع بررسی بالستیک "ذوالفقار"
yavarrr افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
موشک نقطهزن سپاه 750 کیلومتری شد http://s6.uplod.ir/i/00822/vo2nsl4fkdv2.jpg موشک فاتح که به نظر میرسد موشک ذوالفقار از بسیاری جهات شبیه به آن باشد، دقیقترین موشک بالستیک ایرانی با میزان خطای زیر 5 متر است. این موشک با سوخت جامد میتواند اهداف را در فاصله حدود 750 کیلومتری مورد اصابت قرار دهد. به نظر میرسد طول موشک ذوالفقار 8.9 متر، وزن مسلح آن حدود 4هزار کیلوگرم، قطر آن 68 سانتی متر و وزن سرجنگی آن نیز حدود500 کیلوکرم باشد که با سرجنگی بارانی گزینه مناسبی برای هدف قرار دادن مواضع دشمن و نیز باندهای فرودگاهی است. البته در جریان این دو رژه، سامانه های مهم دیگری هم بعضا برای اولین بار به نمایش درآمدند که در آینده بیشتر از آنها خواهیم گفت. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950631000684#relatedVideoPane http://i.alalam.ir/news/Image/original/2016/09/21/alalam_636100525480727839_25f_4x3.jpg http://i.alalam.ir/news/Image/original/2016/09/21/alalam_636100525481327899_25f_4x3.jpg http://i.alalam.ir/news/Image/original/2016/09/21/alalam_636100525483298096_25f_4x3.jpg http://i.alalam.ir/news/Image/original/2016/09/21/alalam_636100525483868153_25f_4x3.jpg -
موشک بالستیک هسته ای تاکتیکی کوتاه برد نصر تاپیک جامع بررسی بالستیک هسته ای "نصر"
bigbang افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
موشک بالستیک هسته ای تاکتیکی کوتاه برد نصر نصر ( در لغت به معنای پیروزی) یا Haft-9 ( به معنی انتقام ) یک موشک بالستیک کوتاه برد است که در پاکستان توسعه داده شده است . این موشک جدیدترین موشک از خانواده موشک های Haft می باشد که در پاکستان تولید می شود که به نظر می رسد این موشک با همکاری چینی ها توسعه داده شده است . وجود این موشک در سال 2011 اشکار شد و به نظر می رسد که این موشک در سال 2013 وارد خدمت در ارتش پاکستان شده است و کاربر آن فرماندهی استراتژیک ارتش پاکستان می باشد . احتمالا موشک بالستیک نصر بر پایه سامانه چینی WS-2 multiple launch rocket system. توسعه داده شده است . توسعه دهنده آن را با نام موشک بالستیک چند تیوبی معرفی کرده است . این سیستم می تواند اقتباسی از سیستم راکتی چینی باشد که توانایی شلیک موشک بالستیک با کلاهک هسته ای به آن اضافه شده باشد . خودرو استفاده شده در این لانچر بر مبنای شاسی خودرو 8×8 چینی با قابلیت مانور بالا طراحی شده است که به تمامی سیستم قابلیت مانور بالایی می دهد. به نظر می رسد که نمونه اولیه بوسیله 2 موشک نصر مجهز شده است در حالی که نمونه های نهایی این سیستم قابلیت حمل چهار موشک را دارا می باشد . موشک تاکتیکی بالستیک نصر برای هدف قرار دادن نیروهای تهاجمی دشمن در نظر گرفته شده است ، این موشک دارای برد 60 کیلومتر می باشد و می تواند کلاهک هسته ای با قدرت 0.5 تا 5 کیلوتن را با خود حمل کند . کلاهک هسته ای این موشک به اندازه کافی کوچک هست تا بتوان آن را در داخل موشک های کوچک با اندازه قطری در حدود 300 میلی متر نصب کرد . به نظر می رسد که کلاهک های متعارف با قدرت تخریب بالا نیز به روی این موشک قابل نصب است . موشک نصر قابلیت مانور در حالت پرواز را دارد . همچنین ادعا شده بود که این موشک برای غلبه و هدف قرار دادن سامانه های موشکی پدافندی طراحی شده است و همچنین دارای دقت بالایی می باشد اگرچه تاکنون هیچ تصور واقعی از میزان خطای این موشک منتشر و افشا نشده است . این موشکها در تیوبهای مخصوصی نگهداری و حمل می شوند که دارای این قابلیت هستند که در هر زمان مورد نیاز آماده شلیک شوند هنگامی گه یک یا چند موشک شلیک شدند ، لانچر می تواند سریعا از محل شلیک دور شود که موجب بقای بالای سیستم در میدان نبرد می شود . شاسی این خودرو بر اساس شاسی 8×8 چینی Wanshan با قابلیت مانور بالا ساخته شده است ، مشابه این خودور در سیستم راکت انداز 300 میلیمتری AR-1A استفاده شده است که در ارتش پاکستان مورد استفاده قرار گرفته است . این خودرو دارای قدرت مانور خوبی است . این خودرو می بایست با یک خودرو که به روی آن یک جراثقیل و سیستم تعویض موشک و تعدادی موشک جهت بارگذاری مجدد موشک ها پشتیبانی شود . ورود به خدمت --------- 2013 خدمه ------------------- 3 الی 4 نفر ابعاد وزن --------------------- 40 تن طول -------------------- 12 متر عرض ------------------- 3 متر ارتفاع ------------------- 3 متر مشخصات موشک طول --------------------- 6 متر قطر --------------------- 30 سانتی متر وزن سرجنگی ---------- نامشخص وزن موشک ------------- نا مشخص نوع سرجنگی ----------- هسته ای با قدرت 0.5 تا 5 کیلوتن برد ----------------------- 60 کیلومتر میزان خطا --------------- نامشخص تحرک نوع موتور ----------------- دیزیلی قدرت موتور -------------- 500 اسب بخار حداکثر سرعت ---------- 60 کیلومتر بر ساعت حداکثر پیمایش ---------- 650 کیلومتر قابلیت مانور قابلیت حرکت در شیب ----------------- 60 درجه قابلیت حرکت در شیب جانبی --------- 30 درجه گام عمودی ------------------------------ 0.6 متر سنگر ------------------------------------- 2 متر قابلیت عبور از آب ------------------------- تا عمق 1.2 متر تمام حقوق متعلق به وبسایت میلیتاری است مترجم و گردآورنده : BIGBANG منبع : http://www.military-today.com/missiles/nasr.htm -
