جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'جوک'.
پیدا کردن 1 result
-
جوک سلاح ویرانگر یا سوپاپ اطمینان جوک سلاح ویرانگر یا سوپاپ اطمینان
ahmad1361 افزود یک موضوع در جنگ نرم و سایبری
بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه : جوک چيست ؟ مردم براي چه جوک ميگويند ؟ جوک گفتن يا شنيدن فقط براي خنديدن است يا نوعي انتقاد تند در الفاظ خنده دار ؟ به بهانه اين مقاله ميخواستم عرض کنم اونهايي که به زمينه هاي امنيتي و اطلاعاتي علاقه دارند بايد بدانند که توليد اين نوع محتوا براي بسياري از موارد فوق العاده کارامد ميباشد در عصر جديد که ارسال پيامک امري عادي و روزمره محسوب ميشود امکان بررسي اين مقوله بيشتر خواهد بود فرض کنيد شما در راس سازمان امنيتي و اطلاعاتي هستيد و ميخواهيد حساسيت موضوعي را بسنجيد ابتدا يک جوک يا شايعه را بصورت کاملا هدفمند ايجاد ميکنيد يا مترصد فرصت ميمانيد کسي دراين مقوله شروع به جوک سازي يا شايعه سازي نمايد و از يک نقطه انتشار سرعت انتشار و بازخوردها مربوط به آنرا پيگيري ميکنيد مثلا اگر مقوله ايي که مطرح کرده ايد درد عمومي اکثر جامعه باشد بهمني از جوک ها يا شايعات جديد از روي همان جوک و شايعه شما ساخته خواهد شد و شما با کمترين هزينه علاوه برسنجش حساسيت موضوع گاها به زواياي بسيار متفاوت و ناديده گرفته شده توسط سازمان خود ميرسيد مورد ديگر استفاده حکومت از ابزار جوک بعنوان سلاحي براي سرکوب يک قوميت در يک مليت و باور اون مضمون به اون قوميت هستش مثلا اگر توجه بفرماييد در کشور ما قوميت گيلک و ترک در معرض اين سرکوب قرار گرفته اند البته نه از جانب اين حکومت بلکه حکومت قبلي نکته جالب اينه که قوميتي که به عدم غيرت و شهامت متهم ميشند که اسلام داشت اروپا رو فتح ميکرد هنوز گيلان ومازندران رو نميتونست فتح کنه البته استفاده هاي محلي هم براي مردم هر منطقه دارد مثلا دو شهر نزديک بهم براي هم جوک ميسازند تا بعنوان سلاحي براي تحقير هم از آن استفاده کنند در جامعه امروز ما هم نمونه هاي زيادي از انواع جوک ها وجود دارد مثل سن بعضي سياسيون يا حمله به روشنکفران قديمي و.... واما مقاله سازمان امنیت آلمان غربی برای پیبردن به ذهیت و افکار عمومی در آلمان شرقی نسبت به حکومتشان سی سال تمام به طور محرمانه جوکهای رایج در این کشور را گردآوری میکرد. این بخش از فعالیت سازمان امنیت آلمان غربی تا همین سال پیش محرمانه مانده بود. حالا کتابی تحقیقی در این باره منتشر شده با مقدمهای روشنگر و شماری از جوکهای گردآوری شده. در نظامهای ایدئولوژیک، بسته و دیکتاتوری یا در نظامهایی که اندیشه و اقدام حاکمان تناسبی با خواست و گرایش عمومی جامعه ندارد (البته در کل نظام ها خلاصه از نظر هر اقلیتی انسدادی وجود داره- توضیح شخصی ) و انتقاد و اعتراض هم بیعواقب نیست، جوکسازی و جوکگویی به ابزار مقاومت در دست مردم بدل میشود. این جوکها ابهت و اقتدار کاذب زمامداران و پر سر و صداترین تبلیغات و عوامفریبیهای رسمی را به سخره میگیرند و پایههای مشروعیت حاکمان را متزلزل میکنند. جوکها اگر حکومتگران را متاثر نکنند، شاید این تاثیر را داشته باشند که شوخطبعی و نفی خشونت و عبوست اجتماعی را به حدی برسانند که در تحولات و برآمدهای معطوف به گشایشها هم مایههایی از طنز و هجو در کار آید و مانع بروز خشونت و برخوردهای سخت شود. کم نیستند محققانی در آلمان که خصلت صلحآمیز اعتراضات و تظاهرات در کشورهای اروپای شرقی و به خصوص در آلمان شرقی را از جمله با رواج پدیده شوخطبعی و جوکگویی در این نظامها مرتبط میدانند. آنها از جمله به شعارهای طنزآمیزی اشاره میکنند که با الهامگیری از محتویات همین جوکها در جریان تظاهراتهای وسیع منتهی به فروپاشی دیوار برلین بر روی پارچهنوشتهها نقش بست یا به سخنرانیهای عمومی مخالفان راه یافت. این