جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'تاپیک جامع سرتیپ خلبان ناصر رضوانی'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 1 result

  1. [b]عکس برداری از محل استقرار سپاه سوم عراق خاطره از: سرهنگ خلبان "ناصر رضوانی"[/b] یکی از عوامل اصلی طراحی رزمی، کسب اطلاعات و آگاهی دقیق از وضعیت آرایش دشمن در منطقه عملیات، و همچنین جزئیات و چگونگی محل تاسیسات و سایر اهداف استراتژیک و حیاتی در عمق خاک دشمن است. این وظیفه در طول هشت سال دفاع مقدس به عهده گردان های شناسایی تاکتیکی هوایی بود که با بهره گیری از هواپیماها و خلبانان شجاع و جان بر کف خود، با به جا گذاشتن خاطراتی تلخ و شیرین در موارد بسیاری، کلید افتخارات رزمندگان اسلام گردیدند. خلبانان این هواپیماها با انجام صدها ماموریت جنگی برون مرزی درحالی که تنها سلاح آنان ایمان و اعتقاد و توکل به خدا بود، بارها یکه و تنها به خاک دشمن نفوذ کرده، با گذشتن از سد پدافندی گسترده و درگیری با انواع تهدیدهای هوایی، مراکز فرماندهی و کنترل پایگاه ها و پادگان ها، سایت های ارتباطی و راداری و سایر اهداف مورد نظر را عکس برداری و شناسایی بصری می کردند. در پی انجام این ماموریت ها بود که بر مبنای اطلاعات به دست آمده، هدف ها انتخاب و متعاقبا"به وسیله هواپیماهای شکاری بمب افکن مورد حمله واقع گشته و زمینه تهاجم گسترده رزمندگان جان بر کف مهیا می شد. از جمله این نمونه ها می توان به عملیات بزرگ و پیروزمند فتح المبین، بیت المقدس، کربلاها، والفجرها و. . . اشاره کرد. از عملیات آگاه شدم ساعت حدود 5صبح بود که از خواب برخاستم. می دانستم که امروز در برنامه پروازی هستم، اما نمی دانستم که به کجا خواهم رفت. بیش از 3ماه از شروع جنگ گذشته بود و هنوز دشمن در خاک ما مشغول جنایات خویش بود. حوالی ساعت 8صبح بود که دستور پروازی را به دستم دادند. در این روزها ماموریت های شناسایی دو نوع بودند: یا به منطقه عملیات و محل استقرار و تجمع نیروهای سطحی دشمن مربوط می شد و یا عکس برداری از نقاط حیاتی در عمق خاک دشمن. که هر کدام با در نظر گرفتن عوامل مختلف، ویژگی های مخصوص به خود را داشت. اغلب این ماموریت ها در ارتفاع متوسط یا کم انجام می گرفت، به خصوص نفوذ به خاک دشمن که در ارتفاع بسیار کم (حدودا در ارتفاع کم تر از 30متر) انجام می شد و تهدیدات پدافندی دشمن، در این ارتفاعات حالت های خاصی داشت که اقدامات تاکتیکی برای مقابله با آنها نیز بسیار متنوع بود. البته گاهی این ماموریت ها در ارتفاع بالا انجام می شد که آن نیز نیاز به تاکتیک دیگری داشت و هر کدام طراحی مخصوص به خود را طلب می کرد. محل ماموریت و موانع آن مشخص شده بود با توجه به ماموریت ابلاغی مختصات جغرافیایی هدف را روی نقشه پیاده کردم. منطقه ای که باید در پوشش عکاسی ما قرار می گرفت در آن سوی "گیلانغرب" قرار داشت. ما باید از محل استقرار سپاه سوم عراق، از جمله مرکز فرماندهی، یگان هلی کوپتری و نیز وضعیت آرایش سپاه عکس می گرفتیم. هواپیمای رهگیر عراقی، 4سکوی پرتاب موشک های سام-2و سام-6 و تعدادی آتشبار ضد هوایی، مجموعه تهدیدات موجود در منطقه را تشکیل می دادند. زمان پرواز ساعت 1بعد از ظهر انتخاب شده بود. ما جهت طراحی و هماهنگی فرصت کافی داشتیم و با توجه به بعد مسافت به سوختگیری هوایی نیز نیازمند بودیم. اهداف را دسته بندی کردم اهداف مورد نظر را به ترتیب اولویت مشخص کردیم. ارتفاع پرواز عکاسی 15000پا محاسبه و تعیین شد این ارتفاع از نظر بعضی از سیستم های پدافند هوایی بسیار خطر ناک بود. در این فکر بودیم که با توجه به اولویت ها، بعضی از اهداف را به عنوان "اهداف ثانویه" در نظر بگیریم ولی نمی توانستیم به سادگی به یک نتیجه مثبت برسیم. تصمیم گرفته شد هر طور شده همه هدف های درخواست شده را در پوشش عکاسی قرار دهیم. سه نوع دوربین برای انجام این ماموریت در نظر گرفته شد و قرار شد که هواپیما به سیستم های جنگ الکترونیکی مجهز شود. نیازمندی ها به گردان نگهداری ابلاغ شد. پس از شرکت در جلسه توجیهی پرواز کردیم جلسه توجیهی با خلبانان هواپیمای سوخت رسان و انجام هماهنگی های لازم در ساعت30/10صبح انجام گردید و قرار شد هواپیمای تانکر ساعت 30/11از مهرآباد پرواز کرده، روی آسمان ساوه در ارتفاع 20000پایی منتظر بماند. آخرین هماهنگی زمینی و بررسی مجدد طرح پروازی، با حضور افسر اطلاعات عملیات و هواپیمای اسکورت خودی همه و همه بررسی شد. ساعت بلند شدن هواپیما نزدیک بود. درحالی که دعایی زیر لب زمزمه می کردیم، با اسم پروازی " شهاب-3" از برج مراقبت اجازه پرواز گرفتیم. پس از بلند شدن، ارتفاع 5000 پایی را تا حوالی شهر ساوه حفظ کردیم سپس مبادرت به اوج گیری کرده، هواپیمای تانکر را در آسمان آبی کشورمان مشاهده کردیم. طبق قرار قبلی به سمت کرمانشاه جهت گرفتیم. حوالی همدان با حداکثر سرعت به ارتفاع 18000پایی صعود کرده، درست در پشت هواپیمای تانکر و زیر دم آن قرار گرفتیم. با حفظ کامل سکوت رادیویی به پرواز ادامه دادیم. ما تقریبا شمال غرب کرمانشاه بودیم و هواپیمای تانکر به آهستگی خود را به ارتفاع 15000پایی سطح دریا رسانده بود و درحالی که با فرودگاه صحبت می کرد، اجازه گرفت به سمت شهر و فرودگاه کرمانشاه پرواز کند. با هماهنگی رادار منطقه و پس از آخرین سوختگیری به سمت هدف جهت گرفته، به ارتفاع 200پایی رسیدیم. قرار بود پس از گذشتن از مرز و قرار گرفتن در سمت پروازی مورد نظر، با حداکثر سرعت به ارتفاع 15000پایی صعود کنیم. از مرز با سرعت و ارتفاع کم زیاد گذشتیم هنگام عبور از مرز نقاط خالی از جمعیت را جهت عدم رویت توسط دیده بان ها انتخاب کردیم و ضمن پرواز در ارتفاع بسیار کم و حداکثر سرعت ممکن چشم به اطراف خود دوختیم. سپس از روی صخره ها و لابلای ارتفاعات پر برف غرب کشورمان عبور کردیم و به مناطق کم ارتفاع و نسبتا مسطح خاک عراق رسیدیم. طبق اطلاع قبلی اولین سایت موشکی سام-6در 12کیلومتری سد راه مان قرار داشت که کم و بیش موج رادار جستجوگر آن را روی صفحه هشدار دهنده راداری خود مشاهده می کردیم. سیستم های ضد الکترونیکی را به منظور ایجاد اختلال در سایت موشکی به کار انداختیم. طبق نقشه پیش می رفتیم و هر لحظه منتظر عکس العمل جدی بودیم و تمام حواس مان متوجه بیرون و همچنین سیستم هشدار دهنده راداری بود. سرانجام زمان اوج گیری فرا رسید. همین که به ارتفاع 2000پایی از سطح زمین رسیدیم و از آن گذشتیم، تعداد سیستم های پدافندی و راداری که روی ما کار می کردند بیشتر شد و تقریبا صفحه نشان دهنده راداری، مملو از علامات مختلف و چراغ های مربوط به آنها گشت. ما تقریبا روی منطقه قرار داشتیم که از سمت راست علامت شلیک موشک سام-6را مشاهده کردیم ولی با چشم چیزی ندیدیم. با سرعت زیادی پرواز می کردیم و زمان به کندی می گذشت. اکنون دیگر به ارتفاع دلخواه رسیده بودیم و طبق طرح روی مسیر قرار داشتیم. منطقه مورد نظر زیر پای ما قرار داشت و دوربین ها به خوبی کار می کردند. دوفروند هواپیمای عراقی مرا تهدید می کردند کمی بعد اولین صدای آشنا روی کانال رادیویی به گوشم رسید. صدای هواپیمای تانکر بود که می گفت: - شهاب3رادار شما را صدا می زند، روی کانال مربوطه به گوش باشید. صدای رادیو را زیادتر کردم. رادار اخطار کرد: - شهاب-3دو فروند هواپیمای عراقی به سمت شما در پروازند، فاصله آنها با شما 18مایل است. مدت زیادی نگذشت که رادار فاصله آنها را 12 مایل به راست اعلام کرد و بلافاصله دستور داد که به سمت چپ گردش کنیم اما هنوز 10مایل دیگر تا انتهای منطقه داشتیم. طبق محاسبه ما، چون هواپیماهای رهگیر از سمت راست و از زاویه 90درجه به ما نزدیک می شدند، زمان کافی برای ادامه ماموریت وجود داشت، اما مجددا اپراتور رادار با صدای مضطربی اعلام کرد: - شهاب-3هرچه زودتر به سمت چپ گردش کنید هواپیماهای عراقی در 8 مایلی شما قرار دارند. هنوز به چشم چیزی نمی دیدم و هشدار دهنده راداری نیز وجود هواپیماهای رهگیر را نشان نمی داد. چند مایل بیشتر به انتهای منطقه هدف باقی نمانده بود که صدای سیستم هشداردهنده و همچنین نشان دهنده های این سیستم وجود هواپیماهای دشمن را در سمت راست اعلام کرد. بار دیگر اپراتور رادار درحالی که بغض گلویش را گرفته بود اعلام کرد: - شهاب 3 با شما هستم دشمن در 4مایلی سمت راست شماست. هر چه سریع تر به سمت چپ گردش کنید. در همین لحظه با چشم دو هواپیمای عراقی را به صورت دو نقطه در سمت راست مشاهده کردم. بلافاصله با انجام یک مانور شدید، به سمت چپ گردش کرده و شروع به کاهش ارتفاع کردم. در مدت کوتاهی ارتفاع آن قدر کم شد که به نزدیک زمین رسیدم. هواپیماهای عراقی دیگر از دید ما خارج شده بودند و ما صدای اپراتور رادار را نیز نمی شنیدیم. طبق اعلام بعدی رادار هواپیماهای عراقی به سمت ما شلیک کرده بودند، ولی به لطف و خواست خدای متعال ما از گزند دشمنان در امان مانده بودیم و توانستیم به نحو احسن از منطقه عکس برداری کنیم. ما هنوز با انجام مانور در ارتفاع کم ادامه مسیر می دادیم تا از تعقیب احتمالی در امان باشیم و در همان حال به سمت کشورمان درحال پرواز بودیم. نشان دهنده های راداری دیگر چیزی را نشان نمی داد و ما تقریبا 30مایل از مرز دور شده بودیم. سوخت کم شده بود و سریعا سوختگیری کردیم ضمن تماس با رادار به سمت هواپیمای تانکر پرواز کردیم. بنزین هواپیما بسیار کم شده بود و حالت خطرناکی داشتیم، سرانجام به تانکر متصل شدیم و پس از بنزین گیری، به سمت مهرآباد پرواز کرده و سالم به زمین نشستیم. ظهور و چاپ عکس ها و پیاده کردن اهداف مورد نظر روی آنها را بلافاصله آغاز کردیم. وقتی فیلم دوربین اصلی روی قرقره ها قرار گرفت دیدیم که به خواست خدا تمام منطقه عکس برداری شده و همه درخواست ها انجام گرفته. هنگامی که در تصویر آتشبار پدافند هوایی عراق و انفجار موشک های سام در زیر و اطراف هواپیما را مشاهده کردیم، مجددا شکر خدا وند منان را به جای آوردیم. بعدها متوجه شدم که این عکس ها در طرح ریزی عملیات نیروهای رزمنده، بسیار موثر و مفید واقع شده و کلیدی در راه پیروزی رزمندگان زمینی ما بوده است. دانستن این موضوع باعث شد که بیشتر احساس خوشحالی و سربلندی کنم و خداوند متعال را نیز بیشتر برای الطاف و کمک هایش سپاس گویم. منبع: سنترال کلابز با تشکر از moh-597