تاپیک جامع بررسی بالستیک اسکاد تاپیک جامع بررسی بالستیک "اسکاد"
adelkhoje پاسخ داد به sina12152000 تاپیک در موشک های بالستیک
بسم الله الرحمان الرحیم مقدمه-طي دهه گذشته، موشك اسكاد به معروفترين موشك جهان تبديل شده است. اگرچه نخستين باري كه در جنگ از اين موشك استفاده شده به بيش از 30 سال پيش برمي گردد، تنها در دهه گذشته و با آغاز جنگ اول خليج فارس در 1991 اين موشك مورد توجه عموم قرار گرفت. از زمان شروع دوره تسليحات V آلمان تاكنون، تعداد موشكهاي اسكاد شليك شده در جنگها از ساير موشكها بيشتر بوده است،تاريخچه اسكاد پژواكي از كابوسي است كه تنها اخيرا به دست فراموشي سپرده شده است؛ موشك اسكاد،مهره اصلي در برنامه شوروي سابق براي جنگ هسته اي در قلب اروپا بود. پديده عجيب و متناقضي كه وجود دارد آن است كه هرچه چنين تسليحاتي مرگبارتر باشد، احتمال به كارگيري آنها نيز كمتر خواهد بود. نه ناتو و نه پيمان ورشو آنقدر احمق نبودند كه در چنين نبردي شركت كنند، و در نهايت، اسكاد هرگز در نقش مربوط به خود در جنگ افزار هسته اي به كار گرفته نشد. در عوض، اين موشك به نماد تغيير ماهيت تسليحات در دوران پس از جنگ سرد تبديل شد. در بي نظمي نوين جهاني، توجه جهان به جنگهاي كوچك و ناموزون منطقه اي معطوف شده است. در اين منازعات، موشكهاي اسكاد به سلاح برتري تبديل شد كه مي توانست اثرات تخريبي را در جايي كه ساير سلاحها موثر نيست ايجاد كند. نيروهاي مسلح پرمدعاي عراق در دوره صدام حسين، كه در آن زمان به عنوان چهارمين ارتش بزرگ جهان تبليغ مي شد، در مواجهه با نيروهاي ائتلاف در جنگ 1991 خليج فارس ناتوان مانده بود. تنها سلاحي كه عراق توانست با آن به نيروهاي ائتلاف آسيب بزند، موشك اسكاد بود. موشك اسكاد گرفتار مجادله بر روي تسليحات كشتار جمعي نيز شد، چراكه اين تسليحات بدون آنكه بر روي هدف مورد نظر رسانده شوند، كارآيي نخواهند داشت. سامانه موشك بالستيك تاكتيكي البروس با كد 8K72 ، كه در غرب با نامهاي SS-1C ، اسكاد بي شناخته مي شود، در دهه 5590 براي حمل كلاهكهاي هسته اي تاكتيكي توسعه داده شد. اين سامانه با به كارگيري در منازعات منطقه اي در دهه هاي 5590 و 5550 شهرت يافت سامانه موشك بالستيك اوليه R-11 نيازمند تعداد قابل توجهي خودرو تجهيزات و تداركات بود كه در تصوير قابل مشاهده مي باشد.با توجه به تحرك پذيري پايين اين سامانه، تعداد كمي از آن توسعه يافت موشك اسكاد مدت زيادي است كه از چرخه توليد خارج شده است، اما نسل آن با مجموعه اي از نسخه ها و مشابه هاي توليد شده در كره شمالي، چين و پاكستان ادامه يافته است. روسيه نزديك به نيم قرن پس از نخستين پرتاب اسكاد دو مرتبه تلاش كرده تا اين موشك را با موشك جديد اسكندر جايگزين كند. R-11 اسکاد A اگرچه موشك اسكاد غالبا اندكي بيشتر از مولود موشك V-2 آلمان در جنگ جهاني دوم توصيف مي شود، ريشه هاي آلماني آن پيچيده تر و غيرشفافتر از آنچه در وهله اول به نظر مي آيد، مي باشد. در دوران پس از جنگ جهاني دوم، ارتش شوروي گروههايي از متخصصان را براي اخذ فناوريهاي پيشرفته آلمان، از جمله موشك V-2 اعزام كرد. سرگئي كورولف رياست گروه V-2 شوروي را بر عهده داشت و تلاش وي هسته برنامه هاي موشكي و فضايي آينده شوروي را تشكيل داد. مهندسان كورولف آزمون شليك موشكهاي V-2 را با كمك پرسنل اسير شده آلماني، در سال 1947 در پايگاه كاپوستين يار، منطقه اي نزديك استالينگراد آغاز كردند. توليد نسخه روسي ملقب به R-1 )راكت- 5 يا موشك5 ) در سال 1948 آغاز شد و سامانه موشكي R-1 براي به كارگيري در ارتش در نوامبر 1950 پذيرفته شد. موشك R-1 از سوي ژنرالهاي ارشد روسي مورد استقبال واقع نشد. رييس فرماندهي اصلي توپخانه ) GAU ( ارتشبد ان دي ياكولوف، ابراز كرد كه موشكها به طور نامتعارفي گران قيمت بوده، براي كاربرد بسيار طاقت فرسا است و به لحاظ نظامي نيز اثربخش نيست. يكي از ژنرالها عنوان كرد كه اگر سوختي كه براي يك فروند موشك R-1 به كار مي رود را به سربازانش مي داد، آنها مي توانستند هر شهري را تسخير كنند. شكايتهاي زياد ديگري نيز مطرح شد. موشك V-2 و نسخه R-1 آن از سوخت الكل استفاده كرده و از اكسيژن مايع به عنوان اكسيدايزر بهره مي برد كه به تركيب آنها سوخت كرايوژنيك گفته مي شود. توليد و ذخيره