جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'زرهی'.
پیدا کردن 62 results
-
لکلرک(Leclerc) نام تانک رزمی پیشرفته ای است که توسط کارنجات جیات(Giat) فرانسه ساخته شده و توسعه یافته است. این تانک درارتش کشورهای و امارات متحده عربی عملیاتی گردیده است . لکلرک فقط یک تانک به معنای کلاسیک آن نیست بلکه یک سیستم جنگ افزاری پیشرفته می باشد که به جدیدترین سلاح های عصر خود مجهز شده است . جدیدترین فناوری های نظامی بکار رفته در این تانک موجب شده است که فاکتورهای برتری رزمی همچون قدرت تحرک ، مانور پذیری ، قدرت آتش و ضریب ایمنی حفاظتی این تانک به بالا ترین حد ممکن برسد . تانک لکلرک از سال 1990 میلادی واری خط تولید گردید و در سال 1992 در ارتش فرانسه و به دنبال آن در سال 1995 در ارتش امارات متحده عربی عملیاتی گردیده است . لازم به ذکر است که تانک بهینه سازی شده لکلرک باکد(MK2) نیز در سال 1998 وارد خط تولید گردید . این تانک به احترام ژنرال ژاک فیلیپ لکلرک ، فرمانده لشکر دوم زرهی فرانسه آزاد در جنگ دوم ، لکلرک نامیده شد . ژنرال لکلرک کسی بود که در سواحل نرماندی پیاده شد و پیشروی نیروهای فرانسه را فتح پاریس رهبری کرد . تانک لکلرک جایگزین تانک معروف AMX-30 گردیده است که سال ها به عنوان ماشین زرهی اصلی فرانسه مشغول خدمت بوده است . در آغاز دهه هفتاد میلادی ارتش فرانسه به این نتیجه رسید که تانک AMX-30 آن کشور فرسوده شده وباید برای جایگزینی آن با یک تانک پیشرفته دیگر فکری نمود. در سال 1977 ارتش فرانسه نیاز خود را مبنی بر ساخت یک تانک رزمی جدید را مطرح نمود . امکان خرید تانک های خارجی همچون آبرامزایالات متحده، لئوپارد2 آلمان غربی و مرکاوای اسرائیل که جزو بهترین تاکهای رزمی جهان مه حساب می آمدند نیز توسط مقامات فرانسوی مطالعه گردید ورد شد.مقامات فرانسوی از تانک لئوپارد2 آلمان ها خوششان آمده بود دست همکاری را به سوی آلمان ها دراز کردند اما برنامه مشترک ساخت تانک جدید بر پایه تانک لئو پاردآلمان هابه نتیجه نرسید . سرانجام در سال 1979 میلادی دولت فرانسه تصمیم گرفت که ساخت این تانک را بعنوان یک پروژه ملی در داخل کشور آغاز کند . برخلاف اکثر تانک های غربی که از سیستم حفاظتی غیر فعال استفاده می کردند ، برای تانک لکلرک سیستم حفاظتی فعال در نظر گرفته شد . سیستم حفاظتی فعال که به سیستم سیستم حفاظتی عامل نیز معروف است بیشتر توسط نمونه تانکهای شرقی (بلوک شرق) مورد استفاده قرار می گرفت . مقامات ارتش فرانسه علت در نظر گرفتن سیستم حفاظت فعال برای تانک را پایین آوردن جرم کلی و بالا بردن قابلیت تحرک تانک اعلام کردند . در نتیجه پایین آمدن جرم تانک قدرت مانورپذیری آن افزایش می یابد و درصورت آتش مستقیم یا شلیک جنگ افزارهای هدایت شونده دشمن خدمه می توانند با یک اقدام به موقع از اصابت جنگ افزارهای دشمن به تانک جلوگیری کنند . به علت هزینه های هنگفت ساخت تانک ، دولت فرانسه در صدد شراکت با یک کشور دیگر بود تا بتواند قسمتی از هزینه ها را جبران کند . سرانجام مقامات اماراتی به فرانسوی ها پیشنهاد همکاری دادند و بدین ترتیب امارات متحده عربی نیز وارد این پروژه گردید و قرار شد که علاوه بر420 دستگاه تانک در نظر گرفته شده برای ارتش فرانسه 390 دستگاه دیگر نیز برای امارات ساخته شود . در سال 1986 میلادی پروژه ساخت تانک تحت عنوان لکلرک آغاز شد و به سرعت شش نمونه اولیه ساخت شدند . تولید انبوه تانک نیز در سال 1990 آغاز گردید . تانک لکلرک به یک توپ بدون خان 120 میلیمتری مجهز است که توسط شرکت(GIAT) ساخته شده است . سری کاملی از گلوله های مختلف برای این توپ ساخته شده است از جمله گلوله های ضد زره APFSDSو گلوله های انفجاری شدید ضد تانک HEAT البته تانک لکلرک از مهمات تانک لئوپارد2و سری تانک های ابرامز ایالات متحده نیز می تواند استفاده نماید . این توپ به یک روکش حرارتی و یک سیستم هوای فشرده اتوماتیک مجهز است . این تانک از سیستم هوای فشرده برای خارج کردن دود ناشی از شلیک استفاده می کند و بر خلاف بسیاری از تانک های دیگر از سیلندر تخلیه کننده استفاده نمی نماید . تانک لکلرک از یک سیستم گلوله گذاری اتوماتیک منحصر به فرد بهره می برد . این سیستم خدمه تانک را از چهار نفر به سه نفر کاهش داده است زیرا دیگر نیازی به فرد گلوله گذار نیست . این سیستم گلوله گذار خودکار نواخت تیر 12 گلوله توپ در دقیقه را برای تانک امکانپذیر نموده است . همچنین این سیستم تونایی شلیک حین حرکت و مناطق ناهموار و علیه اهداف متحرک را برای تانک میسر ساخته است . این سیستم 22 گلوله را بصورت آماده برای حمل می کند 18 گلوله دیگر نیز در انبارک ویژه تانک ذخیره می شوند . تانک لکلرک میتواند حین حرکت با سرعت 40 کیلومتر بر ساعت به سمت هدفی در فاصله 400 متری خود شلیک نماید . همچنین این تانک می تواندحین حرکت با سرعت 60 کیلومتر بر ساعت نیز شلیک نماید . این در حالی است که اغلب تانک های پیشرفته امروزی درصورتی می توانند شلیک دقیقی انجام دهند که با سرعتی در حدود 15 کیلومتر بر ساعت اقدام نمایند . تانک علاوه بر توپ اصلی به یک قبضه مسلسل 12.7 میلیمتری موازی با توپ ویک قبضه مسلسل 7.62 میلیمتری مستقر برروی برجک مجهز شده است . مسلسل مستقر برروی برجک درون یک محفظه تقویت شده قرار گرفته است . تانک لکلرک از سیستم حفاظتی گالیکس(Galix) استفاده می کند این سیستم حفاظتی که شرکت جیات آن راطراحی کرده است انواع گوناگونی از نارنجک های دود زا و گلوله های پنهان کننده از مادون قرمز را شلیک می نماید . بدنه و برجک تانک از قطعات زره فولادی و زایه دار ساخته شده است و در صورت آسیب دیدن این قطعات می توان براحتی آنها راتعویض نمود . تانک لکلرک به یک سیستم مدیریت نبرد بنام FINDERS و یک دستگاه ارتباطی دیجیتالی ازنوع سیستم پایانه ای اطلاعات(TIS) بنام ICONES مجهز شده است . این سیستم ها برای جمع آوری اطلاعات از دیگر تانک ها و گرفتن دستورات لازم از ستاد فرماندهی مرکزی بکار می روند . FINDERS شامل یک نقشه تمام رنگی کامپیوتری است که موقعیت تانک ها و نیروهای خودی و نیروهای دشمن رانمایش میدهد . سیستم کنترل آتش دیجیتالی تانک لکلرک میتواند مستقلا توسط توپچی یا فرمانده تانک بکار گرفته شود . تانک به حسگرها و هدف یاب های متفاوتی مجهز است از جمله هدف یاب ثابت توپچی بانام SAVAN-20 ساخت شرکت ساژم (SAGEM) و سیستم دیدروزانه – شبانه راننده به نام OB-60 که شرکت تیلز اپتروسیس (Thales Optrosys) سازنده آن است . سیستم کنترل آتش تانک قادر است تاشش هدف متفاوت را بصورت یکجا رد یابی کند این سیستم مشابه تانک چلنجر 2(Challenger2) ارتش انگلستان می باشد . http://www.giat-industries.fr/images/fonds/fondleclerc_1_800.jpg موتور تانک لکلرک یک موتور دیزلی هشت سیلندر بنام SACM می باشد . این موتور قادر است توانی معادل 1500 اسب بخار ایجاد کند . همچنین تانک لکلرک به یک سیستم تعویض دنده اتوماتیک به نام SESM ESM 500 مجهز است . که پنج دنده جلو و دو دنده عقب دارد . حداکثرسرعت جاده ای تانک 70 کیلومتر بر ساعت و حداکثر سرعت آن در مناطق ناهموار50 کیلومتر برساعت است . برد عملیاتی تانک نیز 550 کیلومتر درحالت معمول و 650 کیلومتر با کمک مخازن سوخت اضافی است . تانک به یک توربین گازی بنام TM307B مجهز شده واین توربین توان کمکی مورد نیاز تمامی سیستم های تانک را در صورت از کار افتادن موتور اصلی تامین خواهد کرد . تانک لکلرک بسیار پر قدرت است و نسبت توان به جرم آن 21 وات بر هر کیلو گرم می باشد . این ویژگی موجب آن گردیده که این تانک به یکی از سریع ترین تانکهای رزمی جهان تبدیل شود . این تانک می تواند درمدت ۴ ثانیه به سرعت 32 کیلومتر برساعت برسد . باوزنی درحدود56 تن ، تانک لکلرک یکی از سبک ترین تانک های رزمی جهان به حساب می آید . جعبه دنده تانک به یک سیستم کند کننده هیدروکنیتیک مجهز شده است تا شتاب تانک را به میزان 7 متر بر مجذور ثانیه کاهش دهد . این ویژگی در آخرین لحظات یعنی قبل از اصابت گلوله دشمن بسیار مفید خواهد بود زیرا تانک با یک کاهش سرعت ناگهانی میتواند از اصابت گلوله دشمن بگریزد . تانک لکلرک در سال 1990 وارد خط تولید گردید و خیلی دیر وارد ارتش فرانسه شد در نتیجه نیروهای فرانسوی نتوانستند از این تانک در جنگ خلیج فارس استفاده کنند . طی درگیریهای کوزوو این تانک وارد عرصه نبرد گردید و 15 دستگاه از این تانک در راستای ماموریت صلح بانی نیروهای فرانسوی در کوزوو مستقر شد است. بطور خلاصه میتوان لکلرک را آمیزه هایی از تکنولوژی ، قدرت و سرعت نامید . مشخصات: خدمه: 3نفر وزن تانک: 56 تن طول بدنه تانک:6.9 متر عرض تانک : 3.71 متر ارتفاع تانک از سطح زمین : 2.53 متر جنگ افزارهای موجود روی تانک : یک توپ 120 میلیمتری بدون خان + یک مسلسل 12.7 میلیمتری موازی با توپ+ یک مسلسل با کالیبر7.62 نصب شده روی برجک ظرفیت گلوله : آماده شلیک 32 گلوله ذخیره شده :18 گلوله نواخت گلوله توپ در دقیقه : 12 گلوله دردقیقه. مادون قرمز : دارد قابلیت شلیک در حرکت : دارد موتور : SACM V8X دیزلی با 1500 اسب بخار قدرت. حداکثر سرعت جاده ای :70 کیلومتر بر ساعت. حداکثر سرعت غیرجاده ای :50 کیلومتر بر ساعت. حداکثر برد عملیاتی :550الی 650 کیلومتر عمق شناوری پایاب : بالوله هواکش 4 متر - بدون لوله هواکش : 1 متر ........................................ منبع: ماهنامه جنگ افزار شماره 16 گرفته شده از وبلاگ مجله نيروي زميني
- 32 پاسخ ها
-
- 2
-
- فرانسه
- تاک اصلی میدان نبرد
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی
Amirali123 افزود یک موضوع در مباحث جامع زرهی
از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی From the Iron Triangle to the Steel Hexagon قسمت اول نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب میآید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم میشدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدانهای نبرد در آینده پیچیدهتر، متنوعتر، پرسرعتتر و خطرناکتر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازهی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازهها و وزنهای مختلف متناسب با نقشهای گوناگون تولید میشوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را میطلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتشهای جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند. مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر میگذارند: ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیریها با تروریستها و شبهنظامیها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد. اجماع فزایندهای در مورد عملیاتهای آینده وجود دارد که عمدتاً در محیطهای شهری خواهند بود. نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه ) تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافتهاند که باید به آنها پاسخ داده شود. تعادل میان شش عنصر زرهی نوین باید تعادلی بین تمام عناصر ششضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسکهای مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویتها کجا قرار دارند. محیطهای شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا میکند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است. حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روشهای جدیدی به آن پرداخته میشود و مانند گذشته به معنای زره ضخیمتر نیست. زرههای ماژولار برای مقابله با موشکهای ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان میدهد. با این حال، سهگانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهمترین عناصر هستند. دراموند میگوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش میدهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن میسازند و به خدمه این امکان را میدهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند. یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه میدهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راههای کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکههایی بین واحدها در حوزههای زمینی، دریایی و هوایی ایجاد میشود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره میشود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد) بخش بعدی ششضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهرهوری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. آخرین عنصر ششضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریتهای مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راهها برای دستیابی به این امر است. اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید. ادامه دارد ... صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و http://www.military.ir/ مجاز است منبع در اخرین پست قرار میگیرد دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید پایان قسمت اول ...- 2 پاسخ ها
-
- 24
-
- آینده زرهی
- زرهی
-
(و 1 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تانک اصلی میدان نبرد شرمن تانک اصلی میدان نبرد شرمن M-4 ( تمامی گونه ها )
ALI افزود یک موضوع در تانک
به نام خدا ارتش رژیم صهیونیستی یکی از بزرگترین کاربران تانک های خانواده شرمن در جهان به شمار می رفت. صدها دستگاه شرمن تانک در ارتش رژیم صهیونیستی در حال خدمت بودند. رژیم صهیونیستی آن چنان این تانک ها را به روز می کرد که در جریان جنگ شش روزه شرمن های بهینه شده با تی 54 ها و تی 44 های ارتش مصر رو در رو می شدند. از سال 1965 کم کم مدلهای قدیمی این تانک در ارتش رژیم صهیونیستی تبدیل به خودروهایی با کاربری های مختلف می شد. پس از جنگ یوم کیپور در سال 1973 و با ورود نسل جدید تانک های پاتون به ارتش رژیم صهیونیستی ، کم کم تانک های شرمن از ارتش این رژیم جمع آوری شدند. این رژیم به منظور استفاده بهینه از این تانک های خارج از سرویس خود ، آنها را به خودروهایی با کاربری های گوناگون تبدیل می کرد که در این تاپیک به معرفی نمونه های شرمن در ارتش رژیم صهیونیستی می پردازیم. تانک شرمن . . . . . شرمن تانک ، متعلق به ارتش صهیونیستی که در جریان جنگ شش روزه حضور داشته است. این تانک امروزه در موزه جنگ این رژیم در تل آویو قرار دارد. شرمن تانک متعلق به ارتش پاکستان که در درگیری با هند منهدم شده است. =============================================================== حالا به معرفی نمونه های شرمن با کاربری های مختلف در این رژیم می پردازیم. MAR 240 ، با قابلیت شلیک راکت های 240 میلیمتری MAR 290 با قابلیت شلیک راکت های 290 میلیمتری شرمن در نقش آمبولانس نظامی در نقش تانک خط شکن ، مجهز به بولدوزر برای نفوذ در تاسیسات و استحکامات از این خودرو برای آموزش خدمه تانک ها استفاده می شود از این خودرو برای صعود به ارتفاع 27 متری استفاده می شود. این خودرو در درگیریهای کوهستانی توسط یگان های فنی مهندسی استفاده می شود. KILSHON شرمن در نقش لانچر شلیک موشک ضد رادار شرمن مجهز به توپ 155 میلیمتری ، در نقش یک هویتزر لاترون ، ام 50 سوپر شرمن ام 51 ، سوپر شرمن ام 32 ، تانک شرمن در نقش خودروی فنی مهندسی ام 50 لاترون ، مجهز به توپ 155 میلیمتری جیات ، در نقش هویتزر MAKMAT ، شرمن مجهز به یک خمپاره انداز 160 میلیمتری شرمن در نقش مین کوب شرمن با نفشی ناشناخته رژیم صهیونیستی ( و روسیه ) در بهینه سازی تجهیزات قدیمی حرف اول را در جهان می زند. همانطور که می بینید از تانکی که بیش از 30 سال از عمر آن می گذرد و تاکنون در جنگ های متعددی هم شرکت کرده است ، چگونه بهره برداری موثر به عمل آورده اند. شرمن های رژیم صهیونیستی تا دهه 90 همچنان در ارتش این رژیم فعال بودند. فقط برای میلیتاری -
به نام خدا با سلام سی 1 آریت (C1 Ariete) تانک اصلی میدان نبرد ایتالیا است که توسط کنسرسیومی متشکل از فیات – اویکو و اتومرلا طراحی و ساخته شده است. در پروژه این تانک ، فیات ساخت شاسی و پیشرانه و اتومرلا ساخت برجک و سیستم کنترل آتش را بر عهده گرفتند. تانک آریت دارای چهار خدمه (شامل راننده ، فرمانده ، توپچی و بارگذار) است و ازجدیدترین تجهیزات اپتیکی و تصویربرداری دیجیتال به همراه سیستم کنترل آتش بهره میبرد که به آن امکان میدهد در شب و روز و در هنگام حرکت به اجرای اتش بر روی اهداف بپردازد. در مجموع 200 دستگاه از این تانک برای ارتش ایتالیا سفارش داده شد که اولین دستگاه در سال 1995 و آخرین دستگاه هفت سال بعد در ماه آگوست سال 2002 تحویل گردید. این تانک برای اولین بار در سال 2004 توسط ارتش ایتالیا در کشور عراق استقرار یافت. تسلیحات سلاح اصلی تانک آریت یک قبضه توپ 120 میلمیتری بدون خان ساخت شرکت اتومرلا است که به منظور افزایش دوام و مقاومت در برابر تنش ها برای اجرای آتش در دوره ای طولانی با تکنیک اتو فرتاج (autofrettage) ساخته شده است. این توپ به پوشش حرارتی ، فشار شکن و سیستم رفرنس دهانه مجهز است و توسط محرک های هیدرولیکی در دو محور افقی و عمودی تثبیت شده و از قابلیت شلیک گلوله های شدیدالانفجار ضد تانک (HEAT) و گلوله های مجهز به پرتابه ضد زره تثبیت شده با کفشک (APFSDS) و همچنین تمامی گلوله های استاندارد 120 میلیمتری ناتو برخوردار است. در مجموع 42 گلوله 120 میلمیتری برای این توپ در نظر گرفته شده که از این تعداد 15 گلوله در مخزن برجک و 27 گلوله در مخزن شاسی (پشت جایگاه راننده و در بخش جلویی شاسی قرار گرفته است) نگهداری میشوند. تانک آریت علاوه بر توپ 120 میلمیتری ، از یک قبضه تیربار 7.62 هم محور (coaxial) با سلاح اصلی و یک قبضه تیربار 7.62 نصب شده در بالای برجک برای استفاده فرمانده برخوردار است. این تانک در مجموع 2500 گلوله برای تیربار های 7.62 میلیمتری خود حمل میکند. زاویه گردش برجک تانک آریت 360 درجه است و علاو ه بر این توپ نیز امکان پوشش زوایای عمودی از 9- تا 20+ درجه را دارد. مکانیزم تغییر زاویه برجک و توپ از نوع الکترو- هیدرولیک بوده و یک سیستم پشتیبانی دستی نیز برای آن تعبیه شده است. حفاظت آریت از زرهی مشابه زره چاپهام تانک چلنجر انگلیس بهره میبرد که از پوسته ای فولادی با هسته ای کامپوزیتی تشکیل شده است. این زره در مقابله با تهدیدات انرژی شیمیایی (CE) ، حداکثر 1100 میلیمتر مقاومت برای برجک و 780 میلیمتر مقاومت برای بخش جلویی شاسی و در مقابله با تهدیدات انرژی جنبشی (KE) ، حداکثر 500 میلیمتر مقاومت برای برجک و 470 میلیمتر مقاومت برای بخش جلویی شاسی (سینه تانک) را فراهم میکند. همچنین امکان نصب زره های اضافی برای ایجاد حفاظت بیشتر نیز امکان پذیر است. لازم به ذکر است که تانک آریت از نظر سطح حفاظت با تانک های تایپ 99 ، چلنجر 1 و الخالد قابل مقایسه است. تانک آریت به گیرنده های هشدار قفل لیزری RALM ساخت صنایع سیستم های BAE ایتالیا مجهز است که سنسور آن در بالای برجک نصب شده و پوشش 360 درجه ای را فراهم میکند. این سیستم در هنگام دریافت پرتو های لیزر از فاصله یاب های لیزری سیستم کنترل آتش تانک ها و همچنین لیزری های هدایتی موشک های ضد تانک ، خدمه را به سرعت از خطر موجود و جهت آن آگاه میکند. علاوه بر این سیستم ، تعدادی پرتابگر نارنجک های دودزا و هدف کاذب با مکانیزم شلیک الکتریکی و موقعیت آتش رو به جلو نیز بر روی برجک تانک نصب شده اند که در مواقع لزوم برای ایجاد پوشش دود و یا ایجاد اهداف کاذب به کار گرفته میشوند. تانک آریت به سیستم حفاظت ش م ر ساخت صنایع Sekur SpA نیز مجهز است که تانک را قادر میسازد در مناطق آلوده به عناصر ش م ر به عملیات بپردازد. <
- 10 پاسخ ها
-
- 26
-
- ariete c-1
- تانک
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران با سلام این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است . پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند . ام۴۷ پاتون ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانکهای ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد. ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفتهتر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگهای متعددی از جمله توسط اردن در جنگ ششروزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگهای هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلالطلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت. ام۴۸ پاتون ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار میرفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده میشود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است. ام۶۰ پاتون ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سالها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد. طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفتهای ام۶۰ نسبت بهام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلیمتری به جای توپ ۹۰ مم ام۴۸، استفاده از چرخهای آلومینیومی به جای فولادی، زره قویتر و ضخیمتر، موتور دیزلی قویتر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر میشد. چیفتن چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده میشود. طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانکهای بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا امکا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلیمتری) آغاز شده و با تانکهای کرامول (۵۷ و ۷۵ میلیمتر)، کومه (۷۶ میلیمتر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلیمتر) میرسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ بهطور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفتهترین تانکهای عصر خود بهشمار میآید که قدرتمندترین توپ و سنگینترین زره را در بین همه تانکهای آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود. تی-۵۵ تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیشنمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد. تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد میشود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدلهای مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینهسازیها و اصلاحات متعددی بودهاست. تی-۵۵ مهمترین بهینهسازی تی-۵۴ به شمار میرود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قویتر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوتهای آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید میشد. تی-۶۲ تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانکهای خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانکهای تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانکهای مدرنتر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد. تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده میکرد. تفاوتهای اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانیتر و عریضتر، توپ بلندتر و پرقدرتتر و بدون خان ۱۱۵ میلیمتری میشوند. تی-۷۲ تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهتهایی با تانک قدیمیتر اما پیشرفتهتر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شورویها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید میشود که توسط دهها کشور مورد استفاده قرار گرفتهاست. تانک تی-۹۰ مدل توسعهیافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب میگردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلیمتری از نوع ۲A46M است.
