جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'جنگنده-بمب افکن استراتژیک اف-111 آردوارک'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 1 result

  1. General Dynamics F-111 بمب‏افكن استراتژيك اف111 هواپيماي F-111 ساخت جنرال دايناميكز، يك هواپيمای بمب افکن محسوب می شود که قادر است در نقش های متفاوتی چون بمب‏افكن استراتژيك ميان‏برد، هواپیمای شناسايي و جنگندهء ضربتي به کار گرفته شود. اف111 در دههء 1960 وارد خدمت شده است. امروزه تنها كاربر F-111، نيروي هوايي سلطنتي استراليا (RAAF) مي‏باشد و اين كشور قصد دارد بمب‏افكن‏هاي F-111 خود را كه در استراليا با نام Pig شناخته مي‏‎شوند، تا سال 2010 در خدمت نگه دارد. استراليا، به تازگي، علاقمندي خود را جهت به خدمت‏گيري جنگندهء فوق‏پيشرفتهء F/A-22 یا F-35 جهت بازنشستگي F-111 ها، اعلام كرده است. [align=center][/align] طراحی منحصر به فرد اف111، پیشگام معرفی تکنولوژی‏های نوینی در عرصهء هواپیماهای نظامی محسوب گردید. از جملهء آنها می‎توان به تكنولوژي منحصر به فرد بالهای متغیر، موتور توربوفن دارای پس‏سوز و سیستم راداری پنهان شدن در پوشش عوارض طبیعی زمین (Terrain Following Radar) جهت پرواز در ارتفاع پست با سرعت بالا را اشاره کرد. طراحی اف111 از ابتدا بی‏نقص و کامل بود، علی‏الخصوص برای مهندسین هوافضای روس که تا آن موقع، چنین هواپیمایی را مشاهده نکرده بود. بسیاری از سامانه‏هایی که در اف111 براي اولين بار به کار گرفته شدند و ما امروزه آنها را پیش پا افتاده و عادی می‏دانیم، در زمان طراحی اف111، بسیار پیشرفته محسوب می‏شدند. اف111 در ابتدا، با مشکلات عدیده‏ای دست به گریبان بود. در آن زمان، وزارت دفاع ایالات متحده، از اف111 توقع انجام ماموریتهای بسیار متفاوتی را داشت. از جملهء توقعات وزارت دفاع، به ماموریتهایی چون «رهگیر ناونشین» اشاره کرد که به عللی که توضیح خواهم داد، کنار گذاشته شد. (ماموریت رهگیر ناونشین، بعدها بر عهدهء جنگندهء بسیار موفق و پیشرفتهء اف14 تامکت گذاشته شد) [align=center][/align] [align=center]F-111B: یک جنگندهء ناونشین ناموفق[/align] نیروی هوایی ایالات متحده، رسمن جنگندهء F-15E را جایگزین بمب‏افکن‏های قدیمی F-111 نموده است؛ F-15E قرار است جهت انجام ماموریتهای ضربتی با دقت بالا مورد استفاده قرار گیرد. ضمن اینکه ماموریت بمباران سنگين با سرعت مافوق صوت نیز بر عهدهء بمب افکن سنگین B-1B Lancer نهاده شده است. بمب افکن های B-1B در جریان جنگ سال 2003 با عراق که منجر به سقوط رژیم صدام گردید، بسیار موفق عمل کردند. بمب افکن های B-1 با استفاده از سیستم پرواز در ارتفاع پست، خود را به بغداد رساندند و مخفیگاه صدام در محلهء المنصور را با موشکهای کروز در آسمان حومهء بغداد هدف قرار دادند. (صدام 5 دقیقه قبل از این محل خارج شده بود) طراحي جنگندهء F-111 يك بمب‏افكن تاكتيكي با كاربري‏هاي گوناگون محسوب مي‏شد كه قادر بود ماموريتهاي خود را با سرعت مافوق‎‏صوت به انجام برساند. اين جنگنده يكي