جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'مارتلت'.
پیدا کردن 1 result
-
موشک چند منظوره سبک مارتلت موشک چند منظوره سبک مارتلت (Martlet / Lightweight Multirole Missile)
Navard افزود یک موضوع در پدافند هوایی
به نام خداوند بخشنده مهربان برای بزرگنمایی بر روی تصاویر کلیک(لمس) نمایید. موشک چند منظوره سبک وزن تالس یا به اختصار (LMM) که در خدمت نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا مارتلت نامیده می شود. تالس آن را چنین توصیف کرده است: در همین ابتدا مشخص است که مارتلت یک موشک همه فن حریف است. این موشک از تسلیحات اصلی بالگرد وایدکت در خدمت نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا خواهد بود. بریتانیایی ها تجربه موفقیت آمیزی از ترکیب بالگرد رزمی و موشک ضد کشتی در عرصه دریا داشتند. ترکیب موشک ضدکشتی سی اسکوا و بالگرد لنیکس یکی از موفق ترین ترکیب ها در جنگ های دریایی معاصر بودند. در جنگ فالکلند بالگردهای لنیکس با شلیک موشک سی اسکوا دو شناور گشتی آرژانتینی را هدف قرار دادند. اما شاهکار اصلی لنیکس به جنگ اول خلیج فارس باز میگردد. جایی که لنیکس با ۱۵ شلیک موفق میشود ۱۱ شناور تدارکاتی و کشتی و ناوچه ی عراقی را شکار کند تا بدین طریق به موفق ترین شکارچی ناوگان عراق تبدیل شود. حال میتوان دید که اگر موشک ضد کشتی سی اسکوا پاسخی به کشتیهای حمله سریع مجهز به موشک شوروی بود، مارتلت هم می تواند پاسخی مشابه به تهدید شناور های تندرو سپاه پاسداران ایران باشد. لازم به ذکر است که موشک سی اسکوا در این نیرو جایش را به موشک ضدکشتی سی ونوم داده است. البته ریشه موشکی مارتلت بسیار فراتر از این حرفاست و ریشه اصلی آن به یک موشک زمین به هوا باز میگردد نه به یک موشک هوا به سطح! داستان را با بلوپایپ شروع می کنیم. سامانه موشکی بلوپایپ (Blowpipe) در سال 1966، صنایع رادار سلطنتی (RRE) یک مطالعه امکان سنجی با سه پیمانکار برای طراحی یک سامانه، به منظور رفع نیازهای نیروی دریایی و ستاد کل در مورد یک سلاح قابل حمل توسط نفر که بتواند از یک واحد در برابر اهداف کم ارتفاع و سطحی دفاع کند انجام داد. توجه داشته باشید که حتی در این مرحله اهداف سطحی علاوه بر پرنده های کم ارتفاع در نظر گرفته شده بود. این مطالعه به آنجا رسید که طرح بلوپایپ که توسط شرکت های Shorts Brothers و Harland در ایرلند شمالی طراحی و توسعه یافته بود بعنوان بهترین طرح ارائه شده انتخاب شد. سامانه بلوپایپ یک موشک با هدایت بر خط با فرمان دستی بود که به درجه بالایی از مهارت کاربر نیاز داشت. و موشک را با استفاده از یک دسته کنترل (joystick) به سمت هدف هدایت می کرد، جایی که فیوز مجاورتی سرجنگی با وزن 2.2 کیلوگرمی فعال شده و منفجر می گردید. بلوپایپ پس در سال 1972 سفارش داده شده و تولیدش آغاز و سه سال بعد در سال 1975 توسط هنگ ۱۰۳ توپخانه دفاع هوایی وارد خدمت گردید. سامانه بلوپایپ توسط آرژانتین و بریتانیا در طی جنگ فالکلند در سال 1982 مورد استفاده قرار گرفت، اما هیچ یک از دو طرف به موفقیت چندانی با آن دست پیدا نکردند، تنها 2 شکار ثبت شد که سهم هر کشور یک فروند بود، آن هم به ازای تقریبا ۱۰۰ شلیکی که توسط هر یک ازطرفین انجام شده بود! بسیاری از این عملکرد انتقاد کردند که تا حدودی ناعادلانه بود، ماموریتی که بلوپایپ برای آن طراحی شده بود بسیار متفاوت از مواردی بود که در سال 1982 و در طی نبرد فالکلند با آن مواجه گردید. برای نمونه موشک معروف استینگر هم با همین اهداف با مشکل مواجه بود و قسمت بدتر اینکه بر خلاف بلوپایپ با اقدامات متقابل علیه کاونده فروسرخ (IR)، میتوانست به راحتی هدف را گم کند. بلوپایپ نسبت به استینگر همچنین دارای یک کلاهک بسیار بزرگتر بود. با این حال، پس از درگیری، بریتانیا ضعف های بلوپایپ را تشخیص داد و یک برنامه جانشین به نام بلوپایپ مارک۲ را آغاز کرد. سامانه جاولین Blowpipe Mk2 (Javelin) توسعه بلوپایپ مارک۲ که بعد ها به جاولین تغییر نام داد، در واقع توسط وزارت دفاع در سال ۱۹۷۹، قبل از درگیری فالکلند آغاز شده بود اما با عملکرد ضعیف بلوپایپ در فالکلند، انگیزه بیشتری به ساخت آن شکل گرفت. مهمترین ارتقا در آن تغییر سیستم هدایت بود، که به جای سیستم هدایت بر خط دید با فرمان دستی (MANLOS)، از سیستم خط دید نیمه خودکار (SACLOS) بهره می برد. در بلوپایپ مارک۲ به جای هدایت موشک به سمت هدف، اپراتور از یک دوربین شبکه بندی شده با بزرگنمایی ۶ برابر برای نگه داشتن یک رتیکل بر روی هدف استفاده می کرد. در واقع در این روش موشک خود را به سمت مرکز شبکه هدایت می کند.این به سامانه اجازه داد تا موثر تر به اهداف حمله کند و هزینه های آموزشی را هم به میزان قابل توجهی کاهش داد. اگرچه جاولین از نظر ظاهری شبیه بلوپایپ به نظر می رسید، اما یک سامانه جدید بود. تولید اولیه سیستم جاولین در سال 1984 و تحت یک قرارداد چند مرحله ای به ارزش 160 میلیون پوند آغاز شد. شش آتشبار از ۲ هنگ توپخانه دفاع هوایی سلطنتی، از اولین واحدهایی بودند که در سال 1984 به جاولین مجهز شدند. در سال 1985 گزارش شد که در تمرینات، نسبت برخورد ها به طور قابل توجهی افزایش یافته است. برتری دیگر جاولین نسبت به بلوپایپ شامل برد طولانی تر و ارتفاع بیشتر به ترتیب 5500 متر و 3000 متر بود. در نتیجه سامانه بلوپایپ در سال 1985 خیلی زود از خدمت خارج شد و جایش را به جاولین داد. یک نسخه با پرتابگر سه گانه جدید نیز توسعه داده شد.دلیل انتخاب روش هدایت بر خط نیمه خودکار به جای هدایت فروسرخ توسط بریتانیا این بود که می خواست هواپیماها و هلیکوپترها را قبل از اینکه اقدامات متقابل دفاعی انجام دهند، مورد هدف قرار دهد. در آن زمان به درستی توانایی های کمتر روش هدایت فروسرخ در بریتانیا تشخیص داده شد. https://aparat.com/v/BYntk فیلم مربوط به عملکرد بلوپایپ و جاولین سامانه استاربرست (Starburst) دو سال پس از ورود به خدمت نسخه اولیه جاولین در سال 1986، توسعه نسخه جدیدی آغاز شد که بعداً به جاولین S15 تغییر نام داد. و این سامانه بر خلاف سامانه های قبلی، دارای یک سیستم سوار بر پرتو لیزر بود. اولین آزمایش های آن در اواخر سال 1986 انجام و در نهایت توسعه آن در سال 1989 تکمیل شد و تولید برای ارتش بریتانیا در همان سال آغاز گردید. استاربرست، نامی بود که در نهایت به جاولین S15 داده شد. هدایت به روش سوار بر پرتو لیزر، درجه بالایی از مصونیت در اقدامات متقابل را فراهم میکرد، و همچنان بر اساس مفهوم عملیاتی اصلی بلوپایپ، قادر به برخورد مستقیم هم بود. علاوه بر نسخه شانه پرتاب، سه پرتابگر سبک وزن دیگر برای استاربرست توسعه داده شد که شامل موارد زیر بود: ۱-پرتابگر چندگانه سبک (LML) ۲- پرتابگر چندگانه سوار بر وسیله نقلیه (VML) ۳- پرتابگر چندگانه دریاپایه (NML) این پرتابگرهای سبک وزن را میتوان به اپتیک حرارتی استارلایت(Starlite) نیز مجهز کرد. نسخه دیگری هم برای استاربرست نیز توسعه داده شد که شامل سوار کردن این سامانه بر روی وسایل نقلیه سبک و یک نسخه برای وسیله نقلیه زرهی بود. هر موشک استاربرست زمانی که در کنیستر نگهداری می شد، عمر مفید ده ساله داشت. نقش دفاع هوایی استاربرست در نهایت به موشک های پرسرعت استارزتریک (Starstreak) که به موازات استاربرست توسعه یافته بود، سپرده شد. بسیاری از تجهیزات پرتاب و لوازم جانبی هم در استاربرست و استارزتریک مشترک بودند. موشک چند منظوره سبک وزن مارتلت در سال 2008، نیاز نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا به سلاحی برای مقابله موثر با تهدید قایق های تندرو اعلام شد. مقاله "نیروهای دریایی ایران - از جنگ چریکی تا استراتژی دریایی مدرن" منتشر شده در سال 2009 توسط دفتر اطلاعات نیروی دریایی ایالات متحده توسط بسیاری به عنوان نکته مهمی برای درک نیروهای غربی از تهدید نوظهور قایق های تندرو و نبرد ساحلی تلقی گردید، اما نیروی دریایی بریتانیا و دیگران قبل این مقاله شروع به کار کرده بودند و تعدادی الزامات را برای خود تعریف کردند که FASGW(L) یکی از آنهاست. در این استراتژی، هلیکوپترها همچنان به محافظت از نیرو ادامه میدهند، اما به جای تسلیحات برد بلندتر و بزرگتر مانند موشک های سی اسکوا و هلفایر و بریمستون، موشک کوچکتری با دقت مناسب مورد نیاز بود که بتوان از آن در محیطهای محدود کننده قوانین جنگ، مشابه با تهدیدات در تنگه هرمز و خلیج فارس استفاده کرد. تیربار ۱۲/۷ میلیمتری و سیستم BAE که یک سیستم دوربین نشانه روی توپ بر روی هلمت خلبان است و همچنین یک اپتیک با دید ترمال نیز برای افزایش کارایی و ارائه بعنوان یک سلاح ثانویه معرفی شدند. در حالی که توسعه تسلیحات ثانویه نسبتاً آسان تر بودند اما طرح اصلی FASGW(L) که شامل یک موشک سبک و یک موشک سنگین بود زمان بیشتری نیاز داشت. مواردی جایگزین شامل موشکهای هدایت شونده ۷۰ میلیمتری مورد بررسی قرار گرفتند، اما یکی از مسائل مهم در این رویکرد، عدم مانورپذیری آنها در برابر هدفی بود که به سرعت در حال حرکت است و لیزر نیمه فعال (SAL) که معمولاً در آنها مورد استفاده قرار میگرفت، مشکلاتی با اهداف انعکاس پایین مانند بخش های سیاه قایق ها داشت. در سال 2009 وزارت دفاع بریتانیا و شرکت تالس (شعبه انگلیس شرکت فرانسوی تالس) و شرکت MBDA، در یک قرارداد توافق کردند که طبق آن سامانه های استارزتریک و رپیر تا سال 2020 با یک سامانه