جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'شهید بروجردی'.
پیدا کردن 1 result
-
تاپیک جامع مسیح کردستان،سردارشهید محمد بروجردی تاپیک جامع مسیح کردستان،سردارشهید محمد بروجردی
hassanagha افزود یک موضوع در جنگ آوران
کسی چه می دانست جوان تشک دوز چهار راه سیروس تهران با آن چهره آرام، فرمانده بزرگ ترین گروه مسلحانه مبارز علیه رژیم شاه باشد. همان جوانی که قله های اخلاق، مقاومت،ایثار ،مهربانی را یکی پس از دیگری فتح کرد و بعد از سالها، نامش در تاریخ 8 سال دفاع مقدس برای همیشه ماندگار شد. اول خرداد، سالروز پرواز مردی دیگر از سرداران سپاه اسلام "شهید سرلشکر محمد بروجردی" است، هم او که مردم کردستان لقب "مسیح کردستان" بر او نهادند. به گزارش خبرنگار مهر، شهید محمد بروجردی در سال 1333 در روستای « درّه گرگ» از توابع بروجرد دیده به جهان گشود. وی در سن 6 سالگی پدرش را ازدست داد و به همراه مادربه تهران مهاجرت کرد و درتهران بنا به شرایط مادی خانواده تحصیل را با کار توامان تجربه نمود. شهید بروجردی در سال 1355 به همراه چند نفر به سوریه رفت و در آنجا با شخصیت روحانی برجسته لبنان «امام موسی صدر» از نزدیک آشنا شد و با گذراندن دوره های آموزش نظامی و چریکی نزد« شهید چمران» و «شهید محمد منتظری» پس از دو ماه به ایران بازگشت. وی در سال 1356 با همکاری دوستان خود فعالیت های نظامی فراوانی علیه رژیم پهلوی انجام داد و در قالب «گروه توحیدی صف» چندین قرارگاه پلیس را خلع سلاح کرد. وی هنگام بازگشت امام خمینی(ره) به وطن از سوی شهید بهشتی به عنوان مسئول حفاظت کمیته استقبال انتخاب شد و از فرودگاه تا مدرسه علوی محافظت از جان امام را برعهده گرفت. محمد بروجردی پس از پیروزی انقلاب مدتی سرپرست زندان اوین شد و در شکل گیری سپاه هم نقش فعالی ایفا کرد . با آغاز غائله کردستان به عنوان فرمانده عملیات، تمام تحرکات ضد انقلاب را با تیزبینی زیر نظر گرفت، به گونه ای که نقش وی در رهایی مردم مظلوم کردستان از ستم لیبرال ها و گروهک های ضد انقلاب بر هیچ کس پوشیده نیست. شهید سرلشکر بروجردی که به گواه همرزمانش در مباحث نظامی و سیاسی دارای قوه تحلیل دقیقی بود در طول فعالیت هایش پس از پیروزی انقلاب اسلامی گمنام و بی ادعا در مسئولیت های مختلفی چون فرمانده سپاه منطقه هفت، قائم مقام قرارگاه حمزه و فرمانده تیپ ویژه سیدالشهدا - که خود بنیانگذار آن بود - خدمات شایسته و ارزشمندی ارائه داد و سرانجام در اول خرداد 1362 هنگامی که برای پاکسازی «مهاباد» می رفت، در اثر انفجار مین، به دیار حق شتافت. از شهید بروجردی دو فرزند به یادگار مانده که در زمان شهادت وی حسین 5 سال و خواهرش 3 سال داشت. فعالیت مسلحانه گروه صف به فرماندهی شهید بروجردی و تأیید حضرت امام(ره) حسین بروجردی در گفتگو با خبرنگار گروه دفاع مقدس خبرگزاری مهر، در تشریح ویژگی های اخلاقی و شخصیتی شهید بروجردی، زندگی پدرش را به پیش و پس از انقلاب و کردستان تقسیم کرد و گفت: آن چیزی که شهید بروجردی را مثل بسیاری از شهدای برجسته انقلاب و جنگ به عنوان یکی از چهرهای ماندگار در دفاع مقدس قرار داد، مبارزات ایشان در قبل از