از هواپيماهايي بسيار بحث‏برانگيز زمان خود محسوب مي‎شد. اف111 يكي از ايمن‏ترين هواپيماهاي عملياتي تاريخ نيروي هوايي ايالات متحده محسوب مي‎شد كه توانايي رزم بسيار فوق‏العاده‏اي در شرائط گوناگون آب و هوايي را دارا بود. اين هواپيما، ماحصل تلاشي بود جهت ساخت يك جنگندهء مشترك براي نيروي هوايي و دريايي ايالات متحده كه تحت برنامهء TFX به انجام رسيد. همچنان كه در ذيل مطلب توضيح داده‏ام، چنين توليد مشتركي، امكان پذير نشد و جنگندهء F-111B مختص نيروي دريايي كه ماحصل برنامهء TFX بود، هيچگاه توليد نگرديد. [align=center][/align] [align=center]F-111B[/align] اف111 مختص نيروي هوايي، در گونه‏هاي مختلفي توليد گشت كه از جملهء آنها مي‏توان به اف111 در مدل‏هاي A‏، D، E و F اشاره كرد. به جز اينها، جنگندهء FB-111A نيز توليد گشت كه يك بمب‏افكن استراتژيك محسوب مي‏‎شد و داراي مشكلات عديده‏‎اي بود. در اين بين، تنها نوع F دقيقن با مشخصات مورد نظر نيروي هوايي در برنامهء TFX مطابقت مي‏كرد. اين مدل، نسبت به ساير گونه‏هاي ساخته شده توسط جنرال‏دايناميكز داراي نقائص كمتري بود. F-111A اوليه، داراي مشكلات جدي در موتورها بود و از نقائص كمپرسور، خفگي و واماندگي رنج مي‏‎برد. خلبانان و مهندسين ناسا جهت رفت اين مشكلات، فشار زيادي وارد مي‏آوردند. بررسي‏هايي كه در مورد شكل دهانهء ورودي هواي موتورها صورت گرفت نشان دادند كه هواي مكيده شده از طريق دهانهء‌ ورودي موتورها، به دليل شكل ظاهري خاص دهانه، به طور طبيعي باعث خفگي و واماندگي كمپرسور موتورها مي‎شد. سرانجام، با توجه به نتايج تحقيقاتي كه توسط ناسا، نيروي هوايي و كمپاني جنرال‏دايناميكز حاصل گشت، مشكل موتورها با طراحي يك ورودي جديد هوا، رفع گرديد. F-111 قادر بود از كمترين ارتفاع كه نوك درختان بود تا ارتفاعي فراتر از 60 هزار فوت (18200 متر) به عمليات بپردازد. اف111 مجهز به بالهاي متمايل به عقب متغير بود (Variable-Sweep Wings) كه اين امر به خلبان اجازه مي‏داد جهت فرود با حداقل سرعت اقدام نمايد يا با سرعت مافوق‏صوت در سطح دريا پرواز كند و به سرعتي بيش از دو برابر سرعت صوت در ارتفاعات بالا دست پيدا كند. زاويهء بالها بين 16 (كاملن باز) تا 72.5 درجه (كاملن رو به عقب) قابل تغيير بود. در حالتي كه بالها كاملن رو به سمت جلو قرار گرفته بودند، حداكثر مساحت بال فراهم مي‏گشت و بدين جهت حداكثر ميزان نيروي برا كه مناسب برخاست با حداقل دويدن روي باند بود، فراهم مي‎شد. اف111 به هيچ نوع مانع فيزيكي جهت افزايش نيروي پسا و يا استفاده از رانش معكوس موتورها پس از فرود نيازي نداشت. [align=center][/align] دو خدمهء اف111 در كنار يكديگر مي‏نشستند. در كابين، يك اطاقك تحت فشار جهت خروج اضطراري به شكل يك محفظهء نجات براي سطح دريا يا زمين تعبيه شده بود. در شرائط اضطراري، هردو خدمهء درون كابين، درون آن باقي مي‏ماندند، سپس مادهء منفجره، باعث جدا شدن اطاقك كابين از بدنهء هواپيما مي‏شد. پس از آن، اطاقك به وسيلهء چتر نجات، پائين مي‏آمد. اطاقك نجات، داراي يك قسمت صيقلي كوچك به شكل بال است تا به هنگام جداشدن از هواپيما، دچار بي‏ثباتي نشود. كيسه‏‎هاي هوا به اين اطاقك كمك مي‏كنند تا در سطح آب شناور باقي بماند. اين اطاقك نجات را مي‏توان در هر سرعت و ارتفاعي، حتا زير آب، آزاد نمود. براي نجات در زير آب، كيسه‏هاي، پس از جداسازي كامل اطاقك از بدنه، باعث بالا آمدن اطاقك به سطح آب مي‎شوند. درون بالهاي هواپيما و همچنين قسمت اعظمي از بدنهء پشت كابين خدمه، تانكهاي سوخت تعبيه شده است. تنها با استفاده از مخازن سوخت داخلي، اف111 قادر است به راحتي بردي فراتر از 2500 ناتيكال مايل (4000 كيلومتر)‌ را طي نمايد؛ ضمن اينكه از مخازن سوخت خارجي نيز مي‎توان در جايگاههاي مخصوص زير بالها استفاده كرد و در صورت لزوم آنها را پرتاب نمود. هر چند كه اف111 به جهت انجام بمباران اتمي اتحاد شوروي طراحي گشت، اما قادر است انواع تسليحات معمول را نيز به خوبي بمب‏هاي هسته‏اي حمل نمايد. اف111 قادر است دو بمب يا سوخت اضافي را در محل تسليحات درون بدنه حمل كند. اما تسليحاتي كه در بيرون بدنه مي‏توانستند حمل شوند، شامل تركيبي از انواع بمب‏ها، موشكها و تانكهاي سوخت بود. جايگاههاي بارگذاري مهمات در دو محل زير بالهاي نزديك به بدنه، هنگام چرخش بالها، طوري مي‏چرخند كه تسليحات نصب شده، همواره موازي بدنه باشند. دو جايگاه بيروني‏‎تر نسبت به بدنه، قابليت چرخش ندارند، اما براي پرواز مافوق‏صوت‎، مي‏توان آنها را رها ساخت. سيستم‏هاي الكترونيك اف111، شامل تجهيزات مخابراتي، ناوبري، رادار تعقيب عوارض زمين، سامانهء هدفيابي و حمله و سيستم‏‎هاي از كارانداز دفاع هوايي دشمن مي‏باشد. ضمن اينكه يك رادار مخصوص بمباران، جهت افزايش دقت آزادسازي تسليحات بر روي هدف در شب يا شرائط نامساعد آب و هوايي به كار گرفته مي‎شود. اف111 مجهز به رادار تعقيب خودكار عوارض طبيعي زمين مي‏باشد كه به هواپيما اين امكان را مي‎دهد بدون ترس از برخورد به تپه،‌كوه يا سطح زمين، در يك ارتفاع ثابت پرواز كند و خطوط تراز زمين را تعقيب نمايد. اين سيستم همچنين امكان پرواز ايمن درون شكاف دره‏ها يا ميان كوهها را در شب يا روز بدون توجه به وضعيت آب و هوا را فراهم مي‏سازد. هرگاه يكي از سيستم‏‎هاي مربوط به اين قابليت، دچار نقص شوند، هواپيما به طور خودكار، ارتفاع مي‏گيرد. پروژهء TFX چه بود؟ شروع ساخت F-111 به زمانی باز می‏گردد که برنامهء ساخت هواپیمای TFX در پنتاگون آغاز شده بود. طی این برنامهء جاه‏طلبانه که در اوائل دههء 1960 کلید خورده بود، پنتاگون و شخص وزیر دفاع، رابرت مک نامارا، قصد داشت تا از یک طرح واحد، دو ماموریت کاملن متفاوت را بهره بگیرد. یعنی هواپیمایی که برای نیروی هوایی یک جنگنده - بمب افکن باشد و برای نیروی دریایی یک جنگندهء ناونشین با قابلیت دفاع هوایی بسیار دوربرد. در آن زمان چنین جنگنده‏ای قرار بود در نیروی دریایی جایگزین هواپیماهای F-4B و F-8 Crusader شود. فلسفهء مورد نظر نیروی دریایی برای یک جنگندهء رهگیر این بود که هواپیمای جدید، دارای قابلیت شکار و