جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'لبنان'.
پیدا کردن 3 results
-
تاپیک جامع سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان تاپیک جامع سردارجاویدالاثرحاج احمدمتوسلیان
Nestor افزود یک موضوع در جنگ آوران
تولد و كودكي به سال 1332 ه.ش در خانوادهاي مومن و مذهبي در يكي از محلات جنوب شهر تهران به دنيا آمد. دوران تحصيل ابتدايي خود را در دبستان اسلامي «مصطفوي» به پايان برد. ضمن تحصيل، به پدرش كه در بازار به شغل شيريني فروشي اشتغال داشت، كمك ميكرد. احمد در همان سال هاي نوجواني با شركت فعال در هيات هاي مذهبي و كلاس هاي قرآن در مساجد جنوب شهر، از ظلم و جنايات رژيم منحوس پهلوي آگاه شد و با سن و سال كمي كه داشت قدم به ميدان مبارزه با طاغوت گذاشت. پس از پايان دوره ابتدايي، در هنرستان صنعتي، شبانه به تحصيل ادامه داد و در سال 1351 موفق به اخذ ديپلم گرديد. سپس به خدمت سربازي اعزام شد و در شيراز دوره تخصصي تانك را گذراند و پس از آن، به سرپل ذهاب اعزام شد. فعاليت سياسي – مذهبي او در دوران سربازي، فردي مذهبي و مومن بود و در بحث ها، مخالفت خود را با رژيم ستمشاهي بيان ميكرد. پس از اتمام خدمت سربازي، در يك شركت تاسيساتي خصوصي استخدام شد و بعد از چند ماه، به خرمآباد منتقل گرديد و به فعاليت هاي سياسي- تبليغي خود ادامه داد. تا اينكه پس از مدت ها تعقيب و گريز، در سال 1354 توسط اكيپي از كميته مشترك ضدخرابكاري ساواك دستگير و روانه زندان شد و مدت پنج ماه را در زندان مخوف فلكالافلاك خرمآباد در سلولي انفرادي گذراند. به روايت همرزمانش، با وجود تحمل شكنجههاي جسمي و روحي فراوان، حسرت شنيدن يك آخ را هم بر دل سياه مزدوران ساواك گذاشت، تا اينكه او را به بند عمومي منتقل كردند و حدود نه ماه را نيز در آنجا گذراند و با بالاگرفتن موج انقلاب اسلامي از زندان آزاد گرديد و به آغوش ملت بازگشت. پس از آزادي، در شروع قيام هاي خونين قم و تبريز در سال 1356، نقش رابط و هماهنگ كننده تظاهرات را در محلات جنوبي تهران عهدهدار شد و رابطهاي تنگاتنگ با حركت هاي مكتبي محافل دانشجويي و روحانيت مبارز تهران داشت. با شدت يافتن روند نهضت اسلامي و رويارويي مردم با مزدوران طاغوت، بارها تا پاي شهادت پيش رفت و در روزهاي 21 و 22 بهمن ماه 1357 تلاش و ايثار چشمگيري از خود نشان داد. با پيروزي معجزه آساي انقلاب اسلامي، مسئوليت تشكيل كميته انقلاب اسلامي محل خويش را عهده دار شد. پس از شكل گيري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به اين ارگان پيوست و دوشادوش ساير همرزمانش با حداقل امكانات موجود به سازماندهي نيروها همت گماشت. مبارزه با ضدانقلاب در كردستان پس از شروع قائله كردستان در اسفندماه سال 1357 به همراه 66 تن از همرزمانش داوطلبانه عازم بوكان شد و به دليل ابتكار عمل هوشيارانه و فرماندهي قاطع خود توانست كليه اشرار مسلح را متواري كند و منطقه را از لوث وجود ضدانقلابيون كه در راس آنها دمكرات ها قرار داشتند، پاكسازي نمايد. او پس از تثبيت مواضع نيروهاي انقلاب در بوكان، به شهرهاي سقز و بانه رفت.. در ابتداي ورود به شهر بانه، به تلافي كمين ناجوانمردانهاي كه ضدانقلابيون به نيروهاي ستون ارتش زده بودند، طي يك عمليات دقيق ضدكمين خسارات سنگيني به آنان وارد آورد كه در اين نبرد، چهارصد اسير و دويست كشته از ضدانقلاب برجاي ماند. پس از آن به همراه گروهي از رزمندگان از جمله معاون خود (شهيد محمد توسلي) براي فتح سنندج راهي اين شهر شد. ستون تحت فرماندهي او از سمت راست شهر، حلقه محاصره ضدانقلاب را در هم شكست و به همراه سرداران رشيدي چون محمد بروجردي و اصغر وصالي، سنندج را آزاد نمود و كمر تجزيهطلبان را شكست. در زمستان سال 1358 به او ماموريت داده شد تا جاده پاوه – كرمانشاه را كه در تصرف ضدانقلاب بود، آزاد كند. عمليات با فرماندهي او و همكاري سپاه پاوه شروع و با موفقيت كامل به انجام رسيد و ايشان به همراه ساير برادران، وارد شهر پاوه شدند. پس از مدتي، با حكم شهيد بروجردي، به فرماندهي سپاه پاوه منصوب گرديد. آزادسازي شهر مريوان اوايل خرداد 1359 ماموريت آزادسازي شهرستان مريوان كه در تصرف گروهك هاي محارب بود، به وي محول شد. تسلط ضد انقلاب در مريوان به گونهاي بود كه از پادگان اين شهر ميتوانستند افرادي را كه در سطح شهر تردد ميكردند شمارش كنند. به همين دليل، به محض نشستن هليكوپتر در محوطه باند فرود، حاج احمد و همراهانش زير آتش همهجانبه دشمن قرار مي گيرند. حاج احمد پس از ورود به شهر و سازماندهي نيروها، با يورشي سهمگين و برقآسا توانست شهر مريوان و مناطق اطراف آن را از لوث وجود گروهك ها پاك نموده و در اين شهر استقرار يابد. از همين زمان بود كه مسئوليت فرماندهي سپاه مريوان به عهده ايشان گذاشته شد و بلافاصله به اتفاق شهداي بزرگواري چون حاج عباس كريمي، سيد محمدرضا دستواره، رضا چراغي، حسين قوجهاي، حسين زماني، محسن نوراني و عليرضا ناهيدي به پاكسازي مواضع مزدوران استكبار اعم از كومله، دمكرات و رزگاري پرداخت. ترس و وحشتي كه از او بر دل سياه ضدانقلابيون نشسته بود به حدي بود كه به قول يكي از همرزمانش، هر وقت به ضدانقلاب خبر ميرسيد كه حاج احمد قصد حمله به آنها را دارد، قواي ضدانقلاب، فرار را بر قرار ترجيح ميدادند و مانند روباه از معركه ميگريختند. آزادسازي ارتفاعات دزلي مشرف بر شهر پنجوين عراق كه در حكم سرپل نفوذ عناصر ضدانقلاب به خاك ايران اسلامي بود، را بايد از ديگر دستآوردهاي مهارت رزمي قاطعانه حاج احمد و گروه اندك همرزمش در كردستان دانست. جالب آنكه بنيصدر ملعون به شدت از هرگونه امدادرساني لجستيكي به نيروهاي سپاه در كردستان (از جمله مريوان) خودداري