جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'سینمای جنگ'.
پیدا کردن 3 results
-
به نام خدا هدف از ايجاد اين تاپيك معرفي فيلم هاي جنگي تا اگر كسي فيلم خوبي رو ديده معرفي كنه در ضمن دوستان هر فيلمي رو كه نام مي برن به طور مختصر معرفي كنن منظورم از فيلم هاي جنگي فيلم هايي است كه در جنگ اتفاق ميفته مثلا جنگ جهاني اول دوم جنگ ويتنام و.......
- 212 پاسخ ها
-
سلام ممنون میشم یک سری فیلم نظامی و یا جاسوسی را در این تاپیک معرفی کنید مثلا یک فیلم که در یکی از تاپیک های انجمن معرفی شده بود Behind Enemy Lines
- 212 پاسخ ها
-
- 5
-
- جنگ
- قاب نقره ای
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
سلام در این تاپیک قصد داریم مطرحترین فیلمهای جنگی را معرفی نموده و در پایان تعریفی از ژانر جنگ ارائه کنیم. [size=18]*برای دیدن [color=red]البوم تصاویر[/color] ، اطلاعات بیشتر و [color=red]تریلر[/color] فیلم برروی "اطلاعات بیشتر" کلیک کنید [/size] [color=red]جنگهای ناپلئونی ************[/color] [b]واترلو (WATERLOO)[/b] [url=http://www.tangoll.com.hk/Waterloo.jpg]عکس 1[/url] [url=http://cdn.hometheaterforum.com/7/75/75c63042_htf_imgcache_39102.jpeg]عکس 2[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0066549/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1970 ايتاليا و شوروي - جنگي بازيگران : راد استايگر، کريستوفر پلامر، اورسن ولز، جک هاوکينز، ويرجينا مکنا، دان اوهرليهي، روپرت ديويس، مايکل وايلدينگ، سرگئي زاخاريادزه و آندره آ چکي. کارگردان: سرگئي بوندار چوک. خلاصه ي داستان: «ناپلئون» (استايگر) پس از کناره گيري از قدرت، به البا تبعيد مي شود اما خيلي زود دوباره قدرت را در دست مي گيرد. «لويي هجدهم» (ولز) نيز تاج و تخت را رها مي کند و مي گريزد. نيروهاي انگليسي و پروسي به فرماندهي «ولينگتن» (پلامر) و «بلوخر» (زاخاريادزه) تصميم مي گيرند تا نيروهاي «ناپلئون» را براي هميشه نابود کنند. شرح فيلم: صحنه هاي نبرد فيلم که با دقت پرداخت شده، تماشايي است. بازي استايگر در حد چند ژست باسمه اي جلوه مي کند و تماشاگر را جلب قهرمان فيلم نمي سازد. تنها بازي موفق از آن پلامر است و البته ولز که مثل هميشه ديدني به نظر مي آيد. *[size=9]من به شخصه فکر میکنم این بهترین فیلم در رابطه با جنگهای ناپلئونی باشه.[/size] [color=red]جنگ جهانی اول و سقوط روسیه ************[/color] [b]راههای افتخار (PATHS OF GLORY)[/b] [url=http://up.iranblog.com/images/ltsqc9pwxwjz8c9oxfu.jpg]عکس1[/url] [url=http://www.indelibleinc.com/kubrick/films/paths/images/paths-kirkdoug.jpg]عکس2[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0050825/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1957 ایالات متحده - جنگی،جنایی،درام بازیگران: کارگردان:استنلی کوبریک خلاصه داستان:در زمان جنگ جهانی اول ارتش فرانسه در یک حمله غیر ممکن سعی میکند تا کمی از خاک تصرف شده توسط دشمن را باز پس گیرد که با شکست مواجه میشود بنابراین ارتش برای جلوگیری از انتقادها سه سرباز را به علت عقب نشینی در هنگام حمله و سرپیچی از دستورات به پای میز محاکمه می کشاند. توضیحات:راههای افتخار (به انگلیسی: Paths of Glory) فیلمی است به کارگردانی استنلی کوبریک و محصول سال ۱۹۵۷ است. نمایش این فیلم بخاطر ترسیم چهره منفی از ارتش فرانسه، در این کشور ممنوع شد. در اسپانیا نیز بخاطر نگرش ضد نظامی اش از سوی ژنرال فرانسیسکو فرانکو ممنوع شد و در سال ۱۹۸۶ در حالیکه ۱۱ سال از مرگ فرانکو می گذشت منتشر شد. در آلمان بخاطر حفظ روابط با فرانسه به مدت دو سال از نمایش فیلم جلوگیری به عمل آمد. [b]در جبهه غرب خبری نیست (All Quiet on the Western Front)[/b] [url=http://cf1.imgobject.com/posters/464/4ca929075e73d643ed000464/all-quiet-on-the-western-front-original.jpg]عکس1[/url] [url=http://cdn.mos.totalfilm.com/images/a/all-quiet-on-the-western-front2-800-75.jpg]عکس2 [/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0020629/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1930 ایالات متحده - اکشن،درام،تاریخی بازیگران:Lew Ayres, Louis Wolheim and John Wray کارگردان:Lewis Milestone خلاصه داستان:روزهای اولیه جنگ جهانی اول، ارتش آلمان تحت عنوان دفاع از سرزمین پدری مشغول سربازگیری است و معلم پیری در کلاس شاگردان خود را تشویق به رفتن به جبهههای جنگ میکند و شاگردان تهییج شده، همه برای اسم نویسی اقدام میکنند... توضیحات:در جبهه غرب خبری نیست (به انگلیسی: All Quiet on the Western Front) فیلمی محصول شرکت آمریکایی یونیورسال پیکچرز و به کارگردانی لوئیس مایلستون است که بر اساس رمانی از اریش ماریا رمارک ساخته شدهاست.