انقلاب است. فرزند سرلشکر شهید محمد بروجردی، افزود: ایشان قبل از انقلاب در سن 18 سالگی طی آشنایی با یکی از روحانیون مبارز به نام « مرحوم بوذری » مسیر زندگی اش به صورت جدی تغییر کرد و با روی آوردن به مبارزات سیاسی به سال 53-52 ساختار گروهی را تشکیل داد به نام "گروه توحیدی صف" ؛ با توجه به اینکه شاه از سال 50-49 موفق شده بود که جنبش مسلحانه آزادیخواهان را در ایران سرکوب کند و دوره خفقان جدی در کشور ایجاد شده بود و با توجه به تغییر ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق، ظهور گروه صف در تهران به صورت جدی توانست نقش خود را بیابد و گروه صف و مشخصا شهید بروجردی با تأیید حضرت امام(ره) مبنی بر مبارزه مسلحانه تنها علیه سران و حامیان داخلی و خارجی طاغوت فعالیت می کرد. او البته معتقد بود حامی اصلی شاه همان آمریکاست. وی درتشریح دیدگاه حضرت امام(ره) نسبت به مبارزه مسلحانه خاطر نشان کرد: حضرت امام جنبش مسلحانه را اصل درانقلاب نمی دانستند؛ نظر امام(ره) بر خلاف نظر مارکسیست ها بود که آنها معتقد بودند که یک گروه مسلحی تشکیل شود و کل جریان انقلاب در اطراف آن حرکت کنند. اما شواهد دقیقی نشان می دهد که «گروه توحیدی صف» تنها گروهی بود که حضرت امام(ره) فعالیت مسلحانه آنها را تأیید کردند و پایه گذار و فرمانده این گروه «شهید محمد بروجردی» بود. فرزند شهید بروجردی در ادامه به تبیین ویژگی های ساختاری گروه توحیدی صف پرداخت و گفت: یک جوان حدود 19 ساله به نام محمد بروجردی تشکلی را سازماندهی کرده بود که نوع ساختار آن شاخه ای- شناور بود و هر سه نفر زیر مجموعه یک نفر بود و اگر ساواک هربخشی از این مجموعه و یا هر فردی از این گروه را دستگیر می کرد به هیچ عنوان به اساس سازمان خدشه ای وارد نمی شد. ویژگی دیگر گروه توحیدی صف، استقلال این گروه بود و در بین چهره های اصلی گروه صف کسی را نمی بینیم که قبلا سابقه ای عضویت در سازمان مجاهدین خلق را داشته باشد. این گروه کاملا مستقل، صد درصد مذهبی و برخاسته از جنوبی ترین نقطه شهر تهران و عموما از یک طبقه اجتماعی بودند، در حالی که تمام گروه های دیگر چه مذهبی و غیر مذهبی به خصوص گروه های مذهبی سابقه عضویت در سازمان مجاهدین خلق را داشتند- مثل گروه منصورون، امت واحده، گروه فلاح و غیره- که بعد از تغییر مواضع ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق(منافقین) سرخورده شده و گروه های سیاسی جداگانه تشکیل دادند و برخی از آنها فعالیت های مسلحانه نیز انجام می دادند. روند شکل گیری فتوائیون وچرایی آن حسین بروجردی با تأکید بر تبعیت پذیری محض شهید بروجردی از حضرت امام (ره)، انشعاب شاخه اصفهان صف را ناشی از همین مسئله دانست و گفت: گروه صف در 5 شهر اصلی کشور فعالیت داشت که در سال 55 یا56 شاخه صف اصفهان تصمیم می گیرند که حرکتی را در اصفهان انجام دهند و طی جلسه ای که در پس پرده- برای شناخته نشدن-با شهید بروجردی در مسجد گذاشته بودند، طرح انفجاری در ارتش از سوی گروه صف اصفهان اعلام می شود که شهید بروجردی با این طرح مخالفت می کند. به دلیل اینکه می گوید امام معتقد نیست که ارتش در مقابل ما قرار دارد. برخی