جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'رزم چند بعدی دریاپایه: له کردن سر های لویاتان'.
پیدا کردن 1 result
-
بسم الله الرحمن الرحیم فرمانده کل سپاه در ششمین همایش ملی شناورهای تندرو در زیباکنار رشت گفته است : اگر پهپادهای سبک وزن با قایقهای تندرو ترکیب شوند، میتوانند هر هدفی را تا ۱۰ کیلومتری خود مورد اصابت قرار دهند. باید ظرفیتهای داخلی را با هم ترکیب کنیم و اگر شبکه دستاوردهای فنی به هم متصل شوند غوغایی در کشور برپا میشود. " آنچه فرمانده کل سپاه به آن اشاره می کند، فضایی است ترکیبی از شناورهای بدون سرنشین هوایی و دریایی که به سمت اهداف گوناگونی یورش برده و آن را نابود می کنند. در این دکترین هدفی مثل ناو دشمن با وجود همه سیستم های پیشرفته دفاعی در برابر یک موج بزرگ تهاجم فوجی رو به رو شده و به سرعت مورد اصابت قرار می گیرد و از بین می رود. آنچه می توان این میدان نبرد را در قالب آن تعریف کرد استراتژی نوین نبرد چند حوزه ای (Multi Domain Battle) با محوریت نبرد دریایی و عملیات آبی خاکی است. بکار گیری چنین استراتژی ای در غالب رزم هماهنگ و برنامه ریزی شده ی دریایی، هوایی، جنگال، سایبری و ... و نیز بکار گیری تو آمان پلتفرم های رزمی سرنشین دار و بی سرنشین در دریا و هوا به ویژه در حوزه آبی خلیج فارس با شرایط خاص آن اعم از عمق کم و پهنای نه چندان زیاد و البته جزایری که ایران در این حوزه آبی رد اختیار دارد و به ویژه تسلط بر تنگه ورودی خلیج فارس می تواند این خلیج را به قتلگاهی تبدیل کند که شناور های چند هزار تنی خصم در آن شکار حملات پر شمار و هماهنگ واحد ها و جنگ افزار های نظامی بسیار کوچکتر می شوند. ترکیبی از جنگ افزار ها و پلتفرم های شناسایی/رزمی با قابلیت عمل در دریا و آسمان، و با توان پایایی مناسب در میدان رزم با بهره گیری از قابلیت های هوش مصنوعی و پردازش تصویر جهت عملکرد نیمه خودمختار و هماهنگ با پلتفرم های سرنشین دار، و نیز قابلیت بکار گیری از حامل های زمینی، دریایی و هوایی مختلف و بر قراری شبکه یکپارچه ی ISRTar از جمله ضروریات بکار گیری چنین سناریویی است. گرچه استفاده از شناور های تند روی پر تعداد از سال های دور از راهبرد های اصلی نیروی دریایی سپاه در آب های خلیج فارس و تنگه ی هرمز بوده است، ولی با تغییر میدان نبرد و جای خالی نیازمندی های خاص جهت کارآمدی در میادین نبرد حال و آینده و نیز البته مشکلاتی که از قبل در تاکتیک های رزم دریایی سپاه وجود داشت یک روزآوری استراتژی رزمی و تاکتیک های مربوطه را ضروری کرده بود که صحبت های اخیر فرمانده کل سپاه حاکی از نگاهی نو به این عرصه دارد. یک شبکه ی شناسایی، نظارتی، کسب اطلاعات و اکتساب هدف هوشمند و یکپارچه تشکیل شده از انواع سامانه های جمع آوری و انتقال اطلاعات زمینی، دریایی، و هوایی ، ثابت و متحرک، به نحوی که بقاپذیری رزمی مناسب را داشته باشد در کنار تسلیحات دقیق با دورایستایی مناسب هیچ ناو جنگی بزرگ و سهم گینی را از گزند حملات جراحی گونه، دقیق و پر تعداد دریا پایه ایران در امان باقی نخواهد گذاشت. برای بکار گیری چنین استراتژی ای علاوه بر آنکه توسعه نسل جدیدی از پلتفرم ها که قابلیت های هرچه بیشتر جهت رزم چند حوزه ای و نیز عملکرد هم زمان با سایر سامانه های سرنشین دار و بی سرنشین دیگر در میدان نبرد را داشته باشند، لازم است، تغییراتی در سامانه ها و تجهیزات موجود نیز می تواند به میزان چشمگیری عملکرد رزمی واحد های عملیاتی فعلی را بهبود بخشد. به طور کلی این تجهیزات در 3 دسته اصلی زیر می بایست تامین شوند (برخی تجهیزات می تواند در بیش از 1 دسته قرار گیرد) v شناسایی، نظارتی، کسب اطلاعات و اکتساب هدف v آفند v پدافند (هوایی) گرچه در حوزه ی آفند طیف متنوعی از موشک های ضد کشتی توسط جمهوری اسلامی ایران عملیاتی شده است، اما همچنان جای بهبود به ویژه در حوزه تسلیحات مناسب این استراتژی وجود دارد. به عنوان مثال یکی از واحد های پرشمار نیروی دریایی سپاه قایق های راکت انداز تندرو مجهز به راکت های غیر هدایت شونده 107 میلیمتری است که مطلقا فاقد توان رزمی مناسب است. تجهیز همین شناور ها به تجهیزات ارتباطی مناسب و نیز جایگزینی آن راکت های بی مصرف با موشک های کوچک ولی هدایت شونده با قابلیت شلیک کن و فرماموش کن (fire and forget) به عنوان مثال برپایه اعمال تغییراتی بر موشک اخگر (که شرح کامل آن می تواند موضوع یادداشت دیگری باشد) و نیز حمل پهپاد های کوچک تیوب پرتاب با بال های جمع شونده به نحوی که هر شناور تعداد دست کم 6 فروند از آنها را بتواند حمل و در همان محیط دریا و در حال حرکت لانچ کند و از محموله ماجولار این پرنده ها بتوان جهت ماموریت های شناسایی و کسب اطلاعات، بکار گیری مجموعه ای از سنسور های کوچک ولی پر تعداد در پلتفرم های متحرک و با توان گشت زنی مناسب در قالب شبکه ای به نحوی که عملکرد یک ابر سنسور را بدست دهند، و یا حمله دقیق به اهداف استفاده کرد. در حوزه ی پدافند هوایی دریاپایه ایران در طی چند دهه گذشته ضعف های جدی داشته است که به رغم تلاش های صورت گرفته در سال های اخیر هنوز کاملا رفع نشده است. این مشکل به ویژه در شناور های کوچک جدی تر است. اگرچه تاکتیک سرعت و مانور پذیری بالا این ضعف ها در این دسته از شناور ها تا حد زیادی مرتفع کرده بود ولی با تغییرات در حال وقوع میدان نبرد و روند عملیاتی شدن تسلیحات نوین این تاکتیک برای مدت زمان زیادی موثر باقی نخواهد ماند، بدین منظور تجهیز این شناور ها به سامانه های هشدار دهند و اخلال گر، تجهیزات soft kill و hard kill مناسب ضروری ست. اگرچه ایجاد پدافند دریا پایه دوربرد نیاز به شناور های بزرگتر با توان حمل رادار ها و موشک های بزرگ و سنگین دارد که ساختشان برای ایران به شدت هزینه و زمان بر است، ولی با توسعه نسلی جدیری از شناور های مناسب کوچک و چابک و البته در تعداد بالا می توان پوشش محدوده های وسیع را به واسطه ی واحد های پر تعداد با تحرک بالا که بدون نیاز به توقف توان شناسایی و درگیری با اهداف را دارند اجرا کرد. البته در نهایت جهت حضور در آب های دوردست ایران به ناو های چند هزار تنی با توان پدافند هوایی دوربرد نیازمند است ولی این نقش را در محدوده ی خلیج فارس و تنگه هرمز می توان با تعداد شناور های با تناژ 300 تن و کمتر و تجهیز به تعداد بالای موشک های کوتاه برد با برد 12 تا حداکثر 30 کیلومتر ایفا کرد. بکار گیری هم زمان شناور های بزرگ تر با توان حمل موشک های ضد کشتی دوربرد و پهپاد های کلاس MALE و اجرای مانور های حساب شده و هماهنگ و نیز البته نقشی که جزایر در خلیج فارس به عنوان دژ های نظامی می توانند برای ایران بازی کنند بکارگیری این استراتژی را موثرتر و مرگبار تر می سازد.