(شرح این رمان در پست های بعد خواهد امد) این فیلم که به وقایع جنگ جهانی اول میپردازد، در اسکار سال ۱۹۳۰ موفق به جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد. [b]اسب جنگی (WAR HORSE)[/b] [url=http://www.aftabir.com/news/2011/jul/05/images/6e1c0eb12248490a1553de667c37db28.jpg]عکس[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt1568911/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول 2011 تاریخ انتشار:28 دسامبر 2011 امریکا - جنگی بازیگران: کارگردان:استیون اسپیلبرگ توضیحات:جرمی اروین به عنوان بازیگر نقش اصلی فیلم اقتباسی اسب جنگی معرفی شده است. از دیگر بازیگران این پروژه سینمایی میتوان به امیلی واتسون، پیتر مولان و دیوید تولیز اشاره كرد. رمان اسب جنگی در سال ۱۹۸۲ به قلم مایكل مورپورگو منتشر شده است. داستان این كتاب به انس و الفت پسری نوجوان و یك اسب در خلال سالهای بحرانی جنگ جهانی اول میپردازد. شرکت فیلمسازی دریمورکز و کمپانی دیزنی امتیاز برگردان سینمایی این رمان را بهدست آوردهاند. لی هال نگارش فیلمنامهی اقتباس اسب جنگی را برعهده گرفته است. ساكنان يك روستاي انگليسي كه استيون اسپيلبرگ، آنجا را به عنوان لوكيشن فيلم اسب جنگی انتخاب كرده، مدعياند كه ساخت اين فيلم زندگيشان را كاملا مختل كرده است. اهالي اين روستاي انگليسي مدعياند كه اكثر صحنههاي اين فيلم، جنگي بوده و استفاده گاه و بيگاه از اسلحه باعث مختل شدن زندگي و آرامش ساكنان روستا شده است. در حالي كه تعدادي از روستاييها خانههايشان را در قبال مبالغ قابل توجهي، به عنوان لوكيشن فيلم به اسپيلبرگ اجاره دادهاند، عدهاي ديگر زندگيشان تحت تاثير سر و صداي زياد فيلمبرداري و تدابير شديد امنيتي قرار گرفته و به خاطر طولاني بودن مدت زمان فيلمبرداري صدايشان درآمده است. به گزارش هندوستان تايمز، يكي از روستاييها در اين ارتباط گفت: اين قضيه مرا فوقالعاده عصبي كرده است. من حتي ديگر نميتوانم ماشينم را از پاركينگ بيرون بياورم، تدابير امنيتي اتخاذ شده بيش از اندازه شديد و مسخره است، من لحظهشماري ميكنم كه آنها هرچه زودتر اينجا را ترك كنند. مجله امپایر با معرفی این فیلم به عنوان شاهکار جدید اسپیلبرگ، 5 دلیل برای این فرضیه آورده: 1. اسب جنگی بر اساس رمانی به همین نام نوشته مایکل مورپرگو شاخته می شود. فیلم داستان رابطه دوستانه بین پسری به نام آلبرت و اسب او جوئی است و به فراز و نشیبهای جنگ جهانی اول میپردازد. به همین خاطر در میان گذر جوئی از دل صحنههای نبرد جنگ جهانی, اسپیلبرگ شانس این را پیدا خواهد کرد که به دوستیهای دوران کودکی بپردازد که بهترین نمونه آن در کارنامه اسپیلبرگ، ای.تی. است. جالب است که رمان اسب جنگی در سال 1982 منتشر شد, یعنی درست در همان سالی که ای.تی. ساخته شد و به نمایش در آمد. 2. رمان اسب جنگی و اقتباس تئاتری آن هر دو از نقطه نظر اسب روایت میشوند و دوستی او با یکی از اسبهای سوارهنظام به نام تاپتورن را هم در بر میگیرند. بهترین نمونه برای داستانی که از نقطه نظری کاملا غیرانسانی روایت میشوند, همان ای.تی. است. 3. از آنجایی که آلبرت نمیتواند به خاطر سن کم به ارتش ملحق بشود, دست به انجام عملیات نجات میزند تا بتواند جوئی را از فاصله میان دو لشکر متخاصم نجات بدهد. همین چرخش داستانی به اسپیلبرگ فرصت میدهد که داستانی دوستانه با پسزمینه چشمگیر جنگ جهانی اول به تصویر بکشد, درست مثل کاری که با چشماندازهای جنگ جهانی دوم در نجات سرباز رایان کرد. 4. فیلمنامهای که ریچارد کرتیس و لی هال نوشتهاند صرفا به جنگ از دید یک اسب محدود نمیشود و شخصیتهای موثر مکمل بسیاری دارد; یک مادر عصبی, پدری دائمالخمر و یک آلمانی خوب که هوای اسبها را دارد. 5. فصلهای پر از تعلیق و تکاندهنده هم در کتاب است که بر روی کاغذ هم امضای اسپیلبرگ را دارند; یکی از آن بخشهای هولناک لحظهای است که جوئی در سیم خاردار گیر میافتد. ساخت این فیلم شاید برای اولین بار در پروندهی کاری اسپیلبرگ اجازه حضور آدم بیعقل کمیکی در فیلم را هم بدهد. منبع:فارس-ایسنا-دنیای تصویر [b]رزمناو پوتمکین (Battleship Potemkin)[/b] [url=http://www.imdb.com/title/tt0015648/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1925 شوروی-درام،جنگی،تاریخی خلاصه داستان:موضوع فیلم شورش ملوانان رزمناو پوتیومکین در سال ۱۹۰۵ بر علیه افسران تزار مافوق خود در جریان انقلاب ۱۹۰۵ روسیه و همراهی مردمان با آنها میباشد. فیلم از پنج فصل (اپیزود) تشکیل شدهاست: «مردان و حشرهها» که مقاومت ملوانان به علت اینکه به آنها گوشت فاسد داده میشود را نشان میدهد. «نمایش در بندر» شورش ملوانان و کشته شدن رهبرشان واکولینچوک را به نمایش میگذارد. «مردی مرده برای عدالت فریاد میزند.» جنازهٔ واکولینچوک توسط مردم ادسا تشییع میشود. «پلکان ادسا» که سربازان تزاری مردم ادسا را قتل عام میکنند. «تسلیم سربازان» سربازان به شورشیان میپیوندند. توضیحات:رَزمناو پوتیومکین (به روسی: Броненосец Потёмкин، تلفظ: بــِرُنِنُسِـتْس پُتیُمکین) نام فیلمی به کارگردانی سرگئی آیزنشتاین و ساخته شده به سال ۱۹۲۵ است. نام فیلم در زبان روسی «رزمناو پوتیومکین» است که در فارسی به اشتباه به «رزمناو پوتمکین» ترجمه شده بود و در ایران به این نام شناخته میشود. [b]نگاهی بر فیلم رزمناو پوتمکین:قدرت بی پایان تدوین در سینما[/b] کارگردان : سرگی آیزنشتاین – فیلمنامه : نینا آگاژانوا چوتکو و سرگی آیزنشتاین – مدیر فیلمبرداری: ادوارد تیسه – موسیقی متن : ادموند میسل – بازیگران : آنتونوف، آلکساندروف، ولادیمیر بارسکی و گوماروف – محصول 1925- شوروی خلاصه فیلم: در ژوئن سال 1905 ملوانان رزمناو پوتمکین علیه افسران خود شورش می کنند و کنترل کشتی را به دست می گیرند. مردم شهر ساحلی اودسا به حمایت از آنها بر می خیزند اما سربازان قزاق مردم را قتل عام می کنند. در نهایت با پیوستن ناوهای دیگر به پوتمکین انقلاب به پیروزی می رسد. رزمناو پوتمکین یکی از شاهکارهای کلاسیک تاریخ سینماست. سرگی آیزنشتاین که در سال 1925 با ساخت فیلم "اعتصاب" شهرتی به هم زده بود، سفارشی را برای ساخت فیلمی درباره انقلاب 1905 دریافت میکند و شهر اودسا را که دارای بزرگترین بندرگاه پلکانی اروپاست، به عنوان لوکیشن فیلمش انتخاب می نماید. رزمناو پوتمکین فیلمی وقایع نگارانه است که در عین حال حالتی درام به خود می گیرد. فیلم فرم دقیق یک تراژدی پنج پرده ایی را نیز داراست که این پنج پرده یا همان پیرنگ فیلم طبق گفته خود آیزنشتاین به صورت زیر است: پرده اول : آدمها و کرمها، نمایش رویدادها، اوضاع و احوال بر فراز رزمناو، گوشت پر از کرم، هیجان و جنبش میان ملوانان. پرده دوم : درام بر عرشه کشتی، همه ملوانان بر عرشه!