جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'هوش مصنوعی'.
پیدا کردن 2 results
-
هوش مصنوعی و آینده منازعات بخش اول مقدمه پيش بيني تاثير دقيق و خط سير فناوري هاي به کار رفته توسط هوش مصنوعي دشوار است. با اين حال اين تکنولوژي ها ممکن است يک تحول تمدني قابل مقايسه با اختراع برق را ايجاد کنند. برنامه هاي هوش مصنوعي ، جنبه هاي زيادي از اقتصاد جهاني، امنيت ، ارتباطات و حمل و نقل را به وسيله تغيير نحوه کار انسان ها ، برقراري ارتباط ، تفکر و تصميم گيري تغيير خواهند داد. دستگاه هاي هوشمند در فعاليت هاي انسان ها مشارکت کرده يا جايگزين انسانها در گستره وسيعي از فعاليتها ميشوند . چنين تغيير شديدي ، تاثير اجتماعي ، اقتصادي و سياسي دارندگان اين مولفه ها را افزايش خواهد داد ، در حالي که طرف بدون بهره ممکن است با چالشهاي چشمگيري مواجه شوند. انقلاب هوش مصنوعي و فناوري هاي همراه آن در حال تغيير رقابت هاي ژئوپليتيکي هستند. از آنجا که توسعه هوش مصنوعي ، يادگيري ماشين و سيستم هاي خود مختار به عواملي از قبيل داده ها ، نيروي کار ، توان محاسباتي و نيمه هادي ها متکي است ، اختلافات در چگونگي استفاده کشورهاي مختلف از اين فناوري ها در آينده گسترش مي يابد. اين امر به اين دليل است که تسلط دولت ها بر هوش مصنوعي ، اثربخشي استراتژيک آينده آنها در امور نظامي و همچنين عملکرد آن ها ، رقابت و توانايي بازدارندگي در مقابل دشمنان را تعيين مي کند. هوش مصنوعي از استفاده از سيستمهاي خود مختار تا تحول در فرماندهي ، کنترل ، ارتباطات ، کامپيوترها، اطلاعات ، نظارت و شناسايي (C4ISR) و از پردازش اطلاعات تا امنيت شناختي، نحوه برنامه ريزي و جنگ را تغيير خواهد داد. سيستم هاي هوش مصنوعي براي مقابله با چالشهاي يکپارچه تر متعارف ، هيبريدي و چالش هاي زمان صلح حياتي خواهند بود. از آنجا که تکنولوژيهاي مختل کننده ابزارهاي جديدي را براي رژيم هاي توتاليتر و گروههاي افراط گرا فراهم ميکنند، جامعه هاي دو طرف اقيانوس اطلس نياز به توسعه راه حل هايي براي کاهش استفاده هاي مخرب از دستگاه هاي هوشمند دارند. ناتو از لحاظ منطقي به خوبي با اين چالش مقابله مي کند. تلاش هاي اخير در ايجاد توانايي هاي نظامي ، پروژه هاي تحقيقاتي مشترک و مشاوره هاي داخلي در اين اتحاد ، آگاهي از فرصت ها و چالش هاي ناشي از پيشرفت سريع هوش مصنوعي را نشان مي دهد. تمرينات هم پيمانان شامل سيستم هاي خودمختار ميان حوزه اي ، تاکتيک هاي فعال شده در فضاي مجازي و سناريو هاي خصمانه و همچنين قابليت هاي جديد C4ISR است. سازمان هاي مختلف ، مانند سازمان علوم و فناوري ناتو و مراکز برتر علمي به گسترش دانش، ايجاد آگاهي، تحريک تحقيقات و حمايت از توسعه و جذب متخصصان ملي کمک ميکنند. با اين حال ناتو هنوز نياز به توسعه يک ديدگاه جامع براي توسعه و سازگاري با هوش مصنوعي دارد. اعضاي اين پيمان بايد نابرابري هاي داخلي و بيروني در توانايي هاي هوش مصنوعي را بر طرف کنند. در بعد داخلي ، ناتو نيازمند مکانيسم هاي جديدي است ، به طوري که کشورهاي کوچک تر عضو توانايي حمايت از سازمان را از دست ندهند . از نظر بيروني ، ناتو به عنوان يک کل بايد سازگاري و چابکي خود را در يک محيط بين المللي بسيار رقابتي حفظ کند. تمام کشورهاي عضو بايد در آمادهسازي براي گذار به يک دنياي متصل به هوش مصنوعي مشارکت داشته باشند ، زيرا چنين دنيايي تحمل پيوندهاي ضعيف در امور دفاعي را ندارد. هوش مصنوعي و فضاي نبرد يکپارچه جنگ هاي مدرن بر اساس پيوند بي سابقه ميان و در داخل سه ميدان نبرد مي باشند که در کنار هم فضاهاي نبرد هاي پيچيده را ايجاد مي کنند . دسته اول حوزه فيزيکي است که در آن از موشک هاي بالستيک ، تانک هاي اصلي ميدان نبرد ، هواپيما ها ، سلاح هاي پياده نظام و ساير تجهيزات نظامي براي تخريب يا از بين بردن منابع فيزيکي دشمن استفاده مي شوند. دومين ميدان نبرد ، فضاي فناوري اطلاعات است. در اينجا ، هر طرف تلاش مي کند با بهبود نحوه اشتراک اطلاعات ، اتصال اطلاعاتي فضا پايه به سيستم هاي تسليحاتي يا محاسبه مسير موشک بالستيک ورودي ، برتري کسب کند. به عنوان مثال ، يک جنگجو ممکن است از جنگ الکترونيکي براي کور کردن رادارهاي اکتساب دشمن قبل از حمله هوايي استفاده نمايد . سومين ميدان نبرد ، فضاي شناختي است که در آن عمليات هاي اطلاعاتي و جنگ سياسي رخ ميدهند. فضاي سايبر در ميدان هاي اطلاعاتي و شناختي قرار ميگيرد. هواپيماهاي نسل پنجم مانند اف 35 و عملياتهاي نفوذ روسيه ، از فضاي مجازي براي توليد، انتشار، کنترل و نظارت بر اطلاعات استفاده ميکنند. در آينده، پيروزي ها به طور فزاينده اي به هماهنگ سازي سيستماتيک ميدان هاي فيزيکي ، اطلاعاتي و شناختي، که همگي به وسيله جنگ الگوريتمي تقويت شده اند ، بستگي خواهند داشت. اين سه گانه مفاهيم اساسي نظامي مانند مرکز ثقل، ابهام در جنگ و تراکم نيروها را بازتعريف خواهند کرد. در عصر هوش مصنوعي ، داده هاي بزرگ و رباتيک، توسعه مفهوم از هميشه اهميت بيشتري خواهد داشت . اين عمل يک کار بدون پايان خواهد بود، زيرا بايد مفاهيم جديد به طور مداوم تغيير پيدا کنند تا از اقدامات متقابل مانند الگوريتم هاي خصمانه و تلاش براي مسموميت داده ها ، که شامل تغذيه داده هاي معکوس به سيستم هاي هوش مصنوعي است ، جلوگيري کنند. چنين حملاتي سعي مي کنند که آنچه هوش مصنوعي از داده هاي طبقه بندي شده فرا مي گيرد يا چگونگي حل مشکلات دسته بندي يا پيش بيني توسط آن ها را تغيير دهد . در آينده نزديک ، پيشرفتهاي بيشتري حتمي به نظر مي رسند. پيشرفتها در علوم اعصاب ، زيست شناسي رفتاري و در زمينه هاي ديگر باعث مي شود جهش تکنولوژيکي نويني مانند يکپارچه سازي انسان - ماشين و افزايش استقلال در سيستم هاي نظامي ممکن شوند . سوارم هاي رباتيک زمينه ديگري را شکل مي دهد که علوم کامپيوتر و رباتيک با بيولوژي احيا شوند . همکاري انسان و ماشين به احتمال زياد تصميم گيري بهتر و سريع تر را با فعال ساختن مديريت پيشرفته جريان هاي داده هاي حجيم ، به ارمغان ميآورد. انسان ها و سيستم هاي هوش مصنوعي ، مکانيسم هاي تصميم گيري متفاوتي دارند که در صورت عدم موفقيت آنها ، انواع مختلفي از خطاها به وجود مي آيد. با ترکيب نقاط قوت انسان ها و ماشين ها ممکن است بتوان ضعف هاي موجود را از بين برد. در حال حاضر چنين آزمايشاتي در حوزه نظامي انجام شده است. فناوري هاي جديد ، مردم ، گروه ها و دولت ها را ترغيب مي کند تا عمليات مقابله و دستکاري در مقادير سنجش ها را انجام دهند. به گفته رند والتزمن ، معاون ارشد فناوري در شرکت RAND ، ماشين هاي هوشمند مي توانند گروههاي آسيب پذير را شناسايي کرده و واکنش افراد و جمعيت ها ، به تلاش ها براي تأثيرگذاري بر آنها را اندازه گيري کنند. هک کردن شناختي ، شکلي از حمله است که مي خواهد ادراکات و رفتار مردم را دستکاري کند و بر روي مجموعه متنوعي از بستر ها از جمله رسانه هاي اجتماعي و اشکال جديد کانال هاي خبري سنتي صورت مي گيرد. وسايل به طور فزاينده اي متنوع مي شوند تا متن ، تصاوير ، فيلم و صداهاي تحريف شده و نادرست براي دستيابي به تاثيرات مورد نظر مسلح شوند. امنيت شناختي زمينه اي جديد و چند منظوره است که بازيگران مختلف در آن فعاليت مي کنند که والتزمن آن را يک رقابت تسليحاتي مداوم براي تأثيرگذاري و محافظت از تاثيرپذيري گروه هاي بزرگي از مردم آنلاين مي نامد. هوش مصنوعي ميتواند موجب تغييرات شديدي در جنگ هيبريدي شود که نگراني عمده ناتو مي باشد . دولتها و بازيگران غير دولتي مي توانند از فضاي مجازي براي نفوذ بر گروه هاي بزرگي از غير نظاميان و نيروهاي مخالف استفاده کنند. از فعاليتهاي شناسايي و پروفايل کاربران هدف گرفته تا درک نادرست يا جعلي اطلاعات و عمليات هاي رواني، هوش مصنوعي مي تواند پتانسيل عمليات هاي اطلاعاتي را گسترش دهد. علاوه بر اين ، تعامل انسان و ماشين به احتمال زياد به بخشي از درگيري هاي نظامي تبديل خواهد شد که با پيامدهاي اخلاقي و حقوقي که همچنان ناشناخته و مجهول مانده اند مواجه است . معرفي اين فناوري نياز به نظارت دارد تا از سوءاستفاده هاي احتمالي و عواقب ناخواسته جلوگيري شود . ادامه دارد ... بن پایه : NEW PERSPECTIVES ON SHARED SECURITY: NATO’S NEXT 70 YEARS - Carnegie EUROPE
- 1 reply
-
- 16
-
- فناوری اطلاعات
- جنگ شناختی
-
(و 6 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
یک میدان جنگ هوشمند تر چینی؟ مفاهیم ارتش آزادی بخش خلق چین برای عملیات هوشمند در حال شکل گیری است شی جین پینگ دبیر کل حزب کمونیست چین نشان داده است که علاقه مند به موضوع هوش مصنوعی می باشد . او اغلب برای اهداف تبلیغاتی با دانشمندانی در مراکز تحقیقاتی مختلف در سراسر کشور عکس می گیرد و سخنان برجسته ای در مورد اهمیت توسعه هوش مصنوعی برای آینده چین به زبان می آورد . این تمرکز شدید بر روی هوش مصنوعی توسط بخش رهبری حزب کمونیست چین ، نگرانیهایی را در میان محافل امنیت ملی در ایالات متحده و کشورهای دیگر ایجاد کرده است که فناوری هوش مصنوعی در حال ظهور در ارتش چین است و شواهد فراوانی وجود دارد مبنی بر اینکه رهبران سیاسی و نظامی چین در واقع هوش مصنوعی را به عنوان جزیی حیاتی از قابلیتهای نظامی آینده کشورشان میدانند . بیشتر تحقیقات هوش مصنوعی نظامی در چین بر روی سختافزار متمرکز است ، مانند تانک و وسایل نقلیه رباتیک ، هواپیماهای بدون سر نشین خودکار و زیردریاییهای کنترل از راه دور. آنها همچنین با الگوی وسیع تری که در دو دهه گذشته توسط دانشمندان ارتش آزادی بخش خلق چین مورد توجه قرار گرفته است، تناسب دارند که شامل توسعه سلاحهای پیشرفته و فنآوریهای نظامی به عنوان بخشی از مفهوم گرز قاتل (assassin’s mace) که در آن ارتش چین به دنبال اجرای ضربات نا متقارن در برابر رقبای بالقوه خواهد بود. نمونههای قبلی از گرز قاتل می تواند استفاده از یک موشک ضد کشتی در مقابل ناو هواپیما بر باشد. با این وجود ، استفاده از سلاحهای گرز قاتل ممکن است در حال حاضر شامل استفاده از دادههای حجیم ، اینترنت اشیا و یا رایانش ابری که با نسل بعدی تسلیحات سازگار است همراه گردد . با این حال، در رابطه با دوره آینده توسعه سلاح های ارتش آزادی بخش خلق چین ، چیزهای بیشتری برای در نظر گرفتن به غیر از تکنولوژی وجود دارد . برای مثال، در مورد تاکتیکها و دکترین هایی که با تکنولوژی همراه هستند؟ آیا اندیشمندان نظامی چینی و موسسات علمی دانشگاهی با مسائل پیچیده مرتبط با یکپارچه کردن تکنولوژی های جدید در عملیاتهای رزمی درگیر هستند؟ پاسخ مثبت است: در یک مثال برجسته، آکادمی علوم نظامی یا AMS ، که احتمالا بزرگ ترین موسسه ارتش چین است، در حال حاضر بر روی یک برنامه قابل توجه اصلاحات و توسعه علمی که به ارتش این کشور اجازه ادغام بهتر و بکارگیری هوش مصنوعی، روباتیک، و تولید هوشمندانه را میدهد تمرکز کرده است. تلاش ارتش آزادی بخش خلق چین برای توسعه عملیات هوشمند اصلاحات در AMS درانزوا رخ نمی دهند . یکی دیگر از عوامل کلیدی تلاشهای ارتش چین برای ادغام تکنولوژیهای جدید ، مفهوم نوظهور عملیاتهای هوشمند (zhinenghua zuozhan, 智能化作战) است. اگرچه این مفهوم هنوز در حال تحول می باشد ، یک مقاله از سرویس خبری رسمی خبرگزاری شین هوا، عملیاتهای هوشمند را اینگونه تعریف کرده است : عملیاتهای هوشمند دارای هوش مصنوعی در هسته خود هستند و از فناوری های پیشرفته در سراسر فرماندهی ، تجهیزات، تاکتیک ها و دیگر زمینه ها استفاده می کنند... آن باید با مفاهیم اصلی ای مانند سیستم اطلاعاتی مرکزی، استفاده کامل از برنامه های ابری ، ادغام چند حوزه ای ، هماهنگ سازی مغز- ماشین ، خودگردانی هوشمند و مبارزه بدون سرنشین برای برتری درمحیط میدان جنگ شناخته شود . مقالهای از PLA Daily اثرات چشمگیر ناشی از ظهور عملیات هوشمند را پیشبینی کرده است و می گوید که این نوع جدید از جنگاوری به مرور محدودیت های سنتی زمانی و فضایی شناخت را شکسته و روابط بین انسان و تسلیحات را بازسازی و مدلهای کاملا جدید فرماندهی و کنترل را ایجاد می نماید . دو پژوهشگر چینی، به نام های شن شولین (Shen Shoulin) و ژانگ گونینگ (Zhang Guoning) جنبه دیگری از عملیات هوشمند را به شکل تقابل شناختی (renzhi duikang, 认知对抗) شناسایی کردهاند که هدف کلیدی آن رسیدن به برتری قاطع بر دشمنان از نظر اطلاعات و آگاهی است. در نتیجه، عملیاتهای آینده با حمله به دریافت و ادراک دشمن در فضای نبرد به وسیله گرفتن ابتکار شناختی و آسیب رساندن یا دخالت در شناخت دشمن براساس سرعت و کیفیت مقابله شناختی عمل خواهد کرد . چنین مبارزه ای جایگزین جنگ سنتی خواهد شد ، که شامل مفاهیمی است که بر کنترل حوزه های فیزیکی نظیر زمین، هوا و دریا تأکید دارند . در ماه ژانویه، لی مینجای تحلیل گر PLA Daily ، جزییات بیشتری را در مورد عملیاتهای هوشمند و مفهوم مرتبط با جنگ هوشمند را بیان نمود . لی ادعا میکند که جنگ هوشمند آینده یک جنگ سه بعدی در تمام زمینه ها است . وی همچنین پیشبینی میکند که این جنگ به طور فزاینده بر سیستمهای بدون سرنشین تکیه خواهد کرد، که به شدت چرخه مشاهده – قضاوت – تصمیم – اقدام (observation-judgment-decision-action-cycle) که واحدهای درگیر در آن با آن مواجه هستند را کاهش می دهد . بازی الگوریتم و دیگر مفاهیم مورد انتظار برای عملیات هوشمند در این بین لی مینجای یک ایده عجیب به نام بازی الگوریتم (suanfa boyi, 算法博弈) را معرفی کرد و توضیح