جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'نازی'.
پیدا کردن 2 results
-
به نام خدا Volkssturm دوستان گرامی به خاطر تاخیری که در ادامه سری مقالاتی که ارائه می کردم ایجاد شد پوزش می طلبم. به علت مشغله درس و زندگی و کم حوصلگی این سری با تاخیر مواجه شد قرار بود این تاپیک را در هفته ی بسیج ارائه کنم که به هر صورت نشد.خب بعد از معرفی اس اس ها و اس ا ها این بار نوبت فولکشتروم ها یا به عبارتی بسیج ملی المانهاست. فولکشتروم به عنوان نیرویی یا به عبارت بهتر بسیج ملی المان نازی بود که در ماههای پایانی جنگ جهانی دوم به وجود امد.این بسیج ملی به دستور رهبر المان نازی ادولف هیتلر در 18 اکتبر سال 1944 به وجود امد که مردان و پسران بین رده سنی 16 تا 60 سال را که جزو نیروهای نظامی المان نبودند را به خدمت فراخواندند. پسران و مردان ار رده سنی 16 تا 60 سال مردانی که شغلشان حیاتی و واجب برای کشور نبود و یا در قسمتهای غیر ضروری ارتش و نظامی خدمت می کردند برای به دست گرفتن اسلحه فراخوانده شدند.البته قابل ذکر هست که این طرح از سال 1925 وجود داشت اما بر روی کاغذ فقط . اما بعد از فرمان هیتلر رنگ واقعیت به خود گرفت به طوری که انتظار می رفت حدود 10 میلیون نفر بسیج شوند بعد از این فرمان شخصی به نام مارتین بورمان با براوردی اعلام کرد که حدود 6 میلیون نیرو را می توان از نظر سلامت و توان جسمی جذب کرد برای این که این نیرو موثر و کارامد باشد هیتلر و بورمان می خواستند این نیروها نه تنها از نظر تعداد زیاد باشند بلکه دارای تعصب نیز باشند.در مراحل اولیه برنامه ریزی مشخص شد اگر نیروهای بسیج شده فاقد روحیه باشند جنگاوری و پیکار انها کمتر است به همین دلیل برای رسیدن به ان روحیه و تعصب مورد نظر,واحدهای فولکشتروم تحت فرماندهی مستقیم نازیهای محلی حزب بودند.دیگر فولکشترومها یک سازمان وسیع ملی شده بودند.یک میلیشیای واقعی. شاید جالب باشد بدانید که این ایده فولکشتروم گرفته شده از لنداشتورم پروسها که بر می گردد به سالهای 1813 تا 1815 در طی جنگ پروس با ناپلئون که مردم پروس به عنوان نیروی چریکی برای ازادی علیه ناپلئون می جنگیدند. زمانی که المان نازی در شرق المان و در جبهه ی شرقی با کمبود نیروی انسانی در برابر شوروی مواجه شد,این ایده فولکشتروم به عنوان اخرین راه برای جبران نیرو توسط رئیس اکادمی "oberkommando guderian heeres" ژنرال هاینس فیشر در سال 1944 ارائه شد. "oberkommando guderian heeres " سرفرماندهی ارتش المان بین سالهای 1936 تا 1945 بود. فولکشترومها در جبهه ها فولکشترومها در جبهه ها هاینریش هیملر,جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش,مسئول تسلیحات و تمرینات بود.فولکشترومها اگرچه معمولا تحت کنترل حزب بودند اما در موقع عمل تحت فرمان ورماخت(نیروهای دفاعی المان) بودند که این کار باعث کاهش تاثیر انها شده بود. واحد اساسی انها یک گردان شامل 642 مرد می شد که اکثر عضوهای ان جزو سازمان جوانان هیتلری ,سالخوردگان,ناتوانان و یا افرادی بودند که قبلا برای خدمت نظامی مناسب تشخیص داده نشده بودند. از نظر اموزشی وضعیت خوبی وجود نداشت زیرا اعضا و نیروهای فولکشتروم فقط یک سری اموزشهای بسیار پایه ایی را اموزش می دیدند که شامل یک برگه و یا توضیح کوتاه در باره ی چگونگی استفاده و اشنایی با سلاحهایی به مانند کارابین 98k rifle و راکت ضد تانک پنزرفاست می شد.تمرین با سلاح به دلیل این که جنگ در حال انجام و نیروها با کمبود سلاح مواجه بودند خیلی کم صورت می گرفت به طوری که اغلب نیروهای فولکشتروم در میدان نبرد واقعی با سلاحها اشنا می شدند.همچنین با کمبود مربی اموزشی هم رو به رو بودند و تعدادی از سربازان کهنه کار جنگ جهانی اول به تصمیم خودشان به اموزش چگونگی سلاحها می پرداختند. این یک برگ روزنامه یا کاغذی است که در ان تیربار MG34 را معرفی کرده است.چون نوشته هایش ناخوانا بود نتوانستم ترجمه کنم بسیار علاقه مند بودم بتوانم ببینم به چه گونه ان را برای مردم عادی شرح داده اند ولی متاسفانه نتوانستم کیفیتی بهتر از این پیدا کنم. از نظر تسلیحات واحدها هم هیچ همگونی وجود نداشت و از هر انچه وجود داشت استفاده می کردند.هر عضو فولکشتروم هم می بایست لوازم مورد نیازش مثل یونیفرم و وسایل پخت غذا را خودش می اورد. این امر منجر به این شد که واحدها ژولیده و کهنه باشند و به جای اینکه روحیه نیروها بالا رود باعث یاداوری حالت نومیدانه المان می شد. فولکشترومهای اسیر شده در جبهه بلاروس-برلین 1945 فولکشترومها سلاحهای مختلفی را مورد استفاده قرار می دادند , برخی تفنگهای Gewehr 98s و Gewehr 71s و یا سلاحهایی که توسط نیروهای المانی از کشورهایی مثل شوروی -ایتالیا - بلژیک - فرانسه - چک و لهستان و... به غنیمت گرفته شده بودند استفاده می کردند.و برخی هم به نسبت بیشتر از تفنگهای 98ks کارابین استفاده می کردند. Karabiner 98ks المانها حتی سلاحهایی را که قیمت ارزانی داشته باشند را طراحی و مورد استفاده قرار دادند تا بتوانند کمبود سلاح و مهمات را جبران کنند. سلاحهایی مثل: MP3008 und volkssturmgewehr 1-5 MP3008 volkssturmgewehr 1-5 در مجموع باید گفت از هر چیزی که موجود بود استفاده می کردند.این حجم زیاد انواع مختلف سلاح با مهمات متفاوت فشار زیادی را به بخش لجستیک وارد می کرد و ان را با مشکل رو به رو ساخته بود. یونیفرم فولکشتروم ها فقط یک بازوبند سیاه بود که روی ان نوشته شده بود "Deutscher Volkssturm Wermacht " به معنی: فولکشتروم ورماخت(نیروهای دفاعی المان) المان. همراه با نشانهای نقره ای ساده ای که بر روی یقه نصب می شد. مسئولین نازی سعی یسیاری کردند تا یونیفرم نظامی و زیبا و یکدستی برای انها داشته باشند اما نتوانستند برای همه ی نیروها یونیفرمهای یکدستی را فراهم کنند. به همین دلیل تعداد زیادی از فولکشترومها یونیفرمهای نیروی انتظامی یا یونیفرم کارهای عادی دیگر مثل نگهبانان کارخانه ها یا شرکتها و یا راهبرهای قطار و .... را می پوشیدند.اگر به عکسهای بالا و پایین نگاه کنید متوجه می شوید. بازوبندی که این نیروهای بسیج شده می بستند با عبارت فولکشتروم ورماخت المان. نیروهای فولکشتروم با لباسهای مختلف فولکشترومها دارای رسته بودند که در پایین نشانها و رسته های انها را می بینید : Bataillionsführer سرگرد Kompanieführer سروان Zugführer ستوان Gruppenführer گروهبان Volkssturmmann سرباز همان طور که قبلا گفته شد المانیها از جندین نسل به عنوان نیرو استفاده کردند. حتی افراد سالخورده و کسانی که در جنگ جهانی اول کارازموده شده بودند. این نیروها اغلب در همان ناحیه خودشان مورد استفاده قرار می گرفتند اما تعدادی از انها مستقیما به خط مقدم در جاهای دیگر فرستاده می شدند. زمانی که اموزش و توضیح کوتاه درباره ی سلاح تمام می شد و سلاح به دست انها می دادند رسم بود بعد از دادن سلاح به انها به رهبرشان هیتلر سوگند می خوردند و وارد میدان نبرد می شدند. نیروهای فولکشتروم در حال ادای سوگند این نیروهای غیر نظامی بسیج شده به طور وسیع در نبرد برلین مورد استفاده قرار گرفتند که در قسمتهای زیادی از شهر می جنگیدند. این نبرد واقعا ویرانگری بود. زیرا اعضای ان تا سر حد مرگ برای اینکه اسیر نیروهای شوروی نشوند می جنگیدند.وحشی گری و رفتار نیروهای شوروی بسیار زیاد بود.در پرانتز عرض کنم که روزهای اخر جنگ مردم و نیروهای المانی خودشان دسته دسته از شرق به طرف غرب می رفتند تا خود را تسلیم نیروهای امریکایی کنند تا گرفتار و اسیر نیروهای روسی نشوند. بد نیست بدانید از حدود 90- 95 هزار اسیر المانی در بند روسها تنها 5 هزار نفر به المان بر گشتند و بقیه در اردوگاههای مخوف سیبری روسیه کشته شدند و یا جان سپردند. نبرد مهم دیگری که فولکشترومها در ان حضور پررنگی داشتند نبرد Konigsberg بود. جسد یکی از نیروهای فولکشتروم کشته شده اجرای این چنین طرحهایی بود که باعث شد بعد از پایان جنگ نسبت زنان به مردان المانی 8 به 1 باشد. در پایان بیشتر استراتژیستها و تاریخ نگاران بر این باورند فولکشتروم ها تاثیر استراتژیک کمی در نتیجه جنگ داشتند,اما چیزی که نمیشه انکار کرد ان است که این افراد با وجود اینکه می دانستند شانسی برای پیروزی ندارند اما دلیرانه جنگیدند. [align=center][/align] برای ازادی و زندگی,فولکشترم نویسنده و گرداورنده: هانس استفاده از مطلب بدون ذکر نام نویسنده و سایت میلیتاری مجاز نمی باشد.
- 30 پاسخ ها
-
- 4
-
- volkssturm
- بسیج
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
نبرد اسکورپیون نبرد اسکورپیون، اثبات برتری امنیت فرماندهی آلمان
shagh1094 افزود یک موضوع در جنگهای جهانی
به نام خداوند خون و خدای سلاح/ خداوند دشمن ستیز و خدای دفاع برگردان: شقایق عملیات اسکورپیون عملیات نظامی در طول نبرد ج ج 2 بود که در شمال آفریقا رخ داد. این مبارزه ای بین نیروهای متحدین به رهبری ژنرال اروین رومل و نیروهای انگلیسی تحت فرماندهی ژنرال استرافر بود که در 26-27 می 1941 رخ داد. اسکورپیون یک ضد حمله آلمانی علیه انگلیسیها در گذرگاه هلفایا در شمال غربی مصر و در پاسخ به عملیات برویتی انگلیسی ها بود. عملیات آلمان موفقیت انگیز بود و باعث شد بریتانیایی ها تحت فشار قرار بگیرند و از گذرگاه هلفایا گذر کنند و به مرز باک باک سوفافی عقب نشینی کنند. اسکورپیون دومین عملیات تهاجمی رومل پس از ورود به آفریقا محسوب میشد. زمینه پس از پیروزی و پیشی گرفتن بریتانیا بر ایتالیا در عملیات قطب نما، فرماندهی عالی آلمان رومل را برای بازیابی وضعیت نیروهای کورپس آفریقایی فرستاد. رومل یکبار حمله کرد، و نیروهای بریتانیایی را به جز قلعه توبروک، از مرکز لیبی به پشت مرزهای مصر راند. نیروهای متحدین حدود 15 کیلومتر در مصر پیشروی کردند و شهر ساحلی سولوم و گذرگاه هلفیا و بخشی از جنوب شرقی را آزاد ساختند. http://up.reich-history.com/images/60402987532410534951.jpg بخشی از عملیات در کویر غربی و در ج ج 2 گذرگاه هلفیا یک شکاف در کناره دشت ساحلی بود که با یک باریکه از داخل آفریقا جدا میشود و حدود یک کیلومتر با مرز ساحلی فاصله دارد. در تاریخ 15-16 ماه مه، نیروهای بریتانیایی با عملیات برویتی حمله را شروع کردند. در مجموع نیروها از طریق گذرگاه هلفیا عبور کردند و به سمت بیابان و نیروهای آکسیس که در راه فورت در لیبی بودند، حمله بردند. آنها عقب رانده شدند اما در همان هلفیا سنگر گرفتند. رومل میدانست که هلفیا یک موقعیت کلیدی بود و اجازه حرکت آزادانه میان دشت های ساحلی و داخلی را میداد و به همین دلیل برای بازپس گرفتن آن مصمم شد و تنها 10 روز بعد دوباره حمله را آغاز نمود. حمله ی رومل در شب 26 مه، سه گروه ضربت آلمانی در بین مسیر ساحل و گذرگاه هلفیا مستقر شدند. این گروه ها زیر مجموعه پانزر داک بود که فرماندهی آن را ماکسیمیلیان فون هرف بر عهده داشت. آنها صبح زود روز بعد حمله را آغاز نموده و هلفیا توسط سپاه سوم کولداشتورم محافظت میشد. آنها به خوبی میجنگیدند اما نتوانستند آلمان را متوقف کنند چون امنیت فرماندهی آلمان فوق العاده بوده و بریتانیا از ترس قیچی شدن و احاطه شدن منطقه را ترک کرد. http://up.reich-history.com/images/00031856597995533579.jpg رومل در سمت چپ و SdKfz.250/3 تحت فرماندهی او در طول روز عقب نشینی های بسیاری انجام شد و سرهنگ دوم موبرای به قصد پیروزی و با اجازه خروج کرد اما 173 رقم تلفات داد(فقط 170 تا مربوط به سپاه سوم بود) مانند 4 اسلحه سنگین، 8 ضد تانک، 4 تانک. هیچ نیروی بریتانیایی قادر به ارائه پشتیبانی نبود بطوریکه واحد های بریتانیایی به طور مرتب از گذرگاه خارج میشدند و هر لحظه امکان آن میرفت که دوباره توسط دول محور اشغال شود. بدین ترتیب تمام زمین دوباره از احتصار بریتانیا درآمد و به تصرف دول محور رسید. تاریخ: 26-27 مه 1941 محل: کانال هلفیا، مصر نتیجه: پیروزی دول محور طرفین درگیر: انگلیس-آلمان فرماندهان: آلمان: ماکسیمیلیان فون هرف، انگلیس: ویلیام گات استحکامات: بریتانیا: سپاه XIII، گردان پیاده نظام و حمایت تسلیحات آلمان: نیروهای آفریقایی تلفات: انگلیس 173 تلفات، 23 تا مربوط به توپخانه و 5 تا تانک و بقیه نیز متفرقه. آلمان: هیچ تلفاتی نداد. لینک مقاله اصلیhttp://www.forum.reich-history.com/thread452.html http://www.forum.reich-history.com/images/smilies/87984166578757837318.jpg به نام خداوند خون و خدای سلاح/ خداوند دشمن ستیز و خدای دفاع برگردان: شقایق عملیات اسکورپیون عملیات نظامی در طول نبرد ج ج 2 بود که در شمال آفریقا رخ داد. این مبارزه ای بین نیروهای متحدین به رهبری ژنرال اروین رومل و نیروهای انگلیسی تحت فرماندهی ژنرال استرافر بود که در 26-27 می 1941 رخ داد. اسکورپیون یک ضد حمله آلمانی علیه انگلیسیها در گذرگاه هلفایا در شمال غربی مصر و در پاسخ به عملیات برویتی انگلیسی ها بود. عملیات آلمان موفقیت انگیز بود و باعث شد بریتانیایی ها تحت فشار قرار بگیرند و از گذرگاه هلفایا گذر کنند و به مرز باک باک سوفافی عقب نشینی کنند. اسکورپیون دومین عملیات تهاجمی رومل پس از ورود به آفریقا محسوب میشد. زمینه پس از پیروزی و پیشی گرفتن بریتانیا بر ایتالیا در عملیات قطب نما، فرماندهی عالی آلمان رومل را برای بازیابی وضعیت نیروهای کورپس آفریقایی فرستاد. رومل یکبار حمله کرد، و نیروهای بریتانیایی را به جز قلعه توبروک، از مرکز لیبی به پشت مرزهای مصر راند. نیروهای متحدین حدود 15 کیلومتر در مصر پیشروی کردند و شهر ساحلی سولوم و گذرگاه هلفیا و بخشی از جنوب شرقی را آزاد ساختند. http://up.reich-history.com/images/60402987532410534951.jpg بخشی از عملیات در کویر غربی و در ج ج 2 گذرگاه هلفیا یک شکاف در کناره دشت ساحلی بود که با یک باریکه از داخل آفریقا جدا میشود و حدود یک کیلومتر با مرز ساحلی فاصله دارد. در تاریخ 15-16 ماه مه، نیروهای بریتانیایی با عملیات برویتی حمله را شروع کردند. در مجموع نیروها از طریق گذرگاه هلفیا عبور کردند و به سمت بیابان و نیروهای آکسیس که در راه فورت در لیبی بودند، حمله بردند. آنها عقب رانده شدند اما در همان هلفیا سنگر گرفتند. رومل میدانست که هلفیا یک موقعیت کلیدی بود و اجازه حرکت آزادانه میان دشت های ساحلی و داخلی را میداد و به همین دلیل برای بازپس گرفتن آن مصمم شد و تنها 10 روز بعد دوباره حمله را آغاز نمود. حمله ی رومل در شب 26 مه، سه گروه ضربت آلمانی در بین مسیر ساحل و گذرگاه هلفیا مستقر شدند. این گروه ها زیر مجموعه پانزر داک بود که فرماندهی آن را ماکسیمیلیان فون هرف بر عهده داشت. آنها صبح زود روز بعد حمله را آغاز نموده و هلفیا توسط سپاه سوم کولداشتورم محافظت میشد. آنها به خوبی میجنگیدند اما نتوانستند آلمان را متوقف کنند چون امنیت فرماندهی آلمان فوق العاده بوده و بریتانیا از ترس قیچی شدن و احاطه شدن منطقه را ترک کرد. http://up.reich-history.com/images/00031856597995533579.jpg رومل در سمت چپ و SdKfz.250/3 تحت فرماندهی او در طول روز عقب نشینی های بسیاری انجام شد و سرهنگ دوم موبرای به قصد پیروزی و با اجازه خروج کرد اما 173 رقم تلفات داد(فقط 170 تا مربوط به سپاه سوم بود) مانند 4 اسلحه سنگین، 8 ضد تانک، 4 تانک. هیچ نیروی بریتانیایی قادر به ارائه پشتیبانی نبود بطوریکه واحد های بریتانیایی به طور مرتب از گذرگاه خارج میشدند و هر لحظه امکان آن میرفت که دوباره توسط دول محور اشغال شود. بدین ترتیب تمام زمین دوباره از احتصار بریتانیا درآمد و به تصرف دول محور رسید. تاریخ: 26-27 مه 1941 محل: کانال هلفیا، مصر نتیجه: پیروزی دول محور طرفین درگیر: انگلیس-آلمان فرماندهان: آلمان: ماکسیمیلیان فون هرف، انگلیس: ویلیام گات استحکامات: بریتانیا: سپاه XIII، گردان پیاده نظام و حمایت تسلیحات آلمان: نیروهای آفریقایی تلفات: انگلیس 173 تلفات، 23 تا مربوط به توپخانه و 5 تا تانک و بقیه نیز متفرقه. آلمان: هیچ تلفاتی نداد. لینک مقاله اصلیhttp://www.forum.reich-history.com/thread452.html http://www.forum.reich-history.com/images/smilies/87984166578757837318.jpg