- 62 پاسخ ها
-
- 16
-
تانك Type 99(كه همچنين به نام هاي ZTZ-99 و WZ-123 نيز شناخته مي شود.)،در حقیقت مدلی رشد یافته از تانک Type 98G است.Type 99 یک تانک میدان نبرد اصلی نسل سوم است، که در اختیار نیروی زمینی چین قرار دارد. این تانک برای رقابت کردن با تانک های مدرن غربی ساخته شد.اگرچه انتظار نمی رود که این تانک به علت هزینه بالای آن نسبت به تانک Type 96 ،به تعداد زیاد تولید شود.Type 99 هم اکنون پیشرفته ترین تانک میدان نبرد اصلی چین محسوب می شود. توسعه تانک تایپ 98 ابتدا در اکتبر 1999 نمایش داده شد و تعداد کمی از آن ها مورد ارزیابی و تست های مختلف واقع شد. بعد از مدتی، مدلی دیگر از این تانک با نام Type 98G تولید شد که سرانجام تانک تایپ 99 با بهبود و ارتقاء این مدل به وجود آمد و در سال 2001 رونمایی شد. این تانک دچار تغییراتی نسبت به مدل Type 98G شده که از جمله آن می توان به موتور بهبود داده شده اشاره کرد. قیمت هر واحد از این تانک در سال 2006 در حدود 2 میلیون دلار آمریکا بوده است. به دلیل قیمت سنگین تانک تایپ 99 ،این تانک تنها به صورت محدود در لشگرهای ممتاز چین خدمت می کند. تاریخچه دولت چین تصمیم گرفت كه تانك هايش را مدرنيزه كند، زیرا تانک های قدیمی تر این نیرو در حال تبدیل شدن به تانک های غیر موثری در جنگ های امروزی بودند و نتیجه ساخت تانکی با شاسی شبیه به تی-72 بود. Type-98 تایپ 98 از نظر طراحی در میان دیگر تانک های چینی بی همتا بود. این تانک به جای استفاده از اتولودر،4خدمه داشت.(یک نفر بیشتر برای لود کردن.) Type-98G آشکارترین تغییر این تانک نصب یک اتولودر اصلاح شده بود. در نتیجه تعداد خدمه به 3 نفر کاهش یافت.موتور آن نیز یک موتور دیزلی با توان 1200 اسب بخار است. Type-99 این تانک دارای یک موتور دیزلی با توان 1500 اسب بخار است. همچنین گزارش ها و اخباری مبنی بر طراحی یک مدل جدیدتر با نام Type-99A2 یا Type-99G وجود دارد.اگرچه هنوز ویژگی های این تانک نامشخص است، اما به احتمال زیاد تغییرات این مدل شامل زره اضافی برای مقاومت بیشتر تانک و افزایش دقت در هدف یابی است.ادعاهای تایید نشده ای حاکی از این است که سلاح اصلی این مدل یک قبضه توپ 140 میلیمتری است که قابلیت شلیک مهمات اورانیوم ضعیف شده را هم دارد و قطعات واکنشگر بر روی جلو و اطراف برجک نصب شده است. طراحی ایده طراحی تانکی جدید ابتدا در دهه 90 در جریان جنگ خلیج فارس ایجاد شد که در آن تانک های غربی تعداد زیادی از تانک های T-72 عراقی(که در آن زمان با پیشرفته ترین تانک نیروی زمینی چین یعنی Type-90 مقایسه می شد.) را منهدم کردند. مقامات نیروی زمینی چین دریافتند که تانک هایشان در برابر تانک های غربی از توان کافی برخوردار نیستند و این پیش زمینه ای قدیمی برای طراحی تایپ-99 شد. برجک تانک Type-99 برای حمل تجهیزات و مهمات بیشتر،مقداری نسبت به برجک تانک Type-90 بزرگتر است،که باعث ایجاد یک نوع خلاء و شکاف بین بدنه پایین و برجک شده، که می تواند برای حفاظت تانک خطراتی جدی ایجاد کند. این تانک به یک سیستم دفاع فعال لیزری مجهز است و دریافت کننده اخطار می تواند مکان تانک مهاجم را معین کند. عكس:Type 98 تسلیحات سلاح اصلی این تانک یک توپ 125 میلیمتری بدون خان است. تایپ 99 به یک اتولودر و خارج کننده دود و گازهای ناشی از شلیک توپ مجهز است. توپ می تواند به صورت الکترونیکی و یا هم به صورت دستی شلیک شود.لوله توپ هم می تواند ظرف یک ساعت تعویض شود. این تانک ظرفیت حمل 41 گلوله توپ را دارد و می تواند با به کارگیری لودر خودکار 8 گلوله، و به صورت دستی1 تا 2 گلوله در دقیقه شلیک کند. مهمات قابل حمل نیز شامل:APFSDS,HEAT,HE-FRAG و... می باشد، همچنین موشک ضد تانک هدایت لیزری AT-11 نیز می تواند شلیک شود. یک مسلسل 7/12 م.م ضد هوایی و یک مسلسل 62/7 م.م هم محور نیز استفاده می شود. زره در حال حاضر ترکیب زره تانک تایپ 99 نامعلوم است. آزمایش زره های کمپوزیتی چینی(به خصوص Al2O3) نشان داد که این زره ها پس از 4 بار هدف قرار گرفتن توسط توپ 125 میلیمتری T-72C یا 9 بار هدف قرار گرفتن توسط توپ 105 میلیمتری از فاصله 1800 متری،دیگر توانایی تحمل هیچ گونه برخورد جدی را ندارد. در هرصورت منبع موثقی در مورد زره این تانک موجود نیست، برخی منابع ضخامت زره را در حدود 1000 تا 1200 میلیمتر تخمین می زنند. همچنین بین زره های تانک های تولیدی ابتدایی، با زره تانک هایی از این نوع که اخیرا تولید شده،تفاوت وجود دارد. اخبار دیگری نیز وجود دارد، مبنی بر اینکه زره های اضافی روی این تانک،زره های واکنشگر (ERA) نیستند،بلکه شکلی از زره های کمپوزیتی می باشند و یکی از دلایل را بزرگی بیش از حد قطعات این زره ها می دانند. کنترل آتش و دید دقت در آتش در این تانک وابسته به مسافت یاب لیزری،حسگرها و... می باشد. فرمانده تانک نیز از 6 پریسکوپ بهره می برد،این تانک دارای یک پردازنده کامپیوتری نیز می باشد،که می تواند اطلاعات سیستم های دید و هدایت و سنسورها را دریافت و پردازش کند. نیروی محرکه همانطور که گفته شد،این تانک از یک موتور دیزلی با توان 1500 اسب بخار بهره می برد.در حالت وزنی عادی این تانک در نبرد (54 تن با کلیه ملزومات)،حداکثر سرعت این تانک در جاده 80 کیلومتر بر ساعت و در خارج از جاده 60 کیلومتر بر ساعت است. دستیابی به سرعت 32 کیلومتر بر ساعت از صفر نیز ،تنها 12 ثانیه زمان می برد. جعبه دنده هم 8 دنده(7 جلو،و یکی عقب) برای تانک تعبیه کرده است. تعداد آمار تعداد تانک Type 99 چندان موثق نیست،ولی در مجموع در منابع مختلف این تعداد بین 200 تا حداکثر 500 دستگاه ذکر شده است. مشخصات كلي نوع:MBT کشور سازنده:چین سرعت:50 مایل در ساعت(در جاده) وزن:54 تن طول:11 متر عرض:4/3 متر ارتفاع:2/2 متر خدمه:3 نفر زره:کمپوزیت با قطعات واکنشگر(تایید نشده) سلاح اصلی:یک قبضه توپ 125 م.م سلاح فرعی:یک مسلسل 7/12 م.م ضد هوایی،یک مسلسل 62/7 م.م هم محور توان:1100 کیلووات(1500 اسب بخار) توان/وزن:4/27 Hp/Tonne شعاع عملیاتی:450 کیلومتر .(600 کیلومتر با مخزن سوخت خارجی) .................. مترجم:Ali_64 منابع: http://en.wikipedia.org http://www.enemyforces.com استفاده از اين مطلب تنها با ذكر نام وب سايت ميليتاري مجاز است.
-
به نام خدا تانک فوق پیشرفته K2 در جهان تانک های امروزی گاهی اوقات به تانک هایی بر می خوریم که به معنای واقعی کلمه پیشرفته اند. به طوریکه این پیشرفتگی آنها هم حالت نسبی و هم حالت مطلق دارد. تانک کی 2 ساخت کره جنوبی یکی از این تانک ها است. چرا که این تانک قدرتمند هم به نسبت تانک های همسایه شمالی خود دارای پیشرفتگی فوق العاده ای است و هم در مجموع از آخرین پیشرفت های تکنولوژی در ساختار خود استفاده می کند و تانکی پیشرفته و فوق مدرن به حساب می آید. کره جنوبی که در زمینه صنعت و تکنولوژی بسیار بسیار جلوتر از همسایه شمالی خود بوده و همچنین جزء کشورهای پیشگام و پیشرو در سطح جهانی نیز به شمار می رود ، تانک کی 2 را طراحی کرده است که از هر نظر از آخرین تکنولوژی های موجود استفاده می کند. ارتش کره جنوبی پس از جنگ کره توسط آمریکایی ها تقویت شد. به مرور تانک های ام 48 پاتن تحویل ارتش کره جنوبی گردید و این ارتش شروع به بازسازی خود و تقویت قوای زرهی خود در برابر همسایه شمالی خود و مقابله با خطر حمله مجدد همسایه شمالی خود کرد. از اوایل دهه 1980 نیز با افزایش قدرت زرهی جبهه شوروی و همچنین قدرتمند شدن هرچه بیشتر تانک های کشورهای مختلف ، ارتش کره جنوبی دست به طراحی و ساخت تانک جدیدی کرد تا بتواند موازنه قدرت خود را در برابر همسایه شمالی خود حفظ کند. به همین منظور تانک K1 طراحی گردید. این تانک در زمان خود تانک بسیار پیشرفته ای بود. این تانک از سال 1986 به تولید انبوه رسید و حدود 1000 دستگاه از آن ساخته و تحویل ارتش کره جنوبی گردید. در سال 1992 نیز با توجه به گسترش کالیبر توپها در کشورهای مختلف ، ارتش کره جنوبی دست به ساخت نمونه جدیدی از تانک K1 زد که از توپ 120 میلیمتری استفاده می کرد. تانک جدید ارتش کره جنوبی K1A1 نامگذاری شد و حدود 480 دستگاه از آن ساخته و تحویل ارتش کره جنوبی گردید. هم اکنون نیز ارتش کره جنوبی حدود 2500 دستگاه تانک در اختیار دارد که 900 دستگاه از آن را تانک های ام 48 پاتون ، که همگی به استاندارد A5K ارتقا یافته اند ، 1000 دستگاه تانک K1 و حدود 480 دستگاه آنرا تانک K1A1 تشکیل می دهد. به اعتقاد اکثر کارشناسان نظامی جهان توان زرهی کنونی ارتش کره جنوبی برای مقابله با توان زرهی همسایه شمالی خود که در حال حاضر تنها تهدید بالقوه این کشور به شمار می رود ، کاملا کافی است. تانک های K1 و همچنین K1A1 ارتش کره جنوبی دارای قابلیت های رزمی و تکنولوژیکی بسیار بالاتری نسبت به تانک های کره شمالی می باشند. حتی تانک های به روز شده ام 48 پاتون نیز از خیلی جهات برتر از تانک های قدیمی به روز شده ساخت شوروی می باشند که در اختیار کره شمالی قرار دارد. تانک های ارتش کره شمالی عمدتا شامل تانک های تی 55 ، تایپ 59 و تی 62 می باشد. اما کره جنوبی به چند دلیل مایل بود تانک جدیدی را طراحی کند. اول اینکه تانک های K1 و K1A1 هر چند تانک هایی بودند که در زمان خود بسیار پیشرفته بودند (تانک K1A1 هنوز هم جزء تانک های مطرح جهان به شمار می رود) اما هر دوی این تانک ها با استفاده از تکنولوژی وارداتی کشورهای غربی مثل آمریکا و آلمان ساخته شده بودند. حتی در طراحی این تانک ها نیز تا بخش زیادی از آنها به وسیله همکاری فنی و اطلاعاتی آمریکا صورت گرفته بود. شباهت فوق العاده این تانک ها با آبرامز خود موید این مطلب است. این مورد برای کشوری با سطح تکنولوژیکی بالا مثل کره جنوبی چندان جالب به نظر نمی رسید. از این رو کره ای ها تانک جدیدی را طراحی کردند که بخش عمده ای از آن از تکنولوژی بومی استفاده می کرد. دلیل دوم نوسازی ناوگان زرهی این کشور بود. تانک های ام 48 این کشور علی رغم بهینه سازی و آپگرید شدن بسیار خوب خود ، دارای عمری حدود 40 الی 50 سال بودند که می بایست کنار گذاشته می شدند. حتی تانک های K1 نیز علیرغم برتری بودن بر تانک های کره شمالی می بایست از خدمت کنار گذاشته شوند. دلیل دیگر افزایش سهم کره جنوبی در صادرات تسلیحات مدرن به کشورهای دیگر است. از این رو در سال 1995 کار طراحی و تولید تانک جدید کره جنوبی آغاز گردید. پروژه تولید این تانک با نام XK2 شناخته می شد. در روز جمعه 2 مارس 2007 برای اولین بار از این تانک در شهر سئول پرده برداری شد. طراحی این تانک 12 سال به طول انجامید و تنها 230 میلیون دلار هزینه صرف تحقیقات و طراحی اولیه این تانک گردید. کارخانجات متعددی مثل هیوندای ، کیا ، سامسونگ ، دوو و کارخانجات فولاد ملی کره جنوبی در طراحی و ساخت این تانک همکاری کردند و این تانک از هر نظر با استفاده از تکنولوژی و فن آوری بومی کره جنوبی ساخته شده است. همه این شرکت ها زیرمجموعه هایی بودند که هر یک بخشی از طراحی و تولید این تانک را بر عهده داشتند. پیمانکار اصلی این پروژه شرکت ROTEM بود و همه زیر مجموعه ها تحت رهبری این شرکت فعالیت میکردند. کی 2 تنها یک تانک ساده نیست. بلکه یک تانک تمام دیجیتال برای نبردهای دیجیتال آینده است که میدان نبرد را مدیریت می کنند. هنوز هم شرکت ROTEM در حال گسترش و بهبود برخی زیر مجموعه ها و سیستم های فرعی این تانک است. تانک M48A5K بهینه سازی تانک های M48 پاتن که قرار است با ورود کی 2 از سرویس این کشور کنار گذاشته شوند. تانک K1/88 تانک K1A1 تسلیحات و مهمات در مراحل طراحی این تانک دو برجک برای این تانک طراحی گردید. یک برجک بدون سرنشین بود که هیچ پرسنلی در آن قرار نمی گرفت که البته طرح این برجک در همان مرحله طراحی به دلیل مشکلات فنی بسیار کنسل شد. دیگری یک برجک دو سرنشینه بود که البته این برجک برای تانک جدید در نظر گرفته شد. برجک این تانک به وسیله نیروی الکتریکی گردش می کند و دارای سرعت گردش بالاتری نسبت به تانک های همرده خود می باشد. در ابتدا یک توپ 140 میلیمتری ساخت راین متال برای این تانک در نظر گرفته شده بود که البته در ادامه همان توپ 120 میلیمتری برای تولید انبوه مناسب دیده شد. البته این تانک این قابلیت را دارد که با اندکی تغییرات از توپ 140 میلیمتری هم استفاده کند. به عبارتی طراحان این تانک به این نکته توجه کرده اند که شاید در آینده نیاز به استفاده از یک توپ سنگین تر و قویتر در تانک خود باشد و به همین دلیل برجک تانک را به گونه ای طراحی کردند که می توان با اندکی تغییر یک توپ 140 میلیمتری را بر روی آن نصب کرد. در هر صورت یک توپ 120 میلیمتری ال 55 (با طول 6600 میلیمتر) بدون خان به عنوان توپ اصلی این تانک در نظر گرفته شد. این توپ آلمانی هم اینک در کارخانجات کیا کره جنوبی تحت لیسانس آلمان در حال ساخت می باشد. این توپ دارای سرعت دهانه بیشتری نسبت به توپ ال 44 که بر روی تانک K1A1 نصب شده است ، می باشد. البته تانک می تواند از توپ ال 44 نیز استفاده کند و به سادگی می توان برای ماموریت های سبکتر از توپ ال 44 (با طول 5280 میلیمتر) استفاده کرد. زمانی که در سال 2003 برای اولین بار ویدئویی توسط تلویزیون دولتی کره جنوبی از مراحل طراحی این تانک پخش شد ، خیلی ها اشتباها تصور می کردند که این تانک از توپ 52 کالیبر (با طول 6240 میلیمتر) مشابه توپ لکلرک استفاده می کند. اما پس از رونمایی نخستین سه نمونه ساخته این تانک مشخص شد که این تانک از توپ ال 55 راینمتال استفاده می کند. این توپ 120 میلیمتری به یک اتولودر فوق العاده پیشرفته و پر سرعت از نوع زنجیری مجهز شده است. این اتولودر مشابه همه اتولودرهای زنجیری تانک های غربی در قسمت پشت برجک قرار می گیرد. شرکت جیات فرانسه نیز اعلام کرد که اتولودر این تانک با استفاده از طرح اتولودر تانک لکلرک طراحی شده است. اما به هر حال خود این اتولودرها و قطعات آنها در این دو تانک قابل تعویض نیستند. اتولودر کی 2 قادر است که توپ این تانک را در هر زاویه ای لود کند. نه مثل تانک های شرقی که می بایست توپ برای لود شدن در زاویه 0 درجه قرار گیرد. این تانک در مجموع 40 گلوله 120 میلیمتری برای توپ اصلی خود حمل می کند که یک گلوله در داخل توپ و 16 گلوله در اتولودر و مابقی 23 گلوله نیز در محفظه حفاظت شده ای در قسمت جلوی شاسی تانک نگهداری می شود. توپ اصلی تانک به وسیله این اتولودر پیشرفته دارای ریتم آتش 15 گلوله در دقیقه است و می تواند هر 4 ثانیه یک گلوله شلیک کند. برای مقایسه بد نیست بدانید لکلرک دارای ریتم آتش 12 گلوله در دقیقه و تی 90 دارای ریتم آتش 6 الی 8 گلوله در دقیقه می باشد. کی 2 می تواند از همه مهمات 120 میلیمتری استاندارد ناتو استفاده کند. به جز این مهمات ، یک مهمات جدید با نام KSTAM و یا همان (Korean Smart Top-Attack Munition) نیز برای این تانک طراحی شده است. این مهمات تاپ اتک است و قابلیت حمله از بالا به تانک های دشمن را دارا می باشد. این مهمات از توپ اصلی به صورت مستقیم شلیک می شود اما در نهایت همانند خمپاره و آتش توپخانه به صورت منحنی و بالستیک بر روی هدف فرود می آید. این مهمات را نباید با موشک های ضد تانک مثل جاولین اشتباه کرد. این مهمات فاقد هرگونه موتور و یا پیشران راکتی است. شارژ پروپلنت که در لحظه انفجار و پرتاب در لوله توپ قرار می گیرد ، نیروی لازم برای طی مسیر این گلوله را فراهم می کند. برد این گلوله بین 2 تا 8 کیلومتر است. این مهمات خود دارای یک رادار فعال کوچک موج میلیمتری و یک سنسور اینفرارد است که به صورتی کاملا مقاوم طراحی شده است و همانند موشک هایی مثل هلفایر می تواند از موانع نیز عبور کند و اهداف سنگر گرفته در پشت موانع را نیز هدف قرار دهد. پس از شلیک گلوله ، چهار فین استابلایزر در پشت مهمات باز می شوند و کار هدایت و استابلایز کردن گلوله را تا نزدیکی هدف بر عهده می گیرند. زمانی که گلوله به بالای هدف رسید به وسیله چتر مخصوص خود با سرعتی کم بر روی هدف فرود می آید و در موقعیتی مناسب اقدام به انهدام هدف خود می کند. همچنین این مهمات قابلیت فایر اند فورگت را دارند و به صورت کاملا مستقل و مجزا از تانک ، هدف خود را نابود کنند. البته می توان این گلوله ها را به صورت نیمه خودکار توسط تانک نیز هدایت کرد. تسلیحات دوم تانک کی 2 نیز شامل یک تیربار کالیبر 7.62x51 میلیمتر می باشد که به صورت کواکسیال با توپ اصلی قرار می گیرد. این تیربار مجموعا با 12000 گلوله بارگذاری می شود. یک تیربار کالیبر 12.7x99 میلیمتر از نوع K6 نیز بر روی برجک بالای سر فرمانده تانک قرار میگیرد. این تیربار با 3200 گلوله بارگذاری می شود. این تیربار کالیبر 12.7 را می توان هم از داخل تانک به صورت ریموت کنترل و هم از خارج تانک استفاده کرد. این تیربار همچنین قابلیت تشخیص دوست و دشمن را نیز دارا می باشد. همانطورکه می بینید ظرفیت حمل مهمات تیربار این تانک نیز فوق العاده است. برای مقایسه بد نیست بدانید آبرامز مجموعا 4500 گلوله 7.62 میلیمتری و 1000 گلوله 12.7 میلیمتری با خود حمل می کند. تانک های شرقی نیز به طور متوسط 2000 گلوله 7.62 میلیمتری و 500 گلوله 12.7 میلیمتری با خود حمل می کنند. که در مقایسه با تانک های هم رده خود کی 2 دارای برتری فوق العاده ای است و تقریبا بیش از سه برابر تانک های غربی و بیش از چهار برابر تانک های شرقی مهمات تیربار با خود حمل می کند. توپ ال 55 کی 2 در حال شلیک توپ موتور و پیشران این تانک از یک موتور دیزلی با قدرت 1500 اسب بخار استفاده می کند. موتور اصلی این تانک که قرار است در تولید انبوه این تانک از آن استفاده شود یک موتور دیزلی طراحی کره جنوبی است. اما از آنجایی که در تاریخ رونمایی از تانک در سال 2007 هنوز طراحی موتور این تانک تکمیل نشده بود ، به طور موقت از یک موتور دیزلی ساخت MTU آلمان استفاده شد. موتور اصلی این تانک مشترکا توسط کارخانجات دوسان و STX کره جنوبی طراحی شده است. این موتور از نظر اندازه و جثه دارای کوچکترین اندازه در بین موتورهای با قدرت 1500 اسب بخار می باشد. به جز موتور اصلی ، یک واحد قدرت کوچک برای تانک در نظر گرفته شده است که شامل یک موتور توربینی کوچک با قدرت 100 اسب بخار است. زمانی که قرار است از تانک در نقش های ثابت و بدون تحرک استفاده شود ، موتور اصلی 1500 اسب بخار خاموش می شود و این موتور کوچک روشن می شود برق لازم برای تحرک برجک و سایر سیستم های الکتریکی را فراهم می کند. این کار سبب کاهش مصرف سوخت و همچنین کاهش سر و صدای ناشی از فعالیت موتور اصلی تانک می شود. کی 2 به وسیله این موتور پرقدرت و پرتوان خود قادر است در جاده های هموار و صاف تا 70 کیلومتر بر ساعت سرعت بگیرد و در جاده های ناهموار نیز با سرعت 50 کیلومتر بر ساعت طی طریق کند. همچنین این تانک ظرف مدت تنها 7 ثانیه می تواند از سرعت 0 به سرعت 32 کیلومتر بر ساعت برسد که در نوع خود بسیار عالی است. وزن این تانک نیز 55 تن می باشد و نسبت قدرت موتور به وزن تانک نیز معادل 27 است که رقمی بسیار عالی و نشانگر تحرک فوق العاده بالای این تانک است. یک سیستم اسنورکل یا همان عمق روی مدرن برای این تانک در نظر گرفته شده است که به وسیله آن می توان در رودخانه های با عمق 4.1 متر عبور کرد. این تانک بلافاصله پس از خروج از آب آماده نبرد است. این تانک مجهز به سیستم تعلیق نیمه فعال از نوع هیدرو پنوماتیک است. این تانک قادر است به جلو زانو زده و یا به عقب خم شود. می تواند ارتفاع خود را در هر یک از طرفین کم یا زیاد کند. می تواند ارتفاع تانک را افزایش و کاهش دهد. این ویژگی ای است که در تانک فوق مدرن تایپ 10 نیز به خوبی دیده می شود. سیستم کنترل آتش ترکیب اجزای سیستم کنترل آتش این تانک به طور کامل اعلام نشده است. اما سیستم کنترل آتش این تانک شامل یک رادار موج میلیمتری است که در نوع خود بی نظیر است و می تواند همه نوع اهداف زمینی و هواگردهای ارتفاع پست را تا مسافت 10 کیلومتری زیر نظر داشته باشد. یک مسافت یاب لیزری بسیار دقیق نیز بر روی کی 2 نصب شده است. این مسافت یاب لیزری توسط کره جنوبی طراحی شده است و در طراحی آن از آخرین فناوری های موجود استفاده شده است. به طوریکه این مسافت یاب لیزری دارای دقت فوق العاده بالایی می باشد و می تواند تا مسافت 10 کیلومتر را با دقت بسیار بالا مسافت یابی کند. در قسمت پشت برجک نیز یک سنسور تعیین جهت وزش باد و یک سنسور مخصوص تعیین فشار هوا و میزان دمای هوا تعبیه شده است. اطلاعات این سنسورها به صورت آنی و لحظه ای برای کامپیوتر ارسال می شود و در واقع کامپیوتر مرکزی با این سنسورها در ارتباط دائم است و در هر لحظه اطلاعات این سنسورها در نمایشگر کامپیوتر تانک نشان داده می شوند. بر روی دهانه توپ نیز یک سنسور رفرنس لیزری نصب شده است. یک بیم لیزری نیز در کنار توپ و بر روی بلوک استابلایزر توپ نصب شده است. این بیم لیزر با سنسور رفرنس توپ در ارتباط دائم است و کار تصحیح لحظه به لحظه مکان توپ را برای سیستم کنترل آتش انجام می دهد و به این ترتیب دقت توپ را به میزان زیادی بالا می برد. همچنین این بیم لیزری قابلیت ماشه تاخیری را برای تانک فراهم می آورد. به این گونه که در تکان های شدید که خارج از حوزه تحرک استابلایزر توپ است ، زمانی که هدفگیری انجام شد و ماشه شلیک فشار داده شد ، سیستم به طور خودکار بر روی هدف قفل می کند و به محض اینکه توپ به موقعیت مناسب برای شلیک رسید و هدف در راستای توپ قرار گرفت ، گلوله به طور خودکار به سمت هدف شلیک می شود. این کار به وسیله ترکیب بیم لیزر که در بالای بلوک استابلایزر نصب شده است به همراه سنسور رفرنس توپ انجام می گیرد. تقریبا همه تانک های غربی از سنسور رفرنس توپ مشابه کی 2 (البته مال کی 2 بسیار دقیقتر و پیشرفته تر است) استفاده می کنند. روسیه در تی 90 های عملیاتی خود از این سنسور استفاده نمی کند. البته در جدیدترین مدلهای تی 90 نیز این سنسور بر روی دهانه توپ آنها نصب شده است. اما به هر حال روسیه به صورت عملیاتی از این سنسورها استفاده نمی کند. ضمن اینکه دیگر تانک ها از سنسور رفرنس دهانه خود تنها به عنوان تصحیح کننده مکان توپ استفاده می کنند و هیچ یک قابلیت اجرای ماشه تاخیری را ندارند. همچنین تانک کی 2 قادر است از پروتکل های ارتباطی C4I ناتو استفاده کند که در حال حاضر به جز کی 2 هیچ تانک دیگری قادر به این ویژگی نیست. نزدیکترین رقیب کی 2 در این زمینه آبرامز است که با سیستم FBCB2 خود می تواند با واحدهای زمینی لینک شود. سیستم کنترل آتش کی 2 همچنین قادر به شناسایی و ردیابی خودکار اهداف تعریف شده می باشد که شامل تانک ها ، هواگردهای کم سرعت و ارتفاع پایین ، انواع خودروها و نفرات دشمن است. کی 2 این کار را می تواند به وسیله انواع کانالهای موجود خود انجام دهد. شناساگرهای راداری ، شناساگرهای لیزری ، شناساگرهای اینفرارد حرارتی می توانند اهداف مختلف را در کانالهای مختلف ردیابی کرده و آنها را زیر نظر داشته باشد. کی 2 از یک سامانه GPS برای موقعیت یابی خود استفاده می کند. همچنین کی 2 مجهز به سیستم IFF و همچنین SIF می باشد که همان سیستم شناسایی دوست از دشمن است. به این ترتیب بیم لیزر یک رشته لیزر با توان 38 گیگا هرتز را بر روی اهداف می تاباند و انعکاس آن را که بر روی اخلالگر تانک منعکس می شود را می سنجد. اگر مشخصات رشته لیزری منطبق با استانداردهای خودی باشد ، سیستم کنترل آتش کی 2 آنرا به عنوان خودروی دوست تشخیص می دهد و در غیر این صورت آنرا خودروی دشمن تلقی خواهد کرد. سیستم های حفاظتی تانک تانک کی 2 از زره کامپوزیتی به عنوان زره اصلی خود استفاده می کند. ترکیب زره کامپوزیتی این تانک جزء موارد طبقه بندی شده است و هنوز رسما اعلام نشده است. به منظور افزایش مقاومت زرهی ، لایه های زره های واکنشگر غیر انفجاری نیز قابلیت نصب بر روی زره اصلی کامپوزیتی را دارا می باشد. یک سیستم دفاع فعال بر روی این تانک نصب شده است که هم قابلیت Soft Kill و هم قابلیت Hard Kill را به خوبی دارا می باشد. یک سیستم هشدار قفل رادار و سیستم اخلالگر راداری نیز بر روی این تانک نصب شده است که به وسیله آن می تواند موشک های راداری را که به سمت تانک شلیک می شوند را مختل کرده و یا به وسیله سیستم دفاع فعال خود نابود سازند. به هر حال کی 2 اولین تانکی است که به صورت کامل و بهینه قادر به مقابله با موشک های هدایت راداری مثل هلفایر و AT 15 و AT 16 و بریمستون و ... می باشد. اخلالگر این تانک قادر به مختل کردن سیستم هدایت این گونه موشک ها می باشد. همچنین یک اخلالگر لیزری نیز بر روی این تانک نصب شده است که قادر است کلیه تجهیزات لیزری دشمن را کور کند. یک خودروی بدون سرنشین کوچک با نام XAV نیز برای سیستم تانک طراحی شده است که تانک می تواند از آن برای شناسایی منطقه استفاده کند بدون اینکه خود وارد منطقه شود. کنسرسیوم ساخت این تانک در حال حاضر بر روی ساخت سیستم پیشرانه تانک متمرکز شده اند. همانطور که گفتیم به علت تکمیل نبودن طراحی موتور این تانک ، به طور موقتی از یک موتور ساخت ام تی یو آلمان در نمونه های اولیه این تانک استفاده شده است. اما به محض اینکه موتور کره ای این تانک آماده شود ، تولید انبوه این تانک نیز آغاز خواهد شد. در هر صورت تانک کی 2 را می توان پیشرفته ترین تانک حال حاضر جهان دانست. تانکی که از هر نظر از تانک های هم کلاس خود جلوتر است. این تانک قیمتی در حدود 8.5 الی 8.8 میلیون دلار دارد که به این ترتیب گرانترین تانک جهان نیز به شمار می رود. آژانس دفاعی کره جنوبی در نظر دارد تعداد 390 دستگاه از این تانک پیشرفته را برای ارتش این کشور به تولید برساند و آنها را جایگزین تانک های قدیمی ام 48 و کی 1 / 88 کند. . نویسنده : علی محمدی استفاده از مقاله با ذکر نام نویسنده و درج منبع بلامانع است.
- 46 پاسخ ها
-
- 34
-
- black panther
- زرهی
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تانک اصلی میدان نبرد ام-60 تانک اصلی میدان نبرد M-60 ( تمامی گونه ها )
karkas افزود یک موضوع در تانک
با سلام در این تاپیک می خوایم در مورد تانک پیشرفته اسرائیل و ترکیه که یک محصول مشترک هست یک سری اطلاعاتی مختصری بگذاریم . تانک پیشرفته M60T که بیشتر به نام Sabra Mk.III شناخته می شه به دو نمونه مختلف تقسیم می شه که نوع اول این نمونه تانک ها به نام M60 Patton MBT هست که نوع M60T یک نمونه پیشرفته تر و بهینه سازی تر از نمونه اول خود هست که البته این برنامه برای نیروی زمینی ترکیه آماده تولید و طراحی شده بود . مهندسین صنایع نظامی ترکیه با بهره گیری از تانک M60A1 و با بهره گیری از موتور و سلاح ها و توپ بهتر به طراحی این تانک دست پیدا کردند و اون رو برای مرحله تولید به اسرائیل تحویل دادند . این تانک به یک توپ 12.7mm M85 کوچیک و یک توپ 120mm مجهز هست . برنامه ساخت این تانک به وسیله اسرائیل در سال 2006 شروع شد و جالب هست که بدونید این همکاری ها و این تبادل اطلاعات و هزینه های ساخت این نوع تانک هزینه ای به مقدار 688 میلیون دلار رو بر دوش ترکیه گذاشت . البته این تانک به خاطر ویژگی های خاصی که داره و به خاطر اینکه می توان در اون بهینه سازی های بیشتری انجام داد در حال حاضر در اسرائیل به در مراحل آزمایشی هست و به گفته منابع تا سال 2009 این تانک آمده می شه برای خدمت . وزن : 59 تن طول : 6.95 m عرض : 4.05 m ارتفاع : 3.37 m سرنشینان : 3 نفر قابل ذکر هست که این تانک به سلاح های Classified, Steel/Laminate armour و به یک توپ 125 م.م مجهز هست . سلاح های دیگه ای که در این تانک قابل استفاده هستند از قبیل : 7.62 mm M240 Coaxial weapon 7.62 mm MG3A1 Machine gun 12.7 mm M85 Machine gun 60 mm internal mortar هستند . موتور این تانک MTU 881 KA-501 turbo هست . قابل توجه هست که این تانک می تونه 450 کیلومتر رو بدون سوختگیری طی کنه و حداکثر سرعت این تانک 55 کیلومتر در ساعت هست . نوع دوم این که در موردش نوشتیم M60 نام داشت که ساخت کشور آمریکا هست که اطلاعات در مورد این تانک زیاد در دست ندارم و اگر کاربران لطف کنند شاید بشه این مقاله رو کامل کرد . هزاران نوع از این تانک هم اکنون در کشور های مختلفی در حال خدمت هست و گفتنی هست که این تانک به خاطر امکانات فراوان جزو تانک های پیشرفته قرار می ده . این تانک شباهت هایی هم به تان آبرام داره که به خاطر تجهیزات اون هست . این تانک به یک توپ 120 م.م مجهز هست البته در زمینه سلاح اصلی . البته فکر کنم ایران هم از این نمونه تانک داشته باشه . این تانک قابلیت حرکت در آب رو هم داره . وزن : 55.6 تن طول : 9 متر عرض : 3.77 متر ارتفاع : 2.87 متر سرنشینان : 4 نفر سلاح اصلی : یک توپ 120 م.م سلاح ها : x 7.62 (0.3in) MGs and 1 x 12.7mm (0.50in) MG . موتور : GLDS AVDS-1790-9A V-12 diesel 895.5 kW (1200 hp) . این تانک می تونه 430 کیلومتر رو بدون سوختگیر طی کنه که حد اکثر سرعت اون 55 کیلومتر در ساعت هست . این هم دو فیلم از طرز کار این تانک . http://www.youtube.com/watch?v=q0paC4cOgTU http://www.youtube.com/watch?v=5ep5jM9P7lg موفق باشی .- 178 پاسخ ها
-
- 1
-
- ایالات متحده
- زرهی
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جایگاه زرهی ایران در منطقه تاپیک جامع بررسی جایگاه زرهی ایران در آسیای جنوب غربی
RedArmy افزود یک موضوع در تانک
با سلام ليست برخي از ادوات زرهي ايران T-90 Tank (به تعداد اندك) T-72 Tank M113 Apc Zulfiqar-1 Tank Zulfiqar-2 Tank Zulfiqar-3 Tank M47 Patton T-62 Tank Scorpion Light Tank Cascavel APC T-54/T-55 Tank T-59s Tank Chieftain Tank M-60 Tank Raad-2 / Thunder 2 Artillery T-72Z Safir-74 Boragh HOWITZER 155 mm HM 41 HOWITZER 122 mm HM 40 Taftan Mine Cleaner 1/4ton Tactical Jeep 3/4ton Tactical Vehicle Infantry Combat Vehicle Bmp-2 Rakhsh 4x4 Wheeled Apc Thunder 1 Artillery Cobra BMT-2 APC Tosan Tank Urutu APC برخي از كارشناسان معتقد هستند با توجه به اينكه طرح تانك ذوالفقار-3 از تانك ابرامز اقتباس شده است پس ايران تانك ابرامز نيز هرچند به تعداد كم در اختيار دارد. (با توجه به اينكه دوستان همه در ضمينه هاي نظامي تخصص دارند و با اصطلاحات نظامي آشنايي دارند من ديگه واژه ها رو ترجمه نكردم كه مثلا Artillery ميشه توپخانه ! اگه احتياج بود بگيد فارسي بنويسم !) -
تانكM-47،سومين تانك از سري تانك هاي پاتن(Patton) و یکی از تانک های میدان نبرد اصلی مهم آمریکا در جریان جنگ سرد بود، که در مدل های مختلف تولید و از اوایل دهه پنجاه در ایالات متحده شروع به خدمت کرد، که قرار بود این تانک به وسیله ایالات متحده، جانشین تانک های M-46 از خانواده پاتن شود. این تانک به وسیله ایالات متحده و متحدان آن (پیمانNATO و SEATO) به کار گرفته شد. تانک M-47 تنها تانکی از سری تانک های پاتن بود که هرگز به وسیله ایالات متحده در جنگی شرکت نکرد. نام خانواده این تانک که Patton می باشد، از نام ژنرال جرج اس پاتن( General George S. Patton )، گرفته شده است. این تانک برای جانشین شدن به جای تانک های M-4 Sherman و M-46 patton طراحي شد. و اگرچه این تانک با تانک های بعدی خود، M-48 و M-60 ،از نظر ظاهری شباهت زیادی داشت اما این دو تانک طراحی نسبتا جدیدی داشته و تفاوت هایی بین آنان وجود دارد. تاریخچه اگرچه موتور جدید، مشکلات تحرک و کارایی تانک M-26 Pershing را بهبود داده بود،اما نیروی زمینی آمریکا قصد داشت این تانک را با تانکی جدید تعویض کند. به عنوان راه حلی موقتی، تانک M-46 برای جانشین شدن به جای تانک های M-4 و M-26 طراحی شد. اما پس از مدتی آمریکا قصد تعویض این تانک را با تانکی به نام T42 گرفت.اما آمریکا بعد از شروع جنگ کره تصمیم به طراحی تانکی جدیدتر از پروژه T42 را گرفت. آن ها تصور می کردند که وقت کافی برای توسعه پروژه تانک T42 و برطرف کردن مشکلات اساسی آن وجود ندارد، که این امر باعث شد این پروژه متوقف شده و تانکی با ساختار نسبتا جدید طراحی شود. در نهایت تصمیم این شد که تانکی با برجکT42، بر روی بدنه ای مشابه M-46 نصب شود. این تانک به وسیله کارخانه Detroit Arsenal Tank توسعه یافت و سرانجام این تانک جدید M-47 Patton نام گرفت که در سال 1951 وارد خط تولید شد. سلاح اصلی این تانک یک قبضه توپ 90 میلیمتری است و سلاح فرعی آن شامل مسلسل 62/7میلیمتری و نیز یک مسلسل 7/12 میلیمتری M2 بر روی برجک می باشد. همچنین این تانک دارای مسافت یاب اپتیکالی M12 می باشد. این تانک اگرچه دوره خدمت طولانی در آمریکا نداشت، اما به وسیله بسیاری از کشورها، مانند ایران،پاکستان،ترکیه و.... فعالیت نسبتا زیادی داشت. تاریخچه جنگی تانک M-47 به وسیله نیروی زمینی ترکیه به همراه تانک های M-48 در جریان هجوم ترکیه به قبرس در جولای و آگوست 1974 به کار گرفته شدند. در این ماجرا به طور تخمینی 200 دستگاه تانک از خانواده پاتن گرفتار شدند و حداقل یکی از این تانک ها به طور سالم و دست نخورده به وسیله نیروهای قبرس به غنیمت گرفته شد. گزارش ها حاکی از آن است که این تانک حداقل تا سال 1993 در خدمت قبرس مانده بود. همچنین تانک M-47 به وسیله اردن در جریان جنگ شش روزه، به وسیله پاکستان در برابر هند و به وسیله ایران در برابر عراق استفاده شد. کروواسی نیز از این تانک در برابر صرب ها استفاده کرد. مدل ها M-47: با برجك T42 و يك توپ 90 ميليمتري M-47m:اين نوع، مدل ارتقا یافته نوع M-47 مي باشد كه بالاي 800 دستگاه از آن براي ايران و پاكستان توليد شد. M-47er3:مدل اسپانيايي با زره بهبود يافته. M6:اين مدل به عنوان يك بلدوزر براي اجراي خاك برداري طراحي شد. استفاده كنندگان: ايران-اردن-سومالی-کره جنوبی استفاده کنندگان سابق: اتریش-بلژیک-کروواسی-قبرس(فقط یک دستگاه)-فرانسه-یونان-عراق(تمام آن ها نابود یا اوراق شد.)-ایتالیا-هلند- پاکستان-ژاپن-پرتغال-عربستان سعودی-اسپانیا-جمهوری خلق چین-ایالات متحده-آلمان غربی-ترکیه-یوگوسلاوی مشخصات کلی نوع:تانک میدان نبرد اصلی کشور سازنده:ایالات متحده آمریکا تولید کننده:کارخانه های Detroit Arsenal Tank و American Locomotive تعداد تولید شده:8676 وزن:46 تن طول:51/8 متر عرض:51/3 خدمه:5 نفر زره:101 میلیمتر سلاح اصلی:یک قبضه توپ 90 میلیمتری M36 نيروي محركه:810 اسب بخار(604 كيلووات) ميزان حمل سوخت:878 ليتر برد:130 كيلومتر سرعت:48 كيلومتر بر ساعت ......................... اطلاعات بيشتر:http://en.wikipedia.org/wiki/M47_Patton مترجم:ali_64
- 18 پاسخ ها
-
- تانک اصلی میدان نبرد
- تانک
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تانک پشتیبانی مدرن bmpt ترمیناتور تانک پشتیبانی مدرن BMPT ترمیناتور
RezaKiani افزود یک موضوع در خودرو های پشتیبانی آتش ، شناسایی و ضد تانک
شاید برخی گمان کنند که سیر تکامل ادوات زرهی به انتها رسیده است اما پدیدآمدن جنگهای جدید نیاز به ادوات زرهی جدیدی را آشکار ساخته است. در این میان، روسیه به عنوان میراث دار شوروی سابق هنوز هم در عرصه زرهی از کشورهای پیشتاز جهان به حساب می آید. "بی ام پی-تی" از جدیدترین محصولات زرهی روسها است. این تانک خود تانکی است که برای پشتیبانی از دیگر تانکها طراحی شده است و نظامیان روسی آن را به نام ترمیناتور یا نابودگر می شناسند. پیش زمینه تاریخی پس از فروپاشی شوروی سابق ارتش روسیه دوران خوشی را از سرنگذراند. روسها که به تازگی از باتلاق جنگ افغانستان نجات یافته بودند هنوز به جمع بندی تجربیات جنگ افغانستان نپرداخته بودند که درگیر جنگی با همان ویژگی ها اما اینبار درخاک خود شدند. مسلمانان چچن سالها بر علیه سلطه روسها جنگیده بودند و هیچگاه حکمفرمایی روسها را بر خود قبول نکرده بودند. آنها اینبار هم از فرصت سیاسی بوجود آمده استفاده کردند تا استقلال خود را بازپس گیرند. نتیجه این درگیریها، نبردهای چریکی بود که تا امروز ادامه یافته و گاه به عملیات تروریستی و انتحاری منجر شده اند. در طی جنگ اول چچن نیرویهای روسی تلفات زیادی را در نبردهای خیابانی در برابر ستیزه جویان چچن متحمل شدند. علت این تلفات ضعف تکنولوژیکی روسها نبود بلکه ماهیت نبردهای شهری چنین تلفاتی را اقتضا می کرد. تجربیات جنگهای شهری برای روسها روشن ساخت که در اینگونه درگیریها نیاز به خودروهای زرهی خاصی است که بتواند در هنگام درگیر شدن با تیمهای ضدزرهی حریف به کمک نیروهای اصلی بیایند. روسها در جنگ با شورشیان به صورت موقت از توپهای ضدهوایی خودکششی موجود در زرادخانه خود استفاده کردند. اما این توپهای خودکششی نه دارای حفاظت کافی بودند و نه قدرت جابجایی یک تانک معمولی را داشتند. از این رو، روسها به این فکر افتادند که با استفاده از بدنه یک تانک معمولی یک خودرو زرهی جدید بسازند که مانند یک تانک -و یا حتی بهتر از یک تانک- حفاظت شود و بتواند از پس پیاده نظام مسلح به موشکهای ضدتانک بربیاید. نتیجه این طراحی، تانک جدید بی ام پی-تی بود. در سال 1997 نفربرزرهی سنگین بی تی آر-تی در نمایشگاه نظامی اومسک به نمایش گذاشته شد. این نفربر روی بدنه تانک تی-55 ساخته شده بود. اما اینبار طراحان روسی تصمیم گرفتند خودرو زرهی جدید خود را بر پایه تانک تی-72 بسازند. بی ام پی-تی اولین بار در دومین نمایشگاه تجهیزات نظامی اورال به نمایش گذاشته شد. از چگونگی وضعیت خدمتی بی ام پی-تی اطلاع دقیقی در دست نیست اما احتمال دارد که از سال 2005 به تدریج آنها را وارد نیروهای مسلح روسیه کرده باشند. تاکتیک در نبردهای شهری 2 دستگاه بی ام پی-تی وظیفه حفاظت از 1 دستگاه تانک را برعهده دارند در صورتی که در مناطق روستایی این نسبت برعکس می شود و برای حفاظت از 2 دستگاه تانک از 1 دستگاه بی ام پی-تی استفاده می شود. این نسبت به دلیل پیچیدگی های جنگ شهری و نیاز به جنگ افزارهای ضدنفر با تحرک بالا به دست آمده است. در این درگیریها ممکن است که یک خودرو به صورت همزمان با چندین هدف و در چند ارتفاع مختلف درگیر شود. وجود چنین خودرویی فشار وارد شده بر تانکها در جنگهای شهری را کاهش می دهد و تانکها می توانند بر هدف اصلی -که جنگ با تانکها و دیگر اهداف سخت یا پشتیبانی از پیاده نظام- متمرکز شوند. بکارگیری این تانکهای جدید می تواند باعث تغییراتی در تاکتیکهای زرهی در جنگهای شهری شود و تاثیر واحدهای زرهی را در این نبردها به صورت معنی داری افزایش دهد. بدنه و موتور از مشخصه های بارز تانکهای سری تی-72 و نسلهایی که از تی-72 الگو گرفتند ارتفاع کم تانک بود. ارتفاع کم به معنی قابلیت بقای بیشتر در محیطهای خطرناک جنگی است. این ارتفاع در بی ام پی-تی بازهم کمتر شده و برجک جدید این تانک به قدری کوچک و جمع و جور طراحی شده است که هدف قراردادن آن اگر غیرممکن نباشد بسیار مشکل است. بی ام پی-تی بر روی بدنه تانک معروف تی-72 ساخته شده است. قسمت پشتی جایگاه راننده را کمی بالاتر آورده اند تا فضای داخلی تانک برای نصب برجک جدید و تجهیزات مربوط به آن بیشتر شود. موتور اصلی بی ام پی-تی یک موتور دیزل دوگانه سوز است که می تواند 1000 اسب بخار نیرو برای به حرکت درآوردن تانک تهیه کند. ممکن است در آینده موتورهای جدید وی-99 با قدرت 1200 اسب بخار نیز برای نصب بر روی آن درنظر گرفته شود. تی-72 استاندارد با 44.5 تن وزن دارای موتوری به قدرت 840 اسب بخار بود. وزن بی ام پی-تی تا 47 تن افزایش یافته ولی با توجه به موتور قوی تر از تحرک تانک کاسته نشده است. می توان یک موتور کمکی نیز بر روی بی ام پی-تی نصب کرد تا هنگامی که موتور اصلی آسیب دید و از کارافتاد خدمه برای تهیه برق تجهیزات و تسلیحات داخل تانک از آن استفاده کنند. بی ام پی-تی به یک تیغه برای درست کردن خاکریز مجهز شده و می توان آن را به یک خیش مخصوص ضدمین نیز مجهز کرد. تسلیحات و تجهیزات برجک جدید طراحی شده برای بی ام پی-تی به دو توپ 30 میلیمتری 2آ42 مسلح شده است که می توانند با نواخت 600گلوله در دقیقه شلیک کنند. خزانه این توپها 900 گلوله آماده شلیک را در خود جای داده است. توپهای 2آ42 می توانند طیف وسیعی از انواع گلوله را شلیک کنند. یک قبضه مسلسل 7.62 به صورت هم محور با توپها نصب شده است. علاوه بر توپ اصلی در دو طرف برجک 4 موشک انداز ضدتانک برای شلیک موشکهای هدایت شونده آتکا-تی نصب شده تا حفاظت بی ام پی-تی در برابر ادوات زرهی سنگین تر تامین شود. این موشک توسط پرتوهای لیزری هدایت می شود و از کلاهکهای مختلفی استفاده می کند که بعضی از آنها توانایی نفوذ در انواع زره فعال و غیرفعال را دارند. سیستم هدایت لیزری این موشکها به گونه ای طراحی شده است که مختل کردن آن به سختی امکان پذیر است. برد این موشکها تا 5 کیلومتر می رسد و می تواند هر وسیله زرهی را از نزدیک شدن به بی ام پی-تی پشیمان کند. 2 قبضه نارنجک انداز خودکار 30 میلیمتری آجی اس17 نیز بر روی بدنه بی ام پی-تی نصب شده اند هر کدام از این نارنجک اندازهای دارای یک خدمه جداگانه هستند و برای هر یک قبضه سایت هدفگیری روز و شب و دستگاه نشانه روی الکترواپتیک آگات-ام آر نصب شده است. یک سیستم هدایت آتش کامپیوتری وظیفه کنترل تسلیحات بی ام پی-تی را برعهده دارند. این سیستم که قبلا آزمایش خود را در تانکهای سری تی-90 پس داده است و می تواند برای درگیری با اهداف گوناگون در شب و روز و در حالت ایستاده یا درحال حرکت بکارگرفته شود. فاصله یاب های لیزری، دوربینهای دید در شب و دید درروز و دستگاه های هدفگیری التکرواپتیک از جمله ملزومات نصب شده برای فرمانده و توپچی بی ام پی-تی هستند. فرمانده و توپچی تانک هر دو می توانند سلاح های برجک را شلیک کنند. با توجه به تمهیدات بکارگرفته شده در بی ام پی-تی این تانک می تواند همزمان با 4 هدف مختلف و جداگانه درگیر شود. قدرت آتش این تانک بی نظیر است و سلاح های آن به خدمه اش اجازه می دهند تا به غیر از پیاده نظام با تانکها، زرهپوشها و هلیکوپترهای دشمن نیز درگیر شوند. حفاظت بی ام پی-تی مانند یک تانک واقعی دارای حفاظت واقعی است. این تانک علاوه بر زره معمولی تی-72 به زره های واکنشی در جلو و پهلوی بدنه نیز مجهز شده است. قسمت پشتی تانک توسط یک شبکه توری حفاظت شده است. جایگاه خدمه توسط لایه ای از کولار پوشیده شده است تا جان خدمه را در برابر صدمات ناشی از ترکشها حفظ کند. برای حفاظت خدمه، تجهیزات جنگهای ش.م.ه درنظر گرفته شده و در داخل تانک دو سیستم آتش خاموش کن خودکار نصب شده است. بی ام پی-تی دارای 4 نارنجک انداز دودزای 902آ نیز می باشد که می توانند در هنگام لزوم دود استتار لازم برای تانک را تامین کنند. مشخصات: نيروي محرکه قدرت:1000 اسب بخار موتور: 1موتور دیزل وی-90اس2 نسبت قدرت به وزن: 21.3 اسب بخار/تن حداکثرسرعت در جاده: 65 کیلومتر بر ساعت برد:550 کیلومتر توليد تعداد: ؟ دستگاه سال ورود به خدمت:2005(؟) متفرقه وزن:47000 کيلوگرم طول: 7(؟) متر عرض: 3.7(؟) متر ارتفاع: ؟ متر توانایی عبور از خندق: 2.8متر توانایی عبور از آب: 1.2 متر خدمه:5 نفر(راننده، فرمانده، توپچی، دو نفر نارنجک انداز) تسليحات و زره 2 قبضه توپ 30 ميليمتري به همراه 900 گلوله 1 قبضه مسلسل کاليبر7.62 ميليمتري به همراه 2000 گلوله 4 قبضه موشک انداز ضدتانک آتاکا-تی به همراه 4 تیر موشک 2 قبضه نارنجک انداز 30 میلیمتری به همراه 600 نارنجک حداکثر زره: (؟) ميليمتر منبع مجله جنگ افزار نویسنده رضاکیانی موحد -
با سلام در این تاپیک قصد داریم یکی دیگر از تانک های انگلیسی رو به شما دوستان گرامی معرفی کنیم . این تانک که نام اصلی اون Centurion Mk3 هست یکی از اصلی ترین تانک های ساخت انگلستان در نبرد های سریع هست که این تانک قابلیت های خودش رو در جنگ های مختلف به اثبات رسونده . این تانکی یکی از تانک هایی بود که نامزد انگلستان در جنگ جهانی دوم بود و در اروپا خدمت می کرد . ولی این تانک علی رغم امکانات فراوانی که داشت بسیار دیر به جنگ اومد یعنی فقط 4 ماه در جنگ حظور داشت یعنی در سال 1945. ولی این تانک علی رغم اینکه در جنگ جهانی دوم حظور چندان چشمگیری نداشت ولی در جنگ کره تونست یک بار دیگه توانایی های خودش رو به نمایش بزاره . این تانک بعد از جنگ جهانی دوم و جنگ کره در جنگ ویتنام هم حظور پیدا کرد . البته بیشتر برای پشتیبانی تا نبرد و در کل پست حفاظت از جاده ها رو داشت . مشخصات نام کشور سازنده : انگلستان سال ورود به خدمت : 1945 سال خروج از خدمت : 1990 وزن : 52 تن طول : 7.5 متر عرض : 3.39 متر ارتفاع : 3 متر سرنشینان : 4 نفر زرح : 152 mm بقیه سلاح ها : یک توپ 105 mm موتور : Rolls Royce Meteor برد : 450 کیلومتر بدون سوختگیری سرعت : 34 کیلومتر در ساعت مدل های دیگر در کلاس همین تانک : FV4007 Centurion Mk 1, 2, 3, 4, 7, 8/1, 8/2 FV4011 Centurion Mk 5 FV4012 Centurion Mk 7/1, 7/2 FV4015 Centurion Mk 9 FV4017 Centurion Mk 10 کشور های استفاده کننده از این تانک : - استرالیا - اتریش - کانادا - مصر دانمارک - هند عراق اسرائیل کویت اردن نیوزیلند سومالی آفریقای جنوبی سوئد سوئیس انگلستان قابل ذکر هست که در برخی از کشور های بالا همچون انگلستان و کانادا و سوئیس این نمونه تانک ها دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرند و فقط در گذشته از این تانک ها استفاده می شده . جنگ ها جنگ هایی که این تانک در صحنه نبرد حضور داشته از این قبیل هستند : جنگ جهانی دوم : چهار ماه جنگ کره جنگ سال 1965 به وسیله هند شش روز جنگ در استفاده نیروی زمینی اسرائیل جنگ نجات بنگلادش در سال 1974 به وسیله هند در یکی از جنگ های اسرائیل به نام کوهستان سرد ( اگر اشتباه نکنم ایمس درست به خاطرم نیست ) در جنگ ویتنام به وسیله استرالیا در جنگ آنگولا به وسیله آفریقای جنوبی در یکی از جنگ های ایرلند 0 و در جنگ خلیج که باز هم در اختیار نیروی زمینی انگلستان بود . MAR-290 این هم یک راکت انداز از نمونه و از خانواده همین تانک Centurion که با وجود این شباهت وظیفه متفاوتی رو باید انجام بده . در وافع این یک راکت انداز ساخته شده به وسیله ی کشور اسرائیل هست . این راکت انداز قابلیت پرتاپ موشک هایی با برد های 40 کیلومتر رو داره و جالب هست که بدونید این تانک در ده ثانیه می تونه تمام موشک هایی که به اون مجهز هست رو شلیک کنه . در سال 2000 IDF یک پروژه به ارزش 50 $ میلیون دلار رو با صنایع نظامی اسرائیل برای بهینه سازی و پیشرفته تر کردن سیستم آمریکایی 48 MLRS به وجود اومد . البته نا گفته نماند که هدف اصلی اسرائیل از این پروژه بهینه سازی کردن و تولید یک راکت اندازه بومی بود . جنگ افزار : 290mm برد موشک ها : 22 کیلومتر وزن : 29 تن اسب بخاز : 460 hp کشور سانزده : اسرائیل جنایتکار به نقل از یک سایت اسرائیلی : این سیستم پیشرفته راکت انداز زحمات زیاد صنایع موشکی اسرائیل و شرکت های مشترک در این پروزه رو ثابت کرد که ما قادر به طراحی بهترین و پیشرفته ترین سیستم های راکت انداز هستیم . اسم این سایت ww.israeli-weapons.com هست که می تونید با مراجعه به اون اطلاعات خوبی رو از تانک ها و آخرین فعالیت های نظامی اسرائیل بدست بیارید . البته نا گفته نماند که اسرائیل هم اکنون بدون استفاده از هیچ نیروی خارجی قادر به ساخت چنین راکت انداز هایی هست .
-
ngcv نسل آینده خودروهای رزمی ( NGCV ) ارتش ایالات متحده آمریکا
MR9 افزود یک موضوع در مباحث جامع زرهی
تلاش برای معرفی گونه اولیه نسلی جدید از خودروهای رزمی به گفته مدیر پروژه مهندسی مرکز تحقیقات خودروهای رزمی ارتش ایالات متحده این مرکز در تلاش است تا قابلیتهای متفاوتی از گونه اولیه نسل آینده خودروهای رزمی که هم اکنون طرح اولیه آن در جریان یک تلاش مشترک میان صنایع نظامی و بکارگیرندگان آن در حال شکل گیری است را به نمایش گذارد . ژنرال تد توماس ژنرال تد توماس ، میان شرکتهای تسلیحاتی و ارتش ایالات متحده ، تلاش مشترکی در جریان است که یک مسیر استاندارد برای نمونه سازی اولیه خودروی رزمی آینده تعیین گردد . طبق برنامه های تدوین شده ، این نمونه پس از اصلاحات لازم در سال 2022 رونمایی شده و بدنبال ارزیابی های عملیاتی در سال 2023 به سازمان یگانهای عملیاتی اضافه خواهد شد . به گفته وی ، این تلاش مشترک ، مجموعه ای بهترین قابلیتها را برای آنچه که وی پروژه NGCV می خواند ، فراهم خواهد آورد . به گفته این افسر ارشد ارتش ، مرکز تحقیق ، توسعه و مهندسی زرهی ارتش (TARDEC ) پس از بررسی طرح های اولیه ، بهترین گزینه را در سپتامبر 2017 انتخاب و قرار داد را با شرکت برنده منعقد خواهد نمود . پس از انعقاد قرار داد ، دو طرف ( TARDEC و شرکت برنده قرارداد ) ، با همکاری هم نمونه نخست را در یک بازه زمانی 7 ساله تولید خواهند نمود . این قرارداد، گستره وسیعی از فناوری ها را پوشش خواهد داد و این نیاز ارتش را در آینده تامین خواهد نمود . هر اندازه دو طرف درگیر این پروژه ، بیشتر همکاری نمایند ، خودروی رزمی آینده ارتش ایالات متحده ، با قابلیتها بیشتری در خط تولید قرار خواهد گرفت . سرهنگ ویلیام ناکولس ، مدیر بخش تعیین نیازمندی های نیروی زمینی مستقر در مرکز ارزیابی های مانوری ارتش ( فورت بنینگ / جورجیا) سرهنگ ویلیام ناکولس ، مدیر بخش تعیین نیازمندی های نیروی زمینی مستقر در مرکز ارزیابی های مانوری ارتش ( فورت بنینگ / جورجیا) ، در این زمینه می گوید : " در اواخر سال گذشته میلادی ، این مرکز نیازمندی های ارتش را مورد بررسی قرار داد و در نهایت این مساله مورد بررسی قرار گرفت که نسل بعدی خودروی رزمی ارتش صرفاً یک خودروی رزمی است یا می بایست بعنوان یک خودوری رزمی پیاده نظام تعریف گردد که در یک بازه زمانی مشخص ، باید جایگزین تانک اصلی میدان نبرد آبرامز ، نفربرهای برادلی و همچنین پلت فرم هایی نظیر نفربر استرایکر ( مجموعه ای از قدرت آتش و تحرک) شود . ژنرال توماس در این زمینه معتقد است : " طراحی این خودرو در مرحله نخست براساس مفهوم سنتی خودروی رزمی پیاده نظام (IFV) صورت پذیرفته که می بایست حداقل دو خدمه و شش سرباز را با تمام تجهیزات محمول ، در پیچیده ترین شرایط رزمی حمل نماید " با تمام این تفاسیر ، هدف ارتش ، بکارگیری عملیاتی NCGV ، تا سال مالی 2035 است و در این مسیر ، سال مالی 2022 یک نقطه عطف در این برنامه بشمار می رود که آیا رکود فعلی دامنگیر این پروژه خواهد شد یا اینکه سرمایه لازم برای ادامه آن جهت ارتقاء یا جایگزینی همه ناوگان فعلی ، فراهم خواهد گردید !!!! پی نوشت : این تاپیک از تجمیع اخبار مرتبط در تاریخ 20مهرماه سال 1399 خورشیدی ایجاد گردید صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9- 9 پاسخ ها
-
- 34
-
- خودروهای رزمی
- نیروی زمینی
-
(و 6 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
این تانک به نام t 80 هست که در رده بندی تانک هایی قرار می گیره که بیشتر به خاطر سرعت بالا مورد استفاده قرار می گیرند . این تانک رو به نام AT-11 در ناتو م ی شناسند . ای تانک قابلیت پرتاب راکت 9M117 رو داراست . در این تانک وسایل و تجهیزاتی با استاندار های بالا و متناصب با NBC system ، night vision ، snorkel and fire suppression هست که به معنی فارسی همون وسایل دید در شب و زیر آب رفتن و شلیک در زیر آب رو داره . این تانک در خدمت کشور هایی مثل روسیه و پاکستان ... هست که در سال 1978 ساخته شده و هم اکنون پاسکتان به 6 هزار تانک از این نوع مجهز هست . جنگ افزار : 1 - 125mm 2A46M ،،، کابل 1 - 7.62mm MG ، 1-12.7mm NSVT AA MG موتور : GTD-1250, gas turbine سرعت : 43 mph برد : 208 مایل خدمه : 3 نفر وزن : 46 تن البته ما در این مدل تانک ما دو مدل داریم که یکی T-80U و دیگری T-80B . که ما اطلاعات مربوط به T-80B رو در انیجا نقل کردیم و اما مدل اول یا همون T-80U . این تانک یک تانک روسی هست که در سال 1989 توسط شرکت Soviet Medium Tank ساخته شد . وزن : 50 تن سنگینی بر زمین : 13.1 psi طول : 23 ft عرض : 11.81 ft موتور : multi-fuel gas turbine برد : 500 km ولی این تانک بر خلاف تانک T-80B توانایی عبور به نحو کاربردی رو از رود خانه ها نداره . این تانک به یک لوله 125mm 2A46M تجهیز هست . سیستم هدایت اون هم FCS 1A42 هست . موفق باشی
-
خودروی زرهی استرایکر خودروی زرهی استرایکر
FLANKER افزود یک موضوع در نفربرها و خودروی های رزمی پیاده نظام
بد نديدم حالا كه اينقدر جريان اين خودروي زرهي گرونقيمت داغه در موردش تاپيك بنويسم .پروژه جدید استریکر ارتش ایالات متحده تلاشی برای یافتن تعادلی کارامد بین قدرت و توانایی جابجبایی است و خودرویی است که به اندازه یک تانک مهلک و همانند یک هامر پر سرعت است و میتواند در کمتر از 96 ساعت در هر کجای دنیا اماده سرویس دهی باشد استریکر توسط کنسرسیومی از کمپانیهای جنرال داینامیک لند سیستمز و جنرال موتورز دیفنس رهبری میشد این خودرو یک طراحی دوباره از پروژه lan است این کنسرسیوم ترکیب و اشکال مذکور را برای استریکر در ساخته است و یادر دست ساخت دارد MGS سیستم تسلیحاتی متحرک ICV نفر بر استریکر MC مخصوص حمل خمپاره CV خودروی فرماندهی FSV پشتیبان اتش ESV خودروی دسته مهندسین MEV امبولانس نظامی ATGM خودروی موشک انداز موشکهای هدایت شونده ضد تانک NBCRV خودروی شناسایی ادامه دارد... -
تانک اصلی میدان نبرد تی-72 تانک اصلی میدان نبرد T-72 ( شامل تمامی گونه ها )
EBRAHIM افزود یک موضوع در تانک
-
مقدمه : با اولین شلیک موشک وی-2 به قلب فضا در اکتبر 1942 ، عرصه جدیدی به صحنه نبرد اضافه شد ، با این حال توسعه فناوری نظامی در فضا را میتوان عاملی موثر در ایجاد تغییرات شگرف در ماهیت رزم مانوری بحساب آورد . تغییر صحنه عملیات نظامی در فضا ، همزمان با کاهش قابل توجه و ناگهانی درهزینه های مربوط به دسترسی به مدارهای ماوراء جو و همچنین توسعه سریع ماهواره های کوچکتر و ارزان تر برای ایجاد مجموعه حسگرهای پایش عملیات نظامی ، قابلیتی فراتر از ماهواره های بزرگتر و گران قیمت تر را در اختیار ارتش ها ، نسبت به گذشته ، قرار خواهد داد . سرعت شگرف این تحولات و پیامدهای قطعی آن بر عملیات رزمی در آینده موضوعی است که جامعه کارشناسان رو به گسترش فضایی در سازمان های نظامی تلاش می کند تا قبل از ایجاد تهدید ، فرآیند توسعه این قابلیتهای جدید در حوزه فضایی را درک کرده و تغیرات سازمانی ناشی از این امر را بخصوص در حوزه جنگ مانوری مورد بررسی عمیق قرار دهد . با توجه به این موضوع پراهمیت ، قابلیتهای فضا پایه موجود تاثیر قابل توجهی را بر تاکتیکهای رزم زرهی مدرن در دو سطح تاکتیکی و عملیاتی برجای گذاشته است. از یکسو ، ارتباطات راه دور ، دسترسی به شبکه های مخابرات نظامی ، استفاده گسترده از سامانه موقعیت یابی جهانی (GPS) و درنهایت مخابرات رمز گذاری شده ، سرفصل های مهم این حوزه بشمار آمده و از سویی دیگر نیز کاربرد این پتانسیل در حوزه هایی با اهمیت کمتر نظیر عملیات ضد شورش نیز امکان پذیر گردیده است ،اما پرکاربردترین ماموریت محوله به حسگرهای فضاپایه را می توان در جنگ سرد و ماهواره های مجهز به حسگرهای مادن قرمز برای تشخیص زمان شلیک موشکهای بالستیک و همچنین رهگیری گونه های بالستیک تاکتیکی بر علیه واحدهای زمینی جستجو کرد . در مجموع ، برای یک آینده قابل پیش بینی ، قابلیتهای فوق الذکر ، البته در پهنای باند بیشتر و دقت افزون تر همچنان به پشتیبانی از عملیات رزمی ادامه خواهند داد . با این وصف ، یکی از مهمترین پیشرفتهایی که فناوری فضایی برای افزایش عملکرد مطلوب واحدهای زرهی پدید آورده ، قابلیت استفاده از تصاویر ماهواره ای در زمان واقعی (near-real-time satellite imagery) بخصوص بر علیه دشمنی است که از این پتانسیل محروم است . غافلگیری با ضربه به جناحین : از یک نظر ، نقطه شروع استفاده از حسگرهای فضاپایه را می توان با آغاز جنگ نخست خلیج پارس که در جریان آن ، واحدهای ارتش ایالات متحده با ایراد یک ضربه شدید به جناحین یگانهای عراقی ، مدافعان را غافلگیر نموده و بسرعت بر آنها غلبه نمودند، همزمان دانست . ارتش عراق که تحت حملات شدید هوایی قرار داشت ، ناگهان با ضربه غافلگیرکننده واحدهای زرهی ائتلاف در جناحین خود روبرو شد که این موجبات یک فاجعه نظامی را برای سرفرماندهی ارتش بعث فراهم آورد . اما نکته اصلی در این مساله نهفته بود که موفقیت این مانور ، مدیون چند عامل مهم ، از جمله فناوری های جدید بخدمت گرفته شده ، بود . از یکسو ، سامانه مکان یاب جهانی (GPS) تازه به دنیای فناوری نظامی وارد شده بود و به یگان های رزمی اجازه میداد تا در صحنه عملیاتی باز ( صحرا ) با دقت بیشتری دست به عمل زنند و از سویی دیگر به فرماندهان ائتلاف ، بخصوص رسته آماد و پشتیبانی ( لجستیک ) امکان می داد تا بدون نگرانی از آتش دشمن ، ذخیره سوخت و سایر سامانه های لجستیکی را بدون آنکه نیازی به هزینه کرد بیش از اندازه منابع داشته باشند ، موقعیت یابی و مستقر سازند . با این وجود ، شاید مهمترین عامل موفقیت در افزایش و تاثیر گذاری واحدهای ائتلاف در این جنگ را می توان در پتانسیل این نیرو در محرمانه نگاه داشتن نقل و انتقالات و به معنای تخصصی ، "تحرک" این یگان ها از دید نیروهای عراقی دانست . فرماندهان ائتلاف با ایجاد پایش شدید هوایی ، مسیر هرگونه اجرای عملیات شناسایی هوایی از سوی ارتش عراق را مسدود نمودند ، چرا که حتی اجرای یک سورتی ( پرانه ) پرواز شناسایی از سوی نیروی هوایی عراق در ارتفاع ، برد و گستره مشخص می توانست نیات ارتش ائتلاف را در حوزه محورهای عملیات آفندی ، افشاء کرده و متقابلا" ارتش عراق قادر می ساخت تا با تغییر سازمان رزم واحدهای خط مقدم خود ، تدابیر مناسبی برای حفظ جناحین خود از ضربه زرهی مهاجمان ، بیاندیشد. در این میان ، برخی تحلیلگران براین اعتقاد قرار دارند که حتی در صورت اطلاع ارتش عراق از محورهای عملیاتی ائتلاف ، بسیار بعید بود که توان رزمی کافی برای جلوگیری از موفقیت نزد مدافعان ، موجود بوده باشد ، اما یقینا" دستیابی به اطلاعات ، هر چند محدود و مختصر ، می توانست هزینه پیروزی را برای مهاجمان ، افزایش دهد . در واقع ، بسیار بعید به نظر می رسد که ضربه کاری و موفقیت خیره کننده ارتش ائتلاف ، که بر قابلیتهای فضاپایه ، قرار داشت و صورتبندی بسیار بزرگتر مدافع را فریب داد ، بدون این ستون اصلی ، قابل تکرار باشد . شیوه اجرای مانور توسط واحدهای رزمی درمقیاس گروهان و گردان که به هردلیلی ممکن بود از صورتبندی اصلی جدا شوند را می توان با تدبیر درست ، جبران نمود ، اما بدون وجود نظارت دائم بر صورتبندی اصلی ، دستیابی به موفقیت در چنین صحنه های از منازعه ، تقریبا" امکان پذیر نبود . از سویی دیگر، نیروی هوایی ایالات متحده بدلیل ماهیت ماموریت خود ، گرچه پتانسیل زیادی برای ایجاد برتری هوایی محلی و جلوگیری از اجرای عملیات شناسایی توسط هواگردهای سرنشین دار یا بدون سرنشین در اختیار داشت ، اما واضح بود که فاقد توانایی جلوگیری از عبور ماهواره های دشمن از فراز منطقه نبرد بوده و این به معنای یک شکاف عمیق دربکارگیری اصل غافلگیری توسط فرماندهان محسوب می گردید . به معنای روشن تر ، درصورت برخورداری عراق از قابلیتهای فضاپایه ، بطور قطع ، ضربه قاطع طوفان صحرا ، هرگز قابلیت اجرایی شدن پیدا نمی نمود . به همین دلیل ، تکثیر گسترده ماهواره های سنجش از دور که می بایست بستر لازم برای تولید تصاویر دقیق ماهواره ای در اندازه ها و کیفیتهای متفاوتی را پدید آورد ، پارادایم " پشتیبانی فضایی " و به تبع آن ، تاثیر حسگرهای فضا پایه بر ماهیت رزم مانوری را به صورت چشمگیری دچار دگرگونی عمیقی نموده است . سامانه مکان یاب جهانی راست : 1990 چپ : آزمون های اولیه 1978 با این وصف ، ارتش ایالات متحده تا همین اواخر ، به استفاده از تصاویر ماهواره ای در عملیات رزمی چندان تمایلی نداشت ، چرا که تاثیر آن را در سطوح تاکتیکی و عملیاتی ، ناکافی ارزیابی می نمود ، به همین دلیل صرفا" تعداد مشخص و محدودی از ماهواره های تصویر برداری مستقر در مدار لئو (LEO) که قابلیت تصویر برداری از بخش های محدودی از کره زمین را ارائه می کردند ، در اختیار این نیروها قرار داشت ، در حالی که برخلاف ماهواره های مستقر در مدار ژئوسنکرون (GEO) که نسبت به زمین در نقطه ثابتی قرار دارند ، ماهواره های مدار لئو (LEO) در ارتفاعی میان 250 تا 400 مایلی مستقر هستند که هر 90 تا 120 دقیقه ، یکبار به دور زمین چرخیده و به همین دلیل انعطاف پذیری بیشتری به ماهواره های موجود در ارتفاع 22300 مایلی که تقریبا" سرعت چرخشی مشابه با سرعت چرخش سیاره داشته و با کمی اغراق ، نسبت به خط استوا ، روی نقطه ثابتی قرار دارند ، به کاربر ارائه می کنند . با این وصف ، علیرغم مزیتهای بی شمار ، ماهواره های مستقر در مدار GEO برای اجرای عملیات تصویر برداری تاکتیکی غیر مفیدترین ابزار بشمار می آید ، به همین دلیل ماهواره هایی که برای نظارت بر صحنه عملیات رزمی به فضا ارسال میشوند ، عمدتا" در مدارهای پایین تر قرار داده می شوند و به همین دلیل نیز در هر زمان ، صرفا" می توانند بخشی از سطح زمین را مورد شناسایی قرار دهند . بطور طبیعی ، جایگیری در ارتفاع مداری پایین در کنار هزینه های مرتبط با تولید و اعزام این سخت افزارها به فضا ، سودمندی تاکتیکی محدودی را فراهم می کند ، چرا که صرفا" امکان تصویر برداری یک محدوده کوچک را در روز فراهم می نماید . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
نفربر زرهی پوما نفربر زرهی پوما ( Puma)
karkas افزود یک موضوع در نفربرها و خودروی های رزمی پیاده نظام
با سلام Puma نام یکی دیگر از نفربر های پیشرفته آلمان است که جایگزین نفربر Marder است . این نفربر 31 تن وزن دارد و قادر است بیش از 9 نفر را حمل کند . پروژه ساخت این نفربر از دهه 90 به نام NGP شروع شد و در سال 2001 پایان گرفت . مدیر این پروژه جردن لیکنت بود که با گرفتن بودجه گزاف از دولت شروع به تحقیق و بررسی در مورد این نمونه نفربر ها کرد . نفربر پوما به دلیل داشتن ایتکسون در کنار های مختلف موتور و به دلیل بهره گیری از سیستم آن پی اس سرعت بسیار قابل توجهی دارد چراکه این نفربر علاوه بر حمل توپ های ضد هوایی و توپ 80 میلیمتری قادر است با سرعت 90 کیلمتر در ساعت حرکت کند . این نفربر به دلیل بهره گیر از سیستم کارسیو 3 قادر است با سرعتی معادل 10 کیلومتر در ساعت در آّب حرکت کند . شایان ذکر است که این نفربر به دلیل داشتن برجک LKSN-6G قادر به گردش 360 درجه است و می تواند با استفاده از سیستم هدایت کنند MALXION بیش از 10 کیلومتر خود را مورد بررسی قرار دهد . سیستم پیشرفته MALXION یک سیستم به اندازه یک مانتور 20 اینچ است که با بهره گیری از سیگنال های ماهواره ای قادر است در سخت ترین شرایط آب و هوایی و جنگی سرنشینان را به مسیر درست هدایت کند . این نفربر در سه مدل Puma B، PumaA و PumaC ساخته شده است که هم اکنون بیش از 300 دستگاه از مدل PumaC در نیروی زمینی آلمان در حال خدمت هستند . شایان ذکر است در مدل آخر آقای جردن لیکنت قول داده است که پروژه آن راتا سال 2010 به مرحله تولید برساند . او خاطرنشان می کند که نفربر نوع آخر که احتمالا Puma32 نام خواهد گرفت قادر است به عنوان تسلیحات از جمله توپ های هوایی ، راکت انداز های زمین به هوا ، موشک های ضد تانک و نفربر ، سیستم های مخابراتی و آبی خاکی تجهیز شود . البته باید خاطر نشان کرد که هم اکنون این نفربر قادر است به تسلیحاتی مانند توپ 30 میلیمتری ، کالیبر 7.62 میلیمتری ، 4 راکت انداز زمینی ، یک 5.56 mm HK MG4 و یک توپ 80 میلیمتری تجهیز شود . سیستم های رادیویی و ارتباطی این نفربر عبارتند از : LVN , UT8 , QIY-66 . نام : Puma کشور سازنده : آلمان وزن : 31.5 تن طول : 7.4 m وزن : 3.7 m ارتفاع : 3.1 m سرنشینان : 9 نفر اسب بخار : 1073 bhp قدرت/سنگینی : 25,4 kW برد : 600 کیولمتر در نمونه آول برد در نمونه PumaC : برد بیش از 800 کیلومتر سرعت در نمونه آخر : 90 کیلومتر در ساعت -
آخرین محصول از سری تانکهای روسی با عنوان T- می باشد که در آن شاهد ارتقا قدرت آتش، حرکت و انتقال و زره می باشیم. این تانک توسط شرکت نیژنی تاجیل روسیه ساخته می شود. در حال حاضر T-90 در نیروی زمینی روسیه و هند به خدمت گرفته شده است. در فوریه 2001 هند قراردادی برای خرید 301 فروند از این تانک را امضا کرد که از این تعداد 124 تانک در روسیه ساخته و بقیه در هند مونتاژ شد. اولین تانک در سال 2004 به هند تحویل داده شد. همچنین T-90 های مونتاژ شده در هند نیز با نام بهیشما شناخته می شوند. این تانک توسط سیستمهای خود محافظتی و نمایشگرهای فروسرخ ساخته شده در فرانسه و بلاروس (روسیه سفید) تجهیز شده است. در ژانویه 2005 اعلام شد که 91، T-90 دیگر نیز در نیروی زمینی روسیه به خدمت گرفته خواهد شد. -------------------------------------------------------------------------------- http://hostedpictures.com/images/realehsan/t901.jpg http://hostedpictures.com/images/realehsan/t902.jpg http://hostedpictures.com/images/realehsan/t904.jpg تسلیحات تسلیحات T-90 شامل توپ 125 میلیمتری 2A46M بدون خان می باشد که قادر به شلیک انواع تسلیحات مانند توپ های HEAT (توپ انفجاری بسیار قوی زد تانک)، APDC (توپ زد زره)، HE-FRAG خرده های انفجاری قوی بعلاوه ی گلوله های انفجاری با فیوزهای زمانی می باشد. . این توپ دارای سیستم پر کن خودکار است و آن را بدون پیاده کردن برجک تانک براحتی می توان پیاده کرد. علاوه بر توپ 125 میلیمتری T-90 می تواند موشک هدایت شونده زد تانک 9M119 رفلکس ( کد ناتو AT-11 اسنایپر) را شلیک کند. برد این موشک 100 تا 4000 متر بوده که در عرض 11.7 ثانیه می تواند به دورترین فاصله مجاز خود برسد. از این سیستم موشکی برای مقابله با زره های واکنشی و حتی اهداف هوایی کم ارتفاع مانند هلیکوپتر تا برد 5 کیلومتر استفاده کرد. این سیستم موشکهای 9M119 یا 9M119M که دارای هدایت نیمه فعال لیزری است شلیک می کند. وزن این موشکها 23.4 کیلوگرم است. همچنین T-90 با مسلسلهای 7.62 میلیمتری و 12.7 میلیمتری زد هوایی تجهیز شده است. یک قبضه مسلسل کلاشنیکف AKS-74 نیز در قسمت انبار تانک نگهداری می شود. زره T-90 با زره های معمولی و زره های انفجاری واکنشی (ERA) محافظت می شود. سیستم کمک رسانی دفاعی Shtora-1 ساخت روسیه نیز به پایداری تانک کمک می کند. این سیستم شامل پارازیت اندازهای گرمایی، سیستم هشدار دهنده لیزری با چهار دریافت کننده لیزری، سیستم نارنجک انداز دودی برای استتار تانک بعلاوه سیستم کنترل کامپیوتری می باشد. همچنین در T-90 از تجهیزات حفاظتی ش.م.ر(شیمیایی،میکروبی،رادیواکتیو) استفاده شده است. کنترل آتش T-90 دارای سیستم کنترل آتش اتوماتیک 1A4GT می باشد که شامل سیستم کنترل آتش روز 1A43 توپچی، آلت نشانه روی گرمایی TO1-KO1 توپچی دارای برد 1.2 تا 1.5 کیلومتری تشخیص هدف و نمایشگر PNK-S فرمانده است. خود سیستم 1A43 نیز شامل آلت نشانه روی/ فاصله یاب با کانال هدایت موشک، اندازه گیر باد، کامپیوتر 1V528 و تثبیت کننده تسلیحات 2E42-4 می باشد. آلت نشانه روی PNK-4S فرمانده شامل آلت نشانه روی روز/شب با برد تشخیص هدف 800 متر در روز و 700 متر در شب می باشد. راننده نیز با نمایشگر فروسرخ دید در شب TVN-5 مجهز می شود. رانش T-90 از موتور V-84MS با قدرت 840 اسب بخار پیستونی چهار زمانه نیرو می گیرد. این موتور از انواع سوخت مانند کروسین (نفت سفید) و بنزین بعلاوه دیزل می تواند استفاده کند. در مجموع 1600 لیتر سوخت را این تانک می تواند حمل کند که منابع آنها با زره های مناسب محافظت می شوند. http://www.warlib.ru/articles/000107/T90.jpg jangafzar.ir
- 265 پاسخ ها
-
- روسیه
- تانک اصلی میدان نبرد
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
پروژه scorpion برنامه Scorpion ارتقا توان رزمی نیروی زمینی ارتش فرانسه
Crash افزود یک موضوع در مباحث جامع زرهی
مقدمه (قسمت اول) پس از پایان جنگ سرد، ارتش فرانسه اولویت پایین تری به نیروی زمینی داد. تغییر چالش های امنیتی بعد از جنگ سرد مانند فروپاشی شوروی از طرفی و تغییر ماهیت دخالت فرانسه در افریقا و خاورمیانه موجب شده بود اهمیت نیروی زمینی برای فرانسه کم رنگ تر شود به طوری که سهم بودجه دفاعی به بخش های هوایی و دریایی هدایت شد. حضور نظامی فرانسه در سال های بعد از جنگ سرد محدود و سهم نیروی زمینی در این زمان حتی بسیار کم تر بوده است. اما به نظر میرسد معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای برای کشورهای اروپایی خصوصا فرانسه در حال تغییر است. از زمان الحاق کریمه به روسیه در سال 2014 و برنامه های نوسازی نظامی این کشور از سال 2017، زنگ هشدار را برای کشورهای اروپایی به صدا در آورده است. قدرت گرفتن شبه نظامیان و گروه های مسلح مسلمان در خاورمیانه و آفریقا، جایی که به شکل سنتی منطقه استعماری فرانسه بوده است، موجب شده است فرانسه دخالت های نظامی خود را در این مناطق افزایش دهد (حضور نظامی در مالی، عراق، افغانستان، لبنان و لیبی). در سال های اخیر نیز دوری ایالات متحده از ناتو اتفاق افتاده است، به طوری که دونالد ترامپ رئیس جمهورآمریکا در دوره ریاست جمهوری خود چندین بار کشورهای عضو ناتو را تهدید به خروج از این پیمان کرده است، بنابراین نیاز به ساختار دفاعی مستقل تر در اروپا آشکار شده است. در پاسخ به این تغییرات در منطقه اروپا و جهان، کشورهای اروپایی تصمیم گرفته اند توانایی های نظامی خود را ارتقا دهند. برنامه Scorpion (عقرب) فرانسه نیز، یک طرح نوسازی نظامی، با هدف ارتقاء ظرفیت رزمی خودروهای ارتش است. اکنون چند سالی است که فرانسه در حال ارتقاء توانایی های موتوری و نظامی خود است. ژنرال پیر دو ویلیرز، رئیس سابق ستاد دفاع، در این باره توضیح می دهد: "برنامه عقرب، تنها یک خودرو رزمی نیست، بلکه یک رویکرد کلی را شامل می شود که شامل تسلیحات مدرن، قطعات پیشرفته، سیستم های اطلاعاتی یکپارچه و آموزش نوین خدمه است. مگر می توانیم به خودمان اجازه دهیم که سربازهایمان را با ادوات رزمی 35 ساله به جنگ بفرستیم، با این میزان فرسودگی و سطح حفاظت؟ من می گویم ، نه". حضور تانک های لکلر ارتش فرانسه در قالب نیروهای حافظ صلح در جنوب لبنان (سمت راست) هویتزرهای خودکششی سزار ارتش فرانسه در عراق (سمت چپ) کمیسیون بین وزارتخانه ای شروع مرحله تحقیق و توسعه برنامه عقرب را در سال 2010 و متعاقباً در سال 2014 تصویب کرد. وزیر دفاع وقت فرانسه، ژان ایو لریان، فاز 1 برنامه عقرب را در راستای قانون برنامه ریزی بودجه دفاعی 2014-2019 موسوم به "LPM" قرار داد. سرانجام، در سال 2016، دولت فرانسه متعهد شد 6/8 میلیارد دلار در طول 11 سال به برنامه Scorpion ارتش اختصاص دهد. برنامه عقرب به عنوان بلند پروازانه ترین برنامه نظامی نیروی زمینی فرانسه در سال های اخیر تلقی می شود. این برنامه شامل نوسازی 6/8 میلیارد دلاری با هدف جایگزینی تمام وسایل نقلیه رزمی فرانسه و با تمرکز بر سیستم عامل بهبود یافته مرتبط با سیستم ارتباطات جدید و یکپارچه و مدیریت میدان جنگ است. مدیریت میدان نبرد توسط مفهوم "نبرد مشارکتی" که به دنبال اتصال جوخه ها، وسایل نقلیه، گروه های رزمی و تیپ ها در یک شبکه واحد است، پشتیبانی می شود. این برنامه برای ارتش فرانسه ضروری است، زیرا به این کشور اجازه می دهد گردان های تاکتیک مشترک خود را مدرنیزه کند. همچنین به ارتش اجازه می دهد اقدامات و تخصص هر شاخه از نیروهای زمینی را تحت فرماندهی یک هنگ مرکزی هماهنگ کند. این گردان های جدید می توانند برای رسیدن به اهداف تاکتیکی تعیین شده در طی یک عملیات نظامی، اقدامات هماهنگی را انجام دهند. گردان های تاکتیکی مشترک به دلیل انعطاف پذیری سازمانی قوی، کارآیی خود را در طول مداخله فرانسه در افغانستان در سال 2001 به اثبات رسانده اند. تکامل خودروهای رزمی ارتش فرانسه اولین قدم برای "نبرد مشارکتی " ردیابی نیروی خودی در تمام واحدهای خودی و امکان تبادل سریع گزارشات و وضعیت میدان نبرد است. در نهایت هدف از "نبرد مشارکتی " تسریع در روند عملیات از طریق کاهش زمان بین تشخیص تهدید و نابودی آن است. به زبان ساده اولیت ارتش فرانسه در برنامه عقرب کاهش زمان واکنش نیروهای زمینی به تهدیدات است. یعنی کل سیستم رزمی تقریباً بلافاصله به تهدید واکنش نشان دهند. بنابراین، کل نیروی های زمینی مانند یک سیستم واحد عمل می کند، گویی که "نبرد مشارکتی" یک موجود زنده واحد است که هر وسیله نقلیه در آن نقش اندام حسی و حرکتی را بازی می کند. این برنامه گامی فراتر از کاری است که در حال حاضر نیروی زمینی فرانسه انجام می دهد. به این دلیل که همه خودروهای رزمی جدید برنامه عقرب به یک شبکه بلادرنگ (real time) مجهزند، تمام اطلاعات دیجیتالی و تصمیم گیری ها بسیار سریع تر انجام می شوند. فرانسه برای یکپارچه کردن واحدهای نیروی زمینی از سیستم مدیریت میدان نبرد بومی خود با نام SICS (سیستم اطلاعات نبرد عقرب) استفاده خواهد کرد. سیستم مدیریت میدان نبرد SICS از طریق انتقال، به اشتراک گذاری فوری اطلاعات و شبکه کردن سیستم های ارتباطی، موجب یکپارچگی نیروها و سیستم های تسلیحاتی می شود. از سوی دیگر فرانسه با همکاری آلمان در حال کار بر روی پروژه MGCS (سیستم اصلی مبارزه زمینی) و به کارگیری آن در سال 2035 هستند. با توجه به حضور شرکت فرانسوی نکستر (Nexter) در این پروژه به نظر می رسد خودروهای زرهی MGCS با معماری سیستم مدیریت میدان نبرد Scorpion نیز هماهنگ باشند. به طور کلی ، اهداف برنامه عقرب شامل به کارگیری خودروهای زرهی زیر است: 1872 دستگاه خودروی زرهی چند منظوره Griffon 978 دستگاه خودروی زرهی SERVAL 300 دستگاه خودروی شناسایی رزمی JAGUAR 200 دستگاه نسخه بروز رسانی شده تانک لکلر XLR 625 دستگاه خودروی رزمی پیاده نظام VBCI جدید معماری نیروی زمینی ارتش فرانسه در سال 2025 ایجاد شبکه ای یکپارچه از سیستم های مختلف دارای یک اثر نظامی تاکتیکی در میدان نبرد هستند. در حقیقت برنامه عقرب با همکاری صنایع داخلی فرانسه توسعه پیدا می کند که می تواند باعث رشد و ارتقا صنایع دفاعی این کشور نیز شود. خودروهای زرهی چند منظوره و خودروهای رزمی/شناسایی جدید ارتش فرانسه با مشارکت صنایع نکستر (Nexter)، تالس (Thales) و بخش دفاعی رنو (Renault) طراحی و تولید می شوند. از طرف دیگر برنامه عقرب می تواند ابزاری اساسی برای ساخت ارتش اروپایی باشد. در سال 2018، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه ایده ایجاد ارتش اروپایی را در سایه هراس از خروج ایالات متحده از ناتو مطرح کرد. تکیه بر ارتش اروپایی می تواند فرانسه را تبدیل به رهبر جدید اروپای متحد کند. رهبری که نه تنها می تواند کشورهای اروپایی را در دفاع از قاره سبز یکپارچه سازد، بلکه با استفاده از ظرفیت کشورهای اروپایی برای اثر گذاری در بیرون از مرزهای قاره ای وارد عمل شوند. در واقع برنامه عقرب، می تواند ارتش فرانسه را به الگویی برای کشورهای دیگر اروپایی تبدیل نماید، زیرا برخی از کشورهای اروپایی مشتاق اجرای آن هستند. در سال 2017، وزیر دفاع بلژیک، استیون واندپوت، و همتای فرانسوی وی، فلورانس پارلی، در مورد همکاری بین دو کشور در زمینه نیروی زمینی به توافق رسیدند. به همین منظور بلژیک 60 دستگاه خودروی رزمی/شناسایی JAGUAR را به ارزش 1/6 میلیارد یورو و 382 دستگاه خودروی زرهی چند منظوره Griffon را سفارش داد. این کشور همچنین مایل به همکاری در زمینه پشتیبانی (آموزش، پشتیبانی لجستیکی و تعمیر و نگهداری) و ارتقاءهای مشترک با فرانسه می باشد. این همکاری نشان می دهد که بلژیک مایل است همان نظریه فرانسه را در زمینه نبرد زمینی اجرا نماید. این همکاری دو جانبه مسیر احتمالی به سمت دفاع و همکاری های بیشتر کشورهای اروپایی با یکدیگر را نشان می دهد. به عنوان مثال، بلژیک با پیوستن به برنامه عقرب، مفهوم "نبرد مشارکتی" مد نظر فرانسه را نیز می پذیرد. بنابراین نزدیکی استراتژیک و عملیاتی عمیق بین دو کشور برای انجام عملیات های نظامی شکل خواهد گرفت. علاوه بر این، به صنایع بلژیک و فرانسه این امکان را می دهد تا به منظور تقویت توانایی های دفاعی و صنعتی اروپا همکاری کنند. سناریو فرضی از عملکرد "نبرد مشترک": 1- خودروی زرهی چند منظوره Griffon دشمن را رویت می کند و حسگرهای صوتی به خدمه اخطار می دهند و پرده ای از دود برای مخفی شدن ایجاد می شود. 2- هم زمان، این ردیابی در سایر سیستم حاضر در میدان نبرد به اشتراک گذاشته می شود. واحدهایی که در نزدیکی دشمن هستند هشدار تهدید دریافت می کنند. اجرای آتش به سمت هدف به شکل مشترک انجام می شود. 3- تصویر مناسب از وضعیت پیشروی بین واحدها امکان تصمیم گیری بهتر و سریعتر را فراهم می کند و زمان پاسخ دهی را کاهش می دهد. 4- یک الگوریتم، بهترین محل برای موضع گیری برای درگیری دشمن را مشخص می کند و به وسیله سیستم ارتباطی یکپارچه، سلاح ها و حسگرهای این خودرو به طور خودکار به سمت هدف نشانه می روند. انسان برای تصمیم نهایی شلیک در حلقه آخر باقی می ماند. طرح مفهومی از برد حسگرها و سلاح های برنامه عقرب ( آبی حسگرها، قرمز تسلیحات زمین به زمین و سبز تسلیحات زمین به هوا) این تصویر میتواند درک بهتری از چکونگی همپوشانی و هماهنگی واحدهای رزمی در نبرد مشترک را نمایش دهد. scorpion.pdf تصویر با کیفیت تر از این تصویر با این حال، برخی از مسائل هنوز هم در مورد برنامه عقرب و زمینه سازی ارتش اروپایی حل نشده باقی مانده است. با وجود همکاری عمیق دفاعی فرانسه و بلژیک، آنها و دیگر کشورهای اروپایی هنوز در زمینه هوا وفضا وابسته به شرکای آمریکایی هستند. زیرا بزرگترین شرکت های موجود در این زمینه هنوز اکثراً آمریکایی می باشند (به عنوان مثال جنگنده F-35 توسط لاکهید مارتین، جنگنده F-16 توسط بوئینگ و ...). این نشان می دهد که صنعت دفاعی اروپا در برخی زمینه ها نسبت به همتایان آمریکای خود هنوز عقب مانده هستند، که می تواند مانعی برای همکاری بیشتر کشورهای اروپایی با بکدیگر باشد. جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا با اجرای برگزیت نیز یک چالش اساسی برای کشورهای اروپایی در زمینه دفاعی است. دفاع اروپایی بر سه ستون انگلیس، فرانسه و آلمان استوار بود و حذف انگلیس از آن می تواند ضربه بدی به دفاع اروپایی بزند. علاوه بر این بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران نظامی فرانسوی زمان بندی پیش بینی شده برای پروژه عقرب را بلند پروازانه و دور از دسترس می دانند. هرچند مطالعات تحقیقاتی اولیه پروژه عقرب از سال 2010 آغاز شده اند اما زمان ساخت نمونه اولیه تا تحویل نمونه های سفارش داده شده طی 4 تا 6 سال در نظر گرفته شده است که زمان بسیار محدودی است و می تواند پیمانکاران فرانسوی را تحت فشار قرار دهد. مشکل بعدی که می تواند برنامه عقرب را به بن بست بکشاند، بودجه اختصاص داده شده توسط دولت است. تأمین بودجه 6 میلیارد دلاری تا 2033 فقط برای خودروهای رزمی، می تواند یک چالش اساسی برای دولت باشد. همچنین این احتمال نیز وجود دارد که وزارت دفاع فرانسه برای پیش برد برنامه عقرب از دولت بوجه ای بیشتر درخواست کنند که می تواند بحث تامین مالی را پیچیده تر کند. بیان این نکته مهم است که جدول زمانی برنامه های دفاعی، قبل از شیوع ویروس Covid-19 تهیه شده اند. مانند سایر مناطق اروپا، فرانسه اقتصاد خود را تعطیل کرده است و هزینه های دولت در مبارزه با بیماری کرونا به طرز قابل توجه ای افزایش یافته است، در حالی که درآمد حاصل از مالیات کاهش یافته است. اینکه چه مدت طول می کشد تا اقتصاد فرانسه بهبود یابد، تعیین کننده اصلی میزان بودجه ای است که می تواند برای تأمین بودجه برنامه های دفاعی در دسترس باشد. همین مشکل در تامین بوجه نظامی در سال 2017 با کاهش 850 میلیون یورویی بخش دفاعی باعث شد رئیس سابق ستاد دفاع از سمت خود استعفا دهد. انتخابات ریاست جمهوری سال 2022 فرانسه نیز باید به عنوان یک متغییر اصلی و اثرگذار بر هزینه های دفاع در نظر گرفته شود. زیرا رییس جمهوری بعدی فرانسه برای جبران کسری بوجه ممکن است باز هم بوجه دفاعی را کاهش دهد. با وجود تمام چالش های پیش روی برنامه عقرب، تا به امروز دولت فرانسه نشان داده برای عملی کردن این برنامه جدی است و روند این برنامه مثبت ارزیابی می شود. سرمایه گذاری قابل توجه دولت فرانسه، حمایت از صنایع دفاعی و همکاری های دو جانبه می تواند باعث جذب دیگر کشورهای اروپایی شود و موجی از نوسازی نظامی را در اروپا به رهبری فرانسه آغاز نماید. همکاری دفاعی بلژیک و فرانسه میتواند اولین گام برای پیشبرد برنامه عقرب در سطح کشورهای اروپایی باشد رئیس سابق ستاد دفاع، ژنرال پیر دو ویلیرز در سال 2017 به علت کاهش بودجه دفاعی و به خطر افتادن برنامه عقرب از سمت خود استعفا داد ================================================================== ادامه دارد... در قسمت بعدی خودروهای زرهی که در برنامه عقرب حضور دارند معرفی میشوند. منابع قسمت اول: 1 2 3 4 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است- 8 پاسخ ها
-
- 22
-
- زرهی
- نیروی زمینی
-
(و 1 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
با سلام CV90 یک نفربر سوئدی است که توسط کمپانی BAE Systems Hägglunds طراحی و ساخته شده است نام دیگر این نفربر Stridsfordon 90 است که بیشتر به همان نام CV90 شناخته می شود . تولید نفربر CV 90 از سال 1993 آغاز شد و هم اکنون هم در حال خدمت است . این نفربر هم یک نفربر عملیاتی هست و هم یک نفربر حمل نیرو چراکه این نفربر قادر است به توپ های 40 م م و 30 م م تجهیز شود . یکی دیگر از سلاح های اصلی این نفربر این است که به یک کالیبر 7.62 mm و موشک های ضد تانک و نفربر قابل تجهیز است . این نفربر علاوه بر اینکه قادر است به سلاح هایی گوناگونی تجهیز شود می تواند بیش از 11 نفر را حمل کند . حدود 17 کشور از این نفربر نیز استفاده می کنند . اين نفربر وبيشرفته به بيش از 13 دستگاه مخابراتي و ارتباطي مجهيز هست كه مي توان از جمله اين دستگاه ها را سيستم ويشرفته و مخابراتي ANTIM LIKETEN نام برد . يكي ديگر از ويژگي هاي اين نفربر سيستم ضد هوايي آن هست . اين نفربر با بهره گيري از سيستم ضد هوايي larekn مي تواند جنگنده ها و هواويما ها را تا برد 5 كيلومتر رهگيري كند . سيستم light snow اين نفربر يك وسيله ديگر شناساپي هست كه قادر است تا ده كيلومتر را مورد بررسي و جست و جو قرار دهد . 5700دستگاه از اين نفربر هم اكنون در جهان كاربرد دارد كه بيش از 500 نمونه از آن براي شناساپي استفاده مي شود و بقيه آن براي حمل نفر . اين نفربر در كشور هاي ژاپن و ايالات متحده بيشتر كاربرد براي پليس دارد تا نيروي نظامي و البته اشايان ذكر است كه بيش از دو سوم نيروي نفربر هاي زميني هلند را اين نفربر قدرتمند تشكيل مي دهد . نمونه اخر اين نفربر كه به تازگي در نيروي زميني سوپيس به خدمت در امده اند نفربر هاي دو منظوره آبي خاكي هستند كع قادر هستند با بهره گيري از برجك جديد و با بهره گيري از سيستم HGFT-32 در آب با سرعتي معادل 10 كيلومتر در ساعت حركت كنند . اين نفربر همانطور كه گفته شد به برجك جديد تجهيز شده است كه قادر است با استفاده از اين برجك بيش از 2 راكت زمين به هوا و 4 راكت ضد تانك و نفربر بر روي آن نصب كرد . و همينطور قادر خواهد بود كه برد رهگيري جنگنده و هواپيما ها را تا برد 1 كيلومتر افزايش دهد . البته از اين سيستم رهگيري ضد هوايي زياد در نفربر ها مورد استفاده قرار نمي گيرد چراكه كاربرد زيادي در نيروي زميني ندارد و در حال قيمت بالايي براي نيروي زميني خواهد داشت . بيش از این نفربر به 12 نمونه مختلف تقسیم می شود که انها را بیشتر به نام های : CV9040 CV9030 CV9035 CV90105 CV90120 CV9040 CV90 CV90B CV90C CV90D CV9040B CV9040C CV9056 کشور سازنده : سوئد سال ساخت : 1993 وزن : 26 تن طول : 6.471 m عرض : 3.01 m ارتفاع : 2.5 م سرنشینان : 10 نفر سلاح ها : توپ 40 م م توپ 30 م م موشک ضد تانک و نفربر کالیبر 7.62 اسب بخار : 550 hp نیروی حرکت : 320 km بدون سوختگیری سرعت : 70 کیلومتر در ساعت کشور های استفاده کننده از این نفربر : دانمارک فنلاند هلند نروژ لهستان سوئیس سوئد اتریش اسپانیا انگلستان آلمان ایتالیا ژاپن روسیه اکراین سنگاپور ایالات متحده آمریکا در فیلم زیر شما با کاربرد های این نفربر بیشتر آشنا می شوید . http://video.google.ca/videoplay?docid=-2183503996258860586 عیدتون هم مبارک rose
-
تانک تی62 نخستین بار در سال 1961 از سوی ناظران غربی مشاهده گردید. این تانک سال 1965 در شوروی سابق وارد تولید انبوه شده و به تدریج جایگزین مدل های فرسوده تی10 و تی45 گردید. تولید این جنگ افزار در سال 1975 در شوروی متوقف شد. انواع مدل تی62 عبارتند از مدل A که نوع و اولیه و گسترده ترین نوع این تانک است. مدل B مسلح شده به یک تیربار ضد هوایی 12.7 م م بر بروی دریچه تیرانداز. مدل K که نوع بهسازی شده است و مجهز به یک سیستم موازنه دید بوده و قسمتی از آن دارای سیستم کنترل آتش لیزری است. و در نهایت مدل سال 1977 که که برخی از مکانیزم های محرک آن از قبیل شنی& غلتک و چرخ دنده ها& با تانک تی72 تعویض شد. قابلیت های فنی: تی62 دارای وزن رزمی 37 تن است و نیروی محرکه اش از طریق یک موتور V شکل 12 سیلندر دیزل چهارزمانه، به حجم 38880 سی سی تامین می شود که 580 اسب بخار قدرت تولید می کند. حداکثر سرعت جاده ای آن 50 کیلومتر در ساعت است. مقاومت زیاد پیچشی زنجیر های رابط شنی تانک، و تحرک محدود غلتک ها (100 م م یعنی حدود نصف تانک های غربی) سرعت تانک را در مناطق متغیر، تا 25 کیلومتر در ساعت پایین می آورد. تی62 مجهز به سیستم انتقال قدرت اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک نیست و راننده ملزم است که پنج دنده جلو و عقب را به صورت مکانیکی و توسط یک اهرم دستی جا بزند. برای این کار راننده باید به حد کافی قدرتمند باشد. این نکته آخر به اضافه موقعیت ناراحت و فضای محدود در اختیار راننده، سبب خستگی بیش از حد و عدم تمرکز وی می شود. کلاچ تی62 یکی دیگر از ضعیف ترین اجزای آن است که در حدود 40 درصد از نقایص فنی موجود در تانک را پدید می آورد. گردش تانک به چپ و راست، توسط دو اهرم جانبی انجام می پذیرد که این عمل سبب صرف کوشش اضافی از سوی راننده است. برد دید راننده به دو دستگاه محدود می شود و در سمت راست او یک نقطه کور وجود دارد. تی62 مقدار 960 لیتر سوخت مصرف می کند و دارای بردی معادل 400 کیلومتر است. این برد را می توان با دو مخزن اضافی تا 600 کیلومتر افزایش داد. دستگاه اطفاء حریق کارامدی در این تانک وجود دارد، اما ترکیب شیمیایی آن، گازی تولید می کند که دارای نتایج مرگباری است. در این تانک هیچ حایلی میان خدمه و موتور تانک وجود ندارد و این امر مشکلات زیاد خدمه ( تحمل صدای موتور و بخارات سوخت) را پیچیده تر می کند. به هنگام روشن بودن موتور مقدار زیادی حرارت تولید می شود که در مناطق بیابانی برای خدمه ناخوشایند است. بنابراین این تانک دیگر سیستم گرم کننده ندارد. این تانک از رودخانه هایی به عمق 5 متر می تواند عبور کند. اما 50 دقیقه وقت لازم است تا خدمه مطمئن شوند وسیله آن ها در برابر آب نفوذ ناپذیر است. و هنگامی که تانک به کرانه دیگر رود می رسد دیگر برای رزم آمادگی ندارد، و باید یکی از خدمه بیرون آمده و صفحه خارجی را که پریسکوپ تیرانداز را حفظ می کند بلند کند. قابلیت تی62 در مناطق برفی و گل آلود خوب است. در مناطق ناهموار در خطر از دست دادن یک زنجیر نیست و می تواند با سرعت گردش کند. با در نظر گرفتن استانداردهای فنی تانک های امروزی، قابلیت تحرک تی62 از حد متوسط پایین تر است. این تانک می تواند از مانعی به ارتفاع 80 سانتی متر، شیب 32 درجه و گودالی با حداکثر عمق 2.85 متر عبور کند. حفاظت: استاندارد حفاظت زرهی تی62 بالا بوده و این به دلیل وزن کنم و زوایای خمش سنگین تانک است. در قسمت های ضروری بدنه ضخامت زره بین 10 تا 23 م م متغیر است. اما صفحه های زرهی در قسمت های دیگر ضعیف تر هستند. قدرت آتش: تی62 دارای یک توپ 115 م م بدون خان است. حد اکثر تحرک لوله رو به بالا 18 و رو به پایین 5 درجه است. برای گردش برجک به صورت دستی یا الکترکی باید موتور تانک روشن باشد. اگر هدف گیری در سکوت لازم باشد (مثلا در یک موقعیت دفاعی هنگام شب) تیرانداز باید کنترل دستی را به کار بگیرد. پس از هر شلیک توپ به صورت خودکار به زاویه فشنگ گذاری باز می گردد. در این حالت، نیروی الکتریکی برای گردش و حرکت قطع می شود. سیستم کماکان بدون نیروی الکتریکی باقی می ماند تا زمانی که پوکه، از در باز شده پوکه پران در قسمت عقب برجک به بیرون بپرد. در این زمان ثانیه های پر ارزشی برای شلیک دیگر از بین می رود. فقدان نیروی برق در این عملیات، به طور چشمگیری کارایی تانک را کاهش می دهد. گردش و حرکت دستی برجک، برای ردگیری یک هدف متحرک، نسبتا آهسته و غیر موثر است. تانک های منهدم شده عراقی به هنگام حرکت در مناطق ناهموار، ردگیری هدف به طور صحیح تقریبا غیر ممکن است. اگر یکی از خدمه قدرت کار را به هر دلیلی از دست دهد، محل فرمانده باید عوض شود.، که این امر یافتن هدف را به شدت محدود می کند. برای تغییر موقعیت و جا به جایی یکی از اعضای مجروح خدمه، فضای کمی در تانک وجود دارد. این تانک تنها یک تلسکوپ دارد که قسمتی از آن که در بیرون برجک بوده و به زمین خیلی نزدیک است. گل و کثافت خیلی زود دید راننده را تیره و تار می کند و لنز پاک کن دستی نیز چندان موثر نیست. تی62 می تواند 40 تیر فشنگ برای توپ اصلی حمل می کند. قفسه آماد در برجک فقط دارای سه تیر فشنگ است. تمامی دیگر فشنگ ها در دیواره بدنه جای دارند و بسته به موقعیت برجک، در تمام اوقات قابل دسترسی نیستند. در این تانک گلوله گذار باید با دست چپ خود عمل کند که این امر مشکلاتی را در بر دارد. علاوه بر این تی62 تعداد 2500 تیر فشنگ مسلسل حمل می کند. توپ اصلی تی62 می تواند چهار نوع گلوله شلیک کند که مهمترین آنها (BR6) است. این گلوله 40 سانتی متر طول و 4 سانتی متر قطر دارد و دارای سرعت اولیه 1615 متر بر ثانیه است. *** در کل این تانک شرقی مجموعه ای از نقاط ضعف است و این امر در تلفات چشمگیر این تانک ها در جنگ سال 1991 بی تاثیر نیست. منبع: ماهنامه نوآور اردیبهشت 85
- 10 پاسخ ها
-
- 2
-
تانک سوئدی اشتریدس واگن 103 که به تانک اس103 یا اس تانک معروف است از طرحی نامتعارف در بین تانکهای پس از جنگ دوم جهانی سود می برد. اس تانک بخش عمده ای از نیروی زرهی سوئد را در دهه 70، 80 و ابتدای دهه 90 تشکیل می داد. پیش زمینه دکترین تانک آلمانها در جنگ جهانی دوم این طرح را در برابر تانکهای اصلی صحنه نبرد مطرح کرد. این ادوات زرهی جدید با طرح جدید به شکارچی تانک و یا توپهای هجومی معروف بودند. خلاصه اینکه، آلمانها با جمع کردن تانکها از میان نیروهای پیاده و تمرکز تانکها در لشکرهای زرهی، نیروهای پیاده را از داشتن توپهای هجومی متحرک محروم کردند. برای جبران این نقص و امکان پشتیبانی پیاده نظام، آلمانها تانکهایی بدون برجک و یا با برجک ثابت طراحی کردند که ارزانتر و ساده تر از تانکهای معولی بودند و آن را توپ هجومی نامیدند. پس از آن، آلمانها در صحنه نبرد به اشکال دیگری برخوردند. پیاده نظام به علت نداشتن تانک، توان مقابله با نیروهای زرهی دشمن را نداشت. در آن زمان موشک اندازهای ضدتانک و ادواتی مانند آرپی جی یا بازوکا –که توسط پیاده نظام شلیک می شوند- هنوز اختراع نشده بود و بار اصلی نبرد بر علیه تانکها بر دوش خود تانکها بود. بنابراین دوباره ماشین طراحی هیتلر تانکهای بدون برجک ولی اینبار مجهز به توپهای ضدتانک را به میدان فرستاد که شکارچی تانک نام گرفتند. طرح برجک ثابت یا تانک بدون برجک پس از جنگ جهانی دوم منسوخ شد چرا که انواع مختلف گلوله که برای تانکها تولید شد و نیز پیشرفت در تکنولوژی توپ، به تانکها اجازه می داد تا هم در نقش ضدتانک و هم در نقش ضدنفر به خوبی در میدان نبرد ظاهر شوند و دیگر احتیاجی نبود که سه وسیله مختلف زرهی را وارد کارزار کرد. ظاهرا دیگر دوران هتزر ها به سرآمده بود. تاریخچه در میانه دهه 50 ارتش سوئد به فکر جایگزین کردن تانک موفق انگلیسی سنچورین افتاد. با اینکه سنچورین بهترین تانک زمان خود بود اما تانکهای جدید رقیب مانند تی55 روسی آن را به حاشیه می راندند. هدف این بود که تانکی طراحی شود که قدرت بقای آن در میدان نبرد زیاد باشد و برای اینکار برجک تانک را حذف کردند و توپ اصلی را بر روی بدنه نصب کردند. این طراحی باعث شده بود که ارتفاع تانک تا حد مناسبی کاهش پیدا کند تا احتمال دیده شدن تانک و در نتیجه هدف قرارگرفتن آن کم شود. در 1958 قرار داد ساخت دو نمونه کامل بسته شد که آنها در سال 1961 کامل شدند. تولید رسمی آنها در سال 1967 آغاز شده و تا سال 1971 ادامه یافت. اس تانک هیچوقت در میدان نبرد بکارگرفته نشد. در برنامه "بهترین تانکها" در کانال دیسکاوری، اس تانک رتبه ششم جدول را به دست آورد. در سال 1967 ارتش نروژ یک آزمایش تطبیقی از اس تانک به همراه لئوپارد1 انجام داد و دریافت که اس تانک می تواند اهداف بیشتری را هدف گیری کرده و سریعتر از لئوپارد1 آنها را هدف قرار دهد. از آوریل تا سپتامبر 1968، 2 دستگاه از آنها را برای آزمایش به مدرسه زرهی بریتانیا در باوینگتن فرستادند و گزارش شد که اس تانک به صورت شایان توجهی از تانکهای دارای برجک برتر است. در سال 1973، اس تانک را در بوآر در برابر چیفتن آزمایش کردند. در گزارش آمد که ناتوانی اس تانک در شلیک و حرکت به صورت همزمان ناتوانی آن را در نبرد ثابت نمی کند. در سال 1975 نیز 2 دستگاه از آنها را برای آزمایش به مرکز زرهی آمریکا در فورت ناکس فرستادند. اس تانک از ام60 آمریکایی دقیقتر بود اما به صورت متوسط نیم ثانیه کندتر از ام60 عمل می کرد. تمام اس تانکهای موجود در زرادخانه سوئد پس از به خدمت گرفتن تانک آلمانی لئوپارد2 در دهه90 به انبار فرستاده شدند و این تانک بدون اینکه فرصت داشته باشد در یک نبرد واقعی توانایی هایش را نشان دهد از رده خارج شد. آخرین سال خدمت اس103 سال 1997 بود. مشخصات یک اشکال آشکار -و البته بزرگ- این طراحی این نکته بود که برای هدف گیری باید تمام تانک را می چرخاندند تا توپ در مقابل هدف قرارگیرد. این اشکالی بود که در توپهای هجومی و شکارچی تانکهای جنگ دوم جهانی نیز مشترک بود. به منظور کم کردن مشکل نشانه روی، طراحان از یک سیستم انتقال نیرو و سیستم تعلیق تمام اتوماتیک استفاده کردند که کج شدن و چرخیدن تانک را در اختیار توپچی قرار می داد. به هرحال آنها نتوانستند از یک توپ تثبیت شده -که اجازه می داد در حال حرکت بتوان آن را شلیک کرد- استفاده کنند. دیگر تغییرات تانک نیز ریشه ای بود. برای افزایش قدرت دفاعی اس103، خدمه سوم تانک در عقب تانک و رو به عقب قرارمی گرفت و یک سیستم رانندگی کامل برای او نصب شده بود که می توانست به همان سادگی و با همان سرعت که تانک را به جلو می رانند، تانک را به صورت دنده عقب حرکت دهد. این ترکیب اجازه می داد که درحالیکه توپ اصلی به سمت دشمن نشانه رفته با حداکثر سرعت از دشمن فاصله گرفت. باید به یاد داشته باشید که بیشترین زره تانکها در قسمت جلوی آنها بکار می رود و اگر یک تانک معمولی بخواهد با حداکثر سرعت از میدان نبرد دور شود حتما باید دور بزند و قسمت پشتش که آسیب پذیر ترین قسمت تانک است را در معرض حمله دشمن قرار دهد. با روشی که در اس تانک بکاررفت دیگر نیازی به دور زدن تانک در هنگام عقب نشینی نبود. خدمه عبارت بودند از 3 نفر: فرمانده، راننده -که درضمن توپچی هم بود- و بیسیمچی که باید نقش راننده دنده عقب را نیز بازی می کرد. توپ بکار رفته در اس تانک یک قبضه توپ بوفورس ال62 به کالیبر 105 میلیمتر بود که از همان مهمات توپ انگلیسی ال7 -که در تانک سنچورین بکار رفته بود- استفاده می کرد. بارگذاری به صورت اتوماتیک انجام می گرفت و در نتیجه نیازی به بارگذار نبود و خدمه تانک به 3 نفر کاهش پیداکرده بود. توپچی و فرمانده هر دو می توانستند نشانه گیری و شلیک توپ و هدایت تانک را انجام دهند. عجیبترین نکته بکارگیری دو موتور مختلف برای اس تانک بود. یک موتور دیزل رولزرویس کا60 برای حرکت و چرخش تانک در نظرگرفته شده بود و یک موتور جت بوئینگ 502 برای شتابگیری و حمله با حداکثر سرعت. برای کم کردن قدرت نفوذ مهماتی که از خرجهای با قدرت انفجاری بالا استفاده می کردند یک نرده فلزی کوچک در جلوی تانک نصب شده است. این نرده تا سالها مخفی بود و قرار بود که تنها در زمان روی دادن جنگ، آن را بر روی تانک نصب کنند. اس تانک را می توان در ظرف 25 دقیقه آماده گذر از رودخانه نمود. این تانک کاملا توانایی عملیات آبی خاکی داشته و می تواند با سرعت 6 کیلومتر بر ساعت در زیر آب حرکت کند. در هر دسته تانک یک تانک را مجهز به تیغه کرده اند که بتواند زمین را کنده و حفاظت بیشتری ایجاد نماید. انواع اس103آ: 80 نمونه اولیه که از اس تانک ساخته شدند. اس103بی: موتور جت قویتری که توسط کاترپیلار ساخته شده بود بر روی اس تانک نصب کردند. این تغییر از تانک 80 به بعد اعمال شد و پس از آن تانکهای قبلی را نیز به مدل بی ارتقا دادند. اس103سی: در سال 1986 تصمیم گرفته شد که سیستم هدایت تانکها را بهبود ببخشند. در سال 88/1987 نیز تصمیم گرفتند که موتور اصلی تانک را با یک موتور 290 اسبی دیترویت دیزل تعویض کنند. یک سیستم فاصله یاب لیزری جدید به همراه مخازن سوخت اضافی نیز بر روی آن نصب شد. اس103دی: تنها یک نمونه از این مدل ساخته شد. یک سیستم هدایت آتش کامپیوتری بر روی آن نصب شد و برای توپچی و فرمانده تانک سیستم دید مادون قرمز استفاده شد که به آنها اجازه درگیری در شب و در هوای بد را میداد. این نمونه اکنون در موزه زرهی آکسوال به نمایش درآمده است در حالکیه هنوز در شرایط عملیاتی به سر می برد. وزن:42500 کيلوگرم طول:9 متر عرض:3.6متر ارتفاع:2.14متر خدمه:3 نفر نيروي محرکه قدرت:240 و 300 اسب بخار موتور: 1موتور دیزل رولزرویس کا60 و یک موتور جت بوئینگ 502 سرعت: 60 کیلومتر بر ساعت برد:300کیلومتر تسليحات و زره 1 قبضه توپ 105ميليمتري بوفورس ال62 3قبضه مسلسل کاليبر7.62 ميليمتري حداکثر زره:45ميليمتر توليد تعداد:290دستگاه سال ورود به خدمت:1966 تا:1971 سال پایان خدمت:1997 نویسنده:رضاکیانی موحد منبع:مجله جنگ افزار
-
ورماخت و چالش تولید تانک هانس سریع و چالش تولید تانک برای ورماخت
MR9 افزود یک موضوع در مباحث جامع زرهی
مقدمه : هانس گودریان ( 1954- 1888 ) ، ملقب به هانس سریع ( Schneller Heinz ) یکی از مشهورترین ژنرال های ورماخت بشمار می آید که نامش در تاریخ نظامی عصر مدرن ، با استخوان بندی یگان های نیروی زمینی ( واحدهای زرهی ) به شکل عجیبی عجین شده تا جایی که یکی از جوان ترین ، مشهورترین و در عین حال از اخرین فرماندهان واحدهای پانزر در جنگ دوم جهانی ، ژنرال ژنرال اتو فون مانتوفیل روایت جالبی از فرمانده ارشدش ، دارد: """"" او گودریان بود ، در آغاز یکّه و تنها ، اما او بود که تانک و کاربردش را بعنوان یک سلاح ارزشمند رزمی به ارتش شناساند . این کار ، مطمئناً از ستاد کل ارتش برنمی آمد ، باید گفت ، نام و مُهر شخصیت وی به مفهوم واقعی کلمه بر بدنه این سلاح حک شده است و حقیقتاً ، این جنگ افزار ، موفقیت عملیاتی خود را به او مدیون است .""""" راست : اتو فون مانتوفل چپ : هانس گودریان شروع طوفان : در میانه جنگ دوم جهانی ، کمیسیون تولید تانک به سرپرستی ژنرال هانس گودریان به منظور پر کردن شکاف ایجاد شده حاصل از روند طولانی طراحی ، تولید انبوه و تحویل سوپرتانک 1944 ((پانتر )) به ارتش توصیه کرد تا بر روی آنچه که درآن زمان ، توپهای تهاجمی ( assault guns ) نامیده می شد متمرکز شده و طرح های موجود را به نمونه های ارتقاء یافته ، تبدیل کند. برای نیل به این هدف ، چیزی در حدود 120 دستگاه پانزر-3 از گونه F با مسلح شدن به یک قبضه توپ 75 م.م L/43 به سال 1942 وارد خدمت شد ، به همین دلیل برخی مورخان براین عقیده اند که ارتش در آن زمان ، تمایل بیشتری برای توسعه یک توپ تهاجمی در قالب خودروی ویژه پشتیبانی از پیاده نظام در مقایسه با یک زره کوب نشان می داد . زره کوب اشتوگ-3 سری جی راست : نمای روبرو چپ : بخش نگهداری مهمات با توجه به این مساله ،براساس یک قاعده نانوشته ، هر اندازه درازای لوله توپ بیشتر می بود ، تاثیر کاربرد مهمات شدید الانفجار کاهش می یافت ولی از دید افسران واحدهای پیاده ، این معامله به نسبت قابل قبول می آمد ، به همین دلیل گونه Sturmgeschütz IIIG پس از مسلح شدن به یک قبضه توپ 75 م.م L-48 بصورت غیر قابل باوری از سوی این واحدها مورد استقبال قرار گرفت . برد موثر توپ فوق الذکر ( PAK-43) به بیشتر از 7000 فوت می رسید که دراین فاصله قابلیت نفوذ به درون زرهی به ضخامت 100 م.م با شیب 30درجه را در اختیار کاربر می گذاشت . در واقع ، زره کوب اشتوگ-3 با نیم رخ بسیار کوتاه و بهبود ضخامت زره های بخش جلویی با اضافه شدن زره هایی به ضخامت 80 م.م و همچنین با قرار گرفتن در کلاس وزنی کمتر از 25 تن ، انقلابی اساسی را در واحدهای زرهی و پیاده ارتش آلمان در جنگ دوم ایجاد نمود . این طرح چنان برای ورماخت جذاب شد که بعدها با اضافه شدن یک قبضه توپ کالیبر 105 م.م به شاسی فوق الذکر ، یک توپ خودکششی ابداع گردید که بنا بر برخی ملاحضات ، به هر گردان سه قبضه این توپها تعلق گرفت تا پوشش آتش کافی برای پشتیبانی از پیاده نظام فراهم گردد . اشتوگ-3 جی . ایتالیا - 1943 بدین سان ، فرزند ناتنی واحدهای زرهی ارتش ، اکنون درست در پیشانی یگانهای رزمی قرار گرفته بود و تا ماه مه 1941 ، نزدیک به 19 گردان مستقل از این توپهای تهاجمی (زره کوب) تشکیل شد . دوسال بعد ، یعنی در سال 1943 این تعداد به دو برابر یعنی حدود 38 گردان مستقل رسید و برای پشتیبانی از عملیات پیاده نظام در قالب یگانهای کوچک بطور مداوم جابه جا میشد . اهمیت این جنگ افزار به نسبت انقلابی در میان واحدهای نیروی زمینی چنان افزایش یافت که پس از کسب تجارت ذیقیمت در نبردهای گسترده ، افسران پیاده نظام برای انهدام توان زرهی دشمن و همچنین اجرای ضد حملات ، به شکل خاص بر روی این واحدها حساب جداگانه ای باز می کردند . از سویی دیگر ، توپهای تهاجمی جدید ، در مقایسه با تانکهای متعارف ، از هزینه طراحی وتولید کمتری برخوردار بودند ، چرا که مکانیزم پیچیده وگران قیمت برجک گردان در آنها وجود نداشت ، تولید انبوه آن به نسبت ساده تر بود واین برای صنایع زمان جنگ آلمان که نیروی انسانی با مهارت کمتر شامل کارگران خارجی ، اسرای جنگی را در برمی گرفت ، یک گزینه جذاب بشمارمی رفت . پانزر-4 علیرغم معرفی طرح های گوناگون و متنوع زرهی ، اسب کاری و استخوان بندی واحدهای زرهی ورماخت تا پایان جنگ دوم جهانی بشمار می رفت همزمان با افزایش جذابیت توپهای تهاجمی برای ارتش ، روند تولید تانک بتدریج دچار رکود میشد . بعنوان مثال ، از رده خارج بودن تانکهای پانزر-3 آنقدر واضح شده بود که خط تولید آن بعنوان یک خودروی رزمی سرعت به تکمیل یک شاسی برای نصب توپ تبدیل گردید . از سویی دیگر ، در اکتبر سال 1942 تولید پانزر-4 به 100 دستگاه در ماه کاهش پیدا کرد به همین دلیل در همان زمان ، ستاد کل ارتش پیشنهاد داد تا برنامه تولید انبوه پانزر-4 بعنون اسب کاری واحدهای زرهی متوقف و در عوض همه منابع برای تولید سریعتر پانترها و تایگر ها متمرکز گردد . اما در کمال تعجب ، شرکتهای قدیمی تری نظیر پورشه و پیمانکاران فرعی تولید تانک از همان ابتدای امر با این تصمیم به مشکل برخوردند . دلیل این امر را نیز می توان به محافظه کاری بیش از حد صنعت خودروسازی آلمان مرتبط نمود . موقعیت قرارگیری مهمات پانزر-3 سری اف از طرفی دیگر ، طراحان غیر نظامی خودروهای زرهی سنگین ،به شکل نامتناسبی ، شیفته یافتن راه حل برای چالشهای مربوط به مدلهای جدید ارتش نظیر تایگر و پانتر شده بودند و از دید آنها ، حل مشکلات فنی این سخت افزارها می بایست به گونه ای جلو می رفت که حتی در شرایط سخت نیز امکان تعمیرات صحرایی برای ارتش فراهم گردد . راست : نمای گرافیکی تانک پانزر3 سری اف چپ : پانزر3 سری اف .. جمعی هنگ پانزدهم زرهی ، لشکر 11 پانزر .. روسیه با توجه به این پیچیدگی بیش از حد روند طراحی و تولید تانک درآلمان ، تا سال 1942 یک هم افزایی با رویه منفی میان دوصنعت هم خانواده تولید خودرو و تانک ایجاد گردید و هر کدام ازاین دو در تلاش بود تا به شیوه مخصوص به خود که تصویرگر پیشگام بودن را در اختیار مشتری قرار میداد ، فرآیند تولید را به پیش ببرد . درواقع ، پیش از جریانات فوق الذکر ، دخالت سرفرماندهی ارتش در روند اعلام نیازمندی و طراحی خودروهای زرهی بسیار محدود بود و بیشتر بصورت یکسری توصیه ها و پیشنهادات عمدتا" منطق صورت می پذیرفت . بعنوان مثال ، براساس درخواست شخص هیتلر ، یکی از شرکتهای پیمانکاری موفق شد تا از ترکیب شاسی تانک پانزر-3 با توپ L-71 کالیبر 88 م.م که عمدتا" برای تانک تایگر توسعه یافته بود ، توپ خودکشی هامل را به نیروی زمینی تحویل دهد . راست : فوریه 1943 ... نمونه پروتوتایپ توپ خودکششی هامل در جریان یک بازدید به هیتلر نشان داده می شود . نمونه های اولیه این توپ به فشار شکن دهانه مجهز بودند ولی در نمونه های بعدی تصمیم گرفته شده تا این قطعه حذف گردد . در این زمینه ، گرچه شاسی مورد استفاده ، به گونه ای بود که آسیب پذیری قابل توجهی را در برابر آتش تانکهای پیاده نظام یا توپهای تهاجمی دشمن نشان میداد ، اما توپ قدرتمند و دوربرد 88 م.م با سرعت دهانه بالا پتانسیل بالایی به اندازه 50 درصد سازمان رزمی یک گردان ضد زره را به کاربر ارائه می داد و با تصویب تولید حداقل 500 دستگاه از این توپ ، قدرت تهاجمی و تدافعی ورماخت تا حد قابل قبولی افزایش پیدا می نمود . توپ تهاجمی فردیناند که بعدها با لقب "فیل" ( الفانت ) وارد خدمت شد ، در واقع پاسخی ناخواسته / خواسته به بدنه و سامانه رانشی پورشه به منظور تولید یک زره کوب سنگین مسلح به توپ 88 م.م بود و بدلیل شرایط جنگ ، بسرعت نزدیک به 90 دستگاه ازاین زره کوب تولید و در بهار سال 1943 در یک هنگ مستقل زرهی سازماندهی شدند . این خودروی زرهی ، بدون برجگ گردان ، در بهترین حالت ، یک تانک تایگر ناقص بشمارمی رفت که همان مشکلات فنی و بدون هیچ مزیت قابل توجه را ارائه میداد ، ضمن اینکه با وزنی در حدود 65 تن ، بلحاظ ابعاد تفاوتی با تایگر نداشت . علاوه براین ، حذف غیرضروری تیربار که برای دفاع از خود درمیدان نبرد بسیار اهمیت داشت ، موجب گردید که روسها در جبهه شرقی ، با هرنوع سلاح ضد زرهی که درسازمان رزمی آنها وجود داشت ( بخصوص در عملیات کورسک ) به تهدید قابل توجهی برای این هیولاهای فلزی تبدیل شوند . راست : نمای گرافیکی زره کوب 65 تنی ورماخت چپ : نمای درونی موقعیت قرار گیری مهمات زره کوب فردیناند اگرچه براساس تحلیل فوق الذکر ، این سخت افزارهای زرهی بیلان قابل توجهی را از خود برجای نگذاشتند ، اما ترکیب توپ88 م.م و شاسی تانک های متعارف ، تنها پیش مقدمه ای برای معرفی طرح های آینده بشمارمی رفت . ،به همین دلیل ، وی در ژوئن 1942 ، به فردیناند پورشه اجازه داد تا طراحی یک تانک فوق سنگین را کلید بزند که در نهایت با شناسه کنایه آمیز موش ( Mouse) در تاریخ خودروهای زرهی شناخته می شود . ماوس . فیل سفید هیتلر در جنگ ، گرچه روی کاغذ به تقریب رقیبی نداشت ، اما بدلایل مختلف ، سرنوشت محتومی در انتظارش بود !! موقعیت نگهداری مهمات مورد استفاده در پانزر-8 ماوس بر اساس اطلاعات موجود ، زره بخش جلویی این ابرتانک ، به 10 اینچ ( 25 سانتی متر ) می رسید و در حالی به یک توپ 6 اینچی (150 م.م ) مسلح شده بود که وزن هرپرتابه آن به 150 پاوند می رسید و در طرح نهایی ، وزن عملیاتی آن 188 تن ثبت شده بود که می بایست با سرعت جاده ای 12.5 مایل در ساعت وارد صحنه رزمی شود .صرف نظر از هزینه و پیچیدگی های طراحی ، تکمیل دو نمونه نخست این ابرتانک بیشتر از یکسال بطول انجامید . با این حال ، در عدم تاثیر رزمی این ابرتانک آلمانی بعنوان یک جنگ افزار زرهی بر روی روند جنگ و همچنین اتلاف منابع مادی و مهارت مهندسی اختصاص داده شده به این پروژه به تقریب هیچ شکی وجود ندارد ، با این وجود ، ابرتانک ماوس ، نشانه ای فراموش ناشدنی از نیروی زرهی ورماخت در جنگ دوم جهانی بشمار میرفت . بدین معنی که صرف نظر از حمایت مستقیم هیتلر ، ماوس درواقع نشان دهنده مسابقه ای میان برتری فنی و نیازهای رزمی میدان نبرد بشمار می رفت . پانزر4-سری اچ روسیه .. زمستان سال 1943 مضاف براین ، افزایش اندازه تانک بصورت خودکار ، تاثیر قابل توجی را بر روی میزان تحرک و قابلیت اطمینان رزمی این خودرو برجای گذاشت که این خود نیز بخوبی نشاندهنده فلسفه طراحی خودروهای زرهی و سلاح در آن زمان بود . اما با ورود جنگ به سال 1943 و سخت تر شدن شرایط نبرد در جبهه شرقی ، تکنیسن های آلمانی با تغییر رویکرد از حوزه مهندسی به علم مواد درصدد بودند تا راه حل مناسبی را برای غلبه بر مشکلات کاربرد واحدهای زرهی در جنگ پیدا نمایند . با تمامی این تفاسیر ، داستان طراحی وتولید ماوس ، در زمان خود ، روندی طولانی و نفس گیر محسوب میشد که در آن ترکیبی از تنش های میان نهادی ، پیچیدگی های فنی مربوط به ایجاد خط تولید و درنهایت کاهش توان رزمی ورماخت باعث گردید تا برخی کارشناسان (نظامیان ) نزدیک به سرفرماندهی عالی ارتش خواستار تعیین یک داور ( نظیر هانس گودریان ) برای رفع مشکلات پیش آمده شدند . در این خصوص ، گودریان ، ماوقع یک ملاقات خصوصی با هیتلر در 20 فوریه 1943 با محوریت برطرف کردن سوء تفاهامات متعدد در این خصوص را شرح می دهد که با تعیین یکسری شروط ، موجبات وسوسه سرفرماندهی عالی ارتش را فراهم نمود . براساس انچه که در تاریخ نظامی ورماخت به ثبت رسیده ، پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- برای اینکه بدونید چرا ورماخت در طول جنگ دوم جهانی علیرغم ارائه طرح های فوق العاده زرهی ، همیشه دچار مشکل بود ، این تاپیک را دنبال کنید ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9- 11 پاسخ ها
-
- 30
-
نبرد زرهی لوبان استالین با مارشل کانف فرمانده جبهه اول اکراین تماس گرفته و پرسید مشکل ارتش سوم تانک چیست ؟؟؟ در 12 ژانویه سال 1945 جبهه ای یکم اکراین وبلاروس که با پیوستن ارتش اول لهستان تقویت شده بودن از سر پل های ایجاد شده در ساحل غربی رود ویستولا حمله گسترده ای را آغاز کردند. آنها در عرض 23 روز 500 کیلومتر به سمت غرب پیشروی کردند ، در 3 فوریه به رودخانه اودر رسیدند و سرپل های جدید بزرگی را در ساحل غربی آن ایجاد کردند.در 8 فوریه ، جبهه اول اوکراین با 980.000 نفر نیرو ، به فرماندهی مارشال کونیف ، با استفاده از دو سر پل ایجاد شده در رود اودر حمله دیگری را در منطقه سیلسیای کوچک آغاز کرد. هدف آنها: محاصره و تصرف شهر برسلاو است. در جناح چپ جبهه یکم اکراین - دو ارتش وسپاه سواره نظام گارد- همراه با جبهه چهارم اوکراین قرار بودبه سمت درسدن پیشروی کنند. منطقه صنعتی سیلسیی به علت دارا بودن معادن زغال سنگ مس روی سرب نقره و کادیوم برای بقای صنعتی نظامی المان بسیار حیاتی بود دفاع از این منطقه بر عهده نیروهای باقیمانده از ارتش مرکزی به فرماندهی ژنرال شرونرواگذارشد. نیروهای ارتش سرخ- پیشروی خود را آغاز کردند.شهرهای Glogau و Breslau هر دو تا 16 فوریه محاصره شدند. به دلیل مقاومت شدید آلمان در حوالی برسلاو ، كونیف به دو سوم ارتش سوم تانك گارد به فرماندهی سرهنگ ریبالكو دستور داد كه به سمت شرق حرکت کرده و مدافعان المانی در این منطقه را سرکوب کند . در آن زمان دو سپاه زرهی ازارتش سوم کارد قبلاً به بونزلاو رسیده بودند ، شهری که مقبره ژنرال کوتوزوف ، فرمانده معروف روس ، در آنجا دفن شده است. حمله سراسری ارتش سرخ در جریان نبرد ویستولا تا اودر عبور نیروهای ارتش سرخ از رودخانه ویستولا تا 16 فوریه ، جبهه اول اوکراین دارای 1289 تانک و زرهکوب بود - در آغاز حمله در 12 ژانویه شمار تانکهای وتوپهای هجومی (زره کوب ) به عدد3648و نیروهای پیاده هم به بیش از 900 هزار نفر رسیده بود. پس از محاصره کامل شهر برسلاو ، تمام نیروهای ارتش سوم تانک گارد برای تصرف بونزلاوبه این منطقه سرازیر شدن. به ریبالکو فرمانده ارتش سوم تانک دستور داده شد تا به رود نیسی برسد و گورلیتز را تصرف کند. سپاه نهم زرهی با لشکر 8 پانزر آلمان درگیر شد. ریبالکو به دو سپاه تانک دیگر تحت فرماندهی خود دستور داد که تمام نیروهای آلمانی را در اطراف گورلیتزدور بزند. طبق دستورات وی ، سپاه 7تانک گارد و ارتش سوم تانک گارداز رودخانه Queis عبور کرده و به Lauban حمله کردن. نیروهای ارتش سرخ در danzig لهستان حمله توسط سپاه تانک 7 گارد در غروب 17 فوریه شروع شد. لاوبان توسط بازماندگان لشکر 6 پیاده مکانیزه به (فرمانده: سرلشکر اتو-هرمان بروکر) که در ابتدا فاقد هرگونه تجهیزات سنگین نظامی بود به همراه تعدادی اندکی از نیروهای مردمی بومی محافظت میشد . در 5 فوریه ، به مدافعین دستور داده شد تا هرگونه حمله زرهی شوروی را ، متوقف کنند به علت نداشتن تجهیزات مناسب نیروهای شوروی به سرعت به قسمتهای شمالی و شرقی شهر نفوذ کردند . با این پیشروی خطوط راه اهن استراتژیک گورلیتز به برلین دردسترس ارتش سرخ قرار میگرفت . روسها با تصرف ایستگاه قطار منطقه- 4 قطار حامل تجهیزات نظامی را به غنیمت گرفته همچنین نزدیک به 300 گارگر اجباری اصالتا اهل شوروی را ازاد کردن البته همچنان دو تیپ زرهی ارتش سرخ با استعاداد تقریبی 60 دستگاه تانک دربخشهای از شهر لوبان مشغول جنگ شهری در خیابانهای باریک بوده مدافعین المانی با استفاده از پانزر فاست 10 تانک ارتش سرخ را منهدم کردن همچنین یک گردان پیاده شوروی هم در این درگیریها منهدم شد بخش دیگری از واحدهای زرهی شوروی به علت موانع بتنی ضد تانک از پیشروی بیشتر باز ایستاده بودن اما این موارد اصلا کافی نبود . تانکهای تی 34/85 منهدم شده در داخل شهر لوبان شهر لاوبان در سال 1939 17.537 نفرسکنه داشت- این شهر دقیقا در بین خطوط دفاعی دو ارتش 4 و 17 المان قرار داشت فاصله ان تا گورلیتز 20 تا بوتزن 50 و تا درسدن 100 کیلومتر بود وسقوط ان سبب ایجاد شکافت و احتمالا خطرمحاصره شدن یگانهای المانی را در پی داشت همچین امید المان برای دریافت زغال سنگ مس سرب وسایر مواد معدنی ناحیه سیلسی را از بین می برد. المان ها به سرعت دست به کار شدن و سه لشگر را به منطقه لوبان ارسال کردن این نیروها موفق شدن پیشروی ارتش سرخ را متوقف کنند سرفرماندهی ورماخت خودرا بر اغاز یک ضد حمله سراسری برای بیرون راندن ارتش سرخ از ناحیه سیلزی و همچنین رسیدن به شهرمحاصره شده برسلو ( استالینگراد هیتلر )ا ماده میکرد اما برای تحقق این امر یک لازم بود حتما شهر لوبان و خطوط راهن استراتژیک منتهی به برلین در این منطقه به طور کامل باز پس گرفته شود المانها همچنین مصم بودن اجازه ندهید شهر های . گورلیتز و درسدن که جناح راست برلین محسوب میشدن به دست شوروی بیفتند به فیلد مارشال شورنر فرمانده مدافعین ارتش مرکزی دستور داده شد حملات ارتش سوم تاک شوروی را در ابتدا دفع و سپس این نیروها از منطقه بیرون براند برای این کار آلمانها 4 لشکر دیگر در منطقه مستقر کردن . فیلد مارشال شورنر مارشال کانف (کونیف) بسیاری از یگانهای المانی نصف استعداد واقعی خود نیرو وتجهیزات هم نداشتن اکثر فرماندهان به تازگی منصوب شده بودن و شناخت کافی از نیروهای خود را نداشته کمبود سوخت دشمن اصلی واحد های زرهی المان بود نکته جالبتر برخی از واحدهای زرهی که به منطقه ارسال شده بودن در ابتدا جنگ جهانی به عنوان واحدهای غیر قابل استفاده در تهاجم شناخته شده بود و حال در اوخر جنگ این وضع هم ادامه داشت نقشه حمله آلمان بسیار ساده بود. در حالی که یگان های زرهی از جناحین حمله می کردند ، بقایای تیپ 103 زرهی و لشکر 6 در خط دفاعی نگهداری می شدند. هدف: بازپس گیری Lauban ،رسیدن بهNaumburg و محاصره ارتش سوم تانک گارد بود . نیرومندترین واحدهای در جناح راست مستقر شده بودن اسم رمز عملیات بازی ها انتخاب شد دو لشکر 17 زرهی و لشکر مکانیزه محافظ از جناح راست یعنی از مناطق Rachenau و Gruna حمله را اغاز میکردن لشکر 8 پانزر هم از جنگلهای اطراف کنزندورف حمله کند. نیروهای آلمان و شوروی هر دو در لاوبان بودند. خط مقدم قبل از حمله یک خط شرق و غرب بودآلمانی ها می خواستند حمله ای غافلگیرانه و سریع به سمت شمال انجام دهند. در مجموع نیروهای المانی شامل سپاه 57 زرهی به فرماندهی سرلشگر والتر نهرینگ (لشکر 8 پانزر ، تیپ 103 زرهی ، لشکر 408 ، لشکر 16 پانزر ،و لشگر پیاده محافظ پیشوا ( به فرماندهی اتو رمر ) وسپاه 39 فردریش کریشنر شامل لشگر 17 زرهی ولشگر مکانیزه پیشوا بوده استعداد زرهی واحد های ورماخت به شرح زیرآمده است سپاه 57 زرهی لشگر 8 زرهی پانزر دارای 14 توپ ضد تانک / 38 دستگاه تانک پانزر چهار / 18 تانک پانتر/9 دستگاه زره کوب جاگد پانزر وهتزر لشگر 16 8 توپ 88 م م ضد تانک / 11 دستگاه زره کوب جاگد پانزر / 25 تانک پانزر 4 /13 تانک پانتر و36 زرهکوب ستوگ StuG لشگر 408 پیاده نظام دارای 6 هنگ پیاده تیپ 103 زرهی شامل 7تانک پانتر و 12 زره کوب ستوگ StuG لشگر محافظ پیشوا 29زره کوب StuG 20 تانک پانتر و 40 تانک پانزر 4 واحدهای از لشگر 21 زرهی پانزرشامل 34 تانک پانتر و 32 تانک پانزر 4 سپاه 39 زرهی لشگر 17 شامل 20 تانک پانتر و 10 تانک پانزر 4 لشگر مکانیزه پیشوا 33 زرهکوب StuG 17 تانک پانتر و 5 تانک پانزر 4 لشگر 6 دارای 12 تانک پانزر 4 / سه توپ 88 م م / 9 دستگاه زرهکوب هتزر Hetzer کل استعداد زرهی نیروهای شرکت کننده 162 تانک پانزر 4 /129 تانک پانتر / 110 دستگاه زره کوب ستوگ و 29 دستگاه زره کوب جاگد پانزر و هتزر بوده البته استعداد واقعی و عملیاتی در حدود 30 تا 40 براورد میشود وما بقی تانک ها و زره کوب ها زمین گیر بوده ونیاز به تعمیرات داشته اند زره کوب جاگدپانزر زره کوب جاگدپانزر 38 ( هتزر Hetzer ) تانک پانتر تانک پانزر 4 زره کوب ستوگ StuG اما در طرف مقابل ارتش سوم تانک گارد دارای حدود 60 هزار سرباز 460 تانک تی 34 ( 350 دستگاه به صورت عملیاتی ) / 18 تانک تی 34/76 با تیغه های مین روب - 21 تانک استالین 2- 59 زر کوب 122 ISU 63زره کوب اس یو SU85) 85 )و 63 زره کوب اس یو 76 41زره کوب SU57 20 توپ 152 م م /20 توپ 100 م م ضد تانک / 222 توپ 76 م م ضد تانک 84 توپ 57 م م ضد تانک / 48 راکت انداز کاتیوشا / 140 خمپاره 120 م م /224 خمپاره 82 م م 79 توپ 37 م م ضد هوایی / 60 خودرو زرهی M 17 حامل تیربار های چهار لول 12.7 و 161 تیربار 12.7 دوشکا البته برخی از واحدهای شوروی هم استعداد عملیاتی کافی در زمان حملات را نداشته به طور مثال سپاه 9 مکانیزه 48 دستگاه تانک و سپاه 7 55 دستگاه تانک عملیاتی داشته زره کوب اس یو 76 زره کوب اس یو 57 زره کوب اس یو 85 زره کوب ISU 122 تانک تی 34 /76 مجهز به خیش مین کوب تانک استالین 2 ارتش سوم تانک گاردشوروی متشکل از واحدهای زیر بود: سپاه6 تانک گارد (تیپ 51 ، 52 و 53 تیپ گارد تانک )، تیپ موتوری 22 گارد ، هنگ توپخانه سبک 1645 ، هنگ توپخانه سنگین 385 گارد ، هنگ توپخانه (خودکششی )1893 ، 1894 (گردان موتوری 3 گارد ، هنگ توپخانه 272 گارد (مسلح به خمپاره) ، هنگ توپخانه 286 گارد ، سپاه7 تانک گارد (تانک گارد 54 ، 55 و 56) تیپ ، تیپ پیاده موتوریزه 23 گارد ، هنگ توپخانه سبک 408 ، هنگ توپخانه سنگین گارد 384 ، هنگ توپخانه 702 و 1419 ، گردان پیاده موتوری 4 گارد ، هنگ توپخانه 467 گارد (خمپاره) ،هنگ توپخانه 287 گاردضد هوایی) ، سپاه9 پیاده موتوری (تیپ 69 ، 70 ، 71 پیاده پیاده موتوری ، تیپ 91 تانک ، هنگ توپخانه سنگین (خودکششی) گارد 383 ، توپخانه 1295 و 1507 هنگ ، گردان 100 پیاده موتوری ، هنگ توپخانه گارد 1719 ، تیپ 16 توپخانه ، هنگ تانک سنگین گارد 57 ، هنگ90 مکانیکی تانک ( هنگ مهندسی ) ، هنگ 50 پیاده موتوری ، گردان 39پیاده موتوری ، تیپ 199نور اافکن هنگ 1381 و 1394 AA توپخانه ، اسکادران 372 پروازی تانک ها ، توپهای کششی اسلحه های تهاجمی (زرهکوبها ) ، پیاده نظام لشگر پباده مکانیزه وتوپها خودکششی(واحدهای حمله زرهی) تقریبا همزمان حمله آلمان را آغاز كردند. روسها انتظار این ضد حمله را نداشته نیروهای زرهی المان در مناطق باز و هموار با مقاومت کمی از سوی ارتش سرخ مواجه شدن بنابراین موفق شدن اوبر-بیلاو را باز پس بگیرند اما در جنگل های واقع در شمال شهر اوبر بلافاصله درگیریها شدیدی به وجود امد. نیروهای لشکر 17 پانزر در کمترین زمان به این جنگل رسیدند. بعد از ظهر سرلشکرمدر (فرمانده لشکر مکانیزه پیشوا") باید تصمیم می گرفت که چه اقدامی انجام دهد طبق برنامه به سمت گونترسدروف پیش روی کند وبا حجم انبوهی از نیروهای زرهی و توپهای ضد تانک ارتش سرخ مواجه شود ویا به سمت شرق تغییر مسیر داده و به سایر نیروهای المانی دست بدهد . حلقه محاصره کوچک تری را تکمیل کند با این کار خسارتهای کمتری متحمل میشد اما نیرهای کمتری از ارتش سرخ هم به دام می افتادند. نقشه کلی از حملات آلمان ها و محورهای آن وی برای کسب تکلیف با فرمانده ارتش مرکزی فیلدمارشال شوورنر تماس گرفت و از نقشه خود حمایت کرد شونز در پاسخ گفت این تصمیم با فرمانده سپاه 57 زرهی سرلشگر زرهی والتر نهرینگ است زیرا او فرمانده نیروهای زرهی تک ور بوده این فرمانده زرهی در پاسخ به مدر وشورنر اعلام کرد که حمله به گونترسدروف حلقه محاصره بزرگتری را ایجاد میکند اما شما بیشتر از نیروهای سپاه 57 پیشروی کرده اید و بنابراین این شماهستید که باید تصمیم بگیرید که چه کاری باید صورت گیرد . این نمونه ای از روش جنگ آلمان بود، كه حاكی از آن بود كه افسران در میدان جنگ در صورت تغییر وضعیت جنگ باید تصمیم نهایی را بگیرند(البته اگر هیتلر واطرافیانش اجازه میدادن) سرلشگر مدر تصمیم خود را گرفت لشکربه سمت شرق چرخیده و به سمت هاگسدورف پیشروی کرد تا به نیروهای اتحاد جماهیر شوروی که چند روز پیش با لشگر 6 پیاده مکانیزه جنگیده بودند حمله کند. لشکر 8 پانزر در همان جهت به سمت لیندن برگ حمله کرد. در شب هنگ 4 و هنگ هنگ 2 این لشگر به رودخانه Queis رسیدند وو یک سرپل در ساحل ان ایجاد کردن که به دلیل ضد حملات ارتش سرخ مجبور به عقب نشینی از ان شدن . با این حال به علت دید خوب المانها با توپها وتانک های خود هر گونه حرکت را برای ارتش سرخ در نزدیکی Naumburg را تهدید میکردن این شهر توسط سپاه 39 المان از سمت غرب مورد مورد حمله قرار گرفت تانکهای لشگرهای 8 و لشگر محافظ پیشوا موفق شدن شهر نولاند را باز پس گرفته و در ادامه با موجود مقاومت شدید شوروی در جنگل های کسلسدورف سرانجام این منطقه را هم تصرف کنند در ادمه نیروهای زرهی لشگر مکانیزه خطوط دفاعی شوروی در نزدیکی شهر نولاند در درهم کوبیده و آلت-نولاند هم پاکسازی شد المانها با جمع اوری نیروهایی خود به جنگلهای شمال غربی این شهر حمله کردن اما اینبار توپهای ضد تانک شوروی حملات المان ها را دفع کردند. اواخر شب شده بود و المانها حملات را متوقف و خط تدافعی تشکیل دادن. نیروهای آلمانی در داخل شهر لوبان/ عموما واحدهای لشگر 6 در 2 مارس یک طوفان برف کوتاه برای مدتی منطقه را در هم نوردید .ارتش سرخ با وارد کردن قوای زرهی خود به میدا نبرد و شروع ضد حملات موفق شد حمله سرلشگر رمر به ناومبورگ Naumburgرا متوقف کند. تو پ ها راکت ها و خمپاره های ارتش سوم گارد شوروی در حال کوبیدن کانزندورف نولاند بودند. یک گردان از لشگر مکانیزه پیشوا حمله جدیدی را به محورLogau صورت داد و موفق شد خود را به خطوط راه اهن واقع در جنوب Naumburg برساند نیروها ارتش سرخ قبلا در انجا موضع گرفته بودن . لشکر 17 پانزر( زیر مجموعه سپاه 39 )، در شمال شرقی گورلیتزGörlitz ، به سمت بونزلاوحملات جدیدی را ترتیب میدهد .. با شروع حملات سنگین هوایی پیشروی سپاه 39 متوقف شده و این حملات خسارتهای را به بارارود . ضد حملات زرهی ارتش سرخ سبب محاصره موقت دو هنگ المانی شد . با وجود ناهمواری زمین نیروهای کمکی ارتش سرخ سریعا به منطقه ارسال شدن . با خارج شدن ارتش سرخ از شوک اولیه حملات آلمان وسرازیر شدن قوای کمکی به منطقه برای فرماندهی المان محرز شدن که باز پس گیری Naumburg ( جهت تکمیل محاصره هزاران سرباز ارتش سرخ ) غیر ممکن بوده . پس سریعا برنامه محاصره ها را در مقیاس کوچکتر برنامه ریزی کرده بدین منظور پیش قراولان لشگر مکانیزه پیشوا سر پل جدید وتقویت شده ایی را در ساحل رود Queis ایجاد کرده تانکهای این لشگر با زیر اتش گرفتن جاده منتهی به Naumburg بسیاری از ستونهای خودرو وکامیونهای ارتش سرخ را منهدم کردن در سوی دیگر شهر Haugsdorf در حملات المان های باز پس گرفته شد لشگر 17 زرهی هم خود را به گونترسدروف رسانده و موفق شد 48 توپ هجومی ( زرهکوب ) وابسته به سپاه 9 موتوریزه ارتش سرخ را به غنیمت بگیرد حالا نوبت لوفت وافه بود که با وجود بدی اب هوا با شروع پراوزهای خود به پشتیبانی از نیروهای خودی را ا اغاز کرد حال تلاش اصلی آلمانها به قطع کردن عقبه شهر لوبان و مناطق پیرامونی ان ومحاصره سربازان روس در این منطقه متمرکز شد نیروهای ارتش سرخ ارتش سرخ که تمام توان خود را بر جلوگیری از سقوط Naumburg ناومبورگ به کار گرفته بودبا تغییر برنامه ورماخت تا حدودی غافلگیر شد برای جلوگیری از محاصره نیروهای خود در لوبان دستور عقب نشینی را صادر کرد لشگر 6 پیاده مکانیزه آلمان که چندهفته پیش بر اثر حملات مجبور به تخلیه بخشی از شهر شد با کمک واحد های زرهی وارد لوبان شده 54 سرباز المانی در جریان درگیریها نسبتا شدید باز پس گیری کالم شهر لوبان کشته شدن شاهدان عینی گزارش دادن 24 تانک تی 34 منهدم شده در کنار هم در میدان نزدیک شهر وجود داشته 10 دستگاه تانک منهدم شده دیگر هم در اطراف شهر پیدا شد در مجموع 81 دستگاه تانک و توپ خودکششی ارتش سرخ در تاریخ 2 مارس در حومه لوبان منهدم شدن . در تاریخ 4 مارس نیروهای زرهی آلمان که از قسمت شرقی شهر را ترک کرده بودن به طور تصادفی با نیروهای زرهی ارتش سرخ مواجه شدن بر اثر درگیری تعدادی از تانکهای آلمانی آسیب دیده ویا منهدم شدن تلفات زرهی آلمان روسها در حال حمله به نولند برای باز پس گیری ان بودن که با قوای آلمان برخورد کرده بودن سپاه 39 زرهی با تقویت نیروهای خود مانع از سقوط شهر شد .در جناح چپ لوبان بخشی دیگر از نیروهای لشگرمکانیزه پیشوا با گسترش سرپل وتصرف مناطق جدیدی درحوالی رود Queis موفق شدن با نیروهای لشگر 8 پانزر ارتباط بر قرار کنند در نتیجه این پیشروی عقبه ارتش سرخ در مناطق با سایرنیروهای خود ی قطع شد و به نوعی یک پاکت ایجاد شد اما این پاکت کمتر از حد انتظار ورماخت بود .در 5 مارس پیشروی های اندکی بدست امده سپاه 57 زرهی المان در جناح راست در نبردهای زرهی موفق به انهدام 30 دستگاه تانک ارتش سرخ در شمال شرقی شهر لوبان شد بدلیل مقاومتهای سرسخاتانه ارتش سرخ این سپاه تنها توانسته بود مناطق کمی را باز پس بگیرد از انجا که لگشر پیاده محافظ پیشوا سخت در جنگ هلهای شمال لوبان گیر افتاده بود نتوانست به موقع به لشگر مکانیزه پیشوا دست داده و حلقه محاصره را تکمیل کند همین موضع فرصت کافی را به روسها داد تا اکثر نیروهای خود را از حلقه محاصره خارج کنند و خطر انهدام کامل ارتش سوم زرهی گارد شوروی از بین برود حملات در تا 6 مارس ادامه داشت اما دیگر آلمانها توان کافی برای پیشروی را نداشتهو عملیات را ارتش سرخ هم این مناطق رااز دست رفته میدید به همین دلیل ضد حملات خود را متوقف کرد تا 8 مارس منطقه ارام شد و عملیات ارتش المان به پایان می رسد . زره کوب ISU 122 و ISU 85منهدم شده در داخل شهر ستون منهدم شده زره کوبهای اس یو 85 . تاریخ نویسان شوروی مطالب اندکی درباره این حمله خطرناک المان نوشته اند دلیل ان هم خرد شدن زرهی ارتش سوم تانک در استانه تصرف برلین بوده است . دو سپاه زرهی تازه تاسیس المانی در یک عملیات گاز ابنری ارتش سوم تانک شوروی را در استانه انهدام کامل قرار دادن در حالی که از لحاظ تجهیزات و نفرات در مضیقه بودن مارشال کینف فرمانده محور اول اکراین که نزدیک به 1 میلیون سرباز را فرماندهی میکرد در کتاب خاطرات خود تنها به لحظاتی بحرانی درباره این حمله اشاره میکند اما این وضعیت بحرانی به حدی بوده است که اعلام میکند که استالین با او تماس گرفته و پرسید مشکل ارتش سوم تانک چیست ؟؟؟ در واقع ضد حملات المان زمانی متوقف میشود که ارتش 52 تانک شوروی به کمک ارتش سوم می اید و این نیروها را از انهدام کامل نجات میدهد . در تاریخ 9 مارس گوبلز وزیر تبلیغات المان نازی شخصا از منطقه دیدن میکند وی در دفتر خاطرات خود می نوسید که یک سپاه تانک شوروی تقریباً به طور کامل منهدم شد بدون آنکه خسارت زیادی به المان وارد شود شوند. در لاوبان ، حجم تخریب بسیار بالا بود . وی همچنین رفتارسربازان آلمانی و شوروی را مصمم و بی رحمانه در طول نبرد توصیف کرد - که دلیل اصلی اسیر شدن فقط 176 سرباز ارتش سرخ در طول عملیات همین رفتار بود!!!!. حجم تلفات زرهی شوروی برای سه روزاصلی نبرد بسیار بالا بود 162 تانک ، 106 وسیله نقلیه ، 159 زرهکوب 74 خمپاره و توپ در این نبرد منهدم شده و ده ها دستگاه تانک زرهکوب وسایل نقلیه هم به غنیمت ارتش المان درامد عملا ارتش سوم تانک به این حجم از خسارت از میدان نبرد کنار کشیده تا دست به بازسازی خود بزند تا دو ماه بعد در نبرد برلین شرکت کند اما تلفات ارتش المان از لحاظ تقریبیا ناچیز بوده طبق گزارشات تنها 11 دستگاه تانک و زرهپوش المان در نبرد لوبان منهدم شدن البته تعدادی هم اسیب دیده گزارش شده (25 دستگاه)که قابلیت تعمیر در کوتاه مدت ومیان مدت راداشتن از لحاظ نفرات هم بیشتر تلفات را لشگر محافط پیشوا و لشگر 6 متحمل شد حضور گوبلز در شهر لوبان دفاع متحرک زرهی !!! نبرد لوبان این تاکتیک المانها را تقویت کرد که حمله دشمن در منطقه ایی که فقط توسط پیاده نظام محافظت میشود تنها با استقرار وجابجایی سریع اوحدهای زرهی ومکانیزه قابل دفع شدن است شهر لوبان در ابتدا تنها توسط لشگر 6 پیاده المان محافظت میشد که با یورش سنگین ارتش سرخ در زمانی کوتاه تقریبا سقوط کرد المانها سریعا با وارد کردن واحدهای زرهی خود به منطقه ارتش سرخ را غافلگیر و انها را منهدم کردن دلیل اصلی پیروزی ارتش المان در این نبردنسبتا کوچک را می تواند انعطاف پذیری و جابجایی سریع و تحرک نیروها دانست . ورماخت سریعا نیروهای زرهی و مکانیزه خود را در منطقه مستقر کرد و با طرح ریزی یک نقشه معقول حملات را شروع واز اصل غافلگیری استفاده کرد و با تصرف سریع مناطق اجازه عکس العمل را از ارتش سرخ سلب کرده واز همه مهمتر با مشاهده عدم توان با ایجاد یک حلقه محاصره (پاکت) بزرگ سریعا نقشه خود را عوض کرده وبه جای تلاش بیهوده طرح پاکت کوچکتر را پیگیری کرد تنها کافی بود المانها به جایی تغییر نقشه به حملات خود به سمت Naumburg اصرار میکردن تا انهدام کامل نیروهای خود را مشاهد کنند شهر لوبان تا پایان جنگ در کنترل المان باقی ماند و یک سد محکم دربرابر ارتش سرخ برای پیشروی به سمت درسدن بود. همچنین با حفظ خطوط راه اهن و بخشی از معادن منطقه میسر انتقال احتمالی مواد اولیه به داخل خاک المان باز بود . نکته جالب اینکه بخشی از واحدهای المانی حاضر در این نبرد در چند ماه بعد هم در نبرد بوتزن موفق شدن نیروهای ارتش سرخ و نیروهای لهستانی را با تاکتیکی تقریبا مشابه شکست بدهند بعد از پیروزی در لوبان ژنرال شوورنر فرمانده نیروهای مرکزی المان در حرکتی جاه طلبانه قصد شکستن محاصره شهر برسلاو را داشت بدین منظور لشگرهای 208 پیاده و31 وافن اس اس به شهرک استریگائو در 70 کیلومتری شرق لوبان اعزام کرده المانها با رعایت اصل غافلگیری خطوط ارتش سرخ در منطقه را از بین برده وبه داخل شهرک نفوذ میکنند سه روز درگیری شهری و جنگ تن به تن شدیدی در این شهرک رخ داده در 12 مارس نیروهای ارتش سرخ به دلیل کمبود تجهیزات و خطر محاصره شدن دستور عقب نشنی را دریافت میکنند اما به علت نفوذ نیروهای المان به خطوط ارتباطی ارتش سرخ بخشی از نیروهای وحشت زده سپاه 5 گارد شوری در تلاش برای عقب نشینی و ماحصره نشدن در دام آلمانها افتاده و قتل عام میشوند . درگیریهای به ارتفاعات اطراف شهرک کشیده شده با شروع کولاک شدید در منطقه نیروهای ارتش سرخ با پشتیبانی تانکهای تی 34 در پناه برف برای باز پسگیری شهرک ضد حمله خود را اغاز کرده که با مقاومت شدید نیروهای اس اس درهم کوبیده میشوند . زنرال کونیف فرمانده محور اول اکراین با جابجایی ارتش چهارم تانک به سمت سیلسیای و شروع حملات اصلی برای فتح منطقه تمام تلاشهای المانهای جهت شکست محاصره برسلاو را خنثی کرده . هر چند خود برسلاو تا زمان تسلیم نهایی آلمان در ماه می مقاومت کرد نبرد لوبان یک درس بزرگ را در پی داشت شوروی دریافت که دست کم گرفتن دشمن اشتباه بزرگی است حتی اگر پیروزی نهایی از قبل تضمین شده باشد منبع MILITARY.IR https://ostfront.forumpro.fr/t1727-la-contre-attaque-de-lauban-2012 https://historyimages.blogspot.com/2011/09/1945-soviet-army-last-stages-ww2.html https://discover.hubpages.com/education/Operation-Gemse-at-Lauban-1945 https://pikabu.ru/story/operation_gemse_ili_istoriya_odnoy_fotografii_6358384 و...............
- 1 reply
-
- 25
-
- آلمان نازی
- جنگ جهانی
- (و 4 بیشتر)