داد که چگونه این روش یک مزیت را در جنگ فراهم می آورد . برای انجام این کار، اواین مفهوم را بر روی چیزی بنا نهاد که شن و ژانگ با مفهوم ابتکاری شناختی خود به تفصیل شرح دادند. به گفته لی، الگوریتم های مختلف میتوانند پیشبینی کنند چه اتفاقی در میدان جنگ رخ میدهد و بنابراین ممکن است یک مزیت شناختی برای سربازان ارتش چین وجود داشته باشد . الگوریتم لی ابهامات جنگ را کاهش می دهد و به مبارزان کمک می کند تا آگاهی موقعیتی بهتری را بدست آورند . گروهی که مزایای الگوریتم در جنگ آینده را اخذ کند ، می تواند به سرعت و با دقت ، موقعیت در میدان جنگ را پیش بینی کرده و روش های بهینه جنگ را ابداع نماید . الگوریتم لی مبتنی بر دادههای بزرگ و سرعت قدرت محاسباتی، به ویژه با استفاده از محاسبات کوانتومی است . او بر این باور است که محاسبات کوانتومی میتواند به سرعت طرحهای عملیاتی انعطاف پذیر و متنوعی را برای مقابله با تغییرات در وضعیت دشمن فراهم آورد و به طور مداوم تلاشهای دشمن و استقرار او را مختل کند . علاوه بر بازی الگوریتم ، لی همچنین ایدههای آرمانی دیگری را پیشنهاد میکند که میتواند بخشی از عملیات هوشمند در آینده شود. به عنوان مثال، او یک مغز ابری (cloud brain) را توصیف میکند که واحدهای رزمی را به یک شبکه هوشمند متصل میکند، در حالی که سیستمهای تصمیم گیری و کنترل سلاح بر روی یک شبکه نامعلوم ادغام میشوند. در عین حال، جنگ هوشمند، این شبکه را با ابر هوشمند (smart cloud) ترکیب میکند که آگاهی موقعیتی را فراهم میآورد . به هر طریقی این سیستم برای یک سرباز معمولی در دسترس خواهد بود، اما این که چگونه این اتفاق میافتد واضح نیست. لی به استفاده از یک شبکه عصبی برای افزایش اطلاعات مغز ابری و تصمیمگیری اشاره میکند، اما هیچ گامی برای تحقق بخشیدن به آن در اختیار نمیگذارد . نتیجه گیری طراحان نظامی چین قطعا از تفکر خلاقانه برای بررسی تکنولوژی های نوین و ارتباط آن با جنگ استفاده میکنند . ابتکار شناختی میتواند یک مفهوم مهم و انقلابی باشد و باید دکترین جنگ های هوشمند چینی به گونه ای توسعه یابد که بتواند از سوی ردههای پایین تر ارتش چین مورد استفاده قرار گیرد . قابلیت هایی مانند تصمیم گیری هوشمند مغز ابری ، ممکن است دهه های زیادی دور از اجرای واقعی باشند ، اما اهداف آرمانی جذاب را ، همچنان حفظ می کنند . نظریه پردازان در حال ظهور چینی ، در حال تلاش برای پرداختن به چیزی هستند که کارل فون کلاوزویتس ، نظریه پرداز پروسی ، مه جنگ نامیده است - یعنی عدم قطعیت و سردرگمی گرد آمده شده در میدان نبرد . عملیات هوشمند و جنگ هوشمند میتواند پاسخ این مشکل قدیمی را بدهد . ارتش چین باید به این تفکر بزرگ برای حل مسائلی که شرکت کنندگان در جنگ برای نسل ها از آن استفاده کرده اند که شامل مزیت شناختی، سرعت، هشدار زودهنگام، و مزیت انجام حرکت اول است بها بدهند . چینی ها در حال ایجاد یک دکترین استراتژیک زیربنایی برای هوش مصنوعی و دیگر تکنولوژیهای پیشرفته در جنگهای آینده هستند . اگر آنها بتوانند با موفقیت این کار را انجام دهند، ارتش آزادی بخش خلق چین یک مزیت آشکار در درگیریهای آینده خواهد داشت . صرفاً برای میلیتاری / بن پایه : The Jamestown Fundation
-
- 17
-
- ارتش چین
- جنگ هوشمند
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط