جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'زیردریایی'.
پیدا کردن 10 results
-
فاتح با برخورداری از حسگرهای پیشرفته در عین کاهش اثرات راداری و صوتی خود و سامانه های ارتباطی امن برای تبادل داده با واحدهای سطحی و هوایی دیگر به جزئی از شبکه دفاعی دریایی ایران تبدیل شده. به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، فرماندهان نیروهای دریایی از دیرباز می دانستند با تمام مزایایی که کشتی ها برای تغییر نتیجه یک جنگ داشتند عیب بزرگ آنها که رویت پذیری از فواصل دور است همواره باقی خواهد بود. دیده شدن کشتی ها با چشم مسلح با توجه به انحنای کره زمین از حدود 30 کیلومتری میسر است و در طی روز این مشکل تنها در هوای مه آلود بود که برطرف می شد. با اختراع زیردریایی و اثبات کارایی آن در سال 1775 اولین زیردریایی نظامی به کار گرفته شد و آغاز فصل جدیدی در تاریخ نبردهای دریایی رقم خورد. زیردریایی به عنوان وسیله دریایی مهمترین عیب کشتی ها را نداشت و این هم به دلیل توانایی غوطه ور شدن در آب و مخفی ماندن از دید چشمها و برد مؤثر سلاح های معمولی بود. از آن پس توسعه زیردریایی ها برای مقاصد نظامی ادامه یافته و با پیشرفت فناوری ها در زمینه فیزیک و بعدها مکانیک دریایی کارایی این وسیله جنگی افزایش چشمگیری یافت. زیردریایی ها در طول جنگ های جهانی بسیار مورد استفاده قرار گرفتند و با شروع جنگ سرد کم کم گونه ای جدید از این نهنگ های مصنوعی به نام زیردریایی اتمی ساخته شد. نیروی محرکه این زیردریایی ها از یک راکتور هسته ای کوچک تأمین می شود و تا مدت چند سال و بعضاً تا آخر دوره عمر کاری نیاز به سوخت گیری ندارند و در نتیجه می توانند به طور نامحدود از نظر زمانی به دریانوردی بپردازند. در دوران جنگ سرد زیردریایی های اتمی حامل موشک های قاره پیمای بالستیک به عنوان ابزار مهمی برای موازنه قوا عمل کردند و حتی روسها(شوروی سابق) با این موشکهای شلیک شونده از زیردریایی اقدام به قرار دادن ماهواره در فضا نمودند. با وجود توانایی های چشمگیر زیردریایی های اتمی، زیردریایی های دیزلی که بعدها با موتورهای الکتریکی نیز همراه شدند همچنان مشتری خود را در نیروهای های دریایی حفظ کردند که به دلیل نیازهای عملیاتی چون حرکت در آبهای کم عمق، سر و صدای کمتر و قابلیت های تهاجمی برای درگیری با زیردریایی های دشمن بود. امروزه عمده زیردریایی های مورد استفاده در جهان همچنان از نوع دیزل الکتریک هستند هر چند که طرح هایی نیز برای زیردریایی های تهاجمی اتمی با دوره عمر 30 سال و بدون نیاز به سوختگیری ارائه شده است. در ایران به عنوان یکی از قدیمی ترین تمدن هایی که از قدرت نظامی بالای دریایی برخوردار بوده است نیز تمایل به در اختیار گرفتن زیردریایی وجود داشت که پیش از انقلاب محقق نشده و پس از انقلاب اسلامی نیز تا چند سال پس از پایان جنگ تحمیلی این وسیله ارزشمند در اختیار نیروی دریایی کشورمان قرار نگرفت. در دهه 1990 ایران در حالی که به گفته دریابان شمخانی فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش امکان خرید ناوچه های موشک انداز با فناوری مناسب و یا زیردریایی را از روسیه داشت با جمع بندی صاحبنظران، زیردریایی انتخاب شد که امروزه ارزش این انتخاب درست بر کسی پوشیده نیست. با ورود زیردریایی های روسی و لزوم تسلط بر فناوری آنها توسط متخصصان کشور، همزمان با سعی در کشف و رفع عیوب این زیردریایی ها تلاش ها برای شروع مطالعه و ساخت زیردریایی در رده های مختلف متناسب با نیاز بومی آغاز شد. پس از حدود یک دهه جهاد علمی، زیردریایی غدیر یکی از نتایج مهم این جریان بود که به عنوان یک زیردریایی میدجت در اختیار رزمندگان دریادل نداجا قرار گرفت. در کنار ساخت زیردریایی های کوچک مانند نهنگ و همچنین زیردریای های مرطوب مانند السابحات برای طراحی و ساخت زیردریایی های بزرگتر نیز اقدام شد که تا کنون از دو نمونه در رده های وزنی حدود 500 و حدود 1000 تن صحبت شده است. این زیردریایی ها که به نظر می رسد همان زیردریایی های فاتح و بعثت باشند که اخیراً توسط یکی از معاونان نداجا نام برده شد در واقع انقلابی علمی در عرصه صنایع دریایی کشور را نوید می دهند که در اینجا به معرفی زیردریایی فاتح می پردازیم. زیرسطحی 527 تنی فاتح به عنوان یک زیردریایی نیمه سنگین تلقی شده و تناژ آن در زیرسطح نیز 593 تن است. این زیردریایی از نظر مشخصات عملیاتی بسیار برتر از غدیر بوده و توانایی حرکت در عمق 200 متر را به صورت عادی داشته و بیشینه عمق قابل دستیابی برای آن نیز 250 متر است. در طراحی این زیردریایی متخصصان کشورمان سعی در حرکت به سمت بهینه ترین حالت ممکن برای دستیابی به توانمندی رزمی بیشتر داشته اند از اینرو فاتح دارای 4 مقر پرتاب اژدرهای 533 میلیمتری بوده(قطر اژدر منظور است) و توانایی حمل 8 مین دریایی را نیز دارد. طبق اعلام، این زیردریایی دارای دو اژدر رزرو است که البته از این عبارت می توان دو گونه برداشت نمود بدین ترتیب که یا دو اژدر به همراه چهار اژدر موجود در پرتابگرها در این زیرسطحی هست و یا به ازای هر پرتابگر 2 اژدر ذخیره پیش بینی شده است که در حالت دوم باید اذعان کرد پایایی جنگ افزار فاتح واقعاً بالا است. به گزارش مشرق، فاتح توان دریانوردی به مدت 35 روز را دارد که از این نظر نیز بهبود چشمگیری نسب به زیردریایی غدیر مشاهده می شود. سرعت سطحی فاتح 11 نات(20.35 کیلومتر بر ساعت) و در حالت غوطه ور 14 نات(25.9 کیلومتر بر ساعت) است. این زیردریایی توانایی حمل موشک های زیرسطحی، موشک های دوش پرتاب سطح به هوا و همچنین امکان حمل نیروهای تکاور و رساندن آنها به نقاط مورد نظر را نیز دارد. با توجه به اینکه عمده قدرت زیرسطحی اعلام شده کشور تا امروز وابسته به زیردریایی های سنگین کیلو و سبک غدیر است مقایسه ای بین توانایی های آنها و فاتح که بین این دو قرار دارد می نماییم هرچند که اطلاعات در دست از این سه زیردریایی دارای تنوع بوده و از نظر کمّی کمتر ویژگی مشترکی بین آنها عنوان شده است. از نظر وزن روی آب فاتح حدوداً 4.5 برابر سنگین تر از غدیر 115 تنی بوده و کیلوی 2350 تنی نیز حدوداً 4.5 برابر فاتح است. غدیر دارای 2 پرتابگر 533 میلیمتری برای شلیک اژدر است و از تعداد اژدرهای ذخیره آن اطلاعی در دست نیست اما برخی کارشناسان خارجی امکان حمل 2 اژدر ذخیره را برای آن تصور می کنند؛ کیلو که به آن قاتل خاموش هم گفته می شود از 6 پرتابگر اژدر 533 میلیمتری برخوردار بوده و 18 اژدر نیز با خود حمل می کند که 12تای آن ذخیره است. فاتح به عنوان برادر بزرگتر غدیر دارای 4 پرتابگر اژدر بوده و با توجه به اینکه اعلام شده 2 اژدر رزرو دارد می توان حدس زد کلاً دو و یا دو اژدر ذخیره به ازای هر پرتابگر(جمعاً 8 فروند) دارد. بنابراین با افزایش تعداد محفظه شلیک اژدر در طراحی فاتح تمایل به امکان تعداد شلیک بیشتر در فواصل زمانی کوتاه و همچنین داشتن مهمات برای باقی ماندن در عرصه نبرد و تداوم درگیری مدنظر بوده است. نتیجه قابل استنتاج این است که توانایی تهاجمی فاتح در آغاز درگیری دو برابر غدیر و دوسوم کیلو است و هر سه فروند فاتح معادل دو فروند کیلو خواهند بود در حالی که هر 3 فروند غدیر می توانست در وهله اول کار یک زیرسطحی کیلو را انجام دهد. هر چند که با اتمام مهمات غدیر ناچاراً باید زودتر از صحنه درگیری عقب نشسته یا تنها به کار شناسایی و نظارت بپردازد. البته باید توجه کرد که تعداد بیشتری زیردریایی به معنی توانایی درگیری همزمان با تعداد بیشتری هدف و در گستره وسیع تری است. همچنین دسترسی به تعداد بیشتری کیلو شاید ناممکن بوده ولی هر سال تعدادی فاتح و غدیر قابل ساخت است. برای توضیح بیشتر باید گفت از نظر ذخیره اگر برای غدیر دو اژدر در نظر بگیریم، تعداد اژدرهای ذخیره فاتح برابر با آن یا چهار برابر آن خواهد بود اما همچنان با تعداد کلی 12 اژدر به پای کیلو با 18 اژدر نمی رسد. در واقع کیلو می تواند دو بار دیگر 6 پرتابگر اژدر خود را پر کرده و به سمت دشمن آتش کند که اگر تعداد اژدر ذخیره فاتح 8 فروند باشد می تواند مثل کیلو دو بار پرتابگرهای خود را پر کند اما در مجموع 6 اژدر کمتر از کیلو دارد. در مورد تعداد مین، قابلیت فاتح برای حمل 8 عدد برابر با یک سوم زیرسطحی های کیلو است که می تواند در قالب رویکرد کشور در استفاده کمتر از مین های دریایی بگنجد. از جمله نکات قابل مقایسه دیگر بین فاتح و کیلو، سرعت آنها است که سرعت روی آب هر دو تقریبا یکی بوده ولی کیلو در آب به سرعت 17 نات(31.45 کیلومتر بر ساعت) دست می یابد در حالی که فاتح با 14 نات یعنی 82 درصد سرعت کیلو حرکت می کند. همچنین بیشینه عمق قابل دستیابی کیلو 300 متر و عمق عملیاتی آن 240 متر است که برای فاتح این مقادیر به ترتیب 250 و 200 متر است از اینرو زیرسطحی کوچکتر و بسیار سبکتر فاتح در این زمینه به 83 درصد توانایی کیلو رسیده است. از نظر طول مدت مأموریت نیز منابع خارجی برای کیلو 45 روز را ذکر نموده اند اما زیردریایی فاتح تا 35 روز می تواند به دریانوردی بپردازد بنابراین در این کمیت فاتح به حدود 78 درصد یعنی بیش از دو سوم توان کیلو دست یافته است در حالیکه بسیار سبک تر و از نظر ابعاد نیز کوچک تر از آن است. با در نظر گرفتن سرعت حرکت فاتح با استفاده از لوله هوا که 8 نات(14.8 کیلومتر بر ساعت) اعلام شده می توان برد فاتح را بیش از 6700 کیلومتر تخمین زد که عدد قابل توجهی بوده و این زیردریایی را برای اجرای مأموریت های فراتر از آبهای نزدیک و حضور در شمال اقیانوس هند و حتی خلیج عدن توانمند نشان می دهد. برای جمع بندی این مقایسه باید گفت زیردریایی فاتح هر چند تنها 23 درصد وزن روی آب کیلو را دارد اما درعمده مشخصات فنی به بیش از 75 درصد(سه چهارم) تا بیش از 80 درصد(چهار پنجم) توانایی زیردریایی مطرح کیلو دست یافته است. بخشی از این موفقیت مدیون بکارگیری تجهیزات پیشرفته در فاتح است که بسیار کوچکتر و سبکتر از نمونه های موجود در زیردریایی خارجی کیلو است و طراحان ایرانی بهترین استفاده ممکن با مقدورات فعلی را از فضای داخلی فاتح نموده اند. سامانه های بکارگرفته شده در فاتح مانند غدیر از انواع جدید و با فناوری های نوین هستند که ضمن کاهش خدمه مورد نیاز، کاهش احتمال بروز عیب، افزایش فاصله زمانی بین تعمیرات و همچنین سادگی عیب یابی و تعمیر را به دنبال داشته اند. فاتح با برخورداری از حسگرهای پیشرفته در عین کاهش اثرات راداری و صوتی خود و سامانه های ارتباطی امن برای تبادل داده با واحدهای سطحی و هوایی دیگر به جزئی از شبکه دفاعی دریایی ایران تبدیل شده و با توجه به ساخت بومی آن در قیاس با نمونه های خارجی هم رده ارزانتر نیز خواهد بود. این زیردریایی علاوه بر افزایش نفوذناپذیری دشمن در سواحل خودی دست نداجا را برای حضور در دو منطقه راهبردی تنگه مالاگا و تنگه باب المندب بازتر کرده و با حضور خود در آبهای سرزمینی و دریاهای آزاد نزدیک امکان حضور زیردریایی های کلاس کیلو و همچنین زیردریایی 1000 تنی ایرانی که شاید همان زیردریایی بعثت باشد را در آبهای دوردست و برای حمل موشک های کروز ضدسطحی و شاید بالستیک باز می گذارد. عکس ها به گالری منتقل شد از دوستان عزیز تقاضا می شود در صورت نداشتن اکانت گالری تصاویر خود را به صورت لینک در تاپیک قرار دهید تا سرعت لود شدن صفحه های سایت پایین نیاید از مدیران محترم هم تقاضا می شود قبل از انتقال تاپیک تصاویر را به گالری منتقل کرده و یا انها را به صورت لینک درآورند احسان http://www.mashreghnews.ir/fa/news/78281/زیردریایی-فاتح-قاتل-خاموش-ایرانی
-
گاهی به پهپادهای پرتاب شونده از زیردریایی با توجه به توان و کارایی اثبات شده زیر دریایی های پنهان کار و بومی ایران، مجهز شدن این تجهیزات به پرنده های بدون سرنشین کابوسی برای نیروهای بیگانه حاضر در منطقه خواهد بود. به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، پرنده های بدون سرنشین در نقش های مختلف از جمله شناسایی، جاسوسی و اکتشاف، جنگ افزار های برگزیده ارتش های امروز دنیا هستند که دارای جایگاهی تسخیر ناشدنی در جنگ های مدرن می باشند. مزیت بدون سرنشین بودن، در کنار ویژگی های کوچکی، سبکی و ارزانی و همین طور قابلیت اطمینان پذیری بالا، به این وسایل امکان می دهد تا بیشتر از هر وسیله دیگری برای مقاصد گفته شده مناسبت داشته باشند. هر چند که پهپاد ها، در حین انجام ماموریت بسیار کارآمدند، ولی در برخی از اوقات، استفاده از آنها به دلیل بعد مسافت و همین طور بزرگی و گستردگی تاسیسات پرتاب و بازیافت و ایستگاه زمینی، مشکلاتی را پیش روی می آورد که از آن جمله می توان به آسیب پذیری تاسیسات در مقابل آتش احتمالی دشمن، ایجاد خطر برای گروه انجام عملیات و همین طور لو رفتن محل استقرار نیروهای خودی اشاره کرد. با توجه به این موضوع اگر بتوان پهپادها را به شکلی مخفیانه وکار آمد و در فاصله مناسب از دشمن دریافت و بازیافت کرد، بالا رفتن قابلیت اطمینان پذیری پیش و پس از انجام عملیات، کارایی وسیله را دو چندان خواهد ساخت و از این طرف دیگر نیروهای خودی نیز از ایمنی کافی برخوردار خوهند بود. گزینه ای که قادر است تمام این نیازمندیها را برآورده کند، واگذار کردن نقش پرتاب و بازیافت و همین طور ایستگاه کنترل زمینی به زیر دریایی هایی است که قادرند به شکلی رادار گریز وارد آب های دشمن شوند. در این مقاله به تلاش های صورت گرفته برای توسعه این دسته از پهپاد ها در نقاط مختلف جهان و معرفی نمونه های ساخته شده و طرح های در دست توسعه از آنها می پردازیم: *پهپاد تک ماو پژوهشگران در سال 2005موفق به تولید پهپادی شدند که با قرار گرفتن در یک لوله می تواند،از زیر دریایی های رها شده و با رسیدن به سطح آب، پرواز کند. این پروژه که با پشتیبانی نیروی دریایی ایالات متحده انجام کرفته است،توسط پژوهشگران شرکت سامانه های اسپاوار به اجرا در آمده است. این پهپاد با قرار گرفتن در یک لوله سر بسته، به کمک یک گوی شناور از عمق 40 پایی به سطح آب رسیده و شناور می شود. در داخل لوله ساز و کارری تعبیه شده است که برای پرتاب کردن پهپاد، سرعت اولیه لازم رابه آن می دهد. پرنده بدون سرنشینی که در این سامانه مورد استفاده قرار گرفته است، یک ریز پهپاد تک ماو است که بالهای آن برای امکان پذیری قرار گرفتن در داخل لوله تا می شوند. گوی شناور در سطح آب که به وسیلهی یک سیم با زیر دریایی ارتباط دارد، در نقش ایستگاه کنترل زمینی آن نیز ظاهر می شود. همین طور وظایف فرمان و کنترل را پیش از پرتاب می توان با خالی کردن هوای داخل این بویه، آن را به زیر آب کشیده و با زیر دیایی به خارج از منطقه عملیات جابه جا کرد. پرنده بدون سرنشین به کار رفته نیز پس از انجام عملیات در داخل دریا سقوط خواهد نمود. پهپاد تک ماو که توسط نیروهای اشغال گر امریکایی در عراق مورد استفاده قرار گرفته استف قاد به پرواز با سرعتی معادل 80 کیلونتر بر ساعت بوده و تا 30 دقیقه می تواند پرواز خودگردان انجام دهد . تک ماو توسط شرکت پژوهش های کاربردی واقع در آلبوکرک، نیومکزیکو طراحی و ساخته شده است. ویژگی های طراحی این وسیله به شکلی است که با پرتاب شدن از زیر دریایی های سرنشین دار و بدون سرنشین همخوانی خوبی دارد. *پهپاد اسکن ایگل پژوهشگران در سال 2006 نسخه ای از پهپاد اسن ایگل را طراحی کرده اند که قابلیت پرتاب شدن از هواپیما را دارد. این نسخه جدید به طوری تغییر یافته است تا بتواند از محفظه بمب هواپیماهای بمب افکن و یا زیر دریایی و همین طور از لوله اژدرمانندی زیر دریایی ها شلیک می شود، پرتابرگردد. برای بازیافت این وسیله می توان از شنورهای سطح آب و یا گارد ساحلی استفاده کرد.همین طور می توان لوله هایی که پهپاد از آن پرتاب می شوند را از راه دور غرق کرد. لوله اژدر مانند کوچک پس از پرتاب شدن از زیر دریایی به سطح آب آمده و پهپاد اسکن ایگل را پس از باز شدن بال های آن تا ارتفاعی پرتاب می کندکه پرنده بتواند به پرواز خود ادامه دهد. پهپاد اسکن ایگل که 40 پوند وزن دارد قادر است ماموریت هایی را تا 20 ساعت به انجام برسناد. شعاع عملیاتی این وسیله از زیر دریایی تقریبا برابر با شعاع عملیاتی آن در صورت هدایت از سطح زمین است. *پهپاد وولانس در ماه گذشته، پژوهشگران آلمانی با استفاده از طرح موجود علاءالدین، پهپادی را طراحی کرده اند که به جای پرتاب به کمک دستف می تواند از ساز و کاری که در برجک دیده بانی زیر دریایی تعبیه شده، پرتبا گردد. دست کم می توان سه عدد از پرنده های بدون سرنشین وولانس رابا قرار دادن در محفظه های بسته در زیر دریایی، نگهداری کرد. این پرنده ا بوسیله ی پرتاب کننده هایی تا شونده پرتاب می شوند که در برجک دیده بانی زیر دریایی های پرسکوپ دار قرار گرفته اند. از طرف دیگر می توان به جای استفاده از پریسکوپ و یا پرتاب کننده های پهپاد وولانسف از مسلسل در این مکان استفاده کرد. برای پرتاب پهپاد وولانس، لازم است زیردریایی به عمق استفاده از پریسکوپ وارد شده و دریچه برجک خود را باز کند. در این صورت پرتاب کننده هواپیما که به شکلی جالب هواپیمای با بالهای تا شده را به همراه دارد، از هم باز شده و این وسیله ی کوچک را پرتاب می کند. پس از انجام این کار دریچه برجک بسته شده و خلبان پرنده با فرو رفتن زیر دریایی در زیر آب، به کنترل آن می پردازد. برای برقراری ارتباط ، آنتنی بلند از بدنه زیر دریایی خارج شده و وظیفه ی ارسال فرامین و دریافت داده ها را انجام می دهد. در این روش نیازی به بازیافت کردن تجهیزات پرتاب کننده پرنده نیست و از طرف دیگر، سرعت عمل نیز بسیار بالاست. مشکل موجود در این طرح، ضرورت بالا آمدن زیر دریایی به عمق پیرسکوپ است. پهپاد وولانس به مانند علاء الدین قادر است تا پیش از خالی شدن باتری ها، تا یک ساعت عملیات انجام دهد. از جایی که تنها راه بازیافت پرنده بازگشت زیر دریایی به سطح اب است، این سامانه را می توان یک بار مصرف تلقی کرد. سرعت بیشینه وولانس90 کیلومتر در ساعت است که اغلب به دلیل خارج شدن از خط دید، در طول یک ساعت می تواند تا شعاع 30 کیلومتری از زیر دریایی مادر دور شود. این وسیله برای زیر دریایی هایی که در آنها مورد ساتفاده قرار می گیرد، یک برگ برنده به شمار می آید، چرا که زیر دریایی ها در هنگام فرو رفتن در زیر آب اطلاعی از دنیای اطراف خود ندارند. همینطور به دلیل سرعت کم، زیر دریایی های غیر اتمی در زیر اب قادر نیستند، دشمنان خود را در محیط اطراف شناسایی کرده و برای مقابله سریع و مؤثر با آنها درست به انجام کاری بزنند.