جدید ساخت این شرکت جایگزین شوند. این قرارداد همچنین شامل پیشبینی سیستم جدید کنترل آتش و ردیابی هدف میشد. کار مفهومی با FASGW(L) ادامه یافت و مشخص شد که موشک استاربرست با هدایت بر خط نیمه خودکار یک نامزد ایده آل را تشکیل می دهد. سیستم هدایت لیزری غیرممکن است که مسدود شود و با اهداف کم بازتاب هم کار می کند. و البته با توجه به نیمه فعال بودن لیزر، امکان فعال شدن سیستم های هشدار دهنده لیزری هم کاهش می یابد. در سال 2011، تالس یک بیانیه صادر کرد و با اعلام مشخصات احتمالی پروژه موشک سبک LMM به این موضوع اشاره کرد که، تهدید پیش روی نیروی دریایی سلطنتی خطری مهمتر و قریبالوقوعتر از تهدیدات علیه ارتش بریتانیا ارزیابی می شود. هر چند بعد ها با آغاز جنگ غافلگیرانه اوکراین مشخص شد که تهدیدات برای ارتش بریتانیا و نیروی زمینی همچنان به قوت خود پا بر جاست. وزارت دفاع بریتانیا در سال 2014 قراردادی 90 میلیون پوندی با آگوستا وستلند برای نصب هر دو موشک سبک و سنگین پروژه FASGW بر روی ۲۸ هلیکوپتر AW159 وایدکت (Wildcat) نیروی دریایی سلطنتی منعقد کرد. همچنین در همان سال، قرارداد طراحی و ساخت 48 میلیون پوندی برای توسعه موشک کوتاه برد سبک به تالس واگذار شد. https://aparat.com/v/ceIQi فیلم تست اولیه توسط شرکت تالس علاوه بر نسخه پرتاب شونده از بالگرد، تالس به طور فعالانه گزینه های دیگری را هم بررسی می کرد. موشک LMM بر روی پهپادهای مختلف دیده شد و در سال 2014، یک نسخه با پرتابگر بر روی سه پایه در نقش سطح به سطح هم آزمایش شد. تالس همچنین با شرکت MSI همکاری کرد و یک پرتابگر LMM چندگانه را با توپ 30 میلی متری بوش مستر در قالب سامانه SEAHAWK SIGMA، ادغام کرد. شرکت ترکی آسلسان نیز قرارداد مشارکتی با تالس داشت و آنها نیز پرتابگر دریاپایه برای LMM توسعه داده اند. پهپاد سبک S-10 مجهز به موشک مارتلت ترکیب با توپ ۳۰میلیمتری بوش مستر در سامانه SEAHAWK SIGMA پروژه مشترک ساخت اسلسان ترکیه به منظور رفع نیاز به یک مهمات بسیار کوچک برای تسلیح پهپادهای تاکتیکی، تالس کارهایی را بر روی نسخه سقوط آزاد LMM آغاز کرد و آن را در نمایشگاههای مختلف دفاعی در حوزه هواپیما های سبک و پهپادها به نمایش گذاشت. در یک قرارداد مشارکت مشابه دیگر، شرکت آمریکایی Textron در حال بازاریابی LMM نسخه سقوط آزاد به اسم Fury بود. در جولای 2016، بالگرد سازی لئوناردو قراردادی را با جنرال دینامیکس برای ارتقای سیستم کنترل در بالگرد وایدکت به منظور تطبیق و استفاده از موشک های مارتلت و سی ونوم منعقد کرد. در نهایت نیروی دریایی سلطنتی، لئوناردو و تالس موفق به تطبیق وایدکت و مارتلت تا سال 2020 شدند و اولین شلیک در ماه می همان سال انجام شد. تالس ویدئویی از این شلیک های آزمایشی منتشر کرد. هر چند که این پیشرفت دو سال دیرتر از برنامه ریزی ها طول کشید. شاید جنگ اوکراین بزرگترین آزمون این موشک بود که زودتر از ورود جدی به خدمت وارد یک کارزار بی سابقه شد. در بهمن ۱۴۰۱ بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا اعلام میکند که این کشور قصد دارد که موشک های پدافندی قابل حمل توسط نفر را در اختیار اوکراین قرار دهد. طولی نمی کشد که در تاریخ ۲۱ فروردین۱۴۰۲ اولین فیلم استفاده از این موشک توسط نیروهای اوکراینی منتشر میشود و ادعا میگردد که یک پهپاد اورلان۱۰ روسیه هدف قرار گرفته است. بعد از این فیلم های دیگری هم منتشر شد هر چند تعداد این فیلم ها بسیار محدود است و بعید به نظر میرسد که تعداد مارتلت های تحویلی به اوکراین زیاد باشد! https://aparat.com/v/k3H0R فیلم از استفاده نیروهای اوکراینی از نسخه دوش پرتاب مارتلت موارد استفاده در اوکراین قابلیت ها و مشخصات موشک مارتلت در موشک چند منظوره سبک وزن مارتلت(LMM) همانطور که توضیح داده شد، تالس به جای طراحی یک آیرودینامیک جدید، از اطلاعات موجود موشک استاربرست به عنوان یک رویکرد مقرون به صرفه و معقول استفاده کرد. مارتلت دارای وزن 13 کیلوگرم و طول 1.3 متر و قطر 76 میلی متر و طول بال 260 میلی متر است. این موشک با حداکثر سرعت 1.5 ماخ پرواز می کند و حداکثر برد آن 8 کیلومتر و حداقل برد آن 400 متر است و توسط یک پیشران دو مرحله ای به حرکت در می آید. این موشک از یک سرجنگی دو گانه ترکش شونده و خرج گود استفاده میکند. وزن سرجنگی 3 کیلوگرم است و توسط یک حسگر مجاورت لیزری در دماغه فعال می شود. مسیر طی شده از بلوپایپ تا مارتلت هدایت اولیه در این موشک با یک سیستم سوار بر پرتو لیزر است و اپراتور نقطه لیزر را روی هدف قرار می دهد. از آنجایی که مارتلت و استارزتریک می توانند از پرتابگرهای یکسانی استفاده کنند، اغلب آنها را با یکدیگر اشتباه می گیرند، اما همانطور که در تصویر زیر مشاهده می شود، این دو متفاوت هستند. همانطور که در اواسط دهه شصت به وسیله ی اعلام نیاز وزارت دفاع پروژه بلوپایپ تعریف شد، مارتلت هم طبق تعریف قطعاً چند نقشی است. که در زیر نگاهی به آن ها خواهیم داشت: پرتابگر بالگردی برای خدمات در نیروی دریایی ، مارتلت با پرتابگر های ۵ فروندی در چهار هارد پوینت بالگرد وایدکت میتواند قرار گیرد که تعداد موشک های نصب شده تا ۲۰ فروند میتواند برسد. هرچند آرایشهای تسلیحاتی مختلف با توجه به نوع ماموریت میتوان برای بالگرد در نظر گرفت. در نتیجه وایدکت می تواند بجای بیست موشک مارتلت از ۱۰ موشک مارتلت به همراه ۲ موشک سی ونوم بصورت ترکیبی استفاده کند. لازم به ذکر است که هیچ برنامهای برای استفاده از این ترتیب در وایدکت های نیروی هوایی بریتانیا و یا بالگردهای تهاجمی AH-64E اپاچی این کشور وجود ندارد. پرتابگر سبک مارتلت را می توان از پرتابگر های شانه پرتاب هم شلیک کرد. همچنین می توان در پرتابگر های سبک استارزتریک در خدمت هم استفاده کرد. هر چند که خود تالس نیز یک پرتابگر چندگانه سبک وزن جدید را توسعه داده است. علاوه بر این پرتابگر های چند گانه سبک را می توان روی یک وسیله نقلیه سبک یا کشتی یا قایق های کوچک نیز نصب کرد. پرتابگر دریاپایه همانطور که پیش تر گفته شد برای کاربری دریاپایه، شرکت تالس با شرکت های MSI و اسلسان ترکیه شریک شده است. شرکت MSI یک پرتابگر 5 فروندی را بر روی پایه سی هاوک سیگما خود به نمایش گذاشته است، چیزی