جستجو در انجمن
مشاهده نتایج برای برچسب های 'واقعیت ماراتن'.
پیدا کردن 1 result
-
به گفته هرودوت٬ پارسيان از يونانيان در نبرد ماراتن در سال ۴۹۰ ق.م شکست سختی خوردند. در اينجا ما با بررسی دقيق مدارک و شواهدات خواهيم دید تا چه حدی اين ادعا درست است. از آنجايي که فقط گفته های هرودوت از زمان نبرد ماراتن باقی مانده اول بايد به گفته های هرودوت نگاه کرد٬ بدون اينکه کورکورانه ادعا های او پذيرفت. اينکه هرودوت از پارسيان متنفر بوده بر همگان روشن است. نخست يونيان و مردم ارتری به سارد که جزو قلمرو پارس بود حمله ميکنند و معبد مقدس آنجا را به آتش ميکشند. داريوش بزرگ تصميم به گوشمالی يونانیان ميگيرد. همچنين وقايع ديگری از جمله ربودن شاهزادگان و يا همسران نجيب زادگان پارسی به وسيله يونانيان به اين درگيری دامن ميزند. داريوش بزرگ نخست دستور ساختن کشتی های بلندی را ميدهد که با آنها قادر به حمل اسب باشند. او آتيس و آرتافرن را به فرماندهی ۶۰۰ کشتی جنگی به سمت ارتری و يونان روانه ميکند. همينطور « هيپ پياس » که فردی يونانی بود سپاه پارسيان را همراهی ميکند. ( اين هيپ پياس کسی بود که بعد از انقلاب آتن از يونان گريخته بود و در ليديه در پناه پارسيان زندگی ميکرد. او کسی بود که پارسيان را به حمله و تصرف يونان ترقيب ميکرد تا بدين وسيله خود بعد از پيروزی پارسيان قدرت را در يونان بدست بگيرد. او قول داده بود که در موقع حمله پارسيان به آتن مردم به هواخواهی او برميخيزند و او را به عنوان رهبر ميپزيرند.) با اين اميد پارسيان به طرف يونان حرکت کردند. هيپ پياس سپاه پارسيان را به ساحل های ماراتن برد و پارسيان آماده نبرد شدند. سپاهيان یونان از آتن و ديگر قسمتهای يونان گرد آمدند. در ابتدا پارسيان موفق به پس زدن يونانيان در وسط سپاه شدند ولی قسمت راست و چپ سپاه يونان به کمک قوای ميانی آمدند و سپاه پارسيان را به طرف کشتيهای خود عقب راندند. در اين حال يونانيان موفق به نابودی يا گرفتن ۷ کشتی از جمع کلی ۶۰۰ کشتی پارسيان شدند و پارسيان با باقی مانده کشتيهای خود به دريا گريختند. بعد سربازی از آنجا تا آتن دويد تا مژده پيروزی يونانیان را برای مردم آتن ببرد و در اين راه جان داد. در اينجا هرودوت نبرد ماراتن را شکستی بزرگ برای پارسيان ترسيم ميکند. به گفته او ۶۰۰۰ سرباز پارسی و در مقابل فقط ۱۹۲ سرباز يونانی کشته ميشوند. به گفته هرودوت سپاه پارسيان از ۲۰۰۰۰۰ سرباز تشکيل شده بود. همينطور هرودوت در جای دیگر به نکته بسیار مهمی اشاره ميکند٬ او از سربازی يونانی حرف ميزند که در بلندترين نقطه جزيره « آت تيک » که به خيانت به بلند کردن سپر خود علامت خالی بودن آتن را از سربازان يونان ميدهد. اين نکته مهمی است. اين خلاصه ای از گفته های هرودوت از نبرد ماراتن بود که بعد از هرودوت تاريخ نويسان يونانی از حرفهای او استفاده کرده و با شاخ وبرگ دادن این داستان به دروغهای هرودوت اضافه کرده اند. حالا٬ ما ميتوانیم بدون بررسی و تفکر حرفهای هرودوت را قبول کنيم و يا به استفاده از خرد به بررسی شواهد در گفته های هرودوت بپردازيم و به واقعیت اين نبرد نزديکتر شويم. حقيقت مطلب اين است که نبرد ماراتن يک شکست برای پارسيان نبود بلکه يک مانور حساب شده نظامی بود. ۱- ۶۰۰ کشتی جنگی قادر به حمل ۲۰۰۰۰۰ سرباز نبوده است. هرودوت خودش در قسمت ديگری از کتاب خود در مورد توفانی دريايي حرف ميزند که ناوگان دريايي پارسيان در سال ۴۹۲ ق.م٬ ۶۰۰ کشتی جنگی را از دست میدهد. در آن حادثه٬ به گفته هرودوت٬ ۲۰۰۰۰ سرباز کشته ميشود. پس نتيجه ميگيريم ۶۰۰ کشتی جنگی فقط ميتوانند در حدود ۲۰۰۰۰ سرباز حمل کنند و نه ۲۰۰۰۰۰ سرباز که هرودوت ادعا ميکند. همينطور ما بايد تعداد اسبها و غذا و مهمات و دیگر وسايل جنگی را در نظر بگيريم. محققان ديگری درباره تعداد سپاه پارسیان مينويسند: گروندی ۴۰۰۰۰ ٬ مونرو ۲۵۰۰۰ ٬ ادوار ماير ۲۰۰۰۰. ۲- داريوش بزرگ در آن زمان قدرتمندترين مرد آسيا و در اوج قدرت بود. مرد قدرتمند و توانايي چون درایوش هرگز برای فتح يونان با اين تعداد کم سپاه اقدام نميکند. ۳ – دشت ماراتن مکانی مناسب برای آغاز حمله نظامی نبوده. در حقيقت دشت ماراتن بسيار کوچک و تنگ به درازی ۹ کيلومتر و به پهنای ۲ کيلومتر بيشتر نیست. اين بسیار غير منطقی است که فرماندهان آگاه داريوش اقدام به لنگر انداختن در چنین مکانی برای ۶۰۰ کشتی و پیاده کردن ۲۰۰۰۰۰ سرباز کنند. ۴ – چطور پارسيان قادر شدند تقريبا تمامی کشتی های خود را از آنجا نجات دهند٬ اگر آنها به قول هرودوت در حال فرار بودند؟ چطور پارسيان ميتوانند بدون دادن تلافات زياد از آنجا فرار کنند؟ منطق حکم میکند که پارسيان ميبايستی تعداد بسياری از کشتيهای خود را از دست ميدادند و نه فقظ ۷ کشتی. چطور اين يک شکست کامل نظامی محسوب ميشود وقتی فقط ۷ کشتی از ۶۰۰ کشتی از دست داده ميشود؟ نکته مهم ديگر این است که سوار کردن آن همه سرباز و مهمات به کشتی ها احتیاج به نظم و آرامش دارد و اين در حاليکه سپاه در حال فرار و عقب نشينی است مقدور نيست. پس اين عقب نشينی تحت کنترل و حساب شده بوده. واقعيت مطلب اين است که سپاه پارسيان دشت ماراتن را انتخاب کردنند تا سپاه یونان را از آتن خارج کنند و بدین وسيله آتن را از سربازان یونانی خالی کنند. پارسيان روی قولهايي که هيپ پیاس داده بود تکيه ميکردند که مردم آتن وقتی شهر را خالی از سربازان يافتند قيام کرده و کنترل شهر را به دست گرفته و راه را برای پارسیان باز خواهند کرد..... ولی این اتقاق نيفتاد. سربازی که در بلندی آت تيک با سپر خود علامت خالی بودن آتن را ميدهد خود نشان دهنده اين واقعيت است که پارسيان در صدد بيرون کشيدن سربازان يونانی از آتن بودند تا بدون جنگ آتن را تسخير کنند. يک سرباز هيچوقت برای رساندن خبر خوب پيروزی جان خود را در اثر دويدن زياد از دست نمیدهد بلکه وحشت از حمله کشتی های پارسی به آتن است که او را وادار به رساندن هر چه سريعتر این خبر ميکند که در نهایت منجر به مرگ او ميشود. چرا آتيس بعد از سوار شدن به کشتيها خود به شهر آتن حمله نکرد؟ شهر آتن خالی از سرباز بود. آتيس به روشنی این موقعيت را داشت که با ناوگان جنگی خود به آتن حمله کند ولی به نظر ميرسد که او نميخواسته تمام ناوگان جنگی پارسيان را به مخاطره بياندازد و با فقط ۲۰۰۰۰ سرباز و بدون پشتيبانی هواداران هيپ پياس به آتن حمله کند. اين نقشه ای نبود که پارسيان از ابتدا پي ريزی کرده بودند و با در نظر گرفتن ريسک موجود از ادامه حمله خودداری کردند