ميكرد و حتي دستور اكيد و مكتوب داده بود تا به سپاه مريوان حتي يك فشنگ هم تحويل داده نشود و بدين گونه حاج احمد در چنين وضع دشواري به نبرد مظلومانه سرگرم بود. پس از حذف باند بنيصدر از دستگاه اجرايي كشور – در دي ماه 1360 و در شب 27 رجب، مصادف با بعثت حضرت رسول اكرم(ص) – عمليات سرنوشت ساز محمدرسولالله(ص) از دو محور مريوان و پاوه بر روي منطقه خرمال توسط حاج احمد و شهيد حاج همت رهبري شد كه در اين محور، رزمندگان اسلام به مرزهاي بينالمللي رسيدند. اين عمليات در حقيقت سنگ بناي تاسيس تيپ 27 حضرت رسول(ص) به شمار ميرود. شركت در دفاع مقدس حاج احمد در سال 1360 پس از بازگشت از مراسم حج، ماموريت يافت تا رزم بيامان خود را در جبهههاي جنوب ادامه دهد. او از طرف سردار فرماندهي كل سپاه مامور شد با بكارگيري برادران سپاه مريوان و پاوه تيپ محمدرسولالله(ص) – كه بعدها به لشكر تبديل شد – را تشكيل دهد و فرماندهي تيپ مذكور را نيز خود به عهده گيرد. بدين ترتيب به فاصله كوتاهي حاج احمد و ساير سرداران نامي كردستان در معيت شهيد بروجردي راهي جبهههاي جنوب شدند تا تدابير نوين دفاعي كشور، نظام فرهنگي يگان هاي رزمي منظم و مكانيزه سپاه در جنوب را سامان بخشيده و آزادسازي مناطق اشغالي خوزستان را سرعت بخشند. رزمندگان تيپ 27 محمدرسولالله(ص) براي ورود به مصاف فتحالمبين پس از طي يك دوره فشرده آموزشي توسط حاج احمد، خود را آماده كردند و در شب دوم فروردين ماه سال 1360 در محور دشت عباس (چنانه) وارد عرصه پيكار شدند و در اين نبرد پيروزمند نقش اساسي ايفا كردند. پس از مدتي زمينه اجراي عمليات بيتالمقدس در دستور كار يگان هاي رزمي قرار گرفت. حاج احمد علاوه بر مسئوليت خطير فرماندهي تيپ، در تمامي ماموريت هاي شناسايي شركت داشت و با نفوذ به قلب مواضع دشمن از نزديك راه كارهاي مناسب عمليات را شناسايي ميكرد. در شب دهم ارديبهشت ماه سال 1361 عمليات بيتالمقدس آغاز شد و رزمندگان اسلام به فرماندهي حاج احمد از دو محور به مواضع دشمن يورش بردند. نقطه آغاز عمليات، منطقه دارخوين به سمت جاده اهواز – خرمشهر بود كه با عبور نيروها از ورود متلاطم كارون به سمت دژ مارد جهتدهي شده بود. با وجود حجم سنگين آتش كور و بيوقفه يگان هاي توپخانه ارتش بعث عراق، رزمندگان اسلام توانستند نيروهاي دشمن را در اين محورها زمينگير كنند و كليه پاتك هاي آنها را دفع نمايند. يكي از فرماندهان عملياتي جنگ در مورد نقش حساس ايشان در عمليات بيتالمقدس ميگويد: اگر فرماندهي قاطع و عمل به موقع در بعد از ظهر روز اول عمليات بيتالمقدس روي جاده اهواز – خرمشهر حاج احمد نبود عمليات به مشكلات زيادي برخورد ميكرد. او در همانجا اسلحه كلاشينكف خود را به دست گرفت و تا مرز شهادت ايستادگي كرد و رزمندگان نيز با تأسي به او مقاومت بسياري از خود نشان دادند كه در نهايت جاده اهواز – خرمشهر حفظ شد. او به رغم جراحت وخيمي كه از ناحيه پا داشت حاضر به ترك ميدان نبرد نشد و با صلابت و اقتدار تمام از دژهاي مستحكم و ميادين متعدد مين، نيروهايش را عبور داد و در نهايت ساعت 11 صبح روز سوم خردادماه سال 1361 رزمآوران تيپ 27 حضرت رسول(ص) با جلوداري سردار حاج احمد متوسليان در كنار ساير يگانهاي سپاه به خاك مطهر خرمشهر قدم نهادند. ايشان در عصر همان روز طي سخنان كوتاهي خطاب به دريادلان بسيجي در برابر مسجد جامع خرمشهر چنين گفت: همه عزيزان ما كه تا امروز در خوزستان غوطهور شده و به شهادت رسيدهاند براي حفظ اسلام عزيز بوده هرچند داغ فراقشان جگر ما را سوزاند، اما خدا را شكر كه بالاخره توانستيم امروز با آزادي خرمشهر قلب اماممان را شاد كنيم. در پي آزادسازي خرمشهر، حاج احمد در معيت ساير سرداران فتح خرمشهر به محضر فرمانده كل قوا حضرت امام خميني(ره) مشرف شدند. در آن ديدار حضرت امام خميني(ره) اين سرداران دلاور، به ويژه حاج احمد را به گرمي مورد تفقد خاص خويش قرار دادند. حضور در لبنان هنوز طعم شيرين فتح خرمشهر را در ذائقهاش احساس ميكرد كه خبر تلخ تهاجم ارتش صهيونيستي به خاك لبنان را شنيد. او در اواخر خرداد سال 1361 طي ماموريتي به همراه يك هيات عاليرتبه ديپلماتيك از مسئولين سياسي – نظامي كشورمان راهي سوريه شد تا راه هاي مساعدت به مردم مظلوم و بيدفاع لبنان را بررسي نمايد. ويژگي هاي اخلاقي آگاهي و شناخت بالاي ايشان در مسائل سياسي – اجتماعي از جمله خصوصيات بارز اين سردار بزرگوار بود. در تدبير و تصميمگيري هايش دقتنظر داشت. ضمن قاطعيت در كار، بر دل ها فرماندهي ميكرد و همواره در بطن مشكلات حضور داشت. به همين دليل، در سختترين شرايط،كسي او را تنها نميگذاشت. امكاناتي را بيشتر از نيروهاي تحت امر خود، به خدمت نميگرفت. به رغم برخورد قاطعانه در امر فرماندهي، از عاطفه بالايي برخوردار بود. علاوه بر فرماندهي، در كارهاي جمعي مانند ساختن سنگر، نظافت محيط، شستن ظروف و ... با پرسنل تحت امر همراهي ميكرد. علاقه به مطالعه و بحث پيرامون اخبار و رويدادها، از خصوصيات ديگر او بود. در مواقع مقتضي در جمع صميمي همرزمانش پيرامون مسائل اعتقادي بحث مينمود. حاج احمد نسبت به شهدا و خانوادههاي محترمشان احترام خاصي قايل بود و در هر فرصتي به مزار شهدا ميرفت و براي رسيدگي به معضلات و حوائج خانوادههاي اين عزيزان تلاش ميكرد و در غم فراق همرزمانش ميسوخت. نقل ميكنند: هنگامي كه بر مزار شهيد جهانآرا حاضر ميشد، آنچنان از خود بيخود ميشد كه تا ساعت ها بيوقفه اشك ميريخت و با روح بلند او نجوا ميكرد. برادر ديگري نقل ميكند: شبي در جوار مرقد مطهر حضرت زينب(س) تا صبح به گريه و نماز مشغول بود. حوالي سحر به سيمايي بشاش و لبي خندان به سوي همسفرانش آمد و در پاسخ به سئوال دوستانش كه خوشحالي او را جويا شده بودند، گفته بود: از سر شب داشتم در فراق برادران شهيدم، مخصوصاً شهيد محمد توسلي اشك ميريختم. به عمه سادات متوسل شدم، تا بلكه ايشان در كارم عنايتي فرمايند. چند لحظه پيش ناگهان ديدم يك پيرمرد نوراني با محاسني سفيد و لباس بسيجي بر تن، كنارم آمد و ايستاد و گفت: پسرم! بيتابي نكن، لحظه اجابت دعايت نزديك شده است. نحوه اسارت در چهاردهم تير سال 1361، اتومبيل هيات نمايندگي ديپلماتيك كشورمان حين ورود به شهر بيروت و در هنگام عبور از پست ايست و بازرسي،مزدوران حزب فالانژ اتومبيل را متوقف و چهار سرنشين خودرو مزبور به رغم مصونيت ديپلماتيك – توسط آدمربايان دستنشانده رژيم تروريستي تلآويو گروگان گرفته شده و پس از شكنجه و بازجويي، به نظاميان اسرائيلي تحويل گرديدند،كه از سرنوشت آنان تاكنون اطلاعي در دست نيست. درحالي كه همرزمان آن مهاجر اليالله، مشتاقانه چشم به راه هستند تا خبري از او و همرزمانش برسد... منبع : سايت ساجد- 105 پاسخ ها
-
- فالانژ
- برای 32 سال فقدان حاج احمد متوسلیان
-
(و 5 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان تاپیک جامع سردارجاویدالاثرحاج احمدمتوسلیان
zed پاسخ داد به Nestor تاپیک در جنگ آوران
متن زير، آخرين سخنراني سردار شهيد حاج احمد متوسليان براي قواي محمد رسول الله در پادگان زبداني واقع در خارج از شهر دمشق است.كمتر از ده روز پس از ايراد اين سخنان، حاج احمد در جاده طرابلس به بيروت به همراه 3 تن از همراهانش به اسارت مزدوران مسيحي رژيم صهيونيستي در آمد. بسمالله الرحمن الرحيم بعد از انجام عمليات فتحالمبين در ايران، روند مسايل سياسى جهان، تغييرات عمدهاى پيدا كرد و كامل كننده اين تغييرات، عمليات پيروزمندانه الى بيتالمقدس بود. در پى اين دو عمليات بود كه ابر قدرت آمريكا و امپرياليزم بينالمللى به اين نتيجه رسيدند كه عراق نه تنها قادر نيست در مقابل انقلاب اسلامى ايران بايستد و آن را به زانو در بياورد، بلكه موجوديت خود او نيز در منطقه به خطر افتاده و هر آن بيم آن مىرود كه با سقوط جريان صدامى در منطقه امپرياليزم و منافع آن متحمل ضربات سنگينى بشوند. به همين دلايل، امپرياليزم به فكر افتاد كه بايد اين جريان بعثى را به نحوى از نابودى نجات دهد. بنابراين تصميم گرفتند تا هماهنگى خاصى در بين ايادى خودشان در منطقه ايجاد نمايند. شما عزيزان خودتان شاهد اين هماهنگى هستيد و سكوت سران مرتجع منطقه در مقابل تجاوز اسراييل، دليل اين مدعاست. ژنرال الكساندر هيگ - وزير خارجه آمريكا - گفته است: ما بايد سه مسأله جنگ ايران و عراق، بىثباتى كشورهاى خليج فارس و بحران در جنوب لبنان را هر چه سريعتر حل كنيم! البته ما نيز بر اين اعتقاد هستيم؛ ولى بر طبق آن خط مشىاى كه اسلام به ما ارايه مىدهد. آمريكا آرام نمىنشيند و هر روز توطئهاى جديدتر و خدعهآميزتر از قبل را بر ملتهاى مسلمان تحميل مىنمايد؛ غافل از آنكه تا در اقصى نقاط جهان گوينده "لااله الا الله" هست، همان جا نيز مرز اسلامى ماست. ما اين هنرنمايىهاى فرسوده و نقاشىهاى از بين رفته در طول تاريخ بر روى صفحات لجن مالى شدهاى را كه به نام مرزهاى جغرافيايى در بين ممالك اسلامى علم كردهاند، هرگز قبول نداريم. آقاى هيگ - وزير خارجه آمريكا - يك هفته قبل از حمله اسراييل به جنوب لبنان در روز سىام مه 1982 مىگويد: ما تا هفته آينده، اين سه مسأله را حل خواهيم كرد. اسحاق شامير - وزير خارجه اسراييل - نيز براى آنكه اعتراضى به وزير خارجه آمريكا كرده باشد، بر آشفته مىگويد: شما آمريكايىها، چرا طرحها و برنامههاى نظامى محرمانه ما را افشا مىكنيد؟! مجموعه اين بيانات، نشاندهنده توطئهاى است كه از قبل طرحريزى شده است و ابرقدرت آمريكا و فرزند نامشروع و خلفش اسراييل، هر دو از اين تجاوز جنايتكارانه به لبنان، با خبر و همدست يكديگر بودهاند. آنها از اين تجاوز، چنين تحليلى نيز داشتهاند كه اولين نتيجه اين حمله، ايجاد فشارهايى بر ايران است؛ به اين معنا كه پيام اين فشارها به ايران، اين خواهد بود كه جنگ با عراق را حل و فصل نماييد تا ايران و عراق دوش به دوش همديگر عليه اسراييل بجنگند! از سوى ديگر، اگر ايران فريب اين توطئه خدعهآميز را نخورد و ما به جنگ ادامه داديم، اذناب مرتجع و دست نشانده آمريكا در كشورهاى منطقه، ما را بهعنوان كشورى ضداسلام! محكوم كنند؛ با اين تحليل مكارانه كه دشمن صهيونيستى به ممالك اسلامى لبنان و سوريه تجاوز نموده و عراق مايل است عليه اسراييل بجنگد؛ ولى ايران نمىخواهد! طبيعتا همين مسأله، ما را وا مىداشت كه به آتش بسى ننگين تن بدهيم. كما اينكه به احتمال 80 درصد قصد داشتند در عراق كودتايى انجام بدهند، صدام را بر كنار نمايند و آتش بس يكجانبهاى را در جنگ اعلام كنند و طى مقطعى پانزده روزه از سرزمينهاى اشغالى ايران خارج شده، آنگاه بحث شناسايى آغازگر جنگ و شناختن مجرم كه از اهم خواستههاى ايران بوده و هست را به حكميت دو ارگان گرگ صفت محول كنند؛ يكى، شوراى امنيت سازمان ملل متحد و آن ديگرى، ديوان عالى عدالت بينالمللى يا همان "دادگاه لاهه"! ما هم خوب مىدانيم كه سگ زرد برادر شغال است و هر دو با هم يكى هستند. آمريكا و اسراييل در نهايت ناباورى مشاهده مىكنند كه ايران، با آنكه در حال جنگ با عراق است، در جبهه ديگرى نيز وارد عمل مىشود و نيرويى تقويت شده و قدرتمند به لبنان اعزام مىنمايد و با اين اعزام نيرو، دشمنان انقلاب اسلامى در منطقه با حالتى بهتزده، همه نقشههاى خود را نقش بر آب و تمامى معيارها و محاسباتشان را برعكس و وارونه شده مىبينند! وقتى كه در شب بيست و يك خرداد ماه، ما وارد فرودگاه بينالمللى دمشق شديم، افرادى كه براى استقبال آمده بودند، فكر مىكردند كه ما براى بازديدى تشريفاتى و حضور در ضيافتى دو ساعته به سوريه آمدهايم! برادرها! تمامى مردم لبنان، شما را مرجع و ملجأ خود مىدانند و معتقدند كه فقط شما مىتوانيد آنها را نجات دهيد. الان در لبنان مردم مدام مىپرسند: كى مىآييد؟ كى عمل مىكنيد؟! هر لبنانى را كه مىبينيم، اولين حرفش اين است كه آيا شما پاسداران انقلاب اسلامى ايران هستيد؟ وقتى پاسخ مثبت مىدهيم، بلافاصله مىپرسند: پس كى به اينجا مىآييد؟! عزيزان، انشاءالله با به كار بردن تمام تاكتيكهايى كه تاكنون آموختهايم و به كار بردن تمامى امكاناتى كه در اختيار داريم، با ايمان به الله و اعتقاد به خدا، تن به اين آتشبسها نخواهيم داد. ما به آنچه كه برادرمان "رفسنجانى" در اين رابطه گفته است، صحه مىگذاريم كه گفت: "ما در آنجا سلاح و نيرو داريم و اراده و تصميم به دست ماست و خودمان نيز عمل مىكنيم و ما هرگز تن به سازش نخواهيم داد." با افراد و كشورها تا آن زمانى كه عليه كفر "يعنى اسراييل" بجنگند، ما نيز همراه و همكار خواهيم بود و اكنون برادران سورىمان در اين جهت هستند و ما هم در كنارشان هستيم و با اين برادران همكارى مىكنيم و مىجنگيم و اعتقاد داريم كه انقلاب اسلامى را بايد به جهان صادر كنيم. انشاءالله خداوند به همه شما برادرها توفيق بدهد و به همه ما نيز اين توفيق را بدهد كه بتوانيم قوانين انفرادى و اجتماعى اسلام را هم درون خودمان و هم در اجتماعمان پياده كنيم... اين حركت جديد ما نيز در منطقه نه صرفا به عنوان يك حضور سمبليك و صورى است، بلكه حضور ما در اين منطقه، عمل نيز در پى دارد. با اسراييل وارد جنگ خواهيم شد و عملياتمان را عليه آنها شروع خواهيم كرد. هر كس با ماست؛ بسمالله! هر كس با ما نيست، خداحافظ! ما با ايمانمان مىجنگيم؛ جندالله با ايمانش مىجنگد. بگذار بوقهاى تبليغاتى رسانههاى صهيونيستى و سران اسراييل به ما بگويند شما براى خودكشى آمدهايد! ما ثابت مىكنيم كه خون ما باعث خواهد شد كه سرزمينهاى مقدس اسلامى از دست امپرياليزم آمريكا و اين رژيم غاصب و فاسد صهيونيستى آزاد بشود. اينها - اسراييلىها - وقتى باورشان شد كه نيروهاى ما به عزم جنگ با آنها دارند به سوريه مىآيند، فورا اعلام آتش بس كردند! آتش بس؟! الان تمام فشارها دارد وارد مىشود كه كشورهاى ديگر هم تن به آتش بس بدهند؛ آن هم در شرايطى كه ارتش اسراييل با تجاوز به لبنان، در منطقهاى به طول هشتاد كيلومتر و به عرض چهل كيلومتر پيش مىآيد و سرزمين مقدس اسلامى را اشغال مىكند. تا به امروز مؤمنين سختترين مقاومتها را در مقابل اسراييل از خودشان نشان دادهاند و هنوز ارتش صهيونيستى نتوانسته وارد شهر "صور" شود. چرا؟ چون در صور شيعيان سكونت دارند و آنها معتقدند كه نيروهاى ايرانى، امروز يا فردا از راه مىرسند و به همين دليل است كه اين چنين در مقابل ارتش سفاك اسراييل مقاومت كردهاند. تا اين لحظه نگذاشتهاند كه آنها وارد صور بشوند. با آن كه برادران و خواهران ما در محاصره دشمن قرار گرفتهاند، ولى بحمدالله هنوز دشمن نتوانسته است به مناطق شيعهنشين وارد بشود. سختترين مقابلههاو مبارزهها توسط همين شيعيان محروم صورت گرفته؛ آن هم در موقعيتى كه ساير جريانات، حتى آن كسانى كه معتقدات ناسيوناليستى و ملىگرايى داشتند، در مقابل دشمن پا به فرار گذاشتند. اين مسلمانان واقعى هستند كه اكنون دارند در مقابل تجاوز صهيونيستها ايستادگى مىكنند و ما نيز به يارى خدا هر شهرى را كه توسط اسراييلىها محاصره شده، با در محاصره انداختن نيروهاى دشمن آزاد خواهيم كرد و اسراييل را به سقوط مىكشانيم! روزى را نزديك خواهيم نمود كه اسراييل چنان بترسد و در فكر اين باشد كه مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بيرون بيايد. باشد كه ما شبانگاهان بر سرشان بريزيم؛ همچون عقابان تيزپروازى كه شب و روز برايشان معنا ندارد و باشد آنجايى به هم برسيم كه با گرفتن هزاران اسير از صهيونيستها به جهانيان ثابت كنيم كه ما به اتكا به سلاح ايمانمان مىجنگيم؛ نه به اتكاى هواپيما، نه با موشكهاى سام، نه با تانك، نه با توپ، نه با آتش جنگافزارهاى مادىمان، انشاءالله." منبع : رجانيوز[/align] منتقل شد! sina12152000- 105 پاسخ ها
-
- فالانژ
- برای 32 سال فقدان حاج احمد متوسلیان
-
(و 5 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگ سی و سه روزه 2006 جنگ سی و سه روزه 2006 ... آغازی بر پایان
zed افزود یک موضوع در عملیات های نظامی خارجی
[align=justify]حكومت اسرائيل از مازاد بودجه سال قبل براي تأمين مالي جنگ در شمال استفاده خواهد كرد و درصورتي كه جنگ فقط به مدت يك ماه ادامه پيدا كند، دولت در بودجه 2007 مجبور نخواهد بود رديف بودجه براي جنگ اختصاص دهد. در ماه ژوئيه ميزان كسر بودجه به 300 ميليون شيكل رسيد...!!! در كنفرانس مطبوعاتي برگزارشده در قدس به تاريخ اول آگوست سال 2006 ميلادي(نوزدهمين روز جنگ) پيامدها و ضررهاي سنگين اقتصادي كه اسرائيل پس از جنگ با لبنان متحمل مي شود،مورد بررسي قرار گرفت. رئيس بانك مركزي اسرائيل "ستانلي فيشر" بيان كرد كه ضررهاي مستقيمي كه به فعاليت هاي اقتصادي وارد شده به ازاي هر هفته جنگ بين 750 ميليون و يك ميليارد و هشتاد ميليون شيكل*(1) مي باشد. وي در همين حال به اين نكته اشاره مي كند كه در صورت ادامه يافتن جنگ به مدت يك ماه توليد ناخالص ملي دچار زياني خواهد شد كه ميزان آن بين هفت تا نه دهم ميزان توليد خواهد بود كه اين مقدار معادل 4/2تا 5/4 ميليارد شيكل خواهد بود. در را بطه با گزارش بانك مركزي اسرائيل در خصوص ميزان تورم در نيمه اول سال 2006 كه به تاريخ 2 آگوست 2006 منتشر شد رئيس بانك مركزي اسرائيل گفت : جنگ در شمال تأثير منفي بر فعاليت اقتصادي از بعد عرضه و تقاضا خواهد داشت. همچنين نرخ تورم در آينده نزديك افزايش خواهد يافت.(هاآرتس:3 آگوست 2006"موطي باسوك" و "تسفي زرحيا"). اسرائيل در طول جنگ دوم لبنان(33روزه) زيان هاي اقتصادي سنگيني را متحمل شد كه اين خسارت ها در زمينه هاي مختلف اقتصادي از جمله بورس، سرمايه گذاري ها، گردشگري، صنايع، بازرگاني، صادرات و واردات متجلي گرديد. علاوه بر اين از پيامدهاي اين جنگ در بودجه 2007 نيز مشاهده مي شود. در اينجا زيان هاي اسرائيل در عرصه هاي مختلف اقتصادي بر اساس مطبوعات بزرگ اسرائيل يعني "هاآرتس"، "معاريف"، "يديعوت آحرونوت" و "هاتسوفيه"، را مورد بررسي قرار مي دهيم: 1*.رشد اقتصادي: پس از آنكه اقتصاد اسرائيل دوران رشد و خروج از ركود سال 2004 را پشت سر مي گذاشت، جنگ با لبنان اين تحول در اقتصاد اسرائيل را متوقف كرد. به گزارش روزنامه "هاتسوفيه" در تاريخ 14/7/2006 و بر اساس بيانيه هاي منتشر شده از سوي دفتر مركزي آمار ، در دوره پيش از جنگ (آوريل-ژوئن) بخش هاي مختلف اقتصاد اسرائيل شاهد رشد بودند. به طوريكه در اين دوره حجم صادرات صنعتي 19.5% ، توليدات صنعتي 7.9% و بازرگاني و خدمات 9.45% رشد داشتند. همچنين اسكان در هتل هاي گردشگري به ميزان 19.5% افزايش داشت. در همين رابطه روزنامه هاتسوفيه در تاريخ 17/8/2006 به نقل از دفتر مركزي آمار مي نويسد كه رشد توليد ناخالص ملي پيش از شروع جنگ در 12ژوئيه 2006 5.1% بوده و اين رشد تا نيمه اول سال 2006 ادامه مي يابد. اما در دوره مشابه سال 2006 اين رشد 6.1% بوده است. اين رشد در سه ماهه دوم اين سال بسيار بيشتر بود به طوريكه اين ميزان به 6.2% رسيد در حاليكه در سه ماهه اول سال 2005 اين رشد5.9% به ثبت رسيده است. در سه ماهه آخر سال 2005 نيز اين ميزان 5.6% ثبت شده است. همچنانكه بخش كار شاهد رشد خوبي بود. به طوريكه توليد بخش كار در نيمه اول سال 2006 به ميزان 7.4% افزايش يافت و در نيمه دوم اين سال به ميزان 6.6% باقي ماند. همين امر در نيمه دوم سال 2005 به ميزان 7.6% ثبت گرديده است. همچنين دفتر مركزي آمار اطلاعات مهمي در رابطه با بالارفتن سطح معيشتي كه بيانگر هزينه هاي فردي مي باشد، ارائه نمود. به طوريكه بر اساس اين اظهارات هزينه هاي يك فرد در نيمه اول سال 2006 3.6% افزايش يافت درحاليكه در نيمه دوم سال2005 1.5% و در نيمه اول همين سال 2% افزايش داشته است. از سوي ديگر يك هفته پس از برقراري آتش بس ايكونوميست پيش بيني هاي خود از رشد اقتصادي اسرائيل را منتشر ساخت(معاريف20/8/2006 يوسي جرينشتاين و ديويد ليفكين)، اين پيش بيني ها خوش بينانه نبود به طوريكه كارشناسان اقتصادي اين مجله پيش بيني كردند كه رشد اقتصادي اسرائيل تا ميزان 4.5% در سال 2006 كاهش يابد و در سال 2007 اين ميزان به دليل زيان هاي ناشي از جنگ كه بر فعاليت هاي بازرگاني تحميل گرديده، به 3.6% برسد. اين پيش بيني ها نسبت به پيش بيني هاي رسمي كه در آستانه جنگ اعلام شد بسيار كمتر بود. چود در اين موضع گيري هاي رسمي، پيش بيني رشد 5.3% در سال 2006 و 4.1% در سال 2007 شده بود و به احتمال قوي وزارت دارايي نيز پيش بيني خود را تنها نزديك به 4% اعلام كرده بود؛ 2*.گردشگري روزنامه هاتسوفيه در تاريخ 14/7/2006 اعلام كرد كه به دليل شرايط امنيتي، در منطقه شمال بيشترين موارد لغو رزرو هتل ها به ثبت رسيده است. تورهاي مكان هاي مختلف گردشگري در شمال نيز به ميزان 100% كاهش يافته است. درحاليكه پيش از جنگ به دليل تعطيلات دانشجويان و مرخصي كارمندان گردشگري داخلي بيشترين ميزان را به خود اختصاص داده بود. يديعوت آحارونوت(تاني گولدشتاين26/7/2006) از توقف فعاليت در هتل هاي "نهاريا " خبر داد. البته فقط روزنامه نگاران و گزارشگران براي پوشش رويدادها در اين هتلها فعاليت مي كردند. اين وضعيت به گونه اي بود كه به گفته باشگاه گردشگري الجليل ، زيان هاي حوزه گردشگري در شمال(هتل ها، مراكز تفريحي و توريستي) تا تاريخ 26/7/2006 به ميزان 65 ميليون شيكل بود. احرنوت در تاريخ 16/8/2006 بر اساس اعلام دفتر مركزي آمار و بخش آمار و اطلاعات وزارت گردشگري به اين حقيقت اشاره مي كند كه گردشگري در دوره بين ژانويه تا ژوئيه 2006 بيشترين ميانگين را به خود اختصاص داده بود. به طوريكه 1212500 گردشگر وارد اسرائيل شدند و نسبت به دوره مشابه سال گذشته 13درصد افزايش داشته است. بر اساس اين بررسي ها گردشگري در هفته اول جنگ 33 روزه به دليل لغو رزرو هتل ها 36 ميليون شيكل و در هفته دوم 27زيان ديد. علت اين امر اين بود كه هتل ها و مراكز گردشگري در هفته اول براي پذيرش گردشگران و تورهاي گردشگري آمادگي كامل داشتند. اما لغو رزرو ها از قبل پيش بيني شده بود. به همين ترتيب زيان هاي ماهيانه بخش گردشگري نزديك به 123ميليون شيكل برآورد مي شود. شركت اطلاعات تجاري "دان آندبردستريت" پيش بيني مي كند كه ميانگين زيان ناشي از جنگ در مناطق تفريحي 40% از درآمد سالانه باشد. پيش بيني مي شد در صورت ادامه جنگ در ماه آگوست، اين مراكز تفريحي به تنهايي 116 ميليون شيكل زيان ببينند. همچنين از اطلاعات تهيه شده دراين شركت آشكار مي شود كه منطقه شمال به تنهايي به واسطه گردشگري روستايي نزديك به 290 ميليون شيكل يعني نزديك 80% از درآمد حاصل از اين بخش را تأمين مي كند. جمع درآمد حاصل از اين صنعت به 360 ميليون شيكل مي رسد. *3.كشاورزي: روزنامه "هاتسوفيه" 14/7/2006 مي نويسد كه فعاليت كشاورزي در اراضي واقع ميان شمال نهاريا در الجليل غربي تا "روش بينا" در قسمت بالاي الجليل به طور كامل متوقف گشته است. بر اساس برآوردهاي سازمان هاي كشاورزي پيش بيني مي شود كشاورزان در منطقه يادشده نزديك به دهها ميليون شيكل زيان ببينند. مدير كل اتحاديه كشاورزان، جيورا سيلع، مي گويد: "ميوه هاي تابستاني در اوج دوره برداشت قرار دارند اما در همين حال فعاليت هاي كشاورزي به طور كامل متوقف گشته است. در صورتيكه اين وضعيت امنيتي بي ثبات ادامه يابد و امكان كاشت نشا هاي جديد وجود نداشته باشد، اين ضرر ها به محصولات فصل آتي برداشت نيز وارد خواهد آمد." همچنين رئيس بخش اقتصاد جنبش موشافوت، ايتسيك كوهن، نسبت به وخامت اوضاع حاكم بر بخش مرغداري ها هشدار مي دهد :"مرغداران در شمال به دليل ضررهاي وارده به علوفه طيور، از وارد آمدن خسارت هاي جبران ناپذير به اين بخش بيمناك مي باشند. " . در همين راستا سايت نيوز ويرست كلاس 9/8/2006 اعلام مي كند كه آتش جنگ نزديك به 750 هزار درخت از درخت هاي بلوط، صنوبر، سرو، بنه و ديگر درختچه ها را در شمال از بين برده است. صندوق تأسيسي اسرائيل اعلام كرده كه ضرر مستقيم ناشي از سوختن درخت ها نزديك به 36 ميليون شيكل، و هزينه جبران اين ضرر و اصلاح زيرساخت جنگل نزديك به 60ميليون شيكل برآورد مي گردد. بدين ترتيب اسرائيل سرمايه اي بزرگ از چوب را از دست داد و با تخريب اين منطقه جنگلي زيان هاي سنگيني را متحمل گرديد. اين در حاليست كه روزنامه هاتسوفيه در تاريخ 16/8/2006 از اعلام آمار زيان هاي ناشي از آتش سوزي در جنگل ها از زمان شروع جنگ در لبنان از سوي صندوق تأسيسي اسرائيل خبر داده بود و در آن به سوختن نزديك به دوازده هكتار از جنگل هاي طبيعي و 40 هكتار از چراگاه ها به دليل اصابت موشك هاي كاتيوشا اشاره شده و هزينه لازم براي بازسازي اين مناطق و جبران خسارت ها نزديك به 200 ميليون شيكل نه 60 ميليون(به ادعاي سايت نيوز وايرست كلاس) برآورد شده است. همچنين اين جنگ به بخش كشاورزي ضررهاي غير مستقيم نيز وارد آورد. معاريف(عوفرا بارون21/8/2006) يادآوري مي كند كه مسئولان وزارت خارجه حجم زيان هاي غير مستقيم ناشي از جنگ به بخش كشاورزي را در هفته اول جنگ در شمال نزديك به 300 ميليون شيكل اعلام كرده اند. اين علاوه بر خسارت هاي مستقيمي است كه ميزان آن بين ده تا 15 ميليون شيكل برآورد شده است. زيان هاي غير مستقيم زيان هايي هستند كه از ممنوع بودن ورود به مزارع و مراقبت از محصولات ، همچنين توقف فعاليت كشاورزان و توقف برداشت ميوه و محصولات زراعي ناشي مي شوند. نيز از ديگر ضررهاي غير مستقيم جنگ عدم سم پاشي محصولاتي بود كه در آينده دچار آسيب خواهند شد. *4.صنايع: هاتسوفيه در تاريخ 14/7/2006 مي نويسد : در طول جنگ فعاليت در نهاريا و كريات شمونه، به طور كامل متوقف گرديد. از تحقيق انجام شده از سوي اتحاديه صنعتگران آشكار مي شود كه 260 كارخانه در شمال به دليل اصابت موشك هاي كاتيوشا به طور كامل به حالت تعطيلي درآمدند كه ضررهاي مالي فراواني بر آنها تحميل گرديد. اين زيان ها در روز اول از بيست تا 50 ميليون شيكل برآورد گرديد. اين برآورد زيان هاي مادي مستقيم كارخانه ها به دليل اصابت موشك ها و نيز ضررهاي غير مستقيم ناشي از عدم انعقاد قراردادهاي آتي را در بر نمي گيرد. در گفتگويي كه روزنامه معاريف با اوريئيل ليفين، رئيس اتحاديه اتاق هاي بازرگاني به تاريخ 13/8/2006 منتشر ساخت، اين مقام مسئول پيش بيني مي كند كه نزديك به ده هزار كارخانه در شمال به طول كامل منحل شوند. اين كارخانه ها به دليل مشكلات نقدينگي از ذخاير لازم نيز بهره مند نيستند. چراكه در طول يك ماه كامل هزينه هاي جاري اين كارخانه ها هيچ گونه درآمدي به دنبال نداشته است. هاتسوفيه در تاريخ 16/8/2006 اظهارات شرجا بروش، ريئس اتحاديه صنعتگران اسرائيل پس از برقراري آتش بس را منتشر ساخت و به نقل از وي نوشت: در طول جنگ 33 روزه لبنان زيان هاي وارده به طرح هاي صنعتي در حيفا و شمال به 4.6 ميليارد شيكل رسيده است. درحاليكه زيان هاي فوري ناشي از توليد در سطح تمامي بخش هاي اقتصادي نزديك به 1.9% يعني معادل 11.5 ميليارد شيكل اعلام شده بود. *5.بورس و بازار مالي: روزنامه معاريف در مقاله اي با عنوان "بورس در سايه حملات حزب الله" (13/7/2006) به كاهش شاخص تل آويو 25 به ميزان 4.25% يعني رسيدن بورس به سطح 748.84 سهم اشاره مي كند. همچنين شاخص تل آويو 100 نيز به ميزان 4.13% كاهش داشت و به سطح 763.31 سهم رسيد و شاخص فنآوري "تل تك 15" نيز 2.02% ارزش خود را از دست داد و به سطح 330.10 سهم رسيد. معاريف در تاريخ 14/7/2006 در مقاله اي تحت عنوان "شمال شعله ور است و سرمايه گذاران از تل آويو فرار مي كنند" اظهار داشت شاخص "معوف" نيز در دو روز اول شروع جنگ به ميزان 8.27% كاهش يافت و به سطح 748.84 رسيد و موجب گرديد سرمايه گذاران در فروش سهام خود شتاب كنند. در صدر اين سرمايه گذاران رئيس ستاد كل ارتش اسرائيل بود كه سهام خود را در روز چهارم از آغاز جنگ به فروش گذاشت. همين امر نيز موجب گرديد افكار عمومي را عليه خود بشوراند و در حال حاضر تحقيق در مورد اين مسأله ادامه دارد. درحاليكه پيش از اين در ماه مه يعني دو ماه پيش از شروع جنگ انبوه سرمايه گذاران براي خريد سهام در شاخص معوف به بازار بورس سرازير شدند. به طوريكه سطح اين شاخص در آن زمان به 900 سهم رسيد. بر اساس گزارش روزنامه هاتسوفيه 18/8/2006 قيمت ها در بوس به طور تدريجي به ميانگين طبيعي خود رسيد. به طوريكه همزمان با افزايش قيمت ها در بورس نيويورك آخرين هفته از تاريخ توزيع قيمت ها در بورس تل آويو ، افزايش يافت. اين گزارش در سه ماهه دوم سال 2006 منتشر گرديد. در پرتو آتش بس شاخص تل آويو 25 به ميزان 1.85% افزايش يافت و به سطح 838.55 سهم رسيد. و شاخص تل تك 15 نيز به ميزان 1.33% يعني تا سطح 346.68 % افزايش يافت. پس از موج افزايش قيمت ها شاهد كاهش اندك قيمت ها هستيم. بر اساس گزارش روزنامه يديعوت آحارونوت (22/8/2006) در قيمت ها كاهش رخ داد به طوريكه بورس تل آويو با كاهش قيمت ها بسته شد و شاخص معوف به ميزان .39% كاهش يافت و به سطح 812..55 رسيد. شاخص تل آويو 100نيز به ميزان .47% كاهش داشت و به سطح 350.09 رسيد. اين مسأله تنها به كاهش قيمت ها خلاصه نمي شود. بلكه جنگ در شمال موجب گرديد كل گردش سهام و مبادلات متأثر از اين جنگ گردد. به طوريكه با كاهش تقاضا براي سهام داخلي، سرمايه گذاران كه سهام خود را فروخته بودند و نيز بانك ها به مبادله ارز روي آوردند تا جاييكه سبد ارز به ميزان 1.32% افزايش يافت و به ارزش 5.0803 شيكل رسيد. روزنامه هاتسوفيه (16/7/2006) از افزايش 55 صدم درصدي قيمت دلار در برابر شيكل خبر داد به طوريكه در دو روز اول جنگ به 4.521 شيكل رسيد و ميزان افزايش آن 2.7درصد اعلام گرديد. اين قيمت بار ديگر كاهش يافت تا در سطح 4.366 ثابت ماند. (معاريف18/8/2006). *6.بازرگاني روزنامه "هاتسوفيه"(15/8/2006) به نقل از دفتر مركزي آمار اعلام كرد كه كسري بازرگاني در ژوئيه به 0.9 رسيد و ميزان واردات كالا به 3.8 و صادرات به 2.9 ميليارد دلار رسيد. در هفت ماهه اول سال 2006 حجم واردات كالا به 26.8 ميليارد دلار و صادرات به 22.5 ميليارد دلار رسيد. كسري بازرگاني در اين بازه زماني به طور متوسط ماهيانه 616ميليون دلار و به طور ساليانه 7.4 ميليارد دلار رسيد (اين ميزان در سال 2008 7.8 ميليارد دلار بود.). ميزان كسري بازرگاني(بدون هزينه كشتي ها و هواپيماها، الماس و سوخت) در ماههاي ژانويه-ژوئيه 2006 به 0.8 ميليارد دلار رسيد كه در مدت مشابه سال 2005 به ميزان 1.5 ميليارد دلار ثبت گرديده بود. *7.واردات و صادرات روزنامه يديعوت آحارونوت(2/8/2006) مي نويسد كه سازمان ماليات اسرائيل اعلام كرده جنگ موجب كاهش واردات كالاهاي با عمر بالا گرديده به طوريكه در ماه ژوئيه با كاهش 21درصدي واردات يخچال ،5درصدي ماشين لباسشويي، 29درصدي ماشين ظرفشويي،و 52درصدي دستگاه ويدئو مواجه مي باشيم. نيز ارزش واردات سيگار در ژوئيه افزايش و به ده ميليون دلار رسيد كه به نسبت مدت مشابه سال قبل 6.7 % افزايش ميزان واردات مشاهده مي شود. شايان توجه است كه ميزان كمي سيگار وارد شده در سال 2006 ، 17درصد بالاتر از سال گذشته مي باشد. اين نشانه واردات سيگارهاي ارزانتر و به تبع آن كاهش درآمد دولت از ماليات و عوارض دريافت شده از واردات سيگار و به طور خاص نشانگر كاهش درآمد دولت از ماليات و عوارض واردات كالا مي باشد. از سوي ديگر افزايش مصرف سيگار در اين دوره بيانگر روحيات و فشارهاي روحي فراوان، تنش و دغدغه زياد ميان عموم اسرائيلي ها مي باشد. از سوي ديگر روزنامه يديعوت احرونوت(2/8/2006) به مسأله كند بودن روند صادرات و مشكل شدن اين امر در بنادر و انبار كارخانه ها اشاره مي كند كه دليل اين امر را شرايط جنگ بر مي شمرد. به طوريكه در آنجا كالاهايي خاص براي صادرات آماده مي شوند و ارزش آنها دهها ميليون دلار مي باشد. *8.ميزان پرداخت ها: بر اساس تحقيقي كه از سوي نشريه "يديعوت احرونوت" در تاريخ (1/8/2006) منتشر شده ، به تأثير جنگ بر ميزان پرداختي هاي اسرائيل اشاره شده است. به طوريكه مدير كل گروه سرمايه گذاري BDI تهيلا يناي، مي گويد جنگ در شمال اسرائيل نقش خود را ايفا كرد. وي با اشاره به اجراي لايحه چارچوب اعتبار از آغاز ژوئيه و در دوره سازگاري با وضع جديد كه در مقياس هاي مختلف اثر منفي از خود برجاي گذاشت، اظهار مي كند كه در ماههاي آينده پيامدهاي جنگ در شمال را در مقياس هايي مشاهده خواهيم كرد كه بيانگر پايين بودن سطح مصونيت اقتصاد اسرائيل نيز مي باشد. مسئولان گروه BDI معتقدند كه به دليل توقف فعاليت در شمال ممكن است ميانگين تعداد روزهاي "اعتبار" در اقتصاد ، در ماههاي آينده به شكل قابل توجهي افزايش يابد. اين امر مي تواند بسياري از شركت ها و كارخانه ها را با بحران هاي شديد نقدينگي مواجه نمايد. همچنين اعضاي اين گروه سرمايه گذاري معتقدند بخش هاي خدمات، گردشگري و توليد زراعي در ماههاي آينده به شدت از اين وضعيت تأثير خواهد پذيرفت اما در مقابل حوزه ساخت و ساز و معاملات رونق گرفته و وضعيت آنان بهتر خواهد شد. *9.بخش حمل و نقل روزنامه هاآرتس (حايي بيئور به تاريخ3/8/2006) مي نويسد شركت حمل و نقل همگاني اسرائيل "ايجيد" از شروع جنگ دچار زيان هاي سنگيني در حوزه درآمدها گرديده كه اين ميزان از 15ميليون شيكل فراتر مي رود. علت اين امر كاهش چشمگير شمار مسافران در منطقه شمال مي باشد. *10.شركت ها و بخش كار: سايه جنگ بر شركت هاي صادرات و وارداتي نيز افتاد و موجب تحمل زيان هاي هنگفتي در اين ماه گرديد. از جمله شركت "ترديان كيشر"، كه در زمينه تجهيزات و سيستم هاي ارتباطي نظامي و دستگاههاي بيسيم غير نظامي فعاليت مي كند و به گفته يديعوت آحارونوت(آفي شاؤول به تاريخ 1/8/2006) در سه ماهه دوم 2006 سود خالص اين شركت 10.9 ميليون دلار اعلام گرديد، اين شركت با كاهش 11درصدي نسبت به مدت مشابه سال قبل روبرو گرديد. همچنين حجم فروش شركت در همين سه ماهه دوم سال 2006 به ميزان 1.1درصد كاهش داشته و به 63.3 ميليون دلار رسيده است. مسئولان اظهار مي كنند كه علت اين كاهش تأخير در قرارداد بازرگانان و نمايندگان تجاري خارجي به ويژه اروپايي ها مي باشد كه اين امر از پيامدهاي وقوع جنگ مي باشد. اين مسئولان بيان مي كنند كه "نمايندگان تجار، ؟؟تجهيز شدن به توليدات اين شركت را به تأخير مي اندازند و اين امر در دوره پيش رو، بر قراردادها تأثير منفي خواهد گذاشت به طوريكه ارزش معاملات تا پايان ژوئن سال جاري نزديك به 307 ميليون دلار رسيد. از اين ميان 72درصد معاملات از خارج و نزديك به 38% از معاملات انجام شده در نيمه ژوئيه بايد قبل از پايان سال 2006 اجرا شوند." طبق آنچه هاآرتس (به قلم اورا كوهن1/8/2006) نقل مي كند، شركت اسرائيلي "يسكر" كه اخيراً بازرگان مشهور امريكايي" وارين باوت" به 4 ميليارد دلار آنرا خريداري كرده، در روزهاي اخير در انجام تعهدات صادراتي خود بر اساس برنامه زماني مشخص شده،با مشكلاتي مواجه شده است. اين درحاليست كه كار در كارخانه هاي اين شركت در الجليل به مدت سه روز تعطيل شد اما نمايندگان تجار خارجي پيش بيني مي كنند قراردادها در موعد معين انجام شوند. در صورتيكه جنگ ادامه پيدا كند اين شركت در عمل به قراردادهاي منعقد شده با شركت هاي خارجي با مشكل مواجه خواهد شد و در نتيجه آن بايد غرامت و جريمه هاي مالي سنگيني بپردازد. همچنين بسياري از شركت ها بسته شده و به دليل جنگ فعاليت خود را متوقف ساخته اند كه اين امر آنان را در معرض رويارويي با زيان هاي مستقيم و غيرمستقيم هنگفتي قرار خواهد داد. از سوي ديگر روزنامه معاريف(به قلم عوفرا بارون-20/8/2006) يادآوري مي كند كه بيشتر از يك چهارم شركت ها با خطر تعطيلي مواجه مي باشند. بر اساس برآوردي كه شركت D&B پيرامون خطراتي كه پس از پايان جنگ در شمال متوجه اقتصاد اسرائيل مي گردد، انجام داده ميزان كارهايي كه در تمامي فعاليت هاي اقتصادي با خطر تعطيلي روبرو مي باشند، به ميزان 3% افزايش داشته است. اين ميزان در عرصه كارها و پروژه ها در ژوئيه 23% بود كه در آگوست به 26% رسيده است. همچنين اين شركت پيش بيني مي كند كه در صورت عدم اقدام سريع مكانيسم كار در سازمان هاي جايگزين، وضعيت وخيم تر خواهد گشت. كارشناسان اقتصادي بيشتر بر اين باورند كه ميزان كارها و پروژه ها در بخش كشاورزي كه با خطر تعطيلي روبروست ، در بخش هاي شمالي اسرائيل در حال حاضر به 36% رسيده است به طوريكه بيش از نيمي از اين پروژه ها و كارها در شمال واقع گرديده اند. همچنين بخش گردشگري و مراكز تفريحي در طول اين جنگ به شدت آسيب ديدند و ميزان كارهايي كه با خطر تعطيلي مواجه مي باشند به 35%مي رسد. *11.بودجه: روزنامه يديعوت احرونوت (تاني گلدشتاين به تاريخ2/8/2006) بر اساس برآوردهاي كارشناسان اداره حسابرسي عمومي وزارت دارايي اسرائيل، مي نويسد دولت اسرائيل پيش از جنگ و در بازه زماني بين ماههاي ژانويه تا ژوئيه 2006 مازاد بودجه به ميزان 4.4 ميليارد شيكل را به ثبت رسانده است. اما در دوره مشابه سال گذشته 1.5 ميليارد شيكل بوده است. به گفته اين روزنامه رئيس بانك مركزي اسرائيل پيش بيني مي كند كه حكومت اسرائيل از مازاد بودجه سال قبل براي تأمين مالي جنگ در شمال استفاده خواهد كرد و درصورتي كه جنگ فقط به مدت يك ماه ادامه پيدا كند، دولت در بودجه 2007 مجبور نخواهد بود رديف بودجه براي جنگ اختصاص دهد. در ماه ژوئيه ميزان كسر بودجه به 300 ميليون شيكل رسيد...!!! همچنانكه هزينه هاي دولت از آغاز سال جاري 118 ميليارد شيكل بوده است هزينه هاي بخش هاي حكومت نسبت به سال گذشته به ميزان 2.5% بالاتر بوده است كه اين ميزان هزينه كمتر از پيش بيني مسئولان وزارت دارايي مي باشد. در ماه ژوئيه هزينه ها نسبت به دوره ماههاي آوريل تا ژوئن، به شدت افزايش يافت و به ميزان 2.2 ميليارد شيكل رسيد. درآمدهاي دولت از ماليات از آغاز سال تاكنون به 105.2 ميليارد شيكل مي رسد و نسبت به مدت مشابه سال گذشته 10.9% افزايش داشته است. اما اين درحاليست كه درآمد دولت از ماليات تنها در ماه ژوئيه به 15.1 ميليارد شيكل رسيده است. اين علاوه بر 1.5 ميليارد شيكل كمك امنيتي امريكا به اسرائيل مي باشد. اين جنگ ويژگيهاي بودجه را به هم ريخته است. پس از اينكه فضاي غالب از كاهش بودجه وزارت دفاع در برابر افزايش بودجه ديگر وزارت خانه ها سخن مي گفت، روزنامه يديعوت احرونوت(به قلم عيدو افراتي به تاريخ1/8/2006) منتشر ساخت كه وزارت دارايي در اول آگوست از تحويل 400 ميليون شيكل به وزارت دفاع براي تأمين هزينه هاي جنگ در شمال پرداخت كرده است. هزينه هاي جنگ تا اين تاريخ روزانه 100 ميليون شيكل برآورد شده است. اين ميزان علاوه بر ميلياردها شيكلي است كه به متضررين از جنگ به عنوان غرامت پرداخت شده است. شايان ذكر است اين هزينه ها از بودجه دولت آتي پرداخت خواهد شد و به اين ترتيب لغو و يا توقف عمل به تعهدات داده شده به احزاب ائتلافي در پيش از شروع جنگ صورت مي گيرد. همچنين پيش بيني مي شود بودجه وزارت دفاع نيز كه در سال 2006 به 46.1ميليارد شيكل رسيده بود، باز در معادله اي جديد افزايش يابد. هاآرتس (13/8/2006) مي گويد :بر اساس برآوردهاي منابع رسمي در اسرائيل، زيان هاي فراگير جنگ تا به امروز به 23ميليارد شيكل رسيده است. تأثر مستقيم جنگ بر بودجه 12 ميليارد شيكل بود(هفت ميليارد هزينه هاي دستگاههاي امنيتي و 5 ميليارد شيكل براي پوشش دادن خسارت هاي مستقيم و غير مستقيم ناشي از جنگ). وزارت دارايي معتقد است كه اين جنگ دست كم موجب فقدان 1.5درصدي حجم توليدات يعني معادل نزديك به 9 ميليارد شيكل شده است. (از اين جمله فقدان دو ميليارد شيكل از درآمدهاي مالياتي مي باشد). همچنين دولت دو ميليارد شيكل را به عنوان كمك هاي اضطراري به مقامات محلي در شمال و خدمات اورژانس تحويل خواهد داد. پس از پرداختن به پيامدهاي جنگ بر اقتصاد اسرائيل و زيان هاي سنگيني كه بر اسرائيل وارد گرديده است، اين سؤال بار ديگر مطرح مي شود: دستاورد اسرائيل از جنگ چه بود؟ آيا آنگونه كه دولت اولمرت -بيرتس مدعي بودند، اهداف اسرائيل در جنگ محقق گرديد؟ يا اينكه دستاوردهاي دولت هاي قبلي را نيز به باد داد؟ آيا اسرائيل بار ديگر بدون محاسبه زيان هاي احتمالي ناشي از يك جنگ، وارد ماجراجويي هاي نظامي خواهد شد؟ *(1):"شيكل" واحد پول رژيم صهيونيستي مي باشد. تهيه و ترجمه:خبرگزاري فارس [/align]- 249 پاسخ ها