با مجهز شدن زیر دریایی ها به این وسایل، امکان تبدیل شدن آنها به جنگ افزار هایی هراس انگیز وجود خواهد داشت. هر چند که پهپاد های وولانس تقریبا غیر قابل ردگیری هستند، ولی به دلیل فرو فرستاده شدن تصاویر ویدئویی در باند سی توسط این وسایل به زیردریایی ، امکان به خطر افتادن زیر دریایی مادر وجود خواهد داشت. بالگرد های ضد زیر دریایی مدرن امروزی با استفاده از سامانه های سونار خود قادر خواهند بود با استفاده از این امواج ، این زیر دریایی ها را به اسانی مورد هدف قرار دهند. *پهپاد کورمورنت در سالهای گذشته، طراحی و ساخت پهپادی در دارپا مورد توجه قرار گرفته است که قادر است پس از پرتاب از زیر دریایی و انجام عملیات، بازیافت شده و دوباره مورد استفاده قرار گیرد. طرح اولیه این پهپاد دگردیسی پذیر که کورمورنت نام دارد، توسط مهندسان شرکت لاکهید مارتین داده شده است. نقاط حساس این پرنده از جمله ورودی های هوایی آن در هنگام پرتاب توسط روکشهایی انعطاف پذیر آب بندی می شوند. برای جلوگیری از پاره شدن این پوشش، درون بدنه پهپاد،با نیتروژن تحت فشار قرار می گیرد. این پرنده از لوله های پرتاب موشک های بالستیک قاره پیما نظیر ترایدنت قابل پرتاب بوده و از پس از پرتاب بر روی سطح آب شناور خواهد شد. با جدا شدن روکش های محافظ سوراخ های بدنه در سطح آب، موتور جت به کار خواهد افتاد و پرنده به تدریج از سطح آب جدا خوهد گشت. پس از انجام عملیات می توان پرنده را بوسیله شناور شدن در سطح آب و یا استفاده از چتر بازیافت کرد. این پرنده را می توان برای مقاصد شناسایی و یا تهاجمی به کار گرفت که با توجه به محموله ای که برای آن در نظر گرفته، مشخص می گردد. بدنه این وسیله از تیتانیوم ساخته می شود که علاوه بر مقاوم بودن در برابر خوردگی، می تواند در برابر شلیک شدن موشک از حفره داخل آن نیز از خود پایداری نشان دهد. بر خلاف موشکهای بالستیک که محل اختفای یزر دریایی مادر را بر ملا می کنند، این وسیله باعث لو رفتن ایستگاه زمینی خود نخواهد شد. نکته جالب درباره بازیافت این وسیله استفاده از یک ربات زیر دریایی است که بر زیبایی کار و در عین حال پیچیدگی آن می افزاید. انجام اولین آزمایش ها در مورد امکان پذیری ساخت چنین وسیله ای در اواخر سال 2008 آغاز خواهد گردید. تحلیل جایگاه پهپاد های پرتاب شونده از زیر دریایی در راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی با توجه به تهدیدات روز افزون دشمنان خارجی و از طرف دیگر فزونی گرفتن توان علمی و فنی کشور مان در زمینه نظامی و غیر نظامی، استفاده از جنگ افزار های پیشرفته و غافل گیر کننده مسلما قنشی کلیدی در به هم زدن محاسبات دشمنان از منظر پیش گیری و همین طور زمین گیر کردن آنها در صورت حمله احتمالی خواهد داشت. خمان گونه که گفته شد، ویژگی پنهان کاری زیر دریایی ها در ترکیب با مزیت های فوق العاده پرنده های بدون سرنشین، کلید حل بسیاری از مشکلات موجود در عملیات های شناسایی و جاسوسی است. با توجه به توان و کارایی اثبات شده زیر دریایی های پنهان کار و بومی ایران، مجهز شدن این تجهیزات به پرنده های بدون سرنشین می تواند کابوسی برای نیروهای بیگانه حاضر در منطقه تبدیل گردد و کار را برای حضور آنان در این مناطق به مراتب مشکل تر کند. با توجه به این موضوع دامنه شناسایی و جاسوسی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به یک باره گسترش چشم گیری خواهد بافت، به طوری که بنا به تحلیل کارشناسان امنیتی غوغاسالار رژیم صهیونیستی «حتی استفاده از گزینه دریایی مدیترانه نیر در اقدام تلافی جویانه ایران در برابر تهاجم احتمالی، وجود خواهد داشت.» از طرف دیگر با توجه به توسعه فناوری یاد شده، استفاده از آن در آب های سرزمینی ایران زنگ خطری برای مسئولان امر خواهد بود، چرا که در صورت پیش بینی نکردن این امکان و مقابله پیشاپیش با آن، امکان هر گونه درز اطلاعاتی از تاسیسات ساحلی و فرا ساحلی وجود خواهد داشت. شایان ذکر است که جاسوسی به کمک پرنده های بدون سرنشین کوچک بسیار موثرتر از تصویر برداری هایی که از منابع ماهواره ای انجام می گیرد خواهد بود. هر چند که دشمن در موقعیتی نیست که توانایی حمله از پهپادهایی با این ویژگی را داشته باشد، ولی در راهبرد دفاعی آینده جمهوری اسلامی باید، حضور احتمالی این وسایل را هم پایه جنگ افزارهایی چون موشک های کروز دور برد، جدی گرفت. منبع: www.globalsecurity.com www.theregister.co.uk www.strategypage.com http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=14040
-
ترجمه آزاد از: رضا کیانی موحد ناوگان زیردریایی ایتالیا در جنگ جهانی دوم با داشتن 107 زیردریایی ، یکی از بزرگترین ناوگان جهان در آن زمان، دومین ناوگان پس از ناوگان زیردریایی اتحاد جماهیر شوروی (سابق) بود. این ناوگان در طول جنگ جهانی دوم عمدتا در مدیترانه خدمت کرد و در طی درگیریها 88 فروند از زیردریاییهایش، در حدود دو سوم استعدادش را از دست داد. زیردریایی های ایتالیایی آن دوره، بسته به دفتر طراحی که آنها را ساخته بود، انواع مختلفی داشتند. برناردیس برای بهترشدن غوطه وری طرح بدنه ی یک جداره را ترجیح می داد اما برای ایجاد ثبات حرکت زیردریایی روی سطح آب، بالچه های جانبی به بدنه اضافه کرده بود. این طرح توسط نیروی دریایی ارتش انتخاب شد. کاوالینی برای کمک به عملکرد زیردریایی در سطح آب از یک بدنه ی دو جداره یا نیمه دو جداره با مخازن تعادل جانبی استفاده کرد. این طرح نتایج بهتری از طرح قبلی داشت. آنسالدو نیز با تأکید بر عملکرد زیردریایی در سطح آب، از بدنه ی دو جداره استفاده کرد. زیردریایی های ایتالیایی چهار نوع اساسی داشتند: 1. زیردریایی های بزرگ اقیانوس پیما 2. زیردریایی های بزرگ مین گذار 3. زیردریایی های گشتی دوربرد 4. زیردریایی های متوسط زیردریایی های اقیانوس پیما، که تعداد اندکی از آنها وجود داشت، نسبتاً ناموفق بودند. مخصوصاً از آنجایی که در شیرجه رفتن کند بودند، کمتر به عملیاتی می رفتند. با این حال، مین گذارها بسیار موفق تر بودند. وزن جابجایی آنها در سطح دریا بین 1054 تا 1305 تن بود و با برد 8500 مایل با سرعت 9 گره ی دریایی در سطح آب می توانستندبا سرعت 2 گره ی دریایی 60 ساعت در زیر آب دوام بیاورند و تا عمق 330 فوت پایین بروند. اسلحه ی آنها شامل 6 تا 8 لوله ی اژدرافکن با 8 تا 14 اژدر، 36 مین و یک یا دو توپ 3 اینچی در عرضه بود. دو تایپ زیردریایی گشتی بلافاصله قبل از آغاز جنگ جهانی دوم به عنوان استانداردهای اصلی ظاهر شدند. بیشترین گروه دارای وزن جابجایی بین 920 تا 1000 تن در سطح آب، 9000 مایل برد با سرعت 8 گره ی دریایی بر روی سطح، 60 ساعت غواصی با سرعت 2 گره ی دریایی در زیر آب و عمق غوطه وری 330 فوت بودند. اسلحه ی آنها شامل 8 لوله ی اژدرافکن با 12 اژدر و یک توپ 4 اینچی بر روی عرشه بود. گروه کوچکتر دارای وزن جابجایی بین 650 تا 680 تن در سطح آب، برد 5000 مایل با سرعت 8 گره ی دریایی در سطح آب، توانایی 60 ساعت غوطه وری با سرعت 2 گره ی دریایی و عمق غوطه وری 330 فوت بودند. سلاح آنها شامل 6 لوله ی اژدرافکن با 12 اژدر و یک توپ 4 اینچی بر روی عرشه بود. دسته ی اخیر زیردریایی های بسیار موفقی بودند و به خوبی در آبهای کم عمق و شفاف مدیترانه انجام وظیفه می کردند. زیردریایی های بزرگتر در اقیانوس اطلس موثرتر بودند. با این حال این زیردریایی ها در مقایسه با زیردریایی های بریتانیایی و آلمانی هم عصر خود زمان شیرجه زدن بیشتر و عملکرد زیر آبی بدتری داشتند. یکی از نقاط ضعف آنها برجکهای بزرگشان بود که احتمال آشکار شدن زیردریایی را در سطح آب بیشتر می کرد و زمان شیرجه زدن را بیشتر می کرد. در طول جنگ بسیاری از برجکها بازسازی شدند تا این اشکال برطرف شود. در سال 1939 نیروی دریایی ایتالیا107 فروند زیردریایی در اختیار داشت، از جمله 7 زیردریایی از جنگ جهانی اول که به آموزش اختصاص داشتند. هشت فروند زیردریایی دیگر قبل از ورود ایتالیا به جنگ و 30 فروند دیگر نیز در طول به خدمت پیوستند. ناوگان زیرسطحی ایتالیا عمدتا به منظور