جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'تاپیک جامع نبرد نخست العلمین'.
پیدا کردن 1 result
-
تاپیک جامع نبرد نخست العلمین تاپیک جامع نبرد نخست العلمین
panzer-grouppen افزود یک موضوع در جنگهای جهانی
همین الآن این مطلب رو ترجمه کردم و از اونجایی که دیگر در وبلاگ نمی نویسم فعلا مطالبم رو در اینجا قرار می دم که عقده ای نشم. در ضمن وقتی برای تصحیح غلط های احتمالی نبود به هر حال ببخشید . امیدوارم مفید باشه [align=center]اولین جنگ العلمین[/align] هشتمین لشگر متفقین تحت فرماندهی (ژنرال کلاد آچنیک) از (مرسا متروح) عقب نشینی کرده و به خطوط دفاعی العلمین پناه برده بودند . در اول جولای نیروهای آلمانی- ایتالیایی , سپاه آفریقا به این منطقه حمله کردند و خطوط نامنظم و به هم ریخته ی نیروهای متفقین تا صبح بیشتر دوام نیاورد و از هم پاشید , با این حال مقاومت این نیروها باعث توقف کامل پیشروی نیروهای آلمان شد . در دوم جولای فرمانده ی بزرگ زمان (ژنرال اروین رومل) نیروهای خود را در شمال متمرکز کرد تا با این کار از اطراف خطوط دفاعی العلمین به آن حمله کند و خطوط را شکست داده به شهر نفوذ کنند , ژنرال کلاد از این موضوع مطلع شد و فرمان یک ضد حمله به خطوط میانی آلمان ها را صادر کرد ولی این حمله شکست خورد . نیروهای متفقین به خطوط جنوبی نیز حمله کردند و به موفقیتی نسبی رسیدند . ژنرال رومل در واکنش به این حمله و پیروزی به دست آمده برای متفین نیروهای خود را دوباره سازمان دهی کرد و آنها را در خطوط مقابل دشمن که تصرف شده بود قرار داد . ژنرال کلاد دوباره در دهم جولای به منطقه ای به نام (تل العیذا) حمله کرد . نتیجه ی این حمله شکست خطوط دفاعی آلمان ها و به اسارت گرفته شدن بیش از یک هزار نفر از سربازان رومل بود . رومل ضد حمله ای تدارک دید ولی این حمله موفقیت ناچیزی در بر داشت. نیروهای ژنرال کلاد دوبار دیگر در حملات جداگانه ای به مرکز خطوط آلمان ها در دامنه ی کوه های (رویست) حمله کردند . حمله ی اول در 14 جولای و حمله ی دوم در 21 جولای انجام گرفت , هیچ یک از این دو حمله موفقیتی در بر نداشت و نرسیدن به موقع نیروهای زرهی به نیروهای پیاده در جنگ دوم باعث از دست رفتن بیش از 700 نفر از نیروهای ژنرال کلاد شد . دو حمله ی دیگر هم در 21 جولای انجام گرفت یکی از این حملات که در تل العیذا صورت گرفت با شکست رو به رو شد و حمله ی دوم در (مئتاریا) شکستی وحشتناک بود , نیروها در زمین ها مین گذاری شده گرفتار شده بودند و نیروهای زرهی نتوانستند به موقع به آنها ملحق شوند و نیروهای پیاده به سختی در مقابل ضد حمله ی آلمان ها شکست خوردند . لشگر هشتم متفقین به شدت خسته و از کار افتاده شده بود , نتیجه ی حملات ژنرال کلاد به خطوط متفقین چیزی جز شکست های پی در پی بر جا نگذاشته بود , تعداد زیادی کشته و زخمی شده بودند و نیروها روحیه ی خود ا از دست داده بودند . در 31 جولای ژنرال کلاد دستور پایان حملات تهاجمی به خطوط آلمان ا صادر کرد و فرمان داد که خطوط دفاعی را تقوت کنند و آماده ی مقابله با یک ضد حمله ای عظیم باشند . خطوط دفاعی متفقین در بسیاری از بخش ها شکسته شده بود تعداد زیادی اسیر گرفته شدند بخشی از سربازان که در مناطقی گیر کرده بودند خود کشی می کردند . ژنرال کلاد هم دستور عقب نشینی را صادر کرده بود , آلمان ها به پیروزی رسیده بودند ولی هنوز مشکلی وجود داشت , نیروهای سپاه آفریقا در دو نقطه متوقف شده بودند و با مقاومت شدید نیروهای ژنرال کلاد رو به رو بودند . بخشی از نیروها در (اسکندریه ) و بخش دیگری در (قاهره) در حال مقاومت بودند و توان پیشروی را از نیروهای ژنرال رومل گرفته بودند . [align=center]دومین جنگ العلمی[/align]ن در ادامه ی اولین جنگ در العلمین گفته شد که نیروهای آلمان در دو منطقه گرفتار شدند . در پی شکست های متداوم نیروهای بریتانیا به فرماندهی ژنرال کلاد , فرمانده ی کل ژنرال منتگمری ژنرال کلاد را از سمتش برکنار کرد و خود فرماندهی را برعهده گرفت .در سال 1942 در پی شکست ابتدایی آلمان ها در جنگ , وضعیت به نفع متفقین تغییر کرد . نقشه ی ژنرال منتگمری در ابتدا نیروهای بریتانیا در عملیاتی به نام (لایت فوت) شروع به تجهیز و نوسازی لشگر هشتم کردند و به دنبال آن میزان عظیمی تجهیزات و نیرو به لشگر هشتم افزوده شد و این نیرو دوباره پا گرفت .بخش دوم این عملیات حمله به نیروهای آلمان بود. ژنرال منتگمری امیدوار بود که بتواند درون زمین های مین گزاری شده ی آلمان ها در شمال دو دالان ایجاد کند و سپس به دنبال آن نیروهای زرهی وارد شوند و شروع به درگیری با نیروهای زرهی آلمان کنند , همچنین قرار بود حملات گمراه کننده ی متفقین در جنوب به صورت پی در پی ادامه یابد تا نیروهای ژنرال رومل را در آن منتطقه مشغول نگه دارد و مانع از تغییر موقعیت آنها از جنوب به شما شود .ژنرال منتگمری این درگیری را به سه بخش تقسیم کرده 1- درگیری های نخستین در ورود به منطقه 2- درگیری بسیاربزرگ اصلی با نیروهای مرکزی 3- نابودی باقی نیروهایی که در مناطق دیگر هنوز دفاع می کنن و در نهایت شکست کامل دشمن . برای گمراه کردن و به اشتباه انداختن قدم های بعدی آلمان ها در مقابله با نیروهای انگلیس , تعداد زیادی حملات کوچک به خطوط آلمان صورت گرفت . این حملات طوری طراحی شده بود که دشمن تصور می کرد به زودی حمله ی اصلی صورت خواهد گرفت ولی در حقیقت چنین نبود .همچنین در چند مایلی خطوط آلمان ها در جنوب , انگلیسی ها شروع به ساخت دکل های دیدبانی و پناهگاه هایی کردند , هدف از این اقدام این بود که آلمان ها فکر کنند حمله به این زودی ها اتفاق نخواهد افتاد و همچنین تصور بر این باشد که انگلیسی ها از جنوب حمله خواهند کرد . درادامه ی عملیات گمراه سازی آلمان ها که به آن عملیات (برتمن) گفته می شد , انگلیس ها تعداد زیادی مدل های تانک را از تخته چند لایه طراحی کردند و آنها را در جنوب و در کنار جیپ هایی قرار دادند که خود آنها نیز از چوب ساخته شده بود . در شمال تانکهای که قرار بود از آنها در عملیات استفاده شود را به شکل کامیون های حمل مهمات جنگی در آوردند به این صورت که یک سرپوش قابل حمل را روی بخشی از تانک قرار می دادند , این سرپوش ها هم از تخته های چند لایه ساخته شده بود . نیروهای آلمان در دو خط جدا از هم سنگر گرفته بودند که انگلیسی ها یکی را (خط اکزالیک) و دیگری را (خط پیرسون) می گفتند . در بین این دو خط دفاعی بیش از نیم میلیون مین کار گذاشته شده بود که بیشترآنها را مین های ضد تانک تشکیل می داد . حمله ی نهایی حمله ی اصلی که مدت ها برای آن برنامه ریزی شده بود در ساعت 9:40 دقیقه 23 اکتبر با پشتیبانی توپخانه شروع شد . هدف اولیه شکستن خط (اکزالیک) بود و قرار بود نیروی زرهی از این خط گذشته و به خط (پیرسون) برسد . به هرحال در زمان شروع حمله خطوط مین گذاری شده هنوز به طورکامل پاکسازی نشده بود . اولین حمله برای ایجاد دالان شمالی سه مایل از خط (پیرسون) عقب بود و این در حالی بود که پیشروی ها در جنوب بهتر بودند ولی نیروها در آن منطقه در دامنه های (میتیرا) گرفتار شده بودند . در 24 اکتبر ژنرال نیروهای متحدین از سکته ی قلبی درگذشت و بعد از این ژنرال (ریتا ون ثوما) فرماندهی این نیروها را در دست گرفت . در همین حال به رومل فرمان داده شده بد که به آفریقا بازگردد , او در تاریخ 25 اکتبر به آفریقا بازگشت. نیروهای متفقین یک بار دیگر هم به دامنه های (میتیرا) حمله کردند و بار دیگر گرفتار شدند به همین دلیل منتگمری دستور داد که حمله از جنوب را به طور کلی متوقف کرده و تمام تلاش خود را محدوف شمال کنند. در بین روزهای 25-26 یک حمله ی شبانه ی موفق صورت گرفت . ضد حمله ی آلمان ها نتیجه ای در بر نداشت. نیروهای متفقین 6.200 نفر تلفات داده بودند و نیروهای متحدین 2.500 نفر ولی این در حالی بود که منتگمری هنوز در حدود 900 فروند تانک عملیاتی داشت و رومل تنها 370 تانک داشت که توان ایستادگی داشتند . منتگمری احساس می کرد حملات فشار و توان خود را از دست داده است و تصمیم به فراخانی و احیای نیروها گرفت . هنوز هم در خطوط دشمن نیروهای متفقین حملاتی را شبانه انجام می دادند ولی در تاریخ 29 اکتبر خطوط دفاعی آلمان ها هنوز کاملا دست نخورده بود .منتگمری از تصمیمات خود مطمئن بود و داشت نیروهایش را برای عملیات (سوپرچارج) آماده می کرد . حملات مداوم نیروهای متفقین و فرسایش وحشتناک و مداوم نیروهای رومل باعث شده بود که رومل در آن زمان تنها 102 تانک عملیاتی داشته باشد . دومین حمله ی بزرگ نیروهای متفقین در سرازیری دامنه ی تپه ها انجام شد و هدف از آن تصرف باریکه ای به نام (رحمان) بود بعد از تصرف این باریکه قرار بر این بود که نیروها زمین های بلند را در (تل الآکاحیر) تصرف کنند . حمله در 2 نوامبر سال 1942 شروع شد . در سوم نوامبر همان ماه رومل تنها 35 تانک آماده ی نبرد داشت و به دلیل همین کمبود تجهیزات و فشار حملات نیروهای متفقین بر آنها , یک عقب نشینی سریع ضرورری می نمود . در همین حال رومل در همان روز یک پیام فوری از هیتلر دریافت کرد که حاوی این مطلب بود : " پیروزی یا مرگ " رومل بعد از دریافت پیام به فرامین پیشوا احترام گذاشت و عقب نشینی را متوقف کرد . ولی فشار حملات متفقین فوق العاده سنگین بود و نیروهای رومل اجبارا باید در شب 5-4 نوامبر عقب نشینی می کردند . در تاریخ 6 نوامبر نیروهای متحدین در حال عقب نشینی کامل بودند و بیش ار 30.000 نفر از نیروهای آنها تسلیم شدند . این نبرد بزرگترین پیروزی منتگمری بود . ژنرال منتگمری به خاطر پیروزی در این نبرد لقب (فرمانروای العلمین) را دریافت کرد و بعدها نیز به طبقه ی لردها رسید . این پیروزی همچنین باعث شد منتگمری درتمام جنگ های سخت و سنگین بعدی خود دارای قوایی بسیار زیاد و پرقدرت و شهرت فراوان و گاهی بیش از اندازه و حماسی باشد . بعدها بمباران های بزرگ در مراکش باعث نابودی کامل نیروهای سپاه آفریقا شد .