، امتناع ملوانان از خوردن سوپ با گوشت پر از کرم، صحنه زیر سایبان، برادران!، امتناع از تیراندازی، شورش، تسویه حساب با افسران. پرده سوم : مرده ایی فریاد می کشد: مه، جسد "واکولین چوک" در بندر اودسا، گریستن برای مرده، تظاهرات قیام کنندگان، پرچم سرخ برافراشته می شود. پرده چهارم : پله های بندر اودسا، پیمان برادری میان اهالی شهر و ملوانان رزمناو، فرستادگانی با مواد غذایی، قتل عام روی پله های بندر، تیراندازی رزمناو به مرکز فرماندهی. پرده پنجم: برخورد با دیگر کشتی های هم رزم، شب سرشار از انتظار، برخورد، ماشینها، برادران!، امتناع کشتی های همرزم از تیراندازی، رزمناو با سرافرازی از میان کشتی ها عبور می کند. فیلم با تصاویری از امواج خروشان که به موانعی برخورد می کنند آغاز می شود امواجی که می تواند نشان دهنده امواج انقلاب باشد. به طور کلی آیزنشتاین در فیلم بسیار به نمادگرایی می پردازد: نمای نزدیک از عینکی شکسته می تواند نشان دهنده مرگ صاحب عینک باشد یا نمای نزدیک از پیانویی شکسته نشان دهنده سقوط کشتی است. یا مشتهای گره کرده که نشانه خشم است. آیزنشتاین در این فیلم از هر چیز نمای نزدیک می گیرد: صورتهای افراد و اشیاء مختلف مانند نان ، غذا، ظرف سوپ، لوازم کشتی، شیپور، دسته شمشیر و .... بدین ترتیب به اشیاء نیز نقشی برجسته می دهد. آیزنشتاین در این فیلم "جمعیت" را به عنوان قهرمان داستان انتخاب می کند و کمتر اتفاق می افتد که چند نمونه برگزیده شده در برابر جمعیت قد برافرازد. در میان خیل عظیم شورشیان هر چهره فقط یکی دو دقیقه نقش دارد و بعد نوبت به دیگری می رسد. در این فیلم سالها قبل از همشهری کین، تدوین درون تصویری را می بینیم : نمای نزدیک از دو لوله توپ که در میان آنها پرچم روسیه در نمایی دور پایین می آید. نماهای سوبژکتیو از افسر کشتی که ملوانان را زیر نظر دارد بسیار عالی پرداخت شده اند. تدوین موازی در سکانس شورش در کشتی یا سکانس پله های اودسا بسیار به کار رفته است. در اینجا هم اشیاء نقش غیر قابل انکاری دارند و گاهی نمای دور به نماهای نزدیک از اشیاء قطع می شوند: افسری که از روی عرشه به داخل دریا سقوط می کند و تصویر بلافاصله به نمایی نزدیک از یک تیوپ نجات تعویض می شود. بطن دراماتیک فیلم در این جمله از آن نهفته است: "همه برای یکی و یکی برای همه". هنگامی که کلمه "یکی" بر پرده نقش می بندد بلافاصله جسد واکولین چوک را می بینیم و پس از کلمه "همه" بلافاصله خیل عظیم جمعیت به تصویر کشیده می شود. بازتاب این موضوع در عنوان "برادران!" هربار در عناوین میان پرده ها ظاهر می گردد. بهترین و به یادماندنی ترین سکانس فیلم بدون شک سکانس قتل عام پله های اودساست که از نظر دکوپاژ و تدوین شاهکاری بی نظیر در تاریخ سینماست. در این صحنه سربازان به روی مردم بی دفاع شلیک می کنند و مردم وحشت زده از پله ها سرازیر می شوند. در اینجا آیزنشتاین با استفاده از ریتمی سریع مردم هراسان را به تصویر می کشد. نماهای درشت به نماهای عمومی تعویض می شوند. به دنبال فرار آشفته گروه مردم، بلافاصله حرکت آهنگین پای سربازان ادامه می یابد: آشفتگی در برابر نظم. حرکت نزولی دوربین به حرکت صعودی تبدیل می شود. کودکی تیر خورده و زیر دست و پا می ماند: در نمایی نزدیک دست اورا می بینیم که زیر دست و پا له می شود و مادر آشفته اش که او را در آغوش می گیرد. کالسکه ایی که با نوزاد داخل آن به سمت پایین پله ها حرکت می کند. - سالها بعد برایان دی پالما در سکانس ایستگاه قطار تسخیر ناپذیران به این صحنه ادای دین می کند.- تمام اینها تلاشهایی است برای دراماتیزه کردن انقلاب با استفاده از تکنیکهای سینمایی. اینجاست که فرم به خدمت محتوا در می آید و آیزنشتاین اوج خلاقیتش را به نمایش می گذارد: در نمایی بسیار زیبا سه شیر سنگی را به تصور می کشد که با خشم به این وقایع می نگرند. [url=http://cinema-forever.blogfa.com/post-10.aspx]منبع[/url] [color=red] جنگ جهانی دوم[/color] [color=red]************[/color] [b]نجات سرباز رایان (Saving Private Ryan)[/b] [img]http://photo.blog4i.com/webloguploads/images/final/2007/subtitles_1194785214.jpg[/img] [img]http://www.movie-page.com/1998/spr/saving06.jpg[/img] [url=http://www.imdb.com/title/tt0120815/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1998 امریکا-اکشن،درام،تاریخی بازیگران:تام هنکس ،ادوارد برنز،تام سایزمور،بری پپر،آدام گولدبرگ،مت دیمون ،وین دیزل کارگردان:استیون اسپیلبرگ خلاصه داستان:روز دی، کاپیتان میلر نیروی خود را به ساحل ساحل اوماها در فرانسه میریزد. تعداد زیادی از افراد خود را از دست میدهد ولی سرانجام ساحل را میگیرد و به دشمن چیره میشود. همین موقع داستان تبلیغاتی شروع میشود از طرف فرماندهٔ کل نیروهای مسلح ایالات متحده (رئیس جمهور) دستور داده میشود به دنبال پسری که تاکنون سه برادر خود را از دست داده بروند و او را از جنگ بازگردانند. این پیگیری تنها بخاطر مادر سرباز رایان است. کاپیتان میلر این موضوع را میپذیرد و با گروهی ۸ نفره به دنبال سرباز رایان میروند... [b]توضیحات[/b]:نجات سرباز رایان (به انگلیسی: Saving Private Ryan) نام فیلمی جنگی محصول سال ۱۹۹۸ میباشد که به کارگردانی استیون اسپیلبرگ ساخته شدهاست. داستان این فیلم در طول نبرد نرماندی در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. ۲۷ دقیقه آغازین فیلم که رسیدن نیروهای متفقین به فرانسه در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ را نشان میدهد، بسیار مشهور است. تام هنکس در نقش کاپیتان جان میلر به همراه هفت سرباز دیگر مأموریت میگیرند تا سرباز جیمز فرانسیس رایان را پیدا کنند و به خانه برگردانند. او سه برادر داشته که همگی در جنگ کشته شدهاند و به دستور فرمانده کل ارتش، رایان میتواند به پیش مادرش بازگردد. داستان این فیلم در سال ۱۹۹۴ و زمانی در ذهن رودات شکل گرفت که داشت از بنای یادبود چهار برادر کشته شده در جنگ داخلی آمریکا دیدن میکرد. رودات تصمیم گرفت تا داستانی شبیه به آنها در جنگ جهانی دوم بنویسد. او فیلمنامه را نوشت و در اختیار مارک گوردون قرار داد. نهایتاً استیون اسپیلبرگ به عنوان کارگردان انتخاب شد. نجات سرباز رایان، با استقبال خوبی از سوی تماشاگران ومنتقدین روبهرو شد. این فیلم به صورت جهانی، ۴۸۱٫۸ میلیون دلار در گیشه فروش داشت که آن را به پرفروشترین فیلم سال ۱۹۹۸ تبدیل کرد. آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک این فیلم را نامزد ۱۱ جایزه اسکار کرد، از جمله اسپیلبرگ که جایزه بهترین کارگردانی را برد. نجات سرباز رایان در سال ۱۹۹۹، وارد شبکه ویدئویی خانگی شد که ۴۴ میلیون دلار فروخت. [b]به تصویر کشیدن تاریخ[/b]:نجات سرباز رایان به خاطر به تصویر کشیدن صحنههای درگیری در جنگ جهانی دوم، به صورت بسیار به واقعیت نزدیک هستند، مورد توجه مخاطبین و منتقدان قرار گرفته است. به خصوص سکانس اول فیلم که پیاده شدن سربازان آمریکایی در سال اوهاما را نشان میدهد. این سکانس از سوی مجله امپایر به عنوان بهترین سکانس نبرد تاریخ سینما انتخاب شدهاست. TV Guide نیز این سکانس را در بین ۵۰ سکانس دیگر، در رتبه نخست به یادماندنیترین سکانسها قرار دادهاست. این سکانس به تنهایی ۱۲ میلیون دلار خرج برداشت و در آن از بیش از ۱۵۰۰ بازیگر استفاده شدهاست که برخی از آنها، اعضای ذخیره ارتش ایرلند بودند. همچنین از ۲۰ تا ۳۰ نقص عضو واقعی برای به تصویر کشیدن سربازانی که در این نبرد، دست و پای خود را از دست میدادند، استفاده شد. [b] روایت چند نکته کوتاه از فیلم[/b] نجات سرباز رایان فیلمی سراسر درس و الهام است و در طول تاریخ پرفراز و نشیب سینما، یک فیلم استثنایی محسوب میشود. این فیلم با وجود تمام خشونتهای تماتیک و باطنی خود توانسته از بار عاطفی کافی نیز برخوردار باشد. در بسیاری از صحنه های این فیلم متوجه میشویم فاکتور خشونت نه تنها به تاثیرگذاری عاطفی فیلم لطمه نزده، بلکه به نوعی کاتالیزور برای هضم سریعتر مفاهیم عاطفی مبدل گشته است. به عبارت بهتر میتوان گفت، با پس زمینه سیاه "خشونت"، جلوه سفیدی "عاطفه" بهتر نمایان میشود. این فیلم چون فیلمهای دیگر، از جنگ یک نماد زشت میسازد و مجسمه ای به یادماندنی از حماقت بشری برپا میکند. جنگ در زندگی بشر یک حقیقت انکار نشدنیست. از زمانی که انسان آفریده شد، حس خودخواهی و سیری ناپذیری او نیز پا به عرصه وجود گذاشت. بشر زمانه ما از این حیث به مراتب حریصتر از گذشته شده است. پس از تماشای این فیلم، فقط یک سوال از خود بپرسید. آیا تمام این مصبتها و رنجها تنها بخاطر یک نفر نیست؟ آدلف هیتلر یک خوناشام به تمام معنا بود. از طرفی تاریخ، این لقب اغواگرانه را برای او انتخاب میکند و از طرف دیگر با سوالی روبرو میشویم که از ما میپرسد اگر شخصی به نام آدلف هیتلر در دنیا وجود نداشت آیا تمام این ماجراها، تمام این اتفاقات خوب و زشت و تمام این نکات ظریفی که در زندگی روزمره و عادی ما به دست فراموشی سپرده شده است به مرحله ظهور میرسید؟ جواب این پرسش در همان جمله معروفیست که میگوید: در دنیا، خوبها بدجوری مدیون بدها هستند، چرا که اگر بدی وجود نمیداشت، هرگز خوبها شناخته نمیشدند. این روند خاکستری گونه فیلم به همراه تعلیق واقعیتی پذیرفته شده به نام زشتی جنگ با درگیر کردن ذهنها و اینکه طرفهای درگیر در جنگ هیچکدام مقصر نیستند یک رخداد تازه و جدید در صنعت فیلم سازی محسوب میشود. صحنه ای از فیلم را به خاطر بیاورید که در یک کلیسای متروک، سربازها از خود یک سوال میپرسند، سوالی که تعلیق کننده زشتی جنگ است: اگر خدا با ماست، پس چه کسی با دشمن است؟ یا در صحنه ای دیگر از این فیلم همین مفهوم به شکلی دیگر با بیانی غیرمستقیم به تماشاچی القا میشود: سربازها از میان کوچه های باران خورده با دیوارهای مرتفع میگذرند، در قسمتی از مسیر لحظه ای برای استراحت می ایستند و وقتی یکی از سربازها روی الواری که به دیواری خیس و ترک خورده تکیه داده شده است، لم میدهد، فشار ناشی از الوار روی دیوار ترک خورده باعث میشود، کل دیوار فروریخته و در صحنه ای به یاد ماندنی مشاهده میشود که چند سرباز آلمانی نیز چون سربازهای آمریکایی پشت دیوار در حال استراحت هستند. حین این صحنه هر دو گروه تفنگهایشان را باالتهاب و اضطراب به سمت یکدیگر نشانه رفته و با داد و فریاد از یکدیگر میخواهند که اسلحه هایشان را روی زمین گذاشته و تسلیم شوند. داد و فریادها ادامه دارد تا اینکه گروه سومی وارد معرکه شده و از طبقه دوم ساختمان روبرو سربازهای آلمانی را هدف قرار داده و از پا در می آورند. کشتن، به نوعی شغل یک سرباز است. همان طور که شغل یک عکاس، گرفتن عکس و شغل یک تایپیست، تایپ کردن متون است. این مسئله به همین سادگیست. یک سرباز نباید نسبت به آنچه انجام میدهد شک و تردیدی داشته باشد. کشتن یک انسان به خودی خود یک امر بسیار مهم و قابل توجه است. یک عمل بسیار قبیح و یک فعل سرتاسر منفی. اما وقتی پای دفاع از ارزشها به میان می آید همین کشتن به یک فعل مثبت و عملی پسندیده مبدل میگردد. http://www.3point.blogfa.com/post-301.aspx [b]فهرست شیندلر (Schindler's List )[/b] [url=http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/2/22/Schindler%27sList.jpg]عکس1[/url] [url=http://www.tops-music.com/uploads/posts/2011-03/1299361860_schindler.jpg]عکس2[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0108052/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1993 ایالات متحده-بیوگرافی، درام،تاریخی بازیگران:لیام نسون، رالف فاینز،بن کینگزلی ، کاترین گودال کارگردان:استیون اسپیلبرگ خلاصه داستان:فیلم فهرست شیندلر، داستان واقعی مقطعی از زندگی اسکار شیندلر، سرمایه دار آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. توضیحات:فهرست شیندلر (به انگلیسی: Schindler's List) فیلمی آمریکایی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، محصول سال ۱۹۹۳ است. فهرست شیندلر بر پایه زندگی واقعی اسکار شیندلر، صنعتگر آلمانی که جان بیش از هزار لهستانی یهودی را در جریان هولوکاست نجات داد، میباشد. فیلم بر پایهٔ کتاب «شیندلرز آرک» که برندهٔ جایزه بوکر شده، ساخته شده است. فهرست شیندلر یک موفقیت تجاری با فروش ۳۲۱ میلیون دلاری بود و در کنار آن توانست جوایز بسیاری از جمله جایزه اسکار بهترین فیلم و جایزه اسکار بهترین کارگردانی را بدست بیاورد. فهرست شیندلر تنها فیلم سیاه و سفیدی است که جایزه اسکار بهترین فیلم را بعد از سال ۱۹۶۰ برنده شده است. [color=blue]-روايت تكان دهنده ي اسپيلبرگ از هولوكاست، جدا از ساختار فوق العاده و تأثيرگذارش، به خاطر ترديد در حقيقت داشتن يا نداشتنش باعث بحث هاي بسياري شده است. عده اي عقيده داشتند كه اسپيلبرگ با توجه به يهودي بودن خودش، از يهودي ها حمايت كرده است. با اين وجود توانايي اسپيلبرگ در تحريك احساسات تماشاگر در صحنه هاي كشت و كشتار، تحسين برانگيز است. تا حدي كه اگر فهرست شيندلر را بهترين فيلم جنگي تاريخ سينما بناميم، اغراق نكرده ايم.[/color] [b]پل رودخانه کوای (The Bridge on the River Kwai)[/b] [url=http://mooviemart.ie/Catalogue/Image_Files/BridgeRiverKwai.jpg]عکس1[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0050212/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1957 امریکا-ماجرایی، درام ،جنگی بازیگران کارگردان: دیوید لین رمان: یک گردان از سربازان اسیر انگلیسی در جنگ جهانی دوم به همراه فرماندهاشان سرهنگ نیکلسون به یک اسارتگاه در ژاپن فرستاده میشوند. فرمانده اردوگاه سرهنگ سایتو به نیکلسون دستور میدهد که همراه با زیر دستانش پلی بر روی رودخانه کوای بسازند. اما نیکلسون زیر بار نمیرود چون معتقد است آنها نیروهای ارتشی تحت امر انگلستان هستند که حالا اسیر شدهاند و برده نیستند. سایتو با نیکلسون بحث میکند و نظر او را عوض میکند. اسرای انگلیسی شروع به طراحی و آماده سازی پل میکنند بی خبر از اینکه گروهی از سربازان انگلیسی هنگ 316، در حال نزدیک شدن به پل برای نابود کردن آن هستند. در پایان، تمام سربازان فرستاده شده از هنگ 316، به همراه نیکلسون و سایتو کشته میشوند. نویسنده کتاب یعنی پیر بول بیشتر برای آثار علمی تخیلیاش معروف است که از جمله میتوان به «سیاره میمونها» (1963) اشاره کرد. اقتباس سینمایی: تنها اقتباس سینمایی از این اثر که الک گینس را به نقش نیکلسون و سسوئه هایاکاوا به نقش سایتو را در خود دارد، موفق به کسب هفت جایزه اسکار شد. بول (نویسنده رمان) انگلیسی بلد نبود و بنابراین کارل فورمن و مایکل ویلسون در کنار تهیه کننده فیلم، سام اشپیگل، بر نحوه ترجمه اثر جهت اقتباس نظارت داشتند. نتیجه کار نویسندگان فیلمنامهای عالی بود، هر چند که فیلم به اثری کاملا هالیوودی تبدیل شد. شاید بزرگترین تفاوت فیلم و رمان برجسته شدن نقش شیرز (با بازی ویلیام هولدن) در فیلم باشد که در رمان یک سرباز معمولی است. شیرز تبدیل به شخصیتی امریکایی شده که از پس وظیفهاش که در واقع تزریق حسی هالیوودی به فیلم است به خوبی برمیآید. بر خلاف آنچه در فیلم است، در رمان شیرز یک سرباز خسته و بی انگیزه است و حتی جایی به یک پرستار (بر طبق آنچه در متن رمان آمده) میگوید که قلبا خود را یک نظامی نمیداند. دیوید لین درباره بازی هولدن در این فیلم و نحوه تبدیل آن به یک سرباز امریکایی هولدن را "به نرمی سطح نرمترین پودینگهای یورکشایر" توصیف کرده که البته همینطور هم هست. هولدن در اینجا بازی شبیه به آنچه در فیلم «پیکنیک» (1955 ساخته جاشوا لوگان) انجام داده بود ارائه میدهد و در اکثر لحظات ِحضور بر پرده، نیم تنه بالاییاش برهنه است. البته جالب است که لین «پیکنیک» را یک فیلم امریکایی میداند که به طرز غریبی خوب است. از نکات دیگری که در رمان نیست و به فیلم اضافه شده است پایان دراماتیک آن یعنی صحنه افتادن نیکلسون بر روی چاشنی انفجار است که باعث نابودی پل میشود. بر خلاف رمان، پل کاملا نابود میشود و قطار به داخل رودخانه میافتد. کاری که نیکلسون میکند و بعد از آن جنازه خودش نیز در بین ویرانههای پل رودخانه کوای باقی میماند این است: یک نفر ناگهان یاد غرور مسخره انگلیسیاش میافتد و در همان لحظه به خودش میآید و باعث نابودی همه چیز میشود (تا همه دنیا بدانند که این شاهکار، ساخته انگلیسیهاست!). حتی با وجود این تغییرات، «پل رودخانه کوای» فیلمی قدرتمند است که از بازی فوقالعاده الک گینس بهره میبرد. حتی به رغم تلاش برای هر چه بیشتر هالیوودی شدن اثر، سکانسهایی وجود دارند که مستقیما از رمان برداشته شدهاند. مثل جایی که هر کدام از سربازان