سازي اكسيژن مايع در شرايط ميدان نبرد بسيار دشوار است، چراكه بايد تا دماهاي بسيار سرد خنك سازي شود. علاوه بر اين، موشك را نمي توان به صورت شارژ شده با اكسيژن مايع براي مدت نه چندان زيادي نگه داشت، زيرا اكسيژن مايع به سرعت شروع به جوشيدن مي كند. از همه مهمتر، عملكرد V-2 / R-1 بسيار بد بود – به طور متوسط، نيمي از موشكهاي شليك شده، شكست مي خورد و حتي آنهايي كه به ناحیه هدف می رسید،خطایی متوسط 7 تا 17 کیلومتر از هدف مورد نظر داشت. عليرغم همه اين مشكلات،ارتش شوروي، با آگاهي از اين موضوع كه اين كار تنها گام كوچكي به سمت هدف بلندپروازانه تسليحات موشكي دوربرد است، برنامه موشكي را با قدرت پيش مي برد. گام تكاملي بعدي، موشك R-2 بود، نسخه اي با برد بيشتر از R-1 با همان سوخت دردسرساز كرايوژنيك و دقت پايين. شش تيپ موشكي ويژه براي به كارگيري از اين تسليحات شكل گرفت. اما در حداكثر توان، تنها 24 لانچر در خدمت وجود داشت كه نقطه ضعف اين موشكها به شمار مي رفت. از ديدگاه فني، ظهور سيستمهاي سوخت جايگزين به نام سوختهاي هايپرگوليك يك جهش كليدي در فناوري موشكي محسوب مي شود. در سال 1945 ، لوفواف آلماني موشك ضدهواپيمايي با نام واسرفال توسعه داد كه به جاي اكسيژن مايع از اسيد نيتريك قرمز-فومينگ به عنوان اكسيدايزر استفاده مي كرد. مزيت اصلي اين سوخت آن بود كه مي توان بدون نياز به خنك سازي در دماهاي معمولي آن را به كار گرفت. عيب آن اين بود كه تركيب اكسيدايزر اسيد نيتريك با سوخت پايه كراسين(نفت) به اندازه تركيب الكل/ اكسيژن مايع انرژي زا نبود. عيب ديگر آن اين بود كه اسيد نيتريك بسيار خورنده بود و در تماس با هيدروكربنها، بهبنامد. در اوايل دهه 1950 ، فناوريهاي » زهر شيطان « ويژه بافت بدن انسان، به شدت واكنش مي داد، كه باعث شد كرولف آن را سوخت بهبود يافت و تركيب اسيد نيتريك قرمز-فومينگ محدود شده ( IRFNA )جديد و مشتقات بهبود يافته كراسين تقريبا انرژي بر واحد وزني معادل تركيب الكل/ اكسيژن مايع ارايه كرد. توسعه موشك بالستيك تاكتيكي با استفاده از سوختهاي جديد در نوامبر 1951 با همكاري OKB-1 ) )موسسه طراحي ويژه - 5 كرولف با مسئوليت طراحي كلي موشك R-11 و OKB-2 اي. ام. ايسايف، با مسئوليت توسعه موتور S2.253 مربوطه، كه بهبودي از موتور واسرفال آلماني بود، آغاز شد. موشك جديد از سوخت TG-02 تونكا كه مخلوط يكساني از دي متيلانالين و تري اتيلامين بود استفاده مي كرد. به دليل سادگي نسبي، توسعه موشك R-11 به سرعت انجام شد و آزمايش آن در آوريل 1953 شروع شد. بهينه سازيها به تدريج بر روي آن انجام شد و در سال 1953 موشك R-11 الزامات دقت اصابت خود را با محدوده خطاي متوسط 1190 متر در راستاي برد و خطاي متوسط آزيموت 660 متر برآورده كرد. پس از يك سري پرتابهاي آزمايشي نهايي از دسامبر 1954 تا فوريه 1955 موشك R-11 در تاريخ 13 جولاي 1955 براي خدمت در ارتش شوروي پذيرفته شد. اين موشك با شناسه نظامي آن يا 8A61 نيز شناخته مي شد. نخستين واحد R-11 ، تيپ 233 ام مهندسي فرماندهي عالي ) RVGK ( در مه 1955 تشكيل شد. در اين مرحله، موشك R-11 تنها مجهز به كلاهكهاي حاوي مواد منفجره بود، كه البته كار توسعه بر روي نوع هسته اي آن نيز در حال انجام بود. آرايش اوليه سكوي پرتاب به نحو چشمگيري با موشكهاي بالستيك تاكتيكي- عملياتي آتي شوروي متفاوت بود، كه يك گام مياني پس از سكوهاي كِشنده پرزحمت نوع V-2 / R-1 تا سكوهاي خودكششي بعدي موشكها به شمار مي رفت. موشك با استفاده از نوعي كِشنده سنگين AT-T ، كه با شناسه 8U227 شناخته مي شد و مجهز به جرثقيل كوچكي براي عمودسازي موشك بود، به سايت پرتاب يدك كشيده مي شد. موشك اوليه R-11 كه با استفاده از كِشنده 8U227 مبتني بر كِشنده سنگين AT-T ( به موقعيت پرتاب يدك كشيده شده و عمود شده است)، در اين تصوير بر روي قنداق پرتاب 8U22 ديده مي شود پایان قسمت اول... ادامه دارد... فهرست (اسکاد A R11 - نام اسكاد -اسكاد در دريا - B اسكاد :R-17 - بهينه سازي اسكاد - كلاهكهاي اسكاد -انواع مخفي اسكاد- سازمان دهي اسكاد- پرتاب اسكاد -اسكادهاي پيمان ورشو -گسترش اسكاد -اسكاد در جنگ: مصر- اسكاد در جنگ: عراق -اسكاد در جنگ: ساير منازعات - اسكاد در جنگ: افغانستان - گسترش اسكاد: كره شمالي) منابع در پایان مطلب قرار خواهد گرفت... copy right :میلیتاری،بدون ارجاع به این لینک و نام نویسنده ،کپی این مطلب خلاف قانون سایبری می باشد.- 45 پاسخ ها
-
- 40
-
تاپیک جامع بررسی بالستیک خانواده شهاب تاپیک جامع بررسی بالستیک خانواده "شهاب"
EBRAHIM افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
از سال 1986 گزارشهاي دريافتي از ايران حاکي از برنامه توسعه و پيشرفت موشک بالستيکي ميان بردي بود که نامهاي مختلفي از قبيل Shahab 3،Shihab 3،Shehob 3 و يا Zelzal براي آن برگزيده شده بود.در سال 1993 ايران و کره شمالي همکاريهاي بسيار نزديکي را در جهت برنامه توسعه و پيشرفت موشکهاي سوخت مايع يک مرحله اي No-dong 1 و No-dong 2 آغاز کردند و احتمالا در همان زمان پاکستان نيز براي توسعه و پيشرفت موشکهاي Ghauri1/2 خود به اين برنامه ملحق شد. طراحي موشک No-dong کره شمالي بر اساس تکنولوژي ساخت موشک روسي SCUD B بنا نهاده شده بود که بعدها نيز امتياز ساخت موشکهاي SCUD B و SCUD C را نيز در اختيار کره شمالي قرار داد و آنها نيز نسخه بعدي آن را به ايران فروختند. موشکهاي No-dong و شهاب ٣ که به نظر ميآيد طراحي آنها بر اساس موشکهاي SCUD مدل B و C باشد شايد تنها در مقياس (کوچکتر يا بزرگتر بودن) تفاوت اندکي با هم داشته باشند. گزارشهاي ارسالي از ايران حاکي از آن است که ايران در حال بررسي خريد امتياز موشک شهاب No-dong کره شمالي و مجموع 150 فروند از اين موشکها ميباشد. همچنين ايران در نظر دارد که تمامي مراحل آزمايش برد و پرتاب اين نوع موشکها را در داخل خاک ايران انجام دهد،زيرا کره شمالي با شرايط سختي براي اين آزمايشها از قبيل :عدم صدور مجوز براي پرواز اين موشکها بر فراز خاک ژاپن از سوي اين کشور و فشار وارده از سوي چند کشور جهان از جمله آمريکا به کره شمالي براي ترک سريع برنامههاي موشکي ايران روبه رو است . در سال 1997 ايران مشغول انجام آزمايش و تست هفت موتور براي توسعه ي برنامه هاي موشکي خود بود که اين موشک شهاب ٣ ناميده ميشد. منابع خبري معتقدند که کره شمالي در فاصله سالهاي 1994 تا 1995 تعداد اندکي موشک احتمالا 5 تا 12 فروند No-dong به همراه 4 خودروي مخصوص حمل موشک به ايران تحويل داده است و اين تحويلها به علت فشار چندين کشور به کره از جمله آمريکا متوقف شد و بار ديگر از سال 1997 از سر گرفته شد. آنچه به نظر ميرسد اين است که توسعه و ظهور موشک شهاب ٣ ابتدا با مجوز صنايع هوافضاي ايران ودر نهايت مجلس به انجام رسيد و وظيفه آزمايش و نگهداري و عملياتي نگاه داشتن آن به صنايع موشکي همت در تهران سپرده شد که اين مرکز با در اختيار داشتن موتورهاي موشک و تانکرهاي سوخت ساخته شده در يک مرکز بزرگ و وسيع زير زميني واقع در خوجان به خوبي از انجام ماموريت محوله برآمده است. ====================================================== در آوريل 1998 برنامه پرواز آزمايشي موشک بالستيکي ميان برد خود را که نام Ghauri 1 يا Hatef برآن نهاده شده بود به اجرا گذاشت که به نظر ميرسيد بسيار شبيه موشکهاي شهاب ٣ ايران و No-dong کره شمالي باشد که در نهايت باعث امضاي توافقنامه اي مشترک براي ساخت کمپانياي واحد جهت برنامههاي موشکي ميان سه کشور مزبور شد. به نظر ميرسد که تکنولوژي ساخت موشکهاي No-dong 1 و No-dong 2 از کره شمالي به ايران و پاکستان فرستاده شده است و به همين دليل موشکهاي شهاب ٣ و Ghauri 1 يا Hatef 5 بسيار به هم شبيه هستند. اولين برنامه پرواز آزمايشي موشک شهاب ٣ در ژولاي 1998 انجام شد دو فروند از اين نوع موشک نيز در سپتامبر 1998 به نمايش عمومي در آمد. يک منبع وابسته به منابع اسرائيلي گزارش کرد که ايران در حال ساخت و توسعه يک کلاهک هسته اي براي موشک شهاب ٣ ميباشد ، اما اين گزارشات از سوي مقامات ايراني تائيد نشده است. در سپتامبر 2000 يک موشک شهاب 3 مدل D آزمايش شد که ايرانيها عنوان کردند که از آن به عنوان نخستين وسيله پرتاب ماهواره در ايران استفاده خواهند کرد. اين موضوع نشان مي دهد که موتور استاندارد شهاب ٣ ابتدا يک موتور با سوخت جامد دو مرحله اي بود. برد موشكهاي نسل جديد «شهاب ۳»، در مقايسه با سري قبلي حدود ۱۰۰ درصد ارتقا پيدا كرده و از ۱۳۰۰ كيلومتر به ۲۵۰۰ كيلومتر افزايش يافته و خطاي هدفگيري که در نسل قبلي نسبت به برد آن ۸ در دههزار بوده، در نسل جديد، به ۲ در دههزار كاهش يافته است. نكته ديگر، سيستم اختصاصي ناوبري موشكهاي شهاب است كه موجب شده كساني كه ادعا دارند ايران اين موشك ها را از كشورهاي ديگر تهيه كرده است، اما اين سيستم ناوبري و الكترونيكي ساخته شده توسط متخصصان ايراني، جاي شبهه اي را باقي نگذاشته است. اين سيستم علاوه بر آنكه قدرت شناسايي و اصابت به اهداف را به گونه اي بسيار دقيق در اختيار ايران قرار داده است كه علاوه بر اطمينان از برخورد موشك به هدف موردنظر، در صورت خروج از مسير تعيين شده نيز مي تواند آن را تصحيح كرده و درصد اطمينان از برخورد را به نحو چشمگيري افزايش دهد. نكته ديگر در خصوص بهينه سازي استفاده از موشك هاي شهاب، تغيير زاويه شارژ موشك شهاب است كه از اين پس با زاويه صفر با سطح افق مورد استفاده قرار مي گيرد. اين تغيير موجب مي شود تا فواصل آماده سازي شليك موشك ها كمتر شده و قدرت متحرك سازي شليك ها را افزايش مي دهد تا شليك هايي نامحدود در زمانهاي كوتاه را شاهد باشيم. مشخصات: عملكرد: موشك بالستيك ميان برد سازنده:سازمان هوا و فضاي ايران طول:16.58 متر وزن:1780 كيلوگرم در مدل اوليه و 2.180 كيلوگرم در مدل هاي بعدي قطر: 1.38 متر برد: 1300 كيلومتر در مدل اول و 2500 كيلومتر در مدل هاي بعدي موتور: موتور تك مرحله اي با سوخت مايع در مدل اوليه و سوخت جامد در مدل بعدي وزن پرتاب: 17480 كيلوگرم كلاهك:بين 700 تا 1200 كيلوگرم دقت: 190m CEP زمان ساخت: ۱۹۹۷ ============================================================== ========================= منبع -