پشتیبانی از ناوگان سطحیی یا مأموریتهای شناسایی و گشت زنی در مدیترانه طراحی و در نظر گرفته شده بود، اگرچه زیردریایی های اقیانوس پیمای آن نیز برای اقیانوس اطلس در نظر گرفته شده بودند. همچنین تعدادی زیردریایی نیز در مستعمرات ایتالیا مستقر بودند. در زمان پیوستن ایتالیا به جنگ در ژوئن 1940، ایتالیا 115 فروند زیردریایی داشت که 84 فروند از آنها عملیاتی بودند. با این وجود، 10 فروند از آنها در بیست روز ابتدایی جنگ از دست رفتند. دلایل غرق آنها عبارت بود از نقص کیفی زیردریایی ها، آموزش ضعیف و شهامت نالازم خدمه. پس از آن، ایتالیایی ها هرگز بیش از 25 تا 30 زیردریایی به صورت همزمان در دریا نداشتند. فرمانده ناوگان زیردریایی ایتالیا در 10 ژوئن 1940 دریاسالار ماریو فالانگولا بود که در دسامبر 1941 با دریاسالار آنتونیو لگنانی جایگزین شد. ورود ایتالیا به جنگ تمام ترافیک تجاری در مدیترانه را خاتمه بخشید بجز کاروانهای اسکورت شده که مالت را پشتیبانی می کردند. همچنین تعداد زیردریایی های موجود در ناوگان آتلانتیک علیه حمل و نقل متفقین به میزان قابل توجهی افزایش یافت. از آنجایی که پایگاه زیردریایی های ایتالیایی بندرهای غرب فرانسه بود، در نتیجه استعداد ناوگان متحدین در اقیانوس به صورت مؤثری دو برابر شد. این امر به دریاسالار کارل دونیتس اجازه داد تا در زمانی که بریتانیا به دلیل بی طرفی ناوگان فرانسه و تصمیمشان برای نگه داشتن ناوشکنهایشان برای دفاع از خود بریتانیا، آنها را با کمبود نگران کننده ی کشتی های اسکورت برای کاروانهای اقیانوس اطلس روبرو کرده بود، تاکتیک گله گرگی خود را در مقیاس وسیعی بر علیه حمل و نقل متفقین در اقیانوس اطلس به کارگیرد. نتایج حاصل اعتقاد دونیتز به تأثیر گله گرگها را تأیید کرد. در 9 ماه اول جنگ زیردریایی های آلمانی کمی بیش از 1 میلیون تن از کشتیهای متفقین را غرق کردند. آلمان و ایتالیا از ژوئن 1940 تا فوریه 1941 بیش از 2.3 میلیون تن از ناوگان متفقین را نابود کردند. با این حال آزادکردن ناوشکن ها از نگهبانی سواحل، اضافه شدن کشتی های اسکورت جدید و انتقال پنجاه ناوشکن بازنشسته از نیروی دریایی ایالات متحده وضعیت بریتانیا را بهبود بخشید. به تدریج با افزایش برد کشتی های اسکورت، نقطه ی پراکندگی کاروانها در غرب اقیانوس و محل دیدار آنها با اسکورت هایشان در شرق، به سمت غرب اقیانوس جابجا شد. این امر سبب شد تا عرصه ی اصلی عملیات زیردریاییهای متحدین بیشتر به سمت منطقه ی میانی اقیانوس اطلس هل داده بشود که خود باعث کاهش طول زمان کشیک دادن زیردریاییها می شد. در اواسط سال 1941 ایالات متحده منطقه بی طرف خود را به غرب اقیانوس اطلس گسترش داد و همراه کشتی های کانادایی کاروان های بریتانیایی را از آرژانتین تا شمال کانادا اسکورت می کردند. حال، کاروان های اقیانوس اطلس شمالی توسط کشتی های ضد زیردریایی اسکورت می شدند. با این وجود، این اقدامات تنها تأثیر محدودی در خسارات وارد شده داشتنند. زیردریایی های آلمان و ایتالیا موفق شدند 1.8 میلیون تن دیگر از کشتی های متفقین را در دوره ی 9 ماهه ی قبل از ورود آمریکا به جنگ غرق کنند. اندکی پس از ژوئن 1940 یک ناوگان زیرسطحی از ایتالیا به اقیانوس اطلس اعزام شد و افتخار داد تا به آلمان در کارزارش در اقیانوس اطلس یاری رساند. این نیرو با ننام رمز بتاسوم (BETASOM) در بوردوی در فرانسه مستقر شد. در مجموع 32 زیردریایی ایتالیایی در اقیانوس اطلس خدمت می کردند که برابر با تعداد زیردریایی های آلمانی در آن زمان بود. نیمی از آنها بعداً برای عملیات به مدیترانه یا به تبدیل به زیردریایی های ترابری از اقیانوس بازگشتند. زیردریایی های ایتالیایی در اقیانوس اطلس جمعا 109 کشتی تجاری متفقین را، به وزن 593،864 تن، غرق کردند. در مدیترانه، ناوگان زیرسطحی ایتالیا به علت شدت جنگ ضد زیردریایی، حمله به کاروانها و ناوگان سطحی متفقین به شدت آسیب دیدند. نتایج بسیار ناچیز بود، فقط 21 کشتی بازرگانی و 13 کشتی جنگی دشمن،در مجموع در حدود 100000 تن، غرق شدند. یکی از دلایل چنین عملکرد ناامیدکننده ای کمبود اهداف مناسب، بیشتر کشتی های جنگی به سختی آسیب می دیدند و کشتی های تجاری تحت اسکورت سنگین بودند، و دلیل دیگر دکترین منسوخ شده در ابتدای جنگ، گشتهای ایستا و حملاتی که فقط با شلیک یک یا دو اژدر اجرا می شدند، بود. مسئله ی اخیر تا سال 1942 اصلاح شد و در عملیات پدستال و با رفتار تهاجمی و پویاتر حقانیت خود را اثبات کرد. در سال 1943 و در هنگام تسلیم ایتالیا، نیروی زیرسطحی ایتالیا 34 فروند زیردریایی عملیاتی در اختیار داشت. ایتالیایی ها 92 فروند زیردریایی، بیش از دو سوم ناوگانشان، را در عملیات از دست داده بودند. در طی درگیریها 88 فروند زیردریایی، در حدود دو سوم ناوگان، از بین رفت. 3021 نفر از خدمه ی زیردریاییهای ایتالیایی در طول جنگ در دریا کشته شدند. کلاس ها 1. زیردریایی های اقیانوس پیما 1) ماملی (4 فروند،1926-1928) 2) ستمبرینی (2 فروند، 1930-1931) 3) پاسینی (4 فروند، 1927-1928) 4) باندیرا (4 فروند، 1929) 5) اسکوالو (4 فروند، 1930) 6) بالیلا (4 فروند، 1927-1928) 7) آرچیمده (4 فروند، 1933-1934) 8) برین (5 فروند، 1938-1939) 9) لوئیجی (3 فروند، 1939-1940) 10) گلاوکو (2 فروند، 1935) 11) مارچلو (11 فروند، 1937-1939) 12) مارکونی (6 فروند، 1939-1940) 13) کالوی (3 فروند، 1935) 14) آرگو(2فروند، 1936) 2. زیردریایی های گشت ساحلی (سری 600) 1) آرگوناتو (7 فروند، 1931-1932) 2) سیرنا (12 فروند، 1933) 3) پرلا (10 فروند، 1936) 4) آدوا (17 فروند، 1936-1938) 5) آچیائو (13 فروند، 1941-1942) 3. زیردریایی های مین گذار 1) براگادین (2 فروند، 1929-1930) 2) میچا (1 فروند، 1935) 3) فوچا (3 فروند، 1937-1938) 4. زیردریایی های گشتی دریاپیما 1) فلوتو (13 فروند، 1942-1944) i. تایپ-1 (10 فروند) ii. تایپ-2 (3 فروند) iii. تایپ-3 (0 فروند) 5. زیردریایی های ضد ناوگان تجاری 1) کاگنی (4 فروند، 1940) 6. زیردریایی های ترابری 1) رومولو (2 فروند،1943) 7. زیردریایی های متوسط 1) سی.آ کلاس (4 فروند، 1937-1943) 2) سی.بی کلاس (22 فروند، 1942-1943) 3) سی.سی کلاس (0 فروند) 4) سی.ام کلاس (0 فروند) 8. زیردریایی های بازمانده از جنگ جهانی اول 1) ا چ کلاس (5 فروند در سرویس تا 1939) 2) ا کس کلاس (2 فروند در سرویس تا 1939) منبع https://weaponsandwarfare.com/italian-submarines-of-world-war-ii/
-
پروژه ی بعثت پروژه ی بعثت، زیردریایی 1200 تنی نداجا
babak1985 افزود یک موضوع در زیردریاییهای تهاجمی
گزارشی از نسل جدید زیرسطحی های نداجا بعثت؛ مدرنترین زیردریایی ایرانی با قابلیت شلیک موشک +عکس زیردریایی «بعثت» با وزن بیش از 1300 تُن، پُر کننده فاصله میان زیرسطحیهای نیمه سنگین ایرانی (کلاس فاتح) با زیردریاییهای سنگین 2300 تُنی (کلاس طارق) خواهد بود. اهمیت استفاده از زیرسطحیها در حفاظت از آبهای سرزمینی و منافع کشور در آبهای آزاد به گونهای است که متخصصان کشورمان پس از خودکفایی در تولید زیردریاییهای سبک غدیر، به سمت ساخت زیردریاییهای کلاس نیمه سنگین بروند که نتیجه آن «فاتح» ایرانی بود. http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/11/29/911271_560.jpg زیردریایی سبک کلاس غدیر http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/11/29/911269_166.jpg زیردریایی نیمه سنگین کلاس فاتح اما در حوزه زیردریاییهای سنگین یا کیلوکلاس، متخصصان دریایی ابتدا اقدام به تعمیرات اساسی زیردریاییهای طارق و یونس کردند که توان نیروی دریایی را در این حوزه نشان داد، این اقدام درحالی صورت گرفت که ایران هیچ پلان و دفترچه راهنمایی درخصوص این زیرسطحیها در اختیار نداشت. در دهه 70 بود که جمهوری اسلامی ایران 3 فروند زیردریایی سنگین طارق، یونس و نوح را خریداری کرد. با عملیاتی شدن چندین فروند زیردریایی سبک کلاس غدیر در آبهای خلیج فارس -که توانایی اجرای عملیات در آبهای کم عمق و امکان پایین شناسایی شدن را دارند- امکان اعزام واحدهای زیرسطحی کیلو به عملیات فرامنطقهای، بدون به خطر افتادن توان زیرسطحی کشور در منطقه فراهم شد و در سال 90 برای اولین بار یکی از زیرسطحیهای سنگین ارتش با نام «یونس»، به منظور نشان دادن اقتدار دریایی ایران با گذر از آبراههای بین المللی، وارد دریای سرخ شد که نشان دهنده عملیاتی بودن این زیردریایی و مثبت بودن تعمیرات صورت گرفته بر روی آن توسط متخصصان داخلی بود. http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/11/29/911268_224.jpg زیردریایی سنگین کلاس طارق در حال تعمیرات در حقیقت باید گفت «غدیر» دروازه ورود ایران به حوزه طراحی و ساخت زیردریاییهای سبک و «فاتح» نیز اولین قدم برای ساخت زیردریاییهای نیمه سنگین با تُناژ 600 بود. اما با توجه به اینکه اصول و