هنگ 316، تک به تک متوجه میشوند که آب رودخانه در شب کاهش یافته و سیمهای چاشنیهای انفجاری در معرض دید قرار خواهند گرفت و احتمال کشف آنها میرود. با سکانسهای پر تعلیقی مثل این سکانس، فیلم به سادگی تبدیل به یکی از شاهکارهای ژانر ماجرایی (adventure) در هالیوود شد. این فیلم برنده هفت اسکار از جمله بهترین فیلم، کارگردانی بازیگر نقش اول (الک گینس) و فیلمنامه اقتباسی شد. منبع:louh.com [b]طولانی ترین روز (The Longest Day)[/b] [url=http://www.dvdvideo.co.nz/shop/images/roadshow/longest_day_the_2_disc_3dbluray.jpg]عکس1[/url] [url=http://cdn.screenrant.com/wp-content/uploads/the-longest-day1.jpg]عکس2[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0056197/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1962 امریکا-تاریخی اکشن و درام بازیگران:John Wayne, Robert Ryan and Richard Burton کارگردانان:اندرو مارتن، کن آناکین، برنهارت ویکی و گرت آزوالد خلاصه داستان:جنگ جهانی دوم، سال ۱۹۴۴. "ژنرال دوایت د. آیزنهاور" (گریس) تصمیمی حیاتی میگیرد که نیروهای متفقین در ششم ژوئن به اروپا حمه کنند. در این روز، بهدلیل هوای نامساعد، آلمانیها انتظار هیچگونه عملیاتی را ندارند. از طرف دیگر تصور میکنند حمله به شهر بندری "دوور" انجام خواهد شد؛ نیروی هوائی دچار پراکندگی است؛... و خود "هیتلر" قرض خواب خورده و دستور داده است که کسی مزاحمش نشود. در حالی که از اعضای نهضت مقاومت فرانسه خواسته شده سیمهای تلگراف را قطع کنند و قطارهای حاوی مهمات جنگی را منهدم کنند؛... و چتربازیهای عروسکی، برای گیچ کردن دشمن، به مناطق مختلف فرود آمدهاند. سرانجام حمله به شرکت ۱۵۰ هزار سرباز آغاز میشود و متفقین در سه سرپل ساحل نورماندی نبرد را آغاز میکنند... توضیحات: فیلمی پرهزینه که در آن رئیس بزرگ تمام تلاش خود را به خرج میدهد تا عملیات نورماندی را به زندهترین و واقعی ترین شکل ممکن به تصویر در بیاورد. اینجا، قهرمان واقعی نه هیچ یک از انبوه ستارگان رنگ وارنگ، بلکه خود عملیات است. در حالی که مشکل کار مثل فیلم بسیار بدتر پلی در دور دست (ریچارد آتنبارو، ۱۹۷۷) فقدان روح انسانی در صحنههاست. تماشای فیلمی سه ساعته که تنها قرار است محیرالعقول بودن یک عملیات را نشان دهد، کسالتبار و خسته کنند است. با این همه، فیلم خوب فروش میکند [url=HTTP://WWW.VISTA.IR]منبع[/url] [b]ارتش سایه ها (Army of Shadows)[/b] [url=http://www.img4up.com/up2/81483763136762145056.jpg]عکس [/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0064040/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول 1969 فرانسه و ایتالیا-جنگی ، درام بازیگران: لینو ونتورا،پائول مئوریس کارگردان: ژان پیر ملویل خلاصه ی داستان: داستان در مورد گروهی چریکی و سیاسی فرانسوی است که در خلال جنگ جهانی دوم برای آزادی فرانسه از اشغال آلمان ها تلاش می کنند و... [b]سقوط (DOWNFALL)[/b] [url=http://www.georgecamerongrant.com/posters_large/downfall_large.jpg]عکس 1[/url] [url=http://www.offoffoff.com/film/2005/images/downfall.jpg]عکس2[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0363163/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 2004 اتریش ایتالیا المان-بیوگرافی،درام،تاریخی کارگردان: الیور هیرشبیگل بازیگران:برونو گانتز ،آلکساندرا ماریا لارا، کورینا هارفوش، الریش ماتیس، جولین کوهلر، توماس کرچمن خلاصه داستان:فیلم، دو هفته آخر زندگی «پیشوا» یعنی از ۱۷ تا آخر آوریل سال ۱۹۴۵ میلادی را در سنگر زیرزمینی فرماندهی هیتلر به تصویر کشیده است. در این مرحله، فیلم از فرو ریختن ماشین نظامی و دستگاه سیاسی عظیم رژیم نازی آلمان و سقوط اخلاقی آن پرده بر میدارد. توضیحات:بسیاری از فیلم هایی که در مورد جنگ جهانی دوم، حکومت ظالمانه آدولف هیتلر، نسل کشی و چگونگی به اتمام رسیدن آن دیده ایم از نگاه کشورهای متفق در زمان جنگ بوده است، فیلم هایی همچون "پیانیست"(رومن پولانسکی)و "فهرست شیندلر"(ستیون سپیلبرگ). اما این بار در فیلم سقوط ساخته الیور ایرشبیگل(متولد 26 مارچ 1957) محصول سال 2004 ما شاهد اتمام جنگ و نابودی هیتلر از نگاه خود آلمان ها هستیم. روزهای پایانی هیتلر و سران نظامی کشور آلمان از دید خود آلمانی ها داستانی جالب به وجود آورده است. برونو گانز (در نقش هیتلر) در این فیلم فقط قسمتی از شخصیت و خصوصیات هیتلر را بازی می کند اما به نوعی روایت فیلم به گونه ای است که می خواهد بخش عظیمی از رفتار و خصوصیات هیتلر را نشان دهد. همچنین نباید منتظر یک فیلم تماما جنگی باشید چرا که صحنه هایی جنگی بسیار محدوداند و محوریت اصلی فیلم بر دیالوگ های هیتلر و اطرافیانش محدود می شود. در سقوط ما شاهد سقوط شهر برلین هستیم و بسیاری از لوکشین ها در مقر اصلی و پایگاه نظامی هیتلر قرار دارند. هرچند به وضوح نابودی کشور برای همگان مشخص شده است اما بسیاری از نیروهای نظامی وفادار به هیتلر، همسرش و کارکنان پایگاه در کنار هیتلر که حاضر به ترک برلین نبود، ماندند و ما در پایان می بینیم که چه بر سر تمامی افراد می آید. خیانت و وفاداری حرف اول را در اواخر زندگی هیتلر می زند. در میان شخصیت های فیلم که همگی بر اساس واقعیت می باشند تنها یک نفر در حال حاضر زنده است که این فرد هم منشی خصوصی هیتلر می باشد و برای ما فیلم را روایت می کند. در کل، سقوط ساخته ی الیور ایرشبیگل را باید فیلمی قابل قبول و موفق دانست. این فیلم لقب پرفروش ترین فیلم سینمای آلمان را در سال 2005 و جوایزی از فستیوال های اروپا را به خود اختصاص داد. از دیگر فیلم های ایرشبیگل می توان به تجربه (2001)، مانند خاک رس(2005)، هجوم(2007)، پنچ دقیقه از آسمان(2009) اشاره کرد. [url=http://cinemaart7th.blogfa.com/post-9.aspx]منبع[/url] [b]پلی در دور دست (A BRIDGE TOO FAR)[/b] [url=http://www.imdb.com/title/tt0075784/mediaindex]البوم عکس[/url] [size=7]اینجا دیگه از دست شیلتراسیون اشکم دراومد واسه همین لینک البوم رو قرار میدم[/size] [url=http://www.imdb.com/title/tt0075784/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1977 انگلستان-اکشن، درام، تاریخی هنرپیشگان : درک بوگارد، جیمز کان، مایکل کین، شان کانری، ادوارد فاکس، الیوت گولد، جین هاکمن، آنتونی هاپکینز، هاردی کروگر، لارنس اولیویر، رایان اونیل، رابرت ردفورد، ماکسیمیلیان شل، لیو اولمان، پل ماکسول و والتر کوت. کارگردان : ریچارد آتنبارو. خلاصه داستان : سپتامبر سال 1944. عملیات متفقین برای تسخیر شش پل آلمانیها، که مقدمهای برای اشغال «رور» و پیروزی نهائی است، از همان ابتدا دچار مشکل میشود؛ چون بخشی از گردان انگلیسی لشکر یکم هوابرد تحت فرماندهی «سرهنگ دوم فراست» (هاپکینز) که با چتر در نزدیکی آرنهم فرود آمده، توسط دو لشکر زرهی آلمانی - که قاعدتاً باید عقبنشینی کرده باشند - تحت فرماندهی «سرلشکر دوم بیتریش» (شل) محاصره شدهاند، در حالی که مهماتشان نیز تمام شده است. لشکر صد و یک هوابرد آمریکا تحت فرماندهی «ژنرال تیلر» (ماکسول)، ایندهوون را فتح میکند و به صف سپاه سیام نیروی زمینی انگلستان، تحت فرماندهی «سرهنگ دوم واندلور» (کین) ملحق میشود؛ اما تحکیم مواضع شمالی که بسیار هم حیاتی است، بهدلیل تخریب پل سان به تأخیر میافتد. در همین بین، «سرتیپ گاوین» (اونیل) از لشکر هشتاد و دوم هوابرد آمریکا که دیگر برای رسیدن به نیروهای کمکی امیدی ندارد، به «سرگردکوک» دستور میدهد طی عملیاتی خطرناک در روشنائی روز از راین بگذرد؛ این عملیات با موفقیت انجام میشود که بیشتر بهدلیل مسامحه «فیلد مارشال مودل» (کوت) و منفجر نشدن تصادفی پل نیماخن توسط آلمانیهاست. پیشروی تعیینکننده لشکر هشتاد و دوم به طرف آرنهم متوقف میشود، تا اینکه نیروهای اصلی انگلیسی و آمریکائی از راه میرسند. پس از چهار روز نبرد خونین و بیحاصل، گروه چتربازان هنوز هم در محاصرهاند و سرسختانه یک سر پل آرنهم را نگهداشتهاند... توضیحات: حضور این همه ستاره سرشناس، بیش از آنکه ترفندی برای نزدیک کردن تماشاگر به شخصیتها باشد، نشان از عقده حقارت کارگردان نسبت به مقوله سینما دارد. بدون حتی یک شخصیت برحسته و قابل توجه. از دقیقه شصت به بعد همه بیصبرانه در انتظار پایان این فیلم ملالتبار هستند. [url=HTTP://WWW.VISTA.IR]منبع[/url] [b]فرار بزرگ (The Great Escape) [/b] [url=http://images.teamtalk.com/09/03/800x600/The-Great-Escape-2_1987876.jpg]پوستر فیلم[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0057115/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1963 امریکا-ماجرایی ، درام، تاریخی بازیگران: استيو مك کويين، جيمز گارنر، جيمز كوبرن، چارلز برانسن، جيمز دانلد، ديويد مكالم، گوردون جكسن، جاد تيلر، ريچارد آتن بارو و دانلد پلزنس. کارگردان:جان استرجس خلاصه داستان: جنگ جهانى دوم.76 نفر از اسراى جنگى متفقين در اردوگاهى آلمانى، تصميم به فرار مىگيرند،اما... توضیحات: از پرفروشترينهاى سال 1963 با انبوهى از ستارگان روز هاليوود، بر مبناى داستاى واقعى. فيلمى گرم و نفسگير كه به خوبى از پس پرداخت تمام شخصيتهاى متعددش بر میآيد. بيست و پنج سال بعد دنبالهاى تلويزيونى با كارگردانى پل وندكاس و جاد تيلر ساخته مىشود. [b]پرچمهای پدران ما (Flags of Our Fathers)[/b] [url=http://st-listas.20minutos.es/images/2010-01/181116/2053701_640px.jpg?1265125450]پوستر فیلم[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0418689/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 2006 امریکا-درام ، تاریخی و جنگی بازیگران:رایان فیلیپ، آدام بیچ کارگردان:کلینت ایستوود خلاصه داستان: فوريه ١٩٤٥. آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم... سربازان آمريکايي براي به دست آوردن جزيره ايووجيما که تحت کنترل نيروهاي ژاپني قرار دارد، به آن جا حمله مي کنند. بعد از نبردي خونين، پنج سرباز آمريکايي روي بلندترين نقطه جزيره-تپه سوربياجي-، به نشانه پيروزي پرچم آمريکا را به اهتزاز در مي آورند. اين لحظه توسط يک عکاس ثبت و تبديل به سمبل پيروزي متفقين مي شود. بعد از جنگ تنها سه نفر-رنه گاگنون، ايرا هيز و جان برادلي-از اين پنج سرباز که عنوان قهرماني دريافت مي کنند، سالم به خانه بازمي گردند، اما زندگي چندان راحتي در انتظارشان نيست و خيلي زود درمي يابند که ميان قهرماني هاي توخالي و حقيقت هاي زندگي فاصله بسيار است. و از همه مهم تر خاطره مرگ دوستان و همرزمان شان در خاک تيره ايووجيما نيز آنها را ترک نمي کند. گويي تکه هايي از روح خود را در جزيره جا گذاشته اند... توضیحات:پرچمهای پدران ما ( به انگلیسی :Flags of our fathers) نام یک فیلم درام جنگی به کارگردانی کلینت ایستوود است که در سال 2006 ساخته شده است. این فیلم اقتباسی است از کتابی با همین نام. کلینت ایستوود که هم کارگردانی و هم تهیه کنندگی و هم موسیقی فیلم را بر عهده داشته، به عملیات جزیره ایوجیما در جنگ جهانی دوم از دید آمریکاییها می پردازد. البته در کار تهیه کنندگی استیون اسپیلبرگ نیز به او کمک کرده است. از این فیلم دنباله ای با عنوان نامه هایی از ایوجیما نیز ساخته شده است. [b]نامه هایی از ایووجیما (Letters from Iwo Jima)[/b] [url=http://getthetally.way-nifty.com/photos/uncategorized/2007/08/05/let717_3.jpg]پوستر فیلم[/url] [url=http://www.jonathanrosenbaum.com/wp-content/uploads/2010/02/lettersfromiwojima.jpg]عکس[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0498380/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 2006 امریکا-درام،تاریخی،جنگی بازیگران:کن واتانابه (Ken Watanabe)، کازوناری نینومیا (Kazunari Ninomiya)، تسویوشی ایهارا (Tesuyoshi Ihara)، ریو کاسه (Ryo Kase) کارگردان:کلینت ایستوود خلاصه داستان: در سال 1945، جنگ جهانی دوم به روزهای آخرش نزدیک می شود و نیروهای امریکایی خیال دارند به جزیره کوچکی به نام «ایوجیما» حمله کنند که در دست نیروهای ژاپنی است. اما رهبران ژاپنی آن جزیره را به چشم آخرین سنگر برای مقابله با تهاجم متفقین می بینند ... توضیحات:نامههایی از ایوجیما (به انگلیسی: Letters From Iwo Jima) نام یک فیلم درام جنگی به کارگردانی کلینت ایستوود در سال ۲۰۰۶ است. این فیلم دنباله فیلم پرچمهای پدران ما در همین سال است که البته در نظر سنجیها نمرات بهتری دریافت کردهاست. فیلم به طور کامل به زبان ژاپنی تهیه شدهاست. چون این دنباله سازی موفق دقیقا همان داستان پرچمهای پدران ما را از دید ژاپن روایت میکند. *نامههایی از ایو جیما در همه جشنوارههای فیلم برلین،BFCA Critics' Choice Awards، جشنواره شیکاگو، دالاس فورت و گلدن گلوب جایزه بهترین فیلم خارجی زبان را دریافت کرد. [b]صلیب اهنی(Cross of Iron)[/b] [url=http://shop1.tiktakfilm.org/images/CROSS%20OF%20IRON%20(1977).jpg]پوستر فیلم[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0074695/]اطلاعات بیشتر[/url] محصول سال 1977 انگلستان و آلمان غربي- جنگي بازيگران: جيمز کوبرن، ماکسيميليان شل، ديويد وارنر، جيمز ميسن و سنتا برگر. کارگردان: سام پکين پا خلاصه ي داستان: سال 1943، جنگ جهاني دوم، جبهه ي شوروي. ارتش آلمان مقابل حمله ي روس هاه عقب نشيني مي کند. «اشتاينر» (کوبرن)، سرجوخه ي آلماني که از يونيفورم خود نفرت دارد و نه به نازيسم بلکه به گروهي ازهم رزمانش وفادار است. صرفا براي بقا مي جنگد... توضیحات: يکي ديگر از فيلم هاي مثله شده ي پکين پا توسط کمپاني ها که با نگاهي تيره و تلخ، چهره ي زشت جنگ را به تصوير مي کشد، صليب آهني عميقا به پوچي جنگ، نابودي ارزش هاي اخلاقي و لگدمال شدن معصوميت ها مي پردازد. کوبرن در کم تر فيلمي چنين با قدرت بازي کرده است. [b]محاکمه در نورمبرگ (Judgment at Nuremberg)[/b] [url=http://www.thejudyroom.com/discography/discs/sndtrk/judgement-LG.jpg]پوستر[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0055031/]اطلاعات بیشتر[/url] سال تولید: 1961 آمريكا - درام بازيگران: اسپنسر تريسى، برت لنكستر، ريچارد ويدمارك، مارلنه ديتريش، ماكسيميليان شل، جودى گارلند، مونتگامرى كليفت، ويليام شاتنر و اد مكنا. كارگردان: استنلى كريمر. خلاصه داستان: سال 1948. » دان هيوود « ( تريسى ) قاضى آمريكايى به نورمبرگ آلمان مىرود تا تعدادى از جنايتكاران جنگى نازى را محاكمه كند. » تد لاوسن « ( ويدمارك)، سرهنگ ارتش، دادستان است و » هانس رولف « ( شل ) وظيفه ى دفاع از متهمان را به عهده دارد... توضیحات: فيلمى مؤثر كه فضايى تلخ و عبوس دارد، با اين همه سخت توجه برانگيز است. تريسى با بازى هوشمندانه و بديعش شخصيتى آرام و با احساس مىسازد كه در عين حال قوى و واقعبين نيز هست. شل هم در بازىاش نوعى صداقت و غرور ملى را بروز مىدهد. [b]دشمن پشت دروازه (Enemy at the Gates)[/b] [url=http://egy.pariscine.com/sites/default/files/posters/enemy_at_the_gates.jpg]پوستر[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0215750/]اطلاعات بیشتر[/url] سال تولید: 2001 امريکا... / حادثه اي / تاريخي / درام بازيگران : جود لو، اد هريس، ريچل وايس، جوزف فاينز، باب هاسکينز و ران پرلمن. کارگردان: ژان ژاک آنو. خلاصه ي داستان: نبرد استالينگراد. «واسيلي» (لو) تک تيزاندازي اهل اورال است که در سال 1942 به استالينگراد منتقل شده؛ و «سرگرد کونينگ» (هريس) آلماني، استاد تک تيزاندازي است که به هر وسيله اي شده تصميم گرفته دشمن قدرش را از ميان بردارد. شرح فيلم: در تب ساخت فيلم هاي جنگي پس از نمايش نجات سرباز رايان (استيون اسپيلبرگ، 1998) اين يکي از بهترين ها و در عين حال مهجورترين هاست. هريس اين جا به نقش تک تيرانداز آلماني چنان نفرتي در تماشاگرش برمي انگيزد که به سهولت مي توان شخصيتش را در زمره ي بهترين خبيث هاي دهه ي اول هزاره ي جديد قرار داد. [b]والکری (Valkyrie)[/b] [url=http://jahan.cinemaema.com/index.php?module=pagesetter&type=file&func=get&tid=1&fid=image&pid=2609]والکری[/url] [url=http://www.imdb.com/title/tt0985699/]اطلاعات بیشتر[/url] سال تولید:2008 امریکا و المان-درام،تاریخی ،حادثه ای بازیگران:Tom Cruise, Bill Nighy and Carice van Houten کارگردان:برایان سینگر خلاصه داستان:داستان عملیات واکری که طی آن گروهی از افسران نازی که مخالف «هیتلر» بودند دور هم جمع میشوند تا با ترور هیتلر و کودتایی جلوی خون ریزیهای هیتلر را بگیرند ولی مشکل اینجاست که سرنوشت هیتلر جور دیگری نوشته شده است و او باید دنیا را به خاک و خون بکشد. امضای جناب hans هم مال همین فیلمه [img]http://dieciseis-novenos.com/userfiles/image/Noticias/valkyrie%20film.jpg[/img] خواهشا نظر یادتون نره
- 212 پاسخ ها
-
- سینما
- سینمای جنگ
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط