جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'تانک'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 57 results

  1. تانک رزمی چلنجر 2 Challenger 2 Main Battle Tank تانک چنلجر2 جدید ترین تانک زراد خانه ارتش انگلستان بحساب می آید که جایگزین سری تانک های چلنجر1 این کشور شده است.زره چابهام نسل جدید این تانک شهرت فراوانی دارد و در نتیجه مقاومت زیاد این زره، این تانک لقب مقاوم ترین تانک ناتو را یدک می کشد. تانک چلنجر2 علاوه بر ارتش انگلستان در ارتش عمان نیز عملیاتی است. طراحی و ساخت تانک چلنجر نخستین بار توسط کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان (ROF) انجام شد. طراحی تانک چلنجر نتیجه سفارشی از سوی ایران برای ساخت نمونه ی بهسازی شده ای از تانک چیفتن با نام پروژه ی شیر ایران بود. پس از درخواست ایران مبنی بر ساخت تانکی پیشرفته مشابه تانک چیفتن که در ارتش آن کشور در حال خدمت بود، کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان کار ساخت تانک را بصورت دو پروژه مجزا با مشخصه های FV4030/2(شیر1) و 4030/3(شیر2) آغاز کرد.اما در پی سقوط رژیم شاهنشاهی ایران عملاٌ سفارش ساخت این تانک از سوی ایران منتفی گردید. ظاهراٌ روند ساخت تانک جدید متوقف شده و پایان یافته بود ولی بعد ها وقایعی به وقوع پیوست که روند ساخت تانک را مجدداٌ احیا نمود.پس توقف پروژه ی مشترک تانک MBT-70 بعلت مشکلات مالی، ارتش انگلستان که به نتایج این پروژه بسیار امیدوار بود تصمیم گرفت تا پروژه تانک شیر ایران را از کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی خریداری کند و آن را به عنوان گزینه ی اصلی خود برای ساخت یک تانک رزمی جدید ادامه دهد. با خرید این پروژه از سوی ارتش انگلستان این پروژه به پروژه چلنجر تغییر نام داد. تانک چلنجر1 دارای یک طراحی انقلابی بود که در آن از جدیدترین فناوری های نظامی عصر خود استفاده شده بود. یکی از معروفترین این فناوری ها زره چابهام بود که حفاظت به مراتب بیشتر از دیگر تانک ها به تانک چلنجر می بخشید. این زره هموژن نورد خورده (RHA) که ساختار آن بسیار پیچیده و محرمانه بود آنقدر پر قدرت بود که بعد از آن بعنوان استانداردی برای سنجش مقاومت زره دیگر تانک ها استفاده گردید. لازم به ذکر است که این زره در پروژه های دیگری همچون تانک آبرامز ایالات متحده نیز به کار گرفته شد که این امر توانایی بالای آن را ثابت می کند. اما زره خوب بتنهایی عامل برتری یک تانک رزمی به حساب نمی آید. این ادعا در مورد تانک چلنجر دقیقاٌ به اثبات رسید. در سال 1987 میلادی و طی رقابت زرهی اترش کانادا برای خریداری یک تانک زرمی جدید، تانک چلنجر در مقایسه با دیگر رقبای غربی اش آنچنان عملکرد وحشتناکی از خود بجا گذاشت که ارتش انگلستان نیاز خود را به یک تانک رزمی جدید را مطرح کرد. طی مراحل سنجش تانکهای رزمی شرکت کننده در مناقصه، تانک چلنجر1 در بین دیگر تانک های شرکت کننده بیشترین اصابت مستقیم در اثر گلوله ی دشمن را ثبت کرد که این امر مصیبت بار بود.این نقص به همراه سیستم های کنترل آتش و هدف یابهای ضعیف تانک باعث شد تا این تانک در بین دیگر رقابایش کند ترین سرعت آتش را داشته باشد.بدین ترتیب تانک چلنجر1 در انتهای جدول رده بندی تانک های رزمی شرکت کننده قرار گرفت. بعلت این حضور ضعیف، پیشنهاد ها به سوی بکار گیری ویژگی های منحصر به فرد تانکهای آبرامز ایالات متحده،لکلرک فرانسه و لئوپارد2 آلمان منعطف شد. سر انجام بخش طراحی سیستم های دفاعی شرکت ویکرز طراحی جدیدی از تانک را با نام چلنجر برگزید.اگرچه نام تانک جدید مشابه تانک قبلی بود ولی این تانک تنها چهار درصد با تانک قبلی وجه تشابه داشت و 150 مورد عملیات بهسازی بر روی آن انجام گرفته بود. علیرغم همه ی این مشکلات تانک چلنجر1 در نبردهایی همچون جنگ خلیج فارس و نبردهای بالکان بکار گرفته شد و عملکرد قابل قبولی در مقابل نمونه تانک های بلوک شرق از خود بر جای گذاشت. طی جنگ خلیج فارس 180 دستگاه تانک چلنجر1 به عربستان سعودی منتقل شد و در خطوط مقدم نبرد بکار گرفته شد. مقامات ارتش انگلستان ادعا کرده اند که واحدهای زرهی ارتش انگلستان توانسته اند تا 300 دستگاه خودروهای زرهی عراقی را بدون آسیب دیدگی حتی یک تانک چلنجر1 نابود نمایند.همچنین تانک چلنجر1 طی جنگ خلیج فارس از خود رکوردی بر جای گذاشت که در تاریخ نظامی تانکهای رزمی بی نظیر بوده است. این تانک موفق شد تا از فاصله چهار هزار متری یک دستگاه تانک عراقی را هدف قرار داده و منهدم نماید. لازم به ذکر است که تانک چلنجر1 در راستای ماموریت صلح بانی در بوسنی نیز بکار گرفته شده است. از سال 1998 روند جایگزینی تانک چلنجر1 با مدل بهسازی شده ی آن یعنی چلنجر2 آغاز گردید و تا سال 2002 میلادی به اتمام رسید. روند طراحی تانک چلنجر2 در آگوست 1989 میلادی به اتمام رسید و در فوریه سال 1990، اولین نمونه آزمایشی آن تکمیل گردید. در این نمونه ی آزمایشی ، از جدید ترین فناوری آنزمان استفاده شده بود.در اوایل آگوست سال 1990 هفت دستگاه نمونه آزمایشی و پس از آن دو دستگاه دیگر آماده گرید.از نه دستگاه نمونه آزمایشی، هفت دستگاه آن در لیدز و دو دستگاه دیگر در نیوکاسل ساخته شدند. همچنین یک برجک اضافی در لیدز ساخته شد تا از آن برای آزمایشات شلیک و اثر برخورد گلوله ی دشمن بر روی زره استفاده شود. این نمونه های آزمایشی از جهاتی با یکدیگر تفاوت داشتند ولی در همه ی آنها 156 مورد بهینه سازی انجام شده بود.عملیات بهسازی طوری طرح ریزی شده بود تا امکان انجام برخی از این بهسازی ها بر روی تانکهای چلنجر1 در محلهای نگهداری آنها امکانپذیر باشد. شرکت سیستمهای دفاعی ویکرز که در آنزمان مسئولیت پروژه را بر عهده داشت در سپتامبر سال 1990 تانک چلنجر2 را در معرض نمایش گذاشت. (لازم به ذکر است که بعد ها سرکت بی ای ایی سیستمز با خریداری شرکت ویکرز مسئولیت پروژه راعهده دار شد). پس از بررسی های انجام شده از سوی ارتش سلطنتی انگلستان این تانک برای خدمت در ارتش مناسب تشخیص داده شد. در ژوئن سال 1991 میلادی دولت انگلستان درخواست خرید 127 دستگاه تانک چلنجر 2و 13 دستگاه تانک آموزشی به ارزش 520 میلیون پوند را ارائه کرد.در سال 1993 تولید تانک در کارخانجات ویکرز در لیدز آغاز شد و اولین مرحله ی سفارش در جولای سال 1994 آماده تحویل گردید. در 16می سال 1994 ارتش انگستان آزمایشات تکمیلی تانک چلنجر2 را آغاز کرد. پس از اتمام آزمایشات متفاوت مقامات ارتش از عملکرد تانک ابراز رضایت کردند.در جولای سال 1994 وزارت دفاع انگلستان سفارش دیگری را برای خرید تانک ارائه کرد. این سفارش که ارزش آن بالغ بر یک میلیارد و دویست میلیون پوند بود شامل 259 دستگاه تانک چلنجر2،نه دستگاه آموزشی بعلاوه ی پشتیبانی آموزشی و لجستیکی میشد.فرآیند تولید از همان سال آغاز شد. تولید تانک در کارخانجات لیدز تا سال 1999 به اتمام رسید ولی کار تولید در نیوکاسل همچنان ادامه پیدا کرد تا آنکه در سال 2002 آخرین سری از تانکهای تولید شده نیز به ارتش انگلستان تحویل داده شد.در سال 1993 سلطان نشین عمان هجده دستگاه تانک چلنجر2 را سفارش داد و در سال 1997 سفارش خدید بیست دستگاه تانک دیگر را ارائه کرد. ارزش این معاله 240 میلیون پوند برآورد شده است. در سال 1999 وزارت دفاع انگلستان تایید کرد که تانک چلنجر2 توانسته است طی سخت ترین آزمایشات مطابق شرایط میدان نترد بهتر از هرتانک دیگری در سراسر جهان به اهداف مورد نظر دست یابد.با این حال برخی از کارشناسان مسائل نظامی معتقد بودند که این ادعا بیشتر بمنظور بازاریابی برای فروش تانک مطرح شده است. با روشن شدن جزئیات بیشتری از این آزمایشات، توانمندیهای تانک چلنجر2 بر همه گان آشکار گردید و از آن بعنوان یکی از بهترین تانکخای رزمی تام برده شد. جزئیات از این قرار بود: یک اسکادران مرکب از از دوازده دستگاه تانک چلنجر2 که خدمه ی آنها گلچینی از بهترین و با تجربه ترین پرسنل ارتش انگلیس بودند، موفق شدند تا آزمایشات زرهی تکمیلی واحدها موسوم بهATDU را با موفقیت به اتمام برساند.این اسکادران با پوشش دادن 5040 کیاومتر طی 84 نبرد شبیه سازی شده و شلیک 2856 گلوله از انواع مختلف مهمات 120 میللیمتری و 84000 گلوله ی کالیبر 7.62 میلیمتری مسلسل کار خود را به اتمام رساند. هر روز نبرد شبیه سازیس شده 33 کیلومتر پیشروی در زمینهای ناهموار، 27 کیلومتر حرکت در سطوح جاده ای و شلیک 34 گلوله ی توپ 120 میلیمتری و 1000 گلوله مسلسل موازی با توپ اصلی را شامل میشد. این آزمایشات اعتبار از دست رفته ی تانک چلنجر را به آن بازگرداند ولی با این حال در بازار فروش جهانی توفیق چندانی نصیب تانک نشد.علیرغم آزمایش تانک توسط کشورهای قطر ، عربستان سعودی و یونان هیچکدام از انی کشورها تمایلی به خرید تانک چلنجر2 از خود نشان ندادند. علت این امر رقابت فشرده در بازار جهانی و حضور رقبای سرسختی همچون سری تانکهای ابرامز ، لئوپارد2 ولکلرک بود. بدین ترتیب عمان به عنوان تنها مشتری خارجی تانک چلنجر2 باقی ماند و آخرین سری از سفارشات عمان در سال 2001 میلادی به ارتش آن کشور تحویل داده شد. بدنه تانک چلنجر2 از سه بخش تشکیل شده است: اتاقک راننده که در جلوی بدنه قرار دارد، بخش فرماندهی و کنترل که در برجک قرار گرفته و بخش موتور که در انتهای بدنه قرار دارد.بدنه و قطعات موتوری تانک چلنجر1 در تانک چلنجر2 نیز مورد استفاده قرار گرفته است که علت آن کارایی بالای آنها بوده اما برجک تانک کاملاٌ از طراحی تازه ای بهره می برد و با تانک قبلی تفاوت دارد.برجک تانک به زره چابهام نسل دوم مجهز شده است. این زره از ساختار محرمانه ای مرکب از لایه های سرامیک مخلوط در داخل زره فولادی تشکیل شده است و به آن زره ساندویچی نیز گفته می شود.این زره جدید به شدت مقاوم است و در مقابل سلاحهای هدایت شونده ی ضد تانک (ATGM) و مهمات انفجاری شدید ضد تانک (HEAT) که به خرجهای شکلدار مجهزند، از تانک مخوبی محافظت مینماید. علاوه بر تانک چلنجر، در تانک ابرامز ایالات متحده نیز ازفناوری این نوع زره استفاده شده است.برجک تانک توسط یک سیستم گرداننده الکتریکی حرکت میکند و در آن از سیستم الکترو هیدرولیکی استفاده نشده است. تانک چهار نفر خدمه دادر که عبارتند از:فرمانده، راننده، توپچی، و گلوله گذار.علت استفاده از چهار نفر،بالا بردن قابلیتهای رزمی و توان درگیری بیست و چهار ساعته تانک بوده است زیرا در اینگونه ماموریتهای سنگین تعداد نفرات تاثیر گذار خواهد بود (لازم به ذکر است که تانکهایی همچون لکرک یا T-72 از سه خدمه استفاده می کنند که این امر موجب افزایش خستگی روحی و جسمی نفرات در ماموریتهای طولانی خوهد شد). اتاقک راننده به یک پریسکوچ غیر فعال (PDP) مجهز اشت. این پریسکوچ از یک سیستم تقویت کننده تصاویر بهره میبرد در نتیجه حرکت در شب برای راننده امکان پذیر شده است. در نتیجه استفاده از این سیستم ها تانک میتواند در شب با سرعتی معدل سرعت روز خود حرکت کند و از وسایل روشنایی خارجی نیز استفاده ننماید. جایگاه فرمانده ی تانک که در سمت راست برجک واقع شده به هشت عدد پریسکوپ با قابلیت پوشش 260 درجه ای مجهز است. در زیر هر پریسکوچ کلید قرمز رنگی تعبیه شده است که در صورت فشار دادن آن برجک به سرعت با پریسکوپ هم سو خواهد شد.فرمانده تانک به یک هدف یاب متعادل با میدان دید وسیع به نام VS580-10 مجهز می باشد یک مسافت یاب لیزری نیز در آن تعبیه شده است.این هدفیاب قادر است تا دامنه +35 الی -35 درجه عمودی را پوشش دهد. کار طراحی و ساخت این هدف یاب را شرکت ساژم بر عهده داشته است. جایگاه توپچی که در جلوی فرمانده قرار دارد به یک سیستم تصویر ساز حرارتی مجهز است که شرکت تیلز اپتروسیس سازنده ای آن است. این سیستم که از حسگر UKTICM2 استفاده مینماید امکان دید در شب را برای توپچی فراهم کرده است. تصویر حرارتی با بزرگنمایی 4 الی 11.5 برابر در هدفیاب ها و نیز نمایشگرهای دیجیتالی فرمانده و توپچی تانک قابل رویت است. توپچی تانک به یک هدفیاب اصلی متعادل مجهز است که از یک مجرای نشانه روی بصری، یک مسافت یاب لیزری چهار هرتزی با دقتی در حدود 5 متر و بردی بین 200 الی 10000 مترو همچنین یک صفحه نمایش تشکیل شده است.کار طراحی این هدفیاب نیز توسط شرکت تلیز اپتروسیس انجام شده است.علاوه بر هدفیاب اصلی، تانک به یک هدفیاب فرعی نیز مجهز است که بصورت موازی با توپ نصب شده است تا در صورت نیاز توسط توپچی مورد استفاده قرار گیرد.خدمه گلوله گذار نیز به یک پریسکوپ روزانه مجهز است و در صورت نیاز می تواند از آن استفاده نماید. تانک چلنجر2 به یک سیستم کنترل آتش دیجیتالی ساخت شرکت جنرال داینامیکس کانادا(سابقا شرکت کامپیوتیگ دیوایسس) مجهز است.این سیستم از یک کامپیوتر تشکیل شده که بصورت خودکار محاسبات مربوط به فرآیند شلیک را انجام می دهد.سیستم کنترل آتش تانک قادر است تا شش هدف متفاوت را بصورت یکجا ردیابی کند. تانک های چلنجر2 ارتش انگمستان به یک سیستم کاربردی اطلاعات میدان نبرد (PBISA) مجهز شده اند که شرکت جنرال داینامیکس انگلستان کار طراحی آنرا بر عهده داشته است.این سیستم برای جمع آوری از دیگر تانک ها به منظور هماهنگی بیشتر و گرفتن دستورات لازم از ستاد فرماندهی مرکزی بکار میرود.اطلاعات این سیستم پس از پردازش کامپیوتری در نمایشگرهای فرمانده و راننده تانک به نمایش در می آید تا آخرین اطلاعات صحنه نبرد و آرایش نیروهای خودی یا دشمن را در اختیار آنها قرار دهد. همچنین برای تانکهای ارتش انگلستان یک سیستم تاکتیکی ارتباطات دیجیتالی به نام بومن (کماندار) در نظر گرفته شده که علاوه بر امکانپذیر کردن ارتباطات امن، به طور خودکار موقعیت جغرافیایی تانک را نیز نمایش می دهد تانکهای چلنجر2 ارتش انگلستان که در عراق خدمت می کنند در سال 2006 به این سیستم مجهز شدند. سلاح اصلی تانک چلنجر2 را یک توپ 120 میلیمتری خاندار بنام ال-30 تشکیل میدهد که از فولاد تصفیه شده ESR ساخته شده است. این نوع فولاد جزو مرغوبترین انواع فولاد در جهان بحساب می آید و استحکام بسیار بالایی دارد.این توپ به یک روکش عایق حرارت، یک سیستم مرجع نصب شده در دهانه لوله و همچنین یک سیستم تخلیه کننده دود مجهز است. سطح داخلی توپ ال-30 با روکشی از فلز کروم پوشیده شده تا ساختاری محکمتر و سطحی نرم تر به آن ببخشد. این روکش باعث می شود تا گلوله سایش کمتری با سطح لوله داشته باشد، دقت بیشتری پیدا کند، سرعت آن افرایش یابد و در نتیجه قدرت نفوذ آن بالاتر برود.توپ ال-30 دارای زاویه حرکت عمودی 10- الی 20+ درجه است و از آنجا که برجک تانک قابلیت حرکت 360 درجه ای دارد، توپنیز دارای زاویه گردش 360 درجه ای است و از یک سیستم کنترل و تثبیت کننده برقی استفاده مینماید.این توپ تفریباٌ با تمامی مهمات های فعلی 120 میلیمتری سازگار می باشد و می تواند گلوله های ثاقب ضد زره APFSDS-T مجهز به میله ی نفوذ کننده از جنس اورانیوم ضعیف شده ، گلوله های دودزا و انواع دیگری از گلوله های دیگری از جنس اورانیوم ضعیف شده نیز شلیک نماید از جمله چارم-1(CHARM-1) و چارم-3 (CHARM-3) که جزو مهمات اصلی تانک بحساب می آیند.در سال 2004 میلادی بخش سیستمهای زمینی شرکت بی ای ایی سیستمز طبق قراردادی متعهد شد تا تانکهای چلنجر2 ارتش انگلیس را به یک توپ 120 میلیمتری بدون خان مجهز کند.دین ترتیب تانکهای چلنجر2 ارتش انگلستان به توپ بسیار معروف و پر قدرت ال-55 ساخت شرکت راین متال آلمان مجهز شدند.این توپ که یکی از بهترین و قابل اعتماد ترین سلاحهای جهان بشمار می آید تاکنون بر روی سری تانکهای ابرامز ایالات متحده و ائوپارد2آ6 آلمان نصب گردیده است. این توپ قدرتمند از ژانویه سال 2006 تاکنون مضغول گذراندن مراحل آزمایشی بر روی تانک چلنجر2 می باشد. علاوه بر توپ اصلی تانک به یک مسلسل کالیبر 7.62 موازی با توپ و یک مسلسل GPMGL37A کالیبر 7.62 بر روی برجک برای دفاع هوایی مجهز میباشد. موتور تانک یک موتور دیزلی دوازده سیلندر پرکینز کاترپیلار با نام CV12 می باشد که 1200 اسب توان تولید میکند. همچنین تانک چلنجر2 به یک سیستم تعوض دنده ی اتوماتیک به نام TN54 مجهز است که شش دنده ی جلو و دو دنده ی عقب دارد.حداکثر سرعت جاده این تانک 59 کیلومتر بر ساعت و حداکثر سرعت آن در مناطق ناهموار 40 کیلومتر بر ساعت است.برد عملیاتی تانک نیز 450 کیلومتر در حالت معمول و 250 کیلومتر در مناطق ناهموار میباشد. لازم به ذکر است که مدل صادراتی تانک چلنجر2 به یک موتور دیزلی جدید به نام MTUMT883 مجهز شده است که به آن قدرتی معادل 1500 اسب میدهد. حجم کم این موتور باعث میشود که فضای بیشتری برای دخیره سوخت بوجود بیاید که این امر باعث افزایش برد عملیاتی تانک تا شعاع 550 کیلومتری شده است. تانک چلنجر2 به یک سیستم حفاظتی شیمیایی- میکروبی-هسته ای (ش م ه) مجهز است که از خدمه تانک در برابر عوامل غیر متعارف حفاظت می کند.سیستمهای الکترونیکی تانک نیز در برابر امواج الکترومغناطیس ناشی از انفجارات هسته ای مقاوم هستند. این خصوصیات باعث شده است تا تانک برای نبردهای غیر متعارف نیز آمادگی داشته باشد.قابل ذکر است که تانک چلنجر2 یکی از معدود تانکهایی است که از فناوری پننهانکاری استفاده مینماید. شکل خاص بدنه و برجک باعث گردیده تا اثر راداری تانک به حداقل برسد. علیرغم عدم شهرت زیاد تانک چلنجر این تانک واقعاٌ یکی از بهترین تانکهای امروز جهان است.زره مستحکم، قدرت آتش خوب ، قابلیت تحرک مناسب و ایمنی بالا از تانک چلنجر2 تانکی مناسب و قابل اطمینان ساخته است که توانمدندی هایش را در عرصه نبرد و نه روی کاغذ به اثبات میرساند. مشخصات تانک رزمی چلنجر 2 خدمه : 4 نفر جرم کلی تانک : 62500 کیلو گرم طول بدنه تانک :8،3 متر عرض تانک : 3،5 متر ارتفاع تانک از سطح زمین : 2،5 متر جنگ افزار های موجود روی تانک : یک توپ 120 میلیمتری + یک مسلسل 7،62 میلیمتری موازی با توپ + یک مسلسل با کالیبر 7،62 نصب شده روی برجک ظرفیت گلوله توپ : 50 گلوله از انواع مختلف ظرفیت گلوله مسلسل : 4000 گلوله قابلیت دید در شب : دارد قابلیت شلیک در حین حرکت : دارد موتور : CV12 دیزلی با 1200 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت : 59 کیلومتر بر ساعت : جاده ای -- 40 کیلو متر بر ساعت : غیر جاده ای حداکثر برد عملیاتی : 250 الی 450 کیلومتر سیستم استتار : بهمراه دو سری پنج تایی نارجک دودزا، تخلیه کننده دود از اگزوز ال-8 منبع : ماهنامه جنگ افزار شماره 29
  2. به نام خدا ارتش رژیم صهیونیستی یکی از بزرگترین کاربران تانک های خانواده شرمن در جهان به شمار می رفت. صدها دستگاه شرمن تانک در ارتش رژیم صهیونیستی در حال خدمت بودند. رژیم صهیونیستی آن چنان این تانک ها را به روز می کرد که در جریان جنگ شش روزه شرمن های بهینه شده با تی 54 ها و تی 44 های ارتش مصر رو در رو می شدند. از سال 1965 کم کم مدلهای قدیمی این تانک در ارتش رژیم صهیونیستی تبدیل به خودروهایی با کاربری های مختلف می شد. پس از جنگ یوم کیپور در سال 1973 و با ورود نسل جدید تانک های پاتون به ارتش رژیم صهیونیستی ، کم کم تانک های شرمن از ارتش این رژیم جمع آوری شدند. این رژیم به منظور استفاده بهینه از این تانک های خارج از سرویس خود ، آنها را به خودروهایی با کاربری های گوناگون تبدیل می کرد که در این تاپیک به معرفی نمونه های شرمن در ارتش رژیم صهیونیستی می پردازیم. تانک شرمن . . . . . شرمن تانک ، متعلق به ارتش صهیونیستی که در جریان جنگ شش روزه حضور داشته است. این تانک امروزه در موزه جنگ این رژیم در تل آویو قرار دارد. شرمن تانک متعلق به ارتش پاکستان که در درگیری با هند منهدم شده است. =============================================================== حالا به معرفی نمونه های شرمن با کاربری های مختلف در این رژیم می پردازیم. MAR 240 ، با قابلیت شلیک راکت های 240 میلیمتری MAR 290 با قابلیت شلیک راکت های 290 میلیمتری شرمن در نقش آمبولانس نظامی در نقش تانک خط شکن ، مجهز به بولدوزر برای نفوذ در تاسیسات و استحکامات از این خودرو برای آموزش خدمه تانک ها استفاده می شود از این خودرو برای صعود به ارتفاع 27 متری استفاده می شود. این خودرو در درگیریهای کوهستانی توسط یگان های فنی مهندسی استفاده می شود. KILSHON شرمن در نقش لانچر شلیک موشک ضد رادار شرمن مجهز به توپ 155 میلیمتری ، در نقش یک هویتزر لاترون ، ام 50 سوپر شرمن ام 51 ، سوپر شرمن ام 32 ، تانک شرمن در نقش خودروی فنی مهندسی ام 50 لاترون ، مجهز به توپ 155 میلیمتری جیات ، در نقش هویتزر MAKMAT ، شرمن مجهز به یک خمپاره انداز 160 میلیمتری شرمن در نقش مین کوب شرمن با نفشی ناشناخته رژیم صهیونیستی ( و روسیه ) در بهینه سازی تجهیزات قدیمی حرف اول را در جهان می زند. همانطور که می بینید از تانکی که بیش از 30 سال از عمر آن می گذرد و تاکنون در جنگ های متعددی هم شرکت کرده است ، چگونه بهره برداری موثر به عمل آورده اند. شرمن های رژیم صهیونیستی تا دهه 90 همچنان در ارتش این رژیم فعال بودند. فقط برای میلیتاری
  3. شنيده بودم ايران قرارداد همكاري با روسيه براي ساخت تانك تي-90 بسته راست يا دروغ نميدونم اما بد نديدم كه در مورد مشخصاتش اطلاعاتي بدم اين تانك در سال 1990 به خدمت ارتش روسيه درومده اما مدل جديدتر اون به نام تي90 اس تازه وارد خدمت شده مشخصاتش به ان شرحه طول:9.53متر عرض :3.78 متر ارتفاع :2.225 متر وزن: 46.5تن حداكثر سرعت در جاده: 70 ك بر س حداكثر سرعت در صحرا و كوير : 45 ك بر س شعاع عملياتي: 550 كيلومتر مقدورات: 125-mm smoothbore gun - موشك 9K119M - سيستم رفلكس atgm - نارنجك انداز دودزاي apfsds ديگر مقدورات:2 000 x 7.62-mm, 300 x 12.7-mm cartridges خدمه:3 قدرت موتور : 840 اسب تي 90اس داراي يك موتور v-84ms است كه با روغن خنك ميشود اين موتور 12 سيلندر قادر است نيروي 18.06 اسب بر هر تن توليد كند كه براي اين تانك كمي ضعيف به نظر ميرسد اين تانك قابليت عبور از درياچه ها يا رودخانه هاي تا 5 متر عمق را دارد همانند اكثر تانكها اين تانك هم مجهز به سيستم پرتاب دودزا برا جمينگ ليزر دشمن است توپ اين تانك از نوع 125 م م 2a46m ميباشد از ويژگي اين تانك به سبكي و سرعت خوب ان ميتوان اشاره كرد كه با توجه به وزنش گزينه مناسبي براي يگانهاي ايربورن است
  4. به نام خداوند بخشنده و مهربان برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد. همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد. در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است... در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند. سعی شد که رنگی شود نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. به باله ها توجه شود بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید . نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود ) نارنجک تفنگی AT68 همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت. نارنجک 74 ST نارنجک هاوکینز (تایپ 75) مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد. نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine) نارنجک ضد تانک آلمانی Geballte Ladung نارنجک چسبان Hafthohlladung طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت. نارنجک ضد تانک RPG-40 نارنجک ضد تانک RPG-43 نارنجک ضد تانک RPG-6 نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند. نارنجک های پرتابی ژاپنی نارنجک انتحاری lunge mine پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند. نارنجک ضد تانک RKG-3 نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند. استفاده از RKG-3 در پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است. گرد آورنده: Navard بن مایه
  5. به نام خدا با سلام سی 1 آریت (C1 Ariete) تانک اصلی میدان نبرد ایتالیا است که توسط کنسرسیومی متشکل از فیات – اویکو و اتومرلا طراحی و ساخته شده است. در پروژه این تانک ، فیات ساخت شاسی و پیشرانه و اتومرلا ساخت برجک و سیستم کنترل آتش را بر عهده گرفتند. تانک آریت دارای چهار خدمه (شامل راننده ، فرمانده ، توپچی و بارگذار) است و ازجدیدترین تجهیزات اپتیکی و تصویربرداری دیجیتال به همراه سیستم کنترل آتش بهره میبرد که به آن امکان میدهد در شب و روز و در هنگام حرکت به اجرای اتش بر روی اهداف بپردازد. در مجموع 200 دستگاه از این تانک برای ارتش ایتالیا سفارش داده شد که اولین دستگاه در سال 1995 و آخرین دستگاه هفت سال بعد در ماه آگوست سال 2002 تحویل گردید. این تانک برای اولین بار در سال 2004 توسط ارتش ایتالیا در کشور عراق استقرار یافت. تسلیحات سلاح اصلی تانک آریت یک قبضه توپ 120 میلمیتری بدون خان ساخت شرکت اتومرلا است که به منظور افزایش دوام و مقاومت در برابر تنش ها برای اجرای آتش در دوره ای طولانی با تکنیک اتو فرتاج (autofrettage) ساخته شده است. این توپ به پوشش حرارتی ، فشار شکن و سیستم رفرنس دهانه مجهز است و توسط محرک های هیدرولیکی در دو محور افقی و عمودی تثبیت شده و از قابلیت شلیک گلوله های شدیدالانفجار ضد تانک (HEAT) و گلوله های مجهز به پرتابه ضد زره تثبیت شده با کفشک (APFSDS) و همچنین تمامی گلوله های استاندارد 120 میلیمتری ناتو برخوردار است. در مجموع 42 گلوله 120 میلمیتری برای این توپ در نظر گرفته شده که از این تعداد 15 گلوله در مخزن برجک و 27 گلوله در مخزن شاسی (پشت جایگاه راننده و در بخش جلویی شاسی قرار گرفته است) نگهداری میشوند. تانک آریت علاوه بر توپ 120 میلمیتری ، از یک قبضه تیربار 7.62 هم محور (coaxial) با سلاح اصلی و یک قبضه تیربار 7.62 نصب شده در بالای برجک برای استفاده فرمانده برخوردار است. این تانک در مجموع 2500 گلوله برای تیربار های 7.62 میلیمتری خود حمل میکند. زاویه گردش برجک تانک آریت 360 درجه است و علاو ه بر این توپ نیز امکان پوشش زوایای عمودی از 9- تا 20+ درجه را دارد. مکانیزم تغییر زاویه برجک و توپ از نوع الکترو- هیدرولیک بوده و یک سیستم پشتیبانی دستی نیز برای آن تعبیه شده است. حفاظت آریت از زرهی مشابه زره چاپهام تانک چلنجر انگلیس بهره میبرد که از پوسته ای فولادی با هسته ای کامپوزیتی تشکیل شده است. این زره در مقابله با تهدیدات انرژی شیمیایی (CE) ، حداکثر 1100 میلیمتر مقاومت برای برجک و 780 میلیمتر مقاومت برای بخش جلویی شاسی و در مقابله با تهدیدات انرژی جنبشی (KE) ، حداکثر 500 میلیمتر مقاومت برای برجک و 470 میلیمتر مقاومت برای بخش جلویی شاسی (سینه تانک) را فراهم میکند. همچنین امکان نصب زره های اضافی برای ایجاد حفاظت بیشتر نیز امکان پذیر است. لازم به ذکر است که تانک آریت از نظر سطح حفاظت با تانک های تایپ 99 ، چلنجر 1 و الخالد قابل مقایسه است. تانک آریت به گیرنده های هشدار قفل لیزری RALM ساخت صنایع سیستم های BAE ایتالیا مجهز است که سنسور آن در بالای برجک نصب شده و پوشش 360 درجه ای را فراهم میکند. این سیستم در هنگام دریافت پرتو های لیزر از فاصله یاب های لیزری سیستم کنترل آتش تانک ها و همچنین لیزری های هدایتی موشک های ضد تانک ، خدمه را به سرعت از خطر موجود و جهت آن آگاه میکند. علاوه بر این سیستم ، تعدادی پرتابگر نارنجک های دودزا و هدف کاذب با مکانیزم شلیک الکتریکی و موقعیت آتش رو به جلو نیز بر روی برجک تانک نصب شده اند که در مواقع لزوم برای ایجاد پوشش دود و یا ایجاد اهداف کاذب به کار گرفته میشوند. تانک آریت به سیستم حفاظت ش م ر ساخت صنایع Sekur SpA نیز مجهز است که تانک را قادر میسازد در مناطق آلوده به عناصر ش م ر به عملیات بپردازد. <
  6. تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران با سلام این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است . پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند . ام۴۷ پاتون ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد. ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت. ام۴۸ پاتون ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است. ام۶۰ پاتون ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد. طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد. چیفتن چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود. طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود. تی-۵۵ تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد. تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد. تی-۶۲ تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد. تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند. تی-۷۲ تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
  7. تانك Type 99(كه همچنين به نام هاي ZTZ-99 و WZ-123 نيز شناخته مي شود.)،در حقیقت مدلی رشد یافته از تانک Type 98G است.Type 99 یک تانک میدان نبرد اصلی نسل سوم است، که در اختیار نیروی زمینی چین قرار دارد. این تانک برای رقابت کردن با تانک های مدرن غربی ساخته شد.اگرچه انتظار نمی رود که این تانک به علت هزینه بالای آن نسبت به تانک Type 96 ،به تعداد زیاد تولید شود.Type 99 هم اکنون پیشرفته ترین تانک میدان نبرد اصلی چین محسوب می شود. توسعه تانک تایپ 98 ابتدا در اکتبر 1999 نمایش داده شد و تعداد کمی از آن ها مورد ارزیابی و تست های مختلف واقع شد. بعد از مدتی، مدلی دیگر از این تانک با نام Type 98G تولید شد که سرانجام تانک تایپ 99 با بهبود و ارتقاء این مدل به وجود آمد و در سال 2001 رونمایی شد. این تانک دچار تغییراتی نسبت به مدل Type 98G شده که از جمله آن می توان به موتور بهبود داده شده اشاره کرد. قیمت هر واحد از این تانک در سال 2006 در حدود 2 میلیون دلار آمریکا بوده است. به دلیل قیمت سنگین تانک تایپ 99 ،این تانک تنها به صورت محدود در لشگرهای ممتاز چین خدمت می کند. تاریخچه دولت چین تصمیم گرفت كه تانك هايش را مدرنيزه كند، زیرا تانک های قدیمی تر این نیرو در حال تبدیل شدن به تانک های غیر موثری در جنگ های امروزی بودند و نتیجه ساخت تانکی با شاسی شبیه به تی-72 بود. Type-98 تایپ 98 از نظر طراحی در میان دیگر تانک های چینی بی همتا بود. این تانک به جای استفاده از اتولودر،4خدمه داشت.(یک نفر بیشتر برای لود کردن.) Type-98G آشکارترین تغییر این تانک نصب یک اتولودر اصلاح شده بود. در نتیجه تعداد خدمه به 3 نفر کاهش یافت.موتور آن نیز یک موتور دیزلی با توان 1200 اسب بخار است. Type-99 این تانک دارای یک موتور دیزلی با توان 1500 اسب بخار است. همچنین گزارش ها و اخباری مبنی بر طراحی یک مدل جدیدتر با نام Type-99A2 یا Type-99G وجود دارد.اگرچه هنوز ویژگی های این تانک نامشخص است، اما به احتمال زیاد تغییرات این مدل شامل زره اضافی برای مقاومت بیشتر تانک و افزایش دقت در هدف یابی است.ادعاهای تایید نشده ای حاکی از این است که سلاح اصلی این مدل یک قبضه توپ 140 میلیمتری است که قابلیت شلیک مهمات اورانیوم ضعیف شده را هم دارد و قطعات واکنشگر بر روی جلو و اطراف برجک نصب شده است. طراحی ایده طراحی تانکی جدید ابتدا در دهه 90 در جریان جنگ خلیج فارس ایجاد شد که در آن تانک های غربی تعداد زیادی از تانک های T-72 عراقی(که در آن زمان با پیشرفته ترین تانک نیروی زمینی چین یعنی Type-90 مقایسه می شد.) را منهدم کردند. مقامات نیروی زمینی چین دریافتند که تانک هایشان در برابر تانک های غربی از توان کافی برخوردار نیستند و این پیش زمینه ای قدیمی برای طراحی تایپ-99 شد. برجک تانک Type-99 برای حمل تجهیزات و مهمات بیشتر،مقداری نسبت به برجک تانک Type-90 بزرگتر است،که باعث ایجاد یک نوع خلاء و شکاف بین بدنه پایین و برجک شده، که می تواند برای حفاظت تانک خطراتی جدی ایجاد کند. این تانک به یک سیستم دفاع فعال لیزری مجهز است و دریافت کننده اخطار می تواند مکان تانک مهاجم را معین کند. عكس:Type 98 تسلیحات سلاح اصلی این تانک یک توپ 125 میلیمتری بدون خان است. تایپ 99 به یک اتولودر و خارج کننده دود و گازهای ناشی از شلیک توپ مجهز است. توپ می تواند به صورت الکترونیکی و یا هم به صورت دستی شلیک شود.لوله توپ هم می تواند ظرف یک ساعت تعویض شود. این تانک ظرفیت حمل 41 گلوله توپ را دارد و می تواند با به کارگیری لودر خودکار 8 گلوله، و به صورت دستی1 تا 2 گلوله در دقیقه شلیک کند. مهمات قابل حمل نیز شامل:APFSDS,HEAT,HE-FRAG و... می باشد، همچنین موشک ضد تانک هدایت لیزری AT-11 نیز می تواند شلیک شود. یک مسلسل 7/12 م.م ضد هوایی و یک مسلسل 62/7 م.م هم محور نیز استفاده می شود. زره در حال حاضر ترکیب زره تانک تایپ 99 نامعلوم است. آزمایش زره های کمپوزیتی چینی(به خصوص Al2O3) نشان داد که این زره ها پس از 4 بار هدف قرار گرفتن توسط توپ 125 میلیمتری T-72C یا 9 بار هدف قرار گرفتن توسط توپ 105 میلیمتری از فاصله 1800 متری،دیگر توانایی تحمل هیچ گونه برخورد جدی را ندارد. در هرصورت منبع موثقی در مورد زره این تانک موجود نیست، برخی منابع ضخامت زره را در حدود 1000 تا 1200 میلیمتر تخمین می زنند. همچنین بین زره های تانک های تولیدی ابتدایی، با زره تانک هایی از این نوع که اخیرا تولید شده،تفاوت وجود دارد. اخبار دیگری نیز وجود دارد، مبنی بر اینکه زره های اضافی روی این تانک،زره های واکنشگر (ERA) نیستند،بلکه شکلی از زره های کمپوزیتی می باشند و یکی از دلایل را بزرگی بیش از حد قطعات این زره ها می دانند. کنترل آتش و دید دقت در آتش در این تانک وابسته به مسافت یاب لیزری،حسگرها و... می باشد. فرمانده تانک نیز از 6 پریسکوپ بهره می برد،این تانک دارای یک پردازنده کامپیوتری نیز می باشد،که می تواند اطلاعات سیستم های دید و هدایت و سنسورها را دریافت و پردازش کند. نیروی محرکه همانطور که گفته شد،این تانک از یک موتور دیزلی با توان 1500 اسب بخار بهره می برد.در حالت وزنی عادی این تانک در نبرد (54 تن با کلیه ملزومات)،حداکثر سرعت این تانک در جاده 80 کیلومتر بر ساعت و در خارج از جاده 60 کیلومتر بر ساعت است. دستیابی به سرعت 32 کیلومتر بر ساعت از صفر نیز ،تنها 12 ثانیه زمان می برد. جعبه دنده هم 8 دنده(7 جلو،و یکی عقب) برای تانک تعبیه کرده است. تعداد آمار تعداد تانک Type 99 چندان موثق نیست،ولی در مجموع در منابع مختلف این تعداد بین 200 تا حداکثر 500 دستگاه ذکر شده است. مشخصات كلي نوع:MBT کشور سازنده:چین سرعت:50 مایل در ساعت(در جاده) وزن:54 تن طول:11 متر عرض:4/3 متر ارتفاع:2/2 متر خدمه:3 نفر زره:کمپوزیت با قطعات واکنشگر(تایید نشده) سلاح اصلی:یک قبضه توپ 125 م.م سلاح فرعی:یک مسلسل 7/12 م.م ضد هوایی،یک مسلسل 62/7 م.م هم محور توان:1100 کیلووات(1500 اسب بخار) توان/وزن:4/27 Hp/Tonne شعاع عملیاتی:450 کیلومتر .(600 کیلومتر با مخزن سوخت خارجی) .................. مترجم:Ali_64 منابع: http://en.wikipedia.org http://www.enemyforces.com استفاده از اين مطلب تنها با ذكر نام وب سايت ميليتاري مجاز است.
  8. به نام خدا تانک فوق پیشرفته K2 در جهان تانک های امروزی گاهی اوقات به تانک هایی بر می خوریم که به معنای واقعی کلمه پیشرفته اند. به طوریکه این پیشرفتگی آنها هم حالت نسبی و هم حالت مطلق دارد. تانک کی 2 ساخت کره جنوبی یکی از این تانک ها است. چرا که این تانک قدرتمند هم به نسبت تانک های همسایه شمالی خود دارای پیشرفتگی فوق العاده ای است و هم در مجموع از آخرین پیشرفت های تکنولوژی در ساختار خود استفاده می کند و تانکی پیشرفته و فوق مدرن به حساب می آید. کره جنوبی که در زمینه صنعت و تکنولوژی بسیار بسیار جلوتر از همسایه شمالی خود بوده و همچنین جزء کشورهای پیشگام و پیشرو در سطح جهانی نیز به شمار می رود ، تانک کی 2 را طراحی کرده است که از هر نظر از آخرین تکنولوژی های موجود استفاده می کند. ارتش کره جنوبی پس از جنگ کره توسط آمریکایی ها تقویت شد. به مرور تانک های ام 48 پاتن تحویل ارتش کره جنوبی گردید و این ارتش شروع به بازسازی خود و تقویت قوای زرهی خود در برابر همسایه شمالی خود و مقابله با خطر حمله مجدد همسایه شمالی خود کرد. از اوایل دهه 1980 نیز با افزایش قدرت زرهی جبهه شوروی و همچنین قدرتمند شدن هرچه بیشتر تانک های کشورهای مختلف ، ارتش کره جنوبی دست به طراحی و ساخت تانک جدیدی کرد تا بتواند موازنه قدرت خود را در برابر همسایه شمالی خود حفظ کند. به همین منظور تانک K1 طراحی گردید. این تانک در زمان خود تانک بسیار پیشرفته ای بود. این تانک از سال 1986 به تولید انبوه رسید و حدود 1000 دستگاه از آن ساخته و تحویل ارتش کره جنوبی گردید. در سال 1992 نیز با توجه به گسترش کالیبر توپها در کشورهای مختلف ، ارتش کره جنوبی دست به ساخت نمونه جدیدی از تانک K1 زد که از توپ 120 میلیمتری استفاده می کرد. تانک جدید ارتش کره جنوبی K1A1 نامگذاری شد و حدود 480 دستگاه از آن ساخته و تحویل ارتش کره جنوبی گردید. هم اکنون نیز ارتش کره جنوبی حدود 2500 دستگاه تانک در اختیار دارد که 900 دستگاه از آن را تانک های ام 48 پاتون ، که همگی به استاندارد A5K ارتقا یافته اند ، 1000 دستگاه تانک K1 و حدود 480 دستگاه آنرا تانک K1A1 تشکیل می دهد. به اعتقاد اکثر کارشناسان نظامی جهان توان زرهی کنونی ارتش کره جنوبی برای مقابله با توان زرهی همسایه شمالی خود که در حال حاضر تنها تهدید بالقوه این کشور به شمار می رود ، کاملا کافی است. تانک های K1 و همچنین K1A1 ارتش کره جنوبی دارای قابلیت های رزمی و تکنولوژیکی بسیار بالاتری نسبت به تانک های کره شمالی می باشند. حتی تانک های به روز شده ام 48 پاتون نیز از خیلی جهات برتر از تانک های قدیمی به روز شده ساخت شوروی می باشند که در اختیار کره شمالی قرار دارد. تانک های ارتش کره شمالی عمدتا شامل تانک های تی 55 ، تایپ 59 و تی 62 می باشد. اما کره جنوبی به چند دلیل مایل بود تانک جدیدی را طراحی کند. اول اینکه تانک های K1 و K1A1 هر چند تانک هایی بودند که در زمان خود بسیار پیشرفته بودند (تانک K1A1 هنوز هم جزء تانک های مطرح جهان به شمار می رود) اما هر دوی این تانک ها با استفاده از تکنولوژی وارداتی کشورهای غربی مثل آمریکا و آلمان ساخته شده بودند. حتی در طراحی این تانک ها نیز تا بخش زیادی از آنها به وسیله همکاری فنی و اطلاعاتی آمریکا صورت گرفته بود. شباهت فوق العاده این تانک ها با آبرامز خود موید این مطلب است. این مورد برای کشوری با سطح تکنولوژیکی بالا مثل کره جنوبی چندان جالب به نظر نمی رسید. از این رو کره ای ها تانک جدیدی را طراحی کردند که بخش عمده ای از آن از تکنولوژی بومی استفاده می کرد. دلیل دوم نوسازی ناوگان زرهی این کشور بود. تانک های ام 48 این کشور علی رغم بهینه سازی و آپگرید شدن بسیار خوب خود ، دارای عمری حدود 40 الی 50 سال بودند که می بایست کنار گذاشته می شدند. حتی تانک های K1 نیز علیرغم برتری بودن بر تانک های کره شمالی می بایست از خدمت کنار گذاشته شوند. دلیل دیگر افزایش سهم کره جنوبی در صادرات تسلیحات مدرن به کشورهای دیگر است. از این رو در سال 1995 کار طراحی و تولید تانک جدید کره جنوبی آغاز گردید. پروژه تولید این تانک با نام XK2 شناخته می شد. در روز جمعه 2 مارس 2007 برای اولین بار از این تانک در شهر سئول پرده برداری شد. طراحی این تانک 12 سال به طول انجامید و تنها 230 میلیون دلار هزینه صرف تحقیقات و طراحی اولیه این تانک گردید. کارخانجات متعددی مثل هیوندای ، کیا ، سامسونگ ، دوو و کارخانجات فولاد ملی کره جنوبی در طراحی و ساخت این تانک همکاری کردند و این تانک از هر نظر با استفاده از تکنولوژی و فن آوری بومی کره جنوبی ساخته شده است. همه این شرکت ها زیرمجموعه هایی بودند که هر یک بخشی از طراحی و تولید این تانک را بر عهده داشتند. پیمانکار اصلی این پروژه شرکت ROTEM بود و همه زیر مجموعه ها تحت رهبری این شرکت فعالیت میکردند. کی 2 تنها یک تانک ساده نیست. بلکه یک تانک تمام دیجیتال برای نبردهای دیجیتال آینده است که میدان نبرد را مدیریت می کنند. هنوز هم شرکت ROTEM در حال گسترش و بهبود برخی زیر مجموعه ها و سیستم های فرعی این تانک است. تانک M48A5K بهینه سازی تانک های M48 پاتن که قرار است با ورود کی 2 از سرویس این کشور کنار گذاشته شوند. تانک K1/88 تانک K1A1 تسلیحات و مهمات در مراحل طراحی این تانک دو برجک برای این تانک طراحی گردید. یک برجک بدون سرنشین بود که هیچ پرسنلی در آن قرار نمی گرفت که البته طرح این برجک در همان مرحله طراحی به دلیل مشکلات فنی بسیار کنسل شد. دیگری یک برجک دو سرنشینه بود که البته این برجک برای تانک جدید در نظر گرفته شد. برجک این تانک به وسیله نیروی الکتریکی گردش می کند و دارای سرعت گردش بالاتری نسبت به تانک های همرده خود می باشد. در ابتدا یک توپ 140 میلیمتری ساخت راین متال برای این تانک در نظر گرفته شده بود که البته در ادامه همان توپ 120 میلیمتری برای تولید انبوه مناسب دیده شد. البته این تانک این قابلیت را دارد که با اندکی تغییرات از توپ 140 میلیمتری هم استفاده کند. به عبارتی طراحان این تانک به این نکته توجه کرده اند که شاید در آینده نیاز به استفاده از یک توپ سنگین تر و قویتر در تانک خود باشد و به همین دلیل برجک تانک را به گونه ای طراحی کردند که می توان با اندکی تغییر یک توپ 140 میلیمتری را بر روی آن نصب کرد. در هر صورت یک توپ 120 میلیمتری ال 55 (با طول 6600 میلیمتر) بدون خان به عنوان توپ اصلی این تانک در نظر گرفته شد. این توپ آلمانی هم اینک در کارخانجات کیا کره جنوبی تحت لیسانس آلمان در حال ساخت می باشد. این توپ دارای سرعت دهانه بیشتری نسبت به توپ ال 44 که بر روی تانک K1A1 نصب شده است ، می باشد. البته تانک می تواند از توپ ال 44 نیز استفاده کند و به سادگی می توان برای ماموریت های سبکتر از توپ ال 44 (با طول 5280 میلیمتر) استفاده کرد. زمانی که در سال 2003 برای اولین بار ویدئویی توسط تلویزیون دولتی کره جنوبی از مراحل طراحی این تانک پخش شد ، خیلی ها اشتباها تصور می کردند که این تانک از توپ 52 کالیبر (با طول 6240 میلیمتر) مشابه توپ لکلرک استفاده می کند. اما پس از رونمایی نخستین سه نمونه ساخته این تانک مشخص شد که این تانک از توپ ال 55 راینمتال استفاده می کند. این توپ 120 میلیمتری به یک اتولودر فوق العاده پیشرفته و پر سرعت از نوع زنجیری مجهز شده است. این اتولودر مشابه همه اتولودرهای زنجیری تانک های غربی در قسمت پشت برجک قرار می گیرد. شرکت جیات فرانسه نیز اعلام کرد که اتولودر این تانک با استفاده از طرح اتولودر تانک لکلرک طراحی شده است. اما به هر حال خود این اتولودرها و قطعات آنها در این دو تانک قابل تعویض نیستند. اتولودر کی 2 قادر است که توپ این تانک را در هر زاویه ای لود کند. نه مثل تانک های شرقی که می بایست توپ برای لود شدن در زاویه 0 درجه قرار گیرد. این تانک در مجموع 40 گلوله 120 میلیمتری برای توپ اصلی خود حمل می کند که یک گلوله در داخل توپ و 16 گلوله در اتولودر و مابقی 23 گلوله نیز در محفظه حفاظت شده ای در قسمت جلوی شاسی تانک نگهداری می شود. توپ اصلی تانک به وسیله این اتولودر پیشرفته دارای ریتم آتش 15 گلوله در دقیقه است و می تواند هر 4 ثانیه یک گلوله شلیک کند. برای مقایسه بد نیست بدانید لکلرک دارای ریتم آتش 12 گلوله در دقیقه و تی 90 دارای ریتم آتش 6 الی 8 گلوله در دقیقه می باشد. کی 2 می تواند از همه مهمات 120 میلیمتری استاندارد ناتو استفاده کند. به جز این مهمات ، یک مهمات جدید با نام KSTAM و یا همان (Korean Smart Top-Attack Munition) نیز برای این تانک طراحی شده است. این مهمات تاپ اتک است و قابلیت حمله از بالا به تانک های دشمن را دارا می باشد. این مهمات از توپ اصلی به صورت مستقیم شلیک می شود اما در نهایت همانند خمپاره و آتش توپخانه به صورت منحنی و بالستیک بر روی هدف فرود می آید. این مهمات را نباید با موشک های ضد تانک مثل جاولین اشتباه کرد. این مهمات فاقد هرگونه موتور و یا پیشران راکتی است. شارژ پروپلنت که در لحظه انفجار و پرتاب در لوله توپ قرار می گیرد ، نیروی لازم برای طی مسیر این گلوله را فراهم می کند. برد این گلوله بین 2 تا 8 کیلومتر است. این مهمات خود دارای یک رادار فعال کوچک موج میلیمتری و یک سنسور اینفرارد است که به صورتی کاملا مقاوم طراحی شده است و همانند موشک هایی مثل هلفایر می تواند از موانع نیز عبور کند و اهداف سنگر گرفته در پشت موانع را نیز هدف قرار دهد. پس از شلیک گلوله ، چهار فین استابلایزر در پشت مهمات باز می شوند و کار هدایت و استابلایز کردن گلوله را تا نزدیکی هدف بر عهده می گیرند. زمانی که گلوله به بالای هدف رسید به وسیله چتر مخصوص خود با سرعتی کم بر روی هدف فرود می آید و در موقعیتی مناسب اقدام به انهدام هدف خود می کند. همچنین این مهمات قابلیت فایر اند فورگت را دارند و به صورت کاملا مستقل و مجزا از تانک ، هدف خود را نابود کنند. البته می توان این گلوله ها را به صورت نیمه خودکار توسط تانک نیز هدایت کرد. تسلیحات دوم تانک کی 2 نیز شامل یک تیربار کالیبر 7.62x51 میلیمتر می باشد که به صورت کواکسیال با توپ اصلی قرار می گیرد. این تیربار مجموعا با 12000 گلوله بارگذاری می شود. یک تیربار کالیبر 12.7x99 میلیمتر از نوع K6 نیز بر روی برجک بالای سر فرمانده تانک قرار میگیرد. این تیربار با 3200 گلوله بارگذاری می شود. این تیربار کالیبر 12.7 را می توان هم از داخل تانک به صورت ریموت کنترل و هم از خارج تانک استفاده کرد. این تیربار همچنین قابلیت تشخیص دوست و دشمن را نیز دارا می باشد. همانطورکه می بینید ظرفیت حمل مهمات تیربار این تانک نیز فوق العاده است. برای مقایسه بد نیست بدانید آبرامز مجموعا 4500 گلوله 7.62 میلیمتری و 1000 گلوله 12.7 میلیمتری با خود حمل می کند. تانک های شرقی نیز به طور متوسط 2000 گلوله 7.62 میلیمتری و 500 گلوله 12.7 میلیمتری با خود حمل می کنند. که در مقایسه با تانک های هم رده خود کی 2 دارای برتری فوق العاده ای است و تقریبا بیش از سه برابر تانک های غربی و بیش از چهار برابر تانک های شرقی مهمات تیربار با خود حمل می کند. توپ ال 55 کی 2 در حال شلیک توپ موتور و پیشران این تانک از یک موتور دیزلی با قدرت 1500 اسب بخار استفاده می کند. موتور اصلی این تانک که قرار است در تولید انبوه این تانک از آن استفاده شود یک موتور دیزلی طراحی کره جنوبی است. اما از آنجایی که در تاریخ رونمایی از تانک در سال 2007 هنوز طراحی موتور این تانک تکمیل نشده بود ، به طور موقت از یک موتور دیزلی ساخت MTU آلمان استفاده شد. موتور اصلی این تانک مشترکا توسط کارخانجات دوسان و STX کره جنوبی طراحی شده است. این موتور از نظر اندازه و جثه دارای کوچکترین اندازه در بین موتورهای با قدرت 1500 اسب بخار می باشد. به جز موتور اصلی ، یک واحد قدرت کوچک برای تانک در نظر گرفته شده است که شامل یک موتور توربینی کوچک با قدرت 100 اسب بخار است. زمانی که قرار است از تانک در نقش های ثابت و بدون تحرک استفاده شود ، موتور اصلی 1500 اسب بخار خاموش می شود و این موتور کوچک روشن می شود برق لازم برای تحرک برجک و سایر سیستم های الکتریکی را فراهم می کند. این کار سبب کاهش مصرف سوخت و همچنین کاهش سر و صدای ناشی از فعالیت موتور اصلی تانک می شود. کی 2 به وسیله این موتور پرقدرت و پرتوان خود قادر است در جاده های هموار و صاف تا 70 کیلومتر بر ساعت سرعت بگیرد و در جاده های ناهموار نیز با سرعت 50 کیلومتر بر ساعت طی طریق کند. همچنین این تانک ظرف مدت تنها 7 ثانیه می تواند از سرعت 0 به سرعت 32 کیلومتر بر ساعت برسد که در نوع خود بسیار عالی است. وزن این تانک نیز 55 تن می باشد و نسبت قدرت موتور به وزن تانک نیز معادل 27 است که رقمی بسیار عالی و نشانگر تحرک فوق العاده بالای این تانک است. یک سیستم اسنورکل یا همان عمق روی مدرن برای این تانک در نظر گرفته شده است که به وسیله آن می توان در رودخانه های با عمق 4.1 متر عبور کرد. این تانک بلافاصله پس از خروج از آب آماده نبرد است. این تانک مجهز به سیستم تعلیق نیمه فعال از نوع هیدرو پنوماتیک است. این تانک قادر است به جلو زانو زده و یا به عقب خم شود. می تواند ارتفاع خود را در هر یک از طرفین کم یا زیاد کند. می تواند ارتفاع تانک را افزایش و کاهش دهد. این ویژگی ای است که در تانک فوق مدرن تایپ 10 نیز به خوبی دیده می شود. سیستم کنترل آتش ترکیب اجزای سیستم کنترل آتش این تانک به طور کامل اعلام نشده است. اما سیستم کنترل آتش این تانک شامل یک رادار موج میلیمتری است که در نوع خود بی نظیر است و می تواند همه نوع اهداف زمینی و هواگردهای ارتفاع پست را تا مسافت 10 کیلومتری زیر نظر داشته باشد. یک مسافت یاب لیزری بسیار دقیق نیز بر روی کی 2 نصب شده است. این مسافت یاب لیزری توسط کره جنوبی طراحی شده است و در طراحی آن از آخرین فناوری های موجود استفاده شده است. به طوریکه این مسافت یاب لیزری دارای دقت فوق العاده بالایی می باشد و می تواند تا مسافت 10 کیلومتر را با دقت بسیار بالا مسافت یابی کند. در قسمت پشت برجک نیز یک سنسور تعیین جهت وزش باد و یک سنسور مخصوص تعیین فشار هوا و میزان دمای هوا تعبیه شده است. اطلاعات این سنسورها به صورت آنی و لحظه ای برای کامپیوتر ارسال می شود و در واقع کامپیوتر مرکزی با این سنسورها در ارتباط دائم است و در هر لحظه اطلاعات این سنسورها در نمایشگر کامپیوتر تانک نشان داده می شوند. بر روی دهانه توپ نیز یک سنسور رفرنس لیزری نصب شده است. یک بیم لیزری نیز در کنار توپ و بر روی بلوک استابلایزر توپ نصب شده است. این بیم لیزر با سنسور رفرنس توپ در ارتباط دائم است و کار تصحیح لحظه به لحظه مکان توپ را برای سیستم کنترل آتش انجام می دهد و به این ترتیب دقت توپ را به میزان زیادی بالا می برد. همچنین این بیم لیزری قابلیت ماشه تاخیری را برای تانک فراهم می آورد. به این گونه که در تکان های شدید که خارج از حوزه تحرک استابلایزر توپ است ، زمانی که هدفگیری انجام شد و ماشه شلیک فشار داده شد ، سیستم به طور خودکار بر روی هدف قفل می کند و به محض اینکه توپ به موقعیت مناسب برای شلیک رسید و هدف در راستای توپ قرار گرفت ، گلوله به طور خودکار به سمت هدف شلیک می شود. این کار به وسیله ترکیب بیم لیزر که در بالای بلوک استابلایزر نصب شده است به همراه سنسور رفرنس توپ انجام می گیرد. تقریبا همه تانک های غربی از سنسور رفرنس توپ مشابه کی 2 (البته مال کی 2 بسیار دقیقتر و پیشرفته تر است) استفاده می کنند. روسیه در تی 90 های عملیاتی خود از این سنسور استفاده نمی کند. البته در جدیدترین مدلهای تی 90 نیز این سنسور بر روی دهانه توپ آنها نصب شده است. اما به هر حال روسیه به صورت عملیاتی از این سنسورها استفاده نمی کند. ضمن اینکه دیگر تانک ها از سنسور رفرنس دهانه خود تنها به عنوان تصحیح کننده مکان توپ استفاده می کنند و هیچ یک قابلیت اجرای ماشه تاخیری را ندارند. همچنین تانک کی 2 قادر است از پروتکل های ارتباطی C4I ناتو استفاده کند که در حال حاضر به جز کی 2 هیچ تانک دیگری قادر به این ویژگی نیست. نزدیکترین رقیب کی 2 در این زمینه آبرامز است که با سیستم FBCB2 خود می تواند با واحدهای زمینی لینک شود. سیستم کنترل آتش کی 2 همچنین قادر به شناسایی و ردیابی خودکار اهداف تعریف شده می باشد که شامل تانک ها ، هواگردهای کم سرعت و ارتفاع پایین ، انواع خودروها و نفرات دشمن است. کی 2 این کار را می تواند به وسیله انواع کانالهای موجود خود انجام دهد. شناساگرهای راداری ، شناساگرهای لیزری ، شناساگرهای اینفرارد حرارتی می توانند اهداف مختلف را در کانالهای مختلف ردیابی کرده و آنها را زیر نظر داشته باشد. کی 2 از یک سامانه GPS برای موقعیت یابی خود استفاده می کند. همچنین کی 2 مجهز به سیستم IFF و همچنین SIF می باشد که همان سیستم شناسایی دوست از دشمن است. به این ترتیب بیم لیزر یک رشته لیزر با توان 38 گیگا هرتز را بر روی اهداف می تاباند و انعکاس آن را که بر روی اخلالگر تانک منعکس می شود را می سنجد. اگر مشخصات رشته لیزری منطبق با استانداردهای خودی باشد ، سیستم کنترل آتش کی 2 آنرا به عنوان خودروی دوست تشخیص می دهد و در غیر این صورت آنرا خودروی دشمن تلقی خواهد کرد. سیستم های حفاظتی تانک تانک کی 2 از زره کامپوزیتی به عنوان زره اصلی خود استفاده می کند. ترکیب زره کامپوزیتی این تانک جزء موارد طبقه بندی شده است و هنوز رسما اعلام نشده است. به منظور افزایش مقاومت زرهی ، لایه های زره های واکنشگر غیر انفجاری نیز قابلیت نصب بر روی زره اصلی کامپوزیتی را دارا می باشد. یک سیستم دفاع فعال بر روی این تانک نصب شده است که هم قابلیت Soft Kill و هم قابلیت Hard Kill را به خوبی دارا می باشد. یک سیستم هشدار قفل رادار و سیستم اخلالگر راداری نیز بر روی این تانک نصب شده است که به وسیله آن می تواند موشک های راداری را که به سمت تانک شلیک می شوند را مختل کرده و یا به وسیله سیستم دفاع فعال خود نابود سازند. به هر حال کی 2 اولین تانکی است که به صورت کامل و بهینه قادر به مقابله با موشک های هدایت راداری مثل هلفایر و AT 15 و AT 16 و بریمستون و ... می باشد. اخلالگر این تانک قادر به مختل کردن سیستم هدایت این گونه موشک ها می باشد. همچنین یک اخلالگر لیزری نیز بر روی این تانک نصب شده است که قادر است کلیه تجهیزات لیزری دشمن را کور کند. یک خودروی بدون سرنشین کوچک با نام XAV نیز برای سیستم تانک طراحی شده است که تانک می تواند از آن برای شناسایی منطقه استفاده کند بدون اینکه خود وارد منطقه شود. کنسرسیوم ساخت این تانک در حال حاضر بر روی ساخت سیستم پیشرانه تانک متمرکز شده اند. همانطور که گفتیم به علت تکمیل نبودن طراحی موتور این تانک ، به طور موقتی از یک موتور ساخت ام تی یو آلمان در نمونه های اولیه این تانک استفاده شده است. اما به محض اینکه موتور کره ای این تانک آماده شود ، تولید انبوه این تانک نیز آغاز خواهد شد. در هر صورت تانک کی 2 را می توان پیشرفته ترین تانک حال حاضر جهان دانست. تانکی که از هر نظر از تانک های هم کلاس خود جلوتر است. این تانک قیمتی در حدود 8.5 الی 8.8 میلیون دلار دارد که به این ترتیب گرانترین تانک جهان نیز به شمار می رود. آژانس دفاعی کره جنوبی در نظر دارد تعداد 390 دستگاه از این تانک پیشرفته را برای ارتش این کشور به تولید برساند و آنها را جایگزین تانک های قدیمی ام 48 و کی 1 / 88 کند. . نویسنده : علی محمدی استفاده از مقاله با ذکر نام نویسنده و درج منبع بلامانع است.
  9. وقتی در سال 1994 برای اولین بار تصاویر تانک ذوالفقار از تلوزیون ایران پخش شد ، گمانه زنی محافل اطلاعاتی غربی و کارشناسان نظامی در مورد توانایی ها و ویژگی های این تانک آغاز و تا امروز که شاهد تولید نسل سوم تانک ذوالفقار هستیم ادامه دارد. اصولآ تمامی اطلاعاتی که می توان از رسانه های گوناگون به دست آورد ، مبتنی بر حدث و گمان و برداشت های اطلاعاتی است که از تصاویر و یا فیلم های گرفته شده بدست آمده است. طراحی و ساخت این تانک ، خود نمایانگر احساس نیاز واحدهای نظامی ایران به سخت افزارهای جنگی قابل اطمینان و بومی است ؛ اندیشه ای که بر پایه تجارب زمان جنگ شکل گرفته است. بی شک ایران در ساخت این تانک ، از تجارب سایر کشورها نیز استفاده کرده است. با این حال هیچ کس و هیچ کارشناس نظامی ، ارزش های این تانک را منکر نمی شود و جالب است بدانید برخی از سایت های اينترنتی ، تانک ذوالفقار را در رده تانک های مدرن جهان قرار داده اند و این خود نمایانگر ارزش های فنی و نظامی این تانک ایرانی است. ذوالفقار گذشته از شباهت ها و همسانی هایی که با برخی تانک های امریکایی و روسی دارد ، طرحی کاملآ بومی است که بر پایه فناوری موجود در ایران به نتیجه رسیده و این خود مهمترین نقطه قوت ذوالفقار به حساب می آید. بومی بودن یک فناوری ، دارای ارزش های فراوانی از جمله داشتن چشم اندازهای پیشرفت و افزایش توان مهندسی در واحدهای فنی است. مسئله ای که می توان آن را به عینه در روند تکامل تدریجی تانک ذوالفقار دید. از اولین نمونه های آن تا جدیدترین مدل های ارائه شده ، جای پای نوآوری و ابتکار به خوبی دیده می شود. اگر در اولین نمونه ارائه شده می شد نشانه های تانک M60 امریکایی را دید ، اما در نمونه ذوالفقار 3 این همخوانی ها کمتر به چشم می آید. اگر در دو مدل قبلی (ذوالفقار 1 و 2) ، برجک تانک رگه هایی از تانك T72 روسی را در خود داشت ، اما در ذوالفقار 3 مهندسین ایرانی این یکسانی و همخوانی را به کمترین میزان ممکن کاهش داده اند. در اولین نمونه های ذوالفقار ، می شد احتیاط مهندسین و محافظه کاری کارشناسان ایرانی را به خوبی مشاهده کرد. زیرا طراحی آن گرچه زیبا ولی ساده صورت گرفته بود. در مدل های بعدی ، رفته رفته این طراحی شکل بهتری به خود می گیرد و به ویژگی تانک های معاصر جهان نزدیک تر می شود. منابع اطلاعاتی غربی بر این باورند که کارشناسان روسی و برخی کشورهای شرق اروپا از جمله لهستان ، ایران را در تکمیل این تانک یاری داده و فناوری مورد نیاز چنین کاری را فراهم ساخته اند. با توجه به آنکه کشورمان ، تانک T72S را تحت امتیاز روسیه در ایران تولید کرده است (T72S مدل بهینه شده و یا ارتقاء یافته تانک T72 محسوب می شود) کارشناسان امور نظامی اعتقاد دارند که ذوالفقار ، وامدار تسلیحات این تانک از جمله سامانه کنترل آتش و توپ 125mm آن است. گرچه ایران این موضوع را رد و اعلام نموده در آخرین نمونه ذوالفقار ، این تانک از جنبه های فنی کاملآ بهینه شده و دارای سامانه کنترل آتش پیشرفته رایانه ای و مسافت سنج لیزری مدرن است و فناوری ساخت آن کاملآ بومی شده است. با وجود تحریم های امریکا ، احتمالآ ایران برخی از فناوری های نظامی مورد نیاز خود را از کشورهای شرق اروپا و همچنین کشورهای امریکای جنوبی (ازجمله برزیل) بدست آورده است. اولین گمانه زنی ها در مورد ذوالفقار ، مبتی بر این بود که این تانک حاصل مهندسی معکوس تانک های M60/2 و M48 و T72 می باشد. ارزیابی های بدست آمده از تصاویر ، نمایانگر این است که بدنه ذوالفقار شباهت هایی به تانک M60 که سالها در نیروی زمینی ارتش ایران مورد استفاده قرار می گرفته و پیش از انقلاب خریداری شده است دارد. همچنین با توجه به شکل و ساختار برجک تانک ، گمان می رفت که ذوالفقار از تجهیزات تانک های روسی استفاده می کند. در مجموع این تانک را محصول آمیختگی تانک های امریکایی و روسی می دانند. ایران از کاربران تانک های روسی 55 & T54 وT72 است. در کلاس تانک های امریکایی ، ایران انواع مختلفی از مدل های M را در اختیار داشته و دارد. به ویژه نیروی زمینی ایران از کاربران قدیمی تانکM60 محسوب می شود. تمامی تانک های مدل T روسی از موتور دیزلی استفاده می کنند که اگزوز آن ، بالای بدنه و سمت چپ تانک قرار دارد. احتمالآ ذوالفقار نیز از یک موتور دیزلV شکل با توانایی تقریبی 1000 اسب بخار استفاده می كند. این میزان قدرت با توجه به وزن تانک که منابع ایرانی آن را چیزی در حدود 40 تن تخمین می زنند ، سرعتی معدل 70km (کیلومتر بر ساعت) را به ذوالفقار می دهد. دریچه ورودی تانک بالای برجک و سمت راست بدنه قرار گرفته است. برجک تانک دارای زاویه های هندسی مناسبی است که به خاطر نوع طراحی آن ، برخی از صاحب نظران نظامی را بر آن داشته تا ادعا کنند که تانک ذوالفقار ، تقلیدی ساده از تانک M1 امريكايي است! همانند سایر تانک ها و بنا بر عرف موجود ، راننده تانک ذوالفقار نیز در سمت چپ بدنه قرار می گیرد. راننده تانک می تواند با باز کردن دریچه دید بالای سر خود ، به سمت راست به هدایت چشمی تانک بپردازد و یا اینکه از پریسکوپ استفاده نمايد. تانک ذوالفقار مجهز به سامانه دید در شب و سامانه تهویه هوا برای خارج کردن گاز ناشی از شلیک توپ است. با توجه به اینکه منابع اطلاعاتی گزارش داده اند که صنایع نظامی ایران ، کار مقاوم سازی تانک های نیروی زمینی ارتش را در برابر حمله های میکروبی و شیمیائی آغاز کرده كه احتمالآ این تغییرات و بهسازی ها ، شامل حال مدل های جدید ذوالفقار نیز شده است. توپ 125mm ذوالفقار همانند تانک T72 ، به صورت خودکار مسلح می شود. همچنين تانک ذولفقار ، مجهز به مسافت یاب لیزی است و برجک آن نیز دارای سامانه برقی می باشد. در تصاویر منتشر شده از ذوالفقار 1 ، می توان سامانه هشدار دهنده و پدافند لیزری ساخت مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاع ایران را نیز دید. این سامانه می تواند کاربران خود را با تابش پرتوهای لیزر هدایت کننده ، از جنگ افزارهای هدایت شونده ضدتانک آگاه کند. این سامانه می تواند سمت تابش پرتوهای لیزری را با دقت زاویه ای تا 15 درجه تعیین کرده و همچنین توانایی تشخیص پرتوهای مستقیم و یا غیرمستقیم مسافت یاب های لیزری را از نشانه گذارهای لیزری دارد. این سامانه قدرت واکنش پرسنل تانک را در برابر تهدیدها افزایش داده و حتی امکان فعال شدن خودکار و به موقع واحدهای پدافندی را در سمت زاویه تهدید فراهم می سازد. پدافند مورد استفاده این سامانه به صورت انتخابی ، می تواند ترکیبی از پرتاب کننده های نارنجک دودزا باشد. این کار باعث شکستن قفل لیزری پرتابگرهای دشمن می شود. گروه طراحی عنوان کرده اند که پوشش این سامانه هشدار دهنده 360 درجه در افق و 60 درجه در بلندا است و می تواند بر روی تجهیزات دیگری نیز نصب شود. عمده تغییراتی که بر روی مدل های ذوالفقار اعمال شده ، بیشتر در قسمت برجک تانک بوده است. آنچه که از تصاویر ذوالفقار 3 به دست می آید آن است که بدنه ذوالفقار 3 ، با اسکلت بندی پیشینیان خود تفاوت دارد. بدنه تانک ذوالفقار 1 ، شباهت زیادی به تانک M60 امریکایی داشت و زنجیر چرخ های آن نیز احتمالا مشابه همان تانک بود. اما در ذوالفقار 3 ، بدنه تانک دچار تغییرات زیادی شده است. (به ویژه در بخش روبرویی تانک) این تغییرات شامل افزایش قطر زره بدنه عقبی و همچنین تغییراتی در زره برجک تانک می شود. زره بخش جلویی تانک نیز برخلاف شباهت های قبلیش به زره M60 ، این بار بخش بالایی آن با زاویه دید راننده تانک برابر شده و صاف به نظر می آید. احتمالآ این تغییرات به چند دلیل صورت گرفته است. اولین احتمال آن تزریق فناوری های جدید به چرخه صنایع تانک سازی ایران است و دومین عامل آن می تواند افزایش تهدیدها از جانب تسلیحات جدید ضدتانک باشد. به این معنی که ذوالفقار ، برای مقاومت بهتر در برابر این نوع تسلیحات (که روز به روز هوشمندتر می شوند) به زره بهتر و زخیم تری (با آلیاژهای بهتر) نیاز دارد. مدل های مختلف تانک ذوالفقار ، نمایانگر نوع سمت گیری های نظامی ایران در همکاری های نظامی با دیگر کشورهاست. تانک های ذوالفقار 1 و 2 ، با استفاده از فناوری روسیه و بلوک شرق ساخته شدند. اما ذوالفقار 3 ، حاصل همکاری نظامی ایران با کشورهای خارج این حوزه است. برخی از منابع اطلاعاتی ، از همکاری نظامی ایران و برزیل خبر داده بودند و این احتمال که ایران فناوری های تازه ای را از برزیل دریافت کرده باشد زیاد است. باید دانست که برزیل خود دارای فناوری ساخت تانک است و تاکنون صنایع نظامی آن کشور ، چند تانک را برای ارتش برزیل طراحی کرده و به مرحله ساخت رسانده است. به همین خاطر ذوالفقار 3 ، شباهت هایی با تانک برزیلی اوسریو دارد. ایران بجز تانک ذوالفقار ، تانک سفیر 74 را نیز تولید می کند. (سفیر 74 ، همان تانک T72S روسی است) صنایع دفاعی ایران همچنین زره پوش های تندر 1 و 2 و همچنين نفربری به نام براق را نیز به تولید رسانده است. این صنایع همچنین بر روی موشک های ضدزره نیز کار می کند و تاکنون انواع مختلفی از موشک های هدایت شونده و غیرهدایت شونده را برای ارتش ایران تولید کرده است. (موشک ضدتانک طوفان و رعد 1 و 2) به نظر می رسد صنایع دفاعی ایران پس از هجوم امریکا به عراق و افغانستان ، روند کار خود را شتاب بخشیده و به احتمال زیاد خط تولید تانک ذوالفقار نیز تقویت شده است. تانک ذوالفقار ، تانکی مدرن و قابل اعتماد است و ارتش ایران می تواند به ساخت یک تانک ایرانی با استفاده از فناوری داخلی افتخار کند.
  10. سلام. امشب میخواهم عین متن دفترچه خاطرات اكبر رئیسی هم رزم داییما براتون تایپ كنم كه نوشته داییم چطور شهید شد. دایی من شهید بهمن صفی خانی افسر تانك چیفتن بودن و تاریخ شهادتشون را دقیقا هم رزمشون به یاد ندارن اما نوشتن كه 2 یا 3 روز قبل از آغاز عملیات آزاد سازی خرمشهر بود. محل شهادت یكی از خیابان های خرمشهر... دایی من به نقل از فامیل به صورت داوطلب به جبهه رفتن و همونجا آموزش دیدن و رانندگی با تانك را یاد گرفتن اما بعد از مدتی آموزش به عنوان افسر یك تانك چیفتن منصوب شدن. ایشون در نبردهای خودشون به همراه گروه همرزمش 12 تا تانك عراقی را در درگیری مستقیم نابود كردند و یك بار هم زنجیر تانك پاره شد و موتور اون آسیب دید ( به علت اصابت توپخانه ) كه مجبور شدند تانك را منفجر كنند تا دست عراقی ها نیفتد و پیاده باز گردند. خوب به نقل دفتر چه خاطرات می پردازم... امروز 17 اردیبهشت سال 1366 من در حیاط خانه مان نشسته ام و چون 3 روز پیش تصمیم گرفته بودم خاطراتم را بنویسم الان هم ادامه آن را اینجا خواهم نوشت. امروز درباره شهادت بهترین دوستام بهمن و علی و حمید میخوام بنویسم. یادم نیست دقیقا كی بود چون تو جنگ آدم تاریخ از دستش در میره اما دو سه روز قبل از آغاز عملیات آزادسازی خرمشهر بود. ما تو پادگان نشسته بودیم و كریمی ( یكی از سربازان داوطلب كه مكانیك بود ) خم شده بود تو زنجیر و چرخ خورشیدی تانك و هی داشت با لهجه فلاورجونیش میگفت : بابا علی باز كه به این زبون بسته فشار آوردی؟ مگه بهت نگفتم اینا قدیمی شدن... هواشونو داشته باش... الانم شانس آوردی وقتم خالیه اما اگه یك بار دیگه بهش فشار بیاری دیگه من درستش نمی كنم و مدام قر میزد و ما می خندیدیم و علی هم پس كلشا میخاروند ( عادت همیشگیش بود ) و میگفت : خوب تو میگی چیكار كنم؟ نوئه را دادن به جمال و منم این قرازه افتاد بهم خوب جنگه نیاز میشه گاز بدیم از شیب بریم بالا و ترمز شدید بكنیم دیگه !!! یهو بهمن داد زد : آره... یبارم كلمو كوفتی تو چشمی ( پریسكوپ افسر تانك ) نامرد خودت گفتی سمت چپا نگاه كن من داشتم میگشتم ببینم تو چیا میگی یهو همچین كوفتی رو ترمز با كله رفتم تو چشمی تا 3 روز چشام كبود بود. علی در حالی كه داشت میرفت تو تانك داد زد : حقت بود ! و همه ما كم مونده بود از خنده روده بر شیم. علی تانكا برد تو اتاقك تا با جرثقیل سقفی گلگیرشا واز كنن و چرخ خورشیدیشا درست كنن. من و حمید در حال خوردن كمپوت بودیم كه بهمن دوید و گفت : بچه ها ماموریت داریم. سپاهی ها بیرون شهر درخواست كمك كردن و گفتن تانك های عراقی از شهر خارج شدن و میخوان به بچه های سپاه كه جاده های سمت شرق خرمشهرا بستن تك بزنن. سپاهم چند تا تی هاشا فرستاده قراره فردا هم لشگر ( اگر اشتباه نكنم ) 3 زرهی سپاه از اهواز بیاد منطقه...قراره حسابی داغ شه. فكر كنم عملیات در پیش باشه. این چند وقته خیلیا را آوردن جلو. علی كه پشت بهمن اومده بود گفت حالا تا عملیات شه... من كه گشنمه و با همون دستای روغنیش كمپوتشا برداشت و رفت. بهمن داد زد : كجا اخوی ؟ ما باید الان بریم... مگه نشنیدی؟ بچه های سپاه كمك خواستن. فرمانده گفته ما باید بریم. تاكیدم كرده اگر لازم شد از گلوله های دور قرمز استفاده كنیم ( گلوله های انفجاری كه زره تانك ها را میشكافت... آخه فرمانده تو بعضی عملیاتا استفاده از اونارا ممنوع میكرد میگفت زیاد نداریم ازشون استفاده نكنین بذارین برای مواقع اضطراری) علی گفت : بابا تانك خالیه اذیت نكن من تازه از تعمیرش خلاص شدم بذار حداقل تا بچه ها تانكا پر می كنن من برم كمپوتما بلمبونما بیام. و رفت دم منبع تا دستاشا بشوره و در همین حین با دستور فرمانده سربازا شروع كرده بودن به گذاشتن توپ ها توی تانك و كریمی هم یك شیلنگ از بشكه گازوئیل كشیده بود تو باك تانك و تلمبه دستی سر بشكه میچرخوند تا شیكم اون گنده بكا سیر كنه. نیم ساعت بعد دومین بشكه كم كم داشت خالی میشد كه باك پر شد. من و علی و بهمن و حمید لباسامونا عوض كرده بودیم و آماده شده بودیم.صادق اومد طلق پلاستیكی شفاف نقشه منطقه را داد به بهمن و رفت و در حین رفتن گفت : موفق باشی ! علی رفت سوار شد پشت سرش اول من و بعد بهمن از دریچه راست و حمیدم از دریچه چپ اومدن داخل و من نشستم رو صندلی افسر چشمیا دادم بالا رفتم یك پله پایین تر رو صندلی خودم نشستم. علیا جلوی خودم دیدم به حالت نیمه خوابیده روصندلی راننده نشسته یا بهتر بگم خوابیده بود چون اصلا صندلیش این شكلیه. حمید نشست سمت چپم سر جاش و بهمنم بالای من پشت سرم رو صندلی خودش نشست. سوئیچارا وصل كردم و علیم استارت زد. بهمن گفت همه چی درسته؟ منم كنترلی كردم و گفتم خودت درستی . دسته های هدف گیریا محكم تو دستم گرفتم و یكم به چپ و یكم به راست رو سوئیچ دور تند چرخوندم و بعد هم زاویه را بالا پایین كردم و پریسكوپم نگاه كردم و گفتم همه چی درسته درسته. علیم گفت : آره درسته...فقط دارم از بو گند گازوئیل خفه میشم... یكم راه بیفتیم خوب میشه بعد از تائید علی و حمید بود كه بهمن گفت علی راه بیفت این بار باید بری طرف غرب... تو جاده اصلیم ننداز عراقیا دارن پیاپی با توپ خونه اونجارا میكوبن...علی دریچه را واز كرد و صندلیشت برد بالاتر تا مستقیم ببینه و راه افتادیم. یادمه صدای كریمیا شنیدم كه داد میزد علی اگه دوباره خرابش كنی كلتا میكنم ! بیچاره نمی دونست این تانك برگشتی تو كارش نیست. من به زور خندما كنترل كردم و از پادگان زده بودیم بیرون كه صدای پشت بیسیم تو گوشمون پیچید : بچه ها موفق باشین نیم ساعت دیگه جمالم آماده حركت میشه. دشمن اعلام شده بیش از 40 تا تانك با پشتیبانی سربازا از شهر اومدن بیرون جایی كه شما اعزام میشین 2 تا تی سپاه هم كمكتون میكنن اونجا احتمالا 4 یا 5 تا تانكا میبینین...ما بقی حرفا یادم نیست... تو اون لحظه خیلی دلشوره داشتم همش همینطوری بودم... قبل از عملیات خندون...تا شروع میشد دلشوره میگرفتم. 10 دقیقه بود تو پستی و بلندی صدای جیلینگ جیلینگ زنجیر تانك تو گوشم پیچیده بود كه بهمن داد زد : جلومون 2 تا تی هستن فاصله 7 كیلومتر. یكیشون آسیب دیده و .... اه ه ه ه ... علی نگرش دار تكون نخوره..... تانك وایساد .... آهان...( یك دفعه صدای بهمن كلفت شد... فهمیدم پشت بیسیمه همش پشت بیسیم كلفت حرف میزد. ) اینجا زره كوب 4 من تی های سپاه را میبینم. یكیشووون.... انگاااار... ( كلما خم كردم نگاش كردم دیدم چشاشا كرده تو چشمی و زبونشا در آورده لب پایینیشا میلیسه ...هر وقت تمركز میكرد رو یه چیزی این كارا میكرد ) آسیب دیده. چیز بیشتری مشخص نیست. ما وارد منطقه میشیم. موج تماس عمومی. تمام. دوباره راه افتادیم و تو حركت بودیم كه بهمن گفت : بچه ها از اینجاش داغه. همه داخل. تانك حالت جنگی. اكبر آماده باش. حمید توپا رو ریل پر كن قرار بده. علی صندلیشا داد پایین و دریچه را بست دریچه های بالایی را هم بستیم و داخل تانك تاریك تاریك شد فقط نور دریچه ها پریسكوپا یك ذره داخلا روشن میكرد كه بهمن چراغا را روشن كرد و همه جا آبی شد. ( چراغای داخل تانك همه شون آبی بودن ) من پریسكوپا آوردم جلو چشام و دسته ها را گرفتم و گفتم حمید شیری یا روباه ؟ گفت شیر. منم دكمه را فشار دادم و ویژ ویژ كنان یك گلوله رفت تو توپ و پر شد. تكون گیرم روشن كردم و دیگه با بالا پایین شدن تانك زاویه توپ تغییر نمی كرد. چیفتن تنها تانكی بود كه این قابلیتا داشت. البته بعضی تی های عراقیم كه بچه ها میگرفتن این سیستما داشت. بهمن گفت : اكبر زاویه انتظار جلو رو به چپ. علی با سرعت بالاتری برو. من داشتم تو پریسكوپ میگشتم كه بعد از اینكه از پشت یك تپه بالا اومدیمدوباره تی ها را دیدیم. من گفتم : خدای من. یكیشون داغونه داره بر میگرده. 2 دقیقه بعد از چند متری كنارمون رد شد و مسیرشا به سمت عقب ادامه داد. در حالی كه داشت رد میشد تو پریسكوپ دیدم كه تیربارچیش مرده همونطور افتاده به كنار رو بدنه تانك و خونش یك طرف كله تانكا سرخ كرده. دلم یه حالی شده بود كه صدای بیسیم تو گوشی كلاه پیچید... اینجا یاسر 1 چیفتن ارتش تانك ما قابلیت نبردا از دست داده. فقط افسر و راننده زنده هستیم. یاسر 3 در منطقه نیاز به كمك شما داره. فكر كنم خدا شما را رسوند. سریع برید كمكش. ما با 4 تا تی 72 عراقی روبرو شدیم( رو موج عمومی بودیم ) دوباره در حالی كه پریسكوپا زوم كرده بودم نگاهی بهش انداختم دیدم سمت عقبش داغون شده و زرهش پاره شده. ادامه دارد
  11. تانک لئوپارد اولین بار در سال 1963توسط شرکت کراوس مافی آلمان غربی طراحی وتولید گردید بیش از 6000 دستگاه از این تانک که به لئوپارد1 معروف شد،به بسیاری از کشورهای عضو ناتو همچون بلژیک، دانمارک،یونان،ایتالیا،کانادا،هلند،نروژ،ترکیه،واسترالیا صادر گردید که از بعضی از این کشورها هنوز در حال خدمت می باشد.تانک لئوپارد1 به یک تانک بسیار موفق دردهه 60و70میلادی تبدیل شد.جنگ افزارهای تانک لئوپارد1را یک توپ 105 میلیمتری ودو قبضه مسلسل MG-3کالیبر 7.62ملیمتری تشکیل می داد که یکی موازی با توپ ودیگری روی برجک نصب شده بود.یکی از دلایل اصلی پرطرفدار بودن این تانک توانایی آن در درگیری با آتش موثر حین حرکت بود.در اوخر دهه 1970،در آلمان غربی فعالیت های فشرده ای برای تولید یک تولید یک تانک رزمی جدید آغازشد.هدف از طراحی و تولید این تانک جدید تقویت ارتش آلمان غربی درمقابل ارتش آلمان شرقی ودیگر کشورهای عضو پیمان ورشو بود که به تانک های پشرفته روسی همچون سـری تانک های T-64 و T-72 مجهز شده بودنـد.این تانک به سفارش وزارت دفاع آلـمان غـربی وتوسط کارخانجات کراوس مافی وگمان(Krauss-Maffei Wegmann)(KMW) طراحی و تولید گردید وبه لئوپارد2 معروف شد.تولید تانک لئوپارد 2 از سال 1979 میلادی آغاز شد.تانک لئوپارد2 از نظر خصوصیات ظاهری و مشخصات فیزیکی از تانک لئوپارد 1بزرگتراست و از لحاظ سیستم های ناوبری وکنترل آتش نیز تفاوت عمده ای با تانک لئوپارد1 دارد. بدنه تانک از سه بخش تشکیل شده است: 1-اتاقک راننده که در جلوی بدنه قراردارد، 2- بخش فرماندهی و کنترل که در وسط بدنه قرار دارد، 3-بخش موتور که در انتهای بدنه قرار دارد. اتاقک راننده به سه عدد پریسکوپ مجهز شده است و فضای سمت چپ راننده برای ذخیره سازی مهمات درنظر گرفته شده است.یک دوربین با زاویه دید 65 درجه افقی وعمودی درپشت تانک نصب شده که به کمک یک صفحه نمایشگر تلویزیونی به راننده کمک می کند تابتواند در جهت عکس نیز حرکت کند.به کمک این سیستمها راننده میتواند بدون کاستن از سرعت تانک ویا تعویض دنده سریعاٌ تغییر مسیر بدهدودر زمینهای ناهموار سرعت خود را حفظ کند.برجک در وسط تانک قرار گرفته است.طبق اصلاحات وبرنامه های بهینه سازی انجام گرفته برروی تانک،نسل سوم زره های کامپوزیتی(زره مرکب)بر روی تانک نصب شده وزره قسمت جلویی و جانبی برجک به کمک تکه هایی از زره پیش ساخته تقویت شده است که این تکه هابرروی زره اصلی نصب شده اند.تقویت زره تانک موجب حفاظت بیشتر در مقابل در مقابل حملات راکتهای ضد تانک وگلوله های ثاقب APFSDS و گلوله های HEATبا خرج شکلدار، گردیده است.همچنین این تکه ها مثل یک عایق صوتی وحرارتی برای تانک ایفای نقش میکنند. جایگاه فرمانده تانک مجهز به یک پریسکوپ مستقل PERI-R 17 A2 میباشد.پریسکوپ PERI-R 17 A2یک پریسکوپ متعادل با میدان دید وسیع می باشد که مجهز به سیستم های پیشرفته ی دید درشب وتعیین هدف است.این پریسکوپ قابلیت گردش 360درجه ای دارد.یک نمایشگر ویژه تصویر ارسالی از پریسکوپ را نمایش می دهد. در صورت به خدمت گرفتن سیستم کنترل آنش می توان از این پریسکوپ برای شلیک نیز استفاده کرد.جایگاه توپچی به یک سیستم نشانه روی اولیه ومتعادل از نوع EMES 15 با قدرت بزرگنمایی دو برابر مجهز است. این سیستم نشانه روی به یک سیستم مسافت یاب لیزری ویک دوربین نشانه روی حرارتی از نوع آشکار ساز مادون قرمز مجهز است.ازسیستم مسافت یاب لیزری می توان درماموریت های ضد بالگرد نیز استفاده کرد. اتاقک خدمه به یک سیستم آشکار ساز انفجار و یک سیستم اطفا مجهز شده است .یک دیوار ضد آتش ، اتاقک را از بخش جدا می کند تادر صورت آتش سوزی ویا انفجار احتمالی بخش موتوربه خدمه تانک آسیبی وارد نشود. تانک به یک سیستم مکانیاب جهانی(GPS)و یک سیستم ناوبری خودکار تشکیل شده است.بعلت افزایش قطر زره برجک ،وزن برجک افزایش یافته است بنابر این سیستم الکترو هیدرولیکی گرداننده برجک با یک سیستم الکتریکی قویتر و مطمئن تر جایگزین شده است. سلاح اصلی تانک لئوپارد 2 یک توپ 120 میلیمتری لوله کوتاه وبدون خان بنام L-44است.مدل A6EXبه یک توپ 120 میلیمتری فاقد خان بنام L-55مجهز شده اند که طول لوله آن افزایش یافته است. افزایش طول لوله به توپ این قابلیت را داده است تا درصد بیشتری انرژی موجود در لوله را برای بالا بردن سرعت ونفوذوبردگلوله،صرف کند.این توپ مجهز به به سیستم فشنگ پران اتوماتیک می باشد.تانک M1A2 آمریکایی دقیقا از توپ تانـک لئـوپـارد 2 استـفاده میکند وایالت متحده این توپ 120 میلیمتری راتحت لیسانس آلـمان تولید می کند.این خود از توان بالای این صلاح حکایت میکند.این توپ تقریبا باتمامی مهماتهای فعلی 120 میلیمتری و مهمات جدید نفوذ کننده ی APFSDSسازگار میباشد.با افزایش قدرت آتش توپ اصلی،تانک قادر است تا با اهداف پروازی در ارتفاع پایین نیز درگیر شود.تانک برای هدف قرار دادن اهداف کوتاه پرواز از گلوله های ویژای استفاده می کند که ایالات متحده آنها را طراحی کرده و ساخته است. علاوه بر توپ اصلی تانک به دو قبضه مسلسل MG3کالیبر7.62 میلیمتری مجهز میباشد که یک مسلسل بصورت موازی با توپ و دیگری روی برجک تانک نصب شده است. موتو تانک یک موتو دیزلی بنام MTU MB 873 است که 1500 اسب توان تولید میکند. لازم به ذکر است که یک موتور دیزلی دیگر به نام MTU MT 883 نیز بر روی تانک آزمایش شده است که توانی معادل 1650اسب دارد.با کمک این موتورها تانک می توند بیشینه سرعتی معادل 72 کیلو متر بر ساعت دست پیدا کند. تا کنون بیش از 3200 دستگاه از این تولید شده که علاوه بر ارتش آلمان به کشورهایی همچون اتریش، دانمارک، هلند،نروژ،سوئیس و اسپانیا صادر گردیده است. تانک لئوپارد2 تنوع گسترده ای دارد.مدلهایA1تا A4 این تانک تفاوت اندکی باهم دارند ولی مدل های A5و A6EXبا دیگر مدلها متفاوتند.مدل A5 تانک زره قطورتری داردو زره بخش جلوی برجک و بخش جانبی تانک تقویت شده است.مدل A6EXکه جدید ترین وپیشرفته ترین مدل تانک می باشد به سیستم کنترل آتش وسیسمتم شلیک پیـشـرفته تری مجهز شـده اسـت.مدل A6EXهمچنین به یک موتور کمکی،یک سیستم حفاظتی ضد مین جدید و یک سیس تهویه مطبوع مجهز میباشد.پس اصلاحات انجام گرفته برروی تانک وورود مدلهای جدیدتر سفارشات بیشتری برای خریدویا ارتقای تانک به شرکت(KMW) آلمان ارائه گردید.ارتش فنلاند 124 دستگاه و ارتش لهستان128 دستگاه تانک لئوپارد 2 مدل A4را از آلمان تحویل گرفتند.درماه آگوست سال 2005 میلادی یونان نیز خواهان خرید 183 دسگاه تانک لئوپارد 2 مدل A4و150 دستگاه تانک لئوپارد 1مدل A5مازاد ارتش آلمان شد.ارتش آلمان نیز عملیات بهینه سازی 225 دستگاه لئوپارد 2مدل A5 خود رابرای ارتقا به مدل A6،به مقامات آلمان ارائه کرده است.اولین سری ازاین تانکها درماه فوریه سال2003 میلادی به ارتش هلند تحویل داده شد. ارتش اسپانیا نیز 219 دستگاه تانک لئوپارد2 مدل Eسفارش داده بودو قرار بود که 30دستگاه را تحویل گرفته ومابقی را تحت لیسانس آلمان درداخل اسپانیا تولید کند که اولین سری از این تانکها درماه ژوئن سال2004میلادی به ارتش اسپانیا تحویل داده شد.درماه مارس سال 2003 میلادی ارتش یونان 170 دستگاه تانک تانک لئوپارد 2 مدل HEL که نسخه ای از مدل A6EXرا سفارس داد که قرار است این تانکهارا به تدریج طی سالهای 2006 الی 2009میلادی تحویل بگیرد.گونه ی دیگر تانک لئوپارد 2مدل Sدر ماه مارس میباشد که دارای سیستم فرماندهی کنترل ویک زره غیر عامل جدید میباشد.120دستگاه تانک لئوپارد 2 مدل S در ماه مارس سال 2002 میلادی به ارتش سوئد تحویل داده شد که این تانک با نام STRV-122 در ارتش سوئد مشغول خدمت میباشد. تانک مدرنیزه شده ی لئوپارد 2 یکی از بهترین وپیشرفته ترین تانکهای جهان از لحاظ قدرت تحرک،قدرت آتش وسیستم دفاعی میباشد.با این حال وزن62 تنی این تانک،حمل و نقل ونگهداری آنرا مشکل کرده است.بزرگترین هنر طراحان و سازندگان تانک این نکته بوده که افزایش وزن تانک هیچ تاثیری بر قدرت تحرک ومانور پذیری تانک نگذاشته است. درسال 1998 میلادی مجله بسیار معروف MilitaryOrdnance تانک لئوپارد 2مـدل A5را بعنوان بهترین تانک رزمی جهان انتخاب نمود.لازم به ذکر است که تانک M1A2 ایالات متحده در رده دوم و تانک T-90روسها دررده هفتـم قرارگرفتند.قدرت تحرک بالا وقدرت آتش سهمگین به همراه زره قطور و مستحکم تانک لئوپاردیاد هیولاهای زرهی گذشته آلمانها همچون سری تانکهای TIGERرادر ذهن زنده می کند. مشخصات : خدمه: 4 نفر وزن: 62تن طول تانک: 7.7 متر عرض: 3.7 متر ارتفاع از سطح زمین: 3 متر جنگ افزارهای موجود روی تانک:یک توپ 120 ملیمیتری Rheinmetall 120 mm L55 smoothbore gun یک مسلسل 7.62 میلیمتری موازی با توپ + یک مسلسل با کالیبر 7.62 میلیمتری نصب شده روی برجک ظرفیت گلوله: توپ:آماده شلیک: 15 گلوله -------ذخیره شده: 27 گلوله----مسلسل :4750 فشنگ نواخت گلوله در دقیقه: 1200 گلوله در دقیقه مادون قرمز:دارد شلیک در حین حرکت: بله موتور: MTU MB 873 با 1500 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت:72 کیلومتر بر ساعت جاده ای--45 کیلومتر برساعت غیر جاده ای حداکثر برد عملیاتی:500 کیلو متر با لوله هواکش:4 متر--بدون لوله هواکش 1 متر -------------------------------------------------------------------------------- منبع:ماهنامه جنگ افزار شماره 14 wardlove.blogfa.com
  12. با سلام در این تاپیک می خوایم در مورد تانک پیشرفته اسرائیل و ترکیه که یک محصول مشترک هست یک سری اطلاعاتی مختصری بگذاریم . تانک پیشرفته M60T که بیشتر به نام Sabra Mk.III شناخته می شه به دو نمونه مختلف تقسیم می شه که نوع اول این نمونه تانک ها به نام M60 Patton MBT هست که نوع M60T یک نمونه پیشرفته تر و بهینه سازی تر از نمونه اول خود هست که البته این برنامه برای نیروی زمینی ترکیه آماده تولید و طراحی شده بود . مهندسین صنایع نظامی ترکیه با بهره گیری از تانک M60A1 و با بهره گیری از موتور و سلاح ها و توپ بهتر به طراحی این تانک دست پیدا کردند و اون رو برای مرحله تولید به اسرائیل تحویل دادند . این تانک به یک توپ 12.7mm M85 کوچیک و یک توپ 120mm مجهز هست . برنامه ساخت این تانک به وسیله اسرائیل در سال 2006 شروع شد و جالب هست که بدونید این همکاری ها و این تبادل اطلاعات و هزینه های ساخت این نوع تانک هزینه ای به مقدار 688 میلیون دلار رو بر دوش ترکیه گذاشت . البته این تانک به خاطر ویژگی های خاصی که داره و به خاطر اینکه می توان در اون بهینه سازی های بیشتری انجام داد در حال حاضر در اسرائیل به در مراحل آزمایشی هست و به گفته منابع تا سال 2009 این تانک آمده می شه برای خدمت . وزن : 59 تن طول : 6.95 m عرض : 4.05 m ارتفاع : 3.37 m سرنشینان : 3 نفر قابل ذکر هست که این تانک به سلاح های Classified, Steel/Laminate armour و به یک توپ 125 م.م مجهز هست . سلاح های دیگه ای که در این تانک قابل استفاده هستند از قبیل : 7.62 mm M240 Coaxial weapon 7.62 mm MG3A1 Machine gun 12.7 mm M85 Machine gun 60 mm internal mortar هستند . موتور این تانک MTU 881 KA-501 turbo هست . قابل توجه هست که این تانک می تونه 450 کیلومتر رو بدون سوختگیری طی کنه و حداکثر سرعت این تانک 55 کیلومتر در ساعت هست . نوع دوم این که در موردش نوشتیم M60 نام داشت که ساخت کشور آمریکا هست که اطلاعات در مورد این تانک زیاد در دست ندارم و اگر کاربران لطف کنند شاید بشه این مقاله رو کامل کرد . هزاران نوع از این تانک هم اکنون در کشور های مختلفی در حال خدمت هست و گفتنی هست که این تانک به خاطر امکانات فراوان جزو تانک های پیشرفته قرار می ده . این تانک شباهت هایی هم به تان آبرام داره که به خاطر تجهیزات اون هست . این تانک به یک توپ 120 م.م مجهز هست البته در زمینه سلاح اصلی . البته فکر کنم ایران هم از این نمونه تانک داشته باشه . این تانک قابلیت حرکت در آب رو هم داره . وزن : 55.6 تن طول : 9 متر عرض : 3.77 متر ارتفاع : 2.87 متر سرنشینان : 4 نفر سلاح اصلی : یک توپ 120 م.م سلاح ها : x 7.62 (0.3in) MGs and 1 x 12.7mm (0.50in) MG . موتور : GLDS AVDS-1790-9A V-12 diesel 895.5 kW (1200 hp) . این تانک می تونه 430 کیلومتر رو بدون سوختگیر طی کنه که حد اکثر سرعت اون 55 کیلومتر در ساعت هست . این هم دو فیلم از طرز کار این تانک . http://www.youtube.com/watch?v=q0paC4cOgTU http://www.youtube.com/watch?v=5ep5jM9P7lg موفق باشی .
  13. دوستان سلام اگر كسي اطلاعات كافي داره لطفا بگذاره! عكس زير متعلق به تانك جديد تركيه است كه اسم اونو نمدونم؟ اگه كسي ميدونه بگه!( ميگن احتمالا اسم اون بايد canavar باشه) http://img393.imageshack.us/img393/3201/tara0003ay5tu7.jpg يه سري معتقدند اين تانك با تكنولوژي تانك مركاوا و كمك اسراييل درست شده ! (اين به نظر درست مياد چون چند وقت پيش در اخبار تلويزيون اعلام شد كه زره تانك هاي تركي رو اسراييل تامين ميكنه و قراردادي بين اين دو كشور بسته شده كه بعدها با اثبات ضربه پذيري زره مركاوا در جنگ 33 روزه اين قرار داد لغو شد!) با توجه به اطلاعات موجود اين تانك تا 3 الي 4 سال ديگه به طور كامل ساخته ميشه و در سال 2012 وارد خدمت ميشه! برخي ديگه معتقدند اين تانك بر مبناي تانك Leopard ساخته شده ! من يه سري ديگه از عكس هاي ادوات زرهي تركيه ميگذارم اگه اطلاعاتي راجع به اينا داشتيد لطفا بگيد! http://www.mil.se/rustningskontroll/images/local/panter_p6140020.jpg http://img177.imageshack.us/img177/9044/dscn00865hf.jpg http://www.mil.se/rustningskontroll/images/local/firtina_p6140025.jpg http://www.mkek.gov.tr/Urunler/vqcBpevH.jpg اين عكس ثابت ميكنه تركيه برخي از تكنولوژي هاي لازم براي ساخت تانك رو داره ! http://www.mkek.gov.tr/Urunler/FAmLAoFS.jpg قرار دادن عکس از سایتهای دیگر ممنوع است. عکسها به لینک تبدیل شد.
  14. با سلام ليست برخي از ادوات زرهي ايران T-90 Tank (به تعداد اندك) T-72 Tank M113 Apc Zulfiqar-1 Tank Zulfiqar-2 Tank Zulfiqar-3 Tank M47 Patton T-62 Tank Scorpion Light Tank Cascavel APC T-54/T-55 Tank T-59s Tank Chieftain Tank M-60 Tank Raad-2 / Thunder 2 Artillery T-72Z Safir-74 Boragh HOWITZER 155 mm HM 41 HOWITZER 122 mm HM 40 Taftan Mine Cleaner 1/4ton Tactical Jeep 3/4ton Tactical Vehicle Infantry Combat Vehicle Bmp-2 Rakhsh 4x4 Wheeled Apc Thunder 1 Artillery Cobra BMT-2 APC Tosan Tank Urutu APC برخي از كارشناسان معتقد هستند با توجه به اينكه طرح تانك ذوالفقار-3 از تانك ابرامز اقتباس شده است پس ايران تانك ابرامز نيز هرچند به تعداد كم در اختيار دارد. (با توجه به اينكه دوستان همه در ضمينه هاي نظامي تخصص دارند و با اصطلاحات نظامي آشنايي دارند من ديگه واژه ها رو ترجمه نكردم كه مثلا Artillery ميشه توپخانه ! اگه احتياج بود بگيد فارسي بنويسم !)
  15. تانكM-47،سومين تانك از سري تانك هاي پاتن(Patton) و یکی از تانک های میدان نبرد اصلی مهم آمریکا در جریان جنگ سرد بود، که در مدل های مختلف تولید و از اوایل دهه پنجاه در ایالات متحده شروع به خدمت کرد، که قرار بود این تانک به وسیله ایالات متحده، جانشین تانک های M-46 از خانواده پاتن شود. این تانک به وسیله ایالات متحده و متحدان آن (پیمانNATO و SEATO) به کار گرفته شد. تانک M-47 تنها تانکی از سری تانک های پاتن بود که هرگز به وسیله ایالات متحده در جنگی شرکت نکرد. نام خانواده این تانک که Patton می باشد، از نام ژنرال جرج اس پاتن( General George S. Patton )، گرفته شده است. این تانک برای جانشین شدن به جای تانک های M-4 Sherman و M-46 patton طراحي شد. و اگرچه این تانک با تانک های بعدی خود، M-48 و M-60 ،از نظر ظاهری شباهت زیادی داشت اما این دو تانک طراحی نسبتا جدیدی داشته و تفاوت هایی بین آنان وجود دارد. تاریخچه اگرچه موتور جدید، مشکلات تحرک و کارایی تانک M-26 Pershing را بهبود داده بود،اما نیروی زمینی آمریکا قصد داشت این تانک را با تانکی جدید تعویض کند. به عنوان راه حلی موقتی، تانک M-46 برای جانشین شدن به جای تانک های M-4 و M-26 طراحی شد. اما پس از مدتی آمریکا قصد تعویض این تانک را با تانکی به نام T42 گرفت.اما آمریکا بعد از شروع جنگ کره تصمیم به طراحی تانکی جدیدتر از پروژه T42 را گرفت. آن ها تصور می کردند که وقت کافی برای توسعه پروژه تانک T42 و برطرف کردن مشکلات اساسی آن وجود ندارد، که این امر باعث شد این پروژه متوقف شده و تانکی با ساختار نسبتا جدید طراحی شود. در نهایت تصمیم این شد که تانکی با برجکT42، بر روی بدنه ای مشابه M-46 نصب شود. این تانک به وسیله کارخانه Detroit Arsenal Tank توسعه یافت و سرانجام این تانک جدید M-47 Patton نام گرفت که در سال 1951 وارد خط تولید شد. سلاح اصلی این تانک یک قبضه توپ 90 میلیمتری است و سلاح فرعی آن شامل مسلسل 62/7میلیمتری و نیز یک مسلسل 7/12 میلیمتری M2 بر روی برجک می باشد. همچنین این تانک دارای مسافت یاب اپتیکالی M12 می باشد. این تانک اگرچه دوره خدمت طولانی در آمریکا نداشت، اما به وسیله بسیاری از کشورها، مانند ایران،پاکستان،ترکیه و.... فعالیت نسبتا زیادی داشت. تاریخچه جنگی تانک M-47 به وسیله نیروی زمینی ترکیه به همراه تانک های M-48 در جریان هجوم ترکیه به قبرس در جولای و آگوست 1974 به کار گرفته شدند. در این ماجرا به طور تخمینی 200 دستگاه تانک از خانواده پاتن گرفتار شدند و حداقل یکی از این تانک ها به طور سالم و دست نخورده به وسیله نیروهای قبرس به غنیمت گرفته شد. گزارش ها حاکی از آن است که این تانک حداقل تا سال 1993 در خدمت قبرس مانده بود. همچنین تانک M-47 به وسیله اردن در جریان جنگ شش روزه، به وسیله پاکستان در برابر هند و به وسیله ایران در برابر عراق استفاده شد. کروواسی نیز از این تانک در برابر صرب ها استفاده کرد. مدل ها M-47: با برجك T42 و يك توپ 90 ميليمتري M-47m:اين نوع، مدل ارتقا یافته نوع M-47 مي باشد كه بالاي 800 دستگاه از آن براي ايران و پاكستان توليد شد. M-47er3:مدل اسپانيايي با زره بهبود يافته. M6:اين مدل به عنوان يك بلدوزر براي اجراي خاك برداري طراحي شد. استفاده كنندگان: ايران-اردن-سومالی-کره جنوبی استفاده کنندگان سابق: اتریش-بلژیک-کروواسی-قبرس(فقط یک دستگاه)-فرانسه-یونان-عراق(تمام آن ها نابود یا اوراق شد.)-ایتالیا-هلند- پاکستان-ژاپن-پرتغال-عربستان سعودی-اسپانیا-جمهوری خلق چین-ایالات متحده-آلمان غربی-ترکیه-یوگوسلاوی مشخصات کلی نوع:تانک میدان نبرد اصلی کشور سازنده:ایالات متحده آمریکا تولید کننده:کارخانه های Detroit Arsenal Tank و American Locomotive تعداد تولید شده:8676 وزن:46 تن طول:51/8 متر عرض:51/3 خدمه:5 نفر زره:101 میلیمتر سلاح اصلی:یک قبضه توپ 90 میلیمتری M36 نيروي محركه:810 اسب بخار(604 كيلووات) ميزان حمل سوخت:878 ليتر برد:130 كيلومتر سرعت:48 كيلومتر بر ساعت ......................... اطلاعات بيشتر:http://en.wikipedia.org/wiki/M47_Patton مترجم:ali_64
  16. با سلام در این تاپیک قصد داریم یکی دیگر از تانک های انگلیسی رو به شما دوستان گرامی معرفی کنیم . این تانک که نام اصلی اون Centurion Mk3 هست یکی از اصلی ترین تانک های ساخت انگلستان در نبرد های سریع هست که این تانک قابلیت های خودش رو در جنگ های مختلف به اثبات رسونده . این تانکی یکی از تانک هایی بود که نامزد انگلستان در جنگ جهانی دوم بود و در اروپا خدمت می کرد . ولی این تانک علی رغم امکانات فراوانی که داشت بسیار دیر به جنگ اومد یعنی فقط 4 ماه در جنگ حظور داشت یعنی در سال 1945. ولی این تانک علی رغم اینکه در جنگ جهانی دوم حظور چندان چشمگیری نداشت ولی در جنگ کره تونست یک بار دیگه توانایی های خودش رو به نمایش بزاره . این تانک بعد از جنگ جهانی دوم و جنگ کره در جنگ ویتنام هم حظور پیدا کرد . البته بیشتر برای پشتیبانی تا نبرد و در کل پست حفاظت از جاده ها رو داشت . مشخصات نام کشور سازنده : انگلستان سال ورود به خدمت : 1945 سال خروج از خدمت : 1990 وزن : 52 تن طول : 7.5 متر عرض : 3.39 متر ارتفاع : 3 متر سرنشینان : 4 نفر زرح : 152 mm بقیه سلاح ها : یک توپ 105 mm موتور : Rolls Royce Meteor برد : 450 کیلومتر بدون سوختگیری سرعت : 34 کیلومتر در ساعت مدل های دیگر در کلاس همین تانک : FV4007 Centurion Mk 1, 2, 3, 4, 7, 8/1, 8/2 FV4011 Centurion Mk 5 FV4012 Centurion Mk 7/1, 7/2 FV4015 Centurion Mk 9 FV4017 Centurion Mk 10 کشور های استفاده کننده از این تانک : - استرالیا - اتریش - کانادا - مصر دانمارک - هند عراق اسرائیل کویت اردن نیوزیلند سومالی آفریقای جنوبی سوئد سوئیس انگلستان قابل ذکر هست که در برخی از کشور های بالا همچون انگلستان و کانادا و سوئیس این نمونه تانک ها دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرند و فقط در گذشته از این تانک ها استفاده می شده . جنگ ها جنگ هایی که این تانک در صحنه نبرد حضور داشته از این قبیل هستند : جنگ جهانی دوم : چهار ماه جنگ کره جنگ سال 1965 به وسیله هند شش روز جنگ در استفاده نیروی زمینی اسرائیل جنگ نجات بنگلادش در سال 1974 به وسیله هند در یکی از جنگ های اسرائیل به نام کوهستان سرد ( اگر اشتباه نکنم ایمس درست به خاطرم نیست ) در جنگ ویتنام به وسیله استرالیا در جنگ آنگولا به وسیله آفریقای جنوبی در یکی از جنگ های ایرلند 0 و در جنگ خلیج که باز هم در اختیار نیروی زمینی انگلستان بود . MAR-290 این هم یک راکت انداز از نمونه و از خانواده همین تانک Centurion که با وجود این شباهت وظیفه متفاوتی رو باید انجام بده . در وافع این یک راکت انداز ساخته شده به وسیله ی کشور اسرائیل هست . این راکت انداز قابلیت پرتاپ موشک هایی با برد های 40 کیلومتر رو داره و جالب هست که بدونید این تانک در ده ثانیه می تونه تمام موشک هایی که به اون مجهز هست رو شلیک کنه . در سال 2000 IDF یک پروژه به ارزش 50 $ میلیون دلار رو با صنایع نظامی اسرائیل برای بهینه سازی و پیشرفته تر کردن سیستم آمریکایی 48 MLRS به وجود اومد . البته نا گفته نماند که هدف اصلی اسرائیل از این پروژه بهینه سازی کردن و تولید یک راکت اندازه بومی بود . جنگ افزار : 290mm برد موشک ها : 22 کیلومتر وزن : 29 تن اسب بخاز : 460 hp کشور سانزده : اسرائیل جنایتکار به نقل از یک سایت اسرائیلی : این سیستم پیشرفته راکت انداز زحمات زیاد صنایع موشکی اسرائیل و شرکت های مشترک در این پروزه رو ثابت کرد که ما قادر به طراحی بهترین و پیشرفته ترین سیستم های راکت انداز هستیم . اسم این سایت ww.israeli-weapons.com هست که می تونید با مراجعه به اون اطلاعات خوبی رو از تانک ها و آخرین فعالیت های نظامی اسرائیل بدست بیارید . البته نا گفته نماند که اسرائیل هم اکنون بدون استفاده از هیچ نیروی خارجی قادر به ساخت چنین راکت انداز هایی هست .
  17. معاون نخست‌وزیر روسیه گفت: تانک جدید روسیه با نام "آرماتا" به عنوان مدل پایه‌ای برای ساخت سه نمونه جدید خودروي جنگی در این کشور انتخاب شده است. به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، ديمیتری روگوزین معاون نخست‌وزیر روسیه افزود: تولید انبوه این خودرو جنگی از سال 2015 میلادی انجام خواهد شد. به گفته معاون نخست وزیر روسیه، ساخت نفربر و خودروي محافظت شده برای عملیات نجات در میادین نبرد از جمله برنامه‌های جانبی براساس طرح اوليه تانک جدید روسیه خواهد بود. مرکز تحلیل تجارت جهانی اسلحه نیز پیشتر اعلام کرده بود، میزان صادرات تانک روسیه از سال 2010 میلادی تا 2013 میلادی به بیش از 860 فروند خواهد رسید که درآمد دو میلیارد و 750 میلیون دلاری را برای این کشور خواهد داشت. [color=blue][url=http://www.mashreghnews.ir/fa/news/117233/%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D9%86%DA%A9-%D8%A2%D8%B1%D9%85%D8%A7%D8%AA%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D8%AF]منبع[/url][/color]
  18. این تانک به نام t 80 هست که در رده بندی تانک هایی قرار می گیره که بیشتر به خاطر سرعت بالا مورد استفاده قرار می گیرند . این تانک رو به نام AT-11 در ناتو م ی شناسند . ای تانک قابلیت پرتاب راکت 9M117 رو داراست . در این تانک وسایل و تجهیزاتی با استاندار های بالا و متناصب با NBC system ، night vision ، snorkel and fire suppression هست که به معنی فارسی همون وسایل دید در شب و زیر آب رفتن و شلیک در زیر آب رو داره . این تانک در خدمت کشور هایی مثل روسیه و پاکستان ... هست که در سال 1978 ساخته شده و هم اکنون پاسکتان به 6 هزار تانک از این نوع مجهز هست . جنگ افزار : 1 - 125mm 2A46M ،،، کابل 1 - 7.62mm MG ، 1-12.7mm NSVT AA MG موتور : GTD-1250, gas turbine سرعت : 43 mph برد : 208 مایل خدمه : 3 نفر وزن : 46 تن البته ما در این مدل تانک ما دو مدل داریم که یکی T-80U و دیگری T-80B . که ما اطلاعات مربوط به T-80B رو در انیجا نقل کردیم و اما مدل اول یا همون T-80U . این تانک یک تانک روسی هست که در سال 1989 توسط شرکت Soviet Medium Tank ساخته شد . وزن : 50 تن سنگینی بر زمین : 13.1 psi طول : 23 ft عرض : 11.81 ft موتور : multi-fuel gas turbine برد : 500 km ولی این تانک بر خلاف تانک T-80B توانایی عبور به نحو کاربردی رو از رود خانه ها نداره . این تانک به یک لوله 125mm 2A46M تجهیز هست . سیستم هدایت اون هم FCS 1A42 هست . موفق باشی
  19. آخرین محصول از سری تانکهای روسی با عنوان T- می باشد که در آن شاهد ارتقا قدرت آتش، حرکت و انتقال و زره می باشیم. این تانک توسط شرکت نیژنی تاجیل روسیه ساخته می شود. در حال حاضر T-90 در نیروی زمینی روسیه و هند به خدمت گرفته شده است. در فوریه 2001 هند قراردادی برای خرید 301 فروند از این تانک را امضا کرد که از این تعداد 124 تانک در روسیه ساخته و بقیه در هند مونتاژ شد. اولین تانک در سال 2004 به هند تحویل داده شد. همچنین T-90 های مونتاژ شده در هند نیز با نام بهیشما شناخته می شوند. این تانک توسط سیستمهای خود محافظتی و نمایشگرهای فروسرخ ساخته شده در فرانسه و بلاروس (روسیه سفید) تجهیز شده است. در ژانویه 2005 اعلام شد که 91، T-90 دیگر نیز در نیروی زمینی روسیه به خدمت گرفته خواهد شد. -------------------------------------------------------------------------------- http://hostedpictures.com/images/realehsan/t901.jpg http://hostedpictures.com/images/realehsan/t902.jpg http://hostedpictures.com/images/realehsan/t904.jpg تسلیحات تسلیحات T-90 شامل توپ 125 میلیمتری 2A46M بدون خان می باشد که قادر به شلیک انواع تسلیحات مانند توپ های HEAT (توپ انفجاری بسیار قوی زد تانک)، APDC (توپ زد زره)، HE-FRAG خرده های انفجاری قوی بعلاوه ی گلوله های انفجاری با فیوزهای زمانی می باشد. . این توپ دارای سیستم پر کن خودکار است و آن را بدون پیاده کردن برجک تانک براحتی می توان پیاده کرد. علاوه بر توپ 125 میلیمتری T-90 می تواند موشک هدایت شونده زد تانک 9M119 رفلکس ( کد ناتو AT-11 اسنایپر) را شلیک کند. برد این موشک 100 تا 4000 متر بوده که در عرض 11.7 ثانیه می تواند به دورترین فاصله مجاز خود برسد. از این سیستم موشکی برای مقابله با زره های واکنشی و حتی اهداف هوایی کم ارتفاع مانند هلیکوپتر تا برد 5 کیلومتر استفاده کرد. این سیستم موشکهای 9M119 یا 9M119M که دارای هدایت نیمه فعال لیزری است شلیک می کند. وزن این موشکها 23.4 کیلوگرم است. همچنین T-90 با مسلسلهای 7.62 میلیمتری و 12.7 میلیمتری زد هوایی تجهیز شده است. یک قبضه مسلسل کلاشنیکف AKS-74 نیز در قسمت انبار تانک نگهداری می شود. زره T-90 با زره های معمولی و زره های انفجاری واکنشی (ERA) محافظت می شود. سیستم کمک رسانی دفاعی Shtora-1 ساخت روسیه نیز به پایداری تانک کمک می کند. این سیستم شامل پارازیت اندازهای گرمایی، سیستم هشدار دهنده لیزری با چهار دریافت کننده لیزری، سیستم نارنجک انداز دودی برای استتار تانک بعلاوه سیستم کنترل کامپیوتری می باشد. همچنین در T-90 از تجهیزات حفاظتی ش.م.ر(شیمیایی،میکروبی،رادیواکتیو) استفاده شده است. کنترل آتش T-90 دارای سیستم کنترل آتش اتوماتیک 1A4GT می باشد که شامل سیستم کنترل آتش روز 1A43 توپچی، آلت نشانه روی گرمایی TO1-KO1 توپچی دارای برد 1.2 تا 1.5 کیلومتری تشخیص هدف و نمایشگر PNK-S فرمانده است. خود سیستم 1A43 نیز شامل آلت نشانه روی/ فاصله یاب با کانال هدایت موشک، اندازه گیر باد، کامپیوتر 1V528 و تثبیت کننده تسلیحات 2E42-4 می باشد. آلت نشانه روی PNK-4S فرمانده شامل آلت نشانه روی روز/شب با برد تشخیص هدف 800 متر در روز و 700 متر در شب می باشد. راننده نیز با نمایشگر فروسرخ دید در شب TVN-5 مجهز می شود. رانش T-90 از موتور V-84MS با قدرت 840 اسب بخار پیستونی چهار زمانه نیرو می گیرد. این موتور از انواع سوخت مانند کروسین (نفت سفید) و بنزین بعلاوه دیزل می تواند استفاده کند. در مجموع 1600 لیتر سوخت را این تانک می تواند حمل کند که منابع آنها با زره های مناسب محافظت می شوند. http://www.warlib.ru/articles/000107/T90.jpg jangafzar.ir
  20. تانک تی62 نخستین بار در سال 1961 از سوی ناظران غربی مشاهده گردید. این تانک سال 1965 در شوروی سابق وارد تولید انبوه شده و به تدریج جایگزین مدل های فرسوده تی10 و تی45 گردید. تولید این جنگ افزار در سال 1975 در شوروی متوقف شد. انواع مدل تی62 عبارتند از مدل A که نوع و اولیه و گسترده ترین نوع این تانک است. مدل B مسلح شده به یک تیربار ضد هوایی 12.7 م م بر بروی دریچه تیرانداز. مدل K که نوع بهسازی شده است و مجهز به یک سیستم موازنه دید بوده و قسمتی از آن دارای سیستم کنترل آتش لیزری است. و در نهایت مدل سال 1977 که که برخی از مکانیزم های محرک آن از قبیل شنی& غلتک و چرخ دنده ها& با تانک تی72 تعویض شد. قابلیت های فنی: تی62 دارای وزن رزمی 37 تن است و نیروی محرکه اش از طریق یک موتور V شکل 12 سیلندر دیزل چهارزمانه، به حجم 38880 سی سی تامین می شود که 580 اسب بخار قدرت تولید می کند. حداکثر سرعت جاده ای آن 50 کیلومتر در ساعت است. مقاومت زیاد پیچشی زنجیر های رابط شنی تانک، و تحرک محدود غلتک ها (100 م م یعنی حدود نصف تانک های غربی) سرعت تانک را در مناطق متغیر، تا 25 کیلومتر در ساعت پایین می آورد. تی62 مجهز به سیستم انتقال قدرت اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک نیست و راننده ملزم است که پنج دنده جلو و عقب را به صورت مکانیکی و توسط یک اهرم دستی جا بزند. برای این کار راننده باید به حد کافی قدرتمند باشد. این نکته آخر به اضافه موقعیت ناراحت و فضای محدود در اختیار راننده، سبب خستگی بیش از حد و عدم تمرکز وی می شود. کلاچ تی62 یکی دیگر از ضعیف ترین اجزای آن است که در حدود 40 درصد از نقایص فنی موجود در تانک را پدید می آورد. گردش تانک به چپ و راست، توسط دو اهرم جانبی انجام می پذیرد که این عمل سبب صرف کوشش اضافی از سوی راننده است. برد دید راننده به دو دستگاه محدود می شود و در سمت راست او یک نقطه کور وجود دارد. تی62 مقدار 960 لیتر سوخت مصرف می کند و دارای بردی معادل 400 کیلومتر است. این برد را می توان با دو مخزن اضافی تا 600 کیلومتر افزایش داد. دستگاه اطفاء حریق کارامدی در این تانک وجود دارد، اما ترکیب شیمیایی آن، گازی تولید می کند که دارای نتایج مرگباری است. در این تانک هیچ حایلی میان خدمه و موتور تانک وجود ندارد و این امر مشکلات زیاد خدمه ( تحمل صدای موتور و بخارات سوخت) را پیچیده تر می کند. به هنگام روشن بودن موتور مقدار زیادی حرارت تولید می شود که در مناطق بیابانی برای خدمه ناخوشایند است. بنابراین این تانک دیگر سیستم گرم کننده ندارد. این تانک از رودخانه هایی به عمق 5 متر می تواند عبور کند. اما 50 دقیقه وقت لازم است تا خدمه مطمئن شوند وسیله آن ها در برابر آب نفوذ ناپذیر است. و هنگامی که تانک به کرانه دیگر رود می رسد دیگر برای رزم آمادگی ندارد، و باید یکی از خدمه بیرون آمده و صفحه خارجی را که پریسکوپ تیرانداز را حفظ می کند بلند کند. قابلیت تی62 در مناطق برفی و گل آلود خوب است. در مناطق ناهموار در خطر از دست دادن یک زنجیر نیست و می تواند با سرعت گردش کند. با در نظر گرفتن استانداردهای فنی تانک های امروزی، قابلیت تحرک تی62 از حد متوسط پایین تر است. این تانک می تواند از مانعی به ارتفاع 80 سانتی متر، شیب 32 درجه و گودالی با حداکثر عمق 2.85 متر عبور کند. حفاظت: استاندارد حفاظت زرهی تی62 بالا بوده و این به دلیل وزن کنم و زوایای خمش سنگین تانک است. در قسمت های ضروری بدنه ضخامت زره بین 10 تا 23 م م متغیر است. اما صفحه های زرهی در قسمت های دیگر ضعیف تر هستند. قدرت آتش: تی62 دارای یک توپ 115 م م بدون خان است. حد اکثر تحرک لوله رو به بالا 18 و رو به پایین 5 درجه است. برای گردش برجک به صورت دستی یا الکترکی باید موتور تانک روشن باشد. اگر هدف گیری در سکوت لازم باشد (مثلا در یک موقعیت دفاعی هنگام شب) تیرانداز باید کنترل دستی را به کار بگیرد. پس از هر شلیک توپ به صورت خودکار به زاویه فشنگ گذاری باز می گردد. در این حالت، نیروی الکتریکی برای گردش و حرکت قطع می شود. سیستم کماکان بدون نیروی الکتریکی باقی می ماند تا زمانی که پوکه، از در باز شده پوکه پران در قسمت عقب برجک به بیرون بپرد. در این زمان ثانیه های پر ارزشی برای شلیک دیگر از بین می رود. فقدان نیروی برق در این عملیات، به طور چشمگیری کارایی تانک را کاهش می دهد. گردش و حرکت دستی برجک، برای ردگیری یک هدف متحرک، نسبتا آهسته و غیر موثر است. تانک های منهدم شده عراقی به هنگام حرکت در مناطق ناهموار، ردگیری هدف به طور صحیح تقریبا غیر ممکن است. اگر یکی از خدمه قدرت کار را به هر دلیلی از دست دهد، محل فرمانده باید عوض شود.، که این امر یافتن هدف را به شدت محدود می کند. برای تغییر موقعیت و جا به جایی یکی از اعضای مجروح خدمه، فضای کمی در تانک وجود دارد. این تانک تنها یک تلسکوپ دارد که قسمتی از آن که در بیرون برجک بوده و به زمین خیلی نزدیک است. گل و کثافت خیلی زود دید راننده را تیره و تار می کند و لنز پاک کن دستی نیز چندان موثر نیست. تی62 می تواند 40 تیر فشنگ برای توپ اصلی حمل می کند. قفسه آماد در برجک فقط دارای سه تیر فشنگ است. تمامی دیگر فشنگ ها در دیواره بدنه جای دارند و بسته به موقعیت برجک، در تمام اوقات قابل دسترسی نیستند. در این تانک گلوله گذار باید با دست چپ خود عمل کند که این امر مشکلاتی را در بر دارد. علاوه بر این تی62 تعداد 2500 تیر فشنگ مسلسل حمل می کند. توپ اصلی تی62 می تواند چهار نوع گلوله شلیک کند که مهمترین آنها (BR6) است. این گلوله 40 سانتی متر طول و 4 سانتی متر قطر دارد و دارای سرعت اولیه 1615 متر بر ثانیه است. *** در کل این تانک شرقی مجموعه ای از نقاط ضعف است و این امر در تلفات چشمگیر این تانک ها در جنگ سال 1991 بی تاثیر نیست. منبع: ماهنامه نوآور اردیبهشت 85
  21. تانک تی 84 یک تانک اکراینی هست که در سال 1994 وارد خدمت به نیروی زمینی اکراین شد . موتور این تانک شباهت های خاصی به تانک تی 80 داره . تانک تی 84 آخرین تانک پیشرفته از خانواده تی 64 و تی 80 است . وزن انی تانک حدود 48 تن هست . طول اون 7 متر و عرضش 3.60 و پهنای اون 2.22 متر . این تانک می تونه سه سرنشین حمل کنه و سلاح اون بیشتر Classified هست . در واقع می شه گفت که این نوع مدل ارتقاع یافته تانک تی 80 هست . این تانک در امارات متحده عربی در سال 1995 در یکی از نمایشگاه ها مربوط به همین موضوع نمایش داده شد که در واقع می شه گفت آغاز شناخت همگانی این تانک برای عموم در اون محل صورت گرفت . مدل های دیگه ای از این نوع هستند که بیشتر به نام های BREM-84 ، BMU-84 و BTMP-84 بیشتر شناخته می شن . اطلاعات اصلی سرنشینان : 3 نفر وزن اصلی : 49 تن طول : 9 متر عرض : 7.350 پهنا : 3 560 mmچ ارتفاع از زمین : 2 285 mm اسلحه اصلی : توپ 2A46M-1 125-mm قدرت موتور : 1200 hp سرعت : 65 - 75 km شیب : 58 درجه قابلیت وارد شدن به رودخانه ای تا عمق 2 متر . البته در این مورد هم سایت های زیادی رو جست و جو کردم بعضی از اون ها نوشته بودند 5 متر بعضی ها 2 متر ما می گیریم بین 2 تا 4 متر . ویژگی های این تانک قدرت بالای توپ این تانک و هدایت این تانک به صورت اتوماتیک یکی از ویژگی های این تانک هست . دیگر ویژگی های این تانک می شه گفت که این تانک قالیت حمل موشک های ضد تانک و ضد نفربر رو داره و این ها جزو سیستم های واجب این تانک هست . البته این به غیر از اون توپ اصلی هست . این تانک دارای سیستم فعال ضد موشکی هست که به هر موشکی که به طرفش پرتاب می شه واکنش نشون میده بدون دخالت فرد البته در نمونه های جدیدش . و باید گفت این تانک قیمت معقولی نسبت به تانک های دیگه از لحاظ امکاناتی که درش هست داره . اشکال های این تانک موتور این تانک جوری هست که به هنگام حرکت بوی بدی رو در داخل خود واگن ایجاد کرده و این یکی از اشکالات این هست .دیگر اشکالات این تانک این هست که سیستم خنک کننده ی خوبی در زمانی که هوا گرم هست نداره .
  22. به نام خدا تاکنون بحث ها و صحبت های زیادی درباره اتولودر تانک های مختلف شنیده ایم. این تاپیک را ایجاد کردم تا کلیه مباحث در اینباره در آن متمرکز شود. در این تاپیک اتولودر تانک های مختلف را بررسی کرده و به نقاط ضعف و قوت هر یک خواهیم پرداخت و در ادامه به مقایسه سیستم لود خودکار و لود دستی در تانک های مختلف می پردازیم. تانک ها از نظر نحوه لود توپ اصلی شان به دو دسته تقسیم می شوند. دسته اول تانک هایی هستند که توپ اصلی شان به صورت دستی و توسط شخص لودر لود می شود. فرد لودر گلوله را از انبارک و یا سیستم استورج مهمات تانک تحویل می گیرد و آنرا در داخل چامپر توپ قرار می دهد. در این نوع لود ، توپ اصلی تانک پس از شلیک دریچه چامپر خود را به صورت نیمه باز قرار می دهد و هر زمان که شخص لودر نوک گلوله بعدی را در ابتدای چامپر قرار داد ، این دریچه به طور کامل باز می شود و گلوله با فشار شخص لودر وارد چامپر توپ می شود و پس از آن نیز آماده شلیک است. در واقع شخص لودر تنها گلوله را در دست گرفته و آنرا داخل چامپر توپ قرار می دهد و هیچ عمل دیگری انجام نمی دهد. دسته دوم تانک هایی هستند که لود توپ آنها به صورت خودکار انجام می گیرد. در این نوع تانک ها به جای استفاده از نیروی انسانی ، یک مجموعه دستگاه مکانیکی و یا الکتریکی برای تانک در نظر می گیرند که مهمات را در اختیار می گیرد و پس از هر بار شلیک ، توپ را مجددا لود می کند. این مجموعه اتولودر نام دارد. روس ها سردمدار استفاده از اتولودر در تانک های خود هستند. البته صرفا از بعد تاریخ نمی توان روس ها را اولین استفاده کنندگان اتولودر دانست. چرا که اولین تانک که از اتولودر استفاده کرد ، تانک Strv 103 (همون اس تانک) ساخت سوئد بود. ولی در بین تانک های متعارف و متداول ، روس ها اولین کسانی بودند که بر روی تانک های برجک دار خود اتولودر نصب کردند و البته تی 64 اولین تانک برجک دار جهان بود که به اتولودر مجهز بود. اتولودرهای عملیاتی و فعال در حال حاضر به دو دسته اصلی تقسیم می شوند. دسته اول اتولودر های چرخ فلکی هستند که با نام اتولودرهای Carousel شناخته می شوند. این نوع اتولودرها شامل یک سینی دایره ای شکل در کف و قسمت پایین برجک هستند که معمولا دارای حدود 20 تیوب است که در داخل هر یک از این تیوب ها یک گلوله توپ جای می گیرد. این سینی چرخ فلکی قابلیت چرخش مجزا از برجک را نیز دارد. یک بازوی هیدرولیکی در قسمت انتهای چامپر توپ قرار گرفته است که کار خارج کردن گلوله از تیوب و پس از آن انتقال آن به چامپر را انجام می دهد. گلوله های تانک های روسی به صورت دو بخشی هستند. یعنی پرتابه و پروپلنت به صورت دو قسمت مجزا از هم بودند. برای استفاده از این مهمات ، اتولودر به دو چرخ فلک حامل مهمات مجهز می شد. چرخ فلک اول به صورت افقی در کف برجک قرار می گرفت که پرتابه ها درون آن قرار می گرفتند. چرخ فلک دوم نیز به صورت عمودی (در تی 80 و تی 64) در پشت چرخ فلک اول به صورت زاویه قائمه قرار می گرفت. ابتدا پرتابه و سپس به دنبال آن پروپلنت در داخل چامپر قرار می گرفت. ریتم آتش تانک های روسی مجهز به اتولودر ، بسته به نوع اتولودر و نوع مهمات مورد استفاده ، از 7 تا 10 ثانیه متغیر بود. تی 64 اولین تانک روس ها بود که به اتولودر چرخ فلکی مجهز شده بود. این تانک می توانست هر 7 ثانیه یک گلوله را شلیک کند. تانک بعدی تی 72 بود. تی 72 از یک اتولودر پیچیده تری استفاده می کرد که ریتم آتش آن بسته به نوع مدل تانک و نوع مهمات مورد استفاده از 8 تا 10 ثانیه متغیر بود. اتولودری که بر روی تی 72 نصب شده بود ، در واقع ضعیف ترین طراحی را داشت. در کنار معایب فراوانی که اتولودرهای روسی در این دوره داشتند ، بزرگترین ضعف اتولودرهای روسی ، عدم تغییر زاویه لود بود. به عنوان مثال فرض کنید که لوله توپ تی 72 در زاویه 30 درجه قرار دارد. زمانی که تانک قصد لود مجدد توپ را دارد ، می بایست لوله توپ در زاویه 0 درجه قرار بگیرد. یعنی موازی با شاسی تانک. در غیر این صورت بازوی اتولودر قادر نخواهد بود گلوله را در داخل چامپر قرار دهد. این یکی از بزرگترین ضعف اتولودرهای روس ها بود. اما بزرگترین ضعف اتولودر های روس ها مساله تامین امنیت مهمات و پرسنل تانک ها بود. از آنجایی که اتولودر در داخل برجک قرار گرفته بود و مهمات را بر روی خود حمل می کرد ، اگر کوچکترین اثری از تسلیحات ضد تانک دشمن به تاننک وارد می شد و صدمات وارد شده بر تانک داخل برجک تانک هم می شد ، در این صورت تانک به شدت منفجر می شد و تقریبا خدمه هیچ شانسی برای زنده ماندن نداشتند. تصاویر زیادی که از تی 72 های منهدم شده در نت وجود دارد ، در بیشتر آنها دیده شده است که برجک تی 72 به شدت منفجر شده و از شاسی تانک جدا شده است که علت این امر این است که مهمات توپ در زیر برجک و بدون حفاظ قرار گرفته است و برخورد کوچکترین اثرات انفجاری به این چرخ فلک حامل مهمات باعث انفجار کل مهمات و به تبع آن انفجار درون برجک و پرتاب آن به بیرون است. روس ها در نسل بعدی تانک شان ، یعنی تی 80 ، اتولودر تانک های تی 72 و تی 64 را مورد مطالعه مجدد قرار دادند و سرانجام اتولودر جدیدی را طراحی کردند که بیشتر شبیه به اتولودر تی 64 بود. این اتولودر بر روی تانک های سری تی 80 نصب شد. این اتولودر قادر بود که توپ را در هر زاویه ای لود کند و همچنین صفحاتی از زره غیر انفجاری نیز بر روی این چرخ فلک تعبیه شده بود که به عنوان مانعی بین مکان استقرار پرسنل تانک و چرخ فلک حامل مهمات بود. تی 80 عملا در هیچ نبردی شرکت نکرد ، اما بعدها مشخص شد که این صفحات تاثیر چندانی بر حفاظت ندارند. از آنجایی که تی 90 نیز از برجک و سیستم تسلیحاتی تی 80 یو استفاده می کند ، زمانی که روس ها می خواستند که برجک تی 80 یو را بر روی شاسی تی 72 نصب کنند و تانک تی 90 را بسازند ، بسیار بر روی مساله حفاظت مهمات آن تاکید کردند. به طوریکه صفحاتی سه لایه در قسمت زیرین اتولودر و همچنین بالای آن در نظر گرفتند. این صفحات ، اتولودر را هم از جانب خطراتی که از زیر تانک واقع می شوند مثل انواع مین های ضد تانک و انواع IED و هم از جانب خطراتی که از بالای تانک واقع می شوند ، حفظ می کند. البته خود روس ها هم ادعا ندارند که این نوع محافظت از مهمات ، بهترین نوع حفاظت از مهمات تانک است. اما در هر صورت تی 90 در بین تانک های شرقی و همچنین تانک های روسی دارای بهترین نوع حفاظت از مهمات است. اما الزاما در بین سایر تانک ها دارای بهترین حفاظ نیست. این موضوع در ادامه مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اتولودری که بر روی تانک های تی 90 نصب شده است ، عمدتا مورد بازبینی و تغییر نسبت به مدلهای اولیه قرار گرفته اند و بیشتر ضعفهای اتولودر های قبلی تانک های روسی را ندارند. اتولودر تی 90 قادر است هر 6.6 ثانیه یک بار توپ تانک را لود کند. پس از روسیه و شوروی سابق نیز کشورهای عضو پیمان ورشو و کشورهایی که متحد شوروی به شمار می رفتند در تانک های خود از اتولودرهای چرخ فلکی استفاده کردند که تقریبا همه آنها از اتولودر تانک های روسی الگو برداری شده بود. اما روس ها تنها کسانی نبودند و نیستند که از اتولودر در تانک های خود استفاده کردند. در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 ژاپن در طراحی تانک جدید خود از اتولودر استفاده کرد. تانک جدید ارتش ژاپن که با نام تایپ 90 شناخته می شد ، مجهز به یک اتولودر از نوع زنجیری بود. همانطور که گفتیم اتولودرها دو دسته هستند : دسته اول اتولودرهای چرخ فلکی که در تانک های شرقی و روسی استفاده می شوند و دسته دوم اتولودرهای زنجیری و یا Bustle هستند که تانک های غربی از این نوع اتولودر استفاده می کنند. این نوع اتولودرها شامل یک زنجیر شبیه به نوار فشنگ هستند که (مشابه نوار فشنگ) مجهز به تیوب هایی هستند که مهمات را در خود نگاه می دارند. هر یک از این تیوب ها مجهز به یک میکرو پروسسور است که نوع مهمات محموله خود را به کامپیوتر مرکزی تانک گزارش می دهد و در صورت نیاز و دستور کامپیوتر ، میکرو پروسسور تیوب را در مقابل چامپر توپ قرار می دهد. این مجموعه نوار زنجیری در قسمت پشت برجک و در محیطی کاملا مجزا از محل استقرار پرسنل قرار می گیرند. این محیط قسمت پشت برجک است و به جز زره اصلی تانک ، با زره های مجزا و اضافی نیز پوشانده می شود. در بین تانک های غربی ، حفاظت شده ترین قسمت تانک که به سنگینترین و شدیدترین لایه های زرهی مجهز شده است ، همین محل استقرار مهمات تانک است. حتی تانک های غربی که فاقد اتولودر هستند نیز محل استقرار مهماتشان دارای بیشترین حفاظت زرهی است. از آنجایی که اتولودر در مکانی مجزا از خدمه نگهداری می شود و به شدیدترین وضع ممکن به لایه های زرهی مجهز شده است ، به همین خاطر احتمال انفجار این قسمت در تانک های غربی بسیار ضعیف است. این قسمت با لایه های مختلفی از زره های گوناگون از محل استقرار پرسنل تانک جدا می شود. در این نوع اتولودر ، مهمات به صورت موازی و هم محور با لوله توپ قرار می گیرد و زمانی که نیاز به لود توپ باشد ، ابتدا دریچه کوچک اتاقک مهمات تانک باز می شود و سپس با یک حرکت سریع توسط بازوی الکترونیکی ، گلوله به داخل چامپر هدایت می شود. این روشی است که فرانسوی ها و ژاپنی ها برای اولین بار آنرا به کار گرفتند. البته ناگفته نماند که این طرح 20 سال قبل از تاریخ مذکور یعنی در اواخر دهه 1960 توسط ژاپن بر روی تانک های تایپ 74 خود به اجرا درآمد. ولی به دلیل برخی مشکلات در ادامه از تانک مذکور حذف شد و همان لود دستی برای آن در نظر گرفته شد. در هر صورت تانک تایپ 90 ژاپنی اولین تانک غربی و غیر روسی بود که به اتولودر مجهز شده بود. اتولودری هم که بر روی تایپ 90 نصب شده بود ، کاملا متفاوت از اتولودر تانک های روسی بود و از خیلی جهات کاملتر و به مراتب بهتر و فنی تر از اتولودرهای روسی طراحی شده بود. در این نوع اتولودر (اتولودر زنجیری) مهمات در محفظه ای کاملا جدا از پرسنل تانک در پشت برجک و به موازات و راستای لوله توپ قرار می گیرند و این محفظه نیز به شدت زرهی می شود و احتمال انفجار آن نیز به حداقل ممکن می رسد. حتی در صورت انفجار این محفظه ، به دلیل اینکه این محفظه از محفظه استقرار پرسنل به وسیله لایه های سنگین زرهی کاملا مجزا می شود ، نیز آسیبی به پرسنل تانک وارد نمی آید. مدت کوتاهی پس از رونمایی و تولید انبوه تانک تایپ 90 از سوی ژاپن ، فرانسه نیز تانک جدید خود را رونمایی کرد. تانک جدید ارتش فرانسه که همان تانک AMX 56 یا همان لکلرک بود نیز به یک اتولودر زنجیری ، مشابه اتولودر تانک تایپ 90 ژاپنی ، مجهز شده بود. اتولودر این دو تانک بسیار به هم شبیه هستند و از خیلی جهات شبیه به هم عمل می کنند. حتی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان نظامی ، طراحی اتولودر این دو تانک به صورت مشترک انجام گرفته است. طراحی بسیار بهتر اتولودرهای زنجیری تانک های غربی ، به زودی برتری خود را نسبت به اتولودرهای روسی نشان داد. اتولودرهای جدید غربی ها قادر بودند توپ تانک خود را در هر 4 الی 5 ثانیه یک بار لود کنند. اتولودر لکلرک قادر بود که هر 5 ثانیه یک بار توپ را لود کند و اتولودر تایپ 90 نیز در هر 5 ثانیه یک بار توپ را لود می کرد. یعنی ریتم آتش 12 گلوله در دقیقه را برای تانک فراهم می کردند. این رقم برای بهترین طراحی اتولودر شرقی که متعلق به تانک تی 90 روسی بود ، شامل 6.6 ثانیه بود که به عبارتی ریتم آتش 9 گلوله در دقیقه را برای تانک فراهم می کرد. ضمن اینکه از نظر حفاظت مهمات نیز کاملا برتر از اتولودر روسی بود. اما غربی ها هم در جا توقف نکردند و در ادامه تحقیقات خود اتولودرهای جدیدتری نیز طراحی کردند که کاملتر از اتولودرهای قدیمی بود. تانک کی 2 بلک پانزر ساخت کره جنوبی که در حال حاضر جزء پیشترفته ترین تانک های جهان به شمار می رود به یک اتولودر جدید مجهز شده است که می تواند هر 4 ثانیه یک بار توپ را لود کند. یعنی ریتم آتش 15 گلوله در دقیقه را برای تانک فراهم می کند. اتولودر تانک کی 2 بسیار شبیه به اتولودر تانک لکلرک است و به احتمال زیاد از روی آن الگو برداری شده است. اتولودر این تانک از نوع زنجیری است و بسیار پیشرفته است. تانک فوق مدرن تایپ 10 – TK - X ساخت ژاپن نیز از یک اتولودر پیشرفته استفاده می کند. اتولودر تانک ژاپنی نیز از اتولودر قدیمی تر ژاپن بر روی تانک تایپ 90 الگوبرداری شده است و از نوع زنجیری است. به احتمال قوی این تانک نیز قادر به اجرای ریتم آتش 15 گلوله در دقیقه می باشد. هویتزرها از سیستم های لود کاملا مجزایی استفاده می کنند که سیستم لود آنها کاملا متفاوت از سیستم لود خودکار تانک ها است. البته برخی هویتزرها نیز از سیستم لود خودکار مشابه اتولودر تانک ها استفاده می کنند. مثل هویتزر قدرتمند آرچر که از یک اتولودر زنجیری استفاده می کند و قادر به اجرای ریتم آتش 9 گلوله در دقیقه می باشد. تصاویری از تی 72 های منهدم شده همانطور که می بینید این تانک به دلیل ضعف حفاظت مهمات به بدترین شکل ممکن منهدم می شود. ورود کمترین اثر حملات ضد تانک به داخل برجک سبب انفجار شدید و پرتاب برجک به بیرون از شاسی می شود. هویتزر قدرتمند آرچر که به یک اتولودر زنجیری مجهز شده است و دارای ریتم آتش 9 گلوله در دقیقه است. لکلرک ، اولین تانک اروپایی مجهز به اتولودر تانک قدرتمند تایپ 90 ارتش ژاپن ، اولین تانک غربی مجهز به اتولودر تایپ 10
  23. مقدمه : هانس گودریان ( 1954- 1888 ) ، ملقب به هانس سریع ( Schneller Heinz ) یکی از مشهورترین ژنرال های ورماخت بشمار می آید که نامش در تاریخ نظامی عصر مدرن ، با استخوان بندی یگان های نیروی زمینی ( واحدهای زرهی ) به شکل عجیبی عجین شده تا جایی که یکی از جوان ترین ، مشهورترین و در عین حال از اخرین فرماندهان واحدهای پانزر در جنگ دوم جهانی ، ژنرال ژنرال اتو فون مانتوفیل روایت جالبی از فرمانده ارشدش ، دارد: """"" او گودریان بود ، در آغاز یکّه و تنها ، اما او بود که تانک و کاربردش را بعنوان یک سلاح ارزشمند رزمی به ارتش شناساند . این کار ، مطمئناً از ستاد کل ارتش برنمی آمد ، باید گفت ، نام و مُهر شخصیت وی به مفهوم واقعی کلمه بر بدنه این سلاح حک شده است و حقیقتاً ، این جنگ افزار ، موفقیت عملیاتی خود را به او مدیون است .""""" راست : اتو فون مانتوفل چپ : هانس گودریان شروع طوفان : در میانه جنگ دوم جهانی ، کمیسیون تولید تانک به سرپرستی ژنرال هانس گودریان به منظور پر کردن شکاف ایجاد شده حاصل از روند طولانی طراحی ، تولید انبوه و تحویل سوپرتانک 1944 ((پانتر )) به ارتش توصیه کرد تا بر روی آنچه که درآن زمان ، توپهای تهاجمی ( assault guns ) نامیده می شد متمرکز شده و طرح های موجود را به نمونه های ارتقاء یافته ، تبدیل کند. برای نیل به این هدف ، چیزی در حدود 120 دستگاه پانزر-3 از گونه F با مسلح شدن به یک قبضه توپ 75 م.م L/43 به سال 1942 وارد خدمت شد ، به همین دلیل برخی مورخان براین عقیده اند که ارتش در آن زمان ، تمایل بیشتری برای توسعه یک توپ تهاجمی در قالب خودروی ویژه پشتیبانی از پیاده نظام در مقایسه با یک زره کوب نشان می داد . زره کوب اشتوگ-3 سری جی راست : نمای روبرو چپ : بخش نگهداری مهمات با توجه به این مساله ،براساس یک قاعده نانوشته ، هر اندازه درازای لوله توپ بیشتر می بود ، تاثیر کاربرد مهمات شدید الانفجار کاهش می یافت ولی از دید افسران واحدهای پیاده ، این معامله به نسبت قابل قبول می آمد ، به همین دلیل گونه Sturmgeschütz IIIG پس از مسلح شدن به یک قبضه توپ 75 م.م L-48 بصورت غیر قابل باوری از سوی این واحدها مورد استقبال قرار گرفت . برد موثر توپ فوق الذکر ( PAK-43) به بیشتر از 7000 فوت می رسید که دراین فاصله قابلیت نفوذ به درون زرهی به ضخامت 100 م.م با شیب 30درجه را در اختیار کاربر می گذاشت . در واقع ، زره کوب اشتوگ-3 با نیم رخ بسیار کوتاه و بهبود ضخامت زره های بخش جلویی با اضافه شدن زره هایی به ضخامت 80 م.م و همچنین با قرار گرفتن در کلاس وزنی کمتر از 25 تن ، انقلابی اساسی را در واحدهای زرهی و پیاده ارتش آلمان در جنگ دوم ایجاد نمود . این طرح چنان برای ورماخت جذاب شد که بعدها با اضافه شدن یک قبضه توپ کالیبر 105 م.م به شاسی فوق الذکر ، یک توپ خودکششی ابداع گردید که بنا بر برخی ملاحضات ، به هر گردان سه قبضه این توپها تعلق گرفت تا پوشش آتش کافی برای پشتیبانی از پیاده نظام فراهم گردد . اشتوگ-3 جی . ایتالیا - 1943 بدین سان ، فرزند ناتنی واحدهای زرهی ارتش ، اکنون درست در پیشانی یگانهای رزمی قرار گرفته بود و تا ماه مه 1941 ، نزدیک به 19 گردان مستقل از این توپهای تهاجمی (زره کوب) تشکیل شد . دوسال بعد ، یعنی در سال 1943 این تعداد به دو برابر یعنی حدود 38 گردان مستقل رسید و برای پشتیبانی از عملیات پیاده نظام در قالب یگانهای کوچک بطور مداوم جابه جا میشد . اهمیت این جنگ افزار به نسبت انقلابی در میان واحدهای نیروی زمینی چنان افزایش یافت که پس از کسب تجارت ذیقیمت در نبردهای گسترده ، افسران پیاده نظام برای انهدام توان زرهی دشمن و همچنین اجرای ضد حملات ، به شکل خاص بر روی این واحدها حساب جداگانه ای باز می کردند . از سویی دیگر ، توپهای تهاجمی جدید ، در مقایسه با تانکهای متعارف ، از هزینه طراحی وتولید کمتری برخوردار بودند ، چرا که مکانیزم پیچیده وگران قیمت برجک گردان در آنها وجود نداشت ، تولید انبوه آن به نسبت ساده تر بود واین برای صنایع زمان جنگ آلمان که نیروی انسانی با مهارت کمتر شامل کارگران خارجی ، اسرای جنگی را در برمی گرفت ، یک گزینه جذاب بشمارمی رفت . پانزر-4 علیرغم معرفی طرح های گوناگون و متنوع زرهی ، اسب کاری و استخوان بندی واحدهای زرهی ورماخت تا پایان جنگ دوم جهانی بشمار می رفت همزمان با افزایش جذابیت توپهای تهاجمی برای ارتش ، روند تولید تانک بتدریج دچار رکود میشد . بعنوان مثال ، از رده خارج بودن تانکهای پانزر-3 آنقدر واضح شده بود که خط تولید آن بعنوان یک خودروی رزمی سرعت به تکمیل یک شاسی برای نصب توپ تبدیل گردید . از سویی دیگر ، در اکتبر سال 1942 تولید پانزر-4 به 100 دستگاه در ماه کاهش پیدا کرد به همین دلیل در همان زمان ، ستاد کل ارتش پیشنهاد داد تا برنامه تولید انبوه پانزر-4 بعنون اسب کاری واحدهای زرهی متوقف و در عوض همه منابع برای تولید سریعتر پانترها و تایگر ها متمرکز گردد . اما در کمال تعجب ، شرکتهای قدیمی تری نظیر پورشه و پیمانکاران فرعی تولید تانک از همان ابتدای امر با این تصمیم به مشکل برخوردند . دلیل این امر را نیز می توان به محافظه کاری بیش از حد صنعت خودروسازی آلمان مرتبط نمود . موقعیت قرارگیری مهمات پانزر-3 سری اف از طرفی دیگر ، طراحان غیر نظامی خودروهای زرهی سنگین ،به شکل نامتناسبی ، شیفته یافتن راه حل برای چالشهای مربوط به مدلهای جدید ارتش نظیر تایگر و پانتر شده بودند و از دید آنها ، حل مشکلات فنی این سخت افزارها می بایست به گونه ای جلو می رفت که حتی در شرایط سخت نیز امکان تعمیرات صحرایی برای ارتش فراهم گردد . راست : نمای گرافیکی تانک پانزر3 سری اف چپ : پانزر3 سری اف .. جمعی هنگ پانزدهم زرهی ، لشکر 11 پانزر .. روسیه با توجه به این پیچیدگی بیش از حد روند طراحی و تولید تانک درآلمان ، تا سال 1942 یک هم افزایی با رویه منفی میان دوصنعت هم خانواده تولید خودرو و تانک ایجاد گردید و هر کدام ازاین دو در تلاش بود تا به شیوه مخصوص به خود که تصویرگر پیشگام بودن را در اختیار مشتری قرار میداد ، فرآیند تولید را به پیش ببرد . درواقع ، پیش از جریانات فوق الذکر ، دخالت سرفرماندهی ارتش در روند اعلام نیازمندی و طراحی خودروهای زرهی بسیار محدود بود و بیشتر بصورت یکسری توصیه ها و پیشنهادات عمدتا" منطق صورت می پذیرفت . بعنوان مثال ، براساس درخواست شخص هیتلر ، یکی از شرکتهای پیمانکاری موفق شد تا از ترکیب شاسی تانک پانزر-3 با توپ L-71 کالیبر 88 م.م که عمدتا" برای تانک تایگر توسعه یافته بود ، توپ خودکشی هامل را به نیروی زمینی تحویل دهد . راست : فوریه 1943 ... نمونه پروتوتایپ توپ خودکششی هامل در جریان یک بازدید به هیتلر نشان داده می شود . نمونه های اولیه این توپ به فشار شکن دهانه مجهز بودند ولی در نمونه های بعدی تصمیم گرفته شده تا این قطعه حذف گردد . در این زمینه ، گرچه شاسی مورد استفاده ، به گونه ای بود که آسیب پذیری قابل توجهی را در برابر آتش تانکهای پیاده نظام یا توپهای تهاجمی دشمن نشان میداد ، اما توپ قدرتمند و دوربرد 88 م.م با سرعت دهانه بالا پتانسیل بالایی به اندازه 50 درصد سازمان رزمی یک گردان ضد زره را به کاربر ارائه می داد و با تصویب تولید حداقل 500 دستگاه از این توپ ، قدرت تهاجمی و تدافعی ورماخت تا حد قابل قبولی افزایش پیدا می نمود . توپ تهاجمی فردیناند که بعدها با لقب "فیل" ( الفانت ) وارد خدمت شد ، در واقع پاسخی ناخواسته / خواسته به بدنه و سامانه رانشی پورشه به منظور تولید یک زره کوب سنگین مسلح به توپ 88 م.م بود و بدلیل شرایط جنگ ، بسرعت نزدیک به 90 دستگاه ازاین زره کوب تولید و در بهار سال 1943 در یک هنگ مستقل زرهی سازماندهی شدند . این خودروی زرهی ، بدون برجگ گردان ، در بهترین حالت ، یک تانک تایگر ناقص بشمارمی رفت که همان مشکلات فنی و بدون هیچ مزیت قابل توجه را ارائه میداد ، ضمن اینکه با وزنی در حدود 65 تن ، بلحاظ ابعاد تفاوتی با تایگر نداشت . علاوه براین ، حذف غیرضروری تیربار که برای دفاع از خود درمیدان نبرد بسیار اهمیت داشت ، موجب گردید که روسها در جبهه شرقی ، با هرنوع سلاح ضد زرهی که درسازمان رزمی آنها وجود داشت ( بخصوص در عملیات کورسک ) به تهدید قابل توجهی برای این هیولاهای فلزی تبدیل شوند . راست : نمای گرافیکی زره کوب 65 تنی ورماخت چپ : نمای درونی موقعیت قرار گیری مهمات زره کوب فردیناند اگرچه براساس تحلیل فوق الذکر ، این سخت افزارهای زرهی بیلان قابل توجهی را از خود برجای نگذاشتند ، اما ترکیب توپ88 م.م و شاسی تانک های متعارف ، تنها پیش مقدمه ای برای معرفی طرح های آینده بشمارمی رفت . ،به همین دلیل ، وی در ژوئن 1942 ، به فردیناند پورشه اجازه داد تا طراحی یک تانک فوق سنگین را کلید بزند که در نهایت با شناسه کنایه آمیز موش ( Mouse) در تاریخ خودروهای زرهی شناخته می شود . ماوس . فیل سفید هیتلر در جنگ ، گرچه روی کاغذ به تقریب رقیبی نداشت ، اما بدلایل مختلف ، سرنوشت محتومی در انتظارش بود !! موقعیت نگهداری مهمات مورد استفاده در پانزر-8 ماوس بر اساس اطلاعات موجود ، زره بخش جلویی این ابرتانک ، به 10 اینچ ( 25 سانتی متر ) می رسید و در حالی به یک توپ 6 اینچی (150 م.م ) مسلح شده بود که وزن هرپرتابه آن به 150 پاوند می رسید و در طرح نهایی ، وزن عملیاتی آن 188 تن ثبت شده بود که می بایست با سرعت جاده ای 12.5 مایل در ساعت وارد صحنه رزمی شود .صرف نظر از هزینه و پیچیدگی های طراحی ، تکمیل دو نمونه نخست این ابرتانک بیشتر از یکسال بطول انجامید . با این حال ، در عدم تاثیر رزمی این ابرتانک آلمانی بعنوان یک جنگ افزار زرهی بر روی روند جنگ و همچنین اتلاف منابع مادی و مهارت مهندسی اختصاص داده شده به این پروژه به تقریب هیچ شکی وجود ندارد ، با این وجود ، ابرتانک ماوس ، نشانه ای فراموش ناشدنی از نیروی زرهی ورماخت در جنگ دوم جهانی بشمار میرفت . بدین معنی که صرف نظر از حمایت مستقیم هیتلر ، ماوس درواقع نشان دهنده مسابقه ای میان برتری فنی و نیازهای رزمی میدان نبرد بشمار می رفت . پانزر4-سری اچ روسیه .. زمستان سال 1943 مضاف براین ، افزایش اندازه تانک بصورت خودکار ، تاثیر قابل توجی را بر روی میزان تحرک و قابلیت اطمینان رزمی این خودرو برجای گذاشت که این خود نیز بخوبی نشاندهنده فلسفه طراحی خودروهای زرهی و سلاح در آن زمان بود . اما با ورود جنگ به سال 1943 و سخت تر شدن شرایط نبرد در جبهه شرقی ، تکنیسن های آلمانی با تغییر رویکرد از حوزه مهندسی به علم مواد درصدد بودند تا راه حل مناسبی را برای غلبه بر مشکلات کاربرد واحدهای زرهی در جنگ پیدا نمایند . با تمامی این تفاسیر ، داستان طراحی وتولید ماوس ، در زمان خود ، روندی طولانی و نفس گیر محسوب میشد که در آن ترکیبی از تنش های میان نهادی ، پیچیدگی های فنی مربوط به ایجاد خط تولید و درنهایت کاهش توان رزمی ورماخت باعث گردید تا برخی کارشناسان (نظامیان ) نزدیک به سرفرماندهی عالی ارتش خواستار تعیین یک داور ( نظیر هانس گودریان ) برای رفع مشکلات پیش آمده شدند . در این خصوص ، گودریان ، ماوقع یک ملاقات خصوصی با هیتلر در 20 فوریه 1943 با محوریت برطرف کردن سوء تفاهامات متعدد در این خصوص را شرح می دهد که با تعیین یکسری شروط ، موجبات وسوسه سرفرماندهی عالی ارتش را فراهم نمود . براساس انچه که در تاریخ نظامی ورماخت به ثبت رسیده ، پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- برای اینکه بدونید چرا ورماخت در طول جنگ دوم جهانی علیرغم ارائه طرح های فوق العاده زرهی ، همیشه دچار مشکل بود ، این تاپیک را دنبال کنید ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9