تاکتیکهای ساخت شناورهای زیرسطحی عمدتاً مشابه و یکسان است، جا داشت تا با طراحی و ساخت زیرسطحیهای سنگین، توان حفاظت از آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران هرچه بیشتر افزایش یابد، که در این راستا طراحی و ساخت زیردریایی «بعثت» در دستور کار قرار گرفت تا دروازهای باشد برای ورود ایران به عرصه طراحی و ساخت زیردریاییهای سنگین. http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/11/29/911272_827.jpg زیردریایی سنگین کلاس طارق با توجه به اینکه این زیردریایی به گفته امیر دریادار حبیبالله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش، مراحل مطالعاتی را پشت سر گذاشته، به بررسی برخی مشخصات و ویژگیهای این غول زیرسطحی خواهیم پرداخت؛ زیردریایی که قرار است وزنی بیش از 1300 تُن داشته و پُر کننده فاصله میان زیرسطحیهای نیمه سنگین ایرانی (فاتح) با زیردریاییهای سنگین 2300 تُنی (کلاس طارق) باشد. امیر دریادار دوم فرهاد امیری معاون جهاد خودکفایی کل ارتش نیز در همین رابطه گفت: همیشه در ساخت نمونههای اول، بحث طراحی مفهومی، مقدماتی و مهندسی و همچنین خریداری نمونه اجزا باید صورت بگیرد و منابع شناخته شوند. لذا ساخت نمونههای اولیه زمان طولانیتری را میطلبد. امیری تأکید کرد: به عنوان مثال ساخت ناوشکن جماران 12سال طول کشید اما ناوشکن دوم که دماوند است، امسال رونمایی خواهد شد، به همین جهت باید اجازه دهیم زمان جلوتر رفته و طراحیها کامل شود و اجزای کار و منابع کامل به دست بیاید زیرا نمونههای اول، مبنایی است تا ساخت نمونههای بعدی صورت بگیرد. معاون جهاد خودکفایی ارتش گفت: هرچقدر در ساخت نمونههای اولیه دقت کنیم طبیعتاً نمونههای بعدی کاملتر و مطمئنتر خواهد بود. به همین دلیل زمان خاصی برای اعلام پایان ساخت زیردریایی بعثت مد نظر نیست و باید اجازه دهیم تحقیقات، روند طبیعی و معمول خودش را انجام دهد که نمونههای بعدی آن را هم بسازیم. http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/11/29/911270_363.jpg تصویری از طراحی اولیه زیردریایی بعثت در طراحی اولیه، زیردریایی «بعثت» با طولی در حدود 60 متر و توان عملیات در عمق 300 متری، دارای 6 لانچر پرتاب اژدر و قابلیت مینریزی خواهد بود که علاوه بر شلیک اژدر، پرتاب کننده موشکهای کروز دریایی نیز هست؛ موشکهایی که جمهوری اسلامی ایران با طراحی و ساخت چندین مدل -از جمله «نور» با برد 120 کیلومتر و قادر با بُرد 200 کیلومتر- تعداد بسیار زیادی از آنها را در اختیار دارد. زیردریایی بعثت که به نظر میرسد سرعتی در حدود 12نات در سطح و 20 نات در زیر سطح خواهد داشت، در آینده، تکمیلکننده زنجیره توان زیرسطحی جمهوری اسلامی ایران در آبهای سرزمینی و بینالمللی خواهد بود.- 49 پاسخ ها
-
- 18
-
زیردریایی سابحات از سری زیردریایی های نوع مرطوب و فوق سبک ، ساخت وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران میباشند که در آن ها غواص در تعامل با آب قرار داشته و برای تنفس از کپسول اکسیژن استفاده میکند. . سابحات می تواند به راحتی تا نقاط نزدیک دشمن ، عملیات مختلف از جمله گشت شناسایی ،پیاده کردن تکاور ،حمل و نصب مین و هدایت توپخانه را انجام دهد. این زیردریایی سابحات 15 نیز نامیده میشود و در واقع نخستین زیردریاییهای ساخته شده در ایران هستند که ساختشان در سال 2000 اعلام شد . طبق اطلاعات موجود در سطح اینترنت ، کاربرد اصلی این زیردریایی شناسایی و مینگذاری است اما با این وجود گفته میشود این زیردریایی قادر به جابجایی 3 تا 7 غواص نیز میباشد . انواع زیردریایی سابحات کوتاه سخن میتوان وظایف این زیردریایی را در گشت شناسایی ، حمل و نصب مین دریایی و چسبان ، جابجایی تکاوران دریایی و هدایت توپخانه خلاصه کرد . پس از ساخت زیردریایی مرطوب سابحات با انجام وظایف نامبرده ، اخباری مبنی بر تولید یک زیردریایی مرطوب دیگر اما با قابلیت های رزمی "شلیک اژدر" در کشورمان شنیده شد . با شرکت این زیردریایی در رژه نیروهای مسلح مشخص گردید که گویا این زیردریایی با دو نفره خدمه خود قادر است یک اژدر سنگین را تا نزدیک شناور دشمن حمل و سپس آنرا به سمت دشمن رها سازد. بنابر برخی اخبار منتشر شده سوئیتهای سوناری قادر به تشخیص این زیردریایی نیستند که این امر بر تواناییهای آن میافزاید . گفته میشود این زیرسطحی دارای تناژ جابجایی 3 تن و طول حدود 7 متر بوده و مانند زیردریایی سابحات میتواند توسط بالگردهایی چون شینوک یا سی کینگ جابجا شوند . همچنین در سال 89 در رزمایش دریایی ولایت ، به تعداد دو فروند زیردریایی سابحات بر روی عرشه ی ناو لاوان مشاهده شده است که در نوع خود بسیار جالب بنظر میرسد . تصویر زیر : علی ایوحال با توجه به اینکه کشف و شناسایی این زیرسطحی های کوچک خیلی سخت و دشوار بوده و ناوهای کمی به تجهیزات ضد اژدر برای مقابله با اژدرهای شلیک شده مجهز اند ، در عین این موضوع که این زیردریایی ها میتوانند به تعداد در جنگ علیه دشمن استفاده شوند ، در صورت عملیاتی بودن این زیردریایی ها میتوان از آن ها بعنوان سلاح مهلکی برای شکار ناوهای بیگانه نام برد . اطلاعات این مطلب مورد تایید نویسنده نمیباشد - یا علی "ع" مدد نویسنده : امیر آزاد
- 17 پاسخ ها
-
- 42
-
[right][font=tahoma,geneva,sans-serif][b][size=5]این نوشتار گردآوری های از سایتهای انگلیسی زبان بعلاوه ترجمه ای آزاد از سایت ویکی پدیا بوده که توسط محمد اقبالی و اختصاصا برای سایت میلیتاری تهیه شده و هرگونه برداشت از آن جز با ذکر نام منبع( سایت میلیتاری) ممنوع است.[/size][/b][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]خیل وقتها پیش در نت پی ماجرا و سرگذشت زیردریایی کوسه ( اولین زیردریایی ایرانی و البته ناکام!!) گشتم اما متاسفانه هیچ جا یی به مطلب کامل و مناسبی برخورد نکردم ، تا اینکه سال گذشته وقتی از نت یک کشور دیگه استفاده میکردم و از ف ی ل ت ر ی ن گ خبری نبود در چند سایت انگلیسی زبان بویژه ویکی پدیا و چند سایت دیگه که امروزه بخاطر ف ی ل ت ر ی ن گ به اون سایتها (منهای ویکی پدیا) دسترسی ندارم ، به مطالب خوبی برخورد کردم و بر آن شدم که مطلبی رو درباره این مهمون ناکاممون اختصاصا برای سایت میلیتاری تهیه کنم[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]خوب ناگفته پیداست که این ترجمه ها برداشت آزاد من از اون نوشتار اصلی و اونم به سبک و سیاق خودم خواهد بود هرچند میکوشم هیچ تاریخ، داده ، عدد و اطلاعاتی رو تغییر ندهم ، همچنین به شکل اصلی داستان و ماجرا دستی نخواهم زد فقط جاهایی رو که به نظرم زیاد مهم نبودن و باعث طولانی شدن مطلب میشدن رو حذف کردم.[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]بالا هم گفتم ، به سبک و سیاق خودم خواهم نوشت و میکوشم خسته کننده و کسالت آور نباشه اما شاید در برخی جاها مجبور بشم که به برخی جزییات و ریزه کاریها بپردازم، بعنوان نمونه به جنگ جهانی دوم و ماجرای نخستین زیردریای آمریکایی با نام تراوت خواهم پرداخت که زیر دریایی کوسه ما نسل دوم ( از لحاظ نام) این زیردریایی معروف آمریکایی هاست و یا این بحث همیشگی خریدهای شاه و...که اینگونه موضوعات باعث طولانی شدن مطلب خواهد شد که همینجا بابت طولانی شدنش از همه دوستان پوزش میخوام.[/font][/right] [font=tahoma,geneva,sans-serif][size=2]و اما خدایا به امید تو.....[/size][/font]
- 29 پاسخ ها
-
- 20
-
- ارتش
- نیروی دریایی
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
به نام حق مقدمه نبرد دريايي هند و پاکستان در سال 1971 به سري تهاجماتي دريايي گفته ميشود که بين نيروي دريايي اين دو کشور در خلال جنگ 1971 صورت گرفت . اين نبردها که بخش جدايي ناپذير این جنگ و درگیری های پاکستان در بنگلادش نیز محسوب میشوند . درگیری های متوالی از سوی نیروی دریایی هند برای اعمال فشار از سمت دریا صورت می گرفتند آنهم در زمانی که نیروی زمینی و هوایی هندوستان حلقه درگیری در شرق پاکستان را از چند جهت تنگ تر میکردند . عملیات دریایی با ماموریتهای محاصره دریایی ، پدافند هوایی ، پشتیبانی زمینی و عملیات لجستیک صورت میگرفت . در چند عملیات موفق نیروی دریایی هند در شرق پاکستان ، نیروی دریایی هند دو عملیات بزرگ دریایی با نامهای " عملیات ترایدنت " و عملیات پیتون " را در جبهه غربی خود ، قبل از آغاز جنگ رسمی میان هند و پاکستان به اجرا گذاشته بود . پیش زمینه نیروی دریایی هند در دوره نبردهای 1965 هند و پاکستان نقش حیاتی و درستی در جنگ ایفا نکرد ، چرا که بیشتر جنگ در آن دوران بر روی حملات و درگیری های زمینی متمرکز بود . در 7 سپتامبر ناوگان کوچکی از نیروی دریایی پاکستان تحت فرماندهی ناخدا انوار ، بر روی پایگاه راداری نیروی دریایی هند در ورکا اجرای آتش کرد ، این پایگاه در 300 کیلومتری جنوب بندر پاکستانی کراچی قرار داشت . که با همین عنوان یعنی عملیات ورکا شناخته میشود . این عملیات یکی از مهمترین ترین عملیات های جنگ 1965 محسوب میشود . این موفقیت نیروی دریایی پاکستان سبب شد تا نیروی دریایی هند به سرعت میسر توسعه و مدرنیزه شدن را در پیش بگیرد . متعاقبا ، بودجه 350 میلیون روپیه ای نیروی دریایی به رقمی در حدود 1.15 میلیارد روپیه رشد کرد ، ناوگان جنگی نیروی دریایی هند با بکار گیری چند اسکادران اضافه زیردریایی و به خدمت گرفتن 6 کشتی موشک انداز اوزا از شوروی سابق تقویت شد . نیروی هوادریای هند نیز متعاقبا تقویت گشت . همچنان که بحران در شرق و غرب پاکستان آغاز شده بود ، نیروهای مسلح هندی با هدف مداخله و ورود به درگیری ، جنگ آزاد سازی بنگلادش را آغاز کردند . برای مطالعه بیشتر پیش زمینه ؛ http://www.military....