تاپیک جامع بررسی بالستیک قیام تاپیک جامع بررسی بالستیک "قیام"
ziarratt افزود یک موضوع در موشک های بالستیک
فیلم پرتاب موشک قیام با کیفیت خوب http://www.mediafire.com/?biv0pfa71k3bl -
تاپیک جامع اخبار موشکی تاپیک جامع اخبار موشکی (بالستیک ، کروز و .. )
TANK پاسخ داد به milad11110 تاپیک در اخبار نظامی
اخبار موشکی ایران به فن آوری ساخت موشک با برد 12 هزار کیلومتر نزدیک میشود پایگاه اینترنتی پرس آنلاین که یکی از منابع خبری معتبر منطقه بالکان محسوب میشود، با انتشار گزارشی تحت عنوان "وحشت در آمریکا" ضمن بررسی تواناییهای موشکی کشورمان، رویکرد واشنگتن برای مقابله با پیشرفتهای ایران به بهانه تهدیدات احتمالی را به منزله تشدید روند یک جانبه گرایی توصیف کرده است. به گزارش خبرگزاری مهر، این گزارش با اشاره به توانایی های کشورمان در عرصه خودکفایی صنعت موشکی، آورده است: توانایی های بومی ایران و همکاری های گسترده این کشور با کره شمالی در عرصه فن آوری های موشکی که پتانسیل ساخت موشک های قاره پیما را برای ایران ایجاد کرده، موجبات وحشتی عمیق در فرماندهان نظامی آمریکا را فراهم کرده است. در ادامه این مطلب می خوانیم: ریشه اساسی نگرانی آمریکایی ها از تحرکات موشکی ایران به تعاملات تهران و پیونگ یانگ باز می گردد؛ البته تلاش آمریکا برای استقرار سیستم دفاع موشکی در اروپا را نیز می توان اقدامی دانست که بر مبنای همین تحلیل ها شکل گرفته است. پرس آنلاین با ذکر این مطلب که استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در اروپای شرقی اقدامی جاه طلبانه است، می افزاید: اقدامات فراقانونی آمریکا در برابر اقداماتی که بسیاری از کشورها در چارچوب های قانونی انجام می دهند، باعث شده کشورهایی چون ایران یا کره شمالی در اجرای تعهدات بین المللی خود با تردیدهایی اساسی مواجه گردند. بخش دیگری از این مقاله با اشاره به توانایی های موشکی پاکستان و برخی از کشورهای دیگر آسیای مرکزی، ادامه می دهد: نوع برخورد و مواجهه یک جانبه گرایانه آمریکا باعث ایجاد نوعی روابط پنهانی در بازار فن آوری های نظامی شده و نمونه بارز این نوع اقدامات وجود همزمان نوعی از موشک با برد تقریبی 1350 تا 1500 کیلومتر با عناوین مختلف در چند کشور منطقه است. به گزارش مهر ، این پایگاه خبری صربی می افزاید: هر چند که راکت های مذکور فعلا توانایی پوشش کامل اروپا و سپس آمریکا را ندارد اما گویا نگرانی ایالات متحده از روزی است که ایران و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه به فن آوری ساخت و تولید موشک هایی با برد 12000 کیلومتر دست یابند و البته به نظر نمی رسد که چنین روزی چندان هم دور باشد. در بخش پایانی این گزارش با اشاره به مواضع اخیر یکی از نمایندگان کنگره آمریکا، می خوانیم: در کنگره به شدت نسبت به این احتمال که ممکن است تهران تا سال 2015 به فن آوری موشک های بالستیک دست یابد، ابراز نگرانی کرده اند و این خود از علائم وحشت آمریکا نسبت به پیشرفت های موشکی ایران است.- 3,348 پاسخ ها
-
- گزارش
- اخبار موشکی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع اخبار موشکی تاپیک جامع اخبار موشکی (بالستیک ، کروز و .. )
super_comando پاسخ داد به milad11110 تاپیک در اخبار نظامی
آفتاب: یک روزنامه عربی با چاپ گزارشی به نقل از یک منبع دیپلماتیک ناشناس در سوریه مدعی شدهاست که ایران 600 هدف را در اسرائیل برای نشانهروی موشکهایش انتخاب کرده و در صورت هرگونه حمله به تاسیسات هستهایاش این موشکها را به قلمرو رژیم صهیونیستی شلیک خواهد کرد. به گزارش روزنامه قطری الوطن اهداف تعیینشده در خاک اسرائیل به طور کامل در برد موشکهای ایرانی شهاب قرار دارند و در صورتی که اسرائیل به تنهایی یا با مشارکت آمریکا به ایران حمله کند این اهداف در کوتاهترین زمان نابود خواهند شد. روزنامه الوطن همچنین به نقل از منبع خود مدعی شدهاست که ایران موضوع نشانهروی موشکها به سمت اسرائیل را از طریق «کانال های مختلف» به اطلاع مقامات رژیم صهیونیستی رساندهاست. این منبع دیپلماتیک که نخواسته نامش فاش شود همچنین به خبرنگار الوطن گفته است که ایران همچنین هشدار داده در صورت مورد حمله قرار گرفتن سوریه از سوی اسرائیل نیز واکنش نشان خواهد داد، با این حال به گفته وی انتظار نمیرود که دمشق و تلآویو در مسیر یک رویارویی نظامی در کوتاهمدت گام بردارند. این گزارش در حالی منتشر میشود که وزیر اموراستراتژیک در کابینه رژیم صهیونیستی روز جمعه در سخنانی تحریکآمیز گفته بود که در صورت شکست فرآیندهای دیپلماتیک در متوقف ساختن تهدید هستهای ایران، اسرائیل ممکن است موضوع هدف قرار دادن تاسیسات اتمی ایران را در دستور کار قرار دهد. وی همچنین مدعی شدهبود در صورت قطعی شدن تصمیم اسرائیل برای انجام چنین کاری واشنگتن تلآویو را تنها نخواهد گذاشت.- 3,348 پاسخ ها
-
- گزارش
- اخبار موشکی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع اخبار موشکی تاپیک جامع اخبار موشکی (بالستیک ، کروز و .. )
super_comando پاسخ داد به milad11110 تاپیک در اخبار نظامی
انتخاب:ارتش آمريكا روز گذشته اعلام كرد كه نظاميان اين كشور مجموعه اي از سيستم هاي موشك انداز ساخت ايران را در مكاني درنزديكي پايگاه آمريكايي ها در جنوب بغداد كشف كرده است.Go to fullsize image به گزارش روزنامه الشرق الاوسط، در بيانيه ارتش آمريكا آمده است كه پايگاه نظامي آمريكا واقع در جنوب بغداد موسوم به پايگاه "التقدم" روز چهارشنبه گذشته مورد هدف موشكي قرار گرفت كه پس از آن نيروهايي از واحد سوم ارتش آمريكا مكان شليك موشك ها را به محاصره خود درآورده تا مهاجمان را بازداشت كند. اين بيانيه مي افزايد:" ارتش آمريكا از طريق ماهواره هاي جاسوسي محل شليك موشك ها در منطقه "بسمايه" واقع در جنوب شرقي بغداد شناسايي كرد كه 34 جايگاه شليك موشك هاي 107 ميليمتري ساخت ايران كشف شدند." آمريكايي ها اعلام كردند كه حداقل 12 موشك روز قبل از آن به طرف پايگاه هاي نظاميان آمريكايي شليك شده بود. مقامات آمريكا بارها ايران را متهم به حمايت و تسليح شورشيان مسلح متهم كرده اند. اين درحالي است كه تهران ضمن تاكيد بر حمايت از برقراري امنيت و آرامش و ثبات درعراق ، حضور اشغالگران آمريكايي در عراق را دليل اصلي ناآمني اين كشور مي داند. Your Ad Here- 3,348 پاسخ ها
-
- گزارش
- اخبار موشکی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع اخبار موشکی تاپیک جامع اخبار موشکی (بالستیک ، کروز و .. )
TANK پاسخ داد به milad11110 تاپیک در اخبار نظامی
علاءالدين بروجردي رييسكميسيونامنيت ملي وسياست خارجيمجلس شوراي اسلامي چالشهاي جديد آمريكا با روسيه در مورد سپر موشكي را نگرانكننده دانست و آن را يادآور وضعيت دوران جنگ سرد توصيف كرد. به نقلاز اداره اخبار و رسانههاي گروهي مجلس، بروجردي درديدار "سارابايف"معاون وزيرامورخارجه قرقيزستان با وي، افزود: آمريكا عامل بسياري از درگيريها و تنشها در سطح منطقه و جهان است. رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس هرگونه ناامني و تشنج را بهنفع كشورهاي منطقه و جهان ندانست و با اشارهبه تلاشهاي آمريكابراي تحكيم نفوذ در منطقه آسياي ميانه، آن را نوعي تجاوز به حقوق ملتهاي منطقه توصيف كرد. وي خاطرنشان كرد : بر خلاف ادعاي كشورهاي غربي حضور آنها نه تنها موجب تامين امنيت منطقه نشده بلكه عامل افزايش دو پديده شوم تروريسم و توليد مواد مخدر شده است. بروجردي با اشاره بهاوضاع افغانستان،گسترش تروريسمو افزايش سي برابري توليدمواد مخدر دراين كشور را عاملنگراني جدي كشورهاي منطقهو جهان دانست. رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس با تاكيد بر مبارزه جدي جمهوري اسلامي ايران باپديده شوم تروريسم، خاطرنشان كرد: ايران هيچ ترديدي درمبارزه با اين پديده شوم از خود نشان نخواهد داد زيراهمواره شاهد تهديد گروههاي تروريستي بوده است. وي باتاكيد براينكه كشورهاي منطقه با اتكا بهتواناييهاي خود ميتوانند امنيت منطقهرا حفظ كنند،اظهار داشت: نبايد هيچ چشم اميدي به كشورهاي غربي داشته باشيم زيرا تجربه عراق و افغانستان ناتواني غربيها را براي تامين امنيت منطقه به اثبات رسانده است. بروجردي نقش سازمان همكاريهاي شانگهاي در عرصه روابط منطقهاي و بين المللي را بسيارمهم ارزيابي كرد و گفت : حضور موثر جمهوري اسلامي ايران در اين اجلاس باعث تقويت نقش اين سازمان در معادلات منطقهاي و جهاني خواهد شد. رييس كميسيون امنيت ملي وسياست خارجي مجلس ابراز اميدواري كرد، عضويت جمهوري اسلامي ايران در سازمان همكاريهاي شانگهاي از عضويت ناظر به عضويت دائم تغيير يابد. وي با ابراز خشنودي از روابط بسيار خوب ايران و قرقيزستان در همه زمينهها ، خاطرنشان كرد : جمهوري اسلامي ايران از گسترش همكاريهاي منطقهاي و بينالمللي با قرقيزستان استقبال ميكند. بروجردي در ادامه بر لزوم توسعه مناسبات پارلماني بين دو كشور تاكيد كرد. معاون وزير امور خارجه قرقيزستان نيز در اين ديدار بر نقش مهم جمهوري اسلامي ايران در منطقه تاكيدكرد و گفت:قرقيزستان همواره ايران را به عنوان يك همسايه و برادر ميداند و خواستار گسترش همكاريهاي همه جانبه در كليه عرصهها است. سارابايف نقش مجالس را درتوسعه و تقويت همكاريهاي كشورها مهم ارزيابي كرد و گفت: تقويت همكاريهاي پارلماني يكي از الزامات مناسبات دوستانه دو كشور است. معاون وزيرخارجه قرقيزستان با اشاره به تحولات منطقهواوضاع افغانستان، گسترش تروريسم و افزايش توليد مواد مخدر را نگرانكننده دانست و افزود : مواد مخدر وتروريسم مهمترين مسايلكنوني در منطقهاست كه بايد با همكاريهاي همهجانبه كشورهاي منطقه با آنها مبارزه كرد. سارابايف نقش سازمان همكاريهاي شانگهاي در تامين امنيت منطقه رابسيار مهم دانست و گفت : در چارچوب سازمان همكاريهاي شانگهاي بايد راهكارهايي براي مبارزه با توليد مواد مخدر و گسترش پديده تروريسم در منطقه يافت. وي نظرمساعد كشورش براي عضويت دائم ايران درسازمان همكاريهاي شانگهاي را مورد تاكيد قرار داد. آويا- 3,348 پاسخ ها
-
- گزارش
- اخبار موشکی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع اخبار موشکی تاپیک جامع اخبار موشکی (بالستیک ، کروز و .. )
Reza6662 پاسخ داد به milad11110 تاپیک در اخبار نظامی
طرح دولت بوش براي ايجاد يك پايگاه دفاع موشكي در لهستان و يك سيستم رادار در جمهوري چك، باعث جنجالهاي بسياري شده است. «ولاديمير پوتين»، رئيسجمهور روسيه، هشدار داده است در صورتي كه آمريكا اين طرح را كنار نگذارد، ممكن است روسيه از توافق تسليحاتي با اروپا خارج شود. دولت آمريكا در توجيه اين عملش، آن را در درجه اول واكنش به تهديد موشكي ايران براي اروپا خوانده است و «رابرت جوزف»، نماينده ويژه آمريكا براي خلع سلاح هستهاي نيز گفته است كه ايران تا سال 2015، قادر به دستيابي به موشكهاي دوربرد بينقارهاي خواهد شد. ايران داراي برنامه موشكي فعالانهاي است و رهبران نظامي آن بارها پيشرفت در برد، دقت و پيچيدگي اين موشكها را اعلام كردهاند. اين كشور همچنين موشكهايي با برد كوتاه و متوسط دارد كه بيشترين برد آنها 1300 كيلومتر بوده و فاصله زيادي تا رسيدن به اروپاي ميانه دارد. اين امر نشان ميدهد كه به دلايل زير، ادعاهاي آمريكا كه اروپا در خطر حمله موشكي از سوي ايران است، درست نيست: 1. برنامه توسعه موشكي ايران در جنگ ايران و عراق (1980ـ1988) شروع شد كه در پاسخ به كشتارهاي موشكي صدام حسين در تهران و شهرهاي ديگر بود. آمار سازمان ملل، نشان ميدهد كه عراق 516 موشك اسكاد B را به ايران شليك كرده و در عوض، تنها 88 تا 100 موشك ايراني به سمت آنها شليك شده است. از آن زمان تحت سايه رقابت تسليحاتي كه در منطقه ايجاد شد و تلاش كشورهاي عضو سازمان همكاريهاي خليج [فارس] براي دستيابي به جتهاي جنگنده از طريق آمريكا و اروپا، ايران نيز به دنبال جايگزيني ارزان براي موشكهاي خود رفت. اين موشكها بازدارندهاي مهم در صورت برخورد با عموسام هستند، چراكه توانايي هدف قرار دادن اهداف آمريكايي در عراق و ديگر نقاط خليج فارس را دارند. 2. موشكهاي ميانبرد «شهاب 3» ايران پس از موشكهاي «نادونگ» كره شمالي طراحي شدهاند كه به نوبه خود آنها نيز ساختهشده از الگوهاي شوروي هستند. بيشتر كارشناسان بر اين باورند كه سيستم موشكي ايران به نهايت توان بالقوه خود رسيده است و توانايي دستيابي به موشكهايي با برد بيشتر را ندارد. ايران براي اين كار، نيازمند ساخت موشكهاي پيچيده و پيشرفته چندمرحلهاي است كه تكنولوژي آن را تنها چند كشور معدود در اختيار دارند و در اين روند عدهاي نيز مانند هند و اسرائيل با مشكلات عمدهاي براي توليد موشكهاي دوربرد قابل اعتماد روبهرو شدهاند. 3. گزينه ديگر ايران براي وارد كردن موشكهاي دوربرد از خارج؛ براي مثال از كره شمالي، محدود و تحتالشعاع تحريمهاي سازمان ملل عليه ايران و كره شمالي است. هيچ مدركي نيز مبني بر همكاري موشكي ايران و هند يا پاكستان وجود ندارد. 4. موشكهاي ايران تا زماني كه قادر به حمل كلاهك هستهاي نباشند، نميتوانند تهديدي جدي به شمار آيند. هيچ مدركي نيز ادعاهاي آمريكا درباره تلاش ايران براي دستيابي به سلاح اتمي را تأييد نميكند. تلاش آمريكا براي برقراري سيستم ضدموشك در بخشهايي از اروپا را بيشتر ميتوان منتسب به شكست اروپاييها در دور كردن ايران از برنامه اتمي اين كشور با استفاده از تحريمها دانست. ايران نيز ممكن است از الگوي ژاپن پيروي كند كه تكميل چرخه سوخت هستهاي آنها را به يك كشور شبه تسليحات اتمي تبديل ميكند. 5. اگر هم فرض كنيم كه ايران تحريمها را ناديده گرفته و چند بمب اتم بسازد، باز هم به اين معني نيست كه به توانايي پيشرفته توسعه كلاهكهاي اتمي دست يافته است. مواد منفجره اتمي معمولي، آنقدر سنگين و پرحجم است كه براي چنين اهدافي اصلا مناسب و كارآمد نيستند. 6. شبكه اقتصادي ـ بازرگاني و روابط انرژي كه ايران و اروپا را به هم پيوند داده است، در قرارداد گازي چند ميليارد دلاري با اتريش بازتاب مييابد و طرح آمريكا براي بر هم زدن رفاقت اروپا با ايران را زير سؤال ميبرد. منيع: بازتاب- 3,348 پاسخ ها
-
- گزارش
- اخبار موشکی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع بررسی بالستیک قدر-110 /ghadr-110 تاپیک جامع بررسی بالستیک " قدر-110" /Ghadr-110
Ahmad6644 پاسخ داد به Nestor تاپیک در موشک های بالستیک
موشک بالستیک قدر-110/Ghadr-110 قدر-110 موشک بالستیک با برد متوسط است که توسط ایران طراحی و ساخته شده است.برخی منابع به برد 2500 تا 3000 کیلومتری این موشک اشاره کرده اند با این تفاسیر این موشک توان ضربه زدن به دورترین نقاط اروپا را داراست و بیش از 70 درصد اسیا را در تیرس توان موشکی ایران قرار می دهد. ایران این موشک را اولین بار در رژه نیروی مسح خود در سالروزه حمله عراق به ایران به نمایش جهانیان گذارد. قدر-110 نسخه ی بهبود داده شده ی موشک معروف ایرانی شهاب 3 است.این موشک بر خلاف شهاب 3 از موتوری 2 مرحله ای بهره می جوید که توانایی رسیدن به بردی 2500 تا 3000 کیلومتر را برای ان فراهم می اورد.اعتقاد بر این است که موتور اول این موشک سوخت مایع و موتور دوم این موشک از سوخت جامد بهره می برد. ایران در سال 2005 میلادی طراحی موتور جدیدی با سوخت جامد را به پایان رساند و بنابر منابع نا معتبر احتمالا از این موتور در طراحی گروهی از موشک ها از جمله Ghadr-110,Ghadr-110A,Ghadr-101 مورد استفاده قرار گرفته است. البته برخی از وجود دو نسخه از موشک قدر نام برده اند که نسخه دوم ان با نام Ghadr-110 A نامگذاری شده و از موتوری سه مرحله ای سود می برد.از دیگر تفاوت های این نسخه و نسخه A این موشک می توان به طول 19 الی 20+ متری این موشک نسبت به طول 17.5 متری نوع اول اشاره کرد. منابع غربی طبق سیاست خود موشک قدر را به یک موشک چینی با نام M-18 ارتباط داده و قدر-110 را نوع ارتقا داده شده این موشک چینی معرفی کرده و اعلام داشته موشک های شاهین پاکستان هم در زمره ی این گروه از موشک ها قرار می گیرند. موشک قدر-110 قابلیت مانور بهتری را نسبت به شهاب 3 دارا می باشد و زمان آماده سازی آن برای شلیک نسبت به نسخ های اولیه شهاب 3 پایین تر بوده و در حدود 30 دقیقه می باشد در حالی که در نسخه های اولیه شهاب این زمان بالغ بر چندین ساعت بود. سر جنگی این موشک ماسوره انفجاری، ضربتی و مجاورتی است و به صورت عمود پرواز شلیك میشود. بسیاری از منابع غربی این ساخت این موشک را تلاش مخفیانه ایران برای تولید شهاب 4 و دستیابی به موشک هایی با برد بلندتر عنوان ساختند اما ایران این اطلاعات را بارها تکذیب و عنوان کرده است که برنامه ای برای تولید موشک هایی برا برد بیشتر از 2000 کیلومتر را ندارد. این موشک به همت متخصصین داخلی و در صنایع موشکی شهید همت طراحی و تولید شده است. نظر نویسنده: با اینکه مسئولین وزارت و صنایع دفاعی ایران بر برد 2000 کیلومتری موشک های ایرانی تاکید می کنند ولی از شواهد موجود می توان نتیجه گرفت ایران برای دستیابی به موشک هایی با برد بالای 3000 کیلومتر قدم های بلندی را برداشته و توانایی رسیدن به برد 6000 کیلومتری را دارا میباشد.با توجه به ساخت و استفاده از موشک چندکلاهکه(MIRV) نظیر فجر-3 استفاده از این نوع کلاهک در دیگر موشک های ایرانی دور از ذهن نیست.ساخت موشک های متفاوت با بردی تقریبا یکسان شاید ترفندی از سوی ایران برای فریفتن کشورهای غربی و آزمایشات موشکی جدید در سایه ی نام هایی متفاوت با برد هایی یکسان باشد.از این قبیل موشک ها می توان به موشک جدید معرفی شده توسط ایران با نام عاشورا اشاره کرد. شایان ذکر است با توجه به آزمایش جدید موشکی ایران و پرتاب اولین کاوشکر به فضا توسط جمهوری اسلامی ایران میتوان بر رسیدن به برد 4000 کیلومتری و بیشتر موشک های ایرانی سهه گذاشت. تصوير منتسب به قدر 110 خصوصيات-------------------- Ghadr-110A -------------------- Ghadr-110 عملكرد: موشك بالستیک میانبرد(IRBM) ----------------------------------------- ؟؟؟ سازنده: صنایع موشکی شهید همت --------------------------------------------- ؟؟؟ كشور سازنده: جمهوری اسلامی ایران پيشرانه: موتور 2 مرحله ای/مایع-جامد ------------------------------------------- موتور 3 مرحله ای طول: 17.5 - 19 متر --------------------------------------------------------------- 19 - 20+ متر قطر: 1.4 متر ---------------------------------------------------------------------- ؟؟؟ وزن پرتاب: +25000 كيلوگرم ------------------------------------------------------ ؟؟؟ برد: 2000 - 2500 كيلومتر --------------------------------------------------------- 2500 - 3000؟؟؟ کیلومتر سيستم هدايت: ؟؟؟ ------------------------------------------------------------- ؟؟؟ سر جنگی: تک کلاهکه ----------------------------------------------------------- ؟؟؟ كلاهك: 550-1150 کیلوگرم ------------------------------------------------------- 550-760 ؟؟؟ کیلوگرم سال ورود به خدمت: 2007 ------------------------------------------------------- احتمالا 2007 ● منبع: Missilethreat / globalsecurity/ janes ● نويسنده:اميرحسام ملايي يگانه Copyrights©Moshaki-nezami.blogfa.com http://moshaki-nezami.blogfa.com