از بچه های شاخه اصفهان از جمله سید مهدی هاشمی (معدوم) می گفتند چون امام در ایران و در بطن مبارزه نیست نمی توانند شرایط مبارزه را درک کنند و همین جا شهید بروجردی بچه های گروه صف اصفهان را ترد می کند وآنها برای خود فعالیت جداگانه ای تعریف می کنند و ازآن پس صف اصفهان، گروه صف تهران را «فتوائیون» خطاب کردند و معتقد بودند که این گروه بینش ندارند و منتظر فتوا می شوند! حسین بروجردی در تشریح طرح متوقف شده بمب گذاری جلسه فرماندهان ارتش پیش از انقلاب گفت: یکی از وابستگان مؤتلفه و صف به شهید بروجردی مراجعه می کند و می گوید برای عملیاتی در ارتش بمب می خواهند و شهید بروجردی از او می پرسد که شما مجوز از حضرت امام دارید که ایشان می گوید بله. این بمب در اختیار آنها قرار داده می شود اما شهید بروجردی تردید می کند و از مرحوم شاه آبادی سوال می کند که ایشان این مسئله را رد می کنند و طی تماسی با دفتر حضرت امام متوجه می شوند که این مسئله صحت نداشته و مجبورمی شوند برای برداشتن این بمب فردی را بفرستند که برای گروه منجر به تلفاتی می شود و بعدا معلوم می شود که اگر این بمب آنجا منفجر می شد شهید کلاهدوز یکی از افرادی بود که در آن جلسه حضور داشت. دستور شاه برای انهدام گروه توحیدی صف فرزند شهید بروجردی با اشاره به اینکه بر اساس اسناد ساواک این گروه از لحاظ سازمانی قدرت اجرایی بالایی داشت تا جایی که شاه از نصیری در ساواک خواست به صورت جدی این قضیه را پیگیری کند، افزود : گروه های دیگر اگر چنین قدرت سازمانی را داشتند ممکن بود به یک قلع و قمع عمومی در کشور دست بزنند اما می بینیم که صف اطلاعیه هایی را صادر می کرد و این اطلاعیه ها را بر روی میز مستشاران آمریکایی می گذاشت و آن فرمانده نظامی یا مستشار آمریکایی متوجه می شد سازمانی که قدرت این را داشته که اعلامیه روی کارتابل من بگذارد، نفوذ جدی در ارتش دارد. حتی قدرت ساختاری گروه توحیدی صف آنچنان بود که هیچکدام از بچه های صف که ممکن بود همسایه، فامیل یا دوست باشند نمی دانستند که عضو صف هستند و آنها با گذشت 5 سال از شهادت بروجردی همدیگر را پیدا کردند و متوجه شدند در یک گروه بودند. طرح محافظت از حضرت امام(ره) توسط گروه صف در بهمن 57 بروجردی در تشریح موضوع واگذاری محافظت از حضرت امام(ره) در 12 بهمن 57 به گروه صف به فرماندهی پدرش گفت: وقتی از سوی برخی ها طرح واگذاری حفاظت از حضرت امام به سازمان مجاهدین خلق مطرح شد، شهید مطهری طی نامه ای به امام از این مسئله ابراز نگرانی جدی کردند و پس از آن هم نظر امام، شهید مطهری و شهید بهشتی بر این شد که طرح حفاظت به گروه توحیدی صف داده شود. آن روزها نظر چند نفر از اعضای شورای انقلاب بر این بود که این طرح به گروه مجاهدین خلق داده شود که بالاخره امام طی نامه ای نوشتند که نظرات شهید مطهری تأمین شود. طی جلسه ای مزایده مانند که «مسعود رجوی» و «موسی خیابانی» و چند نفر از چهره های مجاهدین خلق و تعدادی از گروه صف از جمله «شهید بروجردی» و «مصطفی تحیری» حضور داشتند، در مورد حفاظت حضرت امام تصمیم گیری شد و در نهایت با این استدلال که مجاهدین خلق سالها در زندان بودند و آمادگی لازم را ندارند، ضمن اینکه رجوی شرط گذاشته بود که هر جا امام می رود من هم باید کنار امام باشم و در مسیر هم عکس شهدای مجاهدین خلق و پرچم ما باشد، با حضور قوی و مستدل شهید بروجردی طرح حفاظت از حضرت امام به گروه توحیدی صف به فرماندهی شهید بروجردی سپرده شد. چراکه گروه صف اعلام کرد، ما آمادگی داریم حتی آر پی جی و تانک به خیابان بیاوریم و4 هزار نفر مرد مسلح هم داریم و نه تنها شرط نداریم بلکه نمی خواهیم که اعلام شود ما این کار بزرگ را انجام می دهیم. ادغام گروه های مبارز تحت عنوان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی حسین بروجردی به تشکیل هسته اولیه «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» اشاره کرد و گفت: بعد از انقلاب برای تجمیع و کارایی گروه های متعددی که درانقلاب سهم داشتند تصمیم گرفته شد سازمانی با چند هدف تشکیل شود که بتوانند از دستاوردهای انقلاب محافظت کنند. چراکه نگرانی رجعت بود . ضمن اینکه کلمه مجاهد که مجاهدین خلق آن را مصادره کرده بودند ، احیا شود. وی با بیان اینکه با پیروزی انقلاب گروه توحیدی صف منحل شد ، ادامه داد : گروه صف که اصلی ترین جریان مبارزات مسلحانه قبل از انقلاب بود، پس از پیروزی انقلاب ستون فقرات سپاه از یکسو و عده ای از آنها هم هسته اولیه سازمان مجاهدین انقلاب را از سوی دیگر تشکیل دادند. کشف و انهدام گروه فرقان، گرفتن زندان اوین از مجاهدین خلق، غائله پاوه و کردستان، تشکیل سپاه، سازماندهی کمیته و... از جمله کارهایی بود که گروه صف در آن حضوری جدی داشت. بروجردی افزود: 9 گروه در آن زمان برای تلفیق، جلسات اولیه را گذاشتند که دو گروه همان اول نپذیرفتند و معتقد بودند که وقتی حزب جمهوری هست چرا باید سازمانی به این نحو شکل بگیرد که «گروه حزب ا...» ابو شریف و دیگری «فجر اسلام» به مسئولیت «شهید داود کریمی» بود که گروه فجر اسلام را به گونه می توانیم شاخه فرهنگی صف بدانیم که بیشتر کار فرهنگی می کرد . گاهی روزی 7 هزار اعلامیه می زد و هر اعلامیه ای که در سال 57 بیرون می آمد عنوان گروه فجر اسلام بر آن بود. در آن زمان با اتحاد 7 گروه باقی مانده «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» تشکیل شد که «گروه فلق» از بچه های دماوند به مسئولیت آقای الویری، « گروه منصورون» در جنوب به مسئولیت آقای رضایی، «گروه امت واحده» که در زندان تشکیل شده بود و آقای بهزاد نبوی جزء این گروه بود از جمله آن 7 گروه هستند که اکثرا اعضایشان به تعداد انگشتان دست هم نمی رسید و شاید یکی دو تا از این گروه ها تعداد اعضایشان زیاد بود که مهمترین آنها گروه صف با عضویت 150 نفر بود.. شهید بروجردی ؛ یکی از بنیانگذاران سپاه فرزند شهید بروجردی در ادامه گفتگو با خبرنگار خبرگزاری مهر در خصوص نقش پدرش در تشکیل سپاه گفت: شهید بروجردی به عنوان یکی از 12 نفر بنیانگذار سپاه در جلسه ای تصمیم گیری برای تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شرکت کرد و به همین دلیل از شهید بروجردی به عنوان بنیانگذار سپاه نیز یاد می شود و فعالیت ایشان در سپاه از پادگان ولی عصر (عج) شروع شد که اولین گردان 1 و2 سپاه را ایشان تشکیل و آموزش داد و با آغاز بحران پاوه همین دو گردان بود که در بحران های اولیه انقلاب توانستند بازوان امام باشند. شهید بروجردی محبوب مردم کردستان وی درباره نقش شهید محمد بروجردی در حل بحران پاوه با توجه به شرایط نابسامان شهرهای مرزی ایران و محبوبیت وی در میان مردم کردستان، تأکید کرد: فضای انقلاب انسان های آگاه را سخت و پیچیده می کند، شهید بروجردی بعد از این همه سابقه مبارزاتی در اوج بحران کردستان که نمی شد مرز بین مردم و ضد انقلاب را تشخیص داد، از طرف خود مردم کردستان به «مسیح کردستان» مشهور شد. این اتفاقی نادر است که فرمانده نظامی در منطقه ای بحران زده به این شکل در نزد مردم منطقه محبوبیت داشته باشد. وی برخاستن شهید بروجردی ازبطن مردم را از جمله عوامل محبوبیت وی در کردستان دانست و افزود: شهید بروجردی درمحله جنوبی تهران تشک دوز بود و از طریق همین کارهزینه های اطلاعیه ها و اعلامیه ها را تهیه می کرد و مانند مردم عادی زندگی می کرد؛ خیلی از گروه های دیگر شکل شان متفاوت از مردم بود و کسی تصور نمی کرد که در زیر لباس کارگری آنها اعلامیه، اسلحه و یا در تشک هایی که برای شهرهای دیگر می رود اعلامیه باشد. حسین بروجردی درک محرومیت مردم کردستان و نوع جهان بینی پدرشهیدش را از دیگر عوامل مقبولیت این فرمانده دوران دفاع مقدس در میان مردم کردستان عنوان کرد و افزود: انسانی که قبل از انقلاب با آن قدرت سازمانی اسلحه اش را روی هر کسی نمی گیرد و دست به خیلی از کارهایی که گروه های دیگر زدند، نمی زند، این آدم در کردستان حتما معتقد است که صف مردم از صف ضد انقلاب جداست. این بینش که متأثر از تبعیت پذیری ایشان از حضرت امام(ره) بود، باعث شد که شهید بروجردی بزرگ ترین اتفاق را در کردستان خلق کند و زمانی که برخی می گفتند که کردستان سرزمین سوخته است و... شهید بروجردی مقاومت جدی کرد. این گفته او را بر در و دیوار شهرهای کردستان نوشته بودند که "در زیر آسمان کبود هیچ خدمتی بالاتر از رفتن به کردستان نیست." ناجی کردستان ؛ نشانه اعتماد متقابل شهید بروجردی و مردم کردستان وی اعتماد شهید بروجردی به مردم کردستان را در حل بحران این مناطق حائز اهمیت دانست و گفت: زمانی که ایشان تصمیم گرفت مردم کردستان را مسلح کند، بسیار تحت فشار بود اما خود به این نتیجه رسیده بود که اگر قرار است کسی از کردستان دفاع کند این خود مردم کردستان هستند نه کسانی که از تهران و یا شهرهای دیگر می آیند. تا قبل از اینکه شهید بروجردی به کردستان برود مردم کردستان به آنها می گفتند مستشاران تهرانی و... ولی زمانی که شهید بروجردی می رود ورق بر می گردد و اعتمادی اکه یشان به مردم می کند بزرگ ترین اتفاق را در کشور خلق می کند که به آرامش و نجات کردستان منجر شد. وی با تأکید بر اینکه شهید بروجردی مسئله کردستان را مسئله خاک می دانست، تصریح کرد: لقب «ناجی کردستان» به اعتقاد من فقط به معنی اعتماد ایشان به مردم کردستان است و می بینیم که الان درکشورهایی که مناطق کرد نشین دارند با مرکزیت درگیرند مثل ترکیه و عراق اما مسئله کردستان ایران به صورت اساسی حل شد و این محصول نگرش شهید بروجردی بود که «سازمان پیشمرگان مسلمان کرد» را ایجاد کرد و با اینکه سپاه آنجا بود و خود یک سپاهی بود مستقل از سپاه این سازمان را تشکیل داد که نقش اساسی درکردستان داشتند و در این راه شهدای بسیاری را تقدیم کردند. مجموعه خدامحوری، اخلاق مداری، درک محرومیت مردم کردستان و اعتمادی که به آنها داشت همه اینها جمع شد و از شهید بروجردی اسطوره ای ساخت که در جاهایی که حتی چهره های اصلی انقلاب را نمی شناسند عکس ایشان در منازل روستاییان کرد هست. اخلاق؛ محوریت بینش شهید بروجردی فرزند شهید بروجردی با تأکید بر محوریت اخلاق در دیدگاه شهید بروجردی، افزود: هر کسی که با شهید بروجردی همنشین، همرزم و یا از نیروهایش بوده تنها صبر، سعه صدر، حسن نیت، لبخند و... را در توصیف ایشان ذکر می کند. ایشان آموزه های مهمی برای کسانی داشته که در زیر مجموعه اش تربیت شده اند و الان بچه های کردستان که در سطح نیروهای مسلح هستند محوریت دیدگاه آنها اخلاق است و روش و برخوردشان متفاوت است. خیلی از شهدای بزرگی که در جنوب کشور نقش آفرینی کردند درواقع کسانی بودند که درکردستان و درحوزه فکری شهید بروجردی تربیت شده بود مثل شهید همت، حاج احمد متوسلیان و ... عدم درک صحیح نسل کنونی از دفاع مقدس نتیجه استفاده ابزاری از ارزشها وی در خصوص درک واقعی نسل کنونی از شرایط دوران دفاع مقدس، خاطر نشان کرد: مسلما کسی که در آن شرایط نبوده نمی تواند آن شرایط را درک کند به خصوص اینکه افراد و نهادهای منتقل کننده آن مفاهیم نقش خودشان را درست انجام ندهند. ما دوره هایی را پشت سر گذاشتیم که از اسم ارزشی شهید، خانواده شهدا و... بعضا سوء استفاده شد و با اینکه از ابتدا مشخص بود که استفاده ابزاری از آن خساراتی خواهد داشت اما افرادی این روش را ادامه دادند که تأثیر نامطلوب آن را الان شاهد هستیم. فرزند شهید بروجردی، به اعمال برخی محدودیت ها در بیان شخصیت و زندگی واقعی شهدا اشاره کرد و افزود: اگر شخصیت و بینش کسی را می خواهیم مطرح کنیم باید با عقبه آن بیان شود؛ شهدای ما کسانی نبودند که از آسمان به یک باره بر زمین افتاده باشند و افراد پاک و مقدسی باشند باید همه شرایط را با هم دید. باید مطالب به گونه عنوان نشود که یک جوانی فکر کند، بروجردی و همت و... شدن امکان پذیر نیست. نه، آنها همین دوران جوانی را پشت سر گذاشتند، اما در همان بزنگاهی که باید نقش آفرینی می کردند، نقش آفرینی کردند. مسئولین بیش از جوانان نیازمند شناخت جهان بینی شهید بروجردی وی در ادامه تأکید کرد: بیش از نسل جوان ،مسئولین و آن کسانی که با شهید بروجردی بودند به آشنایی دوباره با جهان بینی شهید بروجردی نیاز دارند. شهید بروجردی در واقع برای یک سری از جوانانی مسیح شد که آن جوانان 20 -21 ساله الان 40-50 ساله شده اند و الان فرماندهان نظامی هستند، آن زمان همین مسئولین جذب چه ویژگی شهید بروجردی شدند و دقیقا آنها باید بینش شهید بروجردی را در بحث حاکمیت داشته باشند تا بتوانند به بهترین شکل نسل فعلی را به سمت درست سوق دهند. فرزند شهید سرلشکر محمد بروجردی، با تشریح اثرات منفی تبلیغات ارائه خدمات به ایثارگران، نگاه ابزاری به برخی مفاهیم و شعار زدگی در بحث خانواده شهدا و ایثارگران گفت: خانواده شهدا عموما در سطح متوسط زندگی می کنند و خود ما درهمان خانه سابق شهید بروجردی در قبل ازانقلاب زندگی می کنیم. با وجودی که در نظر مردم ایران مثل تمام دنیا کسی که برای وطنش جنگیده انسان والایی است اما خانواده ایثارگران و شهدا درمواجه با برخی ازمسائل دچار یک تضاد فکری شدند و متأسفانه برخی اوقات می بینند که دستاوردهایی که به خاطر آن خون پدر و فرزند و برادرانشان ریخته شده، حفظ نمی شود. خدمات بر اساس نیاز هر ایثارگر در نظر گرفته نمی شود وی با اظهار بی اطلاعی از سیستم الکترونیکی 1616 بنیاد شهید، خاطر نشان کرد: خانواده شهدا یا جانبازان تا حالا اگر مراجعه می کردند مشکلاتشان به آن شکل حل نمی شد چه برسد با یک تلفن. من واقعا نمی دانم چند درصد از مشکلات خانواده شهدا از طریق بنیاد شهید حل می شود، چون درگیر این مسائل و مراجعه به این نهاد نیستم اما می بینم کسانی را که معترض هستند، در حالی که خیلی از مسائل خانواده شهدا و جانبازان توسط بنیاد قابل حل است اما متأسفانه ما شاهد مشکلات زیادی برای این قشر هستیم که ناشی از عدم توجه کافی به مسائل آنهاست. حسین بروجردی با اظهار تأسف از عدم توجه به نیازهای واقعی قشر ایثارگر، تأکید کرد: خیلی از خانواده شهدا و جانبازان مسئله مالی ندارند اما در مسائل حقوقی نیاز به کمک دارند یا در برخی مسائل کاری خود نیازمند مشاوره و راهنمایی هستند. باید ارائه خدمات بر اساس نیاز هرایثارگر در نظر گرفته شود. الان نیازها تغییر کرده و فرزندان شهدا بزرگ شدند و تا حدی سر و سامان گرفته اند اما نوع نیاز فرزند شهید که 10 سال یا 5 سالش بوده تا الان که شاغل است و 30 ساله است، تغییر کرده است. چون فضا تغییرکرده باید بنیاد خود را به روز کند و براساس نیاز آنها حرکت کند که به نظر من این کار را نکرده و باعث ایجاد فاصله زیادی بین آنها و بنیاد شده است. 13 سال مسکوت ماندن ساخت مجموعه تلویزیونی شهید بروجردی وی در ارزیابی نوع برنامه سازی فرهنگی در مورد فرماندهان شهید گفت: باید با رفع محدودیت هایی که در طرح موضوعات هست، ساخت فیلم ها را پر محتواتر کنند. اگر یک فیلمی انتقادی باشد -مثل آژانس شیشیه ای- یا یک شکل جدیدی را از جنگ مطرح کند -مثل لیلی با من است- اصلا افکار عمومی را نسبت به آن ارزشها خدشه دار نمی کند. خیلی از فیلم ها توانسته حتی افرادی که شاید اعتقادی به مسائل دفاع مقدس ندارند را به خود جذب کند و نگاه آنها را تغییر دهد. فرزند شهید بروجردی در پایان گفتگو با مهر در خصوص ساخت سریالی از زندگی پدرش گفت: اولین بار در سال 68 این مسئله مطرح شد اما در سال 74 به طور جدی پیگیری شد و حتی صدا و سیما بودجه ای برای ساخت سریال 33 قسمتی از قبل از انقلاب تا شهادت محمد بروجردی درنظرگرفت اما به دلایل متعدد درحد حرف باقی ماند؛ داستان زندگی شهید بروجردی خیلی گسترده است وبرخی می گویند طرح برخی از مسائل الان مناسب نیست که با حذف برخی از مطالب اصلا شخصیت ناقص می شود ولی به طور کلی در ساخت فیلم یا سریال از زندگی شهدای برجسته تهران که حدود 10-12 نفر هستند، کم کاری شده است. منبع: مهر- 11 پاسخ ها