-جنگ-اول-کشمیر/ http://www.military....-جنگ-دوم-کشمیر/ فرماندهی ناوگان شرقی پاکستان فرماندهی شرقی نیروی دریایی پاکستان در سال 1969 پایه گذاری شد و دریادار محمد شریف (بعدها دریادار 4 ستاره) بعنوان فرمانده این پایگاه انتخاب شد . دریادار شریف فرماندهی شرقی را بصورت اداری مدیریت میکرد ، و اعتباری در رهبری اداری عملیاتهای شرقی نیروی دریایی پاکستان محسوب میشد . در جایی که باید عملیات پنهانهای و پیدا را در لبه شرقی پاکستان به اجرا گذاشته میشد . تحت فرماندهی دریادار شریق گروه خدمات ویژه (نیرو مخصوص) ، تفنگداران دریایی و سیلز نیز به خوبی تاسیس گشتند . با دارا بودن فرماندهی مدبرانه دریایی مناسب ، نیروهای مسلح پاکستانی GQH ، برای سرفرماندهی نیروی زمینی پاکستان ، نیاز به عملیات های تصادفی و احتمالی دفاعی در شرق پاکستان کاهش یافت . نیروی دریایی پاکستان از نظر تعداد کشتی برابری کافی برای تقابل با نیروی دریایی هند را در جبهه های پیش رو نداشت ، نیروی هوایی پاکستان قادر به حفاظت از این نیرو در برابر دو نیروی هوا دریایی و نیروی هوایی هند نبود . وانگهی ، رییس ستاد نیروی دریایی ، دریابان مظفر حسین ، دستور داده بود تا تمام قوای نیروی دریایی پاکستان در جبهه غربی مستقر شود . بیشتر ناوهای جنگی پاکستانی در غرب پاکستان مستقر شده بودند ، در حالی که تنها یک ناو PNS Sylhet برای ماموریت در شرق پاکستان به درخواست شخصی دریادار شریف مستقر شده بود . در خلال درگیری ، بندرگاههای شرقی نیروی دریایی پاکستان ، بدون دفاع رها شده بودند بطوری که فرماندهی نظامی شرق پاکستان مجبور میشود بدون نیروی دریایی به یک نبرد ناامیدانه با احتمال بالای در هم کوبیده شدن وارد شود . نیروی دریایی تصمیم به ماندن در بندرگاه در هنگامه شروع جنگ میگیرد . در بال شرقی ، نیروی دریایی پاکستان به فرم سنگینی متکی بر اسکادران قایق های توپدار است . فرماندهی شرقی بطور مستقیم تحت فرماندهی دیاردار شریف کسی که بعنوان دست راست سپهبد نیازی خدمت میکرد قرار دارد . نیروی دریایی شرقی 4 قایق توپ دار با عناوین (PNS Jessore, Rajshahi, Comilla, and Sylhet) در اختیار دارد ، این قایقها قادر بودند به سرعت نهایی 20 نات دست یابند و هر کدام در حدود 29 ملوان به عنوان خدمه در اختیار داشتند . باید بدانیم ناوگان آبهای قهوه ای نیروی دریایی (منظور قایق های تندروی حفاظ ساحلی) ، قایق های توپدار آن به تجهیزات مختلفی مجهز هستند که مسلسل های سنگین را نیز شامل میشود ، که این توانایی برای گشت زنی و حفاظت و همچنین اجرای عملیات های ضد شورش تنظیم شده بود . که به طرز نا امید کننده ای خارج فرم تسلیحات متعارف برای جنگ های دریایی بودند . در حوالی آپریل، نیروی دریایی پاکستان در منطقه شرق عملیاتی تحت عنوان جستجوی نور با هدف پشتیبانی نیروی زمینی به اجرا میگذارد . دریادار شریف فرماندهی و هدایت تمامی این عملیات هارا برعهده داشت. در 26 آپریل نیروی دریایی پاکستان عملیات دیگری با نام بریسال را با موفقیت به اجرا میگذارد ، که در نتیجه باعث اشغال موقت شهر بریسال میشود . در پاسخ جنگ شهری خونینی بواسطه عملیات جکپات که توسط چریک های آزادی بخش بنگلادشی و هندی صورت میگرفت به قابلیت های عملیاتی نیروی دریایی پاکستان ضربات مهلکی وارد کرد . قبل آغاز خصومت ها، تمامی قایق های توپ دار پاکستانی در چیتاگونگ مستقر شده بودند . زمانی که حمله هوایی آغز شد ، نیروی هوایی هندوستان توانست به رجاشی آسیب وارد آورد ، در هنگامه این درگیری ناو کومیلا نیز در 4 دسامبر غرق شد و در 5 دسامبر نیروی هوایی هند توانست 2 قایق گشت زنی خولنا غرق کند . PNS Sylhet در 6 دسامبر و بلاغت در 9 دسامبر بواسطه هواگرد های هندی غرق شدند . در 11 دسامبر PNS Jessore نیز منهدم شد ، در همین زمان ناو رجاشی تعمیر و تحت فرماندهی ناوبان شیکدر حیات برای از بین بردن محاصره دریایی هندی و رسیدن به مالزی قبل از تسلیم در 16 دسامبر قرار گرفت . وضعیت استقرار نیروی دریایی پاکستان در پاکستان شرقی عملیات دریایی در صحنه شرقی نیروی دریایی هند عملیات مخفیانه دریایی ای را آغاز میکند که سرانجامی موفقیت آمیز در پی دارد . در ماههای پایانی 1971 نیروی دریایی هند به شکل موثری عملیات محاصره دریایی را به اجرا میگذارد در حالی که پیشتر محاصره کامل خلیج بنگال محقق شده بود و توانسته بودند در آن عملیات نیروی دریایی پاکستان و 8 کشتی تجاری را در تله خود گرفتار کنند . سر فرماندهی رزمی نیروی زمینی پاکستان GHQ ، بر ورود زیر دریایی PNS Ghazi و افزایش ماموریت های آن به نیروی دریایی پا فشاری میکند و در نتیجه این زیر دریایی به سواحل شرقی پاکستان وارد میشود . بدلیل فاصله زیاد و طولانی بودن ماموریت ، افسر فرماندهی زیر دریایی غازی با این ایده که یک زیر دریایی کهنه وارد ماموریتی در خلیج بنگال شود مخالفت میکند ، چرا که در نبود کامل تجهیزات ، پشتیبانی ، تعمیرات و تاسیسات بازسازی مجاور ، این عملیات با دشواری های فراوانی روبرو میشد .در آن زمان ، تاسیسات تعمیر زیردریایی در چیتاگونگ که تنها بندرگاه دریایی مجاور به منطقه درگیری بود وجود نداشت . فرماندهی و سایر افسران این زیر دریایی در زمانی که نقشه این عملیات توسط فرماندهان ارشد نیروی زمینی و دریایی چیده میشد به آن معترض شدند . در سمت شرق پاکستان ، نیروی دریایی تا آن لحظه هیچ ناوگانی را مستقر نکرده بود و نیروی دریایی هند خود را در برابر تهدید خاصی از این سمت نمی دید ، نیروی دریایی هند با استفاده از ناو هواپیمابر ویکرانت و سری ناو های لندینگ کرافت همراه وی INS Guldar, INS Gharial, INS Magar, و همچنین زیر دریایی INS Khanderi, عملیات خود را ترتیب داد . در 4 دسامبر 1971 ویکرانت که مجهز به جنگنده های هاوکر سی هاوک در عملیات نیروی هوایی در شرق پاکستان مشارکت نمود و توانستند حملات موفقی علیه شهرهای ساحلی پاکستان نظیر چیتاکونگ و کوکس بازار و .. به اجرا بگذارند . این حملات پی در پی با هدف انتقام جویانه و به منظور از بین بردن توانایی های نیروی هوایی پاکستان صورت میگرفت . نیروی دریایی پاکستان در پاسخ به این حملات زیردریایی کهنه اما دور برد PNS Ghazi خود را بالاخره در منطقه تهدید برای رویارویی با تهدیدات نیروی دریایی هند مستقر میکند ، این زیردریایی به فرماندهی ظفر محمد خان برای ماموریت اصلی رهگیری و شکار ویکرانت ارسال شده بود اما موفق به چنین کاری نمیشود و تصمیم میگیرد در بند ویشاکاپاتانام هند به مین گذاری بپردازد ، بر همین اساس فرماندهی اطلاعات نیروی دریایی هند تصمیم میگیرد تا با ارسال اطلاعات غلط از موقعیت ویکرانت ، این زیردریایی را به دام بی اندازد ،نیمه های شب سوم یا چهارم دسامبر زیردریایی غازی عملیات مین ریزی خود را آغاز میکند ، برای مقابله با این تهدید ، نیروی دریایی هند ناو INS Rajput را به منطقه اعزام میکند . سونار Rajput اختلالاتی در عمق آب را گزارش میکند ، ناو تصمیم میگیرد دو بمب زیر آبی را در محدوده این کشف شده رها سازد ، بازی مرگ پایان می یابد و به شکل مرموزی زیردریایی حین مین گذاری غرق میشود و تمامی 92 سرنشین آن کشته میشوند . غرق شدن PNS Ghazi ضربه بزرگی به عملیات دریایی در شرق وارد می آورد و باعث کاهش توانایی و امکان اجرای عملیات برای نیروی دریایی پاکستان در خلیج بنگال و حذف یک قابلیت مهم در برابر تهدیدات آینده از جانب نیروی دریایی هند میشود . در 26 نوامبر ماموریت شناسایی آغاز میشود و برای این منظور غازی طی دستور موظف به ارسال گزارش و بازگشت به پایگاه خود و همینطور ستاد فرماندهی نیروی دریای شده است . با توجه به اینکه به نظر میرسید زیردریایی در بازگشت به پایگاه خود ناتوان شده است ، اظطراب روز به روز افزایش میابد ، تلاشهای دیوانه وار ستاد فرماندهی برای ایجاد ارتباط با زیردریایی ناکام مانده و از زیردریایی هیچ پاسخی دریافت نمیشود . در سوم دسامبر پیش از شروع جنگ ، شبهات در مورد سرنوشت این زیردریایی فرماندهان ستاد فرماندهی نیروی دریایی پاکستان را بسیار آشفته کرده است . در 5و6 دسامبر عمیات هوایی نیروی دریای در سواحل چیتاکونگ ، خولنا ، و مانگلا و بر علیه کشتی های موجود در رودخانه پوسور به اجرا گذاشته شده بود .تاسیسات نفتی موجود در چیتاکونگ منهدم شده بودند ، و کشتی حمل کالای یونانی Thetic Charlie نرسیده به لنگرگاه غرق شده بود . در 7و8 دسامبر ، پایگاه های هوایی پاکستان منهدم شده بود ، و حملات تا 9 دسامبر ادامه داشت . در 12 دسامبر ، نیروی دریایی پاکستان در سواحل چیتاکونگ در برای مقابله با عملیات ساحل نشینی مین گذاری میکند . این کار در برخی مواقع تله کاربردی به شمار میرود ، و سبب شد تا هرگونه دسترسی مستقیم به بندرگاه چیتاکونگ را برای مدت طولانی مانع شود ، حتی در زمانی که کلیات متن تسلیم نامه امضا شده بود امکان دسترسی به این سواحل وجود نداشت . نیروی دریایی هند تصمیم میگیرد تا عملیات ساحل نشینی در کاکس بازار را با هدف قطع مسیر عقب نشینی نیروی زمینی ارتش پاکستان به اجرا گذارد . در 12 دسامبر گردان عملیات ساحلی دیگری که در کشتی های INS Vishwa Vijaya مستقر بود و به آرامی از بندرگاه کلکته به حرکت درامده بود در شب 15یا 16 دسامبر به سرعت پس از حمله هوایی نیروی هوایی هندوستان در سواحل مذکور عملیات ساحل نشینی را به اجرا میگذارد . بعد از یک روز جنگیدن نیروهای پاکستانی تلفات بسیار زیادی متحمل میشوند در حالی که هیچ گونه مقاومتی در برابر نیروهای هندی صورت نداده اند ، نیروهای هندی در این عملیات تنها 2 کشته میدهند و صدها کشته تلفات نیروهای پاکستانی ست . در سحرگاه 17 دسامبر نیروی دریایی هند برای اجرای هرگونه عملیات در خلیج بنگال آماده است . علاوه بر ان عملیات هوایی هند و عملیات جک پات که توسط واحد های بنگالی و به پشتیبانی نیروی زمینی هند حمایت میشد قابلیت های عملیاتی نیروی دریایی پاکستان را به طور جدی تضعیف نموده بود . بسیاری افسران نیروی دریایی (عمدتا بنگالی) به نیروهای هندی پناهنده شده بودند و بر علیه نیروی دریایی پاکستان میجنگیدند . در این زمان نیروهای تدافعی پاکستان تسلیم شده بودند و نیروی دریایی خسارات بسیاری نظیر از بین رفتن تمامی قایق های توپ دار ، ناوشکن PNS Sylhet و همچنین زیردریایی دوربرد PNS Ghazi و تمامی خدمه آن . 16 دسامبر ، در ساعت 16:13 ، جانشین فرماندهی شرق و فرمانده ناوگان شرقی دریادار محمد شریف ، فرماندهی خود را به دریابان کریشنا تسلیم کرد . در سال 1972 فرماندهی عملیات دریایی آمریکا و همچنین فرماندهی منابع انسانی نیروی دریایی هند به ملاقات وی رفته و برای او سبدی از میوه و کیک می اورند که باعث شگفتی وی میشود در این ملاقات آدمیرال شریف چنین مینویسد ؛ در پایان درگیری ، ما (فرماندهی شرقی نیروی دریای) هیچ اطلاعاتی نداشتیم ، از این رو هم کر بودیم و هم کور در حالی که نیروی دریایی و هوایی هند ما را شبانه روز در هم میکوبید . - آدمیرال محمد شریف در گفتگو با آدمیرال زوم والت 1971 ناو هواپیمابر ویکرانت در جریان جنگ 1971 هند و پاکستان نقش بسیار مهمی در محاصره دریایی پاکستان داشت . هلیکوپتر سی کینگ - زیر دریایی USS-DIABLO آمریکایی که زیردریایی پاکستانی PNS Ghazi از این کلاس محسوب میشود - ناو هندی INS Rajput در واقع ناو انگلیسی کلاس HMS Rotherham محسوب میشود که در سال 1948 به هندوستان واگذار شد و در سال 1976 از رده خارج شد غرق شدن INS Khukri هنگامی که حملات نظامی هندوستان به شرق پاکستان در حال افزایش بود ، نیروی دریایی پاکستان تمامی اسکادران زیردریایی های خود را در هر دو جبهه پخش کرده بود . با رمز عملیاتی شاهین ، نیروی دریایی پاکستان ماموریت شناسایی خود را با مستقر کردن زیردریایی PNS Hangor (دافنه کلاس ساخت فرانسه) در نزدیکی آبهای ساحلی غرب پاکستان و همچنین زیر دریایی دوربرد تر PNS Ghazi ( تنچ کلاس ساخت امریکا) در سواحل شرقی پاکستان به اجرا گذاشت . بر اساس گفته های ناوبان R. Qadri افسران مهندی برق زیردریایی هانگور در جریان این عملیات با شرایط بسیار سخت و خطرناکی روبرو بودند ، برای اسکادران زیردریایی ها دریانوردی با فرض شرایط عادی و ریسکی پایین تر از این ماموریت نیز بسیار خطرناک و کشنده برای زیردریایی و خدمه آن محسوب میشود . در نیمه های شب 21 نوامبر 1971 ، هانگور تحت فرماندهی احمد تسنیم ، عملیات شناسایی خود را آغاز میکند . هر دو زیردریایی هم غازی و هم هانگور در هنگام گشت زنی ارتباط و هماهنگی عملیات خود را حفظ میکردند . در دوم و سوم دسامبر ، هانگور دسته بزرگی از کشتی های ناوگان غربی نیروی دریایی هند شامل کروزر INS Mysore را کشف میکند . هانگور اطلاعات را به نیروی دریایی پاکستان ارسال کرده و اعلام میدارد که امکان حمله Indian Armada ( فرماندهی غربی نیروی دریایی هند ) به کراچی وجود دارد . اطلاعات نیروی دریایی هند این پیام را رهگیری کرده و اقدام به ارسال دو فریگیت ضد زیردریایی به منطقه می نماید که شامل ناوهای INS Khukri و INS Kirpan از اسکادران چهاردم ناوگان غربی هند هستند. در 9 دسامبر 1971 ساعت 19:57 ، هانگور بوسیله دو اژدر هدفیاب INS Khukri را غرق میکند . بر اساس گفته های فرمانده این زیردریایی ، Khukri در حدود 2 دقیقه بطور کامل غرق شد . فریگیت با 192 خدمه اش به قعر دریا رفت و همچنین هانگور با دو اژدر دیگر بصورت مجز به INS Kirpan حمله برد اما این دو اژدر در یافتن هدف خود ناتوان ماندند و INS Kirpan بسرعت از عملیات انصراف داد و از مهلکه گریخت . ناو هندی INS Khukri که توسط زیردریایی پاکستانی هانگور غرق شد - زیردریایی PNS Hangor حمله به کراچی در 4 دسامبر نیروی دریایی هند با مجهز به موشک های ضد کشتیP-15 termit عملیات ترایدنت را بر علیه بندر کراچی به اجرا گذاشت .در آن زمان کراچی محل استقرار سرفرماندهی نیروی دریایی پاکستان و همچنین ستون فقرات اقتصاد این کشور بشمار میرفت ، همچنین کراچی قطب تجارت دریایی پاکستان نیز بود که محاصره آن به معنای یک فاجعه برای اقتصاد پاکستان محسوب میشد . دفاع از این بندر به برترین نیروی فرماندهی کل پاکستان سپرده شده بود و در برابر حملات هوایی و دریایی به شدت تجهیز شده بود ، کراچی بهترین تجهیزات دفاعی پاکستان را دریافت کرده بود بخوبی توسط جنگنده های دو پایگاه هوایی موجود در محدوده آن حمایت میشد . ناوگان دریایی هند از نظر مسافت در 250 مایلی این بندرگاه مستقر بود که خارج از محدوده توان تهاجمی جنگنده های پاکستانی محسوب میشود و این جنگنده ها نیز به قابلیت بمباران در شب مجهز نبودند . برای مقابله با حرکات دریایی هند ، نیروی دریای پاکستان عمیات زیر سطحی را در دستور کار داشت . حتی پس از چند مورد عملیات اطلاعاتی که به واسطه زیردریایی ها پشتیبانی میشد ،براثر اطلاعات گمراه کننده ، نیروی دریایی نتوانست از آن برای حملات سطحی بهره جوید . عملیات پیش دستانه نیروی دریایی هند با موفقت کامل روبرو میشود . کشتی های موشک انداز هندی مین جمع کن PNS Muhafiz و دیسترویر PNS Khaibar و همچنینMV Venus Challenger که بر اساس گفته های منابع هندی از اقدام به انتقال مهمات از بندر سایگون که نیروی های آمریکایی در آن مستقر بودند برای پاکستان میکرد را غرق کردند ، دسترویر PNS Shah Jahan نیز به شکل غیر قابل تعمیر آسیب دید . کشتی های موشک انداز همچنین به تانکر های نگهداری نفت Kemari موجود در بندگاه حمله بردند . که آتش گرفتن آن باعث نابودی و خسارات سنگین به بندرگاه کراچی شد . عملیات ترایدنت موفقیت های عظیمی برای نیروی عمل کننده هندی داشت بدون اینکه حتی یک کشتی آن سیب فیزیکی ببیند و همه آنها در نهایت امنیت به پایگاه خود بازگشتند . نیروی هوایی پاکستان این اقدام هند را با حمله انتقام جویانه به بندر Okha پاسخ گفت ، که در نتیجه آن تاسیسات تامین سوخت کشتی موشک انداز و انبارهای مهمات و اسکله این قایق منهدم شد . هندی ها برای این حمله آمادگی داشتند و پیشتر کشتی های موشک انداز خود را برای جلوگیری از انهدام به نقطه دیگری منتقل کرده بودند . اما تخریب تانکر های ذخیره سوخت سبب شد جلوی تاخت و تاز های بعدی هند تا عملیات پیتون گرفته شود . در مسیر برگشت از این عملیات ، هواپیماهای پاکستانی هواپیمای Alize 203 هندی را شناسایی و منهدم کردند . در 6 دسامبر ، هشدار غلط هواپیمای فوکر پاکستانی که عملیات شناسایی دریایی را به اجرا میگذاشت سبب شد تا آتش به خودی میان نیروی دریایی و هوایی پاکستان به وقوع بپیوندد ، در نتیجه یک جت جنگنده پاکستانی ناو PNS Zulfikar را زیر آتش مسلسل های خود قرار داد و سپس به سرعت از این اقدام ناشیانه خود با شناسایی ناو خودی منصرف شد ، در نتیجه این اقدام برخی از خدمه دچار مجروحیت شدند و به ناو نیز خساراتی وارد شد و برای تعمیر به بندرگاه خود بازگشت . نیروی دریایی هند دومین عملیات بزرگ خود را در نیمه های شب 8 و 9 دسامبر 1971 به اجرا گذاشت . این عملیات با نام پیتون تحت فرماندهی رئیس ستاد فرماندهی نیروی دریایی هند آدمیرال S.M. Nanda صورت گرفت . کشتی موشک اندازه INSVinash و دو کشتی چند کاربره INS Talwarو INS Trishul در اسکادران تهاجمی حضور داشتند . در جریان تهاجم ، شناور پانامایی Gulf Star و کشتی انگلیسی SS Harmattan نیز غرق شدند ، تانکر نیروی دریایی پاکستان کشتی PNS Dacca نیز خسارات سختی دید .بیشتر از 50 درصد ذخایر نفتی کراچی در این حمله نابود شد . رقمی بیش از 3 میلیارد دلار به بخش غیر نظامی بند کراچی خسارت وارد شد . بیشتر تانکر های نگهداری سوخت کراچی نابود شدند کارگاه ها و انبارهای تجهیزات نیروی دریایی پاکستان نابود شد . این عملیات خسارات سنگینی به اقتصاد پاکستان وارد اورد و جلوی عملیات نیروی دریایی پاکستان در سواحل غربی را گرفت چینش نیروها و امکانات پاکستان در بندر کراچی - موشک روسی ترمیت P-15 - موشک P-15 در حال شلیک از ناوچه اوزا نیروی دریایی هند خاتمه پس از عملیات های موفق نیروی دریایی هند ، هندی ها کنترل کاملی بر راه های ورود نفت از خلیج فارس به بنادر پاکستانی وضع کردند ، کشتی های اصلی نیروی دریایی پاکستان یا نابود شده بودند و یا امکان خروج از بندرگاه را پیدا نمیکردند . محاصر دریایی جزئی که بواسطه نیروی دریایی هند در بندر کراچی ایجاد شده بود باعث شد تا هیچ کشتی حمل کالایی به این بندرگاه نزدیک نشود ، ترافیک کشتی رانی از و به بندرگاه کراچی ، تنها بندرگاه بزرگ و مهم پاکستان در آن زمان متوقف شد . در طی چند روز پس از این حمله ناوگان شرقی هند توانست موفقیت دیگری در برابر نیروی های مستقر در شرق پاکستان بدست آورد . در پایان جنگ ناوگان دریایی هند کنترل کاملی بر دریاهای اطراف شرق و غرب پاکستان بدست اورده بود . جنگ در هر دو جبهه بعد قبول پیشنویش تسلیم توسط نیروهای موجود در شرق پاکستان در داکا متوقف شد و در 16 دسامبر 1971 ، توسط سپهبد امیر عبدالله خان نیازی ، فرمانده نیروهای پاکستانی در شرق و سپهبد جاگیت سینگ آرورا افسر جنرال فرماندهی شرقی نیروی زمینی هند امضا شد .. خسارت متحمل شده توسط نیروی دریایی پاکستان ؛ 7 قایق توپ دار 1 مین جمع کن 1 زیردریایی 2 دسترویر 3 شناور گشتی متعلق به گارد ساحلی 18 کشتی حمل و نقل ، تامین و مخابرات - خسارات بزرگی به پایگاه های دریایی و اسکله کراچی - به اسارات درامد 3 کشتی حمل کالای نیروی دریایی و همچنین 10 کشتی کوچکتر - در حدود 1900 نفر کشته و 1413 نفر اسیر شده توسط نیروهای هندی در داکا بر اساس گفته های یکی از اساتید پاکستانی (طارق علی) ، یک سوم توان دریایی پاکستان در این جنگ از بین رفت آدمیرال شریف در تز 2010 خود مینویسد ؛ " ژانرال ها در نیروی هوایی و زمینی ، یکدیگر را بخاطر این شکست تقبیح میکردند در حالی که هر کدام دیگری را بعنوان قهرمان جنگ کسانی که که به خوبی جنگیدند و تلفات سنگینی به نیروهای پیشرفته هند وارد کردند معرفی میکردند ." شریف در ادامه میگوید ؛ در پایان هر یک از فرماندهان نیروی هوایی و زمینی ژنرال " نیازی " را مسئول شکستها و در پاسخگویی نسبت به خسارات جنگ مقصر دانستند . همچنین شریف این نوشته را اورده است ؛ " موفقیت های ابتدایی جنگ (عملیاتهای نور افکن و باریسال(نام بندری در خلیج بنگال)) در ایجاد نظم و قانون در شرق پاکستان در مارچ 1971 اشتباها بعنوان عملیات های کاملا موفق از آنها یاد شده است .. در واقع ، برقراری نظم و قانون در آن زمان رو به وخامت گذاشت ، بویژه بعد از سپتامبر همان سال جمعیت این مناطق بشکل وسیعی بر علیه نیروهای نظامی پاکستان (دولت نظامی یحی) در آمدند . گسترش سریع تعداد نیروهای نیروهای که به بطور کلی پفی بیش نبود هیچ قدرتی به توان نظامی ما به اندازه آنچه نیاز بود اضافه نکرد . بخش قابل توجهی از نیروهای جدید پیر ، بی تجربه و نامید بودند ." - آدمیرال محمد شریف ، فرماندهی ناوگان شرقی پاکستان پایان استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس این صفحه به عنوان منبع مجاز است http://www.military.ir/ با تشکر از دوست عزیزمون reza2250 که در کار ترجمه همراهی کردند منبع انگلیسی ؛ http://en.wikipedia.org/wiki/Indo-Pakistani_Naval_War_of_1971
-
اژدر والفجر:
- 73 پاسخ ها
-
- 8
-
با سلام این تاپیک تصاویری از زیردریایی های جنگ جهانی است سلاح هایی که امروز هم پرکاربرد اند و می توانند همچون کوسه هایی به شکار هر کشتی یا شناوری بپردازند ~ U-Boat های آلمان ~ و پیوستن به تاریخ... ---------------------------------- ضمن تشکر از دوستمون، پیشنهاد میکنم با به کارگیری یک نثر و بیان بهتر، به جذابیت تاپیکتون بیافزایید. عنوان اصلاح و تصاویر و تاپیک منتقل شدند PersianKing
- 19 پاسخ ها
-
- 32
-
- زیردریایی
- جنگ جهانی دوم
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
به نام یکتا پروردگار عالمیان RUR-5 ASROC RUM-139 Vertical Launch ASROC VLA با سلام خدمت دوستان. سیستم موشکی RUR-5 یک موشک ضد زیردریایی بالیستیک قابل شلیک از کشتی های و سطح آب برای پرتاب اژدر های Mk 46 Mod 5 به محدوده هدف که زیردریایی مورد نظر در آن منطقه میباشد است و برای این کار از دو مرحله یعنی یک بوستر پرتابگر عمودی و رساننده بصورت هدایت شوند تا منطقه خطر و بعد جداشدن ازدر از آن به سمت زیردریایی متخاصم است . راکت ASROC با دو روش لود میشود که یا از کلاهک W-44 هسته ای استفاده میکند یا از آزدر های سبک MK-44 و MK46 که سیستم هدفیابی آکوستیک دارند . موشک ASROC کوچک و ساده طراحی شده تا بتوان 8 عدد جعبه لانچر آن را در اکثر کشتی های مهاجم destroyers یا cruisers محافظ قرار داد این راکت 50 فیت ارتفاع دارد 13 اینچ قطر و وزنی در حد تن ... همچنین اژدر حمل شونده توسط آن نیز 8 فیت ارتفاع و چیزی در حدود 600 پاوند وزن دارد و زمانی که از موشک جدا شده وارد آب میشود با استفاده از سونار های فعال یا غیر فعال به هدفیابی می پردازد... نوع لود شده با کلاهک هسته ای این موشک بسیار ساده است و بعد از شناسایی موقعیت زیردریایی مهاجم به سمت آن شلیک میشود تا با افتادن در محدوده آن و وارد شدن به عمق منفجر شود که شوک ناشی از انفجار باعث منهدم شد زیر دریایی مهاجم خواهد شد ... البته با این کا حتی میتونه کشتی های مهاجم هم در هم بکوبه ... در حد ناو هواپیما بر به تصویر تست اون نگاه کنید... نوع RUM-139 VLA یا Vertical Launch ASROC نیز گونه ای از همین موشک است با قابلیت پرتاب از سطح بدون استفاده از ریل در هر شرایط آب و هوایی با قابلیت آماده سازی برای پاسخ سریع به زیردریایی های مهاجم...و هم اکنون این سامانه برروی کشتی های دارای سیستم Aegis با اژدر حامل Mk41 Vertical Launching System VLS و برروی DD 963-class destroyers با همان نوع اژدر یعنی Mk 41 نصب شده است... سیستم پیشران این سامانه بوستر سوخت جامد با قابلیت تغییر بردار رانش (زاویه خروجی موتور) برای هدف گیری و تغییر مسیر بعد از پرتاب عمودی برای مانور به سمت هدف و رها کردن اژدر در محدوده مشحص شده هدف در سطح دریا است... در این سامانه فرمانهای پرتاب توسط ASW Combat System یا ASWCS صادر میشود که در خود نیز از سمانه کنترل آتش زیر آّبی Mk 116 Mod 6 یا 7 بهره میجوید . برای ارتباط این سامانه با هم نیز از NTDS یا Naval Tactical Data System بهره گیری میشود . که از جمله قابلیت های آن بهره گیری از سونار داخلی AN/SQS-53B و برجی از آرایه سونار های تاکتیکیAN/SQR-19 است ... برنامه VLA در سال 1980 با عنوان موشک میانبرد قابل برخورد با کشتی های سطحی و قابلیت پرتاب عمودی طراحی شده بود که در آپریل سال 1988 این پروژه کنسل شد و جای خودش رو به نوع دیگری با همان شکل اما بلند برد ASW standoff weapon داد که طی همان سال 1988 کنگره پذیرای خرید 300 فروند از آن شد و 100 موشک رو برای ذخیره به همرا 200 موشک عملیاتی در نظر گرفتند و گسترش ایننوع موشک تا 1990 به بعد نیز ادامه یافت و آزمايشاتي هم در سال 1992 داشت . نوع کشتی پرتاب ازراک که از اژدر مارک 45 با کلاهک هسته ای بهره میبردقبل از وارد شدن به آب زیردیایی هدف را ردیابی میکند و این ردیابی تا وارد شدن به عمق و حرکت در آن با سرعت 40 نات ادامه ميابد كه بعد از ان شروع به حرکت افقی به دنبال هدف مینماید . کلاهک اتمی آن که به شمشیر ماهی معروف است زیر 20 کیلوتن میباشد. مشخصات فنی : طول : 192 اینچ قطر : 14.1 اینچ وزن :1408 پاوند پیشران : راکت سوخت جامد سر جنگی :MK 46 MOD 5 Torpedo هدفیابی: Terminal Acoustic Homing توسط خود MK 46 Torpedo تعداد برنامه ریزی شده :438 موشک قیمت کل پروژه :630 میلیون دلار قیمت واحد میانگین هر موشک : 0.84 میلیون دلار پیمانکار سازنده : Loral Cleveland, OH درج مطلب بدون ذکر منبع مجاز نیست منبع : میلیتاری مترجم : واریور FAS WIKI GOOGLE AND MANY MORE