رهگيري دوربرد با موشکهای هوا به هوا، از فاصلهء بسیار دور و سرعت زیاد باشد. سر فرماندهی تاکتیکی نیروی هوایی، (Tactical Air Command یا TAC) به دنبال طرحی شکاری – بمب افکن بود که قادر باشد در عمق خاک دشمن، عملیات ضربتی انجام دهد، اما تمرکز عمدهء عملیات ضربتی مورد نظر، در اوائل دههء 1960 و پس از وقوع بحران موشکی کوبا، بر روی بمباران هسته‏ای مراکز مهم اتحاد شوروی قرار گرفت. هواپیمایی که قرار بود جایگزین جت‏های قدیمی F-105 Thunderchief شده و در ارتفاع کم، قادر باشد بمب‏های اتمی را رها کند، سریع و دورپرواز باشد. اما وقوع نبردهای هوایی در دههء 1960 با جنگنده های چابک و سریع MiG-17/19/21 در ویتنام، نیروی هوایی را به تعمق بیشتر واداشت. [align=center][/align] [align=center]F-105 Thunderchief[/align] به تاریخ ژوئن 1960، نیروی هوایی ایالات متحده، اقدام به صدور اطلاعیه‏ای کرد و در آن نیاز خود به یک هواپیما با قابلیت نفوذ در عمق پدافند هوایی شوروی و در ارتفاع پائین با سرعت زیاد را جهت رهاسازی بمبهای هسته‏ای اعلام کرد. این بمبهای هسته‏ای می‏بایست بر روی تاسیسات حیاتی روس‏ها، نظیر فرودگاهها و مراكز نظامی پرتاب شوند؛ ضمن اینکه هواپیما می‏بایست قادر به پرواز با سرعت 1.2 ماخ در ارتفاع کم و 2.5 ماخ در ارتفاع بالا بوده و دارای شعاع عمل رزمی فراتر از 890 مایل (1430 کیلومتر) باشد. این هواپیما همچنین می بایست قابلیت عمل در محدودهء کوچک را نيز داشته و دارای برد عبوری کافی جهت رسیدن به اروپا بدون سوختگیری هوایی باشد. همزمان، نیروی دریایی نیز از سال 1957، به دنبال یک شکاری رهگیر بردبلند بود تا بتواند در برابر بمب‏افکن‏های جدید شوروی که مجهز به موشکهای دوربرد ضدکشتی با کلاهک اتمی بودند، از ناوگان خود دفاع کند. نیروی دریایی به یک ناوگان دفاع هوایی (Fleet Air Defense یا FAD) نیاز داشت که چابک بوده، توانایی حمل سلاح آن از اف4 فانتوم بیشتر بوده و مجهز به یک رادار بسیار پرقدرت به همراه موشکهای دوربرد هوا به هوا باشد تا هم بمب‏افکن ها و هم موشکهای شلیک شده را منهدم نماید. F-111B همان طور که گفتیم، نیروی دریایی، جنگنده‏ای شکاری رهگیر را در نظر داشت تا از ناوگان جنگی خود در برابر موشکهای کروز دوربرد و همچنین شکاری بمب‏افکن‏های شوروی محافظت نماید. می‏دانیم که رزمناوها، دارای توانایی دفاع از خود با استفاده از سیستم‏های پدافندی هستند. یعنی یک حباب حفاظتی را به دور مجموعهء ناوها ایجاد می‏کنند. چنین سیستمی نسبت به حملات دشمن، حالت دفاعی و واکنشی پیدا می‏کند و هرچه برد محدودهء دفاعی کمتر باشد، امکان نفوذ بمب‏افکن‏ها یا موشکهای کروز ضدکشتی دشمن به درون آن، افزایش می‎یابد. به کارگیری ناو هواپیمابر و تشکیل مجموعه ناوهای جنگی دفاعی، امکان گسترش کمربند دفاعی را به اندازهء شعاع عمل هواپیماهای موجود، افزایش می‎دهد. این مجموعه که بدان Carrier Battle Group می‏گویند، مجهز به حدود 100 فروند هواپیما می‎باشد که حدود نیمی از آنها را هواپیماهای دفاع هوایی تشکیل می‎دهند. با این حال، ناو هواپیمابر به اندازهء پایگاههای هوایی و شاید خیلی بیشتر از آنها، آسیب‏پذیر است. بنابراین بدست آوردن برتری هوایی در دریا، بسیار حیاتی است. ستون فقرات گروه ناوگان جنگی هواپیمابر ایالات متحده را تا پایان سال 2006، جنگنده های بسیار توانمند F-14 Tomcat تشکیل می دادند. این جنگنده ها قادر بودند موشکهای ضدکشتی دشمن را از فواصل بیش از 100 مایل، با موشکهای دوربرد AIM-54 (فونیکس) هدف قرار دهند. بسیاری از موشکهای ضدکشتی پرتابی هواپیماهای عراقی در جریان جنگ با ایران، طعمهء فونیکس‎های پرتابی از تامكتهاي ایراني گشتند. یک موشک ضدکشتی مانند AM-39 (اگزوسه) یا Sunburn به راحتی می‏تواند توسط موشک فونیکس جنگندهء اف14 منهدم شود، امری که در دههء 1960 از عهدهء هواپیماهایی چون F-4B و F-8 به هیج وجه برنمی‏آمد. [align=center][/align] [align=center]جنگندهء ناونشین F-4B (آگوست 1961 - ناو هواپیمابر فورستال)[/align] در دههء 1950، نیروی دریایی ایالات متحده بدین نتیجه رسیده بود که برای مقابله با تهدیدات شوروی، هواپیمایی زیرصوت با توانایی شلیک هم‎زمان چندین موشک به سوی چندین هدف در فواصل بسیار دور مورد نیاز است. پاسخ به چنین نیازی در ابتدا منجر به ساخت جنگندهء مادون صوت F-6D Missileer، و سپس در اواسط دههء 1960 منجر به ساخت F-111B و در اواخر دههء 1960 منجر به ساخت F-14 Tomcat شد. [align=center][/align] [align=center]F-6D Missileer[/align] جنگندهء تنبل و زیرصوت F-6D قادر بود موشک دو مرحله‏ای XAAM-M-10 (ایگل) را که مجهز به سیستم هدایت‏پذیری از نوع نیمه‏فعال راداری بود حمل و پرتاب کند؛ ضمن اینکه در این هواپیما از یک رادار پالس – داپلر بسیار نیرومند که دارای توانایی رهگیری به هنگام جستجو (Track While Scan) بود، استفاده شده بود که توانایی شلیک پشت سرهم و هدایت هم‎زمان چندین موشک ایگل را به F-6D می‏بخشید. بال مستقیم و بدون زاویه‏ای که همانند Cessna 172 در بالای بدئه نصب شده بود، امکان نصب 6 موشک ایگل را فراهم می‎نمود. موتور جدید توربوفن TF30-P-2 ساخت پرات اند ویتنی، پیشرانهء F-6D را تشکیل می‎داد. این موتور توربوفن، بسیار کم مصرف بود و نسبت به موتورهای توربوجت مرسوم در آن زمان، بسیار پیشرفته محسوب می‏گردید. بدنهء F-6D ساخت کمپانی داگلاس بود. اما برنامهء جنگندهء F-6D مجهز به موشکهای ایگل، از آنجا که تنها قادر به انجام یک ماموریت بود، در دسامبر 1960 به دستور پنتاگون لغو گردید. اما شوروی با دارای بودن انبوهی از موشکهای کروز ضدکشتی و بمب‏افکن‏هایی چون Tu-95، همچنان تهدید بسیار بالقوه برای ناوگان ایالات متحده به شمار می‏رفت، تهدیدی که بیشتر متوجه ناوهای هواپیمابر بی‏دفاع بود. [align=center][/align] [align=center]جنگندهء F-8 Crusader در حال رهگیری یک بمب افکن Tu-95[/align] موشکهای کروز سطح به سطح قادرند در ارتفاع بسیار پائین پرواز کرده و خود را در پشش انحنای طبیعی کرهء زمین، پنهان نمایند. در نتیجه، کشف این موشکها به وسیلهء رادار کشتی‏های دفاعی محافظ ناوهای هواپیمابر، تا پیش از نزدیک شدن بیش از حد موشک، غیرممکن می‏شود. هرچند که موشکهای کروز ضدکشتی در ابتدا ساده بودند، اما با گذشت زمان، دارای سیستم‏های الکترونیکی بسیار پیشرفته شدند که آنها را قادر می‏ساخت در مسیرهای متغیری به سمت هدف رهسپار شوند؛ امری که بازهم بر دشواری رهگیری آنها می‎افزود. این نوع موشکها را می‎توان از طریق زیردریایی‏ها، ناوهای جنگی و بمب‏افکن‎ها شلیک نمود. بدین ترتیب بود كه تهدید علیه ناوهای هواپیمابر چند برابر شد. آن زمان شوروی مجهز به بمب‎افکن‎های سنگین و دوربردی چون Tu-95، Tu-16 و Tu-22 بود که از طریق این هواپیماها می‏توانست چندین موشک کروز بسیار دوربرد را به سمت ناوگان ایالات متحده شلیک نماید. این موشکها دارای بردی بین 50 تا بیش از 250 مایل بودند و به هنگام شلیک از فواصل دور، رادار کشتی نمی‎توانست هیچگاه هواپیمای دشمن را در صفحهء رادار خود مشاهده نماید. به دلیل برد بالای موشکهای کروز و همچنین انحنای طبیعی کرهء زمین، استفاده از یک جنگندهء شکاری مجهز به ترکیب رادار قدرتمند و موشکهای دوربرد هوا به هوا، تنها راه منطقی جهت دفاع در برابر چنین تهدیدی بود. یک رادار پرقدرت با توانایی دید پائین شلیک پائین، می‎توانست با موشکهای مناسب هوا به هوا، موشکهای کروز را به راحتی کشف کرده و منهدم نماید. [align=center][/align] [align=center]معرفی رسمی F-111B[/align] برنامهء TFX یا Tactical Fighter eXperimental یکی از برنامه‏هایی بود که در پنتاگون جهت ساخت یک هواپیمای مشترک برای نیروی دریایی و هوایی بود که منجر به ساخت F-111B گشت. هواپیمایی که قرار بود برای نیروی دریایی مجهز به رادار AWG-9 و موشکهای AIM-54A Phoenix شود و برای نیروی هوایی نیز نقش F-105 را ایفا کند. اما این در حالی بود که شرح وظائف مورد نیاز هریک از دو نیروی هوایی و دریایی، لزوم ساخت دو هواپیمای کاملن متفاوت را ايجاد كرده بود. پنتاگون و شخص وزیر دفاع قصد داشتند تا با ساخت F-111B، نیازمندی‏های هر دو نیرو را برآورده سازند و بدین طریق، صرفه‏جویی قابل ملاحظه‏ای در هزینه‎هاي پنتاگون انجام دهند. در آن زمان، گروه بررسي نیروی دریایی تحقیقاتی انجام داد و بدین نتیجه رسید که حمل و شلیک فونیکس از طریق F-111B امکان پذیر است. [align=center][/align] [align=center]F-111B در حال حمل موشکهای هوا به هوای فونیکس[/align] [align=center][/align] F-111B نخستین پرواز خود را به تاریخ 18 می 1965 به انجام رساند. اما همان موقع بود که ایرادات فراوان آن، سر باز نمودند: برای مثال شکل ورودی‏های هوای موتور و همچنين طراحي ضعيف سيستم سوخت‏‎رساني موتورها در برخی شرائط خاص، باعث خفگی کمپرسور می‏گردید؛ ضمن اینکه وزن F-111B برای حمل بر روی ناوهای هواپیمابر بیش از حد سنگین بود. برنامهء F-111B به هیچ وجه راضی کننده از آب در نیامد. خلبانان آزمایشگر نیروی دریایی از این هواپیما اصلن رضایت نداشتند. برای مثال نوع زاویهء شیشهء نصب شده در مقابل خلبان، در برخی زوایای خاص حمله یا به هنگام نزدیک شدن به سمت عرشهء ناو جهت فرود، باعث بازتابش نور می شد و دید خلبان را بسیار محدود می‏کرد. همچنین کابلهای نگهدارندهء هواپیما بر روی عرشهء ناو هواپیمابر، قادر به توقف هواپیمایی به وزن و ابعاد F-111B نبودند، ضمن اینکه فشار سیستم کاتاپولت موجود در ناوهای هواپیمابر، برای پرتاب F-111B، توان لازم را نداشت. به دلیل این همه مشکل پیش آمده، به تاریخ می 1968، کنگرهء ایالات متحده، پس از بررسی گزارش کمیتهء تحقیق، پروندهء ساخت F-111B را برای همیشه لغو نمود. تکنولوژی Variable geometry یا شکل هندسی متغیر يك بدنهء هواپيما كه ايده‏آل پرواز مافوق‏صوت باشد، بايد مجهز به بالهايي متمايل به عقب با حداكثر زاويه باشد، اما اين نوع طراحي، همچنان كه باعث افزايش سرعت گشت‏زني مي‏گرديد، برد پروازي و ميزان بارگذاري مهمات را به شدت كاهش مي‏داد، ضمن اينكه سرعت بسيار بالايي را براي فرود نياز داشت. به عبارتي ديگر، هواپيمايي كه داراي بالهاي بدون زاويه يا اندكي متمايل به عقب باشد، ضمن اينكه داراي هدايت‏پذيري آساني است، قادر است حجم سنگيني از مهمات را حمل كند و به علت مصرف سوخت كمتر، فواصل دورتري را بپيمايد. [align=center][/align] طرح بدنهء موسوم به «هندسي متغير» يا Variable geometry كه نيروي دريايي ايالات متحده پيشتر آن را در طراحي جنگندهء XF10F Jaguar آزموده و سپس آن را به سال 1953 كنار گذارده بود، تنها راه‏حل امكان‏پذير براي يك بدنهء واحد بود. بمب‏افكن F-111 اولين توليد رسمي در زمينهء هواپيماهايي مجهز به سيستم «شكل هندسي متغير» به شمار مي‏رفت. (با توجه به اينكه پيش از آن، طرح جنگندهء XF10F Jaguar نيروي دريايي، به سال 1953 لغو شده بود) [align=center][/align] [align=center]XF10F Jaguar ساخت گرومن: اولین جنگندهء بال متغیر جهان[/align] طرح هندسي متغير يا بال متغير، تا دههء 1980 در بسيار از هواپيماها به كار گرفته شد، اما طرح قديمي بال رو به عقب، به دليل هزينه‏هاي بالاي ساخت بالهاي متغير، هنوز به طور كامل منقرض نشده بود، زيرا هواپيماهايي كه داراي طرح هندسي متغير بودند، ضمن اينكه هزينه‏هاي بيشتري را لازم داشتند، دچار اضافه وزن فراتر از حد معمول مي‏گشتند. با اين حال، انواع بسيار گوناگوني از هواپيماها، به تقليد از طرح هندسي متغير به كار گرفته شده در F-111 پرداختند كه از جملهء‌ آنها مي‏توان به جنگنده‏هاي ساخت شوروي Su-17 (به سال 1966)، MiG-23 (به سال 1967)، بمب‏افكن Tu-22 (به سال 1969)، بمب‏افكن Su-24 (به سال 1970) و بمب‏افكن سنگين Tu-160 (به سال 1981) اشاره نمود. اما هواپيماهاي آمريكايي مجهز به تكنولوژي هندسي متغير، اينها هستند: F-14 Tomcat (به سال 1970) و بمب‏افكن سنگين B-1B Lancer (به سال 1974). در اروپا نيز مي‏توان به هواپيماي Panavia Tornado (به سال 1974) اشاره كرد. ضمن اينكه، در جنگندهء Su-24، همانند F-111، دو صندلي خدمهء پرواز در كنار هم قرار داشتند. [align=center][/align] [align=center]تصويري از كابين F-111 قبل از انجام يك پرواز شبانه[/align] به امید خدا ادمه دارد.