جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'تاپیک جامع عملیات ثامن الائمه'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 2 results

  1. رزمندگان اسلام با اجراي عمليات ثامن‌الائمه (ع)، طي نبرد 2 روزه با متجاوزان عراقي توانستند 150 كيلومتر از خاك كشورمان و آبادان را باز پس گيرند. «حصر آبادان بايد شكسته شود» اين فرماني بود كه در چهاردهم آبان 1359 توسط فرماندهي كل قوا حضرت امام خميني (ره) خطاب به نيروهاي مسلح به ويژه ارتش جمهوري اسلامي ايران صادر شد. بر اساس اين فرمان لشكر 77 خراسان، عمليات ثامن‌الائمه (ع) را در ساعت يك بامداد روز 5 مهر با رمز «نصر من‌الله و فتح‌ قريب» آغاز كرد و در تاريخ 7 مهر 1360 بعد از 2 روز نبرد موفقيت آميز به پايان رساند. آتش پشتيباني و هماهنگي بين نيروها و سرعت عمل فوق‌‌العاده باعث شد كه در 24 ساعت نخست عمليات، اهداف اصلي به تصرف ارتش اسلام در آيد. طراحي، فرماندهي و اجراي عمليات توسط نيروي زميني ارتش با شركت و همكاري 15 گردان سپاه پاسداران و نيروي هوايي صورت پذيرفت. اين عمليات با هدف شكستن حصر آبادان، در منطقه شرق رودخانه كارون اجرا شد كه تصرف و تأمين ساحل شرق رودخانه كارون با آزاد‌سازي 150 كيلومتر مربع از زمين‌هاي خودي، خارج شدن آبادان از محاصره طبق فرمان امام (ره)، كشته و زخمي شدن 3 هزار نفر از عراقي‌ها و به اسارت در أمدن يك هزار و 656 نفر، انهدام 90 دستگاه تانك و نفربر، 100 دستگاه انواع خودرو، سرنگوني 3 فروند هواپيما و يك فروند بالگرد دشمن، به غنيمت گرفتن 100 دستگاه تانك، 60 دستگاه نفربر، 3 دستگاه لودر و توپ و 50 دستگاه انواع خودرو از دستاوردهاي اين عمليات بود. امير سرتيپ 2 خلبان ابراهيم محمد‌زاده در ارتباط با عمليات ثامن الائمه (ع) مي‌گويد: با نزديك شدن زمان عمليات، نياز بود خلبانان براي آشنا شدن به منطقه رزم از محورهاي تك، پدهاي تخليه مجروحان و از مسيرهاي پروازي بازديد و شناسايي كنند. به همين منظور مسئولان عمليات، ليدر تيم‌هاي پروازي و خلبانان بالگردهاي 214 همراه با افسر عمليات لشگر 77 چند روزي در محورهاي مختلف از قرارگاه‌هاي تاكتيكي تيپ‌ها و يگان‌هاي مستقر در خط شناسايي لازم را انجام دادند. وي ادامه مي‌دهد: همكاري تنگاتنگ خلبانان و مسئولان پايگاه كرمان با لشگر 77 در آن روزها سبب شده بود تا اخوت و برادري نزديك‌تري بين مسئولان 2 يگان به وجود بيايد. در اين رهگذر با سرگرد روح‌الله سروري، افسر عمليات لشگر 77 خراسان، سرگرد منوچهر صابريان، افسر تطبيق آتش‌ها و سرهنگ علي صديق‌زاده، رئيس ركن سوم لشگر آشنا شديم. امير سرتيپ 2 خلبان هوانيروز بيان مي‌كند: سرگرد روح‌الله سروري افسري بسيار خوش برخورد، با نزاكت و با صلابت نظامي‌گري و مسلط به امور بود كه به سرعت مورد توجه خلبانان جوان قرار گرفت. همين روحيات خوب وي سبب شد تا خلبانان همكاري بسيار خوبي در مأموريت‌هاي پروازي با وي داشته باشند. وي خاطرنشان مي‌كند: با پايان شناسايي‌ها، اعلام آمادگي هوانيروز، فراهم شدن ملزومات رزم، پاي كارآمدن يگان‌هاي ارتش و سپاه پاسداران سرانجام روز موعود همان 5 مهر 1360فرا رسيد و با روشن شدن هوا و شروع پرواز تيم‌هاي آتش و بالگردهاي تخليه مجروح، از قرارگاه تاكتيكي اعلام شد كه دشمن در منطقه تيپ يك لشگر 77 خراسان با داشتن يك دكل ديده‌باني بلند بر منطقه تيپ تسلط پيدا كرده است و با هدايت آتش توپخانه و تانك‌هاي خود، پيشروي نيروهاي خودي را كند كرده است. به همين منظور به هوانيروز مأموريت داده شد با موشك ماوريك، دكل ديده‌باني را منهدم كند. امير سرتيپ 2 محمدزاده اضافه مي‌كند: پس از توجيه و پيدا كردن موقعيت دقيق دكل ديده‌باني در روي نقشه عملياتي، به پرواز درآمديم. بعد از عبور از روي نيروهاي خودي به تانك‌هاي در حال مقاومت نيروهاي عراقي برخورد كرديم. كبراهاي همراه تيم، با آتش كشيدن تعدادي از تانك‌ها و خودروهاي دشمن، توجه آنان را به خود جلب كردند و من هم با شرايط به وجود آمده دكل ديده‌باني را پيدا كردم و با شليك دقيق يك فروند موشك ماوريك، سكوي ديده‌باني را كاملاً منهدم كرده و موشك دوم را نيز به طرف يك دستگاه تانك شليك كردم. با انهدام سكوي ديده‌باني و تعدادي از تانك‌ها و كشته شدن تعداد زيادي از نيروهاي در حال مقاومت دشمن، نيروهاي خودي با گرفتن روحيه‌اي مضاعف از خاكريزهاي دشمن عبور كرده و به پيشروي خود ادامه دادند. سرهنگ خلبان مهدي مدرس با بيان خاطره‌اي از عمليات ثامن‌الائمه (ع) اين چنين مي‌گويد: روزي كه به درستي تاريخ آن يادم نيست، حسين خرازي از طريق لشكر 77 خراسان درخواست يك تيم آتش كرده بود. در اجراي دستور 2 بالگرد كبرا به خلباني من، ستوان نژادتقي و يك فروند بالگرد 214 به خلباني ستوان پارسي تعيين شد؛ در اتاق كار آنها روي نقشه توجيه شديم. قضيه از اين قرار بود كه چون بر اثر طغيان آب كارون و احتمالاً پمپاژ آب به قسمتي از ساحل، دور رودخانه كارون تبديل به درياچه‌اي شده بود و در زير پاي اين درياچه يعني در جنوب سيل بند، يگان‌هاي عراقي استقرار داشتند. برادران تصميم داشتند با تخريب سيل بند، آب را در زير پاي نيروهاي دشمن رها كنند. از اين جهت از ما خواستند كه مقدار 400 كيلو مواد منفجره TNT با يك قايق و تعدادي از بچه‌ها را به آن سوي رودخانه ببريم تا پس از حمل آن به وسيله قايق به حوالي ديواره سد، شكافي در آن ايجاد كرده و با قرار دادن مواد منفجره، آنجا را منفجر سازند. وي مي‌افزايد: روز بعد نيز پس از اجراي مأموريت، برادران را به شرق كارون بازگردانيم؛ بحث‌هاي زيادي بود، تعدادي مي‌گفتند اين عمليات، شدني نيست. به هر حال عملياتمان را انجام داديم. قايق و 400 كيلو TNT و پرسنل مربوطه را جناب پارسي به آن طرف آبگرفتگي حمل كرد و به همراه نژادتقي به عنوان اسكورت حركت كرديم. سرهنگ خلبان هوانيروز بيان مي‌كند: در منطقه‌اي كه انتخاب كرده بودند، قايق به آب انداخته شد. بالگرد 214 مشغول تخليه پرسنل و بار بود كه توپخانه‌ ارتش عراق شروع به تيراندازي كرد. نژادتقي جهت هدف‌يابي به سوي آنها پرواز كرد تا درگير شود اين در حالي بود كه 2 توپ ضد هوايي از دور به سوي ما تيراندازي مي‌كنند. به سوي آنها رفتم و آماده شدم براي شليك، تيراندازي آنها به صورت رگبار به طرف ما مي‌آمد و چون گلوله رسام نيز داشت كاملاً مي‌ديدم كه گلوله‌ها از چپ و راستمان رد مي‌‌شوند در حين پرواز متوجه شدم كه روي خشكي هستيم و يگاني از عراق در منطقه است، به سمت هدف در منطقه حسينيه گردش كرديم. يگان تقريباً در يك كيلومتري ما بود اگر گلوله‌اي به ما اصابت نكرد، لطف خدا بود زيرا من يك هدف 12متري بودم، به مجرد اينكه با آنها روي يك خط قرار گرفتيم 2 راكت رها كرده و يكسري 20 ميليمتري تيراندازي كردم. وي ادامه مي‌دهد: زماني كه ستوان طايفه رستمي گفت «خورد وسطشان، پرسنل شروع به فرار كردند». متوجه شدم روي يك گردان عراقي هستيم؛ همه بدون استثناء فرار مي‌كردند.. من نيز در ارتفاع 4 الي 5 متري زمين پرواز مي‌كردم؛ هر لحظه امكان داشت به سيم‌هاي ارتباطي آنها كه روي ديرك‌هاي 2 تا 5/2 متري سوار شده بود، برخورد كنم. سرهنگ مدرس خاطرنشان مي‌كند: كمك خلبان دائماً هشدار مي‌داد كه مواظب باش ملخ پرواز به سيم نخورد، ملخ به زمين نخورد، به دكل نخورد. من گردش‌هاي خيلي گودي مي‌كردم. 2 راكت رها كردم و به گروه اعلام كردم كه روي عراقي‌ها هستم، سريع‌تر خود را برسانيد. لحظاتي بعد نژاد‌تقي در حاشيه گردان داد مي‌زد «نزن اينها رو بذار ببريمشان» بالگرد 214 نيز به ما محلق شد. نژادتقي كه ليدر تيم بود به 214 گفت بنشين وسط اينها، 214 وسط گردان نشست. وي اضافه مي‌كند: كروچيفش از بالگرد بيرون پريد ابتدا يك اسلحه برداشت و دويد به طرف يك سنگر، ديدم با ته قنداق به پشت چند نفر زده و آنها را به طرف 214 هدايت مي‌كند. يك مرتبه آتش توپخانه دشمن شروع شد، نحستين گلوله‌اي كه در منطقه اصابت كرد 214 بلند شد. 30 تا 40 درجه جهتش تغيير پيدا كرد. در فاصله كمي نشست. 5 نفر عراقي را سوار كرد و سريعاً حركت كرد. مهماتم تمام شده بود. به نژادتقي گفتم «گفت تو برو من ترتيبش را مي‌دهم». سرهنگ مدرس مي‌گويد: به مجرد اينكه حركت كرديم صداي آقاي پارسي را شنيدم كه مي‌گفت «اينجا تنها كروچيف من اسلحه دارد اگر 5 نفر كه دستشان باز است حمله كنند و اسلحه را از او بگيرند تكليف من چيست؟» من سريع خود را به او رساندم و به خلبان گفتم «ما را به آنها نشان بده» به هر ترتيب پهلو به پهلوي 214 در پرواز بودم؛ لحظات حساسي بود؛ اگر اسرا با يك هجوم اسلحه را مي‌گرفتند، مي‌توانستند هليكوپتر را هم اسير كنند. وي ادامه مي‌دهد: عدم انجام اين كار نشانگر آن بود كه آنها از اينكه اسير شده‌اند ناراحت نبودند؛ به هر تقدير آن روز توانستيم 5 اسير از عراق گرفته و تحويل ركن دوم لشكر بدهيم. منبع: كتاب حماسه‌هاي ماندگار هوانيروز
  2. عملیات حصر آبادان تاریخ عملیات: نوامبر 1980 الی سپتامبر 1981 مکان: آبادان، استان خوزستان، جنوب غرب ایران نتیجه: پیروزی ایران، حصر آبادان توسط عراق اشغالگر شکسته شد! طرفین جنگ: ایران و عراق فرمانده طرفین: شهید مصطفی چمراه فرماندهی رزمندگان ایرانی و صدام حسین فرماندهی کل قوای اشغالگر عراقی را برعهده داشت. توان: تعداد رزمندگان ایرانی نامعلوم، در طرف دیگر 20.000 نفر متجاوز عراقی و 600 فروند تانک؛ 4.500 نفر سرباز عراقی و 200 فروند تانک دیگر بعنوان نیروی کمکی! تلفات: تلفات طرفین نامشخص است، ولی احتمال می رود به عراقی ها خسارات سنگینی وارد شده باشد. نقشه عملیات در سپتامبر 1980 صدام حسین رییس جمهور عراق اقدام به یک حمله غافلگیرکننده بصورت گسترده به اراضی ایران کرد، نقشه اولیه عراق حمله به جزیره آبادان بود، در نتیجه یک لشکر زرهی را فراخواند تا از اروند رود که در نزدیکی خارک قرار دارد بگذرد، و راهی که از بغداد بطرف بصره می رود، سپس بسوی جنوب منتهی می شود را ادامه داده و شهرهای خرمشهر و آبادان را تصرف کند. آین لشکر شامل 500 الی 600 فروند تانک همراه با 20.000 نفر سرباز و تعدادی نیروی وِیژه برای همراهی آنان بود. نبرد در سوم نوامبر نیروهای عراقی به شهر آبادان واقع در استان خوزستان رسیدند. مقاومت ایرانی ها بسیار قدرتمند بود، و فرماندهان عراقی ناچار تقاضای نیروی کمکی کردند. با پشتیبانی یک لشکر زرهی تحلیل رفته با قوای تقریبی 4.500 نفر سرباز و 200 فروند تانک اعزام شدند تا آبادان را قطع کرده و شهر را از شمال شرق مورد محاصره قرار دهند. این دو لشکر عراقی با تعداد نامعلومی از نیروهای ایرانی مواجه شدند. منابع موجود احتمال می دهند؛ تیپی که به تنهایی از خرمشهر دفاع می کرده توسط دو گروه از سربازان ذخیره عملیاتی که در شمال واقع بودند پشتیبانی می شدند. محاصره اگرچه عراقی ها توسط نیروهای سپاه پاسداران دفع شدند، ولی آنها موفق شدند آبادان را از سه جهت محاصره کرده و قسمتی از شهر را اشغال کنند؛ ولی نتوانستند بر مقاومت سخت ایرانی ها چیره شوند و قسمت هایی از شهر که تحت کنترل ایرانی ها بود توسط قایق ها آذوقه رسانی مجدد شد. عراقی ها برای چندین ماه به محاصره ادامه دادند، ولی هرگر موفق به تصرف آبادان نشدند. بیشتر قسمت های شهر که پالایشگاه نفت هم شامل آن می شد خسارات بدی دید و یا بطور کامل توسط بمباران و محاصره عراقی ها تخریب شد. دلیل آن که این نبرد را یک پیروزی می نامند چنین است، زیرا نیروهای ایرانی، عراقی ها را مجبور به شکست محاصره در تاریخ سپتامبر 1981 نمودند. منبع: [align=left]http://stinet.dtic.mil/cgi-bin/GetTRDoc?AD=ADA241169&Location=U2&doc=GetTRDoc.pdf[/align]