که به طور گسترده در ناو های نیروی دریایی سلطنتی یافت میشود، ترکیب توپ بوش مستر و مارتلت اینگونه عمل میکند که توپ لایه دفاعی آخر بوده و موشکهای مارتلت خارج از برد توپ 30 میلیمتری درگیر می شود و یا مارتلت در شرایطی استفاده میشود که موشک هدایت شونده گزینه بهتری برای انهدام هدف باشد. نسخه توسعه یافته MSI آسلسان سیستم پرتاب موشک (MSL) را توسعه داده است که چهار یا هشت مارتلت را در یک پایه تثبیت شده با یک سامانه الکترواپتیکال حمل می کند. نسخه دریاپایه اسلسان در حال حاضر تمام آزمایشات پذیرش را تکمیل کرده است. نسخه توسعه یافته اسلسان فیوری-سقوط آزاد(Freefall) اگر چه تالس بسیاری از کارهای توسعه اولیه را در نسخه Freefall LMM را به تنهایی به پایان رساند، اما مشارکت آنها با شرکت آمریکایی تکسترون به آنها این اجازه را داد که از فیوز سه حالته این شرکت (نقطه ای، انفجار در هوا، و تاخیری) و ماژول هدایت GPS/INS استفاده کنند. مارتلت در این نسخه هواپرتاب، دارای وزن 6 کیلوگرم و طول 680 میلی متر است که به نام فیوری توسط Textron به بازار عرضه میشود و یک سلاح هدایت شونده بسیار کوچک است که به هواپیماهای سبک وزن اجازه می دهد تا قابلیت تهاجمی داشته باشند. یک ریل اسلحه استاندارد می تواند سه فیوری را در یک امتداد پشت سر هم حمل کند، اگرچه پیکربندی های دیگری نیز موجود است. برای درک بهتر کارایی فیوری باید گفت که بجای هر یک موشک هلفایر میتوان سه فروند فیوری حمل کرد! بر طبق گزارشات این نسخه از ارتفاع ۳۰۰۰ متری، بردی بین 4 تا 5 کیلومتر دارد. فیوری معمولاً علیه وسایل نقلیه با حفاظت کم استفاده می شود و تکسترون نشان داده است که تا 24 فروند از آن را می توان روی یک پهپاد رپیر نصب کرد. پرتابگر های سوار بر خودرو تالس شلیک مارتلت را از خودرو استرومر، ثور و راپید رنجر نشان داده است. که آنها را به خودروهای چند ماموریتی تبدیل می کند. اگرچه بریتانیا به طور رسمی علاقه ای به پرتابگر خودرویی ابراز نکرده است، اما تهدید پهپادهای کوچک در حال ظهور ممکن است آن ها را مجاب به تغییر کند. سیستم پرتابگر خودرویی به اندازه کافی کوچک و سبک است که بر روی وسایل نقلیه ۴×۴ هم بتوان آن ها را نصب کرد. نتیجه گیری اگرچه مارتلت به اندازه جاولین، هلفایر و بریمستون بزرگ و قوی نیست، اما نسبتا ارزان است و با سرجنگی کوچکتر، برای برخی از اهداف مناسب تر است. مارتلت آشکارا یک سلاح منعطف و چند منظوره است و توانایی شلیک از سامانه های در حال خدمت استارزتریک این انعطاف را افزایش می دهد. این سامانه به نظر با موفقیت در عملیات جنگی واقعی توسط اوکراین استفاده شده است و اکنون در خدمت نیروهای مسلح بریتانیا است.برای جمع بندی، این ویدئو طیف کاملی از گزینه های شلیک LMM را نشان می دهد. https://www.aparat.com/v/bv5C3 نویسنده: ناورد این مطالب برای military.ir تهیه شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این منبع بلامانع است. منابع: منبع۱ منبع۲ منبع۳ منبع۴- 6 پاسخ ها
-
- 25
-
- وایدکت
- نیروی دریایی سپاه
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط