جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'تاپیک جامع شهید سرلشگر خلبان فریدون ذوالفقاری'.
پیدا کردن 1 result
-
تاپیک جامع شهید سرلشگر خلبان فریدون ذوالفقاری تاپیک جامع شهید سرلشگر خلبان فریدون ذوالفقاری
Arash افزود یک موضوع در جنگ آوران
فریدون پس از اتمام تحصیل در اتریش در 23 سالگی در سال 1346 به ایران بازگشت و برحسب علاقه به رشته خلبانی وارددانشکده افسری شد و در مدت 8 ماه با رتبه خوبی، این دوره را پشت سر گذاشت.پس از طی دوره آموزشهای مقدماتی آکادمی و پروازی باهواپیماهای «T-41» و «T-6» در تهران ، برای ادامه تحصیل به ایالات متحده آمریکااعزام شد. درآمریکا دوره تکمیلی آکادمی و پرواز با هواپیماهای جت آموزشی «T-37» و جت مافوق صوت «T-38» را با 220 ساعت پرواز طی نموده و در پایان به درجه ستواندومی مفتخر شد و به ایران مراجعت نمود.در سال 1348 برای طی دوره پرواز شکاری تاکتیکی هواپیمای اف-5 در پایگاه یکم شکاری در مهرآباد تهران برگزیده شد. پس از طی دوره به عنوان خلبان شکاری تاکتیکی اف-5 به اسکادران 42 شکاری بمب افکن در دزفول منتقل شد و توانست به خوبى فن پرواز با این پرنده را فرا گیرد و یكى از بهترین هاى F-5 شده, ولى دیگر وقت ارتقاء بود و ذولفقارى باید در پست ها و سمتهاى بالاترى خدمت مى كرد و از او استفاده بهینه مى شد. چندی بعد برای پروازبا هواپیماهای "آر.اف- 5 " که یک نوع شکاری شناسایی مافوق صوت بود، به پایگاه یکم شکاری اعزام گردید. ذولفقارى مدتى در گردان شناسایى پرواز كرد و بار دیگر توانایى هاى منحصر به فردش را نشان داد و خود را لایق پرواز با فانتوم نشان داد تا اینجا ذولفقارى را مى توان یكى از بهترین هاى F-5 دانست وباید مى دیدیم كه آیا از پس یك هواپیماى دیگر كه كاملا" متفاوت ازانچه كه تا امروز فریدون با ان پرواز كرده بود, بر مى اید . پایگاه هوایى شاو (SHAW) ایالات متحده, خلبانان شناسایى در حال فرا گیرى علوم مربوطه و تاكتیك هاى شناسایى و دیدن دوره هاى زمینى و تئورى مى باشند. فریدو ن فردى آرام و صبور بود كه با دقت كامل مطالب رو فرا می گرفت و توانست تمام آزمونهاى زمینى رو با بالاترین رتبه بگذراتند.حال زمان اولین پرواز فریدون با RF-4 فرا رسید روزى كه باید به استاد خلبان خود نشان مى داد كه دروس تئورى را آنطور كه مى بایست فرا گرفته است. فریدون و معلم پرواز اماده شده و به سمت هواپیما حرکت کرده , فریدون در كابین جلو نشسته و فرماندهى هواپیما را بر عهده گرفته و معلم پروازامریكایى در كابین عقب نشسته و دیگر همدوره هاى فریدون بر روى رمپ ناظر اولین پرواز فریدون بودند . ذولفقارى درابتداى باند قرار گرفته و با كسب اجازه ازبرج مراقبت جهت تیكاف, موتورها را در حالت پس سوزقرار داده و با خیزشى سریع از باند جدا شده و در دل آسمان جاى مى گیرد تا امتحان خود را به استاد پس دهد چند دقیقه اى از پرواز نگذشته بود كه ذولفقارى متوجه علایم هشدار دهنده مبنى بر از دست دادن هیدرولیك شده . این اتفاق بسیار نادر هست بخصوص براى یك هواپیما نیروى هوایى ایالات متحده كه جهت اموزش از آن استفاده مى شده و سن و ساعت پرواز زیادى هم نداشته و یك بدشانسى بزرگ براى یك خلبان مىتونست باشه كه در اولین پرواز اموزشى دچار این مشكل بشود ولى ذولفقارى بیدى نبود كه با این بادها بلرزد, با آرامش كامل و بدون دستپاچگى بعد از مدت كوتاهى كنترل هواپیما را در دست گرفته و در خواست فرود اضطرارى مى كند. در ابتدا حادثه معلم پرواز كمى نگران شده ولى متوجه شده كه ذولفقارى همانند یك خلبان حرفه اى مسلط به هواپیما شده و كنترل را در دست دارد و هر آنچه نیاز هست در این شرایط انجام دهد را به نحو احسنت انجام مى دهد . ذولفقارى موفق مى شود هواپیما را با نقص فنى به سلامت به پایگاه بازگرداند ویك لندینگ نرم و بى خطر انجام دهد. دوستان فریدون كه منتظر بازگشتش بودند بلافاصله خود را به پاى هواپیما رسانده تا از سلامت خلبانان مطمئن شون.دو خلبان در صحت و سلامت از هواییما پایین امده, در این هنگام استاد پرواز رو به ذولفقارى كرده و سوال مى كنه ذولفقارى چند ساعت پرواز با فانتوم داشتى؟ در جواب ذولفقارى پاسخ مىده این اولین پروازم با فانتوم بوده قربان.استاد میگه بدون شوخى چند ساعت پرواز داشتى ؟ ذولفقارى پاسخ میده اولین بار بود قربان من قبلا" فقط با F-5 پرواز داشتم. استاد میگه این امكان نداره كسى براى اولین پرواز چنین تسلط و مهارتى داشته باشه. در پایان با كمى كلنجار رفتن استاد قانع میشه كه این اولین پرواز ذولفقارى با فانتوم بوده و به اون میگه كارت عالى بود و خیلى خوب از پسش بر اومدى فكر نمى كردم بتونى و نگران بودم و مطمئن هستم تو یكى از بهترین خلبان هاى این دوره و نیروى هوایى كشورت خواهى شد . بار دیگر ذولفقارى ثابت كرد كه لیاقت بهترین بودن را دارد. ذولفقارى تمامى دوره شناسایى رو كه به مدت شش ماه بطول انجامید با موفقیت و رتبه بالا پشت سر گذاشت و به ایران بازگشت و در گردان 11 شناسایى تاكتیكى ادامه خدمت داد.چندى از خدمت ذولفقارى در گردان شناسایى نگذشته بود كه نیروى هوایى ایالات متحده تصمیم به انتخاب برگزیدگان دانشجویان خلبانى تمام كشورهایى كه قبلاً جهت اموزش به ایالات متحده فرستاده بودند ,گرفت. این رویداد به این معنى بود كه برگزیدگان بهترین خلبان هایى هستند كه توسط نیروى هوایى ایالات متحده اموزش دیده بودند و بدون شك بهترین هاى دنیا و كشورشان نیز بودند.كسیكه از نیروى هوایى ایران بعنوان بهترین خلبان انتخاب شد كسى جز سروان خلبان فریدون ذولفقارى نبود كه براستى انتخاب صحیح توسط نیروى هوایى ایالات متحده صورت گرفته بود . ذولفقارى دراین مراسم حضور یافت و دركنار برترینهاى دنیا,پرچم ایران را برافراشت و به زمره برترینها راه یافت و مورد تقدیر و تشویق قرار گرفت. این انتخاب مهر تاییدى برتكخال بودن ذولفقارى در نیروى هوایى ایران شده و تا كنون كسى موفق به كسب این مقام و درجه در نیروى هوایى ایران نشده است. چندى بعد ذولفقارى با درجه سرگردى به فرماندهى گردان 11 شناسایى تاكتیكى نایل شد كه مصادف با جنگ ایران و عراق بود. درآنزمان كمتر خلبانى انتظار شروع جنگ با كشورى دیگررا داشت. ولى جنگ اغاز شده بود و خلبانان براى مقابله با چنین شرایطى آموزش دیده بودند.همانند دیگرگردانها, گردان شناسایى هم وارد عمل شده و پرواز هاى شناسایى را آغاز كرده.شاید براى هر خلبانى ورود به خاك یك كشور كمى با ترس و دلهره و تازگى همراه بود ولى تمام خلبانان نیروى هوایى از پس این وظیفه و تعهد برآمدند و ذولفقارى یكى ازاین خلبانان بود كه براى همچین روزهایى لحظه شمارى مى كرد تا دین خود را به وطن و نیرو هوایى ادا كند . ذولفقارى با داشتن درجه سرگردى و داشتن سمت فرماندهى مى توانست در عملیات ها كمرنگ تر حضور داشته باشد ولى همیشه به این صحبت باور داشت كه براى چنین روزهاى براى ما پول خرج كردن و باید تا آخر جنگید و اینچنین شد كه او دركنار خلبانان شجاع گردان شناسایى تا روز شهادتش كه درجه سرهنگى به دوش داشت مردانه مبارزه كرد و شرافت سریازى خود را نشان داد . از انجایى كه عملیات هاى شناسایى از پیچیدگى و خطرات بسیارى بر خورداربود ذولفقارى سعى مى كرد عملیاتهاى حساس را شخصا" انجام دهد تا تلفات جانى و مالى به حداقل برسد. ذولفقارى در زمان فرماندهى شخصا" خلبان كابین عقب خود را كه كلید پیروزى عملیات بود,انتخاب مى كرد. تعدادى از خلبانان شناسایى افتخارهمراهى وى را كسب كردند و با او عملیاتهاى خطرناكى را بدون سانحه به پایان رساندند ولى ذولفقارى همچون محمود اسكندرى كه بهمراه جناب زمانى یك تیم ویرانگررادرست كرده بودند با یك خلبان از گردان شناسایى اقدام به انجام عملیاتهاى متهورانه كردند و اون شخص كسى نبود جزسروان حسین مددى. سروان مددى از خلبانان هم دوره ذولفقارى بود كه از نظر روحیات و اخلاق و رفتار با فریدون آشنایى كامل داشت و به او نزدیك بود وبعبارتى دوستان نزدیك هم محسوب مى شدند. ذولفقارى باید درطول جنگ بار دیگر متفاوت بودن خود را نشان میدادوهمیشه بدنبال عملیاتهاى دشوار و نشدنى بود و زمانى هم كه فرماندهى گردان با شخص دیگرى بود همیشه از فرمانده درخواست عملیاتهاى سخت و دشوار مى كرد و به قدرى جسارت و اعتماد به نفس داشت كه از فرمانده تقاضا مى كرد من رو جایى بفرست كه بزنن. ذولفقارى عملیاتهاى سخت ودشوار را یكى پس از دیگرى به پایان مى رساند. در این بین دو عملیات شناسایى از شهر بغداد به او محول شد . بغداد یكى از مخوف ترین شهرهاى عراق از نظر پدافند هوایى بود كه در یك آن میتوانست آسمان این شهر را به جهنمى تبدیل كند. این عملیات براى گردان شناسایى از ارزش بسیارى برخوردار بود و با انجام شناسایى بغداد گردان شناسایى وخلبانان اون میتوانستند خود و گردان افسانه اى خود را باردیگراثبات كنند. عملیات مخوف و مرگبار شناسایى بغداد كه یكى از سخت ترین و پیچیده ترین عملیات ها بود بدست توانای فریدون ذولفقارى و دو تن از یاران او مجتبى فردوسیان و حسین مددى انجام شده و ذولفقارى توانست با استفاه ازمهارت پرواز از دید رادارها و پدافند سنگین بغداد در امان بماند و عملیات شناسایى پایتخت سیاسى كشورعراق را با موفقیت انجام دهد و لرزه به تن دشمنان بیاندازد و نتایج این عملیاتها تصویر بردارى هاى بى نظیرى بود كه از نقاط حساس و استراتژیک شهر بغداد از جمله كاخهاى صدام , مجلس, وزارت كشور , پایگاه هوایى الرشید و بسیارى از نقاط حساس كه بنا به دستور عملیات تك تك نقاط مورد نظر شناسایى شدند و ذولفقارى توانست بدون كوچكترین حادثه اى به پایگاه بازگردد.انتشار تصاویر این عملیات متهورانه در جراید داخلى وخارجى باعث دلگرمى نیروهاى ایرانى و دلسردى و تضعیف نیروهاى دشمن شد. ذولفقارى همیشه خارى در چشم دشمنان بود و نیروهاى عراقى بدنبال از میان برداشتن او بودند و صدام حسین براى او جایزه تعیین كرده بود. با تمام این تفاسیر كوچكترین تردید و ترسى در فریدون رخنه نكرده و با علاقه و دل وجان به پروازهایش ادامه داد ومناطق و شهرهاى مختلفى از خاك دشمن را جولانگاه خود قرار داد و افتخاراتى پیاپى كسب مى كرد.در سال هاى جنگ مقامات و دوستان فریدون تلاش بسیارى كردند كه او را از ادامه پرواز جنگى منصرف كنند و به همان سمتهاى فرماندهى و استاد خلبانى اكتفا كند كه هیچ یك از این تلاش ها نتیجه اى نداشت و سرانجام در سال 1365 فریدون ذولفقارى به همراه كمك خود محمدرضا نوروزى جهت شناسایى جنوب غرب كشور پایگاه یكم شكارى را ترك كرده و دیگر مراجعت نكردند تا نام ایران و خود را در اسمان زنده نگه دارند . ذولفقارى بر فراز جزیره مجنون بى دفاع و بدون پشتیبان توسط حداقل چهار شكارى عراقى كه توسط رادار تایید شده بودند دوره شده و با تلاشهاى فراوانى كه براى رهایى انجام داد نا جوانمردانه پركشید و این حادثه فرضیه نقشه از پیش تعیین شده عراقى ها جهت ازمیان بردن او و لو رفتن اطلاعات عملیات او را قوت بخشید .این چنین شد كه تكخال نیروى هوایى ایران اسمانى شد و نیروى هوایى و دوستان خود را در سوگ فرو برد . منبع تایپیک مرتبط با گردان شناسایی- 3 پاسخ ها
-
- 18