نظر البته مخالفانی هم دارد که میگویند ساخت و اشاعه جوکهای سیاسی اغلب همچون سوپاپ اطمینانی برای حکومتهای استبدادی عمل میکند و مردم با تعریف و بازتعریف این جوکها «دل خنک میکنند» و با دلخوشکردن به همین سطح از مقاومت، به فکر تدابیر و اقدامات عملی بیشتری برای تغییر اوضاع نمیافتند یا دیر به چنین راهی قدم میگذارند. هر کدام از این درک و دریافتها که صائبتر باشد، واقعیت پدیده عمومی جوکسازی و جوکگویی در نظامهای بسته و دیکتاتوری که دمکراسی را به بهانه عدالت قربانی کردهاند یا در نظامهای ایدئولوژیکی که حاکمان با ضرورتهای زمانه و خواست آزادی و گشایش در میان عمومی اکثریت مردم در ستیزند را نفی نمیکند.(البته تصور بنده اینه که در کشورهای غربی هم که ادعای دموکراسی و ازادی دارند جوک سازی متوقف نشده -توضیح شخصی ) و طرفه این که سال ۱۹۸۹، وقتی که دیوار برلین فروریخت بساط جوک و جوکگویی در بخش شرقی آلمان هم یک شبه برچیده شد و کمتر کسی، حتی به عنوان تحقیق، سراغ آن جوکها را گرفت. سازمان امنیت و گردآوری و تحلیل جوکها سال ۲۰۱۴ در تدارکات برای بیست و پنجمین سالگرد فروپاشی دیوار برلین، هانس ویلهلم زاوره، روزنامهنگار آلمانی به هنگام تحقیق متوجه شد که از جمله فعالیتهای سازمان امنیت آلمان غربی در مورد آلمان شرقی گردآوری جوکها در این کشور بوده است. در واقع، مقامهای امنیتی آلمان غربی جوکهای رایج در آلمان شرقی را یک مهمترین دماسنجهای اجتماعی و سیاسی در آن کشور میدیدهاند و سخت در پی جمعآوری آنها و تحلیل و آنالیزشان بودهاند. فعالیت سازمان امنیت آلمان غربی در گردآوری جوکهای مردم آلمان شرقی از سال ۱۹۶۹ آغاز میشود و تا چند ماه بعد از فروپاشی دیوار برلین در نوامبر ۱۹۸۹ ادامه مییابد. در سالهای آخر سالانه شماری از این جوکها به صورت پروندهای محرمانه برای صدراعظم وقت آلمان غربی (هلموت کهل) هم ارسال میشده است. این بخش از فعالیت سازمان امنیت آلمان غربی حتی تا ۲۵ سال پس از فروپاشی دیوار برلین و انقراض آلمان شرقی هم مهر محرمانه خورده بود. زاوره سال ۲۰۱۴ به صرافت میافتد که با مکاتبه با سازمان امنیت آلمان غربی، هم از ابعاد فعالیت این نهاد در زمینه گردآوری جوکها سر دربیاورد و هم بر پدیده جوک و جوکگویی در آلمان شرقی نوری بتاباند. در این راستا مکاتبات با سازمان امنیت آلمان غربی شروع میشود و دامنه تحقیق به اسناد خود سازمان امنیت آلمان شرقی هم کشیده میشود. در این کار، یک تاریخدان به نام هانس- هرمان هرتله هم با زواره همکاری را شروع میکند. حاصل کار کتابی ۱۴۴ صفحهای شده است با نام Ausgelacht که هم میتوان آن را «سیرخندیدن» ترجمه کرد هم «خنده پایان یافته» که با توجه به موضوع کتاب به نظر ترجمه دوم مصداق بیشتری دارد. در مقدمهای جستارگونه و روشنگر که زاوره و هرتله بر کتاب نوشتهاند توضیح میدهند که سازمان امنیت آلمان غربی برای جمعآوری جوکها هم از جاسوسان خود در آلمان شرقی استفاده میکرده و هم بخشی از پرسشهایش از کسانی که از آلمان شرقی فرار میکردهاند یا اخراج میشدهاند این بوده که «جوک تازه چه شنیدید» و این جوکها در میان مردم چه بازتابی داشتهاند. تهیهکنندگان کتاب منتقی نمیدانند که استراق سمع تلفنهای مردم و حاکمان در آلمان شرقی هم در جمعآوری این جوکها به کمک سازمان امنیت آلمان غربی آمده باشد. آن طور که در مقدمه آمده تهیهکنندگان کتاب این سوال را با مسئولان سابق سازمان امنیت آلمان غربی مطرح میکنند که آیا خود این نهاد هم احیانا در چارچوب جنگ روانی علیه آلمان شرقی در ساخت و اشاعه جوک در جامعه این کشور مشارکتی داشته است؟ پاسخ آنها صرفا یک نه بوده است، بدون هیچ توضیح بیشتری. از مجازات زندان برای جوک تا شراکت احتمالی در جوکسازی مقدمه کتاب شرحی هم به دست میدهد از دورههای متفاوت برخورد حاکمان آلمان شرقی با پدیده جوکسازی و جوکگویی. در ابتدای تشکیل آلمان شرقی برخوردها سختگیرانه بوده و حتی مجازات زندان برای جوکگویی وضع کرده بودند. در همین چارچوب، در دهه پنجاه قرن گذشته دو کارگر یک کارخانه کشتی سازی در آلمان شرقی بازداشت و به یک سال و نیم زندان محکوم شدند، چون در میان همکارانشان جوکی را در باره رابطه استالین با مقامهای آلمان شرقی تعریف کرده بودند. ولی یک دهه بعد رهبری آلمان شرقی متوجه میشود که با بگیر و ببند نمیشود جلوی جوکگویی را گرفت، چرا که خود کادرها و اعضای حزب حاکم هم بعضا از تعریف این جوکها امتناع نمیکنند، به گونهای که اریش میلکه، رئیس وقت سازمان امنیت آلمان شرقی، سال ۱۹۷۸ در نامهای به کمیته مرکزی شکایت میکند که حالا دیگر کادرهای حزب هم جوکها در باره حزب و حکومت را بازتعریف میکنند.(تاره داشتن عاقل میشدنند- توضیح شخصی) در سالهای آخر موجودیت آلمان شرقی حتی این شایعه قوت زیادی داشت که خود حزب برای ایجاد سوپاپ و ممانعت از انباشت خشم و نارضایتی به تولید و اشاعه جوک در میان مردم دست میزده است، امری که زاوره و هرتله در تحقیقات خود سندی در تایید آن نیافتهاند. کتاب «خنده پایانیافته» بعد از مقدمه حاوی ۲۵۶ جوک و ۳۵ نوشته روی پلاکاتها در جریان تظاهرات معطوف به فروپاشی دیوار برلین است که عمدتا به ۵ سال آخر موجودیت آلمان شرقی مربوط میشوند، همان سالهایی که جوکها هم تیز و تندتر شدهاند. محققان و تهیهکنندگان جاهایی که لازم بوده توضیحاتی هم در باره حکمت ساختهشدن و اشاعهیافتن جوکها دادهاند. در زیر ترجمه برخی از جوکهای کتاب را میتوان خواند: «همه آزمایشها را اول روی حیوانات انجام میدهند، ولی معلوم نیست که چرا برای آزمایش سوسیالیسم یک راست سراغ ما آمدهاند». «به زودی کارتهای ملی بزرگتر میشود تا عکسهای چهره آویزان مردم در آن جا بشود» «گورباچف و هونکر (رهبران شوروی و آلمان شرقی) پیش خدا میروند. گورباچف میپرسد کی ما در تولید گندم خودکفا و بینیاز از واردات میشویم. خدا میگوید سی سال دیگر. گورباچف میگوید که افسوس که به عمر من قد نمیدهد. سوال هونکر هم این است که آلمان شرقی به لحاظ تکنولوژیک کی از غرب جلو میافتد، خدا کمی فکر میکند و میگوید که به عمر من قد نمیدهد.» «اریش هونکر، رهبر آلمان شرقی میبیند که مردم در صف ایستادهاند. او هم در صف میایستد و از فرد جلویی میپرسد که این صف برای چیست. جلویی جواب میدهد که مردم میخواهند اجازه سفر بگیرند و از کشور بروند. هونکر متوجه میشود که با ایستادن او در صف مردم پراکنده میشوند. از مخاطب میپرسد که حالا چرا یک دفعه صف به هم خورد. جلویی هم میگوید که وقتی که تو بروی دیگر لازم نیست که ما برویم.» «آن چیست که ۸۰ دندان و ۴ پا دارد؟ جواب: تمساح. آن چیست که ۸ دندان دارد و ۵۲ پا؟ جواب: هیئت سیاسی حزب» (کنایهای به پیری و کهولت اعضای هیئت سیاسی حزب حاکم) «یک شهروند آلمان شرقی به اداره پست شکایت میکند که چرا میخواهند تلفن خانهاش را قطع کنند. پاسخ میشوند: «شما در گفتوگوی تلفنی به سازمان امنیت تهمت زدهاید که این سازمان تلفنهای شما را استراق سمع میکند». «چرا مردم آلمان شرقی همیشه این قدر خسته هستند؟ جواب: چون ۴۰ سال است که در راه "فتح قلهها" هستند و به آن نمیرسند». لبخند منبع --------------------------------------------------- در نهایت میتوان گفت از جوک میتوان بعنوان یک سنسور سنجش حساسیت اجتماعی نسبت به موضوعات مختلف یک سلاح سرکوب یک اقلیت قومی یا فکری یا سپری برای کاهش انتقادات تند و رادیکالیزه شدن افراد و تبدیل آنها به مشتی کلام و خنده در حقیقت جوک یک سلاح دفاعی و تهاجمی موثر میباشد که اگر استفاده کننده از آن تبحر لازم را داشته باشد پیروزیهای بزرگی با کمترین هزینه بدست خواهد آورد البته جوک سلاحی هستش که توسط دشمن هم به راحتی قابل استفاده میباشد و مسئله دفاع در برابر اون هم مهم هستش- 21 پاسخ ها
-
- 55